-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

Latest News from 30Mail for 02/23/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1389/12/4

مراسم بزرگداشت حامد نورمحمدی، دانشجوی دانشگاه شیراز که در جریان اعتراضات روز اول اسفندماه کشته شد به خشونت کشیده شد.

به گزارش جرس، تجمع اعتراضی دانشجویان در ساعت یازده و نیم صبح روز سه‌شنبه در میدان پردیس دانشگاه شیراز برگزار شد که با دخالت نیروهای حراست و بسیج دانشگاه به خشونت کشیده شد.

پیش‌ از این وب‌سایت دانشجونیوز، به نقل از شاهدان عینی نوشته بود که حامد نورمحمدی، اهل خرم آباد و ساکن خوابگاه دستغیب دانشگاه شیراز، «از پل روگذر حد فاصل میدان دانشجو و میدان نمازی توسط ماموران امنیتی به پایین پرت شده و پس از برخورد ماشین در سطح خیابان پایین (خیابان ساحلی) جان خود را از دست داد.»

به گزارش جرس، روز سه شنبه صدها دانشجو علیرغم حضور سنگین نیروهای امنیتی خارج از دانشگاه و ماموران حراست و انتظامات دانشگاه شیراز تجمع کردند و خواستار پاسخگویی مسئولان دانشگاه شیراز در قبال نحوه مرگ آقای پورمحمدی شدند.

بنا به این گزارش نیروهای حراست، انتظامات و بسیج دانشگاه شیراز در طول روز رفت و آمد دانشجویان به دانشگاه و خوابگاه ها را به شدت کنترل کرده اند و بعضی دانشجویان نیز به حراست احضار شده اند.

روز یکشنبه شهر شیراز نیز در کنار چندین شهر ایران در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی راه سبز امید و به مناسبت کشته شدن دو دانشجو در تهران، شاهد تجمعات گسترده اعتراضی علیه حکومت ایران بود که حامد نورمحمدی نیز در این روز کشته شد.

منبع: جرس و بی‌بی‌سی

پیشینه:
کشته شدن یک دانشجوی دانشگاه شیراز در روز یکم اسفند


 
 

نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه:
1389/12/4

علی سعیدی، نماینده علی خامنه‌ای در سپاه می گوید که علت بازداشت نشدن رهبران جنبش سبز در ماه های گذشته، داشتن هوادار و احتمال واکنش «خواص پشت صحنه» بوده است.

آقای سعیدی روز سه شنبه و در یک نشست خبری گفت: «در برخورد با عوامل فتنه دستگاه‌های متعددی مسئول هستند و سپاه پاسداران به تنهایی نمی‌تواند اقدامی را در این خصوص انجام دهد.»

نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران همچنین با واکنش های احتمالی بازداشت یا محاکمه رهبران مخالفان اشاره کرد و گفت که یکی از عوامل بازدارنده «در مسیر برخورد با فتنه‌گران، زمینه حمایت برخی از خواص بعد از دستگیری احتمالی عناصر فتنه» است.

او افزود: «ممکن است پس از برخورد فیزیکی با این عناصر فتنه‌گر، برخی از خواص که در پشت صحنه کار می‌کنند و مشغول هدایت کردن هستند و عناصری که پایگاه مردمی دارند در جهت مقابله با این برخورد و حمایت از فتنه‌گران اقدامی انجام دهند.»

در پی ناآرامی‌های روز ۲۵ بهمن در ایران، واکنش‌های مقام‌های جمهوری اسلامی در محکومیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشدید شده تا جایی که هر دو رهبر جنبش سبز اکنون در حصر خانگی به سر می‌برند.

سعیدی در سخنان خود همچنین تاکید کرد: «ما باید افرادی كه موضع نگرفته‌اند و ممكن است بعدا از فتنه‌گران حمایت كنند و جوی را به وجود بیاورند كه برای نظام مناسب نباشد، را بشناسیم.»

منبع: آینده و بی‌بی‌سی


 
 

1389/12/3

گزارش‌ها حاکی‌ست مجوز فعالیت حدود 10 ناشر از جمله انتشارات «بازتاب‌نگار، دیگر، آگاه، اختران و جیحون» از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسما لغو شده است.

این در حالی‌ست که برخی از ناشران مذكور از جمله «جیحون» عموماً به انتشار كتاب‌های درسی در زمینه‌هائی مانند روانشناسی و علوم ارتباطات مشغول بوده‌ و برخی ناشران از جمله «اختران»، بهانه تعطیلی بنگاه نشر خود را تنها مدیر مسئول خود ذكر كرده‌اند.

از سوئی مسئولان اداره كتاب به ناشران یادشده یادآور شده‌اند كه برای كاهش حجم درخواست‌ها از ارسال كتاب‌هایشان به این اداره خودداری كنند چرا كه حتی در غیر این صورت كتاب‌های آن‌ها در صف بررسی برای صدور یا عدم صدور مجوز نشر هم قرار نخواهد گرفت.

چندی پیش نیز موسسه ای به نام «اندیشکدۀ راهبردی امنیت نرم جمهوری اسلامی ایران» گزارشی منتشر کرده بود که در آن شماری از ناشران ایران به عنوان «ناشران برانداز» معرفی شده بودند.

منبع: پارسینه

پیشینه:

«کتابفروشی‌های کریم‌خان جای خود را به کبابی، فست‌فود و بانک می دهند»

ناشران و نویسندگان متعدد به براندازی متهم شدند


 
 

1389/12/3

مدیرعامل مترو ضمن اظهار تاسف از عدم تامین اعتبار از جانب دولت گفت: «دولت تا کنون تنها 13 درصد از طلب مترو در سال 89 را پرداخت کرده است.»

محسن هاشمی با اشاره به اینکه دولت رسما قانون مربوط به تسهیلات مترو را قبول ندارد، تصریح کرد: «نقض قوانین، توهین به مجلس است و از مجلس انتظار می‌رود که هر چه سریع‌تر در این مورد اقدام لازم را در دستور بگذارد.»

عدم پرداخت بدهی‌های دولت به مترو در شرایطی‌ست که قطارها و تجهیزات قطارهای خریداری شده بیش از یک ماه است که در گمرک مانده است.

به گفته محسن هاشمی، «بر اساس بودجه های مصوب مجلس، دولت می‌بایست 1505 میلیارد تومان به مترو پرداخت می‌کرد در حالی که تا کنون تنها 185 میلیارد تومان آن تامین شده است.»

وی با اشاره به تخطی دولت از قانون مصوب مجلس ادامه داد: «بر اساس مصوبه سال 1388 مجلس شورای اسلامی؛ دولت موظف است دو میلیارد دلار جهت تامین تجهیزات و احداث خطوط راه آهن شهری تهران و کلان شهرها پرداخت کند که یک میلیارد دلار آن مربوط به تهران است.»

به گفته مدیرعامل مترو، «این تسهیلات به عنوان بخشی از سهم 50 درصدی دولت تلقی شده و باید از محل حساب ذخیره ارزی و یا هر عنوان دیگر به صورت تسهیلات به مترو تهران پرداخت شود.»

مدیرعامل مترو خاطرنشان کرد: «به رغم تمامی فشارهای وارده به متروی تهران، این سازمان تمام سعی خود را در ایجاد زیربناهای لازم انجام می‌دهد.»

این درحالی‌ست که رئيس كميسيون توسعه و عمران شورای شهر تهران پیش از این گفته بود: «چنانچه دولت سهم خود در يارانه بليط مترو را پرداخت نكند، اين مبلغ به طور شفاف و مستقيم از مردم دريافت می‌شود.»

با ادامه این روند، اخیرا شورای شهر تهران نرخ بلیت‌های تک سفره مترو در این شهر را ۹۷۵ تومان و بهای بلیت دو سفره را هزار و ۷۲۵ تومان اعلام کرده است.

منبع: معماری نیوز

پیشینه:

اگر دولت سهم خود را ندهد، مردم باید هزینه یارانه مترو را پرداخت کنند

قیمت بلیت تک‌سفره مترو ۹۷۵ تومان تعیین شد

پیگیری‌ها برای اجرای مصوبه اعتبارات مترو بی‌نتیجه ماند

 


 
 

گزارش خبری:
1389/12/3

گزارش خبری:

بر اساس اعلام فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها، آتش سوزی در سال جاری 100 درصد بیشتر ازسال گذشته درختان را از بین برده و باید 800 میلیارد تومان اعتبار پرداخت شود تا از جنگل‌ها در این حوادث محافظت شود.

این افزایش چشم‌گیر در حالی‌ست که فرسایش کانون‌های بادی در جنوب و جنوب غرب،  به همراه هدفمندی یارانه‌ها که منجر به افزایش قیمت سوخت و جنگل سوزی روستائیان شده و هزار و یک عامل طبیعی و انسانی دیگر، روز به روز از وسعت شش‌های سبز کشور کم می‌کند و مشخص نیست که در سال آینده این میزان تا چه حد افزایش داشته باشد.

آتش سوزی یا «برگ سوزی»؟

در شرایطی که نزدیک به یک ماه، آتش تا ریشه جنگل‌های گلستان را خاکستر کرد، برخی مسئولان دولتی از آنچه بر جنکل‌ها می‌گذرد با عنوان «برگ سوزی» یاد می‌کنند.

در این زمینه سرهنگ تقی ایروانی از مسئولان سازمان حفاظت از جنگل‌ها مدعی‌ شده: «در 9 ماه ابتدایی سال جاری، بیشترین خسارت وارد شده بر اثر آتش‌سوزی‌های اخیر مربوط به برگ سوزی در جنگل‌ها بوده و خسارت زیادی به درختان وارد نشده است.»

در حالی که کارشناسان مستقل منابع طبیعی و محیط زیست و تشکل‌های مردم نهاد فعال در این حوزه می‌گویند در برخی از مناطق کشور مانند غرب استان کردستان، تعداد آتش سوزی‌های نقطه‌ای نزدیک به 1000 فقره شده و تنها در دو شهرستان مریوان و سروآباد، بیش از 35 هزار هکتار از جنگل‌ها را نابود کرده به گونه‌ای که مناطق جنگلی در خط مرزی ایران با عراق به طور کامل محو شده است.

گزارش دیگری حاکی‌ست، از هفته انتهایی آبان تا پایان آذرماه امسال، 80 آتش سوزی در جنگل‌های گلستان اتفاق افتاده و حدود 70 نقطه از عرصه‌های جنگلی اقلیم شمال ایران در آتش سوخته است.

کمبود بارندگی و اتش سوزی‌های عمدی

اسماعیل کهرم، کاهش میزان بارندگی در شمال کشور را عامل آتش ‌سوزی‌ها می‌داند اما این فعال محیط زیست تاکید می‌کند که آتش‌سوزی‌های عمدی فراوانی نیز باعث تخریب درختان شده است.

با این وجود مسئولان دولتی هنوز در بیان علت آتش سوزی‌ها با کارشناسان مستقل اختلاف نظر دارند به گونه‌ای که فرمانده یگان حفاظت جنگل‌ها، «افزایش پوشش گیاهی و مطلوب نبودن میزان بارش فصل بهار» را عامل افزایش 100درصدی آتش سوزی‌ها در 9 ماه ابتدائی امسال نسبت به مدت مشابه در سال گذشته دانسته است.

از سوئی فعالان محیط زیست می‌گویند به دلیل فقدان یک رژیم اثر بخش در حفاظت از جنگل‌ها، امکان بهره‌برداری و بهره‌وری از جنگل‌ها وجود ندارد و مسائلی مانند آتش سوزی‌هائی با منشاء طبیعی و انسانی نیز مزید بر علت شده است.

قطع درختان بلوط به دلیل افزایش قیمت سوخت

علاوه بر این فعالان محیط زیست با اشاره به آثار مخرب حضور دام و انسان در جنگل، نسبت به قطع درختان بلوط غرب کشور جهت تامین سوخت ساکنان آن مناطق که پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها رشد چشم‌گیری داشته، ابراز نگرانی کرده‌اند.

با این روند تا 50 سال دیگر نقطه سبزی باقی نمی‌ماند

کارشناسان برآورد کرده‌اند در صورتی که روند تخریب جنگل‌ها به شکل فعلی ادامه یابد، تا 50 سال دیگر نقطه سبزی در ایران باقی نماند.

در همین رابطه تقی ایروانی، فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها می‌گوید در سال آینده احتمال به وجود آمدن شرایط مشابه امسال و آتش‌سوزی وسیع در جنگل‌ها وجود دارد که لزوم راه‌اندازی ناوگان اطفای حریق را دو چندان می‌کند.

به گفته این مقام مسئول، در صورت عدم اختصاص اعتبارات لازم، آتش سوزی در سال آینده 300 تا 400 درصد بیشتر از سال گذشته جنگل‌ها را به کام خود خواهد کشید.

منبع: خبرآنلاین

پیشینه:

نجات زیستگاه‌ها و جنگل‌های زاگرس یک «ضرورت ملی» شده است

آتش افسارگسيخته همچنان تهدیدی برای عرصه سبز شمال ایران

آغاز سری چهارم آتش سوزی در جنگل‌های گلستان

 


 
 

1389/12/3

تقی رهبر، رئیس فراکسیون روحانیت مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که خلع لباس مهدی کروبی، در دستور کار دادگاه ویژه روحانیت قرار دارد.

آقای رهبر  روز سه‌شنبه در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به رادیو و تلویزیون دولتی ایران با بیان این که «کروبی شایسته ملبس بودن به لباس روحانیت نیست»، گفت: «دادگاه ویژه روحانیت رسیدگی به تخلفات کروبی را در دستور کار خود قرار داده است.»

وی افزود: «کروبی طی چند سال اخیر با بی‌حرمتی در مقابل نظام و انقلاب ایستاده و خلع لباس وی کوچکتر از جرمی می‌باشد که تاکنون انجام داده است.»

در همین راستا جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز با حمله به رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی اظهار داشته است: «کروبی با اقدامات قانون گریزانه خود تنها یک روحانی‌نما می‌باشد، لذا می‌بایست با خلع لباس از دایره روحانیت خارج شود.»

وی همچنین با اعلام این که تقاضای خلع لباس مهدی کروبی از قم آغاز شده و دادستانی ویژه روحانیت در این باره تصمیم نهایی را خواهد گرفت، گفته است: «خلع لباس کروبی تنها از لحاظ گرایش تهذیبی مطرح می‌شود و دستگاه قضایی نیز به دیگر فسادهای وی رسیدگی خواهد کرد.»

همچنین بهروز جعفری، دبیر کمیسیون فرهنگی مجلس، در گفت و گو با خبرگزاری ایرنا، از دادگاه ویژه روحانیت خواسته است تا نسبت به خلع لباس مهدی کروبی «لحظه ای درنگ» نکند.

دادگاه ويژه روحانيت سوم خرداد ۱۳۵۸ از سوی آيت الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران تاسيس شد. اين دادگاه که در قانون اساسی جايگاهی ندارد زير نظر رهبر جمهوری اسلامی ايران اداره می شود و رياست آن از سوی وی منصوب می شود.

اين دادگاه در سی سال گذشته روحانيون شناخته شده ای نظير آيت الله سيد کاظم شريعتمداری، محمد موسوی خوئينی ها، عبدالله نوری، محسن کديور، مهدی هاشمی، حسن يوسفی اشکوری و هادی قابل را محاکمه و برخی از آنها را خلع لباس کرده است.

منبع: جرس و رادیو فردا

 


 
 

1389/12/3

در پی ادامه بازداشت ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی، جمعی از فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری ایران در نامه‌ای به رییس قوه قضاییه، خواستار آزادی وی شده‌اند.

در این نامه آمده است: «جای تأسف است که ٣٢ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن‌ماه ۵٧ که با حداقل خشونت به نتیجه رسید، یک حزب سیاسی که برپایه‌ی اعتقادات دینی و ملی تشکیل شده و در پیروزی انقلاب سهم غیرقابل انکاری داشته، این گونه تحت فشار قرار گیرد و دبیر کل بی‌گناه آن در سن ٨٠ سالگی محبوس باشد.»

این فعالین با اشاره به «سوابق درخشان ابراهیم یزدی در دهه‌های متوالی در مبارزه با نظام سلطنتی»، فشارهای ناموجه نظیر «محبوس‌ ساختن بی‌دلیل» یا «انتقال ایشان به مکان نامعلوم» را استمرار نامحدود دوران برای وی خوانده‌اند.

امضا کنندگان این نامه با ابراز تأسف از برخوردهای غیرموجه و خلاف قانون با آقای یزدی و استمرار بی‌دلیل دستگیری و زندانی شدن ایشان، به رئیس قوه قضائیه نوشته‌اند: «برحسب وظایف و تکالیف شرعی و قانونی خود در جهت آزادی آقای یزدی اقدام عاجل به‌عمل آورید و اجازه ندهید اصول مصرح قانون اساسی جمهوری اسلامی در زمینه‌ی حقوق اساسی ملت بیش از این نادیده گرفته شود.»

حسن یوسفی اشکوری، اعظم طالقانی، فریدون سحابی، عبدالعلی بازرگان، حبیب‌الله پیمان و سارا شریعتی از امضاکنندگان این نامه هستند.

پیش از این نیروهای امنیتی در سومین تلاش برای بازداشت ابراهیم یزدی در سال گذشته، وی را به همراه تعدادی از اعضای نهضت آزادی به اتهام آنچه «اقامه غیر قانونی نماز جمعه» خوانده بودند در اصفهان دستگیرکرده و به مکانی موسوم به «خانه امن»، متعلق به وزارت اطلاعات انتقال دادند.

منبع: جرس

پیشینه:

ابراهیم یزدی به همراه تعدادی از اعضای نهضت آزادی بازداشت شدند

انتقال ابراهیم یزدی به «خانه امن وزارت اطلاعات»

ابراهیم یزدی تحت فشار مضاعف قرار گرفته است

دادگاه ابراهیم یزدی برگزار نشد


 
 

1389/12/3

عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دوره اصلاحات عضویت در شورای هماهنگی راه سبز امید را تکذیب کرد.

آقای مهاجرانی در مطلبی که در وبلاگ خود نوشته، اعلام کرده که از چگونگی سامان دهی این شورا بی‌خبر است و هیچگونه مسئولیتی درباره تصمیمات این شورا ندارد.

او نوشته است: «با توجه به حصر آقایان موسوی و کروبی پرسش‌هایی مبنی بر اینکه این شورا چگونه تصمیمات خود را با آنان هماهنگ مطرح می‌شود. وقتی پاسخ می دهم که مطلقا از این شورا و اعضای آن اطلاعی ندارم، دوستان سری به تعجب تکان می دهند و نیم نگاه معنی داری که بله البته به مصلحت نیست اعلام کنید!»

آقای مهاجرانی افزوده است: «می گویم واقعا خبر ندارم. از سویی من خودم را یک نویسنده و ناظر می دانم و نه کسی که می خواهد فعال سیاسی باشد. دیدم در سایت بالاترین در گمانه زدن در باره اعضای شورای هماهنگی از من هم نام برده اند. کیهان امروز- سه شنبه- هم بدان استناد کرده است. به نظرم رسید که با صراحت این نسبت را تکذیب کنم.»

شورای هماهنگی راه سبز امید در سازمان‌دهی و اطلاع‌رسانی تجمعات مخالفان دولت ایران، به ویژه تجمعات اخیر 25 بهمن و 1 اسفند نقش بسزایی ایفا کرده است.

منبع: مکتوب (وبلاگ مهاجرانی)


 
 

وزیر بهداشت خبر داد:
1389/12/3

وزیر بهداشت می‌گوید «از آن‌جا که مردان و زنان خواهان تفکیک جنسیتی بیمارستان‌ها هستند چند بیمارستان اختصاصی زنان احداث خواهد شد.»

به گزارش واحد خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اعلام این خبر افزوده که «۲۵۰ بیمارستان در کشور در حال ساخت است و ۲۱۰ بیمارستان نیز از طرف وزارت مسکن و شهرسازی ساخته می‌شود.»

خانم وحید دستجردی پیش‌تر اساس این طرح در بیمارستان‌ها را «ارائه خدمات خوب و مناسب» به منظور «جلب رضایت مردم» و نیز «کیفیت بهتر این خدمات» دانسته بود.

او  در آغاز ماموریت خود در وزارت بهداشت دولت دهم گفته بود که «اگر زنی به پزشک مراجعه کند، حتماً باید در اتاق بسته بماند» و افزوده بود «مهم است که پزشک مرد به همراه یک پرستار، بیمار زن را معاینه کند.»

خانم دستجردی خواست که این طرح را «تفکیک جنسیتی» نام نگذارند، و ادامه داده بود که «باید کاری کرد که زنان در محیط‌های درمانی احساس آرامش کرده و حالت خصوصی بودن برایشان محفوظ بماند.»

از سال‌ها پیش طرح تفکیک جنسیتی در برخی زمینه‌ها مانند تفکیک زن و مرد در کاربرد وسایل نقلیه نظیر اتوبوس یا واگن‌های مترو یا صف‌های مجزای زن و مرد در ارائه کالاها و خدمات اجرا شد اما به عنوان یک اصل کلی به خصوص در اداره‌ها، دانشگاه‌ها و مراکز بهداشتی به مرحله عمل درنیامد.

منبع: واحد مرکزی خبر و مردمک


 
 

1389/12/3


دفتر آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان اعلام کرد که آزادی دو روزنامه‌نگار دربند آلمانی، باعث تغییر سیاست کشورش درقبال ایران نخواهد شد.

در بیانیه‌ای که دفتر صدر اعظم آلمان اعلام کرده از دیدار وزیر خارجه این کشور با محمود احمدی‌نژاد در آخرهفته گذشته انتقاد شده و آمده است که این دیدار «بهای آزادی دو روزنامه‌نگار آلمانی بود و باعث نخواهد شد که آلمان از سیاست انتقادی خود در قبال حکومت ایران دست بردارد.»

دو شهروند روزنامه‌نگار آلمانی که ۱۹ مهر ماه گذشته در تبریز دستگیر و زندانی شدند، همراه با وزیر خارجه آلمان به کشورشان بازگشتند.

گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان روز شنبه گذشته برای برگرداندن دو روزنامه‌نگار آلمانی روزنامه بیلد ام سونتاگ، شخصا به تهران سفر کرده بود. به گزارش خبرگزاری‌ها، آقای وستروله در سفر یک روزه خود به تهران ملاقات‌های کوتاهی با مقام‌های ارشد رسمی ایران از جمله محمود احمدی‌نژاد و وزیر خارجه جمهوری اسلامی، علی‌اکبر صالحی، انجام داد و از صالحی به خاطر تلاش برای آزادی دو خبرنگار آلمانی «تشکر» کرد.

مقام‌های رسمی آلمان می گویند، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان از سفر وزیرامورخارجه این کشور به ایران خبر داشته اما نمی‌دانسته که وی قصد دارد با محمود احمدی‌نژاد ملاقات کند.

استیفن سی برت، سخنگوی صدراعظم آلمان، در مورد دیدگاه آلمان در مورد حاکمیت ایران پس از آزادی این دو شهروند آلمانی گفت: ما هنوز قاطعانه معتقدیم که وضعیت حقوق بشر و آزادی سیاسی در ایران، بد و نگران کننده است.

منبع: مردمک

پیشینه:
دو آلمانی بازداشت‌شده به کشورشان بازگشتند
دو خبرنگار آلمانی زندانی در ایران، آزاد شدند


 
 

1389/12/3

مقام‌های مصری امروز سوم اسفند‌ماه اعلام کردند که دو کشتی جنگی ایرانی وارد کانال سوئز شدند.

دو روز قبل مدیریت مصری آبراه سوئز اعلام کرد که کشتی‌های جنگی ایرانی «الوند» و «خارگ» دست کم تا بامداد چهارشنبه از آبراه عبور نخواهند کرد. پیش از این نیز اعلام شده بود ایران بدون هیچ دلیلی درخواست خود برای عبور رزم‌ناوهایش از کانال سوئز را پس گرفت.

با این همه امروز خبر رسید که ناو محافظ الوند و ناو پشتیبانی خارک در حال عبور از کانال سوئز هستند.

این اولین بار پس از انقلاب بهمن ۵۷ است که رزم‌ناوهای ایران از آبراهه‌ای حیاتی عبور می‌کنند.

به گفته وزیر دفاع مصر در درخواست ارائه شده از ایران برای عبور از کانال سوئز، آمده که این کشتی‌ها حامل هیچ نوع تجهیزات نظامی و تسلیحات هسته‌ای و شیمیایی نیستند.

به گفته وزیر دفاع مصر در درخواست ارائه شده از ایران برای عبور از کانال سوئز، آمده که این کشتی‌ها حامل هیچ نوع تجهیزات نظامی و تسلیحات هسته‌ای و شیمیایی نیستند.

خبرگزاری رویترز به نقل از خبرگزاری فارس، نزدیک به نیروهای نظامی، در ماه ژانویه گزارش داد که دانشجویان دانشکده افسری نیروی دریایی ایران، قرار است برای انجام ماموریتی آموزشی از کانال سوئز و دریای مدیترانه عبور کنند.

دولت انتقالی مصر، روز شنبه، ۳۰ بهمن، اجازه عبور دو رزم‌ناور ایرانی از کانال سوئز را صادر کرد. این خبر با واکنش مقامات اسرائیل مواجه شده است. هفته گذشته آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل گفت: متاسفم که جامعه بین‌المللی آمدادگی لازم را برای تحریک‌های مکرر ایرانی‌ها از خود نشان نمی‌دهد. جامعه جهانی باید بفهمد که اسرائیل برای همیشه این تحرکات را نادیده نمی‌گیرد.

منبع: مردمک

پیشینه:
تأخیر ۴۸ ساعته در عبور دو ناو ایرانی از آبراه سوئز
مصر اجازه داد ناوهای ایران از کانال سوئز عبور کنند
مصر: ایران خواستار عبور دو کشتی جنگی از سوئز است

 


 
 

متن کامل نامه دکتر سروش:
1389/12/3

عبدالکریم سروش
دیوان اصلاح

 

خدا نیست، به خدا قسم خدا نیست، نیست
 
اینها کلماتی بود که با صدایی دردآلود از دهان حامد بیرون می‌آمد و آب در چشم من می‌نشاند. با جسمی ویران و روحی پریشان از ایران گریخته و در گوشه ای از دنیا پناهی جسته و اینک در تلفن، خشم و درد خود را پیش من بیرون می‌ریخت.
 
حامد گناهی نداشت جز اینکه چند سال پیش به خاندان ما پیوسته بود و با دخترم کیمیا پیوند همسری بسته بود. جوانی آرام و سر به راه، قانع و متواضع، اهل سلامت و عافیت که نه سودای سیاست داشت و نه صفرای ریاست. پیاده می‌رفت و زیاده نمی‌خواست و در دریای پرتلاطم زندگی چندان دور از ساحل شنا نمی‌کرد. از پدری و مادری هر دو نیکوکار و آموزگار.
 
ده ماه پیش بود که توفانی وحشی ناگهان تومار آرامش وی را در هم پیچید. باغ وحش ولایت، طعمه می‌خواست. دیوان با داغ و درفش به سراغش آمدند و وحشت‌ها به جانش افکندند و دست آخر دو راهه ای پیش پای او نهادند که: یا دست از جان بشوی و یا به صدا و سیما بیا و هر چه ما می‌خواهیم بگوی. از او دو چیز ناقابل (!) می‌خواستند: یکی اینکه فاش بگوید همسرش هرزه و هرجایی است و لذا شایسته طلاق. دیگر اینکه پدر همسرش (عبدالکریم سروش) «مردکی» است به اصناف رذایل آراسته و وابستگی‌ها به اجانب دارد و حرام خوار و ناپاک و دشمن شریعت و طریقت و حقیقت است و...
 
وحوش ولایت گمان می‌بردند که «حلقه ضعیف زنجیر» را یافته‌اند و آن را زود می‌شکنند و به صاحب دیوان گزارش پیروزی نمایان می‌دهند و پاداش فراوان می‌برند، و چون مناعت و مقاومت حامد، پنجه قساوتشان را شکست، برای شکستن کامل او دست به کار شدند، روحش را رنجه و جسمش را شکنجه کردند (کمترینش آنکه یک شب تا صبح، برهنه در سردخانه ای، او را لرزاندند و ترساندند و...)
 
و عاقبت با حالی نزار و بدنی بیمار او را به خانه فرستادند. در خانه، ‌گاه از قوت رنج و شدت اضطراب چنان بی‌تابانه سر را به دیوار می‌کوفت که نزدیک بود سر و دیوار با هم بشکنند. حالا هم که به گوشه ای در خارج خزیده است، هنوز کابوس داغ و درفش می‌بیند و دیوان درنده را همه جا در تعقیب خود می‌پندارد.
 
قصه پر غصه خود را که با من گفت از سر شرم و دلداری گفتم: «خدا از آنان نگذرد.» سخنم تمام نشده بود که عقده خشمش شکافت و بر من آشوفت که «آقای دکتر اسم خدا را نبرید، خدا نیست، نیست، نیست... خدا در آن تاریکخانه کجا بود که من بی‌گناه و بی‌پناه زجر می‌بردم و ضجه می‌زدم و از او پناه می‌جستم و آن درندگان بی‌شرم با تمسخرشان مرا بیشتر می‌گزیدند و می‌دریدند؟ خدای واحد قهار چه می‌کرد آن وقت که آن سه دیو تبهکار، به نام خدا، در من افتادند و مرا بی‌جان کردند؟...»
 
می‌گفت و می‌گریست. حالا دیگر از هیچ کس شکوه نمی‌کرد. از خدا هم شکوه نمی‌کرد، خدایی که عجالتاً خفته یا مرده بود.
 
گویی مرا به چالش می‌کشید، مرا که عمری الهیات و فلسفه و عرفان تدریس کرده بودم. پیدا بود که نه تنها راحت و سلامتش را ستانده‌اند، وجدان و ایمانش را هم لرزانده‌اند، آشکارا چیزی در او تکان خورده و فروریخته بود. حادثه کوچکی نبود: خدا را جسته بود و نیافته بود! خسوف الوهیت را، مرگ را، بی‌پناهی را، شکنجه را، تزویر دینی را، قساوت بی‌امان را، شر عریان را، سبعیت بی‌مرز انسان را، همه را یک جا چشیده و آزموده بود. حقاً تجربه مهیبی بود.
 
او به دریا رفت و مرغابی نبود
گشت غرقه، دستگیرش‌ای ودود
 
من گرچه خود از سبکباران ساحل نبودم، چنین گرداب هائلی را نیازموده بودم. دستم از همه جا کوتاه بود. دیدم کار از تئولوژی نمی‌رود. دلیری و دلداری دادمش که «بسا کسا که به روز تو آرزومند است». خرم باش که از دست ظالمان رهیده ای. «نجوت من القوم الظالمین». از جهنم گذشته به در آی. مگذار تو را شکسته ببینند. برخیز. بلا و شکست را نخواسته بودی، حالا پیروزی و بهبودی را بخواه. الگوی دیگران شو. یوسف وار از چاه گرگان برآی و سلطانی کن. «جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش». از بی‌ادبان ادب بیاموز. سرهنگی کردن با عاجزان را دیدی، خود با عاجزان سرهنگی مکن. به آینده ای بیندیش که در دیار ما هیچ کس خفت و ذلت نبیند، هیچ کس شکنجه نشود، هیچ کس شکنجه گر نشود، هیچ حصار و حریمی به دست متجاوزان نشکند، هیچ کس بی‌پناهی و بی‌خدایی را چنین عریان تجربه نکند، هیچ حیوانی دین دار نشود و سبعیت و حیوانیت را زیور دینی ندهد و در پوستین خلایق نیفتد.
 
گفتمش دین همچو شراب است. آن چنان را آن چنان‌تر می‌کند. حیوان‌ها را حیوان‌تر و انسان‌ها را انسان‌تر می‌کند. آن حیوانات، آن وحوش ولایت، که با تو در افتادند البته دیندار بودند و منافق نبودند و درست همین دینداری، درندگیشان را افزون‌تر کرده بود. چون به نام خدا می‌دریدند. چون دریدن را نه بازیچه، نه حق بلکه تکلیف خود می‌دانستند. خواجگان مسند ولایت هم چنین‌اند. آنها هم قتل و غصب و تجاوز را تکلیف خود می‌دانند و برای آن «حجت شرعی» دارند و همین آنان را خطرناک‌تر می‌کند.
 
گفتمش اگر مشفقانه بنگری آن وحوش هم بیمارند، بیماران روانی حقارت دیده و طعم کرامت ناچشیده. آرزو کن که هوای دیار ما دیگر بیمار پرور نباشد، شهید پرور نباشد، نفاق پرور نباشد، ولایت پرور هم نباشد. به جای آن، عاقل پرور و خنده پرور و شفقت پرور باشد. آرزو هم کافی نیست، تکاپو کن.
 
گفتمش مصییت تو عظیم است. یک از صد را با من گفتی و من هم یک از صد آن بی‌شرمی‌ها را با خلق می‌گویم. بی‌هیچ گناهی خودت را بریان و کیمیایت را گریان کردند، زندگیتان را سوختند، کارتان را گرفتند به مصیبتتان نشاندند. به غربتتان کشاندند و به سوی آینده ای تاریک فرستادند. حالا جامه صبر بپوش که خود کیمیایی دیگر است:
 
صدهزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو صبر آدم ندید
 
فراموش مکن که حجم ستم در آن دیار مصیبت دیده چندان عظیم است که قصه تو و حصّه تو «چو خشخاشی بود بر روی دریا»:
 
سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست
کز خون دل و دیده بر او رنگی نیست
 
چشم نمناک و دل غمناک و جان سوخته خود را در کنار جان آن سوختگان بگذار و یاد آن مجروحان را مرهمی بر جراحات خویش کن. این حاکمان حجاج صفت مگر کم قتل و تجاوز و تطاول و چپاول و غارت و جنایت و مصادره و اعدام و رای دزدی و شهید دزدی و.. کرده‌اند؟
 
مگر مادران داغدار و پدران سوگوار و فرزندان یتیم و همسران بی‌جفت و زندانیان زخم دیده و خاندان های فروپاشیده کم بوده‌اند؟ به آنان بیندیش وبر آنان رحمت آور. و با رسول علیه السلام بخوان که: خدایا ظالمان را بر ما چیره مکن و چون یونس در شکم نهنگ از حامدان و مسبحّان باش..
 
از حامد خدا که پرداختم به خدای حامد پرداختم. گفتم:
 
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی
گر تاج می‌فرستی و گر تیغ می‌زنی
 
از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست
ور متفق شوند جهانی به دشمنی
 
بارخدایا! عاشقان از تو توقعی ندارند. عیسا و حسین و حلاج را در کوره عشق خود بگداز و خون بریز و باک مدار. «منت پذیر غمزه خنجر گذار» تو اند. اما عاقلان چطور؟ با ناخرسندی آنان چه می‌کنی؟ مگر خود به آنان حق احتجاج نداده ای؟ استغنای معشوقانه را برای عاشقان بگذار. عاقلان از تو حکمت و حجت و رحمت ومحبت می‌خواهند. می دانم که بلاها و شکنجه ها، گاه صلابت زا و طهارت آفرین اند «که بلای دوست تطهیر شماست». گاهی حتی عشق پرورند و رندان بلاکش را عاشق تر می کنند، اما خردسوز و ایمان فرسا هم هستند. اگر عاشق را شاکرتر می کنند، عاقل را ستیزنده تر می کنند. می دانم که
 
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریات ننشیند گرد
 
چون
کفر و دین هر دو در رهت پویان
وحده لاشریک له گویان
 
و گمان ندارم که کفر کافران تو را غمناک یا ایمان مومنان تو را طربناک کند که بر‌تر از شادی و غمی.

حالا که چنین است و تو چون ماه بر آسمان چنان ارتفاع گرفته ای و «دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی» که عارفان هم از جدائیت شکوه می‌کنند، و چنان در خسوف الوهیت و سحاب احتجاب رفته ای که پروای کفر و ایمان و غم و شادی خلایق را نداری، و چون گذشته دست تصرف در تاریخ دراز نمی‌کنی و عقاب و کیفری بر ظالمان فرو نمی‌ریزی... و حالا که گویی آدمیان را بخود وانهاده ای و آنان را به سر تازیانه ای نمی‌نوازی و عاقلان را ایماء و الهام داده ای که از تو انتظار دخالت و عنایتی نبرند، پس بر این بلاکشان باری فزون از طاقت منه و از عاقلان ناخشنود و شاکیان بی‌ایمان روی در هم مکش و کفرشان را کیفر مده. ظالمان خدافروش را که نمی‌گیری، مظلومان بی‌خدا را هم مگیر.
 
می‌بینی که از «منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد» و حکم اندر کف رندان است و داعیان دین تو «بر هم افتاده چو ماران ز بر ماران» کفرپروری و ایمان سوزی می‌کنند و یوسفان را به گرگان می‌دهند و خلقی را به اسارت گرفته‌اند و شرارت می‌ورزند، انصاف ده که «حافظ» قران هم اگر زنده بود، به شکایتی خالص بسنده می‌کرد و از آن یار دلنواز «شکری را با شکایت» نمی‌آمیخت. بی‌چونی و استغنایی که در کار توست و حکمت و غایت و مصلحت را پس می‌زند، چرا خرد را حیران نکند و زبان را به شکوه نگشاید و دل را به کفران نکشد؟
 
بلی ما تیره چشمان، به حکم بشریت، درازنای تاریخ و فراخنای هستی را نمی‌بینیم و از غایت امور بی‌خبریم اما با همین نفس که تو دادی دم از محاجه با تو می‌زنیم و وام خرد می‌گزاریم و نه خائف بل واثقیم که از حلقه بندگان تو بیرون نمی‌رویم.
 
بار خدایا! از غزالی آموخته‌ام که هیچ‌کس را لعنت نکنم حتی یزید را، اما اینک فروتنانه از تو رخصت می طلبم تا بر جمهوری کافرپرور اسلامی ایران، لعنت و نفرین بفرستم.
 
خداوندا به احسانت به حق نور تابانت مگیر. آشفته می‌گویم که جان بی‌تو پریشان است:
 
تو مستان را نمی‌گیری پریشان را نمی‌گیری
خنک آن را که می‌گیری که جانم مست ایشان است
 
وگر گیری ور اندازی چه غم داری؟ چه کم داری؟
که عاشق هر طرف اینجا بیابان در بیابان است
 
اسفند ۱۳۸۹
ربیع الاول ۱۴۳۳

 
 

1389/12/3

غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور می‌گوید هر کس از رهبران جنبش سبز حمایت کند «ضد انقلاب» است و باید با وی برخورد شود.

به گزارش ایسنا، آقای محسنی اژه‌ای اظهار داشت: «اگر دیروز کسانی با سران فتنه همراهی کردند و غافل بودند و واقعاً نتوانستند تشخیص درستی بدهند، نباید آنها را مذمت کرد و این در حالی ست که امروز صف انقلاب و ضد انقلاب مشخص شده است.»

دادستان کل کشور افزوده که «اکنون فضا شفاف شده و بحث میان انقلاب و ضدانقلاب است» و «در صورت حمایت اشخاص از سران فتنه به آنها به عنوان حامیان ضدانقلاب نگاه می‌شود و این تحمل ناشدنی است.»

این مقام جمهوری اسلامی ایران اشاره‌ای به حامیان رهبران جنبش سبز نکرده است ولی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، حسن خمینی، محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی بارها از سوی هواداران دولت به عنوان طرفدار و حامی این رهبران معرفی شده‌اند.

محافظه‌کاران و حامیان علی خامنه‌ای در 19 ماه گذشته تلاش کرده‌اند این سه روحانی را وادار به اتخاذ مواضعی همسو با مواضع رهبر جمهوری اسلامی کنند که موفق به این کار نشده‌اند.

به نظر می‌رسد با شکست این تلاش‌ها مقام‌های جمهوری اسلامی تصمیم گرفته‌اند این افراد و کسانی که با سکوت یا سخنرانی‌های خود از رهبران جنبش سبز حمایت می‌کنند را «ضد انقلاب» معرفی کنند.

منبع: ایسنا و رادیو فردا


 
 

خانواده زندانیان در نامه‌ای به مراجع تقلید
1389/12/3

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در دیدار با برخی از مراجع تقلید اعلام کردند، اگر بی‌توجهی مسئولان نسبت به خواسته های آنها ادامه یابد، در یک مکان عمومی تحصن می‌کنند.

به گزارش کلمه، خانواده‌های زندانیان سیاسی روز بیست و یکم بهمن با حضور در قم و در دیدار با مراجع تقلید آیة‌الله وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، صانعی و محفوظی نامه‌ای به آنها تقدیم کردند. این نامه اخیرا منتشر شده است.

در این نامه آمده است: «ما خانواده های زندانیان سیاسی در حالی که انتظارمان از نظام اسلامی رعایت عدالت و عمل به قانون اساسی و پاس داشتن حقوق شهروندی بوده است که متأسفانه هر روز بیش از پیش از این الزامات فاصله می گیریم، بار دیگر به شما بزرگواران پناهنده شده ایم.»

آنها افزوده‌اند: «ما قریب یک سال و هشت ماه همه سختی های روزگار ستم را به یاری حق و هم بستگی و همراهی مردم معتقد و استوارمان تاب آورده ایم اما دیگر آستانه تحملمان بسیار پایین آمده و طاقت تحمل هجران بیش از این و حرمان فراتر از این را نداریم. فرزندان معصوم ما پدرهایشان را می طلبند و پدران و مادران رنج دیده فرزندانشان را و چه کسی است که حق ما همسران را که آشیانه های مهرمان در آغاز یا میانه زندگی مشترک به دست ستم ویران و سرد گشته به رسمیت نشناسد!»

خانواده های زندانیان تاکید کرده اند که  اگر تا بیست و دوم بهمن، همچنان از اعطای حقوق اولیه به آنان و عزیزان در بندشان خودداری شود اقداماتی خواهند کرد که حاکمان راضی به آن نخواهند بود: «بی شک تحصن در یکی از اماکن عمومی از بدیهی ترین اقدامات ما خواهد بود که در صورت نگرفتن پاسخ مثبت دست به اقدامات دیگری خواهیم زد و حالا که امنیت از خانواده های ما به ستم سلب کرده اند، عملا به دادخواهی حقوق خود و عزیزان دربندمان دست خواهیم زد.»

در پایان این بیانیه آمده است: «خدایمان را شاهد می گیریم که تا امروز به هر وسیله ممکن با همه اتمام حجت کرده ایم و پاسخی از سر مهر نیافته ایم و بی اعتنایی بیش از این به حقوق خود را نیز مظلومانه به درگاه رب بی منتها شکایت می بریم. باشد که همه در جایگاه و شأن فردی و اجتماعی خود احساس وظیفه کنند و ما را در راه عدالت خواهی و آزادی طلبی مدد رسانند.»

منبع: کلمه

 


 
 

1389/12/3

سحام‌نیوز سایت حزب اعتماد ملی از هجوم ماموران امنیتی به خانه مهدی کروبی و بازداشت علی کروبی و همسرش نفیسه پناهی خبر داد.

این سایت نوشته که ماموران امنیتی روز گذشته (دوشنبه) با هجوم به منزل مهدی کروبی، تعداد زیادی از کتاب‌ها و اسناد وی را توقیف کرده و به همراه خود برده‌اند.

براساس این گزارش، مامورین امنیتی پس از حمله به منزل آقای کروبی، وی و فاطمه کروبی را در اطاق‌های مجزا محبوس کرده و سپس به جستجو در منزل پرداختند.

ماموران کلیه قفل‌های منزل مهدی کروبی را هم تعویض کرده‌اند.

 پس از این حادثه و از شب گذشته تاکنون، علی‌رغم تلاش‌های بسیار، هنوز هیچ خبری از سرنوشت آقای کروبی و همسرش در دست نیست.

از سوی دیگر، گزارش شده که ماموران امنیتی شب گذشته با ورود به منزل علی کروبی، فرزند مهدی کروبی، وی را به همراه همسرش، نفیسه پناهی، بازداشت کرده‌اند.

نفیسه پناهی که خواهر سه شهید است، ساعاتی بعد در نیمه‌شب آزاد شده، اما تاکنون از علی کروبی هیچ‌گونه خبری در دست نیست.

علی کروبی سومین فرزند مهدی کروبی است که در ماجرای ۲۲ بهمن سال گذشته نیز توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر و چند ساعت بعد آزاد شده بود.

ماموران ماموران امنیتی همچنین روز گذشته برای چندمین بار به منظور دستگیری به حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی، به منزل وی مراجعه کردند که به دلیل حضور نداشتن حسین کروبی، در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند.

منبع: سحام‌نیوز


 
 

شیرین عبادی:
1389/12/3

شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل گفت که ترور‌های روز 25 بهمن کار نیرو‌های امنیتی جمهوری اسلامی بوده و قوه قضائیه با آمدن صادق لاریجانی «تتمه استقلال و آبرویش» را از دست داده است.

خانم عبادی به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته که «ترور شهیدان ۲۵ بهمن توسط ماموران حکومت انجام شده است و آنها با دست و پا زدن و فرافکنی مذبوحانه سعی می‌کنند گناه خود را تقلیل دهند اما حقیقت مانند آفتاب روشن است.»

صانع ژاله و محمد مختاری دو جوانی هستند که روز 25 بهمن ماه بر اثر تیراندازی نیرو‌های امنیتی کشته شدند، اما جمهوری اسلامی حاضر نیست مسئولیت قتل آنها را بپذیرد.

برنده جایزه صلح نوبل همچنین از عملکرد قوه قضائیه در وقایع پس از انتخابات انتقاد کرده و افزوده است: «این قوه با آمدن آقای لاریجانی تتمه استقلال و آبرویی هم که داشت از دست داد و در حال حاضر قضات، مخصوصا قضات مسئول رسیدگی به جرائم امنیتی تبدیل به آلت دست بازجویان امنیتی شده‌اند.»

وی در بخش دیگری از این گفتگو در واکنش به سر دادن شعار‌هایی علیه رهبران جنبش سبز در صحن علنی مجلس گفت که «سالهاست که نمایندگان مجلس منتخب مردم نیستند بلکه نمایندگان منتخب حکومت هستند و خیلی طبیعی است که نمایندگان حکومت در خواست اعدام هر منتقد حکومتی را بکنند.»

خانم عبادی همچنین از برخورد‌های دوگانه وزارت کشور در اعطای مجوز راهپیمایی به موافقان و منتقدان دولت انتقاد کرده و افزوده است: «وزارت کشور مدعی است هرگونه تجمع و راهپیمایی نیاز به اجازه از وزارت کشور دارد پس چگونه است که شب‌های بسیاری جلوی درب منزل کروبی و موسوی تجمع می‌شود، ولی وقتی دانشجویان می‌خواهند راهپیمایی کنند آن را غیرقانونی می‌داند.»

منبع: کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران

پیشینه
فراخوان شرکت در مراسم هفتم کشته شدگان ٢٥ بهمن
برادر صانع ژاله در گفتگو با صدای آمریکا: برادرم به هیچ وجه بسیجی نبود


 
 

شورای فعالان ملی مذهبی:
1389/12/3

شورای فعالان ملی مذهبی در بیانیه‌ای بازداشت تقی رحمانی، نویسنده و یکی از اعضای این شورا را محکوم کرده و بازداشت فعالان سیاسی را در راستای «سیاست‌های ایران برانداز» ارزیابی کرده است.

تقی رحمانی از مشاوران انتخاباتی مهدی کروبی روز ۲۱ بهمن در منزلش در تهران بازداشت شد و برخی از سایت‌های خبری هوادار دولت علت بازداشت وی را «نقش اساسی در فراخوان تجمع‌های غیرقانونی جریان فتنه» اعلام کرده بودند.

در بخشی از اطلاعیه فعالان ملی – مذهبی درباره چگونگی بازداشت تقی رحمانی آمده است: «بازداشت او بدون ارائه هیچ حکم رسمی با ورود مأموران ناشناسی که در خانه را با دیلم باز کرده بودند، صورت گرفت. همسر وی (خانم نرگس محمدی) در پی این حمله، در حالی که لباس درون منزل بر تن داشت، دچار شوک شده و به زمین افتاد.»

در این بیانیه همچنین آمده است: «شورای فعالان ملی – مذهبی ضمن اظهار تأسف از زیر پا گذاشتن اصول و آموزه‌های اخلاقی و مذهبی در هنگام ورود به حریم خصوصی منزل، این بازداشت غیرقانونی را محکوم می‌کند.»

این شورا ادامه این برخورد‌ها با فعالان سیاسی و اجتماعی را «ادامه سیاست‌هایِ ایرانْ‌برانداز سالیان اخیر» اعلام کرده که «سرمایه‌های انسانی کشور را همانند سرمایه‌های ملی‌اش مورد حمله قرار داده است.»

فعالان ملی مذهبی در بیانیه خود از حکومت جمهوری اسلامی خواسته است «صدای انتقاد و اعتراض بسیاری از نخبگان جامعه و به ویژه نسل جوان» را بشنود.

تقی رحمانی در دوران نظام جمهوری اسلامی بارها روانه زندان شده است. وی سال گذشته و پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده بود که پس از مدت کوتاهی آزاد شد.

منبع: کلمه و رادیو فردا

پیشینه
تقی رحمانی بازداشت شد


 
 

عبد‌الکریم سروش:
1389/12/3

عبدالکریم سروش متفکر دینی و از منتقدان حکومت ایران، با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که ماموران امنیتی داماد او را بدلیل نسبت خانوادگی تحت شکنجه‌های شدیدی قرار داده‌اند.

آقای سروش در این بیانیه گفته است مسئولین امنیتی حامد (داماد او) را از 10 ماه پیش مورد آزار و اذیت قرار دادند.

وی نوشته است: «باغ وحش ولایت، طعمه می‌خواست. دیوان با داغ و درفش به سراغش آمدند و وحشت‌ها به جانش افکندند. و دست آخر دو راهه‌یی پیش پای او نهادند: که یا دست از جان بشوی و یا به صدا و سیما بیا و هر چه ما می‌خواهیم بگوی.»

به نوشته آقای سروش آنها از دامادش که اکنون در خارج از کشور بسر می‌برد، می‌خواستند در جلوی دوربین بگوید که همسرش «هرزه و هرجایی است و لذا شایسته طلاق» و پدر همسرش، عبدالکریم سروش، هم «وابسته به خارج و دشمن دین» است.

عبدالکریم سروش می‌نویسد هنگامی‌ که داماد او حاضر به همکاری نشد، مورد شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفت به طوری که پس از آزادی هم «هنوز کابوس داغ و درفش می‌بیند و دیوان درنده را همه جا در تعقیب خود می‌پندارد.»

سروش بدنبال خشونت‌های پس از انتخابات سال گذشته انتقادات زیادی از حکومت و مقام‌های جمهوری اسلامی کرده است.

وب‌سایت شخصی او چندی پیش خبری درباره حمله ماموران امنیتی به موسسه صراط در تهران که آثار او را چاپ می کند، منتشر کرد.

این سایت همچنین نوشت که برخی فرزندان او بدلیل فشارهای حکومت مجبور به ترک کشور شده‌اند.

سروش در ادامه بیانیه خود نوشته است: «از غزالی آموخته‌ام که هیچ‌کس را لعنت نکنم حتی یزید را، اما اینک فروتنانه از تو رخصت می‌طلبم تا بر جمهوری کافرپرور اسلامی ایران، لعنت و نفرین بفرستم.»

او نوشته است مسئولان جمهوری اسلامی «قتل و غصب و تجاوز را تکلیف خود می‌دانند و برای آن حجت شرعی دارند و همین آنانرا خطرناک‌تر می‌کند.»

سروش در بخش دیگری از بیانیه خود نوشته که «این حاکمان {جمهوری اسلامی} حجاج صفت مگر کم قتل و تجاوز و تطاول و چپاول و غارت و جنایت و مصادره و اعدام و رای دزدی وشهید دزدی و........کرده‌اند؟ مگر مادران داغدار و پدران سوگوار و فرزندان یتیم و همسران بی‌جفت و زندانیان زخم دیده و خاندان‌های فروپاشیده کم بوده‌اند؟»

منبع: جرس و بی‌بی‌سی

پیشینه
یورش به دفتر انتشارات صراط و خروج خانواده سروش از ایران


 




شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته