-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 02/28/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1389/12/9

یکی از فرزندان مهدی کروبی در گفت‌وگو با سحام‌نیوز از انتقال «قطعی» مهدی کروبی و همسرش به مکانی نامعلوم خبر داده است.

سحام‌نیوز گزارش داده است انتقال مهدی کروبی و همسرش، پنجشنبه و همزمان با حضور سنگین نیروهای امنیتی در خیابان‌های تهران بوده است.

فرزند مهدی کروبی به سحام‌نیوز گفت: «دقایقی قبل توانستیم با یكی از همسایگان که شاهد انتقال پدر و مادرمان به خارج از منزل بوده است صحبت کنیم. وی به ما اطلاع داد که نیمه شب پنج شنبه شاهد حضور هشت ماشین ون نیروهای امنیتی در مقابل ساختمان و ورودی پاركینگ منزل آقای كروبی بوده كه پس از دقایقی همگی به همراه یک ماشین که از داخل پارکینگ درآمده محل را ترک كرده‌اند. به گزارش این شاهد عینی پس از آن، ساختمان به طور كامل تخلیه و چراغ‌های منزل ایشان خاموش شده است.»

روز شنبه، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، نیز به نقل از منابع خود از انتقال میرحسین موسوی و مهدی کروبی به «خانه امن» خبر داده و به شدت از آن ابراز نگرانی کرده بود.

آرون رودز، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفت: «این چهار ناراضی ناپدید شده‌اند؛ آنان بدون ارتباط با دنیای خارج، در مکان نامعلومی نگهداری می‌شوند و این نقض شدید قوانین ایران و بین‌المللی است و آدم ربایی توسط حکومت است.»

آرون رودز، سخنگوی این سازمان حقوق بشری، تصریح کرد: «باتوجه به رفتار اوباش‌مآبانۀ عده زیادی از سیاستمداران و روحانیون ایرانی در درخواست اعدامِ این دو، دلایلی برای نگرانی عمیق نسبت به سلامتی و تندرستی آنان وجود دارد.»

پس از فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن که دهها هزار نفر را در شهرهای مختلف ایران به خیابان‌ها کشاند، این دو رهبر معترضان با خشم مقام‌های جمهوری اسلامی و تشکل‌های نزدیک به آن مواجه‌ شده‌ و ارتباط آنها به طور کامل با دیگران قطع شد.

شورای هماهنگی راه سبز امید،  از هواداران جنبش سبز دعوت کرده است در اعتراض به حصر  میرحسین موسوی و مهدی کروبی روز سه شنبه دهم اسفند از میدان امام حسین تا میدان آزادی در تهران و میدان‌های اصلی شهرستان‌ها حضور یابند.

منبع: سحام‌نیوز و رادیو فردا

پیشینه:
«موسوی و کروبی به یک خانه امن انتقال داده شده‌اند»


 
 

آیت‌الله بیات زنجانی در واکنش به حمله لباس‌شخصی‌ها به فائزه:
1389/12/8

آیت‌الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید شیعیان نسبت به حمله و فحاشی لباس‌شخصی‌ها به فائزه هاشمی واکنش نشان داد.

آیت‌الله بیات زنجانی صبح امروز و در پایان درس خارج فقه خود گفت: «روز گذشته شاهد تصاویری بودم که حقیقتاً مصداق استرجاع و توسل به آیۀ شریفۀ "انّا لله و انا الیه راجعون" بود چرا که یقیناً پس از دیدن این تصاویر، تنها مأمنی که احساس کردم در این شرایط به جز او هیچ پناهگاهی وجود نداشته و ندارد، ذات مقدس حضرت حق است.»

اشاره آیت‌الله بیات زنجانی به ویدیویی است که به تازگی در یوتیوب منتشر شده و در آن حمله و فحاشی لباس شخصی‌ها به فائزه هاشمی را نشان می‌دهد. در این فیلم مهاجمان فائزه هاشمی را با الفاظ رکیکی مورد خطاب قرار داده و شعارهایی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی سر می‌دهند.

آیت‌الله بیات زنجانی در همین زمینه گفت: «با خود می‌اندیشم که اتفاقاتی از این دست همانند این‌که مدتی قبل گروهی -به اسم اجرای حکم اسلام و بدون کسب اجازه-  به حریم منزل یک انسان مسلمان  وارد شدند و حرمت یک زن را، آن هم در محیط امن خانه اش هتک کردند را چگونه هضم کنم؟!»

وی افزود: «آیا هدف ما از آن زجرهائی که در دوران سابق کشیدیم، برپائی چنین شرایطی بود؟ چه بلائی بر سر اخلاق و انصاف در یک کشور اسلامی آمده که در مرئی و منظر عمومی و آن هم در لحظات ملکوتی اذان و با وجود شنیده شدن صدای اذان، با یک زن محجبۀ مسلمان این‌گونه عمل می‌شود؟ آیا این موضوع مصداق کلام مبارک مولی الموحدین نیست و آیا ما مسلمانان نباید از دیدن و شنیدن چنین خبری بمیریم؟»

این مرجع تقلید شیعیان در ادامه گفت: «متعجبم از اینکه وضعیت به شکلی درآمده که عده‌ای در این کشور به راه می‌افتند و هتک حرمت‌هائی می‌کنند که براساس فقه شیعه مصداق "حد قذف" است و احدی به آنها متعرض نمی شود!»

آیت‌الله بیات زنجانی در سخنان خود به وقایع کهریزک نیز اشاره کرد: «آیا این سؤال از سوی مؤمنین و متدینین جامعه جا ندارد که با وجود گذشت بیش از یک سال، اگر با مسببین فاجعۀ کهریزک برخورد قانونی و مناسب می‌شد، امروز دیگر شاهد ورود به حریم خانواده‌ها و بدتر از آن چنین پرده‌دری هائی در مناظر عمومی نبودیم؟»

این مرجع تقلید شیعیان در ادامه گفت: «آیا این دغدغه هموطنان‌مان به جا نیست که اگر با هتک حرمت کنندگان به شب‌های قدر و احیاء در مقابل منزل یکی از یاران امام و انقلاب برخورد می‌شد، دیگر نمی‌دیدیم که در کنار مرقد شریف و متبرک حضرت عبدالعظیم(ع) چنین کارهائی صورت بگیرد؟»

آیت‌الله بیات زنجانی در ادامه با اشاره ضمنی به حصر رهبران جنبش سبز تاکید کرد: «آیا طرح این پرسش به جا نیست که چگونه و بر چه اساس در این شرایط، به جای برخورد با چنین افرادی، به سراغ یاران صدیق امام و انقلاب رفته و به صرف اعتراض، آنانی را که در روزهای مبارزه با رژیم ستمشاهی در صف اول مبارزات بوده‌اند و روزهای سخت دوران دفاع مقدس را با مدیریت اجرائی خود به بهترین نحو ممکن پشت سر گذاشته‌اند، مورد بدترین بی‌مهری‌ها قرار داده‌اند؟!»

او در پایان گفت: «خداوند را شاهد می‌گیرم که هر بار چنین اتفاقاتی در جامعه رخ داد، از باب عمل به تکلیف تذکراتی داده‌ام و پس از آن سیل تهمت‌ها و هتاکی‌ها است که روا داشته‌اند ولی با این وجود از عمل به تذکر و نهی از منکری که خداوند ما را بدان مکلف داشته، دریغ نکرده و نخواهم کرد.»

منبع: وب‌سایت آیت‌الله بیات زنجانی


 
 

1389/12/8

پروفسور جلال حجازی، پایه‌گذار صنعت ریخته‌گری ایران و عضو هیات علمی دانشکده مهندسی مواد و متالورژی از تدریس در دانشگاه علم و صنعت محروم شده است.

به گزارش دانشجو نیوز، این چهره برجسته علمی کشور فارغ التحصیل از هنرسرای عالی درسال ۱۳۶۴ می‌باشد. وی همچنین دارای دکتری در رشته متالوژی صنعتی از دانشگاه بیرمنگهام انگلستان است.

موج بازنشستگی اجباری و اخراج اساتید منتقد، از یک سال و نیم پیش در میان دانشگاه‌ها آغاز شده است و تاکنون بسیاری از اعضا هیات علمی دانشگاه‌ها را از فضای دانشگاه دور کرده است.

وزیر علوم تحقیقات و فناوری بارها هشدار داده است که دانشگاه جای اساتیدی که بخواهند علیه «نظام و خواسته‌های مردم» فعالیت کنند نیست و وزارت علوم از اخراج آنها ‌«شرمنده» نخواهد بود.

به نظر می‌رسد ممنوع التدریس شدن پروفسور جلال حجازی نیز در راستای پاکسازی اساتید منتقد و روشنفکر از دانشگاه ها می باشد.

منبع: دانشجو نیوز

مطالب مرتبط:
8 استاد دیگر دانشگاه تهران بازنشسته شدند

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: ‌بازنشستگی پیش از موعد استادان به زیان کشور است

«بازنشستگی» ۳۰استاد دانشگاه تهران

اخراج عباس کاظمی، استاد دانشگاه تهران به دستور رئیس دانشگاه تهران

 


 
 

1389/12/8

بنا به اعلام نعمت الله ترکی، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی استانداری تهران، «تا 10 سال آینده استخدام در آن دسته از دستگاه‌های دولتی که در تهران هستند، ممنوع است.»

هاجر تحریری نیک‌صفت، معاون منابع انسانی و راهبردی معاونت توسعه مدیریت سرمایه انسانی رئیس جمهوری در همین رابطه می‌گوید: «سیاست دولت این است که از نیروهای انسانی در یک دستگاه که توانایی انجام کار دارند، اما استفاده لازم نمی‌شود برای دستگاه‌های دیگر که نیازمند این توانمندی هستند،‌ استفاده شود. از این رو دولت همین نیروها را جا به جا می‌کند و نیازی به استخدام نیروی جدید نیست.»

تحریری مدعی شده است که «اقدامات لازم برای استقرار نیروهایی که می‌خواهند به استان‌های دیگر منتقل شوند انجام شده و نیروها در شهرستان‌ها و استان‌های کشور با هیچ مشکلی روبرو نخواهند شد.»

به نظر می‌رسد این تصمیم به موازات طرح خارج کردن میلیون‌ها نفر از جمعیت پایتخت گرفته شده که پس از برگزاری انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به طور جدی در دستور کار دولت دهم قرار گرفت.

تصمیم دولت در حالی گرفته شده که اجرای این طرح در ابتدای کار مشکلات عدیده‌ای برای بسیاری از کارمندان ادارات دولتی از جمله سازمان میراث فرهنگی به وجود آورده و موجب برگزاری تجمعات اعتراضی از سوی گروهی از آنان شده است.

با این حال لطف‌الله فروزنده، معاون احمدي‌نژاد پیش از این بدون توجه به اعتراضات و نارضایتی کارمندان تهرانی از برنامه انتقال به شهرستان‌ها گفته بود: «کارکنان دستگاه‌های شامل طرح انتقال از تهران باید از بین استعفا، بازخرید و انتقال یکی را انتخاب کنند.»

نعمت اله تركي، معاون توسعه مديريت و منابع انساني استاندار تهران نیز با تاكيد بر اينكه براساس قانون اجازه نداريم نيروي جديد به سيستم اداري استان اضافه كنيم، اعلام کرده بود: «به طور مشخص در شهر تهران ممنوعيت قطعي استخدام به تمامي دستگاه‌هاي اجرايي ابلاغ شده است.»

منبع: خبرآنلاین

 


 
 

آیت‌الله صانعی:
1389/12/8

آیت‌الله صانعی با انتشار پیامی ضمن محکومیت حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، رفتار حاکمیت در برخورد با رهبران جنبش را «نشان از درماندگی و ضعف سیاسی» آنان از اقناع افکار عمومی ارزیابی کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله صانعی، در این پیام آمده‌است: «در چند هفته اخیر شاهد اتفاقاتی هستیم که هر چند در گذشته نیز سابقه داشته است اما روند بعضی از این اقدامات از نوادریست که با هیچ یک از موازین شرعی، قضایی، حقوقی و اجرایی هماهنگی نداشته و ندارد. در صورتی که قدرتهای استبدادی نیز از برگزاری دادگاه و استناد به قوانین کشور و اجازه دفاع به متهم (هرچند به صورت محدود) در جهت گرفتن قیافه قانونمداری و حاکمیت قانون استفاده می نمودند.»

این مرجع تقلید شیعیان در ادامه افزوده است: «هنوز فراموش نکرده ایم که دادگاههای سیاسی در رژیم گذشته، فارغ از احکام ظالمانه و فرمایشی بودن آنها مانند دادگاههای نظامی دکتر مصدق و فدائیان اسلام و دهها محاکمه سیاسی دیگر، چگونه برگزار می شد و متهمان چگونه از اعمال و افکار خود دفاع می کردند که خود حکایت از این توجه در سیستم حقوقی و قضایی دارد.»

به گفته آیت‌الله صانعی اکنون پس از سی سال از انقلاب اسلامی که شعار آن «حاکمیت آزادی و جمهوریت بر مبنای موازین اسلام و نفی استبداد بود» شاهد حملات مکرر غیر اسلامی و انسانی به معترضان سیاسی و حبس آنها هستیم تا جایی که رهبران جنبش و همسرانشان بدون برگزاری هر گونه دادگاه و محکمه ای (هرچند صوری) و بدون اجازه دفاع به آنها در حصر خانگی با محرومیت از حقوق اولیه انسانی، قرار می گیرند.

آیت‌الله صانعی در پایان ضمن ابراز امیدواری برای آزادی رهبران جنبش سبز اعلام کرده است: «جای بسی تاسف و تعجب است که برخی از افراد، اعتراض معترضین سیاسی را در جامعه فاقد هرگونه پایگاه و جایگاهی دانسته و آنرا دروغ و حیله پنداشته ولی با داشتن تمامی قدرتهای تبلیغی و رسانه ای از برگزاری یک دادگاه صالح علنی عاجز هستند تا در آن معترضان و منتقدان سیاسی نیز بتوانند از نظرات خود دفاع کنند و در نهایت جامعه خود قضاوت کند که حق با کیست؟»

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله صانعی

 


 
 

1389/12/8

نخستین رییس جمهور ایران در مصاحبه‌ای پیرامون حصر رهبران جنبش سبز گفت: «دفاع از حقوق انسان ایجاب می‌کند هر ایرانی و غیر ایرانی از حقوق آقایان موسوی و کروبی با تمام توان دفاع کند.»

 ابوالحسن بنی‌صدر در بخشی از مصاحبه‌ای که شامگاه جمعه ششم اسفند ماه با رادیو عصرجدید داشت، در پاسخ به این پرسش که «آیا فکر می‌کنید رهبران جنبش سبز با مردم ایران همراهی بکنند یا خیر؟» گفت: «آنچه که الان باید ازش حرف زد وضعیتی است که حکومت، آقایان موسوی و کروبی را در آن قرار داده است. اینها حق دارند آزاد باشند، حق دارند موضع داشته باشند و حق دارند این موضع را اظهار کنند.»

وی با بیان این که «این استقامت، ارزش است» گفت: «وقتی جنبش مردم بتواند قدرت‌های خارجی را مجبور کند که سیاستشان را تغییر بدهند، بطور مثال در لیبی، این توانایی را هم دارد که همه هموطنان خود را چه رهبران جنبش سبز و غیر آنها را ناگزیر کند با آن جنبش همراه شوند.»

بنی‌صدر با بیان این که «حق هر انسان است که تغییر کند» گفت: «گمان من این نیست که رهبران جنبش چنان به گذشته چسبیده‌اند که هیچ تغییری را نتوانند بپذیرند. شما جنبش کنید خواهید دید که همه با شما همسو می‌شوند.»

منبع: جرس، فایل صوتی مصاحبه‌
 


 
 

1389/12/8

برادرزاده هاشمی رفسنجانی كه بر سر مزار مادر خود در حرم عبدالعظیم حضور یافته بود، مورد ضرب و شتم لباس شخصی ها قرار گرفت و راهی بیمارستان شد.

پس از درگذشت همسر قاسم هاشمی، برادر هاشمی رفسنجانی، در مراسمی كه روز سه شنبه در محل دفن وی در حرم عبدالعظیم حسنی برگزار شد، دختر هاشمی رفسنجانی مورد فحاشی ناموسی و بسیار ركیك دو تن از لباس شخصی‌ها قرار گرفت و دوتن از نواده‌های هاشمی كه برای جلوگیری از تعرض لباس شخصی‌ها به دختر وی دخالت كردند، با شوكر مورد حمله قرار گرفتند.

سه روز پس از این اقدام، عصر پنجشنبه ناصر هاشمی، برادرزاده هاشمی رفسنجانی كه بر سر مزار مادر خود حاضر شده بود، هنگام تحویل ویلچر یكی از بستگان در حرم با فحاشی لباس شخصی ها مواجه شده و وقتی پاسخ آنها را داد، مورد حمله و ضرب و جرح قرار گرفته و از ناحیه سر، سینه و دستها مصدوم و راهی بیمارستان شد.

بنا به گزارش آينده علیرضا توكلی بینا، فرزند مشاور سابق احمدی نژاد و شوهرخواهر ناصر هاشمی هم كه در صحنه حضور داشته، برای نجات وی از دست لباس شخصی‌ها وارد عمل شده كه او نیز به همراه ضیایی از دیگر اقوام، مورد مهرورزی لباس شخصی‌ها قرار گرفته است.

منبع: آینده

پیشینه:

فحاشی لباس شخصی‌ها با الفاظ رکیک به فائزه هاشمی
 


 
 

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس:
1389/12/8

به گفته ارسلان فتحی پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، «ارزش واردات رسمی ایران در سال 87 حدود 56 میلیارد دلار بوده که در همان سال ستاد مبارزه با قاچاق رقم تخمینی قاچاق در کشور را حدود 19 میلیارد دلار اعلام کرد.»

این آمار نشان می‌دهد، در کنار هر 100 دلار واردات رسمی 34 دلار کالا به صورت قاچاق وارد کشور می‌شود که حکایت از حجم بالا و ظرفیت اقتصاد پنهان و زیرزمینی در ایران دارد.

وی با تصریح آثار سوء کالای قاچاق در بخش اقتصاد، توضیح داد که به ‌‌واسطه این معضل اقتصادی تمامی بخش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز آسیب می‌بینند.

فتحی پور همچنین از حجم بالای تقاضای کالاهای خارجی در ایران خبر داد به گونه‌ای که در 10 ماهه سال 89 رقم واردات رسمی کشور به بیش از «53 میلیارد دلار» رسیده و این بیان‌گر افزایش تقاضای کالاهای خارجی به صورت رسمی یا قاچاق است.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از دلایلی همچون وجود کالاهای یارانه‌ای، نرخ‌های بالای تعرفه و فضای کسب و کار پیچیده در نظام تجاری و گمرکی ایران به عنوان مهمترین دلایل این روند نام برد.

وی همچنین به ضرورت برخورد با فروشندگان و توزیع‌کنندگان کالا اشاره کرد و افزود: «برای قاچاق کالاهای ممنوعه، راهکارهای انتظامی پیشنهاد می‌شود ولی برای کالاهای مجاز به راهکارهای اقتصادی مانند اصلاح گمرک، اصلاح نظام تعرفه‌ای و اصلاح نظام یارانه‌ای اکتفا می‌شود.»

منبع: تهران امروز

پیشینه:

ذکر نمایندگان به احمدی‌نژاد برای «واردات بی رویه کالا»

کشف ۲۶۵ میلیارد تومان کالای قاچاق طی شش ماه

افزایش ۲۰۰ درصدی قاچاق دارو به ایران

 


 
 

1389/12/8

محمد نوری زاد، مستند ساز و جهاد گر دوران دفاع مقدس در پی انتشار نامه تشکر اخیرش که به مردم نوشته شده و در آن از شرایط حبس گلایه کرده بود، بار دیگر به زندان بازگردانده شد.

در نامه اخیر وی آمده است: «من در زندان آموخته‌‌ام که همه‌ی اعتبارات دنیوی و هیاهوهای این زمانی، چه سست و بی بنیان است. آموخته‌ام که چه زود می‌شود از آسمان بلند برخورداری، به زمین گرم نداری وبی کسی وفراموشی کوفته شد؛ بی آنکه رعشه‌ای کوچک در مناسبات هستی که نه، در مناسبات معمول وجاری پیشین آدمی در افتد.»

این در شرایطی‌ست که آقای نوری زاد به دلیل اعتصاب غذاهای طولانی در اعتراض به نقض حقوق قانونی خود و سایر بازداشت‌شدگان و همچنین نحوه برخورد مقامات امینیتی و قضائی دچار بیماری‌های شدید شد که نهایتا پس از عمل جراحی، برای گذراندن مرخصی درمانی به منزل آمده ود.

او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۹ با پیوستن به گروه فیلم‌سازی جهاد سازندگی و برنامه روایت فتح مرتضی آوینی آغاز کرده بود.

محمد نوری زاد در یکسال گذشته و دوران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران با نگارش نامه‌هائی به رهبری مورد غضب اقتدارگرایان قرار گرفت و به سه سال و نیم حبس و تحمل ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.

به گزارش وب‌سایت آقای نوری ‌زاد وی در مدتی که در زندان به سر برده، ده‌ها اثر هنری ساخته و حدود هفتصد صفحه رمان نوشته است.

منبع: کلمه

پیشینه:

محمد نوری زاد موقتا آزاد شد

 


 
 

حزب لا و حزب الله:
1389/12/8

درویشی نشسته بر پوست پلنگ

من زمانی عضوی از جماعت موسوم به حزب الله بودم. طومارهای تحصن هفتاد و هشت را خطاب به سید محمد خاتمی من نوشتم. خط خوبی داشتم. مثل همه‌ی آن‌ها فکر می‌کردم. بهتر بگویم دیگران برایم فکر می‌کردند. مطمئناً هیچ‌گاه در ذهن خودم تحلیل نمی‌کردم آیا هجوم به دفتر و خانه‌ی مرحوم آیت الله منتظری و آیت الله آذری قمی درست است یا نه. دیگران به جای من فکر می‌کردند و من با اعتمادی که به‌شان داشتم، می‌پذیرفتم.

رنج بزرگی است استضعاف عقلی دیگران و فهماندن یک سخن به جاهل. آهای جماعت مستضعف عقلی! عاجزانه خواهشمندم از کلماتم ماهی‌گیری نکنید، زیرا این نویسنده جز معنای ظاهری چیزی اراده نکرده است. منظورم این بود که من درباره رفتار -درست یا اشتباه- مرحوم منتظری چیزی نگفتم و شما از آن جمله‌ی بالا رابطه با باند مهدی هاشمی و سرویس‌های جاسوسی را استخراج نکن.

من با جماعت حزب الله دوست بوده‌ام، زندگی کرده‌ام و بهترین دوست‌های گذشته و اینکم هستند. من با این‌که حامی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ماندم و حتی بالاتر، در هیچ انتخابی به هیچ اصلاح‌طلبی رای ندادم، اما در فکر سیاست‌زده‌ام از اینان جدا شدم. پیش از‌آن‌که من یک حزب اللهی باشم، یک انسان بودم و یک مسلمان. انسانی که احساس داشت، می‌دانست خوب و بد چیست و مسلمانی که طلبه بود. چه اتفاقی افتاد که من راهم را جدا کردم؟

تعریف من از حزب الله متفاوت بود از تعریف حاکم بر این جماعت. همه‌ی حزب الله یک گونه فکر نمی‌کنند، اما آن تعریفی که متاسفانه رایج شده است و شیوع یافته است و صد افسوس  این تعریف غلط نما و چهره‌ی حزب الله شده است، تعریفی است که اخلاق و دین را در ساحت سیاست تعلیق می‌کند. حتی شاید اکثر حزب الله این گونه نباشد، اما نمی‌دانم چرا این نما چیره شده است. یک تفکر به آسانی فرو نمی‌ریزد، یک اشکال و دو اشکال و ده اشکال سامان یک اندیشه را ویران نمی‌کند. اما آن‌گاه که پرسش‌های بی‌پاسخ در پستوی ذهن انباشته شد و تردیدهای ریزریز انبار شدند و مشکلات به معضلات مبدل شدند، بنای اندیشه و فکر از هم می‌پاشد.

نمی‌توان رفتار عضوی از یک گروه را به نام آن گروه نوشت، اما وقتی که این رفتار، به روش آن گروه مبدل شود و از فاعلان حمایت شود دیگر یک رفتار شخصی نیست، رفتاری است که از یک اندیشه سرچشمه می‌گیرد. اگر بهم ریختن جلسات اصلاح‌طلبان فقط در یکی دو جا اتفاق می‌افتاد، نمی‌توانستیم این بی‌اخلاقی را به این جماعت نسبت دهیم، ولی وقتی در هر جا هر جلسه‌ی عمومی بود احتمال خشونت این جماعت بود و بسیار هم اتفاق می‌افتاد، به این معناست که این جماعت در تفکر خود به خود اجازه می‌دهند که چنین کنند.

بگذارید از دوستان حزب اللهی اصیل که نام‌شان به یغما رفته است، عذرخواهی کنم و عفو بطلبم. کسانی که بسیارشان را می‌شناسم و دوست دارم و خالصانه خادم انقلاب‌اند و هیچ سهمی نخواسته‌اند و نبرده‌اند. من این جماعت  را حزب الله می‎دانم و آن یکی  جماعت که اخلاق و ایمان را در ساحت سیاست تعطیل می‌کنند، حزب لا می‌نامم و از این‌که در سطور قبل چنین نگفتم باز خواستار عفوم. از این جهت حزب لا می‌گویم؛ زیرا شعارشان و رفتارشان “لا اخلاق لا ایمان در وادی سیاست” است. من از این دسته جدا شده‌ام. جدا شدن از یکی ملازم پیوستن به دیگری نیست. همیشه راه‌های سوم و چهارمی هم هست. اگر تعریف حزب الله موافق انقلاب با پایبندی به دین و اخلاق و قانون است، من هستم.

چرا باید از این دسته‌ی «لا» رنج برد و در برابرشان فریاد زد. من دو بچه دارم. یک پسر، یک دختر، برای ایمان‌شان می‌ترسم. من بسیار کم دعا می‌کنم و چیزی از خدا می‌خواهم –البته این خوب نیست- اما بارها و بارها برای ایمان دختر و پسرم در آستان خدا گریسته‌ام. می‌ترسم. این جماعت راه‌زنان ایمان‌اند. دشنام‌گویی‌هاشان و خلخال کشیدن از پای زنان را به اسم دین و خدا و انقلاب می‌نویسند. دیگران انسان‌اند. انسان‌هایی که اشتباه می‌کنند و برداشت‌های خطا می‌کنند. اگر چه اشتباه است، ولی طبیعی است که از بدکرداری افراد منتسب به دین با نام دین، انزجار و تنفر از دین و ایمان حاصل شود.

آهِ بیش‌تر باید کشید، وقتی این جماعت اعمال خود را مستدل می‌کنند و برایش فلسفه می‌بافند. وقتی یکی از همین جماعت دوست دیگری را به خاطر نقد کوچکی حرام‌زاده خوانده بود و دوستانش برایش کف زدند و کسی محترمانه در جوابش نوشت :آقای ما علی  ابن ابی طالب دوست نداشت شیعیان دشنام‌گو باشند، همان فحاشِ وبلاگ‎دار که پای منبر مداحی هتاک رشد یافته بود در فلسفه‌بافی‌ای شگفت گفت بزرگ‌ترین سوره‌ی قرآن هم بقره است و بقره یعنی گاو و گاو فحش است. چه جایزه‌ها که به حلقوم این فرد نریختند. جای ناراحتی دارد که من و دیگران به جای مبارزه با کفر، باید خودی‌نماها را مهار کنیم و به جای ترس از شبهات الحاد، از کردار متدین‌نماها بترسیم. «این دود بین که نامه‌ی من شد سیاه از او».

از خطرات بزرگ این دسته لائیه، براندازی اخلاقی است. براندازی اخلاقی خودی. انقلاب ما زمستان‌های سختی و گردنه‌های صعبی را گذرانده است. تندانقلاب‌های –مثل فست فود- تونس و مصر و لیبی و… و سقوط حکومت‌هاشان یک اشتراک داشت، کسی برای حکومت سینه نمی‌زد و هر فریادی بود علیه حکومت بود. این بزرگ‌ترین تفاوت تندانقلاب‌های شمال آفریقا با جنبش سبز ایران بود. در ایران جنبش سبز پیش از آن‌که در برابر حکومت باشد، باید از خاک‎ریزهای بزرگ و پر نیروهای مردمی حامی حکومت بگذرد. خاک‎ریزهایی که در شمال آفریقا نبود. حکومتی که طرفداران مستحکم مردمی داشته باشد، سقوط نمی‌کند. براندازی اخلاقی ریزش نیروها و خالی شدن خاک‌ریزها را در پی دارد. ما با انسان مواجه‌ایم. انسان آن‌گاه که بداخلاقی و بی‌دینی و پرده‌دری و بی‌ناموسی گروهی را ببیند، اگر هنوز انسان باشد منزجر می‌شود. همه‌ی انسان‌ها نمی‌توانند در تحلیل ذهنی‌شان «کردار اهل صومعه » را از «طریقت» جدا کنند و به جای انزجار از متدین‌نماها از دین منزجر می‌شوند؛ زیرا اینان به نام دین و به نام خدا جنایت می‌کنند.

من خود به چشم خویشتن دوستان بسیاری را دیده‌ام که خود را از زیر سایه‌ی پرچم انقلاب بیرون کشیده‌اند و سکوت گزیده‌اند و به جبهه‌ی مخالف هم نپیوسته‌اند و من نام‌شان را نهاده‌ام جبهه‌ی سکوت. همه‌شان از کردار اهل صومعه می‌پرست شده‌اند. به خودمان دروغ نگوئیم. ریزش‌های بعد از انتخابات بسیار بوده است و عمده‌اش به خاطر رفتار این جماعت.

یکی از عمده دلائل ریزش و خمودی و در اغما رفتن جماعت سبز، همین شعار لا اخلاق لا ایمان بود. وقتی بنگاه‌های خبررسانی‌شان به دروغ و برچسب‌زنی و گاهی تهمت روی آوردند و در اعتراضات‌شان به کردارهای نکوهیده دست زدند، بسیاری از طرفداران‌شان را که انتظار اخلاق‌مداری داشتند از خود بیزار کردند و گرد خود را خالی کردند. جماعتی که اینک ساکت‌اند. جماعت سکوت، جماعت خاکستری مهم‌ترین مخاطب این اتفاقات است. خیلی کم اتفاق می‌افتد که یک سبز آبی شود و یک آبی قرمز و یک قرمز زرد. مخاطب رفتار سبزها و جماعت لائیه دسته‌ی مخالف نیست، این جماعت سکوت است. جماعت سکوتی که از رانندگان تاکسی و شاطران نانواهای سنگگ و رفتگر تا سیاست‌مداران ساکت و تحصیل‌کردگان بی‌طرف را تشکیل می‌دهد. این جماعت انسان‌ند. می‌بینند و می‌شنوند و تحلیل می‌کنند و می‌دانند خوب چیست و بد چیست. اینان رفتارهای مخالف و موافق را می‌بینند و ته ذهن‌شان تحلیل می‌کنند. حتی شاید به روی خودشان نیاورند، حتی شاید حواس‌شان نباشد که تحلیل می‌کنند. مطمئن باشید مهم‌ترین ملاک این دسته از انسان‌های ساکت، انسانیت است. و انسانیت بدون اخلاق نمی‌شود.

پیش از این گفته بودم اگر به بازسازی اخلاقی و نوسازی اخلاقی چهره‌ی نظام رو نیاوریم و بگذاریم سایه‌ی بی‌اخلاقی این جماعت که اینک جیک جیک مستان‌شان بلند است بر سپیدی انقلاب ماندگار باشد، در زمستانی که دیگر یاوری نخواهیم داشت، شکست خواهیم خورد. زمستانی که شاید بیست سال بعد باشد شاید ده سال بعد!

* این متن برای بازنشر در سی میل کوتاه شده است.


 
 

1389/12/8

 

دادستان عمومی و انقلاب اهواز، از اجرای بیش از ۴۰ مورد حکم اعدام در هفت ماه گذشته خبر داد.

فرهاد افشارنیا افزود اجرای احکام اعدام همچنان ادامه دارد و در صورت موافقت رییس قوه قضاییه، این احکام به صورت علنی اجرا می‌شوند.

به گفته دادستان عمومی و انقلاب اهواز استفاده از قرارهای تامین سنگین‌تر و مجازات‌های حد به جای تعزیر و لغو مزایایی مانند مرخصی و آزادی مشروط برای زندانیان مرتبط با جرایم سرقت، از برنامه های آینده این دادسرا است.

منبع: رادیو فردا


 
 

1389/12/8

بر اثر واژگونی اتوبوس حامل زائران ايرانی در سوريه، 6 زائر ايرانی کشته شدند.

به گفته مهدی شهسواری مديرکل بين‌الملل و راهبری امور زيارتی سازمان حج و زيارت صبح امروز بر اثر واژگونی يک اتوبوس حامل زائران ایرانی که در حال عزيمت از شهر حلب به دمشق بود، 6 نفر از زائران اين اتوبوس کشته شدند و 42 نفر نيز مجروح شدند.

وی با بيان اينکه اين کاروان به‌صورت آزاد اقدام به سفر زيارتی به سوريه داشته تصريح کرد: «زائران اين کاروان که از سيرجان استان کرمان به سوريه سفر کرده بودند، قصد داشتند در ادامه سفر خود برای زيارت عتبات عاليات وارد عراق شوند که دچار اين سانحه شدند.»

به گفته شهسواری، تيم پزشکي سازمان حج و زيارت به محل اين سانحه اعزام شده‌ است.

منبع: پارسینه
 


 
 

1389/12/8

گروهی از پزشکان در نامه ای به رئیس قوه قضاییه ضمن برشمردن خدمات دکتر منصور نصیری کاشانی، خواستار آزادی سریع وی شدند. این نامه به امضای 54 پزشک که عنوان «پزشکان تیم‌های اضطراری دفاع مقدس» را در نامه خود آورده‌اند رسیده است.

در این نامه آمده است: «دکتر منصور نصیری کاشانی استاد دانشگاه، پزشک متخصص و رزمنده دفاع مقدس که سالها سابقه خدمت صادقانه به نظام جمهوری اسلامی دارد و بعنوان عضو هیئت علمی به آموزش دانشجویان و ارائه خدمات درمانی به بیماران محروم در مرکز آموزشی وتحقیقاتی پوست و جذام مشغول بوده است بازداشت شده است.»

امضا کنندگان این نامه تاکید کرده‌اند: «ما رزمندگان و پـزشکان تیم‌های اضطراری دوران دفاع مقدس دستگیـری بدون دلیل آحاد مملکت و بخصوص اعضای هیئت علمی دانشگاهها را محکوم می‌نمائیم و خواهان آزادی هر چه سریعتر ایشان می‌باشیم.»

در ادامه بازداشت های اخیر، دکتر منصور نصیری کاشانی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به همراه دکتر علی اکبر پورفتح الله استاد دانشگاه تربیت مدرس از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران نیز بازداشت شدند.

گفته می شود بازداشت این دو نفر به این علت بوده است که آنان به نمایندگی از طرف جامعه پزشکی به خانواده های زندانیان سیاسی رسیدگی می کرده اند تا در نبود عزیز در بندشان رنج کمتری بر آنها تحمیل شود.

دکتر عبدالله قربان زاده، دکتر مهدی عاشوری، دکتر جلال پورهاشمی، دکتر تقی نوربخش و دکتر ایرج نجفی برخی از امضا کنندگان این نامه هستند.

منبع: کلمه


 
 

1389/12/8

آرمان امیری
مجمع دیوانگان

هیچ گاه متوجه نشدم چرا اصلاح‌طلبان در مقطع سال‌های 77 تا 79 بزرگترین هدف خود را تخریب هاشمی قرار دادند؟ البته منظور از اصلاح‌طلبان به هیچ وجه نزدیکان سیدمحمدخاتمی نیست. اشاره من امثال اکبر گنجی و عباس عبدی است که به ظاهر عضوی از جریان اصلاحات بودند اما عملا با اصلاح طلبان داخل ساختار حکومت یک گام فاصله داشتند. تردید ندارم این گروه در آن بازه با تشخیص غلط زمانی و اشتباه گرفتن مسیر حرکتی اصلاحات آنچنان افتضاحی به بار آوردند که دست کم خود من را به شخصه برای همیشه متقاعد ساختند که هیچ گاه با طناب امثال این آقایای وارد هیچ چاهی نشوم که طنابشان سخت پوسیده و شم سیاسی‌شان به شدت بیمار است.

از نگاه من این آقایان به ظاهر سرشناس درست هم ردیف همان توده مردمی هستند که تنها و تنها به دلیل حمله احمدی نژاد به هاشمی از او حمایت می‌کنند. این دوستان هم مدت‌ها دچار این توهم بودند که هاشمی خون آشامی در پس پرده است که آقایان همچون شوالیه‌هایی (البته دن کیشوت وار) شهامت حمله به این دیو پلید را پیدا کرده‌اند و با سرخوشی ناشی از این پیروزی سال‌ها در ابرها سیر می‌کردند. تاریخ ثابت کرد که نه تنها هاشمی آن ابرقدرت پنهان نبود، که اتفاقا دوستان متوهم ما گرفتار بازی زیرکانه‌ای شده بودند که همزمان هم هاشمی را تضعیف می‌کرد و هم جریان اصلاحات را. اختلاف در جبهه‌ای که زمانی به پیروزی خیره کننده دوم خرداد 76 انجامیده بود خیلی زود نتایج فاجعه بارش را در انتخابات مجلس 82 نشان داد. زمانی که هاشمی به دلیل کینه گرفتن از اصلاح طلبان دیگر حاضر به حمایت از آن‌ها نبود و جناح رهبری به سادگی توانست مجلس را تصفیه کند. البته شوالیه‌های دیروز همچنان مدعیان گوش خراش امروز هم باقی مانده‌اند و به هیچ وجه زیر بار هیچ اشتباهی نمی‌روند.

شش سال از ماجرای رد صلاحیت فله‌ای اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس هفتم گذشت تا کم کم دو جریان شاخص حاضر در کشور متوجه شوند در چه بازی شومی افتاده و تا چه حد متضرر شده اند. اصلاح طلبان عملا پس از جدایی از هاشمی هیچ گاه نتوانستند به قدرت بازگردند و هاشمی نیز پس از آنکه انتقام تمامی توهین‌های نیمه دوم دهه هفتاد را با پشت کردن به اصلاح طلبان گرفت، به کانون حملات جدیدی برای افراطیون جناح مقابل بدل شد. پس عقلای جناح اصلاحات بار دیگر در کنار هاشمی قرار گرفتند تا جبهه متحدی را علیه استبداد روزافزون و یکپارچگی نظامی حکومت تشکیل دهند. در این مبارزه جدید، دست‌کم تا پیش از انتخابات این هاشمی بود که بیشترین هزینه‌ها را پرداخت و مرکز شدیدترین و کثیف‌ترین حملات جناح مقابل قرار گرفت. با این حال پس از وقوع کودتا دوباره همه چیز تغییر کرد.

هاشمی هیچ گاه اتحاد نانوشته خود با اصلاح طلب در پیش از انتخابات را نشکست. او هیچ گاه نتایج اعلام شده را به رسمیت نشمرد و محمود احمدی نژاد را رییس جمهور ندانست. هاشمی حتی سکوت هم اختیار نکرد و در اولین فرصتی که برای سخن گفتن یافت، در خطبه‌های نماز جمعه پیش‌شرط‌هایی را مطرح ساخت که 15 ماه بعد شورای هماهنگی راه سبز امید هم مطالبات جنبش را همان پیش شرط‌ها قرار داد: «آزادی زندانیان سیاسی؛ رفع فضای امنیتی و سرکوب؛ آزادی احزاب و روزنامه ها؛ حضور طرفین معترض در صدا و سیما و در نهایت مراجعه به نظر نهایی مردم» . با این حال پایداری هاشمی بر سر پیمان پیشین و تاکید مداوم او بر پیش‌شرط‌هایش از جانب افراطیون معترض دوباره نادیده گرفته شد.

حدود 20 ماه از کودتای خرداد 88 می‌گذرد. هاشمی اولین و شاید تنها چهره فعال سیاسی است که در این ماجرا مطالبات کاملا شفافی را بیان کرده و در تمام این مدت بر مطالبات خود پای فشرده است. تخریب و توهینی که هاشمی در این مدت از جانب حکومت کودتا تحمل کرده است، چیزی کم از دیگر چهره‌های شاخص معترضان نداشته. تنها کافی است نگاهی به چندین بار بازداشت و توهین و ضرب و شتم اعضای خانواده اش، شعارهای پیاپی در توهین و تمسخر او و محکوم نمودن فرزندانش بدون برگزاری دادگاه نگاهی بیندازیم. با این حال حساب هاشمی از حساب رهبران جنبش جداست، چرا که این رهبران اگر چه از جانب دستگاه سرکوب تحت فشار قرار دارند، اما عزیز ملتی شده‌اند و در قلوب تک تک مخالفان جای گرفته‌اند و برای پشتیبانی از آنان بعید نیست که میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها بریزند. اما هاشمی که از حکومت رانده شده، به واسطه جو‌سازی افراطیونی که از اعتدال او کینه به دل داشتند هیچ گاه نتوانست در میان مخالفان هم جایگاه و پشتوانه‌ای برای خود بیابد. در واقع باید پذیرفت که حملات مخالفان نظام به هاشمی چیزی کم از حملات هواداران احمدی نژاد نداشته است.

من نمی‌دانم چرا یک عده گمان می‌کنند همچنان چیزی از هاشمی طلب دارند؟ من نمی‌دانم چطور کسی می‌تواند مدعی اخلاق، انصاف و دموکراسی باشد، اما به سادگی به خودش اجازه بدهد هر توهین و اتهامی را بدون ارایه هیچ شاهد و مدرکی روانه او کند؟ «مرگ بر هاشمی» گفتن این روزها به همان میزان که ساده و بی‌خطر است، برای افراطیون هر دو جناح سند افتخار و اعتبار به حساب می‌آید و جالب اینکه همین افراطیون مدام هاشمی را تهدید می‌کنند که باید هرچه سریع‌تر به جبهه آنان بپیوندد و مواضعش را شفاف کند.

پرسش من از تمامی مخالفان حاکمیت کنونی که هاشمی را مورد سرزنش و حمله قرار می‌دهند این است که از این مرد چه انتظاری دارند؟ چه مطالبه‌ای را باید مطرح می‌کرده که نکرده است؟ کدام مهر تایید را بر کودتای انتخاباتی نباید می‌زده که زده است؟ چقدر توهین و تحقیر و تهدید از جانب حاکمیت را باید تحمل می‌کرده که نکرده است؟ خانواه و فرزندانش در برابر چه میزان حمله و توهین و ضرب و شتم باید مقاومت کنند که نکرده‌اند؟ کدام یک از این دوستانی که خود را فعال سبز و آزادی خواه قلمداد کرده و به خود اجازه صدور محکومیت هرچهره‌ای را می‌دهند به‌اندازه هاشمی توانسته‌اند سنگ پیش پای کودتا بیندازند و اینچنین نظام را در بن بست قرار دهند؟ چند نفر از ما به تنهایی در برابر سیل بنیان کن حکومت نظامیان سنگی بزرگ‌تر از سنگ هاشمی انداخته‌ایم که خود را محق‌تر از او می‌دانیم؟ چند نفر از ما این فرصت را داشتیم که با تایید کودتا جایگاهی تا بدان حد رفیع و امتیازاتی تا بدان حد دست نیافتنی را حفظ و بیمه کنیم اما از تمام آن‌ها چشم پوشی کردیم؟ چند نفر از ما تنها و تنها به دلیل خودداری از تکفیر رهبران جنبش تحت چنین فشارهای کمرشکنی قرار گرفته‌ایم که هاشمی قرار دارد؟ از همه اینها گذشته؛ چرا هاشمی باید به جماعتی بپیوندد که مدام او را مورد توهین و تحقیر قرار می‌دهند؟ چرا باید تجربه تلخ حمایت از افراطیونی را تکرار کند که به محض کسب قدرت و یا آزادی پیش از هرچیز تمام عقده‌های خود را بر سر خود او خراب خواهند کرد؟

به باور من، چه هاشمی و چه دیگر چهره‌های شاخص جریان اصلاحات، از قبل هشت سال درگیری و جدال دولت خاتمی تجربیات گران‌بهایی کسب کرده‌اند که سبب می‌شود اشتباهات پیشین را تکرار نکنند. مشکل تنها و تنها از جانب تازه واردهایی است که نه در کوران مجادلات پیشین قرار داشتند و نه به خود زحمت می‌دهند از تجربیات تاریخی دیگران استفاده کنند. به ناگاه از راه رسیده‌اند و می‌خواهند تاریخ را خود شروع کرده و خود به پایان برسانند و خود قاضی و مجری باشند. من تنها می‌توانم امیدوار باشم شمار چنین افرادی در داخل ساختار حاکمیت روز به روز افزایش یافته و در داخل جنبش سبز هر روز کمتر و کمتر شود.


 
 

1389/12/8

نمایندگان مجلس دامنه دایره مقامات و مسئولانی که موظفند صورت دارایی‌های خود، همسر و فرزندان تحت تکلفشان را بعد و قبل از خدمت به رئیس قوه قضائیه اعلام کنند از 27 مورد به 17 مورد کاهش دادند.

این طرح پیش‌تر از سوی شورای نگهبان رد شده بود و نمایندگان مجلس امروز با اصلاح موادی از این طرح، نظر شورای نگهبان را تامین کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، براساس این تصمیم نمایندگان مجلس، اعضای مجلس خبرگان دیگر نیازی به اعلام دارایی‌های خود ندارند.

اعضای شورای موقت رهبری، سرپرستان وزارتخانه‌ها، روسای نهادها و حوزه‌های نمایندگی ولی‌فقیه و روسای عقیدتی سیاسی در دانشگاه‌ها و نیروهای نظامی و انتظامی، مشاورین روسای سران قوه و مشاوران و معاونان آنها، مشاوران وزرا از دیگر افرادی هستند که از ارائه فهرست دارایی‌های خود معاف شده‌اند.

در مقابل، اعضای حقوقدان شورای نگهبان، نمایندگان مجلس، معاونان رئیس قوه قضائیه و روسای سازمان‌ها و دستگاه‌های وابسته به این قوه و معاونان آنان، دادستان کل کشور، رئیس دیوان عالی کشور، رئیس دیوان عدالت اداری و تمامی دارندگان پایه قضایی از جمله مقام‌های هستند که باید دارایی‌های خود قبل و بعد از مسئولیت را اعلام کنند.

روسای دفاتر سران قوه، معاونان وزرا، دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس و دادستان دیوان محاسبات کشور، رئیس، معاونان و دبیر کل بانک مرکزی، روسا و معاونان سازمان‌ها و موسسات دولتی، نهادها و موسسات عمومی غیر دولتی، فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح با جایگاه سرتیپ تمام و بالاتر دسته‌ای دیگر از مسئولان هستند که موظف به اعلام فهرست دارایی‌های خود شده‌اند.

مدیرعامل و اعضای هیات مدیره بیمه‌ها، بانک‌ها و موسسات مالی و اعتبار دولتی و موسسات و شرکت‌های وابسته به آنها، استانداران و معاونان آنان و فرمانداران و شهرداران مراکز شهرستان‌ها و معاونان آنان، سفرا و کارداران سفارتخانه های جمهوری اسلامی، روسای سازمان‌ها و مدیران کل دستگاه‌ها، اعضای مجامع عمومی، هیات مدیره، هیات امنا و مدیر عامل شرکت‌ها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت و اعضای هیات مدیره و مدیرعامل مناطق آزاد تجاری و معاونان آنان از دیگر مقام‌هایی هستند که موظف به اعلام دارایی‌های خود شده‌اند.

منبع: مهر


 
 

1389/12/8

محمدرضا خاتمی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در پی بازگشت عبدالله رمضان‌زاده، قائم مقام دبیرکل این تشکل سیاسی به زندان اوین در یادداشتی نوشت که «عبدالله رمضان‌زاده هم به سبزآباد اوین بازگشت.»

آقای خاتمی در نامه‌ای که امروز یکشنبه منتشر کرده است، نوشته که به رمضان‌زاده گفته شده بود «باید مصاحبه کنی و بیانیه بدهی در محکومیت ٢۵ بهمن و علیه جبهه مشارکت و یا به زندان برگردی و او همان کاری کرد که یک غیور می‌کند.»

وی نوشته که رمضان‌زاده «به رسم معهود همه آزادمردان تن را به زندان جور سپرد اما آزادگی و مردانگی خود را نفروخت.»

محمدرضا خاتمی در بخش دیگری از نامه خود به «مردنمایانی» اشاره کرده که «برای حفظ قدرت و متاع دنیا حاضر شدند حقیقت را لگد مال کنند، شرافت را بفروشند و آبروی خود را پیش ملت از دست بدهند.»

اشاره خاتمی احتمالا به کسانی است که در روزهای بعد از 25 بهمن به صحنه آمدند و اعتراضات مردمی را محکوم کردند اما نامی از این افراد نبرده است. او در نامه خود نوشته که آنها «بر خلاف اعتقادات خود بر مظلومان تاختند و هیزم آتش ظلم شدند. اینها همان‌هایی بودند که سال‌ها می‌گفتند ان الحیاة عقیدة و جهاد. اینها کجا و عبدالله رمضان‌زاده‌ها کجا؟»

عبدالله رمضان‌زاده ششمین شاکی در پرونده سردار مشفق و سخنگوی دولت محمد خاتمی که از هفته پیش بارها، تهدید به بازگردانده شدن به اوین شده بود صبح روز شنبه هفتم اسفند ماه ٨٩ برای اجرای حکم شش ساله خود به زندان بازگشت.

محسن امین‌زاده، مصطفی تاج‌زاده، عبدالله رمضان‌زاده، فیض‌الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی هفت فعال سیاسی هستند که از سردار مشفق از برخی نهاد‌های مرتبط به خاطر تقلب در انتخابات سال گذشته شکایت کرده‌اند.

در آخرین بازجویی، به رمضان‌زاده ابلاغ شده بود بین بازگشت به زندان و تکذیب اطلاعیه‌های اخیر جبهه مشارکت و همچنین «شورای هماهنگی اصلاح طلبان کُرد» یکی را انتخاب کند، که عبدالله رمضان زاده با پافشاری بر مواضع خود، رهسپار زندان شد.

منبع: ندای سبز آزادی

پیشینه
محکومیت رمضان‌زاده به شش سال حبس


 
 

1389/12/8

دادگا تجدید‌نظر حکم هفت سال زندان احسان عبده تبریزی دانشجوی ایرانی در دانشگاه دورهام بریتانیا را به پنج سال تقلیل داد.

به گزارش سایت کلمه، شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب (تجدید‌نظر) حکم پنج سال زندان عبده تبریزی، شامل دو سال حبس به اتهام توهین به رهبری و سه سال زندان به اتهام اجتماع و تبانی ( حضور در تظاهرات مقابل سفارت ایران در لندن ) را تایید کرده است.

این دادگاه همچنین اتهام «ارتباط عبده‌تبریزی با بیگانگان» را رد کرده است.

احسان عبده تبریزی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان، در دی‏‌ماه ۱۳۸۸ در حالی که برای دیدار با خانواده خود به ایران بازمی‏‌گشت، بازداشت شد.

وی اکنون حدود ۱۴ ماه است که در زندان به سر می‌برد و طی این مدت از حق استفاده از مرخصی محروم بوده است.

دستور تبدیل بازداشت وی به وثیقه ۸۰ میلیون تومانی نیز که به وی ابلاغ شده، هرگز به مرحله اجرا گذاشته نشد.

احسان عبده تبریزی طی ۱۸۳ روز بازداشت در سلول انفرادی و سلول‌های سه یا چهار نفره؛ دو بار اقدام به اعتصاب غذای اعتراضی کرد و در آستانه مرگ قرار گرفت.

منبع: کلمه


 
 

مجتبی واحدی مشاور کروبی:
1389/12/8

مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی اعلام کرد میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران خود به طور غیرقانونی زندانی شده‌اند.

آقای واحدی گفته یک هفته است که اطرافیان و فرزندان مهدی کروبی از وضع او کاملا بی‌خبر هستند و اطلاعی از سلامت او و همسرش ندارند.

واحدی با اشاره به تاریک بودن پنجره‌های خانه آقای کروبی و عدم حضور نیروهای امنیتی در اطراف خانه افزوده که «یک هفته است در بی‌خبری مطلق هستیم، نمی‌دانیم کجا هستند، یعنی در کجا زندانی هستند و وضعیت سلامتی او چطور است.»

وی با غیرقانونی خواندن حصر آقای کروبی، به این نکته اشاره کرد که او «بدون هیچ حکم قانونی و با دستور دبیر شورای نگهبان که در نماز جمعه این دستور را قرائت کرد، زندانی است.»

مشاور کروبی اضافه کرده که «آقای کروبی از دو هفته پیش که منزل او به محاصره کامل درآمد و اشغال شده، او و خانمش و همچنین مهندس موسوی و خانمش زندانی هستند.»

پیش‌تر کمپین بین‌المللی برای حقوق بشر در ایران به نقل از همسایه‌های مهدی کروبی از خالی بودن خیابان از ماموران پلیس و تاریک بودن خانه او خبر داده بود.

در واکنش به حصر و بی‌اطلاعی از سرنوشت رهبران جنبش سبز شورای هماهنگی راه سبز امید با انتشار بیانیه‌ای از مردم خواسته است روز سه‌شنبه دهم اسفند راهپیمایی کنند.

منبع: بی‌بی‌سی

پیشینه
حصر موسوی و کروبی شکسته شود
«موسوی و کروبی به یک خانه امن انتقال داده شده‌اند»


 
 

آیت‌الله علی‌محمد دستغیب:
1389/12/8

آیت‌الله علی‌محمد دستغیب خواستار شکسته شدن حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی شد و بار دیگر از اعضای مجلس خبرگان خواست بر عملکرد رهبری نظارت داشته باشند.

آقای دستغیب در نامه خود که خطاب به اعضای مجلس خبرگان نوشته شده لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان، رسیدگی به اعتراض‌های موسوی و کروبی و شکست  حصر غیرقانونی و غیر شرعی آنها را خواستار شده است.

براساس برخی گزارش‌ها رهبران جنبش سبز چند روزی است که از سوی ماموران امنیتی به «خانه‌ای امن» در اطراف تهران منتقل شده‌اند.

آقای دستغیب در واکنش به حصر این رهبران جنبش سبز در نامه خود نوشته که در حال حاضر مخالفت با «وضع موجود» در جمهوری اسلامی به «مخالفت با ولایت‌ فقیه و نظام» تبدیل شده است.

وی در بخش دیگری از این نامه به قرار گرفتن نهاد‌های انتصابی مقابل رای مردم اشاره کرده و نوشته است با ادامه نظارت استصوابی شورای نگهبان «حاکمیت اکثریّت تبدیل {شده} به حاکمیّت اقلّیّت و خبرگان در واقع منتخب شورای نگهبان {شده‌اند.}»

وی همچنین نوشته که مجلس خبرگان در حال حاضر به نهادی تبدیل شده است که «بی‌چون و چرا» از رهبری تبعیت می‌کند.

این مرجع تقلید در بخش دیگری از نامه خود خواستار آزادی زندانیان و برگزاری محاکمات بر اساس قانون، رفع سانسور، محاکمه مسببان حمله به کوی دانشگاه، دخالت نکردن نیروهای نظامی در امور کشور، اجرای تمام بندهای قانون اساسی، استقلال قوه قضاییه و تغییر رفتار صدا و سیما شده است.

دستغیب در ادامه نامه خود به ۱۶ مورد اشاره کرده که به گفته وی عده‌ای از مراجع آن را تخلف حاکمیت دانسته‌اند.

این عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه دروغ‌ها و تهمت‌های صدا و سیما خلاف شرع است، نوشته است: «به بهانه حفظ نظام (که در حقیقت از نظر آنها حفظ هیئت حاکم است) حرام‌های خداوند و گناهان کبیره حلال نمی‌شود.»

وی در بخشی دیگری از نامه خود «ضرب و شتم افرادی که برای احقاق حق، راهپیمایی آرام دارند» را جایز ندانسته و کسانی که چنین اعمالی را انجام می‌دهند، «مجرم» خوانده است.

منبع: کلمه و رادیو فردا

پیشینه
«موسوی و کروبی به یک خانه امن انتقال داده شده‌اند»
جامعه بین‌المللی با فشار دیپلماتیک به حصر خانگی رهبران جنبش سبز پایان دهد


 
 

1389/12/8

در فیلمی که به تازگی در یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، چند تن از «لباس شخصی‌ها» با حمله به فائزه هاشمی و بستگانش، وی را با الفاظ رکیکی مورد خطاب قرار داده و شعارهایی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی سر می‌دهند.

آن گونه که از این تصاویر برمی‌آید، فائزه هاشمی، در پارکینگ حرم شاه عبدالعظیم در جنوب تهران مورد حمله این افراد قرار گفته است.

پیش از انتشار این فیلم، روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشته بود: «درحالی که تنها دو هفته تا انتخابات هیات رئیسه خبرگان باقی مانده است، تعرض به رئیس مجلس خبرگان رهبری توسط عناصر خودسر، حتی به خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت عبدالعظیم و در مراسم ترحیم هم کشیده شد.»

بنا بر این گزارش، پیش از ظهر سه‌شنبه «نیروهای لباس شخصی» هنگامی که محسن و فائزه هاشمی، از محل مراسم ختم یکی از بستگان خود خارج می‌شدند با حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شده‌اند.

برپایه این گزارش هنگامی که برادر زاده و خواهرزاده فائزه هاشمی تلاش می‌کردند، مانع حمله این نیروها شوند، با شوکر برقی مورد حمله قرار گرفتند.

در ادامه گزارش روزنامه جمهوری اسلامی آمده است نیروهای لباس شخصی قصد درگیری با محسن هاشمی را داشته‌اند اما افرادی که در مراسم ختم حضور داشته‌اند از این اقدام جلوگیری کرده‌اند.

منبع: آفتاب و رادیو فردا

ویدیوی این خبر را از اینجا ببینید.


 
 

1389/12/6
در فیلمی که به تازگی در وب‌سایت یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، چند تن از «لباس شخصی‌ها» با حمله به فائزه هاشمی و بستگانش، وی را با الفاظ رکیکی مورد خطاب قرار داده و شعارهایی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی سر می‌دهند. آن گونه که از این تصاویر برمی‌آید، فائزه هاشمی، در پارکینگ حرم شاه عبدالعظیم در جنوب تهران مورد حمله این افراد قرار گفته است.

 
 

گزارش خبری:
1389/12/7

گزارش خبری:

شمس‌الدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم از طرح جایگزین افزایش حقوق و دستمزد دفاع میکند و معتقد است گسترش حمایت‌های تامین اجتماعی از کارمندان و کارگران از افزایش سالانه حقوق و دستمزد بهتر است. از سوئی فعالین کارگری می‌گویند دولت به تامین اجتماعی بدهکار است و سیاست‌های اقتصادی جاری تاثیری در معیشت کارگران ندارد.

توسعه نظام تامين اجتماعي به جای افزایش حداقل دست‌مزد؟

سخنگوی اقتصادی دولت هفته گذشته نیز گفته بود که اگر به جای افزایش حقوق از «ابزار گسترش تامین اجتماعی» استفاده شود‌، «نتیجه بهتری» در پی خواهد داشت.

وی باز هم تاکید کرده: «يكي از مشكلات مزمن در اقتصاد ايران اين است كه براي حمایت از کارمندان و به بهانه تورم، نرخ مزدها و حقوق را افزايش می‌دهيم، اما طولي نمي‌كشد كه اين موج به افزایش قيمت‌ها تبديل مي‌شود و در واقع اثر مثبت افزايش حقوق مستهلک مي‌شود.»

حسینی مدعی‌ست، با اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها و توزيع نقدي يارانه‌ها، ما هزينه خانوارها را «جبران كرده‌ايم» و معتقد است، با این شرایط به جای اینکه سراغ افزايش دستمزدها برويم، «باید به سراغ توسعه نظام تامين اجتماعي» برويم كه در قانون هدفمند كردن يارانه‌ها هم پيش‌بيني شده است.

به نظر وی با این اقدام «هم از نيروي كار كشور حمايت می‌شود و هم ريشه‌هاي تورم كه از جمله آنها مارپيچ‌ هزينه است، خشکانده می‌شود.»

از سوئی برخی تشکل‌های کارگری در ایران می‌گویند این اظهارات در جهت عدم افزايش حداقل دست‌مزدهاي كارگران در سال آينده است و افزایش حداقل دست‌مزدها تاثیر چندانی بر افزایش تورم ندارد بلکه معیشت کارگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

بدهکاری 21 هزار میلیارد تومانی دولت به تامین اجتماعی

علي دهقان كيا، عضو هيات مديره كانون عالي شوراهاي اسلامي كار استان تهران می‌گوید: «نقش دست‌مزد بر روي تورم كالاهاي توليدي 1.5 تا دو درصد برآورد شده است.»

به گفته وی تعداد كارگران تحت پوشش بيمه سازمان تامين اجتماعي «هفت ميليون نفر» است و هم اكنون «30 درصد» از حداقل حقوق كارگران بابت بيمه كسر مي‌شود.

وی با انتقاد از سياست‌هاي حمايتي دولت از طبقه كارگر، به ميزان بدهي دولت به صندوق سازمان تامين اجتماعي اشاره کرد که به «بيش از 21 هزار ميليارد تومان» افزایش يافته است.

دست‌مزدها را بر اساس قانون افزایش دهید

علی اکبر عیوضی، مسئول كميته مزد استان تهران هم اعلام کرد که نمايندگان كارگري خواستار افزايش «100 هزار توماني» مبلغ بن‌هاي كارگري در سال آينده از سوي شوراي عالي كار شده‌اند.

وی با بی تاثیر خواندن قانون هدفمندی یارانه‌ها در معیشت کارگران و با انتقاد از اظهارات ضد و نقیض مسئولین دولتی، بر اساس ماده 41 قانون کار خواستار افزایش حداقل دست‌مزد کارگران در سال آینده شد.

«32 میلیون خانوار کارگری خواهان افزایش دست‌مزد هستند»

عبدالحمید محمدی، عضو سابق شوراي عالي كار نیز در واکنش به زمزمه‌هائی مبنی بر عدم افزایش دست‌مزدها در سال آینده، ميانگين حقوق دريافتي جامعه كارگري كشور را 300 تا 400 هزار تومان اعلام كرد و گفت: «هم اكنون 76 درصد از جامعه كارگري كشور حداقل حقوق را دريافت مي‌كنند.»

به گفته وی «در حال حاضر 32 ميليون نفر از خانوارهاي كارگري ايران خواستار افزايش 15 درصدي مصوبه مزدي براساس نرخ تورم بازار هستند.»

43 درصد کارگران زیر حداقل دست‌مزد تعیین شده حقوق می‌گیرند

بحث بر سر افزایش دست‌مزدها در سال جدید در حالی بالا گرفته که گزارش‌ها حاکی‌ست هم اکنون 43 درصد کارگران ایران زیر حداقل دستمزد تعیین شده توسط شورای ‌عالی کار حقوق دریافت می‌کنند.

گزارش دیگری نیز می‌گوید، حداقل دستمزد واقعی هر کارگر ایرانی در سال جاری 130 هزار تومان بوده در حالی که طبق مصوبه شورای عالی کار در اسفند ماه سال گذشته میزان حداقل دستمزد اسمی کارگران در سال جاری 303 هزار تومان اعلام شده بود.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد و روزنامه تهران امروز و روزنامه جمهوری اسلامی

پیشینه:

حداقل دستمزد واقعی هر کارگر ایرانی 130 هزار تومان است

43 درصد کارگران ایران زیر خط فقر دست مزد می‌گیرند

«کارگران و کارمندان، مال باختگان اصلی تورم سال ۸۹ هستند»

قراردادهای سفیدامضا؛ عدم نظارت بر 2.5 میلیون کارگاه کوچک


 
 

1389/12/7

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مدعی شد: «از زمان انقلاب تا کنون ما زندانی نساخته‌ایم.»

مصطفی طباطبایی نژاد با بیان این که «در نظام جمهوری اسلامی زندان به جایی گفته می‌شود که فرد در آنجا به خودسازی برسد و برای او همچون دانشگاه باشد» گفت: «متأسفانه امروز به خاطر کمبود فضا مشکلات فراوانی برای زندانیان ایجاد می‌شود.»

وی در گفتگو با خبرآنلاین، به ایجاد بازداشتگاه‌های گوناگون در نیروهای مختلف نظامی، انتظامی، امنیتی و همچنین بازداشتگاه‌های سپاه اشاره‌ای نکرد و از «خانه‌های امن» متعددی که زندانیان ویژه با شرایط خاص مانند سعید حجاریان یا موسوی و کروبی و همسرانشان در آن نگاه داری می‌شوند سخنی به میان نیاورد.

این عضو فراکسیون روحانیون مجلس، بدون اشاره به انبوه زندانیان سیاسی در حکومت ۳۰ ساله جمهوری اسلامی و به ویژه سال‌های اخیر، زندانیان را به سه دسته اراذل و اوباش، قاچاقچیان و معتادین، و زندانیان مالی تقسیم کرد و گفت: «در میان زندانیان مالی گروهی که متأسفانه تعدادشان هم کم نیست، افرادی هستند که به خاطر مهریه در زندان‌ها هستند.»

وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره تحصیل و اشتغال بانوان گفت: «خانم‌ها بهتر است در رشته‌های مرتبط به خودشان فعالیت کنند. گاهی یک زن پستی را اشغال کرده و در دوره‌های مختلف به دلایل مختلف قادر به حضور در آن پست نیست و باعث می‌شود که راندمان کار پایین بیاید.»

وی افزود: «تحصیل خانم‌ها هم ایجاد مشکل می‌کند. خانمی که مدرک می‌گیرد به هیچ عنوان حاضر نیست تا با مدرکی پایین‌تر از خودش ازدواج کند. خانم‌ها پس از حقوق بگیر شدنشان مدت‌ها باید جهیزیه ازدواجشان را تهیه کنند و به همین خاطر حاضر به ازدواج هم نیستند از این رو سن ازدواج بالا می‌رود.»

منبع: خبرآنلاین
 


 
 

هاشمی رفسنجانی:
1389/12/7

هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با رد علاقه شخصی برای حفظ ریاست مجلس خبرگان گفت که مساله اصلی در انقلاب تحقق اهداف قانون اساسی است و او تسلیم گروههای افراطی نمی شود.

آقای رفسنجانی با بيان اينكه برخي افراد ناآگاه و يا شايد آگاه‏، به‌گونه‌اي شانتاژ مي‌كنند كه گويي مسئوليت‌ها براي اينجانب جاذبه‌اي دارد، گفت «تسليم القائات افراد و گروه‌هاي افراطي» نخواهد شد.

وی در جلسه امروز مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به وجود افراد يا گروه‌هايي در كشور كه از اول انقلاب با قانون اساسي و اصل ولايت فقيه زاويه داشتند، گفت: «تكليف نظام اسلامي و مردم براي مقابله با اين‌گونه افراد و گروه‌هاي معاند كه ممكن است هنوز هم عوامل اندک آن‌ها با اعلام مواضع و شعارهاي تند و تخريبي درپي تضعيف نظام باشند، روشن است كه نمونه آن در 25 بهمن ماه به روشني اتفاق افتاد.»

وی از اكثريت جامعه به عنوان «وفاداران و علاقمند به نظام اسلامی» یاد کرد و افزود: «از وظايف مهم امروز مسئولان اين است كه اين اكثريت وفادار را متحد نگه داريم و از اعلام مواضع تفرقه‌انگيز و افراطي پرهيز شود.»

هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: «برخي مواضع افراطي و تفرقه‌انگيز از هر طرف تندرو كه اعلام شود، چه ازسوي دشمنان نظام و يا اشتباه و سوءبرداشت توسط برخي دوستان، ناصواب است.»

به اعتقاد وی، «اساسي‌ترين بستر تحقق اهداف متعالي نظام اسلامي، تحقق اهداف قانون اساسي‌ست»؛ و در اين شرايط انتظار خود از افراد و نيروهاي معتدل، اصولي و دلسوز واقعي نظام را اینگونه بیان کرد: «به دور از عصبانيت و كارهاي افراطي، براساس اصول قانون اساسي، سعي در ايجاد تعديل در افراطي‌گري‌ها و حاكميت منطق و قانون در جامعه كنند.»

رئيس مجلس خبرگان همچنین به اقدامات اخیر صدا و سیما در خصوص انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبري اشاره کرد و گفت: «به گواه تاريخ و گواهي شخصيت‌هاي موجود و نظام، بحمدلله هيچ‌گاه و در هيچ مقطعي به دنبال پُست و مسئوليت نبوده‌ام و در آينده نيز به عنوان يك سرباز انقلاب، همين‌گونه خواهد بود.»

هاشمی همچنین با بیان اینکه «در اجلاس دوره قبل خبرگان رهبري، رياست خبرگان را شخصاً به آيت‌الله مهدوي كني پيشنهاد كردم»، تصریح کرد: «برخي افراد ناآگاه و يا شايد آگاه‏، به‌گونه‌اي شانتاژ مي‌كنند كه گويي اين‌گونه مسئوليت‌ها براي اينجانب جاذبه‌اي دارد.»

این سخنان در شرایطی بیان می‌شود که پیش از این محمدرضا باهنر گفته بود که اکبر هاشمی رفسنجانی «یک هفته» هم فرصت ندارد موضع خود در مورد وقایع پس از انتخابات را روشن کند و در صورتی که این کار را نکند، «به طور طبیعی دیگر نمی‏‌تواند در مسئولیت‏‌های حکومتی باقی بماند».

به دنبال اظهاراتی از این دست، صدا و سیما نیز اقدام به پخش شعار گروهی از طلاب علیه رئیس مجلس خبرگان کرده بود که دفتر آقای هاشمی در واکنش به آن نوشت: «رو سفیدی اسلام ایرانی مبارکتان باد.»

منبع: ایلنا


 
 

علی مطهری:
1389/12/7

علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس می‌گويد ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به صدا و سيما دعوت شوند تا حرف‌هايشان را بزنند.

این نماینده اصولگرای مجلس با تاکید بر اینکه «بايد صدای مخالفان و منتقدان را شنيد و بايد حق راهپيمايی مسالمت‌آميز داشته باشند»، در مورد تحرکات اخیر علیه هاشمی رفسنجاني گفت: «قاعدتا برخی به دنبال حذف آقای هاشمی هستند اما قدرت این کار را ندارند چون هاشمی میان مردم پایگاه خوبی دارد

مطهری كه اخيرا در نامه‌ای به دبير شورای نگهبان از اظهارات وی در نماز جمعه گلايه كرده، تصریح کرد: «در اين شکی نيست که واقعه 25 بهمن يک کار غيرقانونی و ناشايستی بود اما بايد نگاهی هم به عملکرد خودمان بياندازيم ،صدا و سيما و بعضی روزنامه‌های ديگر در فاصله 9 دی (88) تا 22 بهمن (89) به تحريک و تحقير معترضين پرداختند و همواره آن‌ها را با مطالبی هم‌چون شما ديگر تمام شده‌ايد، شماها عددی نيستيد، شما اعدام شديد، شما طرفدار نداريد، به مبارزه طلبيدند

مطهری معتقد است که باید از همان ابتدا به معترضان اجازه تجمع می‌دادند تا حرف‌شان شنیده می‌شد و حتی موسوی و کروبی می‌آمدند در صدا و سیما و حرف‌شان را می‌زدند و پاسخ می‌گرفتند.

این اظهارات در شرایطی بیان می‌شود که شورای هماهنگی راه سبز اميد در چهارمین بیانیه خود اعلام کرده که مخالفان حکومت در اعتراض به حصرخانگی موسوی و کروبی، 10 اسفند در سراسر ايران راهپیمايی می‌کنند.

منبع: سلام

پیشینه:

علی مطهری: حصر موسوی و کروبی غیرقانونی است

علی مطهری: شروط خاتمی عادلانه است

علی مطهری: رفتار احمدی نژاد در 14 خرداد تحریک آمیز بود

انتقاد بی‌سابقه علی مطهری از خامنه‌ای و احمدی‌نژاد


 
 

1389/12/7

یک آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری از افزایش ۳۰ درصدی زندگی مجردی دختران خبر داد و گفت: «افزایش زندگی تک زیستی، گسترش پذیرش دختران در دانشگاه‌ها و اشتغال آن‌ها باعث افزایش زندگی مجردی دختران شده است.»

مجید ابهری افزود: «شروع زندگی مجردی در دختران از زندگی دانشجویی آغاز شده و دختران به این نوع زندگی عادت می‌کنند و حتی بعد از پایان تحصیلات نیز به آن ادامه می‌دهند.»
به اعتقاد این آسیب شناس اجتماعی بروز این پدیده باعث گسترش خانواده‌های تک نفره و دشواری تشکیل خانواده می‌شود.

به گفته ابهری، افزایش فاصله خانوادگی از نگاه فرهنگی، یافتن استقلال مالی و عدم علاقه دختران به بازگشت باعث شده هر سال تعداد آن‌ها روند صعودی پیدا کرده و نتیجه آن بروز و تعمیق گسست نسلی شده است.

این متخصص علوم رفتاری با بیان این که افزایش زندگی‌های مجردی ناهنجاری‌های رفتاری را در پی دارد، پذیرش دختران در دانشگاه‌های محل تولد و حضور در خانواده‌ها را از جمله مواردی دانست که مانع زندگی مجردی دختران می‌شود و افزود تشکیل خوابگاه‌های دانشجویی دخترانه در دوران تحصیل می‌تواند از دیگر اهرم‌های کاهش دهنده زندگی تک سیستمی باشد.

منبع: خبرآنلاین
 


 
 

کارشناس اکران:
1389/12/7

امیر حسین علم‌الهدی، عضو شورای مشورتی اکران گفت که «در سال 1368 حدود 80 میلیون نفر به سینما رفته بودند اما در سال جاری این رقم به 12 یا 13 میلیون نفر رسیده است.»

وی که در برنامه تلویزیونی «هفت» سخن می‌گفت، تصریح کرد: «این آمار نشان می​دهد که مردم ایران در سال 68 سالی دوبار به سینما می رفتند، اما در حال حاضر هرچند سال یک بار به سینما می​روند.»

علم‌الهدی پیش از این نیز در اظهار نظری تاکید کرده بود که «دولت باید دغدغه‌های مالی صاحبان سینماها را برطرف کند» و از اقداماتی همچون اختصاص سوبسیدها و یا توزیع کارت فرهنگ، تسهیل در صدور پروانه ساخت و امکان نمایش فیلم‌های جسورتر به عنوان راهکارهای تغییر این روند نام برده بود.

در عین حال برخی کارشناسان سینما معتقدند هرجا دولت وارد عمل شده، برای «فیلم‌های خودش» قدم برداشته و بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر به وضوح نشان داده که آنچه موجب توجه به این رویداد سینمایی شد، «فیلم‌های تولید شده در سینمای مستقل» بود.

با این حال امیر حسین علم‌الهدی بر این باور است که نوع نگاه و اظهارنظر مسئولان نشان می‌دهد دولت از جایگاه «کارگزار فرهنگی» کنار رفته و می‌خواهد «کارفرمای فرهنگی» باشد.

عباس کیارستمی، کارگردان برجسته ایرانی نیز پیش از این در واکنش به توقیف موقت «جدائی نادر از سیمین» گفته بود «اینها دارند پیام خودشان را می‌دهند و می‌گویند سینما نمی‌خواهند؛ من این پیام را گرفتم.»

گفتنی‌ست فیلم «جدایی نادر از سیمین» که با دشواری‌های بسیاری در ایران ساخته شد، به عنوان فیلم برتر برلیناله 2011 برگزیده شد.

همچنین فیلم اصغر فرهادی موفق شد برای تمامی بازیگران مرد و زن نیز خرس‌‌های نقره‌ای جشنواره را بگیرد.

منبع: خبرآنلاین

 


 
 

1389/12/7

 

معاون وزیر نفت اعلام کرد ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده نفتی در مجموع به طول ۱۱۰۰ کیلومتر و به ارزش تقریبی ۱٫۳ میلیارد دلار به صورت ترک تشریفات به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده است.

علیرضا ضیغمی مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی با تاکید بر اینکه برای ساخت این دو خط لوله نفتی تامین منابع مالی توسط قرارگاه خاتم الانبیا انجام می‌شود، گفت: «قرارداد طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی هم به این مجموعه واگذار شده است.»

سردار عبداللهی معاون قرارگاه خاتم هم اخیرا از اجرای ۷۵۰۰ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز توسط این مجموعه خبر داد.

همچنین دو هفته پیش سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم، واگذاری قرارداد ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به ارزش حدود ۵۰۰ میلیارد تومان (۵۰۰ میلیون دلار) به این قرارگاه را اعلام کرد.

پاییز گذشته دولت احمدی‌نژاد قرارداد ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) و ادامه خط لوله ششم سراسری (خط لوله جدید گاز اروپا) را نیز به قرارگاه سازندگی خاتم واگذار کرد. ارزش تقریبی این قرارداد ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار است. همان زمان خبرگزاری ایلنا از قرارداد توسعه میادین پارس جنوبی، توسط قرارگاه خاتم خبر داد.

این قرارگاه در اوج اعتراضات سال گذشته نیز، بدون طی کردن روندی قانونی، مناقصۀ دو و نیم میلیارد دلاری پروژه ساخت خط ریلی پس‌کرانه در منطقه آزاد چابهار را از آن خود کرد.

دولت احمدی نژاد همچنین ۵۱ درصد از سهام شرکت مخابرات و شرکت صنایع دریایی ایران (صدرا) را نیز به شرکت‌های زیرمجموعه سپاه واگذار کرده است.

فرمانده کل سپاه چند روز پیش گفت: «فعالیت اقتصادی عمده و گسترده سپاه توسط قرارگاه خاتم و با هدف کمک به دولت در مقابله با تحریم‌ها صورت می‌گیرد.»

منبع: جرس


 
 

1389/12/7

در آستانه انتخابات ریاست مجلس خبرگان و احتمال کاندیداتوری مصباح یزدی، سایت رجا نیوز اقدام به درج گزارش ماه پیش دیدار رهبر ایران با خانواده مصباح کرد.

در این گزارش آمده رهبر جمهوری اسلامی در یکی از آخرین سفرهای غیررسمی خود به شهر قم که با هدف دیدار با برخی مراجع تقلید صورت گرفته بود، با حضور در منزل محمدتقی مصباح یزدی، نزدیک به سی دقیقه با وی و خانواده و فرزندان وی به گفتگو پرداخت.

آن گونه که رجانیوز گزارش کرده در این دیدار رهبر جمهوری اسلامی اظهار عقیده کرد که «جلسه به شدت عاطفي است. بنده به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا. پس سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا.»

بر اساس این گزارش پس از سخنان خامنه‌ای، مصباح یزدی گفته «ما که زبانمان الکن است که از پس شکر‌گزاری این نعمت عظیم الهی برآییم. همین اندازه عرض می‌کنیم که در شبانه روز از عمق دل دعا می‌کنیم که خداوند برکات حضرتعالی را روز افزون ‌کند و توفیق شکر‌گزاری این نعمت را مرحمت نماید. البته هر کس ظرفيتش بيش‌تر است نيازش هم بيش‌تر است. حتی نياز پيامبر و اوليای خدا هم بيش از ماهاست.»

منبع: رجانیوز، جرس
 


 
 

کامران دانشجو:
1389/12/7

کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته «اگر تعداد بسیار قلیلی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها همچنان اصرار دارند که با جریان فتنه همراهی کنند مسئولان مربوطه باید به صورت قاطع و در چارچوب قوانین با آن‌ها برخورد کنند.»

وی که در مراسم تجلیل از مدال آوران مسابقات جهانی و آسیایی دانشجویان در دانشگاه تربیت مدرس اظهار نظر می‌کرد، گفت: «فتنه به معنای غبارآلودگی فضا و مشکل شدن تشخیص حق علیه باطل است اما اکنون صف حق و باطل کاملا مشخص است و دیگر فتنه در کشور وجود ندارد.»

کامران دانشجو با بیان اینکه «همراهی با جریان فتنه، همراهی با ضدانقلاب است»، افزود: «در این شرایط خطاب به مدیران دانشگاهی تأکید می‌کنم که هیچ مدیری در هیچ دانشگاه دولتی و یا غیردولتی حق مسامحه با این افراد را ندارد.»

وی در شرایطی همراهان با جنبش سبز را «ضد انقلاب» خوانده که پیش از این نیز غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور گفته بود: «هر کس از رهبران جنبش سبز حمایت کند ضد انقلاب است و باید با وی برخورد شود.»

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همچنین از دانشجویان به عنوان «افسران مطمئن نظام» یاد کرد و گفت: «اگر تعداد اندکی از دانشجویان که بنده آنها را دانشجو نما می‌نامم بخواهند با این فتنه همراهی کنند، مسئولان باید با آنها برخورد قاطع داشته باشند.»

منبع: مهر

پیشینه:

وزیر علوم بار دیگر بر تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها تاکید کرد

وزیر علوم: بازنگری در علوم انسانی بی‌برو برگرد در کار است

فرهاد دانشجو: 50 درصد از روسای دانشگاه‌ها تغییر می‌کنند


 




شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته