-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
در این چند روز سیر حوادث کردستان را اگر کسی دنبال کرده باشد، مشخص است که بحرانی سیاسی دامنگیر کردستان عراق شده است.
روز 29 ژانویه حزب گوران – تغییر – در بیانیهای، خواستار ابطال کابینه برهم صالح و رای گیری مجدد برای ریاست اقلیم کردستان شد زیرا نوشیروان مصطفی امین و بسیاری از کارشناسان تاریخ سیاسی معتقدند که در انتخابات ریاست اقلیم هم بارزانی تقلب کرده است و هم قانون را تغییر داده که بیش از 2 دوره بر آن کرسی تکیه بزند که البته بارزانی در گفتوگویی، اعلام کرد «من با کودتا به قدرت تکیه نزدهام و با کودتا هم نمیروم و هرچه مردم بخواهد همان است».
در همان روزها گروه تروریستی پژاک، علیه دستگیری و اعدام یکی از ماموران مسلح خود، در اربیل تظاهراتی انجام دادند و برخلاف قوانین دیپلماسی و حسن همجواری، که حکومت اقلیم مدعی رعایت آن است، به این گروه اجازه داده شد که آزادانه علیه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، اهانتها روا بدارند و سنگ پرتاب کنند و … در حالی که همیشه بارزانیها – مسعود، نچیروان و مسرور- مدعیاند که این گروه در خاک کردستان نیستند و آنها حمایتی از این گروههای تروریستی نمیکنند اما کارشناسان سیاسی و امنیتی، بر این باورند که بنا به روابط کهن اقلیم و حکومت اسراییل، این گروه مسلح در خاک کردستان حضور دارند و مورد حمایت بارزانی و حزب وی میباشند و حتا هوشیار زیباری بر این باور است که این گروه، تروریستی است.
با جمعآوری اکثر آرا کارشناسان، میتوان به این نتیجه رسید که حکومت اقلیم و به وِیژه حزب پارتی دمکرات کردستان، سیاستی دوگانه دارد. و یکی از محققان برجسته تاریخ سیاسی عراق در آمریکا، اظهار میدارد که «من فکر میکنم بارزانی و حکومت اقلیم، در تلاش است تا هم از آمریکا حمایت مالی و نظامی بیشتری کسب کند و هم این که به ایالات متحده، اثبات کند که نیروی مستعد برای مواجهه احتمالی با ایران است، و آمریکا هم طبعن از هر اهرمی، برای مقابله و اعلام فسار بر ایران استفاده میکند، و نیروهای کرد به منفوری مجاهدین خلق نیست، بنابراین فعلن از نیروهای اقلیم میتواند استفاده کند. اما در این چند روز من متوجه شدم که بسیاری از وب سایت های تحت کنترل بارزانی ها، به انتشار اطلاعات گمراهکننده در بسیاری از مسایل دارند و تلاش میکنند که دیگران را فساد گسترده در میان مقامات، سرزنش کنند و خود را فارغ از عیبی میبینند «دکتر کمال میراودلی، یکی از چهرههای سیاسی، میگوید که دیگر قدرت و ابهت و سلطه خانواده و عشیره قدرت مسلط بر اقلیم، رو به افول است، و عمر سید علی– عضو جداشده دفتر سیاسی حزب اتحادیه میهنی– اظهار کرد که سرنوشت رهبری اقلیم، چیزی بهتر از مبارک و بن علی نیست.»
بارزانی در گفتوگویی، اعلام کرد «من با کودتا به قدرت تکیه نزدهام و با کودتا هم نمیروم و هرچه مردم بخواهد همان است».
یکی از خبرنگاران وابسته به پاراستن حزب پارتی، در نوشتهای اظهار داشته است که در همان روز صلاحالدین بهاالدین از یکگرتوی اسلامی در تهران بوده است و آنها حامی گوران– تغییر – بودهاند و گروهی هم – حتا خود مسعود بارزانی– بر این باور بودند که سپاه پاسداران اسلامی و قرارگاه رمضان و قدس و … حامی تظاهراتکنندگان بودهاند، اما این عقیده بیسبب و علت، مورد استهزا و ریشخند معترضان در سراسر کردستان قرار گرفت و آن را نوعی فرار به جلو نامیدند.
در واقع امر، حزب گوران و هواداران نسل جوانش این تظاهرات را تهیه و تدارک دیده بودند که شاید فروپاشی مصر و تونس و ناآرامیهای لیبی و بحرین و … مشوق اساسی بوده است. حزب طالبانی به بارزانی کمک کرد که آبروی رفته را ترمیم کند، زیرا تظاهراتکنندگان به شاخه 4 حزب پارتی دمکرات کردستان عراق در سلیمانیه، به نشانه سمبل بارزانی و پارتی، سنگپرانی کردند و نارضایتی خود را علیه ناکارآمدی ریاست اقلیم و سواستفاده قدرت ابراز داشتند و این مکان هم – که به اداره امنیت 4 مشهور است- به سوی مردم بیپناه و مسالمتجو، تیراندازی کردند که این امر وجاهت و اعتباری اگر مانده بود، بر باد داد و دیگر جنجال رسانهای و تبلیغات مقدسسازی، فایدهای ندارد و لااقل نمیتوان افکار عمومی را راضی کرد.
بعد از روز خونین 17 فوریه، والدین جوانان ترور شده چشم انتظار عذرخواهی ریاست اقلیم بودند که فرمان شلیک از طرف او صادر شده است اما چه بسیارند مردمانی که معتقدند او در اوج غرور و توهم خودبزرگبینی است، هیوا احمد مسوول شاخه 4 حزب پارتی در مصاحبهای با ئاوینه ( آئینه)، منکر هر تیراندازی و ترور تظاهراتکنندگان است و میگوید که شب قبل توسط مردم هوادار به ما خبر رسیده بود که تظاهراتکنندگان قصد تصرف مکان ما و کشتن کادرهای ما را دارند و ما هم احتیاط نمودیم. و وقتی خبرنگار میگوید که نوار ویدئویی تیراندازی از پشت بام ساختمان به مردم و دستگیری معترضان در همه سایتها اینترنتی منتشر شده است، میگوید: «من که فیلم را ندیدهام و به سر بارزانی سوگند میخورم که اطلاعی ندارم. گرچه سیانان هم در گزارش خود اعلام کرد که در 4 روز، 36 نفر از نیروهای نظامی و امنیتی زخمی شدهاند و حتا در حلبچه بک نفر پلیس کشته شده است. ده ها نفر در جلوی شاخه 4 حزب پارتی تظاهرات مسالمتآمیز داشتند اما نگهبانان حزب، با گلوله به مردمان شلیک کرد و 57 نفر زخمی و 2 کشته برجای گذاشت. سخنان او در حالی اعلام شد که رسانهها برای آرام کردن افکار عمومی و شاید خشم تظاهراتکنندگان، گفتند که حزب پارتی حکم اخراج مسوول شاخه 4 پارتی را صادر کرد و به جای فریدون جوانمردی را منصوب کردند و چند ساعت قبل هم، کل رسانههای داخلی اعلام کردند که حزب پارتی، ساختمان شاخه 4 حزب را در سلیمانیه به کلی تعطیل کرد و جوانان کرد عراقی در فیس بوک می نویسند : گل بر گلوله، پیروز شد.
یکی از مسوولان دانشگاه کردستان عراق میگوید «حزب پارتی میگوید که شاخه 4 پارتی در سلیمانیه هدف اتهامها و اسائه ادب شده است و آن را مایه تعجب دانستهاند که پارتی در سلیمانیه، نه حاکم است و نه قدرتی دارد و مسولیت فساد اداری و مالی را دارد و پارتی گناه این کار را به واقعه 2005 دهوک منسوب میکند که دفتر حزب یکگرتو آتش گرفت و یا ایران را مقصر میداند که ماجرای سفارت ایران در اربیل را تلافی کرده است و یا گوران را مقصر میداند که ضد پارتی است و یا یکیتی را متهم میکند که کمک چندانی نکرده است اما میتوان چند سوال مطرح کرد: «مگر پارتی خود را رییس حکومت اقلیم نمیداند؟ مگر سلیمانیه جزو اقلیم نیست؟ مگر یکگرتو و یا جمهوری اسلامی در اربیل و دهوک، کارهای هستند و قدرتی دارند؟ و آیا در مسایل مالی، پارتی فسادی ندارد؟ هنوز اعتراض نویسندگان و روشنفکران از بابت فروش نفت و انتقال آن به داخل خاک ایران، 100ها صفحه نوشته در سایتها دارند، پس اگر اقلیم یکی و متحد نیست، فلسفه وجودی بارزانی چیست؟ پارتی خود را صاحبرای و تفکر آسایش و امنیت و صلح میشناساند، اما سوال اساسی این است که اگر چنین میباشد، مسوول کشتار مردم بیگناه کیست؟ و لشکرکشی هنگ زرهی به سلیمانیه برای اقدام مسلحانه علیه گوران، چه معنی و مفهومی جز برادر کشی دارد؟ اگر مردم جامعه – اکثر شهرهای کردستان – امروزه روز، صلاحیت و مشروعیت رهبری بارزانی را به چالش میکشند، انگشت اتهام به این سو و آن سو دراز کردن، چه فایدهای دارد؟ این حزب که در توهمات، خود را عین کرد و کردستان میداند و هر نقدی را توهین و اهانت به کرد و کردستان میشناساند و استفاده ابزاری از مردم عوام و احساسی میکند، اما آیا نسل جوان اداره حکومتی لرزان به شیوهای مافیایی و امنیتی را میپذیرد ؟ آیا این حکومت و رهبری خودخوانده، که صرفن مداحی گروههای دیگر را میپذیرد، اعتباری برای کردهای ایران و ترکیه و سوریه دارد؟ کارشناسان امنیتی، معتقدند که بارزانی از کومله و دمکرات و پژاک در جهت اهداف خود استفاده میکند و آن ها بازیچه امنیتی ایشان است، اما امروزه روز بارزانی درباره این پرسشهای جدی چالش برانگیز، پاسخی قانع کننده دارد؟ آیا هر انتقادی کرد فروشی است، یا هر خون خلقی به ناحق ریختن؟
یکی از نویسندگان کرد، منصور جلال، در نوشته جنجالی و احساسی خود چنین اظهار میدارد «از روزی که کردها در تاریخ ، پدید آمدهاند به اندازه تاریخ تاسیس این حزب، جان آدمی، بیارزش و بها نبوده است و جز کشتن و تاراج و خون و خیانت، گویی ورقهای دیگر در تاریخ شان نیست، و به بهانههای مختلف و توطئههای ناجوانمردانه، از روز اول سیاست شان، هراساندن و کشتن فعالان و منتقدان و مخالفان در شهر و روستاهای کردستان بوده است که جای پای خود را محکم کنند. هنوز مردم کردستان ایران به یاد دارند که با سفارش ساواک، در سال 1347-1348 این حزب ، نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان ایران را به رگبار گلوله بست و به رژیم شاه تحویل داد و یا سال 1358 و 1359 که کردهای ایران میخواستند با حکومت مرکزی کشور خودشان، مصاحبت داشته باشند، اولین خواستهشان از مقامات جمهوری اسلامی اخراج قیاده موقت از کردستان ایران بود و یادگار جنایات برادرکشی در شنو و برادوست و نقده و پیرانشهر و سقز و … هزاران خانواده شهیدی است که به جای مانده است و یا خون صدها کردی که در حزب تازه تاسیس اتحادیه میهنی کردستان، در حکاری ریخته شد و قصابی خون بود و ادریس بارزانی گفت: «اگر نتوانیم قیام کنیم، قیام دیگران را که میتوانیم بهم بزنیم و یا 31 اوت 1996 که با کمک بعثیها سوار تانک شدند و به کردکشی پرداختند و … و تو گویی طاعونی است در کالبد کردها، اما ما مردمانی بیروح و مرده نیستیم، نسل جوان ما زنده است».
ناآرامی ها ادامه دارد و حزب مسلط بر اقلیم کردستان، از انواع اتهامها علیه حزب گوران خودداری نمیکند و امروز، شیخ جعفر شیخ مصطفی – وزیر پیشمرگه – اظهار داشته است که این حزب میخواسته که به بانکها و نهادهای دولتی، حمله کند و آنها رابه تصرف خود در آورد. رسانههای حکومت هم توجه زیادی به اتفاقها ندارند و در این 3 روز اخیر، عکس و خبر اصلی روزنامهها به مسعود بارزانی اختصاص یافته است که از ناتو جایزه ای ساده را دریافت داشته و تلاش کرد در سخنان خود در این مراسم به مقامات اروپایی اطمینان دهد که اقلیم کردستان با ریاست او میتواند منافع غرب در عراق و منطقه را تضمین نماید. از تجزیه سودان خوشحالیم، مراقب قدرت گرفتن اسلامگرایان در مصر باشید، به ما در اقلیم کمک کنید و سپس به دیدار پاپ بندیکت شانزدهم رفته است و ادعا میکنند که وی، به خاطر برخوردهای انساندوستانه و حمایتهای مردم کردستان با آورگان مسیحی و پناه دادن آن ها، از مردم کوردستان و رییس اقلیم تشکر نموده و با اشاره به نقش رییس اقلیم در زندگی مسالمتآمیز ادیان و مذاهب مختلف، گفته است که «شما سفیر گذشت و زندگی مسالمت آمیز و آشتیانه هستید و نقش شما را در این زمینه ارج مینهیم.»
در کنار عدم توجه رسانههای حکومت اقلیم، سایت های خبری و محافل سیاسی شهر و روستا، محل شنیدن آخرین رخدادهاست. فرید اسه سرد مسوول مرکز استراتژیک حزب اتحادیه میهنی کردستان اظهار میدارد که تعامل با تظاهرات، عقلانیت و دیالوگ می خواهد و نیازی به تندی و خشونت و شتاب نیست که به بحران سیاسی بیانجامد
در کنار عدم توجه رسانههای حکومت اقلیم، سایت های خبری و محافل سیاسی شهر و روستا، محل شنیدن آخرین رخدادهاست. فرید اسه سرد مسوول مرکز استراتژیک حزب اتحادیه میهنی کردستان اظهار میدارد که تعامل با تظاهرات، عقلانیت و دیالوگ می خواهد و نیازی به تندی و خشونت و شتاب نیست که به بحران سیاسی بیانجامد. می گویند فساد هست اما نحوه اقدام عملی با آن، را مشخص نمی کنند و باید واقعیات را دید و نه چشم بر همه بست . جیستی گرتلاند، دبیرکل نهاد دانشجویان و نوجوانان سوسیال دمکرات سوید هم اظهار کرده است که بیکاری و فساد، سرچشمه اصلی تظاهرات اعتراضی اقلیم است. و 220 نماینده از پارلمان ملی عراق هم خواهان بررسی و مطالعه اوضاع بحرانی کردستان شدهاند.
در حالی که تظاهرات اعتراضی روز جمعه در کردستان و شهرهای اربیل و کرکوک، در حال تدارک است، روزنامهها عکسها و پیامهای 3 نفر را منتشر میکنند (مسعود بارزانی: با کمک خداوند، آن روز نزدیک است که کردها حق تعیین سرنوشت داشته باشند، نچیروان بارزانی: پارتی به دنبال آن است که چونه به مردم کردستان و خلقاله، خدمترسانی بیشتری نماید؛ طالبانی: هم پیمانی استراتژیک دو حزب پارتی و اتحادیه میهنی، مقدس است و فراتر از هر چیزی و … ) اما در سایتهای خبری مستقل، صدها مقاله و نوشته انتقادآمیز به چشم میخورد که عناوینش گاه، هزاران بار کلیک شده است و از برابر چشمان خوانندگان کنجکاو گذشته است (قدرتمدار کور و کر، عقلانیت گلوله و باروت، ترور آشکار، اطلاعرسانی آزاد، عمر کوتاه پارتی با این خونریزی، حاکم ناشنوا، رهبری مطلق جعلی و …). اما رسانههای حزبی اظهار میدارند که برای راهپیمایی و تظاهرات روز جمعه هیچ مجوزی رسمی صادر نشده است. رسانههای عراقی امروز اعلام کردند که امروز صبح روز جمعه، طالبانی راهی کویت میشود و برخی از سایتها نوشتهاند که او در 72 ساعت اخیر 5-6 بار به جانشین خود در حزب اتحادیه میهنی کردستان تلفنی صحبت کرده است و به او خاطر نشان کرده است که مبادا در تظاهرات اعتراضی روز جمعه به تظاهرات کنندگان بپیوندد ، بلکه سعی در آرام نگهداشتن اوضاع داشته باشد. مراکز خبری احزاب اتحادیه و پارتی اعلام کردهاند که کرکوک در روز جمعه با تهدید روبهروست و ممکن است که عربها بخواهند این شهر را به تصرف خود در آورند و این در حالی است که بارزانی در ایتالیا است و جلال طالبانی هم عازم کویت اما رسانههای ملی عراق، وضع کرکوک را ناآرام توصیف کردهاند.
حزب پارتی بارزانی امروز، نمایش و شایعه جدیدی را در کردستان رواج دادهاند که نوشیروان مصطفی امین، نقش وابستههای حکومت حرس القومی سال 1963 را بازی میکند و میخواهد که به کمک عربها در کرکوک قصابی راه بیاندازند و به موجب این شایعه، حزب پارتی یک لشکر به فرماندهی محمود سنگاوی به شهر کرکوک روانه داشته است
یکی از مقامات برجسته امنیتی در سلیمانیه به خبرنگار تابناک گفت: «… اوضاع شهر اربیل/ هولیر هم کاملن امنیتی است، هر روز غروب تا ساعت 6 صبح، در هر کوچه و خبابان و میدان، تمام لشکر زرهی و پیاده نظام خود را مستقر کرده است که مبادا نه تظاهراتی شکل بگیرد و نه کسی لب به انتقاد بگشاید و در ایست بازرسیهای ورودی شهر هم به جز ساکنین شهر، کسی حق ورود به شهر را ندارد، و این شهر را به آستانه انفجار میرساند…امروزه تعطیل شدن ساختمان شاخه 4 حزب در سلیمانیه، دردی را دوا نمیکند، مشکل عقلانیت و تفکر حاکم بر این حزب است و بدین خاطر است که فعلن، حزب اتحادیه میهنی کردستان، نمیخواهد که پارتی را برنجاند، زیرا این حزب مانند باروت خیس است که هر لحظه آماده انفجار و نابودی همه است. بارزانی میخواهند که با استفاده از پژاک و پکک سیاستی را به کار ببرد که ترکیه و عراق و ایران علیه هم موضعگیری کنند و فراموش نکنیم که بارزانی از سال 1991 علیه معارضین عراقی موضعگیری کرد و برای راضی کردن دل صدام حسین و بعثیها، به ترور بسیاری از آنان پرداخت و برای همین منظور چهرهای محبوب در میان عراق مدرن معاصر نیست. او مانند رهبر اقلیم رفتار نمیکند و سیاست امروزه او سیاستی عشیرهای و مانند یک رییس عشیره است و شاید اوضاع امروزه روز خاورمیانه به او این درس را بدهد که نمیتواند مسرور– فرزندش– را جانشین خود کند، اما الان شعارها به این سو میرود که وی صلاحیت و مشروعیت رهبری را ندارد، اما این احتمال هست که اگر او احساس خطر کند این احتمال هست که با ترکیه و یا بقایای بعثی، ساخت و پاخت داشته باشد و همه اقلیم را فدای موقیعت خود بکند و در گردابی فرو ببرد».
حزب پارتی بارزانی امروز، نمایش و شایعه جدیدی را در کردستان رواج دادهاند که نوشیروان مصطفی امین، نقش وابستههای حکومت حرس القومی سال 1963 را بازی میکند و میخواهد که به کمک عربها در کرکوک قصابی راه بیاندازند و به موجب این شایعه، حزب پارتی یک لشکر به فرماندهی محمود سنگاوی به شهر کرکوک روانه داشته است و پارتی در تازهترین اتهام خود به جمهوری اسلامی، معتقد است که لشکر نظامی جمهوری اسلامی از پنجوین وارد میشود و آنها را در شهر کرکوک به میدان مبارزه میطلبد… امید است که اوضاع کردستان به زودی آرام شود و مسوولان کردستان هم با طمانینه، موهومات و تخیلات فیلمهای هالیوودی برخی از مسوولان حزبی را مورد بررسی و مداقه قرار دهند. و به جای توهمات ذهنی خود، متوجه حفظ آرامش و صلح در کردستان عراق، و فراهم کردن زمینه اصلاحات لازم و مقتضی برای مردمان آن دیار باشند.
روز شنبه، آیتاله هاشمی رفسنجانی در خصوص خبرهای منتشر شده در رسانههای داخلی و خارجی از جمله شرکت در انتخابات ریاست مجلس خبرگان و همچنین تظاهرات 25 بهمن توسط جنبش مردمی ایران موسوم به جنبش سبز اظهار نظر کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتاله هاشمی رفسنجان، یرییس مجلس خیرگان در یک نشست خبری امروز اظهار داشت: «متاسفانه برخی محافل و افراد و رسانههای معلومالحال، مباحثی را در خصوص خبرگان مطرح میکنند که اینگونه به جامعه القا کنند که اینجانب تشنه ریاست بر جایگاه و مسند خاصی هستم در صورتی که به گواه تاریخ و گواهی شخصیتهای موجود و نظام، بحمدلله هیچگاه و در هیچ مقطعی به دنبال پست و مسوولیت نبودهام.»
آیت اله هاشمی رفسنجانی در همین خصوص ضمن گلایه شدید از شانتاژهای برخی رسانهها و محافل و رسانه ملی در مورد انتخابات آتی مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: «به گواه تاریخ انقلاب تمامی مسوولیتها را یا بر مبنای تکلیف امام و رهبری یا بر اساس خواست مردم و بزرگان پذیرفتهام و حضورم در مجلس خبرگان رهبری نیز از این امر مستثنی نبوده است.»
وی همچنین در مورد تظاهرات معترضان به دولت جمهوری اسلامی در روز 25 بهمن و یکم اسفند عنوان کرد: «افراد و یا گروههایی بودهاند که با پیروزی انقلاب اسلامی با اصل انقلاب، جمهوری اسلامی، قانون اساسی و اصل ولایت فقیه زاویه داشتند و با توطئهها و ترفندهای گوناگون، اعم از کودتا، جاسوسی، ترور و توسل به راههای دیگر، سعی در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته و دارند. تکلیف نظام اسلامی و مردم برای مقابله با اینگونه افراد و گروههای معاند که ممکن است هنوز هم عوامل اندک آنها با اعلام مواضع و شعارهای تند و تخریبی در پی تضعیف نظام باشند روشن است که نمونه آن در ۲۵ بهمن ماه به روشنی اتفاق افتاد.»
آیتاله هاشمی رفسنجانی، در ادامه افزود: «اکثریت جامعه از جمله وفاداران و علاقهمند و دلسوز انقلاب و نظام اسلامی هستند. از وظایف مهم امروز مسوولان این است که این اکثریت وفادار را متحد نگه داریم و از اعلام مواضع تفرقهانگیز و افراطی پرهیز شود.»
رییس مجلس خبرگان با این عنوان که همکاری روحانیت شیعه و دانشگاهیان شکلدهنده انقلاب اسلامی و اعتماد و اطمینان مردم به آنان عامل پیروزیهای انقلاب تاکنون بوده، تاکید کرد: «متاسفانه گروههای افراطی این دو عامل مهم را هدف قرار دادهاند و در این شرایط از افراد و نیروهای معتدل، اصولی و دلسوز واقعی انتظار میرود به دور از عصبانیت و کارهای افراطی، براساس اصول قانون اساسی، سعی در ایجاد تعدیل در افراطیگریها و حاکمیت منطق و قانون در جامعه کنند.»
این در حالی است که چهرههای اصولگرا و نمایندگان مجلس از حذف آیتاله هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده هیت رییسه مجلس خبرگان خبر داده و برخی نیز گفتهاند رایزنیهایی با آیتاله محمدرضا مهدوی کنی، دبیر جامعه روحانیت مبارز، برای شرکت در این انتخابات صورت گرفته است.
از سویی دیگر برخی از مسوولان جمهوری اسلامی از نامشخص بودن موضع وی برابر معترضان به دولت از او انتقاد کرده و خواهان صریح بودن آیتاله هاشمی رفسنجانی در این خصوص شده بودند.
روز شنبه، سیدمحمد خاتمی، رییس جمهوری سابق ایران در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهها و روحانیون از حصر خانگی رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی انتقاد کرده است.
به گزارش وبسایت رسمی محمد خاتمی، وی با انتقاد از حصر خانگی دوتن از رهبران اصلاحطلبان اظهار داشت: «چرا باید کسانی چون جناب مهندس موسوی و جناب آقای کروبی و همسرانشان که سابقه درخشان در انقلاب و جمهوری اسلامی دارند و در دلبستگیشان به اصل انقلاب و نظام تردیدی نیست دچار حصر و محدودیت شوند و بیمحابا به انواع تهمتها متهم شوند.»
رییس جمهوری سابق ایران با تاکید بر این که حصر خانگی موسوی و کروبی موجب رادیکالتر و بحرانیتر شدن فضای جامعه ایران میشود ، گفت: «با کمال تاسف چنین اقدامهایی سبب میشود که زمینهای فراهم آید تا کسانی که نه نظام را قبول دارند و نه خیر ایران و ایرانی را میخواهند میدانداری و احیانن از احساسات پاک مردم بهخصوص جوانان سواستفاده کنند.»
او این سوال را مطرح کرد که «آیا وجود ارتباط این عزیزان و نخبگان دیگر با مردم و جوانان، خود سبب مهار شدن غلیانها و جلوگیری از سواستفاده کسانی نخواهد شد که میخواهند اعتراضها را متوجه اصل نظام کنند؟ در حالی که واقعن چنین نیست؟»
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود با ابراز نگرانی از آن چه اقدامهای تخریبی در ماههای اخیر علیه شخصیتهای اصلاحطلب نامید، خاطرنشان کرد: «وقتی بنا باشد همه مسوولان طراز اول که مورد تایید امام، مردم و رهبری بودهاند انسانهای فاسد، منحرف و ضد انقلاب معرفی شوند آیا مردم جهان حق ندارند این شبهه را پیدا کنند که پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آیا این بزرگترین جفا به انقلاب نیست؟ آیا اگر فضا باز باشد قانون اساسی مبنای عمل قرار گیرد و انتقاد و حتا اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد. نصیحت مسؤولان کشور و نقد و ارایه آزاد اندیشه یک ارزش به حساب آید، به جمهوری اسلامی خدمت نشده است؟»
او همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد و گفت: «به جا بود که زندانیان که نوعن انسانهای امتحان داده و صادق و مومناند آزاد شوند نه اینکه این روزها شاهد دستگیریهای گسترده تازه و ایجاد محدودیت مجدد برای کسانی باشیم که اندکی از محدودیت آنها کاسته شده بود و یا امید به کاسته شدن آنها میرفت.»
این در حالی است که بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، رهبران معترضان به دولت از روز گذشته به خانه امن منتقل شده و از وضعیت جسمانی آنها اطلاعی در دست نیست.
احمد منتظری، فرزند آیتاله حسینعلی منتظری، با نوشتن نامهای از آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی درخواست کرد شورایی پنج نفره با حضور خود و میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل دهد، تا در این شورا راهحلی برای مشکلات کشور پیدا کنند.
دراین نامه که در وبسایت آقای منتظری منتشر شده آمده است «آقایان موسوی، کروبی، خاتمی، هاشمی رفسنجانی و حضرتعالی طی این سی سال نخست وزیر و رییس مجلس و رییس جمهوری بودهاید. با تشکیل این جلسه پنج نفره و گفتوگوی مستقیم و دوستانه میتوان بسیاری از مشکلات را حل کرد.»
آقای منتظری در ادامه نامه خود هشدار داده است: «اگر روند کنونی ادامه یابد باعث ریزش بیشتر نیروهای متعادل و بالا آمدن نیروهای رادیکال و تندرویی خواهد شد و چه بسا در آینده ابتکار عمل از دست جنابعالی نیز خارج شود.»
اشاره آقای منتظری به اتفاقات پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال گذشته است که طی آن چندین نفر کشته و تعدادی نیز بازداشت شدند.
احمد منتظری در ادامه نوشته است: «آقایان موسوی و کروبی از همفکران و همکاران قدیمی و دوستان واقعی جنابعالی و نظام هستند. اینکه آنان حاضر نیستند بر خلاف عقاید خود حرفی بزنند یا عملی انجام دهند قابل تقدیر است آنهم در مقابل کسانی که در ظاهر خود را مطیع جنابعالی جلوه میدهند اما در واقع خیرخواه شما نیستند و فقط منافع خود را در نظر دارند.»
آقای منتظری هم چنین در نامه خود با اشاره به اصولی از قانون اساسی که به آزادی بیان و قلم در آنها تصریح شده است به زندانیان سیاسی اشاره کرد که بدون هیچگونه گناهی محکوم شده و به زندان رفتهاند.
به گزارش بیبیسی، آقای منتظری درباره این نامه گفت: «من واقعن برای تمامیت ارضی ایران احساس خطر میکنم. نگرانم بر اثر تندرویهایی که از سوی دو طرف انجام شود بنیانهای اجتماعی جامعه فرو بریزد.»
او در ادامه از کسانی که قدرت دارند خواست که با ابتکار عملی انقلابی مملکت را نجات دهند تا امید به اصلاحات جای فکر فروپاشی و براندازی را بگیرد و بجای برخورد رودرو در خیابانها که آثارش زیانبارش تا نسلهای بعد هم خواهد ماند همه با یکدیگر به گفتوگو بنشینند.
در هفتههای اخیر چند تن از شهروندان شهرستان مهاباد و بوکان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شدهاند. این در حالی است که چند تن از بازداشتشدگان از اعضای یک خانواده هستند.
به گفته خبرنگار آژانس خبری موکریان، علی، جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هیمن و هادی حسنزاده، کریم مامکریمی و منصور دریانوش بازداشتشدگانی هستند که حدود دو ماه پیش در شهرهای مهاباد و بوکان دستگیر و روانه زندان ارومیه شدند.
آخرین خبرها حاکی از آن است که جعفر، شورش، ولی و حبیب افشاری، فتاح رسولزاده، هادی حسنزاده و منصور دریانوش اخیرن به زندانهای مرکزی مهاباد و بوکان منتقل شده اما از وضعیت علی افشاری، هیمن حسنزاده و کریم مامکریمی اطلاعی در دست نیست.
تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این افراد از سوی مراجع قضایی اعلام نشده اما گفته میشود که این افراد به همکاری با احزاب غیرقانونی متهم شدهاند.
«دونالد بارتلمی» (Donald Barthelme) در7 آوریل 1931 در فیلادلفیا به دنیا آمد. این نویسنده طنزپرداز و پست مدرن آمریکایی سالها به عنوان خبرنگار برای روزنامه هوستون پست کار میکرد، از 1961 تا 1962 مدیر موزه هنرهای معاصر در هوستون شد. او از بنیانگذاران «مجله فیکشن» و نیز یکی از بنیانگذاران اصلی رشته «داستاننویسی» در دانشگاه هوستون بود.
داستانهای کوتاه بارتلمی اغلب فوقالعاده جمع و جور هستند (سبکی که گاه به نام «داستان کوتاه کوتاه»، «داستان فلش»،یا «داستان ناگهانی» خوانده میشود)، اینگونه آثار اغلب تنها بر روی حادثه تمرکز دارند و نه روایتهایی کامل. با این حال، داستانهای طولانیتری با روایت سنتیتر نیز در کارنامه خود دارد. دونالد بارتلمی نویسنده مکاشفات کوچک از روابطی عجیب و غریب است که ضمنن ظاهری منطقی دارند و آنها را به شیوهای ارایه میدهد که منحصربهفرد است و غالبن به یک دوره یا تاریخ ویژهای تعلق ندارد.
در «کلبی…» بارتلمی تلاش میکند نشان دهد که چگونه انسان میتواند با ارایه دلیل پوچی چون «او شورش را در آورده» غیرانسانی عمل کند و با استفاده از این طرح به معظلی عمیقتر نقب میزند، اینکه چگونه مردم گاهی اوقات میتوانند اجازه دهند احساساتشان سد راه اعمال نیک شود. کلبی دوستانش را عصبانی کرده و دوستانش توجیه میکنند که بنابراین حق دارند به او آسیب برسانند.
بارتلمی در 23 جولای 1989 از سرطان حنجره درگذشت.
داستان «بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم» توسط «مهرشید متولی» به فارسی ترجمه شده است.
موسیقی متن:
Charles Ives: Piano Sonata No. 2, Played by Amir Javadi
در پی تظاهرات روزهای ۲۵ بهمن و یکم اسفند ماه و حوادث پس از آن، نیروهای امنیتی در شهرستان بابل اقدام به بازداشت چند تن از فعالان مدنی و جنبش مردمی موسوم به جنبش سبز و دانشجویان کردهاند.
به گزارش دانشجو نیوز، دانیال زرگریان و میلاد طاهری دو تن از فعالان جنبش سبز بابل توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدهاند. دانیال زرگریان در تاریخ ۲۵ بهمن و میلاد طاهری در تاریخ یکم اسفند در خیابان شریعتی (مقابل دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل ) توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.
بر اساس این گزارش، یک منبع محلی از شکنجههای وارده از سوی نیروهای امنیتی به فعالان بازداشت شده خبر میدهد. این فعال جنبش سبز که به تازگی از زندان آزاد شد و خواست نامش فاش نشود تصریع کرد پس از بازداشت، نیروهای امنیتی و انتطامی، ما را با چشمان بسته به مکان نامعلومی منتقل کردند و در آنجا ما مورد آزار و اذیت قرار دادند.
این فعال بازداشت شده حوادث اخیر در ادامه اعلام میکند که در هنگام بازداشت، نیروهای امنیتی و انتظامی افراد بازداشت شده را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
وی همچنین خاطرنشان کرد که بازجویانی که در دوران بازداشت خود را ماموران اداره اطلاعات بابل معرفی کردند در هنگام بازجویی ما را تحت فشار قرار میدادند که علیه چند تن از فعالان سیاسی و دانشجویی بابل اعتراف کنیم.
گفتنی است در حوادث اخیر بیش از ۱۵ تن از فعالان دانشجویی و مدنی دستگیر شدهاند. تاکنون محسن برزگر، ایمان صدیقی، سارا باقری، علی یزدانپناه ، حسین ضامنضرابی، رامتین مقدادی، میلاد طاهری، دانیال زرگریان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
مرد کوری از پسرک جوانی مختصات رستورانی را میپرسد، سپس دختر جوانی را به رقص دعوت میکند و چنان میرقصد که نفس را در سینهی پسر و دختر جوان حبس میکند. و این چنین پاچینو در فیلم «بوی خوش زن» فقط بخشی از پاچینو بودن خود را به نمایش میگذراد.
«آلفردو جیمز پاچینو» ۲۵ آوریل سال ۱۹۴1 در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش «سالواتور پاچینو» کارمند شرکت بیمه و مادرش «رز پاچینو» خانهدار بود. و هنگامی که تنها دو سال بیشتر نداشت پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و از آن پس او با مادرش زندگی میکرد. از همان دوران کودکی به لحاظ اینکه مادرش یک هنرپیشه بود با دنیای بازیگری آشنا شد و شخصیتش به عنوان یک بازیگر در فیلمهایی که با مادرش بازی میکرد، شکل گرفت. او تحصیلاتش را از مدرسه ابتدایی بازیگری آغاز کرد و در 14 سالگی وارد مدرسه عالی بازیگری شد. اما نتوانست هیچکدام از کلاسهای آکادمیک را به پایان برساند و در نهایت از آنجا اخراج شد.
از آن پس او به شغلهای مختلفی دست زد تا توانست با سرمایهای که از این کارها بهدست آورده بود در استودیوی هنری «هربرت برکوف» ثبت نام کند. او در آنجا زیر نظر «چارل لاتون» آموزش دید و با سعی و کوشش فراوان توانست در سال 1966 جایگاهی برای خود در میان بازیگران باز نماید. او بهعنوان نقش مقابل «جیمز ارل جونز» در تاتر «خزشهای صلح» اولین کار هنری خود را آغاز کرد و بعد از آن بهخاطر نقش «مورفی» در «سرخپوستها برانکس را میخواهند» موفق به دریافت جایزه ویژه شد. او در ادامه به عنوان بهترین بازیگر تاتر جامعه برادوی انتخاب شد. چند سال بعد او توانست با بازی در «ببر کراوات میزند» که سی و نه بار به اجرا درآمد بهطور مجدد توجه منتقدان و رسانهها را به خود جلب کرده و اولین جایزه «تونی آوارد» را دریافت کند.
در سال ۱۹۷۳ در فیلمهای «مترسک» و «سرپیکو» بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش «فرانک سرپیکو» افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا میکند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزه «گلدن گلاب» را به سبب بازی در «سرپیکو» به وی اهدا کردند. از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو میتوان به حضورش در فیلمهای «پدرخواندهها» ۱۹۷۴، «بعدازظهر سگی» ۱۹۷۵ و «عدالت برای همه» اشاره کرد.
پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهی برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. فرانسیس فورد کاپولا درباره او میگوید: «اگر کارگردان نمیشدم دوست داشتم یک پاچینو بودم». صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعن بازیگر هستند. در میان ستارههای هالیوود، بازیگران انگشت شماری چون «مارلون براندو» میتوان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. پاچینو تاکنون ازدواج نکرده است اما دخترخواندهای به نام «جولی» دارد و این دو سینما و جولی دو عشق آلفردو هستند.
در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن «گوتام» جایزهی ویژهی یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پس از آن نیز از سوی فستیوال بینالمللی فیلم «سن سباستین» اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم «بیخوابی» نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفهای است. «تاجر ونیزی (۲۰۰۴)» را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. پاچینو آنقدر استادانه در این فیلم بازی کرد که اگر خود «ویلیام شکسپیر» زنده بود انگشت به دهان میماند.
او میگوید «من برای اسکار بازی نمیکنم،چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمیتوانم رهایش کنم». او برای بازی در فیلمهایی چون کرایمر علیه کرایمر، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد. هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد «من با تو به جنگ نخواهم آمد.»
دهه نود را برای باید دهه نوینی برای پاچینو دانست، زیرا او پس از بازی در فیلم «انقلاب» مبتلا به ذاتالریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود در فیلم «دریای عشق» بار دیگر خوش درخشید. از فیلمهای معروف او در این دهه میتوان به «دیک تریسی»، «پدرخوانده3»، «فرانکی و جانی»، «گلن گری گلن راس»، «راه کارلیتو»، «التهاب»، «تالار شهر»، «وکیل مدافع شیطان»، «دنی براسکو» و فیلم«خودی» اشاره کرد. اما برترین فیلم او در این دهه، «بوی خوش زن» در سال 1992 است که جایزهی اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان میکرد.
او که تاکنون دوبار موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. آل پاچینو در فیلم پدر خوانده با بازی حیرتانگیزش واقعن همان «مایکل کورلئونه» است و هرگز کسی نمیتوانسته اینچنین قدرتمند در قالب این نقش ظاهر شود و بدین خاطر همیشه او را تحسین میکنند. او میگوید، «در دنیایی که احساس میکنید همیشه در حال تولید هستید، حرفهای به حساب میآیید. این اقبال شماست که میتوانید خودتان را در نقش مطلوبتان تکرار کنید، چون همیشه در لیست فراخواندگان هستید.»
محمدرضا پهلوی سقوط میکند، انقلاب سال 1357 به سرانجام میرسد و برای اولین بار نظامی بر پایه حکومت روحانیت شکل میگیرد، مباحثی مانند دزدی انقلاب توسط این قشر و همکاری تمامی مخالفان و سهمخواهی آنها در اداره دموکراتیک جامعه پس از انقلاب، اگر چه جای بحث دارد، اما قبل از پاسخگویی به این سوالات باید نگاهی جدی به چرایی و چگونگی سقوط نظام شکل یافته توسط خاندان پهلوی انداخت، اینکه چه کسانی و چگونه و تا چه حد باعث سقوط نظام پادشاهیای به قدمت تمدن ایرانزمین شدند، موضوع مطلب امروز است .
دبیرکل نهضت آزادی ایران یکی از منابعی است که پاسخش به سوال «چه شد که شاه سقوط کرد؟» را میتوان به صورت جدی شنید و تاحدودی مبنای پاسخهای کلیتر قرار داد، «ابراهیم یزدی» در بخشی از پاسخ به این سوال مینویسد: «به نظر پیروزی انقلاب ایران و یا شکست شاه پیامد همکاری، وحدت، همآهنگی و همسویی میان روحانیان و روشنفکران بهطور عام و روشنفکران دینی بهطور خاص بود، در این سخن سه نکته مورد نظر است:
الف ـ تقابل و تخاصم میان روحانیان و شاه
ب ـ بیاعتقادی و بیاعتنایی و یا شکست شاه در جذب و جلب روشنفکران
ج ـ همگرایی و همسویی و وحدت در عرصههای سیاسی میان روحانیان و روشنفکران
ـ از زمانی که تاریخ ایران مدون و در دسترس است، ساختار قدرت در ایران، از دوران پیش از اسلام دو رکن اساسی داشته است: پادشاه و موبد موبدان. براساس شواهد تاریخی ـ شاه هیچگاه تنها سلطنت نمیکرده است، شاه و روحانی با هم و در کنار هم بودهاند. به گفته فردوسی:
چنان دین و شاهی به یکدیگرند تو گویی که در زیر یک چادرند
شرط مشروعیت حکومت شاه، برخورداری از «فره ایزدی» بوده است، این فره ایزدی در شاه را موبد موبدان شناسایی و اعلام میکرده است و این موبد موبدان بود که تاج بر سر پادشاه میگذاشت.
نکته دوم اینکه تاریخ همچنین به ما نشان میدهد که هر زمان میان شاه و روحانی اختلاف افتاده است شاه شکست خورده و روحانی پیروز شده است.
نکته سوم یا سومین درس تاریخ ایران این است که روحانیان بهندرت سلطنت کردهاند، زیرا سلطنت روحانیان موجب استهلاک مبانی قدرت آنها در میان تودهها میشود. اما چرا روحانیان حتا در دوران ایران باستان از چنان قدرتی برخوردار بودهاند که اولن قدرتی هموزن و شاید هم بیشتر در کنار پادشاه بودهاند و ثانین در تقابل و تخاصم میان این دو عمدتن و اکثرن روحانی برنده و شاه بازنده شده است. درحالیکه قدرت پادشاه، نیروهای مسلح و نظامیان بوده است، موبدان و مغها، روحانیان دوران ایران باستان و پیش از اسلام و پس از آن، ارتباط و نفوذ عمیق در میان تودههای مردم داشتهاند. این که چرا حتا پیش از اسلام روحانیان چنین نفوذی در میان تودههای مردم داشتهاند، نیاز به بررسیهای جامعهشناختی دارد.
دبیرکل نهضت آزادی ایران یکی از منابعی است که پاسخش به سوال «چه شد که شاه سقوط کرد؟» را میتوان به صورت جدی شنید و تاحدودی مبنای پاسخهای کلیتر قرار داد، «ابراهیم یزدی» در بخشی از پاسخ به این سوال مینویسد: «به نظر پیروزی انقلاب ایران و یا شکست شاه پیامد همکاری، وحدت، همآهنگی و همسویی میان روحانیان و روشنفکران بهطور عام و روشنفکران دینی بهطور خاص بود
اما شاید یک علت آن ممنوعیت دانش آموختن و علمآموزی طبقات عامی و عادی مردم در نظام کاستی دوران پیش از اسلام بوده است، شاید هم به علت موقعیت و نقش مذهب در جامعه سنتی و تاریخی مردم ایرانزمین بوده است. اگرچه این ارتباط ویژه و تنگاتنگ روحانیان با تودههای مردم و نفوذ در میان آنان پس از اسلام، کمرنگ شد، اما بهتدریج دوباره شکل گرفت و روحانیون جایگاه تاریخی خود را در مناسبات و ساختار قدرت پیدا کردند و پادشاه و روحانی، به ویژه در دوره صفویه و پس از آن، دو رکن اصلی و اساسی قدرت شدند.
در دوره سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، اگرچه رابطه میان روحانیت و پادشاه مانند گذشته خیلی نزدیک نبود، اما شورش تنباکو عمق قدرت و نفوذ روحانیت در میان تودههای مردم را نشان داد.
در دوره پهلوی اول و دوم، اگرچه تعدادی روحانیون درباری بودند، اما در کل روحانیت، موقعیت و جایگاهی در ساختار قدرت نداشت، این بدین معنا نبود که روحانیون موقعیت و نفوذ خود را در میان تودههای مردم از دست داده بودند.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، شاه و دستگاههای امنیتی وی توانست تمامی نهادهای مدنی ـ سیاسی روشنفکران از هر گروهی را تعطیل کند، اما نتوانست نهاد مسجد، حسینیه و تکیهها را که جایگاه حضور و فعالیت روحانیان است، تعطیل کند و یا تحت مهار و نفوذ خود درآورد.
آمار دقیقی از تعداد مساجد و نیز از تعداد روحانیان در سراسر ایران وجود ندارد. در برخی از آمارها تعداد روحانیان ایران 180 هزار ذکر شده است. تنها در تهران بیش از 5000 مسجد وجود دارد، این شبکه کموبیش منسجم یک نیروی بالقوه در ساختار اجتماعی ـ سیاسی ایران بهشمار میآید.
ـ ساختار و بافت اجتماعی در ایران بهگونهای بوده که روشنفکران و آزادیخواهان برای مبارزه با استبداد داخلی و یا سلطه خارجی به مشارکت و حمایت تودههای مردم نیاز داشتهاند، اما این روشن-فکران راهی به سرزمین تودهها نداشتند جز آنکه روحانیان را با جنبش ضداستبدادی یا ضداستیلای خارجی خود همراه کنند.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، جنبش ضداستبدادی و ضداستیلای خارجی وجود عینی داشت و طیفی از گروههای سیاسی با اندیشههای متفاوت، در برابر دولت و حکومت کودتا مقاومت و مبارزه میکردند، به زندان میرفتند و یا کشته میشدند. اما باوجود مقاومت و مبارزه طی سالهای 1332 تا 1340، روشنفکران فرصت و امکان بسیج گسترده تودههای مردم را پیدا نکردند. در اوایل دهه 1340 هم که با فشار دولتهای خارجی، شاه مجبور شد فضای سیاسی را تا حدی باز کند و جبههملی و نهضتآزادی کار سازماندهی نیروها را آغاز کردند، موج جدید سرکوب و اختناق سد راه آنها شد. در چنین شرایطی غده اختلاف و درگیری میان شاه و روحانیان سر باز کرد و روحانیون به جنبش ضداستبداد پیوستند.
ـ در سال 1341 محور اختلاف شاه با روحانیان در انقلاب سفید شاه بر سر تصویبنامه انجمنهای ایالتی ـ ولایتی بود که «قسم به قرآن» برای نمایندگان مجلس حذف شده بود و برداشت این بود که با این تغییر در قانوناساسی، بهاییها هم میتوانند نماینده مجلس شوند و زنان هم میتوانند رای بدهند، پس از مقاومت روحانیت و عقبنشینی دولت اسداله علم، در 6 بهمن 1341 رفراندومی بهنام «انقلاب سفید» انجام گرفت که در آن اصلاحات ارضی، رای زنها، سهیمشدن کارگران در کارخانجات و… لحاظ شده بود و این درحالی بود که از ابتدای حکومت دکتر علی امینی در سال 1340، اصلاحات ارضی بدون مخالفت جدی مراجع وقت در حال انجام بود.
واقع این است که در اواخر سال 1338 مسئله تقسیم اراضی مطرح شده بود. اینکه هدف از تقسیم اراضی چه بود و چه ضرورتهایی وجود داشت که اراضی مالکان بزرگ، به دهقانان بیزمین «فروخته» شود و صاحبان این اراضی بزرگ، به کارخانهداران جدید تبدیل شوند و با بالارفتن قدرت خرید کارگران و دهقانان، بازاری برای کالای مصرفی این کارخانه و کالای وارداتی فراهم شود، در جای خود باید بحث شود و شده است. در اینجا بحث بر سر اهداف تقسیم اراضی در انقلاب سفید شاه نیست، بلکه این است که این تقسیم اراضی از ابتدا هم با مخالفت مالکان بزرگ و هم روحانیان همراه بود.
در همان زمان، با فشار و اعتراض آیتاله بروجردی، مکاتباتی میان آیتاله بهبهانی و امام جمعه تهران با سردار فاخر حکمت رییس مجلس صورت گرفت، اما اعتراض روحانیان و درگیری با شاه در سال 1342 اوج گرفت و بهزودی دامنه اعتراضها از مسئله حقوق زنان و تقسیم اراضی فراتر رفت و به تعبیری که در بیانیه نهضت آزادی ایران «در همان زمان» در حمایت از جنبش یا نهضت روحانیان به کار رفته است، خواست روحانیان، آزادی ملت ایران بود، با این استدلال که مگر مردان ما آزادند که میخواهند به زنان آزادی بدهند. اعتراضها بالا گرفت و محور اصلی هم در این اعتراضها، شخص شاه بود. در آستانه رفراندوم 6 بهمن 41 بیشتر رهبران جبههملی، نهضتآزادی و دانشجویان فعال زیادی دستگیر و در زندان شاه بهسر میبردند.
روز سهشنبه، برخی افراد منسوب به دولت جمهوری اسلامی و موسوم به لباس شخصی در یکی از مکانهای زیارتی شیعیان در تهران به تعدادی از نزدیکان آیتاله هاشمی رفسنجانی، از جمله فائزه هاشمی تعرض و اقدام به فحاشی کردهاند.
بر اساس اخبار منتشر شده در روزهای اخیر، وضعیت جسمانی منصور اسانلو، زندانی سیاسی و رییس سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه، وخیم گزارش شده است.
به گزارش جرس، این فعال سندیکایی که نزدیک به پنج سال است در زندان به سر میبرد اکنون با مشکلات حاد قلبی مواجه شده و به گفته پزشکان باید هرچه سریعتر در خارج از زندان تحت درمان قرار گیرد.
این فعال سندیکایی زندانی، اکنون در زندان رجاییشهر کرج زندانی است.
فضای حاکم بر جنبش آزادیخواهانهی کنونی مردم ایران شباهتها و تفاوتهای فراوانی با انقلاباسلامی سال 57 دارد. این موضوع از برخی جهات مایهی امیدواری و از سوی دیگر موجب نگرانی آنهایی است که در پی تغییرات سیاسی و اجتماعی به هر قیمت ممکن نیستند. به همین جهت لازم است، تا همیشه با نگاه درونی و بیرونی به مواضع و تحرکات جنبش و با ارایهی راهکارهای تازه از انحرافش پیشگیری کنیم.
در یکی دو هفتهی اخیر حرکتی در ایران و خارج از کشور پا گرفته است، که هدفش معرفی نیروهای امنیتی، سیاسی و اطلاعاتی خائن به آرمانهای آزادیخواهانه ملت است، که در بسیاری موارد دستشان به خون عزیزان این مملکت نیز آلوده است. این حرکت در ذات خود عمل خوب و به جایی است، که از یک سو امنیت و آرامش نیروهای سرکوبگر را از آنان میگیرد و از سوی دیگر سبب میشود، تا در روزهای پیروزی مبارزات مردم، آنها به راحتی نتوانند کشور را ترک کرده و از دست عدالت بگریزند.
این روش البته شمیر دو لبهای است که میتواند به شدت خطرناک باشد، تجربهی پیشین این حرکت برای نسل ما که انقلاباسلامی را دیده است، همراه با خاطرات شیرینی نیست. در اینگونه شرایط همواره بودهاند کسانی که از این فضا برای تسویه حسابهای شخصی بهره بگیرند. اتهام زدن به دیگران کار سادهای است. با چاپ تصویر یک نفر و ادعای جاسوس و یا اطلاعاتی بودن یک انسان میشود، جان او و خانوادهاش را مورد تهدید قرار داد. بسیاری در جریانات پس از پیروزی انقلاب 57 با چشم خود دیدهاند، که افرادی با فریاد و هیاهو به در منزل و یا محل کار دشمنان خود میرفتند و با ساواکی خواندن او، به راحتی و با کمک مردم انقلابی او را به قتل میرساندند. بسیاری از ادعاهایی که این روزها در فضای مجازی علیه افراد میشود، متاسفانه بدون هیچ مدرک و دلیل معتبر و فقط با چاپ یک عکس و یک ادعای ساده صورت میگیرد.
شکی نیست که ممکن است بخش فراوانی از این افراد، واقعن دستشان به خون مردم میهنمان آلوده باشد و یا از خائنین به این مرز و بوم باشند، اما بحث در چگونگی و روش است. اگر این روش همهگیر شده و هرکس به خود حق بدهد به راحتی و بدون هیچ مدرک معتبری دیگران را مورد اتهام قرار دهد، هیچ اطمینانی نیست، که فردا یکی از خود ما و یا خانوادهمان مورد اتهامهای واهی قرار نگیریم. بسیاری از دوستان روزنامهنگار و فعالان سیاسی را میشناسم، که چهره و نام افرادی را که آنها را شناسایی کرده و یا زمینهی دستگیریشان را فراهم کردهاند، به خوبی میشناسند، اما به سبب اینکه هیچ مدرک معتبر و قابل استنادی به جز مشاهدات خود برای اثبات این ادعاها ندارند، ترجیح دادهاند تا سکوت اختیار کنند و آن را به زمانی موکول کردهاند، تا بتوانند با داشتن شواهد قابل اثبات، علیه آنان اقدام کنند. دوستان عزیز همانطور که در زمان حکومت سابق، ظاهر و پوشش افراد دلیل مناسبی بر ساواکی بودن و آدمفروش بودن آنان نبود، اکنون نیز چنین است. صرف داشتن ظاهر و رفتار مذهبی، دلیل بر وابستگی به نیروهای امنیتی-نظامی نیست و اتفاقن در بیشتر موارد نیروهای امنیتی و نظامی برای پنهان کردن خود سعی بر شبیه کردن چهرهی خود به مخالفانشان میکنند.
هموطنان عزیز بیایید تا فضا و شرایطی را فراهم نیاوریم تا در روزهای پیشرویی که ممکن است شور و احساسات بیشتر از عقلانیت بر کشور ما حاکم باشد، زمینهی اذیت و آزار و یا کشتهشدن افرادی را فراهم کنیم، که بعدها بفهیم از اساس بیگناه بودهاند. بدانیم که اگر چنین اتفاقات ناگواری رخ بدهد، دامان همه آنهایی که به این جو دامن زدند، آلوده به خون خواهد بود. نگذاریم که چنین شود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گزارش خود گفته است که ایران قصد دارد سوخت نیروگاه هستهای بوشهر را تخلیه کند. آژانس میگوید مقامهای جمهوری اسلامی روز چهارشنبه به این سازمان خبر دادند که میخواهند سوخت هستهای را از قلب راکتور نیروگاه تخلیه کنند.
به گزار رویترز، این در حالی است که دولت جمهوری اسلامی تاکنون به این خبر واکنشی نشان نداده است.
از سویی دیگر آژانس اتمی هم درباره علت درخواست ایران توضیحی نداده است.
آژانس اتمی اعلام کرد که با ایران درباره «تدابیر ایمنی» لازم برای تخلیه سوخت راکتور به توافق دست یافته است.
فرآیند سوختگذاری راکتور این نیروگاه در اوایل ماه دسامبر 2010 تکمیل شد.
مهمترین اخبار اقتصادی هفته منتهی به ۲۴ فوریه ۲۰۱۱ ٬ ۶ اسفند ۱۳۸۹
بودجه ۹۰٬ در دستان مجلسیان
بالاخره٬ بودجه سال آینده٬ با ۴۶ درصد افزایش نسبت به سال قبل٬ در اختیار مجلس قرار گرفت. افزایش شدید بودجه٬ با حذف یارانه انرژی و و افزایش قیمت آنها برآورد شده است.
از جمله موادی که احتمالا بحثبرانگیز خواهد بود٬ افزایش بودجه شرکتهای دولتی است که بر خلاف قوانین توسعهای ایران٬ معادل ۵۰درصد رشد داشته است.
همچنین لایحه بودجه امسال دولت٬ ۲۵ هزار میلیارد تومان کسری را از همین ابتدا نشان میدهد.
قیمت بالای نفت در نظر گرفته شده در بودجه٬ یعنی ۸۰ دلار نیز از دیگر نکات بودجه سال آتی است و کارشناسان امیدوارند نمایندگان مجلس٬ در این بخش نیز اصلاحاتی را اعمال کنند.
با این حال٬ هنوز تکلیف فعالیت قانونی موسسات و نهادهای دولتی٬ در آغاز سال آینده معلوم نیست. در حالی که روشن است در صورتی که مجلس قصد رسیدگی کامل به لایحه بودجه را داشته باشد٬ فرصت کافی برای این کار نیست٬ برای دریافت بودجه ماهانه ماههای نخست سال آتی از دولت٬ هنوز اما و اگر وجود دارد.
بخش خصوصی دولتی در صنعت فولاد
با برنده شدن شرکت فولاد مبارکه در مزایده خرید سهام شرکت فولاد هرمزگان٬ باز هم موضوع خصوصیسازی در بازار سرمایه٬ در صدر اخبار قرار گرفت. گرچه عدهای٬ تنها بر انحصاریشدن بخشی از صنعت فولاد٬ به دلیل نوع تولیدات این دو شرکت٬ نسبت به این معامله خدشه وارد میکنند٬ آگاهان اقتصادی٬ بر خصوصی نبودن شرکت فولاد مبارکه تاکید دارند.
کسانی که این شرکت را به عنوان نمایندهای از بخش خصوصی معرفی میکنند٬ بر عرضه سهام آن در قالب سهام عدالت تاکید دارند. در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد٬ پخش شدن بخشی از سهام شرکتها٬ بین مردم٬ به عنوان خصوصیسازی مطرح شده است و شرکتهایی که با این عنوان وارد عرصه سرمایهگذاری میشوند٬ نماینده بخش خصوصی معرفی میشوند.
استیضاح یک وزیر دیگر در دستور کار مجلس
استیضاح وزیر نیرو٬ در آخرین ماه سال ۱۳۸۹ ٬ در دستور کار مجلس قرار گرفته است. هر چند محمود احمدینژاد نشان داده است که از چنین اقداماتی٬ نگران نیست و تغییری در سیاستهایش رخ نخواهد داد٬ اما این موضوع٬ نگرانیهای عمومی از ناکارآمدی وزرا و نتایج غیرقابل انتظار حوزههای کاریشان را روشن میسازد.
گرچه کارشناسان٬ بر این باوراند که عمده ایرادات مطرح شده٬ یعنی عملی نشدن وعدهها و انجام نشدن پروژهها٬ بعد از ناتوانیهای عملی و کارشناسی٬ به ناتوانی مالی دولت و ضعف مدیریت عمومی آن باز میگردد.
اصلاح نظام بانکی٬ رفع درد و بیمار با هم
نظام بانکی نیز٬ مانند سایر اصلاحات دوره احمدینژاد٬ به صورت ضربتی در حال اصلاح است. هر چند هنوز از زوایای تغییر و تحولات این بخش٬ اطلاعات درستی در اختیار نیست٬ اما بسته شدن موسسات بانکی در قالب صندوقها و تعاونیها٬ و بیپاسخ گذاشتن مشتریان این موسسات٬ نشان میدهد که باز هم درد و دردمند٬ با هم رفع میشوند.
گرچه این سخن درست است که این موسسات بدون مجوز٬ باید از بازار پولی کشور کنار گذاشته شوند٬ اما بیتوجهی به شرایطی که باعث کشیده شدن مردم به این نهادها شده بود و بیجواب گذاشتن شرایط آنها در حالی که وجوهشان نزد این موسسات باقی مانده است٬ درد اقتصادی را به درد اجتماعی تبدیل میکند.
از سوی دیگر٬ رییس قوه قضاییه هم بر اجرای قانون بانکداری بدون ربا تاکید دارد. هرچند مقامات جمهوری اسلامی اصرار دارند که در حال اجرای این قانون با اندکی مسامحه هستند و تنها تلاش اندکی برای نهایی کردن آن لازم است٬ کارشناسان اقتصادی بر این باورند که نظام بانکی ایران بعد و قبل از انقلاب٬ تنها در نامها و عناوین با یکدیگر متفاوت بودهاند.
یک منبع آگاه اطلاعاتی وابسته به منابع اسراییلی گزارش داد، روز پنجشنبه صدها تن از مستشاران نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه وارد سیرناییک، در بخش آزاد شده شرق لیبی شدند. این برای نخستین بار است که آمریکا و اروپا هماهنگ در یک بحران انقلابی به نفع مردم دست به عملیات نظامی میزنند. این منبع اطلاعاتی گفت، مستشاران نیروهای متفق اروپا و آمریکا به همراه مامورین اطلاعاتی، با قایقهای تندرو جنگی، مجهز به موشکانداز در سواحل بندر بنغازی و توبروگ پیاد شدند.
این نیروها برای سازماندهی، آموزش و مسلح کردن نیروهای شبهنظامی لیبی، در برابر نیروهای وفادار و مزدوران خارجی سرهنگ قذافی وارد عمل شدهاند. قرار است که انقلابیون لیبی با یاری مستشاران آمریکایی واروپایی بهسوی طرابلس حرکت کرده و پایتخت لیبی را ازچنگال معمر قذافی و مزدورانش در آورند. هدف دیگر این نیروی متفق، یاری رساندن به کمیتههای انقلابی مردم لیبی در برقراری نظم، امنیت و تقسیم کمکهای خوراکی و دارویی به قربانیان برخوردهای خشونتآمیز چند روز گذشته در لیبی میباشد. پیشبینی شده که نیروهایی از ارتش مصر نیز تا چند روز آینده به این نیرو بپیوندند.
خبرگزاری فرانسه روز جمعه 25 فوریه گزارش کرد، نیروهای سرهنگ قذافی بر روی مردم آتش گشودند و شماری از آنان را کشتند. پیکرهای شمار بسیاری از تظاهرکنندگان علیه قذافی، در «خیابانسوقالجمعه» به چشم میخورد. شاهدان گفتهاند، مزدوران قذافی در محلههای «بن آشور» و «فاشلوم» در شرق پایتخت و محله «قوت اشائل» در غرب پایتخت لیبی بر روی هر جنبندهای شلیک میکنند. مزدوران سرهنگ قذافی، به نمازگزاران جمعه که از نماز باز میگشتند شلیک کردند و شماری از آنان را کشتند.
کارشناسان اطلاعاتی میگویند، این اقدام بیسابقه آمریکا و متحدان اروپاییاش در پشتیبانی از جنبش مردم لیبی، میتواند به منزله اخطاری به جمهوری اسلامی و شخص آیتاله خامنهای در برخورد خشونتآمیز با مخالفان باشد
نیروهای پلیس و شبهنظامیان مسلح «چماقدران و لباس شخصی»های مزدور قذافی، مساجد پایتخت را محاصره کردند. امامان جمعه در خطبههای نماز جمعه خود، خواهان پایان گرفتن تظاهرات و شورش مردم و بازگشت به آرامش شدهاند. برخی از نمازگزاران گفتهاند، خطبههای نماز جمعه از سوی رژیم قذافی به امامان جمعه تحمیل شده است.
یکی از انقلابیون لیبی در شهر البعیدا، در شرق این کشور گفت، قذافی 9 هزار نیروی مسلح به همراه تانک و هواپیما در طرابلس پایتخت این کشور برای برخورد با مردم آماده کرده است.
تلویزیون دولتی لیبی برای آرام کردن مردم اعلام کرد، به هر خانواده مبلغ چهارصد دلار پرداخت خواهد شد و به صد و پنجاه در صد به حقوق کارمندان افزوده خواهد شد.
کارشناسان اطلاعاتی میگویند، این اقدام بیسابقه آمریکا و متحدان اروپاییاش در پشتیبانی از جنبش مردم لیبی، میتواند به منزله اخطاری به جمهوری اسلامی و شخص آیتاله خامنهای در برخورد خشونتآمیز با مخالفان باشد، وزیر اطلاعات و امنیت حکومت اسلامی، در یک نمایش تلویزیونی کوشید که ایرانیان مخالف را بترساند و آنان را از شرکت در تظاهراتی که در سهشنبههای آینده تا نوروز پیشبینی شده است باز دارد، ولی با این اقدام بیسابقه آمریکا و اروپا در لیبی، دولت باید جدن نگران آینده خود باشد.
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا فرمان مسدود شدن داراییهای سرهنگ قذافی، فرزندان و مقامهای ارشد دولت او را در ایالات متحده صادر کرده است. به این ترتیب، تمام فرزندان معمر قذافی از جمله سیف الاسلام، معتصم، خمیس (پسران) و عایشه دختر وی توسط ایالات متحده تحریم شدهاند.
این تحریم شامل حال مقامهای ارشد حکومت لیبی و خانوادههای فرزندان قذافی نیز میشود و شعب خارجی بانکهای آمریکا هم موظف به اجرای آن هستند.
با اوجگیری قیام مردم لیبی آمریکا نیز اعلام کرد که روابط دیپلماتیک خود را با طرابلس به حال تعلیق در آورده و سفارت این کشور در پایتخت را بسته است.
همچنین دبیرکل سازمان ملل از شورای امنیت خواست با تصویب سریع تحریمهای پیشنهادی و اقدام قاطع، رژیم قذافی در لیبی را مجبور کند به سرکوب خونین مخالفان پایان دهد.
یک سوم از اعضای انتصابی مجلس سنای افغانستان امروز به گونهی رسمی معرفی شده و سوگند وفاداری یاد کردند.
بر اساس قانون اساسی افغانستان دو سوم از اعضای مجلس سنا از طریق انتخابات و یک سوم دیگر آن از سوی رییس جمهوری تعیین میشود.
محمدکریم خلیلی معاون ریاست جمهوری افغانستان هنگام معرفی این سناتوران به مجلس، از سناتوران خواست تا برای خدمت به مردم تلاش کنند.
وی گفت مجلس سنا و مجلس نمایندگان افغانستان که یک رکن دولت را تشکیل میدهد در کنار دیگر قوههای دولت برای بهبود وضعیت زندگی مردم مشترکن کار کنند.
بر اساس قانون معرفی سوم از اعضای انتصابی صلاحیت رییس جمهوری بوده و آقای کرزی نیز این سناتوران را از اقوام مختلف انتخاب کرده که در میان آنان، تاجران، خبرنگاران و یک نماینده سکهای افغانستان نیز شامل است.
افراد مسلح، بامداد روز شنبه، به بزرگترین پالایشگاه عراق حمله کردند و آن را به آتش کشیدهاند. پالایشگاه تعطیل شده و ماموران درحال خاموش کردن آتش هستند.
سخنگوی استانداری، صلاحالدین، اعلام کرد که حدود ساعت سه و نیم بامداد امروز(شنبه) افراد مسلح به پالایشگاه «بی جی» (Beiji)حمله کردند و با انفجار بمب آن را به آتش کشیدند. در این حمله، یک نگهبان کشته شد.
پالایشگاه «بی جی» واقع در ۲۵۰ کیلومتری شمال بغداد، روزانه ۱۵۰ هزار بشکه نفت خام را تصفیه میکند.
هفتم اسفند برابر با زادروز «بهمن رجبی» نوازنده صاحب سبک و مدرس «تمبک» است. رجبی زاده متولد سال 1318 است. وی دارای بیش از ۳۵ سال سابقه آموزش، نوازندگی و سخنرانی درباره جنبههای مختلف تنبکنوازی و تالیف کتابها و مقالاتی در این زمینه است و از آثار برجسته وی در زمینه تکنوازی تمبک میتوان به قطعه «گفتگوی چپ و راست» اشاره کرد که در کتاب آموزش تنبک وی در جلد دوم آن موجود است.
«بهمن رجبی» در هفتم اسفند ماه سال 1318 در رشت از پدر و مادری کرد زاده شد. در کودکی پدرش را از دست داد و از طریق مادر برای اولین بار ریتم تنبک را شنید و بعد از آن در تهران بیشتر با این ساز آشنا شد.
او به همراه خانواده در سال 1322 برای زندگی به تهران رفتند در سال ۱۳۲۸ به کلاس استاد «حسین تهرانی» رفت که دفعه اول بود و دفعه آخر هم شد و پس از آن او بهطور خودآموز شروع به یادگیری تنبک کرد. وی میگوید من تا چهارم طبیعی درس خواندم. در این مدت شاگرد اول هم بودم ولی یکباره بهخاطر مسایل روحی و عاطفی ترک تحصیل کردم و پنج سال تمام دست به هیچ کاری و حتا تنبک هم نزدم.
تا شد سال 1338 که نمیدانم چهطور شد که آرامتر شدم و رفتم سربازی و سپس برای ادامه تحصیل در رشته کشاورزی به اصفهان رفتم. رجبی در بیست و پنج سالگی به استخدام بانک کشاورزی درآمد و در سال 1345 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر با نامهای بابک و مزدک است.
او میگوید اصفهان که رفتم یک تنبک خریدم و روزی دو،سه ساعت در کنار رادیو با آهنگهایش تمرین میکردم. همه ملودیها را گوش میکردم و تنبک میزدم. یک سال تمام این ماجرا ادامه داشت و بعد آن او نزد «امیرناصر افتتاح» رفت و افتتاح درسی را که دو و سه ساله به همه آموزش میداد دو، سه ماهه به او یاد داد و تاثیر عمیقی روی شخصیت و تکنیک نوازندگی وی گذاشت. به طوری که هنوز هم، مستقیم وغیرمستقیم، بارها بیان کرده که فقط مدیون امیرناصر افتتاح است.
بین سالهای ۱۳۶۳ تا ،۱۳۶۸ از بهمن رجبی در جامعه موسیقی هیچ خبر و اثری نبود، تا این که دوباره با برنامهای مرکب از سخنرانی و کنسرت به میان آمد. دوباره تنبک نواخت و انگشتان شورآفرید و مشتاقان جهان را به دنبال خود کشانید. از اسفند ،۱۳۶۸ یعنی از پنجاه سالگی به بعد او آموزش تنبک را فقط از روی کتاب و مکتب شخصی خود آموزش میداد.
بهمن رجبی از اولین نوازندگان معاصر تمبک است که در آثار و کنسرتهای خود توجه ویژهای به تمبک به عنوان یک ساز تکنواز مبذول داشته و آثار وی و ابداعات او در زمینه تکنوازی تمبک موید این نکته است. از ابداعات او در تکنیک نوازندگی تنبک میتوان به افزودن یازده نوع «ریز» اشاره کرد.
او برای روایتگر ساختن تنبک تکنواز، ابتدا از ملودیهای مشهور و تصنیفهای قدیمی و قطعات کلاسیک موسیقی ایرانی بهره گرفت و با سالها تمرین آنها را طوری نواخت که شنوندگان با شنیدن آنها بیاختیار به یاد آن ملودیها و قطعات معروف میافتادند. قطعاتی مثل: به زندان، در قفس، رنگ ناز و ضربیهایی مثل «اکبرآباد رفته بودی»، «اتل متل توتوله» و حتی بسیاری از قطعات نوحه خوانی و سینه زنی که بین مردم تهران قدیم، شناخته شده بود.
بهمن رجبی دارای بیش از ۳۵ سال سابقه آموزش، نوازندگی و سخنرانی درباره جنبههای مختلف تنبکنوازی و تالیف کتابها و مقالاتی در این زمینه است که از آثار و تالیفات او میتوان به: آموزش تنبک جلد اول(شامل دوره ابتدایی و متوسطه)، آموزش تنبک جلد دوم (شامل دوره عالی و فوق عالی)، تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف نام برد. از تکنوازی و همنوازیهای بهمن رجبی نوازندگی تنبک در قطعه «سواران دشت امید» اثر «حسین علیزاده» و گفتگوی «چپ و راست»، اجرای قطعه دو نوازی تنبک اثر او به همراه «فربد یدالهی» است.
گفته شده که وی در سیوپنج سال فعالیت مستمر خود هیچگاه به خاطر کنسرت، پژوهش و سخنرانی و تکنوازی حاضر به دریافت وجهی نشده و از راه تنبکنوازی، جز شهریه تدریس محل معاش دیگری نخواسته که داشته باشد.
عباس امیری بازیگر کهنهکار ایرانی صبح روز شنبه، در سانحه تصادف رانندگی در مسیر رشت- فومن در سن 60 سالگی درگذشته است.
عباس امیری در اثر واژگونی خودروی پیکان حامل وی و برخورد این خودرو با یک درخت جان خود را از دست داد.
این بازیگر توانمند گیلانی در حال بازدید در تله فیلمی در فومن بود که از 10 روز گذشته استارت آن زده شد و در این مدت همواره در مسیر مذکور در تردد بود.
وی در سریالها و فیلمها بسیاری از جمله حضرت یوسف (۱۳۸۶)، جایی در دوردست (۱۳۸۴)، سفر به هیدالو (۱۳۸۴)، به من نگاه کن (۱۳۸۱)، اثیری (۱۳۸۰)، تیک (۱۳۸۰)، قاعده بازی (1376) به ایفای نقش پرداخته بود.
محمود بروجردی داماد آیتاله خمینی، صبح روز شنبه بر اثر ابتلا به بیماری در تهران درگذشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، دکتر بروجردی، همسر زهرا مصطفوی دختر بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده است. وی سالها در مناصب مختلف مشغول به خدمت بود.
وی متولد سال 1313، معاون اسبق وزارت آموزش عالی (وزارت علوم فعلی) و سفیر سابق ایران در فنلاند مدتها بود که به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود.
وی پیش از این نیز برای معالجه به خارج از کشور رفته بود.
دولت بریتانیا به شهروندان توصیه کرده است برای کاهش خطر ابتلا به سرطان از مصرف گوشت قرمز بکاهند. بر اساس توصیه مسوولان بهداشتی در بریتانیا، میزان مصرف روزانه گوشت قرمز نباید بیشتر از ۷۰ گرم باشد.
به گزارش بیبیسی، کارشناسان میگویند در صورت کاهش مصرف گوشت قرمز میتوان مانع از مرگ هزاران نفر در اثر ابتلا به سرطان روده شد.
سرطان روده از موارد شایع انواع سرطان است.
تحقیقات نشان میدهد که مصرف روزانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ گرم گوشت قرمز فراوری شده مانند کالباس و سوسیس احتمال ابتلن به سرطان روده را ۲۰ تا ۳۰ افزایش میدهد.
بعضی از کارشناسان با ابراز تردید در توصیه جدید دولت بریتانیا گفتهاند کاهش مصرف گوشت قرمز میتواند باعث فقر آهن و کمخونی شود.
گوشت قرمز یکی از منابع غنی آهن است.
پروفسور سالی دیویس، از مقامهای ارشد بهداشتی در بریتانیا میگوید مصرف متعادل گوشت قرمز باید به عنوان بخشی از رژیم غذایی افراد در نظر گرفته شود.
1352 خورشیدی- «حسین تهرانی» از استادان برجستهی موسیقی ایرانی و نوازنده برجسته ضرب (تمبک) درگذشت. وی در سال ۱۲۹۰ شمسی در تهران، خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر اتابک به پایان رساند.
وی در جوانی با آنکه از نظر مادی در مضیقه بود ولی هیچگاه از عشق خود که موسیقی بود مایوس نشد و ضرب را به زیر عبا میگرفت و با پشتکار و جدیت به نزد استاد خود «حسینخان اسماعیلزاده» میرفت. تهرانی از سال ۱۳۰۷ کار جدی خود را نزد اسماعیلزاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی، تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل: بله و بله و بله دیگه و یکصدو بیست و چهار و غیره به حافظه میسپرد.
چندی بعد تهرانی به نزد استادانی مثل «رضا روانبخش»، «مهدی قیاسی» و «کنگرلو» که در تنبک نوازی تبحری داشتند، راه یافت و به سبک هر یک آشنایی کامل پیدا کرد. ولی او استاد اصلی خود را ابوالحسن خان صبا میدانست زیرا نکات فراوانی از او آموخت که بعدها بسیار از آن بهره گرفت.
در سال ۱۳۲۳ به مدرسهی موسیقی کلنل وزیری راه یافت و تدریس تنبک را در آن مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال ۱۳۲۸ که هنرستان موسیقی ملی به همت «روحاله خالقی» شروع به کار کرد، ادامه داد. وی برای اولین بار دست به ایجاد گروه تنبک زد و برای آنها قطعاتی را تنظیم کرد. با تشویق و راهنمایی خالقی، کلاس آموزش تنبک تاسیس و شاگردانی تربیت کرد که «علی زاهدی» معروفترین آنها بود. او برای اولین بار نتنگاری برای تنبک را انجام داد و اولین کتاب آموزش تنبک را با همکاری «هوشنگ ظریف»، «مصطفا کمال پورتراب» و «حسین دهلوی» به چاپ رساند.
1935 میلادی- «لوفت وافه» (Luftwaffe)، نیروی هوایی رایش سوم، ایجاد شد. آلمان از دوسال پیش از این، یعنی تقریبن از آغاز به قدرت رسیدن هیتلر به تهیه مقدمات ایجاد نیروی هوایی سرگرم شده بود و خلبانان آلمانی در محلی سری در شوروی سرگرم تمرین بودند.
طبق قرارداد «ورسای»، آلمان از داشتن نیروی هوایی محروم شده و نیروی زمینی آن نیز که اسلحه محدود داشت نمیتوانست از یکصد و ده هزارتن تجاوز کند و نیروی دریاییاش هم محدود به گارد ساحلی بود و این وضعیت در طول جمهوری «وایمار» ادامه داشت که هیتلر قرارداد ورسای را لغو کرد و مسلح کردن آلمان را از سر گرفت و «ورماخت» (Wehrmacht)، ارتش آلمان، را به وجود آورد.
از آن زمان تا سال 1938 هر سال آلمان هواپیمای تازه وارد خدمت نیروی هوایی خود میکرد. به گونهای که در سال 1939 با بیش از سه هزار هواپیما به لهستان حمله برد. «هرمان گورینگ» (Hermann Goering) که تاسیس «لوفت وافه» را در چنین روزی اعلام داشت تا لحظه شکست آلمان در آخر آوریل 1945 بر این نیرو که سپاه چترباز هم جزیی از آن بود، فرماندهی می کرد. بمباران لندن مهمترین کاری بود که لوفت وافه انجام داد.
1902 میلادی- «ژان برولر» (Jean Bruller) نویسنده برجسته فرانسوی متولد شد. او در دفاع از فرانسویان در برابر نیروهای ارتش نازی کتب ادبی زیبایی نگاشت که تا سالها در ذهن فرانسویان باقی ماند. «سکوت دریا» عنوان مهمترین اثر اوست. بیشتر آثارش با نام مستعار ورکور (Vercors) منتشر میشد.
رمانهای برولر مضمون تخیلی دارند. در سال 1960 رمان «سیلوا» (Sylva) را نوشت. این اثر داستان روباهی است که به یک زن تبدیل میشود که در سال 1963 نامزد دریافت جایزه «بهترین رمان هوگو» شناخته شد.
1976 میلادی- سرزمین صحرا به نام جمهوری دموکراتیک صحرا استقلال خود را اعلام کرد. جمهوری عربى صحرا با بیش از دویست و هشتاد و چهار هزار متر مربع وسعت در غرب آفریقا و در ناحیه صحرایى و ساحل شرقى اقیانوس اطلس، بین کشورهاى الجزایر، مراکش و موریتانى قرار دارد. این کشور در سال 1884میلادی به مستعمرهای برای اسپانیا تبدیل شد اما در قرن بیستم این کشور را تخلیه کرد.
این کشور در سال 1982 به عضویت سازمان وحدت آفریقا درآمد و آن را صحراى غربى نامیدند. البته پس از فرار اسپانیاییها، مراکشیها این کشور را اشغال کردند و این اشغال با مبارزات گسترده مردمی همراه بود. به همین دلیل در بهار سال 1973 میلادی «جبهه پولیساریو» (Polisario Front) برای آزادی مردم صحرا تشکیل شد. سرانجام پس از چندین سال مبارزه در چنین روزی کمیته آزادىبخش سازمان وحدت آفریقا این جبهه را به رسمیت شناخت.
نژاد مردم این کشور به قبایل یمنى باز مىگردد. صحراییان به لهجه حسینیه زبان عربى صحبت مىکنند که به عربى فصیح نزدیک است اما براى مکاتبات از عربى رسمى بهره مىگیرند. به جهت سلطه فرانسه و اسپانیا زبانهاى فرانسه و اسپانیایى هم درآن رایج است.
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1324 خورشیدی- «علامه علیاکبر دهخدا» ادیب و شاعر و محقق گرانقدر ایرانی درگذشت.
1885 میلادی- کنگره برلن نیجریه را به انگلستان و کنگو را به بلژیک واگذار کرد.
1802 میلادی- «ویکتور هوگو» نویسنده و شاعر فرانسه به دنیا آمد.
روز جمعه و در ادامه مسابقات هفته بیستوچهارم لیگ برتر فوتبال ایران، تیم فوتبال پرسپولیس با پیروزی سه بر یک مقابل فولاد خوزستان به جمع پنج تیم بالای جدول لیگ برتر پیوسته است.
پرسپولیس روز جمعه در ورزشگاه آزادی میزبان فولاد بود و با سه گل به برتری رسید.
پرسپولیس با ۴۰ امتیاز و یک پله صعود در مکان پنجم ایستاد. فولاد خوزستان با ۳۳ امتیاز در رده هفتم قرار گرفت.
این هفته، تراکتورسازی در تبریز سه بر صفر استیل آذین قعرنشین را برد و رتبه چهارم خود را حفظ کرد. اما مس کرمان مقابل نفت تهران بدون گل متوقف شد و با یک پله سقوط در رده ششم جای گرفت.
صنعت نفت آبادان توانست در خانه ۲ بر ۱ ملوان انزلی را شکست دهد.
دگیر نتایج سایر دیدارهای روز جمعه به این ترتیب است: راه آهن ۱- شاهین بوشهر ۱، سایپا ۲ – پاس همدان ۱، پیکان قزوین ۱ – شهرداری تبریز صفر.
در پایان هفته بیست و چهارم، ذوب آهن اصفهان با ۴۸ امتیاز همچنان پیشتاز است و استقلال و سپاهان با ۴۴ و ۴۳ امتیاز تیمهای دوم و سوم هستند. تراکتورسازی با ۴۱ امتیاز در مکان چهارم قرار دارد.
تیمهای استیل آذین، پاس همدان و شهرداری تبریز نیز در انتهای جدول برای ماندن در لیگ برتر تلاش میکنند.
درحالی که خبرهای ضدونقیضی طی روزهای گذشته از حصر خانگی تا زندانی کردن دو رهبر مخالف دولت، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، خبر دادهاند، یک منبع مطلع به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که این دو معترض سیاسی در حصرخانگی نبوده و هم اکنون به یک «خانه امن» در اطراف شهر تهران منتقل شدهاند. منبع یاد شده خبرهای منتشر شده مبنی بر ضرب و شتم افراد یاد شده را که در برخی خبرها آمده بود را غیرصحیح خواند. این منبع گفت که مکان یاد شده زندان نیست.
هنوز هیچ منبع رسمی مسوولیت بازداشت غیررسمی دو رهبر اصلاحطلبان ایران را به عهده نگرفته است. به علاوه در بدعتی تازه بدون آنکه مخالفان سیاسی احضار شده باشند و یا تفهیم اتهام شده باشند به صورت مخفیانه بازداشت میشوند و ارتباط آنها با دنیای خارج قطع میشود. برخی گزارشهایی دریافتی توسط کمپین حاکی از آن است که سپاه پاسداران مسوولیت نگهداری از دو رهبر معترض سیاسی را به عهده دارد.
ساعاتی پیش و درحالی که طی روزهای گذشته گمان میرفت که مهدی کروبی یک از رهبران مخالف دولت در خانه خود تحت بازداشت است یکی از اهالی محله وی به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفته بود که در کوچه وی دیگر ماموری وجود ندارد. این منبع محلی به کمپین گفت: «مطمینم که آنها دیگر درخانهشان نیستند. شیشهها همه شکسته و کسی در خانه نیست.» او با تشریح منطقه مسکونی که در آن مهدی کروبی ساکن است گفت: «منطقه فرمانیه دیباجی شمالی به دلیل اینکه سفارتهای زیادی را در خود جای داده است دارای امنیت بالایی است و مرتب گشت وجود دارد. خیلی از مقامات هم به دلیل استفاده از ساختمانهای غصبی در این منطقه زندگی میکنند. دیشب وامروز خانه کروبی به شدت ساکت و خالی از هر ماموری به نظر میرسید و هیچ ماموری برخلاف دیروز و روزهای قبل دیده نمیشد.»
این منبع محلی به کمپین گفت:«با توجه به اینکه محل منزل مهدی کروبی در میان چنین تراکمی از سفارتخانهها وجود دارد نیروهای لباس شخصی بدون ایجاد محدودیت از سوی پلیس چندین بار بمب صوتی در خانه انداختند طی روزهای گذشته و آسایش همسایگان را از بین بردهاند و هیچکس هم کاری نمیتواند بکند. دیروز کوجه مملو از نیروهای کلانتری بود اما امروز هیچ خبری نبود و شایعه دستگیری هم در شهر پیچیده شده است.
پیش از این فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در یک نامه سرگشاده از خاموش بودن چراغهای منزل پدر و مادرشان در سه شب متوالی خبر داده بودند. یک شاهد عینی از منطقه پاستور نیز به کمپین گفته است که هیچ رفت و آمدی حتا برای انتقال مواد غذایی به داخل کوچه اختر که از شبهای گذشته با دو در آهنی ورودی آن مسدود شده است، مشاهده نشده است.
1) وزیر اطلاعات: بیانیههای موسوی را امیر ارجمند رابط با منافقین تدوین میکند
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=55724
به گزارش ایرنا حجتالاسلام والمسلمین حیدر مصلحی پنجشنبه شب در برنامه شبکه سوم سیما تحت عنوان «دیروز، امروز و فردا» گفت: «نفاق در اغتشاش 25 بهمن وارد عمل شده بود و اگر ما در این روز شهیدی داشتیم، شهیدی است که به دست منافقین به شهادت رسیده است.»
وزیر اطلاعات افزود: «در این خصوص فردی دستگیر شده که مسلح بوده و از مجموعه نفاق است. این فرد برای اقداماتی که صورت میداد از سوی منافقین ماموریت داشت و افرادی را نیز به شهادت رسانده است.» وی تاکید کرد: «همچنین در حوادث 25 بهمن فرد دیگری از سوی ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد که مرتبط با سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) بوده است.»
وی در ادامه به ارتباط سران فتنه با خارج از کشور اشاره کرد و گفت: «فردی به نام اردشیر امیرارجمند که مشاور موسوی است و بیانیههای او را تدوین میکرد ارتباطش با نفاق روشن است. این فرد در سال گذشته دستگیر و بر اساس رافت اسلامی آزاد شد. اما پس از آزادی با طراحی منافقین از کشور فرار کرد و مدتی در استارسبورگ در منزل برادرش که جز عناصر اصلی منافقین است، مخفی شد و از همانجا هم بیانیهها را طراحی میکرد.»
2) ایران برنده اصلی تحولات اخیر خاورمیانه است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=55807
روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز در شماره دیروز خود نوشت: «در حالیکه قیامهای مردم به سراسر خاورمیانه گسترش مییابد، پیشبینی میشود ایران همانطور که از تصمیم جسورانهاش برای اعزام کشتیهای جنگی به کانال سوئز مشخص است، پس از این تحولات منطقهای، جسورتر و مستحکمتر شود.»
شهرهای مختلف لیبی روز گذشته بعد از برگزاری نماز جمعه شاهد تظاهرات گسترده و موج جدید درگیریها و کشتار مردم بود. نیروهای امنیتی در طرابلس به سوی تظاهرکنندگان در مناطق غربی این شهر تیراندازی کردند که طی آن 2 تن کشته و چند تن دیگر زخمی شدند.
2) افزایش حوزه نفوذ و قدرت دفاعی و بازدارندگی دریایی ایران
استراتژی ایران برای دفاع همهجانبه از مرزهای آبی کشور و حضور در آبهای بینالمللی طی ماههای اخیر نشان دهنده حضور پرقدرت ایران علاوه بر منطقه خلیج فارس و دریای عمان در شمال اقیانوس هند و خلیج عدن بوده است. این حضور البته با عبور ناو گروه نیروی دریایی ارتش از کانال سوئز و ورود به دریای مدیترانه به شکل قدرتمندانهتری خود را نشان داد.
کیهان
1) وعدههای ملک عبداله برای مهار انقلاب، مردم: فریب نمیخوریم
http://www.kayhannews.ir/891207/16.htm#other1605
جنبش اسلامی اصلاح عربستان وعدههای ملک عبداله را نوعی عوامفریبی برای جلوگیری از خیزش مردم علیه رژیم آل سعود عنوان کرد.
در بیانیهای که نسخهای از آن در پایگاه خبری «الحرمین» از سوی جنبش اسلامی اصلاح در عربستان منتشر شده، ضمن انتقاد از بیتوجهی پادشاه عربستان به خواستههای مردم آمده است: «در تصمیمات اتخاذ شده از سوی ملک عبداله، هیچ تصمیم سیاسی در قبال آزادیها و شفافیت و مشارکت سیاسی وجود ندارد، در حالی که برای پادشاه عربستان، کار سختی نبود که اولین گام را در این مسیر برداشته و دستور آزادی زندانیانی را صادر کند که به خاطر بیان دیدگاههای سیاسی خود به زندان افتادهاند.»
2) ریاست جمهوری در مصر به 2 دوره چهارساله محدود شد
http://www.kayhannews.ir/891207/16.htm#other1601
کمیته تعدیل قانون اساسی مصر ریاست جمهوری این کشور را به دو دوره چهارساله محدود کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه اردنی «الدستور»، کمیته تعدیل قانون اساسی مصر به ریاست «طارق البشری»، معاون هیت دولت رایزنیها درباره اصلاح قانون اساسی را به پایان رساند.
براساس این اصلاحات، دوره ریاست جمهوری چهار سال خواهد بود و شخص رییس جمهوری تنها یک دوره دیگر میتواند نامزد ریاست جمهوری شود.
همچنین شروط نامزدی شخصیتهای مستقل برای ریاست جمهوری داشتن 30 هزار امضا از 12 استان از 29 استان این کشور یا حمایت 150 نماینده مجلس مردمی و مجلس شورا است. اختیار شورای مردمی درباره تصمیم گیری درباره صحت عضویت اعضای پارلمان لغو و به دادگاه تجدیدنظر محول گردیده است.
تهران امروز
1) مخالفت وزیر اقتصاد با افزایش دستمزدها
http://www.tehrooz.com/
شمسالدین حسینی سخن گوی اقتصادی دولت و وزیر اقتصاد با افزایش دستمزدها در سال آینده مخالفت کرده و دلیل آن را نیز تورمزا بودن افزایش دستمزدها بیان کرده است. طی یکی، دو هفته اخیر عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار هم طی سخنانی افزایش دستمزدها را به خاطر رابطهای که با افزایش تورم دانسته بود راهکار جالبی برای جبران کاهش قدرت خرید کارگران ندانسته بود و بر گسترش پوششهای تامین اجتماعی از جمله در قالب قانون یارانهها تاکید کرده بود.
موج فراخوان برای برگزاری تظاهرات اعتراضآمیز به منظور سرنگونی رژیمهای عربی، به قطر همپیمان نزدیک آمریکا در منطقه رسید و معترضان خواهان سرنگونی امیر این کشور شدند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «در تحقق اصل 44 قانون اساسی، واگذاری بنگاهها به شبهدولتیها به عنوان یک مرحله موقت است و نه یک هدف نهایی و امیدواریم در مراحل بعدی، بسیاری از بنگاههای واگذار شده به شبهدولتیها به بخشهای خصوصی و تعاونی و عمومی واگذار شوند.»
به گزارش خبرگزاری مهر، محسن رضایی که روز پنجشنبه از طریق ویدئوکنفرانس در همایش «کارآفرینی در ایران 1404» در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین سخن میگفت، اضافه کرد: «برای این کار، شورای رقابت باید به گونهای جدیتر، وارد عرصه اجرای اصل 44 شود.»
فعالان بخش خصوصی پایتخت بار دیگر به چهرههای سرشناس حوزه تولید و تجارت اعتماد کردند و به حضور آنها در بزرگترین اتاق بازرگانی کشور رای دادند. محمد نهاوندیان، یحییآل اسحاق، اسداله عسگراولادی، محسن خلیلی، سید علینقی خاموشی، محمد حسین برخوردار، محمد مهدی راسخ، علامیرمحمدصادقی، فاطمه دانشور و محمدرضا بهرامن بالاترین رای را در بخشهای بازرگانی، صنعت و معدن به دست آوردند.
در هفتمین دوره انتخابات اتاق تهران، 23 نماینده دوره ششم بار دیگر با رای موافق فعالان بخش خصوصی روبهرو شدند و 17 نفر نیز از مدیران جوان و متخصص هستند که برای نخستین بار به جمع هیت نمایندگان این اتاق پیوستند. این انتخابات بهرغم اینکه از مدتها پیش زمزمه قدرت نمایی کاندیداهای بخش شبه دولتی در آن به گوش میرسید، اما تمامن به سود بخش خصوصی واقعی رقم خورد تا جایی که رییس اتاق ایران در پیامی «این اعتماد پرارج» را سرمایه اجتماعی کمنظیری برای همه اتاقها دانسته است.
همشهری
1) گزارش تازه آژانس درباره ایران
http://www.hamshahri.net/news-129124.aspx
گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران در اختیار 35 عضو شورای حکام آژانس قرار گرفت. در گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آمده است که ایران همواره بر حق خود برای استفاده مسالمتآمیز از انرژی اتمی تاکید داشته و تصریح کرده که برنامه هستهایاش فقط اهداف صلحآمیز دارد. قرار است گزارش ایران در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس مورد بررسی قرار گیرد.
شورای هماهنگی راه سبز امید با انتشار بیانیهای و در پاسخ به فراخوان جوانان، تشکلهای سیاسی و اجتماعی از مردم دعوت کرد تا در روز ۱۰ اسفند که همزمان با زادروز میرحسین موسوی است، در اعتراض به حصر خانگی در تهران و شهرستانها دست به تجمعی مسالمتآمیز بزنند.
این شورا مکان راهپیمایی را از میدان امام حسین تا میدان آزادی در تهران و در تمام میادین اصلی در شهرستانها اعلام کرد.
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در پی هشدار شبکههای اجتماعی، تشکلهای سیاسی جنبش سبز و بهویژه جوانان پرشور اصلاحطلب به اقتدارگرایان حاکم بر کشور برای رفع حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان، شورای هماهنگی راه سبز امید در همراهی با این خواست مشروع و قانونی همگان را دعوت مینماید که در اعتراض به ادامه حصر و زندان خانگی رهبران جنبش روز سهشنبه ۱۰ اسفند، که مصادف با شب تولد میر بزرگوار جنبش است، از ساعت ۵ بعداز ظهر دست به تجمع و راهپیمایی از میدان امام حسین بهسوی میدان آزادی با شعارهای «یا حسین ، میرحسین» و « یا مهدی ، شیخ مهدی» زنند و بدین وسیله صدای خود را برای آزادی رهبران سبزمان به گوش حاکمیت برسانند. در شهرستانها تظاهرات در میادین و خیابانهای اصلی برگزار خواهد شد.
در صورتی که صدای اعتراض ما شنیده نشود و حصر و زندان خانگی غیرقانونی رهبران ادامه یابد، علاوه بر راهکارهای مناسب دیگر که شورا در اطلاعیههای بعدی خود پیشنهاد خواهد کرد، از هماکنون همراهان سبز ر ا دعوت به تجمعات اعتراضی غیرمتمرکز در سراسر کشور در روز ۲۴ اسفند میکنیم و در همه این ایام از باورمندان به جنبش سبز خواهانیم که به آگاهی بخشی هرچه بیشتر در درون جامعه پرداخته و با صبر و استقامت و در صفوف هماهنگ در مقابل سختیها و ناملایمانی که از سوی اصحاب قدرت و کودتا برای تداوم وضعیت نامطلوب کنونی وتحمیل استبداد اعمال میشود راه عبور بهسوی آینده و فردای بهتر را برای همه ایرانیان باز نمایند و مطمئن باشند که سنت الهی و تقدیر تاریخ بر پیروزی حق طلبان و عدالت خواهان قرار دارد.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
علی واحدی
دست و پا زدن و گیر کردن در باتلاقی که گریبانگیر رژیم است حتا ترس از شخصیتها و رهبران جنبش سبز به ویژه شیخ مهدی کروبی را چنان باعث میشود که حبس خانگی این افراد را هدف میگیرند و تمام کبکبهها و دغدغههای پوشالی خود را رو میکند.
هدایت کردن و روشنسازی و آگاه سازی مسایل ،آنچنان دقیق از سوی این رهبران عملی است که حرکت چند بارهی مردم و جنبش را پس از مدتها سکوت و خاموشی و به شکل عملیتر و سازماندهیتر در پی دارد.
ترسیدن از تداوم این حضورها و فراخوانی شیخ و یکپارچه بودن و همصدا شدن مردم آنقدر سنگین و وحشتآمیز برای غاصبان رقم میخورد که با قطع کردن روابط و حبس کردن شیخ حتا دراتاقش خواهان آرام شدن قضیه و برپایی قدرت به شکل گذشته هستند.
مراقبتهای ویژه،کنترل رفت و آمد و دستگیری و بازداشت کردن اطرافیان شیخ به دست قراولان ،تبدیل کردن شهر به یک مقر حکومتی و ایجاد کردن وحشت (البته بهظاهر)،افزایش بازداشتها تمام نشانگر دستپاچگی و از دست دادن کنترل توسط رژیم است.
در این میان اذیت و آزار رساندن بیرحمانه به شیخ کروبی و سعی از پای در آوردن این عزیز مردمی، نگرانی را چنان در دل مردم میاندازد که طرح سهشنبههای اعتراضی در صورت ادامه حبس خانگی شکل میگیرد و یک اساس کاربردی نام میگیرد.
اما این خیال خام مزدوران چه کودکانه است که با زیر نظر گرفتن این رهبران و جلوگیری از ارتباط آنها شرایط را به آرامش خودشان برسانند. رشادتها، راستگوییها، مبارزات اخیر ایشان در راه دفاع از آرمانهای انسانی آنچنان پرثمر است که حتا در صورت خطر جانی برای آنها مردم نخواهند نشست و بیشتر از این اقدامات جاری به پا میخیزند و به هواداری آنها خصوصن شیخ که در شرایط دشوارتری است اعتراض و مقابله میکنند.
باشد که قدر این همه آگاهسازی و ارادت و رشادت را توسط رهبران درک کنیم و ثانیهای خود را در این زندان بودن و آزار حاکمیت قرار دهیم تا دشواری حادثه را بچشیم. باشد که برای این عزیزان کاری کنیم و از این شرایط حاکی به خشم آییم و نترستر و آزادیخواهتر به مبارزه خود ادامه دهیم. باشد که ار این رهبران تغییر و جسارت را یاد بگیریم برای آزادی و عزت و افتخار خودمان…
درود و آرزوی پایداری و تندرستی برای رهبران جنبش، راهتان را ادامه میدهیم….تا کلاغپر بازیمان چیزی نمانده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر