-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 02/08/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

جلسه محاکمه نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار، روز سه‌شنبه ۱۹ بهمن‌ماه و با اتهامات«اقدام علیه امنیت ملی» و «نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی» در دادگاه انقلاب تهران برگزار شده است.

به گزارش ندای سبز آزادی، هم‌چنین قاضی پرونده که در جلسه قبلی دادگاه قرار بازداشت خسروانی را تبدیل به قرار وثیقه کرده بود در این جلسه مجدد قرار بازداشت را تمدید کرده است.

بر اساس این گزارش وضعیت جسمانی وی وخیم عنوان شده است.

گفتنی است قاضی در پاسخ به اعتراض به لغو شدن قرار صادر شده در جلسه قبل مدعی شده است که خانم خسروانی «قصد فرار از کشور» را داشته است که این روزنامه‌نگار در تکذیب این مدعا به قاضی پاسخ داد: «اولن بنده پاسپورت برای خروج از کشور ندارم و در ثانی اگر قصد فرار از کشور را داشتم مدت‌ها برای آن فرصت داشتم اما تصمیم من حضور در کشورم است.»

بیشتر بخوانید:

«جرایم چند روزنامه‌نگار بازداشتی در ایران امنیتی است»


 


آرش آتشزاد / نامه وارده

تذکار از رادیو کوچه:

یکی از سیاست‌های کاری در رادیو کوچه انتشار نظرها و نامه و ایده‌های خوانندگان است. بی‌شک رادیو کوچه تایید و یا تکذیبی بر این نامه‌های وارده ندارد. اما با توجه به روش این رسانه، اگر منطبق با اصول کاری رادیو باشد -که در بخش‌هایی به این نکات اشاره شده است- آن را منتشر خواهد کرد.

مخاطب این نامه‌ها در هر شرایطی حق دارند که نوشته‌ای در پاسخ به این نامه‌ها به رادیو ارسال کنند. بی‌شک این نوشته بی‌کم و کاست در پایگاه اینترنتی رادیو کوچه منتشر خواهد شد. اینک آن چه در پی می‌آید نامه‌ای دیگر از یکی از خوانندگان رادیو کوچه است که مسایل صدای آمریکا را دنبال می‌کند. برای هر نوع پاسخ به این نوشته شما می‌توانید با آدرس پست اکترونیکی: contact(at)koochehmail.com در تماس باشید.

………………………………………………..

بگذارید با صراحت در ابتدای نامه‌ام بگویم. مبارزه آقای سجادی به‌نظر می‌رسد دیگر با چنگ و دندان است. نیازی شاید نباشد دوباره توضیح داده شود که در ماراتن طاقت‌فرسای تغییر مدیریت‌ها در صدای آمریکا چه کسانی رفتند و چه کسانی مقاومت کرده‌اند یا در این مقاومت چه هدفی را دنبال می‌کنند.

من یک شهروند هستم که همواره این تشویش را داشته‌ام که پول صدای آمریکا که می‌تواند صرف اطلاع‌رسانی آزاد در این برهه زمانی بسیار حساس باشد هزینه ارتباطات و روش‌های غلط مدیریتی می‌گردد.

من یک شهروند هستم که همواره این تشویش را داشته‌ام که پول صدای آمریکا که می‌تواند صرف اطلاع‌رسانی آزاد در این برهه زمانی بسیار حساس باشد هزینه ارتباطات و روش‌های غلط مدیریتی می‌گردد

به تازگی پس از عبور از موانع بسیار در صدای آمریکا قرار بوده است که دکتر شهریار آهی جانشین سردبیر بخش فارسی شود. اگرچه این کار که در مراحل پایانی قرار دارد و در واقع باید گفت تقریبن به پایان رسیده است، اما هنوز حلقه کباب بازار آقای سردبیر آخرین تلاش‌های خود را در راه جای‌گزینی یک فرد نزدیک به روش‌های کاری خود را رها نکرده‌اند. آن‌ها هنوز امیدوارند با جای‌گزینی فردی که سعی در معرفی‌اش دارند هم‌چنان بخش فارسی صدای آمریکا را در اختیار داشته باشند.

اگرچه آن‌ها می‌دانند پس از یک سال بالاخره دکتر شهریار آهی به سمت ریاست بخش فارسی صدای آمریکا انتخاب شده و پرونده او در مرحله نهایی قرار دارد، اما تلاش می‌کنند در این فرصت با معرفی فرد دیگری برای ریاست بخش فارسی آخرین شانس خود را نیز محک بزنند.

سردبیر فعلی بخش فارسی به نظر می‌رسد طرف‌دار مذاکره ایران و آمریکا است و در جریان حوادث پس از انتخابات تلاش زیادی کرد تا جلوی پخش بسیاری از برنامه‌ها را بگیرد –دست‌کم به استناد گزارش‌ها و خبرهای منتشره در رسانه‌های آمریکا- از ابتدا برنامه‌ریزی کرده بود تا یک نفر نزدیک به خود او به ریاست بخش فارسی برسد تا همان سیاست قبلی بر قوت خود باقی باشد و خود نیز بتوانند سیاست‌گذاری‌های بخش را در دست داشته باشد. چیزی که برای این یکه تازی او و باندش زمینه اخراج و تعلیق و یا جابه جایی بسیاری از کارمندان بخش را فراهم کردند و با هم‌کاری یکی از مدیران صدای آمریکا در بخش فارسی دست به سانسور زدند تا مبادا صدای آمریکا در تحولات ایران تاثیر داشته باشد.

رامین عسگرد

حال آقایان «علی س» و «بهروز ن» در تلاش هستند تا آخرین شانس خود را نیز امتحان کنند. آن‌ها فردی به نام رامین عسگرد که کارمند وزارت امور خارجه آمریکا او در دوبی نیز در ارتباط با امور ایرانیان کار کرده است را برای نامزدی ریاست بخش فارسی در نظر گرفته‌اند و می‌خواهند با به صحنه وارد کردن او آهی را کنار بزنند. این در حالی است که انتخاب دکتر آهی قطعی شده و وارد کردن فرد دیگری در این مرحله اقدامی مشکوک است.

گفته می‌شود رامین عسگرد مدیر دفتر حضور منطقه‌ای ایران و سرکنسول آمریکا در دبی، طرف‌دار مذاکره با ایران است و علاقه‌ای به سخت‌گیری‌های غرب نسبت به ایران ندارد و به همین دلیل گزینه مناسبی برای برای این دوستان که در دم آخر تلاش می‌کنند، است.

این سرکنسول آمریکا در دبی هم‌چنین ارتباط مناسبی با آقای «تریتا پارسی» مدیر «نایاک» دارد.

بیشتر بخوانید:

«از حلقه کباب بازار تا مدیریت صدای آمریکا»


 


مه‌شب ‌تاجیک/ رادیو کوچه

نقاش مشهور فرانسوى «ادوارد مانه» درسال 1832 در پاریس و در خانواده‌اى تحصیل‌کرده به دنیا آمد. پدرش «آگوست ادوارد مانه» از مقامات رسمى وزارت دادگسترى فرانسه بود و مادرش «یوجین دزیره مانه» اهل مطالعه بود و دستى در نویسندگى داشت.  پدر ادوارد بسیار علاقه داشت فرزندش راه او را ادامه دهد و در رشته‌ی حقوق تحصیل کند و براى همین وقتى فرزندش از آرزوى خود گفت و این‌که چقدر دوست دارد نقاش شود، به شدت با او مخالفت کرد. به مدرسه نظامى رفت و در 16 سالگى با نیروى دریایى به ریودوژانیرو رفت.

پس از بازگشت نتوانست در امتحان ورودى آکادمى نظامى قبول شود و از راه‌یابى به‌ دانش‌گاه بازماند. در جنگ سرسخت با پدر بالاخره سر از استودیو نقاشى «توماس کوتور» درآورد و به رغم تنش‌هاى فکرى با استاد خود تا سال 1850 در همان استودیو ماند. در طول همین زمان که در آتلیه استاد کوتور بود، سفرهاى زیادى به خارج از فرانسه داشت و از روى کار بسیارى از آثار معروف کپى‌بردارى کرد. مانه در سال 1859 نخستین اثر کانسپچوال خود را ارایه داد که به رغم نقاط قوت از سوى منتقدان آثار هنرى رد شد.  اما مانه مایوس نشد و در 1861 «خواننده اسپانیایى» را به نمایش‌گاه ارایه داد که نه تنها موفق شد در نمایش‌گاه به نمایش درآید بلکه جایزه افتخارى مرکزی سالون را به دست آورد. این موفقیت بزرگ را مى‌توان تنها افتخارى است که در سال‌هاى متمادى و آتى نصیب مانه شد.

در سال 1863 مانه یک‌سرى کار کشید که در میان آن‌ها «موسیقى» و «کارت‌هاى تویلرى» هرچند پذیرفته شد، اما مخاصمه‌هاى زیادى با خود هم‌راه داشت. ضمن این‌که در سال 1863 یکى دیگر از کارهاى او در نمایش گاه سالون که خود او دو سال پیش‌تر جایزه افتخارى آن را برده بود پذیرفته نشد و به جاى آن، اثر او سر از سالن برگشتى‌ها درآورد که امپراطور فرانسه تحت فشار نقاشانى که کارهاى آن‌ها از گالرى‌ها برگشت مى‌خورد، افتتاح کرده بود. کار مانه که در این نمایش‌گاه به نمایش درآمد، اثرى درخور ولى نقد‌هایى که به او شد بسیار ناامید کننده بود. در سال 1865 کار مانه به نام «المپیا» خشم صاحبان سالون را برانگیخت و خاصیت کینه‌جویى مانه از همان زمان در پاریس منتشر شد.

او که از نقدها و حمله‌ها خسته شده بود، راهى اسپانیا شد و کارهاى او مورد قبول نقاش اسپانیایى «دیه‌گو ولاسکوئز» قرار گرفت که مانه او را «نقاش نقاشان» مى‌نامید. در فرانسه مانه دو دوست نزدیک و وفادار داشت. یکى از آن‌ها «شارل بودلر» شاعر بود که در 1862 قطعه شعرى براى یکى از تابلوهاى مانه سرود و منتقدان این دو را در ردیف هم قرار داده و «انتقام جویان» خواندند. هم‌چنین دوست دیگر مانه «امیل زولا» بود که در 1866 و در حالى که گالرى سالون بار دیگر کارهاى مانه را رد کرده بود مجموعه مقالاتى نوشت و به چاپ رساند و از کارهاى او ستایش کرد. در 1868 مانه به هزینه خود 150 اثر خود را در نمایش‌گاه هنرهاى معاصر و در کنار دیگر نقاشانى که به سبک او کار مى‌کردند به اجرا درآورد چرا که معتقد بود این‌طورى کارهاى او به‌تر درک و فهمیده مى‌شوند. هر چند مانه معتقد بود که هنرمند باید در زمان خودش زندگى کند و از دید خود نقدى به زمان حال داشته باشد، با این حال دو اثر مذهبى خلق کرد که شاه‌کار به حساب مى‌آیند. «مسیح مرده و فرشتگان» و «تمسخرسربازان به مسیح» نام این دو اثر است که در 1864 و 1865 به نمایش درآمد و به جاى تحسین، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفت. تنها کسى که از کارهاى او دفاع کرد زولا بود از این رو کارهاى مانه را خوب درک مى‌کرد. هر چند در دهه‌ی 1860 تصور بر این بود که مانه تاثیر زیادى بر جریان فکرى نقاشان امپرسیونیست گذاشته اما به تدریج معلوم شد که خود او بیش‌تر از این جریان متاثر بوده است.

پرده‌ی ناهار روی چمن اثر مانه که از سوی هیت داوران سالن 1863 پاریس رد شده بود، وقتی در سالن مردودین به نمایش گذاشته شد رسوایی بزرگی به بار آورد. گرچه موضوع این پرده بر تابلوهای آکادمیک معتبری چون کنسرت دشتی اثر «جورجونه» و جزیی از گراوور داوری پاریس اثر «مارک آنتونیو رایموندی» به تقلید از رافایل استوار بود، اما موجب خشم همگانی شد. چون موضوعی چوپانی و روستایی را به زبان عصر هنرمند ترجمه کرده بود. الهه‌های رافایل و پریان جورجونه به صورت مدل‌هایی برهنه و نیمه‌برهنه نمایانده شدند که هم‌راه دو هنرمند خوش لباس اما عیاش روستایی در بیشه‌زاری به استراحت آمده‌اند. در این سطح، به نظر می‌رسد که سنت‌شکنی مانه، براساس این سنت رئالیستی صورت گرفته باشد که هنرمند مجبور بود دنیای تجربه‌ی خویش را همان‌گونه که می‌دید نقاشی کند.

«مانه» برخلاف «کوربه»، به نقاشی از صحنه‌های شهری می‌پرداخت. او به نقاشی از زنان و مردان شهری در کافه‌ها، خیابان، کنار دریا، داخل خانه بیش‌تر از سایر موضوعات علاقه‌مند بود. در سال‌های ۷۰ـ۱۸۶۰ گروهی از نقاشان جوان‌تر، دست‌آوردهای هنری «مانه» را سرمشق قرارداده و راه وی را تا رسیدن به نتایج علمی و منسجم ادامه دادند. این نقاشان، «کامیل پیسارو»، «اگوست رنوار» و «ادگاردگا» بودند. توجه این نقاشان به موضوع‌های روزمره شهری و علاقه به شبیه‌سازی هرچه بیش‌تر باعث شد که آتلیه نقاشی را رها کنند و به نقاشی در فضای باز بپردازند. پیروان «مانه» دریافتند که تغییرات نور در ساعات مختلف روز، باعث تغییر رنگ اشیا می‌شود و هم‌چنین بازتاب نور اشیای مجاور یک جسم، نمود رنگی آن را دست‌خوش تغییر می‌سازد.

پالت رنگى مانه به تدریج رقیق‌تر شد و خط‌ها حالت حمله و استحکام کم‌ترى داشتند و بسیار به کارهاى «کلود مانه» نزدیک شد. ضمن این‌که با حفظ حشر و نشر خود با هنرمندان امپرسیونیست، هیچ وقت در نمایش‌گاه‌هاى گروهى آن‌ها شرکت نکرد. در سال 1881 بالاخره مانه جایزه و نشان ویژه «لژیون دونور» را در حالى دریافت کرد که به شدت بیمار بود. مداوا در بیمارستان «بلوو» جواب نداد و کار با رنگ روغن برایش سخت شد و از این رو کار با گچ پاستل را آغاز کرد. در بهار 1883 بر اثر بیماری قانقاریا پاى چپ او را قطع کردند اما به کار خود ادامه داد و در آوریل همان سال در پاریس درگذشت.


 


آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه

تحلیل‌گران افغان می‌گویند کارکرد ده روز نخست مجلس نمایندگان این کشور نشان می‌دهد که این مجلس در ماه‌ها و سال‌های آینده با چالش‌های جدی داخلی هم‌راه خواهد بود.

به باور آنان بر علاوه چالش‌های داخلی با توجه به ترکیب مجلس نمایندگان، این مجلس برای حکومت نیز چالش‌ساز می‌باشد.

با گذشته حدود ده روز از گشایش مجلس نمایندگان افغانستان، نمایندگان با برگزاری چهار دور انتخابات برای ریاست مجلس، نتوانستند رییس خود را انتخابات کنند.

برخی از نمایندگان حکومت را متهم می‌کنند که با مداخله تلاش دارد تا نماینده طرف‌دارش را به ریاست برساند و یا هم انتخابات ریاست مجلس به بن‌بست برسد.

دکتر «علی کاظمی» یک نماینده مجلس گفت: «برخی حلقات در داخل ارگ و بیرون از آن تلاش دارند تا تصویری منفی از مجلس نمایندگان و نمایندگان آن به مردم نشان بدهند.»

وی افزود: «این حلقات تصمیم دارند نمایندگان مجلس برای تعیین رییس‌شان به نتیجه نرسند.»

«فوزیه کوفی» یک نمایندگان دیگر مجلس گفت: «به دلیل زد و بندهای سیاسی میان حکومت و اپوزسیون انتخابات مجلس نمایندگان به نتیجه نمی‌رسد.»

«وحید مژده» یک تحلیل‌گر سیاسی نیز به این باور است که حکومت به دلیل عدم رضایت از ترکیب فعلی مجلس نمایندگان برای تضعیف آن تلاش می‌کند.

فوزیه کوفی

وی گفت: «در نتیجه تلاش رییس جمهوری و مداخله قوه اجرایه در کار قوه مقننه، انتخابات ریاست مجلس با چالش مواجه شده است.»

آقای مژده افزود: «مجلس نمایندگان فعلی با حکومت مشکل بیش‌تری خواهد داشت، زیرا این‌بار بیش‌تر افرادی با اندیشه‌های متفاوت به مجلس نمایندگان راه یافته است.»

«رمضان بشردوست» یکی از نمایندگان عوام‌گرای مجلس افغانستان است که با نظرات تند و تیز همواره مقامات حکومت و نمایندگان مجلس را مورد حمله قرار می‌دهد.

اما «موسی فریور» استاد حقوق دانش‌گاه کابل به این باور است بیش‌تر افرادی که به مجلس راه یافته‌اند نه طرف‌داران حکومت‌اند و نه هواداران اپوزیسیون، بلکه بیش‌تر افراد مستقل بوده و به آسانی تن به هر معامله می‌دهند.

وی افزود: «مجلس نمایندگان فعلی به تناسب مجلس نمایندگان پیشین ضعیف بوده و عدم موفقیت برای تعیین رییس مجلس، نمایان‌گر این موضوع است.»

با این وجود «نجیب محمود» یک استاد دیگر حقوق دانش‌گاه کابل به این باور است که مجلس نمایندگان در ده روز نخست کارش ضعیف عمل کرده و نتوانسته است رییس مجلس را که کار ساده‌ی است، انتخاب کند.

وی گفت: «با توجه به کارکردهای مجلس نمایندگان جدید، احتمال می‌رود این مجلس در آینده در هنگام تصویب قوانین و بودجه با چالش‌های جدی‌تری رو‌به‌رو شوند.»

امروز نیز نمایندگان برای پنجمین بار برای تعیین رییس به پای صندق‌های رای رفتند، اما بازهم بدون نتیجه به پایان رسید.

در جلسات ده روز گذشته نمایندگان پیشنهادات مختلفی را برای حل بن‌بست عدم انتخاب رییس ارایه کرده‌اند، اما به کدام توافق دست نیافته‌اند.


 


خبر / رادیو کوچه

مجتبا ذوالنور، جانشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران روز سه‌شنبه اظهار داشت که به آیت‌اله هاشمی رفسنجانی «اعلام شده می‌تواند خطبه‌های نماز جمعه تهران را بخواند و منعی در این جهت نیست.»

به گزارش ایلنا، آقای ذوالنور امروز با انتقاد از انتشار بیانیه‌های اخیر آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس خبرگان در مورد موضوعات مختلف، این کار را نوعی اعتراض به «نداشتن تریبون» دانست و گفت: «آقای هاشمی تریبون‌های متعددی از جمله مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماز جمعه را در اختیار دارد و می‌تواند از این طریق اعلام نظر کند.»

رییس مجلس خبرگان روز گذشته با انتشار یادداشتی در سایت خود به مناسبت تحولات اخیر منطقه تاکید کرده بود: «اگر حکومت‌ها وقیحانه و بی‌رحمانه با مطالبات خیرخواهانه برخورد نمی‌کردند، امروز با این مطالبات مهم و ریشه‌ای رو‌به‌رو نمی‌شدند که نه تنها به فرار حاکمان راضی و آرام نمی‌شوند، بلکه خواهان محاکمه آنان و دور کردن بقایای اندیشه آنان از حکومت‌های بعدی هستند.»

آیت‌اله هاشمی رفسنجانی پیش‌تر نیز در جمع تعدادی از فعالان دانش‌جویی گفت که مواضع او در خصوص مسایل کشور، همان نکاتی هستند که در آخرین خطبه‌های خود در نماز جمعه تهران اعلام کرده و هنوز به آن مواضع اعتقاد دارد.

در مرداد ماه سال گذشته، روزنامه خبر از قول رضا تقوی رییس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه نوشت که حضور آیت‌اله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه، بسته به نظر رهبر جمهوری اسلامی خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

«حمایت هاشمی رفسنجانی از راه‌پیمایی ۲۵ بهمن»


 


نیلوفر دهنی / رادیو کوچه

«شما هرچه می‌خواهید بگویید، اما شب‌های آن‌جا به‌تر از روزهای آن بود.»

اشتباه نکنید، پترزبورگ را نمی‌گویم، اگر شب‌های روشن داستایوفسکی در خاطرتان آمده است. آن‌جا نویسنده، داستان را این‌طور آغاز می‌کند:

«شب زیبایی بود. خواننده عزیز، شبی که فقط هنگام جوانی قادر به درک آن هستیم. آسمان صاف و پرستاره بود و …»

بعد از این‌که برای خواننده‌های داستان از این شهر و مردمانش می‌گوید، این‌طور ادامه می‌دهد: «شما هرچه می‌خواهید بگویید، اما شب‌های آن‌جا به‌تر از روزهای آن بود.»

و حالا من به شما می‌گویم: «هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، اما شب‌های روشن عسلویه شبیه هیچ‌جا نیست.»

وقتی شب‌ها زیر نور فلرها، در روشنایی خیره‌کننده این شهر گازی قدم می‌زنید، دور از تصورم است اگر به شما بگویند که این‌جا همان روستای دورافتاده‌ای است که 6 سال پیش عنوان شهر به خود گرفت و فاصله یک روستای ناشناس تا مشهورترین شهر گازی جهان را در کم‌تر از یک دهه پیمود و شما بی‌شک باور کنید.

هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، اما شب‌های روشن عسلویه شبیه هیچ‌جا نیست

هرچند شکوه عسلویه در شب دو چندان تجلی می‌کند، اما کافی است فرصت کنید و در روز سری به قسمت‌های مختلف صنعتی آن بزنید، تا باورتان بشود که چرا عسلویه، شهری صنعتی در جنوبی‌ترین نقطه ایران، پای‌گاه اقتصادی کشور نام گرفته است. در میان آن همه آهن و فلز و دست‌گاه که اکنون 11 ساله شده است به همه این شکوه می‌افزاید. راستی یادم رفت بگویم 11 سال سن برای یک شرکت اقتصادی نفتی آن هم در شهر تازه ساز عسلویه سن زیادی نیست. این را گفتم که یک وقت آن را با سن آدم‌ها مقایسه نکنید.

آن‌چه در این برنامه تقدیم‌تان خواهیم کرد، گزارش و مشاهدات و یادداشت‌های یک خبرنگار است از سفر به دومین شهر گازی جهان، «عسلویه»

آلودگی، بی آلودگی

هواپیمای شرکت ایران ایر که روی باند می‌نشیند، مهمان‌دار دمای هوای عسلویه را 37 درجه اعلام می‌کند. خیالم راحت می‌شود. زیاد گرم‌تر از تهران نیست. چند ساعت قبل از آن، صبح چهارشنبه حوالی ساعت 5 صبح که با ماشین کرایه‌ای به سمت فرودگاه مهرآباد رفته بودم هوا خشک و گرم بود و هنوز روز تیر ماه بالا نیامده، آکنده از غبار و دود و آلودگی بود، آن‌قدر که به‌تر دیدم شیشه ماشین بی‌کولر را پایین نکشم و توی آن با گرما بسازم. قابل تحمل‌تر از باد گرم و آلوده بود که تا به صورتت می‌خورد چشمان و گلویت آن‌قدر می‌سوخت که مطمئن می‌شدی خیلی زودتر از آن‌چه برای تهرانی‌ها پیش‌بینی کرده‌اند از سرطان ریه جان به جان آفرین تسلیم خواهی کرد. عسلویه دست کم گرد و غبار نداشت، هرچند تا ظهر که دمای هوا به 50 درجه رسید و شرجی‌اش آن‌قدر زیاد شد که یک لحظه نمی‌شد خارج از ساختمان بمانی، دلم برای هوای آلوده تهران تنگ شده بود.

اختلاف دمای بیرون و داخل ساختمان‌ها، آن‌قدر زیاد است که تا بیایی به آن عادت کنی، کلی زمان می‌برد و من پیش از آن‌که به هوای بسیار گرم بیرون و هوای خنک داخل ساختمان عادت کنم، سرما می‌خورم.

دکتر درمان‌گاه همان شرکت 11 ساله که البته رییس مرکز سلامت کار مجتمع هم هست، مشکل من را ناشی از آداپته نشدنم با هوای منطقه می‌داند.

او که با همه فشردگی کار، با روی خوش در مرکز به استقبال ما می‌آید، در همان زمان کوتاه یک ربع ساعت، می‌گوید که اغلب کارکنان به آب و هوای این‌جا عادت کرده‌اند و بیش‌تر از معمول هم سرما نمی‌خورند. این‌جا بیش‌تر گرمازده می‌شوند، پوست‌شان می‌سوزد یا عرق‌سوز می‌شود.

می‌پرسم: «افسردگی چطور؟ این‌جا کسی خاطر دوری از خانواده افسرده نمی‌شود؟»

دکتر می گوید: «چرا، گاهی می‌شود. البته خیلی زیاد نیست. اگر کسی این‌طور شود برای یک مدت از کار استرس‌زا و نوبت کاری معاف می‌شود. بعد از یک مدت دوباره معاینه می‌شود تا اگر مشکل‌اش حل نشده است به مراکز دیگری برای درمان منتقل شود که اول هم به مرکز مشاوره می‌رود.»

یاد خبری که مدتی پیش در یکی از روزنامه‌ها خوانده بودم، می‌افتم که آلودگی در عسلویه را صد برابر تهران معرفی کرده بود. با این تفاوت که اولی ناشی از گاز بود و دومی از سرب.

به دکتر می‌گویم: «آلودگی‌های این‌جا، خطری برای کارکنان ایجاد نمی‌کند؟»

«آلودگی در دراز مدت اثر می‌کند و در دوره کوتاه نمی‌توان به اثرات آن پی برد. البته ما این‌جا مدام کارکنان را از این نظر مورد آزمایش قرار می‌دهیم اما آلودگی عسلویه آن‌قدر که می‌گویند، نیست.»

حواله‌ام می‌دهد به رییس HSE مجتمع و البته بعد که به دفتر او می‌رویم و می‌پرسیم این خبر را کاملن تکذیب می‌کند.

از اتاق دکتر که بیرون می‌آییم، یک‌راست به سمت محل کار مسوول ایمنی مجتمع می‌رویم. جلسه دارد. قرارمان موکول می‌شود به فردا، پنج‌شنبه هجدهم تیرماه، ساعت 11 صبح. از همان راه‌نما می‌پرسم: «پنج‌شنبه‌ها هم کار می‌کنید؟»

«معلوم است که کار می‌کنیم. مجتمع که تعطیل نمی‌شود. پنج‌شنبه و جمعه با شنبه و سه‌شنبه هیچ فرقی ندارد. کارکنان این‌جا 14 ساعت کار می‌کنند و یک هفته استراحت.»

مردان در برابر زنان

چیزی که توی عسلویه توجه را جلب می‌کند، گرمای عجیب و غیر‌قابل تحمل هوا نیست، حضور تکنولوژی در این جای دور افتاده کشور هم نیست، حضور جوانان در پست‌های مدیریتی آن‌جا هم نیست که البته هم این‌ها هست، یعنی همه‌شان جالب و قابل توجه است به جز گرما و شرجی‌اش و مارمولک‌های مثل تمساح و … باز هم بگویم؟

جالب‌تر از همه آن جالب‌ها که گفتم، حضور خانم‌های تحصیل کرده جوان در قسمت‌‌های مختلف، از واحدهای ستادی تا آزمایش‌گاه و سایت است که پا به پای مردان و گاه بیش‌تر از آن‌ها کار می‌کنند و اصلن هم شرایط کارشان با مردها تفاوتی ندارد. اگر می‌گویم بیش‌تر از مردها کار می‌کنند، اصلن نخواستم که تبعیض جنسیتی قایل شوم. این را می‌گویم چون آن‌جا من خانم‌های بچه‌دار یا بارداری دیدم که با همه مسوولیت‌های خانه، کارشان را به خوبی دیگران انجام می‌دهند.

فرصتی دست داد تا با چند نفر از خانم‌هایی که آن‌جا کار می‌کردند، توی یک اتاق بنشینیم و کمی حرف بزنیم. انگار منتظر بودند که برای کسی از کار در این‌جا بگویند. مجردهای‌شان توی کمپی که در 20 کیلومتری عسلویه بود زندگی می‌کردند و به آن‌هایی که ازدواج کرده بودند، توی شهرکی خانه‌های سازمانی داده بودند که 70 کیلومتر تا محل کارشان فاصله داشت. کارشان از 6:30 صبح آغاز و 12 ساعت بعد تمام می‌شد. بیش‌ترشان نوبت‌کار بودند، یعنی یک هفته روز‌کار، یک هفته شب‌کار و یک هفته هم استراحت می‌کردند.

می‌گفتند اغلب فارغ‌التحصیل‌ها مشکل اشتغال دارند و عسلویه جایی است که اگر از هوای بد و  دورافتادگی و ساعت کار زیاد آن بگذریم، از لحاظ صنعتی بسیار پیش‌رفته است

می‌گفتند اغلب فارغ‌التحصیل‌ها مشکل اشتغال دارند و عسلویه جایی است که اگر از هوای بد و  دورافتادگی و ساعت کار زیاد آن بگذریم، از لحاظ صنعتی بسیار پیش‌رفته است. دوره‌های آموزشی خوب و مدرن برای کارکنانش دارد. حقوق کارمندان هم از جاهای دیگر به‌تر است و بیش‌تر جوان‌ها ترجیح می‌دهند برای یاد گرفتن کار به این‌جا بیایند.

با این همه خانم‌ها برای کار در عسلویه مشکلات خودشان را دارند. «با این‌که اتاق‌های کمپ کوچک است، ولی توی هر اتاق باید دو نفر زندگی کنند. از امکانات ورزشی هم بیش‌تر آقایان استفاده می‌کنند.»

شب‌های روشن

دیدن کمپ محل سکونت کارکنان هم برای خودش تجربه جالبی است. کلی ساختمان و اتاق در یک مجتمع، درست وسط بیابان، در 20 کیلومتری عسلویه که مخصوص سکونت کارکنان مجرد  است. این کمپ رستوران، ورزش‌گاه، زمین‌بازی و کتاب‌خانه دارد. رستوران را که همان ظهر نخستین روز ورودمان دیدیم. ورزش‌گاه را مارمولک‌های بزرگ و سبزی که از در و دیوار بیرون ساختمان آن بالا می‌رفتند، نگذاشتند که ببینیم. جرات می‌خواست که از کنار آن‌ها بی‌هیچ ترسی رد شوی، برای همین قرار شد برای‌مان تعریف کنند که ورزش‌گاه چه جوری است که فرصت نشد.

اما کتاب‌خانه خوبی داشت. افسوس که از توی کمپ، شب‌های روشن عسلویه را نمی‌شد دید، ولی می‌شد توی کتاب‌خانه نشست و شب‌های روشن داستایوسکی را خواند.


 


اردوان طاهری/ رادیو کوچه

a.taheri@koochehmail.com

چند سالی بود که «آواز چگور» «مهدی اخوان ثالث»، شاعر باشکوه شعر معاصر پارسی، در ذهن و روان من – هر از گاهی – نجوا می‌شد؛ نجوایی که سرانجام به آواهای سه‌تاری بی‌قرار، ثبت و خوانده شد. هنوز لحظه‌ی دیدار – به قول خود «امید» نزدیک نشده است و آن آواها، تنها بر سپیدی کاغذ، خطوط موازی سیاه‌رنگ حامل نت را به اعوجاج در‌می‌آورند. وقتی آن قطعه‌ی موسیقی را «قصه‌ی آواز چگور» نام نهادم، گویی که آن قالب رویایی کشف شد و هر آن، بی که نغمه‌سازی در میان باشد، به بازخوانی قصه پرداختم … و اینک هم‌راه با شما، «آواز چگور»، نغمه‌های در حصار شب را زمزمه خواهد کرد.

وقتی که شب هنگام گامی چند دور از من

- نزدیک دیواری که بر آن تکیه می‌زد بیش‌تر شب‌ها -

با خاطر خود می‌نشست و ساز می‌زد مرد،

و موج‌های زیر و اوج نغمه‌های او

چون مشتی افسون در فضای شب رها می‌شد،

من خوب می‌دیدم گروهی خسته از ارواح تبعیدی

در تیرگی آرام از سویی به سویی راه می‌رفتند.

احوال‌شان از خستگی می‌گفت، اما هیچ یک چیزی نمی‌گفتند.

خاموش و غمگین کوچ می‌کردند.

افتان و خیزان، بیش‌تر با پشت‌های خم،

فرسوده زیر پشت‌واره‌ی سرنوشتی شوم و بی‌حاصل،

چون قوم مبعوثی برای رنج و تبعید و اسارت، این ودیعه‌های خلقت را

هم‌راه می‌بردند.

من خوب می‌دیدم که بی‌شک از چگور او

می‌آمد آن اشباح رنجور و سیه بیرون

و از زیر انگشتان چالاک و صبور او.

***

بس کن خدا را، ای چگوری، بس

ساز تو وحشت‌ناک و غمگین است.

هر پنجه که آن‌جا می‌خرامانی

بر پرده‌های آشنا با درد

گویی که چنگم در جگر می‌افکنی، این است،

که‌م تاب و آرام شنیدن نیست

این است.

در این چگور پیر تو، ای مرد، پنهان کیست؟

روح کدامین دردمند آیا

در آن حصار تنگ زندانی است؟

با من بگو، ای بی‌نوای دوره‌گرد، آخر

با ساز پیرت این چه آواز، این چه آیین است؟

گوید چگوری: «این نه آواز است، نفرین است.

آواره‌ای آواز او چون نوحه یا چون ناله‌ای از گور،

گوری از این عهد سیه‌دل دور،

این‌جاست.

تو چون شناسی، این

روح سیه پوش قبیله‌ی ماست.

با طور و طومار غم قومش،

در سازها چون رازها پنهان،

در آتش آوازها پیداست.

این روح مجروح قبیله‌ی ماست.

از قتل عام هولناک قرن‌ها جسته،

آزرده و خسته،

دیری است در این کنج حسرت مامنی جسته.

گاهی که بیند زخمه‌ای دم‌ساز و باشد پنجه‌ای هم‌درد

خواند رثای عهد و آیین عزیزش را

غمگین و آهسته».

اینک چگوری لحظه‌ای خاموش می‌ماند

و آن‌گاه می‌خواند:

«شو تا به شو گیر ،‌ ای خدا، بر کوهسارون»

می‌باره بارون، ای خدا، می‌باره بارون»

«از خان خانان، ای خدا، سردار بجنورد»

«من شکوه دارم، ای خدا ، دل زار و زارون»

«آتش گرفتم، ای خدا، آتش گرفتم»

«شش تا جوونم، ای خدا، شد تیر بارون»

«ابر بهارون، ای خدا، بر کوه نباره»

«بر من بباره، ای خدا، دل لاله زارون»

***

بس کن خدا را، بی‌خودم کردی

من در چگور تو صدای گریه‌ی خود را شنیدم باز.

من می‌شناسم، این صدای گریه‌ی من بود.

بی‌اعتنا با من

مرد چگوری هم‌چنان سرگرم با کارش.

و آن کاروان سایه و اشباح

در راه و رفتارش.


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، لقمان مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام که در تاریخ دهم بهمن ماه سال جاری به مکان نامعلومی منتقل شده بود، به بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج، بازگردانده شد.

به گزارش‌ هرانا، لقمان مرادی طی این مدت در سلول‌های انفرادی بند ۲-الف زندان اوین (متعلق به سپاه پاسداران) محبوس بوده است.

آقای مرادی در خصوص صحت مباحث مطرح شده در ‌نامه‌اش که به گفته وی جهت روشن شدن افکار عمومی، منتشر کرده بود، مورد بازجویی قرار گرفته است.

بر همین اساس، اطلاعات سپاه تهران در رابطه با صحت و سقم ماجرای ترور پسر امام جمعه مریوان توسط لقمان و زانیار مرادی، بازجویی‌هایی را از لقمان مرادی به عمل آورده است.

لقمان و زانیار مرادی، به اتهام «ترور امام جمعه مریوان»، محارب شناخته شده، و توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی صلواتی، به اعدام در ملا عام محکوم شده‌اند.

لازم به ذکر است دادگاه تجدید نظر این دو زندانی سیاسی، تاکنون تشکیل نشده است.

بیشتر بخوانید:

«عدم اطلاع از وضیعت زندانی سیاسی محکوم به اعدام»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در برنامه گذشته از چرایی تلاش برای دخالت روشن‌فکران دینی در مبحث هم‌جنس‌گرایان مسلمان و هم‌چنین سهل‌انگاری این گروه در پاسخ‌گویی به آن‌ها گفتیم، و اما ادامه نقد هم‌جنس‌گرایان از آقای کدیور که به عنوان یکی از روشن‌‌فکران دینی مطرح، در برنامه‌ای تلویزیونی «تلویزیون هما» هم‌جنس‌گرایی را مانند متعصبین دینی بدون نگاه کارشناسانه و توجه به پیش‌رفت‌های علمی و علت این گرایش، گناهی کبیره دانسته است.

حتا اگر هم‌جنس‌گرایی گناه باشد اما چرا باید در قانون هم‌جنس‌گرایی را ممنوع اعلام کرد؟ اگر انسانی بخواهد گناه کند و این «گناه» ضرری به کسی نمی‌زند، باز این حق اوست. اگر اسلام هم‌جنس‌گرایی را برای مسلمانان گناه می‌داند حداقل غیرمسلمانان هم‌جنس‌گرا در کشور ما باید آزاد باشند و قوانین اسلامی نباید بر آن‌ها تحمیل شود. چرا آقای کدیور که به درهم کردن اخلاق در قوانین مخالفت می‌کند، قانون مجازات هم‌جنس‌گرایان را مسکوت می‌گذارد؟ وظیفه اخلاقی و روشن‌فکری دینی ایشان در این وسط چه می‌شود؟

کدیور در اشاره به قوانین کیفری در کل می‌گوید:

«البته مجازات باید قانونی، عادلانه و دموکراتیک باشد. حال اگر ما جز یک جامعه دینی بودیم، دین‌مان هم اسلام بود، قاعدتن ما در متن دین‌مان هم گزاره‌های دینی نظری داریم و هم گزاره‌های دینی عملی.»

اما کدیور از تطبیق دست‌آوردهای علم در مورد هم‌جنس‌گرایی و لزوم به رسمیت شناختن علم دراین‌باره چشم‌پوشی کرده تنها به حکم کلی «گناه کبیره بودن» هم‌جنس‌گرایی بسنده می‌کند.

بدتر از آن آقای کدیور مجازات را هم می‌پذیرد هر چند محدودتر از متعصبان. او می‌گوید:

البته مجازات باید قانونی، عادلانه و دموکراتیک باشد. حال اگر ما جز یک جامعه دینی بودیم، دین‌مان هم اسلام بود، قاعدتن ما در متن دین‌مان هم گزاره‌های دینی نظری داریم و هم گزاره‌های دینی عملی.

«یکی از انحراف‌هایی که در جوامع دینی وجود دارد این است که فکر می‌کنند اگر قوانین را از متن دین اخذ کنند، این باعث سلامت جامعه می‌شود. این در حالی است که اگر ما در دوران صدر اسلام تا قبل از دوران مدرنیته بودیم آن فقه چندان با واقعیت جامعه تفاوتی نداشت. لذا نظم فقهی برآورنده نیازهای آن دوران هم بود. اما به تدریج با تحول جامعه در دوران مدرن به نظر می‌رسد فاصله فراوانی در بین شیوه زیست مردم و قواعد و گزاره های حقوقی اسلامی ایجاد شده که متاسفانه کوشش فقها در پر کردن این شکاف چندان موفق نبوده. هر چند امروزه این نظر اکثر علمای ماست اما وقتی به سطح مرجعیت می‌رسیم بسیاری از محدودیت‌ها باعث می‌شود تا ایشان نتوانند به این نیاز پاسخ‌گو باشند. در نتیجه نمی‌شود این مسئله را از اسلام ستنی عینن تبدیل به قانون کرد. اگر چنین کنیم در واقع خواسته‌ایم نظم عرفی دوران سپری شده را بر زمانه خود مسلط کنیم. منظورم از دوران سپری شده، دوران اسلامی نیست، منظورم دوران عرف عصر نزول است.

من معتقدم اسلام پیام جاودانه دارد. اما مجتهد و عالم باید زحمت بکشد و این پیام جاودانه را از بخش عرفی و شرایط زمانی و مکانی عصر نزول جدا کند. این کوشش هنوز به نتیجه نرسیده. امروز در خود ایران تاسیس چیزی به عنوان مجمع تشخیص مصلحت برای چیست؟ یکی از مسایل اصلی‌اش این است که ناکارآمدی فقه را در نظر بگیرد. ابتکار مرحوم آیت‌اله خمینی چه بود؟ این‌که با صدای رسا و شفاف در بین فقها اعلام کرد که اجتهاد سنتی نمی‌تواند دنیای مدرن را به سامان ببرد. ایشان یک فقه مصلحتی و یک فقه حکومتی را آورد. با بخش اول سخن ایشان من موافق هستم.

این فقه مصطلح به هیچ‌وجه توان اداره جامعه را ندارد. اما من نسبت به مورد دوم انتقاد دارم. یکی از مشکلات این است که اگر کسی خواست دنیا را به زبان خودش و از دید خودش دینی کند و فکر می‌کرد هر چه به غلظت دین بیافزاید به‌تر است و وقتی دید فقه کفایت نمی‌کند، اخلاق را هم چاشنی فقه کرد. خواست اخلاق را هم قانونی کند. قانونی کردن اخلاق یا به اصطلاح دیگر قانونی کردن مستحبات و مکروهات نه فقط واجبات و محرمات تبعات فساد فراوان دارد. حکام و زمام‌دارانی که می‌خواهند واجب و حرام، مستحب و مکروه و حتا اخلاق حسنه و رذیله را به متن قانون بکشند، زندگی شخصی و خصوصی مردم را چنان تنگ می‌کنند و اختیار دینی را چنان محدود می‌کنندکه دیگر کارکرد وجدان اخلاقی از دست می‌رود و کسی که می‌باید شخصن و آزادانه و با اختیار دین بورزد از ترس پلیس و پاس‌دار و بسیجی به ظاهر خود را متمایل به دین نشان می‌دهد. این شیوه نهادینه کردن ریاکاری و تظاهر دینی به جای ایمان است و من بارها تاکید کردم ریا خوره ایمان است. حکومت‌های دینی از آبشخور چنین فقهی به جای آن‌که مروج دین شوند مروج ریا می‌شوند.»

این گفته‌های آقای کدیور در موقعیت فعلی و با حاکمیت قوانین سخت و خشن شریعت اسلامی شاید به کفش کهنه در بیابان مانند باشد اما توقع از روشن‌فکر دینی بسیار بیش‌تر از این‌هاست، چرا که آقای کدیور با «گناه کبیره» دانستن هم‌جنس‌گرایی خواه ناخواه مسلمان هم‌جنس‌گرا را به سرکوب هویت جنسی خود «همان هویتی که علم آن را معتبر و صحیح می‌داند»، فرا می‌خواند. در این رابطه حقوق بشر این مسلمان هم‌جنس‌گرا چه می‌شود و مسوولیت روشن‌فکر دینی در آشنایی انسان مسلمان با حقوق بشرش چه پاسخی می‌گیرد؟ متعصبان مذهبی و دین سنتی آن‌ها بر عبودیت بشر تاکید می‌کنند و کاری که آقای کدیور می‌کند هم چیزی جز این نیست و این‌جاست که بادکنک روشن‌فکری دینی ایشان سوراخ می‌شود. اگر ادعا شود که سازگاری اسلام با حقوق بشر که مورد ادعای روشن‌فکران دینی ماست، قبل از این‌که واقعیتی را عیان کند بیش‌تر یک خواست و آرزوی این دسته از فعالان سیاسی مذهبی را منعکس می‌کند، یعنی دینی را می‌پسندند که تا حدودی خشونت کم‌تری از خود بروز می‌دهد، اما هم‌چنان عبودیت را ترویج می‌کند، سخن بیهوده‌ای نخواهد بود. روشن‌فکران دینی مسیحی ده‌ها سال پیش به این نتیجه رسیدند که سخت‌گیری دینی تنها مومنان را کم‌تر و کلیساها را از نمازگزاران خالی می‌کند. آن‌ها دریافتند که انسان عصر جدید میل به انتخاب دارد و آزادی و حق گزینش می‌خواهد.

نکته مهم دیگر این‌که مذهبیون از جمله «روشن‌فکران دینی» هیچ دلیل عقلی، علمی و منطقی در رد هم‌جنس‌گرایی ارایه نمی‌دهند و صرفن با استناد به این‌که این مسئله گناه است از وارد شدن به بحث جدی و علمی دراین‌باره می‌پرهیزند. چنین برخوردی از جانب یک متعصب مذهبی قابل درک است اما از جانب کسانی که خود را روشن‌فکر معرفی می‌کنند قبل از هر‌چیز روشن‌فکر بودن آن‌ها را به زیر سوال می‌برد چرا که یک روشن‌فکر به حدیث و گفته بسنده نمی‌کند بلکه با طرح پرسش و بحث‌های علمی و عقلی، با هر پدیده مواجه می‌شود و هیچ‌وقت خشک‌اندیشانه علم را فدای باورهای کهنه نمی‌کند بلکه در نهایت قرائت تازه‌ای از دستورات ارایه می‌دهد که با علم امروزی هم‌خوانی داشته باشد ولو آن‌که یک پوشش مذهبی برای یافته‌های عقلی و علمی بسازد.

گفته‌های حکم‌گونه آقای کدیور و ضد و نقیض‌ها و گاهی مبهم‌گویی‌های ایشان بیش‌تر به استفاده ابزاری از منطق برای مقاصد سیاسی می‌مانند تا انعکاس دغدغه‌های اصیل یک روشن‌فکر دینی جدی که در کشور ما نادرند.


 


خبر / رادیو کوچه

خانواده‌های دو آمریکایی که به جرم جاسوسی در مرز عراق و ایران بازداشت شده بودند اظهار امیدواری کرده‌اند که محاکمه آن‌ها که یک‌شنبه آغاز شد به کشف حقیقت و برقراری «عدالت» منجر شود.

شین باوئر و جاشوا فتال روز یک‌شنبه به اتهام «جاسوسی و ورود غیرقانونی» به خاک ایران به طور غیرعلنی محاکمه شدند.

سارا شورد دیگر آمریکایی که به قید وثیقه آزاد شده بود به طور غیابی مورد محاکمه قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، خانواده‌های باوئر و فتال از اینکه متهمان فرصت یافته‌اند بر بی‌گناهی خود در دادگاه تاکید کنند ابراز خرسندی کردند و گفتند امیدوارند که پرونده به زودی بسته شود.

خانم شورد به‌طور غیابی و آقایان باوئر و فتال نیز در جلسه پنج ساعته روز یک‌شنبه اعلام بی‌گناهی کردند.

مسعود شفیعی وکیل این سه نفر گفت به تصمیم قاضی، محاکمه برای حداقل یک جلسه دیگر در دادگاه انقلاب تهران ادامه خواهد یافت.

لازم به اشاره است دست‌رسی آقای شفیعی به موکلانش در این پرونده همواره محدود بوده است.

هم‌چنین روز یک‌شنبه، قوه قضاییه جمهوری اسلامی به «لیویا لو آگوستی»، سفیر سوییس در تهران، که سفارتش حفاظت منافع آمریکا در ایران را بر عهده دارد، اجازه حضور در دادگاه سه شهروند آمریکایی متهم به «جاسوسی و ورود غیرمجاز به ایران» را نداده است.

بیشتر بخوانید:

«جلوگیری از حضور سفیرسوییس در دادگاه شهروندان آمریکایی»


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

دیشب با دیگر رفقایی که از سراسر آمریکا به کالیفرنیا آمده بودند، در کافه‌ی دنجی در «ال‌ای» نشسته بودیم و درباره‌ی راه‌کارهایی که حزب ما به عنوان یک گروه مارکسیست لنینیست با سابقه‌ی درخشان انقلابی، می‌تواند برای پیروزی جنبش نوین مردمی ایران داشته باشد، گفت‌وگو می‌کردیم. این فضای صمیمی و انقلابی مرا ناخودآگاه با خود به سال 57 و شور و هیجان انقلاب برد. ماه‌های آخر حکومت «پهلوی» بود و ما در باری، با دیگر رفقا جمع شده بودیم و ویسکی می‌خوردیم و درباره‌ی چگونگی راه‌کارهای سرنگونی حکومت وابسته به امپریالیسم بحث می‌کردیم.

همه‌‌ی رفقا بر تاثیر شعارهای عمیق سیاسی و طبقاتی بر مردم تاکید می‌کردند. تعدادی از شعارهای تند و دارای جهت‌گیری طبقاتی و ضدامپریالیستی آماده شده بود، که قرار شد تا از روزهای آینده بین مردم کوچه و بازار پخش شود. شعارها را یک‌بار دیگر مرور کردیم و درباره‌ی آن‌ها به توافق رسیدیم. «سیگار بخر دودش کن، پهلوی رو شوتش کن»، «باقالی بخور قوی شو، دشمن پهلوی شو»، «شاه به ما کتک داد، خمینی به ما پفک داد.»

درست است که ما از اساس با مذهب مخالفیم، اما شرایط انقلابی فرق می‌کند دیگر و آدم باید از همه‌ی ابزارها استفاده کند. این بود که قرار شد با اعتقادات و باورهای عمومی هم‌راه شویم و بر شعار «شاه بره، یزید بیاد» تاکید کنیم و «خمینی» را برای رسیدن به پیروزی هم‌راهی و کمک کنیم، بعد از پیروزی انقلاب و با آگاهی توده‌های رنج‌کشیده، حکومت از آن ما و طبقه‌ی کارگر خواهد بود. هیچ‌کدام از رفقا فکر نمی‌کردند که مردم چنین استقبالی از شعار تازه‌ی ما در مورد رهبر انقلاب بکنند، ولی این‌طور شده بود، چه شوری، چه هیجانی، «انقلابی‌ترین مرد جهان است، آیت‌اله خمینی»

بحثی بین یکی از رفقای جوان و دیگر رفیق قدیمی حزب درگرفته بود. آن رفیق جوان می‌گفت، که ما نباید بر روی تجربیات برخی از رهبران انقلابی عرب، مانند «جمال‌عبدالناصر» تاکید کنیم چرا که او به سبب ضدیت با ایران و ایرانیان و نام‌گذاری نام «خلیج ‌عربی» بر روی «خلیج ‌فارس» در بین تحصیل‌کرده‌ها محبوبیت بالایی ندارد. رفیق دیگر به او فهماند که این تفکراتش از پس‌مانده‌های ذهن «خورده ‌بورژوایی ‌ناسیونالیستی‌اش» سرچشمه می‌گیرد که خیلی خطرناک است و باید به سرعت تمام آن‌ها را دور بریزد. مهم خلق‌های محرومند، حالا خلیج،‌ عربی باشد یا فارسی چه اهمیتی دارد. پس از آن در مورد حمله به نمادهای کاپیتالیسم در ایران گفت‌وگو کردیم. ما باید خشم انقلابی خود را به این نمادهای امپریالیسم نشان می‌دادیم. به همین منظور برنامه‌ای منظم در جهت حمله به بانک‌ها، سینماها، فروش‌گاه‌های زنجیره‌ای و از همه مهم‌تر مرکز کامپیوتر آمریکایی در تهران را ترتیب دادیم. همه‌ی این ماشین‌هایی که خود واقعی توده‌های محروم را از آن‌ها گرفته و آن‌ها را «آلینه» کرده بود، باید نابود می‌شد، تا خلق از چنگال کثیف امپریالیسم رها شود.

برای کمک و نزدیکی بیش‌تر به طبقات محروم قرار شده بود، تا رفقا مقداری غذا و خوراکی و مایحتاج ضروری دیگر قشر محروم را، در یک حرکت انقلابی در بین مردم فقیر و تهی‌دست تقسیم کنند. آخر می‌دانید، برای رفقا لازم بود، چون همه‌ی آن‌ها از طبقات مرفه آمده بودند و تحصیل‌کرده‌ی نظام کثیف سرمایه‌داری و کاپیتالیستی بودند. برای‌شان لازم بود، تا از نزدیک قشر کارگر و طبقه‌ی «پرولتاریا» را ببینند و با آن آشنا شوند. این طرح چندبار انجام شده بود، که البته با مشکلاتی هم هم‌راه بود، که قرار شد بررسی بیش‌تری بر روی آن انجام شود. چون بیش‌تر مردم با پی بردن به مارکسیست بودن رفقا، از قبول کمک از آنان سر باززده بودند و اظهار کرده بودند، که اگر بمیرند هم، از دست کمونیست‌ها، غذای نجس نخواهند خورد.

آخرین چیزی که در آن شب خاطره‌انگیز با دوستان درباره‌اش سخن گفتیم، این بود، که ما برای رسیدن به اهداف خود در یک مقطعی احتیاج داریم، تا با تفکرات مذهبی‌ها، هر چقدر هم که ارتجاعی و متحجرانه باشد، هم‌راه شویم. در این‌باره کمی بحث درگرفت، ولی با توضیحات یکی از رفقای قدیمی، دیگران هم قانع شدند. آن رفیق خوش‌فکر، مثالی زد که همه‌ی ما را آرام و به آینده‌ی جنبش مارکسیستی‌مان امیدوار کرد. «ببینید رفقا، من سخت‌ترین و غیرقابل‌پذیرش‌ترین باورهای مذهبویون را مثال می‌زنم، که درباره‌ی بقیه‌اش، دیگر خیال‌تان راحت شود. مگر آن‌ها نمی‌گویند که قرار است «امام زمان» ظهور کند و دنیا را از دست قدرت‌های استعماری نجات بدهد، خوب ما چرا با این تفکر مخالفت کنیم و آن را غیرعقلانی و خرافی بنامیم. اتفاقن ما می‌توانیم به جای مخالفت، با آن‌ها هم‌راه شویم و حتا به آن‌ها کمک کنیم و مقدمات آمدن او را فراهم کنیم و بگذاریم تا امام مهدی زودتر ظهور کند. وقتی که او آمد و با امپریالیسم جنگید و نظام کاپیتالیستی را شکست داد، بعد ما می‌توانیم با آگاهی دادن به توده‌ها و با کمک آن‌ها این افیون توده‌ها، یعنی دین را، از جامعه برچینیم.» در این‌جا بود که همه‌ی رفقا به افتخار آن رفیق یک «شات» نوشیدیم و لذت بردیم، یادش بخیر چه شب‌ها و روزهای پرثمری بود.


 


خبر / رادیو کوچه

در پی احضار و بازداشت دو تن از دراویش نعمت‌الهی گنابادی شهرستان الیگودرز توسط نیروهای اطلاعاتی، روز دوشنبه تجمعی اعتراض‌آمیز‌ مقابل اداره اطلاعات الیگودرز صورت گرفت، که پس از افزایش تعداد معترضان به این بازداشت پس از چند ساعت، این دو درویش آزاد شدند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، در پی دستگیری دو درویش گنابادی با نام‌های پیرکرمی و احمدرضا رجایی توسط  اداره اطلاعات الیگودرز در صبح روز دوشنبه 18 بهمن ماه، شماری از دراویش ساکن استان‌های اصفهان و لرستان برای آزادی این دو درویش عازم الیگودرز شده و مقابل اداره اطلاعات آن شهرستان تجمع کردند.

بر اساس این گزارش، ماموران امنیتی در بازجویی از این دو درویش، خواستار هم‌کاری آنان با اداره اطلاعات و تعطیل کردن مجالس مذهبی دراویش در این شهرستان شده بودند.

یادآور می‌شود دراویش گنابادی در ماه گذشته نیز، موجب آزادی سید‌مرتضی محجوبی از مشایخ و چهار تن دیگر از دراویش نعمت‌الهی از زندان مرکزی اصفهان شدند.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت یک درویش گنابادی در شهرستان الیگودرز»

«احضار چند تن از دراویش گنابادی به دادسرا»


 


سه‌شنبه  19 بهمن  89/  8 فوریه 2011

note3اجرا:  اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات سه‌شنبه ایران

note3پس‌نشینی تند- «درود رفقا، حل شد ممنون»- اکبر ترشیزاد

note3بخش اول خبرها

note3مجله جاماندگان- «به آن‌ها دل مبند» -  شراره سعیدی

note3کوچه مهتابی-  «این چه آواز، این چه آیین است؟»- اردوان طاهری

note3روز نگاشت- «برترین آهنگ‌ساز تاریخ سینما»- محبوبه

note3بخش دوم خبرها

note3دنیای نفت- «شب‌های روشن عسلویه»- نیلوفر دهنی

note3گزارش روز- «حکومت در تلاش تضعیف مجلس نمایندگان است»- آرین

note3دایره‌ی شکسته- «رنگ و روغن‌های نو بر روی بوم‌های کهنه»- مه‌شب تاجیک

note3بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

شرکت‌کنندگان در رفراندوم سراسری در سودان جنوبی با رای قاطع به جدایی از سودان رای داده‌اند. عمرالبشیر، رییس جمهوری سودان، نتیجه را پذیرفته و آمریکا، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا هم از نتیجه این رفراندوم، استقبال کرده‌اند.

پس از برگزاری این رفراندوم، سودان جنوبی به عنوان جدیدترین کشور دنیا معرفی خواهد شد. بیش از ۹۸ درصد مردم جنوب سودان، رای به جدایی و استقلال دادند. حدود یک و نیم درصد از رای دهندگان به وضع فعلی رای داده‌اند. این رفراندوم در روزهای نهم تا ۱۵ ژانویه، ماه گذشته میلادی برگزار شده و روز دوشنبه، نتایج قطعی آن اعلام شد.

عمر البشیر، رییس جمهوری سودان گفت: «هرچند جنوب سودان رای به جدایی داده، اما ما روابط را نگه می‌داریم و با جنوب سودان روابط و همکاری نزدیک خواهیم داشت.»

به گزارش رویترز، عمر البشیر هم‌چنین اعلام کرد روند جدایی دنبال می‌شود و حدود پنج ماه دیگر به طور رسمی انجام خواهد گرفت.

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا ضمن استقبال از رفراندوم مردمی، خواستار حفظ هم‌کاری و ارتباط نزدیک میان سودان شمالی و جنوبی شد.

کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم خواستار روابط نزدیک و طولانی مدت با کشور جدید سودان جنوبی شد.

بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد از همه کشورهای جهان خواست به امنیت و ثبات هر دو کشور سودان، شمال و جنوب کمک کنند و از آمادگی سازمان ملل برای کمک به هر دو کشور خبر داد.


 


خبر / رادیو کوچه

با گذشت نزدیک به دوماه ماه از تصمیم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی مبنی بر قطع رابطه جمهوری اسلامی با انگلستان، روز دوشنبه ۱٨ بهمن ماه ٨٩ طرح یک فوریتی الزام دولت به قطع رابطه با انگلستان منتشر شده است.

به گزارش خانه ملت، طرح قانونی «یک فوریتی» الزام دولت جمهوری اسلامی به قطع رابطه کامل سیاسی با دولت انگلستان به شرح زیر است:

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

احترامن طرح ذیل که به امضا ٣۵ نفر از نمایندگان رسیده است جهت طی مراحل تصویب تقدیم می‌گردد:

مقدمه (دلایل لزوم تهیه و پیشنهاد)

۱- سوابق طولانی دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم دولت انگلستان در امور ایران به ویژه نسل‌کشی در جنگ جهانی اول، کودتای رضا‌خان، سرنگونی دولت مصدق، حمایت از رژیم صدام بر علیه جمهوری اسلامی ایران و…

٢- اظهارات مکرر و صریح مقامات رسمی دولت انگلستان بر حمایت از فتنه‌گری‌های قبل و بعد از انتخابات دولت دهم و پشتیبانی مالی، تبلیغات رسانه‌ای و اعزام جاسوس.

ماده واحده- دولت موظف است از تاریخ تصویب این قانون کلیه روابط سیاسی خود با دولت انگلستان را متوقف و به حالت تعلیق درآورد.

تبصره ۱- دولت موظف است هم زمان با توقف ارتباطات سیاسی، دعاوی خود مبنی بر ضرر و زیان‌های مادی و معنوی به ملت ایران در طول سالیان گذشته را در مجامع داخلی و بین‌المللی دنبال نموده و هر شش ماه از نتیجه اقدامات خود مجلس شورای اسلامی را مطلع کند.

تبصره ٢- چنان‌چه دولت انگلستان از اقدامات خود علیه دولت و ملت ایران عذرخواهی رسمی و علنی نماید، برقراری ارتباط مجدد موکول به نظر مجلس شورای اسلامی است.

بیشتر بخوانید:

«بررسی قطع رابطه با انگلیس در مجلس»


 


خبر / رادیو کوچه

روز یک‌شنبه، دادگاه تجدید‌نظر ویژه روحانیت اصفهان، با اعلام رای در خصوص دادگاه بدوی، حکم خلع لباس جهانگیر محمودی و محرومیت دایمی او از وکالت را تایید کرده است.

به گزارش جرس، حکم صادر شده از سوی دادگاه ویژه روحانیت اصفهان به ریاست حسین بهرامی مبنی بر «خلع لباس و محرومیت دایمی از وکالت از پایان اعتبار پروانه» توسط قضات دادگاه تجدید‌نظر ویژه روحانیت تهران علیه جهانگیر محمودی قطعی شد.

اتهام اصلی جهانگیر محمودی، برعهده گرفتن وکالت برخی از فعالان سیاسی از جمله حشمت‌اله طبرزدی، عیسا‌خان حاتمی و ابوالفضل عابدینی است.

بر اساس حکم دادگاه ویژه روحانیت اصفهان جهانگیر محمودی به اتهام «عدم رعایت شئون روحانیت» و «نگه‌داری تجهیزات ماهواره‌ای»، به خلع لباس و به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت دایم از وکالت محکوم شده بود.

پیش از این نیز دادگاه ویژه روحانیت اهواز، محمودی را محکوم به صد روز زندان کرده بود.

بیشتر بخوانید:

«خلع لباس و محرومیت از وکالت جهانگیر محمودی»


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، تعدادی از رانندگان تاکسی در شهرستان بابل از ساعت ۹ صبح مقابل فرمان‌داری این شهرستان به مدت ۴ ساعت در اعتراض به پایین بودن نرخ کرایه اقدام به اعتصاب کرده بودند.

به گزارش تحول سبز، علی‌رغم برخورد نیروهای امنیتی و اطلاعاتی با رانندگان، اعتصاب آن‌ها ادامه داشته است.

گفته می‌شود چند تن از رانندگان به هم‌راه اعضای سندیکای تاکسی‌رانی به حفاظت اطلاعات ناجا احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.

در ادامه این اعتصاب، مسوولان فرمان‌داری شهرستان بابل با دادن قول مساعد برای افزایش نرخ کرایه‌ها تا ۲۳ بهمن از رانندگان تاکسی فرصت خواستند. رانندگان تاکسی در پایان اعتصاب با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کردند در صورت عدم رسیدگی به این مشکل، روز شنبه ۲۳ بهمن دست به اعتصاب مجدد خواهند زد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز یک‌شنبه، رضا کرمانی، فعال سیاسی با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب کرج به یک‌سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش تارنمای حزب جوانان پان ایرانیست، پیرو تماس تلفنی دفتر شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی کرج سید‌رضا کرمانی از اعضای حزب پان ایرانیسم در این شعبه حاضر و رای صادره به وی ابلاغ شده است.

آقای آصف‌الحسینی ریاست شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی کرج با استناد به مصاحبه‌های صورت گرفته توسط آقای کرمانی با رسانه‌های خارج از کشور این موضوع را اقدام علیه امنیت کشور تشخیص داده و حکم به یک سال حبس تعزیری صادر کرده است.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت سه عضو حزب پان‌ایرانیست»

«حبس، جریمه نقدی و شلاق محکومیت عضو حزب پان ایرانیست»


 


رادیو کوچه

«گری مور»، گیتاریست راک و عضو گروه سابق ایرلندی «تین لیزی» (Thin Lizzy)‌، صبح روز یک‌شنبه ششم ژانویه در هتلی در اسپانیا درگذشته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، گری مور در سال ۱۹۶۹ در زمانی که تنها ۱۶ سال داشت، از زادگاهش، بلفاست، به برلین رفت و به گروه «اسکید رو» (Skid Row) پیوست که خوانندگی اصلی آن را «فیل لینوت» به عهده داشت.

گری مور در سال ۱۹۷۴ با آلبومی از تین لیزی به نام زندگی شبانه (Night life ) مورد تقدیر قرار گرفت.

او در طول دوران فعالیتش در ژانرهای مختلفی نظیر بلوز، متال و هارد راک هنرنمایی کرد و با بسیاری از هنرمندان شاخص دنیای موسیقی از جمله جورج هریسون، باب دیلن و بی‌بی‌کینگ به اجرای قطعه‌های مختلف پرداخته بود.


 


محبوبه‌ شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail

هشتم فوریه برابر با زادروز «جان تاونر ویلیامز» آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر و پیانیست آمریکایی و از سرشناس‌ترین چهره‌های دنیای موسیقی فیلم است. او در مدت زمان شش دهه متوالی فعالیت در عرصه موسیقی، رهبری و ساخت بیش از صدها موسیقی متن فیلم را برعهده داشته است. جنگ ستارگان، ‌آرواره‌های کوسه، فهرست شیندلر، ای‌تی، ایندیاناجونز، هری‌پاتر، پارک ژوراسیک و سوپرمن از مشهوترین فیلم‌های سینمایی هستند که در فهرست آثارش قرار دارد.

«جان ویلیامز» در هشتم فوریه سال ۱۹۳۲ در «فلورال پارک، ایالت نیویورک» به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۸ به هم‌راه خانواده‌اش به «لوس‌آنجلس» نقل مکان کرد و در آن‌جا بعد از اتمام دبیرستان، هم‌زمان در دانش‌گاه کالیفرنیا و کالج شهر لوس آنجلس به تحصیل مشغول شد و هم‌چنین زیر نظر آهنگ‌ساز «ماریو کاستل نوو تدسکو» به صورت خصوصی به فراگیری موسیقی پرداخت.

پس از پایان سه سال خدمت ضروری در نیروی هوایی ایالات متحده، ویلیامز به نیویورک رفته و در آموزشگاه موسیقی «جولیارد»، یکی از معروف‌ترین آموزش‌گاه‌های موسیقی در آمریکا ثبت نام کرد و درس‌های مربوط به پیانو را آن‌جا فراگرفت و هم‌زمان به عنوان پیانیست جاز با نوازندگی در کلوپ‌های نیویورک، امرار معاش می‌کرد.

ویلیامز پس از اتمام تحصیلاتش در آموزش‌گاه جولیارد به لوس آنجلس باز‌گشته و فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه صنعت فیلم، آغاز کرد و به خاطر چیره دستی‌اش در تصنیف موسیقی برای جاز، پیانو و سمفونی، توجه هالیوود را به خود معطوف کرد.

او در طول شش دهه متوالی، موسیقی بیش از صد فیلم سینمایی مختلف را تصنیف و یا رهبری کرده است و بسیاری از مشهورترین قطعه‌های ساخته شده، برای فیلم‌های سینمایی هم‌چون «آرواره‌ها»، «جنگ ستارگان»، «سوپرمن»، «ای‌تی موجود فرازمینی»، «ایندیانا جونز»، «پارک ژوراسیک»، «فهرست شیندلر» و سه فیلم نخست از مجموعه «هری پاتر» از کارهای اوست.

ویلیامز هم‌چنین برای چهار دور از بازی‌های المپیک، مراسم تحلیف باراک اوباما، تعداد بسیاری کنسرت و مجموعه تلویزیونی، موسیقی تصنیف کرده است و از سال 1993 تا 1980 میلادی رهبر اصلی «ارکستر بوستون پاپز» بوده ‌است و هم اکنون نیز یکی از رهبران برجسته آن به شمار می‌رود.

جان ویلیامز برنده چهار جایزه اسکار و پنج جایزه گولدن گلوب می‌باشد و ۲۱ بار برای دریافت جایزه گولدن گلوب و ۵۹ بار برای جایزه گرامی نامزد شده‌ است. او با ۴۵ بار نامزد شدن برای دریافت اسکار، رکورد دار بالاترین رقم کاندید شدن اشخاص در قید حیات برای دریافت اسکار است و هم‌چنین، به هم‌راه «آلفرد نیومن»، صاحب مقام دوم بالاترین تعداد نامزدی برای این جایزه در تاریخ، پس از «والت دیسنی» با ۵۹ بار،است.

در سال ۲۰۰۰ میلادی، نام ویلیامز به تالار مشاهیر جام هالیوود وارد شد و چهار سال بعد، نشان افتخار مجمع «کندی» به او اهدا شد. ویلیام در کنار «استیون اسپیلبرگ» آثاری به یادماندنی را در کارنامه هنری خود به ثبت رسانده است و اسپیلبرگ در بسیاری از مناسبت‌ها آهنگ‌ساز محبوبش را به حد افراط ستوده و از او به عنوان برترین آهنگ ساز تاریخ سینما یاد کرده ‌است.

در بیستم می سال ۲۰۰۸، موسیقی ویلیامز برای فیلم «ایندیانا جونز» و «پادشاهی جمجمه بلورین»، دو روز پیش از اکران این فیلم به بازار ارایه شد. او به احتمال قریب‌الوقوع در پروژه‌های آتی اسپیلبرگ، نیز شرکت خواهد کرد. هم‌چنین وی برای بازگشتش به اقتباس سینمایی آثار «جی.کی.رولینگ» و ساخت موسیقی سری هفتم یا آخرین سری از این مجموعه هری پاتر، به نام «هری پاتر و یادگاران مرگ» تمایل نشان داده‌ است.

گفته شده ویلیام موسیقی «برخورد نزدیک از نوع سوم» را از بهترین کارهایش می‌داند چرا که او برای ساخت موسیقی این فیلم وقت زیادی را صرف کرده است. او به کارکردن در این عرصه بسیار عشق می‌ورزد و موفقیت‌هایش در زندگی را مدیون خداوند بزرگ می‌داند و معتقد است که به خاطر سلامتی که خداوند به او داده است باید کار کند و از استعدادهایش برای خدمت به خلق خدا بهره گیرد.

منبع‌ها:

گوگل

ویکی‌پدیا

همشهری


 


رادیو کوچه

روز دوشنبه، بر اساس اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا محسن ترکی داور ایرانی که قضاوت وی در جام ملت‌های آسیا با انتقادهای زیادی هم‌راه بود وی از این پس نمی‌تواند به قضاوت دیدارهای بین‌المللی بپردازد.

به گزارش ایسنا، حسین عسگری ‏‌سرپرست کمیته داوران فدراسیون فوتبال اعلام کرد: «بنا بر نمابری که از کنفدارسیون فوتبال آسیا دریافت کردیم حکم داوری محسن ترکی لغو شده است.»

اما عسگری در ادامه اضافه کرد که رییس بخش داوری ‏AFC‏ ضمن صحبت با من، تاکید کرد که این قضیه به هیچ عنوان ربطی به ‏عمل‌کرد آقای ترکی نداشته است و علتش تغییراتی است ‏که در کنفدراسیون آسیا به‌وجود آمده است.

سرپرست کمیته داوران فدراسیون فوتبال ادامه داد، AFC‏ هر موقع بخواهد با توجه به شرایطی که وجود دارد این تغییرات را اعمال می‌کنند. ‏

محسن ترکی در چارچوب مسابقات جام ملت های آسیا دیدار دو تیم ژاپن و سوریه را قضاوت کرده بود که در این دیدار به دلیل اشتباهات مکرر و محرز، وی از ادامه داوری در این جام محروم شد‌.

لازم به اشاره است حال با این محرومیت و با توجه به این‌که مسعود مرادی دیگر داور بین‌المللی ایران در پایان سال 2010 بازنشسته شده بود اکنون این کشور در بخش داوری آسیا بدون سهمیه مانده است.


 


رادیو کوچه

روز نیروی هوایی در ایران

روز اینترنت امن (Safer Internet Day) - به همین مناسبت، «مرکز مبارزه با بهره‌کشی و محافظت از کودکان در دنیای مجازی در بریتانیا (CEOP) » با هم‌کاری شرکت ماکروسافت، با اجرای برنامه‌هایی می‌کوشند تا با آگاهی‌بخشی به کودکان و خانواده‌ها، دنیای اینترنت را برای کودکان امن‌تر کنند.

1957 میلادی- درگذشت «جان فون نویمان» (John von Neumann) ریاضی‌دان و دانش‌مند آمریکایی مجاری‌الاصل است. او کارهای مهمی در نظریه‌ی کوانتوم، نظریه مجموعه‌ها، آنالیز تابعی، علم کامپیوتر، اقتصاد و نظریه‌بازی‌ها انجام داده است.

وی یکی از دست‌اندرکاران پروژه‌ی مانهاتان بود که منجر به ساخت اولین بمب اتمی شد. فون نویمان هم‌چنین از نخستین کسانی است که در طراحی و ساخت اولین کامپیوتر به نام «انیاک» سهم مهمی داشت. وی از کودکی دارای هوش خارق‌العاده‌ای بود و می‌توانست اعداد هفت رقمی را در هم ضرب کند.

1587 میلادی- هشت روز پس از امضای حکم اعدام «ماری استیوارت» (Mary Stewart) ملکه اسکاتلند از سوی «الیزابت یکم» ملکه انگلستان، وی گردن زده شد. انگلیسی‌ها ملکه اسکاتلند را متهم کرده بودند که مخفیانه از پادشاه اسپانیا خواسته بود که به انگلستان لشکر بکشد و این سرزمین را تصرف کند. ماری که خویشاوند الیزابت یکم بود هم‌چنین متهم شده بود که برای قتل الیزابت و ضمیمه اسکاتلند ساختن انگلستان توطئه طرح کرده بود. در آن زمان اسکاتلند استقلال داشت و در لحظه گردن‌زده شدن ماری، پسر او پادشاه اسکاتلند بود. ملکه ماری پس از ازدواج با پادشاه فرانسه کاتولیک شده و بعد از فوت شوهر حاضر به دست کشیدن از این مذهب که انگلیسی‌ها با آن مخالفت داشتند، نشده بود.

1374 خورشیدی- «سیاوش کسرایی» از شاعران و فعالان سیاسی معاصر ایران در این روز در وین درگذشت. سیاوش کسرایی در سال۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد. شاه‌کار او منظومه «آرش کمان‌گیر» است. وی از شاگردان «نیما» بود. ضمن آن‌که سالیان دراز در حزب توده فعال بود و در کنار شعر به مسایل سیاسی نیز می‌پرداخت. به همین دلیل گروهی او را شاعری مردمی می‌نامیدند.

1904 میلادی- چنین روزی بدون صدور اعلان جنگ، ناوگان ژاپن که با کمک انگلستان نوسازی شده بود به ناوگان روسیه در «پورت آرتور» حمله غافل‌گیرانه برد. ناآرامی و تظاهرات در سن پترزبورگ این فرصت را به ژاپنی‌ها داده بود که روسیه را در خاور دور مورد تعرض نظامی قرار دهند. با این حمله، ناوگان روسیه در خاور دور درهم کوبیده شد و ژاپنی‌ها با تصرف پورت آرتور، به سیبری نیز دست‌اندازی کردند و در قلمرو روسیه دست به پیش‌روی زدند.

جنگ ژاپن و روسیه که تا سال 1905 طول کشید و به شکست روسیه انجامید، تظاهرات خیابانی ناراضیان روس را به یک رشته انقلاب پیاپی تبدیل کرد که بالاخره به اضمحلال نظام سلطنتی این کشور انجامید. «لوشون» واقع در دماغه شبه جزیره «لیائودونگ» (Liaodong) چین است که روس‌ها به عنوان یکی از قدرت‌های وقت در آن‌جا مستقر شده بودند. در آن زمان، قدرت‌های وقت هرکدام گوشه‌ای از چین را زیر نفوذ خود قرارداده بودند. ژاپنی‌ها مایل به حضور روسیه در آن منطقه نبودند. پورت آرتور از نام ناوسروان انگلیسی «ویلیام آرتر» (william Arthur) گرفته شده است که در جریان جنگ دوم تریاک (با چین) در سال 1860 در آن‌جا یک تعمیرگاه موقت کشتی دایر کرده بود.

1349 خورشیدی- در چنین روزی سیزده تن از گروه فداییان خلق (اعضای  حزب توده) دست به حرکت مسلحانه علیه حکومت پهلوی زدند‌.  این اقدام که در منطقه سیاهکل رخ داد، چریک‌ها  با هدف ایجاد یک شورش عمومی قیام خود را علیه دولت پهلوی آغاز کردند که البته توسط دولت سرکوب شد. این شورش از مدت‌ها قبل با یارگیری در منطقه شمال ایران آغاز شده بود. گروه در روز نوزدهم بهمن با شنیدن صدای تیر از کوه‌های سیاهکل پایین آمدند و پس از تصاحب یک اتومبیل درجاده روانه گرفتن پاس‌گاه سیاهکل شدند. از فردای آن روز تیم جنگل به محاصره نیروهای مسلح در‌آمد و تا هجدهم اسفند همان سال غالب چریک‌ها دستگیر شدند.

قیام سیاهکل نخستین جنگ چریکی در تاریخ ایران محسوب می‌شود.

1964 میلادی- «افشین قطبی»، مربی بین‌المللی ایرانی-آمریکایی و مربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران متولد شد. قطبی که در سال ۱۳۴۳ در شیراز به دنیا آمده بود، در ۱۳ سالگی در ۱۳۵۶ به هم‌راه پدرش ایران را به مقصد کالیفرنیا ترک کرد. او از دانش‌گاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس (UCLA) مدرک کارشناسی مهندسی برق دریافت کرده ‌است.

فوتبال را در جوانی در آمریکا شروع کرد. قطبی مدتی کمک مربی تیم ملی فوتبال آمریکا بوده و در تیم ملی فوتبال کره جنوبی کمک مربی این تیم بوده‌ است. او در سال ۲۰۰۷ برای سرمربی‌گری تیم فوتبال پرسپولیس تهران به ایران بازگشت و پرسپولیس را به قهرمانی لیگ برتر ایران رسانید.

——————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1828میلادی – «ژول‌ورن» نویسنده فرانسوی بدنیا آمد.

1919 میلادی امروز زادروز خطوط هواپیمایی مسافری در جهان است.

1804 میلادی درگذشت«جوزف پریستلی» شیمی‌دان و فیلسوف انگلیسی.


 


خبر / رادیو کوچه

هم زمان با ادامه ناآرامی‌ها در مصر و ادامه اعتراضات ضددولتی در این کشور و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات گروه‌های مخالف با حسنی مبارک رییس جمهوری مصر، دولت این کشور از افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان خبر داده است.

به گزارش الجزیره، این در حالی است که از روز دوشنبه، بانک‌ها بازگشایی شد، اما بازار بورس تا روز 13 فوریه کار خود را از سر نخواهد گرفت. از سویی دیگر ارزش پوند مصر به کم‌ترین میزان در شش سال اخیر سقوط کرده است.

دولت قصد دارد 2.2 میلیارد دلار اوراق قرضه کوتاه مدت را برای فروش ارایه کند تا عایدی حاصل از آن را به اقتصاد آسیب دیده این کشور تزریق کند. برآورد می‌شود که ناآرامی‌های اخیر، روزانه تا ۳۱۰ میلیون دلار به اقتصاد این کشور زیان وارد کرده باشد.

هزاران تظاهرکننده برای چهاردمین روز متوالی در میدان التحریر قاهره، کانون تظاهرات دو هفته اخیر، حضور دارند و از ترک آن خودداری می‌کنند.

تظاهرکنندگان اعلام کردند زمان ترک میدان التحریر برابر با کناره‌گیری حسنی مبارک، رییس جمهوری مصر، خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

«واکنش با احتیاط ‌گروه‌های مخالف با دولت مصر»


 


این روزها رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر در زندگی بشر تا آن‌جا تاثیرگذار بوده که کار به پلاکاردهای تظاهرکنندگان مصری نیز کشیده است.


 


مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه


 


اردوان روزبه / عکس / رادیو کوچه

اعتراض به صدور حکم‌های سنگین برای فعال‌های مدنی و حقوق‌بشری در ایران این روزها در گوشه گوشه جهان شنیده می‌شود. تجمع روز یک‌شنبه ششم فبریه در برابر دفتر حفظ منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن یکی از همین اعتراض‌ها بود.

بیشتر بخوانید:

«خانجانی یکی از ده‌ها محروم شده است»



 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

جام جم

1) دخالت آشکار آمریکا در انقلاب مردمی مصر

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100835225847

مصاحبه رییس‌جمهوری آمریکا با شبکه خبری فاکس نیوز و نارضایتی وی و مقامات کاخ سفید از احتمال روی کار آمدن گروه‌های اسلامی به خصوص اخوان‌المسلمین در نتیجه انقلاب مردمی مصر، دخالت آشکار این کشور را در روند تحولات اخیر در این کشور با هدف جلوگیری یا ایجاد انحراف در این انقلاب نشان می‌دهد.

2) وزیر مسکن سرپرست وزارت راه شد

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100835225991

وزیر مسکن و شهرسازی با حفظ سمت، سرپرست وزارت راه و ترابری شد تا ایده تشکیل وزارت امور زیربنایی یک گام دیگر به واقعیت نزدیک‌تر شود.

بر اساس این گزارش‌، محمود احمدی‌نژاد طی حکمی علی نیک‌زاد را به سرپرستی وزارت در حال انحلال راه و ترابری منصوب کرده است تا امور این وزارت‌خانه در مدتی که تا تشکیل وزارت‌خانه جدید باقی مانده است، روی زمین نماند.

خراسان

1) تولید انبوه موشک‌های بالستیک هوش‌مند مافوق صوت توسط سپاه

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=19&id=578380

سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاس‌داران انقلاب اسلامی روز گذشته در نشستی خبری که برای اعلام دست‌آوردهای جدید سپاه در عرصه‌های مختلف برگزار شد، از تولید انبوه موشک‌های بالستیک هوش‌مند برای مقابله با اهداف دریایی خبر داد. به گفته فرمانده کل سپاه، سرعت این موشک‌ها مافوق صوت است و ردگیری و مقابله با آن‌ها برای دشمن امکان‌پذیر نیست.

2) سردار فدوی: در صورت تهدید تنگه هرمز را می‌بندیم

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=11&day=19&id=578381

خبرگزاری مهر گزارش داد: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاس‌داران با اعلام این‌که این نیرو به زودی انواع زیر سطحی‌ها را در اختیار خواهد گرفت، گفت: «در صورت تهدید تنگه هرمز را می‌بندیم.»

سردار سرتیپ پاس‌دار علی فدوی با تاکید بر این که جمهوری اسلامی ایران در زمان تهدید توان‌مندی بستن تنگه هرمز رادارد، تاکید کرد: «اگر هر عامل و قدرتی کوچک‌ترین حرکتی انجام دهد که به امنیت منطقه خدشه وارد شود پاسخ بسیار قاطع به آن خواهیم داد.»

رسالت

1) متروی‌انقلاب به آزادی رسید

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=54002

روزگذشته مراسم افتتاح ایست‌گاه‌های میدان آزادی و توحید در مسیر خیابان انقلاب تا آزادی برگزار شد و رسمن متروی انقلاب به آزادی رسید.

2) کره‌جنوبی خواهان حضور کالای ایرانی در این کشور است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=53988

دبیر کمیته هم‌کاری‌های اقتصادی شمال غرب کشور گفت: «فعالان اقتصادی کره‌ جنوبی خواهان حضور کالاهای ایرانی در بازار کره جنوبی هستند.»

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، صادق نجفی استقبال کم‌نظیر مقامات اقتصادی کره جنوبی از هیت تجاری آذربایجان شرقی و توسعه روابط همه‌جانبه با این کشور را مهم‌ترین دست‌آورد سفر به کشور کره جنوبی خواند. وی اظهار داشت: «برای نخستین بار در طول تاریخ اقتصادی آذربایجان شرقی هیت اقتصادی متشکل از صنعت‌گران، تجار و بازرگانان، فعالان اقتصادی استان در بخش‌های مختلف در قالب هیت تجاری به کشور کره جنوبی سفر کرده‌اند که استقبال کم‌نظیر این کشور از هیت تجاری اعزامی راه را برای توسعه مناسبات همه‌جانبه میان دو کشور هموارتر کرده است.»

کیهان

1) اخوان‌المسلمین: آرزوی ما تشکیل حکومتی مانند ایران است

http://www.kayhannews.ir/891119/2.htm#other204

کمال الهلباوی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره مصر، تاکید کرد که من از امام خامنه‌ای و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت می‌کنند، متشکرم.

عضو ارشد جماعت اخوان‌المسلمین در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی فارسی بی‌بی‌سی با اشاره به مذاکرات گروه‌های معارض از جمله اخوان‌‌المسلمین با عمر سلیمان گفت: «من اسم این را مذاکره نمی‌گذارم. این نوعی از گفت‌وگو است و تا زمانی که مبارک از قدرت کنار نرفته باشد به نتیجه‌ای مثبتی نخواهد رسید خواسته مردم مسلمان از جمله اخوان‌المسلمین این است که مبارک از قدرت کنار برود. مشکل فقط قانون اساسی نیست بلکه قبل از این‌که حزب ما نتیجه را بپذیرد مشکلات زیادی وجود دارد که باید حل شود.»

2) شخصیت شیعه عربستان: پادشاه سعودی منتظر قیام‌های مردمی باشد

http://www.kayhannews.ir/891119/16.htm#other1602

یک شخصیت شیعه برجسته در عربستان به دولت سعودی هشدار داد که اگر اصلاحات ریشه‌ای و گسترده در این کشور ایجاد نکند، با قیام مردمی مواجه می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، «حسن عبدالهادی بوخمسین» طی اظهاراتی در برابر نمازگزاران مسجد شهر «الهفوف»، تصریح کرد: «عربستان به اصلاحات ریشه‌ای و گسترده در تمام زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد. وی هشدار داد که در صورت پشت کردن دولت به اصلاحات، تظاهرات مردمی این کشور را فراخواهد گرفت.»

آفرینش

1) کشف میادین جدید نفت و گاز با 14 میلیارد بشکه ذخیره نفت

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77408

معاون وزیر نفت با اشاره به کشف 14 میدان جدید نفت و گاز با 14 میلیارد بشکه ذخیره نفت از توسعه فعالیت‌های اکتشافی در 27 ساختار جدید اکتشافی خبر داد.

2) لاریجانی به قطر می‌رود

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=77392

رییس مجلس شورای اسلامی در راستای توسعه مناسبات پارلمانی و سیاسی بین دو کشور ایران و قطر فردا عازم دوحه می‌شود. عبداله سهرابی، سفیر ایران در قطر در گفت‌وگو با مهر با اعلام این خبر، گفت: «سفر لاریجانی در راستای تداوم هم‌کاری‌های دو جانبه و توسعه مناسبات پارلمانی بین دو کشور است.»

همشهری

1) فرید زکریا: قیام مصر یادآور انقلاب ایران است

http://www.hamshahri.net/news-127652.aspx

فرید زکریا در مقاله‌ای در روزنامه واشنگتن پست نوشت: «در سال هزار و نهصد هفتاد و نه آمریکا شاهد تظاهراتی خیابانی در خاورمیانه بود و دید که محمد‌رضا شاه پهلوی هم پیمان قابل اعتمادش از قدرت برکنار شد و به جای آن انقلاب اسلامی مذهبی در ایران حاکم شد.

اکنون آمریکا شاهد انقلاب دیگری در یکی از کشورهای منطقه خاورمیانه است. به نظر می‌رسد قیام مصر برای بسیاری یادآور خاطرات انقلاب ایران باشد.»

2) آغاز برنامه بین‌المللی شدن بورس تهران

http://www.hamshahri.net/news-127654.aspx

مجوز فعالیت نخستین کارگزار ایرانی در اروپا، از سوی بورس اوراق بهادار تهران صادر شد.

به گزارش همشهری، برنامه گسترش فعالیت بازار سهام ایران و جذب سرمایه‌های خارجی به‌ویژه سرمایه ایرانیان مقیم خارج از کشور مدتی است که از سوی بورس تهران دنبال می‌شود، بر همین اساس بورس تهران درصدد است با استفاده از شعب کارگزاران ایرانی قدم مهمی در بین‌المللی کردن بورس تهران بردارد.

دنیای اقتصاد

1) دو تکلیف متناقض بانک‌ مرکزی برای بازار مسکن

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=242703

با ابلاغ رسمی قانون نوسازی بافت‌های فرسوده که دیروز متن آن با امضای رییس‌جمهوری در سایت دولت قرار گرفت، مشخص شد رییس کل بانک‌مرکزی -برای سال آینده- دو تکلیف کاملن متفاوت برای اختصاص تسهیلات به بخش مسکن، روی میز دارد.

قانون برنامه پنجم بانک‌مرکزی را موظف کرده از سال آینده، سالانه حداقل معادل 50 درصد از کل منابع اعتباری قابل پرداخت به بخش مسکن را برای نوسازی بافت‌های فرسوده کنار بگذارد و به‌صورت «وام نوسازی» پرداخت کند. اما قانون نوسازی بافت‌های فرسوده برای بانک‌مرکزی ماموریت متفاوتی در نظر گرفته به این صورت که از سال آینده باید حداقل 25 درصد از تسهیلات بانکی پرداختی به بخش مسکن، برای ساخت‌وساز در بافت‌های فرسوده اختصاص یابد.

2) بورس در مرز 22 هزار

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=242751

با رسیدن شاخص بورس به 21 هزار و 944 واحد طی معاملات روز گذشته، این شاخص تنها 56 واحد نیاز دارد تا رکورد 22 هزار واحدی را نیز پشت‌سر بگذارد. به این ترتیب طی کم‌تر از 4 روز کاری شاخص با قدم‌های 100 واحدی این بار در آستانه 22 هزار واحد و ثبت ارزش بازار تاریخی 104 هزار میلیارد ریال قرار گرفته است.


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، سرتیپ علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی درنشستی با فرماندهان دیگر نیروی دریایی در خصوص تهدید نظامی از سوی غرب هشدار داد اگر هر عاملی و قدرتی کوچک‌ترین حرکتی انجام دهد که به امنیت منطقه خدشه وارد کند پاسخ قاطعی به آن خواهند داد.

به گزارش مهر، آقای فدوی عنوان کرد که ایران توان‌مندی لازم را برای بستن تنگه هرمز را دارد و در صورت تهدید کشورهای غربی تنگه هرمز را می‌بندند.

این در حالی است که بیش‌تر از نیمی از نفت جهان را نفت‌کش‌هایی حمل می‌کنند که از تنگه هرمز می‌گذرند و برخی مقامات نظامی ایرانی بارها هشدار داده‌اند که در صورتی که ایران هدف حمله قرار بگیرد با بستن تنگه هرمز از صدور نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس به جهان جلوگیری خواهند کرد.

از سویی دیگر امیرنشین ابوظبی که نود درصد ذخایر نفتی امارات متحده عربی را در اختیار دارد در حال ساختن بندرنفتی عظیمی در ساحل دریای عمان و در امیرنشین فجیره است تا در صورتی که ایران تصمیم به بستن تنگه هرمز بگیرد، برای صدور نفت خود نیازی به خلیج فارس و تنگه هرمز نداشته باشد.

این فرمانده ارشد سپاه پاسداران گفته که خلیج فارس و تنگه هرمز به طول کامل تحت کنترل نیروی دریایی سپاه است و دریای عمان تحت‌نظر نیروی دریایی ارتش قرار دارد.

اما وزارت دفاع آمریکا در واکنش به این تهدید ایران اعلام کرد که این اقدام بیش از هر کشوری به ضرر اقتصاد خود ایران خواهد بود.


 


Ardavan Roozbeh/Radio Koocheh

ardavan@koochehmail.com

Translated by Avideh Motmaen-Far/Radio Koocheh

Objections to heavy sentences for civil and human rights activists in Iran can be heard around the world these days. The rally before the Interests Section of the Islamic Republic in Washington DC, on Sunday, February Sixth, 2011, was one of these protests.

Heavy sentences that have unbelievably outraged people against the rulers in Iran, make us believe that the rulers themselves are going to push the regime to be overthrown in Iran.

Loss of international popularity, suspensions of diplomatic relations, widespread sanctions and unpopularity among the people in the world and inside Iran are the result of the Islamic Republic ‘s own makings that are leading it to a big crisis.

Condemnations such as 15 year or 12 year imprisonment for civil and human rights activists who are not even interested in political activities has become a legal practice in Iran.

According to the last sentence issued for “Navid Khanjani”, a civil rights activists, member of Human Rights Watchers in Iran and the founder of ”Combat Against Academic Discrimination”  group, should spend 12 years of his life in prison. This sentence is considered as one of the highest penalties, even for criminal offenses.

At the last Sunday’s rally in Washington DC, “Ali Afshari” student and activist living in America, in a part of his speech said:

”Not only Iranian students are expelled from universities but also when they protest this outrageous act, they get another even heavier sentence. It means that Navid Khanjani is expelled from the university and also sentenced to 12 years imprisonment. Unfortunately, the results of the presidential election of 2010 has created a very difficult and complicated situation for Iranian students. I can dare to say that since the Cultural Revolution to today, once again, an unprecedented number of students are enduring heavy sentences of imprisonment. Currently ten, twelve and fifteen years imprisonment, have become a common practice in Iran and the student movement is in one of its most difficult times.

But as the past has shown, the Iranian students have never been intimidated and soon these kind of convictions will only be added to all the other regime’s failed projects. As long as universities exist in Iran, students remain critical and cannot be silenced. And even different generations of students will continue the activities of previous generations. Even if Navid and dozens of other prisoners are unfairly jailed today and paying the price of their bravery in defense of freedom and human dignity, there will be more Navids in the universities and the student movement will continue until the religious autocracy is overthrown in Iran. And I hope that one day in Iran, or even if we are here, together along with all the students who are in prison now and all previous generations of the student movement who were in prison, we will celebrate freedom with the decline of religious tyranny.”

Mr. ”Khanjani “, a civil rights activist and follower of Bahaii’s faith had tried in recent years only as a civil activist to raise awareness about the abuse of right to education, a right for all that normally exist in the Iranian constitution.

Prior to him, many civil rights activists and student have faced also heavy prison sentences like him. “Zia Nabavi”, “Bahareh Hedayat”, “Milad Asadi”, “Mahdieh Golroo” and many others, including journalists like “Hengameh Shahidi” and many of others who protested.

Thanks to efforts of a group of civil rights activists in Washington DC, on Sunday, the sixth of February, in a rally before the Interests Section of the Islamic Republic, this group of protesters chanting and displaying slogans protested the heavy sentence of Mr Khanjani and all the sentences  for other civil activists.

Regarding the reason for holding such gatherings Dr. ”Aram Hessami” the university lecturer mentioned:

”I consider that those who are outside the country have two duties. First one is to make sure that nobody forgets about the human rights abuse in Iran and be the voice of people who have been oppressed till now and keep in mind that these two issues are connected. I mean the link between students and activists issues, women issues and the propaganda machine of the regime should be somehow communicated to the world. And the second one, is to tell the government that the human rights issues should not be disregarded in favor of security and economic issues. On this subject I insist that the civil activists who were not diligent, see this message, and see how human rights issues are linked together. For example, how denial of right to study is linked to the people movement for freedom and make people more diligent. And most importantly the civil activist should work in parallel with the so-called security and the organization of the regime.”

According to the last sentence issued for “Navid Khanjani”, a civil rights activists, member of Human Rights Watchers in Iran and the founder of ”Combat Against Academic Discrimination”  group, should spend 12 years of his life in prison. This sentence is considered as one of the highest penalties even for criminal offenses.

Dr. ”Kavian Milani”, another University Professor, also explains the conditions that bring all the protester groups together and about their convergence says:

”The question we’re facing now is the issue of civil rights abuse which is a general and universal phenomenon. This is an issue of civil and human rights and there is no distinction between insider and outsider, or others.”

Do you think that the leading approach right now, I mean the protests, which may not be very big, is going to have an effect on democracy, media liberalization or at least on transparency in this situation?

”I hope it has. However, we believe that any regime, doctrine or philosophy can be modified and adjusted and hope this issue of human rights to be considered by rational groups in Iran that are interested in working in a more transparent situation. The regime should accept to be questioned on its radical aspects and should respect people and the human rights. The regime should be held accountable and I think that if it is given the time and space, it will be so.”

This rally on Sunday ended at 5PM with presence and speeches of Mr. ”Hesami”, ”Milani” and student activist ”Ali Afshari”.  At the end of the rally one of the participants, read the Statement of  the Human Rights Watchers in protest to the heavy sentence of Mr. Khanjani. Last Sunday, a decree issued by the Islamic Revolutionary Court, Branch 26, headed by Judge Pir Abbas, sentenced Navid Khanjani, the student already expelled from the University, to 12 years imprisonment and fine.

Also in a decree in which previously his lawyer was notified, he will be denied allowance to leave the country.

”Navid Khanjani” was charged on December the twentieth last year with spreading lies, disconcerting public opinion, propaganda against the Islamic Republic through news, reports and interviews with foreign radios and televisions, membership in the Council of Human Rights Committee and the foundation of ”Combat Against Academic Discrimination” group.

”Navid Khanjani” was arrested also last year on March two in Ispahan and after 65 days of temporary detention in section 2A of Evin Prison, was released on bail. This human rights activists spent the 25 first days of his detention in solitary confinement.

Farsi


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته