در حالی که محمود احمدی نژاد امروز در مجلس وعده کاهش قیمتها از فروردین ماه سال ۹۰ را مطرح کرد، باهنر چهره شاخص اکثریت مجلس معتقد است که تا ۴۰ یا ۵۰ درصد تورم را هم برای سال آینده انتظار داشته باشیم.
احمدی نژاد در جلسه امروز مجلس به جای دفاع از صالحی، از هدفمندی یارانه ها دفاع کرد و با ادعای وجود امارهای خوب در این باره، گفت که "بیش از ۲۰ درصد از گامهای اول در بخشهای گوناگون با صرفهجویی ملی مواجه هستیم" و "ما در آخر سال تزریق پول داریم و هجوم به بازار شب عید را شاهد خواهیم بود، اما از الان کنترل قیمتها را انجام میدهیم و ان شاءالله از اول فروردین این طرح برکات خود را نشان خواهد داد."
این در حالی است که محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نماینده راست گرای مجلس، در گفت و گو با فارس، از احتامکل تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی خبر داد.
وی با بیان اینکه "اگر احساس کنیم در جریان اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، اشتباه به گونهای است که اصل پروژه زیر سؤال است یا نظام مجبور به عقب نشینی و یا مسکوت گذاشتن طرح میشود، حتما وارد عمل میشویم"، خاطرنشان کرد "اگر قرار باشد تورم معمول جامعه در سال آینده حدود ۱۵ درصد باشد، با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها پیشبینی میشود تورم به ٢۵ درصد برسد. ولی اگر دولت قرار باشد پول واریزی را از بانک مرکزی قرض کند، یا از حساب ذخیره ارزی استفاده کند، تورم ممکن است به ۴۰ یا ۵۰ درصد هم برسد."
وی همچنین با اعتراف به اینکه "طرح تثبیت قیمتها خیلی عاقلانه نبود" گفت: "حداقل مسئله این بود که ما همان افزایش بیست درصدی را ادامه میدادیم. هر چند افزایش بیست درصدی آنقدر نبود که بتواند شکاف قیمتی موجود بین قیمت واقعی و قیمت یارانهای کشورمان را پر کند."
طرح تثبیت قیمت ها را مجلس راست گرای هفتم در سال ۸۳ و به رغم مخالفت دولت اصلاحات تصویب کرد و باعث لطمه گسترده به صنعت آب و برق و منابع یارانهای انرژی در کشور شد.
دکتر افروغ با انتقاد از عدم نظریهپردازی در مورد انقلاب اسلامی، درک نادرست انقلاب را عامل برخی تفرقه ها و اختلافهای امروز دانست و گفت: «جمهوری اسلامی یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر است.»
دکتر عماد افروغ در گفتگو با مهر در مورد استراتژی امام خمینی(ره) در ایجاد حکومت دینی گفت: «قبل از اینکه حضرت امام(ره) مبادرت به تأسیس نظام جمهوری اسلامی بکنند طبیعی است که باید درک روشنی از ماهیت و چیستی این نظام پیدا می کردند و مؤلفه ها و ابعاد آن برای خودشان در لایه های مختلف روشن می شد. به نظرم امام(ره) به درک جامعی از نظام جمهوری اسلامی و شیوه مدیریت و مبنای فلسفی، کلامی و فقهی آن رسیده بودند.»
بینش صدرایی امام(ره) یک بینش ضد ثنویت است
این جامعه شناس تصریح کرد: «معتقدم به دلیل بینش صدرایی امام(ره) که یک بینش ضد ثنویت است و به دلیل مبنای کل گرایی ایشان که هیچ ثنویتی را بین دنیا و آخرت، دین و سیاست و حتی حکمت عملی و نظری را بر نمی تابد و با توجه به اینکه ایشان فیلسوف صدرایی و مدرس آثار ملاصدرا هم بودند طبیعی است که زیرین ترین لایه که لایه فلسفی است برای ایشان روشن بوده است.»
وی یادآور شد: «به هر حال این فلسفه صدرایی دلالتهایی دارد که یکی از آنها به تلفیق دین و سیاست و برپایی یک حکومت در جهت تحقق احکام شریعت بر می گردد. در آرای ملاصدرا کاملا تصریح شده که شریعت روح سیاست است بنابراین باید حکومتی تأسیس شود تا تحقق بخش روح سیاست - که شریعت است- باشد و این هم از عهده کسی بر می آید که شرع شناس و فقیه باشد.»
دکتر افروغ با بیان اینکه امام خمینی(ره)هم به لحاظ مبنای فلسفی- کلامی وهم به لحاظ مبنای فقهی آمادگی این را پیدا کرد که حکومت تشکیل دهد چون فلسفه اصلی حکومت تحقق احکام شرع است، افزود: «البته امام(ره) می فرمایند احکام شرع فی نفسه هدف نیست بلکه اینها ابزاری جهت تحقق اهداف بالاتر هستند که در یک مرتبه عدالت و در مرتبه بالاتر معرفت خدا است. پس برای تحقق عدالت در راستای رسیدن به معرفت خدا حکومت اسلامی باید شکل گیرد و بر مبنای قانون اسلامی که همان فقه است اداره شود.»
این استاد دانشگاه تأکید کرد: «حرکت امام خمینی(ره) برای ایجاد نظام جمهوری اسلامی قبل از اینکه وجه عملی و سیاسی تلقی شود باید یک وجه فلسفی تلقی شود یعنی اگر امام(ره) صرفا تفکر جزء نگر داشتند یا اصالت الماهیتی و یا قائل به ثنویت بودند هیچگاه نمی توانستند به این معنا برسند که باید حکومتی تشکیل شود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی دارای زیرساخت فلسفی است که این به تفکر ضد ثنویت ملاصدرا بر می گردد که در اندیشه امام هم بوده است.»
وی وجه فلسفی ایجاد حکومت جمهوری اسلامی از سوی حضرت امام را زیرین ترین لایه ای خواند که فعلیت انقلاب اسلامی را توجیه می کند و افزود: «یک حادثه فقط به عامل علی اش بستگی ندارد و عوامل اعدادی زیادی می خواهد که به نظرم بخشی از این عوامل توسط دیگران و در پروسه تاریخی انقلاب شکل می گیرد و بخشی از آن از طریق آگاهی بخشی امام به توده های مردم تحقق می یابد.»
افروغ تأکید کرد: «عامل علی و جوهری را باید در تفکر صدرایی و ضد ثنویت امام جستجو کنیم که در اثر پیوند با عوامل دیگر حادثه عظیم انقلاب اسلامی خلق می شود و بخشی از خلق این حادثه به آگاهی بخشی و روشنگری های امام و تدوین کتاب "ولایت فقیه" و تربیت شاگردان آماده برای تشکیل حکومت برمی گردد.»
حضور امام در عرصه سیاست، موجب ریشه دار شدن جریانات اسلامی در مبارزات سیاسی شد
وی از رویداد ۱۵ خرداد به عنوان نقطه عطف بیداری اسلامی مردم برای تشکیل حکومت اسلامی یاد کرد و گفت: «اگر حضور امام در صحنه سیاست نبود، بستر برای روشنفکری مذهبی و ورود چهره های مذهبی به عرصه سیاست هم فراهم نمی شد. ما تا قبل از امام، گفتمان اسلامی پررنگی در عرصه مبارزات نداریم چون یا تحت تأثیر تفکرات لیبرالیستی و ناسیونالیستی و یا تفکرات سوسیالیستی مربوط به حزب توده بود اما از بعد از حضور امام در عرصه سیاست شاهد تقویت و ریشه دار شدن جریانات اسلامی در مبارزات سیاسی هستیم.»
این پژوهشگر حوزه دین و اندیشه تصریح کرد: «نقش امام چه به مثابه ایده و گفتمان و چه به مثابه تحت تأثیر قرار دادن فعالیتهای سیاسی نقش بسیار پررنگی است. گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه از ۱۵ خرداد شکل می گیرد و در نجف تدوین شده و به صورتی روزافزون فراگیر می شود. در وقوع حادثه عظیم انقلاب اسلامی علاوه بر مسائلی که عنوان شد، تمام حوادث یکصد ساله اخیر در تاریخ ایران می توانند از عوامل تأثیرگذار باشند.»
انتقاد از عدم نظریه پردازی انقلاب اسلامی/ جمهوری اسلامی یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر است
وی با بیان اینکه امام برای ایجاد نظام جمهوری اسلامی راهبرد داشتند افزود: «راهبرد اول ایده فلسفی معطوف به تفکر ولایت فقیه ایشان، راهبرد دوم تدوین کتاب ولایت فقیه و تربیت شاگردانی است که این جریان را پیش ببرند و راهبرد سوم آگاهی بخشی به توده ها و در کنار این راهبردها عواملی دیگر در اثر این آگاهی بخشی در قالب مبارزه با رژیم پهلوی ایجاد می شود که منتج به انقلاب شکوهمند اسلامی می شود.»
افروغ با انتقاد از عدم نظریه پردازی در مورد انقلاب اسلامی، تأکید کرد:«اینکه برخی می گویند انقلاب اسلامی یک "نه" روشن داشته و وجه ایجابی مبهمی داشته است، اینطور نیست بلکه انقلاب اسلامی ایران هم "نه" روشن داشته که در قالب "استقلال" و "آزادی" تعریف می شود و هم "وجه ایجابی" پررنگ دارد که در قالب "جمهوری اسلامی" تعریف می شود.»
وی جمهوری اسلامی را یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر خواند و گفت: «یعنی کسی مشروع است که هم ویژگیهای دینی داشته باشد و هم مورد قبول عامه مردم باشد که از کنار آن مفهوم جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی قابل انتشار است.»
بخشی از تفرقه امروز ناشی از عدم فهم صحیح انقلاب اسلامی است
وی به راهبردهای دینی و سیاسی امام در ایجاد وحدت مسلمانان اشاره کرد و گفت: «امام جمله ای در وصیت نامه خود دارند که می فرمایند این انقلاب یک سفره الهی است. مهمترین وحدت این است که این انقلاب را درک کنیم و مبدأ و مقصد را بشناسیم. اگر خوب درک کنیم و فراموش نکنیم که چه شد که در کشور انقلاب شد و مقصد انقلاب اسلامی را فهم کنیم گام بزرگی در وحدت برداشته شده است.»
این جامعه شناس تصریح کرد: «بسیاری از تفرقه ها برای این است که یا انقلاب اسلامی را خوب فهم نکردیم و یا مقصد آن را بسیار کوچک گرفته و آن را به مقاصد سیاسی و جناحی و در ظرف ایران محدود می کنیم؛ اما اگر مقصد آن را کل جهان بگیریم و به ابعاد اخلاقی و معنوی و عدالت به معنای واقعی آن توجه کنیم بخشی از این اختلافات و تفرقه ها از بین می رود.»
وی به بعد نرم افزاری وحدت تأکید کرد و گفت: «امام خمینی(ره) تأکید زیادی در مورد وحدت بر مبدأ و مقصد و محتوا و ماهیت انقلاب اسلامی داشتند، اما وقتی مسائل را جناحی می بینیم و مصلحت را با حقیقت خلط می کنیم و اهداف و رسالتهای انقلاب اسلامی را محدود به شرایط جغرافیایی ایران می کنیم و یا آن را به آزادی و عدالت صرف تقلیل می دهیم خواه ناخواه منشأ اختلاف می شود.»
دکتر افروغ در پایان تأکید کرد: «بخشی از تفرقه امروز ناشی از عدم فهم صحیح انقلاب اسلامی است و اسیر شدن در ملاحظات و منافع جناحی به نام منافع و مصالح ملی و انقلابی است. راهکار امام این بود که ما از مسائل سطحی فارغ شده و اهداف معنوی، اخلاقی و اسلامی انقلاب را مورد توجه قرار دهیم و به جامعیت انقلاب اسلامی در ارتباط با حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و... توجه کنیم.»
انجمن صنفی صاحبان اماکن فروش و عرضه فرآوردههای نفتی سراسر کشور، طی نامهای به علی لاریجانی - رییس مجلس شورای اسلامی، خواهان برگزاری جلسهای برای جلوگیری از ورشکستگی بیشتر جایگاههای سراسر کشور و حل مشکلات فزون از حد مالی و اداری این انجمن شد.
به گزارش ایسنا، در این نامه آمده که اعضای هیات مدیره این انجمن خواهان تشکیل جلسه ویژه با حضور رئیس مجلس، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران، اعضای کمیسیون انرژی و برنامه و بودجه مجلس برای بیان مشکلات و درگیریهای صنف هستند.
در این نامه، انجمن صنفی جایگاهداران اعلام کرده که علاوه بر اینکه خواهان اقدامی قاطع برای جلوگیری از ورشکستگی بیشتر جایگاهداران سراسر کشور است، خواستار بررسی همه جانبه کارمزد قابل دریافتی به دلیل تحولات چند سال اخیر که شامل برقراری کارت هوشمند سوخت و سهمیهبندی مواد نفتی، هدفمند کردن یارانهها، بالا رفتن هزینه اداره جایگاهها، تاسیس بیش از حد مجاری عرضه جدید اعم از گاز CNG و بنزین و افت فروش است؛ چراکه که نتیجه آن برای دولت، صرفهجویی و تعدیل و برای صنف زحمتکش فروشندگان مواد نفتی کشور ضرر و زیان در پی داشت.
پدرام رفعتی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه پلی تکنیک و از اعضای سابق شورای عمومی انجمن اسلامی این دانشگاه برای گذراندن ۲ سال حبس تعزیری خود به زندان اوین فراخوانده شد.
به گزارش دانشجو نیوز، پدرام رفعتی که آبان ماه ۸۶ به اتهام شرکت در تجمعات دانشجویی توسط وزارت اطلاعات بازداشت و ۲۱ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ گذرانده بود بار دیگر ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۲ هفته حبس انفرادی در بند ۲-الف سپاه پاسداران با قرار کفالت آزاد شد.
دادگاه این فعال سابق دانشجویی فروردین ماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد و قاضی صلواتی وی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در راهپیمایی ۲۵ خرداد به دو سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم علیرغم اعتراض این دانشجو و وکیل وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تأیید شد.
در تاریخ سوم بهمن امسال نیز احضاریه معرفی به زندان و اخطاریه ضبط مورد کفالت به صورت همزمان از سوی دادگستری تهران به منزل این فعال دانشجویی فرستاده شده و وی باید خود را برای گذراندن دوران حبس خود به زندان معرفی کند.
سرتیپ حسین ظریفمنش، فرمانده دانشگاه جامع امام حسین، متعلق میگوید که زمینههای تحول در علوم انسانی در دانشگاه امام حسین وجود دارد.
به گزارش فارس خبرگزاری سپاه آقای ظریفمنش امروز ۹ بهمن، در مراسم افتتاحیه نخستین همایش "تحول در علوم انسانی با رویکرد اسلامی" اظهار داشت: دانشگاه امام حسین "کاری جدی" را برای ایجاد تحول در علوم انسانی آغاز کرده است.
فرمانده دانشگاه امام حسین با تاکید بر "آسیبپذیری جدی انقلاب در مقابل موضوعی به نام علوم انسانی"، گفت: "اگر ما میخواهیم این انقلاب همچنان با صلابت و دشمن شکن پیش برود باید در این علوم تحول ایجاد کنیم."
در این همایش، محی الدین حائری شیرازی، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز گفت: "غرب توانسته با انحصاری کردن علم، افکار خود را به جهان تحمیل کند".
او افزود: "اگر اسلام کرسی علوم انسانی دانشگاهها را فتح نکند، همه پیروزیهای ما پا در هوا است."
حمیدرضا آیت اللهی، رئیس "پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی" ایران نیز با اعلام شروع به کار بازنگری در سرفصلهای ۳۸ رشته دوره کارشناسی، از "تمرکز جدی بخشهای مسئول" در بازنگری سرفصلهای علوم انسانی خبر داده است.
مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه، که دوران حبس در تبعید خود را در زندان بهبهان می گذراند، با انتشار نامه ای به بررسی عملکرد ریاست دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته است.
به گزارش دانشجو نیوز، مجید دری در قسمتی از این نامه مینویسد: " (صدرالدین شریعتی) در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است..."
متن نامه مجید دوری به شرح زیر است :
« دانشگاه علامه به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی در پایگاه استنادی جهان اسلام I.S.C نتوانست رتیه ای را کسب کند و در همین راستا ۷۵ نماینده مجلس انتقادات شدیدی را نسبت به ضعف مدیریت دانشگاه متوجه وزارت علوم ساخته اند » روزنامه شرق ۲۱/۱۰/۸۹
گاهی خبرها چنان بیان می شود که انگار حادثه ای غیر مترقبه و ناگهانی چون سیل و زلزله رخ داده است و در تنگنایمان نهاده است . صرفنظر از اینکه این مسایل ، دست کمی از این جوادث ندارد اما نکته قابل تامل اینجاست که این رتبه و رده بندیها بر اساس عملکرد خودمان در سالهای گذشته انجام می شود و ناگهانی و غیر منتظره نیستند .
آقای صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه که سال ۸۴ بر مسند ریاست این دانشگاه تکیه زد ، عملکرد درخشانی ارائه نمود که بد نیست شما هم بدانید :
۱- تغییر رئیس دانشکده ها بر اساس گرایش فکری ایشان و نه سواد علمی و آکادمیک
۲- بازنشست و بازخرید کردن اساتید
۳- تقویت و تشدید برخوردهای حراست و کمیته انضباطی
۴- تغییر معاونت های دانشگاه که دسته کمی از خود ایشان در برخوردهای غیر اصولی نداشتند
۵- به تعطیلی کشاندن نشریات دانشجویی و عدم صدور مجوز جدید جهت فعالیت
۶- غیر قانونی اعلام نمودن انجمن اسلامی دانشگاه علامه و پلمپ دفاتر آن
۷- برخوردهای چکشی با دانشجویان منتقد و خفه کردن هر صدایی با تهدید و سپس اجرای اجکام سنگین انضباطی و گرفتن ژست فاتحانه پس از اجرای این اعمال و به قول خود خفه کردن دانشگاه
۸- تنها در سال ۸۵-۸۶ ، ۳۲ نفر از دانشجویان تعلیق شدند و یک نفر هم در مقطع کارشناسی ارشد اخراج گردید
این تنها بخشی از عملکرد ایشان است . بارها و بارها با ارسال نامه ، برگزاری تجمع و ... به ایشان تذکر داده شد که با این روند دانشگاه به قهقرا خواهد رفت و بار علمی - فکری و انتقادی افت خواهد نمود . در همین راستا بارها به وزارت علوم مراجعه کردیم اما هیچگاه پاسخی دریافت نشد و تلاشهایمان جهت رسیدگی به تخلفات ایشان با ذکر موارد تخلف و اثبات ناکارمدی در مجلس وقت هم چون وزارت علوم راه به جایی نبرد . در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است و با چتر امنیتی که برای خود بوجود آورده به هیچکس پاسخگو نیست . یادم می آید یکی از دوستان طی پیگیری هایی که از وزارت علوم کرد توانست حکم معلق شدن تعلیقش را از کمیته انضباطی وزارت علوم بگیرد و نامه اش را به دانشگاه علامه آورد اما کوچکترین رسیدگی نشد و عملا تعلیقش اجرا شد و در مراجعه بعدی که به وزارت علوم داشت جواب شنید که : "کاری از از دست ما ساخته نیست . ما زورمان به رئیس دانشگاه نمی رسد ."
آنگاه که ما فریاد می زدیم اشان کفایت جهت ریاست دانشگاه را ندارند انواع و اقسام تهمت ها را روانه مان کردند و هنگامیکه در مقابل این روند ایستادیم و ساکت ننشستیم ، به زندانمان افکندند و هیچگونه رسیدگی به کارمان از طرف هیچ مسئولی انجام نپذیرفت فاجعه از پیش اغاز شده بود .
صد البته این زنگ خطر برای تمامی دانشگاه ها به صدا در آمده است که با ادامه روند نصب مدیران ناکارآمد و بی کفایت و سرکوبگر دانشگاه ها یکی یکی از رتبه بندی علمی حذف شوند و بعد از واقعه درصدد برآورد خسارتش برآیند . مگر غیر از این گفتیم که ما رئیس انتصابی نمی خواهیم . کجای این حرف ناحق بود که تعلیق شدیم ؟ مگر ما نگفتیم با تمام نادانیمان ، دانشگاه در حال سقوط است و شما با تمام داناییتان چه کردید ؟ و باز می گوییم تا وقتیکه سهمیه به افراد فاقد صلاحیت تنها به دلیل عضویت در بسیج و ... داده می شود ، نه تنها پیشرفتی صورت نمی پذیرد که بدتر از این را باید انتظار داشته باشید . و تنها پز دهید که بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی خاورمیانه هستیم.
حال به دنبال انقلاب فرهنگی دوم باشید و هی بگویید دختران باید فلان پوشش را داشته باشند و فلان پوشش و فلان لباس ممنوع است و برخود می کنیم . انگار تمام مشکلاتمان خلاصه شده است در رنگ کفش و اندازه مانتوی دختران !
باری ، صحبت اینجاست آیا با این عملکرد می توان حائز رتبه هم شد ؟ اصلا ما بیاییم و چون وزیر علوم بگوییم که ISI را به دلیل نمود شاخص های غربی قبوا نداریم و هکذا . آیا ISC را هم قبول ندارند ؟ ایشان بگویند پس چه را قبول دارند ؟ حتما رتبه بندی خودشان را البته بعد از تخریب و با خاک یکسان کردن دانشگاهها . کسی نیست به این آقای دکتر بگوید قبول داشتن و نداشتن جنابعالی اصلا مهم نیست و ملاک نمی باشد . نظرشخصی ات برای خودت، در جهان واقعی چه کرده ای ؟ کسی نیست به ایشان بگوید این ملاک های جهانی و تنها با گفتن قبول ندارم از اجرای درست وظایف تعیین شده نمی کاهد .
آقای شریعتی ! به گمانم زمان تکتازیت به پایان رسیده . بیا و پاسخگو باش و بگو چه ها که نکرده ای ؟ بگو که تمام هم و غمت اخراج و تعلیق و تهدید بود . بگو که تمام معاونانت را هم در راستای همین اصول انتخاب کرده ای . بگو که نشریات را بستی و دانشجویان را تعلیق و اخراج ، اساتید را بازنشسته و چنان کردی که دانشگاه علامه ، چون پادگان گردد . بگو که به همه چبز همت گماردی الا به وظایف اصلیت . وظایف تعیین شده ات و وظایفی که بر عهده هر رئیس دانشگاهیست . نکند شما هم چون رئیست این چیزها را قبول نداری و معیار شخصی تعریف کرده ای ؟
آقایان نماینده ! وقتی رئیس جمهورتان در مقابل میلیونها بیننده با وقاحت هرچه تمامتر دروغ می گوید و وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر می شود و در مقابل این دروغ شرم آور ، ما که محروم از تحصیل و ستاره داریم زندانی می شویم ، بی گمان وزیر علومی انتخاب می کند که می خواهد و می گوید دانشگاه را با خاک یکسان نمایید و درنهایت فردی رئیس دانشگاه می شود که عملکردش آه از نهاد برآورد . حال بیایید پائین تر و ببینید وضعیت اعضای هیئت علمی و اساتیدش چیست . هرچند با عرض پوزش از دوستان - خلایق هرچه لایق - لایق این دانشجویان ( دانشجویلن بسیجی و سهمیه ای ) کسی جز این بی تدبیران نیست .
و در آخر اعلام می دارم ، شادم و مسرورم که دانشگاهی با چنین رئیسی و چنان وزیری محروم شدم و از ادامه تحصیلم جلوگیری شد . هرچند با هزینه ای سنگین ، زیر بار این بی کفایتها نرفتم و فریاد زدم و اعتراض نمودم .
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
زنده باد آزادی
زندان بهبهان
بهمن ۱۳۸۹
خداوند مرگ و حیات را آفرید تا شما رابیازماید که کدامیک از شما بهترین عمل را انجام میدهید ؟
هروقت بیاد احمد بورقانی می افتم و به ویژه اینروزها که به سومین سالگرد هجرت او از این دنیای فانی به دیار باقی نزدیک می شویم بیاد این آیه قرانی می افتم و اینکه او دراین آزمایش سرافراز بیرون درآمد و توانست کارنامه عمل خوبی از خود برجای گذارد . به لحاظ لغوی این « لیبلوکم » که دراین آیه بکار رفته است به معنای این است که دنیا همچون کوره ای است که ما انسانها در آن ریخته و پخته و ذوب می شویم تا انسانها با عیار خالص از دیگران جدا شوند و روشن است که انسانهای کمی می توانند از این کوره بصورت خالص بیرون آیند . احمدی که من طی یازده سال مراوده و دوستی شناختم و هرچه اورا بیشتر شناختم بیشتر دریافتم که ناحالصی ندارد . او همچون آب زلال بود و چون آیینه شفاف و چون طلای 24 عیار خالص ، دلیلش اینکه من کسی را ندیدم حتی از مخالفان سرسختش که ایرادی به نوع رفتار و سلوک احمد داشته باشند هرچند با جهت گیری فکری و سیاسی اش سر سازش نداشتند و پس از مرگ اوهم جز یاد خیر از او توسط دیگران ندیدم و نشنیدم و البته آنهایی که با او دمخور و دوست بودند و حتی آنهایی که کمترین برخوردی کاری و عاطفی با وی داشتند جز اظهار آه و حسرت و اندوه نداشتند و یاد اورا گرامی می داشتند .
احمد بورقانی چه در حوزه مسائل فردی و خصوصی اش و چه در عرصه جمع و حوزه عمومی رفتاری یگانه و سرشار از عاطفه و اخلاق و عیارمنشانه داشت و در وجودش ذره ای بدخواهی و حسادت و کینه نسبت به دیگران حتی مخالفین سرسختش نبود و زندگی ایی پاک داشت و ساده زیست به مفهوم واقعی و نه تبلیغاتی اش بود بگونه ای که حتی از امکان قانونی خرید یک ماشین پژو پرشیا به نرخ دولتی در مجلس ششم یا مزایای مشابه استفاده کرد . او از افرادی بود که از هیچ رانتی بهره نبود و بررسی ارتقای کاری اش از یک خبرنگار ساده تا مسئولیت دفتر نمایندگی ایرنا در نیویورک و معاونت مطبوعاتی دقیقا ناشی از کار و تلاشش بود . درخشندگی کارش را بخوبی می توان در دوره مسئولیت معاونت مطبوعاتی ارشاد که بهار مطبوعات پس از انقلاب را رقم زد و بحق لقب معمار توسعه مطبوعات را برای او به ارمغان آورد ، دید . و پاداش این عملکرد رای بالایی بود که مردم تهران به او دادند و مسئولیت سنگین نمایندگی مجلس ششم را بر دوش او نهادند و الحق و الانصاف که او این بار بخوبی بر دوش کشید و برعهد خود که دفاع از حقوق مردم بود به تمامی پایدار ماند .
احمد با اینکه قصد نامزد شدن برای انتخابات مجلس هفتم را بدلائل شخصی نداشت و ثبت نام هم نکرد اما با تمام وجود در جریان اعتراض و تحصن نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم به ماجرای رد صلاحیت گسترده نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم حضور و همراهی داشت و تقریبا تمام بیانیه های صادره جمع را نوشته اوست و متنی را که در روز استعفای دسته جمعی نمایندگان معترض توسط دکتر میردامادی و من خوانده شد ، انشای او بود . قلم روان و وسعت اطلاعات و دانش احمد اورا مرجعی برای نوشتن بسیاری از نطق های دوستان نماینده و هم چنین نامه ها و بیانیه های صادره فراکسیون اصلاح طلب مجلس ششم کرده بود که در اسناد این مجلس بخوبی خود را نشان می دهد . در عین حال احمد همیشه یک دفتر یادداشت با خود داشت و رخدادهای مهم روز و مجلس را در آن می نوشت و روزی به من گفت خاطرات روزانه اش در مجلس را قلمی می کند . بعدها بمناسبتی از او پرسیدم که آن دفتر خاطرات چه شد؟ سوگمندانه پاسخ داد که بدلیل برخوردهایی که با او پس از مجلس شد و هر روز به بهانه ای قاضی مرتضوی اورا احضار می کرد و...آن دفتر را نابود کردم چون نگران شدم که محتوای آن اسباب دردسر برای دوستان شود و البته او اینقدر از این برخوردها ناجوانمردانه که تا روز آخر عمرش دوام داشت دلخور و ناراحت بود که نمی خواست هیچ رد پایی از خود برجای گذارد!
احمد از حامیان اصلی شکل گیری انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بود و از هیچ کمکی به این نهاد نوپا دریغ نداشت بگونه ای که وقتی در مراسم تودیع اش از معاونت مطبوعاتی ارشاد مدیران مسئول نشریات کامپیوتری به او هدیه دادند او پس از مراسم به دفتر انجمن آمد و کامپیوتر را به انجمن داد و باز برای کمک به انجمن پذیرفت نامزد هیات مدیره دور دوم شود که با رای اعضا به عضویت هیات مدیره درآمد که همزمان با دوره نمایندگی اش شد ، و پس ازآنهم تا روزی که زنده بود برای پایداری کار این نهاد از بذل توجه و همراهی دریغ نکرد . از اینرو بود که هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران برای تقدیر و گرامیداشت زحماتش روز 13 بهمن و اولین سالگرد فراقش را بیاد او « روز بزرگداشت از پیشکسوتان مطبوعات » ، که آرزوی و خواست او بود ، نامگذاری کرد واز جمعی از روزنامه نگاران پیشکسوت قدردانی کرد . قرار بود که این مراسم هرسال دراینروز تکرار شود اما چرخ روزگار و طوفان حوادث بر دفتر انجمن هم مهر زد و نهادی را که احمد در پایگذاری آن نقشی بسزا داشت ، از چرخه فعالیت بازداشت و درسال گذشته نتوانست که این یادبود را برگزار کند و گردی از سر روزنامه نگاران پیرسرزمینمان بزداید در حالیکه روزنامه نگاران جوان و میان سال بسیاری نیزآواره و یا گرفتار زندان شده بودند و تصویر اسفناکی از وضعیت روزنامه نگاری درایران برجای مانده و آنرا به بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان تبدیل کرده است . بااینهمه بازهم یاران همدل و باقی مانده در سالگرد احمد بر سرمزار او گرد آمدند و یاد و نامش را گرامی داشتند و نشان دادند هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق .
امسال نمی دانم برنامه دوستان چیست؟ اما من که توفیق حضور بر مزارش را ندارم سخت دلتنگ اویم و دراین روزگار تلخ تر از زهر بیش از پیش غیبت او را با دیوان حافظش حس می کنم که می توانست آرامش بخش باشد ، شاید هم چون او طاقت و تحمل دیدن اینروزها را ، که بهترین دوستانش پشت میله های زندان قرار گیرند و بر جامعه مان آن رود که می بینیم ، نداشت پرواز کرد و رفت و ما را دراین کوره دنیا جا گذاشت چون پوست کلفت تریم و هنوز تا خالص شدن فاصله داریم و عیارمان معلوم نیست و...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر