-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۶, پنجشنبه

Latest News from Emrooz for 01/25/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی سال ۲۰۱۲ که توسط یک آژانس سازمان ملل متحد به نام اتحادیۀ بین المللی مخابرات (آی تی یو) سازماندهی شده، روز دوشنبه سوم بهمن - ۲۳ ژانویه در ژنو گشایش یافت، که همزمان با نشست افتتاحیه این کنفرانس، تعدادی از فعالان سیاسی - مدنی و روزنامه نگاران ایرانی خارج از کشور، از شهرهای مختلف اروپا در اعتراض به سانسور در ایران، در محل کنفرانس دست به تجمع زدند.

به گزارش تلویزیون رسا، این فعالان در نظر دارند با پیگیری منظم خواسته های خود، تلاش نمایند کشورهایی که خدمات ماهواره ایی به ایران ارائه می دهند را متقاعد کنند که حاکمیت ایران به تمامی معاهدات بین المللی احترام گذاشته و از ارسال پارازیت به روی برنامه های ماهواره ای که از خارج از ایران ارسال می شود را سریعا پایان دهد.

کاوه شیرزاد، فعال مدنی مقیم فرانسه، هدف از این گردهمایی را بطور کلی حمایت از گردش آزاد اطلاعات در ایران و اعتراض به سانسور بویژه فیلترینگ اینترنت و ارسال پارازیت به روی برنامه های ماهواره ای اعلام می کند.

محمدصادقی عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت و از سازمان دهندگان در این تجمع نیز در این باره می گوید: " بی شک هدف برگزار چنین تجمعی، مجاب کردن کشورهای عضو ، به رعایت قوانین جهانی است. در این شرایط که وضعیت سانسور در ایران در بدترین شکل خود قرار گرفته، انتظار می رود که اعضای کنفرانس بر این توافق داشته باشند که نماینده ایران را مورد سوال قرار دهند و مهمتر از آن، شرکت هایی که به صورت غیر قانونی تجهیزات شنود مکالمات را در اختیار قرار می دهند را از این کار منع کنند. این تجهیزات متاسفانه برای حفظ امنیت شهروندان بکار گرفته نمی شوند بلکه حکومت ایران آنها را برای سرکوب فعالان سیاسی و شهروندان معترض استفاده می کنند."

اما مقابله دولت ایران با ماهواره و اینترنت ابعاد اجتماعی بیشتری دارد که برخی از شرکت کنندگان در این تجمع به آن اشاره می کنند.

سپیده پورآقایی فعال حقوق بشر برخوردهای اخیر با دارندگان و استفاده کنندگان دیش های ماهواره ای و وضع مجازات سنگین برای آنها را نگران کننده توصیف می کند.

فاریا بارلاس، روانشناس و فعال مدنی مقیم لندن نیز از منظر دیگری بر نقش مخرب سانسور در ایران می پردازد.

او می گوید امروزه تلاش برای محدود کردن دسترسی شهروندان به اطلاعات آزاد و یا دستوری کردن اخبار و اطلاع رسانی با معیار تطبیق بر چهارچوب های عقیدتی یک گروه فکری خاص، نه تنها نقض فاحش حقوق انسانی است بلکه با نادیده گرفتن قدرت درک و تحلیل شهروندان می تواند تاثیرات نامطلوبی بر روی سلامت روانی جامعه نیز بر جای بگذارد.

امیر رشیدی، کارشناس آی تی و فعال سیاسی که از شهر تورین ایتالیا خود را به ژنو رسانده است تا در این کمپین شرکت کند می گوید: "امروزه برخی از کشورها دسترسی به اینترنت آزاد و بدون سانسور را بخشی از حقوق شهروندان خود محسوب می کنند. "

او به تجربه مثبت جنبش سبز مردم اشاره می کند و آن را نشانه ای می داند که با وجود تکنولوژی جدید هیچ مانعی برای پخش اطلاعات و بازنشر اخبار وجود ندارد و این حکومت مستبد مستقر در ایران را هراسان کرده است. اما علی هنری از دیگر شرکت کنندگان در این کمپین از هلند بر این باور است به بعد دیگری از دلایل اعتراض به محدود شدن اینترنت در ایران اشاره دارد.

اما خود این حضور نسبتا پرتعداد و متنوع جوانان و فعالان ایرانی در این تجمع از جهاتی قابل توجه بود.

کامیار بهرنگ، فعال سیاسی معتقد است این گروه در تلاش خواهد بود که به صورت مستمر پیگیر این مطالبات باشد تا بتوان این سدی را دولت اقتدارگرا به روی پخش اطلاعات آزاد نهاده است و هر روز بر ارتفاع آن افزوده می شود، شکسته شود و مردم ایران بتوانند از دسترسی آزادانه به اطلاعات که بخشی از حقوق بشر از بهره مند شوند.

حسن طالبی، فعال سابق دانشجویی که مستقیما در تدارک و مسائل اجرایی این کمپین مشارکت داشته است استقبال بسیار خوب فعالان سیاسی از کشورهای مختلف را دلیلی بر اهمیت موضوع سانسور در ایران و حساسیت جامعه به سد گردش آزادانه اطلاعات می داند.

این کنفرانس در حالی آغاز به کار می کند که جنبه های گوناگون سانسور از سوی حاکمیت اقتدار گرای ایران ابعاد عمیق تری به خود می گیرد. افزایش پارازیت به روی برنامه های ماهواره ای، ایجاد محدودیت برای دسترسی آزادانه به اینترنت، تلاش برای محدود کردن قطعی ورودی اطلاعات تحت پروژه ی اینترنت ملی و همچنین جنبه ی حقوق بشری آن که شامل دستگیری وبلاگ نویسان و اعلام حکم اعدام برای فعال برنامه نویس سایت های اینترنتی است، بخشی جنبه هایی است که این فعالان در برنامه اعتراضی خود به آن اشاره داشتند.


 



انا لله و انا الیه راجعون

سردار احمد سیاف زاده از جمله پاسداران حماسه آفرینی بود که همة جوانی خود را در جبهه ها گذراند. او پس از پایان جنگ هم تا روز رحلت غم انگیزش در پی روایت و بازخوانی وقایع دفاع مقدس و بیان ایثارگری های هم رزمانش بود. با احمد از همان روزهای آغاز جنگ که فرماندة عملیات سپاه اهواز بود آشنا شدم و او را همواره در کنار سردارانی چون احمد غلامپور و غلامرضا محرابی می دیدم و می شناختم .
پس از خاتمة جنگ مدتی با هم در بلوک ۱۴ شهرک شهید کلاهدوز همسایه بودیم و این فرصتی شد تا دوستی ما به دوستی خانوادگی تبدیل شود و ارادت ما به او و خانواده و فرزندانش که انسان های والایی هستند افزایش یابد. در این چند سالة اخیر هم که پژوهشگاه دفاع مقدس کلاس هایی را برای بازخوانی عملیات ها و حماسه های دوران جنگ تحمیلی برگزار می کرد در بسیاری از اوقات او را هم که برای تدریس می آمد می دیدم و یاد دوران پر از خاطرة دفاع مقدس زنده می شد.

فداکاری های او را در دوران جنگ فراموش نمی کنم . شاید هیچ عملیاتی علیه رژیم دیکتاتوری صدام حسین را نتوانیم به یاد بیاوریم مگر آن که او در آنها حضوری فعال و موثر داشت. در عملیات خیبر شاهد تلاش های بی وقفة او در قرارگاه کربلا بودم که خودش به جزیرة مجنون شمالی رفت و چراغ هایی را نصب کرد تا بالگردهای هوانیروز بتوانند در شب پرواز کنند و در جزیره فرود آیند و به پشتیبانی از رزمندگان اسلام بپردازند.

در دورانی هم که او در دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعال بود فضایی پر از مهر و محبت را در این فضای علمی بوجود آورده بود. روز ۲۸ سفر امسال برای رزمندگانی که او را می شناختند روزی تلخ و غم انگیز بود زیرا با طلوع فجر این روز که عازم شرکت در مراسم عزاداری رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام و امام حسن مجتبی (ع) در منزل شهید آیت الله مرتضی مطهری بودم خبر ناگوار رفتن او دریافت کردم. این خبر دردی جانکاه را بر تمام وجودم ایجاد کرد که غم درگذشت دوستان دیگری چون سرداران وفا غفاریان ، عباس مهری و جهادگر عزیز منصور ترکان را دو چندان کرد.

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.


 


امسال سال بت شکنی است و به همین مناسبت  پیام نوروزی ایرانیان با فراخوان " نه گفتن به حاکمیت"  شروع میشود.  دوازدهم اسفند ماه  روز مبارکی است. فرصتی طلائی برای نه گفتن  و اثبات اقتدار ملت بر حکومت.  روز رستن  و رهائی  برای همۀ ایرانیان.  دیر زمانی است که  همگان  درانتظار این صبح امید و  پیروزی روشنایی بر ظلمت بسر میبرند.  مردم آزاده  ازهر تبار ، قومیت ، باور و نحله فکری که باشند، در این روز مبارک بر بینی لویاتان ارتجاع و استبداد ، مهار میزنند و این دوالپای خبیث را به زیر میکشند، وجود  مزاحم و نکبت باری که  ، سالها است حسرت نفس کشیدن در فضای آزاد را بر دل آزادگان این دیار  نهاده  ، و فرصت خود بودن را از آنان سلب کرده است. بزودی این حال و هوای خفقان آور با تنبیه و تحقیر ، دیکتاتوری  برای همیشه به پایان میرسد. در آینده  بسیاری در منطقه  از این روز به یوم النکال تعبیر خواهند نمود


اتین دو لابوئتی در سال ۱۵۵۰ میگفت اگر صبحگاهی پس از آنکه از خواب برمیخیزیم، همه به جای "آری" یکصدا، یک "نه" به جبار بگوییم و به جای "تعظیم" به وی،  از او "روی برگردانیم" در طرفةالعینی دیکتاتور به زیر میآید و بدون آنکه قطرەای خون ریخته شود مبارزە برعلیه  ستمکاری به نتیجه میرسد.

آن صبحگاه در ایران بزودی فرا میرسد روز دوازدهم اسفندماه ، روز رسمی  نه گفتن به دیکتاتور است .  ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بوده اند تا این روز فرا رسد، از تباهکاری سردمداران افسار گسیخته گرفته تا مقاومت نیروهای مولد ، دانشجویی، فعالین حقوق بشر و مردم نهادها، روشنگری روزنامه نگاران و نویسندگان ، انذارهای  نظامیان شرافتمند  و ژرف بینی سیاستمداران وارسته ، همگی نقش و سهم  خود در پیدایش این روز را داشته اند .  در این روز صندوقهای رأی گیری بمثابه جامهای زهر، آماده پر شدن از پاسخهای زهر آگین مردم بصورت رأی اعتراضی (باطله) برای حاکمیت میباشند. و این مقدمه ای روشن  برای نه گفتن های دیگر و نافرمانی مدنی در مراحل بعدی خواهد بود.  نظری ملی و قاطع مبنی بر طرد حکومتهای جور و دولتهای دست نشانده  و تبهکار  از این مرز و بوم برای همیشه.

جبهۀ دوم خرداد از سالها پیش در تدارک این رویداد و ثبت و ضبط قانونمند آن،  از طریق حضور فعال در صحنه و مخالفت قانونی با انتخابات فرمایشی بوده است . در این بین  اشخاصی بدون تجربه و یا کمترین تصوری از شرایط  لازم  برای تقلب سازمان یافته حکومتی در انتخابات، که درک آن، آنهم در وضعیت دو قطبی بودن حاکمیت چندان مشکل نیست،  واژه تحریم را طوطی وار تکرار میکنند. پاره ای از افراد  و  گروهها ی کوچک و  تک محوری که بدلیل ضعف ، هیچوقت نه خواسته و نه توانسته اند  درصحنه سیاسی ، حاضر شوند ، اکنون با سر دادن شعار تحریم در حقیقت کار جدیدی جز هم آوایی با یکدیگر (که البته کار خوبی است) نمیکنند.  بیشتر آنها  از دور دستی بر آتش داشته و دارند . وقتی در فضای اینترنتی به بعضی شان گفته شد ، برنامه شما پس از تحریم و اطمینان یافتن  از عدم مشروعیت  حاکمیت (که لابد شما از آن  بیخبر بوده اید )،  چیست؟ وبرنامه ای را که در سر دارید  ، چرا تا کنون انجام نداده اید و چرا اکنون انجام نمیدهید ؟! پاسخی نداشتند.

از آنها ساده تر کسانی که میخواهند با خانه نشینی و خلوت کردن حوزه‌های رأی گیری، از انتخابات! مشروعیت زدائی کنند و بقولی استبداد را از رسمیت بیاندازند. معلوم نیست چه کسی در مشروع نبودن حکومت و بی پایه بودن انتخاباتش تردید دارد که این هموطنان  میخواهند با قهر نمودن از حقوق خود و ترک تنها راه اعتراض قانونی و ممکن،  آنرا ثابت کنند.؟ از طرف دیگر آیا  امکان جمع کردن سیاهی لشکر و جیره خوارانی که موظف به پر کردن چند حوزه رأی گیری برای فیلم برداری و اجرای شو تلویزیونی باشند  و یا امکان استفاده از فیلمهای  آرشیوی برای دستگاه حکومتی وجود ندارد ؟  

تحریم ، قهر و خانه نشینی  در روز انتخابات یک نوع بی عملی است که حکومت باطناً خواستار آنست تا  با خوشحالی  آنرا به سکوت،  و تعبیر نمودن  این سکوت به رضایت مردم،   با  فراغ بال به حل وفصل مناقشات باندهای درونی خود  برسر تقسیم غنائم و رانت ها و از ثروت ملی بپردازد و حتی ادعای کسب مشروعیت هم بنماید. ایجاد در گیریهای میدانی نیز، جز  دادن مستمسکی برای  تهاجم و خشونت بیشتر  بدست چماقداران حکومتی ، و تحمل صدمات انسانی و تلف کردن انرژی نیست  ولی بزرگترین خسارت قهر نمودن از انتخابات ، به هدر دادن این  فرصت طلائی است .

جبهه گسترده اصلاحات  دیر زمانی است  که استراتژی حساب شده ای را، برای برهم زدن این بساط کهنه  ، و تبدیل انتخابات فرمایشی   به یک  رفراندم ملی، تدارک دیده است. این جبهه  پس از خود داری از معرفی یا تأیید داوطلب و بیرون کشیدن تمام نیروهای خود از میدان انتخابات مهندسی شده  ، برای اینکه اقدامش حمل به تحریم نشود ،اعلام نمود،  که مردم میدانند با چنین انتخاباتی چگونه برخورد کنند. چگونگی این برخورد  هم که  تشکلها و شخصیتهای مجرب در مورد آن به تفصیل سخن گفته اند،  یک راهبرد همیشگی و برای همه زمانها است.  روش مبارزه دائم و بی خشونت  این خواهد بود که تا وقتی در انتخابات فریب  و ملعنت وجود دارد ، مشارکت فعال و معترضانه ، و پر کردن صندوقهای با آرای اعتراضی( باطل شده) که  ابلاغ  سلب مشروعیت به هر رژیم توتالیتر است ، در دستور کارمیباشد.

عوامل حکومت با اطلاع کامل  از استراتژِی فوق در چهار سال گذشته ، به راهکارهایی مانند تجمیع و تعلیق انتخابات و طرح انتصاب رئیس جمهور از سوی مجلس فرمایشی دل بسته و  بدفعات شرائط موجود را درد سر ساز ترین انتخابات و سونامی سال  نامیده 90 و با  گفتن "پناه بر خدا از فتنه ای که فتنه ۸۸ در برابرش تنها یک رزمایش بود!" و  نظائر آن عمق درماندگی خویش را بروز داده اند. ولی چون نداشتن راهی غیر از قانونگرائی یعنی  کاری که مساوی با مرگ سیاسی آنان میباشد برایشان مسلم است ،  همچنان  در کار خود معطل مانده اند .

 در این مقطع تاریخی لازم است تا  سابقه و خلاصه اظهار نظرهای پیشکسوتان  سیاسی در مورد میزان  تأثیر روش فوق را از باب فایده،  یکبار دیگر با دقت مرورکنیم و آنها را فصل الخطاب قراردهیم .  در سال 86 پیش ازانتخابات ، که طبق  معمول بحث‌هائی در مورد مقابله با بازی همیشگی شورای نگهبان ، و خلافکاری انتخاباتی حکومت در بین اصلاح طلبان وجود داشت ، راهکاری پیشنهاد شده بود که بعداً « مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات» نام گرفت. آن درخواست چنین بوده است:


انتخابات، فرصتی است برای تغییر شرایط بازی

شرکت حداکثری در انتخابات و برگزیدن نمایندگان واقعی مهم ‌ترین راه نجات جامعه از بن‌بستهای سیاسی داخلی و خارجی است. حضور پر رنگ ملت در صحنه سیاست و تصمیم‌گیری، موجب رعب اقتدارگرایان و هراس بیشتر بیگانگان از دست زدن به ‌اقدامات ایذائی و حادثه ‌آفرینی میشود. از دست دادن این فرصت موجب گسترش بیشتر فساد در مدیریّت و سرنوشت کشور خواهد بود. بنابراین سهل‌انگاری و از آن بدتر تحریم انتخابات بمعنی واگذاری عرصه و اعیان مملکت به غیرخودی هاست.

چون شرکت در انتخابات فرمایشی بمثابه ریختن آب به آسیاب حاکمیت اقتدارگراست و شرکت کم رنگ ملت در انتخابات زمینه بهره ‌برداری دشمن خارجی را فراهم میکند چاره کار در این مخمصه، ریختن رأی باطل شده به صندوق رأی در حوزه‌هائی است که قرار است انتخابات در آنها بشکل فرمایشی و تک حزبی برگزار شود. این رویّه میتواند هر انتخاباتی را به چیزی در حد رفراندوم تبدیل نماید. این اقدام که هماهنگی لازم از سوی افراد، نیروها و مطبوعات دلسوز و وفادار به جامعه را میطلبد خط بطلانی بر امیال خودپرستان داخلی و آزمندان خارجی خواهد بود. حال که تنها فقط یک امکان برای ابراز نظر وجود دارد مردم این فرصت را دارند تا در حوزه‌هائی که داوطلبان واجد شرایط وجوددارند با انتخاب نمایندگان واقعی، دموکراسی را در کشور حاکم نمایند و درصورت تحمیل داوطلب غیر مردمی به هر حوزه رأی‌دهندگان با ریختن رأی باطل شده خود به صندوقها، به تمامیت‌خواهان یک نه بزرگ بگویند و اصلاح و یا خلع ید تدریجی آنان از ابزار حکومتی و برگرفتن نقاب دموکراسی از چهره شان را شروع کنند.

گرچه فرصت برای انتخابات پیش ‌رو محدود است ولی داشتن یک برنامه جامع از سوی خیر خواهان و عاقبت اندیشان فرصت توطئه‌های در هم پیچیده از سویخنّاسان را از آنان سلب میکند.

از نیروهای اصیلی که دلباخته قدرت نیستند، انجمنهای غیر دولتی، جوامع دانشگاهی و فرهنگی، نیروهای کارگری، جامعه زنان که تصمیمات و رأیشان بیشترین تأثیر را در انتخابات دارد، بدنه نیروهائی که بنام آنها انواع شرارتها و مظالم بر جامعه و افراد تحمیل میشود و نیز جامعه وبلاگ‌نگاران تقاضا میشود که با قراردادن چنین برنامه‌ای در اولویت کاری خویش و تبلیغ حداکثری از آن ،به ‌استقرار آزادی، استقلال و عدالت واقعی در جامعه و هدایت حکومتگران در جهت قبول و بکارگیری یک دولت مردُمرای یاری رسانند. برای همیشه یادمان باشد که تا انتخابات وجود دارد امکان گفتن نه و تغییر دادن شرایط نیز وجود دارد. این تصمیم اگر عمومیّت یابد مقابله با آن برای حاکمیّت اقتدارگرا غیر ممکن است. _______


برداشت سازمانها وشخصیتهای مختلف سیاسی در جبهۀ منتقدین حکومت که هنوز ارادۀ اصلاح و براه آوردن رژیم نزد آنان پا برجا و در عین حال مخالف تحریم انتخابات بودند  از این درخواست   بشرح ذیل بود:

- در تاریخ 17 اسفند نهضت آزادی با رویکردی مثبت در اعلامیه ای تحت عنوان «اعتراض به‌انتخابات غير آزاد، مشاركت تنها درحوزه‌هايي كه ‌امكان رقابت موثر وجود دارد» نوشته بودند که:

به مردم عزیز ایران پیشنهاد می‌کند كه به منظور اعتراض به‌انتخابات فرمايشي، تنها در حوزه‌هايي كه ‌امكان رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که می‌توانند با پيروي از روش و منش مدرس‌ها، مصدق‌ها، بازرگان‌ها و سحابی‌ها، شجاعانه به دفاع از حق حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز دنیا نفروشند.»

لازم به ذکر است که نهضت آزادی در بیانیه قبلی خود قائل به بی فایده‌گی  رأی دادن بودند.


-جبهه مشارکت ایران اسلامی (متشکل از هفده تشکل و حزب سیاسی) ، در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود پس از دور اوّل انتخابات در تاریخ 29 اسفند 86 آورده‌ بودند که:

جبهه مشاركت ايران اسلامي در ارزيابي شرايط موجود و نتايج انتخابات مجلس هشتم فضاي ژلاتيني و متفاوت از گذشته را مي‌بيند و از عمل سياسي وانتخاباتي مردم رأی ‌دهنده و نيروهاي سياسي اصلاح‌طلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ سياسي را درمي‌يابند و اينكه «حضور معترضانه»‌ مي‌تواند راهبرد جديد براي مواجهه با عرصه تنگ سياسي ايران باشد. از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاح‌طلب مي‌خواهد كه با تجميع نيروها در مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه ‌انتخابات شوراهاي سوم و مجلس هشتم نشان داده ‌است كه تجميع نيروهاي اصلاح‌طلب (به رغم تفاوت‌هاي نگرشي) حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.

آقای عیسی سحر خیز روزنامه نگار در بند  که اینک بر اثر مصدومیت در زندان، به بیمارستان منتقل شده ، در اسفند ماه 86 طی مقاله‌ای از جمله منظور  طرح برون رفت از دور باطل انتخابات مهندسی شده را حفظ آبروی کشور! دانستند. ایشان بعداً نیز تا زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش تحريميان پيگير - رالی انتخابات و رقابتها - و چالش عقل و احساس- به‌استدلال‌های طرفداران تحریم انتخابات در مقابل باورمندان به شرکت فعال و معترضانه در آن پرداخته‌اند، ولی در مقاله چالش عقل و احساس در مورد استفاده از راهکار مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان سخت‌ترین گزینه پیش روی اصلاح‌طلبان میدانستند.

در اواخر فروردین 87 و با نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ صلاحیتها برنامه‌های اعتراضی خود را رساتر بیان نمودند از جمله آقای مصطفی تاج‌زاده     درسخنرانی خود در مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی با روشن بینی تمام از بستر سازی اقتدار گرایان برای سلطۀ نظامیان بر مقدّرات کشور گفته بودند که  :

شعار دولت کودتا این بود: سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت و دیگر هیچ .... ما اسم استراتژي خود را در زمان يكدست شدن قدرت در داخل كشور«حضور معترضانه» گذاشته‌ايم، يعني براي دفاع از آرمان‌‌هاي مردم فعاليت مي‌كنيم و در انتخابات حاضر مي‌شويم و ضمن دفاع از عقايد خود، به رفتارهاي تماميّت‌خواهانه و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض مي‌كنيم و مي‌كوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا، امكان تداوم سياست‌ورزي در شرايط موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرا‌نگيرد و نگاه به خارج از كشور يا روش‌هاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين زمينه به عملكرداصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار بگذارند و به شيوه‌اي عقلاني كشور را اداره كنند....

و نیز اینکه:

استراتژي دوم اين است كه ما در هر شرايطي كه به سر مي‌بريم اجازه ندهيم،‌ طرفداران تك صدايي و روش‌هاي استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم و سپس در جهت عقب‌نشيني آنان بكوشيم. اين استراتژي احتياج به حضور معترضانه دارد، يعني در زماني كه قدرت از شماانتظار «بله چشم فوري» گفتن دارد، شما در صحنه حاضريد اما مي‌گوييد... نه !


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از انتخابات مجلس هشتم؛ اعلام نمودند که:

به‌اعتقاد ما، راهبرد كلي متّخذه توسط ائتلاف اصلاح‌طلبان، يعني (مشاركت مشروط و معترضانه)، راهبردي صحيح و اصولي بوده كه‌اقدام عملي متناسب با آن در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال در حوزه‌هاي انتخابيّه‌اي كه‌امكان رقابت واقعي و جدي براي اصلاح‌طلبان وجود داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي به‌انتخابات در حوزه‌هاي غير رقابتي، در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص انتخابات در حوزه‌هايي كه در آن مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان دادن عكس العمل درخور نسبت به تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري انتخابات سالم، حتي تا مرزكناره‌گيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي كنيم. بنابراين ضمن اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاح‌طلبان به سهم خود مسئوليت اقدامات انجام شده را مي‌پذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و تداوم ائتلاف تلقی مي‌کنیم، همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از برگزاري مرحله‌اول انتخابات صادر شد، به‌اقتضای شرایط، اجمالاً بيان كرديم، معتقدبوديم كه‌اصلاح‌طلبان در تبعيت از راهبرد اعلام شده خود، ضمن مشاركت جدي در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي بايست از معرفي نامزد در ساير حوزه‌هاي انتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع نيرو و روحيه‌اصلاح‌طلبان و سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت، خودداري مي‌كردند.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما كه به تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست، بهعنوان جمع‌بندي عملكرد اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين فعاليت‌ها در آينده، اعلام مي‌نمايد علي رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات تاكتيكي اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر كه در این بیانیه نيز به گوشه‌اي از آن‌ها اشاره شد و در صورت اجتناب از آن‌ها و جایگزین ساختن تاکتیک‌هایی متناسب با راهبرد متخذه، دست‌آوردهاي به مراتب بيشتري نصيب اين جناح مي‌کرد، معتقد است كه حضور در انتخابات اخير بر مبناي راهبرد «مشاركت مشروط و معترضانه» و با حفظ همگرايي و ائتلاف فراگير اكثريت قريب به‌اتفاق اصلاح‌طلبان صورت گرفت، اقدام صحيحي بوده‌است كه مي بايست با رفع نواقص و کاستی‌های آن، مبناي حركت اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي قرار گيرد. ما بايد با پيگيري و وفاداري به تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛ ملحوظ داشتن قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و خم، صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع سازيم.____


اینک که فرصت موعود  فرا رسیده و پیروزی کاملاً در دسترس میباشد، نباید تجربه ها و نظریات صائب فوق را رها کنیم.

انتخابات  12 اسفند ماه 1390 با شرایط  زیر بر گزار میشود


خودی بودن نامزدهای هر دو باند در انتخابات از نظر رژیم برای تهیه مجلس یکدست،

متکی بودن همه آنها به ارگانهای دولتی و حکومتی و منابع قدرت،

نظارت و کنترل هر دو باند رقیب  بر روند انتخابات، (بقول معاون سیاسی استان کهگیلویه بیش از 15 نفر از هر دوجبهه  برسر صندوقها هستند) که با  احتساب عوامل ستادی در مجموع باید جمعاً بیش از هشتصد هزار نفر دست اندرکار باشند.

از این رو انجام تقلب سازمان یافته غیر ممکن و  دست زدن به کودتا توسط حکومت هم ، برعکس آنچه پس از انتخابات رئیس جمهوری انجام شد ، غیر ضروری و بی حاصل است.

از طرفی میزان آرای مخالفین و جنبش اعتراضی  در این انتخابات با توجه به ریزش مداوم نیروهای طرفدار رژیم باید بیش از هفتاد درصد یعنی رقمی بین سی وپنج تا چهل ملیون رأی باشد. حال اگر همه معترضین در این روز فرخنده با پر کردن صندوقها از رأی کاملاً باطل شده  یکصدا یک نه به دیکتاتور بگویند وی از اریکه قدرت فرو می افتد و  نمایش حاکم بازی  درایران  تمام میشود و لی در صورت سهل انگاری معترضین ،حاکمیت فرصت باز پروری باندهای مورد نیاز  خویش را خواهد یافت .  بنا  براین در روز دوازدهم اسفند  با  حضور فعال و ابراز مخالفت قانونی که ثبت آن از طرف خود رژیم انجام میگیرد (و درغیراینصورت با لغو انتخابات پیروزی بزرگتری را نصیب جنبش اعتراضی مینماید)، سرنوشت خود  را رقم خواهیم زد.

به گروهی که با رها کردن خطوط اصلی خود، کار یک چت روم را برای خالی کردن میدان انجام میدهند باید گفت که شما بطور قطع و بخوبی میدانید که قهر نمودن از انتخابات  یا تحریم آن هیچ چیزی را تغییر نمیدهد . چون هیچ معیاری غیر از رفراندم رسمی برای اعطا  یا سلب  مشروعیت از یک نظام وجود ندارد، و پیش مقدمه چنین مرحله ای بروز جنگ و یا انقلاب در کشور و مجری آن یک دولت موقت یا یک نهاد بین المللی باید باشد . علاوه بر تجربه ملموس بر این مدعا در زمان انقلاب ، که شما از جمله کارگزاران آن بوده اید،   در حال حاضر  نمونه های عینی و متنوع آن در منطقه در حال شدن هستند. ولی تحمیل اقتدار ملی،  به رژیم و به هم زدن شامورتی  بازی،  و بساط انتخابات قلابی آن،  طبق نظریه‌های معتبر مذکور در فوق که قاعدتاً باید مرجع شما باشند در هر زمان،  کاری شدنی است . از طرفی حضور معترضانه در انتخابات  که باید  بعنوان  یک روند در کشور نهادینه  شود از جنگ و انقلاب و تلف کردن چند نسل دیگر  جلوگیری نموده  و  یک روش اصلاح و تعلیه دائمی در تمام امور را پی ریزی مینماید که بکار رانت خواران و سیاستمداران  خوش نشین نمیخورد. این روشی است که  در نتیجه آن شورای نگهبان و هر گونه سیستم کنترل از موضع بالا بلاموضوع ، حکومت نظامی منتفی و سیطره عقلانیت و قانون گرایی بر کشورآغاز میشود.

سخنی با هموطنان متمایل به اصول گرائی: اگر شما  انتخابات و یا خود دموکراسی  را یک مسئله وارداتی میدانید بعنوان یک ذوق آزمایی ابتدا  این لینک را  ملاحظه و چنانچه موافقتی کلی  با آن داشتید ، به مقاله  "دموکراسی در ایران فردا"  در  این لینک +   که از دیدگاه توحید  و نه با عینک تولیت ، به این مطلب پرداخته  مراجعه فرمایید.  این نوشته مدعیست که تنها درصورت برگشت حاکمیت مردم به مردم طبق قاعده تسلیط ، که نافی ولایت است و  بدون نیاز به  تحزّب و انتخابات که هردو طبق نص مردودند ، بی آنکه  کمترین خدشه ای به اصول زیر بنایی وارد شود ، استقرارحکومتی ملی ، فراگیر و بدون تنش کاملاً ممکن است. سیستمی متعالی،  پویا ( و نه انقلابی ) ، که دیر یا زود در ایران حاکم خواهد شد.  


 این سیاسی ترین نوروز بر همه ایرانیان  مبارک باد.


 


هر چه نسل ما، میانسالان، و نسل پس از ما، دانشجویان و دانش آموزان، از این همه سختی ها، تنش ها و ناامنی ها رنج می کشند، از دست شما است؛ شما پدرها، مادرها و بزرگترها. فرقی نمی کند آنچه بر سر ما آوردید از روی جهالت بود و یا خیانت و جنایت. هر چه بود به سود ما نبود. آری، همه شما مسئولید؛ چه شما که هستید و چه آنها که رفتند. از شاه تا گدا، از دربار تا همه نوکران بی اختیار، از اشراف زاده تا آقا و آقازاده، از معمم و معبا تا مکلا و از یقه گرد تا یقه آبی و یقه سپید همه باعث و بانی این روزهای بدبختی ما هستید.

بی انصافی نشود، باید گفت تنها برخی انگشت شمار از بزرگان و خردمندان، آن روز، امروز را دیده بودند و خطرهای پیش رو را شناخته بودند. بسیاری حتا نخواستند تلنگوری به خوش باوری های خود بزنند. مردم هم که در آشفتگی روزگار، شیفته نظامی شدند که نظام را در بی نظمی می دید؛ نپرسیدند که چرا تنها دو برگ برای آینده خود پیش رو دارند؟! البته شاید این ساده بینی طبیعی بود؛ چرا که نمایندگان ما مردم چند دهه پیشتر، جمهوریت را به سلطنت فروختند و اکنون پدران ما بی توجه به معنای حکومت و جمهوریت تنها می خواستند از سلطنت رها شوند. اینگونه بود که نسل اول همه چیز را وارونه کرد تا آنجا که اینبار فرزندان انقلاب مشروطیت، میراث همان انقلاب را کشتند و خوردند.

براستی چرا و چگونه از بطن انقلاب مشروطیت، انقلاب سفید شاه و ملت و سرانجام انقلاب اسلامی زاییده شد؟ این پرسشی است که نباید از آن سرسری گذشت و باید تاریخ شناسان ما این تحول نامیمون و ناموزون را خوب و شایسته برای ما مردم بازگویند.

به هر روی، نسل اول همان کارگران، کارمندان و دانشگاهیان متوسط الحال دست پرورده رضا شاه و محمد رضا شاه بودند. رضا شاه که روزی به اندیشه برپا سازی جمهوریت بود ناگزیر از رضا خانی به رضا شاهی رسید و به مدد همراهی خرد و کلان این ملت زیر ساخت مدنیت نوین را پایه ریخت و هویت ایرانی را باری دیگر معنا بخشید. اما، افسوس، با خودانگاری، دیکتاتوری و زمین خواری دوباره به رضا خانی بازگشت. محمد رضا شاه نیز که همه تلخ و شیرین آن دوران را به ارث برد و خود آرزوی روزهای بهتری را برای مشروطیت ایرانی در سر داشت؛ در سایه تعصب و تکبر و نیز از ترس جان گرفتن سرخ و سیاه، زمینه ساز ائتلاف آن دو شد. البته شاه در سال های پایانی تلاش کرد تا با نزدیکی به سرچشمه انقلاب سرخ- اتحاد شوروی، خطر سرخ های درونی را فروبکاهد؛ اما با نادیده گرفتن اهمیت و صداقت گروه های لیبرال و ملی گرا و زمین گیر ساختن آنها از یکسو و کم خطر انگاشتن ارتجاع سیاه مورد نظرش از سوی دیگر، بستر انقلاب را فراهم آورد؛ انقلابی که از دید شوروی ها می بایست از اسلامیسم آخوندی به سوسیالیسم روسی می رسید. این شاه بود که با همه هوش و ذکاوت، به مغضوبین سرخ و سیاه امکان داد تا قدرت اجتماعی را در طبقه متوسط - همان طبقه ای که رضا شاه و محمد رضا شاه بوجود آوردند- و در بخش های اثر گذار جامعه سازمان داده و نیروی ملت را در اختیار بگیرند. اینجاست که می توان رفتار انقلابی مردم را در شکل دهی نظام جمهوری فهمید.

باری، اشتباه بزرگان بسیار گران تر و پر هزینه تر از اشتباه مردمان تمام می شود. نگارنده بر آن است که چهار اشتباه شاه، سرنوشت ملت را اینگونه که هست نوشت. آنچه به عنوان اشتباهات شاه در پی می آید چیز ناآشنایی نیست و تنها در اینجا با ادبیات دیگر یادآوری می شود. این چهار اشتباه در واقع از جمله اشتباهات چشمگیر و تحریک کننده شاه بود.

شاه نخواست به ملی گرا ها اعتماد کند و سخت گیرانه نگذاشت نیروهای مشروطه خواه در چارچوب احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و صنفی به مدیریت کشور کمک کرده و به گونه ای فعال و با اراده مستقل در راه نوسازی مدنی و نوگرایی فرهنگ و تمدن ملی نقش بازی کنند. در نتیجه شاه با دست خود طبقه متوسط را که با زحمت و هزینه بسیار برای پیشبرد آرمان های مشروطیت ایرانی در نظام شاهنشاهی پهلوی شکل گرفته بود و روز به روز فراگیر تر و کاراتر می شد از گرد خود دور کرد و به آغوش نیروهای سنتی و افراطی جامعه بازگرداند.

شاه حضور اجتناب ناپذیر و ذاتی صنف روحانی را در هر جامعه و به ویژه در جامعه سنتی و مذهبی ایران نتوانست درک کند. شاه نخواست باور کند که این تنها مجموعه متشکل و فراگیر که از شهرها تا دل روستاها نفوذ دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد. او با بی توجهی به اهمیت نزدیکی با مجتهدان متجدد - همان ها که به هر روی نقش مؤثری در به ثمر رسیدن نظام مشروطه ایفا کردند- و جریان روشنفکری دینی، به جریان سنتی و قشری روحانیت که از بد حادثه در ایران فعال تر و گسترده تر بود؛ امکان داد تا روحانیت واقع گرا و نو اندیش را به حاشیه رانده و به انزوا بکشاند. از سویی شاه با روحانیت درافتاد و از سوی دیگر مبارزه جویی و تهدید آنها را جدی نگرفت.

شاه بجای کار پیگیر و با حوصله در راستای فرهنگ سازی، شیوه فرهنگ زدایی را پیشه کرد و گام به گام در دام روندی افتاد که دین ستیزی او نام گرفت. رسانه های کشور از رادیو- تلویزیون تا سینما جسورانه با باورها و سنت ها درافتادند و در بیشتر برنامه ها و اثرهای - به اصطلاح- هنری به چیزهایی پرداختند که نه در میان مردم به عنوان دردهای اجتماعی و آرمان ها و خواست ملی شایع بود و نه نقش مؤثری در روند تحول بنیادین فرهنگی می توانست داشته باشد. به عنوان نمونه، ازدواج یک عیار با زنی گرفتار در یک خرابخانه موضوعی نبود که در جامعه ما به عنوان یک درد همگانی و ضرورت آنی مطرح باشد بلکه چنین اشاراتی، خود احساسات مردم را به سود همدلی با کانون تحجر، تحریک می کرد.

شاه بدون توجه به آسیب هایی که حضور آمرانه غربی ها به ویژه در دو کودتای گذشته، در ذهن مردم ما بجا گذاشت؛ از همپیالگی آشکار با آنها خودداری نکرد. این در حالی بود که در برابر آنها غرور ایرانی خود را نیز فرو نخورد و بدگمانی آنها را دامن زد. اگر چه کشور نیاز به حمایت و هدایت غرب در امور مختلف داشت؛ بهتر بود حضور مستشارها و دیپلمات ها در متن شهرها دیده نمی شد و حقوقشان در چشم مردم برجسته نمی گشت. با این همه، شاه در روزآمد سازی و بهسازی مدنیت و هویت ایرانی کار ماندگاری از خود بجا نهاد.

در پایان، عصبیت ملوکانه در اجبار ساختار تک حزبی بنام حزب رستاخیز، اصرار بر سلطنت ورای آرمان های مشروطه، نپذیرفتن رفراندوم ملی و به کار نگرفتن چهره های مورد وثوق ملی تا واپسین روزها، مسیر دولت و ملت را تا بی نهایت عوض کرد. در کنار اشتباهات شاه، یک فاکتور بسیار کلیدی نقطه عطف تحول در کشور ما شد. غرب که تهدید رو به فزونی شوروی را در بیخ گوش ما و در چهار دور این - به اصطلاح- جزیره ثبات جدی و نزدیک می دید؛ در پی ریزش هر چه بیشتر اعتماد شاه و ملت، تنها جریان متشکل را که به لحاظ اصولی با ساختار سوسیالیستی ناسازگار باشد و بتواند اقبال و اتحاد ملت را فراهم آورد، در سلسله جلیله روحانیت دید. پس ارتش شاهنشاهی می بایست به انقلاب اسلامی ایران تمکین می داد. این که رهبری غرب در این پروژه اشتباه محاسبه داشت یا نه جای تأمل دارد. به هر روی، تاریخ تحولات، درسی است که باید ملکه ذهن مردم و به ویژه سیاستمداران گردد تا مبادا اشتباهات باری دیگر و به گونه ای دیگر تجربه شود.


 


دویچه وله: تحریم خرید نفت ایران ازسوی اتحادیه اروپا تصویب شد. این بدان معناست که حدود ۲۰ درصد از نفت صادراتی ایران از اول ژوئیه روی دست جمهوری اسلامی خواهد ماند. هادی زمانی می‌گوید این می‌تواند به تحرک جنبش داخلی منتهی شود.

هادی زمانی اقتصاددان مقیم لندن می‌گوید اگر به تعبیر ایران، تحریم نفت این کشور از سوی اروپا "خودزنی" باشد، این خودزنی برای ایران هم به وقوع خواهد پیوست، شاید سخت‌تر از اروپا.

دویچه‌وله: آقای زمانی، اتحادیه‌ی اروپا تحریم خرید نفت از ایران را تصویب کرده و از تاریخ اول ژوئیه دیگر نفت ایران از سوی اروپا خریداری نمی‌شود. ایران پیش‌تر این تصمیم را به عنوان خودزنی تعبیر کرده بود و گفته بود در بحران کنونی یورو، این اقدام می‌تواند به ضرر اروپا تمام بشود. نظر شما چیست؟

هادی زمانی: منطقاً باید فرض را بر این گذاشت که کشورهایی که در اتحادیه‌ی اروپا دست به چنین اقدامی می‌زنند، جانشین‌های مناسب برای نفت ایران را پیدا کرده‌اند. این احتمال بسیار بسیار خارج از تصور است که کشورهای اتحادیه‌ی اروپا که به ‌هرصورت نظم و منطق معقولی به لحاظ سیاسی و اقتصادی بر آن‌ها مسلط است و از طریق مکانیسم سیستم انتخاباتی در برابر مردم خودشان پاسخ‌گو هستند، بدون در نظر گرفتن و مهیا کردن شرایط، به این سمت بروند.

علی فلاحیان گفته: «ایران باید در قبال این حرکت اروپا، از همین الان فروش نفت به اروپا را متوقف کند و منتظر اول ژوئیه نشود. به این صورت، قیمت بالا می‌رود و معادلات اروپا به‌هم می‌ریزد». چقدر چنین چیزی امکان‌پذیر است؟

این کار اقتصاد ایران را هم دچار مشکلات جدی می‌کند. ایران الان کسر بودجه‌ای بین۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار دارد. چنین کاری، در عین‌ حال که ممکن است زمان مشکلات را برای اتحادیه‌ی اروپا کمی به جلو بکشد، مشکلات خود جمهوری اسلامی را هم به جلو خواهد کشید. مشکلاتی که در برابر ایران قرار خواهد گرفت، با مشکلات اقتصادی‌ای که در برابر اتحادیه‌ی اروپا قرار خواهد گرفت، قابل مقایسه نیست.
0,,15685348_1,00.jpg
یعنی اگر جمهوری اسلامی از الان فروش نفت‌ خود را به اروپا قطع کند، باز هم فکر می‌کنید مشکلات بیش‌تر گریبان ایران را خواهد گرفت؟

بله، به‌طور نسبی ایران در شرایط دشوارتری قرار دارد و هزینه‌ی آن کار برای ایران بیشتر است تا برای اتحادیه‌ی اروپا. به‌ هرصورت مشکلات اتحادیه‌ی اروپا در بین چند کشور تقسیم می‌شود و یکی از سناریوهایی هم که طبیعتاً باید بررسی کرده باشند، همین سناریویی است که ایران مطرح می‌کند. ولی همان‌طور که گفتم، از دست دادن بخش قابل ملاحظه‌ای از درآمد نفتی، برای ایران، در شرایط کنونی، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی، یک پروژه‌ی نشدنی است و اگر قرار بر "خودکشی" باشد، این خودکشی برای ایران هم مطرح است.

برخی از کارشناسان گفته بودند که تحریم نفت ممکن است در نهایت به نفع ایران تمام بشود، برای این‌که قیمت نفت بالاتر می‌رود و ایران هم، هرچند مجبور است نفت را با قیمت پائين به همان مشتریانی که الان دارد بفروشد، در نهایت چون قیمت جهانی نفت بالا رفته، به نفع ایران تمام می‌شود. در این مورد نظرتان چیست؟

این بستگی به آن دارد که جانشینان مناسب و به اندازه‌ی کافی برای نفت ایران در بازار فراهم باشد یا نه. بدون شک، مقداری قیمت در کوتاه‌مدت بالا خواهد رفت و حتی ممکن است میان‌مدت باشد، ولی اگر جانشین‌های مناسب، به اندازه‌ی کافی و با سرعت کافی وارد بازار بشوند، چنین نوساناتی بسیار شدید نخواهد بود.

فکر می‌کنید الان بهترین اقدامی که ایران می‌تواند انجام بدهد، با توجه به منافع ملی ایران، چه می‌تواند باشد؟

بحرانی ایران در مجموع یک بحران سیاسی است که هم جنبه‌ی داخلی دارد و هم جنبه‌ی بین‌المللی. به لحاظ داخلی، فقدان مشروعیت حکومت است که مسائلی مثل فساد، سوءمدیریت، شتاب‌زدگی در تصمیمات و غیره نتایج آن است. برای خروج از این بن‌بست باید شرایط سیاسی داخلی ثبات پیدا‌ کند.

در زمینه‌ی بین‌المللی هم مشکل اصلی ایران پرونده‌ی هسته‌ای است که مسئله‌ی تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی را در دستور کار قرار داده است. برای خروج از این بن‌بست هم جمهوری اسلامی باید وارد مذاکراتی بشود.

در شرایط فعلی، آن‌چه با آن مواجه هستیم، این است که بسیاری از سرمایه‌دارها نسبت به آینده اطمینان لازم را ندارند و در نتیجه سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های اقتصادی را متوقف کرده‌اند و بخش بزرگی از آن‌ها در جست‌وجوی خارج کردن سرمایه‌های خودشان هستند. همین‌طور نیروی کار، به دلایل بحران سیاسی داخلی و بحران سیاسی خارجی، اعتمادش را به آینده از دست داده و دل و رمقی برای کار کردن ندارد و از بین متخصصین، آن‌هایی که می‌توانند، در جست‌وجوی خروج از کشور هستند. در نتیجه اقتصاد، با سرعت به سمت فلج شدن پیش می‌رود.

حداقل در دهه اخیر ما نمونه‌ای نداریم که تحریم نفت به تنهایی توانسته باشد کشوری را سر میز مذاکره برگرداند. چقدر این احتمال را برای ایران، ممکن می‌دانید؟

این مقدار زیادی بستگی به پارامترهای سیاسی درون ایران دارد. در ایران، خوشبختانه یک جنبش سیاسی نسبتاً قوی زنده است. گرچه در مقاطعی ساکت می‌شود و جوش و خروش همیشگی را ندارد، ولی مثل یک آتش زیر خاکستر، حضور و گرمای آن را حس می‌‌کنید. وقتی شرایط سخت بشود، احتمال این‌که مکانیسم فعال بشود و تغییرات جدی‌ای را به‌وجود بیاورد، وجود دارد.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی


 


کلمه: سی و نه زندانی سیاسی در بیانیه ای از همه مردم خواسته اند تا در کنار آگاهی‌بخشی در مورد انتخابات دروغین و مهندسی شده و فرمایشی اسفندماه، از هیچ کوششی برای پیگیری آزادی رهبران محبوس جنبش سبز در بهمن ماه جاری دریغ نکنند.

به گزارش کلمه، در این بیانیه که به امضای سی و نه زندانی سیاسی از طیف های مختلف فکری جنبش سبز رسیده، از تمامی آزادی‌خواهان جهان و نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر خواسته شده که برای رهایی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران از حبس نامشروع و ظالمانه، یاری کنند.

این زندانیان سیاسی که خود قربانی سناریوهای ساختگی باند سعید امامی ها هستند، با انتقاد از حبس خانگی رهبران جنبش سبز آورده اند: بیش از ۱۱ ماه از بازداشت و حبس غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می‌گذرد. اگر حاکمیت به فکر پر کردن نمایشی کرسی‌های مجلس زیر سایه سرکوب و استبداد است، آزادگان ایران‌زمین مکلف‌اند که در تدبیر گسترش و تعمیق جنبش اعتراضی خود و به‌ویژه در گام نخست، آزادی رهبران در حصر و حبس خود باشند.

در این بیانیه با تقدیر از اجماع عمومی برای عدم شرکت در انتخابات تاکید شده است که تحقق حاکمیت ملی از مجرای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه به‌عنوان خواسته‌ی اصلی جنبش سبز همچنان باقی است. قدم نخست در این راه چنان که در دو بیانیه‌ی آبان‌ماه و آذرماه خود تاکید کردیم، آزادی رهبران آزاده‌ و استوار و صادق جنبش سبز است.

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته است به شرح زیر است:

به‌نام خدا

نیروهای امنیتی و نظامی درحالی برگزاری انتخابات نمایشی و فرمایشی مجلس نهم را در دستور کار خود قرار داده‌اند که هم‌زمان سرکوب فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران را شدت بخشیده‌اند. جامعه بیشتر از هر زمان شاهد انسداد سیاسی است؛ وضعیتی که در هیچ‌یک از انتخابات‌های پیشین شاهد نبوده‌ایم. فضای سنگین امنیتی و نظامی کودتاگران حاکم بر کشور هر روز قربانی جدیدی می‌گیرد. این همه در حالی صورت می‌گیرد که رهبران جنبش اعتراضی، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد در زندان خانگی تحت فشارهای بیشتر و محدودیت‌های شدیدتر و نگران‌کننده قرار گرفته‌اند.

آقایان موسوی و کروبی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم، تنها به جرم پیگیری رأی موکلان خود و پایمردی بر مواضع حق‌طلبانه‌شان، قریب به یک‌سال است که در حبس و حصر غیرقانونی و ناجوانمردانه‌ بسر می‌برند. یک سال پیش، آنان در چنین ماهی برای حمایت از جنبش‌های مردمی رهایی‌بخش و خواسته‌های انسانی آزادگان تونس و مصر و کشورهای منطقه، درخواست راهپیمایی کردند. پاسخ صاحبان قدرت نامشروع، همانند تمامی روزهای پس از ۲۲خرداد ۱۳۸۸، منفی بود. وقتی اقتدار حاکمیت، متکی بر آراء حقیقی و روندهای دموکراتیک نباشد، نه تنها مخالفان از امکان بروز و ظهور محروم می‌شوند بلکه به شدیدترین شکل مورد سرکوب قرار می‌گیرند. همان مواجهه‌ی خشونت‌بار و ضدانسانی‌ای که پس از انتخابات رسوای ۱۳۸۸، جان ده‌ها شهروند مظلوم را فدای جاه‌طلبی اقتدارطلبان کرد و هزاران شهروند مظلوم (از نخبه تا عادی و از شناخته شده تا گمنام) را ظالمانه به حبس افکند و با سرکوب غیرانسانی مورد حمله و هجمه قرار داد.

در پی فراخوان رهبران جنبش سبز، آزادگان ایران در بسیاری از شهرهای کشور به خیابان آمدند. تجمع اعتراض آمیز سبزها آن هم ۲۰ ماه پس از کودتای انتخاباتی چنان باشکوه بود که حاکمان متکی به زر و زور و تزویر، آزادی رهبران جنبش اعتراضی را برنتافتند. رهبران جنبش سبز نیز همچون بسیاری از ‌فعالان سیاسی، کنشگران مطبوعاتی، حقوقدانان، استادان، و دانشجویان محبوس شدند.

حال، بیش از ۱۱ ماه از بازداشت و حبس غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می‌گذرد. اگر حاکمیت به فکر پر کردن نمایشی کرسی‌های مجلس زیر سایه سرکوب و استبداد است، آزادگان ایران‌زمین مکلف‌اند که در تدبیر گسترش و تعمیق جنبش اعتراضی خود و به‌ویژه در گام نخست، آزادی رهبران در حصر و حبس خود باشند.

اصلاح‌طلبان و آزادی‌خواهان حقیقی به ارزیابی رهبران محبوس خود، ندای ما از درون زندان و خواست اکثریت ایرانیان و جمعیت‌های سیاسی وطن‌دوست، پاسخ مثبت دادند و حاضر به گرم کردن تنور انتخابات مهندسی شده و بازتولید استبداد نشدند. تحقق حاکمیت ملی از مجرای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه به‌عنوان خواسته‌ی اصلی جنبش سبز همچنان باقی است. قدم نخست در این راه چنان که در دو بیانیه‌ی آبان‌ماه و آذرماه خود تاکید کردیم، آزادی رهبران آزاده‌ و استوار و صادق جنبش سبز است.

از اینرو از تمامی هموطنان آزاده و آگاه خویش درهرکجای جهان که هستند، می‌خواهیم در کنار آگاهی‌بخشی در مورد انتخابات دروغین و مهندسی شده و فرمایشی اسفندماه، از هیچ کوششی برای پیگیری آزادی رهبران محبوس جنبش سبز در بهمن ماه جاری دریغ نکنند.

همچنین تمامی آزادی‌خواهان جهان و نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر را برای رهایی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران از حبس نامشروع و ظالمانه، به یاری می‌طلبیم. سزاوار نیست مدافعان حقوق بشر در جهان چشم بر این ظلم مستدام فروبندند.

امضا‌ء‌کنندگان این بیانیه که خود از پرداخت هزینه‌ برای تحقق خواست‌های قانونی و ایستادن پای سخن حق، ابایی نداشته‌‌اند، بر این باورند که رسیدن به چشم‌اندازهای مطلوب مستلزم هزینه است. معتقدیم که آرمان‌های انقلاب مردمی ۱۳۵۷ و تحقق آزادی و جمهوریت و استقلال و رفاه و پیشرفت، در گرو کوشش پیگیر و تلاش مصمم و بی‌یأس است؛ این راهی است که از مشروطه و نهضت ملی گشوده شده و تداوم‌اش با عزم مستدام یاران صبور و متوکل و امیدوار سبز در پیوند است. «والعاقبه للمتقین»

یعقوب‌وار وا اسفا همی زنم / دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود / آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او / آن نور موسی عمرانم آرزوست

اسامی امضاء‌کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
۱- بهمن احمدی امویی
۲- حسن اسدی زید آبادی
۳- جواد امام
۴- محسن امین زاده
۵- مسعود باستانی
۶- عماد بهاور
۷- سید علیرضا بهشتی شیرازی
۸- سیدمصطفی تاجزاده
۹- سعید جلالی فر
۱۰- علی جمالی
۱۱- امیر خرم
۱۲- بابک داشاب
۱۳- محمد داوری
۱۴- مجید دری
۱۵- امیر خسرو دلیر ثانی
۱۶- علیرضا رجایی
۱۷- حسین زرینی
۱۸- عیسی سحر خیز
۱۹- داوود سلیمانی
۲۰- محمد سیف زاده
۲۱- قاسم شعله سعدی
۲۲- کیوان صمیمی
۲۳- فریدون صیدی راد
۲۴- جلیل طاهری
۲۵- محمد فرید طاهری قزوینی
۲۶- فیض الله عرب سرخی
۲۷- سیامک قادری
۲۸- ابوالفضل قدیانی
۲۹- فرشاد قربان پور
۳۰- سعید متین پور
۳۱- محسن محققی
۳۲- مهدی محمودیان
۳۳- محمد رضا معتمد نیا
۳۴- علی ملیحی
۳۵- عبدالله مومنی
۳۶- محسن میردامادی
۳۷- بهزاد نبوی
۳۸- ضیا نبوی
۳۹- ابوالفضل عابدینی


 


دویچه وله: سازمان "گزارشگران بدون مرز" در گزارشی وضعیت آزادی نشر و بیان در جهان در سال ۲۰۱۱ را منتشر کرد. ایران در پایین‌ترین رده‌های جدول قرار گرفته است. تنها سه کشور اریتره، ترکمنستان و کره شمالی وضعیتی بدتر از ایران دارند.

سازمان مستقل و بین‌المللی "گزارشگران بدون مرز" برای دهمین بار متوالی گزارشی سالانه از وضعیت آزادی بیان در سال ۲۰۱۱ را منتشر کرد. در این لیست وضعیت آزادی بیان در ۱۷۸ کشور جهان در فاصله زمانی اول دسامبر ۲۰۱۰ تا پایان نوامبر ۲۰۱۱ منعکس و کارنامه کشورها در مقایسه با سال گذشته سنجیده شده است.

بنا به گزارش، خبرنگاران و روزنامه‌نویسان در سال گذشته مسیحی باز هم کوشیدند مبارزات مردم را در راه آزادی و حقوق خود بازتاب دهند و باز هم رژیم‌های دیکتاتوری با قهر و خشونت از کار حرفه‌ای آنها جلوگیری کردند. تجربه نشان می‌دهد که رژیم‌های خودکامه تنها به خفه کردن اعتراضات مردمی بسنده نمی‌کنند، بلکه خبررسانی درباره مبارزات مردم را نیز همواره مورد تعقیب قرار می‌دهند.

در سال ۲۰۱۱ در کشورهای گوناگون جهان عده بیشماری از خبرنگاران و روزنامه‌نویسان به زندان افتادند، ربوده شدند یا مورد شتم و ضرب قرار گرفتند. رژیم‌های تمامت‌خواه که به کنترل زندگی شهروندان گرایش دارند، عموما نظارت بر رسانه‌های جمعی را از "حقوق بدیهی" خود می‌دانند.

برای بسیاری از حکومت‌ها خشونت علیه رسانه‌های جمعی به امری عادی بدل شده است. در کشورهای مکزیک (مقام ۱۴۹)، هندوراس (مقام ۱۳۵) و پاکستان (مقام ۱۵۱) کارکنان رسانه‌های جمعی در معرض انواع فشارها و تعدیات هستند. در پاکستان برای دومین سال پیاپی بیشترین تعداد روزنامه‌نگاران به قتل رسیدند.

در سومالی (مقام ۱۶۴) وضعیت روزنامه‌نگاران از ۲۰ سال پیش همچنان وخیم است. جمهوری اسلامی ایران با تعقیب و دستگیری روزنامه‌نگاران در مقام ۱۷۵ قرار گرفته است، یعنی چهارمین کشور از پایین جدول. در عراق نیز قتل چند روزنامه‌نگار وضعیت این کشور را ۲۲ درجه پایین آورد و به پله ۱۵۲ رساند.

قیام‌های مردمی در کشورهای عربی

سال ۲۰۱۱ شاهد قیام‌های مردمی در چند کشور عربی بود. رژیم‌های حاکم جنبش‌های اعتراضی را با خشونت و ددمنشی پاسخ دادند. وبلاگ‌نویسان و کاربران اینترنت بیش از پیش در معرض آزار و عذاب قرار گرفتند. در شرایطی که روزنامه‌نگاران حرفه‌ای یا خبرنگاران خارجی اجازه فعالیت نیافتند، کنشگران فضای مجازی توانستند به امر خبررسانی کمک کنند و در موارد بسیاری با عقوبتی سخت روبرو شدند.

جنبش معروف به "بهار عربی" با خشونت زیاد همراه بود و قربانیان فراوان گرفت. سازمان "گزارشگران بدون مرز" امیدوار است که این تلاش‌ها در درازمدت نتایج پرباری برای دموکراسی در این کشورها داشته باشد. آشکار است که دموکراسی همه جا با آزادی بیان تحکیم گشته است و هرجا آزادی بیان محدود شود، دموکراسی نیز به زودی رنگ می‌بازد.

نخستین امواج انقلابی در تونس بلند شد. مردم طی چند هفته دستگاه استبدادی زین‌العابدین بن علی را برچیدند. در این کشور کوچک شمال آفریقا وضعیت آزادی بیان ۳۰ پله بالا آمد و در مقام ۱۳۴ قرار گرفت. هرچند رژیم تازه هم آزادی نشر و بیان را به صورت کامل تأمین نکرده است.

در مصر هنوز وضعیتی ناروشن حاکم است. این کشور به مقام ۱۶۶ سقوط کرده است، زیرا "شورای نظامی" که پس از سرنگونی حسنی مبارک قدرت را به دست گرفت، قانون وضعیت فوق‌العاده را در کشور تمدید کرد؛ قانونی که یکی از عواقب آن محدود کردن آزادی مطبوعات است.

نمونه‌ای منفی از جنبش‌های عرب را می‌توان در امیرنشین بحرین دید. در این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس اعتراضات مردمی با قهر و خشونت سرکوب شد و بسیاری از فعالان حقوق بشر دستگیر شدند. در بحرین وضعیت آزادی بیان ۲۹ پله پایین آمد و در لیست به رتبه ۱۷۳ رسید.
0,,15622471_1,00.jpg
کشور لیبی که خود را از دیکتاتوری معمر قذافی نجات داد، در مقام ۱۵۴ قرار گرفته است. در برابر در‌ یمن که طرفداران و مخالفان علی عبدالله صالح در رقابتی خونین درگیر شده‌اند، آزادی نشر و بیان در وضعیتی بسیار نامناسب و در مقام ۱۷۱ قرار دارد. وضعیت هر دو کشور ناپایدار است و هنوز روشن نیست که روزنامه‌نگاران چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد.

رژیم سوریه که با خشونتی بی‌سابقه و سانسوری شدید کار خبررسانی را غیرممکن ساخته، در لیست به درجه ۱۷۶ سقوط کرده است. خبرگزاری‌ها بارها اعلام کرده‌اند که از اطلاع‌رسانی درباره وضعیت بحرانی سوریه ناتوان هستند.

در کشورهای اروپایی

در اروپا کشورهای گوناگون وضعیت متفاوتی دارند. فنلاند و نروژ و هلند در بالاترین پله‌های لیست هستند و کشورهای بلغارستان (مقام ۸۰)، ایتالیا (مقام ۶۱) و یونان (مقام ۷۰) وضعیت نامناسبی دارند. در بلغارستان روزنامه‌نگارانی که درباره فساد اداری و بزهکاری گزارش تهیه می‌کنند، مورد تهدید و حمله قرار می‌گیرند.

در جریان اعتراضات اقتصادی در یونان، دولت برخی از عکاسان و روزنامه‌نگاران را از کار گزارش‌گری و خبررسانی منع کرد. آلمان (در مقام ۱۶) در میان کشورهای اتحادیه اروپا وضعیتی میانی دارد. در این کشور دسترسی به ارگان‌های رسمی و اداری دشوار است و منابع خبری در مصونیت نیستند.

مجارستان که سال گذشته در مقام ۲۳ جدول قرار داشت به مقام ۴۰ جدول سقوط کرده است. در این کشور دولت می‌کوشد با وضع قوانینی تازه نفوذ خود را در رسانه‌های جمعی افزایش دهد. متأسفانه سایر کشورهای اتحادیه اروپا نسبت به این پدیده حساسیت کافی نشان ندادند.

بریتانیا از مقام ۱۹ به مقام ۲۸ جدول سقوط کرد و علت آن ماجرای دخالت برخی از نشریات در زندگی خصوصی شهروندان بود. دولت ترکیه به بهانه مبارزه با تروریسم، روزنامه‌نگاران را با تضییقات و محدودیت‌های زیادی زیر فشار قرار می‌دهد. این کشور به مقام ۱۴۸ جدول سقوط کرده است.

در میان کشورهای اروپایی بدترین بیلان به بلاروس (روسیه سفید) تعلق دارد با مقام ۱۶۸ در جدول. الکساندر لوکاشنکو، رهبر این کشور، به دنبال اعتراضات دسامبر ۲۰۱۰ به دستگیری بیش از صد نفر از کارکنان رسانه‌های جمعی دستور داد.

در آذربایجان (مقام ۱۶۲) نیز از زمان اعتراضات خیابانی در آغاز سال ۲۰۱۱ دولت بر رسانه‌های جمعی و دنیای مجازی کنترل بیشتری اعمال می‌کند. رئیس‌جمهور الهام علی‌یف از دشمنان سرسخت آزادی بیان معرفی شده است.

آمریکای شمالی و جنوبی

ایالات متحده از مقام ۲۷ در جدول سال گذشته به مقام ۴۷ سقوط کرده است. در جریان جنبش "اشغال وال استریت" پلیس از گزارش شفاف رویدادها جلوگیری به عمل آورد. گفته می‌شود که ظرف دو ماه بیش از ۲۵ مورد از دستگیری و آزار روزنامه‌نگاران گزارش شده است.

در شیلی که پلیس تظاهرات دانشجویی را با خشونت سرکوب کرد، رتبه این کشور ۴۷ درجه پایین آمد و به مقام ۸۰ رسید. در چند کشور دیگر آمریکای لاتین نیز وضعیت آزادی نشر و بیان رو به وخامت گذاشت: برزیل در مقام ۹۹، پاراگوئه در مقام ۸۰ و پرو در مقام ۱۱۵ قرار گرفتند. در این کشورها خبررسانی درباره فساد و بزهکاری و مشکلات زیست‌محیطی، عقوبتی سخت به دنبال دارد.

در قاره آسیا

در جمهوری خلق چین (مقام ۱۷۴) وضعیت حقوق بشر باز هم بدتر شد. در جریان اعتراضات دنیای عرب رسانه‌های چین زیر فشاری بیشتر قرار گرفتند تا درباره واقعیت اعتراضات چیزی منتشر نکنند. در چین بیش از هر کشور دیگری روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس محبوس است.
در هنگ کنگ نیز وضعیت رو به وخامت است و این کشور از مقام ۳۴ به مقام ۵۴ سقوط کرد. در ویتنام (مقام ۱۷۲) انتقاد از دولت با محکومیت‌های سنگین کیفر داده می‌شود. در برمه (مقام ۱۶۹) به دنبال اصلاحات اخیر وضعیت نشر و بیان اندکی بهبود یافته است.

کشورهای قاره سیاه

در آفریقا وضعیت کشورها بسیار متفاوت است. سودان با مقام ۱۷۰ همچنان صاحب یکی از بدترین کارنامه‌هاست، اما دولت "سودان جنوبی" که سال پیش به استقلال رسید، وضعیت بهتری دارد و در مقام ۱۱۱ قرار گرفته است.

با برگشتن ثبات سیاسی به نیجر مقام این کشور ۷۵ پله بالا رفت و به رتبه ۲۹ رسید. نامیبیا نیز وضعیت مثبتی دارد و جزو ۲۰ کشور بالای جدول قرار گرفته است. اما در بیشتر کشورهای آفریقایی مانند اوگاندا و ساحل عاج وضعیت از گذشته بدتر است.

و بدترین‌ها:

امسال نیز کشورهای اریتره، ترکمنستان و کره شمالی در رده‌های آخر جدول هستند. بنا به گزارش سازمان "گزارشگران بدون مرز" دیکتاتوری‌های حاکم بر این کشورها کمترین ارزشی برای حقوق مدنی شهروندان خود قائل نیستند. در سطحی نزدیک به این کشورها، سوریه، ایران و چین قرار دارند.


 


مردمک: باراک اوباما عصر سه‌شنبه، چهارم بهمن ماه به ایران هشدار داد که ایالات متحده فشار بر این کشور را به خاطر برنامه هسته‌ای بحث‌انگیزش ادامه خواهد داد.

رئیس‌جمهوری آمریکا در سخنرانی سالانه خود در کنگره تاکید کرد که «هیچ گزینه‌ای از روی میز برداشته نشده»، اما درِ مذاکره برای راه حلی صلح‌آمیز گشوده است.

به گفته او، تهران منزوی شده و تا زمانی که جمهوری اسلامی به جامعه جهانی برگردد، با تحریم‌های «فلج‌کننده» روبه‌رو خواهد بود.

رئیس جمهوری ایالات متحده گفت: آمریکا مصمم است که مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود و من برای رسیدن به این هدف هیچ گزینه‌ای را از روی میز برنمی‌دارم. اما گزینه صلح‌آمیز هنوز ممکن است، و اگر ایران به تعهداتش عمل کند می‌تواند به جامعه جهانی بپیوندد.

باراک اوباما در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد که «قدرت دیپلماسی» آمریکا موجب شده که جامعه جهانی، موضع واحدی دربرابر برنامه هسته‌ای ایران بگیرد.

آقای اوباما از سال ۲۰۰۹ که جایگزین جورج دبلیو بوش شد، به ایران شاخه زیتون (نشان صلح) را نشان داد و گفت که به دنبال آغازی دوباره در مقابل کشوری است که بوش آن را «محور شرارت» نامیده بود.

ایالات متحده، روز دوشنبه، سوم بهمن ماه هم‌زمان با تحریم نفت، بانک مرکزی، تجارت الماس، طلا و دیگر فلزات گرانبهای ایران توسط اتحادیه اروپا، بانک تجارت ایران را تحریم کرد.

در همین حال، باراک اوباما با اعلام خبر تحریم بانک تجارت توسط وزارت خزانه‌داری، اتحادیه اروپا را به دلیل خاطر وضع تحریم‌های سنگین علیه ایران تحسین کرد و این اقدام را نشانه وحدت جامعه جهانی دانست.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا روز دوشنبه توافق کردند که از این پس بستن قرارداد نفتی جدید با ایران برای اعضای این اتحادیه ممنوع خواهد بود و قراردادهای کنونی نفت نیر تا اول جولای لغو خواهد شد.

در بخش دیگری از این توافق، اتحادیه اروپا بانک مرکزی ایران، فروش فلزات گرانبها ازجمله طلا، جواهرات و سکه طلا و همچنین فروش اسکناس را تحریم کرد.

حالا رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده می‌گوید این اقدام، پاسخی است که ایران به دلیل عمل‌کردن به تعهدات برنامه‌ هسته‌ای خود گرفته و جامعه جهانی برای مواجهه با تهدید برنامه‌های هسته‌ای ایران، متحد شده است.

او همچنین گفت که آمریکا به وضع تحریم‌های تازه برای افزایش فشار بر ایران ادامه خواهد داد «مگر اینکه ایران با عمل به تعهدات بین‌المللی خود، راهی را که در پیش گرفته، تغییر دهد.»

پس از اعلام تحریم‌ها، کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز هدف اروپا از اعمال تحریم‌ها جدید را «وادار کردن جمهوری اسلامی برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای و توقف غنی‌سازی اورانیوم» اعلام کرد.

ایران نزدیک به ۲۰ درصد از نفت خود را به کشورهای اتحادیه اروپا می‌فروشد که در بین آن‌ها، یونان، اسپانیا و ایتالیا خریداران اصلی محسوب می‌شوند.

از طرف دیگر در چند ماه اخیر، بحث حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران قوت گرفته و حتی آمریکا از احتمال رخ دادن این حمله توسط اسراییل هشدار داده است.

در مقابل ایران اعلام کرده که در صورت تحریم نفت ایران، تنگه هرمز را که گذرگاهی کلیدی برای نفت صادراتی جهان است، خواهد بست. اما واکنش آمریکا و دیگر کشورها به این هشدار باعث شد که وزیر امورخارجه ایران بگوید که این کشور برنامه‌ای برای بستن این تنگه ندارد.

دیروز همچنین وزارت امورخارجه ایران در بیانیه‌ای در واکنش به تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا، این اقدام را «نسنجیده» خواند و تاکید کرد که تحریم‌ها بر ایران تاثیری ندارد.

کشورهای غربی اعتقاد دارند که ایران به دنبال دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای است، اما ایران این اتهام را رد می‌کند و می‌گوید برنامه هسته‌ای‌اش صرفاً اهداف صلح‌آمیز دارد.


 


بی بی سی فارسی: زهرا ربانی املشی، عروس آیت الله منتظری در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، به نگرانی شدید فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از وضعیت سلامتی والدین خود اشاره کرده است.
عروس این مرجع تقلید متوفی شیعه در نامه خود اظهار داشته که افرادی ناشناس در تماس هایی جداگانه با فرزندان آقای موسوی به آنها گفته اند که "پدر یا مادر شما بسیار بیمار هستند" و "بیماری خطرناکی دارند و الآن در حال شیمی‌درمانی هستند".
سایت اصلاح طلب کلمه، چهارشنبه ۵ بهمن (۲۵ ژانویه) نوشت که این نامه، پس از دیدار نویسنده آن و تعدادی دیگر از زنان اصلاح طلب با فرزندان میرحسین موسوی انجام شده که "شدیدا و عمیقا" از وضعیت پدر و مادر خود نگران بوده اند.
سایت جرس روز سه شنبه برای اولین بار متن نامه خانم ربانی املشی، همسر احمد منتظری به رهبر ایران را منتشر کرد که در آن تاکید شده است که میرحسین موسوی و زهرا رهنورد "از حقوقی همانند یک زندانی جانی و قاتل هم برخوردار نیستند".
در ادامه این نامه با اشاره به اختلاف نظر میان میرحسین موسوی و آیت الله خامنه ای آمده است: "حال به هر دلیلی، بین جنابعالی و ایشان اختلاف پیش آمده؛ آیا مناسب است با ایشان و خانواده محترمشان این گونه رفتار شود؟"
خانم ربانی املشی در بخش دیگری از نوشته خود تاکید کرده که فرزندان آقای موسوی و خانم رهنورد، امکان "دسترسی تلفنی یا حضوری" به پدر و مادر خود را برای پی بردن به صحت و سقم اخبار نگران کننده ای که در مورد سلامت آنها عنوان شده ندارند.
وی افزوده است که "مشاهده تن رنجور و بیمار" خانم رهنورد در ملاقات قبلی وی با دخترانش، باعث افزایش نگرانی آنها شده است.
سایت کلمه همچنین خبر داده است که فرزندان خانم رهنورد چند هفته پیش، در دیدار با فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی و فرزندان او، از "کاهش بی دلیل و شدید و عجیب وزن" زهرا رهنورد سخن گفته اند.
محرومیت های جدید بعد از اظهارنظر انتخاباتی
سایت کلمه نوشته است که به دنبال اظهار نظر آقای موسوی در ارتباط با انتخابات مجلس در دیدار شهریور ماه گذشته با فرزندانش، ماموران امنیتی محدودیت های شدیدتری علیه وی و خانم رهنورد اعمال کرده اند.
آقای موسوی در این دیدار، در مورد با انتخابات مجلس نهم گفته بود: "با توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت."
به نوشته کلمه بعد از انتشار این موضع گیری، فرزندان آقای موسوی و خانم رهنورد چند ماه مطلقا از آنان بی خبر بوده اند و سپس، هرکدام از آنها تنها یک بار به طور جداگانه موفق به دیدن والدین خود شده اند و مجددا همه ارتباطات حضوری و تلفنی آنها قطع شده است.
میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، از ۲۵ بهمن گذشته در حبس خانگی به سر می برند.


 


مهر: با اینکه بانک مرکزی در هفته گذشته از اجرای طرح برخورد با دلالان فعال در بازار ارز سخن گفته بود، اما چیزی از حضور آنها در بازار کم نشد، با این حال هر دلار آزاد امروز چهارشنبه به 2170 تومان رسیده است.
به گزارش خبرنگار مهر، فعالان بازار ارز قیمت هر دلار آزاد را امروز چهارشنبه 2170 تومان، هر یورو را 2800 تومان و هر پوند را 3400 تومان اعلام کردند، نرخ هر دلار روز دوشنبه گذشته در بازار آزاد 2050 تومان و هر یورو 2600 تومان بود.

بانک مرکزی نرخ رسمی دلار را امروز با روندی کاهشی 1129 تومان و هر یورو را 1471 تومان تعیین کرد. در عین حال امروز سید شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی ودارایی اعلام کرد: نرخ دلار در لایحه بودجه سال 91 کمی بیش از 1050 تومان تعیین شده است.

مشاهدات خبرنگار مهر از بازار ارز حاکی از ادامه فعالیت ارزی دلالان است، گرچه بانک مرکزی از آغاز برخورد جدی نیروی انتظامی با دلالان ارزی از 25 دی ماه امسال خبرداده بود اما تاکنون برخورد جدی در این زمینه مشاهده نشده است.

دلالان و واسطه گران بازار ارز همچنان آزادانه در این بازار مشغول به فعالیت هستند، به نظر می رسد که اعلام برخورد نیروی انتظامی با دلالان تنها در حد خبری مقطعی بود.

در عین حال تابلوی صرافی ها نرخ هایی را در معرض دید عموم قرار می دهد که به هیچ وجه از سوی صرافی ها اعمال نمی شود. نرخ اعلامی بر روی تابلوی صرافی ها همان نرخ پیشنهادی کانون صرافان است که نرخ فروش دلار را 1400 تومان و نرخ خرید را 1390 تومان تعیین کرده بود.

بانک مرکزی اعلام کرده بود که بازرسان این بانک در بازار حضور دارند و با صرافی های متخلف برخورد می کنند، اما این صرافی ها همچنان از فروش ارز به نرخ مصوب کانون امتناع می ورزند و از سوی دیگر دلار به هر میزان به نرخ آزاد را در اختیار مشتریان قرار می دهند.


 


مهر: نرخ سکه امروز روند نزولی را در پیش گرفت و نرخ انواع سکه‌ها به صورت لحظه‌ای با کاهش مواجه شده است، به طوریکه نرخ سکه طرح قدیم هم اکنون 950 هزار تومان و طرح جدید 930 هزار تومان است.
به گزارش خبرنگار مهر، قیمت سکه امروز در بازار با روندی نزولی مواجه شد و نرخ سکه ها همچنان رو به کاهش است، به طوریکه نرخ هر قطعه سکه طرح قدیم هم اکنون950 هزار تومان، طرح جدید 930 هزار تومان، نیم سکه 470 هزار تومان، ربع سکه 245 هزار تومان و گرمی 110 هزار تومان است.

قیمت سکه ها در ساعات اولیه معاملات در روز جاری کمی بالاتر بود، به نحویکه نرخ سکه طرح قدیم 980 هزار تومان، طرح جدید 960 هزار تومان، نیم سکه 480 هزار تومان، ربع سکه 245 هزار تومان و گرمی 115 هزار تومان بود.

نرخ سکه‌ها روز دوشنبه گذشته به بالاترین حد خود رسیده بود و نرخ سکه طرح قدیم و جدید یک میلیون و 50 هزار تومان، نیم سکه 520 هزار تومام، ربع سکه 265 هزار تومان و گرمی 125 هزار تومان بود.

رئیس جمهور با مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش نرخ سود بانکی به 21 درصد موافقت کرده است، برخی اقتصاددانان معتقدند که با اجرایی شدن این مصوبه، نرخ سکه و دلار در بازار به مرور کاهش خواهد یافت.

نرخ هر اونس طلا امروز در بازارهای جهانی 1667 دلار و هر گرم طلای زرد 18 عیار در بازار داخلی 88 هزار و 880 تومان است.

مدیرکل امور بین الملل بانک مرکزی تأکید کرده که قیمت واقعی سکه طرح جدید 700 هزار تومان است و کسانی که با قیمتهای بالاتر از این رقم سکه بخرند، ریسک زیادی پذیرفته‌اند.


 


مهر: رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی سی.ان.جی کشور با بیان اینکه هم اکنون یکی از گران قیمت‌ترین CNG در بین کشورهای جهان در ایران به مردم عرضه می شود، ارزش افزوده سالانه CNG را 2 تا 2.5 میلیارد دلار عنوان کرد و گفت: در 90 درصد جایگاهها تعمیرات اساسی انجام نمی‌شود.
اردشیر دادرس در گفتگو با مهر با بیان اینکه در حال حاضر به طور متوسط روزانه حدود 18 میلیون متر مکعب در روز گاز طبیعی در جایگاه‌های CNG مصرف می شود، گفت: در شرایط فعلی میزان مصرف گاز در جایگاه های CNG حدود چهار درصد از کل گاز تولیدی کشور را شامل می شود.

رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی سی.ان.جی با اعلام اینکه استاندارد جهانی گویای 850 خودرو به ازای فعالیت یک جایگاه CNG است، تصریح کرد: بر این اساس، باید دوهزار و 600 باب جایگاه تک منظوره بزرگ CNG در سطح کشور وجود داشته باشد.

این مقام مسئول تعداد جایگاه‌های فعلی فعال CNG کشور را حدود یکهزار و 800 باب عنوان کرد و افزود: تاکنون میزان سرمایه گذاری انجام شده در کل زنجیره سی.ان.جی کشور بیش از 6 میلیارد و 500 میلیون تومان بوده است.

به گفته وی، دولت تا آنجا که می‌توانسته کارهای اصلی و بسترهای لازم را فراهم کرده است و از اینجا به بعد بخش خصوصی باید وارد کار شود ولی انگیزه اقتصادی باید وجود داشته باشد.

دادرس با بیان اینکه هنوز 90 درصد جایگاه‌های CNG دولتی هستند و درآمد حاصل از فروش گاز نیز فقط برای بهره‌بردای در نظر گرفته شده است، اظهار داشت: ولی برای سرمایه‌گذار خصوصی که 1.5 تا دو میلیارد تومان هزینه می‌کند، انگیزه کافی اقتصادی را برای فعالیت به همراه ندارد و از این رو بهتر است کارمزدها واقعی شود.

رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی سی.ان.جی کشور با اشاره به نزدیکی زمان خروج جایگاه‌ها از دوره گارانتی تجهیزات، پیشنهاد داد تا صندوق سپرده بازسازی تعمیرات جایگاه‌ها ایجاد شود. وی اظهارداشت: موضوع کارمزد جایگاه‌های سی.ان.جی به 25 درصد در ستاد هدفمندی یارانه‌های باقی مانده است.

وی، ادامه داد: در شرایط کنونی ساخت و بهره برداری از جایگاه CNG برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی ندارد در حالی که ارزش افزوده فروش CNG سالانه بین 2 تا 2.5 میلیارد دلار معادل هزینه توسعه یک فاز پارس ‌جنوبی برای تولید 25 میلیون متر مکعب گاز است.

دادرس با تاکید بر اینکه مطابق با آمارهای جهانی فقط 10 تا 12 درصد کل جایگاه‌ها به طور منظم سالانه یکبار به تعمیرات اساسی می‌روند، تاکید کرد: به این ترتیب از نظر کارشناسی دلیل بسته بودن کامل یک جایگاه سودده نبودن آن جایگاه است.

وی با بیان اینکه در 28 کشور جهان قیمت سی.ان.جی بین 22 تا 35 درصد قیمت بنزین محاسبه شده است، اظهار کرد: درحالی که در کشور ما با دارا بودن دومین ذخایر گازی جهان این رقم 47 درصد قیمت بنزین است که از بالا بودن قیمت سی.ان.جی حکایت دارد.

دادرس با اشاره به کاهش 25 تا 30 درصدی فروش بنزین در زمستان سال گذشته یعنی سه ماه نخست اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها خاطر نشان کرد: مجموعه جایگاه‌داران سی.ان.جی از افزایش فروش سی.ان.جی از روزانه 18 میلیون متر مکعب به 22 تا 25 میلیون متر مکعب استقبال می‌کنند.


 


ایلنا: رئيس فراکسيون اصولگرايان مجلس، درباره تاخير دولت در ارائه بودجه سال 1391 کل کشور گفت: از نظر ما تاخير در ارائه بودجه دليل قانع‌کننده‌اي ندارد و مجري بايد با تنظيم برنامه خود در اجراي به موقع قانون تلاش کند.

لاريجاني درباره تاخير سال گذشته دولت در ارائه لايحه بودجه توضيح داد: دليل تاخير سال گذشته را تصويب ديرهنگام قانون برنامه پنجم توسعه توجيه کردند؛ اما امسال که قانون برنامه‌اي وجود نداشته و بنابراين توجيهي پذيرفته نيست.

وي افزود: اين کار خطا باعث تنظيم بودجه به صورت دوماهه مي‌شود که براي پرستيژ کشور خوب نيست و اشکال مستقيم نيز از سوي دولت است.

مجلس و دولت با هم اختلاف دارند، اما دشمني ندارند

لاریجانی درباره اثرات منفي تصويب بودجه چند دوازدهمي گفت: تاخير در تقديم لايحه بودجه باعث مي‌شود مجلس مطابق سال گذشته به دستگاه‌ها بودجه اختصاص دهد؛ بنابراين اگر آنها برنامه‌هاي جديدي داشته باشند که اجراي آن از ابتداي سال نياز به اختصاص بودجه اضافي داشته باشد، امکان‌پذير نخواهد بود.

رئيس مجلس شوراي اسلامي، با رد تاثير اختلافات ميان مجلس و دولت بر تاخير دولت در ارائه لايحه بودجه يادآور شد: ممکن است در بعضي موضوع‌هاي تخصصي ميان مجلس و دولت اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، اما دو نهاد با يکديگر دشمني ندارند و اين کار صرفا تخلف دولت است.


 


ایلنا: عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: نوسانات نرخ ارز بخش تولید را با مشکل مواجه کرده است.

پیمان فروزش نماینده مجلس هشتم در گفت‌و گو با خبرنگار ایلنا، با انتقاد از عدم پاسخگویی دولت در زمینه نوسانات نرخ ارز، گفت: نوسان و افزایش نرخ ارز باعث ایجاد مشکل برای بخش تولید شده که بیشترین ضربه نیز برای همین بخش است.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس خاطرنشان کرد: ‌در همین راستا رئیس مجلس دستور ورود کمیسیون‌های اقتصادی مجلس به بررسی علت شرایط موجود را صادر کرده است که نتیجه نهایی بررسی کمیسیون‌ها به هیات رئیسه تقدیم می‌شود.

نماینده زاهدان یادآور شد: امیدواریم نمایندگان وزارت اقتصاد و بانک مرکزی با حضور در مجلس نسبت به عدم کارآمد بودن راهکار‌هایشان برای مهار نوسانات بازار ارز و سکه پاسخگو باشند.


 


ایلنا: محمد بقايي‌ماكان‏، معتقد است؛ بي‌تفاوتي به موفقيت‌هاي اصغر فرهادي براي ساخت فيلم درخشان جدايي نادر از سيمين، از جنس بي‌تفاوتي‌ها نسبت به موفقيت رمان «زوال كلنل» و كسب جايزه‌ي برترين محقق دنيا در زمينه‌ي سرطان خون توسط دكتر اردشير قوام‌زاده است.

وي در گفتگو با خبرنگار ايلنا، با اشاره به فيلم اصغر فرهادي گفت: فيلم جدايي نادر از سيمين كه بهتر است آن را جدايي سيمين از نادر بناميم؛‏ با توجه به محتوايش؛ يكي از آثار درخشان سينماي ايران محسوب مي‌شود كه مفهومي جهاني را انعكاس مي‌دهد. آنچنانكه مي‌تواند در همه جاي جهان مصداق داشته باشد.

بقايي‌ماكان ادامه داد: در سه‌دهه‌ي اخير‏ فيلم‌هايي در سينماي ايران ساخته شده‌اند كه به عقيده‌ي من از لحاظ ارزش محتوايي و شيوه‌ي كارگرداني؛ آثاري ارزنده بوده‌اند. فيلم‌هايي مانند «باشو؛ غريبه‌ي كوچك» اثر بسيار تحسين برانگيز بهرام بيضايي و همچنين فيلم «خانه‌ي دوست كجاست» اثر قابل تمجيد عباس كيارستمي.

اين پژوهشگر كه در برخي جنبه‌ها‏ «باشو؛ غريبه‌ي كوچك» و «خانه‌ي دوست كجاست» را ارزنده‌تر از فيلم جدايي نادر از سيمين مي‌داند‏؛ در شرح تفاوت آن‌ها گفت: تفاوت اين فيلم‌ها با فيلم جدايي نادر از سيمين در اين است كه اين‌فيلم‌ها مفهومي بومي محلي داشتند اما فيلم اصغر فرهادي ديدگاهي جهاني را دنبال مي‌كند.

وي افزود: «باشو غريبه‌ي كوچك» زماني ساخته شد و بهرام بيضايي در هنگامي آن را به اكران درآورد كه در كشورما مطرح كردن موضوعات وابسته به ملي‌گرايي‏ جرمي غيرقابل گذشت محسوب مي‌شد‎. چندانكه از ملي بودن تنها بانكي باقي مانده بود و كارخانه‌ي كفشي!

اين نويسنده و مترجم اظهار داشت: نگاه غضب‌آلودي هم كه پس از اهداء جايزه‌ي گلدن گلوب به آقاي فرهادي و فيلم او‏ ازسوي برخي از رسانه‌ها و افراد‎ شد، ‏ريشه در همان ديدگاهي دارد كه پيشكسوتان آقاي فرهادي در دهه‌هاي گذشته بر پرده‌ي سينما منعكس مي‌كردند و كار اين عناد به جايي كشيد كه حتي تصميم وزارت ارشاد را در ارسال فيلم «باشو غريبه‌ي كوچك» به جشنواره‌هاي اروپايي و امريكايي‏ عملي خيانت‌كارانه دانستند. يعني مطرح شدن نام سينماي ايران و طبيعتا خود ايران چندان برايشان اهميت نداشت كه حداقل از روي تسامح هم كه شده‎ پرده‌اي بر هواجس نفساني خويش بياندازند.

بقايي‌ماكان گفت: همين نكته را مي‌توان در مورد كانديد شدن كتاب كلنل محمود دولت‌آبادي در جايزه‌ي بوكر آسيايي و تعلق گرفتن جايزه‌ي برترین محقق جهان در زمینه سرطان و بیماری‌های خونی به دكتر اردشير قوام‌زاده، تعميم داد. بنابراين آنچه درخصوص فيلم جدايي نادر از سيمين براي هر صاحب‌نظري مي‌تواند مورد ارزيابي قرار گيرد‏ اهميتي‌ست كه جهان خارج و اهالي دانش و صدق در داخل كشور بدان داده‌اند. اين معياري‌ست كه مي‌توان آن را در همه‌ي زمينه‌ها‏ ازجمله مسائل اقتصادي‏ فرهنگي‏ هنري و مانند اين‌ها به كار گرفت.

وي ادامه داد: برخي از رويداد‌هاي چشم‌گيري كه در زمينه‌هاي مختلف فرهنگي در كشور پيش مي‌آيد‏ قابل تشبيه به گل‌هايي‌ست كه بطور اتفاقي در كوير مي‌رويد و زماني چند جلوه‌اي دارد و با تدريج فراموش مي‌شود. براين اساس‎؛ و در چنين شرايطي‎؛ موفقيت‌هايي كه در عرصه‌هاي نمايش، سينما، ادبيات داستاني و امثالهم مي‌بينيم‏، پديده‌هايي كاملا اتفاقي هستند و نه روشمند.

اين پژوهشگر اضافه كرد: مثال بارز آن‎؛ پيروزي‌هاي كاملا اتفاقي يا به قول عاميانه «شانسي» در زمينه‌ي ورزش است. بنابراين آنچه تفاوت كشوري مانند ايران را به جهان پيشرفته معلوم مي‌كند، عدم روشمندي در حوزه‌هاي مختلف علمي و نظري‌ست. به صورتي كه نمي‌توان آن را در قالب رشد طبيعي تعريف كرد.

بقايي‌ماكان ضمن اظهار تاسف از حوزه‌هاي تحقيقاتي و پژوهشي در ايران‏، گفت: جاي شگفتي‌ست كه باوجود نزديك به هزار پژوهشگاه در حوزه‌هاي مختلف، همچنان معضل روشنمد ساختن فعاليت‌هاي نظري و علمي در كشور بسيار چشمگير است و از همين روست كه مي‌بينيم دستاوردهاي چشمگير پي‌در‌پي در زمينه‌هاي مختلف، پديد نمي‌آيد و شكوفايي‌ها كاملا اتفاقي‌ست و بيشتر به تلاش فردي بستگي‌دارد. زيرا هدايت و سررشته‌داري امور فرهنگي دچار ضعف تمركز است و طبيعتا نيروهايي كه در اين حوزه به موفقيت رسيده‌اند‏، به سرعت فراموش مي‌شوند. حال آنكه مديريت سليم بايد نحوه و نوع موفقيت‌ها را مورد بررسي قرار دهد تا تجربيات بدست آمده جهت گسترش و پيشرفت‌هاي بعدي‏، ثبت و پيگيري شوند.


 


ایلنا: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار آن شد که هیات‌های انتخاباتی بی‌دلیل افرادی را که او آن‌ها را فرزندان انقلاب خواند، ردصلاحیت نکند.

محسن رضایی که دیروز برای شرکت در مجلس روضه شهادت امام رضا (ع) به دفتر آیت الله نوری همدانی در قم آمده بود، در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در قم، با اشاره به انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی و رد صلاحیت‌هایی که توسط هیئت نظارت صورت گرفته، اظهار داشت: به نظر من شورای نگهبان در حال حاضر باید دقت و مراقبت بیشتری کند که عده‌ای از فرزندان انقلاب مورد ظلم قرار نگرفته و بدون دلیل رد صلاحیت نشوند.

وی افزود: لازمه این کار، مراقبت از سوی شورای نگهبان و تلاش رد صلاحیت شدگان است تا بروند و دلایل خود را ارائه کنند؛ البته ما هم در حد توان خود برای برطرف شدن مشکل‌شان، به آن‌ها کمک می‌کنیم تا انشاالله، تا آنجایی که ممکن است مسئله بهتر مدیریت شود.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه مهم‌ترین مسئله در انتخابات پیش رو مشارکت حداکثری در انتخابات است و مسئولان برای تحقق این امر مسئولیت دارند، گفت: وضعیت اقتصادی کشور و تغییر و تحولات آن در یک ماه آینده بسیار مهم است؛ یعنی دولت مردان و مجلس شورای اسلامی و دولت باید تلاش کنند وضعیت اقتصادی کشور و بازار‌ها را آرام کنند تا مردم با خیال راحت در انتخابات شرکت کنند.

وی افزود: البته از مهم‌ترین مسئله‌ها این است که رقابت‌های انتخاباتی نباید تبدیل به وسیله‌ای برای تخریب یکدیگر شود.

محسن رضایی اضافه کرد: رقابت‌های انتخاباتی می‌تواند جدی باشد و در عین حال اخلاق و برادری هم حفظ شود.

وی در پایان گفت: فرق مردم سالاری دینی در ایران، با دموکراسی در غرب، این است که رقابت‌های سیاسی و از جمله آن‌ها رقابت‌های انتخاباتی باید در عین برادری صورت گیرد، تا هم رقابت جدی باشد و هم اخلاق فراموش نشود.


 


خبرگزاری فارس: سخنگوی جبهه ایستادگی با بیان اینکه جبهه ایستادگی قطعا لیست جداگانه خواهد داد، گفت:5 نفر از نامزدهای لیست تهران مشخص شدند.

حسن بیادی سخنگوی جبهه ایستادگی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با تاکید بر اینکه جبهه ایستادگی اقدام به انتشار لیست جداگانه در تهران خواهد کرد، گفت: لیست جبهه ایستادگی تنها برای تهران نیست بلکه در سراسر کشور کاندیدا معرفی خواهیم کرد.

بیادی افزود: 5 نفر از نامزدهای جبهه ایستادگی در تهران مشخص شده‌اند که اغلب از روحانیون باسابقه هستند.

وی با بیان اینکه انتشار لیست جداگانه از سوی جبهه ایستادگی به معنای اختلاف این جبهه با جبهه متحد و پایداری نیست، تصریح کرد: برخی افراد باسابقه از جمله آقای دکتر علوی در لیست تهران جبهه متحد قرار خواهند داشت

بیادی در پایان با بیان اینکه جبهه ایستادگی، تشکل فصلی نیست، خاطرنشان کرد: جبهه ایستادگی بعد از انتخابات مجلس نیز فعالیت سیاسی خواهد داشت و فعالیت این جبهه قطعاً به انتخابات خلاصه نخواهد شد.


 


خبرگزاری فارس: وزیر امور خارجه کشورمان می‌گوید که ایران همیشه آماده مذاکره بر اساس احترام متقابل است.

علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه درباره اظهارات رئیس سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر آمادگی 1+5 برای مذاکره با ایران به خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس گفت که ما همیشه اعلام کرده‌ایم که آماده مذاکره بر اساس احترام متقابل هستیم.

وی افزود: آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی در آخرین نامه‌ای که به کاترین اشتن نوشت، آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای مذاکره با 1+5 اعلام کرد.

رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان تاکید کرد که بحث بر سر زمان و مکان مذاکره بود که اشتون با اغلو تماس گرفته و راجع به اینکه مکان این مذاکره استانبول باشد صحبت کرده است.

وزیر امور خارجه همچنین یادآور شد: اطلاعات داده شده به آقای اغلو را به دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز انتقال دادیم و هم‌اکنون منتظر اعلام نظر آقای جلیلی درباره زمان و مکان هستیم تا آن را به آقای اغلو منعکس کنیم تا او نیز به خانم اشتون انتقال دهد و نهایتاً یک توافقی صورت گیرد.


 


خبرگزاری فارس: وزیر اقتصاد و امور دارایی از موافقت احمدی نژاد با مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش سود سپرده‌های بانکی در حد 21 درصد خبر داد.

به گزارش حوزه دولت خبرگزاری فارس، سید شمس‌الدین حسینی وزیر امور اقتصاد و دارایی از موافقت احمدی نژاد با مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش سود سپرده‌های بانکی در حد 21 درصد خبر داد.

وی افزود: رئیس کل بانک مرکزی نیز پس از این موافقت، مصوبه شورای پول و اعتبار را در کوتاه ‌ترین زمان برای اجرا ابلاغ می‌کند.


 


خبرگزاری فارس: یک مقام آگاه در بانک مرکزی خبر داد: نرخ سود عقود مبادله‌ای بر اساس مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار که به تأئید احمدی نژاد هم رسیده، بین 14 تا 15 درصد و نرخ سود عقود مشارکت۲۱ درصد خواهد بود. همچنین نرخ سود عقود مشارکتی نیز ۲۰ درصد تعیین شده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، پیش از ظهر امروز وزیر اقتصاد از عدم مخالفت احمدی نژاد با مصوبه شورای پول و اعتبار که تغییراتی را در نرخ سود سپرده های بانکی اعمال کرده است، خبر داد.
بر این اساس یک مقام آگاه در بانک مرکزی از سایر بخش های مصوبه شورای پول و اعتبار که در ارتباط با تغییرات نرخ سود تسهیلات پرداختی و عقود مشارکت است، خبر داد.
وی تصریح کرد:بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار،نرخ سود عقود مبادله ای برای دوره بازپرداخت کمتر از دو سال 14 درصد و برای برای دوره بازپرداخت بالای دو سال 15 درصد خواهد بود.
وی افزود:همچنین نرخ سود تسهیلات مسکن مهر همچنان 11 درصد است.
این مقام آگاه یادآور شد: نرخ سود عقود مشارکتی حداکثر 21 درصد تعیین شده است و اوراق مشارکت هم با نرخ سود علی الحساب 20 درصدی منتشر خواهد شد و در صورت عودت قبل از سررسید، نرخ سود این اوراق 18 درصد خواهد بود.
بنابراین گزارش، بانک ها بنا بر بسته سیاستی- نظارتی سال 90 موظف هستند حداقل 20 درصد تسهیلات پرداختی را در قالب عقود مبادله ای پرداخت کنند.
پیش از این گفته شده بود که بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار، بانک ها در تعیین نرخ سود سپرده ها به شرط رعایت نسبت های مالی، آزاد خواهند بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته