-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه

Posts from Khodnevis for 02/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



درس‌هایی که نمی‌گیریم! پس غافل‌گیری به چه دردی می‌خورد

اشتباه نکنید! به هیچ عنوان کار بچه‌های فعال را نفی نمی‌کنم! اما فکر می‌کنم می‌توان اندکی فکر کرد! هدف چیست؟ گفتمان واحدی وجود دارد؟ آیا تعدد شبکه‌ها و حرف‌های متفاوت منتهی به پراکندگی بیشتر نمی‌شود؟

نکته جالب دیگری که این فعال یوگوسلاو مطرح کرد، عدم توجه رهبری جنبش به «یقه آبی»هاست! به کارگران. کارگران مصری وقتی وارد معرکه شدند و رژیم مبارک از سقوط اقتصاد ترسید، چه اتفاقی افتاد؟ مگر اتحادیه‌های کارگری نبودند که در طی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ فشار زیادی بر دولت وارد آوردند و سطح حقوق کارگران را بالاتر بردند؟ مگر ورود همین‌ها به اعتراضات ۱۸ روزه قدرت جنبش مصر را بیشتر نکرد؟ آیا گروه‌های فکر جنبش راه‌هایی برای جذب این بخش مهم جامعه کشورمان یافته‌اند؟

بحث دیگر، نسبت معترضان از طبقات «غیر متوسط» به طبقه متوسط است! آیا طبقه متوسط برای رسیدن به اهدافش از حدی جلوتر می‌رود؟ برای تقویت جنبش در برابر حاکمیتی که با سیاست گونی سیب‌زمینی و پول در برابر نامه آمار آرای خود را در مناطق مختلفی بالاتر برده، چه کارهایی باید کرد؟ مگر بدون پشتیبانی طبقات فرودست می‌توان در برابر حاکمیت جبار فعلی به نتیجه رسید؟

اما آخرین نکته‌ای که این فعال سیاسی مطرح کرد، برایم چندان نا آشنا نبود، بحثی که مدت‌هاست برایم سوال است. هدف جنبش در نهایت کنار زدن حاک  جبار است، یا تغییر چند چهره و پذیرش جبر؟ او پرسید سبز بودن به چه معنایی است؟ آیا مخالفت با آنچه مانع رسیدن به دموکراسی است؟ برایش بخش‌هایی از «منشور سبز» را ترجمه کردم. در زمان کم نمی‌شد همه را بگویم. پرسید آیا همه اعضای جنبش که به خیابان آمده‌اند «خط امام» را می‌پذیرند؟ آیا همین مساله باعث «تفرقه» نمی‌شود؟ آیا موجب نمی‌شود گروه‌های مختلف اجتماعی که حس می‌کنند از دل این مانیفست، تغییری مهم رخ نمی‌دهد کم کم نسبت به آن بدگمان شوند؟ او معتقد بود از جان گذشتن چیزی است که موجب ترس حاکم می‌شود. دقیقا یاد حرف‌های هفته پیش جورج سوروس افتادم.

...

 از همه دعوت می‌کنم برای دادن نظرهایی بسیار بهتر، کمک به یادگرفتن بهتر راه‌های مبارزه مسالمت‌آمیز وارد بحث شوند. هرچه باشد، من یک پرسش‌گرم. می خواهم از آدم‌های موفق در تغییرات ساختاری سوال کنم، و جواب‌های‌شان را اینجا بگذارم. می‌خواهم از آدم‌هایی که در ابتدای قرن بیستم، به تغییر جهان کمک کرده‌اند، درس بگیرم. امیدوارم این درس‌ها به باز کردن فضا کمک کند.


 


انتقام مصباح از فتنه‌گران با توجه به قدرت ماوراالطبیعه ایشان!

صدای انفجاری ایران را در بر می‌گیرد...


مردم فتنه گر سراسیمه به خیابان‌ها می‌دوند. سایه سیاهی کشور را فرا گرفته است


انگار اسرافیل درسور می‌دمد، و فریاد می‌زند: اینک م
صباح بر شما خشم گرفته است...وای بر شمایی که دل مرد آقا را شکسته‌اید.

مردم وحشت زده می‌دیدند که م
صباح هر لحظه بزرگ و بزرگ‌تر شده و از عمامه‌اش رعدهایی غران به اطراف پراکنده می‌شود.


صدای قهقه‌اش زمین و زمان را پر کرده است. چنگال‌های بزرگی شبیه خرچنگ از انگشتانش بیرون زده، چشمانش گود رفته و دندان قروچه می‌کند.


 فتنه گران به اطراف می‌گریزند.از زیر عبایش پاهای سیاه اختاپوس واری بر روی ساختمان‌ها، لزج حرکت می‌کند.


صدای جیغ زنان و دختران به گوش می‌رسد و مصباح بزرگ و بزرگتر می‌شود.


آنقدر بزرگ شد تا عبایش از پشت قاچ خورده و قوز بزرگی به مثال شاخ کرگدن از آن بیرون می‌زند.


م
صباح باز بزرگ تر میشود. آنقدر به بزرگ شدن ادامه میدهد تا کل کشور را در بر گرفته، سرش از ابرها بیرون می‌رود


و به خنده مستانه‌اش ادامه می‌دهد. آنگاه فریادی از ته وجودش می‌کشد که عرش کبریایی از آن می‌لرزید:


این است غضب ما برشما محاربان... به همه ضد ولایتیان تجاوز کنید و تا اعتراف نکردند رهای‌شان مسازید و سپس با پوزخندی ادامه داد حتماّ سری هم به حج تمتع بزنید...


ناگاه
صدای شیشکی ملکوتی به گوش رسید!


م
صباح تکانی خورد، لحافش را کنار زد، از جایش بلند شد و رفت برای اقامه نماز صبح غسل کند!


 


احوالات قهوه خونه‌ای ما!
سام علیک

 

امروز با برو بچ نشسته بودیم تو قهوه خونه داشتیم ترنا می‌زدیم که خبر اومد این بی‌بی‌سی ملعون زده که نماینده پشمالوی رهبر توی سپاه باز زر مفت زده که نمیدونم هواداری یه مشت خواص باعث شده که این جریان فتنه باهاشون برخورد نشه!

 

اولندش که این بابا انگاری حواس پرتی داره، بابا آخه شماها که زدین مار هرچی خواص مواص بود رو پیاده کردین که داش! دویومندش، از قدیم گفتن، تخم مرغ درشت مال مرغ پا گشاده! (شما آزادی جای پا هر عضو دیگه ای میخوای استفاده کنی!) گیرم که حرف شما راسته و این خواص یه جایی به درد مردم خوردن، بابا ما پایه‌ایم، شما بگیر دادگاهی کن اینا رو! خودشون هم که پا هستن، یه یا علی بگو و بیوفت دنبال کارشون! اصلاً شما بزن اینا رو آویزون کن، خدا رو شکر بدتون هم که نمیاد آقا شیخ! شما بگو زدی، ما هم میگیم زده! بزن آویزونشون کن بلکه هم خودت رو از شرشون راحت کنی، هم ما رو! خاصیتش واسه ما اینه که حداقل ۲ تا از بیانیه بده‌های روی زمین کم می‌شه! اینجوری ملت هم شیر می‌شن! پس فردا هم اگه دری به تخته خورد و این رژیم ملاییتون سقوط کرد، باز دوباره دو تا هم پالکی خودتون رو ملت نمیارن این بالا علم کنن! جون تو حوصله ندارم باز یکی بیاد تو تیلیفیزیون بگه که از برگشتن به ایران هیچ احساسی حس نمی‌کنم! بعد یه مشت دگوری پگوری شر و ور تفت بدن که آی اینا از روی شدت وطن پرستیشون این حرف رو زدن!

 

لب کلام اینکه ببین داداش من، گندکاری های این دو تا گنده باقالی توی دهه ۶۰ رو هنوز خیلی ها یادشونه، پس بدون که می‌دونیم اونقدر که زنده موندنشون برای شما فایده داره، مرده شون نداره! پس ببند در گاله رو آشیخ! خودت می‌دونی که اگه بیانیه‌های تند و تیز موسوی نبود، ملت کمتر سر کار میرفتن، اونوقت بود که زندگیتون واویلا بود! 

 

راستی، آشیخ، داشت یادم می‌رفت! میگم شماها که این خواص رو همه جوره آچمز کردین، کلک نکنه می‌خوای به اینا هم تجاوز کنی، از حالا داری قرم قرم میکنی؟! خدا یه کم از این اشتهای شما رو به ما هم بده، این ضعیفه ما حسابی التماس دعا داره آشیخ!

 

یه تسلیت هم خدمتت عرض کنم آشیخ که توی تریپ وحشی گری عمراً تخم مرغ! دوست پسر محمود هاله هم نیستین. این سربنگ قذافی رو خدا خوب شناختش که بهش شاخ نداد. فکر کن اگه بمب اتم داشت، تا حالا حتماً یکی دو تا زده بود توی شهرهای خودشون! یکی دو تا از این بسیجی‌هاتون رو برفستین برن لیبی یه کم درس وحشی گری کم خرج به اراذل اوباش لیبی بدن که انقدر پول سوخت طیاره ندن! بیخود نبود این بابا از شلوغ پلوغی ها زمان خدابیامرز حمایت میکرد، همون موقع هم حدس میزدیم که این بابا عقل مقل درست حسابی نداره!

 

ختم کلام، آشیخ، دفعه بعدی یه کم گوشاتو تیز کن ببین مردم چی می‌گن. نمیدونم ملتفت شدی یا نه، اما دیگه کسی محمود هاله رو چیزی هم حساب نمی‌کنه دیگه کسی شعاری و حرفی باهاش نداره. فقط جون مادرت آشیخ، بهشون بگو اون سولاخ چاهشو رو ببنده، خنده تمرکز ملت رو به هم می‌زنه.

 

خلاصه اینکه از ما گفتن بود، انقدر ذرت پرت نکن آشیخ، گذشت اون دورانی که میشستی رو منبر فیلم سیصد رو جای ظهر عاشورا واسه ملت تعرف می‌کردی و ملت هم واسه یه لقمه قیمه پلو تو سر خودشون می‌زدن. آشیخ، کوتاه بیا، کرتیم به مولا.

 

زیاده عرضی نیست، زت زیاد

 


معمر قذافی در کتاب سبز چه می‌گوید

کتاب سبز در دوره جوانی معمر قذافی در دو بخش، فصل اول حل مشکل دموکراسی ( قدرت مردم ) و فصل  حل مسئله  اقتصادی ( سوسیالیزیم ) نگاشته شده است  و به مدت چند دهه این کتاب در مدارس  لیبی در کنار قرآن  تدریس می‌شود. کتاب سبز معمر القذافی  در ایران در چند قطع  جیبی و نیم جیبی  در ۱۲۸ صفحه با جلد سبز رنگ در تیراژ گسترده با حمایت کاغذ دولتی جمهوری اسلامی ترجمه و منتشر شده است . 


 


اندر حکایت مامورباران دیروز و شگفتی و لاپوشانی ِ سبب آن

 

از نزدیک به یک ماه پیش که «جنبش ملی ما هستیم» برای بار دوم (نزدیک به دو سال و نیم پیش)، به وسیله‌ی سخونگوی خود، فراخوان گردهمایی در برابر صف های نانوایی (زمان: 1:28:14) در ایران را بیرون داد، کمتر کسی (از گروه های دیگر) لب به سخن گشود و در چند و چون آن سخن گفت. همانگونه که با پیش کشیده شدن رویدادهای پس از انتصابات و تقلب در آن، کمتر کسی، دادگرانه و بی طرفانه، یادی از آن همه گردهمایی‌ها و نصب پرچم های هموندان جنبش ملی ما هستیم و فرزندان ایران زمین کرد. تو گویی، اعتراض به حکومت اسلامی، جنبش زنان، کارگران و دانشجویان، تقلب در انتخابات پوشالی و بازی گونه‌ی رژیم اسلامی و بحث «نظارت استصوابی» در طول عمر پر از خون حکومت اسلامی و سرکوب مخالفان و دگراندیشان، تازگی داشته و مربوط به همین دوره‌ی دو ساله بوده است!



در چنین شرایطی، و پس از گردهمایی های گسترده و خشونت بار در ۲۵ بهمن و ۱ اسفند، که هرچند در ظاهر با فراخوان های آقایان موسوی و کروبی بود، اما در حقیقت با شعارهایی بی پروا نوک و راس حکومت اسلامی، نشانه رفت و کمتر از شعارهای مذهبی و مورد قبول اصلاح طلبان و به قول خودشان ساختاری و حتی شعارهایی که شخص احمدی‌نژاد را مورد خطاب قرار دهد، خبری نبود (بیشتر یا تقریبا همه‌ی شعارها متوجه‌ی شخص رهبر نظام اسلامی –خامنه‌ای- و جمهوری اسلامی بود) و سران جنبش سبز که خودشان فروتنانه! خویشتن را از سرپرستی و فرنشینی و رهبری این حرکت کنار می‌کشند! (و البته حیله گرانه به وسیله‌ی برخی از هوادارانشان، این دو به نام رهبر جریان سبز نام‌گذاری شده‌اند!) «ویراست دوم منشور سبز» را نوشتند و به امضا آنان که گویا به گفته‌ی سایت‌های‌شان در حصر خانگی هستند، رسید و برای هزارمین بار بر اصل های مورد نظر اصلاح طلبان: «اجرای بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی»، «پایبندی به اهداف انقلاب و آرمان های امام راحل»، «تاکید بر هویت مذهبی جنبش سبز» و «باور به اصلاح پذیری جمهوری اسلامی و ماهیت اصلاح طلبانه‌ی جنبش سبز» تاکید نمود.



دیروز و از نخستن ساعت های پس از بامداد، خیابان‌های تهران و بسیاری از شهرهای ایران به شدت امنیتی بود و به گفته‌ی بسیاری از شاهدان، چینش نیروهای سرکوب حکومت، بسیار بیشتر از دو تظاهرات پیشین -۲۵ بهمن و ۱ اسفند- بود. در حالی که هیچ فراخوانی از سوی جنبش سبز صادر نشده بود، مغازه‌ها (و به ویژه نانوایی‌ها) در برخی خیابان‌های غرب تهران، به خواست و ارعاب لباس شخصی‌ها و گارد ضد شورش، بسته شده بود و چیدمان نیروها از مقابل همین مراکز خرید و نانوایی‌ها به شکل چند لایه و بسیار گسترده، قابل مشاهده بود.



تارنماها و سامانه‌های اینترنتی وابسته به سران اصلاح‌طلبان و جنبش سبز، بدون اشاره به فراخوان گروه‌های دیگر (از جمله جنبش ملی ما هستیم) به سرعت اعلام کردند که خیابان‌های تهران، چهره‌ی امنیتی به خود گرفته و ماموران امنیتی، تجمعات بیش از سه نفر را مورد بازجویی و بدرفتاری قرار می‌دهند. جرس و تارنماهای دیگر، سپس افزودند: «دلیل این جو امنیتی هنوز مشخص نیست»! این خبر به سرعت به موضوع داغ بسیاری از تارنماهای اجتماعی (از جمله بالاترین) هم تبدیل شد. چندی پس از آن، مجددا در فضای مجازی و سایت‌های سبز، خبر تکمیلی این رویداد اینگونه بیان شد که: «احتمال دستگیری آقایان موسوی و کروبی بسیار زیاد شده و نیروهای امنیتی از ترس شکل گرفتن تجمعات اعتراضی، اقدام به امنیتی کردن چهره‌ی خیابان‌ها کرده‌اند»! این در حالی است که این رسانه‌ها، باز هم به فراخوان‌های احتمالی سایر گروه‌ها کوچکترین اشاره‌ای نکردند.



طرفه آن که جنبش ملی ما هستیم و کانال یک، از یک سال پیش از انتخابات پر از مناقشه‌ی ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸، با دادن فراخوان به تجمع در برابر نانوایی‌ها، حرکتی سراسری را در ایران پایه‌گذاری کرد که به سرعت در شهرهای کوچک نیز پیگیری شد و جمهوری اسلامی نیز کوشید به سرکوب و دستگیری مردم معترض که در پی فراخوان جنبش ما هستیم، به خیابان‌ها آمده بودند، بپردازد.



رکسانا صابری، یکی از خبرنگاران ایرانی-امریکایی که از چند سال پیش در ایران در زندان اوین به سر می‌بُرد، در پی آزادی و بازگشت به خارج از کشور، در کتاب خاطراتش نوشت که: «در زندان، مردان و زنان و جوانانی را آورده بودند که وقتی علت دستگیری آنها را پرسان شدم، اشاره به "نانوایی" و "ما هستیم" کردند.»



صرف نظر از این که، دلیل اصلی شلوغی تهران و شهرستان و مملو شدن خیابان‌ها از ماموران چیست، نکته‌ای که بسیار شگفتی برانگیز است، مخفی کاری عمدی یا سهوی رسانه‌هایی‌است که خود را اوپوزیسیون می‌دانند!



این نکته، خود نشان دهنده‌ی همان رویه‌ی اصلاح‌طلبان جمهوری اسلامی است که در ظاهر خود را «پلورالیسم و تکثرگرا» می‌دانند، اما در سایت ها و بیانیه‌های آنان، اثری از این شعار زیبا نیست؛ یعنی اگر حکومت جمهوری اسللامی، بین مردم خط کشی می‌کند و انقلاب را از «ضد انقلاب» و اسلامی را از غیر اسلامی جدا می‌کند و هر مخالفی را «منافق» می‌نامد و رای به محاربه‌ی او می‌دهد، اصلاح‌طلبان که اینک خود را معترض می‌خوانند نیز همانگونه رفتار می‌کنند، معتقدان به سبز و اصلاحات و هم فکرانشان را «از خود» و دیگران و انحلال‌طلبان و گروه‌های غیر از خود را، «بر خود" » می‌نامند. این ادبیات دنباله و بازتاب ادبیات جمهوری اسلامی است.



از سوی دیگر، آقای مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام مهدی کروبی نیز، در آخرین بیانیه یا «ویراست دوم منشور جنبش سبز» با اشاره به «هویت ملی-اسلامی» و «معتقدان به ادیان توحیدی» عملا از تکثر گرایی به طور فاحشی به سمت انحصارگرایی خیز بر می‌دارد. زیرا با این گفته‌ها، معتقدان به غیر از اسلام و به دین یا ادیان غیر توحیدی یا بی‌دینان و باورمندان به حکومت غیر مذهبی فاقد ولایت فقیه را از بدنه‌ی منشور مورد نظر خود پاک و جدا می‌کند. (در اینجا به هیچ روی قصد ندارم به مساله‌ی بیانیه‌ی اخیر آقایان موسوی و کروبی بپردازم؛ زیرا هم به حد کافی در این باره گفته شده و برای همگان به قول معروف «اظهر من الشمس» است و هم در این مختصر نمی‌گنجد)



افزون بر این‌ها، نادیده انگاشتن یک فراخوان (۵ اسفند) از سوی یک گروه (جنبش ملی ما هستیم)، مصداق بارز «سانسور» است. و این امر نشان می‌دهد کسانی که ادعا می‌کند، دولت احمدی نژاد، اهل سانسور و تقلب است، خود آن را رعایت نمی‌کنند. البته سایت‌های اصلاح‌طلبان، در این زمینه‌ی تجربه‌ی دیرینی دارند (همچون حذف کاریکاتورهای نیک آهنگ کوثر در پی انتقاد به موسوی و انتقاد شدید از او و...) و البته کاملا آشکار است که اگر سانسور، تقلب، خودخواهی سیاسی و حذف دگراندیشان «بد» است (که حتما همین طور است) برای همه بد است، چه «احمدی نژاد» و چه «آقای موسوی» و چه هواداران ایشان!



شایسته‌ی یادآوری است که درباره‌ی گردهمایی پشتیبانی از خیزش‌های مردم خاورمیانه در مصر و تونس نیز (که به دعوت سران سبز، روز ۲۵ بهمن برگزار شد)، جنبش ملی ما هستیم و سخنگوی آن –شهرام همایون- به درخواست اعضا در داخل و خارج ایران، ۴۸ ساعت پیش از فراخون آقای موسوی و کروبی و درخواست کسب مجوز از وزارت کشور!، فراخوانی (زمان: ۱:۲:۴۸)در این زمینه صادر کرد و اعلام تاریخ آن را به آینده موکول نمود.



***



این همه کوشش‌ها برای مصادره‌ی حرکت های ملی و مردمی، چه معنا و هدفی دارد؟ آیا نه این است که حکومت اسلامی، برای پوشاندن پویش‌ها و گروه‌های گوناگون (پویش ها و گروه‌هایی که سال‌ها با اساس این نظام مخالف بوده‌اند و در این راه، مبارزه‌ی فرهنگی سیاسی راه انداخته‌اند)، از ابزار گوناگونی بهره برده است؟



اما همگان باید بدانند که مردم ایران خواهان آزادی و برابری و هویت ملی و فرهنگ ایرانی هستند و برای دستیابی به همه‌ی آنها، کمترین خواست‌شان انحلال حکومت مذهبی جمهوری اسلامی است. 



همگان باید بدانند که ایران باید برای همیشه از دروغ و سانسور و ریاکاری، رها شود و این آرزو، آرزوی بزرگان این آب و خاک -چون شاهنشاه داریوش بزرگ هخامنشی- هم بوده است. 



شعار و هدف و خواست جنبش ما هستیم از دل مردم ایران می‌آید که می‌خواهند ایران را از اشغال فرهنگی و آب و خاک ۱۴۰۰ ساله‌ی ایران‌شان برهانند:



هستم اگر می روم

گـــر نـــروم نــیستم


 


پوستر حکومت وقاحت
 


مصلحی: از فرد دستگیر شده در موقع آزادی عذرخواهی می‌شود
 


سکوت احمدی‌نژاد در برابر «فتنه»

برخی از تحلیل‌گران وابسته به جناح حاکم، محمود احمدی‌نژاد را سیاست‌مداری عمل‌گرا معرفی کرده‌اند که در حوزه عمل، پویاست. او را «مامور به نتیجه بودن» و مدرک مهندسی‌اش را نیز در این راستا کارساز می‌دانند. این حامیان دولت، حتی معتقدند شعارهای وی در بازار گرم انتخابات، رئالیستی بوده و از ایده‌آلیسم در آنها خبری نیست. در تفسیری که از سخنان وی شده آمده است، شعارهایی مانند «مدیریت جهان» نیز ما به ازای محسوس و ملموس دارد. منظور او از این تعبیر، «دیپلماسی عمومی» است که دایره مفهومی‌اش بسیار تنگ‌تر از محدوده معتقدان به «انترناسیونالیسم سیاسی» است.


بنا بر این نظر، «هنر احمدی‌نژاد آن بود که انتخابات سال ۱۳۸۸را دوقطبی کرد. در سیستم دو قطبی، این قاعده حکمفرماست: هر که با من نیست، بر من است». به این ترتیب، بسیاری از چهره‌ها و گروه‌های سیاسی، به دلیل اینکه با رقبای انتخاباتی وی سر جنگ داشتند، در زمره اصحاب و حامیان او قرار گرفتند.»


بر اساس این ایده «حملات بی‌وقفه احمدی‌نژاد به نامزدهای رقیب در جریان تبلیغات انتخاباتی - چه در سال ۱۳۸۴و چه در سال ۱۳۸۸- در راستای روش عملگرایانه او کاملاً قابل توجیه و فهم است. برخی گمان می‌کنند آتش‌بس تبلیغاتی او از ۲، ۳روز پس از انتخابات، به خاطر توصیه‌ها بوده است. گرچه نمی‌توان تأثیر سفارش‌ها را در این مورد نادیده گرفت، اما می‌توان داوری کرد که فرمان آتش‌بس را ذهن عملگرای او برای زبانش صادر کرد زیرا تداوم آن تبلیغات، دیگر  برای کسی که می‌خواست سکان دولت را برای  ۴و  سال دیگر در دست گیرد، نتیجه‌ای مفید به همراه نداشت.»

در عین حال محمود احمدی‌نژاد از عملکرد رهبر لیبی در مقابله با مردم زبان به اعتراض گشوده است. او ضمن تعجب از حمله نظامیان به مردم معترض در لیبی چنین شیوه‌ای را مذمت کرده است. همان رفتاری که در ایران با معترضان انتخابات انجام شده و می‌شود. سخنان رییس کابینه دهم،‌ واکنش‌های بسیاری را در فضای مجازی و وب‌سایت‌های مختلف به دنبال داشت. اما نکته‌ای فرای متن این سخنان وجود دارد. احمدی‌نژاد در حرکتی سنجیده، حساب خود را از اتفاقات اخیر جدا کرده است. گرچه او پس از انتخابات مخالفانش را «خس و خاشاک» نامید اما بعد از آن دیگر سخنی به میان نیاورد و از «فتنه» یا «سران فتنه» حرفی نزد. در عوض در جریانات افراطی علی‌الظاهر، طرف مردم را گرفت و به حمایت از آزادی آنان پرداخت. نمونه مهم آن که اعتراض اصولگرایان را نیز در پی داشت، برخورد با بی‌حجابی و پوشش شهروندان بود. وی در گفت‌وگویی تلویزیونی اعلام کرد که طرح حجاب و عفاف ربطی به دولت ندارد. احمدی‌نژاد، برخورد با مردم به دلیل بدحجابی را «توهین» به آنان نامید. علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در واکنش به این سخنان گفت که رییس دولت  متاثر از افکار اسفندیار رحیم‌مشایی است.


انتشار خبر سیلی زدن سردار جعفری فرمانده سپاه به احمدی‌نژاد، نیز در همین راستا قابل تفسیر است. در این ماجرا نیز رییس دولت ظاهرا طرف ملت را گرفته بود که با واکنش سردار جعفری همراه بوده و آن گونه که ویکی‌لیکس منتشر کرده ضمن سیلی زدن به صورت احمدی‌نژاد گفته «این گرفتاری‌ها را خودت درست کردی! حالا می‌گویی مردم را آزاد بگذاریم؟»


احمدی‌نژاد در ارتباط با مسایل حجاب و عفاف در داخل کشور و نیز وقایع خاورمیانه همواره از حقوق مردم سخن گفته است، پس از انتخابات نیز حرفی از «فتنه» به زبان نیاورده و البته کسی تا امروز به او ایرادی نگرفته است. این شیوه می‌تواند پیام‌آور نکته‌ای عمیق باشد. وی، با زیرکی تام و تمام که مختص او و همفکرانش است، خود را از وقایع داخلی جدا کرده و با یک مرزبندی نامحسوس و بدون اشاره مستقیم سعی دارد خود را از ماجراهای اسفبار کشتار و شکنجه معترضان مبرا جلوه دهد. آیا او در انتقال این پیام موفق بوده است؟


 


جاسوسی اتهام همیشگی نظام

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش، حیدر مصلحی در مصاحبه تلویزیونی از ارتباط یکی از دستگیرشدگان با سازمان اطلاعاتی آمریکا خبر داد که طی هفته منتهی به ۲۵ بهمن با جاسوسان آن سازمان ارتباط داشته و اطلاعاتی را برای آنان جمع‌آوری کرده بود.

بر اساس این گزارش، مصلحی اشاره‌ای به جزییات نکرده جز این که گفته است «جاسوس» در روز ۲۵ بهمن دستگیر شده است. این روش را مدت‌هاست مسئولان جمهوری اسلامی به کار می‌بندند و دستگیر شدگان را به داشتن رابطه با سازمان‌های جاسوسی به ویژه آمریکا، بریتانیا و اسرائیل متهم می‌کنند.

از سوی دیگر، مایکل لدین، تحلیلگر ارشد موسسه نو محافظه‌کار انیستیتو اینترپرایز آمریکا در سایت خود به مصاحبه مصلحی و دستگیری‌های گسترده اشاره‌ای کرده است. او سپس می‌پرسد که این همه اراذل و اوباش در خیابان‌ها چه می‌کنند؟ کسانی که پیشتر شنیده می‌شد متهم بوده‌اند. بسیاری از ایرانیان به چنان نمایش‌هایی باور ندارند. آیا رژیم از قیام مردم هراسناک است؟ آیا مردم به نیروی نظامی به طور کامل سرکوب خواهند شد؟»

وی همچنین می‌نویسد: «آیا اوباما و هیلاری کلینتون برای آزادی رهبر مخالفان نظام تلاشی خواهند کرد؟ اگر آنها کاری نکنند سران سایر کشورهای غربی چطور؟»

نوشته وی بیشتر از آن که تحلیلی یا توصیفی باشد، با طرح پرسش‌های مختلف، تفکر برانگیز است. مایکل لدین، پیشتر و در مهر ماه سال گذشته خبر بستری شدن آیت‌الله علی خامنه‌ای مقام رهبری را منتشر کرده بود. این خبر بلافاصله از سوی رسانه‌های داخل ایران از جمله تابناک تکذیب شد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته