جنبش، با جرقهای روشن میگردد و جوشش با بهانهای به فوران در میآید. نباید منتظر شد، باید جرقه را زد، باید بهانۀ فوران را تهیه کرد.
جوانان یک جامعه، که موقع حیات اجتماعی آنها در آینده است، به عنوان نیروی محرکه اصلی در این کارزار، نقش میجویند. جوانان برای رسیدن به آن آینده و سرنوشت، بر سر یک نوع دوراهی قرار دارند. یکی راه خودجوشی و جنبش و حیات؛ و دیگری، راه بی تفاوتی و انفعال و ممات. ساختن آن فردا، منوط به درسگیری از گذشته، و عمل در زمان حال است.
پرسیده میشود که راه حل عملی چیست؟ برای دستیابی به مردمسالاری، در عمل، چه باید کرد و چه وسیلههائی را باید بکار برد؟ هر هدفی را، با وسیلههائی که برای رسیدن به آن بکار گرفته میشود، میتوان سنجید. نمیتوان با خشونت و زور و تخریب و هژمونی و انحصارطلبی، انتظار داشت آسیبهای موجود، از فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی ما رخت بربندد. باید یک اصول حداقلی را ملاک قرار داد که هر فردی، فرا از گروه و حزبی که به آن وابسته است، و هر حزب و گروهی، فرا از ایدئولوژی و باورهایش، به آن اصول و حداقلها، معتقد و وفادار بمانند. از جمله اشکالاتی که پیوسته، سد راه جلب همکاریها بوده است، اینست که افراد و گروهها، بدون اهمیت دادن به نگرش در اصول و مبانی پیشنهادی و روشها و عملکردها، اکثراً به این نگریستهاند که چه کسی و چه گروهی در آن جبهه حاضر است. جلب همکاریها، کمتر بر اساس اصول، و بیشتر بر اساس لشکرکشیهای گروهی بوده است.
علی رغم اینکه از بعد از سال 1357 تا به امروز، بهار عرب و جنبشهای مشابه، در بسیاری کشورهای دنیای امروزه دیده میشود، ولی شاید در کمتر این ممالک، سابقه مبارزۀ سیاسی به دیرینگی آن در ایران باشد. ولی در ایران انواع و اقسام احزاب و تشکیلات، از پی هم آمده و بسیاری رفتهاند و از آنها جز اسمی باقی نمانده است. عوامل متعددی را میتوان در این آسیبشناسی، تفصیل کرد که ضروریست در ایرانی آزاد، موضوع تحقیقات اکادمیک و دانشگاهی شود که نسلهای آینده، با دیدی بازتر در پیوسته مردمسالارتر شدن خویش و جامعۀ خود، دائما کوشا و فعال بمانند. ولی در اینجا و در این کالبد شکافی مختصر، به ذکر چند نکته، بسنده میکنم.
عدم شفافیت در گفتمان برخی مخالفان رژیم، و نوسانات عقیدتی و راهکاری، شیوعی واضح داشته است. گروهی از "اپوزسیون" با ناباوری به خود و با عدم اعتماد به نفس، و با اصالت دادن به قدرت و نه به حاکمیت مردم، گاهی میگویند مردم تکان نخورید و دست به ترکیب این رژیم نزنید که ایران هم مانند افغانستان و عراق، غرق در ویرانی و تجاوز میشود. و بدین شکل عامل بی جیره و مواجب ولایت مطلقۀ فقیه، در حفظ رژیم جمهوری اسلامی میشوند و سر بر آستان قدرت داخلی میسایند. ولی همین اینها زمانی دیگر، و دوباره بخصوص در این روزها، و با توجه به وقایع لیبی، مجددا برای مردم و توان ملی مردم، پشیزی اعتماد قائل نیستند، و اینبار، سر تعظیم به قدرت خارجی فرود میآورند و چکمۀ قشون انیرانی را میبوسند و از قدرت خارجی کمک، گدائی میکنند که بلکه بتوانند آنها را راضی کنند که به مملکت ما هم حمله کنند و ایران را هم مانند افغانستان و عراق، "آباد و آزاد!" کنند. و بدین شکل، بسیاری از اینگونه "مخالفین"، از خود رژیم، در ساکن کردن جنبش خودجوش، نقش موثرتری داشتهاند و بدین ترتیب که در عمل، سیاست رژیم را دنبال کردهاند، در واقع از عوامل موثر بقای رژیم جمهوری اسلامی شدهاند.
یکی دیگر از علل، اینکه علیرغم سه انقلاب در قرن اخیر، مردمسالاری در ایران نهادینه نشده است را، در این مهم میتوان یافت که همۀ نیروهای سیاسی، اکثرا زیر پوشش واحدِ "اپوزسیون" قرار میگیرند و این صفت، با ناشفافی، به همۀ مخالفان رژیم اطلاق میشود. در نتیجه همۀ افراد و گروههائی که برای براندازی رژیم فعالیت میکنند، با یک نگاه قضاوت میشوند. "اپوزسیون"، برای اینکه چرا رژیم جمهوری اسلامی باید برود و روشهای مبارزه و براندازی آن، نوشتهها و گفتههای فراوانی دارند. ولی با کمال تاسف، گفتمان غالب در بعضی از این افراد و گروهها، همان محتوای رژیم جمهوری اسلامی را دارد و روش و به تبع آن، هدف، در این خلاصه میگردد که چگونه، قدرت حاکم را براندازند و خود به جای آن بنشینند و سپس برای بقای ولایت خود بر مردم و ادامۀ تکیۀ خود بر اریکۀ قدرت، از هر روشی فروگذار نکنند. ولی هنگامی که لازم میشود که بگویند نظام پیشنهادی آنها چه تمایزاتی با رژیم ولایت فقیه دارد، و یا اینکه اظهار کنند که اگر آنها و تشکیلات و گروه آنها، رژیم را برانداختند و خود به جایش نشستند، چه خواهند کرد و چه برنامههائی دارند، اکثرا شفافیت لازم را نمیتوان دریافت.
این غفلت رایج است که قدرت، انواع و اقسام فراوان دارد. ولی اگر اصالت به قدرت داده شود، اگر قدرت پرستش و رسیدن به آن هدف گردد، در صورت براندازی قدرت حاکم، قدرتی با همان محتوا، ولی در صورتی دیگر، تظاهر میکند و همان آش در کاسهای دیگر به خورد مردم داده میشود. هدف قرار دادن و پرستش قدرت، این بتِ عیار را هر لحظه به رنگی در میآورد. وقتی قدرت، هدف میگردد، وسیلهها و روشهای برگزیده نیز از همان جنس قدرت میگردد. هدف و وسیله، پیوسته بر یکدیگر اثرگذار بوده و همیشه یکدیگر را تبیین میکنند. حرامهای عدم حقوقمندی و عدم اصولمندی، و میانبر زدنها در اخلاق سیاسی، حلال، و در روش سیاسی، حلّالِ اختلافات، و باب روز میشود. مردم به این احزاب و گروهها، اقبالی نشان نمیدهند. در اعضاء و هواداران اینگونه تشکیلات، کمکم ریزش دیده میشود. اگر هم این "اپوزسیون"، به قدرت برسد، بعد از مدتی خودش همان سیستمی را که سالها در براندازی آن تلاش میکرد را، با شکلی دیگر ولی با همان محتوا، و چه بسا بمراتب بدتر، بازسازی میکند. تجربۀ انقلاب 1357، شاهد این مدعا است. نیروهای اسلامی و خمینی، رژیمی را به جای رژیم پهلوی نشاندند که در انتقادهائی که خود آنها قبل از انقلاب از شاه داشتند، از زندان و شکنجه و خشونت و رواج آسیبهای اجتماعی و فقر و اقتصاد ویران و وابستگی و عدم استقلال و تحدید و تهدید آزادیها.... از او به مراتب بدتر کردند. گروههای "اپوزسیون چپ" هم، با سراب مبارزه با امپریالیسم، و با اعتقاد به اصل تضاد و "تز" و "آنتیتز" تراشیدنها، در تخریب نیروهای مردمسالار، گوی سبقت را از رژیم پهلوی و شاه ربودند و در تثبیت رژیم جمهوری اسلامی، نقشی کلیدی بازی کردند. آن دسته از افراد و گروههائی که شهامت انتقاد از خود و گروه خود را داشته و توانا شدند که در بنیان اندیشۀ خود، در رابطه با اصالت قدرت، تجدید نظر بنمایند، امروزه توسط مردم، از گود مبارزات مردمسالاری، بیرون انداخته نشدهاند و با اقبال مردم، توانستهاند در کنار مردم، در تلاش برای آزادی و استقلال میهن، نقش داشته باشند.
تکرار این کلیشۀ ناروا را بسیار میشنویم که میگویند، دشمنِ دشمن من، دوست من است! به این نکتۀ بس مهم و حیاتی باید پیوسته توجه داشت که، هر "اپوزیسیونی" که دشمن ولایت فقیه است، الزاماً دوست مردمسالاری نیست. افراد و احزاب و تشکیلاتی هم که خود را فقط در تقابل با جمهوری اسلامی و براندازی رژیم، تعریف میکنند، و مثلا شعار ناشفاف "امروز فقط اتحاد" را سر میدهند نیز، نباید از مردم انتظار حمایت داشته باشند. مردم، در مطالبۀ شفافگوئی، به درستی میخواهند بدانند که افراد و گروههایی که زیر این چتر قرار میگیرند، چه کسانی هستند و بنمایۀ تفکرشان چیست؟ گروههای ناهمگونی که در زیر این چتر قرار میگیرند، از همان ابتدای کار، برای دستیابی به برتری و قدرت بیشتر، با هم در رقابت قرار میگیرند و در تقابلهای کاهنده، توان و نیروی خود و بقیه را به زور و قدرت و تخریب مبدل، و بر علیه هم به کار میبرند. در صورت براندازی و جانشین قدرت فعلی شدن، این تقابلها، البته به خشونتهائی از انواعی که در سه دهۀ اخیر دیدهایم، منجر میشوند. با اصیل دانستن قدرت و با بیارزش دانستن مردم در این معادله، حاکم مقتدر، برای در دست نگاه داشتن قدرت، انواع و اقسام خشونت و خفقان و سرکوب را، به عنوان سکۀ رایج، ضرب و در تمام مملکت خرج میکند. هر رژیم قدرتمداری که توانا نیست مشروعیت خود را از مردم کسب کند، بعلت نداشتن پایههای مردمی، مجبور است که به قدرت خارجی رجوع کند و به آن تکیه داشته باشد و یا به هر شکلی که شده، عامل خارجی را در امور مملکتی، دخالت دهد. هر شخص و یا گروه سیاسی قدرتمداری هم که توانا نیست مشروعیت خود را از مردم کسب کند، بعلت نداشتن پایههای مردمی، مجبور است که به قدرت خارجی رجوع کند و به آن تکیه داشته باشد و یا به هر شکلی که شده، عامل خارجی را در امور مملکتی، دخالت دهد.
"اپوزیسیونی" که در تعریف خود و در تبیین اندیشۀ خود ناشفاف است، در دل مردم ترس از آینده را القا میکند. شعارهائی از قبیل: "شرکت در انتخابات، جهت انتخاب مجدد بین بد و بدتر" و یا "بازگشت به دوران طلائی امام" و یا "اجرای بدون تنازل قانون اساسی" و یا "اصلاحات و استحاله از درون"، ناشفاف است، گنگ است، دلسرد کننده است، و در نهایت به گیجی و سردی و انفعال مردم، منتهی میشود. دلسردی و انفعالی که در عمل، جنبش خود جوش خرداد 1388 را از جوشش انداخت و مردم را خانه نشین کرد. آنها که هنوز هم نسخۀ مدارا و مماشات با رژیم را از روی "مصلحت اندیشی" برای مردم میپیچند، آنها که اصلاحات را به صلاح مردم میدانند، به خود این زحمت را بدهند که برای مردم با روشنی و شفافیت توضیح دهند که آزمایش این سیاست در عرض سی سال، چه کارنامهای را داشته است و آیا فقط یک مثال، فقط یک مثال، از موفقیت این سیاست را میتوان یافت، و پرسیده شود که اصلاً کدام قسمت از رژیم ولایت مطلقه قابل اصلاح است؟ با سعی و تلاش سی سالۀ آنها برای حفظ نظام و اعمال اصلاحاتی در آن، و با در دست داشتن شاخۀ مجریه و مقننه، چه بهبودی در وضع مردم دیده شده است؟ با تحقیر مردم تا به حد یک وسیله، و با استفادۀ ابزاری از مردم در "داغ کردن تنور انتخابات" و بدین وسیله به رژیم جمهوری اسلامی، مشروعیت دادن، و با زندانی کردن مردم در زندان و سیاه چال "انتخاب بین بد و بدتر"، آیا وضع مملکت ما در عرض این سی سال، ذرهای بهتر شده است؟ و آیا اینکه با محصور کردن خود و مردم در زندان خودساختۀ "انتخاب" بین بد و بدتر در این سه دهه، همیشه بدتر از هر دو، و سپس باز بدتر از آنها، سرنوشت مردم نگشته است؟
از افراد و گروههائی که مردم را از جنبش میترسانند و خیزش را به انفعال میکشند، چند سوال وارد است. آیا این حضرات که به خود اجازه میدهند مردم را از احقاق حقوق حقۀ خویش بر حذر دارند، و بدین ترتیب؛ خواسته و عمداً و یا ناخواسته و سهواً، همکار رژیم شده و به بقای بیش از سی سالۀ رژیم کمک کردهاند، به این دلیل است که صد در صد مطمئن هستند که اگر رژیم برود، بدون هیچ شکی وضع حتما بدتر خواهد شد؟ آیا این پیشگوئی؛ و یا بهتر بگوئیم، این غیبگوئی؛ دلیل کافی و خوبی است که به خود اجازه دهیم مردم را در زندان بد (ماندن رژیم) و بدتر (رفتن رژیم و تبعات حدسی آنها) نگاه داشت؟ آیا تجربۀ این سه دهه به آنها نیاموخته است که با انفعال، خود و مردم را در زندان جبر بد و بدتر محصور کردن، همیشه به بدتر از هر دوی آنها انجامیده است، و باز این وضع بدتر از قبل، زمینهساز باز هم بدتر از آنرا فراهم کرده است؟ آیا در دنیا هیچگونه خوبی وجود ندارد؟ آیا بیماری عقدۀ حقارت، آنقدر شدید شده است که خود و فرزندان خود را حتی شایسته و لایق خوبی، نمیدانیم؟ آیا اگر حتی توان انتخاب بین خوب و خوبتر را به مخیلۀ خود راه ندهیم، سرنوشت خود را، با دست خود، در بدها و بدترها زندانی نکردهایم؟ آیا دیگر برای کسی حتی شکی باقیست که با دعوت ولی مطلقۀ فقیه را لبیک! گفتن و مجددا با شرکت کردن در "انتخابات" تقلبی و توهینآمیز، به رژیم مشروعیت بخشیدن، و با انفعال و از جنبش افتادن، بدی حاکمان فردایمان از امروز احمدینژادهایمان بدتر نخواهد بود؟ آیا دیگر شکی مانده است که با هرگونه ماندنِ رژیم ولایت مطلقه، وضع حتما بدتر خواهد شد؟
برای استقرار و استمرار مردمسالاری، راهی به جز گذار از جمهوری اسلامی و سرنگونی کامل آن، نمانده است. اما اگر هدف، برانداختن رژیم استبدادی، و خود جانشین آن شدن، و رسیدن به قدرت، با هر وسیله و به هر قیمتی باشد، درست مانند مخالفان رژیم شاه در آن زمان و گردانندگان جمهوری اسلامی در این زمان، کشتی "اپوزسیون" با سکّان قدرتپرستی، دوباره چند نسل ایرانی را در دریای پر تلاطم استبداد و خفقان و خشونت و تخریب، در غرقاب فقر و آسیبهای اجتماعی، نفله خواهد کرد، و به ساحل امن مردمسالاری، نخواهد رساند.
در نزد هر فرد و یا هر گروهی، هر چه اعتقاد به قدرت، بیشتر، و هر چه التزام به مشروعیت از جانب مردم، کمتر بوده است، به همان نسبت، میزان نیاز آن شخص و یا گروه، به اعمال زور و خشونت و تخریب، افزونتر میگردد. ایدئولژیهایی که هر کدام به نوعی باورمند به اصالت قدرت بودهاند، همه امتحان مردود خود را دادهاند و مردم اکثرا به آنها اقبالی ندارند. دکان ایدئولژیها با باور به اصالت قدرت، ولی با پوشش دینی، ملی، علمی، مدرنیته، جهانی شدن،... از مشتری خالی است. رسانههای عمومی مستقل و آزاد و مردمی، درک اهمیت مشروعیت داشتن از مردم را آسانتر کرده است. ورود در معادلات قدرت و کنش در توازن قوا، همیشه مردم و حقوق بشر را، چون گوشت قربانی، به درگاه قدرتی جدید، هدیه کرده است.
موازنۀ عدمی که از ایران قدیم، در فرهنگ ایرانی وجود داشته است، در هستۀ اندیشۀ جنبش و سرنوشت آن، نقشآفرین است. هر چه روابط اشخاص و گروهها، کمتر براساس توازن قوا تنظیم شود، از میزان تقابلهای کاهنده، کاسته شده و بر میزان بازدهی آن هسته و جبهه، به علت روابطی که بر اساس اِکمال متقابل هستند، افزون میگردد.
با توجه به تنوع افکار و عقیدهها و سلیقهها، و شاید گاهی حتی، با توجه به امکان وجود تردیدها، سوء ظنها، و بیاعتمادیها، افراد و گروههای سیاسی، اگر به اصل استقلال و آزادی و عدم هژمونی و سایر اصول جبهۀ مردمسالار معتقد باشند، الزاماً مجبور نیستند که از همان ابتدا، به تشکیل یک گروه یا حزب و یا تشکیلات واحد بپردازند.
اشخاص و گروهها و تشکیلات مختلف میتوانند، با باور به اصول مردمسالاری، دست به تشکیل هستههای خودجوش مردمی بزنند. نتیجۀ عمل این جنبش خودجوش، در عملکرد جبههای حقوقمند، متبلور میگردد. مردم ایران با فعالیت در این هستهها، و با کنش در جبههای حقوقمدار، با همکاریهای مستقیم و غیرمستقیم، و نیز حتی با کنشها و همکاریهای دورادور خود، میتواند کارساز و مفید باشد. و بدین ترتیب، و با روش تبادل آراء و بحث آزاد، و با التزام به حقوقمندی و ارج نهادن به اخلاق سیاسی، همسازی و همسوئی بجویند، و برای برپائی و نیز پویائی مردمسالاری، با استفاده از روشهای مردمسالارانه، همکاری و تلاش کنند.
مشخصات جبهۀ مردمسالار و هستههای حقوقمدار تشکیل دهندۀ آن
1-هدف:
حاکمیت مردم.
بایسته است که هدف، هرچه فراگیرتر باشد و و ابعادش گسترده و تعداد زیادتری از ملت ایران، در آن دخیل باشند. اگر هدف اصلی، رد ولایت انحصاری و مطلقه (فقیه و غیر آن) و پذیرش ولایت جمهور مردم گرفته شود، در این صورت میتوان براحتی با خیل عظیمی از مردم، بیانی مشترک و مطالبهای مشابه پیدا کرد. ضروری و بلکه حیاتی است که دائماً به خود و به دیگران گوشزد کنیم، که به عنوان هدف، این حاکمیت مردم است که برای تحقق آن، مشغول تلاش و جنبش و مبارزه هستیم. با یادآوریهای مکررِ حاکمیتِ مردم به عنوان هدف، وسیلهها و راهبردهائی که بکار میروند، و پیشنهادهائی که داده میشوند، از راستراه مردمسالاری و حقوقمداری، خارج نمیشوند و به استبداد و حقوقشکنی، نمیانجامند. حتی اگر، با مردمفریبیها و یا شاید خودگولزدنها، چهرۀ کریه قدرتمداری، با مفاهیمی چون: "موقتی"، "محدود"، "حملۀ بشردوستدارانه"، "دیکتاتوری صالح"،... آرایش شود، این ایدئولوژی هرگز نمیتواند سرنوشت بهتری از جمهوری اسلامی را برای کشور، در پی داشته باشد و در نهایت، ما ولایت فقیه را برداشته، دوباره با دست خود، ولایتی با اسمی دیگر را، به جایش گذاشتهایم. لازمۀ هر قدرت متمرکزی، تمرکز بیشتر و افزودن به ابعاد خود است. طبیعت قدرت، افزونطلبی و زیادهخواهی و در نهایت، تمامتخواهی و توتالیتاریسم است.
دیدیم که بنا بر مدارک منتشره در ویکیلیکس، عدهای، در تعامل با قدرت خارجی، به مجاری خبرگیری دولت امریکا، مخفیانه گفتهاند که با آقای خامنهای مخالفند، ولی چون در حذف ولایت فقیه ناتوانند، مایلند که برای محدود کردن اختیارات او، مثلا اصلاح آن به شکل شورائی و یا انتخابی، پشتیبانی داشته باشند. میبینیم که این عده از "مخالفین" محلی برای تعامل با مردم را حتی در مخیلۀ خود نیز نتوانستهاند راه بدهند، و در ذهن معتاد به قدرتِ آنها، فقط و فقط، تعامل با قدرت، چه داخلی و چه خارجی، است که خطور میکند. از این عده از "مخالفین" باید این سوال را پرسید که چگونه است که آنها، قدرت خارجی را محرمتر از مردم ایران میدانند و هدف خود را و نیز محل عمل خود را، که همانا رسیدن به قدرت با توجیه هر وسیلهای است، در شفافیت تمام، با مردم ایران در میان نمیگذارند؟ با اعتیاد به قدرت، این عده از "مخالفین"، راه حل را، فقط رسیدن به قدرت میدانند و آن هم با تشبث به هر وسیلهای. ذهنی که بنمایۀ تفکرش، اصالت قدرت است، تنها وقتی به فکر مردم میافتند که لازم میبیند از مردم استفادۀ ابزاری بنماید و تنها وقتی سخنی از مردم میرانند که لازم میبیند از نردبان مردم، برای رساندن خود و گروه خود به قدرت، سود جویند. البته برای این عده از "مخالفین"، هرچه میزان اعتیاد به قدرت بیشتر باشد، به همان نسبت، فهم این مفاهیم مشکلتر میشود، و باز به همان نسبت، میزان تلاش آنها در مخاطب قرار دادن مردم و نیز میزان تعامل آنها از طریق مردم، ناچیزتر میگردد.
2- محل عمل:
خارج از معادلات قدرت.
الف- خارج از حیطۀ قدرت داخلی:
معاملهگری با نمادهای قدرت داخلی، در عمل، جانشینی مهرهای از جمهوری اسلامی را با مهرهای مشابه و در ظاهر متفاوت را، به همراه خواهد داشت و در فراهم نمودن وسایل و لوازم برپائی و پویائی مردمسالاری، وقفه و خلل ایجاد میکند.
پشتیبانی از یک یا چند گروه از قدرت داخلی، در مقابل یک یا چند گروه دیگر، در عمل با دست خود، خود را اسباب بازی رقابت قدرت در درون رژیم کردن است و دوباره خود و نسل خود و نسلهائی دیگر را، قربانی خشونت معادلات قدرتمداران کردن است. مردم را، تحقیر نمودن و آنها را آلت "فشار از پائین" کردن، و بی محابا، برای خود توهین "تدارکاتچی" مرکز ثقل تجاوز و جنایت و فساد و خیانت شدن را روا داشتن، یکی از کلیدیترین عواملی است که مملکت را به وضعیت فعلی کشانده است. اینکه گفته شود که "...ما به شرط آزادی احزاب و مطبوعات و انتخابات، حاضریم در سیاست بمانیم و نامزد و کاندیدا، معرفی کنیم..." اعتراف به این است که توانائی اینکه حتی تصور کردن که شاید بشود در خارج از محدودۀ رژیم فعالیتی بکنند را در خود نمیبینند. البته کاملا هویدا است که بعضی از "مخالفین"؛ به دلایل و با توجیهات مختلف، خواستار حفظ نظام جمهوری اسلامی هستند و بعضی از آنها، حتی صریحاً این اعتراف را به زبان میآورند. بعضی از اینها، به علت باورهای عمیق دینی، میترسند و میترسانند، که این رژیم بد است، ولی اگر این رژیم برود، اسلام میرود و اساس دین از پایه و بن، مضمحل میشود. از این عده از کسانی که در حفظ نظام میکوشند، عدهای خواهان "اجرای بدون تنازل قانون اساسی هستند". عدهای دیگر، تغییر قانون اساسی "جمهوری اسلامی" برای انتخابی کردن و یا شورائی کردن ولایت فقیه و محدود کردن اختیارات آن، را میخواهند. عدهای هم برای حفظ این نظام "بازگشت به پیشنویس قانون اساسی"، را در نظر دارند. ولی اینها همه با کشیدن "خطوط قرمزی"، نمیخواهند صفت "اسلامی" از "جمهوری" گرفته شود، که در نهایت به ادامۀ استبداد و نقض حقوق بشر خواهد انجامید. راه حل، آزاد کردن دین و عقیده از زندان قدرت است. دین متعلق به انسان است، عقیده است، و آنرا در دولت، جائی نیست. قانون اساسی و به تبع آن دولت، باید نسبت به همۀ ادیان و عقاید، خنثی باشند. هستههای مردمسالار و حقوقمند، بایسته است که با فعالیتهای خود در استقرار و استمرار دموکراسی، در تهیۀ قانون اساسی تدوین شده بر حقوق بشر بکوشند و با حضور مداوم خود در صحنه، دولت را در چهارچوب قانون اساسی، نگه دارند.
جنبش مردم در سال 1388، خودجوش بود و علیرغم ترساندن مردم از عواقب "انقلاب"، و تشویق مردم به خانه نشینی و انفعال، میزان مشارکت مردم، ابعادی بس وسیع داشت. این اشتراک وسیع، گرچه زودگذر بود، ولی موفق شد که به تشویش و ضعف و درهمریختگی رژیم، و نیز به از پرده بیرون افتادن و افزایش برخوردهای درونی نظام ولایت مطلقه، بیانجامد. با علم به اینکه یکی از اصلیترین علل ضعیفتر شدن رژیم، خود مردم بودهاند، حال روا نیست که بجای ترساندن مردم، آنها را تشویق به جوشش و ترغیب به جنبش کنیم، و اینگونه توانائیهای هموطنان را به خود و به دیگران، یادآور شویم؟
برای انتخاب محل عمل و مبارزه و جنبش، لازم است که به جبری که قدرتمداران معین میکنند، تن در نداد و میدان مبارزه حیطۀ عمل را، خود ابتکار و انتخاب کرد. در قلمرو رژیم و در محدودهای که او تعیین میکند، اگر به مصاف او برویم، نیروهای خشونتپرهیز، نمیتوانند از جنس سفاکان رژیم بگردند و در آن مکان و زمان، دستیابی به نتیجۀ مطلوب، بعید است.
افرادی از رژیم که از جمهوری اسلامی میبُرند و جدا میشوند، باید مطمئن شوند که میتوانند به آغوش ملت بازگردند، و ضروری است که هستههای مردمی حقوقمند، در احقاق حقوق حتی این افراد هم بکوشند و شرایط این بازگشت را، فراهم و هرچه بیشتر تسهیل نمایند. هستههای مردمسالار و حقوقمند، که از کادر اداری و دولتی و نیز قوای نظامی و امنیتی و انتظامی تشکیل میشوند، باید احساس امنیت کرده و برای آیندهای بهتر برای خود و فرزندان خود، به جبهۀ مردمسالار ملحق شوند.
ب- خارج از حیطۀ قدرت خارجی:
معاملهگری با نمادهای قدرت خارجی، در عمل جانشینی جمهوری اسلامی را با قدرتی مشابه، به همراه خواهد داشت، و در فراهم نمودن وسایل و لوازم برپائی و پویائی مردمسالاری، وقفه و خلل ایجاد میکند.
در مشاطهگری وابستگی، گفته شد که در منافع ملی باید مخرج مشترکی پیدا کرد با قدرت خارجی و برای سرنگونی رژیم، از آنها کمک خواست. ولی هرگاه هر رابطهای بر اساس روابط سلطهگر و زیر سلطه باشد، این تعامل هیچوقت نمیتواند منصفانه باشد و در عمل همیشه، به نفع دولت سلطهگر و به ضرر مردمسالاری تمام میشود.
خواست جبهۀ مردمسالار از قدرت خارجی اینست که در امور مملکت ما دخالت نکند. خواست هستههای حقوقمند اینست که دولتها، بجای اعمال خشونت و زور برای بدست آوردن هرچه بیشتر "منافع ملی"، به احقاق هرچه بیشتر "حقوق ملی" و "حقوق بشر" بپردازند. اگر از پندار و گفتار دولتمردان و سیاستمداران، لفظ "منافع" برداشته شود و ایشان به جای آن، در کردار خود، از مفهوم "حقوق بشر" استفاده کنند، و صد البته آنکه نه فقط حقوق یک گروه و یا یک ملت خاص، بلکه حقوق تمام آحاد بشر، سیاستگذاریها در عمل، دنیای دیگری را میسازد. اگر واقعاً، دولتهای خارجی برای خود قدرتی قائلند، این قدرت را در بیطرفی فعال در امور مملکت ما بکار برند و درک اینکه محل فعالیت هستههای حقوقمند تشکیل دهندۀ جبهۀ مردمسالار میبایست که در خارج از قلمرو قدرت خارجی باشد، بسیار ساده است و فقط نگاهی کوتاه میطلبد به تاریخ معاصر سیاسی ایران، و نیاز زیادی به تفسیر موازنۀ عدمی و تفصیل بیان آزادی، به مثابه بنمایۀ تعقل، ندارد.
3-ابتکار عمل و پُرکاری و حضور:
حضور در همۀ مکانها و در همۀ زمانها، عدم انفعال و اجتناب از بروز هرگونه خلاء و پر کردن همۀ خلاءهای موجود.
از روشهای تحلیل بَرَندۀ قدرت، یکی این است که مخالفین را در موقعیت عکسالعمل شدن قرار میدهد و نیروی ابتکار وی را به ضعف میکشاند. قدرت، به تدریج نیروهای مخالفین را در واکنش شدن با خود، مشغول نگه میدارد و در سیر تسلسلی بی فایده و چه بسا مضر، به رکود و سکون میکشد و پیوسته میکوشد که استفاده از روشهای خود را به عنوان واکنش، به آنها تحمیل کند. با این روش، دعوت به انفعال و مصلحت سکون، و نیز تکفیر جنبش و مذمت جوشش را، از دهان و از قلم این دسته از "مخالفین" به گوش مردم میرساند که این البته پر واضح است که بسیار موثرتر از آن میافتد که مثلاً آقای خامنهای در خطبههای نماز جمعه، عیناً همان کلام را به مردم خطاب کند. و بدین شکل است که در چند دهۀ اخیر دیدهایم که چگونه گروهی از "اپوزیسیون" در عمل، در جهت حفظ نظام ولایت انحصاری و مطلقه، قدم برداشته است. مبارزه جهت استقرار و استمرار مردمسالاری، و در راه پیوسته حقوقمدارتر شدن جامعه، نمیتواند بسته و محدود باشد و یا به گروهی خاص و یا زمانی خاص و یا مکانی خاص، منحصر شود. ایرانیان که در تمام مملکت و در تمام دنیا، پراکنده شدهاند، بایسته است که با فعال شدن در هستههای مردمسالار، و با بکار بردن تمام نیروی ابتکار و خلاقیت خویش، تمام توان خود را بکار اندازند. بقای بیش از سه دهۀ رژیم جمهوری اسلامی، نه به علت نبودن توانائی در حقوقمندی و مردمسالاری، بلکه به علت به این روش عمل نکردن، و در نتیجه، به علت به کار نبردن این توانائیها است. بدین ترتیب، قوای سرکوبگر و امکانات آنرا، که از هر زاویه به آنها نگریسته شود، در مقابل نیروهای مردمی، بسیار ناچیز هستند، به کمرنگتر شدن و کم اثرتر شدن تدریجی، و در نهایت، به تحلیل و تجزیه و بیاثری، بکشانند. طی سه دهۀ اخیر، رژیم، با تصرف قلمروهای مختلف و بیشمار در تمام مملکت، و نیز در خارج از ایران، توانسته است در جهت هر چه "مطلقهتر" شدن ولایت انحصاریش، پیشروی کند. تصرف این قلمروها، مستقیماً و تنها با این دلیل بوده است که نیروهای مردمسالار، از آن موقعیتها استفاده نکردهاند و در نتیجه، خلاء پیدا شده را، مهرههای رژیم به راحتی پر کردهاند. البته این تصرف هنوز مطلقه نیست، و محدود میشود به قلمروهائی که هستههای مردمسالار حضور و فعالیت لازم را نداشتهاند.
قوای سرکوبگر، در همۀ ایران و در همۀ دنیا، نمیتوانند همیشه حاضر باشند. حتی اگر تمام قوای سرکوبگر و تمام قدرت فعلی جمهوری اسلامی را هم چند برابر فرض کنیم، در صورتیکه هستههای مردمسالار، اعتماد به نفس بایسته را بکار برند، و با تفکر و تبادل نظر و ابتکار، در هر کوی و برزنی، در هر شرکت و ادارهای، در هر کارخانه و کارگاهی، در هر دانشکده و مدرسهای، در هر شهر و روستائی، و در خارج از ایران، در هر شهر و کشور و قارهای، به هر شکلی که میتوانند ابراز وجود کنند، رژیم جمهوری اسلامی را، چگونه این قدرت باشد که با آن مقابله کند؟
4- عدم هژمونی:
اجتناب از برتریمداری، مطالبۀ امکانات مساوی، تسهیل شکوفائی ابتکارات و توانائیهای همۀ هستههای مردمسالار.
هرچه تمایل هر فرد و گروهی، در برتریجوئی خود و گروه خود بیشتر باشد، تمایل آن فرد و گروه به انحصار قدرت، در زمان مبارزه و در دوران گذار و بعد از به قدرت رسیدن، بیشتر است. به همان نسبت، آن فرد و گروه در موقعیت قدرت، با احتمال زیادتری، و با شدت بیشتری مثل امثال آقایان خمینی و خامنهای و رفسنجانی و احمدینژاد و لاجوردی و خلخالی.... عمل خواهد کرد. و باز به همان نسبت آن فرد و گروه، در برپائی نظامی تمامتخواه و توتالیتر، و برقراری ولایت انحصاری و مطلقۀ دیگری، نیروهای محرکۀ مملکت را به هدر خواهند رساند.
مشروعیت، از مردم کسب میشود، و نه به علل ارثی و میراثی، و نه به علت عِده و عُدۀ یک شخص و یا گروه، و یا بعلت موقعیت مذهبی و یا دینی و یا عقیدتی یک شخص و یا یک گروه. ادعای مشروعیت از خدا و از عالم غیب، مردود است و نمیتواند مکانی در جبهۀ مردمسالاری داشته باشد.
5- روش:
پایمردی در احقاق حقوق، شکوفائی ابتکارات خشونتزدائی.
با توجه به تجربۀ تاریخ سیاسی معاصر ایران، به خصوص سه دهۀ اخیر، با توجه به واقعیتهای جهان امروز، بخصوص خاورمیانه و شمال افریقا، و با توجه به تجربۀ نتایج خشونتمداری و بسط خشونت در دنیای امروز، بایسته است که از روشهائی که به نقض حقوق و خشونت و تخریب اولویت میدهند، اجتناب نمود.
انواع روشهای خشونتآمیز:
خشونت فیزیکی از درون نظام:
کودتا، به عنوان یک روش قهرآمیز برای بدست آوردن و بازپس گرفتن ولایت جمهور مردم، وقتی موثر میافتد و موفق میشود که هدفش این نباشد که رژیم را براندازد و خود و گروه خود را جانشین آن کند. گروههائی از قوای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی دولت جمهوری اسلامی ایران، که برای ویژهخواری و رانتخواری به این لباس در نیامدهاند و دغدغۀ وطن و هموطن را در دل دارند، و بیش از این تاب تحمل به لجن کشیده شدن اسلام و به آتش و خون و فساد کشیده شدن ایران را ندارند، به عنوان یکی از هستههای حقوقمند برای استقرار و استمرار مردمسالاری در ایران، میتوانند غیرت و آبرو و مشروعیت از دسته رفته را، با بازگشتن به آغوش ملت، بازیابند، و در ساختن فردائی که برازندۀ ایران و اسلام است، حماسهای تاریخی خلق کنند، و نماد حسینها و علیهای دین خود و آرشها و کاوهها و رستمهای مملکت خویش بگردند.
خشونت فیزیکی از بیرون نظام:
روشهای نظامی در مقابل رژیم قدرتمدار: ناموفق بودن سیاهکل، روش مجاهدین در مقابل جمهوری اسلامی: در داخل ایران و کشتارهای خیابانی، و چه در خارج ایران: حمله از عراق به ایران... همه بهانههائی شدند برای سرکوب: اعدامهای خیابانی و کشتارهای وسیع در سال 1360، که از آنها اسامی فقط 2000 نفر، اعلام شدند و سرآغازی شد برای کشتارهای دهۀ 60، و اوج کشتار زندانیان در سال 1367.
انواع خشونتها در بیرون نظام:
خشونتهای غیر فیزیکی= مردم با تاسف و دلسردی، شاهد انواع و اقسام فحاشیها، روشهای تخریبی و تهمت و بهتانزدنها و دروغگوئیها و لجنمالیها.... در میان افراد و گروههای سیاسی بودهاند. بعضی از این اشخاص و تشکیلات، روی جمهوری اسلامی را، در این روشها، سفید کردهاند.
خشونتهای فیزیکی= مردم با تاسف و دلسردی، شاهد انواع و اقسام ضرب و شتمها، اسلحهکشی و کشت و کشتارهای درونگروهی و میانگروهی، و حذفهای فیزیکی، و حتی زندان و شکنجههائی که بعضی افراد و گروههای سیاسی در مورد اعضاء خود و دیگران روا داشتهاند، بودهاند.
مردم کاملاً محقّ هستند که بپرسند که این افراد و گروهها، که اکنون در موقعیت "اپوزیسیون" هستند، و خود را مجاز میدانند که اینگونه حقوق بشر را نقض کنند، اگر در کشور، و یا به بهانۀ به قدرت رساندن قومی، حتی در منطقهای از کشور، به قدرت برسند، چه بر سر مردم ایران و حتی چه بر سر مردم همان قوم و هر قومی خواهند آورد؟.
خشونتزدائی:
یادآوری مکرر به خود که فرهنگ ایرانی، فرهنگ دوستی، صفا، مهرورزی، دستگیری، محبت، همکاری، بوده است. مشاهدۀ 30 سال عکس اینها از اعوان و انصار رژیم جمهوری اسلامی و سایر قدرتمداران، تمرینهای فردی و جمعی مدام و مداوم، و ممارستی هرروزه و کوششی پیوسته میطلبد.
تلاش پیوسته در خشونتزدائی و پرهیز از خشونت به عنوان یک سنت و روش همه روزۀ همۀ افراد است که استقرار و استمرار مردمسالاری را نهادینه میکند. هستههای مردمسالار و اعضای جبهۀ حقوقمدار، این تمرین روزمره را، از خود شروع میکنند و با سرمشق شدن، بقیۀ مردم را به تشکیل هرچه بیشتر هستههای مختلف و متنوع حقوقمدار، تشویق میکنند.
پردهبرداری از خشونتها و آنها را از کنج سیاهچالها، با مذمت و نکوهش به دیدۀ همگان آوردن و ضدارزش شناساندن آنها، و به معرض دید افکار عمومی ایران و دنیا آوردن، و امکان مطالعه و تحقیق و بررسی آنها در محیطهای آزاد و مستقل دانشگاهی، پیشنیازی است برای پیشگیری بازسازی آنها در شکل و شمایلی دیگر بدست قدرتمداری دیگر.
مردم حقوقطلب، با فعالیت و حضور دائمی در هستههای مردمی، برای پیوسته مردمسالارتر شدن، ذاتی بودن حقوق بشر، و همۀ حقوق و برای همۀ آحاد بشر را، متصل به خود نهیب میزنند، و برای پیوسته نهادینهتر شدن آن در جامعه، آنرا به وجدان جمعی، گوشزد میکند. بینش و روش را از قدرتمداری پالایش، و به آزادگی آرایش میکنند. از پیدایش هر گونه تقارن در پندار و گفتار و کردار، با قدرتمدار، اجتناب میکنند. ابتکار عمل را با خلاقیت در دست نگاه میدارند و با حفظ و پرورش توان رهبری خود، از واکنش شدن به قدرتمداران، سرمیپیچند و توانائی انتخاب موقع و محل عمل را در بطن خود، میپرورند. قدرتمداری را نمیپذیرند و به آن عصیان میکنند. توانائیهای خود را در جهت قدرتمداری و حقوقستیزی، به زور مخرب تبدیل نمیکنند. قدرت ظاهری و در واقع، ضعف باطنی قدرتمدار را از پردههای ابهام بیرون میآورد و بیارزشی آنرا در مقابل شفافیت آزادگی و توان حقوقمداری، مینمایاند. در پیوسته حقوقمدارتر شدن وهمیشه مردمسالارتر شدن و ایجاد اینگونه امکانات برای دیگران، و در سیر چنین روندی پویا، حتی برای آزادی قدرتمداران از بندهای اعتیاد به قدرت، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
6- ارتباط با افکار عمومی:
بزرگترین ابرقدرت جهان، افکار عمومی، رسانههای جمعی معمول، وسایل رسانهای مدرن.
میزان حقوقمندی و مردمسالاری هر جامعه، با میزان آزادی و استقلال جریان اندیشه و اطلاعات، نسبتی مستقیم و شفاف دارد. هر چه میزان سانسور و خفقان بیشتر، آن جامعه از حقوقمداری دورتر. در رژیم جمهوری اسلامی، ابعاد سانسور به جائی رسیده است که در این روزها، حتی سایت آقای رفسنجانی را هم در بر گرفته است. آقای محسن رضائی حتی اجازه ندارد در مورد مرگ مشکوک فرزند خویش، پرس و جو کند. خود آقای علی خامنهای، توسط آقای مجتبی خامنهای شنود و سانسور میگردد. در چنین آشفتهبازاری، مردم عادی و بخصوص هستههای مردمسالار و مبارزین که جای خود دارند.
علیرغم همۀ خفقان و سانسور، جوانان و نیروی محرکۀ جامعه، توانسته است با پیشرو بودن و جنبش، با شهامت در ابتکار و شجاعت در خلاقیت، اخبار را از اکاذیب، و اطلاعات را از ضد اطلاعات، جدا و در اختیار افکار عمومی جهان، قرار دهد.
سانسور و یا انتشار اکاذیب و ضد اطلاعات و دروغ گفتن به افکار عمومی، روشی نیست که هستههای حقوقمدار، آنرا تحمل کنند. حقوقمندی با دروغپردازی، در تناقض است و جبهۀ مردمسالار، نمیتواند پذیرای آن باشند. حتی گزافهگوئی و اغراق، اعتبار جبهه را مخدوش میکند و رژیم، آنرا با خوشحالی در بوق و کرنا قرار خواهد داد. حقیقت را باید همانطور که هست، در اختیار قضاوت افکار عمومی، قرار داد. ابعاد جنایات رژیم، آنقدر گسترده است که به هیچ وجه، احتیاج به اغراق ندارد. سفّاکی رژیم آنقدر شنیع است که هیچ گونه نیازی به مبالغه نیست. خبرها و دادههائی را که از صحت کامل جزئیات آن مطمئن نیستیم را، باید به تحقیق گذاشته و بعد از اطمینان کامل از اینکه آن اطلاعات، در واقع دام ضد اطلاعاتی که قدرتمداران گستردهاند، نیستد، در اختیار افکار عمومی قرار دهیم.
هرچه هستههای تشکیل دهندۀ جبهۀ مردمسالار، در افزایش وسعت شبکههای ارتباطی افکار عمومی ایرانیان، و متصل کردن آنها به افکار عمومی جهان، توانائی بیشتری داشته باشند، به همان نسبت، اسلحۀ خشونت در دست رژیم، بیاثرتر میشود. و به همان نسبت، دوران گذار و سیر استقرار مردمسالاری، و رسیدن به مرحلۀ تدوین قانون اساسی لائیک و بر اساس آن تشکیل دولتی حقوقمدار سریعتر و کم خطرتر و باز به همان نسبت، زمینههای استمرار مردمسالاری، مهیاتر میگردد.
بایسته است که هستههای مردمسالار، این توان خود را در اختیار همگان، قرار دهند و بدین وسیله، افکار بیشتری را در تماس با همدیگر، قرار دهند. متاسفانه بعضی از اشخاص که مانند بیشتر جوانان امروزی، با کامپیوتر بزرگ نشدهاند، با عدم استفادۀ حداکثری و بهینه از تکنولژی جدید، قسمت کمی از تجربه و توان بالقوۀ خود را، در اختیار نسل جوان قرار میدهند و آیندگان را از به فعل درآمدن آن توانائیها، محروم مینمایند. با دقیانوس کردن روشها و فنآوریهای جدید و وسایل رسانهای مدرن و کامپیوتر، و با وحشت از آن، و با گریختن از قسطنطنیۀ اخبار و اطلاعات، و با پناه بردن به کهف، و بعد از بیداری از خواب سی صد و نُه ساله، سکۀ مردمسالاری، به نام دیگری ضرب میشود!
8--هویت شفاف
هویت جبهه، معرف جامعۀ حقوقمند و مردمسالار.
با اعتقاد به بیان آزادی به عنوان بنمایۀ تفکر و تعقل، و با اجتناب از دخالت دادن قدرتهای خارجی و داخلی و نمادهای آنها و با عمل در فراخنای مشروعیت از مردم، در صیرورت حقوقمندتر و مردمسالارتر شدن، با خلاقیت و ابتکار و پرکاری و حضور پیوسته در کارگاه معماری سرنوشت خویش، با پرهیز از برتریمداری و تمامتخواهی و هژمونی، و با بها دادن به مشارکت هرچه بیشتر مردمی و تسهیل و تشویق آن، با خشونتزدائی، با پیوستن قطرههای مردمسالاری در اقیانوس بزرگترین ابرقدرت جهان، افکار عمومی، با مدد از ابتکار در بکار گرفتن رسانههای جمعی معمول، ونیز وسایل رسانهای مدرن، با التزام به استقلال و آزادی و عدم تقدم و رجحان یکی بر دیگری، با تلاش در رشد همگانی در پیوسته مردمسالارتر و حقوقمندتر شدن و با میزان عدالت اجتماعی،.... هویت جبهه بطور شفاف به قضاوت افکار عمومی گذاشته میشود.
بدین ترتیب، هرچه میزان التزام به این ضوابط، و نیل به این اهداف بیشتر باشد، به همان نسبت نیروی محرکۀ جامعه، بدون ترس از آیندهای مبهم، در همگانیتر شدن جنبش تلاشی پیوستهتر میکند. و باز به همان نسبت، با تلاش در هستههای مردمسالاری، با امید به آینده، و با غرور، در ساختن آینده و با نشاط در پرداختن سرنوشت خویش و نسلهای آینده، مشارکتی وسیع و دائمی مییابد. و ایضاً باز به همان نسبت، هستههای مردمسالار و جبهۀ حقوقمدار، بدین شکل میتوانند در بازگرداندن امید و نشاط و غرور و سربلندی به وطن نقش بایسته را ایفاگر باشند و در زدودن اضطراب و افسردگی و عدم اعتماد به نفس از وطن، مسئولیت بایسته را عهدهدار شوند.
مردمک: به دنبال درج مقالهای با عنوان «قیام ۱۹ دی از نگاهی دیگر» به قلم حسین علایی، فرمانده پیشین ستاد مشترک سپاه، در روزنامه اطلاعات که واکنشهای بسیاری به همراه داشت، این روزنامه طی یادداشتی توضیح داد که این مقاله را بدون مطالعه چاپ کرده است.
در این یادداشت آمده است: مقاله آقای علایی مانند دفعات گذشته به صورت ایمیل به روزنامه فرستاده شده بود و با توجه به «سوابق درخشان» این فرمانده پیشین سپاه و عنوان مقاله که به نظر میرسید در تجلیل قیام ۱۹ دیماه ۱۳۵۶ باشد، مسئولان روزنامه نیز تردیدی در محتوای این مقاله نکردند و آن را مستقیما چاپ کردهاند.
روزنامه اطلاعات در یادداشت خود، برخی رسانهها و افراد را که از آنها با عنوان «رسانههای بیگانه» و «گروههای ضد انقلاب» یاد کرده، متهم کرده است که با استفاده از برخی واژههای «دوپلو» و «ابهامآمیز» نوشته آقای علائی به این موضوع دامن زدهاند.
در یادداشت این روزنامه آمده است که این موضوع موجب شد تا نگرانیها و پرسشهای برخی از مسئولان نظام در داخل کشور نیز، تایید و تشدید شود و نسبت به انتشار این مطلب اعتراض کنند.
به نوشته روزنامه اطلاعات، اما این روزنامه تلاش کرده با انتشار یادداشت دیگر آقای علایی در روز یکشنبه که در رسانههای دیگر نیز منتشر شد و یادداشت روز سهشنبه، با پوزش از این رخداد نسبت به رفع شبهه در این باره اقدام کند و از سوء استفاده از این مقاله نیز جلوگیری کند.
حسین علایی، فرمانده پیشین سپاه، ۱۹ دیماه یادداشتی به مناسبت سالگرد انتشار مقالهای علیه آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در روزنامه اطلاعات سال ۱۳۵۶، در همین روزنامه منتشر کرد.
مقالهای که در سال ۱۳۵۶ با نام مستعار «احمد رشیدی مطلق» منتشر شده بود، به اعتراضاتی هم در میان مردم و هم گروهی از روحانیان حوزه علمیه قم انجامید که نیروهای امنیتی آنها را سرکوب کردند.
آقای علایی، در یادداشت خود با انتقاد از عملکرد شاه و با مثال آوردن از رویدادهایی تاریخی در آستانه انقلاب و سرنگونی حکومت پهلوی، نوشته بود که آنها میتوانند «برای سایرین تجربهای مهم و عبرت آموز باشند».
او در یکی از سوالاتی که «ممکن بود پس از انقلاب برای محمدرضا پهلوی پیش آمده باشد»، پرسیده است «اگر به جای حصر بعضی از بزرگان در خانههایشان، باب گفتوگو با آنها را باز میکردم، کار به فرار من از کشور میانجامید»؟
یادداشت آقای علایی در روزنامه اطلاعات با بازتابهای گستردهای روبهرو شد و واکنشهای بسیاری به همراه داشت. برخی ادعا کردند که در آن اشارههای تلویحی بسیاری میان آنچه به سرنگونی خاندان پهلوی انجامید و اوضاع فعلی ایران میدیدند.
حتی شماری از فرماندهان سپاه از جمله جعفر اسدی، علی فضلی، محمد کوثری، اسماعیل قاآنی، مرتضی قربانی، حسین همدانی، علی زاهدی، مرتضی صفاری، محمد حجازی، غلامرضا جعفری، غلامرضا جلالی، علی بنی لوحی در نامهای به آقای علایی در مورد اشتباههای حکومت شاه، نوشتند و از مواضع این فرمانده پیشین سپاه به شدت انتقاد کردند.
در همین حال برخی از هواداران تندروی حاکمیت با حضور در مقابل خانه آقای علایی، علیه او شعار دادند و روی در و دیوار خانهاش شعار نوشتند و او را «ضد ولایت فقیه» نامیدند.
با ادامه این واکنشها، مجید میراحمدی، معاون وزیر دفاع ایران روز دوشنبه ۲۶ دیماه از قول حسین علایی گفت که او اعلام کرده هیچ نیت سویی در نوشتن این مطلب نداشته و هدف او صرفاً عبرتآموزی دیکتاتورهای عربی از سرنوشت رژیم شاهنشاهی ایران بوده است.
به گفته آقای میراحمدی، او توضیح داده «فکر نمیکردم کسانی بخواهند نظام مردمی جمهوری اسلامی را با نظام دیکتاتوری رژیم گذشته مقایسه کنند اما اگر برداشتی از مقاله من شده است که علاقمندان به نظام را ناراحت کرده من عذرخواهی میکنم».
یادداشت آقای علایی را به غیر از روزنامه اطلاعات، وبسایت خبرآنلاین نیز منتشر کرده بود که به همین دلیل هیئت نظارت بر مطبوعات به دلیل درج مطلب «۱۹ دی از نگاهی دیگر» به هر دوی آنها تذکر داد.
گفته میشود خبرآنلاین به علی لاریجانی، رئیس مجلس، نزدیک است اما مشاور رئیس مجلس این ارتباط را رد میکند. روزنامه اطلاعات نیز به مدیر مسئولی محمود دعایی، عضو مجمع روحانیون مبارز و از منتقدان دولت محمود احمدینژاد در حوزه دانشگاه، منتشر میشود.
هیئت نظارت بر مطبوعات زیرنظر وزارت ارشاد فعالیت میکند و به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یکی از وظایف آن «رصد مطبوعات و درصورت لزوم تذکر و توقیف است».
مردمک: معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد گفته است که رمان «زوال کلنل» محمود دولت آبادی را خوانده، اما به نظر وی «قابل چاپ» نیست.
بهمن دری که سهشنبه، ۲۷ دیماه در کنفرانس خبری صحبت میکرد، رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولتآبادی را از «امتیازات بصری زیادی» برخوردار دانست اما گفت: قرائتی که آقای دولتآبادی از قبل و بعداز انقلاب در این کتاب داشته، میتواند تاثیرگذاری نامطلوب منفی بر مخاطب داشته باشد.
رمان «زوال کلنل» بیش از سه سال است که در انتظار دریافت مجوز است.
آقای دری اشارهای به تاثیرات نامطلوب مدنظرش نکرد، اما تاکید کرد که مشکل این کتاب با حذف یا جایگزین کردن کلمات یا جملات حل نمی شود.
معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد همچنین مشکل این وزارتخانه با کتاب محمود دولتآبادی را در ساختار محتوایی رمان اعلام کرد و گفت با توجه به اینکه نویسنده کتاب تقاضای مذاکره حضوری داشته، جزئیات نقطهنظرات و نکات مورد نظر را در این دیدار به او ارائه خواهد کرد.
کتاب «زوال کلنل» بیش از سه سال پیش از سوی نشر چشمه برای دریافت مجوز به اداره کتاب وزارت ارشاد تحویل شده و بار اول با ۴۳ اصلاحیه در وزارت ارشاد روبهرو شده است.
اما پس از آنکه روی آن اصلاحاتی انجام گرفت و برای بار دوم به وزارت ارشاد سپرده شد، بازهم ۲۱ مورد اصلاحیه دریافت کرد.
با این حال و با وجود اعمال اصلاحات خواسته شده، تاکنون برای این کتاب مجوز صادر نشده است.
آقای دولتآبادی یک بار در واکنش به تاخیر چندساله در بررسی این کتاب و ممیزی فراوان گفته بود که امیدوار است وزارت ارشاد اجازه دهد تا حداقل اسکلتی که از رمان باقی مانده، منتشر شود.
این اثر در حالی درایران مجوز نشر ندارد که ترجمه آلمانی و انگلیسی آن در خارج از کشور منتشر شده که هنوز در ایران و به زبان فارسی منتشر نشده است.
آقای دولتآبادی آبانماه با رمان «زوال کلنل» نامزد جایزه بوکر آسیایی در سال ۲۰۱۱ شد، اگرچه نتوانست برنده این جایزه شود. در آن زمان بهمن دری گفته بود، با انتشار کتاب به زبان آلمانی و انگلیسی لزومی برای انتشارش به زبان فارسی وجود ندارد.
رمان «زوال کلنل» به نخستین شخصیت نظامی مدرن ایران، افسر خلبان کلنل محمدتقیخان پسیان میپردازد. آقای دولتآبادی پیش از این گفته بود این کتاب را در فاصله سالهای ۶۲ تا ۶۴ نوشته است. این کتاب روایتی متفاوت از جنگ و انقلاب را ارائه میکند.
روند ممیزی کتاب در ایران در سالهای اخیر شدت گرفته است، تا جایی که نویسنده و شاعری همچون محمدعلی سپانلو گفته که سه تا چهار صفحه کتاب برای دریافت مجوز در ارشاد دارد.
فرحنده حاجیزاده، شاعر و نویسندهای که یک مجموعه شعر دو زبان ویک اثر داستانی او اخیراً غیرقابل چاپ اعلام شده، اوایل دیماه گفت که روند رو به رشد ممیزیهای کتاب به جایی رسیده که دیگر تعریف «ممیزی» برایش صدق نمیکند.
این شاعر و نویسنده، اعمال چنین رویکردهایی در ادارهی کتاب را در زمانهای که همه در خانههای شیشهای زندگی میکنند و چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد، «حکم بازگشتن به قرون وسطا» دانست.
اگرچه در تمام سالهای پس از انقلاب، ممیزی کتاب وجود داشته، اما از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد، شدت گرفته است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۶۷ را ملاک صدور مجوز نشر میداند که برخورد دوگانه مسئولان دولتهای مختلف با این مصوبه و برداشت قوانینی از آن در موارد بسیاری مورد انتقاد جامعه فرهنگی و هنری کشور قرار گرفته است.
محمود دولتآبادی، نویسنده رمان «زوال کلنل» متولد سال ۱۳۱۹ و نویسنده آثار برجستهای همچون کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مرد سالخورده است. آقای دولت آبادی در سال ۱۳۸۲، جازه یک عمر فعالیت فرهنگی را از اولین دوره جایزه ادبی یلدا دریافت کرد.
مردمک: گزارشهای رسیده از تهران حاکی است، پرستو دوکوهکی، روزنامهنگار و وبلاگنویس ایرانی، روز یکشنبه از سوی نهادهای امنیتی در خانهاش بازداشت شده است.
براساس گزارشها، ماموران امنیتی عصر روز یکشنبه، ۲۵ دیماه با ورود به خانه این روزنامهنگار، او را بازداشت کرده و برخی از وسایل شخصی او را هم با خود بردهاند.
به خانم دوکوهکی که هم اکنون در بازداشتگاه اوین به سر میبرد، اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» تفهیم شده است.
در سالهای اخیر، پرستو دوکوهکی از فعالیت روزنامهنگاری دست کشیده بود و در «بنیاد شریعتی» کار میکرد.
او پیش از این در ۱۳ اسفند ماه ۸۵ نیز در جریان تجمع در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی بازداشت شده و مدتی در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده بود. همراه با این روزنامهنگار، ۳۲ فعال حقوق زن دیگر نیز در آن زمان بازداشت شدند.
اتهامات او، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنيت كشور، اخلال در نظم عمومی و تمرد در مقابل پليس» اعلام شد اما شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب، دی ماه ۸۶ پرستو دوکوهکی را از تمام اتهامات خود تبرئه کرد.
خانم دوکوهکی در روزنامههای یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال، ایرانشهر (ضمیمه روزانه همشهری)، سرمایه، اعتماد ملی، شرق و نشریاتی از جمله ماهنامه زنان قلم زده است.
این وبلاگنویس همچنین از جمله اعضای کمپین «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها» بود و در رقابتهای مقدماتی فوتبال جام جهانی سال ۲۰۰۶ در جریان بازی ایران و بحرین توانست به همراه ۲۹ زن دیگر وارد استادیوم آزادی شود.
خانم دوکوهکی در شرایطی بازداشت شده است که موج جدید بازداشت روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، اجتماعی آغاز شده است.
آرش صادقی، فعال دانشجویی،سعید مدنی، جامعهشناس، روزنامهنگار و عضو شورای فعالان ملی مذهبی، احسان هوشمند، فعال ملی مذهبی و پژوهشگر مطالعات قومی، شریف ساعدپناه و مظفر صالحنیا دو عضو هیئت مدیره تشکل اتحاد آزاد کارگران ایران و فاطمه خردمند، روزنامهنگار از جمله افرادی هستند که در روزهای گذشته بازداشت شدهاند.
دویچه وله: اظهارنظر مقامات ایران درباره ارسال نامه از سوی رئیس جمهوری آمریکا برای آیتالله خامنهای همچنان ادامه دارد. گفته میشود یک نامه نیز توسط سوزان رایس نماینده آمریکا در سازمان ملل به محمد خزایی نماینده ایران داده شده است.
دو نامه و یک تلفن، راههایی است که به نوشته سایت تابناک، آمریکاییها برای ایجاد ارتباط با بالاترین مقامات جمهوری اسلامی از آنها استفاده کردهاند. ابتدا صحبت از یک نامه بود، نامهای که به ادعای روزنامه واشنگتن پست، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا خطاب به آیتالله خامنهای نوشته بود و در آن نسبت به عواقب بستن تنگه هرمز توسط ایران هشدار داده بود.
اما سایت «تابناک»، به نقل از شبکه خبری «سی.ان.ان» صحبت از دونامه کرده است. این سایت که نزدیک به محسن رضایی است نوشته: «یک نامه از طریق "سوزان رایس" به محمد خزایی، نماینده ایران در سازمان ملل داده شده است. این نامه به ظاهر برای دولت فرستاده شده و نامه دیگری نیز از سوی سفیر سوئیس به ایران داده شده که احتمالا این همان نامهای است که رسانههای غربی، مدعی هستند، اوباما برای رهبر انقلاب فرستاده است».
این سایت همچنین از "کانال سومی" نیز سخن به میان آورده که گفتوگوی تلفنی جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق با مقامات ایران بوده است.
لحن نامه اوباما به خامنهای آنطور که واشنگتن پست نوشته لحنی تهدیدآمیز است که در آن به ایران هشدار داده شده که در صورت بستن تنگه هرمز با واکنش شدید آمریکا روبهرو خواهد شد.
اما سی.ان.ان. فاش کرده که در این نامه، آمریکاییها درخواست خود برای داشتن یک خط ارتباطی با ایران را یک بار دیگر مطرح کردهاند. سایت تابناک به نقل از سی.ان.ان. نوشته: «آمریکا پیشنهاد داده که یک خط ارتباطی مستقیم بین دو کشور ایجاد شود که ایجاد چنین خط ارتباطی، میتواند امیدبخش و کمکدهنده باشد، اما قطعا چنین خط ارتباطی به تنهایی کافی نیست، ولی میتواند از درگیری میان ایران و غرب که به گفته رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، میتواند برای منطقه و جهان یک تراژدی غمبار باشد، جلوگیری کند».
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز سهشنبه ۲۷ دی ماه در نشست خبری هفتگی خود جزئیات نامه اوباما را بیاهمیت دانست و گفت درباره این نامه توضیحات کافی داده شده است.
وی در عین حال تاکید کرد: «اصل اینکه اقدام به نامه نگاری میکنند نشانگر این است که مشکلاتی دارند و فکر میکنند باید مشکلاتشان را طرح کنند». وی همچنین گفت که نحوه پاسخگویی به این نامه در حال بررسی است و اگر لازم باشد از طریق كانال مشخصی پاسخ داده میشود.
مهمانپرست تاكید كرد: «یادداشت ارسالی مقامات آمریكایی نمیتواند نشاندهنده تغییر جدی در رویكردها و روابط دو كشور باشد.»
«نفت قابل تحریم نیست»
هشدار ایران به بستن تنگه هرمز در صورت تحریم خرید نفت ایران، بهانه اولیه ارسال نامه از سوی مقامات واشنگتن بوده است. این تهدید که اولین بار از سوی معاون اول رئیس جمهوری مطرح شد در صورتی اجرا میشود که آمریکا بتواند اروپا و کشورهای بزرگ آسیایی را از خرید نفت ایران منصرف کند.
اما ایران همزمان با این تهدیدها مدعی است که اصولا نفت قابل تحریم نیست و ایران قادر است تحریم خرید نفتش را نیز همچون سایر تحریمها "دور" بزند.
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه معتقد است وضعیت دادوستدها در بازار انرژی مشخص است و طرح مباحثی نظیر تحریم نفت ایران در راستای عملیات روانی است.
وی معتقد است اصولا کشورهای اروپایی به لحاظ شرایط واقعی، آمادگی ورود به بحث جدی درباره تحریم خرید نفت ایران را ندارند. رامین مهمانپرست که در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران سخن میگفت، اظهار داشته: «آنان در خوشبینانهترین حالت، بحث سه ماه تحریم یا تعویق یک ساله این تحریمها را مطرح میکنند که گویای این مطلب است».
وزیر نفت، دیگر مقام ایرانی است که اظهار داشته ایران میتواند تحریم نفت را نیز همانند سایر تحریمها دور بزند.
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، به نقل از وی نوشته: «اتکا به نیروهای انسانی متعهد و متخصص داخلی و توسعه ساخت تجهیزات مورد نیاز از سوی بخش خصوصی، عبور از تحریمها را ممکن ساخته و بنده مطمئن هستم بر تحریمهای نفتی نیز فائق خواهیم آمد».
رستم قاسمی همچنین گفته با توجه به موقعیت ژئوپولیتیک ایران، نمیتوان این کشور را از معادلات منطقهای و جهانی دور داشت.
نماینده ایران در سازمان اوپک نیز تحریم نفت ایران توسط اروپا را "خودکشی اقتصادی" دانسته و گفته: «با وجود بحرانهای اقتصادی در منطقهی یورو هر گونه اعمال تحریم علیه نفت ایران، کشورهای اروپایی را وارد یک بحران عمیقتر از شرایط موجود خواهد کرد.»
محمدعلی خطیبی طباطبایی در گفت و گو با خبرگزاری مهر اجرای تحریمها توسط برخی کشورهای اروپایی را تحت فشار آمریکا و اسرائیل دانسته و تاکید کرده که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی باید از ماجراجویی در بازار جهانی نفت خودداری کنند.
عربستان سعودی اعلام آمادگی کرده که در صورت تحریم نفت ایران، میتواند با تولید بیشتر نفت، کمبود بازار جهانی را جبران کند.
بی بی سی فارسی: علی مطهری، نماینده مجلس ایران، شرایط موجود در ایران را به شرایط بعد از دوران مشروطه تشبیه کرده و گفته است که فضا به همان سمت در حال حرکت است.
به گزارش خبرگزاری مهر آقای مطهری، از منتقدان سیاستهای دولت محمود احمدینژاد گفت: "پس از مشروطه عدهای فرصتطلب روی کار آمدند و باعث شدند مشروطه به سمت نوعی استبداد کشیده شود. الان هم احساس میکنم که فضا به همان سمت در حال حرکت و تجربه مشروطیت در حال تکرار است."
علی مطهری که صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات آتی مجلس ایران از سوی وزرات کشور رد شده، گفت: "اگر عقل سیاسی ما به این حد رسیده بود که از شرایط انتخابات به عنوان بهترین فرصت استفاده کنیم و مشارکت بالای ۷۰ درصدی در انتخابات ایجاد میکردیم غربیها از نقشههای خود دست برمیداشتند."
آقای مطهری در نامهای به وزارت کشور دلایل اعلامشده برای رد صلاحیت خود از جمله عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و عدم وفاداری به ولایت فقیه را رد کرد.
او روز دوشنبه (۲۶ دی) در سخنان خود هشدار داد که اگر مشارکت در انتخابات پایین باشد، "همین گروههای تندرو و افراطی یعنی همین کسانی که معتقدیم با عملکرد خود کشور را به اینجا رساندهاند پیروز انتخابات خواهند بود."
آقای مطهری از جمله بانیان و امضاکنندگان طرح سئوال از رئیس جمهور ایران در مجلس است.
این نماینده اصولگرای تهران پیش از این و در جریان تلاش برای مطرح کردن سوال از محمود احمدی نژاد در مجلس نیز گفته بود: "اینکه رئیس جمهوری اعلام کند قانونی را اجرا نمیکند، یعنی نقطه شروع استبداد و سکوت مجلس به معنی رضایت به پا گرفتن استبداد."
او در سخنان روز دوشنبه خود نیز گفت: "برخی که معلوم نیست ریشهشان از کجا آمده است تنها خود را انقلابی و اصولگرای واقعی میدانند و بقیه را منحرف و بیبصیرت و غیرانقلابی برمیشمارند."
هفته گذشته اعلام شد که هیئتهای اجرایی منتخب وزارت کشور در نخستین مرحله بررسی صلاحیت نامزدهای نمایندگی دوره بعدی مجلس، صلاحیت ۳۲ نفر از نمایندگان منتقد فعلی مجلس را رد کردهاند.
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی روز دوازدهم اسفند در ایران برگزار خواهد شد.
کلمه: در حالی که مهدی کروبی نزدیک یک سال است با حداقل امکانات و برخورداری از کمترین حقوق شهروندی در زندان خانگی بسر می برد، اخیرا ماموران امنیتی همان امکانات و ملاقاتهای محدود نیز قطع کرده اند.
به گزارش کلمه، حسین کروبی با اعلام این خبر گفت: از روزی که اقای کروبی پیامی را مبنی بر فرمایشی خواندن انتخابات توسط مادرم، سرکار خانم فاطمه کروبی منتشرنموده اند از ان روز به بعد ملاقات هفتگی شیخ با مادرشان را قطع کرده اند وهمچنین آن دو روزنامه ای راکه مدت کوتاهی برای مطالعه در اختیارشان قرار داده می شد دیگر نمی دهند و ایشان در آپارتمان کوچکی به صورت انفرادی زندگی می کنند.
پیش از این نیز خانم فاطمه کروبی در دیدار با زندانیان پیش از انقلاب به این موضوع اشاره کرده و گفته بود: آقای کروبی از من خواستند در باب انتخابات پیش رو مطالبی را به اطلاع هموطنان برسانم و من چنین کردم. اما بدنبال انتشار خبر، ملاقات من هم با ایشان قطع شده است و رفتار ماموران وزارت اطلاعات بسیار توهین آمیز شده است.
مهدی کروبی چندی پیش در پیامی خطاب به مردم در خصوص انتخابات آینده مجلس گفته بود: می خواهند انتخاباتی فرمایشی و دستوری ترتیب دهند. آقایان هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند و از هم اکنون خود را برای برگزاری انتخاباتی فرمایشی آماده میکنند.
بی بی سی فارسی: گزارشها حاکی است که قیمت سکه بهار آزادی طرح قدیم امروز سه شنبه ۲۷ دی به ۷۴۰ هزار تومان رسید.
جهش قیمت سکه روز گذشته آغاز شد و دیروز قیمت هر قطعه سکه به حدود ۷۰۰ هزار تومان رسید و امروز با به جا گذاشتن رکودی تازه با قیمت ۷۴۰ هزار تومان معامله شد.
به این ترتیب، قیمت سکه که روز یکشنبه همین هفته ۶۵۵ هزار تومان بود، با ملتهب شدن بازار سکه، در فاصله دو روز ۸۵ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.
در حالیکه اعلام خبر افزایش سود سپرده های بانکی توانسته بود باعث افزایشی در ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی شود و به بازار سکه طلا آرامش نسبی ببخشد، با تکذیب این خبر، بازار طلا آشفته شده است.
بازار ارز هم بعد از تهدید بانک مرکزی در برخورد با فروشندگان ارز، در سکوت کارش را دنبال می کند و خرید و فروش ارز تا حدود زیادی متوقف شده است.
گزارشها نشان می دهد که امروز هر دلار با قیمتی بیشتر از ۱۷۰۰ تومان در بازار معامله شده و قیمت هر یورو ۲۲۰۰ تومان و هر پوند ۲۷۲۰ تومان بوده است.
بی بی سی فارسی: به گزارش خبرگزاری رویترز، دانمارک، رئیس دورهای اتحادیه اروپا پیشنهاد داده است که ممنوعیت کامل خرید نفت ایران از سوی اعضای این اتحادیه از تاریخ اول ژوئیه ۲۰۱۲ (۱۱ تیر ۱۳۹۱) اجرا شود.
چارچوب زمانی این طرح پیشنهادی طوری تنظیم شده که یک مهلت ششماهه برای پایان دادن به قراردادهای موجود شرکتهای نفتی اروپایی با ایران در نظر گرفته شود.
مطالب مرتبط
هشدار ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس در باره افزایش تولید نفت
بریتانیا از برنامه افزایش تحریم و فشار به ایران خبر داد
چانه زنی شرکتهای اروپایی برای معافیت از تحریم نفتی ایران
لینکهای مرتبط
موضوعات مرتبط
تحریم ایران
این مهلت با هدف جلب رضایت اعضایی مطرح شده که نگران تاثیر منفی تحریم خرید نفت ایران بر اقتصاد کشورشان هستند.
به گزارش رویترز بر اساس این طرح پیشنهادی که پیش از اجرا باید به تایید اعضای اتحادیه اروپا برسد، شرکتهای نفتی طرف قرارداد ایران تا آخر ماه ژوئن ۲۰۱۲ فرصت دارند تا قراردادهای موجود خود را با ایران به پایان برسانند و از اول ژوئیه حق وارد کردن نفت از ایران را نخواهند داشت.
به گفته دیپلماتهای اروپایی قرار است این طرح هفته آینده در اجلاس وزرای خارجه اتحادیه اروپا به بحث گذاشته شود.
شرکتهای ایتالیایی، اسپانیایی و یونانی قراردادهای خرید نفت از ایران در سال ۲۰۱۲ را تمدید کردهاند و به همین دلیل این درخواست را مطرح کرده بودند که پس از تصویب تحریم نفتی ایران، برای ۱۲ ماه معاف شوند تا گرانی احتمالی نفت هزینه سنگینی روی دستشان نگذارد.
طرح ممنوعیت خرید نفت خام ایران به عنوان اقدامی تنبیهی در ارتباط با برنامه هستهای ایران از سوی اتحادیه اروپا مطرح شده است.
هشدار کره جنوبی
آمریکا هم که خود واردکننده نفت ایران نیست، تلاش میکند کشورهای دیگر از جمله واردکنندگان عمده نفت ایران مانند چین، ژاپن و کره را متقاعد کند که روابط نفتی خود با ایران را محدود کنند.
در تازه ترین دور تلاشهای آمریکا روز دوشنبه (۱۶ ژانویه) یک هیئت آمریکایی به کره جنوبی سفر کرد تا مقامهای این کشور را به کاهش خرید نفت از ایران ترغیب کند.
در واکنش به درخواست آمریکا، روز سه شنبه کره جنوبی گفت که جایگزین کردن نفت خام ایران مشکل خواهد بود.
کره جنوبی همچنین هشدار داد که تحریم نفتی ایران ممکن است به افزایش بیشتر قیمت نفت منجر شود.
در ۱۱ ماه ابتدایی سال ۲۰۱۱، کره جنوبی حدود ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایران وارد کرد.
بی بی سی فارسی: مقامات دولتی روسیه ضمن انتقاد از رویکرد برخی کشورها نسبت به برنامه اتمی ایران، اقدامات جمهوری اسلامی را نیز مانعی برای حل مسالمت آمیز مساله هسته ای ایران دانسته اند.
امروز سه شنبه، ۲۷ دی (۱۷ ژانویه)، خبرگزاری روسی اینترفاکس اظهارات گنادی گاتیلف، معاون وزیر خارجه روسیه را منتشر کرد که گفته است تصمیم دولت ایران در غنی سازی اورانیوم تا خلوص ۲۰ درصد "با توافقات بین المللی مغایرت دارد."
آقای گاتیلف گفته است: "باید تصریح کرد که اقدام ایران در این زمینه مخالفت با مصوبات مربوطه از سوی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل محسوب می شود."
در فوریه سال ۲۰۱۰ (بهمن ۱۳۸۸)، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، به سازمان انرژی اتمی دستور داد تا تولید اورانیوم غنی شده با خلوص ۲۰ درصد را آغاز کند و هدف از این دستور را تامین اورانیوم مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران اعلام کرد.
دستور غنی سازی سوخت بیست درصدی در حالی صادر شد که پیشتر، شورای امنیت سازمان ملل متحد و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، با صدور قطعنامه هایی از ایران خواسته بودند تا زمانی که جامعه بین المللی از صلح آمیز بودن فعالیت های اتمی آتن کشور اطمینان نیافته، غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق در آورد.
در مقابل، جمهوری اسلامی با رد این قطعنامه ها، تاکید داشت که تولید اورانیوم با خلوص پائین را ادامه می دهد و اعلام داشت که در نظر دارد از این اورانیوم به عنوان سوخت در نیروگاه هایی استفاده کند که قرار است در آینده احداث کند.
معاون وزارت خارجه روسیه با یادآوی اینکه تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز تحت نظارت آژانس انرژی اتمی فعالیت می کند، گفته است: "البته این موضوع مهم است که همه فعالیت های این تاسیسات زیر نظر آژانس بین المللی صورت می گیرد، اما این موضوع را نمی توان عاملی مثبت در پرونده اتمی ایران دانست."
این مقام روسی با اشاره به تلاش گروه ۱+۵ برای حل بحران اتمی ایران از طریق مذاکره، افزوده است که "اقدامات ایران زمینه ساز مذاکرات سیاسی سازنده بین تهران و شش میانجی بین المللی نیست."
معاون وزیر خارجه روسیه رویکرد ایران را عاملی در جلوگیری از آغاز مذاکرات هسته ای دانسته و گفته است: "متاسفانه، واقعا می توان گفت که طرف ایرانی غالبا به شکلی رفتار می کند که مانع از آغاز مذاکرات سیاسی برای حل این مساله می شود."
وی به عنوان مثال از تصمیم ایران به راه اندازی یک سایت غنی سازی جدید یاد کرده و گفته است: "کافی است به جدیدترین گزارش ها در مورد آغاز فعالیت سایت غنی سازی فردو اشاره شود."
تلاش روسیه برای جلوگیری از درگیری
گنادی گاتیلف در عین حال تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران را بی فایده دانسته و گفته است: "به اعتقاد ما، تحریم ایران ابزاری فرسوده است و کاربرد شدیدتر این اهرم نمی تواند به هدف مورد نظر، یعنی از سرگیری روند مذاکرات سیاسی، منجر شود."
آقای گاتیلف گفت که دولت های غربی در حال حاضر در نظر دارند ایران را هدف "تحریم های یکپارچه اقتصادی، از جمله در زمینه صدور نفت خام قرار دهند" و اظهار داشت که دولت روسیه مخالف استفاده از اینگونه تحریم اقتصادی علیه ایران است و تاکید دارد که باید به مذاکرات صلح آمیز با این کشور اندیشید.
هفته گذشته، این مقام روسی گفته بود که از نظر جامعه جهانی، تحریم های مورد نظر کشورهای غربی علیه ایران یا اظهارات مربوط به احتمال حمله نظامی به جمهوری اسلامی به منزله تلاش برای تغییر و ساقط کردن رژیم جمهوری اسلامی در ایران محسوب می شود.
خبرگزاری اینترفاکس در خبری دیگر اظهارات دمیتری روگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در مورد ایران را منعکس کرده است.
آقای روگوزین گفته است که اقداماتی که منجر به بحرانی تر شدن مساله برنامه های اتمی ایران شود "مفید فایده نیست" و افزوده که زیان های چنین برخوردی به مراتب بیش از فواید آن است.
این مقام روسی اظهار داشته است که شدت عمل بیشتر علیه ایران می تواند به بروز "فاجعه ای" در منطقه منجر شود و افزوده "روسیه به هر اقدام لازم دیپلماتیک برای تخفیف این وضعیت ملتهب دست خواهد زد."
معاون نخست وزیر روسیه گفته که درگیری در ایران یا در اطراف آن کشور قطعا بر امنیت روسیه تاثیر خواهد گذاشت و افزوده که "به همین دلیل هم روسیه تلاش های دیپلماتیک خود را افزایش داده تا به این وسیله مانع از آن شود که احساسات هیجان زده به نقطه جوش برسد."
دمیتری روگوزین در مورد همکاری نظامی روسیه با ایران گفته است: "روسیه در مورد تحویل تسلیحات نظامی به کشورهای دیگر، از جمله ایران، تمامی ضوابط بین المللی را مراعات می کند."
دولت روسیه به قطعنامه های مصوب شورای امنیت، از جمله قطعنامه راجع به منع فروش تسلیحات سنگین به ایران رای مثبت داده و در راستای عمل به این قطعنامه ها، قرارداد فروش سیستم های دفاع ضدهوایی شامل موشک های اس۳۰۰ به جمهوری اسلامی را لغو کرد.
مهر: نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه دولت باید قانون بودجه 90 در خصوص افزایش قیمت حامل های انرژی را رعایت کند، گفت: دولت اگر نظری درباره افزایش قیمت خارج از چارچوب بودجه 90 دارد این نظر را در لایحه بودجه 91 بگنجاند.
محمدرضا باهنر در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر با اشاره به جلسه روز گذشته کمیسیون ویژه مجلس با حسینی وزیر اقتصاد درباره بررسی افزایش قیمت حامل های انرژی در فاز دوم هدفمندی یارانه ها تا قبل از پایان سال 90، گفت: در جلسه دیروز حسینی اعلام کرد که دولت از مصوبه مجلس در تفسیر بندی از قانون بودجه 90 درباره افزایش قیمت حامل های انرژی قانع نشده و موافق آن نیست.
باهنر ادامه داد: دولت افزایش 20 درصد قیمت حامل های انرژی در سال 90 را کافی نمی داند و تلاش دارد بیشتر از این مقدار افزایش قیمت داشته باشد زیرا معتقد است برای اجرای فاز دوم هدفمندی باید این کار انجام شود اما ما اعلام کردیم اگر دولت در این خصوص نظری دارد آن را در لایحه بودجه 91 بگنجاند.
باهنر گفت: علیرغم اینکه دولت مصوبه مجلس را قبول ندارد باید آن را اجرا کند و حق ندارد بیشتر از 20 درصد تعیین شده در قانون بودجه 90 قیمت حامل های انرژی را تا پایان سال افزایش دهد.
به گزارش مهر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی هفته گذشته طرح استفساریه ای را به تصویب رساندند که بر اساس آن دولت نمی تواند قیمت حامل های انرژی را خارج از سقف تعیین شده در بودجه 90 افزایش دهد. در بودجه 90 تصریح شده است که دولت می تواند تا سقف 20 درصد قیمت حامل های انرژی را در سال 90 افزایش دهد.
اعضای کمیسیون ویژه مجلس که از طراحان اصلی این طرح بودند در اظهارنظرهای خود اعلام کردند که شنیده اند از آنجا که دولت در طول سال 90 قیمت حامل های انرژی را افزایش نداده تصمیم دارد 20 درصد تعیین شده برای افزایش قیمت ها را تجمیع کرده و در یک مورد از حامل های انرژی اعمال کند. از آنجا که مجلس معتقد است این خلاف مصوبه مجلس در اجرای قانون هدفمندی یارانه هاست بنابراین این طرح استفساریه را به تصویب رساندند تا مانع از این اقدام دولت شوند.
مهر: زنگ خطر طبیعت گیلان با دفن غیر اصولی زباله به صدا در آمده است از این رو باید با برنامه ریزی راهبردی و اجرای طرحهای کاربردی محیط زیست استان را نجات داد.
به گزارش خبرنگار مهر، در حال حاضر آلودگی آبها، دفع غیربهداشتی زباله، استفاده بی رویه از سموم کشاورزی و غیره از عمده ترین معضلات زیست محیطی استان گیلان به شمار می رود. در این میان انباشت زباله بدون هیچگونه عمل جداسازی از مبدا، در داخل و حاشیه های جنگل و در بهترین مکانهای توریستی و طبیعی و نزدیک به مراکز مسکونی شهری یا روستایی استان با کمترین فاصله حمل و با ارزانترین هزینه انجام می شود.
31 مرکز دفن زباله غیراستاندارد در گیلان
در این ارتباط مدیرکل محیط زیست گیلان با بیان اینکه 31 مرکز دفن زباله غیراستاندارد در استان فعال است، گفت: از مهمترین عوامل تخریب عرصه های جنگلی تخلیه و دفن غیر اصولی زباله و فاضلاب است.
امیر عبدوس افزود: دفن زباله غیر استاندارد زباله هم از نظر منظر و هم به لحاظ اکولوژیکی مشکلات بسیاری در استان به وجود آورده و سلامت مردم را تهدید می کند.
وی اظهارداشت: تفکیک زباله از مبدا، ساخت کارخانه های تبدیل زباله به انرژی، تولید کمپوست از زباله و ساخت سیستمهای تصفیه فاضلاب در استانهای شمالی تنها راهکارهای ساماندهی زباله و فاضلاب دراین مناطق است.
مدیرکل محیط زیست گیلان با اشاره به اینکه دفن غیر اصولی زباله به عنوان یک معضل امروز گریبان استان را گرفته است، گفت: اگر فکری اساسی برای رفع این مشکل نشود در آینده نه چندان دور خطر جدی منابع و ذخایر آبی گیلان را تهدید خواهد کرد.
وی همچنین عمده ترین مشکل زیست محیطی استان گیلان را آلودگی آب ذکر کرد و افزود: هم اکنون فاضلابهای صنعتی، شهری و شیرابه های پسماندها شهری آبهای زیر زمینی گیلان را تهدید می کنند.
عبدوس اظهارداشت: عمده ترین مشکلی که در گیلان برای دفع پسماندها وجود دارد بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی است که باعث می شود دفن پسماند را غیر ممکن کند.
هیچ نقطه ای برای دفن پسماند در استان وجود ندارد
مدیرکل محیط زیست گیلان با بیان اینکه براساس ضوابط دفن بهداشتی پسماندها هیچ نقطه ای برای دفن پسماند در استان وجود ندارد، گفت: در تمام 31 مرکز دفن پسماند گیلان، دفن غیر بهداشتی انجام می شود.
وی افزود: سفره های آبهای زیرزمینی گیلان آلوده هستند اما میزان آلودگی بر اساس استانداردها و مقادیر مجاز از سوی آب و فاضلاب شهری، روستایی و شرکت آب منطقه ای گیلان بررسی می شود اگر از حد استاندارد، آلودگی بالاتر باشد باید به مردم اطلاع رسانی شود از آب چاه استفاده نکنند.
بدین ترتیب دفن نامناسب و غیراصولی زباله های شهری در اطراف شهرها موجب تولید حجم انبوهی از شیرابه های بسیار خطرناک می شود. این شیرابه ها که بسیار آلوده بوده، حاوی سموم و فلزات سنگین نیز هستند که همراه جریان آبهای سطحی به هنگام بارندگی و یا به طور مستقیم به سفره های آب زیرزمینی نفوذ و می تواند باعث آلوده شدن آب زیرزمینی شود.
حال چنانکه در پایین دست مراکز دفن زباله، چاههای برداشت آب برای مصارف مختلف وجود داشته باشد، شیوع بیماریهای بسیار خطرناک و بروز حالت بحرانی بسیار محتمل خواهد بود که البته این حالت پس از چند سال به وجود می آید.
به هر حال آلودگی آبهای زیرزمینی در مجاورت مکانهای دفن زباله با شیرابه های مواد زاید جامد شهری برای سالهاست که اتفاق می افتد بدون اینکه هیچگونه بررسی دقیق و جامعی در این خصوص انجام شده باشد، اگرچه مطالعات انجام گرفته در برخی از کشورها به این نتیجه رسیدهاند که شیرابه مکانهای دفن زباله سبب آلودگی شدید آبهای زیرزمینی می شود.
آبهای زیرزمینی از طریق فرآیندهای طبیعی مانند شستشوی خاک و اختلاط با منابع آب زیرزمینی آلوده و یا از طریق فعالیتهای انسانی از قبیل دفع مواد زاید، معدن کاری و فعالیت های کشاورزی در معرض آلودگی قرار می گیرند.
دفع مواد زائد جامد و زباله های شهری
از مهمترین عواملی که سهم مهمی در آلودگی منابع آب زیرزمینی دارد دفع مواد زائد جامد و زباله های شهری است، دفع غیر اصولی زباله های شهری علاوه بر آلودگیهای آبهای زیرزمینی تبعات زیست محیطی دیگری از جمله آلودگی آبهای سطحی، تغییر هدایت هیدرولیکی آبخوان و آلودگی منابع معدنی را نیز در پی خواهد داشت.
یک کارشناس مسائل زیست محیطی در این باره گفت: آب مهمترین نیاز انسان برای زیستن است که در سطح زمین و زیرزمین وجود دارد و نگهداری آن بسیار اهمیت دارد، بهره گیری نامناسب از آن ممکن است موجب آلوده شدن و در نتیجه زیان بخش بودن آن شود که بسیار خطرناک خواهد بود.
علی اصغر محمدی افزود: توجه به چشمه ها، رودها و سیلاب، دریاها، دریاچه ها، آبخوان های زیرزمینی و نیز راههای آلوده شدن آنها و جلوگیری از آلودگی در بررسی های زیست محیطی اهمیت بسزایی دارند.
وی اظهارداشت: منابع و عوامل آلاینده آبهای زیرزمینی از نظر هندسی به آلایندههای نقطه ای و غیر نقطه ای تقسیم می شوند، آلایندههای نقطه ای از یک منبع قرار گرفته در یک نقطه منشا می گیرند حال آنکه آلودگی غیرنقطه ای از سوی یک منبع آلاینده در امتداد یک خط صورت می گیرد.
این کارشناس محیط زیست گفت: نهرها، جویها، رودخانه ها، دریاچه ها، دریاها و منابع آبهای زیرزمینی از طریق ورود مواد زاید انواع مختلف آلودگیهای بیولوژیکی و شیمیایی را دریافت می کنند و می توانند در انتشار عوامل بیماری زا نقش مهمی داشته باشند، انباشتن مواد زاید در محیط از طریق نشت شیرابه به آلودگی آبهای زیرزمینی و سطحی منجر می شود.
وی با بیان اینکه مواد زیاد شهری آلوده به میکروب هستند و می توانند منابع آب را آلوده کنند، افزود: در برخی از ایستگاههای موقت زباله و محل های دفن، آبهای سطحی و شیرابه بدون توجه به عواقب آن به چاههای جاذب هدایت می شوند، این آب به راحتی می تواند به آبهای زیرزمینی نفوذ و آلودگی را در سطح وسیعی منتشر کند.
محمدی گفت: با وجود این عمده ترین مشکل گودالهای دفن زباله، مساله آلودگی آبهای زیرزمینی در اثر نفوذ شیرابه است که به دلیل عدم رعایت اصول دقیق مهندسی پدید می آید، در این محلها آبهای سطحی به تدریج برخی مواد زباله را در خود حل و با شیرابه زباله ها مخلوط شده و مایعی بسیار آلوده کننده ای تشکیل می شود.
شیرابه ها حاوی مقایر زیاد مواد محلول و معلق است
وی با بیان اینکه شیرابه ها حاوی مقایر زیاد مواد محلول و معلق است، افزود: عناصری همانند سدیم، کلسیم، آهن، مس، آلومینیوم، سرب، روی، نیکل، کادیوم، کروم و انادیم در شیرابه یافت می شوند.
این کارشناس مسائل زیست محیطی اظهارداشت: شیرابه حالت اسیدی دارد و میزان PH آن بستگی به غلظت اسیدهای موجود در ترکیبات زباله و co2 حاصل از اکسیداسیون مواد دارد، به دلیل خطرناک بودن ورود شیرابه ها به آبهای زیرزمینی باید بیشترین تلاش برای حذف یا محدود کردن آنها صورت گیرد، پیدایش و ظهور شیرابه می تواند همزمان با دفن زباله و یا دیرتر و تا ۲۰ سال بعد نیز ادامه داشته باشد.
وی یادآورشد: اکسیژن مورد نیاز برای اکسیداسیون یک شیرابه، فاضلاب و پس آب معیار مناسبی برای آگاهی از مقدار مواد آلوده کننده موجود در آنهاست.
بدون شک مکانی که برای دفن زباله ها انتخاب می شود باید از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد برای مثال در مطالعات اولیه باید نقشه برداری صورت گرفته و وضع منطقه از نظر توپوگرافی مشخص شود. همچنین مطالعات زمین شناسی، هیدرولوژی، زهکشی طبیعی منطقه، خاک پوششی، وضعیت دسترسی به محل، مکان سنجی و غیره انجام گیرد.
قبل از انتخاب قطعی یک مکان برای دفن زباله ها، وضعیت آبهای زیرزمینی باید مشخص شود و نوع استفاده از آبهای زیرزمینی منطقه مشخص شود.
در رابطه با آلودگی آبهای زیرزمینی و امکان نفوذ شیرابه به داخل آنها همواره باید قدرت تصفیه پذیری و رفع آلودگی در هنگام حرکت شیرابه از لایه های مختلف زمین را مد نظر قرار داد.
با توجه به نیاز روزافزون جامعه به آبهای زیرزمینی و امکان استفاده از این آبها برای آشامدینی آلودگی آنها حتی به مقدار کم می تواند مشکل آفرین باشد به دلیل جریان آهسته آبهای زیرزمینی، قدرت خود پالایی آنها به مراتب کمتر از آبهای سطحی است.
نقاط خشک و نیمه خشک بهترین مکان دفن زباله هستند
بهترین مکان دفن زباله مناطقی هستند که عوامل طبیعی در آن محلها شرایط خوبی را برای دفن مواد زائد به وجود آورده باشند مثل نقاط خشک و نیمه خشک، در چنین مکانهای به دلیل وجود زمین کافی و پایین بودن عمق آبهای زیرزمینی شرایط دفن ایمن است.
با توجه به اینکه در مناطق مرطوب زباله ها در نزدیکی سطح آبهای زیرزمینی دفن می شود، حتی به رغم وجود خاک غیرقابل نفوذ رس و سیلت، هرگونه شیرابه تولیدی در محل دفن تجمع یافته و در اثر فیلتراسیون طبیعی و تبادل یونی بین خاک رس و شیرابه، به آبهای زیرزمینی وارد می شود.
این موضوع در مورد جایگاههای دفن زباله سایر مناطقی که در آنها سطح آبهای زیرزمینی بالا باشد نیز صدق می کند بنابراین حداقل ارتفاع خاک غیرقابل نفوذ، بین قسمت تحتانی محل دفن و سطح آب باید ۱۰ متر باشد، اگر ضخامت خاک غیرقابل نفوذ کمتر از ۱۰ متر باشد، جنس صخره های بستر باید مورد مطالعه قرار گیرد.
در صورتی که محل دفن در بالای سطح آبهای زیرزمینی باشد و فاصله بین محل دفن و سطح آبهای زیرزمینی از سیلت و شن و صخره های ترکدار تشکیل شده باشد، پتانسیل آلودگی شدید، بسیار کم است، زیرا شیرابه به هنگام عبور از صخره های ترک دار، به صورت طبیعی فیلتر شده و تجزیه می شود به علاوه آلایندهها فقط در صخره های ترک دار پخش خواهند شد.
به هر حال در صورتی که سطح آبهای زیرزمینی بالاتر باشد و یا ضخامت مواد نفوذ پذیر بالای سطح آب زیرزمینی کمتر باشد، آبهای زیرزمینی به شدت آلوده خواهند شد، در صورتیکه مواد زائد جامد در زمین شنی نفوذ پذیر، دفن شوند و سطح آبهای زیرزمینی زیر این لایه های شنی قرار گرفته باشد، آبها به سرعت آلوده خواهند شد.
از آنجایی که نفوذ شیرابه در سفره های آب زیرزمینی باعث افزایش مواد مضر و آلاینده در آنها می شود، در مراکز دفن زباله باید با بکارگیری از روشهای مختلف از ورود شیرابه به آبهای زیرزمینی جلوگیری کرده و آن را دفع یا تصفیه شود.
مهر: معاون حقوقی احمدی نژاد با بیان اینکه لایحه حمایت از خانواده یکبار دیگر برای بررسی در صحن علنی مجلس مطرح میشود گفت:طولانی شدن زمان تصویب لایحه حمایت از خانواده محل تأمل دارد و نباید قاعدتاً لایحه ای که مربوط به خانواده است تا این حد طولانی شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی مهر، فاطمه بداغی روز سه شنبه در حاشیه مراسم اولین هم اندیشی اندیشه های کاربردی ایران و خانواده در پاسخ به سوال خبرنگار مهر در مورد وضعیت لایحه حمایت از خانواده نیز گفت: این لایحه باید یکبار دیگر برای بررسی ماده های باقی مانده در صحن علنی مجلس مطرح شود اما هنوز از مجلس خارج نشده است.
بداغی درمورد طولانی شدن زمان تصویب این لایحه نیز اظهار داشت: طولانی شدن زمان تصویب لایحه حمایت از خانواده محل تأمل دارد و نباید قاعدتاً لایحه ای که مربوط به خانواده است تا این حد طولانی شود ولی به هر حال مجلس اصول خود را دارد و تابع قوانین داخلی خود است.
معاون حقوقی احمدی نژاد همچنین در مورد قوانین نامناسب در حوزه زنان نیز تصریح کرد: به نظر می رسد برخی از قوانین مدنی نیاز به بازنگری دارد و برخی موارد نیز مربوط به شریعت است که می توان برای آنها ضمانت اجرایی مناسب تری تعیین کرد و به مرحله اجرا درآید به عنوان مثال در رابطه موضوعی مثل حسن معاشرت و یا نیکی به والدین می توان نظارت اجراهای مدنی مناسب تری طراحی کرد.
وی در خصوص سند امنیت ملی زنان و کودکان گفت: آنچه در رابطه با این سند مطرح شده است مربوط به موارد خشونت و رفع آن توسط قانون است و این موضوع به لحاظ پیشگیری پیگیری خواهد شد.
وی ادامه داد: در این سند ضمانت کافی اجرایی برای مجازات های مربوط به خشونت علیه زنان و کودکان طراحی و تدوین شده است و پس از تصویب سند به مرحله اجرا در خواهد آمد.
بداغی همچنین درخصوص جزوه مبارزه با بزهکاریهای کودکان که در کنار لایحه حمایت از خانواده مطرح شده است اذعان داشت: در این جزوه بحث حمایت از کودکان و اطفال مطرح است. همچنین بحث بزهکاریهای آنان و حمایت های قانونی که به لحاظ کیفری در کاهش بزهکاری های اجتماعی موثر است مطرح شده است.
معاون حقوقی احمدی نژاد در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر مطالبات رهبر انقلاب درخصوص خلاء های قانونی حوزه زنان اظهار داشت: این بخش با رویکرد عدالت به اجرا در خواهد آمد.
وی افزود: غیر از خلاء های قانونی مقام رهبری به بحث آداب و رسوم منطقه ای نیز اشاره کرده اند. به نظر می رسد خیلی از عرف ها در حال حاضر ربطی به اسلام ندارد و باید با ایجاد کار فرهنگی زمینه ارتکاب آنان از بین رود و ضمانت اجرایی برای آنها در نظر گرفته شود.
ایلنا: نماینده ایلام در مورد فعالیتهای کمیته پیگیری رد صلاحیتها که از سوی رئیس مجلس تعیین شده است، گفت: این کمیته همچنان درحال انجام رایزنیهای خود است که امیدواریم نتیجه قانونی حاصل شود.
نماینده فراکسیون خط امام در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی ایلنا، از عملکرد فرمانداری ایلام در عدم اعلام دلایل رد صلاحیت شدن خود انتقاد کرد.
داریوش قنبری در این زمینه گفت: اعتراض کتبی خود را نسبت به ردصلاحیت شدن به فرمانداری ایلام تقدیم کردم اما مسئولین فرمانداری از ارائه مستندات رد صلاحیت شدنم استنکاف میکنند.
وی افزود: علیرغم درخواست مکتوب اینجانب از فرمانداری هنوز این امر انجام نشده است.
سخنگوی فراکسیون خط امام (ره) با اشاره به رد صلاحیت نمایندگان منتقد دولت گفت: به نظر میرسد هیاتهای اجرایی با سیاسی کاری از نمایندگان منتقد دولت انتقام گرفتند و این رفتار را میتوان تسویه حساب دولت با منتقدانش ارزیابی کرد و از سوی دیگر عدم همکاری فرمانداری ایلام با اینجانب در ارسال مدارک رد صلاحیت شدن، به نظر میرسد مدرک محکمه پسندی برای رد صلاحیت اینجانب وجود ندارد.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ادامه داد: ردصلاحیتهای صورت گرفته بیطرفانه نبوده است و امیدوارم شورای نگهبان روندی را اتخاذ کند که نمایندگانی که با استفاده از ظرفیتهای قانونی به نقد دولت پرداختند به دلایل غیرقانونی رد صلاحیت نشوند.
قنبری در پایان تاکید کرد: یکی از دلایل رد صلاحیت اینجانب استناد به ماده ۳۰ بوده است که بخشی از ان مربوط به هواداری از گروههای غیرقانونی میشود اما تا این لحظه مدرکی دال بر ارتباط من با گروههای غیرقانونی به دستم نرسیده است.
ایلنا: سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی به تشریح جزئیاتی از بررسی دو محور طرح سوال از احمدی نژاد در کمیسیون مورد نظر پرداخت.
به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، کاظم جلالی در این زمینه گفت: این جلسه با حضور معاونین حقوقی و پارلمانی احمدی نژاد برگزار شد که در این جلسه میرتاجالدینی و بداغی به سوالات نمایندگان در موضوع تغییر ناگهانی منوچهر متکی به عنوان وزیر امور خارجه وقت و همچنین تغییر مصلحی وزیر اطلاعات و تاخیر در تمکین حکم حکومتی پاسخ دادند.
وی افزود: پس از ارائه این دو محور معاونین احمدی نژاد در خصوص عزل ناگهانی متکی گفتند که قبل از سفر به سنگال موضوع برکناری با وزیر امور خارجه مطرح شده بود و قرار بود پس از بازگشت به خبرگزاریها ارائه شود که براثر یک ناهماهنگی کمی زودتر خبر بر روی خبرگزاریها قرار گرفت.
نماینده شاهرود ادامه داد: میرتاج الدینی در مورد تاخیر در تمکین حکم حکومتی در موضوع وزیر اطلاعات نیز گفت که پیوند احمدی نژاد با رهبری ولایی است و یک موضوعی اتفاق افتاد که حل شده است و احمدی نژاد نظر رهبری را عمل کرده است و بهتر است شما آن را حمل بر صحت بدانید. عملا در آن چند روز کارهای کشور متوقف نشده و تعللی در انجام وظایف رئیسجمهور صورت نگرفت.
ایلنا: سخنگوي وزارت امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا از طریق دیپلماتیک پاسخی به نامه اوباما داده خواهد شد؟ گفت: اگر لازم بود پاسخ میدهیم و اگر لازم نبود پاسخ نمیدهیم. این مسألهای نیست که نشان دهنده ایجاد تغییر جدی در روابط باشد و هرکس نسبت به ملت ما رفتار خصمانه دارد باید عذرخواهی کند ولی امروز چنین امری رخ نداده و رفتارهای اخیر آمریکا علائمی برای روابط خوب نخواهد بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رامین مهمانپرست در نشست خبری امروز خود با اصحاب رسانهها، در مورد سفر هیأت عراقی به ایران برای مذاکره پیرامون تأسیس شرکتی نفتی و نظر وزارت خارجه در این ارتباط، گفت: ما از این مسأله حمایت میکنیم مبنای ما توسعه روابط است خصوصاً با کشورهایی که در موضوعات مختلف اشتراک قابل توجهی داریم و همکاریها بر روی پروژههای مشترک از اصول سیاست خارجی ماست و معتقدیم کشورهای منطقه توانایی تأمین امنیت و صلح را در منطقه دارد.
وی تأکید کرد: از همکاری گسترده بین ایران و عراق حمایت میکنیم و خیلی از عقب ماندگیهای منطقه باید با این همکاریها جبران شود.
سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد اعمال تحریم اتحادیه اروپا علیه ایران، گفت: بارها گفتهایم این تحریمها غیرمنطقی است و هر حرکت یکجانبه مورد قبول کشورها نخواهد بود و فکر میکنیم با شرایط فعلی، اروپا شرایط ورود به تحریم را ندارد.
وی افزود: اتحادیه اروپا رقیب جدی اقتصادی آمریکاست و آمریکا میخواهد با این اعمال فشارها آنها را از صحنه خارج کند.
مهمانپرست تاکید کرد: اروپا آمادگی ورود جدی به بحث تحریم ایران را ندارد ما وضعیت اقتصادی و نیازها انرژی آنها را میدانیم و وضعیت بازار انرژی و میزان عرضه و تقاضا مشخص است و این مباحث بیشتر جنگ روانی و فضای تبلیغاتی است.
وی در مورد فعالیتهای سایت فوردو و اینکه گفته میشود قرار است در این سایت غنی سازی انجام شود، گفت: هر حرکتی که در فوردو شروع کردیم با اطلاع آژانس بوده است و ما خود را متعهد به همکاری با آنها میدانیم.
مهمانپرست در پاسخ به این سوال که آیا از طریق دیپلماتیک پاسخی به نامه اوباما داده خواهد شد؟ گفت: در رابطه با این یادداشت به اندازه کافی صحبت شده است و اینکه پاسخی دارد یا ندارد باید بررسی شود.
وی با اشاره به اینکه اگر لازم بود پاسخ میدهیم و اگر لازم نبود پاسخ نمیدهیم خاطر نشان کرد: این مسألهای نیست که نشان دهنده ایجاد تغییر جدی در روابط باشد و هرکس نسبت به ملت ما رفتار خصمانه دارد باید عذرخواهی کند، ولی امروز چنین امری رخ نداده و رفتارهای اخیر آمریکا علائمی برای روابط خوب نخواهد بود.
سخن گوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سوال دیگری درباره اعزام نیروهای نظامی عربی از سوی اتحادیه عرب به سوریه، گفت: اصل دخالت سایر کشورها در امور داخلی دیگر کشورها را درست نمیدانیم و کشورهایی که موافق منافع منطقه نیستند به دنبال توطئه میباشند و بهترین راه برای حل مسأله سوریه رایزنی و گفتوگو بین مقامات و مردم سوریه است.
وی افزود: توصیه میکنیم اگر کسی راهکاری دارد در این زمینه دنبال کند و اصلاحات خوبی در سوریه اعلام شده است و فضا به سمت خوبی پیش میرود و این خوشایند برخی نیست.
سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد همکاری نفتی ایران و چین گفت: بحث مربوط به فشارهای سیاسی آمریکا به کشورهایی که با ایران قرارداد بلند مدت نفتی دارند یک مسئله سیاسی براي دستيابي به بهانهاي براي فشار آوردن به کشور ما است، اما تبعات سنگینی را برای کشورهای دیگر به دنبال خواهد داشت.
وی افزود: ما با کشور چین روابط خوب و استراتژیک داریم و همکاری نفتی ما تعریف شده است و صحیح نیست که کشورها منافع بلند مدت خود را به خطر بیاندازند.
ایلنا: روسیه بار دیگر بر مخالفت خود با هرگونه ماجراجویی نظامی احتمالی علیه ایران یا تحریم نفتی تهران تاکید کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از اینترفکس، "گنادی گاتیلوف" معاون وزیر خارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی گفت: معتقدیم که تحریمها درقبال ایران فایده خود را از دست داده است.
وی افزود که کشورش با هرگونه قطعنامه جدید احتمالی برای اعمال تحریم علیه ایران در سازمان ملل متحد مخالفت خواهد کرد.
گاتیلوف همچنین تاکید کرد: به طور قطع هرگونه اقدام نظامی علیه ایران قابل قبول نیست و امور را خطرناکتر میکند.
وی افزود: تاکنون هیچ گونه مدرکی به دست نیامده که نشان دهد برنامه هستهای ایران دارای جهتگیری نظامی است.
خبرگزاری فارس: وزیر خارجه کشورمان گفت: تفاهماتی در مورد مذاکرات با 1+5 در آینده نه چندان دور شده، اما زمان پیشنهادی مشخص نشده است.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه مراسم بزرگداشت شهدای صنعت هستهای کشورمان که امروز سهشنبه، در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، در خصوص مذاکرات ایران و 1+5 گفت ما آمادگی خود را برای مذاکرات 1+5 اعلام کردیم و همواره این آمادگی را اعلام داشتهایم ولی آنها هستند که گاهی شرایطی را برای ما میگذارند.
وی افزود: این موضوع را آقای جلیلی در مذاکرات خود اعلام کرد و الان تفاهماتی در مورد مذاکرات با 1+5 در آینده نه چندان دور شده است اما زمان پیشنهادی اعلام نشده و آقای جلیلی و خانم اشتون در حال رایزنی هستند.
وزیر خارجه کشورمان در خصوص درز اطلاعات کشورمان از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز گفت: آژانس طبق اساسنامه خود حق ندارد اطلاعات مربوط به کشورهای عضو را افشا کند که متأسفانه این نهاد به طور غیر عمدی درست عمل نکرد و آمانو نیز عذرخواهی کرده، ولی عذرخواهی فایده ندارد. باید اقدام جدی در آژانس انجام گیرد تا اطلاعات مربوط به همه کشورها و نه فقط ایران افشاء نشود.
صالحی با بیان اینکه آژانس پیش از صدور آخرین گزارش خود این گزارش را با کشورهای عضو شورای امنیت در میان گذاشته بود، خاطرنشان کرد: آژانس حق چنین کاری را نداشت.
وی در خصوص واکنش نسبت به ترور دانشمندان هستهای کشورمان در عرصه بینالمللی نیز گفت: ایران اعتراض خود را اعلام کرده و از نظر حقوقی نیز موضوع را در نهادهای بینالمللی پیگیری میکند.
وزیرخارجه کشورمان ادامه داد: وزارت خارجه اقداماتی را در این خصوص انجام داده و اعتراضات ما در نهادهای بینالمللی همچون سازمان ملل به طور حقوقی دنبال میشود که در این خصوص بان کی مون نیز اظهار تأسف خود را اعلام کرده است.
صالحی به ایجاد اختلاف و دو دستگی در بین کشورهای غربی در مورد ایران اشاره کرد و گفت: آنهایی که داعیه انسانیت و حفظ حرمت انسانها را داشتند، با رفتارهای خود تناقض در گفتارشان را نشان دادند که همین موضوع باعث ایجاد شکافی عمیق در بین خودشان شده است.
* مقامات سعودی در اظهارات خود دقت کنند
صالحی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص اظهارات وزیر انرژی عربستان مبنی بر جایگزینی نفت ایران در صورت تحریم نفتی کشورمان نیز گفت: اگر این نظر، موضع رسمی عربستان باشد توصیه میکنیم که مسئولین سعودی با تأمل، مسئولیت و نیز عقلانیت بیشتری واکنش نشان دهند.
وی تمامی این موضعگیریها را به عنوان پیشینهای در روابط ایران و عربستان خواند و یادآور شد: ما علاقهمند به تعامل با تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان هستیم.
وزیر خارجی کشورمان در خصوص حضور نیروهای فرامنطقهای در خلیج فارس نیز اظهار داشت: امنیت خلیج فارس یک امنیت جمعی است و کسی از ماورای آن نمیتواند این امنیت را حفظ کند. ما به عنوان لنگرگاه صلح و ثبات خلیجفارس و به عنوان یک عنصر اصلی مدعی حفظ این امنیت هستیم.
وی با بیان اینکه بیشترین کرانه خلیج فارس در ایران قرار دارد، خاطرنشان کرد: ایران مقدم بر همه کشورها مدعی حفظ صلح و ثبات در این منطقه است.
وزیر خارجه کشورمان افزود: انتظار داریم کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان از چنین گفتمانی پرهیز کنند چرا که این کارنامه در روابط دو کشور باقی خواهد ماند و ممکن است که بعدها مشکلاتی را فراهم کند. البته تصور میکنم این اظهارات شخصی وزیر بوده و قطعاً حکومت عربستان چنین موضعی ندارد.
خبرگزاری فارس: نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: هیئت عالیرتبه بازرسان آژانس به سرپرستی معاون مدیر کل در امور پادمان 9 بهمن ماه به تهران سفر میکند.
علی اصغر سلطانیه نماینده کشورمان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، با اشاره به سفر هیئت عالیرتبهای از آژانس به تهران گفت: این هیئت به سرپرستی "هرمن ناکاتس" معاون مدیر کل در امور پادمان و به مدت سه روز از 9 تا 11 بهمن ماه (29 تا 31 ژانویه)، برای انجام مذاکرات و گفتوگو پیرامون موضوعات مورد نظر آژانس به تهران سفر میکند.
وی یادآور شد: این سفر نشانی دیگر از شفافیت در برنامهها و فعالیتهای هستهای ایران و تعامل کشورمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی محسوب میشود.
خبرگزاری فارس: پس از انجام رأیگیری از ۲۸ رأی مأخوذه، ۲۴ رأی موافق با ریاست فرهاد دانشجو، ۲ رأی ممتنع و ۲ رأی مخالف ریاست فرهاد دانشجو بر این دانشگاه بود.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تأیید ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد بعدازظهر امروز به ریاست محمود احمدینژاد رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در محل نهاد ریاستجمهوری برگزار شد.
محمدرضا مخبردزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از پایان این جلسه در جمع خبرنگاران اعلام کرد که فرهاد دانشجو با رأی قاطع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان رئیس دانشگاه آزاد انتخاب شد اما به تعداد آرا اشاره نکرد.
یک منبع آگاه در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، جزئیات جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی را تشریح کرد و گفت: ۲۸ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه این شورا حضور داشتند که پس از انجام رأیگیری از ۲۸ رأی مأخوذه، ۲۴ رأی موافق با ریاست فرهاد دانشجو، ۲ رأی ممتنع و ۲ رأی مخالف ریاست فرهاد دانشجو بر این دانشگاه بود.
وی افزود: در این جلسه کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مأمور برگزاری جلسه هیئت امنای دانشگاه آزاد برای تغییر ریاست این دانشگاه بود، گزارش کاملی از روند جلسه اول و دوم این هیئت را به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه داد.
این مقام آگاه خاطرنشان کرد: عبدالله جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد در این جلسه پیشنهاد داد که رأیگیری برای تأیید رئیس جدید دانشگاه آزاد صورت نگیرد و فرصتی داده شود تا وی بتواند استعفای خود را از ریاست دانشگاه آزاد اعلام کند که با مخالفت اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی روبرو شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر