-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

Best of Balatarin for 01/25/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




همسر جعفر کاظمی دقایقی پیش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران درحالی که گریه امانش نمی داد گفت هنگامی که چندساعت پیش برای ملاقات همسرش به زندان اوین مراجعه کرد به او گفتند صبح امروز او اعدام شده است. او به کمپین گفت: « همسرم را بدون اینکه به ماو وکیلش اعلام کنند اعدام کردند. سه شنبه هفته گذشته همسرم را بر می دارند می برند وازشان می خواهند که مصاحبه بدهد. بازجو به او می گوید که مصاحبه بکنی یا نکنی کمتر از یک هفته اعدامت می کنیم. همسرم با مصاحبه موافقت نمی کند و از آنجا می برند او را به اجرای احکام و طناب دار را گردنش می اندازند اما بعد منصرف می شوند و برمی گردانند اورا. ظاهرا یک معجزه محسوب می شده است.» همسر این زندانی سیاسی به کمپین گفت: امروز صبح برای ملاقات رفتیم کارت هم پر کردیم برگشتنداما به ما گفتند که اعدامش کردند. به شما زنگ می زنیم اگر خواهیم جنازه تحویل بدهیم. بروید راحت باشید دیگر کار تمام شده است. البته اگر بخواهند جنازه را تحویل بدهند. چون در مورد آقای صارمی هم جنازه را برده بودند دفن کرده بودند. احتمال خیلی زیاد دارد که در مورد همسرم هم بخواهند همین رفتار را بکنند»
با ۲۴۶ امتیاز و ۵۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها :بامداد امروز زندانيان سياسي جعفر كاظمي و محمد علي حاج آّقايي اعدام شدند . لازم به توضيح است كه روز سه شنبه 28 دي جعفر کاظمی و محمد علی آقایی بطور ناگهانی از بند 350 خارج و به بند 209 برده شدند و سر بازجوی اوین آخوندی بنام علوی که از شکنجه گران و تصمیم گیرندگان .....
با ۱۸۹ امتیاز و ۲۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در حالی که بر اساس اعلام مجمع تشخیص مصلحت، موضوع بانک مرکزی به عنوان یک «معضل» از سوی رهبر جمهوری اسلامی به این مجمع ارجاع شده است، محمود احمدی‌نژاد در نامه‌ای سرگشاده مقام‌های ارشد قوای مقننه و قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت را متهم کرد که در پی مخدوش کردن وظایف قوه مجریه در این زمینه هستند. خبرگزاری فارس روز دوشنبه، متن نامه سرگشاده محمود احمدی‌نژاد خطاب به نمایندگان مجلس را منتشر کرد که در آن به شدت از روسای مجلس و قوه قضائیه و نیز «مدیریت مجمع» به دلیل آنچه دخالت در وظایف قوه مجریه خوانده، انتقاد شده است. در این نامه دخالت دادن مجلس و قوه قضائیه در موضوعاتی چون تصمیم‌گیری در مورد صندوق توسعه ملی و نیز عزل و نصب رئیس‌کل بانک مرکزی، با «تلاش مدیریت مجمع و برخی از اعضای آن» به ویژه روسای مجلس و قوه قضائیه، «بدعتی آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوش کردن روند مدیریت کشور» توصیف شده است. محمود احمدی‌نژاد همچنین با اشاره به اصل ۷۱ قانون اساسی، به مجلس هشدار داده است که حق ارجاع مواردی را که در صلاحیت او نیست به مجمع تشخیص مصلحت ندارد. پس از آنکه شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره ماده ۸۰ قانون برنامه پنجم توسعه را که به ترکيب مجمع عمومی بانک مرکزی و نحوه انتخاب رئيس‌کل آن مربوط می‌شود، مغاير با قانون اساسی دانست، مجلس با اصرار بر تصميم خود اين مصوبه را برای نهايی شدن به مجمع تشخيص مصلحت فرستاد.
با ۱۵۴ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


به گزارش ايرنا محكومين ياد شده ، مبادرت به توزيع تصاوير و پلاكاردهاي مربوط به منافقين، تهيه تصوير و فيلم از درگيري‌ها و نيز سر دادن شعارهايي به نفع گروهك نفاق نموده بودند....
با ۱۴۴ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جعفر کاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی صبح دوشنبه (امروز) به اتهام "همکاری با سازمان مجاهدین" در تهران اعدام شدند. این دو نفر، از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بودند و اتهام‌های آنها «محاربه» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» عنوان شده بود. همچنین امروز سه نفر دیگر به اتهام «تجاوز به عنف» ‌در زندان اوین به دار آویخته شدند. به این ترتیب از بیست و نهم آذرماه تا بیست و نهم دی ماه سال جاری ۱۰۲ نفر در ایران اعدام شده‌اند.
با ۱۳۸ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


فارس، خبرگزاری محبوب احمدی نژاد، بعدازظهر امروز متن نامه‌ای را به طور اختصاصی منتشر کرد که اگر امضای احمدی نژاد پای آن نبود و در پرونده کسی از زندانیان سیاسی اخیر قرار می‌گرفت، حتما برای او کیفرخواست براندازی صادر می‌شد. نامه‌ای سرشار از بی‌احترامی، که حتی خطاب "رئیس مجلس" نیز در صدر آن دیده نمی‌شود و ظاهرا خطاب به نمایندگان مجلس است. به گزارش کلمه، احمدی نژاد در این نامه، نه تنها هاشمی رفسنجانی را صراحتا به تخلف از وظایف قانونی متهم کرده و علی لاریجانی را عامل بی‌توجهی به رهنوردهای رهبری دانسته، بلکه به ارجاع موضوع عزل و نصب مدیریت بانک مرکزی از سوی رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نیز اعتراض کرده، رهبر و مجلس و مجمع را یکجا به زیر پا گذاشتن قانون‌گرایی و ایجاد چالش برای نظم و مدیریت کشور متهم کرده و این ارجاع را موجب "تداخل قوا و لوث شدن مسئولیت‌ها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم" دانسته است. موضوع نحوه تعیین رئیس کل بانک مرکزی، پس از بروز اختلاف مجلس و شورای نگهبان، طبق قانون اساسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد؛ نهادی که در قانون اساسی موظف به رسیدگی به موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان شده است. کمی بعد، این مجمع اعلام کرد که موضوع بانک مرکزی به طور جداگانه از سوی رهبری هم به این مجمع ارجاع شده است؛ یعنی اعمال بند ۸ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، که موضوع را به کلی متفاوت از قبل می‌کرد و کار را از مرحله اختلاف مجلس و شورای نگهان فراتر می‌برد. حال احمدی نژاد به شکلی غیرمستقیم، عامل ارجاع این موضوع به مجمع تشخیص را مورد حمله قرار داده است؛ حمله‌ای که متوجه رهبری نیز هست. او نوشته است: "کدام مصلحت اقتضای دخالت قوای مقننه و قضائیه در عزل و نصب‌های مقامات اجرایی را دارد؟ این چه روشی است که استثناء تبدیل به قاعده می‌شود و مجمع تشخیص که تدبیر رهبری کبیر انقلاب برای تشخیص مصلحت و ارائه مشورت در رفع معضل ارجاعی در موارد خاص و استثنایی است برخلاف حکمت تشکیل آن، بزرگترین مصلحت نظام را که همانا التزام به قانون اساسی و اصل قانون‌گرایی است زیر پا می‌گذارد و این خود تبدیل به چالش برای نظم و مدیریت کشور می‌شود. آیا مصلحت کشور در تداخل قوا و لوث شدن مسئولیت‌ها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم است؟" رئیس دولت همچنین مصوبات مجلس و مجمع تشخیص درباره بانک مرکزی را "یک بدعت آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوش‌کردن روند مدیریت کشور" توصیف کرده و با اشاره‌ای تحریک‌آمیز به اینکه در این صورت، "آیا نیازی به قانون اساسی باقی می‌ماند؟" نهادهای قانون‌گذاری کشور را متهم کرده که: به محدودساختن هر روزه دولت از اختیارات قانونی می‌پردازند، تکالیف مالایطاق و مسئولیت‌های بدون اختیار را با سوء استفاده از قدرت به خادمان ملت تحمیل می‌کنند و هزینه آن را باید ملت عزیز بپردازند!
با ۱۲۹ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دو نفر از عوامل گروهک منافقين به اسامي جعفر کاظمي فرزند صادق و محمدعلي حاج آقايي فرزند رجبعلي بامداد امروز ( دوشنبه) اعدام شدند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين دو منافق عضو يک شبکه‌ي فعال از گروهک ياد شده بودند که در اغتشاشات با هدايت سرپل ارتباطي خود در کشور انگليس دخالت داشته‌اند. محکومان ياد شده، مبادرت به توزيع تصاوير و پلاکاردهاي مربوط به منافقين، تهيه تصوير و فيلم از درگيري‌ها و نيز سر دادن شعارهايي به نفع گروهک نفاق نموده بودند. معدوم حاج آقايي بنا به اعترافات خود پيش از اين سابقه‌ تردد به پايگاه گروهک نفاق در خاک عراق موسوم به اشرف را داشته و ضمن چندين ماه اقامت در آنجا،‌ يک نوبت مبلغ سه هزار دلار از منافقين دريافت و دوره‌هاي آموزشي را نيز سپري کرده بود. وي همچنين در اعترافات خود فعاليت‌هايي در کمک به منافقين شامل الصاق پيام سرکرده اين گروهک در تابلو اعلانات يکي از مساجد و فيلمبرداري از شعارها روي ديوارها در تبليغ منافقين را پذيرفته بود. نامبرده که در سال 1362 نيز سابقه دستگيري به اتهام کمک مالي به منافقين و پخش روزنامه گروهک ياد شده را دارد،‌ همچنين طي چندين نوبت مسافرت به عراق و پايگاه منافقين حتي قصد اقامت در اردوگاه آنان را داشته که به علت داشتن سن بالا مورد پذيرش قرار نمي‌گيرد. محکوم عليه جعفر کاظمي نيز ضمن برقراري ارتباط با سرشبکه منافقين در داخل کشور، اقداماتي از جمله جذب و جمع‌آوري کمک مالي و فعاليت تبليغي به نفع گروهک مذکور داشته است و فرزندش را نيز به کشور عراق برده است. کاظمي در اعترافات خود الصاق عکس‌هايي در رابطه با حمايت از عوامل گروهک تروريستي منافقين، فيلم‌برداري و عکس‌برداري از تجمعات خيابان انقلاب و ميدان آزادي به همراه يکي ديگر از همدستان خود و مصاحبه با خانواده‌هاي برخي فريب خوردگان گروهک نفاق در اردوگاه اشرف را نيز پذيرفته بود. به گزارش پايگاه اطلاع رساني دادسراي تهران، جلسات رسيدگي به اتهامات محکومان ياد شده با حضور نمايندگان دادستان و وکلاي آنان در شعب مختلف دادگاه‌هاي انقلاب اسلامي تهران برگزار و آراي صادره از سوي دادگاه تجديدنظر استان تهران تاييد شده بود.
با ۱۱۹ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی بامداد امروز اعدام شدند
با ۱۱۸ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جعفر کاظمی فرزند صادق و محمدعلی حاج آقایی فرزند رجبعلی بامداد امروز اعدام شدند.
با ۱۱۸ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


او درحالی که گریه امانش نمی داد ادامه داد: « فقط خواهشا به دنیا بگویید که اینها چه جنایت کارهایی هستند و چه جانیانی هستند. بگذارید دنیا بداند که چقدر می خواهد صبر کند؟ تا کی می خواهد بیانیه بدهید و مماشات کنیدبا این…؟ می شنوید صدام رو؟» همسر این زندانی سیاسی افزود: « چهار صبح اعدامش کردند. چون صبح زود این کار را انجام می دهند. هیچ مدرکی نداشتند و فقط به خاطر چند تا عکس و یا ویدیویی که از تجمعات بعد از انتخابات گرفتند وفرستادند. آیا این حکمش اعدام است؟ طبق خود قانون اساسی … خودشان کسی که تبلیغ علیه نظامی می کند حکمش شش تا یک سال زندان است. حالا ببینید اینها چه احکامی را صادر می کنند. ولی خدا بزرگ است و آن بالای سر است و تقاص من وبچه هایم را از اینها خواهد گرفت» وی درخصوص پیگیری های اخیر خود نیز به کمپین گفت: «من خودم روز شنبه رفتم دادستانی برای تقاضای ملاقات گفتند دادستان گفته این خانم را اصلا راه ندهید اینجا ما هیچ کاری با ایشان نداریم و هیچ نامه ای از وی نمی گیریم. تازه باز هم تهدید می کنند و می گویند چرا مصاحبه می کنی. وقتی اینها هیچ گوش شنوایی نداشتند من نباید می گفتم چه دارد برسر ما می اید؟»
با ۱۱۴ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آقای دكتر با فوق لیسانستان كاری ندارم و معتقدم هر طور كه بوده و نبوده نوش جانتان چون شاهد آن نبودم اما دكترایتان را خوب یادم هست كه بعد از انتخا ب به استانداری اردبیل دانشجوی دكتری شدید و استاد راهنمایتان هم وزیر فعلی راه آقای دكتر بهبهانی كه آنروزها رئیس دانشكده عمران بود ،شد. آقای دكتر بهبهانی را لااقل همه دانشجویان عمران و معماری می شناسند و از گذشته و نظرات و عقایدشان اطلاع دارند كه چقدر سابقه درخشان انقلابی دارند ؟!و حتی هنوز دانشجویان عمران كلاسهای ایشان را بخاطر دارند كه از خاطراتشان در دورا ن تحصیل در آمریكا را با حسرت و ولع در سر كلاسهای مختلط بیان می كرد و چقدر اخلاق و ادب را مراعات می‌كرد؟! و اتفاقا همان موقع هم جای سوال بود كه كسی مثل احمدی نژاد انقلابی چرا استاد راهنمایش بهبهانی است ؟ جواب به این سوال زیاد طول نكشید و در زمانی كه حضرتعالی در واپسین روزهای استانداری با عجله از دكتری دفاع نمودید روشن شد كه احمدی نژاد با بهبهانی چه سر و سری دارند !هر چند یكی انقلابی و دیگری ملی گرای مطلق است ! اما منافع هر دو حكم می كند كه در مسئله دكتری با هم كنار بیایند . آقای دكتر می شود بفرمائید در طی دوران استانداری اردبیل كه اتفاقا لقب استاندار نمونه را هم از سردار سازندگی دریافت كردید و دلیل آن نیز پر كاری و تلاش شما عنوان شد ، چگونه به تحصیل هم رسیدید ؟ آنهم در مقطع دكتری عمران ؟ آیا آن موقع قانون منع تحصیل همزمان كاركنان دولت وجود نداشت ؟ یا برای شما كه استاندار نمونه بودید و سابقه عضویت در شورای مركزی انجمن اسلامی دانشگاه را داشتید، استثنا قائل بود ؟! آقای دكتر از مسئله دكتری كه بگذریم عملكرد حضرتعالی در استانداری اردبیل هم جالب است ، من اصلا اشاره ای به پرونده نفت و غیر نفت حضرتعالی یا همراهانتان نمی كنم فقط شاهد مثال از معاون فرهنگی و سیاسی خودتان و شهرداری یكی از شهرهای اردبیل می آورم . معاون فرهنگی آن زمان شما اكنون كارمند وزارت كشور است و لباس روحانیت را به كناری نهاده است و خودش می گوید كه بعد از اردبیل فهمیدم چگونه باید زندگی كنم !!!و به همین دلیل لباس روحانیت را كنار نهاده تا بهتر زندگی كند و معاون سیاسی شما نیز اكنون در نهاد ریاست جمهوری است همو كه بارها به دلیل اختلاف نظر با شما در هزینه كرد و جانبداری از كاندیدای خاص ،قهر یا استعفا كرد ! و هردو به فعالیت بی نظیر شما در انتخابات سال 76 و حراج امكانات استانداری به نفع آقای ناطق نوری شهادت می دهند .! آقای رئیس جمهور یادتان هست شهردار پارس آباد را چگونه بر كنار كردید ؟ همو كه با ارسال نمابری از مكه مكرمه به دفتر استانداری عزل شد !آیا دلیل این عزل را بخاطر دارید ؟ آیا خاطرتان هست كه به دلیل مقاومتش در برابر خواست شما برای تبلیغ ناطق نوری و استفاده از امكانات شهرداری چنین سزاوار برخورد قاطع شد! شما حتی تحمل نكردید از آخرین سفر حج عمره ای كه به حساب استانداری رفته بودید باز گردید و از همان مكه حكم عزلش را نوشته و به دفتر استانداری فكس كردید ، ما هنوز خوب به خاطر داریم! آقای رئیس جمهور یادتان هست كارخانه سیمان اردبیل چقدر پیشرفت فیزیكی داشت و شما برای خوش خدمتی به آقای هاشمی آنرا چگونه افتتاح كردید ؟ یكی از نقد هایی كه به دولت آقای هاشمی می شد افتتاح زود هنگام پروژه ها در پایان دوره ریاست جمهوری بود ( همان كاری كه اكنون خود حضرتعالی انجام می دهید ) و یكی از این پروژه ها هم كارخانه سیمان اردبیل بود كه تنها نوار نقاله انتهایی كارخانه را با آوردن كیسه های سیمان از كارخانجات دیگر افتتاح نمودید ! خاطرتان هست ؟یا آنقدر خاطره دارید كه گذشته های نه چندان دور را به خاطر نمی آورید ؟ آقای رئیس جمهور خواستم فقط یاد آوری نمایم كه از جیب ملت و بیت المال چه خدماتی برای آقایان ناطق نوری و هاشمی انجام دادید . راستی آقای رئیس جمهور چرا در انتخابات نهم استان اردبیل كمترین رای را به شما دادند ؟ مگر اولین استاندار اردبیل نبودید ؟و مگر استاندار نمونه نبودید ؟ پس چرا خدمات شما را نادیده گرفتند و كمترین رای را به شما دادند ؟! همه میدانند كه مردم فهیم آذربایجان قدر دان مسئولین زحمت كش و خدوم خود هستند و در میهمان نوازی هم زبان زدند اما چگونه شد كه رای مردم در این استان اینگونه به كسی غیر از شما تعلق گرفت ؟ آقای رئیس جمهور من یادم نمی آید حضرتعالی در زمانی كه آقای مهاجرانی طرح تغییر قانون اساسی و تمدید مدت ریاست جمهوری آقای هاشمی را مطرح كرد در كدام روزنامه یا شبكه تلویزیونی به این پیشنهاد عكس العمل نشان دادید ؟ اگر شما یادتان هست بگویید تا با مراجعه به آن تجدید خاطره كنیم. آقای دكتر از استانداری اردبیل هم بگذریم . - یادتان هست بلوا و آشوبی كه در سال 77 در دانشگاه علم وصنعت برای جملات سخنرانی كه از آقای هاشمی به عنوان سردار چاپندگی یاد كرده بود ،بر پا كردید ؟ من آنروزها فكر می كردم كه این حركت برای جملاتی است كه سخنران در مورد فقه گفته بود ولی بعد ها دیدم كه شما بیشتر مسئله و مشكلتان با عنوان چاپندگی برای ستون خیمه انقلاب است ( تعبیر خود حضرتعالی در روزهای تحصن ) و فقه فقط برای شما دستاویزی برا تهییج دانشجویان و مردم است . - یادتان هست حدود 10 روز دانشگاه را به تعطیلی كشاندید ؟ دوستانتان هم بودن آقایان دكتر محمد سلیمانی ، كامران دانشجو، حسین بلندی ،شهرام محمد نژاد ،علی احمدی و نصیری و… - یادتان هست كه تغذیه و منابع مالی تحصن از كجا ها می رسید ؟ - یادتان هست حتی در روزهای تحصن به متحصنین مجرد وعده یك میلیون تومان هدیه در صورت ازدواج را می دادید ؟ - یادتان هست كه آقایان رامین ،علی احمدی ،برادرتان داوود ، و حاج آقای ثمری مردم را از شهرك شهید محلاتی "كه نامبردگان از ساكنین و فعالین مسجد شهرك بودند ، "جلوی درب اصلی دانشگاه می آوردند و تهییجشان می كردند ؟ یادتان هست كه از این بلوا به انقلاب فرهنگی دوم تعبیر می كردید و در صدد بودید انقلاب فرهنگی دوم را از علم و صنعت شروع و به كل جامعه تعمیم دهید و جامعه را پاكسازی كنید ؟ - یادتان هست چه در گیریهایی بین دانشجویان پدید آمد ؟ - یادتات هست به عنوان عضو شورای متحصنین چه نظراتی داشتید و تحصن را به كدام سو هدایت می كردید ؟ - یادتان هست كه در شبهای آخر برخی دوستان دانشجوی شما كه اكنون در نهاد ریاست جمهوری مدیر كل روابط عمومی و ...هستند به همرا ه آن دوست غیر دانشجویی كه از قم می آمد و اكنون دبیر ستاد راهیان نور است با قیچی آهن بر كه دزدان برا ی بریدن قفل از آن استفاده می كنند، سعی در بریدن قفل و زنجیر درب اصلی دانشگاه و هدایت مردم تهییج شده، به داخل دانشگاه، برای ایجاد درگیری داشتند و اینها با اطلاع كامل شما بود ؟ - یادتان هست به دنبال خونریزی و كشتار در دانشگاه بودید ؟ آنهم بخاطر عنوان چاپندگی برای آقای هاشمی ؟!! امروز مطمئنم كه این كارها برای دفاع از فقه نبود كه اگر چنین بود در مقابل توهین به پیامبر (ص) در آموزش و پرورش تحت مدیریت دوستان خود ساكت نمی نشستید . آقای دكتر یادتان هست كه اگر درایت و تدبیر حضرت آیت الله حمیدی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه نبود كه در روز آخر اعلام كردند:" ادامه تحصن را حرام میدانند " چه اتفاقی می افتاد ؟ یقینا خیلی بدتر از 18 تیر معروف می شد و من یادم هست كه نظر این عالم بزرگوار ابو الشهید را هم قبول نداشتید و چه تلاشی داشتید كه حتما انقلاب فرهنگی دوم را با خونریزی آغاز نمایید! رئیس جمهور عزیز دیگر به ماجرای كتك كاری دكتر صالحی كه در زمان ریاست شما بر شهرداری اتفاق افتاد و كتك زنندگان شب قبل با شما دیدار كردند و بعد از كتك كاری هم در شهرداری مشغول شدند نمی پردازم! اما آقای رئیس جمهور من سوالی دارم جناب آقای دكتر ممكن است بفرمایئد بین سالهای 59 تا 66 كجا تشریف داشتید ؟ ممكن است بفرمایئد در عملیاتهای ثامن الائمه ،طریق القدس ،فتح المبین ،بیت المقدس ، رمضان ، والفجرهای مقدماتی و یك ، محرم و مسلم ابن عقیل ، خیبر و بدر ،والفجر هشت ،‌كربلای 4و 5 ، بیت المقدس 2و3 و والفجر10 كجا بودید ؟ و فرماندهی كدام یگان را بر عهده داشتید ؟ نگران ریا نباشید كه قبلا با انتشار عكسهایتان با لباس بسیج مرتكب این عمل شده اید و یا با انتشار عكسهای بازدید از مناطق عملیاتی جنوب این عمل را بخوبی انجام داده اید! آقای دكتر می شود احكامی كه برای فرماندهی گردانها یا تیپهایی كه بر عهده داشتید را هم منتشر نمایید تا مردم بیشتر با خدمات و زحمات شما آشنا شوند و ارادت ما به شما كاملتر گردد ؟ جناب رئیس جمهور وقاحت دارد از كسی كه فقط 6 ماه در سال پایانی جنگ برای گرفتن عكس یادگاری در گردان مهندسی حضور داشته از نوشاندن جام زهر حرف بزند . آقای دكتر اگر سنتان اجازه حضور در جنگ نمی داد حرفی بود لكن شما در سالهای 59 و 60 دانشجو بودید نمی توانید عذری در عدم حضورتان در نبرد های خرمشهر و سوسنگرد و ... داشته باشید. جناب رئیس جمهور بنده به خودم جرات می دهم و در این مورد می گویم لطفا ساكت ! چرا كه اگر شما و یارانتان كه در لباس مقدس پاسداری هم از جبهه گریزان بودند ، در جنگ حضور پیدا می كردید شاید در رمضان یا خیبر و بدر جنگ بامشكل كمبود نیرو و امكانات مواجه نمی شد ، كمر دشمن در قطع ارتباط بصره با بقیه خاك عراق می شكست و امام مجبور به نوشیدن جام زهر نمی شد . آقای دكتر شما كه سنگر پشت میز فرمانداریها و استانداریها را به حضور در جنگ ترجیح دادید حق اظهار نظر در باره جنگ و پایان آنرا ندارید. آقای دكتر ای كاش فقط به عدم حضور اكتفا می كردید اما دوستانتان پا را از این هم فراتر گذاشته و تفرقه و نفاق را هم به جمع لشگرها تزریق می كردند تا مانع موفقیت یاران امام باشند و اكنون وجدانهای سالم قضاوت خواهند كرد كه جام زهر دست چه كسانی بود . جناب دكتر ما سالها به مدرك دانشگاهیمان افتخار می كردیم كه در دانشگاهی تحصیل كرده ایم كه سردارانی چون احمد متوسلیان ، محمود شهباز ی ،یوسف كابلی و محمد حسن درولی و....در آن تحصیل كرده اند اما اكنون عارمان می آید كه بگوئیم علم و صنعتی هستیم برای اینكه رئیس جمهوری چون شما كه سراسر تناقض و عوامفریبی است از این دانشگاه سر بلند كرده ، اما نه ما باز هم به علم و صنعتی بودنمان افتخار خواهیم كرد چرا كه مردم میدانند حساب شما با مردانی چون متوسلیان و شهبازی و .... جداست و افتخار ماهم به وجود همان مردان مرد است و نه كسی چون شما. امیر میانجی فارغ التحصیل علم و صنعت
با ۱۰۷ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


ا چه انگیزه‌ای فرصت خدمت‌گزاری برای تعالی و عمران و آبادانی کشور از ملت عزیز سلب می‌شود. به خوبی می‌دانید که خادمان ملت در دولت با وجود همه بی‌مهری‌ها و مانع‌آفرینی‌ها و محدودیت‌ها همچون گذشته لحظه ای از ادامه خدمتگزاری برای پیشرفت و عدالت باز نخواهند ایستاد. در پایان به رهبری عزیز، ملت بزرگ و شما نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی اطمینان می‌دهم که اینجانب به عنوان خادم و سرباز کوچک جمهوری اسلامی به سوگند شرعی خود که طبق اصل یکصد و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ادا نموده‌ام پایبندم و بر اجرای دقیق قانون اصرار دارم. سئوال این است که با توجه به مضمون سوگند رئیس‌جمهور و نمایندگان محترم در برابر قرآن مجید آیا می‌توان تغییر غیرقانونی و آشکار قانون اساسی را پذیرفت.
با ۱۰۶ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


هر چند این بار نیز بعد از سقوط هواپیما، رسانه ها و مسوولان فقط چند روز به ماجرا پرداختند و مانند دفعات قبل آن را به فراموشی سپردند، اما عصرایران با استعانت از خداوند و بر اساس وظیفه انسانی و وجدانی، موضوع را تا مشخص شدن علت حادثه، مجازات قاصران و مقصران و نیز تحرک دادن مسوولان به افزایش ایمنی پروازها، پیگیری خواهد کرد،هر چندکه یکی از سازمان های مورد نقد عصرایران،به جای پاسخگویی، سایت را تهدید به شکایت کرده است تا مشخص شود که برخی آقایان در در پر رویی و بی مسوولیتی ، نظیر ندارند!
با ۱۰۳ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آژانس ايران خبـــــــــــــر: به گزارش كانون حمايت ازخانواده جانباختگان و بازداشتي ها بامداد امروز زندانيان سياسي جعفر كاظمي و محمد علي حاج آّقايي اعدام شدند . لازم به توضيح است كه روز سه شنبه 28 دي جعفر کاظمی و محمد علی آقایی بطور ناگهانی از بند 350 خارج و به بند 209 برده شدند و سر بازجوی اوین آخوندی بنام علوی که از شکنجه گران و تصمیم گیرندگان در باره احکام زندانیان سیاسی می باشد آنها را تحت شدیدترین فشارها قرار داد تا از آنها مصاحبۀ تلویزیونی بگیرد ولی علیرغم شکجه های روحی و جسمی از پذیرفتن مصاحبۀ تلویزیونی خوداری کردند.علوی پس از نا امید شدند از گرفتن مصاحبۀ تلویزیونی آنها را به سلولهای انفرادی برای اجرای حکم اعدام انتقال داد. وسرانجام امروز كه زمان ملاقات بوده است اين دوزنداني را اعدام كردند . (کل خبر)
با ۱۰۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


هر چند این بار نیز بعد از سقوط هواپیما در ارومیه ، رسانه ها و مسوولان فقط چند روز به ماجرا پرداختند و مانند دفعات قبل آن را به فراموشی سپردند ، اما عصرایران با استعانت از خداوند و بر اساس وظیفه انسانی و وجدانی خود ، موضوع را تا مشخص شدن علت حادثه ، مجازات قاصران و مقصران و نیز تحرک دادن مسوولان به افزایش ایمنی پروازها ، پیگیری خواهد کرد ، هر چند که یکی از سازمان های مورد نقد عصرایران ، به جای پاسخگویی به انتقادات وارده ، سایت را تهدید به شکایت کرده است تا مشخص شود که برخی آقایان در در پر رویی و بی مسوولیتی ، نظیر ندارند! به هر روی ، برای آن که عمق فاجعه ای که در پرواز بوئینگ هما رخ داد و 77 نفر از هموطنان مان را به کشتن داد و بیشتر مشخص شود ، عصرایران برای اولین بار تصاویر تکان دهنده ای از این این سانحه مرگبار را منتشر می کند تا شاید آقایان با دیدن تصاویر غم انگیز هموطنانشان ، تکانی بخورند و به جای شعار زدگی و وعده های توخالی ، کاری اساسی برای ایمنی بیشتر پروازها کنند. تصاویری که در اختیار عصرایران است ، بسیار بیشتر از این چند قطعه عکس است که آنقدر دردناک و تاثر انگیز هستند که منتشرشان نمی کنیم و به همین چند تصویر زیر اکتفا می نماییم. البته عصرایران ، فایل کامل تصاویر را در قالب سی دی به دفتر وزیر راه و ترابری ، دفتر رئیس سازمان هواپیمایی کشور ، دفتر مدیرعامل هما و تعدادی از نمایندگان مجلس خواهد فرستاد تا بلکه در شرایطی که نه نقدهای رسانه ای کارساز است و نه آه و فغان بازماندگان سانحه ، این تصاویر وجدان آقایان را به درد آورد. باشد که از این پس شاهد چنین حوادث مرگباری نباشیم و آسوده تر سفر کنیم. تصاویر زیر ، اولین عکس هایی هستند که در همان اوائل امداد رسانی گرفته شده اند و برای نخستین بار در عصرایران منتشر می شوند.
با ۹۸ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بدون شرح
با ۹۶ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


گزارش‌ها حاکی از وقوع یک انفجار در فرودگاه بین المللی دوموددوو، پر رفت‌وآمدترین فرودگاه در مسکو، پایتخت روسیه است. بر اثر این انفجار دست‌کم ۱۰ نفر کشته و ده‌ها نفر دیگر زخمی شده‌اند.
با ۹۲ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


من يک بسيجي هستم. در ازاي نگهداري تاج و تخت آقامون، آقامون بهم سهميه ميده. از قبولي راحت در کنکور و 5بار مشروطيت در دانشگاه و استفاده رايگان از امکانات دولتي تا کسر سربازي و استخدام و اضافه حقوق و خريد ارزان و وام بي بهره و.... استفاده ميکنم. من بسيجي هستم و مظلوم ترين قشر اجتماع.! من از دنيا چيزي نميخواهم..از زمين تا سقف مال من، از سقف تا ثريا مال شما.. ميدانم که در کشورم 30درصد جوانان بيکارند و کلي کودک گرسنه هستند که در سطل زباله دنبال غذا ميگردند ولي شکم حسن نصرالله براي من واجب تر است.. از خواهران بسيجي لذت موقت و حلال ميبرم و شهوتران هم نيستم..دفاع از کشور را ارتش انجام ميداد و به اسم من تمام ميشد. من بسيجي هستم..هموطنان بيدفاع خود را به رگبار ميبندم و خودم نمي بينم.! کتابم قرآن است و بر طبق ان هرکس را کافر تشخيص بدهم ميکشم..من بسيجي هستم..
با ۹۱ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی از جمله اعدامیان امروز بودند
با ۸۹ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


محمود احمدی‌نژاد، رئيس‌جمهور ايران از عملکرد مجمع تشخيص مصلحت نظام در جريان بررسی لايحه برنامه پنجم توسعه به شدت انتقاد کرد. به گزارش خبرگزاری‌های ايران، احمدی‌نژاد امروز دوشنبه چهارم بهمن طی نامه‌ای به نمايندگان مجلس شورای اسلامی، همچنین علی لاريجانی، رئيس مجلس را متهم کرد که در جريان بررسی لايحه پنجم توسعه در مجلس، بر خلاف نظرات آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و قانون اساسی بر لغو اختيارات دولت اصرار داشته است. وی در ادامه اين نامه از اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به دليل تلاش برای «دخالت دادن» قوه قضائيه و مجلس در امور صندوق توسعه ملی و عزل و نصب رئيس بانک مرکزی انتقاد کرده و علی لاريجانی، رئيس مجلس و صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه را که از اعضای مجمع هستند به «همراهی» با هاشمی رفسنجانی متهم کرده است. رئيس‌جمهور ايران افزوده اگر مجلس مصوبه‌ای خارج از حدود اختيارات‌اش تصويب کند، ارجاع آن به مجمع تشخيص «موضوعيت» ندارد. به گفته وی، مجمع تشخيص مصلحت نظام نمی‌تواند به بهانه حل اختلافات قوا دست به تغيير قانون اساسی بزند. احمدی‌نژاد افزوده: «تغيير قانون اساسی مطابق اصل ١٧٧ آن، نيازمند فرمان رهبری و تشکيل شورای بازنگری و نهايتاً رفراندوم و همه‌پرسی از مردم است و مجمع تشخيص مصلحت نمی‌تواند اختيارات خود را به نحوی اعمال کند که منجر به تغيير قانون اساسی گردد.» به نوشته احمدی‌نژاد، «مجلس در خصوص عزل و پذيرش استعفای رئيس کل بانک مرکزی هيچ‎گونه مصوبه‌ای نداشته است، بنابر اين دخالت مجمع در اين خصوص بر خلاف نص صريح قانون اساسی و آئين‎نامه داخلی مجمع بوده و از مصاديق بارز قانون‎گذاری محسوب می‌شود.»
با ۸۸ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری سپاه، بعدازظهر امروز متن نامه‌ای را به طور اختصاصی منتشر کرد که اگر امضای احمدی نژاد پای آن نبود و در پرونده کسی از زندانیان سیاسی اخیر قرار می‌گرفت، حتما برای او کیفرخواست براندازی صادر می‌شد. نامه‌ای سرشار از بی‌احترامی، که حتی خطاب "رئیس مجلس" نیز در صدر آن دیده نمی‌شود و ظاهرا خطاب به نمایندگان مجلس است. به گزارش کلمه، احمدی نژاد در این نامه، نه تنها هاشمی رفسنجانی را صراحتا به تخلف از وظایف قانونی متهم کرده و علی لاریجانی را عامل بی‌توجهی به رهنوردهای رهبری دانسته، بلکه به ارجاع موضوع عزل و نصب مدیریت بانک مرکزی از سوی رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نیز اعتراض کرده، رهبر و مجلس و مجمع را یکجا به زیر پا گذاشتن قانون‌گرایی و ایجاد چالش برای نظم و مدیریت کشور متهم کرده و این ارجاع را موجب "تداخل قوا و لوث شدن مسئولیت‌ها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم" دانسته است. موضوع نحوه تعیین رئیس کل بانک مرکزی، پس از بروز اختلاف مجلس و شورای نگهبان، طبق قانون اساسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد؛ نهادی که در قانون اساسی موظف به رسیدگی به موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان شده است. کمی بعد، این مجمع اعلام کرد که موضوع بانک مرکزی به طور جداگانه از سوی رهبری هم به این مجمع ارجاع شده است؛ یعنی اعمال بند ۸ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، که موضوع را به کلی متفاوت از قبل می‌کرد و کار را از مرحله اختلاف مجلس و شورای نگهان فراتر می‌برد. حال احمدی نژاد به شکلی غیرمستقیم، عامل ارجاع این موضوع به مجمع تشخیص را مورد حمله قرار داده است؛ حمله‌ای که متوجه رهبری نیز هست. او نوشته است: "کدام مصلحت اقتضای دخالت قوای مقننه و قضائیه در عزل و نصب‌های مقامات اجرایی را دارد؟ این چه روشی است که استثناء تبدیل به قاعده می‌شود و مجمع تشخیص که تدبیر رهبری کبیر انقلاب برای تشخیص مصلحت و ارائه مشورت در رفع معضل ارجاعی در موارد خاص و استثنایی است برخلاف حکمت تشکیل آن، بزرگترین مصلحت نظام را که همانا التزام به قانون اساسی و اصل قانون‌گرایی است زیر پا می‌گذارد و این خود تبدیل به چالش برای نظم و مدیریت کشور می‌شود. آیا مصلحت کشور در تداخل قوا و لوث شدن مسئولیت‌ها و مسلوب الاختیار نمودن منتخب مردم است؟"
با ۸۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


چه برسر ما آمده است که چنین خوار وحقیر گشته‌ایم؟در مجله ‌ای برای آذریهای کانادا (حیدربابا)مقاله هایی خواندم مبنی براینکه نژاد آریایی افسانه‌ای است که اولین بار در سال۱۸۱۶توسط گوبینو فرانسوی و سپس المانیها مطرح شده و هیچ ریشه تاریخی ندارد و زبان فارسی برخلاف زبان ترکی لهجه‌ای از زبان عربی است. خواهش میکنم آگاهان در نظرات نظر دهند فکر میکنم اگر به صفحه اول فرستاده شود برای اطلاع رسانی مناسب باشد.
با ۸۵ امتیاز و ۷۲ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


هیچ حرفِ جدیدی ندارم وقتی قصه همان قصه ی دیروز است…اعدام پشت ِ اعدام… همسر جعفر کاظمی گفته بود: «مردم» کمک کنید همسرم اعدام نشود که با اعدام او من و فرزندم نیز اعدام خواهیم شد. سحرگاه، امروز همسرش را دار زدند. اگر خاوران، گورِ گریه های بی صدای مادرانِ دهه ی شصت شد و اینک یک نسل همچنان به دنبال مقصر می گردد، فردا نسلی دیگر نیز دنبال مقصرِ اعدام های دهه ی هشاد خواهد گشت اما از ما نیز خواهد پرسید؛ مردم کجایِ این جمهوریَ اعدام ایستاده بودند؟ نمی دانم جمله ی کیست که می گوید از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیاد خوانده نترس، از کسی بترس که تنها یک کتاب خوانده و آن را مقدس می پندارد و من همواره از این دسته از مردمِ شهر می هراسم و از خودمان که «این جمهوریِ اعدام را ساخته ایم و اینک در مرکزش ایستاده ایم»… این یک مطلب همدلانه است خطاب به خودم، خطاب به خودمان که چرا بیرون از ایران یک بار هم که شده فارغ از گرایش های سیاسی و فکری و به دور از دعوا برای پرچم و رنگ، یک فراخوان عمومی نمی دهیم تا یک روز همه ی ایرانیان در یک نقطه از یک سرزمین آزاد گرد هم جمع شوند و صدای واحدی باشند برای کسانی که در ایران صدایشان را بریده اند؟ این روزها که مجموعه مصاحبه هایم با خانواده های محکومان به اعدام در جرس منتشر می شود، هر بار چند نفری در فضای اینترنتی در مورد دفاع این خانواده ها در مورد زندانیان شان شک می کنند و گاهی هم معترض می شوند که چرا واردِ بازیِ حکومت می شویم. شاید باورشان این است که برای نه گفتن به اعدام و یا اعتراض به اجرای اعدام در ایران حتما ابتدا باید قوانین را اصلاح کرد یا او که بر دار می رود الزاما باید هم عقیده ی ما باشد تا اعتراض به اعدام در اولویت قرار گیرد. اینجا دیگر صحبت از حکومت نیست. صحبت از کسانی که در قدرت هستند، نیست، صحبت از شک و تردیدهای کاربرانِ عادی اینترنت است که اتفاقا میزان اطلاعات و آگاهی آنان شاید از توده مردم بیشتر است و توقعی بیش از آنان می رود. کسانی که به صحبت های خانواده های محکومانِ به اعدام مشکوک هستند و می پرسند: آیا دخترِ آن زنی که پس از عاشورا دستگیر و سپس به اتهامِ نگهداری مواد مخدر محکوم به اعدام شده است راست می گوید؟ آیا همسرِ آن متخصصِ اینترنتی که به اتهام راه اندازی سایت های مستهجن، محکوم به اعدام شده است راست می گوید؟ آیا همسر آن فعال سیاسی که به اتهام ارتباط با مجاهدین به اعدام محکوم شده است، همه واقعیت ها را گفته است؟ آیا برادر آن فعال کرد سیاسی که مخفیانه بر دار شده است، راست می گوید؟ آیا خواهر فلان دانشجوی کرد که اعدام برادرش را موقتا متوقف کرده اند، حقیقت را می گوید؟ آیا همسر فلان معلمی که پس از عاشورا دستگیر و سپس به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است، واقعیت را می گوید. این پرسش ها را نقد نمی کنم و می دانم که طرح آن مفید است و نمی شود چشم بسته از کسی دفاع کرد اما باورم این است که تلاش های مدنی و آگاهی رسانی باید به سمتی پیش رود که روزی «مردم» خودشان چوبه داری به پا کنند و فرهنگِ اعدام و انتقام را به دار بکشند. برای همین از کسانی که با تردید به خانواده های محکومان اعدام نگاه می کنند می پرسم آیا همین تردید ها خود دلیلی بر وجودِ ابهام در روند رسیدگی به پرونده ی محکومانِ به اعدام نیست و نباید پیش از آنکه به یک خانواده که جان عزیزش در خطر است شک کرد به یک حکومتی که رای به گرفتن جانِ یک انسان می دهد، مشکوک بود. باید مردمی که دنبال ماشین احمدی نژاد می دوند، مردمی که در مراسم سخنرانی ِ آقا بر سر و سینه می زنند، مردمی که به تماشای اعدام هم وطنانِ خود می روند را آگاه کرد و به آنها گفت ما اعضای یک خانواده ایم و نگذاریم هیچ سیاستمداری به راحتی میان مان حصار بکشد و فردا شما برای دفاع از آن سیاستمدار به روی عضو دیگر خانه ات گلوله و باتوم بکشی. خشونت هایی که در راهپیمایی سال گذشته رخ داد علاوه بر بسیج و سپاه و کسانی که با پول و سازماندهی شده مردم معمولی را به باد باتوم و گلوله گرفتند، توده ای را هم در میان خود داشت که نمی شود گفت فقط برای ساندیس و اتوبوس های مجانی آمده بودند. تا این مردم آگاه نشوند در بر همین پاشنه می چرخد. همین مردمی که به محکومیت های طولانی مدت همسایه خود بی تفاوت هستند و به احکام اعدام کردها و بلوچ ها و همه و همه با دیده شک نگاه می کند. بی تردید ضدیت با جمهوری اسلامی به معنی دفاع از جرمِ کسانی که ممکن است مجرمانِ حقیقی باشند، نیست اما یادمان باشد که نمی شود وقتی بهزاد نبوی ها و مومنی ها و زید آبادی ها و روزنامه نگاران و فعالان سیاسی را در دادگاه نمایشی به صف می کنند همه ما به نتیجه اعترافات و احکامِ صادره شک کنیم اما در مورد کسانی که به هر دلیلی ما آنها را نمی شناسیم و یا هم اندیشِ ما نیستند، به جای شک کردن به روند دادگاه و نه گفتن به اعترافاتِ آنان، به خود این خانواده ها شک کنیم و آرام و بی صدا از کنار این اعدام ها بگذریم. یادم هست وقتی در مورد اعدام احسان فتاحیان و سپس در مورد اعدام آرش زمانی پور در همین وبلاگ نوشته بودم «کاش سران جنبش سکوت بشکنند:، برخی ها دوباره همین تردید را مطرح کردند که مگر ما از جرایم همه محکومان با خبر هستیم؟ یا اینکه چرا از دور نشسته ایم و برای سران جنبش نسخه می پیچیم که چه بگویند. برای کسانی که داخل ایران هستند نسخه نمی پیچم که چه بگویند و چه نگویند اما در همین فضای مجازی کسانی را می بینم که خارج از ایران زندگی می کنند اما الزاما دفاع از حقوق خانواده جعفر کاظمی، زهرا بهرامی، سعید ملک پور و یا کردها و سایر محکومانِ به اعدام را در اولویت های اول نمی دانند و برایش طبقه و میزانِ اهمیت تعیین می کنند. برخی ها حتی آشکارا و با نام خودشان در صفحه های مجازی اعتراض می کنند که چرا واردِ بازی حکومت می شویم. باورشان این است که حکومت با صدورِ حکمِ اعدام برای کسانی که در گذشته وابستگی یا سابقه سیاسی داشته اند، اینک دامی سیاسی پهن کرده است تا به محض آنکه کسانی از دل جنبش در دفاع از این محکومان بر آمدند، بازی را به میل خود اداره کنند و انگ بزنند. غافل از آنکه دستگاه قضاییِ تحت نظارتِ رهبری در طی این سال ها و خصوصا در طول همین یک سال گذشته بارها نشان داده است که کاری به بازی منتقدانش ندارد و مهره های خودش را به میل خود جابجا می کند. اگر خاوران، گورِ گریه های بی صدای مادرانِ یک نسل شد و اینک یک نسل همچنان در میان تصمیم گیران آن زمان به دنبال مقصر است، این روزها می شود در میانِ خودمانِ هم دنبل قصورهای مردمی گشت. ما چرا چشم مان به تصمیم گیران است؟ ما مردم برای نجاتِ جان مردم چه می کنیم؟ مگر نمی گوییم تونس، نماد و رهبر نداشت و توانست دیکتاتور را فراری دهد، ما چه باید بکنیم؟ باز هم تاکید می کنم که به عنوان یک ایرانیِ دور از ایران هرگز برای مردمِ داخل ایران نمی توانم حتی پرسشگری کنم که چه می کنند؟ اما برای خودمان به عنوان ایرانیان خارج از کشور این پرسش را در صفحه مجازیِ فیسبوک به اشتراک گذاشته بودم که اتفاقا موافقان این پرسش صدها نفر بوده اند و مخالفان آن هم تعدادی بسیار بسیار محدود که ترجیح می دهند بدون نام به اختلافات میان ایرانیان داخل و خارج دامن بزنند. کسانی که با نام و نشان می آیند ِ معمولا اتحاد برای « دغدغه های مشترک» و اتحاد برای « حقوق بسر» و نجات جان انسان را ضروری می دانند اما ارتش سایبری هم بیکار نمی نشیند و رادیکال تر وارد میدان می شود تا اختلافات را پررنگ کند. همه پرسش این است، این روزها که دارند تند و تند و گاهی حتی مخفیانه اعدام می کنند، با اتهام سنگین محاربه و تروریستی و چه و چه دارند دهه شصت را تکرار می کنند نقشِ مردم چیست؟ اصلا بحث این نیست که مردم به خیابان بیایند و حتی بحثِ این هم نیست که از مردم حامیِ حکومت هم بخواهیم که به تماشای دسته جمعی، اعدام نروند ، همه نکته این است که اعدام ها دارد عادی می شود. برای خواندن سخنان خانواده های محکومان به اعدام، فقط کافی است چند دقیقه وقت بگذارید، کلید واژه ی سخنان بسیاری از این خانواده ها «مردم» هستند. ولی حاکمیت نیز برای همین مردم گلایه و تردید هایی ایجاد کرده است تا دست و دلِ مردم را برای همدلی با خانواده های زندانیان و محکومان به اعدام بلرزانند. مردمی که علی رغم هراس و نا امنی شان، این رزوها گاهی با تردید به خانواده های متهمان به اعدام نگاه می کنند و فکر می کنند دفاع از جان یک انسان مبادا دفاع از اندیشه ی او تلقی شود. و اما اگر در ایران راهپیمایی و حضور خیابانی مردم را مانع شدند، چرا ما ایرانیان خارج از کشور، در یک دنیای آزاد یک همایش بزرگ خیابانی در هر جایی برگزار نمی کنیم و مشخصا به اعدام های اخیر اعتراض نمی کنیم تا فردا که دوباره دهه ی شصت تکرار شد ما مردم هم مقصر اصلیِ برپایی این چوبه های دار نباشیم؟ اگر سکوت کنیم فردا نسلی که اینبار در دهه ی هشتاد قربانی اعدام شده است، از ما خواهد پرسید در همان دهه ی هشتادِ خودمان در بلادی دیگر یک نفر برای بیکاری و از دست دادن گاریِ میوه فروشی اش، خودش را به آتش کشید، همه ی مردمِ تونس انگار آتش گرفته بودند پس چرا وقتی پدران ما را هر روز زندان و بر دار می کردند و ما در ایران امکان اعتراض نداشتیم شما بیرون از ایران ، نه جدا جدا بلکه متحد و همراه، یک حماسه ی بزرگ برای اعتراض به اعدام نیافریدید؟ شاید هم این یک توقعِ دور و دراز است و حاکیمت و ارتش سایبری و جمعی از خودی های عصبانی هم کماکان میان ما پرسه می زند تا با مچ گیری و اختلاف افکنی ما را تشویق به دعوا و نزاع کنند…. پی نوشت: اول سراغ دانشجو ها رفتند من دانشجو نبودم، اعتراضی نکردم پس از آن به روزنامه ها حمله بردند من روزنامه نگار نبودم و اعتراضی نکردم آن‌گاه به سینماگر ها فشار آوردند من سینماگر نبودم، اعتراض نکردم سپس نوبت به وکلا‌ی دادگاه رسید وکیل نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم سرانجام به سراغ من آمدند هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند: شعر اصلی از مارتین نیمولر بود و بعدها هم برتولت برشت آن را تکرار کرد و این روزها هم خیلی ها به سبک و سیاق و نگرانی های خودشان برای حذف شدگانِ این عصر می گویند و به گمانم هنوز جا دارد که بسیاری از خانواده ها این شعر برای بهاییان، ارتشیان، مجاهدین ، کردها و اقلیت های مذهبی و قومی و خیلی های دیگر در ایرانِ خودمان دوباره از نو شود. مصاحبه هایم با خانواده های محکومان به اعدام که بدون هیچ تفسیری فقط پرسشگری شده است و آنها شرح ماجرا را از زبان خویش گفته اند در زیر می آید . همین مصاحبه ها در صفحه های مجازی بحثی را برانگیخت که دلیل اصلی نوشتن این مطلب شده بود و حتی در یک مورد یکی از خانواده هایی که عضوی از خانه اش به اعدام محکوم شده است مجبور شد در همان صفحه مجازی و اینترنتی به مردم معمولی پاسخ دهد که جرم همسرش چیست تا باور کنند که اعدام حق او نیست: اعدامِ یک معلم: همسر عبدالرضا قنبری: دختر خردسالم هیچ درکی از اعدام پدر ندارد، نگذارید یک معلم گمنام را اعدام کنند اعدامِ یک همسر: همسر سعید ملک پور: هرجا که می رویم به سایه بلند سپاه می رسیم اعدام یک مادر: دختر زهرا بهرامی: آقای دادستان! مادرم به خاطر قولِ شما اعتراف کرد تا آزاد شود نه اعدام اعدام یک پدر: همسر جعفر کاظمی: با اعدام همسرم، من و فرزندانم هم اعدام می شویم اعدام یک برادر: خواهر حبیب الله لطیفی:از همه کمک می خواهیم تا برادرم را از اعدام نجات پیدا کند اعدام یک برادر:
با ۸۳ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


احمد توکلی در واکنش به نامه احمدی نژاد به نمایندگان مجلس، گفت: این نوع حمله به مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس قوه قضائیه به نظر می‌رسد یک بهانه‌جویی برای پوشاندن مشکلات اجتماعی پیش رو و فراافکنی ضعف‌های جدی اقتصادی بویژه در بخش تولید است که گرفتاریهایش روز به روز بیشتر می‌شود. به گزارش فارس، احمد توکلی نماینده تهران و رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در واکنش به نامه احمدی نژاد به نمایندگان مجلس، گفت: برای پاسخ به نامه آقای رئیس جمهور که برای تک‌تک نمایندگان مجلس ارسال شده است، باید وقت بیشتری صرف کرد و نکات آن را درآورد، سپس تفصیلی مصاحبه کرد ولی به چند نکته مختصر اشاره می‌کنم. وی اضافه کرد: محتوای نامه ایشان یک سری ادعاهای حقوقی در مورد محدوده اختیارات مجلس و مجمع تشخیص مصلحت است که خیلی از اینها جواب دارد و به موقع جواب خواهم داد. در اوایل سال جاری آقای رییس‌جمهور نامه‌ای خدمت مقام معظم رهبری فرستادند که در مورد حدود و ثغور اختیارات قوه مجریه و مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام نظراتی ابراز کردند و از رهبری درخواست کردند که به این مسئله در شورای نگهبان رسیدگی شود. توکلی افزود: مقام معظم رهبری پیرو این درخواست آقای رئیس‌جمهور دستور دادند که نمایندگانی از مجلس و برخی اعضای دولت، برخی افراد از شورای نگهبان و استادان مجرب این مسایل را بررسی کنند. ۱۴ جلسه طی تابستان و پاییز امسال برگزار شد و آقای جنتی دبیر شورای نگهبان نظرش را خدمت مقام معظم رهبری نوشت. دولت و مجلس هم نوشتند. درست این بود که آقای رییس‌جمهور که خودش درخواست این جلسه را کرده بود، صبر می‌کرد تا ببیند مقام معظم رهبری که به عنوان فصل‌الخطاب است، نظرشان چیست؟ نه این که خودش آغازگر یک کشمکش جدید سیاسی شود.
با ۸۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دو نفر از عوامل گروهك منافقين به اسامي جعفر كاظمي فرزند صادق و محمدعلي حاج آقايي فرزند رجبعلي بامداد دوشنبه اعدام شدند. به گزارش مهر، اين دو منافق عضو يك شبكه فعال از گروهك ياد شده بودند كه در اغتشاشات با هدايت سرپل ارتباطي خود در كشور انگليس دخالت داشته‌اند. محكومين ياد شده ، مبادرت به توزيع تصاوير و پلاكاردهاي مربوط به منافقين، تهيه تصوير و فيلم از درگيريها و نيز سر دادن شعارهايي به نفع گروهك نفاق نموده بودند. معدوم حاج آقايي بنا به اعترافات خود پيش از اين سابقه تردد به پايگاه گروهك نفاق در خاك عراق موسوم به اشرف را داشته و ضمن چندين ماه اقامت در آنجا،‌ يك نوبت مبلغ سه هزار دلار از منافقين دريافت و دوره هاي آموزشي را نيز سپري كرده بود. وي همچنين در اعترافات خود فعاليتهايي در كمك به منافقين شامل الصاق پيام سركرده اين گروهك در تابلو اعلانات يكي از مساجد و فيلمبرداري از شعارها روي ديوارها در تبليغ منافقين را پذيرفته بود. نامبرده كه در سال 1362 نيز سابقه دستگيري به اتهام كمك مالي به منافقين و پخش روزنامه گروهك ياد شده را دارد.‌ همچنين طي چندين نوبت مسافرت به عراق و پايگاه منافقين حتي قصد اقامت در اردوگاه آنان را داشته كه به علت داشتن سن بالا مورد پذيرش قرار نمي گيرد. اين گزارش حاكيست محكوم عليه جعفر كاظمي نيز ضمن برقراري ارتباط با سرشبكه منافقين در داخل كشور، اقداماتي از جمله جذب و جمع‌آوري كمك مالي و فعاليت تبليغي به نفع گروهك مذكور داشته است و فرزندش را نيز به كشور عراق برده است. كاظمي در اعترافات خود الصاق عكسهايي در رابطه با حمايت از عوامل گروهك تروريستي منافقين، فيلمبرداري و عكس‌برداري از تجمعات خيابان انقلاب و ميدان آزادي به همراه يكي ديگر از همدستان خود و مصاحبه با خانواده‌هاي برخي فريب خوردگان گروهك نفاق در اردوگاه اشرف را نيز پذيرفته بود. جلسات رسيدگي به اتهامات محكومان ياد شده با حضور نمايندگان دادستان و وكلاي آنان در شعب مختلف دادگاههاي انقلاب اسلامي تهران برگزار و آراي صادره از سوي دادگاه تجديدنظر استان تهران تاييد شده بود.
با ۸۲ امتیاز و ۱۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در حالی كه دكتر احمدی نژاد در نامه سرگشاده و كم سابقه‌اش مجلس را به دلیل حذف وی از مجمع بانك مركزی به نقض صریح قانون اساسی متهم كرده است، شورای نگهبان قانون اساسی معتقد است حذف رییس جمهور از این مجمع، هیچ گونه مخالفتی با قانون اساسی ندارد. به گزارش خبرنگار «آینده» نامه سرگشاده رئیس جمهور كه روسای دو قوه را متهم به نقض قانون اساسی و مقابله با نظرات رهیری كرده است، در حالی منتشر شده كه از نظر شورای نگهبان موضوع این نامه، یعنی حذف رییس قوه مجریه از مجمع عمومی بانك مركزی هیچ تناقضی با قانون اساسی ندارد و ایراد شورای نگهبان به تركیب مجمع عمومی جدید نه از باب دولتی بودن آن، بلكه از نظر عضویت افراد بخش خصوصی در مجمع بانك مركزی است. بنابراین گزارش، دكتر عباسعلی كدخدایی ماه گذشته با صراحت اعلام كرد شورای نگهبان مخالفتی با حذف رییس جمهور از مجمع عمومی بانك مركزی ندارد. بنابراین موضوع اصلی نامه دكتر احمدی نژاد كه به بهانه آن روسای قوا ومجمع تشخیص مصلحت نظام آماج هجمه ایشان قرار گرفته اند، فاقد مورد می باشد. به تعبیر دیگر، اگر مجلس شورای اسلامی به جای اقتصاددانان بخش خصوصی، مقامات دیگری از حاكمیت یعنی از قوای سه گانه را به عضویت مجمع بانك مركزی در می آورد، شورای نگهبان مخالفتی با آن نداشت. اما علاوه بر این ایراد، بخش دیگر نامه محمود احمدی نژاد در اعتراض به تصمیمات مجمع هم بلاوجه به نظر می رسد. ایشان در نامه خود این ادعا را مطرح كرده كه موارد ورود مجمع تشخیص مصلحت فقط در موارد خاص است، در حالی كه صراحت قانون اساسی و همچنین رویه 21 سال اخیر با این نگاه ایشان تفاوت دارد، چرا كه اصل 112 قانون اساسی می گوید:«مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏ برای‏ تشخیص‏ مصلحت‏‏ در مواردی‏ كه‏ مصوبه‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ را شورای‏ نگهبان‏ خلاف‏ موازین‏ شرع‏ و یا قانون‏ اساسی‏ بداند و مجلس‏ با در نظر گرفتن‏ مصلحت‏ نظام‏ نظر شورای‏ نگهبان‏ را تامین‏ نكند و مشاوره‏ در اموری‏ كه‏ رهبری‏ به‏ آنان‏ ارجاع‏ می‏ دهد و سایر وظایفی‏ كه‏ در این‏ قانون‏ ذكر شده‏ است‏ به‏ دستور رهبری‏ تشكیل‏ می‏ شود. اعضائئ ثابت‏ و متغیر این‏ مجمع را مقام‏ رهبری‏ تعیین‏ می‏ نماید. مقررات‏ مربوط به‏ مجمع توسط خود اعضاء تهیه‏ و تصویب‏ و به‏ تایید مقام‏ رهبری‏ خواهد رسید. » همان گونه كه دیده می شود، ایشان تنها به یك بخش قانون اساسی اشاره كرده اند، در حالی كه مجمع در موارد بسیاری كه شورای نگهبان و مجلس اختلاف داشته اند، وارد شده است و در بخشی از موارد نظر مجلس، بخشی نظر دولت و در بخشی هم نظر سومی را تصویب كرده است. در این زمینه موارد بسیار جزئی تری از مجمع عمومی بانك مركزی هم وجود داشته است، برای مثال در دولت اصلاحات موضوع بودجه صداوسیما در زمان معاونت مالی مرحوم كردان در صداوسیما توسط مجلس ششم كاهش شدیدی یافت و سپس این كاهش در شورای نگهبان مورد مخالفت قرار گرفت و سرانجام مجمع تشخیص مصلحت نظام نظر سومی را تایید كرد كه مورد حمایت سیاسی طیف جناب احمدی نژاد نیز قرار گرفت. در شرایطی كه توصیه صریح رهبر انقلاب درباره حضور در مجمع تشخیص مصلحت مستقیما توسط آیت الله خامنه‌ای به رئیس جمهور ابلاغ شده و ایشان از شركت در این جلسات قانونی خودداری می كنند، متهم كردن سران قوا به مقابله با نظر رهبری در حالی كه موضوع بانك مركزی به تازگی از سوی رهبر انقلاب به عنوان معضل به مجمع ابلاغ شده است و هنوز تصمیم قطعی درباره آن گرفته نشده است، جای پرسش دارد.
با ۸۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جعفر کاظمی فرزند صادق و محمدعلی حاج آقایی فرزند رجبعلی بامداد دوشنبه اعدام شدند.
با ۷۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری فرانسه : رژیم ایران روز دوشنبه دو فعال سیاسی بازداشت شده در حوادث انتخابات سال گذشته را بر خلاف درخواست وزیر خارجه ایالات متحده ، هیلاری کلینتون مبنی بر آزادی این دو در آگوست گذشته اعدام کرد. بنا بر اطلاع وبسایت تلویزیون دولتی ایران ، دادستان تهران اسامی اعدام شدگان را جعفر کاظمی و محمد علی حاج آقای اعلام کرد. اما مشخص نیست که این دو نفر در چه مکانی اعدام شدند. اتهام این دو نفر هواداری از گروه مخالف تبعیدی سازمان مجاهدین خلق ایران است.
با ۷۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


صبح روز دوشنبه، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی از زندانیان سیاسی به اتهام محاربه، هم‌کاری با گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی و با حکم صادر شده از سوی دادگاه انقلاب و پس از ارجا به دایره اجرای احکام اعدام شده‌اند. به نقل از پای‌گاه اطلاع‌رسانی دادستانی، این دو زندانی عضو یک شبکه‌ی فعال از گروهک مجاهدین یاد شده که در اغتشاشات با هدایت کشور انگلیس دخالت داشته‌اند.
با ۷۴ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دو نفر از زندانيان سياسی به اسامی 'جعفر كاظمی' فرزند صادق و 'محمدعليی حاج آقايی' فرزند رجبعلي بامداد امروز ( دوشنبه) اعدام شدند. به گزارش ايرنا و به نقل از پايگاه اطلاع رسانی دادستانی، اين دو زندانی به جرم همکاری با مجاهدین خلق محكوم شده بودند ، مبادرت به فعالیتهایی از جمله توزيع تصاوير و پلاكاردهای مربوط به مجاهدین، تهيه تصوير و فيلم از درگيری‌ها و نيز سر دادن شعارهايی علیه حاکمیت ایران.
با ۵۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته