امروز: سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید در پیامی به رئیسجمهور منتخب مصر، ضمن تبریک این انتخاب به وی، بر پیگیری مبارزات مردم مصر برای آزادی و عدالت از سوی همه دموکراسی خواهان تاکید و از پیروزی آنها در این کشور ابراز خرسندی کرد.
اردشیر امیر ارجمند ضمن یادآوری تقلب انتخاباتی سه سال قبل و سرکوبهای پس از آن در ایران، خیزش ضد استبدادی مردم و پیروزی انقلاب مردم مصر را سرمایهای گرانسنگ برای جنبش سبز مردم ایران دانست و تاکید اولین رئیس جمهور منتخب مردم مصر بر تعبیر رحمانی از اسلام، احترام به دیگر ادیان، قانونگرایی، پذیرش تکثر و موازین دموکراتیک، کرامت انسان و حقوق بشر را مایه امیدواری برای همه مردم منطقه و عاملی موثر برای تقویت دموکراسی، صلح و امنیت در خاورمیانه ارزیابی کرد.
متن کامل این پیام به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محمد محمد مرسی
رئیس جمهور منتخب جمهوری عربی مصر
انتخاب جنابعالی به عنوان رئیس جمهور کشور دوست و برادر مصر را از جانب شورای هماهنگی راه سبز امید و فعالان جنبش سبز ملت ایران تبریک می گویم.
دموکراسی خواهان ایران سیر مبارزات ستودنی مردم مصر برای آزادی و عدالت را با دقت و همدلی پیگیری می کنند و از پیروزی آنها عمیقا خرسندند. سه سال پیش در چنین ایامی اقتدارگرایان با تقلب در انتخابات، سرکوب مردم و زندانی کردن رهبران آنها و جمع وسیعی از فعالان سیاسی، مانع تحقق خواست و اراده مردم ایران شدند. در چنین شرایطی پیروزی انقلاب مردم مصر موج جدیدی از شور و امید در بین دموکراسی خواهان ایران ایجاد کرد. ما خیزش ضد استبدادی ملت مسلمان مصر و نیز عملکرد آینده دولت جدید آن را سرمایه ای گران سنگ برای جنبش سبز مردم ایران می دانیم. تاکید اولین رئیس جمهور منتخب مردم مصر بر تعبیر رحمانی از اسلام، احترام به دیگر ادیان، قانونگرایی، پذیرش تکثر و موازین دموکراتیک، کرامت انسان و حقوق بشر مایه امیدواری برای همه مردم منطقه بوده و قطعا عاملی موثر برای تقویت دموکراسی، صلح و امنیت در خاور میانه خواهد بود.
از خداوند متعال موفقیت جنابعالی در تحقق بهروزی ملت بزرگ مصر را مسالت دارم.
اردشیر امیر ارجمند
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید
متن پیام به زبان عربی
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرة الدکتور محمد محمد مرسی
رئیس الجمهوریة العربیة المصریة المنتخب
الهیئة التنسیقیة للحرکة الخضراء الایرانیة و جمیع الناشطین فی الحرکة یهنئونکم بفوزکم فی الانتخابات الرئاسیة فی مصر الصدیقة و الشقیقة.
طلاب الدیمقراطیة فی ایران یتابعون کفاح الشعب المصری المجید للوصول الى الحریة و العدالة بدقة و حرص شدید و هم فرحون من انتصارات هذ الشعب العظیم. و قبل ثلاثة اعوام فی ایام کایامنا هذه حال الطغاة دون وصول الشعب الایرانی الى تحقیق ارادته و مبتغاه بتزویر الانتخابات و قمع الشعب و اعتقال قادته و عدد کبیر من النشطاء السیاسیین. فی مثل هذه الظروف کان انتصار الشعب المصری قی ثورته زخما معنویا کبیرا لجمیع طلاب الدیمقراطیة فی ایران. نحن نعتبر قیام الشعب المصری المسلم بوجه طغاة بلده مدخرا ثمینا للحرکة الخضراء الایرانیة. و نؤکد على أن ابراز الوجه الرحیم للاسلام من قبل اول رئیس منتخب فی انتخابات حرة فی مصر و تاکیده على احترام الادیان و السیر فی اطار القانون و احترام التعددیة و کرامة الانسان و حقوقه سببا فی احیاء الامل لدى شعوب المنطقة و عاملا مؤثرا لدعم الدیمقراطیة و السلام و الامن فی منطقة الشرق الاوسط.
نرجوا من الله القادر أن یوفقکم فی تحقیق اغلى آمال الشعب المصری العظیم
المتحدث باسم الهیئة التنسیقیة للحرکة الخضراء الایرانیة
ترجمه انگلیسی پیام
In the name of God the Merciful
Mr. Mohammad Morsi,
President elect of the Arabic Republic of Egypt,
On behalf of the Coordination Council of the Green Path of Hope and the green activists of the nation of Iran, I congratulate you on becoming the newly elected president of our friend and ally Egypt.
Those who seek democracy in Iran, are empathetic to the plight of the Egyptian nation and have meticulously followed the course of the Egyptian people's struggle for freedom and justice, are overjoyed with their victory. It was around this time three years ago, that the authoritarian rulers of Iran circumvented the realization of the will of the Iranian people through the widespread oppression of citizens and the arrest of the leaders of the Green movement and a large number of political activists. Given the conditions in Iran, the Egyptian uprising at the time, created a new wave of hope and enthusiasm amongst those seeking democracy in Iran. The uprising of the Muslim nation of Egypt against authoritarianism, and the future policies of its newly elected government are a valuable asset to the people's Green Movement of Iran. The emphasis of the first president elected by the Egyptian nation on a compassionate and tolerant interpretation of Islam, with respect for other religions, the rule of law, the acceptance of pluralism and democratic principles, human dignity and human rights has been a source of hope for all people in the region and will undoubtedly serve as a positive influence for the strengthening and further development of democracy, peace and security in the Middle East.
I ask God almighty to grant you success in your quest to achieve prosperity for the great nation of Egypt.
Ardeshir Amir Arjomand
Spokesperson for The Coordination Council of the Green Path of Hope
امروز: دولت آمریکا، در پی «کاهش چشمگیر» واردات نفت ایران توسط چین و سنگاپور، آنها را به فهرست کشورهای معاف از تحریمها علیه جمهوری اسلامی اضافه کرده و این دو کشور طی شش ماه آینده میتوانند به خرید نفت از ایران ادامه دهند.
به گزارش مردمک به نقل از رویترز، با این اقدام ایالات متحده که همزمان با آغاز دور تازه تحریم مالی و نفتی علیه ایران از دیروز هشتم تیر صورت گرفته، همه بیست مشتری اصلی نفت ایران در فهرست معافیت قرار گرفتهاند.
به نوشته این خبرگزاری، آمریکا به دلیل پرهیز از تیرهشدن روابط دیپلماتیک با چین و ضرورت پشتیبانی این کشور در فرونشاندن سرکوبهای سوریه و مهار جاهطلبیهای اتمی ایران، آن را در فهرست معافیتها قرار داده است.
براساس قانون مصوب کنگره آمریکا، کشورهای خریدار نفت ایران تا روز گذشته فرصت داشتند، تا بهطور «قابل توجهی» خرید آن را کاهش دهند و در غیر این صورت، بانکها و نهادهای مالیشان از سیستم مالی آمریکا خارج میشد.
وزیر خارجه آمریکا در این راستا در بیانیهای اعلام کرده که چین و سنگاپور، به شدت واردات نفت از ایران را کاهش دادند و این کاهش که توسط سایر مشتریان نفت ایران نیز صورت گرفته، هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی به بار آورده است.
چین، یکی از خریداران عمده نفت ایران که پیشتر حدود ۲۰ درصد از نفت مصرفی خود را از ایران وارد میکرد، از اوایل سال جاری میلادی حدود ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز از این واردات کاست.
این کشور پیشتر در واکنش به تصویب این تحریمها اعلام کرده بود که همواره به دلیل قوانین داخلی با تحریمهای یکجانبه علیه یک کشور مخالف است و آن را قبول نمیکند.
کره جنوبی، یکی از واردکنندگان بزرگ آسیایی نفت خام ایران نیز که از ماه فوریه واردات نفت را کاهش داده بود، دو روز پیش اعلام کرد که از ۱۱ تیر این واردات را قطع خواهد کرد.
دولت آمریکا میگوید که در پی این تحریمها، صادرات نفت ایران به حدود کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسیده و تنها هفتهای حدود ۶۳۰ میلیون دلار برای ایران درآمد دارد و این در حالی است که صادرات روزانه نفت ایران پیشتر دو میلیون و پانصد هزار بشکه بوده است.
از طرف دیگر، فشارهای بینالمللی بر اقتصاد ایران تاثیر منفی گذاشته تا جایی که آژانس بینالمللی انرژی اعلام کرده که صادرات نفت خام این کشور در سال جاری میلادی ۴۰ درصد کاهش یافته است.
فروش نفت، منبع اصلی درآمد دولت ایران است و آمریکا و اتحادیه اروپا تلاش میکنند با افزایش تحریمهای نفتی علیه ایران ابزاری بر این کشور فشار بیاورند تا برنامه اتمی خود را که احتمال میدهند اهداف نظامی دارد، متوقف کنند.
علاوه بر تحریم ایالات متحده که از روز گذشته به اجرا درآمده، کشورهای اتحادیه اروپا نیز از دو روز دیگر، واردات نفت از ایران را متوقف خواهند کرد.
وبسایت خبرآنلاین در گزارشی پیشبینی کرده بود که درآمد نفتی امسال ایران تا مرز ۵۰ میلیارد دلار کاهش مییابد؛ بنا بر گزارشها، درآمد ارزی ایران از صادرات نفت در سال گذشته، ۱۱۳ میلیارد دلار بوده است.
پیشتر هیلاری کلینتون گفته بود که این تحریمها، «پیام قاطعی به رهبران ایران» است و تا زمانی که ایران به دنبال رفع نگرانیهای جامعه بینالمللی درباره برنامههای هستهای نباشد، آنها همچنان با انزوا و فشار روبهرو خواهند بود.
هر چند نگرانیهایی وجود دارد که با فشار بر مشتریان نفت ایران، قیمت نفت بسیار بالا برود اما افزایش تولید نفت عربستان سعودی، رقیب نفتی ایران و مشکلات اقتصادی در چین و اروپا، قیمت نفت را ۲۵ درصد کاهش داده است.
امروز: در حدیث شریف از امام علی آمده است : " استبداد رای نداشته باش که هرکس استبداد رأی داشته باشد هلاک و نابود گردد." این گزاره که در احادیث دیگری مورد تاکید قرار گرفته است چه در حیات فردی و چه در حیات اجتماعی ما آدمیان صادق است، و ازاینروست که خداوند به پیامبر گرامی اسلام فرمان به مشورت در اداره امورجامعه را داده و اصل "شور و مشورت " را به عنوان یکی از اصول پایه در عرصه زندگی فردی و اجتماعی هر مسلمان قرار داده است (+).
استبداد هلاکت و نابودی می آورد برای فرد و جامعه، اما اینگونه نیست که این اتفاق به یکباره بیافتد بلکه در یک دوره زمانی و بصورت تدریجی این رخداد شکل می گیرد تا جائیکه اجل سررسد و هلاکت محتوم شود. داستان ظهور و سقوط تمدنها و رژیم های سیاسی را از این منظر می توان زیر ذره بین نهاد و مطالعه کرد، و به ویژه در کشورما که سنت استبدادورزی عادت غالب بر تاریخ و جامعه بوده است. غلبه " استبداد مطلقه " بر قالب حکمرانی در ایران و دیرپایی آن به رغم تلاشها و جنبش ها به ویژه در تاریخ معاصر باعث بروز بیماریهایی مسری و ریشه دوانده در جسم و روح ما شده است که در ادبیات رایج از آن به عنوان " خلقیات و روحیات ایرانیان " یاد می شود. پیروزی انقلاب اسلامی که قرار بود مهر باطلی براین بیماریها زند و آنها را درمان کند متاسفانه با بازتولید " استبداد مطلقه " آنهم در لباس دینی نه تنها مرهمی براین بیماریها ننهاده بلکه بر شدت و حدت آنها افزوده است.
بیماری رایج استبداد ساختن آدم های دو یا چند شخصیتی است. از یکطرف آدم ها عقائد و ارزش ها و باورها و علائق و سبک زندگی خاص خود را دارند، اما از طرف دیگر حاکمیت استبدادی خواهان آدم هایی است که مطیع و منقاد قرائت رسمی و سبک زندگی مورد نظرش باشند، و در این میانه غالب شهروندان چون نمی خواهند با حاکمیت استبدادی در افتند ناچار از داشتن دو یا چند شخصیت و بازی در چند نقش می شوند که پیامدش بیماری های دامنگیر دیگری همچون ریاورزی، دروغ گویی، چاپلوسی، حسادت، توطئه گری، تجسس و جاسوسی، سوء استفاده از موقعیت، کلاهبرداری، خیانت،...در میان افراد جامعه می شود و در چنین عرصه ای است که آسیب پذیری های اجتماعی بشدت بالا می رود و اسباب سقوط و فروپاشی نظام استبدادی فراهم می شود. از اینروست که نظام های استبدادی نظام های خود ویرانگر هم هستند برعکس نظام های مردمسالار که بدلیل وجود آزادی و مشارکت مردمی در آنها خود ترمیم گراند.
برای آنکه شدت « بیماری های استبداد » در جامعه کنونی ما اندازه گیری شود می شود به دهها شاخص در زمینه آسیب های اجتماعی و بصورت مقایسه ای با دیگر کشورها استناد کرد اما من فقط به یک شاخص استناد می کنم. اخیرا از قول مسئولان قوه قضائیه به این اشاره شده است که تعداد پرونده های قضایی درحال رسیدگی در این قوه در سال به بیش از هفت میلیون پرونده رسیده است و این به معنای این است که از هر هفت ایرانی دو نفر در گیر یک پرونده قضایی هستند و این درحالی است که در کشور ژاپن با جمعیتی دو برابر ایران تنها ۳۵۰ هزار پرونده قضایی در سال گزارش شده است! یعنی از هر ۳۷۱ نفر دو نفر درگیر پرونده قضایی اند، و البته این مقایسه فارغ از محتوای پرونده ها و دعاوی مطروحه در آنهاست. تصور بفرمائید چه حجم عظیمی از وقت و هزینه ما ایرانیان باید مصروف چنین موضوعی شود که ناشی از عملکرد خودماست و برآمده از حاکمیت استبدادی که مسبب بیماریهایی است که سرریزش در پرونده های قضایی نمود می یابد.
در آموزه های اسلامی تصریح و تاکید شده است که هر مسلمان باید شخصیتی یگانه و متقی مبتنی بر ارزش هایی همچون صداقت و راستگویی، امانتداری، متعهد، خیرخواه،...داشته باشد و طبعا در حکومتی بنام دین باید تقوا در جامعه ظهور و بروز عملی داشته و نهادینه شود اما واقعیت تلخی که الان شاهدش هستیم اینکه بدلیل حاکمیت " استبداد دینی " ریا و دروغ و... در ابعاد وحشتناکی در جامعه ما رواج یافته و نهادینه شده است، و البته این آفت ،که در عمق ناشی از پایداری استبداد در سرزمین ماست، در عمل اجتماعی به گریز از دین ( اسلام و شیعه ) در میان افراد جامعه به ویژه نسل جوان دامن زده است. جالب اینکه حاکمیت استبدادی که خود مسبب چنین وضعیتی است از یکطرف بر مجازات اعدام مرتدین اصرار می ورزند و سخت گیری بر دگرکیشان، و از طرف دیگر با صرف هزینه های فراوان از بودجه ملی برای مسلمان و شیعه کردن آدمیان در اقصا نقاط عالم جهاد وافر می نماید و خوشحال از اینکه یک فرنگی را به دین اسلام وارد ساخته است! بواقع برای من قابل درک و فهم نیست حاکمیتی که نمی تواند با عملکردش مسلمان شیعه دوازده امامی را نگه دارد چگونه می تواند دیگران را به مسلمانی دعوت نماید؟ کالبدشافی بیشتر این موضوع و بلایی را که عملکرد حاکمیت موجود بر سر مسلمانی تعداد قابل توجهی از ایرانیان آورده است به فرصتی دیگر وامی گذارم.
کلام آخر اینکه خداوند فرموده :" هنگامیکه یاری خدا و پیروزی آمد، و مردم دسته دسته در دین خدا وارد می شوند، پس خدا را حمد و ثنا گوئید، و از او استغفار جوئید که او توبه پذیر است. " ملاحظه می شود وقتی مردم به دین خدا می گروند که گشایشی و پیروزی ای را در زندگی شان شاهد باشند، و اینکه رهبران و حاکمان جامعه ثناگوی خدا بوده و از هرگونه کوتاهی خود در خدمت به خلق و استبداد ورزی استغفار جویند، و روشن است که در غیر اینصورت مردم دسته دسته از دین خدا خارج خواهند شد، و این اتفاقی است که در سایه حاکمیت " استبداد دینی " و « بیماریهای استبداد » در جامعه مان در حال رخ دادن است، و راه چاره اش مبارزه با استبداد بهر شکل و عنوانی است. اگر هریک از ما می خواهد جامعه ای سالم و سلامت بسازد باید هدف گیری اش مبارزه با استبداد با تمام رگ و ریشه ها و مولفه های ساختاری و تاریخی اش باشد و مواظب باشد براه های فرعی نیافتد. درمان همه بیماریهای رایج در میان ما ایرانیان در مبارزه با استبداد نهفته است و به هر میزان که ما بتوانیم این غول هزار سر را سر کنیم به همان میزان هم می توانیم انتظار داشته باشیم که « بیماریهای استبداد » در ما درمان شود و راه بسلامت و نظامی آزاد و مردمسالار جوئیم.
منبع: کلمه
امروز: خبرگزاری مهر گزارش داد که چهار عضو دولت احمدی نژاد برای تصمیم گیری درباره نحوه مواجه شدن با تحریم ها، جلسه ویژه تشکیل داده اند.
بر اساس این گزارش، در این جلسه اضطراری که ساعت ۶ صبح روز چهارشنبه در محل بانک مرکزی برگزار شده، شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی، مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت و رستم قاسمی وزیر نفت حضور داشته اند.
این چهار عضو اقتصادی کابینه دهم در این جلسه که مفصل توصیف شده و طبق این گزارش چندین ساعت به طول انجامیده، برای سناریوهای تحریمی جدید غرب علیه ایران برنامه تدوین کرده و احمدینژاد هم بر اساس آنها، دستورات خاصی در این باره صادر کرده است که هیچ جزئیاتی درباره آنها اعلام نشده است.
این گزارش افزوده که در کنار برگزاری این جلسه، جلسات دیگری هم برای مقابله با سناریوهای تحریمی غرب در بخشهای مختلف کارشناسی دولت در هفتههای گذشته برگزار شده بود.
تحریم آمریکا علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از دیروز آغاز شد و تحریم کامل خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نیز از روز یکشنبه به اجرا گذاشته می شود.
امروز: نیاز به تعلق داشتن و پذیرفته شدن از سوی پیشوا آنچنان در این افراد نهادینه شده است که پذیرفتن بعضی واقعیت های ناخوشایند در مورد مرجع قدرت برای آنان غیر قابل هضم می باشد
در جامعه ای که حاکمیتی اقتدار گرا نبض قدرت را در دست داشته و حکومتی استبدادی بر جامعه غالب است معمولا شکافی عمیق مابین افراد آن جامعه و حاکمیت به وجود می آید و مردم از بدنه منشا قدرت فاصله میگیرند و عده ای از همین مردم هم جذب دستگاه حاکمیت شده و از توده فاصله می گیرند.
در ایران، این انشعاب مخصوصا پس از انتخابات ۸۸ به واضوح قابل رویت است. در این میان پس از سرکوب اعتراضات خیابانی و در نتیجه گسترش احتمال یاس و سرخوردگی در میان مردم درصد خشم مردم نیز افزایش یافت. مخاطب این خشم های فروخورده مردم در ابتدا حاکمیت خواهد بود و سپس متوجه دیگر اعضای جامعه که با حاکمیت همراه اند می شوند. با افزایش خشم ملتی که خواسته آزادی وی به شدت سرکوب شده گرایش به سمت دیدگاه یا با ما و یا با حاکمیت گسترده تر می شود و افرادی که جذب منشا قدرت می شوند معمولا از سمت دیگران مطرود شده و ملقب به افرادی منفعت طلب و خائن می شوند.
این نگاه سفید و سیاه از دیدگاه روانشناسی اثرات مخربی در تمامی عرصه های زندگی فردی به جای می گذارد این اثرات در زندگی اجتماعی محو نمی شود و و این پرسپکتیو و نوع نگرش همچنان اثرات مخرب خود را در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز به تصویر می کشد. سودجویی و تمرکز بر منافع شخصی می تواند انگیزه بسیاری برای اطاعت بی چون و چرای حاکمیتی مستبد باشد ولی قطعا این انگیزه حداقل به صورت خودآگاه محرک همه افرادی که جذب منشا قدرت می شوند نخواهد بود.
تحلیل جنبه انسانی ِ آزادی و قدرتگرایی ما را ناگزیر به یک مسئله کلی متوجه می کند و آن نقشی است که عوامل روانی به عنوان نیروهای فعال در سیر اجتماعی بر عهده دارند . هر گونه کوشش برای فهم جاذبه ای که فاشیسم و دیکتاتوری برای اعضای یک جامعه دارد ما را به پی بردن به نقش عوامل روانی وادار می کند. یکی از عناصر مهم این واقعیت است که آدمی نمی تواند بدون نوعی همکاری با دیگران زندگی کند. در هر فرهنگ و محیطی که تصور شود انسان برای بقای خویش نیازمند همکاری و همراهی با دیگران است، خواه به منظور دفاع در برابر دشمنان یا خطرات طبیعی خواه برای اینکه بتواند کار و به طبع آن تولید کند. این حس نیاز ِ به همراهی از دوران طفولیت فرد آغاز می شود. به علت عدم توانایی واقعی کودک در مراقبت از خود که از مهمترین وظایف زندگی است، ارتباط با دیگران برای او به صورت مسلله ای حیاتی در می آید. امکان تنها ماندن قهرا بزرگترین خطری است که زندگی طفل را تهدید می کند. عنصر دیگری که به نیاز تعلق داشتن حالتی چنین سرپیچی ناپذیر می بخشد، واقعیت خودآگاهی ذهنی و یا همان سلف کانشس، قوه متفکره انسان است که به سبب آن آدمی از خود به عنوان موجودی منفرد و متفاوت از طبیعت و دیگر آدمیان آگاه می شود. با وجود اینکه درجه این آگاهی متغیر است اما صرف وجود آن همه گان را با مساله ای انسانی مواجه می کند. به این معنی که با آگاه بودن از خویش به عنوان موجودی مستقل از طبیعت و مردم ِ دیگر و با آگاه بودن از کانسپت مرگ یا بیماری و یا پیری، انسان در مقایسه خویش با جهان و همه آنها که او نیستند احساس حقارت و تنهایی می کند و اگر انسان نتواند خود را به نظامی که به زندگیش معنی و جهتی می بخشد مربوط کند درونش لبریز از شک و دلهره خواهد شد و همین شک سرانجام قدرت عمل یا به عبارت دیگر قدرت زندگی را در او فلج خواهد کرد.
این حس نیاز به تعلق داشتن و تنها نماندن در تمام انسانها وجود دارد و بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی افراد را شکل می دهد. شدت این نیاز نیز از زمان طفولیت و کودکی فرد سرچشمه میگیرد نیازهایی که معمولا در دوران کودکی به صورت کامل و سالم ارضا نشده است و در سنین بزرگسالی خود را در قالب رفتارهای گاها ناهنجار اجتماعی بروز می دهد.
این به این معنی است که در انالیز کردن روانشناختی افرادی که همراهی با منشا قدرت را تحت هیچ شرایطی رها نمیکنند باید سیستم وابستگی افراد در کودکی که توسط روانکاو انگلیسی به نام بولبی بنیانگذاری شد را در نظر داشت که به واسطه آن میتوان نیاز به تعلق داشتن و همراهی در افراد مختلف را بررسی کرد..
به طور كلي وابستگی را ميتوان جوّ هيجاني حاكم بر روابط كودك با مراقبش تعريف كرد. اين كه كودك مراقب خود را كه معمولاً مادر اوست ميجويد و به او ميچسبد، مؤيد وجود دلبستگي ميان آنها است. نوزادان معمولاً تا پايان ماه اول عمر خود شروع به نشان دادن چنين رفتاري ميكنند و اين رفتار براي تسريع نزديكي به فرد مطلوب طراحي شده است. بالبي معتقد است كه يك شخص براي رشد سالم نياز به پيوند عاطفي دارد. احساس امنيت از سوی والدین در كودك، پايهاي براي سلامت رواني وي ميباشند.
نظريه بولبي بر روي سه اصل پايه ريزي شده است، نخست اين كه نوزاد انسان با خزانهای از رفتارها كه به مجاور شدن با ديگر افراد جهتدهي ميشود، متولد ميشود تا براي آنها يك «پايگاه امن« به منظور جستجو كردن محيط فراهم نمايد. دوم مجاور بودن به ديگران آنها را دسترسپذير ميكند تا نيازهاي دلبستگي نوزادان را برآورده كنند. سوم اين كه تجارب با افراد مهم جهت تعميم به روابط جديد دروني سازي ميشود. (ميكولينسر و فلورين، 1998). در واقع قصد اصلي و اوليه نظريه پردازان دلبستگي اين بود كه علت ايجاد نزديكي و رابطه نوزاد با مادر، نه به دليل نياز به غذا و تامين سلامت جسمي نوزاد است، بلكه ايجاد نوعي رابطه امن و كسب امنيت رواني نوزاد است كه بين مادر و فرزند چنين رابطه گرم و سرشار از صميميت ايجاد ميشود. بالبي اظهار ميكند كه كيفيت روابط با مراقبين در كودكي منجر به فعال شدن و راهاندازي الگوهاي فرد ميشود و تصويرهاي روابط اجتماعي بزرگسالي را فراهم ميسازد. مدلهاي فعال ساز دروني همان طرحوارههای ذهنی هستند و عبارتند از انتظار فرد نسبت به خود. اين انتظارات تصاوير ذهني هستند كه براساس انواع تعاملات مكرري كه فرد دارد ايجاد ميشوند. مثلاً اگر كودك صدمه جسمي ببيند اين صدمه به سرعت موجب ناخشنودي وي ميشود و در او اين انتظار ايجاد ميشود كه آن شخص موجب ناراحتي او شده و مدتهای طولانی زمان لازم است تا اين كودك اطمينان مجدد و راحتي نسبت به آن شخص بدست آورد.
مدلهاي فعالساز دروني ناشي از يك فرايند طبيعي تصاوير ذهني از موقعيتهاي اجتماعي يا فردي خاص ميباشند. تجربيات اوليه كودك موجب ميشود تا او فرصتهاي محيطي خود را به حداكثر برساند و روابط اجتماعي حمايتي خود را شكل بدهد افزايش احساس امنيت كودك به او اجازه ميدهد تا از تجربه دروني خود بيرون بيايد و بتواند به شناخت بيشتر دست پيدا كند و خود و ديگران را درك كند و بفهمد كه رفتارش به وسيله حالات، افكار، احساسات، باورها و اميال خودش سازمان مييابند.
نظریه بالبی به دلیل خصوصیت الگوسازی کودک در رفتارهای بزرگسالی در این مبحث مورد نظر حایز اهمیت ویژه ای می باشد. استقلال فکری و ذهنی افراد در بزرگسالی به صورت مستقیم زاییده رابطه وابستگی سالم در دوران کودکی فرد است. با تکیه بر این تئوری روانشناسی بالبی می توان نیاز به اطاعت بی چون و چرا را در بعضی افراد توضیح داد. فرزندی که در دوران کودکی در کنار والدین خود احساس امنیت می کند و دارای وابستگی سالم با نزدیکان خود می باشد مرحله جدایی و یا سپریشن را به صورت طبیعی و در مقطع سنی متناسب سپری می کند. به این صورت که موجودیت خود را به عنوان فردی مستقل از مادر می پذیرد و در این راستا عزت نفس خود را تقویت می کند. طی کردن طبیعی مرحله وابستگی و جدایی در کودکی نقش به سزایی در به وجود آمدن روابطی سالم در بزرگسالی فرد بر جای می گذارد در اینجا تمرکز بر روابط اجتماعی علاوه بر روابط شخصی می باشد. کودک با اطمینان به حضور مادر در صورت نیاز به کاوش محیط اطراف می پردازد و پس ازچندی اطمینان لازم به خویشتن را برای اخذ تصمیمات فردی پیدا می کند. این کودک هنگامیکه به سن بزرگسالی می رسد منفرد بودن خویش از جامعه و پیشوای آن جامعه را درک می کند و از این جدایی به دلیل سالم بودن مرحله جدایی در دوران کودکی هراس کمتری دارد. افرادی که همراهی با منشا قدرت را تنها راه بقای خود می دانند بعضا کسانی هستند که وابستگی و جدایی سالم را در کودکی تجربه نکرده اند و از سرکشی و یا اعتراض در مقابل مرجع قدرت هراس دارند. با ملحق شدن به مرجع قدرت خود را توانمند می بینند همانند کودکی که مادر خود را توانمند و خود را ضعیف مشاهده می کند. این دیدگاه ناسالم از دوران کودکی شرط زندگی و بقا برای کودک می شود و وی را عاجز از رهایی از این دیدگاه حتی در سنین بزرگسالی می کند. نیاز به تعلق داشتن و پذیرفته شدن از سوی پیشوا آنچنان در این افراد نهادینه شده است که پذیرفتن بعضی واقعیت های ناخوشایند در مورد مرجع قدرت برای آنان غیر قابل هضم می باشد. از سوی دیگر حس انزجار و تنفری که این افراد از سوی دیگر اعضای زخم خورده جامعه دریافت می کنند انگیزه هرگونه جدایی از مرکز قدرت را در این افراد تضعیف می کند. اینگونه افراد تا زمانیکه تکیه گاه محکم و پر قدرتی نیافته اند شخصیت های متزلزلی دارند ولی به محض ملحق شدن به افراد و یا جایگاهی که بتواند نیازهای وابستگی و تعلق آنان را ارضا کند جدایی از آن برایشان بسیار دشوار خواهد بود. به عنوان مثال فردی که دارای قدرت به خصوصی در جامعه نیز نمیباشد اگر دوران وابستگی را در کودکی به صورت سالم سپری نکرده باشد و مخصوصا در قسمت جدایی از مادر عزت نفس کافی را دریافت نکرده باشد بیشتر از دیگران در معرض وابستگی به منشا قدرت قرار می گیرد. این منشا قدرت می تواند از رده های پایین تر آغاز شود ( مانند مدیر محل کار) و به دلیل خاصیت تشویق پذیر این گونه رفتارها کم کم در رده الی بالاتر نیز خود را نشان می دهد. به بیان دیگر فردی با مشکلات وابستگی در کودکی اطاعت بی چون و چرا و نزدیکی به مرجع قدرت را سرلوحه مشی زندگی خود قرار می دهد و به دلیل تشویق و پذیرفته شدن از سوی دیگران این خصوصیت در آنان در غالب و شرایط گسترده تر نهادینه می شود.
قابل ذکر است که مبحث همراهی با قدرت از دید روانشناسی بسیار پیچیده تر و عمیقتر از محتوای این مطلب می باشد. هدف نگارنده صرفا ارائه یکی از چندین تعبیر روانشناسی به قصد شخصیت شناسی افراد وابسته به منشا قدرت و همچنان حذر کردن از دیدگاه بد و خوب بدون در نظر گرفتن شرائط و جایگاه روانی افراد می باشد.
منبع: جرس
محتوای یادداشتها لزوماً دیدگاه امروز نیست.
امروز: به گزارش منابع خبری، جمعی از فعالان کرد، روز ۱۰ تیرماه را به عنوان روز "حمایت از محمد صدیق کبودوند"، دبیر سازمان حقوق بشر کردستان ایران که بیش از یک ماه است در اعتصاب غذا در زندان به سر میبرد، نامگذاری کردند.
به گزارش بی بی سی، سامان رسولپور، روزنامه نگار کرد و از بانیان حرکت حمایت از محمد صدیق کبودوند با اشاره به اینکه وضعیت آقای کبودوند پس از ۳۲ روز اعتصاب غذا نگران کننده است، گفت در حال حاضر کلیههای او به دلیل اعتصاب غذای طولانی مدت عفونت کرده اند.
بر اساس گزارش ها، کبودوند به دنبال ابتلا فرزندش پژمان کبودوند به بیماری خونی صعب العلاج خواستار مرخصی و ملاقات فرزند بیمارش شد، اما به دلیل مخالفت مسئولان زندان با این خواسته، او از روز ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا نامحدود زده و اجازه نداده است که او را با دستبند و پابند به بهداری اوین منتقل کنند.
کبودوند خود به ناراحتی حاد ریوی مبتلاست، در طول پنج سال گذشته، دو بار در زندان اوین دچار سکته شده است. پزشکان زندان گفته اند که درمان آقای کبودوند در زندان میسر نیست، اما مسئولان قضایی اجازه نمی دهند این فعال حقوق بشری کرد در خارج زندان تحت درمان قرار بگیرد.
این زندانی که از سال ۱۳۸۶ در زندان بوده و به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است، تاکنون اجازه مرخصی نداشته و تنها پس از بیماری لاعلاج پسرش، به او حدود یک ساعت اجازه دادند که بر بالین فرزندش در بیمارستان حاضر شود، اما پس از آن برای مرخصی و بودن در کنار فرزندش مخالفت شده است.
به گفته آقای رسولپور، هدف از حرکت حمایتی، حساس کردن جامعه و مسئولان قضایی و امنیتی ایران برای رسیدگی به خواسته این زندانی سیاسی است. او معتقد است که چنین فراخوانی باعث شده مسئولان قضایی نیز واکنش نشان دهند.
به گفته این روزنامهنگار، روز گذشته (چهارشنبه) مسئولان زندان اوین در تماس با پریناز حسنی، همسر آقای کبودوند از او خواستند به زندان مراجعه کند و پس از دو سال که با هر نوع درخواست ملاقات حضوری مخالفت میشد، به آقای کبودوند و همسرش اجازه ملاقات حضوری با همسرش داده شد.
در همین حال آقای کبودوند در ملاقات با معاون دادستان تا آزادی مشروطش و اجازه حضور بر بالین فرزند بیمارش به اعتصاب غذا خاتمه نخواهد داد.
پیشتر نیز بیش از ۳۰۰ فعال اجتماعی، سیاسی و مطبوعاتی در ۱۸ خردادماه سال جاری در نامه ای به ناوی پیلای،کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، با اشاره به اعتصاب غذای محمد صدیق کبودوند از این مقام خواستند تا نسبت به انتقال او به خارج از زندان به منظور مداوا و همچنین ملاقات با فرزند بیمارش، تلاش کند.
امروز: در آستانه آغاز تحریمهای فراگیر اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی و در حالیکه مذاکرات ایران و جامعه جهانی در خصوص برنامه های اتمی همچنان بی نتیجه باقی مانده، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران طی نامهای به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره هرگونه اقدام غرب در قبال ایران هشدار داد.
به گزارش ایسنا، سعید جلیلی نماینده رهبر جمهوری اسلامی و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، با ارسال نامهای خطاب به کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و هماهنگکننده گفتگوهای گروه ١+۵ با ایران نسبت به آنچه "پیامدهای دوری از منطق در گفتگوها" و "بکارگیری ابزارهای غیرمشروع علیه ملت ایران" خواند، به کشورهای غربی هشدار داد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در این نامه از "مبانی استدلالی و منطقی پیشنهادهای جمهوری اسلامی و نیز ارزیابی مستدل و دقیق پیشنهاد گروه ١+۵ در مذاکرات مسکو" خبر داد و مدعی شد: "جمهوری اسلامی همچون گذشته آمادگی دارد به سهم خود در ابتکارعملهایی که بتواند گفتگوهایی موفق و رو به جلو را رقم بزند کماکان مشارکت نماید."
سعید جلیلی با ارزیابی روند گفتگوهای استانبول، بغداد و مسکو تصریح کرد: "استمرار گفتگوهای موفق و رو به جلو صرفاً در شرایطی ممکن است که در چارچوب راهبرد همکاری و در پی ایجاد اعتماد ملت ایران باشد."
گفتنی است، در مذاکرات استانبول، بغداد و مسکو، که طی ماههای اخیر بی نتیجه ماند، ایران و گروه ١+۵ (اعضای دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان) توافق کردند که مسیر دیپلماسی را باز نگه دارند و در همین راستا قرار است طرفین در سطح پائینتری، یعنی در سطح کارشناسان فنی، سوم ماه ژوئیه (۱۳ تیرماه) در استانبول به مذاکرات ادامه دهند.
به گزارش ایسنا، سعید جلیلی در این نامه که متن کامل و جزئیات آن هنوز منتشر نشده، از انتظار "ملت ایران" برای "واکنش مناسب در قبال رویکرد غیرسازنده طرف غربی" خبر داد و ضمن هشدار به اشتون گفت: "مسئولیت هر گونه لطمه به روند سازنده گفتگوها متوجه طرفی است که ابزارهای غیرمشروع را جایگزین منطق در گفتگوها می کند."
امروز: ۱۷۵ فعال فرهنگی و سیاسی کشور با انتشار بیانیه ای ضمن اعتراض به زندانی کردن فرببرز رئیس دانا و منیژه عراقی خواهان آزادی این دو عضو کانون نویسندگان و سایر زندانیان سیاسی-عقیدتی شدند.
فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان منتقد سیاستهای اقتصادی دولت و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران است که هم اکنون در زندان به سر می برد.
رئیس دانا اول خردادماه برای اجرای حکم یک سال زندانیاش، بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
وی خردادماه سال ۹۰ به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در کانون نویسندگان ایران، امضای برخی بیانیههای سیاسی و همچنین مصاحبههای انتقادی با رسانههای خارج از ایران درباره عملکرد دولت، به یک سال زندان محکوم شد.
رئیس دانا آذرماه سال ۸۹ نیز به دلیل مصاحبهها و انتقادهایش از قانون هدفمند شدن یارانهها و تاثیر منفی آن بازداشت شده بود.
منیژه نجم عراقی، نویسنده، مترجم، فعال حقوق زنان و منشی منتخب کانون نویسندگان ایران، نیز ۱۴ خردادماه پس از احضار به پلیس امنیت تهران بازداشت و برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری خود به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش تارنمای ملی - مذهبی، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
مردم آزادی خواه!
سرانجام پس از ماه ها بازجویی و تشکیل پرونده و دادگاه، فریبرز رئیس دانا عضو هیئت دبیران و منیژه نجم عراقی منشی منتخب کانون نویسندگان ایران به فاصله چند روز از یکدیگر روانه زندان شدند.
فریبرز رئیس دانا پس از یک مصاحبه تلویزیونی درباره مسائل اقتصادی شبانه دستگیر و مدت یک ماه در بازداشت به سر برد و در نهایت به یک سال حبس محکوم شد. منیژه نجم عراقی نیز به اتهام ارسال بیانیه های کانون نویسندگان ابتدا سه روز بازداشت و سرانجام به یک سال زندان محکوم شد.
از نظر ما امضاکنندگان زیر احکام صادره هدفی جز سرکوب آزادی بیان و مدافعان آن و به ویژه ازکارانداختن کانون نویسندگان ایران ندارد. ما این رویه را محکوم می کنیم و خواهان آزادی بی قید و شرط منیژه نجم عراقی و فریبرز رئیس دانا و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
۶/۴/۱۳۹۱
1-آینده آزاد ۲- نفیسه آزاد ۳- فرزانه آقایی پور ۴- آیدا ابروفراخ ۵- پروین اردلان ۶- زهره اسدپور ۷- لیلا اسدی ۸- حسن اصغری ۹- مهرنوش اعتمادی ۱۰- روحی افسر ۱۱- الهه امانی ۱۲- ناتاشا امیری ۱۳- مجید امین مؤید ۱۴- آسیه امینی ۱۵- سیامک امینی ۱۶- محمد امینی ۱۷- شهلا انتصاری ۱۸- الناز انصاری ۱۹- علی ایرانلو ۲۰- حسین ایزدی ۲۱- پرویز بابایی ۲۲- کیوان باژن ۲۳- خسرو باقری ۲۴- رضا براهنی ۲۵- کاظم برجسته ۲۶- فانوس بهادروند ۲۷- سیمین بهبهانی ۲۸- ایوب بهزادی ۲۹- حمید بی آزار ۳۰- مهناز پراکند ۳۱- سعید پرتوی ۳۲- منوچهر پروین ۳۳- احمد پورابراهیمی ۳۴- بزرگ پور جعفر ۳۵- علی پورصفر ۳۶- علی پورنقوی ۳۷- محمود تجلی پور ۳۸- فهیمه تعلیمی ۳۹- طلعت تقی نیا ۴۰- محسن توحیدیان ۴۱- علیرضا جباری ۴۲- ناهید جعفری ۴۳- فریده جلالی ۴۴- جلوه جواهری ۴۵- جاهد جهانشاهی ۴۶- فرخنده حاجی زاده ۴۷- سعید حزین ۴۸- حسین حسن پور ۴۹- جعفر حسین زاده ۵۰- حسین حضرتی ۵۱- محسن حکیمی ۵۲- عباسعلی حمیدفر ۵۳- محمد جواد خردمند ۵۴- آزاده خسروشاهی ۵۵- یاور خسروشاهی ۵۶- محمد خلیلی ۵۷- رضا خندان (مهابادی) ۵۸- ناهید خیرابی ۵۹- مظفر درفشی ۶۰- علی اشرف درویشیان ۶۱- بهرام دزکی ۶۲- رضا دهقان ۶۳- شادی دهقان ۶۴- مریم رحمانی ۶۵- سمیه رشیدی ۶۶- پریسا روشنفکر ۶۷- پیام روشنفکر ۶۸- سعید رضایی ۶۹- ناصر زرافشان ۷۰- علی زرقانی ۷۱- معصومه زمانی ۷۲- محمد زندی ۷۳- مریم زندی ۷۴- نیکزاد زنگنه ۷۵- داود زواره ای ۷۶- الناز زینالی ۷۷- ژاله سالاری ۷۸- غلامرضا سامانی ۷۹- فاطمه سرحدی زاده ۸۰- ایرج سلطانی ۸۱- سعید سلطانی طارمی ۸۲- فروغ سمیعی نیا ۸۳- صابر سیف-زاده ۸۴- احترام شادفر ۸۵- فخری شادفر ۸۶- فاطمه شاه نظری ۸۷- محمد شکیبی ۸۸- گوهر شمیرانی ۸۹- حماد شیبانی ۹۰- علی اصغر شیرزادی ۹۱- خسرو صادقی ۹۲- سیدعلی صالحی ۹۳- حسن صانعی ۹۴- علی صداقتی خیاط ۹۵- علی صمدی ۹۶- مریم صمدی ۹۷- نسرین صمدی ۹۸- حسن طالبی ۹۹- سیامک طاهری ۱۰۰- مصطفی طاهری ۱۰۱- محمدرضا طاهریان ۱۰۲- محمدحسین طهماسب پورشهرک ۱۰۳- سوسن طهماسبی ۱۰۴- نرگس طیبات ۱۰۵- سمانه عابدینی ۱۰۶- هوشنگ عاشور زاده ۱۰۷- باقر عباسی ۱۰۸- ریرا عباسی ۱۰۹- صادق عباسی ۱۱۰- فرشته عباسی ۱۱۱- فتانه عباسی فر ۱۱۲- زهره عراقی ۱۱۳- پویش عزیزالدین ۱۱۴- پویا عزیزی ۱۱۵- یاسر عزیزی ۱۱۶- رها عسگری زاده ۱۱۷- دلارام علی ۱۱۸- بهرام علی دوست ۱۱۹- بهلول علی دوست ۱۲۰- شاهین علی یاری ۱۲۱- محمدعلی عمویی ۱۲۲- مصطفی غلام نژاد ۱۲۳- علی فائض پور ۱۲۴- احمد فتحی ۱۲۵- فاطمه فتوگرافی ۱۲۶- آزاده فرامرزی ها ۱۲۷- ناصح فریدی ۱۲۸- رؤیا کاشفی ۱۲۹- مریم کاویانی ۱۳۰- زهره کریمی ۱۳۱- فریده کریمی ۱۳۲- محمد کریمی ۱۳۳- نوشین کشاورزنیا ۱۳۴- نسیم کلهری ۱۳۵- مرضیه کیانیان ۱۳۶- منیژه گازرانی ۱۳۷- ابراهیم گوهری ۱۳۸- مریم محبوب ۱۳۹- نوید محبی ۱۴۰- معصومه مختاری ۱۴۱- رقیه مرادی ۱۴۲- کاوه مظفری ۱۴۳- اقبال معتضدی ۱۴۴- اکبر معصوم بیگی ۱۴۵- خدیجه مقدم ۱۴۶- مجید ملکی ۱۴۷- محمد ملکی ۱۴۸- حافظ موسوی ۱۴۹- سمانه موسوی ۱۵۰- نسترن موسوی ۱۵۱- فیروزه مهاجر ۱۵۲- رضا مهدوی ۱۵۳- ژیلا مهدویان ۱۵۴- عباس مهیار ۱۵۵- ناهید میرحاج ۱۵۶- هدا مینان ۱۵۷- الناز ناطقی ۱۵۸- حسن نایب-هاشم ۱۵۹- شیدا نبوی ۱۶۰- مریم نجفی ۱۶۱- طلا نژادحسن ۱۶۲- شیوا نظرآهاری ۱۶۳- حمید نعمت الهی ۱۶۴- نسرین نعمت الهی ۱۵۶- علی نگهبان ۱۶۶- حسینعلی نوذری ۱۶۷- حسن نیک بخت ۱۶۸- ناصر وحدتی ۱۶۹- ستاره هاشمی ۱۷۰- مهدی یاوری ۱۷۱- حمید یزدان پناه ۱۷۲- فریده یزدانی ۱۷۳- امیر یعقوبعلی ۱۷۴- عنایت یوسف پور ۱۷۵- منور یوسف پور
امروز: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تحریم ها جدی است و برای برون رفت از مشکلات آن باید به منازعات میان خود پایان داده، به مردم واقعا اعتماد کنیم.
به گزارش مهر، محسن رضایی روز پنجشنبه در سفر یک روزه به استان قزوین ضمن دیدار با آیت الله باریک بین نماینده ولی فقیه و امام جمعه قزوین و حضور در انجمن بیماران کلیوی استان در همایش تبیین حقوق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه خلیج فارس که با حضور وکلای دادگستری در سالن تبلیغات اسلامی برگزار شد شرکت کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان این سفر همچنین در جمع خبرنگاران رسانه های گروهی استان حضور یافت و به سوالات آنها پاسخ گفت.
رضایی در این نشست در خصوص طرح موضوع جزایر سه گانه ایران گفت: هم دولت و هم مجلس و فعالان سیاسی باید متوجه این خطر جدی باشند که طرح این موضوع در مسیر ضربه زدن به منافع ملی است و به این محدوده ختم نخواهد شد و شاید در آینده با موضوعاتی مانند حق مالکیت منابع نفتی و گازی مشترک و ادغام مناطق آزاد نیز مواجه شویم.
سناریوی استعماری جدید در حال شکل گیری است
دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: یک فکر جدیدی در غرب ایجاد شده که طرح جزایر سه گانه ایران مقدمه آن است که می تواند در طول 10 سال آینده طرح ریزی و اجرا شود.
رضایی بیان کرد: هشدارهای امروز کارشناسان و دلسوزان نظام را باید جدی گرفت و از حالت انفعالی خارج شد و خیز دوم را برداشت زیرا غرب در دهه آینده با کمبود منابع نفتی و افزایش تقاضا مواجه است و قیمت نفت تا 200 دلار قابل افزایش خواهد بود لذا برای تسلط بر ذخایر مناطق نفت خیز برنامه ریزی دارد.
این مسئول گفت: دنبال جنجال نیستیم و از هر گونه ادبیات ماجراجویانه پرهیز می کنیم و معتقدیم با راههای قانونی و در چارچوب قوانین بین المللی قادریم از حقوق خود دفاع کنیم.
دولت آینده مقتدر تر خواهد بود
محسن رضایی در پاسخ به این سوال که آیا نامزد ریاست جمهوری می شود یا نه گفت: در مورد انتخابات آینده هنوز تصمیم نگرفته ام و دارم فکر می کنم اما بنظرم دولت آینده دولت بسیار مقتدری خواهد بود و مسئولیت های زیادی بر عهده خواهد داشت.
وی در خصوص تحریم ها گفت: تحریم ها وجود دارد و باید خود را مهیا کنیم و برای مقابله با آن اقتصاد کشور نیازمند یک گام بلند است.
پایان منازعات داخلی
این فعال سیاسی تصریح کرد: باید شرایط اقتصادی کشور را درک کنیم و بدانیم که خروج از این وضعیت نیازمند یک جهش بزرگ و بلند است و در این مسیر لازم است به منازعات بین اصولگرایان پایان داده شود.
رضایی گفت: باید متحد و یک دست شویم و رسیدن به یکپارچگی یعنی در عین رقابت، گفتگو و نصیحت و مشورت از منازعه جدا خودداری کنیم.
وی تصریح کرد: حل مشکلات اقتصادی کشور باید در اولویت کار مسئولان باشد زیرا تحریم ها جدی است و در این مسیر تحریم ها باید کنترل و از اعمال تحریم های جدید جلوگیری شود.
این مسئول یادآورشد: امیدواریم تیم مذاکره کننده بتواند با درایت از برخی تحریم های جدید جلوگیری کند و سیاست برد، برد را محقق کند زیرا کارشکنی اسرائیل و انگلیس و برخی همسایگان برای نتیجه ندادن مذاکرات جدی است.
به مردم اعتماد واقعی کنیم
رضایی بهترین راه برون رفت از مشکلات کشور را اعتماد واقعی به مردم دانست و اظهارداشت: باید به مردم اعتماد کرد زیرا هر جا که به آنها به طور واقعی اعتماد کرده ایم توانسته ایم با کمک آنها از مشکلات عبور کنیم.
رضایی گفت: استفاده از ظرفیت های نسل سوم و چهارم انقلاب برای رسیدن به اهداف انقلاب ضروری است.
سرزمین فرهنگی، اقتصادی پارسی اسلامی را محقق می کنیم
رضایی یادآورشد: برای تحقق این آرمان باید از همه ظرفیت های نسل سوم و چهارم انقلاب استفاده کنیم زیرا از این نسلها همت های بلندی در فرهنگ، اقتصاد، علم و دانش و سیاست برخواهد خواست که در توسعه کشور نقش آفرین است.
وی افزود: از مردم نباید بترسیم بلکه آنها را باید به معنای واقعی به صحنه بیاوریم و قبول کنیم که مردم دلشان بیشتر از همه ما برای نظام می سوزد.
این مسئول اتحاد را رمز موفقیت نظام دانست و یادآورشد: باید کاری کنیم تا مردم متحد و یکپارچه شوند و انگیزه لازم را در آنها ایجاد کنیم تا کشور ساخته شود.
رضایی یادآورشد: در چشم انداز 1404 سرزمین فرهنگی، اقتصادی پارسی محقق خواهد شد.
وی بیان کرد: بسیاری در منطقه و خارج از آن نمی خواهند که ایران اسلامی سربلند شود اما باید بدانیم که وضع اقتصادی ایران در چارچوب حصار مرزها به نتیجه نمی رسد بلکه نیازمند تجارت قدرتمند است.
رضایی گفت: بدون داشتن پلان منطقه ای که در آن سیاست خارجی و تجارت هم تعریف شده باشد به موفقیت نمی رسیم.
امروز: رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام از ادامه یافتن روش «لجن پراکنی» توسط عده ای انتقاد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی صبح پنجشنبه در مراسم بزرگداشت شهید عباسعلی ناطق نوری و شهدای هفتم تیر در شهرستان نور که در مصلی این شهر برگزار شد حضور یافت.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این مراسم ضمن انتقاد از خصوصی سازی و سیاست های اقتصادی دولت در راستای پیگری اصل 44 قانون اساسی از اجرای سیاستهای اقتصادی توسط دولت انتقاد کرد.
وی با بیان اینکه در هر انقلابی بعد از مرحله پیروزی، تثبیت انقلاب و ساختار سازی مهم است، گفت: ممکن است انقلابی به پیروزی برسد ولی در مرحله تثبیت انقلاب با مشکلاتی مواجه شود یا اینکه در مرحله ساختار سازی نظام جدید موفق نباشد.
وی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی، ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم انگلیس صراحتا اعلام کرد که انقلاب اسلامی حداکثر 6 ماه بیشتر باقی نمی ماند و تاکید می کند که علی رغم اینکه روحانیت در زمینه تخریب رژیم سابق موفق عمل کرده است، اما در مرحله استقرار نظام موفق نخواهد بود.
روحانی افزود: دشمنان انقلاب امید بسته بودند با مشکلاتی که در راه انقلاب به وجود می آید، از نگاه خود انقلاب اسلامی را سرنگون کنند.
وی با اشاره به تحولات منطقه و بیداری اسلامی، گفت:در بیداری اسلامی و تحولات مصر هم گرچه این رخدادها با ماهیت انقلاب اسلامی فاصله دارد اما رنگ و بویی از انقلاب اسلامی را با خود به همراه دارد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت در ادامه با اشاره به اقدام شورای نظامی مصر در منحل کردن مجلس این کشور که با رای مردم سر کار آمده بود، افزود: مردم مصر یک سال بعد از استقرار نظام جدید کشور خود با مشکلاتی مواجه هستند و استکبار جهانی و عوامل نفوذی اش خصوصا ارتش مصر با انقلاب مردم مصر بازی می کنند.
وی پس از مرور وضعیت این روزهای مردم مصر یادآورشد: بعد از پیروی انقلاب اسلامی توطئه های مختلفی از حوادث کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا تا اقدامات گروهک ها در تهران و شهرهای بزرگ رخ داد اما امام بزرگوار در برابر همه این مشکلات مقاومت کردند و انقلاب را به سمت شکل گیری واقعی راهنمایی کردند.
روحانی با اشاره به اینکه اولین انتخابات در انقلاب ایران 47 روز بعد از پیروزی انقلاب انجام شد که در هیچ انقلابی شبیه آن را سراغ نداریم که کمتر از دو ماه مردم به پای صندق های رای بیایند و و به یک نظام سیاسی رای مثبت بدهند افزود: پنج انتخابات سال 58 شکل دهی به نظام جمهوری اسلامی بود اما در تمام این مراحل، گروهک های وابسته به قدرت های خارجی کارشکنی کردند و مقابل انقلاب قرار گرفتند.
نقش شهید بهشتی در تثبیت انقلاب
دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی کشورمان با بیان اینکه در مرحله تثبیت انقلاب چهره هایی چون شهید مظلوم بهشتی نقش استثنایی و کم نظری را ایفا کردند گفت: در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب در سفرها به استانهای مختلف شاهد بودم تا پاسی از شب بحث های آزاد وجود داشت و گروه های مختلف عقیده خود را بیان می کردند.
وی با یادآوری اینکه امام خمینی به همه این گروه ها تا زمانی که دست به اسلحه نبرده بودند، آزادی دادند افزود: در این میان از جمله کسانی که در برابر گروهک ها و ضد انقلاب به ساماندهی نظام پرداخت شهید بهشتی بود. البته شخصیت هایی مثل رهبر معظم انقلاب، شهیدباهنر، آیت الله مطهری و آیت الله هاشمی در شکل گیری حزب جمهوری اسلامی نقش موثری داشتند و از این جهت تمام تیرها و و تهمت ها به سمت طرفداران این حزب، روحانیت و طرفدارن آنها نشانه رفته بود.
حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی با اشاره به اینکه «بی تردید تهمت ها و دروغ ها در تخریب چهره شهید بهشتی تاثیر گذار بود» تصریح کرد: چرا که علیه شهید بهشتی به گونه ای رفتار کرده بودند که گاهی نام بردن از ایشان در یک تریبون سخت بود. به طور مثال وقتی سال 58 در یک جلسه در اصفهان به مناسبتی از ایشان تجلیل کردم این قدر علیه ایشان سم پاشی کرده بودند که وقتی اسم ایشان را آوردم، جلسه به هم ریخت.
وی با اشاره به اینکه شهادت شهید بهشتی مظلومیت او را به اثبات رساند و خیلی از مردم آنچه را به دروغ درباره او تکرار می کردند فهمیدند اظهار داشت: بعد از فاجعه هفتم تیر بسیاری به بنده مراجعه می کردند و می گفتند نسبت به این شهید بزگوار غیبت کرده اند یا تهمت زده اند.
تهمت ها در انقلاب ادامه پیدا کرد و آدم های بی ریشه به صحنه آمدند و به لجن پراکنی ادامه دادند
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن یادآوری تهمت هایی که به چهره ای همچون شهید بهشتی زده می شد با ابراز تاسف از تخریب چهره های نظام گفت: امان از روزی که با ایجاد فضای ناسالم، لجن پراکنی شروع شود و عده ای بی رحمانه به چهره های وفادار به نظام بتازند و واسفا از روزی که برخی از مردم تحت تاثیر این سخنان قرار بگیرند.
وی تصریح کرد: تهمت ها در انقلاب ادامه پیدا کرد و آدم های بی ریشه به صحنه آمدند و به لجن پراکنی ادامه دادند.
وی با بیان اینکه امروز بیداری مردم اساسی است گفت: امام با اتکا به خدا و قدرت مردم توانست از همه مراحل سخت عبور کند. اگر مردم در صحنه باشند انقلاب به راه خود ادامه می دهد.
روحانی گفت: در سال 58 گروهک ها احساس ناامیدی می کردند چرا که در سراسر کشور هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی آنها رای نیاورده بودند و به این دلیل شروع به انتقام گرفتن از مردم کردند و بعد از اینکه رئیس این گروهک با کمک بنی صدر به پاریی رفت، از آن پس بود که اقدامات تروریستی این گروهک آغاز شد. زمانی که مجلس تصمیم گرفت در برابر راس نفاق [بنی صدر] بایستد در روز 30 خردادماه یک نامه تهدید آمیز از سوی منافقین در کازیوی نمایندگان قرا گرفت و در آن رسما اعلام کرده بودند که «اگر مجلس رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر بدهد، باید منتظر حوادث ناگواری باشند.»
خاطره پزشک رهبر انقلاب پس از ترور سال60
وی افزود: روز 31 خرداد که مجلس با رای قاطع به عدم کفایت سیاسی بنی صدر رای داد، بحران آغاز شد. اولین حادثه مهم در 6 تیر ماه سوء قصد به حضرت آیت الله خامنه ای بود. پزشک متخصص رهبر انقلاب بعد از این سوء قصد بعدها به مناسبتی گفت:« من در نجات جان آقا به این نتیجه رسیدم که خدا ایشان را برای ماموریت خاص نگاه داشته است چرا که از نظر پزشکی نجات ایشان سخت بود و بنده هم احتمال برگشت ایشان را نمی دادم اما وقتی جریان خون ایشان بازگشت با خودم گفتم: مثل اینکه ایشان باید مسئولیتی بزرگی را انجام دهد که خدا جانش را برگردانده است.»
حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی افزود: این عنایت حق بود که این ذخیره انقلاب بعد از امام راحل برای ما بماند و ما را در فراز و فرودهای تاریخ انقلاب به سوی مسیر درست رهنمون کند.
خون شهدای هفتم تیر تنها وسیله ای بود که خط نفاق را کور کرد
وی با اشاره به اینکه فاجعه هفت تیر در شرایطی رخ داد که برخی از چهره های کنونی نظام از افراد دائم الحضور در جلسلت حزب بودند گفت: اما آن روز برخی همچون من به دلیل مسافرت به استان دیگر و برخی به دلیل دیرتر رسیدن، موفق به حضور نشده بودند.
وی افزود: منافقین همان روز سه بار به منزل بنده زنگ زدند و به خانواده اعلام می کنند که «به فلانی تاکید کنید که برای جلسه امشب حتما خودش را هر جا هست برساند.» تا به این ترتیب به اربابان خود در 8 تیر اعلام کنند که از انقلاب چیزی باقی نماننده است.
روحانی تصریح کرد: حادثه 7 تیر تلخی ها زیادی داشت اما آنچه در ایران رخ داد پیروز بزرگ جهه حق در برابر خط التقاط بود و در روز 9 تیر ماه سال 60 بود که همه تبلیغات چند ماهه منافقین از بین رفت. اگر بگویم که خون شهدای هفتم تیر تنها وسیله ای بود که خط نفاق را کور کرد، سخنی به گزاف نگفته ام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر