-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

Latest News from Kaleme for 02/24/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بهاره هدایت و مهدیه گلرو بیش از دوماه است که بدون هیچ دلیل مشخصی از ملاقات با خانواده هایشان محروم شده اند . این در حالی است که این دو فعال دانشجویی حتی حق تماس تلفنی با خانواده هایشان را نیز ندارند .

به گزارش کلمه، بهاره هدایت از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به همراه مهدیه گلرو، دیگر فعال دانشجویی در قرطنینه بند متادون، زندان اوین نگهداری می شوند و مدت دو ماه است که ممنوع الملاقات هستند .

خانواده این دو زندانی سه شنبه هر هفته که روز ملاقات بند زنان است به زندان اوین می روند، اما هر بار مسوولان می گویند که به دستور مقامات دادستانی این دو زندانی اجازه ی ملاقات ندارند.

خانواده این دو زندانی نمی دانند که باید به چه محلی شکایت ببرند و دلیل این ظلم مضاعف بر عزیزان شان را نمی فهمند . مهدیه گلرو و بهاره هدایت بیش از یک سال و نیم است که در زندان اوین به سر می برند بدون اینکه حتی یک روز به مرخصی آمده باشند اکنون نیز این دو زندانی بدون هیچ دلیل مشخصی از ملاقات با خانواده هایشان محروم شده اند .

بهاره هدایت و مهدیه گلرو ، ماه هاست که به همراه ۱۹ زندانی سیاسی زن دیگر در شرایط قرنطینه ، بدون حق استفاده از تماس تلفنی و مرخصی، در زندان اوین نگهداری می شوند.


 


مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی، عضو  دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، در نامه ی دوم خود خطاب به علما و مراجع ضمن خوشحالی از واکنش های اخیر ایشان که نشان از بی تفاوت نبودنشان نسبت به همه  ظلم هایی که این روزها بر اسیران جنبش سبز و خانواده هایشان می رود اظهار داشته است: خدا شاهد است حقیر که خود نیز در حال پرداخت تاوان سنگین حمایت سی و اندی ساله از این نظام هستم، از غصۀ جوان هایی که بیش از یک سال و نیم است از همسرانشان دور بوده و مادرانی که در سجاده های خود، یادگارهائی از اسیرانشان داشته و نیز کودکانی که هر شب با عکس پدر یا مادر زندانی خود بر دیدگان گریانشان به خواب می روند، به قدری پریشان و غمگینم که حاضرم به تنهائی به جای همۀ زندانیان سیاسی، سالیان سال هجران و دوری از همسر در بندم را که از خانوادۀ شهدای جنگ تحمیلی است، تحمل کنم و در مقابل، تمامی این عزیزان را در کنار خانواده هایشان ببینم و در شگفتم که عاملین و بانیان اصلی این مظالم چگونه می توانند در کنار خانواده و دلبندانشان آرام گرفته و شب را بی دغدغه صبح کرده و نام مسلمان بر خود نهند؟

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است بدین شرح است:

محضر مبارک آیات عظام، مراجع عالی قدر، علمای اعلام و فقهای گرانقدر اسلام

سلام علیکم

دومین نامه را به پیشگاه شما علمای بزرگوار به عنوان تنها مرجع تظلم و حق خواهی که برایمان در این کشور مانده است، در حالی می نگارم که نه تنها ایران عزیزمان بلکه بسیاری از کشورهای منطقه، دستخوش حوادث و جریاناتی سرنوشت ساز بوده و موجی اجتناب ناپذیر از نقاط مختلف دنیا برخاسته و طوفان هایی را رقم زده است.

در شرایط دشوار کنونی، علی رغم تأکید آیات شریفۀ قرآن و توصیه های مکرر دینی مبنی بر عبرت آموزی از تاریخ و سرنوشت پیشینیان و بر حذر داشتن انسان ها از تکرار آزموده های نامیمون و ناموفق گذشته، مع الاسف شاهد اتفاقات ناگواری هستیم که خدای ناکرده اگر استمرار یابد، نه تنها سکون و آرامش، رؤیای طولانی این مرز و بوم خواهد شد که بیم آن می رود کلام و دین خدا نیز قربانی منافع و مطامع شخصی افرادی شود که ضرباتشان را با نام دین بر پیکر اسلام وارد می آورند.

گرامیان !

پس از نامه ها و دیدارهایی که خانواده های زندانیان سیاسی با شما پدران مهربان داشته اند، خوشبختانه تفقدات و اعلام مواضع روشنگرانه تان مطلع امیدی شد تا بدانیم هنوز هستند دلسوزانی که درک می کنند رنج مادران و کودکان و همسران بی گناهی را که گویا قرار است برای دومین سال متوالی، ایام نوروز را دور از عزیزانشان بوده و هنگام تحویل سال ، کنار سفره ای که با “سین” ستم ، خالی از سبزه و سنبل است ، با چشمانی خونبار دعای “یا مقلب القلوب” بخوانند و پیام های تبریک افرادی را گوش کنند که خود در کنار عزیزانشان هستند.

آقایان !

شما خود قضاوت کنید کودکان معصومی که سهمشان از شادی میلاد پیامبر مکرم اسلام (ص) و دیگر معصومین علیهم السلام، تنها تعطیلی و محرومیت از ملاقات های کابینی بسیار کوتاه هفته ای یک بار آنهم از پشت شیشه ها است، چه احساسی باید نسبت به پیامبر آشتی و رحمت داشته باشند که خدا در موردش فرموده :

“فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظأ غلیظ القلب لانفضوا من حولک …

مراجع عالیقدر !

شما را به مقدسات سوگند می دهم حکم خدا را اعلام فرمائید در خصوص زوج های جوانی که با اتهامات و دلایل بی اساس و واهی، ماه های طولانی است همسران خود را ندیده اند و این در حالی است که زندانیان سیاسی، تنها به جرم اندیشۀ حق خواهی حتی از تماس تلفنی، مرخصی، ملاقات حضوری و دیگر حقوق اولیۀ هر زندانی نیز محرومند.

شما را به خدا مشخص فرمائید آیا شریعت مقدس اسلام می پسندد که احکام و مجازات هائی سنگین بر اساس اعترافاتی تحت فشار و انفرادی و … برای انسان هایی تعیین نمایند که بی گناهی آنها بر همگان آشکار است؟

لطفأ مشخص فرمائید آیا کمک به خانواده های بی پناه زندانیان سیاسی نیز مانند هر امداد و کمک رسانی به هم نوع، امری نه تنها پسندیده که فریضه است یا گناه و جرمی نابخشودنی

بزرگواران !

زندانیان بی گناهی در زندان ها و بازداشتگاه های رسمی و غیر رسمی ، اعم از اوین و رجائی شهر و… هستند که با محرومیت از ابتدائی ترین حقوق مسلم یک زندانی، روزها و شب ها را می شمارند تا احکامی که ناجوانمردانه برایشان صادر شده به پایان رسد و این تنها بخشی از ماجراست که روی دیگر سکه نیز حکایت رنج ها و مشقات خانواده های آنهاست که با انواع فشارهای اجتماعی، اقتصادی، شغلی و حتی روانی روبرو هستند.

خدا شاهد است حقیر که خود نیز در حال پرداخت تاوان سنگین حمایت سی و اندی ساله از این نظام هستم، از غصۀ جوان هایی که بیش از یک سال و نیم است از همسرانشان دور بوده و مادرانی که در سجاده های خود، یادگارهائی از اسیرانشان داشته و نیز کودکانی که هر شب با عکس پدر یا مادر زندانی خود بر دیدگان گریانشان به خواب می روند، به قدری پریشان و غمگینم که حاضرم به تنهائی به جای همۀ زندانیان سیاسی، سالیان سال هجران و دوری از همسر در بندم را که از خانوادۀ شهدای جنگ تحمیلی است، تحمل کنم و در مقابل، تمامی این عزیزان را در کنار خانواده هایشان ببینم و در شگفتم که عاملین و بانیان اصلی این مظالم چگونه می توانند در کنار خانواده و دلبندانشان آرام گرفته و شب را بی دغدغه صبح کرده و نام مسلمان بر خود نهند؟

بزرگان !

حتمأ شما مردان خدا نیز شعارهای سخیف مرگ طلبی برای افراد خدوم و صدیق ملت را از تریبون های رسمی و علنی شنیده و با اطلاع از حصر خانگی و حبس غیر قانونی خدمتگزاران این مملکت، فشار این حرکات ضد اسلامی و غیر انسانی را بر قلب های خود حس کرده اید، پس آیا نباید نگران بود که دایرۀ محدودیت ها و رفتارهای ناشایست، گسترش یافته و هر روز گریبان تعداد بیشتری را بگیرد؟

آیا بیم آن نمی رود که در آینده ای نه چندان دور، شما بزرگان و عالمان دین را نیز در این دایره قرار داده و از اسلام و مسلمانی هیچ باقی نگذارند؟

پس سکوت را بشکنید و نگذارید زنگار بی خبری بیش از این دل هائی را مکدر سازد که هنوز نور خدا در آنها به خاموشی نگرائیده و رهنمودهای شما عزیزان را شنیده و می پذیرند.

شما را به خدا به داد زندانیان و خانواده های مظلومشان برسید پیش از آنکه ارادۀ صاحب اصلی اسلام بر عذابی الیم تعلق گیرد که او هر چه امر کند همان شود “إنما أمره إذا أراد شیئأ أن یقول له کن فیکون”

بار دیگر در خاتمه از جسارتی که به محضر شریفتان داشته ام پوزش طلبیده و سربلندی و عزت اسلام و مسلمین را از درگاه خدای تبارک و تعالی خواهانم.

ألاسلام یعلو ولا یعلی علیه

بندۀ کوچک خدا

مریم شربت دار قدس


 


نسرین ستوده ، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر از ملاقات هفتگی با خانواده اش محروم شد .

به گزارش خبرنگار کلمه ، این وکیل دادگستری که بیش از شش ماه است در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و وکالت محکوم شده است.

او در تماس تلفنی با خانواده اش گفته است : «ماموران زندان وقتی می خواستند من را برای ملاقات هفتگی بیاورند مجبورم کردند ، مسیر بند ۲۰۹ تا سالن ملاقات را نیز با چشم بند طی کنم .موضوعی که موجب اعتراضم شد اما ماموران زندان به جای توجه به این اعتراض اعلام کردند که از ملاقات محروم شده ام و دوباره مرا به سلولم بازگرداندند .»

نسرین ستوده دو فرزند خردسال دارد که یکی از آنها سه ساله و دیگری ده ساله است اما با این وجود مقامات دادستانی در این مدت به نسرین و فرزندانش امکان ملاقات حضوری نداده اند و فرزندان او بیش از شش ماه است که از دیدن مادر خود محروم هستند .

نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق بشر با وجود چندین بار اعتصاب غذا در اعتراض به اتهامات غیرقانونی خود و فشارهای بین المللی برای آزادیش همچنان در زندان اوین و دریکی از سلول های چند نفره بند ۲۰۹ به سر می برد. وی روز ۱۳ شهریورماه سال جاری بازداشت شد و با حکم قاضی شعبه ۲۶ قاضی پیر عباسی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و وکالت محکوم شده است. او هفته گذشته بار دیگر در شعبه ۲۶ دادگاهی شد .


 


محمد عاشق آزادی بود، محمد عاشق زندگی بود، محمد خسته شده بود مثل خیلی از جوان های دیگر در راهپیمایی ۲۵ بهمن شرکت کرد تا بگوید کشورش را دوست دارد. حالا نه من و نه هیچ یک از اعضای خانواده ام نمی توانیم باور کنیم که محمد دیگر بین ما نیست، این نامردی است وقتی می بینم تابوت محمد را کسانی که هیچ نسبتی با برادرم نداشتند دزدیدند.

اینها بخشی از ناگفته های یکی از اعضای خانواده ی محمد مختاری جوان ۲۲ ساله ای است که در راهپیمایی ۲۵ بهمن هدف گلوله قرار گرفت و سپس جان باخت. پس از کشته شدن محمد مختاری خانواده او به دلیل شرایط امنیتی با هیچ رسانه ای به صورت رسمی گفتگو نکرده اند اما مجید مختاری می گوید دیگر نمی تواند از برادرش سخن نگوید.

مجید مختاری در مصاحبه با خبرنگار جرس می گوید: انگارکسی دارد برای من قصه می گوید، قصه برادری که عاشق زندگی بود اما کشته شد و حالا کسی دارد داستان را عوض می کند و این درد آور است که بدن بی جان برادر خود را بر شانه های کسانی می بینم که چهره هایشان برای من که برادر او هستم اصلا آشنا نیست.

رسانه‌های وابسته به دولت، خبر داده بودند "مردم انقلابی" جنازه محمد مختاری که به دست «عوامل منافقین» کشته شده است را، با شعار دادن علیه «سران فتنه» تشییع کرده‌اند بدون آنکه اشاره ای به هویت واقعی این جوان و آخرین نوشته او در صفحه مجازی در فیس بوک کنند که نوشته بود: «خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام». بدین ترتیب به تعبیر معترضان حکومت، دو تن از کشته شدگان راهپیمایی ۲۵ بهمن توسط لباس‌شخصی ‌ها «دزدیده» و تحت تدابیر شدید امنیتی به خاک سپرده شد.

هوادارن دولت برای صانع ژاله اولین جوانی که هویت او پس از کشته شدن توسط خبرگزاری فارس به عنوان بسیجی معرفی شده بود نیز مراسمی مشابه و سازماندهی شده برگزار کردند که برادر وی قانع ژاله طی یک گفتگو با صدای آمریکا در مورد چگونگی صدور کارت جعلی بسیج خبررسانی کرده بود، اینک مجید مختاری برادر محمد مختاری نیز در مورد وضعیت برگزاری مراسم تشییع و روحیات برادر خود پیش از کشته شدن در راهپیمایی لب به سخن گشود.

اصلا نمی تونم چیزی بگم. درد آور است، این تهِ نامردی است که داستان را عوض کنید، هویت قاتل را عوض کنید و داستان را به نفع خودتان جلوه دهید… وقتی می بینم کارهایی که انجام می دهند، سریع تابوت را بر می دارند و دور و بر تابوت می ایستند و پرچم جمهوری اسلامی را می اندازند روی تابوت.

اصلا واقعا چندش آور است این کارها، نمی توانم باور کنم، واقعا نمی دانم بعدها چطور می خواهند جواب بدهند. این حتی دروغ، از جنسِ دروغ های احمدی نژاد هم نیست، این دروغ، یعنی شما قاتل را می دانید کی هست و دارید دروغ می گویید، شما دارید همه چیز صد و هشتاد درجه تغییر می دهید و طور دیگری نشان می دهید، جلوی چشم مردم…همه مراسم خیلی کنترل شده اند. چی بگم، محمد عاشق زندگی بود حق اش نبود کشته شود….


 


جنبش سبز برای حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف جنبش و کاهش بی‌اعتمادی بحران‌زای کنونی بین ملت و حکومت، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفت‌و‌گوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می‌کند. (منشور جنبش سبز)


 


جدیدترین کشفیات محافل رسانه‌ای اقتدارگرایان نشان می‌دهد که میرحسین موسوی، درست در همان دورانی که یکی از محبوب‌ترین افراد نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده و ریاست دولت دفاع مقدس را هم عهده‌دار بوده، با عوامل سیا ارتباط داشته و جزوه‌ی «زیست مسلمانی» هم به سفارش آمریکا نوشته شده است!

به گزارش خبرنگارکلمه، سعدالله زارعی، از نویسندگان ثابت روزنامه‌های ایران و کیهان، از قول مقامات ارشد سازمان سیا که نام و نشان آنها را فقط کیهانیان می‌دانند، ادعا کرده که نخست‌وزیر محبوب امام، از ۲۴ سال قبل با عوامل آمریکایی مرتبط بوده است!

پیش از این هم البته سردار مشفق، ادعای آمریکایی بودن و وابسته بودن نیروهای خط امامی را مطرح کرده و تا آنجا پیش رفته بود که اشغال سفارت آمریکا را که آشکارا مورد تایید امام خمینی قرار گرفت، به عوامل روسیه نسبت داده بود.

حال یادداشت‌نویس کیهان، آمریکایی شدن موسوی را به سال ۶۵ ارجاع داده است، یعنی درست همان سالی که امام راحل در اختلافات شدید بین نخست‌وزیر و مخالفانش، جانب میرحسین را گرفت. این ارجاع زمانی، وجود نوعی کینه‌ی تاریخی را از لابه‌لای اظهارات این فرد آشکار می‌کند. در آن سالها امام (ره) در بسیاری از موارد مورد اختلاف جانب نخست وزیر را گرفت و حق را به  دولت خدمتگذار داد.

زارعی البته اتهام ارتباط موسوی با آمریکا را به تمام بیست سال گذشته نیز ارجاع داده است، اما با توجه به اینکه موسوی در این دوران هیچ فعالیت سیاسی نداشته و تنها به فعالیت‌های فکری و فرهنگی و هنری می‌پرداخته، جزوه‌ی «زیست مسلمانی» به عنوان یک پروژه‌ی آمریکایی مطرح شده تا توجیهی برای ادامه‌ی بیست ساله‌ی همکاری موسوی با سیا پیدا شود.

زارعی ادعا کرده که این جزوه – که در آن به ضرورت احیای اخلاق و روش زندگی اصیل اسلامی اشاره می‌شود- به سفارش آمریکا تهیه شده!. البته پیش از این هم وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد به این جزوه به عنوان جزوه‌ی «براندازی دین»! اشاره کرده بود.

این جزوه که البته با مشی و روش ضد دینی حاکم مخالف است و بنای کنار زدن خرافات و انحرافات و احیای اندیشه‌های ناب اسلامی را دارد، از پنج سال پیش  به همت برخی از متفکران و دلسوزان نظام شروع به تهیه آن شده است و احتمالا آقای زارعی با توجه به اینکه  دروغگویی از اصولگرایی به دور است، نمی‌داند که از اولین کسانی که نسخه‌ای از این جزوه را در دیداری حضوری دریافت کرده، رهبری بوده است. همچنین در همایشی عمومی پیرامون آن بحث و گفت و گو شده است.


 


کلمه- آزاده افروز: دکتر حمید دباشی، استاد ایرانی دانشگاه کلمبیا و دانش آموخته ای جامعه‌شناسی از دانشگاه پنسیلوانیاست. با این متفکر و جامعه شناس سیاسی پیرامون منشور جنبش سبز ، نقش خرده جنبش های کارگری و زنان در تحولات ایران و شمال افریقا و تفاوت های جنبش سبز و انقلاب مصر گفتگو کردیم. آقای دباشی معتقد است که منشور جنبش سبز برای پیشرفت ما برای گذار مسالمت آمیز به سوی دموکراسی و پرهیز از خشونت یکی از مهمترین مدارک و اسنادی است که ایجاد شده است و و بیانگر رشد و پختگی فرهنگ سیاسی ماست. گفتگوی کلمه با دکتر حمید دباشی را بخوانید.

آنچه در مصر و تونس اتفاق افتاد به سرعت گسترش پیدا کرد و به موفقیت هم دست یافت و حاکمان هم در پی چند روز اعتصاب و اعتراض صدای مخالفان را شنیدند اما در ایران معترضان  علیرغم خواستهای اصلاحطلبانه دشمن خوانده شدند و در مقابلشان گارد جنگی گرفته شد، برخی معتقدند تفاوت در شیوه برخورد حکومت ها نوع استبداد حاکم در آنهاست. تحلیل شما در اینباره چیست ؟

به نظر من جامعه مصر در سال ۲۰۱۱ با جامعه ایران در این سال تفاوتهای ماهوی و اجتماعی و شکلی دارد . اینها شاید بشود گفت که قابل مقایسه نیست، بعضی ها مصر را با ایران سی سال پیش مقایسه می کنند و برخی با ایران ۲۰۰۹، شباهتهایی هست و طبیعی است بین حسنی مبارک و شاه و یا شباهت هایی هست بین حضور اخوان المسلمین در مصر و نهضت اسلامی که در ایران در سال انقلاب وجود داشت. این شباهت ها به نظر من بیشتر صوری است تا اینکه ما بخواهیم تقلیل بدهیم اتفاقات مصر را با اتفاقاتی که در سی سال پیش افتاده یا دو سال اخیر، انقلاب بهمن ۵۷ در ادامه انقلاب مشروطه بوده است و اتفاقاتی که بین انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ افتا . انقلاب ۵۷ اتفاق خجسته ای در تاریخ ما بود و در آن همه نیرو های اجتماعی و سیاسی که در آن موقع معتبر بودند، چه اسلام سیاسی چه ناسیونالیسم ضد استعمار و چه سوسیالیسم جهان سومی وجود داشتند. بعد طی مراحل مختلف این انقلاب چند صدایی و انقلابی که مبتنی بر فرهنگ چند بعدی ما بود از بین رفت. این تاریخ و داستان ماست در انقلاب اسلامی و این با شرایط مصر الان متفاوت است. اولا اخوان المسلمین آن انسجام ایدئولوژیک که تفکر شیعی مهیا کرده بود ندارند و دوم اینکه تجربه انقلاب ۵۷ جلوی چشم مردم مصر است و از آن تجربه آموخته اند. سوم اینکه جنبش ها و سازمانهای خود جوشی در مصر هست مثل اتحادیه های کارگری و جنبش زنان و دانشجویی که حضور فعال بیشتری داشتند در اتفاقاتی که در میدان تحریر افتاد. آن روز آخر که جمعه خشم که اعتراضات شدت پیدا کرد جمعه ای بود که اتحادیه کارگری ملحق شدند به انقلاب مصر . شباهت های ظاهری با انقلاب بهمن ۵۷ را نباید اجازه بدهیم که ما را از تفاوتهای خیلی اساسی که وجود دارد منحرف کند. بلافاصله بعد از اینکه آقای خامنه ای گفت که این یک انقلاب اسلامی است ، خود اخوان المسلمین گفت که این همه مردم مصر است مسلمانان و مسیحی ها و همه هستند.

میتوان گفت وجه اشتراک این قیام ها و تحولات اخیر تحت تاثیر نقش رسانه های ارتباطی و شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی سریع اخبار و تصاویر اعتراضات است؟

انقلاب مصر با جنبش سبز ایران از این نظر خیلی نزدیکی دارد، همان طوری که در جنش سبز ما شاهد استفاده از شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و یو تیوپ بودیم که از مناظرات انتخاباتی شروع شد و از جریان جنبش سبز تا ۲۵ خرداد، شبکه های اجتماعی نقش اساسی در تجهیز مردم و رسانه و زنده نگاه داشتن جنبش سبز داشتند. در مصر هم واعظ الغونی درمصاحبه ای با کمپین بین المللی حقوق بشر گفته بود که ما از شما یاد گرفتیم و حالا شما از ما یاد بگیرید . این پدیده ای است که منحصر به ایران نیست. در برنامه الجزیره و چند هفته بعد از شروع جنبش سبز گفتم که این اتفاقی که در ایران میافتد منحصر به ایران نیست و ایران پایه گذار پدیده ای است که آن اتفاق خواهد افتاد. هشتاد درصد جمعیت ایران زیر ۴۰ سال است و هفتاد درصد زیر ۳۵ سال است و همین آمار در مورد کشورهای عربی از مراکش تا سوریه هم صادق است و در آن برنامه گفتم که اگر کسی بودم که در موضع قدرت بودم وقایع ایران را از نزدیک دنبال می کردم. برای اینکه عین همین آمار دموگرافیک در مورد کشورهای عربی هم مصداق دارد و فقط بچه های ایران از این امکانات استفاده نمی کنند. این شبکه های اجتماعی که الان با آن مواجه هستیم، فضای عمومی که حکومتهای تمامیت خواه اجازه نمی دهند در احزاب و روزنامه های میادین شکل بدهند این فضا ها را با استفاده از تکنولوژی جدید بچه ها برای خودشان خلق کرده اند و این مقدماتش بر می گردد به قبل از جنبش سبز و کسانی که وبلاگ می نوشتند و کسانی که در فیس بوک با هم حرف می زدند و پیدایش نوع جدیدی از زبان فارسی که می گفتند که در “دل نوشته ” به وجود آمد مثلا نامه های عاشقانه فاطمه شمس و محتشمی پور به همسران زندانی شان. تحول این زبان مبتنی بر این اتفاقاتی بوده که در زبان فارسی و فضای عمومی مجازی صورت گرفته که در جریان جنبش سبز به ملا عام می آید. تحولش به ماهیت استبداد زده جمهوری اسلامی باز می گردد و تکنو لوژی جدید این امکان را به وجود آورده که در فضای مجازی بچه های ما زبان خلاقی را خلق کنند که این زبان در محیط واقعی مجله و روزنامه و احزاب برای آنها ممکن نبود.

جناب دکتر شما اشاره کردید به اینکه در جنبش مصر نقش کارگران و زنان دیده می شد و دلیل موفقیت را حضور جنبش کارگری در کنار معترضان به حکومت می دانستید، برخی معتقدند جامعه ایرانی مخرج مشترکی از اهداف ندارد که خواست طبقه متوسط باطبقه فرودست متفاوت است و شهرهای بزرگ نمایندگی شهرهای کوچک را نمی کنند ، آیااین تحلیل تعریف واقعی برای جامعه ایران است ؟

همانطور که می بیند اغلب اتفاقات مصر درقاهره و محدود به میدان تحریر بود، در شهری که ۱۸ میلیون نفر ساکن دارد و میدان تحریر از ۲۰۰ هزار نفر تا یک میلیون نفر باشند. جنبش های اجتماعی را با ارقام نمی سنجندند، بلکه با حضور یک جمعیت معتنابهی که نماینده و بیانگر خواسته های یک ملت است باید سنجید، شما فرض کنید خیزش های دانشجویی که در ایران صورت می گیرد به دلیل اینکه دانشجوی دانشگاه تهران از چهار گوشه ایران آمده اند، بیانگر خواسته های دانشجویان و همه مردم ایران هستند. خواسته های جنبش دانشجویی خواسته های صنفی نیست و وسیع تر و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است و اینکه این جنبش ها محدود به شهرهای اصلی باشند و پایتخت باشد فکر نمی کنم به دلیل این باشد که نمایند عام تری ندارد. حضور نیرو های کارگری یکی از جنبه های مهمی است که لازم به پرداختن و تعامل و تبادلی است که باید بین جنبش زنان و کارگری و جنبش دانشجویی پیش می آمد و این آن طور که شاید و باید صورت نگرفت. شما فرض کنید آقای اسانلو( رئیس اتحادیه کارگری) که در زندان بود یا مجید توکلی (فعال دانشجویی) که درزندان بود و یا وقتی نوشین احمدی ( فعال زنان) مدت کوتاهی دستگیر شد، ما چه از نظر عملی و چه از جنبه های نظری ما به ارتباط جنبش سبز و این سه جنبش نهادینه اجتماعی نپرداختیم. در بین این سه جنبش تنها کسی که من دیدم که با دقت و هوش و ذکاوت خیلی متوجه بود به ساختن و پرداختن نظری ارتباط بین بین جنبش زنان و جنبش سبز همت گماشت، خانم نوشین احمدی بود که در مقالاتشان می پرداخت. این اتفاق در مورد جنبش کارگری نیفتاد آقای زرافشان و ریس دانا پرهیز داشتند که خودشان را متعلق به جنبش سبز بدانند شاید به این دلیل که جنبش را ادامه اصلاح طلبی می دانستند و خواسته های به حق فراتری داشتند. اما چون فضای دموکراتیکی نیست برای زدن حرفها ، فرصت برای ما پیش نمی آید.

فکر می کنید آیا حصر  رهبران جنبش سبز به گمان  اقتدارگرایان باعث سرخوردگی و شکاف در جنبش می شود و این نشانه اقتدار حکومت است و یا باعث شعله ور شدن آتش زیر خاکستر خواهد بود ؟

من جنبش سبز را به هیچ وجه آتش زیر خاکستر نمی دانم و این آتش همچنان روی خاکستر است، منتهی نمودهای مختلفی در خارج از کشور و داخل کشور دارد و به نظرم خیلی مهم است که ما ارتباط ارگانیکی که بین ایرانیان داخل و خارج ایران را در نظر داشته باشیم . ایرانی های خارج از ایران آنها که خودشان را متعلق به جنبش سبز ایران می دانند، نه اینکه به این گروهکها که هستند وابسته باشند. بدنه سالم جنبش سبز قسمت عمده اش داخل است و شاخ و برگش در خارج ایران هم هست مثلا فرض کنید کسی مثل آقای جعفر پناهی که در هر جا شرکت می کرد با شال سبز شرکت می کرد ایشان را به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت اجتماعی محکوم کنند. اجتماعی در نیویورک و اروپا شکل می گیرد و جنبش سبز نمودش را پیدا می کند. دوم اینکه همه این کارها نشانه عدم اعتماد زعمای حاکم هست که استنباط درستی از آن دارند که جنبش عمیق و  دارای گستره اجتماعی است و اگر اجازه بدهند طبق اصل ۲۷ مردم کماکان در تجمعات که حق مسلم مردم ماست، شرکت می کنند. و این وزارت کشور است که خاطی از قانون اساسی است. این را می دانند که اگر اجازه گردهمایی رابدهند خواسته های مردم ما که چیزی به جز بیان حقوق شهروندی و آزادی های اجتماعی نیست و نیز خواهان حقوقی است که در همین قانون اساسی که به قول آقای موسوی وحی منزل نیستند. مردم ما حقوق بلافصل شهروندی خودشان را می خواهند و این اجازه نمی خواهد و بنابر قانون اساسی هر شهروندی محق به آن حقوق است منتهی نیرو های قضایی و انتظامی، آنها هستند که خاطی از قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند.

بحث اقتدراگرایان دراین دوسال اخیر تاکید بر این بوده که اگر می خواهید این قدرت را پس بگیرید باید خون بدهید ، این که مدام به طبل خشونت می زنند و تلاش می کنند برای خشونت کشیدن اجتماعات مردمی دلیلش را چه می دانید ؟

ترس و ترس، جامعه ما از نظر پختگی سیاسی به جایی رسیده است که در این جنبش نه شاخه نظامی داریم و نه یک تفکر نظامی، در نظر بگیرید در عرض یکسال و نیم از طرف مردم ما کو کتل مولوتف پرتاب نشده در حالی که شدیدا خشونت متوجه آنها بوده است. این رشد جنبش مردمی ماست. منتهی چون اقتدارگرایان زبانی جز خشونت و انقلاب و تجاوز و زندانی و شکنجه کردن و کهریزک نمی دانند و نمی فهمند از آن استفاده می کنند . اصلا این طور نیست که اینها خون داده باشند برای انقلاب ، این حق را ندارند که تمامیت آنهایی که درصدر انقلاب و جبهه زحمت کشیده اند را مصادره کنند. مگر آقای تاج زاده و نوری زاد مگر در این انقلاب نبودند . وقتی آقای تاج زاده می نویسد پدر و مادر ما همچنان متهم هستیم ، ناظر بر نقشی است که داشتند. این جنبش سبز و سرانش که از آسمان نیامدند اینها واضعان جمهوری اسلامی بودند . جنبش سبز به صورت دیالکتیی از بطن انقلاب در آمده است. ما ممکن است در استنباطمان با حرف آقای موسوی اختلاف نظر داشته باشم که چگونه باید تاریخ ده سال اول انقلاب را بازنویس کرد. اما اصل انقلاب ۵۷ حرکت عظیم و شریفی بوده که اختلاف نظر نداریم و حق ندارند اقتدراگرایان که انقلاب ۵۷ را مصادره کنند برای خودشان و دیگران را ضد انقلاب بدانند. اینها تخیلات کاذب قرون وسطایی است.

اگر بخواهیم ارزیابی از آرمانها و اهداف جنبش و منشور جنبش سبز به عمل بیاوریم چه نقدی را به منشور جنبش سبز وارد می دانید، اگر بخواهیم هدف دموکراسی را آرمان جنبش و حرکت در چارچوب قانون اساسی را استراتژی جنبش بدانیم ؟

منشور جنبش سبز یکی از مهمترین و مترقی ترین مدارک تاریخی سی سال گذشته ماست و هم در عملکرد در چارچوب قانون اساسی فعلی و نکته ای که تاکید کردند آقای موسوی که وحی مُنزل نیست. و بر طبق خود قانون اساسی می تواند مورد تجدید نظر قرار بگیرد. این منشور برای پیشرفت ما برای گذار مسالمت آمیز به سوی دموکراسی و پرهیز از خشونت و بیانگر رشد و پختگی فرهنگ سیاسی ما یکی از مهمترین مدارک و اسنادی است که ایجاد شده است. چیزی که مهم است بدانیم این است که منشور متبلور شده در ذهن خود آقای موسوی است. به عنوان کسی که مدافع حقوق شهروندی ماست و آرزوی دموکراسی دارد. در حالی که در یک جامعه ایده آل این منشور باید بیانگر عقل جمعی باشد. چون در یک جامعه استبداد زده زندگی می کنیم و امکان تبادل نظر دموکراتیک وجود ندارد ودرنتیجه این منشور هم از آن بهره مند نیست. باید در یک پروسه دموکراتیک و در یک جامعه آزاد مردم این منشور را مطالعه کنند و نقد کنند و جنبه های اصلاحی آن را بگویند. در این مرحله استبداد زده ما، این منشور مترقی ترین چیزی است که می توانست تولید شود و با این تبصره که ما محتاج این هستیم که در خود ایران با آزادی زندان سیاسی و آزادی مطبوعات و بحث های آزاد در دانشگاهها، آینده دموکراتیک خودمان را از اول رقم بزنیم و هیچ منشوری را وحی منزل قلمداد نکنیم. منشورها و بیانیه های آقای موسوی که با بسیاری از جوانبش مشترکات دارم و برخی انتقاد، منتهی محیط نقد با زور و ظلم و دغل و استبداد از ما دریغ شده است.

آیا این منشور توانسته با تعریف هویت مشترک خواسته های اکثریت معترضین را پوشش بدهد ؟

یک عده داخل ایران هستند و یک عده ای خارج و یک عده ای از طریق شبکه های اجتماعی با هم در تماس هستند ، باز نظر من این است که این منشور بیانگر خواسته های میانگین معتبری از نیروهای اپوزیسیون است و همچنان معتقدم که این منشور باید از انتقاد سازنده و از سوی نیروهای منتقد دلسوزبهره مند شود. جنبش های اجتماعی هم باید با این منشور تبادل نظر کنند و ما محیط دمو کراتیک که این تبادل در آن صورت بگیرد و نتایج به آقای موسوی منتقل شود را نداریم و آقای موسوی در یک خلا اجتماعی ساخته شده توسط نظام دارند زندگی می کنند و علی رغم این خلا که برایشان درست کردند با این حال این منشور بیانگر بسیاری از خواسته های دمو کراتیک ما هست. از سوی دیگر نظام، ما را از بدیهیات یک نظام دموکراتیک محروم کرده است و چیز خارق العاده ای هم در این منشور نیست که نیاز به کند و کاو هم داشته باشد ما محتاج بدیهیاتی هستیم که به طور قطع منشور بیانگرش هست.

شما خودتان صاحب رسانه هستید عملکرد رسانه های جنبش را چگونه ارزیابی می کنید ؟

به نظر من عملکرد سایت ها از نظر ایجاد ارتباط بین ایرانیان داخل و خارج از کشور و از سویی از نظر ایجاد یک زبان حسن نیت و بی خشونت برای یک گذار به دموکراسی عملکرد مثبتی داشته است . منتهی چون ما از یک جامعه استبداد زده بیرون می آییم مثل کسی که از غار بیرون می آید هنوز نوعی خشونت نهفته در کلام و گفتارمان وجود دارد. مهمترین نکته ای که باید سایت های سبز توجه کنند ایجاد و اثبات حلقه ارگانیک مردم ایران در داخل و خارج کشور است. ایرانیان خارج از کشور باید بدانند که جنبش سبز شاخ و برگ سبزی دارد که این با گروهکهایی که می خواهند سو استفاده کنند و نیرو های جنگ افروزی که در آمریکا وجود دارندو فکر تجزیه طلبی دارند، هیچ گونه ارتباطی ندارد. ابتکار عمل باید همیشه به دست نمایندگان جنبش در ایران باشد و هرگز هیچ کس که خود را متعلق به جنبش می داند از خارج از ایران نباید به خودی خود بیانیه بدهد. اگر مردم تظاهرات کردند دلیل شجا عت آنهاست و اگر نیایند دلیل دور اندیشی آنهاست . بنابراین برای مایی که خارج از ایران هستیم باید معتقد و منتظر ابتکار عمل از داخل ایران باشیم و آنها که داخل ایران هستند باید یک سعه صدری داشته باشند برای ما که از خارج ایران با همفکری کاری می کنیم. این نقش عمده سایت های سبز در برقراری ارتباط این دو گروه جنبش است.


 


یک منبع نزدیک به دولت لیبی اعلام کرد که قذافی به نیروهای امنیتی دستور داده تاسیسات نفتی این کشور را تخریب کنند.

به گزارش ایسنا رابرت بائر در مقاله‌ای که در مجله تایم آمریکا منتشر شد، به نقل از یک منبع نزدیک به دولت لیبی اعلام کرد: معمر قذافی رهبر لیبی، به نیروهای امنیتی این کشور دستور داده که تاسیسات نفتی را تخریب کنند.

بائر در مقاله خود آورده است:‌ این در حالی است که این منبع دو هفته قبل اعلام کرده بود که ناآرامی‌های کشورهای همسایه هرگز به لیبی نخواهد رسید.

به گفته بائر، قذافی دستوراتی به نیروهای امنیتی داده از جمله تخریب تاسیسات نفتی که منفجر کردن لوله‌های انتقال نفت به دریای مدیترانه در مرحله اول این طرح قرار دارد.

وی اظهار کرد:‌ هدف از تخریب تاسیسات، ارسال پیامی به قبیله‌های شورشی در لیبی با این مضمون است که آنها یا باید قذافی را قبول کنند و یا اینکه کشور به آشوب کشیده می‌شود.

بائر به نقل از این منبع همچنین اعلام کرد که تنها ۵۰۰۰ تن از ۴۵ هزار نیروی ارتش همچنان به قذافی وفادارند.

از سوی دیگر، روزنامه لیبیا الیوم اعلام کرد که صادرات گاز لیبی به ایتالیا به دلیل کنترل خط لوله گاز بین الحماده الحمراء‌ و ایتالیا به دست شورشیان شهر نالوت به صورت کامل قطع شده است.

به نوشته این روزنامه، شورشیان این کار را جهت فشار بر نیروهای چریکی حاضر در باب العزیزیه انجام داده‌اند.

این در حالی است که یکی از وزیران دولت ایتالیا تصریح کرده بود که این کشور هرگز اجازه نمی‌دهد یک امارت اسلامی در سواحل دریای مدیترانه تشکیل شود.

از سوی دیگر، یک فعال سیاسی لیبی با اشاره به سخنرانی تلویزیونی تهدید آمیز سه شنبه شب دیکتاتور لیبی گفت: پیش بینی می‌شود که رژیم دیکتاتوری معمر قذافی علیه مردم و انقلابیون در شهر بنغازی از سلاح‌های میکروبی و شیمیایی استفاده کند.

“اشرف القره بولی” در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم اظهار داشت: سخنان قذافی تهدیدی آشکار بود مبنی بر این که با عنوان مبارزه با القاعده مرتکب کشتارهای فجیع‌تر از کشتار کنونی خواهد شد.

وی گفت: پیش بینی می‌شود که این رژیم از سلاح‌های شیمیایی و میکروبی در شهر بنغازی دومین شهر بزرگ لیبی که هم اکنون در تصرف مردم است، استفاده کند.

این فعال سیاسی لیبیایی با تاکید بر سرنگونی رژیم دیکتاتوری لیبی گفت: معمر قذافی در سخنرانی خود، تظاهرکنندگان را موش و سگان گمراه توصیف کرد.

این فعال سیاسی لیبیایی گفت: قذافی در سخنرانی خود همچنین سعی داشت قبایل لیبی را علیه یکدیگر تحریک کند تا بتواند از این طریق به خیال خود چند صباحی بیشتر حکومت کند.

القره بولی تصریح کرد: دیکتاتور لیبی در سخنرانی خود به دنبال فتنه انگیزی بود و مردم انقلابی را تهدید کرد که جنایت‌های بیشتری ضد آنها مرتکب شود.

وی گفت: تهدیدهای قذافی رژیم دیکتاتوری او را نجات نخواهد داد.

قذافی در سخنانش همچنین تلاش کرد که غرب را درباره احتمال روی کارآمدن دولت اسلامی در لیبی بترساند تا این امر توجیهی برای سرکوب شدید مخالفان داشته باشد.

فعال سیاسی لیبیایی با اشاره به این که قذافی تظاهرکنندگان را کودکان ناپخته توصیف کرد، گفت: سخنرانی وی سراسر تحریک آمیز و تلاشی برای ایجاد فتنه قبیله‌ای در جامعه لیبی بود.

وی گفت: رژیم لیبی نمی‌تواند تظاهرکنندگان را سرکوب کند، زیرا آنها در همه جا حضور دارند.

فعال سیاسی لیبیایی خاطرنشان کرد: تلویزیون رسمی لیبی تلاش کرد تصاویر برخی‌ها را که در حال توزیع قرص‌های توهم زا به جوانان بودند، پخش کند و رژیم با اشاره به مخالفان، آنها را قاچاقچیان مواد مخدر توصیف کرد.

القره بولی گفت: رژیم حاکم مرتکب جنایت‌های زیادی در لیبی شده است اما رسانه‌ها به علت حاکمیت سانسور شدید آن را پوشش نمی‌دهند.

وی افزود: مزدوران و عوامل رژیم لیبی هم اکنون در منطقه شلوم در طرابلس درحال قتل عام تظاهرکنندگان هستند.

القره بولی تصریح کرد: مردم لیبی در نهایت پیروز خواهند شد و دیکتاتوری قذافی را که به جنون خود بزرگ بینی دچار شده ساقط خواهند کرد و شهروندان ثروت و منابع کشور را از سلطه رژیم استبدادی خارج خواهند کرد.

وی از سفیران لیبی در کشورهای مختلف خواست از سمت خود استعفا بدهند.

القره بولی همچنین از افسران ارتش خواست به مردم بپیوندند، زیرا مردم پس از براندازی رژیم هر کسی را علیه آنها موضع گیری کرده باشد محاکمه خواهند کرد.


 


خانواده کروبی حکومت و نیروهای امنیتی را از انجام هرگونه برنامه برای حذف فیزیکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی برحذر داشت.

به گزارش سحام نیوز، خانواده مهدی کروبی در نامه ای با توجه به این موضوع که تا قبل از حبس خانگی؛ مهدی کروبی و همسر ایشان در کمال صحت و سلامت بوده اند، اعلام کردند که هر گونه پیش آمد و اتفاقی پس از این و به جهت استفاده از اقلام خوراکی تهیه شده توسط ماموران اطلاعات برای ایشان، به عهده مقامات حکومتی خواهد بود.

فرزندان مهدی کروبی در اخطاری صریح به مقامات امنیتی و نیروهای اطلاعاتی گوش زد نمودند که با توجه به این که از دوهفته قبل امکان تهیه مایحتاج برای منزل پدرشان فراهم نبوده و حتی ماموران امنیتی میوه خریداری شده توسط یکی از فرزندان را هم قبول نکرده بودند؛ حکومت و نیروهای امنیتی را از انجام هرگونه برنامه برای حذف فیزیکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی برحذر داشته و صریحا اعلام نمودند عواقب این اقدامات، دودیست که به چشم حکومت خواهد رفت.

پس از یورش دو روز قبل نیروهای امنینی به منزل مهدی کروبی و حبس وی و فاطمه کروبی در اتاق های جداگانه، آخرین شنیده ها حاکی از آن است که ماموران امنیتی با مستقر شدن در داخل ساختمان، کوچه را تخلیه نموده اند.

به گزارش سحام نیوز، ماموران اطلاعاتی از صبح امروز با انتقال خودرو و تجهیزات خود به داخل ساختمان، این مجتمع را به صورت کامل اشغال نمودند. بنا به اخبار رسیده مایحتاج آقای کروبی وهمسر ایشان در حال حاضر و از ۱۰ روز قبل توسط نیروهای امنیتی تامین می گردد که این موضوع باعث نگرانی از ایجاد یک برنامه حذف فیزیکی با استناد به موارد مشابه می شود.


 


خبرگزاری‌ها و شبکه‌های تلویزیونی خبری جهان همچنان به پوشش تحولات جاری و کشتار مردم معترض به سیاست‌های معمر قذافی، رییس جمهوری این کشور می‌پردازند.

روزنامه فرانسوی لوپاریزین نوشت:  واحدهای ارتش و نیروهای پلیس لیبی مجهز به سلاح‌های خودکار و نفربرهای زرهی در خیابان‌های طرابلس، پایتخت و دیگر شهرهای این کشور در حال تردد هستند.

بنابر این گزارش، در میان نیروهای ارتش و مسلح دولتی، مزدوران خارجی نیز دیده می‌شوند که در خیابان‌های مختلف به گشت‌زنی مشغولند.

در همین حال شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ نیز گزارش داد که تلویزیون دولتی لیبی کشتار مردم معترض به قذافی را تکذیب و اعلام کرد: این اطلاعات نادرستی است که از سوی رسانه‌های بیگانه و دشمن لیبی برای ایجاد فضای رعب و وحشت مخابره می‌شود!

از سوی دیگر روزنامه فرانسوی لوموند نیز گزارش داد که معمر قذافی، رییس‌جمهوری لیبی با ظاهر شدن بر صفحه تلویزیون دولتی این کشور فرار خود به ونزوئلا را تکذیب و تصریح کرد که به زودی با جوانان کشورش در میدان سبز طرابلس دیدار خواهد کرد.

خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد که شاهدان در طرابلس اعلام کردند: خانواده‌های لیبیایی به صورت گروهی و دسته‌جمعی کنار هم در یک مکان و خانه به سر می‌برند تا بتوانند در برابر مزدوران خارجی که در خدمت ارتش و نیروهای امنیتی لیبی قرار دارند، از خود دفاع کنند.

بنابر این گزارش،‌ برق و آب مناطق زیادی از شهرهای مهم لیبی قطع است و این کمبودها زندگی را برایشان دشوار کرده است.


 



 


کلمه: اخبار حاکی از آن است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی توسط نیروهایی امنیتی، در خانه‌های خود به صورت کامل محصور شده‌اند و هر گونه امکان ارتباط با خارج از منزل را از دست داده‌اند.

اگرچه «این رفتار» با رهبران جنبش سبز، از ماهها  قبل  با ایجاد محدودیت های شدید در رفت و آمدها و  تماس ها و حتی بازداشت ملاقات کنندگان آغاز شده بود   اما اتفاقات جدید و  حصر کامل  همراهان  مردم در جنبش سبز،  یادآور «دغدغه‌های احمد جنتی» در بارهٔ پیام دادن و پیام گرفتن رهبران جنبش است و بیش از هر چیز به «سفارش‌های جنتی» در خصوص قطع ارتباط با مردم، بستن درخانه و محدود کردن رفت و آمد‌ها شباهت دارد، اما جایگاه قانونی دبیر شورای نگهبان در ساختار فعلی قانون اساسی! به او اجازه نمی‌دهد که مستقیماً به این سفارش‌ها عمل کرده و یا قوهٔ قضائیه را به انجام آن وادار کرده باشد.

رئیس قوهٔ قضائیه هم، اگرچه پیشاپیش رهبران جنبش را «مجرم» می‌خواند و می‌گوید «دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آن‌ها خواهد بست» اما سرجمع سخنان او در یکسال اخیر نشان می‌دهد که صادق لاریجانی در این ماجرا به آنچه «مصلحت» می‌نامد اکتفا کرده است و به تعبیر خود دراین خصوص بجز از مقام رهبری از کسی «سفارش» نمی‌گیرد.

با این همه؛ سکوت نهاد‌ها و مقامات رسمی کشور در خصوص این اقدام غیر قانونی، حاکی از آن است که تاکنون هیچ مقامی حاضر نشده «مسوولیت» آن را به عهده بگیرد و «عنوان قانونی» این رفتار را اعلام کند و به «ماخذ قانونی» آن استناد کند. اهمیت این تعلل بیشتر می‌شود وقتی بدانیم که این بار امکان فرافکنی به هیچ وجه وجود ندارد و حاکمیت نمی‌تواند مسوولیت این رفتار مستقیم خود را متوجه کسانی کند که دشمنان خارجی، عوامل بیگانه و سران فتنه می‌نامد.

البته سکوت نهادهای قانونی در این باره می‌تواند حامل این پیام باشد که «کانون‌های غیرقانونی قدرت» آشکار‌تر از همیشه قانون اساسی و نظام را نشانه رفته‌اند و در این اقدام بی‌توجه به همهٔ ارکان قانونی، اقدام به حصر کرده‌اند.

در این وضعیت، «موضوع حصر» و در صدرِ آن «مسئولیت حصر»، دغدغهٔ جدیدی است که احتمالاً رفع آن به مهم‌ترین خواستهٔ جنبش سبز تبدیل خواهد شد. بدیهی است هیچ کس نمی‌تواند واکنش – و واکنش‌های – جنبش سبز را به «این موضوع» پیش بینی و یا هدایت کند، اما شناسایی مسئولان اصلی «این واکنش‌ها» ممکن و بل لازم است. افکار عمومی و مجامع بین المللی، همراه با موضعگیری دربارهٔ «تعبیر مبهم و غیر حقوقی حصر»، حاکمیت را وادار خواهد کرد که «عنوان حقوقی و مرجع قانونی و مسئول یا مسئولان اصلی» آن را معرفی کند.

حصر میر حسین موسوی، مهدی کروبی، ‍زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اگر بردوام بماند، می‌تواند به بزرگ‌ترین «آزمون‌های ملت و دولت» تبدیل شود و مردود شدگان این آزمون شرمندگان تاریخ ملت‌ها خواهند بود. نلسون ماندلا شاهد زنده‌ای بر این ماجراست.


 


روح الله حسینیان، نماینده وابسته به دولت در مجلس هشتم، خبر داد که هیات منصوب مجلس برای بررسی حادثه‌ی ۲۵ بهمن، حکم به مفسد فی‌الارض بودن رهبران جنبش سبز داده است.

به گزارش کلمه، سایت روزنامه صداوسیما – جام جم – این خبر را منتشر کرده و از قول حسینیان، اعضای هیات مذکور را حداد عادل، علاءالدین برجرودی، علی شاهرخی، ابراهیم نکونام و حسینیان معرفی کرده است.

حسینیان که در محافل سیاسی و رسانه‌ای به عنوان یکی از عوامل پروژه‌ی قتل‌های زنجیره‌ای شناخته می‌شود، با این اظهارات نشان داده که گمانه‌زنی‌های درباره‌ی بی‌پروایی او در مهدورالدم خواندن افراد و صدور حکم اعدام و حذف ایشان، دور از واقعیت نبوده است و شاید تنها تفاوت در این است که تا پیش از این، او و دوستانش به طور پنهانی حکم می‌دادند و اقدام به حذف فیزیکی می‌کردند، اما اکنون که دارنده‌ی بلامنازع قدرت شده‌اند، نیازی به مخفی‌کاری هم نمی‌بینند.

این نماینده‌ی مجلس مشخص نکرده که اگر بنا به صدور پیشاپیش حکم بوده، دیگر چه نیازی به محاکمه است! و البته این تنها تناقض موجود در سخنان این فرد نیست، چرا که او از سویی به حصر و محدودیت مطلق ارتباطی موسوی و کروبی اعتراف کرده، اما از سوی دیگر آنها را به ارتباط با همه‌ی دشمنان موجود و موهوم نظام متهم کرده است! بدون آنکه توضیح دهد بدون تلفن و اینترنت و از پشت دیوار فلزی و زیر چتر امنیتی سنگین، و در حالی که آنها حتی امکان ارتباط با فرزند خود را هم ندارند، چگونه می‌توان ادعای موهوم و خنده‌دار ارتباط با بیگانه را باور کرد.


 


ده ها هزار نفر از مردم بحرین در یک راهپیمایی عظیم در خیابان های منامه پایتخت این کشور شرکت کرده اند.

به گزارش بی بی سی، تظاهرکنندگان علیه دولت شعار می دادند و خواهان کناره‌گیری اعضای دولت بودند.

احزاب مخالف در بحرین برای اولین بار رسما در حمایت از معترضان خواستار برگزاری این گردهمایی شده بودند . به گفته یکی از فعالان سنی مخالف دولت، گردهمایی امروز ” اعلام وفاداری به شهدا” نام گرفته است .

پیشتر پادشاه بحرین فرمان آزادی زندانیان سیاسی این کشور را صادرکرده بود. آزادی زندانیان سیاسی یکی از خواسته های اصلی معترضان بحرینی است که می گویند تا برآورده شدن تمام خواسته های خود حاضر به مذاکره با ولیعهد بحرین نیستند .

به جز آزادی زندانیان سیاسی که هنوز جزئیات آن معلوم نشده است معترضان خواستار استعفای دولت ،تحقیق درباره کشته شدن تظاهرکنندگان و اصلاحات سیاسی به منظور برقراری پادشاهی مبتنی برقانون اساسی هستند .

روز شنبه قبل از آن که ماموران امنیتی مجبور به عقب نشینی شوند در برخورد با تظاهر کنند گان به خشونت متوسل شده بودند که در نتیجه آن هفت نفر جان خود را ازدست دادند.

اکثریت شیعه بحرین همواره از تبعیضی که دستگاه رهبری بین آنها و اقلیت سنی قائل می شود شکایت داشته اند ولی می گویند که سنی ها و شیعیان در خواسته های دموکراسی خواهی سهیم اند و هیچگونه اختلاف مذهبی بین آنها وجودندارد.


 


وزیر مسکن گفت: «بر اساس شواهد و گزارش های ارسالی در سطح بنگاه‌های معاملات ملکی و بازدیدهای مستمر اجاره‌بهای مسکن در کشور طی چند ماه اخیر افزایش نیافته است.»

وزیر مسکن و شهرسازی در گفت وگوی اختصاصی با پایگاه اطلاع رسانی دولت ادعاها درباره افزایش اجاره بها و قیمت مسکن را کذب خواند و افزود: «با توجه به بررسی های صورت گرفته، نه اجاره بها و نه قیمت مسکن در هیچ کجا افزایش نیافته است و چنین ادعاهایی صحت ندارد.»

وی همچنین به برنامه های دولت برای کنترل و رونق بازار مسکن اشاره کرد و گفت: «گسترش حمایت ها از مسکن مهر، ارائه تسهیلات برای احیای بافت های فرسوده، کنترل بازار مصالح ساختمانی، نظارت بر اجاره بها و قیمت مسکن، ارائه تسهیلات بانکی از جمله برنامه هایی است که برای رونق و کنترل بازار مسکن دنبال می کنیم.»

نیکزاد خاطر نشان کرد: «همچنین بسته حمایتی برای بخش مسکن تدوین شده است تا با تمهیداتی همچون اعطای یارانه به تولید کنندگان مصالح ساختمانی، اعطای یارانه به مسکن مهر، تشویق صنعتی سازی، ‌افزایش بهره وری و … از ورود التهاب قیمتی به حوزه مسکن جلوگیری شود.»

نیکزاد تصریح کرد: «البته خوشبختانه امسال با اقدامات ویژه دولت در مسکن مهر، رونق بازار مسکن بیشتر نمایان شد.»

این در حالی ست که گزار ش ها از سطح شهر حاکی از آن است که اجاره بهای مسکن در دو ماه گذشته بی دلیل افزایش داشته است و پیشتر کارشناسان مسکن با ابراز تعجب از این افزایش نگرانی خود را از تابستان ۹۰ اعلام کرده بودند.


 


یک مرجع تقلید گفت: برای رسیدن به وحدت باید مسایل شرعی را رعایت کنیم و به بهانه افشاگری به همدیگر وصله نچسبانیم و تند‌روی و سخن‌چینی انجام ندهیم.

به گزارش ایسنا، آیت الله العظمی مکارم‌شیرازی، در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، افزود: اگر به این موارد عمل کنیم وحدت منسجم می‌شود و خداوند رحمتش را نیز شامل حال ما می‌کند.

وی با اشاره به انقلاب‌های مردم خاور میانه، ایجاد اختلاف در اسلام را بسیار مذموم دانست و اظهارکرد: اعتماد عمومی سرمایه همکاری اجتماعی است و هر چه پایه‌های اجتماعی را سست کند در اسلام ممنوع است.

وی افزود: متاسفانه در عصر ما چیزی به نام افشاگری و روشنگری باب شده که به بهانه آن تهمت، غیبت و سخن چینی انجام می‌گیرد.

این مرجع تقلید با ابراز تاسف از این‌که در برخی از رسانه‌ها علیه دیگران تهمت زده می‌شود، بیان کرد: در برخی رسانه‌های ما کارهایی که در اسلام ممنوع است، در لباس افشاگری و روشنگری انجام می‌شود که گناه بسیار بزرگی است و عقوباتش در دنیا دامن انسان را می‌گیرد.

وی تصریح کرد: کسانی که قلم به دست دارند، یا تربیون در اختیارشان است، مراعات این مسایل را بکنند و به خود اجازه ندهند به بهانه افشاگری و روشنگری سخن‌چینی‌، تهمت و غیبت و مانند آن در جامعه صورت بگیرد، چرا که ما امروز به از هر زمان دیگر بیشتر به اتحاد نیاز داریم.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی، وحدت امت اسلامی را مورد توجه قرار داد و گفت: برای رسیدن به وحدت باید مسایل شرعی را رعایت کنیم و به بهانه افشاگری به همدیگر وصله نچسبانیم و تند‌روی و سخن‌چینی انجام ندهیم؛ اگر به این موارد عمل کنیم وحدت منسجم می‌شود و خداوند رحمتش را نیز شامل حال ما می‌کند.

خدا مردم لیبی را از شر قذافی نجات دهد

وی با اشاره به هشدار وحشیانه حاکم لیبی به مردم مسلمان این کشور، اظهارکرد: ما نگران کشور لیبی هستیم که از همه جا وضعش عجیب‌تر است، می‌گفتند زمام‌دارش دیوانه است؛ حالا دیوانگی را به حد اوج رسانده، خدا مردم لیبی را از شر او و همدستانش نجات دهد و در کشورهای اسلامی مردم به خواسته‌هایشان که به وسیله قیام فوق‌العاده‌ای که دارند برسند.

وی تصریح کرد: در چنین شرایطی وحدت مسلمانان از همه مسائل مهمتر است؛ چرا که طوفان عظیم سیاسی که در منطقه وزیدن گرفته است و ما هم در تاریخ به یاد نداریم چنین اتفاقی افتاده باشد.


 


«ملک عبدالله»، پادشاه عربستان پیش از بازگشتش از مغرب به عربستان دست به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی زد.

به گزارش ایلنا به نقل از رویترز، ملک عبدالله اعلام کرد که هزینه‌های اختصاص داده شده در زمینه مسکن و تامین اجتماعی را افزایش می‌دهد. همچنین به کنفرانس‌های ادبی و دانشجویانی که خارج از کشور تحصیل می‌کند، هزینه‌های بیشتری اختصاص خواهد داد.

این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که کشورهای عربی شاهد تظاهرات مردمی گسترده در اعتراض به فقر و فساد و سرکوب سیاسی است.

پادشاه عربستان پس از گذراندن چندین ماه برای درمان در خارج از عربستان قرار است چهارشنبه ـ‌امروز‌ـ به این کشور بازگردد.


 


آیت الله گرامی، از شاگردان مطرح حضرت امام خمینی(س) در همایش منشور روحانیت هشدار داد که روحانیون باید مسئولیت پذیر باشند و درد دردمندان را بفهمند؛ و تاکید کرد که اگر عوامل زیر دست یک حاکم، مختصر ظلمی به فردی از افراد رعیت بکنند، در امامت و ولایت آن حاکم باید شبهه کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، آیت الله گرامی در این همایش که صبح روز دوشنبه درمحل نمایندگی موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(س) درقم برگزار شد، گفت: معمولاً در کتب علمی چند منصب برای روحانیت ذکر شده است؛ مقام افتا، مقام قضا و مقام حکومت. به نظر می رسد اینها مقام ومنصب هستند . مثلا افتا فقط برای تشخیص و تحقیق نیست که اگر هدف فقط شناخت یک مسئله علمی بود ممکن است خیلی از مستشرقین غربی بهتر از خیلی از افراد خودی بتوانند مدارکی جمع آوری و تحقیق کنند ولی هرگز یک مستشرق غربی مرجع تقلید نخواهد بود این یک منصب است. امام صادق هم به امثال اعوان این خطاب را دارد که “یا اعوان اجلس فی المسجد و افتن الناس نه به هر کس دیگری.

آیت الله گرامی در ادامه با اشاره به شرایط فقاهت ادامه داد: اگر یک آثار ظاهری برای فردی یا قشری گفته می شود در حقیقت در باطن او مسائلی هست که جلوه ظاهری اش دیده می شود. همان طور که برخی از علمای یکی دو قرن اخیر عنوان کرده اند اگر ما می گوییم فقیه مقام افتا و قضا و ولایت و حکومت دارد حتماً او یک درجه ولایت باطنی را قبلاً دارد و یک تصرفات حقیقی دارد که هم چون مقام ظاهری به او داده می شود و گرنه یک شخص کافر هم می تواند تحقیق بکند و مسئله ای را استخراج کند اما او نه قاضی و نه مفتی می شود نه چنین شأن حکومتی به او داده می شود. ما در ادله و روایات و متون مذهبی مان ملاحظه می کنیم که شأن یک عالم و روحانی این است که زاهد در مقامات دنیوی باشد. ممکن است کسی زاهد نباشد و خیلی چیزها را بفهمد ولی اگر بناست یک مقام الهی نصیبش بشود مشروط به زهد است.

این شاگرد برجسته حضرت امام(س) در ادامه افزود: هر روحانی بناست لااقل در آن سه مقام قرار بگیرد و شأنیت افتا و قضاوت و حکومت را پیدا کند باید کسی باشد که مسئولیت پذیر باشد و درد دردمندان را بفهمد. وقتی حضرت امیر می فرماید که من چگونه غذای چنین و چنان بخورم در حالی که شاید در نجد و یمامه شکم هایی هستند که اصلا سیری را نچشیده اند و از یادشان رفته است؛ این اشاره به شخص مولا علی (ع) نیست بلکه به اعتبار مقام حکومت است به اعتبار مقام ولایت و امامت است. ولی امر، امام مسلمین، حاکم وقت حتماً باید کسی باشد که درد دردمندان را در همه جهات احساس کند، یکی از این دردها مسئله گرسنگی است دیگری درد تبعیض است، دیگری درد ظلم عوامل زیر دست است. عوامل زیر دست یک حاکم اگر مختصر ظلمی به فردی از افراد رعیت بکنند در امامت و ولایت آن حاکم باید شبهه کرد لذا در روایات این قدر تاکیده شده است. زنی آمد پیش مولا و از فرمانداری شکایت کرد حضرت می خواست نماز را شروع کند همانجا نشست -اینطور که از روایت بر می آید شاید اقامه را هم گفته بودند- بعد از تحقیق اول فرمان عزل آن فرماندار را داد بعد شروع به نماز کرد.

آیت الله گرامی با اشاره به فرمایش حضرت امام (س) که اگر در مملکت یک پاسبان خطایی بکند شخص اول مملکت مسئول است(صحیفه امام،ج۴،ص۳۰۴) ادامه داد: در تمام دوره ها یک چنین شرطی شده که اگر بناست فقیه حکومت و ولایت و قضاوت و افتا و مانند اینها را تصاحب کند و داشته باشد حتماً باید یک چنین احساس مسئولیتی نسبت به همه زیر دستان داشته باشد و اگراحتمال ظلم بدهد باید خواب از چشمانشان ربوده شود. تحقیق دراین جهات مهم است؛ ما در کتب فقهی مان پیرامون مسئله افتا، قضاوت و ولایت زیاد بحث کرده ایم اما در این زمینه ها که مسائل پیشتاز این سه مقام است شاید کمتر گفته شده است. در مقام ولایت زیاد بحث کرده ایم اما آیا این امر مورد توجه قرار گرفته است که ولایت اول به نفع مردم است. در روایات متعددی ذیل آیه کریمه ولایت پیامبر اکرم آمده که پیغمبر اکرم فرمود: انا اولی بانفسکم بعد فرمودند اگر کسی از دنیا رفت و قرضی داشت من قرض او را می دهم چون من اولی او هستم. چندین روایت آیه کریمه “ان النبی اولی بمومنین” این طور معنی می کنند که یعنی من به داد مردم می رسم نه این که من حاکم مردم و هر چه می گویم مردم باید اطاعت کنند یعنی این که مردم هر مشکلی دارند من به حل آن اولی هستم. اگر چنین شرایطی عمل شود مسلماً روحانیت در دل مردم جایگاه خواهد داشت. تاریخ را ملاحظه بفرمایید ببینید روحانیت کجا بود و به کجا رسیدیم.

آیت الله گرامی در ادامه با یاد کردن از یک رویداد تاریخی پیرامون جایگاه اجتماعی روحانیت ادامه داد: یک وقتی در تهران مرحوم آقا شیخ نبی نوری الاغش را در کوچه بسته بود رهگذری به الاغ پخ می کند و الاغ هم جفتکی زده بود. کم کم دهان به دهان شایع شد که یک نفر یهودی الاغ آقا شیخ را پی کرده کم کم خبر این جور شد که آقا سوار الاغ بوده و زمین خورده بعد شایع شد که یهودی ها می خواستند آقا را بکشند سر این موضوع پخ کردن الاغ آقا شیخ نوری بازار تهران بسته شد. حالا ملاحظه کنید سرچهار راه بازار قم طلبه ای با دیگری سر تصادف رانندگی حرفش شده این طلبه را مفصل کتک زدند یک نفر نیامده حمایت کند. شخص را هم می شناسیم از افراد متدین و خوب است یک نفر حمایت نکرده است. چرا به اینجا رسیدیم؟ در گذشته مسایلی عجیب در زمینه عظمت روحانیت بوده است مگر میرزای شیرازی چه کرد که به آن مقام رسید که در حرم ناصر الدین شاه هم با آن یک خط قلیان ها را شکستند. معلوم می شود روحانیتی می تواند اثر گذار باشد که اتصال به مقامات الهی داشته باشد.

آیت الله گرامی افزود: در این اواخر من مرحوم آقای مرعشی نجفی را می دیدم که در اتاق کوچک دم در که معمولاً هم باز بود می نشستند زن، مرد، روستایی، شهری، عالم و غیر عالم می آمدند زانو به زانوی ایشان می نشستند و حرفشان را می زدند. اما اگر مرجعی هم باشد که به هیچ وجه نتوان به او دسترسی پیدا کرد معلوم است که محبت از دل ها بیرون می رود. پیغمبر اکرم و امام صادق اگر آن موقعیت را داشت ابتدا یک روابط بالاتر با زیر بنای عالم خلقت و با ذات احدیت داشتند و از طرف دیگر پیوند محبت و مودت با مردم. مردم خودشان را از امام و پیامبر جدا نمی دانستند تا آن جایی که بچه ها در کوچه جلوی پیغمبر را می گرفتند همانطور که حسنین را سوار دوش خود می کنی باید ما را هم سوار دوش خودت بکنی.

آیت الله گرامی با اشاره به مرحوم آقا شیخ عبدالنبی اراکی که پیش از مرحوم آقای بهجت در مسجد فاطمیه نماز می خواند افزود: ایشان عقیده اش این بود که مرجع باید یک ولایت باطنی و تصرفات باطنی داشته باشد نمی خواهیم حالا حتماً او را صحه بگذاریم ولی بالاخره تا آن پیوند نباشد ارتباط با مردم حاصل نمی شود. ما برای تحصیل یک همچون ارتباطی به آن ارتباط معنوی نیاز داریم و دراین زمینه یکی احتیاط های مالی لازم است. حالا شما ملاحظه می کنید که شرایط به کجا کشیده است نیاز به توضیح نیست. بیخود انسان تنزل نمی کند تنزل فرد با تنزل یک قشر متفاوت است فرد بالا و پایین دارد ولی یک قشر و یک جامعه وقتی تنزل کرد یک بلای عمومی است که باید فکر اساسی در این زمینه شود.

وی در ادامه خاطره ای از حضرت امام نقل کرده و ادامه داد: مرحوم امام در اوایل مرجعیت شان قبل از شرایط حکومت اگر سوار تاکسی می شدند یک مختصری زیادی پول به تاکسی داده می شد اعتراض می کردند که چرا پول اضافی دادید. سر سفره شان هم بودیم نمی گویم خیلی زاهدانه بود اما در حد ساده متوسط مردم بود. ایشان یک عبای زمستانی داشتند که وصله داشت و چندین سال می پوشیدند گاهی این طرف وصله را جمع می کردند که خیلی دیده نشود و آن همه تحقیقات و تالیفات داشتند.

آیت الله گرامی با ابراز تأسف ادامه داد: گاهی شنیده می شود راست یا دروغ یک کسی خانه خودش را برای تهیه مقدمات خرج فلان مقام فروخته باشد گذشتگان چنین شرایطی را رعایت کردند که خداوند هم دست شان را گرفت.

ایشان افزود: اگر ما از کنار مردم رد شدیم و دیدیم مردم سلام نمی کنند باید بفهمیم که این هشدار یک عذاب الهی است یعنی روحانیت قدرتی ندارد و نمی تواند کاری بکند. برای نجات از این وضع باید از خودمان شروع کنیم لااقل کتاب حدیثی کنار دستمان باشد قبل از خواب لااقل دو تا حدیث بخوانیم بلکه نورانیت پیدا شود. قدیم ها تداوم نماز شب مسئله عادی روحانیت بود نماز شب ها در حرم خوانده می شد تداوم زیارت جامعه کبیره و تداوم دعای توسل بود. ما، بنده خودم را عرض می کنم امکانات روحی مان طوری شده که دائما می گوییم وقت نداریم و گرفتاریم و ارتباط مان از اصل قطع شده مثل قطع ارتباط شاخه از درخت و اینگونه نمی شود امید خدمت داشت.

آیت الله گرامی با اشاره به اعتراضات مردمی در برخی کشورهای عربی از جمله بحرین افزود: چون در بحرین مردم از روحانیت فاصله ندارند این امر مایه امید است، در مصر چنین ارتباطی نیست چون روحانیت سنی متفاوت است و ارتباط روحانیت شیعه با مردم را ندارد. خدا نکند که روحانیت شیعه این طور شود و مراجع خانه نشین شوند و حکومت ها هرچه تصمیم گرفتند آن شود. آینده خطر دارد همیشه شرایط مثل الان نیست ممکن است شرایطی باشد که اگر کارها از دست مراجع گرفته شود بعدها شرایط دیگری پیش بیاید.

این استاد حوزه در پایان افزود: مهم ترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی استقلال حوزه است، اگر این استقلال، خدای ناکرده از بین برود و حوزه وابسته شود همیشه که شرایط این نیست که یک نفر روحانی در رأس کشور باشد یک وقت شرایط طوری دیگری می شود که آن وقت روحانیت هم استقلالش از بین رفته است.


 


دختر امام موسی صدر با تاکید بر زنده بودن پدر خود و همراهانش تاکید کرد: پیگیر آزادی امام موسی صدر هستیم.

به گزارش ایلنا، حورا صدر فرزند امام موسی‌ صدر در کنفرانس خبری که پیش از ظهر امروز در دفتر موسسه امام موسی صدر برگزار شد‏، با بیان اینکه در شرایط حساسی به سر می‌بریم، اظهار داشت: ۳۳ سال است که ما از غیبت امام موسی‌ صدر رنج می‌بریم و خود ایشان نیز از اینکه از صحنه فعالیت‌های خود و جهان اسلام و به دوش کشیدن مسئولیت‌های رهبری خود دور است، رنج می‌برد.

وی با بیان اینکه ۳۳ سال است که امام در بند است و از شرایط او هیچ خبری نداریم، گفت: ۳۳ سال است که هر روز بر بار افسوس‌مان افزوده می‌گردد که اگر امام از لبنان ربوده نمی‌شد، لبنان امروز و امروز خاورمیانه به گونه‌ای دیگری بود.

وی با بیان اینکه ۳۳ سال است که امام و دو همراهش در زندان‌های قذافی اسیر هستند، ادامه داد: قذافی به شهادت تاریخ و دادگاه‌های لبنان و ایتالیا و اطلاعات منابع مختلف اطلاعاتی و امنیتی و از همه مهم‌تر به قضاوت وجدان‌های بیدار و آگاه جهان مسئول مستقیم ربودن امام موسی صدر است.

فرزند امام موسی صدر خاطر‌نشان‌کرد: مستندات و احکام موجود در پرونده ربودن امام صدر نشان می‌دهد که قذافی چگونه ربودن وی را طراحی کرده، برای تبرئه خود چه سناریوهایی را طراحی کرده، چگونه اسناد و مدارک دروغین را جعل کرده و چگونه همواره در تحریف حقیقت و انحراف افکار عمومی کوشیده است.

حورا صدر تصریح کرد: نقطه عطف دوران ربودن امام موسی صدر در سال ۲۰۰۲ و در روز به اصطلاح ملی لیبی است که قذافی در سخنان خود به ربودن امام در لیبی اعتراف کرد و بر همه سناریوهای پیشین دستگاه حکومتی لیبی خط بطلان کشید. افسوس که برخی محافظه‌کاری‌ها، تنبلی‌ها و بی‌مسئولیت برخی حکام اجازه نمی‌داد تا پیش از اعتراف قذافی به ندای استمداد خانواده امام و شیعیان لبنان پاسخ دهند.

وی با اشاره به شرایط منطقه و جهان اسلام،گفت: امروز مردم مظلوم و مجاهد لیبی به فریاد آمده‌اند و هر چند که ماهیت وحشیانه قذافی در این سال‌ها تدریجاً روشن شده اما حوادث چند روز اخیر لیبی پرده‌های بسیاری را از چهره‌ او برداشته است و جای تاسف است که بگوییم چند روزی است که برخی مسئولین به حقانیت و حقیقت هشدارهای ما اعتراف می‌کنند.

وی با تاکید بر اینکه جنایت‌های امروز لیبی بی‌سابقه است، خاطر‌نشان‌کرد: خانواده و شیعیان امام موسی صدر در لبنان اولین مجروحان وحشی‌گری‌های قذافی هستند. امروز ما همه پیگیر و مراقب وضعیت لیبی هستیم و به بازگشت عزیزانمان امام صدر و شیخ یعقوب و عباس بدرالدین بسیار امیدوار هستیم.

دختر امام موسی صدر تاکید کرد: باید هوشیار باشیم و اجازه ندهیم مانند ۳۳ سال گذشته دیگران بازی بخورند، باید درست عمل کنیم و آنچه که مهم است اخبار رسانه‌ها و تاییدات گوناگون اخیر مبنی بر حیات امام و زندانی بودن ایشان و دو همراهشان است. واقعیتی که ۳۳ سال است فریاد می‌زنیم که امام در زندان‌های قذافی است اما انگار باید صدها تن لیبیایی قربانی می‌شدند تا مسئولان باور کنند.

حورا صدر تصریح کرد: ۳۳ سال است که فریاد می‌زنیم این مرد بزرگ و تاریخ‌ساز را که ایرانی است از بند قذافی آزاد کنید، اما گویی اهالی سیاست خواب بودند و شاید هم به کمک شما رسانه‌ها از خواب بیدار شوند.

براساس این گزارش پس سخنان حورا صدر وی به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص شایعات منتشر شده مبنی بر زنده بودن امام موسی‌صدر گفت: آنچه که امروز مسلم است این است که فریاد سالیان گذشته ما مبنی بر اینکه امام موسی صدر زنده است عملاً تایید می‌شود، ولی اتفاقات لیبی لحظه به لحظه و حساس است و امیدواریم صدای ما به انقلابیون لیبی برسد و به گونه‌ای عمل کنند که رفتارهایشان حافظ جان امام باشد.

دختر امام موسی صدر در پاسخ به سوال که آیا پیشنهادی برای آزادی پدرش به مجامع بین‌المللی ارائه کرده است یا خیر، گفت: مجامع بین‌المللی ۳۰ سال است که خواب هستند و ما بهترین راه‌حل را به کسی که باید کاری انجام دهد پیشنهاد می‌کنیم.

حورا صدر در پاسخ به این سوال که چقدر احتمال می‌دهید ایران و لبنان به موضوع آزادی امام موسی صدر وارد شوند، گفت: امروز با توجه به شرایط لیبی فضایی است که اقدامت متفاوتی را می‌طلبد و درخواست‌ها و توقعات ما فرق می‌کند.

وی در پاسخ به این سوال ایلنا که آیا در مسیر پیگیری این مسئله با مسئولین ایران یا لبنان رایزنی داشتید، گفت: پیگیری‌هایی انجام شده و همچنان نیز ادامه دارد و امیدواریم به نتیجه برسد.

وی در پاسخ به این سوال که اگر امام موسی صدر بازگردد تاثیر حضور وی بر تحولات منطقه چه خواهد بود ،گفت: در تمام این سال‌ها اگر اتفاقی می‌افتاد ما فکر می‌کردیم اگر امام آزاد بود، چه واکنشی نشان می‌داد. ولی مطمئنیم در این صورت بسیاری از نا‌حق‌‌ها صورت ‌نمی‌گرفت و حتما حضور ایشان بر تحولات منطقه موثر است.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص دادگاه رسیدگی به شکایت ربوده شدن امام موسی صدر که بنا است در آن قذافی محاکمه شود و اینکه آیا درخواست دستگیری وی به اینترپل داده شده است یا خیر، گفت: مراحل قضایی شرایط خاص خود را می‌طلبد. ۱۴ اسفند این دادگاه برگزار می‌شود و این موضوع در دست پیگیری است.

وی در پاسخ به این سوال که در صورت آزادی امام موسی صدر وی به لبنان بازمی‌گردد یا به ایران خواهد آمد، خاطر نشان کرد: صحنه فعالیت ایشان لبنان است و ما با توجه به اهمیت وضعیت حال و آینده لبنان فکر می‌کنیم که به لبنان برود، ولی خود ایشان این مسئله را تشخیص خواهند داد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا کمیته استقبال از امام موسی صدر در لبنان تشکیل شده است،گفت: این مسئله اقدام خودجوش مردمی است و مردم در این سال‌ها پیگیر وضعیت امام بودند و امیدواریم همه با هم به استقبال ایشان برویم.

براساس این گزارش، مهتدی عضو کمیته پیگیری ربوده شدن امام موسی صدر نیز در سخنانی گفت: در زمان ربوده شدن امام بنده خبرنگار صدا و سیما در لبنان بودم و بر‌حسب وظیفه خود این موضع را پیگیری کردم و اولین کسی که در چند ماه پس از این ربوده شدن از زنده بودن امام خبر داده بود یک پزشک پاکستانی بود که به لندن آمده بود و در آنجا به سردبیر مجله حوادث لندن گفته بود زمانی که من در لیبی بودم مرا برای معالجه فردی به زندانی در جنوب شرق لیبی بردند و مشخصاتی که وی از آن بیمار تعریف می‌کرد مشخصات امام موسی صدر بود و بعد از آن هم افراد زیادی اظهار کردند که ایشان را دیده‌اند و آخرین خبرها نیز حکایت از مسئله دارد و ما زمانی می‌توانیم بگوییم که ایشان شهید شده‌اند که جنازه را ببینیم.

وی با بیان اینکه امروز دولت لیبی در دست شخص قذافی و پسرانش محاصره است گفت: غیر از کاخ ریاست جمهوری بقیه کشور در دست انقلابیون است و این رژیم آخرین نفس خود را به شکل مذبوحانه‌ای می‌کشند و بهترین درخواست ما از مردم لیبی این است که مواظب زندگی امام موسی صدر و بقیه زندانیان باشند.

وی با بیان اینکه امام موسی صدر یک شخصیت منطقه‌ای و بین‌المللی است،گفت: ایشان نه تنها یک مرجع و فقی، بلکه شخصیتی ارزشمند و فکری است و با توجه به نقشی که در زمینه هم‌زیستی ادیان و گفتگوی تمدن‌ها و مذاهب می‌تواند داشته باشد می‌تواند یک نقش منطقه‌ای را بازی کند.

براساس این گزارش فروزان داماد امام موسی صدر نیز در سخنانی اظهار داشت: مجموع اخباری که در مورد حیات امام موسی صدر موجود است اطلاعات آماری است که مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی است که ما حتی از مقامات کشورهای عربی گرفته‌ایم و این مسئولیت ما را در حفظ جان ایشان و آزادی وی صد برابر می‌کند.

فروزان تاکید کرد: امروز که رژیم لیبی در حال سقوط است جا دارد که مذاکرات دولت آقای خاتمی با لیبی در خصوص آزادسازی امام موسی صدر که با مسئولیت آقای ابطحی انجام شد ، منتشر شود.

داماد امام موسی صدر ادامه داد: بازگشت امام موسی صدر یعنی بازگشت تصوری جدید از یک خاورمیانه جدید، یعنی تعریف جدیدی از مبانی دینی، راه گفت‌وگوی اسلام و مسیحیت و گفت‌وگوی شیعه و سنی.

وی تاکید کرد: لیبی از حکومت‌های وحشی دنیای اسلام است و زمانی که قرار بود قذافی در این کشور به جای سیف‌الاسلام بر حکومت این کشور بنشیند مجبور شدند عده‌ای از زندانیان سیاسی را آزاد کنند که برخی از آنها پس از فرار در مصاحبه‌ای اعلام کردند که امام موسی صدر زنده است.

وی در پایان تاکید کرد: مورد تروریسم لیبی مشابه هیچ مورد دیگری نیست و آنچه که مثلا تحلیل که در مورد مصر داریم نمی‌توانیم برای لیبی نیز داشته باشیم.


 


برای دریافت فایل پی دی اف منشور اینجا کلیک کنید.

چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته