-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

Posts from Khodnevis for 02/23/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دستگیری موسوی و کروبی، قریب الوقوع است

با توجه به آنکه سر مقالات کیهان دولتی نظرات شخصی‌ خامنه‌ای‌ رهبر جمهوری اسلامی می‌باشد که از زبان حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان باز تاب يافته و می‌یابد و قبل از هر اقدامی علیه منتقدین و مخالفین از طرف «رهبری نظام اسلامی» شاهد چنین سر مقاله‌هایی‌ در کیهان بوده‌ایم لذا سرمقاله مورخه چهار شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۹ کیهان  با تیتر «وحال امحاکمه» و نوع تفسیرهای ارائه شده در آن سرمقاله تردیدی باقی‌ نمی‌گذارد که رهبر جمهوری اسلامی عزم خود را برای دستگیری و محاکمه آقایان موسوی و کروبی جزم کرده و تصمیم نهایی‌ خود در این‌باره را گرفته است.


در بخشی از این تفسیر می‌خوانیم: «حضرت امير عليه السلام در خطبه‌اي ضمن اشاره به برخي از ابعاد يكي از فتنه‌هاي آن دوران خويش و راه برون رفت از آن، درباره علت سكوت-موقت- خود مي‌فرمايند "كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است» (خطبه ۵ نهج البلاغه) حضرت امير(ع) در اين كلام كه مانند همه بيانات ايشان "حكيمانه" و راهگشاست، از يكسو سكوت خود را "موقت" معرفي مي‌كنند و از سوي ديگر با توجه به غبارآلودگي فضا كه باز هم به قول ايشان يكي از ويژگي‌هاي فتنه است، بازگو كردن واقعيت‌ها را به فرو نشستن غبارها و آشكار شدن واقعيت‌ها براي همگان موكول مي‌فرمايند. اين سخن هم از آن امام بزرگوار است كه «فتنه ها وقتي از راه مي‌رسند شبهه مي‌آفرينند و با حق شباهت دارند ولي هنگامي كه پشت مي كنند-پايان مي پذيرند- حقيقت آنگونه كه هست آشكار مي شود.(خطبه۹۳نهج البلاغه)»

 کیهان در ادامه این تفسیر با متصل کردن حوادث بعد از انتخابات ۱۳۸۸ که از آن به عنوان فتنه نام میبرد به صدر اسلام و نحوه مواجه حضرت علی‌ با چنین حوادثی در صدر اسلام، خامنه‌ای را به حضرت علی‌ تشبیه کرده است که «علی‌ وار» صبر نمود تا بعد از فرو نشستن غبار‌ها «علی‌ وار» نيز عمل نماید. دررابطه با چنين تشبيهاتي شريعتمداري نوشته است:

 

«جلودار بايد صبر مي‌كرد تا بقيه از راه ماندگان هم برسند. مانند مولايش و مولايمان حضرت امير مؤمنان(ع) كه با تحمل خار در چشم و استخوان در گلو، بصيرت افزايي ديگران را دنبال مي‌فرمود. حالا ديگر، محاكمه سران فتنه در دادگاه افكار عمومي پايان پذيرفته است و ارتكاب ده‌ها جنايت از سوي آنان، نظير "ستون پنجم دشمن بيروني"، "وطن فروشي"، "مفسد في الارض"، "قاتل مردم بي‌گناه كوچه و بازار" و... در افكار عمومي مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انكار به اثبات رسيده است و اكنون، نوبت محاكمه آنان در دستگاه قضايي كشور است.»

 

در بخش پاياني اين تفسير، حسين شريعتمداري ضمن اعلام آمادگي خود براي مشارکت در محاکمه کساني که وي از آنها بعنوان فتنه‌گران نام مي‌برد آمده است:

 

«و بالاخره، كيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاك‌باخته ايران اسلامي و در صورت امكان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارك غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه‌گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افكار عمومي به چالش قانوني كشانده و اثبات كند.»

 

اینک با توجه به تجارب قبلی‌ از سر مقالات کیهان و تبعات چنين مقالاتي که همواره بر اساس طرح و نقشه‌ قبلی‌ نوشته می‌شود و این سر مقاله‌ها، اولین فاز، قبل از هر اقدامی علیه مخالفین به شمار می‌آید، می‌توان پیش بینی‌ کرد که طی‌ روزهای آینده  باید شاهد اقدام عملی‌ حاکمیت در خصوص دستگیری موسوی و کروبی باشیم.

 

حصر کامل خانگی موسوی و کروبی و قطع کامل ارتباطات آندو نیز، بر اساس همین طرح برنامه‌ریزی و به مورد اجرا گذشته شده است.


 


اندرباب کشته‌سازی و جعل مقتول به نفع قاتل‌!


چند لحظه پیش تو یوتوب قطعه‌ای از اخبار دیشب شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی را دیدم که در آن خانم گزارشگر از شهر بنغازی گزارشی را پخش می‌کرد و روی آن صحبت می‌کرد که در آن از قذافی به عنوان «دیکتاتور سبز» یاد کرد.



داشتم فکر می‌کردم که چطوره که ما هم از این پس به جای عصبانی شدن در قبال جعل مقتول به نفع آقا مقابله به مثل کنیم مثلا نقل قول هایی بنویسیم و منتشر کنیم که مثلا شهید مطهری اولین شهید جنبش سبز چنین گفت و یا مثلا صدام حسین رئیس جمهور اسلامی سابق عراق چنین کرد و یا هیتلر رهبر معظم آلمان اسلامی درزمان حیاتش چنین گفت ویا مثلا اگر خشونتی در تهران شد و لباس شخصی مضروب شد در خبرهای‌مان بیاوریم که یک دست نشانده آمریکا و روسیه که قصد داشت از مردم کشته سازی کند مضروب شد و سلاح وی تحویل نیروی انتظامی گردید.


به هر حال مثل اینکه کلا تاریکیه و کسی به کسی نیست! تاریخ هم وجود نداره و کسی هم نه عقل داره و نه منطق و یا اگر هم داره جرات ابراز استدلال نداره که آقایون نشسته‌اند و برای خود می‌بافند. خواستم طنزی نوشته باشم ولی کلا و در اصل خود خبر و کل واقعیت مسئله اگر به طور کامل و بدون کم و زیاد بیان شود از هر طنزی خنده دارتر است



 


تشکیل شبکه‌های کوچک بین همسایه‌ها و ساکنین محلات


یکی از روش‌های سازماندهی از پایین٬ تشکیل شبکه‌های کوچک  درسطح محلات شهر است. این نوشتار به ذکر مختصری از تاثیرات مثبت تشکیل این شبکه های محله ای پرداخته است. امید است این مهم بعنوان یک راهکار اساسی جهت افزایش کارایی و کاهش آسیب پذیری معترضان مورد توجه دوستان قرار گیرد:

 


افزایش میزان مشارکت: حرکت جمعی باعث مشارکت همراهانی خواهد شد که دل با جنبش داشته اما برای مشارکت نیاز به تشویق و دلگرمی جمعی دارند٬ مثلا اگردر یک محله بیست نفر پتانسیل مشارکت را داشته باشند اما تنها ۱۰ نفر در تظاهرات خیابانی  شرکت کنند با ایجاد این شبکه می‌توان امیدوار بود که بخشی  از این  دوستان با دانستن آنکه هم محلی‌های آنها قصد رفتن به تظاهرات را دارند تشویق به همراهی شوند.

   


بهبود ارتباطات: در نبود رسانه‌های قابل اعتماد و با توجه به دشواری‌های دسترسی به اینترنت و اختلال در شبکه تلفن‌های همراه شبکه‌های محلات می‌توانند به اشتراک و سرعت جابجایی اطلاعات کمک نماید. به طور مثال اگر فردی از طریق خط تلفن ثابت به یکی از اعضای یک شبکه‌ی محلی اطلاعی کلیدی را انتقال دهد، آن فرد می‌تواند به سرعت آنرا با شبکه ی خود در میان بگذارد

  

ایجاد امنیت بیشتر: بارها شنیده شده که جهت جلوگیری از دستگیری در حین رفتن به مسیر تظاهرات بهتر است دوستان از حرکت انفرادی پرهیز کرده و در قالب گروههای ۱۰ یا ۲۰ نفره به سمت مکان تظاهرات حرکت کنند. تشکیل شبکه‌های محلی این امکان را فراهم می‌کند که دوستان با هماهنگی قبلی و بصورت گروهی اقدام به رفتن به تظاهرات کنند. همچنین در حین تظاهرات در صورتیکه فرد در بین گروهی از آشنایان باشدامکان اجتناب از دستگیری افزایش میابد.د


آرایش٬ نظم و هماهنگی بیشتر: آشنایی بیشتر همرزمان یک شبکه با هم موجب خواهد شد آرایش و حرکت هر مجموعه ساده تر انجام پذیرد. بویژه امکان تغییرات سریع تاکتیکی از قبیل تغییر در محل تجمع یا نحوه رسیدن به محل تسهیل خواهد شد. بعلاوه این هماهنگی و نظم بیشتر میتواند خود را در اقدامات درون محله ای مانند الله اکبرهای شبانه یا شعار نویسی به بهترین نحوی نشان دهد.


تحت فشار قراردادن عوامل شناخته شده سرکوب در محله: با شکل گیری شبکه های محلی اعضای شبکه میتوانند با شناسایی عوامل سرکوب در هر محله اقدام به اعمال فشارهای اجتماعی ملموس بر آنها نمایند. این شامل طیف گسترده‌ای از اقدامات از صحبت کردن و تلاش برای اقناع فرد مذکور تا اقدامات ایذایی نظیر شعارنویسی بر دیوار خانه یا پرتاب رنگ به پنجره‌ها را در برگیرد. از موارد مشابه این اقدامات اعمال فشار بصورت غیر مستقیم از طریق صحبت با خانواده فرد سرکوبگر و روشنگری درباره عملکرد ضد مردمی وی می‌باشد. تجربه ثابت کرده که فشار و تنش در محیط خانوادگی از موثرترین عوامل در ریزش نیروهای سرکوبگر است


هدف نهایی تغییر قاعده بازی بگونه ایست که نیروهای سرکوبگر از حالت تهاجمی خارج و مجبور به قرار گرفتن در لاک دفاعی شوند. در حال حاضر ابتکار عمل در سطح خیابان در دست نیروهای سرکوب است که تصمیم می‌گیرند چگونه در شهر مستقر شده٬ سد راه  معترضین گردند و از بهم پیوستن آنها جلوگیری کنند. در این برهه ی زمانی هرچه ابتکار های محلی بیشتری انجام بگیرد به سردرگمی و عدم توان پاسخ گویی حکومت کمک می کند. نیروهای سرکوب به مرور زمان چه از فرط خستگی و چه به دلیل به خود آمدن  ریزش کرده و دولت نیز توان مدیریتش کم و کمتر می‌شود.  تشکیل شبکه ‌ای محلی میتواند ما را یک قدم در رسیدن به این مهم نزدیک‌تر کند


 


گفت و شنود ورژن ضد انقلاب


گفت: شنیدی عرزشی ها دوباره قرارگاه راه انداختن

 

گفتم : لابد ایندفعه قرارگاه حمار ؟ حالا برای چی؟ اینا که این همه قرارگاه دارن ، قرارگاه عین الله ،قرارگاه ماشالله ، قرارگاه شمسُ الله، قرارگاه حاجی و سید کشتن الله، دیگه قرارگاه حمارالله ببخشید حمار برای چی چیشونه؟

 

گفت: خبر نداری بنده خدا،وضع خیلی خراب شده، مگه نشنیدی شعارها رو، مردم ریختن تو خیابون شعار میدن [گوشت رو بیار جلو] مبارک ، بن علی، نوبت سید علی، اینا به گوش عظما رسیده گفته به وحید و مجتبی بهترین غلامام رو جمع کنید، قرارگاه بزنن هر کاری میکنن من نمیدونم ،یه عده هم جمع شدن قرارگاه زدن، اولین خواست قرارگاه حمار هم این بوده که سران جنبش سبز باید اعدام بشن

 

گفتم: تو خبر نداری بنده خدا، این تو بمیری دیگه از اون تو بمیری ها نیست، کروبی مثل شیر وایساده گفته مگه اینکه جنازه من رو از این خونه بیرون ببرید حرف آخری هم که زده گفته تا آخرین قطره خونم ایستادگی می‌کنم، موسوی هم که کوتاه بیا نیست مگه میخواید قبر خودتون رو بکنید با این کارا، اینا رو تو خونه هاشون حبس کردید چی شد؟ هر چی آهن و تیر آهن توی یافت آباد بود جمع کردید زدید در و پنجره میر حسین که آخرش به کجا کشید؟ فکر کردید مردم رو میتونید مهار کنید ؟ مگه ندیدی موسوی و کروبی هم نبودن مردم پیام دادن خودشون یک اسفند اومدن تو خیابون، مگه ندیدی هر چی نیرو داشتید از ترس ریختید تهران رو کردید پادگان، نه داداش این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست موسوی و کروبی هم نباشن این مردم بالاخره عظما رو پائین میکشن،حالا اینا که قرارگاه زدن کیا هستن؟

 

گفت: چی بگم والا، ما که نمی‌تونیم دست رو دست بذاریم بشینیم، بالاخره باید به آغا نشون بدیم یه کاری داریم می‌کنیم، وگرنه دستور میده به هممون واجبی بدن، از طرفی می‌دونی هر قرارگاهی که راه می‌افته چقدر پول به جیب می‌زنن، کلی برای همین قرارگاه حمار هزینه کردن مگه ندیدی چقدر آدم ریخته توش، طائب کوچکف پناهیان و سعید التماس دعا (قاسمی)، عباسی(که تازگی ها گفته من کسینجر اسلامم) همه ریختن توش

 

گفتم: واقعا اینقدر کفگیرشون خورده به ته دیگ؟ عجب! هیچکی براشون نمونده اینا رو از ویترین کشیدن بیرون؟ شنیده بودم یکی از سردارای سپاه گفته بود «آقا تنها موندن نیاز به کمک دارن» اما فکر نمی‌کردم اینقدر بی‌کس شده باشه، باور کن اینا یه مشت دله دیوونه ان، خُل شدید مگه، با طناب پوسیده اینا تو چاه نرید تا وقت هست بگین غلط کردیم، این دیوونه‌ها شما رو دارن می‌برن جایی که خودشون هم آدرسش رو بلد نیستن، واقعا عظما چقدر بدبخت شه که دستور تشکیل قرارگاه رو به اینا داده فکر کرده اینا میتونن حاجتش رو روا کنن، اینا اگر میتونستن توی همون سخنرانی هاشون بسیجی ها رو قانع میکردن که اینقدر ریزش ندن، تشکیل قرارگاه بصیرت افزایی و بستر سازی برای احقاق رویای آغا (محاکمه موسوی و کروبی) پیشکش.

 

گفت: چه عرض کنم والا

 

گفتم: به‌قول عبید زاکانی: مردی را علت قولنج افتاد ، تمام شب از خدای درخواست که بادی از وی جدا شود چون سحر رسید ناامید گشت و دست از زندگی شسته تشهد می‌کرد و می‌گفت بار خدایا بهشت نصیبم فرمای یکی از حاضران گفت ای نادان از آغاز شب تا این زمان التماس بادی داشتی پذیرفته نیامد چگونه تقاضای بهشتی که وسعت آن به اندازه آسمان‌ها و زمین است از تو مستجاب گردد؟

 

 


 


پنجم اسفند: دوئل نهايي

محموله دو كشتي جنگي ايران كه امروز از كانال سوئز عبور كرده و مي‌خواهد از كناره سواحل آبي اسرائيل بگذرد «بيداري اسلامي» است. جهان «اسلام»به هيچ وجه بيدار نخواهد شد، مگر به كمك محموله اين دو كشتي. «جمهوري اسلامي» به خوبي اين را فهميده است و حركت اين دو كشتي در اين شرايط  با هدف «بيداري اسلامي» صورت گرفته است. اما آيا آنها موفق خواهند شد؟


كشورهاي عربي در حال حركت به سوي «الگوي تركيه»اند. كشورهاي سني مذهب خاورميانه دموكراتيك خواهند شد و در اين ميان تنها ايران شيعي مي‌ماند و اسرائيل يهودي. دو نمونه اصلي «كينه توزي نهادي» در روزگار نو. «نهاد كينه توز» ايراني-اسرائيلي با تمام نفوذش نخواهد توانست عامليت مردم را در كشورهاي عربي كنار بزند، زيرا ايران و اسرائيل اثر همديگر را خنثي مي‌كنند. برآيند نهائي نيروهاي ايران و اسرائيل در كشورهاي عربي صفر است و بررسي آن‌ها از اين جهت موضوعيت ندارد. آن‌چه اهميت دارد اين است كه تلاش براي تعيين سرنوشت ملت هاي ديگر چيزي نيست جز فرار از يك معضل داخلي و فرافكني آن. استقرار «جمهوري اسلامي» و «جمهوري يهودي» دريك  واحد جغرافيائي متكثر و دربرگيرنده ديگران (غيرمسلمانان، غير شيعيان، غيريهوديان و...) ممكن نيست مگر با قرباني كردن روزانه آن ديگري(غير مسلمان،غير شيعه،غير يهودي و..).‏


آن‌ها چاره‌اي جز اين هم ندارند. كينه‌توزي در وجدان‌شان نهادينه شده است. حكومت ايدئولوژيك، فرم حكومتي«كينه‌توزي توزي نهادينه شده»است. نهاد كينه‌توز، خود را در قالب حكومت ايدئولوژيك متعين مي‌كند يا به عبارتي از حالت كمون به حالت آشكار در مي‌آيد. تشخيص و درمان بيماري «كينه‌توزي نهادي» نيازمند كف نفس و اتخاذ موضع فرد سوم بيرون از نزاع يعني موضع فرد بي‌كينه است.‏


درباره كينه‌توزي يهودي و تاريخ دراز آن هيچ‌كس بهتر و بي‌كينه‌تر از نيچه تحقيق نكرده است. او هرگز به دام «يهودستيزي» نيفتاد و بلكه با عشق به يهوديان و نوابغ آن‌ها و اتخاذ موضعي فرا اخلاقي، نهاد كينه‌توز يهودي را كاويد. بخت با او يار بود كه اين بيماري هنوز در حالت مزمن قرار داشت اما زمانه ما زمانه حاد شدن اين بيماري است. «جمهوري يهودي اسرائيل» و پيامدهاي آن چيزي نيست جز بيرون زدن و حاد شدن بيماري‌اي كه ساليان دراز روان قوم يهود را آزرده است و اين قومِ برگزيده شده براي قرباني دادن تا قرن بيستم آن‌را مهار كرده بود. شريعت يهود دستورالعملي بهداشتي براي جلوگيري از اشاعه اين بيماري بود.  قرن بيستم اما قرن حاد شدن، انعكاس و افشانش اين بيماري بود. اسلام‌گرایي و در موارد بسيار ناچيزي بنيادگرائي مسيحي از اين سرچشمه جاري شده‌اند.


از سوي ديگرحاد شدن يك بيماري نشانه‌اي از پايان و روبه بهبودي بودن آن بيماري دارد. افول اسلام‌گرائي و برخاستن موج دموكراتيزم در خاورميانه حامل نويد رهائي بشر از بيماري «كينه توزي نهادي» است. جراحي پلاستيك «اصلاحات و انقلاب‌هاي رنگي» براي خاورميانه عربي مضحك و ابلهانه بود. آن‌ها نياز به انقلاب‌هاي واقعي داشتند و اكنون انقلاب‌هاي آن‌ها يك به يك در حال پيروزي‌اند. با پيروزي انقلاب‌هاي عربي و آرام گرفتن خاورميانه در دامن دموكراسي سكولار، زمان «واقعه هولناك» براي ايران و اسرائيل كه تنها خواهند ماند، فرا  مي‌رسد. گمان نمي‌كنم وضعيت گذار در خاورميانه بيشتر از يك ماه طول ديگر بكشد. بنابراين زمان زيادي تا شروع «جنگ ايران و اسرائيل» نداريم.


تلاش بنيادگرايان كينه‌توز ايران براي يارگيري از اخوان‌المسلمين مصر و النهضه تونس و ....همچون مورد «حزب عدالت و توسعه» تركيه شكست خواهد خورد و مواجهه نظامي ناگزير دو حكومت ايدئولوژيك منطقه فاجعه بار خواهد بود. زيرا «جمهوري اسلامي ايران»

مشروعيت‌اش را از اسرائيل مي‌گيرد و «جمهوري يهودي اسرائيل» هم از ايران. بنابراين جنگ اين دو دولت كينه‌توز منطقه نه يك جنگ واقعي، بلكه نوعي هرزه‌ستيزي است براي كشاندن  دولت‌هاي ديگر به ميانه جنگ و آغاز جنگ بين الدولي سوم. نمي‌توان ساكت نشست و يا همچون اصلاح‌طلبان سرگرم عمل زيبائي بيني حكومت ايدولوژيك ايران. خطر فراتر از تصور كوتوله‌هاي سياسي است. ما نياز به اتخاذ موضع سوم و وارد عمل شدن از آن جايگاه هستيم.


دو سوي اين وحدت ضدين ديالكتيكي «بشر كينه‌توز»(ما قبل انسان)است. وظيفه ما پشت سر گذاشتن «بشر كينه توز»، بي‌كينه شدن و به معني واقعي كلمه «انسان» شدن است. به سبك و سياق نيچه‌اي بايد گفت: «ماقبل انسان» چيزي است كه بر او چيره مي‌بايد شد. ما در يك جنگ جهاني به سر مي‌بريم: جنگ ميان انسان ها و ماقبل انسان‌ها. اتحاد «انسان»ها براي غلبه بر «ماقبل انسان»هاي كينه‌توز ضرورت حاد/بحراني امروز ماست.


در داخل ايران، نياز به اتخاذ موضع سومي بيرون از دو جناح اسلام‌گراي درون جمهوري اسلامي هست. موضعي كه به معني واقعي كلمه اپوزيسيون جمهوري اسلامي يعني «اپوزيسيون اسلامگرائي» باشد و بيرون از قيد و بندهاي اسلام‌گرائي مواضع خود را صورت‌بندي كند. براي غلبه بر كينه توزي اسلامي- يهودي ما نياز به اين موضع داريم. اسلام‌گرايان اصلاح‌طلب به لحاظ ذهني نمي توانند دوره «مابعد جمهوري اسلامي» را تصور كنند و اصرار آنان بر مبارزه مسالمت‌آميز ترفندي براي پوشاندن اين ناتواني ذهني است. مرحله آخر مبارزه مسالمت‌آميز ، تسخير قهرآميز مراكز دولتي است و آن‌ها هميشه در اين مرحله جا مي‌زنند.


امروز مبارزه ما به مرحله آخر رسيده است. روز قدس دوئل آغازين جنبش سبز و حاكميت كينه‌توز بود. يا ما بايد دچار مرگ مغزي مي‌شديم يا حاكميت كينه‌توز. و در آن روز، حاكميت دچار مرگ مغزي شد. حالا 18 ماه از آن تاريخ گذشته است و نوبت مرگ واقعي  يعني مرگ دوم نظام. 5 اسفند دوئل نهائي ما و حكومت كينه‌توزي است. يا انسان‌ها برجاي مي‌مانند يا ماقبل انسان‌ها. شق سومي در كار نيست.


 


نامه سرگشاده خواهرزاده خامنه‌ای به دکتر سروش

متن نامه دکتر محمود مرادخانی که به خودنویس ارسال شده به شرح زیر است:

جناب آقای عبدالکريم سروش

بسيار مسرورم که بالاخره شما و امثال شما به ماهيت خبيث سردمداران رژيم جمهوری اسلامی واقف آمديد. نامه اخير شما را خواندم. چه خوب که پس از انتظارها، خواست ما بر شديد الحن شدن نوشته‌های شما تا مقداری برآورده شد.

آن موقع که ما جنـگ‌طلبی‌ها و آدم کشی‌های خـمينی و سـپس نـوچه‌های بازمانده‌اش را به باد انتـقاد قـرار می‌داديم ، تنها بوديـم و امثال شـما در جبـهه مقابل هنوز به فرهنگ خرافات به قول خودتان کافرپرور حضرات اعتقاد داشـتيد.

در اين مختصر می خواستم تنهـا به دو نکته خلاصه وار اشاره کنم و اميدوارم که به آنها شما توجه و تفکر عميق بنماييد.

نکته يکم اين اسـت که همواره از خود می‌پرسم چرا امثال شـما ظلم رژيم جنايتکار جمهوری اسلامی را تنها امروز به اين وضوح می‌بينيد؟ مگر ظلمهای رفته بر ديگران در طی سی و دو سال عمر نکبت بارجمهوری اسلامی، که خارج از محدوده خانواده گی شما بوده‌اند، ظلم نبودند؟

هنگامی که ثريا مهريزی برای خبرگيری از شوهر بی‌گناهش به زندان وکيل آباد مشهد می‌رود ، او را نيز می‌گيرند و به همراه شوهرش اعدام می کنند . سال ۱۳۵۹ بود. بسياری در خواب خوش و اما ما، هر چند که از خانواده ما نبود، هر آنچه را توانستيم انجام داديم. علی خامنه‌ای در جريان بود ولی هيچ نکرد! قاسم فردی بود که علی خامنه‌ای در جلسه‌ای (قبل از انقلاب ۵۷) در موردش گفت: اگر دختر می داشتم به قاسم می دادم! هم ثريا را و هم شوهرش قاسم را علی خامنه ای شکنجه کرد و کشـت.

هنگامی که دانستيم که سينما رکس آبادان را برای اسلام و برای خدا به آتش کشيده‌اند، بسياری باز هم در خواب بودند و نديدند و نشنيدند، ولی ما بوديم و فرياد برآورديم، هر چند فرياد ما آنزمان جيغی تنها در اقيانوس سکوت به اصطلاح روشنفکران اکثرا مذهب‌گرا بود! و .... و  هنگام‌های بسياری ديگر را می‌توان برشمرد.

 نکته دوم اينکه مناسب است اشاره‌ای کنم به جمله زيبا و بسيار درست ديپلمات جدا شده از رژيم، آقای احمد ملکی که می‌گويد: اولين راه مبارزه با ظلم، ترک ظالم است. آيا زمان آن نرسيده است که شما نيز ترک ظالم به معنای واقعی آن را بکنيـد؟ آيا روشنفکر مذهبی می‌تـواند وجود داشته باشـد؟

به باور من در مذهب و مخصوصا در اسلام، روشنفکر معنا و مفهوم نـدارد. چرا که روشنفکر نوآور است، به امروز علم دارد و تلاش در ساختن فردايی نوين را دارد. اما در مذهب تلاش تنها در توجيه نقل قول‌هايی است که حتی صحت نـقل قولی آنها مشخص و معلوم نيسـت. چگونه يک روشـنفکر مذهبی می‌تواند فلسفه‌ای نوين را ارائه بدهد؟ مگر آنکه روايـت و يا حديثی جديد را بسازد!؟ ترجمه‌ای من درآوردی از آيات قرآن بکند و يا روايتی را در مقابل روايتی ديگر بگذارد!؟

من بر اين باورم که زنجير مذهب بر هر پايی که باشد، گوش را کر، چشم را نابينا و زبان را آلوده می‌کند. شما در جمله‌ای آورده‌ايد که دين به مانند شراب است که حيوان را حيوان‌تر و انسان را انسان‌تر می‌کند! جمله زيباست و قافيه‌دار ولی اما من هيچ گاه نديده‌ام که شراب انسان را انسان‌تر کرده باشد‌! مگر در اشعار عرفانی‌!  دين نيز هرگز انسانی را انسان‌تر ننموده است. چرا که اصل دين بر پايه انسانيت نيست. در دين هر آنچه بر روی زمين و آسمان است، بـنده و برده پروردگار می‌باشد. به پروردگار است که بايد سـود رساند و نه به بنده و برده! اگـر هم اين اصل را بر شما تقيه کردند، ولی در عمل آن را انجام دادند. کدامين آخوند را شما سراغ داريد که سودی برای جامعه و انسان‌ها داشته است؟ حتی علی تـهرانی‌ها و علی شريعتی ها هم مگرسودی به‌جز هموار نمودن راه برای خمينی را داشتند؟ اگر هم در اينجا و يا در آنجا و مخصوصا در ميان مذهبيون مسيحی فردی را سراغ داريد که به انسانيت و به انسان‌ها خدمت کرده است، آن فرد فعاليت انسان دوستانه خود را از روی عشق و خارج از حوزه سنتی مذهب و کليسا انجام داده است.


جناب آقای سروش، نکته‌های بسيار ديگری نيز به نظرم می‌آيند و اگر آنها را نمی‌نگارم نه به خاطر نداشتن جوهر در قلم که بر اين باورم که ... يک کلام بس باشد!

به باور من زمان آن رسيده که روشن و محکم نادرستی و بی‌سودی افکار آخوندی را برملا کنيم، خود را از آنها مبرا و جامعه را به مبارزه فعال با اين جانيان انگل دعوت نماييم. لعنت و نفرين برازنده و شايسته انسان روشن‌فکر نيست. اينها همه خرافاتی آخوندی بيش نيسـتند. تنها کنش‌ـهای سودمـند من و شماســت که ديروز را تـرميم و فـردا را می‌توانند بسـازند.

شاد و سلامت باشيد

دکتر محمود تهرانی / فرانسه ـ ۳ اسفند ماه ۱۳۸۹


 


خلع لباس  کروبی در دستور کار دادگاه ویژه روحانیت

رئیس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی، امروز و در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به رادیو و تلویزیون دولتی ایران با تاکید بر این مساله که «کروبی شایسته ملبس بودن به لباس روحانیت نیست»، افزود: «دادگاه ویژه روحانیت رسیدگی به تخلفات کروبی را در دستور کار خود قرار داده است».


از سوی دیگر، جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز با تایید این مساله، گفته است که تقاضای خلع لباس مهدی کروبی از قم آغاز شده و دادستانی ویژه روحانیت در این باره تصمیم نهایی را خواهد گرفت. شجونی، کروبی را به دلیل آنچه که «اقدامات قانون گریزانه» عنوان کرده است یک «روحانی‌نما» دانست: «لذا می‌بایست با خلع لباس از دایره روحانیت خارج شود.» عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، مطرح شدن مساله خلع لباس کروبی را «تنها از لحاظ گرایش تهذیبی» وارد دانست: «دستگاه قضایی نیز به دیگر فسادهای وی رسیدگی خواهد کرد.»


همچنین بهروز جعفری، دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس، در گفت و گو با خبرگزاری ایرنا، از دادگاه ویژه روحانیت خواسته است تا نسبت به خلع لباس مهدی کروبی «لحظه ای درنگ» نکند.


وی میرحسین موسوی و مهدی کروبی را «سران ضد انقلاب» و «منافقان مزدور آمریکا» خطاب کرده است.


این این سخنان به دنبال افزایش فشارها بر مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران مخالف دولت در ایران به خصوص پس از فراخوان برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن در ایرانريال صورت گرفته است. پیش از این، سایت سحام نیوز گزارش داده بود که عصر دیروز، مامورین امنیتی به خانه مهدی کروبی حمله کرده‌اند و تعداد زیادی از کتب و اسناد وی را با خود به همراه برده‌اند. این سایت از بازداشت علی کروبی، فرزند آقای کروبی و همسرش نیز خبر داده بود.


گفتنی است دادگاه ويژه روحانيت سوم خرداد ۱۳۵۸ از سوی آيت الله خمينی، تاسيس شد. اين دادگاه در قانون اساسی جايگاهی ندارد و زير نظر رهبر جمهوری اسلامی ايران اداره می شود و رياست آن از سوی وی منصوب می‌شود.


دادگاه ويژه روحانيت در سه دهه گذاشته با بسياری از روحانيون منتقد و برجسته در ايران برخورد قضايی کرده است.


اين دادگاه در سی سال گذشته روحانيون شناخته شده ای نظير آيت‌الله سيد کاظم شريعتمداری، محمد موسوی خوئينی‌ها، عبدالله نوری، محسن کديور، مهدی هاشمی، حسن يوسفی اشکوری و هادی قابل را محاکمه و برخی از آنها را خلع لباس کرده است.


 


قطع اینترنت به دلیل مسایل سیاسی و امنیتی است

به گزارش آتی نیوز، خجسته‌نیا، با بیان این مساله که «بحث خرابی و اشکالات فنی موجود در سیستم‌های متصل به اینترنت بسیار بیشتر از مسایل سیاسی و امنیتی است»، تاکید کرده است که قطعی اینترنت در ایران «همیشه به دلایل سیاسی و امنیتی نیست.»


تایید بروز اشکالات در خطوط اینترنتی از سوی  مدیر کل روابط عمومی شرکت مخابرات استان تهران، در حالی صورت گرفته است که چندی پیش علی لاریجانی رئیس‌مجلس ایران خطاب به حسنی مبارک، به عنوان رئیس‌جمهور هنوز استعفا نداده مصر، گفته بود: «با قطع اینترنت دردی دوا نمی‌شود.» این گفته رییس مجلس ایران واکنش رابرت گیبس را به دنبال داشت که جنبش مردمی مصر را با حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، در ایران مقایسه کرده و ادعاهای مقامات ایران درباره مصر را «توخالی» توصیف کرده بود.


گفتنی است که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و افزایش موج اعتراضات، دولت ایران همواره از قطع اینترنت یا کاهش سرعت آن در کنار فیلترینگ گسترده به عنوان یکی از روش‌های کنترل اوضاع و مقابله با مخالفان خود استفاده کرده است.


 


شباهت‌های نظام ولایت فقیه و حکومت قذافی

چندی پیش احمد توکلی نماینده مجلس و مدافع ولایت‌فقیه، در پاسخ به فردی که پرسیده بود فرق معترضان ایرانی با معترضان مصری چیست؟   گفته بود در مصر و تونس مردم برای این سر به شورش گذاشته‌اند که حکومت‌شان سرسپرده آمریکاست، ولی در ایران مردم معترض نوکر آمریکا هستند و در جهت منافع آن حرکت می‌کند. او همچنین حمایت ایران از معترضین مصری و در عین حال سرکوب مخالفان در ایران را نشانه نفاق حکومت ندانست. توکلی گفت چون ما دشمن آمریکا هستیم، از کسانی که بر علیه آمریکا شورش می‌کنند، حمایت می‌کنیم.‏


سرهنگ قذافی با اشاره به بمب‌گذاری که آمریکا پیشتر در طرابلس کرده گفت ابرقدرت‌ها می‌دانند که آن‌ها هم نمی‌توانند او را به پائین بکشند. رهبر لیبی هم چنین خود را جنگجویی روستایی خواند که برای کشورش افتخار به همراه آورده است و گفت که ترسوها و خائنان

می‌خواهند تصویر یک کشور آشوب‌زده از لیبی ترسیم کنند و دشمنان لیبی قصد دارند براین کشور لطمه وارد کنند. او همچنین از معترضین به خود با عنوان موش یاد کرد.


در این یک سال و چندین ماه بعد از انتخابات بارها شنیدیم که: روستاییان به احمدی‌نژاد رای داده‌اند. شنیدیم که معترضیت خائن، عامل  بیگانه، میکروب و گوساله هستید، همه اعتراضات توطئه بیگانگان است و در صورت لزوم به شدت سرکوب می‌شود.


در پایان لازم به ذکر است که از شروع اعتراضات در لیبی معترضین تحت شدیدترین سرکوب‌ها قرار گرفته‌اند و نزدیک به چهارصد نقر تا به حال کشته شده‌اند. قذافی امروز اخطار کرده که در صورت نیاز با توجه به قوانین بین‌المللی از زور استفاده خواهد کرد.


 


دور جدید حمله به کروبی

سحام نیوز گزارش داد که عصر دیروز، مامورین امنیتی به خانه مهدی کروبی حمله کرده‌اند و تعداد زیادی از کتب و اسناد وی را با خود به همراه برده‌اند. بر اساس این گزارش، مامورین امنیتی کروبیو همسرش را در اطاق‌های مجزا محبوس و خانه کاندیدای سابق ریاست جمهوری را جستجو و کلیه قفل‌ها را عوض کرده‌اند.

حبس خانگی و دور کردن رهبران جنبش سبز از کلیه راه‌های ارتباطی، دقیقا همان چیزی است که آیت‌الله جنتی در نماز جمعه تهران خواستارش شده بود.

سحام نیوز می‌نویسد از دیشب تا کنون، خبری از مهدی کروبی و همسرش نیست.

همچنین، علی کروبی و همسرش نیز بازداشت شده‌اند. سحام نیوز تاکید کرده است که نفیسه پناهی، همسر علی کروبی خواهر سه شهید است.

بر پایه گزارش این رسانه که به حزب اعتماد ملی تعلق دارد، ماموران در پی بازداشت حسین کروبی نیز بوده‌اند که به دلیل خروج او از خانه، نتوانسته‌اند پسر بزرگ  مهدی کروبی را تا این لحظه دستگیر کنند.

مجتبی واحدی، سخنگوی کروبی در خارج از کشور نیز در وبلاگ خود نوشته است که ماموران وزارت اطلاعات رفتاری خشن و تند داشته‌اند که مشابهتی به رفتار گروه‌هایی داشته که در ماه‌های گذشته بارها به خانه کروبی حمله کرده‌اند: «مأموران وحشی وزارت اطلاعات با لشکر کشی بی سابقه و گسترده به منزل کروبی ،اسناد و مدارک تاریخی از جمله احکام صادره توسط ایت اله خمینی برای او و برخی مدارک مهم دیگر را با خود برده‌اند.»

واحدی می‌افزاید: «ضمن آن که عبارات به کار گرفته شده توسط مأموران، دقیقاً شبیه همان عربده‌هایی  بوده است که در چند ماه گذشته در نیمه‌شب‌ها به منزل کروبی حمله می‌کردند  و خود را آمت حزب الهی خود جوش می‌نامیدند.»




 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته