خبرگزاریهای ایران گزارش میدهند در تهران عصر یکشنبه در یک عملیات ضربتی، هزار نفر از اعضای شرکتهای هرمی دستگیر شده و ۵۰ محل فعالیت این شرکتها پلمب شد. خبرگزاریهای ایران گزارش میدهند در تهران عصر یکشنبه در یک عملیات ضربتی، هزار نفر از اعضای شرکتهای هرمی دستگیر شده و ۵۰ محل فعالیت این شرکتها پلمب شد. به گزارش خبرگزاری مهر، این هزار نفر که در «۵۰ خانه تیمی در حوالی منطقه سعادتآباد تهران متمرکز بودند» دستگیر و تمامی اسناد و مدارک آنها مبنی بر فعالیت در شرکتهای هرمی ثبت و ضبط شد. خبرگزاری فارس، از عملیات مشترک وزارت اطلاعات، پلیس آگاهی و دادسرای ناحیه ۳۱ تهران در این اقدام خبر داد و گزارش داد که در این عملیات یک استودیو مجهز شناسایی شده و تعدادی از سرشاخهها و اعضای اصلی شرکت هرمی کوئست بازداشت شدند. بنا بر گزارش مهر، یکی از این شرکتهای هرمی به نام «کیو آی» اقدام به جذب افراد از شهرستانهای مختلف کرده و «با آموزشهای متوالی، آنها را مجاب به پرداخت ۸٫۵ میلیون تومان برای عضویت در این شرکت ترغیب میکردهاست. این شرکت به اعضای خود وعده داده که در ازای این ۸٫۵ میلیون تومان آنها را هرسال یک هفته به هر کدام از ۱۳۰ کشوری که معرفی کرده ببرد.» بنا بر این گزارشها، تمامی زیرشاخههای شرکت هرمی «کیو آی» یکشنبهشب پس از ثبت اطلاعات به زندان اوین منتقل میشوند. مأموران وزارت اطلاعات ایران، ماه گذشته نیز دو دفتر شرکت هرمی را توقیف و ۶۰ زن و مرد را که به گفته آنان «به صورت مختلط» در این دفاتر بودند دستگیر کردند. به گزارش روزنامه ایران، علی تقوی، مدیرکل مقابله با شرکتهای هرمی وزارت اطلاعات در این مورد گفته بود: «برخی از زنان دستگیر شده از ۴ ماه پیش که از شهرستان محل اقامت خود به تهران آمده بودند از دفتر این شرکت هرمی بیرون نیامده و تحت القائات لیدرهای این شرکت بودند.» وی افزود: «افراد دستگیر شده عنوان کردند که میبایست با جذب مشتری جدید پول از دست رفته خود را به نوعی جبران میکردند.» در ماه آذر نیز مسئول بخش مبارزه با شرکتهای هرمی وزارت اطلاعات گفت که «۲۰ شرکت هرمی در ایران از آذرماه سال گذشته تا آذر امسال شناسایی و به طور ۱۰۰ درصد منهدم شدهاست.» علی تقوی با اعلام این خبر افزود: «در همین مدت به ۱۰ شرکت هرمی ضربات مهلکی وارد شده و سردستهها و افراد رده یک این شرکتها نیز دستگیر شدهاند.» به گفته علی تقوی «در شرکتهای هرمی با فریب افراد بیکار به بهانه فعالیت در کارخانههای مهم و معتبر آنها را ابتدا جذب کرده و سپس به بهانه حرفهآموزی در یک دوره آموزشی با نحوه فعالیت این شرکتها آشنا میکنند.» اردیبهشتماه امسال نیز احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی، از حمله اين نيرو به ۴۰۰ دفتر شرکتهای هرمی در غرب شهر تهران و دستگیری صدها تن خبر داده بود.
کاخ سفید با صدور بیانیهای اعلام کرد باراک اوباما با رهبران اسرائیل، عربستان سعودی، ترکیه و همچنین بریتانیا تلفنی صحبت کرده و نظر آنها را درباره بحران مصر جویا شده است. هیلاری کلینتون نیز تصریح کرد آمریکا خواهان آن نیست که در مصر یک دموکراسی برای شش ماه برپا گردد و پس از آن مانند ایران به یک «دیکتاتوری نظامی» تبدیل شود.کاخ سفید با صدور بیانیهای اعلام کرد باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، با رهبران اسرائیل، عربستان سعودی، ترکیه و همچنین بریتانیا تلفنی صحبت کرده و نظر آنها را درباره بحران مصر جویا شده است. بیشتر بخوانید: البرادعی: رفتن مبارک، زمینهساز تشکیل دولت وحدت ملی است مبارک دو چهره امنیتی و نظامی را به نخستوزیری و معاونت خود برگزید مرکل، سارکوزی و کامرون از مبارک خواستند خشونت را کنار بگذارد به گفته کاخ سفید باراک اوباما روز شنبه با عبدالله بن عبدالله پادشاه سعودی، و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه تماس گرفته و با آنها درباره اوضاع مصر رایزنی کرده است. کاخ سفید همچنین اعلام کرد رئیس جمهوری ایالات متحده، روز یکشنبه نیز تلفنی با دیوید کامرون گفتوگوی مشابهی داشته است. در بیانیه کاخ سفید آمده است: «رئیس جمهور در گفتوگو با هر یک از این رهبران ارزیابی آنها از اوضاع را جویا شده و اظهار داشت با آنها در تماس نزدیک خواهد بود.» در بیانیه کاخ سفید آمده است که باراک اوباما در گفتوگو با رهبران این کشورها بر مخالفت خود با خشونت تاکید کرده و خواستار خویشتنداری حکومت مصر شد. بنا بر بیانیه کاخ سفید، باراک اوباما همچنین بر حقوق جهانشمول بشر از جمله حق اجتماع مسالمتآمیز و آزادی بیان تاکید است. کاخ سفید میگوید باراک اوباما همچنین تاکید کرده است که خواستار «گذار آرام» به سوی دولتی در مصر است که «پاسخگوی آمال مردم» این کشور باشد. هیلاری کلینتون: نمیخواهیم شرایطی شبیه به ایران بر مصر حاکم شود روز یکشنبه هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، نیز با وجود آنکه از گمانهزنی درباره آینده مصر خودداری کرد، اظهار داشت واشینگتن خواستار یک «دموکراسی واقعی» در مصر است و نمیخواهد شرایطی مانند ایران بر این کشور حاکم شود. هیلاری کلینتون تصریح کرد ایالات متحده خواهان آن نیست که در مصر یک دموکراسی برای شش ماه یا یک سال برپا گردد و پس از آن مانند ایران به یک «دیکتاتوری نظامی» تبدیل شود. از سوی دیگر، در حالی که رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید، روز جمعه در پاسخ به خبرنگاران گفته بود کمک سالانه یکونیم میلیارد دلاری آمریکا به مصر مورد ارزیابی مجدد قرار خواهد گرفت، روز یکشنبه هیلاری کلینتون گفت چنین بحثی در واشینگتن مطرح نیست. در واکنش به مواضع مقامهای آمریکایی، محمد البرادعی، برنده نوبل صلح و از مخالفان حکومت مبارک، از ایالات متحده خواست که میان مردم و رژیم حاکم بر مصر یکی را انتخاب کند. البرادعی: آمریکا میان رژیم مبارک و مردم یکی را انتخاب کند محمد البرادعی که شامگاه یکشنبه نیز به معترضان در میدان التحریر قاهره پیوست، موضع آمریکا را به «حمایت حیاتی از دیکتاتور» تعبیر کرد و در مصاحبههای مختلف واشینگتن را به باد انتقاد گرفت. محمد البرادعی در مصاحبه با سی ان ان تصریح کرد: «برای رئیس جمهور باراک اوباما بهتر است که آخرین نفر نباشد که به رئیس جمهور مبارک بگوید زمان رفتنت فرا رسیده است.» محمد البرادعی توصیههای ایالات متحده به حسنی مبارک برای اجرای اصلاحات گسترده را بیاثر دانست و گفت: «دولت آمریکا نمیتواند از مردم مصر انتظار داشته باشد که باور کنند دیکتاتوری که ۳۰ سال بر سر کار بوده، دموکراسی برقرار خواهد کرد.» محمد البرادعی همچنین اظهار داشت که گروههای مختلف در مصر توافق دارند که وی میتواند برای تشکیل دولت وحدت ملی از طرف آنها وارد مذاکره شود. پرواز جنگندهها بر فراز معترضان و افزایش ساعات منع آمدوشد روز یکشنبه حسنی مبارک در فرمانی زمان منع آمدوشد را یک ساعت دیگر افزایش داد. روز جمعه در سه شهر قاهره، اسکندریه و سوئز از ساعت ۶ بعد از ظهر تا ۸ صبح حکومت نظامی اعلام شد. روز شنبه مبارک ساعت آغاز حکومت نظامی را به ۴ و روز یکشنبه به ساعت سه تغییر داد. در همین حال در اقدامی بسیار نادر، روز یکشنبه جنگندههای اف ۱۶ و هلیکوپترهای ارتش مصر چندین بار و در ارتفاع بسیار پایین بر فراز تظاهراتکنندگان در میدان التحریر به پرواز درآمدند و معترضان هم در واکنش شعار «مبارک دیوانه» را سر دادند. آخرین گزارشها حاکی از آن است که تا بامداد دوشنبه، مخالفان مبارک همچنان حکومت نظامی را نادیده گرفته و در خیابانها حضور دارند.
وزير اطلاع رسانی مصر روز يکشنبه با صدور اطلاعيه ای فعاليت های دفتر شبکه خبری الجزيره در قاهره را متوقف کرد. به گزارش خبرگزاری ها به نقل از خبرگزاری رسمی مِنا، کارت خبرنگاری تمام کارکنان اين شبکه هم توقيف شده است. شبکه خبری الجزيره در قاهره، از آغاز ناآرامی ها ، از شش روز پيش، وقايع مصر را از نزديک به صورت گسترده و فعال پوشش داده است. دفتر اين شبکه که در نزديکی ميدان التحرير قاهره، از ميدان های اصلی محل تجمع معترضان به حکومت حسنی مبارک واقع شده، در اين مدت به صورت مداوم تصاوير زنده تظاهرات مردم را مخابره می کرد. وبسايت خبری الجزيره در تاييد خبر تلاش مقام های مصر برای بستن دفتر الجزيره نوشت که دفتر اين شبکه در قاهره بامداد يکشنبه از سوی مقام های مصری اخطاريه دريافت کرده است.
مقام های اتحاديه اروپا روز يکشنبه اعلام کردند که درگيری ها و اعتراض ها در مصر، در صدر گفت و گوهای نشست روز دوشنبه نمايندگان اروپايی در بروکسل خواهد بود. وزير خارجه هلند از شهروندان خود در مصر خواسته است به طور جدی به ترک اين کشور فکر کنند. سوييس هم از شهروندان خود در مصر خواسته تا اطلاع ثانوی اين کشور را ترک کنند. خبرگزاری های ترکيه روز يکشنبه گزارش دادند که دولت اين کشور ۷۵۰ نفر از شهروندان خود در قاهره را با سه هواپيما از مصر خارج می کند. اتحاديه اروپا به طور سنتی روابط نزديکی با مصر دارد.
عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، روز يکشنبه خواستار تحقيق و تفحص از کارخانه ايران خودرو، در پی حادثه رانندگی در آن شرکت شد. در اين حادثه که سه شنبه شب روی داد، يک کاميون با تعدادی خودرو و گروهی از کارگران برخورد کرد که در نتيجه چهار تن کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند. پيشتر سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و جمعی از کارگران ايران خودرو خواستار بررسی اين حادثه از سوی کميته تحقيق شده بودند.
خبرگزاری مهر گزارش داد ۵۰ شرکت هرمی در تهران پلمب شدند و هزار نفر از اعضای آنها دستگير شده اند. نيروهای حفاظت از اطلاعات اعلام کرده اند در پی شناسايی تعدادی از زير شاخه های شرکت های هرمی، اعضای آن را دستگير کرده و اسناد و مدارک آنها را ضبط کرده اند. يکی از شرکت هايی که پلمب شده، شرکت کيو آی بوده که به اعضای خود وعده داده بوده در ازای هشت ميليون و ۵۰۰ هزار تومان حق عضويت، هر سال آنها را، برای تعطيللات يک هفته ای به يکی از صد و سی کشوری که اين شرکت معرفی کرده، خواهد برد.
اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد سفير هلند در ايران به دليل آنچه مداخله در امور داخلی ايران ناميده است، روز يکشنبه به وزارت خارجه احضار شده است. در پی اعدام زهرا بهرامی، شهروند هلندی- ايرانی در زندان اوين، دولت هلند روابط ديپلماتيک خود را با جمهوری اسلامی به حالت تعليق درآورد. به گزارش وب سايت وزارت خارجه هلند، وزير خارجه اين کشور روز شنبه با فراخواندن سفير جمهوری اسلامی، مراتب اعتراض خود را به اعدام خانم بهرامی اعلام کرد. دولت هلند اعدام خانم بهرامی را اقدامی وحشيانه از سوی جمهوری اسلامی خوانده است. زهرا بهرامی در جريان اعتراضات به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ايران بازداشت شد. به گفته دادگاه انقلاب تهران، زهرا بهرامی به اتهام نگهداری و مشارکت در فروش مواد مخدر اعدام شده است.
آلمان روز يکشنبه بار ديگر از ايران خواست دو شهروند زندانی اين کشور را آزاد کند. وزير دادگستری آلمان در گفت وگو با روزنامه بيلد آم زونتاگ خواستار آزادی دو روزنامه نگار آلمانی شد که مهرماه گذشته در ايران بازداشت شدند اين دو شهروند آلمانی که با ويزای توريستی به ايران سفر کرده بودند، هنگام دستگيری در حال تهيه گزارش و مصاحبه با فرزند سکينه محمدی آشتيانی، زن محکوم به سنگسار بودند. وزير خارجه آلمان هفته گذشته به تهران سفر کرده بود تا درباره پرونده اين دو شهروند آلمانی با مقام های ايران گفت و گو کند اما به نوشته روزنامه های آلمان، به نتيجه ای دست نيافت.
محمد البرادعی، از مخالفان دولت مصر عصر روز يکشنبه در ميدان التحرير قاهره در ميان جمعيت تظاهر کنندگان حاضر شد و گفت آنچه آغاز کرده ايم بدون بازگشت است. به گزارش خبرگزاری ها زمانی که آقای البرادعی در ميان مردم حاضر شد، تظاهرکنندگان شعار سرنگونی حسنی مبارک را سردادند. حدود ده هزار نفر از مردم مصر علی رغم اعلام حکومت نظامی از سوی دولت، در ميدان التحرير در قاهره جمع شده اند و خشم خود را از فقر، بيکاری و فساد در اين کشور ابراز می کنند. محمد البرادعی، برنده جايزه صلح نوبل و از مخالفان دولت مصر روز يکشنبه در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان گفت که حسنی مبارک، رييس جمهوری مصر بايد همين امروز از مصر برود.
در ششمین روز از تظاهرات مردم مصر، جنگندههای ارتش این کشور در ارتفاع پایین و بر فراز معترضان پرواز کردند. در همین حال آخرین گزارشها حاکی از است که محمد البرادعی نیز به معترضان در میدان التحریر قاهره پیوسته است.در ششمین روز از تظاهرات مردم مصر علیه حکومت حسنی مبارک، جنگندههای ارتش این کشور در ارتفاع پایین و بر فراز معترضان پرواز کردند. در همین حال آخرین گزارشها حاکی از است که محمد البرادعی نیز به معترضان در میدان التحریر قاهره پیوسته است. بر پایه گزارشهای منتشر شده، روز یکشنبه، دقایقی مانده به فرارسیدن ساعات منع آمدوشد (۴بعداز ظهر به وقت محلی) دست کم دو جنگنده اف-۱۶ ارتش مصر از روی میدان التحریر قاهره پرواز کردند. روز یکشنبه حسین طنطاوی، وزیر دفاع در یکی از خیابانهای حضور یافت و با نیروهای ارتش و مردم سخن گفت. پس از آن و با فرا رسیدن ساعات منع آمدوشد، جنگندههای مصری چندین بار بر فراز میدان التحریر پرواز کردند در حالی که هر بار ارتفاع خود را کمتر میکردند؛ ارتفاع این جنگندهها به حدی بود که دزدگیرهای خودروهای پارک شده به صدا در میآمد. این قدرتنمایی ارتش در حالی صورت میگیرد که به ویژه روز شنبه، با نبود پلیس هرج و مرج بر چند شهر مصر به ویژه در قاهره حاکم بود و مردم با ایجاد گروههایی، امنیت محلههای خود را در دست داشتند. با وجود خلا امنیتی، باندهای تبهکار نیز در شهرهای مصر فعال شده و به غارت اموال دست میزنند. گزارشها حاکی از آن است که از روز یکشنبه پلیس به تدریج به مقرهای خود باز میگردد. بانکها و بورس مصر همچنان تعطیل است و اینترنت هم هنوز وصل نشده است. روز یکشنبه تلویزیون مصر تصاویری از نشست حسنی مبارک با فرماندهان ارتش پخش کرد. حسنی مبارک در حالی که معترضان خواستار کنارهگیری وی هستند، روز جمعه دولت را منحل کرد و یک روز پس از آن پس از ۳۰ سال برای خود معاون برگزید؛ معاون وی ژنرال عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مصر است. مبارک همچنین روز شنبه ژنرال احمد شفیق، وزیر هوانوردی و فرمانده پیشین نیروی هوایی را مامور تشکیل کابینه جدید کرد. این تغییرات با این حال از سوی معترضان پذیرفته نشده و آنها همچنان در خیابانها با وجود حکومت نظامی حضور دارند.
مذاکرات استانبول در ژانويهی ۲۰۱۱ نيز همانند مذاکرات پيشين ۱+۵ با جمهوری اسلامی با عدم موفقيت به پايان رسيد و تلاش جامعه جهانی برای توقف غنی سازی اورانيوم در ايران و بازداشتن حکومت اين کشور از دست يابی به ظرفيت ساختن سلاح هستهای ناکام ماند. جمهوری اسلامی که صرفاً با هدف کاهش فشار افکار عمومی، به تاخير انداختن فشار قدرتهای بزرگ و خريدن وقت برای تداوم برنامه هستهای خود در اين گونه مذاکرات شرکت می کند خود را پيروز و سر بلند اين گونه مذاکرات ناموفق معرفی می کند. مذاکرات استانبول در ژانويهی ۲۰۱۱ نيز همانند مذاکرات پيشين ۱+۵ با جمهوری اسلامی با عدم موفقيت به پايان رسيد و تلاش جامعه جهانی برای توقف غنی سازی اورانيوم در ايران و بازداشتن حکومت اين کشور از دست يابی به ظرفيت ساختن سلاح هستهای ناکام ماند. جمهوری اسلامی که صرفاً با هدف کاهش فشار افکار عمومی، به تاخير انداختن فشار قدرتهای بزرگ و خريدن وقت برای تداوم برنامه هستهای خود در اين گونه مذاکرات شرکت می کند خود را پيروز و سر بلند اين گونه مذاکرات ناموفق معرفی می کند. از مذاکره با جمهوری اسلامی در چه شرايطی ميتوان اميد نتيجه داشت؟ دولت جمهوری اسلامی انتظار دارد با چه زبانی با آن سخن گفته شود؟ با توجه به موضع تقريباً غير قابل جمع حکومت ج.ا.ا. و دول غربی راه برون رفت از مواجهه نظامی در دراز مدت چيست؟ گذار به گفتمان زور و قهر پس از گذار رژيم جمهوری اسلامی از يک رژيم انقلابی و ايدئولوژيک در دهه هزار و سيصد و شصت به يک رژيم عملگرا در نيمه اول دهه هفتاد و يک رژيم دوگانه اقتدارگرا/اصلاحگرا در نيمه دوم اين دهه و سرانجام به يک رژيم خودکامه و مطلقه در نيمه دوم دهه هشتاد، اکنون اين رژيم نه به پيمانها و قواعد بين المللی پای بند است، نه به تقاضاهای سازمانهای بينالمللی وقعی می گذارد و نه بر اساس قوانينی که خود از صافیهای گوناگون گذرانده و به تصويب رسانده است عمل می کند. با غلبه نظاميان بر ارکان اين حکومت و استحاله طبقه حاکم روحانی در نهادهای نظامی و امنيتی در کنار حذف عناصر جناحهای سنتگرا و اصلاحگرا، اين رژيم تنها گفتمان زور را در حوزه حکومت داری حاکميت بخشيده است. اخلاق، قانون و دين تنها ابزارهايی برای توجيه رفتارهای حاکمانند نه معيارهايی عام برای داوری رفتار آنها. اين گفتمان و نحوه رفتار نه تنها در داخل بلکه در روابط بينالملل آن، بالاخص در دوره احمدی نژاد غلبه يافته است. دو نمونهی تصميم گيری بر اساس اِعمال زور اصولا ورود ايران به مذاکرات اتمی و اجازه ايران برای بازديد از تاسيسات مختلف مثل آب سنگين اراک، وعده صدور مجوز برای بازديد بازرسان آژانس از تاسيسات نطنز و دادن امکان به آژانس برای بازديدهای سر زده که در گزارش اوت ۲۰۰۹ آژانس منعکس شده است پس از چندين قطع نامه و سالها تهديد نظامی ميسر شد. اين رژيم که همواره اعلام کرده ماجرای اتمی آن پايان يافته مرتباً تحت فشارهای بينالمللی، خواه تحريم و خواه تهديد نظامی به بازديدها تن در داده است. همچنين تنها تهديدات نظامی در پايان دهه شصت اين رژيم را به پذيرش قطع نامه ۵۹۸ سازمان ملل و پايان دادن به جنگ با عراق مجبور کرد. همچنين تهديدات نظامی اين رژيم را به محدود کردن عمليات نظامی و اطلاعاتیاش در عراق و افغانستان وادار کرده است. اين نمونهها نمايانگر زبان موفق معامله با جمهوری اسلامی ايران يعنی زبان تهديد و زور است. بن بست در مذاکرات منابع متعدد دولتی و غير دولتی می گويند که حکومت خودکامه ايران به دنبال دست يابی به سلاح هسته ای است. برای اثبات اين ادعا، شواهدی را ارائه و پرسشهايی را مطرح می کنند. آنها اين حکومت را قابل اعتماد نمی دانند و معتقدند که در پی همکاری بلند مدت با جهان آزاد نيست. تا زمانی که تهديدهای نظامی دوران بوش بر قرار بود مقامات جمهوری اسلامی خواهان مذاکرات بدون پيش شرط بودند اما از زمانی که اوباما دست دوستی دراز کرده است جمهوری اسلامی برای مذاکرات پيش شرط می گذارد که همين امر (دو پيش شرط به رسميت شناخته شدن حق غنی سازی و توقف تحريمها) موجب شکست مذاکرات استانبول در ژانويهی ۲۰۱۱ شده است. به همين دليل برخی معتقدند که اين حکومت تنها زبان زور را می فهمد و تنها با تهديدهای نظامی، در کنار مذاکرات و تحريمهای هوشمند، ممکن است برنامه اتمیاش را به تاخير بيندازد يا متوقف کند. اين برنامه برای دول غربی هراس آور است، از چهار جهت: قرار گرفتن سلاحهای کشتار جمعی در دستان يک دولت ناپايبند به ضوابط در روابط بين المللی و گروه های اسلامگرای همراه با آن، بسط قدرت و هژمونی يک دولت ضد غرب در منطقه، مسابقه تسليحاتی هسته ای در منطقه، و بر هم خوردن توازن قوا در مناقشه اعراب و اسراييل. جمهوری اسلامی به بازی موش وگربه خود ادامه می دهد تا مذاکرات و تحريمها به جايی نرسد. وضعيت گرگ عليه گرگ همان طور که حکومت ولايت فقيه در داخل فقط با زبان زور با مردم سخن می گويد، در عرصه بينالملل نيز کار را به جايی می رساند تا مفاهمه با آن جز با زبان زور قابل انجام نباشد. اين حکومت علی رغم ژست ايدئولوژی گرايی تنها بر اساس نظريه واقع گرايی خام که جهان را در وضعيت هابزی گرگ عليه گرگ می بيند عمل می کند. هيئت حاکمه خود را گرگهايی درنده تر از مردم که به زعم آن گرگهايی ضعيف تر هستند می بيند و با ارعاب و شکنجه و زندان و تجاوز جنسی تلاش می کند گرگ غالب باشد. رژيمهای ديکتاتوری نظامی تنها در صورتی عقب نشينی می کنند که قدرت مردم را لمس کنند. از نگاه آنان جامعه صحنه جنگ است و آن که قدرتمند تر است پيروز می شود. در اين ديدگاه نهادهای مدنی داخلی و قوانين اساسی و مدنی و نيز سازمانها و حقوق بين الملل هيچ اهميت و ارزشی ندارند و بايد آنها را ناديده گرفت. تنها زورمندان هستند که می گويند حق و عدالت و ديگر ارزشها کدامند و برای داشتن سهمی از اين سخنگويی حق و ديگر ارزشها بايد زورمند شد، به هر طريق ممکن. در ايدئولوژی اقتدارگرای رژيم « حق » همان « قدرت » است. مقامات رژيم صدها بار در موضوعات مختلف گفتهاند که قطعنامههای سازمان ملل را کاغذ پاره و بی ارزش می دانند و اقدامات و بيانيههای نهادهای بين المللی را وقعی نمی نهند. اما هنگامی که از سوی قدرتهای بزرگ يا منطقهای برای کار با اين سازمان ها تحت فشار قرار می گيرند مواضع قبلی را فراموش کرده و با اين سازمانها به نحوی همکاری می کنند. پافشاری بر تداوم برنامه غنی سازی اورانيوم نيز صرفاً با اين ديد صورت می گيرد که مقامات جمهوری اسلامی قدرت های بزرگ را در شرايط حمله نظامی به خود نمی بينند. جامعهی ضعيف اين که حکومت در داخل کشور به هر جنايتی برای سرکوب مردم دست می يازد ناشی از آنست که مردم را ناتوان می يابد اما همکاری محدود حکومت با برخی نهادهای بين المللی نه ناشی از قدرت بلکه ناشی از ترس است. مردمی که نه سازمان دهی شدهاند و نه رسانه ای برای انتقال ديدگاهها، مطالبات و شکاياتشان دارند از سوی رژيم ضعيف تلقی می شوند. مقامات بلند پايه رژيم در دوران احمدی نژاد اصولاً نافی گفتگو و مفاهمه در داخل کشور هستند و صداهای غير را خاموش می کنند. حکومت ايران قدرتش را نه از جامعهای قدرتمند بلکه از قوای قهريه و اسلحه می گيرد. به جای آن که حکومت در اقدامات خلافش از مردم واهمه داشته باشد، مردم در اقدامات قانونی شان از حکومت واهمه دارند. ترانههايی مثل « زبان آتش » با شعر فريدون مشيری و صدای محمد رضا شجريان با اين پيام غير خشونت آميز که « تفنگت را زمين بگذار » از نگاه هيئت حاکمه پيام جامعه ضعيف است. از نظر حکومت ايران (بر خلاف ديدگاه جان اف کندی که زبان مدنيت را نشانه قدرت می دانست) زبان مدنيت زبان ضعف است. حکومت ايران تنها برتری که بر مردم دارد در اختيار داشتن اسلحه و پول نفت است. جامعهی مدنی جهانی، قدرتمند اما جامعه جهانی بر خلاف جامعه زير سلطهی ايران قدرتمند است. در جامعه جهانی هزاران صدا و از جمله صدای ايرانيان خارج و داخل کشور شنيده می شود و رژيم نمی تواند صدای جامعه مدنی جهانی و رسانه های مستقل را خاموش کند. حتی اگر دولتهای غربی به واسطه داد و ستد با حکومت ايران موضوعات مربوط به نقض حقوق بشر را به حاشيه برانند نهادهای مدنی و رسانههای مستقل نمی توانند آنها را ناديده بگيرند. اين نهادها با اتکا به قدرت حقيقت و عدالت و آزادی و با اتکا به آزادی رسانه ها و سازمانها به مقابله با دروغ و فريب و نقض حقوق بشر می روند. در دراز مدت عمل آنها از حکومتهای خودکامه موفق تر بوده است. واهمهای که حکومت از اين نهادها دارد و هرگونه ارتباط اين نهادها با نهادهای مستقل داخل کشور را تهديدی عليه خود به حساب می آورد، ناشی از قدرت حقيقت و عدالت و آزادی در برابر قدرت اسلحه و زندان و شکنجه است. علت اصلی عدم فهم رفتار اين نهادهای مستقل در جامعه جهانی برای حکومت ايران دقيقاً به زبان رايج سياسی در ميان حکومتگران يعنی زبان زور باز می گردد. حکومت به خوبی زبان زور قدرت های بزرگ و دولتها را می فهمد و اگر حس کند که ممکن است با اين زبان با آن سخن گفته شود، مانند گذشته تمکين می کند يا به بازی می پردازد. حکومت ايران در دوران احمدی نژاد زبان مفاهمه و مصالحه در دوران خاتمی را نشانه ضعف معرفی می کند و در مقابل تهديد و تنش زايی را علامت قدرت می داند. به همين دليل طرف مورد نظر حکومت برای معامله دولتها هستند و نه جامعه مدنی جهانی. -------------------------------------------------------------------------------------------- دیدگاههای ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
کاظم غریبآبادی، سفیر ایران در هلند، در واکنش به اقدام هلند در تعلیق روابط دیپلماتیک خود با ایران، به مقامهای هلندی توصیه کرد تا مسئله اعدام زهرا بهرامی، شهروند ایرانی-هلندی را «به روابط دو جانبه تسری ندهند.»کاظم غریبآبادی، سفیر ایران در هلند، در واکنش به اقدام هلند در تعلیق روابط دیپلماتیک خود با ایران، به مقامهای هلندی توصیه کرد تا مسئله اعدام زهرا بهرامی ، شهروند ایرانی-هلندی را «به روابط دو جانبه تسری ندهند.» وی با اشاره به اعدام زهرا بهرامی به اتهام «قاچاق مواد مخدر» افزود که «کشورهای اروپایی باید قدردان این زحمات ایران باشند.» مقامهای ایرانی روز شنبه اعلام کردند که زهرا بهرامی که سه روز پس از رویدادهای خونین عاشورای سال گذشته و در جریان بازداشت گسترده معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازداشت شده بود را به اتهام «فروش و نگهداری مواد مخدر» اعدام کردهاند. در پی خبر اعدام زهرا بهرامی، وزارت خارجه هلند روز شنبه با احضار سفیر ایران، از به حال تعلیق درآمدن تمامی تماسهای رسمی هلند با ایران خبر داد و به تمامی ایرانیان شهروند هلند توصیه کرد که از سفر به ایران خودداری کنند. به گزارش خبرگزاری فارس، در واکنش به این اقدام هلند، کاظم غریبآبادی، سفیر ایران در هلند، روز یکشنبه از هلند خواست تا «از دخالت در امور داخلی و حاکمیتی ایران پرهیز کند.» وی درخصوص پرونده زهرا بهرامی افزود: «توصیه ما به دولت هلند این است که به این امر به عنوان یک مسئله حاکمیتی و حقوقی نگاه کند و بداند که قوه قضائیه در جمهوری اسلامی ایران از استقلال کامل برخوردار است.» کاظم غریبآبادی در ادامه گفت که «اروپاییها باید قدردان این هزینههای جمهوری اسلامی برای مقابله با رسیدن مواد مخدر به دست شهروندان آنان باشند.» سفیر ایران در هلند افزود: «جمهوری اسلامی ایران تابعیت مضاعف را به رسمیت نمیشناسد و بنابراین، خانم بهرامی یک شهروند ایرانی محسوب میشد و اگر ما حاضر به شنیدن صحبتهای طرف هلندی نیز شدیم، تنها بر مبنای حسن نیت بود و نه تعهد حقوقی.» کاظم غریبآبادی: اروپاییها باید قدردان این هزینههای جمهوری اسلامی برای مقابله با رسیدن مواد مخدر به دست شهروندان آنان باشند. از سوی دیگر روز یکشنبه، خبرگزاری فارس از احضار سفیر هلند در تهران به وزارت خارجه ایران در این رابطه خبر داد. بنا بر این خبر، مدیر کل امور ایرانیان، با احضار کیس کول، «مراتب اعتراض جمهوری اسلامی در رابطه با اظهارات مداخلهجویانه وزیر خارجه هلند را به وی ابلاغ کرد.» اوری روزنتال، وزیر خارجه هلند روز شنبه، اعدام زهرا بهرامی را «عملی ننگین و وحشیانه» خواند و از تصمیم خود برای انجام اقدامهای بیشتری علیه ایران در چارچوب اتحادیه اروپا خبر داد . اوری روزنتال همچنین از سفیر ایران در هلند انتقاد کرد که به گفته او به مقامات هلندی خبر دادهبود که روند دادرسی زهرا بهرامی هنوز پایان نیافته ولی کمی پس از ابراز این مطلب، وزارت خارجه هلند از رسانهها خبر اعدام او را شنید. روز یکشنبه کاظم غریبآبادی در واکنش به این انتقاد اوری روزنتال گفت: «این روند به صورت کامل و دقیق طی شدهاست و به مقامات هلندی نیز گفته شد که حکم اعدام وی به جرم قاچاق مواد مخدر صادر شده و منتظر تایید دادستان کل کشور است.» وی همچنین دادگاه زهرا بهرامی را «عادلانه» توصیف کرد. این در حالی است که بنفشه نایبپور، دختر زهرا بهرامی، در اوایل بهمنماه و به دنبال صدور حکم اعدام برای مادرش به رادیو فردا گفته بود که وی در جلسه رسیدگی به اتهامهای خود به قاضی صلواتی، رئیس دادگاه، گفتهاست: «من تحت فشار بودم. در شرایط خیلی وحشتناکی قرار داشتم و ناچار شدم این اتهامات را بپذیرم، اما الان دارم به شما میگویم که این اتهام کلاً بیپایه و اساس است و آن را به طور کامل رد میکنم.» در همین حال، به گزارش ایرنا، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز روز یکشنبه در واکنش به تعلیق روابط دیپلماتیک هلند با ایران گفت: «دولت هلند بداند که حق دخالت در امور سایر کشورها را ندارد.» وی در مورد پرونده زهرا بهرامی اظهار داشت: «اینکه در روز عاشورا دستگیر شدهاست مغایرتی با داشتن مواد مخدر ندارد و وی اتهام دیگری نیز داشت اما چون در بازرسی از منزل وی، کوکائین کشف شد، قاضی برای وی، حکم اعدام صادر کرد.»
عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، روز يکشنبه خواستار تحقيق و تفحص از کارخانه ايران خودرو، در پی حادثه رانندگی در آن شرکت در هفته گذشته شد. در اين حادثه يک کاميون با تعدادی خودرو و گروهی از کارگران برخورد کرد که در نتيجه چهار تن کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند.عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، روز يکشنبه خواستار تحقيق و تفحص از کارخانه ايران خودرو، در پی حادثه رانندگی در آن شرکت در هفته گذشته شد. در اين حادثه که سه شنبه شب روی داد، يک کاميون با تعدادی خودرو و گروهی از کارگران برخورد کرد که در نتيجه چهار تن کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند. در اين ميان، برخی از گزارش های تاييد نشده حاکی از درگذشت يکی از کارگران مجروح در بيمارستان است. به گزارش خبرگزاری ايلنا، عليرضا محجوب در ارتباط با حادثه رانندگی در کارخانه ايران خودرو گفت: «اين اتفاق، ابعاد ناشناختهای دارد و اخباری که شنيده و يا نقل میشود، اخبار ضد و نقيضی بوده است.» اشاره وی به گزارشی بود که بر اساس آن، راننده کاميون گواهينامه نداشته است. دبيرکل خانه کارگر که رئيس فراکسيون کارگری مجلس نيز هست، با تاکيد بر اينکه اين حادثه نيازمند تحقيق و تفحص است، افزود: «مسئولان امر بايد جزييات اين حادثه را روشن کنند تا وضعيت کارگران اين بخش مشخص شود.» پيشتر، سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه در بيانيهای، ضمن ابراز همدردی با تمامی کارگران و خانوادههای قربانی خواستار تشکيل گروهی برای تحقيق اين واقعه شد. در همين حال، جمعی از کارگران ايران خودرو در بيانيهای بر معرفی ومحاکمه عاملان حادثه ايران خودرو با تشکيل کميته حقيقتياب با حضور نمايندگان انتخابی کارگران تاکيد کردند. استعفای اعضای هيئت مديره کارخانه ايران خودرو، تشکيل کميته ايمنی با حضور نمايندگان کارگران و کميته حقيقت ياب برای موارد ايمنی از ديگر خواستههای اين گروه از کارگران ايران خودرو است. آنان همچنين خواستار برگزاری انتخابات آزاد برای ايجاد تشکل کارگری و بدون دخالت نهادهای امنيتی و دولت شدند. خواسته اخير در شرايطی مطرح شده است که در دو دهه گذشته، هيچ تشکل غیردولتی، از جمله شورای اسلامی کار، در ايران خودرو اجازه فعاليت نداشته است؛ موضوعی که ناقض قانون کا رجمهوری اسلامی ايران است. خواست تشکل صنفی برای کارگران، به ويژه پس از حادثه هفته گذشته از سوی کارگران ايران خودرو مطرح شد و حتی خبرگزاری دولتی ايرنا به اين خواست اشاره کرد. در اين حال، جواد نجم الدين، مدير عامل ايران خودرو، که کارگران اين کارخانه پس از حادثه سه شنبه شب، عليه او شعار داده بودند، اعلام کرد که تا شش ماه آينده، مقدمات لازم برای تشکيل شورای اسلامی کار را در اين کارخانه فراهم خواهد کرد. به گزارش خبرگزاری ايلنا، حسن صادقی، معاون دبيرکل خانه کارگر، با ابراز اميدواری نسبت به تحقق اين وعده گفت: «حق انتخاب با کارگران ايران خودرو است که مطابق فصل ششم قانون کار، از ميان شورای اسلامی کار و انجمن صنفی، يک تشکل صنفی را انتخاب کنند.»
محمد البرادعی از چهرههای شاخص مخالف دولت ضمن نکوهش سیاست آمریکا در قبال وقایع روزهای اخیر در مصر، تأکید کرده است که حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر همین امروز باید قدرت را ترک کند تا راه برای یک دولت وحدت ملی فراهم شود.محمد البرادعی از چهرههای شاخص مخالف دولت ضمن نکوهش سیاست آمریکا در قبال وقایع روزهای اخیر در مصر، تأکید کرده است که حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر همین امروز باید قدرت را ترک کند تا راه برای یک دولت وحدت ملی فراهم شود. این چهره مخالف دولت مصر که با شبکه خبری سی.ان.ان گفتوگو کرده است، در عین حال میگوید که سازماندهندگان اعتراضها و برخی از احزاب توافق کردهاند تا او برای شکلگیری دولت وحدت ملی وارد مذاکره شود. روز یکشنبه خبرگزاریها و شبکه خبری اعلام کردند که تشکل اسلامی اخوانالمسلمین که از اصلیترین احزاب مخالف دولت مصر به شمار میرود، با محمد البرادعی در مورد شکل گرفتن دولت وحدت ملی وارد گفتوگو شده وی را به عنوان مذاکرهکننده برگزیده است. در این زمینه آقای برادعی ابراز امیدواری کرده است که به زودی موفق به تماس با ارتش شود و تأکید کرده است که «ارتش پارهای مصر است و ما نیازمند همکاری با یکدیگر هستیم». اظهارات آقای برادعی در حالی است که اعتراضها در مصر ششمین روز خود را سپری میکند و به رغم اعلام حکومت نظامی و حضور نیروهای ارتش در خیابانهای شهرهای اصلی مصر، معترضان حاضر به ترک خیابانها و عقبنشینی از اعتراضهای خود نشدهاند. آقای برادعی تأکید کرده است که این فریاد رسا و روشن همه شهروندان مصری است که مبارک باید همین امروز قدرت را ترک کند. وی تأکید کرده است که این امر زمینهساز تشکیل دولت وحدت ملی و به دنبال آن برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه در مصر است. آقای البرادعی در این گفتوگو همچنین سیاست آمریکا در قبال وقایع مصر را نکوهش کرده و خاطر نشان کرده است که سیاست آمریکا در مصر در حال بیاعتبار شدن است. آمریکا در روزهای اخیر حاضر نشده است که علیه دولت مصر یا در حمایت از معترضان موضع بگیرد و آنچه از زبان رئیسجمهور و وزیر خارجه ایالات متحده در روزهای اخیر بیان شده، دعوت هر دو طرف به پرهیز از خشونت و ضرورت پیگیری اصلاحات واقعی در مصر است. کاخ سفید نیز در ساعات پایانی روز شنبه و به دنبال جلسه اضطراری شورای امنیت ملی آمریکا در مورد وقایع اخیر مصر، اعلام کرد که رئیسجمهور مصر باید گامی فراتر از تغییر دولت بردارد و «اصلاحات واقعی» را در مصر پیگیری کند. این موضوع ساعاتی پس از آن اعلام شد که حسنی مبارک، ژنرال عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعاتی، مصر را به معاونت خود برگزید و احمد شفیق، از فرماندهان پیشین نظامی این کشور را مأمور تشکیل دولت کرد. در همین حال هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده روز شنبه به شبکه تلویزیونی سی.ان.ان گفت که آمریکا نمیخواهد به مصر پیامی مبتنی بر حمایت یا عدم حمایت از گروههای مختلف بفرستد. وی در عین حال افزود که آنچه خواست آمریکا این است که کسانی که هنوز در قدرت هستند و در پیشاپیش آنها آقای مبارک، به درخواست طرفداران اصلاح پاسخ دهند. خانم کلینتون همچنین در پاسخ به این سؤال که از میان مبارک و مخالفان وی کدامیک طرف حمایت ایالات متحده خواهند بود، تأکید کرد که گزینه سومی هم برای ایالات متحده متصور است که این گزینه «مردم مصر» هستند. وی افزوده است که آمریکا خواهان یک مصر دموکراتیک است که بتواند حقوق سیاسی و اقتصادی شهروندانش را تأمین کند. مصر از دیرباز از متحدان اصلی آمریکا در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. در این عربستان سعودی، دیگر متحد نزدیک آمریکا در منطقه که این روزها پذیرای زینالعابدین بنعلی، رئیس جمهور پیشین تونس است، بر حمایت از دولت و مردم مصر تأکید کرد. به گزارش خبرگزاری رسمی عربستان سعودی، ملک عبدالله که برای عمل جراحی در مراکش به سر میبرد در گفتوگوی تلفنی با باراک اوباما تأکید کرده است که هیچ معاملهای بر سر ثبات مصر یا امنیت مردم آن نباید صورت گیرد. این گزارش میگوید که رهبران آمریکا و عربستان از هرج و مرج حاکم در مصر ابراز نارضایتی کردهاند. ملک عبدالله روز شنبه هم در گفتوگوی تلفنی با حسنی مبارک اطمینان داده است که «دولت و مردم عربستان» در کنار «دولت و مردم مصر» خواهند ماند. در مقابل آقای مبارک نیز به پادشاه عربستان اطمینان داده است که وضعیت مصر در شرایط کنون «با ثبات» است.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، از حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر خواست تا در این کشور انتخابات آزاد و عادلانه برگزار کند. خانم کلینتون، در مصاحبه با چند شبکه خبری آمریکایی، از آقای مبارک خواست تا در پاسخ به اعتراضات مردم مصر دست به اصلاحات گسترده بزند. وزیر خارجه آمریکا در عین حال از مصر خواست تا مراقب باشد وضعیت حاکم بر ایران که او آن را یک "دمکراسی تقلبی" خواند، بر این کشور حاکم نشود.
روزنامه نيويورک تايمز در مطلبی به نتايج تحقيقات دکتر پاولا نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی در مورد رابطه لبخند با احساسات و کارکرد مغز انسانها پرداخته است که نتايج آن اخيرا در مجله «علوم رفتار و مغز» منتشر شده است.روزنامه نيويورک تايمز در مطلبی به نتايج تحقيقات دکتر پاولا نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی در مورد رابطه لبخند با احساسات و کارکرد مغز انسانها پرداخته است که نتايج آن اخيرا در مجله «علوم رفتار و مغز» منتشر شده است. دکتر نيدنتال چند سال پيش پس از مکالمه ای با يک خبرنگار در مورد برداشت جوامع و فرهنگ های مختلف از معنی لبخند و نوع لبخند متعارف در هر يک از آنها تصميم گرفت که فعاليت های تحقيقاتی خود را به اين موضوع اختصاص دهد که لبخند ما انسانها از چه ريشه می گيرد و ديگران چگونه آن را دريافت می کنند. با وجودی که لبخند زدن يکی از عادی ترين کارهای انسان است ولی دکتر نيدنتال در آغاز تحقيقات خود متوجه شد که بررسی و توجيهات علمی در اين مورد بسيار ضعيف و ناکافی است. او و گروه تحقيقاتی اش مطالعات گسترده ای را در مورد رابطه کارکرد مغز با خنده ، منبع آن و حتی برداشت فرهنگ های مختلف از اين موضوع انجام دادند. در بخشی از نتايج اين تحقيقات که در مجله «علوم رفتار و مغز» منتشر شده است گروه تحقيقاتی دکتر نيدنتال مدعی می شود که لبخند صرفا بيان يک احساس درونی نيست. در حقيقت لبخند فقط واضح ترين بخش از يک نوع هم آميزی بين مغز دو نفر يا يک عده از انسانهاست. نيويورک تايمز يادآوری می کند که روانشناسان از چندين دهه پيش در حال مطالعه اين موضوع بوده اند ولی بررسی های آنها بيشتری روی جنبه های عريان و علنی لبخند متمرکز بوده است. به اعتقاد دکتر نيدنتال با بررسی انواع و اقسام لبخندها می توان به اين نتيجه رسيد که مردم با استفاده از ماهيچه های صورت و اندام های مختلف مثل گونه، لب ها و چانه به صورت خود اشکال گوناگونی می دهند تا حالت خود را بيان کنند ولی صرف بررسی اين اشکال روش عميقی برای بررسی موضوع نيست. برخی از پژوهشگران سعی کرده اند کمی عميق تر به اين موضوع نگاه کنند و معتقدند که مردم هر چه شادتر باشند ماهيچه اصلی دو طرف دهان و گونه های خود را بيشتر باز می کنند. ولی حقيقت اين است که درست همين ماهيچه ها در حالت اندوه و يا تنفر نيز کشيده می شوند. نيويورک تايمز سپس می نويسد که شناخت رابطه بين احساس و صورت انسان بسيار اسرار آميز است. داروين نيز سالها وقت خود را صرف اين موضوع کرد و به اين نتيجه رسيد که شامپانزه ها نيز در صورت خود ماهيچه ای مشابه انسانها دارند و بالابردن لب بالايی آنها نيز به نوعی معنای خنده می دهد. دانشوران گونه ميمون ها معتقدند که خنده اين جانداران را می توان به چند گروه تقسيم کرد و دکتر نيدنتال نيز معتقد است انواع لبخندهای انسان نيز بايد به همين شکل دسته بندی شود. به عنوان مثال يک نوع لبخند محصول شادی صرف کودکانه است ولی نوع ديگری از لبخند يا تبسم نمادی است از دوستی و تحکيم روابط صميمانه بين افراد. در عين حال در مورد انسان بايد افزود که شکل نشان دادن لبخند می تواند کارکرد آن را تغيير دهد. به عنوان مثال در حالتی که يک فرد همراه با خجالت لبخند می زند چانه کمی به سمت پايين متمايل می شود در حالي که لبخندی که به هنگام سلام گفتن پديدار می شود معمولا همراه با بالا بردن ابروها است. به نوشته روزنامه نيويورک تايمز، يکی از نکات مهم در تحقيقات دکتر پاولا نيدنتال اين است که مردم معمولا در پاسخ به خنده يک نفر آن را تقليد کرده و لبخند را با لبخند جواب می دهند. به اعتقاد گروه تحقيقاتی دکتر نيدنتال همين تقليد يا به اصطلاح پاسخ لبخند با لبخند باعث می شود که همان بخش هايی از مغز نفر دوم فعال شوند که در نفر اول مشغول به کار بوده اند. معمولا يک لبخند شادمانه با فعاليت هايی در مغز همراه است که به نوعی موفق بوده و يا به قول متخصصان پاداشی در برداشته است. اما تقليد يک لبخند يا پاسخ لبخند با لبخند نوع ديگری از فعاليت را در مغز ايجاد می کند که مسئول تشخيص احساسات و روابط با کسانی است که انسان رابطه نزديک تری با آنها دارد. به عنوان مثال والدين از لبخند کودک خود شادمان شده و لبخند می زنند ولی واکنش آنها به خنده کودکی ديگر چنين نيست. روزنامه « نيويورک تايمز» در پايان اين مطلب اشاره می کند که تعداد زيادی از کارشناسان نتايج تحقيقات دکتر نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی را ستوده ولی خاطر نشان می کند که در برخی موارد، بررسی و يافته های آن بايد دقيق تر شود. دکتر پاولا نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی در حال حاضر مشغول بررسی های بيشتر در مورد موضوع لبخند با لبخند پاسخ دادن است. وی در آزمايش های گوناگون می خواهد مشخص کند که لبخند نفر دوم تا چه حد در ايجاد حس اطمينان و برقراری رابطه با نفر اول موثر است. علاوه بر اين موضوع ديگری که در اين ميان مطرح می شود نقش نگاه متقابل افراد به هنگام رد و بدل کردن لبخند است. چون در بسياری موارد ممکن است فرد دوم با پرهيز کردن از نگاه مستقيم به صورت فرد اول پاسخ خنده او را ندهد. دکتر نيدنتال می گويد که وی و روانشناسان ديگر تازه به فکر مطالعه و بررسی اسرار لبخند افتاده اند در حالی که بسياری از نقاشان از قرن ها قبل گوشه هايی از اين دنيای اسرار آميز را در آثار خود به کار گرفته اند.
در صد و ششمین دوره از رقابتهای تنیس آزاد استرالیا که اولین گرنداسلم سال محسوب میشود، نوواک جوکوویچ از صربستان به قهرمانی رسید. جوکوویچ برای راهیابی به فینال، موفق شده بود راجر فدرر افسانهای را از پیش رو بردارد.در صد و ششمین دوره از رقابتهای تنیس آزاد استرالیا که اولین گرنداسلم سال محسوب میشود، نوواک جوکوویچ از صربستان به قهرمانی رسید. علاقهمندان تنیس منتظر بودند پس از طلسمشکنی کیم کلایسترز در این رقابتها که به اولین قهرمانی او در ملبورن انجامید، اندی ماری بریتانیایی هم طلسم ناکامیهای همیشگیاش در گرنداسلمها را بشکند و برای اولین بار به قهرمانی دست یابد. جوکوویچ اما با برتری محسوس و با نتایچ ۶-۴، ۶-۲ و ۶-۳ در سه ست پیاپی، فینالی راحت را برای فصل ۲۰۱۱ این تورنمنت به یادگار گذاشت. جوکوویچ برای راهیابی به فینال، موفق شد راجر فدرر افسانهای را از پیش رو بردارد. ماری هم از سد دیوید فرر اسپانیایی گذشت. این اسپانیایی قبل از شکست مقابل ماری، موفق شده بود هموطنش رافائل نادال مرد شماره یک تنیس جهان را حذف کند. ملبورن ۲۰۱۱، سومین فینال گرند اسلم برای ماری بود و البته اولین باری که رقیب فینالیستش فدرر نبود! در شرایطی که جودی ماری، مادر و معلم همیشگی اندی به شدت حرص و جوش میخورد، اندی باز هم نتوانست یک جام قهرمانی را در گرنداسلمها بالای سر ببرد. رقابتهای پیشین ماری و جوکوویچ در کسب پیروزی، ۶-۶ مساوی بود و جوکوویچ هفتمین پیروزی را در حساسترین رقابتی که این دو تاکنون برگزار کردهاند رقم زد. قهرمانان ۲۰۱۱ انفرادی زنان: کیم کلایسترز برای اولین بار فاتح تنیس آزاد استرالیا شد. او جمع قهرمانیهایش در انفرادی گرنداسمها را به عدد هشت رساند. او دو بار هم در فرنچ اوپن و ویمبلدون ۲۰۰۳ فاتح دو نفره شده است. انفرادی مردان: نوواک جوکوویچ پیش از این فقط یک بار در گرنداسلمها قهرمان شده بود، سال ۲۰۰۸ در همین تورنمنت. دونفره مردان: برادران برایان برای سومین سال پیاپی جام را بردند. این دو قلوها تاکنون ۱۰ گرنداسلم را به اتفاق برنده شدهاند. آنها همچنین در رقابتهای مختلف، ۶۷ قهرمانی را به ثبت رساندهاند. باب چپ دست، هفت بار هم در رقابتهای مختلط گرنداسلمها قهرمان شده است. دو بار هم مایک راست دست. دو نفره زنان: گیزلا دولکو از آرژانتین و فلاویا پنهتا از ایتالیا شگفتیساز شدند و قهرمانی را نصیب خود کردند که اولین جام برای هر دو در گرنداسلمها بود. آنها در فینال، ویکتوریا آزارنکا از بلاروس و ماریا کریلنکو از روسیه را مغلوب کردند. مختلط: کاتارینا سربوتنیک از اسلوونی به اتفاق دانیل نستور ۳۸ ساله کانادایی به قهرمانی رسیدند. خانم سربوتنیک که در امارات زندگی میکند، چهار نایب قهرمانی از دوبل گرنداسلمها را دارد اما در مختلط، پنج قهرمانی دارد و فقط جام ویمبلدون را فتح نکرده است. جایی که سال ۲۰۰۸ تا فینال هم رسید. دانیل نستور، شش قهرمانی دو نفره دارد و دو جام هم در مسابقات مختلط. پسران: در مسابقات پسران، ییژی وسلی ۱۷ ساله از جمهوری چک به قهرمانی رسید. او در مسابقات دو نفره هم توانست به اتفاق فیلیپ هورانسکی از اسلواکی حرف اول را بزند. دختران: آن سوفی مستاچ ۱۶ ساله از بلژیک اول شد. او در دو نفره هم به اتفاق دمی شورز از هلند، حرف اول رقابتهای آیندهسازان تنیس حرفهای جهان را زد.
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، می گوید، برای دو نفر به اتهام راه اندازی سایت هایی که او آنها را "مستهجن" خواند، حکم اعدام صادر و برای رای نهایی به دیوان کشور فرستاده شده است. آقای دولت آبادی که امروز (یکشنبه) با خبرنگاران صحبت می کرد، جزئیات بیشتری در این باره فاش نکرد. وی همچنین افزود،در دادگاه انقلاب برای هفت نفر به اتهام "فعالیت های ضد دینی" در تهران، پرونده تشکیل شده است.
با کناره گيری زين العابدين بن علی، رئيس جمهور تونس در پی اعتراض ها در اين کشور شعله اعتراض به ديگر کشورهای عرب خاورميانه و آفريقای شمالی هم سرايت کرد و معترضان در اردن، الجزاير، يمن و مصر در اعتراض به سياست های دولت های خود به خيابان آمدند. اعتراض ها در مصر روز جمعه شدت بيشتری داشت و در پی آن حسنی مبارک، رئيس جمهور اين کشور از کابينه خواست که استعفا دهد و توام با تشديد تدابير امنيتی و برقراری حکومت نظامی وعده داد که اصلاحاتی در راه است. با اين همه روز شنبه اعتراض ها ادامه يافت. از ميهمانان اين هفته برنامه ديدگاه ها پرسيده ايم که رخدادهای کنونی کشورهای خاورميانه و شمال آفريقا چه تشابه و تفاوتی دارد با آنچه در ايران و در پی انتخابات بحث برانگيز سال ۸۸ گذشت؟با کناره گيری زين العابدين بن علی، رئيس جمهور تونس در پی اعتراض ها در اين کشور شعله اعتراض به ديگر کشورهای عرب خاورميانه و آفريقای شمالی هم سرايت کرد و معترضان در اردن، الجزاير، يمن و مصر در اعتراض به سياست های دولت های خود به خيابان آمدند. اعتراض ها در مصر روز جمعه شدت بيشتری داشت و در پی آن حسنی مبارک، رئيس جمهور اين کشور از کابينه خواست که استعفا دهد و توام با تشديد تدابير امنيتی و برقراری حکومت نظامی وعده داد که اصلاحاتی در راه است. با اين همه روز شنبه اعتراض ها ادامه يافت. شماری از تحليل گران شبکه های عربی رويدادهای چند روز گذشته اين کشور ها به ويژه مصر را با جنبش سبز ايران مقايسه می کنند. در ايران هم به رغم آنکه نيروهای نزديک به حاکميت در قبال حوادث اخير خاورميانه و شمال آفريقا آن را انعکاس پيام انقلاب اسلامی ايران به خارج از مرزها توصيف می کنند، ميرحسين موسوی، از رهبران معترضان ايران در بيانيه ای اين رويدادها را يادآور و در امتداد جنبش اعتراضی سال گذشته ايران ارزيابی کرده است. از ميهمانان اين هفته برنامه ديدگاه ها پرسيده ايم که رخدادهای کنونی کشورهای خاورميانه و شمال آفريقا چه تشابه و تفاوتی دارد با آنچه در ايران و در پی انتخابات بحث برانگيز سال ۸۸ گذشت؟ ميهمانان اين برنامه: در شيکاگو، احمد صدری، استاد و رئيس برنامه جامعه شناسی جهان اسلام کالج ليک فورست و در ايران، محمد صادق جوادی حصار، مسئول اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۸ و کوروش زعيم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ايران. آقای احمد صدری، محافل جامعه شناسی جهان اسلام اوضاع را چگونه می بينند؟ چرا؟ چرا حالا؟ احمد صدری: اين سئوالی است که خيلی از روشنفکران جهان عرب هم سال ها بود که می پرسيدند. آقای راويخولی از روشنفکران فلسطينی که این روزها در لبنان است، بعد از جنبش سبز اين سئوال را مطرح کرد که چرا در عرض سی سال مردم ايران دو بار برخاستند عليه استبداد و خودکامگی اين طوری به ميدان آمدند در حالی که جهان عرب ساکت و صامت است و در مقابل اين پرزيدنت های مادام العمر و انتخابات قلابی چيزی نمی گويند. بعد از اين که ايشان اين مقاله را نوشت اين وقايع را ما شاهد هستيم که يک جنبش جديد در جهان عرب به وجود آمده. چرا امروز اين اتفاقات دارد می افتد، شايد بتوانيم حدس بزنيم که افشاگری های ويکی ليکس همه مشروعيت اين نظام ها را به باد داد و زمينه را آماده کرد برای اين که مردم که از مشکلات خودشان رنج می بردند، از مشکلات اقتصادی و زندگی، مشکلات عدم امکان ابراز نظر و نبود دموکراسی جمع می شود و يک باره تبديل می شود به يک حرکت اين گونه که بعد هم به علت تشابه کشورهای عرب به همديگر به راحتی اينها از هم الگو می گيرند و از اين جهت بی شباهت به جنبش هايی نيست که به انقلاب مخملی معروف شدند و جهان کمونيست اروپای شرقی را از کنترل کمونيسم به در آوردند. ببينيم که در ايران به اين رويدادها چگونه نگريسته می شود. آقای جوادی حصار، خطيب نماز جمعه احمد خاتمی از شکل گيری خاورميانه جديد با محوريت اسلام سخن به ميان آورد. فعالان سياسی در ايران اين نوع نگرش ها را چگونه ارزيابی می کنند. نگاه آنها به اين حوادث چگونه است. محمد صادق جوادی حصار: اگر زمامداران جمهوری اسلامی و طرفداران انقلاب اسلامی بخواهند مصادره به مطلوب هم کرده باشند و بگويند که آنچه دارد اتفاق می افتد، ادامه انقلاب اسلامی است، تمام زمينه ها برای اين اتفاق فراهم است. نوع مواجهاتی که بين دستگاه های حکومتی با مردم صورت می گيرد، مطالبات و شعارهايی که در اين درگيری ها مطرح می شود مثل اسلام خواهی، مبارزه با استکبار يا مبارزه با استعمار و ديکتاتوری و شيوه ترک مخاصمه به تعبيری از جنسی که مثلاً در تونس اتفاق افتاد، و فرار ديکتاتور تونس و پناهندگی به عربستان، اينها خيلی شباهت دارد با رفتارهای آن دوره انقلاب اسلامی که شاه ايران فرار کرد به مصر پناهنده شد و بعد هم به خارج از مصر. خيلی طبيعی به نظر می رسد که ايران بخواهد بگويد اين حرکت ها در راستای انقلاب اسلامی و در جهت سرکوب ديکتاتورهاست و اين مجموعه ها را با خودش همسو نشان دهد و تعريف کند و به نوعی در جهت شکستن آن حصاری که دنيا برای جمهوری اسلامی ترسيم کرده، بربيايد و بگويد اگر دولت ها با ما همراه نيستند، ملت ها و رفتار ما نسبت به ديکتاتورهای منطقه ای و فرامنطقه ای همسو و هماهنگ است. محمد صادق جوادی حصار خيلی طبيعی به نظر می رسد که ايران بخواهد بگويد اين حرکت ها در راستای انقلاب اسلامی و در جهت سرکوب ديکتاتورهاست و اين مجموعه ها را با خودش همسو نشان دهد و تعريف کند و به نوعی در جهت شکستن آن حصاری که دنيا برای جمهوری اسلامی ترسيم کرده، بربيايد و بگويد اگر دولت ها با ما همراه نيستند، ملت ها و رفتار ما نسبت به ديکتاتورهای منطقه ای و فرامنطقه ای همسو و هماهنگ است. آقای کوروش زعيم، محافل منتقد و مخالف جمهوری اسلامی ايران به زنجيره رويدادهای شمال آفريقا و خاورميانه در ده روز اخير چگونه نگاه می کنند؟ نقطه اميد، الگو و ابزاری که با آن قوت و ضعف جنبش سبز را اندازه گيری کنند يا چه؟ کوروش زعيم: من هيچ ارتباطی میان جنبش تونس با انقلاب ۱۳۵۷ نمی بينم. الهام بخش اين جنبش بیشتر جنبش اعتراضی سال گذشته ايران است که به مردم اين شهامت را داد تا اعتراضات خود را ابراز کنند. جنبش تونس يک جنبش اقتصادی است. يعنی در تونس که بعد از حبيب بورقيبه که سی سال در آنجا يک حکومت ديکتاتوری داشت، آقای بن علی يک مافيای اقتصادی در آنجا به وجود آورد که برای سرگرم کردن جوانها تحصيل را فراهم آوردند. بنابراين جوانان تونس امکان اين را پيدا کردند که تحصيلات دانشگاهی داشته باشند. ولی از نظر اقتصادی کنترل اقتصاد را گروه های نزديک به حاکميت در دست گرفتند که يکی از آنها که خيلی هم معروف هست خانواده همسر آقای بن علی است. تحصيل کرده های تونس وقتی از دانشگاه بيرون آمدند هيچ شانسی برای اشتغال نداشتند. در تونس فقط صنعت توريسم بود و گاهی هم يک کمی نفت و فسفات که بيشتر مافيای دولتی و نزديک به دولت بر آن چيره بودند. بنابراين جوانان تحصيل کرده که بين ليسانس و دکترا داشتند با بيکاری و عدم اشتغال رو به رو شدند. وقتی آنها اشتغال نداشته باشند طبيعتاً طبقه کارگر و طبقه پائين تر هم از اشتغال و درآمد کافی محروم می شوند. بنابراين اين يک جنبش اقتصادی بود و اکنون با دسترسی به اطلاعات و مقايسه زندگی خود با زندگی ديگر کشورها به ويژه تونس که خيلی نزديک به فرانسه و اروپا است، و اين تحصيل کرده ها که بيکار هستند، دسترسی دارند و می توانند مقايسه کنند و مقايسه را می توانند به صورت اعتراض يا اطلاعات پخش کنند در جامعه و زمينه های پخش اطلاعات بسيار بيشتر از سی سال گذشته است، بنابراين اين جنبش فقط يک جرقه می خواست و اين جرقه را فکر می کنم پارسال جنبش مردم ايران برايشان فراهم کرد. پس می شود يک تفاوت نظر بين ديدگاه شما و ديدگاه آقای جوادی حصار ديد. بله. ديدها مختلف است. زمان را بايد در نظر بگيريم. جهان امروز با جهان سی سال پيش تفاوت دارد. آقای صدری، يک نقطه نظر اين است که در اين کشورها برخلاف ايران پيش از انقلاب چانه زنی حزبی و نهادهای مدنی در اين سی سال و قبلش تا حد زيادی پا گرفته. حالا بيشتر در مصر و تونس. حتی در الجزاير و کمتر از همه در يمن. در نتيجه ساختارهای اين چهار کشور با همه تفاوت هايشان نه استبدادی و خودکامه به آن صورتی که ما در تاريخ ايران با آن مواجه بوديم قرنها که اقتدارگرا و ديکتاتوری اما مبتنی بر احزاب و نهادها بوده و در نتيجه اين شانس هست که حالت انفجاری طبق اين نظر پيدا نشود. تحليل غالب در ميان خاورميانه شناسان چيست؟ اول عرض کنم که من با جنبه هايی از نظرات دوستان در ايران موافقم. با آقای جوادی حصار موافقم از اين جهت که اين حرکت هايی که الان دارد اينجا در دنيای عرب رخ می دهد، شباهت هايی با انقلاب اسلامی ايران دارد و شباهت از اين جهت است که دولت هايی که آنجا هستند به ويژه الجزاير، تونس و يمن، دولت هايی هستند که تقريباً هيچ پايه ای در ميان مردم ندارند و کاملاً به روی پای نيروهای امنيتی ايستاده اند و علت نابودی سريع آقای بن علی هم همين بود. از اين جهت شباهت دارند به انقلاب اسلامی بيشتر از جنبش سبز. صرف نظر از اين که چه اتفاقی در آينده بيافتد اين دارد به يک نحوی اعتماد به نفس مردم عرب و مخصوصاً احساس عقب ماندگی شان را در برابر جايی مثل ايران، که مرتب مردم بر می خيزند و حقوق خودشان را می طلبند، باز خواهد کرد و تفاوت های اساسی ايجاد خواهد کرد در سياست خارجی کشورهای عرب نسبت به آمريکا و نسبت به اسرائيل. محمود صدری ولی اين نظر هم درست است که جاهايی مثل تونس مشکلات اقتصادی، فساد زياد و احساس اختناق همه عوامل موثری بودند. البته اين انقلاب ها همه از هم ياد می گيرند. من نمی گويم که جنبش سبز اثری نداشته به روی اينها. ما می دانيم که انقلاب ايران از ابتدا اثری داشت بر جنبش های اروپای شرقی. در گدانسک لهستان از اين جنبش صلح آميز ايران در برابر ارتش ياد گرفتند. به هر حال خيلی جالب است که الان دولت ايران دارد می گويد که جنبش سبز جنبش انقلاب مخملی است در حالی که برعکس بوده. آنها بودند که از انقلاب ايران آموختند. من فکر می کنم در اين کشورهايی که گفتيد تنها جايی که می شود گفت يک مقدار بده بستان واقعی در حد جامعه مدنی و جامعه سياسی در بين گروه های مردم وجود داشته، مصر بوده که يک مقداری آزادی احزاب وجود داشته. در آن سه کشور ديگر اين تقريباً وجود نداشته. من دو بار به تونس سفر کردم. يک دوستی دارم آنجا به نام خانم عايشه العروفی که خانمی است تقريباً ۶۵ ساله، مادر بزرگی است. من که رفته بودم آنجا پارسال ايشان را به جرم اين که يک استاتوس در فيس بوکش گذاشته... که اينها گفتند اشاعه شايعات و اينهاست... و اين حرف خيلی ساده که زده بود اين را به دادگاه بردند و به چندين سال زندان محکوم کردند. يعنی به هيچ وجه آزادی حتی آزادی ابراز نظر در فيس بوک نمی دادند و هرجا که در اين کشور می رفتی پر از پوسترهای عظيم آقای بن علی بود که دستش را روی قلبش گذاشته بود و اعلام می کرد که همه زندگی اش برای مردم تونس است. آقای صدری، مثلاً حضور کمونيست ها حتی در چانه زنی ها و احزاب ديگر چه؟ حتی اگر محدوديت و حبس و اينها هم وجود داشته باشد؟ من بيشتر مصر را تشبيه می کنم. مردم به شدت بدوی بودند به اين احزابی که بودند. يک مسئله ديگر که در جهان عرب هست، احساس تحقيری است که مردم می کردند هم در مقابل نيروهای دولتی که ما می دانيم شروع داستان تونس خودسوزی فردی بود که يک پليس زن سيلی به گوشش نواخته بود و بازداشت کرده بود چرخ ميوه فروشی اش را. اين تحقير در مقابل نيروهای دولتی و همينطور تحقير در برابر اسرائيل، تحقير در برابر آمريکا يک نارضايتی عميقی را در دنيای عرب به وجود آورده و اين حرکتی که دارد الان رخ می دهد به نظر من از اين جهت خيلی مهم است. صرف نظر از اين که چه اتفاقی در آينده بيافتد اين دارد به يک نحوی اعتماد به نفس مردم عرب و مخصوصاً احساس عقب ماندگی شان را در برابر جايی مثل ايران، که مرتب مردم بر می خيزند و حقوق خودشان را می طلبند، باز خواهد کرد و تفاوت های اساسی ايجاد خواهد کرد در سياست خارجی کشورهای عرب نسبت به آمريکا و نسبت به اسرائيل. ديگر اين رهبران نمی توانند اين طوری وابسته باشند. تنها کشوری که در اين منطقه به صراحت در مقابل آمريکا ايستاد و اجازه نداد از خاکش برای حمله به عراق استفاده شود ترکيه بود. در حالی اين دولت های منطقه چون که نمی توانند متکی به مردم خودشان باشند ناچارند که سر فرود بياورند. تا همين جايش هم خيلی حرکت مهمی است که تمام معادلات سابق قدرت های منطقه وابسته به آمريکا را به ويژه اسرائيل را به هم خواهد زد. آقای جوادی حصار، تحليل آقای صدری و تحليل آقای زعيم را شنيديد. شما پرسيديد که چرا در ايران حرکت هايی که در جهان عرب دارد اتفاق می افتد را شبيه به انقلاب اسلامی تعريف می کنند. من عرض کردم که به خاطر اين دارد تعريف می کنند که اين شباهت ها اين طوری وجود داشت. اما اين که انقلاب ۵۷ برای مردم تونس و مصر الگو بوده يا حرکت های اعتراضی ديگری که ملت ايران در اين سالها داشتند من انگشت تاکيد بر هيچکدامش نمی گذارم. چون هم شرايط ايران در آن سالها با شرايط امروز مصر و اردن و کشورهای ديگر عربی مثل تونس متفاوت است و هم حتی شرايط امروز ايران با آن کشورها تفاوت جدی دارد. من خطری برای آينده تونس که تبديل به يک حکومت مذهبی شود نمی بينم. چرا که الان حکومت مذهبی در ايران تجربه شده و چهره ديگری که متاسفانه از اسلام افراطی حکومت هايی مانند طالبان و گروه هايی مانند القاعده به وجود آورده اند، الگوی خوبی هيچکدام برای حکومت آينده تونس نخواهند داد. تصور من اين است تونس در حالی که فرهنگ خودش را که فرهنگ اسلامی است، حفظ خواهد کرد، تلاش خواهد کرد همين حکومت جمهوری که دارند را تبديل به يک جمهوری کنند که عزل رئيس جمهور طبق قانون آسان باشد. کوروش زعیم اين جا اعتراض ها بيشتر بر تخلفات انتخاباتی و اصلاحات بود نه برای تغيير رژيم، به طور جدی اش را عرض می کنم، ممکن است اين شعارها همه مطرح شده بوده. يعنی در بخش هايی اين شعارها مطرح بوده که می خواهيم رژيم را عوض کنيم. يک عده گفتند که جمهوری ايرانی می خواهيم. يک عده ديگر گفتند که اصلاً حکومت بايد نوعش به رفراندوم گذاشته شود. همه اين شعارها مطرح شده. ولی اگر بخواهيم محور حرکت را از انتخابات شروع کنيم و تخلفات انتخاباتی و درگيری هايی که به دنبال انتخابات اتفاق افتاد جنس درگيری ها و جنس مخالفت ها و رهبران آنها کاملاً متفاوت است با جنسی که دارد در مصر اتفاق می افتد يا در تونس اتفاق افتاد يا ممکن است در کشور ديگر از اين دست اتفاق بيافتد. يکی از چيزهايی که اشاره می کنند که به شدت در ايران به آن بی توجهی نشان داده می شود، حرکت احزاب در آن منطقه است. يعنی مثلاً در مصر جمعيت اخوان المسلمين چند سال است که به طور جدی و ارگانيک دارد با حاکميت مبارزه قانونی می کند و کارشان هم به جايی رسيده که انتخابات را تحريم کردند و گفتند ما در انتخابات شرکت نمی کنيم. الان هم مردم را دعوت کردند به مبارزه با رژيم. ولی اين جنس حرکت در انعکاس هايی که داخل ايران داده می شود، به ويژه از طرف دستگاه های رسمی حکومت اصلاً انگشت تاکيد رويش گذاشته نمی شود که احزاب قدرتمندی هم در مصر هستند که اين احزاب دارند سازماندهی می کنند مردم را و به خيابان ها می ريزند. فقط به حرکت توده ای مردم و مبارزه آنها با ديکتاتورها، تاکيد آنها بر اسلام خواهی انگشت تاکيد گذاشته می شود و اين ها برجسته می شود. طبيعی هم هست. هر کسی از ظن خود يار اين جريان ها می شود و از نگاهی که خودش دوست دارد تفسير کند، ماجرا را تفسير می کند. آنها هم آزادند. هر کسی دلش می خواهد آن طور که اتفاق می افتد مسايل را منعکس کند. تمام دستگاه های خبری شرق و غرب عالم هم رويه اصلی شان اين است که نگاه خودشان را معمولاً در انعکاس خبر تاثير می دهند. متاسفانه اين يک چيزی است که نمی توانيم انکار کنيم. الان هم مثلاً از چيزهای مشابهی که در مصر افتاد نمونه اش در انتخابات دوره پيش رياست جمهوری ايران افتاد اين بود که شباهت تام و تمامی داشت قطع اس ام اس ها و دستگاه های ارتباطی و اينترنت. اين شباهت ها را دارند. نوع برخوردهای خيابانی... خب اينها روی هم تاثير می گذارند. یکی از رموز ماندگاری حکومتی مثل حکومت مصر تعامل آن با قدرت های جهانی است. بنابراين وقتی که مثلاً دبيرکل سازمان ملل به آنها هشدار می دهد که در نبردهای خيابانی که با مردم داريد رعايت حال مردم را بکنيد، آنها نمی توانند بگويند که به شما چه ربطی دارد. چون بالاخره نيازمند حمايت آنها هستند. اين ممکن است در ايران وجود نداشته باشد. آقای زعيم؟ به جز مصر که شباهت فرهنگی زيادی با ايران دارد، کشورهای ديگر که در اين زنجيره نارضايتی ها قرار دارند و يکی يکی دارند به اين مرحله کشيده می شوند، تفاوت فرهنگی زيادی با ما دارند. بنابراين صرف اين که رئيس حکومت شان فرار کرده، و رئيس حکومت ما هم سی سال پيش فرار کرده، اين دو رويداد را مشابه هم نمی کند. ما بايد به دليل اين جنبش نگاه کنيم. در تونس که فکر می کنم شباهت زيادی هم به کشورهای ديگر شمال آفريقا دارد، آنها اين فرهنگ حکومت مرکزی را که ما سه هزار سال است داريم و مصر هم دارد، ندارند. يعنی آن اطاعتی را که ما طبق فرهنگ مان عادت کرديم حکومت مرکزی داشته باشيم و حاکم خودمان را تحمل کنيم و هميشه در نهايت اطرافيانش را سرزنش کنيم و تا آن ثانيه آخر صبر کنيم پيش از اين که او خودش را گناهکار بداند، آنها اين سابقه را ندارند. آنها همه دولت هايی هستند که يا توسط کشورهای ديگر در آنجا گماشته شده اند يا قدمتی کمتر از يک سده يا دو سده دارند مثل تونس که سال ۵۶ بعد از ۷۵ سال مبارزه مستقل شد و دولت خودش را از سال ۵۶ داشته. بنابراين آن احترام يا تقدسی را که کشورهايی مثل ما برای حکومت مرکزی قائل اند، آن مردم قائل نيستند. آنها می خواهند دولت مرکزی نيازهای خودشان را فراهم کند. در تونس همان طور که شرح دادم يک اقتصادی را می بينيد که اقتصاد سالمی نيست و توسط گروه های خاصی کنترل می شود که آنها بی اندازه ثروتمند می شوند در حالی که خود کشور نه تنها مردم فقير می مانند بلکه پيشرفت اقتصادی هم نمی کنند. يعنی زمينه های توسعه صنعتی و توسعه کشاورزی و اشتغال پيش نمی آيد. ولی درس خواندن و تحصيل کردن فراهم بوده. مثل همه کشورهای شمال آفريقا و مثل ايران. بنابراين يک عده زيادی تحصيل کردند آمدند بيرون کار نيست. شغل نيست. اينها تحقير می شوند. آن که تحقير شده اين طبقه است. طبقه ای است که تحصيل کرده اند و انتظار دارند که با اشتغال خود وارد طبقه متوسط شود و نمی توانند و مجبورند بروند تاکسیرانی کنند. مجبورند ساندويچ فروشی کنند. مجبورند بيکار بمانند. اين ها دسترسی به اطلاعات دارند. اين اطلاعات و نارضايتی پخش می شود تا کم کم اين عدم پيشرفت اقتصادی و يا رکود اقتصادی آثارش را روی طبقه پائين، طبقه کارگر کشاورزی می گذارد. آنها وقتی می بينند نتيجه سياست های دولت مرکزی که در فساد غوطه ور است و ثروتمند شده ولی فرض کنيد کارخانه اش نمی تواند حقوق آنها را بدهد يا کارخانه ای نيست که ديگر اينها کار کنند، تحت تاثير آن طبقه ناراضی که بايد به طبقه متوسط می پيوسته ولی نتوانسته قرار می گيرند. و اين ها چون سران حکومت آن پيشينه فرهنگی را ندارند که خودشان را مقدس بشمارند و در جای خودشان محکم احساس کنند فرار می کنند. اين با فرار سران حکومت ما فرق می کند. من اين دو تا را به هيچ وجه مشابه نمی بينم. درست است که عمل فرار يکی است. ولی دليلش عدم اعتماد به نفس و حتی حق حاکميت آن حاکم است که باعث فرارش می شود. می رسيم به جمع بندی. آقای صدری، نظرتان درباره اين تفسير خطيب نماز جمعه تهران چيست که خاورميانه جديد با محوريت اسلام دارد شکل می گيرد؟ من نمی دانم چگونه اين تفسير را می کنند؟ در اين شعارها مسلمانان هستند و اسلام گرا ها هم هستند. ولی اين ها اسلاميست نيستند. اينها نمی خواهند حکومت اسلامی تشکيل دهند. برای اينکه امروزه اسلاميسم جنبه ملی ديگر ندارد. تنها جايی که اسلام سياسی را می بينيم در جنبش های بين المللی نيست. در ساير اين کشورها از حزب الله لبنان تا اخوان المسلمين مصر، اسلام يک جنبه ملی دارد. جزيی از حرکت ملی است. در جنبش سبز هم همين است. اسلام جزيی از فرهنگ ايران قلمداد می شود و حرکت در جهت عکس اسلام سياسی است. يک نکته ديگر که می خواستم عرض کنم که يکی از دوستان در ايران فرمودند، اهميت بسيج نيروها است که در عصر تويتر و يوتيوب و فيس بوک و مخصوصاً کانال های نسبتاً مستقل از دولت از قبيل الجزيره مردم می توانند در غياب محل هايی که می توانند جمع شوند و نيروهايشان را با هم تجهيز کنند الان امکان وجود دارد و با جمع شدن فشارهای اقتصادی و مشکلات اجتماعی و احساس عدم قدرت امکان ابراز نظر وقتی با هم جمع می شوند با توجه به آن رسانه های جمعی که اين امکانات را به وجود آورده، محيط را بسيار برای قدرت هايی که ريشه در ميان مردم ندارند و استبدادی هستند و وابسته به نيروهای خارجی هستند، اين ۵۰ يا ۷۵ سال حکومت نيروها بر دنيای عرب به نظر می آيد دارد به پايان می رسد. آقای جوادی حصار؟ ضمن احترام به نظرات دوستان محترم طبيعی است که در شرايطی که دولت ايران و حاکميت ايران مورد هجمه بين المللی است، اينها پشتوانه های خودشان را در جهان اسلام به رخ بکشند و بگويند اين حرکت ها که دارد اتفاق می افتد از جنس انقلاب اسلامی است و طبيعی است که اين کار را بکنند. اما در ميان کارشناسان و صاحب نظران فرهنگی و سياسی و اجتماعی به آن غلظتی که در بدو انقلاب اسلامی سخن از ولايت فقيه و جمهوری اسلامی گفته می شد در اين شعارها تاکنون چنين چيزی به چشم نيامده. ضمن اينکه حرکتی که در سال ها قبل در ايران اتفاق افتاد و حرکت های اعتراضی نسبت به رفتارهای حاکميتی به هيچ وجه نبايد به معنای اسلام ستيزی تفسير شود. اسلام جزيی از مولفه های هويتی در ايران است. در شاخصه جنبش سبز حرکت براندازانه وجود نداشت. اما اينجا حرکت های براندازانه کاملاً مشهود است. و آقای زعيم، نکته آخر؟ همان طور که گفته شد اسلام جزو فرهنگ ماست و جزو فرهنگ مردمی است که از اينجا تا شمال آفريقا زندگی می کنند. ولی من خطری برای آينده تونس که تبديل به يک حکومت مذهبی شود نمی بينم. چرا که الان حکومت مذهبی در ايران تجربه شده و چهره ديگری که متاسفانه از اسلام افراطی حکومت هايی مانند طالبان و گروه هايی مانند القاعده به وجود آورده اند، الگوی خوبی هيچکدام برای حکومت آينده تونس نخواهند داد. تصور من اين است تونس در حالی که فرهنگ خودش را که فرهنگ اسلامی است، حفظ خواهد کرد، تلاش خواهد کرد همين حکومت جمهوری که دارند را تبديل به يک جمهوری کنند که عزل رئيس جمهور طبق قانون آسان باشد و مجبور نشوند خونريزی کنند به خاطر عزل رئيس جمهور. رای شان شمرده شود و بتوانند آهسته آهسته وارد جرگه کشورهای دمکراتيزه شوند.
راشد غنوشی، رهبر حزب اسلامگرای النَهضَه تونس، پس از بیش از 20 سال زندگی در تبعید، امروز (یکشنبه) به کشورش بازگشت. آقای غنوشی به هنگام ورود به فرودگاه تونس از سوی هزاران تن از هوادارانش مورد استقبال قرار گرفت. وی که در سال های گذشته در لندن زندگی می کرد، در پی سرنگونی دولت زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری تونس، تصمیم به بازگشت به کشورش گرفت.
راشد الغنوشی، رهبر حزب اسلامی «النهضه» روز یکشنبه، پس از سالها تبعید وارد تونس شد و مورد استقبال هزاران نفر از حامیانش قرار گرفت. فعالیت «النهضه» در دوران حکومت زینالعابدین بنعلی غیرقانونی بود.راشد الغنوشی، رهبر حزب اسلامی «النهضه» تونس، روز یکشنبه، پس از بیش از بیست سال تبعید، وارد تونس شد و در فرودگاه مورد استقبال هزاران نفر از حامیانش قرار گرفت. به گزارش خبرگزاریهای خارجی، آقای غنوشی در حالی که فریاد «الله اکبر» سر داده بود به میان هوادارنش رفت. حامیان آقای غنوشی که با قرآن، گل و شاخههای زیتون به استقبال وی رفته بودند نیز هنگام ورود شعارهایی در حمایت از آقای غنوشی و حزب «النهضه» سر دادند. فعالیت حزب اسلامی «النهضه» در دوران حکومت زین العابدین بنعلی غیرقانونی اعلام شده بود و آقای غنوشی در فرودگاه به خبرنگاران گفت اکنون سعی خواهد کرد که این حزب را به طور رسمی به ثبت برساند. آقای غنوشی که از سال ۱۹۸۹ در لندن به سر میبرد، روز شنبه پیش از ترک لندن به خبرگزاری رویترز گفت که حزب وی برای ایجاد «سیستم دمکراتیک» و برقراری «عدالت اجتماعی» در تونس تلاش خواهد کرد. وی تأکید کرد که حزب «النهضه» با حضورش در تونس سعی خواهد کرد تا کشور از سیستم «تک حزبی» فاصله بگیرد و احزاب دیگر نیز به دور از سرکوب در کشور قادر به فعالیت باشند. آقای غنوشی علیرغم تأکید بر حضور حزبش در فعالیتهای سیاسی آینده تونس اعلام کرده است که قصد ندارد برای انتخابات ریاست جمهوری تونس خود را نامزد کند. رهبر حزب «النهضه» در حالی به تونس بازگشته است که پیشتر و به دنبال فرار بن علی از تونس در پی «انقلاب یاس»، دولت ائتلافی جدید همچنان احزاب اسلامی تونس را غیرقانونی اعلام کردند . محمد الغنوشی، نخست وزیر تونس در مورد رهبر حزب «النهضه» گفته بود که آقای غنوشی از سوی دادگاه تونس به حبس ابد محکوم شده است و تا زمانی که مورد عفو واقع نشود نمیتواند به تونس بازگردد. با اینحال روز یکشنبه هزاران نفر از حامیان آقای غنوشی که نگران آن بودند که آقای غنوشی در بدو ورود به تونس دستگیر شود، در فرودگاه گرد آمده و با وی دیدار کردند. هشدار حامیان سکولاریسم نسبت به گسترش «بنیاد گرایی اسلامی» خبرگزاری فرانسه مینویسد که روز یکشنبه در کنار هزاران نفر از حامیان آقای غنوشی، دهها نفر از حامیان حکومت غیر دینی نیز در فرودگاه حضور داشتند که با در دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به شدت گرفتن «بنیادگرایی اسلامی» در تونس هشدار میدادند. این افراد با شعارهایی نظیر «نه به اسلامگرایی، نه به حکومت روحانیان، نه به شریعت و نه به حماقت» مخالفت خود با این حزب را اعلام کردند. این در حالی است حامیان «النهضه» نیز با در دست داشتن پلاکاردهایی با شعارهایی نظیر «نه به افراط گرایی، بله به اسلام میانهرو» به استقبال آقای غنوشی رفته بودند. یکی از حامیان «النهضه» در این زمینه به خبرگزاری رویترز گفت: «ما حکومت اسلامی نمیخواهیم، ما یک حکومت دموکراتیک میخواهیم.» رویترز مینویسد که کارشناسان اسلام سیاسی، حزب «النهضه» را یکی از میانهروترین احزاب در میان گروههای اسلامی میدانند. آقای غنوشی ۶۹ ساله، که از سال ۱۹۸۹ مجبور به ترک تونس شده بود و در لندن زندگی میکرد روز شنبه پیش از ترک لندن به خبرگزاری رویترز گفت که حزب وی برای ایجاد یک «سیستم دموکراتیک» و برقراری «عدالت اجتماعی» در تونس تلاش خواهد کرد. وی تأکید کرد که حزب «النهضه» با حضورش در تونس سعی خواهد کرد تا کشور از سیستم «تک حزبی» فاصله بگیرد و احزاب دیگر نیز به دور از سرکوب در کشور قادر به فعالیت باشند. قرار بر این است که حزب النهضه در انتخابات آینده تونس که هنوز زمان برگزاری آن مشخص نیست شرکت کند. با این حال آقای غنوشی اعلام کرده است که خود را برای ریاست جمهوری نامزد نخواهد کرد. راشد الغنوشی در سال ۱۹۸۹ و پس از آزادی از زندان به لندن رفت. وی در سال ۱۹۹۱ به صورت غیابی از سوی دادگاه تونس به حبس ابد محکوم شد. کشور تونس از زمان استقلالش از فرانسه در سال ۱۹۵۶ بر حکومت غیردینی تأکید داشته و حبیب بورقیبه، نخستین رئیسجمهور تونس اسلام را تهدیدی برای کشور میدانست. زینالعابدین بنعلی نیز اگرچه پس از روی کار آمدن در سال ۱۹۸۷ تا حدی از محدودیتهای اعمال شده بر فعالیت احزاب اسلامی کاست، دو سال پس از آن به شدت با آنها به مقابله پرداخت.
در حالی دولت محمود احمدینژاد برای ششمین بار پیاپی در ارائه لایحه بودجه تأخیر دارد و هنوز زمان ارائه این لایحه مشخص نیست، آقای احمدینژاد روز یکشنبه وعده داد که از فروردین ۱۳۹۰ روند کاهشی قیمتها در ایران آغاز خواهد شد.در حالی دولت محمود احمدینژاد برای ششمین بار پیاپی در ارائه لایحه بودجه تأخیر دارد و هنوز زمان ارائه این لایحه مشخص نیست، آقای احمدینژاد روز یکشنبه وعده داد که از فروردین ۱۳۹۰ روند کاهشی قیمتها در ایران آغاز خواهد شد. مجلس هشتم پیش از این با تعیین ضربالعجلی از دولت خواسته بود که لایحه بودجه ۱۳۹۰ را حداکثر تا دهم بهمن ماه به مجلس تقدیم کند. با این حال محمود احمدینژاد که از زمان به قدرت رسیدن در تابستان سال ۸۴ همواره در ارائه لایحه بودجه در موعد مقرر تعلل کرده است، این بار نیز دست خالی به مجلس رفت تا نمایندگان همچنان چشم به راه لایحه بودجه باشند. بر اساس نامهای که چندی پیش نمایندگان عضو کارگروه حل اختلاف میان دولت و مجلس منتشر کردند، دولت محمود احمدینژاد در سالهای ۸۴ تا ۸۸ لایحه بودجه سال آینده را به ترتیب در ۲۵ دی ماه، یکم بهمن ماه، ۱۷ دی ماه، هشت بهمن ماه و چهارم بهمن ماه به مجلس ارائه کرده است. بر این اساس حتی در صورتی که لایحه بودجه سال ۹۰ روز یکشنبه به مجلس ارائه میشد، دولت رکورد تأخیر در ارائه لایحه بودجه را میشکست. این در حالی که مجلس برای ملتزم کردن دولت به ارائه به موقع لایحه بودجه در سال ۸۷ آییننامه داخلی خود را به گونهای اصلاح کرد که دولت را مکلف به ارائه لایحه بودجه حداکثر تا نیمه آذر ماه میکرد. تأخیر دولت در ارائه لایحه بودجه موضوع تذکر آییننامهای محمدرضا خباز، نماینده کاشمر، بود که علی لاریجانی در پاسخ به این تذکر از نامهنگاری مجلس با دولت در این زمینه خبر داد. آقای لاریجانی افزود که «دولت باید سریعتر لایحه بودجه را ارائه دهد والا در مسیر بررسی آن دچار ضیق وقت خواهیم شد.» به این ترتیب در حالی که هنوز زمان دقیق ارائه لایحه بودجه ۹۰ مشخص نیست میتوان انتظار داشت که مجلس همچون دو سال گذشته ماراتن نفسگیری را برای بررسی، تصویب و ابلاغ به موقع قانون بودجه سال آینده در پیش داشته باشد. «قیمتها از فروردین آینده کاهش مییابد» در این میان در شرایطی که با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها قیمت حامل انرژی چندین برابر افزایش یافته و این امر بر افزایش قیمت سایر کالاهای اساسی تأثیر گذار بوده است، محمود احمدینژاد در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس، به مردم وعده داد که از آغاز فرودین ۹۰ شاهد کاهش قیمتها خواهند بود. وی در سخنانی در جلسه رأی اعتماد به علیاکبر صالحی، وزیر خارجه، اعلام کرد که از فروردین ماه «برکات» طرح هدفمندی یارانهها خود را نشان میدهد و «سال که تمام بشود، یعنی با آغاز فروردینماه کاهش قیمتها آغاز میشود». رئیس دولت اجرای طرح هدفمندی یارانهها را «آرزوی ۳۰ ساله ملت ایران» خواند و افزود که «به طور متوسط بیش از پیشبینی یعنی بیش از ۲۰ درصد در همین گام اول در بخشهای گوناگون انرژی با صرفهجویی ملی مواجه هستیم که این یک اتفاق بزرگ است.» بر اساس اظهارات مقامهای دولتی دومین بخش از یارانههای مستقیم موضوع قانون هدفمندی یارانهها در اسفند به حساب شهروندان واریز خواهد شد.
۳۴ تن از اعضای گروه اسلامگرای اخوان المسلمین از زندانی در مصر گریختند. به گزارش خبرگزاری رویترز، بستگان این افراد امروز (یکشنبه) به زندان محل نگهداری آنها، واقع در ۱۲۰ کیلومتری شمال قاهره، حمله و آنها را آزاد کردند. رویترز می افزاید، هفت تن از افراد آزاد شده از رهبران اخوان المسلمین هستند. آنها چند روز پیش در بحبوحه اعتراضات ضد دولتی بازداشت شده بودند.
کمیته مزد استان تهران اعلام کرد، کارگرانی که در سال آینده در پایتخت، کمتر از یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان دستمزد دارند، زیر خط فقر زندگی می کنند. علی اکبر عیوضی، رئیس کمیته مزد استان تهران، در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا گفت: "با در نظر گرفتن پنج قلم كالای اساسیِ بهداشت و درمان، خوراك، مسكن، حملونقل و انرژی، دستمزدِ كمتر از یك میلیون و ۳۵۹ هزار تومان در تهران زیر خط فقر محسوب میشود." طبق تصمیم شورای عالی کار که بالاترین مرجع تعیین دستمزد کارگران در ایران به شمار می آید، حداقل دستمزد کارگران در سال جاری، ۳۰۳ هزار تومان بوده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، می گوید، توافقنامه صلح میان کشورش با مصر باید حفظ شود. آقای نتانیاهو امروز (یکشنبه) در جلسه هفتگی کابینه کشورش گفت: " بیش از سه دهه است که اسرائیل و مصر در صلح به سر می برند و هدف ما این است، اطمینان حاصل کنیم که این روابط حفظ شوند." این نخستین واکنش اسرائیل به اعتراضات گسترده مردم مصر در مخالفت با دولت حسنی مبارک، رئیس جمهوری این کشور، است. اسرائیل و مصر در دوره ریاست جمهوری انور سادات، در سال ۱۳۵۸ خورشیدی توافقنامه صلحی را امضا کردند.
محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، می گوید، قیمت ها در ایران از فروردین ماه کاهش خواهند یافت. آقای احمدی نژاد امروز (یکشنبه) در یک سخنرانی در مجلس شورای اسلامی گفت، در نتیجه اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها "کاهش قیمت ها از فروردین ماه ۱۳۹۰ آغاز می شود." در پی حذف یارانه ها، قیمت ۱۹ کالای اساسی از جمله بنزین و گازوئیل به شدت افزایش یافته است.
ساعاتی پس از معرفی احمد شفیق، وزیر هوانوردی و فرمانده پیشین نیروی هوایی به نخستوزیری مصر، کاخ سفید اعلام کرد که تغییر دولت برای بازگرداندن آرامش به کشور کافی نیست و حسنی مبارک باید «اصلاحات واقعی» را در مصر پیش گیرد.ساعاتی پس از معرفی احمد شفیق، وزیر هوانوردی و فرمانده پیشین نیروی هوایی را به نخستوزیری برگزید، کاخ سفید اعلام کرد که تغییر دولت برای بازگرداندن آرامش به کشور کافی نیست. به گزارش خبرگزاریهای خارجی، به دنبال جلسه اضطراری باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و اعضای شورای امنیت ملی این کشور که در آخرین ساعات شنبه شب در واشینگتن برگزار شد، کاخ سفید با انتشار بیانیهای خواستار آن شد که حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر اقدامی فراتر از تغییر دولت صورت دهد و «اصلاحات واقعی» در مصر را در پیش بگیرد. در این بیانیه آمده است که آمریکا همچنان بر پرهیز از خشونت در مصر تأکید دارد و از پیگیری اقدامات «قطعی» به منظور پیشبرد «اصلاحات سیاسی در مصر» حمایت میکند. پیشتر نیز فیلیپ کرولی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در توئیتر خود نوشته بود که حسنی مبارک باید به وعده خود در خصوص انجام اصلاحات واقعی عمل کند. در همین زمینه، بان گیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد نیز روز یکشنبه بر «پرهیز» از خشونت در جریان اعتراض های مصر تأکید کرد. وی خواستار «احترام به حقوق ابتدایی، آزادیها و حقوق بشر» شد و افزود: «ما باید به دقت به صدای مردم، خواستهها و اعتراضهایشان و همچنین امیدهایشان برای آینده بهتر گوش کنیم.» روز یکشنبه و در ششمین روز از آغاز اعتراضها در مصر، معترضان به حکومت حسنی مبارک در مصر، همچنان در خیابانها حضور دارند. علیرغم هشدار دولت مصر به مردم در مورد حضور در خیابانها و حضور نیروهای ارتش در خیابانهای قاهره، معترضان بار دیگر در مرکز قاهره گرد هم آمدهاند. به گزارش خبرگزاریها در حدود ۲۰۰ نفر از شهروندان شب گذشته میدان آزادی (التحریر) قاهره را که یکی از مراکز اصلی تجمعات است، ترک نکرده و شب را در این میدان به صبح رساندهاند. فرار صدها زندانی از از زندانهای مصر مقامات رسمی مصر روز یکشنبه اعلام کردند که صدها نفر از زندانیان مصر، از جمله برخی از اعضای حزب غیر قانونی اخوان المسلمین، از زندانها گریختهاند. حزب اسلامی اخوان المسلمین در تأیید این خبر گفته است که ۳۴ نفر از اعضایش از زندانهای فرار کردهاند. خبرگزاری رویترز نیز افزوده است که ۷ نفر از این افراد از اعضای کمیته مرکزی حزب اخوانالمسلمین هستند. علاوه بر این به نوشته خبرگزاری فرانسه، هشت نفر از اعضای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس نیز در میان زندانیان فراری بودهاند که تا کنون دو نفر از آنها وارد غزه شدهاند. به گفته مقامات مصر، زندانیان شب شنبه زندانها را به آتش کشیدهاند و پس از درگیری با محافظان زندان، فرار کردهاند. این مقامات افزودهاند که این زندانیان از سوی باندهای مسلحی که از بیرون زندان را مورد حمله قرار داده بودند، حمایت میشدند. گزارشها حاکی از آن است که در جریان این درگیریها عدهای کشته و برخی دیگر زخمی شدهاند. خبرگزاری فرانسه تعداد زندانیان کشته شده را دستکم هشت نفر اعلام کرده است. این خبرگزاری افزوده است که دهها جسد در خیابان نزدیک به زندان «ابو زعبل» قاهره مشاهده شده است.
سرنوشت بازی پایانی جام ملتهای آسیا در دقایق اضافی تعیین شد. جایی که ژاپن با گل تاداناری لی، از سد استرالیا گذشت و به چهارمین قهرمانی در تاریخ این رقابتها رسید.سرنوشت بازی پایانی جام ملتهای آسیا در دقایق اضافی تعیین شد. جایی که ژاپن با گل تاداناری لی، از سد استرالیا گذشت و به چهارمین قهرمانیاش در تاریخ این رقابتها دست یافت. تاداناری لی که در وقت اضافی در ترکیب تیم ژاپن قرار گرفت، در دقیقه ۱۰۹ با شلیک نفسگیر پای چپ دروازه شوارزر را باز کند و ژاپن را به چهارمین قهرمانی برساند. این قهرمانی باعث شد تا ژاپنیها با احتساب قهرمانی در سالهای ۱۹۹۲، ۲۰۰۰، و ۲۰۰۴ شاخصترین تیم آسیایی در دورههای اخیر باشد. ژاپن با دستیابی دستیابی به این قهرمانی نماینده آسیا در جام کنفدراسیونهای فیفا در سال ۲۰۱۳ خواهد بود. اینجام به روال سنتی یک سال پیش از جام جهانی در کشور میزبان آن انجام میشود: برزیل. قهرمانی ژاپن در جام پانزدهم قاره آسیا در پی ۹۰ دقیقه بازی بدون گل و هنگام به دست آمد که ژاپن برای دومین بار در مرحله حذفی کارش به وقت اضافی کشید. در نیمه پایانی ژاپن در ضربههای پنالتی کره جنوبی را شکست داده بود. تا پیش از مسابقه پایانی هر دو تیم ژاپن و استرالیا ۱۳ گل زده داشتند و در آغاز بیشتر به نظر میرسید که این استرالیاست که بر تعداد گلهایش خواهد افزود. هری کیول، گلزن با تجربه این تیم در همان دقیقه نخست با شلیک از راه دور زنگ خطر را نواخت. اما آیجی کاواشیما در مهار آن مشکلی نداشت. شوارزر در قطب دیگر زمین در حالی ارزش خود را نشان داد که در ۳۸ سالگی با هشتاد و هشتمین بازیاش رکورد بازی ملی را در استرالیا شکست. او به راحتی ضربه کیسوکه هوندا کاپیتان ژاپن را مهار کرد. نبود شینجی کاگاوا در تیم ملی ژاپن، قدرت استرالیا را بیشتر نشان میداد. این بازیکن در ضربههای پنالتی سرنوشتساز با کره جنوبی استخوان پایش را شکست. مردان هولگر اوسیک تا پیش از مسابقه پایانی تنها یک گل خورده بودند و کار مردان آبیپوش ژاپن برای نفوذ به دفاع محکم استرالیا مشکل مینمود. استرالیا در نیمه دوم نیز برتری نسبی خود در زمین را حفظ کرد، اما این بار هری کیول، تیم کی هیل و مت مک کی کار گلزنی را متفاوت با روز تیره بختی ازبکستان میدیدند. پس از برخورد توپ ارسالی لوک میلکشایر به دیرک دروازه و تلاش بینتیجه کی هیل، دروازه ژاپن همچنان دست نیافتی نشان داد. ادعای استرالیاییها در عبور یک توپ از مرز دروازه هم بیمورد بود. نمایش آرام صحنه تصمیمگیری درست قاضی (روشن ایرماتوف ازبک) و دستیارش را نشان داد. بازی به وقت اضافی کشید و هری کیول خسته جایش را به رابی کروس داد. نخستین ضربه کروس با سر تا آستانه به ثمر رسیدن پیش رفت. هوندا هم در گلزنی ناکام ماند تا سرانجام گریز خطرناک ناگاموتو با سانتر او «لی» را آسوده از یارگیری صاحب توپ کند و شلیک سرضرب و دقیق اول بدل به نخستین گل بینالمللی او و گلی سرنوشتساز شود. هنگامی که ژاپنیها جشن قهرمانی به راه انداختند، خبرگزاری فرانسه از زبان لی نوشت که او همیشه میدانسته یک روز چهره سرنوشتسازی میشود. لی، بازیکن تیم سانفرکس هیروشیما، اضافه کرد: «احساس خیلی خوبی دارم. من نمیتوانستم در چنین مسابقهای مدت زیادی بازی کنم و همچنان صبر کردم. معتقد بودم که بخت بازی نصیبم میشود. در پایان توانستم گل بزنم و به راستی خوشحالم.» آلبرتو زاکه رونی، مربی ایتالیایی تیم ملی ژاپن هم در پایان گفت: «این پیروزی بزرگی بود. ما یک تیم براستی بزرگی هستیم. ژاپن یک تیم متحد بود و در برابر حریفانی پرقدرت به مقام قهرمانی رسید. میدانستم او (لی) میتواند گره را باز کند.» زاکهرونی اضافه کردکه «آنچه که این تیم را بزرگ نشان میدهد بازیکنانی هستند که کار را از روی نیمکت شروع میکنند و در زمین میتوانند بهره دهند.» هولگر اوسیک، مربی آلمانی تیم ملی استرالیا با وجود یک شکست دردناک با افتخار راجع به بازیکنانش صحبت کرد. او گفت: «شما میتوانید تصور کنید که چقدر ناامیدکننده است که ما نایب قهرمان شدیم، زیرا ما موقعیتهای گلزنی را از دست دادیم. متأسفانه ما نتوانستیم آن موقعیتها را گل کنیم. اما من به بازیکنان، نمایش آنان و رفتارشان در این رقابتها افتخار میکنم و برای آنها خیلی متأسفم که نتوانستند پاداش تلاشهایشان را بگیرند.»
امیر مَخول، فعال حقوق بشرِ عربِ اسرائیلی، به جرم جاسوسی برای حزب الله لبنان به ۹ سال زندان محکوم شد. آقای مخول پیشتر اتهام وارد شده به خود را پذیرفته بود. طبق اسناد دادگاه اسرائیلی که امروز (یکشنبه) این فعال حقوق بشر را محکوم کرده، امیر مخول گزارش هایی را درباره مکان پایگاه های ارتش، تاسیسات صنعتی- نظامی و مراکز متعلق به سازمان های امنیتی اسرائیل برای حزب الله تهیه می کرده است.
روزنامه کيهان طی يادداشتی در شماره روز يکشنبه با اين ادعا که نفوذی ها در «بيوت بزرگان مذهبی» و «دستگاه ها و مقامات حکومتی» حضور دارند، اعلام کرده که در حکومت مستقر در ايران «فقط ولی فقيه» مصلحت نظام را اعلام می کند و اين مصلحت بالاتر از «مصلحت اسلام، انقلاب، ايران و مردم» است.روزنامه کيهان طی يادداشتی در شماره روز يکشنبه با اين ادعا که نفوذی ها در «بيوت بزرگان مذهبی» و «دستگاه ها و مقامات حکومتی» حضور دارند، اعلام کرده که در حکومت مستقر در ايران «فقط ولی فقيه» مصلحت نظام را اعلام می کند و اين مصلحت بالاتر از «مصلحت اسلام، انقلاب، ايران و مردم» است. اما شماری از روزنامه های يکشنبه ايران از قول علی سعيدی نماينده آيت الله خامنه ای در سپاه پاسداران نوشته اند که نمی توان اسامی طراحان اصلی اعتراضات پس از انتخابات را اعلام کرد چرا که «طراحان اعتراضات پس از انتخابات در ميان مردم پايگاه دارند.» روزنامه های دهم بهمن ماه همچنين گزارش هايی از «خط فقر يک ميليون و ۳۵۰هزار تومان» برای خانوار چهار نفره کارگری در تهران، اعلام و اجرای رسمی «تفکيک جنسيتی» در دانشگاه علامه تهران خبر داده اند و همچنين خبر اعدام زهرا بهرامی شهروند هلندی-ايرانی و اعتراض دولت هلند به آن را مورد توجه قرار داده اند. «مصلحت اعلام شده از سوی ولی فقيه» بالاتر از «مصلحت اسلام، انقلاب، ايران و مردم» روزنامه کيهان طی يادداشتی با عنوان «مصلحت نظام يا...؟» با ادعای «وجود نفوذی» در «بيوت مراجع و بزرگان مذهبی» و «نهادها و مقامات حکومتی» تاکيد کرده که در حکومت مستقر در ايران فقط آيت الله خامنه ای به عنوان «ولی فقيه» است که «مصلحت نظام» را تعيين می کند و ديگران بايد از وی پيروی کنند. نويسنده اين يادداشت سعدالله زارعی از مقام های پيشين اداره سياسی سپاه پاسداران، با تاکيد بر وجود «نفوذی ها و واسطه هايی که با مأموريت خاص» در «درون نهادهای نظام و يا نهادهايی که کارکردشان به نظام بازمی گردد»، مدعی شده که نفوذی ها در «بيوت بزرگان مذهبی» نيز حضور دارند و «مهمترين کاری که می کنند، ارائه تحليل های غلط به نام تحليل های واقع گرايانه و آينده نگرانه است.» کيهان با اين ادعا که «تکرار اين تحليل ها برای فرد يا نهادی که در معرض آن قرار گرفته است به خلق توهم می انجامد» و «اين توهم ابعاد مختلفی دارد يک بعد حساس و پيچيده آن "مصلحت اسلام"، "مصلحت انقلاب"، "مصلحت ايران"، و "مصلحت توده های مردم" است» نوشته است: «در اينجا فرد يا نهادی که در معرض عمليات نفوذ قرار گرفته به نام يکی از اين چهار مصلحت، به راهی کشيده می شود که "خلاف مصلحت نظام جمهوری اسلامی" است، درحالی که بالاترين مصلحت اسلام، انقلاب، ايران و مردم، حفظ نظام جمهوری اسلامی است.» اين روزنامه در عين حال با اشاره به اينکه «مصلحت در هر نظامی توسط فرد يا مرجع خاصی مشخص می گردد» تاکيد کرده که «در جمهوری اسلامی انطباق يا عدم انطباق با مصالح دقيقاً و بدون هيچ ترديدی به معنای انطباق و يا عدم انطباق با مواضع ولی فقيه است» و «اگر رهبری موضع گیری علنی قوه ای عليه قوه ديگر را منع کرده باشد اين همان "اعلام مصلحت" است کما اينکه اگر رهبری کمک قوا به قوه ای که بار سنگين اداره کشور را بر دوش دارد را ضروری بداند اين نيز همان اعلام مصلحت است.» کيهان ضمن تاکيد بر اينکه «اگر موضعگيری علنی فردی يا نهادی عليه فرد يا نهادهای ديگر با مواضع ولی فقيه تطبيق نکند، آن موضع گيری "خلاف مصلحت کشور" است» مدعی شده که «نفوذی ها» در رده های بالای حکومتی تلاش می کنند برخی از «بزرگان مذهبی» و «مقامات» ارشد جمهوری اسلامی را به «اپوزيسيون» تبديل کنند. اين روزنامه که تحت نظر نماينده منصوب رهبر جمهوری اسلامی فعاليت می کند با طرح اين پرسش که «چگونه می توان ميان روال عادی و اقدامات مبتنی بر نفوذ تميز داد» از «ادبيات آيت الله خامنه ای» به عنوان شاخص «ادبيات خاص» مقامات «غير نفوذی» نام برده و نوشته ادبيات مقام های «غير نفوذی» در بيان اعتراض شان «کام دوست را شيرين و کام دشمن را تلخ می می کند.» کيهان همچنين ادعا کرده که اگر موضع گيری يک مقام حکومتی «هواداران را به دو دسته همراه و ناهمراه تبديل کرد، يا از صراحت و قاطعيت هواداران در همراهی کاست، معلوم می شود که مواضع آن فرد و يا آن نهاد، اصيل و از جنس موضع گيری سنجيده نبوده» و «يکی ديگر از شاخص ها، انطباق يا عدم انطباق با "مصلحت نظام» است که به نوشته اين روزنامه در حال حاضر آن را آيت الله خامنه ای تعيين می کند. خط فقر کارگران در تهران؛ يک ميليون و ۳۵۰هزار تومان روزنامه های دنيای اقتصاد و جهان صنعت به نقل از «کميته مزد استان تهران» اعلام کرده اند که «خط فقر کارگران در تهران يک ميليون و ۳۵۰هزار تومان» است. به نوشته روزنامه دنيای اقتصاد، کميته مزد استان تهران که اين روزها در حال بررسی ميزان دستمزد کارگران در سال آينده است به اين جمع بندی رسيده که «حداقل مزد هر کارگر در استان تهران بايد يک ميليون و ۳۵۹ هزار و ۴۳۵ تومان باشد.» روزنامه دنيای اقتصاد از قول علی اکبر عيوضی رييس کميته مزد استان تهران نوشته است: «با بررسیهايی که انجام داديم به اين نتيجه رسيديم که با در نظر گرفتن پنج نياز اساسی بهداشت و درمان، خوراک، حمل و نقل، انرژی و مسکن، دستمزد کمتر از يک ميليون و ۳۵۹ هزار و ۴۳۵ تومان در تهران زير خط فقر محسوب می شود.» روزنامه جهان صنعت با تاکيد بر اينکه در سال آينده «حداقل مزد هر کارگر در استان تهران بايد يک ميليون و ۳۵۹ هزار و ۴۳۵ تومان باشد» از قول علیاکبر عيوضی، رييس کميته مزد استان تهران نوشته است: «با توجه به اينکه براساس نظر سازمان جهانی بهداشت کالری مورد نياز برای يک نفر در روز دو هزار و ۵۰۰ کالری است، ما کالری مورد نياز برای هر خانوادهچهار نفره را ۱۰ هزار کالری در نظر گرفتهايم.» وی گفته بر همين اساس «مبلغی که برای حداقل مزد کارگران در تهران مطرح است ۵۰۵ هزار و ۷۱۰ تومان درماه، معادل حدود ۱۸۰ هزار تومان در هفته و ۱۶ هزار و ۷۰۰ تومان در روز است.» به نوشته جهان صنعت، رئيس کميته مزد استان تهران تاکيد کرده که «اگر خانواری نتواند در تهران دستمزدی معادل ۵۰۵ هزار و ۷۱۰ تومان در ماه داشته باشد نه تنها نمیتوان ساير نيازهای خود را برطرف کند، بلکه دچار سوءتغذيه هم میشود.» اين روزنامه همچنين از قول محمد پارسا رييس هيات مديره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور خبر داده که دولت در صدد است تا با «تغيير ترکيب شورایعالی کار» نمايندگان کارگران را از شرکت در جلسات تعيين حداقل دستمزد کارگران در سال ۹۰ محروم کند. بازتاب اعدام زاهرا بهرامی و اعتراض هلند در روزنامه ها روزنامه های رسالت و دنيای اقتصاد خبر اعدام زهرا بهرامی شهروند هلندی- ايرانی و از بازداشت شدگان اعتراضات عاشورای سال ۸۸ را منتشر کرده اند. روزنامه رسالت از روزنامه های حامی دولت نوشته سحرگاه شنبه ۹ بهمن ماه «حکم اعدام زهرا بهرامی به اتهام قاچاق مواد مخدراجرا شد» و در عين حال تاکيد کرده که اين حکم اعدام را غلامحسين محسنی اژه ای دادستان کل جمهوری اسلامی تائيد کرده است. روزنامه دنيای اقتصاد نيز ضمن انتشار خبر اعدام زهرا بهرامی از «احضار سفير جمهوری اسلامی به وزارت خارجه هلند» خبر داده و نوشته که «دولت هلند از تهران خواسته تا درباره اعدام اين زن هلندی - ايرانی توضيح بدهد.» به نوشته اين روزنامه، يوری رزنتال، وزير خارجه هلند، هم با اعلام اعتراض هلند نسبت به اعدام زهرا بهرامی ، گفته است: «سفير ايران در هلند برای ارائه توضيحاتی درباره اعدام زهرا بهرامی در تهران به وزارت خارجه احضار شده است.» «طراحان اعتراضات پس از انتخابات در ميان مردم پايگاه دارند» روزنامه ابتکار اظهارات نماينده آيت الله خامنه ای در سپاه پاسداران را عليه رهبران اعتراضات پس از انتخابات منتشر کرده و از قول وی نوشته که «نمی توان اسم طراحان اصلی» اعتراضات پس از انتخابات را برد «چون در ميان مردم پايگاه دارند.» به نوشته اين روزنامه، علی سعيدی که از اعتراضات پس از انتخابات با عنوان «فتنه» نام برده، گفته است: «اسم کسانی که در حاشيه امن هستند و اساس فتنه را طراحی کردند نمی توان نام برد، زيرا آنان در ميان مردم پايگاه دارند.» نماينده آيت الله خامنه ای در سپاه پاسداران در عين حال با تاکيد بر اينکه «اسم کروبی و موسوی را میتوان نام برد» مدعی شده که «اسامی» طراحان اساس اعتراضات پس از انتخابات قابل اعلام نيست چرا که آن ها «هنوز طلحه و زبير» هستند و «در حاشيه امن قرار دارند.» اظهارات نماينده آيت الله خامنه ای در سپاه در حالی منتشر می شود که دو روز پيش روزنامه های حامی دولت اظهارات مشابه غلامحسين الهام مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد را منتشر کرده و از قول وی اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان «راس مخالفان دولت» معرفی کرده بودند. اعلام و اجرای رسمی «تفکيک جنسيتی» در دانشگاه علامه تهران روزنامه جمهوری اسلامی از اعلام «جزئيات تفکيک جنسيتی کلاس های دانشگاه علامه تهران» خبر داده است. اين روزنامه نوشته است: «حجت الاسلام صدرالدين شريعتی رئيس دانشگاه علامه طباطبايی» از اجرای «تفکيک جنسيتی کلاسهای اين دانشگاه به زودی و همچنين در سال جديد تحصيلی» خبر داده و گفته که «جدا کردن کلاسهای دانشجويان دختر و پسر قطعا در برنامهريزی دانشکدههاست.» به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، صدرالدين شريعتی در عين حال گفته که فعلا تفکيک جنسيتی و «جدا شدن کلاسهای دانشجويان دختر و پسر فقط مربوط به کلاسهای دروس عمومی است که تعداد جمعيت دانشجويانش بيشتر است.» کامران دانشجو وزير علوم دولت محمود احمدی نژاد در هفته های اخير طی بارها از اجرای تفکيم جنسيتی در دانشگاه سخن گفته و علاوه بر اين از راه اندازی «دانشگاه های تک جنسيتی» نيز به عنوان يکی ديگر از برنامه های وزارت علوم برای جداسازی دختران و پسران دانشجو نام برده است. روز چهار بهمن ماه هم روزنامه همشهری خبر داده بود که وزير علوم برای چندمين بار طی هفته های اخير بر اجرای تفکيک جنسيتی دانشجويان تاکيد کرده و گفته است: «سالهاست کلاسهای دانشگاه به صورت مختلط برگزار میشود، ما شاخصهای غربی را قبول نداريم و درصدد هستيم دانشگاههای دختر و پسر را از هم جدا کنيم.»
علی اکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران، بعنوان وزیرخارجه کابینه احمدی نژاد از مجلس رای اعتماد گرفت. در رای گیری که امروز (یکشنبه) انجام شد، آقای صالحی با ۱۴۶ رای موافق، ۶۰ رای مخالف و ۳۵ رای ممتنع بعنوان وزیر خارجه تایید شد. محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، روز ۲۲ آذر ماه منوچهر متکی را در حالیکه در سفر سنگال به سر می برد، از سمت وزارتخارجه برکنار و علی اکبر صالحی را بعنوان سرپرست موقت انتخاب کرده بود.
کیم کلایسترز از بلژیک با قهرمانی در رقابتهای تنیس آزاد استرالیا، تنها جای خالی ویترین افتخاراتش را پر کرد. رقابتهای دو نفره مردان هم با قهرمانی برادران برایان از آمریکا به پایان رسید.کیم کلایسترز از بلژیک با قهرمانی در رقابتهای تنیس آزاد استرالیا، تنها جای خالی ویترین افتخاراتش را پر کرد. رقابتهای دو نفره مردان هم با قهرمانی برادران برایان از آمریکا به پایان رسید. کلایسترز در دیدار پایانی مقابل لی نا از چین در رقابتی دشوار و در شرایطی که ست اول را ۶-۳ باخته بود، در دو ست بعدی با همان نتیجه به برتری رسید. فوق ستاره ۲۷ ساله تنیس جهان، اولین بار در سال ۲۰۰۱ و در شرایطی که تازه به ۱۸ سالگی پا گذاشته بود، با فتح فرنچ اوپن نام خود را در فهرست برندگان گرند اسلم به ثبت رساند. او در سالهای بعد، موفق شد رقابتهای ویمبلدون و یو اس اوپن را هم با قهرمانی پشت سر بگذارد و پیش از خداحافظیاش در اردیبهشت سال ۱۳۸۶، پنج قهرمانی انفرادی و دو قهرمانی در رقابتهای دوبل داشت. او در آن سال، در حالی دنیای قهرمانی را ترک گفت که هیچگاه نتوانسته بود جام قهرمانی تنیس آزاد استرالیا را نصیب خود کند. کلایسترز سال گذشته پس از دوری دو ساله از دنیای قهرمانی، مجدداً به عرصه مسابقات بازگشت. او در رقابتهای ملبورن و در دور سوم، مقابل نادیا پترووا با نتایج ۶-۰ و ۶-۱ مغلوب شد. با این حال، درخشش چشمگیر او و فتح یو اس اوپن ۲۰۰۹، باعث شد عنوان برترین ورزشکار زن سال ۲۰۰۹ بلژیک را برای هفتمین بار نصیب خود کند. او که حالا پس از کارولین ووزنیاکی در رده دوم برترین تنیسبازان زن جهان قرار دارد، تعداد قهرمانیهایش در رقابتهای انفرادی گرنداسلمها را به عدد هشت رساند. کلایسترز که آخرین بار در ماه آگوست ۲۰۰۳ در صدر جدول قرار داشت، حالا با جا گذاشتن ورا زوناروئه وا از روسیه، از رده سوم به رتبه دوم صعود کرده و در صورت استمرار موفقیتهایش در طول فصل، پس از هشت سال به صدر جدول صعود خواهد کرد. مسیر کلایسترز تا طلسمشکنی کلایسترز برای کسب اولین جام قهرمانیاش در رقابتهای معتبر تنیس آزاد استرالیا، در گام اول و در قرعهای فوقالعاده سخت، مقابل دینارا سافینا از روسیه قرار گرفت که مانند خودش، روزگاری حرف اول تنیس زنان جهان را میزد. این مصاف را کلایسترز در شرایطی که ست اول را باخته بود، ۲-۱ و به سختی پشت سر گذاشت. کارلا ناوارو سوارز از اسپانیا، ۲-۰ مغلوب کلایسترز شد تا تنیسباز بلژیکی در گام سوم به مصاف آلیس کورنه از فرانسه برود و او را نیز ۲-۰ از سد راه خود کنار بزند. اکاترینا ماکارووا تنیس باز سختکوش اهل روسیه در دور چهارم با نتیجه ۲-۰ به کلایسترز باخت تا او پا به مرحله یک چهارم نهایی بگذارد. در این مرحله آگنسیزکا رادونسکا ورزشکار قدرتمند لهستانی را شکست داد تا راهی نیمه نهایی شود. پیروزی بر ورا زوناروئه وا از روسیه، جواز صعود به فینال را به نام تنیسباز شایسته بلژیکی صادر کرد. از آن طرف جدول، لی نااز چین که پارسال هم تا نیمه نهایی بالا آمده بود، موفق شد کارولین ووزنیاکی شماره یک حال حاضر جهان را شکست دهد و به فینال برسد. اما تجربه، قدرت، هوشمندی و تکنیک استثنایی کیم کلایسترز، مانع از آن شد که سیطره چینیها بر ورزش جهان، رقابتهایی چون تنیس آزاد استرالیا را هم در بر بگیرد.
وزیر اطلاعرسانی مصر با صدور اطلاعیهای خواستار توقف فعالیتهای دفتر شبکه خبری الجزیره در قاهره و توقیف کارت خبرنگاری تمامی کارکنان شده است. با این حال الجزیره میگوید که همچنان به فعالیت خود در مصر ادامه خواهد داد.وزیر اطلاعرسانی مصر با صدور اطلاعیهای خواستار توقف فعالیتهای دفتر شبکه خبری الجزیره در قاهره و توقیف کارت خبرنگاری تمامی کارکنان شده است. با این حال الجزیره میگوید که همچنان به فعالیت خود در مصر ادامه خواهد داد. به گزارش خبرگزاریهای خارجی به نقل از خبرگزاری رسمی مصری «مِنا»، وزیر اطلاعرسانی مصر خواستار آن شده است که از روز یکشنبه «تمامی فعالیتهای شبکه خبری الجزیره» در مصر متوقف، مجوزهای کاریشان «باطل» و کارت خبرنگاری همه کارکنانش باز پس گرفته شود. شبکه خبری الجزیره در قاهره، از آغاز ناآرامیها در مصر از شش روز پیش، وقایع مصر را از نزدیک به صورت گسترده و فعال پوشش داده است. دفتر خبری این شبکه که در نزدیکی میدان آزادی (التحریر) قاهره، از میدانهای اصلی محل تجمع معترضان به حکومت حسنی مبارک واقع شده است، در این مدت به طور مداوم تصاویر زنده تظاهرات مردم را مخابره میکرد. وبسایت خبری الجزیره روز یکشنبه در تأیید خبر تلاش مقامات مصر برای بستن دفتر «الجزیره» نوشته است که دفتر این شبکه در قاهره صبح امروز از سوی مقامات مصری اخطاریه دریافت کرده است. سخنگوی شبکه خبری الجزیره این اقدام را حرکتی در جهت «خاموش کردن» و «سرکوب» اطلاعرسانی آزادی این «الجزیره» دانسته و گفته است که هدف «دولت مصر» از اخذ این تصمیم در چنین شرایطی، «سانسور کردن و به سکوت کشاندن صدای مردم مصر» است. وی همچنین افزوده است که علیرغم این اخطار، این شبکه همچنان فعالیت خود را دنبال خواهد کرد و وقایع مصر را «به طور گسترده» پوشش خواهد داد. در حال حاضر تلویزیون الجزیره همچنان به پخش تصاویر زندهای از خیابانهای قاهره و دیگر شهرهای اصلی مصر ادامه میدهد و بخش عمدهای از اخبار و گزارشهایش به وقایع مصر مربوط است. دولت مصر پیش از این در آستانه تجمع بزرگ معترضان در روز جمعه، موسوم به روز خشم، محدودیتهایی را در مورد ارتباط اینترنتی و سامانه پیام کوتاه این کشور به اجرا گذاشته بود. این محدودیتها به گونهای بود که بان کیمون دبیرکل سازمان ملل متحد روز جمعه از دولت مصر خواست که ضمن پرهیز از اعمال خشونت علیه معترضان، به اصل آزادی بیان پایبند باشد. دبیر کل سازمان ملل متحد اقدام دولت مصر را در قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه در آستانه تظاهرات بزرگ معترضان در روز جمعه، مغایر با اصول دموکراتیک آزادی بیان و آزادی تجمعات خوانده بود. ناآرامیها در مصر از شش روز پیش آغاز شد. معترضان خواستار منحل شدن حکومت حسنی مبارک هستند.
مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه به علیاکبر صالحی وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت امور خارجه رأی اعتماد داد. گزارش خبرگزاریها حاکی است که آقای صالحی در جلسه رأی اعتماد موفق به کسب سه پنجم آرای نمایندگان حاضر در جلسه شده است.مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه به علیاکبر صالحی وزیر پیشنهادی محمود احمدینژاد برای تصدی وزارت امور خارجه رأی اعتماد داد. گزارش خبرگزاریها حاکی است که آقای صالحی در جلسه رأی اعتماد موفق به کسب سه پنجم آرای نمایندگان حاضر در جلسه شده است. از مجموع ۲۴۱ نمایندهای که در رأیگیری امروز شرکت داشتهاند، ۱۴۶ نماینده به آقای صالحی رأی مثبت، ۶۰ نماینده رأی منفی و ۳۵ تن از نمایندگان نیز رأی ممتنع دادهاند. در جلسه رأی اعتماد به علیاکبر صالحی، محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران نیز حضور داشت. علیاکبر صالحی که کمتر دو ماه قبل و در پی برکناری غیرمعمول منوچهر متکی، به عنوان سرپرست وزارت خارجه معرفی شد، متولد کربلا و دانشآموخته دانشگاههای لبنان و آمریکاست. وزیر خارجه جدید ایران به زبانهای عربی و انگلیسی تسلط دارد و از تابستان ۸۸ تا کنون ریاست سازمان انرژی اتمی را برعهده داشته است. تصدی این سازمان حساس در امور اتمی جمهوری اسلامی، باعث شد تا نام وزیر خارجه جدید ایران در فهرست محدودیتهای سفر اتحادیه اروپا که در قالب تحریمهای اروپایی اوائل تابستان امسال علیه جمهوری اسلامی وضع شد، قرار گیرد و از این رو وزیر خارجه جدید ایران در سفر به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، دچار مشکل خواهد بود. گرچه انتظار میرود، با انتخاب رسمی آقای صالحی به سمت وزیر خارجه، وی رسماً از سازمان انرژی اتمی ایران خداحافظی کند، ولی مشخص نیست که محدودیتهای اروپایی وضع شده در مورد وی مرتفع شود. کارنامهای خالی از سوابق دیپلماتیک علیاکبر صالحی همچنین چهرهای علمی و دانشیار دانشگاه صنعتی شریف است و دو دوره در سالهای ۶۱ تا ۶۳ و ۶۸ تا ۷۲ ریاست این دانشگاه را بر عهده داشته است. علاوه بر این وی بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ معاون دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی بوده است. با این حال کارنامه آقای صالحی خالی از سوابق دیپلماتیک در خور توجه است و بیشتر به دلیل سابقه حضور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی از وی به عنوان یک دیپلمات هستهای یاد میشود. پارهای از انتقاداتی که نسبت به معرفی آقای صالحی برای تصدی وزارت خارجه عنوان شده، بر سوابق و تحصیلات غیر مرتبط وی بنا شده بود. آقای صالحی در مدت سرپرستی وزارت امور خارجه دو سفر به ترکیه و یک سفر به عراق و سنگال داشته است و نخستین دستاورد دیپلماتیک وی برقراری از سرگیری روابط دیپلماتیک با کشور آفریقایی سنگال با وساطت ترکیه بود. پس از آنکه منوچهر متکی در حین سفر کاری به سنگال برکنار شد، این کشور این اقدام را توهینآمیز توصیف کرد و سفیر خود را از تهران فراخواند اما به تازگی و پس از سفر علیاکبر صالحی به سنگال، داکار اعلام کرد که سفیر خود را به تهران باز میگرداند. در جلسه رأی اعتماد، مخالفان و موافقان علیاکبر صالحی، به نسبت پرتعدادتر از موافقان و مخالفان منوچهر متکی در زمان کسب رأی اعتماد بودند، گرچه منوچهر متکی و علیاکبر صالحی به یک میزان رأی ممتنع نمایندگان را کسب کردند. منوچهر متکی در شهریور ۸۸ به هنگام اخذ رأی اعتماد برای کابینه دهم، موفق به کسب ۱۷۳ رأی موافق برای حضور در کابینه شده بود و در آن زمان ۷۹ نماینده مجلس به تصدی وزارت خارجه توسط وی رأی مخالف و ۳۴ نفر نیز رأی ممتنع دادند. با این حال برکناری عجیب و خارج از روند دیپلماتیک آقای متکی، آن هم در زمانی که برای حل و فصل اختلافات پیش آمده با سنگال در سفر کاری به سر میبرد، انتقاد نمایندگان را برانگیخت و باعث شد که ۲۶۰ نماینده از مجموع ۲۹۰ نماینده مجلس در نامهای از خدمات آقای متکی تقدیر کنند. آزمونی دیگر برای دولت دهم گرچه کسب رأی اعتماد توسط علیاکبر صالحی، موفقیتی برای دولت دهم محسوب میشود اما محمود احمدینژاد تنها دو روز دیگر با آزمونی دیگر در مجلس روبهروست. مجلس روز سهشنبه موضوع استیضاح حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری و از نزدیکان محمود احمدینژاد را در دستور کار دارد و هنوز معلوم نیست که آقای بهبهانی تا چه حد موفق به کسب اعتماد مجدد نمایندگان خواهد شد. از جمله محورهای استیضاح حمید بهبهانی، موضوع سوانح هوایی اخیر، به ویژه سقوط بوئینگ ۷۲۷ شرکت ایرانایر در نزدیکی ارومیه است و از این رو همه نمایندگان استان آذربایجان غربی به جز سه نفر، از طراحان استیضاح وی هستند. حمید بهبهانی از نیمه راه دولت نهم و پس از برکناری محمد رحمتی، متصدی وزارت راه و ترابری شد و پس از شکلگیری دولت دهم نیز بار دیگر برای همین سمت از سوی رئیس دولت معرفی شد. آقای بهبهانی استاد راهنمای پایاننامه دانشگاهی محمود احمدینژاد با موضوع مونوریل بود و در زمان تصدی شهرداری تهران توسط رئیس جمهور کنونی، از جمله در زمینهسازی اجرای همین طرح، با وی همکاری داشته است.
در این روزهای زمستانی که سرما اینجا و آنجا کولاک کرده، برف پروازهای نیویورک را مختل کرده، خانههایی را در واشنگتن در خاموشی فروبرده و توریستهای اسکی دوست را به سی امین جشنواره فیلم ساندنس برده، جمشید اکرمی، ناقد فیلم در بازگشت از این جشنواره از سالنهای گرم سینمای این جشنواره و فیلمهای ایرانی آن و از نامزدهای اسکار میگوید.در این روزهای زمستانی که سرما اینجا و آنجا کولاک کرده، برف پروازهای نیویورک را مختل کرده، خانههایی را در واشنگتن در خاموشی فروبرده و توریستهای اسکی دوست را به سی امین جشنواره فیلم ساندنس برده، جمشید اکرمی، ناقد فیلم در بازگشت از این جشنواره از سالنهای گرم سینمای این جشنواره و فیلمهای ایرانی آن و از نامزدهای اسکار میگوید. در روزهای اخیر آمریکا شاهد دو رویداد مهم سالانه سینمایی این کشور بوده است. یکی اعلام شدن نام نامزدهای جایزه اسکار ۲۰۱۱ و دیگری سی امین جشنواره ۱۱ روزه فیلمهای مستقل ساندنس که تا روز یکشنبه ۱۰ بهمن در شهر پارک سیتی ایالت یوتا ادامه دارد. جمشید اکرمی، استاد پیشین رشته سینما در دانشگاه کلمبیای نیویورک، استاد همین رشته اکنون در دانشگاه ویلیام پیترسون نیوجرسی و مدیر پانل ایرانی جشنواره امسال ساندنس در گفتوگو با پیک فرهنگ از این جشنواره و از نامزدهای اسکار امسال میگوید. با این یادآوری که او نام ۱۰ فیلم نامزده شده برای اسکار امسال را این گونه ترجمه کرده است: شبکه اجتماعی، گفتار پادشاه، قوی سیاه، بچهها همه سر به راهند، دستخوش زمستانی، مشت زن، داستان اسباب بازی ۳، سرآغاز، صد و بیست و هفت ساعت، و جرات واقعی. آقای اکرمی، تازه برگشتید از جشنواره ساندنس، چه خبر بود؟ خیلی خوب بود. جای شما خالی. خیلی تجربه خوبی بود. من البته فقط سه، چهار روز بودم و دعوت شده بودم پانلی را که درباره فرهنگ جوانان در ایران بود، اداره کنم. بیشتر البته در رابطه با سینما که خیلی هم استقبال خوبی ازش شد. در این پانل آقای رضا اصلان حضور داشت که یکی از پژوهشگرهای خیلی خوب ایرانی مقیم آمریکا است و سه فیلمساز جوان ایرانی، علی صمدی احدی که فیلمی به اسم «موج سبز» ساخته بود، یک فیلم مستند راجع به جنبش سبز، خانم مریم کشاورز که فیلمی به اسم «شرایط» ساخته بود و خانم صبا ریاضی که یک فیلم کوتاه خوبی با اسم «باد در کوچه ما میوزد» ساخته بود. در مورد جعفر پناهی و محمد رسولاف که به حبس محکوم شدهاند، در ساندنس چه خبر بود؟ در ساندنس خیلیها راجع به جعفر پناهی و محمد رسول اف صحبت میکردند. به خصوص وقتی که من جاهایی معرفی میشدم و آنها میفهمیدند که ایرانی هستم، اولین سئوال شان را جع به پناهی و رسول اف بود. ما هم یک شانس خوبی داشتیم. پانل فرهنگ جوانان و سینما در ایران را توانستیم تقدیم بکنیم به پناهی و رسولاف و به این ترتیب یاد آنها و مشکلی که الان با آن مواجهاند خیلی مطرح بود در ساندنس. فضای جشنواره چطور بود در این هوای سرد؟ هوا بله سرد بود ولی فضای جشنواره اتفاقاً خیلی گرم بود به خاطر استقبالی که شده بود. میدانید این شهر پارک سیتی در یوتا که فستیوال درش برگزار میشود اصلاً یک تفرجگاه زمستانی است که توریستهای طرفدار ورزشهای زمستانی را به خود جلب میکند. این فستیوال هم یک جاذبه اضافی به این شهر میدهد. البته یک مشکل هم برای سینمادوستان واقعی ایجاد میکند. به این ترتیب که درصد مهمی از بلیتها را همین توریستها پیش خرید میکنند. به این ترتیب جا برای کسانی که صرفاً برای فیلم دیدن به ساندنس میآیند یک خرده تنگتر میشود. من خودم با چند نمونه از این توریستها آشنا شدم که میگفتند روزها میروند تمام روز اسکی میکنند و شبها هم دو تا فیلم میبینند و بلیتهایشان را هم از خیلی قبل پیش خرید کرده بودند. شما تا روز سوم آنجا بودید. جشنواره ۱۱ روز است. در این سه روز که شما بودید، آس برندهای هم رو شد؟ برای من مشکل است به این دلیل که روزهای محدودی آنجا بودم، نمیتوانم به آن صورت جمعبندی به خصوصی از فیلمها بدهم. ولی میتوانم به چند تا از فیلمهایی که دیدم اشاره کنم. مثلاً یکی از فیلمهای داغ جشنواره که البته در نهایت فیلم زیاد نظرگیری هم نبود، بدل شیطان Devil's Double اسمش بود. که آدم فکر میکرد درباره بدل معروف صدام حسین است. ولی وقتی فیلم را میدیدید میدیدید که در واقع راجع به بدل پسر صدام، عُدَی حسین است. و بدل صدام را ما تنها در یک صحنه میبینیم که با خود صدام دارد تنیس بازی میکند. همین صحنه بسیار بانمک هم نشان میداد که رویکرد فیلمسازها به موضوع این فیلم در واقع یک رویکرد بیشتر سطحی و چشمک زنانه بود تا یک برخورد جدی و عمیق تاریخی. فیلم بر اساس خاطرات لطیف یحیی، بدل عُدَی حسین نوشته شده و تاکیدش بیشتر بر رذالت اخلاقی و آن درنده خویی عُدَی حسین است که میبینیم آدمها را بیدلیل میکشد یا مثلاً دختر مدرسهای را از راه مدرسه میدزدد و بهشان تجاوز میکند. البته خیلی هم جالب است که کارگردان این فیلم که یک فیلم اروپایی بود لی تاماهوری که اساساً یک فیلمساز نیوزیلندی است و اگر یادتان بیاید زمانی فیلم خیلی خوبی به نام Once Were Warriors را ساخته بود درباره خانواده مائوری که از ریشههای خودش صحبت کرده بود. این آقای تاماهوری وقتی که به هالیوود رفت و مشغول ساختن فیلمهای هالیوودی شد، اصلاً زندگی خصوصی خودش رو شد که یک زندگی جنجالی بود و اگر یادتان باشد پنج سال پیش هم برای پوشیدن لباس زنانه و روسپیگری در آن لباس توسط پلیس لس آنجلس دستگیر شد. حالا یک چنین آدمی آمده و با آن گرایشهایی که خودش دارد یک چنین فیلم جنجالی را درست کرده. فیلمی که خیلی بهتر از این بود اسمش «اینجا»، بود که راجع به یک تعامل بین فرهنگی است بین یک مرد مهندس نقشه ساز آمریکایی که دارد در ایروان ارمنستان کار میکند و آنجا با یک خانم ارمنی عکاس آشنا میشود و بعد اینها با هم همسفر میشوند و یک رابطه عاشقانهای هم بین این زن و مرد ریشه میگیرد. فیلم خیلی خوبی است. بیشتر یک سفر جادهای است که در لحظاتی آنتونیونی را به یاد میآورد و در لحظاتی هم کیارستمی خودمان را. لایه فلسفی قوی دارد که بیشتر راجع به نسبی بودن حقیقت است. البته حرف تازهای نیست ولی نوع مطرح کردنش در این فیلم تازگی دارد و خیلی گیراست. این سیامین جشنواره ساندنس بود. به نظر شما بعد از سه دهه، ساندنس کارکرد اولیهاش را در حمایت از فیلمهای مستقل حفظ کرده؟ دقیقاً. من فکر میکنم حتی با تأکید بیشتری هم. البته یک دورهای بود تا پنج شش سال پیش که خیلیها میگفتند ساندنس هم هالیوودی شده و مخالفتهایی با آن میکردند. ولی فکر میکنم پارسال و امسال این فستیوال نشان داده که به ریشههایش برگشته. یک فستیوال زنده و باطراوتی است که هر سال هم محل رونمایی یک تعدادی از بهترین فیلمهای مستقل آمریکاست. اگر میخواهید اهمیت ساندنس را بدانید نگاه کنید به فیلمهایی که امسال نامزد اسکار بهترین فیلم شدند. یا در رشتههای دیگر نامزد شدند. فیلمهایی مثل بچهها همه سر به راهند، دستخوش زمستانی، والنتاین غمگین اینها همه فیلمهایی بودند که پارسال در ساندنس رونمایی شدند. اشاره کردید به اسکار. نظر شما درباره این ده فیلمی که نامزد شدهاند چیست؟ مشکل من اتفاقاً با همین ۱۰ فیلم بودن این نامزدهاست. چرا؟ میدانید که از پارسال تعداد [نامزدها] را از پنج به ۱۰ افزایش دادند. بیشتر به دلیل ارضای خاطر تماشاگران تلویزیونی پخش مراسم اسکار که اینها تعداد بیشتری از فیلمهای نامزد شده را دیده باشند و در نتیجه با علاقه بیشتری خود آن برنامه را دنبال کنند. ولی این تمهید به نظر من از ارزش خود جایزهها کم میکند. بعد هم این شاید یک بدشانسی برگزارکنندگان باشد که نه پارسال نه امسال ما ۱۰ فیلم درخشان آمریکایی نداشتیم که بتوانیم یک لیست پربار ۱۰ فیلمه را داشته باشیم، یک لیست ارزشمند را. خیلی بهتر بود که در همان حد پنج فیلم نگاه میداشتند جایزه بهترین فیلم را. حالا اگر قرار بود پنج فیلم انتخاب شود، کدامیک فکر میکنید توجه ناقدان را بیشتر به خودش جلب کرده؟ تمام این ۱۰ فیلم از نظر توجه منتقدان خوب بودند. یعنی هرکدامشان توجه یک عده را جمع کردند. من اگر بخواهم نظر خودم را بدهم، پنج فیلمی که من انتخاب میکردم، گفتار پادشاه، بچهها سربه راهند، شبکه اجتماعی، مشت زن و میتوانم اسباب بازی ۳ را هم اضافه کنم. رقابت اصلی بین کدامها خواهد بود؟ فکر میکنم بیشتر بین شبکه اجتماعی و گفتار پادشاه باشد. البته میدانید که گفتار پادشاه در ۱۲ رشته نامزد شده و شبکه اجتماعی فقط در هشت تا. شاید این امتیازی به گفتار پادشاه بدهد. ولی فکر میکنم که در نهایت شبکه اجتماعی شانس بهتری داشته باشد. برای اینکه کسانی که به این فیلمها رأی میدهند، یعنی نزدیک به شش هزار اعضای آکادمی، برخلاف سالهای گذشته در این سالهای اخیر بیشتر آدمهای جوانتر هستند. یک فیلم مثل شبکه اجتماعی برایشان جذابیت بیشتری دارد. گفتار پادشاه بیشتر از نوع فیلمهای قدیمیتر است که خیلی هم مورد توجه اسکار قرار میگرفتند. حتی میشود گفت این فیلم خیلی آگاهانه و از روی قوارههای یک فیلم اسکاری ساخته شده و میدانید تهیه کنندهاش هم هاروی واینستین است و کمپانی واینستین که اینها قبلاً در کمپانی میراماکس بودند این دو برادر یعنی هاروی واینستین و برادرش و آنجا یک سابقه طولانی دارند در تولید فیلمهایی که در اسکار خیلی مطرح میشدند و جایزه بهترین فیلم را میگرفتند. بنابراین من شانس را بیشتر به شبکه اجتماعی میدهم و آن تفاوت ۱۲ نامزدی و هشت نامزدی بیشتر به این دلیل است که شبکه اجتماعی یک فیلم امروزی است در حالی که فیلم گفتار پادشاه یک فیلم تاریخی و به اصطلاح period drama است و میدانید که این فیلمهای حماسی و تاریخی و یا حتی فیلمهای علمی تخیلی همیشه در بخشهای بیشتری نامزد میشوند. رشتههایی مثل صحنه آرایی یا لباس و یا جلوههای ویژه و این جور چیزها که اگر شما یک داستان مدرن داشته باشید مثل شبکه اجتماعی دیگر در آن رشتهها نامزدی نمیگیرید. شما ترجمه کردید گفتار پادشاه. سخنرانی پادشاه هم ترجمه شده. البته میدانید که این علم ترجمه علم ناکامل و اشتباهناپذیری است. به خصوص وقتی که در مورد فیلمهایی باشد که این فیلمها هم به طور گسترده دیده نشدهاند. در مورد گفتار پادشاه فکر میکنم ترجمه سخن پادشاه هم درست باشد به خاطر اینکه این فیلم یک سخنرانی خیلی مهم دارد در اواخر فیلم ولی تمام فیلم راجع به مشکل تکلم این پادشاه سابق انگلیس است. با توجه به این من فکر میکنم تکلم پادشاه یا لغت فارسیترش گفتار پادشاه ترجمه یک خرده مناسبتری باشد تا سخنرانی پادشاه. ولی مشکل ترجمه در مورد عنوانهای دیگر هم وجود دارد. نه؟ بله. بیشتر شاید به خاطر اینکه فیلمها دیده نشدهاند. مثلاً من چند مورد را دیدم که فرض کنید فیلم سوراخ خرگوش یا Rabbit Hole که نیکول کیدمن به خاطرش نامزد شده، ریشهاش از آن سوراخ خرگوشی است که آلیس در کتاب آلیس در سرزمین عجایب تویش میافتد و از آنجا وارد آن سرزمین عجایب میشود. این را به طور استعاری استفاده میکنند به عنوان اصطلاحی که نشان بدهد که آدمی در یک وضعیت خیلی بدی است. در نتیجه مثلاً... این فیلم هم وضعیت یک زن و شوهری را نشان میدهد که فرزندشان را از دست دادهاند و این موقعیت خیلی دشوار و طاقتفرسایی که اینها تویش هستند. شاید تنگنا یا مخمصه ترجمه بهتری باشد تا آدم بیاید خیلی عینی و ظاهری سوراخ خرگوش ترجمه کند. یا مثلاً من دیدهام فیلم Winter's Bone استخوان زمستان یا سرمای استخوان سوز ترجمه شده که باز آن هم درست نیست. این bone یک اصطلاح عامیانه است در جنوب آمریکا که به آن جایزهای میگویند که آدم در اثر تلاشهایش به دست میآورد. این فیلم هم راجع به دختری است که در جستجوی پدرش است و آن نتیجهای که آخر فیلم میگیرد آن boneاش است. یعنی آن دستخوشی که میگیرد یا نتیجهای که میگیرد. شاید دستخوش زمستانی ترجمه بهتری باشد یا مثلاً فیلم والنتاین غمگین را من دیدهام که والنتاین آبی ترجمه کردهاند Blue Valentine که ترجمه درستی نیست به آن صورت. بچهها سر به راهند، آدم اگر فیلم را دیده باشد، میداند این ترجمه بهتری است برای The Kids Are All Right به خاطر اینکه میدانید All Right را چطور مینویسند در تیتر به صورت دو لغت جدا از هم. این یک اشاره بیشتر با توجه به وضعیت خانوادگی این بچه هاست که دو مادر لزبین دارند ولی خودشان گرایشهای جنسی معمولی دارند و به خاطر تفاوتی که با دو مادرشان دارند، شاید به این صورت ترجمه شود بهتر است. این مشکلات در ترجمه همیشه پیش میآید چون همانطور که گفتم کار اشتباهپذیری است. ***** برویم به سراغ شیرین نشاط، کارگردان فیلم «زنان بدون مردان»، مقیم نیویورک که روز پنجشنبه در میان برف و سرما بار سفر بست تا جمعه ویدئواینستالیشنها یا به قول خودش گروه ویدئوهای فیلمبرداری شده در پشت صحنه فیلم زنان بدون مردان را در شهرداری میلان ایتالیا به نمایش بگذارد. فیلم زنان بدون مردان برنده شیر نقرهای سال ۲۰۰۹ جشنواره فیلم ونیز و برگزیده ۲۰۱۰ جشنواره ساندنس بر اساس داستانی به همین نام از شهرنوش پارسیپور ساخته شده. این فیلم ماجرای آرزوهای چهار زن از پنج زن داستان را در سالهای نخست وزیری محمد مصدق و سپس در پی به زیر آوردن دولت او در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر روی پرده آورده است. شیرین نشاط: من در همان زمانی که فیلم سینمایی را شروع کردم میدانستم که یک سری ویدئو خواهم ساخت که مونتاژش طرز بیان داستانگوییاش خیلی متفاوت باشد با زبان سینما. بنابراین چون در کتاب خانم پارسیپور پنج زن بودند، مهدخت، فائزه، مونه، زرین کلاه و فرخ لقا، من برای هرکدام از این خانمها یک ویدئو ساختم در صورتی که در فیلم سینماییام فقط چهار زن بود. تجربه دیدن همه این گروه ویدئوها خیلی متفاوت است با تماشا کردن فیلم که شما روی صندلی نشستهاید یک ساعت و نیم. بنابراین برای من این مسئله زیر سئوال بود که تجربه نگاه کردن فیلم سینمایی برعکس کار ویدئوی هنری که در گالری و موزهها نشان داده میشود که واقعاً احتیاج به صندلی ندارد و همینطور از اتاق به اتاق میشود حرکت کرد و همه را هم کاملاً لازم نباشد که ببینی. متد خیلی به خصوصی است. بیان ساخت این گروه کارها. طوری که من اینها را هر کدام مونتاژ کردهام، داستان تعریف نکند و بتواند به نحوی برای تماشاچی مسائل زن را ابراز کند. مثلاً مشکلات زن را، آرزوی زن را، موقعیت اجتماعی، روانی... این طوری بوده. بعضی از تصویرها در فیلم سینمایی هم استفاده شده ولی بعضی از این تصویرها فقط فیلمبرداری شده برای ساخت این ویدئوها. تا چه حد خودتان را ملزم دیدید که تصویر متوازنی از رویدادهای تاریخی ۱۳۳۲ نشان دهید؟ حقیقتش این است که من خودم شخصاً فکر میکنم تا حالا کاری نساخته باشم که ربطی به مسائل سیاسی اجتماعی نداشته باشد. ولی اولین بار بود که رفتم سراغ مسائل تاریخی. ولی یادم است به محض اینکه کتاب خانم پارسیپور را خواندم و اشاره کرد که در دوره ۱۳۳۲ اتفاق میافتد، برای من جذابیت خیلی به خصوصی داشت. برای اینکه برای من همیشه این رابطه بین مسائل این زنها و در جستجوی یک نوع آزادی بودن و بحران و مسائل تلاش ایرانیها در آن زمان برای پیدا کردن یک نوع آزادی این خودش برای من یک نوع شعر بود که چطور میتواند آدم این دو تا را در یک زمان بیان کند. ولی میدانستم که وقتی من سراغ مسائل تاریخی میروم نه حالت یک آکادمیک یا کسی که تاریخدان باشد، ولی حالتی که به عنوان سمبلیک با آن رو به رو میشویم. برای اینکه نه من قابلیت این را دارم که بتوانم با آن تسلط راجع به مسائل پیچیده تاریخی سیاسی حرف بزنم و نه اینکه علاقهای داشته باشم که این کار را بکنم. بنابراین در این فیلم واقعاً منظوری نداشتیم که یک حالت فیلم مستند بسازیم راجع به آن دوره. فقط اشاره سمبلیک میکنیم راجع به این دوره. ولی یک عده از جوانها ممکن است اطلاعاتشان را از این طریق بگیرند در مورد آن دوره. مثلاً معمولاً روایتهای تاریخی، خاطرات و نوشتههای مطبوعاتی حزبی و سیاسی، حملات حزب توده به دولت مصدق را بازتاب دادند. اما در فیلم حامیان حزب توده به نفع مصدق تظاهرات و جهت گیری میکنند. بدون اینکه به آن حملهها اشارهای شود. یک مقداری مسئله داستانسازی بود که مثلاً داستان این دوره را ما از چه انگیزهای بگوییم و بدون اینکه طرفداری یکی را بکنیم و از یکی مثلاً... ولی راستش را بخواهید من اشکال شما را قبول میکنم. نمیشود خیلی راجع به آن صحبت کرد. ولی ما منظوری نداشتیم که تاریخ را یک حالتی عوض کنیم یا اینکه جبهه گیری کنیم. ولی من شخصاً روی گروه کمونیست نمیخواستم به آن سبک پافشاری کنم ولی برای ما جالب بود که مونس یک شخصیتی که آخر سر سیاسی شد یا اقلاً ما را کشاند به جهت سیاسی با آقایی به اسم علی آشنا میشود که کمونیست است و از طریق آنها ما بتوانیم یک آشنایی پیدا کنیم. ولی منظوری نداشتیم که جزییات این دوره را و این تاریخ را عوض کنیم و یک چیز تازهای به تماشاچی نشان دهیم. اگر هم کردیم اشتباه کردم. مسئله آن نیست. ولی چون دارید جواب میدهید، یک سؤال دیگر هم در همین زمینه بکنم. معمولاً در روایتها ۲۸ مرداد یادآور آغاز سرکوبی، حبس و اعدام مخالفان شاه و دربار است. ولی در فیلم تنها کسی که کشته میشود اتفاقاً یک سرباز جوان است که با چاقوی یک عضو جوان حزب توده به قتل میرسد... درست است. مسئله اینجاست که تاریخ را هر گروهی و هر کسی یک نوع تعریف میکند. بنابراین امکان نداشت که مثلاً من یک فیلمی را میساختم بدون اینکه اشکالی درش به وجود بیاید. مثلاً کشته شدن این سرباز ربطی به چیز سیاسی نداشت. برای مسئله روانی مونس بود. یک زنی که اعتقاد داشت به فعالیتهای سیاسی و یک مرتبه با مرگ یک سرباز که به نظر او یک دشمن میآمد، یک دفعه این آگاهی را پیدا کرد که واقعاً حتی آن سرباز هم یک انسان است و زندگیاش ارزش دارد. خشونت، مرگ برای او یک لحظه خیلی مهمی بود که اصلاً جبهه گیری و این تفاوتهایی که بین آدمها هست یک جا ولی زندگی این انسان هم باارزش بود. من منظورم این بود که روی مونس تکیه کنم. نه اینکه حالا اینجا برگردم به مسائل دقیق گروههای مختلف ایران. بگذارید این گفتوگو را با این سئوال تمام کنم، به خاطر اینکه نامزدهای اسکار اعلام شد، فیلم محبوب شما از میان این نامزدها کدام است؟ در این فیلمهایی که انتخاب کردهاند، یک فیلمی هست به اسم Blue Valentine یا Winter's Bone که دو تا از فیلمهایی هستند که خیلی کم خرجاند. یکی شان Winter's Bone را خانمی ساخته و من شخصاً خیلی خوشحال شدم که چنین فیلمی که خارج از کادر هالیوود هست، توانسته کاندید شود برای بهترین فیلم و بهترین کارگردان. Blue Valentine با بازی میشل ویلیامز، واقعاً به نظرم بازی ایشان خیلی قوی بود و من خوشحال شدم که ایشان نامزد این جایزه شد. ولی راستش را بخواهید بقیه فیلمها چیزهایی بود که ما انتظارش را داشتیم که طبق معمول یک سری استودیوها میجنگند که فیلمشان را کاندید کنند و میشوند و برنده میشوند و بیشتر بلیت میفروشند. ولی امکان اینکه فیلمهای کوچکتر توجه آن چنانی بهشان شود در هالیوود طبق معمول کم است. ولی واقعاً فکر میکنم Winter's Bone فیلم خیلی غمگین ولی فیلم فوقالعاده جالبی بود برای من و خوشحالم که کارگردانش یک خانم بود.
کاخ سفید با تأکید بر پیگیری اصلاحات واقعی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در مصر، می گويد که تغییر دولت برای بازگرداندن آرامش به آن کشور کافی نیست. در آخرین ساعات شنبه شب به وقت واشینگتن، باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا و اعضاء شورای امنیت ملی بیش از یک ساعت به بررسی آخرین تحولات مصر پرداختند. یک سخنگوی کاخ سفید درباره این جلسه به خبرگزاری فرانسه گفت: رئیس جمهوری آمریکا بار دیگر بر تمرکز بر موضوع پرهیز از خشونت، دفاع از حقوق بشر، و حمایت از اقدامهای عملی و ملموس برای پیشبرد اصلاحاتِ سیاسی در مصر تأکید کرده است.
بهرغم مقرّراتِ منعِ آمد ـ وـ شد، برقراری حکومت نظامی در شهرهای مصر و هشدار ارتش به تظاهرکنندگان، تظاهرات ضدحکومتی در مصر وارد ششمين روز خود شده است. هزاران تن از مردم شهر قاهره با ناديده گرفتن مقرّرات حکومت نظامی، در ميدان «تحرير» آن شهر به تجمع خود ادامه داده و خواهان کنارهگيری حسنی مبارک از قدرت شده اند. ارتش در نقاط حساس پايتخت و ديگر شهرهای عمده مصر مستقر شده اما برخوردی با تظاهرکنندگان نداشته است. از آغاز تظاهرات در سهشنبه گذشته تاکنون، بيش از ۱۰۰ نفر در برخورد نيروهای امنيتی با تظاهرکنندگان کشته شدهاند و شمار مجروحان از مرز ۲ هزار نفر گذشته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر