-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

Latest News from Iran Free for 07/30/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



آزادی بیان- امروز فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران (IFJ)  با صدور بیانیه ای خواستار آزادی فوری عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگاری که از پنجاه روز پیش در بازداشت و بلاتکلیف است، شد.

عبدالرضا تاجیک اخیرا در اولین ملاقات با خواهر خود اظهار داشته بود که در حضور معاون دادستان مورد «حتک هرمت» قرار گرفته است که این گفته با نگرانی شدید جامعه مطبوعاتی ایران و نهادهای حقوق بشر روبرو شد.

آیدین وایت دبیرکل فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران گفت در حالی که هیچ اتهامی متوجه این روزنامه نگار نشده وی با بدرفتاری در زندان روبر شده است، چنانچه اتهامی متوجه نیست وی باید بی درنگ آزاد و در باره بدرفتاری با او در زندان تحقیق شود.

از سوی دیگر گزارشگران بدون مرز نیز روز گذشته با صدور بیانیه ای خواستار تحقیق و بررسی در باره حتک هرمت این روزنامه نگار در زندان شد.

در بیانیه این گزارشگران بدون مرز آمده است: «از یک سال پیش به جامعه جهانی از آنچه که در سکوت زندان‌های ایران می‌گذرد، هشدار داده شده است. چند جنایت دیگر باید انجام گیرد که نهادهای بین‌المللی واکنش مناسب نشان دهند؟ زمان آن فرا رسیده که خانم ناوانتم پیلای کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، مقامات جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش گزارش‌گر ویژه سازمان ملل در امر شکنجه کند تا وی بتواند در باره بد رفتاری با زندانیان در زندان‌های ایران تحقیق و بررسی کند»

کمیته حمایت از روزنامه نگاران نیز ضمن یادآوری آن که جمهوری اسلامی سرکوبگر ترین دولت جهان در زندانی کردن روزنامه نگاران است خواستار آزادی تاجیک و همه روزنامه نگاران ایرانی که تنها به انجام وظایف حرفه ای خود می پردازند، شد.

اخبار مربوط به شکنجه و احتمال تجاوز جنسی به این روزنامه نگار در بند در روزهای گذشته بطرزی وسیع در رسانه ها و روزنامه های بین المللی به ویژه روزنامه های فرانسوی درج شده و افکار عمومی را متاثر ساخته است.

عبدالرضا تاجیک نویسنده روزنامه های فتح، بنیان، بهار و شرق و عضو کانون مدافعان حقوق بشر بود که از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته سه بار دستگیر شده است، اما هیچ گاه اتهام یا دلیل بازداشت وی اعلام نشده است.

 

© 2010, آزادی بیان. All rights reserved.

مطالب مرتبط


 


جنبش سبز در مسیر تعالی خود همیشه با آزمونهای مهمی روبرو بوده و خواهد بود اما فارغ از تمام برد و باختهایش  در این روزگار سخت می بایست بیشتر ازهمیشه نگران آفاتی بود که در راه هویت سازی این جریان اعتراضی از سوی مخالفان و موافقان متوجه او می شود. 

جنبش اعتراضی امروز مردم ایران در هویت و ساختار تئوریک خود دچار ابهاماتی است که عملاً به دلیل نبود فضایی آزاد گفتگو در ایران نمی توان ارزیابی درستی از رشد درک عمومی جامعه در خصوص تحولات این جنبش  و مشارکت دیگر اندیشه های جاری در جامعه بدست آورد اما با درک چنین محدودیت حیاتی که در راه تنفس جنبش پیش آمده همیشه نگاه امیدوار کنندهء دیگری هم وجود دارد تا خلع گفتمان آزاد و بی پرده جنبش به همت نیروهای اندیشه ای خارج از ایران تا حدودی جبران شود که متاسفانه به نظر می آید این امید هم به نوعی گرفتار همان مصائبی شده است که در زندان بزرگ ایران امروز همگان گرفتار آن آمده اند.

جنبش بعد از دور شدن از امواج سهمگین احساس و خشم و تنفر خیابانی، آرام و دردمند رفت تا در بستر فرهنگ سازی و اندیشه مداری مورد نیاز خود قرار بگیرد تا در فرصت بیشتری واقعگرایانه دلایل پیدایش خود را اندیشه کند و مشکلات پیش رویش را تحلیل و تشریح نماید اما درهمین ابتدای راه به دلایلی که اینجا بیشتر آنها را خواهیم کاوید نتوانسته تعریف درستی از هویت خود ارائه دهد و موجب شد تا استراتژی خاصی برای پیروزی ترسیم نشود.

از آنجایی که برنامه های سیاسی شخصیتهای اصلی این جنبش هیچگاه برای فردای روز شکست در انتخابات طراحی نشده بود نمی توان پذیرفت که رهبران مورد ادعای امروز جنبش با برنامه و درک مشخصی فردای تقلب و کودتا را ارزیابی کرده بودند. همانطور که بارها هم شنیده ایم معترضین به انتخابات برای همراه کردن جنابان موسوی و کروبی و خاتمی تلاش بسیار کردند و در عمل مردم معترض بودند که در سیل خروشان خود این شخصیتها را با خود همراه نمودند.  

آنچه به طور حتم امروز در مرور وقایع سال گذشته می توان دریافت آن است که اعتراضات مردمی بیشتر از آنکه به رهبری آقایان موسوی و کروبی و دیگران پیشرفته باشد به همت و شجاعت مردم معترض ایران و کارگردانی نیروهای سرکوب گر و اقتدار گرا پیش رفته است. جریان قدرتمند ارعاب بعد از نمایش جنایات والبته اشتباهات فاحش و غیر قابل جبران خود گرچه موقتاً موفق شد تا ابتکار عمل را به دست بگیرد و از پیش روی اعتراضات خیابانی جلوگیری نماید اما هیچ گاه نتوانست فضای اندیشه ای و تئوریک جامعه را از این جنبش اعتراضی دور سازد.

در راستای آسیب شناسی هویت جنبش باید نگاهی کوتاه به ظرفیتهای واقعی نیروههای موسوم به رهبری این جنبش نیزداشته باشیم از این رو درهمین ابتدای کار باید اشاره ای کرد به عدم درک رهبران سیاسی جنبش در ارزیابی قدرت نیرورهای مخالف خود قبل از ورودشان به کارزار.

این نابسامانی در ارزیابی قدرت نیروهای اقتدارگرا ابتدایی ترین اما پراهمیت ترین ضعف استراتژیک رهبران و متولیان این جنبش است که تا به امروز موجب شده  تا مردم و تمام علاقمندان و فعالان درون جنبش آسیبهای جدی ببینند. این ضعف ارزیابی تواناییهای حریف، به عنوان موضوعی مستقل نیاز به بررسی دارد اما بدلیل گشترش حوزه تاثیر پذیری این اشتباه  ابتداً به ریشه ای ترین بخش ماجرا خواهیم پرداخت و در ادامه دامنه بحث را گسترده خواهیم کرد.

 اما آنچه دراین مبارزه سخت و حساس بیشتراز هر موضوع دیگری انگشت حیرت را به دهان سکوت می کشاند ضعف شدید باورمندی نیروهای مذهبی جنبش در ریشه کن کردن منشا اقتدارگرایی جاری در ذهن و جان جامعه است.

از آنجایی که بستر اندیشه ای هر دو نیروی اصلی طرف مناقشات اخیر یعنی اصلاح طلبان مذهبی و بنیان گرایان اقتدارگرا همان آموخته های مبانی اسلامی آنها می باشد نمی توان پذیرفت که مقاومت منفی این دو در مواجهه با یک دیگر نهایتاً به حذف اقتدارگرایی اسلامی بی انجامد به همین دلیل می توان اشاره کرد که منشا نا باوری در ریشه کن کردن اقتدار گرایی اسلامی در بستر فکری مذهبیون اصلاح طلاب منشا آسیب دیگری در هویت جنبش شده است که باید او را بی اعتمادی در صفوف اتحاد تمام نیروهای مخالف اقتدارگرایان اسلامی نامید. 

اما بعد از تمام این اشارات، مهم ترین ابهام پیش آمده در ساختار هویت جنبش اعتراضی مردم ایران، ادعای مذهبی بودن آن است. همانطور که می دانیم عموم مردم ایران و نیروههای فعال سیاسی داخل کشور هرگز شانس راه اندازی حزب یا جریان سیاسی غیر مذهبی و سکولار را نداشته اند و در چهارچوب قانون اساسی فعلی هم هرگز چنین خواستی  ممکن نخواهد شد. طبق نصر صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی همهء فعالیتهای سیاسی باید در چهارچوب مصالح اسلام ارزیابی شود.

به طور طبیعی چنین صراحتی بسیاری از فعالان سیاسی را وا می دارد تا مطالبات سیاسی و اجتماعی خود را در چهارچوب مبانی اسلامی محدود سازند و به امید گشایشی روزگار گذرانند اما همین محدودیت پذیری ابتدای گسستی است که در مبنایی اندیشه ای نیروهای معترض در جنبش سبز در قالب اختلال هویتی هویدا شده است.

گرچه رهبران مذهبی جنبش بارها به صراحت اعلام کرده اند که مسیر گامهای آنها در تداوم اعتراض هیچ گاه از خطوط قرمز قانون اساسی و مصالح حکومت اسلامی فراتر نخواهد رفت اما آنچه در ذهن و جان جنبش به عنوان نیروی حیاتی جنبش می جوشد چیز دیگری است.

جنبش اعتراضی مردم ایران در سه دهه گذشته همیشه در تنگنای قانون اسلامی گرفتار آمده و برای خروج از این بن بست سعی داشته سوار بر ماشین نیروههای اصلاح طلب  مسیر  رسیدن به آزادی جامعه را کوتاه تر کنند اما این سیاست از سر استیصال همیشه پاسخگو نیست و بارها موجب شده تا ظرفیتهای بالای معترضین به یاس و ناامیدی و سو استفادههای مقطعی مذهبی نماهای فرصت طلب  تبدیل شود.

اما آنچه به واقع مورد سئوال و مباحثه است، مذهبی بودن یا نبودن هویت جنبش اعتراضی اخیر است. آیا برای مذهبی بودن این جنبش این دلایل کافی نیست که رهبران سیاسی مذهبی دارد و موجب برانگیخته گی بسیاری از نیروههای مذهبی داخل دانشگاه و دیگر نهادهای اجتماعی جامعه شده است؟ آیا نمی بایست پذیرفت که زندانی بودن جمع کثیری از شخصیتهای سیاسی و مذهبی نظام دلیل خوبی برای مذهبی بودن این جنبش می باشد؟ آیا حضور چشم گیر نیروههای مذهبی در رسانه های سبز حتی در خارج از کشور دلیل خوبی برای مذهبی بودن این جنبش اعتراضی نمی باشد؟

آری به نظر می آید تمام این دلایل حکایت از مذهبی بودن این جنبش دارد و ما باید بپذیریم که آمال و اهداف چنین جنبشی نهایتاً نمی تواند از خواسته های رهبران سیاسی این جنبش فراتر برود اما در ادامه  بعد از کمی دقت درمیابیم که واقعیت چنین نیست و جنبش اعتراضی مردم ایران با تمام دلایل بالا همچنان نمی تواند جنبشی مذهبی تلقی شود. 

درهمین راستا به اجبار باید به حفاری جان اندیشه ای جنبش بپردازیم و دریابیم چرا انتخابات در حاکمیت اسلامی اهمیت پیدا نمی کند و نیروههای غیر مذهبی در جامعه مجبور شده اند ظاهر اعتراضات خود را در قالبها و اشعار مذهبی معرفی کنند.

 

( پایان بخش اول )

 

 

 

 

© 2010, آزادی بیان. All rights reserved.

مطالب مرتبط


 

شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranfree-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranfree@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته