-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 01/31/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، روز يکشنبه خواستار تحقيق و تفحص از کارخانه ايران خودرو، در پی حادثه رانندگی در آن شرکت شد.
در اين حادثه که سه شنبه شب روی داد، يک کاميون با تعدادی خودرو و گروهی از کارگران برخورد کرد که در نتيجه چهار تن کشته و ۱۳ نفر زخمی شدند.
پيشتر سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و جمعی از کارگران ايران خودرو خواستار بررسی اين حادثه از سوی کميته تحقيق شده بودند.


 


طی ماه‌هایی که جنبش سبز حضور در خیابان‌ها را به عنوان یکی از روش‌های کنشگری سیاسی خود برگزیده و از ظرفیت‌های این حضور بهره می‌جست، اقتدارگرایان حاکم برای جلوگیری از موج رو به گسترش اعتراض‌های خیابانی به سرکوب خشونت‌بار معترضان حاضر در خیابان‌ها روی آوردند. در روزهای اولیه، با توجه به غافل‌گیری اقتدارگرایان حاکم در مواجهه با واکنش اعتراضی سبزها، عملاً نیروی انتظامی میدان‌دار برخورد با معترضان بود اما با گسترش دامنه‌ی اعتراض‌ها، به تدریج نیروهای سپاه، بسیج پایگاه‌های مقاومت بسیج شهری، بسیج ادارات و سازمان‌های دولتی و شمار وسیعی از دیگر نیروها به جمع نیروهای نظامی سرکوب‌گر افزوده شده و اقسام گوناگونی از خشونت‌ها را پیشه کردند. در این بین حتی از استفاده از نوجوانان و دانش‌آموزان بسیجی نیز ابایی نداشته و باتوم و شوکر را به دست این نوجوانان نیز سپردند. در میان نیروهای بسیجی به کارگرفته شده و همچنین در میان سربازان و کادرهای نیروهای انتظامی، افراد متعددی را می‌توان یافت که هیچ منفعت اقتصادی یا سازمانی در ضرب و جرح سبزها نداشته‌اند. با این‌حال سوال این است که این افراد چگونه حاضر می‌شوند این‌گونه بر تن و جان هموطنان خود بتازند و آنها را مورد آسیب قرار دهند؟ برای کسانی که منافع اقتصادی را به طور مطلق مبنای کنش افراد می‌دانند، پاسخ به این سوال ساده است؛ منفعت اقتصادی در پوشش ایدئولوژی‌های فریبنده که از سوی حاکمان و نیروهای مسلط صورت‌بندی و القا می‌گردد، عامل بنیادی خشونت‌ورزی این نیروهاست. از این منظر، تمام افرادی که به شکلی در کار سرکوب معترضان هستند، مستقیم یا غیرمستقیم و آگاهانه یا نیمه‌آگاهانه، منفعتی در حفظ وضع موجود برای خود متصورند و تغییر وضعیت جاری را تهدیدی علیه جایگاه اقتصادی و اجتماعی خود تلقی می‌کنند؛ از این رو به هر قیمتی که شده به سرکوب و خاموش کردن معترضان می‌پردازند. چه بسا افراد به اندازه‌ای در چنبره‌ی ایدئولوژی‌های مشروعیت‌بخش برای خشونت‌ورزی خود گرفتار گردند، که دست به انکار چنین منافعی بزنند و یا اینکه به واقع خودشان متوجه نگردند که این خشونت‌ورزی آنها برخاسته از احساسی ناخودآگاه در عمق وجود آنهاست که طی پروسه‌ای پیچیده و زمان‌بر در وجودشان نهادینه ‌شده و اکنون به قدری رسوخ یافته که آنها را ناخودآگاه به حفظ منافع از طریق اعمال خشونت فرمان می‌دهد. از این نگرش، ایدئولوژی‌های موید خشونت‌ورزی علیه همنوعان، چیزی جز یک پوشش ظاهری نیست و سرگرم کردن خود با مبارزه با این ایدئولوژی‌ها به کوبیدن آب در هاون می‌ماند. بر این اساس باید به سراغ بازنمایی منافع پنهان خشونت‌ورزان از اعمال خشونت رفت و با سازمان‌دهی افراد تحت سلطه علیه این منافع به پا خاست.
تببین مذکور از سوی شواهد متعددی تایید می‌گردد؛ اما در عین‌حال شواهد متعددی نیز وجود دارند که نمی‌توانند این تبیین را تایید کنند. برای مثال برای نوجوانی که صرفاً با برانگیخته شدن هیجانات به صحنه‌ی خشونت‌ورزی علیه سبزها آورده می‌شود، هیچ‌گونه منفعت پیدا و پنهانی نمی‌توان متصور گردید. به طور مشابه برای سربازی که در حال گذراندن دوران وظیفه‌ی اجباری است و در این حین به ضرب و شتم سبزها می‌پردازد، چه منفعتی در این مسیر می‌توان متصور شد؟ تشویق و کوتاه شدن دوران خدمت؟ به نظر نمی‌رسد بتوان چنین منافعی را برشمرد؛ چرا که عرصه‌ی خشونت علیه سبزها به قدری شلوغ و نابسامان است که یک سرباز نمی‌تواند به کار بستن نهایت قساوت و خشونت خود را اثبات و بدین‌ وسیله پاداشی دریافت کند. از سوی دیگر، در میان برخی نیروهای بسیجی افرادی دیده می‌شوند که حقیقتا از روی احساس تکلیف شرعی دست به خشونت می‌زنند و تا زمانی که با چنین افرادی مواجه نشده و گفتگو نکرده باشیم، نمی‌توانیم تایید کنیم آنها در تعقیب منافع پنهان اقتصادی نیستند بلکه خشونت‌ورزی را وسیله‌ی ادای تکلیف دینی خود می‌دانند. به نظر می‌رسد خشونت‌ورزی این افراد دارای ریشه‌ها و بنیادهای معرفتی است که کاری بیش از توجیه صورت می‌دهند. این مبادی معرفتی، در ذهن و روان خشونت‌ورزان نهادینه گردیده و آنها را به کنش وامی دارد. ساختار پنهانی که مایه‌ی بروز خشونت از سوی این طیف از کنشگران است، نه منافع اقتصادی و سازمانی پنهان، بلکه دقیقاً همین مبادی معرفتی است که رسوخ یافته و به سطح عمل درآمده‌اند. بنابراین نباید پرداختن به مبادی معرفتی خشونت‌ورزی را بی‌اهمیت تلقی کرد و از کنار آن به سادگی گذشت. در واقع بخش وسیعی از نیروهای خشونت‌ورز علیه سبزها، با مبنا قرار دادن همین آموزه‌های فکری است که به سادگی دست به خشونت می‌زنند. چه بسا این آموزه‌های فکری از سوی طبقات مسلط تولید و به اعضای فرودست هیات حاکمه القا می‌گردد تا توجیهی برای اعمال آنها فراهم گردد و بدین وسیله از ریزش هواداران ایدئولوژیک جلوگیری گردد. اما چنین امری، نباید مانع از آن باشد که به بازشناسی این مبادی معرفتی و سازوکارهای عملی آنها بپردازیم. این نوشته‌ی کوتاه به یکی از مبادی معرفتی خشونت علیه مخالفان می‌پردازد که دوگانه‌ی «خودی ـ غیرخودی» است و بررسی خود را بر مبنای یکی از متون تولیدشده توسط پژوهشکده‌ی تحقیقات اسلامی سپاه پاسداران که کتابی است با همین عنوان («خودی و غیرخودی از منظر کتاب و سنت») صورت می‌دهد.
دوگانه‌ی خودی ـ غیرخودی بارها در تاریخ معاصر ایران در قالب عناوین و صور گوناگون بروز یافته است و مبدا یا توجیه‌کننده‌ی بسیاری از حذف‌ها و طردها و خشونت‌ورزی‌ها بوده است. این باور دارای ریشه‌هایی است که شناخت آن ریشه‌ها مستلزم واکاوی آموزه‌های هزارساله‌ی دینی رایج است و در حوصله‌ی این نوشتار نیست. ما در اینجا تنها به یکی از صورت‌بندی‌های موخر این باور می‌پردازیم که تلاش کرده با استناد به احادیث پیشوایان دین و آیاتی از قران کریم، به تئوریزه کردن اندیشه‌ی «خودی ـ غیرخودی» بپردازد.
کتاب «خودی ـ غیرخودی از منظر کتاب و سنت» چنانکه اشاره شد، در سال 1385 توسط پژوهشکده‌ی تحقیقات اسلامی سپاه پاسداران منتشر گردیده است[1]. مبنای تالیف این کتاب یکی از سخنرانی‌های رهبری (آقای خامنه‌ای) در سال 1378 است که چنانکه در مقدمه‌ی کتاب آمده این کتاب اساساً برای تئوریزه کردن بخش‌هایی از این سخنرانی که رهبری به مساله‌ی خودی ـ غیرخودی پرداخته، تالیف شده است:
«رهبر معظم انقلاب اسلامی در مردادماه سال 78 مباحثی را درباره‌ی جریانات خودی و غیرخودی ایراد فرمودند. به دنبال آن، عده‌ای در پی تشکیک در اصل وجود چنین جریانات و نیر معیارها و ملاک های تفکیک آنها برآمدند. از آنجا که پژوهشکده‌ی تحقیقات اسلامی بر این باور بوده و هست که موضع‌گیری‌های مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف مبتنی بر پشتوانه‌های عمیق مکتبی و دینی است، از این رو، بر خود فرض دانست که تحقیقی در این باره به عمل آورده و موضوع خودی و غیرخودی را از منظر قرآن و سنت مورد بررسی قرار دهد» (از مقدمه‌ی کتاب).
ملاحظه می‌شود که مبنای نگارش این کتاب و گزینشی که از متن کتاب و سنت انجام داده، اثبات مواضع سیاسی بالاترین مقام حکومتی است. لذا این تئوریزه کردن مساله‌ی «خودی ـ غیرخودی» نه برخاسته از نیازی درونی و از روی حقیقت‌جویی که برای توجیه‌تراشی پیرامون گفتار حاکمان بوده است. به هر حال، برونکرد این اقدام، تهیه‌ی متنی منظم برای اثبات وجود خودی ـ غیرخودی و استقرار این دوگانه‌ در اذهان و جلوگیری از تشکیک در نزد هواداران است. بد نیست به آن بخش از سخنان آقای خامنه‌ای که مبنای شکل گیری این متن بوده نیز اشاره شود:
«گفته مي‏شود «خودي» و «غير خودي». حالا خودي و غير خودي داريم يا نداريم؟ اگر بخواهيم ملت را حساب کنيم، نه؛ آحاد ملت همه خوديند. اما جريانات سياسي، بله؛ جريان خودي داريم، جريان غيرخودي هم داريم. خودي کيست؟ خودي آن است که دلش براي اسلام مي‏تپد؛ دلش براي انقلاب مي‏تپد؛ به امام ارادت دارد؛ براي مردم به صورت حقيقي - نه ادّعايي - احترام قائل است. غير خودي کيست؟ غير خودي کسي است که دستورش را از بيگانه مي‏گيرد؛ دلش براي بيگانه مي‏تپد؛ دلش براي برگشتن امريکا مي‏تپد. غيرخودي آن کسي است که از اوايل انقلاب در فکر ايجاد رابطه دوستانه با امريکا بود. به امام اهانت مي‏کرد؛ اما براي امريکا اظهار علاقه مي‏نمود! کسي به امام اهانت مي‏کرد، ناراحت نمي‏شد؛ اما اگر کسي به دشمنان بيرون از مرز يا همدستان آنها اهانت مي‏کرد، ناراحت مي‏شد! اينها غريبه‏اند. اسمشان چيست، هرچه باشد؛ چه کسي هستند، به ما ربطي ندارد که حالا بخواهم در خطبه‏هاي نماز جمعه اسم کسي را بياورم. هر کس اين‏طور باشد، غريبه است و خدا کند اين‏طوري نداشته باشيم. اين به عهده دستگاههاي مسؤول کشور است که حواسشان جمع باشد. دستگاههاي امنيتي - وزارت اطّلاعات و وزارت کشور - نيروي انتظامي، سپاه، بسيج و بقيه، حواسشان بايد جمع باشد. اين‏که بعضي از دلسوزان به برخي از مطبوعات گله دارند، از اين ناحيه است، والّا هيچ کس با مطبوعات آزاد مخالفتي ندارد. فلسفه اين انقلاب، آزادي است - آزادي بيان و آزادي فکر - اما طوري نباشد که حرف و خواست و تحليل و جهت‌گيري دشمن را بر همه حرف‌هاي ديگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسي که با دشمن دوست شد، دوست ديگر نمي‏تواند به او اعتماد کند» (خطبه‌های نماز جمعه 8 مرداد 1378).
این کتاب در سه فصل تنظیم گردیده و عناوین فصول آن به ترتیب عبارتند از: کلیات؛ ملاک‌ها و معیارها؛ نحوه‌ی تعامل و برخورد نظام اسلامی و مردم با غیرخودی‌ها.
در فصل نخست ابتدا به تفکیک سه دسته از مرزبندی‌های خودی ـ غیرخودی، تحت عنوان «خودی ـ غیرخودی اعتقادی»، «خودی ـ غیرخودی رفتاری» و «خودی ـ غیرخودی سیاسی» پرداخته و سپس پیشینه‌ی جریان غیرخودی سیاسی را در دوران صدر اسلام بررسی نموده است. مرزبندی نخست (اعتقادی) به تفکیک مومنان از کفار (اعم از مشرکان و اهل کتاب) می‌انجامد. مرزبندی دوم (رفتاری) بر مبنای ویژگی‌هایی است که در برخی احادیث در باب رفتار افراد برشمرده شده و بر این اساس، گروهی خودی شمرده شده‌اند و گروهی نه (برای مثال این حدیث که: هر کس نماز شب نخواند از ما نیست؛ به نقل از امام صادق). طبق مرزبندی سوم (سیاسی)، منافقان به عنوان مصداق غیرخودی سیاسی برشمرده شده‌اند.
در فصل دوم ملاک‌ها و معیارهای مرزبندی خودی ـ غیرخودی مطرح شده‌اند. در این فصل به طور مثال ذیل عنوان «علل رعایت مرزبندی با غیرخودی» این موارد برشمرده شده است: مواضع کینه‌توزانه و غیردوستانه‌ی غیرخودی؛ پیوند دوستانه‌ی غیرخودی‌ها با خودشان؛ بی‌فایده بودن برقراری ارتباط با غیرخودی؛ خطرناک و غیرقابل اعتماد بودن غیرخودی؛ ارتباط با غیرخودی، سبب از دست رفتن عقاید حقّه. برای هر یک از این موارد نیز سعی شده از قرآن و احادیث نمونه‌های تاییدکننده‌ای ذکر شود. در همین فصل، ذیل عنوان «پیامدها ناگوار شکسته شدن مرزبندی با غیرخودی» هشت پیامد بدین شرح برشمرده شده است: سیر قهقرایی و ارتجاعی به سوی کفر؛ قرار گرفتن در جبهه‌ی غیرخودی؛ از دست دادن ولایت و نصرت الهی؛ از دست دادن هدایت الهی؛ ابتلا به مجازات و عذاب الهی؛ ورورد به جرگه‌ی ستمگران؛ گرفتار شدن به تسویلات و تزیینات شیطان؛ آسیب‌رسانی به خود و جبهه‌ی خودی. در اینجا نیز مجدداً آیات و احادیثی دست‌مایه‌ قرار گرفته‌اند. در نهایت در این فصل، صاحبان ولایت بدین شرح معرفی شده‌اند: خداوند سبحان؛ پیامبر گرامی اسلام (ص)؛ ائمه معصومین (ع)؛ ولی فقیه عادل.
در فصل سوم نیز «نحوه‌ی تعامل و برخورد نظام اسلامی و مردم با غیرخودی‌ها» مورد بحث قرار گرفته که با تفکیک فعالیت‌های مسلحانه و غیرمسلحانه، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان راهکار برخورد با غیرخودی‌های غیرمسلح و گفتگو و «شدت عمل» به عنوان راهکار برخورد با غیرخودی‌های دارای فعالیت مسلحانه ذکر شده است.
+++
پرداختن به محتوای این کتاب فراتر از حوصله‌ی خواننده است؛ تنها می‌توان به برداشت‌های سطحی و گزینشی این کتاب از آیات و روایات قران و انتخاب یک قسمت کوتاه از آیه‌ای برای دریافت تاییدیه برای برداشت خود اشاره کرد. آنچه این مقاله در پی توجه دادن به آن است، تئوریزه کردن اندیشه‌ی خودی ـ غیرخودی و تجویز لزوم استفاده از «شدت عمل» در برخورد با غیرخودی‌هاست. گرچه این کتاب در بخش پایانی خود اذعان کرده که مطابق سیره‌ی عملی پیشوایان دین، هیچ‌یک از جریانات به زعم نویسنده غیرخودی در صدر اسلام، مادامی که دست به اسلحه نبرده و فعالیت مسلحانه نداشتند، از سوی حاکمان، مورد تعرض و دست‌اندازی حکومت یا محدود شدن حقوق شهروندی قرار نگرفتند، اما در پایان تمام این بررسی‌ها، «از بین رفتن کیان اسلام و امت» بهانه‌ای برای شدت عمل و اعمال خشونت علیه غیرخودی‌ها معرفی شده است و بدین وسیله ناخواسته این ذهنیت را در خواننده القا می‌کند که هر زمان دیگری که «کیان اسلام و امت» به خطر بیفتد، می‌توان و باید از خشونت برای حذف غیرخودی‌ها استفاده کرد.
+++
یکی از مبادی نظری جنبش سبز همین کنار نهادن مرزبندی‌های خودساخته و دروغین خودی ـ غیرخودی است که در واقع چیزی جز بهانه‌تراشی و توجیه‌گری برای تعرض به حقوق شهروندان و حذف و طرد نیروها نبوده است. تاکید مداوم همراهان جنبش سبز نظیر مهندس موسوی مبنی بر اصالت نداشتن تقسیم مردم و نیروهای سیاسی به خودی و غیرخودی، از همین پیامدهای عملی این تقسیم‌بندی‌ها برمی‌خیزد. دوگانه‌ی خودی ـ غیرخودی آن‌هنگام که از سطح نظری فراتر رفته و مبنای کنشگری قرار گیرد، مهمترین ابزار توجیه‌کننده‌ی خشونت‌ورزی است. لذا اندیشمندان جنبش سبز که مبنایش را بر عدم خشونت قرار داده است، باید مبادی معرفتی خشونت ورزی حاکمان را جدی گرفته و به درک و تبیین انتقادی این آموزه‌های معرفتی بپردازند.

[1] فرازی، صادق، خودی و غیرخودی از منظر کتاب و سنت، انتشارات پژوهشکده تحقیقات اسلامی، نشر زمزم هدایت، قم، چاپ اول، بهار1385

منبع: سایت موج سبز ایران


 


کمیته مزد استان تهران اعلام کرد، کارگرانی که در سال آینده در پایتخت، کمتر از یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان دستمزد دارند، زیر خط فقر زندگی می کنند.
علی اکبر عیوضی، رئیس کمیته مزد استان تهران، در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا گفت: "با در نظر گرفتن پنج قلم كالای اساسیِ بهداشت و درمان، خوراك، مسكن، حمل‌ونقل و انرژی، دستمزدِ كمتر از یك میلیون و ۳۵۹ هزار تومان در تهران زیر خط فقر محسوب می‌شود."
طبق تصمیم شورای عالی کار که بالاترین مرجع تعیین دستمزد کارگران در ایران به شمار می آید، حداقل دستمزد کارگران در سال جاری، ۳۰۳ هزار تومان بوده است.


 


راشد غنوشی، رهبر حزب اسلامگرای النَهضَه تونس، پس از بیش از 20 سال زندگی در تبعید، امروز (یکشنبه) به کشورش بازگشت.
به گزارش رادیو فردا آقای غنوشی به هنگام ورود به فرودگاه تونس از سوی هزاران تن از هوادارانش مورد استقبال قرار گرفت.
وی که در سال های گذشته در لندن زندگی می کرد، در پی سرنگونی دولت زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری تونس، تصمیم به بازگشت به کشورش گرفت.


 


خداوند مرگ و حیات را آفرید تا شما رابیازماید که کدامیک از شما بهترین عمل را انجام میدهید ؟

هروقت بیاد احمد بورقانی می افتم و به ویژه اینروزها که به سومین سالگرد هجرت او از این دنیای فانی به دیار باقی نزدیک می شویم بیاد این آیه قرانی می افتم و اینکه او دراین آزمایش سرافراز بیرون درآمد و توانست کارنامه عمل خوبی از خود برجای گذارد . به لحاظ لغوی این « لیبلوکم » که دراین آیه بکار رفته است به معنای این است که دنیا همچون کوره ای است که ما انسانها در آن ریخته و پخته و ذوب می شویم تا انسانها با عیار خالص از دیگران جدا شوند و روشن است که انسانهای کمی می توانند از این کوره بصورت خالص بیرون آیند . احمدی که من طی یازده سال مراوده و دوستی شناختم و هرچه اورا بیشتر شناختم بیشتر دریافتم که ناحالصی ندارد . او همچون آب زلال بود و چون آیینه شفاف و چون طلای 24 عیار خالص ، دلیلش اینکه من کسی را ندیدم حتی از مخالفان سرسختش که ایرادی به نوع رفتار و سلوک احمد داشته باشند هرچند با جهت گیری فکری و سیاسی اش سر سازش نداشتند و پس از مرگ اوهم جز یاد خیر از او توسط دیگران ندیدم و نشنیدم و البته آنهایی که با او دمخور و دوست بودند و حتی آنهایی که کمترین برخوردی کاری و عاطفی با وی داشتند جز اظهار آه و حسرت و اندوه نداشتند و یاد اورا گرامی می داشتند .

احمد بورقانی چه در حوزه مسائل فردی و خصوصی اش و چه در عرصه جمع و حوزه عمومی رفتاری یگانه و سرشار از عاطفه و اخلاق و عیارمنشانه داشت و در وجودش ذره ای بدخواهی و حسادت و کینه نسبت به دیگران حتی مخالفین سرسختش نبود و زندگی ایی پاک داشت و ساده زیست به مفهوم واقعی و نه تبلیغاتی اش بود بگونه ای که حتی از امکان قانونی خرید یک ماشین پژو پرشیا به نرخ دولتی در مجلس ششم یا مزایای مشابه استفاده کرد . او از افرادی بود که از هیچ رانتی بهره نبود و بررسی ارتقای کاری اش از یک خبرنگار ساده تا مسئولیت دفتر نمایندگی ایرنا در نیویورک و معاونت مطبوعاتی دقیقا ناشی از کار و تلاشش بود . درخشندگی کارش را بخوبی می توان در دوره مسئولیت معاونت مطبوعاتی ارشاد که بهار مطبوعات پس از انقلاب را رقم زد و بحق لقب معمار توسعه مطبوعات را برای او به ارمغان آورد ، دید . و پاداش این عملکرد رای بالایی بود که مردم تهران به او دادند و مسئولیت سنگین نمایندگی مجلس ششم را بر دوش او نهادند و الحق و الانصاف که او این بار بخوبی بر دوش کشید و برعهد خود که دفاع از حقوق مردم بود به تمامی پایدار ماند .

احمد با اینکه قصد نامزد شدن برای انتخابات مجلس هفتم را بدلائل شخصی نداشت و ثبت نام هم نکرد اما با تمام وجود در جریان اعتراض و تحصن نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم به ماجرای رد صلاحیت گسترده نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم حضور و همراهی داشت و تقریبا تمام بیانیه های صادره جمع را نوشته اوست و متنی را که در روز استعفای دسته جمعی نمایندگان معترض توسط دکتر میردامادی و من خوانده شد ، انشای او بود . قلم روان و وسعت اطلاعات و دانش احمد اورا مرجعی برای نوشتن بسیاری از نطق های دوستان نماینده و هم چنین نامه ها و بیانیه های صادره فراکسیون اصلاح طلب مجلس ششم کرده بود که در اسناد این مجلس بخوبی خود را نشان می دهد . در عین حال احمد همیشه یک دفتر یادداشت با خود داشت و رخدادهای مهم روز و مجلس را در آن می نوشت و روزی به من گفت خاطرات روزانه اش در مجلس را قلمی می کند . بعدها بمناسبتی از او پرسیدم که آن دفتر خاطرات چه شد؟ سوگمندانه پاسخ داد که بدلیل برخوردهایی که با او پس از مجلس شد و هر روز به بهانه ای قاضی مرتضوی اورا احضار می کرد و...آن دفتر را نابود کردم چون نگران شدم که محتوای آن اسباب دردسر برای دوستان شود و البته او اینقدر از این برخوردها ناجوانمردانه که تا روز آخر عمرش دوام داشت دلخور و ناراحت بود که نمی خواست هیچ رد پایی از خود برجای گذارد!

احمد از حامیان اصلی شکل گیری انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بود و از هیچ کمکی به این نهاد نوپا دریغ نداشت بگونه ای که وقتی در مراسم تودیع اش از معاونت مطبوعاتی ارشاد مدیران مسئول نشریات کامپیوتری به او هدیه دادند او پس از مراسم به دفتر انجمن آمد و کامپیوتر را به انجمن داد و باز برای کمک به انجمن پذیرفت نامزد هیات مدیره دور دوم شود که با رای اعضا به عضویت هیات مدیره درآمد که همزمان با دوره نمایندگی اش شد ، و پس ازآنهم تا روزی که زنده بود برای پایداری کار این نهاد از بذل توجه و همراهی دریغ نکرد . از اینرو بود که هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران برای تقدیر و گرامیداشت زحماتش روز 13 بهمن و اولین سالگرد فراقش را بیاد او « روز بزرگداشت از پیشکسوتان مطبوعات » ، که آرزوی و خواست او بود ، نامگذاری کرد واز جمعی از روزنامه نگاران پیشکسوت قدردانی کرد . قرار بود که این مراسم هرسال دراینروز تکرار شود اما چرخ روزگار و طوفان حوادث بر دفتر انجمن هم مهر زد و نهادی را که احمد در پایگذاری آن نقشی بسزا داشت ، از چرخه فعالیت بازداشت و درسال گذشته نتوانست که این یادبود را برگزار کند و گردی از سر روزنامه نگاران پیرسرزمینمان بزداید در حالیکه روزنامه نگاران جوان و میان سال بسیاری نیزآواره و یا گرفتار زندان شده بودند و تصویر اسفناکی از وضعیت روزنامه نگاری درایران برجای مانده و آنرا به بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان تبدیل کرده است . بااینهمه بازهم یاران همدل و باقی مانده در سالگرد احمد بر سرمزار او گرد آمدند و یاد و نامش را گرامی داشتند و نشان دادند هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق .

امسال نمی دانم برنامه دوستان چیست؟ اما من که توفیق حضور بر مزارش را ندارم سخت دلتنگ اویم و دراین روزگار تلخ تر از زهر بیش از پیش غیبت او را با دیوان حافظش حس می کنم که می توانست آرامش بخش باشد ، شاید هم چون او طاقت و تحمل دیدن اینروزها را که بهترین دوستانش پشت میله های زندان قرار گیرد و بر جامعه مان آن رود که می بینیم نداشت پرواز کرد و رفت و ما را دراین کوره دنیا جا گذاشت چون پوست کلفت تریم و هنوز تا خالص شدن فاصله داریم و عیارمان معلوم نیست و...


 


به گزارش ایسنا، یك منبع آگاه در وزارت امور خارجه ایران، با اشاره به تحولات جاری در كشور مصر، اظهار عقیده كرد: حركت مردم عدالتخواه مصر بر اساس آموزه‌های دینی و ناشی از بیداری اسلامی در منطقه بوده و در جهت بازگشت این كشور به جایگاه اصلی خود در صحنه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌باشد.

این مقام آگاه، روز جمعه هشتم بهمن همزمان با گسترش ناآرامی‌ها در مصر افزوده است: «مقامات مصر باید ضمن تمکین به خواسته‌های بحق مردم این کشور از هر گونه برخورد خشونت آمیز نیروهای نظامی و امنیتی با موج مردمی خودداری کند.»

این درخواست وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مقام‌های مصری در حالی مطرح می‌شود که پلیس ایران و نیروهای لباس شخصی در اعتراض های مردمی سال گذشته به نتیجه انتخابات، تعداد زیادی از معترضان را زخمی کردند و بیش از یکصد نفر را به شهادت رساندند و همچنین چند هزار نفر را روانه زندان کردند، و چند جوان معترض نیز زیر شکنجه شدید در بازداشتگاه کهریزک کشته شدند.

هم اکنون نیز چند صد نفر از معترضان به نتیجه انتخابات پرمناقشه سال ۸۸ نزدیک به دو سال است که در زندان به سر می برند که بیش از پنجاه نفرشان روزنامه نگار هستند.

به واقع این توصیه مقامات وزارت خارجه کشورمان به دولتمردان مصری را باید مصداق بارز این حدیث پیامبر گرامی دانست که :" رطب خورده منع رطب کی کند؟ " آیا حاکمیتی که خود گوشش را بروی صدای اعتراض میلیونها نفر که با شعار« رای من کو؟ » در روز 25 خرداد 88 و روزهای پس از آن در خیابانهای تهران حاضر شدند ، بست حال می تواند از دولتی دیگری خواستار تمکین به خواسته‌های بحق شهروندانش شود؟ و آیا دولتی که خود به سرکوب و کشتار و زندان و شکنجه در مقابل خواست مشروع معترضان متوسل شد ه است حال می تواند از دولتی دیگر بخواهد کشور از هر گونه برخورد خشونت آمیز نیروهای نظامی و امنیتی با موج مردمی خودداری کن؟ و آیا مردم ایران که این خبر را می شنوند چه احساسی بهش دست می دهد؟ و چه قضاوتی خواهند کرد؟ حتی آنانی که جزء معترضان نبوده اند اما از واقعیت مطلعند. آیا جز این است که مردم ما اینرا هم در اعداد دروغ های بیشمار حاکمیت به شمار آرند؟ و آیا اینگونه خطاب کردن اعتبار آن گزاره اول که قیام مردم مصر را ناشی از بیداری اسلامی اعلام کرده است زیر سئوال نمی برد؟

قطعا جمعیت معترضان ایرانی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به لحاظ کمی و کیفی قابل مقایسه با جمعیت معترض تونس و حتی مصر نیست اما حاکمیت تونس سریع پیام معترضان را دریافت و با ترک قدرت راه را بروی تغییر حاکمیت در مسیر پاسخگویی به خواسته مردم گشود در حالیکه در کشورمان حاکمیت تاکنون حتی حاضر به وجود صدای اعتراض در جامعه نشده و همچنان بر طبل اقتدارگرایی و سرکوب و ارعاب و خاموش کردن هرگونه انتقادی می کوبد و تلاش دارد همه مجاری اطلاع رسانی آزاد را بروی شهروندان مسدود کند و جز آنچه خود می خواهد خبر دیگری انتشار نیابد و با این حال انتظار دارد که در جوامع دیگرمردم در سایه بیداری اسلامی در برابر حاکمیت استبدای و ظالم بپاخیزند و احقاق حق و عدالت نمایند ؟

حرکت مردم مصر که به رغم هشدارهای جدی حکومت آن کشور جهت تداوم هرگونه اعتراض خیابانی، روز جمعه هشتم بهمن ماه برای چهارمین روز پی در پی به خیابان ها ریختند و با وجود خشونت های اعمال شده از سوی یگانهای ضد شورش و ماموران انتظامی، در برابر آنها مقاومت کرده و حتی اعلام حکومت نظامی و ممنوعیت رفت و آمد را نادیده گرفتند و این امر موجب کشته و زخمی و بازداشت گروه زیادی از معترضین شد یاد آور روزهای سی و سی سال پیش همین موقع در ایران است که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد و طبعا مردم ایران از وقوع چنین رخدادی در مصر و دیگر کشورهای استبدادی منطقه همچون تونس خوشحالند اما افسوس می خورند که چرا خود پس از پشت سرگذاردن انقلاب اسلامی و در آستانه سی و سومین سالگرد پیروزی این انقلاب باید گرفتار وضعیتی مشابه همین کشورهای استبدادی باشند؟ و سئوالی که مطرح می شود اینکه اگر چشم و گوش حاکمیت ایران بروی اعتراض شهروندانی ایرانی باز نشد آیا با دیدن آنچه در تونس اتفاق افتاد و درمصر ، یمن ، الجزائر و اردن جاری است ، چشم و گوششان باز نخواهد نشد؟ و آیا اینان همچنان بر طبل اقتدارگرایی و استبداد خواهند کوبید تا باردیگر مردم به خیابانها آیند؟ به نظر می رسد طوفان انقلاب در خاورمیانه براه افتاده و در حال درهم پیچیدن رژیم های استبدادی و ستمگر است ، و تنها نظام هایی جان سالم از این طوفان بدر خواهند برد که خود دست به اصلاح زنند و با مشارکت دادن واقعی شهروندان در اداره امور و انتخابات آزاد به جلب نظر و رضایت مردم و همراهی آنان با حکومت روی آورند که در جهان امروز جزبا تکیه بر مردم نمی توان حکومت کرد .


 


ندای سبز آزادی: جمعی از اعضای جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنه‌ای دیدار و گفتگو کردند.

به گزارش کلمه، حجت‌الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه‌ای در ابتدای این نشست ضمن ابراز خرسندی از دیدار جمع حاضر بر ضرورت استفاده از نشاط دوران جوانی تأکید کرد و افزود: تا می‌توانید بر دانش و آگاهی خود بیافزایید و هیچگاه به داشته‌های فعلی اکتفا نکنید.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: با آنکه ابزارها و روش‌های اطلاع‌رسانی و ارتقای دانش، تنوع و گسترش زیادی یافته اما به هیچ‌وجه اهمیت کتاب و کتابخوانی کاسته نشده است. لذا تلاش کنید با داشتن سیر مطالعاتی کتاب‌های مفید، به دانش و بینش خود عمق ببخشید.

وی افزود: گاهی احساس می‌شود عده‌ای می‌خواهند جامعه ‌را با اطلاعات غلط و یا سطحی به سمت و سویی که مایل‌اند هدایت کنند و در چنین شرایطی از دروغ و تهمت بیش از هر چیز دیگر استفاده می‌‌شود.

وی با اشاره به ضرورت عمق بخشیدن به مطالعات و اطلاعات مردم گفت: اگر عمق آگاهی و اطلاعات جامعه بیشتر شود، نمی‌توان مردم را فریب داد و چنین جامعه‌ای اسیر احساسات و جریانات زودگذر و انحرافی نخواهد شد. به همین دلیل معتقدم ماندگارترین و اثرگذارترین فعالیت، فعالیت فرهنگی است و همانطور که در انقلاب اسلامی تمام نیروهای سیاسی و مبارز یا از نیروهای فرهنگی بوده‌اند یا فعالیت خود را در بستر کار فکری و فرهنگی سامان می‌دادند.

حجت‌الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنه‌ای در پاسخ به سوالی پیرامون نحوه برخورد اصلاح‌طلبان با انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی گفت: اصلاح‌طلبان مجموعه‌ای هستند که اکثریت جامعه را نمایندگی می‌کنند و این اکثریت نمی‌تواند نسبت به آنچه در جامعه ‌می‌گذرد، بی‌تفاوت باشد.

سیدهادی خامنه‌ای با اشاره به سخنان برخی از چهره‌های سیاسی جریان حاکم افزود: هیچ کس نمی‌تواند بگوید اصلاح‌طلبان حق شرکت در انتخابات را دارند یا ندارند. حقوق اساسی و آزادی‌های قانونی مردم را هیچ کس نمی‌تواند سلب کند.

ایشان افزود: اصلاح‌طلبان جریانی در متن جامعه هستند و مشروعیت خود را از رأی و نظر و خواسته‌های مردم گرفته‌اند.

دبیرکل نیروهای خط امام خاطر نشان کرد: البته هنوز زمان زیادی تا انتخابات باقی است و نمی‌توان موضع قطعی در مورد حضور و نحوه آن در انتخابات از هم اکنون اعلام کرد. باید منتظر ماند و شرایط را مورد بررسی قرار داد. از سوی دیگر تشکیلات ما عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است و بایستی به آنچه در این شورا اتخاذ می‌شود عمل کنیم.

سیدهادی خامنه‌ای در پایان گفت: فکر کردن به انتخابات، مشورت با دوستان و هم‌فکران و گفت‌وگو با سایر جریانات هیچ اشکالی ندارد، به هر حال انتخابات یک موضوع مهم و چند وجهی است که از جهات مختلف می‌توان به آن پرداخت. اما تصمیم نهایی را نمی‌توان از اکنون اتخاذ کرد.

در ابتدای این دیدار تنی چند از دانشجویان مجمع نیروهای خط امام به ایراد سخن و نظرات خویش پرداختند.

 


 


ندای سبز آزادی: تشدید مشکلات در شبکه اینترنتی کشور ، باعث شده است بسیاری از کاربران ایرانی از دسترسی منظم و آسان به سایت های مورد علاقه خود محروم شوند.

به گزارش خبرنگار عصرایران ، هر چند این مشکل از مدت ها پیش به صورت جسته و گریخته وجود دارد اما از غروب روز گذشته ، اوضاع نابسامان تر شده است به گونه ای که بر اثر اختلالات مربوط به کاهش پهنای باند در استفاده از برخی از سایت ها، آنها یا اصلا دیده نمی شوند یا به طور نامنظمی دچار قطع و وصل هستند.

همچنین دسترسی به برخی سایت ها در شهرهای مختلف کشور در بازه های زمانی مختلف به طور کامل ناممکن می شود.

مشکلات موجود ، عملکرد در نرم افزارهای تحت وب را نیز اختلالات فراوانی مواجه ساخته است. همچنین فعالیت های مربوط به تجارت الکترونیک و جابجایی اینترنتی وجوه نیز با مشکلات عدیده مواجه است.

مسیرهای ارتباطی بین دو IP در داخل کشور نیز دچار مشکلات متعددی است.

آی اس پی هایی که خدمات اینترنت ارائه می دهند با پذیرش این مشکلات ، مسوولیت آن را متوجه شرکت زیر ساخت مخابرات می دانند.

با این حال تا کنون هیچ مقام مسوولی در این باره توضیح نداده است.

اختلال موجود در شبکه شامل بیشتر سایت های اینترنتی و به صورت ادواری و چرخشی است بدین گونه که کاربران به صورت مدام در بازدید سایت ها با مشکل مواجه می شوند.

همچنین سایت تابناک در این زمینه اطلاعات بیشتری ارایه کرد و نوشت:

تامین امنیت شبکه تبادل اطلاعات در فضای مجازی مطابق با قوانین و حفظ حقوق مردم ضرورتی غیر قابل انکار است ولیکن عدم اجرای اصولی و فنی این امر باعث اختلالات فراوان در شبکه اینترنت کشور گردیده است که ادامه این امر باعث افت کیفیت اینترنت و افزایش شایعات پیرامون موضوع فیلترینگ غیر مستقیم و رساندن به نقطه خرابی خواهد بود.

بیش از ۱۵ روز است که شبکه اینترنت کشور علاوه بر مشکلات کندی قبل دچار مشکلات جدیدی شده است که باعث افت و نارضایتی مصرف کنندگان اینترنت گردیده است.

برخی از این اشکالات فنی و تخصصی عبارتند از:

۱. عدم امکان دسترسی به برخی از سایتهای ایرانی یا خارجی هاست شده در خارج یا داخل که بصورت زمانی و منطقه ای متغییر است. مثلا دسترسی به یک سایت از بعضی از رنج IP ها و یا حتی شهرها در بازه های زمانی مختلف بطور کامل مسدود می گردد.

۲. اختلال عملکرد در نرم افزارهای تحت وب : ارسال (submit) یک فرم در بخشی از یک نرم افزار دچار وقفه طولانی می شود و در حالت انتظار باقی می ماند اما با استفاده از پورت SSL و رمز نگاری مسیر ارتباطی تا سرور که قابل مداخله در مسیر تبادل اطلاعات نیست یا تغییر ISP در همان محل بر روی همان نرم افزار مشکل برطرف می گردد و فرم سریعا ارسال می گردد.

۳. قطع شدن مسیر ارتباطی بین دو IP در در داخل کشور که از پروتکل های امن و رمزنگاری شده برای ایجاد شبکه خصوصی مجازی داخلی استفاده می کنند.

۴. تغییر کلیدهای رمزنگاری شده SSL که بصورت منطقه‌ای و زمانی انجام می‌گردد و این امر امنیت تبادل اطلاعات و تجارت الکترونیکی را بشدت دچار ریسک نموده است.

۵. وجود اختلال Packet lost و یا کاهش پهنای باند از بعضی از نقاط در حین استفاده از برخی از سایت ها

تامین امنیت شبکه تبادل اطلاعات در فضای مجازی مطابق با قوانین و حفظ حقوق مردم ضرورتی غیر قابل انکار است ولیکن عدم اجرای اصولی و فنی این امر باعث اختلالات فراوان در شبکه اینترنت کشور گردیده است که ادامه این امر باعث افت کیفیت اینترنت و افزایش شایعات پیرامون موضوع فیلترینگ غیر مستقیم و رساندن به نقطه خرابی خواهد بود.

 


 


ندای سبز آزادی: در حالی که محمود احمدی نژاد امروز در مجلس وعده کاهش قیمت‌ها از فروردین ماه سال ۹۰ را مطرح کرد، باهنر چهره شاخص اکثریت مجلس معتقد است که تا ۴۰ یا ۵۰ درصد تورم را هم برای سال آینده انتظار داشته باشیم.

احمدی نژاد در جلسه امروز مجلس به جای دفاع از صالحی، از هدفمندی یارانه ها دفاع کرد و با ادعای وجود امارهای خوب در این باره، گفت که “بیش از ۲۰ درصد از گام‌های اول در بخش‌های گوناگون با صرفه‌جویی ملی مواجه هستیم” و “ما در آخر سال تزریق پول داریم و هجوم به بازار شب عید را شاهد خواهیم بود، اما از الان کنترل قیمت‌ها را انجام می‌دهیم و ان شاءالله از اول فروردین این طرح برکات خود را نشان خواهد داد.”

این در حالی است که محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نماینده راست گرای مجلس، در گفت و گو با فارس، از احتامکل تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی خبر داد.

وی با بیان اینکه “اگر احساس کنیم در جریان اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، اشتباه به گونه‌ای است که اصل پروژه زیر سؤال است یا نظام مجبور به عقب نشینی و یا مسکوت گذاشتن طرح می‌شود، حتما وارد عمل می‌شویم”، خاطرنشان کرد “اگر قرار باشد تورم معمول جامعه در سال آینده حدود ۱۵ درصد باشد، با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها پیش‌بینی می‌شود تورم به ٢۵ درصد برسد. ولی اگر دولت قرار باشد پول واریزی را از بانک مرکزی قرض کند، یا از حساب ذخیره ارزی استفاده کند، تورم ممکن است به ۴۰ یا ۵۰ درصد هم برسد.”

وی همچنین با اعتراف به اینکه “طرح تثبیت قیمتها خیلی عاقلانه نبود” گفت: “حداقل مسئله این بود که ما همان افزایش بیست درصدی را ادامه می‌دادیم. هر چند افزایش بیست درصدی آنقدر نبود که بتواند شکاف قیمتی موجود بین قیمت واقعی و قیمت یارانه‌ای کشورمان را پر کند.”

طرح تثبیت قیمت ها را مجلس راست گرای هفتم در سال ۸۳ و به رغم مخالفت دولت اصلاحات تصویب کرد و باعث لطمه گسترده به صنعت آب و برق و منابع یارانه‌ای انرژی در کشور شد.

 


 


ندای سبز آزادی: دکتر افروغ با انتقاد از عدم نظریه‌پردازی در مورد انقلاب اسلامی، درک نادرست انقلاب را عامل برخی تفرقه ها و اختلافهای امروز دانست و گفت: «جمهوری اسلامی یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر است.»

دکتر عماد افروغ در گفتگو با مهر در مورد استراتژی امام خمینی(ره) در ایجاد حکومت دینی گفت: «قبل از اینکه حضرت امام(ره) مبادرت به تأسیس نظام جمهوری اسلامی بکنند طبیعی است که باید درک روشنی از ماهیت و چیستی این نظام پیدا می کردند و مؤلفه ها و ابعاد آن برای خودشان در لایه های مختلف روشن می شد. به نظرم امام(ره) به درک جامعی از نظام جمهوری اسلامی و شیوه مدیریت و مبنای فلسفی، کلامی و فقهی آن رسیده بودند.»

بینش صدرایی امام(ره) یک بینش ضد ثنویت است

این جامعه شناس تصریح کرد: «معتقدم به دلیل بینش صدرایی امام(ره) که یک بینش ضد ثنویت است و به دلیل مبنای کل گرایی ایشان که هیچ ثنویتی را بین دنیا و آخرت، دین و سیاست و حتی حکمت عملی و نظری را بر نمی تابد و با توجه به اینکه ایشان فیلسوف صدرایی و مدرس آثار ملاصدرا هم بودند طبیعی است که زیرین ترین لایه که لایه فلسفی است برای ایشان روشن بوده است.»

وی یادآور شد: «به هر حال این فلسفه صدرایی دلالتهایی دارد که یکی از آنها به تلفیق دین و سیاست و برپایی یک حکومت در جهت تحقق احکام شریعت بر می گردد. در آرای ملاصدرا کاملا تصریح شده که شریعت روح سیاست است بنابراین باید حکومتی تأسیس شود تا تحقق بخش روح سیاست – که شریعت است- باشد و این هم از عهده کسی بر می آید که شرع شناس و فقیه باشد.»

دکتر افروغ با بیان اینکه امام خمینی(ره)هم به لحاظ مبنای فلسفی- کلامی وهم به لحاظ مبنای فقهی آمادگی این را پیدا کرد که حکومت تشکیل دهد چون فلسفه اصلی حکومت تحقق احکام شرع است، افزود: «البته امام(ره) می فرمایند احکام شرع فی نفسه هدف نیست بلکه اینها ابزاری جهت تحقق اهداف بالاتر هستند که در یک مرتبه عدالت و در مرتبه بالاتر معرفت خدا است. پس برای تحقق عدالت در راستای رسیدن به معرفت خدا حکومت اسلامی باید شکل گیرد و بر مبنای قانون اسلامی که همان فقه است اداره شود.»

این استاد دانشگاه تأکید کرد: «حرکت امام خمینی(ره) برای ایجاد نظام جمهوری اسلامی قبل از اینکه وجه عملی و سیاسی تلقی شود باید یک وجه فلسفی تلقی شود یعنی اگر امام(ره) صرفا تفکر جزء نگر داشتند یا اصالت الماهیتی و یا قائل به ثنویت بودند هیچگاه نمی توانستند به این معنا برسند که باید حکومتی تشکیل شود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی دارای زیرساخت فلسفی است که این به تفکر ضد ثنویت ملاصدرا بر می گردد که در اندیشه امام هم بوده است.»

وی وجه فلسفی ایجاد حکومت جمهوری اسلامی از سوی حضرت امام را زیرین ترین لایه ای خواند که فعلیت انقلاب اسلامی را توجیه می کند و افزود: «یک حادثه فقط به عامل علی اش بستگی ندارد و عوامل اعدادی زیادی می خواهد که به نظرم بخشی از این عوامل توسط دیگران و در پروسه تاریخی انقلاب شکل می گیرد و بخشی از آن از طریق آگاهی بخشی امام به توده های مردم تحقق می یابد.»

افروغ تأکید کرد: «عامل علی و جوهری را باید در تفکر صدرایی و ضد ثنویت امام جستجو کنیم که در اثر پیوند با عوامل دیگر حادثه عظیم انقلاب اسلامی خلق می شود و بخشی از خلق این حادثه به آگاهی بخشی و روشنگری های امام و تدوین کتاب “ولایت فقیه” و تربیت شاگردان آماده برای تشکیل حکومت برمی گردد.»

حضور امام در عرصه سیاست، موجب ریشه دار شدن جریانات اسلامی در مبارزات سیاسی شد

وی از رویداد ۱۵ خرداد به عنوان نقطه عطف بیداری اسلامی مردم برای تشکیل حکومت اسلامی یاد کرد و گفت: «اگر حضور امام در صحنه سیاست نبود، بستر برای روشنفکری مذهبی و ورود چهره های مذهبی به عرصه سیاست هم فراهم نمی شد. ما تا قبل از امام، گفتمان اسلامی پررنگی در عرصه مبارزات نداریم چون یا تحت تأثیر تفکرات لیبرالیستی و ناسیونالیستی و یا تفکرات سوسیالیستی مربوط به حزب توده بود اما از بعد از حضور امام در عرصه سیاست شاهد تقویت و ریشه دار شدن جریانات اسلامی در مبارزات سیاسی هستیم.»

این پژوهشگر حوزه دین و اندیشه تصریح کرد: «نقش امام چه به مثابه ایده و گفتمان و چه به مثابه تحت تأثیر قرار دادن فعالیتهای سیاسی نقش بسیار پررنگی است. گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه از ۱۵ خرداد شکل می گیرد و در نجف تدوین شده و به صورتی روزافزون فراگیر می شود. در وقوع حادثه عظیم انقلاب اسلامی علاوه بر مسائلی که عنوان شد، تمام حوادث یکصد ساله اخیر در تاریخ ایران می توانند از عوامل تأثیرگذار باشند.»

انتقاد از عدم نظریه پردازی انقلاب اسلامی/ جمهوری اسلامی یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر است

وی با بیان اینکه امام برای ایجاد نظام جمهوری اسلامی راهبرد داشتند افزود: «راهبرد اول ایده فلسفی معطوف به تفکر ولایت فقیه ایشان، راهبرد دوم تدوین کتاب ولایت فقیه و تربیت شاگردانی است که این جریان را پیش ببرند و راهبرد سوم آگاهی بخشی به توده ها و در کنار این راهبردها عواملی دیگر در اثر این آگاهی بخشی در قالب مبارزه با رژیم پهلوی ایجاد می شود که منتج به انقلاب شکوهمند اسلامی می شود.»

افروغ با انتقاد از عدم نظریه پردازی در مورد انقلاب اسلامی، تأکید کرد:«اینکه برخی می گویند انقلاب اسلامی یک “نه” روشن داشته و وجه ایجابی مبهمی داشته است، اینطور نیست بلکه انقلاب اسلامی ایران هم “نه” روشن داشته که در قالب “استقلال” و “آزادی” تعریف می شود و هم “وجه ایجابی” پررنگ دارد که در قالب “جمهوری اسلامی” تعریف می شود.»

وی جمهوری اسلامی را یک فلسفه سیاسی جدید برای بشر خواند و گفت: «یعنی کسی مشروع است که هم ویژگیهای دینی داشته باشد و هم مورد قبول عامه مردم باشد که از کنار آن مفهوم جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی قابل انتشار است.»

بخشی از تفرقه امروز ناشی از عدم فهم صحیح انقلاب اسلامی است

وی به راهبردهای دینی و سیاسی امام در ایجاد وحدت مسلمانان اشاره کرد و گفت: «امام جمله ای در وصیت نامه خود دارند که می فرمایند این انقلاب یک سفره الهی است. مهمترین وحدت این است که این انقلاب را درک کنیم و مبدأ و مقصد را بشناسیم. اگر خوب درک کنیم و فراموش نکنیم که چه شد که در کشور انقلاب شد و مقصد انقلاب اسلامی را فهم کنیم گام بزرگی در وحدت برداشته شده است.»

این جامعه شناس تصریح کرد: «بسیاری از تفرقه ها برای این است که یا انقلاب اسلامی را خوب فهم نکردیم و یا مقصد آن را بسیار کوچک گرفته و آن را به مقاصد سیاسی و جناحی و در ظرف ایران محدود می کنیم؛ اما اگر مقصد آن را کل جهان بگیریم و به ابعاد اخلاقی و معنوی و عدالت به معنای واقعی آن توجه کنیم بخشی از این اختلافات و تفرقه ها از بین می رود.»

وی به بعد نرم افزاری وحدت تأکید کرد و گفت: «امام خمینی(ره) تأکید زیادی در مورد وحدت بر مبدأ و مقصد و محتوا و ماهیت انقلاب اسلامی داشتند، اما وقتی مسائل را جناحی می بینیم و مصلحت را با حقیقت خلط می کنیم و اهداف و رسالتهای انقلاب اسلامی را محدود به شرایط جغرافیایی ایران می کنیم و یا آن را به آزادی و عدالت صرف تقلیل می دهیم خواه ناخواه منشأ اختلاف می شود.»

دکتر افروغ در پایان تأکید کرد: «بخشی از تفرقه امروز ناشی از عدم فهم صحیح انقلاب اسلامی است و اسیر شدن در ملاحظات و منافع جناحی به نام منافع و مصالح ملی و انقلابی است. راهکار امام این بود که ما از مسائل سطحی فارغ شده و اهداف معنوی، اخلاقی و اسلامی انقلاب را مورد توجه قرار دهیم و به جامعیت انقلاب اسلامی در ارتباط با حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و… توجه کنیم.»

 


 


ندای سبز آزادی: انجمن صنفی صاحبان اماکن فروش و عرضه فرآورده‌های نفتی سراسر کشور، طی نامه‌ای به علی لاریجانی – رییس مجلس شورای اسلامی، خواهان برگزاری جلسه‌ای برای جلوگیری از ورشکستگی بیشتر جایگاه‌های سراسر کشور و حل مشکلات فزون از حد مالی و اداری این انجمن شد.

به گزارش ایسنا، در این نامه آمده که اعضای هیات مدیره این انجمن خواهان تشکیل جلسه ویژه با حضور رئیس مجلس، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران، اعضای کمیسیون انرژی و برنامه و بودجه مجلس برای بیان مشکلات و درگیری‌های صنف هستند.

در این نامه، انجمن صنفی جایگاه‌داران اعلام کرده که علاوه بر این‌که خواهان اقدامی قاطع برای جلوگیری از ورشکستگی بیشتر جایگاهداران سراسر کشور است، خواستار بررسی همه جانبه کارمزد قابل دریافتی به دلیل تحولات چند سال اخیر که شامل برقراری کارت هوشمند سوخت و سهمیه‌بندی مواد نفتی، هدفمند کردن یارانه‌ها، بالا رفتن هزینه اداره جایگاه‌ها، تاسیس بیش از حد مجاری عرضه جدید اعم از گاز CNG و بنزین و افت فروش است؛ چراکه که نتیجه آن برای دولت، صرفه‌جویی و تعدیل و برای صنف زحمتکش فروشندگان مواد نفتی کشور ضرر و زیان در پی داشت.

 


 


ندای سبز آزادی: پدرام رفعتی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه پلی تکنیک و از اعضای سابق شورای عمومی انجمن اسلامی این دانشگاه برای گذراندن ۲ سال حبس تعزیری خود به زندان اوین فراخوانده شد.

به گزارش دانشجو نیوز، پدرام رفعتی که آبان ماه ۸۶ به اتهام شرکت در تجمعات دانشجویی توسط وزارت اطلاعات بازداشت و ۲۱ روز را در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ گذرانده بود بار دیگر ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از سپری کردن ۲ هفته حبس انفرادی در بند ۲-الف سپاه پاسداران با قرار کفالت آزاد شد.

دادگاه این فعال سابق دانشجویی فروردین ماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شد و قاضی صلواتی وی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در راهپیمایی ۲۵ خرداد به دو سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم علیرغم اعتراض این دانشجو و وکیل وی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تأیید شد.

در تاریخ سوم بهمن امسال نیز احضاریه معرفی به زندان و اخطاریه ضبط مورد کفالت به صورت همزمان از سوی دادگستری تهران به منزل این فعال دانشجویی فرستاده شده و وی باید خود را برای گذراندن دوران حبس خود به زندان معرفی کند.

 


 


ندای سبز آزادی: سرتیپ حسین ظریف‌‌منش، فرمانده دانشگاه جامع امام حسین، متعلق می‌گوید که زمینه‌های تحول در علوم انسانی در دانشگاه امام حسین وجود دارد.

به گزارش فارس خبرگزاری سپاه آقای ظریف‌منش امروز ۹ بهمن، در مراسم افتتاحیه نخستین همایش “تحول در علوم انسانی با رویکرد اسلامی” اظهار داشت: دانشگاه امام حسین “کاری جدی” را برای ایجاد تحول در علوم انسانی آغاز کرده است.

فرمانده دانشگاه امام حسین با تاکید بر “آسیب‌پذیری جدی انقلاب در مقابل موضوعی به نام علوم انسانی”، گفت: “اگر ما می‌خواهیم این انقلاب همچنان با صلابت و دشمن شکن پیش برود باید در این علوم تحول ایجاد کنیم.”

در این همایش، محی الدین حائری شیرازی، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز گفت: “غرب توانسته با انحصاری کردن علم، افکار خود را به جهان تحمیل کند”.

او افزود: “اگر اسلام کرسی علوم انسانی دانشگاه‌ها را فتح نکند، همه ‌پیروز‌ی‌های ما پا در هوا است.”

حمیدرضا آیت‌ اللهی، رئیس “پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی” ایران نیز با اعلام شروع به کار بازنگری در سرفصل‌های ۳۸ رشته دوره کارشناسی، از “تمرکز جدی بخش‌های مسئول” در بازنگری سرفصل‌های علوم انسانی خبر داده است.

 


 


ندای سبز آزادی: مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه، که دوران حبس در تبعید خود را در زندان بهبهان می گذراند، با انتشار نامه ای به بررسی عملکرد ریاست دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته است.

به گزارش دانشجو نیوز، مجید دری در قسمتی از این نامه مینویسد: ” (صدرالدین شریعتی) در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است…”

متن نامه مجید دوری به شرح زیر است :

« دانشگاه علامه به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی در پایگاه استنادی جهان اسلام I.S.C نتوانست رتیه ای را کسب کند و در همین راستا ۷۵ نماینده مجلس انتقادات شدیدی را نسبت به ضعف مدیریت دانشگاه متوجه وزارت علوم ساخته اند » روزنامه شرق ۲۱/۱۰/۸۹

گاهی خبرها چنان بیان می شود که انگار حادثه ای غیر مترقبه و ناگهانی چون سیل و زلزله رخ داده است و در تنگنایمان نهاده است . صرفنظر از اینکه این مسایل ، دست کمی از این جوادث ندارد اما نکته قابل تامل اینجاست که این رتبه و رده بندیها بر اساس عملکرد خودمان در سالهای گذشته انجام می شود و ناگهانی و غیر منتظره نیستند .

آقای صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه که سال ۸۴ بر مسند ریاست این دانشگاه تکیه زد ، عملکرد درخشانی ارائه نمود که بد نیست شما هم بدانید :

۱- تغییر رئیس دانشکده ها بر اساس گرایش فکری ایشان و نه سواد علمی و آکادمیک

۲- بازنشست و بازخرید کردن اساتید

۳- تقویت و تشدید برخوردهای حراست و کمیته انضباطی

۴- تغییر معاونت های دانشگاه که دسته کمی از خود ایشان در برخوردهای غیر اصولی نداشتند

۵- به تعطیلی کشاندن نشریات دانشجویی و عدم صدور مجوز جدید جهت فعالیت

۶- غیر قانونی اعلام نمودن انجمن اسلامی دانشگاه علامه و پلمپ دفاتر آن

۷- برخوردهای چکشی با دانشجویان منتقد و خفه کردن هر صدایی با تهدید و سپس اجرای اجکام سنگین انضباطی و گرفتن ژست فاتحانه پس از اجرای این اعمال و به قول خود خفه کردن دانشگاه

۸- تنها در سال ۸۵-۸۶ ، ۳۲ نفر از دانشجویان تعلیق شدند و یک نفر هم در مقطع کارشناسی ارشد اخراج گردید

این تنها بخشی از عملکرد ایشان است . بارها و بارها با ارسال نامه ، برگزاری تجمع و … به ایشان تذکر داده شد که با این روند دانشگاه به قهقرا خواهد رفت و بار علمی – فکری و انتقادی افت خواهد نمود . در همین راستا بارها به وزارت علوم مراجعه کردیم اما هیچگاه پاسخی دریافت نشد و تلاشهایمان جهت رسیدگی به تخلفات ایشان با ذکر موارد تخلف و اثبات ناکارمدی در مجلس وقت هم چون وزارت علوم راه به جایی نبرد . در طول مدت مدیریتشان همواره مشغول سرکوب دانشجویان بوده و انگار غیر از امنیتی کردن کار دیگری نداشته است و با چتر امنیتی که برای خود بوجود آورده به هیچکس پاسخگو نیست . یادم می آید یکی از دوستان طی پیگیری هایی که از وزارت علوم کرد توانست حکم معلق شدن تعلیقش را از کمیته انضباطی وزارت علوم بگیرد و نامه اش را به دانشگاه علامه آورد اما کوچکترین رسیدگی نشد و عملا تعلیقش اجرا شد و در مراجعه بعدی که به وزارت علوم داشت جواب شنید که : “کاری از از دست ما ساخته نیست . ما زورمان به رئیس دانشگاه نمی رسد .”

آنگاه که ما فریاد می زدیم اشان کفایت جهت ریاست دانشگاه را ندارند انواع و اقسام تهمت ها را روانه مان کردند و هنگامیکه در مقابل این روند ایستادیم و ساکت ننشستیم ، به زندانمان افکندند و هیچگونه رسیدگی به کارمان از طرف هیچ مسئولی انجام نپذیرفت فاجعه از پیش اغاز شده بود .

صد البته این زنگ خطر برای تمامی دانشگاه ها به صدا در آمده است که با ادامه روند نصب مدیران ناکارآمد و بی کفایت و سرکوبگر دانشگاه ها یکی یکی از رتبه بندی علمی حذف شوند و بعد از واقعه درصدد برآورد خسارتش برآیند . مگر غیر از این گفتیم که ما رئیس انتصابی نمی خواهیم . کجای این حرف ناحق بود که تعلیق شدیم ؟ مگر ما نگفتیم با تمام نادانیمان ، دانشگاه در حال سقوط است و شما با تمام داناییتان چه کردید ؟ و باز می گوییم تا وقتیکه سهمیه به افراد فاقد صلاحیت تنها به دلیل عضویت در بسیج و … داده می شود ، نه تنها پیشرفتی صورت نمی پذیرد که بدتر از این را باید انتظار داشته باشید . و تنها پز دهید که بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی خاورمیانه هستیم.

حال به دنبال انقلاب فرهنگی دوم باشید و هی بگویید دختران باید فلان پوشش را داشته باشند و فلان پوشش و فلان لباس ممنوع است و برخود می کنیم . انگار تمام مشکلاتمان خلاصه شده است در رنگ کفش و اندازه مانتوی دختران !

باری ، صحبت اینجاست آیا با این عملکرد می توان حائز رتبه هم شد ؟ اصلا ما بیاییم و چون وزیر علوم بگوییم که ISI را به دلیل نمود شاخص های غربی قبوا نداریم و هکذا . آیا ISC را هم قبول ندارند ؟ ایشان بگویند پس چه را قبول دارند ؟ حتما رتبه بندی خودشان را البته بعد از تخریب و با خاک یکسان کردن دانشگاهها . کسی نیست به این آقای دکتر بگوید قبول داشتن و نداشتن جنابعالی اصلا مهم نیست و ملاک نمی باشد . نظرشخصی ات برای خودت، در جهان واقعی چه کرده ای ؟ کسی نیست به ایشان بگوید این ملاک های جهانی و تنها با گفتن قبول ندارم از اجرای درست وظایف تعیین شده نمی کاهد .

آقای شریعتی ! به گمانم زمان تکتازیت به پایان رسیده . بیا و پاسخگو باش و بگو چه ها که نکرده ای ؟ بگو که تمام هم و غمت اخراج و تعلیق و تهدید بود . بگو که تمام معاونانت را هم در راستای همین اصول انتخاب کرده ای . بگو که نشریات را بستی و دانشجویان را تعلیق و اخراج ، اساتید را بازنشسته و چنان کردی که دانشگاه علامه ، چون پادگان گردد . بگو که به همه چبز همت گماردی الا به وظایف اصلیت . وظایف تعیین شده ات و وظایفی که بر عهده هر رئیس دانشگاهیست . نکند شما هم چون رئیست این چیزها را قبول نداری و معیار شخصی تعریف کرده ای ؟

آقایان نماینده ! وقتی رئیس جمهورتان در مقابل میلیونها بیننده با وقاحت هرچه تمامتر دروغ می گوید و وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر می شود و در مقابل این دروغ شرم آور ، ما که محروم از تحصیل و ستاره داریم زندانی می شویم ، بی گمان وزیر علومی انتخاب می کند که می خواهد و می گوید دانشگاه را با خاک یکسان نمایید و درنهایت فردی رئیس دانشگاه می شود که عملکردش آه از نهاد برآورد . حال بیایید پائین تر و ببینید وضعیت اعضای هیئت علمی و اساتیدش چیست . هرچند با عرض پوزش از دوستان – خلایق هرچه لایق – لایق این دانشجویان ( دانشجویلن بسیجی و سهمیه ای ) کسی جز این بی تدبیران نیست .

و در آخر اعلام می دارم ، شادم و مسرورم که دانشگاهی با چنین رئیسی و چنان وزیری محروم شدم و از ادامه تحصیلم جلوگیری شد . هرچند با هزینه ای سنگین ، زیر بار این بی کفایتها نرفتم و فریاد زدم و اعتراض نمودم .

ما زنده برآنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست

زنده باد آزادی

زندان بهبهان

بهمن ۱۳۸۹

 


 


ندای سبز آزادی: مرتضی گلی زاده، مسئول کمیته تبلیغات ستاد انتخاباتی مهندس موسوی و عضو شورای مرکزی و مسئول روابط عمومی جبهه مشارکت استان مرکزی که در 15 دی ماه بازداشت شده بود با خانواده خود تماس گرفت.

به گزارش ندای سبز آزادی، مرتضی گلی زاده ،مسئول کمیته تبلیغات ستاد انتخاباتی مهندس موسوی وعضو شورای مرکزی و مسئول روابط عمومی جبهه مشارکت استان مرکزی که که در 15 دی ماه پس از مراجعه به دادگستری بازداشت وروانه زندان شده بود طی تماسی با خانواده اش خبر سلامتی خود را اطلاع داد و خبر داد که هم اکنون در بند 6 زندان مرکزی اراک نگهداری میشود

یاد آور می شود مرتضی گلی زاده ، به اتهام شرکت در تشییع پیکر آیت الله منتظری در قم و با عنوان اخلال در نظم عمومی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است

 


 


مجلس امروز یکشنبه به علی‌اکبر صالحی وزیر پیشنهادی رئیس دولت کودتا برای تصدی وزارت امور خارجه رأی اعتماد داد.

گزارش خبرگزاری‌ها حاکی است که صالحی در جلسه رأی اعتماد موفق به کسب سه پنجم آرای نمایندگان حاضر در جلسه شده است.

از مجموع ۲۴۱ نماینده‌ای که در رأی‌گیری امروز شرکت داشته‌اند، ۱۴۶ نماینده به صالحی رأی مثبت، ۶۰ نماینده رأی منفی و ۳۵ تن از نمایندگان نیز رأی ممتنع داده‌اند.

در جلسه رأی اعتماد به علی‌اکبر صالحی، محمود احمدی‌نژاد نیز حضور داشت.

علی‌اکبر صالحی که کمتر از دو ماه قبل و در پی برکناری غیرمعمول منوچهر متکی، به عنوان سرپرست وزارت خارجه معرفی شد، متولد کربلا است و از تابستان ۸۸ تا کنون ریاست سازمان انرژی اتمی را برعهده داشته است.

تصدی وی در امور اتمی جمهوری اسلامی، چندی پیش باعث شد تا نام وی در فهرست محدودیت‌های سفر اتحادیه اروپا که در قالب تحریم‌های اروپایی اوائل تابستان امسال علیه جمهوری اسلامی وضع شد، قرار گیرد و از این رو وزیر خارجه جدید دولت کودتا در سفر به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، دچار مشکل خواهد بود.

گرچه انتظار می‌رود، با انتخاب رسمی صالحی به سمت وزیر خارجه، وی رسماً از سازمان انرژی اتمی ایران خداحافظی کند، ولی مشخص نیست که محدودیت‌های اروپایی وضع شده در مورد وی مرتفع شود.


 


خبرگزاری انگلیسی-کانادایی رویترز در ایران فیلتر شد. رویترز یکی از مشهورترین و مهمترین منابع خبری در جهان به شمار می‌آید.

به گزارش سایت کلمه، سایت خبرگزاری انگلیسی-کانادایی رویترز در ایران فیلتر شد.

پیش از این نیز سایت‌ها و خبرگزاری‌های دیگر بین المللی مانند بی بی سی، سی ان ان و… در ایران فیلتر شده بودند.

رویترز یک شرکت خبری بریتانیایی بود. این شرکت در سال ۱۸۵۱ ‬زمانی که پاول یولیوس رویتر شروع به ارسال خبرهای بازار سهام بین لندن و پاریس کرد بنیان نهاده شد. رویترز در ۱۷ آوریل ۲۰۰۸ با شرکت کانادایی تامسون کورپوریشن ادغام شد و شرکت تامسون رویترز بنیان نهاده شد.


 


به‌رغم مقررات منعِ آمد و شد، برقراری حکومت نظامی در شهرهای مصر و هشدار ارتش به تظاهرکنندگان، تظاهرات ضدحکومتی در مصر وارد ششمين روز خود شده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری‌ها هزاران تن از مردم شهر قاهره با ناديده گرفتن مقرّرات حکومت نظامی، در ميدان «تحرير» آن شهر به تجمع خود ادامه داده و خواهان کناره‌گيری حسنی مبارک از قدرت شده اند.
ارتش در نقاط حساس پايتخت و ديگر شهرهای عمده مصر مستقر شده اما برخوردی با تظاهرکنندگان نداشته است.
از آغاز تظاهرات در سه‌شنبه گذشته تاکنون، بيش از ۱۰۰ نفر در برخورد نيروهای امنيتی با تظاهرکنندگان کشته شده‌اند و شمار مجروحان از مرز ۲ هزار نفر گذشته است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته