-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

Latest News from Kaleme for 07/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره) با محسن آرمین دیدار و گفت و گو کرد.

به گزارش کلمه،  حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره) همزمان با نیمه شعبان سال روز تولد حضرت ولی عصر(عج) با حضور در منزل دکتر محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با وی دیدار و گفتگو کرد.

در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای با تاکید بر لزوم به کار گیری روش های وحدت آفرین ، خواستار اتخاذ تدابیر عاقلانه از سوی مسئولان شد.

روابط عمومی مجمع نیروهای خط امام(ره) اعلام کرد که  آقای هادی خامنه ای در این دیدار  ایجاد محدودیت های روز افزون بر فضای سیاسی را در جهت تقویت نظام ندانسته و بر لزوم حضور فعال همه دلسوزان نظام و انقلاب در عرصه سیاسی کشور تاکید نمودند.

در پایان این دیدار دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره)برای رنج دیدگان راه امام و انقلاب و حوادث اخیر آرزوی صبر و استقامت و توفیق روز افزون آنان را از درگاه خداوند متعال مسئلت کرد.


 


در واکنش به مطلب توهین آمیز روزنامه ابتکار، که تحت عنوان “آقازاده‌هایی که به راه پدر نرفتند”، گروهی از شخصیت های کشور را مورد هتاکی و توهین قرار داده بود، دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، جوابیه ای در این زمینه منتشر نمود.

روزنامه ابتکار چاپ تهران، در شماره روز بیستم تیرماه خود، در مطلبی تحت عنوان فوق، به مرورشکاف نسلی فرزندان سیاستمداران ایرانی” با پدران خود پرداخته و فرزندان برخی از چهره های سیاسی و مذهبی کشور را مورد حمله قرار داده و با ذکر نام و مسائلی از افرادی چون سیدحسن و حسین خمینی، علی مطهری، علیرضا بهشتی، ابوالحسن و مجتبی طالقانی، محمدحسین و علی جنتی، فاطمه خلخالی و فرزندان هاشمی رفسنجانی، آنها را آقازادگانی معرفی کرد، که راهی متفاوت از راه پدرانشان را انتخاب کردند.

به گزارش آفتاب نیوز، در جوابیه دفتر هاشمی رفسنجانی به این متن، آمده است “مطمئنیم که این اتهامات ادامه خواهد داشت، چون اولاً مطالبات برحق مردم و ضعف آنان در برآورده کردن، ایجاب می‌نماید که ذهنیت جامعه را با طرح موضوعاتی اینچنینی منحرف کنند و ثانیاً چون چشم خود را بر حقیقت بستند و به خاطر عدم ظرفیت در انجام امور بزرگ می‌لنگند و بالاتر از همه قلب‌های مریض دارند.”

این دفتر در ادامه با بیان اینکه “تکرار دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای درخصوص مهدی هاشمی، به خصوص پرونده معروف به استات اویل می‌باشد” سندی را در این باره منتشر کرده و آورده است با این توضیحات معلوم می‌شود که هر دو جناح موجود در کشور، در زمان مسئولیت، هرگاه به خاطر ضعف عملکرد، تحت فشار افکار عمومی قرار می‌گیرند، راه چاره را تکرار اتهاماتی می‌بینند که خود به بی‌اساس بودن آنها آگاهی کامل دارند.

این جوابیه همچنین متذکر می شود “مطالب خلاف واقع نویسنده با این توضیحات معلوم می‌شود، چرا که حافظه‌اش یاری نمی‌کند که کشور درگیر این موضوع نروژ است و نه فرانسه، شرکت مذکور استات اویل است و نه توتال، مبلغ ادعا شده در رشوه ١۵ میلیون دلار است و نه ۶۰ میلیون یورو، سال مورد اشاره ٢۰۰۴ است و نه ٢۰۰۷ و فرد ایرانی درگیر این اتهامات مقیم انگلیس است و نه سوئیس!! “


 


کلمه :اسامی شانزده زندانی سیاسی که سه روز پیش و هم زمان با سالروز میلاد امام زمان (عج ) از بندعمومی ۳۵۰ به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بودند ، مشخص شد.همه این زندانی ها در اعتراض به انتقال شان به سلول انفرادی اعتصاب غذای خود را آغاز کردند.

بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی نخستین زندانی هایی بودند که ظهر دوشنبه به سلول انفرادی منتقل شدند .بقیه زندانی های ساعت سه بامداد روز سه شنبه از سلول های خود در بند ۳۵۰ به سلول های انفرادی در بند ۲۴۰ منتقل شدند.

براساس گزارش های رسیده به کلمه ،اسامی این زندانی ها که به خاطر اعتراض یه رفتار نامناسب ماموران و مسوولان زندان و همچنین شرایط نامناسب بند ۳۵۰ ،سه روز پیش به سلول انفرادی منتقل شده اند ،عبارت است از:علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت ، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار ،حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت , عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم ،علی پرویز فعال دانشجویی ،حمیدرضا محمدی فعال سیاسی ،جعفراقدامی فعال مدنی ،بابک بردبار عکاس خبری ،ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل ،ابراهیم(نادر)بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق ،کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار ،مجید دری فعال دانشجویی ، مجید توکلی فعال دانشجویی ، کیوان صمیمی روزنامه نگار ،غلامحسین عرشی ،پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا از میان این زندانیان بهمن احمدی امویی از سه روز پیش اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است و روز بعد از آن پنج نفر دیگر از جمله مجید توکلی ، عبدالله مومنی و کوهیار گودرزی به این اعتصاب غذا پیوستند . سایر این زندانی ها در حمایت از اعتصاب غذای یاران خود ،از امروز( چهارشنبه) اعتصاب غذا کرده و گفته اند که تا تحقق خواسته هایشان دست از اعتصاب بر نمی دارند.

درخواست زندانیان پوزش ماموران و مسوولان زندان از زندانیان به خاطر رفتار نامناسب و همچنین بازگرداندن تمامی این شانزده زندانی به بند عمومی است.


 


سایت سیاست خارجی و بنیاد صلح در ششمین همکاری سالانه خویش، شاخص آسیب‌پذیرترین کشورها و یا به عبارتی، اسامی دولت‌های ورشکسته را منتشر کرده‌اند.

به گزارش آفتاب به نقل از سایت «سیاست خارجی»(فارین پالیسی )، در فهرست کشورهای ورشکسته، کشور سومالی در رتبه نخست است و کشورهای سودان، چاد و زیمبابوه در رتبه دوم تا چهارم قرار دارند.

علاوه‌بر این، کنگو، افغانستان، عراق و جمهوری آفریقای مرکزی در رده پنجم تا هشتم قرار گرفته‌اند و گینه و پاکستان هم در رده نهم و دهم هستند.

بنا بر این گزارش، این طبقه‌بندی بر پایه ۱۲ شاخص صورت گرفته است که از میان این شاخص‌ها، می‌توان به نقض حقوق بشر، نرخ پناهندگی، تنزل وضعیت اقتصادی، خدمات عمومی، دخالت خارجی و وضعیت امنیتی اشاره کرد.

در شاخص جمعیت، کنگو بدترین نمره را دارد، به گونه‌ای که ۵۰ درصد جمعیت این کشور زیر ۱۴ سال هستند.

در شاخص آوارگی، سومالی رتبه نخست را دارا است، چرا که حدود یک‌چهارم مردم این کشور در جنگ های داخلی آواره و نابود شده‌اند.

در شاخص وجود حکومت‌های غیر قانونی افغانستان و سومالی در عنوان بدترین با هم شریک هستند.

در شاخص فرار مغزها، زیمبابوه با فرار یک پنجم از نخبگانش، بدترین رتبه را دارد. در خدمات‌رسانی عمومی، نیجر بدترین نمره و در نابرابری سومالی و کنگو، رکورد‌دار بدترین‌ها هستند.

در حقوق بشر، سومالی و سودان و در تنزل شرایط اقتصادی کره شمالی، سومالی و زیمبابوه بدترین هستند.

در شاخص دخالت خارجی نیز طبیعتا افغانستان، بدترین شرایط را داراست.

در این رتبه‌بندی، ایران سی و دومین کشور ورشکسته دنیاست ، یعنی سی‌و دومین کشور دنیا از لحاظ آسیب‌پذیری در بین ۱۷۷ کشور .


 


خانواده تعدادی از سرداران شهید دفاع مقدس از جمله خانواده های سرداران شهید حمید باکری و شیرودی واسماعیلی،(پدر ومادر سه شهید)رحمانی(پدر سه شهید)نوراللهی،زحمت کش و سقایی و همچنین جمعی از جانبازان و سرداران دفاع مقدس در روز عید نیمه شعبان با یادگار حضرت امام خمینی(س) دیدار کردند.

به گزارش جماران ،درابتدای این نشست صمیمی تعدادی از خانواده شهداء به نمایندگی از جمع حاضر به ایراد سخن پرداخته و دیدگاه های خود را مطرح کردند.

حجت الاسلام والمسلیمن رحمانی پدر سه شهید با اشاره به حادثه ۱۴ خرداد ماه خطاب به یادگارگرامی امام خاطرنشان کرد:از توهینی که به شما شد،من خرد شدم و دیگر خانواده های شهداء نیز این احساس را داشتند. عده ای درکنار مرقد مطهر حضرت امام خمینی (س)هم خجالت نکشیدند و آن اقدام را انجام دادند.

اسماعیلی پدرسه شهید نیز خطاب به یادگارامام گفت:ما درکنار شما ایستاده ایم.

دراین نشست تعدادی از خانواده های شهداء نیز به پخش برنامه های یک سویه و ارائه گزینشی سخنان حضرت امام خمینی(س)اعتراض کردند.در این دیدار خانواده شهدای شرکت کننده بار دیگر دراین نشست حادثه ۱۴ خرداد و توهین به یادگار حضرت امام خمینی را محکوم کردند.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی نیز در ادامه این نشست صمیمانه ضمن تبریک نیمه شعبان تصریح کرد:روز نیمه شعبان،روزانتظار است و هر کس می تواند فلسفه انتظار را دروجود خود مرور کند.

وی با اشاره به حدیثی از پیامبراکرم(ص)مبنی براینکه بالاترین عبادتها انتظار فرج است تصریح کرد:چرا درمیان این همه عبادت انتظاردارای این همه اجر است؟

چون دوران انتظار دوران هجوم حوادث است و درهجوم حوادث ایستادن و استقامت و برحق پایفشاری کردن سخت می شود. در حالیکه به تعبیر قرآن کریم دردوره پیروزی دیندار بودن سخت نیست. درآیه قرآن هم ذکر شده است که إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا که می فرماید مردم درحال فتح وظفر فوج،فوج به دین وارد می شوند.

حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی گفت:زمانی که از هر سو فشار زیاد است.اگر کسی برحق پای فشرد و منتظر واقعی بود به درجه ای می رسد که بالاترین عبادتها را انجام داده است.

یادگارگرامی امام با بیان اینکه اگر به حقیقت نگاه داشته باشیم، خداوند درهای رحمت رامی گشاید خاطرنشان کرد:وقتی فشارها بالا می رود خداوند راه ها راباز و دلها را شاداب می کند.روزعاشورا کرب از حضرت سیدالشهداء زمانی برداشته شد که ایشان دراوج سختیها دل را به خدا داد. إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ که تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ بعد از ثُمَّ اسْتَقَامُوا ذکر شده است. ربنا الله گفتن راحت است اما استقامت سخت است.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با اشاره به اینکه استقامت دراز مدت است افزود: مهم این است که انسان از لطف خدا ناامید نشود درهر نقطه ای درک صحیح خود را از مسائل فراموش نکند و بداند که سختی در راه خدا لازمه سعادت است.

وی با بیان اینکه مرز بین خدا وغیرخدا هوای نفس است تصریح کرد:دربیان حضرت امام(س)نیز فرق بین ریاضت صحیح و باطل اینگونه ذکر شده است که اگر کاری به خاطر خدا باشد ریاضت صحیح است و اگر به خاطراین باشد که فرد قدرتمند شود یا هدف دیگری غیر از خدا باشد غیرصحیح است.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی افزود: نباید در انتظارعجله داشته باشیم. البته صبر با دست روی دست گذاشتن متفاوت است و صبر به این معنا است که هر فردی درهر جایی پای برحقیقت بفشارد.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با اشاره به اینکه دوره انتظار دوره سختی است و صبر خیلی زمانها به دل مردگی وافسردگی منجر می شود افزود:صبرحقیقی نشاط آور است.صبری که مورد نظر خداوند است،صبری است که از آن نشاط برمی آید.


 


کلمه :بهمن احمدی امویی ،روزنامه نگار از سه روز پیش در اعتصاب غذا به سر می برد و شرایط جسمانی وی نامناسب گزارش شده است.

به گزارش خبرنگار کلمه به نقل از خانواده بهمن احمدی امویی ،وی ظهردوشنبه گذشته در پی اعتراض به برخورد نامناسب ماموران و مسوولان بند۳۵۰ و همچنین لغو ملاقاتش با همسرش به سلول انفرادی بند ۲۴۰منتقل شد.در همان روز کیوان صمیمی ،روزنامه نگار نیز به سلول انفرادی بند ۲۴۰ اوین منتقل شده است.

با ادامه اعتراض زندانیان بند ۳۵۰ بیش از پانزده نفر از زندانیان این بند به سلول های انفرادی ۲۴۰ منتقل شده اند که به جز کیوان صمیمی ،عبدالله مومنی و بهمن احمدی امویی از اسامی سایر افراد اطلاعی دردست نیست .

براساس گزارش های رسیده ،در پی اعتصاب غذای بهمن احمدی امویی ،شش نفر از زندانیانی که به سلول انفرادی منتقل شده اند ، از جمله عبدالله مومنی از دیروز دست به اعتصاب غذا زده اند.

پانزده زندانی سیاسی منتقل شده به انفرادی های ۲۴۰اعلام کرده اند در صورتی که به خواسته هایشان رسیدگی نشود و همگی به بندعمومی بازگردانده نشوند ،همگی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

تمامی تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین از یک روز قبل از میلاد حضرت مهدی ( عج ) قطع شده است .


 


کلمه :نزدیک به ۱۴ ماه از انتخابات پرمناقشه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و موج بی سابقه بازداشت ها از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی، سپاه و قوه قضاییه می گذرد. در مورد آنچه بر سر بازداشت شدگان آمد با وجود افشای برخی از ابعاد آن هنوز ناگفته های بسیاری وجود دارد که در تاریخ به ثبت خواهد رسید و منشا تحولات مهمی در آینده ایران خواهد بود.

در این مدت انتظار می رفت پس از انواع فشارها و زیر پا گذاشتن بدیهی ترین حقوق بازداشت شدگان در مرحله بازجویی ها ، در مراحل بعد با در اختیار قرار دادن متهمان به قوه قضاییه ، این رویه اصلاح شود. اما در مراحل بعدی نیز حقوق متهمان در زمینه رعایت آیین دادرسی، بازپرسی ها، برگزاری دادگاه ها، احکام صادره و نحوه نگاه داشتن زندانیان سیاسی تضییع شد.

اگر چه اکثر زندانیان سیاسی و نه البته همگی از سایر زندانیان تفکیک شدند، اما این تفکیک همراه با تبعیض فراوان بین آنها بوده است. زندانیان سیاسی که به خاطر عقایدشان و نه جنایت و یاکلاهبرداری اکثرا در بند ۳۵۰ اوین به سر می برند، در این بند از حداقل امکاناتی که دیگر زندانیان جرائم عادی در بندهای دیگر برخوردارند، همچون کتابخانه ، جراید و روزنامه های مورد در خواست ، آمفی تاتر، محل هواخوری مناسب، سالن ورزشی و نیز امتیازاتی چون تماس تلفنی به اندازه دیگر زندانیان، ملاقات خصوصی و حضوری با خانواده ها و مرخصی محرومند.

در زیر فهرستی از زندانیان سیاسی که از حقوقی همچون مرخصی و آزادی مشروط برخوردار نشده اند و یا بلاتکلیف مانده اند ارائه می شود.

بر اساس قانون زندانیان سیاسی که سابقه کیفری ندارند حق استفاده از آزادی مشروط را پس از طی نیمی از دوره محکومیت خود دارا هستند مگر بدرفتاری خاصی داشته باشند.این در حالی است که این حق به کمتر زندانی سیاسی تعلق گرفته و به خصوص در این باره دیدگاههای سیاسی زندانی و بر سر موضع بودن یا نبودن او ملاک قرار گرفته است تا ثابت شود که این زندانیان بر خلاف ادعاهای مسولان امر، زندانی عقیدتی و سیاسی هستند نه امنیتی.

همچنین برخی از زندانیان که مدتی به مرخصی رفته بودند و طبق قانون و عرف زندان باید مرخصی آنان به اصطلاح تقویم شده و هر ماه در موعد مشخصی به مرخصی بروند، مدتی است که از این حق محروم شده اند. انتشار این فهرست از سوی کلمه با هدف آگاهی بیشتر افکار عمومی از وضعیت زندانیان سیاسی و کمک به بهبود وضعیت آنها از ظلم مضاعفی که بر آنها می رود ، صورت می گیرد.

الف: زندانیانی که تا کنون به مرخصی نرفته اند:

جواد ماه زاده، حسین نورانی نژاد، مجید دری ،ایمان آذریان ، آبتین غفاری، ابوالفضل قاسمی،مسعود بابا پور،ضیا نبوی،میلاد اسدی،علی ملیحی،رجبعلی داشاب، میثم بیک محمدی، مهدی کریمیان اقبال، محمد اولیایی فرد، علی تاجر نیا، علیرضا ایرانشاهی،سامان نورانیان، محمد طاهری قزوینی، کوهیار گودرزی، عباس کاکایی، سعید حاتمی، فرامرز عبدالله نژاد، مهدی فتاح بخش، حسین سهراب پور،عبدالرحمن ماهوش،غلام حسین عرشی،ارسلان ابدی،محمد امین ولیان، حمزه باغبان، کیارش کامرانی، سعید حبری، محمد رضا رجبی، علی بهزادیان نژاد، ایوب قنبریان،آرمان رضاخانی، جمشید میرزایی، امیر اصلانی، یاقوتی شائولیان،مجید توکلی، قادر رحیمی، مهدی محمودیان، عیسی سحرخیز،رسول بداغی،رضا رفیعی،مسود باستانی، احمد زیدآبادی، داوود سلیمانی، حشمت الله طبرزدی ،بهاره هدایت ،هنگامه شهیدی ،مهدیه گلرو ،مطهره بهرامی و عاطفه نبوی ،ریحانه حاج ابراهیم دباغ ،مریم اکبری منفرد ،زهرا جباری ،فاطمه رهنما ، معصومه یاوری و عذرا قاضی میرسعید و …

ب:زندانیانی که هنوز حکم بدوی آنها صادر نشده و بلاتکلیف هستند:

حسن سرچاهی،سعید ملکی، سیامک رحمانی،مهدی کوهکن، مهدی سادات شریف،عماد بهاور،علی رضا بهشتی شیرازی،قربان بهزادیان نژاد، علی عرب مازار،نظام حسن پور،عبدالرضا تاجیک، محمد داوری، عیسی سحرخیز،علی عجمی، محسن صادقی نور، سینا ظهیری ،شیوا نظر آهاری ،کبری زاغه دوست ،محبوبه کرمی ،فاطمه خرم جو ،فرح وازحام ،پروین جواد زاده .

ج. زندانیانی که موعد آزادی مشروط آنها گذشته و از این حق بدون هیچ دلیلی محروم شده اند:

امیر محمدی، حسین نورانی نژاد،علی تاجرنیا، قادر رحیمی، علی ارشدی، محسن عبدی،بابک بردبار، فرامرز عبدالله نژاد، عباس کاکایی، علی پرویز،عرب قبادی.

د :محرومیت از مرخصی مجدد

برخی افرادی که یک بار به مرخصی رفته اند و به زندان بازگشته اند نیز از حق مرخصی مجدد برخلاف زندانیان عادی و غیر سیاسی محروم اند.

تعدادی از این افراد عبارتند از:عبدالله مومنی،بهمن احمدی امویی،محمد ورشویی، محسن عبدی،محمد علی رباطی، علی پرویز،حسین اعظامی،محسن جعفری ،محسن میردامادی.


 


حجت الاسلام والمسلمین سید یاسر خمینی با حضور در منزل محسن آرمین با وی دیدار و گفت وگو کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار این آزاده تازه از بند رها شده گزارشی از نحوه بازداشت خود و فرایند بازجویی ها به سید یاسر خمینی ارائه کرد. نوه حضرت امام نیز ضمن دلجویی از آرمین صبر و استقامت خانواده فرزندان انقلاب را در برابر ناملایمات ستود.


 


عبدالله نوری با حضور در منزل محسن آرمین عضو و سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با وی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار آرمین که برای طی دوران مرخصی از زندان به منزل آمده با ارائه گزارشی از دوران زندان و آخرین وضعیت پرونده قضائی خویش به شرح مختصری از بازجوئی ها و خاطراتی از دوران زندان پرداخت، در ادامه عبدالله نوری با ابراز خرسندی از آزادی آرمین برای آزادی تمامی زندانیان بی گناه دعا کرد.


 


شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران نشریه «صدای عدالت» را به حبس تعزیری محکوم کرد.

به گزارش ایسنا، جلسه رسیدگی به پرونده روزنامه «صدای عدالت»، شانزدهم اسفندماه سال گذشته در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و با حضور هیات منصفه مطبوعات برگزار شد.

پس از اتمام جلسه رسیدگی و اعلام نظر هیات منصفه مطبوعات، شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، روزنامه مذکور را به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۵ ماه حبس تعزیری و در مورد اتهام تحریص و تشویق افراد و گروه‌ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت و حیثیت جمهوری اسلامی ایران و افتراء به نظام جمهوری اسلامی ایران به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. همچنین در خصوص اتهام توهین به حضرت امام خمینی(ره) قرار عدم صلاحیت به محاکم انقلاب صادر کرد و در مورد اتهام افتراء نسبت به شهرداری تبریز رای برائت برای مدیر مسوول صدای عدالت صادر شد.

بر اساس این گزارش، رای صادره غیابی صادر شده و قابل واخواهی است.


 


رییس مجلس شورای اسلامی قانون “شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی” را برای چاپ و انتشار در روزنامه رسمی ابلاغ کرد.

به گزارش خانه ملت، “علی لاریجانی” طی نامه‌ای به مدیرعامل روزنامه رسمی کشور، قانون “شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی” را برای چاپ و انتشار در این روزنامه ابلاغ کرد.

متن نامه‌ رئیس مجلس که در روزنامه رسمی به چاپ رسیده بدین شرح است:

قانون شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی؛ شماره۲۹۶۸۷؛ ۱۳۸۹/۵/۳

مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

با توجه به انقضای مهلت مقرر در ماده (۱) قانون مدنی و در اجرای مفاد تبصره ماده (۱) قانون مذکور، یک نسخه تصویر قانون “شناسایی و حمایت از مصدومان شیمیایی” برای درج در روزنامه رسمی ارسال می‌گردد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی


 


همزمان با موج تصفیه، تهدید، اخراج و بازنشستگی اجباری جمع وسیعی از اعضای هیئت علمی دانشگاههای سراسر کشور، رئیس دانشگاه صنعتی خواجه نصیر از مصوبه هیأت امناء آن دانشگاه جهت جلوگیری از بازنشستگی ٢۷ عضو هیأت علمی خبر داد و گفت: از هیأت امنای دانشگاه جهت حفظ این اعضای هیأت علمی درخواست شد تا فرصتی یک‌ساله به آنها برای ارتقا به مرتبه دانشیاری اعطا شود.

به گزارش آفتاب نیوز، محمد تقی بطحایی، با بیان این خبر گفت: بیست عضو هیأت علمی دانشگاه خواجه نصیر طی سی سال خدمت در دانشگاه موفق به ارتقا از مرتبه استادیاری به دانشیاری نشده بودند لذا طبق قانون، در مرز بازنشستگی قرار می گرفتند و از هیأت امنای دانشگاه جهت حفظ این اعضای هیأت علمی درخواست شد تا فرصتی یک ساله به این اعضای هیأت علمی برای ارتقا به مرتبه دانشیاری اعطا شود.

رئیس دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی افزود: ١۷ نفر از این اعضای هیأت موفق به ارتقا به مرتبه دانشیاری در فرصت یک‌ساله شدند اما سه نفر دیگر همچنان استادیار باقی ماندند. اعضای هیأت علمی با مرتبه دانشیاری می‌توانند تا ٣۵ سال به خدمت خود ادامه دهند اما اعضای هیأت علمی که طی سی سال نتوانستند به مرتبه بالاتر از دانشیار ارتقا پیدا کنند طبق قانون بازنشسته می‌شوند.

بطحایی از موافقت هیأت امنای دانشگاه خواجه نصیر برای اعطای فرصت یک‌ساله به هفت استادیار دیگر آن دانشگاه جهت ارتقا به دانشیاری خبر داد و گفت: اگر این اعضای هیأت علمی نتوانند در این فرصت به مرتبه دانشیری ارتقا پیدا کنند طبق قانون بازنشسته می‌شوند.


 


رئیس دفتر احمدی نژادمعتقد است “تحریم‌ها تاثیری ندارد و قطعنامه پنجم نیز تنها یک جوک است و کسی برای آن تره خرد نمی‌کند. در چهار قطعنامه دیگر، مردم ما و کشورهای جهان، بعد از صدور آنها، به تعطیلات خودشان رفتند. ”

وی همچنین گفت “برای ایرانیان ممنوعیت ورود وجود ندارد، اما ممکن است ممنوعیت خروج وجود داشته باشد.”

و همزمان اخبار رسانه ها در مورد پرداخت ارقامی تا سقف صد میلیون تومان برای مدعوین “همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور” را تایید کرد و آنرا رقمی ناچیز در برابر دلار خواند .

بعد از قطعنامه ها، همه به تعطیلات می رفتند

به گزارش ایلنا، اسفندیار رحیم‌مشایی در حاشیه نشست خبری همایش ایرانیان خارج از کشور، پیرامون تحریم‌هایی که تاکنون علیه پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل صادر شده، گفت: با بررسی چهار قطعنامه گذشته متوجه می‌شویم که قیمت تحریم‌ها در کشور ما بسیار پایین است و مردم ما اهمیت چندانی به این تحریم‌ها نمی‌دهند؛ قطعنامه‌های گذشته در فضایی صادر شد که مردم کشور ما و حتی مردم دیگر کشورهای جهان پس از آن به تعطیلات رفتند و قطعنامه چهارم نیز زمانی صادر شد که دیپلماسی آمریکایی در برابر دیپلماسی ایرانی زانو زده بود.

می خواستند ما را ضعیف و عقب‌مانده و در آستانه اضمحلال معرفی کنند

مشایی در رابطه با سیاست‌های دولت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور به ایران گفت: اولین سیاست ما رفع ذهنیت منفی بود که نسبت به بازگشت ایرانی‌ها به کشورشان وجود داشت. دیدگاهی در کشور نیز مطرح بود مبنی بر این‌که ایرانیان خارج از کشور تعلق خاطری به کشورشان ندارند که البته ممکن است این موضوع در رابطه با برخی افراد قابل طرح باشد اما نمی‌توان آن را به جمعیت چند میلیونی ایرانیان خارج از کشور تعمیم داد.

وی افزود: تبلیغات منفی از سوی برخی کشورها که عمدتا استکباری هستند نسبت به بازگشت ایرانی‌ها به کشورشان در ذهن آنها مطرح شده تا کشور ما را ضعیف و عقب‌مانده و در آستانه اضمحلال معرفی کنند.

ممنوع الورود نداریم

جانشین احمدی نژاددر شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور متذکر شد: بحث ما بازگشت ایرانیان خارج از کشور به ایران نیست؛ سیاست ما ارتباط با این افراد است؛ ایرانیان در هرکجای دنیا مشکلی برای ورود به ایران ندارند ممکن است در خروج با مشکلاتی مواجه شوند اما قاعدتا اتباع ایرانی در بدو ورود با مشکلی مواجه نخواهند شد.

مشایی متذکر شد: سیاست دولت آن است که با تشویق ایرانیان خارج از کشور به ارتباط با داخل بتوانند از قابلیت‌های تخصصی این افراد استفاده کنند.

اسفندیار رحیم مشایی، به نرخ بالای فرار مغزها از کشور، اشاره ای نکرد.

پنجاه تا صد میلیون رقمی نیست

وی با تایید با اخبار رسانه‌های خارجی که در آستانه برگزاری همایش بزرگ ایرانیان مقیم خارج از کشور اعلام کردند “به چهره‌های سرشناس مدعو پنجاه تا صد میلیون تومان پرداخت شده”، گفت: این اخبار و تبلیغات منفی به هیچ‌وجه درست نیست. پنجاه میلیون تومان برای چهره‌های شناخته شده‌ای به این همایش دعوت شده‌اند معادل پنجاه هزار دلار است که رقم ناچیزی محسوب می‌شود؛ طرح این موضوعات تنها برای خراب کردن چهره و وجهه مدعوین همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور است.

خوانندگان لس آنجلسی نیز می توانند بازگردند

رئیس دفتر احمدی نژاد، با بیان اینکه همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور “خاری است به چشم” کسانی که به ملت ایران تعلق خاطر ندارند”، در رابطه با “امکان بازگشت خوانندگان لس‌آنجلسی به ایران” نیز گفت: ما فضایی را فراهم کرده‌ایم تا ایرانیان در هر کجای دنیا و در هر زمان منعی برای بازگشت به ایران نداشته باشند فردی که تبعه ایران است برای بازگشت به کشور ویزا نمی‌خواهد تا به امروز نیز هیچ ایرانی از جمله فرد خاصی که به آن اشاره شد اجازه‌ای برای بازگشت به ایران از ما نگرفته است.

وی تاکید کرد: این موضوع به ما ارتباطی ندارد؛ یک فرد ایرانی برای بازگشت به ایران از کسی اجازه نمی‌گیرد و ما نیز قرار نیست به کسی پاسخگو باشیم البته ممکن است کسانی از چهره‌های ورزشی و هنرمندان به ایران آمده باشند که از آن مطلع نشده باشیم اما این افراد در صورتی که مصاحبه‌ای را با یکی از رسانه‌ها انجام دهند از ورود این افراد مطلع می‌شویم.

مذاکره از نوع آنان را نمی پذیریم

رئیس‌دفتر احمدی نژاد همچنین گفت: قطعنامه جهانی صادر شد تا پس از آن بخواهند از موضع بالا با ما گفت‌وگو کنند؛ ما اصل مذاکره را می‌پذیریم اما آنها می‌خواهند بگویند که ما از موضع ضعف با آنها گفت‌وگو کنیم که ما آن را نمی‌پذیریم.

وی در رابطه با روابط ایران با کشورهایی نظیر روسیه و چین گفت: مواضع ما در رابطه با همه کشورها مشخص است اگر مناسبات عادلانه‌ای باشد حتی با دولت آمریکا اگر حقوق ملت ما را به رسمیت بشناسد به گفت‌وگو می‌پردازیم تنها کشوری که ما با آن هیچ ارتباطی نداریم اسراییل است. موضع ما با چین، روسیه و اروپا دوستانه است اما اگر اینطور وانمود شود که ایستادگی ما بر مواضعمان را بخواهند با خط و نشان پاسخ دهند هر کشوری که باشد رفتاری متقابل به مثل را خواهیم داشت.

گفتنی است دومین گردهمایی موسوم به “همایش بزرگ ایرانیان مقیم خارج از کشور”، یازدهم و دوازدهم امرداد ماه سال جاری، در سالن اجلاس سران تهران برگزار خواهد شد.

محمود احمدی نژاد، با بهره برداری از اینگونه کنفرانس ها و تطمیع و ارتباط گیری با ایرانیان خارج از کشور، درصدد کسب مشروعیت برای دولت خود، بدلیل عملکرد شعاری و سوء مدیریت سالهای اخیر می باشد.


 


کلمه: یاور سبز در چهارمین مصاحبه خود که آن را در اختیار کلمه قرار داده است به سراغ محمد سلامتی دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی رفته است. درحال حاضر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به همراه جبهه مشارکت اسلامی تحت فشار شدید قرار دارند و جناح اقتدار گرا تصمیم گرفته است که پروانه فعالیت این دو حزب تاثیر گذار را برای رسیدن به نظام تک حزبی لغو کند. البته دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بر این عقیده است که ممکن است که آنان بتوانند مجوز حزب اصلاح طلب را لغو کنند اما نمی توانند تفکر اصلاح طلبی را از جامعه بگیرند. محمد سلامتی در نبود یاران همیشگی اش چون بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، محسن آرمین و …روزهای سختی را گذرانده است اما در تمامی این مدت تلاش کرده تا با حضور در حزب و جامعه اهداف اصلاح طلبانه خود و دوستانش را دنبال و پیگیری کند. او سال هاس نخست انقلاب در دولت‌های رجایی، باهنر، مهدوی کنی و دولت اول میرحسین موسوی وزیر کشاورزی بود و در پیروزی انقلاب اسلامی نیز نقش به سزایی داشته و از یاران امام و انقلاب بوده است. به گزارش کلمه متن مصاحبه با محمد سلامتی به شرح زیر است.

تعریف شما از جنبش سبز چیست و چه هویتی برای آن قائل هستید؟

جنبش سبــــز ادامه حرکت اصلاحات است اما با این تفاوت که اصلاحات مردمی شده و در بدنه جامعه جا افتاده است. اصلاحات و جنبش سبز هردو یک هدف را دنبال می کنند و آن هدف نیز اجرای بی کم و کاست قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است. در واقع حرکت اصلاح طلبانه جنـبش سبـز مسالمت آمیز و در چارچوب قانون است و برای بازگرداندن مسئولان و دست اندرکاران کشور به اجرای بدون تنازل قانون اساسی تلاش می کنند .

انقلاب اسلامی با شعار استقلال و آزادی به پیروزی رسید، استقلال کشور تامین شده است اما آزادی هنوز معضل جامعه است و همانطور که مشاهده می کنید حتی آزادی های اجتماعی دوران شاه نیز وجود ندارد ، انتخابات مجددا چون رژیم گذشته فرمایشی شده است، مطبوعات آزاد وجود ندارد و … . چرا در دهه سوم انقلابی که به نام آزادی به پیروزی رسید باید مجددا انتخاباتی فرمایشی صورت گیرد و آزادی ها محدود شود؟ ( پس چرا مردم انقلاب کردند؟)

عده ای در دستگاه های حکومتی و عده ای دیگر در کنار آنان طرز تفکر خاصی را دنبال می کنند که منجر به عدول از قانون شده است. محور اصلی مطالبات مردم در شعار “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” انعکاس پیدا می کند که این شعار خیلی گویا است. یعنی می خواستیم در مقابل شیوه حکومتی رژیم شاهنشاهی، شیوه ای مبتنی بر آزادی قلم، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و آزادی انتخابات داشتبه باشیم. تمامی این ها از مطالبات اصلی مردم بود و در همین راستا در قانون اساسی اصول زیادی تنظیم و تصویب شد . فصل کاملی به حقوق شهروندان اختصاص داده شد و اصل دوم ، اصل سوم ، اصل نهم و همچنین اصول دیگری نیز در قانون اساسی کشورمان بر آزادی های مردم تاکید کرد و ساختاری تعیین شد برای تضمین این آزادی ها مانند مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا که البته به دلیل مکانیزم ناکامل خود مسیر دیگری را طی کردند و بر خلاف تمامی این اصول ، تعدادی از مسئولان و دست اندرکاران راه دیگری در پیش گرفته و بر خلاف نص صریح قانون اساسی ، آزادی ها خصوصا آزادی قلم و بیان را محدود کرده و جلو فعالیت احزاب را گرفته اند. بدیهی است تمامی این اعمال، ضد نظام ، ضد مطالبات مردم و بر خلاف نظر امام و خواست جامعه است. این افراد با اعمال این محدویت ها ، از منافع و قدرت خود حراست می کنند و به همین دلیل است که فلسفه وجودی حرکت اصلاحات و در نهایت جنبش سبز معنی پیدا می کند .

جنبش سبز پس از انتخابات ۲۲ خرداد بوجود آمد، آیا این جنبش نتیجه اعتراضات فروخفته و مطالبات بی پاسخ و سرکوب شده مردم بود یا فقط مردم به نتیجه انتخابات اعتراض داشت ؟

در ۲۲ خرداد یک واقعه مهم رخ داد ، یعنی ۸۵ درصد از واجدین شرایط رأی دادن با امیـــد و آرزوی اینکه انتخابات به شکل آراد و کاملاً سالم برگزار می شود در پای صندوق های رای حضور پیدا کردند و به کاندیدای خود رای دادند ، اما در روز بعد از برگزاری انتخابات ، ناباورانه با صحنه عجیب و حیرت آوری مواجه شدند. من اشخاصی را می شناسم که سال ها در انتخابات شرکت نکرده بودند ولی در انتخابات مزبور انگیزه پیدا کرده بودند و راًی دادند. خیلی ها به سیستم نظارت و اجرا صد در صد بی اعتماد نبودند و تصور می کردند که رایشان باطل نمی شود، اما با صحنه ای دیگر مواجه شدند که قابل قبول نبود و از این رو حداقل کاری که برای احقاق حقوق از دست رفته شان به ذهن آنان رسیده بود انجام دادند، یعنی اظهار اینکه رأی ما چه شد؟ و این خواسته ای است مشروع که معمولا همه دولت ها تقریباً درهمه کشورها به آن توجه می کنند ، اما در کشورما نسبت به این امر برخورد غیرقانونی و خلاف صورت گرفت. دولت باید در روز ۲۵ خرداد بر اساس حقوق مسلم مردم اجازه راه پیمایی می داد، اما بدون عذر موجه این اجازه را ندادند و خلاف کردند. در واقع به درخواست حدود ۳ میلیون نفر شهروند تهرانی برای راهپیمایی مسالمت آمیز با شعار” رای من چه شد؟” وقعی گذارده نشد که هیچ بلکه با آنها برخورد خشنوت آمیز انجام دادند. مردم متعجب شدندکه علی رغم اینکه باید برخورد دولت متین، قانونی و احترام آمیز باشد ولی برعکس رفتاری خشن، ضد مردمی و ضد قانونی از خود نشان می دهد. این شیوه برخورد با مطالبات قانونی مردم ، آنان را برای احقاق حقوق خود مصمم تر کرد و در واقع ضرورت پیگیری مستمر و مسالمت آمیز مطالبات قانونی، جنبش سبز را پدید آورد. در واقع می توان گفت که از یک سو پاسخ ندادن و یا پاسخ بد دادن به حداقل خواست های مردم از طرف حکومت و از سوی دیگر ضرورت طرح مطالبات بر حق مردم بمثابه صاحبان انقلاب و کشور و ناگزیری حکومت از انجام آنها موجب شکل گیری جنبش سبز شده است.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران معتقد است که در انتخابات تقلب صورت گرفته است. آیا این یک برنامه از پیش تعیین شده بود یا خیر و چگونه این تقلب صورت گرفته است؟

ابتدا باید تعریفی از تقلب در انتخابات داشته باشیم. به نظر ما تقلب یعنی هر اقدام موثر بر رقابت عادلانه و قانونی که به نفع یک طرف و به ضرر طرف دیگر تمام شود. در دهمین انتخابات ریاست جمهوری این اتفاق افتاد و آقای محتشمی پور که از سوی جبهه اصلاحات ریاست کمیته صیانت از آرا را بر عهده داشت موارد زیادی را ارائه کرد که به روشنی نشان داد جناح رقیب اصلاح طلبان کارهایی را انجام داده که انتخابات را از مسیر درست منحرف کرده است. از جمله مواردی که می توان در این خصوص نام برد توزیع پول در بین برخی آحاد مردم، توزیع کالا بین روستائیان در آستانه انتخابات با جهت گیری روشن ، استفاده از تریبون های عمومی به نفع یک طرف، نقض بی طرفی شورای نگهبان با حمایت هایی که چند تن از آنان از یک کاندیدای خاص داشتند، انتخاب اعضای هیأت های نظارت از افراد وابسته به یک جناح، عدم صدور کارت نمایندگان کاندیدای اصلاح طلبان برای همه صندوق ها، نادرستی صدور کارت های مزبور و ارسال نادرست تر آن برای بقیه که موجب عدم امکان انجام وظایف ناظران شد و همچنین ایجاد محدودیت برای ناظران اصلاح طلب به منظور کنترل دقیق صندوق ها و نیز در هنگام اخذ و شمارش آرا و … . مجموع مواردی که عرض شد، به اضافه قطع شدن سیستم ارتباطی نمایندگان کاندیدای اصلاح طلبان در شعب اخذ راًی و سایر موارد ، به روشنی از سالم نبودن انتخابات و اعمال نظر و النهایه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم حکایت دارد .

اما بازهم به نظر می رسد با توجه به سابقه ای که از قبل وجود داشت باید تمهیدات بیشتری اندیشه می شد و یک کمیته صیانت از آراء نمی توانست به تنهایی جلو تقلب را بگیرد و بسیاری از مردم انتقاد کردند که اصلاح طلبان چرا علی رغم علم موضوع تقلب در انتخابات شرکت کردند و دیگران را هم تشویق کردند؟

ما با همان ایده قبلی مبنی بر اینکه چنانچه مشارکت در حد گسترده و بالا باشد تقلب راکم اثرتر خواهد کرد در انتخابات حضور پیدا کردیم ،اما با تدارکات بسیار گسترده جناح رقیب مواجه شدیم که برای ما قابل پیش بینی نبود. تمام ابزارها در کنترل جناح مقابل بود و از همه آنها به نفع خود و به زیان جریان اصلاح طلب استفاده کرد. به هرحال این تجربه جدیدی بود که مشکل جدیدی بوجود آورد که تا کنون حل نشده است. از طرف دیگر ما به عنوان یک تشکل سیاسی و با مشی اصلاح طلبانه وظیفه خود می دانستیم که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم و آنان را حتی الامکان از مسایل پیش آمده با خبر سازیم. روش، روش اپوزیسیون نبود که انتخابات را تحریم کنیم. ما همیشه همین روش را داشتیم چون خودمان را از انقلاب و انقلاب را از خود می دانیم .به همین دلیل در مجلس چهارم نیز که نیروهای خط امام (اصلاح طلبان فعلی ) تحت فشار شدید تبلیغات جناح مقابل بودند و رسانه ملی بی رحمانه آنها را مورد حمله قرار می داد و مهندسی انتخابات با رد صلاحیت تعداد زیادی از نیروهای خط امامی کلید خورد و لذا از قبل نتیجه انتخابات روشن بود ، ولی ما خود را از انتخابات کنار نکشیدیم و در ان شرکت کردیم . در مجلس پنجم هم علی رغم تمام رفتارها ی غیر قانونی که علیه خط امامی ها شد حضور پیدا کردیم و موفقیتی نسبی نیز کسب کردیم تا اینکه در انتخابات ریاست جمهوری هفتم به نتیجه کامل رسیدیم. بی تردید حضور گسترده مردم در انتخابات هفتم ریاست جمهوری تقلب را بی تأثیر کرد . ما با این تجربیات وارد انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم شدیم. اما طرف مقابل نیز روند تسلط بر انتخابات را تکامل بخشید و شیوه های دیگری را نیز برای تغییر سرنوشت آرا به کار گرفت.

می گویند هر انقلابی فرزندان خودش را می خورد آیا اصولا فکر می کردید روزی ببینیند که دوستان و یارانتان مانند آقای تاج زاده، نبوی، آرمین، میردامادی، عرب سرخی و …..که هرکدام سهمی بزرگ در پیروزی انقلاب دارند راهی زندان شوند و چنین برخوردهایی با آنان صورت بگیرد؟

این برخوردها برای ما غیر منتظره است، خصوصا کسانی زندان رفتند که خود صاحب انقلاب هستند و آنها چه قبل و چه پس از انقلاب منشاً خدمات بسیاری برای انقلاب و نظام بوده اند . این افراد بیشتر از بسیاری از کسانی که امروز در قدرت هستند برای انقلاب زحمت کشیدند و فداکاری کردند و به همین علت هم برای ما غیر منتظره بود. اما اینکه انقلاب فرزندان خود را می خورد چندان زمان نمی شناسد . در انقلاب کبیر فرانسه بعد از گذشت ۱۵-۱۰ سال بسیاری از انقلابیون از بین رفتند . در انقلاب شوروی و و انقلاب چین نیز همین اتفاق رخ داد، اما نباید این انقلاب ها را ملاک قرار داده و نتیجه بگیریم که انقلاب اسلامی هم فرزندان خود را می خورد و این امری طبیعی است چراکه اولا آن انقلاب ها برای ما درس عبرت بوده اند لذا نباید آن تجربه ها را تکرار کرد ثانیا ما ادعا داریم که بر اساس ارزش های اسلامی عمل می کنیم و انگیزه های قدرت طلبانه نباید نقشی در انقلاب بازی کنند. اما واقیت این است که متاسفانه امروزه کسانی از اسلام مایه می گذارند و بر خلاف آن عمل می کنند و در مسیری گام بر می دارند که خلاف شعارهای انقلاب و اسلام است. و نتیجه آن حذف نیروهایی است که به عنوان صاحبان اصلی انقلاب مطرح اند.

و در مورد خون های ریخته شده؛ جوانانی که یا در زندانی به نام کهریزک و یا در خیابان ها کشته شدند، ایا هیچ فکر می کردید یک روز در جمهوری اسلامی شاهد چنین خشونتی از سوی حاکمیت باشید؟

این مساله بسیار تاسف بر انگیز است و تا آنجاکه من اطلاع دارم این شیوه عمل را انقلاب های دیگر نداشته اند. حتی از حکومت معمولی انتظار این است که جوانمردانه عمل کند و حقوق شهروندان خود را رعایت کند. اگر در جایی دیگر یک نفر از شهروندان اینگونه کشته می شد مسوولان ذیربط یا استعفا می دادند و یا از کار برکنار می شدند. این کار باید در کشور ما هم رخ می داد تا در ذهن جامعه تصویر درستی از اسلام و جامعه اسلامی بر جای بماند که متاسفانه اینچنین نشد و این تاثیربسیار سویی از حکومت در اذهان عمومی جامعه بر جای گذاشت.

در مواردی انتقاد شده است که آمدن مردم به خیابان ها اشتباه بود و نباید خون نداها و سهراب ها ریخته می شد، البته هیچ فراخوانی از سوی رهبران جنبش و اصلاح طلبان وجود نداشت، آیا فکر می کنید این انتقاد درست است؟

رهبران ، شخصیت ها و احزاب هیچ کدام مردم را به خیابان نکشاندند. آنها طبق قانون درخواست مجوز راهپیمایی به وزارت کشور دادند. گر چه وزارت کشور بر اساس حقوق شهروندان می بایست اجازه راهپیمایی را صادر کند و لی این کار را نکرد و به دنبال آن احزاب و شخصیت ها اعلام کردند که راهپیمایی منتفی است ، اما مردم معترض به سرنوشت رای خود به شکل خودجوش به خیابان ها آمدند و با حرکتی مسالمت آمیز و آرام اعتراض خود را نشان دادند . شخصیت های معترض نیز به این منظور در جمع مردم حضور پیدا کردند که از وقایع احتمالی ناخوشایند جلوگیری کنند . کسی تصور نمی کرد که با رفتار مسالمت آمیز ، قانونی و منطقی مردم برخورد آنهم به اسم اسلام و دفاع از ارزش ها رفتار خشونت آمیزی صورت گیرد. بنا بر این می توان گفت کسانی که خشونت به خرج دادند برای توجیه عمل غیر انسانی خود سعی می کنند موضوع را وارونه جلوه داده و مقصر را کس دیگرمعرفی کنند.

دهه سوم انقلاب باید دهه ثبات و امنیت باشد و نباید اتفاقات دهه اول در آن تکرار شود اما بازهم می بینیم که در زندان اوین تلفن ها دو روز قطع می شود یا در تظاهرات ها، اعتراض ها و هر حرکتی که بر خلاف خواسته اش است پای کشورهای خارجی به میان می آید چرا نظام نمی خواهد ایرادات خود را قبول کند و به جای تعامل با مردم همه چیز را برگردن کشورهای خارجی می اندازد و آیا این نشانه عدم امنیت در کشور نیست؟

اکنون نزدیک به یک سال از انتخابات گذشته و نتوانسته اند که آن را حل کنند و این خود ضعف دولت را نشان می دهد. آنها خواسته یا ناخواسته راهی را می روند که بحران می آفریند و هر روز یک بحرانی درست می کنند و کسانی را که در ایجاد بحران موثرند مورد تشویق قرار می گیرند. به عنوان نمونه از روزنامه ها و رسانه هایی تقدیرکردند که بیشترین مطلب را علیه جنبش سبز نوشته اند و به بسیاری از افراد توهین کرده و مردم را تحقیر کرده اند، این چه معنی می دهد؟ روشن است که معنی آن حمایت از ایجاد بحران و تأیید دروغ پردازی است. این ها همه انحراف مسیر حکومت را نشان می دهد و این حرکت ها یعنی استمرار و تاکید بر تشنج، اگر رفتار دولت عاقلانه بود می توانست همان روزهای اول بحران را آرام کند و به کارهای اساسی کشور بپردازد، اما نتوانستند یا نخواستند چنین کنند. تمامی این ها نشان می دهد که جریان مقابل دنبال اصلاح امور نیست و برای آنکه دستش رو نشود ناگزیر بحران آفرینی می کند و از طرف دیگر به دنبال گسترش دشمنان خارجی است تا بتوانند رقبا را در داخل سرکوب کند. همانطور که ملاحظه می کنیم متاسفانه حکومت نه فقط دنبال حل مشکلات و رفع بحران نیست، بلکه هر روز مشکل جدیدی را درست می کند و کشور را از مسیر سازندگی منحرف می سازد. به نظر من علت این مساله یا بی کفایتی است یا کسانی منافع خود را ازین طریق دنبال می کنند.

به نظر میرسد که دولت و جناح افراطی مقابل با تضعیف و به بند کشیدن نیروهای باسابقه انقلاب به دنبال ضربه زدن و درنهایت از بین بردن جمهوری اسلامی هستند و در مقابل نیز اصلاح طلبان و بیشتر مردم با حفظ پایبندی به قانون اساسی و دنبال کردن اصلاحات می خواهند که نظام را حفقط کنند؛ آیا با این نظر موافقید؟

من بارها این را مطرح کرده ام که نسبت به حرکت بعضی از کسانیکه در بخش هایی از ارکان نظام حضور دارند مشکوک هستم قرائن بسیاری نیز این نظر را تقویت می کند. ما بارها شاهد بودیم که هر موقع چه در زمان اقای هاشمی و چه در زمان دولت های دیگر خواستیم با برخی کشورهای اروپایی رابطه حود را تقویت کنیم عده ای در داخل کارشکنی کردند و شرایطی ایجاد کردند که این سیاست با بن بست روبرو شد. سقوط طالبان در افغانستان ، علیرغم شرایط بسیار مناسب برای ایجاد و روابط بسیار نزدیک با دولت کرزای و گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی، اما عده ای با اقدامات مشکوک خود این زمینه مناسب را از بین بردند. در امور داخلی بارها مشاهده شده است به محض اینکه امور به سمتی پیش می رفته که امید به آرامش بیشتر شده است دفعتاً اتفاقی می افتد که همه چیز به هم می خورد. این کارها توسط کسانی انجام می شود که امکانات وسیعی از لحاظ مادی و تبلیغاتی نیز دارا هستند.

نظرتان درباره پروژه های تواب سازی و اعتراف گیری در زندان ها چیست؟

به نظر من، اینگونه رفتارها نمی تواند مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد و مردم از این شیوه ها و رفتارها منزجر می شوند تغییر نظر اشخاص برای مردم مهم نیست بلکه تغییر رفتار حکومت مهم است. مردم اگر به جای آزادی – محدودیت، به جای عدالت – ظلم و به جای مهربانی – خشونت و به جای دوستی – دروغ را ببینند و اشخاص و افراد هر چقدر هم از رفتار حکومت تعریف کنند، تاثیری در دیدگاه انها ندارد. تنها اثری که چنین رفتارهایی در جامعه به جا می گذارد بدبینی بیشتر به نظام و اصولی که حکومت کنندگان به ان متمسک می شوند می باشد.

سیاست هایی که امروز اعمال می شود از سوی مسوولین و دست اندکاران چقدر نزدیک به سیاست ها و آرمان های امام است؟

آرمان های امام همان آرمان های مردم بود که شامل آزادی بیان، قلم، احزاب، اجتماعات می شود. امام چه قبل و چه بعد از انقلاب، در مصاحبه با خبرنگاران و در سخنرانی هایی که داشتند بر حفظ و حراست از این اصول تاکید می کردندو به عنوان نمونه در دی ماه سال۵۷ خبرنگاری از ایشان پرسید که شما در صورت رسیدن به قدرت به مردم کشورتان آزادی می دهید که امام بدین مضمون جواب دادند: در اسلام دمکراسی و آزادی ای هست که در جاهای دیگر وجود ندارد. در حکومت اسلامی همه ازاد هستند که حرفهایشان را بزنند حتی مارکسیست ها. امام این مشی را پس از انقلاب رعایت کرد. فقط با کسانی که دست به اسلحه بردند و می خواستند که نظام را سرنگون سازند مخالف می کرد. در همان زمان همه شاهد مناظره های شهید بهشتی با کیانوری از کادر رهبری حزب توده در تلویزیون بودند. مردم نیز از چنین وضعیتی راضی بودند چراکه نشان دهنده آزادی بود و اتفاقا قدرت اسلام را نیز نشان می داد. امام به این ها اعتقاد داشت اما اکنون شرایط عوض شده مطبوعات و سایت ها به راحتی نمی توانند فعالیت کنند. سخنرانی و میزگرد آزادانه برگزار نمی شود. خوب تمامی این ها مغایر خط امام، قانون اساسی و آن چیزی است که به خاطرش انقلاب شد.

شاید گفته شود که اصلاح طلبان نیز در بوجود آمد وضعیتی که امروز گرفتار آن هستیم مقصر باشند وعملکر نادرست آنان در دوره اصلاحات اتفاقات امروز را رقم زده است، نظر شما در این مورد چیست؟

من شخصا قبول دارم که ندانم کاری هایی توسط اصلاح طلبان شده است و من نیز در بعضی از موارد انتقادهایی داشتم اما این به معنی آن نیست که طرف مقابل از آن مستمسکی برای توجیه کارهای خود داشته باشد و هر خرابکاری که می کند علت اصلی آن را روش اصلاح طلبان قلمداد کند. اگر اصلاح طلبان احیانا کاری را نادرست وناقص انجام داده اند آنها باید درست و کامل انجام دهند. نه اینکه درهمه عرصه ها کاررا به انحراف و خرابی بکشانند.

دلیل کینه و دشمنی ها نسبت به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی چیست و چرا به دنبال متوقف کردن فعالیت ها و نهایتا انحلال حزب هستند؟

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران متشکل است از اعضایی که بیشترین خدمات را به ایران و انقلاب کرده است و لذا از پشتوانه کارنامه درخشانی برخوردارند. درکارهایی مثل حل مساله کردستان و حل مشکل سیستان و بلوچستان که دچار حوادث اسفناکی شده بودند و سازمان در حل آنها تلاش بسیاری کرد یا تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، راه انداختن و حضور در فعالیت های کمیته های انقلاب اسلامی، در ارتباط با حل مشکل گروهک فرقان و بسیاری مسایل دیگر اجرایی کشور. پایبندی و علاقه خود را به نظام، انقلاب و مردم نشان داده اند. با این وصف می توان گفت این ها جزو صاحبان انقلاب هستند و همیشه هم تلاش کرده اند که در چارچوب قانون حرکت کنند. و هرموقع استنباط کرده اند که دولت مردان خارج از چارچوب قانون عمل کردند تذکر داده و برخورد مناسب به عمل آورده اند. همیشه در عرصه های مختلف حضور داشته و به تعبیر بسیاری موثر بوده اند، در هر انتخاباتی که انجام شده طبق وظیفه حضور به هم رسانده و شرکت کرده ، اما هیچ گاه دنبال کسب قدرت نبوده اند به همین علت توان تأثیرگذاری بیشتری داشته است. مشکل سازمان مجاهدین انقلاب نیز همین تاثیر گذاری اش بوده چون سوء استفاده کنندگان از قدرت را ناراحت و عصبانی کرده و به همین علت نیز بارها خیز برداشته اند که سازمان را از بین ببرند. گناه سازمان چه بوده جز نقد منصفانه قدرت، تذکرهای به جا، نشان دادن راهکار برای حل مشکلات کشور و جز اینکه دنبال کسب قدرت نبوده؟ و ….کمتر حزبی در کشور بوده انقدر منصفانه و خالصانه فعالیت کرده باشد و اگر هم نقدی بوده به مراتب این نقدها در زمان امام از سوی گروه های ضد خط امام بیشتر بوده و به خصوص خارج از چارچوب بوده است در عین حال کسی مانع فعالیت انها نمی شد در حالیکه ما آرام و در چارچوب قانون عمل کرده ایم. سازمان چون حرف حق می زند با منافع عده ای در تضاد است و به همین دلیل به دنبال محدود کردن و منحل کردن سازمان هستند.

آیا گمان می برید که توانایی منحل کردن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را دارند؟

مهم از بین رفتن سازمان نیست، مهم فکر سازمان است که توانایی نابودی آن را ندارند چرا که تفکر سازمان یک تفکر اصلاح طلبانه است و در میان مردم جای دارد. از بین بردن یک تشکیلات برای آنان دشواری ندارد زیرا از همه قدرتشان سوء استفاده می کنند و تمام قدرتشان را معطوف به این امر می کنند تا بتوانند رقیب یا رقبایشان را حذف کنند. برایشان مهم نیست که با جوانمردی و قانون و ارزش ها بخواند یا نخواند. مهم ان است که آنها به اهدافشان برسند. البته در کمتر جایی از دنیا چنین شیو ه های عقب افتاده ای وجود دارد. که یک حزب قدرت را در دست بگیرد و از آن برای حذف رقبا سوء استفاده کند. البته این ها چند صباحی می توانند اینگونه فعالیت کنند و چند حزب را محدود کنند اما نتیجه آن این است که بعضی افراد به جای آنکه در چارچوب احزاب فعالیت کنند به صورت های غیرقانونی و خطرناک فعالیت خواهند کرد. گرچه استنباط می شود برخی از چنین و ضعی استقبال می کنند زیرا دنبال هر چه بیشتر امنیتی کردن جامعه می باشند.

سپاه اول انقلاب برای دفاع از انقلاب و مرزهای کشور تاسیس شد و امام نیز توصیه اکید کردند که هیچ گاه وارد مسایل سیاسی نشود اما اکنون می بینیم که این نهاد نظامی در تمامی عرصه ها از اقتصاد تا سیاست حضور دارد و حتی در این یک سال نه تنها در خیابان ها به عنوان یک نیروی سرکوب گر حضور داشت که حتی اقدام به دستگیری فعالین سیاسی نیز کرد به طوریکه بند ۲ الف سپاه امروز معروف ترین بخش زندان اوین را تشکیل می دهد چرا چنین اتفاقی برای مردمی ترین نهاد نظامی کشور رخ داد؟

سپاه یک ارگان و تشکیات مقدس است و برای انقلاب بوجود آمد و خدمات بسیاری را نیز انجام داد منتها یک عده باید توجه داشته باشند که اگر سپاه از چارچوب وظایف تعیین شده خارج شود بسیار خطرناک و نگران کننده است و همانطور که اشاره کردید به همین دلیل امام بارها از سیاسی شدن سپاه و سپاهیان ابراز نگرانی و هشدارهایی دادند. اما متاسفانه سپاه از این چارچوب خارج شد حضو ردر عرصه انتخابات و رقابت های جناحی یکی از اشتباهات مهمی بودکه برخی از سپاهیان در سپاه آن را باب کردند و علاوه بر این سپاه وظایفی را بر عهده گرفت که عده ی زیادی را نگران کرد فعالیت های اقتصادی است یکی از آنها است. این فعالیت های اقتصادی سبب شد تا تعداد زیادی از تولید کنندگان و فعالان اقتصادی و کسانیکه کار عمرانی می کنند از رده خارج و یا تضعیف شوند و این یعنی ضربه زدن به اقتصاد کشور، هرچند که ممکن است کارهای عمرانی خوبی از سوی سپاه خصوصا در زمان جنگ صورت گرفته باشد اما برای یک کشور درست نیست که نیروهای نظامی دست به اینگونه فعالیت ها آن هم به شکل گسترده و همه جانبه بزنند و باید اینگونه فعالیت ها را مردم به عهده داشته باشند و تخصص ها باید در درون جامعه گسترش پیدا کند. اگر تخصص های گوناگون در جامعه و در سطح کشور تضعیف شود هم ضربه به اقتصاد کشور است و هم به فعالیت های مردم و ارگانی که مورد احترام جامعه باشد اما مسبب این امر باشد احترام خود را از دست می دهد. وقتیکه نهادهایی چون سپاه، نیروی انتظامی و بسیج خود را به صورت رقیب احزاب و بخش های اجتماعی در می آورند ضربه می خورند. متاسفانه از زمانی که سپاه و بسیج مواضع سیاسی و جناحی گرفته و وارد رقابت های اقتصادی شده اند این تأثیر سوء افزایش پیدا کرده است.

رفتارهای خشن صورت گرفته چه تاثیری بر آینده جنبش می گذارد؟

در طول تاریخ و در بسیاری از کشورها تجربه نشان داده است پیگیری مردم برای مطالبات بر حق خود گر چه با مشکلاتی کم و زیاد مواجه شده، اما متوف نشده است. تاریخ نشان داده که ابتدا توسط حکومت ها برای برخورد با خواسته مردم بگیر و ببند و رعب و وحشت صورت گرفته و در نتیجه آن بخش از جامعه موقتاً نسبت به مطالبات خواسته هایشان عقب نشینی کرده است اما وقتی که این شیوه ادامه پیدا می کند جریان برعکس می شود و همان اقشار مجدد بر مطالبات خود مصر می شوند و اگر نتوانند به شکل مسالمت آمیز خواست های خود را پیگیری کنند به مواضع خشن و رادیکال کشیده می شوند. لذا هیچ گاه رفتارهای خشن نتوانسته است مردم را از مطالبات قانونی حود برای همیشه منصرف کند . از آنجا که جنبش سبز و جبهه اصلاحات صرفا مطالبات را در حدود قانون و به شکل مسالمت آمیز تعریف می کند، لذا برخورد های خشن نمی تواند برای همیشه مانع پیگیری آنها شود . ولی امیدواریم خشونت ها باعث نشود که عده ای از مسیر قانون و رفتار مسالمت آمیز منحرف شوند.

آینده جنبش سبز را به چه صورت می بینید؟

به نظر من از آنجا که فلسفه وجودی جنبش سبز پیگیری خواست های مردم درخصوص انتخابات آزاد، آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی احزاب و عدالت یعنی همان ها که درقانون اساسی است ، می باشد و ضمنا این پیگیری مسالمت آمیز و درچارچوب همین قانون اساسی است ، لذا تا وقتی که آنها تحقق پیدا نکنند ، جنبش سبز فلسفه وجودی خود را خواهد داشت و ادامه پیدا می کند. اما زمانی که این خواست ها برآورده شود دیگر علتی برای وجود آن نخواهد بود. متاسفانه قرائن نشان می دهد عده ای که در قدرت حضور دارند منافع باندی و شخصی خود را برمنافع ملی ترجیح می دهند و حاضر نیستند معیارهای انقلاب و قانون اساسی را پیاده کنند، لذا تا وقتی چنین انگیزه ها یی وجود داشته باشد، جنبش سبز نیز خواهد بود.

درخصوص رهبری جنبش، آیا شما فکر میکنید که اقایان موسوی، خاتمی و کروبی رهبری جنبش را برعهده دارند و یا جنبش به صورت خود جوش و به صورت تصمیم گیری در لایه های اجتماعی راه خود را ادامه می دهد؟

هیچ کدام از این آقایان نگفته اند که ما رهبری جنبش را برعهده داریم، البته هرکدام از آقایان پتانسیل و ظرفیتی دارند که در جهت اهداف جنبش استفاده می شود. احزاب و گروه های سیاسی نیز هستند که فعالیت می کنند بنابراین جنبش سبز و اصلاحات به گونه ای نیست که که یک فرد در راس آن باشد و بقیه از او اطاعت کنند. منتهی وقتیکه یک نفر و حزب ظرفیت بالایی دارد مردم به آن بیشتر توجه دارند. از سوی دیگر مطالبات مردم آنقدر عادی و بدیهی است که انگیزه درونی برای جامعه در جهت پیگیری آنها بسیار بالا است و این خودجوشی جنبش را تقویت کرده و آن را بخوبی نمایان ساخته است.

احمدی نژاد و رحیم مشاعی چند بار در مصاحبه ها و سخنرانی هایشان گفته اند که کسی به دلیل مخالفت با دولت در زندان نیست و این افراد اغتشاش گر هستند نظر شما چیست؟

بسیاری از کسانیکه بازداشت شدند جرمشان صرفاً حضور در جمع راهپیمایان معترض به جریان انتخاباتی بود که درکنترل بود و حتی احکام دستگیری بعضاً قبل از انتخابات صادر شده بود. بعضی از کسانی که محاکمه شده اند یکی از جرائمی که برای آنها مطرح شده، تبلیغ علیه دولت بوده است. آیا این واقعیت را باید قبول کنیم یا حرف دولتمردان که به دروغگویی معروف شده اند؟

امام وصیت کردند نگذارید انقلابمان به دست نا اهلان بیفتد آیا امروز چنین اتفاقی رخ داده است؟

به نظر من هم اکنون عده ای در بخش های مختلف حکومت حضور دارند که بسیار هم تاثیر گذارند اما اینها به هیچ وجه به خط امام و آرمان های انقلاب مردم عقیده ای ندارند. این خود نشانه ای است از اینکه انقلاب به دست نااهلان افتاده است.

رفتارهای صورت گرفته در ۱۴ خرداد و اهانت به یادگار امام را چگونه ارزیابی می کنید؟

گستاخی عده ای در روز ۱۴ خرداد نسبت به حاج سید حسن آقا خمینی ( نوه گرانقدر حضرت امام) نمونه بارز سازماندهی عناصر ناباب توسط نااهلان است. این کار حتی طرفداران خود آنها را نیز به موضع گیری کشاند. باید از دولت و دیگردست اندرکاران پرسید آیا این کار با ارزش های اسلامی، رأفت اسلامی، معیارهای انقلاب ، خط امام، اخلاق و قانون و عرف سازگار است؟ اگر نیست، چرا عکس العمل نشان ندادیدکه هیچ، به این کار کمک کردید؟

چرا برای راهپیمایی ۲۲ خرداد مجوزی صادر نشد و تبعات آن چیست؟

به نظر من ندادن مجوز به جنبش سبز و اصلاح طلبان نشانه وحشت دولت از جمعیت زیاد معترض به سرنوشت آرا خود است. آنها نگران فاش شدن واقعیت اکثریت و اقلیت اند. ولی به هر حال ندادن مجوز موجب شد که مردم به بی توجهی دولت به قانون بیشتر یقین پیدا کنند.


 


کلمه :عبدالله مومنی ،بهمن احمدی امویی ، احمد کریمی و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در روز میلاد حضرت مهدی( عج) به سلول انفرادی منتقل شدند.

به گزارش کلمه براساس گزارش های دریافتی از داخل اوین ، اسامی سایر زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی هنوزمشخص نیست اما تعداد زندانی های منتقل شده به سلول انفرادی بیش از ده نفر گزارش شده است.

این زندانیان در پی اعتراض به برخوردهای نامناسب و زننده ماموران و مسوولان بند ۳۵۰ اوین از جمله مصطفی بزرگ نیا رییس این بند به انفرادی منتقل شده اند.

روز دوشنبه گذشته هم زمان با روز ملاقات زندانیان بند ۳۵۰ ،هم خانواده های زندانیان و هم زندانیان سیاسی این بند با برخوردهای توهین آمیز ماموران و مسوولان بند زندان مواجه شدند و به همین دلیل زندانیان در همان روز دست به اعتراض زدند و حتی در سالن ملاقات کابین زندان اوین شعارهایی سر دادند که مسوولان زندان با اعزام نیرو به سالن ملاقات کابینی تلاش کردند آنها را آرام کنند و به سلول هایشان بازگردانند

مسوولان بند ۳۵۰ در واکنش به اعتراض زندانیان به جای بررسی و رسیدگی به اعتراض زندانیان ،علاوه بر قطع تمامی تلفن های بند ۳۵۰ ،تعدادی از زندانیان از جمله عبدالله مومنی ،بهمن احمدی امویی و احمد کریمی را به سلول انفرادی منتق کردند.

سه مشاور میر حسین موسوی علیرضا بهشتی شیرازی ،قربان بهزادیان نژاد و علی عرب مازار، عبدالله مومنی فعال دانشجویی ، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار ،علی ملیحی ، میلاد اسدی ، علی تاجرنیا ، کیوان صمیمی ،حسین نورانی نژاد ، مجید دری ، ضیا نبوی ، احمد کریمی ،علی زاهد و …. از دیگر زندانیان سیاسی این بند محسوب می شوند


 


یک عضو کمیسیون انرژی مجلس  گفت : ۱۰۰ سال نفت تولید می کنیم اما هنوز واردکننده بنزین هستیم .

به گزارش روزنامه مردم سالاری ، سیروس سازدار گفت: ما در اکثر میادین نفتی مشترک هستیم و اگر نتوانیم از مخازن مشترک برداشت کنیم این مخازن برای نسل آینده باقی نمی ماند زیرا از طرف همسایگان برداشت می شود و متاسفانه ما اهمیت این را متوجه نشده ایم یا شاید هم علت های پشت پرده دیگری وجود دارد که از وجود آنها بی خبریم.

نماینده مرند و جلفا گفت: همسایگان ما هر سال بالای ۵ هزار میلیارد دلار از مخازن ما را می برند.

وی افزود:اگر امروز ۴۰ میلیارد دلار در نفت وگاز سرمایه گذاری کنیم، می توانیم ۶۰ میلیارد دلار در سال برداشت کنیم ولی متاسفانه می بینیم که ۱۰۰ سال تولید نفت داریم اما از نظر تجهیزاتی هنوز به خارج وابسته ایم که امروزه نیز به این صورت است.

این نماینده مجلس افزود:در حوزه نفت وگاز دو چیز ما را تهدید می کند. اول غافل کردن برنامه ریزان که ما را در مسیری بیندازند که نتوانیم در صنعت وتکنولوژی قدم بگذاریم و دوم از بابت فرار مغزها و تخلیه کارشناسان ما در حوزه نفت است که همیشه باید به این دو مورد توجه کرد.

وی ادامه داد: در خصوص سرمایه گذاری که آقایان موفق نشدند و روابط ما با دنیا طوری شده که نمی توانیم از سرمایه گذار خارجی استفاده کنیم و نیروی انسانی متخصص نیز که به شدت در حال ترک کشور هستند.

در مورد سرمایه گذاران احتمالا ایرادهایی به سیاست ما وجود دارد که برای ما ثابت نیست اما فراموش نکنیم که سرمایه گذار آینده نگر است و از سوی دیگر رقبای ما نیز برای سرمایه گذاران انگیزه ایجاد می کنند. در نتیجه نه تنها سرمایه گذاری خارجی جذب نمی شود بلکه سرمایه گذاران ما را نیز خارجی ها جذب می کنند و می برند که در حال حاضر قابل مشاهده است .

سازدار ادامه داد: ببینید که در سه سال پیش در منطقه پارس جنوبی چه سرمایه گذاری داشتیم اما اکنون از آنها هیچ خبری نیست . در مخازن دریا اکثرا با کشورها مشترک هستیم که یکی از آنها مرز عراق است که به اعتقاد بنده از نان شب واجب تراست که برویم در مخازن مشترک سرمایه گذاری کنیم زیرا امروزه آن فرمول های بین المللی برای تحریم ما آمده است.

وی معتقد است که تحریم این است که هیچگاه در قالب تحریم محرومیت ایجاد نمی کنند بلکه تحریم یک نوع سیاست کشورهای سرمایه داری است که با آن وضعیت اقتصادی دنیا را کنترل می کنند تا برای خودشان در آمدی ایجاد کنند در صورتی که مرزها را نمی شود بست و دنیا را نمی شود کنترل کرد. اما وقتی شما در تحریم قرار می گیرید مجبورید قیمتی که فروشنده تعیین می کند پرداخت کنید و به این صورت است که هزینه ها یک مقدار بالا می رود.

وی ادامه داد:در این شرایط اگر وزارت نفت سیاست جدیدی را شروع کرده باشد، موفق می شود و گر نه، وزارت نفت با این تحولات جدید یک مقدار درگیر است و این در اثرعدم ثبات مدیریتی است که خواسته یا ناخواسته برای ما ایجاد شده است.

سازدار تاکید کرد: البته وزارت نفت از آن وزارتخانه هایی نیست که به هر صورت که دلمان خواست، نظر بدهیم و سیاست گذاری کنیم بلکه دارای وضعیت خاصی برای خودش است.

• امروز ما سومین تولید کننده نفت هستیم اما فردا کشورهایی مثل عراق و امثال آن از ما جلو می افتند که در آن صورت دچار مشکل خواهیم شد زیرا به جای آنکه بیشتر به منافع ملی فکر کنیم خودمان را درگیر مسایل داخلی کشور کرده ایم. امروزه وضعیت نفت در جهان طوری است که هیچ انسجام مدیریتی در آن وجود ندارد، به همین دلیل باید مدیران کارآمدی داشته باشیم.اما با کمال تاسف مشاهده می شود بعضی از افراد فعال در وزارت نفت که در مشاغل حساس به کار گرفته شده اند، صلاحیت فنی کار را در این وزارتخانه ندارند.

• امروز نیروگاه های کشور به۲۰۰میلیون مترمکعب گاز در روز نیاز دارد، در این شرایط چرا می خواهیم گاز را صادر کنیم و به نیروگاههایمان گازوییل تحویل دهیم ؟در حالی که می خواهیم روزانه ۴۰ هزار کیلووات برق تولید کنیم.

• از سوی دیگر امروز ما وارد کننده گاز هستیم چرا ترکمنستان باید صادر کننده گاز باشد و ایران گاز وارد کند؟ با این قراردادهایی که در حوزه گاز بسته شده، همان بلا یی سر ما میآید که در حوزه نفت بر سرما آمد و امروز می بینید که نتیجه ۱۰۰ سال تولید نفت، ناتوانی در تامین مصرف بنزین و نفت کشور است.


 


به رغم گذشت نزدیک به دو ماه از برگزاری مجمع عمومی اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران و انتخاب اعضاء جدید هیئت مدیره، این افراد هنوز برای انتخاب رئیس اتحادیه به توافق نرسیده‌اند و کماکان هیئت مدیره قبلی سر کار است.

به گزارش مهر، اختلاف میان اعضاء راه یافته به هیئت مدیره این اتحادیه برای انتخاب رئیس و معرفی او به اتاق بازرگانی، دلیل اصلی طولانی شدن این کشکمش است.

این در حالی است که امورات اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران و مکاتبات با شرکای داخلی و خارجی همچنان توسط هیئت مدیره قبلی و با امضاء رئیس سابق آن در حال انجام است.

رضا رضایی رئیس سابق (و فعلی!) هیئت مدیره اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن تائید این موضوع درباره دلایل آن گفت: تا جایی که من اطلاع دارم اختلافاتی میان دوستانی که به هیئت مدیره راه یافته بودند، پیش آمده و تاکنون نتوانسته‌اند ترکیب نهایی این هیئت را به اتاق بازرگانی اعلام کنند.

وی برگزاری مجدد انتخابات را دور از ذهن ندانست و افزود: اگر این روال طولانی مدت شود، احتمال دارد مسئله به برگزاری انتخابات مجدد بکشد.

رئیس اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران به اعضاء راهیافته به هیئت مدیره پیشنهاد کرد “درباره تعیین رئیس و سایر اعضاء به توافق برسند و نتیجه را هر چه زودتر به اتاق بازرگانی اعلام کنند”.

رضایی که از حضور در انتخابات اخیر انصراف داده بود و مسئولیت قانونی‌اش در اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران به اتمام رسیده است، در این باره نیز گفت: از بداقبالی ماست که با وجود عدم تمایل به ادامه کار در اتحادیه، باید ریاست آن را بر عهده داشته باشم. با این حال اخلاقاً خودم را موظف به انجام امور مربوط به آن می‌دانم اما امیدوارم مشکلات موجود هر چه زودتر حل شود.

مجمع عمومی اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ ایران و انتخابات برای تعیین دومین هیئت مدیره جدید این اتحادیه پس از چند بار به تعویق افتادن سرانجام ۱۹ خرداد برگزار شد و در نهایت بابک عابدینی (عضو هیئت مدیره سابق) با کسب ۱۸ رای بیشترین تعداد آراء را به خود اختصاص داد. پس از او نیز احمد محرر با ۱۷ رای، عباس ابوالفتحیان با ۱۵ رای، مهرداد نباتچیان با ۱۵ رای، غلامرضا شجاع با ۱۴ رای، علی مقانی با ۱۴ رای و عباس توکلی با ۱۳ رای به هیئت مدیره راه یافتند.

داریوش دهقانپور با ۱۰ رای و مهرداد رضا‌بشارت با ۷ رای هم به عنوان اعضای علی البدل برگزیده شدند. همچنین حسین قنبرزاده با ۱۳ رای و شاهرخ شیرمست با ۵ رای به عنوان بازرسان اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ انتخاب شدند.

اتحادیه صادرکنندگان خدمات صنعت چاپ سال ۱۳۸۵ با هدف ساماندهی صادرات محصولات این صنعت و استفاده از دستاوردهای جهانی و در جهت نیل به اهداف قانونی توسعه صادرات راه‌اندازی شد و در حال حاضر حدود ۶۰ عضو دارد.


 


دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی « وضعیت رسانه‌ها در قالب برنامه پنجم توسعه» را بررسی و پیشنهاداتی از جمله «مشخص شدن چگونگی تأمین منابع مالی رسانه‌ها در راستای رسیدن به نقطه مطلوب» و « اختصاص یافتن مبحثی جداگانه به رسانه‌های جمعی در این قانون» در این زمینه ارائه کرد.

به گزارش ایلنا، در گزارشی تحت عنوان «بایسته‌های قانون اساسی و الزامات و اقتضائات سند چشم‌انداز بیست ساله برای رسانه‌ها با رویکرد برای برنامه پنجم توسعه» با توجه به خلأهای موجود، بایسته‌های قانون اساسی، الزامات سند و ضروریات و مقوله‌های مرتبط با وسایل رسانه‌ای در برنامه پنجم توسعه پیشنهاداتی به این شرح ارائه داد:

۱ – اختصاص یافتن مبحثی جداگانه به رسانه‌های جمعی در این قانون که در آن تمام مقوله‌های مربوط به نهادها و وسایل رسانه‌ای لحاظ شده باشد.

۲ – موظف شدن دولت به ارزیابی وضعیت تمام کشورهای آسیای جنوب غربی در این خصوص در سال ۱۴۰۴ و تصویب قوانینی در خصوص الزام به افزایش تعداد این نهادهای رسانه‌ای، بالا بردن کیفیت و تکنولوژی این رسانه‌ها در حد مورد انتظار.

۳ – موظف ساختن دولت به آموزش نیروهای انسانی مورد نیاز و فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم برای آموزش این نیروها و جذب و اشتغال به کار آنها.

۴ – موظف کردن دولت به تولید و تهیه تکنولوژی و ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته به طوری که این وسایل از تمام کشورهای آسیای جنوب غربی پیشرفته‌تر باشد.

۵ – تصویب قوانینی برای توسعه و بسط شبکه‌های فناوری اطلاعات و زیرساخت‌های لازم به طوری که این زیرساخت‌ها و شبکه‌ها برتر از تمام کشورهای آسیای جنوبی غربی باشد.

۶ – قانون‌گذاری در خصوص نظارت بر نهادهای رسانه‌ای جهت رسیدن به هدف مطلوب و مورد نظر.

۷ – مشخص ساختن راهکارهای قانونی برای برخورد با متخلفین و مانع‌تراشان در راه رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده.

۸ – مشخص کردن نحوه تعامل نهادهای رسانه‌ای با همدیگر و نهادهای رسانه‌ای بین‌المللی و سایر نهادها مرتبط.

۹ – مشخص شدن چگونگی تأمین منابع مالی رسانه‌ها در راستای رسیدن به نقطه مطلوب.

۱۰ – قانون‌گذاری در خصوص نحوه مالکیت نهادهای رسانه‌ای و رقابتی کردن رسانه‌ها از جمله صدا و سیما به عنوان قدرتمندترین رسانه جهان امروز و خارج کردن رادیو و تلویزیون از انحصار دولت.

۱۱ – سامان دادن به «سیاست رسانه‌ها» و نظام‌مند کردن رابطه دولت و نهادهای عمومی با رسانه‌ها.

۱۲- مشخص کردن ویژگی‌ها، خصایص و حقوق تولیدکنندگان عرصه رسانه‌ها.


 


روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:روزنامه‌های چاپ باکو، مدتی است به گزارش‌هائی اشاره می‌کنند که منابع خارجی درباره احتمال استفاده آمریکا و رژیم صهیونیستی از اراضی جمهوری آذربایجان برای عملیات نظامی علیه ایران می‌دهند.

این روزنامه‌ها به نقل از بعضی نشریات کانادایی از فرود کاروان‌های هوائی مرکب از هواپیماهای باری نظامی آمریکائی و اسرائیلی در فرودگاه باکو خبر می‌دهند که تجهیزات و ماشین آلاتی را تخلیه می‌کنند. روزنامه‌های جمهوری آذربایجان این اخبار را تکذیب می‌کنند و هدف آنها گنجاندن آذربایجان در فهرست دشمنان ایران می‌دانند. منابع آمریکائی نیز این خبرها را تکذیب کرده‌اند.


 


مسأله هسته‌ای ایران، محور مذاکرات وزیر خارجه آلمان در سفرش به ترکیه است.

وزیر خارجه آلمان “گیدو وستروله” روز سه‌شنبه برای دیدار و گفت‌و گو با “احمد داوداوغلو” همتای ترک خود، وارد استانبول شد.

وی در این سفر با “رجب طیب اردوغان” نخست‌وزیر ترکیه نیز به رایزنی می‌نشیند.

بر پایه گزارش‌ها محور گفت‌و گوهای دوطرف، مسأله هسته‌ای ایران و به‌ویژه اعلام آمادگی ایران برای آغاز مذاکرات تازه با غرب است.

مشکل خاورمیانه و موضوع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیز از مسایلی است که وزیر خارجه آلمان در دیدارش با مقام‌های ترکیه به آنها می‌پردازد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته