سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
اگر در سرزمینی که زندگی میکنید با یک کلونی از جماعت چینی هموطن شدید حتمن این روزها شما هم در حال و هوای سال نوی چینی قرار گرفتید. هیاهوی محلههای چینی و بازارها، خریدهای سال نو، فانوسهای قرمز، شاخههای پرشکوفه، گلهای قرمز و صورتی، بامبوهای سبز با روبانهای قرمز و درختچههایی با پرتقالهای ریز و طلایی و آویزهای قرمز در مقابل دفترهای کار، مغازهها و خانهها.
و بعد از نیایشی در معبد در شب سال نو، سکوت و آرامش در همهجا حکمفرما میشود و پس از آن دیدو بازدیدها آغاز میشود. حالا سال نوی چینی تحویل شده … سالی که براساس گاهنامه چینی، سال «خرگوش» نام گرفته است. آنهم خرگوش طلایی …
درست حدس زدید امسال هم قصد دارم شما را در جریان پیشبینی چینیها برای سال جدید قرار بدهم.
ممکن است بگویید این طالعبینیها خرافات است اما میدانم که بهطور معمول افراد هر چقدر هم که بیاعتقاد به این قبیل پیش گوییها باشند اما همیشه دانستن آینده برایشان جذاب است.
جالب است برایتان بگویم سال گذشته زمانی که طالعبینی سال چینی را که سال ببر بود میخواندم، اشاره شده بود که این سال با بحرانهای طبیعی، اقتصادی و سیاسی روبهرو خواهد بود. راستش آن زمان باورش زیاد برایم آسان نبود در واقع تصوری از این همه بحران آنهم به این گستردگی نداشتم و حالا پس از به پایان رسیدن این سال میبینم که با وجود سیل، زلزله و دیگر سوانح طبیعی که در جهان رخ داد همچنین تغییر و تحولات سیاسی که در برخی کشورها ایجاد شد، موج ناآرامیها و مخالفتها، کنار رفتن برخی دولتها و مقاومت برخی دیگر که تا آخرین روزهای سال ببر هم ادامه دارد همچنین بحران اقتصادی که از سالهای پیش ادامه یافته، شاید باید کمی بیشتر طالع بینی چینی را باور کرد.
شما را نمیدانم اما خودم بدم نمیآید سری به دنیای ستارگان بزنم و ببینم چینیها برای امسال چه پیشبینی کردهاند. اگر شما هم علاقهمند هستید با این برنامه همراه شوید.
در جستوجوی ثروت پنهان
گفته شده که در سال خرگوش طلایی باید در پی ثروت پنهانی بود تا به نتیجه خوبی دست یافت.
خانم «لیلیان تو» یکی از افرادی است که در زمینه طالعبینی چینی مطالعاتی داشته و هرساله در این باره پیشبینیهایی دارد.
او معتقد است که این سال با خود خبرهای خوش و ناخوش به همراه دارد. ناکامیها به همراه ثروت پنهانی که آشکار میشود و آنها که ناکامیها را به زانو در میآورند، با دستیابی به نتایج مثبت در این سال شگفتزده خواهند شد.
او به افرادی که مایلند از ناکامیها پرهیز کنند تو صیه میکند برای متعادل ساختن عناصر، از کریستال استفاده کنند و همواره با خود آب حمل کنند، به خصوص آنها که برنامه سفر یا تجارت و کار در بیرون مرزها دارند. او اقداماتی در جهت جلب محافظت کیهانی را بسیار عاقلانه میداند.
براساس پیشگویی او سال خرگوش طلایی با خوش قدمی آغاز میشود و وعدهی رشد و پیشرفت را میدهد. مهم نیست چه تلخ کامیهایی ممکن است در این سال رخ دهد اما رشد اقتصادی را در پیش رو خواهد داشت.
خانم «تو» برای سال 2011، تحولات سیاسی غیرمنتظره در صحنه سیاست جهانی پیشبینی میکند حتا جنگ و کشتاری در مقیاس بسیار وسیع.
وی که پیشگوییهایش را بر اساس مطالعات خود بر روی نمودار چهار عنصر حیات و ستارگان انجام میدهد، معتقد است سال گذشته عنصر آب بسیار کم بود که در نتیجه بلایای طبیعی مربوط به آب رخ داد و امسال نیز عنصر زمین بسیار کمرنگ شده که این میتواند نشانهای از عدم پایداری محیطی چه در زمینه زمینشناسی و چه در زمینه سیاست است.
براساس حرکت ستارگان، او سال 2011 را سال خوبی برای تقویت پیوندهای خانوادگی همچنین برای آغاز یک زندگی میداند.
به هر روی او پیشبینی میکند که میتوان در سال خرگوش طلایی، طلا یافت و در این سال ممکن تمامی آرزوهای فرد برآورده شود.
متولدین سال خرگوش
اما گفته میشود افرادی که در سال خرگوش به دنیا آمدند اغلب دیپلماتهای ایدهآل یا سیاستمدارانی اهل فرهنگ و کمال هستند که منشی نیکو داشته و مردمانی مهماننواز هستند. این افراد اغلب افرادی حساس و دلسوز هستند و خیلی زود تحت تاثیر مشکلات افراد پیرامونشان قرار میگیرند.
از سویی خرگوشها شرکای خوبی در یک رابطه هستند. وفادار، دوست داشتنی و عاشقپیشه و البته متولدین سال خرگوش با متولدین سال بز، سگ و خوک سازگاری خوبی دارند.
هرچند ممکن است آنها با احتیاط یا حتا ترسو نامیده شوند، اما متولدین این سال تا جوانب یک کا را را نسنجند آن را انجام نمیدهند و به همین دلیل هست که آنها کارشان را به خوبی انجام میدهند. آنها همچنین از این استعداد برخوردار هستند که از مشکلات اجتناب کنند و فرصتها را بیابند. اما همواره باید به یاد داشت که این استعداد خلاق تنها زمانی که برای خودشان کار میکنند، به کار میافتد. بنابراین مناسبترین مشاغل برای آنها مشاوره، وکالت و قضاوت است.
اما ببینیم پیشبینی «لیلیان تو» برای متولدین سالهای مختلف در سال خرگوش چیست:
خرگوش
(1939، 1951، 1963، 1975، 1987، 1999)
خرگوش سال سختی در پیش رو خواهد داشت. ناکامیهایی به او میرسد بنابراین باید کمی صبر کند تا هر چیزی سر جای خود قرار گیرد. سوزاندن عود راه خوبی است برای جذب خوش کامیهاست.
اژدها
(1940،1952، 1964، 1976، 1988، 2000)
متولدین اژدها نیز سال خوبی خواهند داشت همراه با دستاوردهای کوچک.
مار
(1941،1953، 1965، 1977، 1989، 2001)
برای مار امسال یک سال آسمانی است. ستارهها برای او پول و موفقیت به همراه میآورند. سالی استثنایی با دستاوردهای کوچک و بزرگ.
اسب
(1942، 1954، 1966، 1978، 1990، 2002)
اسب میتواند در جست و جوی یک ثروت عظیم باشد. این ثروت در پیش پای اوست هر چند که بخشی از آن ممکن است به واسطه بیماری و کاهش انرژی او از بین برود. پس او باید مراقب سلامتی خود در این سال باشد.
بز
(1943، 1955،1967، 1979، 1991، 2003)
برای متولدین سال بز امسال پول مشکلی نخواهد بود و ازدواج، عشق و سروسامان گرفتن در طالع او دیده می شود. همچنین این سال، سال خوبی است برای ازدواج کردن و بچهدار شدن او.
میمون
(1944، 1956،1968، 1980،1992، 2004)
میمون که در سال ببر مشکلات زیادی داشته در این سال اوضاعش کمی بهتر میشود. عشق و احساسات بر او آشکار میشود پس سال خوبی است که گرهها را باز کند. اما در طالع او سرقت کوچکی دیده میشود که باید از عناصر محافظتکننده استفاده کند.
خروس
(1957، 1969، 1981، 1993، 2005،1945)
خروس در این سال با چالشهایی روبهرو خواهد بود. برخی شرایط بدتر میشوند و او باید کمی صبر کند و دست نگه دارد و برای جذب شادکامی از نشانههای محافظتکننده استفاده کند. (در فنگشویی به این نشانهها اشاره شده است)
سگ
(1946، 1958، 1970، 1982، 1994، 2006)
برای متولدین سال سگ، از نظر مالی سال نسبتن خوبی است اما این ثروت با کمی مانع و مشکل میآید.
خوک
(1947، 1959، 1971، 1983، 1995، 2007)
برای متولدین سال خوک نیز امسال سال خوبی است و سرشار از ثروت.
موش
(1948، 1960، 1972، 1984، 1996، 2008)
موش هم از سال فوقالعادهای لذت میبرد به ویژه آن که ستارگان برای او شادکامی و طلا به همراه می آورند اما ستاره ستیزهجو ناگهان ظهور میکند و استرس و موانعی بر سر راه او ایجاد میکند. گفته شده که برای رفع این حالت میتوان اژدها، متحد موش را، به خانه دعوت کرد.
گاونر
(1962، 1974، 1986،1998،1950، 2010)
سال خرگوش برای متولدین سال گاونر سالی دیدنی و جذاب است. گاو نر خوش شانسترین نشانه حیوانی در سال 2011 است. او در این سال از حمایتهای الهی بهره زیادی میبرد و این حمایت برای او نعمتهای آسمانی به همراه دارد. او ستارههای ثروت را دیدار میکند و بنابراین با اعتماد به نفس و جدی به دنبال رویاهای مالی خود میرود.
ببر
(1950، 1962، 1974، 1986، 1998، 2010)
ببر هم سال خوبی دارد. ستاره بزرگ فرخنده برای او از بهشت مهر و مقام میآورد که این نشان از پیشرفت و یا تغییر موقعیت او دارد. اما باید مراقب پنج ستاره نامبارک بود و آنها را مهار کرد.
Barmak behdad / Freelance Journalist
This article aims to briefly discuss the double standards practiced by Sweden Immigration Department and Immigration Minister, Mr. Tobias Bilstrom towards the Iranian political activists and journalists.
While the speech freedom and civil rights and citizen rights are obvious features of an open and developed society and their importance is more emphasized on everyday, the statesmen should insist more on maintaining and developing these human achievements.
Sweden is one of the best countries that has been able to present an appreciable and modern aspect of these rights to its society and its positive effects on other countries. One of the remarkable instances is the Press Act legislated and approved in 1766 which is considered as the first speech freedom charter.
In this article it is intended to dig through the topic of freedom of speech and civil rights and its connection to unusual and awkward treatment of Iranian journalists and political activists by Immigration Department.
The main question is why and under what circumstances Mr. Bilstrom has kept the Iranian journalists and political activists away from cultural and political centers in major cities through legally "exiling" them to remote towns and cities while the fight for freedom in Iran has spread and voice of protest or Iranians against the Iranian Islamic regime is heard louder than ever? What goals is he seeking through this policy?
Why Immigration Department accommodates the Iranian freelance journalists and political activists in the remote areas? What direct or indirect goals are pursued through this act? Is this the response of a secular government which claims to be pioneer of freedom of speech and political freedom and human rights to the Iranian civil rights fighters?
While one is executed every 8 hours in Iran and Islamic Republic has increased the execution of Kurds and political activists in Kurdistan and other major cities, what policy is being pursued by Immigration Department?
To what extent the Sweden Government is faithful to the international protocols and boycotting the Iranian Islamic Republic?
I would like to point out that Björn Lindhal, an article writer for Svenska Dagbladt in an article last week wrote that about 100 Swede companies are doing business with Islamic Republic among which the greatest are major companies such as Volvo, Scania and Ericksson. These companies did not follow the export sanction to Iran but they decreased the export rate to Iran under the recent pressure in June against Islamic Republic. In the past one or two weeks the United States also has put Sweden Government under pressure to cancel the trade contracts with two Swede companies Colenco and Mahaco. The United States had recognized these trades against the Security Council resolution in sanctioning the Islamic Republic and assumed it as a means to attain nuclear weapon by Iranian Islamic regime.
While one is executed every 8 hours in Iran and Islamic Republic has increased the execution of Kurds and political activists in Kurdistan and other major cities, what policy is being pursued by Immigration Department?
Eriksson company has also had close and vast corporation with Islamic Republic in terms of communication and telephone and Ms. Shirin Ebadi (the winner of Noble Peace prize) criticized the sale of eavesdropping programs to Iranian regime in the last year unrest in Iran by Eriksson.
The above points were mentioned to give the reader a better background of the discussed matter.
The Immigration Department should end the double standard policy and discrimination towards Iranian political and human rights activists and journalists otherwise this image is created that by exiling these activists to remote areas which lack the life standard facilities and marginalizing them, the Sweden Government is indirectly assisting the Islamic Republic in repressing the freedom movement in Iran. By giving asylum to these activists through UN, the Sweden Government shows off to abide by the 1951 Geneva Convention and on the other hand by marginalizing these prominent political activists and journalists in the remote areas and keeping them away from the heart of society suffocates the protest voice of these fighters who have been in the front borders of fighting against the Islamic Republic for many years in an unequal battle.
Considering this fact, the Commons in remote areas should avoid accepting this class of political activists and force the Immigration Department to take care of them. However, unfortunately to this date the managers of the Commons are still ignoring this fact and still continue to accept the political activists.
Farsi
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
منتقدان در کشاکش با متدینین بر سر آسمانی بودن قرآن همچنان درگیرند، اشارات بسیار کلی از دلایل منتقدان به این ترتیب است، آیه 82 سوره نسا برای اثبات آسمانی بودن قرآن به عدم وجود اختلاف و تناقض در این کتاب اشاره کرده است:
«آیا در (معانی) قرآن نمیاندیشند؟ اگر (این کتاب) از جانب غیرخدا بود، قطعن در آن اختلاف بسیار مییافتند.»
اما آنها میگویند این دلیل از دو جهت مخدوش است: اولن با هیچ دلیل علمی یا فلسفی نمیتوان اثبات کرد که اگر بشری عادی با اتکا به اندیشهها و تجارب خود کتابی بنویسد، آن کتاب حتمن مشتمل بر تناقض و تخالف ـ آن هم به تعداد فراوان ـ خواهد شد. بنابراین حتا اگر فرض کنیم که در قرآن هیچگونه تناقضگویی وجود ندارد، باز هم آسمانی بودن آن اثبات نمیشود، دومن در این آیه طوری از قرآن سخن رفته است که گویی در آن هیچ تناقضی وجود ندارد، در حالی که تاملی اندک در معانی آیات قرآن آشکار خواهد کرد که در این کتاب دهها بار تناقضگویی شده است و همین نشان میدهد که قرآن نمیتواند کلام خدا باشد.
ضعف و ناتوانی دلیل فوق در اثبات آسمانی بودن قرآن آشکار است. برای همین، عدهای از عالمان اسلام سعی کردهاند تا با ارایه تقریر روشنتر و کاملتری از این دلیل، شکل منطقیتری به آن بدهند. در این تقریر جدید، ابتدا گفته میشود که ویژگیهای انسان «مانند تکامل تدریجی، خطاپذیری، تاثیرپذیری و …» هر یک موجب پیدایش تفاوت و ناسازگاری در آثار بشری «خصوصن آثار فکری و معرفتی» میشود:
انسان دارای تکامل تدریجی است، این تکامل بهطور طبیعی، تفاوت محسوسی را در دستاوردهای انسان در طول زمان به دنبال دارد، تاثیرپذیری و خطاپذیری انسان نیز نقش مهمی در پیدایش اختلاف در آثار انسان دارد. تحول مداوم شرایط بیرونی و درونی انسان، و تعدد و تنوع عوامل موثر سبب میشود که انسان آثار ناهماهنگ و احیانن متضادی را پدید آورد، خطاپذیری انسان نیز موجب میشود انسان با پیبردن به اشتباهات خویش، گفته پیشین خود را نقض کند تفاوت در استعدادها و محدودیت در کسب کمالات نیز فراوانی زمینههای اختلاف را به همراه دارد.
سپس، با بیان ویژگیهای قرآن و نحوه نزول آن، نتیجه مورد نظر متدینین اینگونه گرفته میشود:
انسان دارای تکامل تدریجی است، این تکامل بهطور طبیعی، تفاوت محسوسی را در دستاوردهای انسان در طول زمان به دنبال دارد، تاثیرپذیری و خطاپذیری انسان نیز نقش مهمی در پیدایش اختلاف در آثار انسان دارد
شرایط، اوضاع و احوال و مدت زمان نزول و برخی ویژگیهای قرآن مجید بهگونهای است که با زمینهها و ویژگیهای اختلاف برانگیز انسان تطابق دارد. از سویی، قرآن طی 23 سال بر پیامبر نازل شده که آثار تکامل تدریجی (در صورت بشری بودن) باید در آن مشاهده شود. پیامبر طی 23 سال در شرایط و اوضاع و احوال فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار متفاوت و فراز و نشیبها و تحولات بسیار ناهمگونی قرار داشت، همچنین آیات قرآن در سفر و حضر، در جنگ و صلح، در شرایط عادی و بحرانی بر پیامبر نازل شده است، بنابراین روشن میشود که آوردن کتابی با این ویژگیها از سوی یک انسان با آن ویژگیهای جداییناپذیر و اختلاف آفرین، ملازم با پدید آمدن ناهماهنگی زیاد خواهد بود اما با این همه بین آیات قرآن چه از نظر بیان و چه در بعد محتوا، هماهنگی کاملی برقرار است و این نشان معجزه بودن و از سوی خدا بودن آن است.
اما با همه این توضیحات، نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه مشکلات جدیدتری هم به وجود میآید:
1 - درست است که انسان ویژگیهای مذکور را دارد، اما آیا این بدان معناست که تمام عقاید او در طول زمان مرتبن تغییر میکند و به ضد یا نقیض خود تبدیل میشود؟ پاسخ متدینین منفی است. ممکن است بسیاری از (و حتا همه) اعتقادات انسان در طول دورهای خاص (و حتا تا آخر عمر) ثابت بماند. بنابراین محال نیست که شخصی در طول 23 سال در موضوعات مختلف اظهار عقیده کرده و در عین حال هیچگاه دچار تناقضگویی نشده باشد.
2 - ممکن است آدمی در اثر گذشت زمان و تکامل علمی و معرفتی، بعضی از نظراتش تغییر کند ولی به دلایل خاصی (مثلن رعایت بعضی مصالح) تغییر عقیده خود را ابراز و اظهار نکند و حتا در عمل نیز به مقتضای عقاید قبلی عمل کند. بنابراین عدم وجود تناقض در گفتار و کردار کسی (حتا در طول 23 سال) چیزی را اثبات نمیکند.
3 - در استدلال فوق به دو نکته مهم توجه نشده است:
الف. بین دو یا چند گزاره که از طرفی موضوعات مختلف دارد و از طرفی دیگر، همه یا بعضی از آنها کاذبند، نه تضادی وجود دارد و نه تناقضی. به عبارت دیگر ممکن است کتابی در طول 23 سال و در اوضاع و شرایط مختلف و فراز و نشیبهای بیشمار نوشته شده و حاوی موضوعات مختلف و متنوعی بوده و در عین حال بسیاری از مطالب آن نیز خلاف واقع یا خلاف اخلاق باشد. در این صورت عدم وجود تضاد یا تناقض در این کتاب چیزی را اثبات نمیکند.
ب. ممکن است کتابی در طول 23 سال «و در شرایطی که گفته شد» نوشته شود، و مشتمل بر موضوعات و مطالب هماهنگ و مرتبط با هم باشد و تناقضی هم در آن یافت نشود، اما محتوای آن، مطالبی سطحی و بیارزش و یا لغو و بیهوده باشد. در این صورت، عدم وجود ناهماهنگی و تناقض در این کتاب چیزی را اثبات نمیکند.
معنای دو نکته فوق این است که صرف عدم وجود تناقض در قرآن برای اثبات مطلوب کافی نیست. ارزش معرفتی، اخلاقی و کاربردی محتوای یک کتاب، جایگاه و اهمیت آن را تعیین میکند. فرض کنیم بین آیات قرآن هماهنگی کامل برقرار است و هیچ تناقضی در آن وجود ندارد، اما اگر محتوای آن شامل مطالب خلاف واقع، خلاف اخلاق و یا سطحی و بیارزش باشد، این هماهنگی و عدم تناقض چه ارزشی دارد ؟
4 - به راستی چه معنایی از واژههای «هماهنگی»، «تناقض»، «تضاد»، «اختلاف» و «تفاوت» مورد نظر است که بر مبنای آن گفته میشود: «بین آیات قرآن چه از نظر بیان و چه در بعد محتوا هماهنگی کامل برقرار است و هیچ اختلاف و تضاد و تناقضی در آنها وجود ندارد»؟ اگر منتقد مدعی شود که اتفاقن پرتناقضترین و ناهماهنگترین کتابی که در عمرم خواندهام همین قرآن است، به او چه باید گفت؟
همانطور که پیش از این گفته شد، به لحاظ منطقی مقدمات بکار رفته در یک دلیل عقلی باید قطعی و مسلم و یا حداقل مورد قبول طرف مقابل باشد. در برهان مورد بحث، گزاره «بین آیات قرآن چه از نظر بیان و چه در بعد محتوا هماهنگی کامل برقرار است و هیچ اختلاف و تضاد و تناقضی در آنها وجود ندارد» به عنوان اولین مقدمه بهکار رفته است. پیداست که مخالفان اسلام و قرآن، یا این گزاره را کاذب میدانند و به شدت آن را رد میکنند و یا حداقل در آن تردید میافکنند و دلیل میطلبند. پس ابتدا باید درستی این گزاره به روشی عقلی و منطقی اثبات شود. اما آیا این کار امکانپذیر است؟ گویا عالمان اسلام مدعی هستند که از سه راه میتوان این گزاره را اثبات کرد. راه اول این است که:
در قالب یک برهان و به صورت کلی، هماهنگ بودن کل آیات قرآن با یکدیگر به اثبات رسد به این بیان که هدف از نزول قرآن، هدایت بشر به سوی سعادت نهایی او با بهترین شیوه است و ناهماهنگی و اختلاف در آیات، با این هدف سازگار نیست و از آنجا که نقض غرض با حکمت خداوند سازگاری ندارد، پس خداوند قرآن را به گونهای کاملن هماهنگ نازل کرده است، این برهان، آشکارا برای مومنان به قرآن اقامه شده است، نه برای مخالفان و منکران. چرا که نازل شدن قرآن توسط الله را مفروض و مسلم گرفته و این یعنی مصادره به مطلوب و اما راه دوم:
و دوم آنکه با استناد به برخی از اوصاف قرآن، هماهنگی آیات قرآن را نتیجهگیری کنیم. به عنوان مثال، به استناد صفاتی نظیر مثانی و متشابه هماهنگی کل آیات قرآن را استفاده کنیم یا با استناد به صفاتی نظیر حق و صدق که بهطور مطلق بر قرآن اطلاق شده، نتیجه بگیریم که هیچ مطلب باطل و نادرستی در قرآن نیست و از آنجا که حقایق با هم اختلاف و ناهماهنگی ندارند، هماهنگی کل آیات با یکدیگر به اثبات می رسد.
معنای دلیل فوق این است که چون قرآن برای خود اوصافی مانند مثانی، متشابه، حق و صدق قائل شده و لازمه این اوصاف، هماهنگی کامل بین آیات قرآن و عدم وجود خطا و تضاد و تناقض در آن است، پس گزاره مورد بحث اثبات میشود، این دلیل نیز آشکارا فقط به درد مومنان میخورد نه مخالفان و منکران. اما مومنان چه نیازی به این ادله دارند؟
البته متدینین طراز اولی مانند آقای «جوادی آملی» نیز برای اثبات اعجاز قرآن از طریق اشاره به هماهنگی آیات قرآن چنین استدلال کردهاند:
مقدمه اول: قرآن در طول 23 سال و در مکانها و زمانها و حالتها و شرایط متفاوت نازل شده است.
مقدمه دوم: شما هرچه که در قرآن تدبر و تفحص کنید، نه تنها اختلافی در آن نمیبینید، بلکه سراسر آن را هماهنگتر و منسجمتر مییابید بنابراین قرآن قطعن معجزه است.
استدلال ایشان نیز دو اشکال عمده دارد، اول آنکه مقدمه دوم آن مشکوک و بلکه «از نظر منتقدان» واضحالبطلان است. دوم آنکه حتا اگر هر دو مقدمه این استدلال درست باشند، «به دلایلی که پیش از این آمد» به هیچ وجه گزاره «قرآن قطعن معجزه است» از آنها استنتاج نمیشود. معلوم نیست ایشان چگونه و با استناد به کدام قواعد منطقی از آن دو مقدمه چنین نتیجهای را «آن هم با قطعیت» گرفتهاند؟
اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
سیاستمداران برای حفظ و یا گسترش ابعاد قدرت سیاسی و یا بالابردن میزان محبوبیت خود از هرگونه ابزاری بهره میبرند. در این میان هنر یکی از قویترین و تاثیرگذارترین ابزارهاست. استفاده از ابزار تبلیغات برای انحراف افکار عمومی و یا وارونه جلوه دادن آن ریشه و سابقهای طولانی دارد. نوعی اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج، تغییر و جهتدادن افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی، «پروپاگاندا» گفته میشود. واژه تبلیغات سیاسی یا (propaganda) از ریشه لاتینی (pripagaree) به معنی نشاکردن، منتشرساختن، برانگیختن و به حرکت واداشتن اندیشههای ویژه است و امروزه تبلیغات، جزیی از ارتباطات عمومی است و هدف آن، دستیابی به مقاصد از پیش تعیین شده است.
«جوسازی» ریشه در تاریخ کلیسای کاتولیک دارد. در سال ۱۶۳۳، پاپ «اوربانهشتم» برای ترویج دین مسیحیت، در مناطق غیرمسیحی جهان، گردهمایی تبلیغاتی به راه انداخت. در آن زمان کاتولیکها این کار را نوعی از آموزش برمیشمردند. اما واقعیت آن بود که کاری که آنها انجام میدادند فقط یک آموزش ساده نبود و در واقع نوعی آمادهسازی افکار برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده بود. پس از سالها دیگر پروپاگاندا یکی از ابزارهای اصلی حکومتهاست. «آدولفهیتلر» در این زمینه مینویسد: «هنر پروپاگاندا دقیقن در همینجا نهفته است که بتواند با درک دریافتهای حسی تودهها و با استفادهی درست از روانشناسی مردم، راهی بهسوی جلب نظر و توجه آنها و فراتر از آن بهسوی قلب تودهها بگشاید.» [1]
پروپاگاندا خود بر چند نوع تقسیم میگردد:
1 . پروپاگاندای سفید: دراین نوع پروپاگاندا، منبع بهطور کامل مشخص و معین است و پیام به گونهای ارایه میشود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برقرار میکند.
2. پروپاگاندای خاکستری: در اینجا منبع، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارایه نمیشود. در این نوع پروپاگاندا، با آن که جنگ تبلیغاتی برقرار نیست، اما صلح تبلیغاتی نیز حاکم نیست. اخبار، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق، منابع مطلع و امثال آن استفاده میشود، در زمره پروپاگاندای خاکستری قرار میگیرند. تبلیغات علیه کمونیستها به هنگام حمله شوروی به افغانستان، نوعی پروپاگاندای خاکستری بهشمار میرود.
3. پروپاگاندای سیاه: در پروپاگاندای سیاه، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هرگونه جعل و تخریب صورت میگیرد. تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا، به کار گرفته میشود. بسیاری از فرستندههای رادیویی در طول جنگ، براساس این نوع پروپاگاندا عمل میکنند.
پس از انقلاباسلامی حاکمان جمهوریاسلامی برای بسط و گسترش نفوذ خود در میان تودهها و جوانان از پروپاگاندا در زمینههای مختلف بهره گرفتند. برای رسیدن به این هدف تبلیغات و کار فرهنگی وسیعی در آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و صدا وسیما انجام شد. باید توجه داشت زمانیکه همهی دستگاهها از فرهنگ و هنر گرفته تا مطبوعات در خدمت دستگاه دولتی ایدئولوژیک قرار گیرند، میتوان به راحتی از واقعیات فجیع و غیرانسانی جاری تصویری کاملن دروغین ارایه کرد و از این طریق میتوان به سهم همهی کسانی که در این دستگاه عظیم در پوشاندن واقعیات نقش بازی کردهاند، پی برد. متاسفانه همین اتفاق در کشور ما ایران در این سه دهه نیز افتاده است. چنین است که اعدامهای دستهجمعی و بدون محاکمه سران رژیم قبل، از سوی مردم در سالهای نخستین انقلاب با کمترین مخالفتهایی مورد پذیرش قرار میگیرد، چرا که مردم تحتتاثیر پروپاگاندای حاکم، آنها را یاریرسانندگان به طاغوت میدانستند و مستحق مرگ. به همین ترتیب میشود فجایعی چون کشتارهای دههی شصت و ترورهای مخالفان جمهوریاسلامی در خارج از مرزها را نیز به راحتی برای افکار عمومی توجیه کرد.
در دههی سوم حکومت جمهوریاسلامی بسیاری از این معادلات بر هم ریخت. با گسترش رسانههای آزاد همچون شبکههای ماهوارهای و اینترنت و در دسترس بودن آنها برای عموم مردم در ایران از یک سو و مهاجرت شمار فراوانی از جوانان تحصیل کرده در غرب و بازگشت آنان به کشور و در اختیار گذاشتن تجربیات خود با دیگران در سطح وسیع از سوی دیگر، نگرش غالب که محصول پروپاگاندای جمهوریاسلامی بود تا اندازهی زیادی تغییر کرد. در این دهه جوانان دیگر غرب را به عنوان یک کلیت یکسان و دارای اهداف شیطانی از پیش تعیین شده نمیدانستند، پس دست به شناختی شخصیتر و جدا از تبلیغات رسمی حکومت زدند. نتیجهی این سرکشیها یک دههی بعد خود را در اتفاقات پیشآمده پس از انتخابات به خوبی نشان داد. تمامی تلاشی که حکومت برای تعریف دوست و دشمن کرده بودند به یکباره نقش بر آب شد و مردم این خطوط را برمبنای منافع ملی و انسانی بازتعریف کردند. اکنون دیگر آن نوع از تبلیغات در جامعه به آسانی کارگر نیست و حکومت برای استحکام پایههای خود روشهای تازهای را برگزیده است که با شناخت آنها میتوان به بلندتر شدن صدای حقیقت از میان این همه هیاهو کمک کرد.
1- اوتمار پلوکینگر، تاریخ یک کتاب. «نبرد من» از آدولف هیتلر، مونیخ 2006
مهسا / رادیو کوچه
«ابوالحسن قابوسبن وشمگیر»: «بدان ای پسر! بزرگی از آن خرد و دانش است نه از آن نژاد، و به آن نامی که پدر و مادر بر تو نهادهاند بسنده مکن. زیرا آن نام، نشانی بیش نیست. نام آن است که تو با علم و هنر بر خود میگذاری.» [1]
«ابوالحسن قابوسبن وشمگیربن زیار» ملقب به «شمس المعالی»، ادیب، دانشمند، خطاط و شاعر، از سلسلهى آل زیار، چهارمین امیر گرگان، طبرستان، گیلان و دیلمان، مردى ادیب و ادیبپرور بود. بزرگانى چون «ابوعلى سینا» و «ابوریحان بیرونى» به دربار وی راه یافته بودند، و ابوریحان کتاب «آثار الباقیه» را به او تقدیم کرد. گروه بسیارى از شعرا و سخنوران نیز او را ستودهاند .
پایتخت او از مراکز علم و ادب آن روزگار به شمار مىآمد. قابوسبن وشمگیر به عربى و فارسى شعر مىسرود و در فن انشا و نثر عربى مهارت داشت. در زمینهى خط نیز ماهر بود. گویند «صاحب بن عباد» هرگاه خط او را مىدید آن را به بال و پر طاوس تشبیه مىکرد. قابوس به نثر عربى رسائلى دارد که ابوالحسن على بن محمد یزدادى آن را جمعآورى کرده و نام آن را «کمال البلاغه» گذاشته است.
در کنار آثار قابوسبن وشمگیر، بنای «گنبد قابوس» یا «گنبد کاووس» که به سال « ۳۹ هجری قمری برابر با ۳۷۵ هجری خورشیدی» در گرگان و به فرمان وی ساخته شد، از جمله بزرگترین مفاخر معماری سده چهارم هجری به شمار میآید .
این بنای معروف که یکی از بلندترین بناهای آجری جهان بهشمار میآید بر فراز تپهای دستساز به بلندای «15 متر» جای گرفته است. بلندای ساختمان « 5 گز در حدود 55.5 متر» است. گنبد این بنا ازجمله گنبدهای «دو پوسته رک» یا «نوک تیز» است که به صورت «صندوقه چین» کار شده است.
این بنای استوانهای شکل از بیرون دارای «10 پاپیل یا پشت بندهای مثلثی» شکل است که گرداگرد این بنا و در فواصل معین قرار گرفتهاند تا در کنار ایجاد زیبایی بر استحکام بنا نیز افزوده شود. اما ازجمله مهمترین ویژگیهای این بنا سادگی آن است، بدنهای سراسر از آجر قرمز رنگ که در گذار سالیان و بر اثر تابش آفتاب به رنگ طلایی در آمده است. درون بنا نیز تنها با گچ اندود گشته است .
بر بالای سر در ورودی بنای گنبد قابوس دو رشته مقرنس ساده کار شده است که ازجمله اولین مقرنسهای هنر اسلامی ایران بهشمار میرود. این دو «کتیبه کوفی» بهصورت کمربندی بدنه بنا را آرایش کردهاند. یکی از این کتیبهها در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی شکل قرار گرفته است. نوع نوشته کوفی کتیبهها ساده و آجری است حروف آن بی هیچ آرایشی برجسته و خوانا کار شدهاند و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکلی است از آجر .
برگردان متن کتیبههای سازه چنین است:
«به نام خداوند بخشنده مهربان
این است کاخ باشکوه
امیر شمس المعالی
امیر پسر امیر
قابوس فرزند وشمگیر
فرمان داد به ساخت آن در زندگی خویش
سال سیصد و نود و هفت قمری
و سال سیصد و هفتاد و پنج (خورشیدی ) »
پروفسور «آرتور پوپ» در مورد این بنا چنین نوشتهاست:
«در زیر سمت شرق کوههای البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشته است. این بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوسبن وشمگیر است و برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست. جنگندهای با نیروی ایمان در نبرد روی درروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد؟»
«شمسالمعالی قابوسبن وشمگیر» فرمانروای گرگان، مردی دانشمند، هنرمند، سلحشور، دوستدار و مشوق علم و هنر بود که به سال «402 هـجری قمری» یعنی 5 سال بعد از ساخت گنبد قابوس وفات یافت .
این بنا اینک در فهرست بناهای تاریخی ایران به ثبت رسیده است، پیشنهاد میکنم اگر به گرگان سفری داشتید، دیدار از «گنبد قابوس» را فراموش نکنید. و در پایان نیز شعری از قابوسبن وشمگیر تقدیم به شما.
«شش چیز در آن زلف تو دارد مسکن پیچ و گره و بند و خم و تاب و شکن
شش چیز دگر از آن نصیب دل من عشق و غم و درد و رنج و تیمار و محن »
1- قابوسنامه – شمس المعالی قابوسبن وشمگیر
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، شهره کاظمی از اعضای ستاد انتخاباتی و از فعالان سیاسی با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان محلات به سه ماه حبس تعلیقی محکوم شده است.
به گزارش ندای سبز آزادی، این فعال دانشجویی پس از بازداشت و بازجویی توسط نیروهای امنیتی استان مرکزی و ارجاع پرونده آن به مراجع قضایی، با تشکیل دادگاه وی در دادگستری شهرستان محلات به اتهام تبلیغ علیه نظام به استناد شعار نویسی و پخش تراکت و سیدی به 3 ماه حبس تعلیقی به مدت یک سال محکوم شد.
بنا به گزارش ارسالی 3 تن دیگر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد شهرستان محلات با اخذ تعهد کتبی از آنان پس از بازجویی آزاد شده بودند.
شکوفه/ دفتر ترکیه/ رادیو کوچه
shokufeh@koochehmail.com
در سومین برنامه از سری برنامههای «خانهبهخانه»، میشنوید از سه دختری که در ترکیه پناهنده هستند و بهصورت همخانه باهم زندگی میکنند. مهمترین دلیل آمدن آنها تحصیل و محرومیت از حقوق اجتماعی است.
از تفاوت های زندگی ایران و ترکیه بگوئید:
1: در ایران همهی کارها به صورت روتین بود. یک فهرست برنامهی روزانه داشتیم و هرکس هرطور برنامهی کاری و درسی داشت طبق آن پیش میرفت. اما اینجا همهچیز تقریبن بیبرنامه است. اینجا الزامی برای انجام کار یا خواندن درس وجود ندارد.
2: تا حدودی به موقت بودن زندگی بستگی دارد. مثلن ما کلاس هم برگزار میکنیم، تا برف میآید یا شاگرد کار دیگری برایش پیش میآید کلاس را تعطیل میکند و به دنبال کارهای خودش میرود.
3: بله، همهچیز موقتی است و اکثر افراد برای برنامههایشان انضباط خاصی ندارند.
اینجا میتوانستید از کارهای بیرون استفاده کنید، آیا اقدام به انجام شغل کردید؟
2: نه من احساس بیهودگی نمیکنم، چون سعی میکنم طبق برنامه پیش بروم. و وقتم را به نحو خوبی پر کنم.
3: بله من مدتی میرفتم اما نه از برخورد صاحب کار و همکارانم خوشم آمد نه از نوع کار، برای همین ترجیح دادم نروم. اما الان هم بیبرنامه شدم و وقتم در حال تلف شدن است.
شاید این احساس بیهودگی و وقت تلف کردن به خاطر تفاوت در مدت اقامت است؟
: 1 من هم شانزده ماه است، من و خواهرم با هم آمدیم.
2: من پنج ماه است.
3: بله، مثلن ما شانزده ماه است که اینجا هستیم. منم آن اوایل همینطور بودم. همهچیز با برنامه بود. اما کمکم دیگر حوصلهی آدم سر میرود و احساس بلاتکلیفی میکند.
برای زندگی در کشور سوم چه برنامهای دارید؟
1: من که به این فکر میکنم که درس بخوانم ولی نمیشود از اینجا تصمیم گرفت. باید برویم و شرایط آنجا را بسنجیم. ببینیم که اولویت کار است یا درس.
2: من هم به امید درس خواندن آمدم چون واقعن درس را دوست دارم.
3: من هم همینطور اما به قول خواهرم باید اول برویم ببینم وضعیت در آنجا چطوری است. بعد تصمیم بگیریم.
خوب به جای این همه زحمت برای اینکه به کشور دیگری بروید برای درس خواندن، چرا در ایران نماندید؟
3: من به خاطر بهایی بودن، حق تحصیل نداشتیم. البته در موسسهی آموزش عالی بهایی درس میخواندیم که خوب، مسلمن آن هم دچار مشکلات خاص خودش بود. برای همین تصمیم گرفتم که بیایم. و الا درس خواندن با زبان مادری که خیلی آسانتر است.
2: من هم در موسسهی علمی بهایی درس خواندهام و فارغالتحصیل شدم. واقعن هم به این افتخار میکنم. اما مشکلات واقعن زیاد بود. به خصوص برای شهرستانیها. من از کرج ساعتها در راه بودم تا به کلاس برسم. برای برگشتنم هم همینطور. حتا دانشگاه بهایی محلی برای تشکیل کلاسهایش نداشت. ما به خانهها میرفتیم و کلاس تشکیل میدادیم. صبح شرق تهران بودیم و کلاس بعداظهر، غرب تهران. البته برگزاری کلاس در خانه هم با استرس زیادی همراه بود. متاسفانه ممکن بود برای کسانی که خانه در اختیار کلاس میگذارند مشکل پیش بیاید. ساعات کلاسها کم بود. برای هر درس سه یا چهار ساعت در کل طول ترم.
از آمدن پشیمان نیستید؟
1: نه اصلن.
2: نه، چون با هدف آمدم.
3: نه، تصمیمم قطعی است.
دوست دارید برگردید؟
1: بله اگر شرایط خوب بشود و محرومیت از حقوق نباشد چرا که نه.
2: بله واقعن دوست دارم با به جمع خانواده برگردم.
3: بله دوست دارم برگردم اما برای مسافرت نه زندگی.
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، چهارده نفراز دراویش نعمتاللهی گنابادی سروستان به دلیل تحصن اعتراضآمیز مقابل فرمانداری آن شهرستان و به اتهام اخلال در نظم عمومی به دادسرای عمومی و انقلاب سروستان احضار شدهاند.
به گزارش سایت مجذوبان نور، این دراویش به دنبال برپایی نمایشگاهی که آنها آن را توهینآمیز خواندهاند، همراه با تعداد دیگری از دراویش مقابل فرمانداری سروستان تحصن کرده و خواستار توقف آن نمایشگاه شده بودند اما نیروهای امنیتی و نظامی با این تحصن برخورد کردهاند.
در پی این حادثه، دراویش گنابادی به اخلال در نظم عمومی متهم شده و در نوبتهای متعدد به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان سروستان احضار شدند.
ابراهیم فضلی، اسکندر ابراهیمزاده، نادعلی خوشنود در تاریخ 22 دی ماه به اتهام یاد شده احضار شدند که از میان آنها، دو نفر، بلاقید و یک نفر دیگر با قرار کفالت آزاد شدند.
در تاریخ 29 دی نیز مجید ابراهیمزاده، رستم روحانی و علیشیر اکبرزاده پس از احضار، اتهام اخلال در نظم عمومی به آنها تفهیم و با قرار کفالت آزاد میشوند.
هشت تن از دراویش دیگر نیز با نامهای جلال نیکبخت، غلامحسین سعیدی، محمدعلی سعیدی، نورمحمد اسماعیلزاده، شاهرخ جنگلی، عباس سبزی، مهدی حسینزاده و محسن جعفری احضار و بایستی خود را در تاریخ 10 و 12 بهمن به شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب سروستان معرفی کنند.
بیشتر بخوانید:
«احضار سه درویش گنابادی سروستان به دادسرا»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
شاید برای هر کارگردانی این یک آرزو باشد که در طول زندگی هنریاش فیلمی بسازد که جاودانه شده و برای همیشه در تاریخ سینما ماندگار شود. «فرانسیس فوردکاپولا» با فیلمهای «پدر خوانده» این مهم را نه یکبار بلکه سه بار انجام داد. و هر فیلم پدرخوانده نه بهتر که تکمیل کنندهی دیگری بودند. و حال اگر کاپولا بعد از پدرخواندهها دیگر فیلمی هم نمیساخت و همه عمر استراحت میکرد بازهم با این سه فیلم خود را جاودانه کرده و لذت و شوری را که دیدن یک فیلم خوب به آدم میدهد به تماشاگران چشانده بود.
رنگ مشکی و خونریزیهای برنامهریزی شده با قساوت تمام، شاید بزرگترین نمادهایی باشند که دنیا مافیا را به آن میشناسد. مسایلی که پیش و بیش از همه وجودشان را مدیون ماریو پوزو و داستان پدرخواندهاش میدانند و سپس مدیون فرانسیس فوردکاپولا و پدرخواندههایش. پیرمردی باکلاس، آرام، خونسرد، باشخصیت و در عین حال در مواقع لزوم قسیالقلب و جنایتکار در لوای همان شخصیت با وقار نشانههایی بوده است که بهطور حتم دنیا برای آشنایی با آن خود را مدیون «ماریو پوزو» میداند. پدرخوانده نیز خارج از همین فضاسازیهای او نیست. داستان یک پدرخوانده که دیگر دوست ندارد برای پول درآوردن خونی بریزد و از راه مواد مخدر و قاچاق ثروتمند شود. او دوست دارد مثل یک آمریکایی شدهی متمدن خود و خاندان مافیاییاش را به دست مدرنیسم بسپارد و از راههای مسالمتآمیز اما پردرآمد نوادگانش را تامین کند. تلاشی که شاید برای دست یافتنش حاضر باشد کلی از اعتبارش را خرج کند، اما شاید فکرش را هم نکند که همان نوادگان چندان علاقهای به این نوع زندگی نداشته باشند. آنها مافیایی بودن را با تمام خصوصیاتش دوست دارند و این چیزی است که خان بزرگ سیسیلی به هیچ وجه به آن علاقه ندارد.
«پدرخوانده» یا (The Godfather) فیلمی داستانی-جنایی و برندهی جایزه اسکار به کارگردانی «فرانسیس فوردکاپولا»، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی آمریکایی پارامونت است که بر اساس رمانی به همین نام از «ماریو پوزو» که در سال ۱۹۶۹ نوشته شده، ساخته شده است
«پدرخوانده» یا (The Godfather) فیلمی داستانی-جنایی و برندهی جایزه اسکار به کارگردانی «فرانسیس فوردکاپولا»، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی آمریکایی پارامونت است که بر اساس رمانی به همین نام از «ماریو پوزو» که در سال ۱۹۶۹ نوشته شده، ساخته شده است. فیلمنامهی این اثر حاصل همکاری مشترک فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو است. ماجرای فیلم بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق میافتد و داستان فیلم دربارهی خانواده مافیایی «کورلیونه»است. در فیلم ستارگانی همچون «مارلون براندو»، «آل پاچینو»، «رابرت دووال»، «دایان کیتن» و «جیمز کان» نقشآفرینی میکنند. این فیلم خیلی زود مورد توجه منتقدان و تماشاگران عام، نه تنها در ایالات متحده که در تمام نقاط جهان، قرار گرفت. چندی نگذشت که محبوبیتی بینظیر کسب کرد تا آنجا که حال مقام دوم را در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر وبگاه «IMDB» دارد. به دلیل استقبال فوقالعاده تماشاگران از این فیلم، دو سال بعد از اکران آن، قسمت دیگری از این فیلم به نام پدرخوانده، قسمت دوم و در سال ۱۹۹۰ نیز قسمت سوم این فیلم با نام پدرخوانده، قسمت سوم ساخته شد.
دربارهی پدرخوانده باید گفت آنچه به این شاهکار کاپولا جذابیتی افزون از حد میدهد توجه شگفتانگیز او به جزییات است. چه در بازیگری، چه در فیلمنامه و چه در نورپردازی و طراحی صحنهی بینظیرش. فیلمنامه از نظر ایجاز یکی از نمونههای کمنظیر سینماست. برای نمونه سکانس مرگ و تشییع جنازهی پدرخوانده و یا سکانس معروف تسویه حساب مایکل با رقبای پدر که از لحاظ بصری به تنهایی با یک فیلم برابری میکنند. پدرخوانده تجربهای تکرارناپذیر در تاریخ سینماست که حاصل دستیابی به نوعی هماهنگی کامل و بینظیر میان عناصر مختلف تولید است. این فیلم نمونهی نادر یک اثر هنریست که همه چیز آن کامل است، بدون آنکه این کمالگرایی صورتی تصنعی و آزاردهنده به خود بگیرد. هیچ فیلمی را نمیتوان یافت که از بستر جنایت، این همه زیبایی و لذت به مخاطب ارایه دهد.
کاپولا با قسمت دوم پدرخوانده نشان میدهد که ساخت پدرخواندهی اول، اتفاقی نبوده است. قسمت دوم پدرخوانده نسبت به قسمت اول آن ساختاری کاملن مدرنتر دارد و به قول «سرجیو لیونه»ی فقید، کاپولا وقتی پدرخواندهی یک را میسازد قدری حواسپرت است اما با قسمت دوم است که او تسلط کاملش را به سینما نشان میدهد. در واقع با این فیلم بود که همان تعداد اندک افراد مردد هم بهطور کامل قانع شدند که نابغهی جدیدی ظهور کرده است. گرچه قسمت اول پدرخوانده پرفروشتر، مردمیتر و بهطور کلی برای بیشتر سینمادوستان دوستداشتنیتر است، اما قسمت دوم نیز چنان که میبینیم در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما از دیدگاه رایدهندگان سایت IMDB در رتبه سوم جای دارد.
در پدرخوانده، قسمت سوم، نمونهای تکرارناپذیر از تجلی هنر فیلم و موسیقی است. شاید بتوان گفت ال پاچینوی با تجربهی پدرخوانده، قسمت سوم، بسیار با تجربهتر و حرفهایتر از ال پاچینوی فیلم سرپیکو و قسمتهای اول و دوم پدرخوانده، ایفای نقش کرده است. قسمت سوم پدرخوانده به نوعی نتیجهگیری و عاقبت تمام جریانهای زیبایی است که در دو قسمت قبلی دیدهایم. هر سه قسمت پدرخوانده در نوع خود شاهکارهایی هستند تکرارناشدنی از اساتید سینما و در راس آنان «فرانسیس فورد کوپولا». سهگانهی پدرخوانده در مجموع نامزد ۲۹ اسکار شد و ۹ اسکار را برد و نام و نشان مارلون براندو، ال پاچینو، جیمز کان، دایان کیتون، رابرت دنیرو، تالیا شایر، اندی گارسیا را برای همیشه در تاریخ سینما و اذهان تماشاگران ماندگار کرد.
موسیقی فیلم ساخته «نینو روتا» موسیقیدان ایتالیایی است که علاوه بر آهنگسازی بعنوان یک رهبر ارکستر بزرگ نیز مشهور است. او در سال ۱۹۱۱ در میلان بدنیا آمد و در سال ۱۹۲۹ از کنسواتوار سیسل فارغالتحصیل شد. روتا طی سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ در موسسه «کورتیس» فیلادلفیا در حال گذراندن دورههای تخصصی آهنگسازی بود. او علاوه بر ساخت موسیقی برای بیش از ۱۵۰ فیلم، تعداد زیادی موسیقی اپرا، باله و کارهای ارکسترال را در کارنامه هنری خود دارد.
فیلم پدرخوانده پشت صحنهی خیلی از مسایل مدرن آمریکا مثل سینما، هالیوود، ورزش، شرطبندی را نشان میدهد. فیلمی بسیار جذاب و پرکششی که شاید دیدنش ساعتها خواننده را به دنیای پر هیاهوی پدرخواندهها رهنمون سازد. داستان نسل آخر پدرخواندههای معروف و مشهور عالم.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، عضو هیت رییسه مجلس شورای اسلامی در اظهاراتی اعلام کرد که وزیر راه و ترابری سهشنبه استیضاح میشود.
به گزارش خانه ملت، احمد ناطقنوری اظهار داشت: «اگر وزارت راه و ترابری نتوانست مشکلات مطرح شده استیضاحکنندگان را حل کنند با طرح استیضاح وزیر راه وترابری درصحن مجلس بهبهانی باید به نمایندگان پاسخی جدی دهد.»
ناطق نوری سقوط هواپیماها را مهمترین علت تعدادی از نمایندگان مجلس برای استیضاح وزیر راه و ترابری بیان و تصریح کرد: «با توجه به سقوط پی درپی هواپیماها، وزارت راه و ترابری قراربود هواپیماهای جدید را وارد سیستم پروازی کشور کند که این کار را صورت نداد.»
جواد جهانگیرزاده، نادر قاضیپور، سید سلمانذاکر، سیلمان جعفرزاده، محمدقسیم عثمانی، موید حسینیصدر، جلال محمودزاده، نوراله حیدریدستنایی، امین شعبانی، عزیز اکبریان، ابوالقاسم رحمانی، علی مطهری (نماینده شبستر)، صمد فدایی، شکور اکبرنژاد، هادی مقدسی، مهدی عیسازاده، علی زنجانی، سلمان خدادادی، فخرالدین حیدری، سیروس برنا، احمد توکلی، حسن کامران، سیدرضا کرمی، علیاصغر یوسفنژاد و احمد ناطق نوری 25 امضا کننده طرح استیضاح وزیر راه و ترابری هستند.
طرح استیضاح وزیر راه و ترابری با هشت محور در جلسه صبح روز یکشنبه هفته گذشته اعلام وصول شد.
بیشتر بخوانید:
«استیضاح وزیر راه در مجلس»
خبر / رادیو کوچه
مصطفا کواکبیان، نماینده سمنان در جلسه علنی روز یکشنبه در مخالفت با تصدی وزارت خارجه توسط علیاکبر صالحی طی سخنانی، مدرک تحصیلی و سوابق کاری وی را از جمله موارد انتقاد خود عنوان کرده است.
به گزارش مهر، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با انتقاد از علیاکبر صالحی، گفت: «صالحی در برنامهای که ارایه کرده است جز یک مشت شعار کلی چیزی در آن نیست.»
وی در آغاز با انتقاد از دفاع کوتاه احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی از صالحی گفت: «آقای رییس جمهوری فقط یک دقیقه از زمان خود را برای معرفی آقای صالحی استفاده کرد و از کنار موضوع گذشت.»
کواکبیان همچنین با انتقاد از شیوه برکناری متکی، گفت: «ای کاش آقای صالحی پس از این اتفاق به عنوان وزیر نمیآمد تا با روال طبیعیتری در خدمت ایشان باشیم.»
وی گفت: «چرا سکان عرصه دیپلماسی را به کسی بسپاریم که مدرک تحصیلی وی در این حوزه سازگار نیست.»
کواکبیان خاطر نشان کرد: «من اسم نمیبرم از کسانی که سفیر هستند و هیچ تناسبی با رشته تحصیلی ندارند صرفن بر اساس ارتباطاتی که داشتهاند توانستهاند به عنوان سفیر معرفی شوند. حال آنان که به صورت فامیل بازی انتخاب شدهاند را نمیگویم.»
نماینده سمنان در خصوص سوابق کاری صالحی نیز گفت: «آخرین سمت ایشان هم در سازمان انرژی اتمی بوده است. ایشان هیچ وقت پرسنل وزارت خارجه نبوده است.»
بیشتر بخوانید:
«علی اکبر صالحی با 146 رای وزیر امورخارجه شد»
یکشنبه 10بهمن 89 / 30ژانویه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات یکشنبه ایران
دایرهی شکسته- «من همان مافیایی بودن را دوست دارم»- مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
میکروفن- «دوست داریم به وطن برگردیم اما»- شکوفه
روزنگاشت- «روزولت، چهار دوره برای آمریکا»- محبوبه
مجله خبری کابل- آرین
کوچه رندان- «شش چیز در آن زلف تو دارد مسکن»- مهسا
بخش دوم خبرها
پسنشینی تند- «وارونگی حقیقت، بخش نخست»- اکبر ترشیزاد
مجله جاماندگان- «مشکوکترین راه آسمان» – شراره سعیدی
پرسه- «خرگوشی که ثروت میآورد»- سیمین
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
گزارشها از قاهره حاکی از آن است که هزاران معترض برای روز ششم در مرکز قاهره تجمع کردهاند. در همین حال خبرگزاری رسمی مصر هم از دستور وزیر اطلاعات برای تعطیلی دفتر شبکه الجزیره در این کشور خبر داده است.
به گزارش الجزیره، این شبکه خبری طی روزهای اخیر پوشش وسیعی به تظاهرات مردم مصر علیه دولت حسنی مبارک داده است.
ناآرامی های مصر در حالی وارد ششمین روز خود شده که به رغم اعمال مقررات منع آمد و شد، معترضان در خیابانهای قاهره و سایر شهرهای مصر تجمع کردهاند و خواهان تغییر حکومت هستند.
بیشتر بخوانید:
«حقوق بشر و روند دموکراتیک باید در مصر رعایت شود»
نانی / عکس / رادیو کوچه
با آغاز بهار، ساله نو در چین و چند کشور همسایهاش آغاز میشود.
در این روزها تمام شهر را با درختان پرشکوفه از جمله شکوفههای گیلاس یا درختان نارنگی، چراغهای سرخرنگ ،عروسکهای نمایشی اژدها به رنگهای مختلف، مجسمه بودا و دیگر بزرگان خرد به چشم میخورد.
در این روزها خانوادهها در یکدیگر برای بازدید و شکرگذاری جمع میشوند.
شروع تقویم چین نیز از این تاریخ است.
Click here to view the embedded video.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه و علیرغم برخی مخالفتها نمایندگان مجلس شورای اسلامی، علیاکبر صالحی که برای اخذ رای اعتماد از مجلس برای تصدی وزارت خارجه در جلسه علنی امروز حضور یافته بود، به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی انتخاب شد.
به گزارش خبرآنلاین، از میان243 نماینده حاضر در جلسه 241 رای ماخوذه در جریان رایگیری برای صالحی، او با کسب 146 رای موافق، 60 مخالف و 35 ممتنع توانست دومین وزیر خارجه دولت دهم باشد تا پس از برکناری منوچهر متکی اداره این وزارتخانه را برعهده گرفت.
پیش از رایگیری برای وزیر پیشنهادی امورخارجه، رییس مجلس از رییسجمهوری و وزرا برای حضورشان در جلسه امروز مجلس تشکر کرد و از آنها خواست تا جلسه را ترک کنند.
این در حالی است که برخی از نمایندگان به دلیل هماهنگ نبودن مدرک تحصیلی و همچنین نداشتن سابقه در این زمینه با انتخاب آقای صالحی مخالفت کردند و آن را به ضرر دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی دانستهاند.
بیشتر بخوانید:
«معرفی صالحی به عنوان وزیر امور خارجه»
Arash Atashzad\ Received letter
From Radio Koocheh:
What you will see is a received letter from one of Radio Koocheh's audiences that his another letter was also published in this radio before. It is obvious that for observing our job principles, Radio Koocheh has just mentioned the first names only and it has stressed that we are ready to reflect every related answer or comment.
Maybe Dan Austin, the head of Voice of America has tried to retain the current management of Persian service and for its own perpetuity put effort on managerial titles. For proving this, there was a completely different answer to who tried to negotiate with Austin individually about their objection toward administration styles in VOA and through their comment they introduce the management set in VOA as the media's lethargy. But the persons who had objected were set aside and expelled. Consequently they sacked from VOA. This was the bad thing that even affected formal demurrers and some very experienced personnel were dismissed.
It has been one year that the objection toward VOA method was exceeded even to non-Persians. Publishing articles in Washington Times, Poletica, Newsmax, and Human Right Watchdog would prove this. Even this subject was considered in the U.S Congress in a way that some congressmen asked for inquiry toward the media turnover. They sent a letter to President Obama and remind him: "All know that Islamic Republic of Iran is neglecting its tasks. Certainly they must face with its consequences. Although sanctions and global seclusion is an obligation for it but we believe that the big impact to Iran regime would be hit by democratic movement of Iran." In the letter they targeted the current management of VOA and asked for evaluation and inquiry in administration team of VOA.
Maybe Dan Austin, the head of Voice of America has tried to retain the current management of Persian service and for its own perpetuity put effort on managerial titles
However, the heavy marathon which endures several times for registration and hiring a new non-Iranian manager was just in favor of the present chief and finally resulted in resigning Allen from the U.S Department of States and lost the completion and the rivalry ended in Dr. Shahriyar Ahi, Behruz Nikzat, and Setareh Derakhshesh. These days it is obvious that regarding to unwillingness of non-Iranian candidates, we must wait for Dr. Shahriyar Ahi to enter VOA.
But it seems that the present manager, Ali S, is searching a bigger room these days and he is thinking for what is happening next in order to have a room for himself before the new manger enters. Now the former room of Ahmad reza Baharlou, the manager room, is getting ready for an exchange.
Since hard effort and expressing objection resulted in new ways in VOA, it is hoped that a new person enters VOA. I want to talk about some notes in this letter. It is useful for the new comer manager to know these points:
After some cohorts gathered in a restaurant in Arlington Virginian no one had thought that "Gang Kabab Bazar" would determine general and even special politics of VOA. Some like: Kambiz H, Arash S, Mahtab D, Negar M, Mahshid R, and Mahdi F, are the cohorts of this ring and bounded to perform in different parts of VOA in order to continue the former policies in the future.
The member of this ring who could benefit good opportunities because of being close to management are hiring in programmed parts regard to confirmation of changes in management level nowadays. So after the present manager left, they would be able to apply his former beliefs. Even this group is getting more credits for themselves with performing programs and reports in the U.S non-Iranian media and is trying to remain and survive.
It is just need to know that as you entered the ring of "Kabab Bazar", like Ms. Mahdiyeh J, you could get $ 500 for every assignment or temporary job. Even you can get overtime earnings and manage your own program easily.
In this situation the contractual personnel are suffering. But because of not having a secured job not only they could not express their objection but also what they have done marked as belonged to someone else. Since the dominated band is not updated they use the capabilities of those contractual ones without bring any facilities or bonus for them. They have continued they job under threatening and fear because it is very easy to sack and eliminate a contractual one and they cannot demonstrate and express their objection at all.
But where does it come from?
It is an easy and obvious question. The top managers in BBG or Department of U.S government Foreign Medias are not familiar with Persian language. On the other hand with supports of Austin, they need the current manager but on the other hand this is a general policy that Austin is following. Den Austin is close to a movement that eager to approach the Iranian regime. Actually BBG managers are not aware of social, cultural, or political situation of Iran and their only sources is the VOA. So this brought a special opportunity for "Gang Kabab Bazar" totalitarians.
Here the question is that did Ali S manage all the process previously? Certainly if any one who meet him can say something about his creativity and management. During these years is it really the ideas and programming and the connecting media and the rings of familiars and non-familiars made by the current manager?
Although it has been said that Behruz is leaving VOA because of illness but it seem that it is a part of his job policy.
Do not forget that current manager's behavior and job could not give the opportunity for this matter, unless some others hidden are acting like scenarists. VOA was managed and mostly directed in hidden by Behruz N (Its website admin and the deputy to Austin). Behruz, who has worked for so many years in the organization and had put so many effort for progressing from level 13 to level 14 in order to earn more has done his task as a consultant and for his point of view and efforts on approximating to Iran, leaded VOA. That was him who brought Ali into VOA and put his effort on bringing him up and that was him who leaded and guided the current manger of Persian service. Not having stability in behavior, incapability for management and the need to becoming well-known for the current manger of VOA are the best tools used by Mr. Behruz N.
Although it has been said that Behruz is leaving VOA because of illness but it seem that it is a part of his job policy.
At the end, here remained a question: Since some personal installation were done in recent months and a director who is performing silently and just Ali S is visible, If the current manger gone, does the new one be able to bring new procedures for the organization?
Shall we consider the programmed network working behind Ali S instead of him?
The new manager would face a tough way. The way which must well-smoothed in order that VOA could find itself as a generic and open active media among the people. Will the coming management won on "Gang Kabab Bazar"?
Farsi
خبر / رادیو کوچه
بر اثر تصادف دو قطار در شرق آلمان دستکم ده تن کشته و پنجاه نفر زخمی شدهاند. در این حادثه که شامگاه شنبه رخ داد، یک قطار مسافربری در نزدیکی شهر مگدبورگ، در ایالت «ساکسونی-آنهالت» با یک قطار باری برخورد کرده است. نزدیک به پنجاه نفر در این حادثه مجروح شدند.
این در حالی است که در خصوص علت حادثه گزارشی ارایه نشده است.
به گزارش الجزیره، قطار مسافربری حادثه دیده از شهر مگدبورگ عازم شهر هالبرشتات بود.
به دلیل شدت برخورد دو قطار، چند واگن از ریل خارج شدند.
به گفته مقام های پلیس، امکان افزایش رقم تلفات وجود دارد.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
سیام ژانویه برابر با زادروز «فرانکلین دلانو روزولت» سی و دومین رییسجمهوری آمریکا است. او زاده سال 1882 بود و چهار بار به ریاست جمهوری انتخاب شود امری که در تاریخ آمریکا یک استثنا بود. فراکلین در نهایت در سال 1945 در دومین سال چهارمین دوره ریاست جمهوریش در جورجیا، ایالت متحده درگذشت.
«آزادی حقیقی فردی بدون امنیت اقتصادی و استقلال نمیتواند وجود داشته باشد. مردم گرسنهای که کار ندارند مواد اولیه چیزی هستند، که دیکتاتورها میسازند.»
«فرانکلین دلانو روزولت» در بیستم ژانویه سال 1882 در «هایدپارک،نیویورک» زاده شد. او در دانشگاههای «هاروارد» و «کلمبیا» حقوق خواند و در سال ۱۹۰۵ با «النور روزولت» ازدواج کرد.
آزادی حقیقی فردی بدون امنیت اقتصادی و استقلال نمیتواند وجود داشته باشد. مردم گرسنهای که کار ندارند مواد اولیه چیزی هستند، که دیکتاتورها میسازند
فرانکلین روزولت سال ۱۹۱۰ در انتخابات مجلس سنای نیویورک شرکت کرد و پیروز شد. او در زمان ریاست جمهوری «وودرو ویلسون»، دستیار معاون وزارت دریاداری بود و دموکراتها برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۲۰ او را برای معاونت ریاست جمهوری نامزد کردند.
ماه نوامبر سال ۱۹۳۲، روزولت در انتخابات ریاست جمهوری با اختلاف فاحش بر رقیب جمهوریخواه خود غلبه یافت. او چهار دوره متوالی به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شد درآغاز دوره ریاست جمهوری او، جمعیت ایالات متحده ۱۲۲ میلیون و ۷۷۵ هزار و ۴۶ نفر بود.
در ماه مارس ۱۹۳۲ و چند ماه پس از آغاز ریاست جمهوری فرانکلین تعداد بیکاران به سیزده میلیون نفر رسیده بود و تقریبن تمامی بانکها تعطیل شده بودند. فرانکلین در صد روز نخست ریاست جمهوریاش، طرحی را پیشنهاد داد که مورد تصویب کنگره قرار گرفت.
طرح نوین اصلاحات همه جانبه اقتصادی روزولت، تمامی مشاغل و صنعت کشاورزی را در بر میگرفت و شامل تدابیری برای کمک به بیکاران و کسانی که در معرض خطر از دست دادن خانه و مزارعهشان بودند، نیز میشد.
روزولت سال ۱۹۳۶ برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و با اختلاف زیادی رقیب خود را شکست داد. وی با اتکا به پشتوانه محبوبیتش در میان مردم، تصمیم گرفت تغییراتی در دیوان عالی کشور بهوجود آورد که موفق نشد، اما انقلابی در قوانین اساسی کشور ایجاد کرد و در نتیجه دولت توانست به طور قانونی اقتصاد کشور را به گردش درآورد و از حالت رکود و بحران نجات دهد.
فراکلین همچنین در پی تصویب قوانین بیطرفانهای بود تا آمریکا را از درگیر شدن در جنگ در اروپا دور نگه دارد و در عین حال کشورهایی که مورد حمله یا تهدید قرار گرفتهاند تقویت شوند. در سال ۱۹۴۰ زمانیکه فرانسه سقوط کرد و بریتانیا محاصره شد روزولت تا آنجا که ممکن بود به بریتانیا کمک کرد اما از مشارکت واقعی نظامی در جنگ خودداری کرد.
هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ وقتی ژاپنیها به «پرل هاربور» حمله کردند، روزولت به عنوان فرمانده کل نیروهای آمریکا، به متفقین پیوست و ارتش ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شد.
او بر این عقیده بود که صلح آینده جهان به روابط روسیه و آمریکا بستگی دارد، به همین دلیل توجه خود را بر طرح ایجاد سازمان ملل متحد متمرکز ساخت. روزولت امیدوار بود اختلافات بینالمللی در سازمان ملل متحد حل شود.
سلسله جلسات روزولت با «وینستون چرچیل» و «جوزف استالین» مبانی جهان، پس از جنگ جهانی دوم را بنیان نهاد. وی در سال ۱۹۴۴ برای چهارمین بار رییس جمهور آمریکا شد و علت آن درگیر بودن آمریکا در جنگ جهانی دوم بود که به وی این فرصت را داد که چهار بار به ریاست جمهوری انتخاب شود امری که در تاریخ آمریکا یک استثنا بود.
و اما سرانجام فراکلین روزولت در روز دوازدهم آوریل سال ۱۹۴۵ در دومین سال دوره چهارم ریاست جمهوری خود در «وارم اسپرینگ، ایالت جورجیا» در اثر سکته مغزی درگذشت.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
VOA
ویکیگفتآورد
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
جهانگیر عبداللهی
حق و حقخواهی ذات و گوهر انسانیست. انسانها به درازای تاریخ برای بهدست آوردن جایگاهی در شان انسانی خود مبارزات مستمر داشتهاند و برای بهدست آوردن این آرمان قربانی دادهاند. با فعالیتها و مبارزات مستمر امروزه در برخی از نقاط جهان شاهد نهادینه شدن حقوق انسانی و در راس آن مفاهیم بشری هستیم که انسان در آن از منزلتی در خور انسان بودن بهرهمند شده است.
همزمان با آن مشاهده میکنیم در برخی مناطق دیگر مانند آسیا و آفریقا و در حالت کلی مناطق توسعه نیافته مانند ایران که جایگاه سنتهای قدیمی و حاکمیت نظامهای ایدئولوژیک هستند برای انسان ارزشی در خور انسان بودن قائل نبوده و انسانها هر روزه با دلایلی غیرمنطقی و خارج از تمامی اصول بینالمللی قربانی میشوند .
بحث را بر روی ایران متمرکز میکنیم و آنرا در مورد نقض شدید حقوق بشر و اعدام انسانها در حالت عام و به شکل اخص در مورد اعدام زندانیان سیاسی را به تصویر میکشیم.
در کشوری مثل ایران افراد زیادی به دلایل غیرحقوقی و غیرمنطقی مانند معاند خدا، مخل نظم عمومی و … به مرگ محکوم میشوند. مخالفین سیاسی را با شدیدترین نوع «مجازات» کرده و سعی در سرکوب و نابودی آنها دارند. وقتی بحث از ساختارهای حکومت میشود مخالفین سیاستهای دولت «دستنشانده غرب» نام میگیرند و سرکوب میشوند، وقتی از حقوق برابر انسانها صحبت میشود مخالفت با قوانین الهی نام میگیرد و باید مجازات و کشته شوند و وقتی که از حقوق (ملی –زبانی) صحبت به میان میآید به تجزیهطلبی متهم گشته و باید از صفحه روزگار محو شوند .
از بدو تولد نظام جمهوری اسلامی و روی کار آمدن این حکومت همواره در طول تاریخ سی و اندی ساله آن تا زمان حال شاهد نقض شدید حقوق بشر و اعدام انسانها بودهایم. بعضی از این اعدامها شامل اعدام کردن افرادی است که اتهاماتی مانند حمل مواد مخدر، فساد اخلاقی و.. بوده است. اما موضوع اساسی اعدام سیاسی در ایران و اعدام فعالین سیاسی،مدنی و دانشجویی میباشد. فعالین سیاسی که بر پایهی مقدار قوانین و یا حقوقی که برای فعالیتهای سیاسی در چهارچوب احزاب و … به رسمیت شناخته شده است دست به فعالیت سیاسی میزنند و حتا همین آزادی عملی که برای فعالیت سیاسی متصور گشته از سوی حاکمیت نقض و کسان و یا گروههایی که در این زمیته فعالیت داشتهاند به حبسهای طویلالمدت محکوم میشوند.
از بدو تولد نظام جمهوری اسلامی و روی کار آمدن این حکومت همواره در طول تاریخ سی و اندی ساله آن تا زمان حال شاهد نقض شدید حقوق بشر و اعدام انسانها بودهایم
نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهای ایدئولوژیکی است که تمامی قوانین قضایی و اجرایی کشور را در محدوده کلیتی از اسلام سیاسی که داعیهدار آن است، تعریف میکند و تاب تحمل دگراندیشان و مخالفین سیاسی خود را در رقابت سالم سیاسی برنمیتابد و به اشکال و اقسام گوناگون سعی در سرکوب و نابودی آنها داشته است. اگر مروری اجمالی بر دوره حاکمیت جمهوری اسلامی تا زمان حال داشته باشیم، مشاهده میکنیم که از همان اوان حاکمیتش مخالفین سیاسی خود را به پای چوبههای دار کشانده و آنها را تیرباران و یا ترور کرده است. نمونه مشهود و مشخص آن اعدام فعالین سیاسی و اعضای اپوزیسیون در سال 1367 است که در آن بیش از 6000 انسان کشته شدهاند و این نوع برخورد همواره تداوم داشته و این اقدام به مرور ابعاد وسیعتری به خود گرفته مانند ترورهایی که در خارج از کشور در بین نیروهای اپوزیسیون داشته است سعی در ترور دولتی نموده و چه تصفیههای داخلی که انجام داده است که در آن دایره خودیها هر روز تنگتر و مهرههایی که قبلن از ارکان نظام بودند را حذف کرده است و چه احکام اعدامی که در سال اخیر برای فعالین سیاسی، مدنی و … صادر کرده است.
متاسفانه سالانه شاهد اعدام وسیع زندانیان سیاسی، مدنی و … و نقض شدید حقوق بشر از سوی حاکمیت هستیم. به شکلی که در طی یک ماه اخیر این اقدام روندی رو به گسترش به خود گرفته و تنها در مدت یک ماه اخیر بیش از 100 نفر اعدام شدهاند. که در آن اعدام فعالین سیاسی و دگراندیشان مشهود و در سطح وسیعی از سوی حاکمیت انجام شده است.
اگر بخواهیم نگاهی به قوانین قضایی نظام حاکمه بیاندازیم در این قوانین بر خلاف تمامی عرفهای بینالمللی هیچ تعریفی برای جرم سیاسی نکرده و آن را به رسمیت نشناخته و برای اجرای سیاستهای ضد بشری خود آن را تحت عنوان جرایم امنیتی معرفی کرده است که در آن فرد علیه امنیت جامعه و نظام اسلامی اقدام کرده و کج روی کرده است. این فرد بر اساس این قوانین به عناد با خدا برخواسته و مخل نظم عمومی اجتماع و امنیت ملی است و کسی که این اقدامات را انجام داده چون به مخالفت نماینده خدا برخواسته باید اعدام شود و مرگ این فرد از نگاه حاکمان ایران شرعی است و منافاتی با قوانین اسلامی ندارد.
ولی این برخورد با اپوزیسیون و مخالفین سیاسی وقتی که به مباحثی خارج از ایدئولوژی هیت حاکمه و به مباحث (ملی – هویتی) می رسد ابعاد خطرناکتری به خود میگیرد و با این فعالین سیاسی حتا در چهارچوب قوانینی که برای نظام به رسمیت شناخته شده عمل و اقدام قضایی نمیشود بلکه بالعکس دست قضات باز است و فرا قانونی اعمال قدرت کرده و هر نوع عملی را که به مصلحت نظام و حاکمیتشان منجرگردد، اجرا میکنند.
این در حالی است که حکومت جمهوری اسلامی ایران تمامی اسناد و اساسنامهها و میثاقهای مربوط به حقوق بشر سازمانها و نهادهای بینالمللی را به رسمیت شناخته است و حتا در این سازمانها و جلسات برگزاری آن نماینده رسمی دارد و بنا به عرف بینالمللی کشورهایی که این تعهدات را به رسمیت شناخته و پذیرفتهاند تحت هیچ شرایطی حق حذف مخالفین سیاسی خود و یا ایجاد محدودیت و … را ندارند و حتا کشورهایی که این قوانین را قبول نکردهاند در قبال رعایت حقوق مخالفین سیاسی و بهرهمندی تمامی گروههایی که در یک چهارچوب جغرافیایی زیست میکنند مکلف به اجرای تعهدات بینالمللی خود میباشند.
خبر / رادیو کوچه
پدرام رفعتی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه پلی تکنیک و از اعضای سابق شورای عمومی انجمن اسلامی این دانشگاه برای گذراندن ۲ سال حبس تعزیری خود روز شنبه به زندان اوین احضار شده است.
به گزارش دانشجو نیوز، پدرام رفعتی که آبان ماه ۸۶ به اتهام شرکت در تجمعات دانشجویی توسط وزارت اطلاعات بازداشت و ۲۱ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ گذرانده بود بار دیگر ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۲ هفته حبس انفرادی در بند ۲-الف سپاه پاسداران با قرار کفالت آزاد شد.
دادگاه این فعال سابق دانشجویی فروردین ماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد و قاضی صلواتی وی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در راهپیمایی ۲۵ خرداد به دو سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم علیرغم اعتراض این دانشجو و وکیل وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تایید شد.
در تاریخ سوم بهمن امسال نیز احضاریه معرفی به زندان و اخطاریه ضبط مورد کفالت به صورت همزمان از سوی دادگستری تهران به منزل این فعال دانشجویی فرستاده شده و وی باید خود را برای گذراندن دوران حبس خود به زندان معرفی کند.
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران
بنفشه نایبپور، دختر زهرا بهرامی، شهروند ایرانی- هلندی که بر اساس اعلام خبرگزاری فارس صبح روز شنبه ۹ بهمن ماه اعدام شد به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با اظهار اینکه از یکساعت پیش افراد مختلف به او زنگ میزنند تا او خبر مرگ مادرش را تایید کند با ناباوری گفت: «مگر چنین چیزی میشود؟ ما درخواست عفو داده بودیم و هنوز جوابش نیامده است، به پرونده دیگر مادرمم نیز هنوز رسیدگی نشده است. مگر میشود اعدام شده باشد؟»
دختر زهرا بهرامی ساعت ۴ عصر روز شنبه توسط تماسهای تلفنی اطرافیانش از این موضوع باخبر شده است: « به وکیلش زنگ زدم ایشان هم بیاطلاع بودند. الان نمیدانم باید کجا بروم، از چه کسی خبر بگیرم، هیچکس الان به من جواب نمیدهد چون از وقت اداری گذشته است. یعنی مادرم امروز صبح که من خواب بودم مرده است.»
زهرا بهرامی در حالی با شتابزدگی مسوولان قضایی وامنیتی ایران اعدام شد که هنوز برخی از اتهامات امنیتی وی مورد رسیدگی قرارنگرفته بود، جواب درخواست عفو وی نیامده بود و درخصوص زمان اعدام نه خانواده وی ونه وکیلش از آن مطلع بودند. او گفته بود که اعترافات در دوره اول بازجویی تحت فشار و دروغی بوده است. قوه قضاییه ایران به هیچ یک از این موضوعات پاسخ نداده است.
یعنی مادرم امروز صبح که من خواب بودم مرده است
بنفشه نایبپورکه بسیار متاثربود گفت: «مگر نباید قبل از اعدام به خانواده و وکیلش اطلاع بدهند، ما باید میرفتیم قبل از اعدام او را میدیدیم. یعنی دیگر مادرم در این جهان نیست، به همین راحتی؟ یعنی من هیچ حقی نداشتم که مادرم را قبل اعدامش ببینم؟»
زهرا بهرامی، شهروند ایرانی ،هلندی که چند روز پس از عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در تجمعات آن روز بازداشت شد، چندی بعد متهم به قاچاق مواد مخدر و محکوم به اعدام شد. خانم بهرامی در دادگاه گفته بود که اعترافاتی که از وی در زندان گرفته شده به زور وتحت فشار بوده و مطالب مطرح شده در اعترافات خود را تکذیب کرد. یک منبع موثق همچنین به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که طی هفتههای اول بازجویی وی تیم ضدجاسوسی وزارت اطلاعات مدیریت بازجویی را به عهده داشت و طی این مدت وی فشارهای جسمی و روحی بسیاری را تحمل کرد. او در نوبتهای مختلف به دخترش گفته بود که تحت شکنجه وادار به اعترافهای دروغی شده است.
چندی پیش دختر زهرا بهرامی در گفتوگو با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با اظهار اینکه مسوولان کشوری میخواهند ذهن مردم از انتخابات منحرف شود، گفت: «مادرم تبعه کشور هلند است احتمالن میخواستند با این اتهام دست دولت هلند کوتاه شود. قبلن هم این اتهامها را بیخودی به دیگران زدهاند. اما مادر من زن تنها و بیکس است، زورشان تنها به او رسیده است. میدانند که کسی را ندارد تا به او کمک کند.»
رادیو کوچه
1935 میلادی- امروز زادروز «ریچارد گری براتیگان» (Richard Brautigan) نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی است. وی در واشنگتن به دنیا آمد. از او ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر شده است. رمان «صید قزلآلا در آمریکا» اولین و شناخته شدهترین اثر اوست. خواهرش باربارا دربارهی دوران کودکی او میگوید: «او شبها را به نوشتن میگذراند و تمام روز را میخوابید. اطرافیان خیلی اذیتش میکردند و سر به سرش میگذاشتند. آنها هیچوقت نفهمیدند که نوشتههای او چهقدر برایش مهم هستند.» نقاط اوج داستانهای براتیگان یکدست نیست و از این نظر به کنکاش بیشتری برای درک بهتر این آثار نیاز است.
از دیگر آثار او میتوان به «سقط جنین»، «در قند هندوانه»،« پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد»، «یک زن بدبخت» اشاره کرد.
در رمان «صید قزلآلا در آمریکا» و نیز دیگر آثار براتیگان از جمله در مجموعه اشعار او تمایل درونی نویسنده به خودکشی منعکس شده است. آثار براتیگان از این نظر شباهت به آثار «ویرجینیا وولف» و «ولادیمیر مایاکوفسکی» دارد و خواستههای درونی نویسنده به خوبی از آنها مشخص است. به این دلیل خواننده آثار براتیگان خود را خارج از فضای آنها حس نمیکند چون براتیگان نویسندهای است که با چیرهدستی و مهارت لازم از آثار خود برای ارتباط مستقیم با خواننده استفاده کرده است. ریچارد براتیگان با تفنگ شکاری کالیبر ۴۴ خودکشی کرد.
1933 میلادی- دوران صدراعظمی «آدولف هیتلر» آغاز شد. آدولف هیتلر صدراعظم آلمان در سال 1925 حزب ناسیونال سوسیالیست معروف به «حزب نازی» را که به تعصب شدید نژادی مشهور شد، تاسیس کرد. این حزب در انتخابات سال 1930، 107 کرسی از پارلمان آلمان موسوم به «رایشتاگ» را به دست آورد. هیتلر از این پس درصدد برآمد تا در انتخابات ریاست جمهوری آلمان نیز شرکت کند. اما در این انتخابات، «هیندن بورگ» (Paul von Hindenburg)، رییس جمهوری وقت پیروز و هیتلر نفر دوم شد. با این حال، هیتلر تلاش خود را برای پیروزی در انتخابات پارلمانی تابستان 1932 متمرکز کرد و در این دوره، مقام اول را به دست آورد.
با وجود پیروزی نازیها در انتخابات، هیندنبورگ از تعیین هیتلر به صدراعظمی آلمان خودداری کرد و ادامه این کشمکش به انحلال رایشتاگ و تجدید انتخابات در ششم نوامبر 1932 انجامید. نازیها این بار آرا کمتری به دست آوردند ولی مقام اول خود را در میان احزاب دیگر حفظ کردند و هیندنبورگ علیرغم میل باطنی خود، روز سیام ژانویه 1933، حکم صدراعظمی هیتلر را امضا کرد. هیتلر از آن پس قدرت را در آلمان به دست گرفت و حکومت خود را آغاز کرد.
1879 میلادی- در چنین روزی «مک ماهون» رییس جمهوری فرانسه، از قدرت کناره گرفت .
1991 میلادی- «جان باردین» (John Bardeen) فیزیکدان آمریکایی و برندهی دو جایزه نوبل فیزیک درگذشت. وی تحصیلات خود را در دانشگاه «ویسکانسین» در سال ۱۹۲۸ میلادی به پایان رساند و در سال ۱۹۳۶ میلادی از همین دانشگاه درجه دکتری گرفت٬ چند سال بعد در دانشگاه «مینسوتا» تدریس کرد و در سال ۱۹۴۵ میلادی به آزمایشگاههای تلفن بل انتقال یافت. در همینجا بود که با همکاری «ویلیام شاکلی» و «والتر برتن» به کشف ترانزیستور توفیق یافت و به اشتراک این دو به دریافت جایزه نوبل سال ۱۹۵۶ میلادی در فیزیک نایل آمد. باردین از سال ۱۹۵۱ به بعد استاد فیزیک شد و در سال ۱۹۷۲ با «لپون کوپر» و «جان فیشر» دومین جایزه نوبل را به دست آورد. او تنها فیزیکدانی است که دوبار موفق به دریافت جایزه نوبل شده است.
1822 میلادی- زادروز «فرانکلین دلانو روزولت» (Franklin Delano Roosevelt )سیودومین رییس جمهوری آمریکا است.
1307 خورشیدی- رضاخان اقدام به خرید گسترده نظامی در سطح کشور کرد. وی برای نخستینبار میزان شش میلیون تومان سلاح برای ارتش خریداری کرد. ارتش یکی از پایههای اصلی حکومت رضاخان بود .
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1948 میلادی- «ماهاتما گاندی» رهبر انقلاب استقلال هند و نجات این کشور از استعمار طولانی انگلستان در چنین روزی به دست یک ناسیونالیست هندو که با تجزیه این شبه قاره مخالف بود، کشته شد.
1624 میلادی- امروز زادروز «آرنولد گولینکس» (ArnoldGeulincx) فیلسوف هلندی است. وی کتاب «ویرچو» را درباره خوبی و پرهیزگاری نوشت و ثابت کرد که جسم و روان از لحاظ اخلاقیات بر هم تاثیر ندارند و روان مستقل عمل میکند.
1299 خورشیدی- ژنرال «آیرونساید» فرمانده نیروهای انگلیسی در ایران در جریان بحران کابینه، با ژنرال رضاخان پهلوی فرمانده تیپ قزاق ملاقات و او را تشویق به کودتا کرد. در این ملاقات، به ژنرال رضاخان تاکید شده بود که قرار است سیدضیا طباطبایی یزدی که از کسوت روحانیت خارج شده بود، پس از کودتا رییسالوزرا شود.
1304 خورشیدی- کتابخانه مجلس بهطور رسمی گشایش یافت و زیر نظر «یوسف اعتصامالملک» آغاز به کار کرد. کتابخانه مجلس با حدود 16500 جلد کتاب خطی و بیش از 15000 جلد کتاب چاپی و مجموعه نسبتن کاملی از نشریات ادواری از کتاب خانههای مهم و معتبر ایران بهشمار میرود.
خبر / رادیو کوچه
ناآرامیهای مصر در حالی وارد ششمین روز خود شده، که همزمان، دولتهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و کانادا، از حسنی مبارک، رییس جمهوری مصر خواستهاند که ضمن پرهیز از خشونت، برای اجرای اصلاحات سیاسی تدابیر جدی اتخاذ کند.
رییس جمهوری فرانسه، صدراعظم آلمان و نخست وزیر بریتانیا از حکومت مصر خواستهاند که از خشونت علیه مردم خودداری کند.
رهبران سه کشور اروپایی طی بیانیهای مشترک گفتهاند: «حقوق بشر و روند دموکراتیک باید به طور کامل رعایت شود.»
از سویی دیگر باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، روز شنبه با مشاوران امنیتی ارشد خود اوضاع مصر را بررسی کرد.
به گزارش خبرگزاریهای اروپا، تعداد کشتهشدگان درگیریهای چند روز اخیر به 102 نفر رسیده است. بر اساس این گزارشها، بیش از دو هزار نفر نیز زخمی شدهاند.
همچنبن وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه در واکنش به اعتراضات ضددولتی مصر در چند روز اخیر از مقامات مصری خواست صدای مردم خود را بشنوند و به خواستههای آنها عمل کنند.
بیشتر بخوانید:
«صدای مردم خود را بشنوند»
رادیو کوچه
ملیپوشان فوتبال ژاپن فینال جام ملتهای آسیا را به سود خود پایان دادند. تکگل این تیم به استرالیا چهارمین قهرمانی ژاپن در قارهی کهن را رقم زد تا فوتبال این کشور یک پله بالاتر از عربستان سعودی و ایران قرار بگیرد.
فینال بازیهای فوتبال جام ملتهای آسیا را تیمهای استرالیا و ژاپن در شامگاه شنبه برگزار کردند. بازی دو تیم که در وقتهای قانونی بسته و محتاطانه دنبال میشد، در پایان زمان قانونی بدون گل به پایان رسید. البته دو تیم چند موقعیت گلزنی را هم از دست دادند.
در ادامه ژاپنیها با ضربهی «لی» در دقیقهی ۱۰۹ تک گل خود را برابر استرالیا به ثمر رساندند.
این چهارمین بار است که ژاپن قهرمان فوتبال آسیا میشود. این تیم پیش از این با ۳ قهرمانی همردیف تیم ملی فوتبال ایران و عربستان سعودی قرار داشت.
بیشتر بخوانید:
«کره جنوبی به مقام سوم آسیا رسید»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
جام جم
1) هراس آمریکا و اسراییل از تحولات خاورمیانه
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100834448287
به هر اندازه که حامیان واقعی آزادی از تحولات رخ داده در کشورهای عربی خوشحالند و مشتاقانه تحقق خواسته مردم عرب این سرزمینها را آرزو میکنند، برخی کشورهای عمدتن غربی و همچنین رژیم صهیونیستی دغدغههای دیگری دارند.
عمده نگرانی آنان از ماهیت اسلامی تحولات رخ داده در این کشورهاست. کشورهای تونس، مصر، یمن و اردن چهار کشوری هستند که در حال حاضر یا نوع حکومتشان تغییر کرده یا در آستانه چنین تحولی هستند. این نگرانی کشورهای غربی ورژیم صهیونیستی از آنجا نشات میگیرد که معترضان به ساختاری اعتراض دارند که از قضا رابطه خوبی با غرب داشته و تاکنون مورد حمایت آنان بوده است.
2) البرادعی: تا مبارک نرود، مصر آرام نمیشود
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100834463293
محمد البرادعی، از چهرههای برجسته حکومت مصر، خواستار کنارهگیری حسنی مبارک از قدرت شد و تغییرات جدید در حکومت را ناامیدکننده خواند.
خراسان
1) گزارشهای غیررسمی از فرار حسنی مبارک
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=10&id=556214
روزنامه آمریکایی هافینگتون پست خبری را منتشر کرد که شبکه ۱۰ تلویزیون اسراییل آن را به عنوان خبر فوری خود پخش کرد: «حسنی مبارک به سوییس فرار کرد» این خبر تا شب گذشته توسط مراکز رسمی تایید نشد اما بعد از چند روز شنیدههای موجود مبنی بر فرار دو پسر مبارک به لندن توسط شبکه بیبیسی عربی دیشب تایید شد معرفی عمر سلیمان به عنوان معاون مبارک که در غیاب رییس جمهوری به عنوان جانشین تمام اختیارات کشور را به دست می گیرد احتمال فرار دیکتاتور مصر را تقویت میکند.
2) استعفای حسن رحیمپور ازغدی از شورای عالی انقلاب فرهنگی
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=10&id=556004
محمدرضا مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با فارس، درباره استعفای حسن رحیمپور ازغدی از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «احتمالن مشغله کاری فراوان یکی از دلایل این امر است. اما معتقدیم که ایشان یک نیروی بسیار شایسته و خوش فکری است که حضورشان در شورای عالی انقلاب فرهنگی بسیار مفید است.» وی درباره اینکه آیا استعفای رحیمپور ازغدی پذیرفته خواهد شد یا خیر؟ اظهار داشت: «در اینباره باید رهبر معظم انقلاب تصمیمگیری کنند. چون همانگونه که انتصاب افراد در شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط ایشان صورت میگیرد، پذیرش یا عدم پذیرش استعفا نیز به عهده ایشان است.»
رسالت
1) دولت مصر سقوط کرد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=53296
با اوج گیری مبارزات مردمی در مصر و سرکوب آن توسط دستگاههای امنیتی دولت این کشور سقوط کرد. به گزارش خبرگزاریها دولت مصر دیروز رسمن استعفا کرد.
2) آزادراه تهران – پردیس افتتاح شد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=53284
آزادراه تهران – پردیس صبح دیروز با حضور رییس جمهوری و جمعی از مسوولان کشور طی مراسمی افتتاح شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، آزادراه تهران – پردیس به طول 23 کیلومتر همراه با پنج کیلومتر بزرگراه، پنج ونیم کیلومتر تونل و بیش از سه کیلومتر پل بزرگ با شکافتن رشته کوه البرز، به عنوان حلقه ارتباطی شرق تهران به استانهای شمالی و شمال شرق کشور محسوب میشود.
همشهری
1) قیمت آب، سال آینده دوباره گران میشود
http://www.hamshahri.net/news-126954.aspx
به گفته یک مقام وزارت نیرو، قیمت آب مصرفی، سال آینده دوباره افزایش خواهد یافت. مدیرعامل شرکت مهندسی آبفای کشور با اشاره به اینکه امسال فقط 30 درصد قیمت آب واقعی شده است، افزود: «میزان افزایش قیمت آب در سال آینده بستگی به تصویب کارگروه طرح تحول اقتصادی دولت دارد.» به گزارش همشهری، مهدی ثمره هاشمی در یک نشست خبری تصریح کرد: «افزایش قیمت آب در سال آینده لزومن به این معنا نیست که قیمتها از ابتدای سال آینده افزایش مییابد بلکه پیشبینی میشود، آببهای مصرفی در ماههای نخستین سال آینده دوباره افزایش یابد.»
2) صالحی، یکشنبه 10 بهمن به بهارستان میرود
http://www.hamshahri.net/news-126962.aspx
علی اکبر صالحی سرپرست وزارت امور خارجه برای گرفتن پست وزارت در حالی به بهارستان میرود که آزمون اعتماد مجلس برای صالحی تحتالشعاع 2 نامهای قرار گرفته است که طی یک هفته اخیر بین قوه مجریه و قوه قانونگذاری رد و بدل شده است.
کیهان
1) تظاهرات بیسابقه در جده پلیس سعودی 30 نفر را بازداشت کرد
http://www.kayhannews.ir/891110/16.htm#other1604
تظاهرات کمسابقه در عربستان در اعتراض به اوضاع نابسامان زیرساختهای شهری به خشونت کشیده شد.
به گزارش خبرگزاریها، صدها نفر از مردم شهر جده عربستان جمعه با برپایی تجمع به بیکفایتی حاکمان این کشور در کنترل و مهار حوادث غیرمترقبه و همچنین اوضاع نابسامان زیرساختهای شهر تظاهرات کردند.
خبرگزاری «رویتر» با انتشار این خبر به نقل از پلیس عربستان افزود: «پس از برگزاری این تجمع که در نوع خود کمسابقه بوده پلیس به جمع مردم حمله کرده و پس از دستگیری دستکم 30 نفر از معترضان کنترل اوضاع را در دست گرفت.»
2) سرگذشت یک قاچاقچی مواد مخدر که محبوب فتنهگران بود
http://www.kayhannews.ir/891110/3.htm#other309
یک قاچاقچی مواد مخدر به نام زهرا بهرامی فرزند علی به اتهام فروش و نگهداری مواد مخدر، سحرگاه روز شنبه به دار مجازات آویخته شد.
با انتشار این خبر از سوی دادستانی تهران، برخی از رسانهها و سایتهای غربی و ضدانقلاب در اقدامی هماهنگ و ناشیانه سعی داشتند رنگ و بوی حقوق بشری و سیاسی به موضوع بدهند.
در همین حال، شبکه تلویزیونی یورونیوز مدعی شد که اتهام قاچاق مواد مخدر علیه زهرا بهرامی ساختگی است.
دنیای اقتصاد
1) ورود سکه طلای گرمی به بازار
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=241897
با ورود سکههای بهار آزادی به بازار با بستهبندی بانک مرکزی، دیگر صرافیها کار پلمب سکهها را انجام نخواهند داد و این کار نه تنها باعث استانداردسازی سکهها میشود، بلکه بازار را ساماندهی میکند.
2) انتقال گسترده سازمانهای دولتی از پایتخت
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=241943
محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهوری دستورالعملی را ابلاغ کرده است که بر مبنای آن بسیاری از سازمانها و مراکز دولتی ملزم شدهاند تمام سازمان یا بخشی از زیرمجموعه خود را از تهران منتقل کنند. در غیر این صورت اعتبارات بودجهای نهادهای قید شده در ابلاغیه معاون اول رییس جمهوری قطع خواهد شد. در این ابلاغیه به سازمانهای مذکور تاکید شده است فقط دو ماه یعنی تا پایان سال 89 فرصت دارند تمام یا بخشی از سازمان خود را که مشمول انتقال شده است، از تهران خارج کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر