-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 07/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دکتر هادی منافی وزیر اسبق بهداشت ودرمان به نمایندگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان ورییس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح یکشنبه ،سوم مردادماه ، از حمزه کرمی که به دلیل عارضه قلبی در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی بستری شده است ، عیادت کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، حمزه کرمی فرماندار اسبق شهرستان ورامین ومدیر کل سیاسی دفتر رییس جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات بود که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکنون به مدت سیزده ماه زندانی بوده است.

وی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس بوده وآخرین سمتش در سپاه رییس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران بود.  کرمی در جریان انتخابات دهم به علت فعالیت در ستاد میرحسین موسوی ومدیریت سایت جمهوریت بازداشت شد . وی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده و هم اکنون برای معالجه از زندان آزاد شده است.


 


هیات منصفه دادگاه مطبوعات شکایت مهرداد بذرپاش از مدیرمسئول وقت روزنامه خبر را وارد ندانست.

علی اکبر کسائیان دبیر هیات منصفه دادگاه مطبوعات با اعلام خبر فوق گفت:صبح دیروز دادگاه شکایت مهرداد بذرپاش از رضا مقدسی به اتهام توهین و نشر اکاذیب تشکیل و ضمن طرح شکایت شاکی ، متهم به دفاع از خود پرداخت و پس از اتمام جلسه دادگاه ، هیات منصفه وارد شور شد.

دبیر هیات منصفه دادگاه مطبوعات افزود: اعضاء هیات منصفه پس از بررسی شکایت شاکی و دفاعیات متهم ، رضا مقدسی مدیر مسئول وقت روزنامه خبر را به اتفاق آراء در خصوص اتهام توهین مجرم ندانست و درباره اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی هیات منصفه با اکثریت آرا وی را مجرم تشخیص نداد.

گفتنی است مهرداد بذرپاش در اقدامی پسندیده شکایت خود از روزنامه خبر را پس گرفته بود اما رئیس دادگاه با این استدلال که انصراف،به صورت شفاهی انجام گرفته آنرا به لحاظ حقوقی قابل قبول ندانست.


 


عمادالدین باقی، در پرونده مربوط به انجمن دفاع از حقوق زندانیان پس از گذشت دوسال از محاکمه اش به یک سال حبس تعزیری و ۵سال ممنوعیت از فعالیت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها محکوم شد. این در حالی که باقی در انتظار دادگاه دیگری برای رسیدگی به پرونده شکایت وزارت اطلاعات از او بخاطر مصاحبه منتشر شده با آیت الله منتظری در بی بی سی است.باقی۳

به گزارش تاآزادی روزنامه نگاران، باقی در پی فوت آیت الله منتظری و پخش مصاحبه اش با آن مرحوم از۷ دی ۱۳۸۸ به مدت ۶ ماه در بازداشت بود که ۵ ماه از این مدت را در سلول های انفرادی یا بسته بازداشتگاه ۲۴۰ بسر برد. طرح مسایلی درباره زندانیان و اعدام ازجمله موارد مشکل ساز در این مصاحبه بوده است.

این نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق بشر، پس از اولین جلسه دادگاه او با تودیع دویست میلیون تومان وثیقه در تاریخ دوم تیر۸۹ از زندان آزاد شد و در انتظار جلسه بعدی دادگاه در ۲۶ مرداد۱۳۸۹ است.

به گزارش رسیده به جرس،حکمی که اکنون برای وی صادر گردیده توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی است که دوسال پیش باقی را در پرونده مربوط به فعالیت های انجمن دفاع از حقوق زندانیان محاکمه کرده بود. این در حالی است که دفتر این انجمن در سال۸۸ و پس از وقایع انتخابات سال گذشته پلمپ شد. گفتنی است که باقی در سال های اخیر تاکنون سه بار و مجموعا چهار سال و نیم از عمر خود را بخاطر اتهامات وارده نسبت به مقالات و کتاب هایش در زندان بسر برده است.

در رای صادره جدید اتهامات وی عبارتند از :

۱-اقدام علیه امنیت کشور از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران

۲- -افشاء اسناد طبقه بندی شده {درباره زندانیان} (که در این مورد قاضی قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی دادگاه عمومی تهران صادر کرده و نسبت به اتهام اول، وی را به اشد مجازات آن اتهام، که یک سال حبس تعزیری است محکوم و به عنوان مجازات تکمیلی حکم محرومیت از فعالیت نیز صادر کرده است.)

در قسمتی از دادنامه با اشاره به اینکه عمادالدین باقی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۲ اقدام به تاسیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان نموده و با توجه به اینکه انجمن همواره اعلام کرده که یک نهاد حقوق بشری بوده نه یک نهاد سیاسی در دادنامه آمده است که «انجمن مذکور فعالیت سیاسی داشته از جمله انتشار اسامی زندانیان ضد انقلاب و جواسیس – پیگیری امور مربوط به رضا عاملی (عامل ترور رازینی)،حشمت ساران (دبیرکل جبهه اتحاد ملی)، امیر عباس فخرآور،هواپیماربایان،عوامل بمب گذاری اهواز، فعالان براندازی نرم، ملاقات با خانواده زندانیان سیاسی ملی- مذهبی و ارائه کمک نقدی و حقوقی به آنها ،ارتباط با انجمن های حقوق بشری در خارج».

بر اساس این گزارش، در بخش دیگری از دادنامه گفته شده است که «در سال ۸۳ بهنگام عزیمت باقی به آمریکا در فرودگاه جلو خروجش را گرفته و بسیاری از اسناد از وی به دست آمده است از جمله:

۱- اسناد و مدارک مربوط به انجمن

۲- آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱

۳- دعوت نامه برای سمینارهایی در آمریکا و دریافت مدال شجاعت مدنی

۴- یک پژوهش آماری درباره زندانیان و جرم سیاسی انتشار اسامی زندانیان

اقدامات دیگر موجب محکومیت وی شده بر اساس آنچه در دادنامه صادره آمده عبارتند از:

۱- ارتباط با خانواده زندانیان مروج مسیحیت برای پیگیری وضعیت آنان

۲- پیگیری امور مربوط به کاظمینی بروجردی ، دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیر کبیر، معلمان بازداشت شده درتجمع در برابر مجلس برای اعتراض به اجرا نشدن قانون مصوب نظام پرداخت هماهنگ حقوق کارمندان و وقت ملاقات گرفتن از حسینی نماینده مجلس

۳- حضور بعضی از اعضای انجمن (خانم ها مرتاضی و گوارائی) در تجمع ۸۵ مقابل دادگاه انقلاب

۴-حمایت معنوی از عوامل بمب گذاری اهواز با نامه نگاری به رئیس قوه قضائیه و وزیر اطلاعات

۵- تهیه کارنامه انجمن در مورد زندانیان.»

دادنامه در نهایت پس از ذکر موارد مجرمانه می افزاید: « با عنایت به گزارشات وزارت اطلاعات و اسناد و مدارک موجود و اظهارات بلاوجه متهم و ارسال نامه های متعدد به مجامع بین المللی و انجام مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی و همچنین انتشار بیانیه و اعتراضیه و ترغیب و هدایت خانواده زندانیان که در نتیجه اقدامات فوق، تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش در مورد فعالیت تبلیغی علیه نظام محرز است که مستندا به ماده ۵۰۰قانون مجازات اسلامی به تحمل یکسال حبس و با استناد ماده ۱۹قانون فوق به عنوان تتمیم حکم تعزیری به مدت ۵سال از فعالیت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها ممنوع می گردد اما در مورد اتهام دیگرش دائر بر افشاء اسناد طبقه بندی شده با توجه به اعلام جرم مدیر کل حفاظت و اطلاعات سازمان قضائی نیروهای مسلح و با عنایت به ماده ۵ قانون ت.د.ع.۱ قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی دادگاه عمومی تهران صادر می گردد».

به گفته عمادالدین باقی منظور از بند۲(آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱) مقاله تحقیقی است که تحت عنوان :” گزارش‌ و تحلیل‌ جامعه شناختی مجازات‌ اعدام‌ در ایران‌(از آغاز۱۳۸۰-نیمه ۱۳۸۳)” به کنگره بین المللی علیه مجازات اعدام در مهرماه ۱۳۸۳ در مونترال کانادا ارائه شده و متن فارسی و انگلیسی آن انتشار عمومی یافته است و منظور از بند۵(یک پژوهش آماری درباره زندانیان و جرم سیاسی انتشار اسامی زندانیان) نیز مقاله ای است که علاوه بر انتشاردر مطبوعات رسمی داخل کشور در سایت ها نیز انتشار یافته و با وجود اینکه مطبوعات منتشر کننده چند بار با شکایات مختلف به دادگاه کشیده شدند هیچ شکایتی در خصوص این مقاله وجود نداشت.

وی می افزاید آقای حسینی نیز مسئول امور دفتری فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی است و منظور از وقت ملاقات گرفتن نیز دیدار با تعدادی از نمایندگان برای پیگیری کار زندانیان از جمله معلمان بازداشتی بوده است.

باقی می گوید مهم ترین اتهام انتسابی وی پیگیری امور زندانیان و کمک های نقدی وحقوقی انجمن دفاع از حقوق زندانیان برای خانواده زندانیان است که طبق اساسنامه انجمن که به تایید وزارت کشور رسیده و بر همان اساس پروانه رسمی صادر شده است جزو وظایف ذاتی انجمن بوده و اگر هم چنین انجمنی وجود نداشت یک تکلیف شخصی انسانی بر تک تک اعضای انجمن و شهروندان به شمار می آید.

باقی در ادامه افزود: من انتظاری جز برائت نداشتم و انجمن دفاع از حقوق زندانیان و کلیه همکاران فرهیخته انجمن بخاطر خدماتی که در چارچوب قانون انجام داده اند باید مورد تقدیر قرار گیرند نه مجازات. به نظر من هیچ سندی برای بیگناهی من و انجمن محکم تر از همین رای دادگاه نیست.


 


معاون نظارت مجلس بابیان اینکه ما از طریق کانال‌های مختلف، به مصوبات دولت دسترسی داریم و ریاست مجلس هم به وظیفه خود عمل می‌کند و مغایرت آن بخش از مصوبات دولت را که با قانون و یا روح قوانین تطبیق نداشته باشد هم به دولت و هم به روزنامه رسمی برای چاپ شدن اعلام می‌کند، گفت: مجریان حق اجرای هر آئین نامه‌ای را که رئیس مجلس ابطال آن را اعلام کرده است ندارند، در غیر این صورت باید پاسخگو باشند و با این تخلف برخورد می‌شود.

به گزارش خانه ملت، محمدرضا باهنر معاون نظارت مجلس شورای اسلامی در خصوص استناد قانونی ابلاغ قانون توسط رئیس مجلس، اظهارداشت: قانونی که تصویب می شود و به تائید شورای نگهبان می رسد و یا اینکه از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام تائید می شود، از سوی ریاست محترم مجلس جهت اجرایی شدن به ریاست محترم جمهور ابلاغ می شود.

وی افزود: رئیس جمهور هم یک وقت قانونی و مشخصی را در اختیار دارد تا این قوانین را برای اجرا به دستگاه های اجرایی و برای انتشار به روزنامه رسمی ابلاغ کند. قوانین نیز پس از ۱۵ روز از تاریخ انتشار در روزنامه رسمی، برای تمامی مجریان در کشور لازم الاجرا است.

باهنر خاطر نشان کرد: اگر در این مسیر وقفه ای ایجاد شد و یا اینکه ریاست محترم جمهور از ابلاغ قانون امتناع کرد، قانون مدنی صراحت دارد که ریاست محترم مجلس باید قانون را مستقیما جهت اجرا ابلاغ کند.

وی با تاکید بر اینکه قانون ابلاغ شده از سوی رئیس مجلس برای همه مجریان لازم الاجراست، گفت: اینکه از سوی مسئولین دولتی عنوان شود که دولت امکان اجرای فلان قانون را ندارد، بحث های حاشیه ای است، چون اگر قرار باشد یک قانون اجرا نشود باز برایش راه حل وجود دارد و دولت باید اصلاحیه یک قانون را در قالب لایحه به مجلس بفرستد و مجلس هم پس از بررسی های لازمه تکلیف را روشن می کند.

معاون نظارت مجلس اظهارداشت: در هر حال قانون مصوبی که مسیر قانونی خودش را طی کرده باشد، نمی تواند برای اجرا معطل بماند.

وی در خصوص عدم ارسال مصوبات دستگاههای اجرایی به هیات تطبیق مصوبات مجلس گفت: این یک حالت طبیعی در کشور نیست و اگر قرار باشد کارهای کشور از طریق مسیر طبیعی انجام شود که باید هم اینگونه باشد، این کوتاهی دولت است که مصوبات خود را برای رسیدگی و تطبیق با قوانین برای ریاست محترم مجلس ارسال نمی کند.

باهنر تصریح کرد: البته ما از طریق کانالهای مختلف، به مصوبات دولت دسترسی داریم و ریاست محترم مجلس هم به وظیفه خودشان عمل می کنند و مغایرت آن بخش از مصوبات دولت که با قانون و یا روح قوانین تطبیق نداشته باشد را هم به دولت و هم به روزنامه رسمی برای چاپ شدن اعلام می کنند.

معاون نظارت مجلس ادامه داد: طبق حقوق اساسی کشور، مجریان حق اجرای هر آئین نامه ای که رئیس مجلس ابطال آن را اعلام کرده باشد را ندارند، در غیر این صورت باید پاسخگو باشند و با این تخلف به طور قطع برخورد می شود.

وی گفت: مثلا اگر یک وزیر به مواد آئین نامه ای عمل کرد که این آئین نامه توسط رئیس مجلس ابطال شده باشد، در واقع مرتکب یک تخلف قانونی شده است و این کفایت نمی کند که بگوید چون مصوبه دولت بوده من آن را اجرا کرده ام.

باهنر تاکید کرد: مصوبه های دولت مشروط به اینکه مورد اعتراض رئیس مجلس قرار نگیرد لازم الاجرا است.


 


هجدهمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در محل دفتر این انجمن در تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در ابتدای  نشست اعضای مجمع انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران،  دکتر ظفرقندی دبیر کل انجمن، گزارشی از عملکرد انجمن در دوسال گذشته را ارائه کرد و روند حضور انجمن در فرایند انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و حمایت از نامزدی مهندس میرحسین موسوی و فعالیتهای انجمن و اعضاء آن در این راستا را در قبل و بعد از انتخابات تشریح کرد.

سپس دکتر ظفرمندی  از آزاده دربند دکتر علی تاجرنیا، عضو شورای مرکزی انجمن که به سبب فعالیت در کمیته صیانت از آراء در حال گذراندن محکومیت یک ساله خود در زندان است یاد کرد و ایستادگی و مقاومت او و خانواده اش را ستود.

وی همچنین از دکتر قربان بهزادیان نژاد، عضو پیشین شورای مرکزی انجمن و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی که بیش از ۸ ماه است بصورت بلاتکلیف و در شرایط سخت در زندان نگاه داشته شده ولی مقاومت سر افرازانه ای داشته است، تجلیل کرد. وی این افراد و دیگر اسرای زندانی را عصاره فضائل ملت نامید که به نمایندگی از سوی ملت این رنجها را تحمل می کنند.

وی حمایت انجمن از مهندس موسوی را در انتخابات سال گذشته موجب افتخار دانست و با تاکید بر مفاد منشور جنبش سبز، حضور وهمراهی اعضاء انجمن با این جنبش تا رسیدن به صبح پیروزی را اعلام کرد.

دکتر ظفرقندی در ادامه سخنان خود بر اهمیت حضور جامعه پزشکی و دانشگاهی در صحنه تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه تاکید کرد و اظهار داشت: همانطور که سلامت تک تک آحاد ملت برای ما پزشکان اهمیت دارد سلامت جامعه نیز باید اهمیت داشته باشد و ما نباید و نمی توانیم نسبت به سرنوشت مردم و کشور خود بی تفاوت باشیم و هرگز شایسته نیست انسان در قبال آنچه بر سر مردم می آید بی تفاوت باشد.

وی جامعه پزشکی را یک گروه مرجع اثرگذار در جامعه دانست و تاثیر برخی از موضع گیریها و فعالیتهای یک سال گذشته اعضای انجمن را در مسیر پیشبرد اهداف جنبش سبز تشریح کرد.

دبیر کل انجمن در ادامه سخنان خود به فاجعه کوی دانشگاه در سال ۷۸ اشاره کرد و گفت:” اگر مسببان آن فاجعه به درستی محاکمه و مجازات شده بودند ما مجدداً شاهد فجایع سال گذشته در کوی دانشگاه و کهریزک نمی بودیم و عده ای به خود اجازه نمی دادند در سالگرد رحلت امام و در جوار مرقد او با نواده فاضل و دانشمندش آن رفتار صورت داده و در قم به بیوت مراجع تقلید حمله و فحاشی و تخریب کنند. تکرار این حوادث حکایت از برنامه دار بودن آنها می کند و حقانیت جنبش اصلاحات و جنبش سبز را اثبات و ضورت پیگیری اهداف آنها را تا حصول نتیجه مسجل می سازد. ”

وی تاکید کرد:” اگر امروز ما نتوانیم جلوی رفتارهای غیرقانونی را بگیریم در آینده دیگر هیچ کس نخواهد توانست حرفی بزند ویا قدمی بردارد و اتفاقاتی بدتر اتفاقات صدر اسلام تکرار خواهد شد.”

شکوری راد: منشور سبز چارچوبی منطبق بر آرمانهای امام دارد

پس از سخنان دبیر کل دکتر شکوری راد، رئیس کمیته سیاسی انجمن، تحلیلی از رخدادهای انتخابات و پس از آن ارائه کرد.

وی در تشریح  انتخابات سال گذشته به آنچه در دفتر انجمن تجربه شده بود اشاره کرد و گفت: “سال گذشته همین دفتر به عنوان یکی از ستادهای انتخاباتی فرعی مهندس موسوی فعال شده بود و یک بنر از تصویر مهندس موسوی از ساختمان آویخته شده بود. برادران و خواهران پایگاه بسیج که در طبقه بالای واحد ما مستقر هستند بنر تصویر مهنس موسوی را به زمین انداخته و بنر تصویر احمدی نژاد را درست بر روی تابلوی بسیج نصب کردند. وقتی به آنها اعتراض کردیم که چگونه است که بسیج که یک نهاد عمومی است اینگونه رسماً از یک کاندیدا حمایت می کند فرمانده پایگاه به من پاسخ داد که ما استعلام کرده ایم و گفته اند پایگاههای بسیج مجاز هستند از کاندیدا ها حمایت کنند و ما هم در پایگاه رأی گیری کردیم و احمدی نژاد رأی آورد.

وی منشور جنبش سبز را که اخیرا از سوی مهندس موسوی پیشنهاد شده است دارای چارچوبی منطبق بر راه و آموزه های امام خمینی دانست و آن را محور وحدت و اعتلای جنبش نامید و تاکید کرد:” جنبش سبز یک جنبش متکثر است و رمز پایایی و پویایی آن به رسمیت شناختن همین تکثر و اجتناب از نفی یکدیگر در مسیر حرکت است.”

دکتر شکوری با تحلیل شرایط سیاسی کشور و بحرانهایی که دولت بر کشور و مردم در ابعاد داخلی و خارجی تحمیل کرده است. سیاست دولت را نه رفع بحران بلکه تحت الشعاع قرار دادن هر بحران با بحرانی جدید و بزرگتر برشمرد و از تاثیر خرافات بر روند اداره کشور ابراز نگرانی کرد.

مسئول کمیته سیاسی انجمن با اشاره به اجماع نسبی جامعه جهانی و صدور قطعنامه چهارم علیه ایران در شورای امنیت و نیز تجمع ناوگان های نظامی آمریکا در منطقه گفت: ما در گذشته نیز این تحرکات را شاهد بوده ایم اما هیچگاه اتفاق خاصی نیفتاد اما این بار نگران این هستیم که کسانی در داخل با استقبال از بحران نظامی و جنگ بخواهند بحرانهای دیگر خود را بپوشانند و از زیر بار مسئولیت خود در قبال آشفتگی های اقتصادی و مدیریتی در کشور شانه خالی کرده و عدم موفقیت خود را به وقوع جنگ نسبت دهند چیزی که با زمزمه عدم اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که بزرگترین طرح اقتصادی دولت حاضر است از ابتدای مهر ماه شاهد آن هستیم.

دراین جلسه همچنین دکتر مهدوی، دکتر حریرچی، دکتر نوربخش، دکتر محسنی، دکتر آشفته، دکتر کبریائی زاده، دکتر فخار و تنی چند از دیگر اعضاء انجمن به تشریح نقطه نظرات خود در زمینه مسائل جامعه پزشکی، و وضعیت نظام پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی ونیز مسائل سیاسی پرداختند.

در این مجمع پس از بحث و گفتگو در باره علت تعویق انتخابات و پیشنهادات رسیده، با رای اعضا مجمع، شورای مرکزی انجمن برای مدت یک سال دیگر و تا پایان دوره جاری در سمت خود ابقا شدند. این مجمع که می بایست سال گذشته برگزار می شد بدلیل شرایط امنیتی پس از انتخابات و ممانعت از تشکیل جلسات مشابه توسط نهادهای امنیتی و وزارت کشور به تعویق افتاده بود.


 


در پی انتشار خبر اعتصاب غذای ۱۲ روزه احمدرضا احمدپور در بند دادگاه ویژه روحانیت قم، فرزند آیت الله منتظری با ارسال نامه ای از وی خواست تا با توجه به سفارش پدرش، از ادامه اعتصاب غذا خودداری کند؛ احمدپور نیز با دریافت خبر این نامه، به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به گزارش جرس، متن نامه احمد منتظری  به این شرح است:

بسمه تعالی

حضور محترم حجت الاسلام آقای سید احمدرضا احمدپور دامت توفیقاته

پس از عرض سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت جنابعالی. اینجانب در جریان اعتصاب غذای ۱۲ روزه شما که جهت اعتراض به نادیده گرفتن حقوق زندانیان و بی توجهی به اصل کرامت انسانی آنان صورت گرفته است هستم و خودم و بسیاری از دوستان و خانواده محترمتان نگران سلامتی جنابعالی هستیم.

در موارد مشابه که پیش می آمد سفارش والد بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی منتظری این بود که اضرار به نفس بیش از حد جایز نیست، بنابراین از شما مصرانه خواهش می کنم از ادامه این اعتصاب غذا خودداری نمایید.

امیدوارم تنبّه و بیداری در مسئولین امر پیدا شود و دنیا و آخرت خود را بیش از این خراب نکنند. آزادی همه زندانیان بی گناه و از جمله جنابعالی را از خدای بزرگ خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

۲/۵/۸۹ احمد منتظری


 


شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران حکم صادره از سوی دادگاه بدوی انقلاب مبنی بر محکومیت میلاد اسدی به تحمل ۷ سال حبس تعزیری را عینا تایید کرد.

به گزارش ادوارنیوز، میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و دبیر صنفی عمده ترین تشکل دانشجویی سراسر کشور که از هشتم آذرماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، بر اساس رای دادگاه بدوی به به اتهام “اجتماع و تبانی علیه نظام” به ۵ سال حبس، به دلیل توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل توهین به رئیس‌جمهوری به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده است.

پیش از این دادگاه تجدیدنظر حکم ۹٫۵ سال حبس بهاره هدایت دیگر عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را نیز تایید کرده بود، احکامی که در تاریخ جنبش دانشجویی ایران بی سابقه توصیف شده اند.


 


علی ملیحی، عضو شورای سیاستگذاری و مسئول روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم) به چهار سال حبس تعزیری و جزای نقدی معادل یک میلیون ریال محکوم شد.

به گزارش ادوارنیوز، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه امروز با ابلاغ رای به علی ملیحی بر اساس ماده ۶۱۰و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی رای به محکومیت این عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت داد.

بر اساس این حکم چهار سال حبس تعزیری به دلیل آنچه ارتکاب جرایمی علیه امنیت ملی عنوان شده صادر و یکصدهزارتومان جزای نقدی نیز به دلیل توهین به رییس جمهور (احمدی نژاد) تعیین شده است.

دادگاه همچنین اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی را نیز با اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام تجمیع کرده است.

علی ملیحی عضو سازمان ادوار تحکیم و روزنامه نگار نشریاتی همچون شهروندامروز، اعتمادملی و ایراندخت بوده و از ۲۰ بهمن ماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد.


 


فخرالسادات محتشمی پور دریادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرده ، از مظلومیت عبدالرضا تاجیک، یکی از زندانیان سیاسی نوشت.

به گزارش تا آزادی روزنامه نگاران ،همسر تاجزاده در این مطلب از نگرانی خانواده عبدالرضا تاجیک نوشته است . او در این نوشتار تاکید کرده که خانواده عبدالرضا بعد از اولین ملاقاتشان با وی  بیش از گذشته  دلنگران شده اند.

متن کامل نوشته خانم محتشمی پور بدین شرح است:

چند ساعتی بیش از زیارتم نمی گذرد زیارت رضای آل محمد فرزند موسای کاظم که زندان را از معنا انداخت با مقاومت نستوهش. هم او که ایستاده شهید شد و زندانبانانش را از پای درآورد در حسرت شنیدن یک آه یک فریاد. از زیارت برمی گردم در آن تاریک روشن سحرگاهی بعد از نماز صبح و ازمیان انبوه عاشقانی که درد و رنجشان را گذاشته اند در کوله بار سفر و آمده اند به بارگاه امام هشتم برای گرفتن حاجت، آمده اند به بارگاه ولیعهد خراسان. ولیعهد اجباری خلیفه جور که تلخی شهد انگور مسموم از جور زمانه را شیرین ترین شراب زندگیش دانست و نوشید و راهی دیار دوست شد.

نقاره می زنند و من در هراس از جاماندن از پرواز گام های تند و پرشتاب بر می دارم و گفتگوها دارم با او که ثانیه ها را انتظار کشیده ام برای زیارتش. هوا بس لطیف است و دعای عهد می خوانند و دعای فرج در آستانه میلاد او که ظهورش فرج است. من از دور نگاه مشتاقم را می دوزم به ضریح طلایی امام میهمان ایرانیان مهمان دوست و مهمان نواز و با او سخن می گویم از دردها از رنج ها از تمناهای خودم و دیگرانی که التماس دعا گفته اند. عزیز همراهم مرا با خود می کشاند به صحن بی رخصت خواندن زیارت نامه و من بعد از نمازِ زیارت، شماره می کنم همه زندانیان سیاسی را که خانواده هایشان روز جلسه قرآن و دعا آمده بودند و محزون از مشکلات می گفتند. از مصائبی که گویی تمامی ندارند پس از یک سال آزگار. روی نیمکت های فرسوده فرودگاه مشهد هنوز احساس قرب و نزدیکی امکان نجوا را فراهم می کند با او و من یکان یکان نام می برم مسافران عشق را در پشت دیوارهایی که فقط تن های رنجور آنان را به حصار کشیده و نام می برم صاحبان روح های بزرگ را در اوین و رجائی شهر و دیگر زندان ها. بعد در کمال استیصال بقیه آنان که نامشان را نمی دانم به صاحب این مشهد می سپارم و سوار می شوم با تأنی و لختی بسیار.

نان داغ و تازه در دست هنوز ار ماشین پیاده نشده همسرجان را آماده حرکت می بینم! کجا آقا؟ می گوید قرار است برویم منزل تاجیک. هیجان زده می پرسم آزاد شد به سلامتی؟ می گوید نه می رویم خانواده اش را ببینیم. چه تصادفی از زیارت امام رضا(ع) به خانه عبدالرضا آن هم فقط به فاصله چهار ساعت!

باید برویم ورامین. ورامین را با نام آذرمنصوری و سعید شیرکوند و آن شیخ اصلاح طلب مشارکتی که پیرانه سر سرود سبزی و استقامت می خواند در هر کنگره حزب عزیزمان بهتر شناختم و حالا عبدالرضا تاجیک. خودم را سرزنش می کنم که چرا یادم نبود این خواهر رنج کشیده که چهره اش به لبخند باز نمی شود در هر دیدار سه شنبه هایمان پس از بازداشت های مکرر برادر از کجا می آید که اینگونه خسته تن است. میدان قرچک را پشت سر می گذاریم و می رسیم به شهر شهیدان و محله ای که کوچه نیکوکاری در آن واقع است. حالا لحظه ای چهره آرام و متین این جوانک از جلوی چشمم دور نمی شود با آن نگاه نافذ و نجیب که انگار در قلبش هزاران واژه ناتمام داشت از گفتنی هایی که باید و نمی شود نمی گذارند و نمی خواهند و نمی شنوند و قیچی می کنند به راحتی مانند آب خوردن. هرچند سخت شده این روزها آب خوردن آن هم در تهران پایتخت و در زندان در سلول های انفرادی و بندهای عمومی و در بند ۳۵۰ که می گویند هر روز ده ساعتی قطع است و بهداشت زندانیان به مخاطره افتاده است در آن سخت. می رسیم به کوچه نیکوکاری که مهربانی رخت بربسته از آن جا به جبر و راهی اقامتگاهی شده که می گویند هیچ امن نیست. زنگ خانه اش را می زنیم و دو برادر نگران او می آیند به استقبال و جلوتر چهره مغموم خواهرش ناگهان با دیدن ما کمی باز می شود و ما در آغوش هم فرو می رویم و من آرزو می کنم آن جزء هفده قرآن را که تقبل کردم خواندنش راروز سه شنبه به نیت سلامتی همه زندانیان و بعد سپردم به آن مادر رنج کشیده بجستانی در سفر اخیرم که قطعا بهتر می توانست روح بی قرار این زن را آرام بخشیده باشد و تن آسیب دیده برادرش را در بند دیوان بی دل بی عاطفه و بی ایمان سپری باشد، قرائت شده باشد. نگاهم را در اطراف می گردانم در جستجوی خاله عبدالرضا که برایش از خردسالی مادری کرده. مادری واقعی که طعم مهرمادری را به تمامی به او چشانده و آغوش گرمش پناهگاه همه خردسالی و نوجوانی او و قامت استوارش تکیه گاه دوران جوانیش بوده و تربیت مؤمنانه اش بهترین سرچشمه معرفت و برداشت های آزادمنشانه او بوده و هست. خاله در آشپزخانه مشغول تدارک پذیرایی از میهمانان است. بهترین میوه های بازار را برای میهمانان عبدالرضای عزیز دربندش مهیا کرده و می خواهد به هر شکل گرما و خستگی راه را از تن آنان بزداید. ما می نشینیم و خانم تاجیک بریده بریده از ملاقات هفته گذشته اش می گوید با برادری که عصبانی بوده به طرز عجیبی و از او خواسته که دادستان به همراه وکیلش به دیدن او بروند و او نتوانسته پیام او را به دادستان برساند و حالا چاره ای ندارد جز مکتوبه ارسال کردن. می گوید من از چیزهایی که عبدالرضا گفت سردرنیاوردم و او هم توضیح بیشتر نداد و گفت دادستان خودش خواهد فهمید چه می گویم. او ساکت می شود و ما در خود فرو می رویم غضبناک و متأثر. باید خداحافظی کنیم و برمی گردیم به کوچه نیکوکاری. انگار همه اهالی محل ساکنین خانه را می شناسنند و جوان ربوده شده اش را که پس از یک ماه بی خبری حالا در پی یک ملاقات کابینی نه تنها خیال خانواده اش آسوده نشده است بلکه خواهرش می گوید من از بعد ملاقات هر شب با قرص آرام بخش می خوابم تا به این فکر نکنم که در انفرادی با او چه کرده و می کنند که اجازه ملاقات وکیلش را نمی دهند. اما روزها که نمی توانیم فکر و خیال را دور کنیم از خودمان. من به ناگفته های برادرم فکر می کنم و تا مرز جنون می رسم از شدت نگرانی و دلواپسی. شما بگویید چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

کوچه نیکوکاری این روزها دلتنگ مهربانی است که هر روز این راه دراز را طی می کرد برای رسیدن به محل کارش و برای خدمت به مردمی که دوستشان می دانست و آگاهی را حق مسلم آنان می دانست و هر شب برای این که مادرش آن خاله مهربان از خودگذشته تنها نماند و قلب مهربانش به درد نیاید همان راه دراز را گز می کرد و در کنار او آرام می گرفت.

ما داریم ورامین را ترک می کنیم در حالی که سخت در فکریم و قلبمان درد می کند. همسرم تاب نمی آورد و زیر لب نجواگونه می گوید: نکند بلایی سر این بچه بیاورند و من اضافه می کنم نکند بلایی سر همه بچه هایمان بیاورند هنوز هنوز هنوز و اشک انگار از عمق وجودم می جوشد تا می رسد به چشم ها و طعم شور-تلخ آن می نشیند به جانم و با چشمان بسته می نالم: خداوندا این زیارت ها را از ما قبول بفرما.


 


هیأت منصفه مطبوعات نظر خود را درباره پرونده مدیر مسئول نشریه اندیشه فردا اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، جلسه رسیدگی به کیفرخواست‌های مطروحه علیه مدیر مسئول نشریه اندیشه فردا روز یکشنبه مورخ ‌٣/۵/٨٩ در شعبه ‌٧۶ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور اعضاء هیأت منصفه مطبوعات برگزار شد.

هیأت منصفه مطبوعات مدیر مسئول این نشریه را در مورد اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و افترا با اتفاق آراء مجرم شناخت و با اکثریت آراء مستحق تخفیف در مجازات ندانست.


 


محمدرضا جلایی‌پور، سخنگوی پویش موج سوم، پس از گذراندن چهل روز در سلول انفرادی زندان اوین به مشهد منتقل شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، محمدرضا جلایی‌پور امروز در تماس تلفنی کوتاهی با پدر خود خبر داد که به زندانی در مشهد منتقل شده است.

او در این تماس گفته است که همچنان در انفرادی به سر می‌برد و از دلایل اتهامی خود بی‌خبر است.

گفتنی‌ است که جلایی‌پور با حکم بازپرسی مشهد، که به امضای بازپرس حیدری رسیده بود چهل روز پیش در تهران بازداشت شد. بنا بر اظهارات بازپرس حیدری این بازداشت برای ارائه پاره‌ای توضیحات صورت گرفته بود.


 


داریوش قنبری ، عضو فراکسیون خط امام (ره) در یادداشتی در سایت خبرآنلاین نوشت: این روزها روابط اقتصادی و بازرگانی کشورهای چین تواند حائز اهمیت باشد و یقینا برای حفظ این روابط باید کوشید . اما از آنجا که وزارت علوم تحقیقات و فن آوری در صدد ایجاد روابط علمی بین دو کشور است باید عنوان کنم که این دو کشور به لحاظ علمی به نسبت بسیاری از کشورهای غیر اروپایی و آمریکایی عقب افتاده هستند و هیچگاه با لحاظ کردن پیشرفتهای گسترده اقتصادی و پیشرو بودن این کشورها در صنعت نمی توان آنها را در ردیف علمی برتری دانست واینکه دانشجویان ایرانی را برای ادامه تحصیل به این کشورها ترغیب وتشویق کرد .

از طرفی باید در نظر داشت که نباید از هر جهت خود را وابسته به این کشورها نماییم . شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که چین و روسیه خود به نوعی محتاج و وابسته به کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند ووابستگی ما به این کشورها هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ اقتصادی می تواند در آینده به ایران ضربه جبران ناشدنی را وارد کند .

چین و روسیه در حال حاضر خود وابسته و محتاج به تکنولوژی روز اروپای غربی و آمریکای شمالی هستند و بسیاری از موارد و مباحث علمی و تکنولوژی را در سطح پایین و بی کیفیت از این کشورها الگوبرداری می کنند و می توان این کشورهارا قدرتهای علمی درجه ۲ یا غیر برتر جهان معرفی کرد .

این روزها که وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری قصد گره زدن و ایجاد وروابط بین این کشورها با ایران را دارد باید بداند که در معرض انجام یک اقدام کاملا اشتباه است .در بسیاری از مواقع حتی در راستای اهداف سیاسی شاهد بوده ایم که چین و روسیه چگونه پشت ایران را بر سر قطع نامه های هسته ای خالی کرده اند . حال ما می خواهیم دانشجویان خود را به دست آنها بسپاریم . اینها همان کشورهایی هستند که در جریان قطع نامه های ضد ایرانی و … در کنار کشورهای اروپایی قرار گرفتند و علیه ما رای دادند . ساده لوحانه فکر کرده ایم اگر بخواهیم بر این باور باشیم که این دو کشور هم اکنون مواضع شان با مواضع کشورهای اورپایی و آمریکایی فرق دارد . این مهم را حتی در روابط اقتصادی آنها هم می توان ملاحظه کرد که تصور ما براین است که روابط اقتصادی امیدوار کننده ای داریم غافل از اینکه این طور نیست .

این رفتار را می توان از معاملات آنها پیش بینی کرد . ما از روسیه ادوات جنگی می خریم اما نه آنها یی را که آخرین متد هستند . چین هم اینچنین با ما رفتار می کند و بهترین کالاهای خود را در اختیار ما نمی گذارد . پس بهتراست بابت این تصمیم وزارت علوم اظهار نگرانی کنیم . چرا که ممکن است چینی ها و روس ها رفتار و نگرش دانشجویان ما راهم تغییر دهند . در کل فرستادن دانشجویان به روسیه و چین نمی تواند به نفع ما باشد .

مواضع کشورهای اروپایی و آمریکایی از آنجایی که علیه ایران هستند مشخص است و تکلیف ایران هم با این کشورها مشخص است اما دو کشور روسیه و چین هیچ کدام مواضع مشخصی بابت دوستی و دشمنی شان ندارند و این موضع دو طرفه ازسوی این کشورها می تواند برای ما درد سر ساز باشد .

به نظر من موضع ستیزه جویانه آمریکا و اروپا برای ما بهتراست .چرا که تکلیفمان مشخص است . چین و روسیه به نظر من دو قدرت غیر قابل اعتماد هستند که من معتقد هستم نباید فرزندانمان را به دست آنها بسپاریم . به نظر می رسد و زارت علوم قصد دارد تا بین ایران رو سیه و چین روابط علمی ایجاد کند و این انگیزه تنها به دلیل روابط اقتصادی مناسب است که انگیزه خوبی نیست .

اگر می بینیم که کشورهای اروپایی و آمریکایی به لحاظ علمی در بالاترین درجه قرار دارند نباید آنها را کنار بگذاریم . علم آموزی حتی از کفار ازسیره پیامبر اکرم است . در کل اصلا این رویه قابل درک نیست و نمی توان در مباحث علم آموزی برخی کشورها را به برخی دیگر ترجیح داد. چه خوب است که وزارت علوم هم همچنان به وظیفه علمی خود عمل کند و خود را درگیر مسائل اقتصادی ننماید . مسئولان این وزارتخانه تکلیف معینی دارند و نباید با این اقدامات دانشجویان و استعدادهایمان را به کشورهایی بفرستند که به لحاظ علمی در شرایط نامناسبی قرار دارند .


 


آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌مناسبت ۵ مرداد، سالروز عملیات مرصاد، دیدگاه‌ خود را در این‌خصوص منتشر کرده است.

به گزارش آفتاب، دیدگاه‌ ایشان به شرح زیر است:

الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد فصبّ علیهم ربک سوط عذاب ان ربّک لبالمرصاد(سوره مبارکه فجر، آیات ۱۱ تا ۱۴)

روزگاری که همه گروه‌های مبارز برای مقابله با رژیم پهلوی پرچم مبارزه برافراشته و عده‌ای گرفتار حبس شده بودند، در زندان با جوانان متصلّبی آشنا شده بودیم که در بسیاری از موارد طریق افراط و تفریط می‌پیمودند.

به یاد دارم در مقطعی، در کنار سلول انفرادی من، جوانی محبوس بود که وقتی پیشنهاد روزنامه‌ای را به او دادم تا مطالعه کند، گفت: قرآن دارم و نمی‌خواهم خود را با مجموعه‌ای دیگر مشغول کنم. آن جوانان به تدریج از مسیر درستی که می‌پیمودند، منحرف شدند و علناً خود را التقاطی، یعنی ترکیبی از اسلام و مارکسیسم معرفی ‌کردند.

انحرافات فکری، افکار التقاطی و زیاده‌خواهی سیاسی رهبران این گروه در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب، آنان را در مقابل مردم قرار داد و برای انتقام، تمام تلاش‌های خویش را معطوف به حذف شخصیتی و فیزیکی بسیج‌کنندگان مردم کردند و کارشان به آنجا رسید که میهن پهناوری به نام ایران را برای اقدامات تروریستی خویش محدود دیدند و سر از عراقی درآوردند که آن روزها در حال تجاوز به جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بی‌گناه در شهرها و روستاها بود.

منافقین که در زمان مبارزه با عنوان مجاهدین، مشغول مقابله با رژیم پهلوی بودند، ابتدا وجدان نیمه‌بیدار آنان کم‌کم در بستر القائات بعثی‌ها به خواب رفت و چنان از عواطف و احساسات ملی و دینی تهی شدند که کشتن هم‌وطنان و جاسوسی برای دشمنان در طول دفاع مقدس را افتخار خویش می‌دانستند. دین خویش را به کمونیست و سپس میهن خویش را نیز به حزب بعث فروختند و هر بار که عملیاتی در جبهه‌ها از سوی رزمندگان صورت می‌گرفت، اینان با اقدامات تروریستی، شیرینی پیروزی را در کام مردم تلخ می‌کردند.

پس از قبول آتش‌بس توسط ایران، ارتش عراق با برداشت نادرست سردمداران خویش، پذیرش قطعنامه را حاکی از ضعف ایران دانست و دوباره از همان قسمت‌هایی که در آغاز جنگ وارد شده بود، شروع به پیشروی و اشغال سرزمین‌های ایران کرد، با این تفاوت که این بار جلودار این تجاوز، وطن‌فروشان منافقی بودند که جبهه میانی را برای اشغال میهن خویش و تقدیم آن به دشمن برعهده گرفتند.

در آن شرایط حساس به همراه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از قرارگاه‌های جنوب بودیم و قرار بر این شد که ایشان برای تمشیت امور در خوزستان بمانند و من برای سرکشی از وضعیت نیروها به جبهه غرب بروم. در مسیر خبر هجوم منافقین را در عملیاتی به نام فروغ جاویدان، که عملاً ظلمت جاویدان شد، دریافت کردم.

از سفر به قلاّجه منصرف شدم و به کرمانشاه رفتم. در گوشه‌ای از شهر مستقر شدم و در این استقرار، صحنه‌هایی دیدم که از یک سوی نشان از عشق مردم به دفاع از وطن و از سوی دیگر نشان از خیانت گروهی خودفروخته به میهن خویش داشت که از سر پل ذهاب، کرند و اسلام‌آباد با پشتیبانی ارتش عراق گذشته و در مسیر اسلام‌آباد به کرمانشاه با نیروهای ما درگیر شدند.

به قول جهانگشای جوینی که حمله مغولان را توصیف می‌کرد، «آمدند، سوختند و کشتند»، اما حضور برق‌آسای مردم رزمنده و نیروهای نظامی، به خصوص قبایل ساکن و نظامیان مستقر در منطقه نگذاشتند دو فعل آخر تاریخ جهانگشا، یعنی «بردند و رفتند» به فعلیت برسد و اینجانب به خاطر مسئولیت فرماندهی جنگ تا پایان رفع آن فتنه در کرمانشاه ماندم تا شاهد آخرین برخورد زمینی جنگ‌های ۸ سال دفاع مقدس به اسم «مرصاد» باشم که مصداقی از «ختامه المسک» است.

مسیر بین تنگه چهار زبر و گردنه حسن‌آباد، به همت و دلاوری‌های مردم منطقه، سیل عظیم و خروشان نیروهای مردمی و به ویژه سلحشورهای مثال زدنی هوانیروز گورستانشان شد و آرزوی حاکمیت بر مردم را با خویش به گور بردند و بقایای آنان که روی برگشت به دامان وطن و خانواده‌های خویش را نداشتند، آرزوهای بر باد رفته خویش را در قتل و غارت مردم عراق دیدند تا خوش خدمتی خویش به یک دیکتاتور سفاک را به کمال برسانند.

جنایاتی که پس از سقوط صدام، پرونده‌های هولناک آن افشا شد و مردم عراق با دلایل منطقی خواستار محاکمه آنان و اخراج از سرزمین خویش می‌باشند.

جنایات ضدبشری منافقین در ۳۰ سال مقابله با مردم و جمهوری اسلامی آن قدر مشهود بود که غرب با همه ملاحظات سیاسی خویش، آنان را جزو گروه‌های تروریستی قرار داد و عجب این است که اتحادیه اروپا در زمانی که شعار حقوق بشری آنان گوش فلک را کر کرده است، برای انتقام از مردم ایران که قله‌های توسعه و پیشرفت را در افق چشم‌انداز ۲۰ ساله خویش ترسیم و بدان سوی حرکت کرده‌اند، منافقین را که دست‌شان به خون زن و مرد و پیر و جوان ایرانی آلوده است، از لیست گروه‌ها تروریستی حذف کرده‌اند. اما نمی‌دانند در هر شرایط سیاسی، این گروه کمترین جایگاهی نزد ایرانیان ندارد.

پرونده آنان نزد مردم ایران سرشار از خیانت‌های پیدا و پنهان است و گروه‌ها و جناح‌های سیاسی موجود در کشور با همه اختلاف سلیقه‌هایی که با هم دارند، مبارزه با این خودفروشان و طرد آنان، یکی از وجوه مشترک آنان برای حاکمیت است.

هم آنان و هم اربابان‌شان مطمئن باشند که نتیجه فشارهای سیاسی آمریکا بر مسئولان عراق برای تداوم حضورشان در آن کشور، استمرار همین حیات دریوزگی در جاهایی چون پادگان اشرف است و حتی اگر رأفت اسلامی، مردم ایران را به پذیرش آنان وادارد، خودشان به واسطه خیانات و جنایاتی که در طول این ۳۰ سال علیه ایران و ایرانی روا داشته‌اند، روی برگشت به میهن را نخواهند داشت.

چگونه ممکن است به ایرانی برگردند که فقط به خاطر همت ایرانیان در قطع وابستگی‌ها و رهایی کشور از اختاپوس رژیم ظالم پهلوی و هزار فامیل، بزرگ‌مردانش را مظلومانه در محراب‌های نماز جمعه به شهادت رساندند، مسئولانش را در ۷ تیر و ۸ شهریور و دیگر برنامه‌های تروریستی به جرم خدمات صادقانه به خاک و خون کشیدند و عده‌ای از فرزندان و دانشجویان این مرز و بوم را با تبلیغات مسموم خویش گمراه کرده‌اند.

اگرچه در همان سال‌ها در یک سفر تاریخی به نجف اشرف و دیدار با امام(ره) انحراف آنان را به استحضار رساندم، اما بر درایت و دوراندیشی آن پیر فرزانه درود می‌فرستم که چگونه ذات آنان را از پس پرده‌های گمراه‌کننده چهره‌های ظاهرالصلاح شناختند.

به هر حال سالگرد عملیات پیروزمندانه مرصاد در سال ۱۳۶۷ فرصت مناسبی است تا به واکاوی تاریخ تأسیس، مبارزه، انحراف و مقابله آنان با مردم ایران بپردازیم و بر مدافعان جان بر کف آن عملیات سلام و درود بفرستم که با اهدای خون خویش نگذاشتند لکه ننگ اشغال خاک وطن توسط وطن‌فروشان در تاریخ این میهن ثبت و ضبط شود.

به جوانان عزیز هم توصیه می‌کنم در بازار پر رنگ و لعاب سیاست که این روزها با ورود و خروج‌های مشکوک عده‌ای آلوده شده است، مواظب باشند که مبادا بازیچه نیات پلیدی شوند که پشت سخنان گمراه کننده پنهان شده‌اند.

گروهی روحانیت اصیل، مبارزین استخوان خرد کرده، یادگاران جبهه و جنگ، مدیران ارزشمند سابق، مردم هوشمند و مهمتر از همه اندیشه‌های تابناک و یادگاران امام را مانع زیاده‌خواهی سیاسی خویش می‌دانند و برای انزوا و طرد آنان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند.

البته مردم ایران در طول تاریخ ثابت کرده‌اند که نمی‌گذارند گروهی با ایجاد جزر و مدهای سیاسی در اقیانوس اندیشه‌های آنان موج‌سواری کنند و انقلاب اسلامی را که حاصل خون صدها هزار شهید در سال‌های مبارزه و دفاع مقدس است، از مسیر درست خویش منحرف نمایند.

والسلام


 


رئیس دانشگاه اصفهان از اخطار به ۱۵ عضو هیئت علمی این دانشگاه بدلیل رکود علمی خبر داد و گفت: اعضای هیئت علمی دارای رکود علمی در این دانشگاه پس از دریافت اخطار و فرصت، در حد کارمند دانشگاه تنزل پیدا می کنند.

به گزارش مهر، محمدحسین رامشت با اعلام این مطلب افزود: در حال حاضر دانشگاه اصفهان دارای ۵۰۰ عضو هیئت علمی است که بیش از ۸۵ درصد از آنها در مرتبه استادیاری به بالا و ۱۵ درصد نیز در مرتبه مربی قرار دارند. رئیس دانشگاه اصفهان با اشاره به تعداد اعضای هیئت علمی این دانشگاه که دچار رکود علمی شده اند و نحوه برخورد دانشگاه با این افراد گفت: ۱۰ تا ۱۵ عضو هیئت علمی دانشگاه دچار رکود علمی شده اند که نحوه برخورد با آنها روال قانونی خاصی دارد.

وی اظهار داشت: به این افراد فرصتی داده می شود تا بتوانند خود را بازسازی کنند و در صورتی که نتوانستند خود را به این سطح برسانند، هیئت ممیزه دانشگاه ارزیابی لازم را از وضعیت آنها به عمل می آورد و در این زمینه گزارشی تهیه می کند.

رامشت گفت: اگر عضو هیئت علمی پس از تعیین فرصت که می تواند در قالب فرصت مطالعاتی نیز باشد رکود علمی را جبران نکرد امکان تنزل آن به سطح کارمندی دانشگاه وجود دارد.

رئیس دانشگاه اصفهان در توضیح این نوع برخورد گفت: یکی از برخوردهایی که هیئت ممیزه دانشگاه برای اعضای هیئت علمی دارای رکود علمی در نظر می گیرد تبدیل به کارمند شدن این اعضای هیئت علمی است.

وی با تایید این موضوع که در دانشگاه اصفهان تنزل عضو هیئت علمی به سطح کارمندی به دلیل رکود علمی اتفاق افتاده است گفت: ۱۵ تا ۲۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه که موفق به انجام برخی از وظایف تحصیلی خود نشده بودند و مأمور به تحصیل بودند به نحوی دچار رکود تحصیلی شدند که به آنها تذکر داده شده است.

رئیس دانشگاه اصفهان با اشاره به نحوه برخورد دانشگاه با این افراد گفت: حقوق این اعضای هیئت علمی قطع می شود و تا زمانی که تحصیل خود را در دوره دکتری به اتمام نرسانند، نمی توانند در دانشگاه کار کنند.


 


چهار نفر در اثر انفجار در مجتمع پتروشیمی خارک کشته شدند.

به گزارش ایرنا، یکی از مقام های استانداری بوشهر اعلام کرد بوشهر آتش سوزی در مجتمع پتروشیمی خارک مهار شده و نیروهای امدادی در حال کمک رسانی به مجروحان هستند.

این انفجار شنبه شب رخ داد.

به گفته غلامرضا کشتکار، مدیرکل بحران استان جنازه سه نفر از کشته شدگان این حادثه شناسایی شده است و جسد نفر چهارم هنوز پیدا نشده است.

آقای کشتکار گفت علت انفجار افزایش فشار در بویلر مرکزی مجتمع بوده است.

به گفته آقای کشتکار مجتمع پتروشیمی خارک تامین کننده بخشی از برق مصرفی در استان بوشهر است و احتمال بروز مشکل در برق رسانی وجود دارد.

بیشتر از چهارصد نفر در مجتمع پتروشیمی خارک کار می کنند.


 


مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی گفت: دلیل توقیف روزنامه اعتماد ملی پیشگیری از تخلف بود.

به گزارش مهر، محمد جواد حق شناس، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی  ضمن بیان اینکه ۲۶ مردادماه امسال توقیف موقت این روزنامه یکساله می شود، افزود: با توجه به شرایط و پیش بینی ما از اینکه پیگیری های احتمالی هم به نتیجه نمی رسد، پرونده توقیف موقت روزنامه را پیگیری نکردیم.

وی ادامه داد: دلایل توقیف از سوی قاضی شعبه ۱۳، پیشگیری از جرائم احتمالی عنوان شد که در جلسه بازرسی و حکم دادگاه نیز این دلایل تایید شد.

حق شناس گفت: بدین ترتیب ظاهرا روزنامه اعتماد ملی به دلیل جرم هایی که هنوز مرتکب نشده بود، توقیف موقت شد.

مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی در بیان اینکه آیا احتمال رفع توقیف و یا پیگیری مجوز برای نشریه دیگری را پیش بینی می کنید، افزود: بعید است اتفاق خاصی در این زمینه بیفتد .


 


آیت الله صافی گلپایگانی قطعه شعری به مناسب میلاد حضرت صاحب الزمان(عج) سروده است که ابیات آن به ترتیب با حروف «یا ابا صالح المهدى ادرکنى» آغاز می‌شود.

به گزارش خبرآنلاین ، متن شعر آیت الله صافی به شرح ذیل است:

« یا ابا صالح المهدى ادرکنى»

ى

یا امام العَصر یا کهفَ الاَمان / یا جمال الکَون یا قطبَ الزَّمان

ا

اى ز فیضت ما سِوالله برقرار / وى طفیل هستی‌ات ‌کون و مکان

ا

اى سپهر عدل و مصباحِ یقین / وى جنابت قبله‌ی کرّوبیان

ب

بنده‌ی درگاه تو افلاکیان / ریزه‌خوار خوانِ تو پیر و جوان

ا

اى نگهدارنده‌ی دین خدا / وى پناه و مُنجى مستضعفان

ص

صبر ما زین شام هجران شد تمام / رفت از کف طاقت و تاب و توان

ا

الفراقُ الفراقُ الفراق / الامانُ الامانُ الامان

ل

لا تدعنا فى النوائب الغیاث / ادرک العبد الضعیف المستهان

ح

حجّت‌اللّهى و مصباحِ هدى / ز امر یزدانى به عالم حکمران

ا

آنکه سر بگذاشت بر خاکِ درت / خاک درگاهش بود رشک جنان

ل

لاینال الجنة الّا من یکون / شیعة المهدى امام انس و جان

م

من تو را تا جُسته‌ام حق جُسته‌ام / اى سلیل خاتم پیغمبران

ه

هر که سر برتافت از درگاه تو / گشت محکوم عذاب جاودان

د

در جلال و قدر تو حیران عقول / در بیان مدح تو الکن زبان

ى

یا امینَ الله عَجِّل فى الظّهور / وانْصُرِ الاِسلام بِالنّصرِ العیان

ا

اوفِتاده دین و احکام خدا / شرح و تفسیرش به رأى جاهلان

د

در نظامات و هدایت‌هاى شرع / باب تحریف آمده اندر میان

ر

ریشه‌ی بیداد و نامردى بزن / پُر ز انصاف و عدالت کن جهان

ک

کاخ استکباریان کن منهدم / سرنگون کن رایت وهّابیان

ن

نام آمریکا و روس بلشویک / محو کن با سایر بیگانگان

ى

یا ولىَّ الله «لطفى» را مخواه / بیش از این اندر فراقت خسته جان


 


کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان ۱۵ ماه حقوق دریافت نکرده اند .

به گزارش ایلنا، کارگران لوله سازی خوزستان که سالهاست با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند اکنون حقوق معوق انان به ۱۵ ماه رسیده است این کارگران که تعداد انان به ۶۰۰ نفر میرسد میگویند که از نظر تولید و فروش محصولات مشکلی ندارند لیکن عدم ثبات مدیریت و مالکیت کارخانه باعث گردیده که این کارخانجات دچار مشکل شوند و در بلاتکلیفی قرار بگیرند.


 


سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با انتقاد از مدیریت مجید نامجو در وزارت نیرو گفت: وزارت نیروبحرانی ترین شرایط خود بعد از انقلاب سپری می کند.

به گزارش فردا، سید عماد حسینی نماینده قروه و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به بحران قطعی برق و مشکلات کمبود آب آشامیدنی در کشور گفت: شرایطی که در حال حاضر در وزارت نیرو وجود دارد بعد از انقلاب بی سابقه است.

وی افزود: وزیر نیرو به دلیل عدم تسلط بر وزارت خانه تحت مسولیت خود درمهار بحران های پیش آمده در این وزارت خانه و همچنین اداره این وزارت خانه کاملا ناتوان بوده است واین وزارت خانه را در شرایط بسیار سختی قرار داده است.

حسینی با اشاره به مصاحبه مجید نامجو وزیر نیرو که برخی از مصوبات مجلس را باعث خاموشی‌ها دانسته بود گفت: این گونه اظهار نظرها نشان می دهد که وزیر تسلطی به قوانین ندارد چرا که اگر ایشان دقت میکرد متوجه میشد که بدهی پیمانکاران صنعت برق مربوط به قبل از سال ۸۷ است وهیچ ارتباطی با قانون بودجه سال ۸۹ ندارد.

وی خاطرنشان کرد: متاسفانه ایشان برای حل مشکلات این وزارت خانه هیچ تعامل مثبتی را با کمیسیون انرژی مجلس ندارد واگر این وضعیت ادامه پیدا کند نمایندگان مجلس برای خروج این وزارت خانه از بحران هیچ چارهای به جز استفاده از ابزارهای نظارتی خود ندارند.


 


روزنامه شرق نوشت:  براساس آیین‌نامه صندوق اجتماعی بیمه روستاییان و عشایر که در دولت هشتم به تصویب رسید، روستاییان با هر سنی می‌توانستند بیمه شوند. این موضوع اما در دولت نهم تغییر کرد به این شکل که صندوق بیمه روستاییان و عشایر بخشنامه‌ای صادر کرد که طی آن روستاییان مرد بالای ۵۵ سال و زنان بالای ۵۰ سال، تحت پوشش بیمه این صندوق قرار نمی‌گرفتند. همین موضوع سبب شد اعتراض‌های فراوانی به دیوان عدالت اداری شود، این دیوان نیز با بررسی بخشنامه تصویب شده در دولت نهم، آن را به دلیل تحت پوشش قرار نگرفتن تمام روستاییان در صندوق بیمه‌ای لغو کرد.

به نوشته روزنامه شرق، محسن ایزدخواه، به عنوان هیأت مؤسس و اولین رئیس هیأت مدیره صندوق بیمه اجتماعی عشایر و روستاییان درباره تبیین نظر عمومی دیوان عدالت اداری گفت: «براساس رأی شماره ۹۱۲ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، بخشنامه مدیر عامل صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر که محدودیت سنی برای بیمه کردن روستاییان و عشایر ایجاد کرده بود، لغو شد.»

او ادامه داد: «در دولت هشتم پس از شکل‌گیری وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، اولین گامی که در این وزارتخانه برای حمایت از روستاییان و عشایر برداشته شد، تأسیس صندوق بیمه برای تحت پوشش قرار دادن تمام روستاییان و عشایر در برخورداری از بیمه پیری، از کارافتادگی، بازنشستگی و درمان بود.»

او ادامه داد: «در اولین آیین‌نامه اجرایی این صندوق در دولت نهم برای بیمه ‌شدگان روستایی و عشایری، محدودیت سنی ایجاد کرد. به این ترتیب مردان بالای ۵۵ سال و زنان بالاتر از ۵۰ سال نمی‌توانستند تحت پوشش این صندوق قرار گیرند.»

براساس اعلام رئیس هیأت مدیره صندوق بیمه اجتماعی عشایر و روستاییان، از آنجایی که نسخه‌ای از مصوبات و تصویب‌نامه‌های هیأت وزیران در اجرای اصل‌های ۸۵ و ۱۳۰ قانون اساسی برای تطبیق با قوانین و مقررات به رئیس مجلس شورای اسلامی فرستاده می‌شود، این موضوع بررسی شد و هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین و مقررات عمومی کشور، ایجاد هرگونه محدودیت سنی و زمانی در آیین‌نامه یاد شده را مغایر با قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی تشخیص داد و پس از ابلاغ این مغایرت به دولت هشتم، درنهایت در تیرماه سال ۸۴ هیأت وزیران، آیین‌نامه اجرایی صندوق بیمه روستاییان و عشایر را به نحوی اصلاح کرد که هرگونه محدودیت سنی برای بیمه کردن روستاییان و عشایر اعم از مرد و زن برداشته شد.

ایزدخواه به تغییر این بخشنامه در دولت نهم اشاره کرد: «پس از روی کار آمدن دولت نهم مدیر عامل صندوق بیمه روستاییان و ع شایر برخلاف قانون و آ‌یین‌نامه اجرایی صندوق، بخشنامه‌ای را در فروردین ماه سال ۸۶ صادر کرد که براساس آن مقرر شد مردان بالای ۵۵ سال و زنان بالای ۵۰ سال تحت پوشش بیمه قرار نگیرند.»

او ادامه داد: «از آنجایی که این بخشنامه مغایرت صریح با قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأ‌مین اجتماعی و همچنین مصوبه هیأت وزیران داشت، از سوی برخی کارشناسان حوزه کار و تأمین اجتماعی در سال ۸۶ در دیوان عدالت اداری مطرح و سرانجام در ۲۴ اسفند ماه سال گذشته هیأت عمومی دیوان عدالت اداری این درخواست را مبنی بر ابطال بخشنامه مدیریت صندوق روستاییان و عشایر مورد تأیید قرار داد.»

به گفته ایزدخواه با رأی دیوان عدالت اداری، از این پس تمام روستاییان و عشایر در هر سنی می‌توانند به کارگزاری‌های صندوق بیمه روستاییان و عشایر در سراسر کشور مراجعه و نسبت به درخواست تحت پوشش قرار دادن اقدام کنند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته