کلمه- جاویدقربان اوغلی: سونامی تونس پس از سرنگون کردن نظام زین العابدین بن علی به مصر رسیده و این کشور در آستانه تحولی بنیادین قرار گرفته است.بگزارش خبرگزاریها حسنی مبارک محمد حسین طنطاوی وزیر دفاع خود را به واشنگتن اعزام کرده است تا اوباما و دیگر زعمای قویترین حامی خود را از وضعیتی خطرناکی که بر این کشور حاکم است مطلع نماید.واکنش کشورهای بزرگ در قبال تحولات مصر نمایانگر سردرگمی آنان است.مقامات انگلیس بصراحت اعلام کرده اند که وضع در این کشور تاسف بار است و در حال حاضرقادر به ارائه راه حلی که متضمن خروج مبارک از این مخمصه باشد،نیستند.باراک اوباما گزارش تحولات مصر را لحظه به لحظه دنبال می کند وهیلاری کلینتون که دو روز قبل از اطمینان آمریکا از استحکام رژیم مبارک و توانایی او در کنترل اوضاع سخن گفته بود امروز از مبارک خواست “اصلاحات جدی و فوری” را اجرا نماید.مبارک در تمام کشور حکومت نظامی اعلام کرده و با اعزام ارتش به خیابانها در تلاش برای کنترل اوضاع است ولی مردم بدون توجه به حکومت نظامی در خیابانهای شهرهای مختلف حضور دارند.مقر حزب حاکم به تصرف نیروهای مردمی در آمده و بر اساس برخی گزارشات تعدادی از نیروهای امنیتی به مردم پیوسته و اسلحه های خود را تسلیم کرده اند.
در تحلیل سونامی تونس و تاثیر آن بر جهان عرب و بخصوص پیش بینی اوضاع و آینده خیزش مردم مصرباید موارد ذیل را در نظر داشت.
۱) با اطمینان می توان گفت که حتی قویترین حامیان بن علی علیرغم آگاهی از فساد حاکم بر حکومت زین العابدین بن علی ،پیش بینی قیام مردم ، فرار بن علی و پیروزی قیام در این مدت زمان اندک را نمی کردند.به سخن دیگر سونامی تونس همه را غافلگیر کرد.همه چیز در کمتر از یک ماه تمام شد.فاصله جرقه این قیام-خود سوزی محمد بوعزیز در ۱۷ دسامبر – تا فرار بن علی در ۱۴ ژانویه حکومت تونس و حامیان او در خارج را غافلگیر کرد.ولی مهمتر از تحول سیاسی در تونس –که ممکن است برای غرب قابل هضم باشد- تاثیرات بسیار سریع تحولات تونس بر دیگر کشورهای عربی است.
۲) بلحاظ جغرافیای سیاسی تونس نزدیکترین کشور شمال آفریقا-بلحاظ جغرافیایی و فرهنگی –به اروپاست ولذا سیاست در این کشور بیشتر به شمال مدیترانه پیوند خورده است در حالیکه مصر امتداد جهان عرب و قلب خاورمیانه ومتحد استراتژیک غرب و بخصوص آمریکاست. تحولات تونس حتی در صورت تغییر ساختارها غرب را دچار بحران استراتژی نمی کند در حالیکه تحول در مصر-در صورتیکه خارج از کنترل و مدیریت غربیها باشد قلب استراتژی آنان را نشانه خواهد رفت. بنا براین هر تحول بینادین در مصر که ساختارهای حکومت را دگرگون کند تاثیرات غیر قابل انکاری بربحران خاورمیانه و رژیم صهیونیستی که قلب سیاست آمریکا در منطقه است خواهد گذاشت. مصر با ۸۰ میلیون جمعیت و برخوردار از بزرگترین و نیرومندترین ارتش جهان عرب است لذا هر گونه تغییر در حاکمیت سیاسی این کشور می تواند همه معادلات منطقه منجمله نزاع دیر پای اعراب و اسراییل را تغییر دهد.مصر در سال ۱۹۷۸ با امضاء موافقتنامه کمپ دیوید و صلح با اسراییل عملا خود را از منازعه خاورمیانه کنار کشید.بر اساس همین موافقتنامه است که آمریکا سالیانه۳/۱ میلیارد دلار به این کشور کمک نظامی می کند.
۳) غربیها در کوران حوادث تونس و پس از فرار بن علی سه کار را در دستور کار قرار دادند.
* مدیریت بحران وتحولات تونس که هم اکنون در جریان است.
* برنامه ریزی برای مواجهه با عوارض و پیامدهای این سونامی در کشورهای دیگر عربی.
* کنترل و مدیریت این سونامی در کشورهایی که برای غرب خط قرمز است.
تلاش غرب به رهبری آمریکا برای مدیریت بحران مصر در همین راستا قابل تفسیر است.اینکه در این کار موفق شوند یا خیر به چند عامل بستگی دارد که حسنی مبارک در راس این عوامل قرار دارد.
۴) تردید نباید کرد که سمت و سوی تحولات مصر هر چه باشد در آینده نزدیک –و شاید کمتر از چند روز -سرنوشت حسنی مبارک همان سرنوشت شاه ایران –خروج ظاهرا داوطلبانه و بزعم خود آبرو مندانه -و یا زین العابدین بن علی –فرار از کشور- خواهد بود.
به نظر می رسد غرب هم آماده است مبارک را قربانی کند تا شاید بتواند بحران مصر و بخصوص آینده تحولات را در اختیار داشته باشد. چون هم تاریخ مصرف مبارک پایان یافته و هم وجود او عامل اصلی قیام مردم و پیوند همه جناحها و احزاب برای خلاصی از حاکمان فاسد کنونی است.نگرانی غرب از توانایی ارتش و نیروهای امنیتی در کنترل اوضاع پس از مبارک است.مشکل کنونی قیام مردم در مصر مساله رهبری است.احزاب سیاسی در دوره حکومت ۳۰ ساله مبارک تار و مار شده اند.اخوان المسلمین بعنوان بزرگترین تشکیلات سیاسی با گرایش دینی از مقبولیت فراگیر برخوردار نیست مضافا اینکه مشی محافظه کارانه این حزب در آغازین روزهای قیام علامت سوال بزرگی را پیش روی قدیمترین تشکیلات سیاسی این کشور قرار داد.البرادعی با بازگشت به کشور وحضور در میان تظاهر کنندگان در روز خشم و شرکت در نماز جمعه خود را در قامت رهبر سیاسی نهضت نمایان ساخته است.با توجه به سابقه بین المللی البرادعی بعنوان مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای، رویارویی و مخالفت سیاسی با حسنی مبارک ،وجاهتش در بین برخی نخبگان ملی و سکولار و بخصوص اطمینان نسبی غرب به او می تواند آینده ای را برای در آینده سیاسی مصر متصور شد.
حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر برای نخستین بار از زمان شروع تظاهراتها با مردم این کشور صحبت کرد و به مردم وعده داد برای اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تلاش کند.او در این پیام تلویزیونی همچنین از دولت احمد نظیف، نخست وزیر این کشور خواست استعفا دهند.
گزارش منابع مختلف خبری حاکی است پس از این پیام تلویزیونی مردم در خیابانهای مصر شعار مرگ بر مبارک سر دادند.
از سوی دیگر درحالی که ارتش در خیابانهای مصر حضور پیدا کرده است، مردم معترض با استقبال از حضور ارتش از این نیروها میخواهند به مردم بپیوندند.
روز جمعه، با وجود اینکه حسنی مبارک در قاهره، اسکندریه و سوئز، حکومت نظامی اعلام کرد، معترضان با نادیده گرفتن مقررات منع آمدوشد، در خیابانها حضور خود ارا حفظ کردند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که در روز جمعه دهها پاسگاه پلیس و نیروهای امنیتی در سراسر مصر به آتش کشیده شده است.
آقای مبارک همچنین از عملکرد نیروهای امنیتی در برخورد با مخالفان دفاع کرد.
گفته می شود دست کم ۱۸ تن از معترضان -۱۳ نفر در شهر سوئز و ۵ نفر در قاهره- در جریان حوادث امروز کشته شده اند.
گزارش های تایید نشده بیانگر مجروح شدن حداقل ۱۱۰۰ نفر از تظاهرکنندگان در ناآرامی های قاهره و شهر سوئز است.
لیلی رشیدی با انتقاد از برخوردهای صورت گرفته با نمایش هدا گابلر، نسبت به حضور دیکتاتوری فرهنگی در عرصه هنری ابراز نگرانی کرد و گفت: چه دلیلی دارد نمایشی که چندین بار توسط هیات بازبینی دیده شده اینطور مورد خشونت و تعرض قرار گیرد؟
این بازیگر تئاتر در گفت و گو با دی نا، درباره بر جوسازی صورت گرفته علیه نمایش هدا گابلر گفت: همیشه از چیزی که بدم می آمده و نگرانش بودم این بوده که خشونت و دیکتاتوری فرهنگی وارد عرصه هنر شود.
این بازیگر تئاتر گفت: چه دلیلی دارد نمایشی که جندین بار توسط هیئت بازبینی دیده شده اینطور مورد خشونت و تعرض قرار بگیرد؟
وی افزود: تئاتر به اندازه کافی مورد هجمه و بی مهری قرار می گیرد، دیگر چه دلیلی دارد چند هنرمند جوان را با دستبند مثل قاچاقچی و تبهکار از سر صحنه به زندان ببریم و این رفتار ناعادلانه را با آنها داشته باشیم؟
لیلی رشیدی در ادامه اظهار داشت: من نقش هیئت بازبینی را این وسط نمی دانم. مگر تمامی صحنه ها جلوی هیئت بازبینی اجرا نشده و هیئت بازبینی اجازه اجرای نمایش را نداده؟ پس اینهمه خشونت و رفتار ناشایست با هنرمندان برای چیست؟
رییس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران از تعیین و تصویب نرخ انواع بلیت مترو در سال آینده با افزایش ۳۰ درصدی خبر داد. وی در عین حال هشدار داد که اگر تا پایان خرداد ۹۰ سهم دولت پرداخت نشود، به همان میزان به نرخ بلیت مترو افزوده خواهد شد.
حمزه شکیب در گفتوگو با ایسنا، با اعلام این که برای قیمت تمام شده بلیت مترو در سال ۹۰، قیمت ۵۵۴ تومان بدون محاسبه استهلاک، پیشنهاد شده است، افزود: طبق قانون از این مبلغ یک سوم را باید شهروندان، یک سوم را دولت و یک سوم را شهرداری پرداخت کند.
وی ادامه داد: بر اساس پیشنهاد فعلی که در کمیسیون توسعه و عمران به تصویب رسیده است، بلیتهای تک سفره، دو سفره و بلیتهای مدت دار اعتباری به طور متوسط ۳۰ درصد افزایش خواهند داشت.
رییس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران با تاکید بر این که بلیت مترو و نیز اتوبوس بر اساس دو عامل اجرای طرح هدفمند سازی یارانهها و نیز افزایش سالانه نرخ تورم تعیین میشوند، اضافه کرد: طبق پیشنهاد کمیسیون عمران، متروی تهران موظف است تا پایان خرداد ماه سال ۹۰ بر اساس سهم یک سوم شهروندان، نرخ بلیت مترو را محاسبه و دریافت کند، اما در صورتی که از این تاریخ سهم دولت یا شهرداری پرداخت نشود، به همان میزان سهم پرداخت نشده، به نرخ بلیت مترو افزوده خواهد شد.
وی تصریح کرد: در مورد اتوبوس نیز همین شرایط برقرار است و در صورت تامین نشدن کمکهای دولتی، نرخهای بدون کمک دولت اعمال میشود و در واقع شهروندان باید دو ـ سوم از سهم را بپردازند.
شکیب اظهار کرد: با توجه به این که نرخ اتوبوسهای بلیتی بعد از اجرای هدفمند سازی یارانهها و تا پایان سال جاری طبق قول شهردار تهران افزایش نمییابد، به احتمال زیاد نرخ تعیین شده برای سال ۹۰ با احتساب افزایش نرخهای پس از اجرای طرح هدفمند سازی یارانهها خواهد بود و تقریبا دو برابر افزایش مییابد.
وی همچنین از تاکید کمیسیون عمران شورای شهر تهران و نیز سایر اعضای شورا برای تشکیل یک جلسه مشترک با وزیر کشور و رییس ستاد مدیریت مصرف سوخت خبر داد و یادآور شد: بر این اساس تاکید شده که در یک جلسه مجزا در مورد سیاستهای دولت پس از هدفمند سازی یارانهها و نیز نوع پرداخت مابهالتفاوت حذف یارانهها از سوخت برای خودروهای حمل و نقل عمومی صحبت شود.
رییس کمیسیون توسعه و عمران شورای شهر تهران در ادامه خاطرنشان کرد: شورای شهر تهران و شهرداری میخواهند که نرخ حمل و نقل عمومی کماکان برای شهروندان قابل قبول باشد تا میل به استفاده از حمل و نقل عمومی کاسته نشود، اما در این میان باید نقش دولت برای کمک به شهرداری روشن باشد.
سایت حدیث سرو، که از سوی نزدیکان آیت الله دستغیب اداره می شود، در یادداشتی به انتقاد از حملات اخیر علیه مفهوم مبارزه نرم پرداخت و با تاکید بر اینکه مبارزه نرم و بدون خشونت، روش بسیاری از پیامبران و امامان بوده است، نوشت:
هر چند مدتی است از معایب جنگ نرم گفته می شود و مبارزان این وادی را الّا ولابدّ خائن قلمداد می کنند اما با این چند سئوال چه می توان کرد؟
۱- آیا مبارزه پیامبران در مقابل طاغوت های زمان خود به صورت جنگ مسلّحانه بود؟ و در میان چند هزار پیامبر، به یک مورد می توان اشاره نمود که در مقابل ظالمان دست به اسلحه برده باشند؟ آری فقط حضرت داود و آن هم به علت اینکه خداوند از قبل و بنا بر مصالحی چنین قدرت و شوکتی را به او داده بود و می توانست با تایید خاص الهی چنین کند. اما دیگران مثلا حضرت ابراهیم ع در مقابل نمرود، آیا با جنگ سفت مردم را به توحید دعوت کرد یا با جنگ نرم که همان روشنگری و بیدارکردن وجدانهای خقته بود؟ و همینطور دیگر پیامبران الهی چون حضرت موسی و عیسی و …
۲- فتح مکه توسط پیامبر ص چگونه بود؟ آیا غیر از بهره گیری از جنگ نرم در طول ۱۳ سال در مکه و هفت هشت سال در مدینه؟ آیا می توان بر ایشان خرده گرفت که چرا مبارزه مسلّحانه نکرد؟ و اکتفا نمود به جنگ نرم یا نهایتا دفاع در مقابل حمله نظامی مشرکان
۳ – آیا همه مورخین فتح بدون خونریزی مکه را به عنوان یک افتخار مطرح نمی کنند؟
۴- آیا امیرالمومنین در مقابل غاصبان حقّش به غیر از جنگ نرم کاری دیگری کرد؟ با آنکه با آن قدرت خیبرشکنش هر کاری از او بر می آمد؟ و اینها در حالی است که غاصبان خلافت و پیشوایی امامان شیعه فقط از راه جنگ و کشتار خونین و سرکوب و زندانی کردن به مطامع خود می رسیدند.
اگر جنگ نرم، خلاف و غلط است و باید سرکوب شود، پس همه مصلحان خلافکارند و کسانی که در پی بیداری مردم هستند، باید سرکوب شوند؛ همان عقیده ای که حجاج بن یوسف و مامون عباسی و … داشتند.
۵- آیا به نماز عید رفتن حضرت امام رضا ع با آن وضع و سادگی و همراهی دلهای مردم، غیر از جنگ نرم بود که مامون را آن گونه به وحشت انداخت؟
۶- آیا حضور امام حسین ع در کربلا با خانواده اش با آن مقدار اندک یاران در مقابل آن لشکر عظیم را می توان جنگ مسلحانه علیه حکومت اموی محسوب کرد؟ با آن وضع بعد از عاشورا و اسارت اهل بیت؟ یا اینکه این ها همه جنگ نرم بود و به منظور آگاهی مردم؟ و اصلا اینگونه لباس پوشیدن روحانیون و مراجع در دوران مختلف و حکومت های خودکامه غیر از جنگ نرم است؟ اگر جنگ نرم بد است پس همه روحانیون و مراجع مجرمند و برانداز و محارب و مستحقّ مجازات.
۷- آیا در دوران سیاسی معاصر که بعضی در مقابل حکومت شاهنشاهی دست به مبارزه مسلحانه زدند و به مقصود نرسیدند، پیروزی امام خمینی به غیر از بهره گیری از جنگ نرم و بیدار کردن توده های مردم در طول پانزده سال بدست آمد؟
۸- آیا شاه این حقّ را نداشت که امام را متّهم به جنگ نرم و براندازی کند و او را به عنوان محارب اعدام نماید؟ پس تا اینجا ثابت شد که جنگ نرم به خودی خود چیز بد و مذموم نیست والّا تمامی انبیاء و اولیاء وصلحا از آن بهره نمی گرفتند.
اما مشکل اینجاست که در حال حاضر آن گروهی که نه قبل از انقلاب سابقه درخشانی در مبارزه با رژیم طاغوت داشته و نه در بعد از انقلاب کارنامه موفّقی در حمایت از نظام داشتند، با لطایف الحیل سلاح را به چنگ آورده و حزبی مسلّح را با اختیارات تامّ ( اما بی سر و صدا) تاسیس نموده و تمامی مجاری تبلیغاتی را تحت سیطره خود آوردند و دائما بر طبل جنگ می کوبند که هر که در مقابل ما اظهار نظر کند متّهم به براندازی اساس اسلام و مستحقّ مجازات است.
و در نتیجه مومنان و انقلابیون اصیل که حتّی از کمترین امکانات اطلاع رسانی محرومند مرتدّ و غیر مسلمان قلمداد می شوند.
یعنی دقیقا همان اتفاقی که که در صدر اسلام افتاد و بنی هاشم و اولاد رسول الله ص و اصحاب خالص ایشان مورد لعن خطبا بر روی منابر جمعه و جماعات بودند. و تبلیغات کار را به جایی رساند که حتّی جرات نداشتند ارادت خود به رسول الله ص را آشکار کنند چرا که نتیجه ای جز تبعید و اعدام نداشت. و مردم بی خبر هم آن تبلیغات اموی و عباسی را باور کرده تا آنجا که بسیاری از همانها، کشتن اولاد رسول الله ص را وسیله رفتن به بهشت می دانستند.
آری اینچنین تاریخ تکرار می شود.
امام جمعه موقت تهران، از شعار الله اکبر مردم مصر در تظاهرات امروز تقدیر کرد و قیام مردم مصر را درس عبرتی برای همه دیکتاتورها دانست.
وی در عین حال از شعار الله اکبر مردم مصر تقدیر کرد و آن را متاثر از انقلاب اسلامی ایران دانست، حال آنکه خود او چندی پیش شعار الله اکبر مردم سبز ایران بر پشت بام خانه ها در سال گذشته را سوء استفاده و نمادی از مسجد ضرار دانسته و تخطئه کرده بود.
به گزارش فارس، احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه امروز تهران درباره حوادث اخیر خاورمیانه و کشورهای عربی، گفت: در کشور تونس مردم به صحنه آمده و دیکتاتور ۲۳ ساله مستبد خود را به زیر کشیدند و در کشور مصر نیز موج خروش و فریاد مردم بلند است و امروز را روز “غضب و خشم ” نامیدند. در یمن مردم به صحنه آمده و در عمان و اردن نیز وضعیت چنین است.
این عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری، این تحرکات را پس لرزه های انقلاب اسلامی ملت ایران دانست و اظهار داشت: خداوند آنچنان که در عرصه تکوین سنتهایی دارد، در تاریخ و جوامع نیز قوانینی دارد. سنت خداوند این است که سرانجام کسانی که با دین درمیافتند سقوط خواهد بود.
وی در ادامه گفت: حاکم ۴۰۰ ساله مصر که ادعای خدایی میکرد، در آب غرق شد و جسدش به فرمان خداوند به بالای آب آمد تا دیکتاتوران از سرنوشت وی عبرت بگیرند.
خاتمی در ادامه بیان داشت: دیکتاتور تونس با خداوند درافتاد و نماز جماعت جمعه را ممنوع کرد. زندان و شکنجه در مدت حکومت این دیکتاتور تونسی امری عادی شده بود و سنت خداوند این است که کسانی که دل از خدا میبرند و دل به بیگانگان میبندند در روز حادثه بیگانگان نیز به داد آنها نمیرسد.
خطیب نماز جمعه امروز تهران تاکید کرد: دیکتاتور تونس در هنگام فرار از این کشور ۲۰ ساعت با هواپیمای شخصی خود در هوا سرگردان بود و هیچ کشوری حتی فرانسه و ایتالیا نیز که رابطه دوستانهای با وی داشتند، این دیکتاتور را به کشورهای خود راه ندادند و این همان بلایی بود که بر سر رضا و محمدرضا پهلوی نیز آمد.
وی با اشاره به این که این سرنوشت در انتظار کسانی است که دل از خدا بریدهاند، ادعا کرد: کشورهای غربی در رسانههای خود پیگیر این نکته است که صبغه اسلامی این قیامها را در کشورهای عربی کتمان و پنهان کنند و مسائل دموکراسی، لیبرالی و صنفی را مطرح کنند. اما اصلیترین بحث در پیدایش این قیامها سبقه دینی است.
خاتمی اظهار داشت: اکنون مردم تونس به خروش خود ادامه میدهند و خواستار این هستند که همراهان و حامیان دیکتاتور کشورشان دستگیر و محاکمه شود.
وی شعار “الله اکبر ” مردم تونس را نشانه ماهیت اسلامی قیام مردم تونس دانست و مدعی شدد: اینکه مردم تونس پس از فرار دیکتاتور این کشور بدون فوت وقت نماز جمعه برپا کردند، نشان دهنده قیام دینی مردم تونس است.
احمد خاتمی گفت: آفرین بر آنها که به خروش خود ادامه میدهند و معتقدند که کشورشان باید از لوث وجود دیکتاتورها و اطرافیان آنها پاک شود.
گزارشهای دریافتی حاکی از بازداشت فاطمه مسجدی، فعال حقوق زنان است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر،مسجدی یکی از دو فعال حقوق زنان در قم است که به زندان محکوم شده. بهنظر میرسد وی در حالیکه قصد سفر به تهران را داشته، بازداشت شده است.
تا این لحظه هیچ اطلاعی از وضعیت این فعال کمپین یک میلیون امضا در دست نیست و همین امر نگرانیها را در مورد وضعیت وی افزایش داده است.
بازداشت فاطمه مسجدی در حالی صورت میگیرد که خانواده و وکلای وی و مریم بیدگلی در حال پیگیری پروندههای آنان برای اجرای ماده ۱۸ و اعاده دادرسی بودهاند.
از وضعیت مریم بیدگلی، دیگر فعال محکوم به شش ماه حبس نیز خبری در دست نیست.
این دو فعال کمپین یک میلیون امضا، روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال گذشته، توسط ماموران امنیتی شهر قم بازداشت و پس از دو هفته، با تودیع قرار وثیقه ۲۰ میلیونی از زندان آزاد شدند. اولین دادگاه این دو فعال حقوق زنان، ۱۳ مرداد ماه سال جاری برگزار و اتهام آنان تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود. دادگاه بدوی یک سال حبس و جزای نقدی صادر کرد که این رای در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم به شش ماه حبس تعزیری تقلیل یافت.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مصر درخواست کرد که به خشونتها علیه مردم معترض پایان دهد و به خواستههای آنها «تمکین» کند.
یک مقام آگاه در وزارت خارجه، دیروز جمعه (هشتم بهمن) همزمان با گسترش ناآرامیها در مصر به ایرنا گفت: «مقامات مصر باید ضمن تمکین به خواستههای بحق مردم این کشور از هر گونه برخورد خشونت آمیز نیروهای نظامی و امنیتی با موج مردمی خودداری کند.»
این درخواست وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مقامهای مصری در حالی مطرح میشود که پلیس ایران و نیروهای لباس شخصی در اعتراض های مردمی سال گذشته به نتیجه انتخابات، تعداد زیادی از معترضان را زخمی کردند و بیش از یکصد نفر را به شهادت رساندند و همچنین چند هزار نفر را روانه زندان کردند،چند جوان معترض نیز زیر شکنجه شدید در بازداشتگاه کهریزک کشته شدند.
هم اکنون چند صد نفر از معترضان به نتیجه انتخابات پرمناقشه سال ۸۸ نزدیک به دو سال است که در زندان به سر می برند که بیش از پنجاه نفرشان روزنامه نگار هستند.
با وجود منع رفت و آمد در شهرهای بزرگ مصر، درگیری میان معترضان و نیروهای حکومتی در قاهره ادامه دارد.
به گزارش منابع مختلف خبری از جمله الجزیره و بی بی سی معترضان پس از اعلام برقراری مقررات منع رفت و آمد در قاهره، دفتر مرکزی حزب دموکراتیک ملی متعلق به حسنی مبارک را به آتش کشیدند.گزارش ها حاکی است که تانک های ارتش به خیابان ها آمده اند.
تلویزیون دولتی مصر بعد از ظهر امروز اعلام کرده بود که از ساعت شش عصر روز جمعه تا ساعت هفت صبح شنبه (به وقت محلی) در شهرهای قاهره، سوئز و اسکندریه، مقررات منع آمد و رفت برقرار خواهد بود.
حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر از ارتش این کشور خواسته است که مسئولیت برقراری نظم را در کنار پلیس به عهده بگیرد.
کلمه_فرزانه علوی :بیش از سه سال از مرگ مشکوک دکتر زهرا بنی یعقوب، پزشک جوان در ستاد امر به معروف همدان می گذرد و عوامل این مرگ تنها به دلیل بازداشت غیر قانونی این پزشک به تحمل مدت کوتاهی زندان محکوم شده اند.
زهرا بنی یعقوب، ۲۷ ساله، بیستم مهر ماه سال هشتاد و شش در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش دستگیر و به اداره امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان منتقل شد .تنها بعد از گذشت۴۸ ساعت از بازداشت غیر قانونی این پزشک جوان وقتی خانواده برای پی گیری کار او به همدان رفتند، مسوولان بازداشتگاه همدان به آنها اعلام کردند که دخترشان در بازداشتگاه خودکشی کرده است و جسد او را به آنها تحویل دادند . موضوعی که هرگز مورد پذیرش خانواده قرار نگرفت و آنها از همان روزها پی گیری خود را برای قتل مشکوک فرزندانشان دنبال کردند.
این پرونده در سالهای گذشته تبدیل به یکی از پرونده های مهم حقوق بشری در ایران شد و بسیاری از فعالان حقوق بشر و زنان درباره آن سخن گفتند. اینکه پزشک جوانی به اتهام همراه بودن با مردی در یک پارک که بعد از مدتی هم معلوم می شود نامزدش بوده دستگیر و سپس در یک بازداشتگاه غیر قانونی به طرزی عجیب کشته می شود و مسوولان بازداشتگاه نیز بدون هیچ مدرک مستندی اعلام می کنند او خودکشی کرده است، برای همه سوال برانگیز و عجیب بود .
مردم و فعالان حقوق بشر می خواستند بدانند که چرا نیروهای ستادامر به معروف همدان به این بازداشت غیرقانونی دست زده و سپس نیز چنین پایان دردناکی را برای خانواده یک پزشک جوان ایرانی و تیز هوش رقم زده اند .
بعدها با پی گیری های زیاد خانواده زهرا بنی یعقوب مسوولان قضایی از جمله کمیته ستاد حقوق بشر قوه قضاییه نیز در تاریخ ۱۵ اردیبهشت سال ۸۸ قتل مشکوک وی را تایید کرده وخواهان آن شدند که تحقیقات گسترده تری در باره این پرونده انجام شود .
نامه این ستاد به امضای سید محمد میر زمانی، معاون دبیر ستاد حقوق بشر اسلامی دراین تاریخ به خانواده و دستگاه های ذی ربط ابلاغ شد .
ماجرای دو زهرا-زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب
همان روزها، محسن آرمین، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سخنانی با مقایسه عملکرد مجلس ششم با مجلس هفتم، ضمن افتخار آمیز خواندن کارنامه مجلس ششم، گفت:« ماجرای دو زهرا –زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب- در تاریخ مجالس ایران حالت سمبولیک پیدا خواهد کرد. مرگ زهرا کاظمی که با پیگیری مجلس ششم مواجه شد و مرگ زهرا بنی یعقوب معصوم که گویی در مجلس هفتم خاک مرده پاشیدهاند و حتی یک نفر هم بلند نمیشود تا بپرسد که چه سر این دختر آمده است؟»
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب افزوده بود:« آقا بلند میشود و هیات تشکیل میدهد تا ببیند در هولوکاست که مربوط به ۷۰ سال پیش است، چه شده؛ اگر راست میگویی چرا در مورد مسالهای که در حوزه مدیریت خودت اتفاق افتاده، لام تا کام حرف نمیزنی و هیچ حساسیتی نشان نمیدهی؟ آن وقت میخواهی بدانی ۷۰ سال پیش در اروپا چه اتفاقی افتاده است؟ به همین دلیل است که کسی حرفت را باور نمیکند.»
آن روزها خیلی از چهره ها و شخصیت ها، خواهان رسیدگی به پرونده دکتر زهرا بنی یعقوب شدند، حتی گروهی از فرماندهان سپاه در نامه ای از مرگ مشکوک فرزند یکی از همکاران خود اظهار نگرانی کرده و خواهان توجه جدی به این پرونده شدند.
مرگ مشکوک این پزشک جوان، مجمع نمایندگان ادوار مجلس را نیز بر آن داشت تا با ارسال نامه ای به رییس وقت قوه قضائیه، خواستار تشکیل هیئت ویژهای برای پیگیری این حادثه شوند.در بخشی از این نامه آمده بودکه« بر اساس اطلاعاتی که از سوی خانواده و افراد مطلع به وکیل متوفی و مراجع ذیربط گزارش شده مشارالیه فردی مذهبی و مقید به رعایت پوشش اسلامی بوده است و پدر ایشان نیز از زندانیان سیاسی قبل از پیروزی انقلاب بوده است .متوفی بر اساس مقررات قانونی میتوانسته از حق آزاده بودن پدرش طرح پزشکی خود را در تهران بگذراند اما به دلیل علاقمندی به خدمت در مناطق دور از پایتخت، همدان را انتخاب میکند.
مجمع نمایندگان ادوار که از جمع چندصد نفری از نمایندگان این ملت در ادوار هفتگانه مجلس شورای اسلامی تشکیل شده است بنا به تکلیفی که در هر زمان برای دفاع از حقوق شهروندی برای خود قائل انتظار داشت که این پرونده به طور کاملا عادلانه مورد بررسی قرار بگیرد و عوامل این حادثه مجازات شوند.»
حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و کشته شدن و دستگیری تعداد زیادی از فعالان مدنی و اجتماعی و شهروندان بی گناه این حوادث، توجه به این پرونده را تا حدودی کمرنگ کرد تا جایی که احکام صادره برای عوامل این حادثه بازتاب رسانه ای چندانی نداشت .
به گفته وکلای این پروند عبدالفتاح سلطانی و نسیم پراکند، اواخر سال گذشته در نهایت دادگاه فقط برای دو تن از مسوولان بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منکر همدان به جرم بازداشت غیر قانونی دکتر زهرا احکام یک و دو سال زندان صادر کرده است .
در حالی برای عوامل قتل دردناک یکی از جوانان تیزهوش این کشور چنین حکمی صادر می شود که این روزها هر روز شاهد صدور حکم های سنگین زندان ده تا پانزده سال برای فعالان اجتماعی، مدنی و روزنامه نگاران کشور هستیم.
دکتر زهرا چگونه کشته شد ؟
دکتر زهرا بنی یعقوب دانش آموخته دبیرستان تیزهوشان، نفر ۲۳ آزمون سراسری دانشگاهها و فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران از حدود هشت ماه قبل از مرگش، در مناطق محرم همدان و کردستان در حال طبابت بود . او به خاطر اینکه پدرش زندانی سیاسی رژیم شاه بود، از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملا داوطلبانه بود.پدر وی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
او به خاطر اینکه پدرش زندانی سیاسی رژیم شاه بود، از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملا داوطلبانه بود.پدر وی بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
زهرا ی ۲۷ ساله، روز جمعه ۲۰ مهرماه ۸۶ ساعت ۱۰ صبح در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش توسط ماموران ستاد امر به معروف دستگیر می شود . مسوولان این ستاد بیش از ۲۴ ساعت خانواده زهرا را از جریان این بازداشت بی خبر نگه می دارند تا اینکه ساعت ۱۱ صبح روز شنبه سرهنگ محمد حسین قره باغی با لحنی توهین آمیز با خانواده زهرا تماس می گیرد و ماجرا را به خانواده او اطلاع می دهد . پدر زهرا در همان تماس از او می خواهد که به همدان مراجعه کنند اما قره باغی همچنان با همان لحن توهین آمیز خود به پدر زهرا می گوید که تا فردا آنها را به بازداشتگاه راه نمی دهد و آنها بیهوده خود را به زحمت نیاندازند و این همه راه را از تهران به همدان نیایند . زهرا هم که از سویی دیگر از تماس ستاد امر به معروف همدان با خانواده اش بی خبر بوده درروز دوم بازداشت از آنها می خواهد که اجازه تماس با خانواده اش را بدهند .
سرانجام و حدود ساعت پنج بعد از ظهر با دستور قاضی پرونده اجازه تماس صادر می شود اما در آن زمان پدر و مادر نگران زهرا راهی همدان شده اند و در راه هستند زهرا تصمیم می گیرد به تنها برادرش زنگ بزند اما با توجه به اشکال در خط موبایل، تماس تلفنی شان به بیش ازچند کلمه نمی رسد . زهرا با محل کار خود تماس می گیرد و تقاضای دو روز مرخصی می کند تا بیمارانش با درهای بسته درمانگاه مواجه نشوند. این بار برادر زهراست که برای تماس با خواهرش پافشاری می کند و چند بار با ستاد امر به معروف تماس می گیرد تا اینکه دوباره به زهرا اجازه می دهند با برادرش تماس بگیرد . تلفن برادر زهرا ساعت هشت و نیم شب زنگ می خورد.این بار خواهر و برادر فرصت پیدا می کنند چند دقیقه ای ا با یکدیگر صحبت کنند .برادر در گفت و گو با خواهرش احساس می کند او وضعیت روحی خوبی دارد.او در جواب این سوال برادر که می پرسد تو را اذیت نکرده اند ، می گوید نه و فوری اضافه می کند :«کسی بالای سرم ایستاده است.»
از آن زمان هیچ کس به درستی نمی داند که در بازداشتگاه همدان چه گذشته است اما همین قدر مشخص است که در گواهی فوت دکتر زهرا زمان مرگش ساعت هشت همان شب ذکر شده است. درحالی که زهرا در ساعت هشت و نیم با روحیه ای مناسب با برادرش صحبت کرده است و همین موضوع از همان ابتدا فرضیه خودکشی این پزشک جوان را زیر سوال می برد .پرینت مکالمات تلفنی که پس از ماهها دوندگی پدر زهرا در اختیار دادگاه قرار می گیرد، تایید می کند که زمان مکالمه تلفنی زهرا با برادرش نیم ساعت پس از زمانی است که پزشکی قانونی همدان به عنوان زمان فوت وی ذکر کرده است.
بعدها پزشک قانونی همدان گواهی فوت را تغییر می دهد و این بار در تاریخ آورده می شود که زهرا در صبح آن روز خودکشی کرده است. این در حالی است که دوبار تماس زهرا بر گوشی تلفن برادر ثبت شده و پرینت مکالمه ها نیز موجود است . پدر و مادر زهرا ساعت ۱۰ همان شب به همدان می رسند .اما در مقابل بازداشتگاه با عجیب ترین توهین ها مواجه می شوند . یکی از اعضای ستاد امر معروف به پدر زهرا می گوید از نظرما دختر تو صلاحیت پزشک بودن در این مملکت را ندارد . این فرد یک هفته پس از خاکسپاری زهرا، با خانواده عزادار تماس می گیرد و با انواع تهدیدها از خانواده بنی یعقوب می خواهد پرونده را پیگیری نکنند .
پدر زهرا هنوز از یاد نبرده است که سرهنگ قره باغی، رییس ستاد امر به معروف همدان چند ساعت پس از وقوع این فاجعه با خنده با او روبرو می شود و می گوید :«برای پیگیری وضع دخترت به آگاهی برو ،نه !برو دادسرا ،نه !بهتر است بروی پزشک قانونی.»او از همان جا با خنده و شوخی و بدون نگرانی از مرگ تلخی که در حوزه تحت نظارتش اتفاق افتاده بود، پدر پیر زهرا را به پزشک قانونی می فرستد و حادثه ای ناگوار را برای خانواده این گونه بازگو می کند.
هر آنچه پس از این برای این خانواده می گذرد تلخ است ، گریه و غم و رنجی که با وجود گذشت سه سال ازاین حادثه هنوز کمرنگ نشده است .خانواده زهرا هرگز از یاد نمی برند که موقع خاکسپاری پیکر فرزند عزیزشان، از بینی و گوشش خون جاری بوده است موضوعی که خانواده و هم حاضران در مجلس یادبود او را به شدت منقلب می کند. خانواده زهرا همان موقع با چند پزشک متخصص تماس می گیرند و همگی تایید می کنند که کسی که حلق آویز شده باشد به هیچ وجه گوش و بینی اش خون ریزی نمی کند و این تنها از نشانه های ضربه مغزی است. خانواده زهرا پس از آن برای بررسی احتمالی ضربه مغزی تقاضای نبش قبر می دهند و با اینکه با این کار موافقت می شود با توجه به وضعیت روحی و جسمی مادر زهرا ا خانواده از این کارانصراف می دهند .
آنچه در روزهای بعد بر این خانواده می گذرد پی گیری این پرونده است. پدر یک روز هم آرام نمی نشیند و بارها و بارها به دادگستری ،قوه قضاییه ، بیت رهبری ،نهاد ریاست جمهوری مراجعه می کند و مراجعه می کند .
قاتلان دکتر زهرا چه می کنند ؟
حکم نهایی دادگاه ۴۶ تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی غلامرضا موحدیان در تاریخ ۲۸ بهمن ماه سال ۸۸ به خانواده زهرا بنی یعقوب ابلاغ شد. بر اساس این حکم محمد حسین قره باغی، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان به “اتهام جعل در اسناد “و “اتهام بازداشت غیرقانونی” و همچنین به اتهام استنکاف از انجام دستور قضایی به دوسال زندان و شش ماه انفصال از خدمات دولتی محکوم می شود . حسن مستقیمی دیگر عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر همدان که از نیروهای بسیج این منطقه هست و زهرا را در پارک دستگیر کرده بود نیز به اتهام “توقیف اشخاص بر خلاف قانون در جرم غیر مشهود” به یک سال حبس محکوم می شود.
آنها هم اکنون در زندان همدان به سر می برند اما پرونده اتهام قتل آنان و دیگر شرکا با اعلام برائت قاتلان با وجود این همه سند و مدرک برای همیشه مختومه اعلام شده است .
پیکر دکتر زهرا در قطعه ۲۵۴ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده، جایی که این روزها به مقر دایمی مادر و پدر زهرا تبدیل شده است وبیشتر روزهایشان را در کنار مزار عزیزشان می گذرانند .
منصور اسانلو رئیس هیات مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه پنج سال است که بدون گذراندن یک روز مرخصی در زندان رجایی شهر به سر می برد .
به گزارش کلمه، این در حالی است که زندانیان مطابق قانون باید از حق مرخصی استفاده کنند . شرایط زندان بدون مرخصی اکنون یکی از موارد غیر قانونی است که به شدت در زندانهای ایران رواج یافته است و منصور اسانلو نیز یکی از این زندانیان است که هرگز از این حق استفاده نکرده است .
به گفته همسر وی، اسانلو در حالی که در زندان به سر می برد و حکم محکومیت اش نیز به پایان رسیده بود، چندی پیش به دلایل نامعلوم دوباره به یک سال زندان محکوم شد.
اسانلو در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج بدون داشتن وکیل مورد محاکمه قرار گرفت و اجرای این حکم از پایان محکومیت پنج ساله اش آغاز شد .
رئیس سندیکاری اتوبوسرانی تهران و حومه، در طول دوران زندانش دچار ناراحتیهای قلبی، کمر درد و ناراحتی چشم شده است و تا به حال سه بار پزشک قانونی رای به عدم تحمل حبس برای او داده است . اما با این همه بازجوهای وزارت اطلاعات از دادن مرخصی به او خودداری می کنند .
منصور اسانلو، فعال کارگری در ده سال گذشته، بارها بازداشت شده است. اما هر بار مسوولان زندان با پرونده سازی های جدید و به بهلنه های واهی هرج و مرج در زندان برایش پرونده ای جدید باز می کنند تا او از زندان آزاد نشود .آنها این بار هم پس از پایان محکومیت اسانلو برایش پرونده ای جعلی ساختند تا اور ا در زندان نگهدارند.
منصور اسانلو با شرایط جسمی نامناسب اکنون در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می شود.
تلویزیون دولتی مصر امروز اعلام کرد از ساعت ۶ بعد از ظهر تا ۷ بامداد در قاهره، سوئر و اسکندریه مقررات منع رفتوآمد برقرار است.
صدها هزارتن از مردم مصر، روز جمعه برای چهارمین روز پیاپی به خیابانها ریختند و خواستار کنارهگیری حکومت حسنی مبارک شدند که نزدیک به ۳۰ سال است زمام این کشور را دست دارد.
از سوی دیگر برخی از منابع خبری از جمله آسوشیتدپرس گزارش کرده اند که محمد البرادعی پس از شرکت در تظاهرات ضدحکومتی روز جمعه، در حصر خانگی قرار گرفته است.
منابع خبری از جمله الجزیره، عصر جمعه، از بازداشت "محمد البرادعی" از مخالفان مبارک در یک مسجد خبر داده بودند اما تازه ترین گزارش ها در این باره نشان می دهد که وی دستگیر نشده است و نیروهای امنیتی تلاش کرده بودند که او را از مردم جدا کنند که موفق نشدند و وی در یکی از مساجد در میان مردم حضور داشت.
پیش از سفر رئیس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مصر، ناظران سیاسی احتمال داده بودند که وی تلاش میکند حرکتهای اعتراضی در مصر را دستمایهای برای رسیدن به قدرت قرار دهد. البرادعی در آخرین اقدام خود در این راستا از حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر، خواست که کنارهگیری کند. بخشی از نیروهای اپوزیسیون رسما از البرادعی دعوت کردهاند، در انتخابات ریاست جمهوری که در سپتامبر آینده برگزار میشود، شرکت کند. او تاکنون چنین اقدامی را به تغییر قانون اساسی و ایجاد اصلاحات سیاسی در مصر منوط کرده است. حسنی مبارک در این باره گفت، ملت مصر به قهرمان نیاز ندارد.
ایمن نور یکی از رهبران برجسته مخالفان رژیم حسنی مبارک لحظاتی پیش به ضرب گلوله نیروهای امنیتی مصر زخمی شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره لحظاتی پیش از زخمی شدن ایمن نور از برجسته ترین مخالفان رژیم مصر به ضرب گلوله نیروهای امنیتی خبر داد.
این شبکه همچنین اعلام کرد : در پی تشدید حملات نیروهای امنیتی و کماندوهای رژیم حاکم بر مصر، مردم از نیروهای ارتش درخواست کمک کردند.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر سید مصطفی تاجزاده، در اطلاعیه شماره یک خود خطاب به ملت ایران، گزارشی از وضعیت همسرش ارائه و ابراز امیدواری کرد: پرونده سازان هویت نشان طالبانی دست از این گونه اقدامات زشت و پلید خود برداشته بیش از این به سیاه کاری نپردازند، و دلسوزانی که عنان اختیار به دست قدرت پرستان داده اند به خود آیند و بیش از این با اعمال فشار بر ما شرایط را سخت تر نکنند.
وی در این اطلاعیه و در سیامین سالگرد پیوند ازدواجش با تاجزاده که توسط امام خمینی (ره) در جماران جاری شده، با بیان اینکه “همه روز روزه دار است و بدیهی است اعتصاب غذا با تن عزیز و بیمار او که روح بزرگ و پاک و مقاومش را همراهی دارد، جفا خواهد کرد” نوشته است: اخیرا تیم بازجویی سپاه او را تهدید به بازگرداندن به بند دو الف و تشکیل پرونده و تفهیم اتهام جدید کرده اند که ایشان نیز با اعتراض مجدد به وجود بازداشتگاه غیرقانونی سپاه و حبس طولانی مدت غیرقانونی اش در آن، تهدید به اعتصاب غذا نموده است.
متن این اطلاعیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک ملت شریف ایران
بیش از یک سال و هفت ماه از کودتای انتخاباتی می گذرد و طی این مدت حوادث تلخ و ناگواری بر ما گذشته که شرح آن ها در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، موجب تآسف و تأثر شدید همه ما به خصوص خانواده معظم شهدا و ایثارگران و نیز روحانیت بیدار و آگاه می شود. حاکمیت فریب و دروغ که با زمینه سازی کودتاگران از سال ها پیش و به طور مضاعف در ایام انتخابات و پس از آن هر روز برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی های خود در اداره کشور سناریوی جدیدی تدارک می بیند، فشار بر زندانیان سیاسی که تحت سخت ترین شرایط حاضر به تن دادن به خواسته های نامشروع و غیرانسانی و عیراخلاقی بازجوهای سپاه و اطلاعات نشده اند، پس از برپایی دادگاه های فرمایشی وگرفتن حکم های فله ای تحت فشار مضاعف قرار دارند و خانواده های مظلومشان نیز از این برخوردهای غیرانسانی برخوردارند.
سید مصطفی تاجزاده فرزند خدمتگزار اسلام و انقلاب و مردم که عمری را در کمال تنزه زیسته، در دادگاه فرمایشی خود از حق قانونی خود استفاده نکرده و در اعتراض به عدم تشکیل دادگاه آقای جنتی که ده سال است از ایشان شکایت کرده سکوت کرد و حکم ظالمانه ۶ سال حبس او در چنین شرایطی صادر شد. نه ماه پس از بازداشت غیرقانونی وقتی او بدون وثیقه آزاد شد، با دیگر دوستانش در بند دو الف از سردار مشفق که اعتراف به دخالت نظامیان در انتخابات کرده بود، شکایت کرد و به دنبال این شکایت و انتشار آن شاکیان به جز دو نفر از آنان به زندان فراخوانده شدند.
بازگشت ایشان به زندان با محدودیت هایی که به دستور مقامات مافوق مسئول زندان اوین بر او اعمال شد، موجب اعتراض خودش و ما و پیگیری های حقوقی و نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه و شرح وضعیت و درخواست رسیدگی و نگارش نامه به نمایندگان مجلس و هفتاد و شش عریضه به دادستان، ارسال نامه های متضمن درخواست های قانونی به ایشان ، ارسال نامه به محضر مبارک مراجع عالیقدر و شرفیابی به حضور آنان و اطلاع رسانی لازم و اطلاع رسانی مستمر به شما مردم قدرشناس و وفادار بوده است که تا امروز ادامه داشته است.
حکم جدید ممنوع الملاقات شدن عزیز دربند ما از تاریخ ششم آذرماه که تا امروز تنها امکان یک ملاقات با تلاش معاون محترم زندان برایمان فراهم گشته و بی خبری از او به طور مستقیم و از طریق تلفن اقدامات غیرقانونی دیگری است که علیه او اعمال شده است. به گفته ایشان اخیرا تیم بازجویی سپاه او را تهدید به بازگرداندن به بند دو الف و تشکیل پرونده و تفهیم اتهام جدید کرده اند که ایشان نیز با اعتراض مجدد به وجود بازداشتگاه غیرقانونی سپاه و حبس طولانی مدت غیرقانونی اش در آن، تهدید به اعتصاب غذا نموده است. بازجوها و مسئولین زندان می دانند که همسرم مبتلا به بیماری نقرس بوده باید مایعات به طور مداوم به بدنش برسد و با این وجود برای رساندن صدای اعتراضش به شما که ولی نعمتید و او افتخار سی و دو سال خدمتگزاری صادقانه و به ویژه پاسداری از آرائتان را در زمان مسئولیتش به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور دارد، همه روز روزه دار است و بدیهی است اعتصاب غذا با تن عزیز و بیمار او که روح بزرگ و پاک و مقاومش را همراهی دارد، جفا خواهد کرد که این امر برای من به عنوان همسرش و برای فرزندان و پدر و مادرش و بقیه اعضای خانواده نیز تاب آوردنی نیست.
من در اولین اطلاعیه خود در آستانه جشن بهار پیروزی که عده ای سخت دلانه در داخل و خارج خزانش را می طلبند، شما بزرگواران همراه را از وضعیت جسمی و فشار و تضییقاتی که بر همسرم و خانواده اش می گذرد تا حدودی آگاه کردم و امیدوارم در اطلاعیه های بعدی با گشودن پرده های دیگری که آقایان سعی بر پوشانده ماندن آن دارند، رسالت زینبی خویش را ایفا کنم. بدیهی است هرگونه پرونده سازی جدید برای تاجزاده و خانواده اش جز بی آبرویی برای دستگاه قضایی و امنیتی و افزایش آبرو برای او نخواهد بود و امید دارم پرونده سازان هویت نشان طالبانی دست از این گونه اقدامات زشت و پلید خود برداشته بیش از این به سیاه کاری نپردازند. و دلسوزانی که عنان اختیار به دست قدرت پرستان داده اند به خود آیند و بیش از این با اعمال فشار بر ما شرایط را سخت تر نکنند.
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
فخرالسادات محتشمی پور
۸/۱۱/۱۳۸۹
همزمان با سی امین سالگرد پیوند مقدسی که امام شهیدان در جماران بین ما جاری کرد و تا ابد مستحکم خواهد ماند.
انتشار خبر بازداشت محمد البرادعی مدیرکل سابق آژانس و از رهبران مخالفان، ضرب و شتم خبرنگاران، تدابیر شدید امنیتی در میدان آزادی قاهره و پیوستن برخی نظامیان به مردم از آخرین تحولات این کشور ناآرام محسوب می شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه های الجزیره و العربیه، شمار زیادی از تظاهرکنندگان در اطراف کاخ ریاست جمهوری در قاهره جمع شده اند. همچنین منابع خبری از استفاده نیروهای امنیتی از گاز اشک آور علیه تظاهرکنندگان برای ممانعت از ورود آنها به میدان آزادی خبر می دهند.
منابع فوق اعلام کردند که نیروهای امنیتی مصر چهار خبرنگار خبرگزاری فرانسه را بازداشت کردند و “احمد منصور” خبرنگار الجزیره را مورد ضرب وشتم قرار دادند و به تیم شبکه العربیه حمله کردند و خبرنگار شبکه بی بی سی را مجروح کردند.
همچنین دهها هزار نفر در شهر سوئز علیه سرنگونی “حسنی مبارک” شرکت کردند. تظاهرات همچنان در پایتخت و دیگر شهرهای این کشور ادامه دارد.
این منابع از بازداشت “محمد البرادعی” از مخالفان مبارک در مسجدی در الجیزه و “اسامه الغزالی” حرب رئیس جبهه دموکراسی مصر خبر دادند.
اما برخی دیگر از منابع، خبر بازداشت البرادعی را تکذیب کردند.منابع خبری همچنین اعلام کردند که مقامات مصری شرکتهای خدمات رسانی را تهدید کرده اند که از هرگونه خدمات تلفن همراه خودداری کنند.
همچنین برخی منابع از بازداشت بیست عضو اخوان المسلمین در سحرگاه جمعه که پنج نماینده سابق گروه اخوان المسلمین و پنج عضو ارشد این گروه از جمله “عصام العریان” و “محمد مرسی” خبر دادند.
منابع خبری اعلام کردند که برخی نیروهای امنیتی از حمله به سوی تظاهرکنندگان خودداری می کنند و برخی از آنها لباس خود را از تن خارج کرده و به صفوف تظاهرکنندگان پیوسته اند.
نماینده بروجن با انتقاد از نامه نگاری احمدی نژاد این موضوع را موجب تشویش اذهان عمومی و مغایر با منافع ملی کشور عنوان کرد و گفت: پیشنهاد ما به آقای احمدی نژاد این است که به جای نامه نگاری در جلسات مجمع تشخیص شرکت کند و به نمایندگان دولت دستور دهد تا در روند بررسی قوانین در مجلس فعالتر باشند.
سیروس برنا بلداچی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با خانه ملت بر لزوم حفظ وحدت در کشور تاکید کرد و با اشاره به نامه اخیر احمدی نژاد، گفت: امروز کشور ما بیشتر از هر زمانی به وحدت مسئولان و وحدت میان مردم نیاز دارد تا بتوانیم برنامههای راهبردی توسعه را مبتنی بر اسناد بالادستی با تاکید بر ضرورت و اهمیت اجرای دقیق برنامه پنجم توسعه پیش ببریم.
نماینده بروجن با انتقاد از نامه نگاری رییس دولت و زیر سوال بردن روسای مجلس، قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه اخیر وی خطاب به نمایندگان، گفت: هر کس در هر مقام مسئولیتی که باشد باید از ارتکاب به هر اقدامی که منجر به تشویش و تشنج در جامعه و افکار عمومی شود و فرصت و انرژی جامعه را بدون هیچ نتیجهای به خود مشغول کند، پرهیز کنیم؛ چراکه چنین نامه نگاریهایی تنها به شائبه و شایعه شکاف میان سران نظام جمهوری اسلامی دامن میزند و خوراک تبلیغاتی برای رسانههای بیگانه و دشمنان انقلاب ایجاد میکند.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با تاکید بر اینکه قانون اساسی به خوبی جایگاه قوای سه گانه کشور و همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام را مشخص کرده است، گفت: مجلس آنچه تاکنون درباره برنامه پنجو و مواد آن از جمله موضوع بانک مرکزی که مورد اعتراض رییس جمهور است انجام داده، همه بر پایه قانون بوده و بدون شک مقتدارنه در همین مسیر به حرکت خود ادامه خواهد داد.
وی همچنین افزود: رییسجمهور و همکارانش بهتر است با توجه به شرایط فعلی کشور و در نظر داشتن ضروریتهای جامعه، از هجمه و نامه پراکنی علیه سایر قوا خودداری و در عوض با حضور و مشارکت در مجمع تشخیص از نظرات خود دفاع کنند و همچنین از نمایندگان پارلمانی خود بخواهد تا در روند بررسی قوانین در مجلس حضور فعال تری داشته باشند و نظرات خود را ارائه دهند نه اینکه بعد از اتخاذ یک تصمیم با تمام قوا و استفاده از رسانههای تحت اختیار خود به تخزئه قانون و تصمیم نهادهای قانونگذار بپردازند.
سرانجام حاشیه هاى مربوط به نرفتن محمدباقر قالیباف به واشنگتن به عنوان شهردار سومین شهر برگزیده در زمینه حمل و نقل پایدار و جایگزین شدن علیرضا دبیر به جاى او خاتمه یافت اما آنچه همچنان به آخر نرسیده، اختلاف هاى شهردار با رئیس دولت است.
در مراسم اهداى جوایز شهرهاى برتر سال ۲۰۱۱ که روز دوشنبه در واشنگتن برگزار شد، از شهرهاى گوانگ ژو، لیون، تهران، نانت و لیما قدردانى شد. در این مراسم علیرضا دبیر عضو جوان شوراى شهر پس از آنکه وزارت کشور اجازه عزیمت محمدباقر قالیباف را نداد حضور پیدا کرد و به حاشیه ها خاتمه داد.
با این اتفاق بار دیگر بحث اختلاف هاى قالیباف و احمدى نژاد در مقام شهردار و رئیس دولت و نیز در قامت دو فرد به فضاى سیاسى کشیده شد و چند روزى مطبوعات و رسانه ها را مشغول خود کرد. در این میان برخى ماجراى اوج گیرى ناگهانى و سوال برانگیز احمدى نژاد را در آستانه انتخابات ریاست جمهورى سال ۸۴ پیش کشیدند و بعضى ها هم به طنز گفتند که احمدى نژاد دوست ندارد کسى جز او براى تقدیر، گفتگو یا سفرى ماموریتى عازم امریکا شود.
ماجراهاى انتخابات ریاست جمهورى نهم از حافظه هر کسى پاک شود از ذهن قالیباف بیرون نمى رود. آن روزها بیلبوردهاى تبلیغاتى قالیباف و هاشمى رفسنجانى بیش از سایر نامزدها به چشم مى آمد و در جامعه نیز بیش از همه صحبت از این دو نفر بود. اما به فاصله کوتاهى معادلات در جبهه اصولگرایان تغییر کرد و حمایت هاى معنوى از قالیباف به سمت احمدى نژاد روانه شد و او بود که با هاشمى رفسنجانى به دور دوم رفت.
البته محدود کردن اختلاف هاى این دو به ماجراى انتخابات ۸۴ کمى تنگ نظرانه است؛ اگرچه شاید ریشه یا سرآغاز این اختلافات را باید در همان نقطه جستجو کرد. بعد از آن احمدى نژاد به دفتر ریاست جمهورى رفت و قالیباف پا به پاى او شهردار ماند تا این گمانه مطرح شود که او در دوره دهم انتخابات همچون احمدى نژاد از ساختمان بهشت وارد ساختمان پاستور مى شود. اما این بار شرایط به گونه اى پیش رفت که قالیباف ترجیح داد اصلا وارد میدان نشود. بار دیگر احمدى نژاد پیروز انتخابات خوانده شد و داستان اختلاف ها و تضادهاى حل نشده قالیباف و مجموعه تحت زعامت او با احمدى نژاد و کابینه اش همچنان ادامه دارد.
این اختلافات و تضادها بیش از هر چیز بر شهر تهران و نحوه اداره پایتخت تاثیر گذاشته است. از مجادلات دولت و شهردارى بر سر بودجه هایى که قانون الزام کرده است به شهردارى تعلق بگیرد و مسدود مانده تا طرح پرمناقشه منوریل و مدیریت فرهنگى شهر و تصمیم گیرى هاى چندگانه در مساله ترافیک و… باعث شده است تا اجراى طرح هاى توسعه اى شهر تهران زیر غبار کشمکش هاى سیاسى فرو برود و دعواها را از حوزه اجتماع محورى به سطح سیاسى گرى بکشاند.
در چنین شرایطى خبر رسید که روز ۲۴ ژانویه برابر با چهارم بهمن جایزه برترین شهر از سوی مؤسسه سیاستگذاری توسعه حمل و نقل “ITDP” اهدا مى شود. یکى از نامزدهاى این جایزه شهر تهران بود که مى بایست شهردارش را به محل برگزارى مراسم مى فرستاد. خبر مخالفت دولت با سفر قالیباف بسیار تعجب برانگیز بود و به وضوح اوج اختلافات و بدبینى هاى فیمابین را نشان داد. شهرداری تهران که بواسطه مناقشات با دولت، سال های پرکشمکشى را برای تامین بودجه توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی پشت سر گذاشته بود، به عنوان یکى از نامزدهاى همین عرصه شناخته شد و شاید این موضوع به دولتى ها سخت گرانتر آمد تا مساله خود سفر. به هر حال تنگناهاى شهردارى براى اجراى پروژه هایش آن اندازه به نظر مى رسید که دست کم دستش به چنین جایزه معتبر و بین المللى نرسد و احیانا از آن به عنوان حربه اى تبلیغاتى براى انتخابات ریاست جمهورى و شوراى شهر آینده استفاده نکند. تنگناها و محدودیت ها به اندازه بود اما هماى سعادت بر شانه هاى قالیباف نشست و تلاش هاى شهردارى تهران از سوى موسسه سیاستگذارى توسعه حمل و نقل پنهان نماند و حالا ممانعت از سفر نیز او را صاحب یک پرستیژ سیاسى جدید کرده است.
اگرچه قالیباف در پاسخ به سوال هایى که درباره لغو سفرش مى پرسیدند، تاکید مى کرد که “ماجرا را سیاسى نکنید” اما کیست که نداند همین عبارت نیز براى محمود احمدى نژاد و طرفدارانش سنگین افتاده و تب قالیباف دوستى جامعه به خصوص تهرانى ها را تندتر کرده است.
شاید قالیباف تصورش را هم نمى کرد که ایجاد سیستمهای اتوبوسرانی تندرو و توسعه مترو تا این اندازه چشمگیر شود که شهر تحت قلمرو او را از سوی سازمان ملل متحد و انجمن بین المللی حمل و نقل عمومی (UITP) به عنوان سومین شهر برگزیده معرفى کند و عملگرایى عارى از شعار و ریاى او را نزد جامعه زنده کند.
قالیباف به واشنگتن نرفت تا همچنان هیچ مسئولى از ایران به غیر از محمود احمدى نژاد مجال حضور در سازمان ملل یا نهادهاى مرتبط با آن را در امریکا نداشته باشد. البته در سفرهایى کوتاه یکبار شمسالدین حسینى وزیر اقتصاد براى شرکت در اجلاس جهانى اقتصادى، منوچهر متکى وزیر سابق خارجه براى بازدید از دفتر حافظ منافع ایران و محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانى ایران به ایالات متحده اعزام شده اند. با این حال این فرصت از قالیباف سلب شد و شوراى شهر علیرضا دبیر را به عنوان نماینده شهرداری راهى کرد. ولى آنچه در ذهن ایرانى ها که آینده قالیباف تا اندازه اى به تصمیم و نگاه آنها برمى گردد باقى ماند، برخورد دولت با او و واکنش غیرسیاسى و زیرکانه قالیباف به ممانعت از سفرش بود؛ جایى که گفت: «اصلا دنبال این نباشید که من بروم یا نروم. موافقت با این رفتن صورت بگیرد یا نگیرد؟ به این نکته توجه کنید و به مردم این موضوع را منتقل کنید که چه تحولی در سیستم حمل و نقل عمومی رخ داده که ما توانستهایم رتبه کسب کنیم. خواهش من به این است که نگاه متفاوت داشته باشیم و با جنبه سیاسی به موضوعات نپردازیم.»
منبع: دیپلماسی ایرانی
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا ساعات پیک آلودگی هوا در پایتخت را اعلام کرد و گفت: توصیه میشود شهروندان و بیماران قلبی و تنفسی در این ساعات از تردد در هوای آزاد خودداری کنند.
به گزارش ایسنا دکتر یوسف رشیدی با اشاره به برآورد آلودگی هوا در کشور گفت: بر اساس آمارهای ارائه شده تنها برای چهار آلاینده ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرون، منوکسیدکربن، دی اکسید گوگرد و دی اکسید نیتروژن سالانه ۸ میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میشود که ۳۰ درصد آن متعلق به تهران است.
وی افزود: اگر خسارت ناشی از آلایندگی ذرات معلق کمتر از دو و نیم میکرون را نیز به این خسارت اضافه کنیم، قطعا رقم خسارت منشاء آلودگی هوا بیشتر از این خواهد شد.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا با اشاره به اینکه سالانه ۶/۱ میلیون تن آلاینده تنها توسط خودروها وارد هوای تهران میشود افزود: به این ترتیب روزانه حدود چهار هزار و ۵۰۰ تن آلاینده در هوای پایتخت وارد میشود که اکثر آنها ذرات معلق کمتر از ۱۰ میکرون هیدروکربنهای نسوخته، دیاکسید نیتروژن و دیاکسید گوگرد است.
وی با اشاره به این که در تهران در فصل پاییز و زمستان دو پیک آلودگی هوا داریم، گفت: پیک اول بین ساعت ۷ تا ۸ صبح و پیک دوم بین ساعت ۲۰ تا ۲۱ است.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا تصریح کرد: هرچه به ساعات پایانی شب و میانی روز نزدیک می شویم از غلظت آلایندهها کاسته میشود. وی با توصیه به بیماران قلبی و تنفسی و شهروندان افزود: توصیه میکنیم شهروندان در این دو پیک آلودگی از ترددهای غیرضروری در شهر خودداری کنند.
مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوا در خصوص مناطق آلوده تهران گفت: هسته مرکزی شهر و مناطق شمالی پر ترافیک همچنین آزادی، مناطق نزدیک به بزرگراهها و معابر پر تردد مهمترین بخشهای آلودگی تهران هستند.
وی با اشاره به این که در هفته گذشته شاخص کیفیت هوای تهران در تمامی روزها در شرایط «ناسالم» بوده است، گفت: پیشبینی میشود تا روز شنبه وضعیت آلودگی هوا با توجه به وزش باد مناسب بهتر شود.
اکنون دیگر، مقامات دولتی نیز در اخبار و تحلیلهای خود می گویند سازمان ملی جوانان در معرض انحلال است. زیرا نمی شود امیدوار بود با بودن اشخاص قوی و صاحب نفوذ در سازمان تربیت بدنی که اصلی ترین قسمت از بدنه وزارت ورزش و جوانان را تشکیل می دهند، دیگر مجالی برای سازمانی مانند سازمان ملی جوانان پیش آید.
از این روست که مدیرکل امور استانهای گروه مشاوران جوان رئیس دولت نیز می گوید سازمان ملی جوانان در وزارت ورزش ادغام نخواهد شد، بلکه به معنای واقعی کلمه، “منحل” می شود. هر چند به نظر می رسد هنوز این سازمان بی سرپرست باقی مانده تا سازمان ملی جوانان نیز مانند مخاطبان خود، رها شوند.
از سوی دیگر، با وجود قطعی شدن طرح تشکیل “وزارت ورزش و جوانان”، چهره های بانفوذ عرصه ورزش، از جمله علی سعیدلو معاون رئیس دولت و رئیس سازمان تربیت بدنی، تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا از تصویب نهایی این طرح در سایر مراجع قانونی، به شکلی که فعلا مطرح شده، جلوگیری کنند. ولی در این میان، سازمان ملی جوانان، همچنان بی متولی و بی سرپرست، مانند جوانان یتیم، رها شده است.
سازمان ملی جوانان، اکنون بدون رئیس است و کسی حاضر نشده مسئولیت امور جاری این سازمان را عهده دار شود. تا جایی که یکی از معاونان این سازمان رسما اعلام کرده نزدیک به نیمی از کارکنان، در محل کار خود حاضر نیستند و در جرگه “دورکاران” درخواهند آمد.
در این میان البته، تنها چیزی که مغفول مانده، بودجه ۳۸ میلیارد تومانی این سازمان است که مخالفان بارها گفته اند در فعالیتهای غیر واجب، بی تاثیر و غیر قابل دفاع، صرف شده است. بودجه ای که زمانی تنها ۲ میلیارد تومان بود، ولی با برآوردن آفتاب اقبال در طالع مهرداد بذرپاش، به سازمان ملی جوانان تزریق شد تا حاصل آن، طرحهایی باشد که چندی اسباب انتقاد و احیانا تعجب منتقدان بود.
منبع: خبرآنلاین
یک دختر ۱۹ ساله در شهر صالح آباد، از توابع شهرستان تربت جام، به دلیل نبود آمپول انسولین فوت کرد.
به گزارش روزنامه قدس، سالهاست که مردم منطقه محروم ۵۰ هزار نفری صالح آباد، از توابع شهرستان تربت جام، از وضعیت نامناسب بهداشتی و درمانی این بخش ناراضی و گلایه مندند و به دلیل کمبود پزشک و نبود امکانات و تجهیزات پزشکی قربانیان زیادی داده و خانواده هایی چند داغدار شده اند.
یکی از قربانیان اخیر، یک دختر نوجوان ۱۹ ساله صالح آبادی است که چندی پیش بر اثر سهل انگاری و نبود پزشک در مرکز بهداری صالح آباد مقابل چشمان والدین خود جان خود را از دست داد.
یکی از شهروندان در این باره گفت: والدین این دختر نوجوان ابتدا او را به مطب شخصی یکی از پزشکان عمومی آزاد صالح آباد می برند که وی هم بلافاصله بیمار را به مرکز بهداری شهر ارجاع می دهد تا درمان شود، اما با وجود مراجعه به این مرکز درمانی، ازحضور پزشک خبری نبوده است.
وی افزود: بعد از دو ساعت معطلی سرانجام یک پزشک خانواده از روستاهای اطراف به بالین دختر بیمار حاضر می شود، اما افسوس دیگر فایده ای نداشت و در کمال ناباوری به خاطر نبود آمپول انسولین بیمار جان خود را از دست می دهد.
نماینده مردم تربت جام و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی در واکنش به این خبر به خبرنگار قدس قول داد که موضوع را به طور جدی پیگیری کند.
به دلیل اهمیت موضوع، خبرنگار قدس دوباره سراغ دکتر غلامرضا اسداللهی رفت که وی در پاسخ گفت: در این باره رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد به مجمع نمایندگان استان فراخوانده شد که وی توضیح داد براساس گزارشهای واصله بیمار سابقه دیابت داشته و برای معالجه دیر اقدام کرده است!
عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس افزود: علاوه بر آن مراتب اعتراض خود را از مرگ این دختر نوجوان در سفر اخیر وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به تربت جام در میان گذاشته که ایشان هم قول مساعد دادند تا در اسرع وقت موضوع را بررسی و اعلام نمایند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر