خانواده حسین رونقی ملکی در گفتگو با "روز" اعلام کردند فرزندشان بعد از گذشت هشت ماه از بازداشت، همچنان در بند 2 الف سپاه و در سلول انفرادی به سر می برد.
همزمان محمدعلی دادخواه، وکیل حسین رونقی ملکی هم که هفته گذشته موفق به ملاقات با موکلش شده، به روزگفت: "موکلم باید به عنوان یک نابغه که دارای توانایی های خاص است مورد احترام و توجه قرار گیرد و با آینده نگری از توانایی های او برای پیشرفت کشور استفاده شود نه اینکه 8 ماه در زندان و در شرایط خاصی نگهداری شود."
حسین رونقی ملکی معروف به بابک خرمدین، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر از 22 آذر سال گذشته در شهرستان ملکان بازداشت شده و از آن تاریخ تاکنون در بند 2 الف سپاه زندانی است. خانواده او، محمدعلی دادخواه را به عنوان وکیل پسرشان انتخاب کردند اما علیرغم پی گیری های فراوان، وی تنها هفته گذشته موفق به ملاقات با موکل خود و امضای وکالت نامه از سوی او شد.
رضا جوشن زندانی سیاسی در ششمین روز اعتصاب غذای خود به کما فرو رفت و با برانکارد به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، روز دوشنبه چهار مرداد ماه زندانی سیاسی، رضا جوشن در حالی که در اغما فرو رفته بود با برانکارد به بهداری زندان منتقل شد. هنگام انتقال به بهداری به زندانیان اجازه نزدیک شدن به او را نمی دادند و بنابه گفته شاهدان عینی وضعیت جسمی او بسیار وخیم است. رضا جوشن وارد ششمین روز اعتصاب غذای خود شده است.
رضا جوشن 30 تیر ماه در اعتراض به شرایط طاقت فرسا و محدودیت های غیر انسانی اقدام به اعتصاب غذا کرد. او دلایل وادار شدن به اعتصاب غذا خود راعدم انتقال به بند عمومی، نداشتن حق تماس و ملاقات با مادرش که در حال حاضر در بند نسوان زندانی است و عدم امکان ملاقات و تماس تلفنی با خانواده، اعلام کرده است.
سربازجو، محبی پس از شکنجه جسمی و روحی این زندانی دستور انتقال او را به فرعی 17 بند 6 را صادر کرد. او به صورت ایزوله کامل است و فرعی مزبور برای تحت فشار قرار دادن زندانیان مورد استفاده قرار می گیرد. سربازجو محبی همچنین زهرا اسدپور گرجی مادر رضا جوشن را نزدیگ به چهار ماه از داشتن هرگونه ارتباطی با خانواده و فرزندش محروم کرده است.
رضا جوشن 25 ساله 10 آذر ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات در منزل دستگیر و به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل شد و پس از دو ماه از بند سپاه به بند 4 منتقل شد. مامورین وزارت اطلاعات همچنین در روز16 آذرماه به منزل خانواده جوشن یورش بردند و خانم زهرا اسدپور گرجی مادر این خانواده را دستگیر و به سلولهای انفرادی بند سپاه منتقل کردند و پس از چند هفته بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی به بند زنان زندان گوهردشت کرج منتقل کردند.
در حال حاضر در زندان گوهردشت کرج علاوه بر رضا جوشن، ارژنگ داودی دست به اعتصاب غذا زده است.
ندای سبز آزادی
به نام خدا
پدرم به چه جرمی؟ به چه اتهامی؟
واقعاً زندان جایگاه چه کسانی است؟...
من سوده هستم فرزنده اول خانواده ، دختر لوس بابا
طی این مدت با واژه ها و کلمات زیادی در ذهنم بازی کرده ام ، که چه بگویم و چه بنویسم اصلاً برای چه برای که ...
آیا درست است پدر من ، پدر خداشناس و صبور و دلسوز من ، پدری که عمر با عزت خود را در راه دین و مملکت اسلامی جز خدمت و زحمت نگذاشته ، آیا واقعاً این حق و جایگاهشان است؟
آیا شخصی که برای دفاع از کشورش آماده رزم با دشمن می شود ، همسر و فرزند یک و نیم ساله اش را با تمام علایق و دلبستگی برای دفاع از میهنش تنها می گذارد متهم است آخر به کدامین گناه؟
بابا داوود نه ، نه ، باور نمی کنم که در مملکت اسلامی همچنین برخوردی با خانواده شهید ، با برادری که پیکر پاک برادر شهیدش را بر روی شانه می گذارد و با خود می آورد ، اینگونه برخورد شود آیا اینگونه «خانواده معظم شهدا چشم و چراغ این مملکت هستند»؟
پدر قربون دستای نوازشگر و نگاه های پر مهر و محبتت که یک سال و چهل روز است از ما دریغ کردن پدر قربون پهلوهاتون برم که هر روز و هر شب درد یادگار جبهه را برای شما زنده می کند آن زمان ها که من یک و نیم ساله بودم (جبهه و جنگ) همه ی هم و غم و درد شما و امثال شما (وظیفه ملی) دفاع از میهن اسلامی مان در برابر شرک و ظلم بود ، آیا الان که شما درد پهلو و نیاز به دوا و درمان دارید کسی به این مسئله همانند آن موقع توجهی دارد ، ناراحتی قندتون اون در چه وضعیتیه؟
آه ... «خدا قوت پدر گلم ، خداقوت»
پدرم بابایی داودم ، عشقم ، عمرم ، عزیزم ، دوست دارم . «گرچه از دوری این فاصله ها مأیوسم ، از همین فاصله دور تو را می بوسم» با امروز دو سال می شود که گرمای حضور سبزتونو ، در تولد ۲۷ سالگیم حس نمی کنم همیشه غافلگیرم می کردین کیک ، شمع و هدیه می خریدین ، تازه... کیکم می پختین ، وای خدا چقدر دلم برای کیکاتونو دست پختتون تنگ شده ، یک کیک شکلاتی خوشمزه ، خوشمزه تر از همه کیکای دنیا بابا ولی امروزم مثل پارسال تنهائم ، هر ثانیه و دقیقه تنهاتر از همیشه بی هیچ دلیل منطقی و قانع کننده ای «بهترین کادوی تولدم ، دیدن دو بارتونه ، اونم توی خونمون برای همیشه ، کنار تک تکمون ، کنار خانوادتون» ، اینه آرزوی من ، کادوی من ، خوشی ما ، اون چیزی که توی این شب عزیز می تونم از امام عصرمون«حضرت مهدی (عج)» از اعماق وجودم بخوام
یا مهدی
بیا و با آمدنت دنیا را پر از عدل الهی کن،
بیا و دنیا را از غبار ظلم و استکبار پاک و مطهر گردان
بیا که دنیا محو تماشای توست
بیا... بیا...
یا مهدی
«آزادی همه ی زندانیان ، علی خصوص زندانیان سیاسی بی گناه»
شفای همه ی مردضا شفای پدر گلمون
حاجت همه ی حاجت مندان آزادی بابا
طلب آمورزش هم برای ما هم برای اسیرای خاک و گذشتگان
روزیکه تقویم رو نگاه کردم ، واقعا باور نمی کردم و نمی کنم که این چنین سعادتی نصیبم بشه که روز تولد من حقیر ۱۳۶۲/۵/۵ مصادف بشه با ولادت حضرت مهدی موعود(عج) ۱۳۸۹/۵/۵
نیمه شعبان ، تولد امام عصرمان حضرت مهدی موعود(عج) را بر خانواده معظم شهدا و جانبازان ، پدر گلم و دوستانشان ، خانواده زندانیان سیاسی بی گناه ، همه ی دوستاران ، محبان و منتظران عاشق و دلباخته آن حضرت والا مقام ، از صمیم قلب تبریک و تهنیت عرض می نمایم
شاید این جمعه بیاید
شاید ....
سوده سلیمانی
4/5/1389
اگر مملکت را با قانون نمیشود اداره کرد، پس با بیقانونی و هرج و مرج میشود؟
احمد قابل، اسلام شناس، پژوهشگر دینی و از شاگردان آیتالله منتظری که روز بیستونهم آذرماه سال گذشته، روز وفات آیتالله منتظری، حین سفر از مشهد به قم، برای شرکت در تشییعجنازه استادش دستگیر شد، از دلایل بازداشت طولانی مدت اش می گوید.
به گزارش رادیو زمانه، قابل ششماه در زندان به سر برد و روز بیستونهم اردیبهشت ماه سال جاری، در جلسهی دادگاهی که برای وی تشکیل شده بود، با دستبند و پابند حاضر و سپس با قرار وثیقه آزاد شد.
قابل که از منتقدان سرشناس نظام جمهوری اسلامی است ، 21 خرداد با قرار وثیقه آزاد شد.
احمد قابل گفت: با توجه به آنچه در بازجوییها و در طول مدت زندانی بودنم گذشته و همچنین صحبتهایی که پس از آن مطرح شده است، گمان من این است که انگیزه نخست آقایان برای بازداشت من، این بود که در مراسم تشییع پیکر مرحوم استادم نباشم. این عمدی بود که آنها را وادار کرد تا فوری مرا بازداشت کنند. ابراز هم می کردند که: با توجه به زبان تند و تیزی که دارید، بیرون بودنتان به هیچ عنوان به صلاح دستگاه امنیتی نیست. همچنین به گفتهی آنها، به صلاح خود من هم نیست.
وی درباره مدت زمان و محتوای بازجوییهایش اظهار کرد: من حدود دوماه بازجویی داشتم. در طول این دوماه حرفهای زیادی بین ما رد و بدل شد. تقریباً مجموعه آنچه من نوشته بودم یا در مصاحبه ها و سخنرانیها گفته بودم و فحوای مطالبی را که طرح کرده بودم، به لحاظ موضوعی و نه به لحاظ موردی، تحت پرسوجو قرار میدادند. تقریباً نزدیک به ۱۶۰ صفحه بازجویی داشتم. علاوه بر این مابین ۲۰۰ تا ۳۰۰ صفحه پرنیت از مصاحبهها و نوشتههای من و همچنین گزارشهایی که از سخنرانیهای من برایشان ارسال شده بود نیز در پرونده قرار داشتند.
قابل ادامه داد: طبیعی بود که باید راجع به تک تک این موارد توضیح میدادم. منتها دو مطلب خیلی برجسته بود؛ یکی مسئله انتقاد از مقام رهبری بود که در واقع نکته اصلی بود. پرسوجوی آنها این بود که چرا شما اینقدر روی رهبری تاکید کردهاید و انتقادهایتان عمدتاً مقام رهبری را در بر میگیرد. مگر این همه مسئول دیگر که در کشور هستند، هیچ مسئولیتی ندارند؟ چرا شما به آنها انتقاد نمیکنید؟
این پژوهشگر دینی افزود: در میان دوستان ما هم در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد، ولی من جزو کسانی هستم که معتقدم تمام پیرامونیهای رهبری، قدرتشان را به صورت سایه از رهبری اخذ کردهاند. رهبری هم اشراف دارد. این مسئله را بچههای اطلاعاتی در بازجوییها البته با کاربرد کلمهی غلط "با اشرافیت کامل ..." یادآوری میکردند؛ در صورتی که اشرافیت کلمه غلطی است... بههرحال من شواهد و قراین فراوانی برای این امر دارم که تمام این مسائل با اشراف کامل رهبری صورت میگیرد.
وی به ذکر مثالی در این مورد پرداخت و گفت: از زندان که بیرون آمدم، شنیدم یکی از علما و مراجع در دیدار با آقای خامنه ای، به ایشان تذکر دادهاند که سیاست پس از انتخابات، سیاست درستی نبوده است و حتی منجر به فایدهای برای شما نشده است. افراد را آزاد کنید، این بگیروببندها را تمام کنید و حداقل بساط دیگری را پهن کنید. آقای خامنهای هم در پاسخ گفتهاند: "بهتازگی یک فهرست ۵۰ نفره آورده بودند که من امضا نکردم." مفهوم این سخن آن است که فهرستهای قبلی را ایشان امضا کرده و افراد دستگیر هم شدهاند.
این اسلامشناس تصریح کرد: یعنی وقتی کار به اینجا برسد که نام تک تک افرادی که قرار است دستگیر شوند، به امضای مقام رهبری برسند، دیگر باید گفت. تا چه حد دخالت در حوزه قوه قضاییه، قوه مجریه و قوه مقننه؟ حول محور همین قضیه دانشگاه آزاد، دیدید که ایشان چه کرد. اگر بناست که رهبری دخالت نکند، پس چرا جلوی مصوبه مجلس را میگیرند؟ تازه این مجلس که مجلس ما نیست. مجلس رهبری است. مجلس ملت که نیست. قوه قضاییه هم که متعلق به خود رهبری است.
قابل خاطرنشان کرد: یعنی خود ایشان هم با خودش در تعارض است، نمی داند چه میخواهد بکند. البته من به ایشان حق میدهم. با توجه به اوضاعی که پس از انتخابات رقم خورده، آنقدر گرفتاری ذهنی دارند که نمیتوانند ذهنشان را منسجم کنند، ولی ما که نباید تاوان عدم انسجام ذهنی ایشان در تصمیمگیریها را بپردازیم.
وی موضوع دیگری که در بازجویی ها بسیار مطرح شد را مصاحبه با رسانه های خارجی عنوان کرد و گفت: مورد دوم مسئله مصاحبه ها و اظهاراتم در رسانههای خارجی است که از آنها با عنوان "رسانههای بیگانه" یا "رسانههای دشمن" یاد میکردند. من هم هیچوقت و در هیچ نوبت نپذیرفتم که مصاحبه با یک رسانه، ممنوعیت قانونی و یا ممنوعیت شرعی دارد. حرفم این بود که خود مسئولین شما با رسانههای خارجی مصاحبه میکنند. رسانه خارجی با رسانه خارجی فرقی ندارند. حتی همانهایی که شما نامشان را میبرید و آنها را خیلی بد جلوه میدهید و به اصطلاح خودتان پیشقراولان ناتوی فرهنگی معرفی میکنید هم، در مصاحبههای مسئولین کشور حضور دارند. سئوال میپرسند و پاسخ میگیرند. یعنی رسانههای آمریکایی، انگلیسی و بقیه کشورها.
شاگرد آیت الله منتظری افزود: طبیعی بود که آنها جواب خاصی نداشتند و فقط به مصوبه شورای عالی امنیت ملی استناد می کردند. من هم گفتم که شورای عالی امنیت ملی حق قانونگذاری ندارد. بر فرض هم که آنها چیزی را تصویب کرده باشند، برای من ملاک نیست. مسئولین خودشان هرکاری دلشان میخواهد بکنند، اما ملت طرف قرارداد حاکمیت است. حاکمیت حق ندارد که یکجانبه قراری را علیه ملت وضع کند و بعد هم توقع داشته باشد که عملی شود.
وی اظهار داشت: ما به توافق نرسیدیم. در گزارش بازجویی اطلاعات آمده بود که متهم مصر بر مواضع خودش است و تاکید دارد که آن را ادامه خواهد داد. با توجه به همین شرط، من بیرون آمدم. حال نمیدانم چرا و به چه نحو، تصمیم بر این گرفتند که من از زندان بیرون بیایم؟ ما نه رفتنمان به اختیار خودمان بود و نه آمدنمان.
قابل در ادامه به شرایط آزادی اش در بازداشت پیشین اش اشاره کرد و گفت: من اصلاً از تاریخ شانزدهم اردیبهشتماه سال ۱۳۸۱، با قید وثیقه آزاد بوده ام و وثیقه من در طول این مدت، در اختیار دادگاه ویژهی روحانیت تهران بوده است. آن دستگیری هم منجر به محاکمه نشد. یعنی پس از این که من ۱۲۵ روز در انفرادی بودم، خودشان قرار را از بازداشت به وثیقه تبدیل کردند و بعد هم مرا بیرون کردند.
این اسلام شناس، افزود: بعد از آن، چندباری در طول این مدت با آنها مواجه شدم؛ از جمله زمانی که مرا ممنوع الخروج کردند و در ستاد خبری اطلاعات خراسان حدود دوساعتونیم، به اصطلاح خودشان، با من گفتوگو کردند. همانجا شرط کردم و گفتم که من نه آدمی هستم که رفتارهایم برخلاف قانون بوده باشد و نه بنا دارم رفتارهای خلاف قانونی را که شما تجویز میکنید، بپذیرم.
من بر اساس قانون، آنچه حدم باشد و بر اساس شریعت، آنچه وظیفهی شرعیام باشد و براساس هویت ملی، آنچه وظیفهی ملیام باشد را انجام میدهم. کاری هم به خوشآمد و بدآمد کسی ندارم. سعیام هم این است که هیچ کار خلاف قانونی انجام ندهم و مدعیام که این حاکمیت است که رفتارهایش با ما همیشه رفتارهای غیر قانونی بوده است.
وی تصریح کرد: الان هم بر همین ادعا استوارم. سهبار در بازجوییها، در جواب بازجوها نوشتم که: گویی حاکمیت متن قانون اساسی را متنی براندازانه می بیند و در برابر ما که مستندمان قانون اساسی و قوانین کشور است، میگوید اینگونه نمیتوان مملکت را اداره کرد. اگر مملکت را با قانون نمیشود اداره کرد، پس با بیقانونی و هرج و مرج میشود اداره کرد؟
قابل با اشاره به این که در دوران بازداشت اخیرش، سندی برای آزادی پیشین وی در گرو بوده است، گفت: آنها برخلاف قوانین خودشان و برخلاف اقراری که خود قاضی دادگاه در دادگاه کرد که نمیشود همزمان هم بازداشت باشم و هم سندی به خاطر من بازداشت باشد، متاسفانه شش ماه اینکار را ادامه دادند و سپس وثیقه جدید خواستند. من مخالفت کردم و نوشتم حتی اگر یک میلیون هم بخواهید، به هیچعنوان وثیقه نمیسپارم. اما آنها در نبود من، با خانواده و وکیلم به توافق رسیده بودند. وثیقهای سپرده شد و من بیرون آمدم که برخلاف میل و رغبتم بود. حتی دهروز پیش از آزادی که مرا برای تبدیل قرار بردند، بهطور رسمی نوشتم که مخالف این امر هستم.
شاگرد آیت الله منتظری در آخر خاطر نشان کرد: همه ملت به قید وثیقه آزادند. الان از مورد من شرم آورتر، مورد آقای زیدآبادی است. در همین پرونده اخیر، از ایشان ۴۰۰ میلیون تومان وثیقه گرفتهاند که آزادش کنند و حتی یک روز هم این بنده خدا را آزادی ندادهاند. خب این یعنی چه؟! اگر نمیخواهند آزادش کنند، چرا از او وثیقه میگیرند؟ اگر وثیقه میگیرند، چرا آزادش نمیکنند؟
اینها که طبق قوانین خودشان، خلاف قانون است. در دادگاه هم گفتم: نمیدانم چرا وقتی نوبت به مخالفان سیاسی میرسد، با اینکه آنها زبان دارند و حرف هم میزنند، اصرار دارید هیچ قانون را رعایت نکنید؟
اتحادیه اروپا امروز دوشنبه، ۲۶ ژوئیه رسما تحریمهای جدید علیه ایران را با هدفگیری بخشهای تجارت خارجی، سیستم بانکی و انرژی ایران به تصویب رساند.
این تحریمها به دنبال موافقت اولیه رهبران اتحادیه اروپا در ماه ژوئن اخیر بر سر این موضوع صورت میگیرد و جدیدترین اقدام جامعه بینالمللی در تلاش برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران محسوب میشود.
به گزارش ان.پی.آر به نقل از یکی از دپیلماتها، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا در جدیدترین حرکت خود، ایجاد محدودیتهایی در حوزههای تجارت، خدمات مالی، انرژی و حملو نقل را هدف خود قرار دادهاند.
مقامات گفتهاند که این مقررات جدید در چند هفته آینده پس از انتشار در روزنامه رسمی اتحادیه به مرحله اجرا درخواهد آمد.
کاترین اشتون، سرپرست سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پیش از جلسه وزرای امور خارجه گفت: «ما مجموعه جامعی از تحریمها را در دست داریم که همه ۲۷ کشور عضو با یکدیگر روی آن کار میکنند.»
براساس تصمیم اتخاذشده در ماه ژوئن سال جاری این تحریمها بخشهایی را هدف قرار خواهند داد که امکان استفاده دوگانه، هم در برنامه هستهای ایران و هم صنعت نفت و گاز ایران، را دارند که از آن جمله میتوان به «ممنوعیت سرمایهگذاری جدید، همکاری فنی و انتقال تکنولوژی» اشاره کرد.
شرکتهای حملونقل ایران و محمولههای هوایی این کشور در لیست سیاه قرار خواهند گرفت و از هر گونه اقدامی در قلمروی اتحادیه اروپا منع خواهند شد.
ضمنا ویزای جدید به اعضای سپاه پاسداران ایران داده نخواهد شد و سرمایه آنها در بانکهای اروپایی نیز ضبط میشود.
این تحریمها بیمه تجارت ایران و نقل و انتقالهای مالی را نیز دربر میگیرد.
تحریمهای جدید اتحادیه اروپا به دنبال دور چهارم تحریمهایی صورت میگیرد که ماه گذشته از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای بازداشتن ایران از ادامه برنامه هستهایاش به تصویب رسید.
این تحریمها مشابه تحریمهایی است که از سوی دولت آمریکا نیز اخیرا به تصویب رسیده است و مجازاتهایی را علیه افراد و موسساتی اعمال میکند که به گفته آنها به ایران در برنامههای هستهای و موشکیاش کمک کرده و از تحریمهای بینالمللی شانه خالی میکنند.
ایران همواره دستیابی به سلاح هستهای را انکار کرده و گفته است که اهداف صلح جویانه مانند تولید انرژی را دنبال میکند و نیز تصریح کرده که حق دارد تحت قراردادهای بینالمللی خلع سلاح هستهای به غنی سازی اورانیوم بپردازد.
با وجود این تحریمها وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا بازهم از تهران برای مذاکره در خصوص برنامه هستهای دعوت کردند.
ورنر هویر، وزیر امورخارجه آلمان در این زمینه گفتهاست:«هدف ما برگرداندن ایران به میز مذاکره است. ما دستمان را دراز میکنیم و آنها صرفا باید آن را بگیرند.»
جمعی از جوانان و دانشجویان در آستانه سالروز میلاد منجی بشریت امام زمان (عج) با مهندس موسوی و زهرا رهنورد دیدار و گفتگو کردند.
در این دیدار که به مناسبت نیمه شعبان و در فضائی بسیار صمیمی برگزار شد، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد ولادت حضرت مهدی (عج) را به دانشجویان و جوانان تبریک و تهنیت گفتند و با آنان به گفت و گو پرداختند.
در این دیدار موسوی و رهنورد برای دانشجویان و همه جوانان آرزوی بهروزی و سلامتی کرده و موفقیت آنها در همه عرصه ها را از خداوند متعال و در زیر سایه عنایات صاحب الزمان (عج) مسالت کردند.
جلسه رسیدگی به اتهامات قادر نوروزی دبیر تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد تبریز برگزار شد.
به گزارش ساوالان سسی، این فعال دانشجویی آذربایجانی صبح روز شنبه دوم مرداد ۸۹ به همراه وکیلش نقی محمودی در شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز حاضر و به سوالات قاضی حملبر پاسخ گفته است. اتهام نوروزی تبلیغ علیه نظام از طریق چاپ ویژه نامه منتسب به تشکل دانشجویی آرمان عنوان شده است.
ماموران امنیتی ایران، اسفند ۸۸ نشریه منتسب به تشکل دانشجویی آرمان٬ ویژه نامه سمینار "نقش زنان در جنبشهای اجتماعی آذربایجان" را در یکی از چاپخانه های شهر مرند توقیف کردند. این سمینار قرار بود به مناسبت روز جهانی زن از سوی این تشکل دانشجویی آذربایجانی در دانشگاه آزاد تبریز برگزار شود.
منابع موثق همچنین از برگزاری دادگاه فاطمه نصیرپور از اعضای تشکل دانشجویی توقیف شده آرمان و سیاوش و بابک پناهی صاحبان چاپخانه٬ از دیگر متهمان این پرونده در دادگاه انقلاب مرند به اتهام تبلیغ علیه نطام خبر می دهند.
فشار بر تشکل های دانشجویی آذربایجانی در سالهای اخیر افزایش یافته است به گونه ای عموما تمامی تشکل ها و نشریات دانشجویی دانشجویان آذربایجانی توقیف شده است.
سپیده و سارا و دهها کودک معلول جسمی، حرکتی، ناشنوا و …. هر سال با مهرورزی خالصانه مادر یک معلول به پابوس امام رضا (ع)، میروند، آنها هر سال گنبد طلایی حرم را زیارت میکنند اما سفر امسال با وجود آنکه قرار بود به یادماندنیتر باشد، اما تلخی آن به یادماندنیتر شد.
به گزارش ایلنا، زینب ناصری مادر یک کودک روشندل نزدیک به ده سال است که تابستانها حدود ۵۰ کودک معلول را با کمک خیرین به سفر زیارتی مشهد میبرد، این بار برای اینکه کودکان معلول سفر با هواپیما را تجربه کنند تصمیم به سفر هوایی میگیرد اما اتفاقات این سفر آنها را با علامت سئوالهای بیشماری مواجه کرد.
زینب ناصری حامی کودکان برای سفر زیارتی به خبرنگار ایلنا گفت: بلیط اعزام ۴۳ کودک معلول همراه با خانوادههایشان که ۱۱۰ نفر بودند از شرکت هواپیمایی زاگرس بدون هیچ مشکلی تهیه شد، آنچنان که حتی با همکاری مسئولان حراست و با توجه به شرایط بچهها برای چککردن بلیطها زمان زیادی صرف نکردند.اما در مسیر برگشت و در فرودگاه شهید هاشمینژاد(مشهد) مشکلاتی با شرکت هواپیمایی «ف.ا.ق» به وجود آمد و از سالن انتظار فرودگاه اطلاع داده شد که به دلیل نقص فنی امکان پرواز وجود ندارد.
او با اشاره به اینکه تاخیر و انتظار کودکان معلول همراه با خانوادههایشان هفت ساعت و نیم طول کشید گفت: به طور حتم تحمل هفت ساعت انتظار برای افراد سالم که معلولیت هم ندارد امکانپذیر است اما با وجود ۴۳ کودک معلول که از میانشان دو کودک معلول جسمی ـ حرکتی و بیش از سه کودک چند معلولیتی بودند، تحمل این ساعتهای طولانی در فرودگاه بسیار سخت بود.
ناصری ادامه داد: مسئولان شرکت هواپیمایی فوق، بعد از رفع نقص فنی اعلام کردند که قانون هواپیمایی اجازه حضور بیش از ۶ معلول در یک پرواز را نمیدهد چرا که در پرواز باید مهمانداران بیشتری در اختیار گرفته شود، هرچقدر ما تلاش کردیم که به آنها یادآوری کنیم که قانون فوق مربوط به معلولانی است که تنها سفر میکنند در حالی که کودکان و افراد معلول این سفر همگی همراه داشته و با مادر و خواهرانشان مسافر هواپیما هستند، کسی توجی نکرد. بعد از همه این توضیحات، سرانجام مسئولان این شرکت هواپیمایی اعلام کردند که میتوانند معلولان را به گروههای ۴ـ۵ نفری تقسیم کرده و بهطور تفکیک شده آنها را به تهران برسانند، یعنی با این شرایط باید برای معلولان ۲۲ پرواز انجام میدادند.
به گفته این مادر، آنها اعلام کردند که فرودگاه مهرآباد در این زمینه کار غیرقانونی کرده و سفر از تهران به مشهد کار خطرناکی بوده و نمیتوانند مانند فرودگاه تهران کار غیرقانونی انجام دهند.
ناصری ادامه داد:در میان ۴۳ معلول نابینا، معلول جسمی ـ حرکتی نیز وجود داشت، که آنها با شرایط جسمی نامساعدشان چندین ساعت بر روی ویلچر نشسته بودند و با توجه به امکانات فرودگاه حتی نتوانستند از دستشویی استفاده کنند. در عین حال سالن انتظار فرودگاه هاشمینژاد نیز از نظر اغذیهفروشی وضعیت نابسامانی داشت، که همه این شرایط وضعیت معلولان میهمان در مشهد را سختتر کرده بود. در نهایت پس از هشت ساعت تاخیر حدود ۳۰ نفر از معلولان با یک پرواز به تهران اعزام شده و ۸۰ نفر دیگر نیز با یک پرواز فوقالعاده به تهران بازگردانده شدند.
اما شرایط آن پرواز هم چیزی کمتر از شرایط سخت فرودگاه نداشت، به گفته ناصری، توهین و بیاحترامی مهمانداران آن شرکت هواپیمائی خانوادهها و کودکان معلول را بسیار آزرد، چرا که مهمانداران پس از پذیرایی به جلوی هواپیما رفته و پردهها را کشیده و چراغها را خاموش کردند و حتی برای کمک به کودک معلولی که در زمان پرواز دچار حالت تهوع شد، نیامدند.
مادر یکی از معلولان مسافر در این هواپیما با ناراحتی ادامه داد: وقتی در مورد بیتوجهی مهمانداران به کودکان اعتراض کردیم، گفتند در این سفر با کمبود خدمه مواجه هستیم، اما پس از مدتی یکی از مهمانداران خطاب به بقیه مسافران این هواپیما گفت، اگر کسی از حضور معلولان ناراحت است، میتواند صندلی خود را جابهجا کند، این نشان میدهد که مهمانداران این هواپیما عملا از کودکان معلول دوری میکردند.
ناصری در ادامه ضمن اعتراض به این رفتار یادآور شد: چنین برخورد ناشایستی در هفته بهزیستی با کودکان معلول که بچههای بیبضاعت و ایتام بودند جای سئوال دارد؛ میخواهیم بدانیم تا چه زمانی قرار است این مسایل ادامه داشته باشد، انگار هنوز در جامعه دیدگاههای ناپسندی در مورد افراد معلول وجود دارد،این درحالی است که این معلولان توانایی های بسیاری دارند و با افراد سالم هیچ تفاوتی ندارند .
بنابراین گزارش، پیگیری خبرنگار ایلنا برای کسب اطلاع از مسئولان این خطهوایی بینتیجه ماند
آیتالله جوادی آملی گفت: عمل به دستورات الهی از مهمترین وظایف منتظران مهدی موعود است.
به گزارش مهر، آیتالله جوادی آملی از مراجع عظام در چهارمین روز از همایش ملی مهدویت با عنوان ظهور آفتاب در دانشکده جواد الائمه نیروی دریایی سپاه چالوس در پیام تصویری اعلام کرد: جریان امام مهدی موعود (عج) از مهمترین عناصر محور دین ماست.
وی افزود: خداوند برای انسان مقام والایی قائل شده و این مقام بدون رهبری امام معصوم مقدور نیست.
استاد ارشد حوزه علمیه قم تصریح کرد: خداوند انسان را نه تنها در سرزمین وحی و ماه مبارک رمضان بلکه در جهان همواره مهمان خود می پندارد.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه آسمان و زمین لبریز و از گنجینههای الهی است، اظهار داشت: اسماء الهی کلیدداران این گنجینه های الهی هستند.
وی تاکید کرد: اگر انسان پیوند میان خود و جهان را به خوبی بشناسند لاجرم تنها به خدا تکیه خواهد کرد.
وی با بیان اینکه متاسفانه بحث اینکه مرگ انسان را می میراند در جامعه رواج پیدا کرده است، گفت: در فرهنگ قرآن همواره تاکید کرده که انسان مرگ را می میراند.
جوادی آملی با اشاره به اینکه جریان ۱۲ امام معصوم همانند قرآن کریم بسیار حساس است، افزود: ائمه معصومین همواره اعلام می داشتند که از سوی رسول اکرم (ص) تاکید شده که ائمه بعد از من از قریش بوده و نخستین و آخرین امام معصوم مشخص است.
مفسر قرآن کریم با اعلام اینکه تنها بی گناهان می توانند منتظران مهدی موعود باشند گفت: انسان اگر امام خود را بشناسد از راه خود گمراه نخواهد شد.
آیتالله جوادی آملی عمل کردن به دستورات الهی، ترک کردن از گناه و تهیه کردن توشه را از وظایف اصلی منتظران مهدی موعود دانست و بر ولایت مداری مردم و تقوا پیشه کردن جوانان مازندران تاکید کرد.
همایش ملی مهدویت به عنوان ظهور آفتاب عصر پنجشنبه به کار خود پایان میدهد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در همایش “ظهور آفتاب” که در شهر چالوس برگزار شده بود، اظهار داشت: پس از ظهور امام عجلالله دولت حق تشکیل میشود و دولتهای دیگر باید به این دولت تاسی کنند چراکه فاصله ما با دولت حق بسیار زیاد است.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: اولین خصوصیت در این دولت برقراری عدالت اجتماعی است و فعالیتهای اقتصادی در زمان ظهور مقام و چارچوب حلالی پیدا خواهد کرد و همه چیز مساوات خواهد داشت؛ در عدالت مهدوی مردم با کرامت زندگی میکنند.
رئیس قوه مقننه تصریح کرد: نکته دوم در جامعه مهدوی سازشناپذیری با عناصر ظلم است و همه با ستمگران و استعمارگران ستیز میکنند. انسان یک موجود اجتماعی است و اگر جامعه تحت
سلطه باشد نمیتواند عنصر جهاد را زنده نگه دارد و امید به آزادانی داشته باشد.
لاریجانی معتقد است که چنانچه امام زمان با استعمارگران ستیز میکند برای آن است که آنها مانع تحقق پیشرفت انسان هستند و قاطعیت برای سرکوب دشمنان از وظایف امام مهدی است.
وی افزود: مگر ایران اعلام نکرد که ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم و حتی نمایندگان خود دولت امریکا نیز اذعان داشتند آثاری از سلاح هستهای در تجهیزات و نیروگاههای هستهای ایران دیده نمیشود، پس چرا به دنبال سیاست گذشته خود هستید؟
رئیس مجلس خاطرنشان کرد: ما در راستای همین اقدامات امریکا مصوبهای در مجلس تصویب کردیم که بر طبق آن اگر امریکا و هر کشور دیگری قصد داشته باشد کشتیهای ایران را بازرسی کند، با آن مقابله به مثل خواهیم کرد.
لاریجانی با اشاره به سیاستهای اخیر امریکا علیه کشورمان، اظهار داشت: این روزها در لبنان یک پرونده جدید راه انداختند و طرحشان این بود که با فشار به ایران و حزبالله، رژیم
” پیامبر که سیره نبویه بود و همه چیز را میدانست، در امور کشوری با اشخاص صاحبنظر و دیگران مشورت میکرد. “
صهیونیستی را که پس از جنگ ۳۳ روزه از هم پاشیده شده بود، دوباره بازسازی کنند. تفکر غلط امریکاییها این است که لبنان یک اسباب بازی است ولی باید مواظب باشند که این اسباب بازی دستشان را قطع نکند.
رییس فراکسیون اصولگرایان ادامه داد: امریکاییها قصد دارند یک طرح دروغین دیگر مانند چندین طرحی که در گذشته ارائه دادند و هیچ تاثیری نداشته و هیچ فردی بر آنها عمل نکرد، ارائه کنند.
وی معتقد است که در مسأله تروریسم هم به همین صورت، در ظاهر تروریسم را محکوم میکنند اما در پشت پرده از تروریستها حمایت میکنند.
رییس قوه مقننه یادآور شد: در اعترافات ریگی ملعون نیز مشخص شد که چگونه با ناتو و آمریکا در ارتباط بوده و آنها از این تشکل تروریستی حمایت میکردند. به نظر میرسد که این فضای دروغین که آمریکاییها قصد دارند در دنیا گسترش دهند یک نفاق نقابدار بینالمللی است و اگر ما سر سازش نداریم به خاطر همین نفاق است.
رییسمجلس خاطرنشان کرد: صف دشمنان و دیگران باید از هم مجزا باشد و باید با دشمنان قاطع برخورد شود اما توجه داشته باشید که نباید با حرفهای نابجا و حرفهایی که لزومی ندارد، تعداد دشمنان را زیاد کرد.
لاریجانی با بیان اینکه دشمن زیاد است و دوست نیز همین طور و یک عدهای هم خاکستری هستند، تصریح کرد: باید این خاکستریها را جذب کرد و همه را نباید به یک سنخ دید. استراتژی امام زمان نیز این است که در صحنه بینالمللی یارگیری کند.
نماینده قم، افزود: نکته سوم تصحیح انحرافات فکری است. پیامبر که سیره نبویه بود و همه چیز را میدانست، در امور کشوری با اشخاص صاحبنظر و دیگران مشورت میکرد.
وی نکته چهارم را دفاع مرکزی عنوان کرد و گفت: امام علی (ع) در این خصوص فرمودهاند: تدبیر نیک سرمایه را بالندگی میبخشد و مدیریت نادرست سرمایه را بر باد میدهد.
وی با بیان اینکه در زمان ظهور چون عقل انسانها به کمال میرسد بهترین استفاده از سرمایه انجام میگیرد، تاکید کرد: این امر صرفاً به دلیل اداره با کیفیت کشور است چون عقل باید به کار گرفته و منابع به درستی مصرف میشود.
لاریجانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت اقتصادی مازندران، تصریح کرد: در مازندران توسعه متوازن انجام نشده است و در کنار کشاورزی سرمایهگذاری صنعتی نیز باید در مازندران انجام شود.
وی ابراز امیدواری کرد تصمیماتی که در مورد مازندران در سفرهای استانی دولت به این استان انجام گرفته است، هرچه زوتر محقق گردد.
رئیس قوه مقننه تصریح کرد: استان مازندران برنج کل ایران را تامین میکند و اگر ما در مجلس بر اصلاح نحوه واردات برنج و دیگر مسائل آن تاکید میکنیم به همین خاطر است.
وی با اشاره به طرح آمایش سرزمین، اظهار داشت: اگر این طرح که در برنامه چهارم آمده بود، محقق شده بود، سرمایهگذاری متناسب در این استان در زمینههای مختلف مثل گردشگری انجام میشد.
رییس قوه مقننه در ادامه نکته دیگر را پس از ظهور را امنیت اجتماعی و اخلاقی دانست و گفت: در دولت اسلامی اهمیت زیادی به بحث امنیت اجتماعی داده میشود و امنیت اجتماعی یک رکن است، که باید زمینههای امنیتی و اخلاقی در جامعه به درستی انجام شود.
لاریجانی معتقد است که با نگاه کوچکی به روزنامههای حوادث دیده میشود که مشکلات فراوانی از لحاظ امنیتی مانند اینکه جوانانی به زور به دختری تجاوز کردهاند، دیده میشود.
وی افزود: معنی امنیت در جامعه فقط این نیست که دولت باید در جهت ایجاد امنیت اقدام کند و نیروی انتظامی با اینگونه موارد با قاطعیت برخورد کند.
همچنین علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در ابتدای همایش ظهور آفتاب با محوریت مهدویت در چالوس با مزاح اذعان داشت: این جلسه از همه جهات کمال دارد من جمله گرمای این سالن و حکم آن این است که شما منتظران واقعه ظهور را پختهتر میکند.
محمدرضا جلایی پور، از فارغ التحصیلان نخبۀ ایران و از دانشجویان ممتاز دانشگاه آکسفورد، روز بیست و چهارم خرداد ماه امسال و در حالی بود که پرونده قبلی وی که به خاطر آن از ۲۷ خرداد ۸۸ به مدت بیش از ۸۰ روز در زندان به سر می برد، مختومه اعلام شده بود، دستگیر گردید. این فعال دانشجویی، به بهانه عودت گذرنامه احضار و بلافاصله بدون ذکر دلیلی دستگیر شده بود.
به گزارش جرس، شامگاه شنبه دوم امردادماه، پروفسور همایون کاتوزیان در نشستی تحت عنوان “مشروطه: انقلابی که برای قانون بود”، که در کانون توحید (انجمن اسلامی دانشجویان مقیم انگلستان) برگزار شد، شرکت کرد و به بررسی ابعادی از انقلاب ١٢۸۵ ایران پرداخت.
قبل از سخنرانی استاد کاتوزیان، مجری برنامه، ضمن گرامیداشت نام محمدرضا جلایی پور، فعال دانشجوییِ عضو آن انجمن، اتفاقات رخ داده طی یکسال اخیر برای جلایی پور را شرح داد و از ادامه بازداشت این دانشجوی فعال انجمن اسلامی، اظهار تاسف کرد و ابراز امیدواری کرد که بزودی آزاد و عازم محیط دانشگاهی خود شود.
پروفسور کاتوزیان نیز، ضمن شرح ویژگی های بارز و ممتاز محمدرضا جلایی پور و همسرش، که هر دو از دانشجویان دانشگاه آکسفورد می باشند، محمدرضا را از دانشجویان نخبۀ دورۀ دکترای خود در آکسفورد دانست، که با وجود داشتن پذیرش تحصیلی از بهترین دانشگاه لندن، نزد وی دورۀ دکترای خود را می گذارند.
همایون کاتوزیان با ابراز تاسف عمیق از دستگیری جلایی پور در جریان “فعالیت های کاملا قانونی برای انتخابات ریاست جمهوری”، تداوم بازداشت وی در زندانهای ایران و عدم دسترسی این دانشجوی “شایسته” به کلاسهای درس و دانشگاه، خواستار آزادی و بازگشت وی شد.
دکتر کاتوزیان در جریان این نشست، به کالبد شکافی انقلاب مشروطه، از حیث “قانون خواهی” پرداخت و حول اینکه “آنچه همه را برای انقلاب مشروطه گرد هم آورد، هدف و مأوای حذف نظام کهن استبدادی و در نتیجه پایهریزی ِ حکومت قانون برای اولین بار در طول تاریخ ایران بود” بحث کرد و پیرامون اینکه “قانون”، خواسته اصلی، رمز عبور و “هدف مقدس” انقلاب مشروطه بود تا “برخلاف انقلابهای اروپایی، طغیان طبقههای فرودست جامعه علیه طبقههای فرادست نباشد؛ بلکه قیام کل جامعه علیه حکومت باشد”، سخن گفت.
همچنین به این مطلب پرداخته شد که در تاریخ ایران، قدرت حکومت هیچگاه محصور به یک چارچوب قانونی یا ثابت نبوده تا از آن طریق بتوان دایره فعالیت حکومت را کم و بیش محدود کرد و طبقههای فراتر جامعه را در امر قدرت شریک گرداند تا آنان پایگاه اجتماعی دولت را تشکیل دهند. به همین خاطر حتی یک طبقه اجتماعی در برابر انقلاب مشروطه مقاومت نکرد .
حجت الاسلام و المسلمین قدرت الله علیخانی در سایت پارلمان نیوز نوشت: در خبرها شنیدم و خواندیم که آقای احمدینژاد رئیسجمهور محترم گفته است که آرزوی من این است که بنزین تحریم شود؛ باور کردنی نیست کسی در این مسئولیت که سوگند یاد کرده است از منافع ملت ایران پاسداری و حفاظت کند چرا به جای آروزی تحریم بنزین برای رفاه بیشتر مردم و رفع گرفتاریهای ایران آرزویی ندارد، چرا برای توسعه ایران آرزو نمیکند؟
به دنبال هر آرزویی که انسان دارد طبعا برای تحقق آن تلاش میکند؛ چرا طوری سخت میگوئید که عدهای تصور کنند که بعضی از مسئولین به جای دیپلماسی فعال در جهت جلوگیری از تصویب قطعنامهها، خدایی ناکرده خود تمایل به تحریمها داشته باشند؟ پس چرا گاهی دیگران را متهم میکنید که چراغ سبز میدهند تا تحریم بکنند؟
من به عنوان یک شهروند دلسوز ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، آرزو میکنم که آقای احمدینژاد یک وقت آرزوی بزرگتری مثل جنگ را نداشته باشد.
در پی اتمام مرخصی محسن امین زاده و عدم موافقت با تمدید آن، معاون اسبق وزیر امور خارجه دولت اصلاحات به اوین بازگشت.
به گزارش خبرنگار کلمه، در پی تماس دیروز عصر (یک شنبه) به محسن امین زاده اعلام شد که با تمدید مرخصی او موافقت نشده است و باید مجددا به زندان اوین بازگردد. خانواده این آزاده به کلمه گفتند، آنها برای بازگشت آقای امین زاده آنقدر عجله داشتند که او نتوانستد کارهای عقب افتاده خود را سامان دهد و مجبور شد تا با عجله خود را به دادسرای اوین معرفی کند. خانواده امین زاده وی را تا بازداشتگاه اوین همراهی کرده و پس از خداحافظی و رد کردن ایشان از زیر قرآن او را تحویل زندان اوین داده اند.
محسن امینزاده معاون وزارت امور خارجه ایران در دوران سید محمد خاتمی ، عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی و رئیس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده است. امین زاده صبح روز سه شنبه ۲۶ خرداد در جریانات مربوط به رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) بازداشت شد.
این آزاده در بند در تاریخ ۲۱ بهمن پس از ۲۳۸ روز زندانی با وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی امد. محسن امین زاده از مدت ۲۳۸ روز ۴ ماه آن را در سلول انفرادی گذراند و درتاریخ ۱۹ بهمن ۸۸ در دادگاه فرمایشی به ۶ سال حبس تعزیری در حکم اولیه محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر نیز حکم صادر شده در دادگاه بدوی محسن امینزاده را با کاهش یک سال زندان تایید کرد و او به ۵ سال زندان محکوم شد. اتهامهای امین زاده اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و همچنین تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود.
مهدی کروبی از رهبران معترضان انتخابات ریاست جمهوری در مصاحبه ای مکتوب با سایت خبری بی بی سی انگلیسی، به پرسش هایی در مورد فعالیت های سپاه پاسداران و تأثیر تحریم های بین المللی بر بخش خصوصی و بر زندگی مردم پاسخ داده است.
آقای کروبی در این گفتگو از افزایش و گسترش فعالیت های سپاه پاسداران انتقاد کرده و ورود آنها به عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مغایر قانون اساسی دانسته است. متن گفتگو را می خوانید.
آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران می گذارد؟
سپاه پاسداران بعد از جنگ تحمیلی دارای امکانات وسیع در بخش مهندسی رزمی و نیز نیروی توانمند انسانی بود که مشارکت این نیرو در قسمت های مختلف می توانست نقش موثری در توسعه و آبادانی کشور ایفا کند. بطور مثال راه سازی و یا مشارکت در پروژه های عمرانی دیگر. سپاه با این منظور وارد کارهای عمرانی در زمان بازسازی کشور در کنار بخش خصوصی گردید.
اگر ورود سپاه در فعالیت های اقتصادی با رعایت قوانین و مقررات و شفافیت و بدون استفاده از اهرم زور و قدرت باشد این مشارکت نه تنها بد نیست بلکه می تواند به شکوفایی و رقابت در جهت توسعه و پیشرفت کشور منتهی گردد. اما آنچه طی ۵ سال اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است.
در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نطامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است.
اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد.
ورود سپاه در صنایع گوناگون مشخصا چه تأثیری بر بخش خصوصی به جا می گذارد؟
واگذاری پروژه ها عمرانی بدون برگزاری مناقصه به سپاه، فروش سهام برخی از شرکت های دولتی مانند مخابرات و فروش اموال بدون مزایده و رعایت تشریفات قانونی علاوه بر فراهم کردن بستر فساد، موجب خروج و تضعیف بخش خصوصی و به تبع آن خروج سرمایه های بخش خصوصی از کشور شده است.
در ساختار اقتصاد کشور سخن از تحقق رقابت پذیری در اقتصاد در سطح بازار های داخلی و بین المللی است اما روند انحصاری ساختن آن طی یکسال گذشته موجب ورشکستگی بسیاری از شرکت های بزرگ بخش خصوصی شده است. بسیاری از پروژه ها به دلیل عدم توانایی این نیرو در انجام کار بدون نظارت معطل مانده و تعداد بسیار زیادی از افراد کار خود را از دست دادند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۴۴، نظام اقتصادی کشور را بر پایه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دانسته است. شکوفایی و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور منوط به رعایت و احترام به قانون اساسی و سایر قوانین کشور است. نظامی کردن سیاست، دستگاه قضایی، اقتصاد و فرهنگ کشور به معنای نادیده گرفتن حقوق مردم در تمامی ابعاد است که نتیجه ان را در حال حاضر شاهد هستیم.
نظر شما در مورد ورود سپاه به ساخت و ساز و صنایع نفت و گاز مثل امضای قرار داد توسعه میدان گازی پارس جنوبی چیست؟ آیا این روند را مثبت می دانید یا منفی و چرا؟
این موضوع را از چند جنبه می توان مورد توجه قرار داد که من تنها به دو مورد آن می پردازم . اول آنکه تجربه نشان داده است که بخش های نظامی اموری را بر عهده می گیرند که در عمل توان انجام آن را ندارند و پروژه ها را نیمه کاره و با صرف چند برابر هزینه پیش بینی شده اولیه رها می کنند و یا با گرفتن حق دلالی به دیگران واگذار می کنند.
به نظر می رسد انجام پروژه های بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی که اهمیت بسیاری در آینده اقتصادی کشور دارد در توان سپاه نیست. در دوران اصلاحات با همت مجلس و دولت پارس جنوبی با مشارکت شرکت های بزرگ داخلی و بین المللی پیشرفت قابل قبولی پیدا کرده بود که با اتخاذ روش های غلط و ایجاد تنش در روابط بین المللی هم اکنون وضعیت بسیار نگران کننده ای دارد.
دوم آنکه شرکت های سپاه در لیست تحریم های سازمان ملل متحد قرار گرفته اند و واگذاری آن به سپاه در این شرائط به معنای نادیده گرفتن آن سرمایه عظیم کشور و در عمل به معنای انجام ندادن کار و عدم استفاده از ظرفیت موجود در توسعه پارس جنوبی است. از اینرو من همواره با تحریم ها که مستقیما آسیب به مردم کشور وارد می شود مخالفم.
به نظر می رسد که دولت ایران به طور روزافزونی به سمت سپردن قراردادهای بزرگ به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران حرکت می کند، فکر می کنید چرا چنین می کند؟
در این ارتباط لازم می دانم کمی به عقب برگردم و ریشه این بحران و انحراف را یاد آور شوم. بعد از حضور غیر طبیعی نهادهای نظامی و امنیتی در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ من اولین فردی بودم که نسبت به مخاطرات آن هشدار دادم و مخالفت خود را اعلام کردم. متاسفانه در دولت اصلاحات دوستان ما این امر را جدی نگرفتند و در قبال حضور و دخالت آنان برخود لازم را نکردند.
بعد از انتخابات مرحله اول دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ که سپاه و بسیج در انتخابات به نفع آقای احمدی نژاد دخالت و تقلب آشکار کردند، هشدار دادم. ورود نظامیان به این عرصه را مغایر قانون اساسی، اهداف انقلاب و وصیت نامه امام مبنی بر عدم مداخله نظامیان در سیاست دانستم و به تبعات منفی آن دخالت توجه داشتم. عدم توجه دوستان و مسائلی که حال مجال پرداختن به آن نیست موجب بوجود آمدن بستر مناسب برای آنان شد. اگر هشدار ها من در آن روز جدی گرفته می شد امروز شاهد این حضور انحصاری و کم نظیر نبودیم.
نتیجه انتخابات اخیر را سپاه و بسیج در کنار افرادی دیگر مهندسی و اجرا کردند و لذا تملک و انحصاری کردن همه امور کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ ، ورزش، هنر و ... را غنیمت و دستآورد انتخابات دهم ریاست جمهوری می دانند. دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.
روندی که سازمان ها و شرکت های وابسته به سپاه پیشنهادهای خود را برای در اختیار گرفتن قراردادهای بزرگ دولتی ارائه می دهند تا چه اندازه شفاف است؟
در حال حاضر قانونی در این زمینه رعایت نمی گردد که شفافیت در عمل را شاهد باشیم. من معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستم و معتقدم دانستن در همه امور به استثنای موارد خاص که قانونگذار بواسطه امنیت ملی ویا حفظ حریم خصوصی افراد محرمانگی را لازم میداند، حق مردم است. در این حالت می توان از شفافیت سخن گفت و زمینه فساد و انحصاری بودن را مرتفع کرد.
برای حل ریشه ای موضوع در مجلس ششم با هماهنگی با دوستان در دولت مقرر شد لایحه قانون آزاد سازی اطلاعات تقدیم مجلس شود که متاسفانه آن لایحه به موقع به مجلس اصلاحات نرسید و سال ها در دولت بعدی متوقف گردید. در حال حاضر قرار دادهای بزرگ اعم از داخلی و بین المللی پشت درهای بسته منعقد و محرمانه تلقی می گردد و امکان اطلاع نسبت به مفاد و شرائط آن نیست. اموری که سپاه و بسیج بر عهده می گیرند اصلا شفاف نیست و حتی تشریفات مربوطه رعایت نمی گردد.
مطبوعات منتقد و مستقل توقیف و یا لغو امتیاز شده اند تا صدای نقد و تجزیه و تحلیل نباشد. ایران کشوری باستانی و دارای فرهنگ غنی و سرمایه های عظیم طبیعی و نیروی توانمند انسانی است که می تواند حتی با بکارگیری بخش از آن جایگاهی در شان ایران و ایرانی داشته باشد. همواره گفته ام که توسعه اقتصادی و سیاسی باید همزمان و در پرتو کرامت انسانی تحقق یابد . متاسفانه این روزها بر خلاف دستور صریح اسلام کمترین توجه به کرامت و شان انسانی می شود.
نظر عمومی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به گرایش سپاه به گسترش نفوذ خود در اقتصاد چیست؟
انتخابات مجلس هشتم در شرائط خاصی برگزار شد بطوریکه حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان بطور اساسی نادیده گرفته شد. در مرحله اول تعداد بسیاری از داوطلبان که در میان آنان نمایندگان چند دوره مجلس از جمله مجلس هفتم حضور داشتند رد صلاحیت شدند و در مرحله بعدی در شمارش آرا بطور عجیبی دخل و تصرف صورت گرفت تا تعداد قابل توجهی از نمایندگان مورد نظر جریان حاکم بطور دوپینگی وارد مجلس شوند. این افراد وظائف دیکته شده را دنبال می کنند نه وظائف نمایندگی شان و نظر مردم را. البته تعدادی از نمایندگان واقعی مردم در مجلس از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب حضور دارند که از این قبیل کارها ناراضی هستند و مکررا نسبت به آن اعتراض کردند اما صدای شان به جایی نمی رسد.
آیا ایرانیان می توانند بدون ترس با فعالیت های سپاه مخالفت کنند؟
اگرچه صحبت و نقد در این ارتباط مورد رضایت برخی نیست اما در این باب سخن بسیار است و افراد از گرایش های خاص به آن پرداخته اند و البته هستند کسانی که نسبت به پرداخت هزینه های احتمالی اظهار نظر در این باب نگرانند و پیشاپیش خود سانسوری کرده و می کنند.
تازه ترین تحریم های سازمان ملل علیه ایران که اوایل ماه ژوئن تصویب شد، سپاه پاسداران را هدف قرار داده است. این تحریم ها چه تأثیری خواهد داشت؟
انحصاری شدن بخش مهمی از اقتصاد و صنعت کشور و نیز احاطه بر بخش قابل توجهی از تجارت توسط سپاه و بسیج امری غیر قانونی، غلط و مغایر شان و وظائف کاری آن ها است. تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد بویژه قطعنامه ۱۹۲۹ که مطابق فصل هفتم منشور تدوین شده است و لیست جامعی از شرکت ها و سازمان های مربوط به سپاه را ضمیمه کرده، موجب اخلال در انجام کارهای اساسی و قرارداد های منعقده است.البته برای دورزدن تحریم ها نقش دلالان با قیمت های چند برابر پررنگ تر شده و زیان اصلی مجددا بر مردم بار می گردد.
انحصاری کردن این بخش از کارها علاوه بر فساد بسیار آن و تضعیف و یا نابود کردن بخش خصوصی، مغایر منافع ملی است و هرگونه تلاش در جهت ادامه آن را غلط و موجب ورود آسیب های بسیار به اقتصاد و امنیت کشور میدانم. همچنین تاکید می کنم که با تحریم های شورای امنیت و یا تحریم های یکجانبه از سوی دولت های مختلف که پرداخت هزینه اصلی آن بر مردم بار می گردد مخالفم زیرا در کشوری که غالب امور به طور انحصاری در اختیار سپاه و بسیج است پرواضح است تحریم ها ضربه اساسی به اقتصاد آن بطور عام و مردم به طور خاص وارد می کند.
منبع: ادوار نیوز
همشهری آیه در شماره مرداد خود در پروندهای به بررسی افکار و اندیشههای انجمن حجتیه پرداخته است.
به گزارش سایت مجلات همشهری، یکی از مطالب این شماره بازخوانی مواضع امام راحل درقبال این انجمن است که در ادامه میآید:
اولین مواجهه حضرت امام (ره) با انجمن حجتیه به سال 1349 برمیگردد که آنان طی نامهای به حضرت امام(ره) درخواست اجازه صرف وجوهات در فعالیتهای اعتقادی برای مبارزه با بهائیت را کرده بودند. در آن زمان که دوران رکود مذهب محسوب میشد و فعالیتهای دینی در انزوا قرار داشت، حضرت امام(ره) چنین پاسخ داده بودند: «در فرض مذکور، هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضاى خداوند متعال است و هم همکارى و همراهى با آنها مرضى ولى عصر- عجلالله فرجه- است و هم مجازند.» اما حدود یک سال بعد یعنی در سال 1350 در پاسخ به نامه آقای محمد علی گرامی، چنین نوشتند: «راجع به شخصى که مرقوم شده بود جلساتش ضررهایى دارد؛ از وقتى مطلع شدهام تاییدى از او نکردهام و ان شاالله تعالى نمىکنم.» متاسفانه انجمنیها بدون اشاره به این نامه، مساله اجازه صرف وجوهات از امام(ره) را بزرگنمایی کرده و پشت آن مخفی میشوند!
صبح 14 فروردین 1367 مصادف با نیمه شعبان 1408، حضرت امام(ره) بحث مفصلی را درباره معنای انتظار فرج داشتند و به نقد نگاههای غلطی که به این مساله وجود دارد، پرداختند و بدون نام بردن از انجمنیها، مواضع غلط آنان را به نقد کشیدند: «بعضیها انتظار فرج را به این مىدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امامزمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحى هستند که یک همچو اعتقادى دارند. بلکه بعضى از آنها را که من سابقا مىشناختم، بسیار مرد صالحى بود، یک اسبى هم خریده بود، یک شمشیرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب- سلام الله علیه- بود. اینها به تکالیف شرعى خودشان هم عمل مىکردند و نهى از منکر هم مىکردند و امر به معروف هم مىکردند؛ لکن همین، دیگر غیر از این کارى ازشان نمىآمد و فکر این مهم که یک کارى بکنند، نبودند.
یک دسته دیگرى بودند که انتظار فرج را، مىگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه مىگذرد، بر ملتها چه مىگذرد، بر ملت ما چه مىگذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهاى خودمان را عمل مىکنیم، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند انشا الله، درست مىکنند؛ دیگر ما تکلیفى نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کارى به کار آنچه در دنیا مىگذرد یا در مملکت خودمان مىگذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دستهاى، مردمى بودند که صالح بودند. یک دستهاى مىگفتند که خب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهىازمنکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کارى مىخواهند بکنند؛ گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دستهاى از این بالاتر بودند، مىگفتند؛ باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلامالله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دستهاى بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایى هم بودند. اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایى هم بودند که براى مقاصدى به این دامن مىزدند.
یک دسته دیگرى بودند که مىگفتند؛ هر حکومتى اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]»(1)
حضرت امام (ره) دستههای موجود که طیفهای مختلفی از انجمنیها را شامل میشود نام برده و سپس به نقد مواضع ایشان میپردازند. اینکه ایشان در آخرین سالهای عمر مبارکشان چنین احساس تکلیف میکنند که این جریان را به نقد بکشند، نشانگر حقیقتی تلخ است و آن زنده بودن این جریان و فعالیت آن در میان مذهبیهاست!
ایشان در نقد این تفکر انحرافی میافزایند: «حالا ما فرض مىکنیم که یک همچو روایاتى باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنى، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست، این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف مىآورند براى چى مىآیند؟ براى اینکه گسترش بدهند عدالت را، براى اینکه حکومت را تقویت کنند، براى اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه مىکنند؟ حضرت مىآیند مىخواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.» (2)
نهایتا حضرت امام (ره) این تفکر را محصول دست پرنفوذ استعمار در جوامع اسلامی میدانند و با قبول اینکه شاید ما توان برقراری عدالت در سراسر جهان را نداشته باشیم اما تکلیف از ما ساقط نیست، بیان میدارند: «اما مساله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طور که تزریق کرده بودند به ملتها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیتهاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خب، آنها از خدا مىخواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال اینها و آنهایى که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمانها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازى دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟
اینهایى که مىگویند هر علمى بلند بشود و هر حکومتى، خیال کردند که هر حکومتى باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمىفهمند چى دارند مىگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمىدانند دارند چى چى مىگویند. حکومت نبودن، یعنى اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهى رفتار بکنند. ما اگر فرض مىکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار مىزدیم؛ براى اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتى بیاید که نهى از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. اینگونه روایت قابلعمل نیست و این نفهمها نمىدانند چى مىگویند، هر حکومتى باشد حکومت [باطل] است! بلکه شنیدم بعضى از اشخاص گفتهاند که خب با این وضعى که هست، الان در ایران هست، دیگر ما نباید تهذیب اخلاق بکنیم؛ دیگر غلط است این حرفها! چیزى نیست دیگر حالا. حتما باید استاد اخلاق در یک محیطى باشد که همه مردم فاسدند، شرابخانهها همه بازند و- عرض مىکنم که- جاهاى فساد همه بازند! اگر یک جایى باشد که خوب باشد، آنجا دیگر تهذیب اخلاق لازم نیست، نمىشود، باطل است! اینها یک چیزهایى است که اگر دست سیاست در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها مىفهمند دارند چى مىکنند. آنها مىخواهند ما را کنار بزنند.» (3)
آخرین تعریض حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در نامه تاریخی و ماندگار ایشان به روحانیون معروف به «منشور روحانیت» که در تاریخ سوم اسفند 1367 نگاشته شده است، جستوجو کرد. ایشان در آن نامه به واقعه تحریم چراغانی نیمهشعبان سال 1357 برای اعتراض به کشتارهای رژیم سفاک شاهنشاهی اشاره میکنند و مواجهه انجمن حجتیهایها با آن را توضیح میدهند:
«دستهاى دیگر از روحانىنماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مىدانستند و سر به آستانه دربار مىساییدند، یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مقدسنماهاى بیشعور مىگفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مىگویند مسؤولان نظام کمونیست شدهاند! تا دیروز مشروبفروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام (ره) زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مىدانستند، امروز از اینکه در گوشهاى خلافشرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مىدهد، فریاد «وا اسلاما» سر مىدهند!
دیروز «حجتیهاى»ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمهشعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند! «ولایتى»هاى دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مىخورند! راستى اتهام آمریکایى و روسى و التقاطى، اتهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مىشود؟ از آدمهاى لامذهب یا از مقدسنماهاى متحجر و بیشعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و کنایهها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزههاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است.» (4)
لحن تند ایشان و روحانینما خواندن صاحبان این تفکر، نشان از خطر جدی آنان برای جریان اصیل مذهبی و انقلابی دارد و انحرافیبودن آن را به خوبی نمایان میسازد. امید که شاخص اصیل انقلاب یعنی اندیشه ناب اسلامی حضرت امام(ره) یاریگر ما در مواجهه با این جریان انحرافی باشد.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای با انتشار تحلیلی، به آنچه "جنجال رسانه های ضد انقلاب درباره فتوای ایشان در مورد التزام عملی به ولایت فقیه" نامیده پاسخ داد.
متن کامل این تحلیل که با عنوان "درباره استفتای اخیر حضرت آیتالله العظمی خامنهای پیرامون التزام عملی به ولایت فقیه" انتشار یافته، به این شرح است:
سهشنبه گذشته، با بارگذاری پرسش و پاسخ جدیدی در بخش «استفتائات» پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای، عکسالعمل و تحرک رسانهای زیادی از سوی رسانههای ضد انقلاب در فضای مجازی صورت گرفت. محور اصلی استفتاء، پاسخ به سؤالی در حوزه «ولایت فقیه» بود.
آرایش تخریبی
این رسانهها، سعی کردند در سه حوزه فعالیت تخریب خودشان را آرایش دهند. ابتدا و بدون توجه به تاریخ پرافتخار مرجعیت شیعه، این استفتاء را بدعتی در احکام صادره از سوی مرجعیت شیعه جلوه دادند.
در سطح دوم سعی کردند که بدون اینکه کوچکترین اشارهای به محور اصلی این استفتاء کنند، تمرکزشان را بر تخریب اصل 109 قانون اساسی -که به بیان ویژگیهای ولیفقیه میپردازد- گذارند؛
و در سطح سوم، تلاش کردند آن قسمت از متن استفتاء را که عبارت بود از «ولایت فقیه، در عصر غیبت شعبهاى است از ولایت ائمه اطهار» که بهصورت تلمیحی به جملهی امام اشاره دارد مورد آماج قرار دهند.
(نک به صحیفه نور جلد 20: صفحه 451 تاریخ 16 دی 1366)
نکته جالب اینکه برخی از رسانههای ضد انقلاب، عکس دیدار نظامیان با فرماندهی کل قوا را ضمیمه متنها و خبرهایشان دراینباره کردند که مثلا صفحه به خود حالت خاص بگیرد و بتواند پیام خودش را به مخاطبش القاء کند. برای یک مسئله فقهی و مردمی از عکس نظامی و فضای نظامی استفاده کردند که البته این کار در فضای جنگ روانی و بیاخلاقی این رسانهها غیرعادی نیست. مدتی پیش نیز، زمانیکه رهبر انقلاب در دیدار با کارگران پیرامون موضوع هستهای، موضعگیری بسیار مهم و شفافی درباره سیاست دیپلماسی ایران کردند، شبکه خبری CNN در خبر آن دیدار -بهجای عکس دیدار رهبر انقلاب با کارگران- عکس دیدار روحانیون با ایشان را در صفحهی خبرش قرار داد. آدرس غلط میدهند تا در فضا غبار ایجاد کنند و مخاطب را به اشتباه بیاندازند.
پیامهای استفتاء
«ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهاى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلىالله علیه وآله) مىباشد و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.»
متن فوق در پاسخ به استفتائی پیرامون «التزام به ولایت فقیه» بود که در آن استفتاءکننده خواسته بود که بداند "چگونه باید عمل نماییم تا بدانیم که به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام کامل داریم؟"
» برای مطالعه بیشتر پیرامون نظرات فقهی رهبر انقلاب درباره ولایت فقیه این آدرس را ببینید: http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?uid=1&tid=8‏
چه چیزی سبب شد که دشمن به تکاپو بیافتد و سعی کند آب را گلآلود کند؟ چه پیامی در این استفتاء وجود داشت که این گروه را نگران کرد؟ چه نتایجی در انتشار این مطلب بود که رسانههای غیرخودی این چنین با این مطلب برخورد کردند؟
برای پاسخ به این سوال باید توجه داشت که این استفتاء، استمرار سیره و سلوک سیاسی رهبر انقلاب اسلامی از منظر فقهی بود. این مطالب در طول یکسال اخیر بارها بهصورت علنی مطرح شده بود. آنجا که ایشان در شهریور داغ سال 88، در نماز جمعه ماه رمضان، سخن از استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی نظام به میان آوردند و بعد، این بیان، بارها از سوی ایشان مطرح شد و پیگیری شد و عمل شد تا در دیدار بسیجیان سراسر کشور، هنگامی که در پایان یکی از فرازهای بیانات معظمله، جمعیت شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه سر دادند، ایشان فرمودند:«مراقب باشید، مواظب باشید، نمیشود هر کسى را بمجرد یک خطائى یا اشتباهى گفت منافق؛ نمیشود هر کسى را بمجرد اینکه یک کلمه حرفى برخلاف آنچه که من و شما فکر میکنیم، زد، بگوئیم آقا این ضد ولایت فقیه است. در تشخیصها خیلى باید مراقبت کنید. من تأکیدم به شما جوانان عزیز، فرزندان عزیز خود من، جوانان پرشور این کشور در سرتاسر میهن عزیز، همین است. انگیزهها با شدت، با قوّت، با ایمان کامل، با امید کامل به آینده حفظ بشود؛ اما در تشخیصها و در مصداقهاى مختلف دقت بشود. بیدقتى در مصداقها، گاهى اوقات ضررها و لطمات بزرگى خواهد زد.»
و در همان دیدار ایشان به خط اساسی دشمن در جبهه جنگ نرم اشاره کردند که «یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند، بددل کنند، اختلاف ایجاد کنند... بعد در میانه، عناصر دستآموزِ مغرضِ معاند را به کارهاى خلاف وادار کنند و مسئولین کشور نتوانند تشخیص بدهند کى بود، چى بود، چه شد. این جزو طرحهاى اساسى است. اینجور کارى را دنبال میکنند.» چهارم آذرماه هشتاد و هشت
مجهولات، معلوم میشوند
مجهولات، معلوم میشوند؛ علت دستپاچگی و سراسیمگی ضد انقلاب هم معلوم میشود. آنها انسجام مردم و جامعه را نمیخواهند. پس از هر امکانی برای رسیدن به هدفشان نیز بهره میبرند. تجربه انقلاب اسلامی در جنگ سخت نیز همین را میگوید. زمانیکه غفلت کردیم دشمن بهترین پیروزیهایمان را به تلخترین شکستها تبدیل کرد، یا تا آنجا که توانست شیرینی پیروزی را به کاممان تلخ کرد.
اینجا هم رسانههای دشمن سعی کردند یکی از مهمترین راهبردها و فرصتهای وحدتبخش ما را تبدیل به یک تهدید تفرقهساز کنند. پاسخی که در ادامه این استفتاء آمده است شعاع دایره خودیها را بلندتر و کشیدهتر میکند. پاسخ رهبر انقلاب اسلامی، در واقع تعیین ضابطهای برای احراز التزام به ولایت فقیه بود که پیش از این و در این حد از شفافیت مطرح نشده بود. در این پاسخ میان از میان نظرات و دیدگاههای ولی فقیه که طبعا عرصههای گوناگون و مختلفی را شامل میشود تنها آنچه در قالب «دستور حکومتی» صادر میشود، معیار التزام به ولایت فقیه تلقی میشود و این با توجه به قانون اساسی یعنی، حضور و فعالیت تعداد زیادی از بازیگران و کنشگران در فضای سیاسی. و دشمن به خیال خود میخواهد با هو و جنجال رسانهای، کاری کند که حرفها شنیده نشود و یا ناقص و تحریف شده به گوش مردم برسد اما:«قضیه ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم میترسند! شما بدانید که اگر امام زمان -سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلمها مخالفاند با او. و آنها هم بدانند که قلمهاى آنها نمىتواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلى که شما طرح مىکنید ملت مىفهمد، متوجه مىشود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید.»
صحیفه امام، ج10، ص: 309، سخنرانى در جمع مردم و عشایر در قم، 30 مهر 1358 - 30 ذى القعده 1399
اکنون در بحث سلامت و بهداشت مردم فشار زیادی را متحمل میشوند و با خصوصی سازی احتمال افزایش تعرفهها بسیار زیاد است.به این ترتیب مردم در آینده هزینه بیشتری را برای به دست آوردن سلامت از جیب خود میپردازند و این میزان تا ۸۰ درصد هم خواهد رسید و بودجههای اجتماعی هم در این بخش کاهش مییابد.
به گفته مدیر برنامه فقرزدایی اهداف توسعه هزاره سازمان ملل با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها هزینهای که مردم برای سلامت و بهداشت میپردازند از ۶۵ درصد به ۸۰ درصد خواهد رسید.
به نوشته روزنامه تهران امروز، امیدوار رضایی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس اعلام کرده است در حال حاضر مردم هزینه بالایی را برای بهدست آوردن سلامت از جیب خود میپردازند و مشارکت مردم در هزینههای سلامت عادلانه نیست.
امیدوار رضایی میگوید: بر اساس آخرین اعلام سازمان بهداشت جهانی رتبه ایران از نظر شاخص مشارکت عادلانه مردم در هزینههای سلامت در حدود ۱۰ سال پیش ۱۱۲ بود که به نظر من با توجه به روند نامناسب دهه اخیر اکنون افت کرده و باید از این نظر در رده ۱۱۸ تا ۱۲۰ در بین ۱۹۱ کشور دنیا باشیم و روند رو به بهبودی نداشتهایم.
بر اساس آمارهای رسمی در حال حاضر بیش از ۶۵ درصد هزینههای سلامت را مردم از جیب خود میپردازند.
محمد علی فرزین، مدیر برنامه فقرزدایی و طرح های توسعه برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP) در ایران میگوید: با توجه به بیکاری تعداد زیادی از جمعیت (آمار ۱۰ درصدی بیکاری در کشور) تعداد زیادی از جمعیت ممکن است فقیر باشند و تضاد بین فقیر و غنی در شهرها به شدت زیاد است.یکی از شاخصهای کاهش فقر دسترسی به دارو و کالاهای حیاتی است که با وجود اینکه کشور ما بسیار ثروتمند است اما مردم در حدود ۷۰ درصد هزینه داروهای حیاتی به دوش مردم است.
او میگوید: "دولت در برنامه پنجم توسعه هم تاکید کرده است که این رقم باید به ۳۰ درصد برسد. پس دولت هم متوجه است که تنها ۳۰ درصد از هزینهها را پرداخت میکند و ۷۰ درصد بر دوش مردم است."رضایی هم به قانون مصوب مجلس در سال گذشته اشاره دارد که قرار بود حق بیمه سلامت به صورت درصدی از درآمد افراد درآید و افراد با درآمد بالاتر هزینه بیشتری پرداخت کنند و این طور نباشد که شخص وزیر با یک کارگر ساده به یک اندازه حق بیمه سلامت بپردازند که متاسفانه این مصوبه مجلس سال گذشته اجرا نشد.
بی عدالتی در نظام سلامت
رضایی همچنین با اشاره به آلودگی هوا و آب که در دو سال اخیر شهروندان را دچار مشکلات مختلف کرده تاکید میکند: "در قانون برنامه چهارم به صراحت آمده بود که باید از هر گونه فعالیت مخل سلامت مردم که موجب آلودگی آب، خاک و هوا میشود و هر مسئله دیگری که تهدیدی برای سلامت مردم باشد عوارض گرفته شود که به عنوان یک منبع پایدار برای سلامت مردم هزینه شود که این مصوبه مجلس نیز هنوز اجرایی نشده است که در برنامه توسعه پنجم نیز دوباره بر این موضوع تاکید شده است."
این عضو کمیسیون بهداشت مجلس هم دلیل اصلی را واقعی نبودن نرخ خدمات و تعرفه درمان میداند، موضوعی که بارها و بارها از سوی کارشناسان حوزه بهداست عنوان شده است: "باید برای بیمههای سلامت سرانه واقعی تعریف شود و البته بیمههای سلامت تعریف شود و نه صرفا بیمههای درمانی اما هیچ وقت این کار انجام نشده است و چون در تامین منابع مشکل داریم در اجرا هم دچار مشکل میشویم. همچنین نبود متولی واحد در سیاستگذاری، نظارت و ارزشیابی نظام سلامت است، بهداشت، درمان، توانبخشی و سلامت جسمی، روحی و اجتماعی مردم باید در یک نهاد واحد سیاستگذاری شود، طبیعی است که نبود چنین سیستمی باعث نارضایتی و بیعدالتی در نظام سلامت میشود.
مدیر برنامه فقرزدایی اهداف توسعه هزاره سازمان ملل به این سوال تهرانامروز چنین پاسخ میگوید: "این یک قانون و یک رویکرد جدید در نظام توسعه ایران است وشرایط پیاده سازی آن نیز بسیار مهم است که به نظر من با توجه به شرایط حاضر اصلا مناسب نیست. بهویژه به این دلیل که اکنون در بحث سلامت و بهداشت مردم فشار زیادی را متحمل میشوند و با خصوصی سازی احتمال افزایش تعرفهها بسیار زیاد است.به این ترتیب مردم در آینده هزینه بیشتری را برای به دست آوردن سلامت از جیب خود میپردازند و این میزان تا ۸۰ درصد هم خواهد رسید و بودجههای اجتماعی هم در این بخش کاهش مییابد."
به گفته مدیر برنامه فقرزدایی سازمان ملل در ایران کاهش فقر، ایجاد اشتغال و دسترسی به دارو از جمله شاخصهای اهداف توسعه هزاره است که از ۱۰ سال پیش دولتهای عضو سازمان ملل متعهد به آن شدهاند.
سقوط زیر خط فقر با هزینه بالای ۴۰ درصد
رضایی معتقد است بر خلاف قانون برنامه چهارم گروه افرادی که به علت هزینههای درمان به زیر خط فقر میروند کاهش نیافته است، افرادی که هزینههای درمانی بیش از ۴۰ درصد از کل سبد هزینه خانوارشان را میگیرند و با پرداخت این هزینه برای همیشه به زیر خط فقر میروند در ابتدای برنامه چهارم سه درصد کل جمعیت بود و قرار بود تا پایان برنامه به یک درصد کاهش یابد که عملی نشد.
فرزین معتقد است متمرکز بودن سرمایهگذاری بر پول دلیل اصلی این اتفاق است: این نوع سرمایهگذاری کمتر اشتغال تولید کرده و تورمزاست. در این سرمایهگذاری که بیشتر بر سرمایه متمرکز است خودبه خود تورم ایجاد میشود بر خلاف سرمایه گذاریهای کوچک تر که انسانی ترو کاربردی تر است و بر مرکز نیز متمرکز نیست.
او ادامه میدهد: از ۲۰ سال پیش تا کنون نرخ بهره در ایران ۵۵ درصد است در حالی که در هیچ کشوری این شرایط وجود ندارد. در حال حاضر بانکهای دولتی حداقل ۲۵ درصد بهره میگیرند. وقتی نرخ بهره این قدر بالاست طبیعی است که اشتغال کم و قدرت خرید کم و تورم بالاست و نتیجه هم این میشود که به جای ۳۰ درصد ۷۰ درصد هزینههای سلامت را مردم میپردازند.
به گفته او سازمان ملل به همه دولتها توصیه میکند سرمایهگذاری را در عوض منابع به سمت سرمایه کاربردی و در مناطق محروم سوق دهند.
در واکنش به اعتصابات اعتراض آمیز اخیر بازار نسبت به سیاست های مالیاتی دولت، سازمان بسیج در این خصوص بیانیه ای صادر کرده و از اینکه بازاریان - به زعم آنان- یكبار دیگر حماسه آفریدند و "با پر کردن اظهار نامه های مالیاتی، پشتیبانی خود را از نظام اعلام و توطئه های دشمنان را نقش بر آب كردند"، ابراز خرسندی و تشکر کرد.
بعد از انتشار تصمیم دولت مبنی بر افزایش شدید نرخ مالیات سال گذشته، از بازاریان کشور، بازار تهران، از سه شنبه ١۵ تیرماه ۸۹، از بازار طلا و پارچه در اعتصاب فرو رفت که با تعطیلی و تحصن کسبه، ابتدا این نقطه مهم، نیمه تعطیل و سپس تعطیل شد و کم کم به مناطق دیگر بازار تهران و همچنین شهرهای مشهد، تبریز و اصفهان کشیده شد و در همین راستا، برخوردهای پرکنده و خشونت باری نیز ایجاد گردید.
نمایندگان اصناف در نهایت موفق شدند دولت را وادار به عقب نشینی و پذیرش افزایش ١۵ درصدی مالیات" و نه "۷۰درصدی" کنند.
به گزارش فارس، بیانیۀ سازمان بسیج در خصوص حوادث هفته های اخیر بازار می گوید "اصناف با انصاف ما یكبار دیگر حماسه آفریدند و ضمن اینكه توطئه دشمنان انقلاب اسلامی را نقش بر آب كردند، با حضوری گسترده و انقلابی در پر كردن اظهارنامه مالیاتی پشتیبانی خود را از نظام مقدس جمهوری اسلامی كه دستاورد نهضت امام و شهدای گرانقدر آن میباشد، اعلام نمودند.
سازمان بسیج اصناف كشور از دوستان خدا كه در پشتیبانی از اسلام ناب محمدی و پرچمدار آن در تاریخ ایران اسلامی سابقه طولانی و درخشانی دارند، تشکر کرده و همچنین از شورای اصناف و كلیه مجامع، اتحادیهها، جامعه انجمنها و بسیجیان فداكار اصناف در سراسر كشور تقدیر بعمل می آورد که با بصیرت، آگاهی و درایت به وظیفه خود عمل كردند و باعث سربلندی و سرافرازی اصناف در این برهه از تاریخ انقلاب شدند، و به دشمنان كه سعی میكنند از هر موضوع كوچك و بزرگ كه بر اثر ندانم كاری و گاهی بی بصیرتی و ناآگاهی برخی مدیران ربا از شیطنتهای عوامل داخلی خود بهرهبرداری نمایند و از آب گلآلود ماهی بگیرند، فهماندند كه این ملت و اصناف با ایمان و مخلص و پرتلاش كه فریادرسای خود را در ۹ دی و ٢٢ بهمن بگوش جهانیان رساندند، همچنان پشتیبان نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه خواهد بود ."
در حالیکه هنوز واکنشها به لغو مجوز فعالیت دو حزب تاثیرگذار اصلاحطلب یعنی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی ادامه دارد، یک روزنامه اصولگرا خبر از درخواست مجوز انجمن حجتیه برای فعالیت قانونی داد.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، روزنامه رسالت در ستون شنیدهها و نکتههای روز دوشنبه خود نوشت:« پس از مدارای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در مورد سیاست های فعلی انجمن حجتیه ، این موضوع باعث شده تا برخی اعضای فعال این انجمن جهت تائید مجوز فعالیت خود به مراجع قانونی مراجعه نمایند. هر چند خوشبختانه این موضوع تاکنون محقق نگردیده و برخی از اعضای این انجمن مدعیاند ، مراجع قانونی میدانند که دیدگاه و عقایدشان بر حق بوده ولی اگر مجوز بدهند از هیاهو و اتهامات گروههای فشار در رسانه ها وحشت دارند!»
این روزنامه خاطر نشان کرده است:« چندی پیش تعدادی از عناصر انجمن با برقراری تماس با تعدادی از علما و مسئولین قصد داشتند از شرایط موجود به نفع خود بهره برداری و حمایت آنان را جلب کنند که موفق نشدند.»
آرش حسینی پژوه: قصد و نیت از نوشتن این متن عبور و نادیده گرفتن قانون شکنی های حکومتی نیست بلکه نگاهیست به نهادینه شدن قانون گریزی ، معضلی که امروز ردپایش پر رنگ شده است.
بحث و گفت و گو پیرامون قانون و قانون گرایی یا قانون گریزی بیش از گذشته پس از کودتای انتخاباتی صورت گرفت گفتمانی که یاد آوری کرد در این سالها قانونی هم بوده است .
اما نکته قابل بحث این است که آیا قبل از قانون گریزی بزرگ حاکمیت ، ما دچار قانون گریزی خودمانی نبوده ایم؟ نکته ای که باید با سر خوردگی عنوان کرد این است که ما نه تنها در حاکمیت بلکه در تمام سطوح جامعه خود دچار بیماری عبور از قانون هستیم.
کافیست به زندگی روزمره خودمان نگاهی بیاندازیم و مروری کنیم و قانون شکنی های فردی خودمان را بر شماریم ، درست است که قانون شکنی های کوچک ما در سطوح بزرگ جامعه پر رنگ نمی شود اما همین قانون گریزی های کوچک می تواند مقدمه قانون گریزی های بزرگ را بچیند ؛ عبور از چراغ قرمز، رشوه ، رعایت نکردن صف و بسیاری دیگر از قانون شکنی های کوچکی که به چشم نمی آید ولی قانون شکنی و عبور از قانون است.
متاسفانه در جامعه ما قانون شکنی نهادینه شده و دربرخی موارد به چالاکی و حتی زرنگی هم تعبیر می شود. و بستر قانون شکنی برای حاکمان را هم باز میکند. زمانی که شعار قانون مندی میدهیم باید به معنی کلمه قانون گرا باشیم و در برابر هر قانون شکنی بایستیم، باید بدانیم که عبور ما از چراغ قرمز به حاکمیت اجازه میدهد تا دور قانون شکنی را گسترده تر ادامه دهد. باید بر قانون اساسی کشور خود پایبند باشیم و قانون را مخرج مشترک تمامی افراد جامعه بدانیم ، کسی که رای شما را به سرقت می برد همانقدر قانون را زیر پا می گذارد که شما هنگام عبور از چراغ قرمز به قانون پشت می کنید.
البته در این میان نمیشود نقش حاکمیت در نهادیه کردن قانون گریزی را نادیده گرفت. حاکمیت با تصویب قانون های محدود کننده آزادی های شهروندی در اصل با ترفند قانون شکنی جامعه را هم مجبور به قانون گریزی میکند، شاید باید گسترده تر ببینیم ، شاید حاکمیت که پایبند به وفاق ملی نیست خودش راه را برای قانون شکنی شهروندان باز می کند تا در این میان قانون اصلیت خودش را از دست بدهد و دیگر معیار نباشد ، کم رنگ شدن قاطعیت قانون در جامعه شهروندان را نسبت به قانون بی اهمیت می کند و این همان راهی ست که حاکمیت قانون شکن در این سالها نهادینه کرده است. اما شهروندانی که شعار قانون مندی میدهند و به خاطر قانون شکنی بزرگ حاکمیت جنبشی تاریخی ساخته اند باید خودشان را هم با قانون گرایی همسو کنند و عبور از قانون را به هر شکل و قالب محکوم کنند و در برابرش بایستند.
باید بدانیم که نقض قانون ، نقض حقوق شهروندی همه و همه ابتدا از ما و جامعه ما آغاز می شود و تا حاکمیت پیش می رود و دست حاکمیت را باز می گذارد. قانون گرایی و احترام به حقوق شهروندی باید از خانه و خانواده ما آغاز شود ، حاکمیت اگر با جامعه ای قانون گرا مواجه باشد به خود اجازه عبور از قانون را نم یدهد.
باید قانون را به اصل خود بازگردانیم و گفتمان قانون را نهادینه کنیم.
معاون ستاد كل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، تحرکات اخیر آمریکا و غرب را "بلوف سیاسی" دانست و با بیان اینکه "قطعا آینده برای دشمن، آینده روشنی نخواهد بود"، خاطرنشان کرد "عقبههای استراتژیك جمهوری اسلامی، تا عمق ایالت متحده آمریكا امتداد دارد."
به گزارش فارس، مسعود جزایری ضمن شرح "قدرت ایران در عرصههای استراتژیك، نظامی و دفاعی"، اظهار عقیده کرد "كشوری مثل ایران، هیچ واهمهای از قدرتهای رو به افول ندارد. "
معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد كل نیروهای مسلح در بخش دیگری از سخنانش تصریح كرد: مشكلات آمریكاییها و صهیونیستها و ظرفیت سیاسی، اقتصادی و نظامی آنها در حدی نیست كه بتوانند بحران جدیدی را در منطقه مدیریت كنند.
وی در این زمینه، وی با بیان اینكه "با دقت تحركات دشمن در منطقه را زیرنظر داریم"، خاطرنشان ساخت "اینگونه تحركات نظامی آمریكاییها و برخی كشورهای اروپایی و اسراییل در آبهای منطقه، چیز جدیدی نیست و به دفعات شاهد آن بودهایم. "
جزایری در ادامه گفت: دشمن به توانمندی و اقتدار نظامی و سیاسی ایران به خوبی واقف است و از عقبههای استراتژیك ما تا حدودی مطلع است لذا قادر نیست به اقدام عجولانه و شتابزدهای علیه جمهوری اسلامی دست بزند.
وی اظهارات و تحركات اخیر آمریكاییها را بلوف سیاسی دانست و افزود: قطعا آینده برای دشمن، آینده روشنی نخواهد بود.
وی در پایان گفت: آمریكا فقط میتواند نخستین شلیك را انجام دهد اما قطعا آخرین شلیك كننده نخواهد بود و دورنمای این موضوع برای تهران كاملا روشن است.
گفتنی است، برخی مقامات آمریکا، اسراییل و همچنین جمهوری اسلامی، طی ماههای اخیر، بحث جنگ و خشونت در منطقه را مورد ارزیابی قرار داده و با اظهارات و برخی تحرکات خود، از آن استقبال بعمل آورده اند.
رئیس پیشین سازمان سیا میگوید اکنون احتمال حملهی نظامی به ایران بیشتر شده است، زیرا تهران به رغم تلاشهای دیپلماتیک ایالات متحده، اصرار به ادامهی برنامهی مشکوک هستهای خود دارد.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از رسانه های غربی، مایکل هایدن، که در زمان ریاست جمهوری جرج بوش ریاست سیا را بر عهده داشت، در مصاحبه با شبکهی تلویزیونی سیانان، گفت به نظر میرسد که اکنون در مورد حمله نظامی جای چون و چرا وجود ندارد.
پیش از این نیزبرخی مقامهای آمریکایی از اقدام نظامی به عنوان یک گزینه در صورت ناکامی تحریمها در بازداشتن ایران از ادامه برنامهی هستهایاش سخن گفته بودند و متقابلا عده ای این اقدام ر ا ناممکن خوانده بودند.
آیت الله امجد، استاد برجسته اخلاق عنوان کرد : ” همانگونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهرهمند مىشوند، انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهرهمند مىشود . ”
به گزارش خبرآنلاین، آیت الله امجد با اشاره به اینکه امام عصر بر وقایع جهان احاطه دارد، گفت : ” ما معتقدیم حضرت در یک نقطه از عالم حضور فیزیکى دارند، اما از نظر احاطه وجودى، ایشان بر تمام جهان خلقت احاطه دارند و در واقع ملکه علمی دارند. ملکه علمى یعنى اینکه حضرت هرگاه اراده فرماید جایى را ببیند، مىبیند . او لازم نیست در حالت عادى و از نظر عنصرى ببیند بلکه در ملکه علمىاش، در علم اجمالى و علم تفصیلىاش هست . علم امام با علم خدا فرقى ندارد . قدرتش با قدرت خدا فرقى ندارد . فرقش وجوب و امکان است . خداى تعالى واجب بالذات است ولى ماسوىالله همه عالم امکاناند . آنچه خدا مىشنود او مىشنود . آنچه خدا مىبیند او مىبیند، آنجایى که خدا هست او هم هست . از تمام ذرات جهان از ازل تا به ابد اطلاع دارد . محیط است; چون خدا، محیط است . هر صفتى که خداى تعالى دارد او به حقیقت دارد . ”
وی در ادامه بیان کرد: ” وقتى انسان بداند که کسى حاضر و ناظر است و حرکات و اعمال او را مىبیند; از اعمال خود مراقبت مىکند . بنابراین توجه به حضرت بقیةالله روی رفتار انسان تاثیر می گذارد و اتفاقا انسان از حضرت بیشتر خجالت مىکشد تا خداى تعالى; چون یک سنخیتى بین خود و او مىبیند . مثل الان، ما انسان ها مىدانیم خدا حاضر و ناظر است ولى از او خجالت نمىکشیم اما از انسان ها خجالت مىکشیم . چون با آنها سنخیت داریم . با حضرت هم سنخیت داریم از نظر انسان بودن اما مىدانیم که آن حضرت احاطه وجودى دارند و همه اسرار خلقت را مىدانند . بنابراین ما باید از درون خودمان را بسازیم نه فقط از بیرون و ظاهر” .
استاد اخلاق درباره اینکه چگونه مىتوان در حوزه جذب و عنایت امام عصر قرار گرفت، توضیح داد: ” انسان به اندازهاى که در طیف مرحمتحضرت حجت (ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مىگیرد . شما ببینید، آهنربا، برادههاى آهن را جذب مىکند اما، سنگ را جذب نمىکند . باید سنخیت ایجاد کرد . آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد.
انجام کارهاى نیک، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت کردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن . عاطفه از کمالات انسانى است . چون بزرگترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان (ع) است; بنابراین با خدمت کردن مىتوان با امام زمان رابطه برقرار کرد . انسان هر چه خدمتگزار صادقترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان (ع) قوىتر مىشود . بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیلهشان را براى انجام کار یک مسلمان ترک کنند، چنین شخصى چطور مىتواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق (ع) در اعتکاف بودند ولى رفتند کارهاى مردم را انجام دادند . برآورده کردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است . ”
وی همچنین درباره چگونگی ارتباط امام زمان (عج) با مردم ابراز کرد : ” آفتاب کارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مىکنند و کمال مىیابند . همانگونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهرهمند مىشوند . انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهرهمند مىشود . وقتى آفتاب به گل و ریحان مىتابد، بوى عطرش حال آدم را جا مىآورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مىتابد بوى گندش را زیاد مىکند . بعضى وقت ها یک نقطه روشنى در وجود انسان هست که اشعه وجود امام زمان (ع) در آن نقطه اثر مىکند و آن نورانیت زیاد مىشود.”
استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : “«امام شناسى» بهترین بحثبراى جوانان است – که متاسفانه رایج نیست – تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. “
دکتر محمود گلزاری در یادداشتی در سایت خبر آنلاین به مساله مهدویت و امنیت روانی پرداخته است.
گلزاری در این یادداشت نوشته است: خلاقیت و استعدادهاى انسان در پرتو امنیت شکوفا مىشود و نیل به کمالات انسانى براى او میسر مىگردد. تهدیدات دولت یا ناشى از وضع و اجراى قوانین داخلى یا ناشى از اقدامات سیاسى ـ ادارى مستقیم، علیه بعضى از افراد و گروههاست و یا ناشى از روابط خارجى دولت است. در هر صورت حکومت باید بهجاى اعمال قدرت و اختناق و دیکتاتورى، عامل اقتدار باشد و با تکیه بر مردم و مشروعیت و مقبولیت خودش نه تنها ناامنى براى افراد ایجاد نکند بلکه موجد امنیت فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى باشد. آنچه که ما در تجربه تاریخى دیدهایم و آنچه که در دیدگاههاى دینى بهخصوص اسلام و برنامههاى دقیق مربوط به حکومت امام عصر(ع) در شیعه مطرح شده بنا به دلایل مفصلى که من فقط یک اشاره کوتاهى مىکنم نشان مىدهد که امنیت در قبل از زمان حکومت امام عصر(ع) به این جامعیت و فراگیرى و گستردگى محقق نمىشود.
وی پس از این به ماساله مهدویت می پردازد و می نوسید:به نظر من شاید بهترین تعریف عملیاتى «انتظار» این باشد که ما در یک وضع موجودى باشیم و بدانیم که به سمت یک وضع مطلوب حرکت مىکنیم. انتظار یعنى به سوى وضع مطلوب رفتن، نگاه به یک هدف و غایت بالا و معنوى کردن. یعنى انسان منتظر، انسانى است که امروز نسبت به دیروز یک قدم به طرف آن غایت مطلوب پیش برود. اگر وضع مطلوب حکومت امام زمان، انسانهایى است که مسلط بر خودشانند، امنیت روانى دارند و حکومتى که در ابعاد مختلف امنیت ایجاد مىکند باید فرد منتظر خودش را تطبیق بدهد با آن غایت. انتظار یعنى اینکه من دقت کنم که آن زمان حکومت امام زمان(ع) چه اتفاقى مىافتد. ما باید در سایه مطالعه دقیق زمان ظهور پرتوافشانى بکنیم، ببینیم الآن چه باید بکنیم؟ وضع مطلوب کدام است؟ در همه مسائل اجتماعى اینطور است. ما کجا مىخواهیم برویم؟ ما مىخواهیم به طرف زمان ظهور برویم، در زمان ظهور چه تحولى رخ مىدهد؟ انسان تربیت شده مسلط بر هواى نفس چیست؟ حکومت عدل الهى، چه ابعادى دارد؟ و…
گلزاری در پایان می نویسد: حالا انتظار چیست؟ انتظار این است که ببینیم آیا ما داریم به آن سمت حرکت مىکنیم؟ آیا در خودمان امنیت و وابستگیهایى که امنیت را از بین ببرد ایجاد مىکنیم یا خیر؟ این مىشود انتظار و این شخص مىشود منتظر امام زمان(ع). مىخواهیم بدانیم آیا حکومت ما حکومت منتظر است؟ اگر حکومت منتظر باشد باید ببینیم چه اندازه بهره از عناصر حکومت امام زمان(ع) دارد؟ این نمىشود که ما یک کیک دو تنى را مثلاً به نشانه اینکه امام زمان به دنیا مىآید در میدان آزادى بگذاریم. انگار که آن نازدانه و عزیزدردانهاى که در یک خانه رفاه زده متولد شده تفاوتش با امام زمان(ع) فقط در وزن این کیک است.
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت: آلودگی هشت نوع برنج وارداتی به سرب محرز شده و مصرف آنها سرطانزا است.
به گزارش فارس ، حسن تأمینی، نماینده مردم رشت در مجلس، اظهار داشت: در آلوده بودن برنجهای وارداتی هیچ تردیدی نیست.
وی حساسیتها برای جلوگیری از برنجهای وارداتی آلوده به فلزات سنگین به ویژه سرب و آرسنیک را بالا دانست.
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: هیچ شکی در آلوده بودن برنجهای وارداتی نداریم و میزان آرسنیک در ۱۱ نمونه از ۱۳ نمونه برنج وارداتی بالاتر از حد استاندارد است.
تأمینی با تأکید بر آلودگی برنجهای وارداتی تصریح کرد: آلودگی به سرب در هشت نوع از برنجهای وارداتی کاملاً محرز شده است.
نماینده رشت در مجلس تحقیقات کمیسیون بهداشت و درمان را دقیق خواند و اضافه کرد: این تحقیقات با کارشناسی دقیق و همکاری تمام وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط صورت گرفته است.
وی مصرف برنجهای آلوده را سرطانزا عنوان کرد و ادامه داد: با توجه به مصرف بالای برنج در کشور خطرهای آلودگی آن از جمله سرطان ریه، دستگاه ادراری و پوست بسیار خطرناک است.
تأمینی خواستار حساسیت بیشتر مسئولان به ویژه کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی شد و گفت: از وزارت بازرگانی میخواهیم که از ورود برنجهای خارجی جلوگیری کند.
دکتر هادی منافی وزیر اسبق بهداشت ودرمان به نمایندگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان ورییس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح یکشنبه ،سوم مردادماه ، از حمزه کرمی که به دلیل عارضه قلبی در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی بستری شده است ، عیادت کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، حمزه کرمی فرماندار اسبق شهرستان ورامین ومدیر کل سیاسی دفتر رییس جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات بود که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکنون به مدت سیزده ماه زندانی بوده است.
وی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس بوده وآخرین سمتش در سپاه رییس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران بود. کرمی در جریان انتخابات دهم به علت فعالیت در ستاد میرحسین موسوی ومدیریت سایت جمهوریت بازداشت شد . وی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده و هم اکنون برای معالجه از زندان آزاد شده است.
امیررضا پرحلم
مدتی ست که رجز خوانی های جنگی تشدید شده و تقریبا روزی نیست که یک فرمانده سپاهی یا یک مقام سیاسی از خط و نشان های جنگی حرفی نزند. دامنه این اظهارات به حدی گسترده شده که برخی حتی از حسن نصرالله و لبنان در صورت حمله به ایران هزینه کرده اند و تلویحا وعده آشوبی فراگیر در منطقه را داده اند.
این در حالی است که امریکائی ها کیلومترها آن طرف تر از ایران یعنی در نزدیکی ژاپن در حال انجام مانور مشترک دریائی با کره جنوبی هستند و کره شمالی با وجودی که شدیدا تهدید کرده بود که در صورت آغاز مانور حمله هسته ای را آغاز خواهد کرد تا کنون دست به اقدامی نزده است.
بر هم خوردن صحنه معادلات جهانی و چرخش تدریجی روسیه از گرایش به ایران به همراهی با غرب نیز می تواند پیام خاصی به همراه داشته باشد.
فاصله گرفتن روسیه از ایران پس از دیدار هیلاری کلینتون و لاوروف در مسکو آغاز شد و مشخص نیست که امریکائی ها چه چیزی به روسها گفتند که آنها به این سرعت تغییر مسیر داده اند.
البته به ظاهر به نظر می رسد محمود احمدی نژاد به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی در این باره بدست آورده است.
سندی که در دستان احمدی نژاد است !
رئیس دولت جمهوری اسلامی در اختتامیه جشنواره ملی جوان ایرانی متحد سابق خود یعنی روسیه را مورد حمله لفظی قرار می دهد و صحبت از یک سناریو و سند سری می کند.
بر خلاف همیشه به نظر می رسد که احمدی نژاد این بار با بهره گیری از ترفند بلوف و بزرگ نمائی حرف نمی زند بلکه وی از احساس خطری صحبت می کند که آن را لمس می کند.
وی می گوید: سناریوی جدیدی از سوی روسیه و به کارگردانی غرب و امریکا تهیه و قرار است اجراء شود. احمدی نژاد می گوید: نشسته اند و با برخی هماهنگی ها در داخل شیطنتی را طراحی کرده اند
كه فضاي سنگيني را عليه ما در دنيا ايجاد كنند .
با این حال از آنجا که وی نمی تواند حتی در چند کلام ساده ، صادقانه به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد، با یک آدرس اشتباهی سعی می کند تهدید نظامی را متوجه دوستان جمهوری اسلامی بداند . وی می گوید: قصد دارند فشار بياورند، فشار را به اوج برساند و در اوج اين فشارها به يكي دو كشور خاورميانه كه دوست ما هستند با كمك صهيونيستها حمله نظامي بكنند تا به خيال خودشان يك توقف و ضعفي را در اراده ملت ايران ايجاد كنند.
او معتقد است اين سناريويي است كه رييسجمهور روسيه در جمع سفراي اين كشور كليد زد كه گفت ايران تا دو سال ديگر به بمب اتم دست پيدا ميكند ، اما نمی گوید که چرا باید دو کشور دوست ایران تاوان رفتار های وی را پس بدهند.
وقتی هدف سند لو می رود !
با این حال در ادامه اظهارات وی مشخص می شود که هدف جنگ احتمالی ایران است و بی شک اگر سناریوئی طراحی شده باشد برای جمهوری اسلامی است و نه دیگران . احمدی نژاد می گوید: حرفي كه رييسجمهور روسيه زد آگهي نمايشنامه تبليغاتي كه آمريكا ميخواهد عليه ايران را اجرا كند كليد زد. اين نمايشنامه به نويسندگي و كارگرداني آمريكا است، ولي برخي در اين نمايشنامه عليه منافع خود بازي ميكنند آنها در واقع سناريوي جنگ پيچيدهاي را طراحي كردهاند تا عليه ما اجرا كنند.
در کنار همه این موارد خبرگزاری نیمه دولتی مهر شنبه گذشته از هشدار یک کارشناس به احمدی نژاد در خصوص احتمال حمله به دو کشور خاورمیانه خبر داد.
وی از سند فوق سری حرف زد که احمدی نژاد مدعی شده در اختیار دارد و خطاب به رئیس دولت خواستار روشن شدن جزئیات این سند شد.
جزئیات جلسه خصوصی 150 دقیقه ای
کمی آن طرف تر یعنی در لبنان نیز تحرکاتی به جریان می افتد. شجونی، به نقل از حسن نصرالله تهدیدات جنگی را بیان می کند که تا حدی عجیب و سوال بر انگیز است.
حجتالاسلام جعفر شجوني از جلسهاي خصوصي150 دقيقهاي خود باحسن نصرا.. خبر می دهد و به نقل از وی می گوید: بعید است که اسرائیل جرات داشته باشد به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند و اگر قرار باشد چنین حمله ای انجام شود ايران و لبنان را انتخاب خواهد كرد اما ما اعلام ميكنيم كه هرگونه كنشي از سوي رژيم صهيونيستي عليه ايران قطعا با واكنش سريع حزبالله لبنان همراه خواهد بود چرا كه حزبا... لبنان خود را سرباز آيتالله خامنهاي ميداند و در اين راه هيچگونه جسارتي از رژيم صهيونيستي نخواهد پذيرفت.
وي به نقل از دبیر کل حزب الله لبنان گفت اولين تجاوز رژيم صهيونيستي را آخرين تجاوز آنها رقم خواهيم زد و ما به اين گفته خود اطمينان داريم و با قاطعيت ميگوييم كه توان نابودي اسراييل را داريم.
قطعنامه 1553 کنگره امریکا
فرسنگها آن سو تر از لبنان یعنی در واشنگتن و مقر کنگره ایالات متحده ، 40 عضو مجلس نمایندگان این کشور یعنی قریبا یک سوم فراکسیون جمهوریخواهان قطعنامه ای را مطرح کرده اند که چراغ سبز حمله به ایران را به اسرائیل نشان می دهد. قطعنامه شماره ۱۵۵۳ بیانگر پشتیبانی راسخ ایالات متحده از اسرائیل در اتخاذ "هر روشی که لازم باشد" در راستای "نابود ساختن خطر اتمی" ایران به آن دست بزند، می باشد.
لوئی گومرت، یکی از نمایندگان ایالت جنوبی تگزاس پیش نویس این قطعنامه را تهیه کرده است و تا روز جمعه (یکم مرداد) ۴۶ عضو مجلس نمایندگان آن را امضا کرده اند. حزب دموکرات که در حال حاضر کنترل دو رکن کنگره - مجالس نمایندگان و سنا - را در دست دارد هنوز واکنشی به این قطعنامه نشان نداده است. بر اساس این پیش نویس، اگر هیچ راه صلح آمیزی "در طی مدت زمانی قابل قبول" برای مقابله با خطر "فوری" ایران علیه موجودیت اسرائیل پیدا نشود، اسرائیل می تواند از هر وسیله ای حتی نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند. در این پیش نویس به موارد متعدد "تهدیدهای" لفظی ایران علیه اسرائیل با ذکر نقل قول و زمان آن اشاره شده است .
فرماندهان سپاه : منتظرتان هستیم !
در این بین فرماندهان نظامی ایران نیز به رجز خوانی ها ادامه می دهند و از کشتار بزرگ مهاجمان خبر می دهند.
سردار رحیم صفوی دستیارآقای خامنه ای در مسائل نظامی تهدید کرد چنانچه آمريكا به جنگ زميني با ايران روي آورد بسيجيان ما در ابتداي مرزها وي را تكهپاره ميكنند.
وی گفت آنها می توانند شروع کننده باشند اما پایان جنگ دست آنها نیست و در صورتی که آنها به ما حمله کنند مشکلات زیادی برایشان ایجاد خواهیم کرد.
رحیم صفوی گفت: هر کس به ما حمله کند تا آن سوی مرزها رهایش نمی کنیم .
سردار جعفری فرمانده سپاه نیز می گوید: آمریکا همه چیز را برای حمله به ایران آماده کرده و زیرساختهایش را تهیه کرده ولی جرأت حمله را ندارد زیرا میداند شکست میخورد.
وی که اکنون دغدغه اصلیش آماده سازی مقدمات جنگ نرم است می گوید: تقسیم مأموریتها بین بخشهای مختلف سپاه که اخیرا صورت گرفته باعث میشود آمادگیها بیشتر شود.
دریادار مرتضی صفاری فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه و فرمانده فعلی دانشگاه افسری می گوید: صد ناو و شناور خارجی به عنوان لقمه های آماده در خلیج فارس در دسترس ماهستند و منتظر فرمان ولی فقیه برای انهدام آنها هستیم.
وی افزود: برای هر ناو خارجی صد شناور جنگی برای حمله به آن در نظر گرفته ایم.
این کارشناس نظامی سپاه می گوید: در حقیقت باید این طور حساب کرد که هر ناو بزرگ آمریکایی نیروی انسانی فراوانی در خود جای داده و اگر چند فروند از این ناوها را غرق کنیم تعداد زیادی امریکائی نیز با آن دفن خواهند شد.
سردار جزایری معاون فرهنگی وتبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز تهدید کرد اگر امریکا دوست دارد شکست سومی را هم برای بار دیگر تجربه نماید، تصمیم با خودش است.
وی گفت در آینده ای نزدیک تحولات شگرفی در عراق و افغانستان بوقوع خواهد پیوست اما منظور خود را از این امر اعلام نکرد.
افکار عمومی جهان در حال آماده شدن
نکته مهم در این میان ، تقلای رسانه ای برای حمله است.
بعد از انتشار نظر سنجی موسسه تحقیقاتی پیو در امریکا که بر اساس آن 66 درصد امریکائی ها، 59 درصد فرانسوی ها، 71 درصد نیجریه ای ها ، 51 درصد آلمانی ها، 50 درصد اسپانیائی ها ، 48 درصد انگلیسی ها، 44 درصد لبنانی ها و 29 درصد ترکیه ای ها با اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای ایران موافقت کردند ، روزنامه ها و آژانس های خبری مهم جهان نیز آماده سازی افکار عمومی جهان را آغاز کردند.
تعجب بر انگیز تر از همه مانور بی وقفه منابع خبری روس بر روی این موضوع بود.
آندره رزچیکوف" در روزنامه روسی "وزگلاد" می نویسد: آمریکا احتمالا خود را برای حمله به ایران آماده می کند.
یک کارشناس روس به نام ین دیویس از مرکز تحقیقاتی مستقل هم در ریا نووستی نوشت انتقال بمب های قوی به جزیره دیه گو گارسیا حقیقتا نشانه تدارک آمریکا برای عملیات نظامی غیر زمینی علیه ایران است.
لئونید ایواشوف" رییس آکادمی مسائل ژئوپلیتیکی روسیه نیز می گوید: حمله به ایران با سلاحهای متعارف در دستور کارامریکا و اسرائیل قرار دارد . وی می افزاید: ایران عملا در حلقه محاصره قرار گرفته است، در خلیج فارس یگان توانمندی از نیروی دریایی آمریکا مستقر شده است، در افغانستان ائتلاف نظامی آمریکا و ناتو حضور دارند و پایگاه های نظامی آمریکا در ترکیه، عراق و کویت نیز فعال هستند.
روزنامه اسکاتلندی ساندی هرالد اسکاتلند هم نوشته آمریکا آماده سازی برای جنگ احتمالی با ایران را آغاز کرده است.
بر اساس گزارش این روزنامه باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا با یک کمپانی در فلوریدا قرارداد بسته است که انواع مختلف تسلیحات را به پایگاه نظامی واقع در جزیره دیگو - گارسیا در اقیانوس هند منتقل کند. در حال حاضر پایگاه نظامی آمریکا، پایگاهی استراتژیک و پایگاه اصلی برای نیروهای واکنش سریع است.
فیدل کاسترو رهبر کوبا نیز در مقاله ای از سلسله مقالات تحت عنوان"تفکرات" که در یک سایت روسی منتشر شده نوشته که درباره حمله به ایران تصمیم گیری شده و خطر جنگ که می تواند به جنگ هسته ای منجر شود. وی که 9 مقاله در باره ایران نوشته در نهمین مقاله خود آورده است : اخباری که هر روز از ایران می رسند حاکی از آن هستند که ایرانی ها حتی یک میلی متر از مواضع اعلام شده خود عقب نشینی نمی کنند و خطر حتمی جنگ که آخرین جنگ در تاریخ معاصر خواهد شد، هر روز شدید تر می شود.
در انگلستان نیز شنبه گذشته تی شرت هایی با مضمون ایران هسته ای را بمباران کنید توزیع شد که بر روی آن تصاویر احمدی نژاد و ابر ناشی از انفجار هسته ای نقش بسته بود.
جو کلاین هم در نشریه تایم نوشته که طرح حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، بار دیگر در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.
وی که به نوشته زوددویچه تسایتونگ ، شبکه ارتباطی قدرتمندی در پنتاگون دارد، معتقد است در حلقههای قدرت واشنگتن، دوباره با جدیت از طرح حمله به تاسیسات اتمی ایران سخن گفته میشود و در واشنگتن به شدت شایع شده که هلیکوپترهای نظامی اسرائيل تجهیزات زیادی را به پایگاه "توبروز" در صحرای جنوبی این کشور انتقال دادهاند. آمریکائیها نیز پایگاههای خود در آسیای مرکزی را برای حمله آماده کردهاند .
وی ابراز اطمینان کرده که حتی سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن نیز گفته کشورش طرفدار حمله نظامی آمریکا به ایران است.
وی قبلا گفته بود امارات متحده عربی کشوری است که بیشترین تهدید را از جانب ایران احساس می کند و خواب و خوراک مردم امارات با تهدیدات ایران عجین شده است و علاوه بر این، همه طرح های نظامی امارات و تجهیزات نظامی این کشور برای مقابله با تهدید ایران فراهم شده و هیچ کشوری در منطقه به جز ایران، مردم امارات را تهدید نمی کند.
به دنبال این اظهارات اخباری مبنی بر حمایت عربستان سعودی از حمله به ایران و قرار دادن آسمان این کشور برای حمله منتشر شد. قبلا علی لاریجانی رئیس مجلس ایران به عربها هشدار داده بود که کشورشان را پایگاه حمله غربی ها به ایران نکنند. وی همچنین گفته بود که در صورت آغاز نبرد موشکهای ایرانی خاک اسرائیل را به آتش خواهند کشید.
منابع :
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=110626
http://www.asriran.com/fa/news/127559
http://www.asriran.com/fa/news/127389
http://www.asriran.com/fa/news/127600
http://www.asriran.com/fa/news/127390
http://www.rfi.fr/actufa/articles/121/article_10640.asp
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=107889
http://pe.rian.ru/articles/analitic/20100719/127152129.html
http://parsine.com/fa/pages/?cid=23236
http://pe.rian.ru/articles/digest/20100723/127229815.html
http://ilna.ir/newstext.aspx?ID=137388
http://www.bbc.co.uk/persian/lg/iran/2010/07/100723_u01-house-iran-israe...
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=110656
http://www.zazzle.co.uk/nuke_iran_tshirt-235160646747985431
جرس
بلاتکلیفی و عدم برگزاری دادگاه شیوا نظر آهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر پس از نزدیک به یک سال حبس خانوداه اش را به شدت نگران کرده است . این در حالی است که قاضی پرونده وی پیر عباسی در دادگاهی که خرداد ماه قرار بود برای وی برگزار شود اما به دلایلی به تعویق افتاد به شیوا و خانواده اش قول داد که پس از تجمیع پرونده های وی هر چه زودتر دادگاه اش را برگزار کند. شیوا نظرآهاری روزنامه نگار و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، که در دوران حبسش بیش از ۱۰۰ روز را در سلولهای انفرادی گذرانده است هم اکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می برد .
وی در سال ۸۸ و درست یک روز بعد از انتخابات پرمناقشه دهم دستگیر و روانه زندان اوین شد .اما پس از سه ماه با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد .اما طولی نکشید که بار دیگر در ۲۹ آذرماه وقتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری عازم قم بود دستگیر و زندانی شد . بازداشتی که تاکنون نیز بدون برگزاری هیچ دادگاهی همچنان ادامه دارد و این فعال حقوق بشر همچنان در وضعیت بلاتکلیف زندانی است .
خبرنگار کلمه درباره آخرین وضعیت شیوا نظر آهاری با مادرش ،شهرزاد کریمان به گفت و گو نشسته است :
خانم نظر آهاری از آخرین وضعیت پرونده شیوا چه اطلاعی دارید ؟ آیا بالاخره دادگاه دخترتان برگزار شد ؟
الان هفت ماه است که از بازداشت دوم دخترم می گذرد اما او کاملا بلاتکلیف در زندان به سر می برد .از این هفت ماه شیوا در مجموع شش ماه را در بند ۲۰۹ و یک ماه را دربند عمومی گذرانده است .بارها به دادگاه انقلاب مراجعه کرده ام تا پی گیر این بلاتکلیفی دخترم باشم اما رفتارها در آنجا بسیار توهین آمیز است .
چرا ؟ مگر شما چه تقاضایی از قاضی پرونده دارید که شاهد رفتارهای توهین آمیز هستید ؟
من و پدر شیوا فقط یک سوال داریم که چرا با وجود وعده ای که قاضی پرونده آقای پیر عباسی حدود یک ماه و نیم قبل به ما داد که با تجمیع دو پرونده دخترم دادگاهش به زودی بر گزار می شود او همچنان بلاتکلیف به سر در زندان است . من یک بار فقط برای پرسیدن این موضوع به دادگاه مراجعه کردم اما رییس دفتر آقای پیر عباسی برخورد بسیار توهین آمیزی با من داشت تا جایی که پس از آن دو روز بیمار شدم . یک بار دیگر هم که پدرش برای پی گیری وضعیت ایشان به دادگاه رفت بازهم ایشان یعنی آقای ستاری ، رییس دفتر قاضی پیر عباسی همان برخورد زننده را تکرار کرد .هرچند که اخیرا برخوردشان تا حدی بهتر شده است.
پدر شیوا هم برای پی گیری برگزار نشدن دادگاه به دفتر قاضی مراجعه کرده بود ؟
بله فقط یک سوال کوتاه در همین باره داشت .یعنی ما به عنوان پدر و مادر دخترمان که نزدیک به یک سال از حبسش می گذرد ولی هنوز بلاتکلیف است این حق را هم نداریم ؟ اما مسوول دفتر آقای پیرعباس همین برخورد را با پدر شیوا هم کرد . حتی همسرم را تهدید کرد که اگر ظرف سه دقیقه دادگاه را ترک نکند بازداشت می شود . به این خاطر پدر شیوا که سعی می کرد زود دادگاه را ترک کند تا مبادا بازداشت شود از پله ها سر خورد و اکنون نیز پایش در گچ است .اخر این چه برخوردی است که دادگاه انقلاب با یک پدر و مادر دارد ؟
آیا هرگز گلایه تان را از این برخوردها به دادستان تهران گفته اید ؟
اکنون مدتهاست که تقاضای ملاقات با دادستان را داده ام اما جوابی نگرفته ام البته این موضوع فقط مختص به دیدار با دادستان نیست تا کنون سه بار تقاضای ملاقات حضوری با دخترم را داده ام که آن هم به جایی نرسیده است .اکنون فقط هفته ای یک بار از پشت کابین او را ملاقات می کنم .از آخرین ملاقات حضوری با دخترم مدتها می گذرد نمی دانم چرا دادستان اجازه نمی دهد ما عزیزانمان را ماهی یک بار از نزدیک ببینیم .
اکنون وضعیت دخترتان در بند نسوان زندان اوین چگونه است ؟ آیا این بند از نظر شرایط بهداشتی و رفاهی وضعیت مناسبی دارد ؟
شیوا هیچ وقت از شرایط گلایه ای ندارد چه آن وقت که در بند ۲۰۹ بود چه اکنون که در بند عمومی است . او اکنون در اتاقی به همراه ۲۶ زن دیگر به سر می برد . این اتاق ۲۱ تخت دارد بنابراین پنج -شش نفری کف خوابند که شیوا هم یکی از آنهاست و بر زمین می خوابد .قطعی آب هم همیشه در این بند وجود دارد وروزی دو سه ساعت آب دارند . از نظر بهداشتی هم شرایط مناسبی بر این بند حاکم نیست تا جایی که می گویند شپش در این بند شیوع پیدا کرده است .از نظر تغذیه هم که غذاهای این بند اصلا خوب نیست . میوه یا مواد مغذی هم در فروشگاه زندان به فروش نمی رسد مثلا شیوا تعریف می کرد که یک خربزه را ۲۶ نفر با یکدیگر قسمت کرده اند . فروشگاه زندان هم که جز کنسرو چیزی ندارد کنسرو هم که همه می دانند اصلا برای بدن مفید نیست .به همین دلیل نگران سلامت دخترم هستم هر چند او از همه چیز ابراز رضایت می کند .
پس وضعیت روحی دخترتان مساعد است ؟
بله شیوا دختر مقاومی است و هیچ وقت از چیزی گلایه نمی کند اما این بلاتکلیفی او همه ما را نگران و آشفته کرده است .
چه تقاضایی از مسولان پرونده شیوا دارید ؟
از همه مسولان قضایی به ویژه کارشناس پرونده او تقاضا دارم که پی گیر پرونده شیوا باشند تا او از این بلاتکلیفی در آید . شیوا به خاطر پرونده اولش ۲۰۰ میلیون وثیقه دارد که ما تاکنون به آن دست نزده ایم .امیدوارم با برگزاری دادگاه و با استناد به این وثیقه او هم مثل خیلی های دیگر که بلافاصله بعد از برگزاری دادگاه آزاد شده اند، آزاد شود یا به مرخصی بیاید .
دکتر هادی منافی وزیر اسبق بهداشت ودرمان به نمایندگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان ورییس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح یکشنبه ،سوم مردادماه ، از حمزه کرمی که به دلیل عارضه قلبی در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی بستری شده است ، عیادت کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، حمزه کرمی فرماندار اسبق شهرستان ورامین ومدیر کل سیاسی دفتر رییس جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات بود که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکنون به مدت سیزده ماه زندانی بوده است.
وی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس بوده وآخرین سمتش در سپاه رییس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران بود. کرمی در جریان انتخابات دهم به علت فعالیت در ستاد میرحسین موسوی ومدیریت سایت جمهوریت بازداشت شد . وی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده و هم اکنون برای معالجه از زندان آزاد شده است.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همسر ایشان بعدازظهر روز یکشنبه با حضور در منزل محسن آرمین با سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به تازگی با سپردن وثیقه آزاد شده است، دیدار کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار که با حضور جمعی از فعالان سیاسی که برای دیدار آرمین در منزل وی به سر میبردند برگزار شد، مهندس میرحسین موسوی با اعلام خوشحالی از آزادی آرمین و طلب نصرت برای حاضران، ابراز امیدواری کرد سایر زندانیان بیگناه نیز هرچه زودتر طعم آزادی را بچشند. دکتر رهنورد نیز در این دیدار از استقامت و پایداری آرمین و خانوادهاش در دوران بازداشت، تقدیر کرد.
مهندس آرمین نیز در این دیدار با تشکر از حضور مهندس موسوی، دکتر رهنورد و سایر حضار گزارشی از در دوران بازداشت ۷۰ روزه خود در زندان اوین ارائه داد.
میرحسین موسوی، در تازه ترین سخنان خود ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.
به گزارش خبرنگار کلمه ، میرحسین موسوی ،نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج ضمن تبریک اعیاد شعبانیه ، به ویژه نیمه شعبان گفت :” وجود احزاب ، تشکلهای سیاسی ،صنفی و شبکه های گسترده اجتماعی برای پیشرفت کشور و نیل به اهداف ملت ضروری است .”
اقدامی برای بازتولید استبداد
وی تلاش برای از بین بردن تشکل های سیاسی و صنفی را اقدامی برای بازتولید استبداد دانست و گفت: “پهلوی دوم هم در سالهای آخر رژیم سابق حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب مجاز کشور اعلام کرد و همه دیدیم که سرنوشت او چه شد .”
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به میلاد حضرت امام زمان (عج )و نیمه شعبان ادامه داد : “عده ای بزرگداشت این روز و فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سیاسی و خرافی در آمیخته اند . اکنون تعدادی سایت های اینترنتی وجود دارد که بر اساس پیش بینی زمان ظهور سیاست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحلیل می کنند .”
اندیشه ای که فلسفه انتظار را به ضد خود تبدیل می کند
اکنون می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد
به گفته نخست وزیر دوران دفاع مقدس” در این تحلیل ها حضور آمریکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سیاست های خطرناک و ماجرا جویانه برای کمک به ظهور توصیه می شود و این باور را تقویت می کند که بخشی از سیاستهای خارجی که منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ریشه در این نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سیاست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنیتی این چنین حساسیت غیر عادی به واژه توسعه شکل می گیرد و یکی از دلایل حذف نظام برنامه ریزی و تعطیلی شوراهای مهم قانونی ریشه در همین نگاه دارد .”
موسوی در تشریح آثار این نوع طرز تفکر گفت :”نتیجه چنین نگرشی این است که با باور به اینکه همین شش ماه و یک سال حضرت مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل می کنند. هر نوع برنامه ریزی برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم جانشین می شود و در نهایت فلسفه “انتظار ” که همواره موجب تلاش بیشتر معتقدان و پیروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبدیل شود .”
حاکمیت جور؛ ریشه بد اخلاقی ها در جامعه
موسوی با توضیح اینکه در سایه چنین وضعی می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد،افزود:
“حاکمیت عدالت و برچیده شدن ظلم و جور از جامعه محور اصلی روایات ظهور است. آنچه ریشه بد اخلاقی ها در جامعه است حاکمیت جور و خروج حکومت از عدالت است. گمان نکنید که می توانید عده زیادی از فرزندان ملت از فرهیختگان ، دانشگاهیان ، معلمان ، کارگران ، روزنامه نگاران ، زنان و جوانان ایران را به نام حکومت اسلامی در زندان نگه دارید و این ظلم و ستم اثری در اعتقادات مردم نداشته باشد .”
ملاکی برای دوری و نزدیکی از جامعه مهدوی
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”عدالت و دوری از ظلم یک ملاک مهم برای نزدیکی به جامعه مهدوی است هر چه یک نظام از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بیاورد از جامعه مهدوی فاصله می گیرد .”
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت :”نادیده گرفتن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از میثاق ملی و ضایع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبدیل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ریخت و پاش بیت المال ، فسادهای بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگیران زیر بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن جامعه از ارزش های مهدوی است .”
کجا رفت پرونده فسادهای کلان مالی
به گفته میرحسین ” در جامعه مهدوی دزدان بزرگ را رها نمی کنند تا دستهای دزدان خرده پا را قطع کنند. ”
وی افزود :”ما بازمی پرسیم و از پرسیدن خسته نمی شویم که کجا رفت پرونده فسادهای کلانی که در مجلس موافق دولت گشوده شد و سر و صدای آن به صورت بهت آوری خوابید .”
تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب
موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :”در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان .”
نخست وزیر دفاع مقدس سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : “ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد .
درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست…
موسوی گفت :” این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود .”
اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید
موسوی گفت :”آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.”
فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟
میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : “من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.”
نخست وزیر امام در دوران دفاع مقدس تاکید کرد:”بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد .بنده به دلایل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیر نژاد در کمیته پشتیبانی جنگ “زیپ مرزها در حال باز شدن” بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست اینجانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید و تلخ آنکه این اتفاق در حالی رخ می داد که در آن شرایط نیروهای اصلی رزمنده ما در یک نقطه بی اهمیت کردستان در پی گرفتن یک ارتفاع کم اهمیت به نام “شاخ شمران “بودند و فاجعه وقتی بهتر معلوم می شود که حداقل تعدادی از فرماندهان اطلاع داشتند که همین نیروها به دلیل خشک کردن سد “دربندی خان “در معرض دور خوردن از سوی دشمن قرار گرفته بودند .
تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید اگر به خون شهدا و تلاش همه در این جنگ احترام می گذارید…
موسوی در ادامه صحبتهایش به نقش مدیران برحسته در دفاع مقدس اشاره کرد :”بنده در آن زمان به این شرط مسوولیت ریاست ستاد فرماندهی کل قوا را قبول کردم که با خود تعدادی از مدیران برجسته و مدیران همکار را در ستاد شرکت بدهم. .
یکی از برجسته ترین و تاثیر گذار ترین آنها آقای بهزاد نبوی بود که می دانیم این روزها چه گرفتاری هایی دارد. تصمیمی که ستاد آن روزها در کنار فرماندهان نظامی و این مدیران برجسته گرفت تغییر اساسی در آرایش جبهه ها بود و قرار شد که در کمترین زمان ممکن به کمک همه امکانات کشور، نیروهای موجود در کردستان به خوزستان منتقل شوند و با فعالیت استاندار استان خوزستان که همین برادر عزیز و مبارزمان محسن میردامادی بود و سایر مدیران استانی اقداماتی برای مقابله با تهاجم حتمی دشمن صورت گیرد. پیش بینی ستاد درست بود ودر فاصله بسیار کمی یکی از شدیدترین حملات از سوی صدام انجام شد و یکی از حماسی ترین نبردهای تاریخ دفاع مقدس که با شهادت بسیاری از فرزندان کشورمان قرین بود ،اتفاق افتاد و دشمن آن چنان تو دهنی خورد که بعد از آن دیگر نتوانست حمله ای را سامان دهد و حداکثر از منافقین حمایت کرد که آن خیانت بزرگ با پشتیبانی نیروهای صدام علیه کشور انجام شد و مردم با مقاومت خود آنها را خرد کردند .”
موسوی با اشاره به آنکه قصدش از تعریف این خاطره صرفا دفاع از مظلومیت رزمندگان بی نام و نشان ، مدیران و جهادگران شجاع و ایثار گر است ادامه داد : “این گفته ها برای آن است که بگویم اگر شما واقعا به خون شهدا و تلاش جهاد گران و مقاومت همه جانبه همه ملت و دولت در این جنگ سر نوشت ساز احترام می گذارید و نمی خواهید از حماسه دفاع مقدس برای خود قبایی بدوزید تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید .”
میر حسین موسوی یا د آور شد : “بنده در دو دهه گذشته به معلومات مستقیم خود از جنگ بسنده نکرده ام و تلاش کردم به اسناد و مدارک و تحلیل های چاپ شده در این باره نیز رجوع کنم . من همواره محتاط بوده ام که فقط به متون رسمی که با نظارت فرماندهان تهیه شده است بسنده نکنم و در کنار این کتاب ها از نوشته ها و تحلیل های همه صاحب نظران ازجمله ارتش نیز بهره ببرم .که یکی از بهترین تحلیل ها نوشته های افسر دانشمند و میهن دوست سرهنگ معینی وزیری است که بسیار از آن استفاده کرده ام.
اگر ناچار شوم ناگفته های جنگ را خواهم گفت
وی گفت : “این جنگ ناگفته های فراوان دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی – صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم .”
موسوی در پایان سخنان خود گفت :”ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بیش از پنجاه لشگر داشت .این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند .و این طرح ها با توانایی های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.
ندای سبز آزادی: جمعی ازفعالان سياسي دانشگاهي و پویشگران موج سوم که حدود دو سال پیش با ابتکار محمدرضا جلایی پور، بنیانگذار این جنبش با اعلام همبستگی مجازی عنوان پویشگر و موج سومی را برای خود برگزیده بودند و در انتخابات قبل ابتدا از حضور سیدمحمد خاتمی و سپس میرحسین موسوی حمایت کرده بودند در اعتراض به سومین بازداشت محمدرضا جلاییپور بیانیهای تنظیم کرده اند و از کلیه پویشگرانی که پیش از این از گوشه و کنار ایران در سایت موج سوم حمایت خود را از این کمپین انتخاباتی اعلام کرده بودند درخواست کردهاند که این بیانیه را در صورت تمایل امضا کنند.
آدرس سایت :mowj-3.tk
لطفا امضا و اطلاع رساني كنيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر