خبر / رادیو کوچه
همزمان با درخواست رهبران معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری جهت بر مجوز برای انجام راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن در حمایت از مردم به مصر و تونس،دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی شماری دیگر از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران در روزهای اخیر بازداشت کردهاند.
به گزارش کلمه، شامگاه چهارشنبه، نیروهای امنیتی با ورود به خانه محمدحسین شریفزادگان استاد دانشگاه بهشتی و وزیر رفاه دولت محمد خاتمی، وی را بازداشت کردند.
محمدحسین شریفزادگان، در مبارزههای انتخاباتی ریاست جمهوری سال گذشته،، مسوول «کمیته اقشار» ستاد میرحسین موسوی بود، وی همچنین از نزدیکان آقای موسوی بهشمار میآید.
از سویی دیگر میثم محمدی، روزنامهنگار و عضو ستاد انتخاباتی و صالح نقرهکار دبیر کمیته حقوق میرحسین موسوی نیز چهارشنبه شب بازداشت شدهاند؛ صالح نقرهکار نیز از نزدیکان زهرا رهنورد است.
همچنین امید محدث، یک روزنامهنگار دیگر نیز بازداشت شده است.
صدرالدین بهشتی، فرزند علیرضا بهشتی شیرازی مشاور زندانی موسوی از دیگر بازداشتشدگان روزهای اخیر است.
لازم به یادآوری است شامگاه چهارشنبه تقی رحمانی، از فعالان ملی-مذهبی نیز بازداشت شده بود.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت رحمانی، فعال ملی مذهبی»
«مهدی کروبی از رهبران مخالفان دولت در حصر خانگی»
آذین/ رادیو کوچه
- موسوی و کروبی هشدار میدهند مناسبات شاهنشاهی به نام دین باز تولید شده است.
- در آستانه برگزاری اجلاس خبرگان، خبرها حاکی از تلاش برای حذف هاشمی است و او میگوید: «اساس ظلم از ضخامت پاره میشود» و بر مواضع آن نماز جمعه سبز تاکید میکند.
- همزمان با افزایش شمار اعدام در ایران کمپین بینالمللی لغو مجازات مرگ در ایران تشکیل میشود که خبر میدهد از اعدام دست کم 121 نفر در شش هفته گذشته و همچنین اعدام قاچاقچیان بدون ذکر اسامی در بیرجند، تهران و کرج.
- فرسودگی خطوط انتقال نفت خام در بندر دیلم بوشهر، موجب شده است که ۴۰۰ هکتار زمین کشاورزی آلوده شود و لکه نفتی به طول ۲۰و عرض ۷ کیلومتر در خط ساحلی خلیج فارس، این منطقه را دچار بحران آلودگی نفتی کند. و ما به یاد میآوریم نشت نفت خلیج مکزیک را.
- فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا از واگذاری طرح ۵۰۰ میلیارد تومانی ساخت خط لوله انتقال نفت به این قرارگاه خبر داد.
- مادران پارک لاله، مادران عزادار، به وزارت اطلاعات احضار میشوند. زندانیان ممنوعالمرخصی میشوند، دستگیریها، بازجوییها، تهدیدها و محکومیتها همچنان ادامه دارند.
- و خاتمی میگوید: «استبداد انسان را تحقیر میکند.» ما دوره میکنیم تاریخ را، انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب رومانی، انقلاب یاسمن تونس، و حال شجاعت مردم مصر و آغاز حرکتهای مشابه در دیگر کشورهای منطقه .
نگاه ایرانیان از میدان تحریر مصر و جوان مصری «وائل غنیم» که با مچبند سبز سخن میگوید به 25 بهمن و میدان آزادی برمیگردد، رهبران جنبش سبز فراخوان دادهاند برای راهپیمایی در 25 بهمن. غرق تماشای خیزشهای منطقه، امید داریم بازگردیم به اوج در روز چهاردهم فوریه، روز عشاق و به نام عشق به ایران تا این روز نقطه عطف تاریخ معاصرمان شود، امید که روزی باشد برای فریاد نه بزرگ به همه دیکتاتورها، شروع پایان خفقان، پایان سیاهی بیپایان. سبز شویم دوباره، یادمان باشد اگر حمایت دولتهای خارجی را نداریم، آزادیخواهان همه دنیا مشتاق حرکت سبز ما هستند. تنها حضورمان آغازی دوباره خواهد بود بیایید اعتماد کنیم به قدرت با هم بودنمان و قدرت نسلی سبز که دیگر میخواهد زندگی کند، شاد باشد و آزاد، نسلی که دغدغه زندگی دارد و شادی. که امسال در ایران روز عاشقان دیگر قرمز نیست که سبز است.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده در رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، مهدی کروبی، رهبر حزب اعتماد ملی و یکی از سران معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، از روز پنجشنبه تا 25 بهمن ماه در حصر خانگی به سر خواهد برد.
به گزارش سحامنیوز، صبح امروز، پنجشنبه، ۲۱ بهمن، ماموران امنیتی که در برابر ساختمان منزل مسکونی مهدی کروبی بودند، از تردد کلیه افراد جلوگیری بهعمل آوردهاند.
آقای کروبی به همراه میرحسین موسوی، یکی دیگر از رهبران معترضان در ایران، از دولت این کشور خواستهاند که به هواداران آنها اجازه دهد در روز دوشنبه ۲۵ بهمن برای اعلام همبستگی با حرکتهای مردمی در منطقه، «به ویژه قیام آزادیخواهانه مردم تونس و مصر علیه حکومت استبدادی در این دو کشور»، راهپیمایی کنند.
به گزارش بخش انگلیسی بیبیسی، آقای کروبی دو روز پیش در مصاحبهای با روزنامه نیویورک تایمز گفته بود که روز ۲۵ بهمن روزی «سرنوشتساز» برای جنبش اعتراضی ایران، موسوم به «جنبش سبز» است.
از سویی دیگر سرتیپ حسین همدانی، فرمانده سپاه تهران گفت: «فتنهگران جنازهای بیش نیستند و با هرگونه تحرک آنها به شدت برخورد میکنیم.»
لازم به اشاره است سپاه جمهوری اسلامی در تهران مسوول امنیت پایتخت، در شرایط اضطراری است و در جریان ناآرامیهای سال گذشته هم نقش اصلی را در برخورد با اعتراضات خیابانی به عهده داشت.
بیشتر بخوانید:
«درخواست مجوز راهپیمایی ۲۵ بهمن برای تفرقه است»
اکبرترشیزاد/ رادیو کوچه
چندی پیش بهطور اتفاقی با کارها و ساختههای فیلمسازی ایرانی، «روزبه میهنخواه» آشنا شدم. فیلمهایی کوتاه که همانند یک سریال و در ارتباطی فضایی و موضوعی، با استادی تمام ساخته شدهاند. کارگردان و تدوینگری که بسیار با استعداد است و در آینده از او فراوان خواهیم شنید. وقتی که به دنبال پیشینهی هنری کاری او رفتم، دیدم که در ایران نیز کار میکرده و فعال بوده است، اما به دلایلی که من از آن بیخبرم، مهاجرت کرده و فعالیت هنریاش را در خارج از کشور پیگرفته است. با خودم فکر میکردم شاید یکی از دلایلی که سبب هجرت او شده باشد، گریز از سرنوشت محتوم هنرمندان مستقل و متفاوت ماست و آن چیزی است که من ترس از حرام شدن میناماش.
هنگامی که سریال «بزنگاه» ساختهی «رضا عطاران» در حال پخش بود، یکی از سوالات همیشگی بینندهها در مطبوعات و فضای مجازی این بود، که شخصی که نام او در تیتراژ سریال آمده و سریال به او تقدیم شده کیست و مگر از چه جایگاه هنری برخوردار بوده است، که شایستهی چنین ستایشی باشد. آن هنرمند فقید البته «حسن حامد» بود که «رضا عطاران»، شرط شاگردی را دربارهاش به جا آورده بود و بر خلاف رسم معمول پس از کسب شهرت، استادش را فراموش نکرده بود. آن چیزی که دردناک است این است که، اگر بزرگی چون «عطاران» یادی از «حامد» نمیکرد، کسی نامی هم از او نمیشنید، اگر چه که هنوز هم غریب است و مهجور.
هنگامی که سریال «بزنگاه» ساختهی «رضا عطاران» در حال پخش بود، یکی از سوالات همیشگی بینندهها در مطبوعات و فضای مجازی این بود، که شخصی که نام او در تیتراژ سریال آمده و سریال به او تقدیم شده کیست و مگر از چه جایگاه هنری برخوردار بوده است، که شایستهی چنین ستایشی باشد
«حامد» را پیش از آن میشناختم و با برخی از کارهایش آشنا بودم، اما هنگامی که تصمیم گرفتم تا مطلبی دربارهاش بنویسم، با کمال تاسف دیدم که به جز یکی دو نمایشنامه که پس از سالها هنوز با موفقیت اجرا میشود، چیز دیگری دربارهاش نمیتوان یافت، چرا که حامد پیش از آنکه به جایگاهی که لیاقتش را داشت برسد، حرام شده بود. همیشه با خودم میگفتم، ای کاش چند سالی بیشتر زنده میماند تا به موفقیت میرسید و میتوانست آثار بهتری خلق کند. اما حالا که خوب نگاه میکنم، میبینم که برای امثال حامد مشکل زمان نبود، مشکل نوع روابط کثیف جامعهی هنری ما و نحوه برخورد با هنرمندانی است، که برخلاف جریان آب شنا میکنند، نوآورند و مستقل. چنین اشخاصی محکوم به فنا هستند، حالا گیرم که چند صباحی بیشتر زندگی کنند، چه فایده، در نهایت حرام خواهند شد.
این سرنوشت مشترک بسیاری از اهل هنر در این سرزمین بوده و هست. نامها بسیارند اما بد نیست به نمونههایی اشاره شود تا بدانیم که جامعهی هنری ما بهطور کل و سینما و تاتر ما به خصوص، سالها چه بر سر بزرگان خود آورده است. «پرویز فنیزاده» با وجود آنکه امروز یک نام آشناست، هیچگاه در زندگیاش نه از نظر مالی و نه به لحاظ هنری، به آنچه که لیاقتش را داشت، نرسید. او هنگامی در «اداره فرهنگ و هنر» استخدام رسمی شد، که مرده بود. آنچه که سبب حذف فنیزاده شده بود، نه سیستم حاکم در پیش و پس از انقلاب، که روابط کثیف و حب و بغضهای حاکم بر جامعهی هنری ماست، که چنان فضا را بر این هنرمندان تنگ میکند، که دست به خود ویرانگری میزنند. کیست که نداند بسیاری از نامهای آشنای کنونی سینما و تاتر ما، که خود را از دوستان و همراهان فنیزاده میدانند و از خاطرات و رفاقتهایشان با او میگویند، چشم دیدنش را نداشتند.
یکی دیگر از نمونههای استعدادها و زندگیهای حرام شده، «حسین پناهی» است. شرایط امثال «پناهی» و «حامد» در مقایسه با «پرویز فنیزاده» به مراتب بدتر بود، چرا که غربتنشینی و شهرستانی بودن نیز به تمامی مشکلاتشان اضافه شده بود. آنها مجبور بودند که در دو جبهه بجنگند، نخست با تبعیضهای موجود میان هنرمندان پایتختنشین و بچههای شهرستان و دیگری با روابط کثیفی که عرصه را بر آنهایی که نمیخواهند شرایط موجود را بپذیرند، تنگ میکرد و مگر روح و روان حساس و لطیف چنین انسانهایی، تا چه اندازه میتواند مقاومت کند. این است که تمامیشان دست به ویرانگری میزنند و نسبت به جسم و سلامتی خود بیتفاوت میشوند و پایان غمانگیز کار هم که هویداست، مرگ و حرامشدن.
نه اعتیاد، «پرویز فنیزاده» را از ما گرفت و نه بیماری «حسین پناهی» و «حسن حامد» را، که این بزرگان خود پیش از آن مرده بودند. و این است که وقتی از برخی هنرمندانی که هجرت کردهاند میشنوم، در عین حال که برای چنین جامعهای که هنرمندانش را مجبور به ترک وطن میکند، افسوس میخورم، گوشهای از دلم نیز خوشحال است، شاید آنان در جوامعی که کمتر دچار چنین روابط بیماری است، جای رشد و ترقی بیشتری بیابند، شاید.
خبر / رادیو کوچه
حسام بدراوی، دبیرکل حزب ملی دموکراتیک مصر روز پنجشنبه اعلام کرد حسنی مبارک رییس جمهوری این کشور با حضور در شبکه تلویزیونی دولتی مصر با معترضان سخن میگوید. وی امیدوار است آقای مبارک پس از پایان سخنرانی از سمت خود استعفا دهد.
به گزارش الجزیره، آقای بدراوی اظهار داشت که امیدوار است امشب آقای مبارک بگوید که او به وعدهای که به مردم داده عمل کند، او به خواستههای جوانانی که در خیابان هستند احترام میگذارد و او برای حفظ یکپارچگی کشور قدم درستی بردارد و قدرت را به معاون رییس جمهوری تفویض کند.
اظهارات این مقام ارشد حزب حاکم مصر در پی آن ایراد شد که احمد شفیق، نخست وزیر این کشور، به که سناریوی کنارهگیری حسنی مبارک در دست بحث و بررسی است.
همچنین در بیانیهای که ارتش منتشر کرده آمده است تدابیر لازم را برای محافظت از کشور در نظر گرفته شده و از خواستههای مشروع مردم حمایت میکند.
گروههای بزرگی از معترضان روز پنجشنبه نواحی بزرگی از قاهره، پایتخت مصر، را از آمد و شد فلج کردهاند و در حالی که تظاهرکنندگان به ابراز خواسته خود در مورد استعفای رییس جمهوری ادامه میدهند، اعتصاب به سراسر کشور سرایت کرده است.
از سویی دیگر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، نیز اعلام کرد که «به احتمال خیلی زیاد» حسنی مبارک از قدرت کنارهگیری میکند.
این در حالی است که شواری عالی ارتش نشستی بدون حضور آقای مبارک برگزار کرده است.
بیشتر بخوانید:
«مقامهای مصری تاکنون پاسخ مردم را ندادهاند»
خبر / رادیو کوچه
بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در شمال بغداد پایتخت عراق دستکم 8 تن کشته و بیش از 20 نفر زخمی شدهاند. این انفجار همزمان با حرکت تعدادی از زائران شیعه به سوی قبرستان سامرا رخ داده که در میان کشتهشدگان زنان و کودکان نیز بهچشم میخورند.
به گزارش الجزیره، یک خودروی بمبگذاری شده در شهری به نام «دوجیل» واقع در 50 کیلومتری پایتخت عراق و در مسیر جاده بغداد-سامرا بعدازظهر پنجشنبه منفجر شده که منجر به کشته و مجروح شدن بیش از 25 تن شده است.
به گزارش رییس پلیس تکریت تعداد خودروهای بمبگذاری شده 8 عدد بوده است.
زائران شیعه قصد ورود به سامرا را داشته تا در مراسم بزرگداشت یازدهمین امام شیعیان در روز جمعه شرکت کنند.
همچنین روز چهارشنبه نیز بر اثر سه انفجار بمب در شهر کردنشین کرکوک عراق، دستکم هفت تن کشته و بیش از سی و پنج نفر مجروح شدهاند. این بمب ها به فاصله زمانی اندک منفجر شده است.
بیشتر بخوانید:
«هفت کشته در انفجار بمب در کرکوک عراق»
حامد فرمند/ رادیو کوچه
مهمترین اخبار اقتصادی هفته منتهی به ۹ فوریه ۲۰۱۱ ٬ ۲۱ بهمن ۱۳۸۹
«تعیین تکلیف دولت برای مجلس در آستانه سالی بدون بودجه»
معاون پارلمانی رییس جمهوری٬ در گفتوگویی که طی آن٬ باز هم بر تاخیر در ارایه بودجه سال آتی تاکید شده بود٬ اعلام کرد که مجلس میتواند بودجه سال آتی را به سرعت بررسی و تایید کند. او این مطلب را با تاکید بر کارشناسی بودن بودجه تهیه شده توسط دولت و همهجانبه بودن آن بیان کرد.
صحبتهای این مقام دولتی٬ از دو نگرانی دولت یا در پاسخ به این دو نگرانی حکایت دارد. مهمتر از همه٬ احتمال تصویب نشدن بودجه سال آینده٬ پیش از آغاز سال و ثبت رکورد تازهای در کارنامه اقتصادی دولت احمدینژاد. دوم٬ احتمال دستکاری بودجه و اعمال تغییراتی که به صورت طبیعی٬ حق مجلس تلقی میشود. نگرانی دوم نیز از تجربه سال گذشته و حذف بخشهایی از بودجه از جمله درآمد ناشی از حذف بخشی از یارانهها٬ ناشی میشود. جنجالها بر سر تغییرات بودجه سال گذشته تا آنجا بود که احمدینژاد بودجه سال ۸۹ را نظر مجلسیان و نه بودجه مصوب دولت خوانده بود.
«ترکیه٬ توسعه روابط یا استفاده از فرصت تحریم»
رییس جمهوری ترکیه به منظور انجام مذاکرات تجاری و اقتصادی به ایران سفر میکند. این در حالی است که سال گذشته یکی از بزرگترین قراردادهای گازی منطقه٬ به نفع ترکیه و به ضرر ایران٬ با این کشور بسته شد. قرارداد خط لوله ناباکو٬ که گاز کشورهای آسیای میانه را از طریق ترکیه به اروپا وصل میکند٬ گرانتر از حالتی تمام میشود که این خط٬ از ایران میگذشت. اما تحریمهای سال گذشته٬ امکان عقد این قرارداد سودآور را از ایران گرفت. در عین حال٬ کاهش مناسبات تجاری ایران با کشورهایی که به خاطر تحریمهای قبلی و جدید بینالملی٬ از میدان اقتصادی ایران پا پس کشیدهاند٬ فرصتی شده است برای کشورهای تازه که ترکیه٬ میتواند یکی از آنها باشد.
هر چند تحقق تمام مفاد توافقات دو طرف در سالهای آتی با توجه به تلاش ترکیه در حفظ مناسبات خود با کشورهای اروپایی٬ تردیدبرانگیز است.
«احتمال تشکیل وزارت مسکن و ترابری»
بلافاصله بعد از استیضاح وزیر راه و ترابری بدون حضور وی در مجلس٬ شایعه احتمال ادغام دو وزارتخانه راه و ترابری و مسکن٬ در مطبوعات پخش شد.
این شایعه که با سرپرستی وزیر فعلی مسکن بر وزارت راه و ترابری آغاز شد٬ با اخباری مبنی بر ماموریت این سرپرست از سوی رییس جمهوری برای بررسی راههای ادغام این دو وزارتخانه٬ قوت گرفته است.
سابقه اقدامات غیرکارشناسی و هزینه بر محمود احمدینژاد٬ چنان است که در صورت اجرای این طرح٬ تعجبی را بر نخواهد انگیخت. آن چه نگرانکننده است٬ آیندهای است که در انتظار طرحها و برنامههای هر یک از این وزارتخانهها خواهد بود.
البته سابقه ادغام وزارتخانهها و کاهش اعضای هیت دولت٬ به دولتهای پیشین از جمله هاشمی و خاتمی میرسد٬ اما در برنامههای اجرا نشده قبلی٬ هیچگاه صحبت از ادغام این دو وزارتخانه نشده است.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
امیر مصدق کاتوزیان
منبع: رادیو فردا
چاپ مجموعه ۱۴ داستان کوتاه فاطمه زارعی به همت نشر چشمه در تهران از جمله نظر حورا یاوری، ناقد ادبی و از مشاوران دانشنامه ایرانیکا در دانشگاه کلمبیا، شهرنوش پارسیپور، داستاننویس مقیم سانفرانسیسکو، و آشور بانیپال، مترجم مقیم نیویورک، را جلب کرده است.
فاطمه زارعی، نویسنده این مجموعه داستان کوتاه با عنوان «حرفه من خواب دیدن است»، میهمان برنامه پیک فرهنگ رادیو فردا بود.
داستانی از این مجموعه به اسم «سروکله قوزی دوباره پیدا میشود:
«میگوید: شنیدهای پسر فلانی که نابغه بود و برای تحصیل به خارج رفته بود، به محض برگشتن تصادف کرد و مرد؟ میگویم: همان پسری را میگویی که قوزی بود و سالها قبل او را به آسایشگاه روانی فرستاده بودند و اخیرن آسایشگاه جوابش کرده بود؟ او تصادف نکرد. روزی که به خانه برگشت از بالای پشت بام پرتش کردند پایین.»
خانم زارعی، این کوتاهترین داستانی است که در این مجموعه هست. پشت جلد کتابتان نوشته شده که «مجموعه داستان حرفه من خواب دیدن است روندی است از جان بخشیدن به رویاها و تلاش برای کشف لحظههای از یاد رفته آن». بین عنوان کتاب و مجموعه داستانهای آن چه رابطهای هست؟
راستش چون داستانها فضای سوررئال دارند، من با استفاده از کلمه «خواب» اعلام ورود به فضایی میکنم که یک سری ناممکنها ممکن باشند و میخواهم که خواننده این آمادگی را داشته باشد که آنها را بپذیرد.
سعی کردم با یک زبان خیلی ساده به توصیف جزییات تخیلی بپردازم، طوری که بتوانم توی ذهن خواننده تصویرسازی کنم. برای این که یکی از دلایلی که ما خواب در ناممکنترین شکلش را میپذیریم این است که میبینیمشان. بنابراین به محض این که من بتوانم در ذهنیت خواننده تصویر بسازم، همین چیزهای ناممکن برایش قابل قبول خواهد شد و اگر توانسته باشم این کار را بکنم، جز موفقیت کار است.
نام بسیاری از این داستانها از «مرگ یک مرد قوزی» تا «نامهبازکن آقای لوتوس»، از «مورچه ابدی» تا «ادب عاشقی»، مثل محتوای اکثرشان حاکی از یک معماست، معمایی که چه بسا در برابر شخصیتهای داستانها خودنمایی میکند و معمای دومی برای خواننده مطرح میکند
نام بسیاری از این داستانها از «مرگ یک مرد قوزی» تا «نامهبازکن آقای لوتوس»، از «مورچه ابدی» تا «ادب عاشقی»، مثل محتوای اکثرشان حاکی از یک معماست، معمایی که چه بسا در برابر شخصیتهای داستانها خودنمایی میکند و معمای دومی برای خواننده مطرح میکند.
در واقع این جز اهداف من بوده که این طور باشد. برای این که ارتباط یعنی در میان گذشتن مشترکات قابل فهم و قابل انتقال که سطحیترین لایههای ذهناند. اندکی که عمیقتر شویم و به لایههای زیرتر ذهن برویم آن وقت این پرسشها و معماها پیش میآیند. و یادمان نرود که هنر برای این صاحب ارزش میشود که میتواند آن فضاهای ذهنی شخصی را انتقال بدهد، آنجاهایی که سختترند. اگر آن لایههای فردی و زیرین را بتوانیم انتقال دهیم، کار باارزشتری کردهایم. فقط با توجه به اصل عدم قطعیت که من خیلی باورش دارم، دلم نمیخواست که یک حرف واضح قطعی بزنم و در ضمن در آن فضای معلق ذهن خواننده این مجال را داشته باشد که وارد بازی شود و یک بخشهایی را با ذهنیت خودش بسازد و پیش ببرد.
کتاب در تهران چاپ شده و الان شما مقیم واشنگتن هستید. تجربه برقراری ارتباط با خواننده در جامعه میزبان چگونه بوده؟
من هنوز مخاطب خارجی ندارم. به دلیل این که این داستانها هنوز ترجمه نشدهاند. یک تعدادی ترجمه شده، ولی خب هنوز انتشار پیدا نکرده. متاسفانه من موقعی از ایران بیرون آمدم که یک ماه بعدش کتابم چاپ شد. من خیلی نتوانستم فضای داخل را درک کنم که چه بازتابی گرفته کتاب.
اما اینجا با متخصصان و منتقدینی در ارتباط بودم که توانسته نظرشان را جلب کند. کتاب در رادیو زمانه معرفی شد. خانم شهرنوش پارسیپور معرفی کردند. پشتوانه نظر خانم حورا یاوری از مهمترین منتقدان ادبی روز ما باعث شد که من یک کمی تشویق شوم و نیرو بگذارم روی ترجمه. آشور بانیپال یکی از داستانها را ترجمه کرد. متاسفانه یک کم مریضحال بودند و متوقف کردند. خانم سارا خلیلی ترجمه کردند و ادیتور نهایی خواهند بود. خانم نسیم باقری دارند ادامه میدهند کار را و همین طور دوستان محبت دارند و داریم کمک میکنیم مجموعه را پیش ببریم.
در آغاز این گفتوگو «سروکله قوزی دوباره پیدا میشود» را خواندید. حالا می شود داستان «سمفونی رعد و برق» را بخوانید که بلندتر است و ممکن است از طریق آن شنوندهها آشنایی بیشتری پیدا کنند با این مجموعه داستان شما؟
«رعد و برق که میشود همه چیز در خانه من میسوزد. تلفن، مودم، کامپیوتر، تلویزیون. همه چیز از دم. صبحی از خواب بیدار میشوم و میبینم که از هستی ساقط شدهام. بدتر از آن وقتی است که هنوز از خواب بیدار نشدهام. نصف شب است و رعد و برق میزند. میترسم. انگار ته یک چاه تاریک تنها هستم. انگار نوک تیز یک کوه نوکتیز ایستادهام و نیزههای صاعقه میخورد درست توی مغز سرم. توهم تنهایی خرم را میگیرد. انگار همه مردهاند و من تنها زندهام. یا این که همه زندهاند و من تنها مردهام و آمدهام دوزخ. اینجا دوزخ است.
صدای رعد و برق صور اصرافیلی است که دستور مرگ میدهد یا نمیدانم دستور زنده شدن از مرگ. صدای جیرجیرک لعنتی مثل مته میرود توی مخم. انگار رعد و برق قبرم را به یک ضرب میشکافد و با چراغقوه راه شبکه رگهای تنم را به موریانهها نشان میدهد. جانورهای ریزی مغز استخوانم را مته میکنند و با تارهای عصبی من ساز مرگ میزنند. توی گوشم جیغ میکشند. صدای این جیرجیر لعنتی مرا یاد متههایی میاندازد که یک سال مثل آفت افتادند به جان شهر و همه کوچهها و خیابانهای شهر را سوراخسوراخ کردند و خوردند و رفتند جلو. مثل موریانه شهر را جویدند.
خودم را محکم توی پتو میپیچم و سرم را میکنم توی بالش. صدای فنرهای تختم، صدای این زالوهای پیچیده درهم به رگ و ریشه اعصابم قلاب شدهاند و دارند خونم را خشک میکنند. انگار هرگز خونی در این بدن نبوده و انگار خون من از این لولههای پیچپیچی میرود توی اسفنج سنگین سرد تشک. این صدای لعنتی تنم را میلرزاند. بعدش سکوت میشود، سکوتی که اصلن معنای آرامش ندارد. به هیچ شدن میماند. خوره ترس و تنهایی میخوردم و خواب مرگ میخواهد کشانکشان مرا ببرد.
سکوت، ظلمات و خواب. خواب و خواب تا صبح. یک تیغه نور آفتاب پرده را جر میدهد و میآید تو. انگشت میکند توی چشمم و دماغم و قلقلکم میدهد. دیگر نمیگذارد بخوابم. روز شده. روز از نو. روزی از نو. صدای یخچال نمیآید. لعنت به این لعنتی باز همه چیز را سوزانده. سفر بیسفر. تمام پولی را که برای مسافرت کنار گذاشته بودم میشود خرج یخچال و مودم و تلفن. فدای سر نازنینم. باشد بهار بعد میروم مسافرت.»
خام زارعی، کار بعدیتان چیست؟
یک تعدادی از داستانها مجوز نگرفتند و هنوز به چاپ نرسیده. آن در انتظار چاپ است. روی اولین کار بلندم دارم کار میکنم که یک ذره فضاهای مهاجرت رویم تاثیر گذاشته و تا وقتی که این حسها داغاند دلم میخواهد که کار را تمام کنم.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آیا روحانیونی که در خدمت ادیان گوناگون به نوعی واسطه مذهبی بوده و عالم به دینشان هستند، جز گروههای جامانده هستند؟
این سوال اگرچه اساسی و پیچیده است و در شرایط فعلی جامعه ما پاسخگویی به آن سخت مینماید، اما اگر به این افراد بادقت بنگریم، در خواهیم یافت که باید آنها را در گروههای مختص جاماندگان قرار دهیم .
در ابتدا بهتر آن است که ما بدانیم در ادیان غالب، آنها بنا بر سلسله مراتبشان چه نامیده شده و چه وظایفی بر عهده دارند و سپس به دلایل جاماندگیشان خواهیم پرداخت .
بنا بر تعریف عمومی و ساده، فرد روحانی کسی است که بر دستورات و تعالیم ادیان مسلط بوده و به آنها عامل است. در بعضی از ادیان، روحانی به فردی گفته میشود که علاوه بر تسلط بر دستورات و تعالیم آن دین، دیگران را نیز راهنمایی کند.
در دین زرتشت و مزدیستا به فرد روحانی اصطلاحن «موبد» یا «مغ» گفته میشود، مغان مفرد آن مغ بنا به روایتی در اصل طایفهای از مادها بودند که اجرای امورات مذهبی را بر عهده داشتند. با روی کار آمدن هخامنشیان مغان همچنان تولیت امور مذهبی را حفظ کردند و عرصه فعالیت آنها دیگر منحصر به ماد نبود. در دوران ساسانیان مغ به پایینترین مرتبه از سلسله مراتب روحانیت زرتشتی اطلاق میشد.
در دین زرتشت و مزدیستا به فرد روحانی اصطلاحن «موبد» یا «مغ» گفته میشود، مغان مفرد آن مغ بنا به روایتی در اصل طایفهای از مادها بودند که اجرای امورات مذهبی را بر عهده داشتند
بعد از اسلام مغ معنی اسرارآمیزتری پیدا کرد و موارد استعمال آن گستردهتر شد و در نزد افراد به گونهای با گذشته مجوسی و احیانن پررمز و راز ایران ارتباط پیدا کرد. همچنین مغ گاه دال بر روحانی زرتشتی در مفهوم کلی آن است «قابل مقایسه با ملا یا آخوند در اسلام». راجع به نقش مغان در تاریخ مذهبی ایران سخن بسیار گفته شده است.
قابل بیان است که مغان در نزد غربیان نیز به عنوان گروه اسرارآمیز شناخته بودند و کلمه Magic یا مشابهات آن در زبانهای اروپایی به معنی «جادو» برگرفته از کلمه مغ است. همچنین مغناطیس از ریشه واژه فارسی «مگ» بوده، که خود برگرفته از نام گروه مغان ایرانی است.
در دین یهودیت به فرد روحانی «خاخام» گفته میشود، خاخام به عبری معنای حکیم، عنوانی است مربوط به پیشوای مذهبی یهودیان به معنی فرزانه است و به کسی گفته میشود که دانش کاملی از تورات دارد. معمولن در کشورهای مسلمان به «ربی»های یهودی برای آنکه با «رب» به معنی «پروردگار» اشتباه نشود، خاخام گفته میشود.
در دین مسیحیت نامهای مختلفی برای روحانیان وجود دارد، سلسه مراتب روحانیونی که در کلیسای کاتولیک رم خدمت میکنند، عبارت است از:
پاپ: رهبر کلیسا، وی در واتیکان مستقر است، کاتولیکها اعتقاد دارند پاپ در تعریف موضوعات ایمانی و اخلاقی خطاناپذیر و معصوم است.
کاردینال: توسط پاپ منصوب میشود، ۱۷۸ کاردینال در سراسر دنیا وجود دارد، عدهای از این کاردینالها شورای کاردنیالهای انتخاب پاپ را تشکیل میدهند و به عنوان مشاور پاپ محسوب میشوند و در زمان مرگ او پاپ جدید را انتخاب میکنند.
اسقف اعظم: اسقف اعظم، اسقفی است که در قلمرو ناحیهای در شهرهای اصلی به کلیسا خدمت میکند که این ناحیه، قلمرو زیر نظر اسقف اعظم نیز نامیده میشود. یک کاردینال میتواند اسقف اعظم نیز باشد.
اسقف: اسقف همانند کشیش در یکجا مستقر بوده و آموزگار اصول تعلیمی کلیساست و بر کار کشیشان نظارت دارد.
کشیش: سرپرست انجام کارها و مراسم عبادی از جمله عشای ربانی، تعمید و ازدواج است.
دیکون(شماس): این مقام کلیسا یک درجه پایینتر از کشیش است و به کسی گفته میشود که برای کشیش شدن آماده میشود. در کلیسای پروتستان به این مقام شماس گفته میشود و کشیش را برای امور غیر نیایشی یاری میکند. یک دیکون همیشگی میتواند ازدواج کند و در اجرای برخی از آداب و رسوم دینی به کشیش کمک کند.
در دین بهایی طبقه روحانی دینی مانند آخوند، مجتهد، کشیش و خاخام وجود ندارد. بهاییان فردی را فرد روحانی میدانند، که عامل به تعالیم الهی باشد. بهاییان معتقد به تطابق دین با علم و عقل هستند و هر انسان را قادر به درک حقایق روحانی میدانند، به علاوه یکی دیگر از تعالیم بهاییان، تحری حقیقت است که هر فرد را قادر به کشف حقیقت میدانند.
روحانیون سنی مذهب «مفتی» نامیده میشوند، در لغت به معنای فتوا دهنده، قاضی، مجتهد و حاکم شرع است و در اصطلاح به «بلند مرتبهترین روحانیون اهل سنت» گفته میشود که حق دادن فتوا را دارند.
معادل روحانی برای دین اسلام- مذهب شیعه، «آخوند» است. درگذشته همچنین در زبان فارسی به روحانی مسلمان، «ملا» گفته میشد. واژه ملا اکنون در زبانهای دیگر، از جمله زبان انگلیسی به معنای روحانی بهکار میرود. درحد اعلای دین اسلام روحانی «مجتهد» نامیده میشود و آخوند در اصطلاح به نوعی شخص روحانی به خصوص در ایران و کشورهای اطراف همانند آذربایجان، روسیه و افغانستان و غیره گفته میشده است.
این واژه بهطور رسمی امروزه کمتر کاربرد دارد، و توسط واژگانی همچون «ملا» و «روحانیون» در ادبیات متداول ایران جایگزین شده است. اما در قدیمالایام، واژه آخوند بهطور رایج بهعنوان استاد مذهبی امثال مکتبخانه بهکار میرفت. در روسیه و سیبری، استفاده از این لقب در متون اوایل قرن هفدهم به بعد دیده میشود.
بهنام / رادیو کوچه
behnam@koochehmail.com
فیسبوک صحنه یکتای بیکاری ماست،
هرکسی استاتوس خود گذارد و از صحنه رود،
فیسبوک پیوسته به جاست،
خرم آن پروفایل که دوستان بسپارند به یاد
(تیتی)
…………………………………………………………………..
«همینجوری ممنوعالخروج شدن فاطمه معتمدآریا»
«فاطمه معتمدآریا» و «مجتبا میرتهماسب» که قرار بود روز پنجشنبه برای شرکت در برنامه «از نزدیک و شخصی» در حاشیه مراسم اسکار به آمریکا سفر کنند، با ممانعت نیروهای امنیتی در فرودگاه امام خمینی تهران روبهرو شدند. گذرنامههای خانم معتمدآریا و آقای میرتهماسب روز پنجشنبه در آخرین مراحل بازبینی توسط ماموران مستقر در فرودگاه امام خمینی تهران ضبط شده است و ماموران مستقر در فرودگاه بدون هیچ توضیح و تنها با نشان دادن حکمی به آنها اعلام کردهاند که اجازه خروج از ایران را ندارند.
این درحالی است که محمدمهدی عسگرپور، ابراهیم حاتمیکیا، سیدرضا میرکریمی، رخشان بنیاعتماد، امین تارخ، فرهادی توحیدی، مجتبا راعی و علیرضا رییسیان دیگر سینماگرانی که به نمایندگی از سینمای ایران به برنامه «از نزدیک و شخصی» دعوت شده بودند، بدون هیچ مسئلهای خاک ایران را به مقصد آمریکا ترک کردند. گفته میشود ضبط گذرنامه خانم معتمدآریا و آقای میرتهماسب به دلیل حمایت این دو هنرمند از میرحسین موسوی در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته است، با این حال، هنوز مقامات مسوول درباره علت ممنوعالخروج شدن این دو اظهار نظری نکردهاند.
…………………………………………………………………..
«فریدون جیرانی: من غلط کردم»
«فریدون جیرانی» گفت: «در برنامه «هفت» هفته گذشته از بازیگر عزیزی در مصاحبه خانم فرجامی نام برده شد و ایشان احساس بیاحترامی کرده بودند. من در همینجا از او عذر خواستم و میگویم که مصاحبه باید ویرایش میشد.
فریدون جیرانی در بخش ابتدایی برنامه هفت بامداد روز (شنبه16 بهمن ماه ) با انتقاد از مباحث مطرح شده پیرامون مصاحبه هفته گذشته با فریماه فرجامی جوابیهای را قرائت کرد.
فریدون جیرانی در این جوابیه آورده است: «مصاحبه هفته گذشته ما بحثهای فراوانی به همراه داشت، عدهای دوست داشتند، عدهای مخالف بودند و معترض. همه معترضین برای من محترم هستند. نمیخواهم وارد تحلیلهای خاص شوم. من هیچوقت در زندگیام مبتنی بر تئوری توطئه قضاوت نکردم و نمیکنم. من از انتقادات ناراحت شدم. اما سعی کردم عصبانی نشوم، به کسی برچسب نزنم و کسی را متهم به کار نکرده نکنم. من چون به تاریخنگاری علاقهمندم و همیشه حرفها و نظرات را در سینما از منظر جامعهشناسی تاریخی نگاه کردهام دنبال دستهای پنهان و شیاطین نمیگردم و از همان منظر موضوع را میبینم. من معتقدم مصاحبه با فریماه فرجامی از ظرفیت جامعه هنری که یک برنامه سینمایی دارد و یک تلویزیون، بیشتر بود. در چنین جامعهای همیشه آنچه که در یک تلویزیون نمایش داده میشود، برای عدهای که مخالف این یک تلویزیون هستند، سوتفاهمبرانگیز است.
…………………………………………………………………..
«پوریا پورسرخ، کریمی را در فرودگاه بدرقه کرد»
«علی کریمی» بار دیگر به فوتبال آلمان بازگشت و این بار نه به عنوان یک ستاره و نه با سر صدا زیاد بلکه بیسرو صدا و در فضایی همراه با انتقاد زیاد دوباره فرصت این را پیدا کرد تا این بار پیراهن شالکه را برتن کند .
اما شبی که کریمی قصد رفتن به آلمان را داشت در عین تعجب فقط یک نفر برای بدرقه او به فرودگاه آمده بود، «پوریا پورسرخ» بازیگر سینما که در ارتباط بین فوتبالیستها و بازیگران او دوستی شدیدی با کریمی پیدا کرده است.
کمی عجیب است که بین این همه همبازی و فوتبالیست که در کنار کریمی سالها بازی کردهاند یک بازیگر او به آلمان بدرقه کند. اما این مسئله مبین یک نکته است اینکه بازیکنان فوتبال فقط در ظاهر رابطه خوبی با هم دارند.
…………………………………………………………………..
فیلمهای کیمیایی مروج لاتبازی و چاقوکشی است،
«سلحشور: کیمیایی در جشنواره فیلم فجر از یک خائن حمایت کرد»
کارگردان سریال یوسف پیامبر گفت: «کیمیایی در جشنواره فیلم فجر از یک خائن دفاع کرد که خانه خود را در اختیار دشمنان انقلاب گذاشته بود و هیچ یک از آثارش در دفاع از این مرز و بوم نبود و بیشتر برای جلب جشنوارههای خارجی فیلم میساخت.»
«فرجاله سلحشور» در آستانه برگزاری هشتمین جشنواره فیلم فجر در مشهد اظهار داشت: «بعضیها میگویند که مسعود کیمیایی پدر سینمای بومی ایران است که این الحاقها اشتباه است، چرا که مسعود کیمیایی فیلم آبگوشتی ساخته و بیش از 90 درصد از کارهای سینمایی او در همین سطح هستند.»
وی ادامه داد: «اگر فرهنگ و تاریخ مردم ایران چاقوکشی، قمهزنی و لاتبازی باشد بله درست است آقای کیمیایی پدر همین سینما هستند ولی کشور ایران سابقه تاریخی و فرهنگی فراوانی دارد و نمیتواند مسعود کیمیایی پدر سینمای بومی ایران باشد.»
سلحشور با اشاره به آثار سینمایی مسعود کیمیایی تصریح کرد: «کیمیایی جنازه قیصر را 40 سال است که به دوش گرفته و آیا درست است که در جشنواره فیلم فجر از او تقدیر و برایش بزرگداشت برگزار کنند.»
…………………………………………………………………..
«کامرون دیاز و دوست پسر جدیدش با بیکینی در میامی»
«کامرون دیاز» بالاخره با دوست پسر جدیدش «آلکس رودریگز» در سواحل میامی دیده شدند. این در حالی بود که هفته گذشته وقتی این آقا پسر داشت با انگشت به کامرون دیاز توی برنامه سوپر بل (SuperBowl) غذا میداد و عکسشون رو گرفته بودند، منکر داشتن هرگونه رابطهای با رودریگز شده بود.
الکس رودریگز از بازیکنان شاغل در لیگ حرفهای بیسبال در آمریکا است.
رادیو کوچه
در آمریکا و کانادا فیلمی مستند یک ساعتهای تحت عنوان «ایرانیوم» (ترکیبی از کلمات ایران و اورانیم) به کارگردانی «آلکس ترایمن» یک اسراییلی ساکن کرانه باختری و تهیهکنندگی «رافائل شور» فیلمساز اسراییلی-کانادایی روی پردههای سینما رفته که موضوعاش «برنامه هستهای ایران» است.
فیلم غالبن با استفاده از شخصیتهای سیاسی راستگرا و تندروی آمریکا مشهور به بازهای جنگطلب از جمله «جان بولتون»، «کند تیمرمن» و «مایکل لدین» و آرشیو خبری شبکه فاکس نیوز درست شده است و گویا تلاش دارد به اوباما القا کند که زمان برای ریاست جمهوری او و دمکراتها به پایان رسیده و اکنون نوبت ماست. چنان که جایی در پایان فیلم میشنویم که گوینده متن فیلم (شهره آغداشلو) میگوید: «زمان به سرعت در حال سپری شدن است و دیگر زمان عمل فرار رسیده است.»
در این فیلم علاوه بر افراد فوق سه چهره ایرانی مقیم آمریکا چون «محسن سازگارا» و «امیرعباس فخرآور» و «ماندانا زندکریمی-اروین» نیز ظاهر میشوند و به ارایه تحلیل و ابرازنظر میپردازند.
«ایرانیوم» در واقع مجموعهای از تحریفهای تاریخی و اغراقآمیز است که در برابر چشم مخاطب عمومن بیاطلاع آمریکایی قرار میگیرد. آنچنان که گویی آمریکا با خطری اجتنابناپذیر و قریبالوقوع حمله اتمی از سوی ایران در خاک خود روبهرو است.
در این فیلم علاوه بر افراد فوق سه چهره ایرانی مقیم آمریکا چون «محسن سازگارا» و «امیرعباس فخرآور» و «ماندانا زندکریمی-اروین» نیز ظاهر میشوند و به ارایه تحلیل و ابرازنظر میپردازند
این در حالی است که علیرغم ادعاهای که در این فیلم مطرح میشود آژانس بینالمللی انرژی هستهای هنوز این موضوع را تایید نکرده است که ایران در پی ساختن بمب اتمی است و صرفن از عدم دلایل کافی و نیاز به بازرسیهای بیشتر تاسیسات هستهای ایران خبر داده است.
با این حال جان بولتون، کند تیمرمن و مایکل لدین و دیگر کسانی که در این فیلم علیه ایران سخن میگویند، به وضوح در سابقه کاری خود نشان دادهاند که برای حمله به یک کشور اساسن خود را ملزم به ارایه دلایل و مدارک مستدل نمیبینند و برای رسیدن به هدف، دست زدن به هرنوع دروغپردازی را مجاز میشمارند، دقیقن مانند نقشهای که برای حمله به عراق طراحی کردند.
میگویند یکی از فنون سفسطه چیدن صغرا و کبرای غلط و گرفتن نتیجه دلخواه است، برای مثال:
«در باز است،
باز پرنده است،
پس در پرنده است!»
این شیوهای است که به کرات در فیلم «ایرانیوم» به کار رفته است. جالب اینجا است، افرادی که در این فیلم از دست داشتن ایران در حملات تروریستی سال ۱۹۹۶ در الخوبر- عربستان، سال ۱۹۹۸ به سفارتهای آمریکا در کنیا و تانزانیا، سال۲۰۰۰ به ناو هواپیمابرUSS Cole در خلیج عدن و حمایت فنی ایران از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و در سال ۲۰۰۳ در عربستان یاد میکنند، توجهای به این نکته ندارند که همهی حوادث ذکر شده پیش از این به عنوان دلیل حمله آمریکا به افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفته است.
باید از کسانی که در این فیلم به ارایه تحلیل میپردازند پرسید اگر حقیقتن ایران پشت همهی این حوادث بوده است، چرا ده سال پیش هدف اول حمله نیروهای ائتلاف قرار نگرفته است؟ وارونهنمایی این فیلم تا آنجا پیش میرود که ادعا میکند پشت تمام حملات تروریستی بر علیه آمریکا، دست ایران پنهان است.
در این فیلم همچنین از ایران به عنوان عامل گروگانگیری شهروندان فرانسوی و آمریکایی در دهه هشتاد میلادی در لبنان یاد میشود، بدون اینکه اشاره شود که ماجرای ایران- کنترا (مک فارلین) بر اساس این اصل شکل گرفت که دولت ایران نقش سازندهای در آزدی گروگانها ایفا کند و در عوض کمکهایی تسلیحاتی از دولت آمریکا دریافت کند.
جالب اینجا است که خود مایکل لدین از دستاندرکاران اصلی این رسوایی بود. در سوابق جنگطلبانه وی همین بس که در سال ۲۰۰۲ با نوشتن مقالهای تحت عنوان «سریعتر لطفن» خواستار حمله پیشدستانه به ایران شد. جان بولتون و دیگران نیز در این فیلم بر بیهوده بودن راهکار دیپلماتیک در قبال دولت ایران پای میفشارند.
در آوریل۲۰۰۳ بولتون به همراه دیک چینی و دونالد رامسفلد در برابر کالین پاول ایستاد و مانع مذاکره بر سر نقشهی راه پیشنهادی دولت خاتمی شد تا موضع جریانات مسالمتجوی چه در ایران و چه در آمریکا تضعیف شود و موجب استعفا کالین پاول از سمت خود در وزارت خارجه شد. موضعی که یکی از عوامل برسر کار آمدن دولت تندروی احمدینژاد در ایران بود.
از دیگر صحنههای اغراقآمیز فیلم سبز کردن قسمتهای اعظمی از خاورمیانه، غرب و شرق آفریقا، آمریکای جنوبی و مرکزی است که از آن به عنوان مناطقی یاد میشود که ایران میخواهد برای پرتاب موشکهای اتمی به سوی اروپای غربی و حتا خود آمریکا استفاده کند و آن را با قدرت تسلیحاتی اتحاد جماهیر شوروی در بحران موشکی کوبا در دههی شصت میلادی مقایسه میکند.
نکته ظریف دیگر تاکید بیشتر بر خطرناک بودن ایران برای آمریکا است و با اشارهای ضمنی به وجود چنین خطری برای اسراییل، فیلم از کنار آن میگذرد.
در قسمتی از فیلم سناریوی علمی – تخیلی از توانایی ایران در ساخت بمبهای الکترومغناطیسی ارایه میشود که در آن این بمبها سوار بر کشتیهای تجاری میشوند و قصد دارند نه تنها واشنگتن و نیویورک را هدف قرار دهد بلکه بر فراز آمریکا منفجر خواهند شد تا کل آمریکا را نابود سازند یا حمله با بمبهای هستهای دستی که از مرز مکزیک به درون آمریکا وارد خواهند شد.
«ایرانیوم» با استناد به اینکه احمدینژاد و حاکمیت ایران به دنبال جنگ نهایی خیر و شر در خاورمیانه و جهان هستند، سعی در باورپذیری این سناریو برای مخاطب دارند بیآنکه اشارهای به تفکرات «اوانجلیستی»[1] جان بولتون و مایکل لدین بکند، همان تفکری که آمریکا را به سوی جنگ با عراق برد.
در سکانس پایانی فیلم کارگردان با استفاده از صحنههایی اعتراضات انتخاباتی ایران و آمارگیریهایی که نشان میدهد ۶۱درصد آمریکاییها موافق حمله نظامی به ایران هستند، تلاش دارد بیننده را به این نتیجهگیری برساند که علاوه بر اکثریت مردم آمریکا حتا خود مردم ایران نیز خواهان حمله نظامی از قبیل آنچه که در عراق و افغانستان افتاده است، هستند.
اما نکته بسیار تاسفبار اینجاست که ایرانیان حاضر در این فیلم، عملن به نمادی برای تایید ضمنی تفکرات جنگطلبانه این دسته از سیاستمداران آمریکایی تبدیل شدهاند.
در همین ارتباط بخوانید:
شصتی که از راست به سوی چپ روان است!
آنها معمولن به قاهره میرسند!
«شرکت سهامی ایالات متحده آمریکا»
«اگر کاوهای نیست پس اسکندری باید«یا اینکه» خوشبینی انسان را به جهنم میبرد؟»
اندیشهی ناظر بر کسب قدرت، پردهی دوم
با صلح میآیند و با جنگ میروند.
…………………………………………..
1- اوانجلیستها فرقهای از مسیحیاناند که بر این باورند برای ظهور دوباره مسیح باید دولتی یهودی در اورشلیم تشکیل شود و در پی آن جنگ نهایی در خاورمیانه و در پای تپه «هرمجدون» صورت گیرد که به نبرد آرماگدون مشهور شده است.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
یک زن که میخندد دوام خندهاش در پس دندانهایش حتا اگر همهاش هم ریخته باشد یکجور دیوانگی عریان و زنانه در خودش دارد، یک زن که میخندد تنها یک خنده نیست، یک برداشت آزاد است از همه چیز، یک زن که میخندد، در پس چشمهایش اشکی است که آن اشک شور و تلخ نیست، اشک است، باید باشد، یک زن که میخندد مثل یک پیامآور است، زنی که میخندد دردی دارد که شاید مال او نیست ولی داردش. شاید به دیگری گفته دردت برای من، زنی که میخندد میگوید به دیگران. زنی که میخندد دستهایش هم که یخ بزند بازهم خندهاش او را میسازد. و روزی که بیاید و زنی نخندد، دیگر او دفن شده در گورهای دسته جمعی که مال او نیست، خندهی یک زن تپش حیات اوست که بازایستاده است.
اتوبوس تند میرود و بوق ممتد خیابان شلوغ را هم به چالش میکشد، چنان نفیر میکشد که آغشته میشود به فحش. لای تمام استخوانهای شهر سرما چنان تپیده که لبخند هم کارگر نیست. زن سرد است مانند وقتی انگشتر نقره را دست میکنی در لباسی است که مال او نیست. ایستاده میگویند و نوشتند که ایستاده من ندیدم ولی دردم گرفت زیاد. بغض هم برای من بود. او نمیشنود الان که این صدا پخش میشود گوشهای ایستاده و مسافری را میکشد که به ماشین مسافرکشی قرضش بدهد. صورتش را خاک گرفته مثل آیینههای خانههای قاجاری در گوشه مغازههای میدان فردوسی که وقتی خاکشان را با یک دستمال تر میتکانی چه برق و شرنگی میگیرد.
صورتش اما لبخند را گم کرده است و با هیچ دستمالی بر نمیگردد. موهایش هم خاکستری است میدانم هر چند که من ندیدم. باد که در شاخهی درختان میپیچد، همراه صدای او که مسافران را فریاد میزند تا به مقصد برساندشان، کار اوست، بار اوست باید برساند، دوست هم که نداشته باشد کاروبار اوست. زن خسته است در جایی در زمان در جادهی ساوه گمشده است. راهش را بلد است با روزی هزار تومان کرایه میرود ولی خودش میگوید که گمشده است. او هم مثل بسیاری زنان سرزمین من مرد علیلی در خانه دارد که خدا کند اگر پایی ندارد زبانی برای واگویه داشته باشد. میگوید چهل سالم است نمیدانم چهل، چهارصد، چهار هزار سال نمیدانم، نمیداند، فراموش کردهایم، فریاد که میزند، آشنا میآید چهرهاش میگوید بعضی از رانندهها که میخواهند مسافرهای او را بگیرند و او نمیگذارد یقهاش را میگیرند خوب است که اینجا حق برابری زن و مرد را رعایت میکنند لااقل.
آرایش هم که بکند مرگ پیداست از لابلای آرایشش، من دلم میخواهد روزی زن سوار موتوری بشود که دوست دارد و در پیک موتوری کار بکند و موهایش را هم طلایی بکند تا باد بزند زیرش و تکان تکان بخورد مثل ناقوسها. دیوانگانیم در این سرزمین بر باد رفته.
میدانم که صدای مرا نه میشنوی و نه برایت مهم است که بشنوی. زن، میدانم که این چرندیات برای هیچ گوشهی زندگیت نیست، من برای دل خودم نوشتم برای تویی که میدانم، یعنی ناخنهایم را به کف دستانم فشار میدهم و دلم بالا و پایین میشود که بگویی لبخندت درون جیب کوچک لباس مردانهات است. من کاری برای تو نمیتوانم بکنم، دورم و دیر. شاید روزی سر خیابان وصال دیدمت و به هم لبخند زدیم، از خدامه، آرزوی من است. به هرحال اگر کاری داشتی که داری و من کاری نمیتوانم بکنم استدعا دارم بدان که به یادتم، صدایم هم به یادت است. زن، بزرگی. نمیدانی چقدر بزرگ به اندازهی یک بغض بزرگتر از یک لبخند، چون میدانی بعض یک زن در پس پردهی اشکهایش دوامی دارد… .
خبر / رادیو کوچه
مهدی معتمدیمهر، عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران و کمیته دفاع از انتخابات آزاد، با رای قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، جلسه دوم دادگاه مهدی معتمدیمهر عضو نهضت آزادی ایران روز 19 بهنمماه برگزار شد و پس از مدت کوتاهی، حکم صادر و به متهم و وکیل وی، خانم فریده غیرت ابلاغ شد.
اتهامات این فعال سیاسی، «عضویت در نهضت آزادی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اجتماع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی» بیان شده است.
معتمدی مهر تمامی این اتهامات را رد و عضویت خود در نهضت آزادی را قانونی عنوان کرده است.
فعالیتهای حقوق بشری، کمک فکری در تهیه و تنظیم بیانیههای نهضت آزادی و طرح پیشنهاد نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری از جمله اقداماتی است که معتمدی مهر به اتهام مبادرت به آنها مشمول چنین حکمی دانسته شده است.
لازم به یادآوری ست که هماکنون عماد بهاور با همین اتهامات به ۱۰ سال حبس قطعی محکوم شده و نزدیک به یک سال است که بدون برخورداری از مرخصی در زندان اوین به سر میبرد.
خبر / رادیو کوچه
افشین حیرتیان، شهروند بهایی و فعال حقوق کودکان کار و خیابان، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، یکی از اتهامات افشین حیرتیان، نوشتن و چاپ چند مقاله در رابطه با کودکان کار و روز جهانی کودک بوده است.
افشین حیرتیان که در روز ۱۳ خردادماه در پارک مقابل خانه هنرمندان بازداشت شده بود پس از قریب به دو ماه بازداشت موقت، به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
بیشتر بخوانید:
«تداوم بازداشت حیرتیان، فعال حقوق کودک»
پنجشنبه 21 بهمن 89/ 10 فوریه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
دایرهی شکسته- «وقتی هیچکس نیست، هیچجا»- مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
نگاهی به فیلم مستند «ایرانیوم»- «پس در پرنده است»
پاپاراتزی- «کامرون دیاز و دوست پسر جدیدش با بیکینی در میامی»- بهنام
روز نگاشت- «پایهگذار گروه نوازی موسیقی سنتی»- محبوبه
بخش دوم خبرها
مجله جاماندگان- «آنها کیستند؟»- شراره سعیدی
گزیدهی اخبار مطبوعات تاجیکستان- کیومرث
آقای گجت- دامون
مهمترین اخبار اقتصادی هفته- «تعیین تکلیف دولت برای مجلس و سالی بدون بودجه»- حامد فرمند
پسنشینی تند- «حکایت آنان که دود شدند و رفتند هوا»- اکبر ترشیزاد
بهمن پرحادثه و خبر- «ولنتاین سبز»
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه، در اثر وقوع یک حمله انتحاری در ولایت قندوز در شمال افغانستان، یک مقام محلی و چهار تن دیگر کشته شدهاند.
به گفته مقامات افغان، این حمله در ولسوالی چهاردره در قندوز روی داد و در جریان آن، فرد مهاجم که خود را به دفتر کار عبدالواحد عمرخیل، ولسوال چهاردره رسانده بود، بمبهایی را که همراه داشت منفجر کرد.
در اثر این انفجار انتحاری، ولسوال چهاردره همراه با یک محافظ امنیتی، یک مامور پلیس و دو غیرنظامی کشته و شماری دیگری زخمی شدند.
یک سخنگوی گروه طالبان مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است.
این حمله چند روز پس از آن روی داده که مقامات امنیتی در قندوز از پاکسازی این ولایت از وجود شورشیان مسلح خبر داده بودند.
ولایت قندوز در ماههای اخیر شاهد چندین مورد حملات طالبان بوده است.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: سحام نیوز
صبح امروز ماموران امنیتی مانع ورود یکی از فرزندان مهدی کروبی به منزل پدری وی شدند.
به گزارش سحام نیوز ماموران امنیتی که در برابر ساختمان منزل مسکونی مهدی کروبی بودند، به فرزند کروبی اعلام کردند که حق ورود به منزل پدری خود را تا 25 بهمن ندارد. ماموران امنیتی همچنین اعلام کردند که به استثنای فاطمه کروبی– همسر مهدی کروبی– هیچ کدام از فرزندان، عروسان و بستگان مهدی کروبی حق دیدار و ورود به خانه وی را ندارند.
گفتنی است که مهدی کروبی و میرحسین موسوی برای برگزاری راهپیمایی حامیان جنبش سبز در حمایت از جنبشهای آزادی خواه تونس و مصر، از وزارت کشور درخواست مجوز کرده بودند.
به گزارش سحام این حصر تازه اعمال شده برای مهدی کروبی به احتمال زیاد در ارتباط با درخواست این راهپیمایی است.
خبر / رادیو کوچه
وزیر امور خارجه مصر، روز پنجشنبه، در مصاحبهای با یک شبکه تلویزیونی مقامات آمریکایی را به تلاش برای تحمیل اراده خود بر مصریان متهم کرده است.
به گزارش پیبیاس، احمد ابوالغیظ، وزیر خارجه مصر، در واکنش به توصیه مقامات آمریکایی در مورد تسریع روند تغییرات سیاسی در مصر، خواست آنان را «مفید» ندانسته و عنوان کرد: «زمانی که لغاتی مانند سریع، فوری و همین حالا را به کار میبرید، در صدد برآمدهاید اراده خود را بر کشوری بزرگ مانند مصر، دوستی بزرگ که همیشه بهترین روابط را با ایالات متحده داشته، تحمیل کنید.»
اشاره آقای ابوالغیظ به گزارش مربوط به مکالمه تلفنی جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا، با عمر سلیمان، معاون رییس جمهوری مصر است که در آن، آقای بایدن اصلاحات مورد نظر دولت مصر تا کنون را کافی ندانسته و خواستار اقدام دولت آن کشور در راستای تحقق«تغییرات معنادار و سریع، و پیشرفت فوری» شده بود.
این در حالی است که با گذشت هفده روز از آغاز اعتراضهای ضددولتی در مصر و با وجود وعدههای دولت برای انجام اصلاحات، روز چهارشنبه نیز تظاهرات در شهرهای مختلف این کشور ادامه یافت و در جریان حمله پلیس به تظاهرکنندگان در شهر الخارجه دست کم پنج تن کشته و بیش از یکصد نفر دیگر زخمی شدند.
بیشتر بخوانید:
«مقامهای مصری تاکنون پاسخ مردم را ندادهاند»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
ذبح اخلاق – مصطفا فقیهی
منبع: انتخاب
برخی چون با کسی درافتند، میخواهند او را از ریشه براندازند، میپندارند که دشمنی و مخالفت، حدودی ندارد، لذا به حقوق مخالفان تجاوز میکنند. همینطور که براساس اصول و سرشت تازه شکل گرفتهی سیاست ایران، و در هنگامهی نزاع و درگیری، «شکستن حدود اخلاق» رواست، در این بازار سیاه نزاع، «کلوخ را پاداش نه حتا کلوخ، که سنگ است» تو میتوانی برای زمینزدن رقیب از هر صناعت جعل و ابزار تهمت و افترایی استفاده کنی تا پیروز میدان شوی.
یکم: سعدی علیهالرحمه در گلستان چنین میفرماید که «یکی از پسران هارونالرشید پیش پدر آمد خشمناک که فلان سرهنگزاده مرا دشنام مادر داد. هارون، جلسای حضرت را گفت: «جزای چنین کس چه باشد؟ یکی اشارت به کشتنش کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به مصادره کردن و نفی.» هارون پسر را گفت: «ای پسر، کرم آنست که عفو کنی و اگر به ضرورت انتقامخواهی تو نیزش دشنام مادر ده نه چندان که انتقام از حد بگذرد که آنگه ظلم از طرف تو باشد و دعوی از قبل خصم.»
به قول مولانا:
چون خدا خواهد که پرده کس درد میلش اندر طعنهی پاکان برد
چون خدا خواهد که پوشد عیب کس کی زند در عیب معیوبان نفس
چون خدا خواهد که مان یاری کند میل ما را جانب زاری کند
ای خنک چشمی که آن گریان اوست ای همایون دل که آن بریان اوست
دوم: براساس آنچه ظرف یکی دو روز گذشته در رسانهها منتشر شد، باشگاه خبرنگاران جوان، رسانهی متعلق به سازمان صدا و سیما، در اقدامی غیراخلاقی که میتوان، آن را اوج «بیاخلاقی و دشمنی در درگیریها و اختلافها» دانست، با آب و تاب فراوان و ادبیاتی که گویی کشف هزاره اتفاق افتاده، تصاویری منتسب به دختر میرحسین موسوی منتشر کرد تا در این روزگار مبارک دههی فجر، کیستی و چیستی برخی افراد و جریانها به هنگامهی قدرت، عسرت و عداوت، عیان گردد.
فاجعهآمیزتر آنکه بسیاری از رسانههای منتشر کنندهی این خبر با تیترهایی چون «عکس:دختر میرحسین در حال…» اولاترین اصول انسانیت و اخلاق را زیر پا نهادند و البته به مشمئزترین شکل ممکن، با چنین تیترهایی، «گدایی مخاطب» کردند و…
سوگمندانه اما، با وجود تاکیدات دلسوزانهی رهبر انقلاب، چند صباحی است «اخلاق» از زبان و کلام بسیاری سیاست پیشگان کشور، رخت بربسته است.
نگارنده ضمن آنکه نظرات سیاسی خود را دارد، اما تاکید میکند که این یادداشت تنها ابعاد غیراخلاقی جامعهی سیاسی ایران را تبیین و بررسی میکند و اساسن (در این یادداشت) کاری به دلیل و شکل اختلافات و درگیریهای سیاسی موجود ندارد.
اما در این اقدام کم سابقهی مطرح شده توسط رسانهها، آنچه بدان توجه نشده عبارتند از:
اولن: برجسته شدن «دشمنی و کینهتوزی در اختلاف» در فضای سیاست ایران
ثانین: ایجاد تلقی اشتباه گناه نبودن «ظلم به ظالم» و ضرورت آن، در واقع به فرض دشمنی میرحسین با ملت ایران، دختر او چه گناهی کرده؟
ثالثن: به فرض بروز چنین رفتاری از سوی دختر میرحسین، رسانهای کردن آن را چه میتوان معنا کرد؟
توضیح: مقصود نگارنده در ذیل، تنها تبیین موارد فوق است و بدون پیش داوری و تنها در قالب استدلال و روایات تاریخی و دینی و در ادامه طرح پرسش، حصول نتیجه را به بینندگان فهیم «انتخاب» واگذار میکند:
اولن: برجسته شدن «دشمنی و کینه توزی در اختلاف» در فضای سیاست ایران
تا بوده چنین بوده که «هر جا و زمانی که درگیری و اختلاف بوده، طرفین، خطوط قرمز اخلاق را دریده و به حقوق یکدیگر تجاوز کردهاند» و کم پیش آمده که دو گروه، جریان یا فرد خاصی با یکدیگر اختلافی داشته باشند و مدارا پیشه کنند. گو آنکه «ابواسحاق ابراهیمبنادهم» (از عرفا و زهاد نیمه اول قرن دوم هجری) میگفت: «من بیست سال در جستجوی کسی هستم که چون خشمگین شود، جز حق نگوید، اما چنین فردی را نیافتم.» (البصائر و الذخائر)
سوگمندانه اما، با وجود تاکیدات دلسوزانهی رهبر انقلاب، چند صباحی است «اخلاق» از زبان و کلام بسیاری سیاست پیشگان کشور، رخت بربسته است
اما، برخی چون با کسی درافتند، میخواهند او را از ریشه براندازند، میپندارند که دشمنی و مخالفت، حدودی ندارد، لذا به حقوق مخالفان تجاوز میکنند. همینطور که براساس اصول و سرشت تازه شکل گرفتهی سیاست ایران، و در هنگامهی نزاع و درگیری، «شکستن حدود اخلاق» رواست. در این بازار سیاه نزاع، «کلوخ را پاداش نه حتا کلوخ، که سنگ است» تو میتوانی برای زمین زدن رقیب از هر صناعت جعل و ابزار تهمت و افترایی استفاده کنی تا پیروز میدان شوی.
اما آیا سیاستمداران و مردان رسانهای ایران، چنین پیروزی را مباح میدانند؟ سوال این است که آدمی، پیروزی را به چه بهایی میخواهد؟ اگر مقصود آدمی ظلم نیست پس نباید، دشمنی پیشه کند، حتا اگر مغلوب ماجرا باشد، اما اگر برای برخی سیاستمداران ما، پیروزی به هر قیمتی (حتا به قیمت زیر پانهادن اصول اولیه انسانیت) رقم خورد، گرچه او پیروز میدان است، اما بازندهی اخلاق، مردانگی و اصول اولیه ی انسانیت و احکام اسلام است.
قران در برخی آیات، تعدیکنندگان را ستمگر میخواند و میفرماید: «پس از این، هر که تعدی کند، عذابی دردناک در پیش خواهد داشت»
«تعدی نکنید که خداوند تعدی کنندگان را دوست ندارد»
ثانین: ایجاد تلقی اشتباه گناه نبودن «ظلم به ظالم» و ضرورت آن؛ در واقع به فرض دشمنی میرحسین با ملت ایران، دختر او چه گناهی کرده؟
در نگاه عدهای، اساسن چیزی به نام ستم به ظالم موضوعیت ندارد، میپندارند «هر چه آنسوی نزاع، قسی القلبتر و ستمکارتر و کارنامهای سیاهتر داشته باشد، مجوز همان اندازه ستم و چه بسا بیشتر، نه تنها رواست که ضروری است.
همین که احساس شود برخی مخالفان، ستمکارند و ظالم و …. ، هر ظلمی (به زعم این افراد) آزاد میشود. این دسته، میپندارند ظلم به ظالمان، ظلم نیست و ظلم در جایی مصداق مییابد که طرف مقابل ظالم نباشد.
نمونهی بارز این نوع رفتار «ابواسحاق مختار ثقفی» است. این روزگار نیز، توام است با نمایش سریالی با همین نام و مضمون و احتمالن در رثای او. مختار پس از شهادت مظلومانهی امام حسین (ع) و یارانش، علم قیام برافراشت و قاتلان ایشان را کشت. تا اینجای کار دست مریزاد «شیعه» برازندهی اوست که قاتلان فرزند رسول خدا (ص) را قصاص کرد. اما آنچه محل جدل و مباحثه است، چگونگی قتل قاتلان است.
بنا به آنچه در تاریخ آمده «مختار در درگیری با سپاه دشمن و قاتلان فرزند رسول خدا (ص) از مسیر عدالت خارج و به دام ظلم افتاد. او بسیاری از قاتلان را پس از دستگیری، شکنجه و مثله کرد و گاه در آتش سوزانید، گاه بدن آنان را تکه تکه و در دیگ آب جوش ریخت، گاه دست و پایشان را با میخ به زمین کوبید و …. ، اقداماتی که با روح اسلام مغایر است و با سیره رسول خدا (ص) و اهل بیت علیهم السلام، در تضاد.
و سوگمندانه، همین تایید بیامان مختار در قصاص و ارتکاب اعمال مغایرش (مانند پخش همین سریال مختارنامه که پرداخت بدان بماند برای آینده)، خود غفلتی بزرگ است از این اصل کلیدی و تاکیدی است بر علاقه ی برخی بر این روند.
از دید قرآن کریم، بزرگترین ستم آن است که «نگذارند نام خداوند در مساجد یاد شود» حال ببینید خداوند حکیم، در برابر این نوع ستمکاران که غایت ظلم و جفا بر آدمی عنوان شدهاند، چه توصیههایی میکنند.
خداوند حکیم در آیه دوم سورهی مائده میفرمایند:
«و خصومت با جمعیتى که شما را از آمدن به مسجدالحرام (در سال حدیبیه) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدى و تجاوز کند، و (همواره) در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید، و (هرگز) در راه گناه و تعدى همکارى ننمایید، و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است»
قرآن میفرماید دشمنی این قومی که شما را مانع شدند از مسجدالحرام بهعلاوه هزار کار بد دیگری که کرده بودند، جنگ بدر و احد و خندق را اینها بپا کرده بودند، سبب نشود که شما از حد تجاوز کنید. سپس میفرماید که در کارهای نیک تعاون داشته باشید و در کارهای بد نه.
در آن آیه دیگر میفرماید: «هرگز دشمنی یک قوم شما را وادار نکند بر اینکه عدالت نکنید (یعنی با دشمن خودتان هم به عدالت رفتار کنید)، به عدالت عمل کنید که عدالت به تقوا و پرهیزگاری نزدیکتر است» (مائده/8).
در آیه 190 سوره بقره نیز میفرماید: «و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند نبرد کنید ولی تجاوز نکنید، همانا خدا تجاوزگران را دوست ندارد».
امیرالمومنین نیز میفرماید: «مومن انصاف میورزد به کسی که به او انصاف نمیکند امام صادق نیز میفرمایند: «مومن به دشمنانش هم ستم نمیکند.»
همچنین در روایتی عجیب که نشانگر اوج اعتقاد به «عدالت» است، حضرت امیرالمومنین (ع) به قنبر دستور داد مردى را حد بزند، قنبر اشتباها سه تازیانه زیادتر زد. على علیه السلام سه تازیانه زیادى را از او قصاص گرفت. (بحارالانوار)
همچنین امیرالمونین پس از ضرب خودن از سوی ابن ملجم و دستگیری وی، به فرزندانش سفارش کرد با وی مدارا کنند و فرمود: «از آنچه میخورید و میآشامید به او بدهید و بستری نرم برایش بگسترید.»
هنگامی که برای آن حضرت، در بستر مرگ کاسهای شیر آوردند اندکی بیآشامید و بقیه را برای ملجم فرستاد و بار دیگر سفارش کرد که از غذای او کم نگذارند:
«من از آنچه میخورم و میآشامم به او بدهید پس اگر من زنده ماندم خود میدانم که چه کنم و اگر مردم، به او یک ضربت بزنید و نه بیشتر.»
ایشان در وصیتشان چنین فرمودهاند: «یعنی هان! پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرود بروید و بگویید امیرالمونین را کشتند. بدانید که جز قاتل من نباید کسی کشته شود. بنگیرد که اگر من از این ضربت او مردم، او را فقط یک ضربت بزنید.»
این مقدمه ی طولانی در وصف و تبیین «دشمنی» و «کینهورزی در اختلاف» بود و دانستیم، خداوند تبارک و تعالی، رسول و اهل بیت معصوم و بزرگوارش در قبال دشمن (از جنس ابن ملجم)، چه دستوراتی میدهند …..
حال بنگریم امروز تا چه اندازه به دستورات آنان عمل میشود.
امیرالمومنین در تبیین شیعهی واقعی میفرمایند: «شیعیان ما کسانی هستند که اگر غصب کنند ظلم نمیکنند.»
آیا در این مورد خاص (انتشار تصاویر منتسب به دختر میرحسین موسوی)، در راستای همان راه و منش است یا خلاف آن؟ آیا میتوان منتشرکنندگان این نوع اخبار و تصاویر را، شیعهی امیرالمومنینی دانست که در بستر مرگ، فکر «برخود احتمالی تندروانه با ابن ملجم» رهایش نمیکند؟
اساسن سوال این است: «حتا اگر بپذیریم که میرحسین موسوی ، ظالم و ستمگر است، آیا سزای او، به میدان آوردن دختر اوست؟»
اساسن سوال این است که در این کارزار و درگیریهای سیاسی، دختر میرحسین چه گناهی کرده است؟ این سوال مهمی است که باید منتشرکنندگان این تصاویر، بدان پاسخ گویند.
ثالثن: به فرض بروز چنین رفتاری از سوی دختر میرحسین، رسانهای کردن آن را چه میتوان معنا کرد؟
حال که تصاویر در وسعت گسترده در اینترنت و کشور منتشر شده، طبعن طرح چنین مباحثی، طلبیده میشود. سوال این است:
به فرض بروز چنین رفتاری از سوی دختر میرحسین موسوی، رسانهای کردن آن، دو نتیجهی زیانبار و گناهی نابخشودنی دارد:
نخست: اشاعهی فحشا:
فحشا، خود گناهی کبیره است، اما اشاعهی فحشا گناهی است بس بزرگتر.
آیتاله شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن، در مورد «اشاعهی فحشا» میگویند: «قرآن کریم تکیه فراوانى روى این مسئله دارد که جو جامعه اسلامى نباید جو تهمت و بهتان و افترا و بدگویى باشد. مردم مسلمان موظفند که هر وقت چیزى در مورد برادران و خواهران مسلمان خود شنیدند، مادامى که به سرحد یقین قطعى-نه ظن و گمان-نرسیدهاند که جاى شک و شبهه نباشد، و یا بینه شرعى اقامه نشده است، آنچه مىشنوند، به اصطلاح معروف «از این گوش بشنوند و از گوش دیگر بیرون کنند» و به تعبیر دیگر همانجا که مىشنوند دفن کنند، و حتا به صورت اینکه «من شنیدم» هم نقل نکنند، نه تنها به صورت یک امر قطعى نقل نکنند، حتا اینطور هم نگویند که «من چنین چیزى شنیدهام» .همین گفتن «شنیدم» هم «پخش» است و اسلام از پخش این نوع خبرهاى کثیف و ناپاک و آلوده ناراضى است. مخصوصن یک جمله در ذیل دارد که مىفرماید: «مىخواهد بفرماید که شما نمىدانید این جنایت، چقدر جنایتبزرگى است و طبعن هم نمىدانید که عقوبت این جنایت چقدر بزرگ است. اسلام مىخواهد که محیط و جو جامعه اسلامى بر اساس اعتماد متقابل و حسن ظن و ظن خیر و بر اساس خوبگویى باشد نه بر اساس بىاعتمادى و بدگمانى و بدگویى، و لهذا اسلام غیبت را آنچنان حرام بزرگى دانسته است که تعبیر قرآن این است: «و لا یغتب بعضکم بعضا ا یحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا»
دوم: بیحیثیت و بیآبرو کردن دختری مسلمان
روایت است که پیغمبر اکرم (ص)، در حضور اصحاب فرمود: «آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟» گفتند: «بلی یا رسولاله». فرمود: «بدترین مردم آن کسی است که خیر خودش را از دیگران منع میکند و هر چه دارد تنها برای خودش میخواهد. آنهایی که حاضر بودند، گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست.»
ایشان اضافه کردند: «آیا میخواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟» صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: «خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست.» پیامبر فرمود: «آیا می خواهید از آن بدتر را به شما بگویم کیست؟»
اصحاب متعجب شدند و به یکدیگر نگاه کردند و پرسیدند: «مگر بدتر از اینها هم هست؟» آنگاه، پیامبر صنف سوم را فرمود: «بدتر از این افراد، مردمان بد زبان و تهمتزنندگان هستند.»
خداوند حکیم قرآن نیز میفرماید: «و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکاری بر دوش گرفته است.»
یکی از مسایلی که در قرآن کریم بسیار بر آن تاکید شده و گناهی بسیار بزرگ به حساب آورده شده است، تهمت زدن خصوصن تهمت زدن به زنان است: «کسانی که زنان پاکدامن و بیخبر (از هرگونه آلودگی) و مومن را متهم میسازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی بدورند و عذاب بزرگی برای آنهاست». 2. «در آن روز زبانها و دستها و پاهایشان بر ضد آنها به اعمالی که مرتکب میشدند گواهی میدهد.» 3. همچنین میفرماید: «و آنان که مردان و زنان با ایمان را به خاطر کاری که انجام ندادهاند آزار میدهند؛ بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیدهاند.» 4. مجازات تهمت در دنیا و آخرت
و کسی که خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را متهم سازد، بار بهتان و گناه آشکاری بر دوش گرفته است
خداوند در قرآن میفرماید: «و کسانی که آنان پاکدامن را متهم میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند، مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند (که خداوند آنها را میبخشد)؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
با این اوصاف و فرض این تصور که «اساسن فرزند میرحسین موسوی از چنین تصاویر بیاطلاع باشد» و در شرایطی که «نقل چنین خبر و ادعایی» (با فرض مواردی که اشاره شد) در هر محفلی گناهی است نابخشودنی؛ چگونه میتوان به بهانه اختلاف سیاسی، تصویر فردی را که اولن: از قطعیت آن مطلع نیستید/ ثانین: نقشی در طرفین درگیری ندارد/ ثالثن: آبرو و حیثیت دختری مسلمان، نقل محافل شده، منتشر کرد؟
و نکند منتشرکنندگان این تصاویر، کلید بزنند فاز تازهی چنین بیاخلاقیها و ناجوانمردانگیها؛ که آنگه، در این بازار بیحیثیتی، آبرو به سان متاعی ناچیز و بیقدر، در هر جا و زمانی، خرید و فروش میشود ….
چه نیک گفت مولوی که:
این جهان جنگ است کل چون بنگری / ذره با ذره، چو دین با کافری
منبع: فارین پالسی
سیاوش صفوی / ترجمه
در حالیکه بیشتر رسانهها در آمریکا از وقایع مصر بهعنوان برخورد میان موافقان و مخالفان دولت یاد میکنند، در واقع این اتفاقی نیست که در خیابانهای قاهره در حال افتادن است. نیروهای به اصطلاح «موافق دولت» در حقیقت نیروهای فشار مبارک هستند که بهعنوان تظاهرکنندگان موافق مبارک به مردم در میدان تحریر حمله میکنند، در حالیکه ارتش نیرویی بیطرف به نظر میآید. بخش عمدهای از اپوزیسیون که از بازی کثیف حکومت آگاه هستند ناگزیر مجبور به درخواست حمایت از رژیم (ارتش) در برابر مزدوران خود رژیم شدند. در پایان مبارک تجربه و هوشمندی خود را به ما نشان میدهد و بازی دموکراسی تمام میشود.
در کل، رییس جمهوری و ارتش اپوزیسیون و حتا دولت اوباما را مغلوب زیرکی خود کردهاند. آنها با هوشیاری، محبوبیت و مقبولیت ارتش را حفظ کردند و همزمان ترس و وحشت گستردهای را به همراه میل به بازگشت اوضاع به حالت طبیعی درمیان مردم منتشر نمودند. هفته پیش هنگامی که مشخص شد روشهای محدود کردن جمعیت وزارت کشور تنها جمعیت را افزایش میدهد، تمام آنها بهطور ناگهانی و مرموزی از خیابانها برداشته شدند. با آزادی نمادین چند زندانی از زندان، با خرابکاریها و آشوبهای ماموران لباس شخصی وزارت کشور، و پخش این «به اصطلاح» بیقانونیها و هرج و مرجها از تلویزیون، رژیم زیرکانه میل مردم به امنیت را برانگیخت. با وجود اینکه بخشی از این نیاز توسط مردم پر شد، کاملن واضح بود که به ارتش بهعنوان نگهبان واقعی امنیت شخصی و ملی نگریسته میشد. به نیروهای ارتش در خیابانها دستور واضح داده شده بود که همدردی خود را به مردم نشان دهند.
نیروهای به اصطلاح «موافق دولت» در حقیقت نیروهای فشار مبارک هستند که بهعنوان تظاهرکنندگان موافق مبارک به مردم در میدان تحریر حمله میکنند، در حالیکه ارتش نیرویی بیطرف به نظر میآید
در همین حین، رژیم از این موقعیت بهره جست تا در حالی که سعی بر عادی نشان دادن اوضاع داشت، ارتش را تحت کنترل بیشتر دولت قرار دهد و علاوه بر قطعیت بخشی به جانشینی ژنرال عمر سلیمان برای ریاست جمهوری، احمد شفیق ژنرال بازنشسته و مشاور رییس جمهوری نیز بهعنوان نخست وزیر به همراه کابینه جدید در مراسمی جشن مانند سوگند داده شد. هواداران نامحبوب و تاجر نمای جمال از کابینه بیرون ریخته شدند و در جای آنان سیاستمدارانی ناشناس قرار گرفتند. مبارک نیز شخصن قول تمرکز دولت جدید بر روی تامین امنیت بیشتر برای مردم را داد.
در نتیجه صحنه برای رژیم آماده بود تا ضد حمله به اپوزیسیون را از طریق تاکتیکهای تفرقهبینداز و حکومتکن آغاز کند. قول عدم کاندیداتوری مجدد، جانشینی سلیمان به جای جمال، تعهد به اصلاح قانون مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و تصمیم به تعلیق جلسات مجلس تا زمان صدور حکم دادگاه درباره نامزدیهای مشکوک انتخابات نوامبر توانست مخالفان را قانع کند که آنچه بهدست آوردهاند برای پیروز خوانده شدن کافیست و میتوانند به خانههایشان بازگردند.
اما رژیم برای آن دسته دیگر از مخالفین از جمله همراهان محمدالبرادعی، که این تغییرات را حرکاتی بیاهمیت برای حفظ وضع موجود میدانند دست به تحریکات بیشتری زد. مبارک آنان را فرصتطلب خواند و میهنپرستی آنان را در لفافه با متهم کردنشان به عروسک آمریکا بودن به چالش کشید و در خود را مدافع شرف و استقلال ملت خواند. این یک حرکت کاملن حرفهای رزمی در سیاست بهشمار میآمد، چون باعث شد که جمعیت خشمگین خواستهها و تلاشهایش را دوبرابر کند و از زبانی بسیار توهینآمیزتر برای توصیف مبارک استفاده کند؛ و این موضوع راه را برای رژیم باز کرد تا مزدوران لباس شخصی خود را در برخورد با معترضین بهکار گیرد و حمله به آنان را شروع کند.
اکنون ارتش به مذاکره با گروههای مخالفی که خود انتخاب میکند خواهد پرداخت و به اپوزیسیون اصلی در ابتدا توجهی نخواهد شد و سرانجام احتمالن بازداشت خواهند شد. رژیم تمام تلاش خود را خواهد کرد تا وضعیت را مثل همیشه عادی نشان دهد. تلفنهای همراه و اینترنت و همچنین دستگاههای خودپرداز مجددن شروع به کار کردهاند، هرچند که بانکها هنوز به دلیل ترس از حمله بسته ماندهاند.
آخرین چالش باقی مانده اقتصاد خواهد بود. اقتصاد مصر که حتا پیش از آغاز تظاهرات چند هفته پیش وضعیتی لنگلنگان داشت، اکنون کاملان از پا افتاده است. حتا با درنظر گرفتن بهترین و سریعترین حالت بازگشت به ثبات نیز مصر با کسری نقدینگی روبهروست. فرار سرمایهها، از دستدادن سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی، کاهش شدید درآمد توریسم، بیتوجهی به بدهیهای دولتی و در نتیجه افزایش بهره، علاوه بر تورم ده درصدی رو به افزایش و ارزش پول رو به کاهش، همه و همه ترازنامهای بسیار منفی از خود برجای میگذارد. مصر اگر میخواهد از بروز یک فاجعه اقتصادی جلوگیری کند باید دست بهسوی «دوستانش» دراز کند، در حالیکه مشخص نیست که آیا رژیمی که به زحمت از شکست خوردن اجتناب کرده است دوباره با چالش روبهرو خواهد شد؟
دولت اوباما که با حمایت تمام قد از ارتش (نه شخص مبارک) روند توضیح داده شده را تسریع خواهد کرد، به قمار اشتباه خود ادامه خواهد داد. آمریکا از ترس سقوط مجدد رژیم به اروپا و سعودیها تکیه خواهد کرد تا به کمک مصر بیایند؛ آخرین میخ بر تابوت گذار به دموکراسی در مصر. اوضاع به حال عادی باز خواهد گشت، به همراه یک رژیم نظامی سرکوبگر که از سوی آمریکا حمایت میشود؛ اما این بار اپوزیسیون بسیار تندروتر و احتمالن اسلامیتر خواهد بود. فرصت تاریخی برای استقرار دولتی دموکراتیک در مصر که با آمریکا و اروپا و اسراییل مایل به همکاری باشد شاید برای همیشه از دسترفته مینماید. عمو سام باز هم باید از دیکتاتورهایی کمک بگیرد که به او اهانت میکنند.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
«پیکان»
این هفتهنامه از «بهمن ماه خونین» یادآوری کرده است، که در تاریخ به عنوان شروع جنگ داخلی یا جنگ شهروندی تاجیکستان شناخته شده است. جنگ داخلی در تاجیکستان تا سال ۱۹۹۷ میلادی ادامه کرد و تنها پس از امضای سازشنامه استقرار صلح میان حکومت و اتحاد نیروها مخالف پیشین خاتمه یافت. در این جنگ هزارها نفر به کشور همسایه افغانستان هجرت و هزاران نفر دیگر کشته شدند. بعد از ۲۱ سال «بهمن ماه خونین» یا آغاز جنگ داخلی، «پیکان» از تحلیلگران امور سیاسی پرسیده است، آیا امکان داشت، که این واقعه سر نزند؟
«محیالدین کبیری» سیاستشناس و رهبر «حزب نهضت اسلامی» که یک جانب صلح تاجیکستان است گفته، اگر زبان گفتوگو پیدا میشد احتمال زیاد وجود داشت، تا این واقعه رخ ندهد. «نورعلی دولت» تاریخنگار تاجیک آغاز جنگ داخلی در تاجیکستان را «کار دست موسکو و کمونیستها» دانسته است که آن زمان به شکست مواجه بودند. وی گفته است، از یک جانب موسکو به آن منفعتدار بود و از جانب دیگر کمونیستهای تاجیکستان نمیخواستند، که در کشور تغییرات به وجود آید.
«ملت»
این نشریه از دادگاه ناحیه «فردوسی» در شهر دوشنبه، که بحث دادگاهی میان «ملت» و وزارت کشاورزی را به منفعت این وزارت انجام داد، تنقید کرده است. دادگاه گفته است، نشریه ملت باید با وزارت کشاورزی تاجیکستان همچون غرامت یک و نیم هزار سامانی برابر با کمی بیشتر از ۳۰۰ دلار پرداخت کند. اما وکیل دفاع «ملت» این قرار دادگاه را غیرعادلانه و غیرقانونی خوانده است. وی گفته، که آنها به دادگاه تجدد نظر شکایت خواهند برد. بحث دادگاهی نشریه «ملت» و وزارت کشاورزی در یک سال پیش، پس از چاپ یک مطلب درباره فسادزدگی این وزارت در صفحههای نشریه آغاز یافت.
وزارت کشاورزی گفت، نشریه در این مطلب وزارت را با فسادزدگی تهمت زده است و باید ۲۰۰ هزار دلار غرامت بپردازد. «ملت» میگوید، مطلب خود درباره فسادزدگی وزارت کشاورزی تاجیکستان را در اساس صحبت یک وکیل پارلمان و رهبر آژانس ضدفساد تهیه کرده است و اگر این تهمت است، پس، باید یا رهبر آژانس ضدفساد به دادگاه کشیده شود یا وکیل پارلمان. این در حالی است، که سه دادرس دادگاه عالی تاجیکستان از بالای سه نشریه مستقل کشور به دادگاه شکایت برده، بیشتر از ۵۰۰ هزار دلار جبران خواستهاند. سازمانهای خبرنگاری میگویند، این تلاشها نه برای رویاندن جبران پولیها، بلکه بیشتر برای بستن دهان خبرنگاران و بوقی کردن آزادی بیان در تاجیکستان صورت میگیرد.
«نجات»
از سرنوشت بیشتر از ۹۰۰ جوانی نگرانی کرده است، که سال گذشته از مدارس دینی کشورها اسلامی به تاجیکستان آورده شدند، ولی تحصیلشان را در جایی ادامه نمیدهند. نشریه گفته است، تاکنون تنها ۳۰ تن از دانشجویان بازگشته به کمیته امور دین و وزارت معارف رفته، خواستار ادامه تحصیل شدهاند. مقامات میگویند اکثر این جوانان در مدارس دینی غیررسمی سعودیه، مصر، پاکستان، ایران و افغانستان تحصیل کرده، تنها در صورت پیشنهاد اسناد رسمی به دانشگاههای تاجیکستان پذیرفته خواهند شد. در همین حال، یک دانشجوی، که از مدرسه «زاهدان» ایران به تاجیکستان برگشته است، گفته، که تا حال پای مقامات انتظامی از منزل آنها کنده نشده است. وی افزود، که او و همه آنهایی که از مدارس دینی کشورها اسلامی برگشتند، تحت نظارت شدید مقامات امنیتی قرار دارند. رییس جمهوری تاجیکستان سال گذشته از تحصیل گروه بزرگ دانشجویان در مدارس دینی کشورهای اسلامی نگرانی و بازگشت آنها را تقاضا کرده بود. وی گفت، این جوانان نه ملا، بلکه تروریست میشوند.
«فرژ»
این هفتهنامه مینویسد شورای بانک جهانی به شکایت جانب ازبکستان در مورد ساختمان بزرگترین نیروگاه در تاجیکستان پاسخ رد داده است. فعالان محیط زیست ازبکستان با نگرانی از ساختمان نیروگاه «راغون» در تاجیکستان بانک جهانی را برای حمایت و سرمایهگذاری از این طرح تنقید کرده بودند. جانب ازبکستان میگوید، طرح ساختمان نیروگاه راغون هنوز چهل سال پیش تهیه شده، عواقب اکولوژی آن را در نظر ندارد. آنها میگویند، بنیاد آن در منطقه زلزلهخیز بوده، ۷۰۰ منزل مسکونی در تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان و ترکمنستان را زیر خطر میگذارد.
اما شورای مدیران بانک جهانی گفته است، «طرح اقتصادی، که میتواند به همهی کشورها منطقه فایده آورد، در فضا دشوار مناسبتهای سیاسی و اقتصادی و هم افزایش ملتگرایی در منطقه بحث و بررسی میشود.» ازبکستان مخالف اصلی ساختمان راغون بوده بارها آن را برای کشورها پایاناب منطقه تهدید عنوان کرده است. ازبکستان میگوید با ساختمان راغون تاجیکستان ذخیره آب در منطقه را تحت نظارت خود خواهد گرفت، که میتواند آن را چون فشنگی در برابر کشورهای دیگر استفاده بکند. اما تاجیکستان میگوید هدفش از ساختمان راغون تنها دست یافتن به استقلال انرژی است، نه چیز دیگر.
«آزادگان»
از چاپ نخستین مجموعه شعر سبک «زلال» از طرف ادیب تاجیک «اعظم خجسته» در ایران خبر داده است. این کتاب با نام «چشمه زلال» و با دو خط سرلک و فارسی روی چاپ آمده است. نشریه مینویسد، شعر زلال شعریست با طول وزن زنه به زنه، که بهطور مساوی از کم شروع شده و در کم به اتمام میرسد. این نوع شعر داری ۵ تا ۱۱ سطر میباشد. «آزادگان» میگوید مثل هر پدیده نو سبک زلال نیز در دایرههای مختلف برخورد و برداشتهای مختلف و گاهی دشمنانه داشته و دارد. با این وجود، سبک زلال در تاجیکستان شعر آشنا نیست و تاکنون تنها چند نسخه از این شعرها در صفحههای مطبوعات کشور منتشر شده است.
خبر / رادیو کوچه
همزمان با گسترش تظاهرات در مصر در شانزدهمین روز از ناآرامیهای این کشور، ایالات متحده فشار خود را بر حکومت حسنی مبارک افزوده است.
به گزارش رویترز، رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید با انتقاد از وضع مصر اظهار داشت حکومت این کشور هنوز اقدام لازم را برای پاسخگویی به مردم این کشور انجام نداده است.
وی با انتقاد از عملکرد حکومت مصر، بیتوجهی به خواستههای مردم را علت گسترش تظاهرات در این کشور دانست.
آقای گیبز گفت: «دولت اقدامهایی را که مردم در پی آن هستند، انجام نداده است. به همین خاطر است که تعداد بیشتری از مردم برای نشان دادن ناراحتیهای خود به خیابانها آمدهاند.»
تظاهرات ضدحکومتی معترضان چهارشنبه با گسترش از محدوده میدان تحریر در قاهره، به مقابل پارلمان مصر کشیده شد.
گزارشهایی هم از اعتصابهای کارگری و بروز خشونت در تظاهرات دیگر شهرهای مصر منتشر شده است.
عمر سلیمان، معاون رییس جمهوری مصر، هشدار داده است در صورتی که گروههای مخالف با دولت وارد مذاکره نشوند، کشور با کودتا روبهرو خواهد شد.
اظهارات عمر سلیمان واکنش خشمگینانه تظاهرکنندگان ضددولتی را در پی داشته است.
بیشتر بخوانید:
«در انتقال قدرت بهسرعت تصمیمگیری کنید»
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: هرانا
زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، با انتشار نامه سرگشادهای از درون زندان، حمایت خود را از تظاهرات مردمی در ۲۵ بهمن ماه اعلام داشتهاند.
در بخشهایی از این نامه که در اختیار «هرانا» قرار گرفته، آمده است: «دولت سیاست مشت آهنین و دیکتاتوری خشن را پیشه کرده و گویا حال که قرار است پس از چندین ماه وقفه، بار دیگر به خیابان برگشته، با اعتراضات قانونی و مسالمتآمیز خواستههای خود را فریاد بزنیم، اجازه از آنها خواستهاید؛ آیا تمسخر آمیز نیست؟»
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
پشتیبانی از تظاهرات مردمی در ۲۵ بهمن ماه
جنبش سبز به عنوان نیروی فعال جنبش دموکراسی خواهی و عدالتطلبی ملت ایران با آن دسته از دیکتاتوریهای حاکم بر کشورهایی چون مصر و تونس رو در رو نیست بلکه با یک حکومت فاشیستی روبهرو است.
نظام سیاسی حاکم بر کشور ما، از انقلاب بهمن ۵۷ به عنوان ابزار قدرت استفاده میکند، این تا جاییست که دین را به ایدئولوژی تبدیل کرده است. هم چنین قدرت بسیج بخشی از مردم به طرفداری از خود را دارد، نیرویهای نظامی، شبه نظامی و امنیتی قدرتمند برای سرکوب مردم در اختیار داشته و برای توجیح قدرت سرکوب، فیلسوف، آیتاله و روشنفکر نما دارد، پول نفت و ابزارهای تبلیغی قدرتمند در اختیار دارد و مجموعه اینها هم چون جنبشی فاشیستی در برخورد با مردم و مخالفین عمل میکنند.
از سویی ما دموکراسی خواهان جنبش سبز پس از چند ماه حضور دایم و قدرتمندانه در خیابانها ناگاه اعتراضات خیابانی را پایان داده و به خانههای خود بازگشتهایم.
بیشک تظاهرات مسالمتآمیز علیه دیکتاتوری اجازه نمیخواهد و حق همه شهروندان است
در واقع فاشیستها را زخمی و رها نمودهایم، آنها نیز شبانه روز در شیپور تبلیغاتی دمیده و شما را عوامل جنگ نرم و بیگانه معرفی کردند، فرزندان شما را به شکنجهگاهها کشانده و زندانی کردند و عدهای از آنان را به دلایل واهی اعدام کردهاند حتا خانوادههای زندانیان سیاسی را زیر فشار دایم قرار دادهاند و هر روز بر فشارهای امنیتی خود افزوده و با زور، سیاستهای اقتصادی ضد مردمی را بر این ملت رنجدیده تحمیل کردهاند.
دولت سیاست مشت آهنین و دیکتاتوری خشن را پیشه کرده و گویا حال که قرار است پس از چندین ماه وقفه، بار دیگر به خیابان برگشته با اعتراضات قانونی و مسالمتآمیز خواستههای خود را فریاد بزنیم، اجازه از آنها خواستهاید؛ آیا تمسخرآمیز نیست؟
بیشک تظاهرات مسالمتآمیز علیه دیکتاتوری اجازه نمیخواهد و حق همه شهروندان است.
ما زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج، از پشت میلههای سرد آهنی حمایت خود را نسبت به تظاهرات اعتراضی مردم ایران در روز ۲۵ بهمن ماه، اعلام میداریم و از مردم آزادی خواه ایران میخواهیم که در این راهپیمایی با سر دادان شعارهایی همچون مرگ بر استبداد و مرگ بر دیکتاتور فریاد حقطلبی خود را به گوش تمامی مردم جهان برسانند.
طی هفتههای اخیر شاهد این بودیم که موجی از اعتراضات تودههای مردم سرتاسر خاورمیانه را در برگرفته است، مردم ایران نیز، بهتر است که در این برهه از زمان، فارغ از هرگونه جناح بندی سیاسی و ایدئولوژیک دست در دست هم دهند تا مسیر رسیدن به آزادی هموارتر شود.
زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج
روز چهارشنبه، بر اثر سه انفجار بمب در شهر کردنشین کرکوک عراق، دستکم هفت تن کشته و بیش از سی و پنج نفر مجروح شدهاند. این بمب ها به فاصله زمانی اندک منفجر شده است.
بیشتر بخوانید:
«هفت کشته در انفجار بمب در کرکوک عراق»
Click here to view the embedded video.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیست و یکم بهمن برابر با زادروز «فرامرز پایور»، استاد بزرگ موسیقی ایران، آهنگساز و نوازنده سرشناس «سنتور» است. وی یکی از تاثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایرانی و بزرگترین پایهگذار گروهنوازی در موسیقی سنتی ایرانی بود. استاد پایور زاده سال 1311 خورشیدی بود و در سال 1388 درگذشت.
«فرامرز پایور» در بیست و یکم بهمن سال ۱۳۱۱ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش «علی پایور»، هنرمند نقاش و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران و پدربزرگش «مصورالدوله»، نقاش چیرهدست دوره قاجار بود که با نواختن ویولن، سنتور و سهتار آشنایی داشت.
او در سن هفده سالگی، آموزش موسیقی را نزد استاد «ابوالحسن صبا» آغاز کرد و یکی از برجستهترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ۱۳۳۶ که استاد صبا درگذشت، از آموزشهای وی بهره برد.
پایور از سال ۱۳۳۳، کار خود را در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان و از سال ۱۳۳۷ آموزش سنتور را در هنرستان عالی موسیقی ملی آغاز کرد. او اولین سنتورنوازی بود که روی سنتور، نواسازی میکرد و تنها در پی بداههنوازی نبود. به بیان دیگر، نخستین آهنگسازی بود که ساز تخصصی او، سنتور بود.
او سپس هارمونی و کمپوزیسیون را در کلاس استاد آن زمان، «امانوئل ملیک اصلانیان» آموخت و در سال ۱۳۴۱ برای ادامه تحصیلات کلاسیک خود، از طرف وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان فرستاده شد و از «دانشگاه کمبریج» در زبان و ادبیات انگلیسی دانشنامه گرفت و در تمام این سالها تلاش فراوانی در جهت معرفی موسیقی ایرانی و سنتور به محافل دانشگاهی انگلستان انجام داد.
در آن سالها، برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی، از طرف دانشگاه لندن و دانشگاه کمبریج از او خواسته شد تا کنفرانسهایی در این زمینه همراه با ساز خود ترتیب دهد که همه این کنفرانسها با موفقیت انجام شد و از سوی این دانشگاهها به دریافت جوایزی نایل شد.
چکیده کارهای فرامرز پایور در زمینه موسیقی به شرح زیر است: بیش از هزار و پانصد ساعت اجرای گروهی و فردی روی صحنههای داخل و خارج از کشور، آهنگسازی و تنظیم قطعات فراوان موسیقی، تدریس صدها شاگرد از چهار نسل متوالی، نتنویسی قطعات فراوانی از پیشینیان، حضور در هنرستان و هنرکده موسیقی ملی، اداره هنرهای زیبا و واحد موسیقی رادیو تلویزیون ملی ایران و نگارش کتابهای آموزشی سنتور.
استاد پایور در نزدیک به پنجاه سال فعالیت هنری خود با بیشتر خوانندگان ایرانی از جمله، عبدالوهاب شهیدی، استاد شجریان، محمود خوانساری، احمد ابراهیمی، خاطره پروانه، سیما بینا، نادر گلچین، سروش ایزدی، شهرام ناظری، حمیدرضا نوربخش و علی رستمیان همکاری داشته است.
پایور در دهه ۱۳۶۰ با همراهی جلیل شهناز، علیاصغر بهاری، محمد موسوی و محمد اسماعیلی، «گروه اساتید» را سازمان داد و سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی سنتور را در آن گروه به دوش گرفت. این گروه، آثار ماندگاری با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری اجرا کردند.
استاد فرامرز پایور، در سال ۱۳۷۸ دچار عارضه سکته مغزی شد و از آن زمان تا زمان مرگ نتوانست فعالیت هنری خود را ادامه دهد. با این وجود، در این سالها، برخی آثار قدیمی وی با تنظیم مهرداد دلنوازی و خوانندگی سالار عقیلی و با تایید وی تهیه و اجرا شده است.
و اما سرانجام استاد بزرگ موسیقی «فرامرز پایور» یکی از تاثیرگذارترین چهرههای موسیقی ایرانی و بزرگترین پایهگذار گروهنوازی در موسیقی سنتی ایران، در هجدهم آذر ۱۳۸۸ در بیمارستان «شهید باهنر، تهران» به علت ایست قلبی درگذشت.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
خبر / رادیو کوچه
بر اثر انفجار یک بمب در یک پایگاه نظامی در پاکستان دستکم سی سرباز این پایگاه کشته و 18 نفر مجروح شدهاند.
به گزارش الجزیره، این انفجار همزمان با مراسم رژه نظامی در شهر مردان در شمال غرب پاکستان رخ داد.
یک شبکه تلویزیون خصوصی محلی نیز گزارش داد انفجار در داخل مقر هنگ پنجاب رخ داده است.
از سویی دیگر مقامهای پلیس میگویند این حادثه در اثر حمله یک بمبگذار انتحاری رخ داده است.
به گفته شاهدان عینی این بمبگذار با لباس مبدل دانشآموزی وارد این منطقه نظامی شده و بمب را زیر لباس خود مخفی کرده بود و به علت سرمای در این فصل از سال و پوشش زیاد از سوی شهروندان، بازدید بدنی خوبی صورت نگرفته است.
تاکنون هیچ فرد یا گروهی مسوولیت این انفجار را برعهده نگرفته است.
رادیو کوچه
1357 خورشیدی- شکستهشدن حکومت نظامی به فرمان «آیتاله خمینی». به دنبال اعلامیه شماره چهل و چهلویک فرمانداری نظامی تهران مبنی بر افزایش ساعات حکومت نظامی و منع رفتوآمد مردم در خیابانها، پیامی انتشار یافت و در آن حکومت نظامی باطل اعلام شد.
در آخرین ساعات حکومت دولت پهلوی ژنرالهای آن دولت برای به کنترل درآوردن اوضاع، تصمیم گرفتند تا مدت حکومت نظامی را در تهران افزایش دهند. آنها با این اقدام قصد داشتند از اجتماع مردم جلوگیری کنند. اما آیتاله خمینی، از مردم خواست که مقررات حکومت نظامی را نادیده بگیرند. مردم نیز به خیابانها ریختند و دامنه درگیریها گستردهتر شد. این در حالی بود که اغلب نظامیان نیز حاضر به رودررویی با مردم نبودند و بسیاری از آنها به انقلاب پیوستند.
1898 میلادی- «برتولت برشت» (Bertolt Brecht)، نمایشنامهنویس و کارگردان تاتر و شاعر آلمانی سوسیالیست و کمونیست زاده شد. او را بیشتر به عنوان نمایشنامهنویس و بنیانگذار تاتر حماسی (که نقطه مقابل تاتر روایی است)، و بهخاطر نمایشنامههای مشهورش میشناسند. اما برتولت برشت علاوه بر این که نمایشنامهنویسی موفق و کارگردانی بزرگ بود، شاعری خوشقریحه نیز بود و شعرها، ترانهها و تصنیفهای پرمعنا و دلانگیز بسیاری سرود. شعرهای نمایشی برشت را از مهمترین آثار او دانستهاند.
1258 خورشیدی- سپاهیان هلاکوخان نوه چنگیز و ایلخان مغول ایران، «بغداد» را تصرف کردند و 17 روز طول کشید تا این افراد بغدادیان را قتل عام و این شهر را ویران کنند. بغداد هنگام تصرف به دست مغولان بیش از چهارصد هزار تن جمعیت داشت که بیشتر آنان به دست مغولان کشته شدند. هلاکو در دهمین روز تصرف بغداد، «المستعصم» ــ آخرین خلیفه عباسی را هم کشت و به عمر خلافت عباسیان پایان داد.
هلاکو دوسال پیش از تصرف بغداد، ایلخانی خود را بر مناطق متصرفه در ایران که سهم او از فتوحات پدربزرگش شده بود، مستقر کرده ولی امور اداری کشور را از دست ایرانیان خارج نکرده بود.
1375 خورشیدی- «مجتبا بزرگ علوی» از نثرنویسان برجسته ادبیات فارسی سده بیستم میلادی و مشهورترین نویسنده چپگرای ایران، درگذشت. او که یکی از افراد «گروه معروف ۵۳ نفر» بود در آمادهسازی مجله دنیا با تقی ارانی همکاری میکرد و به روانشناسی زیگموند فروید و فلسفه مارکسیسم بسیار علاقهمند بود. علوی همچنین یکی از بنیانگذاران حزب توده ایران بود و آثار ادبی مشهوری را به رشته تحریر در آورد که از آن جمله میتوان به رمان «چشمهایش» و داستان کوتاه «چمدان»، اشاره کرد.
او در بهمن ماه ۱۲۸۲ در تهران متولد شد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نمایندهی نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهی آیتاله طباطبایی بود.
بزرگ علوی به همراه برادرش «مرتضا علوی» در سال ۱۹۲۰ جهت تحصیل روانهی آلمان شد و دوران دبیرستان را در شهرهای مختلف از جمله شهری که امروزه در لهستان قرار گرفته گذراند. یکی از ویژگیهای زندگی علوی نزدیکی و محشور بودن او با صادق هدایت است.
علوی مدتی پیش از وقوع کودتای ۲۸ مرداد و در نتیجه شکست محمد مصدق، نخستوزیر ایران، به تاریخ دهم فروردین سال ۱۳۳۲ در سن ۴۹ سالگی از ایران خارج شده و تا هنگام وقوع انقلاب ۵۷ در برلین شرقی سکونت داشت.
«53 نفر»، «موریانه»، «ورقپارههای زندان» برخی دیگر از آثار او هستند.
1763 میلادی- قراردادی میان انگلیس و فرانسه در پاریس به امضا رسید که فرانسویها آن را قرارداد شوم پاریس خواندند. زیرا به موجب این قرارداد، فرانسه پس از سالها جنگ و کشمکش با انگلیس، از تمامی ادعاها و منافع استعماری خود در هندوستان و کانادا چشمپوشی کرد. علت عقد این قرارداد آن بود که فرانسه در این زمان به خاطر جنگهای متعدد در داخل اروپا، تضعیف شده بود و از نظر نظامی و اقتصادی، توان تداوم جنگ با انگلیس را نداشت. در این معاهده فرانسه کانادا را به انگلستان واگذار کرد .
1890 میلادی- «بوریس پاسترناک» (Boris Leonidovich Pasternak) از شاعران و نویسندگان روس بود که موفق به دریافت جوایز ادبی شد، در این روز به دنیا آمد. شهرت وی در بیرون از روسیه بیشتر به خاطر رمان «دکتر ژیواگو» است ولی شهرت او در خود روسیه بیشتر به عنوان یک شاعر است.
پدرش نقاش زبر دست و مادرش موسیقیدان سرشناسی بود. پس از چندی دانشآموزی به فراگرفتن موسیقی مشغول شد ولی آن را رها نکرد و در آلمان به آموختن فلسفه روی آورد. در جنگ جهانی اول به روسیه بازگشت. آنگاه مدتی به کارهای کتابداری و نویسندگی و شاعری مشغول شد. بیشتر شعرهای خود را تا سال 1932 سرود و از این سال به بعد از اجتماع کناره گرفت و به جهان درون گرایید.
وی در سال 1958 برنده جایزه نوبل ادبی برای نگارش کتاب «دکتر ژیواگو» (Doctor Zhivago) شد اما آن را رد کرد. «توامان در ابرها» و «بر فراز حصارها» عنوانهای آثار او هستند. نوشتن کتاب دکتر ژیواگو سبب خشم حکومت کمونیستی شوروی شد و از چاپ آن ممانعت کردند. پاسترناک از مخالفان حکومت شوروی بود.
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1311 خورشیدی – زادروز «فرامرز پایور» استاد برجستهی موسیقی ایرانی، آهنگساز و نوازنده سرشناس سنتور.
1329 خورشیدی – «محمدرضا پهلوی» با «ثریا اسفندیاری بختیاری» ازدواج کرد. ثریا همسر دوم او بود.
1334 خورشیدی –«عباس اقبال آشتیانی» از مورخان، ادیبان و محققان برجسته ایران در شهر رم دیده ازجهان فروبست.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: اسلام تایمز
برخی منابع آگاه منطقهای از مرگ ملک عبداله پادشاه عربستان خبر دادهاند.
به گزارش اسلام تایمز، برخی منابع آگاه منطقهای از مرگ ملک عبداله پادشاه عربستان خبر دادند.
طبق گزارش این منابع ملک عبداله که به منظور استراحت به مغرب سفر کرده بود در حالیکه حالش روبه وخامت گذاشته بود بر اثر سکته جان سپرد.
خبرهای رسیده حاکی است تلاشهای تیم پزشکی پادشاه عربستان برای احیای وی بینتیجه مانده است.
در صورت صحت این خبر و با توجه به قیامهای مردمی در مصر، تونس، سودان و یمن باید منتظر وقوع تحولات مهمی در سطح منطقه بود.
چندی پیش نیز «ملک عبداله» ۸۶ ساله برای ادامه درمان بیماری خود را عازم آمریکا شده بود.
رادیو کوچه
تیم ملی فوتبال ایران روز چهارشنبه، در دیداری دوستانه موفق شد تیم ملی روسیه را با یک گل شکست دهد.
به گزارش مهر، تیم ملی فوتبال ایران در نخستین دیدار دوستانه خود پس از مسابقات فوتبال جام ملتهای 2011 آسیا از ساعت 19:30 در ورزشگاه زاید اسپورت سیتی شهر ابوظبی به مصاف تیم ملی روسیه رفت.
تیم ملی فوتبال ایران که در این بازی با هدایت علیرضا منصوریان به میدان رفته بود، مقابل تیم دوازدهم ردهبندی فیفا با یک گل به برتری رسید. تک گل تیم ایران را در این دیدار محمدرضا خلعتبری در دقیقه 90 به ثمر رساند.
منصوریان در دیدار دوستانه مقابل روسیه تیم ایران را با ترکیب سید مهدی رحمتی، خسرو حیدری، هادی عقیلی، سید جلال حسینی، احسان حاج صفی، آندرانیک تیموریان، قاسم حدادی فر، محمد نوری (ایمان مبعلی – 2+90)، محمدرضا خلعتبری، آرش افشین (غلامرضا رضایی – 64) و محمد غلامی (هادی نوروزی – 51) به مصاف تیم دوازدهم رنکینگ فیفا رفت.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
جام جم
1) عمر سلیمان تهدید به کودتا کرد
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100835396839
عمر سلیمان معاون حسنی مبارک رییسجمهوری مصر در مصاحبهای نسبت به احتمال وقوع یک کودتای نظامی هشدار داد. سلیمان تلویحن تهدید کرد، در صورت به شکست کشیده شدن مذاکره با مخالفان، ارتش مصر وارد عرصه خواهد شد.
2) هشدار وزیر بهداشت نسبت به رشد منفی جمعیت
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100835397306
وزیر بهداشت درباره تغییرات رشد جمعیت در کشور، با اشاره به رشد منفی جمعیت در کشورهای اروپایی و بحران جمعیت در آن کشورها به «جامجم» میگوید: «در حال حاضر در کشور ما تعداد زیادی از زوجها یا بچهدار نمیشوند یا تک فرزندی هستند که با ادامه این روند ممکن است دچار بحران جمعیت شویم و نتوانیم جلوی رشد منفی جمعیت را بگیریم.»
خراسان
1) انتقاد سخنگوی شورای نگهبان از تاخیر دولت و مجلس درباره تغییر نظام انتخابات
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=21&id=579978
سخنگوی شورای نگهبان از تعلل دولت و مجلس برای تغییر نظام انتخابات انتقاد کرد. عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به گفتوگوهای میان وزارت کشور و مجلس گفت: «گفتوگوها و رایزنیهای میان وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی برای اصلاح قانون انتخابات شده است و از شورای نگهبان نیز نظرخواهی شده است اما هیچیک به نتیجه قابل قبولی نرسیده است و شاهد اجرایی و عملی شدن آن نبودیم.»
2) واکنش نماینده ایران به اظهارات اشتون در جلسه شورای امنیت
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=21&id=579977
جلسه سهشنبه صبح شورای امنیت سازمان ملل گرچه با موضوع زمینههای همکاری این سازمان با سازمانهای منطقهای برگزار شد، اما کاترین اشتون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این جلسه ادعاهایی را درباره شفاف و صلحآمیز نبودن برنامه هستهای ایران مطرح کرد که با واکنش سریع محمد خزاعی، نماینده کشورمان در سازمان ملل مواجه شد. نماینده ایران ادعاهای مطرح شده در اظهارات اشتون درباره ماهیت برنامه هستهای کشورمان را بیاساس و غیرسازنده خواند و تصریح کرد: «فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صلحآمیز بوده و خواهد بود و این امر بارها توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد تایید قرار گرفته است.»
رسالت
1) رییس دفتر آیتاله مصباح یزدی خبر داد: دولت خاتمی اسناد هستهای را در اختیار آژانس میگذاشت.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=54306
رییس دفتر آیتاله مصباح یزدی از ارایه هزار و 33 صفحه اسناد هستهای توسط دولت خاتمی به آژانس خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجتالاسلام والمسلمین حسین جلالی در سلسله نشستهای بصیرت در مسجد اهلبیت با بیان اینکه فردی چون خاتمی وقتی به سازمان ملل میرفت با خود خشت چهار گوش برده و ایران را با خشت معرفی میکند، تصریح کرد: «فردی چون احمدینژاد هم با وعده ظهور منجی و مصلح و همراه بردن قرآن کریم ایران را در سازمان ملل معرفی میکند.» وی افزود: «وقتی مردم با حاکمیت جریان اصلاحات نوآوری، پویایی و شکوفایی را نمیبینند میگویند حکومت دینی تجربه موفقی نبوده است و اگر بهطور حقیقی به دوره خاتمی نگاه کنیم باید قبول کنیم که حکومت دینی ضعیف بوده است.»
رییس دفتر آیتاله مصباح یزدی ادامه داد: «در دوران ریاست جمهوری خاتمی بر کشور، ابرهای ناامیدی بر سر جوانان ما سایه تیره و تار خود را افکنده بود.» جلالی با بیان اینکه مقام معظم رهبری در سفر به قم در جلسه جامعه مدرسین تلاش خاتمی برای به رسمیت شناختن اسراییل به عنوان کشور را بیان کردند، تصریح کرد: «آنها به مقام معظم رهبری گفته بودند ما باید رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسیم تا در دنیا مشکلی نداشته باشیم و مقام معظم رهبری آنها را تهدید کرده بود که این مسئله را به مردم خواهد گفت.» وی بیان داشت: «شعار دولت خاتمی پرهیز از مبارزه با آمریکا بود و رفتاری که هاشمی و خاتمی در برابر انقلاب و نظام انجام دادهاند از جنبههای مختلف قابل بررسی است.»
2) اخوانالمسلمین تشکیل کمیته پیشنهادی مبارک را نپذیرفت
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=54292
جنبش اخوان المسلمین مصر پیشنهاد حسنی مبارک، رییس جمهوری این کشور را در خصوص تشکیل یک کمیته حقوقی برای ایجاد اصلاحات در قانون اساسی مصر نپذیرفت.
ایران
1) سهمیه و قیمت بنزین در سال 90 ثابت میماند
http://www.iran-newspaper.com/
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت تاکید کرد: «در بخش بنزین شایعات زیادی در خصوص تغییر سهمیه و قیمت منتشر شده که تکذیب میشود و سهمیهبندی و قیمتهای کنونی به روال فعلی در سال آینده ادامه مییابد.»
وی اضافه کرد: «بنزین 100 تومانی تا زمانی که استفاده نشده در کارتها باقی میماند و بنزین 400 تومانی نیز به میزان ذخیره شده در کارت مردم باقی میماند.» رویانیان گفت: «دلیل اینکه سهمیهها را سه ماهه اعلام نمیکنیم این است که اگر چنین کنیم مردم نمیتوانند بنزین 400 تومانی را در کارتهای خود ذخیره کنند.»
2) اجرای طرح زوج و فرد در سراسر تهران از اول اسفند
http://www.iran-newspaper.com/#
شورای عالی ترافیک کشور اجرای سراسری طرح زوج و فرد در پایتخت از ابتدای اسفند را تصویب کرد.
همچنین شورای عالی ترافیک تصویب کرد: «طرح زوج و فرد تا پیش از اسفند در محدوده فعلی اجرا شود. براساس یکی دیگر از بندهای این مصوبه، محدوده جدید زوج و فرد از ابتدای سال آینده به صورت دایمی به مرحله اجرا گذاشته میشود. محدوده طرح جدید زوج و فرد تقریبن دو برابر افزایش یافته است.»
کیهان
1) حماسهای دیگر، فردا همه میآیند
http://www.kayhannews.ir/891121/14.htm#other1402
امسال هم مانند سال پیش، 22 بهمن حال و هوای دیگری دارد. پارسال فتنهگران خط و نشان کشیده بودند که میآییم و چنین و چنان میکنیم. یک شیرینعقلی هم از آن طرف آب استراتژی «درازگوش تروا» را مطرح کرد. و شد آنچه که دیدید و دیدند. تا چشم کار میکرد امواج پرشور و حرارت مردمی بود که در سرمای بهمن ماه آمده بودند تا یک بار دیگر از دریچه تنگ رسانههای بزرگ غربی، صدا و تصویرشان را به گوش و چشم دنیا برسانند و بگویند، «ما تا آخر ایستادهایم.»
2 2 بهمن سال گذشته تجلی بیزاری و فردا روز بیداری است. پارسال مردم از خائنان و فتنهگران اعلام بیزاری کردند و امسال بیداری دنیای اسلام را جشن خواهند گرفت.
2) اعلام «روز خشم» علیه حاکمان بحرین و لیبی
http://www.kayhannews.ir/891121/16.htm#other1607
مردم کشورهای بحرین، اردن، لیبی و مغرب نیز همانند دیگر کشورهای عربی خواستار تغییرات فوری در حکومت و اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشورشان شدند.
فعالان و مخالفان بحرینی با تعیین روز 14 فوریه (25 بهمن) به عنوان روز خشم و اعتراض خواستار آغاز تظاهرات و اعتراضات مردمی شدند.
این فعالان از مردم بحرین خواستند با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز مخالفت خود را با ظلم، استبداد و دیکتاتوری حاکم بر کشور ابراز کنند.
آفرینش
1) سفیر ژاپن: میان ایران و 1+5 اعتماد وجود ندارد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77517
سفیر ژاپن در تهران مذاکره و گفتوگو را تنها راهحل موضوع هستهای ایران دانست و با ناکافی توصیف کردن مذاکرات ایران و گروه 1+5، اعلام کرد: «تحریمها علیه ایران تاکنون مفید نبوده است.» «کینوچی کومانو» در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به موضوع هستهای ایران از حساسیت کشورش به فعالیتهای هستهای کشورها خبر داد و ابراز امیدواری کرد: «ایران برنامه هستهای خود را شفافتر از گذشته تشریح کند تا هرگونه شک و تردیدی نسبت به این مسئله در ذهن هر کسی از بین رود.» سفیر ژاپن در تهران با بیان اینکه احساس میشود میان ایران و گروه 1+5 اعتماد وجود ندارد، اظهار کرد: «اعتماد متقابلی که باید میان ایران و جامعه بینالمللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، نیست.»
2) ترکیه: تحریم آمریکا علیه ایران را اجرا نمیکنیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77520
وزیر تجارت خارجی ترکیه با بیان اینکه ترکیه تنها به عنوان عضو غیردایم شورای امنیت موظف به اجرای تحریمهای این شورا است، گفت: «ترکیه تحریمهای آمریکا علیه ایران را اعمال نمیکند.»
دنیای اقتصاد
1) سد «ماملو» به بهرهبرداری رسید
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=243060
سرانجام بعد از گذشت 8 سال سد مخزنی «ماملو» آغاز شد. عملیات احداث این سد به منظور تامین آب اراضی زراعی دشت ورامین و پاکدشت و تامین بخشی از آب شرب جنوب تهران از سال 81، با اعتبار 12 هزار میلیارد ریالی بر روی رودخانه جاجرود آغاز شده بود.
2) چالش جدید مبایعهنامه در بازار مسکن
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=242994
مشاوران املاک که دو ماه پیش موفق شدند از پیشنهاد «منع تنظیم مبایعهنامه» براساس برنامه پنجم نجات پیدا کنند، این بار با یک موضعگیری تازه از طرف رییس سازمان ثبت اسناد مواجه شدهاند که گفته است قراردادهایی که در بنگاههای مسکن نوشته میشود، مورد تایید قوه قضاییه نیست. قراردادهای ملکی تنظیمی در بنگاههای مسکن –مبایعهنامه و اجارهنامه- از سال 84 تاکنون دارای آرم قوه قضاییه است که براساس یک تفاهم با وزارت بازرگانی، به رسمیت شناخته شده است. رییس اتحادیه املاک در اینباره معتقد است: «ریز فعالیت بنگاههای مسکن مورد تایید دولت است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر