مشاور مهدی کروبی، مجتبی واحدی میگوید تصمیم گرفته شده که از معترضان دعوت شود سه شنبه های آخر سال در خیابانها حضور پیدا کنند. شورای هماهنگی راه سبز امید، متشکل از افراد نزدیک به رهبران مخالفان، پیشتراز احتمال استفاده از راهکارهایی چون تحصن، اعتصاب و مقاومت مدنی خبر داده بود. آقای واحدی در یک پیام ویدئویی میگوید که تجمعات سهشنبههای آخر سال، بر اساس پیشنهادی از داخل ایران طراحی شده و در صورت استقبال مردم روند جدیدی در اعتراضها آغاز خواهد شد. آقای واحدی در مورد دلیل انتخاب سهشنبههای آخر سال برای تجمعات اعتراضی، گفته است که قصد نیست که زندگی روزمره مردم مختل شود و همچنین به گفته وی قرار نیست فاصلهها زیاد شود که حاکمیت امکان سرکوب راحتتری داشته باشد.
با شدت گرفتن اعتراضها و خشونتها در لیبی، برخی از کشورها تصاویر و نام معمر قذافی را از ساختمانها و خیابانهای خود حذف می کنند. روز پنج شنبه تصویر رهبر لیبی از ساختمان شورای اتحادیه اروپا در بروکسل برداشته شد و در انبار جای گرفت. در همین حال، مقامهای شهر سلیمانیه، نام چهارراه قذافی در این شهر را تغییر دادند و نام سابقش را جایگزین آن ساختند. به گفته مقامهای شهر سلیمانیه، به علت عدم توجه و بی احترامی "دیکتاتور لیبی" به خواست مردم کشورش، چنین تصمیمی گرفته شده است.
دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد، دو تن از سران مخالفان در ايران در نامه ای می گويند، از غروب ۲۵ بهمن تاکنون از پدر و مادرخود خبر ندارند. آنها در نامه خود افزوده اند، تاکنون چند بار به خانه پدری مراجعه کرده اند اما ماموران مانع از ورود آنها به کوچه شده اند و در هنگام شب چراغ های خانه خاموش بوده است. به گزارش وب سايت کلمه، دختران میرحسین موسوی نوشته اند:«يک هفته پيش به سراغشان رفتيم. خودروی ون به شکلی پارک شده بود که از کنارش يک کاغذ هم رد نمی شد. آنها در نامه شان افزوده اند، مردانی که از خودرو پياده شدند، نقاب داشتند و در جواب این سوال که براساس کدام حکم فرزندانی را ازديدن پدر و مادرشان محروم می کنيد، پرخاش کرده اند. طی دوهفته گذشته که از حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی میگذرد، هیچ یک از افراد خانواده این دو رهبر مخالفان دولت، نتوانسته اند با آنها دیدار کنند.
فضانوردان آمریکایی ساعتی پیش وارد سفینه فضاپیمای دیسکاوری شدند تا در آخرین سفر این فضاپیما به ایستگاه فضایی بروند. فضاپیمای دیسکاوری قرار است ساعت یک و نیم بامداد جمعه بوقت ایران، از مرکز فضایی کندی در ایالت فلوریدای آمریکا پرواز کند. این سی ونهمین پرواز سفینه دیسکاوری خواهد بود و پس از بازگشت به زمین، به موزه سپرده خواهد شد. نخستین پرواز دیسکاوری در سال 1984 میلادی انجام شد و تا کنون رکورد بیشترین پرواز به فضا را دارد.
سازمان بین المللیِ ِ مهاجرت میگوید، بیش از 30 هزار نفر از مهاجران به علت تشدید خشونت ها از لیبی گریخته اند. این سازمان جهانی روز پنج شنبه اعلام کرد بسیاری از این افراد، کارگران مهاجر از کشورهای تونس و مصرهستند. به گزارش رویترز، سخنگوی این سازمان میگوید که 15 هزار نفر از این افراد به تونس بازگشته اند. بیش از 1000 تن نیز به مصر رفته اند. برپایه این گزارش در حود 300 تن از شهروندان لیبی نیز کشور خود را ترک کرده اند. کمیسیونر عالی پناهندگان ِ سازمان ملل از تمام کشورهای منطقه خواسته است تا مرزهای خود را بروی پناهجویان لیبیایی باز کنند.
اردشیر امیر ارجمند مشاور میر حسین موسوی در گفت وگو با رادیو فردا به اظهارات حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در خصوص اعتراضات اخیر واکنش نشان داد و گفت: «آقای مصلحی در لباس پیامبر، روی گوبلز را سفید کرد.» مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی هم گفت: تظاهرات ۲۵ بهمن برای حکومت «گران» آمده است.اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، و مجتبی واحد سخنگو و مشاور مهدی کروبی، در گفت وگو با رادیو فردا به اظهارات حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» که شامگاه پنجشبه از شبکه سوم تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی پخش شد، در خصوص اعتراضات اخیر واکنش نشان دادند. اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد مير حسين موسوی، در مورد سخنان وزير اطلاعات به راديو فردا گفت: «آقای مصلحی در لباس پيامبر، روی گوبلز را سفيد کرد.» مشاور میرحسین موسوی افزود: «مدت مديدی است که نيروهای امنيتی به جای تامين امنيت کشور، به گروه های سياسی و مخالفان می پردازند و کار آنها، تهيه پرونده های دروغ برای افراد موثر است.» وی با اشاره به اين که سخنان حيدر مصلحی تازگی ندارد و هيچ تعجبی هم ندارد، گفت: «وقتی که فرزند دکتر بهشتی را به همکاری با قاتلان پدر خودش متهم می کنند، هنگامی که مير حسين موسوی و مهدی کروبی را که سال ها برای انقلاب زحمت کشيدند، و همچنين افرادی را که هستی خود را فدای انقلاب کردند، متهم به همکاری با خارجی ها می کنند، در ارتباط با اتهاماتی که به من زده می شود، چه انتظاری وجود دارد.» حیدر مصلحی در برنامه تلویزیونی یاد شده درباره اردشیر امیر ارجمند گفت:« این آقا کسی است که ارتباطش با نفاق روشن و بین است. این آقا سال گذشته دستگیر شده، بعد رافت اسلامی شامل حالش شده و از زندان بیرون آمده و با طراحی منافقین از کشور فرار کرده و رفته به فرانسه. در آن جا برادرش که از یکی عناصر جدی منافقین است، مدتی در خانه او را مخفی کرده است. بعد آمده بیرون و از همان جا بیانیه ها را او تهیه کرده است. » منظور وزیر اطلاعات از «منافقین» سازمان مجاهدین خلق است .مقامات جمهوری اسلامی از به کار گیری نام این سازمان پرهیز کرده و به جای استفاده از واژه هایی چون سازمان مجاهدین، از «منافقین» استفاده می کنند. مشاور ارشد مير حسين موسوی در بخش ديگری از سخنان خود بحث خط دهی به آقايان موسوی و کروبی را رد کرد و افزود: «آقای موسوی يک چهره و متفکر برجسته سياسی است و هرگز اجازه نخواهد داد که به او خط بدهد. البته مشاورکردن، پيرو خرد جمعی بودن و شنيدن حرف های ديگران نقطه قوت او است.» آقای مصحلی همچنین گفته است که اردشیر امیر ارجمند، در واقع مشاور میرحسین موسوی بوده «و اصلا بیانیه های او را این (آقای ارجمند) تدوین می کرده و سپس او امضا می کرده است.» آقای امير ارجمند همچنین در مورد اتهام هاي وزیر اطلاعات با اشاره به این که اگر پرونده يا مشکلی داشت، الان بايد در زندان می بود، افزود: «آقايان چطور من را آزاد کردند در حالی که در ايران، سر بچه ها و جوانانی که هيچ اقدامی به جز شرکت در تظاهرات انجام نداده اند، را می ترکانند يا به آنها تجاوز می کنند و يا شکنجه می دهند.» بیشتر بخوانید: حمله طرفداران رهبر جمهوری اسلامی به منزل مهدی کروبی «نصب دیوار آهنی در مقابل خانه میرحسین موسوی» دختران موسوی: ۱۳ روز پشت در به انتظار نشانه ای برای سالم بودن پدر و مادر خود هستیم برگزاری تجمعات اعتراضی در سهشنبهها؛ گام بعدی سبزها برای مقاومت مدنی وی اضافه کرد: «اگر حرف های وزير اطلاعات به فرض هم درست باشد که نيست، نشاندهنده ضعف و ناتوانی افرادی مثل آقای مصلحی است.» مشاور ارشد مير حسين موسوی گفت: «افرادی مانند حيدر مصلحی دارند به کشور خيانت می کنند و اين موضوع بايد روشن شود.» اردشیر امیر ارجمند گفت: «ايجاد سابقه برای افراد بسيار ساده است و آقايان می گويند مردم هر چه که در راديو و تلويزيون زده شود، را باور می کنند، اما مردم هم می دانند که ديگر دوره اين نوع تبليغات مربوط به کشورهای استبدادی است.» «بيانيه موسوی و کروبی برای روز ۲۵ بهمن، جواب داد» مجتبی واحدی، سخنگوی و مشاور مهدی کروبی، در پاسخ به اتهامات وزير اطلاعات به راديو فردا گفت: «وزير اطلاعات حرف های حکومت کودتايی را بيان می کند.» وی با اشاره به اين که صحبت های حيدر مصلحی، خيال سرويس های اطلاعاتی کل دنيا را راحت کرد گفت:«آن ها مطمئن شدند که يکی از پوشالی ترين سيستم های اطلاعاتی، سيستم اطلاعاتی ايران است.» سخنگوی مشاور مهدی کروبی همچنين در پاسخ به سخنان وزير اطلاعات در مورد تظاهرات روز ۲۵ بهمن در تهران و چند شهر ديگر ايران که گفته بود «مخالفان در اين روز ريزش نيرو داشته اند،» به سخنان آيت الله احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته تهران در مورد لزوم حصر خانگی مير حسين موسوی و مهدی کروبی استناد کرد و گفت: «اين نشاندهنده آن است که بيانيه آقايان موسوی و کروبی برای روز ۲۵ بهمن، جواب داد و مردم به رغم وحشی گری حکومت، به خيابان آمدند.» وی ادامه داد: «محدوديت های بيشتر عليه آقای کروبی نشان داد که تظاهرات ۲۵ بهمن برای حکومت گران آمده است.» آقای واحدی سپس در واکنش به اتهام های حيدر مصلحی به او در مورد ارتباطات با بيگانگان و سفرهای مکرر به آمريکا و بريتانيا گفت: «اين نخستين بار بوده که به آمريکا رفته ام و در عين حال، بودن در آمريکا اشکالی ندارد، کما اين که کسی که ۵۰ سال در آمريکا بود، اکنون مشاور محمود احمدی نژاد شده است.» حیدر مصلحی در مورد مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی در برنامه تلویزیونی فوق گفت:«آقای کروبی که یک بحث قابل توجهی است. از تعداد رای و آدم هایی که دور و بر او هستند، مشخص است. یکی از این افراد که با این آدم (مهدی کروبی) همراه است و نقش قابل توجه برای این آدم در ارتباطاتش دارد، فردی است به نام مجتبی واحدی.» وزیر اطلاعات دولت جمهوری اسلامی اضافه کرد: «این کسی است که مدت ها قبل از فتنه رفت و آمد قابل توجهی به انگلیس و آمریکا داشته و به انحاء مختلف دنبال این بوده که خودش را تثبیت کند. این آدم (مجتبی واحدی) هنوز با این ها در ارتباط است، خط و جهت می دهد و در ارتباط خود می گوید که چه مواضعی بگیرند و چه حرفی بزنند. چون این ها (موسوی و کروبی) مدیریتی مرکزی روی آن ها هست و این ها خودشان نیستند و این مدیریت بخش عمده اش از بیرون است.» پس از آغاز اعتراضها به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران، مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی معمولاً از عبارت «سران فتنه» برای رهبران مخالفان و به ویژه میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری استفاده میکنند. پس از تظاهرات ضد حکومتی روز ۲۵ بهمن در ایران که به دنبال فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالفان صورت گرفته بود، حملات رسانهها و مقامهای جمهوری اسلامی به این دو تن بسیار شدت گرفته است. پس از این تظاهرات بارها گزارشهایی درباره تجمع هواداران دولت در مقابل خانه مهدی کروبی و میرحسین موسوی منتشر شده بود و شماری از نمایندگان مجلس نیز در روز سهشنبه گذشته در جلسه علنی مجلس با سر دادن شعارهایی خواستار اعدام مهدی کروبی و میرحسین موسوی شده بودند. با ادامه فشارها علیه رهبران مخالفان در ایران، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در خطبههای نماز جمعه تهران خواستار حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و قطع تمام ارتباط آنها با مردم شده بود. تنها یک روز پس از سخنان احمد جنتی گزارشهایی درباره نصب حصار آهنی در مقابل خانه میرحسین موسوی منتشر شد. این در حالی است که پیش از برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه نیز مقامهای جمهوری اسلامی محدودیتهای زیادی را برای ارتباط رهبران مخالفان با اعضای خانواده خود در نظر گرفته بودند. در همین حال مهدی کروبی و همسرش بیش از دو هفته است حصر کامل را سپری میکنند و هیچ یک از فرزندان و نوههای آنها در این مدت اجازه ملاقات با آنها را نیافتهاند. همچنین به دنبال حمله افراد لباس شخصی به خانه کروبی که سحام نیوز از آنها با عنوان «اوباش حکومتی» یاد کرده است، تاکنون هیچ خبری از وضعیت جسمی و سلامت آقای کروبی و همسرش در دست نیست. دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد، دو تن از رهبران مخالفان در ايران، می گويند، از غروب ۲۵ بهمن تاکنون از پدر و مادرخود خبر ندارند و تاکنون چند بار به کوچه خانه پدری مراجعه کرده اند اما ماموران مانع از ورود آنها به کوچه شده اند و در هنگام شب چراغ های خانه خاموش بوده و اين «مفهوم خوبی ندارد.» به گزارش وب سايت کلمه فرزندان مير حسين موسوی و زهرا رهنورد در نامه خود تصريح کرده اند چندبار به طر ف منزل پدر و مادر خود رفته اما مامورانی که در سياه فلزی بزرگی بر ورودی کوچه نصب کرده اند اجازه ندادند که به خانه پدر و مادرشان نزديک شوند و با توهين آن ها را رانده اند.
یک گزارش تازه اطلاعاتی می گوید با توجه به پایان یافتن ذخایر اورانیوم ایران، جمهوری اسلامی در شکار اورانیوم است و تمرکز خود را روی زیمبابوه گذاشته است. این گزارش می گوید «علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به طور مخفیانه ماه گذشته با مقامات رسمی زیمبابوه دیدار کرده تا مذاکرات در مورد تامین اورانیوم و انتقال آن به ایران را دوباره از سرگیرد.»یک گزارش تازه اطلاعاتی می گوید با توجه به پایان یافتن ذخایر اورانیوم ایران، جمهوری اسلامی در شکار اورانیوم است و تمرکز خود را روی زیمبابوه گذاشته است. به گزارش آسوشیتد پرس، این گزارش که از سوی آژانس بین المللی انرژی منتشر شده، می گوید «علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به طور مخفیانه ماه گذشته با مقامات رسمی زیمبابوه دیدار کرده تا مذاکرات در مورد تامین اورانیوم و انتقال آن به ایران را دوباره از سرگیرد.» این گزارش در راستای گزارش های دیگر اطلاعاتی است که گفته بود ذخیره اورانیوم ایران در حال اتمام است و تهران به دنبال ذخایر تازه است. این گزارش می گوید مذاکرات ایران با زیمبابوه پس از پایان کار مهندسان ایرانی در زیمبابوه است که ذخایر و معادن اورانیوم این کشور را ارزیابی کرده اند. بیشتر بخوانید: آمانو: ایران به طور مداوم به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد هاينونن: ایران اورانیوم کافی برای ساخت یک یا دو بمب اتمی را دارد این گزارش می گوید همین روز پنجشنبه، عباس جوهری، وزیر تعاون دولت جمهوری اسلامی با مقامات زیمبابوه در حراره پایتخت این کشور در مورد «منافع کشاورزی و معدن» دیدار کرده است. این گزارش می گوید ماموریت آقای صالحی برای یافتن اورانیوم حوزه گسترده ای را در پی گرفته و آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی و شاید شمار بیشتری از کشورها در این حوزه قرار دارند. تمامی کشورهایی که به طور نزدیک برنامه اتمی ایران را زیر نظر دارند، به طور نامشخص و بدون نام دقیق در این گزارش همکاری داشته اند. این گزارش پیشاپیش گزارش دیگری از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر می شود که قرار است به فعالیت های اتمی ایران و جمع بندی اقدامات انجام شده بپردازد. حدود ده سال است که پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در حال پیگیری است. ایران می گوید فعالیت های اتمی را برای تولید برق دنبال می کند در حالی که آمریکا و غرب می گویند این فعالیت ها، تلاش مخفیانه برای دستیابی به بمب اتمی است. شورای امنیت سازمان ملل تاکنون طی چهار قطعنامه تحریمی از ایران خواسته فعالیت های غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورد و صحت صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی ثابت کند. ایران این قطعنامه ها را رد کرده و به غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد. گزارش های امنیتی پیشتر از توقف و شماری خسارات احتمالی در مورد حمله ویروس استاکس نت به سانتریفوژهای ایران و نیز امکان پایان یافتن ذخایر اورانیوم ایران خبر داده بودند. منابع و دیپلمات ها می گویند گزارش آژانس، بخشی هم به عنوان فهرست دارد که تمامی فعالیت های مشکوک دوگانه و یا مرتبط با تولید بمب اتمی را مشخص کرده است. البته این مسائل پیشتر هم اعلام شده اما آسوشیتد پرس می گوید آژانس با این کار می خواهد بی صبری خود از حل نشدن این مسائل به دلیل فقدان همکاری ایران با آژانس را اعلام کند. این گزارش می گوید تهران هنوز صدها هزار تن هگزوفلوراید اورانیوم دارد که می تواند هم صرف سوخت هسته ای و هم ساخت بمب اتمی کند. اما گزارش های امنیتی غربی و مقامات رسمی آژانس می گویند به احتمال زیاد ایران منابع کافی از سنگ معدن اورانیوم ندارد و از همین رو یا باید ذخایر جدید داخلی پیدا کند و یا به تهیه آن از خارج از کشور متوسل شود. تهران البته هرگونه روبرویی با کمبود اورانیوم را رد می کند. از آن جایی که تحریم های شورای امنیت سازمان ملل هرگونه انتقال اورانیوم و فرآورده ها و مواد اولیه مرتبط با آن را ممنوع کرده، ایران نمی خواهد جلب توجه کند و می گوید منابع کافی در نزدیکی بندرعباس و در ساغند یزد دارد. علی اکبر صالحی سه ماه پیش گفت که ایران برای اولین بار چرخه تولید اورانیوم در کشور را راه اندازی کرده و جایگزین ورود آن از خارج از کشور کرده است. ولی گزارش ها حاکی است هرچند معدن ساغند غنی گزارش شده است، اما مقامات به دلیل نداشتن بودجه کافی، نتوانسته اند استخراج کافی از این معدن داشته باشند. مارک فیتزپاتریک، مقام سابق وزارت خارجه آمریکا می گوید: «معادن اورانیوم هم محدود است و هم کیفیت مناسبی ندارد که بتوان از آن سود برد.»
دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد، دو تن از رهبران مخالفان در ايران، می گويند، از غروب ۲۵ بهمن تاکنون از پدر و مادرخود خبر ندارند و تاکنون چند بار به کوچه خانه پدری مراجعه کرده اند اما ماموران مانع از ورود آنها به کوچه شده اند و در هنگام شب چراغ های خانه خاموش بوده و اين «مفهوم خوبی ندارد.»دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد، دو تن از رهبران مخالفان در ايران، می گويند، از غروب ۲۵ بهمن تاکنون از پدر و مادرخود خبر ندارند و تاکنون چند بار به کوچه خانه پدری مراجعه کرده اند اما ماموران مانع از ورود آنها به کوچه شده اند و در هنگام شب چراغ های خانه خاموش بوده و اين «مفهوم خوبی ندارد.» به گزارش وب سايت کلمه فرزندان مير حسين موسوی و زهرا رهنورد در نامه خود تصريح کرده اند چندبار به طر ف منزل پدر و مادر خود رفته اما مامورانی که در سياه فلزی بزرگی بر ورودی کوچه نصب کرده اند اجازه ندادند که به خانه پدر و مادرشان نزديک شوند و با توهين آن ها را رانده اند. دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد می گويند ازغروب ۲۵ بهمن که با پدر و ماردشان صبحت کردند ديگر خبری از آنها ندارند و تا کنون چندبار شب به سر کوچه منزل خانوادگی اشان رفته اند اما چراغ های منزل پدر و مادرشان خاموش بوده است. فرزندان مير حسين موسوی و زهرا رهنورد نوشته اند: «غروب ۲۵ بهمن آخرين بار صدای مادر را شنيديم، از پشت تلفن . يک خودروی ون کوچه اختر را بسته بود. فکر کرديم موقتی است شايد…فکر کرديم مگر می شود ۱۳ روز پشت دری ايستاد و به انتظارصدايی و اشاره ای که مادر و پدر هنوز هستند، زنده هستند، سالم هستند و دری و درهايی که هيچ وقت گشوده نشوند و چراغ های خانه ای که روشن نشوند ديگر.» دختران میرحسین موسوی نوشته اند:«يک هفته پيش به سراغشان رفتيم. خودروی ون به شکلی پارک شده بود که از کنارش يک کاغذ هم رد نمی شد. مردانی که از خودرو پياده شدند، نقاب داشتند. آدامس می جويدند و در جواب سوال ما که براساس کدام حکم فرزندانی را ازديدن پدر و مادرشان محروم می کنيد، پرخاش کردند.» آنها اضافه کرده اند:« تکيه زديم به ماشين. غروب هم رسيد. مردان نقاب دارمی پاييدند ما را. توی صورتمان زل می زدند و می کاويدند و جوابی هم نمی دادند. تاريکی شب که رسيد چراغی روشن نشد. خانه همچنان تاريک و تاريک تر می شد.هيچ نشانی از زندگی هم نبود. نه صدايی…نه حتی کيسه زباله ای کنار در. محافظان را هم مرخص کرده بودند. بازگشتيم. چند مرد هم دنبالمان. از بن بست اختر تا فروردين، سر پاستور پشت سر ما می آمدند. با فاصله ای آنقدر اندک که لابد صدای مان را بشنوند.» آنها می گويند بارديگر شب به سمت منزل پدر و مادرشان رفته اند ولی «بازهم چراغی توی خانه روشن نبود.هيچ نشانی که دلگرم مان کند که پدر و مادرمان هنوز توی خانه هستند، اگرچه محصور و به ناحق.» دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد می گويند هربار که به سر کوچه منزل خانوادگی اشان مراجعه کرده اند با توهين و عتاب ماموران مواجه شده اند. آنها نوشته اند: «دو شب ما که دستمان از همه جا کوتاه بود و نمی دانستيم دادمان را از کدام بی داد گری بخواهيم نيمه شب عازم خيابان پاستور شديم. چه می خواستيم جز خبری، نشانی، از بودن پدر و مادر در خانه، از سلامت آن ها. از اين که غذايی می رسد به آن ها؟ اگر می رسد سالم است اصلا؟ ما بوديم و تجربه تلخ سالها حوادث نگران کننده.جوابمان را ندادند. بازهم تهديد کردند که می گوييم پليس بيايد ببرندتان، توهين، قضاوت و سکوت.» دختران ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد بارديگر به سمت منزل خانوادگی می رفته و نوشته اند:« بالاخره با اصرار تا سر کوچه رفتيم و از باريکه نيم سانتی که باز بود با زحمت توی کوچه را نگاه کرديم.پشت اين در سياه فلزی يک در بزرگ آهنين ديگر هم نصب کرده بودند! موازی همان يکی که قبل تر بود. اين همه ترس و پنهان کاری برای چيست؟ اين همه در آهنی و حفاظ و قفل برای چيست؟ اين مردان نقاب پوش بدون حکم به دستور چه کسی پدر و مادری را در پس درهای آهنين پنهان کرده اند؟ آفتاب زندگی ما را؟ مگر نه اين که آفتاب طلوع می کند نوازشگر و مهربان تا صبح دل انگيز ظهور؟» دختران مير حسين موسوی در بخش ديگری از نامه خود نوشته اند:« می دانيم پدر و مادرمان در هيچ محکمه صالحی محاکمه نشده اند. می دانيم پدر و مادرمان اصلا جرمی مرتکب نشده اند. می دانيم وقتی دو در بزرگ فلزی سر خانه نصب کرده اند، معنای خوبی ندارد.می دانيم وقتی چراغی روشن نمی شود مفهوم خوبی ندارد.» آنها درپايان نوشته اند:«دو هفته می گذرد از نديدن شان. هيچ چيز نشنيديم جز فحاشی و توهين و نگاههای سرد و يخی. نمی دانيم اين درد را کجا فرياد بزنيم.» از زمان برگزاری اعتراضهای مخالفان دولت در روز ۲۵ بهمن در تهران و برخی شهرهای بزرگ ايران، لحن مقامهای حکومت جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی عليه معترضان شدت گرفته است و فشارها بر ميرحسين موسوی و مهدی کروبی افزايش يافته وارتباط انها حتی با خانواده هايشان قطع شده است. برخی از سايتها و شبکههای اجتماعی که ايرانيان در آنها فعال هستند احتمال داده اند که ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به زودی بازداشت خواهند شد. فرزندان آقای کروبی روز چهارشنبه درباره «هرگونه برنامه برای حذف فيزيکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی» به حکومت جمهوری اسلامی ايران هشدار دادند و مسئوليت چنين اقدامی را متوجه آن کردند.
نوری المالکی نخست وزیر عراق در باره اعتراضات روزجمعه به مخالفان هشدار داد و از آنان خواست برنامه تظاهرات را لغو کنند. وی در یک سخنرانی تلویزیونی، اعلام کرد که حرکت اعتراضی روزجمعه در عراق را، طرفداران صدام حسین و القاعده تدارک دیده اند. به گزارش اسوشیتدپرس، مقتدا صدر روحانی تندروی شیعیه عراق نیز در باره ماهیت سازماندهندگان تظاهرات احتمالی روز جمعه ابراز تردید کرده است. بر پایه برخی وبسایت های اینترنتی مانند فیس بوک، روزجمعه (فردا) "روزخشم" نامیده شده و از مردم عراق خواسته شده که در این حرکت اعتراضی علیه دولت شرکت کنند.
اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی از مردم خواست نسبت به خبرهای احتمالی هشیار باشند. به گزارش وبسایت کلمه آقای امیرارجمند ضمن هشدار به دولت، گفته است "مردم شجاع ایران نسبت به سرنوشت رهبران خود حساس بوده و در مقابل هرگونه تعرض جدید نسبت به آنان ساکت نخواهند نشست." به نوشته وبسایت کلمه اردشیر امیرارجمند، با اشاره به جو امنیتی و به گفته وی "تبدیل تهران به پادگان نظامی که از بعداظهر در شهر حاکم شده" تکرار اتهامات از رسانه های دولتی نسبت به رهبران جنبش سبز را نشانه ترس آنان دانسته است. وی همچنین تاکید کرده که احتمالا برنامه های مشکوکی از سوی حکومت در دست اجراست. به گزارش خبرگزاری ایسنا ساعت 10 و نیم امشب بوقت تهران قرار است حیدر مصلحی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در باره رویدادهای 25 بهمن از شبکه تلویزیون دولتی سخنرانی کند.
به گفته مقامهای امنیتی پاکستان در حمله مظنون به هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در شمال غرب این کشور، دست کم سه تن از ستیزه جویان کشته شدند. این حمله در 25 کیلومتری میرانشاه در منطقه قبیله ای وزیرستان شمالی صورت گرفت که در نزدیکی مرز افغانستان است. این منطقه از پایگاههای گروه القاعده محسوب می شود. یکی از مقامهای امنیتی پاکستان گفت، هواپیمای بدون سرنشین با شلیک یک موشک به خانه مورد استفاده ستیزه جویان، سه تن از آنان را کشته است.
پلیس عراق میگوید، یک بمب گذار انتحاری در شهررمادی عراق دست کم هشت نفر را به کشتن داد. گفته می شود که چند مامور پلیس نیز در این انفجار کشته و زخمی شده اند. بمب گذار انتحاری، روز پنج شنبه بمب خود را در یک مرکز فرهنگی در شهر رمادی در 100 کیلومتری غرب بغداد منفجر کرد.
در حالی که وبسايت های مخالفان در ايران و شاهدان عينی از استقرار نيروهای امنيتی در ميادين و مراکز اصلی تهران خبر داده اند، اردشير امير ارجمند، مشاور مير حسين موسوی نسبت به برنامه های احتمالی و مشکوک «اقتدارگرايان» هشدار داده است.در حالی که وبسايت های مخالفان در ايران و شاهدان عينی از استقرار نيروهای امنيتی در ميادين و مراکز اصلی تهران خبر داده اند، اردشير امير ارجمند، مشاور مير حسين موسوی نسبت به برنامه های احتمالی و مشکوک «اقتدارگرايان» هشدار داده است. اردشير امير ارجمند روز پنجشنبه به وب سايت کلمه گفته است:« جو فوق العاده امنيتی و تبديل تهران به پادگان نظامی که از چند ساعت گذشته از طرف نيروهای امنيتی در شهر حاکم شده است و تکرار اتهامات وقيحانه از رسانه های اقتدارگرايان نسبت به رهبران جنبش سبز علاوه بر اين که نشان از استيصال و ترس اقتدارگرايان است از برنامه های احتمالی و مشکوک آنها نيز خبر می دهد.» آقای امير ارجمند همچنين تصريح کرده است که «مردم» ايران نسبت به «سرنوشت رهبران خود کاملا حساس بوده و در مقابل هر گونه تعرض جديد نسبت به آنها خاموش نخواهد نشست.» مشاور ميرحسين موسوی همچنين از مردم خواسته است «تا هوشياری خود را حفظ کنند.» اين در حالی است که سايتهای نزديک به مخالفان دولت روز پنجشنبه خبر دادند که نيروهای امنيتی در چهار راه وليعصر، خيابان وليعصر، ميدان انقلاب، پارک وی، خيابان عباسآباد، ميدان هفتتير و ميدان صادقيه تجمع کردهاند. سايت کلمه نزديک به مير حسين موسوی در گزارشی نوشته که نيروهای امنيتی، گارد ويژه و لباسشخصیها در اين اماکن رفت و آمد مردم را زير نظر دارند و به هر فردی مشکوک شوند او را سوار ماشين ون میکنند. بر اساس اين گزارش، اطراف تئاتر شهر تهران نيز از مأموران امنيتی پر شده است. يک شاهد عينی نيز در گفتوگو با راديو فردا با تأييد حضور گسترده نيروهای امنيتی در خيابانها و ميادين اصلی تهران گفت که نوع حضور اين افراد شبيه يک مانور بود و مردم دچار شوک شده بودند. وی از علت تحرکات روز پنجشنبه نيروهای امنيتی در تهران ابراز بیاطلاعی کرد. سايت کلمه از مرکز تهران خبر داده که از تمام مغازهداران منطقه وليعصر خواسته شده هر چه سريعتر مغازهها را تعطيل و محل کسب خود را ترک کنند. پارهای گزارشها هم حاکی است که خيابانهای منتهی به ميدان آزادی از جمله خيابان بهبودی پر از نيروهای امنيتی است و به گفته برخی از شهروندان تهرانی اين جو امنيتی سنگين بیسابقه است. سايت جنبش راه سبز (جرس) که به اصلاحطلبان نزديک است نيز گزارش مشابهی منتشر کرده و از «جو امنيتی- پادگانی» در تهران خبر داده است. به گزارش اين سايت، «آرايش نيروهای گارد در اطراف صدا و سيما، ونک و ميدان ولیعصر نيز، در حال شدت گرفتن است و هنوز دليل ناامن نشان دادن چهره پايتخت مشخص نشده است.» از زمان برگزاری اعتراضهای مخالفان دولت در روز ۲۵ بهمن در تهران و برخی شهرهای بزرگ ايران، لحن مقامهای حکومت جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی عليه معترضان شدت گرفته است و تهديد کردهاند که با هرگونه تحرک مخالفان برخورد خواهند کرد. گفت وگوی تلویزیونی وزیر اطلاعات درهمین حال، خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده است که حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، امشب(شامگاه پنجشنبه) در ارتباط با حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته صحبت می کند. تهيهکننده برنامه تلويزيونی «ديروز، امروز، فردا» به خبرگزاری ایسنا گفته است:«مخاطبان در برنامه امشب اسنادی را میبينند و میشنوند که برای نخستين بار پخش میشود.» همزمان با این تحولات محدوديتها عليه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی تشديد شده و آنها همراه با همسرانشان در حصر خانگی قرار گرفتهاند. برخی از سايتها و شبکههای اجتماعی که ايرانيان در آنها فعال هستند احتمال داده اند که ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به زودی بازداشت شوند. فرزندان آقای کروبی روز چهارشنبه درباره «هرگونه برنامه برای حذف فيزيکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی» به حکومت جمهوری اسلامی ايران هشدار دادند و مسئوليت چنين اقدامی را متوجه آن کردند. تحرکات روز پنجشنبه در حالی است که فرمانده نيروی انتظامی در گفتوگو با خبرگزاری ايسنا از «حضور گشتهای اطلاعاتی و انتظامی در مراکز خريد و ايجاد تسهيلات ترافيکی» در آستانه نوروز خبر داده است. اسماعيل احمدی گفته است: «پيشبينیهای لازم انجام شده است که از جمله آن تسهيل ترافيک به منظور تردد مردم و ايجاد امنيت مراکز خريد با حضور گشتهای انتظامی است که هر قدر به نوروز نزديک شويم حضور مأموران بيشتر خواهد شد.»
در آغاز هفته بيست و چهارم ليگ برتر فوتبال ايران، جام خليج فارس، استقلال در نبرد سنگين با سپاهان از شکست تساوی ساخت و ذوب آهن در خانه صبای قم از شکست به پيروزی رسيددر آغاز هفته بيست و چهارم ليگ برتر فوتبال ايران، جام خليج فارس، استقلال در نبرد سنگين با سپاهان از شکست تساوی ساخت و ذوب آهن در خانه صبای قم از شکست به پيروزی رسيد. با اين نتايج ذوب آهن در صدر جدول موقعيت خود را بهتر کرد و تيمهای استقلال و سپاهان همچنان در رده های دوم و سوم باقی ماندند. مسابقه های روز جمعه برای موقعيت تيمهای تعقيب کننده سه تيم پيشتاز و گريز از منطقه سقوط اهميت دارد. در فولادشهر اصفهان استقلال نبردی سنگين و نفسگير را با سپاهان پشت سر گذاشت و در دوم دقيقه سه دقيقه وقت تلف شده، ارسال توپ توسط حوار ملا محمد، بازيکن تازه نفس عراقی با ضربه سر مهدی سيدصالحی دروازه مهدی رحمتی را فرو ريخت و استقلال را از شکستی سرنوشت ساز رهانيد. در نيمه نخست در پی ارسال يک کرنر از راست و در هم ريختگی مدافعان تيم آبی پوش تهرانی باعث شد تا در دقيقه ۳۸ احمد جمشيديان بی درنگ با يک شليک به موقع سپاهان را پيش بيندازد و تا استانه يک پيروزی باارزش پيش ببرد. اگر سپاهان گل ديرهنگام را نمی پذيرفت، در رده دوم جانشين حريف می شد. گزارشها حاکی است که نزديک به ۲۰ دقيقه پيش از آغاز بازی ورزشگاه فولادشهر اصفهان پر از تماشاگران بود و در زمان برگزاری بازی نزديک به ۱۴ هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور داشتند. تماشاگران هوادار استقلال عليه خسرو حيدری بازيکن پيشين خود و کنونی سپاهان شعارهای تندی دادند که پرويز مظلومی سرمربی استقلال اعتراض خود را به هواداران تيمش نشان داد. در مقابل هواداران سپاهان هم شعارهايی عليه مهدی سيدصالحی مهاجم تيم استقلال سر دادند که روزگاری گلزن سپاهان بود. پس از پايان بازی يکی از توپ جمع کن ها قصد داشت به فرهاد مجيدی کاپيتان تيم استقلال حمله کند که با ممانعت بازيکنان استقلال روبرو شد. در همين هنگام رحمتی به حنيف عمران زاده معترض شد و اين دو با يکديگر درگيری لفظی پيدا کردند. پیروزی ذوب آهن ناکام ماندن سپاهان در واپسين لحظه های مسابقه همزمان با گريز همشهری اش از شکست در خانه صبای قم و پيروزی دو بر يک بود. رامين رضاييان در دقيقه ۸۲ تيم صبا را پيش انداخت و در يک قدمی پيروزی قرار داد. اما گلهای ديرهنگام فرشيد طالبی در دقيقه ۹۰ و محمد قاضی در دقيقه ۲+۹۰ باعث شد تا ذوب آهن در صدر از تعقيب کنندگان دو امتياز ديگر فاصله بگيرد. عبدالله ويسی، سرمربی تيم صبا که پيروزی را در لحظه های پايانی تا حد شکست از دست داد، در نشست با خبرنگاران گفت:«صبا بازی خوبی ارائه کرد و در دقايق آخر هم توانستيم به گل برسيم اما متأسفانه در دقيقه ۹۱ غرور و تکبر بی جای محسن بياتی نيا مهاجم تيم ما و خودخواهی در پاس دادن به هادی اصغری - که در موقعيت صددرصد گل بود - توپ بياتی نيا به بيرون رفت و در بازگشت ورق به سود ذوبآهن برگشت. » وی افزود:«ديگر فکر نمی کنم بتوانم با تيمی کار کنم که در آن از رفاقت و دوستی خبری نيست. اگر بخواهم بمانم و با رفتنم مخالفت کنند محسن بياتی نيا بايد از تيم اخراج شود.» در فاصله ده دور تا پايان ليگ برتر اين فصل ايران، ذوب آهن ۴۸ امتياز دارد و تيمهای استقلال و سپاهان به ترتيب ۴۴ و ۴۳ امتياز. سپاهان يک بازی کمتر از دو رقيب بالاتر از خود دارد. تراکتورسازی تبريز با ۳۸ امتياز، مس کرمان و پرسپوليس تهران هرکدام با ۳۷ امتياز روز جمعه به ترتيب ميزبان استيل آذين، نفت تهران و فولاد اهواز هستند. تيمهای شهرداری تبريز، شاهين بوشهر، نفت تهران، پيکان، پاس و استيل آذين برای گريز از سقوط پيکار می کنند.
معمر قذافی، رهبر ليبی در يک گفت وگوی تلفنی که از تلويزيون دولتی ليبی پخش مستقيم شد، تصریح کرد که «القاعده» و «جوانان تحت تاثير مواد مخدر» مسوول بروز ناآرامی ها و نارضايتی ها در ليبی هستند. روز پنجشنبه ده نفر در درگیری در پایتخت لیبی کشته شده اند.معمر قذافی، رهبر ليبی روز پنجشنبه در يک گفت وگوی تلفنی که از تلويزيون دولتی ليبی پخش مستقيم شد، تصریح کرد که «القاعده» و «جوانان تحت تاثير مواد مخدر» مسوول بروز ناآرامی ها و نارضايتی ها در ليبی هستند. به گزارش آسوشيتد پرس، آقای قذافی همچنين خود را «يک رهبر نمادين» خواند و گفت مشکلی برای تغيير افراد رسمی و کارشناسان دولتی وجود ندارد و می شود «به راحتی کميته هايی تشکيل داده و آن ها را تغيير داد.» گزارش ها حاکی است روز پنجشنبه نيروهای نظامی وفادار به معمر قذافی حمله ای برای بازپس گرفتن نقاطی در نزديکی پايتخت که از کنترل آن ها خارج شده انجام دادند. يک پزشک در يکی از مساجد گفته که دستکم ۱۰ تن در جريان اين درگيری کشته شدند. بیشتر بخوانید: دبيرکل سازمان ملل: تمامی افراد مسئول کشتار در ليبی باید محاکمه شوند «معمر قذافی به نسل کشی و جنايت جنگی متهم شد» معمر قذافی در جريان مکالمه تلفنی خود با شبکه تلويزيونی ليبی گفت: «جوانانی که دست به اين اعتراض می زنند تحت تاثير مواد مخدر توهم زا هستند که مثل نسکافه در قهوه و يا شير آن ها ريخته شده است.» «از بن لادن پيروی نکنيد» وی خطاب به مردم شهر «زاويه» که شهر را از کنترل دولت مرکزی خارج کرده اند گفت: «مردم زاويه، خجالت بکشيد و بچه هايتان را کنترل کنيد. شما چرا از بن لادن حمايت می کنيد؟ من باز هم می گويم اين کار بن لادن است.» در حال حاضر شرق ليبی کاملاً در کنترل نيروهای مخالف قذافی است که بنغازی، دومين شهر بزرگ اين کشور، در اين منطقه قرار دارد. ساکنان خشمگين شهر بنغازی با حمله به مراکز مزدوران آفريقايی که برای مقابله با اعتراضها از سوی معمر قذافی استخدام شده بودند آنها را ويران کردند. يک وکيل دادگستری به خبرگزاری رويترز گفته است: به دنبال سقوط شهر بنغازی از سوی مخالفان در روز دوشنبه، يک کميته امنيتی از سوی مردم آن شکل گرفته است و آنها ضمن کنترل شهر، ۳۶ مزدور خارجی از کشورهای چاد، نيجر و سودان را که برای قذافی کار میکردند بازداشت کردند. در تحولی مهم، يکی از دستياران نزديک معمر قذافی به نام «احمد قذاف الدم» که از بستگان رهبر ليبی است در اعتراض به سرکوب معترضان از سمت خود کنارهگيری کرده و به مصر رفته است. در روزهای اخير موج استعفای سفيران و مقامهای ليبی شدت گرفته و بسياری از آنها به معترضان پيوستهاند. در همين حال، نيروهای وفادار به معمر قذافی روز پنجشنبه به شبه نظاميانی که کنترل شهر مصراته را در دست دارند حمله کردند و چندين نفر از مردم را در درگيریهای نزديک فرودگاه اين شهر کشتند. گزارشها حاکی است که نبرد در اين منطقه همچنان ادامه دارد. در همين حال، کارگران مصری ساکن ليبی که به تونس گريختهاند به خبرگزاریها گفتهاند که مخالفان رهبر ليبی کنترل شهر زواره، در ۱۲۰ کيلومتری غرب طرابلس، را در دست گرفتهاند. گزارش شده که در اين شهر هيچ پليس يا نيروی نظامی به چشم نمیخورد و «کميتههای مردمی» مسلح به سلاحهای اتوماتيک کنترل آن را در اختيار دارند. شهر الزاويه در ۵۰ کيلومتری غرب طرابلس نيز صحنه درگيریهای شديدی است و به گفته شاهدان عينی، «ارتش حضور سنگينی در اطراف آن دارد و ايستهای بازرسی نيز در اطراف شهر برپا شده است.» شبکه تلويزيونی الجزيره تصاويری از اين شهر پخش کرده که در آن اجساد ۲۰ نفر به چشم میخورد که دستهای اغلب آنها از پشت بسته شده است. اين شبکه میگويد که افراد ياد شده به دليل امتناع از تيراندازی به سوی معترضان تيرباران شدهاند. درگيریهای ۱۰ روز اخير در ليبی با خشونت گستردهای از سوی نيروهای هوادار معمر قذافی همراه شده است که با استفاده از هواپيما، تانک و مزدوران آفريقايی معترضان را هدف حمله قرار دادهاند. تعداد تلفات درگيریها بين ۳۰۰ تا يک هزار نفر برآورد شده است.
شورای هماهنگی راه سبز امید از احتمال استفاده از راهکارهایی چون اعتصاب و مقاومت مدنی در مواجهه با حاکمیت خبر داده است و مشاور مهدی کروبی از تصمیم به حضور خیابانی معترضان در سهشنبههای آخر سال میگوید.همزمان با آنکه شورای هماهنگی راه سبز امید، متشکل از افراد نزدیک به رهبران مخالفان، از احتمال استفاده از راهکارهایی چون تحصن، اعتصاب و مقاومت مدنی در مواجهه با حاکمیت خبر داده است، مشاور مهدی کروبی از تصمیم به حضور خیابانی معترضان در سهشنبههای آخر سال میگوید. آقای واحدی در یک پیام ویدئویی میگوید که تجمعات سهشنبههای آخر سال، بر اساس پیشنهادی که از داخل ایران به شورای هماهنگی راه سبز امید ارائه شده، طراحی شده است و در صورت استقبال مردم روند جدیدی در اعتراضها آغاز خواهد شد. سهشنبههای آخر سال مصادف است با دهم اسفند، شب تولد میرحسین موسوی، ۱۷ اسفند، روز جهانی زن، و ۲۴ اسفند، مصادف با شب چهارشنبه سوری که به گفته مشاور مهدی کروبی امکان شرکت مردم در آنها به صورت بالقوه وجود دارد. آقای واحدی همچنین در مورد دلیل انتخاب سهشنبههای آخر سال برای تجمعات اعتراضی، گفته است که «قرار نیست کاری بکنیم که زندگی روزمره مردم مختل شود و هر روز دعوت به تظاهرات کنیم» و همچنین قرار نیست «فاصلهها زیاد شود که حاکمیت با سوءاستفاده امکان سرکوب راحتتری داشته باشد.» بیانیه سوم شورای هماهنگی اظهارات آقای واحدی در حالی است که شورای هماهنگی راه سبز امید که از نیروهای نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شده، در سومین بیانیه خود تأکید کرده است که همراهان جنبش سبز «از هر مناسبت ملی، و دینی و آئینی برای نمایش حضور و طرح مطالبات خود، «شجاعانه و مدبرانه» استفاده خواهند کرد. این شورا تأکید کرده است که جنبش سبز علاوه بر این «از راهکارهای دیگری مانند تحصن، اعتصاب، تحریم، و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی، شناسایی و تضمین حقوق بنیادین شهروندان» استفاده خواهد کرد. در این بیانیه «رفع حصر خانگی رهبران جنبش سبز»، «تضمین حق شهروندان برای تجمعات و راهپیماییها»، «آزادی زندانیان سیاسی»، «آزادی مطبوعات و رفع سانسور»، «خاتمه دادن به شرایط امنیتی حاکم بر کشور» و «برگزاری انتخابات آزاد، غیرگزینشی، و سالم از طریق لغو نظارت استصوابی» از اهم مطالبات جنبش سبز شمرده شده است. شورای هماهنگی راه سبز امید در این بیانیه از «حاکمیت و دولت کودتا» خواسته است تا «به جای سخن گفتن با زبان زر و زور و تزویر، و سرکوب معترضان مسالمتجو» با تحقق این مطالبات «حق حاکمیت مردم را به رسمیت شناخته و با فراهم آوردن فضای نقد، رحمت و مدارا در جامعه، با مردم به گفتوگو بنشیند.» در این بیانیه همچنین تأکید شده است که اقتدارگرایان با تکیه بر سازمانهای امنیتی و نظامی نمیتوانند مانع از شکست و سقوط جباران شود و از این رو جنبش سبز با اتکا به مبانی و راهکارهای مندرج در منشور جنش، راه خود را به سوی ایران آباد و آزاد میگشاید. بی اطلاعی از وضعیت کروبی و موسوی در سومین بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید با «ابراز نگرانی شدید از حصر خانگی رهبران جنبش سبز و رفتار غیرقانونی و کینهتوزانه با آنها» تأکید شده است که از تاریخ ۲۵ بهمن «هیچ اطلاعی» از سلامتی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، و مهدی و فاطمه کروبی نیست. این بیانیه حصر خانگی رهبران جنبش سبز را «خلاف قانون اساسی و موازین حقوق بشر پذیرفته توسط جمهوری اسلامی» خوانده و افزوده است که «موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشدهاند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندی ایشان است.» شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه به «اقتدارگرایان» هشدار داده است که «نتیجه این گونه رفتار غیرقانونی و غیرشرعی، چیزی جز تشدید بحران در کشور نیست.» در این بیانیه همچنین حصر خانگی رهبران جنبش سبز، در کنار دیگر اقدامات حاکمیت علیه این جنبش، نمونهای از «سیاستهای سراپا خطای اقتدارگرایان برای نشنیده گرفتن صدای مردم» ارزیابی شده است. در بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید، همچنین از هواداران جنبش سبز خواسته شده است تا به تقویت شبکههای اجتماعی به ویژه «شبکههای محلی» برای «حضور فعال در اعتراضهای مدنی» بپردازند و تأکید شده است که در شرایط دشوار فعلی، تشکیل و گسترش شبکههای سبز یک «فریضه ملی» است.
وبسایت خبری یاهو به بهانه ناآرامیهای روزهای اخیر در کشور لیبی نگاهی دارد به پرونده اعمال نه چندان نیکوی معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، و خانواده او که با خشونت سعی دارد پس از ۴۱ سال حکومت خود را حفظ کند.وبسایت خبری یاهو به بهانه ناآرامیهای روزهای اخیر در کشور لیبی نگاهی دارد به پرونده اعمال نه چندان نیکوی معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، و خانواده او که با خشونت سعی دارد پس از ۴۱ سال حکومت خود را حفظ کند. در اسناد دیپلماتیک وزارت خارجه آمریکا که در چند ماه گذشته توسط وبسایت ویکیلیکس برملا شده است، سرهنگ قذافی شخصیتی بسیار نامتعارف و جاهطلبی پر ادا و اطوار توصیف شده که در عین حال علاقه وافری به تحولات و حوادث بینالمللی دارد و آرزویش ایفای نقش در عرصههای منطقهای و جهانی است. علاوه بر این طبق همین اسناد فرزندان دیکتاتور لیبی به اشکال و در دفعات گوناگون رفتار شرمآوری از خود نشان دادهاند که معمولا پیامدهای جنجالبرانگیز و سیاسی داشته است. یک نمونه آن برگزاری یک میهمانی پر زرق و برق بوده که در آن برای اجرای چهار ترانه به ماریا کری، خواننده آمریکایی، یک میلیون دلار پرداخت شده است. متن زیر خلاصهای است از مهمترین نکاتی که در اسناد دیپلماتیک وزارت خارجه آمریکا راجع به معمر قذافی و خانوادهاش عنوان شده است: معمر قذافی ۶۸ ساله شخصیتی نامتعارف و غیرقابل اتکا توصیف شده که به تفریحاتی مثل اسبدوانی و رقص فلامنکو علاقهمند است و از رنجاندن عمدی دوست یا دشمن خود لذت میبرد. همچنین گفته میشود که او از پرواز روی آب و زندگی در طبقه دوم ساختمانها هراس دارد. او معمولا روزهای دوشنبه و سهشنبه روزه میگیرد. القاب گوناگونی برای خود بر میگزیند و یک بار خود را «پادشاه فرهنگ» لیبی خطاب کرد. او یک پرستار خوشاندام اوکرائینی دارد که بدون او به هیچ کجا سفر نمیکند. در یکی از این پیامهای دیپلماتیک که در سال ۲۰۰۸ برای کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا، و قبل از ملاقات وی با سرهنگ قذافی تنظیم شده بود گفته میشود که دیکتاتور لیبی معمولا از نگاه مستقیم به چهره طرف مقابل امتناع میکند و در طول مذاکره و گفتوگو ممکن است مدتها سکوت کرده و حرفی نزند. در عین حال به خانم رایس توصیه شده بود که سرهنگ قذافی به رویدادهای جهانی علاقه ویژهای دارد و خود را فیلسوف و روشنفکر میداند. او علاقه زیادی دارد که نظرات عجیب خود را با رهبران و مقامات جهانی در میان بگذارد: یکی از این فرضیههای آقای قذافی تشکیل کشوری به اسم «اسراطین» برای حل بحران بین اسرائیل و فلسطین است. در بخشهایی از پیامهای دیپلماتیک مقامات آمریکایی به پسران سرهنگ قذافی نیز اشاره میشود. یکی از آنها به نام معتصم مشاور امنیت ملی پدرش است و گفته میشود که در سال ۲۰۰۸ از مدیرعامل شرکت نفت لیبی یک میلیارد و دویست میلیون دلار پول درخواست کرده تا با آن نیروهای شبهنظامی تحت فرمان خود را تشکیل دهد. در چند سال گذشته معتصم قذافی دوبار در جزیره «سن بارتس» در دریای کارائیب به مناسبت سال نو میلادی جشنهای پر زرق و برقی بر پا کرده که تعدادی از خوانندههای معروف آمریکایی مثل «ماریا کری» و «بیانسی» در مقابل پرداخت یک میلیون دلار در آن هنرنمایی کردهاند. این نوع ولخرجیها و عادات معتصم موجب خشم بسیاری از مردم لیبی شده و سفیر صربستان در طرابلس گفته است که معتصم «فرد چندان عاقلی نیست». پسر دیگر قذافی به نام «هانیبال» در سال ۲۰۰۹ پس از کتک زدن پیشخدمتهای خود در هتلی در ژنو توسط پلیس بازداشت شد. این حادثه یک دعوای دیپلماتیک جدی بین لیبی و سوئیس به پا کرد. در همان سال پس از سرو صدای شدید ماموران پلیس لندن به اتاق هانیبال در هتل محل اقامت وی رفته و متوجه شدند که نامزد وی (که اکنون همسر اوست) در ناحیه سر و صورت به شدت زخمی شده است. این دختر به ماموران پلیس گفت که در اثر افتادن از پلهها مجروح شده است. سفیر آمریکا در طرابلس در یادداشتی که در سال ۲۰۱۰ مخابره کرده مینویسد: «معتصم و هانیبال آن قدر اعمال خجالتآور داشتهاند که با آنها میتوان یک سریال تلویزیونی دنبالهدار ساخت». و البته «سعدی» پسر سوم دست کمی از دیگران ندارد. وی را شخصی با رفتار بسیار خشن و خلافکار توصیف میکنند که زد و خورد با پلیس ایتالیا، افراط در مصرف الکل ومواد مخدر، شب زندهداری بیش از اندازه و سفرهای متعدد به خارج برخلاف میل و اراده پدرش را در پرونده خود دارد. سعدی سابقا فوتبالیستی حرفهای بود و مدتی برای یکی از باشگاههای دست اول ایتالیا بازی میکرد. او اکنون از سهامداران اصلی یکی از باشگاههای فوتبال لیبی است و در کار تولید فیلم سینمایی نیز سرمایهگذاری کرده است. احتمالا معقولترین پسر سرهنگ قذافی «سیفالاسلام» است که برخی معتقد بودند جانشین پدر خواهد شد و گفته میشود که مناسبات خوبی با سایر برادران ندارد. سفیر آمریکا در طرابلس در سال ۲۰۱۰ در یکی از پیامهای دیپلماتیک خود نوشته بود که مردان جوان اهل لیبی «سیفالاسلام» را تنها امید کشور توصیف کرده و میخواهند که او اداره امور را در دست بگیرد. با این وجود «سیف الاسلام» نیز چندان پسر نیکوکاری نیست. در یکی دیگر از پیامهای دیپلماتیک مقامات آمریکا گفته میشود که سیفالاسلام نیز سابقه طولانی در شب زندهداری، الواطی و زنبارگی دارد. و البته باید افزود که به نظر نمیرسد که این پسر به اصطلاح معقول سرهنگ قذافی شخصیتی میانهرو باشد. او چند روز پیش در سخنرانی تلویزیونی خود هشدار داد که اگر مردم از حکومت پدرش حمایت نکنند لیبی درگیر جنگ داخلی شده و حمام خون به راه خواهد افتاد.
سرهنگ قذافی روز پنج شنبه در گفتگوی تلفنی با تلویزیون لیبی باردیگر مخالفان را وابسته به القاعده و تحت تاثیر مواد مخدر توصیف کرد. از سوی دیگر، گزارش ها بنقل از شاهدان عینی حاکی از درگیری شدید میان نیروی های دولتی در شهر زاویه در 50 کیلومتری طرابلس با مخالفان است. گفته می شود دهها تن کشته شده اند. خبرگزاری ها همچنین بنقل از کارگران مصری که از شهر زواره Zuwara در غرب طرابلس گریخته و وارد تونس شده اند، می گویند که «کمیته های خلق» که مسلح به سلاح های اتوماتیک اند، کنترل شهر را بدست گرفته اند و اثری از نیروهای پلیس و نظامی دیده نمی شود. شهرهای بنغازی و طُبرُق درشرق لیبی نیز چند روز است که در دست مخالفان است.
دولت حسنی مبارک در یک دورهٔ دو هفتهای بیش از ۳۵۰ نفر را به قتل رساند و مجبور به کنار رفتن از قدرت شد. دولت بن علی پس از بیش از ۲۰۰ کشته کنار رفت. رژیم قذافی در طول کمتر از یک هفته بیش از ۲۰۰ نفر را در خیابانها به قتل رساند. اما حکومت شیخ حمد آل خلیفه، سلطان بحرین، و علی عبدالله صالح در یمن در حدود ده نفر را در طی چند روز به قتل رساندند و هنوز در قدرتاند.دولت حسنی مبارک در یک دورهٔ دو هفتهای بیش از ۳۵۰ نفر را به قتل رساند و مجبور به کنار رفتن از قدرت شد. دولت بن علی پس از بیش از ۲۰۰ کشته کنار رفت. رژیم قذافی در طول کمتر از یک هفته بیش از ۲۰۰ نفر را در خیابانها به قتل رساند. اما حکومت شیخ حمد آل خلیفه، سلطان بحرین، و علی عبدالله صالح در یمن در حدود ده نفر را در طی چند روز به قتل رساندند و هنوز در قدرتاند. به نظر میآید که همهٔ دیکتاتورهای منطقه بدین نکته واقفند که در عصر اطلاعات کشتار جمعی با هدف قرار دادن تصادفی شهروندان مخاطرهانگیز است. از این جهت در مدیریت اعتراضات خیابانی بخشی قابل توجه از راهبردها به چگونگی و میزان کشتار اختصاص مییابد. آیا تعداد کشتهها در مدتی کوتاه نقشی در حفظ یا سقوط رژیم استبدادی در شرایط بحران سیاسی بازی میکند؟ قدرت مرگ تجربهٔ مدیریت ناموفق اعتراضات توسط حکومت پهلوی و سقوط آن در مدتی کوتاه (از ۱۹ دی ۵۶ تا ۲۲ بهمن ۵۷) بالاخص کشتار ۱۷ شهریور (حدود پانصد نفر و نه پنج هزار کشتهٔ اعلام شده توسط انقلابیون) که نقشی در توقف نهضت ایفا نکرد و نیز سه دهه سرکوب جمهوری اسلامی، این درس را به حاکمان جمهوری اسلامی ایران داده است که کشتن صدها یا هزاران نفر در یک روز نه تنها ترس و رعب و وحشت ایجاد نمیکند، بلکه یکباره مردم را میان مرگ و زندگی سرگشته ساخته و قدرت مرگ را سلب میکند. روحانیون و نظامیان حاکم اگر در ادارهٔ کشور ناکارآمدند، اما در سرکوب دارای تجربه و خبرگی هستند. آنها میدانند که قدرت مرگ در ناشناخته بودن و نامحتمل تصور شدن آن در اذهان تکتک معترضان است، نه مواجهه با صدها یا هزاران مورد آن در یک روز. ایدئولوژی اسلامگرا به عنوان یک ایدئولوژی مرگباور به خوبی قدرت مرگ را میشناسد و آن را به نحوی موثر به کار میگیرد. مقامات حکومت این نکته را آموختهاند که کشتن تعدادی اندک در عین آن که امکان و ترس از کشته شدن را در برابر معترضان و خانوادههای آنها قرار میدهد، هم مدیریت اجساد آسانتر خواهد بود و هم تعداد خانوادههایی که قرار است سوگواری آنها مهندسی و کنترل شود کمتر خواهد بود. ولی فقیه تنها در موردی این اصل را نقض کرده و به کشتاری فراتر از ده نفر در روز دست زده که اعتراضات غیرمترقبه بوده یا بخشی از پایگاههای نیروهای انتظامی و بسیجی سقوط کرده است. کشتهشدگان جنبش اعتراضی در تظاهرات خیابانی یا زمان بازداشت و زیر شکنجه بدون طی فرایند قضایی، ۸۸-۸۹ ۲۳ خرداد ۸۸- ۱ نفر ۲۵ خرداد ۸۸- ۱۸ نفر ۲۶ خرداد ۸۸- ۳ نفر ۲۷ خرداد ۸۸- ۲ نفر ۲۹ خرداد ۸۸- ۱ نفر ۳۰ خرداد ۸۸- ۳۴ نفر ۳۱ خرداد ۸۸- ۲ نفر ۳ تیر ۸۸- ۱ نفر ۴ تیر ۸۸- ۱ نفر ۷ تیر ۸۸- ۱ نفر ۱۸ تا ۲۵ تیر- ۴ نفر ۲۶ تیر ۸۸- ۱ نفر ۱۸ شهریور ۸۸- ۱ نفر ۱۳ آبان ۸۸- ۱ نفر ۶ دی ۸۸- ۳۷ نفر ۲۵ بهمن ۸۹- ۲ نفر ۱ اسفند ۸۹- ۱ نفر • ارقام فوق از منابع مختلف خبری و گزارش ستادهای انتخاباتی (آمارهای مرتبط با خرداد و تیر ۱۳۸۸) گرفته شده و برای دقت بیشتر ارقام مشترک این منابع با احتیاط در نظر گرفته شدهاند. در برخی موارد مثل آمار کشتهشدگان ۱۸ تیر ممکن است برخی افراد در روزهای حول و حوش تاریخ ذکر شده در بازداشتگاه جان سپرده باشند (مثل بازداشتگاه کهریزک). بهواسطهٔ تاخیر زیاد در تحویل اجساد، برخی از ارقام ممکن است میان روزهای پیش و پس جابهجا شوند، اما در تعداد کل تفاوتی ایجاد نمیشود. در این آمارها افرادی که در زندانها به اعدام محکوم و اعدام شدهاند در نظر گرفته نشدهاند. سازمان مدیریت اجساد مخالفان جمهوری اسلامی سازمانی برای مدیریت اجساد مخالفان ایجاد کرده است. این سازمان ماموریتهای متنوع و گستردهای دارد، از درست کردن سناریو برای قتلهای واقع شده (کشته شدن به دست عوامل خارجی یا مجاهدین خلق مثل ندا آقاسلطان و صانع ژاله تا کشته شدن در حوادث رانندگی و اتومبیلدزدی مثل حامد نورمحمدی و جانباختگان عاشورای ۸۸ در زیر چرخهای خودروی نیروی انتظامی) و پرورش آن در رسانههای دولتی (مثل ساختن چندین فیلم در مورد جانباختگان و پخش در تلویزیون) تا دزدیدن و مصادرهٔ جسدها به نام شهید دولتی و به جا آوردن همهٔ مراسم از تشییع تا دفن و مراسم ختم توسط ماموران، و از دفن دستهجمعی به هنگام شب بدون حضور خانوادهها تا نگاه داشتن اجساد برای هفتهها در سردخانه تا خانوادهها از گرفتن مراسم و عزاداری منصرف شوند. حذف قطرهچکانی روحانیون به دلیل تجربهٔ تاریخی سروکار داشتن با مردم کوچه و بازار میدانند که دستکاری در توده یکشبه ممکن نیست و باید کارها را به تدریج پیش برد. نمونهٔ بسیار جالب آن سه دهه کلنجار رفتن با مردم بر سر موضوع حجاب است. از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ یکباره اعلام نشد که حجاب اجباری است و آن هم چادر سیاه برای همه. اقدامات و حقنهها (پاداشها و تنبیهات) تدریجی و مرحله به مرحله بوده است. از همین جهت در اعلام آمارها، تحویل اجساد، میزان ارتکاب به قتل و برنامههای تبلیغاتی مرتبط با قتلها نوعی تدریج و روشهای قطرهچکانی به چشم میخورد. نمودار فوق نشان میدهد که سیاست جمهوری اسلامی کشتار قطرهای است، مگر آن که رژیم شدیدا احساس خطر کند. اعدام عناصر سیاسی نیز پس از کشتار زندانیان در سال ۶۷ با استفاده از شرایط جنگی عمدتا به صورت قطرهای انجام میشود تا کارکرد فوقالذکر در شرایط فقدان اعتراضات خیابانی محقق شود. نقاط اوج، کشتارهای خیابانی ۲۵ و ۳۰خرداد ۱۳۸۸ (تظاهرات میلیونی مخالفان که کاملا برای دستگاههای امنیتی و نظامی غیرمترقبه بود و به خیابان آمدن معترضان پس از اخطارهای شدیداللحن خامنهای به مخالفان مبنی بر برخورد قاطع با مخالفان که آن نیز برای حکومت تا حدی غیرمنتظره مینمود) و ۶ دی ۱۳۸۸ (عاشورای این سال که معترضان توانستند نیروهای انتظامی و نظامی را در بخشی از نقاط تهران از کار بیندازند) هستند اما در غیر از این سه روز با ویژگیهای غیرمترقبه بودن و از کف رفتن کنترل، حکومت در یک روز در حدود زیر پنج نفر را به قتل رسانده است. این نکته بدین معنی نیست که مقامات سپاه و اطلاعات و بسیج به نیروهای خود تعداد سرها (قربانیان) را اعلام میکنند، بلکه بدین معنی است که با شناختی که از نیروهای لباسشخصی و بسیج وجود دارد آنها را به گونهای انتخاب میکنند و حجم نیروهای گسیلشده به اندازهای است که میزان کشتار احتمالی آنها محدود باشد. اگر اراذل و اوباش از میزان کشتار از قبل اطلاعی ندارند، فرماندهان آنها و افراد بیت که آنها را هدایت میکنند میتوانند نتیجه را پیشبینی کنند. مانع یا فرصت اگر بتوانیم سیاست فوق را از رفتار دو سالهٔ حکومت در کشتن مخالفان استخراج کنیم با توجه به اتکای حکومت بر قوای قاهره و ترس و ارعاب برای تداوم قدرت در کنار نارضایی گستردهٔ عمومی، سه نتیجه را در سمت جنبش اعتراضی و سیاستهای محتمل آن میتوان گرفت: ۱. اگر جمعیت معترضان همانند روزهای ۲۵ بهمن و ۱ اسفند در حدود دهها هزار نفر باشد حکومت همچنان به خونریزی محدود دست میزند. دعوتکنندگان به اعتراض و معترضان اگر سیاستی بلندمدت برای فرسایش حکومت داشته باشند این مقدار هزینه را باید در چارچوب برنامههای خود ملاحظه کنند؛ ۲. اگر جمعیت مثل عاشورای ۸۸ در حدود دهها هزار نفر باشد ولی به صورت پراکنده به برخی حرکات دفاعی در برابر اراذل و اوباش دست زند تعداد کشتهها به دهها نفر افزایش مییابد؛ ۳. اما اگر همین تعداد در عرصهٔ خیابان حضور پیدا کنند و از پیش روشن باشد که بنا بر تسخیر یک میدان یا فضای عمومی است و افراد بخواهند همانند مصر در برابر اراذل و اوباش مقاومت کنند تعداد کشتههای آنها به چند صد نفر میرسد (مثل مصر و لیبی)، اما احتمال موفقیت آنها در سرنگونی رژیم به طور نمایی افزایش مییابد. حکومت همواره فرض را بر آن میگذاشته که کسانی که به خیابان میآیند تحصیلکردهاند و در برابر اوباش و اراذل جا میزنند. اما اگر به یکباره همین نیروی تحصیلکرده اراذل و اوباش را عقب برانند حکومت پوشالی متکی به ارعاب و اعدام با یک پایگاه اجتماعی ۱۰ تا ۱۵ درصدی فرو میریزد. بدین ترتیب سیاست کشتار قطرهچکانی میتواند هم به صورت مانع و هم به صورت فرصت برای جنبش اعتراضی عمل کند. مانع خواهد بود اگر تظاهرات خیابانی به چند ده هزار نفر- عمدتا در تهران - محدود شود و بدون هدف تسخیر فضایی عمومی و حفظ آن ادامه پیدا کند (فرسایش متقابل بدون رسیدن به نتیجه). اما همین سیاست میتواند به صورت فرصت عمل کند اگر نیروهای جنبش با هماهنگی بیشتر در دامنهٔ چند ده هزار نفر در خیابان ظاهر شده و هدف آنها تسخیر و حفظ فضای عمومی تا سقوط رژیم باشد و به دفاع متقابل از خود در برابر سرکوب اقدام کنند. --------------------------------------------------------- نظرات مطرح در این مقاله الزاما دیدگاه رادیوفردا نیست.
دوناو ایرانی پس از عبور از کانال سوئز در بندر «لاذقیه» سوریه پهلو گرفتند. این نخستین بار است که ناوهای نظامی ایران از هنگام تاسیس جمهوری اسلامی از کانال سوئز عبور می کنند. ایران ماموریت این ناوها را دیداری «دوستانه و آموزشی» از سوریه توصیف کرده ، اما اسرائیل، حضور ناوهای ایرانی در دریای مدیترانه را اقدامی «تحریک آمیز» خوانده است.
دادگاهی در لندن که رسیدگی به درخواست استرداد جولین آسانژ، بنیانگذار ویکیلیکس به سوئد را بر عهده داشت روز پنجشنبه با این استرداد موافقت کرد و آن را با حقوق منطبق با کنوانسیون اروپا همسو دانست.دادگاهی در لندن که رسیدگی به درخواست استرداد جولین آسانژ، بنیانگذار ویکیلیکس به سوئد را بر عهده داشت روز پنجشنبه با این استرداد موافقت کرد و اعلام کرد که این اقدام با حقوق منطبق با کنوانسیون اروپا همسو است. به گزارش خبرگزاری رویترز، قاضی پرونده روز پنجشنبه اعلام کرد که پس از حصول اطمینان از عادلانه بودن این استرداد و مصون ماندن وضعیت جسمانی و روانی آقای آسانژ از هرگونه لطمهای، تصمیم به موافقت با این استرداد گرفته است تا مقامات قضایی سوئد قادر به انجام تحقیقات لازم در باره اتهامات مطرح شده علیه آقای آسانژ شوند. وکلای آقای آسانژ ۳۹ ساله اعلام کردهاند که درخواست تجدید نظر در مورد این حکم را به دادگاه عالی لندن ابلاغ خواهند کرد. این امر استرداد بنیانگذار ویکیلیکس به سوئد را به تأخیر خواهد انداخت. مارک استیونز، یکی از وکلای آقای آسانژ ابراز امیدواری کرده است که پرونده اتهامات آقای آسانژ در بریتانیا مورد بررسی قرار گیرد. جولیان آسانژ که از مهرماه هزاران برگ از اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا را در وبسایت ویکیلیکس خشم مقامات آمریکا را بر انگیخته است، در اواخر آبانماه از سوی دادگاه سوئد متهم به چند مورد تجاوز، آزار جنسی و رفتار خشونتآمیز شد. به دنبال این اتهام، پلیس بینالملل در آذرماه سال جاری برای جولیان آسانژ، «اخطار قرمز» صادر کرد ؛ اخطاری که به موجب آن دستگیری و استرداد آقای آسانژ به سوئد را سرعت میبخشد. پس از آن صدور این اخطار آقای آسانژ در لندن بازداشت شد . در طول دادگاه سه روزهای که در مورد استرداد آقای آسانژ استرالیایی به سوئد برگزار شد، وکلای مدافع وی اظهار کردند که با توجه به تبلیغات منفی نخست وزیر سوئد در مورد موکلشان، امکان برگزاری دادگاهی عادلانه برای آقای آسانژ بسیار پایین است. وکلای وی همچنین تأکید کردند که در صورت تحویل دادن موکلشان به ایالات متحده، امکان دارد آقای آسانژ به اعدام محکوم شود. با اینحال قاضی دادگاه اتهامات وارده به جولیان آسانژ را جدی خوانده و افزوده است که دستگاه قضایی سوئد خواستار آن هستند تا سؤالاتی را در مورد این اتهامات از آقای آسانژ بپرسند. دادستان کل سوئد پیشتر اعلام کرده بود که سعی کردهاند برای تحقیق در مورد این پرونده به آقای آسانژ دسترسی پیدا کنند و به دلیل عدم فراهم شدن این امکان، حکم جلب وی را صادر کردهاند .
در روزها و هفته های گذشته مقام های جمهوری اسلامی از رئيس جمهور گرفته تا وزير اقتصاد، رئيس کل بانک مرکزی و شماری از وزيران ديگر از کاهش نرخ تورم و نرخ بيکاری و توليد ميليونی اشتغال درايران می گويند. اين آمارها و اظهار نظر ها در حالی مطرح می شود که مهمترين شاخص های کلان اقتصادی مانند نرخ رشد اقتصادی سالانه و ميزان سرمايه گذاری، دستيابی به چنين اشتغال و تورمی را اجازه نمی دهد.در روزها و هفته های گذشته مقام های جمهوری اسلامی از رئيس جمهور گرفته تا وزير اقتصاد، رئيس کل بانک مرکزی و شماری از وزيران ديگر از کاهش نرخ تورم و نرخ بيکاری و توليد ميليونی اشتغال درايران می گويند. اين آمارها و اظهار نظر ها در حالی مطرح می شود که مهمترين شاخص های کلان اقتصادی مانند نرخ رشد اقتصادی سالانه و ميزان سرمايه گذاری، دستيابی به چنين اشتغال و تورمی را اجازه نمی دهد. از سوی ديگر مقام های دولتی همچنين ازثابت ماندن قيمت ها در بازارها به رغم افزايش بهای مواد سوختی و بهای ديگر کالاها خبر می دهند. در اين ميان اما خبر می رسد که دولت پرداخت جبران افزايش قيمت ها و حذف يارانه ها به خانوارها را از محل استقراض از بانک مرکزی پرداخت کرده است. همه اين خبرها پرسش های زيادی را از فرايند اقتصادی در جمهوری اسلامی طرح می کند از جمله اينکه چرا افزايش قيمت ها در بازار بازتاب ندارد؟ آيا به خاطر کاهش مصرف است و يا به خاطر پرداخت های نقدی به خانوارهاست؟ اين پرسش را با فريدون خاوند، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در پاريس در ميان گذاشتم. فريدون خاوند : در درجه اول مسئله ای که می خواستم روی آن تاکيد کنم اين است که نرخ تورم حتی قبل از کليد خوردن اصلاح قيمت ها در ايران بالا رفته بود. به طوری که اواخر شهريورماه نرخ تورم زير ۹ درصد بود. در حالی که آخر ديماه آمار رسمی نرخ تورم ايران را ۱۰.۸ درصد اعلام می کند و آقای محمود بهمنی، رئيس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم به تازگی اعلام کرده که نرخ تورم خواهد رسيد تا آخر ديماه احتمالاً به ۱۳ درصد. البته آقای بهمنی معتقد است که اين ۱۳ درصد در سال آينده هم ثابت خواهد ماند و به همين علت می گويد پيش بينی کسانی که نرخ رشد جهشی را برای تورم بعد از اجرای اصلاح قيمت ها و هدفمند کردن يارانه ها پيش بينی می کردند، اين پيش بينی غلط از آب درآمده. من تصور می کنم که هيچ اقتصاددانی در ايران نگفته بود که بلافاصله بعد از اجرای طرح هدفمند کردن يارانه ها قيمت ها دچار جهش می شود. هميشه بين عوامل به وجود آورنده تورم و خود اين پديده يک فاصله زمانی وجود دارد. بنابراين به احتمال زياد طی چند ماه آينده اين اتفاق خواهد افتاد و قيمتها افزايش پيدا خواهد کرد. اگر البته اين افزايش به مقدار زيادی نباشد، دليلش اين است که ما دچار رکود شديد اقتصادی هستيم. در واقع بانک مرکزی جمهوری اسلامی در وضعيت بسيار دشواری گير کرده چون که بايد بين تورم از يک سو و رکود شديد اقتصادی از طرف ديگر يکی را انتخاب کند و به نظر می رسد که مهمترين دغدغه مسئولان اقتصادی کشور در حال حاضر عمدتاً مبارزه با تورم است و می خواهند جلوی اوجگيری جهشی نرخ تورم را بگيرند. برای اين کار دروازه های کشور را بيش از هر وقت ديگر به روی کالاهای خارجی باز گذاشته اند. آمار وارداتی که به تازگی منتشر شد، نشان می دهد که طی ده ماهه اول سال جاری خورشيدی، ايران ۵۳ ميليارد دلار واردات کالا داشته که ۲۷ درصد از مقدار مشابه سال گذشته بيشتر بوده. از طرف ديگر دولت کماکان تصميم دارد که ارز را يارانه ای نگاه دارد و در لايحه بودجه سال آينده که هنوز به مجلس تقديم نشده، دولت پيش بينی کرده که نرخ دلار ۱۰۵۰ تومان باشد. بنابراين با پائين نگاه داشتن قيمت ارز هم می خواهند با تورم مبارزه کنند از راه وارد کردن و ارزان کردن واردات. اگر نتيجه بگيريم که دولت ميان گزينه های تورم يا رکود، رکود را انتخاب کند، آن وقت اين بحث توليد ميليون ها شغل چه می شود؟ اين مسئله بزرگی است. اگر به تمام منابع آماری داخلی مراجعه کنيد، برداشت تان اين خواهد بود که نرخ رشد ايران بسيار پائين است. البته بانک مرکزی اعلام نمی کند. ولی کارشناسان ايرانی معتقدند که طی سه سال گذشته نرخ رشد توليد ناخالص داخلی در ايران چيزی بوده در حد ۱.۵ درصد. آمار سازمان های بين المللی مانند صندوق بين المللی پول و بانک جهانی هم همين را نشان می دهد. آخرين منبعی را که ديدم اين رقم را سازمان بين المللی کار بود که در گزارش خود نرخ رشد ايران را در سال ۲۰۱۰ يک و شش درصد ارزيابی کرده بود. برای کشوری در حال توسعه نرخ های يک تا دو درصد يک نرخ فاجعه آميز است. عملاً به معنی رکود بسيار بسيار شديد است. مسئله ای که مطرح می شود همان چيزی است که شما به آن اشاره کرديد. يعنی در تمام دنيا ارتباط تنگاتنگی است طبيعتاً بين بالا رفتن نرخ رشد و ايجاد مشاغل. هر چند دهم افزايش نرخ رشد می تواند چند صد هزار يا چند ده هزار فرصت شغلی به وجود بياورد. در ايران برعکس است. يعنی درست در زمانی که نرخ رشد ايران به يکی از پائين ترين سطوح در دوران بعد از جنگ ايران و عراق رسيده، در همان زمان اعلام می شود که تعداد مشاغل ايجاد شده بزرگترين رقم مشاغل ايجاد شده بعد از جنگ ايران و عراق است. حتی از اين صحبت می شود که در سال آينده ۲ تا ۲.۵ ميليون شغل در ايران ايجاد خواهد شد. مسئله بزرگ، معمای بزرگ و علامت سئوال بزرگ اين است که چطور امکان دارد نرخ رشد کشور در سطح چنين پائينی باشد و شمار مشاغل ايجاد شده اينقدر بالا باشد. من برای اينکه خلاصه کنم اين را می گويم که در حال حاضر به نظر می رسد که همانطور که عرض کردم دغدغه بزرگ دولت اين است که جلوی رشد شديد قيمت ها را بگيرد و اين حتی با فداکردن نرخ رشد کشور. ولی مسئله ای که ممکن است دچارش شود اين است که ما در سال آينده هم رکود شديدی داشته باشيم و هم بيکاری شديد. * اگر چه هنوز لايحه بودجه سال آينده با بيش از دو ماه تاخير به مجلس ارائه نشده، اما دولت اعلام کرده است که در بودجه سال ۹۰ بهای نفت محاسبه شده را بر مبنای ۸۰ دلار برای هر بشکه تعيين کرده است. اين در حالی است که در سالهای پيش بهای نفت برای هر بشکه در بودجه بسيار پائين تر تعيين شده بود. از حسن منصور، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در لندن پرسيدم تا چه اندازه چنين قيمتی برای هر بشکه واقع گرايانه است؟ حسن منصور : برای نفت مثل هر کالای ديگری در بازار جهانی، قيمت ذاتی وجود ندارد. به اين معنی که شما نمی توانيد بگوييد قيمت نفت ذاتاً بايد اين قدر باشد. بستگی به شرايط بازار و ده ها عامل موثر در آن در درجه اول عرضه و تقاضا دارد که قيمت نفت چه خواهد بود. در اين چند ماه گذشته قيمت نفت بين ۷۰ تا ۸۰ و نفت اروپا البته تا حدود ۱۰۰ تا ۱۰۲ رسيده اين روزها. نفت آمريکا هم در حدود ۸۷ تا ۸۸ دلار نوسان می کند. ولی از اينجا نمی شود نتيجه گرفت که بازار جهانی نفت قيمت ۸۰ دلار را برای نفت خواهد پرداخت. اين بستگی به خيلی عوامل دارد و پيش بينی آن از عهده هر کسی خارج است. دولت موظف شده از سال ها پيش که بخشی از درآمدهای نفتی را به صندوق ذخيره ارزی واريز کند که البته اسم اين صندوق عوض شده، تا به مصرف سرمايه گذاری توسعه برسد. با اين محاسبه ۸۰ دلار برای هر بشکه نفت عملاً چيزی برای ذخيره باقی می ماند؟ دولت می خواهد اين حداکثر درآمدی را که از نفت به عمل می آيد... يعنی امسال مجموعه درآمد ايران از هر بشکه ۸۰ دلار نبوده بلکه زير ۸۰ دلار بوده برای تمام سال. يکی از شعارهای دولت هميشه اين بوده که حتی الامکان وابستگی بودجه کشور به نفت را پائين بياورد. مبنای ۸۰ دلار برای هر بشکه نفت در تضاد با اين خواست قرار نمی گيرد؟ البته در صورتی که مجلس اين پيشنهاد دولت را تاييد کند. آشکارا هست. بله. اين فقط شعار دولت نبوده. شعار کل نظام و شعار انقلاب اسلامی بوده که وابستگی اقتصاد را به نفت کم کند. ولی اين هر روز بيشتر شده. امروز از درآمدهای بودجه ای حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد از رهگذر نفت حاصل می شود. به اين ترتيب وابستگی بسيار بسيار مستقيم تر و نيرومندتر شده است. با اين افزايش معادلی ريالی نفت در بودجه اين وابستگی به سوی تقويت می رود و نه تضعيف. در نتيجه هر نوسانی که در بازار جهانی نفت انجام گيرد، اقتصاد ايران از رهگذر بودجه تاثير خواهد گرفت و وقتی که بازار جهانی نفت عطسه کند اقتصاد ايران دچار ذات الجنب خواهد شد. اگر تصور کنيم که اين درآمد پيش بينی شده دولت از محل فروش نفت عواملی به دست نيايد يعنی مثلاً بهای نفت به زير ۸۰ دلار برای هر بشکه برسد، تاثير چنين روندی بر اقتصاد ايران چه خواهد بود؟ در اين صورت دولت طبق معمول دچار کسری بودجه خواهد شد. ناگزير خواهد شد که اين کسری را با توسل به مکانيسم بانک مرکزی جبران کند يعنی پول چاپ کند که اين سبب افزايش تورم و از ارزش افتادن پول ملی خواهد شد. * نام به اصطلاح غول های اقتصاد ايران يعنی ۳۰۰ شرکت برتر سال ۱۳۸۸ در جمهوری اسلامی منتشر شد. برابر فهرست منتشر شده پنج شرکت ايران خودرو، شرکت نفت اصفهان، شرکت سايپا، شرکت طراحی مهندسی و تامين قطعات ايران خودرو (ساپکو) و بانک پارسيان بزرگترين شرکت های ايران هستند. منتشر کنندگان اين فهرست، انتخاب اين شرکتها را که عمدتاً دولتی هستند، بازتاب دهنده وضعيت مالی شرکت های ايرانی ارزيابی می کنند. انتخاب اين شرکتها براساس اطلاعات سال ۱۳۸۸ و با احتساب فروش سالانه شان صورت گرفته است. در سال ۸۸ مجموع فروش ۱۰۰شرکت از ۳۰۰ شرکت برتر ايران کمی بيش از صد و پنجاه هزار ميليارد تومان يعنی ۱۵۰ ميليارد دلار بوده است. برابر همين آمار ارائه شده ميزان فروش صد شرکت در سال ۱۳۸۸ در مقايسه با سال پيش از آن ۳.۷ درصد افزايش نشان می دهد. از کامران دادخواه، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در بوستون پرسيدم اين آمارها بازگوی چه ويژگی هايی از اقتصاد ايران هستند؟ کامران دادخواه: اين آمار البته خوب است. از اين جهت که حداقل يک شفافيتی ايجاد می شود و يک بحثی پيش می آيد. ولی همانطورکه در ايران هم بحث آن شده، اين آمارها گويای واقعی نيست. به دليل اين که از يک طرف دخالت دولت، يارانه ها و قيمت گذاری و غيره باعث می شود که اين تصوير تصوير واقعی نباشد. اين يک مسئله است. مسئله دوم اين که برای اينکه مقايسه کنيم و ببينيم وضعيت در چه حالی است بايستی که اين ارقام را به دلار تبديل کنيم. وقتی به دلار تبديل می کنيم، نرخ ارز مطرح می شود. و نرخ دلار الان در ايران پائين تعيين شده. اگر قيمت درست تعيين شود وضع اين شرکت ها به اين خوبی هم نيست. برابر اين آمارها ۱۰۰ شرکت برتر جمهوری اسلامی در سال ۸۸ حدود ۱۵۰ ميليارد دلار... حالا نرخ رسمی را بگيريم... فروش داشته. شما می گوييد که اگر نرخ واقعی دلار بگيريم حتی از اين هم کمتر خواهد بود. اين يک شاخص مهمی است. از اين شاخص چه چيزی می توان استخراج کرد؟ می شود اين را استخراج کرد که ايران بسيار عقب مانده از دنيا. اگر ما به ليست شرکت هايی که در دنيا عمده هستند نگاه کنيم، حتی اگر فروش پانصدمين شرکت در دنيا را که بگيريم، اين شرکت ها حداقل ۱۷ ميليارد دلار فروش داشتند. در حالی که بهترين شرکت ايران اگر حتی با همين دلار بگيريم، يک چيزی نزديک ده يازده ميليارد دلار فروش داشته که اگر رقم ناخالص آن را بگيريم ۵ شش ميليارد دلار بيشتر نبوده. اين فروش خيلی بيش از دو سه برابر ايران است. کشورهايی را می بينيم مثل ترکيه، برزيل، مالزی و هند و حتی ونزوئلا که اينها شرکت هايی دارند که در ۵۰۰ شرکت اول دنيا قرار دارند. در مقايسه ايران با تمام امکاناتی که داشت می توانست حداقل يک شرکت در اين ليست داشته باشد، نه تنها در اين ليست يک شرکت ندارد بلکه تا حداقل هفت هشت سال آينده هم اميدی نيست. به خصوص که اين شرکت ها اغلب دولتی هستند. در همين آمار گفته می شود که ميزان رشد مجموعه فروش اين صد شرکت در مقايسه با سال پيش از آن ۳.۷ دهم درصد است. يعنی اگر بخواهيم نرخ تورم سالانه را از اين کم کنيم، قاعدتاً نرخ فروش بسيار پائين آمده؟ بله. اين نشان می دهد که يک نوع رکود بوده برای اينکه در واقعيت امر اين شرکت ها به قيمت واقعی افزايش پيدا نکردند. يعنی فرض کنيد تورمی که در حدود ۱۰ درصد است، وقتی سه ماه سال را حتی ۴ درصد از آن کم کنيم، مفهومش اين است که ۶ درصد از فروش واقعی اينها کسر شده. چه شاخص هايی برای انتخاب شرکت های برتر در دنيا معيار قرار می گيرد، به جز فروش؟ در درجه اول همان فروش است. برای اين که ساده ترين شاخص است و قابل درک و اطلاع رسانی برای همه است. ولی مسائل ديگر هم مطرح می شود مثل ميزان سرمايه گذاری که داشتند، تعداد کارمندان و کارگرانی که داشتند و اين که آيا چقدر در زمينه های نوآوری و اختراعات و غيره سرمايه گذاری کردند. اينها هم مطرح می شود. ولی چون اين ليست هايی که تهيه می شود حالتی دارد که بخواهد قابل مقايسه با هم باشند... فرض کنيد بزرگترين شرکت دنيا وال مارت است. بعد از آن رويال داچ شل است. بعد از آن اگزان موبيل. ملاحظه می کنيد که اين شرکت ها را غير از راه فروش، سخت خواهد بود با هم مقايسه کنيم. برای اين که يک شرکت نفتی يا يک شرکت کامپيوتری خاصيت هايی دارد که نمی توانيم به يک شرکت خورده فروشی که در سراسر دنيا سوپر مارکت دارد با شاخص های مختلف مقايسه کنيم. ساده ترين اين است که از طريق فروش آنها را مقايسه کنيم. يک نکته ديگر در ارتباط با اين شرکت ها می شود مطرح کرد اين است که در هر حال اين شرکت ها از آنجا که بيشترشان دولتی هستند، شرکت هايی هستند که از يارانه استفاده می کردند تا به حال. مثلاً يارانه سوخت يا يارانه مواد اوليه و غيره. با توجه به حذف يارانه ها قاعدتاً توليد اين شرکتها بايستی بسيار گران تر تمام شود و فروش شان پائين تر بيايد، يا اين طور نيست؟ دقيقاً همينطور خواهد شد. اينها از يک طرف هزينه هايشان بالا می رود و از طرف ديگر قيمت فروش شان بايستی بالا برود که حداقل سر جايشان بمانند. ولی اين را اگر فقط تا همين جا قطع کنيم، بزرگترين مسئله برای اقتصاد ايران خواهد شد. برای اينکه در مقايسه با شرکت های خارجی و در مقايسه برای صادرات و مقابله کردن با رقابت خارجی از طريق واردات، به خصوص چين، اين مسئله ايجاد می شود. برای اين که قيمت کارهای اينها بالا رفته. امکان اين هم که چيزی را قطع و وصل کنند ندارند، بنابراين بسيار راحت هر بازاری ه در داخل و چه در خارج را می توانند از دست بدهند در مقابله با شرکت های خارجی. به همين دليل است که قضيه نرخ ارز باز مسئله تراز اول اقتصاد ايران خواهد شد. گرچه تغيير نرخ ارز باز به خود اين شرکت ها هم ضربات احتمالی خواهد زد. بله. مسئله ايجاد خواهد کرد... مثلاً در تهيه ماشين آلات... بله. در تهيه ماشين آلات و غيره لطمه خواهد زد. ولی در مجموع اقتصاد ايران را روی حساب و کتاب دقيق تری قرار خواهد داد. الان دولت عملاً دارد يارانه می دهد که ملت کالاهای خارجی مصرف کنند. عملاً به اين ترتيب دارد يارانه می دهد که ايرانی ها کالای خارجی مصرف کنند و عملاً يارانه می دهد که ايرانی ها نتوانند کالاهايشان را به خارج صادر کنند.
گزارش شاهدان عينی و سايتهای خبری حاکی است که گارد ويژه ضد شورش و نيروهای امنيتی بعد از ظهر روز پنجشنبه در خيابانها و ميدانهای اصلی در مرکز شهر تهران مستقر شده و جو پايتخت هم اکنون امنيتی است. گزارش شاهدان عينی و سايتهای خبری حاکی است که گارد ويژه ضد شورش و نيروهای امنيتی بعد از ظهر روز پنجشنبه در خيابانها و ميدانهای اصلی در مرکز شهر تهران مستقر شده و جو پايتخت هم اکنون امنيتی است. سايتهای نزديک به مخالفان دولت روز پنجشنبه خبر دادند که نيروهای امنيتی در چهار راه وليعصر، خيابان وليعصر، ميدان انقلاب، پارک وی، خيابان عباسآباد، ميدان هفتتير و ميدان صادقيه تجمع کردهاند. سايت کلمه نزديک به مير حسين موسوی در گزارشی نوشته که نيروهای امنيتی، گارد ويژه و لباسشخصیها در اين اماکن رفت و آمد مردم را زير نظر دارند و به هر فردی مشکوک شوند او را سوار ماشين ون میکنند. بر اساس اين گزارش، اطراف تئاتر شهر تهران نيز از مأموران امنيتی پر شده است. يک شاهد عينی نيز در گفتوگو با راديو فردا با تأييد حضور گسترده نيروهای امنيتی در خيابانها و ميادين اصلی تهران گفت که نوع حضور اين افراد شبيه يک مانور بود و مردم دچار شوک شده بودند. وی از علت تحرکات روز پنجشنبه نیروهای امنیتی در تهران ابراز بیاطلاعی کرد. سايت کلمه از مرکز تهران خبر داده که از تمام مغازهداران منطقه وليعصر خواسته شده هر چه سريعتر مغازهها را تعطيل و محل کسب خود را ترک کنند. پارهای گزارشها هم حاکی است که خيابانهای منتهی به ميدان آزادی از جمله خيابان بهبودی پر از نيروهای امنيتی است و به گفته برخی از شهروندان تهرانی اين جو امنيتی سنگين بیسابقه است. سايت جنبش راه سبز (جرس) که به اصلاحطلبان نزديک است نيز گزارش مشابهی منتشر کرده و از «جو امنيتی- پادگانی» در تهران خبر داده است. به گزارش اين سايت، «آرايش نيروهای گارد در اطراف صدا و سيما، ونک و ميدان ولیعصر نيز، در حال شدت گرفتن است و هنوز دليل ناامن نشان دادن چهره پايتخت مشخص نشده است.» از زمان برگزاری اعتراضهای مخالفان دولت در روز ۲۵ بهمن در تهران و برخی شهرهای بزرگ ايران، لحن مقامهای حکومت جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی عليه معترضان شدت گرفته است و تهديد کردهاند که با هرگونه تحرک مخالفان برخورد خواهند کرد. همزمان محدوديتها عليه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی تشديد شده و آنها همراه با همسرانشان در حصر خانگی قرار گرفتهاند. برخی از سايتها و شبکههای اجتماعی که ايرانيان در آنها فعال هستند احتمال داده اند که ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به زودی بازداشت خواهند شد. فرزندان آقای کروبی روز چهارشنبه درباره «هرگونه برنامه برای حذف فيزيکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی» به حکومت جمهوری اسلامی ايران هشدار دادند و مسئوليت چنين اقدامی را متوجه آن کردند. تحرکات روز پنجشنبه در حالی است که فرمانده نيروی انتظامی در گفتوگو با خبرگزاری ايسنا از «حضور گشتهای اطلاعاتی و انتظامی در مراکز خريد و ايجاد تسهيلات ترافيکی» در آستانه نوروز خبر داده است. اسماعيل احمدی گفته است: «پيشبينیهای لازم انجام شده است که از جمله آن تسهيل ترافيک به منظور تردد مردم و ايجاد امنيت مراکز خريد با حضور گشتهای انتظامی است که هر قدر به نوروز نزديک شويم حضور مأموران بيشتر خواهد شد.»
«شورای هماهنگی راه سبز امید» در سومین بیانیه خود، حصر خانگی میر حسین موسوی و مهدی کروبی را غیر قانونی دانست. در بیانیه این شورا آمده است که این دو تن در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده اند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندیشان است. این شورا همچنین گفته است که از راهکارهایی مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی، استقبال می کند.
برخی منابع، از جمله سایت کلمه نزدیک به میر حسین موسوی، گزارش می دهند که از بعد ازظهر امروز، گارد ویژه، نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها بطور گسترده ای در خیابانها و میادین مرکزی و غرب تهران حضور یافته و در برخی نقاط به ارعاب وتهدید عابران دست زده اند. بر اساس این گزارش ها ، از مغازه داران در برخی نقاط منطقه ولیعصر خواسته شده هر چه سریعتر مغازه را تعطیل و محل کسب خود را ترک کنند. علت حضور این نیروها هنوز روشن نیست.
گزارشهای رسيده از ليبی حاکی است که معمر قذافی در حال از دست دادن کنترل بخشهای بيشتری از اين کشور است و در تازهترين تحول، شهرهای مصراته و زواره در اطراف پايتخت، به دست نيروهای ضد دولتی افتاده است.گزارش های رسيده از ليبی حاکی است که معمر قذافی در حال از دست دادن کنترل بخشهای بيشتری از اين کشور است و در تازهترين تحول، شهرهای مصراته و زواره در اطراف شهر طرابلس، پايتخت، به دست نيروهای ضد دولتی افتاده است. اخبار منتشره حاکی است که در حال حاضر شرق ليبی کاملاً در کنترل نيروهای مخالف قذافی است که بنغازی، دومين شهر بزرگ اين کشور، در اين منطقه قرار دارد. ساکنان خشمگين شهر بنغازی با حمله به مراکز مزدوران آفريقايی که برای مقابله با اعتراضها از سوی معمر قذافی استخدام شده بودند آنها را ويران کردند. يک وکيل دادگستری به خبرگزاری رويترز گفته است: به دنبال سقوط شهر بنغازی از سوی مخالفان در روز دوشنبه، يک کميته امنيتی از سوی مردم آن شکل گرفته است و آنها ضمن کنترل شهر، ۳۶ مزدور خارجی از کشورهای چاد، نيجر و سودان را که برای قذافی کار میکردند بازداشت کردند. در تحولی مهم، يکی از دستياران نزديک معمر قذافی به نام «احمد قذاف الدم» که از بستگان رهبر ليبی است در اعتراض به سرکوب معترضان از سمت خود کنارهگيری کرده و به مصر رفته است. در روزهای اخير موج استعفای سفيران و مقامهای ليبی شدت گرفته و بسياری از آنها به معترضان پيوستهاند. در همين حال، نيروهای وفادار به معمر قذافی روز پنجشنبه به شبه نظاميانی که کنترل شهر مصراته را در دست دارند حمله کردند و چندين نفر از مردم را در درگيریهای نزديک فرودگاه اين شهر کشتند. گزارشها حاکی است که نبرد در اين منطقه همچنان ادامه دارد. در همين حال، کارگران مصری ساکن ليبی که به تونس گريختهاند به خبرگزاریها گفتهاند که مخالفان رهبر ليبی کنترل شهر زواره، در ۱۲۰ کيلومتری غرب طرابلس، را در دست گرفتهاند. گزارش شده که در اين شهر هيچ پليس يا نيروی نظامی به چشم نمیخورد و «کميتههای مردمی» مسلح به سلاحهای اتوماتيک کنترل آن را در اختيار دارند. شهر الزاويه در ۵۰ کيلومتری غرب طرابلس نيز صحنه درگيریهای شديدی است و به گفته شاهدان عينی، «ارتش حضور سنگينی در اطراف آن دارد و ايستهای بازرسی نيز در اطراف شهر برپا شده است.» شبکه تلويزيونی الجزيره تصاويری از اين شهر پخش کرده که در آن اجساد ۲۰ نفر به چشم میخورد که دستهای اغلب آنها از پشت بسته شده است. اين شبکه میگويد که افراد ياد شده به دليل امتناع از تيراندازی به سوی معترضان تيرباران شدهاند. درگيریهای ۱۰ روز اخير در ليبی با خشونت گستردهای از سوی نيروهای هوادار معمر قذافی همراه شده است که با استفاده از هواپيما، تانک و مزدوران آفريقايی معترضان را هدف حمله قرار دادهاند. تعداد تلفات درگيریها بين ۳۰۰ تا يک هزار نفر برآورد شده است. خشونت گسترده هواداران معمر قذافی با محکوميت شديد بينالمللی روبهرو شده و باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا، روز چهارشنبه در نخستين واکنش خود به تحولات ليبی، حملات به معترضان را «ناراحت کننده» و «غير قابل» قبول خواند. در همين حال، اخبار رسيده حاکی است که موج خروج خارجيان ساکن ليبی از اين کشور همچنان ادامه دارد و در تازهترين مورد، ۳۰ هزار مصری و تونسی از ليبی گريختهاند. ۴۵۰۰ چينی نيز از راه دريا در حال خروج از اين کشور هستند. ترکيه نيز از برنامه خروج هفت هزار نفر از اتباع خود از ليبی خبر داده است. هند نيز اعلام کرده که هزاران نفر از شهروندان خود را از اين کشور تخليه میکند. کره جنوبی هم يک کشتی جنگی برای تخليه خارجیها به آبهای ليبی اعزام کرده است. اين در حالی است که تخليه آمريکايیهای ساکن ليبی از طريق دريا به دليل بدی آب و هوا دچار اختلال شده است.
«تا جمهوری اسلامی در ایران کفن نشود، خاورمیانه دموکراتیک نشود»؛ این پیام بلندپایهترین مقامات اسرائیل است که در روزهای اخیر، در رهگذار تلاطم سیاسی تاریخی و بیسابقهای که بخشهای وسیعی از خاورمیانه و شمال آفریقا را دربرگرفته است، به گوش میرسد.«تا جمهوری اسلامی در ایران کفن نشود، خاورمیانه دموکراتیک نشود»؛ این پیام بلندپایهترین مقامات اسرائیل است که در روزهای اخیر، در رهگذار تلاطم سیاسی تاریخی و بیسابقهای که بخشهای وسیعی از خاورمیانه و شمال آفریقا را دربرگرفته است، به گوش میرسد. سخنان صریح رهبران اسرائیل در مورد زلزله سیاسی عظیم منطقه، نشان میدهد که آنها از نگرانیهایی که در طول رخدادهای مصر بیان میکردند، تا حد بسیار زیادی دور شده و اکنون با استقبال از این تحولات، پیوسته تأکید میکنند که تا نظام جمهوری اسلامی ایران از اریکه قدرت پایین کشیده نشود، مردمسالاری واقعی در منطقه برقرار نخواهد شد. نگرانی عمیق اسرائیل از عواقب برافتادن حکومت ۳۰ ساله محمد حسنی مبارک در مصر که در اظهارنظرهای پی در پی نخست وزیر اسرائیل در مورد احتمال روی کارآمدن اخوان المسلمین و ایجاد «شعبه ایرانی در مصر» به گوش میرسید، از زمانی جای خود را به بیان علنی در باره «ثمرات مثبت از تحقق مردمسالاری واقعی» در مصر داد که شورای عالی نظامی مصر دربیانیه دوم خود تأکید کرد که مصر همه معاهدات بینالمللی این کشور، و در صدر آنها، پیمان صلح با اسرائیل را محترم میشمارد. سران اسرائیل اکنون براین حقیقت بیشترتأکید میکنند که در طول سه هفته تظاهرات وسیع مردم مصر علیه حسنی مبارک، اکثریت شعارها در جهت بهبود رفاه اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی داخلی مصر بود و کمترین شعار و انتقادی علیه پیمان صلح ۳۲ ساله مصر و اسرائیل بیان شد، و نه تنها هیچ تجمعی در برابر سفارت اسرائیل در قاهره شکل نگرفت، بلکه اکنون نیز سفیر و همه دیپلماتهای اسرائیلی در قاهره باقی مانده و کار خود را به طور عادی دنبال میکنند. هرچند که اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل همین پنجشنبه دوباره گفت که برای حسنی مبارک هنوز نیز احترام بسیاری قائل است، اما اسرائیل این هفته دیپلمات ویژهای را به مصر فرستاده بود تا با مقامات شورای عالی نظامی مصر و دولت انتقالی قاهره دیدار کند تا آینده مناسبات و تماسها را بررسی کند. اسرائیل امیدواراست که اصلاحاتی که ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن هاشمی در کشورش انجام میدهد، اردنیها را، که گفته میشود هفتاد درصد جمعیت آن کشور فلسطینیالاصل هستند، راضی نگاهدارد تا حکومت این کشور صاحب پیمان صلح با اسرائیل نیز بیش از این بیثبات نشود. مقامات اسرائیلی هرچند آشکارا و بلند تر میگویند که خیزشهای مردمی باید به ایران برسد، که در مورد سوریه و لبنان سکوت کردهاند؛ دو کشوری که اهمیت بسیارزیادی برای اسرائیل دارد. اما این سکوت توأم با چشم انتظاری آشکاری است که دامنه تکانهای منطقه، حکومت بشار اسد در سوریه و پایههای حزبالله در لبنان را نیز لرزان کند. برخی از ناظران و تحلیلگران اسرائیلی اکنون میگویند شاید اگر کشورهای دیگری در خاورمیانه حکومتهای مدرن و مردمسالار داشته باشند، آنها بخواهند با اسرائیل، که دموکراسی دیرینه منطقه بود، مناسبات سیاسی داشته باشند. اسرائیل با تونس مناسباتی نداشت که از تغییر حکومت و دولت در تونس مستقیماً متأثرشود. اسرائیل همواره از لیبی نیز زخمخورده بود. لیبی از زمان برافتادن نظام پادشاهی ادریس و «انقلاب سبز» معمر قذافی، پایگاه مهمی برای سازمانهای مسلح فلسطینی و عربی ضداسرائیل بود. دراواخر دهه هفتاد میلادی که لیبی به حمایت از مخالفان پادشاهی ایران و دادن ایستگاه رادیویی به حامیان آیتالله روحالله خمینی متهم بود، اسرائیل که برافتادن محمدرضا پهلوی در ایران را ضربهای مرگبار بر مناسبات آن زمان خود با ایران میدانست، مرتب به جیمی کارتر، رهبر وقت آمریکا میگفت که باید جلوی حمایت لیبی از انقلابیون اسلامی ایرانی را سد کند. معمر قذافی که سالها رهبر جبهه مقاومت ضد اسرائیلی بود، در چند سال اخیر دیگر از نابودی اسرائیل صریحاً سخن نمیگفت؛ او به پیشنهاد تشکیل کشور مشترک اسرائیلی- فلسطینی بسنده کرده و حتی نام «اسراطین» را نیز برای آن انتخاب کرده و بارها تأکید کرده بود که در این سرزمین کوچک وجود دو کشور قابل تحمل نیست و تنها راهکار، اعلان «اسراطین» است. اسرائیل از اینکه معمر قذافی در امور اعراب شهروند اسرائیل نیز دخالت میکرد و همین چند ماه پیش کاروان بزرگی از شخصیتهای عرب شهروند اسرائیلی را به لیبی برد، ناخشنود بود. قذافی به این کاروان گفته بود اگر بیایید حتی گذرنامهای لازم ندارید، و آنها رفتند؛ حتی نمایندگان عرب کنست (پارلمان اسرائیل). معمر قذافی در روز سقوط حسنی مبارک نیز گفت: «اکنون زمان آن است که همه مسلمانان و فلسطینیهای جهان در مرز رژیم صهیونیستی مستقر شوند و به سوی اسرائیل هجوم برده، آن را نابود کنند». قذافی با «اطمینان» از اینکه «خیزش بعدی مهم منطقه، درپی سقوط مبارک، خیزش اسلامی برای نابودی اسرائیل است»، از اینکه شعله این خیزش به زودی دامان خود او را در لیبی بگیرد، غافل شده بود. اکنون که معمرقذافی به دچار مشکلات داخلی است، سران اسرائیل فرصت را برای تمسخر او مناسب دیدهاند؛ شیمون پرز چهارشنبه در پارلمان اسپانیا گفت که «قذافی بیشتر از آنچه که خرج ملت خود کند، خرج لباسهای عجیب و غریبش میکند». شیمون پرز همچنین دوشنبه در دیدار با پادشاه اسپانیا گفت: «فیسبوک بلای جان دیکتاتورها شده و آنها تلاش میکنند که فیس بوک را ببندند تا شاید عمر خود را طولانی کنند اما نمیدانند که آنها میروند ولی فیسبوک است که باقی میماند و پایدارتراز هر دیکتاتوری است». آقای پرز اما صریحاً اضافه کرد که «بدون رسیدن موج بزرگ اعتراضات و تلاطمها به ایران، مردمسالاری منطقه تکمیل نخواهد شد». در حالی که دوستان و دشمنان اسرائیل همواره تأیید کردهاند که در منطقه پرآشوب خاورمیانه، اسرائیل تنها نظام مردمسالاری بوده است، رئیسجمهور اسرائیل چهارشنبه در اسپانیا گفت از اینکه اسرائیل دیگر تنها دموکراسی منطقه نباشد، نگران نیست بلکه خشنود میشود. وی گفته بود: «اسرائیل خواهان تقویت اصول دموکراسی در خاورمیانه است و میخواهد که دموکراسیهای بیشتری حضور داشته باشند و خرسند است که اکنون جوانان خاورمیانه و شمال آفریقا سرانجام به پا خاسته و خود را لایق مردمسالاری میدانند اما باید شامل ایران نیز بشود» و ابراز اطمینان کرد که «ملت ایران، و جوانان بیدارشده ایران نیز حق خود را خواهند گرفت». شیمون پرز در انتقادی که احتمالاً متوجه رئیسجمهور ترکیه و وزیر خارجه آلمان بود، گفت درست در همان روزهایی که احمدینژاد مأموران مسلح را به خیابانها میفرستد تا جوانان ایرانی را سرکوب کنند، افرادی با احمدینژاد عکس میگیرند. رئیس جمهور اسرائیل در سخنان چهارشنبه خود مدعی شده بود که ایران است که در خاورمیانه شعبههای تروریستی ایجاد کرده و این شعبهها را تا به آمریکای لاتین هم رسانده است و امنیت جهان را رژیم کنونی ایران تهدید میکند. وی نتیجهگیری کرده بود که «هر دموکراسی دیگری هم که به وجود آید، از این اقدامات ایران تهدید خواهد شد و لذا نسیم دموکراسی باید احمدینژاد و همفکرانش را ساقط کند تا مردمسالاریهای واقعی در منطقه به وجود آیند و تقویت شوند». رئیسجمهور اسرائیل دوشنبه نیز در اسپانیا گفته بود که «احمدینژاد و آیتاللههای ایران شاید به بمب اتم برسند اما هنوز بشارتی برای مردم ایران و منطقه ندارند و سرانجام ملتهای ایران و لبنان، احمدینژاد و حسن نصرالله را پایین میکشند». بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز چهارشنبه در آیینی در بیتالمقدس (اورشلیم) گفت «هیچ چیزی بیش از پیشرفت دموکراسی در خاورمیانه اسرائیل را خوشحال نمیکند زیرا از این راه است که پایههای صلح مستحکم میشوند ولی باید دموکراسیخواهان را نه تنها در جهان عرب، بلکه در ایران هم تقویت کرد». آقای نتانیاهو جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با «سوء استفاده از رخدادهای سرزمینهای عربی میکوشد که پرده سیاهی و ظلمت را بر سر این جوامع نیز بکشد». نتانیاهو بعید ندانست که تلاطمهای جاری خاورمیانه، موجب شود که در طول سالهای آینده نیز، این منطقه از بیثباتی رنج برد. سیلوان شالوم، معاون اول نتانیاهو نیز دوشنبه گفت که «ایران در کمین بهرهبرداری وسیع از رخدادهای منطقه نشسته و امیدواراست که بتواند بر منابع نفتی منطقه هم مسلط شود». آقای شالوم گفته بود که دنیا باید با حکومت ایران قطع رابطه کند تا جوانان ایرانی که به خیابانها میآیند، مطمئن شوند که دنیا در کنار آزادیخواهان ایران ایستاده است. در یک ماه تلاطمهای تاریخی خاورمیانه، اسرائیل و ایران دو مصاف غیرمستقیم را نیز اداره کردند؛ عبور دو کشتی ایرانی از آبراه سوئز و آزمایشهای جدید موشکی را که هر دو آشکارا شاخ و شانه کشیدن برای هم بود. در میان همه ناخشنودیهای عمیق سران اسرائیل که ایران میخواهد در وضعیت جدید منطقه «نفسکش بطلبد» و «وضع را امتحان کند»، سرانجام با موافقت مصر، دو کشتی نیروی دریایی ایران، سه شنبه با عبور از آبراه استراتژیک سوئز، شامگاه چهارشنبه در بندر لاذقیه در سوریه لنگر انداختند. هرچند شیمون پرس چهارشنبه دراسپانیا گفت که عبوردادن کشتیهای ایرانی «تحرکی بیارزش بوده» اما اهود باراک با لحنی نزدیک به ناامیدی گفت که «از این به بعد باید شاهد تردد پی در پی این کشتیهای ایرانی از این آبراه (در فاصله بسیار نزدیک به اسرائیل) باشیم». اما اسرائیل سهشنبه «یک زور بازوی» غیرمستقیم به ایران نشان داد؛ اسرائیل سیستم دفاع موشکی «پیکان 2» را که طراحی این کشور است و آمریکا در تأمین هزینه مالی آن سهم عمدهای داشته است، این بار نه در سواحل اسرائیل، بلکه در سواحل لسآنجلس در غرب آمریکا آزمایش کرد؛ و گفته میشود که این آخرین آزمایش موفقیتآمیز این ضد موشک پیشرفته برای مقابله با موشکهای دورپرواز ایران باشد. در همین حال، رهبران جمهوری اسلامی ایران نیز تأکید دارند که از تلاطم خاورمیانه خشنودند، زیرا به باور آنها، این تلاطمها ادامه مستقیم انقلاب اسلامی ایران است و سرانجام به تحقق حکومت اسلامی در این سرزمینها منجر خواهد شد؛ آرزویی که از جمله در بیانیه روز چهارشنبه ۱۹۱ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران بر آن تأکید شد. چشم انتظاری سران جمهوری اسلامی ایران و فرماندهان سپاه پاسداران ایران در این ابراز امیدواری آنها متجلی میشود که میگویند امیدوارند از رهگذر این تلاطمها، اسرائیل نابود شود. از جمله، محمد رضا نقدی، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین ایران، چند بار در روزهای اخیر گفته است «پیام ملت ایران است که به مصر و تونس رسیده و به زودی به قدس هم میرسد»، و نیز گفته است مرگ اسرائیل نزدیک است زیرا به آن روز مبارکی نزدیک میشویم که آیتالله خمینی در مورد آن گفته بود «اگر هر فرد مسلمان یک سطل آب بریزد، اسرائیل غرق خواهد شد».
دادگاهی در لندن، حکم استرداد جولیان آسانژ، بنیان گذار ویکی لیکس را به سوئد صادر کرد. وکلای او گفته اند که درخواست تجدیدنظر می کنند. دادستانی سوئد خواستار استرداد جولیان آسانژ برای رسیدگی به پرونده اتهام های جرایم جنسی او شده است. آقای آسانژ این اتهام ها را کذب و در واکنش به انتشار پیام های محرمانه نظامی و دیپلماتیک سفارت خانه های آمریکا بر روی سایت اینترنتی ِ ویکی لیکس می داند.
گزارش ها بنقل از شاهدان عینی حاکی از درگیری شدید میان نیروی های دولتی در شهر زاویه در 50 کیلومتری طرابلس با مخالفان است. از سوی دیگر خبرگزاری ها بنقل از کارگران مصری که از شهر زواره Zuwara در غرب طرابلس گریخته و وارد تونس شده اند، می گویند که «کمیته های خلق» که مسلح به سلاح های اتوماتیک اند، کنترل شهر را بدست گرفته اند و اثری از نیروهای پلیس و نظامی دیده نمی شود. شهرهای بنغازی و طُبرُق درشرق لیبی نیز چند روز است که در دست مخالفان است. هزاران نفر چهارشنبه شب در بنغازی سقوط شهر را جشن گرفتند. همزمان، اتحادیه اروپا ، چین، هند و آمریکا در تلاشند هزاران شهروند خود را از لیبی بیرون ببرند. ترکیه اعلام کرده است که برای خروج حدود 25 هزار کارگر این کشور عملیاتی بزرگ را سازماندهی می کند.
شمار کشتهشدگان زمینلرزه روز دوشنبه در بزرگترین شهر نیوزیلند، تا این لحظه به ۹۸ نفر رسیده است. این در حالی است که بیش از ۲۰۰ نفر همچنان مفقود هستند و شانس زنده ماندن آنها بسیار پایین است.شمار کشتهشدگان زمینلرزه روز دوشنبه در بزرگترین شهر نیوزیلند، تا این لحظه به ۹۸ نفر رسیده است و این در حالی است که بیش از ۲۰۰ نفر همچنان مفقود هستند و شانس زنده ماندن آنها بسیار پایین است. به گزارش خبرگزاری رسمی آلمان، نیروهای امداد همچنان در جستوجوی ۲۲۶ مفقود زلزله ۶.۳ ریشتری هستند که گمان میرود حدود ۱۲۰ نفر از افراد مفقود در زیر آوارهای یکی از ساختمانهای تلویزیون شهر مدفون شده باشند که حدود بیشترین آنها دانشآموزانی از کشورهایی نظیر چین، کره جنوبی، ژاپن، فیلیپین و عربستان سعودی هستند که در کلاس زبان خصوصی این ساختمان مشغول زبانآموزی بودند. این ساختمان پس از وقوع زلزله گرفتار حریق نیز شد و تا کنون نیروهای امداد ۴۷ جسد را از این محل خارج کردهاند. با توجه به اینکه به گفته سرپرست شهر کرایستچرچ از روز چهارشنبه هیچ فردی زنده از زیر آوار بیرون نیامده، امیدها برای زنده ماندن افراد مفقود بسیار پایین است. انحراف خط راهآهن کرایستچرچ بر اثر زلزله این زمینلرزه روز سه شنبه حدود ساعت ۱۲:۳۰ ظهر و در زمان پر رفت و آمد به وقوع پیوست که بر اثر آن بسیاری از ساختمان ها از جمله کلیسای جامع این شهر به شدت تخریب شدند. پلیس کرایستچرچ اعلام کرده است که حدود ۲۲ نفر از کشتهشدگان بر اثر فروریخت این کلیسا که یکی از مناطق توریستی شهر است، جان خود را از دستدادهاند. جان کی، نخست وزیر این کشور گفته است که ضرر مالی این زلزله میتواند به ۱۲ میلیارد دلار برسد. در حال حاضر بیش از هزار نیروی امداد و صدها پلیس، خدمه پزشکی و داوطلب عملیات نجات و کمکرسانی به آسیبدیدگان را بر عهده دارند و نیروهای کمکی همچنان از کشورهایی مانند بریتانیا، ایالات متحده، ژاپن، سنگاپور و تایوان به جمع این نیروها اضافه میشوند. در پی وقوع این زمینلرزه، در این شهر وضعیت اضطراری اعلام شد. روز چهارشنبه نیز دولت نیوزیلند برای نخستین بار در تاریخ این کشور وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد. زلزله روز سهشنبه دومین زلزلهای است که طی شش ماه گذشته در این شهر ۳۵۰ هزار نفری رخ میدهد. اگرچه شدت زمینلرزه پیشین که در سپتامبر ۲۰۱۰ به وقوع پیوست، ۷.۱ ریشتر اعلام شده بود، تخریب زلزله روز سه شنبه به دلیل آن نزدیکی آن به سطح زمین و همچنین به شهر، به مراتب بیشتر از دفعه پیشین گزارش شده است. پرتلفاتترین زمینلرزه نیوزیلند در سال ۱۹۳۱ به وقوع پیوست که در اثر آن دستکم ۲۵۶ نفر جان باختند.
رجب طیب اردوغان، نخست زویر ترکیه می گوید درحال حاضر با تحریم لیبی مخالف است، چرا که این تحریم ها به مردم آسیب می رساند. آقای اردوغان افزوده که اشتباه است در مورد لیبی عجولانه تصمیم گیری شود. آمریکا و اتحادیه اروپا گفته اند که احتمال تحریم حکومت سرهنگ قذافی و مسدود کردن حساب ها و دارایی های آن را بررسی می کنند. نخست وزیریر ترکیه وضعیت لیبی را «بسیارنگران» کننده توصیف کرده، اما افزوده که او مطمئن است که رهبران لیبی سرانجام متوجه واقعیت خواهند شد. ترکیه دارای روابط اقتصادی گسترده با لیبی است و شرکت های آن در حال اجرای طرح های ساختمانی به ارزش 15 میلیارد دلار در لیبی هستند.
نخستوزیر بریتانیا، خواستار تشکیل «ائتلافی از کشورهای داوطلب» در میان اعضای اتحادیه اروپا شد تا تحریمهای جدیدی را علیه ایران که از نگاه وی «در حال مطرود شدن» است، اعمال کنند.دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، خواستار تشکیل «ائتلافی از کشورهای داوطلب» در میان اعضای اتحادیه اروپا شد تا تحریمهای جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران که از نگاه وی «کشوری در حال مطرود شدن» است، اعمال کنند. به نوشته روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز»، دیوید کامرون که در حال سفر به کشورهای عرب منطقه خلیج فارس است این مطلب را روز چهارشنبه در قطر پس از توافق برای امضای یک قرارداد گازی دو میلیارد دلاری با قطر بیان کرد. به نوشته «فایننشال تایمز»، این فراخوان از سوی نخستوزیر بریتانیا به این خاطر صورت میگیرد که احتمال رسیدن به اجماع در میان همه ۲۷ کشور اتحادیه اروپا برای افزودن به تحریمها علیه ایران به میزان زیادی کاهش یافتهاست. بنا بر این گزارش، اعضای اتحادیه اروپا بر این باورند که مخالفت ایتالیا، اتریش و یونان با افزودن بیشتر به تحریمهای علیه ایران ممکن است دستیابی به اجماع کامل در این مورد را با مشکل مواجه کند. دیوید کامرون در قطر گفت: «ایران در مسیر کنونی خود به سمتی میرود که تبدیل به کشوری مطرود، بدون دوست و بدون پول بشود که جایی برای رفتن ندارد.» نخستوزیر بریتانیا افزود: «بریتانیا و شرکای بینالمللیاش آماده مذاکره هستند ولی ما اهل فریب خوردن هم نیستیم. ما همچنان راههایی را برای افزودن بر فشارها خواهیم یافت.» دیوید کامرون در ادامه با اشاره به حکومت ایران گفت: «آنها تحت تحریمهای بینالمللی قرار دارند و اقتصادشان ضعیف و آسیبپذیر است و رژیم تنها از طریق سرکوب مخالفان سیاسی خود است که برپا ماندهاست.» وی با ابراز «نگرانی زیاد» در مورد برنامه هستهای ایران، از شرکای بینالمللی بریتانیا خواست تا «فریب نخورند» و خواستار تشکیل ائتلافی از کشورهای داوطلب شد تا تحریمهای مضاعفی را بر جمهوری اسلامی اعمال کنند. بریتانیا در گذشته در چارچوب اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه ایران به اجرا گذاشته و همچنین به صورت جداگانه نیز محدودیتهایی را بر بانکهای طرف معامله ایران اعمال کردهاست اما تاکنون هیچگاه ایدهای مبنی بر تشکیل گروهی جداگانه برای تحریم بیشتر ایران خارج از چارچوبهای اتحادیه اروپا مطرح نکردهبود. قدرتهای اروپایی و آمریکایی میکوشند تا با اعمال فشار بر ایران، مقامات ایرانی را به «شفافسازی» بیشتر و رفع نگرانیهای غرب درخصوص احتمال استفاده نظامی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی ترغیب کنند. پاییز گذشته، پس از آنکه سازمان ملل در قطعنامهای تحریمهای گستردهای را علیه ایران به اجرا گذاشت، اتحادیه اروپا نیز بستهای سختگیرانه از تحریمها را بر جمهوری اسلامی اعمال کرد. پیشتر سالومه زورابیشویلی، مدیر کمیسیون سازمان ملل برای نظارت بر تحریمهای ایران، در پاسخ به پرسش رادیو فردا در مورد میزان تأثیرگذاری این تحریمها بر جمهوری اسلامی گفته بود: «هم اکنون ما به جرئت میتوانیم بگوییم که ممکن است تحریمها مقامهای ایران را از اصرار بر این برنامه منصرف نکرده باشد، اما برنامه هستهای را کند کرده است.»
تلویزیون یمن، بیانیه ای را از سوی علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری این کشور خوانده است که در آن گفته می شود، دولت به نروهای امنیتی دستور داده است تا امنیت تجمعات مسالمت آمیز را تامین کنند. در این بیانیه اضافه شده که ماموران امنیتی وظیفه دارند مانع از درگیری طرفداران و مخالفان دولت شوند. از آغاز اعتراض ها در یمن دستکم 15 نفر کشته شده اند. روز چهارشنبه هفت تن از نمایندگان ِمجلس دراعتراض به خشونت علیه معترضان استعفاء دادند. علی عبدالله صالح پیش ازاین گفته است که در انتخابات دوسال آینده، دیگر نامزد نمی شود.
با وخیم تر شدن اوضاع لیبی، قیمت نفت در بازارهای جهانی بازهم افزایش یافت. بهای نفت خام برنت در روز پنج شنبه به نزدیک ۱۲۰ دلار در هر بشکه رسید و در نیویورک نیز هربشکه نفت خام شیرین، از ۱۰۳ دلار گذشت. همزمان، شرکت نفت انی (ENI) ایتالیا، بزرگترین تولید کننده نفت در لیبی، اعلام کرده است که مجبور شده است تولید نفت ر ا تا ۵۰ درصد کاهش دهد. ولادیمیر پوتین، نخست وریر روسیه، افزایش قیمت نفت و اوضاع لیبی را تهدیدی برای ثبات جهان خواند.
مئیر جاودانفر، کارشناس اسرائیلی امور خاورمیانه، در مقدمه تحلیلی بر وضعیت سیاسی ایران در حال حاضر که در روزنامه بریتانیایی گاردین منتشر شده مینویسد: «جنبش سبز نه تنها زنده است، بلکه با مقاومت و انرژی در حال پیشرفت است.»مئیر جاودانفر، کارشناس اسرائیلی امور خاورمیانه، در مقدمه تحلیلی بر وضعیت سیاسی ایران در حال حاضر که در روزنامه بریتانیایی گاردین منتشر شده مینویسد: «جنبش سبز نه تنها زنده است، بلکه با مقاومت و انرژی در حال پیشرفت است.» این کارشناس خاورمیانه یادآوری میکند در روزهایی که همه توجهات به اوضاع لیبی و سایر کشورهای عربی جلب شده این خطر وجود دارد که احیای اعتراضات در ایران نادیده گرفته شود. جنبش اعتراضی ایران واقعی و فعال است و این را میتوان در نمایش وحدت میان تمام جناحها و شخصیتهای حکومتی دید. همزمان با حوادث ۲۵ بهمن، نمایندگان تندرو در مجلس ایران شعارهای «مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی» سر دادند و فردای آن روز جمعیت وسیعی از هواداران حکومت سوار بر اتوبوس از نقاط مختلف به تهران بسیج شدند تا در تظاهرات حکومتی شرکت کنند. در کنار تمام این حوادث، ماشین سرکوب حکومت اسلامی به کار خود ادامه داده و و بازداشت، قتل و نقض حقوق بشر به اشکال مختلف در ایران ادامه دارد. مئیر جاودانفر میافزاید که در جریان تظاهرات مخالفان در روز ۲۵ بهمن حداقل دو نفر کشته و حدود هزار و پانصد نفر بازداشت شدهاند. در روز یکشنبه، اول اسفندماه، معترضان برای بزرگداشت کشتهشدگان به خیابانها آمدند. اما این بار به خاطر حضور گسترده نیروهای امنیتی و بسیج در سطح شهر ابعاد تجمعات اعتراضی کوچکتر بود. به نظر میرسد که بازگشت معترضان به خیابانها حکومت اسلامی را به شدت غافلگیر کرده است. بسیاری از آنها فکر میکردند که جنبش سبز مرده است، ولی این تظاهرات اخیر ثابت کرد که آنها سخت در اشتباهاند. جنبش سبز نه تنها زنده است، بلکه با مقاومت و انرژی در حال پیشرفت است و علاوه بر تظاهرات خیابانی اکنون حضور خود را به شکل اعتصاب نیز نشان میدهد. یک نمونه برجسته آن اعتصاب در تاسیسات پالایشگاه آبادان است. این تاسیسات مهمترین مرکز پالایشگاهی ایران است. طبق گزارشهای دولتی، پرداخت حقوق معوقه کارگران در ۶ ماه گذشته موضوع اصلی این اعتصاب بوده است. اما این نکته که کارگران روز ۲۵ بهمن را برای شروع اعتصاب انتخاب کردهاند اهمیت ویژهای دارد. این همان روزی است که فعالان جنبش سبز برای اعتراض به خیابان آمدند، به همین خاطر میتوان گفت که اعتصاب کارگران پالایشگاه آبادان انگیزههای سیاسی داشته است. نیروهای انتظامی سعی کردهاند کارگران را به سرکار خود بازگردانند، ولی تاکنون موفق نشدهاند. مئیر جاودانفر در ادامه تحلیل خود در روزنامه گاردین تاکید میکند که این اعتصاب برای حکومت ایران هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی رویدادی بسیار مهم است. حکومت ایران برای افزایش حجم پالایش فرآوردههای نفتی خود به شدت به این کارگران محتاج است. در صورت تکمیل طرحی که در آبادان در حال اجراست، ایران ممکن است از نظر نیاز به بنزین خودکفا شده و نیاز به وارد کردن این محصول نداشته باشد. علاوه بر این اعتصاب کارگران صنعت نفت یک زاویه سیاسی نیز دارد و آن یادآوری اعتصاب کارگران همین صنایع در ماههای پایانی سال ۱۹۷۸ است که از نظر اقتصادی در به زانو در آوردن حکومت شاه نقش بسیار موثری ایفا کرد. به همین ترتیب اعتصاب در صنایع نفت میتواند حکومت اسلامی را به شدت تضعیف کند. به گفته این تحلیلگر امور خاورمیانه، حوادثی نظیر احیای تظاهرات خیابانی و اعتصابهای کارگری نشان میدهد که تحریمهای بینالمللی علیه حکومت ایران برخلاف نگرانیهایی که وجود داشت باعث نزدیکی مردم به حکومت نشده است. با توجه به عملکرد فاجعهبار دولت احمدینژاد در مدیریت اقتصاد ایران اگر قرار باشد کسی مورد انتقاد و حمله قرار گیرد مسلما مردم ایران دولت وی را بیش از تحریمهای خارجی مسئول نابهسامانیهای اقتصادی در کشور میدانند. مئیر جاودانفر تاکید میکند که همزمان با تداوم تحریمها دولتهای غربی باید مناسبات و ارتباط مستقیم خود را با مردم ایران بهبود ببخشند. هر چند حکومت ایران تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا مانع برقراری این ارتباط شود، راههایی برای عبور از سانسور و موانع حکومتی وجود دارد. یکی از موثرترین شیوهها اعمال تحریمهای جدی علیه نهادها و افرادی است که مسئول نقض حقوق بشر در ایران هستند. غرب باید به مردم ایران نشان دهد و ثابت کند که حاضر است عاملان این اقدامات را مجازات کند. معرفی و محکوم نمودن عاملان و مدیران سرکوب، شکنجه و آزار مخالفان و اعمال تحریم علیه این نهادها و افراد پیام خوبی برای اعلام حمایت از جنبش اعتراضی مردم است. مئیر جاودانفر در پایان مطلب خود تاکید میکند که دستگاههای تبلیغاتی حکومت ایران هنوز هم معترضان را گروههای منزوی و مزدور دولتهای خارجی معرفی میکنند. ولی واقعیت نشان میدهد که اگر حکومت ایران چشم خود را به روی واقعیات نگشاید و از تجارب تاریخ معاصر ایران درس نگیرد، ادامه شرایط و سیاستهای فعلی دیر یا زود به سرنگونی این حکومت خواهد انجامید.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیه ای، اقدام سنگال را در قطع رابطه با ایران، غیر منطقی، بی دلیل و تعجب برانگیز، توصیف کرده است. در این بیانیه آمده است که در پی سفر علی اکبر صالحی، سرپرست وقت وزارت خارجه ایران به سنگال و دیدار او با رئیس جمهوری این کشور، سنگال اعلام کرده بود که ابهامات بین طرفین رفع شده و برعزم دو طرف برای ارتقای سطح مناسبات در تمامی زمینهها، تاکید شده بود. دولت سنگال می گوید جدایی طلبان سنگالی ِ مستقر در گامبیا، از ایران سلاح دریافت کرده اند. در پی کشف یک محموله سلاح در نیجریه، ایران تایید کرد که این سلاح ها از ایران ارسال شده و مقصد آنها گامبیا بوده است.
با قطع صادرات نفت لیبی، بهای نفت در بازارهای جهانی روز پنجشنبه از مرز ۱۰۰ دلار در هر بشکه گذشت. مجله «تایم» این هفته خبر داد که معمر قذافی، به نیروهای امنیتی دستور داده تا تخریب لولهها و تأسیسات نفتی را آغاز کنند.با قطع صادرات نفت لیبی به خارج، بهای نفت در بازارهای جهانی روز پنجشنبه از مرز ۱۰۰ دلار در هر بشکه گذشت و تا حدود بشکهای ۱۰۲ دلار نیز پیش رفت. افزایش ۳٫۵۵ دلاری بهای نفت زمانی رخ داد که خبر قطع صادرات نفت لیبی با نگرانیهای بازارهای جهانی از سرایت ناآرامیهای شمال آفریقا و خاورمیانه به دیگر کشورهای نفتخیز خاورمیانه همراه شد. این نخستین بار از اکتبر ۲۰۰۸ است که بهای نفت از مرز ۱۰۰ دلار میگذرد و خبرگزاری فرانسه خبر میدهد که روز پنجشنبه قیمت نفت برنت دریای شمال حتی به بالای ۱۱۹ دلار در هر بشکه نیز افزایش یافتهاست. از سوی دیگر خبرگزاری آلمان نیز از خبر میدهد که تحلیلگران نگران هستند که ناآرامیهای لیبی به دیگر کشورهای صادرکننده نفت از جمله عربستان سعودی و ایران نیز گسترش یابد و این باعث شده تا بهای نفت صادراتی سازمان اوپک روز پنجشنبه به بشکهای ۱۰۵٫۸۸ دلار افزایش پیدا کند. در همین حال از لیبی خبر میرسد که خروج کارکنان شرکتهای بینالمللی نفت و گاز و خانوادههایشان از لیبی همچنان ادامه دارد و به گفته کارشناسان، این امر میتواند تا مدتها باعث نابسامانی در صادرات نفت و گاز لیبی بشود. مجله «تایم» این هفته از «منبعی نزدیک به معمر قذافی، رهبر لیبی» خبر داد که وی به نیروهای امنیتی خود دستور داده تا کار تخریب لولهها و تأسیسات نفت این کشور را آغاز کنند و این نیروها قصد دارند در صورت وخیمتر شدن بیشتر اوضاع سیاسی، چندین چاه نفت را نیز به آتش بکشند. به گفته این «منبع آگاه» معمر قذافی قصد دارد با این حرکت به قبایل شورشگر در لیبی این پیام را بفرستد که باید میان او از یکسو، و آشوب و فقر از سوی دیگر یکی را انتخاب کنند. سرکوب خونین معترضان در لیبی در روزهای اخیر شدت گرفتهاست به طوری که فرانکو فراتینی، وزیر خارجه ایتالیا، روز چهارشنبه «برآورد تعداد هزار نفر کشته» در سرکوبهای لیبی را محتمل و قابل باور دانست. لیبی که نفتخیزترین کشور قاره آفریقا است حدود دو درصد کل نیاز بازارهای جهانی نفت را فراهم میکند و کشورهای اروپایی بهویژه ایتالیا و اسپانیا تاکنون سرمایهگذاریهای سنگینی برای توسعه صنعت نفت لیبی انجام دادهاند. وابستگی ایتالیا، فرانسه و اسپانیا به واردات نفت از لیبی به ترتیب ۲۲ درصد، ۱۶ درصد و ۱۳ درصد است. تحلیلگران در مقالهای که روز پنجشنبه در نشریه بینالمللی «کریستین ساینس مانیتور» منتشر شد از آغاز بازنگری در کشورهای اروپایی در مورد تکیه بر واردات نفت از آفریقای شمالی خبر میدهند. کشورهای اروپایی برای کاستن از وابستگی نفتی و گازی به ایران و روسیه، به افزایش سرمایهگذاریها در آفریقای شمالی بهویژه لیبی و الجزایر رو آوردهبودند اما با بیثباتی بهوجود آمده در این منطقه به گفته کارشناسان، این کشورها هماینک باید بهدنبال منابع دیگری ازجمله در قطب شمال و نروژ باشند. البته کارشناسان میگویند که کمتر منبع دیگری را میتوان یافت که نفت آن از کیفیت بالایی چون نفت لیبی برخوردار باشد. دیماه جاری وزیر نفت ایران گفت که هیچ کدام از اعضای اوپک، ۱۰۰ دلار را قیمت غیرمنتظرهای برای نفت نمیدانند و برخی معتقدند تا رسیدن قیمت به سطح ۱۱۰ تا ۱۲۰ دلار هم نیازی به نشست فوقالعاده برای اوپک نخواهد بود. مسعود میرکاظمی، که رئیس ایرانی کنفرانس وزیران اوپک است، افزود که به باور او «بالا رفتن قیمت نفت از مرز ۱۰۰ دلار جای نگرانی نخواهد داشت.»
گزارش ها از ليبی حاکی است که نيروهای ضد حکومتی، کنترل يک شهر ديگر را در ۱۲۰ کيلومتری طرابلس بدست گرفته اند. خبرگزاری ها بنقل از کارگران مصری که از شهر زواره Zuwara در غرب طرابلس گريخته و وارد تونس شده اند، می گويند که «کميته های خلق» که مسلح به سلاح های اتوماتيک اند، کنترل شهر را بدست گرفته اند و اثری از نيروهای پليس و نظامی ديده نمی شود. شهرهای بنغازی و طُبرُق درشرق ليبی نيز چند روز است که در دست مخالفان است. هزاران نفر چهارشنبه شب در بنغازی سشقوط شهر را جشن گرفتند. از سوی ديگر نيروهای دولتی می کوشند کنترل طرابلس، پايتخت و مناظق غرب کشور را حفظ کنند.
وبسایتهای نزدیک به اصلاحطلبان روز سهشنبه گذشته متن کامل «منشور جنبش سبز» را که به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است منتشر کردند. وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، نوشت که متن کامل این منشور نزد «شورای هماهنگی راه سبز امید» به امانت گذاشته شده بوده تا در زمان و موقع مقتضی منتشر شود.وبسایتهای نزدیک به اصلاحطلبان روز سهشنبه گذشته متن کامل «منشور جنبش سبز» را که به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است منتشر کردند. وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، نوشت که متن کامل این منشور نزد «شورای هماهنگی راه سبز امید» به امانت گذاشته شده بوده تا در زمان و موقع مقتضی منتشر شود. در حال حاضر، این دو رهبر مخالفان در ایران تحت حصر خانگی قرار دارند. آقایان موسوی و کروبی در این منشور در مورد وضعیت ایران و اهداف جنبش سبز مسائلی را مطرح کردهاند. در همین زمینه اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، به این پرسش رادیوفردا پاسخ میدهد که این منشور چه زمانی به دست شورای هماهنگی راه سبز امید رسیده است: اردشیر امیر ارجمند: این منشور که ویرایش دوم است، مدتی قبل از ۲۵ بهمن در اختیار شورا قرار گرفت و زمان انتشار آن به شورا واگذار شد که در موقعیت مقتضی منتشر شود. آیا احتمال دارد در مراحل بعدی حرکت مخالفان، در این منشور تغییری داده شود؟ قطعا این طور است. ویرایش اول با ویرایش دوم منشور متفاوت است و همان طور که در ویرایش اول هم عنوان شده بود متن منشور قطعی نیست و به تدریج تکامل پیدا میکند و ویرایش بعدی خواهد داشت. اصلا از ابتدا قرار بوده با سیر تحول جنبش، منشور هم تغییر یابد. در کنار مباحثی که آقایان موسوی و کروبی در مورد اهداف جنبش سبز، چشمانداز و سیاستهایی که باید به اجرا درآید مطرح کردهاند، یکی از نکاتی که وجود دارد تاکید آنها بر «اجرای بدون تنازل اصول قانون اساسی» است، در حالی که در همین قانون اساسی بحث اختیارات ولایت فقیه را داریم. این تاکید چگونه میتواند به اجرا درآید؟ قانون اساسی یک مجموعه از اصول متعدد است و نهادهای مختلفی در قانون اساسی با شرح وظایف و اختیارات مشخص شده است. آنچه جنبش سبز از ابتدا به دنبال آن بوده بحث اجرای قانون اساسی به عنوان یک مجموعه است نه توجه به یک بخش و بیتوجهی به بخشهای دیگر. هدف قانون اساسی محدودیت قدرت است و بدون محدودیت قدرت، قانون اساسی محقق نمیشود. بدون این که تمام نهادها و سازمانهای حکومتی در چهارچوب قانون اساسی عمل کنند هیچ تفسیر دیگری برای موجودیت قانون اساسی نیست. جنبش به دنبال اجرای تمام بخشهای قانون اساسی است، اما چیزی که کمتر به آن توجه شده و کمکم دارد حذف میشود بخش حقوق ملت و جمهوریت نظام است. به همین دلیل هدف ما اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. وقتی از این موضوع صحبت میشود قطعا نفی سایر اصول نیست، بلکه تاکید بر اجرای اصول مربوط به حقوق ملت است و این مسئله اکنون موضوع مورد منازعه است. صاحبان قدرت که دارند قدرت خود را اعمال میکنند، ولی آن چه وجود ندارد توجه به حقوق مردم است. ما میخواهیم قانون اساسی در مجموع خود به طور دموکراتیک تفسیر و حقوق مردم حفظ شود. اگر به این مسئله عمل نشود یعنی به قانون اساسی عمل نشده است. در این منشور اشاره شده امکان تغییر قوانین در ایران از جمله قانون اساسی وجود دارد و مردم میتوانند آن را تغییر دهند. در این باره بیشتر توضیح بدهید. قانون اساسی یک منشور ملی است که بر اساس اراده مردم اعتبار یافته و مشروعیت پیدا کرده است. به نظر ما مشروعیت هر قدرتی از آن مردم است و اگر قانون اساسی اعتباری دارد از نظر و رأی مردم است. قانون اساسی یک پدیده زمینی و اینجهانی است و قابل تغییر. آن چه باید توجه کرد تضمین حقوق بنیادین شهروندی و حق تعیین سرنوشت آنهاست که قانون اساسی نماد این حق است. ما باید تلاش کنیم به یک انتخابات آزاد و منصفانه برسیم و اجرای قانون اساسی باید ما را به سمت انتخابات آزاد و منصفانه سوق دهد. مردم حق تعیین آینده خود را خواهند داشت، اگر بخواهند قانون اساسی را تغییر دهند یا اصلاح کنند حق مسلم مردم است و هیچ کس نمیتواند با آنها مخالفت کند. به همین جهت ما بحث نظارت استصوابی را مانعی در برابر حق تعیین سرنوشت مردم میدانیم و مغایر با قانون اساسی، که باید لغو شود.
به دنبال تصمیم سنگال مبنی بر قطع کلیه روابط سیاسی با ایران، جمهوری اسلامی این اقدام را «تحت تأثیر عوامل دیگر» و فاقد «توجیه منطقی» دانست و همچنین بر «توسعه مناسبات همه جانبه با تمامی کشورهای آفریقایی» تأکید کرد.به دنبال تصمیم سنگال مبنی بر قطع کلیه روابط سیاسی با ایران، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی این اقدام را «تحت تأثیر عوامل دیگری» و فاقد «توجیه منطقی» دانست. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، در این بیانیه آمده است که سنگال در حالی خواستار قطع روابط سیاسی با ایران شده که پیشتر مقامات سیاسی و نظامی دو کشور بر پایان یافتن «تمامی سوءتفاهمات موجود و لزوم گسترش روابط دو جانبه» تأکید کرده بودند. وزارت امور خارجه سنگال سهشنبه شب با انتشار بیانیهای جمهوری اسلامی را به تأمین سلاح برای جداییطلبان شورشی جنوب غرب این کشور متهم کرد و ضمن تأکید بر کشته شدن سه سرباز سنگالی توسط این تسلیحات، به روابط سیاسی خود با جمهوری اسلامی پایان داد . در بیانیه منتشر شده از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ذکر شده است که به دنبال سفر علی اکبر صالحی، وزیر این وزارتخانه به سنگال و دیدار وی با مقامات عالی سنگال، «تمامی ابهامات رفع شد و احترام به امنیت داخلی یکدیگر، وجود اراده جدی طرفین مبنی بر ارتقای سطح مناسبات در تمامی زمینهها مورد تأکید قرار گرفت». بیشتر بخوانید: سفیر ایران مقصد تسلیحات توقیفی در نيجريه را گامبیا معرفی کرد متکی: صادرات سلاح به نیجریه کار يک شرکت خصوصی بود به دنبال کشف یک محموله تسلیحات ایرانی در بندر لاگوس نیجریه در چهار آبانماه، کشور سنگال به دلیل ناخشنودی از توضیحات جمهوری اسلامی در مورد این محموله، سفیر خود را از ایران فراخواند . به دنبال این اقدام سنگال، علیاکبر صالحی به سنگال سفر کرد و در نهایت پس از رایزنیهای مختلف، سنگال در اول بهمنماه اعلام کرد که با وساطت و میانجیگری از سوی ترکیه، تصمیم گرفته به روابط دیپلماتیک خود با ایران ادامه دهد و سفیر خود را به ایران بازگرداند. با اینحال، مقامات سنگال سهشنبه شب بار دیگر با متهم کردن ایران به تأمین تسلیحات شورشیان این کشور، تصمیم به قطع روابط خود با جمهوری اسلامی گرفتند. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در بیانیه خود با اشاره به «بازگشت سفیر سنگال به تهران» که از سوی ایران «دلیلی بر عادی شدن روابط دو کشور تلقی شد»، افزود: «اقدام اخیر دولت سنگال از نظر جمهوری اسلامی ایران هیچ دلیل و توجیه منطقی نداشته و به نظر میرسد تحت تأثیر عوامل دیگری صورت گرفته است». این بیانیه در پایان همچنین بر «اولویت توسعه مناسبات همه جانبه با تمامی کشورهای آفریقایی به عنوان یک اصل خدشهناپذیر در سیاست خارجی خود» تأکید کرده است. تلاش برای آزادی متهم پرونده «قاچاق اسلحه» به نیجریه روز چهارشنبه همچنین خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد که علیاکبر صالحی در دیدار با خانواده عظیم آقاجانی، ایرانی که به اتهام ارتباط با قاچاق این تسلیحات به لاگوس در بازداشت مقامات نیجریه است، بر پیگیری جدی این موضوع از طریق تمامی کانالهای حقوقی و سیاسی تأکید کرد. عظیم آقاجانی آقای صالحی در این دیدار آخرین اقدامات صورت گرفته برای آزادی آقای آقاجانی را تشریح کرد. خانواده آقای آقاجانی نیز خواستار سرعت بخشیدن به آزادی وی شدند. به دنبال ضبط این محموله در نیجریه، پلیس این کشور عظیم آقاجانی و عثمان عباس جگا، تبعه کشور نیجریه را به اتهام دست داشتن در قاچاق این تسلیحات بازداشت کرد. در آن زمان اعلام شد که یک ایرانی دیگر، جزو متهمان این پرونده است اما به دلیل داشتن مصونیت دیپلماتیک بازداشت نشده است. عظیم آقاجانی که گفته میشود عضو نیروی قدس سپاه پاسداران است، در تاریخ ۲۸ و ۲۹ آبان در دادگاه لاگوس محاکمه شد و دست داشتن در قاچاق تسلیحات را رد کرد. پرونده آقای آقاجانی و دیگر متهم نیجریهای اکنون برای بررسی درخواست وثیقه آنان به ۱۶ اسفند موکول شده است.
روزنامههای پنجشنبه ایران از «تلاش کمیته ویژه رئیس مجلس برای محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی» به اتهام فراخوانی سبزها به راهپیمایی ۲۵ بهمن گزارش دادهاند و همچنین اخباری از «شرکت قطعی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست خبرگان» منتشر کردهاند.روزنامههای پنجشنبه ایران از «تلاش کمیته ویژه رئیس مجلس برای محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی» به اتهام فراخوانی سبزها به راهپیمایی ۲۵ بهمن گزارش دادهاند و همچنین اخباری از «شرکت قطعی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست خبرگان» منتشر کردهاند. «هشدار شاگرد آیتالله خمینی درباره آینده خطرناک حکومتی شدن مراجع و حوزهها»، «افزایش هزینه ماهانه یک خانوار ۴ نفر شهری به بیش از ۱ میلیون و ۵۹ هزار تومان»، و نیز «تعویق انتخابات اتاق بازرگانی در ۱۰ استان با دخالت و دستور احمدینژاد» از دیگر عناوین روزنامههای پنجم اسفندماه است. «شرکت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست خبرگان قطعی است» روزنامههای جمهوری اسلامی، آرمان، مردمسالاری اظهارات رئیس دفتر ریاست مجلس خبرگان رهبری درباره «شرکت قطعی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست خبرگان» را به عنوان یکی از تیترهای اصلی شماره پنجشنبه خود منتشر کردهاند. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، حجتالاسلام نوری شاهرودی رئیس دفتر ریاست مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر این که «آیتالله هاشمی رفسنجانی مصمم است که در انتخابات ریاست این دوره مجلس خبرگان شرکت کند» گفته است که «من مطمئن هستم که جنگ روانی و تخریبهای دورهای و جریانسازی و تهمتها و اکاذیب، در اندیشه و افکار فقهای مجلس خبرگان رهبری نه تنها تا به حال هیچ اثری نداشته، بلکه به اذعان برخی از آنان این حجم خبرهای منفی و تخریب قطعا اثری معکوس خواهد داشت». نوری شاهرودی همچنین با اشاره به آن چه «اقدام خلاف تقوی و اخلاق برخی از خبرگزاریها و سایتها» برای تخریب هاشمی رفسنجانی توصیف کرده، گفته است که «منش و روش رئیس مجلس خبرگان رهبری خدمت و ادای تکلیف نسبت به انقلاب اسلامی در هر سنگر و جایگاه است، بنابراین عدم حضور و فاصله گرفتن و عقبنشینی در قاموس فردی که خود از پدیدآورندگان نظام جمهوری اسلامی است معنا و مفهومی ندارد». رئیس دفتر ریاست مجلس خبرگان به «روحیه بانشاط و شاداب و انقلابی آیتالله هاشمی رفسنجانی» اشاره کرده و گفته است که «با اتکا به آراء بیسابقه یک میلیون و هفتصد هزار نفری وی در انتخابات مجلس خبرگان و دلسوزی صادقانه هاشمی برای نظام باعث شده که انتقادهای کور و مغرضانه تازه به دوران رسیدهها همانند کوبیدن آب در هاون باشد». در حالی که طی چند هفته اخیر شماری از چهرههای وابسته به جناح حاکم برای هاشمی رفسنجانی ضربالاجل تعیین کرده بودند، روزنامه خراسان نیز در شماره پنجشنبه خود از قول غلامعلی حداد عادل عضو مجلس شورای اسلامی و پدر عروس آیتالله خامنهای نوشته است که «برای سخن گفتن در مورد ترکیب آینده هیئت رئیسه مجلس خبرگان زود است». اجلاسیه مجلس خبرگان روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفند برگزار میشود و طی آن قرار است رئیس و هیئت رئیسه مجلس خبرگان برای ۲ سال آینده تعیین شوند. در دوره اخیر مجلس خبرگان تاکنون یک بار احمد جنتی و بار دیگر محمد یزدی برای رسیدن به ریاست مجلس خبرگان با اکبرهاشمی رفسنجانی رقابت کردهاند، اما هر دو با اختلاف قابل توجهی در این رقابت شکست خوردهاند. تلاش کمیته ویژه رئیس مجلس برای محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی روزنامه ابتکار از تلاش هیئت ویژه رئیس مجلس برای محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی به اتهام انتشار فراخوان راهپیمایی ۲۵ بهمن سبزها در حمایت از مردم مصر و تونس خبر داده است. به نوشته این روزنامه، روحالله حسینیان عضو کمیته ویژه رئیس مجلس برای بررسی ابعاد راهپیمایی ۲۵ بهمن سبزها از این راهپیمایی به عنوان «غائله ۲۵ بهمن» نام برده و گفته است که براساس گزارش نهایی کمیته ویژه رئیس مجلس «موسوی و کروبی مفسد فیالارض شناخته شده و قوه قضاییه باید هر چه سریعتر به محاکمه این افراد بپردازد». حسینیان که در سالهای دهه هفتاد از دوستان نزدیک سعید امامی یکی از مجریان اصلی قتلهای زنجیرهای به شمار میآمد و اکنون رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس هشتم است، اعلام کرده است که کمیته ویژه رئیس مجلس مرکب از خود وی و «غلامعلی حدادعادل، علاءالدین برجرودی، علی شاهرخی و ابراهیم نکونام» درباره ابعاد راهپیمایی ۲۵ بهمن سبزها «گزارشی تهیه و به هیئت رئیسه مجلس هشتم ارائه کرده است». روزنامه ابتکار از قول حسینیان نوشته است که کمیته ویژه رئیس مجلس «در این گزارش چند پیشنهاد را مطرح کرده، که این پیشنهادها خطاب به قوه قضاییه، رسانههای مملکت و همچنین مجلس شورای اسلامی است» و «در این پیشنهادها ذکر شده که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به مقابله با نظام برخاستهاند، مفسد فیالارض شناخته شده و باید محاکمه و مجازات شوند». این عضو کمیته ویژه بررسی ابعاد راهپیمایی ۲۵ بهمن سبزها، در عین حال از بازداشت و حصر خانگی رهبران جنبش سبز حمایت کرده و گفته است که «در حال حاضر تصمیم گرفته شد که مهدی کروبی و میرحسین موسوی در منزل خود محدود شوند و ارتباط آنها نیز کم شود». روزنامه جام جم نیز از قول ابراهیم نکونام، رئیس پیشین دادگستری سیستان و بلوچستان و رئیس فعلی کمیته ویژه رئیس مجلس برای بررسی ابعاد راهپیمایی ۲۵ بهمن، نوشته است که «گزارش نهایی این هیئت تحویل هیئت رئیسه مجلس شده و قرار است این گزارش روز یکشنبه آینده در صحن علنی قرائت شود». هزینه ماهانه یک خانوار ۴ نفر شهری در سال ۸۸: ۱ میلیون و ۵۹ هزار و ۵۰۰ تومان روزنامه آرمان «نتایج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران از سوی بانک مرکزی» را منتشر کرده و از «رسیدن هزینه ماهانه هر خانوار شهری به بیش از یک میلیون تومان» خبر داده است. این روزنامه با تاکید بر این که گزارش اخیر بانک مرکزی «هزینه و درآمد خانوارها در سال ۸۸» را مورد بررسی قرار داده، نوشته است که «هزینه ماهانه هر خانوار ایرانی در سال ۱۳۸۸ برابر با ۱ میلیون و ۵۹ هزار و ۵۰۰ تومان اعلام شده که در مقایسه با مدت مشابه سال ۸۷ افزایشی برابر با ۱۰. ۱ درصد را نشان میدهد». آرمان با اشاره به این که «متوسط هزینه ناخالص سالانه» خانوار ۴ نفره شهری در سال ۸۸ نیز «۱۲ میلیون و ۷۱۳ هزار و نهصد تومان برآورد شده» نوشته است که به این ترتیب «طی سال ۸۸ هر نفر هزینهای برابر با ۲۸۱ هزار و ۷۸۱ تومان در هر ماه داشته است». به نوشته روزنامه آرمان، بانک مرکزی مدعی است که «در سال ۸۸ متوسط «درآمد» پولی و غیرپولی ناخالص سالانه یک خانوار شهری ۱۲ میلیون و ۳۹۴ هزار و ۹۰۰ تومان بوده»، اما خانوار ایرانی حتی با احتساب درآمد مورد ادعای بانک مرکزی «باز هم کسری بودجهای برابر با ۳۱۹ هزار تومان را در سال ۸۸ تجربه کرده است». در گزارش بانک مرکزی جمهوری اسلامی به «هزینه ماهانه» و «هزینه سالانه» خانوارهای ایرانی در سال ۸۹ که تا چند هفته دیگر به پایان میرسد، به ویژه به سه ماه پایانی امسال که با حذف یارانهها مصادف بود، اشارهای نشده است. «تعویق انتخابات اتاق بازرگانی در ۱۰ استان با دخالت و دستور احمدینژاد» روزنامههای خراسان، دنیای اقتصاد، جمهوری اسلامی و جهان صنعت گزارشهایی از «هفتمین دوره انتخابات اتاقهای بازرگانی» و «حاشیههای این انتخابات» منتشر کرده و خبر دادهاند که ساعتی پیش از برگزاری این انتخابات، محمود احمدینژاد با صدور دستوری انتخابات اتاق بازرگانی در ۱۰ استان کشور را به تعویق انداخته است. به گزارش روزنامه خراسان، «رقابت داغ انتخابات اتاق بازرگانی در تهران و تعدادی از مراکز استانها در شرایطی روز چهارشنبه با استقبال پرشور فعالان اقتصادی آغاز شد که اعلام تعویق انتخابات در ۱۰ اتاق بازرگانی در سطح کشور موضوعی بیسابقه را در تاریخچه برگزاری این انتخابات» ثبت کرد. این روزنامه نوشته است که مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی که برای بازدید از مراحل رایگیری به محل انتخابات اتاق تهران آمده بود درباره دلایل تعویق انتخابات در ۱۰ شهر مشهد، ساری، ارومیه، کرج، بوشهر، خرم آباد، اصفهان، اردبیل، قزوین و شیراز گفته است که «بر اساس دستور محمود احمدینژاد، شورای عالی نظارت تصمیم گرفت انتخابات اتاق بازرگانی در ۱۰ حوزه انتخابی برگزار نشود». روزنامه جهان صنعت نیز گزارش داده است که انتخابات اتاق بازرگانی «در میان رد صلاحیت برخی گروهها و حضور گسترده شبهدولتیها» فقط در ۱۵ استان برگزار شده و این در حالی است که قرار بود روز چهارم اسفند انتخابات ۲۵ اتاق بازرگانی از ۳۳ اتاق بازرگانی سراسر کشور به طور همزمان برگزار شود. این روزنامه با تاکید بر «حاشیههای عجیب و غریب انتخابات اتاقهای بازرگانی» از قول محمدرضا بهزادیان از کاندیداهای رد صلاحیت شده انتخابات اتاق بازرگانی، نوشته است که «این انتخابات آدم را یاد دوران دبیرستان میاندازد که هر کسی هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد». جهان صنعت همچنین در سرمقالهای با عنوان «دو نکته درباره انتخابات اتاق بازرگانی» نوشته است که نکته اول این که «مبادا طرح مسائل سیاسی در انتخابات اتاقهای بازرگانی موجب رواج دستهبندیهای جناحهای رایج شده و سبب شود مسیری که این بخش باید بپیماید تا موجب توسعه و پیشرفت کشور شود، به بیراهه رود». این روزنامه «نکته دوم» درباره انتخابات اتاق بازرگانی را «دخالت دولت» توصیف کرده و نوشته است که «انتخابات اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن به معنای حضور کامل و همهجانبه آنهاست و نه دخالت پیدا و پنهان دولت»، اما «متاسفانه باید یادآورشد که نقش دولت در شکلگیری این پارلمان را نمیتوان نادیده گرفت و بخش خصوصی واقعی جایی برای طرح مطالبات واقعی خود نخواهد داشت». هشدار شاگرد آیتالله خمینی درباره «آینده خطرناک» حکومتی شدن مراجع تقلید و حوزهها روزنامه مردمسالاری «هشدار یکی از شاگردان آیتالله خمینی» درباره عواقب وابستگی حوزههای علمیه به حکومت مستقر در ایران را در شماره پنجشنبه منتشر کرده است. به نوشته این روزنامه، «آیتالله محمدعلی گرامی از شاگردان مطرح آیتالله خمینی» طی سخنانی در همایش منشور روحانیت گفته است که «مهمترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی، استقلال حوزه است». محمدعلی گرامی با اشاره به تلاشهایی برای افزایش وابستگی حوزههای علمیه به حکومت گفته است که «اگر استقلال حوزه از بین برود و حوزه وابسته شود، همیشه که شرایط این نیست که یک نفر روحانی در راس کشور باشد یک وقت شرایط طور دیگری میشود که آن وقت روحانیت هم استقلالش از بین رفته است». به گزارش مردمسالاری، محمدعلی گرامی همچنین درباره «عواقب خارج کردن کارها از دست مراجع تقلید» هم گفته است که «آینده خطر دارد همیشه شرایط مثل الان نیست، اگر کارها از دست مراجع گرفته شود ممکن است بعدها شرایط دیگری پیش بیاید».
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، روز چهارشنبه با ستایش از «شجاعت» معترضان ایرانی، سرکوب «وحشیانه» و «سازماندهی شده» آنها از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران را قویاً محکوم کرد.هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، روز چهارشنبه با ستایش از «شجاعت» معترضان ایرانی، سرکوب «وحشیانه» و «سازماندهی شده» آنها از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران را قویاً محکوم کرد. خانم کلینتون در بیانیهای که منتشر کرده است، میگوید که ایالات متحده آمریکا همچنان از آزار و اذیت شهروندان ایرانی از سوی حکومت خود عمیقاً نگران است. وی اظهار داشت: در ۱۰ روز گذشته ما شاهد شجاعت هزاران ایرانی بودهایم که بار دیگر برای اعلام حقوق اساسی خود در زمینه آزادی تجمع و بیان به خیابانها ریختند. وزیر امور خارجه آمریکا تأکید کرد: «برای جهانیان روشن شده است که حکومت ایران آن حقوق اساسی را که برای سایرین در خاورمیانه توصیه میکند برای مردم خود منع میکند.» معترضان در ایران روز ۲۵ بهمن پس از نزدیک به یکسال و در پاسخ به فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالفان، به خیابانها ریختند و علیه مقامهای جمهوری اسلامی به ویژه آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، شعار سر دادند. این تظاهرات با سرکوب نیروهای لباس شخصی و انتظامی روبهرو شد که در جریان آن حداقل دو نفر به نامهای صانع ژاله و محمد مختاری کشته شدند. به دنبال این اعتراضها، مقامها و رسانههای دولتی خواستار صدور حکم اعدام برای رهبران مخالفان در ایران شدند. به فاصله کمی، نیروهای امنیتی ورودی منزل میر حسین موسوی را با میلههای آهنی مسدود کرده و تمام ارتباطهای وی و زهرا رهنورد، همسر او را با جهان خارج قطع کردند. همچنین منزل مسکونی مهدی کروبی از سوی این نیروها اشغال و علی کروبی، پسر وی، نیز بازداشت شد. وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه خود تصریح کرده است که «نیروهای امنیتی اقدام به ضرب و شتم، دستگیری و حداقل در سه مورد دست به کشتن معترضان زدهاند.» خانم کلینتون افزود: «خارج از خیابان، رهبران رژیم (جمهوری اسلامی) مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی را هدف حمله قرار دادهاند، و مقامهای این کشور اخیراً سراغ مسئولان سابق و خانوادههای آنها رفتهاند؛ نمایندگان سابق مجلس، روحانیون و فرزندان آنها، رهبران دانشجویان و استادان آنها، همراه با روزنامهنگاران و وبلاگنویسان.» وی حکومت جمهوری اسلامی ایران را متهم کرد که با انداختن پارازیت بر روی ارتباطات ماهوارهای و مسدود کردن پایگاههای اینترنتی از دسترسی شهروندان خود به اطلاعات جلوگیری میکند. اظهارات این مقام بلندپایه آمریکایی پس از آن بیان میشود که وزارت امور خزانهداری این کشور روز چهارشنبه عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و محمدرضا نقدی، فرمانده نيروی مقاومت بسيج ، را به دليل آنچه که نقض حقوق بشر در ايران از زمان پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته خوانده، در فهرست افراد مورد تحريم خود قرار داده است. طبق اين تحريمها، افراد حقيقی و حقوقی که در حوزه انتقال دارايی با اين افراد باشند هم مورد تحريم قرار خواهند گرفت و وزارت خارجه آمريکا هم بر اساس آن میتواند تحريمهايی در مورد صدور رواديد را عليه اين افراد صادر کند. هیلاری کلینتون با بیان اینکه وضعیت حقوق بشر در ایران بدتر شده است تأکید کرد که «جهان در حال نظاره ایران است و درباره کسانی که مسئولیت دارند دست به اقدام خواهد زد.»
سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارشی که روز چهارشنبه منتشر ساخت، مافیاها و کارتلهای جنایی سازمان یافته را بزرگترین خطر علیه آزادی رسانه ها معرفی کرد. این سازمان بین المللی مدافع حقوق خبرنگاران، در این گزارش مافیاها و کارتلهای جنایی را بزرگترین تهدید برای جان خبرنگاران، دانست و آنان را جانشینی برای حکومتهای دیکتاتوری خواند. بنا بر اين گزارش ۱۴۱ تن از خبرنگاران و کارکنان امور رسانهای در طول ده سال گذشته از سوی گروه های تبهکار به قتل رسيدهاند. در اين گزارش ازمکزيک با ۶۹ کشته و ۱۱ مفقود الاثر، به عنوان کشوری با بالاترين آمار تلفات خبرنگاران در جهان یاد شده است.
شمار قربانیان زمین لرزه در شهر کرایسچرچ، دومین شهر بزرگ نیوزیلند، به دست کم ۹۸ تن رسید. در همین حال، شمار ناپدیدشدگان بیش از ۲۰۰ تن گزارش شده است. جان کی، نخست وزیر نیوزیلند، روز پنجشنبه با اعلام این آمار از احتمال افزایش شمار کشته شدگان این حادثه خبر داد. زمین لرزه شش و سه دهم ریشتری روز سه شنبه در شهر کرایسچرچ موجب تخریب هزاران دستگاه ساختمان، قطع جاده ها و وارد آمدن آسیب به بخشهای دیگری از تاسیسات زیربنایی در این شهر و نواحی اطراف آن شد. کارشناسان میزان خسارت مالی وارد شده را بیش از ده میلیارد دلار برآورد کردهاند.
قیمت نفت در آمریکا، در آخرین ساعات معاملات روز چهارشنبه از مرز صد دلار در هر بشکه گذشت. قيمت نفت خام در بازار بورس نيويورک، روز چهارشنبه به ۹۸ دلار و ۱۰ سنت در هر بشکه رسيد. هرچند در ساعات ابتدايی همان روز برای مدتی از مرز ۱۰۰ دلار در هر بشکه نيز فراتر رفت، قیمتی که از اکتبر سال ۲۰۰۸ تا کنون، بی سابقه بوده است. افزایش نگرانی از ناآرامیهای اخیر در لیبی، که میتواند باعث افزایش تورم و کندی ضرب آهنگ رشد اقتصادی شود، از جمله دلایل افزایش اخیر قیمت نفت بوده است. ليبى دوازدهمين صادركننده نفت دنياست و عمده صادرات آن به كشورهاى اروپايى است.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز چهارشنبه ضمن تمجید از «شجاعت» مردم ایران، از حکومت جمهوری اسلامی به دلیل سرکوب معترضان انتقاد کرد. هیلاری کلینتون با اشاره به اعتراضات خیابانی مردم ایران گفت « ما در طول ده روز گذشته شاهد شجاعت هزاران ایرانی بودیم که بار دیگر بر حقوق بنیادین خود از جمله برگزاری راهپیمایی مسالمتآمیز و حق آزادی بیان تاکید کردند.» خانم کلینتون در بخش دیگری از سخنانش گفت «حکومت ایران بطور شفاف به تمام دنیا نشان داد حقوقی را از شهروندانش دریغ میکند، که در دیگر کشورهای خاورمیانه، خواستار رعایت آنها است.»
دادگاهی در لندن، پایتخت بریتانیا، امروز پنجشنبه رای خود درباره بازگرداندن جولیان آسانژ، بنیان گذار ویکی لیکس، به کشور سوئد را صادر خواهد کرد. در پی ایراد اتهام به آقای آسانژ مبنی بر ارتکاب برخی جرایم جنسی در سوئد، آن کشور خواستار بازگرداندن وی از بریتانیا و انجام تحقیقات لازم درباره اتهامات مطرح شده علیه او است. جولیان آسانژ، ۳۹ ساله، شهروند استرالیایی، متهم است که تابستان گذشته در جریانِ سفرش به سوئد، مرتکب رفتارهای ناشایست جنسی شده است. بنیان گذار سایت ویکی لیکس این اتهام را رد کرده است. سایت ویکی لیکس چندی پیش با انتشار پیام های محرمانه نظامی و دیپلماتیک آمریکا بر روی اینترنت، خشم مقامهای آمریکایی را برانگیخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر