-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 02/22/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



برندۀ خرس طلایی در جشنوارۀ برلین اصغر فرهادی از سانسور هراسی ندارد و می خواهد در برلین زندگی کند.

دی ولت: چون فیلم شما در بخش مسابقه بود می توان احتمال داد که دولت ایران مطلع است. دولت قبلاٌ فیلم را دید، سانسور کرد، تأیید کرد؟ آیا اصلاٌ اجازه داشتید بصورت رسمی بسازید؟

اصغرفرهادی: این فیلم مستقل ساخته شده است، دولت به هیچ رو حمایت یا کمک مالی نکرد. هنر این است که فیلم را جوری بسازیم که دولت اصلاٌ دلیلی برای سانسور نداشته اشد. دولت تاکنون دربارۀ فیلم من اظهار نظری نکرده است. اما ممکن است این اتفاق بیفتد، آدم نمی داند.

دی ولت: دقیقاٌ چه کردید تا گرفتار سانسور نشوید؟

اصغرفرهادی: چه بسا بهتر باشد اصلاٌ لو ندهم. نکتۀ اصلی این است که هیچ پیام یا بیانیه ای نمی دهم، ارزش گذاری نمی کنم و موضع نمی گیرم بلکه کاملاٌ به تماشاگر وا می گذارم که چه برداشتی می کند.

دی ولت: جعفر پناهی هم جز این انجام نداد با این وجود به علت یک فیلم ساخته نشده به شش سال زندان و ۲۰ سال ممنوعیت شغلی محکوم شد. نمی ترسید که بعد از بازگشتتان به ایران سرنوشت مشابهی در انتظار شما باشد؟

اصغر فرهادی: خطربخشی از حرفه و زندگی ما شده است. تا به حال بخت یارم بوده و کاری به کار من نداشته اند. اما حتی اگر این وضع تغییر کند مایل نیستم تماشاگر را با آن درگیر کنم. فشاری که روی من است به تماشاگر ارتباط ندارد.

دی ولت: رابطه تان با جعفر پناهی چگونه است؟

اصغر فرهادی: روزی که در برلین گردهمایی همبستگی با او برپا شد تلفنی از او خداحافظی کردم تا به برلین پرواز کنم. غمی که داشتم خیلی بزرگ بود زیرا جایی می رفتم که او اجازه نداشت به آنجا برود.

دی ولت: اصولاٌ توانستید در برلین حواستان را جمع کنید در حالیکه همین حالا در کشورتان مبارزه برای آزادی دوباره شعله وراست؟

اصغر فرهادی: جالب است: همینکه از کشور خارج می شوم خیلی دقیق تر نگاه می کنم که آنجا چه می گذرد.

دی ولت: فیلم شما غیر سیاسی است؟ به هرحال نقطۀ شروع جدایی یک زوج است، بعد از اینکه زن بر خلاف خواست شوهرش می خواهد کشور را ترک کند تا آیندۀ بهتری برای دخترش ممکن سازد.

اصغر فرهادی: فیلم چندین لایه دارد. شاید کسی فقط لایۀ سیاسی با روانشناختی یا اخلاقی آن را ببیند – طبق سیلقه ای که دارد. اگر فیلم را از جنبۀ اجتماعی ببینیم قطعاٌ معنای سیاسی دارد زیرا بین طبقۀ پایین و متوسط جنگی درگیر است. اما این فیلم از دیگر فیلم های سیاسی بسیار متفاوت است زیرا هیچ پیام یا پیش فرض سیاسی ارائه نمی کند.

دی ولت: خانواده تان هم در فیلم شرکت دارند، دخترتان سارینا نقش دختر ترمه را بازی می کند...

اصغر فرهادی: همسرم پریسا بخت آور نیز کارگردان است و برای نمونه فیلم «دایرۀ زنگی» را ساخته است، ما در مدرسۀ عالی هنر با هم آشنا شدیم. او و بچه ها با من به برلین آمدند زیرا فکر می کنیم شاید برای مدت کوتاهی در خارج زندگی کنیم.

دی ولت: چه مدت؟

اصغر فرهادی: هنوز نمی دانم. سارینا، دختر دوازده سالۀ ما، اینجا به مدرسه خواهد رفت، دختر دوساله مان به مهد کودک، من خودم بین برلین و ایران رفت و آمد می کنم. بنابراین این بحث را در فیلم که آیا باید به خاطر بچه ها به خارج رفت در واقعیت هم داشته ام. اول مخالف بودم، در این فاصله می بینم که خوب است اگر بچه ها بتوانند راه های جدید را بروند.

دی ولت: ایدۀ ساخت فیلم در آشپزخانه ای در برلین به سراغتان آمد؟

اصغر فرهادی: در ماه مارس اینجا بودم تا فیلم بسازم. روزی در آپارتمان دوستان، نزدیک آلکساندر پلاتس در آشپزخانه نشسته بودم که ناگهان از ساختمان بغلی موسیقی ایرانی شنیدم. برایم معلوم شد باید هر چه زودتر برگردم تا در ایران فیلم کاملاٌ دیگری بسازم.

دی ولت: هنرپیشه های زن فیلم در کنفرانس مطبوعاتی روسری داشتند، چرا؟

اصغر فرهادی: فکر می کنم هرکس باید این حق را داشته باشد که هرطور دوست دارد لباس بپوشد.

* گفتگو را امیدِ ب. آزادی انجام داده است.

در: دی ولت


 


دنیا به مدت ۱۸روز، انقلاب مصر را به صورت زنده از تلویزیون تماشا کرد و هر خروش این اعتراض و افزایش قدرت مردم را دنبال کرد. و وقتی یک روز در هفته جاری، التهاب الهام گرفته شده از مصر، تهران را هم تصرف کرد، دنیا برعکس عمل کرد. هیچ تصاویر ماهواره ای از میدان انقلاب همانند میدان تحریر نشان داده نشد. خبرنگاران خارجی به سمت فرودگاه تهران سرازیر نشدند. شبکه ها برای جامع ترین پوشش خبری با هم رقابت نکردند.

در عوض، خارجی ها قطعات یوتیوب و خبرها و اطلاعات اندک منتشر شده در فیس بوک را زیر و رو کردند تا بتوانند بفهمد چه اتفاقی دارد می افتد. داستان از هم گسیخته و منقطع بود؛ از آنجایی که آنهایی که داستان را منقطع کرده بودند، تلاش داشتند تا داستان همین طور باشد.

یک خواننده مطالبم، نامه ای نوشت تا از من بپرسد چرا هیچ عکس تکان دهنده ای؛ حتی عکسی گذرا؛ از این روز وجود ندارد تا احیای مجدد اعتراض ها را تائید کند؛ اعتراض هایی که بعد از مناقشه انتخابات ۲۰۰۹ صورت گرفت و به طرز وحشیانه ای با آن برخورد شد.

جواب ساده است: حضور دوربین های خبری ممنوع شده بود، حضور تهیه کنندگان اخبار در اعتراض ها ممنوع شده بود و با لغو اعتبار مجوزهایشان آنها را جریمه کرده بودند همان طوری که مقامات ایرانی زرادخانه های کنترل خود را گسترش داده بودند: سرعت اینترنت کند شده بود؛ ماموران رسمی لباس شخصی روی موتورسیکلت ها به تظاهرات کنندگان حمله می کردند و آنها را مورد ارعاب قرار می دادند؛ مجلس زوزه می کشید که رهبران اپوزیسیون باید اعدام شوند.

ولی این تفاوت ها در پوشش خبری، تمایز دیگری را هم در مورد شیوه واکنش رژیم ها به مسائل ماورای مرزهای خودشان و گزینه های انتخابی آنها در مواجهه با شورش منطقه ای خودشان بازتاب می دهد. همچنین آشکار می کند که چگونه حمایت غرب از بعضی از این رهبران، احتمالا رژیم های زیادی را سابقا در قدرت نگه داشته بود.

آدام شاتز، سردبیر ارشد «لندن ریویو آف بوکز» نوشت: «برای سال ها، حاکمان عرب به حامیان غربی شان می گفتند که در مورد مناطق تحت سلطه آنها نگران نباشند چون آنها فرزندان مطیعی (شاید اگر گهگاهی طغیان می کردند) بودند. این حامیان هم خیلی خوشحال تر از این بودند که این خبرها و توصیه ها را پیگیری کنند.»

ولی وقتی موج جدید خشم اعراب از تونس شروع شد و تسونامی در نیل ایجاد کرد، واشنگتن از روی اکراه و بی میلی به این نتیجه رسید که حمایتش از پرزیدنت حسنی مبارک، او را در مسیر اشتباهی از تاریخ قرار داده است. دولت اوباما تغییر موضع داد و سرنوشت آقای مبارک مهر و موم شد.

از آنجایی که اساس سیاست منطقه حفاظت از اسرائیل بود، آقای مبارک به مدت سه دهه این خواسته آمریکا را تامین کرده بود و البته به شیوه های زیادی هم پاداشش را گرفته بود- از تحمل حکومت غیردمکراتیکش تا ۳/۱ بیلیون دلار کمک آمریکا به ارتش قاهره. هرچند این پاداش و بخشایش به اهرم فشار تبدیل شد: ژنرال های مصر از همان ابتدا اصرار کردند که به یگان های خود دستور نمی دهند تا از قدرت نظامی علیه تظاهرات کنندگان استفاده کنند و در نتیجه باعث جسور شدن قیام علیه رئیس های سیاسی خود شدند.

اما حکمرانان اغلب بدخوی تهران چنین حامی قابل مقایسه ای ندارند- در حقیقت، آنها به عنوان اسپانسرهای گروه هایی همچون حماس در غزه و حزب الله در لبنان برای خود قدرت ترسیم می کنند- و بنابراین آنها امکان این را دارند که با مصونیت اقداماتشان را انجام دهند- و البته انجام هم می دهند.

درست است که تهران برای کندکردن فشارهای غرب برای اعمال تحریم های بیشتر به چین و روسیه تکیه کرده است. حتی سرگی لاوروف- وزیر امور خارجه روسیه- یک روز قبل از سرکوب تظاهرات کنندگان در تهران، در دیدار از لندن گفت که او با تشدید مجازات ها در مورد ایران مخالف است چون باعث رنج و سختی ایرانیان می شود.

در تهران، رئیس جمهور محمود احمدی نژاد با قواعد متفاوتی در دستگاه رژیم بازی می کند و در ظاهر سرزنش های خارجی ها هیچ تاثیری بر وی ندارد. روابطش با غرب هم در چارچوب مقابله تعریف شده است، اصولا درباره برنامه بحث برانگیز هسته ای ایران و البته بر سر جاه طلبی های استراتژیک، تحدید حقوق بشر، عدم تحمل آرای مخالف و بیشتر از همه اینها خصومتش در مقابل اسرائیل. اهرم های فشار غرب هم از طریق مجازات های اقتصادی محدود است.

حسین ج. عسکری از دانشگاه جورج واشنگتن در یک مصاحبه با شورای روابط خارجی در نیویورک گفت: در سرزمینی که مردمش، هم مخالف سیاست های دولت هستند و هم مخالف سیاست هایی که خارجی ها به آنها تحمیل می کنند، تحریم ها «احتمال دارد که موفق شود.» مردم ایران به دولت نمی گویند که غنی سازی هسته ای را متوقف کند. در حققیت آنها با غنی سازی موافق هستند و همین تحت فشار قرار دادن شدید ایران را سخت تر می کند.

علیرضا اشراقی از موسسه گزارش صلح و جنگ گفت: هرچند شاید الیت های حاکم بر ایران با رنجش از رقابت های داخلی، تحلیل بروند اما «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، باید از رژیم در مواقع بحران دفاع کند حتی اگر به قیمت اعتبار و آبرویش و تمام شود.»

احمدی نژاد با سخنرانی های پی در پی علیه ایالات متحده، نشان داده است که نه تنها حرف واشنگتن فشار کمی هم به همراه نداشته است بلکه درخواست انجام مسابقه آماده شده ای را تقدیم همان نشان و بنر ضدآمریکایی می کند که بعد از انقلاب ۱۹۷۹ به هوا برخاست.

همان طوری که این هفته موج اعتراض ها در خاورمیانه و آفریقای شرقی بالا می گرفت، عدم توازن و محدودیت در توانایی آمریکا در حمایت از حامیانش دوباره در واکنش های پرزیدنت باراک اوباما به اعتراضی که در روز مشابهی در ایران و بحرین شیوع یافت، پدیدار شد- بحرین، متحد حساس آمریکا در خلیج فارس و میزبان پنج ناو جنگی آمریکا است.

آقای اوباما تظاهرات کنندگان ایرانی را تشویق کرد و آنها را ترغیب کرد تا«جرات و شجاعت پیدا کنند تا بتوانند آرزویشان را برای آزادی های بزرگ تر و دولتی که نماینده آنها باشد، بیان کنند.» ولی او به رهبران عرب از جمله پادشاهی بحرین گفت که شرم آور است تا آنها «پشت خط منحنی» خواسته تغییر از سوی یک نسل جوان چالاک باشند.

با این وجود، نیروهای امنیتی دارای رهبر سنی بحرین، تظاهرات کنندگان اکثریت شیعه را با شدت سرکوب کردند. (اعتقادات این اکثریت بحرینی، آنان را در پیوند با اکثریت شیعه ایران قرار می دهد.) صبح زود روز پنج شنبه، پلیس، کمپ دمکراسی میدان پیرل را که برگرفته از الگوی میدان تحریر قاهره بود و تا پیش از این حضورشان را تحمل کرده بود، متلاشی کرد.

شلیک تفنگ های شکاری، تصادم نارنجک ها، و ابرهایی از گاز اشک آور بر سر تطاهرات کنندگان خوابیده در کمپ دمکراسی باریدن گرفت. پنج نفر کشته شدند. ظرف چند ساعت، تانک ها و پرسنل نظامی در سطح شهر منامه، پایتخت بحرین، به حرکت درآمدند. ارتش گفت که کنترل بیشتر شهر را در دست گرفته است.

مقامات بحرین به مخالفان خود از آن امتیازهای سیاسی نداد که مخالفان آقای مبارک (و مرد سابق در قدرت تونس) در انتهای دوره ضعف و زوال وی شاهد بودند. در عوض، مقامات بحرین - همانند لیبی در روز مشابه - گزینه انتخابی تهران را برای سرکوب انتخاب کرده اند. همانچنان که آمریکا به لحاظ نقش و تاثیرش در عذاب است، به نظر می رسد که آقای احمدی نژاد با شیوه اش در اجرای کارها، راحت است.

او در سخنرانی اش خطاب به دشمنانش در داخل و به همان اندازه خطاب به واشنگتن گفت: «ملت ایران مثل خورشید است که بسیار درخشان است. و مسلما این روشنایی دشمنانی دارد و آنها تلاش های واقعی هم کنند.» «ولی در نهایت تلاش های آنها مثل این که به سمت خورشید خاک بپاشند. این به خودشان برمی گردد.»

* از: آلان کاول / در: هرالد تریبون اینترنشنال


 


یک گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید ایران در پی دوبرابر کردن تلاش هایش برای غنی سازی اورانیوم است و حتی درپی نوسازی تاسیسات هسته است. به ویژه پس از آن که به گفته دیپلمات ها، در پی حمله ویروسی به این تاسیسات، برخی از آن ها به شکل گسترده ای از کار افتادند.

آژانس بین المللی انرژی اتمی باور دارد ایران در پی جایگزینی هزاران سانتریفوژی است که کار غنی سازی اورانیوم را برعهده دارند و قصد دارند مدل های مدرن تر و به روزتر به کار بگیرد. از جمله سانتریفوژهای کاربون- فایبر که سرعت آن ها پنج برابر سانتریفوژهایی است که ایران در حال حاضر در دست دارد.

دیپلمات ها می گویند ایران همچنین در پی تعویض و جایگزینی کامپیوترها و تجهیزات الکترونیک در تاسیسات اتمی در مرکز غنی سازی اورانیوم در نطنز است. در پی حمله ویروس استاکس نت، دیپلمات ها می گویند ایران به مدت دو سال از برنامه عقب افتاده و مجبور است شمار گسترده ای از تاسیسات الکترونیکی را تعویض و جایگزین کند.

ویروس استاکس نت که به باور گسترده ای کار ماموران اطلاعات امنیتی خارجی از جمله آمریکا و اسرائیل بوده، به عامل کند کننده برنامه اتمی ایران معرفی شده است هرچند هیچ شخص و یا گروهی مسوولیت این حمله را برعهده نگرفته است.

مقامات رسمی آمریکایی می گویند ایران برخلاف قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل مشغول غنی سازی اورانیوم برای تولید بمب اتمی است. آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید فقدان همکاری مناسب ایران با آژانس هنوز اجازه نداده که این آژانس غایت و نیت برنامه اتمی جمهوری اسلامی را اعلام کرده و بگوید نظامی یا غیرنظامی است. ایران می گوید برنامه اتمی را برای اهداف صلح آمیز دنبال می کند.

گزارش های آژانس های اطلاعاتی آمریکا حاکی است رهبران ایران هنوز در مورد حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی در حال مناظره و تبادل نظر هستند. یکی از مقامات رسمی آمریکایی می گوید همین که ایران در مورد این مسئله به بحث افتاده، نشان می دهد فشارها و تحریم های جهانی موثر بوده است.

دو منبع آگاه در آژانس می گویند گزارش ارزیابی جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی از فعالیت های اتمی مرتبط با نظامی ایران به دستور یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس انجام شده است. پیش نویس اولیه این گزارش که «گزارش نظامی گری» نام دارد، به رویت چند تن از دیپلمات های مطلع در آژانس رسیده است.

سه تن از دیپلمات های آگاه می گویند دستیابی ایران به سانتریفوژ کربن فایبر باعث نگرانی است چرا که باعث می شود کار را سریع تر دنبال کرده و وقفه به وجود آمده را پر کند. ایران در حال حاضر به حدود شش هزار سانتریفوژ نیاز دارد تا در طول یک سال، اورانیوم بیش غنی شده برای تولید بمب را آماده کنند. به گزارش یک مقام دولت آلمان، با سانتریفوژهای جدید شاید ایران بتواند کمتر از ۱۲ هفته مواد لازم برای تولید بمب را به دست آورد.

حدود سه ماه پیش بود که برنامه غنی سازی ایران به مشکل برخورد و به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی حدود ۲۵ ردیف از زنجیره های ۵۴ تایی غنی سازی، با توقف روبرو شدند. دیپلمات ها بر این باورند که این توقف نتیجه حمله ویروس استاکس نت بوده است. این دیپلمات ها ارزیابی دقیقی از این که چقدر طول می کشد کارشناسان ایرانی سانتریفوژهای کربن فایبر را نصب کنند در دست ندارند.

گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی قصد دارد با توجه به گزارش های بازرسان آژانس و یافته های دیگر کشورهای عضو، ارزیابی دقیقی از فعالیت های هسته ای مرتبط با امور نطامی ایران به دست آورد.

در گذشته، ایران برخی از اسناد آژانس بین المللی انرژی اتمی را تقلبی خوانده و آن را رد می کرد. آژانس می گوید از کشورهای عضو آژانس مدارکی به دست آورده که شواهد یافت شده درخلال بازرسی ها را تایید می کند. دیپلمات های می گویند این گزارش اخیر آژانس ممکن است به پرسش های بیشتر آژانس از ایران منتهی شده و موارد بیشتر و دقیق تری را اعلام کند.

از سه سال پیش تاکنون، ایران به درخواست های آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بازرسی از مراکز نظامی مرتبط با فعالیت های اتمی، پاسخ نداده است. آژانس می گوید برای رسیدن به صحت گفته های ایران در مورد فعالیت های اتمی، باید این مراکز مورد بازرسی قرار گیرند. ایران همچنین اجازه نمی دهد افراد مرتبط با این موارد دوگانه، از سوی بازرسان آژانس مورد گفت وگو قرار گیرند.

در ماه اکتبر، حدود پنج ماه پیش، آژانس بین المللی انرژی اتمی نامه ای به ایران نوشت و اعلام کرد موارد بی پاسخ زیادی در پرونده ایران مانده که باید به آن ها پرداخته شود. دیپلمات ها می گویند این فهرست طولانی به احتمال زیاد به عنوان گزارش تکمیلی، به گزارش دبیرکل که قرار است به اعضای شورای حکام آژانس ارائه شود، الصاق خواهد شد.

* از: دیوید کراوفورد (David Crawford) / در: وال استریت جورنال


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته