-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ تیر ۷, چهارشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 06/27/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



الستر برت، معاون خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه بریتانیا با انتشار بیانیه‌ای اعدام "دست کم چهار نفر از اعضای جامعه اقلیت‌های عرب ایرانی" را محکوم کرد.

به گزارش بی بی سی، برت با اشاره به نامعلوم بودن سرنوشت یک نفر دیگر از این شهروندان بازداشت شده تاکید کرد: "گزارش‌ها حاکی از آن است که آنها از حق دسترسی به وکیل و مترجم محروم بوده‌اند که نقض بی‌شرمانه حقوق آنهاست."

قوه قضاییه ایران روز دوشنبه ۲۹ خرداد خبر اعدام چهار شهروند عرب خوزستانی را به خانواده های آنها اطلاع داده است.

مسئولان قضایی پیشتر گفته بودند که در پی تظاهرات اعتراضی در شهرک ملاشیه اهواز در سال گذشته، بین اهالی این شهرک و مأموران انتظامی درگیری روی داده که در جریان آن یک مامور پلیس کشته و یک نفر نیز مجروح شده است.
در پی این حادثه شش نفر بازداشت شدند که دو نفر از آنها به تحمل ۱۵ سال و ۳ سال حبس و تبعید محکوم شدند و چهار نفر دیگر نیز محکوم به اعدام شدند. اما اعدام شدگان در دادگاه ضمن رد اتهامات گفته بودند که در زندان تحت فشار و شکنجه برای اعتراف قرار داشته اند.

معاون وزارت امور خارجه بریتانیا در بیانیه خود در واکنش به اعدام این افراد آورده است: "ایران باید سریعاً گام‌هایی در جهت بهبود کارنامه خود در زمینه استفاده از مجازات اعدام بردارد و به آزار ایذاء اقلیت‌های قومی خاتمه دهد."


 


خانواده شهید بهشتی در بیانیه کوتاهی به مناسبت سی و یکمین سالگرد شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی، از اینکه امسال نیز مانند دو سال گذشته امکان برگزاری مراسم برای ایشان فراهم نیست، ابراز تأسف کردند.

خانواده شهید بهشتی، رییس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی از جمله اشخاصی هستند که به دلیل مواضع انتقادی خود نسبت به وضعیت فعلی کشور و نیز حمایت از مهندس میرحسین موسوی در سه سال گذشته تحت فشار زیادی قرار گرفتند. این فشارها تا بدانجا افزایش یافت که فرزند شهید بهشتی مدتی را در حبس گذراند.

به گزارش کلمه متن بیانیه خانواده شهید بهشتی به شرح زیر است:

با کمال تأسف به اطلاع دوستان، آشنایان و علاقمندان به شهید آیت الله دکتر بهشتی می رساند که امسال نیز مانند دو سال گذشته به علت فراهم نبودن شرایط لازم، از برگزاری مرسوم سالگرد ایشان توسط خانواده معذور هستیم. از خداوند بزرگ می خواهیم که ما را در معرفی و بزرگداشت شخصیت و اندیشه او و یاران گرانقدرش که جان پاک خود را برای تحقق آرمان های بزرگ ملت ایران، استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت و تعالی جامعه و حفظ کرامت انسان تقدیم کردند، بیش از پیش موفق بدارد.

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی


 


حسین زمان، خواننده و هنرمند حامی جنبش سبز که همیشه از منتقدان جریان اقتدارگرا در ایران بوده در صفحه فیس بوک خود از احتمال اعمال محدودیت علیه خود خبر داده و تلویحا به بازداشت احتمالی اش اشاره کرده است.

به گزارش وبسایت "ملی مذهبی"، این هنرمند ایرانی که به خصوص بعد از جنبش سبز مواضع انتقادی متعددی را علیه سیاست های فعلی بیان کرده و ترانه "زندونی" را نیز در وصف زندانیان سیاسی خوانده است در صفحه فیس بوک خود آورده است:«اگر به دلایلی ارتباط من از طریق شبکه مجازی از جمله فیس بوک با شما عزیزان قطع شود بدانید که این خواسته من نیست . ضمنا من به همه مواضعی که تا کنون داشته ام ایمان دارم و با اراده خود از آنها روی بر نخواهم گرداند .پیروز باشید.»

خاطرنشان می شود در ماه های اخیر فشار علیه هنرمندان منتقد دو چندان شده است. زمان از علت بازداشت احتمالی خود سخنی به میان نیاورده است.


 


برادر بهمن احمدی امویی در اعتراض به انتقال این روزنامه نگار منتقد به سلول انفرادی و زندان رجایی شهر کرج می گوید: حالا که در کشور خودمان ایران کسی صدای ما را نمی شنود امیدوارم که مجامع بین المللی به داد ما برسند، امیدوارم آقای شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل صدای ما را بشنود که جان بهمن در انفرادی زندان رجایی شهر واقعا در خطر است.

بهرام احمدی امویی شرایط بهمن احمدی امویی را پس از انتقال به انفرادی دشوار توصیف می کند و می گوید: «کسانی که آدم هایی مثل برادر من که فقط کار روزنامه نگاری کرده است را می فرستند توی این انفرادی های وحشتناکی که پر از چرک و خون و کثافت است، یا می خواهند روانی شان کنند یا مایل هستند این روزنامه نگار به شدت از نظر جسمی بیمار شود و بشکند.»

بهمن احمدی امویی روزنامه نگار منتقد ایرانی است که از ۳۰ خرداد ۸۸ تا کنون، به دلیل نوشتن مقالات و گزارش هایی در نقد عملکرد اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد و همچنین سردبیری سایت خرداد نو در ایام انتخابات، در زندان به سر می برد. او حالا به پنج سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم است و از دو سال قبل بدون مرخصی در زندان است. بهمن را این روزها بنا به دلایلی که همچنان برای خانواده اش نامعلوم است ابتدا به زندان رجایی شهر کرج و سپس به سلول انفرادی منتقل کرده اند.

این امر نگرانی خانواده بهمن را به دنبال داشت و آنها می گویند که هیچ کسی در داخل ایران پاسخگو نیست. برادر بهمن احمدی امویی از همکاران این روزنامه نگار درخواست می کند که بهمن را تنها نگذارند. او می گوید: «شرایط روزنامه نگاران در داخل ایران را درک می کنم اما کاش همکاران بهمن کاری بکنند، این دفاع از بهمن نیست بلکه دفاع از روزنامه نگاری مستقل و پرسشگری آزاد است که جرمش شده است زندان و انفرادی دوری…»

گفت و گوی کلمه با بهرام احمدی امویی، برادر بهمن احمدی امویی را در زیر بخوانید:

آقای امویی، با خبر شدیم برادر شما بهمن احمدی امویی اخیرا به انفرادی منتقل شده است. پیش تر هم که ایشان به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند. ظاهرا خانواده نگرانی هایی دارند، ممکن است بفرمایید دقیقا چه اتفاقی افتاده؟

نخستین خبری که ما شنیدیم این بود که روز ۲۲ خرداد زندانیان بند ۳۵۰ اوین که برادرم بهمن هم در آنجا زندانی بود به مناسبت سالگرد مرگ هدی صابر، هم بندی سابق شان که بر اثر اعتصاب غذا سال پیش به شهادت رسیده بود، مراسم یادبودی را برای وی در حیاط زندان برگزار کردند که در اواسط این مراسم گارد ویژه زندان به زندانیان سیاسی یورش برده و تعدادی از جمله بهمن را به انفرادی بردند، همان شب، ساعت یک بعد از نیمه شب بهمن را در سلول انفرادی از خواب بیدار کردند و با پیژامه و زیرپوش و دمپایی و چشم بند به زندان رجایی شهر منتقل کردند.

آیا حکمی هم برای این انتقال به او نشان داده بودند؟

بر اساس آنچه من از خانواده پیگیر شده ام خیر. آنها حتی به برادرم نگفتند که او را آن وقت شب به کجا می برند و حتی اجازه ندادند وسایلش را جمع کند و خدا می داند آن شب بهمن چه فشار روانی را تحمل کرده است. شما خودتان تصور کنید که نیمه شب کسی بیاید بالای سر یک زندانی و بدون اینکه وظیفه خودش بداند که حتی یک توضیح مختصری بدهد او را با خودش روانه یک زندان دیگری کند.

بعد از آن دوباره خبری منتشر شد که بهمن را به انفرادی منتقل کرده اند. دلیل این تنبیه چیست؟ آیا اتفاق جدیدی در رجایی شهر رخ داده بود؟

نه. وقتی او را به رجایی شهر منتقل کردند آنجا بهمن هیچ کاری نکرده بود یا اتفاق دیگری رخ نداده بود که بخواهند برادرم را به انفرادی منتقل کنند. خانواده ام و همین طور از همسر برادرم یعنی ژیلا [بنی یعقوب] پرسیدم هیچ کس نمی داند چرا او را به انفرادی آن هم انفرادی هایی که محل نگهداری مجرمانی با جرایم سنگین و خطرناک است منتقل کرده اند.

آیا برادر شما وکیلی دارد که پیگیر وضعیت بهمن در انفرادی بشود؟

بله برادرم وکیل دارد، خانم فریده غیرت، اما متاسفانه در دادگاههای انقلاب و دادستانی گوش شنوایی وجود ندارد و وکیل امکان هیچ گونه پیگیری ندارد. یعنی آنها حتی به وکیل هم پاسخ نمی دهند.

با این توصیف آخرین خبری که به شما در مورد وضعیت بهمن در داخل انفرادی رسیده است چیست؟

دوستان بهمن و افراد مطلع می گویند که او را به انفرادی بند یک رجایی شهر فرستاده اند. آنها می گویند بند یک، در واقع بند زندانیان محکوم به اعدام است و انفرادی بسیار آزار دهنده ای دارد. روزهای طولانی زندانی را می اندازند آنجا و چند روزی به سراغش نمی روند. هرکس تا به حال رفته آنجا، با انواع بیماری های جسمی و روانی بیرون آمده…

آیا در این بند افراد سیاسی را هم نگهداری می کنند؟

باور کنید اصلا نمی دانم و برای من هم سوال است چرا باید یک روزنامه نگار که تنها اتهامش نوشتن مقالات انتقادی در باره عملکرد دولت بوده را به چنین جایی بفرستند. مگر در قوانین این کشور قانون تفکیک جرائم وجود ندارد که یک روزنامه نگار را به محل نگهداری زندانی هایی با جرائم خطرناک می فرستند؟

به شما در مورد وضیعیت این انفرادی چه اطلاعاتی دقیقا داده اند؟

هم بندی ها و زندانیان سابق رجایی شهر به خانواده ام می گویند کسی نمی تواند انفرادی رجایی شهر را بیشتر از چند روز تاب بیاورد… خصوصا که این انفرادی ها پر از چرک و خون و کثافت است ….از سوی دیگر می دانم باید از حقوق انسانی همه زندانیان دفاع کرد اما تفکیک جرایم تنها حق خانواده یک زندانی است. وقتی کسی را به جرم انتقاد می گیرند حداقل خواسته ما این است که او را با روزنامه نگاران دیگر نگهداری کنند نه با کسانی که مرتکب قتل شده و محکوم به اعدام هستند. این مجرمین بسیار عصبی هستند و هرکاری می کنند…به نظرم آدم هایی مثل برادر من که فقط کار روزنامه نگاری کرده است را می فرستند توی این انفرادی ها که یا روانی شان کنند یا به شدت از نظر جسمی بیمار شوند و بشکنند.

آیا در حکم بهمن تبعید به زندان رجایی شهر وجود داشت؟

خیر. در حکم بهمن تبعید به زندان رجایی شهر وجود نداشته و بر خلاف قانون او را به رجایی شهر که در استان دیگری است و با محل سکونت خود و خانواده اش فاصله زیادی دارد فرستاده اند. آنقدر در مورد بهمن ظلم پشت ظلم صورت گرفت که خانواده ما فرصت اعتراض پیدا نکرد. یعنی وقتی به مدت دو سال به او مرخصی نداده بودند، خانواده فقط خواستار یک مرخصی ساده بودند، بعد دیدیم او را به رجایی شهر کرج منتقل کردند و خانواده درخواست بازگشت او به اوین را داشتند که حالا می بینیم او را به انفرادی منتقل کرده اند. حالا خانواده نمی داند چه باید بکند. یعنی باید درخواست کنیم که بهمن را برگردانید به جای اولش؟

 

آیا می دانید دقیقا با دستور و حکم چه ارگانی بهمن را به رجایی شهر و سپس انفرادی منتقل کردند؟

راستش به گفته دوستان و خانواده ام در ایران این دستور از دادسرای امنیت اوین صادر شده و نمی دانم چرا چنین برخوردهای وحشتناکی را با برادرم که تنها یک روزنامه نگار است صورت می دهند.

بهمن احمدی امویی معمولا روزنامه نگار آرام و صبوری بود. علت این برخوردها را چه می دانید؟

بله، بهمن واقعا به عنوان یک روزنامه نگار برجسته که در میان همه دوستان، خانواده و همکارانش به مهربانی، انسان دوستی، دلسوزی و وطن پرستی و مردم دوستی معروف است، جایش در زندان نیست، چه برسد در چنین زندان غیربهداشتی و خطرناکی. من می دانم که مسوولان قصد دارند که بهمن را بشکنند و او را ویران کنند. از انسان های ویران شده و درهم ریخته چه کاری برای کشور بر می آید که آنها اصرار دارند روح و روان انسان ها را در هم بشکنند؟

خود شما به عنوان یک شهروند ایرانی که سالها دور از ایران و خانواده تان زندگی می کنید چه فکر می کنید در مورد اینکه بهمن و سایر همکاران روزنامه نگارش را به جرم نوشتن چند مقاله انتقادی و یا حضور در تجمع های اعتراضی به حبس های طولانی محکوم کنند؟

راستش من بیش از پانزده سال است که در خارج از ایران زندگی می کنم و وقتی آزادی عمل روزنامه نگاران را در این سوی مرزهای کشورم می بینم و در همان حال می بینم به برادر من و سایر روزنامه نگاران وطنم این همه ظلم می شود واقعا تاسف می خورم. چون در کشوری که من زندکی می کنم حتی برای شهروندان معمولی شان هم ارزش قایل می شوند. اینجا به راحتی خبرنگاران در روزنامه ها و رادیو – تلویزیون ها به بالاترین مقامات کشور خود تندترین انتقادها را می کنند و هرگز فعالیت های شان به عنوان سیاه نمایی و تبلیغ علیه نظام شناخته نمی شود. البته من اعتقاد دارم بسیاری از مفاهیم فقط در حاکمیت اقتدارگرایان معنا دارد و پایتان را که از ایران بیرون بگذارید چیزی تحت عنوان سیاه نمایی و تبلیغ علیه نظام نمی شنوید و چنین مفاهیمی در اینجا بیشتر طنز تلقی خواهد شد.

وقتی با خانواده تان در ایران صحبت می کنید این تفاوت های بزرگ زندگی و خصوصا فعالیت رسانه ای در داخل و خارج ایران برای شما و خانواده تان چگونه است؟ مثلا همسر بهمن که او هم روزنامه نگار است سی سال از روزنامه نگاری محکوم شده است.

بله همسر برادرم، ژیلا، بعد از آزادی از زندان برایم تعریف می کرد که بازجو به او می گفته که همه تلاش اش را می کند که هرجور شده برایش یک حکم سنگین بگیرد و چقدر هم زحمت می کشیده تا از او یک مجرم بزرگ بسازد. به قول ژیلا کاش این همه زحمت را نثار شایسته ساختن انسان ها می کرد، انسان هایی که هم باعث افتخار خودش می شدند، هم باعث افتحار وطن و حتی جهان . قابل فهم نیست که چرا اگر تعداد مردودی ها و غیرخودی های یک نظام بیشتر بشود، باید متولیانش خوشحال بشوند؟ چرا باید دست اندرکاران اطلاعاتی یک کشور خوشحال بشوند اگر یکی از فرزندان وطن مجرم بشود و حکمی سنگین بگیرد و به قول خودش سالها در زندان بماند؟ مگر این چیزها افتخار دارد؟ مگر افتخار دارد که تعداد روزنامه نگاران زندانی ایران در جهان رتبه نخست را کسب کند. من فقط متاثر می شوم و تعجب می کنم که چرا یک دولت باید اصرار داشته باشد که تعداد مخالفانش را بیشتر و بیشتر نشان بدهد و وانمود کند همه ی اقشار از روزنامه نگار تا دانشجو و معلم و کارگر قصد براندازی نظام را دارند و چرا عوامل امنیتی سعی می کنند برای همه پرونده های سنگین تشکیل بدهند.

آیا فکر می کنید از طریق نامه به مسولان می شود کاری کرد در شرایطی که هنوز هیچ دلیلی به خانواده برای این تنبیه ها اعلام نکرده اند، چه راهی برای پیگیری باقی مانده و خواسته ای از مسولان دارید؟

از مسوولان کشور خودم انتظار دارم که با یک روزنامه نگار مستقل چنین کاری نکنند… مگر بهمن چه خطری برای جامعه دارد که آنها حاضر نمی شوند حالا که او نصف زندان خود را گذرانده است مثل تمام دنیا و یا حتی مطابق با قانون خود جمهوری اسلامی او را آزاد کنند.

برادر من کمتر از هفت-هشت سال داشته که انقلاب اسلامی پیروز شده، او فرزند همین کشور و همین انقلاب است… در دامان خود شما پرورش یافته، با فرزندان این کشور چنین نکنید. می خواهم به مسوولان کشور بگویم این روشهایی که انتخاب کرده اند جواب نمی دهد، این تنبیه ها آدم ها را وادار به سکوت نمی کند، بلکه آنها را جری و پر از کینه می کند، نگذارید فرزندان این ممکلت مثل بهمن که عاشق وطن شان هستند و از روی دلسوزی مقالات انتقادی نوشته اند پر از کینه و نفرت بشوند

به عنوان کسی که برادر روزنامه نگار شما تنها به جرم انتقاد سه سال زندانی است، دو سال بدون مرخصی است و حالا به زندان رجایی شهر و سپس به انفرادی منتقل شده، آیا هیچ گاه شده است که توقعی از همکاران بهمن و یا روزنامه نگاران دیگری که آزاد هستند داشته باشید؟

شرایط همکاران بهمن را در داخل ایران کاملا درک می کنم اما طبیعی است که دلم برای مظلومیت امثال بهمن می گیرد. گاهی با خودم فکر می کنم اگر در تمام دنیا چنین اتفاقی رخ می داد که یک روزنامه نگار چنین بلایی سرش می آمد همکارانش بلایی به سر آن سیستم می آوردند که دیگر جرات نکنند یک روزنامه نگار را فقط به خاطر انتقاد تا این اندازه تحقیر و زمین گیر کند، چرا در ایران چنین می شود و ما کم کم ساکت و صبور نگاه می کنیم در حالی که آن خانواده واقعا دارند از درد آب می شوند ولی ما چرا کاری از ما بر نمی آید؟ نمی دانم چه بگویم شاید بهمن راضی نباشد که از دردها بگویم. از همکارانش صمیمانه می خواهم بهمن را تنها نگذارند، بهمن آدم پرتوقعی نبود، آدم محکمی هم هست اما زندان، زندان است و آدم را دلتنگ و داغون می کند. از همکارانش می خواهم حالا که بهمن را به انفرادی منتقل کرده اند کاری بکنند. شرایط روزنامه نگاران در داخل ایران را درک می کنم اما کاش همکاران بهمن کاری بکنند، این دفاع از بهمن نیست بلکه دفاع از روزنامه نگاری مستقل و پرسشگری آزاد است که جرمش شده است زندان و انفرادی …

گفت و گو از مسیح علی نژاد


 


ندای سبز آزادی - ارز دو نرخی در کنار تحریم های اقتصادی علیه ایران که دایره آن روز به روز تنگ تر شده و بخش های مختلف اقتصادی را تحت فشار قرار داده است، برای هر که دردسر باشد، ظاهرا برای بانک ها مجال کاسبی پررونقی را فراهم کرده است. صادرکننده ایرانی که حالا در کنار تمامی مصائب و مشکلات گذشته باید راهی را هم برای دور زدن تحریم ها پیدا کند، در گذرگاه فرار از این تحریم ها تازه به دام بانک های دولتی می افتد که حاضر به محاسبه نرخ ارز او به قیمت حقیقی نیستند.

همین موضوع صدای رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی را هم درآورده که بانک ها را متهم به «دلال بازی» می کند و می گوید که «دلال‌بازی بانک‌ها مانع از وصول ارز صادر کنندگان می‌شود»

سیدرضا نورانی با انتقاد از عملکرد بانکها در قبال تحویل ارز محصولات صادراتی گفته است: «مصوبات روزانه بانک مرکزی تنها دکه کاسبی برای بانکها ایجاد کرده است.»

رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی با اشاره به مشکلات بانک ها در پرداخت حواله ارز که به سبب تحریم‌ها به وجود آمده می گوید این موضوع سبب شده تا صادرکنندگان با شگردی جالب و دور زدن تحریم‌ها، ارز محصولات صادراتی خود را از طریق صرافی‌‌ها ریالی و ارزی به کشور منتقل می‌کنند. در نتیجه، ارزی که صراف ها به حساب ارزی واریز کرده اند بانک عامل اعلام می کند، این ارز منشاء داخلی داشته و باید به قیمت ۱۲۲۶ تومان معادل ریالی آن دریافت شود، و اگر می خواهید کمکی به شما شود این ارزها را به صرافی بانکمان حواله کنیم که در این صورت هر دلار حدود ۱۴۰۰ تومان از شما خریداری می شود.

این دلال‌بازی در داخل بانکها به غیر از اینکه ضربه به صادر کننده است و حمایت از تولید داخل را زیر سوال می‌برد ثمره‌ای ندارد.

 ۵ سال گذشت؛ از سهام عدالت خبری نیست

با وجود گذشت ۵ سال از شروع طرح واگذاری سهام عدالت که با شعار تیلیغاتی "کوچک سازی دولت" و "توزیع عادلانه ثروت" آغاز شد و احمدی نژاد اجرای آن را «بزرگترین اتفاق اقتصاد کشور» خواند و مهم‌ترین بخش واگذاری را شناسایی «دهک‌های درآمدی» اعلام کرده بود تا به کسی اجحاف نشود، نزدیک به بیش از ۱۰ میلیون کارگر بیمه شده تامین اجتماعی همچنان چشم انتظار تحقق عدالت توسط مسئولان هستند.

کمتر کسی فکر می‌کرد کارگران که به یقین جزء دهک‌های پایین درآمدی هستند و با مشکلات بسیاری از جمله عدم ثبات شغلی دست و پنجه نرم می‌کنند با وجود گذشت چندین سال از وعده‌های رنگارنگ و امروز و فردا کردن مسئولان برای دریافت سهام عدالت همچنان سرنوشت نامعلومی را تجربه کنند.

اکنون با وجود این که وزیر تعاون، کار و رفاه از دستور فوری و تاکیدی احمدی نژاد برای واگذاری سهام عدالت به کارگران خبر داده است اما با وجود گذشت بیش از ۱۵ ماه از آغاز ثبت نام کارگران تاکنون خبری از ثبت نام نهایی و واگذاری آن خبری نیست.

ادامه التهاب در بازار سکه و طلا

این روزها بازار سکه و طلا بار دیگر روزهای پر التهابی را سپری می کند و قیمت طلا هر روز با افزایش قیمت روبرو است و کارشناسان اقتصادی این افزایش قیمت را ناشی از افزایش قیمت دلار در بازار غیررسمی می دانند.

بر این اساس امروز سه شنبه نرخ سکه تمام بهار طرح جدید ۷۱۳هزار و طرح قدیم ۷۱۷ هزار تومان است.

همچنین با وجود کاهش ۲ دلاری هر اونس طلا در بازار جهانی، در اواخر هفته هر دلار آمریکا در بازار به قیمت ۱۹۱۴ تومان رسید.

این در حالی است که قیمت طلا در سطح بازار بین‌المللی با ۵۰ دلار کاهش طی روز‌های گذشته به روند نزولی خود ادامه می‌دهد.

جالب است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز گذشته اعلام کرد که قیمت دلار در ایران در سال گذشته خورشیدی حدود ۸۰ درصد رشد داشته است در حالی که نرخ دلار بین سال‌های ۸۱ تا ۸۹ تنها ۲۵ درصد افزایش یافته بود.

بنا به اعلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از فروردین‌ماه ۱۳۹۰ تا فروردین ماه سال ۱۳۹۱، قیمت یورو نیز رشد ۶۷ درصدی داشته است.

افت قیمت سهام و روند نزولی شاخص بورس

هفته‌ای که گذشت بازار سهام کشور با افت قیمت شرکت ها و روند نزولی بی سابقه شاخص بورس همراه بود با و حجم معاملات نیز کاهش روزانه یافت.

این اتفاق که در واگذاری ۱۹ شرکت دولتی بورس و فرابورسی سابقه نداشت، موجب اعتراض برخی از سهامداران حاضر در تالار معاملات حافظ شد.

در این بین مسئولان بازار سرمایه در جلسه با وزیر اقتصاد، که با حضور رئیس و معاون نظارت بر بورس های سازمان بورس و مدیرعامل شرکت بورس برگزار شد از وضعیت حاکم بر بورس و اوراق بهادار گلایه کردند.

در مجلس نیز محمدرضا پور ابراهیمی رئیس هیئت مدیره بورس کالا و نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نهم در نطق پیش از دستور بعضی از مشکلات فعلی در بخش اقتصادی را به دلیل «عدم تدبیر مناسب از سوی مجریان دولتی بخشهای اقتصادی کشور» دانسته و به طور مشخص تصمیم غیرکارشناسی افزایش سود سپرده های بانکی آن هم حدود ۵% تا ۷% در سال گذشته و به تبع آن افزایش نرخ تأمین مالی به نحوی که هزینه سرمایه بنگاه های اقتصادی کشور را با احتساب نرخ بازده مورد انتظار حقوق صاحبان سهام در حال حاضر به بیش از ۳۵% رسانده، عامل اصلی توقف فعالیتهای بنگاه‌ها و شرکتهای مهم اقتصادی و مشکلات پس از آن دانسته است.

تبلیغات ممنوع؛ واردات آزاد!

در حالی که واردات کالاهای خارجی به کشور از سوی دولت همچون گذشته ادامه دارد، مقامات شهرداری تهران در پی جمع آوری تبلیغات کالاهای خارجی از سطح شهر هستند.

مسئولان شهرداری تهران می گویند لایحه‌ای برای جمع‌آوری تبلیغات کالاهای صددرصد خارجی به شورای شهر ارائه داده‌ایم و آنها در حال بررسی موضوع هستند.

عبداللهی از مسوولان شهرداری با انتقاد از دولت می گوید «زمانی که مسوولان ذیربط اجازه ورود کالا به داخل کشور را می‌دهند و همچنین اجازه تبلیغات می‌دهند ما باید کار را انجام دهیم.»

وی با اشاره به اینکه «وزارت ارشاد مجوز کالاها را صادر می‌کند» عامل اصلی واردات بی وریه اقلام خارجی به کشور را «وزرات صنعت و معدن» می داند.

اخراج ۱۰۰هزار کارگر واحدهای تولیدی

روند تعدیل و اخراج کارگران واحدهای صنعتی، که ماه هاست به چالش اصلی کارگران کشور بدل شده است این بار به کارخانه صنعتی «منابع تغذیه الکترونیک» تهران رسید.

منابع خبری داخلی خبر داده اند که قرارداد ۲۵ نفر از کارگران کارخانه منابع تغذیه الکترونیک، از ابتدای تیرماه سال جاری تمدید نشده است و این کارگران با دریافت نامه از مسئولان کارخانه، برای دریافت بیمه بیکاری به مراجع ذی صلاح معرفی شدند.

این کارخانه بیش از ۳۰ سال، سابقه فعالیت درعرصه تولید قطعات الکترونیکی دارد که به دلیل واردات بی‌رویه در این زمینه، توان تولید خود را از دست داده است و نمی‌تواند به صورت عادلانه با قطعاتی که به کشور وارد می‌شود رقابت کند، لذا به دلیل کاهش فروش و افزایش هزینه‌ها، به اخراج و تعدیل کارگران کارخانه روی آورده است.

کارگرانی که از کار در این کارخانه محروم شدند، دارای سوابقی از ۴ تا ۱۷ سال هستند که به دلیل مشکلات کارخانه نمی‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند.

دبیر کل خانه کارگر در اردیبهشت ماه گذشته، وضعیت واحدهای تولیدی کشور را بحرانی اعلام کرده و گفته بود: «طبق آمارهای رسمی طی سال گذشته ۱۰۰ هزار کارگر در بیش از یک هزار واحد تولیدی اخراج شده‌اند.»


 


علی کسمایی پدر دوبله ایران که از هفته‌ی پیش شرایط جسمی‌اش به‌دلیل کهولت سن وخیم شده بود، ساعتی پیش در خانه‌اش دار فانی را وداع گفت.

به گزارش ایسنا، علی کسمایی متولد ۱۲۹۴ و فارغ‌التحصیل رشته‌ی اقتصاد از دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۲۹ فعالیتش را در زمینه‌ی دوبله آغاز کرد و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۳۳ به‌عنوان سرپرست گویندگان فیلم «شاهزاده‌ی روباهان» را دوبله کرد.

او که به‌عنوان «پدر دوبله ایران» معروف است، سرپرستی دوبلاژ «شازده احتجاب»، «شطرنج باد»، «ملکوت»، «هجرت»،‌ «پرواز در شب»، «هزاردستان»، «سربداران»، «آخرین پرواز»، «این خانه دور است»، «سال‌های جوانی»، «اتاق یک»، «حکایت آن مرد خوشبخت»، «کمیته‌ی مجازات» و «هور در آتش» و فیلم‌های خارجی «دکتر ژیواگو»، «بانوی زیبای من»، «آوای موسیقی» و «هملت» را در کارنامه‌ی هنری‌اش ثبت کرده است.

بسیاری از مدیران دوبلاژ و گویندگان مطرح که هم‌اکنون مشغول کار هستند، از شاگردان این هنرمند پیش‌کسوت محسوب می‌شوند، چنان‌که ابوالحسن تهامی‌نژاد ـ از دوبلوران پیش‌کسوت ـ درباره‌ی کسمایی گفته بود: «کسمایی استاد همه‌ی ماست و ما دوبله را با ایشان شروع کردیم. آقای کسمایی در همه‌ی ما تأثیر داشته و فیلم‌های خیلی خوبی را دوبله کرده است، که به‌خوبی آن‌ها را می‌فهمیده و می‌دانسته چه کاری باید انجام دهد.»

مراسم تشییع این هنرمند پنج‌شنبه (هشتم تیرماه) ساعت ۹:۳۰ از مقابل تالار وحدت برگزار می‌شود.


 


سه تن از کارگران کشتارگاه صنعتی در مشهد به تب کریمه کنگو مبتلا شده اند.

مدیر گروه بیماری‌های عفونی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تایید این خبر، بر ضرورت آموزش و ارائه امکانات پیشگیری از ابتلا به این بیماری مخصوصا در فصول پر خطر تاکید کرده است.

دکتر حمیدرضا نادری با بیان اینکه فصل تکثیر و فعالیت کنه‌های سخت فصول گرم سال (از اوائل بهار تا اواسط پائیز است)، به ایلنا گفت: کنه‌ها از دام‌های اهلی و جوندگان کوچک تغذیه می‌کنند و طی مرحله خونخواری، کنه ویروس را به دام منتقل می‌کند اما مشکل اینجاست که دام آلوده به ظاهر بیمار نیست و علائم مشکوکی را بروز نمی‌دهد. بنابراین به آسانی ذبح می‌شود و تماس با خون و بافت آلوده امکان انتقال بیماری به ذابحی را که در تماس بدون حفاظ با خون و نسوج آلوده بوده را فراهم می‌آورد.

این متخصص بیماری‌های عفونی با تاکید بر ضرورت توقف ذبح دام به صورت غیر بهداشتی، افزود: لازم است کارگرانی که در کشتارگاه‌های صنعتی مشغول به کار هستند از طریق دوره‌های آموزشی با راه‌های انتقال، راه‌های پیشگیری و اولین علائم بروز بیماری بطور کلی آشنا شوند و وسائل حفاظت شخصی شامل دستکش و پوشش‌های محافظتی برای اجتناب از تماس خون یا نسوج دام با پوست یا سطوح مخاطی بدون حفاظ خود را در اختیار داشته باشند.

نادری در ادامه به علائم مشخصه این بیماری پرداخت و خطاب به کارگران ذابح گفت: اولین علائم مشخصه بیماری بروز تب و سردرد شدید است و توصیه می‌شود که کلیه کارگرانی که به نحوی در تماس با خون یا نسوج تازه دام‌های ذبح شده بوده‌اند، به محض بروز این علائم به پزشک مراجعه کنند تا از نظر ابتلا به تب کریمه کنگو بررسی شوند و مراقبت‌های لازم را در صورت ضرورت دریافت کنند.


 


مهسا امر آبادی روزنامه نگار دربند کماکان از ملاقات با همسر خود محروم است. این روزنامه نگار در حالی ۲۰ اردیبهشت ماه برای گذراندن حکم دوساله خود به زندان اوین رفت که تنها خواسته اش انتقال همسر دربندش مسعود باستانی از رجایی شهر به اوین بود تا بتوانند با یکدیگر ملاقات های هفتگی داشته باشند.

به گزارش کلمه، مسعود باستانی پس از انتقال همسرش به اوین درخواست تماس تلفنی داده است که در نهایت مسوولین زندان رجایی شهر اعلام کردند که مسوولان امنیتی زندان اوین با چنین در خواستی موافقت نکرده اند.

همچنین مادر مسعود باستانی نیز پس از آنکه عروسش ساکن اوین شد به دادستانی رفت و برای پسر و عروس خود تقاضای ملاقات حضوری داد اما دادستانی به مادر این روزنامه نگار دربند پاسخ داده است که وظیفه ایی برای انتقال مسعود باستانی به اوین و یا حتی دادن اجازه ملاقات ندارند. همچنین دادستانی اعلام داشته که بهتر است این زوج مدتی از هم دور باشند و سختی بکشند تا شاید متنبه شوند و فعلا پاسخ روشنی درباره ی ملاقات و نحوه آن داده نشده است.

دادستانی دادن مرخصی به مهسا امر آبادی را منوط به این دانسته که خانواده امرآبادی یا باستانی تعهد دهند که فرزندشان کاملا متنبه شده و بسیاری از معاشرت هایش خصوصا با خانواده های زندانیان سیاسی را قطع و فعالیت های حرفه ای خود را متوقف خواهد کرد.

این درحالی است بنا بر برخی شنیده ها که چند روز پس از اجرای حکم مهسا امر آبادی دو مامور امنیتی به زندان رجایی شهر رفتند و به مسعود باستانی گفتند که اگر تعهد دهد هیچ فعالیتی نخواهد داشت به او مرخصی خواهند داد، درخواستی که از سوی باستانی رد شد.

مسعود باستانی در حالیکه در طول سه سال بازداشت خود حتی یک روز نیز به مرخصی نیامده و حاضر نشده با سپردن تعهدی مبنی بر هماهنگی با بازجویان در دوران مرخصی به خواست غیر قانونی آنان تن دهد و تاکید کرده است که مرخصی را حق خود می داند اما بایستی در چارچوب سازو کارهای قانونی بتواند از آن استفاده کند و هیچ گونه تعهدی مازاد بر انچه که در قانون و آیین نامه سازمان زندان ها صراحت دارد را نخواهد پذیرفت. او همواره اظهار داشته که در چهارچوب قانون اساسی فعالیت کرده و خواهد کرد. در پایان نیز ماموران امنیتی مسعود را کماکان بر سر موضع دانسته و پس از آن پیگیری ها برای مرخصی یا ملاقات این دو بی نتیجه ماند.

مهسا امر آبادی که سابقه کار در روزنامه های اعتماد ملی، بهار و اعتماد را در کارنامه خود دارد نخستین بار در خرداد سال ۸۸ بازداشت و حدود سه ماه را در بند انفرادی ۲۰۹ سپری کرد. پس از حضور مسعود باستانی در دادگاه های نمایشی و فرمایشی، مهسا از زندان آزاد شد اما در نهایت توسط شعبه ۲۸ داداگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه به یک سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تایید گردید.

امرآبادی دومین بار در اسفند ۸۹ به بهانه حضور در تجمعات اعتراضی به حصر مهندس موسوی و مهدی کروبی توسط حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شد در حالیکه او در خودروی شخصی اش و دور از محل تجمعات بود. امر آبادی این بار حدود یک ماه را در بند دو الف زندانی بود و سپس توسط قاضی پیر عباسی محاکمه و به یک سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم گشت. همان طور که در متن حکم این روزنامه نگار آمده است دلیل بازداشت و محاکمه او شرکت در جلسات هفتگی قرآن که توسط خانواده های زندانیان سیاسی برگزار می شود، دیدار با مراجع منتقد در شهر قم و دفاع از همسرش است. او در واقع در تمام این مدت در تلاش بود تا بتواند حقوق از دست رفته همسر خویش را دنبال کند و برای همین نیز مجددا محاکمه و روانه زندان شد.

در طی این سه سال امر آبادی نه تنها به دنبال احقاق کمترین حق همسر خود یعنی داشتن مرخصی بود که از طرفی دیگر با انواع تهدیدها و فشارهای امنیتی نیز مواجه بود. مهسا امر ابادی نزدیک به دوسال فقط می توانست دو هفته یک بار همسر خود را ملاقات کند، او برای این ملاقات های دو هفته یک بار آنهم از پشت شیشه های کثیف سالن ملاقات باید این راه طولانی تا رجایی شهر کرج راه به تنهایی طی می کرد.

این درحالی است که بنا به گفته ی مادر مسعود باستانی اعطای مرخصی در شرایطی که همسر وی در زندان اوین است شبیه نوعی شکنجه است زیرا در طول این سال ها و حتی در شرایطی که او به بیمارستان منتقل شده بود مسوولین اجازه ندادند او حتی از مرخصی استعلاجی استفاده کند و در حال حاضر هم ابراز نظر و انتشار اخبار این زوج روزنامه نگار در رسانه های خبری را به عنوان مهم ترین مانع برای ایجاد گشایش در پرونده این دو نفر قلمداد کرده و تاکید دارند که هرگونه اقدامی بایستی با ابراز ندامت یا سکوت کامل انها و خانواده هایشان همراه باشد.

در حال حاضر هم مهسا امر آبادی و هم مسعود باستانی در دو زندان جداگانه هستند بی آنکه اجازه داشته باشند یکدیگر را ملاقات کنند در صورتیکه به رغم آنچه که در آیین نامه سازمان زندان ها ذکر شده است داشتن ملاقات برای اعضای درجه یک خانواده حق هر زندانی است و مطابق آنچه که به صورت مستمر و عرفی در زندان ها شاهد بوده ایم حتی برای جرایم سنگین اجتماعی مانند جنایت و دزدی به مجرمان اجازده داده می شود که با اعضای درجه یک خانواده خود که در زندان هستند به صورت مستمر و دوره ایی ملاقات داشته باشند درحالیکه این زوج جوان روزنامه نگار اکنون نه تنها امکان دیدار یکدیگر را ندارند بلکه حتی نمی توانند بوسیله تلفن از حال و روز هم مطلع شوند. و باز هم امروز مانند بارها و بارها در طول این چند سال این سوال پیش می آید که آیا چنین برخوردی با این زوج زندانی که گناهی جز قلم به دست گرفتن برای آگاهی مردم نداشته اند، انسانی و اسلامی است و آیا هیچ مرام و مسلک انسانی و ایمانی اجازه می دهد در حاکمیت مدعی اسلام، زن و شوهر جوانی با این شرایط از هم دور و حتی بی اطلاع از هم نگهداری شوند؟
 


 


محسن قرائتی گفت : دین اسلام می فرماید دختر را ۱۲ سالگی شوهر بدهید اما متاسفانه الان دختران ۲۵ ساله نیز برای ازدواج می گویند زود است.

به گزارش ایرنا رئیس سابق ستاد مرکزی زکات گفت : یک بار نامه ای از عربستان به دست من رسید که فقط گریه کردم و محتوی آن این بود که در حجاز اذان در شبانه روز پنج بار از حلقوم پخش می شود ولی در ایران اذان صبح خیلی کم شنیده می شود و در ظهر و شب ایرانی ها اذان با نوار یا همان اذان ضبط شده را پخش می کنند.

قرائتی با اشاره به اینکه تاکنون ۳۰سفر زیارتی به مکه داشته است ادامه داد : نزد رهبر انقلاب رفتم و گفتم هرکجا اسم حج آمده اسم زکات هم آمده ، من برای زیارت خانه خدا ۳۰ سفر رفته ام ولی می ترسم که روز قیامت به من گفته شود چرا برای زکات اقدام نکردی؟

 


 


سازمان پیمان اتلانتیک شمالی ناتو سرنگونی هواپیمای ترکیه توسط سوریه را غیر قابل قبول خواند و محکوم کرد و اعلام داشت که تحولات سوریه را با حساسیت دنبال خواهد کرد.

نمایندگان کشورهای عضو ناتو امروز به درخواست ترکیه جلسه ویژه ای برگزار کردند و سرنگون شدن هواپیمای نظامی ترکیه توسط سوریه را مورد بررسی قرار دادند. ‌این نشست در بروکسل برگزار شد.

اندرس فوگ راسموسن دبیر کل ناتو پس از این نشست سرنگونی هواپیمای ترکیه توسط سوریه را اقدامی غیرقابل خواند و آن را به شدت محکوم کرد. دبیرکل ناتو سرنگونی این جنگنده را نمونه دیگری از بی‌توجهی مقام‌های سوریه به هنجارهای بین‌المللی، صلح، امنیت و زندگی انسان‌ها دانست.

در همین حال رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیز در مورد تکرار چنین حادثه ای در آینده هشدار داد.

آقای اردوغان که در نشست نمایندگان حزب حاکم در پارلمان سخن می گفت افزود: هواپیمای فانتوم اف - ۴ نیروی هوایی ترکیه غیرمسلح بود و غیر مسلح بودن این هواپیما به وضوح برای دفاع ضدهوایی سوریه قابل تشخیص بود. نخست وزیر ترکیه اقدام دفاع ضدهوایی ترکیه را "خباثت آمیز" توصیف کرد و گفت که قبل از حمله به این هواپیما ما هیچگونه هشداری در مورد تجاوز به حریم هوایی سوریه دریافت نکردیم و آنان بدون هشدار قبلی عمل کردند و این اقدامی خصمانه است.

وی به رژیم بشار اسد هشدار داد که در صورت نزدیک شدن نیروهای سوری به مرز ترکیه به این اقدام دمشق پاسخ خواهد داد.

اردوغان گفت: از این پس هر عنصر نظامی سوری که به مرز ترکیه نزدیک شود، خطری برای امنیت ترکیه به شمار می رود و به عنوان یک هدف نظامی با آن برخورد می‌شود.

اردوغان با بیان اینکه خونسردی ما نباید کسی را به اشتباه بیاندازد گفت: کسی نباید موضع عقلانی ترکیه را به اشتباه، ناشی از ضعف ما تلقی کند.

اردوغان یادآور شد که عملکرد حکومت بشار اسد نشان می دهد که او نه فقط برای مردم خود، بلکه برای امنیت ترکیه در همسایگی آن کشور هم یک تهدید به شمار می رود.

نخست وزیر ترکیه اظهارات مقامات سوریه که خود را دوست ترکیه خوانده اند "شرم آور" توصیف کرد و گفت که روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی شده است.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته