فرهاد سعدلو پاریزی، دبیر سابق کانون سراسری انبوه سازان گفت که براساس استاندارد بینالمللی اگر فردی در طول ۸ سال بتواند یک سوم درآمد خود را پس انداز کند، میتواند خانه بخرد، اما در کشور ما در صورت ثابت ماندن قیمت مسکن، این امر حدود ۱۰۰سال طول می کشد.
آقای سعدلو با اشاره به روند صعودی قیمت مسکن گفت که از آنجا که فنر مسکن در طول زمان فشرده می شود، در سال ۱۳۹۱بیشترین میزان متقاضی مسکن و بیش از ۳۰درصد افزایش قیمت را خواهیم داشت .
آقای سعدلو با تایید طرح مسکن مهر گفت: "با این حال این طرح نمیتواند کل اقتصاد مسکن را در بر گیرد و همه تقاضاها را تامین کند و دلیل اصلی رکود مسکن است."
وی با تایید اینکه پرداخت تسهیلات به متقاضیان مسکن باعث افزایش قیمتها می شود، گفت: به هر حال حاکمیت باید این ریسک را پیذیرد و میزان تسهیلات خرید مسکن را برای حدود ۳۰تا ۴۰درصد ارزش خانه بالا ببرد و در اختیار متقاضیان مسکن قرار دهد.
به گفته سعدلو، کلیه بودجهها و تسهیلات به طرح مسکن مهر اختصاص یافته و اگر این طرح به هر دلیلی شکست بخورد، اقتصاد شکست میخورد.
وی می گوید در شهرهای جدید برای اجرای طرح مسکن مهر تاسیسات زیربنایی کافی وجود ندارد: به طور مثال در پرند آب شرب وجود ندارد؛ بنابراین اگر دولت قصد دارد کمبود مسکن را از طریق ساخت و ساز در شهرهای جدید جبران کند، ابتدا باید تاسیسات زیربنایی را فراهم و سپس اقدام به چنین کاری کند.
منبع: کلمه و ایسنا
مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان اعلام کرد: برای دومین بار در سه روز گذشته جنگلهای با ارزش شهرستان اندیکا در این استان طعمه حریق شدند.
علیرضا صابرپور گفت: روز چهارشنبه چند هکتار از جنگلهای درختان بلوط و بنه شهرستان اندیکا در آتش سوخت که پس از تلاشهای فراوان ماموران آتش نشانی، کارکنان منابع طبیعی و مردم محلی این آتش مهار شد. بعد از آن ما در حال بررسی میزان خسارتهای وارده بودیم که متاسفانه بعد از ظهر دیروز برای بار دوم این جنگل آتش گرفت.
وی گفت برآورد ما از آتش سوزی اولی در حد 45 هکتار است ولی این میزان نیز مورد تائید نهایی نیست و«بر خلاف آمارهای اعلام شده هنوز نمی توان آمار دقیقی از این میزان خسارت و مساحتی که دچار حریق شده را برآورد کرد.»
صابرپور در باره علت این آتش سوزی ها گفت: خوزستان یک فصل پرباران را پشت سر گذاشته به همین علت علوفه و علفهای فراوانی در زیر درختان و در جنگلها رشد کرده است ولی به علت گرمای شدید این روز های استان این علوفه های و علفهای خشک شده و مستعد آتش سوزی هستند و در برخی موارد حتی بر اثر تابش نور خورشید هم آتش می گیرند. ده روز قبل 15 هکتار از جنگلهای شهرستان ایذه در استان خوزستان طعمه حریق شدند.
در کرمان نیز گرمای شدید زندگی مردم را دچار اختلال کرده و دمای هوا به مرحله بحرانی رسیده است.
بخشدار شهداد با اشاره به ثبت گرمای 56 درجه سانتیگراد و تلفات سنگین به دامها و کشاورزی این منطقه گفت: دمای هوا به قدری افزایش یافته است که دو سوم خرمای "مضافتی" و "شیرکی" شهداد در آستانه برداشت روی درختان خرما خشکیده است.
در همین حال، به دلیل کمبود آب آشامیدنی چهار روستا از توابع شهرستان کرمان از سکنه خالی شده اند. ساکنین روستاهائی همچون "اندوهجرد" و "اکبرآباد" که زمانی از مناطق پررونق و خوش آب و هوا به حساب میآمدند از جمله کسانی هستند که در نبود آب آشامیدنی روستاها را ترک کردهاند.
منبع: مهر (+و+)
«یک روز زندگی» یک تجربه تاریخی و جهانی در سینماست که در آن مردم سراسر جهان از «یک روز زندگی» خود در 24 جولای فیلم میگیرند و برجستهترین کارها در قالب فیلمی به کارگردانی کوین مکدونالد (+) و تهیهکنندگی ریدلی اسکات (+) به نمایش درخواهد آمد.
این اولین کار سینمایی از نوع خود بر اساس تولیدمحتوای رسانه های خرد است. شرکت کنندگان می توانند از موبایل و دوربین عکاسی تا دوربینهای کوچک معمولی برای فیلمبرداری استفاده کنند.
بنابرین، از آغاز روز شنبه 24 جولای، بیست و چهار ساعت وقت دارید تا شمهای از بهترین لحظات یک روز زندگی تان را با دوربین ثبت کنید. چه فیلمتان برای فیلم بلند ریدلی اسکات انتخاب شود یا نه، در صفحه «یک روز از زندگی» باقی خواهدماند تا به نسلهای آینده نشاندهد زندگی در 24 جولای 2010 چگونه بودهاست.
اين مستند مي تواند فيلم برداري از مکانهاي مختلف زندگي روزمره، طلوع خورشید و یا حرکت به سمت محل کار باشد و يا صرفا گفتگویي در مقابل دوربين. اما ارزش کار شما به شخصی بودن آن است (راهنمای ساخت فیلم را در صفحه ویژه پروژه در یوتیوب بخوانید).
به نوشته وبلاگ رسمی گوگل، فیلم در جشنواره فیلم ساندنس 2011 به اکران درخواهد آمد. اگر فیلم شما هم بخشی از فیلم نهایی باشد نامتان به عنوان همکار کارگردان ذکر خواهدشد و ممکن است یکی از بیست همکاری باشید که برای اکران فیلم دعوت خواهند شد.
وبلاگ رسمی گوگل میگوید هر روز 6.7 میلیارد نفر جهان را از زاویه دید خود مینگرند و این پروژه راهی خلاقانه برای جمعآوری این نگاهها در قالب داستان یک روز مشخص از زمین است.
داشتن حداقل 13 سال سن، داشتن حساب يوتيوب و متعهد ماندن به قوانين جامعه مجازي يوتيوب شرايط شرکت در اين طرح است.
برای شرکت در این پروژه باید به صفحه «یک روز از زندگی» سری بزنید و دستورالعمل ساخت فیلم را بخوانید. سپس روز بیست و چهارم جولای را با دوربین خود ثبت کنید و فیلم را پیش از 31 جولای روی صفحه «یک روز از زندگی» آپلود کنید.
یکی از بازدیدکنندگان در بخش نظرات این صفحه نوشتهاست: «من حتما شرکت میکنم، و جشن تولدم را که فرداست، در تاریخ ثبت خواهم کرد.»
منبع: یک روز زندگی (صفحه پروژه در یوتیوب) و وبلاگ گوگل و IMDB
در همین زمینه از رسانه های دیگر فارسی:
همشهری: اسکات در همکاری با یوتیوب فیلم مستند می سازد
زمانه: یک روز از زندگی ما
صدها تن از ایرانیانی که سال گذشته درگیر حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری شدند برای نجات از زندان، شکنجه و حتی مرگ از مرزهای مختلف عبور کردند.
لیلا ملکمحمدی در گزارشی برای تهران ریویو نوشته است بسیاری از اینان هدفشان از ترک ایران، فرار از خطر بود و در مواردی برخی پناهجویان حتی دو ماه بدون مراجعه به دفتر سازمان ملل صبر کردهاند تا شرایط ایران تغییر کند و بازگردند.
هادی قائمی مسوول هماهنگکننده کمپین بینالمللی برای حقوق بشر در ایران میگوید:«حکومت ایران تمام توان خود را برای زندانی کردن یا خارج کردن جوانان به کار گرفته است. آینده جوانانی که مجبور به ترک وطن میشوند مبهم و نگران کنندهاست.»
به گفته رضا معینی، مسوول میز ایران در سازمان گزارشگران بدون مرز «از تیرماه 1388 حدود ۱۱۰ روزنامهنگار با ما تماس گرفتند و از ماه مهر این تعداد بیشتر شد.» او خروج روزنامهنگاران پس از انتخابات را یک بحران میداند.
خروج بیبرنامه از کشور مانع از جمعآوری حداقل سرمایهای شده تا پناهجویان بتوانند چند صباحی را با خیالی آسوده بگذرانند. قانون سازمان ملل به پناهجویان اجازه کار نمیدهد، و اینان هیچ منبع درآمدی نیز ندارند.
فرین فخاری ایرانی مقیم آلمان میگوید: «پناهجویی را میشناسم که در ترکیه با قرار ساعتی 8 لیر ترک در جایی کار کرده و پولش را ندادهاند و چون کار برای پناهجو غیرقانونیست او نمیتواند از کارفرمای خود شکایت کند. در ترکیه پناهجویانی هستند که برای انجام مراحل پرونده باید خود را به دفتر امور پناهندگی سازمان ملل در آنکارا برسانند ولی حتی امکان تأمین هزینه این سفر ضروری به آنکارا را هم ندارند.»
به نوشته تهران ریویو آمار دقیقی از پناهجویان یکسال گذشته در دست نیست. سازمانهای گوناگون نیز اغلب مرزهای مشخصی دارند؛ کمکهای «سازمان گزارشگران بدون مرز» ویژه روزنامهنگاران و وبلاگنویسان است یا «کمپین بینالمللی برای حقوق بشر در ایران» صرفأ از فعالان سیاسی حمایت میکند؛ اما نهادهایی چون «همبستگی با پناهندگان ایرانی» در ارایه کمک به پناهجویان، مرزی از نظر صنفی ندارد. ایرانیانی نیز به شکل خودجوش به جمعآوری کمکهای نقدی یا غیرنقدی برای پناهجویان نیازمند میپردازند.
احمد وحدانی از بهمن 88 با تأسیس «بنیاد یاران» تا کنون برای سی نفر نزدیک به سی هزار کرون کمکهای نقدی جمعآوری و فرستاده است. او از استقبال ایرانیان خارج از کشور ناراضیست و میگوید: «فقط اسلو نزدیک به 12 هزار ایرانی دارد. اگر هرکدام یک دلار بدهند، 12 هزار دلار میشود.»
دلجو آبادی بنیانگذار و مدیر اجرایی سازمان همبستگی با پناهندگان ایرانی، میگوید: «این سازمان که هر سال به هفتاد خانواده پناهجوی نیازمند کمک میکند پس از انتخابات با بیش از هزار پرونده، روبهرو شده و از این تعداد در نهایت صد و بیست پرونده را برای ارایه کمک مالی در نظر گرفته است.» او میگوید: «ما در نهایت به یک خانواده نیازمند میتوانیم در سال سیصد دلار بدهیم و این خیلی کم است.»
لیلا ملکمحمدی در این گزارش از جوان نوزده سالهای می نویسد که با اصابت تیری به سرش مدتی در کما بودهاست. وی پس از به هوش آمدن، میخواسته زندگی مخفیانهای داشته باشد؛ اما گاهی دچار تشنج شده و آنچه بر او گذشته را با غریبه و آشنا بازمیگفته. خانواده از ترس جان فرزندشان او را از مرز رد میکنند و به او میسپارند از سرگذشت خود سخنی نگوید. او که قدرت تکلم خود را نیز تا حد زیادی از دست داده، حتی در مقابل نمایندگان سازمان ملل نیز از بیان سرگذشتش، میهراسد.
او در پایان میپرسد:« آیا این تشکلها و نهادها میتوانند بخش کوچکی از مشکلات بیشمار پناهجویان ایرانی پس از انتخابات را حل کنند؟ حال آنکه برخی از آنان هیچگونه حمایتی را از هیچ تشکل و سازمانی دریافت نکردهاند.»
منبع: تهران ریویو
محمدصادق حائری شیرازی، عضو مجلس خبرگان رهبری گفت «امروز شیطان و یهود از راه علوم انسانی وارد دانشگاه میشوند و مسائل را علمی میکنند و از این راه فساد خودشان را عملی میکنند.»
آقای حائری افزود که «باید به فرموده مقام معظم رهبری علوم انسانی ما از قرآن نشات بگیرد و همه باید کمک کنیم تا این کار انجام شود.»
وی در ادامه با اشاره به اینکه «آنچه انسان را پیش میبرد بصیرت است» افزود: «امروز مقام معظم رهبری توانستهاند با روشنگری و صحبت این فتنه را خاموش کنند. اینها عنایات الهی است که برای حل اختلاف به ما داده شده است.»
این عضو مجلس خبرگان مدعی شد: «اگر امام (رهبر مذهبی) نباشد مشکلات حل نمیشود.»
به گفتهی حائری شیرازی «اینکه اروپا لائیک را انتخاب میکند چارهای ندارد چون نمیتواند اختلافات مذهبی را حل کند و انتخاب لائیک برای عبور از اختلافات مذهبی است آنها که نمیتوانند حکومت مذهبی داشته باشند به خاطر حجت و لاحجت است.»
منبع: مهر
خبر آلودگی آب تهران حالا دیگر یکی از نمونههای کلاسیک جنگ روانی شده است. اصل آلودگی را میتوان در پرانتز گذاشت. از اوایل دهه هشتاد به دستور شهردار وقت، موتورهای آب (و باقیمانده قناتهای موجود در شهر) بدون تصفیه یا با حداقل تصفیه به شبکه لوله کشی آب تهران وارد شد. بسته به این که سفرههای آب زیرزمینی هر منطقه چقدر آلوده است، آب آن منطقه هم آلوده است.
اما حالا که خبر آلودگی پخش میشود، مسئله آلودگی فقط بیست درصد از خبر است. هشتاد درصد دیگر از جملهها و گزارهها، خبر از جنگهای داخلی در اردوگاه اشکولگرایان میدهد.
مسئله این است که دولت مشایی دست به یک جراحی جالب زده است. این دولت دارد با حداکثر خشونت و توهین خودش را از همه بدنه گفتاری و سیاسی جناح راست سنتی جدا میکند.
این وسط رئیس کیهان چون در لبه مرز قرار دارد بیشترین آسیب را میبیند و به همین خاطر است که همسرش (وزیر بهداشت) برگ آلودگی آب تهران را رو کرده است.
حالا یک جدول دو ستونی بکشید، خبرها را بخوانید و فهرست آدمهای پیگیر و تکذیب کننده آلودگی آب تهران را در جدول درج کنید. به نتایج جالبی درباره شکاف به وجود آمده میرسید.
مجتبی هروی
مجید ابهری، متخصص علوم رفتاری و آسیبشناسی گفت 5/7 میلیون نفر حاشیهنشین در کشور وجود دارد که با توجه به مشکلات طبیعی و کمبود زمینههای اشتغال در روستاها به کلانشهرها مهاجرت میکنند.
آقای ابهری با اشاره به اینکه «رشد سالانه آسیبهای اجتماعی در کشور 5/12 است» افزود: «حضور این افراد در حاشیه کلانشهرها و همچنین حضور مهاجرین کشورهای همسایه و تضارب خرده فرهنگها سبب رشد آسیبهای اجتماعی و بزه شده است.»
به گفته این متخصص علوم رفتاری «95 درصد کودکان خیابانی و کار فرزندان حاشیهنشینها هستند و دستفروشان کنار خیابانها و معابر عمومی نیز از حاشیه تهران میآیند.»
وی افزود: «اکثر خرده فروشان مواد مخدر و مواد رونگردان صنعتی در حاشیه تهران زندگی می کنند.»
ابهری در پایان گفت: «نکته حائز اهمیت و خطرناک در این میان رانده شدن افراد کم در آمد به دلیل بالا بودن اجاره مسکن از درون شهرها به حاشیه شهرهاست که سبب تضارب خرده فرهنگها می شود.»
منبع: مهر
صادق رحیمی
I Want My Country Back
هانا آرنت (Hannah Arendt) در بخشهای پایانی کتاب مشهور خود به نام «ریشه های تمامیت طلبی / The Origins of Totalitarianism» مینویسد:
تنها اوباش و خواص هستند که ممکن است مستقیما جذب حرکت توتالیتری (تمامیت خواهی) بشوند، توده مردم را تنها میتوان از طریق تبلیغات و دروغ قانع کرد . . . این را مدتهاست دانسته ایم که در حکومتهای توتالیتر تبلیغات (propaganda) و ایجاد رعب و وحشت (terror) برای خفه کردن مخالفان دو روی یک سکه هستند (p. 341) . . . تبلیغات دروغ در واقع بخشی از «جنگ روانی» دولتهای توتالیتر است، اما ایجاد رعب فراتر از آن میرود. استفاده از حربهٔ وحشت حتی پس از مسلط شدن حکومت توتالیتر و رسیدن وی به اهداف روانی خود نیز ادامه میابد (p. 344) . . . حکومتهای توتالیتر از هر نوع ایدئولوژی، سنت ملی و یا تفکر دینی که برخاسته باشند، همیشه «طبقات» را به «توده ها» مبدل میکنند، و تکیه گاه قدرت را از ارتش [مقابله با قدرتهای خارجی] به پلیس [مقابله با قدرت مردم].
بحث آرنت گسترده است و طولانی، و من توصیه میکنم دوستانی که علاقه مند به دقت در روش و کارکرد سیستمهای توتالیتر هستند حتما آرنت را بخوانند. اما یک نکته ساده ای از بحث او را من میخواستم اینجا اشاره کنم، و آن اینکه تاریخ نشان داده است که حکومتهای تمامیت خواهی مثل آنچه که امروز بر خاک ایران خیمه زده است، در صورتی که قادر و آماده باشد تا از سه زاویهٔ ایدئولوژی، دروغ، و زور عریان استفاده کند این امکان را خواهد داشت که به تسلط بر مردم کشور تا مدت نامحدودی ادامه بدهد.
و این دقیقا همین نکته آخر است که موجب شده است این متن را بنویسم: این اندیشهٔ روز افزون که سرشت و فرم حکومت فعلی به نحوی است که مردم ایران، سبز یا هر رنگ دیگری هم که بشوند، قادر نیستند قدرت را از دست این گروه خارج کنند.
آنچه مسلم است این است که این حکومت فعلی تمام خصیصه های یک حکومت توتالیتر عمیقا ایدئولوژیک را کسب کرده است، و آنچه با گذشت هر روز واضح تر میشود این است که حکومت علاقه مفرطی به بستن در قفس و مطلق کردن تسلط خود بر جامعه را دارد و در حال برداشتن قدمهای جدی در این مسیر میباشد. از این جمله اند زمزمه های جامعه تک حزبی، تلاش بیش از پیش برای محدود کردن کامل صحنه اطلاع رسانی و تفکر انتقادی از طریق بستن و کنترل بسیار نزدیک رسانه های غیر دولتی همچون روزنامه ها، مجلات و کتابها و نیز دیگر رسانه های داخلی از قبیل وبلاگها و سایتهای خبری و تحلیلی، ایجاد اخلال جدی در مسیر اطلاع رسانی خارجی از طریق پائین آوردن تا حد امکان سرعت اینترنت در کنار استفاده گسترده از فیلترینگ، و ایجاد امواج رادیوئی برای جلوگیری از کار کانال های ماهواره ای با اشراف به این که این امواج به احتمال قریب به یقین موجب انواع اختلالات فیزیولوژیک در شهروندانی که در معرض آنها هستند نیز خواهد شد، و انواع و اقسام روشهای دیگر ارعاب و کنترل فکری و روانی جامعه، از جمله استفاده از اوباش به نحوه ای سیستماتیک و یا قتل، شکنجه، تجاوز و زندان منتقدین و مخالفینی که سکوت اختیار نکرده اند. و در کنار اینها مشخصات دقیق دیگری از حکومت های خطرناک توتالیتر از قبیل ایجاد کالت های پرستش شخصیت در میان هواداران و تلاش برای گستردن این تفکر از طریق رسانه های دولتی (گزارشات اخیر در مورد ارتباط مستقیم محمود احمدی نژاد با «امام زمان» و یا اعلام حرام بودن عدم تبعیت از سید علی خامنه ای نمونه هائی روشنتر از آن هستند که نیاز به شرح باشد)، و یا آغاز پروژه های گسترده برای «تولید» تصویرهای خاصی از تاریخ و هویت کشور و نیز تولید روش و پرسپکتیوهای متفاوت و غیر معمولی از علوم، بخصوص علوم انسانی .
به عبارت دیگر، تمام شواهد دال بر این هستند که صاحبان فعلی قدرت در جمهوری اسلامی خیزش نهائی خود را آغاز کرده اند، خیزشی که اولین گام آن «تسلط مطلق» بر جامعه ایران، و دومین گام آن عبارت از پروژه هذیان گونهٔ تسلط بر دنیا و ایجاد یک حکومت جهانی (به رهبری مهدی) است.
شاید دیوانه وار و غیر ممکن بودن رویاهای صاحبان قدرت فعلی در نظر بسیاری از ما دلیل خوبی برای جدی نگرفتن آنان باشد، اما هرگاه این رویاها و سخنان آنان را را در کنار مراحل عملی و قدمهای علنی و واقعی که در همین پنج ساله اخیر توسط این افراد در جهت رادیکال کردن شیوه و عملکرد حکومت اسلامی در ایران قرار دهیم نه تنها واضح میگردد که بایستی اینها را جدی گرفت، بلکه بدتر از آن، این تفکر ترسناک به ذهن میرسد که حتی امروز هم برای جلوگیری از تمام تخریبها و خونریزی هائی که این حکومت بدون شک قبل از نابودی خود موجب خواهد شد کمی دیر است.
واقعیت تلخ و ترسناکی که حتی خود من نیز تا امروز به دلایل مختلف سعی کرده ام از آن روی بگردانم و انکار کنم این است که مردم ایران به تنهائی قادر به سرنگون کردن این رژیم و آزاد کردن کشور از بندهای عنکبوتی وی نیستند، و اینکه چنین امکانی در آینده ای نزدیک میسر گردد نیز تقریبا غیر ممکن مینماید. این حقیقتی بسیار تلخ است، و درست همانطور که بسیاری از متفکران و آزاد اندیشان در آلمان در دهه چهارم قرن بیستم به دلایل زیادی حاضر به اعتراف و قبول چنین واقعیتی نبودند، من و بسیاری دیگر از ایرانیان داخل و خارج از کشور نیز اعتراف به چنین واقعیت تلخی را بسیار مشکل میابیم. اما مسئله اینجاست که از سوی دیگر جنبه های اخلاقی این مسئله بسیار پیچیده تر از منطق ساده ای همچون حفظ و صیانت از تمامیت ارضی کشور است، نه تنها به این دلیل که این حکومت در واقع نوعی بیماری حاد است که قابل درمان توسط خود «وطن» نیست، بلکه از آن مهمتر اینکه درست همانطور که در مورد هیتلر و مردم آلمان نیز صدق میکرد، مسئله و مسئولیت ما در مقابل جمهوری اسلامی متاسفانه از حیطهٔ کشور و مرزهای ایران فراتر میرود، آنهم به دو دلیل بسیار عمده و ساده: دلیل اول اینکه «ایران»، یک جزیره دور افتاده نیست و در جامعه جهانی امروز که مشخصه اساسی آن «دهکده جهانی» بودن شده است واقعیات «درونی» ایران و مردمش نمیتواند بی ربط به کشورهای دیگر و جهان شناخته شود، و دلیل دوم اینکه این حکومت (لااقل در فرم مصباحی-احمدی نژادیش) قصد و رویایش به درون مرزهای ایران محدود نیست، و هدفش «جهانی» است.
از کامنتها:
محمدرضا خباز، عضو هيات تطبيق مصوبات با قوانين و مقررات گفت که دولت درباره ارسال مصوبات به مجلس، دروغ میگوید.
وی در گفتگو با ایلنا افزود: «متاسفانه شرايط به گونهاي شده كه قبح دروغ گفتن ريخته است. ميگويند همه مصوبات را به مجلس فرستادهايم، در حالي كه فقط همين دو مورد ارسالي را به همه نشان ميدهند و ميگويند مصوبات را به مجلس ميفرستيم.»
اخیرا مناقشهی بین مجلس و دولت مبنی بر ارسال مصوبات به مجلس شورای اسلامی بالا گرفته است.
چند روز قبل، علي مطهری نیز با تاييد عدم ارسال مصوبات دولت به مجلس گفته بود که اين اقدام دولت تخلف و گريز از قانون محسوب ميشود و اگر دولت به بیقانونیهایش ادامه دهد نمايندگان در قالب سوال از محمود احمدینژاد موضوع را پيگيري خواهند كرد.
آقای خباز در ادامه گفت که اكنون «دو و نيم الي سه ماه است كه دولت از اجراي اصل 138 قانون اساسي امتناع ميكند.»
وی ادامه داد: «خيلي بد است كه رئيسجمهور در حالي كه براي پاسداري از قانون اساسي سوگند خورده است، از پس از عيد نوروز تاكنون يك اصل مهم قانوني را اجرا نميكند.»
به گفتهی آقای خباز «اکنون ارتباط مجلس و دولت هنوز بر اساس اصل 138 قانون اساسي قطع است.»
منبع: ایلنا
پیشینه
مطهری: اگر دولت به قانونگریزیهایش ادامه دهد احمدینژاد را به مجلس میکشانیم
مديركل پيشگيري از اعتياد ستاد مبارزه با مواد مخدر میگوید١٠ ميليون خانوادهی ایرانی گرفتار معضل اعتياد هستند.
حمیدرضا صرامی با بیان این مطلب افزوده است: «در حال حاضر يك ميليون و 200 هزار معتاد قطعي و 800 هزار معتاد تفنني در کشور وجود دارد.»
وی در ادامه، درصد گرایش به اعتیاد را اینگونه عنوان کرده است: «كسب لذت 18 درصد، رفع مشكلات روحي و رواني 14 درصد، تفريح 13 درصد، فشار دوستان 1/5 درصد، رفع مشكلات جسماني 5 درصد، مشكلات خانوادگي 3/4درصد و رفع مشكلات جنسي 4/3 درصد.»
به گفتهی آقای صرامی«٥٥ درصد از والدين به طور متوسط پس از پنج سال تاخير از اعتیاد فرزندانشان مطلع میشوند.»
پیشتر طاها طاهری، قائممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، سن شروع اعتیاد در ایران را «۱۵-۱۶سالگی» و مقطع دبیرستان اعلام کرده بود.
میانگین سن اعتیاد در ایران، به گفتهی طاهری ۲۳ سال است.
منبع: ایلنا
پیشینه
سن شروع اعتیاد به پانزده سالگی رسید
محمود ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم گفت «اگر دانشجویان ایرانی که در خارج از کشور تحصيل میکنند اراده کنند به داخل بيايند، ما برای همه آنها جا داريم و در عرض يک هفته هم به همه آنها جواب مثبت خواهيم داد.»
آقای ملاباشی گفت که وزارت علوم در تلاش است تا دانشجويان خارج از كشور داوطلبانه به كشور بازگردند.
وی گفت: «در اين راستا يك برنامه اينترنتي بسيار آسان و روان تهيه شده است كه بر اساس آن افراد در هر جاي دنيا كه باشند ميتوانند با وزارت علوم به راحتي مكاتبه كنند و ظرف مدت يك هفته پاسخ مكاتبه خود را دريافت نمايند.»
«ما از دانشجويان خارجي خواستهايم كه سابقه آموزشي خود را بنويسند و بعد از آن در ليستي كه تهيه شده است 15 دانشگاه را انتخاب كنند تا در يكي از اين دانشگاهها به تحصيل خود ادامه دهند.»
ملاباشی افزود: «علاوه بر افرادي كه اكنون ميتوانند وارد دانشگاه شوند ما حدود ۲۰۰ هزار صندلي خالي در دانشگاهها داريم كه ميتوان از آن استفاده كرد.»
معاون دانشجویی وزیر علوم در ادامه با بيان اينكه در حال حاضر بيش از ۶۰ هزار دانشجوي ايراني در خارج از كشور وجود دارد افزود: «البته آمار ياد شده آمار رسمي است و براساس برخي اظهار نظرها چيزي در حدود همين مقدار دانشجو نيز در خارج از كشور به طور غيررسمي در حال تحصيل هستند.»
به گفتهی وی «بيشتر دانشجوهاي ايراني خارج از كشور در هند به سر ميبرند كه تعداد آنها حدود 10 هزار نفر است و در مالزي هم تقريبا همين تعداد دانشجو وجود دارد.»
منبع: فارس
محسن نریمان، عضو کمیسیون عمران مجلس با تکذیب این ادعا که تحریمها تاثیری بر اقتصاد کشور ندارد گفت که «این گونه صحبتها بیشتر جنبه تبلیغاتی و سیاسی دارد و بدون تردید تحریمها تاثیرات منفی بر اقتصاد كشور میگذارد.»
آقای نریمان همچنین اظهارات رییس کل سازمان سرمایه گذاری مبنی بر اینكه ایران رتبه اول سرمایه گذاری خارجی رتبه جهان را کسب کرده، رد کرد.
به گفته وی «در سرمایه گذاری خارجی هرگز نتوانستهایم عدد و رقم بالایی را جذب كرده و موفق عمل كنیم.»
نریمان که دبیر فراکسیون سرمایه گذاری مجلس است، میزان جذب سرمایه خارجی عربستان در سال گذشته را با كل سرمایه خارجی كه از ابتدای انقلاب تا كنون در كشور جذب شده برابر دانست و گفت: «به هیچ وجه نمی توان گفت در سرمایه گذاری خارجی موفق بوده ایم.»
نماینده بابل به مدل جذب سرمایه گذاری خارجی در برخی كشورهای غربی مانند آلمان اشاره کرد و گفت: «لحاظ كردن مشوق هایی همچون اعطای كمك های بلاعوض و وام های كم بهره به سرمایه گذاران را یكی از عوامل موثر جذب سرمایه خارجی است.»
منبع: پارلمان نیوز
بدبختانه باید بگویم با حرف شما صد در صد موافقم.
به نظر من آنها سالهای آخر عمرشون را سپری می کنند و خوشبینانه ترین وضعیت برای ایران در آینده سیستم فدرالی می باشد.
متشکرم از نوشته تان.
خیلی دولت های بدتر از جمهوری اسلامی نیز بوده اند که بسیار خشن تر و بدتر از ج.ا مردم را سرکوب می کرده اند اما سقوط کرده اند. آگاهی مردم و به خصوص شرکت عمومی مردم در انتخابات 1388 و برخورد رژیم با مردم کار خود را کرده است. مطمئن باشید اتفاق بزرگی در راه است. امیدوارم این اتفاق برای عموم ملت ایران خوشایند باشد و در پس آن یک رژیم دیکتاتور دیگر روی کار نیاید.
راستش اگه دلیلی نگفتهاید، باید بگم که این روش خیلی اشتباه ه. چون مخاطب تون رو پیچوندین. به ظاهر خواستید علمی بحث کنید، از کتاب اسم بردید و متنی ازش، ولی دست آخر حس خودتون رو نوشتید. و مخاطب هم عادت کرده که دنبال دلیل نباشه.
لطفن سعی کنید بیشتر توی نوشتههاتون رو دلیل تاکید کنید. و انتظار مخاطب تون رو ببرید بالا. بهش یاد بدید که دلیل بخواد از شما. مثلن اخرش مینوشید که: حس م برای عمهام.
شما به درستی گفتید که از طریق فکر آرنت بتوان برداشت کرد که ایران مشخصات یک جامه توتالیتر دارد. درست. آیا تمام جوامع توتالیتر با کمک بیرونی تحول پیدا کردند؟ خوب این در مورد آلمان فاشیست صادق است، ولی در مورد شوروی که یک جامه توتالیتر بود صادق نیست چون از درون تغیر کرد. به هر حال مساله جالبیست ولی فکر میکنم هنوز کار مانده برای قبول تز شما.
سوال داشتم. گیریم که تز شما درست است، نتایج ان برای فعالان چه خواهد بود. -مهران.
شما خواسته یا ناآگاهانه در حال تکرار تلقینات فاشیستهای حاکم بر ایران هستید.آنها هم با استفاده از جنگ روانی و رعب و وحشت 30 سال است همین هدف را دنبال می کنند که مردم را نسبت به سر نوشت کشور بی تفاوت کنندو در عین حال تصویر دروغینی از مردم ایران به دنیا نشان دهند که مردمی خشن ، بی فرهنگ، خودمحور و ضدقانون هستند. تا از این طریق سرنوشت حکومت استبدادی را به سرنوشت مردم گره بزنند. ولی جنبش سبز تمام نقشه های دشمنان ایران را نقش بر آب کرد وآلمان هیتلری با ایران سبز یکسان نیست. این رژیم ضد ایرانی است واگر 25 خرداد رخ نمی داد شاید تئوری یا حس شما درست بودولی ایرانیان باشرف و فداکار شاید در اقلیت باشند ولی با بی کفایتی و حیف ومیل کشور و اثر تحریمها بر زندگی مردم و نبوغ و رادمردی آریایی وطن پرستانی چون میرحسین خواهید دید که تئوری شما شامل ایران نمی شود.
به این راحتی ها هم نیست حداقل باید برای ایران 1404 این فکر رو کرده باشن علتش هم اینه که این روند به آرامی در حال انجام هست و به تندی نمیشه این کار رو کرد چون ساختار فعلی جمهوری اسلامی اجازه توتالیتریسم رو نمیده
به نظر من این حکومت که سهله حتا دولت امریکا هم با اعتصاب عمومی فلج میشه.
ناوال جان حرف زیبایی زدن! حتی دولت آمریکا و چین و اگر اتحاد جماهیر شوروی بود اون رو هم میشد گفت, در مقابل اعتصاب دستشون کاملا بستست چون هرچقدر هم که جمهوری اسلامی بگه فلان کار فتنه بوده در مقابل اعتصاب سراسری دستش بستست چون نمیتونه بگه میلیون ها ایرانی از آمریکا پول گرفتن تا سر کار نیان تا نظام جمهوری اسلامی ساقط بشه! نمیتونن میلیون ها نفر رو بسیج کنن بفرستن دم در خونه اینها و با زور بفرستنشون سر کار!
در مورد اعتصاب هم باید گفت که اعتصاب در جامعه آزاد با شکل گیری فرهنگش میتونه به مردم کمک کنه ولی در جامعه استبدادیی که قراره سرنگون بشه اعتصاب نیازمند شعور نیست! نیازمند جرقه است. در انقلاب 57 هم در ماه های پایانی منتهی به انقلاب و یعنی بعد از 17 شهریور در زمانی که بعضی روزها حکومت نظامی بود و باقی روزها فضای کشور امنیتی بود و حتی گاهی در سطح شهر مردم شاهد زره پوش و نفر بر بودن مردم بجای اینکه اقدام به تظاهرات کنن اقدام به اعتصاب کردن و از این طریق کشور رو فلج کردن و شاه مجبور به باج دادن و عقب نشینی شد و در نهایت با فروپاشی نهاد های نظامی و انتظامی و امنیتی حکومتش سرنگون شد.
دولت احمدی نژاد با سیاست های احمقانش توانایی تحریک مردم و ایجاد جرقه رو داره و مطمئن باشید همون فرآیند در صورت شکل گیری جرقه شکل خواهد گرفت.