باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، میگوید از حسنی مبارک خواسته تا با پرهیز از خشونت، برای رعایت حقوق شهروندان مصر اقدامهای عینی و مشخصی را انجام دهد. آقای اوباما که پس از نطق تلویزیونی حسنی مبارک، سخن میگفت اضافه کرد که مردم مصراز حقوق جهان شمولی مانند حق آزادی تجمع و حق آزادی بیان برخوردارند و حق دارند در تعیین سرنوشت خود دخالت داشته باشند. رئیس جمهوری ایالات متحده با تأکید بر اینکه روزهای آینده برای مصر روزهای دشواری خواهد بود، گفت که آمریکا از حقوق مردم مصر دفاع خواهد کرد.
حسنی مبارک، رئيس جمهوری مصر، دولت آن کشور را از کار برکنار کرد و تعهد کرد که در کوتاهترين زمان ممکن اصلاحات اقتصادی و دموکراتيک در کشور بوجود آورد. آقای مبارک که دقايقی پيش در يک نطق تلويزيونی سخن میگفت از نقش نيروهای امنيتی در سرکوب تظاهرات که ۴ روز است در قاهره و ديگر شهرهای مصر جريان دارد، دفاع کرد. وی همچنين اعلام کرد که روز شنبه دولت جديد مصر معرفی خواهد شد. سخنان رئيس جمهوری مصر در حالی بيان می شود که دهها هزار نفر روز جمعه خواستار برکناری شخص وی از مقامش شدند.
حسنی مبارک ، رئيس جمهوری مصر در سخنرانی در تلويزيون اين کشور اعلام کرد که دولت را برکنار کرده و دولت جديدی از شنبه تشکيل خواهد شد. آقای مبارک افزود که مشکلات کشور تنها از طريق گفتگو های ملی حل خواهد شد نه خشونت. او قول داد اصلاحات سياسی، اجتماعی و اقتصادی را پيش برد. حسنی مبارک همچنين گفت که نمی تواند اجازه دهد کشور در نا امنی فرو رود. حسنی مبارک در حالی سخنرانی می کرد که با وجود اعلام حکومت نظامی از شامگاه تا بامداد در مصر، هزاران نفر همچنان شب را در خيابان های قاهره گذرانده اند. در همين حال تلويزيون مصر با پخش اعتراض های خيابانی ِ روز جمعه، آتش سوزی ها در ساختمان دفتر مرکز حزب حاکم و تعدادی از مراکز پليس را نشان می دهد.
حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر، پس از چهار روز اعتراضهای سراسری، سرانجام در تلویزیون ظاهر شد و مردم را به آرامش فراخواند و وعده اصلاحات گسترده داد. مبارک همچنین گفت که از کابینه خواسته است که استعفا بدهد مبارک تظاهرات ضدحکومتی را بخشی از «توطئه بزرگتری» دانست که «ثبات و مشروعیت» نظام سیاسی مصر را هدف قرار داده است.حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر، پس از چهار روز اعتراضهای سراسری، سرانجام در تلویزیون ظاهر شد و مردم را به آرامش فراخواند و وعده اصلاحات گسترده داد. مبارک همچنین گفت که از کابینه خواسته است که استعفا بدهد. حسنی مبارک گفت: «از دولت خواستهام استعفا دهد و فردا دولتی جدید تشکیل خواهد شد.» حسنی مبارک در این پیام کوتاه اعلام کرد که اصلاحات گسترده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به پیش خواهد برد. رئیس جمهوری مصر افزود: «ما از راه اصلاحات بازنخواهیم گشت. ما با اقدامات تازهای که استقلال قوه قضاییه و قوانین آن و آزادی بیشتر شهروندان را تضمین کند، (اصلاحات) را ادامه خواهیم داد.» مبارک که کشورش به مشکلات اقتصادی عمدهای دست و پنجه نرم میکند وعده داد با اتخاذ تدابیر جدید، بیکاری کاهش پیدا کند و سطح زندگی مردم بهتر شود. حسنی مبارک گفت: «ما خواهان دموکراسی بیشتر و تلاش مضاعف برای مبارزه با بیکاری و فقر و فساد هستیم.» پس از پیام تلویزیونی رئیس جمهور مصر، معترضان درخیابانها شعار «مرگ بر مبارک» سر دادند. حسنی مبارک تظاهرات ضدحکومتی را بخشی از «توطئه بزرگتری» دانست که «ثبات و مشروعیت» نظام سیاسی مصر را هدف قرار داده است. حسنی مبارک همچنین اظهار داشت به نیروهای امنیتی گفته است که معترضان آزادند نظرات خود را بیان کنند اما در برابر خشونت و تخریب اموال عمومی از خود واکنش نشان دهند تا نظم و امنیت برقرار شود. وی همچنین تاکید کرد که از رنجهای مردم مصر آگاه است و تاکید کرد راه رسیدن به اهداف مشروع مردم هرج و مرج و خشونت نیست. پس از این پیام تلویزیونی معترضان در خیابانهای مصر شعار «مرگ بر مبارک» سر دادند. از سوی دیگر درحالی که ارتش در خیابانهای مصر حضور پیدا کرده است، مردم معترض با استقبال از حضور ارتش از این نیروها میخواهند به مردم بپیوندند. روز جمعه، با وجود اینکه حسنی مبارک در قاهره، اسکندریه و سوئز، حکومت نظامی اعلام کرد، معترضان با نادیده گرفتن مقررات منع آمدوشد، در خیابانها حضور خود ارا حفظ کردند. در این روز مقر حزب حاکم در قاهره به آتش کشیده شد و ساعاتی بعد تانکها و خودروهای زرهی ارتش در مراکز حساس و از جمله رادیو و تلویزیون مستقر شدند. گزارشها حاکی از آن است که در روز جمعه دهها پاسگاه پلیس و نیروهای امنیتی در سراسر مصر به آتش کشیده شده است. منابع بیمارستانی مصر گزارش دادهاند که در ناآرامیهای روز جمعه ۱۳ نفر در شهر سوئز کشته و ۷۵ نفر دیگر زخمی شدهاند. به گفته همین منابع در شهر قاهره نیز یک هزار و سی نفر زخمی شدهاند. تا پیش از اعتراضهای روز جمعه، برپایه گزارشهای منتشر شده، دست کم پنج نفر جان خود را در درگیریها ازدست بودند. از سوی ديگر روز جمعه محمد البرادعی، مدیرکل پیشین آژانس انرژی اتمی و از مخالفان حسنی مبارک، پس از شرکت در تظاهرات ضدحکومتی روز جمعه، در حصر خانگی قرار گرفت. محمد البرادعی پنجشنبه شب از وين به قاهره آمد و اعلام کرد زمان رفتن حسنی مبارک فرارسيده است. تلويزيون مصر عصر جمعه اعلام کرد حسنی مبارک از ارتش خواسته است برای برقراری امنيت به کمک پليس بيايد و اجرای مقررات منع آمدوشد را تضمين کند. تلويزيون مصر گزارش داد، حسنی مبارک، رئيس کل نيروهای مسلح مصر «در قاهره بزرگ، اسکندريه و سوئز از ساعت ۶ بعدازظهر تا هفت صبح تا اطلاع ثانوی مقررات منع آمدو شد اعلام کرد.» با بحرانی شدن اوضاع مصر، روز جمعه ژنرال سامی یوسف، رئیس ستاد مشترک مصر که در واشینگتن به سر میبرد دیدار خود را ناتمام گذاشت و به مصر بازگشت. همچنین گزارش شده است که معترضان به همراه ارتش برای جلوگیری از غارت موزههای مصر از این اماکن محافظت میکنند. با این حال با ادامه آتشسوزی در مقر حزب حاکم مصر در قاهره که در نزدیکی موزه ملی مصر قرار دارد، بیم آن میرود که این آتشسوزی به این موزه سرایت کند. بخش وسیعی از معترضان را جوانان مصری هستند؛ دو سوم جمعیت ۸۰ میلیونی مصر را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند که بسیاری از آنها با مشکل بیکاری مواجهاند؛ ۴۰ درصد مردم مصر نیز درآمدی کمتر از دو دلار در روز دارند.
رابرت گیتس، سخنگوی کاخ سفید با تاکید بر لزوم توجه به خواست های مشروع مردم مصر گفت که کمک های این کشور به مصر بر اساس تحولات روز های آینده بازبینی می شود. او همچنین گفت که باراک اوباما هنوز با رئیس جمهوری مصر تماس نگرفته است، اما مشورت ها با سفیر مصر در واشنگتن و مقام های آمریکایی در کاخ سفید درجریان است. او در عین حال تاکید کرد که مسائل مصر توسط مردم این کشور حل می شود. همزمان، به گزارش خبرگزاری ها رئیس ستاد کل ارتش مصر که در چند روز گذشته برای گفتگو با مقام های پنتاگون به واشنیگتن رفته بود، سفر خود را کوتاه کرده و عازم قاهره شده است.
باوجود اعلام حکومت نظامی از شامگاه تا بامداد در سه استان مصر، هزاران نفر همچنان در خیابان های قاهره هستند. گزارش ها حاکی است که نیروهای ارتش تاکنون با معترضین درگیر نشده اند. همزمان، صدها جوان به آتش زدن دفتر مرکزی حزب حاکم و غارت آن در قاهره دست زدند و صدها تن کوشیدند ساختمان رادیو و تلویزیون را اشغال کنند که نیروهای گارد ویژه آنها را متفرق کردند. در همین حال، تلویزیون دولتی مصر، اعتراض های خیابانی ِ دهها هزار نفر را در روز جمعه در بخش های خبری امشب خود پخش کرد. قرار بود حسنی مبارک امشب سخنرانی کند، اما تاکنون این سخنرانی انجام نشده است.
چهارتن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامه ای به اتهاماتی که از سوی محمود احمدی نژاد به مجمع تشخیص مصلحت نظام، قوه قضاییه و قوه مقننه وارد شده بود، پاسخ دادند و گفته اند «تصویری که از نظام ارائه شده، توهمی زیان بار است.»چهارتن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامه ای به اتهاماتی که از سوی محمود احمدی نژاد به مجمع تشخیص مصلحت نظام، قوه قضاییه و قوه مقننه وارد شده بود، پاسخ دادند و گفته اند «تصویری که از نظام ارائه شده، توهمی زیان بار است.» به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، محمد حسن ابوترابی، محمدرضا باهنر، احمد توکلی و محمد دهقانی به رییس دولت دهم گفته اند که «مصلحت نیست روسای قوایی چون قوه قضاییه، مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام که زیر نظر رهبری کار می کنند، هدف اتهامی چون سوءاستفاده از قدرت قرار گیرند.» محمود احمدی نژاد در نامه خود ، دخالت دادن مجلس و قوه قضائیه در موضوعاتی چون تصمیمگیری در مورد صندوق توسعه ملی و نیز عزل و نصب رییس کل بانک مرکزی، با «تلاش مدیریت مجمع و برخی از اعضای آن» به ویژه روسای مجلس و قوه قضائیه، را «بدعتی آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوش کردن روند مدیریت کشور» توصیف کرده بود. محمود احمدینژاد همچنین با اشاره به اصل ۷۱ قانون اساسی، به مجلس هشدار داده بود که حق ارجاع مواردی را که در صلاحیت او نیست به مجمع تشخیص مصلحت ندارد. در پاسخ به نامه محمود احمدی نژاد، این چهار نماینده مجلس گفته اند جلساتی که برای حل مسائل تشکیل شده، صورتجلسه شده و به رویت احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم رسیده است. در این نامه آمده است: «در نامه خویش اشاراتی داشتید كه مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر خلاف رهنمودهای رهبری معظم تصمیم گرفتهاند. با توجه به حضور در روند این تصمیم سازی شهادت میدهیم كه این تصور مقرون به صواب نیست و نوعی اتهام تلقی میگردد.» این چهار نماینده مجلس در پرسش هایی چون «آیا مجلس میتواند اعلان جنگ كند؟ آیا مجلس میتواند دست به تفسیر قانون اساسی بزند؟ و آیا مجلس حق دارد حكم محكمهای از قوه قضائیه را تغییر دهد؟» پاسخ منفی داده اند و به رییس دولت توصیه کرده اند از این گونه اتهام زنی حذر کند. آقای احمدینژاد، با انتقاد از ارجاع ماده ۸۰ برنامه توسعه به مجمع تشخيص مصلحت گفته بود: «مجمع تشخيص مصحلت نظام در جايگاهی نيست که بتواند قانون اساسی را تغيير دهد در اين صورت ما نياز به قانون اساسی نخواهيم داشت.» محمود احمدینژاد تصريح کرده بود: «اينکه بانک مرکزی دستخوش اين گونه مصوبات شود حتماً ما را دچار مشکل خواهد کرد و نکته مهمتر آنکه اصرار بر کار خلاف قانون اساسی و تغيير قانون اساسی و ارجاع به تشخيص مصحلت کار درستی نيست.» محمود احمدینژاد در نامه سرگشاده خود، مجمع تشخیص مصلحت را متهم کرده بود که «بزرگترین مصلحت نظام را که همانا التزام به قانون اساسی و اصل قانونگرایی است، زیر پا میگذارد» و تصریح کرده است که این موضوع «تبدیل به چالشی برای نظم و مدیریت کشور میشود». پس از آنکه شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره ماده ۸۰ قانون برنامه پنجم توسعه را که به ترکيب مجمع عمومی بانک مرکزی و نحوه انتخاب ریيس کل آن مربوط میشود، مغاير با قانون اساسی دانست، مجلس با اصرار بر تصميم خود اين مصوبه را برای نهايی شدن به مجمع تشخيص مصلحت فرستاد. بر اساس اين مصوبه رئيسکل بانک مرکزی با پيشنهاد رئيسجمهور و رأی اکثريت نمايندگان مجلس به اين مقام منصوب میشود. انتقاد محمود احمدینژاد، بیشتر متوجه طرحی بود که گفته میشد بر اساس آن عزل و نصب رییس کل بانک مرکزی منوط به نظر روسای سه قوه خواهد بود. دولت آقای احمدینژاد پیش از این نیز در اعتراض به نقش مجمع در تصویب برخی از قوانین رد شده توسط شورای نگهبان، ضمن متهم کردن مجلس و مجمع به اقدامات خلاف قانون اساسی، از اجرای این قوانین خودداری کرده بود که شاخصترین نمونه از این قوانین، قانون اختصاص تسهیلات به سیستم حمل و نقل شهری و متروی تهران است که دولت ماههاست از اجرای آن سر باز می زند.
هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا، از حکومت مصر خواست تا به حقوق شهروندان اين کشور احترام بگذارد و اصلاحات سياسی و اقتصادی را آغاز کند. خانم کلينتون که همزمان با اعلام حکومت نظامی در مصر با خبرنگاران صحبت می کرد، خواستار پرهیزاز هرگونه خشونت در اين کشور شد. هيلاری کلينتون گفت: حکومت مصر برای مدت درازی متحد با ارزشی برای ما بوده است اما باید با مردم خود وارد گفت وگو شود، چرا که پاسخ شکایت مردم را نمی توان با زور و نیروی نظامی داد. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز ساعاتی پیشتر از دولت مصر و معترضین خواسته بود ازخشونت پرهیز کنند. آقای اوباما گفته بود که بارها لزوم اصلات سیاسی – اجتماعی را به حسنی مبارک یادآور شده است.
افشين قطبی اين اظهارات را ۲۴ ساعت پس از حذف تيم ملی فوتبال ايران از جام ملت های آسيا و در گفتگو با خبرنگاران ژاپنی از قهرمانی تیمشان سخن رانده است.«من ديشب در يک رستوران کوچک در شيزوکا چای توت فرنگی نوشيدم که فکر می کنم بهترين توت فرنگی های دنيا اينجاست. تيم شما يک سازماندهی خوبی دارد که من را تحت تاثير قرار داد. می دانم که شما قهرمانی در ژاپن و آسيا را می خواهيد و من می خواهم بخشی از اين تيم برای قهرمانی باشم.» افشين قطبی اين اظهارات را ۲۴ ساعت پس از حذف تيم ملی فوتبال ايران از جام ملت های آسيا و در گفتگو با خبرنگاران ژاپنی به زبان آورد. به دنبال حذف ايران، او همراه با اين تيم به تهران برنگشت و از دوحه راهی ژاپن شد. پيش از اعزام تيم ملی فوتبال ايران به قطر نيز رسانه های دولتی خبر داده بودند که افشين قطبی به خاطر مشکلات مالياتی، فارغ از کسب هر نتيجه ای پس از پايان رقابت ها به ايران باز نخواهد گشت. قطبی در مراسم معارفه اش در ژاپن گفت: «واضح بگويم که من برای قهرمانی به ژاپن آمده ام. ما بايد يک تيم متحد داشته باشيم و پيروزشدن را ياد بگيريم. فلسفه من اين است که ما بايد ياد بگيريم و باز هم ياد بگيريم. بايد به پيروزی عادت کنيم. من می خواهم تيمم جذاب بازی کند و البته برد هم بسيار مهم است. اين فصل چيزی که می خواهم قهرمانی است و همانطور که همه شما تلاش می کنيد به بهترين چيز برسيد، من هم می خواهم برسم.» پرويز مظلومی سرمربی تيم فوتبال استقلال تهران که يکی از منتقدان عملکرد قطبی در تيم ملی فوتبال ايران بود، در اين باره می گويد: «قطبی که گفته بود مثل کف دستش کره جنوبی را می شناسد، نشان داد نه تنها از کره جنوبی شناخت ندارد که از خودمان هم شناخت نداشت.» گفتنی است، پس از حذف ايران از رقابت های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ نيز مجيد جلالی از تئوريسين های فوتبال ايران، در شبکه جهانی جام گفته بود؛ حتی اگر بپذيريم که قطبی فوتبال کره را می شناسد، واضح است که او از شناخت عمقی و دقيق فوتبال ايران بازمانده. در همين ارتباط، پرويز مظلومی که با خبرگزاری فارس گفتگو می کرد در ادامه تاکيد کرد: «قطبی فقط قولهای الکی داد. اکنون هم می گويد شيميزو را قهرمان می کند. ولی اگر او بتواند اين تيم را قهرمان کند من مربيگری را کنار می گذارم. عدهای در ايران ساده هستند و وعدههای او را باور کردند.» تناقض در گفتار و عملکرد علی دايی و محمود ياوری نيز همچون بسياری از مربيان ليگ برتری، پيش از اين به انتقاد از افشين قطبی پرداخته بودند. تناقض بين گفتار و عملکرد سرمربی پيشين تيم ملی فوتبال ايران، از انتقاداتی بود که برخی اردونشينان تيم ملی نيز بارها در مصاحبه با رسانه های داخلی به آن اشاره کردند. حسين کعبی، مازيار زارع، مهرداد اولادی، علی کريمی، مهرزاد معدنچی، سپهر حيدری و برخی ديگر از بازيکنانی که در پرسپوليس يا تيم ملی با افشين قطبی کار کرده بودند نيز بر اين موضوع صحه گذاشتند. پرويز مظلومی در اين باره می گويد: «از قبل هم گفته بودم او نمی تواند کاری کند. پيش از اين ايران در مسابقات غرب آسيا با تيم دوم خود قهرمان شده بود اما افشين قطبی با ترکيب اصلی هم نتوانست مقابل تيم ضعيف کويت نتيجه بگيرد. نيمکت تيم ملی برای او سنگين بود.» مظلومی خاطرنشان می کند که وقتی «يک تيم می بازد حرف ها زياد است اما من قبل از شکست، حرفهايم را گفته بودم و برخورد خوبی با من نشد. در حالی که ما هم به دنبال منافع فوتبال ايران هستيم.» مظلومی در پايان به ايمان مبعلی اشاره کرد که تنها نماينده استقلال در اين رقابت ها بود. او گفت: «همين يک نفر هم تيم ملی را مقابل عراق نجات داد و به عنوان بهترين بازيکن زمين برگزيده شد اما در بازی های بعدی روی نيمکت نشست.»
يک گروه بين المللی از ستاره شناسان می گويند که قديمی ترين کهکشانی که تاکنون رصد شده است شناسايی کرده اند. به نظر می رسد که اين کهکشان يک توده عظيم نورانی است و قدمت آن به ۱۳ ميليارد سال پيش باز می گردد يعنی دورانی که فضا بسيار خالی تر از امروز .يک گروه بين المللی از ستاره شناسان می گويند که قديمی ترين کهکشانی که تاکنون رصد شده است شناسايی کرده اند. به نظر می رسد که اين کهکشان يک توده عظيم نورانی است و قدمت آن به ۱۳ ميليارد سال پيش باز می گردد يعنی دورانی که فضا بسيار خالی تر از امروز بود. خبرگزاری آسوشيتدپرس می افزايد که نتايج اين پژوهش جديد هنوز مورد تاييد قرار نگرفته و برخی از مراکز علمی و ستاره شناسی در اين مورد ترديد دارند. نتايج و تصاوير اين پژوهش که توسط تلسکوپ فضايی« هابل» ضبط شده اخيرا در شماره جديد مجله علمی « نيچر» منتشر شده است. طبق محاسبات اين گروه پژوهشی ، کهکشان مورد بحث احتمالا حدود ۴۸۰ ميليون سال پس از پيدايش فضا (انفجار بزرگ) شکل گرفته است. سال گذشته نيز يک گروه ستاره شناسی فرانسوی اعلام کرد که يک کهکشان ناشناخته را که قدمت آن به ۶۰۰ ميليون سال پس از انفجار بزرگ و پيدايش فضا باز می گردد کشف کرده اند. ولی نتايج اين کشف نيز هنوز توسط جامعه علمی مورد تاييد قرار نگرفته است. «گارث ايلينگورث» يکی از اعضای اين گروه و از اساتيد دانشگاه سانتا کروز در کاليفرنيا می گويد که علاوه بر قدمت اين کهکشان نکته جالب ديگر اين است که معمولا در آن دوران اوليه از شکل گيری کائنات کهکشانهای نورانی به ندرت شکل می گرفتند و يا سرعت تشکيل آنها به نسبت دورانهای بعدی ده برابر کم تر بود. به گفته وی در دوران اوليه از عمر کئنات فضا بسيار تاريک بود و در هر گوشه ای ممکن بود ذره ای از نور ديده شود. خبرگزاری آسوشيتدپرس يادآوری می کند که پژوهشگران وستاره شناسان ديگر در مورد اين تحقيقات ترديد دارند. به گفته يکی از اين منتقدان « ريچارد اليس از دانشگاه کاليفرنيا » ابتدا ادعا شده بود که سه کهکشان ناشناخته و قديمی کشف شده است. ولی بعد اين گروه پژوهشی ادعای خود را تغيير داد و اعلام کرد که فقط يک کهکشان کشف شده که آن هم با موارد قبلی متفاوت است. ريچارد اليس می گويد:« اين تناقض ها و تغييرات باعث می شود که پذيرش کشف جديد نيز دشوار شود.» «گارث ايلينگتون» ضمن پذيرش اشتباه اوليه در مطالعات گروه خود می گويد ماقبل از انتشار رسمی اين مطالعات متوجه اشتباه خود شده و آن را تصحيح کرديم.» ايراد ديگری که منتقدان مطرح می کنند اين است که احتمالا اين هيئت تحقيقاتی فقط از يکی از فيلترهای تلسکوپ « هابل» برای رد يابی اين کهکشان استفاده کرده است. به اين ترتيب آنها حدس می زنند که شايد شيئ که توسط آنها رصد شده فاصله زمانی اش با ما بسيار نزديکتر از آن چيزی است که به نظر می رسد. مسئولان پژوهش جديد در گزارش خود به اين نکته اشاره می کنند که يک احتمال ۲۰ درصدی وجود دارد که توده نورانی رصد شده فقط مجموعه ای از زباله های فضايی باشد اما در عين حال با قاطعيت بر صحت کشف تاکيد می کنند. خبرگزاری آسوشيتدپرس در پايان خاطر نشان می کند که تلسکوپ فضايی « هابل» که حدود بيست سال از فعاليت آنها می گذرد در اين مدت توانسته تصوير بيشتری از اجرام فضايی دورتر و قديمی تر را رصد کند.برای گسترش فضا شناسی به لايه های دورتر و قديمی تر کائنات همه منتظر ارسال تلسکوپ جديد ناسا به فضا هستند. اين تلسکوپ که « جيمز وب » نام دارد قرار است در سال ۲۰۱۵ به فضا پرتاب شود.
هيلاری کلينتون از حکومت مصر خواست تا به حقوق شهروندان اين کشور احترام بگذارد و اصلاحات سياسی و اقتصادی را آغاز کند.وی همچنین گفت: «ما عميقا نگران استفاده از خشونت توسط نيروهای امنيتی و پليس عليه تظاهرات کنندگان هستيم»هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، روز جمعه از حکومت مصر خواست تا به حقوق شهروندان اين کشور احترام بگذارد و اصلاحات سياسی و اقتصادی را آغاز کند. خانم کلينتون که همزمان با اعلام حکومت نظامی در مصر با خبرنگاران صحبت می کرد، خواستار آرامش و پرهیز از هرگونه خشونت در اين کشور شد. هيلاری کلينتون تصريح کرد: آنچه که در مصر می گذرد مساله مردم مصر است و حکومت اين کشور می بايست با مردم خود گفت وگو را آغاز کند. خانم کلینتون گفت: «در آخرین سفری که به مصر داشتم، با نمایندگان زیادی از جامعه مدنی دیدار کردم و بیشتر آن ها تقاضای اصلاحات و تغییر در کشور داشتند. دولت حاکم مصر باید با مردم خود وارد گفت وگو شود چرا که پاسخ شکایت مردم را نمی توان با زور و نیروی نظامی داد.» دولت مصر همزمان با گسترش تظاهرات در قاهره و ديگر شهرهای بزرگ اين کشور اينترنت را قطع کرده است. هيلاری کلينتون گفت:«ما از دولت مصر می خواهيم که اجازه برگزاری تظاهرات مسالمت آميز را بدهد و وسايل ارتباط جمعی را که قطع کرده دوباره وصل کند.» هيلاری کلينتون همچنين گفته است:«ما عميقا نگران استفاده از خشونت توسط نيروهای امنيتی و پليس عليه تظاهرات کنندگان هستيم. ما از دولت مصر می خواهيم هر چه درتوان دارد برای پرهیز از خشونت به کار گيرد.» باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، نيز روز پنجشنبه با اشاره به اين که «خشونت پاسخ حل مسائل مصر نيست» گفته بود: «اصلاحات سياسی و اصلاحات اقتصادی برای بهروزی و رفاه بلندمدت مصر مطلقا حياتی است.» تظاهرات اعتراضی در مصر روز جمعه وارد مرحله تازه ای شد و به رغم هشدارهای وزارت کشور مصر هزاران معترض برا ی چهارمين روز در خيابان های قاهره و شهرهای بزرگ مصر دست به تظاهرات زدند. تظاهرات کنندگان خواهان برکناری حسنی مبارک هستند که از ۳۰ سال پيش تاکنون زمام امور را در اين کشور در دست دارد. به گزارش شبکه «سی ان ان» تلويزيون دولتی مصر از مقررات منع رفت و آمد شبانه در قاهره، سوئر و اسکندريه خبر داد. ولی با این حال مردم مقررات اعلام شده را ناديده گرفتند و در خیابان ها دست به تظاهرات زدند. سناتور جان کری نيز روز جمعه از حکومت حسنی مبارک خواست تا به خشونت در اين کشور پايان داده و تضمين کند که انتخابات در سال ۲۰۱۱ «انتخاباتی آزاد و دمکراتيک» خواهد بود. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، نيز روز جمعه از حکومت مصر خواسته است اجازه دهد تا تظاهرات مسالمت در اين کشور برگزار شود. خانم مرکل گفته است:«ما با مشاهده تصاويری که از مصر می بينيم بسيار نگرانيم و از همه کسانی در اين مساله مشارکت دارند و از جمله دولت مصر و حسنی مبارک می خواهيم اجازه دهند تظاهرات مسالمت آميز برگزار شود.»
باوجود اعلام حکومت نظامی از شامگاه تا بامداد در مصر، هزاران نفر همچنان در خیابان های قاهره هستند. قرار است حسنی مبارک امشب سخنرانی کند. دهها هزار تن روز جمعه در قاهره، اسکندریه، سوئز، اسماعیلیه وچند شهر دیگر مصر علیه دولت تظاهرات کردند و خواستار کناره گیری حسنی مبارک شدند. هزاران مامور ضد شورش به مقابله با تظاهر کنندگان پرداختند. شماری از تظاهر کنندگان در قاهره، منصور، سوئزو اسکندریه، دفاتر حزب حاکم، ساختمان استانداری، یک پاسگاه پلیس و چند خودروی نیروی انتظامی را به آتش کشیدند.
در آلبانی، به دعوت حزب سوسیالیست و خانواده های سه تن که در تظاهرات ضد دولتی هفته پیش کشته شده بودند، هزاران تن در سکوت در تیرانا، پایتخت راهپیمایی کردند. اِدی راما، رهبر مخالفان و شهردار تیرانا، سخنران این راهپیمایی بود. سازمان «همکاری و امنیت اروپا» در حال رایزنی با «سالی بریشا» نخست وزیر آلبانی و رهبر حزب سوسیالیست، برای از سرگیری مذاکرات میان مخالفان و دولت است.
به گزارش های رسیده، حدود سه هزار تن در امان پایتخت اردن به دعوت احوان المسلمین تظاهرات کردند. این عده پس از نماز جمعه، خواستار استعفای دولت اردن و انجام اصلاات سیاسی ه اجتماعی و آزادی بیان شدند. حدود دو هزار تن هم در دو شهر دیگر اردن راهپیمایی کردند.
احمد داووداوغلو، وزیرخارجه ترکیه در واکنش به تحولات مصر گفت که ضروری است به خواست های دمکراتیک مردم در خاورمیانه توجه شود. او در استانبول بدون اشاره مستقیم به دولت مصر، گفت که مردم خواهان مدیریت خوب، شفافیت و مبارزه با فساد مالی و اداری اند و مهم است که به این خواست ها با روش سیاسی و بطور مسالمت آمیز پاسخ داده شود. از سوی دیگر در تهران، احمد خاتمی امام جمعه تهران اعتراض های مصر و یمن را «پس لرزه های انقلاب اسلامی» توصیف کرد.
نوی پیلای، کمیسر عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر از دولت مصر خواست، قانون وضعیت اضطراری را که 30 سال است در این کشور برقرار است لغو کند. خانم پیلای افزود که دولت مصر باید با تضمین آزادی بیان و اجتماعات و خودداری از فیلترِ اینترنت و تلفن های موبایل، به مردم اجازه دهد اعتراض های خود را بطور مسالمت آمیز بیان کند. بان گی مون، دبیر کل سازمان ملل نیز از دولت مصر خواست به خشونت متوسل نشود.
دولت مصر با اعلام وضعيت اضطراری در قاهره، اسکندريه و سوئز، از شامگاه تا بامداد مقررات منع رفت وآمد اعلام کرده است. نيروهای ارتش هم اکنون در خيابان های قاهره و شهرهای ديگر مستقر شده اند. قرار است حسنی مبارک امشب سخنرانی کند. دهها هزار تن روز جمعه در قاهره، اسکندريه، سوئز، اسماعليه وچند شهر ديگر مصر عليه دولت تظاهرات کردند و خواستار کناره گيری حسنی مبارک شدند. هزاران مامور ضد شورش به مقابله با تظاهر کنندگان پرداختند. شماری از تظاهر کنندگان در قاهره، منصور، سوئزو اسکندريه، دفاتر حزب حاکم، ساختمان استانداری، يک پاسگاه پليس و چند خودروی نيروی انتظامی را به آتش کشيدند. گفته می شود يک نفر در شهر سوئز کشته شده است. محمد البرادعی ، مدير سابق آژانس بين المللی انرژی اتمی و از مخالفان مبارک، کوشيد که در راهپيمايی مسالمت آميز در مرکز قاهره شرکت کند اما ماموران مانع شدند. آخرين گزارش ها حاکی است که او در بازداشت خانگی بسر می برد. چند تن از اعضای اخوان المسلين نيز بازداشت شده اند.
با وجود اعلام حکومت نظامی از سوی حسنی مبارک و گسیل نیروهای ارتش به خیابانها، دهها هزار تن از معترضان مصری در خیابانها حضور دارند و در برخی نقاط درگیریهای بسیار شدیدی در جریان است.با وجود اعلام حکومت نظامی از سوی حسنی مبارک و گسیل نیروهای ارتش به خیابانها، دهها هزار تن از معترضان مصری در خیابانها حضور دارند و در برخی نقاط درگیریهای بسیار شدیدی در جریان است. در همین حال گزارشها حاکی از آن است که معترضان در قاهره مقر حزب حاکم را به آتش کشیدهاند. بنا بر آخرین گزارشها هزاران معترض خشمگین قصد دارند به ساختمان تلویزیون معترضان مصری بر روی یک خودروی زرهی ارتش؛ جمعه شب قاهره و وزارت خارجه مصر در قاهره وارد شوند. در حالی که از ساعت شش بعد از ظهر در مصر حکومت نظامی اعلام شده، حضور یگانهای زرهی ارتش به ویژه در قاهره پررنگ شده است. با این حال معترضان به جای درگیری با نیروهای ارتش عمدتا به استقبال این نیروها رفته و از آنها دعوت میکنند به مردم بپیوندند. همچنین گزارش میشود که گارد ریاست جمهوری مصر درصدد استقرار در ساختمان رادیو و تلویزیون مصر است. از سوی دیگر با وخامت اوضاع در مصر به شدت از رویدادهای اخیر در این کشور ابراز نگرانی کرده است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، با ابراز نگرانی شدید از اوضاع مصر از حکومت این کشور خواست از به کارگیری خشونت خودداری کند. صدها هزار از مردم مصر با وجود هشدار شديد وزارت کشور، روز جمعه برای چهارمين روز پياپی به خيابانها ريختند و خواستار کنارهگيری حکومت حسنی مبارک شدند که ۳۰ سال است زمام اين کشور را دست دارد. از سوی ديگر گزارش شده است که محمد البرادعی پس از شرکت در تظاهرات ضدحکومتی روز جمعه، در حصر خانگی قرار گرفته است. محمد البرادعی پنجشنبه شب از وين به قاهره آمد و اعلام کرد زمان رفتن حسنی مبارک فرارسيده است. تلويزيون مصر عصر جمعه اعلام کرد حسنی مبارک از ارتش خواسته است برای برقراری امنيت به کمک پليس بيايد و اجرای مقررات منع آمدوشد را تضمين کند. تلويزيون مصر گزارش داد، حسنی مبارک، رئيس کل نيروهای مسلح مصر «در قاهره بزرگ، اسکندريه و سوئز از ساعت ۶ بعدازظهر تا هفت صبح تا اطلاع ثانوی مقررات منع آمدو شد اعلام کرد.» با وجود اعلام حکومت نظامی از سوی حسنی مبارک، معترضان مصری همچنان در خيابانها باقی ماندهاند و در برخی نقاط درگيریها شديدی ميان نيروهای حکومتی و معترضان در جريان است. همچنین برپایه گزارشها، شماری از نیروهای پلیس در قاهره، یونیفورمهای خورد را درآورده و به مردم پیوستهاند. گزارشها حاکی از آن است که هزاران تن از معترضان درمیدان آزادی قاهره حضور دارند.
تلویزیون دولتی مصر اعلام کرد که در قاهره و دو شهر دیگر آن کشور از ساعت شش بعد از ظهر تا هفت صبح، ممنوعیت رفت و آمد برقرار شده است. تازه ترین اخبار از تظاهرات «روز خشم»، در مصر، از افزایش واکنش های خشونت بار پلیس آن کشور به اعتراضات مردم حکایت دارد. شاهدان به خبرگزاری رویترز گفته اند که جسد غرق در خون یک نفر از ان معترضان را دیده اند. تلویزیون الجزیره نیز خبر کشته شدن دست کم یک نفر را تایید کرده است. پلیس برای جلوگیری از پیشروی تظاهرکنندگان به طرف میدان مرکزی قاهره، پل اصلی این شهر را مسدود کرده است. همزمان، از حضور نیروهای ارتش در خیابان های قاهره نیز گزارش هایی رسیده است. سی ان ان و الجزیره با تایید این خبر گزارش می دهد که نیروهای پلیس در چند شهر مصر جای خود را به نیروهای ارتش داده اند. در همین حال خبرگزاری آسوشیتد پرس از بازداشت خانگی محمد البرادعی مخالف سرشناس دولت این کشور خبر داده است. بر پایه گزارش این خبرگزاری، ماموران امنیتی بعداز ظهر جمعه مانع از خروج اقای البرادعی از خانه اش شده اند. آقای البرادعی که روز پنج شنبه، پس از یک ماه دوری، به منظور حضور در تظاهرات مخالفان به کشورش بازگشته است، ظهر روز جمعه در تظاهرات در قاهره دیده شده بود.
با ادامه تظاهرات ضدحکومتی در مصر به رغم هشدارهای وزارت کشور، بعد از ظهر جمعه ارتش این کشور با خودروهای زرهی وارد خیابانها شده است؛ در همین حال گزارشها حاکی از حصر خانگی محمد البرادعی از چهرههای مخالف حکومت مصر است.با ادامه تظاهرات ضدحکومتی در مصر به رغم هشدارهای وزارت کشور، بعد از ظهر جمعه ارتش اين کشور با خودروهای زرهی وارد خيابانها شده است؛ در همين حال گزارشها حاکی از حصر خانگی محمد البرادعی از چهرههای مخالف حکومت مصر است. در همين حال تلويزيون دولتی مصر اعلام کرد از ساعت ۶ بعد از ظهر تا ۷ بامداد در قاهره، سوئر و اسکندريه مقررات منع رفتوآمد برقرار است. صدها هزار از مردم مصر با وجود هشدار شديد وزارت کشور اين کشور، روز جمعه برای چهارمين روز پياپی به خيابانها ريختند و خواستار کنارهگيری حکومت حسنی مبارک شدند که نزديک به ۳۰ سال است زمام اين کشور را دست دارد. از سوی ديگر گزارش شده است که محمد البرادعی پس از شرکت در تظاهرات ضدحکومتی روز جمعه، در حصر خانگی قرار گرفته است. محمد البرادعی پنجشنبه شب از وين به قاهره آمد و اعلام کرد زمان رفتن حسنی مبارک فرارسيده است. تلويزيون مصر اعلام کرد حسنی مبارک از ارتش خواسته است برای برقراری امنيت به کمک پليس بيايد و اجرای مقررات منع آمدوشد را تضمين کند. تلويزيون مصرگزارش داد، حسنی مبارک، رئيس کل نيروهای مسلح مصر «در قاهره بزرگ، اسکندريه و سوئز از ساعت ۶ بعدازظهر تا هفت صبح تا اطلاع ثانوی مقررات منع آمدو شد اعلام کرد.» با وجود اعلام حکومت نظامی از سوی حسنی مبارک، معترضان مصری همچنان در خيابانها باقی ماندهاند و در برخی نقاط درگيریها شديدی ميان نيروهای حکومتی و معترضان در جريان است. همچنین برپایه گزارشها، شماری از نیروهای پلیس در قاهره، یونیفورمهای خورد را درآورده و به مردم پیوستهاند. آخرین گزارشها حاکی از آن است که هزاران تن از معترضان درمیدان آزادی قاهره حضور دارند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و سه نماینده دیگر در نامه سرگشاده یی به محمود احمدی نژاد، از او خواستند که از بیان سخن و اتخاذ تصمیمات اختلاف برانگیز خودداری کند. محمدحسن ابوترابی فرد، احمد توکلی، محمدرضا باهنر و محمد دهقانی، این نامه را در پاسخ به نامه هفته گذشته رئیس جمهوری ایران به نمایندگان مجلس نوشته اند. آنها ضمن رد نظرات رئیس جمهور ابران درباره عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی، نوشته اند که تصمیمات این دو نهاد بر پایه روش جاری، قوانین مصوب، و به دستور رهبر جمهوری اسلامی گرفته شده است. این چهار نماینده مجلس ایران نامه آقای احمدی نژاد را «اختلاف برانگیز» دانسته و نوشته اند که این نامه «وجه قانونی و مصلحتی» ندارد. اختلافات میان رئیس جمهوری، با مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت به دنبال تعیین مصوبه یی درباره روند تعیین رئیس بانک مرکزی ایران افزایش یافته است.
به رغم وعدههای پیشین در مورد اتصال برق تولیدی نیروگاه بوشهر به مدار، رئیس سازمان انرژی اتمی در تازهترین اظهار نظر خود در این مورد ابراز امیدواری کرد که اتصال برق این نیروگاه به شبکه سراسری تا ۲۰ فروردین ماه سال آینده محقق شود.به رغم وعدههای پیشین در مورد اتصال برق تولیدی نیروگاه بوشهر به مدار سراسری، رئیس سازمان انرژی اتمی در تازهترین اظهار نظر خود در این مورد ابراز امیدواری کرده است که اتصال برق نیروگاه بوشهر به شبکه سراسری تا ۲۰ فروردین ماه سال آینده محقق شود. علیاکبر صالحی که دو روز دیگر صلاحیت وی به عنوان وزیر خارجه پیشنهادی در مجلس بررسی میشود و در صورت کسب رأی اعتماد، ناچار به ترک سازمان انرژی اتمی خواهد بود، این موضوع را در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا عنوان کرده است. آقای صالحی در این گفتوگو اذعان کرده است که نخستین نیروگاه هستهای ایران پس از پنج ماه از سوختگذاری آن هنوز وارد مرحله فعل و انفعال رآکتور نشده و افزوده است که «برای ما راهاندازی ایمن نیروگاه بوشهر از راهاندازی سریع آن مهمتر است». به گفته آقای صالحی از زمان «بحرانی شدن» رآکتور بوشهر یک ماه و نیم زمان لازم است تا این نیروگاه به شبکه وصل شود. رئیس سازمان انرژی اتمی ایران ادامه داده است که امیدواریم تا آخر بهمن ماه بتوانیم با حضور مسئولان روسی شاهد «انجام مرحله بحرانی شدن رآکتور» باشیم. وی همچنین ابراز امیدواری کرده است که «با همراهی و هماهنگی با روسها» همزمان با ۲۰ فروردین [روز ملی فنآوری هستهای] برق نیروگاه بوشهر به شبکه سراسری وصل شود. «بحرانی شدن رآکتور» اصطلاحی فنی است که منظور از آن آغاز فعل و انفعال در رآکتور و گرم شدن آرام آرام آب داخل محفظه آن است. علی اکبر صالحی، پیش از این در اوائل آذر ماه وعده داده بود که پس از کار گذاشتن درپوش قلب رآکتور بوشهر و با انجام تستهای دیگر، ایران در «بهمنماه» شاهد اتصال برق نیروگاه بوشهر به شبکه سراسری باشد. علیاکبر صالحی در آن زمان در پاسخ به سؤالی در ارتباط با مرحله بعدی کار در نیروگاه بوشهر، تأکید کرده بود که نیروگاه بوشهر مرحله بعدی ندارد. این در حالی است که مسئول سازمان انرژی اتمی در شهریورماه، همزمان با سوختگذاری نیروگاه بوشهر توسط روسها گفته بود که با راهاندازی این نیروگاه در نیمه مهرماه، ایران انتظار دارد که در آذرماه برق تولیدی این نیروگاه به شبکه سراسری وصل شود. راهاندازی نیروگاه؛ «زمانبر، پلکانی، در حال تست» آقای صالحی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایسنا، اعلام کرده است که «فرآیند راهاندازی نیروگاه بوشهر و هر نیروگاه دیگری فرآیندی زمانبر است و مراحلی را باید طی کند که برخی از این مراحل پلکانی است.» وی تأخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر را طبیعی خوانده و افزوده است: «مراحل راهاندازی راکتور و نیروگاه بیش از پنج ماه است که آغاز شده و به طور معمول در دنیا فرآیند راهاندازی ۹ ماه تا یک سال طول میکشد که ما نسبت به یک روال طبیعی عقب نیستیم.» با این حال آقای صالحی اذعان کرده است که نخستین نیروگاه هستهای ایران همچنان در مرحله تست قرار دارد و افزوده است که «ممکن است بر سر تستهایی که در مرحله کنونی انجام میشود مسائلی پیش آید که مجبور شویم آن مرحله را اصلاح و مجدداً تست کنیم و چنانچه مسئله حل شد، از آن مرحله عبور کنیم.» این گفتهها در حالی است که در ۲۲ آبانماه امسال بهزاد سلطانی، معاون آقای صالحی در سازمان انرژی اتمی ایران، با اعلام اینکه برق نیروگاه اتمی بوشهر تا ۴۰ روز دیگر وارد مدار میشود، تصریح کرده بود که «عملیات تولید برق در نیروگاه بوشهر آغاز شده» و هنگامی که میزان تولید به ۲۵۰ مگاوات برسد، برق تولید شده به شبکه توزیع کشور تزریق خواهد شد. نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر که با کمک روسیه تکمیل شده و در راه راهاندازی است، تنها نیروگاه اتمی ایران است که راهاندازی آن از سال ۲۰۰۰ بارها به تعویق افتاد. ایران اما برای تولید ۲۰ هزار مگاوات برق، از طریق انرژی اتمی، ملزم به احداث چندین مرکز غنیسازی و نیروگاه است. کنترل استاکس نت «با کمک روسها » رئیس سازمان انرژی اتمی ایران همچنین در مورد نفوذ بدافزار استاکسنت در سیستمهای هستهای ایران گفته است که «ما رد پای این ویروس را در برخی جاها گرفتیم و با آمادگی و هوشیاری که داشتیم توانستیم آن را کنترل کنیم.» وی افزوده است که «این ویروس در مسائل و تجهیزات پیرامونی از جمله کامپیوترهای شخصی بیشتر بود اما به سیستمهای اصلی ما وارد نشده است و از این نظر با روسها کار را به درستی انجام دادیم و با رعایت تمام نکات ایمنی و امنیتی کار را پیش میبریم.» مسئول ارشد اتمی ایران همچنین هشدار روسیه در مورد خطرات استاکسنت را درخور توجه خوانده و افزوده است که «صحبت نماینده روسیه در ناتو از این نظر که میتواند چنین اقدامی نه تنها برای کشور مورد نظر بلکه برای تمام دنیا خطرآفرین باشد حائز اهمیت است.» در مقابل آقای صالحی غربیها را به باد انتقاد گرفته و هشدار داده است که «اگر اتفاقی برای یک نیروگاه اتمی رخ دهد پیامدهایش فقط در مرزها محدود نمیشود و اینکه بدانند چنین اقداماتی دامنگیر خودشان هم خواهد شد.» بدافزار استاکسنت که در ماههای گذشته به طور گسترده سیستمهای صنعتی ایران را آلوده کرده بود، بر اساس گمانهزنی کارشناسان احتمالاً با هدف اخلال در برنامه هستهای ایران طراحی شده و عمدتاً طراحی آن به اسرائیل نسبت داده میشود. به تازگی نماینده روسیه در پیمان آتلانیتک شمالی، ناتو، از این سازمان خواسته بود تا درباره حمله ویروس استاکسنت به نیروگاه اتمی بوشهر تحقیق کند و هشدار داده بود چنین اقدامی میتوانست به فاجعه اتمی مانند «چرنوبیل» منجر شود. در سال ۱۹۸۶ انفجار نیروگاه ساخت روسیه چرنوبیل در اوکراینکه در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، یکی از بدترین حوادث اتمی غیر نظامی را رقم زد. دراثر نشت مواد رادیوآکتیو ناشی از این انفجار صدها کیلومتر آلوده شد و تلفات جانی زیادی در پی داشت.
کتاب زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی، پادشاه ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ شمسی، با عنوان ساده «The Shah» به نوشته دکتر عباس میلانی در ابتدای سال جاری مسیحی، ۲۰۱۱، به بازار آمد. این کتاب در ۲۰ فصل خواننده را از بدو تولد شاه پیشین ایران در تهران تا خاکسپاری در قاهره مانند سایهای در پی او روان میکند. میلانی هر فصل از کتاب را با نقل قولی از نمایشنامههای شکسپیر و به خصوص نمایشنامه ریچارد دوم آغاز میکند که میگوید شباهت بسیاری بین شخصیت او و آخرین پادشاه ایران میبیند.کتاب زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی، پادشاه ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ شمسی، با عنوان ساده «The Shah» به نوشته دکتر عباس میلانی در ابتدای سال جاری مسیحی، ۲۰۱۱، به بازار آمد. این کتاب در ۲۰ فصل خواننده را از بدو تولد شاه پیشین ایران در تهران تا خاکسپاری در قاهره مانند سایهای در پی او روان میکند. میلانی هر فصل از کتاب را با نقل قولی از نمایشنامههای شکسپیر و به خصوص نمایشنامه ریچارد دوم آغاز میکند که میگوید شباهت بسیاری بین شخصیت او و آخرین پادشاه ایران میبیند. کتاب «شاه» نوشته عباس میلانی، استاد تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد آمریکا، تاریخ ۳۷ سال سلطنت محمدرضا شاه و وقایع پیش و پس از آن را در قالب قصه و داستانی گیرا و پر از جزییات روایت میکند. کتاب آمیختهای است از تاریخ و تحلیل مسائل تاریخی به همراه جنبههای انسانی، عاطفی و گاه به ظاهر بیاهمیت، اما صد چندان مهم و گفتنی. در کتاب شاه در بیش از ۴۵۰ صفحه از وقایعی که تاریخ ایران را تکان داد و سرنوشت مردم را رقم زد میخوانیم. از تاجگذاری دو پادشاه و کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب سفید و انقلاب بهمن، از پیروزیها و شکستهای دولتها و نقش اسلام در جامعه تا خواستگاریها و عروسیها و حتی شکل و رنگ لباسهایی که پوشیده شد و نام غذاهایی که صرف شد. دکتر میلانی چندین سال وقت صرف مطالعه اسناد و مدارک لازم برای این کتاب کرد. روزهای متمادی آرشیوهای دولتی انگلیس و آمریکا و کشورهای دیگر را ورق زد و علاوه بر مطالعه هر کتابی که در این باره نوشته شده بود، طی سفرهای متعدد با ناظران و شاهدان دستاندرکار آن دوران گفتوگوهای مکرر انجام داد. در طول خواندن کتاب همسفر میشویم با سرنوشت پرتلاطم سرزمین مادری و وقتی آن را میبندیم حس میکنیم از سفری دور و دراز بازگشتهایم. رادیوفردا درباره این کتاب با دکتر عباس میلانی گفتوگو کرده است: آقای میلانی! کتاب شما درباره زندگی محمدرضا شاه پهلوی دهها سوال به ذهن خواننده متبادر میکند، اما نکتهای که کتاب بیش از هر چیز به خواننده یادآوری میکند شباهتهایی است بین مسایلی که منجر به شکست نظام پهلوی شد و در جمهوری اسلامی در مقیاسی دیگر تکرار میشود. یکی از این شباهتها به عنوان مثال ترس از نیروهای خارجی و نگرانی از برنامههای انگلیس و روسیه در آن زمان و انگلیس و آمریکا در این زمان برای براندازی نظام است. توجه به جزییات مکتوب در کتاب شما نشان میدهد این ترس و نگرانی زمانی واقعی میشود که مردم از حکومتشان راضی نیستند و سرکوب این نارضایتی هم نمیتواند شرایط را بهتر کند. جزییات وقایع در کتاب شما نشان میدهد وقتی مردم پشت حکومت هستند نیروهای خارجی نمیتوانند کاری از پیش ببرند. آیا این برداشت درستی است؟ عباس میلانی: بله، فکر میکنم این برداشت کاملا با مضمون کتاب همخوانی دارد. به این معنا که توجه بیاندازه شاه به توطئههای خارجی و گمان او بر این که محرک اصلی نارضایتی مردم توطئه خارجی بود، سبب شد به دلایل اصلی این نارضایتی و خواست دموکراتیک مردم توجه نکند. متاسفانه چون آقای خامنهای شاید هنوز کتاب را نخوانده درست نتیجه معکوسی از سقوط شاه گرفته است، این که باید حرکت مردم را در نطفه خفه کرد و اگر به هیچ کدام از خواستهای مردم توجه نکنند میتوانند سر کار بمانند و ولی فقیه باشند. ولی تجربه شاه دقیقا نشان میدهد اگر شاه درست در سال ۱۹۷۵ وقتی که در اوج قدرت بود اندکی تواضع میکرد و خواست مردم را میشنید به گمان من چه بسا اکنون در یک ایران سلطنتی زندگی میکردیم، نه سلطنتی از نوع شاه، بلکه سلطنت از نوع قانون مشروطه که شاه مقام سمبولیک است. همان طور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به گفته کسانی که قانون را نوشتند از جمله آیتالله منتظری، نقش ولی فقیه باید نقش سمبولیک و نظارت عالیه باشد، نه این که در تمام مسایل جزیی کشور دخالت کند و حتی در مورد رنگ ماشین تولید شده هم نظر بدهد. دریافتی که اینها از سقوط شاه کردند دریافت سرکوبگرایانه است، در حالی که در کتاب روشن است اگر شاه پیام مردم را به جای این که در سال ۱۹۷۸ بشنود در زمانی میشنید که قدرت داشت و یک دولت نیمه دموکراتیک روی کار میآورد، چه بسا اوضاع جور دیگری پیش میرفت. شما در فصلهای اول کتاب توضیح میدهید پس از برکناری رضاشاه و روی کار آمدن محمدرضا شاه یکی از سیاستهای سهگانه او برای تحکیم سلطنتش سازش با روحانیت بود، درست برعکس پدرش که مانند آتاتورک به مذهب اعتنایی نداشت و مینویسد به رغم توصیه انگلیسیها آیتالله قمی را مانند یک قهرمان به ایران بازگرداند، اما در پایان دوران سلطنتش همین روحانیت علیه او شد و به سلطنتش پایان داد. ممکن است به اختصار از این چرخش در اتحاد سلطنت و روحانیت بگویید؟ من گمان نمیکنم در پایان دوران سلطنت همه روحانیت ضد آن بودند. اسناد نشان میدهد تعداد کثیری از آیات عظام یعنی کسانی مانند آیتالله خویی، گلپایگانی، شریعتمداری و حکیم هیچ رغبتی به این که آیتالله خمینی بر سر کار بیاید نداشتند و احساس میکردند حکومت آیتالله خمینی همین چیزی خواهد شد که شد، یعنی یک حکومت استبدادی که مذهب را لوث و پایههای مذهب را سست خواهد کرد. منتها اشتباه شاه این بود که در زمانی که قدرت داشت و حتی زمانی که در ضعف بود، یعنی از آغاز کار نیروهای مذهبی را برای مقابله با نیرویی که فکر میکرد دشمن اصلی او هستند، یعنی نیروهای چپ و بعد طرفداران مصدق تقویت کرد و زمینه را کاملا برای فعالیت قانونی این دو نیرو بست. در واقع برای فعالیت قانونی هر نیرویی زمینه را بست و تنها نیرویی که به آن اجازه فعالیت داد نیروهای مذهبی بودند. نیروهای مذهبی چه آنهایی که مخالف خمینی بودند و چه طرفداران خمینی دقیقا از همان دوران آمدن شاه شروع به ایجاد تشکیلات کردند. مهمترین تشکیلات تروریستی در ایران را اینها ایجاد کردند که همان فداییان اسلام بود. همه از مجاهدین و فداییها صحبت میکنند در حالی که تعداد قتلهایی که فداییان اسلام مرتکب شدند، وزرایی که کشتند و دفعاتی که تلاش کردند شاه را به قتل برسانند پدیده شگفتانگیزی است. تشکیل موتلفه و هزاران مسجد در دهه آخر حکومت شاه و با کمک دولت در ایران ساخته شد. وقتی این شبکه تنها شبکه سیاسی موجود مملکت بود، وقتی نیروهای دموکراتیک اصلا امکان بسیج نداشتند، وقتی رژیم به بحران رسید تنها نیرویی که میتوانست کشور را نگهدارد همین نیروهای مذهبی بودند. ولی دیگر نیروهای معتدل مذهبی که به ایجاد این شبکه کمک کردند مانند طرفداران آیتالله شریعتمداری و گلپایگانی نمیتوانستند این شبکه را کنترل کنند و این شبکه به دست رادیکالترین و خشنترین نیروهای مذهبی یعنی طرفداران آیتالله خمینی افتاد. شاه برای مقابله با چپها و نیروهای دموکرات اجازه رشد و نمو به این شبکه داد و به آن کمک کرد مانند آوردن علی شریعتی به دانشگاه مشهد که به کمک ساواک آمد. این شبکه در واپسین ماهها به دست طرفداران آیتالله خمینی افتاد و آنها با انقلاب دموکراتیک ایران کردند آن چه دیدیم. نکته مهم این است که در ماههای قبل از انقلاب حتی طرفداران رادیکال آقای خمینی هم جرأت نمیکردند اسمی از ولایت فقیه بیاورند. همه صحبت از دموکراسی میکردند و صحبتهای آقای خمینی در پاریس یکپارچه دموکراتیک بود. رادیکالها با نیرنگی خودشان را جا زدند دراین شبکه و با استفاده از آن شاه را برانداختند، بعد هم به طور کامل چیره شدند و آیتاللههای دیگر را برانداختند و دیدیم بلاهایی که بر سر آیتالله شریعتمداری و منتظری آوردند و بلاهایی که بر سر حزب توده آوردند که ابزار سرکوب اینها فداییان خلق شدند و همه این مسایل از طریق همین شبکه مذهبی میسر شد. در همان ابتدای سلطنت محمدرضا شاه حزب توده تشکیل و بعد از پایان جنگ جهانی دوم جنگ سرد آغاز شد. آن طور که در کتاب با استناد به مدارک تاریخی نشان دادید به نظر میرسد این دو عامل در ابتدا باعث تثبیت سلطنت محمدرضا شاه شدند و در پایان عامل شکست او. شما به اسنادی از آرشیو آمریکا و انگلیس اشاره میکنید که در سال ۱۹۵۱ هر دو کشور فکر میکنند تقویت شاه بهترین راه برای جلوگیری از نفوذ شوروی در ایران است در حالی که در پایان، برکناری شاه را برای جلوگیری از نفوذ شوروی مهم میدانند؟ بله همین طور است. وقتی اوضاع بحرانی میشود یعنی از سپتامبر ۱۹۷۸ به بعد آمریکا، انگلیس و فرانسه به این نتیجه میرسند که شاه از نظر روحی توان رهبری و مقابله با این بحران را ندارد. هر سه کشور نمایندگان ویژهای میفرستند تا وضعیت روحی شاه را ارزیابی کنند. هر سه نماینده میگویند شاه دیگر نمیتواند روی کار بماند. بر اساس اسناد وقتی آمریکا و انگلیس تصمیم گرفتند و شروع به جستن آلترناتیو کردند دنبال نیرویی میگشتند که در ایران دو کار را انجام دهد، اول این که کشور را یکپارچه نگهدارد و نوعی دموکراسی سر کار بیاورد. چون آنها میفهمیدند خواست مردم خواست دموکراتیک است و مردم ولایت فقیه نمیخواستند کما این که حتی یک بار در شعارهای زمان انقلاب نامی از ولایت فقیه نیست، ولی غربیها دنبال نیرویی میگشتند که مملکت را نگه دارد و حکومت پاسخگوی مردم را ایجاد کند و بتواند جلوی کمونیستها را بگیرد. نامهای که آیتالله خمینی به کارتر مینویسد و جوابهایی که به پرسشهای آمریکا میدهد شگفتانگیز است. رژیمی که امروز اپوزیسیون ایران را متهم میکند که مثلا به سفارت آلمان رفته و در جلسهای شرکت کردند، خود اینها ماههای قبل از انقلاب دائما با سفارت و دولت آمریکا نه تنها تماس داشتند بلکه آیتالله خمینی پیشگام این تماسها بود. حالا هرگونه صحبت با غرب گناه شمرده میشود، ولی در ۱۹۷۸ نه تنها مباح بلکه لازم بود. بر اساس اسناد موجود از آن مذاکرات آن چه در این تماسها به آمریکا القا کردند این بود که روحانیت سرکار نخواهد آمد و حکومت بعدی دموکراتیک خواهد بود، وجه اصلی آن جلوگیری از کمونیسم است و یک حکومت دموکراتیک و کمابیش طرفدار غرب روی کار خواهد آمد. اما همان طور که با مردم ایران خلف وعده کردند، با غربیها نیز خلف وعده کردند. حکومتی که ایجاد کردند نه دموکراتیک بود، نه ضد شوروی و نه طرفدار غرب. در اواخر سالهای ۱۹۵۰ و اوایل ۶۰ شاه به گفته بسیاری از اسناد خارجی صاحب اعتماد به نفس شده بود و بر خلاف تصور عامه به هیچ وجه دستنشانده دولتهای غربی نبود. در حالی که به خوبی از قدرت آنها آگاه بود برای مقابله دست به مانورهای سیاسی میزد. مثلا بازیهایی که با آمریکا و شوروی علیه بریتانیا میکرد، درسی که از پدرش آموخته بود. درست است؟ بله، حرف شما کاملا درست است و سال ۱۹۵۹بخشی است در تاریخ که کمتر به آن پرداخته شده است. شاه در آن سال پیشقدم میشود تا قرارداد ۲۵ ساله دوستی و مبادله اقتصادی با شوروی ببندد و این کار را بدون اطلاع آمریکا و بریتانیا انجام میدهد. در سال ۵۹ آمریکا و بریتانیا جلوی این کار را میگیرند، آیزنهاور یک نامه تهدیدآمیز مینویسد و انگلیسها سر دنیس رایت را میفرستند و شاه را تهدید میکنند و شاه از این قرارداد عقب مینشیند. ولی شش سال بعد یعنی سال ۶۵ دوباره به رغم فشار آمریکا و بریتانیا که سعی میکنند آن قرارداد را فسخ کنند، شاه قرارداد ۶۵ را با شوروی امضا میکند،قراردادی که در برابر فروش گاز، ایران از شوروی تسلیحات و کالاهای دیگر میخرد و این مسئله برخلاف خواسته آمریکا و انگلیس بود. ایران به رغم خواسته انگلیس به قدرت فائق منطقه تبدیل شد. انگلیس خیلی تلاش کرد ایران قدرت فائق منطقه نشود. حتی گمان رایج این بود که شاه قدرت منطقه شد چون نوکر نیکسون بود اما من در اسناد دیدیم که قدرت فائق شدن در منطقه دقیقا به سال ۶۵ برمی گردد، یعنی زمانی که شاه متوجه شد انگلیس دارد از خاورمیانه میرود. شاه به صراحت به آمریکا و انگلیس میگوید با رفتن انگلیس ایران قدرت برتر و ضامن امنیت منطقه خواهد شد. انگلیسها قاطعانه سعی کردند به شاه بگویند هرگز اجازه نخواهند داد چنین چیزی واقع شود. وزارت امور خارجه بریتانیا در سال ۶۵ به نخست وزیر میگوید وقتی شاه آمد او را از این توهم دور کنید که ایران میتواند قدرت فائق شود. چون انگلیس نگران متحدین عرب خود بود و فکر میکرد عربها خواستار چنین چیزی نیستند که البته نبودند. اما شاه دراین جهت حرکت کرد و البته دکترین نیکسون با این حرکت شاه کاملا همسویی پیدا کرد. به عنوان مثال بین سالهای ۷۲ تا ۷۵ حرکت مشترک ایران، اسراییل و آمریکا علیه صدام به وجود آمد که هر سال میلیونها دلار خرج میکردند دراین راه و مشخص است که این مسایل به ابتکار شاه بود نه آمریکاییها. اسناد نشان میدهد آمریکاییها ابتدا اصلا رغبتی به این کار نداشتند و کیسینجر میترسید کمک به کردهای عراق شوروی را عصبانی کند، ولی شاه میگفت شوروی در عراق دارد جای پا پیدا میکند و بعد از کودتای داوود نگران شد که شوروی درافغانستان هم دارد جای پا پیدا میکند. حتی سندی وجود دارد که محمدرضا شاه در سال ۷۳ به ظاهرشاه، پادشاه برافتاده افغانستان، میگوید تو از ایران تقاضای کمک کن و ما نیرو میفرستیم تا تو را بر سر کار برگردانیم ولی ظاهرشاه نمیپذیرد. این کارها را شاه کاملا به ابتکار خود میکرد و سر ماجرای نفت دعوای جدی با آمریکا و انگلیس داشت و زیر بار فشار آنها نمیرفت. شما نوشتهاید اسناد خارجی در اوایل سالهای ۶۰ شاه را یک اتوکرات لیبرال نشان میدهد و چهار سال اول این دهه را مهمترین دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد تلقی میکنید یعنی همان زمانی که انقلاب سفید آغاز شد و سپس انقلاب ۱۹۷۹ را نتیجه ناخواسته وقایع این دوران میدانید. دراین مورد بیشتر توضیح دهید. در سه چهار سال اول دهه ۶۰ شاه از طریق انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم عملا ترکیب جامعه ایران را عوض کرد و جامعه فئودالی ایران را به یک جامعه سرمایهداری بیشتر شهرنشین، بیشتر تحصیلکرده و بیشتر دارای طبقه متوسط تبدیل کرد. اسناد کاملا نشان میدهد تفکر پشت این حرکت این بود که جامعه را مدرن و زیربنای اقتصادی آن را به سرمایه داری مدرن تبدیل کند و فئودالیسم را براندازد. ولی این فکر یک تالی ثالث هم داشت، اینکه با تغییر زیربنای اقتصادی شاه روبنا را هم به تدریج دموکراتیکتر خواهد کرد. فکر اصلی دولت کندی که برای این اصلاحات به شاه فشار میآورد یک تئوری مدرنیزاسیون غربی بود مبنی بر این که نوسازی زیربنای اقتصادی به تدریج شرایط را برای بازسازی روبنای سیاسی هم فراهم میکند. ولی از اواسط دهه ۶۰ و با بالا رفتن درآمدهای نفتی شاه دیگر نیازی نداشت آمریکا را راضی نگهدارد و حالا آمریکاییها دنبال دلارهای ایران و خرید اسلحه از طرف ایران بودند و انگلیسها بودند که تقاضای وام از شاه میکردند. به همین دلیل شاه نه تنها فکر دموکراسی را واگذاشت بلکه درست در جهت مخالف آن حرکت کرد. من در کتاب توضیح دادهام که حتی در اوایل دهه ۷۰ شاه متوجه شده بود جامعه ایران بحرانزده است و مسایل سیاسی به بحران تبدیل خواهد شد. او مهدی سمیعی، یکی از خوشنامترین سیاستمداران آن زمان، را دعوت میکند تا یک حزب سیاسی واقعی درست کند. بعد از شش ماه که اینها هر دو هفته یک بار جلسه داشتند (اسناد این جلسات موجود است) مشهود است که در جهت ایجاد یک حزب دموکراتیک پیش میرفتند. ولی یکباره قیمت نفت چند برابر میشود و شاه دوباره به این فکر میافتد با بهتر کردن وضع اقتصادی کشور میتواند مردم را از نظر سیاسی ساکت کند و به صراحت میگوید سکوت و غیبت سیاسی مردم را از طریق اقتصادی تامین خواهم کرد. در نتیجه نه تنها حزب سمیعی را تشکیل نداد، بلکه دو سال بعد فکر خطرناک سیاسی تک حزبی رستاخیز را راه انداخت که حزبی شبه فاشیستی و کاملا خلاف قانون اساسی بود. این کار نه تنها مشارکت نسبی مردم را تامین نکرد بلکه مردم بیشتر نگران و عصبانی شدند. شاه به جای اینکه دراوج قدرتش فضا باز کند و اجازه دهد یک حزب دموکرات آلترناتیو در صحنه ظاهر شود، فضا را بست و حاصل این کار انقلاب ۷۹ شد. اگر شاه به جای بستن فضا در سال ۷۳ فضا را باز کرده بود و در ۷۴ یک دولت مشروع معقول که منعکسکننده حداقل برخی از خواستهای مردم بود و با شاه هم بیعت میکرد سر کار میآمد، آیا نمیتوان تصور کرد ایران مسیر دیگری از این فاجعهای که رخ داد برمیگزید؟ حتما میتوان تصور کرد. هر ۲۰ فصل کتاب شما با نقل قولهایی از نمایشنامههای شکسپیر در مورد پادشاهان انگلیس به خصوص ریچارد دوم آغاز میشود. به جز ظرافت ادبی وجه تمثیل آنها را برایمان بگویید. دو وجه تشابه وجود دارد و البته یک نکته شخصی هم هست. نکته شخصی این است که من به شکسپیر خیلی علاقه دارم و سالهاست با کنجکاوی و علاقه آثار او را میخوانم. از نظر وجه تشابه تاریخی هم وقتی زندگی ریچارد را میخوانید و نمایش ریچارد دوم را نگاه میکنید شباهت شگفتانگیزی به شاه ایران دارد. ریچارد هم وقتی قدرت داشت خیلی مسلط بر اوضاع بود، اما به محض این که اوضاع بحرانی شد در حالی که مخالفین او قصد براندازیش را نداشتند و فقط میخواستند زمینهای خود را پس بگیرند، ریچارد گفت من تسلیم هستم و تاجم را به شما میدهم و هر کاری بخواهید میکنم. مخالفین او تصور جانشینی را نداشتند ولی ضعف شخصی او باعث شد این کار را بکنند. شما اگر به مجموع نمایشنامههای شکسپیر نگاه کنید یکی از مهمترین مسایل شکسپیر گذار قدرت سیاسی و برافتادن پادشان و چگونگی برآمدن پادشاهان جدید است. دورانی که شکسپیر زندگی میکرد دوران گذار سلطنت انگلیس بود از یک حکومت مستبد فردی به سلطنت مشروطهای که اکنون وجود دارد و در آن پادشاه عملا قدرتی ندارد. در آن دوران بحرانی نکته جالب این است که پادشاهان انگلیس متوجه بودند بحران تاریخی وجود دارد و سعی کردند مردم را متقاعد کنند سلطنت بهترین رژیم است و در فاصله کوتاهی نزدیک به ۳۰۰ کتاب به انگلیسی نوشته میشود درتوجیه رژیم سلطنتی. در تمام دوران ۳۷ سال سلطنت شاه پول دادند و صدها کتاب در مورد دوران پهلوی نوشته شد اما یک کتاب جدی تئوری سیاسی به چشم نمیخورد که بگوید چرا رژیم سلطنتی با ساختار ترقی و آینده دموکراتیک ایران همخوانی و همسویی دارد. این یک قصور شگفتانگیز است و شباهت به دوران شکسپیر را بیشتر و بیشتر میکند. من در کتاب اشاره میکنم وقتی شاه سر کار آمد نهاد سلطنت یک نهاد بحرانزده بود. از ۱۸۴۰ وقتی ناصرالدین شاه روی کار میآید تا دوران محمدرضا شاه فقط یک پادشاه است که روی تخت سلطنت و در ایران مرد و او مظفرالدین شاه بود، یعنی پادشاهی که قانون مشروطه را امضا کرد. تمام پادشاهان دیگر یا ترور شدند و یا درغربت و در شرایطی که از سلطنت برکنار شده بودند مردند. این حکایت یک بحران تاریخی عظیم است که شاه گهگاه در نوشتههایش به آن اشاره میکند و در مذاکراتش میگوید سلطنت پدیدهای است که دارد از بین میرود، ولی عملا کاری برای توجیه سیاسی سلطنت انجام نمیدهد. آقای میلانی! ترجمه کتاب معمای امیرعباس هویدا یا زندگینامه هویدای شما به چاپ بیست و یکم رسید. به نظر میرسد مردم ایران مشتاقانه منتظر خواندن کتاب شما درباره زندگی شاه هستند. آیا ترجمه این اثر در دست کار است و امید انتشار آن در ایران میرود؟ ترجمه آن در دست است و خودم سخت مشغول ترجمه آن هستم، ولی یکی از دستگاههای اطلاعاتی این رژیم هفته پیش یک لیست از ناشرین به اصلاح خودشان برانداز منتشر کرد و یک عده از شاعران و نویسندگان درجه یک مملکت را نام برد که اسم من هم جزء آنهاست. به نظر میآید با این فضای فاشیستی که هر روز هم بیشتر میشود، بستن روزنامهها و زندانی کردن روزنامهنگاران و روشنفکران و تهدید به محاکمه کردن سران جنبش مردم، امکان انتشار این کتاب فراهم نخواهد بود. اگر رژیم نگذارد کتاب منتشر شود من سعی میکنم ترجمه فارسی آن را از طریق اینترنت در اختیار مردم ایران قرار دهم، ولی امید داشتم به صورت کتاب منتشر شود. البته کتاب اینترنتی در میآید و توهم واهی رژیم مبنی بر این که میشود در قرن ۲۱ و در شرایطی که نیم میلیون نفر در ایران به کامپیوتر دسترسی دارد شیوه ناصرالدین شاهی سانسور را اعمال کرد، توهم یکسر باطلی است.
اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داوس روز چهارشنبه ۲۶ ژانویه در شهرک تفریحی داوس در کشور سوئیس گشایش یافت. یکی از سازمانهای حاضر در این مجمع که فعالیتهایش به ظاهر ربطی به مسائل اقتصادی ندارد سازمان عفو بینالملل است.اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داوس روز چهارشنبه ۲۶ ژانویه در شهرک تفریحی داوس در کشور سوئیس گشایش یافت. یکی از سازمانهای حاضر در این مجمع که فعالیتهایش به ظاهر ربطی به مسائل اقتصادی ندارد سازمان عفو بینالملل است. روز چهارشنبه اجلاس داوس با شرکت گروه کثیری از سران کشورها، مقامهای اقتصادی جهان و سران نهادهای مدنی کار خود را برای مدت پنج روز آغاز کرد. با وجود این که سازمان عفو بینالملل هفت سال است در همایش داوس شرکت میکند، اما امسال حضورش از سالهای پیش بارزتر است. با افزایش تعداد نمایندگان کشورهایی که اقتصادشان به سرعت رو به گسترش است از جمله چین، هند و آفریقای جنوبی، مسئله رعایت حقوق بشر در زمینه تجارت و کار و صنعت نقش پررنگتری پیدا کرده است. با این حال کشوری مانند ایران که سازمان عفو بینالملل و سازمانهای مشابه وضعیت حقوق بشر آن را وخیم میخوانند در کنفرانس داوس حضور ندارد. رادیوفردا در این زمینه و همچنین نقش این سازمان در داوس با سلیل شتی، دبیرکل عفو بینالملل، گفتوگو کرده است. در اطلاعیه مطبوعاتی که منتشر کردهاید، میگویید نقش حقوق بشر در دنیای کار و تجارت و به خصوص مسئولیتی که متوجه کشورهای نوظهور اقتصادی است و همچنین مسئله معاملات نفت و گاز در صدر کار شما قرار دارد. آیا این نقش جدیدی است که به کار شما اضافه شده است؟ پیشینه کار عفو بینالملل بیشتر در ارتباط با دولتها و نقش آنها در رعایت حقوق بشر بوده است. البته کار ما در مورد صاحبان حرفه و تجارت نیز بیسابقه نیست، اما عملکرد شرکتها روز به روز پراهمیتتر میشود و قدرت آنها به قدری افزایش یافته که گاه دولتها مجبورند در برابر آن سر تعظیم فرود آورند. مثلا در مورد فعالیتهای شرکت نفتی شل در مصب رودخانه نیجر، میتوان دید دولت نیجریه با وجودی که دولت ضعیفی نیست، اما نمیتواند جلوی شرکت شل بایستد. البته گاه دولتها با شرکتهای بزرگ تبانی میکنند. این قبیل مسائل است که وقتی آن را مغایر حقوق بشر مییابیم با آن مقابله و آن را برملا میکنیم. آیا راهنما یا دستور کاری برای شرکتها دارید که حدود و صغور مورد قبول شما را معلوم کند؟ پیام ما در داوس این است که باید از راهنما و دستورالعمل فراتر رویم. دولتها و بخش خصوصی این راهنماها را در اختیار دارند و اعلامیه حقوق بشر مهمترین آن است. ما در داوس میگوییم باید از استانداردهایی که قرار است به طور داوطلبانه رعایت شود قدمی جلوتر بگذاریم و آنها را اجباری و قانونی کنیم. دومین موضوعی که در داوس بر آن تکیه داریم این است که باید از مرزهای یک کشور فراتر رویم و همان طور که شرکتها چندملیتی هستند فعالیت ما نیز باید ورای مرزها باشد. مثلا در مورد همان شرکت نفتی شل نمیتوانیم فقط به عملکرد دولت نیجریه نگاه کنیم چون کشور هلند نیز همان قدر در این موضع دخیل است و باید پاسخگو باشد. عفو بینالملل بازوی اجرایی ندارد، پس چگونه میخواهید این قوانین را به اجرا بگذارید؟ درست است که ما قدرت اجرایی نداریم، اما جهان در حال تغییر است. ما نیز میکوشیم توان خود را بیشتر کنیم، اما در حال حاضر مهمترین اهرم قدرت ما حقیقت است و فراموش نکنید عفو بینالملل سه میلیون عضو در سراسر جهان دارد. ممکن است در کوتاهمدت نتوانیم به تمام اهداف خود برسیم، اما دست از تلاش نمیکشیم.
خبرگزاری رویترز از کشیده شدن تظاهرات به مناطق نزدیک کاخ ریاست جمهوری مصر در شهر قاهره گزارش داده است. تلویزیون الجزیره نیز از ضرب و شتم یکی از مخالفان سرشناس دولت مصر گزارش داده است. شهرهای مختلف مصر از جمله قاهره، اسکندریه و سوئز از ظهر روز جمعه صحنه تظاهرات گسترده مخالفان با پلیس است. درگیری های امروز پس از برگزاری نماز جمعه در شهرهای مختلف آن کشور آغاز شد و شاهدان می گویند: ده ها هزار نفر در نقاط مختلف مصر با پلیس درگیر شده اند. مخالفان شعارهایی علیه حسنی مبارک رئیس جمهور مصر سر می دهند و خواستار کناره گیری او از قدرت هستند. پلیس مصر تلاش می کند با شلیک گلوله های پلاستیکی ، گاز اشک آور و استفاده از ماشین های زرهی آب پاش تظاهرکنندگان را پراکنده سازد. هنوز گزارشی از کشته شدن کسی در تظاهرات امروز مخابره نشده است اما قطع شبکه تلفن همراه در نقاط مختلف مصر ارسال اخبار از آن کشور را مشکل کرده است. مخالفان دولت مصر روز جمعه به دنبال فراخوان گروه های مختلف برای برپایی تظاهراتی به نام «روز خشم» به خیابان ها آمده اند.
منابع خبری از وقوع انفجار در یکی از مراکز خرید در کابل، پایتخت افغانستان خبر داده اند. این مرکز خرید در محل سکونت خارجیان و نزدیک سفارتخانه ها قرار دارد. پلیس افغانستان کشته شدن دست کم هشت نفر را در این حادثه تایید کرده و گفته است که در بین این کشته شدگان افراد خارجی هم وجود دارند. دو زن و یک کودک نیز در میان همین کشته شدگان اند. پلیس افغانستان گفته است که عامل این حادثه یک بمب گذار انتحاری بوده است. طالبان در تماسی تلفنی با دفتر خبرگزاری رویترز مسوولیت این حادثه را بر عهده گرفته است. این انفجار دو روز پس از گشایش مجلس جدید افغانستان روی می دهد.
دهها هزار نفر از مردم مصر روز جمعه در شهرهای مختلف این کشور علیه دولت این کشور دست به تظاهرات زدهاند. یکی از مفسران شبکه الجزیره این تظاهرات گسترده علیه حکومت حسنی مبارک را یادآور جنبش سبز در ایران دانسته است.دهها هزار نفر از مردم مصر روز جمعه در شهرهای مختلف این کشور علیه دولت این کشور دست به تظاهرات زدهاند. یکی از مفسران شبکه الجزیره این تظاهرات گسترده علیه حکومت حسنی مبارک را یادآور جنبش سبز در ایران دانسته است. اعتراضهای ضد حکومتی در مصر در روز جمعه وارد چهارمین روز خود شده است و دهها هزار نفر در شهرهای مختلف این کشور از جمله قاهره به خیابانها ریختهاند. در حالی که در آستانه برگزاری این تظاهرات دولت مصر در اقدامی مشابه با مقامهای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۸ اقدام به قطع اینترنت، تلفن همراه و سرویس پیام کوتاه کرده بودند، شبکه تلویزیونی الجزیره تصاویری از حضور انبوه مردم در خیابانها و درگیری ماموران پلیس با آنها نشان میدهد. تظاهرکنندگان شعارهایی از جمله «مرگ بر مبارک» سر داده و خواستار کنارهگیری حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، شدهاند که از حدود ۳۰ سال پیش در این کشور حکومت میکند. همزمان با آغاز تظاهرات روز جمعه گزارشهایی درباره محاصره محمد البرادعی، از رهبران مخالفان دولت مصر، توسط ماموران پلیس و جلوگیری از حرکت وی همراه با تظاهرکنندگان منتشر شده است. برخی گزارشهای دیگر حاکی از آن است که شمار زیادی از تظاهرکنندگان در نزدیکی کاخ حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، تجمع کردهاند. ماموران پلیس مصر برای مقابله با تظاهرات معترضان اقدام به شلیک گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی میکنند و گزارشهایی نیز درباره شلیک گلوله به سوی تظاهرکنندگان منتشر شده است، هر چند تاکنون خبری از شمار مجروحان احتمالی تظاهرات روز جمعه مخابره نشده است. در همین حال در آستانه برگزاری تظاهرات روز جمعه مصر، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحده، از دولت مصر به دلیل قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه انتقاد کرد. وزارت امور خارجه فرانسه نیز اعلام کرده است که چهار خبرنگار فرانسوی که سرگرم گزارش تظاهرات روز جمعه در قاهره بودند بازداشت شدهاند.
سه تحول در هفته اول بهمنماه ۱۳۸۹ در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی رخ داد که بر رابطه رهبر و رئیس دولت تاثیر میگذارند و خود نمایانگر تحولاتی پیش از این در این رابطه هستند: ۱) نامه پر از عتاب رئیس دولت خطاب به مجلس و در واقع خطاب به مجلس، قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت که حداقل دوتای آنها حیات خلوت رهبری تلقی میشدهاند و همه بدون هماهنگی با رهبری آب نمینوشند، ۲) پاسخ غیرمستقیم مجمع به احمدینژاد یا همان پاسخ مجمع به یکی از اعضای مجلس، و ۳) حذف شش معاونت از معاونتهای وزارت خارجه برای تسهیل کار نمایندگان ویژه رئیس جمهور در مناطق جغرافیایی که اصل موضوع پیشتر مورد مخالفت خامنهای واقع شده بود.سه تحول در هفته اول بهمنماه ۱۳۸۹ در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی رخ داد که بر رابطه رهبر و رئیس دولت تاثیر میگذارند و خود نمایانگر تحولاتی پیش از این در این رابطه هستند: ۱) نامه پر از عتاب رئیس دولت خطاب به مجلس و در واقع خطاب به مجلس، قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت که حداقل دوتای آنها حیات خلوت رهبری تلقی میشدهاند و همه بدون هماهنگی با رهبری آب نمینوشند، ۲) پاسخ غیرمستقیم مجمع به احمدینژاد یا همان پاسخ مجمع به یکی از اعضای مجلس، و ۳) حذف شش معاونت از معاونتهای وزارت خارجه برای تسهیل کار نمایندگان ویژه رئیس جمهور در مناطق جغرافیایی که اصل موضوع پیشتر مورد مخالفت خامنهای واقع شده بود. جنگ در سه جبهه احمدینژاد قبل از اعلام نظر نهایی خامنهای نسبت به مواضع اعضای دولت، شورای نگهبان و نامه چهار تن از نمایندگان مجلس در مورد هیئت حل اختلاف به میدان آمده و تیرهای خود را به سمت سه نهاد مذکور شلیک میکند. در جمله دوم نامه حمله به مجلس و مجمع آغاز میشود: «متاسفانه مدیریت محترم مجلس شورای اسلامی در فرایند بررسی و تصویب این لایحه [برنامه پنجم] برخلاف رهنمودهای راهگشای مقام معظم رهبری و حتی در مواردی با بیتوجهی به آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی و برخلاف صریح قانون اساسی بر لغو اختیارات قانونی قوه مجریه و دخالت در اموری مانند انتخاب و نصب و عزل مقامات اجرایی و اداره اموال دولتی اصرار میورزد و بعد از اعلام مغایرت مصوبه یادشده با قانون اساسی و ارجاع موضوع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیریت مجمع نیز برخلاف وظایف قانونی و حتی آییننامه داخلی آن مجمع تلاش کرد اختیارات مصرح قوه مجریه را مخدوش نماید.» (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۹) در عبارت بعدی، قوه قضاییه نیز به این جمع قانونشکن افزوده میشود: «تلاش مدیریت مجمع و برخی اعضای آن به ویژه رئیس محترم مجلس و متاسفانه همراهی رئیس محترم قوه قضائیه در دخالت دادن مدیریت مجلس و قوه قضائیه در اموری مانند تصمیمگیریهای صندوق توسعه ملی و عزل و نصب رئیس کل بانک مرکزی یک بدعت آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوشکردن روند مدیریت کشور است.» (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۹) پس از آن احمدینژاد به تدریس قانون اساسی به سه نهاد مزبور میپردازد و این دروس با تعارفات معمول به رهبری همراه میشوند (بدون اشاره به ارجاع موضوع اختلاف مجلس و دولت به مجمع توسط رهبر) تا خامنهای از این احتضارنامه ولایت فقیه چندان نگران نشود. ظاهرا در این مرحله قرار است رئیس دولت نقش پاسدار قانون اساسی را بازی کند تا نهادهای در اختیار رهبری را رسما خلع سلاح کند. ولی فقیه با مجموعه نهادهای ذیل آن ولی فقیه است. بدون این نهادها به شیر بییال و دم و اشکم تبدیل میشود. احمدینژاد با بازی کردن نقش قربانی در عرصههای داخلی و خارجی و ذکر فشارها با همان کارتی بازی میکند که همه قدرتمندان جمهوری اسلامی در دست گرفته و قدرت را به تدریج از آن خود ساختهاند. همچنین دولتی که اصولا با پنهانکاری اداره میشود به هنگام جارو کردن رقبا به شفافیت متوسل میشود: «شایسته و ضروری است که نوار کامل جلسه مجمع و کمیسیون مربوط آن منتشر شود تا مردم در جریان امور قرار گیرند و ببینند که چگونه عدهای نمیخواهند تن به قانون و رای مردم بدهند و درصددند دیدگاه خود را به نام مصلحت بر مردم تحمیل نمایند.» (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۹) احمدینژاد و سپاهیان چه میخواهند؟ خواسته دولت و حامیان نظامی و امنیتی آن به روشنی در نامه احمدینژاد آمده است: «آیا تجربه تاریخی عدم تمرکز و تداخل مسئولیتها - که منجر به فرمان تاریخی امام راحل برای بازنگری در قانون اساسی و رفراندوم گردید- تجربه موفقی بوده است که عدهای بخواهند نوع شدیدتر آن را بدون رعایت اصول مسلم حقوقی و منطقی و بدون هیچ گونه نظرخواهی از مردم به نام مصلحت به مردم تحمیل کنند.» (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۹) آنها تمرکز قدرت در رئیس دولت را میخواهند که نه تنها دارد نهادهای دیگر را به زائده نظام تبدیل میکند (حتی وزارتخانهها) بلکه به تدریج با در اختیار گرفتن شورای نگهبان و اعضای بلندپایه بیت، نهاد رهبری را نیز در خود هضم خواهد کردد. خامنهای نیز وامی را که به حلقه عوامل سرکوب خویش داشته به تدریج پرداخت میکند. در این مقطع، هسته سخت حکومت از مقاومت نیروهای سنتگرا و قدرتمند در بازار و روحانیت نگران است و هر حرکتی را به محدودسازی خود و مشکلتراشی برای «ملت عزیز» (نظامیان و امنیتیها) متهم میکند: «چه مشکلی حادث شده است که در کمال تاسف عدهای با اصرار بر موارد خلاف و بدتر از آن مقابله با نصایح و نظرات دلسوزانه رهبری گرانقدر برای کشور مشکل ایجاد مینمایند... با چه انگیزهای فرصت خدمتگزاری برای تعالی و عمران و آبادانی کشور از ملت عزیز سلب میشود.» (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۹) ولی فقیه همان قوه قاهره است هیچ رئیس دولتی در سه دهه گذشته یکباره خود را در برابر سه نهاد مذکور قرار نداده بود و متن نامه بیانگر این نکته است که نویسنده نامه خود را در موضعی بالاتر از آنها میبیند (در مقام رهبری واقعی که مستظهر به قدرت نظامیان است) و حتی نیازی به دخالت خامنهای برای حضور فصلالخطابانه نمیبیند. در ایران امروز هر آن کس که سلاح و باتون و چوبه دار را در دست دارد ولی فقیه است. خامنهای فقط این عنوان را یدک میکشد. ادبیات نامه به گونهای است که اصولا با ادبیات معمول احمدینژاد همخوانی ندارد و برای وی نوشته شده است. احمدینژاد در شش سال سخن گفتن حتی یک بار واژههای متن نامه ارسالی خود را به کار نگرفته است. نویسندگان متن همانا حقوقدانان در خدمت سپاهیان هستند که برای تفوق قوه مجریه بر دیگر قوا در این مرحله کار میکنند و ندانسته یا دانسته پا به حریم ولایت فقیه نیز میگذارند چون به حاشیه راندن نهادهای انتصابی مثل مجمع و قوه قضاییه یا مجلس به عنوان نهادی رام دستگاه رهبری در نهایت به حاشیه راندن رهبری است. برای رام کردن نهادهای انتصابی نیز آنها را به ورود به محدوده اختیارات رهبری متهم میکنند: «امروز وارد عرصه قوه مجریه شدهاند و دارند اختیارات مسلم قوه مجریه را محدود یا سلب میکنند، جای دیگر وارد اختیارات شورای نگهبان خواهند شد و در گام سوم نیز وارد اختیارات رهبری خواهند شد.» (غلامحسین الهام، رجا نیوز، ۷ بهمن ۱۳۸۹) گفتهها در برابر تعامل و رقابت نهادها کسانی که سخنان افراد را نمایانگر واقعیت بیرونی میگیرند بر این باورند که هنوز این خامنهای است که سخن آخر را در جمهوری اسلامی میگوید و احمدینژاد بچه حرفگوشکن ولایت فقیه است. آنها برای دفاع از سخنان خود به گفته خامنهای در دیدار با جامعه مدرسین در سفر به قم اشاره میکنند: «در دولت نهم و دهم -از وقتی که آقای احمدینژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض میکنم. البته معنایش این نیست که اختلاف نظری وجود ندارد، یا فلان مسئول دولتی یا رئیسجمهور یا غیر رئیسجمهور در نظرات و افکارشان نقاط اشتباهی ندارند؛ چرا، از این قبیل هست، همیشه بوده، باز هم هست مواردی که اختلافنظر بین بنده و شخص آقای رئیسجمهور وجود دارد یکی دو تا هم نیست؛ موارد متعددی هست که اختلافنظر وجود دارد -البته یک جاهایی هست که مطلب برای من محرز و روشن و جزمی است، میگویم آقا این کار نباید بشود؛ خب واقعا گوش میکنند و جلویش گرفته میشود.» (وبلاگ سید روحالله انوری، ۴ دی ۱۳۸۹) احمدینژاد و خامنهای همانند یکدیگر فکر میکنند: هر دو نگاهی بسیار شبیه به یکدیگر به انسان و جهان و سیاست خارجی و داخلی و فرهنگ و سیاست و جامعه دارند. اما آیا این بدین معناست که این دو میتوانند قدرت را چنان که خامنهای میگوید و میخواهد تقسیم کنند؟ به این معنی که خامنهای زمام همه امور سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را در دست داشته باشد و در حوزه اقتصاد دخالت نکند و دولت و سپاهیان سیاست را به قیصر واگذارند؟ «البته یک زمینههایی هست که من دخالت نمیکنم. در مسائل اقتصادی، بنده اصلا دخالت نمیکنم. من خودم را توی این مسائل صاحبنظر نمیدانم. سر قضایای گوناگون، اختلافنظر هم هست، استدلالهای گوناگونی هم هست، همیشه از من هم توقع میرفته که دخالت کنم. بعضیها سر قضیه قیمت ارض [ارز]، سر قضیه کم و زیاد کردن سود بانکی همیشه از من توقع داشتهاند که دخالت کنم؛ اما من دخالت نمیکردم.» (وبلاگ سید روحالله انوری، ۴ دی ۱۳۸۹) دخالت سپاهیان در همهٔ امور کشور و عدم دخالت خامنهای در حوزه اقتصاد که همواره اشتهایی سیریناپذیر برای دخالت در همه امور کشور از خود نشان داده ناشی از بر هم خوردن توازن قواست و نه اراده فردی مقام ولایت. کسی که امروز در جایگاه خامنهای قرار گرفته و با انتقادات منتقدان احمدینژاد روبهرو شده باشد طبعا باید احمدینژاد و نظامیان همراه وی را مطیع معرفی کند تا از تنش احتمالی و گریزناپذیر میان خود و آنها بکاهد. همین که این سخنان در فضای غیرعمومی و در نهایت برای تحکیم قدرت دولت و همپیمانان آن گفته میشود کافی است تا شرمندگی ولی فقیه از آنها را برای خدمتی که در دوران پس از انتخابات به ولایت کردند و وامداری وی به آنها را بیان کند. میزان دسترسی طرفهای درگیر به اهرمهای قدرت و نه تعارفات معمول باید مبنای درک چگونگی تعامل نیروها قرار گیرد. خامنهای به خوبی به این نکته واقف است که دیگر عبا و عمامه بر ایران حکم نمیراند، بلکه چکمه و یونیفرم (با عمامه و بدون آن)، حاکمان واقعیاند. نظامیان فعلا به رهبری اظهار اطاعت میکنند تا ظواهر امر را رعایت کنند اما در واقع منویات آنهاست که از زبان خلیفه تضعیف شده بیان میشود: «اگر جامعه مدرسین یک مواردی اشتباهی میبینند، ملاحظه رفاقت و دوستی را نکنند، نصیحت کنند؛ منتها مراقب باشند که یک جهتگیری عامی برای زمین زدن دولتی که حالا نسبت به شعارهای انقلاب وفادار است، نسبت به رهبری اظهار اطاعت میکند و چه و چه، ایجاد نشود.» (وبلاگ سید روحالله انوری، ۴ دی ۱۳۸۹) پس از فتح پایتخت توسط لشکریان در تابستان و پاییز ۱۳۸۸، خلیفه طبعا باید فرمانبردار آنها باشد. جنگ را باخته فرض گرفتهاند هر چه قدر لحن نامه احمدینژاد هجومی و از موضع قدرت و صراحت است پاسخ مجمع و برخی نمایندگان از موضع ضعف این دو نهاد حکایت میکند. در ضمیر ناخوداگاه پاسخدهندگان این نکته مفروض گرفته شده است که سخن احمدینژاد به قوت سخن رهبری است (نه این که رهبری آن را پشتیبانی کند) و نباید مستقیما با آن روبهرو شوند. مجمع حتی در عین دادن رای به نفع دولت مستقیما به احمدینژاد پاسخ نداده، بلکه یکی از نمایندگان طرفدار وی را مورد نقد قرار داده است: «آن چه بیشتر موجب تأسف شد، اظهارنظرهای ناصواب، کذب و خلاف واقع جناب آقای زارعی به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود که دور از شأن و جایگاه یک نماینده مجلس است. متأسفانه اظهارات ایشان در خصوص بهانهجویی برخی اعضای ذینفوذ مجمع از جمله رئیس مجمع و رئیس مجلس شورای اسلامی برای جلوگیری از اظهارات دبیر مجمع برای اعلامنظر رهبری معظم انقلاب و اصرار آنان بر نادیده گرفتن نظر معظمله و تصویب آن چه که خود میخواستند، توهینی آشکار به رهبری نظام، رئیس مجمع، سران قوای مقننه و قضائیه و سایر اعضای محترم مجمع است که جمعی از مجتهدین و بزرگان باتجربه و برگزیده هستند.» (الف ۵ بهمن ۱۳۸۹) موضع دفاعی و عدم باور به امکان عقب راندن دولت در اتهام توهین به فردی غیر از احمدینژاد در این متن به خوبی آشکار است. منتقدان احمدینژاد در مجلس نیز به خوبی جاهطلبی احمدینژاد و همپیمانان وی را دریافته و در پاسخ به وی میگویند: «احمدینژاد بداند شخص اول مملکت نیست.» (علی عباسپور تهرانی فرد، تابناک، ۶ بهمن ۱۳۸۹) بدین ترتیب چالش اصلی در فضای سیاسی امروز ایران آن است که شخص اول مملکت کیست. شخص اول نه ولی فقیه بلکه همان قوه قاهرهای است که قدرت هرچه بیشتر در آن تمرکز مییابد و اشتهایی سیریناپذیر برای این امر نشان میدهد. -------------------------------------------------------------------------------------------- دیدگاههای ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
به دنبال تصادف مرگبار یک کامیون با کارگران کارخانه ایران خودرو، مدیر عامل این کارخانه روز جمعه را تعطیل اعلام کرد. خبرگزاری ایلنا گزارش می دهد که جواد نجم الدین، به دنبال حادثه سه شنبه شب گذشته که منجر به مرگ چهار نفر و زخمی شدن سیزده نفر از کارگران شد، تمام شیفت های کاری را امروز، جمعه در کارخانه ایران خودرو تعطیل اعلام کرده است. هنوز مشخص نیست که این تعطیلی، دائمی یا موقتی است. حادثه سه شنبه شب واكنش فعالان كارگری به نقض مفاد قانون كار را به دنبال داشت. از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد، در بیانیه یی، خواستار تشکیل گروهی برای تحقیق در باره آن شد. روز جمعه خبرگزاری ایسنا از قول سرهنگ محسن سهرابی رييس پليس ترافيك شهري نیروی انتظامی ایران گزارش داد که راننده این كاميون گواهينامه پايه يك و كارت سلامت نداشته است.
خبرگزاری های رویترز و آسوشیتد پرس از آغاز تظاهرات در شهر قاهره، پایتخت مصر خبر دادند. تظاهرکنندگان با شعار «مرگ بر مبارک» برای چهارمین روز پیاپی به خیابان ها آمده اند. خبرگزاری های بین المللی می گویند پلیس با شلیک گلوله پلاستیکی و با ماشین های آب پاش دست به پراکنده کردن تظاهرکنندگان زده است. خبرگزاری رویتر می نویسد: تظاهرکنندگان پلاکاردهایی در دست دارند که بر روی آن شعارهایی در مخالفت با دیکتاتوری و ریاست جمهوری حسنی مبارک نوشته شده است. تظاهرات روز جمعه که «یوم الغضب» یا «روز خشم» خوانده شده، در حالی روی می دهد که مسوولان حکومتی مصر از بامداد امروز اینترنت و سرویس ارسال پیامک را قطع کرده اند.
مخالفان دولت آلبانی برای برگزاری یک راهپیمایی اعتراض آمیز علیه دولت این کشور فراخوان داده اند. در این فراخوان از مخالفان خواسته شده برای گرامیداشت یاد سه تظاهرکننده یی که هفته گذشته در تظاهرات ضد دولتی کشته شدند، روز جمعه به خیابان ها بیایند. حزب سوسیالیست آلبانی سازمان دهنده اصلی این تظاهرات است. پلیس به مخالفان هشدار داده است که با هرنوع تظاهراتی برخورد می کند. اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و سازمان امنیت و همکاری های اروپا از بیم افزایش مجدد خشونت ها در آلبانی از حزب سوسیالیست خواسته اند از تصمیمش صرف نظر کند. سازمان «همکاری و امنیت اروپا» در حال رایزنی با «سالی بریشا» نخست وزیر آلبانی و رهبر حزب سوسیالیست، «ادی راما» برای از سرگیری مذاکرات میان مخالفان و دولت است.
به دنبال قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه از سوی دولت مصر برای مقابله با گسترش اعتراضهای مردمی در این کشور، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، از دولت مصر خواسته است، به آزادی بیان احترام گذاشته و از اعمال خشونت علیه معترضان پرهیز نماید.به دنبال قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه از سوی دولت مصر برای مقابله با گسترش اعتراضهای مردمی در این کشور، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، از دولت مصر خواسته است، به آزادی بیان احترام گذاشته و از اعمال خشونت علیه معترضان پرهیز نماید. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد روز جمعه در سخنانی، اقدام دولت مصر را در قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه در آستانه تظاهرات بزرگ معترضان در روز جمعه، مغایر با اصول دموکراتیک آزادی بیان و آزادی تجمعات خوانده است. بیشتر بخوانید: اوباما: اعتراضها در مصر تجلی سرخوردگی فروخفته مردم است البرادعی وارد قاهره شد؛ «حسنی مبارک باید برود» دولت مصر در روز جمعه برای جلوگیری از سازماندهی معترضان که از برگزاری تظاهراتی بزرگ در این کشور در این روز خبر دادهاند، اقدام به قطع اینترنت و سرویس پیام کوتاه کرده است. اقدام دولت مصر در این زمینه یادآور اقدامهای مشابه مقامهای جمهوری اسلامی است، که در سال گذشته و همزمان با برگزاری تظاهرات معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران اینترنت و سرویس پیام کوتاه را قطع میکردند. اعتراضها علیه دولت حسنی مبارک، که حدود ۳۰ سال است قدرت را در مصر در اختیار دارد، با الهام از اعتراضهای مردم تونس آغاز شده است که به فرار رئیس جمهور این کشور منجر شده است. بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد، که روز جمعه در حاشیه مجمع اقتصاد جهانی در داوس سوئیس با خبرنگاران سخن میگفت، اظهار داشته است، وی روند اعتراضها در تونس و سپس مصر را از نزدیک دنبال کرده است. وی با اشاره به اقدام دولت مصر در قطع اینترنت گفته است: «درباره قطع اینترنت باید بگویم که آزادی بیان به عنوان یکی از اصول بنیادی دموکراسی باید مورد حمایت قرار گیرد.» دبیرکل سازمان ملل متحد همچنین با بیان این که رهبران جهان باید اعتراضهای مردمی را به عنوان فرصتی برای پرداختن به «نگرانیهای مشروع» شهروندان خود مورد توجه قرار دهند، از مقامهای (مصری) خواسته است، از به کارگیری خشونت علیه معترضان پرهیز کنند. بان کیمون همچنین افزوده است: «همه مردم و مقامهای مسئول باید اطمینان دهند که وضعیت کنونی در منطقه و به ویژه در مصر به خشونت بیشتر منجر نشود.» در همین حال نیروهای امنیتی مصر در نخستین ساعات بامداد روز جمعه شماری از رهبران و اعضای گروه اسلامگرای اخوانالمسلمین را بازداشت کردند. معترضان و فعالان سیاسی مصر پیشتر از مردم این کشور خواسته بودند، روز جمعه در تظاهرات ضد دولتی در شهرهای مختلف این کشور شرکت کنند. همچنین پنجشنبه شب محمد البرادعی، مدیر کل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و از مخالفان حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر از وین به قاهره بازگشته و آمادگی خود را برای به دست گرفتن رهبری معترضان اعلام کرده است.
چند ماه پس از آنکه سامان طهماسبی، فرنگیکار مدالآور ایرانی با تغییر تابعیت به تیم کشتی جمهوری آذربایجان پیوست، اکنون برای نخستین به عنوان عضو این تیم در جام وهبی امره ترکیه در مقابل کشتیگیران ایرانی ظاهر خواهد شد.چند ماه پس از آنکه سامان طهماسبی، فرنگیکار مدالآور ایرانی با تغییر تابعیت به تیم کشتی جمهوری آذربایجان پیوست، اکنون برای نخستین به عنوان عضو این تیم در جام «وهبی امره» ترکیه در مقابل کشتیگیران ایرانی ظاهر خواهد شد. رقابتهای بینالمللی کشتی فرنگی جام وهبی امره ترکیه روزهای ۹ و ۱۰ بهمن ماه برگزار میشود و تیم ایران با ۱۰ کشتیگیر در این رقابتها حضور خواهد داشت. در این میان، ایران در وزن ۸۴ کلیوگرم، وزنی که سامان طهماسبی در آن برای جمهوری آذربایجان کشتی خواهد گرفت، دو کشتیگیر معرفی کرده است و داود عابدینزاده و محسن نعمتپور حریفان بالقوه ایرانی طهماسبی در این وزن خواهند بود. سامان طهماسبی دارنده دو مدال برنز قهرمانی جهان، اهل سنندج و کرد زبان است و اولین فرنگیکار ایرانی است که در وزن ۸۴ کیلوگرم موفق به کسب مدال جهانی برای ایران شد. علاوه بر مدال برنز مسابقات جهانی گوانگ ژو و مدال برنز مسابقات جهانی باکو در دو سال پیاپی، طهماسبی مدال طلای آسیا را نیز در سال ۲۰۰۷ از آن خود کرده است. با این حال این کشتیگیر ایرانی در مسابقات جهانی ۲۰۱۰ مسکو با لباس دوبنده تیم ملی جمهوری آذربایجان به روی تشک رفت و در مسابقات ترکیه نیز با همین پرچم کشتی خواهد گرفت. تیم ملی آذربایجان قرار است با ۱۲ کشتیگیر در مسابقات ترکیه حاضر شود. ایران نیز ابتدا قرار بود با همین تعداد فرنگیکار در این مسابقات شرکت کند که در آخرین فهرستی که از فرنگیکاران اعزامی ایران به این مسابقات منتشر شد، تنها نام ۱۰ کشتیگیر به چشم میخورد. آن طور که خبرگزاری مهر گزارش کرده است، مشکل خروج پنج کشتیگیری که میتوانست به طور بالقوه جزو نفرات اعزامی باشند، دلیل این تغییر در ترکیب تیم ایران است. بر اساس همین گزارش اسامی نفرات اعزامی تیم کشتی فرنگی به شرح زیر است: ۵۵ کیلوگرم: محمد فقیری ۶۰ کیلوگرم: مجید یعقوبی و عبدالمحمد پاپی ۶۶ کیلوگرم: علی محمدی ۸۴ کیلوگرم: داود عابدینزاده و محسن نعمتپور ۹۶ کیلوگرم: مهدی عسگریزاده و داود گیل نیرنگ ۱۲۰ کیلوگرم: بشیر باباجانزاده و امیر قاسمی منجزی این نفرات به سرمربیگری محمد بنا و مربیگری جمشید خیرآبادی، حمیدرضا اسماعیلنژاد و محمدعلی چمیانی در رقابتهای ترکیه برای ایران کشتی خواهند گرفت. در میان کشتیگیران ایرانی، به تازگی محمدرضا آذرشکیب نیز در مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جمهوری آذربایجان موفق به کسب رتبه اول شد تا احتمال تغییر تابعیت و حضور وی در ترکیب تیم کشتی آزاد این کشور تقویت شود.
اگر اتفاق خاصی نیفتد، سهشنبه هفته آینده حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت دهم، در مجلس شورای اسلامی حاضر میشود تا در برابر استیضاحکنندگان از عملکرد خود در این وزارتخانه دفاع کند.اگر اتفاق خاصی نیفتد، سهشنبه هفته آینده حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت دهم، در مجلس شورای اسلامی حاضر میشود تا در برابر استیضاحکنندگان از عملکرد خود در این وزارتخانه دفاع کند. هر چند محورهای استیضاح تمام حوزههای فعالیت وزیر راه و ترابری را در برمیگیرد، مطرح شدن طرح استیضاح حمید بهبهانی آن هم کمی پس از سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ ایرانایر در ارومیه، این باور را تقویت کرده است که سقوط پیاپی هواپیماها بهانهای شده تا شاید وزیر از صندلی وزارت سقوط کند. وزیر راه و ترابری در حالی باید به نمایندگان پاسخگو باشد که نوار پارامترهای پروازی مانند سرعت، ارتفاع و شتاب هواپیمای سانحهدیده به کشور فرانسه ارسال شده است تا توسط کارشناسان فرانسوی رمزگشایی شود. تا اینجای کار از بازخوانی اطلاعات جعبه سیاه هواپیما شامل نوار مکالمات خلبان با برج مراقبت معلوم شده خطای انسانی عامل حادثه نبوده است. قدیمی بودن هواپیما یکی از دلایلی است که همواره پس از سقوطها مطرح میشود؛ دلیلی که سلمان ذاکر، نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی، نیز به آن اشاره کرده و گفته است: «این نوع هواپیماها که قریب ۴۰ سال عمر دارد از رده خارج شده و به جای مسافربری باید باربری کند. پس شما مسئولین با کدام عقل و کارشناسی اجازه پرواز میدهید؟ تردد خودروی ۳۰ ساله در جاده و زمین ممنوع است، پس شما چطور هواپیمای ۴۰ ساله و تعمیر شده را آن هم در وضعیت بد آب و هوا و با ۱۵۰ نفر ظرفیت، مجوز پرواز میدهید؟» اما حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، با حضور در یک برنامه در تلویزیون دولتی ایران قدیمی بودن هواپیماها را تنها عامل موثر در سقوطها ندانست و گفت: «مقایسه اگر بکنیم، درست سومین سانحهای که در مشهد پیش آمد یک [هواپیمای] ایلیوشین بود که ضربهای زد و چرخها داغ شد. این سانحه بدی بود که خوشبختانه تلفات نداشت، ولی فردای آن روز هواپیمای بوئینگ الجزایر که از لبنان بلند شد و دو سال پیش آن را خریده بودند سقوط کرد. یعنی بعضی چیزها به کهنه و نو بودن بستگی ندارد.» بهمن دانشمند، مهندس امنیت پرواز در لندن، هم معتقد است قدیمی بودن هواپیما عامل موثری در وقوع حوادث و سوانح هوایی نیست. آقای دانشمند به رادیوفردا میگوید: «من تصور نمیکنم اشکالی در هواپیما بوده باشد. البته هواپیما قدیمی و فرسوده است، ولی دلیل نمیشود اگر هواپیمای قدیمی تعمیراتش سر وقت انجام شود به چنین مسائلی برخورد کند. هر هواپیمایی هر از چندی تعمیرات سنگین دارد که در واقع هواپیما از اول ساخته میشود. من فکر نمیکنم اشکالات تکنیکی هواپیما بوده، بلکه تصمیمگیریهای اشتباه باعث چنین سانحهای شده است.» پیشتر برخی از کارشناسان صنعت هواپیمایی فقدان امکانات مدرن و پیشرفته ناوبری در فرودگاه ارومیه را یکی از دلایل بروز این سانحه عنوان کردند، اما استاندار آذربایجان غربی این عامل را رد کرده و فرودگاه ارومیه را مجهز توصیف کرده است. از سوی دیگر برخی کارشناسان صنعت هوایی بر این باورند که خطوط هواپیمایی ایرانی برای صرفهجویی در هزینههای خود بعضی اقدامات مورد نیاز برای ایمنی پرواز را برای هواپیماها انجام نمیدهند. یکی از این موارد شست وشوی هواپیما به ویژه بخشهای متحرک بال هواپیما با مواد مخصوص ضد یخ است که ضمن آب کردن یخهای روی سطح هواپیما از یخزدگی قطعات متحرک بال و سکان جلوگیری میکند. تعدادی از کارشناسان صنعت هوایی نیز بر این باورند سقوط اخیر درارومیه میتواند ناشی از یخزدگی قطعات متحرک هواپیما و نداشتن توان لازم برای اوجگیری دوباره از سطح زمین بوده باشد. اگرچه برای مشخص شدن دلایل سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ تا زمان خوانده شدن نوار پارامترهای پروازی و جمعبندی آن باید صبر کرد، روز سهشنبه حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت دهم، برای سقوط نکردن از مقام وزارت باید دلایل و توضیحاتی قانعکننده به نمایندگان مجلس ارائه کند.
زمين لرزه یی به شدت پنج و سه دهم ريشتر بامداد جمعه، امروز، یکی از شهرستان های استان كرمان را لرزاند. مركز لرزه نگاری موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، کانون اين زمين لرزه را شهرستان محمدآباد ریگان اعلام کرده است. این زمین لرزه ساعت هفت و پنجاه دقيقه روز جمعه، در این شهرستان به وقوع پیوسته است. خبرگزاری ایرنا پیشتر گزارش داده بود که چندین زمین لرزه دیگر نیز در همین شهرستان، از ظهر روز پنج شنبه روی داده است. مسوولان محلی می گویند که این زمین لرزه ها تاکنون تلفات جانی نداشته است.
در نشست اقتصادی داوس در سوئیس، هیچ یک از مقامهای دولت جمهوری اسلامی در سال جاری میلادی به این مجمع جهانی دعوت نشده است. این در حالی است که در سالهای گذشته چند تن از مسئولان دولت ایران در این نشست اقتصادی شرکت کردهاند.در نشست اقتصادی داوس در سوئیس، هیچ یک از مقامهای دولت جمهوری اسلامی در سال جاری میلادی به این مجمع جهانی دعوت نشده است. این در حالی است که در سالهای گذشته چند تن از مسئولان دولت ایران در این نشست اقتصادی شرکت کردهاند. رادیوفردا در گفتوگو با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، علت عدم دعوت از مقامهای جمهوری اسلامی به نشست سالانه داووس ۲۰۱۱ را جویا شده است. فریدون خاوند: در سالهای گذشته همیشه شخصیتهایی از ایران به این نشست دعوت میشدند و حتی بعضی مواقع به عنوان شخصیتهای مرکزی و مورد توجه در نشست داوس مورد استقبال قرار میگرفتند. در سال ۱۳۸۶ آقای [منوچهر] متکی، وزیر خارجه سابق ایران، در این کنفرانس شرکت داشت و همین طور آقای خاتمی که هم در دوره ریاست جمهوریاش به داوس رفته بود و هم بعداً به عنوان رئیس موسسه گفتوگوی تمدنها میرفت. سال ۸۷ هم شرکت کردند در این نشست. امسال به نظر میآید که رویدادهای مربوط به شدت گرفتن مجازاتهای اقتصادی علیه ایران و انزوای بینالمللی ایران موثر واقع شده در عدم دعوت از شخصیتهای ایرانی. شاید هم یکی از دلایلش این باشد که اگر دعوت میکردند و اگر قرار بود دعوتی از ایران به عمل بیاید به احتمال بسیار زیاد آقای محمود احمدینژاد به این نشست میرفت و اجازه نمیداد کسان دیگری به خصوص از اپوزیسیون درون جمهوری اسلامی مثلاً از سوی اصلاحطلبها یا کسانی که رقیب آقای احمدینژاد هستند در درون خود جبهه اصولگرا در این نشست شرکت کنند. آقای خاوند، خبرگزاری کار ایران، ایلنا، نوشته است که علت عدم دعوت از ایران جهت شرکت در اجلاس داوس مشخص نشده، اما به نظر میرسد مسائل سیاسی و ادامه روند تقابل با ایران در این امر دخیل باشد. نظر شما چیست؟ آیا فکر میکنید مسائل سیاسی در عدم دعوت از ایران دخیل بوده؟ من فکر میکنم که این خبر ایلنا به احتمال بسیار زیاد مبتنی بر واقعیت است. به خاطر این که اصولاً ایران حتماً جایگاه خودش را دارد در این نشست داوس، به خصوص در نشست امسال، به خاطر این که کالاهای اولیه، مواد اولیه و به خصوص نفت یکی از مسائلی است که مورد بحث قرار میگیرد و افزایش بهای نفت طبعاً در حال حاضر جلب توجه میکند و بنابراین ایران که نقش ریاست سازمان اوپک را دارد و یک کشور بزرگ صادرکننده نفت و گاز است حتماً حضورش در این نشست داوس مهم بود. از طرف دیگر در مورد مسائل امنیتی هم پرونده هستهای ایران مطرح است و بنابراین اگر نمایندهای در این نشست شرکت میکرد آن هم اهمیت داشت. این که ایران دعوت نشده به خودی خود نشان میدهد که واقعاً مشکلات سیاسی در مورد ایران و حضورش در نشستهای بینالمللی وجود دارد. در نشست چهارروزه داوس که سران کشورهای کلیدی و مهم جهان درباره مسائل اقتصادی تصمیم میگیرند، عدم حضور جمهوری اسلامی چه نتایجی برای ایران در بر خواهد داشت؟ آیا به مسائل اقتصادی آسیبی در سطح جهانی وارد میکند یا خیر؟ فکر نمیکنم. به خاطر این که اصولاً در نشست داوس تصمیم گیری نمیشود. این جایی نیست که رهبران کشورها در آن درباره مسائل بینالمللی بخواهند تصمیم بگیرند. این فقط نشستی است که در آن، کشورها دادهها و اطلاعات خودشان را با هم مبادله میکنند. منتها عدم حضور ایران در چنین نشستی که به هر حال ۳۶ نفر از رهبران کشورها و دولتها و بیش از دو هزار نفر از چهرههای سرشناس در عرصه تصمیمگیریهای بینالمللی حضور دارند، عدم نشست ایران در یک چنین نشستی به خودی خود مهم است، چون که وقتی یک کشور مهم ۷۵ میلیونی، یک کشور کلیدی خاورمیانه، در چنین نشستهایی نماینده نداشته باشد، برای ایران از نظر حضورش در صحنه بینالمللی چیز جالبی نیست. میشود آن را نشانهای از شدت گرفتن انزوای ایران دانست. ولی این به خودی خود تاثیری بر مسائل اقتصادی ایران ندارد، چون که در این نشست تصمیمگیری نمیشود.
ایالات برمن آلمان طرحی را ارائه کرده است که به موجب آن قرار است، شمار بیشتری از پناهجویان ایرانی که به دنبال سرکوب اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران به ترکیه پناه آوردهاند، در آلمان به عنوان پناهنده پذیرفته شوند.ایالات برمن آلمان طرحی را ارائه کرده است که به موجب آن قرار است، شمار بیشتری از پناهجویان ایرانی که به دنبال سرکوب اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران به ترکیه پناه آوردهاند، در آلمان به عنوان پناهنده پذیرفته شوند. شورای شهروندی ایالت برمن آلمان روز پنجشنبه طرحی را برای پذیرش شمار بیشتری از پناهجویان ایرانی از سوی آلمان به تصویب رسانده است. بیشتر بخوانید: ورود نخستین گروه از پناهجویان ایرانی معترض به نتایج انتخابات به آلمان آلمان به مخالفان دولت ایران پناهندگی میدهد بر اساس گزارش رادیوی ایالتی برمن، این طرح که علاوه بر احزاب حاکم سوسیال دمکرات و سبزها در، از حمایت احزاب دمکرات مسیحی، دمکرات آزاد و حزب چپها نیز برخوردار است، در صورت موافقت سایر ایالتهای آلمان اجرا خواهد شد. هم اکنون حدود پنج هزار پناهجوی ایرانی در ترکیه به سر میبرند و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در تلاش است، برای این افراد که اکثر آنها پس از سرکوب اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران از کشورشان خارج شدهاند، محل امنی در کشورهای غربی بیابد. اولریش مویرر، سناتور امور داخلی ایالت برمن اظهار امیدواری کرده است، سایر دولتهای ایالتی آلمانی نیز از طرح پذیرش شمار بیشتر از پناهجویان ایرانی حمایت کنند. پیشتر دولت آلمان موافقت خود را با پذیرش ۵۰ نفر از مخالفان حکومت ایران اعلام کرده بود و در اوایل مرداد ماه سال جاری خورشیدی نخستین گروه از این پناهجویان وارد آلمان شده بودند. شمار زیادی از این افراد که در میان آنها روزنامهنگاران منتقد نیز به چشم مىخورد، هم اکنون در برلین زندگی میکنند و برخى دیگر نیز در هامبورگ و همینطور در ایالت نورد راین وستفالن آلمان پذیرفته شدهاند. به دنبال سرکوب خونین تظاهرات معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهورى در ایران، دولت فدرال آلمان با ابراز نگرانى شدید خود نسبت به نقض حقوق بشر در ایران از آمادگى خود براى پناه دادن به شمارى از پناهجویان ایرانى آسیبدیده از انتخابات ریاست جمهورى در ایران خبر داده بود. همچنین در اسفند ماه سال گذشته خورشیدى یکى از سخنگویان وزارت کشور آلمان با بیان این که پذیرش مخالفان رژیم ایران و ایرانیان در معرض خطر «نشانه همبستگى و حمایت» از آنها است، اعلام کرده بود، مقامهاى آلمانى در این باره که به چه کسانى پناهندگى بدهند با کمیساریاى عالى پناهندگان سازمان ملل متحد رایزنى خواهند کرد. این سخنگوى وزارت کشور آلمان همچنین گفته بود، تصمیم دولت آلمان براى دادن پناهندگى به معترضان ایرانى تنها شامل «موارد خاص و مستند» خواهد بود. در اردیبهشت سال جارى نیز دولت ائتلافى هامبورگ متشکل از احزاب دمکرات مسیحى و سبزها بر سر پذیرش شمارى از پناهجویان ایرانى در ترکیه و به ویژه روزنامهنگاران پناهجو به توافق رسیده بود. از آنجایى که شهروندان ایرانى براى سفر به ترکیه نیازمند روادید نیستند، بسیارى از کسانى که در پى دریافت پناهندگى از کشورهاى غربى هستند با سفر به ترکیه و مراجعه به دفتر پناهندگان سازمان ملل متحد تقاضاى پناهندگى مىکنند که در این میان شمار زیادى از کسانى که در جریان رویدادهاى پس از انتخابات ریاست جمهورى در ایران تحت تعقیب قرار گرفتهاند نیز همچنان در ترکیه سرگردان هستند. از سوى دیگر بر اساس اعلام اداره مهاجرت و پناهندگان آلمان، به دنبال رویدادهاى پس از انتخابات ریاست جمهورى و سرکوب معترضان به نتایج انتخابات در ایران، بر شمار ایرانیانى که از آلمان تقاضاى پناهندگى مىکنند، به شدت افزوده شده است. در میان کسانى که به دنبال گسترش اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهورى در ایران از آلمان تقاضاى پناهندگى کردهاند، چند ورزشکار عضو تیمهاى ملى و دختر یکى از معاونان محمود احمدىنژاد نیز به چشم مىخورند.
پس از انفجارهای پنجشنبه در بغداد که به مرگ ۵۳ نفر منجر شد، نيروهای نظامی و امنيتی عراق به حال آمادهباش درآمدند. روز پنجشنبه، بر اثر يک انفجار انتحاری در يک مراسم ترحيم در محلهای شيعهنشين در بغداد، ۴۸ نفر کشته و بيش از ۱۲۰ نفر زخمی شدند. در سلسله انفجارهای ديگری که در پايتخت عِراق روی داد هم دستکم ۵ نفر ديگر جان خود را از دست دادند. مردم خشمگين در محل، مقامهای امنيتی حکومت عِراق را به اهمال در انجام وظايفشان متهم کردند. از همين رو به محض ورود نيروهای امنيتی و پليس به محل انفجارها با پرتاب سنگ به استقبال آنها رفتند. پس از اين حادثه، نوری المالکی، نخست وزير عِراق، فرمان دستگيری رئيس امنيتی منطقه را صادر کرد.
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} دولت آفریقای جنوبی اعلام کرد نلسون ماندلا اکنون در بیمارستان تحت معاینات تخصصی پزشکی است و در مورد وضعیت سلامتی وی جای نگرانی وجود ندارد. خالِما ماتلانته، معاون رئیس جمهوری آفریقای جنوبی، در این زمینه گفت جای نگرانی وجود ندارد، ماندلا به یک عارضهی ریوی کهنه دچار است و بزودی از بیمارستان مرخص خواهد شد. آقای ماندلا از چهارشنبهی گذشته برای پارهای معالجات در بیمارستان بستری شده است. نلسون ماندلا رهبر و نماد مبارزه با تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی اکنون 92 سال سن دارد.
نیروهای امنیتی مصر در نخستین ساعات بامداد روز جمعه سه تن از سخنگویان و شماری از اعضاء گروه اخوان المسلمین را دستگیر کردند. یکی از وکلای این گروه سیاسی اسلامگرا، با تأیید این خبر به خبرگزاری رویترز گفت از شمار دقیق دستگیرشدگان اطلاعی ندارد اما دلیل آن به طور روشن به تظاهراتی که قرار است امروز، جمعه برگزار شود، مربوط میشود. معترضان و فعالان سیاسی از طریق شبکههای اجتماعی اینترنتی از همگان خواستهاند تا برای اعتراض به وضعیت اقتصادی و حکومت اقتدارگرایانه در مصر روز جمعه، امروز در تظاهرات علیه دولت شرکت کنند. گروهها و احزاب سیاسی هم از این فراخوان استقبال کردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر