شهره شعشعانی / رادیو کوچه
ghesseha@koochehmail.com
«ابراهیم گلستان» نویسندهی صاحبسبک، از پیشگامهای داستاننویسی نوین ایرانی، در 22 مهر 1301 در شیراز به دنیا آمد.
او از تک چهرههای ماندگار هم در ادبیات داستانی و هم در سینمای اندیشمند ایران است.
نویسندگی را با انتشار مجموعه داستان «به دزدی رفتهها» در 1326، و فیلمسازی را حدود یک دههی بعد با مستند «از قطره تا دریا» آغاز کرد.
داستانهای گلستان با نگاهی نو به مضمونهای اجتماعی، سبک پرداخته، و نثر پالوده به سرعت نام و جای او را در ادبیات معاصر ایران تثبیت کرد.
در سینمای مستند و داستانی ایران نیز صرفنظر از کوششهای پراکندهی چهرههای متاخری چون «عبدالحسین سپنتا»، و چند تن دیگر، ابراهیم گلستان را به خاطر رویکرد جدیاش به این هنر میتوان پدر سینمای بالندهی ایران در ماورای مرزهای کشور خواند، جایی که مستندهای شاعرانهای همچون «موج و مرجان و خارا»، «تپههای مارلیک»، «گنجینههای گوهر»، و فیلمهای داستانی «خشت و آیینه» و «اسرار گنج دره جنی» او الهامبخش سینماگران برجستهای چون «سهراب شهید ثالث»، «پرویز کیمیاوی»، «عباس کیارستمی» و بسیاری از دیگر فیلمسازهای سینمای روشنفکرانهی ایران شد.
گلستان همچنین با مستند «یک آتش» فیلمی دربارهی مهار بزرگترین آتشسوزی چاههای نفت جنوب برنده جایزه مرکوری و شیر سن مارکوی جشنواره ونیز در سال 1961 است. این فیلم نخستین محصول سینمای ایران است که در جشنوارههای جهانی مورد ستایش قرار میگیرد.
گلستان را در داستانهای کوتاهش متاثر از «همینگوی» و «فاکنر» دانستهاند، ضمن اینکه نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت، او را باید نویسندهای صاحبسبک و مستقل خواند. رمان کوچک او «خروس» وامدار همینگوی و فاکنر نیست، تواردی است که هم یادآور این نویسندهها و هم یادآور کافکا و کامو و تنی چند از دیگر نویسندههای برجسته دوران خویش است و مگر ادبیات از این منظر جز رفت و آمد خلاقه در ناخودآگاههای هنر و اندیشههای آزاد و مستقل است.
داستان «ماهی و جفتش»، که در این برنامه خوانده میشود، یکی از شاعرانهترین داستانهای کوتاه گلستان است. در لطافت، ایجاز و زیبایی این اثر اغراق نیست اگر بگوییم قادر است رشک و تحسین نویسنده نامداری چون همینگوی را که خود یکی از پیشگامهای این سبک و سیاق است نیز چهبسا برانگیزد.
عکس: پرویز جاهد
موسیقی متن:
Ludovico Einaudi: Le Onde & Primavera
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آخوندها، اولین و ابتداییترین گروهی هستند که با ایرانیان به واسطه تبلیغ صرفن مذهبی و نه کشورگشایی رابطه ایجاد کردهاند، برای شناخت این افراد و تاریخچه وجودیشان مدارک مستدلی وجود ندارد، اما در بین تمامی جستوجوهای انجام شده آنچه که خواهد آمد، از همه منطقیتر به نظر میآید.
این گروه، بر طبق این روایت، از ابتدا، خود و خاندانشان به علت فعلی ناشایست جز گروههای جامانده قرار گرفتند، پس از اینکه مختار به فکر خونخواهی کشتهشدگان جنگ کربلا افتاد و سران این جنگ را دستگیر کرده و آنها را نابود کرد و آثار تبلیغات منفی یزید و هواخواهانش بر ضد خانواده علی٬ خنثا شد٬ افرادی که بر ضدحسین بن علی جنگ کرده بودند و او و خانواده و یارانش را به وضع دلخراشی کشته بودند٬ ابتدا کوشیدند با توبه بر اعمال خود سرپوش بگذارند و از اینرو٬ در آن زمان گروهی که به آنها «توابین» میگفتند٬ به وجود آمد. اما چون توبه ظاهری افراد٬ برای بخشش آنها از کشتن نوه پیامبر کافی نبود و مردم همچنان نسبت با این افراد احساس کینه٬ نفرت و دشمنی داشتند و زندگی بر این گروه بسیار سخت شده بود٬ ناچار بیشتر این افراد خانه و کاشانه خود را ترک کردند و در بینالنهرین آنروز و سرزمینهای ایران و جزایر خلیج فارس پراکنده شدند و در گوشه و کنار و روستاهای این منطقه سکونت اختیار کردند.
با گذشت زمان٬ ذاکرین٬ مرثیهخوانها و نوحهخوانها٬ جایگاه مهمتری کسب میکردند و از دگر سو٬ ایرانیها که از عربها شکست خورده بودند و با سیستم اسلامی و فرمانروایی عربها مخالف بودند بر آن شدند تا به اسلامی بدون فرمانبری مطلق و اختلاط آن با آداب کهنشان روی آورند
افراد یاد شده٬ چون هنر و پیشهای نداشتند و کارآمدترین آنها مزدوران جنگی بودند٬ از اینرو برای گذراندن زندگی به کارهای پست مانند حمالی٬ کارگری ساده٬ گدایی و غیره و برخی از آنها نیز با بهرهبرداری از ساده لوحی مردم به فالگیری٬ دعانویسی و سحر و جادو اشتغال یافتند. شماری از این افراد٬ در ردیف کارهای رمالی و دعانویسی به ابتکار تازه و جالبی دست زدند که بعدها یکی از پردرآمدترین و در همانحال٬ محترمترین جایگاههای اجتماعی شد. این ابتکار جالب عبارت از آن بود چون این افراد خود عامل و شاهد جنایاتی که بر سر حسین بن علی و خانواده و یاران او آمده بود٬ به شمار میرفتند٬ از اینرو مردم به گرد آنها حلقه میزدند و آنها این صحنههای دلخراش را برای آنها تشریح و مجسم میکردند.
بدین ترتیب کشندگان حسین بن علی٬ در محلهای سکونت تازه خود به شکل «ذاکرین» حسین در آمدند و چون مردم به آنها پول٬ غذا و مسکن کافی میدادند و به آنها احترام میگذاشتند٬ از این رو٬ افراد یاد شده برتری یافتند.
قصهگویی، مرثیهخوانی و تعزیهداری از رویدادهای جنگ کربلا را پیشه اصلی خود قرار دهند. این افراد٬ به تدریج به شرح و ذکر رویدادهای کربلا٬ آب و رنگ بیشتری زدند و به نام «ذاکر» و «نایح» به معنی «نوحهخوان» مشهور شدند.
این افراد با دست زدن به ریاکاری و فریب دادن مردم٬ نه تنها خود را از تاوان جنایاتی که مرتکب شده بودند٬ نجات دادند و جان سالم به در بردند٬ بلکه بدون انجام هیچگونه کار تولیدی و سازنده٬ با ذکرگویی و نوحهسرایی درآمد زیادی در بین مردم برای خود احترام به وجود آوردند.
در مراحل بعد٬ این افراد٬ قصهگوییها و نوحهخوانیهای خود را با به نمایش گذاشتن نقاشیهایی از صحنههای رویدادهای کربلا و شبیهخوانی و تعزیهخوانی به مورد اجرا گذاشتند و با کاربرد این روشها به گونه طبیعی٬ بیشتر توجه مردم را به خود جلب میکردند. [1]
با گذشت زمان٬ ذاکرین٬ مرثیهخوانها و نوحهخوانها٬ جایگاه مهمتری کسب میکردند و از دگر سو٬ ایرانیها که از عربها شکست خورده بودند و با سیستم اسلامی و فرمانروایی عربها مخالف بودند بر آن شدند تا به اسلامی بدون فرمانبری مطلق و اختلاط آن با آداب کهنشان روی آورند. در راستای این اندیشه٬ یعنی یک اسلام تازه که هم اسلام بوده و از فشار اعراب و پرداخت جزیه در امان باشند و هم اینکه از تقلید محض و بدون پشتوانه فرهنگسازی شده خودداری کنند٬ ایرانیها به مکتب علی بن ابیطالب که پسر عمو و داماد محمد بن عبداله٬ پیامبر اسلام بود٬ توجه کردند و پیرو او شدند و خود را شیعه علی نامیدند. [2]
به موازات شکل گرفتن تئوری پیروی از مکتب علی٬ ذاکران و مداحان رویدادهای جنگ کربلا نیز از پای ننشستند و کوشش کردن از ایجاد این فراگشت مذهبی در بین ایرانیان به سود خود بهرهبرداری تازهای بکنند. در جهت اجرای این اندیشه٬ افراد یاد شده٬ چون با ذکر و مرثیهخوانی رویدادهای جنگ کربلا٬ خود را دوستدار حسین فرزند علی جا زده بودند٬ از اینرو یا ایرانیان آزادیخواه و آزاداندیش ضد بنیامیه همآوا شدند و خود را از دوستداران علی بن ابیطالب وانمود ساختند و جایگاه خود را استوار کردند و به جرگه آزادیخواهان ایرانی وارد شدند.
این افراد٬ از این پس فرزندان خود را نیز برای ادامه دادن به پیشه پر سود و احترام خود آموزش دادند و کتابهایی درباره رویدادهای جنگ کربلا و جنایاتی که یزید و دار و دستهاش نسبت به حسین بن علی و خانوادهاش مرتکب شده بود٬ به رشته نگارش درآوردند. در این کتابها٬ نوشته شده بود که حضور در مجالس یادبود و عزاداری حسین بن علی و فرزندان و یاران او٬ سبب نزدیکی به امام حسین و جلب شفاغت حسین و جدش٬ پیامبر اسلام در روز قیامت خواهد شد.[3]
افراد یاد شده٬ نام مجالس ذکر و مرثیهخوانی خود را به جلسات روضهخوانی٬ یعنی مجالسی که در آنها برای شرکتکنندگان بهشت طلب میشود، نامگزاری کردند و عنوان خود را از ذاکر و نایح و مداح به «روضهالشهاده» و یا «روضهالشهداخوان» تغییر دادند. به گونهای که در بالا گفته شد٬ چون نام بردن این عبارات طولانی و سنگین بود٬ نخست به «آقاروضهخوان» و سپس به «آخوند» تبدیل و به همین شکل وارد فرهنگ لغت زبان فارسی شد.
بدیهی است باید توجه داشت که تا سال ۹۶۲ میلادی برابر با ۳۵۱ هجری قمری که عضدالدوله دیلمی از شاهان آلبویه در ایران روی کار آمد٬ چون مردم ایران سنی مذهب بودند٬ روضهخوانی و تعزیهگری در ایران زیاد رواجی نداشت و این اعمال در مراکز شیعهنشین منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، جبل آمل لبنان٬ حله عراق و متداول بود. ولی پس از اینکه شیعهگری نخست از سوی شاهان آلبویه در ایران توانمند شد و سرانجام به وسیله شاهان صفوی٬ مذهب ایران گردید٬ روضهخوانی نیز رواج بسیار پیدا کرد و آخوندها در این کشور رشد تازهای یافتند.
منابع:
1- تاریخچه روضه و روضهخوانی٬ نوشته محمد رضا اسلامی
2- هزار ماه حکومت بنیامیه٬ نوشته ابوالفضل قاسمی
3- تاریخچه روضهخوانی٬ محمدرضا اسلامی
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
«محسنرضایی» چند روز پیش در مصاحبهای، دربارهی جریانات پس از انتخابات سخن گفته بود و در بخشی از آن مطالبی در مورد مظلومیت نیروهای بسیج و انتظامی اظهار و ادعا کرده بود که شمار فراوانی از این نیروها به دست مردم کشته شدهاند. این سخنان «رضایی» در ادامهی موج اتهامهایی از سوی مسوولان حکومتی و نظامی جمهوریاسلامی به معترضان در هفتههای اخیر صورت میگیرد، که نشان از هدفمند بودن آنها است.
پس از جریانات پیشآمده در خاورمیانه و شمال آفریقا، حاکمان جمهوریاسلامی تلاش کردهاند با متفاوت نشان دادن نوع اعتراضهای مردم در کشورهایی چون تونس و مصر با ایران، حرکات آنان را آرام و صلحجویانه و اعتراضهای مردم ایران را خشن و اغتشاشطلبانه توصیف کنند. در همین راستاست که مسوولانی چون «علی لاریجانی»، «محسن رضایی»، فرماندهان نظامی و امامان جمعه، در طول هفتههای گذشته و در اقدامی هماهنگ از شهادت و زخمی شدن جمع فراوانی از نیروهای وفادار به نظام در اعتراضات پس از انتخابات سخن گفتهاند تا با خشن نشان دادن اینگونه حرکات، سرکوب و مقابله مجدد با آنها را توجیه کنند.
چیزی که در این میان شگفتآور است حرکت بچهگانه و سادهلوحانهی جمعی از دوستان خارجنشین از جمله سلطنتطلبان، در انتشار تصاویری در فضای مجازی است که در آن حملات شدید تعدادی از مردم به بسیجیها و نیرویانتظامی به تصویر کشیده شده است. جالب اینجاست که تنها پس از چند ساعت رسانههای وابسته به حکومت، همان تصاویر را در اثبات مظلومیت خود و نیروهایشان، در مقابله با آنچه فتنه میخوانند، بهطور وسیع انتشار دادند. این دوستان گویا نمیدانند که آگاهانه و غیرآگاهانه آب در آسیاب دشمنی میریزند، که منتظر رسیدن چنین شهودی از غیب است تا میزان سرکوب و خفقان خود را بر علیه مردم افزایش دهد.
کسانی که در روزهای پرشور اعتراضات مردمی پس از انتخابات در ایران و در خیابانها حضور داشتند، به خوبی به یاد دارند که هیچگونه حرکت خشونتآمیزی از سوی مردم دیده نشد و دو راهپیمایی بزرگ مردمی، در سکوت کامل و بدون دادن حتا یک شعار ساده برگزار شد و چند برخورد اندکی که در واکنش طبیعی به خشونت و جنایتهای بیحد و حساب ماموران رژیم، از طرف برخی از مردم دیده شد، به سرعت به وسیلهی خود معترضان آرام شد و با کمال تاسف دیدیم که سرکوبهای دولت هم دقیقن پس از همین مقابله به مثلها آغاز شد. گفتوگو بر سر برحق نبودن پاسخ متقابل مردم نیست، چرا که این حق طبیعی هر فردی است، سخن از آن است که مردم ایران هوشیارانه دریافتهاند که مبارزهی بدون خشونت، آسانتر میتواند آنها را به نتیجهی مطلوب برساند، زیرا بهانههای لازم برای اعمال خشونت را از چنگال حکومت به در خواهد آورد.
یادمان نرود که حکومت در کمین است تا با پیدا کردن کمترین بهانهای، اعتراضات مردمی را به خاک و خون بکشاند. هوشیار باشیم و به راحتی بهانه به دست عوامل سرکوبگر حکومت ندهیم و با مبارزهی آرام خود، افکار عمومی جهان را بیش از پیش با خود همراه کنیم.
رضا افتخاری/ رادیو کوچه
r.eftekhari@koochehmail.com
برزونامه
مزین کردیم آغاز برنامهی امروز را با قطعهای در مایهی ابوعطا از سرپنجهی هنرمند کمنظیر استاد فرهنگ شریف که هر لحظه از نوای ساز این استاد غزلی هست از مهر و عشق.
به مانند هفتههای گذشته به داستانهای و منظومههای حماسی در ادبیات پارسی میپردازیم و البته این هفته نوبت به «برزو نامه» رسیده است که از متن کتاب حماسهسرایی در ایران از قلم مرحوم دکتر «ذبیحاله صفا»، دربارهی این منظومه خواهیم خواند.
برزونامه از بزرگترین منظومههایی است که به تقلید از شاهنامه و از روی داستانهای قدیم ساخته شده است. پیش از اینکه به بحث در باب این منظومه از روی نسخ معمول برزونامه بپردازیم، سخنان «ژول مول» را از مقدمهی او بر جلد اول ترجمهی شاهنامه در اینجا نقل میکنیم:
«برزونامه فیالواقع مجموعهی همهی روایاتی است راجع به خاندان رستم که فردوسی بدانها توجه نکرد و در عین حال هم حاوی داستان برزو است که اساس این داستان بر شرح پهلوانیها و مردانگیهای وی نهاده شده. از مطالعهی این کتاب به خوبی بر میآید که مراد گوینده تهیهی ذیلی بر شاهنامه فردوسی بوده، منتهی ذیل به عظمت از اصل درگذشته است.»
از برزونامه دو نسخه در کتابخانهی ملی پاریس موجود است که هر دو ناقصاند و «ادگارد بلوشه» هر دو را تحت شمارهی 1189 و 1190 در فهرست نسخ فارسی خود ذکر کرده است و نگارنده از نسخهی 1189 عکسی تهیه کرده که در اختیار دارد
این نسخه حدود 38000 بیت دارد و به خط نستعلیق هندی در احمدآباد از روی نسخهایی که به سال 1073 در اصفهان نسخهبرداری شده و خود از روی یک نسخهی دورهی تیموری استنساخ گردیده بود، نوشته شده است.
در آغاز این نسخه قسمتی از داستان رستم و سهراب فردوسی آمده است و بعد از آن کیفیت آشنایی سهراب با شهرو و زادن برزو و پرورش او و در آمدن وی در شمار پهلوانان افراسیاب و جنگ با ایرانیان و اسارت او به دست فرامرز و آمدن مادر او به سیستان و رزم برزو و رستم و گرفتار شدن او به دست تهمتن و آشنایی دادن، و داستان سوسن رامشگر و چندین داستان دیگر که در آن پهلوان خاندان کرشاسپ خاصه زال و رستم و فرامرز و برزو و بانو گشسپ شرکت دارند و در آنها سخن از جنگهای متعدد با دیوان و جادوان و تورانیان و رومیان و جز آنها رفته است.
پایان این نسخه به نحوی است که ابتر بودن آن را ثابت میکند. آخرین قسمت این منظومه داستان اتحاد افراسیاب و قیصر روم و لشکر کشیدن هر دو به جنگ خسرو است لیکن نسخه ناقص است، پایان داستان نامعلوم مانده و بدین ابیات ختم شده است:
دلیران یونان و گردان روم ز مرز زرانداب و هرمز و بوم
سه صف برکشیدند پیش سپاه به هر صف ستاده یکی پادشاه
کجا پیشرو بود عنقای عاد که کردی همیشه ز پیکار یاد
شمیلاس یکسو بمانند گرگ صف آراست با سرکشان سترگ
در پایان نسخهی چاپی شاهنامه، در جز ملحقات حکایتی به نام سرگذشت برزو دیده میشود. طبع این ملحقات چنانکه میدانیم نخست به وسیلهی «ترنر ماکان» یکی از مصححان و ناشران اروپایی شاهنامه معمول شد.
سرگذشت مذکور بیهیچ مقدمه از فرار افراسیاب در جنگی که با رستم بر سر رهانیدن بیژن کرد، و رسیدن او به سرزمین شنگان و دیدن برزو درزی کشاورزان آغاز میشود و چهار بیت اول آن چنین است:
کنون بشنو از من تو ای رادمرد یکی داستان پر آزار و درد
بدانگه که برگشت افراسیاب ز پیکار رستم دلی پر شتاب
که از بهر بیژن بتوان زمین چه آمد بروی سپهدار چین
بدان راه بیره سر اندر کشید گریزان ز رستم بشنگان رسید
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
هنر در طول سالها یعنی درست از روزی که بشر خود را شناخت با او و سرنوشتش عجین بوده است و در تمام این دوران، تغییرات بسیار زیادی در هر شاخهی هنری به وجود آمده است و بسیاری از مفاهیم آن زیر و رو شده است. بسیاری از هنرها مانند یک دایره به دور خود چرخیدهاند ولی هنری که در موقع خودش به وجود آمده تکاملی را که باید نیز داشته است. امروز گاهی ما در آثار هنری تنها به یک شی برمیخوریم، مانند خودش، یعنی خودش مثل یک پارو، بعضی از هنرمندان امروز آن را یک هنر ناب میدانند به صرف ایدهای که در آن به کار رفته است.
تاریخچهی هنر مفهومی به نظریاتی که هنرمند فرانسوی «مارسل دوشان» در مورد «ایده» و نقش آن در یک اثر هنری مطرح کرده، باز میگردد او بر این اعتقاد بود که ایدهی هر کار هنری، مهمتر از محصول و فرآوردهی آن است. آنچه که هنرمند میخواهد بیان کند و مفهومی که برای بیان خلاقیت خویش در نظر گرفته، خود هنر است. اساس کار هنری، انتخاب شیای است که به جای آن که آن را بسازیم، خودش ساخته شده باشد. در عناصر موجود در آثار دوشان و حتا آثار سه بعدی که توسط او ساخته شدهاند، شی مورد نظر میتواند به تنهایی به عنوان یک اثر معرفی شود. دوشان در معرفی مسیر زندگی هنری خویش میگوید «من میخواستم از جنبههای فیزیکی نقاشی عبور کنم. بیشتر علاقه داشتم که عقاید جدیدی بیافرینم. به عقیده من «کوربه» در قرن نوزدهم تاکید بیشتری بر مسایل فیزیکی را مطرح کرده است. ولی من بیشتر به عقاید علاقه دارم، نه فقط دستآوردهایی که از جنبهی بصری به وجود میآیند و میخواهم نقاشی را هر چه بیشتر در خدمت فکر قرار دهم.
تاریخچهی هنر مفهومی به نظریاتی که هنرمند فرانسوی «مارسل دوشان» در مورد «ایده» و نقش آن در یک اثر هنری مطرح کرده، باز میگردد
«مارسل دوشان» در سال1887 در پاریس در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. وی تا سال 1905 در آکادمی «جولیا» در فرانسه به تحصیل نقاشی مشغول بود. کارهای اولیه او به سبک پست امپرسیونیسم بود اما بعدها به عنوان تاثیرگذارترین هنرمند مکتب دادا شناخته شد. هدف اصلی هنرمندان دادا این بود که معیارهای متداول زیباییشناسی و هنری جاافتاده را در هم بریزند. دوشان یک انقلابی واقعی بود. هرگز وارد جریان دادا نشد، اما بسیار پیش از دادا به نفی زیباییشناسی دست زده بود. مارسل دوشان خیلی زود به عنوان یک هنرمند آوانگارد در اروپا و آمریکا مشهور شد. اثر معروفش «برهنه از پله پایین میآید» او را به اوج شهرت رساند. آنچه دوشان را به اندیشههای دادا پیوند میدهد نه نقاشیهای او بر روی شیشه یا تابلوی معروف او بلکه «حاضرآمادههای» اوست. دوشان برای نفی زیباییشناسی یک شی معمولی را برمیداشت و در نمایشگاه ارایه میکرد. آن شی فاقد هرگونه ارزش زیباییشناسانه بود و به گفتهی خود دوشان ملاک انتخاب اشیا بیتفاوتی آنها بود.
هسته و جوهره نوآوری دوشان اعلام این نکته بود که، هرچیزی هنر است اگر هنرمند آن را چنین بنامد ابزار کار او حاضر آمادهها بود یعنی همان دست ساختههای تغییر نیافتهای که هنرمند آن را به عنوان اثر هنری انتخاب میکرد. در نتیجه هرکس میتواند هنرمند باشد و هرچیزی به درد هنر میخورد. تاریخ هنر مفهومی به نظریاتی که دوشان در مورد ایده و نقش آن در یک اثر هنری مطرح کرد باز میگردد. او بر این اعتقاد بود که ایده هر کار هنری، مهمتر از محصول و فرآورده آن است. آنچه که هنرمند میخواهد بیان کند و مفهومی که برای بیان خلاقیت خویش در نظر گرفته، خود هنر است.
در سال ۱۹۱۷ اثری به نمایشگاهی آمریکا را یافت که فقط یک توالت پیشاب بیش نبود و بهطور دقیق یک شی مصرفی بود و هنرمند هیچگونه دخل و تصرفی در آن نداده بود، و هنرمند بر آن نام «چشمه» گذاشته بود. اگر چه در ابتدا مسوولان نمایشگاه از پذیرش این اثر سر باز زده بودند، اما با دلایل دوشان مجبور به پذیرش اثر شدند.
دلایل دوشان برای مسوولان این بود:
۱- پول و هزینه فضای نمایشگاه را پرداختهام، پس حق دارم.
۲- من یک هنرمندم و تشخیص دادهام این شی یک اثر هنری است.
بر اساس یک نظرسنجی هنری، کاسهی توالت مارسل دوشان تاثیرگذارترین اثر هنری مدرن دنیا در تمامی دوران نام گرفته است این اثر از دوشان با عنوان «چشمه» در مقام اول، تابلوی «دوشیزگان آوینیون» اثر پابلو پیکاسو متعلق به سال 1907 در مقام دوم، و تابلوی مریلین مونرو اثر «اندی وارهول» متعلق به سال 1962 در مقام سوم قرار گرفتهاند. دوشان در سال 1917 این توالت را امضا کرد و آن را در نمایشگاهی به نمایش گذاشت، او با این کار دنیای هنر را بسیار شوکه کرد. «سایمون ویلسون»، کارشناس هنری میگوید: «انتخاب اثر دوشان پیش از آثار پیکاسو و ماتیس واقعن شوکهکننده است. اما این انتخاب بیانگر پویایی هنر امروز و این نکته است که در هنر مهمترین چیز فرایند خلاقهای است که در اثر هنری، خود را به رخ میکشد و فرقی نمیکند که اثر از چه ساخته شده یا چه شکلی داشته باشد.»
در تداوم فعالیتهای هنری مارسل دوشان، شاهد شکوفایی مدرنیسم در سالهای 1950 و هنر آوانگارد هستیم که در تحولات اجتماعی، سیاسی دو جنگ گرم و سرد بسیار تضعیف شده بود. در این مقطع زمانی هنرمندان سعی میکردند در قالبی مفهومی و برگرفته از مسایل زبانی حرکت کنند، همین امر بسترسازی مناسبی را برای شکوفایی هنرمفهومی در دهههای 60 و 70 ایجاد کرد. بدین ترتیب هنر مفهومی در فضایی ایجاد شده توسط آوانگاردیسم رشد یافت و از این فضا برای برپا کردن دیدگاههای انتقادی و همهجانبه بر علیه ادعاهای مدرنیسم هنری، به خصوص تمرکز شدید آن بر عنصر زیباییشناسی و فرضیههای آن در مورد خود مختاری هنر بهره جست.
ویژگى منحصربهفرد و قابل توجه در آثار مارسل دوشان، نمایش گذر زمان است. دوشان با اختراع و بدعت گذارىاش در کوبیسم، سمتوسوهاى تازهاى براى هنر قرن بیستم گشوده است. نمایش پرسپکتیو همزمان در دو بوم هم اندازه که حقیقتن در یک فرم سهبعدى ارایه مىشوند. فرمى که بر اثر ایجاد شکستهاى ناگهانى کثرت مىیابد و به اجزا بیشترى تقسیم مىشود خصوصیت بارز کار دوشان به شمار مىروند. بنابراین دوشان ساختارى از سطوح عرضه کرده است که اصل را نفى مىکند و سازماندهى فضا را مطابق با یک پرسپکتیو مرکزى در نظر مىگیرد. او از هنر تعریف دیگری کرده است که با همه متفاوت است و چیز نویی است.
منابع:
چیستی هنر
تاریخچه هنر مفهومی و هنرمندان آن
اردوان روزبه/ رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
دکتر «ماسالی» یکی از فعالان دانشجویی دهه شصت میلادی و از اعضای کنفدراسیون دانشجویان است. او پس از درگیریهای خرداد ۶۰ به شورای ملی مقاومت پیوست و در میانه دهه ۶۰ از آن خارج شد. وی همچنین از امضاکنندگان منشور جمهوریخواهان ایران است.
به نقل از ویکیپدیا ماسالی فعال سیاسی چپگرا، نماینده برونمرزی جبهه دموکراتیک ایران و مسوول امور ایران در حزب سبزهای آلمان است. او نویسنده کتاب «سیر تحول جنبش چپ ایران و عوامل بحران مداوم آن» است.
گفتوگو با آقای ماسالی در یک تجمع اعتراضی در شهر واشینگتن دست داد. او در این مصاحبه به مواضع جریانهای خارج از کشور، رویکردهای اتحادیه اروپایی به اعتراضهای مردم ایران و مسوولیت در برابر مردم در داخل کشور پرداخت.
آقای ماسالی سرعت اتفاقات داخل ایران افزایش یافته. در گذشته فاصله بین اعدامها و اتفاقات آنقدر زیاد بود که قدرت تحلیل وجود داشت. اما الان باتوجه به سرعت بالای اعدامها و برخوردها، فکر میکنید جریان خارج از کشور چه حرکتی میتواند انجام دهد؟
باتوجه به تجاربی که من از گذشته زندگی سیاسی خود دارم در حقیقت جریان در خارج از کشور اگر هدفمند و سازمانیافته کار کند، میتواند افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار دهد. با اشکال مختلف به یاری مبارزات مردم ایران برخیزد، از وقوع اعدامها جلوگیری کند، به زندانیان یاری رساند، توجه شخصیتهای بینالمللی را به مسئله ایران جلب کند چرا که در گذشته افرادی مانند «برتراند راسل» و «ژانپل سارتر» را پشت خود داشتیم. امروز هم بعد از سرخوردگی که در میان بسیاری از گروهها بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی به وجود آمده، کار را مشکل کرده اما ما باید به تلاش خود ادامه دهیم.
من طرفدار همه با هم نیستم و عقیده دارم باید از تجارب و تحولات سیاسی درس آموخت و هدفمند یارگیری کرد و با دگراندیشان گفتوگو کنیم ولی دشمنی نکنیم. باید یارگیری را بر سر چند مسئله اساسی متمرکز کنیم و آن مخالفت تمام عیار با جمهوری اسلامی، جلوگیری از اعدام و سنگسار و احترام به مبانی حقوق بشر است. کوشش کنیم جریان سکولاریستی و دموکراسیخواهی خود را متشکل و بعد با سایر جریانات سیاسی که مخالف رژیم هستند رقابت و همکاری کند. اما قاطی کردن صفوف لطمه میزند و به نتیجه نمیرسیم.
آیا به نظر شما جمهوری اسلامی به معنای کلمه اپوزیسیونی دارد؟
من در چند گفتار تلویزیونی گفتم که اپوزسیون متاسفانه به قمپوزسیون تبدیل شده اما تلاش من و یارانم و همینطور گروههای چپ سکولار در این است که از قمپوزسیون در آییم و به اپوزسیون تبدیل شویم. هنوز یک اپوزسیون باهویت سازمانیافته در خارج و داخل کشور شکل نگرفته است. پراکندهکاری زیاد است. نارضایتی مردم بالا است، نیروهای اپوزسیون زیاد هستند اما این پراکندگی و عدم سلوک باعث شده که به نتیجه مطلوبی نرسیم.
کار سختی است و ممکن است چند سال طول بکشد. باید به مرور به ضربه سیاسی و روحی که بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی به مردم وارد شده، غلبه کرد.
در نهایت بعد از اعدامهایی مانند اعدام خانم زهرا بهرامی، بزرگترین حرکتی که دولت هلند انجام میدهد تعلیق رابطه با ایران است. آیا فکر نمیکیند دولت جمهوری اسلامی چراغ سبزی از ناحیه اتحادیه اروپایی و امثال آن دارد که با اقتدار هنوز به اعدامها و رفتارهای متفاوت خود ادامه میدهد؟
بله من با نظر شما موافق هستم. من سال قبل به بروکسل سفر کردم و دوازده روز در هتل بودم و با تمام فراکسیونهای پارلمان اروپا از چپ تا محافظهکار گفتوگو کردم. آنها سماجت من را دیدند و طرحی برده بودم که میخواهیم نیروهای اپوزوسیون را متحد کنیم و از شما میخواهیم که مواضع روشنی در مقابل جمهوری که اسلامی نیست و فاشیستی است، اتخاذ کنید. در اخر بعضی از این فراکسیونها گفتند که «نمیتوانیم نقش اپوزوسیون ایران را بازی کنیم. شما باید اول مشکلات خود را حل کنید و بعد ما تصمیم بگیریم.» در حقیقت هم بهانهجویی بود و هم حق دارند. ما ضعفهای خود را نباید به گردن دیگران بیاندازیم. اینها به خاطر منافع خودشان مماشات میکنند اما تقصیر ما است. اگر ما به یک نیروی سازمانیافته و قدرتمند تبدیل شویم، میتوانیم قدرتها را مجبور کنیم که به منافع و خواستههای اپوزوسیون توجه کنند. باید پشتکار نشان دهیم و فعالیت کنیم.
به این نتیجه رسیدم که نمیشود با جریانات غیرسکولاریستی، غیردموکرات و مغشوش سازش کرد
بعد از انتخابات ایران جریانی موسوم به جریان سبز در ایران به رهبری کسانی از بدنه نظام راه افتاد. آیا فکر میکنید این جریان میتواند تضمینکننده موفقیت یا تغییر در جمهوری اسلامی باشد؟
به خاطر زندگی سیاسی گذشته خودم از خمینی، خاتمی، کروبی و موسوی و به خاطر تز دکترایم در آلمان کار پژوهشی در مورد دلایل شکست و ناکامی جنبش ایران از انقلاب مشروطه به بعد انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که نمیشود با جریانات غیرسکولاریستی، غیردموکرات و مغشوش سازش کرد. این باعث شده جامعه به واپسگرایی پیش رود. بنابراین عقیده دارم مردم از روی ناچاری میان بد و بدتر جریانی که به نام جنبش سبز معروف شده را انتخاب کردند. ولی حرکت آگاهانه باید طور دیگری باشد. نمیتوانیم امثال خاتمی، کروبی و موسوی را به عنوان رهبری اصلاحات بپذیریم. دست آنها آلوده است. جنایتی که خمینی انجام داده با مشارکت آنها صورت گرفته است و حتا از کشتارها ابراز پشیمانی نمیکنند. بنابراین چطور میتوان با چنین آدمهایی توافق کنیم. خوشبختانه مردم، جوانان و به خصوص زنان آگاه شدند و میبینیم که جنبش سبز هم متوقف شده است. وظیفه این نیست که جریان انحرافی را متوقف کنیم بلکه باید دنبال جریان مطلوب مردم باشیم و آن را سازماندهی کنیم که کار سخت لازم است. اما دستمان خالی و امکاناتمان محدود است اگر امکانات را روی هم بریزیم قادر هستیم کوهی را بکنیم.
خبر / رادیو کوچه
در ادامه بازداشتهای چند روز گذشته، مجتبا شایسته، از اعضای جوان جبهه مشارکت ایران اسلامی و محمد حسین مهیمنی فرزند استاندار سابق گلستان روز جمعه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
به گزارش کلمه، مجتبا شایسته از جوانان اصلاح طلب و از اعضای جوان جبهه مشارکت ایران اسلامی و محمدحسین مهیمنی، فرزند محمدهاشم مهیمنی، استاندار گلستان در دوره اصلاحات و مدیرکل وزارت کشور در دوران وزارت عبداله نوری و از شهرداران زندانی در جریان پرونده شهرداران تهران در ابتدای دولت خاتمی است، که روز گذشته بازداشت شدند.
لازم به ذکر است تاکنون از محل و علت بازداشت آنها خبری در دست نیست.
عرفان قانعیفرد/ رادیو کوچه
«شیخ عزالدین حسینی» از دوران تحصیل و تدریس فقه، در کردستان به شخصیتی دگراندیش و مخالف شهره بود و در آغاز انقلاب، نامی آشنا و دخیل در سیاست تاریخ معاصر کردستان و از رهبران روحانی اهل سنت، که خواستار به رسمیتشناختن ملیت، هویت قومی بر اساس قانون اساسی ایران بود که حقوق فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و اجتماعی همه گروههای قومی- نه در شعار بلکه در عمل- رسمن و قانونن شناخته شود و حتا خواهان ترسیم مجدد مرزهای استانی بود.
در قبل از انقلاب، بیشتر چهرهای مذهبی و فعال در عرصه امور دینی اهل سنت بود و شاید در میان ملایان و چهرههای مذهبی منطقه کردستان، مدافع حق رای زنان و سناتور و نماینده شدن آنان بود که تکفیر دوستان و هم سلکیهای عشیرهای و سنتی او را در پی داشت، او زن را در کنج مطبخ نمیدید و شاید جزو مدافعان حق تحصیل زنان کرد بهشمار میرفت و این یادگار مثبت اوست در میان کردها. در ایام قبل از انقلاب، با چهرههای روحانی اهل تشیع که بنا به برخورد ساواک به کردستان تبعید شده بودند، ناصر مکارم شیرازی، حسینعلی منتظری، کرمانی و طالقانی و …، آشنایی یافت و در ایام پس از انقلاب، قبای سیاست به تن کرد و از آشناییاش با سران مذهبی کشور، عبایی ندوخت.
کردها در آغاز پیروزی انقلاب، خواهان به رسمیت شناختن هویت قومی خود بودند و ناگهان با برافروخته شدن لهیب آتش در منطقه و درگیریها، اعمال سیاست جنگافروزی و تفرقهافکنی، مانع حضور کردها و مشارکت آنان در ساختار سیاسی ایران شد و هم دولت را وادار به اعزام نیرو جهت سرکوب و رفع بحرانکردستان کردند
کردها در آغاز پیروزی انقلاب، خواهان به رسمیت شناختن هویت قومی خود بودند و ناگهان با برافروخته شدن لهیب آتش در منطقه و درگیریها، اعمال سیاست جنگافروزی و تفرقهافکنی، مانع حضور کردها و مشارکت آنان در ساختار سیاسی ایران شد و هم دولت را وادار به اعزام نیرو جهت سرکوب و رفع بحرانکردستان کردند. گروههای خودمختاری طلب در آغاز انقلاب، به فعالیت در جهت برقراری حکومت خودمختار محلی کردستان پرداختند، اما ناآرامی و اغتشاش مانع شد تا دولت نظر مساعدی درباره خواسته ساده و قانونی آنان داشته باشد. هیتهای اعزامی و مامور حکومت مرکزی برای ایجاد سروسامان کردها به آن دیار آمدند و خواسته خودمختاریکردها ـ که بیشتر توسط عبدالرحمن قاسملو و شیخ عزالدین حسینی اعلام میشد ـ در آن فضا قابل پذیرش نبود. و در میان آن فضای ناآرام، تو گویی نه احزاب کرد توانستند خواسته خود را به دولت ایران اعلام دارند، و نه حکومت مرکزی هم میخواست که بشنود و البته بعدها مقامهای طراز اول امنیتی و سیاست ایران، اظهار داشتند که عدم شناخت از کرد و کردستان، موجب آن شدت اعمال شد که غیرضروری بودنشان، بعدها آشکار شد، اما با وجود توافقی صوری و ظاهری بین دولت و کردها، صدها گروه و دسته نابود و هزاران نفر تلف و یا بیخانمان شدند.
فروهر، طالقانی، بهشتی، رفسنجانی و بنیصدر و… وارد سنندج شدند و با سران کرد به مذاکره پرداختند و نخستین افرادی که در این مذاکرهها حضور داشتند شیخ عزالدین، بلوریان و صادقوزیری بود. شیخعزالدین به عنوان رهبر مذهبی و چهره شهیر، مورد احترام احزاب سیاسی کرد به ویژه کومله قرار گرفت اما بعدها منتقدان سیاست اعلام داشتند که بیشتر شیخ عزالدین دستخوش احساسات و هیجان بود و استراتژی روشنی نداشت و فرصتها را سوزانید و این روحانی کرد زبان، خود گفته منتقدانش را نمی پذیرفت و بیان میکرد که حکومت تازه به قدرت رسیده، نمیخواهد که صدای ما را بشنود.
اولین بار در سال 1383 با او صحبت کردم، به سختی سخن میگفت و در بستر بیماری بود، اما امیدوار به آینده و دارای ذهنی جویا و فعال. موضوع روز، ساختار حکومت جدید عراق بود. مبنای بحثمان شد و با وجود کهولت سن نمیخواست پرسشی را بدون پاسخ بگذارد و این خلاصهای است از نخستین گفتوگویمان در آن ایام:
«امروز بسیار دلشادم که در عراق، مردم جامعه از زیر یوغ استبداد و قدرت و سلطه و انحصار رها شدند و کمکم تمرین آزادی و مدارا و رهایی را دارند، عربها و کردها و شیعیان و قومیتها عراق در کنار هم نشستهاند تا آینده خود را رقم بزنند و به سوی مردمسالاری و دمکراسی بشری گام بردارند و بدون شک هم در کردستان ما و منطقه ایران هم نفوذی غیرقابل انکار خواهد کرد … من هیچ دغدغهای از حضور مذهبیون ندارم، چون میدانم که نه کردها، خواهان نفوذ دین و مذهب در قدرت خواهند بود و نه عربها و سنیها چنین خواهند کرد، چون باید دین از حکومت جدا باشد وگرنه هر دو فاسد میشوند، چون در همه جای جهان دوران دینسالاری به سر آمده و دمکراسی و آزادی و دانش سخن اول را میزند … در دنیای امروز بشری، دین و مذهب وسیلهای است در دست انسان برای سعادت او، وگرنه اگر قرار باشد که مایه سلب رشد او شود، به پشیزی هم نمیارزد و باید مانند لنگه کفشی به دور انداخت.
در دنیای امروز، باید یاد گرفت که در جامعه دین محور و مذهب سالار، نه سیاست و علم آزادی حرکت دارند و نه دین وسیله ترویج انسانیت است، بلکه چماقی میشود در اختیار زورمداران تا به نام دین هر جرم و جنایتی را انجام دهند و سرپوشی مشروع هم به نام دین بیابند، و در این نوع از خودکامگی، دین آفت جامعه میشود. چون بیان رسمی از دین، عین قدرت است و باید توجه داشت که بازیچه قرار دادن دین دیر یا زود جامعه را سرخورده و فاسد خواهد کرد و در دینی که من میشناسم، نه آنچه که روحانیت قدرتمدار میگوید، آزادی و سعادت و آزادی بشر در اولویت است و کمترین محدودیتی برای آزادی انسان و خواستههای دمکراتیک آن وجود ندارد و هیچگاه دین در برابر چیزی قرار نمیگیرد که قابل مقایسه باشد، مانند آقایان که حقوق بشری را در برابر دین قیاس میکنند. و اصولن با هر آنچه که بر ضد موقعیت قدرت فاسد شده آنان باشد، مخالفند و این سخن روحانیت خشک مغزی است که مخالف ترویج دمکراسی و حقوق بشر در جامعه بشری است .
مردم عراق، الگوهای حکومت دینی را در پیش رو دارند که برخی از آنها، خیلی خواهان نفوذ در حکومت آینده عراق است، اما هرگز جامعهای به سوی پسرفت و عقبماندگی نخواهد رفت، بلکه به کمک روشنفکران و مبارزان آزادیخواهش، از جوامع پیشرفته و آزاد الگو میگیرد. خوشحالم که کردها امروز در منطقه به عنوان قدرتی قابل تامل نگریسته میشوند و بدون حضور آنها حکومتها نمیتوانند قدرتآرایی کنند، اما باید گفت که در تاریخ ما چنین فرصتی منطقی و علنی برای کردها به وجود نیامده تا در کنار هم در صحنه جهانی شعور و خرد و دانشآموختگی خود را از صلح و حقوق بشری را به نمایش بگذارند و معتقدم کردها با رعایت روحیه دمکرات و دمکراسیخواهی خود میتوانند هم خواستههای مدنی و اجتماعی خود را به دست آورند و هم مایه پیشرفت منطقه باشند. امروز جامعه بسیار تغییر کرده است و باید توجه کرد که دیگر نباید هیچگاه نه فریب دینسالاری را خورد و نه مذهب محوری حکومت، چون استبداد در این لباس ظاهر خواهد شد و آنگاه قدرت رشد افکار و ترقی اندیشه را از جامعه میستاند. من در کردستان در آغاز انقلاب خواهان این روش دمکراتیک بودم. اما آقای خمینی مخالف این آزادی بود و اصولن نمیخواست نظری خلاف خود را ببیند و بشنود و خاصه آنکه ما خواهان دمکراسی و رهایی جامعه بودیم و فدراتیو شدن. خواستهای که امروز مردم عراق آن را با صدا ی بلند فریاد میزنند. بارها تجربه کردیم که در قالب دین افرادی ظاهر شدند و آنگاه به نام دین، انسان خلیفهاله را به زنجیر و دام کشانیدند، اما این در کدام دین و مذهب به زیر یوغ گرفتن انسان مجاز است، من روحانی از آن بیخبرم. »
«من یک روحانی کرد زبان هستم که سالهاست در غربتم و تبعید، اما حاضر به گفتوگو با حکومت ایران نشدم و هیچگاه هم زیر بار چنین خفتی نخواهم رفت، یک عمر برای آزادی کوشیدهام و حال به چنین گفتاری تن نخواهم داد و هنوز بر آن عقیده روز اول ماندهام، اما من در این سالها تغییر کردهام و در ابعاد گسترده جامعهام را مینگرم، علم و آگاهی و آزادی راه نجالت میهن را هموار میکند، نه دین ولایتمداری، کسی که خود را جانشین و نماینده امام زمان میداند و امام زمان را نماینده خدا، من با چنین جاعلانی بر سر میز گفتوگو نخواهم نشست و باور ندارم دینی که آنان، تظاهرش را دارند. در همان اوایل انقلاب در کنار من چند شخصیت مذهبی دیگر هم بودند، احمد مفتیزاده و شیخ عثمان، اما شیخ در دربار شاه محبوب بود و کاری به حکومت نداشت و در دوران حکومت ایران هم بیضرر بود. مرحوم مفتیزاده را هم من دوست داشتم، اما دو خطا داشت، به جمهوری اسلامی باور داشت و حاضر به رنجاندن ما به نفع حکومت بود، چون از سادهدلی باور میکرد سخنان پرفریب حکومت را.»
اما به هر حال تجربههای من درباره رابطه دین و حکومت زیاد است و اما نسل جوان ما باید هشیارانه بیاموزد و هیچگاه در مسیر غلط نیفتد، این شناخت دیرکرد و تاخیر دارد، اما سرانجامش بر کرسی خواهد نشست. و من بسیار به رشد و ترقی آینده خوشبینم. چون ذهنیتها بازتر شده است، کمکم عوامل تحریککننده فقر و عقبماندگی اقتصادی و عدم بهرهوری و عدم سازگاری فرهنگی و ایدئولوژیکی کمرنگ خواهند شد و زیربنای بازسازی تمدن آزاد و اصیل را فراهم خواهند کرد و پیروز میدان خواهند شد، بساط مذهبیون خشکاندیش در منطقه برچیده خواهد شد و این سخن بر اندیشه مردم حک میشود که انسان و سعادت و آزادی و رهایی او در اولویت است.
خبر/ رادیو کوچه
روز شنبه، صدها نفر در الجزیره، پایتخت الجزایر به رغم ممنوعیت تظاهرات از سوى دولت، تجمع کرده و خواهان دموکراسى شدهاند. گزارشها حاکى از درگیرى میان این افراد و پلیس ضد شورش است و گفته شده که چند نفر از تظاهرکنندگان بازداشت شدهاند.
دولت براى مقابله با معترضان، بیش از ۲۰ هزار نیروى پلیس به نقاط مختلف پایتخت اعزام کرده است.
حداقل پانزده خودروى پلیس، جیپهاى ارتشى و اتوبوسهاى پر از سرباز در میدان «اول می» که محل تظاهرات اعلام شده بود، حضور داشتند. در خیابانهاى اطراف و در کنار بیمارستان مصطفى نیز همین مقدار نیرو دیده شده است.
روز جمعه، پلیس این کشور مانع از تجمع مردم براى شادمانى از سقوط حسنى مبارک، رییس جمهوری مصر شد.
به گزارش رویترز، محسن بلعباس، سخنگوى حزب مخالف «اتحاد براى فرهنگ و دموکراسى» در اینباره گفته است «امروز، روز خوبى براى دموکراسى در الجزایر خواهد بود.»
گزارش شده که گروهى از هواداران عبدالعزیز بوتفلیقه، رییس جمهوری الجزایر هم در خیابانها حضور دارند.
الجزایر نیز به مانند تونس و مصر طى هفتههاى اخیر شاهد تظاهرات مردمى براى کسب آزادىهاى بیشتر بوده است.
بیشتر بخوانید:
«دامنه تظاهرات پس از تونس و مصر به الجزایر رسید»
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر جمعه، یداله اسلامی، دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
به گزارش جرس، عصر روز جمعه تعدادی از نیروهای امنیتی برای بازداشت اسلامی به منزل وی مراجعه کردند و پس از نشان دادن حکم قضایی و بازرسی منزل و ضبط لپ تاپ، هارد کامپیوتر شخصی، اسلامی را به مکان نامعلومی متقل کردهاند.
لازم به اشاره است این بازداشت در شرایطی روی صورت گرفته است که پیشتر مجمع نمایندگان ادوار بیانیهای در ارتباط با راهپیمایی 25 بهمن ارایه کردند.
شنبه 23 بهمن 89/ 12 فوریه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات شنبه ایران
دایرهی شکسته- «من، من هستم»- مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
اوراق زرین- «حماسه سرایی در ایران» بخش چهارم ( برزونامه)- رضا افتخاری
نامی آشنا در سیاست تاریخ معاصر کردستان- «شیخ عزالدین، چهره مذهبی دگراندیش و تبعیدی»- عرفان قانعیفرد
روز نگاشت- «از کیهان شناسی تا فلسفه»- محبوبه
پسنشینی تند- «نعل وارونه»- اکبر ترشیزاد
بخش دوم خبرها
گفتوگوی روز- «اپوزسیون بیشتر الان قمپوزیسون است»- اردوان روزبه
مجله جاماندگان- «ارواح شوم و آواره»- شراره سعیدی
قصههای ما، از رویا تا واقعیت- «ماهی و جفتش»- شهره شعشعانی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
رییس جمهوری ترکیه در راستای انجام سفر رسمی به ایران شامگاه یکشنبه وارد تهران میشود. عبداله گل رییس جمهوری ترکیه قرار است برای انجام سفری چهار روزه یکشنبه شب وارد تهران شود.
به گزارش خبرنگار مهر، آقای گل را در این سفر هیتی بلندپایه شامل 135 مقام دولتی همراهی میکنند و علاوه بر این بیش از 100 تاجر و 25 خبرنگار نیز در هیت او حضور دارند.
همچنین 4 وزیر کابینه گل، شامل وزیران خارجه، کشور، انرژی و مشاور در امور خارجی نیز در این سفر رییس جمهوری ترکیه را همراهی میکنند.
وی در سفر به تهران با رییس جمهوری اسلامی و برخی دیگر از مقامات از جمله معاون اول رییس جمهوری، وزیرامورخارجه و رییس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتوگو خواهد کرد.
رییس جمهوری ترکیه روز سهشنبه به اصفهان و روز چهارشنبه به تبریز سفر خواهد کرد.
ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه روابط نزدیک با یکدیگر دارند که همکاریهای اقتصادی دو کشور اخیرن در هماهنگیهای سیاسی نیز خود را نشان داده و ترکیه نقش ویژهای در امضای بیانیه تهران و نیز برگزاری مذاکرات ایران و گروه 1+5 در استانبول داشته است.
رادیو کوچه
هفته بیست و دوم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران در حالی روز یکشنبه با برگزاری 9 بازی در شهرهای مختلف پیگیری میشود که تمام نگاهها به دربی اصفهان و تقابل تیمهای ذوبآهن و سپاهان است.
به گزارش مهر، هفته بیست و دوم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران بعدازظهر یکشنبه با دیدار استقلال و پیکان قزوین آغاز و با تقابل پرسپولیس و راهآهن در همان روز به اتمام میرسد. حساسترین دیدارهای این هفته را سپاهان و ذوبآهن برگزاری میکنند.
برنامه بازیهای این هفته به این ترتیب است:
پیکان قزوین – استقلال تهران، صبای قم – فولاد خوزستان، مس کرمان – استیل آذین تهران، تراکتورسازی تبریز – شاهین بوشهر، سایپای البرز – ملوان بندرانزلی، سپاهان اصفهان – ذوب آهن اصفهان، نفت تهران – پاس همدان، صنعت نفت آبادان – شهرداری تبریز و پرسپولیس تهران – راه آهن شهرری.
هماکنون در جدول ردهبندی تیمهای ذوبآهن اصفهان، استقلال تهران و سپاهان اصفهان در رتبههای اول تا سوم جدول ردهبندی قرار گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
«پیروزی پرسپولیس و شکست ذوبآهن در خانه»
منبع: کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران خواستار آزادی فوری دهها روزنامهنگار و معترضانی شد که به صورت خودسرانه و به نیت ارعاب ایرانیان نسبت به شرکت در راهپیمایی 25 بهمن در همبستگی با جنبش آزادیخواهی مصر بازداشت شدهاند.
کمپین همچنین خواستار پایان دادن به محدودیتهای حرکت رهبران مخالف دولت، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، همکاران، و اعضا خانواد آنها شد. به گفته خویشان افراد سرشناس دیگری از میان مخالفان دولت، این افراد نیز تحت نظارت دایمی هستند.
هادی قائمی، سخنگوی کمپین گفت: «حکومت تلاش خود را میکند تا ایرانیان را مرعوب کند و حق آنها را نسبت به گردهمایی مسالمتآمیز پایمال کند. با اتفاقات اخیر مصر، ما شاهد موج جدیدی از سرکوب در ایران هستیم که به قصد خاموش کردن مردمی است که از نقض حقوق بشرشان ناراضی هستند.»
پس از اینکه کروبی و موسوی در تاریخ 16 بهمن برنامه راهپیمایی دوشنبه آینده در حمایت از جنبش مردم مصر را اعلام کردند، مقامات ایرانی در صدد اعلان هشدار نسبت به عدم تحمل هرگونه تظاهرات عمومی در آن روز برآمدند.
بنابر گزارشات منتشر شده در ایران از شب 19 بهمن تا کنون، ماموران لباس شخصی به خانهها و ادارات حد اقل 30 فعال، روزنامهنگار، و معترض یورش برده و اکثر آنها را در نیمههای شب بازداشت نموده و به محلهای نامعلوم متقل کردهاند. این ماموران هیچگونه حکم قضایی برای دستگیری و یا احضار این افراد ارایه نکردهاند.
همچنین در تاریخ 20 بهمن، مقامات شروع به حصرمهدی کروبی نمودند. ماموران امنیتی حتا از ورود فرزندان آقای کروبی به منزل وی جلوگیری میکنند. در حال حاضر، مهدی کروبی در منزل خویش زندانی شده است و تنها همسر وی در کنار اوست. خطوط تلفن منزل وی و هر نوع وسیله ارتباطی دیگر، از جمله خطوط تلفن همراه و ارتباط اینترنتی وی قطع شده است.
چند روزنامهنگار به کمپین گفتند که برای بازجویی احضار شدهاند و ماموران امنیتی به آنان اخطار داده اند تا «در تماس» باشند، یعنی آنها تحت نظارت دایمی خواهند بود.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، اطلاعاتی در خصوص بازداشت حداقل 30 نفر، که اسامی 13 نفر آنها به شرح زیر میباشد، دریافت کرده است:
– تقی رحمانی، عضو شورای فعالان ملی مذهبی و عضو فعال ستاد انتخاباتی مهدی کروبی شب چهارشنبه 20 بهمن ماه در منزل شخصیش با شکستن درب خانه در حضور همسر و دو فرزند خردسالش دستگیر شد در حالیکه پس ازدستگیری او همسرش به دلیل شوک روحی روانه بیمارستان گردید. هنوز از دلیل بازداشت و نهاد مسوول خبری نیست. پس از دستگیری او همسرش نامهای خطاب به دادستان تهران نوشت که روز بعد سایتهای خبری متن نامه را منتشر کردند. نرگس محمدی همسر تقی رحمانی در این نامه از وضعیت هولناک دستگیری همسرش و ورود غیرقانونی ماموران و تفتیش خانهاش گفته است. بازداشت تقی رحمانی همراه با تفتیش خانه و بردن مقداری از وسایل خانه نیز بوده است.
– دکتر محمدحسین شریفزادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی و وزیر رفاه دولت خاتمی چهارشنبه 20 بهمن ماه در منزلش بازداشت شد در حالیکه هنوز علت بازداشت او اعلام نشده است. شریفزادگان همسر خواهر میرحسین موسوی است که در دوره انتخابات ریاست جمهوری، مسوول کمیته اقشار ستاد میرحسین بود.
– میثم محمدی و امید محدث دو روزنامهنگار و وبلاگنویسی هستند که هر دو شب چهارشنبه 20 بهمن ماه توسط ماموران امنیتی در منزل شخصیشان بازداشت شدند. میثم محمدی و امیر محدث مدیر و کارمند سایت بنیاد شهید بهشتی بودند که تنها چند ماه از آغاز کارشان در آن بنیاد میگذرد. امید محدث سال گذشته در جریان حوادث پس از انتخابات نیز مدتی بازداشت شد. دلیل بازداشت این دو روزنامهنگار نیز مشخص نشده است.
– صالح نقرهکار، خواهرزاده زهرا رهنورد و دبیر کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی در زمان انتخابات ریاست جمهوری نیز نیمه شب چهارشنبه، 20 بهمن ماه توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. بازداشت او همراه با تفتیش چند ساعته منزلش بوده است و هنوز علت این بازداشت شده نیز مشخص نیست. صالح نقرهکار سال گذشته نیزدر جریان حوادث پس از انتخابات دستگیر و مدتی در بازداشت بود.
– سیدصدرالدین بهشتی، فرزند سیدعلیرضا بهشتی شیرازی دیگر بازداشت شدهای است که بعد ظهر پنجشنبه 21 بهمن ماه در محل کارش بازداشت شده است. او از مشاوران میرحسین موسوی است و هنوز علت بازداشتش اعلام نشده است.
– حجت الاسلام دکتر مصطفی میراحمدیزاده، استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم، عضو بنیاد باران و از شاگردان مرحوم آیتاله منتظری و از مشاوران مهدی کروبی در زمان انتخابات ریاست جمهوری بعد ظهر پنجشنبه 21 بهمن ماه در قم دستگیر شد و روانه بازداشتگاه اداره اطلاعات قم گردید. او ۷ اسفند ماه سال گذشته نیز با حکم دادگاه ویژه روحانیت، در منزلش بازداشت و پس ۱۸ روز حبس از زندان آزاد شد و بر اساس حکم دادگاه او که در دوم اردبیهشت ماه سال 89 ابلاغ شد او محکوم به خلع لباس روحانیت و تبعید به خارج از قم به مدت ده سال شد.
– فریبا ابتهاج تا این ساعت آخرین بازداشت شده روزهای اخیر است او که منشی و مسوول دفتر معصومه ابتکار، عضو فعلی شورای شهر تهران و مشاور دولت هشتم«خاتمی» است جمعه 21 بهمن ماه در منزلش بازداشت شد.
– کوروش زعیم، یکی از رهبران جبهه ملی، روز 21 بهمن دستگیر شد.
– پیمان عارف، فعال سیاسی و دانشجویی، در تاریخ 21 بهمن دستگیر شد.
– غلامحسین محمودی، عضو حزب سیاسی اصلاح طلب، جبهه مشارکت اسلامی، در منزلش در تاریخ 21 بهمن ماه دستگیر شد.
– مازیار خسروی، روزنامهنگاری که با روزنامه شرق همکاری میکند، در تاریخ 22 بهمن در دفتر روزنامه دستگیر شد.
– نزهت امیرآبادیان، روزنامهنگار روزنامههای اصلاحطلب، در تاریخ 22 بهمن در منزلش دستگیر شد.
نیلوفر/ رادیو کوچه
امروز ۳۲ ساله میشوم
خستهام
انگار که ۶۲ ساله میشوم
پر از اسارتم
پر از بیگانگی
انگار که حافظهام را از دست دادهام شادی دیگر در تخیلم هم نمیگنجد
من با این جهان بیگانهام
با جهان امیدها
با جهان لبخندها
با جهان راستیها، پاکیها و تولدها بیگانهام
در بدو تولدم انگار چیزی را از من دزدیدهاند ۲۲بهمن ۵۷
نه، چیزهایی را از من دزدیدهاند
باور کنید من از آغاز سیاه نبودهام
هر روز روشنی را از من دزدیدهاند
و تن خستهام را میان این گردابهای تباهی به زنجیر بستهاند باور کنید من همچون شما خستهام
مردم، مردم مهربان
دیگر برای تولد من به خیابانها نمیآیند مردم نام مرا با ننگ میخوانند
با نفرت میخوانند
مادرم ایران
آخر به کدامین عشق دروغین مرا باردار شدی اما
امروز باز ترا میخوانم
شما را میخوانم
با نهایت حنجرهای که دیگر به فریاد هم نمیرسد روی سیاهی تن تباه من
سبز شوید دیگر بار
مرا باردار شوید دیگر بار
من هنوز هم میتوانم دیگر بار زاده شوم این را قاصدکی در گوشم زمزمه کرد:
تو هنوز هم میتوانی از نو زاده شوی مادرم، ایرانم
وطنم…
فرزندانت نام مرا با ننگ میخوانند
من هنوز هم میتوانم سبز شوم
میتوانم از نو زاده شوم
بی درد کینه و دروغ زاده شوم
میتوانم این بار با افتخار ۳۲ ساله شوم میتوانم باز هم با افتخار
۵۰۰۰ ساله شوم
من را بخوان
بلندتر زمزمه کن قاصدک
در گوش همهی آنهایی که امروز چون من
کر شدهاند
سخت است میدانم
ایمان بیاورید به حرفهای این غریبهی متروک بیایید فردا دوباره زاده شویم
من خواب دیدهام که قطره قطرههای باران سنگ گور مرا شکافتند و شکوفهها بودند که بر گرداب سرخ من میرقصیدند باور کنید
باور کنید
باور کنید
…
من خواب دیدهام که سحر، پیچکهای سبز از طناب دار هم بالا میروند
آذین / رادیو کوچه
ایرانیان 18 ماه است با خشونت دولتی دست و پنجه نرم میکنند ،هیجده ماه است در فضای سرکوب و ارعابی مضاعف بر سی سال گذشته سپری میکنند. هیجده ماه که نه، سی و دو سال است که فرزندان این مرزو بوم به خاک و خون کشیده شده و دستگیر شدهاند، شکنجه شدهاند، دیار خود را ترک کردهاند و حقوق بشر است که باید خون بگرید بر این سامان.
مردم مصر هیجده روزه همت تمام کردند ،فقط هیجده روز، و ما پس از انتخابات هیجده ماه است که در بیم و امید چشم به معجزه دوختهایم.
صحنههای شادی مردم را در میدان تحریر قاهره هیچکس به اندازه ایرانیان درک نمیکند این شادمانی آرزوی لحظه لحظهی ماست از این روی چنان شاد شدهایم گویی از آن ماست، گویی ما هیجده روزه دیکتاتور را سر نگون کردهایم، هیجده روز اتحاد و پشتیبانی و همصدایی همه احزاب و گروهها و مقاومتی جانانه و مصمم ماندن بر هدف، کافی بود تا دیکتاتوری سی ساله را به زیر کشند. هلهلهای پر غرور حاکی از اراده ملی و خواست جمعی که اشک به چشمان ما ایرانیان میآورد .
ما ایرانیان سوای هر اختلاف نظر که با هم داشته باشیم در یک مورد همه مشترکیم ما همگی میدانیم چه نمیخواهیم، ما میدانیم دیگر این حکومت را نمیخواهیم، اعدام و زندان نمیخواهیم، بیکاری و فقر نمیخواهیم، اختناق و ارعاب نمیخواهیم،… همه اینها کافی نیست تا ما را رهنمون شود به سوی آن چه که میخواهیم؟
بپذیریم اشتباهات گذشته امان را، جایی هست که باید از عقیده و نظر شخصی به سود جمع و اراده گروهی صرفنظر کرد. کمی عشق چاشنی هدف کنیم، به فال نیک بگیریم همزمانی پایان دیکتاتوری در مصر را با بیست و دوم بهمنی در انتظار بیست و پنجم بهمن، به فال نیک بگیریم همزمانی روز عاشقان را با روزی که خواهیم آمد برای عشق به ایران .
به فال نیک بگیریم برای امید بخشیدن تا بدانیم هیچچیز غیر ممکن نیست که باطل نمیماند و ما بر حقیم. و باور کنیم قدرت جمع را و قدرت عشق را و ایمان بیاوریم به هدف. باور کنیم که میشود هیجده روزه به هدف رسید و سی و دو سال در حسرت زندگی نکرد.
برای اینکه سی سال دیگر در چنین وضعیتی نماند شاید که همت هیجده روزه کافی باشد. شاید کافی باشد به یاد آوریم آن چه بر ما گذشته و از جان و دل باور کنیم که بس است و این نیست سهم ما. آزادی دور نیست، شاید که همین نزدیکیها.
خبر / رادیو کوچه
هزاران تن از نیروهای امنیتی روز شنبه در مناطق حساس الجزایر مستقر شدند تا از تظاهرات احتمالی مخالفان جلوگیری کنند. گزارشهای وارده از الجزایر حاکی است پس از پیروزی انقلاب مردم مصر نگرانیهای گستردهای دولت الجزایر را فرا گرفته است.
به گزارش العربیه، معترضان به حکومت عبدالعزیز بوتفلیقه اعلام کردهاند میخواهند مانند دیگر مردم کشورهای عربی تظاهرات مسالمتآمیز برگزار کنند.
دولت اما این تظاهرات را ممنوع اعلام کرده است و به نظر میرسد در صورت خروج مردم به خیابانهای بین معترضان و نیروهای پلیس درگیری به وقوع خواهد پیوست.
سرنگونی مبارک و پیش از وی زینالعابدین بنعلی در تونس موج نارضایتیهای گستردهای در جهان عرب به وجود آورده است و مردم برخی از این کشورهای علیه رژیمهای حاکم «تظاهرات خشم» برگزار کردند.
ناآرامیهای احتمالی در الجزایر به دلیل اینکه این کشور از صادرکنندگان عمده نفت و گاز است ممکن است بر اقتصاد جهانی تاثیر بگذارد.
معترضان اعلام کردهاند تظاهرات اعتراضی ساعت 11 صبح به وقت محلی و ساعت 10 به وقت گرینویچ برگزار خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
«وضعیت اضطراری لغو اما حق تجمع ندارید»
«شاه رفت، حسنی مبارک هم رفت»
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، مقامهای ارشد کاخ سفید افزایش فشار دولت جمهوری اسلامی بر فعالان سیاسی، دانشجویی و روزنامهنگاران و مسدود کردن مجاری ارتباطات را نشانه ترس رهبران این کشور از اراده مردم دانسته است.
به گزارش بیبیسی، مقامهای آمریکایی همچنین با مقایسه نحوه برخورد حکومت ایران با مخالفان و رسانهها و موضعگیری این کشور در برابر رخدادهای مصر، جمهوری اسلامی را به «دورویی» متهم کردهاند.
رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید که در واکنش به رخدادهای سیاسی اخیر ایران صحبت میکرد، گفت حکومت این کشور باید به مردم اجازه دهد تظاهرات مسالمتآمیز برگزار کنند.
آقای گیبز با اشاره به تحولات اخیر در ایران گفت حکومت این کشور از اراده مردم در هراس است.
لازم به اشاره است میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو تن از رهبران مخالفان دولت، درخواست کردهاند که به هواداران آنها اجازه داده شود در روز ۲۵ بهمن برای اعلام همبستگی با حرکتهای مردمی در در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا راهپیمایی کنند.
بیشتر بخوانید:
«سران فتنه برای ۲۵ بهمن نقشه کشیدهاند»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
دوازدهم فوریه برابر با سالروز درگذشت «ایمانوئل کانت» فیلسوف آلمانی و از مهمترین اندیشمندان اروپایی است. «مابعدالطبیعه اخلاق» اثر مهمی از اوست، که در سالهای پایانی سده هجدهم منتشر ساخت. کانت در این اثر، آزادی انسان را حقی فطری و همزاد او و به عنوان حقی بشری به رسمیت میشناسد. در نهایت وی که زاده سال 1724 بود، در سال 1804 میلادی درگذشت.
«اگر از انسان امید و خواب گرفته شود، بدبختترین موجود روی زمین میشود.»
«ایمانوئل کانت» در «کونیگسبرگ، آلمان» و در خانوادهای مسیحی زاده شد. در هشت سالگی به اصرار پدر به مدرسه کشیشی در زادگاهش رفت و در این مدرسه سخت و خشک مذهبی درس خواند و در بیست و سه سالگی پس از پایان تحصیلات به مدت نه سال به تدریس خصوصی و مطالعه علوم به طور شخصی پرداخت.
«اگر از انسان امید و خواب گرفته شود، بدبختترین موجود روی زمین میشود.»
سپس در سی و دو سالگی تدریس رسمی خود را در دانشگاه آغاز کرد. وی در این سالها کتابهایی در زمینه ریاضیات و دینامیک نوشت و منتشر کرد و پس از انتشار کتابهایی در زمینه «کیهانشناسی» به «فلسفه» روی آورد.
کانت در زندگی نظمی استثنایی داشت. در این مورد حتی به کنایه گفته میشود که مردم شهر ساعتهای خود را با قدم زدنهای روزانه کانت تنظیم میکردند. او در زندگی تفریح خاصی نداشت و زندگی زاهدانهای همراه با پیروی کامل از اخلاقیات را پی گرفته بود. او هیچگاه ازدواج نکرد و به مسافرتی هم نرفت. وظایفش به عنوان مدرس دانشگاه ایجاب میکرد که همه بخشهای فلسفه را درس دهد و سالهای متمادی توان فکری خود را صرف تدریس، انتشار کتابهای مختلف و مقالات کرد.
و سرانجام ایمانوئل کانت در دوازدهم فوریه 1804 میلادی و در سن 80 سالگی درگذشت. در مراسم تشییع جنازه او، مردم از شهرهای مختلف آلمان گرد آمدند تا به وی که استادی بزرگ بود، ادای دین کنند.
از آثار مهم وی میتوان به: «نقد عقل عملی»، «نقد قوه حکم»، «نقد عقل محض» که خودش میگوید: این کتاب محصول دوازده سال تفکر عمیق و جدی اوست و «مابعدالطبیعه اخلاق» اثر مهمی که در سالهای پایانی سده هجدهم منتشر ساخت. کانت در این اثر، آزادی انسان را حقی فطری و همزاد او و به عنوان حقی بشری به رسمیت میشناسد. تا آنجا که دین را نیز، بر انسان نمیدانست. این فلسفه او «انسانگرایی» یا «اومانیسم» نام دارد.
و اما آزادی به مفهوم کانتی آن، مادامی که با آزادی هر فرد دیگر، بتواند در چارچوب یک قانون عمومی برقرار باشد، تنها حق اولیهای است که به هر انسانی به دلیل انسان بودنش تعلق دارد. کانت همه دیگر اصلهای حقوق بشری مانند برابری و استقلال انسان را از همین اصل بنیادین آزادی مشتق میداند. او در فلسفه سیاسی خود، نه تنها آخرین پیوندهای میان اندیشه سیاسی دوران جدید و دورانهای پیش از آن را بهطور قطعی میگسلد، بلکه فراتر از آن، مفهوم «حق طبیعی» عصر روشنگری را به گونهای پیگیر رادیکالیزه میکند.
کانت از «هیوم» فیلسوف اسکاتلندی و از پیشروان مکتب تجربهگرایی تاثیر پذیری زیادی داشت و بر فلاسفه بعد از خود مانند «هگل» فیلسوف دیگر آلمانی نیز تاثیر زیادی بر جای گذاشت.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
فیلسوفان بزرگ تاریخ
رادیو کوچه
1818 میلادی- در چنین روزی «شیلی» استقلال خود را از اسپانیا اعلام کرد. شیلی کشوری است در آمریکای جنوبی در ساحل شرقی اقیانوس کبیر. نژاد مردم این کشور سفید و سرخ و زبان رسمی آنان «اسپانیولی» است. عموم اهالی این کشور از مذهب کاتولیک پیروی میکنند. نوع حکومت این کشور جمهوری است. این کشور در بیستوچهارم اکتبر سال 1945 به عضویت سازمان ملل متحد درآمد .
1357 خورشیدی- در چنین روزی به فرمان آیتالهخمینی «کمیته انقلاب اسلامی» تشکیل شد. کمیته را میتوان اولین نهاد رسمی پس از انقلاب اسلامی دانست. در این نهاد نیروهای مردمی با توجه به پیام خمینی وظایف حفاظت و نگهداری از مال و جان و ناموس را عهدهدار شدند. این نهادبعدها گسترش یافت و همعرض نهادهایی چون شهربانی و ژاندارمری انجام وظیفه میکرد تا اینکه سرانجام با تصویب مجلس شورای اسلامی این نیروها در یک نهاد با نام «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی» ادغام شدند.
1804 میلادی- «ایمانوئل کانت» (Immanuel Kant) فیلسوف آلمانی و از مهمترین اندیشمندان اروپایی در این روز در سن هفتاد و نه سالگی در پروس درگذشت.
فلسفه اولى، ریاضیات و طبیعیات در حوزه اندیشهورزی کانت قابل بررسیاند. وی برهانهای ریاضیات را یقینى مىداند و منشا پیدایش مفاهیم ریاضى را فطرت برمیشمرد.
وی درحوزه جدل کتاب «نقد عقل محض» را ارایه کرده است. این فیلسوف ایدهآلیست آلمانی با انتشار این کتاب در سال 1781 به نقد توانایی عقل انسان برای رسیدن به نتایج منطبق با واقعیت پرداخت. وی در این کتاب حوزه عمل ذهن را برمیشمرد و به این نتیجه دست مییابد که عقل در تحلیل امور جهان ناتوان است. او همچنین بنای اساسى اخلاق را قضایاى اخلاقى پیشینى مىداند که زاییده عقل انسانى است و به هیچوجه از تجربه و آزمایش نشات نگرفته است.
2002 میلادی- محاکمه رییس جمهوری سابق یوگسلاوی، «اسلوبودان میلوسو ویچ» (Milosevic Slobodan) در دادگاه جنایی سازمان ملل در هلند شروع شد. میلوسوویچ به خاطر جنگهایی که در بالکان به راه انداخته بود و همچنین به دلیل جنایات جنگی در این جنگها محاکمه میشد.
از سال ۱۹۹۳ دادگاهی از طرف شورای امنیت برقرار شد که در آن جنایات جنگ خونین بالکان رسیدگی شود. در راس این دادگاهها نام «اسلوبودان میلوسوویچ» قرار داشت. مردی که وقتی هدایت حزب سوسیالیست صربستان را به دست گرفت، به نسلکشی مسلمانان بوسنی پرداخت. او در۱۱ مارس ۲۰۰۶ در زندان دادگاه بینالمللی لاهه درگذشت. پس از مرگش شایعات بسیاری در مورد چگونگی مرگ او مطرح شد.
1567 میلادی- در چنین روزی «توماس کمپیون»(Thomas Campion) آهنگساز، شاعر و فیزیکدان انگلیسی در شهر لندن به دنیا آمد. او در سال 1650 مدرک پزشکی خود را از دانشگاه کان دریافت کرد. او نخست به عنوان شاعر شناخته شد. و در کتابی با نام «مشاهدات در هنر شعر انگلیسی» به نقد قافیه در شعر پرداخت. او شعری با نام «گیلاس رسیده» را سرود که بعدها شاعرانی مانند «رابرت هریک» (Robert Herrick) شعری با همین نام را سرودند. سپس او را به عنوان آهنگساز شناختند. کمپیون در سال 1620 درگذشت.
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1809 میلادی - زادروز «چارلز داروین» دانشمند و زیستشناس انگلیسی و بنیانگذار نظریهی تکامل.
1342 خورشیدی- دولتهای ایران و ترکیه روادید ورود اتباع دو کشور به خاک یکدیگر را لغو کردند.
1363 خورشیدی- انجام دومین عملیات هوایی عراق برای نابودی نیروگاه اتمی بوشهر.
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر جمعه، مازیار خسروی، خبرنگار روزنامه شرق با ورود نیروهای امنیتی به این روزنامه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
به گزارش کلمه، این دومین بار طی ماههای اخیر است که ماموران امنیتی به روزنامه شرق مراجعه و روزنامهنگاران آن را بازداشت میکنند. کیوان مهرگان، فرزانه روستایی، ریحانه طباطبایی و احمد غلامی نیز پیش از این در روزنامه شرق بازداشت شده بودند.
لازم به یادآوری است پس از اعلام درخواست مجوز جهت راهپیمایی در روز 25 بهمنماه از سوی رهبران معترضان دولت جمهوری اسلامی تعدادی از فعالان سیاسی، دانشجویی و روزنامهنگاران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
خبر / رادیو کوچه
شامگاه پنجشنبه ٢۱ بهمن ماه ٨٩، پیمان عارف از فعالان سابق دانشجویی و عضو سازمان دانشآموختگان جبهه ملی ایران بازداشت شده است.
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، پیشتر نیروهای امنیتی با ورود به منزل شخصی قصد بازداشت نامبرده را داشتند که به دلیل عدم حضور او در منزل تلاش آنها به نتیجه نرسیده بود.
بر اساس گزارش فوق، از محل نگهداری فعلی این فعال و دانشجوی محروم از تحصیل، اطلاع دقیقی در دست نیست.
این در حالی است که پیشتر سرتیپ حسین همدانی، فرمانده سپاه تهران اعلام کرده بود: «فتنهگران جنازهای بیش نیستند و با هرگونه تحرک آنها به شدت برخورد میکنیم.»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
رسالت
1) ایران به پنج کشور دارنده فناوری دستگاه گداخت هستهای در جهان پیوست
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=54362
ایران با طراحی و ساخت دستگاه گداخت هستهای به روش محصورسازی الکترواستاتیکی اینرسی با نام IR-IECF به عنوان ششمین کشور دارنده این فناوری در دنیا دست یافت.
2) خبرگزاریها:کاخ ریاست جمهوری در محاصره مردم، مبارک رفت
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=54413
دیروز خبرگزاریها اعلام کردند: در حالی که کاخ ریاست جمهوری مصر در محاصره مردم بود، مبارک قاهره را ترک کرد.
میلیونها نفر از مردم قاهره در اعتراض به پافشاری مبارک برای باقی ماندن در قدرت مقابل کاخ ریاست جمهوری و ساختمان رادیو و تلویزیون تجمع کردهاند. ناظران تعداد تظاهرکنندگان دیروز در میدان آزادی قاهره را بیش از پنج میلیون نفر ذکر کردند.
شبکه تلویزیونی العربیه دیروز در خبری فوری اعلام کرد که حسنی مبارک در پروازی فوری قاهره را به مقصد نامعلومی ترک کرد.
جام جم
1) محسن رضایی: «آمریکا طرح فتنه 88 را از قبل آماده کرده بود»
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100835574026
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن ابراز گلایه از بیتفاوتی و سکوت هاشمی گفت: «امروز روز بیتفاوتی و گلهگذاری نیست بلکه باید پشت سر رهبری به سمت جلو حرکت کنیم.»
به گزارش فارس، محسن رضایی چهارشنبه شب با حضور در برنامه «دیروز، امروز، فردا»، با اشاره به حوادث سال گذشته ادامه داد: «از حدود 5 سال پیش آمریکاییها آماده درگیری با کشور ایران شدند. آنها میخواستند ابتدا از طریق بحث هستهای و درگیر کردن نظامی وارد شوند اما با آمدن اوباما مسیر جدیدی آغاز شد و یکی از مهمترین مسایلی که پیگیری میشد مسئله جنگ نرم با ایران بود. وی در پاسخ به این مسئله که طراحان خارجی فتنه 88 چقدر توانستند خواستههای خود را در کشور پیاده کنند، گفت: «معتقدم که غرب نتوانست از این حوادث بهرهبرداری موردنظر خود را ببرد ولی این نیز به این معنا نیست که آسیبی به کشور وارد نشد.»
2) جنتی: «عدهای میخواهند با فریب شورای نگهبان، به مجلس راه یابند»
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100835573978
دبیر شورای نگهبان قانون اساسی با اشاره به انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات ریاست جمهوری گفت: «عدهای از افراد ناباب در حال فکرهایی خام هستند به خیال این که بتوانند شورای نگهبان را فریب دهند و به مجلس شورای اسلامی راه یابند.»
به گزارش مهر، آیتاله جنتی در مراسم راهپیمایی 22 بهمن افزود: «این افراد به فکر رفتن به خانه ملت هستند ولی به شما میگویم که ما اجازه نمیدهیم این افراد کمترین پستی را در کشور برعهده بگیرند.» وی ادامه داد: «این افراد هنوز از گذشته درس عبرت نگرفتهاند و هنوز به قدرت ولایت فقیه پی نبردهاند.»
خراسان
1) فروش بلیت هواپیمای توپولف از اول اسفند ممنوع شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=23&id=581545
رییس سازمان هواپیمایی کشوری بر حذف دوباره توپولف از ناوگان هوایی کشور تاکید کرد و با ارسال نامهای به شرکتها و دفاتر خدمات مسافرت هوایی و ایرلاینها، به آنها اعلام کرد که فروش بلیت بر روی توپولفهای ۱۵۴ از یک اسفند، ممنوع است و با خاطیان برخورد قانونی میشود.
2) انفجارهای مهیب در خطوط لوله گاز، مردم قم را وحشتزده کرد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=23&id=581337
خبرگزاری مهر گزارش داد که انفجار همزمان ۳ خط لوله یک هزار پوندی گاز در ساعت ۵:۵۰ صبح دیروز در منطقه اراضی طرلاب قم این شهر را لرزاند، این انفجارها در ۲۵ کیلومتری شمال منطقه سلفچگان رخ داد و موجب شد آسمان بخش وسیعی از جنوب غربی قم به شدت قرمز شود. این حادثه که با لرزش و صدای عجیب همراه بود حدود یک دقیقه طول کشید و پس از آن نیروهای امداد و آتشنشانی به محل حادثه اعزام شدند.
همشهری
1) حذف صفرهای پول ملی بار دیگر در دستور کار
http://www.hamshahri.net/news-127952.aspx
قائممقام بانک مرکزی از آماده شدن مطالعات و برنامههای حذف صفرها از پول ملی خبر داد.
سیدحمید پورمحمدی با اشاره به اینکه حذف صفر از پول ملی در چارچوب بسته سیاستی – نظارتی بانک مرکزی قرار دارد، افزود: «جزییات آن را آقای رییس جمهوری اعلام خواهند کرد.» وی درباره اینکه قرار است چند صفر از صفرهای پول ملی حذف شود، پاسخی نداد.
2) اوباما: «کنارهگیری مبارک پایان کار نیست»
http://www.hamshahri.net/news-127958.aspx
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در سخنانی که از شبکه العربیه پخش شد گفت: «واشنگتن شریک و دوست مصر باقی خواهد ماند.»
به گزارش واحد مرکزی خبر اوباما گفت: «تاریخ در مصر رقم خورد. ما شاهد تظاهرات مسالمتآمیز در مصر بودیم.»
ما شاهد بودیم که ارتش این کشور به طرف مردم تیراندازی نکرد و اعلام کرد که از مردم حمایت خواهد کرد. وی گفت: «مسلمانان و مسیحیهای مصر اعلام کردند که ملت واحد هستند و نشان دادند که اشتراکهای خود را به نمایش گذاشتند.» اوباما افزود: «کنارهگیری حسنی مبارک پایان تغییر به طرف دمکراسی در مصر نیست.»
کیهان
1) ملت سنگ تمام گذاشت
http://www.kayhannews.ir/891123/3.htm#other301
جشن 32 سالگی انقلاب اسلامی دیروز در شرایطی در سراسر کشور برگزار شد که یک بار دیگر حضور دهها میلیونی آحاد ملت نمایشی از اقتدار و وحدت ملی را رقم زد.
بزرگداشت سی و دومین بهار آزادی در ایران اسلامی که در بیش از 800 شهر و 4 هزار روستا در اقصا نقاط کشور برگزار شد به گونهای بود که هر چند برخی از رسانههای غربی سعی داشتند با کوچک جلوه دادن جمعیت دهها میلیونی مردم کشورمان حقیقت را قلب کنند اما دریای خروشان و پرمواج ملت، اعتراف رسانههای خارجی را در پی داشت.
2) شبکه تلویزیونی آسیا: «انقلاب مصر شبیه انقلاب اسلامی ایران است»
http://www.kayhannews.ir/891123/16.htm#other1602
یک شبکه تلویزیونی آسیایی انقلاب مصر را نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 دانست.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از پکن، شبکه تلویزیونی پربیننده «فونیکس» دیروز طی گزارشی در مورد انقلاب کنونی مردم مصر، آن را انقلابی دانست که ریشه در انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 دارد. این شبکه پربیننده در آسیای شرقی افزود: «قیام مردم مصر شباهت بسیار زیادی با انقلاب اسلامی ایران دارد، ایرانیها نیز در دوران انقلاب اسلامی به خیابانها ریخته و علیه رژیم وقت دست به تظاهرات گسترده زده بودند و نظامیان نیز بهتدریج به آنها ملحق میشدند.»
آفرینش
1) گل دوشنبه به تهران میآید
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77588
رییس جمهوری ترکیه به منظور انجام سفری سه روزه و در راس یک هیت تجاری و بازرگانی 250 نفره، دوشنبه 25 بهمنماه به ایران میآید. عبداله گل در سفر سه روزه به ایران ضمن دیدار با محمود احمدینژاد، با دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران ملاقات و گفتوگو میکند. گل در این سفر، قرار است به شهرهای اصفهان و تبریز نیز سفر کند.
2) تاکید ایران و ایتالیا بر گسترش همکاریهای حقوقی
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77579
سفیر ایران و «آنجلیو آلفانو» وزیر دادگستری ایتالیا بر گسترش همکاریهای حقوقی و قضایی دو کشور تاکید کردند. به گزارش فارس، در این دیدار که معاونان و مسوول پیگیری مربوط به امور ایران در وزارت دادگستری ایتالیا حضور داشتند، طرفین در خصوص گسترش روابط حقوقی و قضایی دو کشور به تفصیل گفتوگو کردند.
دنیای اقتصاد
1) تشکیل خاورمیانه جدید بدون آمریکا
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=243188
محمود احمدینژاد بعد از حضور در راهپیمایی 22 بهمن، در میدان آزادی حضور یافت و طی سخنانی در جمع مردم خطاب به ملتهای اسلامی و به ویژه مردم مصر و تونس گفت: «هوشیار باشید زیرا آزادی و اعمال حاکمیت حق شماست. شما حق دارید که درباره مسایل کشوری و جهانی خود آزادانه اعمال نظر کنید. انتخاب نوع و شخص حاکمان حق شماست و شما حق دارید که توحید، عدالت و عزت را مطالبه کرده و در راه تحقق آن مجاهدت کنید.»
احمدینژاد خطاب به مستکبران نیز اظهار کرد: «اگر میخواهید ملتها به شما اعتماد کنند در امور کشورها و ملتهای منطقه از جمله مصر و تونس دخالت نکنید.» وی گفت: «با وجود همه طراحیهای پیچیده و شیطانی، به لطف خدا و با هوشمندی ملتها به زودی خاورمیانه جدید بدون وجود آمریکا و رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد و در آن خاورمیانه، مستکبران هیچ جایی نخواهند داشت.»
2) تردید در افزایش حداقل مزد سال 90
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=243193
در آستانه تشکیل جلسه نمایندگان تشکلهای کارگری سراسر کشور برای پیشنهاد حداقل دستمزد سال 90 به شورایعالی کار، وزیر کار و امور اجتماعی از «بعید بودن افزایش حقوق کارگران در سال آینده» سخن گفته است.
عبدالرضا شیخالاسلامی، دلیل این عدم افزایش احتمالی را «جلوگیری از افزایش تورم و قیمتها» دانسته و توجیه آن را نیز «بهرهمندی بیشتر کارگران از مزایای اجرای قانون یارانهها» برشمرده است.
عدم افزایش حقوق کارگران در سال آینده در حالی از سوی وزیر کار و امور اجتماعی پیشنهاد میشود که بر اساس ماده 41 قانون کار، شورایعالی کار موظف است حداقل مزد کارگران را «با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود» تعیین کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر