-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۱۸, پنجشنبه

Latest News from 30Mail for 06/07/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/3/17
  •  

    خانم ف
    کنار کارما

    نامه را فرستاده‌اند خانه مادرم و جلوي در هم امضاي " به رويت رسيد" گرفته‌اند و رفته‌اند. نامه چه بوده؟ اينكه بنده به دلايل فيلان و بيسار حق ادامه تحصيل در مقطع دكترا را ندارم. به همين كولي و به همين ريلكسي. زويي بلند شده رفته كميته پيگيري و كاري كه كرده‌اند فقط اينكه يك ليستي داده‌اند دستش كه تويش نوشته كه من و يك عالمه آدم ديگر،ستاره دار هستيم!
    ستاره اصولا چيز خوبي است، مي‌درخشد. همه جاي دنيا هم براي امتياز دادن به هرچيزي ستاره مي‌دهند. الان شماي مخاطب برو توي imdb، آنجا مي‌تواني به فيلم‌هاي مورد علاقه‌ات ستاره بدهي. هتل‌ها، هتل‌ها مگر ستاره ندارند؟ وقتي ستاره‌شان هي بالا برود، يعني باحال‌تر هستند، بهترهستند. اصلا جاي دور چرا، اين برچسب‌هاي انرژي برندها، اسمشانenergy star  است يعني به‌خاطر بهره‌وري خوب، هي ستاره مي‌گيرند. همين پاريس، پاريس خودمان( سلام وودي) بايد كلي يورو بدهي بليط بگيري كه شب بتواني بروي بالاي ايفل از تلسكوپ ستاره ببيني. آقا اصلا مگر به هنرپيشه‌هاي معروف يا فوتباليست‌ها يا خوانندگان مشهور نمي‌گويند ستاره؟ ستاره مگر خوب نيست؟!
     
    خيلي هوش ماورايي لازم نبود كه بفهمم آن برادر/خواهررواني‌اي كه سيستم خاطي بودن دانشجويان را با ستاره مشخص كرده، مرضش كجاست؛ خوب يادم هست آن بعدازظهر آفتابي كه احضار شدم و آن برادر چاق به آن برادر لاغر رو كرد و گفت كه: بنده پست داك خوانده‌ام و من پرسيدم كه ببخشيد شما كجاي ايران پست داك خوانده‌ايد؟! كه به حضرت برخورد و آخر جلسه‌ هم برگه را گذاشت جلويم كه زيرش بنويسم لطفا شامل عفو شوم. من چيزي را ننوشتم و امضا نكردم و او هم برگشت گفت كه ظاهرا دو ساعت تمام "ياسين در گوش خر خوانده"! اين‌ها را هيچ‌وقت براي كسي تعريف نكردم؛ فقط يادم است ازدر دانشكده كه رفتم بيرون، يك دلِ سير توي پارك‌ لاله زار زدم و خالي كه شدم رفتم و چند هفته‌اي اينقدر جان شيفته و فرانسه خواندم تا همه‌چيزيادم برود. حالا اين‌ها را گفتم كه بگويم دانشگاه اينجا هم به من ستاره داده. يكي هم نه! سه تا. سه تا ستاره يعني مي‌توانم تمام بورس باشم. اين يعني ستاره داشتن خوب است! ولي من باز هم استرس دارم كلا ديگر با اسم ستاره مشكل دارم ته دلم را مي‌لرزاند. آقاي پاريس مي‌گويد يك چيزهايي توي كله‌ات را به باد بسپار.
     
    خانم كنارِكارما هستم، يك ستاره‌دار و به علي قسم كه "پشت اين ستاره حلبي، قلبي از طلا مي‌درخشد" !!!

     
     

    1391/3/17
  •  

    چند روایت ناتمام

    قدرت پدیده عجیبی است. مرز ندارد و میل به داشتنش روز به روز بیشتر می شود. یک جور حرص مدام داشتن. پیشروی کردن. به زور گرفتن. من هیچ وقت آن قدرها آدم قدرتمندی نبوده‌ام. شاید در موضع قرار نگرفته‌ام وگرنه سیاست رفتاری من هم همین طمع مدام خواهد بود در موضع قدرت. مثل همین روزهای پیش.
     
    گریخته بودم به سفر که هجمه قدرت به مرزهای شخصی‌ام را چند روزی فراموش کنم. پیرمردی که به ما خانه اش را کرایه داده بود یک آدم معمولی و ساده و به ظاهر مهربان بود. روز اول همه چیز خوب پیش رفت. فقط گفت خودش هم نصف خانه را می‌خواهد. قبول کردیم. روز دوم که عده‌ای از دوستان دیگرمان رسیدند کرایه را افزایش داد. هنوز اما با شرط حضور خودش در نصف خانه. روز سوم گفت که مهمان دارد و با حفظ شرایط داشتن نصف خانه و افزایش کرایه، یک اتاق ما را هم می‌خواهد. قدم به قدم جلو آمده بود. یادم افتاده بود به همه نبردی که این سالها داشته‌ام. تصمیم این شده بود که برویم. رها کنیم. ما می خواستیم بیشتر بمانیم. هوا خوب بود. به قول آرش الکل در هوا جاری بود. آدمهای خوبی گرد هم آمده بودیم. زمان کافی داشتیم. اما قدرت در دست دیگری بود. سپیده گفته بود تحقیر شده‌ایم. راست گفته بود؟ تمام آن راه پیچ در پیچ مه آلود را که پایین می ‌آمدیم و شراب می نوشیدیم به همین حس تحقیر فکر می ‌کردم. این که هی کنار آمده‌ایم و هی جلوتر آمده‌اند. رفتن ما نجیبی بوده یا ترس از جنگیدن؟ نمی دانم. نظرها یکی بود که همان سه روز را خوش گذرانده‌ایم. فارغ از اینکه آخرش چه شده. من اما فکر کرده بودم چقدر با همه نداشته‌هایمان هنوز خوشحالیم.
     
    خانه که رسیدم نیمه شب بود. پیغامگیر تلفن خبر خوبی نمی داد. دوباره مثل سه سال پیش همین روزها انگار کسی مرا گرفته و پرت کرده به یک تعلیق. طول کشید تا سرپا شدم. تمام دیروز را مثل یک سگ تیرخورده چرخیدم. بار پیش هم همین جور بود. همان سه سال پیش. وقتی دیدم دستم به جایی بند نیست ازهر آنچه داشتم یک جور وسواسی شکلی محافظت کردم. امروز افتادم به جان خانه. سنگ توالت را هی شستم. کولر را که تنبلی‌ام می آمد همه این روزها، راه انداختم. همه شیشه‌ها را برق انداختم. این خانه اجاره ای این روزها آخرین سنگرم هست. حداقل همین تکه مال خودم هست. این سومین بار بود. بار اول عمو منتظر نشسته بود که در پانزده سالگی خسته شوم از بار زندگی تنهایی و برگردم به خانه‌اش. گفته بود اشتباه می‌کنم. من اما آن روزها زیادی لجوج بودم. بار دوم همین سه سال پیش بود که از یک ماه کار هر روزه دور ایران برگشتم و فهمیدم آن که چند سال تمام همه چیزم شده بود گذاشته و رفته. همه چیز یعنی نشسته بود جای همه آدم‌‌هایی که ندارم. این را خودش خوب می دانست. انگار که یکهو انداخته باشند کسی را در خلا بی وزنی و بی کسی. خوب یادم هست که آن روزهای مانده تا انتخابات هشتاد و هشت هم همه خانه را سابیدم . کاری که به طور معمول نمی کنم. بعد هم که انتخابات شد و بیکاری چندین ماهه. بیکاری یک جور ناامنی مستمر می آورد. اما دوام آوردم آن سال. از پریشب که دیگر فهمیده‌ام دستم به جایی بند نیست همه‌اش به این امیدم که دوام می‌آورم. مثل همه تابستان و پاییز هشتاد و هشت. شکل دوام را اما نمی‌‌دانم هنوز. نجیبانه یا جنگجویانه؟!
     
    * تیتر از سی‌میل

     
     

    1391/3/17
  •  

    مسعود
    تجربه‌های آزاد

    تویِ محیطِ صد در صد مردانه ای که من هر روز از صبح تا ساعتِ دو بعدازظهر وقتم را به اجبار آن جا می گذرانم؛ صحبت درباره ی مسایل پایین تنه ای، شوخی هایِ رکیکِ جنسی و فحش هایِ ناموسی محور و غالبِ نود و پنج درصدِ بحث ها را تشکیل می دهد.

    امروز چند تا مراجعه کننده ی خانم داشتیم، غیر از حرف هایِ در گوشی و خنده هایِ یواشکی و نگاه هایِ معنی دار آن قدر همه جا ساکت بود که آدم دوست داشت بپرسد: «ما واقعا دغدغه ی دیگری نداریم که درباره اش حرف بزنیم؟ چیز دیگری نیست که بشود باهاش شوخی کرد؟ و جور دیگری نمی توانیم همدیگر را مورد عنایت قرار بدهیم؟!»

    * تیتر از سی‌میل


     
     

    1391/3/17

     

     
    حمید رضا الوند، مدیرکل دفتر کودک و نوجوان سازمان بهزیستی از نگهداری ۹ هزار و ۵۰۰ کودک در مراکز تحت پوشش خبر داد و گفت: والدین ۸۷ درصد این کودکان صلاحیت نگهداری آنان را ندارند.
     
    آقای الوند در گفتگو با خبرگزاری مهر والدین این کودکان را «بدسرپرست» نامید و تاکید کرد تاکید کرد: این کودکان والدین دارند اما به دلیل عدم صلاحیت نمی‌توانند از این کودکان نگهداری کنند به همین دلیل به بهزیستی سپرده می شوند.
     
    به گفته مدیرکل دفتر کودک و نوجوان سازمان بهزیستی «در حال حاضر ۲۱ هزارو ۵۰۰ کودک بی سرپرست و بد سرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و خدمات دریافت می کنند. همچنین حدود ۱۲ هزار نفر آنها به خانواده های جایگزین سپرده شده اند.»
     
    الوند تاکید کرد: براساس اطلاعات بدست آمده، فقط ۱۳ درصد کودکان تحت پوشش بهزیستی بی سرپرست هستند که این کودکان در مراکز و خانه های کودک نگهداری می‌شوند.
     
    منبع: مهر

     
     

    1391/3/17

     

    خسرو قمری، سرپرست جدید فدراسیون دوچرخه‌سواری ایران می‌گوید که سرمربیان بعدی تیم‌های ملی مردان و زنان ایران «زن و شوهر» خواهند بود. 
     
    چنین پیش‌شرطی برای هدایت تیم‌های ملی مردان و زنان یک رشته ورزشی در دنیا بی‌سابقه است.
     
    آقای قمری که با خبرگزاری فارس گفتگو کرده، در خصوص علت این تصمیم فدراسیون توضیح بیشتری نداده و تنها گفته است: «ترجیح می‌دهیم با یک زوج مربی خارجی قرارداد امضا کنیم تا بتوانیم از همسر وی به عنوان سرمربی تیم ملی زنان استفاده کنیم.»
     
    در حال حاضر موسی اربطی به عنوان سرمربی تیم ملی هدایت رکابزنان ملی‌پوش ایران را برعهده دارد.
     
    منبع: فارس

     
     

    1391/3/17

    آمارهای بانک مرکزی حاکی از آن است که روزانه به طور متوسط نزدیک به ۲۲ هزار فقره چک برگشتی با مبلغ حدود ۱۲۳ میلیارد تومان در کشور ثبت می‌شود.

    به گزارش ایسنا، این تعداد چک‌های برگشتی نسبت به چک‌های برگشتی در سال ۱۳۷۸ رشدی ۱۴۲ درصدی را نشان می‌دهد.

    تعداد چک‌های برگشتی در سال ۱۳۷۸ حدود ۲/۶۳ میلیون برگه بوده که در سال ۱۳۹۰ به ۶/۳۷ میلیون برگه رسیده است.

    بر اساس این گزارش، مبلغ چک‌های برگشتی نیز از دو هزار و صد میلیارد تومان در سال ۱۳۷۸ به ۳۵ هزار و ششصد میلیون تومان در سال ۱۳۹۰ رسیده که حاکی از رشد ۱۶۰۰ درصدی مبالغ چک‌های برگشتی در این بازه زمانی ست.

    پیش از این امیرحسین امین آزاد، مدیرکل مبارزه با پولشویی بانک مرکزی، نیز با اشاره به برگشت خوردن ۳۵ هزار میلیارد تومان چک در سال گذشته ابراز نگرانی کرده بود.

    به گفته آقای امین آزاد، عوامل اقتصادی، نقص قوانین و مقررات و استفاده نادرست از چک دلیل افزایش آمار چک‌های برگشتی طی سال‌های گذشته بوده است.

    منبع: ایسنا

    مرتبط:

    رئیس اتاق بازرگانی: آمار چک‌های برگشتی به بالاترین حد ممکن رسیده است


     
     

    1391/3/17

    خبرگزاری مهر گزارش داد که طی روز گذشته و امروز (۱۶ و ۱۷ خردادماه) ارتباط تلفنی حدود ۲۵ هزار مشترک مخابرات در تهران به دلیل سرقت کابل های مخابراتی قطع شده است.

    بر اساس این گزارش ها، قطع ارتباط ۲۰ هزار مشترک از این مشترکان، امروز و در مرکز مخابرات بعثت تهران رخ داده است.

    مخابرات تهران اعلام کرده که کارکنان فنی خود را به محل مربوطه اعزام نموده و طی ۷۲ ساعت آینده ارتباط تلفنی مشترکان برقرار خواهد شد.

    دیروز نیز سرقت کابل های مخابراتی در مرکز مخابرات شهید تدگویان سبب قطع ارتباط تلفنی پنج هزار مشترک مخابرات تهران شده بود.

    ماه گذشته ابراهیم یافتیان، قائم مقام مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران، در گفت و گو با خبرگزاری مهر گفته بود که سارقان کابل های مسی مخابرات را با هدف فروش مس سرقت می کنند.

    آقای یافتیان افزوده بود که تعداد این سرقت ها با افزایش قیمت مس در بازار افزایش می یابد.

    منبع: مهر (+، + و +)


     
     

    1391/3/17

     

     
    شیرین عبادی به همراه سه سازمان مدافع حقوق بشر در فراخوانی از وضعیت جسمی زندانیان عقیدتی بیمار در ایران ابراز نگرانی کرده است.  
     
    فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، و گزارشگران بدون مرز، به همراه شیرین عبادی در این فراخوان که روز سه‌شنبه ۱۶ خرداد انتشار یافت  از مسئولان جمهوری اسلامی خواستند که «از به خطر انداختن جان این انسان‌ها خودداری کنند».
     
    آنها نوشته‌اند که «وضعیت حقوق بشر در ایران هر روز بدتر می‌شود».
     
    این فراخوان می‌افزاید: «ما شاهد مرگ مشکوک زندانیان و بدرفتاری با آنها در زندان‌های سراسر ایران و به ویژه در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر هستیم. خطر مرگ بسیاری از زندانیان عقیدتی را تهدید می‌کند. برای نمونه نرگس محمدی، محمد صدیق کبودوند و حسین رونقی ملکی به شدت بیمار هستند.»
     
    در ادامه این فراخوان آمده‌ است که «ما خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط آنها هستیم. ما مقامات مسئول ایران را فرا می‌خوانیم از بدرفتاری با زندانیان و از به خطر انداختن جان این انسان‌ها خودداری کنند. ما مسئولان جمهوری اسلامی ایران را مسئول هرگونه پیشامد بد برای آنها می‌دانیم».
     
    اخیرا گزارش‌های «نگران‌کننده‌ای» در خصوص وضعیت جسمی زندانیان سیاسی همچون محمد صدیق کبودوند و حسین  رونقی ملکی منتشر شده است.
     

     
     

    1391/3/17

    سیدمصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی در زندان اوین، در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه از او درخواست کرده تا نام دخترش را از «فهرست ممنوع المعامله‌ها» خارج کند.

    به گزارش وبسایت نوروز، آقای تاجزاده در این نامه، که حدود یک ماه پیش نوشته شده اما روز سه شنبه منتشر گردیده، گفته که فاطمه سادات تاجزاده «بدون ارائه هیچگونه دلیلی» ممنوع المعامله شده است.

    آقای تاجزاده با انتقاد از این رفتار، در این نامه نوشته است: «از مبارزان رژیم ستم شاهی بپرسید شاه و دربار و ساواک، همسر کدام یک از مخالفان قانون گرای خود را به چهارسال حبس محکوم کردند»؟

    «و علاوه بر آن، از دو دخترش یکی را ممنوع الخروج و دیگری را ممنوع المعامله نمودند؟! و به شنود تلفنی بسنده نکرده در اتاق خوابشان نیز شنود گذاشتند؟»

    عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، این برخوردها را بر پایه «کسب و حفظ قدرت بر پایه ترس» توصیف کرده است.

    این زندانی سیاسی ادامه داده که چنانچه سازمان اطلاعات سپاه صفحات پرونده وی را ۱۰ برابر کند و تمام خویشاوندان او نیز از حقوق خود محروم شوند، وی همچنان «وظیفه انسانی، اسلامی و ملی» خود را انجام خواهد داد.

    آقای تاجزاده در پایان این نامه خطاب به رئیس قوه قضاییه گفته است: «عجالتاً امیدوارم در حدی اختیار و آزادگی داشته باشید که نام دخترم را از فهرست ممنوع المعامله‌ها خارج کنید تا مجبور نشوم در این زمینه با 'ولیّ' آن جناب مکاتبه کنم.»

    سیدمصظفی تاجزاده یک روز پس از انتخابات جنجال برانگی ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ بازداشت و در دادگاه‌های دستگیرشدگان پس از انتخابات به تحمل شش سال حبس و ممنوعیت ۱۰ ساله از فعالیت‌های سیاسی محکوم شد.

    منبع: نوروز

    مرتبط:

    تاج زاده: از مسئولین پرونده ام برای مرخضی و ملاقات هیچ درخواستی نکنید

    برخورد ماموران زندان، فشاری مضاعف بر خانواده زندانیان وارد می کند

    "توهین به مقدسات اسلامی در حین بازجویی، موضوع تازه ای نیست"
     


     
     

    1391/3/17

    روزنامه شرق به نقل از آمارهای بانک مرکزی گزارش داد که شاخص بهای تولیدکننده در ۱۲ ماه منتهی به فروردین ۹۱ نسبت به ۱۲ ماه منتهی به فروردین ۹۰ حدود ۳۲ درصد افزایش یافته است.

    بر اساس این گزارش، این شاخص در بخش صنعت در بین تمامی بخش‌های تولیدی بیشتر بوده و افزایشی نزدیک به ۵۰ درصدی را نشان می‌دهد.

    شاخص بهای تولیدکننده به متوسط بهای کالاها و خدمات دریافت شده توسط بنگاه‌ها به ازای تولید گفته می‌شود.

    این شاخص رابطه مستقیمی با افزایش قیمت‌های کالای مصرفی دارد و افزایش آن در ‌‌نهایت به افزایش قیمت منجر می‌شود.

    بر اساس گزارش روزنامه شرق، در میان لیست منتشر شده از سوی بانک مرکزی، بخش ماهیگیری پس از بخش صنعت با افزایش حدود ۳۷ درصدی در بازه زمانی یادشده قرار گرفته و بخش حمل و نقل و ارتباطات نیز با افزایش حدود ۱۲ درصدی در انتهای این لیست به چشم می‌خورد.

    ابراهیم جلیلی، یک عضو اتاق بازرگانی، دراین باره به روزنامه شرق گفته که نخستین پیامدهای افزایش هزینه تولید، «تعدیل» کارگران و در مرحله بعد کاهش تولید خواهد بود که سبب ایجاد فشار بر بنگاه‌های تولیدی شده و در ‌‌نهایت منجر به تعطیلی آن‌ها خواهد شد.

    آمارهای پیشین بانک مرکزی نشان می‌دهد که شاخص بهای کالاها و خدمات تولیدی در نیمه دوم سال ۱۳۸۹ از زمان آغاز برنامه هدفمندی یارانه‌ها با شیبی بیشتر نسبت به گذشته افزایش یافته است.

    منبع: روزنامه شرق


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته