-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 01/31/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

یک مقام دولت آلمان روز سه‌شنبه، 31 ژانویه، در اظهارنظری اعلام کرد که خانم مرکل، صدر‌اعظم این کشور در سفرش به چین، از این کشور آسیایی خواهد خواست که از واردات نفت خام از ایران بکاهد.

این در حالی است که نتایج یک بررسی نشان می‌دهد که واردات نفت چین و کره جنوبی از ایران در سال گذشته میلادی افزایش یافته است.

اتحادیه اروپا هفته گذشته تصمیم به تحریم نفتی ایران از تیر ماه گرفت ولی رهبران اروپا و آمریکا می‌خواهند چین، بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران، به صف تحریم‌کنندگان ملحق شود، یا دست‌کم میزان خریدش را پس از اجرای تحریم اروپا، افزایش ندهد.

هدف از این تحریم‌ها فشار به جمهوری اسلامی برای توقف غنی‌سازی اورانیوم و از سرگیری مذاکرات است.

یک مقام دولت آلمان در آستانه سفر چهارشنبه خانم مرکل به چین به خبرنگاران گفت: «به نفع آلمان است که چین وارداتش از ایران را افزایش ندهد و اگر چین بتواند وارداتش را کاهش دهد، خیلی خوب می‌شود.»

در اوایل ماه جاری میلادی، تیموتی گایتنر، وزیر دارایی آمریکا، نیز در سفر به پکن کوشید رهبران چین را متقاعد کند که از حمایت از ایران دست بکشند، ولی به موفقیتی دست نیافت.

مقام‌های چین تحریم‌های یک‌جانبه اروپا و آمریکا علیه ایران را زیان‌بار خوانده و بر ادامه مذاکرات جمهوری اسلامی با گروه 1+5 تاکید کرده‌اند.

چین، دومین قدرت اقتصادی جهان، دومین خریدار بزرگ نفت خام در دنیاست.

به گزارش خبرگزاری رویترز، یک بررسی تازه نشان می‌دهد که چینی‌ها در سال گذشته میلادی نسبت به سال پیش‌تر ۳۰ درصد نفت بیش‌تری از ایران وارد کردند.

بیشتر بخوانید:

«بستن شیر نفت به روی کشورهای اروپایی تحریم‌کننده»

«ماموریت هیت اعزامی آژانس قابل تمدید است»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

گفتیم که در پی درگیری دو جناح قدرت‌مند حاکم و اتفاقات 14 اسفند سال 1359 که مرحله اوج‌گیری آن بود، تمامی افراد درگیر در این ماجرا برای آقای خمینی نامه‌نگاری کردند. توجه به نامه‌های این افراد بر ما آشکارتر می‌کند که سیستم اداره کشور ایران از ابتدای جمهوری‌اسلامی بر چه رسوماتی پایه‌ریزی شده است. رفتاری که اکنون بیش از پیش مشاهده می‌شود. بازخوانی قسمت دوم نامه موثر آقای بهشتی به آقای خمینی بیش از آن‌که نزدیکی زمان سرنگونی بنی‌صدر را برای ما آشکار کند، مدل حکومتی جمهوری اسلامی و وسواس غلیظ و احساسی برای دین را به رخ می‌کشد. با استناد به نامه‌های اعضای حزب جمهوری، آن‌ها توانستند تمامی محبوبیت آقای بنی‌صدر نزد خمینی را با توسل به هشدار به نابودی اسلام از بین برده و او را متقاعد به عزل رییس ‌جمهوری  کنند.

امام بزرگ‌وار، به حکم وظیفه عمومی «النصیحه لائمه المسلمین»، عرض می‌کنم:

1 – در ماه‌های اخیر صدای پای آمریکای توطیه‌گر و هم‌دستان و هم‎داستانان او گسترده‌تر از پیش شنیده می‌شود.

2 – دنباله زنجیروار توطیه‌های غرب و شرق که متاسفانه خود را پشت سر رییس‌ جمهوری پنهان کرده‌اند بیش از پیش نمایان است.

3 – پناه دادن رییس ‌جمهوری به مخالفان حاکمیت اسلام، عرصه کار را بر همه کسانی که شب و روز در این راه تلاش کرده و می‌کنند، روز به روز تنگ‌تر می‌کند.

4 – در تلاش‌های اخیر رییس ‌جمهوری و هم‌فکران او این نکته به خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت می‌کوشند. این‌ها در مورد شخص جناب‌عالی این رهبری را طوعن یا کرهن پذیرفته‌اند، ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاش‌اند. در سخنان اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار درود بر منتظری امید امت و امام، این مطلب به خوبی مشهود است.

5 – ما از‌‌ همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی‌صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند.

در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمت‌تان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرت‌عالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هر چه بیش‌تر نیرو‌ها و نفی هر نوع تنگ‌نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان هم‌چنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرت‌عالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسوولیت دو وزارت‌خانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی‌صدر داده شد. این‌ها و نظایر این‌ها دلیل روشنی است بر این که شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور، مطلوب ما بوده است و با آن‌ها هیچ مسئله شخصی نداریم.

6 – بنابراین اختلاف این آقایان با ما بیش از هر چیز به مسایلی مربوط می‌شود که برای حضرت‌عالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یک‌سان مطرح است. این اختلاف به خصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کار‌ها و در برخورد قاطع با جریان‌های انحرافی است. خود شما به یاد دارید که این‌ها در مورد آقای امیر انتظام و آقای فرید و تاکید جناب‌عالی بر کنار گذاردن آن‌ها چگونه عمل کردند.

7 – برای حضرت‌عالی در مقام رهبری روشن است که اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی و فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود، و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل آورد.

8 – برای این‌که نقطه نظرهای تفصیلی بینش اول در همه زمینه‌های معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و سیاسی با صراحت کامل روشن شود، ما این نقطه نظر‌ها را تنظیم و منتشر کردیم، تا برای امت و امام اصول برنامه پیشنهادی صاحبان بینش اول برای اداره امور جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی روشن باشد.

9 – نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول به لطف الهی به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شوند و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار شود.

10 – با همه این احوال، چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر، قوت گرفت که اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبان بینش دوم را در این مقطع اصلح می‌دانید، ما به‌‌ همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیرو‌ها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.

این بود خلاصه‌ای از آن چه لازم دانستم با آن پدر بزرگ‌وار و رهبر عزیز در میان بگذارم تا مثل همیشه با تصمیم پیامبرگونه‌تان راه را برای ما و همه مردم مشخص کنید و دعایم این است که خدایا امام عزیزمان را در این تصمیم‌گیری‌های دشوار یار و ره‌نما باش.

با به‌ترین درود در پایان

فرزندتان. محمدحسینی بهشتی

پس از این رخ‌دادها بود که آقای خمینی گویی به توصیه مهندس بازرگان در تاریخ 19/1/1360 هیت سه‌نفره‌ای تشکیل داد تا اختلافات مسوولان مملکتی را حل کند. اعضای این هیت عبارت بودند از: آیت‌اله مهدوی کنی از سوی آقای خمینی، آیت‌اله محمد یزدی از سوی آقای بهشتی «ریاست شورای عالی قضایی»، رفسنجانی «رییس قوه قضاییه» و رجایی«نخست‌وزیر»، آیت‌اله اشراقی نماینده بنی‌صدر. عمل‌کرد این هیت در تمامی موارد تحت نظارت آیت‌اله عبدالکریم موسوی اردبیلی بود. هیتی که، سرانجام اولین ریاست‌جمهوری ایران را رقم زد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، 31 ژانویه، شورای نظامی حاکم بر مصر شرایط نامزدهای نخستین انتخابات ریاست جمهوری مصر را اعلام کرده است.

در اطلاعیه شورای عالی نظامی، ضمن تاکید بر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری طی ماه‌های آینده، آمده است که کسانی می‌توانند به عنوان نامزد تصدی سمت ریاست جمهوری مصر در انتخابات شرکت کنند که از والدین مصری در مصر متولد شده باشند و دارای تابعیت دوگانه و همسر خارجی نباشند.

داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری باید مورد تایید دست‌کم سی‌ تن از اعضای پارلمان یا سی هزار تن از شهروندان واجد حق رای قرار گیرند و این چنین تاییدیه‌ای را هنگام ثبت نام برای ورود به رقابت‌های انتخاباتی ارایه دهند.

لازم به اشاره است تاریخ قطعی برگزاری انتخابات تعیین نشده اما شورای نظامی گفته است که رای‌گیری قطعن تا پیش از پایان ماه ژوئن‌- شش ماه دیگر‌- برگزار می‌شود و این شورا قدرت را به رییس جمهوری منتخب مردم واگذار خواهد کرد.

سخن‌گوی گروه مشاوران غیرنظامی شورای نظامی گفته است که این شورا راه‌های انتقال هرچه سریع‌تر قدرت به دولت غیرنظامی را مورد بررسی قرار داده و مایل است هرچه زودتر به وظایف نظامی خود بازگردد.

وی گفته است که یکی از توصیه‌هایی در این زمینه شده کاهش فرصت زمانی است که برای هیت یک‌صد نفره تدوین قانون اساسی جدید مصر برای تکمیل این سند و برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی منظور شده است.

به گفته سخن‌گوی گروه مشاوران شورای نظامی، در صورت کاهش این مدت، ممکن است انتخابات در ماه مه انجام گیرد.

گفتنی است هفته گذشته پارلمان جدید مصر آغاز به کار کرد و مجمع خلق‌- مجلس سفلای پارلمان‌- کمیته ویژه‌ای را برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و یا فعالیت یک رییس جمهوری موقت تا زمان تکمیل و تصویب قانون اساسی جدید تشکیل داد.

در انتخابات پارلمانی مصر، گروه‌های اسلام‌گرا توانستند اکثریت کرسی‌ها را در مجلس سفلی به خود اختصاص دهند و پیروزی آنان باعث نگرانی احزاب و شخصیت‌های لائیک و لیبرال در مورد احتمال سازش اسلام‌گرایان و شورای نظامی حاکم بر سر تقسیم قدرت شد.

به گفته آنان، این امکان وجود دارد که نظامیان با تسلط اخوان‌المسلمین بر مسایل اجتماعی موافقت کنند و در مقابل، اسلام‌گرایان حق وتوی نظامیان در زمینه سیاست خارجی و امور دفاعی را بپذیرند.

اخوان المسلمین، که یک تشکل اسلام‌گرای میانه رو محسوب می‌شود، و افراد نزدیک به شورای نظامی حاکم این اتهام را رد کرده‌اند.

عمرو موسی، وزیر خارجه پیشین مصر و دبیرکل پیشین اتحادیه عرب، حازم صلاح ابواسماعیل‌، مجری سرشناس تلویزیونی و از فعالان وابسته به اخوان‌المسلمین، عبدالمنعم ابوالفتوح، دبیرکل یک تشکل پزشکی و از اعضای سابق کادر رهبری اخوان‌المسلمین و محمد‌سلیم العوا، از پژوهش‌گران اسلامی چهار تن از شخصیت‌های سیاسی مصر به عنوان نامزدهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری هستند.

پیشتر، محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی که پیش از سقوط حسنی مبارک نیز گفته بود داوطلب نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری بعدی است، یکی از نامزدهای جدی انتخابات ریاست جمهوری محسوب می‌شد اما اخیرن خبر انصراف او از نامزدی در انتخابات سال جاری انتشار یافته است.

بیشتر بخوانید:

«ادامه تحصن تظاهرکنندگان مصری در میدان تحریر»


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

آدم‌ها حق دارند تا آزاد و رها زندگی کنند. برخی از دولت‌ها و حکومت‌های مستبد و خودرای این حق طبیعی را از آن‌ها گرفته‌اند. کشوری قصد دارد تا با دست‌یابی به سلاح‌های کشتارجمعی امنیت انسان‌های فراوانی را در منطقه و جهان به خطر بیاندازد. کسی نباید به حاکمان این کشورها چنین اجازه‌ای را بدهد. فقر و گرسنگی در جهان بیداد می‌کند و هر روزه شمار بسیاری از انسان‌ها در اثر بی‌لیاقتی و فساد دست‌گاه‌های حاکمه‌ی کشورشان جان خود را از دست می‌دهند. برای حل تمامی این مشکلات باید چاره‌ای اندیشید. به‌ترین راه‌حل برای بهبود وضعیت چنین کشورها و مردمانی تشکیل حکومت‌های مردمی، دموکراتیک و قانون‌مداری است که به خواسته‌های شهروندان‌شان تن درداده و برای تغییر وضعیت آن‌ها کاری انجام دهند.

از سوی دیگر دولت‌های غربی و در راس آن‌ها آمریکا برای تغییر شرایط موجود در کشورهایی که به قوانین جهانی و بین‌المللی پشت کرده و تهدیدی برای صلح جهانی به شمار می‌آیند، دست به اقدام می‌زنند. این اقدام در بیش‌تر موارد از تحریم آغاز و با جنگ و حمله‌ی نظامی به سرانجام می‌رسد. در چند روز گذشته سخنان جمعی از مقامات سیاسی و امنیتی آمریکایی درباره‌ی تولید و توسعه‌ی تسلیحات جدید نظامی در رسانه‌های جهان منتشر شد که شگفتی‌برانگیز بود. برای نمونه روزنامه‌ی «وال‌استریت ژورنال» به نقل از یک مقام دولتی آمریکا نوشت: «وزارت دفاع تا کنون حدود ۳۳۰میلیون دلار برای ساخت و توسعه ۲۰ فروند از بمب‌های سنگرشکن که توسط کمپانی «بویینگ» ساخته شده٬ هزینه کرده است و پنتاگون به دنبال این است که حدود ۸۲ میلیون دلار دیگر نیز برای افزایش قدرت این بمب‌ها از کنگره درخواست کند تا بتوان توان نفوذ این بمب‌ها را از 60 به 200 متر افزایش داد.» این سخنان فقط نمایش‌گر گوشه‌ای از بودجه‌های چندین میلیارد دلاری است که به طور معمول از سوی غرب و به ویژه آمریکا برای چنین اقداماتی هزینه می‌شود.

چندی پیش نمایندگان مجلس شورای‌اسلامی در ایران طرحی را به تصویب رساندند که به موجب آن نیم درصد از کل درآمد حاصل از افزایش درآمد فروش نفت کشور به نیروی مقاومت بسیج اختصاص داده شود. این مبالغ افزون بر هزینه‌ای است که پیش از این و با استناد به مصوبه‌ی مجلس هرساله یک درصد از اعتبارات عمرانی استان‌ها را نیز به بسیج اختصاص می‌داد. این هزینه‌های میلیاردی فقط اندکی از سرمایه‌های هنگفتی است که صرف تجهیز و آموزش نیروهای نظامی در کشورهایی با حکومت‌های توتالیتور مانند جمهوری‌اسلامی می‌شود. نتیجه‌ی نهایی تقابل چنین کشورهایی با کشورهای غربی در نهایت به درگیری نظامی منجر می‌شود. حاصل این برخوردها هزینه‌شدن میلیاردها میلیارد دلار از سرمایه‌های هر دو طرف است و از همه غم‌انگیزتر آن است که به طور معمول حاصل ماجرا به هیچ عنوان آن چیزی نیست که مورد نظر غرب و یا مردم تحت ستم این کشورها بوده است. نگاهی ساده به سرنوشت «عراق» و «افغانستان» به خوبی نمایان‌گر این حقیقت تلخ است که پایان جنگ برابر است با شروع گرفتاری‌ها و درگیری‌های تازه، از بین رفتن و نابودی بخش عمده‌ای از زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی کشورها و جان باختن هزارها هزار انسان بی‌گناه.

حال می‌شود به نسخه‌ی سومی هم فکر کرد. اگر این هزینه‌های میلیاردی در راه توسعه‌ی فرهنگی، اقتصادی و بالابردن سطح سواد و دانش مردم در چنین کشورهایی صرف شود نتیجه‌ی کار در طولانی مدت بسیار چشم‌گیرتر خواهد بود. شهروندانی فقیر، بی‌سواد، بی‌فرهنگ و عقب‌مانده را بسیار آسان‌تر می‌توان فریب داد تا انسان‌هایی مرفه و آگاه. با یک نگاه ساده می‌توان دید که حکومت‌های خودکامه در جهان بیش‌تر در کشورهایی پاگرفته و پایدار مانده‌اند که از توسعه‌یافتگی کم‌تری برخوردار بوده‌‌اند و روند دموکراتیزه شدن حکومت‌ها با بالارفتن سطح رفاهی و فرهنگی ملت‌ها رابطه‌ی مستقیم دارد. اگر روزی بودجه‌های نظامی به سمت توسعه‌ی اقتصادی و کشاورزی کشورهای عقب‌مانده بچرخد و اگر سطح باسوادی، فرهنگ و تحصیلات دانش‌گاهی در جهان افزایش چشم‌گیر بیابد، شاید بتوان امیدوار بود که از میزان تشنج‌ها و جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها کاسته شود، وگرنه با روند موجود دور باطل خون و خون‌ریزی و خشونت تمامی نخواهد یافت.


 


مه‌شب تاجیک/ رادیو کوچه

پدیده‌ی اشتغال از ابتدای زندگی بشر مورد توجه وی و اشتیاق برای اشتغال همیشه از دغدغه‌های افراد بوده است. دغدغه‌ای که سال‌های متمادی با آن دست و پنجه نرم می‌کند تا به یک ایده‌آل در شکل مطلوب و یا در حالت عادی به یک ثبات در این زمینه برسد. زنان از همان ابتدا پابه‏پای مردان در رشد اقتصادی جامعه هم‌راه بوده‌اند، اما به مرور زمان، با پیچیده‏تر شدن جوامع و حاکمیت فرهنگ مردسالارانه و تخصصی شدن کارها، در حاشیه قرار گرفتند و یا به عنوان نیروی کار ارزان از آن‌ها استفاده شد. به طور عمومی اشتغال در یک جامعه، خروج از خانه و پرداختن به کارهایی معین و مشخص در یک زمان خاص و با حقوق و مزایای تعریف می‌شود. اما واقعیت این است که خانه‏داری هم یک شغل محسوب شده کما این‌که کارهای متعدد و گاه نقش‏های متعارضی را هم‌راه خود دارد. اما کار چگونه تعریف شده است، که زنان خانه‌دار جزو شاغلین محسوب نمی‌شوند؟

با توجه به بررسی مسئله از نظر کمی، پرداختن به جهات اقتصادی و اجتماعی و خدماتی، چند سوال مطرح می‏شود. اول این‌که آیا زنان خانه‏دار جزو قشرهایی محسوب می‌شوند که فعالیت می‌کنند؟ اگر پاسخ به این سوال منفی است، چرا؟ شاغل یا فعال محسوب شدن زنان خانه‏دار، چه تبعات و آثاری در پی خواهد داشت؟ چرا با توجه به نقش‌های گوناگونی که یک زن خانه‌دار انجام می‌دهد بازهم خانه‌داری یک شغل حساب نمی‌شود؟ آیا به این دلیل که ایفای نقش خانه‌داری زنان و یا مسوولیت تربیت فرزندان درآمد و بازدهی مالی به هم‌راه ندارد، یک شغل محسوب نمی‌شود؟ یا نه برای مردان هم وظایفی به جز کاری که به آن اشتغال دارند در نظر گرفته شده، مانند تعمیرات خرابی منزل و آن‌ها هم باید این وظایف را انجام دهند؟ و در جواب این سوال، سوال دیگری مطرح می‌شود که آیا این وظایف در نظر گرفته شده به جز یک شغل برای مردان، یک وظیفه‌ی هر روزه و روتین است؟ چرا زنان، به خصوص اگر از تحصیلات عالی برخوردار باشند، از این‌که خود را خانه‏دار معرفی کنند، شرمنده می‏شوند؟ چرا زنان خانه‏دار گمان می‏کنند اگر وقت خود را به طور مثال صرف آموزشی می‏کردند بازدهی و فرایند بیرونی مثبت‌تری داشت؟ آیا بین نقش‏های گوناگون یک زن ناهماهنگی به وجود می‏آید اگر که او تنها مجبور به انجام وظیفه‌ی خانه‌داری باشد و احساس سرخوردگی، خستگی و نفرت از خود به او دست خواهد داد؟ یا نه زنان هم این وظیفه را با طیب‌خاطر پذیرفته و به انجام آن مشغول هستند. سوالاتی از این دست، همیشه در رابطه با زنان خانه‌دار و مبحث اشتغال یا وظیفه مطرح است و اگر این وظایف به صورت اشتغال تعریف شود آیا زنان خانه‌دار از امنیت مالی و بیمه و تامین اجتماعی دیگر شغل‌ها برخوردار هستند؟

اشتغال زنان بر اساس تقسیم کار سنتی است. مشارکت مردان در این اشتغال با شاخص‌هایی مانند هم‌کاری در خرید روزمره، پختن غذا و ظرف‏شویی و نظافت خانه، و مراقبت از بچه‌ها تعریف می‌شود. اما مسئله‌ی این مشارکت همیشگی و همگانی نیست و بسیار از مردان با دید و نگاه سنتی خود از این مشارکت سرباز می‌زنند، بنابراین، این وظایف را بیش‌تر زنان به عهده می‌گیرند. آمارهای انجام گرفته در رابطه با اشتغال زنان در خانه و بیرون، نشان از این مسئله دارد که هم‌کاری و مشارکت برای زنانی که به طور صرف خانه‌دار نیستند و شغل دیگری نیز دارند، بیش‌تر وجود دارد تا زنانی که فقط به خانه‌داری مشغول هستند.

در جوامعی که خانه‌داری به طور صرف به زنان اختصاص دارد، تقسیم نقش‌ها براساس جنسیت انجام می‏گیرد و زن در خانواده نقش اساسی همسر بودن و مادر بودن را ایفا می‏کند. اما واقعیت این است که اگر این وظایف برای او به مثابه یک اشتغال تعریف شود، او می‏تواند در نقش‏های سنتی‌اش تحولاتی به سزایی ایجاد کند و در سایر ابعاد زندگی‌ نیز اثرات متفاوت و چشم‌گیری از خود بر جای بگذارد. زن خانه‌دار در حاشیه‌ی امنیتی که برای او به صورت مستقل به وجود می‌آید، می‌تواند، روابط و نقش خود را با هر کدام از افراد خانواده تعریف کند و هم‌چنین این توانایی را خواهد داشت که گرایش‌ها، تمایلات و خواسته‏های خود را تحت تاثیر شغل خود قرار دهد. زن خانه‌دار شاغل فراتر از الگوی فرهنگی حاکم تعریف می‌شود و زنان از حالت زندگی روزمره و روتین خویش خارج می‌شوند. تصوراتی مانند این‌که زنان خانه‏دار بی‌کارند از بین خواهد رفت. در این صورت بیش‌تر افراد و حتا خود زنان خانه‏دار، خانه‏داری را شغلی پرزحمت، یک‌نواخت و بیهوده تلقی نخواهند کرد که علاوه بر زحمت زیاد کم‌تر مورد توجه و قدردانی قرار می‏گیرد.

امروزه در بیش‌تر کشورها، زنان خانه‏دار فعال به شمار می‏آیند. اما نوع فعالیت، میزان انرژی و ارزش اقتصادی کار زنان ایرانی روشن نیست. از این‏رو، بر اساس تحقیقات علمی، باید ارزش اقتصادی کار زنان در خانه محاسبه شود. در این زمینه، باید مراکز حمایت و پشتیبانی از این زنان تشکیل شود با وارد کردن این ارزش اقتصادی و در صورتی که زنان خانه‌دار شاغل تعریف شوند، رتبه ایران در شاخص‏های توسعه انسانی تحول اساسی پیدا خواهد کرد. هم‌چنین اگر کار زنان خانه‏دار به عنوان شغل محسوب شود، تبعات و اثرات مثبت حقوقی و فرهنگی برای آن‌ها در بر خواهد داشت که در رشد انسانی جامعه تاثیرات ویژه‌ای به جای خواهد گذاشت.


 


پیمان عابدی/ رادیو کوچه

از آغاز هزاره دوم پیش از میلاد از الهه دیگری، به نام «کری ری شا»  (Kiririsha) «بانوی بزرگ»، در یک متن جادویی عیلام قدیم که از بین‌النهرین به‌دست‏ آمده است و نیز در نام‌های خاص، نام برده شده است. چنین به نظر می‏رسد که در مقطعی از تاریخ، نام «پی نین گر» نوعی تابو محسوب می‏شده و از همان‏ زمان به بعد او تنها با عنوان «بانوی بزرگ»‌ خوانده شده است. البته این ادعا را نمی‏توان ثابت کرد. هم‌چنین شاید «کری ری شا» لقب او بوده و یا در اصل معرف ایزد‌بانوی دیگری باشد. «کری ری شا» با شهر «لیان» (بوشهر امروزی)در ساحل خلیج فارس ارتباط خاصی داشته است. شاید او یک ایزد بانوی‏ محلی بوده که در سراسر کشور عیلام نفوذی به‌دست آورده است. چیزی که مشخص است حداقل در دوران‏ عیلام میانه او ایزدبانوی مستقلی در کنار «پی نین گر» بوده و به طور مشخص قدرتی‏ بیش از آن رقیب قدیمی داشته است. در متون، وی را «بانوی آسمان»، «مادر ایزدان» و«ملکه بزرگ» خوانده‏اند. با توجه به هدایای وقفی یافته‏ شده در معبد این ایزد بانو که بیش‌تر تبرهای جنگی هستند، می‏توان گفت به احتمال «کری ری شا» الهه‏ی جنگ و ستیز بوده است.«کری ری شا» نیز مانند «پی‏ نین گر» در دوران نوعیلامی ناپدید شده است.

در پیمان‏نامه نارامسین پس از «پی نی گر» و« نیکی ایزدی آسمان» نام‏ «هومبان»  (Khumban) آمده است. در مجموعه‏های جادویی اکدی موسوم‏ به «شورپو» (Shurpu) ، هومبان معادل «انلیل» (Enlil) است. انلیل «ایزد باد» که‏ ایزد اصلی مجموعه خدایان سومری بوده است، بر هوا و فضا فرمان می‏راند و می‏‌توانسته طوفان‌های مصیبت‏باری علیه دشمنان به راه بیندازد. پدر او آن‏ «آنوم»  (Anum)اکدی همان «آسمان» بوده که برترین ایزد سومری‏ محسوب می‏شده اما خیلی زود پسرش انلیل، جای‌گزین وی شده است. هومبان در تاریخ عیلام نیز بسیار زود ظاهر می‌شود. ممکن است نام اولین پادشاه‏ شناخته شده عیلامی که به احتمال در اوایل هزاره‏ی سوم پیش از میلاد فرمان‌روایی‏ می‏کرده، از نام هومبان گرفته شده باشد. در حماسه‏ی «گیل‌گمش» از او با نام‏ «هوواوا»  (Khuwawa) یاد شده و سنت متاخرتر او را «هوم بابا» خوانده‏ است.

در طی قرن‌ها «هومبان» گاهی به منزله‏ی جزیی از اسامی خاص‏ مرکب ظاهر شده اما در کتیبه‏های شاهان نام او کم‌تر آمده است. «اونتاش ناپیریشا»، پادشاه عیلام میانه به او نیز هم‌چون اکثر ایزدان، معبدی در شهر مقدس خود «دوراونتاش» اختصاص داد. در این‌جا به پدیده‏ای مانند آن‌چه درباره‏ی ایزدبانو «پی نین گر» دیدیم، برمی‏خوریم. هر دوی این‌ها از ایزدان عیلامی قدیمی‏ بودند که ابتدا در راس مجموعه ایزدان قرار داشتند ولی نفوذ خود را در طول‏ زمان از دست دادند و سپس در اواخر تاریخ عیلام موفق شدند دوباره بخشی‏ از اهمیت ابتدایی خود را به دست آورند.

از یک دیدگاه دیگر نیز موارد مشابهی وجود دارد. در زمان «کری ری شا»، ایزدی‏ به نام «ناپیریشا»    (Napirisha) یا «ایزد بزرگ» حضور پیدا می‏کند. در همان «شورپو» متون اکدی، ناپیریشا معادل «انکی» (Enki)  «سرور زمین»، ایزد عقل و جادو است که چشمه‏های آب‏ شیرین را نیز از زمین می‏جوشاند. تصاویر بر جای مانده، او را در حالی نشان‏ می‏دهند که فواره‏های آب از شانه‏هایش بیرون می‏آیند. بنابراین ممکن است نقش‏ برجسته‏های عیلامی هم‌چون نقوش برجسته «کورانگون» واقع در منطقه‌ی «فهلیان» فارس و «نقش رستم» نزدیک تخت جمشید، معادل‏های‏ عیلامی این ایزد را با نام «ناپیریشا»، نشان دهند. معلوم نیست که آیا ناپیرشیا نام تابوی هومبان بوده است یا خیر. می‏توان این مورد را پدیده‏ای نظیر وضعیت «پی نین گر» یا «کری ری شا» فرض کرد. اما «ناپیریشا» نیز می‌بایست خیلی زود به منزله‏ی یک ایزد مستقل شناخته شده باشد.

مسوولیت‏های جهان بین این دو ایزد تقسیم شده بود. «هومبان» فرمان‌روای‏ مناطق بالاتر جو و «ناپیریشا» فرمان‌روای زمین بوده است. در این کارکرد اهمیت‏ ناپیریشا به سرعت افزایش می‏یابد و جانشین رقیبش هومبان می‏شود. در همه‏ی دوران‏ها او یک ایزد قدرت‌مند بوده و در دوره‏ی هخامنشی نیز هم‌چنان‏ پرستش می‏شده است. در حقیقت ناپیرشیا و کری ریشا جفتی را تشکیل دادند و معابد، اغلب وقف هر دوی آن‌ها می‏شد. در دوران عیلام میانه آن‌ها رابطه‏ی نزدیکی با «اینشوشیناک» پیدا کردند و یک مجموعه سه‏تایی را به‌وجود آوردند. در آن‏ هنگام اینشوشیناک قوی‏ترین ایزد عیلام بوده است. پسر ناپیریشا و کری ری شا، «هوتران» بود که به احتمال به معنای «چیره شونده» است. پس او باید از ایزدان‏ جنگ‌آوران و سربازان بوده باشد.


 


سایه کوثری/ رادیو کوچه

 «اندکی پس از اخراج رضا خان از کشور زنی به نام ایران از مرز قصر شیرین از کشور خارج شد و به عراق رفت.

لابه‌لای لباس‌های خود علاوه بر هفت تیری که پنهان کرده بود، ورقه جلب پزشک احمدی را نیز داشت. هنوز به یاد داشت وقتی که برای آخرین بار در زندان به دیدار پدر رفته بود، پزشک احمدی با لب‌خند کریه‌اش او را که تازه بیوه شده و بسیار جوان بود، چطور نگاه می‌کرد.

و همان روز پس از آن‌که پزشک احمدی، تیمورتاش را به سختی کشت، در حالی که اثر دندان وزیر دربار مقتدر در آخرین مقاومت پیش از مرگ روی مچ دستش مانده بود، از در علیم الدوله که خارج می‌شد، «ایران» در خیابان باز جلو او را گرفت. این بار پزشک احمدی با فحشی چارواداری، دختر پدر مرده را به کناری انداخت و گذشت.

و حالا «ایران» با خواندن پرونده اداره سیاسی، خبر داشت که او با پدر در آخرین لحظات چه کرده و همین اطلاع کینه‌ای را در دل او زنده کرده بود که وادارش می‌کرد خطر کرده و بی آن‌که کسی بداند به دنبال پزشک احمدی، راهی عراق شود.

عامل جنایت که دو سه ماهی بود احساس می‌کرد «ایران» و دیگر پدر کشته‌ها سر در پی او دارند، ابتدا از خانه‌اش به خانه این و آن پناه برد، سپس با دریافت مقداری پول و یک گذرنامه جعلی راهی عتبات شد. اما نمی‌دانست که در آن‌جا از دست این یکی خلاصی ندارد.»

«ایراندخت» فرزند اول «عبدالحسین تیمورتاش» است که در سال ۱۲۹۵ زاده شد.  در تهران رشد کرد و در دوران تحصیل از دانش‌آموزان ممتاز مدرسه ناموس بود سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و از دانش‌گاه سوربن این کشور دکترای فلسفه گرفت. ایران تیمور تاش بزرگ‌ترین دختر عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضا شاه از پیش‌گامان مبارزه برای حقوق زنان است‌. پدرش عبدالحسین تیمور‌تاش بین سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۱ دومین شخصیت قدرت‌مند سیاسی پس از رضا شاه بود و این فرصتی بود تا ایران تیمور‌تاش نقش برجسته‌ای را در جنبش حقوق زنان داشته باشد.

وی در سال ۱۳۵۵ به سمت وابسته فرهنگی و مطبوعاتی سفارت ایران در فرانسه منصوب شد.

مسعود بهنود در کتاب «این سه زن» می‌نویسد: «یگانه دختر عبدالحسین تیمورتاش برخلاف پسرانش، علارغم اصرارهای محمدرضا پهلوی در جهت دل‌جویی از آن‌ها، نه تنها رغبتی برای حضور مجدد در دربار از خود نشان نداد که حتا برادرانش را نیز به بی‌غیرتی متهم و آن‌ها را سرزنش می‌کرد.

در شهریور ۱۳۲۰ که اوضاع دگرگون شد پزشک احمدی که از معروف‌ترین چهره‌های شکنجه‌گر در دوران حکومت پهلوی بود که با تزریق آمپول هوا و آمپول‌های سمی مخالفان و منتقدان حکومت را به قتل می‌رساند، به کشور عراق گریخت ولی به وسیله مامورین عراقی دستگیر و به مقامات ایران تحویل داده شد.»

به گفته مسعود بهنود: «پس از سرنگونی رضاخان و فرار پزشک احمدی، ایران تیمورتاش در جهت گرفتن انتقام خون پدرش به صورت ناشناس به بغداد رفت و جلاد رضاخان، معروف به پزشک احمدی که در این شهر به شغل رمالی و دعا‌نویسی مشغول بود را پیدا کرد، سرانجام نیز با ممارست بسیار از طریق سفارت ایران در بغداد، پزشک احمدی را به ایران آورده و به محاکمه کشاند.»

ایران در بغداد، هر روز یک چادر عربی بر سر می‌کشید و هفت‌تیر را فشنگ می‌زد و در لباس خود پنهان می‌کرد و به جست‌و‌جو می‌رفت تا آن‌که سرانجام در فندق المناف بغداد او را یافت که موی خود را رنگ کرده و ریش گذاشته بود.

ایران خود هم نمی‌دانست که بعد از یافتن پزشک احمدی چه باید بکند. به عنوان یک راه حل به سفارت ایران رفت. در آن‌جا او را به نام می‌شناختند ولی در پاسخش می‌گفتند باید از مرکز دستور بگیرند. ایران می‌دانست که این یعنی چند ماه معطلی و فرار کردن قاتل پدرش. پس با کمک آشنایی از متنفذین شیعه عراق که نامه‌ای خطاب به او از یکی از دوستان خانوادگی‌شان در تهران گرفته بود، به شرطه خانه رفت و پزشک احمدی را از روی مدارکی که هم‌راه داشت یک فرد خطرناک معرفی کرد که با گذرنامه جعلی وارد عراق شده است.

از بخت خوش آن‌ها در بازرسی اتاق احمدی مقداری تریاک و مدارک شناسایی متعدد به دست آوردند. او را به زندان انداختند. حالا ایران می‌توانست از سفارت بخواهد که به استناد برگ جلبی که در تهران برای پزشک احمدی صادر شده بود، استرداد وی را از دولت عراق تقاضا کند.

پزشک احمدی دستگیر شده را پلیس عراق در پاس‌گاه مرزی قصر شیرین تحویل ماموران ایرانی داد. در کرمانشاه بود که سرانجام ایران خود را به او شناساند و عرق سردی بر تن آن مرد بی‌رحم نشست.

در پایان این سفر یک ماهه پرمخاطره، پزشک احمدی را به زندان تحویل دادند و او در جمع کسانی قرار گرفت که در حیاطی پشت وزارت خارجه نگه‌داری می‌شدند.

ایران چندان ماجرا را پی گرفت تا سرانجام محکمه حکم اعدام پزشک احمدی را صادر کرد و او را به دار آویختند. او تا آخرین لحظه می‌کوشید با فرستادن بستگان خود به در خانه ایران رضایت او را جلب کند که موفق نشد.

بعد از این موفقیت ایران توانست مجوز انتشار روزنامه‌ای به نام «سیاست ایران» را به دست آورد. این روزنامه ضد دیکتاتوری بود و ضد رضاشاه و افشاگر جنایات دوران بیست ساله.

سپس ایران برای یافتن و بازگرداندن «سرلشگر محمد حسین آیرم» ره‌سپار اتریش شد هر چند در این راه موفقیتی کسب نکرد و به کشور بازگشت.

گفته می‌شد که سرلشگر آیرم در قتل‌های بسیاری در زندان قصر نقش داشته و فرمان بسیاری قتل‌ها از جانب او بوده است.

ایران تیمور‌تاش در دوران آزادی مطبوعات پس از برکناری رضا شاه به عنوان اولین سردبیر زن در روزنامه «رستاخیز» که خود آن را بنیان نهاده بود، مشغول به کار شد.

پس از چند سال با اعمال محدودیت برای روزنامه‌ها از طرف حکومت، کار کردن در ایران را ممکن ندید و برای همیشه به پاریس مهاجرت کرد.


 


فاطمه معتمدآریا، بازیگر سینمای ایران، شام‌گاه دوشنبه، 30 ژانویه، در پاریس جایزه جهانی «هانری لانگ لوا» فرانسه را دریافت کرده است. این مراسم در حاشیه فستیوال جهانی فیلم ونسن برگزار شد.

بیشتر بخوانید:

«‌ما صلح، آرامش و زیبایی را بین خودمان تقسیم می‌کنیم»

Click here to view the embedded video.


 


سه‌شنبه 11 بهمن 90/ 31 ژانویه 2012

اجرا: اعظم

استودیو: مهدی

تقویم‌ تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات سه‌شنبه ایران

گردونه مهر- «اسطوره‌های عیلامی» )قسمت سوم)- پیمان عابدی

بخش اول خبرها

پس‌نشینی تند- «دور باطل خونین»- اکبر ترشیزاد

تکرارهای غیراختیاری- «کرم گوش»- مازیار مهدوی‌فر

زن ایرانی- «ایران، زنی جسور از سرزمین ایران»- سایه کوثری

بخش دوم خبرها

مجله جاماندگان- «تحریک وسواس نابودی دین»- ‌شراره سعیدی‌

دایره‌ی شکسته- «کار یا بار»- مه‌شب تاجیک

تکنو کوچه- «سامسونگ هوش‌مندتر از همیشه»- کیومرث سجادی

بخش سوم خبرها


 


کیومرث سجادی/ تکنوکوچه

زمانی که آن تلویزیون‌های سیاه‌وسفید حجیم با درهای چوبی با جادوی تصاویر خود بینندگان را پای این جعبه جادو میخ‌کوب می‌کردند، هیچ‌کس تصور دیدن این تصاویر به صورت رنگی را نداشت. امروزه نیز کوچک‌تر شدن قطر این تلویزیون‌ها، بزرگ‌تر شدن صفحه نمایش، استفاده از صفحه‌نمایش‌های «ال‌سی‌دی» (LCD) و «ال‌ای‌دی» (LED) جهت نمایش تصاویر به‌تر و با‌کیفیت‌تر اوج توان‌مندی‌هایی بود که برای یک تلویزیون امروزی متصور می‌شدیم.

 هنوز زمان زیادی از بحث ارایه تلویزیون‌های سه‌بعدی توسط سازندگان آن نگذشته بود که ورود سازندگان تلویزیون‌های غول‌پیکر امروزی به دنیای تلویزیون‌های هوش‌مند بار دیگر پا را فراتر از تخیلات علاقه‌مندان دنیای تکنولوژی گذاشت. پیش‌رفتی که به اعتقاد بسیاری، سازندگان لوازم صوتی و تصویری ممکن است سال‌ها پیش به آن دست یافته باشند اما به‌خاطر سیاست‌های فروش و بازار امروزه به ما عرضه می‌شوند.

سامسونگ یکی از شرکت‌های موفق این روزهای دنیای لوازم صوتی و تصویری است که امکانات هوش‌مندی به تمامی تلویزیون‌های بزرگ‌تر از 42 اینچ خود اضافه کرده و این موضوع بحث امروز تکنوکوچه است.

 در ابتدای امر به قابلیت نمایش سه‌بعدی در این تلویزیون‌ها می‌پردازیم. چیزی که بیش از این هم وجود داشت اما تلویزیون‌های جدید سامسونگ تصاویر سه‌بعدی را حقیقی‌تر از آن‌ چیزی که قبلن شاهد آن بودیم نشان می‌دهند. ضمن این‌که موتور تبدیل تصاویر دوبعدی به سه‌بعدی این امکان را می‌دهد که فیلم‌ها و تصاویر معمولی را نیز به‌صورت سه‌بعدی ببینیم. از این پس تنها تصاویر نیستند که به‌صورت سه‌بعدی پخش می‌شوند، هر کدام از پنج اسپیکر سینمای خانوادگی سامسونگ صدا را نه به صورت افقی بلکه در جهت‌های مختلف (بالا، پایین، چپ و راست) پخش می‌کنند تا شنونده صدایی واقعی و سه‌بعدی نیز باشیم.

 

«سامسونگ اسمارت هاب» (Samsung Smart Hub) همان سیستم هوش‌مندی‌ است که انتظارش را داشتید تا از آن بشنوید. قابلیت اتصال به اینترنت از طریق «وای-فا»(WIFI) ، جست‌وجو تصاویر ویدیویی در سایت‌های اینترنتی مختلف مانند «یوتیوب»(Youtube) ، اتصال به شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر، مرورگر صفحات وب جهت گشت‌و‌گذار در اینترنت و بسیاری امکانات دیگر آن چیزهایی نیستند که به‌تنهایی از نظر سامسونگ یک تلویزیون را هوش‌مند کنند. سامسونگ براساس سابقه جست‌وجوها و گشت‌و‌گذار شما ویدیوهایی را برای تماشا به شما پیشنهاد می‌دهد که مطابق خواست و سلیقه شما باشد. پس تا زمانی که تلویزیون یک وسیله مشترک بین تمامی اعضای خانواده است، مراقب جست‌وجوهای خود بر روی تلویزیون هوش‌مند‌تان باشید.

 «آل‌شیر» (All share) نام برنامه و در واقع تکنولوژی است که در تمامی محصولات جدید سامسونگ از تبلت‌ها و گوشی‌ها گرفته تا لپ‌تاپ و تلویزیون‌های هوش‌مندش قابل استفاده است. «آل‌شیر» این امکان را به شما می‌دهد تا به راحتی انواع مدیا را از صدا و تصویر گرفته تا فایل‌های دیگر در تمامی محصولات سامسونگ خود به اشتراک بگذارید. به‌این ترتیب می‌توانید به‌راحتی موسیقی و فیلم‌های موجود در کامپیوتر و یا تبلت سامسونگ‌تان را از طریق تلویزیون‌های هوش‌مند سامسونگ گوش داده و یا تماشا کنید.

 سرعت پیش‌رفت تکنولوژی آن‌قدر بالا رفته است که دیگر نمی‌شود برای خرید منتظر ارزان شدن یک تکنولوژی ماند. زیرا قبل از این‌که قیمت تکنولوژی قبلی پایین بیاید تکنولوژی جدیدتر وارد بازار خواهد شد. اتفاقی برای من و «ال‌ای‌دی» و تلویزیون‌های ‌سه بعدی سامسونگ افتاد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، 30 ژانویه، علی‌اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی از ابوالقاسم صلواتی قاضی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به دادسرای انتظامی شکایت کرده است.

با طرح این شکایت انتظار می‌رود اختلاف میان قوه مجریه وقوه قضاییه افزایش یاید.

به گزارش ایسنا، دلیل شکایت جوانفکر صدور حکم یک سال زندان و 5 سال انفصال از فعالیت‌های رسانه‌ای و عضویت در احزاب و گروه‌ها و انجمن‌ها علیه او توسط قاضی صلواتی است.

جوانفکر از دادسرای انتظامی قضات درخواست کرده است که قاضی صلواتی را به دلیل صدور حکم فاقد مبنای قضایی تحت پیگرد قرار دهد.

این در حالی است که صدور حکم علی‌اکبر جوانفکر پس از دوره‌ای کشمکش میان دولت و قوه قضاییه صورت گرفت. حدود دو ماه و نیم پیش ماموران دادستانی برای با‌زداشت جوانفکر به موسسه دولتی ایران وارد شدند. جوانفکر سرپرست این موسسه است. اما ورود ماموران با مقاومت برخی از کارکنان موسسه روبه‌رو شد تا جایی که یکی از آن‌ها زخمی شد و چند نفر دیگر دستگیر شدند.

با این‌که ماموران جوانفکر را بازداشت کردند اما مداخله احمدی‌نژاد در ماجرا به آزادی او پس از یک ساعت انجامید.

اتهام جوانفکر انتشار ویژه‌نامه «خاتون» در روزنامه ایران بود، این ویژه‌نامه مورد انتقاد شدید چهره‌های  اصول‌گرا قرار گرفت. او در خصوص اتهام انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در ویژه‌نامه «خاتون» به 6 ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در این ویژه‌نامه به 6 ماه حبس محکوم شد که بر اساس این رای، وی در مجموا به تحمل یک سال حبس محکوم شده است.

جوانفکر پس از برگزاری دادگاهش با روزنامه اعتماد گفت‌و‌گو کرد که این گفت‌و‌گو به تعطیلی این روزنامه انجامید. او در مصاحبه خود به شدت به قوه قضاییه و اصول‌گرایان حامی آیت‌اله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایراد گرفت.

 بیشتر بخوانید:

«صدور حکم برای جوانفکر، مشاور رییس جمهوری اسلامی»


 


مازیار مهدوی‌فر/ رادیو کوچه

تا حالا شده یک آهنگ، ترانه یا بخشی از آن‌ها توی مغزتان جا خوش کند و دقیقه‌ها، ساعت‌ها و یا حتا چند روز از دستش خلاصی نداشته باشید؟ شده که آن آهنگ را به آرامی زمزمه کنید و بعد از دقایقی ببینید که تمام آدم‌های اطراف‌تان، به طرز بیمارگونه‌ای در حال تکرار آن هستند؟ شده که از دست آن ترانه احساس دیوانگی و عذاب کنید و آرزو کنید هر طور شده از دستش خلاص شوید؟ فکر می‌کنید این موضوع مختص شما هست یا از دیگران هم شنیده‌اید که آن‌ها هم هر از گاهی گرفتار این پدیده می‌شوند؟ اصلن می‌دانید اسم این عذاب آسمانی چیست؟

کرم گوش، کرم مغزی، خارش گوش و حتا سندرم تکرارهای غیراختیاری، بعضی از اسم‌هایی هستند که در مورد این موضوع به‌کار می‌روند. اگر فکر می‌کنید با خواندن این مقاله، درمانی برای کرم گوش پیدا می‌کنید اشتباه کرده‌اید. اما توصیه می‌کنم حتمن تا آخر مقاله را بخوانید، چون حداقلش این‌ست که می‌فهمید کرم گوش یک موضوع جدی هست که توجه دانش‌مندان و مجامع دانش‌گاهی و حتا شبکه‌های معتبر رادیو تلوزیونی را به خودش جلب کرده است.

اصطلاح «کرم گوش» یا (earworm) در حقیقت مشتق از یک کلمه آلمانی با همین نام هست. در موسیقی آلمان این اصطلاح در مورد گونه‌ای از آهنگ‌ها به کار می‌رود که ضرب‌آهنگ تندی دارند و در آن‌ها بعضی از عبارات بارها و بارها تکرار می‌شوند. به گونه‌ای که در عین جذابیت و زیبایی، حالتی آزار دهنده به خود می‌گیرند. در اصطلاح بین‌المللی کرم گوش به بخش‌های معمولن کوتاهی از یک ترانه یا آهنگ گفته می‌شود که به‌صورت ناخود‌آگاه وارد ذهن شخص شده و او احساس می‌کند در حال شنیدن آن موسیقی است. اما واقعیت این‌ست که هیچ منبع صوتی در حال پخش آن نیست. در بسیاری موارد آدم‌هایی که به این موضوع دچار می‌شوند حتا دلیل و خاطره‌ای از چگونگی ابتلا به آن ندارند. یعنی در خاطرشان نیست کجا و چه وقت و یا حتا از چه منبعی آن را شنیده و به قولی به آن مبتلا شده‌اند. منبع ابتلا می‌تواند حتا سوت زدن کسی در اتوبوس و یا زمزمه آرام راننده‌ای باشد که برای چند ثانیه مهمان تاکسیش بوده‌اید.

واقعیت این‌ست که این پدیده بسیار شایع‌تر از آن است که فکرش را می‌کنید. تقریبن نود درصد از انسان‌ها در طول هفته، حداقل یک‌بار با این پدیده مواجه می‌شوند. بنابراین به‌تر است اسم این علامت را بیماری یا اختلال نگذاریم. شاید استفاده از عبارت «پدیده» به‌ترین عنوان برای کرم گوش باشد. میزان وقوع این پدیده در زنان و مردان یک‌سان است اما مدت زمان طول کشیدن آن در زنان معمولن بیش‌تر و البته آزاردهنده‌تر است. نکته جالب این‌ست که لزومن همه آدم‌هایی که کرم گوش را تجربه می‌کنند از آن به عنوان یک تجربه بد یاد نمی‌کنند، خیلی‌ها اعتقاد دارند که کرم گوش باعث مشغول شدن ذهن‌شان شده و آن‌ها را از فکر کردن به مشکلات روزمره محافظت می‌کند.

 

در سال‌های اخیر دانش‌گاه‌ها و مجامع مطالعاتی، علاقه زیادی به این پدیده نشان داده‌اند. از آن جمله است تحقیقات جامعی که دانش‌گاه «گلدسمیتس» لندن با هم‌کاری شبکه تلوزیونی بی‌بی‌سی لندن انجام می‌دهد. گروه تحقیقاتی در ابتدا فرم‌هایی را در اختیار مخاطبین می‌گذارد و از آن‌ها در مورد تجارب‌شان  از ابتلا به پدیده کرم گوش اطلاعات می‌گیرد. در مرحله بعد هم، بررسی‌های بیش‌تری به صورت حضوری روی این افراد انجام می‌دهد. بخشی از نتایج این تحقیق که تا کنون منتشر شده حاوی نکات بسیار جالبی بوده است. مثلن آن‌ها متوجه شده‌اند آهنگ‌هایی که معمولن به عنوان کرم گوش گزارش می‌شوند از لحاظ ساختار موسیقی و تونالیته به کار رفته در آهنگ تشابهاتی با هم دارند. یعنی  تونالیته‌های خاصی از موسیقی خاصیت چسبندگی بیش‌تری روی ذهن و مغز انسان دارند. محققان «گلدسمیتس» در حال تحقیق بر روی این موضوع هستند که آیا کرم گوش در مورد جمعیتی خاص از آدم‌ها، مثلن موسیقی‌دان‌ها و یا حتا علاقه‌مندان موسیقی بیش‌تر شایع هست یا نه؟ بررسی تاثیر شخصیت و رفتار آدم‌های مختلف بر روی درصد و میزان ابتلای آن‌ها، یکی دیگر از سوالاتی هست که محققان در حال بررسی آن هستند. اما آن‌چه تا کنون می‌توان به عنوان یک نتیجه قطعی در نظر گرفت این‌ست که تقریبن تمامی آهنگ‌هایی که به‌عنوان کرم گوش معرفی شده‌اند، دارای بخش‌های تکرار ‌شونده زیادی هستند. این بخش تکرار شونده می‌تواند دارای کلام و یا بدون کلام باشد.

برای پی ‌بردن به همه‌گیری کرم گوش، کافی‌ست نگاهی به وب‌سایت‌ها و صفحات فیس‌بوک و توئیتری بیاندازید که در آن‌ها از کاربران در مورد تجارب‌شان از کرم گوش نظرسنجی می‌شود. جالب این‌ست که در بسیاری از رای‌گیری‌ها، آهنگ‌ها و ترانه‌های مشابهی به عنوان کرم گوش‌ترین، یا به قول بعضی‌ها، خارش‌آورترین کرم گوش شناخته شده‌اند. بد نیست یکی دو نمونه از مهم‌ترین کرم‌های گوش دنیا را معرفی کنیم. اولین آهنگ که تقریبن مقام اول در تمام رای‌گیری‌ها را به خودش اختصاص داده، آهنگی هست با نام «دنیا کوچک است» مربوط به کمپانی دیزنی. ترانه‌ای که در تمام دیزنی‌لند‌های دنیا از آن استفاده می‌شود. اگر به معنا و ملودی این آهنگ توجه کنید متوجه می‌شوید که یکی از خارش‌آورترین کرم گوش‌های دنیا، هم ملودی زیبایی دارد و هم متن پرمعنایی. یکی دیگر از ترانه‌هایی که در رده‌بندی‌ها، همیشه مکان بالایی به خودش اختصاص داده، ترانه «نه میلیون دوچرخه» است. ترانه‌ای که «کتی ملوآ» آن را اجرا کرده و در سال 2005 که به بازار آمده یکی از محبوب‌ترین آهنگ‌ها بوده است.

کرم‌های گوش، حتا در میان آثار ادبی کلاسیک هم جای‌گاه دارند. نویسندگانی چون «آرتور‌سی‌کلارک»، «آلفرد بستر» و «جو سیمسون»، در آثار خود به این پدیده اشاره داشته‌اند. «مارک تواین» نویسنده بزرگ قرن نوزده، داستانی دارد به نام «کابوس ادبی». او در این داستان به شرح حال مردی می‌پردازد که دچار یکی از همین کرم‌ها شده است. نکته جالب در مورد داستان این‌ست که در آن، شخصیت اصلی، در می‌یابد تنها زمانی از دست کرم گوشش خلاص می‌شود که آن را به شخص دیگری انتقال دهد. شاید این تصور خود «مارک تواین» بوده که فکر می‌کرده این پدیده یک بیماری مسری است که از شخصی به شخص دیگر منتقل می‌شود، و لابد با انتقال آن به شخص دیگر، خود فرد از دست آن رهایی پیدا می‌کند.

در مورد کرم گوش‌های فارسی، آمار و اطلاعات درستی در دست نیست. اما با توجه به تجربه‌های دیگران می‌توان پیش‌بینی کرد اگر بخواهیم آماری از مبتلایان بگیریم، ترانه‌هایی که معمولن در آن‌ها ‌تکیه و تاکید بیش‌تری بر تکرار بعضی از بخش‌های آهنگ یا ترانه وجود دارد، جای‌گاه‌های اول رده‌بندی کرم گوش‌های محبوب را از آن خود خواهند‌ کرد. مثلن آهنگ جدید «اندی» که با بخش تکرار شونده‌اش این روزها روی مخ خیلی‌ها راه می‌رود.

راستی آیا شما هم تا حالا گرفتار یکی از این کرم‌ها شده‌اید؟ اگر نه، بد نیست برای یک‌بار هم که شده آن را تجربه‌ کنید.


 


خبر / رادیو کوچه

غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخن‌گوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه، 31 ژانویه، در مصاحبه مطبوعاتی هفتگی‌اش اعلام کرد که نخستین دادگاه پرونده اختلاس بانکی اخیر در بهمن‌ماه برگزار می‌شود،

به گزارش ایسنا، محسنی اژه‌ای اضافه کرد: «حداقل ۳۰ نفر در رابطه با این فساد محاکمه می‌شوند، برخی از مسوولان بازداشت شده به دریافت رشوه میلیاردی اعتراف کرده‌اند.»

آقای اژه‌ای در این نشست در‌باره بازداشت پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی و سهام بورقانی سه روزنامه‌نگار بازداشت شده نیز گفت: «اول اینکه اسم می‌برید ما بیش‌تر محذوریت پیدا می‌کنیم، به خصوص این‌که حالا می‌خواهیم نوع اتهام را بیان کنیم.»

سخن‌گوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی هم‌چنین اطلاع‌رسانی در خصوص بازداشت این سه روزنامه‌نگار را موکول به نشست عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان کرد و گفت‌: «”اگر آقای دولت‌آبادی نشستی داشتند و راهی قانونی پیدا کردند در این زمینه صحبت خواهند کرد.»

لازم به اشاره است این سه روزنامه‌نگار با اتهام‌های از جمله «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی» روبه‌رو هستند.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت سهام بورقانی، روزنامه‌نگار و انتقال به مکانی نامعلوم»

«عدم بازگشت یک کارمند صداوسیما مرتبط با اختلاس به ایران»

«انتقال دوکوهکی و رسولی، دو روزنامه‌نگار به زندان اوین»


 


رادیو کوچه

1865 میلادی- اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده در این روز رسمن برده‌داری را برچید و تا همین امروز آن را ممنوع کرد. پیش از تصویب این متمم، برده‌داری هنوز در دو ایالت دیگر، «دلاویر» و «کنتاکی» قانونی بود اما در تمام ایالات دیگر برده‌ها با اعمال دولتی و بیانیه رهایی دولت فدرال آزاد شده بودند.

1915 میلادی- برای نخستین بار در این روز  و در جریان جنگ جهانی اول، نیروهای آلمان در جبهه روسیه بر ضد سربازان این کشور از سلاح شیمیایی (گاز خفه کننده) استفاده کردند. شیمی‌دان‌های آلمانی این سلاح را که برای نخستین بار به‌کار گرفته شده بود ساخته بودند. استفاده از این گاز سمی در آن روز، در عین حال نخستین آزمایش آن بود و چون نتیجه مطلوب از آن حاصل شد، نیروهای آلمانی آن را وسیعن در جبهه فرانسه مورد استفاده قرار دادند.

1958میلادی- یکی‌ از مهم‌ترین دست‌آوردهای سال بین‌المللی ژئوفیزیک برنامه‌ی ماهواره اکتشافی (explorer) آمریکا بود که در ارتباط با تفسیر داده‌های این ماهواره «جیمز‌وان‌آلن» (James Alfred Van Allen) دانش‌مند علوم فضایی اهل ایالات متحده آمریکا در دانش‌گاه آیووا کمربند تشعشی را در اطراف زمین کشف کرد، در این روز این اکتشاف به افتخار وی «کمربند تشعشی وان آلن» (Van Allen Radiation Belt) نام‌گذاری شد. وی در ۱۹۶۰ مرد سال مجله تایم شد و در ۱۹۸۷ به دریافت نشان ملی علوم رسید.

2000 میلادی- یک دادگاه کیفری انگلستان در این روز دکتر «شیپمن» (Shipman) که از پزشکان این کشور بود را به جرم این‌که نزدیک به دویست‌و‌پنجاه تن از بیماران خود و همگی از بانوان را کشته است به حبس ابد محکوم کرد. او قربانیانش را با تزریق و یا تجویز ترکیبی نیرومند از مورفین می‌کشت و چون مرگ، پس از یکی دو روز صورت می‌گرفت مورد سو‌ظن قرار نمی‌گرفت شیپمن 13 ژانویه 2004 خود را در سلول زندان حلق آویز کرد و درگذشت. بیمارکشی او 23 سال طول کشیده بود.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1320 خورشیدی- روزنامه «مردم» که بعدن «ارگان حزب توده» عنوان گرفت در این‌روز، نخستین شماره خود را در تهران منتشر کرد. این روزنامه که زمانی به «پراودای» ایران معروف بود در طول عمر خود چند بار زیر‌زمینی شده است.

1065 میلادی- روزی که «گرشاسپ‌نامه» پایان یافت. به نوشته تاریخ عمومی شعر و ادبیات (جهان)، «اسدی توسی» شاعر ایرانی «گرشاسپ‌نامه» را به سبک «فردوسی» در وصف گرشاسپ، یل و گردن فراز ایران باستان و برخاسته از «سیستان»، به پایان برد. وی این کار سنگین را به تشویق و کمک مالی حکم‌ران وقت «اران» (جمهوری آذربایجان فعلی) انجام داده بود که این حکم‌ران زرتشتی و از بازماندگان ساسانیان می‌خواست که کارهای نیاکان زنده و ماندگار بماند.

1900 میلادی- قیام «محمد صالح» بر ضد استعمار انگلستان در «برنئوی شمالی» (ایالت صباح از اعضای فدراسیون مالزیا) با قتل او در این روز پایان یافت. انگلیسی‌ها که داشتند برنامه هند را در برنئو پیاده می‌کردند و با کشت توتون و صدور محصولات کشاورزی و تجارت آغاز کرده بودند هنگامی که به دریافت مالیات و وضع ضوابط دیگر دست زدند که علامت حکومت کردن و استعمار بود با اعتراض محمد صالح، یک رهبر محلی، رو‌به‌رو شدند اما اعتنا نکردند. صالح که چنین دید مردم را به قیام دعوت کرد و از سال 1894 با انگلیسی‌ها وارد کار مبارزه شد که فصلی از مبارزات ملت‌ها تشکیل می‌دهد.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

The New York Times

BBC News

Iranian History


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

آزاده دواچی

منبع: مدرسه فمینیستی

تن زنان به عنوان یکی از موضوعات چالش برانگیز و مورد منافشه، از دیرباز در جنبش های فمینیستی مورد بحث بوده است. گرچه مسئله ی مالکیت بر تن، به عنوان حق طبیعی زنان در کشورهای غربی تا حدودی مرز بحران خود را پشت سر گذاشته است و جریان های مختلف  فمینیسم  مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند اما تن زنان و اراده ی معطوف به مالکیت بر بدن آنان در غرب سیر متفاوتی را با کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای اسلامی طی کرده است . با این حال شرایط تحقق مالکیت بر تن زنان که عموماَ از طریق باورهای دینی تقویت شده است (و البته نقش باورهای سنتی را نباید در آن نادیده گرفت)،  باعث شده که بخش وسیعی از مباحث مربوط به تن زنان در کشورهای اسلامی به صورت موضوعی مناقشه آمیز و تنش آفرین باقی بماند. می توان گفت که مسئله مالکیت بر بدن زنان و همینطور تقویت باورهای سنتی تحت عنوان هایی همچون ناموس، غیرت، تعصب، حیثیت و غیره بر پیچیدگی این حق تملک افزوده است . اما این تنها راه شناخت بغرنجی های حق مالکیت بر تن زنان نیست ، چرا که قوانین دست و پاگیر و نابرابر که در حوزه های مختلف حقوقی و شرعی و همینطور در حوزه های اجتماعی و سیاسی که در جامعه اجرا می شود، مهر دیگری بر تأیید پیچیدگی و فشارهایی است که بر این حق مالکیت، آوار می شود. اکثر آموزه های اسلام سیاسی در تلاشند تا تن زنان را از حوزه ی فردی و خصوصی، بیرون برده و به آن موضوعیتی اجتماعی و سیاسی و  حتا بُعدی ملی ببخشند و به آن مفهومی فرای حوزه ی خصوصی بدهند  . موضوعیت بخشیدن آبروی ملی هم به تن زنان ، به نوبه خود، حق مالکیت و آزادی بدن زنان را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.

ایران هم یکی از کشورهایی است که با ارائه ی قوانین شریعت و اجرای آن در حوزه ی اجتماعی و از سوی دیگر تقویت باورهای سنتی، از گذشته تا به امروز تن زنان را به موضوعی حساس و مورد مناقشه تبدیل کرده است . بسیاری از فعالان جنبش زنان که در طول سال های گذشته در تلاش بوده اند تا با قوانین نابرابر به ستیز بپردازند در واقع به نوعی برای تصاحب این حق بر تن زنان نیز اهتمام ورزیده اند و همواره شیوه های  مختلفی را پی گرفته اند . نفی و نادیده گرفتن مالکیت بر تن ، نه فقط به وضعیت نابرابر در جامعه ی ایرانی دامن می زند بلکه با تقویت باورها و سنت های حاکم مدام در تلاش است تا با تصاحب این حق ، مجوز بسیاری ا ز خشونت ها علیه زنان را وارد نهادهای اجرایی و در عین حال باورها و سنت های رایج اجتماعی کند . بسیاری از قتل های ناموسی و همین طور خشونت های خانگی در نتیجه ی گسترش حق خواهی زنان برای اثبات حق مالکیت بر تن شان است . می توان گفت که فعالیت زن ایرانی همیشه در سایه ی احقاق همین حق مالکیت بر تن بوده است که با اجرای قوانین سخت دست و پاگیر و همینطور حجاب اجباری و تقویت سنت های کلیشه ای مدام تقویت شده است .

با این حال و از گذشته تا به امروز بسیاری از زنان به ویژه از طرق مختلف در تلاش بوده اند تا از این حق مالکیت بر تن شان بگویند و به نوعی با مخالفان این حق طبیعی، به مبارزه برخیزند . اما از سوی دیگر مخالفت و مبارزه برای حق مالکیت بر تن آنها اگر در چهارچوب عرفهای موجود در اجتماع نگنجد ؛ در نهایت نه تنها موفق نمی شود بلکه ممکن است حتی آن ها را در معرض مجازات و یا بدترین اتهامات قرار دهد . همین دوگانگی ، تسلیم نشدن در برابر سنت ها برای اعتراض به این تملک و در عین حال دور نشدن از باورها ، روند اعتراض را با پیچیدگی بیشتری مواجه کرده است .  به هرحال یکی از شیوه هایی که زنان برای نشان دادن اعتراض به نادیده گرفتن تملک بر تن شان، استفاده کرده اند از طریق خلق آثار ادبی بوده است . در ایران به دلیل شرایط سرکوب حاکم بر شرایط زنان ، بسیاری از نویسندگان زن در طی سال های اخیر با حضورشان در آثار ادبی و هنری به جدال با این رویه پرداخته اند ؛ هرچند که بعضی از آزاد شدن های تن در آثار هنری همواره در معرض خطر ابژگی هم قرار داشته است . تردید ابژه کردن سوژه های زنان در نوشتار های ادبی و حتی آثار هنری به دلیل تقویت باورها و کلیشه های مذهبی و سنتی مدام سایه سنگین اش را بر درک مفاهیم نوشتاری، انداخته است . با این حال آزاد شدن تن زنان و مبارزه با سانسور در ادبیات تا حدودی در مقابل این تردید ایستاده است . می توان گفت که سیاست نوشتاری برای آزادسازی تن زنان یکی از بهترین گزینه ها برای مبارزه خردمندانه و مسالمت آمیز برای به کرسی نشاندنِ حقوق تملک تن است .

آزادی تن یا ابژگی تنانه

از یک سو به دلیل سرکوب جنسیت زن در طول سال های گذشته، و از سوی دیگر به دلیل حضور چشمگیر زنان در جامعه ایران، نوعی تضاد در کنش های اجتماعی نسبت به حضور محرز تن زنان در آثارهنری به وجود آمده است . این تضاد ها ، تن زنان را به صحنه ی جدالی میان طیف های مختلف در اجتماع تبدیل کرده است . تضاد میان پذیرفتن تن زنانه به عنوان حق مالکیت او بر بدنش و از سوی دیگر ترس از رهاسازی بدن زنان به عنوان  حق طبیعی آنها همچون مردان؛ عملا به یکی از جدی ترین چالش های رایج در جامعه ی ایرانی و حتی در کشورهای اسلامی مبدل گشته است . زمانی که تن زنان به دلیل قوانین سخت و دست و پاگیر سرکوب می شود و حقوق این مالکیت نه تنها در روابط اجتماعی و عرف های جامعه از زنان گرفته می شود، بلکه با نگاه سنتی نیز عجین می شود . خواه ناخواه ملغمه ی این دونگاه، تن زنان را به موضوعی برای مناقشه و درگیری میان گروه های مختلف در اجتماع تبدیل می کند . از سوی دیگر به دلیل سیاست های اعمال شده بر تن زنان در طول چند سال گذشته ، سنت ها و باورهای مردمی هم بر اساس همین سیاست ها شکل گرفته است، به گونه ای که سیاست فمینیستی در مقابل مقوله ی تن زن در جامعه ی ایرانی مدام در تلاش بوده است تا با حداقل هزینه ها و با کمک استراتژی های گوناگون به نادیده انگاشتن حق طبیعی و قانونی زنان به مالکیت بر تن خویش اعتراض کند . سیاست های فمینیستی در ایران و موضع گیری های آن در مقابل این حق همانند کشورهای مختلف بر طبق اصول و شرایط جامعه ی ایرانی تعریف شده است. اما از آنجایی که شرایط سیاسی جامعه ی ایران مدام در حال نوسان بوده است و این نوسان بالطبع بر بازنمایی تن زنان هم تاثیر دو چندان گذاشته است ؛ چه بسا که در شرایط خاصی، این سیاست ایجاب کرده تا زنان با استراتژی های آشکارتری به نفی این حق، اعتراض کنند و در نتیجه در هنر معاصر و نوشتاری هم آشکارتر این فقدان را به تصویر کشند. البته در اوضاع متفاوت نیز به صورت ملایم تر و کمتر آشکار به مبارزه برای حق طبیعی شان برخاسته اند. با این حال سیاست فمینیستی در جامعه ی ایران هر موضعی که در قبال تن زنان بگیرد ناچار است محتاطانه عمل کند تا از چرخه ی تاثیر گذاری اش خارج نشود؛ چه بسا در مواردی هم مجبور بوده است بنا به شرایط، بعضی از تمایلات خود را نسبت به این حق طبیعی اش پنهان کند .

مذهب و سنت آمیخته با هم در بافت جامعه ی  ایرانی به نحو فزاینده ای بر این سیاست تأثیر گذاشته است و در بسیاری از موارد طیف مذهبی و سنتی که قویتر از دیگر اقشار، قدرت اجرایی داشته اند، توانسته اند براین سنت اعتراضی تاثیر بگذارند . اما مسئله ی تن زنان در جامعه ی مذهبی و سنتی ایرانی تنها عجین شده با این دو عامل نیست ؛ بلکه عامل سیاست نیز بر شدت و یا محدودیت بازنمایی تن زنان افزوده است . به این معنی که تن زنان در همان صحنه ی جدالش برای به دست آوردن حق طبیعی خود میان طیف های مختلف اجتماعی، همواره در معرض برداشت ها و قضاوت های سیاسی قرار گرفته است . یعنی  این حق مالکیت بدن زنان نیست که به عنوان حق طبیعی ارزش پیدا می کند ، بلکه منش ها و روش های سیاسی و احزاب و طیف های مختلف است که برای نشان دادن اهمیت کارایی خود و یا زور آزمایی شان با یکدیگر ، بار دیگر از تن زنان برای آشکار تر کردن میزان قدرت شان استفاده می کنند . در اینجا تن زنان نه تنها در ارتباط با بافتی مجزا از سیاست معنا پیدا نمی کند ؛بلکه مدام معنای حقیقی خودش را در چرخه ی جدال های سیاسی از دست می دهد.   نمونه ی آن را می توان در مسئله ی حجاب اجباری بعد از انقلاب و کشف حجاب رضا خان دید که هر دو با دو عاملیت متفاوت اما تن زنان را به صحنه ی نشان دادن قدرت خود تبدیل کرده اند و از آن بهره ی سیاسی جسته اند .  در اینجا دو اتفاق رخ می دهد: دسته ای از محاظفه کاران به ویژه مذهبیون و سنتی ها این تن را ناموس و متعلق به آبروی خود و پرچم ملت شان تلقی می کنند، و دسته ای دیگر به دلیل مخالفت به سیاست های استبدادی و محافظه کارانه ی طیف حاکم ، تن زن را به عنوان نمادی برای مبارزه با استبداد مذهبی حاکم تلقی می کنند. متاسفانه این دو طیف و چالش های آنها مدام در کشاکش با یکدیگرند ، یعنی به هر میزان که قدر ت مذهبی و سیاسی افزایش می یابد، طیف دیگر بدن زن را به عنوان «ابزاری» کارآ تر برای ایستادگی در برابر این قدرت حاکم  تلقی می کند و در تلاش است تا این تعبیر خود را به بطن تلقی عمومی جامعه از تن زنان نیز تسری دهد . در اینجا آنچه که از اهمیت و نقطه ی تمرکز خارج می شود از قضا بدن زنان است.

نکته ی دیگر در مورد بازنمایی تن زنان در هنر که در واقع قربانی برداشت های سیاسی می شود ، مسئله  ی ابژگی و یا آزادی تن است . در واقع چالش میان دو گروه ، تضاد میان این دو مسئله را بی پاسخ می گذارد . شاید سیاست فمینیستی در قبال تن زنان بتواند راه حل مناسبی برای این پرسش پیدا کند ، اگر خود درگیر حاشیه های سیاست های فرا متنی در این مباحث نشود . مسئله ی ابژگی و سوژگی به نظر می رسد یکی از نقاط تمرکز در سیاست های فمینیستی چه در نوشتار و چه در پراتیک اجتماعی بوده است . از دیرباز تا به کنون هم گروه های مختلف فمینیست ها در غرب نسبت به این مسئله موضع گیری های متفاوتی را نشان داده اند . حتی این مسئله (تن زنانه و یا برهنگی تن) ، هنوز به عنوان یکی از چالش های جدی در کلیه آثار هنری و همینطور اجتماعی مطرح است . برای مثال با حضور صنعت پورن در اروپا بسیاری از فمینیست ها موضع گیری های متفاوتی را نشان داده اند که می توان آن ها را به سه دسته کلی تقیسم کرد: اول، مخالفان این نظریه که در واقع آن را به نوعی خشونت علیه تن زنان  می دانند.  دوم، کسانی که با آن مخالفند اما در عین حال این حق را برای بدن هر کس قائل هستند تا به صلاحدید  برای تن خودش تصمیم بگیرند. و گروه سوم که کلا موافق صنعت پورن هستند . با این حال سیاست فمینیستی در مقابل تن زنان در کشورهای غربی که با پیشینه ی زیادی در مورد حق انتخاب پوشش همراه بوده است با آنچه که در کشورهایی همانند ایران گذشته، بسیار متفاوت است . لایه های تو در تو و پیچیده ی مذهبی و سنتی بعد از شکل گرفتن انقلاب 57 در ایران و درعین حال تقویت این پایه ها از قبل از انقلاب 57 ، همچنان بر سیاست فمینیستی نسبت به بازنمایی تن، تاثیر عمیق دارد و آن را بسیار متفاوت تر از غرب تعریف می کند.

سیاست فمینیستی در ایران برای بازنمایی تن زنان نیاز دارد تا پایه های نظری  و تئوریکی خودش را نه تنها بر مبنای شرایط حساس جامعه ی خود (چه از لحاظ بافت مذهبی و چه از لحاظ بافت سنتی) تعریف کند؛ بلکه از ایده آل های فضای جامعه ی خویش در قبال این سیاست نیز فاصله ی نجومی نگیرد. از سوی دیگر با توجه به ظرفیت های موجود، شرایط را برای حضور متداوم خود فراهم آورد. سیاستی که بدون در نظر گرفتن محدودیتهای جامعه ی خود حرکت کند در نهایت محکوم به شکست و یا فراموشی است و یا در معرض اتهام نیروهای تند روی  قرار خواهد گرفت که مدام در تلاشند تا به بهانه های واهی زنان را بیشتر محدود کنند ، در نتیجه این سیاست در شرایط حاضر بازدهی خود را از دست خواهد داد .  به ویژه اینکه سیاست فمینیستی ضرورتاَ نیاز دارد تا در کشورهایی مثل ایران که سایه ی محدودیت های سیاسی هم بر فعالیت های زنان سنگینی می کند  نیز محتاطانه تر عمل کند.

البته باید گفت که نگاه به تن زنان و حضور محرز آن، جه در هنر و چه در ادبیات، خطر ابژه قرار دادن زنان و درک ابژه گی را نیز افزایش می دهد . حتی اگر این تن آزاد بخواهد برای حضور ساختار شکنانه ی خود در اجتماع ایرانی راه های جدیدی را خلق کند، اما هنوز در نهایت درگیر نگاه ابژه گی خواهد ماند . می توان گفت همان قدر که طیف ها ی مذهبی، تن زن را با پیش فرضهایی چون تعصب و ناموس و حیثیت تبدیل به سوژه های ملی می کنند ، رها ساختن تن زنان در جامعه با دید تسلیم پذیری و کلیشه ای که تنها به تن زن به صورت برهنه به عنوان یگانه بیرق آزادی در برابر اشغال تنش می ایستد، نیز می تواند برای تن زنان همان قدر بحران ساز باشد . این امر ، یعنی نگاه ابژه گی به حضور برهنه ی زن تنها محدود به جامعه ی ایرانی نیست؛ بلکه اساس و محوریت مباحث بسیاری از فمینیست ها را در غرب هم تشکیل می دهد . بسیاری از محققان فمینیست بر این باورند که در نظر نگرفتن توانایی ها و استعدادهای زنان و برجسته کردن نقش زنان در اجتماع و کاهش ارزش بدن آنها به ابزارهای جنسی در تبلیغات، ارزش و اعتبار و هویت زن را در اجتماع غربی کم رنگ کرده است  . البته دید ابژگی بسته به موقعیت های مختلف متفاوت است، اما منظور این فمینیست ها ، ترسیم کردن جنسی از زنان منحصراَ برای لذت بردن مردان و یا فروش تبلیغاتی در غرب است .  با این که بسیاری از فمینیست های غربی به حق مالکیت زن بر تن خویش اهمیت قائل هستند ، با این حال، بسیاری از آنها استفاده از زنان در تبلغیات با سوژه های جنسی و همینطور تقویت دید ابژه گی به زن در تبلیغات و فیلم های تلویزیونی را محکوم می کنند . اما به دلیل اینکه جامعه ی غربی به اندازه ی کشورهای جهان سوم  در حوزه ی سیاست های فمینیستی محدودیت ندارد، مسلما عکس العمل افراد جامعه نیز بسیار متفاوت تر است.

در مجموع می توان گفت گسترش نگاه ابژه گی به زنان مسئله بغرنج و تأثیرگذاری است که به سادگی نمی توان از آن گذشت ، و مثلا به بهانه ی مبارزه با یک حکومت استبدادی، آن را تأیید و گسترش داد ، چرا که این نگاه می تواند مدام بر مبنای فرهنگ و موقعیت سیاسی یک جامعه از تن زنان به دست آید . اینکه در یک اثر هنری تن زن به دلیل زیبایی های بدنش تنها مورد توجه قرار بگیرد (بدون آنکه سیاست و هدف آن هنر را آشکار کند) نهایتاَ گسترش دید ابژه گی به زن را بیشتر خواهد کرد و از سوی دیگر سیاست های فمینیستی در قبال مسئله ی زن در کشور مذهبی مثل ایران را با خطر ناکامی روبرو خواهد کرد؛ چه بسا روند پیشرفت این سیاست در آینده را نیز با مشکل مواجه کند .

مبارزه با محدودیت پوششی یا گسترش دید جنسیتی به زن در آثار هنری

امروزه نسل جدیدی از هنرمندان و نویسندگان ایرانی  که تجربه ی سالها سرکوب و سانسور را داشته اند و اکثر آنها طعم سرکوب تن و آزادی های فردی در حوزه ی پوشش را چشیده اند،  بعضاَ به هنری روی آورده اند که به نوعی اعتراض آنها به سیاست های پوششی است . بعضی از  آنها خودآگاه یا ناخودآگاه  به دلیل  ایستادگی در برابر تحمیل سیاست های پوششی  به صورت رادیکالی به سمت تصویرسازی ای اروتیک از زنان در آثار خود رفته اند . این آثار از آن جهت اروتیک هستند که عموماَ یا با تصویر برهنه ی یک زن همراه هستند و یا نهایتاَ با تصویرسازی های تسلیم پذیر از زن (حتی به همان صورت اروتیک) وجه ابژه گی را در آثارشان تقویت می کنند . بعضی از شاعران معاصر هم با تصویر سازی های برهنه از زنان و نهایتاَ نوشتن شعر بر تن برهنه ی آنان سعی دارند که به نوعی با این سیاست پوششی مبارزه کنند ، غافل از اینکه آنچه این آثار را خواندنی می کند در نهایت به دید ابژگی به تن زنان نیز دامن می زند . البته این نوع تصویرسازی ها تنها در آثار مردان نیست، بلکه گاهی خود زنان هم قربانی خود –ابژگی (Self- Objectification) می شوند به این معنی که به منظور مبارزه با سیاست های پوششی تحمیل شده، تصاویر زنانه ی اروتیکی را ارائه می دهند که در نهایت بازهم به تقویت دید ابژه گی کمک می کند .  گاهی زنان خود به ابژه های جنسیتی در آثار هنری شان تبدیل می شوند که نه تنها نمی تواند به عنوان یکی از راه های مبارزه در برابر سیاست های پوششی حاکم تبدیل شود، بلکه به گسترش دید جنسیتی و تسلیم پذیری جنسیتی (یا همان دید ابژه گی) کمک می کند . می توان گفت همان قدر که محدودیت های پوششی در جامعه ی ایرانی که از سوی حکومت در طول سالهای گذشته  به زنان تحمیل شده و حضور زنان در اجتماع را مدام در حد اغواگران مردان در اجتماع پایین آورده است (و در نتیجه مجوز سرکوب را صادر کرده) و بر گسترش دید جنسیتی از زنان در جامعه ی ایرانی دامن زده است، متأسفانه این وجه از تصویرسازی هایی که صرفاَ جنبه ی اروتیکی دارند و تن زنان را در حد تصویر سازی تسلیم پذیر و عریانی به تصویر می کشند (که هدفش جذب مخاطب و دادن لذت به اوست) نیز  تن زنان را در حد شیئ لذت پذیر و جذب مخاطب به وسیله استفاده از تن زنانه، پایین می آورند .

از سوی دیگر اینگونه تصویر سازی ها که صرفاَ وجه تنانه یا ابژگی زنان را تقویت می کند، هر چه قدر هم اعتراضی باشند به دلیل خروج از ماهیت فرهنگی جامعه ی ایرانی تنها در حد ایده آلیستی باقی می ماند و نمی تواند به تغییری در ماهیت اعتراضی آثار هنری بینجامد که تأثیری بر روند اعتراضی مالکیت تن در این  آثار داشته باشد . با این حال فرم اعتراضی اینگونه تصاویر هر چه قدر ساختارشکن و قوی باشد ، پایدار و با تاثیرگذاری ماندگار نیست؛ بلکه عموماَ جنبه ی عکسش را دارد و نمی تواند به عنوان یکی از فرم های اعتراضی مؤثر در نظر گرفته شود .  حال سؤال اینجاست که اگر اثر هنری بخواهد به ماهیت نفی تملک بر تن، اعتراض کند چه ویژگی هایی باید داشته باشد ؟ در اینجا سیاست فمینیستی باید پاسخگوی شیوه هایی باشد که از یک سو بتواند در برابر اشغال تن زنان بایستد و از سوی دیگر آنها را تنها در حد ابژه های جنسی به تصویر کشیده شده پایین نیاورد. بسیاری از شاعران زن و نویسندگانی هستند که بدون پردازش به جنبه ی صرفاَ اروتیکی که لذت اروتیک را به مخاطب خود القاء کند، به نفی تملک تن شان اعتراض کرده اند: استفاده از کلمات ممنوعه ، به تصویر کشیدن اعتراض اجتماعی نسبت به رویکرد های خاص مربوط به زنان، و همینطور بیان صریح و مشخص اعتراض به سیاست های سرکوب تن از طریق کشف معانی ، استعاره ، ایجاز و پردازش در ماهیت های زبانی، و… از این دسته استراتژی هاست .

سیاست فمینیستی گریز از ابژه گی تن زنان

با حضور بسیاری از زنان در عرصه های ادبی و هنری ، زنان این فرصت را یافته اند تا تنی را که مدام سرکوب شده است در اثر هنری شان آزاد کنند و از سوی دیگر به سیاست های سرکوب اعمال شده به تن، اعتراض کنند . از این رو ادبیات و هنرهایی که عموماَ زنان در ایران به خلق آن پرداخته اند حاوی اعتراض شان به شرایط موجود است . اعتراضی که شکل و فرمی متفاوت می گیرد تا هر چه کمتر آنها را در معرض برخوردهای سنتی قرار دهد.  گرچه که بسیاری از آثار ایجاد شده در معرض خطر سانسور قرار داشته و دارند اما بسیاری از زنان در خلق آثار هنری با کشف استراتژی های گوناگون سعی در مبارزه با سانسور و در عین حال بیان منسجم اعتراضات خود داشته اند . حضور زنان در ادبیات  و اکثر آثار هنری به نوعی مبارزه با تملک بر بدن زنان در جامعه است ، مادامی که از زنان این فرصت گرفته می شود تا با صراحت به تملک تن شان اعتراض کنند و در عین حال خلق آثار ادبی و هنری ، فرصت حضور دوباره ی آنها را فراهم می کند . اما این تن آزاد شده از سوی دیگر ، درگیر نگاه ابژه گی نمی شود بلکه با آن به مبارزه بر می خیزد. نگاهی که عموماَ بر حضور اکثر زنان در سطح روابط اجتماعی سایه افکنده است .تجلی تن در سطح نوشتاری که  اغلب به دلیل ذات نوشتار ی نمی تواند چندان محرز باشد در عین حال پتانسیل این را دارد که با اکثر نرم های تحمیل شده بر تنش به مبارزه برخیزد . تنی که به طرق مختلف سرکوب شده است از طریق سطح نوشتاری این فرصت را می یابد تا بار دیگر خودش را نمایان سازد .

آنچه که مشخص است سیاست فمینیستی در ایران همچون دیگر کشورها باید به ماهیت تن زنان به عنوان یک هویت مستقل و همینطور ارز ش های روحی و جسمی زنان توجه کند تا اینکه برگسترش دید ابژه گی از تن زنان و تقویت ماهیت ابژه گی به آن، یاری رساند. بسیاری از اشعاری که با تصاویر اروتیکی برای اعتراض به سیاست های پوششی و یا همان ایستادگی در برابر جبر مذهبی به وجود آمده اند، از منظر سیاست فمینیستی آن قدر غرق شده در اعتراض به اشغال تن شده اند که مرز میان ابژگی از تن زن و اعتراض به تملک بدن او را با یکدیگر اشتباه فرض کرده اند . به هرحال به نظر می رسد که تا زمانی که این مرز مشخص نشود ، و آثار ارائه شده تنها با یک هدف مشخص و در واقع با تاکید بر سوژه برهنگی زنانه و تنانه برای اعتراض به سیاست های پوششی پیش روند و یا تشویق به ابژگی بدن زن در آثارشان را افزایش دهند ، سیاست فمینیستی نمی تواند آن را به عنوان وسیله ای کارآمد برای مبارزه با محدودیت های پوششی در نظر گیرد .

سیاست فمینیستی باید به چالش های موجود بر سر راه تصاحب و تملک زنان توسط اجرای  قوانین شریعت و از سوی دیگر با نگاه ابژگی به زن، مبارزه کند . سیاست فمینیستی نمی تواند مبتنی بر به تصویر کشیدن تن زن به عنوان ابژه های جنسی باشد همانقدر که به نگرش نفی تملک به تن نیز معترض است . آنچه در این رویکرد مهم است موضع گرفتن در برابر سیاست هایی است که صرفاَ تن زنان را به سوژه های جنسی کاهش می دهد . این سوژه ها چه از طریق قوانین مذهبی و اجرایی احکام شریعت باشند (که نهایتاَ خشونت و تسلیم پذیری زنان را دستمایه ی محدود کردن و تملک بر تن زنان قرار می دهد) و چه از طریق گسترش تصاویر اروتیکی و برهنه ی زنان و تبدیل آنها به ابژه گی باشد، ز منظر این سیاست مردود هستند .  سیاست فمینیستی مبتنی بر آزادی تن زن، سرانجام، راه خودش را کم و بیش پیدا می کند و بیشتر از آنکه درگیر سیاست های فرامتنی طیفی خاص گردد در تلاش است تا ماهیت حقیقی خود را در اعتراض به شرایط موجود با توجه به شرایط ویژه ی جامعه اش بازخوانی کند تا محکوم به شکست یا دنباله روی نشود .

—————————————————

این مطلب به صورت مستقیم از منبع و بدون ویرایش رادیو کوچه منتشر شده است.


 


خبر / رادیو کوچه

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه، 30 ژانویه، تاکید کرده است که هیت اعزامی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران، در صورت تمایل می‌تواند مدت زمان ماموریت خود را تمدید کند.

به گزارش ایرنا، علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی پیش‌تر گفته بود: «به نتایج سفر هیات عالی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسیار خوش‌بین هستم.»

او در اظهار نظر اخیر خود اعلام کرد: «مدت ماموریت هیت آژانس سه روز است که در صورت تمایل آن‌ها، قابل تمدید است.»

آقای صالحی هم‌چنین از آمریکا و اتحادیه اروپا خواست تا در قبال ایران «سیاست تعامل را جای‌گزین تحریم‌ها کنند.»

تیم شش‌نفره آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز یک‌شنبه وارد تهران شد و روز سه‌شنبه، مهلت سه‌روزه آن‌ها پایان می‌یابد.

این هیت متشکل از بازرسان ارشد و مقامات رسمی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تحت ریاست هرمان نکرتس، بازرس ارشد این آژانس، به تهران رفته است.

از زمان ورود این هیت به تهران، گزارشی درباره فعالیت اعضای آن منتشر نشده است. هم‌چنین مشخص نیست که آن‌ها با کدام یک از مقامات رسمی ایران دیدار می‌کنند و حتا تایید نشده است که آیا آن‌ها به بازدید و بازرسی از تاسیساتی که ظن آن می‌رفت فعالیت‌های مشکوک هسته‌ای در آن‌ها انجام شده باشد، رفته‌اند یا خیر.

 بیشتر بخوانید:

«به سوالات آژانس اتمی پاسخ لازم داده می‌شود»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) لاوروف: تصمیم ایران برای قطع صادرات نفت به اروپا اثبات قانون سوم نیوتن است

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=11&day=11&id=1427468

پس از آن‌که وزیر خارجه آلمان در واکنش به طرح ایران برای توقف فوری صادرات نفت به اروپا خواستار خویشتن‌داری ایران شد سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه درباره این طرح گفت: «طرح ایران برای قطع فروش نفت به اتحادیه اروپا عکس‌العمل این کشور به تصمیم اروپایی‌هاست.» به گزارش واحد مرکزی خبر، سرگئی لاوروف افزود‌: «هرگونه تصمیم ایران واکنش به تحریم‌های یک‌جانبه اتحادیه اروپاست که قرار است از اول ژوییه اجرا شود‌. تصمیم ایران بار دیگر قانون معروف نیوتن را تایید می‌کند که هر عملی عکس‌العملی دارد‌.»

2) اژه‌ای: مسوولان دستگیر شده در پرونده فساد بزرگ به دریافت رشوه‌های میلیاردی اعتراف کرده‌اند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=11&day=11&id=1427568

برگزاری اولین جلسه محاکمه متهمان پرونده فساد مالی تا پایان بهمن ماه، اعتراف تعدادی از مسوولان اجرایی دستگیر شده به دریافت رشوه‌های کلان در پرونده فساد مالی، تشکیل ستاد پیش‌گیری از تخلفات انتخاباتی، توضیح اژه‌ای درباره شایعه جولان دادن پسرش در خیابان‌های تهران، شرط رفع فیلتر شدن سایت هاشمی رفسنجانی و ارسال پیام غیررسمی برای خاوری، از مهم‌ترین موضوعات مطرح شده در نشست خبری این هفته سخن‌گوی دست‌گاه قضا با خبرنگاران بود.

همشهری

1) منتظر آخر هفته برفی باشید، کاهش 6 تا 12 درجه‌ای دما

http://www.hamshahrionline.ir/news-158826.aspx

سازمان هواشناسی کشور در اخطاریه ویژه‌ای نسبت به آب‌گرفتگی معابر، وزش باد شدید، احتمال تخریب بناها و شبکه‌های انتقال نیرو، بارش برف و باران و کاهش تا 12 درجه‌ای دمای هوا در حداقل 15 استان کشور هشدار داد.

2) حساب یارانه‌ها وثیقه وام زیر10میلیون تومان می‌شود

http://www.hamshahrionline.ir/news-158854.aspx

براساس اعلام بانک مرکزی، حساب یارانه خانوار از این پس به‌عنوان وثیقه تسهیلات کم‌تر از 10 میلیون تومان در بانک‌ها پذیرفته می‌شود.

به گزارش همشهری، بانک مرکزی طی نامه‌ای به کلیه بانک‌های دولتی، غیردولتی و شرکت دولتی پست بانک ابلاغ کرد که بانک‌ها می‌توانند علاوه بر اخذ ضامن معتبر در اعطای تسهیلات، با توافق تسهیلات‌گیرندگان، بخشی از وثایق قابل‌قبول تسهیلات اعطایی را از محل حساب یارانه آن‌ها تامین کنند. این اقدام که در راستای تسهیل در فرایند پرداخت تسهیلات بانکی صورت گرفته، هم‌زمان با افزایش نرخ سود سپرده بانکی انجام شده و به‌نظر می‌رسد که علاوه بر رفع مشکل کمبود منابع مالی به‌منظور پرداخت تسهیلات، یکی دیگر از مشکلات این فرایند یعنی ضمانت‌های درخواستی از طرف بانک‌ها نیز در حال رفع شدن است.

کیهان

1) تشکیل شرکت مشترک ایران و عراق برای بهره‌برداری از میادین نفتی

http://www.kayhannews.ir/901111/4.htm#other400

مدیرعامل نفت مناطق مرکزی گفت: «کارشناسان فنی ایران و عراق درباره مشخص شدن سهم دو کشور از میادین نفتی مشترک تصمیم‌گیری خواهند کرد.»

مهدی فکور در گفت‌وگو با فارس افزود: «هنوز عدد دقیقی برای تولید نفت از 3 میدان مشترک نفت – شهر، دهلران و پایدار غرب مشخص نشده اما تولید این 3 میدان قطعن از 30 هزار بشکه در روز کم‌تر نخواهد بود.»

2) هنوز تحریم نفت ایران اجرا نشده گاز اروپا گران شد

http://www.kayhannews.ir/901111/4.htm#other405

با تحریم نفت ایران، اروپا این روزها و در اولین ماه‌های سال 2012 بیش‌ترین قیمت گاز را تجربه می‌کند.

به گزاش ایسنا، دوشنبه هفته گذشته به دنبال موافقت اتحادیه اروپا با تحریم خرید نفت ایران، بهای گاز در انگلستان به بیش‌ترین رقم آن ظرف مدت 10 روز قبل از تحریم رسید.

جام جم

1) اعتصابات سراسری در بلژیک

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100802902212

در روز برگزاری اجلاس سران اتحادیه اروپا در بروکسل، اعتصاب سراسری در اعتراض به طرح‌های ریاضت اقتصادی دولت، زندگی در بلژیک را نیمه فلج کرده است.

2) رییس ‌جمهوری: فاصله طبقاتی به برکت انقلاب کاهش یافت

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100802910115

رییس ‌جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر این که کاهش فاصله اقتصادی بین مردم در جامعه وظیفه همگانی دولت و ملت است، گفت: «باید با به‌کارگیری تمام توان و ظرفیت کشور به نقطه‌ای برسیم تا کسی در جامعه پیدا نشود که نیازمند دیگران باشد.»

به گزارش ایرنا، محمود احمدی‌نژاد در جشن ملی توان‌مندسازی و کارآفرینی 80 هزار خانواده خودکفا شده افزود: «توزیع عادلانه امکانات در کشور به‌تر شده است و فاصله‌ها به خاطر انقلاب و جمهوری اسلامی کاهش یافته اما با این حال فاصله‌ها هم‌چنان زیاد است.»

دنیای اقتصاد

1) وزیر خارجه ایران: هیچ‌کس حق درخواست توقف غنی‌سازی را ندارد

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=287797

علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران در نشستی خبری در آدیس آبابا در پاسخ به خبرنگاران خارجی با بیان این‌که هیچ‌کس حق ندارد از ما بخواهد که غنی‌سازی را متوقف کنیم، گفت: «ظرف یک ماه آینده صفحه سوخت هسته‌ای در رآکتور تهران قرار خواهد گرفت.»

2) سخن‌گوی اقتصادی دولت خبر داد، دلار 1200 تومانی در بودجه 91

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=287800

سخن‌گوی اقتصادی دولت دیروز اعلام کرد: «دولت مصمم است در بودجه سال 91، نرخ ارز را تا 1200 تومان برساند. »شمس‌الدین حسینی البته یک‌شنبه شب در حاشیه جلسه دولت گفته بود که دولت در تلاش است قیمت دلار را براساس 1226 تومان در لایحه بودجه 91 تعیین کند، اما رییس‌ جمهوری پیشنهاد کرده قیمت دلار در لایحه بودجه کم‌تر از 1200 تومان باشد.

ابتکار

1) روغن کمیاب و شیر 23 درصد گران شد، اولتیماتوم دوباره دولت به بازار

http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/Article.aspx?AID=20642#93842

اولتیماتوم مسوولان کشوری، به عرضه‌کنندگان کالا در حالی صورت می‌گیرد که ظاهرن، گوش شنوایی وجود ندارد و عده‌ای با کم‌فروشی، گرانفروشی و امتناع از عرضه کالا، هم‌چنان به کار خود ادامه می‌دهند.

با وجود تصمیم کمیته تنظیم بازار، مبنی بر جلوگیری از افزایش قیمت‌ها؛ اما قیمت‌ها هم‌چنان رشد صعودی داشته و امان مردم را بریده ‌است.

با وجود تصمیم کمیته تنظیم بازار مبنی بر کاهش قیمت شیر خام از کیلویی 650 به 630 تومان، هنوز هیچ‌یک از کارخانجات، نرخ محصولات خود را ارزان نکرده‌اند.

 2) ابلاغ احمدی‌نژاد، در انتظار امضای هاشمی

http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=93833

اما و اگرهای ریاست دانش‌گاه آزاد هم‌چنان پابرجاست. یک سد بزرگ، مانع رفع اما و اگرها است. گفته می‌شود که آیت‌اله هاشمی رفسنجانی حاضر نیست حکم ریاست فرهاد دانشجو را امضا کند. این در حالی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی و رییس ‌جمهوری با ریاست فرهاد دانشجو بر دانش‌گاه آزاد، موافقت کرده‌اند.

دیروز، محمود احمدی‌نژاد به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی، حکم ریاست فرهاد دانشجو بر دانش‌گاه آزاد را ابلاغ کرد. با ابلاغ حکم دانشجو از سوی رییس‌ جمهوری، احتمال به کرسی نشستن موضع دولتی‌ها در قبال دانش‌گاه آزاد تقویت شد، اما تحقق نیافت. گفته می‌شود آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رییس هیت امنای دانش‌گاه آزاد حاضر نیست حکم ریاست برادر وزیر علوم را امضا کند.


 


خبر / رادیو کوچه

شاهدان عینی روز دوشنبه، 30 ژانویه، گزارش دادند که درگیری نیروهای امنیتی حکومت سوریه با ارتش آزاد این کشور، شامل نظامیان جداشده از ارتش، به وسط دمشق، پایتخت سوریه کشیده شده است.

به گزارش الجزیره، این شاهدان اعلام کردند صدای تیر‌اندازی شدیدی در خیابان بغداد و میدان التحریر و نیز میدان العباسیین در وسط دمشق شنیده شده است.

بر اساس این گزارش دمشق پایتخت سوریه طی روز گذشته و امروز شاهد استقرار بی‌سابقه نیروهای نظامی در اماکن عمومی شهر بود.

هم‌چنین فعالان سوریه گزارش دادند که نیروهای بشار اسد با سربازان جدا شده از ارتش این کشور در حومه دمشق از جمله حرستا، داریا، دوما و جوبر درگیر شده‌اند.

برخی گزارش‌ها از کمبود مواد غذایی و دارو در حومه دمشق به دلیل محاصره این مناطق توسط نیروهای امنیتی خبر داده است.

وزیر خارجه سوریه روز سه‌شنبه گذشته در گفت‌و‌گو با خبرنگاران در دمشق بر تصمیم دولت متبوعش برای پایان دادن به اعتراضات با توسل به راه‌حل‌های امنیتی تاکید کرده بود.

در همین حال قرار است شورای امنیت سازمان ملل روز سه‌شنبه، پیش‌نویس قطع‌نامه کشورهای عربی و غربی جهت پایان دادن به بحران در سوریه جلسه‌ای را بررسی کند.

گفته می‌شود علاوه بر نمایندگان 15 عضو شورای امنیت، نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب، حمد بن جاسم وزیر خارجه قطر و نیز هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در این جلسه شرکت خواهند کرد.

در همین حال ائتلاف مخالفان حکومت بشار اسد، موسوم به شورای ملی سوریه، پیشنهاد روسیه برای میزبانی مذاکرات صلح بین آن‌ها و دولت اسد را رد کرده است.

پیش از این مقام‌های روسیه خبر داده بودند که دولت سوریه با پیشنهاد مذاکره در مسکو موافقت کرده است.

اما شام‌گاه دوشنبه، برهان غلیون، رهبر شورای ملی مخالفان حکومت سوریه تاکید کرد که مذاکره تنها بعد از کناره‌گیری بشار اسد، از قدرت قابل قبول خواهد بود.

آقای غلیون از روسیه خواست اجازه ندهد که سوریه از حمایت روس‌ها برای «سرکوب مردم» استفاده کند.

این در حالی است که روسیه بارها از دخالت خارجی در سوریه و هم‌چنین صدور هرگونه قطع‌نامه‌ای علیه حکومت دمشق انتقاد و با آن مخالفت کرده است.

بیشتر بخوانید:

«بازپس‌گیری یکی از مناطق دمشق توسط ارتش سوریه»


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، 31 ژانویه، رسانه‌های خارجی اعلام کردند دو کشور جمهوری چک و بریتانیا با توافق‌نامه جدید مالی که اتحادیه اروپا برای خروج حوزه یورو از بحران مالی و اقتصادی وضع کرده، مخالفت و آن را مورد انتقاد قرار داده‌اند.

توافق‌نامه جدید مالی جهت پیاده کردن سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر‌ در بودجه‌های کشورهای حوزه یورو وضع شده است.

دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، گفته است که توافق‌نامه را برای «حفاظت از منافع ملی بریتانیا» نمی‌پذیرد.

نیکلاس سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه علت عدم پذیرش این توافق‌نامه از سوی جمهوری چک، را مربوط به قانون اساسی این کشور دانسته است.

آلمان، بزرگ‌ترین اقتصاد حوزه یورو، کشوری است که بیش‌ترین میزان وام را به کشورهای دیگر حوزه یورو می‌دهد. این کشور بیش از همه خواهان وضع قوانین جدید برای کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.

این توافقنامه به دادگاه اروپایی اجازه می‌دهد که بر برنامه‌های مالی کشورها نظارت کند تا ببیند آیا آن‌ها قوانین اروپایی را درست انجام می‌دهند یا خیر. و در صورت لزوم برای آن‌ها مجازات‌هایی را در نظر بگیرد.

بیشتر بخوانید:

«مالیات‌ها در فرانسه افزایش میابد»


 


خبر / رادیو کوچه

فاطمه معتمدآریا بازیگر سینمای ایران، شام‌گاه دوشنبه، 30 ژانویه، در پاریس جایزه جهانی «هانری لانگ لوا» فرانسه را دریافت کرده است.

این جایزه هر سال به یک بازیگر به خاطر تلاش در راستای ارتقا‌ حرفه سینما، حفظ ارزش‌های فرهنگی حرفه بازیگری و تعهد و حفظ حرمت روح هنر سینما تعلق می‌گیرد.

این مراسم در حاشیه فستیوال جهانی فیلم ونسن برگزار شد.

خانم معتمدآریا پس از دریافت جایزه اش گفت: «همه‌ی ما امشب دلیلی مشترک برای با هم بودن داریم. بی‌آن‌که بیاندیشیم به چه زبانی حرف می‌زنیم و در کدام کشور زندگی می‌کنیم و از کجای جهان به این‌جا آمده‌ایم. بی‌آن‌که بگوییم در سرزمین مان سیاست‌مداران چه چیز را بین خودشان بده‌بستان می‌کنند.»

او گفت: «ما صلح، آرامش و زیبایی را بین خودمان تقسیم می‌کنیم و سهم خودمان را هم بر می‌داریم.»

خانم معتمدآریا در نزدیک به چهل فیلم بازی کرده است

خانم معتمدآریا گفت: «سینما به ما عشق ورزیدن را آموخته، محبت کردن را و تقسیم این عشق را. برای اینکه یادمان نرود ما انسان‌ها یک‌دیگر را دوست داریم با هر زبان و با هر رنگ و هر مذهبی که داریم و ما به این دوستی مفتخریم.»

خانم معتمدآریا حدود چهار ماه پیش هم از جشن‌واره مونترال کانادا، جایزه بهترین بازیگر زن را گرفت. جایزه برای بازی در فیلم «این‌جا بدون من» به او اهدا شد.

خانم معتمد آریا تا به حال هشت بار نامزد دریافت جایزه بازیگری از جشن‌واره فیلم فجر شده و چهار بار این جایزه را گرفته است.

لازم به اشاره است وی چندی پیش نیز به دستور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممنوع‌التصویر شده بود.

بیشتر بخوانید:

«معتمدآریا برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشن‌واره مونترآل»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته