با توجه به حجم بالای پارازیت بر روی ماهواره دابلیو تری ای و پخش رادیویی رسا بر روی این ماهواره این شبکه اقدام به پخش صدای رسا بر روی ماهوارهدیگری کرده است.
فرکانس جدید این شبکه بدین شرح است:
Eurobird 3
at 33 deg east
12.733 GHz V
SR 22,000
FEC 3/4
زندان خانه هم از زمره دستاورد های جمهوری اسلامی است. به گمانم کاملا نو و بی سابقه است. افرادی را در همان اتاق های منزلشان زندان کنند. قفل ها را عوض کنند. و لابد یک مامور امنیتی هم توی هال بنشیند و تلویزیون نگاه کند. تخمه یشکند و منتظر دستور بماند.
هر گونه ارتیاط و وسیله ارتباطی را هم قطع کنند. نه فرزندان بتوانند بیایند و پدر و مادرشان را ببینند. ونه امکان استفاده از اینترنت و تلفن فراهم باشد. این وضعیتی است که برای مهندس موسوی و خانم رهنورد در خانه شان در انتهای بن بست اختر فراهم شده است. در سوی دیگر هم آقا و خانم کروبی همین وضعیت را دارند. البته با فشار بیشتر. پسر و عروسشان را به زندان افکنده اند و پسران دیگر آقای کروبی هم در معرض تهدیدند.
این رفتار نشاندادن مشت آهنین حکومت است. پرسشی که مطرح می شود، این است: ایا این مشت آهنین و اعمال رعب موثر است؟ آیا رهبران جنبش سبز کوتاه می آیند و این فشار ها آن ها را در هم می شکند؟
یک وقتی همین بحث در جضور آیه الله خامنه ای مطرح شد. آقای حجازی هم در تقویم بزرگشان یادداشت می کردند. تقویم های ایشان از زمره مهمترین اسناد کشورست ! آیه الله خامنه ای مطابق معمولشان از مطبوعات انتقاد کردند و فرمودند، فضای جامعه عوض شده است و هیبت حکومت اسیب دیده است. گفتم: منظورتان از هیبت همان رعب است؟ تایید کردند که بایست حکومت هیبت و رعب داشته باشد. گفتم: اما رعب در دل انسان های با ایمان بی تاثیرست. قرآن مجید هم همین استدلال را دارد: سنلقی فی قلوب اللذین کفرواالرعب... در دل کافران رعب می افکنیم. مومنان که نمی هراسند.
کمترین تردیدی وجود ندارد که در برابر این فشار ها مهندس موسوی و کروبی و همسرانشان نخواهند شکست. اما رعب می شکند. مقاومت بر قساوت پیروز می شود. ایه الله منتظری پنجسال تمام در خانه زندانی شد. آنانی که به دیدارش می رفتند. از سر پشت بام همسایه با ایشان که توی حیاط خانه اش می آمد، صحبت می کردند. شگفت این که ایشان از شوخی هم دست بر نمی داشت. یک بار به دانشجویان گفته بود: حالا یه عمری ما از بالای منبر با شما حرف می زدیم و شما ها را کوجولو می دیدیم. حالانوبت شماست که از بالا نگاه کنید!
آن سال های حصر، نقطه تاریکی شد در کارنامه حکومت جمهوری اسلامی که مرجع تقلیدی را که از بنیان گذاران انقلاب و نظریه پردازان ان بود. پنجسال در خانه محبوس کردند...و نیز آن پنجسال نقطه تاریکی است در کارنامه همه کسانی که فریاد نزدند و در برابر ظلم ساکت ماندند. در کارنامه همه ی ما مراجع تقلیدی که در قم بودند. دیدند که چگونه مرجعی در خانه اش محبوس شد، دفتر و بیت اش به تاراج رفت. درس و بحثش تعطیل شد و آن ها به نشانه اعتراض دم نزدند. علاوه بر آن همه کسانی که شاهد آن ستم بودند. و سخنی نگفتند.
این بار نگذاریم سکوت در برابر ستم تبدیل به یک سنت شود. نگذاریم ماموران امنیتی حاکم بر سرنوشت کشور و ملت شوند ، نگذاریم موسوی و کروبی و همسرانشان تنها بمانند
حصر موسوی و کروبی هم آزمونی است برای حکومت و هم آزمونی است برای ملت ایران و جنبش سبز. آزمونی برای مراجع تقلید. دادستان کل که اعلام کرد: هرگونه حمایت از سران فتنه به تعبیر او، عملی ضذ انقلابی است. می خواهد در سکوت و تردید مردم و یاران جنبش سبز موسوی و کروبی در حصر بمانند. روزها و ماه ها بگذرد و حصر انان مثل حصر آیه الله منتظری عادی شود. در برابر این سیاست و سنت سکوت باید ایستاد.. این حصر بدون هیچگونه محاکمه و حکم محکمه ای صورت گرفته است.. حتی یک دادگاه نمایشی هم شکل نگرفته است. چه کسی دستور حصر داده است؟ با کدام مبنای شرعی و قانونی؟
اگر ماجرای حصر را تبدیل به یک مساله ملی و جهانی نکنیم. اگر صدای اعتراض مردم بر نخیزد. اگر یک اعتراض ملی شکل نگیرد. آن وقت جنبشی که نتواند از ابتدایی ترین حقوق رهبران خود حمایت کند. آرام آرام خاموش خواهد شد.
منبع: مکتوب، وبلاگ عطااله مهاجرانی
به گزارش ندای سبز آزادی؛ حسن بونسی فرزند علی یونسی وزیر اطلاعات دولت سید محمد خاتمی در تجمعات اول اسفند در تهران بازداشت شده و تا کنون نیز تحت بازجویی میباشد
بنا به گزارش منابع خبری وی که در روز یکشنبه اول اسفند در حوالی میدان ولیعصر بازداشت شده در حال حاضر در بند امنیتی 209 زندان اوین وتحت بازجویی میباشد ،علت بازداشت وی رفتارهای تحریک آمیز در تجمعات اول اسفند عنوان شده است
پیش از این فائزه هاشمی نیز ساعاتی را در روز اول اسفند به همین اتهام بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفته بود
با نگاهی از دور به آتش درون لیبی ، که عاملی جز وجود یک حیوان انسان نما به نام قدافی ندارد، با کمال تأسف مردم بی گناه لیبی و کشور آنهاست که در آتش شهوت قدرت پرستی این فرد درحال انهدام و نابودی است. تلفات انسانی وقایع روزهای اخیر در لیبی بیش از چهارصد نفر برآورد شده و به طور قطع به واسطه شراره های آتش شهوت قدرت از ضمير جهنمی قذافی بیشتر از این خواهد بود.
درهمين رابطه بسیاری از نمایندگی های خارجی این کشور و برخی از وزرای قذافی و همین طور نظامیان جدایی خود را از رژیم تیرانی قذافی اعلام کرده اند. درهمين رابطه علاوه بر ايالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی ، مقامات رژیم جمهوری اسلامی در ایران نیز اعمال خشونت علیه ملت لیبی را محکوم کرده اند. آنچه امروز در لیبی می گذرد ، داستان دهشتناک و غم افزای قدرت طلبی ها و خودمحوریهای فردی است که خود را رهبر مادام العمر و تحمیلی بر ملتی مظلوم و بی پناه قلمداد می کند. اما در مقام مقایسه به ساده گی نسخه های اعمال شده را برابر با اصل در ایران خودمان می یابیم .
قذافی پس از چهار دهه چیاول ملت لیبی، خود را همچنان یکه تاز و مطلق العنان و به زعم خودش رهبر انقلاب لیبی می خواند و در سخنان اخیرش به صراحت اعلام داشته که انقلاب و رهبری آن امری نیست که پایانی داشته باشد و در صورت لزوم با توسل به نیروی قهریه برای مقابله با خواست مردم که همانا به زیر کشانیدن او از اریکه قدرت است ، البته به بیان او این مهم جز دسیسه ای از جانب دول غربی نمی باشد، مقابله خواهد نمود.
درهمین رابطه بمباران شهرها و تیراندازی به سوی مردم از جانب هواپیماها و بالگردهای ارتش نیز در لابلای خبرهای منتشره از لیبی شنیده میشود. پسر قذافی سیفالاسلام وجود بمباران را پذیرفته، اما به گفتۀ او هدف این بمبارانها انبارهای اسلحهای بوده که دور از مناطق شهری قرار دارند. بی رحمی و قساوت به کار گرفته شده برای حفظ اریکه قدرت به حدی شنیع و به دور از مقتضایات عصر کنونی است ، که قلوب بسیاری از انسانهای کره ارض را به درد آورده و حتی نزدیک ترین وابستگان قذافی را به خروج دسته جمعی به نشانه اعتراض به حاکمیت نامشروع و غیرانسانی او وادار و از مجامع بین المللی همچون شورای امنیت سازمان ملل متحد درخواست مداخله نموده اند.
طی روزهای اخیر سفارتخانه های لیبی در استرالیا، سوئد، هند، مالزی و معاون نمايندگی آن کشور نزد سازمان ملل متحد جدایی خود را از رژیم معمر قذافی اعلام کردند. سفیر لیبی در استرالیا با مقامات دولتی استرالیایی دیدار و تصمیم خود را به آنان اعلام کرد. وابستۀ فرهنگی لیبی در سفارت استرالیا به مطبوعات این کشور گفت: "ما نمایندۀ ملت لیبی هستیم ، نه نمایندۀ رژیم". سفیر لیبی درهند به همین نحو عمل کرده و در دهلی نو به خبرگزاری فرانسه گفت:"علت تصمیم من، خشونت زیادی است که در کشور من علیه مردم عادی اعمال شده است". سفیر مستعفی لیبی درهند همچنین گفت که مزدورهای آفریقایی درسرکوب مردم شرکت دارند، اما نگفت که این افراد اهل کدام کشورها هستند. بالاخره کارکنان سفارت لیبی در کوالالامپور پایتخت مالزی نیز کشتار مردم را توسط رژیم کشورشان محکوم کردند. سفیر لیبی در مالزی اعلام کرد:"ما دیگر هیچ وفاداری یا تعهدی نسبت به قذافی احساس نمیکنیم، و تنها به ملت لیبی وفاداریم".
تا اینجای این مقال به دنبال بیان درد و محنت مردم بی گناه لیبی و تنویر اذهان عمومی برای ترسیم تصویری هرچند دور از صحنه واقعی و شرایط بسیار سختی که بر مردم آن کشور حاکم است بوده، اما از این پس درجهت ارائه ی شرایطی است که در آینده ای نچندان دور برای ایران عزیز متصور است. جالب است که رژیم جمهوری اسلامی اعمال خشونت توسط رژیم لیبی را محکوم کرده است. درتهران رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه، این خشونت را "غیرقابل قبول" دانسته و گفت:"اخبار منتشره درخصوص حملات هوایی به تظاهرکنندگان و مناطق مسکونی و کشتار جمعی مردم بی گناه موجب تأثر و تعجب گردیده و انتظار می رود سازمان ها و مجامع بین المللی اقدامات فوری و مؤثر جهت توقف آن بعمل آورند".
اعلام موضع رژيمی نامشروع و فاقد مقبولیت عامه در داخل و خارج از کشور، درقبال جنایات رژیم تیرانی و ديکتاتوری فذافی ، آنهم درشرایطی که از خرداد سال گذشته تا به امروز جهانیان از دور و در حالی که سعی شده از انتشار اخبار سرکوب و اختناق از ناحیه دولت غیرقانونی عليه مردم بی دفاع ایران ، به شدت ممانعت به عمل آورند، بسیار قابل توجه و تأثر برانگیزاست. "کوری عصاکش کور دگر شود".
چگونه است که اعتراضات مردم دیگر کشورها ولو در جزایر سلیمان باشد، محقانه و قانونی ارزیابی می شود و دولت های مربوطه می بایست خویشتنداری لازم از خود نشان دهند، اما اعتراض مسالمت آمیز چندین میلیون ایرانی در مواجهه با تقلبی آشکار در انتخاباتی مهندسی شده و اهانت آشکار به شعور تک تک آحاد مردم ، با انواع عناوین از جمله "فتنه"، مورد برخوردهای سرکوب گرانه ، آزار و اذيت ، زندان، شکنجه و تجاوز و نهايتاً اعدام افراد بی گناه تا به امروز که شاهد اعمال حصر خانگی رهبران جنبش سبز مردم ایران می باشد، روبرو و در داخل و خارج از کشور معرفی می گردد؟!
آنچه امروز در داخل کشور می گذرد ، به نظر نمی رسد درماهیت آن با اقدامات قذافی برای حفظ خود در قدرت متفاوت باشد. اعدام بی گناهان ، قتل افراد در خیابان ها، شهید دزدی و اعمال هرگونه اقدام غیرانسانی و غیرقانونی بر خانواده زندانیان و قربانیان درماهیت همان است که قذافی در طرابلس و دیگر شهرهای لیبی علیه مردم بی گناه به کار گرفته است. اما چگونه است که کارگزاران سیاسی لیبی در اقدامی جمعی و با استعفای خود برائت خود را از حاکم دیوانه در طرابلس اعلان و وفاداری خود را به آرمان های ملت و کشور لیبی در افکار عمومی جهان اعلام می دارند! اما متأسفانه با گذشت قریب به دو سال حداقل از رخدادهای تلخ و غیرقانونی دولت کودتاچی در ایران و اعلام فقدان مشروعیت و مقبولیت از جانب بزرگان دینی همچون مرحوم آیت الله منتظری که چه بسا جان خود را در این راه گذارد، کمترین تحرکی از جانب نمایندگان مردم در خانه ملت یعنی مجلس شورای اسلامی و يا از ناحیه نمايندگان ملت در خارج از کشور که همانا سفراء و ديپلمات های کشور می باشند، دیده شده است؟!
ای لعنت بر این دو روزه ی دنیای فانی و فریبا، که چشم و گوش تان را چنان فریفته ی جيفه ی خود کرده ، که روح و جسم تان را به ثمن بخس فروخته ايد!؟ اما فراموش نشود چنانچه از قافله ی ملت عقب بمانيد، همواره با اين درد عميق و جانگداز در وجودتان تا آخرین لحظات زندگی می بایست دست و پنجه نرم کنید ، که ما را چه شده بود ! علیرغم دیدن و اطلاع از اخبار آن همه ظلم و جنايت عليه مردم کشور، در جبهه ی ظالم باقی مانده و از کارگزاران ليبيایی برای فهم شرایط کنونی کشورمان و منطقه نيز عقب مانده تر بوديم.!
شرایط امروز لیبی و سرنوشت محتوم قذافی و عوامل سرسپرده آن ، به طور قطع می تواند آيئنه ای تمام نما برای دیدن فردا روزی در ايران که زیاد هم دور نخواهد بود، بشمار آيد.
چهارشنبه ٤ اسفند
سلام گل باغ آرزوهای من!
می دانم که این نوشتار با نوشته های روزهای پیشین فرق دارد. فرقش در این است که این بار اگر چه حسرت دیدار ندارم اما به جایش بی منتها عطش دیدار دارم. مانند تشنه ای که می رود سرِ چشمه و دهان بر آب زلال می نهد و می نوشد و می نوشد اما سیراب نمی شود. عزیزم امروز خیلی با خود کلنجار رفتم که دیگر پیگیری ملاقات نکنم از هراس وابستگی. قدرناشناس نیستم و می دانم بالاخره این خواست و اراده الهی با مساعدت یک واسطه محقق شده که می توان و باید سپاسش گفت اما دلم نمی خواهد برای گرفتن حقم،حقمان اسیر و گرفتار و وابسته آدم ها باشم. دوست دارم بلاواسطه از کسی که ما را برای هم آفرید تشکر کنم و سر به آستان بی منتهایش بسایم و بگویم: خدایا تو که عشق را این گونه باشکوه آفریدی دیگر هجرانش چه بود؟! وصل را این چنین دلنشین و روح افزا آفریدی دیگر فراقش چه بود؟! چه لذتی است در این کشاکش میان تضادها. می خواهم به خدا بگویم: گیریم ما را به معجزه عشق روئین تن کردی و آهنین عزم، این دخترکان ترد تن و لطیف روح چه کنند با این تندبادهای سهمگین که نهال نازک زندگیشان را در پیچ و تاب های مهیب آن به آن به مخاطره می اندازد؟ می خواهم به خدا بگویم: درد را می دهی می پذیریم به امید آن که درمانش را نیز خواهی داد اما توان تحملش را ندهی بی بروبرگرد ما قافیه را باخته ایم! بیا و رسوایمان مکن در این مکاره ای که صاحبان عشق های خیالی و قلب های پوشالی و سرهای توخالی در حال معرکه گیری اند لحظه به لحظه با سرافرازی و ایستادگی بندگان تو چه رس به فروافتادن آنان و عریان شدنشان ای پوشاننده عیب ها. من آنقدر با خدا حرف دارم که در قالب کلمات نمی گنجند و آنقدر نقل دارم که صفحات را توان دریافتنشان نیست. بماند بماند مانند همیشه بماند در لوح سینه که انباشته از ناگفته هاست!
مهربانم!
غافلگیرمان کردند امروز عصر وقتی گفتند آماده اید برای ملاقات؟ من می توانم آماده نباشم برای دیدار تو؟ این سوال نابجاست اما فاطمه را باید خبر می کردم و خواستم که به هنگام افطار پیش تو باشیم تا نظاره کنیم یکی از افطارهایت را که اوین ماه هاست شاهد آن است و ما محروم مانده ایم از مشاهده این لحظات ناب بندگی تو روزها و شب ها. غافلگیر شدم چنان که نتوانستم حواسم را جمع کنم برای این که یادم بیاید چگونه می شود تو را غافلگیر کرد با کدام کتاب با کدام مقاله با کدام نوشته اما چه فرق می کند وقتی آن چه می خواهی و به کارت می آید از تو دریغ می کنند حتی از پاسخی که بزرگی در جواب تو می نگارد اما من امروز باز هم پاسخ دکتر علی مطهری به نامه ات را آوردم و خواستم که بدهندش به تو تا بدانی زحماتی که برای بازشدن فضای تعامل و گفتگو می کشی بی نتیجه نیست و کسانی هستند که قدر این زحمت ها را می دانند هرچند کسان دیگری دوست نداشته باشند باب «بحث» به جای «قتل» باز شود در کشوری که در اسطوره هایش رنگی از خشونت نیست و در آئین مسلمانی اش از سلم و سلام سخن می رود و استماع اقوال برای دریافت احسن و پیروی از آن.
نازنینم!
چشمان ما به جمال تو روشن شد وقتی از آن اتاقک کوچک ملاقات دو الف تا نزدیک درب منتهی به آن راهرو کوتاه باریک آمدی استقبال ما. فاطمه که وارد شد شتابزده پرسیدی مامان هم آمده؟ شاید از هراس دوباره پشت در ماندن من مانند آن سه شنیه کذایی! و چه خطری از سرمان گذشت وقتی گفتند فقط همسرش بیاید داخل و من داشتم بین تنها آمدن و نیامدن انتخاب می کردم که باز آن واسطه خیر قضیه را ختم به خیر کرد خدایش خیر دهد. می شد امروز تو دردانه ات را پس از شش ماه نبینی و من دست دسیسه سازان را پشت آن نبینم بعد از آن هجوم عجیب و قصه های بعدش تا سناریویی که به راهپیمایی روز ٢٢ بهمن و قصه پردازی های منتشره در نمازجمعه همان روز رسید؟!!! باری ما آمدیم و تو هم که میان هواخوری روزانه ات در آستانه افطار غافلگیر شده بودی آمدی و شکوه وصل هرچند کوتاه برای ساعتی کاممان را شیرین کرد و تو با خرمای افطارت شیرینی را به عمق جان فرستادی و من خیره در چشمان تو می نگریستم که به قول مادرت دو دو می زد و من نمی دانم چرا و مادرت نیز نمی داند چرا و من از تو از سلامتت پرسیدم و تو گفتی که خوبی و من پرسیدم پزشک متخصص مغز و اعصاب چه گفت بالاخره و تو گفتی که توصیه به ام آی آر و مخالفت دادستان یا بی توجهی او و من متحیر از معنای انسانیت که در دستان کثیف قدرت له شده و زیرچکمه اقتدارگرایان لگدمال می شود و تو بی هیچ ادعایی و انتظاری در شگفتی از هراسی که از اندیشه ات و نوشته هایت و گفته هایت دارند وقتی به قول خودشان مخاطب ندارد! و من حیران بی مروتی ها و بی انصافی ها و قدرناشناسی ها و دخترت که یک ساعت تمام تو را و عطر وجودت را حریصانه می بلعید و می خواست محبوس کند تو را در دلش تا شاید یواشکی بتواند بیاوردت بیرون پیش خودمان به خانه کوچک خودمان و زنگ تلفن که وقت تمام است و باید وداع گفت و حرمانی که ته ملاقات ها داشته و هنوز داریم و این ملاقات که معلوم نیست بعدی اش کی است و کجا؟
همسرعزیزم!
فاطمه می پرسد: بابا خوب بود به نظر شما؟ چه می گوید این دختر چرا بی دلیل اندرون مرا می کاود؟ می گویم: خوب بود الحمدلله و او خیره نگاهم می کند. چه دیده در نگاه پدر وقتی من در هراس پایان یافتن وقت ملاقات لاینقطع بمباران می کردم تو را با کلمات؟ چه می خواسته دخترک از این ملاقات که نیافته؟ آغوش گرم تو را که نگاه نامحرمان از او دریغ داشته و نوازش هایت را که تسکینی بر آلام روزهای هجوم و تنهایی و حسرت و فراق باشد پشت این دیوار که آن مردک نشسته روی صندلی پشت در. راستی قرار بود او کدام واژگان را بشنود در یک ملاقات خصوصی میان یک خانواده سه نفره پس از ماه ها انتظار دیدار! دخترک راضی نبود از این ملاقات و تو نیز. ما هر سه ماندیم در حسرت یک دیدار واقعی بدون مزاحم بدون چشمان نامحرم و فال گوش های مرئی و مسلم.
یار دربندم!
من چشمان اشکبار دخترمان را ندیده می گیرم و او را تسلا می دهم و نیز برای دردانه دور از وطنت تکرار می کنم همه لحظه های خوب با تو بودن را و سلام های گرمت را به او می رسانم به او و به پسرمان که آن به آن اخبار تو را و ما را پیگیری می کند. پسرمان حق فرزندی را خوب ادا کرده شیر مادر حلالش. خداوند شفای خیر بدهد مادر نازنینش را. حالا این کسالتی که با دیدار تو فراموشش کرده بودم دوباره جاری می شود در تن و جانم و من دلم نمی خواهد جز تو به هیچ چیز دیگر فکر کنم حتی به آن آدم هایی که پایین پله ها مقابل اوین منتظر عزیزان خود بودند و از ما کنجکاوانه می پرسیدند: شما آزاد شدید و ما جواب می دادیم نه! هنوز نه!
شریک زندگیت هم سفرت
فخری تو
در حالیکه دولت محمود احمدی نژاد همچنان از اجرای مصوبه مجلس در خصوص پرداخت دو میلیارد دلار معوقۀ متروی کشور سر باز زده و آنرا حدود ده ماه است که به تاخیر انداخته، نمایندگان مجلس شورای اسلامی دو فوریت از طرحی را با ۱۴۵ رای موافق، ۳۹ مخالف و ۷ ممتنع به تصویب رساندند، که به موجب آن دولت موظف است، دومیلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برای توسعه متروی تهران و هفت کلان شهر دیگر اختصاص دهد.
به گزارش خبرآنلاین، روز سهشنبه (سوم اسفند/۲۲ فوریه)، مجلس شورای اسلامی قانونی را تمدید کرد که به موجب آن دولت موظف است دومیلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برای توسعه متروی تهران و هفت کلان شهر دیگر اختصاص دهد، قانونی که دولت طی سال جاری، بارها از اجرای آن تخلف و سرپیچی کرده است.
بعد از حملات متعدد حامیان دولت به هاشمی رفسنجانی در حوادث بعد از انتخابات، محسن هاشمی مدیرعامل مترو تهران نیز قربانی این درگیری شد و از دریافت بودجه برای توسعه و تامین و نگهداری متروی تهران محروم ماند.
مدیران مترو، اعضای شورای شهر تهران و برخی نمایندگان مجلس در این زمینه معتقدند که دولت در کار مترو کارشکنی کرده است.
گفتنی است مجلس شورای اسلامی اواخر سال گذشته قانونی تصویب کرد که دولت به موجب آن موظف گردید مبلغ دو میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت کرده و به توسعه متروی تهران و ٧ شهر بزرگ دیگر اختصاص دهد، اما شورای نگهبان این طرح را به علت بار مالی برای دولت رد کرد. با اصرار نمایندگان بر اجرای طرح، اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت ارسال شد و مجمع در اردیبهشت ۸۹ مصوبه مجلس را تایید کرد.
بلافاصله بعد از این تصمیم مجمع، احمدینژاد در دیدار با اعضای کمیسیون اصل نود مجلس اعلام کرد که کار مجمع غیرقانونی است و طی نامه به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، از عدم اجرای این قانون توسط دولت خبر داد.
به گزارش ایلنا، روز چهارشنبه چهارم اسفندماه، علی مطهری، نماینده منتقد دولت که از مدافعان طرح پرداخت معوقۀ دولت به مترو بود، هنگام رای گیری پیرامون طرح گفت "حفظ شأن و جایگاه مجلس و نیاز اجتماعی به گسترش سیستم حمل و نقل عمومی، از دلایل تمدید این طرح می باشد . البته اگر به این طرح رای داده نشود، یعنی اینکه مجلس مصوبه قبلی خود را نقض کرده و به اعتبار و حیثیت مجلس خدشه وارد میشود، بویژه دولت هیچ دلیلی برای عدم اجرای این قانون مطرح نکرده است."
ندای سبز آزادی: نسرین اکبری نژاد، مادر محمد حسین مهیمنی دانشجوی بازداشت شده در 22 بهمن در گرگان با نوشته نامه سوم به دادستان مجددا به ادامه بازداشت فرزند خود اعتراض نمود.در این نامه آمده است:
جناب آقاي احمد فاضليان، رييس كل محترم دادگستري گلستان
جناب آقاي عباس پورياني، دادستان محترم گرگان
با سلام،
امروز 14 روز از حبس انفرادي و غيرقانوني پسرم، آقای محمدحسین مهیمنی ميگذرد. او جواني بيآزار و دانشجوي حقوق است. تصور كنيد از اين همه ستمي كه بر او ميرود، چه حس و دركي خواهد داشت.
اگر تاكنون ذرهاي ترديد وجود داشت كه بازداشت و حبس انفرادي فرزند اينجانب خلاف قانون است، پس از14 روز اين ترديد به دليل قطع تماس او و بياطلاعي كامل از محل و چگونگي نگهداري اش برطرف و به يقين تبديل شد.
اگر ذرّهاي ترديد در شكنجه روحي و رواني و جسمي فرزندم وجود داشت با 14 روز بازداشت در مكاني ناشناخته و فاقد معيارهاي قانوني و در سلول انفرادي، بدون نور و آفتاب و بدون هواخوري، بدون تلفن، بدون كتاب و روزنامه، بدون حتي يك دقيقه ملاقات حضوري و بدون ملاقات با وكيل، برطرف و به يقين تبديل شد.
اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه مسئلهاي بظاهر امنيتي، دستاويز جناح بنديهاي سياسي است با اعلان مكتوب گروهي از سياسيون كوتاهنظر ، افراطي و تندرو در حمايت از اين اقدام نادرست، اين ترديد برطرف شد.
اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه اين عمل، يك اقدام سياسي و انتقامجويي شخصي در پوشش كار امنيتي است به دليل اعلان صريح بعضي مسائل به يكي از علماي شناخته شده شهر، به يقين تبديل شد.
اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه عقل و منطق و روال قانوني در اين رويداد تعطيل شده، با اعلان اينكه فرزند اينجانب از سران فتنه است، معلوم شد كه اين اقدام تا چه حد غيرعقلاني است.
اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه اين حركت خودنمايي سياسي و امنيتي با اعلان به ديگران توسط كوتولههاي سياسي امنيتي مبني بر اينكه ما همهكارهايم، محرز شد كه اين كار عقدهگشايي و كينهتوزي شخصي است.
اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه اين بظاهر مأموران امنيتي فاقد عاطفه و احساس انساني هستند، با ممانعت بيدليل از تماس تلفني و ملاقات حضوري پس از 14 روز، اكنون در اين باره يقين حاصل شده است.
و در نهايت اگر ذرّهاي ترديد وجود داشت كه تعمد در تخلف از قانون وجود دارد، با ممانعت از تماس و ملاقات وكيل فرزندم با وي اين ترديد هم برطرف شد.
جناب آقاي پورياني!
در شرايط و در روزگاري كه اكثر كشورهاي اسلامي و عربي منطقه هر روز بيش از روز قبل به سوي تأمين خواستههاي برحق مردم خود و گسترش آزاديهاي اجتماعي و فرهنگي، و به سوي خلاصي زندانيان سياسي گام مينهند، شايسته ايران نيست كه جوانان بيگناه و فرزندان مؤمن و پاك طينت خود را اينگونه به حبس و زندان دراندازد.
جناب آقاي دادستان!
اجازه ندهيد قوانين و بهويژه قانون شهروندي بيش از اين پايمال شود. لطفاً جلوی اين بيمبالاتيها را بگيريد. اجازه ندهيد اعتماد عمومي به دستگاه قضاء و اميد به اجراي عدالت بيش از اين تضعيف گردد.
لطفاً فورا اقدام فرمایید و موجب رضايت و آسايش خاطر و رفع نگراني ما را فراهم سازيد.
با احترام
نسرین اکبری نژاد
ندای سبز آزادی - مشاور ارشد مهدی کروبی از رایزنی های گسترده به منظور برپایی تجمعات اعتراضی علیه حصر غیر قانونی رهبران جنبش سبز در آینده ای نزدیک خبر داد.
به گزارش ندای سبز آزادی به نقل از وب سایت فارسی رادیو فرانسه، مجتبی واحدی در گفتگو با این رادیو گفت که مشغول رایزنی برای برپایی یک تجمع اعتراضی علیه آنچه که او "رسوائی حکومت" می نامد و باعث شده که آیت الله جنتی در نماز جمعه فرمان حصر صادر کند و بلافاصله اجرا گردد، با دیگر دست اندرکاران جنبش سبز ایران از جمله اردشیر امیر ارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی است.
مشاور مهدی کروبی با اشاره به افتادن مسئولیت تغذیه کروبی بدست مقامات امنیتی اظهار نظر کرد که نگرانی مهم این است که اینها بخواهند سناریوئی را که چند ماه پیش صفار هرندی افشا کرد، یعنی بدروغ گفته بود کروبی یک بیماری صعب العلاج دارد،بخواهند اجرا کنند. یعنی توسط مواد غذائی وی را دچار یک بیماری خطرناک کنند.
به عقیده وی حتی اگر خانم و آقای کروبی بخواهند بقصد اجتناب از خوردن مواد غذائی مشکوک دست به اعتصاب غذا بزنند، این هم خود باعث یک نگرانی جدیدی خواهد شد.
مجتبی واحدی در پاسخ به پرسشی در باره مسئولیت حصر خانگی مهدی کروبی می گوید که بنظر او این نوع فشارهای گسترده و غیرمنطقی با دستور شخص احمدی نژاد انجام میگیرد. او اضافه می کند "نه این که آقای خامنه ای راضی نباشد و یا سیستم قضائی مبرا باشد. اما منشاء این فشارها بیشتر وزارت اطلاعات هست و شخص احمدی نژاد، چون می دانند که در شرایط فعلی کسی در داخل حکومت از این دو نفر-آقایان موسوی و کروبی- حمایت نخواهد کرد.
مشاور کروبی در باره قوه قضائیه معتقد است که این قوه طوری عمل می کند که باعث ننگ کلمه قضائیه است. این دستگاه اصلاً قوه قضائیه نیست. اینها" امر بر" دولت و حتی ماموران امنیتی هستند.
مجتبی واحدی در این گفتگو افشا کرد که علاوه بر" شورای هماهنگی راه سبز امید" که او و آقای اردشیر امیر ارجمند مشاور موسوی عضو آن هستند، اینک سازمان ها و تشکل های دیگری هم مشغول رایزنی هستند تا محتملاً علیه آنچه که او "رسوائی حکومت" می نامد و باعث شده که آیت الله جنتی در نماز جمعه فرمان حصر صادر کند و بلافاصله اجرا گردد، یک تجمع اعتراضی انجام گیرد.
ندای سبز آزادی: پس از گذشت نوزده دوره از برگزاری «کنگره سراسری شعر دفاع مقدس» که به بررسی شعر دوران هشتساله جنگ ایران و عراق میگذرد، به نظر میرسد که این کنگره برای برگزارکنندگان آن مثل جنگ ایران و عراق «مقدس» شده و قرار نیست تعطیل شود یا کیفیت آن ارتقا یابد.
در اینکه جنگها در طول تاریخ، موضوعی پرکشش برای خلق آثار ادبی بودهاند، شکی نیست، اما این امر، پدیدهای سفارشپذیر و یا دولتی نیست.
اما سیاستگذاریهای فرهنگی در سی سال گذشته، به ویژه سالهای اخیر، بر مبنای «تقدس» آثار حوزه جنگ چرخیده است؛ از این نظر که با این مقوله نه تنها انتقادی برخورد نکرده، بلکه با سفارش آثاری سطح پایین صرفن به ستایش این دوران پرداخته است.
انتقادناپذیری حاکمیت در این زمینه به حدی است که اگر اثری حتا از سوی نویسندگان مورد اعتماد دولت مانند بایرامی، امیرخانی، رضا رئیسی و یا احمد دهقان نوشته شود، به سرعت محکوم میشود و از نویسنده میخواهد که در اثر خود تجدید نظر کند.
از سوی دیگر، نگاه یکنواخت و فاقد خلاقیت دولتی در این زمینه باعث شده است که تولید آثار کلیشهای در حوزه جنگ به معضلی بزرگ تبدیل شود، این معضل حتا صدای شاعران نزدیک به دولت را نیز در آورده است.
حسین اسرافیلی در نوزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس به خبرنگار مهر گفته است: «با گذشت سالهای جنگ، ارتباط شاعران جوان با موضوع دفاع مقدس قطع و این امر سبب تولید آثار کلیشهای شده است.»
این سخنان به راستی نکتهای مهم را پیش کشیده است. به نظر میرسد با گذشت بیش از 20 سال از پایان جنگ، اکنون نسلی داعیهدار ادبیات جنگ شده است که اصلن خود جنگ را درک نکرده است. همانطور که مسئولیت حفاظت از میراث جنگ نیز به جوانانی کمسن سپرده شده است.
همچنین، یکی دیگر از شاعران نزدیک به حاکمیت با انتقاد شديد از اينكه بخش اعظمي از بودجههاي دولت صرف برگزاري برنامههاي فرمايشي ميشود كه خروجي مناسبي ندارند.
محمدحسين جعفريان شاعر و مستندساز در گفتوگو با خبرنگار فارس در حاشيه نوزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس گفت: هر سال شاهد حضور چهرههاي تكراري در برخي از كنگرهها هستيم اما بايد ميدان را براي ديگران نيز باز گذاشت.
پیشتر جلیل صفربیگی نیز در گفتوگو با ایسنا ضمن انتقاد از این کنگره گفته بود: «کنگرهی شعر دفاع مقدس به ورطهی تکرار افتاده است و دعوت جمعی از 200 یا 300 شاعر در یک استان و آن هم برای مدت زمانی کوتاه، بدون اینکه به جوانب مختلف آثار آنها پرداخته شود، به ادبیات دفاع مقدس کمکی نخواهد کرد.»
به نظر میرسد برگزاری چنین کنگرههایی با هدف ارتقاء کیفی آثار صورت نمیگیرد؛ بلکه این کنگرهها در خوشبینانهترین حالت محلی برای کسب و کار عدهای و سرگرم شدن جوانانی است که جویای نام هستند.
اگر استعدادی در این دست کنگرهها و جشنوارهها، یافت شود، بهترین راه برای پرورشاش دور نگهداشته شدن از این فضاست.
زیرا به باور عدهای از جمله استاندار کنونی یزد، محل برگزاری این کنگره، «سرودن شعر دفاع مقدس امری قدسی است». و وقتی امری مقدس شد، آن امر متولی میخواهد و متولیان شعر جنگ همه هستند جز خود شاعر!
بسیاری از منتقدان بر این باورند که بهترین راه حمایت از شعر به طور عام و شعر جنگ به طور خاص، فراهم آوردن عرصهای آزاد برای نشر شعر است؛ چیزی که با وجود دولت کنونی به آرزویی برای ایرانیان تبدیل شده است.
ندای سبز آزادی: با اینکه چند هفته از پخش برنامه جنجالی «هفت» در تخریب چهره فاطمهمعتمد آریا از صدا و سیما میگذرد، اما هنوز انتقادها به این برنامه تلویزیونی ادامه دارد.
پیش از این نیز صدا و سیما به محمدرضا شجریان به خاطر حمایت از جنبش سبز توهین کرده بود.
داستان برنامه هفت از آنجا آغاز شد که این برنامه با پخش قسمتهایی از مصاحبه با فریماه فرجامی، به قصد تکریم این بازیگر پیشکسوت، توهینهایی را از زبان او به فاطمه معتمدآریا نثار کرد.
پخش این مصاحبه با واکنش تند امین تارخ که در برنامه هفت به عنوان میهمان حضور داشت رو به رو شد و در پی آن شماری از سینماگران از جمله رخشان بنیاعتماد نیز این اقدام صدا و سیما و برنامه هفت را محکوم کردند.
بنیاعتماد کارگردان سرشناس ایرانی، در نامهای که در خبرگزاریهای داخل ایران منتشر شد، خطاب به امین تارخ با قدردانی از واکنش او در برنامه نوشت: «در برنامه هفت، شخصیت به یادماندنی آثار با ارزشی از سینمای ما را به سخره گرفتند.»
این محکومیت تا آنجا پیش رفت که برنامه هفت صدا وسیما از سوی شورايعالي تهيهكنندگان سينماي ايران تحریم شد و این شورا طی نامهای اعلام كرد كه از همراهي و همكاري با «برنامه هفت» خودداري ميكند.
در بخشی از این نامه آمده بود: «رفتار توهينآميز توأم با تحقير فيلمهاي ايراني، نمايش دردناك چهرههاي سرشناس سينما، به سخره گرفتن دفاع فيلمسازان از آثارشان، كوبيدن چماق سينماي فربه از زر و زور و تزوير سينماي آمريكا بر پيكر نحيف سينماي ايران، اعواج آشكار برنامه هفت را كه در نگاه اول حتي با سياستهاي صداوسيما همخواني ندارد، سينماگران كشور را به حد نگران ساخته است.»
اما حمله به فاطمه معتمدآریا در این برنامه، چیزی نبود که بدون برنامهریزی و هماهنگی صورت بگیرد. دشمنی صدا و سیما و در کل جناح اقتدارگرا با معتمدآریا به حمایت او از میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال گذشته باز میگردد.
از آن زمان به بعد، طرفداران حاکمیت به طرق گوناگون سعی در محدود کردن فعالیت این هنرپیشه سینما و تلویزیون کردهاند.
اما برنامه هفت به مبتذلترین روش دشمنی طرفداران دولت کودتا را با معتمدآریا به تصویر کشاند.
این ابتذال به حدی بود که هنوز هم اهالی سینما به این برنامه انتقاد میکنند.
هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه فیلم در شماره جدید این مجله، از برنامه «هفت» به خاطر پخش فیلم فریماه فرجامی در این برنامه انتقاد کرد.
گلمکانی نوشته است: فریدون جیرانی بعد از پخش آن فیلم از فرجامی در برنامه هفته بعد اعلام کرد قصدش یاد کردن از سینماگران از یاد رفته و منزوی بوده یا همچو چیزی.«همچو چیزی» از این بابت که در کمال حیرت، قسمتهایی از همان برنامه جنجالی را دوباره پخش کرد!
وی افزوده است: برنامهساز وقتی سراغ فرجامی میرود و با آن وضعیت روبرو میشود، باید در آنجا تصمیم بگیرد که حالا با این وضعیت چه کند. اگر به این تشخیص رسیده که این وضعیت رقتانگیزی است، نباید آن را توی نمای درشت جلوی دوربین ببرد و باید به تمهیدهای مناسبی در نورپردازی و قاببندی و زاویه دوربین و تعیین فاصله مناسب سوژه از دوربین فکر کند تا این وضعیت رقت انگیز به احترام سینماگری که به قصد تحبیب و بزرگداشتش رفتهاند در ذهن بینندگان لطمه نزند.
فریدون جیرانی خود در سایت برنامه هفت در معرفی این برنامه نوشته است: «ما وارد هیچ منازعهای نخواهیم شد، ولی معتقدیم سلیقههای مختلف در عرصهی سینما لازمهی بقای یک سینمای پیشرو و سلامت است. بنابراین ما معتقدیم سینمای امروز ایران برآیند سلیقههای مختلف است که در کنار هم سینمای «ملی» را تشکیل میدهند. سینمای «ملی» از دل یک سلیقه و یک نظر بیرون نمیآید.»
اما به نظر میرسد این نوشته صرفن «جنبه تزئینی» دارد و فاقد هر گونه اعتبار عملی است. صدا و سیما چنان در چنبرهی مقاصد سیاسی گرفتار است که سخن از هر گونه اهداف «ملی» در این سازمان بیهوده و صرفن شعار است.
ندای سبز آزادی: طبق گفتوگوی محمدرضا حياتي مسئول واحد روابط عمومي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي كشور با خبرگزاري فارس قرار است که دانشجويان دانشگاههاي تهران در اعتراض به نسلكشي مردم مسلمان كشور ليبي توسط دولتمردان اين كشور و سكوت جامعه جهاني در مقابل اين خشونتها ساعت 15 فردا پنجشنبه 5 اسفند در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تجمع ميكنند.
این اعتراض، حتی بهصورت حکومتی و برنامهریزی شده از سمت حکومت، به کشتار بیرحمانهی اعوان انصار قذافی، فینفسه خوب است اما اینجا سوالی ایجاد میشود؛ که آیا حضرات و مسئولان و مقامات حاضرند ما نیز بهخاطر کشتار برادران و خواهرانمان از ۲۲ خرداد تا بهحال روبروی سازمان ملل در ایران تجمع کنیم؟ یا مرغ همسایه غاز است؟ آیا قذافی نیز همینگونه که شما میگویید رفتار نمیکند و نمیگوید که اعتراضات در مصر و تونس صحیح بوده و در لیبی وابسته به استبکار و آمریکا؟ و کسانی که به خیابان آمدهاند روبروی دین ایستادهاند و من رهبر انقلاب هستم؟
و سوال دیگر اینکه آیا طرفداران حاکمیت، با یک مقایسهی سرانگشتی، قادر به شباهت میان قذافی و رهبرشان نیستند؟ یا چشمهایشان را بستهاند و گوشهایشان را کیپ کردهاند؟
اگر بهواقع شما معترض کشتار لیبی هستید، پس بگذارید ما نیز به اعتراض کشتار شما از خواهران و برادرانمان روبروی سازمان ملل در ایران تجمع کنیم!
در هشتمین روز از آغاز ناآرامیها در لیبی، گزارشها حاکی از آن است که معترضان و مخالفان حکومت معمر قذافی توانسته اند کنترل برخی از شهرهای شرق لیبی از جمله بنغازی و طبرق را در دست بگیرند.
به نوشته خبرگزاریهای خارجی، روز چهارشنبه شهر بنغازی، دومین شهر بزرگ لیبی و نقطه آغازین شروع اعترضات ضد حکومت قذافی، شاهد شادمانی و آتش بازی هزاران نفر از مخالفان معمر قذافی بوده است. این در حالی است خبرگزاری الجزیره نیز گزارش کرده است که طبروق، دیگر شهر شرقی لیبی نیز به تصرف معترضان در آمده است.
شبکه خبری الجزیره میگوید که در طبروق خبری از نیروهای امنیتی نیست. برخی از اخبار نیز حاکی از آن است که واحدهای ارتش مستقر در طبروق اعلام کردهاند که دیگر در خدمت حکومت معمر قذافی نخواهند بود.
خبرگزاری رسمی آلمان نیز در این زمینه میافزاید که مخالفان کنترل چندین شهر شرقی دیگر را نیز در دست گرفتهاند.
این اخبار در حالی منتشر شده است که روز گذشته، معمر قذافی، طی سخنانی که از شبکه رسمی لیبی پخش میشد از طرفداران خود خواسته بود از روز چهارشنبه به خیابانها آمده و کشور را از دست «حشرات مضر» نجات دهند.
وی همچنین خود را نه رئیس جمهور، که رهبر لیبی خطاب کرد و گفت تا ابد در این مقام باقی خواهد ماند.
در حالی که در آستانه انتخابات هيات رييسه مجلس خبرگان حملات گروه های تندرو عليه اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجلس خبرگان، شدت گرفته است، رييس دفتر آقای رفسنجانی می گويد، وی در انتخابات هيات رييسه این مجلس شرکت می کند.
حجت الاسلام نوری شاهرودی، رييس دفتر رييس مجلس خبرگان رهبری، به خبرگزاری کار ایران، ايلنا گفته است:« آيت الله هاشمی رفسنجانی مصمم هستند که در انتخابات رياست اين دوره مجلس خبرگان شرکت نمايند.»
بنابر گزارش ها، انتخابات هيات رييس مجلس خبرگان رهبری در هفدهم و هیجدهم اسفندماه برگزار خواهد شد.
رييس دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجلس خبرگان، می گويد که «جنگ روانی و تخريبهای دورهای و جريان سازی و تهمتها و اکاذيب در انديشه و افکار فقهای مجلس خبرگان رهبری» تاثيری نداشته و اين رويکردها نتيجه معکوس در پی خواهد داشت.
هیئت رییسه مجلس روز چهارشنبه طرح استیضاح وزیر نیرو دولت محمود احمدی نژاد را با ۶۹ امضاء اعلام وصول کرد. این دومین استیضاح یک وزیر دولت دهم ظرف یک ماه گذشته است.
بر اساس گزارش خبرگزاری ها، استیضاح مجید نامجو، وزیر نیرو، در هفت محور تنظیم شده است که در آن به «فقدان مدیریت و برنامهریزی برای تصدی این وزارتخانه»، «عدم رعایت عدالت و اقدامات تبعیضآمیز در مناطق مختلف» و «عدم اجرای تعهدات داده شده» اشاره شده است.
از دیگر محورهای این استیضاح، «طولانی شدن اجرای مصوبات دولت و تعهدات وزارت نیرو»، «فقدان برنامه ریزی و اولویت بندی طرحهای آبرسانی و تأمین برق»، «طولانی شدن اجرای پروژه سدها و آبرسانی» و «تضاد درون وزارتخانه» عنوان شده است.
از میان نمایندگان استیضاح کننده وزیر نیرو میتوان به موسیالرضا ثروتی، نماینده بجنورد، قدرتالله علیخانی، نماینده قزوین، فرهاد تجری، نماینده قصر شیرین و حشمتالله فلاحت پیشه، نماینده اسلام آباد اشاره کرد.
طبق آیین نامه مجلس، آقای نامجو پس از اعلام وصول این طرح، ۱۰ روز فرصت دارد تا برای پاسخگویی به استیضاحکنندگان و درخواست رأی اعتماد در مجلس حاضر شود. در غیر اینصورت نمایندگان در غیاب وزیر، وی را استیضاح کرده و در صورت لزوم رأی عدم اعتماد را صادر خواهند کرد.
استیضاح وزیر نیرو در حالی صورت می گیرد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی اواسط بهمنماه نیز، حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری ایران را به دلایلی نظیر «وقوع سوانح پی در پی و عدم اجرای قانون برنامه چهارم توسعه» از کار برکنار کردند. آقای بهبهانی و محمود احمدی نژاد در این جلسه حضور نیافتند.
در واکنش به سرکوب خونین و مسلحانه مردم لیبی توسط حکومت و قوای نظامی و انتظامی آن کشور، محمود احمدینژاد، از این سرکوب ابراز حیرت کرد و گفت: "چگونه ممكن است حاكم یك كشور، مردم خود را به رگبار مسلسل، توپ و تانك ببندد و آنها را بكشد و بعد اعلام كند كه هركس حرفی بزند، او را خواهد كشت؟"
رئیس دولت کودتا که منتقدین و معترضین به دولت وی، شامل موارد مشابهی از سرکوب و کشتار و شکنجه قرار گرفته اند، بدون رویکردی داخل، به سران کشورهای منطقه توصیه کرد که اجازه دهند مردم حرف خود را بزنند.
به گزارش ایرنا، محمود احمدینژاد، روز چهارشنبه در پایان جلسه هیات دولت، در باره تحولات اخیر منطقه، گفت: "به سران این كشورها اكیدا توصیه میكنم كه اجازه دهند مردم كشورهایشان حرف خود را بزنند و تابع نظر ملتها باشند".
وی افزود: "چگونه ممكن است حاكم یك كشور، مردم خود را به رگبار مسلسل، توپ و تانك ببندد و آنها را بكشد و بعد اعلام كند كه هركس حرفی بزند، او را خواهد كشت؟"...
احمدینژاد با اظهار تعجب از رفتار بد حكومت لیبی در قبال مردمش، گفت: "همه باید به خواست مردم خود تن دهند و در غیر این صورت نتیجهشان از قبل مشخص است".
وی تأکید کرد که "مقاومت در برابر خواسته ملتها نتیجهای نخواهد داشت" و سپس به مسئولان کشورها توصیه کرد که "با مردم همراهی و گفتوگو كنند و حرفهای آنان را بشنوند".
احمدینژاد گفت: "چرا باید اینقدر بد عمل كنند كه مردم خواستار انجام اصلاحات شوند و علیه حكومت قیام كنند؟" وی در پایان افزود: "ما منتظر تحول اصلی و موج بزرگی هستیم كه ریشه همه فریبكاریها را از جهان برچیند"...
ادعای برون مرزی رئیس دولت مستقر در ایران در حالیست که در داخل کشور ارگان ها و نهادهای مختلف و متعددی، کوچکترین انتقاد و اعتراض و تجمعی را با شدیدترین و خشن ترین وجه مورد سرکوب قرار می دهند و معترضین و منتقدین و مردم تظاهرکننده نیز، توسط مقامات ارشد حکومت- همانند دیکتاتورهای مصر و لیبی - "مزدور خارجی"، "خس و خاشاک" و مواردی کاملا هتاکانه خوانده می شوند.
ندای سبز آزادی: امروز 4 اسفند همزمان با سومین روز کشته شدن حامد نورمحمدی، دانشجوی ترم 4 رشته زیست شناسی دانشگاه شیراز تجمعی اعتراضی در محوطه پردیس ارم دانشگاه شیراز برگزار شد.
بر اساس گزارش رسیده نیروهای حراست دانشگاه سعی داشتند جمعیت دانشجویان را متفرق کنند اما با درگیر شدن یکی از دانشجویان با یکی از نیروهای حراست، دیگر دانشجویان به هواخواهی او برخاستند و نیروهای حراست از بین جمعیت دور شدند.
دانشجویان که تعداد آنها چندصد تن بود با حلقه زدن و تجمع شروع به خواندن یار دبستانی کردند و به احترام یاد حامد نورمحمدی یک دقیقه سکوت کردند و هنگامی که شعار "برادر شهیدم, آزادیت مبارک" سر میدادند با هجوم نیروهای حراست مواجه شدند.
در این درگیری ها چند تن از دانشجویان توسط حراست دستگیر شدند و بعد از مدت کمی آزاد شدند. اما تا کنون از یکی از دانشجویان دستگیر شده خبری در دست نیست.
خانواده کروبی حکومت و نیروهای امنیتی را از انجام هرگونه برنامه برای حذف فیزیکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی برحذر داشت.
به گزارش سحام نیوز، خانواده مهدی کروبی در نامه ای با توجه به این موضوع که تا قبل از حبس خانگی؛ مهدی کروبی و همسر ایشان در کمال صحت و سلامت بوده اند، هر گونه پیش آمد و اتفاقی پس از این و به جهت استفاده از اقلام خوراکی تهیه شده توسط ماموران اطلاعات برای ایشان، به عهده مقامات حکومتی خواهد بود.
فرزندان مهدی کروبی در اخطاری صریح به مقامات امنیتی و نیروهای اطلاعاتی گوش زد نمودند که با توجه به این که از دوهفته قبل امکان تهیه مایحتاج برای منزل پدرشان فراهم نبوده و حتی ماموران امنیتی میوه خریداری شده توسط یکی از فرزندان را هم قبول نکرده بودند؛ حکومت و نیروهای امنیتی را از انجام هرگونه برنامه برای حذف فیزیکی مهدی کروبی و فاطمه کروبی برحذر داشته و صریحا اعلام نمودند عواقب این اقدامات، دودیست که به چشم حکومت خواهد رفت.
پس از یورش دو روز قبل نیروهای امنینی به منزل مهدی کروبی و حبس وی و فاطمه کروبی در اتاق های جداگانه، آخرین شنیده ها حاکی از آن است که ماموران امنیتی با مستقر شدن در داخل ساختمان، کوچه را تخلیه نموده اند.
به گزارش سحام نیوز، ماموران اطلاعاتی از صبح امروز با انتقال خودرو و تجهیزات خود به داخل ساختمان، این مجتمع را به صورت کامل اشغال نمودند. بنا به اخبار رسیده مایحتاج آقای کروبی وهمسر ایشان در حال حاضر و از ۱۰ روز قبل توسط نیروهای امنیتی تامین می گردد که این موضوع باعث نگرانی از ایجاد یک برنامه حذف فیزیکی با استناد به موارد مشابه می شود.
ندای سبز آزادی: به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، محمود احمدينژاد رئيس جمهور ظهر امروز چهارشنبه در پايان جلسه هيئت دولت در جمع خبرنگاران حضور يافت.
احمدی نژاد در پاسخ به سؤالي در خصوص تحولات اخير منطقه و قيام ملتهاي مسلمان يادآور شد: جهان در آستانه تحولات بزرگي است البته تحولات در راه است و كل دنيا (آسيا، اروپا و آمريكاي شمالي و آفريقا) را در بر خواهد گرفت.
احمدينژاد با بيان اينكه افق نگاه انسانها بايد جهاني شود، گفت: ملتها نيازمند ارتباطات جهاني و نظم عادلانهاي هستند كه حقوق و كرامت همه را تأمين و صله سنگين بين برخوردارها و محرومها را پر كندو بساط ظلم و تحقير انسانها و ملتها را برچيند.
وي تحولات منطقه به خصوص ليبي و كشتار مردم اين كشور را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: بعضي جاها كارهايي ميشود كه بسيار زشت است. چطور ممكن است فردي پيدا شود كه مردم خود را بمباران كرده و بكشد.
رئيس دولت ادامه داد: اكيدا به مسئولان اين كشورها توصيه ميكنم تا بگذارند ملتها حرف خود را بزنند و اگر مدعي حكومت بر ملتها هستند، به حرف ملتهاي خود گوش دهند و در كنار آنها باشند.
احمدينژاد خطاب به برخي دولتمردان با بيان اينكه اجازه دهيد كه ملتها حرف خود را آزادانه بيان كنند و از كرامت و احترام برخوردار باشند، اظهار داشت: منتظر تحول اصلي با آن موج بزرگي هستيم كه تمام فريبكاريها را در دنيا ريشهكن خواهد كرد.
وي با بيان اينكه از همه مسئولان اين كشورها ميخواهم كه به مردم خود توجه و با آنها گفتوگو كنند، گفت: چرا بد عمل ميكنند كه به مردم فشار بيايد و خواهان اصلاحات باشند.
رئيس جمهور خطاب به مسئولان اين كشورها گفت كه در خدمت مردم و در كنار مردم باشيد تا مردم عليه شما قيام نكنند.
ندای سبز آزادی: موثرترین شیوه مقابله با فساد از کانال رسانههای آزاد میگذرد. در نبود رسانههای آزاد یا در شرایطی که حکومتها دایره فعالیت رسانهها را محدود میکنند، ادعای مبارزه با فساد نه فقط موفق نمیشود بلکه جدی هم نیست؛ کوششی است برای فریب مردم.
این بخشی از سخنان دکتر ایرج سیف نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی است. وی در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای داخل ایران بر این نکته تأکید دارد که دیدگاه بسته در بین حافظان و وارثان قدرت نظامهای کشورهای غیردموکراتیک و کمترتوسعهیافته سبب عدم توفیق رسانههای این کشورها در انجام وظیفه میشود. یعنی اطلاعرسانی دلیل اصلی عدم توفیق این رسانههاست.
واقعیت اینست که در سراسر جهان در مبارزه تغيير رژيم هاى بسته و سرکوب گر به جوامع آزاد و مولد، رسانه هاى مستقل همواره به صورت قدرتمندترين نيروها سر برآورده اند. حرکت به طرف دموکراسى و بازارهاى آزاد به ويژه از پايان جنگ سرد، در تمامى دنيا با اشتياق دنبال مى شود و در واقع اکنون یکی از گرانبها ترین ارزشهای جامعه مدنی و دموکراسی ، آزادی بیان و مطبوعات است .
دکتر سیف در این گفتوگو بر لزوم وجود رسانههای آزاد برای مبارزه با فساد سخن میگوید.
اندیشمندی میگوید:" قدرت فساد ميآورد و قدرت مطلق مسلماً فسادزا است".
از سویی متخصصان علم اداره اجتماع معتقدند که حمايت از دموكراسي در برابر فساد و انحطاط، به ممانعت از هر گونه سلطه بالقوه انحصاري در مورد اطلاعات بستگي دارد. همچنین، دموكراسي مستلزم "پاسخگويي و مسؤوليت" است. به همین جهت هر چند ممكن است دموكراسي با فساد مالي همزيستي داشته باشد اما به دشواري ميتواند با آن از درِ آشتي درآيد و دير يا زود برخوردي ميان آن دو روي ميدهد. نهادهاي مردمسالار، ساز و كارهاي پاسخگويي و شفافيت را در سطوح مختلف پديد ميآورند و اين امر تداوم شبكه فساد براي درازمدت را با دشواري مواجه ميسازد. استقلال قوا و وجود نظام قضايي كارآمد و نيرومند ميتوانند مانع از تباني حزب حاكم با احزاب مخالف شده و جلوي فساد را بگيرد.
همچنین مشروعيت دولت از طريق كارآمدي دولت حفظ ميشود. از آنجايي كه دموكراسي بر پايه پاسخگويي و مسؤوليت، آزادي مطبوعات و بيان، استقلال قوا، حاكميت قانون و "نظر اكثريت مردم و مشاركت همگاني" استوار است، احتمال فساد در آن بسيار كمتر و نظارت در آن بيشتر از نظامهاي غيردموكراتيك و يا ديكتاتوري است.
به عقیده این استاد دانشگاه عدم توفیق رسانه عمومی میتواند در شرایط مشخص ناشی از ناهنجاریهای دیگری باشد که در نظام حاکم بر یک جامعه وجود دارد. به عنوان مثال اگر قدرتمندان در جامعهای نپذیرند که دانستن حق همگان است و قبول نداشته باشند که افراد تا سرحد عدم افترا به دیگران، مختار و آزادند تا دانستههای خود را با دیگران تقسیم کنند، بدیهی است در چنین جامعهای رسانهها هم به وظیفه اصلی و اساسی خود که اطلاعرسانی است، عمل نمیکنند و به واقع نمیتوانند عمل کنند.
این نکته حائز اهمیت بسیاریست چون تا زمانی که دولتی دموکراتیک بر سر کار نباشد باید برای آزادی اطلاعات که در نهایت به کنترل فساد در آن میانجامد، باشیم.
به عقیده بسیاری از کسانی که در انقلاب ایران فعالیت و در پیروزی آن نقش داشتهاند یکی از بهترین میراثهای این انقلاب برای مردم ایران وجود انتخابات متعدد برای نهادهای مختلف است. انتخاباتی که سبب میشود قوای مختلف و برخی نهادهای اصلی حکومت با رأی مستقیم مردم انتخاب شوند. مردمی که بتوانند کسی را با رأی خود انتخاب کنند به همان شکل نیز میتوانند با رأی دادن به دیگری او را حتی از قدرت ساقط کنند.
متأسفانه درسالهای اخیر با رد صلاحیت کاندیداهای مختلف مجلس و ریاستجمهوری از سوی مجلس خبرگان، بسیاری از دگراندیشان حق ورود به شاکله نظام را از طریق رأی مردم نیافتهاند.
مجلس شورای اسلامی اکنون با رد صلاحیت اکثر کاندیداهای اصلاح طلب با نمایندگانی از طیف فکری ویژه اشغال شده است.
این روند تا حدی رسیده است که سال گذشته دموکراتیکترین نهاد کشور یعنی ریاستجمهوری نیز با کودتا و دزدیدن رأی مردم، مشروعیتش را از دست داد.
اکنون همه نهادها و قوا در دست کسانیست که هیچ اعتقادی به لزوم دخالت مخالفان خود در حکومت ندارند. به تازگی هم از سوی حکومت اعلام شده است که نیازی به حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی نیست.
رسانهها که به عقیده دکتر سیف تنها راه رسیدن به جامعه آزاد و کنترل فساد هستند هم قدرت عرض اندام ندارند، با این اوصاف آیا چشماندازی جز فساد و دیکتاتوری بیشتر برای چنین حاکمانی با چنین افکاری وجود دارد؟
ندای سبز آزادی: تقریبا تمامی نویسندگان، منتقدان و کارشناسان سینما فیلم «پایاننامه» را بدترین فیلمی میدانند که در سال 89 ساخته شده است. این همان فیلمی است که به عنوان پروژه دولتی قتل نداآقاسلطان شناخته میشود.
این واکنش اهالی سینما به خوبی میزان مقبولیت تفکر احمدینژادی را در میان اهل فرهنگ و سینما نشان میدهد.
از سوی دیگر، به نظر میرسد فیلم «پایاننامه» سینمای مطلوب دولت کودتا است که برای شکلگیری آن از هیچ چیزی فروگزاری نکرده و نمیکند.
اما این سینمای به تمامی معنا «مبتذل» جایگاهی در میان هنرمندان این حرفه ندارد؛ پیش از شروع ساخت این فیلم تعدادی از بازیگران سینما از همکاری با آن خودداری کردند.
محصول مشترک وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات
فیلم «پایاننامه» که به رویداد اعتراضات خیابانی جنبش سبز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری پرداخته، رسما اعلام شده که به هزینه وزارت ارشاد اسلامی ساخته شده و گفته شده تیم فرهنگی وزارت اطلاعات مشاوران سازندگان آن بودهاند.
یک کارشناس سینمایی نوشته است: «با این رای کارشناسان سینمایی در همراهی با مردم معترض با احترام به نداآقاسلطان رای به ابطال برداشت دولتی از قتل نداآقاسلطان دادهاند.»
فیلم «پایاننامه» به کارگردانی حامد کلاهداری و تهیهکنندگی روحالله شمقدری و با بازی لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان است که به حوادث پس از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و قتل ندا آقاسلطان میپردازد.
تنها سه ساعت پس اعلام خبر بازی لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان، خبرگزاری فارس، در گفتوگویی با لیلا اوتادی این خبر را تکذیب کرد. او اخباری را که درباره بازیاش در فیلم پایاننامه در نقش ندا آقاسلطان منتشر شده بود کذب محض خواند.
همچنین پس از انتشار این خبر اعتراض مخالفان در شبکههای اجتماعی اینترنتی آغاز شد. صفحه مخالفان لیلا اوتادی در شبکه اجتماعی فیس بوک تنها در کمتر از هفت ساعت به سه هزار عضو رسید.
جواد شمقدری، معاون سینمایی وزیر ارشاد، در مورد خبر ساخت فیلمی درباره ندا آقاسلطان گفت داستان پایاننامه را خوانده و ربطی به موضوع ندا آقاسلطان ندارد. امیر آقایی نیز که قرار بود در این فیلم بازی کند به دلیل تغییر نسخه اولیه فیلمنامه از بازی در این فیلم انصراف داد.
تمجید خبرگزاری فارس از فیلم پایاننامه
اما خبرگزاری فارس این فیلم را یك اتفاق در سینمای ایران میداند به این خاطر كه " كارگردان آن سوژهای را برای فیلم خود انتخاب كرده كه هنوز بوی تعفن آن به مشام میرسد".
ارگان رسمی سپاه پاسداران در این زمینه نوشته است: «فیلم پایاننامه سعی دارد كه نشان دهد فتنه 88 تنها خیال و توهم عدهای طرفدار نظام اسلامی نیست، بلکه فیلمی است كه با صراحت تمام به نقش عوامل داخلی در فتنه 88 اشاره میكند و نشان میدهد كه عدهای با پول این مردم برای متزلزل ساختن نظام سیاسی جمهوری اسلامی میكوشند و با مصونیتی كه دارند كسی جلودار آنها نیست.»
فارس با تحسین از شجاعت کلاهداری کارگردان 28 ساله این فیلم و انتقاد از بهروز افخمی کارگردان فرزند صبح نوشت: "كلاهداری را باید تحسین كرد چرا كه از فیلم خود دفاع میكند و آن را فیلم خود میداند، بهخلاف كارگردان باسابقهای كه بعد از سالها وقت تلف كردن و صرف دو میلیارد پول حاضر نمیشود بگوید من فیلم فرزند صبح را ساختم و صراحتا از قبول مسئولیت درباره شبهفیلم خود شانه خالی میكند."
هو کردن فیلم «پایاننامه» در جشنواره
اما نمایش فیلم سینمایی پایاننامه که در واقع نخستین فیلم سینمای ایران درباره رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به شمار میآید، در جشنواره فجر با هو کردن و سوت زدن تماشاگران مواجه شد.
روحالله شمقدری، تهیهكننده فیلم در نشست نقد و بررسی این فیلم در واکنش به اعتراض تماشاگران گفت: "مشكل پایاننامه این است كه حرف سیاسی میزند و این حرف را بعضی از دوستان نمیپسندند."
حامد کلاهداری، کارگردان فیلم در انتقاد از کسانی که فیلم او را هو کردند گفت: "من با 7 نفر میتوانم فیلم اسپیلبرگ را خراب كنم. معلوم بود چه كسانی در سالن قصد تخریب كار را داشتند."
به گفته شهرام خرازیها منتقد ماهنامه سینما، "تماشاگرنماهایی كه پایاننامه را هو كردند، همان جوجه منتقدهایی بودند كه نه املا و انشای درست و حسابی دارند نه قادر به ارائه تحلیل حرفهای از فیلمها هستند."
خرازی ها در گفتوگو با خبرگزاری فارس، پایاننامه را تجربهای نو در سینمای سیاسی و ژانر اكشن خواند.
به نظر این منتقد سینما، " فیلم پایاننامه از دانشجویان جوانی میگوید كه ناخواسته قربانی شطرنج سیاست و فتنهگرانی میشوند كه جز كسب قدرت اندیشه دیگری در سر نمیپرورانند".
یكی از حاضران در جلسه نیز در اعتراض به هوکردن فیلم از سوی خبرنگاران و نمایندگان رسانه های گروهی گفت: "از سال آینده باید قبل از برگزاری جشنواره یك دوره كلاس آموزش دیدن فیلم برای منتقدان و روزنامهنگاران برگزار شود تا در حین دیدن فیلم از خود صدای حیوانات و وحوش را ساطع نكنند."
اما یک دوستدار سینما واکنش تماشاگران به فیلم پایان نامه را در جشنواره فجر چنین گزارش کرده: «امشب فیلم پایان نامه و حامد کلاهداری در سینمای مطبوعات هو شدند. از لحظه شروع فیلم تا پایان آن، حاضران در سالن به تمسخر و هوکردن فیلم و صحنه های مضحکش کردند. این تمسخر با نمایش تصویر شریفینیا، احمد نجفی - که در تیتراژ فیلم سید خوانده شده بود!- و خود حامد کلاهداری به اوج رسید. در صحنهای از فیلم که کلاهداری در نقش یک راننده آژانس به همراهانش میگوید: " حالا ما یک گهی خوردیم" سالن از تشویق منفجر شد! انگار که کلاهداری برای ساخت فیلم بدش معذرت بخواهد! این خندههای مکرر و هو شدن فیلم و عواملش، با اعتراض حراست و عوامل حاضر در سینما روبهرو شد که آن ها با هو شدن توسط تماشاگران ساکت شدند!»
انتقاد منتقدان طرفدار احمدینژاد از فیلم پایان نامه
اما فیلم پایاننامه فقط اعتراض سینماگران مستقل را در پی نداشت. در حالی که در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، بحثهای مختلفی در دفاع و یا انتقاد از فیلم پایاننامه صورت گرفته بود به تازگی تعدادی از نویسندگان سینمایی رسانههای اصولگرا نیز از ضعفهای فیلم پایاننامه انتقاد کردهاند.
محمود گبرلو از روزنامهنگاران اصولگرا، که پیشتر دبیر فرهنگی خبرگزاری فارس بوده، در برنامه هفت در صحبتهایی از فیلم پایان نامه انتقاد کرده و کارگردانی آن را ضعیف خوانده است .
از سویی دیگر ،سعید مستغاثی نیز از که از نویسندگان ومنتقدان مورد علاقه جریان اصولگراست نیز به تازگی در گفت وگویی با کیهان از ضعفهای این فیلم انتقاد کرده است.
مستغاثی به کیهان گفته : فيلم «پايان نامه» به كارگرداني حامد كلاهداري هم اگرچه در راستاي روشنگري درباره فتنه ساخته شده كه جاي تقدير دارد، اما اين فيلم به قدري ضعيف توليد شده كه نتيجهاي معكوس دارد و يك نوع دفاع بد از انقلاب محسوب ميشود.
همچنین در دو نظرسنجی که سایتهای خبر آنلاین و سینمانگار از منتقدان سینما درباره فیلمهای جشنواره فیلم فجر انجام دادهاند فیلم پایان نامه به عنوان بدترین فیلم جشنواره از نظر آنان شناخته شده است .
در نظرسنجی سایت خبر آنلاین فیلم “پایاننامه” به کارگردانی حامد کلاهداری به عنوان بدترین فیلم جشنواره امسال از نگاه 23 منتقد و نویسنده انتخاب شد.
سایت تخصصی سینما (سینما نگار) در نظرخواهی از 19 نفر از منتقدان سینمای ایران، نظر آنها را درباره بهترین و بدترین فیلم جشنواره بیست و نهم جویا شد .
به گزارش پارس توریسم در این نظر سنجی، فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی با 73.68 درصد آرا، مقام بهترین فیلم بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر را کسب نمود. همچنین فیلم «پایان نامه» ساخته حامد کلاهداری با 31.57 درصد آرا، حائز مقام بدترین فیلم جشنواره بیست و نهم شد.
ندای سبز آزادی: رييس سازمان زندانها در گفتگویی با رد هرگونه تبعیض میان زندانیان اعلام کرده است:" گلايه از سرما و مشكلات خدماتي در زندان حرفهاي ضدانقلاب است."
وی گفته است:" ابراز نگرانی خانواده برخي زندانيان از عدم ارائه خدمات مناسب و وجود برخي مشكلات در تاسيسات گرمايشي حرفهاي ضدانقلاب است و ما هم از ضدانقلاب توقعي غير از اين نداريم. آنها آزادي موجود در كشور ما را زير سوال ميبرند."
غلامحسين اسماعيلي ،رییس سازمان زندانها گفت:" تاسيسات سرمايشي و گرمايشي ما عمومي است. بايد پرسيد چرا بقيه زندانيان شكايتي ندارند و تنها برخي افراد كه خود را مدعي ميدانند، انتظار دارند همه خدمات در اختيارشان قرار بگيرد؟ "
اسماعیلی افزود: علاوه بر موارد مذكور، ما در رساندن پوشاك به زندانيان منعي نگذاشتهايم و از نظر لباس، آزاد هستند. فراتر از اين موارد، در همان بندهايي كه برخي ادعا ميكنند هوا سرد است، ماموران خود زندان شبانهروز در حال انجام وظيفه هستند.
رييس سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور در پاسخ به سوالي ديگر در مورد ورود مواد مخدر به زندانها نيز گفت: سعي ما بر اين است كه ورود مواد مخدر به داخل زندانها را نداشته باشيم و براي انجام اين امر نيز اقدامات سختافزاري و نرمافزاري خاصي تهيه كردهايم.
این گفتههای رویس سازمان زندانها در حالیست که فارغ از شکایات خانوادههای زندانیان سیاسی آمار و گزارشهای مربوط به زندانهای ایران نشان میدهد که موارد ذکر شده از سوی خانوادههای زندانیان سیاسی و به قولی امنیتی، مسائلیست که زندانیان با آنها هر روز دست به گریبانند. به عنوان مثال: یكی از مهمترین مشكلات زندانهای كشور كثرت جمعیت زندانیان در زندانها و عدم تناسب تعداد كاركنان و امكانات زندانها با زندانیان موجود است.
دیگر آنکه فضاهای اختصاص یافته برای امور مختلف زندانیان از قبیل اسكان، بهداشت و درمان، آموزش و ... در زندانها بسیار كم است به طوری كه حتی با استانداردهای سرانه متراژ مورد نیاز برای هر زندانی كه در سال 1377 در سازمان زندانهای ایران تدوین شده است فاصله زیادی دارد. همچنین طبقهبندی زندانیان بهطور اصولی صورت نمیگیرد و زندانیان با جرایم مختلف در کنار یکدیگر هستند. این مساله در مورد زندانیان سیاسی بیش از دیگران خودنمایی میکند تاجایی که خود مسولان زندانها در پاسخ به این کایت که چرا زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان با جرایم خطرناک نگهداری میکنند از کمبود فضای کافی درزندانها سخن راندهاند.
نگهداری زندانیان معتاد به مواد مخدر با سایرر زندانیان که دیگر مساله زندانیان سیاسی نیست. بارها از سوی نهادها و سازمانهای حقوق بشری این مساله گوشزد شده است که حتی در مورد رندانیان غیر سیاسی هم اجرا میشود.
از سویی مدتهاست که امکانات رفاهی و درمانی زندانهای ایران و عدم تناسب آن با تعداد زندانیان مطرح شده و قول پیگیری آن داده شده است. این مساله هرچند از سوی زندانیان سیاسی هم مطرح شده و از کمبود امکانات شکایت داشتهاند اما در مورد زندانیان دیگر هم صادق است. هرچند نوع برخورد با زندانیان سیاسی و سختی شرایط آنها در زندان با دیگران متفاوت است.
اما هرگاه که گلایهای از سوی زندانیان سیاسی صورت میگیرد نه تنها خودشان بلکه خانواده آنها نیز عناصر ضد انقلاب و برانداز لقب میگیرند.
در پنج سال گذشته در خبرها مدام از وضعیت نامناسب زندانیان سیاسی خواندهایم. از اینکه در شرایط سخت نگهداری میشوند. از اینکه برخلاف ادعای رئیس سازمان زندانها به آنها لباس گرم داده نمیشود و در سلولهای سرد نگهداری میشوند. همین چند ماه پیش، هنوز یادمان هست که عدهای از زندانیان سیاسی در واکنش به رفتار توهینآمیز زندانبانها و نگهداشتن برخی از زندانیان سیاسی در سرما و بدون لباس، اعتصاب غذا کردند.
بارها زندانیان سیاسی روزها غذاها نخوردهاند تنها برای اینکه به آنها حقوق معمول یک زندانی از جمله اجازه تماس تلفنی با خانواده یا ملاقات یا مرخصی داده نمیشود.
اینها را بگذارید در کنار ماهها بیخبری خانوادهها از زندانیان و بسیاری موارد دیگر در در یک سال و نیم گذشته و در روزهای بعد از کودتا تاکنون هر روز خبری از این دست میشنویم.
همه این شکایتها و فریاد از حقوق ضایع شده زندانیان سیاسی را مسوولین کشور به حرفها و تجریکات ضد انقلاب نسبت میدهند. از سویی هرگز حاضر به پذیرفتن ناظرین حقوق بشر در زندانهای ایران نیستند.
این نوع رفتار با زندانیان سیاسی و این برخورد و سلب مسوولیت از آنان در چند دهه پس از انقلاب بیسابقه است. البته در دوره اصلاحات تلاش بسیاری شد تا وضعیت همه زندانیان از جمله زندانیان سیاسی بهبود یابد و قوانینی هم در این مورد تصویب شد اما دولت کودتا با زیرپاگذاشتن همه این موارد، سعی دارد عمل خلاف قانون خود را به گردن دشمن بیندازد و بگوید خون زندانیان سیاسی رنگینتر از دیگران نیست. اما چه کسیست که نداند کینه وترس دولت کودتا از آنان آنقدر عمیق است که به چنین رفتارهای غیر انسانی و حتی بدتر از آن منجر نشود.
ندای سبز آزادی: یک مرجع تقلید گفت: برای رسیدن به وحدت باید مسایل شرعی را رعایت کنیم و به بهانه افشاگری به همدیگر وصله نچسبانیم و تندروی و سخنچینی انجام ندهیم.
به گزارش ایسنا، آیت الله العظمی مکارمشیرازی، در درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، افزود: اگر به این موارد عمل کنیم وحدت منسجم میشود و خداوند رحمتش را نیز شامل حال ما میکند.
وی با اشاره به انقلابهای مردم خاور میانه، ایجاد اختلاف در اسلام را بسیار مذموم دانست و اظهارکرد: اعتماد عمومی سرمایه همکاری اجتماعی است و هر چه پایههای اجتماعی را سست کند در اسلام ممنوع است.
وی افزود: متاسفانه در عصر ما چیزی به نام افشاگری و روشنگری باب شده که به بهانه آن تهمت، غیبت و سخن چینی انجام میگیرد.
این مرجع تقلید با ابراز تاسف از اینکه در برخی از رسانهها علیه دیگران تهمت زده میشود، بیان کرد: در برخی رسانههای ما کارهایی که در اسلام ممنوع است، در لباس افشاگری و روشنگری انجام میشود که گناه بسیار بزرگی است و عقوباتش در دنیا دامن انسان را میگیرد.
وی تصریح کرد: کسانی که قلم به دست دارند، یا تربیون در اختیارشان است، مراعات این مسایل را بکنند و به خود اجازه ندهند به بهانه افشاگری و روشنگری سخنچینی، تهمت و غیبت و مانند آن در جامعه صورت بگیرد، چرا که ما امروز به از هر زمان دیگر بیشتر به اتحاد نیاز داریم.
آیتالله مکارمشیرازی، وحدت امت اسلامی را مورد توجه قرار داد و گفت: برای رسیدن به وحدت باید مسایل شرعی را رعایت کنیم و به بهانه افشاگری به همدیگر وصله نچسبانیم و تندروی و سخنچینی انجام ندهیم؛ اگر به این موارد عمل کنیم وحدت منسجم میشود و خداوند رحمتش را نیز شامل حال ما میکند.
خدا مردم لیبی را از شر قذافی نجات دهد
وی با اشاره به هشدار وحشیانه حاکم لیبی به مردم مسلمان این کشور، اظهارکرد: ما نگران کشور لیبی هستیم که از همه جا وضعش عجیبتر است، میگفتند زمامدارش دیوانه است؛ حالا دیوانگی را به حد اوج رسانده، خدا مردم لیبی را از شر او و همدستانش نجات دهد و در کشورهای اسلامی مردم به خواستههایشان که به وسیله قیام فوقالعادهای که دارند برسند.
وی تصریح کرد: در چنین شرایطی وحدت مسلمانان از همه مسائل مهمتر است؛ چرا که طوفان عظیم سیاسی که در منطقه وزیدن گرفته است و ما هم در تاریخ به یاد نداریم چنین اتفاقی افتاده باشد
ندای سبز آزادی: «ملک عبدالله»، پادشاه عربستان پیش از بازگشتش از مغرب به عربستان دست به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی زد.
به گزارش ایلنا به نقل از رویترز، ملک عبدالله اعلام کرد که هزینههای اختصاص داده شده در زمینه مسکن و تامین اجتماعی را افزایش میدهد. همچنین به کنفرانسهای ادبی و دانشجویانی که خارج از کشور تحصیل میکند، هزینههای بیشتری اختصاص خواهد داد.
این اقدام در حالی صورت میگیرد که کشورهای عربی شاهد تظاهرات مردمی گسترده در اعتراض به فقر و فساد و سرکوب سیاسی است.
پادشاه عربستان پس از گذراندن چندین ماه برای درمان در خارج از عربستان قرار است چهارشنبه ـامروزـ به این کشور بازگردد.
ندای سبز آزادی: آیت الله گرامی، از شاگردان مطرح حضرت امام خمینی(س) در همایش منشور روحانیت هشدار داد که روحانیون باید مسئولیت پذیر باشند و درد دردمندان را بفهمند؛ و تاکید کرد که اگر عوامل زیر دست یک حاکم، مختصر ظلمی به فردی از افراد رعیت بکنند، در امامت و ولایت آن حاکم باید شبهه کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، آیت الله گرامی در این همایش که صبح روز دوشنبه درمحل نمایندگی موسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی(س) درقم برگزار شد، گفت: معمولاً در کتب علمی چند منصب برای روحانیت ذکر شده است؛ مقام افتا، مقام قضا و مقام حکومت. به نظر می رسد اینها مقام ومنصب هستند . مثلا افتا فقط برای تشخیص و تحقیق نیست که اگر هدف فقط شناخت یک مسئله علمی بود ممکن است خیلی از مستشرقین غربی بهتر از خیلی از افراد خودی بتوانند مدارکی جمع آوری و تحقیق کنند ولی هرگز یک مستشرق غربی مرجع تقلید نخواهد بود این یک منصب است. امام صادق هم به امثال اعوان این خطاب را دارد که “یا اعوان اجلس فی المسجد و افتن الناس نه به هر کس دیگری.
آیت الله گرامی در ادامه با اشاره به شرایط فقاهت ادامه داد: اگر یک آثار ظاهری برای فردی یا قشری گفته می شود در حقیقت در باطن او مسائلی هست که جلوه ظاهری اش دیده می شود. همان طور که برخی از علمای یکی دو قرن اخیر عنوان کرده اند اگر ما می گوییم فقیه مقام افتا و قضا و ولایت و حکومت دارد حتماً او یک درجه ولایت باطنی را قبلاً دارد و یک تصرفات حقیقی دارد که هم چون مقام ظاهری به او داده می شود و گرنه یک شخص کافر هم می تواند تحقیق بکند و مسئله ای را استخراج کند اما او نه قاضی و نه مفتی می شود نه چنین شأن حکومتی به او داده می شود. ما در ادله و روایات و متون مذهبی مان ملاحظه می کنیم که شأن یک عالم و روحانی این است که زاهد در مقامات دنیوی باشد. ممکن است کسی زاهد نباشد و خیلی چیزها را بفهمد ولی اگر بناست یک مقام الهی نصیبش بشود مشروط به زهد است.
این شاگرد برجسته حضرت امام(س) در ادامه افزود: هر روحانی بناست لااقل در آن سه مقام قرار بگیرد و شأنیت افتا و قضاوت و حکومت را پیدا کند باید کسی باشد که مسئولیت پذیر باشد و درد دردمندان را بفهمد. وقتی حضرت امیر می فرماید که من چگونه غذای چنین و چنان بخورم در حالی که شاید در نجد و یمامه شکم هایی هستند که اصلا سیری را نچشیده اند و از یادشان رفته است؛ این اشاره به شخص مولا علی (ع) نیست بلکه به اعتبار مقام حکومت است به اعتبار مقام ولایت و امامت است. ولی امر، امام مسلمین، حاکم وقت حتماً باید کسی باشد که درد دردمندان را در همه جهات احساس کند، یکی از این دردها مسئله گرسنگی است دیگری درد تبعیض است، دیگری درد ظلم عوامل زیر دست است. عوامل زیر دست یک حاکم اگر مختصر ظلمی به فردی از افراد رعیت بکنند در امامت و ولایت آن حاکم باید شبهه کرد لذا در روایات این قدر تاکیده شده است. زنی آمد پیش مولا و از فرمانداری شکایت کرد حضرت می خواست نماز را شروع کند همانجا نشست -اینطور که از روایت بر می آید شاید اقامه را هم گفته بودند- بعد از تحقیق اول فرمان عزل آن فرماندار را داد بعد شروع به نماز کرد.
آیت الله گرامی با اشاره به فرمایش حضرت امام (س) که اگر در مملکت یک پاسبان خطایی بکند شخص اول مملکت مسئول است(صحیفه امام،ج۴،ص۳۰۴) ادامه داد: در تمام دوره ها یک چنین شرطی شده که اگر بناست فقیه حکومت و ولایت و قضاوت و افتا و مانند اینها را تصاحب کند و داشته باشد حتماً باید یک چنین احساس مسئولیتی نسبت به همه زیر دستان داشته باشد و اگراحتمال ظلم بدهد باید خواب از چشمانشان ربوده شود. تحقیق دراین جهات مهم است؛ ما در کتب فقهی مان پیرامون مسئله افتا، قضاوت و ولایت زیاد بحث کرده ایم اما در این زمینه ها که مسائل پیشتاز این سه مقام است شاید کمتر گفته شده است. در مقام ولایت زیاد بحث کرده ایم اما آیا این امر مورد توجه قرار گرفته است که ولایت اول به نفع مردم است. در روایات متعددی ذیل آیه کریمه ولایت پیامبر اکرم آمده که پیغمبر اکرم فرمود: انا اولی بانفسکم بعد فرمودند اگر کسی از دنیا رفت و قرضی داشت من قرض او را می دهم چون من اولی او هستم. چندین روایت آیه کریمه “ان النبی اولی بمومنین” این طور معنی می کنند که یعنی من به داد مردم می رسم نه این که من حاکم مردم و هر چه می گویم مردم باید اطاعت کنند یعنی این که مردم هر مشکلی دارند من به حل آن اولی هستم. اگر چنین شرایطی عمل شود مسلماً روحانیت در دل مردم جایگاه خواهد داشت. تاریخ را ملاحظه بفرمایید ببینید روحانیت کجا بود و به کجا رسیدیم.
آیت الله گرامی در ادامه با یاد کردن از یک رویداد تاریخی پیرامون جایگاه اجتماعی روحانیت ادامه داد: یک وقتی در تهران مرحوم آقا شیخ نبی نوری الاغش را در کوچه بسته بود رهگذری به الاغ پخ می کند و الاغ هم جفتکی زده بود. کم کم دهان به دهان شایع شد که یک نفر یهودی الاغ آقا شیخ را پی کرده کم کم خبر این جور شد که آقا سوار الاغ بوده و زمین خورده بعد شایع شد که یهودی ها می خواستند آقا را بکشند سر این موضوع پخ کردن الاغ آقا شیخ نوری بازار تهران بسته شد. حالا ملاحظه کنید سرچهار راه بازار قم طلبه ای با دیگری سر تصادف رانندگی حرفش شده این طلبه را مفصل کتک زدند یک نفر نیامده حمایت کند. شخص را هم می شناسیم از افراد متدین و خوب است یک نفر حمایت نکرده است. چرا به اینجا رسیدیم؟ در گذشته مسایلی عجیب در زمینه عظمت روحانیت بوده است مگر میرزای شیرازی چه کرد که به آن مقام رسید که در حرم ناصر الدین شاه هم با آن یک خط قلیان ها را شکستند. معلوم می شود روحانیتی می تواند اثر گذار باشد که اتصال به مقامات الهی داشته باشد.
آیت الله گرامی افزود: در این اواخر من مرحوم آقای مرعشی نجفی را می دیدم که در اتاق کوچک دم در که معمولاً هم باز بود می نشستند زن، مرد، روستایی، شهری، عالم و غیر عالم می آمدند زانو به زانوی ایشان می نشستند و حرفشان را می زدند. اما اگر مرجعی هم باشد که به هیچ وجه نتوان به او دسترسی پیدا کرد معلوم است که محبت از دل ها بیرون می رود. پیغمبر اکرم و امام صادق اگر آن موقعیت را داشت ابتدا یک روابط بالاتر با زیر بنای عالم خلقت و با ذات احدیت داشتند و از طرف دیگر پیوند محبت و مودت با مردم. مردم خودشان را از امام و پیامبر جدا نمی دانستند تا آن جایی که بچه ها در کوچه جلوی پیغمبر را می گرفتند همانطور که حسنین را سوار دوش خود می کنی باید ما را هم سوار دوش خودت بکنی.
آیت الله گرامی با اشاره به مرحوم آقا شیخ عبدالنبی اراکی که پیش از مرحوم آقای بهجت در مسجد فاطمیه نماز می خواند افزود: ایشان عقیده اش این بود که مرجع باید یک ولایت باطنی و تصرفات باطنی داشته باشد نمی خواهیم حالا حتماً او را صحه بگذاریم ولی بالاخره تا آن پیوند نباشد ارتباط با مردم حاصل نمی شود. ما برای تحصیل یک همچون ارتباطی به آن ارتباط معنوی نیاز داریم و دراین زمینه یکی احتیاط های مالی لازم است. حالا شما ملاحظه می کنید که شرایط به کجا کشیده است نیاز به توضیح نیست. بیخود انسان تنزل نمی کند تنزل فرد با تنزل یک قشر متفاوت است فرد بالا و پایین دارد ولی یک قشر و یک جامعه وقتی تنزل کرد یک بلای عمومی است که باید فکر اساسی در این زمینه شود.
وی در ادامه خاطره ای از حضرت امام نقل کرده و ادامه داد: مرحوم امام در اوایل مرجعیت شان قبل از شرایط حکومت اگر سوار تاکسی می شدند یک مختصری زیادی پول به تاکسی داده می شد اعتراض می کردند که چرا پول اضافی دادید. سر سفره شان هم بودیم نمی گویم خیلی زاهدانه بود اما در حد ساده متوسط مردم بود. ایشان یک عبای زمستانی داشتند که وصله داشت و چندین سال می پوشیدند گاهی این طرف وصله را جمع می کردند که خیلی دیده نشود و آن همه تحقیقات و تالیفات داشتند.
آیت الله گرامی با ابراز تأسف ادامه داد: گاهی شنیده می شود راست یا دروغ یک کسی خانه خودش را برای تهیه مقدمات خرج فلان مقام فروخته باشد گذشتگان چنین شرایطی را رعایت کردند که خداوند هم دست شان را گرفت.
ایشان افزود: اگر ما از کنار مردم رد شدیم و دیدیم مردم سلام نمی کنند باید بفهمیم که این هشدار یک عذاب الهی است یعنی روحانیت قدرتی ندارد و نمی تواند کاری بکند. برای نجات از این وضع باید از خودمان شروع کنیم لااقل کتاب حدیثی کنار دستمان باشد قبل از خواب لااقل دو تا حدیث بخوانیم بلکه نورانیت پیدا شود. قدیم ها تداوم نماز شب مسئله عادی روحانیت بود نماز شب ها در حرم خوانده می شد تداوم زیارت جامعه کبیره و تداوم دعای توسل بود. ما، بنده خودم را عرض می کنم امکانات روحی مان طوری شده که دائما می گوییم وقت نداریم و گرفتاریم و ارتباط مان از اصل قطع شده مثل قطع ارتباط شاخه از درخت و اینگونه نمی شود امید خدمت داشت.
آیت الله گرامی با اشاره به اعتراضات مردمی در برخی کشورهای عربی از جمله بحرین افزود: چون در بحرین مردم از روحانیت فاصله ندارند این امر مایه امید است، در مصر چنین ارتباطی نیست چون روحانیت سنی متفاوت است و ارتباط روحانیت شیعه با مردم را ندارد. خدا نکند که روحانیت شیعه این طور شود و مراجع خانه نشین شوند و حکومت ها هرچه تصمیم گرفتند آن شود. آینده خطر دارد همیشه شرایط مثل الان نیست ممکن است شرایطی باشد که اگر کارها از دست مراجع گرفته شود بعدها شرایط دیگری پیش بیاید.
این استاد حوزه در پایان افزود: مهم ترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی استقلال حوزه است، اگر این استقلال، خدای ناکرده از بین برود و حوزه وابسته شود همیشه که شرایط این نیست که یک نفر روحانی در رأس کشور باشد یک وقت شرایط طوری دیگری می شود که آن وقت روحانیت هم استقلالش از بین رفته است
ندای سبز آزادی: آیت الله سیستانی در پی تحولات اخیر در کشور لیبی از مسلمانان جهان خواست تا برای آزادی امام موسی صدر دعا کنند.
به گزارش ایسنا به نقل از مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، آیت الله سیستانی از مراجع تقلید، در پی تحولات اخیر در کشور لیبی، در جمع برخی از نزدیکانشان گفت: همه مسلمانان دست به دعا شوند تا چشم ما به جمال امام موسی صدر روشن شود.
همچنین بر اساس این گزارش، سید “صدر الدین صدر ” فرزند امام موسی صدر در گفتگویی کوتاه با پایگاه خبری النشره لبنان تصریح کرد: اطلاعات ما نشان میدهد که امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین زنده هستند و در زندانهای لیبی به سر میبرند.
وی ادامه داد: ما اوضاع لیبی را از نزدیک دنبال میکنیم و منتظر اطلاعاتی جدید از مکان زندانی شدن آنها هستیم، ما از خداوند میخواهیم که آنها آزاد شده و به نزد خانوادههای خود بازگردند.
امام موسی صدر در تاریخ بیست و پنجم آگوست ۱۹۷۸ همراه با دو نفر به نامهای شیخ “محمد یعقوب ” و “عباس بدر الدین ” سردبیر خبرگزاری لبنان وارد لیبی شد و قرار بود شب ۲۹ یا ۳۰ آگوست با قذافی نشستی برگزار کند، اما از آن روز به بعد ناپدید شد. مسئولان لیبی مدعی هستند که قذافی به طور غیرمنتظره ملاقات خود با ایشان را لغو کرده است.
طرابلس مدعی است که وی با یک هواپیما به ایتالیا رفته است اما دولت ایتالیا ورود وی به این کشور را رد کرده است، شیعیان لبنان معتقدند که دولت لیبی به دلایل سیاسی وی را ربوده است.
این در حالی است که برخی گزارشهای رسانهای از انتقال امام موسی صدر به خارج از لیبی در جریان ناآرامیهای اخیر خبر دادهان
ندای سبز آزادی: دولت سنگال با طرح اتهام ارسال اسلحه از ایران به شورشیان در جنوب سنگال، روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی را قطع کرده است.
به گزارش بی بی سی، خبرگزاری های بین المللی گزارش داده اند دولت سنگال طی بیانیه ای در تلویزیون این کشور اعلام کرده که شورشیان در جنوب سنگال با استفاده از “تسلیحات پیشرفته” ساخت ایران طی حملاتی چند سرباز ارتش را کشته اند.
دولت ایران هنوز به این اتهام واکنش نشان نداده است.
گفتنی ست، سنگال روز ۲۱ ژانویه اعلام کرده بود که در پی میانجیگری ترکیه، عبدالله واد، سفیر خود را پس از یک ماه به تهران باز می گرداند.
لازم به ذکر است که تنش در روابط ایران و سنگال در پی کشف یک محموله سلاح در نیجریه که مبدا آن ایران بود، آغاز شده است.
سنگال می گوید ایران این تسلیحات را برای شورشیان جدایی طلبی که در گامبیا مستقر هستند، فرستاده بود و از سوی دیگر ایران گامبیا را مقصد نهایی محموله اعلام کرده است.
از طرفی، گامبیا این مساله که مقصد نهایی محموله سلاح بوده را رد و سال گذشته روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، تابستان امسال در حاشیه کنفرانس “هماندیشی ایران و آفریقا” با عبدالله واد، رئیس جمهوری سنگال دیدار کرده بود.
به گزارش سایت خبررسانی رئیس جمهوری ایران، محمود احمدی نژاد در آن دیدار با اشاره به “افزایش روز افزون مناسبات ایران و سنگال” گفته بود: “استفاده از تمام ظرفیت های موجود در دو کشور به منظور ارتقای همکاری های همه جانبه به نفع دو ملت و منطقه است”.
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه سابق ایران نیز سال پیش به سنگال سفر کرده بود تا به بهبود روابط دو کشور کمک کند، اما در حین آن ماموریت به دستور محمود احمدی نژاد برکنار شد.
سنگال یکی از کشورهای غرب آفریقاست که پیش از این ماجرا، روابط نزدیکی با ایران داشته و رئیس جمهوری آن چند بار به تهران سفر کرده بود.
عظیم آقاجانی تاجر ایرانی که ادعا می شود عضو سپاه پاسداران ایران است به اتهام ارسال اسلحه از ایران که در نیجریه ضبط شد تحت محاکمه قرار دارد.
مأموران امنیتی نیجریه در ماه اکتبر گذشته در جریان بازرسی از یک کشتی تجاری، ۱۳ کانتینر حاوی اسلحه و مواد منفجره را کشف و ضبط کردند که به گفته شرکت صاحب کشتی، از بندرعباس در جنوب ایران بارگیری شده بود
ندای سبز آزادی: علی مطهری با دفاع از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که مواضع وی روشن است و نباید برای وی تعیین و تکلیف کرد.
نماینده تهران در مجلسU در پاسخ به سوالی درباره تلاش برخی جریانات در جهت حذف هاشمی رفسنجانی به ایلنا گفت: این افراد قادر به حذف هاشمی نیستند ولی اگر چنین اتفاقی رخ دهد انقلاب و نظام لطمه میخورد زیرا وجود هاشمی در کنار نظام لازم است.
وی افزود: هاشمی باید خواستار اجرای عدالت باشد و کارهای غیرقانونی را محکوم کند که همین کار را نیز انجام داده است.
وی در مورد برخی انتقادات نسبت به موضعگیریهای هاشمی رفسنجانی و درخواست محمدرضا باهنر از وی برای شفافیت در موضعگیریها تصریح کرد: هر کس خودش تصمیم میگیرد که چگونه موضعگیری کند لذا تعیین تکلیف برای دیگران درست نیست و حرف باهنر خوب نبوده است.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: موضع هاشمی روشن است و اعلام کرده که باید با تندرویها و تخلفات با عدالت برخورد شود.
وی با تاکید بر اینکه با عملکرد صدا و سیما در مورد هاشمی و پخش برخی شعارها علیه وی موافق نیستم اظهار کرد: اکنون اگر انتقادی است به موسوی و کروبی وارد است و به هاشمی رفسنجانی انتقادی وارد نیست.
مطهری در پاسخ به اینکه برخی میگویند هاشمی از موسوی و کروبی حمایت میکند گفت: ما نمیتوانیم در نیات افراد کاوش کنیم و پیشداوری انجام دهیم زیرا عملکرد افراد مهم است و باید حکم به ظاهر کنیم. زیرا نیات افراد ملاک تخلف نیست
ندای سبز آزادی: دختر امام موسی صدر با تاکید بر زنده بودن پدر خود و همراهانش تاکید کرد: پیگیر آزادی امام موسوی صدر هستیم.
به گزارش ایلنا، حورا صدر فرزند امام موسی صدر در کنفرانس خبری که پیش از ظهر امروز در دفتر موسسه امام موسی صدر برگزار شد، با بیان اینکه در شرایط حساسی به سر میبریم، اظهار داشت: ۳۳ سال است که ما از غیبت امام موسی صدر رنج میبریم و خود ایشان نیز از اینکه از صحنه فعالیتهای خود و جهان اسلام و به دوش کشیدن مسئولیتهای رهبری خود دور است، رنج میبرد.
وی با بیان اینکه ۳۳ سال است که امام در بند است و از شرایط او هیچ خبری نداریم، گفت: ۳۳ سال است که هر روز بر بار افسوسمان افزوده میگردد که اگر امام از لبنان ربوده نمیشد، لبنان امروز و امروز خاورمیانه به گونهای دیگری بود.
وی با بیان اینکه ۳۳ سال است که امام و دو همراهش در زندانهای قذافی اسیر هستند، ادامه داد: قذافی به شهادت تاریخ و دادگاههای لبنان و ایتالیا و اطلاعات منابع مختلف اطلاعاتی و امنیتی و از همه مهمتر به قضاوت وجدانهای بیدار و آگاه جهان مسئول مستقیم ربودن امام موسی صدر است.
فرزند امام موسی صدر خاطرنشانکرد: مستندات و احکام موجود در پرونده ربودن امام صدر نشان میدهد که قذافی چگونه ربودن وی را طراحی کرده، برای تبرئه خود چه سناریوهایی را طراحی کرده، چگونه اسناد و مدارک دروغین را جعل کرده و چگونه همواره در تحریف حقیقت و انحراف افکار عمومی کوشیده است.
حورا صدر تصریح کرد: نقطه عطف دوران ربودن امام موسی صدر در سال ۲۰۰۲ و در روز به اصطلاح ملی لیبی است که قذافی در سخنان خود به ربودن امام در لیبی اعتراف کرد و بر همه سناریوهای پیشین دستگاه حکومتی لیبی خط بطلان کشید. افسوس که برخی محافظهکاریها، تنبلیها و بیمسئولیت برخی حکام اجازه نمیداد تا پیش از اعتراف قذافی به ندای استمداد خانواده امام و شیعیان لبنان پاسخ دهند.
وی با اشاره به شرایط منطقه و جهان اسلام،گفت: امروز مردم مظلوم و مجاهد لیبی به فریاد آمدهاند و هر چند که ماهیت وحشیانه قذافی در این سالها تدریجاً روشن شده اما حوادث چند روز اخیر لیبی پردههای بسیاری را از چهره او برداشته است و جای تاسف است که بگوییم چند روزی است که برخی مسئولین به حقانیت و حقیقت هشدارهای ما اعتراف میکنند.
وی با تاکید بر اینکه جنایتهای امروز لیبی بیسابقه است، خاطرنشانکرد: خانواده و شیعیان امام موسی صدر در لبنان اولین مجروحان وحشیگریهای قذافی هستند. امروز ما همه پیگیر و مراقب وضعیت لیبی هستیم و به بازگشت عزیزانمان امام صدر و شیخ یعقوب و عباس بدرالدین بسیار امیدوار هستیم.
دختر امام موسی صدر تاکید کرد: باید هوشیار باشیم و اجازه ندهیم مانند ۳۳ سال گذشته دیگران بازی بخورند، باید درست عمل کنیم و آنچه که مهم است اخبار رسانهها و تاییدات گوناگون اخیر مبنی بر حیات امام و زندانی بودن ایشان و دو همراهشان است. واقعیتی که ۳۳ سال است فریاد میزنیم که امام در زندانهای قذافی است اما انگار باید صدها تن لیبیایی قربانی میشدند تا مسئولان باور کنند.
حورا صدر تصریح کرد: ۳۳ سال است که فریاد میزنیم این مرد بزرگ و تاریخساز را که ایرانی است از بند قذافی آزاد کنید، اما گویی اهالی سیاست خواب بودند و شاید هم به کمک شما رسانهها از خواب بیدار شوند.
براساس این گزارش پس سخنان حورا صدر وی به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص شایعات منتشر شده مبنی بر زنده بودن امام موسیصدر گفت: آنچه که امروز مسلم است این است که فریاد سالیان گذشته ما مبنی بر اینکه امام موسی صدر زنده است عملاً تایید میشود، ولی اتفاقات لیبی لحظه به لحظه و حساس است و امیدواریم صدای ما به انقلابیون لیبی برسد و به گونهای عمل کنند که رفتارهایشان حافظ جان امام باشد.
دختر امام موسی صدر در پاسخ به سوال که آیا پیشنهادی برای آزادی پدرش به مجامع بینالمللی ارائه کرده است یا خیر، گفت: مجامع بینالمللی ۳۰ سال است که خواب هستند و ما بهترین راهحل را به کسی که باید کاری انجام دهد پیشنهاد میکنیم.
حورا صدر در پاسخ به این سوال که چقدر احتمال میدهید ایران و لبنان به موضوع آزادی امام موسی صدر وارد شوند، گفت: امروز با توجه به شرایط لیبی فضایی است که اقدامت متفاوتی را میطلبد و درخواستها و توقعات ما فرق میکند.
وی در پاسخ به این سوال ایلنا که آیا در مسیر پیگیری این مسئله با مسئولین ایران یا لبنان رایزنی داشتید، گفت: پیگیریهایی انجام شده و همچنان نیز ادامه دارد و امیدواریم به نتیجه برسد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر امام موسی صدر بازگردد تاثیر حضور وی بر تحولات منطقه چه خواهد بود ،گفت: در تمام این سالها اگر اتفاقی میافتاد ما فکر میکردیم اگر امام آزاد بود، چه واکنشی نشان میداد. ولی مطمئنیم در این صورت بسیاری از ناحقها صورت نمیگرفت و حتما حضور ایشان بر تحولات منطقه موثر است.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص دادگاه رسیدگی به شکایت ربوده شدن امام موسی صدر که بنا است در آن قذافی محاکمه شود و اینکه آیا درخواست دستگیری وی به اینترپل داده شده است یا خیر، گفت: مراحل قضایی شرایط خاص خود را میطلبد. ۱۴ اسفند این دادگاه برگزار میشود و این موضوع در دست پیگیری است.
وی در پاسخ به این سوال که در صورت آزادی امام موسی صدر وی به لبنان بازمیگردد یا به ایران خواهد آمد، خاطر نشان کرد: صحنه فعالیت ایشان لبنان است و ما با توجه به اهمیت وضعیت حال و آینده لبنان فکر میکنیم که به لبنان برود، ولی خود ایشان این مسئله را تشخیص خواهند داد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا کمیته استقبال از امام موسی صدر در لبنان تشکیل شده است،گفت: این مسئله اقدام خودجوش مردمی است و مردم در این سالها پیگیر وضعیت امام بودند و امیدواریم همه با هم به استقبال ایشان برویم.
براساس این گزارش، مهتدی عضو کمیته پیگیری ربوده شدن امام موسی صدر نیز در سخنانی گفت: در زمان ربوده شدن امام بنده خبرنگار صدا و سیما در لبنان بودم و برحسب وظیفه خود این موضع را پیگیری کردم و اولین کسی که در چند ماه پس از این ربوده شدن از زنده بودن امام خبر داده بود یک پزشک پاکستانی بود که به لندن آمده بود و در آنجا به سردبیر مجله حوادث لندن گفته بود زمانی که من در لیبی بودم مرا برای معالجه فردی به زندانی در جنوب شرق لیبی بردند و مشخصاتی که وی از آن بیمار تعریف میکرد مشخصات امام موسی صدر بود و بعد از آن هم افراد زیادی اظهار کردند که ایشان را دیدهاند و آخرین خبرها نیز حکایت از مسئله دارد و ما زمانی میتوانیم بگوییم که ایشان شهید شدهاند که جنازه را ببینیم.
وی با بیان اینکه امروز دولت لیبی در دست شخص قذافی و پسرانش محاصره است گفت: غیر از کاخ ریاست جمهوری بقیه کشور در دست انقلابیون است و این رژیم آخرین نفس خود را به شکل مذبوحانهای میکشند و بهترین درخواست ما از مردم لیبی این است که مواظب زندگی امام موسی صدر و بقیه زندانیان باشند.
وی با بیان اینکه امام موسی صدر یک شخصیت منطقهای و بینالمللی است،گفت: ایشان نه تنها یک مرجع و فقی، بلکه شخصیتی ارزشمند و فکری است و با توجه به نقشی که در زمینه همزیستی ادیان و گفتگوی تمدنها و مذاهب میتواند داشته باشد میتواند یک نقش منطقهای را بازی کند.
براساس این گزارش فروزان داماد امام موسی صدر نیز در سخنانی اظهار داشت: مجموع اخباری که در مورد حیات امام موسی صدر موجود است اطلاعات آماری است که مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی است که ما حتی از مقامات کشورهای عربی گرفتهایم و این مسئولیت ما را در حفظ جان ایشان و آزادی وی صد برابر میکند.
فروزان تاکید کرد: امروز که رژیم لیبی در حال سقوط است جا دارد که مذاکرات دولت آقای خاتمی با لیبی در خصوص آزادسازی امام موسی صدر که با مسئولیت آقای ابطحی انجام شد ، منتشر شود.
داماد امام موسی صدر ادامه داد: بازگشت امام موسی صدر یعنی بازگشت تصوری جدید از یک خاورمیانه جدید، یعنی تعریف جدیدی از مبانی دینی، راه گفتوگوی اسلام و مسیحیت و گفتوگوی شیعه و سنی.
وی تاکید کرد: لیبی از حکومتهای وحشی دنیای اسلام است و زمانی که قرار بود قذافی در این کشور به جای سیفالاسلام بر حکومت این کشور بنشیند مجبور شدند عدهای از زندانیان سیاسی را آزاد کنند که برخی از آنها پس از فرار در مصاحبهای اعلام کردند که امام موسی صدر زنده است.
وی در پایان تاکید کرد: مورد تروریسم لیبی مشابه هیچ مورد دیگری نیست و آنچه که مثلا تحلیل که در مورد مصر داریم نمیتوانیم برای لیبی نیز داشته باشیم.
حسین شریعتمداری در سرمقاله روز چهارشنبه خود پیشنهاد کرد دادگاه موسوی و کروبی برگزار شود و کیهان نقش دادستان را ایفا کند.
حسین شریعتمداری در این سرمقاله که مطابق معمول پر از ادعاهای دروغ است نوشت:
"كيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاكباخته ايران اسلامي و در صورت امكان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارك غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افكار عمومي به چالش قانوني كشانده و اثبات كند."
کیهان البته توضیح نداد که این اسناد غیرقابل انکار را از کجا بدست آورده است وآیا صحت این اسناد مانند صحت ادعای مدیرمسئول این روزنامه در برنامه خبری شبکه دوم سیما در روز 26 بهمن است که پس از انتشار عکس های شهید جنبش سبز، صانع ژاله، مدعی شده بود این شهید جنبش سبز نفوذی و خبرچین روزنامه کیهان در دیدار دانشجویان با آیت الله مطهری بوده است. ادعایی که البته دروغ بودن به قدری آشکار بود که هیچ یک از رسانه های خبری طرفداران دولت آن را جدی نگرفتند و به آن نپرداختند. در عین حال حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان درحالی این ادعا را مطرح می کرد که نماینده دیگر ولی فقیه،این بار در دانشگاه های کشور گفته بود که عکس های منتشر شده از دیدار شهید ژاله با آیت الله منتظری از اساس جعلی است.
کیهان در عین حال در این سرمقاله مطابق معمول خود را نماینده ملت ایران به حساب آورد و تظاهرات روز 25 بهمن را به عنوان آخرین حلقه قابل اثبات برای فتنه موسوی و کروبی برشمرد؛ اما توضیح نداد که چطور یک تجمع 400 نفره – کیهان تظاهرات 25 بهمن را 400 نفره اعلام کرده بود – می تواند سند مقابله با نظام باشد.
کیهان به تبعیت از رهبری انقلاب همواره در ماه های گذشته از مرگ فتنه 88 و بی آبرو شدن سران آن میان مردم خبر می داد، اما تظاهرات 25 بهمن نشان داد فتنه آنگونه که مسئولان نظام تمایل دارند چندان خاموش نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر