آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
طبله، دوتار، رباب و آرمونیه آلاتیاند که موسیقی محلی افغانستان را میسازند.
هرچند در سالهای اخیر جوانان افغان به جای فراگرفتن موسیقی محلی افغانستان بیشتر به موسیقی غربی علاقهمند شدهاند، اما تلاشهای برای احیا و ترویج موسیقی محلی در این کشور نیز جریان دارد.
نهادهای گوناگونی در سال های اخیر در ولایات مختلف افغانستان برای ترویج و آموزش موسیقی محلی این کشور ایجاد شده و صدها جوان دختر و پسر مشغول آموزشاند.
یکی از نهادهای که از شش سال به این سو در افغانستان موسیقی محلی را به جوانان آموزش میدهد، بنیاد کلتوری آقاخان، امام شعییان اسماعیلی میباشد.
این بنیاد استادان سابقهدار افغانی را در رشتههای مختلف موسیقی گرد هم آورده تا به جوانان موسیقی را آموزش بدهند.
میرویس صدیقی یکی از مسوولان بنیاد آقا خان در کابل گفت آنان به منظور زنده نگهداشتن موسیقی اصیل افغانی و انتقال آن از یک نسل به نسل دیگر کار میکنند.
عشق به موسیقی
علاقهمندان موسیقی محلی در افغانستان با نواختن، به آن عشق میورزند.
«وحید دل آهنگ» یکی از نوازندگان رباب است که پانزده سال عمرش را با عشق رباب نواخته است. وی گفت هنگامی که رباب مینوازد حس عجیبی، اما سرشار از عشق به وی دست میدهد.
به گفته آقای دل آهنگ آموزش موسیقی محلی نیازمند ریاضت و تمرین زیاد است و به همین دلیل برخی از جوانان به خود زحمت نداده و به موسیقی غربی که تمرین کمتر میخواهد رو میآورند.
یکی دیگر از موسیقینوازان افغانستان «ولی محمد» طبله نواز است که میگوید بیشتر عمرش را به آموزش طبله به جوانان سپری کرده است.
وی افزود تالهای مختلف طبله را خود اختراع کرده و حالا از آن موسیقیدانان مختلف استفاده میکنند.
استاد ولی محمد گفت در کنار این که وی طبلهنوازی را به صدها جوان افغان آموزش داده است هر از گاهی شهروندان کشورهای مختلف نیز برای آموزش طبله نزد وی میآیند.
وی که در حال آموزش طبله به یک خانم خارجی بود گفت این شهروند جرمنی علاقهمند است تا آله موسیقی شرقی یعنی طبله نوازختن را بیاموزد و از چندی به این سو نزد وی تحت آموزش قرار دارد.
در حالی که برخی از موسقیدانان در افغانستان از علاقهمندی جوانان به موسیقی غربی و فراموش کردن موسیقی اصیل افغانی نگراناند، اما یک موسیقیدان دیگر افغان این نگرانیها را موجه نمیداند.
وی گفت به جای نگرانی بهتر است با پذیرفتن موسیقی دیگر کشورها موسیقی خود را نیز حفظ کنیم.
این در حالی است که در سالهای اخیر نشر برنامههای موسیقی از سوی تلویزیونها سبب تشویق جوانان به موسیقی شده و این هنر در بین جوانان جایگاه خوبی پیدا کرده است.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
«عزیز احمدفرد» ژورنالیست رادیو فرانسه تعاریف مختصر اما درستی را در مورد انقلاب، به معنی عام آن ارایه داده که به مشاهدات عینی بسیار نزدیک است.
او میگوید :«پیروزی انقلاب: انقلاب در صورتی پیروز میشود که مردم، قدرت را شکست بدهند و معدوم کنند. از داخل مردم انقلابگر، نمایندگانی انتخاب شوند و امور انقلاب را به پیش ببرند و همین نمایندگان مجلسی تشکیل بدهند و در تفاهم و همآهنگی با مردم برای آینده تصمیم بگیرند.
شکست انقلاب: «انقلاب در صورتی شکست میخورد که قدرت آن را قلع و قمع کند و انقلابیون در برابر خشونت قدرت فرار کنند.»
دزدی انقلاب: «وقتی قدرتهای داخلی و خارجی مجال قد علمکردن یک غیرانقلابی یا یک نیمهانقلابی را فراهم کنند و آنشخص موفق شود با صحنهسازی یک نوع تغییر قدرت را تمثیل کند و تعدادی از انقلابیان به آن باور کنند و بقیه شکست بخورند، در این صورت انقلاب دزدیدهشده است.»
بخشش انقلاب: «ملتها گاهی هم انقلاب خود را به شخصی میبخشند و اداره امور را آن شخص به عهده میگیرد و هر چه دلش خواست میکند. شرط بخشش، احترام و ارادت خاص به آن شخص است.»
چور شدن انقلاب: «گاهی انقلاب توسط اشرار صورت میگیرد و در نتیجه، در آخر همهچیز چور «چپاول» میشود.»
«میشل فوکو»، فیلسوف فرانسوی که در هنگام انقلاب در ایران حضور داشت از «آیتالهخمینی» با لفظ «رهبر افسانهای قیام ایران» یاد کرده است. در عین حال بسیاری از مخالفان جمهوریاسلامیایران که منتقد آیتالهخمینی هستند و او را عامل اصلی سرکوبهای سیاسی بعد از انقلاب میدانند، در سالهای ابتدایی از حامیان بسیار نزدیک او بوده و در تشکیل نظام کنونی، مشارکت فعالی داشتهاند، یکی از این گروهها مجاهدین خلق ایران است، بازخوانی بعضی از اطلاعیههای این گروه خطاب به آیتاله خمینی خالی از لطف نیست:
«میشل فوکو»، فیلسوف فرانسوی که در هنگام انقلاب در ایران حضور داشت از «آیتالهخمینی» با لفظ «رهبر افسانهای قیام ایران» یاد کرده است. در عین حال بسیاری از مخالفان جمهوریاسلامیایران که منتقد آیتالهخمینی هستند و او را عامل اصلی سرکوبهای سیاسی بعد از انقلاب میدانند، در سالهای ابتدایی از حامیان بسیار نزدیک او بوده و در تشکیل نظام کنونی، مشارکت فعالی داشتهاند، یکی از این گروهها مجاهدین خلق ایران است
1. در تاریخ اول بهمن ماه 1357 اطلاعیهای با امضا از طرف مجاهدین با عنوان «پاریس، محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیهالهالعظمیخمینی» صادر شده است. در قسمتهایی از این اطلاعیه میخوانیم:
«جنبش عظیم و شکوهمند خلق ستمکشیدهایران که از فیض زعامت آن حضرت برخوردار است در مسیر پیشرفت و شکوفایی دمافزون خود به دستآوردها و پیروزیهای قابل توجهی رسیده است… آزادشدن فرزندان مجاهد شما از زندانهای رژیم جبار و ستمگر ایران یکی از کوچکترین این پیروزیهاست بنابراین ما آزادی خود را مدیون مجاهدتها و جانفشانیهای خلق رزمنده و ستمکشیدهایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازشناپذیر هستیم، از این رو فرزندان مجاهد شما در بدو آزادی از زندان جسارت کرده و این اجازه را به خود دادند که ضمن عرض سلام و درود به حضور آن پدر مجاهد اعظم مراتب آمادگی خود را کماکان برای جانبازی در راه آرمانهای توحیدی مکتب انقلابی اسلام که ایدئولوژی مجاهدین خلق ایران است به پیشگاه معظم تقدیم کنند.»
سپس در ادامه برای سلامتی وجود آقای خمینی دعا کرده، مینویسند: «همچنین امیدواریم که خلق و انقلاب ایران همیشه این سعادت را داشته باشند که آن وجود گرامی پیوسته در پیشاپیش آنها بوده و از الهامات و ارشاداتشان برخوردار باشند چرا که سیره همه انبیا و اولیا مکتب یکتاپرستی، بتشکنی و مبارزه با جمیع موانع عدل و قسط شیوه قدیم آن حضرت بوده است.»
2. در تاریخ 9 بهمن 1357 اطلاعیه دیگری توسط «مسعود رجوی» و «وسی خیابانی» تحت عنوان «پیامهای مجاهدین آزاد شده از زندان به «آیتاله طالقانی» و «سایر آیات عظام متحصن در دانشگاه» منتشر شده، در این اطلاعیه میخوانیم: «تحصن حضرتعالی و به ممانعت از ورود قائد عظیمالشان و رهبر عالیقدر جنبش ما حضرت آیتالهالعظمیخمینی بار دیگر ثابت کرد مردم ما و بهویژه روحانیت مجاهد و حقطلب که از فیوضات کراماتی چون حضرت آیتالهالعظمی خمینی و شخص آن حضرت بهرهمند است … »
3. در تاریخ 23 بهمن 1357 اطلاعیهای با امضا مسعود رجوی و تحت عنوان «پیام تهنیت» مجاهدین خلق ایران «در آستانه پیروزی انقلاب« منتشر شده، با این انشا: « تصرف آخرین سنگرهای دیکتاتوری خیانتکار را که به پایمردی و جانفشانیهای خونبار مردم محروممان تحت ارشاد مجاهد اعظم حضرت آیتاله خمینی تحقق میپذیرد به شما تهنیت گفته …»
4. در تاریخ 31 فروردین 1358 اطلاعیهای تحت عنوان «اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران» درباره پارهای شایعات شبهانگیز با امضا سازمان مجاهدینخلقایران منتشر شده است. در این اطلاعیه از اینکه ارکان عقیدتی اسلامی مجاهدین مخدوش جلوه داده شده «لفظ مارکسیسم اسلامی» اظهار ناراحتی شده و اینکه «خوشبختانه پدر بزرگوار و روحانی ما حضرت آیتاله خمینی از مدتها قبل بطلان این اصطلاح آریامهری را بر ملا کرده خوشحالشده و به امر و سفارش ایشان ارکان عقاید و جهانبینی خود را به اطلاع مردم رساندهاند.
در تاریخ 11 اردیبهشت 1358 اطلاعیهای تحت عنوان «تبریک مجاهدین خلق ایران به خلقهای برادر فلسطینی و ایرانی و امامخمینی درباره قطع ارتباط با رژیم «انورسادات» با امضای مجاهدین خلق ایران منتشرشده که در آن اقدام قاطعانه انقلابی امام خمینی مبنی بر قطع ارتباط با رژیم سر سپرده مصر از هر جهت شایان ستایش و تمجید ذکر شده است .»
5. در تاریخ 12 اردیبهشت 1358 اطلاعیهای تحت عنوان «اطلاعیه مجاهدین خلق ایران» درباره ترور «مطهری» با امضا سازمان مجاهدین خلق ایران انتشار یافته است که در آن مجاهدین ضایعه فقدان آقای مطهری و شهادتش را به امام خمینی و خانواده آن مرحوم و جمیع روحانیون مبارز تسلیت گفتهاند. و اضافهشده که ترور ایشان از هر جهت محکوم و مردود بوده و جز در خدمت ارتجاع و تقویت امپریالیسم و آمریکا نیست.
بهدنبال تسخیر سفارت آمریکا مجاهدین به شدت از آن استقبال کردند و در مراحل مختلفی از «مواضع ضدامپریالیستی امامخمینی» تقدیر و تشکر کردند که به برخی از آنها ذیلن اشاره میشود .
در صفحه 143 از جلد دوم کتاب مجموعه مواضع اعلامیهای تحت عنوان «شکرگزاری مجاهدین خلق ایران به مناسبت فرمان بسیج، نظامی امام خمینی» درج شده است که در ابتدا به ذکر چند جمله از مواضع او پرداخته و در ادامه مینویسند: «این کلمات راهگشای امامخمینی است، کلمات اسلامی و انقلابی ضداستعماری که پیوسته بر تارک مبارزات این میهن و این خلق خواهد درخشید، کلماتی که از این پس بایستی زبانزد خاص و عام و آویزهی گوش زن و مرد، خرد و کلان، کرد و فارس و عموم اقشار و طبقات خلف قهرمانمان باشد.»
و در ادامه مجددن مینویسند: «مجاهدین خلق ایران به شکرانهی این موهبت عظیم خدایی و خلقی یعنی همان رمزهای مکتبی و مردمی پیروزی و وحدت که امامخمینی به مردم و به جوانانش هدیه کرده است خاضعانهترین تهنیتها را با وجد و شور بیپایان انقلابی به امام و مردم تقدیم میکند.»
در ویژهنامه مجاهد به تاریخ 21 آبان 58 تحت عنوان «در ایران باز انقلاب است» به ذکر «سخنان آقای خمینی درباره آمریکا و روابط ما با آنها » پرداخته است .
در تاریخ 16 آبان 58 پیام تهنیت مجاهدین خلق ایران به آقای خمینی بهخاطر موضعگیری انقلابی بر علیه امپریالیستهای آمریکایی منتشرشده در صفحه 126 درج شده است. در قسمتی از این اطلاعیه میخوانیم: «مجاهدین خلق ایران بار دیگر موضعگیری انقلابی امام خمینی مبنی بر تحریم هرگونه مذاکره و سازش با فرستادگان استعمارگران آمریکایی را به دیده تحسین و ارج فوقالعاده نگریسته و بدین وسیله به تمام مردم ایران و شخص آن حضرت تهنیت میگویند.»
دیماه 58 مجموعه مواضع ج 2 ص 181 تبریک مجاهدین خلق ایران به مناسبت تجدید سلامتی آقای خمینی در تاریخ 13/12/58 اطلاعیهای با عنوان فوق در نشریه مجاهد درج شده است. در این اطلاعیه میخوانیم: «سازمان مجاهدین خلق ایران تجدید سلامتی کامل امام خمینی را که خواست قلبی همه اقشار مردم است، به ملت رزمنده ایران تبریک و شادباش میگوید و آرزومند است در سایه طول عمر امام وحدت، صفوف خلق، در این شرایط حساس، هر چه مستحکمتر شود.»
منبع: «کتاب مجموعه اعلامیهها و موضعگیریهای سیاسی مجاهدین خلق 1 «از تاریخ 31 دیماه 57 تا 18 تیرماه 58.»
خبر / رادیو کوچه
گزارشها حاکی از آن است که سیاوش چیتگر و علی غلامپور دو تن از فعالان شهرستان بابل در تظاهرات ضددولتی یکم اسفند توسط نهادهای امنیتی و انتظامی بازداشت شدهاند.
به گزارش جرس، برخی از فعالان بازداشتشده در حوادث ۲۵ بهمن و یکم اسفند توسط نهادهای امنیتی و انتظامی به زندان متی کلا منتقل شدند.
گفته میشود که افراد بازداشت شده به اداره اطلاعات شهرستان بابل جهت بازجویی منتقل شدند.
شایان ذکر است که در حوادث هفتههای اخیر تعدادی از فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی و شهرستان بابل توسط نهادهای امنیتی و انتظامی بازداشت شدند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت دو تن از فعالان مدنی در بابل»
خبر / رادیو کوچه
فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامهای مشترک به مراجع تقلید از آنها خواستند تا در مقابل حصر خانگی این رهبران معترضان به دولت که با تایید دادستان کل کشور در حصر بهسر میبرند، سکوت خود را شکسته و به این عمل واکنش نشان دهند.
متن این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
لا یحب اله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم
محضر مبارک مراجع عالیقدر شیعه
سلام این فرزندان دردمند خویش را پذیرا باشید. اگر نبود جواز قرآنی در خصوص فریاد مظلوم به خاطر ظلمی که بر او رفته، قطعن دم فرو میبستیم و در خلوت خود، رفع ظلم را تنها از قادر متعال درخواست میکردیم، که صد البته دادرس و دادستان اصلی اوست. و اگر نبود سابقه صدها ساله علمای بزرگ و مراجع گرانقدر تشیع که همواره پناهگاه مظلومان و حامی اسلام اصیل در برابر دیدگاههای انحرافی بودهاند یقینن مصدع اوقات شریف نمیشدیم.
حضرات آیات عظام، قطعن استحضار دارید که پس از بیستویک ماه هتاکیهای ناجوانمردانه نسبت به آقایان حجتالاسلام و المسلمین مهدی کروبی و مهندس میرحسین موسوی، از دو هفته پیش این دو معتمد امام (ره) و یاور دلسوز مردم به همراه همسران مومن وفداکارشان به بند کشیده شدهاند و با کمال تاسف حتا از حقوق ساده سایر شهروندان برخوردار نمیباشند و حقوقی همچون دسترسی حضوری یا تلفنی به خانواده و تامین مایحتاج اولیه نیزاز ایشان دریغ شده است. به بند کشیدن موسوی که علاوه بر هشت سال نخست وزیری کشور در سختترین شرایط پس از انقلاب، در سالهای پس از آن نیز همراه صدیق کشور و مردم در عرصه سیاست و فرهنگ و هنر بوده است و زندانی شدن کروبی که حدود پنجاه سال از عمر خویش را صرف مبارزه در راه تحقق اسلام اصیل کرده و چندین دوره ریاست مجلس و بنیاد شهید را به عهده داشته است و بازداشت یک فرزند او به اتهام واهی جاسوسی و اشغال خانه فرزند دیگر او در حالی صورت گرفته که هنوز در هیچ محکمه صالح مطابق با قوانین حقوقی کشور به اتهام افکنیهای واهی علیه ایشان رسیدگی نشده است. ما معتقدیم تنها جرم آقایان موسوی و کروبی آنست که بنا بر تجویز امیرمومنان علی (ع) بدون لکنت زبان به نصیحت دستاندرکاران امور پرداختهاند و عدهای در کشور که حاضر نیستندبه کمبود سعه صدر خویش- که به فرموده امام علی (ع) لازمه ریاست و حکومت است- اعتراف نمایند به جرمتراشیهای واهی علیه این دو سرباز فداکار مردم پرداختهاند.
حضرات ایات عظام،
ما یقین داریم آقایان موسوی و کروبی در بیان انتقادات و اعتراضهای خود، جز رضایت خالق متعال و مصلحت بندگان شریف را در نظر نداشتهاند هرچند گام گذاشتن در این مسیر برخلاف مصالح شخصی و خانوادگی آنها بوده است و کیست که نداند آنها اصولن نه نیازمند شهرتند و نه تشنه قدرت. آنها اکنون نیز به اقدامات و اظهارات خود افتخار میکنند و حتا اگر به فرض این اقدامات و اظهارات، به مذاق عدهای خوش نیاید چرا میخواهند با اتکا به قدرتهای ظاهری و دنیایی، پدران ما را از انجام وظیفه شرعی و قانونیشان در جلوگیری از کژیها باز بدارند؟
در حالیکه آنها هیچیک جز خدمت و تصحیح امور نخواستهاند اولن به چه علت از حقوقی که گفته شد محروم بوده و در وضعیت بدی مانند شرایط حاضر قرار گرفتهاند؟ ثانین مشخص نیست که مادران متعهد و مهربان و صبور ما جز خیرخواهی و رفتاری طبیعی مطابق جایگاه خود چه کردهاند که هم اکنون دو هفته است هیچ خبری از آنها در دست نمیباشد؟ سوم آنکه چرا بر خلاف نص قانون اساسی که بعضی از روحانیون و مراجع معزز نیز در تدوین آن نقش داشتهاند، عدهای به خود حق میدهند آنها را حتا از حقوق اولیه محروم کنند؟ ما براین باوریم که والدینمان نه تنها گناهی مرتکب نشدهاند بلکه کلمه حق را به مصداق خواست الهی بر زبان راندهاند و آیا همین واهمه از بیان حقایق در منظر عمومی مردم و زندانی کردن این چهار عزیز، بهترین دلیل بر حقانیت والدین زندانی ما نیست؟ آیا محروم ساختن این زندانیان افتخارآفرین از بدیهیترین حقوق متهمان، ثابت نمیکند که اهرمهای فشار بدون توجه به قانون و شرع، به دنبال خاموش کردن صدای حق دو یاور بزرگ و دلسوز کشور، اسلام و مردم هستند؟ اکنون نیک واقفیم که نگرانی پدران ما از سرنوشت چهرههای گمنام زندانی شده بیراه نبود که اگر بر پدران ما که درعرصه داخلی و خارجی گمنام نیستند چنین جفا میرود باید اندیشید که بر گمنامان بیپناه دیگر چه جفاها رفته و میرود؟
ما پیشتر هم شاهد آن بودیم که در شبهای قدر پنج شب متوالی تعدادی گماشته، در مقابل خانه این خدمتگزاران مردم تجمع کرده و به تخریب خانه و شکستن درها و شیشهها و فحاشی و تیراندازی پرداختند و با این حال هیچگونه برخوردی نیز از سوی دستگاه قضاوت اسلامی با این تعدیگران نشد. باری، نگرانی ما بیجا نیست چرا که اکنون عزیزان ما در دست کسانی گرفتارند که بارها تنفر و خشم خود نسبت به آنان را به ما نشان داده اند و اکنون هویت خود را از ما پنهان میسازند.
حضرات آیات عظام،
ما فرزندان مهدی کروبی، کودکی خود را پشت در زندانهای رژیم گذشته گذراندهایم و بارها با چشم نگران، پدر دستگیر شده توسط ساواک را از پشت میلههای زندان و در ملاقاتها تعقیب کردهایم، و ما فرزندان میرحسین موسوی هم از نخستین سالهای زندگی، طعم سختیها و خطرات فراوانی که پدرمان را تهدید میکرده است چشیدهایم، واکنون همگی به حقجویی پدران و استقامت مادران خویش میبالیم. آنها نیز به وعده الهی در خصوص عدم پایداری ظلم ایمان دارند اما اینها دلیل موجهی نیست که در مقام فرزندانی دل نگران، حقوق تضییع شده پدران ومادران مان را پیگیری نکنیم. ما در این راه قبل از هرکس، به مراجع معظمی تظلم میکنیم که همواره غمخوار مظلومان بودهاند. چنانکه در روزهای اخیر نیز علیرغم فشارها حقجویی برخی از مراجع را در اعتراض به ظلم شاهد بودهایم. بیشک در این برهه حساس از تاریخ ایران که متاسفانه بسیاری اقدامات غیرقانونی به نام اسلام انجام میشود، نقشآفرینی حضرات مراجع عظام میتواند از تحمیل هزینههایی جبرانناپذیر بر اسلام و ایران عزیز جلوگیری نماید. سزاوار است که حضرات آیات عظام، کلام فروتنانه و درس آموز حضرت امام علی (ع) را به برخی سردمداران حکومت یادآوری فرمایید که «انی لست فی نفسی بفوق ان اخطا، لا امن من ذلک نفسی الا ان یکفی الله من نفسی» و به آنان گوشزد کنید که خداوند کسانی را از افتادن در ورطه خطا باز میدارد که دچار غرور نشوند و قدرتهای پوشالی دنیایی آنان را غره نسازد.
سلامت و مزید توفیقات حضرات مستطاب عالی را مسئلت داریم و خود را محتاج ادعیه خالصانه آن جنابان میدانیم.
فرزندان مهدی کروبی و میرحسین موسوی
بیشتر بخوانید:
«میرحسین موسوی و مهدی کروبی در حصر خانگی هستند»
امیر و کاملیا/ رادیو کوچه
«سفالگری»، ساختن ظروف با گل است و به ظرف ساختهشده از این طریق سفال میگویند. قبل از رواج شیشه، سفالینهها رایجترین مظروفات بشر بودند. مرغوبترین خاک در صنعت سفالگری «خاکرس» است که بهدلیل وجود مقادیر بالای آهن در آن، به رنگ سرخ است. سفالگری از نخستین صنایع بشر است. خاستگاه آنرا گرچه به درستی آشکار نیست ولی از روی یافتههای کهن سرزمین باستانی «سومر» میدانند والبته به تازگی کشف تمدن جیرفت تردیدهایی در مورد این نظریه ایجاد کرده است.
تمدن معروف به کنار صندل که طبق آخرین کاوشها قدمت آن به ششهزار سال پیش میدانند و لوحی که در «جیرفت» کشف شد برای مطالعه به آمریکا و فرانسه فرستاده شد که توسط استادان «شیکاگو» و «پاریس» رمزگشایی شد که نتایج نشان داد این منطقه ۳۰۰ سال از خط نوشتاری تمدن شوش قدیمیتر است. ظرفهای سفالی، شاید یکی از قدیمیترین ساختههای آدمی است.
انسانهای اولیه از آنزمان که به فکر ذخیره آب و غذا افتادند و به خاصیت چسبندگی و شکلگیری گلرس پیبردند ظرفهای سفالی را به شکلهای گوناگون ساختند. با گذشت زمان و گسترش زندگی، سفالگری هم تکامل یافت. انسانهای آفریننده با دستهایشان بر ظرفهای گلی نقش و نگارهایی کشیدند و آنها را با رنگهای گوناگون آراستند. هماینک در اکثر نقاط ایران از جمله در: «مند گناباد»، «لالجین همدان»، «میبد یزد»، «شهرضای اصفهان»، «زنوز آذربایجان»، «کلپورگان سیستان» و «بلوچستان»، «جویبار مازندران» و «سیاهکل گیلان» ظروف سفالین تهیه میشود. تولید وسایل و محصولات سفال و سرامیک در هر یک از نقاط نامبرده با اختلافی اندک در نوع مواد اولیه، رنگ و طرح تهیه میشود و به همین دلیل محصولات هر ناحیه به خوبی قابل تشخیص از فرآوردههای سایر نقاط است.
ساختن ظروف سفال متعلق به زمانی است که انسان در دشت زندگی میکرد و روستای اولیه شکل گرفته است و یکجا نشینی بودهاست. این ظروف معمول برای نگهداری مواد غذایی ساخته شدهاست. ظروف سفالی خاصیت فاسد نشدنی دارد اما از سویی به دست آوردن این ظروف امکان تعبیر و تفسیر بخشهای مهمی از زندگی انسانهای اولیه را فراهم آورده است. مراحل ساخت و تحول ظروفهای سفالی عبارتاند از: ساختن ظروف سفالی به شکل مجسمه یا حجمهای ترکیبی، یعنی علاوه بر حفظ کاربری ظروف سفالی آنها را به شکل مجسمههایی از حیوانات یا حجمهای ترکیبی، که نشانهگر نوع نگرش آنها به جهان هستی است میساختند. مطالعه در مورد زمان آغاز و پیدایش خط بدون بررسی نقوش حک شده روی ظروف سفالی امکانپذیر نبودهاست.
بهویژه ظروف مربوط به هزارههای ۵ و ۶ پیش از میلاد در این میان نقش غیر قابل انکاری دارد. واقعگرایی انسان اولیه در هنر از آغاز نقاشیهای غار تا به تصویر کشیدن گیاهان، حیوانات و انسان، بر روی ظروف سفالی تا آغاز خط و کتابت یک پروسهی طولانی است. تا زمانی که سفالگری دستساز بودهاست. دید واقعگرایانه به نقوش حکمفرما است. یعنی خط تصویر نگار علیرغم آغازشدن از «بینالنهرین» که از «مصر» با «هیروگلیف» به اوج رسیده است. روند تحول نقوش روی سفال که نهایتن به اختراع خط اندیشهنگار یا اندیشهنگاشت میانجامد. روندی چند هزار سالهاست که تا پیش از هزاره پیش از میلاد، یعنی زمان سفالهای دست ساز بودهاست. از اوایل هزارهی دوم قبل از میلاد نقوش روی سفالها علاوه بر این که مشاهدات را نشان دهد. با اشارات هم همراه بودهاند. از هزاره دوم پیش از میلاد خط اندیشه نگار شکل گرفتهاست. خطی که رمز آلود است، خلاصهتر است و سریعتر نوشته میشود.
در ایران قدمت سفالینهها به بیش از ۱۰٬۰۰۰ سال میرسد. قدیمیترین چرخ سفالگری و کوره پخت سفال در جهان در «تپهسیلک» کاشان یافت شدهاست. همچنین قدیمیترین ظروف سفالی منقوش مربوط به ایران است. کهنترین ظرفی که در ایران یافت شدهاست، ظرف سیاه دودآلودیست که هـمانند قدیمیترین ظروف سفالی است کهن در جاهـای دیگر پیدا شدهاست. نخستین ظرفهای سفالی که با روش کربن ۱۴ تاریخ آن بهدست آمده و متعلق به هـزارهی چهارم پیش از زایش مسیح است در میانرودان یافت شدهاست. کهنترین سفالی که در ایران یافت شده متعلق به هـمان دوره است. این ظرف دستساز نسبتن ابتدایی بهدنبال خود ظرفی سرخ با لکههای سیاه ناشی از پخت ناقص داشـت. پیشرفت فنی در حرفه کوزهگری سبب بهوجود آمدن سبک جـدیدی شد، این سبک با تغییرات و وقفههایی که داشت بیش از ۲۰۰۰ سال در بعضی از مناطق فلات ایران دوام کرد.
از اوایل هزاره پیش از میلاد ما شاهد ظرفهای سفالی ساختهشده در فلات مرکزی ایران در مناطق کوهستانی «زاگرس» هستیم. مانند «تپه گیان» و «گودین تپه» یا ظروف منقوش فارس و خوزستان در مناطق کوهستانی زاگرس دیده شده است. تنها دلیل این امر این بودهاست: «از آنجایی که زنان عمدهترین تولید کنندگان سفال بودهاند با ازدواج به قبایل متعلق به همسران خود مهاجرت کرده و به این ترتیب تکنیک ساخت ظروف سفالی و تزیین آنرا به مناطق دیگر منتقل میکردند. در شش هزار سال پیش از میلاد اولین نشانه پیدایش کوره پخت در صنعت سفال دیده میشود و در سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد چرخ سفالگری سادهای که با دست حرکت میکرد ساخته شد. پیدایش چرخ سفالگری تحول بزرگی را درین صنعت بهوجود آورد.»
از آغاز نیمه سده گذشته باستان شناسان تعداد زیادی ظروف سفالی و اشیای دیگر در منطقهای از «مشرق ایران» تا «عراق» و از «قفقاز» با «دره سند» را از زیر خاک بیرون آوردند. سفالهـای پیش از تاریخ که در این منطقه وسیع یافتشده در شیوه و سبکساختن تقریبن با مختصر تغییر یکنواخت و در سطح فنی بهطرز اعجابانگیزی پیشرفته است. نخستین نمونههای آن از «شوش» در «ایلام» که نخستین سکونتگاه ایرانیان در پای فلات ایران بود بهدست آمد. سفالهـای شوش نه تنهـا مربوط به خود شوش است بلکه سفالینههـایی که از «تپه موسیان» در ۱۶۰ کیلومتری «شوش» و از «سومر» و «تل حلف» در «عراق» و از «شمال غربی هندوستان» و «بلوچستان»، یا از «فلات ایران» در «تپه گیان» و «تپه حصار» و «تورنگ تپه» و «تپه سیلک»، یا در بخش شرق تا «آنائو» که امروز در ترکستان روسیه است جزو طبقه سفالهای شوش نامیده میشود. سفالهـایی که بهنام شوش نخست معروف است متعلق به زمانی است که از ۳۵۰۰ تا در حدود ۲۵۰۰ پیش از میلاد مسیح است. در اینجا باید متذکر شد که مردمانی با تمدن نوسنگی نیز در ایالت کانسوی چین پیدا شدند و ظروف سفالی آنهـا ویژگیهایی همانند ظروف سفالی شوش از لحاظ روش و فن تولید دارد.
منابع
سهم ایران در تمدن جهان. «عبدالحمید نیر نوری.»
وبگاه آفتاب
دانشنامه رشد
ویکی
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، سخنگوی قوه قضاییه و دادستانی کل کشور جمهوری اسلامی، در نشستی و در خصوص وضعیت رهبران معرتضان به دولت، میرحسین موسوی و مهدی کروبی که از انتقال آنها به خانه امن خبر دادهاند، اظهار داشت «در قدم اول، ارتباطات سران فتنه، کاملن محدود شده است.»
به گزارش خبرآنلاین، غلامحسین محسنی اژهای، ، سخنگوی قوه قضاییه عنوان کرد: «در قدم اول، ارتباطات سران فتنه، کاملن محدود شده و برای برخی از افرادی که به خصوص بعد از روشن شدن این مرزها، همچنان فتنهگری میکنند، ارتباطات تلفنی، رفت و آمد و اینترنتشان کاملن قطع شده است.»
به گفته وی در صورتی که این افراد از موضع خود دست برندارند، اقدامات بعدی انجام خواهد شد.
این در حالی است که از چندی پیش رهبران معترضان در خانههای خود در حصر بهسر میبرده و از چند روز اخیر از انتقال آنها به خانههای امن توسط نیروهای امنیتی خبر دادهاند. ازسوی دیگر نزدیکان آقایان موسوی و کروبی از وضعیت جسمانی آنها بیخبر هستند.
بیشتر بخوانید:
«حصر رهبران معترضان، نشانه ضعف سیاسی آمران»
«وظیفه خبرگان نظارت بر کار رهبری است»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشها در رسانهها، علی افشار زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، علیرغم آسیب جدی هر دو دست و وضعیت وخیم جسمی، در سلول انفرادی نگهداری میشود.
به گزارش هرانا، علی افشار، نزدیک به سه ماه پیش توسط نیروهای امنیتی در حوالی بوکان-مهاباد بازداشت شده است.
ماموران امنیتی حین بازداشت اقدام به تیراندازی مستقیم به سمت نامبرده کرده و براثر اصابت پنج گلوله مجروح میشود و پس از یک درمان کوتاه وی را به اداره اطلاعات ارومیه منتقل میکنند.
وی که متهم به همکاری با یکی از احزاب کردی است، به محاربه متهم و مفسد فیالارض شناخته شده است.
گفته میشود مسوولان امنیتی علیرغم وضعیت حاد جسمی آقای افشار بیش از چهل روز است که وی را از ادارهی اطلاعات ارومیه به سلولهای انفرادی زندان مرکزی این شهر انتقال دادهاند.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
گاهی فکر که میکنم میبینم که چهقدر اگر بعضی از آدمها به دنیا نمیآمدند، دنیا چیزی کم داشت، و چهقدر لذتهای ما کمتر میشد. نمیتوانستیم الگویی داشته باشیم، حتا کوتاه، مردان و زنان بزرگی که دوران پرافت و خیزشان در زندگی امروز فقط قصهای برای ماست، امروز صحبت ما از مردی است که مداد هم مانند دست و پا بخشی از وجود او بوده است، مدادی که بهدنبال آن فیلمهای ناب زندگی ما، «ایرما خوشگله»، «بعضیها داغشو دوست دارند» و «سانست بلوار» بهوجود آمده است.
«بیلی وایلدر» ۱۹۰۶ کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و روزنامهنگار آمریکایی «اتریشیتبار» بود. او دوبار برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۶۰ شده بود. او همچنین پنجبار دیگر جایزه اسکار را برای بهترین فیلمنامه، بهترین تهیهکننده و دستآورد یک عمر بهدست آورده است.
وایلدر گفته است که اگر تکههایی از بهترین فیلمهایش را جمع کنند، فقط میتوان از آنها یک فیلم، 46 دقیقهای عالی ساخت. این کلام او اگرچه آمیخته به طنز و شوخطبعی است، بیانگر آن هم هست که وایلدر بعضی از فیلمهایش را مثل «سانست بولوار»، «غرامت مضاعف»، «تکخال در حفره»، «آپارتمان»، «بازداشتگاه »17، «صفحهی اول»، «بعضیها داغشو دوست دارند»، «ماجرای خارجی»، «سابرینا»، «شاهد برای تعقیب» و «آوانتی» را بسیار دوست میداشت، و به بعضی دیگر همچون «فدورا»، «احمق مرا ببوس» و «خارش هفت ساله» علاقه کمتری داشت. مشهورترین فیلمهای وایلدر آمیختهای از طنز و تلخکامی، شور و شعور و ابداع و وفاداری به اصول سینمای کلاسیکاند. شناخت موقعیتهای کمیک و آمیختن آنها با مسایل جدی ویژگی اصلی و بارزِ فیلمهای وایلدر است. وایلدر که در دهه 1930 در کنار چارلز براکت جزو نامآورترین فیلمنامهنویسهای هالیوود بود، در سال 1942 نخستین فیلم مستقلاش را با نام «بزرگ و کوچک» ساخت، که یک کمدی سیاه ظریف و روان با بازی یکی از محبوبترین ستارگان روز هالیوود بهنام «جینجر راجرز» بود. وایلدر به این دلیل کارگردان شد، چون از دخل و تصرفی که تهیهکنندهها و بازیگران هالیوودی در فیلمنامههایش انجام میدادند خشنود نبود.
سینمای بیلی وایلدر بهطور کامل بر اساس فیلمنامه بنا شده است، او میگوید «با تمام شدن فیلمنامه هشتاد درصد فیلم ساخته میشود». در فیلمهای او همه چیز در خدمت این است که تماشاگر داستان را راحتتر دنبال کند و بههمین دلیل است که وایلدر از حرکات خاص دوربین پرهیز و پیچیدگی ظاهری فیلمهایش را حذف میکرد و اعتقاد داشت که حتا یک حرکت دالی و یا یک کات ناگهانی ممکن است تماشاگر را از لذتی که قرار است از داستان ببرد دور کند. در سینمای وایلدر همه چیز در خدمت همین داستان است، بهطوری که حتا محل قرار گرفتن دوربین هم باید در نقطهای میبود که تماشاگر با خیال راحت داستان را دنبال کند و مهمتر از آن اینکه تماشاگر نباید به یاد واقعیتی بهنام دوربین بیافتد، خود وایلدر میگوید «کارگردان خوب آن است که دیده نشود». به همین دلیل دوربین وایلدر همواره موضع بیطرفانه به خود میگیرد و هیچوقت در مورد موقعیت و یا شخصیتی قضاوت نمیکند.
وایلدر و نویسندهی دیگری بهنام «براکت» تیمی بهوجود آورده بودند که در سالهای آخر دههی 1930 و اوایل دههی 1940 برای کارگردانهای پارامونت مینوشتهاند. اولین فیلم آمریکایی وایلدر در مقام کارگردان بزرگ و کوچک 1942 درباره دختر ناامید و شکستخوردهای است که در نیویورک کار میکند. او که پول کافی برای خرید بلیت مخصوص بزرگسالان و بازگشت به شهرش را ندارد، خودش را دختری 12 ساله جا میزند. «جینجر راجرز» 30 ساله در نقش قهرمان زن و «ری میلاند» در نقش افسر مدرسهی نظامی که دختر عاشقش میشود بازی میکنند. وایلدر سپس «پنج قبر تا قاهره» 1943 را میسازد. داستان جنگی مهیج و خوش ساختی که در آن «اریک فون اشتروهایم» در نقش «فیلدمارشال رومل» بازی میکند. در فیلم بعدی «غرامت مضاعف» 1944 که براساس داستانی از «جیمزکین» نوشته شد، «ریموند چندلر» جای براکت را بهعنوان همکار و نویسنده وایلدر گرفت. در این فیلم نوآر تحسینبرانگیز و درخشان، «باربارا استنویک» و «فرد مکمورای» در نقش زوج عاشقی که برای مرگ به ظاهر تصادفی شوهر استنویک نقشه میکشند، ظاهر میشوند. ادوارد. جی. رابینسون مامور بیمه خونسرد و آرامی است که رسیدگی به این پرونده را به عهده دارد. غرامت مضاعف فیلمی است بدیع که وایلدر همیشه معتقد بود شگفتزده کردن هیچ وقت به اندازه تعلیق تاثیرگذار نیست. وایلدر در فیلم غرامت مضاعف به جای واقعیت شیک هالیوودی، واقعیتی چرک و کهنه را تصویر کرد. غرامت مضاعف امروز بهعنوان نمونهی کلاسیکی از ژانر نوآر شناخته میشود.
فیلم بعدی آخر هفتهی از دست رفته 1945 برنده چهار جایزه اسکار شد. فیلم داستان مبارزه یک نویسندهی الکلی برای غلبه بر اعتیادش را به تصویر میکشد و این که او چگونه در این مبارزه شکست میخورد، دروغ میگوید، خیانت میکند و برای خرید مشروب دست به دزدی میزند. فیلم گذشته از پایان خوشی که با مایههای طنز گزندهاش جور درنمیآید، ساختاری محکم و تحسین برانگیز دارد. «والس امپراتوری» 1948عاشقانهای لطیف و سرگرمکنندهای است که وایلدر را از خیابان سوم نیویورک به وین کشاند. جایی که «بینگ کرازبی» گرامافون فروش آمریکایی عاشق یک کنتس اتریشی میشود. تقابل ارزشهای آمریکایی و اروپایی، موضوعی که در این فیلم مطرح میشود، در یک ماجرای خارجی 1949 به طور گزندهتری مطرح میشود، «جین آرتور»، نمایندهی کنگرهی آمریکا برای بررسی وضعیت اخلاقی سربازان آمریکایی مستقر در آلمان پس از جنگ جهانی، راهی برلین میشود. سانست بلوار 1950 فیلم سیاه و به یادماندنی وایلدر، اثری جنجالبرانگیز بود که با موفقیت جهانی روبهرو شد و به اعتقاد بسیاری بهترین فیلمی است که تاکنون دربارهی هالیوود ساخته شده است. فیلم با تصویر جسد شناور مرد جوانی در استخر خانهای در هالیوود آغاز میشود و سپس مرد جوان «ویلیام هولدن» ماجرایی که او را به این سرنوشت کشانده است تعریف میکند. وایلدر و براکت برای سانست بلوار برنده اسکار بهترین داستان و بهترین فیلمنامه شدند. اما این آخرین فیلمنامه مشترک آنها بود.
وایلدر کارگردانی بود که به قول خودش با دوربین هم در حال نوشتن بود، او بهطور ذاتی یک نویسنده بود و در تمام عمر هم یک نویسنده ماند. همکاران فیلمنامهنویس زیادی داشت اما از میان آنها چارلز براکت و «یال دایموند» بودند که بیشتر توانستند خودشان را با دنیای بیلی وایلدر هماهنگ کنند. همکاری وایلدر با دایموند البته تا همیشه ادامه داشت، حتا بعد از مرگشان، چون روی سنگ قبر وایلدر نوشته شده که «من یک نویسندهام، اما هیچکس کامل نیست»، و این هیچکس کامل نیست، همان دیالوگ معروف پایان فیلم بعضیها داغشو دوست دارند است، که در اصل پیشنهاد دایموند بوده است.
وایلدر همیشه میگفت: «من فیلمهایی را ساختم که خودم دوست داشتم ببینم»، مقام وایلدر از حیث توجهاش به داستانپردازی و پرورش شخصیتهای ملموس شامخ است. او در درجهی اول فیلمنامهنویسی موفق و سپس کارگردانی خوب است. واقعیت این است که بسیاری از همکاران فیلمنامهنویس وایلدر پس از اینکه به جرگه کارگردانها پیوستند، بنا به یک اصل مسلم و بدیهی سینمایی کوشیدند از اهمیت ادبی و میزان گفتوگوهای فیلمنامههای خود بکاهند و سهم بصری و دیداری آثارشان را افزایش بدهند، اما وایلدر همواره علاقهای مهار نشدنی به نوشتن فیلمنامه و ساختن فیلمهای پرگفتوگو داشته است.
بیلی وایلدر، در سالهای متمادی موفق به دریافت جوایز متعددی شده بود، ریچارد برانت، در موقع اعطای جایزه به وایلدر گفت: «آقای وایلدر مجموعه درخشانی از آثار سینمایی خلق کرده است، که گذشت زمان نمیتواند از ارزش آنها بکاهد.» و وایلدر بعدها با زیرکی یک طنزپرداز و گفتوگونویس حرفهای سینما گفت «که او فیلم محبوب ندارد، بلکه خود فیلم یا درواقع سینما محبوب اوست.»
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، هفتم اسفندماه، دو برادر کرد به نامهای آرام و فواد زندی توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت شدهاند.
به گزارش هرانا، ساعت ۸ صبح روز شنبه هفتم اسفندماه، چند تن از ماموران اطلاعات و ماموران موسوم به لباس شخصی با ورود به منزل خانم مریم میرکی پسران وی را بازداشت و به مکانی نامعلومی منتقل کردهاند.
این ماموران همچنین ضمن بازداشت به بازرسی و تفتیش کل خانه پرداخته و برخی وسایل شخصی نظیر کامپیوتر و سیمکارتهای موبایل نیز ضبط شد.
گفتنی است تاکنون هیچ نهاد و یا سازمانی مسوولیت این بازداشتها را بر عهده نگرفته و مسوولان از این قضیه ابراز بیاطلاعی کرده و از علت دستگیری این دو برادر گزارشی ارایه نشده است.
خبر / رادیو کوچه
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام روز دوشنبه در گفتوگویی با رسانههای داخلی ایران با توجه به وقایع اخیر در روزهای 25 بهمن و یکم اسفند در ایران، اظهار داشت «مهمترین مسئلهای که در سال جدید باید با آن پرداخته شود، وحدت مردم و نظام است.»
به گزارش ایسنا، محسن رضایی تاکید کرد: «راهکار رسیدن به وحدت، رهبری، قانون و برادری است.»
وی با بیان اینکه «این سه مولفه در کنار هم میتوانند وحدت را به طور جدی در کشور ایجاد کنند»، تصریح کرد: «زمینههای ایجاد وحدت به طور فراوان در کشور وجود دارد و مهم این است که نخبگان کشور همراهی و کمک کنند تا این اتفاق بیفتد.»
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین تاکید کرد: «بهترین راه این است که همهی گروهها پشت سر رهبری حرکت کنند و اگر نظرات، سوالات و ابهاماتی دارند با خود ایشان مطرح کنند، چرا که ایشان یک انسان منطقی است و سوالات و ابهامات را پاسخ میدهد.»
رضایی با بیان اینکه «زمینه و امکان مطرح کردن پرسشها و ابهامات وجود دارد»، خاطرنشان کرد: «البته این امکان برای معترضین وجود دارد، ولی برای اغتشاشگران ممکن است چنین چیزی نباشد. فرق اغتشاشگر با معترض این است که معترضین نظام را قبول دارند ولی اغتشاشگران قبول ندارند.»
این سخنان در حالی صورت گرفته است که پیش از این رهبران معترضان به دولت بارها از مسوولان جمهوری اسلامی درخواست نشست و گفتوگویی در صدا و سیمای دولتی ایران را داشته که تاکنون به این درخواست پاسخی داده نشده است.
دوشنبه 9 اسفند 89/ 28 فوریه 2011
اجرا: زهره
استودیو: اعظم
تقویمتاریخ
قطاری که دل سیوسه پل را لرزاند – «دودمان را دریابیم» – احمد مطلایی
گزیده اخبار مطبوعات ایران
روزنگاشت – «جایزه اسکار در شب طلایی هالیود» – محبوبه
بخش اول خبرها
پسنشینیتند – «زدی ضربتی، ضربتی نوشکن» – اکبر ترشیزاد
گزارش روز کابل – آرین
خرنامه – (قسمت سوم) – رضا افتخاری
نقد و بررسی منشور سبز و واکاوی تناقضات آن – «منشور باید از روی منشور حقوق بشر نوشته میشد» – جهانگیر عبداللهی
گزارش – «احتمال تشکیل حکومت جدید اقلیم؟» – کردستان عراق
مجلهی جاماندگان – «انقلاب بخشیدهشده به روحانیون» – شراره سعیدی
بخش دوم خبرها
دایرهی شکسته – «همه داغشو دوست ندارند» – مهشب تاجیک
گزارش تاجیکستان - «شهروندان تاجیکستان لیبی را ترک کردند» – کیومرث
پارسنامه – «قدیمیترین ساختههای بشری در ایران» – امیر و کاملیا
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، یک شبکه تلویزیونی عربزبان فایل صوتی از اظهارات معمر قذافی رهبر لیبی منتشر کرد که در آن وی از مسئله ناپدیدشدن موسی صدر از مراجع شیعه ابراز بیاطلاعی کرده است.
به گزارش شبکه المنار، وی در این فایل صوتی اظهار میدارد: «او ناپدید شد اما نمیدانیم چگونه این مسئله رخ داد.»
قذافی در ادامه تاکید می کند: «ایکاش میدانستیم چه کسانی پشت پرده ناپدید شدن وی قرار دارند. با وقوع این مسئله وجهه لیبی در جهان تخریب شد. در واقع آنان این کار را کردند تا وجهه لیبی را از بین ببرند.»
موسی صدر 9 شهریور سال 1357 در سفر به لیبی و هنگام ترک این کشور به مقصد ایتالیا ناپدید شد. اسناد معتبر نشان میدهد موسی صدر هرگز سوار هواپیمایی که به مقصد ایتالیا پرواز میکرده نشده است. وی را در این سفر شیخ «محمد یعقوب» و «عباس بدرالدین» (روزنامهنگار لبنانی) همراهی میکردند.
چندی پیش پسر موسی صدر که پدرش 32 سال پیش سفر بیبازگشتی به لیبی داشت، تاکید کرد: «پدرم و همراهان وی همچنان زندهاند و در لیبی بهسر میبرند.»
خاطرنشان میشود تحولات اخیر در لیبی که با اعتراضات شدید مردمی علیه معمر قذافی ادامه دارد، پرونده ناپدیدشدن موسی صدر را وارد مراحل تازهای کرده است. بر این اساس، برخی منابع موثق روز گذشته از زنده بودن این مرجع شیعه و حضور وی در زندانی در لیبی خبر دادند. اما در مقابل برخی گزارشها از خروج موسی صدر به وسیله یک هواپیمای کوچک از این کشور به مقصدی نامشخص حکایت دارد.
بیشتر بخوانید:
«تشکیل ستاد آزادی موسی صدر از مراجع دینی»
جهانگیر عبداللهی
در چند روز گذشته منشور دوم جنبش سبز از سوی نمایندگان آن منتشر شد. در این منشور راهکارها و اهداف خود را برای اصلاحات بنیادین در راستای خواستههای مردم ایران ارایه دادهاند. در این منشور سعی شده است که در وهله اول منشور اول جنبش را تشریح و فرایندی را ایجاد کنند که خواستههای تمامی طیفهای جنبش و مردم ایران را شامل شود. مباحثی در زمینه حقوق بخشهای مختلف جامعه (حقوق شهروندی ،زنان و …) ذکر شده است.
نویسندهگان این منشور، آن را پروگرامی کامل که خواستههای مردم ایران را شامل میشود معرفی میکنند و در آن قید کردهاند که این منشور قابل نقد و تغییر است. در همین راستا مسایلی در باب محتوای منشور مطرح میشود که نیاز به تحلیل و بررسی دارد.
در منشور اشاره شده است که خواهان ایرانی آزاد هستند که در آن تعدد و تنوع به رسمیت شناخته شده است، مخالف انحصارطلبی میباشند، تعامل و گفتوگو با رقبا و مخالفین سیاسی از اهداف جنبش است، ایران را متعلق به همه ایرانیان میدانند، عدالت، آزادی و کرامت انسانی که از اصول جهان شمول هستند را پایه مباحث خود میدانند و تکثر را در درون جنبش به رسمیت شناختهاند، استقلال نهادهای دینی از حکومت را خواستار و وجود تکثر و سلیقههای گوناگون را قبول کردهاند، انتخابات را اصل تعیینکننده حاکمیت مردم و خواستار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی و غیرگزینشی هستند، خواسته و رای مردم را مبنای مشروعیت نظام سیاسی میدانند و نظارت استصوابی را نفی میکنند، حق تعیین سرنوشت ملل را از حقوق بنیادین مردم معرفی میکنند .
تنوعات مذهبی، جنسی و قومی را بیان میکنند و فعالیت آزاد احزاب، تشکلها را خارج از هرگونه تبعیض بیان میکنند و خواستار رسانه آزاد و شفافیت اطلاعات بدون هرگونه سانسور میباشند و …
با توجه به موضوعاتی که در منشور به آن اشاره شده است سعی در بیان تناقضات و کمی و کسریهایی که در منشور است میکنیم و به بررسی آن میپردازیم .
در منشور به ایرانی آزاد اشاره شده و تعدد و تنوع را به رسمیت شناختهاند. این در حالی است که در تمامی منشور بر هویت اسلامی و هویت ایرانی که فقط و فقط یک بخش ازجامعه را در بر میگیرد تاکید میکنند
در منشور به ایرانی آزاد اشاره شده و تعدد و تنوع را به رسمیت شناختهاند. این در حالی است که در تمامی منشور بر هویت اسلامی و هویت ایرانی که فقط و فقط یک بخش ازجامعه را در بر میگیرد تاکید میکنند (در مبحث هویت ایرانی منظور هویتی است که شناسههای آن فقط ملت فارس را شامل میشود). آن را راه حل وضعیت کنونی معرفی میکنند. این در حالی است که ما تعدد گستردهای از مذاهب (از اسلام شیعی، سنی گرفته تا مسیحی، یهودی، زردشتی و …» جدایی از افرادی که خارج از ادیان هستند») داریم و با توجه به این مسایل حکومت اسلامی تامینکننده خواستههای مردم نیست و دوباره مشکل دین رسمی و الزامات مربوط به آن، سانسورها و مشکلاتی را برای دیگران (افراد خارج از دین رسمی) به وجود میآورد. جالب این است که این حکومت اسلامی در تناقض با اصول مطرح شده در منشور قرار میگیرد جایی که بیان میکند که نهادهای دینی از حکومت مستقل میشوند.
گفتوگو با رقبا و مخالفین سیاسی از اصول دیگری است که در منشور به آن اشاره شده است. این در حالی است که خود منشور بسیاری از گروههای اپوزیسیون را با همان طرز تفکر حاکمیت فعلی با اتهام وابستگی به خارج از گود خارج نگه داشته و حق فعالیت را از آنها سلب کرده است (گروههایی که طرز تفکر دیگری دارند و هموار گروه بالادست حاکم با اتهامات وابسته به خارج، تجزیهطلب و … از فعالیت رسمی محروم کرده است). این خود انحصارطلبی است و دنباله سیاستهای حاکمان فعلی است و در طول تاریخ ایران حالت چرخهای داشته است. این خود تمامی منشور را زیر سوال میبرد .
بحث اصلی و تناقض فاحش در این است که ایران را متعلق به همه میداند ولی در همان ابتدا قاعده بازی را بین خودی و غیرخودی تقسیم کرده است و غیرخودیها را که طیف گستردهای را شامل میشوند چون از لحاظ تفکر و اندیشه سیاسی با خودیها (منظور طیفی که منشور را نوشته و جنبش سبز را متعلق به خود میدانند) در تضادند، وابسته به خارج معرفی و آنها را ترد میکند. جالب این است که این اصول با هدف اصلی منشور که جذب و همکاری تمامی ایرانیان است در تناقض است.
عدالت، آزادی و کرامت انسانی را شناسنامه خود معرفی میکند. تناقض در این است که این مفاهیم جهانشمول را در قالب دینی گنجانده و هویت اسلامی و نتیجه آن که حکومت اسلامی است را بار آن میکند و این در حالی است که اصولن هویت اسلامی شاید در تناقض کامل با مفاهیم انسانی و حقوق بشری نباشد ولی قابل جمع با آن نیست. نظام برون آمده از آن همان نظام اسلامی حاکمه فعلی میشود که با توجه به محدودیتهایی که برای دموکراسی، حقوق بشر و … ایجاد میکند، تمامی اصول مطرح شده در منشور را رد میکند.
تناقض شدید آن است که استقلال نهادهای دینی را از حکومت بیان و خواستار آن شده است. سوالی مطرح میشود: «در حالتی که حکومت هویت اسلامی دارد این نهادهای دینی چگونه مستقل و خارج از حوزه حکومت میماند ؟ و یا حکومتی که اسلامی است چگونه میتواند نهادهای دینی که هویت و ملزومات خود را در حکومت پیاده کردهاند از دخالت در حکومت برحزر دارد؟»
به این منظور برای حفظ استقلال نهادهای دینی و حکومت از یک دیگر میباست یک حکومت سکولار پیشنهاد میشد که استقلال هر دو حوزه حفظ میشد و این خود با هویت اسلامی مردمان ایران تناقضی ندارد. در این حالت حق هیچ گروهی ضایع نمیشود، افراد و یا گروههایی که هویت دینی دارند نهادهای خود را برای اجرای مراسم دینی خود دارند و هیچ گروهی بر گروه دیگر ارجعیت داده نمیشود. تمامی طیفها با تنوعات دینی که دارند میتوانند به یک سهم و بدون برتری ارکان دینی خود را انجام دهند و مهمتر اینکه حقوق افراد و یا گروههایی که خارج از حوزه دین هستند رعایت میشود.
حق تعیین سرنوشت را به رسمیت شناخته است، اراده مردم را تعیین کننده ساختار نظام معرفی میکند و از نفی نظارت استصوابی و انتخابات آزاد صحبت میکند. در حالی که از همان ابتدا نسخه پیچی کرده و مردم ایران را مکلف به داشتن حکومت اسلامی و اصولی که خود نامبرده کرده است
حق تعیین سرنوشت را به رسمیت شناخته است، اراده مردم را تعیین کننده ساختار نظام معرفی میکند و از نفی نظارت استصوابی و انتخابات آزاد صحبت میکند. در حالی که از همان ابتدا نسخه پیچی کرده و مردم ایران را مکلف به داشتن حکومت اسلامی و اصولی که خود نامبرده کرده است. اگر مردم حق تعیین سرنوشت خود را دارند، اگر انتخابات آزاد و بدون هرگونه گزینشی است پس از کجا حکومتی اسلامی را به مردم تحمیل میکنید؟ چرا بعضی از جریانهای سیاسی از شرکت در حکوت محروم هستند؟
در مبحث حق تعیین سرنوشت مسایلی دیگر پیش میآید «در منشور به حقوق اقلیتها اشاره شده است و آنها را محق حقوق خود میداند ولی در مرحله راهکار برای آنها، دوباره حق تعیین میکنند. اگر بحث حق تعیین سرنوشت است، اگر معیار حق تعیین سرنوشت از منشور حقوق بشر استخراج شده است پس اقلیتهای مذکور نیز حق تعیین سرنوشت خود را دارا میباشند. همانگونه که حق تعیین سرنوشت برای شما مقدس و اصل است برای آنها نیز اصل و مقدس است و آنها هستند که حقوق خود را مشخص میکنند.
وقتی بحث از حق تعیین سرنوشت و اراده آزاد میشود و مردم تنها منبع و میزان حساب میشوند بر اساس کدام منطق «من» نوعی میبایست تنها چند مفروضه را به عنوان حقوق اقوام معرفی و برای آنها نسخهپیچی کنبم.
همانگونه که میدانیم و میدانید ایران کشوری چند ملیتی است و ملل (فارس ،کرد ،ترک ،بلوچ و…) در آن زیست میکنند و جغرافیای سیاسی ایران را تشکیل میدهند. پس میبایست حقوق آنها را منطبق با منشور حقوق بشر همانگونه که بر خود روا میداریم به رسمیت شناخته و حق تعیین سرنوشت را که برای خود به رسمیت میشناسیم برای آنها هم به رسمیت بشناسیم.
در این مورد همیشه بحث از تمامیت ارزی و قدسیت آن و بحث جدایی خواهی مطرح میشود. بر اساس کدامین منطق ملتی که در یک جغرافیای سیاسی که از اتمامی حقوق خویش منطبق با منشور حقوق بشر برخوردار است و متناسب با مشارکت در محدوده بزرگتر سیاسی از فرصتهای بیشتری میتواند بهرهمند میشود میل به جدایی دارد. این تحت ستم قرار دادن و محروم کردن از حقوق انسانی است که منجر به واگرایی میشود.
اگر بحث از حاکمیت حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت است، این مفاهیم خودی و غیرخودی ندارد همه به یک اندازه و به یک میزان از آن سهم میبرند. با یک منشور شفاف و روشن که همه گروهها خود را در آن شریک ببینند میتواند ملیتهای ایران را جذب این جنبش کرد. هر چند لازم به ذکر است که جنبش فعلی آمیختهای از حضور تمامی طیفهاست و در حال حاضر هیچ گروهی به تنهایی نمیتواند ادعای این را داشته باشد که جنبش بر اساس مشی او حرکت میکند .
در باب مفهوم تمامیت ارضی و قدسیت آن لازم است که ما ساختارهای تفکری خود را به روز کرده و بر اساس منطقی عقلانی اندیشیده و عمل کنیم. باید تعاریف پیش پا افتاده یک ملت واحد را کنار گذاشته و جمعیتهای متراکم زبانی و فرهنگی که خود را ملت مینامند به رسمیت بشناسیم و چند ملیتی بودن ایران را قبول کنیم و سعی کنیم عدم اعتمادی که نسبت به مرکز ایجاد شده را برطرف نماییم. آنچه از قدسیت برخوردار و شایان ارزشگذاری است. اراده آزاد انسانها و کرامت انسانی است .
اگر صحبت از تغییر ساختارهای فعلی و ارایه جایگزین برای آن هستیم. در وهله اول باید تکلیف خود را روشن کنیم. نویسندهگان منشور هنوز در چهارچوب جمهوری اسلامی ماندهاند و قانون اساسی را سرلوحه کار خود قرار دادهاند. درست است که صحبت از ایجاد تغییراتی در قانون میکنند ولی قانون اساسی که از بند اول تا آخر آن پر از نقص و تناقض است چگونه میتواند به عنوان مبنای کار قرار گیرد.
اگر صحبت از تغییر ساختارهای فعلی و ارایه جایگزین برای آن هستیم. در وهله اول باید تکلیف خود را روشن کنیم. نویسندگان منشور هنوز در چهارچوب جمهوری اسلامی ماندهاند و قانون اساسی را سرلوحه کار خود قرار دادهاند. درست است که صحبت از ایجاد تغییراتی در قانون میکنند ولی قانون اساسی که از بند اول تا آخر آن پر از نقص و تناقض است چگونه میتواند به عنوان مبنای کار قرار گیرد.
بدین منظور میباست که منشور حقوق بشر را سرلوحه کار قرار داد و آن را در تمامیت آن به رسمیت شناخت. در گفتوگو با تمامی جریانهای سیاسی تشکیلدهنده اپوزیسیون چه در داخل و چه خارج سعی شود منشور و یا پروگرامی که در آن تمامی ابعاد نظام سیاسی آینده با جزییات کامل مورد بررسی و تایید همگان قرارگرفته است، تهیه کرد .
بدین منظور توجه به اصول زیر که بر اساس واقعیتهای امروزی جامعه میتوان مورد بحث قرار داد و در منشور نیز به صورتی گنگ به آنها اشاره شده است الزامی است:
به رسمیت شناختن اصل حق تعیین سرنوشت بهدور از هرگونه تبصرهای
تهیه نقشه راه منطبق با مبانی به رسمیت شناخته شده منشور حقوق بشر
اعتراف به چند ملیتی بودن ایران و بنیاد نهادن حکومتی غیرمتمرکز
استقلال کامل نهاد دین از حکومت و بلعکس (حکومت باید سکولار باشد)
تدوین قانون اساسی جدید منطبق با استانداردهای جهانی
تدوین قوانین جزایی ایران منطبق با قانون اساسی جدید
استقلال کامل قوای مجریه، مقننه و قضاییه از یکدیگر
آزادی دین (دین مقولهای شخصی است و نباید با مسایل حکومتی و دولتی خلط شود)
آزادی فعالیت احزاب و تشکلها بدون هیچگونه محدودیتی
آزادی مطبوعات و رسانههای سمعی-بصری
توجه کافی و کامل به حقوق زنان
خبر / رادیو کوچه
محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی روز یکشنبه، اعلام کرد که ایران جز معدود کشورهایی است که کسی در آن به نان شب خود محتاج نیست و گرسنه نمیخوابد و حداقلها را همه در جیب خود دارند و یارانهها در جیب مردم قرار دارد.
به گزارش ایسنا، محمود احمدینژاد همچنین، با تاکید بر مدیریت مصرف انرژی و نان در کشور، گفت: «قبل از هدفمند کردن یارانهها مجموعه مصرف گندم ما در کشور به 11.5 میلیون تن میرسید و اکنون این ظرفیت مصرف به حداکثر ۹ میلیون تن رسیده است و من اعتقاد دارم که جا برای کاهش همچنان هست.»
وی با اشاره به برنامههای دولت برای حمایت بیشتر از بخش کشاورزی افزود: «ما میتوانیم به تولیدکننده و صادرکنندهی محصولات کشاورزی تبدیل شویم و مسیر ترانزیت نیز باشیم.»
او در ادامه با اشاره به برخی از صحبتها در مورد قانون هدفمند کردن یارانهها اظهار داشت: «برخی میگفتند که وقتی این قانون اجرا شود قیمتها رشد پیدا میکند. مصرف دهکهای پایین، پایین میآید و ما شاهد تورم خواهیم بود، ولی دیدیم که با اجرای این قانون، مصرف در سطح ملی پایین آمد و مصرف طبقات کممصرف نیز بالا رفت و هم ثروت ملی را حفظ کردیم و از طرف دیگر قدرت خرید جامعه را توانستیم افزایش بدهیم.»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
اکبرترشیزاد/ رادیوکوچه
با مهاجرت شمار فراوانی از روزنامهنگاران و کنشگران سیاسی به خارج از کشور، در اثر فشارهای وارد بر آنان و خانوادهشان در جریانات پس از انتخابات اخیر و افزودهشدن آنان به جمعی که سالهای پیش از آن مجبور به ترک وطن شده بودند، پتانسیلی قوی از این نیروهای مخالف دولت جمهوریاسلامی در بیرون از مرزها تشکیل شده، که در صورت بهرهگیری مناسب از آنها و برگزیدن راهکارهای مناسب، میتواند تاثیرات مناسبی بر پیشرفت جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران داشته باشد.
شکی نیست که کارهایی که از دست این نیروی بالقوه در خارج از کشور برمیآید و نحوهی عملکرد آنان با افراد داخل کشور متفاوت است. اینان از یک سو محدودیتی برای بیان نظریات خود ندارند و از سوی دیگر به سبب عدم حضور در کشور، برای انجام حرکات موثر فیزیکی، کاری از دستشان برنمیآید. اما همانطور که در انقلاب 57 دانشجویان مقیم خارج توانستند با اتخاذ تصمیمهای مناسب، در سرنگونی حکومت شاهنشاهی موثر واقع شوند، در حال حاضر نیز چنین چیزی امکانپذیر است، فقط باید بهدنبال بهترین و موثرترین شیوهها گشت و آنها را به دیگران پیشنهاد کرد.
پس از دستگیری و صدور حکمهای سنگین برای فعالان سیاسی و روزنامهنگاران و با وجود مقاومت و عدم همکاری حتا صوری بخش فراوانی از این نیروها، حکومت جهت فشار بر این فعالان، از روش غیراخلاقی دیگری بهره برد و آن تحتفشار گذاردن خانوادهی این افراد و اذیت و آزار دادن این عزیزان برای ترغیب مخالفان به همکاری با حکومت بوده است. پرسش اینجاست که آیا ما نیز نمیتوانیم دست به عمل متقابل بزنیم؟ همه میدانیم که بخش فراوانی از بستگان و بهخصوص فرزندان مسوولان جمهوریاسلامی و یا به قول معروف همان آقازادهها، در سالهای اخیر در خارج از کشور زندگی و تحصیل میکردهاند. شمار فراوانی از ایرانیان مقیم خارج از کشور در هر کجای دنیا که باشند، چنین افرادی را میشناسند و از محل کار و زندگی آنها باخبرند. با تحت فشار گذاردن و سلب امنیت روانی و اجتماعی آنان میتوان این فشار را به پدران آنها و دولت جمهوریاسلامی منتقل کرد.
بهطور حتم بسیاری از دوستان بر ما برای چنین پیشنهادی خرده گرفته و آن را غیراخلاقی میدانند. جهت راحتتر کردن خیال این عزیزان و هر چه روشنتر شدن فضا برای هموطنان، برخی توضیحات ضروری به نطر میرسد. نخست آنکه چنین افرادی در رفتار پدران خود سهیم و به نوعی شریک جرمند. این افراد در خارج از کشور عمومن به نوعی رابط و عامل اقتصادی پدران خود و به تبع آن جمهوریاسلامی هستند، و از سوی دیگر در هنگام بازگشت به ایران، در شمار نیروهای مدافع دولت جمهوری اسلامی و مخالف جنبش آزادیخواهی مردم قرار میگیرند و با حمایت مالی از آنها، زمینه برخوردهای بیشتر آنان علیه مردم را فراهم میآورند. دوم آنکه برای اینگونه افراد به جهت حضور در خارج از کشور، هیچگونه محدودیتی برای پیوستن به مردم و پشت کردن به دولت وجود نداشته و به قول معروف دستشان برای اظهار ندامت از رفتار گذشتهشان باز است. پس اگر کسی هنوز بر سر موضع سابق خود در حمایت از جمهوریاسلامی باقی مانده است، حکایت از آن دارد که شریک عملی برخوردهای دولت بوده و به جهت منافع فراوان اقتصادی از اینکار دست نمیکشد.
حال پرسش اینجاست که ما چرا به چنین افرادی اجازه دهیم تا به راحتی با استفاده از آزادیهای موجود در کشورهای غربی از یک سو به زندگی مرفه و سرشار از ناز و نعمت خود ادامه دهند و از سوی دیگر مردم مظلوم را درداخل کشور به خاک و خون بکشند. آیا حقش نیست آنانی که جوانان این مرز و بوم را همچون گل در کف خیابانها پرپر میکنند، حداقل اندکی فشار بر خانوادههای خود در خارج از کشور را تجربه کنند؟
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
هواپیمای «وزارت دفاع اوکراین» ۱۵ شهروند تاجیکستان را، که ۱۳ تن آنها دانشجو بودهاند، از پایتخت «لیبی» به شهر «کیف» آورده است.
پنجنفر از شهروندان بازگشته دانشجویان دانشگاه اسلامی «الدعوه»، هشت نفر دانشجوی دانشگاه «الفاتیح» و یکنفر کارمند شرکت روسی بودهاند. همچنین، دو دانشجوی تاجیک از طریق هواپیمای «وزارت حالتهای اضطراری روسیه» به شهر «موسکو» انتقال یافتهاند.
مسوولان سفارت تاجیکستان در «قاهره» میگویند، یک دانشجوی تاجیک با همسر خود به «سنگاپور» و یک تن دیگر مستقیم به «ترکیه» پرواز کرده است. شش دانشجوی تاجیک در مرکز «لیبی» از بازگشت خود به تاجیکستان خودداری ورزیده، گفتهاند، که در هر وضعیتی «لیبی» را ترک نخواهند گفت.
تاجیکستان در «لیبی» نمایندگی رسمی ندارد و این وضیفه را حالا سفارت تاجیکستان در قاهره انجام میدهد. «مظفر محمدی» یک مسوول این سفارت گفت: «آنها نتوانستهاند، با آن دانشجویانی که دورتر از مرکز لیبی واقع هستند، تماس گرفته، آنها را برای بازگشت به تاجیکستان وادار بکنند.»
رییس اتحاد دانشجویان تاجیک نیز درباره وضع و تعداد دانشجویان باقی مانده چیزی نمیداند. زیرا بهدلیل ناامنی دانشجویان پراکنده شدند. در هر صورت، در مرکز لیبی از دانشجویان تاجیک کسی باقی نمانده است. همه آنها از اینجا رفتند» افزود او.
مقامات تاجیکستان در آغاز ناامنیها در «لیبی» گفته بودند، که حدود ۲۰ دانشجوی تاجیک در مدرسه اسلامی «الدعوه» تحصیل دارند. آنها از دولت روسیه خواستند، که برای بیرون آوردن شهروندان تاجیکستان از کشور عربی لیبی کمک بکنند.
در پی این، سفارت روسیه در لیبی وظیفهدار شد، تا شهروندان تاجیکستان را از لیبی به موسکو بیارد. این در حالیست، که در زمان ناامنیهای مصر حدود ۱۵۰ شهروند تاجیکستان و آنهم دانشجویان میخواستند به وطن بازپس آیند، اما دولت تاجیکستان برای بیرون آوردن آنها اقدام نکرده بود.
با اینحال، در آغاز ماه فوریه ۱۴ دانشجوی تاجک داوطلبانه از «مصر» بیرون شدند. مقامات میگویند، در کشورهای عربی بیشتر از ۲ هزار شهروندان تاجیکستان مشغول به کار و تحصیلند . در سال گذشته بیشتر از ۱۰۰۰ دانشجوی تاجیک از کشورهای اسلامی، از جمله «مصر» و «عربستان سعودی» به «دوشنبه» آورده شدند.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، دولت آمریکا با صدور بیانیهای، دولت جمهوری اسلامی را به «تشدید فشار سیستماتیک علیه مخالفان سیاسی و رسانههای مستقل» متهم کرد. این بیانیه، دفاع دولت ایران از حق اعتراض مردم در کشورهای دیگر را «ریاکارانه» خوانده است.
به گزارش ایبیسی نیوز، شورای امنیت ملی کاخ سفید، بعدازظهر یکشنبه با صدور بیانیهای «سیاست سازمانیافته ارعاب و بازداشت شخصیتها، فعالان سیاسی و حقوق بشر، دانشجویان، روزنامهنگاران و بلاگرها» از سوی دولت جمهوری اسلامی را محکوم کرد.
این بیانیه تصریح کرد که «دولت ایران از طریق ایجاد اخلال در پخش برنامههای ماهوارهای و بستن سایتهای اینترنتی، از دسترسی شهروندان به اطلاعات جلوگیری میکند.»
کاخ سفید، دفاع دولت وقت ایران از حق اعتراض مردم در کشورهای دیگر را ریاکارانه خواند و گفت: «جهانیان و دولت آمریکا همواره شاهد زیرپا گذاشتن آشکار حقوق بینالمللی ایرانیان توسط دولت ایران و ریاکاری مستمر این دولتاند».
این بیانیه ایرانیها را نیز سزاوار همان حقوق و عدالتی دانسته است که دولت ایران در ستایش آن در باب کشورهای دیگر، سخن میگوید.
دولت آمریکا همچنین با دفاع از «حق آزادی بیان و آزادی تجمع بدون وحشت برای شهروندان ایرانی» دولت جمهوری اسلامی را در احترام به این حقوق و آزادیها «مسوول و موظف» دانست.
احمد مطلایی
هر از گاه میبینمش، زنی میانسال با موهای قرمز. انگلیسی را با لهجه ایتالیایی صحبت میکند.
زنی است که در کتابها از ایران زیاد خوانده، عاشق سفر است ولی با اخبار و اینترنت غریبه. این هم یک نوعش است، شاید راحتتر است که کاری با اینترنت ندارد.
ولی خب بیخبر است از اوضاع این روزهای ایران. امروز صبح با شوق به سویم آمد و گفت: «ماه سپتامبر به ایران میروم.» چنان با غرور گفت که گویی زاده آنجاست.
اسم شهرها را میگوید، تهران، شیراز، اصفهان…
از هرکدام بنایی را مثال میزند و بیصبرانه لحظه شمار دیدار است.
لبخند میزنم و به دل مغرور که از سرزمینی هستم که آنقدر ریشههایش عمیق است که کمتر کسی است در دنیاست که با تحسین از آن یاد نکند و نامی از نیکنامانش ،از بناهایش و تاریخش نداند.
هربار سعی می کنم پیشنهادهایی به او بدهم از دیدنیهای ایران تا بیشتر از سفر کوتاهش به سرزمین مادری من لذت ببرد، ولی شما که غریبه نیستید، در دل میلرزم وقتی خبرهای ایران را میشنوم.
وقتی ویدئویی میبینم در یوتیوب از ضرب و شتم بانویی توسط ماموری انتظامی، آن هم درست پایین سی وسه پل اصفهان.
تصویری میبینم که باورش سخت است اما حقیقت دارد. در جایی که روزگاران خوش و قدم زدنهای عاشقانه، نوشیدنیها، خندیدنها و دور هم نشستنها را به خود دیده…
جایی که پر بود از شوق، از مهر، از نگاه شوخطبعانه دخترکان شیرین لهجه، از بوی خوش اطلسیها.
جایی که من و دوربینم را به قصهها میبرد، به رویا و فیروزه، به اسلیمی کاشیهای هفت رنگ، بوی آجر خیس و آوازهای از دل برآمده در زیر پل خواجو، دوچرخههای شاعر و …
عصر همان روز
ایمیلی به دستم رسید که خبر از لرزش بنای سی و سه پل داشت.
بی درنگ بر رویش کلیک میکنم و عکسی میبینم از سی و سه پل و توضیحی کوتاه در اینباره که بر اثر ساخت و ساز مترو بخشهایی از این پل ریزش کرده است.
شگفتزده و اندوهگین پیگیر ماجرا میشوم،
نه فقط از اینکه زادگاهم آنجاست و خاطرههایی بس زیاد و از یاد نارفتنی دارم، بل که این بناها بسان بخشی از دودمان و اسناد هویت ما و با دیدی جهانیتر برای تمام بشریتند.
و دریغ که دودمان ما بر دستان لجوج و تهی از مهر نابخردانی افتاده که بیپروا تخریب میکنند و پیش میروند.
میخواهند قطاری در شهر به راه بیندازند که از چند قدمی بنایی بینظیر میگذرد که در هر حرکتش زخمی میشود بر پیکر آن بنا.
و تلختر آنکه در کنار همان بنا دستانی بیگانه بر پیکر مردمانمان زخم میاندازد.
لجوجانه پیش میروند و دودمان ما را بر باد میدهند.
نه بر بناهامان رحمی دارند و نه بر مردمانمان.
قومی دگر که گویی از سرزمینی بیگانه با رسالت سوزاندن ریشهها آمدهاند.
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
ولی شاید دیگر شکایت چاره کار نیست، باید دست به کار شد.
باید روزگاری دگر را با بهاران دگر ساخت تا بازهم همه با هم بخندیم و بنوشیم .
باید پس گرفت زمین و عطرش را، تک تک کاشیهای مسجدهایش را، صدای ناقوس کلیساهایش را، آتش زرتشتش را،
آبی رودها و نغمه چکاوکهایش را.
آسمان بلندش را که عرصه سیمرغهاست نه کرکسان بیگانه.
بسازیم تا آن بانوی مشتاق در سفر به ایران و در لحظهای که از فراز پل به پایین نگاه میکنند در کادرش خشونت نبیند و ویرانه.
که همان ببیند که ما را به همان میشناسد.
آری…
این بار پیکار نه فقط برای پس گرفتن خاک و آسمان که از برای دودمان است.
دودمانمان را دریابیم.
هشتم اسفندماه هشتاد و نه
خبر/ رادیو کوچه
آیتاله بیات زنجانی، از مراجع شیعه، در واکنش به تصاویر منتشر شده از تعرض به فائزه هاشمی فرزند آیتاله هاشمی رفسنجانی و گفتن الفاظ رکیک به وی از سوی نیروهایی موسوم به لباس شخصی تصریح کرد:«شاهد تصاویری بودم که حقیقتن آدم باید میمرد.»
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتاله بیات زنجانی، این مرجع شیعه در پایان درس روز یکشنبه خود خطبهای از علیابنابیطالب امام اول شیعیان را در واکنش به «اهانت به یک زن اهل کتاب» نقل کرده و گفت: «اگر کسی این خبر را بشنود و از غصه بمیرد، نه تنها جای ملامت ندارد بلکه در نزد من حق با اوست.»
این مرجع شیعه تصریح کرد: «پیش از این هم بنده، به واسطه اخبار متعدد، نامهها و تظلمخواهیهای حضوری افراد محترم و شهروندان مکرم، به کرات در جریان هتک حرمتها و اهانتهای به شدت آزار دهنده و تاسفباری که در مورد عزیزان هموطنمان صورت گرفته بود، قرار گرفتم که در مواردی مطابق با تکلیف شرعی امر به معروف و نهی از منکر بدانها اشاره کرده و تذکراتی نیز دادهام، اگرچه با کمال تاسف ترتیب اثری بدانها داده نشده است.»
آیتاله اسداله بیات با اشاره به تصاویری که از حمله برخی افراد به فائزه هاشمی و بستگانش در اینترنت منتشر شده، گفت: «روز گذشته شاهد تصاویری بودم که حقیقتن مصداق استرجاع و توسل به آیه شریفه «انا لله و انا الیه راجعون» بود چرا که یقینن پس از دیدن این تصاویر، تنها مامنی که احساس کردم در این شرایط به جز او هیچ پناهگاهی وجود نداشته و ندارد، ذات مقدس حضرت حق است.»
وی در خصوص این صحنهها که عدهای خود را «بچه حزباللهی» میخواندند، گفت: «آیا هدف ما از آن زجرهایی که در دوران سابق کشیدیم، برپایی چنین شرایطی بود؟ چه بلایی بر سر اخلاق و انصاف در یک کشور اسلامی آمده که در مرئی و منظر عمومی و آن هم در لحظات ملکوتی اذان و با وجود شنیده شدن صدای اذان، با یک زن محجبه مسلمان اینگونه عمل میشود؟ آیا این موضوع مصداق کلام مبارک مولی الموحدین نیست و آیا ما مسلمانان نباید از دیدن و شنیدن چنین خبری بمیریم؟»
این مرجع شیعه تصریح کرد: «متعجبم از اینکه وضعیت به شکلی درآمده که عدهای در این کشور به راه میافتند و هتک حرمتهایی میکنند که احدی به آنها متعرض نمیشود.»
محبوبه شعاع / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوهفتم فوریه برابر بود با برگزاری مراسم اسکار، اسکار مراسمی است که هر ساله توسط آکادمی هنرها و علوم سینمایی به بهترین آثار صنعت سینما اهدا میشود. این جشنواره به شیوهای کارآمد و بسیار منظم از سال 1929 همه ساله برگزار شده و نتایج آن بسیار در سرنوشت و جایگاه فیلمها و سینماگران، گیرنده جایزه و کسانی که نامزد دریافت جایزه شدهاند، موثر بوده است. امسال نیز این مراسم که ساعاتی پیش شروع شده بود در بامداد بیست و هشتم فوریه به پایان رسید.
مراسم «اسکار» یکی از معتبرترین مراسمهای سینمایی جهان، به ویژه در آمریکاست که از سوی یکی از مهمترین سازمانهای سینمایی آمریکا یعنی آکادمی هنرها و علوم سینمایی که توسط «لوئیز بی. مایر» مدیر استودیوی «متروگلدوین مایر» ایجاد شده است، هر ساله بر پا میشود.
اولین مراسم اسکار در روز پنجشنبه، شانزدهم می ۱۹۲۹ در «هتل روزولت» در هالیوود به افتخار فیلمهای برجسته سال ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ و با میزبان مراسم «داگلاس فربنکس» بازیگر و «ویلیام سی. دمیل» کارگردان و همچنین با حضور حدود ۲۷۰ تماشاگر برگزار شد. در آن سال پانزده تندیس کوچک به بازیگران، کارگردانان و دیگر عوامل صنعت فیلمسازی آن زمان برای گرامیداشت فعالیتشان طی آن سال اهدا شد.
در آن زمان اسامی برندهها از سه ماه قبل اعلام میشد که این رویه در دومین مراسم اسکار در سال ۱۹۳۰ تغییر کرد و در ده سال نخست نتایج برای انتشار عمومی در ساعت یازده شب برگزاری مراسم به روزنامهها داده میشد. این شیوه تا زمانی که «لس آنجلس تایمز» نام برندهها را پیش از شروع مراسم اعلام کند ادامه یافت. در نتیجه آکادمی از سال ۱۹۴۱ اسامی برندگان را در نامهای مهر و موم شده اعلام میکرد و مراسم از «تاتر کداک» پخش میشد.
در بیست و نهمین مراسم اسکار که در بیستوهفتم مارس ۱۹۷۵ بخش انتخاب بهترین فیلم خارجی زبان نیز ایجاد شد. اما پس از پنجاه سال برگزاری اسکار در اواخر مارس یا اوایل آوریل، در سال ۲۰۰۴ برگزاری این جشن به اواخر فوریه یا اوایل مارس تغییر کرد که دلیل آن اجتناب از همزمانی این جشن با سایر برنامههای مهم در تلویزیون بوده است.
امروزه بر اساس قوانین دو و سه مجموعه قوانین رسمی جوایز اسکار، یک فیلم باید در سال قبل از آغاز نیمه شب اول ژانویه تا پایان نیمه شب ۳۱ دسامبر در «لس آنجلس» نمایش داده شود تا شرایط شرکت را داشته باشد، به استثنای بهترین فیلمهای خارجی زبان. قانون دوم بیان میدارد که فیلم باید حداقل چهل دقیقه بوده و در نسخه ۳۵ یا ۷۰ میلیمتری و یا در فرمت دیجیتالی ۲۴ یا ۴۸ فریم تهیه شده باشد.
در اواخر دسامبر فهرست نامزدها برای حدود شش هزار عضو فعال فرستاده میشود. اعضای گروههای مختلف افراد مربوط به حوزه خودشان را به عنوان نامزد انتخاب میکنند. یعنی کارگردانان به کارگردانان رای میدهند، نویسندگان به نویسندگان و بازیگران به بازیگران به استثنای فیلمهای خارجی، مستند و انیمیشن که توسط کمیتهای خاص متشکل از اعضای تمام حوزهها انتخاب میشوند.
در بخش خاص انتخاب بهترین فیلم، تمامی اعضا صلاحیت انتخاب نامزدها را دارند. فیلمهای خارجی باید دارای زیرنویس انگلیسی باشند و هر کشور میتواند سالیانه فقط یک فیلم پیشنهاد کند. سپس برندگان در دور دوم رایگیری که در آن تمامی اعضا در بیشتر گروهها از جمله بهترین فیلم حق رای دارند انتخاب میشوند.
و در نهایت اهدای جوایز اسکار در یک جشن که مستقیم از تلویزیون پخش میشود، شش هفته پس از اعلام اسامی نامزدها اعطا میشوند. این جشن بسیار مجلل و با شکوه است و تمامی مدعوین بر روی فرشی قرمز رنگ که توسط برجستهترین طراحان مدروز آماده شده راه میروند. این جشن برای اولین بار در سال ۱۹۵۳ از «تلویزیون ان بی سی» پخش شد. اسکار یکی از شاخصترین مراسم اهدای جوایز در جهان است هر ساله در بیش از ۲۰۰ کشور جهان بصورت زنده پخش میشود. جشن اعطای جوایز اسکار توسط سازمان امنیت داخلی آمریکا به عنوان رویداد ویژه امنیت ملی محسوب میشود.
اما در تمام سالهایی که مراسم اسکار برگزار شده این مراسم مورد نقدهای بسیاری قرار گرفته، به طور مثال برخی از کارگردانها که به هنرمندی آنها اذعان شده است. مانند: «اورسن ولز»، «آلفرد هیچکاک»، «استنلی کوبریک» و «هوارد هاکز» هرگز جایزه بهترین کارگردان را نبردهاند. از دیگر انتقادات عینی افزایش تاثیر اعمال نفوذ کارگردانها و شرکتهای سازنده فیلم در مورد برخی فیلمها است، به این معنا که جوایز بیشتر منعکس کننده تلاشها برای اعمال نفوذ هستند و این قضیه شایستگی فیلمها را تحت تاثر قرار داده است.
و همچنین گفته شده، تا به امروز بخشی برای جایزه به کارهای نمایشی، بدلکاران یا مشارکتهای نمایشی استفاده نشده است. در مورد فرآیند رای دادن در آکادمی نیز نقایص زیادی برشمرده شده است، از جمله این حقیقت که دستیاران اعضای آکادمی اغلب در برگه رایگیری رسمی اسکار، رای میدهند.
گفته شده: وقتی ارسن ولز در سال 1971 جایزه افتخاری را از اسکار دریافت کرد گفت: «امیدوارم همگان دریابند که چرا این جایزه تا این حد برای من ارزشمند است. این جایزه از جانب مردم به من داده نشده، منتقدین هم در این کار سهم کمی دارند. این جایزه از سوی دست اندرکاران سینما به من داده شده، آنهایی که عشق بیشتری به سینما دارند.»
تا کنون دو نفر از برندگان جایزه اسکار برنده نوبل نیز بودهاند. «جورج برنارد شاو» ایرلندی به این مهم دست یافت، وی پس از بردن جایزه نوبل ادبیات در ۱۹۲۵، در سال ۱۹۳۸ جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کرد و «ال گور» سیاستمدار و فعال محیط زیست آمریکایی که در سال ۲۰۰۷ برای فیلم مستند یک حقیقت آزاردهنده برنده بهترین فیلم مستند از جشنواره اسکار و در سال ۲۰۰۸ بدلیل فعالیتهای بشردوستانه در جهت حفظ محیط زیست جایزه نوبل را دریافت کرده است. همچنین «والت دیزنی» با دریافت بیستودو جایزه آکادمی و چهار جایزه افتخاری آکادمی، رکورددار دریافت جایزه اسکار است.
بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی هشتادوسومین دوره جوایز اسکار امسال درحالی پذیرای 62 فیلم از پنج قاره جهان است، که «آله خاندرو گونزالز ایناریتو» درخشان ترین کارنامه سینمایی را دارد. در طول سالهای برگزاری این جایزه، فیلمهای محصول کشورهای اروپایی یکهتاز بیرقیب این عرصه بودهاند، به طوری که از 62 جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی اسکار تا به امروز، 51 جایزه نصیب فیلمهای اروپایی شده است و سهم کشورهای آسیایی تنها پنج جایزه، کشورهای آفریقایی سه جایزه و کشورهای قاره آمریکا نیز 3 جایزه اسکار بوده است.
در نوامبر 2010 «بروس کوهن» و «دان میشر» تهیه کنندگان، دو بازیگر جوان را با نامهای «آنه هاتوی» و «جیمز فرانکو» برای میزبانی هشتادوسومین دوره جوایز اسکار در بیستوهفتم فوریه ۲۰۱۱ در لوسآنجلس انتخاب کردند.
و اما آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا اسامی کاندیداهای دریافت جوایز هشتاد و سومین دوره مراسم اسکار 2011 را معرفی کرد. در جوایز اسکار 2011 چون دورههای قبل، تعداد ده فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم سال، اسکار شدند.
فیلم «سخنرانی پادشاه»، تام هوپر با نامزدی در دوازده رشته در صدر قرار گرفت. «شهامت واقعی»، برادران کوئن با نامزدی در ده رشته در رده دوم، «شبکه اجتماعی»، دیوید فینیچر هم با هشت مورد در رده سوم، «تلقین»، کریستوفر نولان و «مشتزن»، دیوید اوراسل با هفت مورد، «127 ساعت»، دنی بویل با شش مورد، «قوی سیاه» آرنوفسکی و «داستان اسباب بازی 3» با پنج مورد در ردههای بعدی قرار گرفتند.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
سایت جوان امروز
سایت های پرشین
بیشتر بخوانید:
«سخنرانی پادشاه بهترین فیلم اسکار»
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: خبر آنلاین
سایت رجانیوز در یادداشتی نوشت:
انتشار فیلم توهین و ناسزاگویی به فائزه هاشمی در جوار حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در فضای مجازی در یکی دو روز گذشته دریچه جدیدی برای تهاجم به بسیج و جبهه مدافعان انقلاب اسلامی باز کرده است.
این اقدام، نابخردانه و عاری از هرگونه تقوا است و در این میان جز فتنهگران و رسانههای معاند کسی از آن بهرهای نخواهد برد.
اما نکته اساسی، ریشههای اصلی این واکنش اجتماعی است که اعتراضهای متعدد مشابه را در قبال موسوی، کروبی، خاتمی و حتی شخص هاشمی البته عمدتن بدون بهکارگیری چنین تعابیر و الفاظی در مجامع مردمی موجب شده است.
رعایت نکردن عدالت در برخورد با قانونشکنانی مانند خانم هاشمی که بارها چه در کلام و چه در عمل، بیپروا و بیادبانه به محورهای نظام حمله برده، یکی از همین دلایل اصلی است و قوه قضاییه باید در این زمینه پاسخگو باشد که چرا با نبود تساوی قضایی بین فتنهگران، منجر به چنین رفتارهایی در جامعه میشود.
این قبیل برخوردهای تند در یک نگاه جامعهشناسانه نه حقوقی بلکه یک اتفاق کاملن طبیعی است. در تمام دنیا رابطه یک نظام با مردم و مشتاقان آن نظام در یک قالب حقوقی و منطقی تعریف شده. طرفداری یک ملت از یک حکومت در تمام دنیا ناشی از مناسبات سیاسی، اقتصادی و در یک کلام مناسبات منطقی است. اما آنچه که تاکنون اکثر تحلیلگران سیاسی بینالمللی را از ارایه یک تحلیل نزدیک به واقعیت و یا یک پیشبینی دقیق ناتوان ساخته، شناخت نداشتن از رابطه مردم و نظام در انقلاب اسلامی است.
رفتار خشن و اینچنینی را میتوان واکنشی به تهاجم علیه تمام آرمانها و علایق یک ملت دانست که در عینحال که غیرمنطقی و غلط است، طبیعی است.
رفتار خشن و اینچنینی را میتوان واکنشی به تهاجم علیه تمام آرمانها و علایق یک ملت دانست که در عینحال که غیرمنطقی و غلط است، طبیعی است.
این رفتار دارای نوعی حمایت افکار عمومی نیز هست. خانم فائزه هاشمی آن روز که بیپروا شدیدترین توهینها را به ارکان این نظام میکرد و هر چه در توان داشت برای ضربهزدن به نظام اسلامی و رکن اساسی آن بهکار گرفته بود، باید فکر این را هم میکرد که اگر به پدر کسی توهینی کردی انتظار توضیح منطقی انتظاری خلاف قاعدهی اجتماعی خیابان است. جواب توهین به خانواده مردم مشت است نه استدلال.
فائزه هاشمی روز 25 خرداد در حاشیه تجمع غیرقانونی 25 خرداد بدترین اهانتها را علیه ساختارهای رسمی کشور و رهبری مطرح کرد. در روز 30 خرداد پس از نمازجمعه رهبر انقلاب با اعضای خانواده خود با آشوبگران همراه شد، در روز قدس، 13 ابان، 16 آذر و حتی هتاکی روز عاشورا همسو با ضدانقلاب، منافقین و بهاییها به خیابان آمد و علیه نظام اسلامی شعار داد. دهها اقدام آشکار و پنهان دیگر از فائزه در طول این مدت کمتر از دو سال ثبت شده است. آیا به جوش آمدن خون مردم از این رفتارها و واکنش نشان ندادن تبعیضآمیز دستگاههای مسوول در برخورد با او، نمیتواند طبیعی باشد. از آنجا که ممکن است بعضی این نوشته را بد تفسیر کنند، مجددن تاکید میشود، الفاظی که علیه فائزه استفاده شده مردود و غیرقابل دفاع است اما واکنش اعتراضآمیز به او دیگران که رفتار مشابه او داشته و با آنها برخورد قانونی نشده، حق طبیعی جامعه است.
ویدئو:
«تعرض و فحاشی به فائزه هاشمی»
خبر / رادیو کوچه
نخستین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس در شرکت بیمه ایران، روز یکشنبه، هشتم اسفند، بر اساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران علیه ۵۴ متهم این پرونده برگزار شده است.
به گزارش ایسنا، این افراد به مواردی از قبیل «مشارکت در اختلاس، معاونت در اختلاس، وصول وجه چکهای ناشی از اختلاس شرکت بیمه و تحصیل مال نامشروع» متهم شدهاند.
در گزارش منتشر شده از جلسه دادگاه، که با حضور پنج قاضی و به ریاست «سیامک مدیرخراسانی» برگزار شد، اسامی متهمان عنوان نشده و تنها حروف اول نام و نام خانوادگی آنها مورد اشاره قرار گرفته است.
پرونده اختلاس در شرکت بیمه ایران، در یک سال گذشته از خبرسازترین موارد اختلاف میان مسوولان ارشد جمهوری اسلامی بوده است.
چنانچه حروف اول نام و نام خانوادگی متهمان، در گزارش خبرگزاری ایسنا از جلسه دادگاه به درستی نقل شده باشد، محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری اسلامی، که مهمترین متهم پرونده بیمه ایران محسوب میشود، در میان ۵۴ متهم این پرونده قرار ندارد.
نماینده دادستان در بخش دیگری از جلسه دادگاه اظهار داشت که متهمان اول تا چهارم، کارمندان بیمه بودهاند و متهمان ردیفهای ۵ تا ۵۴ از افرادی هستند که با عاملان اصلی اختلاس همکاری کردهاند.
نام متهم ردیف پنجم این پرونده، به اختصار «ج. ا» ذکر شده است.
در فروردین ماه گذشته، الیاس نادران نماینده تهران از «جابر ابدالی» به عنوان فردی نام برده بود که در پرونده فساد مالی گروهی که دفتر آنها در خیابان فاطمی تهران بوده، با محمدرضا رحیمی همکاری کرده است.
بیشتر بخوانید:
«محاکمه الیاس نادران با شکایت محمدرضا رحیمی»
رادیو کوچه
1357 خورشیدی - در چنین روزی و با صدور حکمی از سوی «آیتاله خمینی» (بنیانگذار جمهوری اسلامی) خطاب به شورای انقلاب، بنیاد جانبازان و مستضعفان تاسیس شد. به موجب فرمان ایشان، شورای انقلاب مامور شد با استفاده از توان بنیاد مستضعفان و جانبازان که بهطور نامحدود تاسیس شده بود، تمامی اموال منقول و غیرمنقول دولت پهلوی را به نفع مستمندان، کارگران و کارمندان ضعیف مصادره کنند. وظیفه این بنیاد شناسایی و ضبط این اموال اعم از املاک و سپردههای بانکی و پول نقد و غیره و ایجاد واحدهای مسکونی برای محرومان است.
1988 میلادی - سالروز درگذشت «میخاییل نعیمه» (Mikhail Naime) شاعر و نویسنده مشهور لبنانی است. وی را بهعنوان یکی از بزرگترین شاعران لبنان میشناسند. او آثار بسیاری در حوزه نثر و نظم از خود به جای نهاده است. وی سرانجام در نودونه سالگی از دنیا رفت.
1854 میلادی - پنجاه سیاستمدار آمریکایی که نظرات مشابهی داشتند در ایالت «ویسکانسین» جمع شدند و حزب جمهوریخواه آمریکا را تاسیس کردند. سران ایالات متحده از 1860 تا 1932 از این حزب بودند که از آن پس به مدت 20 سال زمام این کشور به دست حزب دمکرات افتاد و از سال 1953 به بعد بهطور متناوب یکی از دو حزب زمام امور را در دست داشته است. دو حزب عمده آمریکا ایدئولوژی خاص ندارند و بهصورت احزاب سایر کشورها عضوگیری نمیکنند و بیشتر اعضای دو حزب «هوادار» محسوب میشوند .حزب جمهوریخواه به سیاست خارجی توجه بیشتری دارد و حزب دمکرات به اوضاع داخلی. در آمریکا تاسیس حزب محدودیت ندارد و تشریفات دستوپاگیر در کار نیست.
1930 میلادی - زادروز «لئون کوپر» (Leon Cooper) فیزیکدان آمریکایی است. او در سال 1972 میلادی جایزه نوبل را از آن خود کرد.
1991 میلادی - جرج بوش (پدر) رییسجمهور وقت آمریکا نهایتن پس از چهل روز جنگ و درگیری، میان دو جبهه عراق و نیروهای چند ملیتی (در اولین جنگ نفت) آتشبس اعلام کرد. این نبرد چهل روز بهطول انجامید و در پایان عراق مجبور به عقبنشینی از خاک کویت شد.
———————————
برخی از رویدادهای دیگر
1387خورشیدی - حمایت از حقوق مصرفکننده به منزله حمایت از شان و منزلت اجتماعی افراد است، به این مناسبت این روز در «ایران» روز ملی «حمایت از حقوق مصرفکننده» نام نهاده شده است.
1859 میلادی - مجلس ایالتی «آرکانزا» قانونی تصویب کرد که به موجب آن سیاهپوستان این ایالت آمریکا میان تبعید به آفریقا و بردگی در آن ایالت یکی را باید انتخاب میکردند.
1308 خورشیدی - سالروز درگذشت «احمدشاهقاجار» هفتمین و آخرین پادشاه قاجار، او دومین پسر «محمدعلیشاه» و اولین فرزند پسر او از «ملکهجهان» بود که در هنگام ولیعهدی پدرش بهدنیا آمد و پس از فتح تهران و خلع پدرش توسط یک مجلس عالی از رجال و بزرگان مملکت در ۱۲ سالگی به سلطنت رسید.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
آفرینش
1) رای مجلس به کاهش تعداد مسوولان مشمول اعلام دارایی
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=78456
نمایندگان مجلس شورای اسلامی به کاهش تعداد مسوولان مشمول اعلام دارایی خود به قوه قضاییه رای مثبت دادند. به گزارش خبرنگار آفرینش، نمایندگان در جلسه علنی دیروز خود به بررسی طرح رسیدگی به دارایی مقامات، مسوولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران اعاده شده از سوی شورای نگهبان پرداخته و هفت ایراد در این طرح را اصلاح کردند.
2) استیضاح وزیر نیرو بار دیگر اعلام وصول شد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=78449
هیت رییسه مجلس شورای اسلامی برای رفع برخی ابهامات در خصوص نحوه اعلام وصول استیضاح «مجید نامجو» وزیر نیرو، این تقاضای استیضاح را برای دومینبار در جلسه دیروز اعلام وصول کرد. به گزارش خبرنگار آفرینش، تقاضای استیضاح نامجو در جلسه علنی پنجم اسفندماه جاری از سوی هیت رییسه اعلام وصول شد اما برخی از نمایندگان معتقد بودند این تقاضا زمانی اعلام وصول شده است که مجلس حدنصاب لازم را نداشت.
جامجم
1) حداقل دستمزد کارگران هنوز درمرحله سناریو
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100836933545
رییس مجمع عالی نمایندگان کارگر کشور با تشریح جزییات نشست روز یکشنبه کمیته دستمزد شورای عالی کار، از پیشنهاد حضور نماینده سازمان هدفمندی یارانهها در این جلسات خبر داد و اعلام کرد: «3 سناریو برای تعیین حداقل مزد سال 90 ارایه شد اما در واقع نشست امروز نتوانست منتهی به عدد و رقم و یا درصد افزایش دستمزد سال آینده کارگران کشور شود.»
2) شورای ملی لیبی تشکیل شد
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100836955530
شورای ملی لیبی در «بنغازی» اعلام موجودیت کرد. نیروهای اپوزیسیون روز یکشنبه 27 فوریه شهر استراتژیک «زاویه» را بهطور کامل زیر کنترل خود درآوردند. به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی شورای ملی گفت که «نخستین هدف شورای ملی، دادن یک چهره سیاسی … به انقلاب است.»
تهران امروز
1) یارانه مترو در ابهام
http://www.tehrooz.com/
داغ شدن موضوع یارانههای بلیت مترو با قیمتگذاری نرخ بلیت مترو برای سال 90 در شورای شهر آغاز شد. پیش از این بارها، مسوولان شهرداری و مترو از عدم پرداخت بهموقع و به اندازه اعتبارات مترو گله کرده و آنرا باعث تاخیر و توقف بسیاری از پروژههای توسعه و بهره برداری مترو عنوان کرده بودند اما این اظهارات واکنشی از سوی مدیران دولتی در پی نداشت و تنها مجلسیان را به پیگیری حقوق معوق مترو تهران مجاب میکرد که در آخرین واکنش، نمایندگان مجلس برای توجه به حقوق شهروندان تهرانی، قانون کمک یک میلیاردی دولت از صندوق ذخیره ارزی به مترو تهران را یک سال دیگر تمدید کردند.
2) آزمون سخت قوه قضاییه
http://www.tehrooz.com/
بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان پرونده مشهور به بیمه در دادگاه بازگشایی شد و برای 54 متهم دخیل در این پرونده کیفر خواست صادر و نماینده دادستان خواستار اشد مجازات متهمان شد. پرونده یادشده که به واسطه ذکر برخی نامها و نشانها در آن به یکی از جنجالیترین پروندههای فساد مالی با ارقام درشت تبدیل شده بود و حتا برخی نمایندگان مجلس هم به صراحت خواستار احضار تمام متهمان پرونده بدون توجه به موقعیت متهمان آن شده بودند، سایه سنگینی را روی استقلال دستگاه قضایی افکنده بود و همگان منتظر بودند که سرانجام دستگاه قضایی با این پرونده چگونه برخورد میکند و آیا رییس قوهقضاییه همانگونه که وعده داده بود، قاطعانه و بدون توجه بهعنوان متهمان، این پرونده را به سرانجام خواهد رساند یا خیر؟
رسالت
1) گناه سران فتنه نابخشودنی است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56057
استاندار چهارمحال و بختیاری گفت: «اقدامات صورتگرفته از سوی سران فتنه نسبت به انقلاب اسلامی به هیچوجه قابل بخشش نیست.
2) ایمنی نیروگاه بوشهر اولویت ایران است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56068
نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با یک روزنامه عربی اظهار داشت: «آن چه هماکنون در نیروگاه بوشهر رخ میدهد یک پروژه فنی تحقیقی است که از سوی کارشناسان روس در راستای راهاندازی نیروگاه انجام میشود.» نماینده ایران در آژانس با تکذیب این مسئله که توقف فعالیتهای نیروگاه بوشهر در اثر ویروس «استاکس نت» بوده است، اظهار داشت: «نمیتوانم زمان دقیق راهاندازی نیروگاه بوشهر را به شما اعلام کنم. اولویت ایران این است که ایمنی نیروگاه بوشهر برای تولید برق هستهای رعایت شود.
خراسان
1) رییس جمهوری: «مصرف گندم پس از هدفمندی یارانهها ۲۴ درصد کاهش یافت»
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=9&id=618635
کیهان
1) تحریمهای بیشتر علیه ایران صادرات این کشور را افزایش داده است
http://www.kayhannews.ir/891209/14.htm#other1407
یک نشریه معتبر آلمانی در تحلیلی اعلام کرد که به هر میزان تحریمها علیه ایران بیشتر شده، صادرات این کشور نیز افزایش داشته است.
2) مجید انصاری: «اصلاحطلبان شعارهای ساختارشکنانه را نمیپذیرند»
http://www.kayhannews.ir/891209/14.htm#other1407
این عضو مجمع روحانیون مبارز در گفتوگو با نسیم اذعان داشت: «اصلاحطلبان شعارهای ساختارشکنانه را نمیپذیرند و شعارهایی که علیه مبانی جمهوری اسلامی است، شعار جریان اصلاحات نیست.»
همشهری
1) حمله به اقامتگاه رییسجمهوری کنگو 9 کشته بهجا گذاشت
http://www.hamshahri.net/news-129342.aspx
2) نخست وزیر دولت موقت تونس استعفا داد
http://www.hamshahri.net/news-129337.aspx
همزمان با ادامه اعتراضات مردمی علیه دولت انتقالی تونس و کشتهشدن 3 نفر در اعتراضات روز گذشته، «محمد الغنونشی» مجبور به کنارهگیری از قدرت شد.
دنیای اقتصاد
1) چشمانداز بورس در سال آینده
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245053
بورس تهران سال 89 را در حالی به پایان میبرد که شاخص کل بازار سهام (که در بردارنده بازده قیمت و سود نقدی شرکتها است) با ثبت بازدهی اعجابانگیز 74 درصد، از سپری شدن یک سال پررونق برای اهالی بازار سرمایه حکایت میکند.
2) افزایش قیمت گاز و فرآوردههای نفتی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245081
بهدلیل کاهش دمای هوا در آمریکا و افزایش تقاضای گرمایشی گاز طبیعی و همچنین کاهش قابل توجه سطح ذخایر زیرزمینی عملیاتی گاز طبیعی آمریکا به میزان 81 میلیارد فوت مکعب طی هفته منتهی به 18 فوریه 2011، قیمت آتیهای گاز طبیعی در بورس نایمکس، افزایش یافت.
خبر / رادیو کوچه
شامگاه روز یکشنبه، جشنواره فیلم اسکار در هالیوود آمریکا آغاز شد و فیلمها و نفرات برتر در هر بخش از این جشنواره اعلام و جوایز خود را دریافت کردهاند.
جایزه بهترین فیلم در شب هالیوود اسکار به فیلم «سخنرانی پادشاه» تعلق گرفت. «ناتالی پورتمن» بهترین بازیگر زن سال برای بازی در «قوی سیاه»، «کالین فرث» بهترین بازیگر مرد سال برای بازی در «سخنرانی پادشاه» معرفی شدند.
«کریستین بیل» برای فیلم «مبارز» بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، «ملیسا لئو» از فیلم فایتر (مبارز) بهترین بازیگر نقش مکمل زن نام گرفتند. فیلم «سرآغاز» نیز برندهی 4 اسکار شد. ت
«تام هوپر» برای سخنرانی پادشاه جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را نصیب خود کرد. در قسمت انیمشن، «توی استوری 3» موفق به کسب اسکار شد.
کارگردانی هنری (جلوههای هنری) «آلیس در سرزمین عجایب» برنده بود. در زمینهی هنر فیلمبرداری فیلم سرآغاز موفق بود. در زمینهی طراحی لباس فیلم آلیس در سرزمین عجایب سربلند شد. فیلم «درون کار» در قسمت مستند نظر منتقدان را جلب کرد و برنده شد.
در قسمت فیلم مستند کوتاه فیلم «دیگر غربیهها نیستند» گوی سبقت را از دیگران ربود. در قسمت ویرایش فیلم، موزیک و نویسندگی (فیلمنامهی اقتباسی) فیلم شبکهی اجتماعی بالاتر از بقیه قرار گرفت. در دنیایی بهتر اسکار بهترین فیلم خارجی را دریافت کرد. در زمینهی چهره آرایی فیلم گرگنما برندهی اسکار بود. برای موسیقی فیلم داستان اسباببازیهای 3 برندهی اسکار شد.
«چیز گمشده» عنوان بهترین فیلم کوتاه انیمیشنی را تصاحب کرد. اسکار بهترین فیلم کوتاه به فیلم خدای عشق تعلق گرفت. در قسمتهای ویرایش صدا فیلم سرآغاز دو اسکار دریافت کرد. در قسمت جلوههای ویژه فیلم سرآغاز اسکار دیگری دریافت کرد. در قسمت نویسندگی «فیلم نامه اصلی» فیلم سخنرانی پادشاه اسکار دیگری را دریافت کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر