-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 08/02/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



میرحسین موسوی و مهدی کروبی صبح  دیروز  با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند. در این دیدار این دو شخصیت به گفت و گو و تبادل نظر درباره مسایل روز پرداختند.

در ابتدای این دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی از ضایعه درگذشت محمد نوری،هنرمند پیشکسوت کشور ابراز تاسف کرده و این حادثه را به خانواده، جامعه هنری  و مردم کشور تسلیت گفتند.

به گزارش سحام نیوز، در این دیدار که با هدف بررسی حوادث و رخدادهای اخیر کشور برگزار شد، میرحسین موسوی با ابراز نگرانی از موج جدید تحریم ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل،اتحادیه اروپا، آمریکا،کانادا و استرالیا و پیامدهای ناشی از آن گفت: “تحریم های اخیر که به صورت گسترده و در سطحی وسیع در حال برنامه ریزی و اجراست، موجب وارد آمدن آسیب های شدید به مردم، مخصوصا کارگران، کشاورزان و اقشار محروم جامعه خواهد شد. کشور هم اکنون با مشکلاتی نظیر تورم، رکود اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری روبروست که این تحریم ها می تواند این عوامل را تشدید کند.”

در این دیدار مشترک، مهدی کروبی نیز با استناد به سخنان اخیر برخی نمایندگان مجلس گفت:” متاسفانه بارها و بارها نمایندگان مردم خواستار شفاف سازی حساب صندوق ذخیره ارزی شده اند اما  دولت زیر بار ارائه گزارش صحیح از این حساب به بهانه محرمانه بودن آن نمی رود.”

دبیرکل حزب اعتماد ملی گفت:”گویا کفگیر آقایان دولتی به ته صندوق ذخیره ارزی خورده است که توانایی اجرای مصوبه مجلس در خصوص توسعه مترو را نداشته اند. ”

آقای کروبی افزود: “طبق برنامه پنج ساله چهارم ما باید ۸درصد رشد اقتصادی میداشتیم که متاسفانه بدلیل عملکرد بد دولتمردان این رشد به بیشتر از ۲درصد نرسیده است.”

سپس میر حسین موسوی به خبرهای تلخ از زندانیان سیاسی اشاره کرد و گفت:”خبرهای  ناگواری را از بند زندانیان گمنام سیاسی علی الخصوص بند زنان در خبرها می خوانیم که بسیار مایه تاسف و اندوه است. شاید بهتر است تا دیر نشده مقامات قضایی و امنیتی به این موارد رسیدگی کنند تا فردا که مساله ای رخ داد و پرده ها کنار رفت تقصیر را به گردن تعدادی عوامل خودسر نیاندازیم.”

در ادامه این دیدار مهدی کروبی  جو سازی و سردرگمی برخی رسانه های جریان حاکم را بررسی کرد و گفت:” در کشور فتنه ای رخ نداده که سران فتنه ای داشته باشد. آنچه در این یکسال روی داده حرکت اعتراضی مردمی بوده که به دنبال حقوق از دست رفته شان بودند. اینکه برخی رسانه های جریان حاکم طی این یکسال از القابی همچون سران فتنه برای افراد نام می بردند و امروز چیز دیگری می گویند حکایت همان دم خروس است که البته گویا به دم روباه بیشتر شباهت دارد. فتنه چیزی نیست جز مهندسی آرای مردم و نادیده گرفتن حق رای آنان. فتنه چیزی نیست جز تهمت زدن هر روزه، آن هم از تریبون ها و رسانه هایی که از بیت المال تامین می شوند و فتنه چیزی نیست جز رفتارهای بدور از دین، قانون و انسانیت که با زندانیان سیاسی و خانواده هایشان صورت می پذیرد.”

آقایان کروبی و موسوی ضمن محکوم کردن تهدید های اخیر بر علیه کشور، با تاکید بر حفظ استقلال و امنیت کشور از شرایط حال حاضر کشور که نتیجه اجرای سیاست های غلط و سخنرانی های ماجراجویانه دولتمردان کشور بوده احساس خطر کردند و افزودند: “تصمیمات و سخنان نسنجیده این آقایان موجب تحقیر مردم ما در دنیا شده و علاوه بر تحریم های همه جانبه، تهدید ها را نیز به همراه داشته و کار را به جایی رسانده اند که حتی عقب نشینی از برخی مواضع قبلی نه تنها امتیازی برای ما به همراه ندارد بلکه موجب بحرانی تر شدن شرایط می شود. در این وضع بحرانی تعداد کشورهای دوست و باصطلاح هم پیمان به تعداد انگشتان یکدست هم نمیرسد که البته آنها هم به دنبال منافع خودشان هستند. تحریم های صورت گرفته آسیبی است که به قشر محروم جامعه وارد می آید و شرایط را برای این افراد که متاسفانه بخش عظیمی از این جامعه هستند سخت تر می کند.”

این دو کاندیدای انتخابات دهم در خصوص خبر ایجاد ۷۰۰۰ پایگاه بسیج در سراسر کشور افزودند:” بسیجی که امام(ره) باهدف دفاع از صیانت و امنیت مرزهای کشور در مقابل تهدید های خارجی بنا نهاد و هشت سال در جبهه های جنگ تحمیلی جان فشانی کرد، اکنون به حزبی نظامی-سیاسی برای سرکوب مردم، دانشجویان و دراویش و خواسته های مدنی آنان و مهندسی در انتخابات ها بدل شده است.

در پایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی از مردم خواستند که با تشکیل شبکه های اجتماعی به تولید محتوا و آمار صحیح در خصوص بخش های مختلف کشور بپردازند.

آقایان موسوی و کروبی دلیل راه اندازی این شبکه های اجتماعی را مقابله با ارائه آمارهای غلط و دروغین از سوی دولت دانسته و افزودند: کارشناسان و صاحبنظران فعال در بخش های مختلف کشور با ارائه آمار صحیح، به شفاف سازی شرایط موجود بپردازند و با آگاه سازی مردم آنان را در تصمیم گیری شرایط و برنامه ریزی برای آینده یاری کنند.


 


کلمه :مقامات زندان اوین ضمن ملاقات با زندانیان سیاسی اوین که از دوشنبه هفته گذشته اعتصاب غذا کرده اند از آنها خواستند که به اعتصاب غذای شان پایان دهند و اگرنه به زندان رجایی شهر فرستاده می شوند .

به گزارش کلمه، تعدادی از مسوولان زندان اوین به همراه برخی از ماموران وزارت اطلاعات ، ضمن گفت و گو با هفده زندانی که به خاطر اعتراض به رفتارهای نامناسب ماموران زندان به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده اند ،به آنها گفتند:« اگر به اعتراض ادامه دهید و اعتصاب غذای خود را نشکنید به زندان رجایی شهر تبعید خواهید شد .»

زندانیان اعتصاب کننده در پاسخ به این تهدید اعلام کردند که همگی آماده اعزام به زندان رجایی شهر هستند و تا رسیدن به خواسته هایشان هرگز دست از اعتصاب غذا بر نمی دارند .

زندانیان اعتصاب کننده این پاسخ را در دیدار با معاون اجرایی دادستان تهران نیز که در روزهای اخیر بازدیدی از زندان اوین داشته و با این زندانیان گفت و گو کرده است ،تکرار کردند .

ماموران وزارت اطلاعات و بند ۳۵۰ زندان اوین ضمن توهین و تهدید زندانیان درروز دوشنبه گذشته به آنها گفته بودند ، اوین را برای تان تبدیل به کهریزیک دیگری می کنیم .

این در حالی است که این زندانیان سیاسی فقط خواستار رعایت حقوق اولیه انسانی شان در زندان از جمله حق ملاقات و عدم توهین از سوی ماموران شده بودند . در پی این اعتراض ها هفده زندانی سیاسی این بند به انفرادی های بند ۲۴۰ فرستاده شدند . زندانیان پس از انتقال به انفرادی در اعتراض به این توهین ها و تحقیرها دست به اعتصاب غذا زدند .

تاکنون پنج نفر از اعتصاب کنندگان اوین به بیمارستان منتقل شده و چون یک هفته از اعتصاب غذای سایران نیز می گذرد حال عده دیگری هم به سرعت رو به وخامت است .

خانواده زندانیان سیاسی این بند به شدت نگران حال عزیزان شان هستند و اعلام کرده اند در صورت ادامه این روند آنها نیز اعتصاب غذا خواهند کرد.

هفده زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین خواستار بازگشت به بند عمومی و همچنین عذر خواهی و تنبیه ماموران خاطی اوین هستند . آنها اعلام کرده اند تا رسیدن به خواسته های شان دست از اعتصاب غذا بر نخواهند داشت.

علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، جعفراقدامی فعال مدنی، بابک بردبار عکاس خبری، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، مجید دری فعال دانشجویی، مجید توکلی فعال دانشجویی، کیوان صمیمی روزنامه نگار، غلامحسین عرشی و محمد حسین سهرابی راد از جمله زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی هستند که در اعتصاب غذا به سر می برند.

همچنین پیمان کریمی آزاد از بازداشت شدگان حوادث عاشورا که به بیماری دیابت مبتلا است پس از دو روز اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده و از حال وی تاکنون خبری در دست نیست .


 


آیت الله العظمی بیات زنجانی، از مراجع عظام  در تماس تلفنی با محسن آرمین گفت و گو کرد.

به گزارش کلمه، در این تماس تلفنی که دیروز ظهر صورت گرفت،  این مرجع عالیقدر از محسن آرمین، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دلجویی کرد.

محسن آرمین پس از تودیع وثیقه صادره به میزان ۲۰۰ میلیون تومان از زندان آزاد شده است.

دادستان تهران اواخر اردیبهشت‌ماه درباره علت بازداشت محسن آرمین گفته بود که این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی بازداشت شده است و پرونده وی  در دادسرای شهید مقدس در حال بررسی است و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.


 


سید علیرضا بهشتی شیرازی، مشاور ارشد میرحسین موسوی امروز،  یازدهم مرداد در دادگاه انقلاب محاکمه می‌شود.

به گزارش کلمه، علیرضا بهشتی شیرازی در هفتم دی سال ۸۸ پس از ناآرامی‌های گسترده روز عاشورا مانند شمار دیگری از فعالان سیاسی- مدنی بازداشت شد.

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل شماری از زندانیان از جمله علیرضا بهشتی شیرازی است.

علیرضا بهشتی شیرازی سردبیر روزنامه توقیف شده کلمه سبز و مدیر سایت کلمه، نزدیک‌ترین رسانه‌ها به میرحسین موسوی بود.

او در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی، دبیر هیات دولت بود که با اعلام نامزدی آقای موسوی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری، بار دیگر در مقام مشاور در کنار همکاری قدیمی‌اش ایستاد.

این سیاستمدار و روزنامه‌نگار، پس از انقلاب در حزب جمهوری اسلامی فعالیت می‌کرد، مدتی هم با روزنامه جمهوری اسلامی همکاری کرد و پس از آن به امور فرهنگی پرداخت.


 


نمایندگان خانواده‌های زندانیان سیاسی امروز، دهم مردادماه به دیدار علیرضا آوایی، رییس دادگستری استان تهران رفتند.

به گزارش دویچه وله، در این دیدار رییس دادگستری تهران قول مساعد داده است که  با رییس زندان اوین در باره خواست زندانیان صحبت خواهد کرد.همچنین آوایی تاکید کرده است که حرف‌های خانواده های زندانیان را به آقای دادستان منتقل کرد.

براساس این گزارش،  خانم‌ها مجردی، نورانی‌نژاد و پرویزی به نیابت از ۵۰ نفر دیگر، مشکلات زندان اوین و خواست‌های افراد اعتصابی را با آوایی مطرح کردند.

در این دیدار، خانواده‌های زندانیان سیاسی به آقای آوایی هشدار دادند که  در صورت ادامه بی‌خبری از فرزندان و همسران خود، همگی اعتصاب غذا می‌کنند.


 


سید محمد خاتمی درگذشت استاد محمد نوری را به جامعه هنری ایران، دلبستگان به این مرز و بوم و خاندان نوری تسلیت گفت.

به گزارش وبسایت سیدمحمد خاتمی، متن کامل این پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با مرگ تابسوز استاد بزرگ و والامنش و هنرمند ارجمند جناب آقای محمد نوری، ‌صدای فاخری خاموش شد که در طنین دلنشین آن ایران عزیز و سرفراز در اوج شکوه بود. صدایی که از دلی سرشار از عشق به میهن و دلدادگی نسبت به ایران و ایرانی و انسان بر می خاست.

انسان منیع الطبع و هنرمندی هنرشناس رخ در نقاب خاک کشید که یاد و خاطره او همواره در دلهایی که به آهنگ والایی ایران می طپد زنده خواهد ماند.

من این مصیبت را به جامعه هنری ایران زمین و همه دلبستگان به این مرز و بوم بخصوص به خاندان معزز نوری و همه ارادتمندان استاد تسلیت عرض می کنم و شادی روان بلندش را از درگاه پروردگار مسألت دارم.

سید محمد خاتمی

۱۰ مرداد ۱۳۸۹


 


کمیسیون برنامه و بودجه که از سوی رئیس مجلس موظف به بررسی ضوابط اجرایی بودجه ۸۹ شده بود، که شش مورد عدم تطابق با قانون اساسی و احکام بودجه را تشخیص داده است.

به گزارش ایلنا، موسی‌الرضا ثروتی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، در واکنش به جوابیه روز گذشته معاونت حقوقی رئیس‌جمهور که به برخی شبهات درباره ضوابط اجرایی بودجه ۱۳۸۹ پاسخ داده بود، گفت: بر اساس قانون، آیین‌نامه اجرایی بودجه‌های سنواتی باید در دولت به تصویب برسد و به مجلس ارسال شود.

وی با اشاره به اینکه معاونت حقوقی احمدی نژاد به استناد اصول ۱۲۶ و ۱۲۷ قانون اساسی که رئیس جمهور را مسئول امور برنامه، بودجه و امور اداری و استخدامی کشور معرفی می‌کند، اعلام کرده بود ضرورتی به ارسال ضوابط اجرایی بودجه سنواتی نیست، گفت: این رویه دولت برخلاف رویه‌های ۳۰ سال قبل است که تا کنون سابقه نداشته است.

به گفته این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، ضوابط اجرایی بودجه‌های سنواتی باید در هیات دولت به تصویب برسد که رئیس‌جمهور یکی از اعضای آن است. اما امسال احمدی نژاد به تنهایی، این ضوابط اجرایی را تعیین کرده و به معاونت برنامه‌ریزی خود ابلاغ کرده است.

عضو فراکسیون اصولگرایان با تاکید بر اینکه رئیس‌جمهور به تنهایی هیات دولت نیست و همه وزرا عضو آن هستند، ادامه داد: آیین‌نامه اجرایی قوانین بودجه سنواتی باید به تصویب کلیت هیات وزیران برسد نه اینکه رئیس‌جمهور شخصا آن را به معاونت راهبردی ارائه دهد. چون رئیس‌جمهور فقط یک حق رای دارد و هیات وزیران که رای مجلس را دارند، باید آیین نامه اجرایی را به تصویب برساند.

ثروتی افزود: هدف از بررسی ضوابط اجرایی قوانین بودجه آن است که هیچ مغایرتی با قوانین بودجه و دیگر قوانین موضوعه کشور نداشته باشد.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که پیش از این از ارائه ضوابط اجرایی بودجه ۸۹ از سوی رئیس مجلس به این کمیسیون خبر داده بود، با اشاره به اتمام بررسی‌های این کمیسیون، خاطرنشان کرد: در نتیجه این بررسی‌ها ضوابط اجرایی بودجه ۸۹ در ۶ مورد با قانون بودجه و قوانین اجرایی مغایرت دارد.

وی در تشریح این مغایرت‌های قانونی در ضوابط اجرایی ابلاغ شده از سوی احمدی نژاد گفت: اولا نوع تصویب ضوابط اجرایی همانطور که توضیح دادم‏، برخلاف رویه قانونی بوده است. دوما این ضوابط اجرایی با چهار اصل قانون اساسی مطابقت ندارد و در این چهار مورد تخلف شده است. سوما اینکه در مواردی شاهد عدم تطبیق ضوابط با احکام بودجه جاری کشور هستیم.

به گفته وی‏، به دلیل عضویت همزمان اعضای کمیسیون برنامه و بودجه در کمیسیون تلفیق، جلسات کمیسیون برنامه به حدنصاب نمی‌‌رسد. به همین دلیل هنوز گزارش نهایی این کمیسیون در مورد تخلفات در ضوابط اجرایی بودجه ۸۹ به رئیس مجلس گزارش نشده است. این در حالی است که مرکز پژوهش‌ها هم گزارشی در اینباره به آقای لاریجانی داده است و امیدواریم که گزارش کمیسیون برنامه نیز بعد از تعطیلات به رئیس مجلس ارائه شود.

این نماینده منتقد دولت با اشاره به اینکه تا کنون لاریجانی حدود ۱۳۰ مورد مغایرت‌های قانونی در مصوبات دولت را ابلاغ کرده است، تصریح کرد: به نظر می‌رسد که در حال حاضر تنها مقام رهبری می‌توانند راهگشا باشند و تکلیف عدم اجرای قوانین را روشن کنند. البته مجلس هم می‌تواند با استفاده از ابزارهای نظارتی خود از رئیس‌جمهور سوال کرده یا او را استیضاح کند. اما به دلیل ملاحظات سیاسی این کار را نمی‌کند. البته بعید نیست که به سوی استفاده از این ابزارها پیش رویم.


 


محمد نوری زاد که به تازگی از زندان اوین به مرخصی آمده است یادداشتی با نام” پیشکش به همه خوبان” در وبلاگ خود منتشر کرده است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

براین باورم که در عالم ، نمی توان چیزی را همسنگ محبت و مهر : برترازو نهاد . چرا که مقایسه و چند و چون عطوفت مادری ، جز با همان که خاص خود اوست ، راه به خطا می برد . مرا نیز در اقیانوس مهر شما ، جز گمگشتگی و عجز چاره ای نیست . که اگر چاره ای نیز بوده باشد ، همانا غواصی در آن گستره ی بی کرانه است .

چندی است به این می اندیشم که یک مور ناپیدا چون من ، می تواند آیا در پاسخ به این همه محبت جاری ، ران ملخی به پیشگاه سلیمان مردمان خویش تقدیم دارد ؟ به دارایی های خویش که نگریستم ، دیدم در میان همه ، می توانم گوهری برآورم که چه بسا شایسته ی شاًن شما باشد . شمایانی که در این چند وقت آزادگی ، چه پیش از زندان و چه در ماههای تلخ زندان ، با من و خانواده ام همراه و همدل بوده اید . وحتی مرا در دعاهای گاه و بی گاه خود ، نصیب و لیاقت بخشوده اید .

هدیه ی من به پیشگاه شما ، از جنس نجواست . زمزمه است . نیایش است . همان تاروپودی که سرانجام به حریر رهایی می انجامد. " نجواها ونیایش ها" ی من در زندان ، نردبانی است که خود مرا از سلول تنگ انفرادی ، سبکبال ، تا فراز ابرها به پرواز در می آورد . اول بار که این نجواها را " قلمی" کردم ، دیدم لطافت مواج همسخن شدن با خدای خوب ، خاصیت خوشگوار دیگری نیز دارد . وآن : قابلیت تکرار است . پس ، شب ها ، خود برای خود ، این نجواها را می خواندم و می گریستم . وباهمان الفاظ ، انرژی تازه ای می یافتم که راه رفتن بر فراز ابرها ، کمترین بهره ی آن بود .

در زندان ، من با دوستان فهیم وبا ادب و نخبه ، و به معنی واقعی : انسان ، مواجه و همنشین و هم سلول و هم بند شدم . از فهم و شعور آنان درس ها گرفتم . و از جمعی دیگر نیز که در سلول ها و بندهای دیگر بودند ، خبرگرفتم و در خلوت خود ، هم شما را و هم آنان را از مسیر نجواها و نیایش های خویش عبور دادم .

از زندان که بیرون آمدم ، حسی در من جوشید تا مگر با " صدای خود" ، همان نجواها را ضبط کنم و در اختیار شمایان قرار دهم . پس ، مکتوب نجواهای من تقدیم به شما ، و نجواهای صوتی من ، تقدیم به زندانیان بی گناهمان . و برای این که احترام خود را به همه ی بی گناهان دربندمان ادا کرده باشم ، از میان آنان ، سه نفر را به شکل نمادین برمی گزینم و از سر تواضع و ادب ، رو به آنان سرتعظیم فرود می آورم : یکی سرکار خانم هنگامه ی شهیدی ، و دیگری : آقای احمد زیدآبادی ، و سومی : آقای محمد رضا جلایی پور .

پیشنهاد می کنم علاوه بر مطالعه ی مکتوب نیایش ها ، برای شنیدن فایل صوتی آنها ، خلوتی برای خویش فراهم آورید به قدر چهل دقیقه . این خلوت ، ضرورتی است برای همحس شدن با زندانیان . در آن خلوت بی مزاحم ، به نجواهای من گوش جان بسپرید تا با نردبان کلمه های آهنگین این نجواگر هیچ در هیچ ، یک به یک ، به سلول زندانیان سربزنید و از حال و روزشان خبر بگیرید .

من ابتدا مکتوب این نجواها و نیانش ها را به محضر شماخوبان تقدیم می دارم و یکی دو روز بعد – به شرط بقا – فایل صوتی آن را نیز به شما پیشکش خواهم کرد .

نجواهای محمد نوری زاد در زندان اوین

خدای تنهایی

نمی خواهم نجواهای عاشقانه ی خود را با روایت تلخ هرآنچه که در زندان اوین دیده و شنیده ام ، بیامیزم . اما همینقدر بگویم که من در زندان اوین ، گوشه ای از غربت سیدالشهدا را باور کردم . آنجا که غریبانه ، فوج حریص دشمن را به شنودن سخن خود فرا خواند و در آن وادی بلا سخن از آزادگی راند . که یعنی : مرا انتظار این که شما اعتقادی به خدا و قرآن و پیامبر داشته باشید نیست . اگر انسان و آزاده اید ، جلو بیایید که من با شما سخن دارم . دو انسان آزاده ، باهرگرایش و اعتقاد ، مشترکات فراوانی دارند .

دراوین اما ، من و سایر زندانیان ، بیش از آن که به آزادی خود بیندیشیم ، سخت دلتنگ آزادگی بودیم . همان گوهر نایابی که سیدالشهدا در صف مقابل کاوید و بدان دست نیافت .

یک سلول انفرادی ، به قدری که بتوانی دراو دراز بکشی ، و دری سنگین و پرطنین ، با دریچه ای به اندازه ی دو کف دست ، و پنجره ای مشبک ، که به زور ، شب و روز آن سوی پنجره را نشان تو می دهد . سه وعده غذا . و سکوتی به وسعت قبرستانی که از تو همه چیز می خواهد الا حیات .

در وسط این قبرستان تنگ و تک به تک ، زندانیان بی کس و تنها ، زانو در بغل نشسته اند . با هزار هول و هراس ، با اضطرابها و نگرانی های تمام نشدنی . و اندوهی از جنس اسید ، که ذره ذره روان زندانیان آب می کند و آنان را به وادی سرگردانی و گمگشتگی در می اندازد . این که : اکنون ، برسر پدران و مادران ما ، برسر خواهران و برادران ما ، و برسرهمسران و فرزندان ما چه خواهد آمد ؟ سرنوشت ما به کجا خواهد انجامید ؟ کارمان چه خواهد شد ؟ درس ؟ دانشگاه ؟ اجاره خانه ؟ خرج زندگی ؟ خرج تحصیل ؟ حرف و حدیث مردم ؟ در ؟ همسایه ؟ واویلا ، هیچ غربتی به گرد پای غریبی یک زندانی بلاتکلیف و بی کس نمی رسد .

اجازه بدهید مستقیم به اصل مطلب اشاره کنم . این ‌که درست در میانه ی تهدیدها و ضرب ‌وشتم‌ها و ناسزاها و بلاتکلیفی‌ها ، حس می کنی نسیمی از تو عبور می کند و غوغای درون تو را فرو می نشاند . و چشمانی را می بینی که از همه سو به تو زل‌ زده اند . و لبانی را می بینی که رو به تو لبخند می‌ بارند ، و سر انگشتانی که نوازشت می کنند و اشک هایت می سترند . خوب که نگاهش می‌کنی می‌بینی غریبه ای در کار نیست، هر که هست : آشناست . یک آشنای قدیمی . آری ، او خود خداست . خدایی که با همه‌ی بزرگی‌ش آمده و در سلول کوچک و تنگ انفرادی تو ، با تو هم ‌نشین شده ، زانو به زانو ، و نفس به نفس . اینجاست که معطل سراسیمه و با شتاب خود را در آغوش او رها می‌کنی .

وسط هق‌هق گریه، تو از آنانی که باید برادرت باشند و نیستند ، گله می‌کنی . و او مثل یک مادرصبور و سربه زیر، سرت را به سینه می‌ نهد و صورت به صورتت می ساید!

من در همان سلول انفرادی بودم که یک روز از جایی یک قلم به دستم رسید ، یک خودکار؛ چگونگی اش مهم نیست . مهم این بود که در آن ممنوعیت داشتن قلم و کاغذ ، ثروت بی مانندی به دست من رسیده بود . دستیابی به کاغذ ، کمی سهل تر می نمود . پاکت مقوایی دوغ‌هایی را که هرازگاه به ما می‌دادند، با احتیاط می‌شکافتم و از هرکدام دوبرگ کاغذ کاهی کوچک برمی آوردم . یادم است؛ اولین چیزی که روی آن مقواهای کاهی کوچک نوشتم یک قطعه شعر بود؛ یک قطعه شعر سپید به اسم سلول ۱۲۳ . و بعد: همین نجوا و نیایشی که تقدیم شما می دارم .

من این نجواهای عاشقانه را برای شما می‌خوانم، با این تاکید که شما هم در تمام این مدت ، تنهایی این نجواگر، و هول و هراس و بی‌کسی او را تجسم کنید .

خدایا ، آدم‌هایی مثل من، تا زمانی که گرفتار کار و زندگی و رفت ‌و آمد متداولند ، خدایی دارند هم ‌ردیف کارشان ، هم ‌ردیف همسر و فرزند و دلمشغولی‌های روزانه‌شان… خدایشان به همین اندازه است؛ ونه بیشتر. هرازگاهی به تو سری می‌زنند تا برای تداوم همان روند همیشگی ، حالی بگیرند و به‌زعم خودشان جایی در دل تو باز کنند. تو برایشان یک رفیق ساده‌ لوحی که به‌ وقت ضرورت می‌شود سرش کلاه گذارد . تویی که با چندرکعت نماز و با چند اصطلاح قربة‌الی‌اللهی، ما را که مثل نقل و نبات دروغ می‌گوییم، به آنانی که دروغ نمی‌گویند و از دروغ متنفرند ترجیح می‌دهی . تویی که ما را با دست و دل کجی که داریم، به آنانی که صاف و صادقند ترجیح می‌دهی . تویی که انبانی از دوز و کلک های رایج مارا به لطف یک قطره اشک ، به کوهی از پاداش و ثواب تبدیل می کنی . تویی که بود و نبودت ، تنها در محدوده ی کار و کسب ما ظهور و بروز پیدا می کند . تویی که معصومانه از ما بندگان خویش ، در آشوب و در هراسی . تویی که از ترس شورش جاهلانه ی ما ، پا از گلیم خود فراتر نمی نهی . تویی که جرات اعتراض نداری تا بگویی : آهای آدم های بظاهر زرنگ ، شما خدای منید یا من خدای شما ؟

—————————————————————————————————

خدایا به این نتیجه رسیده ام که تو ، آنجا که پای به درون سلول انفرادی من می گذاری ، باخدایی که من در بیرون زندان می شناختم ، تفاوت داری . تو ، در بیرون زندان ، شرمنده ام خدا ، به من محتاجی ، که تحویلت بگیرم یا نگیرم ، به خلوت خود ، راهت بدهم یا ندهم ، رک بگویم خدا : در بیرون زندان ، اراده ی تو در دست من است . و تو ، هستی تا کمبود های مرا جبران کنی .

—————————————————————————————————-

من در بیرون زندان ، سالهای سال ، با سوز و گداز ، هزار صفت جوشن کبیری تو را به زبان آورده ام ، بی آنکه هزاریک از این صفات تو را به جان جامعه ی خویش در انداخته باشم . درعوض اما ، تا دلت بخواهد ، عدل تورا ، بزرگی و علم و مهربانی و نظم و بخشایندگی تو را به خاک انداخته ام ، و به دست خود ، جامعه ام را از درک این همه شکوه و رشد باز داشته ام . اکنون ، به این رسیده ام که تو ای خدا ، در سلول انفرادی ، به خدای واقعی شبیه تری . در سلول انفرادی ، این تویی که زمینه ی احتیاج مرا در من بر می انگیزی . تویی که دست به دل ناآرام من می بری و آرامم می کنی . ناز مرا می کشی . و هیچ گاه از نفهمی ها و نابخردی های من خسته نمی شوی . مدام در کنار منی ، و از جوار من تکان نمی خوری . و من ، بی آن که خود بدانم ، ساعت ها سر به زانوی تو می گذارم و با بغض های گاه به گاه ، خود را پیش تو رها می کنم .

تو در سلول انفرادی ، انگارکه هیچ کاری ، جز این که در برابر من بنشینی و به من زل بزنی نداری . در بیرون زندان ، تو ، خدای من و خدای همه ای ، و حال این که در سلول انفرادی ، تو خدای مخصوص خود منی .

گاه به این می اندیشم که تو بنده ای غیر من نداری. تویی که با ظرافت ، مرا از بی تابی های تنهایی ام عبور می دهی . غصه ی مرا می خوری ، و صبورانه ، به چینی شکسته ی عاطفه ام بند می زنی .

قرآن که می خوانم ، حس می کنم از لابه لای کلمه ها و آیه ها با من می آمیزی . سنگینم ، سبکم می کنی ، زندانی ام ، آزادم می کنی ، زمینی ام ، آسمانی ام می کنی ، به نحوی که می توانم از جا برخیزم ، و از ضخامت دیوارها بگذرم و از پنجره های ضخیم سلول خود گذر کنم ، و بر سر ابرهای آسمان پای گذارم .

بگذار بی پرده بگویم خدا ، در بیرون زندان ، "من" خدای توام ، و در سلول انفرادی ، "تو" خدای منی .

اطمینان دارم از این که من ، مثل چوپان مثنوی با تو سخن می گویم ، از من نمی رنجی . چوپان مثنوی ، هرچه که ندارد ، صداقت اما دارد . و ما این روزها ، هرچه هم داشته باشیم ، همین که صداقت نداریم ، همین که تن به ریا و تعارف و چاپلوسی سپرده ایم ، شان خداوندگاری تو را به حاشیه رانده ایم و از پوسته ی ظاهری دین تو آویخته ایم .

خدایا در این سلول های تنهایی ، تو هستی و ثانیه هایی که به پای هر کدام سنگی بسته اند به سنگینی هزار خروار . تا زمان ، نه به کندی ، که با شخم زدن روان زندانیان سپری شود .

در اطراف ، و در مقابل سلول من ، سلول های دیگری نیز هست . با ساکنانی که عمدتا جوانند . و اغلب : بی هیچ گناه .

من در این مدت ، صدای جوانانی را شنیده ام که ضجه می زدند و از تو طلب مرگ می کردند .

معتقدم هیچ شکنجه ای برای بشر ، کشنده تر از تنهایی نیست . تنهایی ست که جوان راپیر می کند .

تنهایی است که از زندگی : رنگ ، و از خوردنی ها : طعم ، و از فردا : امید را بیرون می کشد و به دور می اندازد .

خدایا ما اینجا تنهاییم . یعنی مجبوریم که تنها با شیم .

من اینجا شاهد آسیب جوانانمان بوده ام . جوانانی که از فرط ترس و تنهایی ، بر کف سلول ولو می شدند ، خود را خیس می کردند ، و داد می زدند : بیایید ، می خواهم اقرار کنم . اقرار به هرچه که شما بخواهید .

خدایا در اینجا هرروز دیوانه ای به دیوانگان شهر افزوده می شود . استاد افسرده ای که با همه گذشته پرافتخار علمی اش ، ناخن می جود ، نابغه ای که با خود سخن می گوید ، برادر شهیدی که برهنه از سلول خود بیرون می دود .

خدایا ، تنهایی ، مبارک خودت ، شایسته ی خودت ، مختص خودت . بیا و ما را با جلوه هایی از حضور خودت شادمان کن . ما را از قعر تنهایی بیرونمان بکش ، و بر زانوانت بنشان .

گذران ثانیه های سلول انفرادی را که تلخ و جانکاهند ، و به کندی قدم های موری در یک بزرگراه ، برما هموارکن .

هرساعت اینجا ای خدا ، معادل یک سال نوری ، روان ما را می خراشد . و لبخند تو اینجا ای خدا ، معادل همه ی خنده ها و آغوش های عالم به ما شادمانی و شور می افشاند .

سپاس که سینه به سینه ی ما می نهی ، و اجازه می دهی صدای نفس های تو را بشنویم . سپاس که به نمازهای ما سرمی زنی و به ذکرهای ما روح می باری . و سپاس که به اشک های ما گرما می بخشایی ، و اشک های خود را نشان ما می دهی .

می بینی ای خدا ، در سلول انفرادی ، چگونه زبان دل زندانی گشوده می شود ؟ من گاه به لکه ای نور ، مدت ها خیره می شوم . و با همان لکه ی نور ، به کانون خورشید سفر می کنم . با صدای بال کبوتران آن سوی پنجره ی سلولم ، به دور دست ها پر می کشم . و ساعتی بعد با آغوشی پر از پرواز به سلول تنهایی خویش باز می گردم .

خدایا بیا و سر به شانه ی من بگذار ، و با های های گریه های من همراهی کن . پا به پای من اشک بریز . حسن گریه های ما به این است که چون تویی آن را می بیند ، اما کسی را یارای تماشای گریه های تو نیست .

سربه شانه ام بگذار و با من گریه کن . برای انسانی که انسان نیست . و برای انسانیتی که به تاراج رفته است . می خواهم صدای نفس های تو را حس کنم . می خواهم ضربان قلبم را با ضربان هستی ای که تو گسترانیده ای تنظیم کنم . می خواهم داد بزنم و به همه ی هستی بگویم که خدا به شانه ی من سر نهاده است و ارتعاش نجواهای مرا نیز می شنود .

خدایا دست یداللهی خود را به من بده . یا با همان دست یداللهی ات ، دست دل مرا بگیر و مرا با بی رنگی خودت رنگ بزند .

اینجا زمستان است و هوا سرد . بیا و داغم کن . بگذار من در گرمای تو آب شوم . و با بهار نفس های تو بشکفم .

خدایا هر روز مرا بکش ، و دوباره از نو حیاتم بده . این قابلیت را از من مگیر . خوشا به حال کشته ای که خونی اش تو باشی . و خوشا به حال کشته ای که تو حیاتش بدهی .

خدایا تا کنون هیچ مهندس و زندان سازی نتوانسته راه گریز تخیل را مسدود کند . پس چرا من خود را در این سلول تنگ محدود کنم ؟ پس با یادی از تو ، و به برش و سوز یک آه ، خود را به فراز ابرها می رسانم تا از آن بالا ، به تو ، و به خود بنگرم .

خدایا ، بیا بر سر ابرها قدم بزنیم . مگر نه این که تو آن قدر بزرگی که بنده ای غیر من نداری ؟ و من ، آن قدرکوچکم که خدایی جز تو ندارم ؟ تو در یک سو بایست ، و من ، که هیچ در هیچم ، در سوی دیگر . اما نه ، مگر جا و سویی هست که تو در او نباشی ؟ پس بیا مقابل هم بنشینیم . همان حکایت مقابل نشستن شاه و گدا !

پرسش نخست با من : چرا مرا آفریدی ؟ که بزرگی ات را نشانم دهی ؟ دیدم . اما فهم من کجا و بزرگی تو کجا ؟

خدایا اجازه می دهی چند مشت ابر بردارم و از همین بالا به داخل سلول های انفرادی پرتاب کنم ؟ برای چه ؟ که در نماز ، و در دعا ، و در لحظه های تلخ تنهایی ، باران شوند و از چشم ما ببارند .

اجازه می دهی از همینجا به صورت ماه ، و به صورت خورشید ، دست بکشم ؟ می خواهم بخاطر قرن ها رفت و آمد مودبانه شان ازآنان تشکر کنم .

خوب ، ای خدای خوب ، به پرسش من پاسخ نگفتی . چرا مرا آفریدی ؟ که شگفتی آفرینش عشق را ، و شیوایی اشک را نشانم دهی ؟

خدایا اجازه می دهی دستان تو را ببوسم ؟ نه از باب این که دست تو بالاترین دست هاست ، بلکه از این روی که تو ، با سرانگشتان پروردگاری ات ، اشک های بسیاری از بندگانت را سترده ای و شکستگی عاطفی آنان را ترمیم کرده ای .

خدایا بیا به سلولمان باز گردیم . دستت را به من بده . می خواهم با تو هم قدم شوم . با گام هایی به بلندی لبخند . و به استمرار اشک های تو ، اشک هایی که خدا در تنهایی اش برای بشر جاری می کند.

غذا آورده اند ، و من ، آن را برای افطار کنار می گذارم .

در این مدت ، من همیشه افطار کرده ام ، و تو ، صمیمانه ، نشسته ای و به تک تک لقمه های من نوش جان گفته ای . و من ، بردانه های برنج ، برجرعه های آب ، و برهمه ی خوردنی های خود ، نام خویش را می بینم که تو ، از گذشته های دور ، آن ها را به اسم من ثبت کرده ای تا در این سلول به کام من فرو شوند .

خدایا من دنیای شیرین با تو بودن را در این سلول تنگ ، به دنیای بزرگی که تو با من نباشی ترجیح می دهم . دستت را روی سینه ام بگذار و هراس و شتاب تپش های قلبم را آرام کن . مرا از زمینی که بدان چسبیده ام جدا ساز ، و از تعلقات بازدارنده ، بازم بدار .

خدایا دو روز است که در سلول مجاور من ، یک جوان ، سخت ناله می کند . آیه ای را که از قرآن تو ای خدا یافته ام ، برای او می خوانم . نه یک بار ، که بارها . کف دستم را به دیوار مشترکمان می گذارم و می گویم : الحمدلله الذی اذهب عناالحزن ، ان ربنا لغفور شکور = یعنی : سپاس خدایی را که اندوه را از ما بر گرفت . که خدای ما بسیار بخشاینده و شاکر است .

این آیه را بارها تکرار می کنم . جوان ، شگفتا که آرام می گیرد . من خود ، از تکرار حریصانه ی این آیه ، چه برکاتی که دریافت نکرده ام .

خدایا ، مردم ما ، اندوهگین اند ، از شادمانی ، بهره ی چندانی ندارند . مباد که اندوهی تازه تر و عمیق تر به جانشان در افتد . و غبار پریشانی ، به جمال مبارکشان بنشیند .

خدایا ، دستت را به من بده ، می خواهم آن را روی سینه ی مردم بگذارم . آراممان کن خدا ، از پریشانی و اندوه ، از غم ، از نگرانی ، از سراسیمگی ، از بلاتکلیفی و سرگشتگی رهایمان ساز . مردمان پریشان ، هیچ گاه راه به رشد نمی برند . خدایا ٰٰ شادمان کن . و بر دل ها و لب های ما لبخندی از تبسم نمکین خود بنشان .

خدایا امروز به آیه ای برخوردم که پیش از این گویا آن را ندیده بودم . اکسیر این آیه ٰ غوغا و آشوب درون مرا فرو نشاند . خدایا بیا و با صدای پروردگاری ات این آیه را با من با من زمزمه کن : نبی عبادی انی اناالغفورالرحیم : من از چند زاویه به این آیه و سخن تو نگریسته ام . با تعبیر و تاویل و تفسیر خودم . شاید خودت راضی نباشی ٰ اما دراین سلول کوچک ؛ که من هستم و تو اجازه بده کمی از دایره ی رعایت خروج کنم .

بگذار من همان چوپان ساده و صاف مثنوی باشم . اجازه می دهی ؟ معنای ظاهری این آیه این است : ای پیامبرٰ به بندگانم خبر بده که من بخشنده و مهربانم . و حالا من ، یعنی همان چوپان مثنوی ، این آیه را به چند گونه معنا می کنم :

اول :

نبی عبادی انی اناالغفورالرحیم ، یعنی : آهای بنده هایی که از خجالت سرفرو برده اید سربرآورید این منم خدای شما خدایی که هم می بخشاید و هم مهربان است .

دوم :

نبی عبادی انی انا الغفورالرحیم ، یعنی : ای محمد برو و آن مردمی را که سردرگریبان و ورشکسته ‌ برگشته و به راه دیگری می روند باز آور . اگر نیامدند به آنان بگو : بخداوندی خدا قسم خدایی که من می شناسم بخشنده است ، مهربان است ، برگردید ، ضرر نمی کنید .

سوم :

نبی عبادی انی انا الغفورالرحیم ، یعنی : ای همه ی بندگان گریزپای من ، ای همه ی کسانی که احساس می کنید بخاطر گناهانتان جایی در دل من خدا ندارید ، باور کنید من می بخشمتان ، باور کنید من مهربانم .

چهارم :

نبی عبادی انی انا الغفورالرحیم ، یعنی : ای محمد شتاب کن ، مردمی را می بینم که بار سنگینی از گناه به دوش می برند . به آنان بگو : من در همین نزدیکی ها خدایی را می شناسم که می تواند این بارهای سنگین را از دوش شما بردارد ، می تواند دست محبت بر سرشما بکشد ، می تواند ببخشایدتان .

پنجم :

نبی عبادی انی انا الغفورالرحیم ، یعنی : آهای بنده های من ، نکند به هر دلیل ، از من خدا ببرید و به سراغ کس دیگر یا کسان دیگر بروید ؟ من خود قول می دهم ، امضا می دهم که در آغوشتان بگیرم ، ببوسمتان ، ببویمتان ، و ببخشمتان . تنها به یک شرط : این که مرا باور کنید . باور کنید که من خدای خوبی هستم و دوستتان دارم . من مهربانم . باور کنید راست می گویم . من این گونه ام .

ششم :

نبی عبادی انی انا الغفورالرحیم ، یعنی : آهای آدم ها ، در همین نزدیکی ها ، خدایی است که اشک ها را می سترد ، به زلف بندگانش شانه می زند ، دل های شکسته را خودش با دقت و وسواس ترمیم می کند ، و به دل های خالی از مهر : بارانی از محبت می بارد . غبار پریشانی از چهره ها می روبد ، و به لب های ترک خورده از اندوه ، لبخند می نشاند ، و بر زبان های ساکت و منزوی ، کلمات عاشقانه جاری می کند .

خدایی که به یک بهانه ، خستگان راه را در چشمه ای از نور تن می شوید ، و زیر تابش انوار خداوندی اش گرمشان می کند . بکجا می روید ای تشنگان ؟ چشمه اینجاست ، آب اینجاست ، خدا اینجاست .

خدایا امروز ، همه ی آنانی را که در بیرون از سلول با من نا مهربانند ، و با من نامهربانی کرده اند ، یک به یک پیش چشم آوردم و برای آنان از پیشگاه تو ، بخشایش و سلامت و رحمت آرزو کردم . خدایا ، آنچنان گشایشی در دل های ما پدید آور که ما کینه های کهنه و تازه را تا سالیان دور با خود حمل نکنیم . دل های ما مستعد کشت شکوفه است ، چرا در آنها خس وخار بکاریم ؟ دل های می توانند محل تابش نور باشند ، چرا به سیاهی دچارشان کنیم ؟

خدایا این بار که خواستی به سراغ دلی بروی که از فرط شکستگی جای سالم در او نمانده ، مرا نیز با خود ببر . اجازه بده من در گوشه ای بنشینم و نحوه ی ترمیم آن دل شکسته را تماشا کنم . دوست دارم بدانم از کجا شروع می کنی ؟ و با چه لحنی ؟ و با چه ادبیاتی ؟

به فرض که آن فرد دل شکسته منم . که بعد عمری تلاش و کار و هرچه که بود و هرچه که هست ، حالا در گوشه ای از این سلول کوچکم . با در ودیواری ستبرد و سرد . و سکوتی به فراخنای درد . و بی کسی وسیع و تلخ . از کجا شروع می کنی ؟ با این آدم شکسته در خود اما ایستاده بر قله ی غرور ، که اجازه نمی دهد او را مچاله کنند و بر مچالگی اش پا گذارند ؟

خدایا ، یادت هست یک بار در سلول کوچکم ، به هم ریختم و قرار خود از کف دادم ؟ فرد زندانی اگر از این لحظه های بی تابی و گسست خروج نکند ، به ویرانه ای بدل می شود . ویرانه ای برای زباله های جماعتی که از او جز خرابی نمی خواهند . اینجاست که پناه و آغوش تو کارسازی می کند . و من ، در آن لحظه های بحرانی و گسست ، به تو پناهنده شدم . و سراسیمه خود را به آغوش تو انداختم . چیزی به خاطرم خطور کرد . این که جای خود را با جای تو عوض کنم . و این که نقش تو را من به عهده بگیرم و از زبان تو با خود سخن بگویم . و همین کار را نیز کردم .

آنجا که من گر گرفته بودم و با صدایی بلند و پرشتاب با خود صحبت می کردم ، اعتراف می کنم : من نبودم ، این خود تو بودی که از زبان من جاری می شدی . بگویم چه ها می گفتی ؟ می گفتی : محمد من ، آرام باش عزیزکم ، آرام ، نگران چه هستی ؟ این که تو را از خانه وخانواده و خویشاوندانت جدا کرده اند ؟ کدام خویشاوند از من به تو نزدیکتر ؟ نگران رزق و روزی خویشان خویشی ؟ مگر تا پیش از این ، تو روزی آنان را فراهم می کردی ؟ نگران آبروی خودی ؟ من خود آبروی تو ! بالاتر از این ؟ تو که خطایی مرتکب نشده ای . بی آبرویی را بگذار برای آنانی که مستحق بی آبرویی اند . جرم وخطای تو این بود که فریاد زده ای : پروردگار من الله است . و بر سر این سخنت ایستادگی کرده ای . حالا این تو و این فرشتگان من که برتو فرود می آیند و به تو می گویند : مترس و محزون مباش . بله عزیزم ، غمگین مباش ،

بگذار دستم را روی قلبت بگذارم . حالا آرام شدی ؟ بگذار ببوسمت . گرمای لب هایم را روی گونه هایت حس کردی ؟ این منم محمد ، خدای تو ، بدان که همیشه با توام ، همیشه ، همه وقت ، لحظه ای تو را تنها نمی گذارم ، بخدا قسم من خدای خوبی هستم ، بگذار اشک هایت را پاک کنم ، حالا بخند ، به صورت من خدا بخند ، ببین من نیز به تو لبخند می زنم !

منبع: وبلاگ محمد نوری زاد


 


پرونده محمد صابر عباسیان به شعبه دو دادگاه انقلاب ارسال شد.

به گزارش کلمه، پدر محمد صابر عباسیان گفت:” وکیل پرونده این زندانی سیاسی برای مطالعه پرونده موکلش یک هفته وقت درخواست کرده است.”

به گفته پدر این زندانی سیاسی، وکیل محمد صابر عباسیان روز چهارشنبه ملاقات حضوری داشته است.

مهندس عباسیان،رئیس ستاد۸۸فارس و عضو شورای شاخه جوانان مشارکت منطقه فارس از ۱۷اسفند۸۸ در بازداشت اداره اطلاعات شیراز می باشد و تا کنون اطلاع دقیق و کاملی از وضعیت پرونده وی در دسترس نیست.


 


در حالی که محمود احمدی‌نژاد چندی پیش به طرفداری از معاون اولش که متهم به اختلاس کلان است، در گفتگو با جمعی از دانشجویان، اظهار کرده بود “رحیمی یک تخلف هم ندارد”، امروز سازمان بازرسی کشور پنج مسئول دولتی را به جرم اختلاس بازداشت کرد.

به گزارش جرس، دبیر تشکیلات جعلی دفتر تحکیم وحدت، که چندی پیش به دیدار احمدی‌نژاد رفته بود عنوان کرده است که در این دیدار، احمدی نژاد درباره مسائل مطرح شده در خصوص معاون اول خود، گفته است، رحیمی یک خط تخلف هم ندارد و من مطمئن هستم.

گرچه این دانشجویان به گفته خود، در آن دیدار اعلام کرده اند که به نظرشان “باید پیگیری‌های قضایی لازم انجام شود و مثل همه پرونده‌ها در قوه قضاییه باید روند معمول طی شود و این قضیه در کشور ما باید جا بیافتد که هیچ کس در هیچ مقامی مصونیت قضایی نسبت به تخلفات اجتماعی ندارد.”

اما احمدی نژاد تاکید کرده است که: “آقای رحیمی حتی یک خط تخلف هم ندارد و من چون مطمئنم ایشان تخلفی ندارد بنابراین از او استفاده کردم “.

از سوی دیگر، در مجموعه دولت، پنج نفر از مسئولان ‌‌استان گیلان به دلیل اختلاس بازداشت شدند و برای هر کدام از آنها قرار وثیقه به مبلغ ده میلیارد ریال صادر شد.

این بازداشت ها در پی کشف حدود ۱۰ میلیارد ریال سوء جریان مالی در این اداره دولتی رخ داد.

گفتنی است الیاس نادران، نماینده اصولگرای تهران و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، چندی پیش مجددا شکایت خود علیه محمد رضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد به اتهام دست داشتن وی در فساد مالی یک شرکت بیمه ای را در صحن علنی مجلس مطرح کرد. نادران معتقد است که این اختلاس در حد اختلاس شهرام جزایری است.

یک روز پس از افشاگری نماینده تهران علیه معاون اول احمدی نژاد، حامیان تندروی دولت زبان به تهدید نادران گشودند. مجتبی ثمره هاشمی مشاور محمود احمدی نژاد، در واکنش نسبت به افشاگری و شکایت نادران از معاون اول احمدی نژاد، گفت: “طرح اتهام علیه معاون اول احمدی نژاد کارشکنی در کار دولت بشمار می رود و دادستانی باید علیه اتهام زنندکان اعلام جرم کند.”

گفته می شود، رحیمی معاون اول رئیس جمهور در دوره تصدی مسئولیت دیوان محاسبات با همکاری عده ای از افراد ذی نفوذ مبالغ هنگفتی را اختلاس کرده که بعضی ها این رقم را تا ۷۰۰ میلیارد هم برآورد کرده اند.


 


حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی کروبی درگذشت مرحوم اسماعیل ططری نماینده مردم کرمانشاه در دوره چهارم و ششم مجلس شورای اسلامی را تسلیت گفت.

به گزارش سحام نیوز، ططری از و از حامیان جدی مهدی کروبی در انتخابات نهم و دهم ریاست‌جمهوری به شمار می رفت.

متن پیام تسلیت مهدی کروبی به این شرح است:

برادر ارجمند، مرحوم اسماعیل ططری که دو دوره مسئولیت سنگین نمایندگی مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت و از پیشتازان عرصه دفاع مقدس بود و سال‌ها به‌ عنوان یکی از پیشگامان بسیج عشایری و جنگ‌های نامنظم خدمات ارزنده‌ای را در دفاع از میهن اسلامی به‌نام خود ثبت کرده بود، و علی‌رغم این همه خدمات ارزشمند و سابقه درخشان، همانند بسیاری از پاک‌ترین فرزندان میهن اسلامی، افتخار رد صلاحیت توسط شورای نگهبان را در مجلس هشتم در کارنامه خود داشت به‌رحمت ایزدی پیوست و خانواده، دوستان و علاقمندان بسیاری را داغدار مرگ زودهنگام خویش کرد.

مرحوم ططری یکی از معترضین جدی به‌انتخابات نهم و دهم ریاست‌جمهوری بود و نطق حماسی و روشنگرانه وی در اعتراض به‌نحوه اعلام نتایج ‌انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در گردهمایی اعتراضی صدها نفر از اعضای ستادهای انتخاباتی این‌جانب هرگز از یادها نخواهد رفت.

این‌جانب درگذشت این برادر بزرگوار و دوست صمیمی خویش را به‌خانواده محترم و علاقمندان آن مرحوم تسلیت عرض می‌کنم و از درگاه ایزد منان برای ایشان علو درجات و اجر جزیل و برای بازماندگان صبر جمیل آرزومندم.


 


مادر یکی از زندانیان بند ۳۵۰ اوین که فرزندش با علی پرویز، دانشجوی زندانی دانشگاه خواجه نصیر، هم بند است، یادداشتی برای علی پرویز نوشته است.

به گزارش جرس، این یادداشت پس از آغاز اعتصاب غذای هفده تن از زندانیان سیاسی در اعتراض به عدم رعایت حقوقشان برای علی پرویز نوشته شده است.

در بخشی از این نامه آمده است: هیهات که تشخیص و ترجیح منافع هم وطنانت موجب شده تا بازداشت شوی، بازجویی شوی، روزهای طولانی در انفرادی بگذرانی، آزار ببینی، قاضی ات تلاش کند تا پایداری ات را در هم بشکند و مجبورت کند به پذیرش اتهامات واهی، دادستان حتی به تن رنجورت که بر تخت بیمارستان بوده هم رحم نکند و از بیمارستان به زندان بازگرداندت و نهایتا هم محکوم شوی به اقدام علیه امنیت کشور. درست مانند فرزند من و بیشمار فرزندان این آب و خاک.

علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر از جمله زندانیانی است که در این اعتصاب غذا شرکت کرده است.

متن این نامه به این شرح است:

فرزند ایران،

چند روزی است که تلفن های زندان اوین قطع شده است و من از فرزند خود که هم بند توست، بی خبرم. لابد میدانی که ما مادران هنگامی که حتی یک روز صدای شما را از پشت دیوارهای اوین نمی شنویم، چه آمیزه ای از حسرت و دلشوره و خشم در دلمان زبانه می کشد. این بار اما وضع کمی متفاوت است. بیش از آنکه نگران فرزند خود باشم دلم به هوای تو و برادران بزرگترت که در سلولهای انفرادی روز را به شب می رسانید پر می کشد.

دیدن نام هر یک از شما در لیست افرادی که به انفرادی فرستاده شده اند، رنج مضاعفی است که باید علاوه بر بی خبری از فرزند خود متحمل شوم. اما دیدن نام تو، پسرکم، قلبم را به درد آورد. یادم به اولین باری افتاد که در یکی از ملاقاتها فرزندم تو را به من معرفی کرد. سهراب شاهنامه را می مانستی در قد و بالا و در کم سن وسالی. افسوس نوبهار جوانیت را خوردم که به تقریر شوم قاضی باید در زندان سپری می شد. در همین خیال بودم که فرزندم از روح بزرگت و جان آکنده از استواری و مهرت برایم گفت. می گفت هرگز کسی نبوده که همنشینت شده باشد در روزهای طولانی و طاقت فرسای زندان واز این همه بزرگ منشی و مردانگی و محبت بی دریغت جا نخورده باشد. می گفت که بر خلاف سن وسال کمت در میان زندانیان، دریایی هستی از انسانیت. می گفت که در تشخیص و صیانت از مرزهای حق و باطل، مدینه فاضله ای هستی به تنهایی.همین چند کلمه کافی بود تا دلم پر شود از مهرت و خوشحال باشم که در این آزمون دشوار، فرزندم برادر کوچکتری دارد تا بزرگی را به او بیاموزد.

بعدتر دانستم که دانشجو هستی و پرسشگر. در آزمونی که همه ما ایرانیان ناگزیر از شرکت در آن بوده ایم، به ورطه حفظ مصلحت و منفعت شخصی نلغزیده ای، پرسش کرده ای، انتقاد کرده ای، هنگامی که پاسخی نگرفته ای به صدای بلند اعتراض کرده ای. و هیهات که همین تشخیص و ترجیح منافع هم وطنانت موجب شده تا بازداشت شوی، بازجویی شوی، روزهای طولانی در انفرادی بگذرانی، آزار ببینی، قاضی ات تلاش کند تا پایداری ات را در هم بشکند و مجبورت کند به پذیرش اتهامات واهی، دادستان حتی به تن رنجورت که بر تخت بیمارستان بوده هم رحم نکند و از بیمارستان به زندان بازگرداندت و نهایتا هم محکوم شوی به اقدام علیه امنیت کشور. درست مانند فرزند من و بیشمار فرزندان این آب و خاک.

تمام روزهای یک سال گذشته ات را اگر اینطور بنگریم قصه ای می شود دشوار و تلخ. اما می خواهم برایت از زیبایی های قصه تلخت بگویم. زیبایی قصه تلخ تو آن جاست که در اوج جوانی و بیست سالگی، از چنان معرفتی برخورداری که به رغم تمام زرق و برقها و تبلیغات و تظاهرات عوامفریبانه ای که از صبح تا شب در شیپور دغلکاری می دمند تا جوانانی چون تو را مصلوب الاراده و سرسپرده حکومت زر و زور و تزویر نمایند، تو لحظه ای در تشخیص حق از باطل به راه خطا نمی روی. زیبایی قصه تو در آن است که پس از تشخیص راه درست لحظه ای از آن منحرف نمی شوی و با وجود تمام فشارها و آزار و اذیتها و به رغم کم سالی ات، تن به پذیرش اتهامات واهی بازجویان و قاضی نمی دهی. زیبایی قصه تو در لبخندی است که در بازگشت از بیمارستان به زندان بر لب داری. اوج داستان تو آنجاست که پس از ماهها زندان، هنگامی که دادستان از تو می خواهد برای آزادیت در خواست عفو بنویسی، با اراده آهنین تن نمی دهی به اینکه نسبت به گناه و جرم ناکرده درخواست عفو کنی و حقوق پایمال شده خودت را از دادستان طلب می کنی. اوج داستان تو همین حالاست فرزندم. همین حالا که تو به جرم مطالبه حقوق ناچیزت به عنوان یک زندانی، در سلول انفرادی به سر می بری و من مادر بیش از آنکه نگران فرزند خودم باشم که چند روز است تلفن نزده، نگران تو و بقیه یارانت در انفرادی هستم که لابد چند وعده است غذا نخورده اید.

پسرم، از روح بزرگت که در ابعاد تنگ سلول انفرادی نمی گنجد، بنوش و از عشقی که در تار و پود جانت نهفته است، تغذیه کن. و بدان که این سوی دیوارهای بلند اوین میلیونها مادر مانند من هستند که دستهایشان را برای گرفتن تمام غم و رنجهای روزهای انفرادیت ، به سوی تو و یارانت دراز کرده اند و حاضرند تمام لحظه های شاد زندگی خود و عزیزانشان را به پاس استقامتی که برای خاطر سربلندی و عزت و رفاه ما نشان داده اید، بی دریغ به شما ببخشند.

ستاره کوچک سلول های انفرادی اوین،

بدان که برای من و میلیونها نفر ایرانی مانند من، آزادی زمانی معنا می یابد که تو و تمامی یاران در بندت فرصت آنرا بیابید که در آزادی کامل، اختران روشنگر مسیر ملت ایران به سوی سربلندی و افتخار باشید. بی صبرانه آن روز را انتظار می کشم.

مادر یکی از زندانیان سیاسی اوین

مرداد ۱۳۸۹


 


پیکر استاد محمد نوری خواننده پیشکسوت ساعت ۹:۳۰ روز دوشنبه ۱۱ مردادماه با حضور هنرمندان موسیقی و دوستداران این هنرمند از مقابل تالار وحدت به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع می‌شود.

به گزارش آفتاب، در این مراسم محمد سریر مدیرعامل خانه موسیقی در خصوص زندگی و ویژگی‌های آواز او سخن خواهد گفت و در ادامه برخی از شاگردان او صحبت‌هایی درباره اخلاق محمد نوری و شیوه‌های آوازی این هنرمند پیشکسوت ایراد می‌کنند.

استاد محمد نوری خواننده پیشکسوت، مرد هنر و اخلاق و چهره ماندگار کشور به دلیل بیماری و وخامت وضعیت جسمانی شامگاه گذشته در بیمارستان دار فانی را وداع گفت و جامعه موسیقی و هنری کشور را در ماتم فرو برد.


 


معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از راه‌اندازی پایگاهی تحلیلی- خبری و تنظیم مکانیسمی برای “اِعمال نظارت عمومی بر رسانه‌ها” خبر داد.

به گزارش مهر، محمدعلی رامین مدعی شد: برخورد ما با رسانه‌ها صمیمانه، محبت‌آمیز و اصلاح‌گرایانه است و برخورد خشن با کسی نمی‌کنیم.

معاون مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح امروز در نشست خبری هفدهمین جشنواره و نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری ها از راه‌اندازی یک پایگاه اطلاع‌رسانی و تنظیم مکانیسمی برای “اِعمال نظارت عمومی بر رسانه‌ها” خبر داد.

وی با اشاره به نظارت های خاص بر رسانه‌ها آنها را ناکافی خواند و گفت: معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، هیئت نظارت بر مطبوعات و دادستانی بر رسانه‌ها نظارت دارند ولی اینها نظارت های خاص است. از این پس ما در انتظار اِعمال نظارت عام بر رسانه‌ها هستیم.

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد با اشاره به کارکردهای نظارتی رسانه‌ها در همه امور به عنوان “چشم بینای جامعه” در عین حال بر لزوم نظارت بر خود آنها (رسانه‌ها) تاکید کرد و اظهار عقیده کرد: باید اوضاع به گونه‌ای ساماندهی شود که هیچ عنصر نامطلوبی نتواند فضای پاک و اعتماد‌آفرین رسانه‌ها را مورد خدشه و سوءاستفاده خود قرار دهد.

رامین در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه برخورد معاونت مطبوعاتی با رسانه‌هایی که بر اساس تحلیل های متولیان این پایگاه خبری از نظرات مردم کارشان دچار اشکال است با بیان اینکه “هر نظری در این پایگاه منعکس نخواهد شد” ادعا کرد: ما مثل بعضی از این سایتها نیستیم که چیزی می‌نویسند و ۱۰۰ تا کامنت خودشان را به عنوان دیگران زیرش می‌نویسند. این شیوه ما نیست. ضمن اینکه برخورد ما با رسانه‌ها صمیمانه، محبت‌آمیز و اصلاح‌گرایانه است و برخورد خشن با کسی نمی‌کنیم.

این مطالب در حالی عنوان می شود که چندی پیش نماینده کاشمر، در پی توقیف های مکرر نشریات منتقد دولت، از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صحن مجلس سوال کرد.

هر چند که حسینی در پاسخ به سوال خباز قول داده بود تا آرامش به مطبوعات باز گردد، اما روند توقیف و تذکر به نشریات همچنان ادامه یافت تا جایی که اکنون “پایگاه نظارت عمومی” نیز برای نشریات راه اندازی کرده اند.


 


نرخ بیکاری در ۲۱ استان در سال ۸۸ نسبت به سال ۸۷ افزایش نشان می‌دهد. در این میان، همدان و قزوین بیشترین افزایش نرخ بیکاری و خراسان شمالی هم پایین ترین نرخ بیکاری را در این مدت تجربه کردند.

به گزارش مهر، بررسی روند کاهش و افزایش نرخ بیکاری در کشور طی سال ۸۸ و همچنین مقایسه آن با سال ۸۷ نشان می دهد که علاوه بر افزایش ۱٫۵ درصدی نرخ بیکاری کل کشور نسبت به سال ۸۷ از ۱۰٫۴ به ۱۱٫۹ درصد، در ۲۲ استان نیز نرخ بیکاری دو رقمی بوده است و تنها ۸ استان توانسته اند به نرخ بیکاری تک رقمی دست یابند.

بررسی وضعیت افزایش نرخ بیکاری نیز از رشد بیکاری سال ۸۸ در ۲۱ استان حکایت دارد که فقط استان مرکزی توانست نرخ بیکاری دو رقمی ۱۱٫۸ درصدی سال ۸۷ خود را به ۱۱٫۲ درصد در سال ۸۸ کاهش دهد.

کاهش نرخ بیکاری ۹ استان در ۸۸

این گزارش می افزاید: استانهای ایلام با نرخ بیکاری ۱۲٫۶ درصد در سال گذشته نسبت به ۱۴٫۶ سال ۸۷، خراسان جنوبی با نرخ ۷ درصد نسبت به ۱۰٫۱ درصد سال ۸۷، خراسان شمالی با ۶٫۴ درصد در سال ۸۸ نسبت به ۷٫۶ درصد سال ۸۷، کردستان با نرخ بیکاری ۱۰٫۸ درصد سال ۸۸ نسبت به ۱۲٫۵درصد سال ۸۷، کهکیلویه و بویر احمد با ۱۴٫۸ درصد سال ۸۸ نسبت به ۱۴٫۹ درصد سال ۸۷ توانسته اند وضعیت نرخ بیکاری خود را بهبود بخشند.

همچنین استانهای گلستان با نرخ بیکاری ۷٫۱ درصد سال ۸۸ نسبت به ۸٫۳ درصد سال ۸۷، استان مرکزی با ۱۱٫۲ درصد نسبت به ۱۱٫۸ درصدی سال ۸۷، زنجان با ۸٫۴ درصد نسبت به ۹٫۵ درصد سال ۸۷ و هرمزگان با نرخ ۶٫۹ درصد سال ۸۸ به نسبت ۸٫۴ درصد سال ۸۷، توانسته اند نرخ بیکاری خود را بهتر کنند.

تشدید نرخ بیکاری در ۲۱ استان

بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری در استان آذربایجان شرقی در سال ۸۸ نشان دهنده رشد نرخ بیکاری از ۶٫۸ درصد سال ۸۷ به ۱۰ درصد در سال ۸۸ است که این نرخ ۳٫۲ درصد افزایش نرخ بیکاری را نشان می دهد. این وضعیت در آذربایجان غربی نیز به نحوی بود که نرخ بیکاری ۱۰٫۳ درصدی سال ۸۷ به ۱۰٫۷ درصد در سال ۸۸ افزایش یافت که ۰٫۵ درصد رشد را نشان می دهد.

استان اردبیل در سال ۸۷ دارای ۹٫۹ درصد بیکاری بوده است که این میزان با رشد۲٫۱ درصدی به ۱۲ درصد در سال ۸۸ رسید. همین وضعیت در استان اصفهان نشان دهنده رشد ۲٫۶ درصدی نرخ بیکاری از ۹٫۴ درصد سال ۸۷ به ۱۲ درصد در سال ۸۸ است. بوشهر نیز در سال ۸۷ معادل ۱۰٫۷ درصد بیکاری را تجربه کرد که این میزان با رشد یک درصدی به ۱۱٫۷ درصد در سال ۸۸ رسید.

تهران – چهارمحال و بختیاری

همچنین بررسی نرخ بیکاری در استان تهران نیز نشان دهنده وجود ۱۱ درصد نرخ بیکاری در سال ۸۷ بود که این میزان با ۰٫۹ درصد رشد به ۱۱٫۹ درصد در سال ۸۸ رسید. چهارمحال و بختیاری نیز طی سال ۸۷ شاهد ۱۴٫۱ درصد بیکاری بود که این میزان با رشد ۲٫۳ درصدی به ۱۶٫۴ درصد در ۸۸ رسید.

این گزارش می افزاید: در بین خراسانی ها نیز فقط نرخ بیکاری خراسان رضوی در سال ۸۸ نسبت به ۸۷ افزایش داشته است به نحوی که از ۸٫۳ درصد ۸۷ به ۱۱٫۲ درصد در سال ۸۸ با رشد ۲٫۹ درصدی رسید. استان خوزستان نیز در سال ۸۷ معادل ۱۲٫۵ درصد بیکاری را به ثبت رساند که این نرخ در سال ۸۸ با ۰٫۶ درصد رشد ۱۳٫۱ درصد را نشان داد.

خوزستان، سمنان، سیستان و بلوچستان

سمنانی ها نیز طی سال ۸۷ نرخ بیکاری ۸٫۳ درصدی را تجربه کردند در حالی که طی سال گذشته این نرخ با ۰٫۸ درصد رشد به ۹٫۱ درصد رسید. در سیستان و بلوچستان طی ۸۷ معادل ۱۱٫۲ درصد نرخ بیکاری اتفاق افتاده بود که این نرخ نیز با رشد ۲٫۱ درصد به ۱۳٫۳ درصد در ۸۸ بالغ شد.

فارس، قزوین، قم

استان فارس هم از قافله استانهای با نرخ رشد بیکاری عقب نماند به نحوی که در این استان نیز طی ۸۷ معادل ۱۲٫۲ درصد بیکاری به ثبت رسیده بود که با رشد ۲٫۲ درصدی به ۱۴٫۴ درصد در سال ۸۸ افزایش یافت. همچنین استان قزوین در ۸۷ نرخ بیکاری ۸٫۴ درصدی داشته که این میزان در ۸۸ با ۳٫۸ درصد رشد به ۱۲٫۲ درصد رسید.

کرمان، کرمانشاه، گیلان

نرخ بیکاری استان قم در سال ۸۷ به میزان ۹٫۹ درصد بود که این نرخ نیز ۰٫۹ درصد رشد یافت و به ۱۰٫۸ درصد رسید. استان کرمان نیز نتوانست نرخ بیکاری خود را کاهش دهد به نحوی که در این استان نرخ بیکاری ۹٫۱ درصدی ۸۷ با ۲٫۸ درصد افزایش به ۱۱٫۹ درصد بالغ شد.

استان کرمانشاه در سال ۸۷ معادل ۱۲٫۱ درصد بیکاری به ثبت رسانده بود که با رشد ۱٫۷ درصدی به ۱۳٫۸ درصد در ۸۸ افزایش پیدا کرد. مردم گیلان نیز طی ۸۷ دارای نرخ بیکاری ۱۳ درصدی بودند که با رشد ۲٫۳ درصدی این میزان به ۱۵٫۳ درصد در ۸۸ افزایش یافت.

لرستان، همدان، یزد

لرستان به عنوان بیکارترین استان کشور طی ۸۷ معادل ۱۷٫۱ درصد بیکاری داشت که این نرخ با رشد ۱٫۹ درصد به ۱۹ درصد در ۸۸ افزایش یافت. همچنین مازندرانی ها نیز طی سال ۸۷ دارای ۷٫۴ درصد نرخ بیکاری بوده اند که این میزان با رشد ۰٫۷ درصدی به ۸٫۱ درصد در ۸۸ افزایش پیدا کرد.

در استان همدان در ۸۷ معادل ۱۴ درصد بیکاری وجود داشت که با رشد ۴ درصدی به ۱۸ درصد در ۸۸ رسید. این وضعیت برای یزد نیز وجود داشت به نحوی که نرخ بیکاری ۶٫۶ درصدی سال ۸۷ با ۲٫۴ درصد افزایش به ۹ درصد در سال ۸۸ بالغ شد.

نرخ بیکاری ۷ استان جدید در ۸۸ دو رقمی شد

در سال ۸۸ نسبت به سال ۸۷، ۷ استان نتوانستند نرخ بیکاری تک رقمی خود را حفظ کنند و دو رقمی شدند. البته در این بخش از ۸ استانی که به نسبت سال ۸۷ توانستند در ۸۸ به نرخ بیکاری تک رقمی دست یابند فقط یک استان در سال ۸۷ دو رقمی بود و ۷ استان دیگر در ۸۷ نیز تک رقمی بوده اند که در سال ۸۸ توانستند وضعیت بیکاری تک رقمی خود را نیز دوباره بهبود بخشند.

رشد بیکاری از ۵ دهم تا ۴ درصد

بررسی ها حاکی از آن است که از ۳۰ استان کشور در ۸۸، در ۱۳ استان از حداقل ۱٫۹ تا ۴ درصد نرخ بیکاری به نسبت سال ۸۷ رشد داشته اند که در این بین آذربایجان شرقی با ۳٫۲ درصد رشد در کنار قزوین با ۳٫۸ درصد و همدان با ۴ درصد رشد نسبت به سال ۸۷، بیشترین میزان رشد نرخ بیکاری به فاصله یک سال را تجربه کرده اند، البته در این بخش در استانهایی نیز فقط چند دهم درصد رشد نرخ بیکاری اتفاق افتاده است.


 



 


بحران بیکاری وتعطیل شدن واحد های صنعتی دیگر قابل انکار نیست.این اتفاق در حالی رخ می دهد که دولت فعلی در ۵سال پیش با روی کار آمدن، تبلیغات گسترده ای در حل مساله بیکاری در کوتاه ترین مدت ممکن می کرد. در این خصوص بسیاری از طرح ها مانند وام های خود اشتغالی را اجرا کرد که ثمره آن فقط رشد نقدینگی وبه تبع آن تورم بود . بی آنکه اشتغال مورد نظر صورت گیرد. با این حال محمود احمدی نژاد، اعلام کرده که نرخ بیکاری تا پایان دولت دهم تا حدود سه – چهار درصد کاهش پیدا کند.

به گزارش  « ایلنا»، محمود احمدی نژاد در این ارتباط بر تقویت و تشکیل تعاونی‌های کوچک که به گفته او، اشتغال‌زایی فراوانی به دنبال دارد، تأکید کرد.در این میان، به نوشته سایت « خبرآنلاین»، بر اساس برآورد ۱۰ کارشناس اقتصادی ایران، میزان نرخ بیکاری در ایران، سه درصد بیشتر از میزان اعلام شده توسط مرکز آمار و معادل ۱۴,۶ درصد است که در سال آینده به ۱۵,۹ درصد می رسد.

هرچند آمار بیکاری چندی است که توسط مراکز رسمی اعلام نمی شود اما بر اساس آخرین آمار مرکز آمار ایران و سایر مراکز دولتی، نرخ رسمی بیکاری از حدود ۱۲ درصد در سال گذشته به ۳/۱۲ درصد در سال جاری افزایش یافته است.وطبق برآوردهای موسسات دولتی دیگر مانند بانک مرکزی و حتی وزارت کار، اکنون نرخ بیکاری بالاتر از ۱۲ درصد است که البته این محافظه کارترین برآورد است. طبق نظر اقتصاددان های دولتی، این میزان بالاتر از ۱۵ درصد است، ولی آن را مطرح نمی کنند و به نظر می رسد نرخ بیکاری تا پایان امسال به ۱۸درصد برسد.

در رویدادی دیگر رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران گفت: «به دلیل نداشتن یک متولی و پاسخگوی مشخص ، معضل سرچهار راه نشینی کارگرهای فصلی همچنان بدون حل باقی مانده است. »

مرتضی طلایی همچنین تصریح کرد :«متاسفانه عدم فعالیت مفید کارخانجات کوچک تجاری در شهرک‌های صنعتی و آزاد شدن نیروی کار در این شهرک‌ها، به تعداد کارگران فصلی سرگردان در سر چهارراه‌ها اضافه کرده است»

در این راستا برخی اقتصاددان های مستقل معتقدند که نرخ بیکاری به واسطه دگرگونی تعریف بیکار و شاغل، در آمار دولتی پایین نشان داده می شود و اگر بخواهیم تعریف بیکاری را بر اساس استانداردهای بین المللی ۴۰ ساعت کار در هفته تعریف کنیم، نرخ بیکاری بسیار بالاتر است و میزان بیکاری غیر رسمی که در آمارها اعلام نمی شود نیز بسیار بالاتر است.

بنا بر این گزارش ونقل از ایسنا ،«در نخستین جلسۀ عالی شورای اشتغال امسال معاون اول محمود احمدی نژاد، و دیگر مقامات دولت دهم ضمن اعتراف به فراگیر شدن بحران بیکاری مشکل اصلی کشور و دولت را در حال حاضر مسألۀ اشتغال نامیدند. آمار رسمی دولت نشان می دهد که بیکاری با شیب تندی در حال پیشروی است، به طوری که تنها در پائیزسال گذشته بیش از ٢۴٪ جوانان بین ١۵ تا ٢۴ سال بیکار بوده اند»

بر اساس آمار رسمی ٨٧٪ بیکاران کشور را جوانان بین ١۵ تا ٣٠ سال تشکیل می دهند و در این میان ۴۵٪ بیکاران جوان شامل فارغ التحصیلان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور هستند.

کارشناسان اقتصادی از جمله عوامل افزایش بیکاری را در کشور کاهش سرمایه گذاری اعم از داخلی و خارجی، کاهش بودجه های عمرانی و هدایت بودجه های مصوب عمرانی به سوی هزینه های جاری دولت، فرار سرمایه ها، کاهش امنیت، فضای نامناسب و پرخطر کسب و کار، وضعیت وخیم صنعت، حجیم تر شدن هزینه های دولت و نیز واردات قاچاق می دانند که به گفتۀ رئیس کمیسیون صنایع مجلس دست کم به ١٧ میلیارد دلار در سال بالغ می شود.

در این خصوص سایت خبر آن لاین در گزارشی به این مورد پرداخت. بنا بر این گزارش «به گفتۀ هادی ایزدپرست، دبیر انجمن صنفی کارفرمایی چرمسازان استان خراسان رضوی، در نتیجۀ ورود قاچاق کفش های چینی و تایلندی به کشور، از مجموع ۶۵ کارخانه چرمسازی این استان تنها ٢٠ کارخانه باقی مانده و مابقی تعطیل و ورشکسته شده اند. »

همچنین در قالب همین گزارش رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان کفش استان اصفهان می گوید:« تنها در سال جاری، به دلیل ورود بی رویه کفش های چینی، دست کم ۵٠٪ از مجموع هزار واحد تولید کفش اصفهان تعطیل شده اند. به این ترتیب، ٢۵٠٠ کارگر این واحدها هم اکنون بیکار هستند.»

در این خصوص یک روزنامه نگار به جرس گفت:«سیاست تثبیت نرخ ارز که عملاً دلار دوهزار و پانصد تومانی را به طور تصنعی به هزار وخورده ای تومان کاهش داده، واردات کالا را اعم از قاچاق و غیرقاچاق پرسود و بنگاه های تولیدی را یکی پس از دیگری ورشکسته و تعطیل کرده است. »

همچنین «در استان خوزستان بسته شدن ١٣ واحد بسته بندی خرما به بیکار شدن ۴٠٠٠ کارگر منجر شده است. معاون اتحادیه خشکبار استان خوزستان می گوید که اگر وضع به همین منوال ادامه یابد به زودی حتی یک واحد تولیدی هم نخواهد توانست در این استان فعالیت کند و در نتیجه حدود ٢٠ تا ٢۵ هزار نفر به خیل بیکاران خواهند پیوست.»

این در حالی است که به گفته سایت آفتاب «اخراج گستردۀ کارگران از آغاز سال جاری در واحدهای مختلف تولیدی کشور شدت بیشتری گرفته است. پس از اخراج کارگران کارخانه سامان نوبت به اخراج کارگران مخابرات سقز رسید و بعد از آن موج بیکاری واحدهای مختلف کشور از آذربایجان شرقی تا کرمانشاه، ایران صدرای بوشهر، لوله سازی اهواز، ایران تفال ساوه، کشت و صنعت شمال، توزین گر، پایا، هوایار و صدها کارگاه ریز و درشت را دربرگرفت. حتی شرکت های بزرگی مانند ایرالکو، شرکت ملی سُرب و روی، واگن سازی پارس از گزند موج های گستردۀ بیکاری در امان نمانده اند.»

بنا بر گزارش های منابع موثق :«تمام کارخانه های بزرگ صنعتی در حال پاکسازی نیروهای قراردادی خود هستند و حتی کارگران ماهر قراردادی با بیش از ۱۵ سال سابقه ی کار نیز در بین اخراجی ها قرار دارند مدیران غولهای صنعتی ورشکسته به کارگران رسمی خود فشار آورده اند که با قبول بازنشستگی پیش از موعد از کارخانه ها خارج شوند. »

این در حالی است که قطب جدیدسرمایه داری در ایران یعنی سپاه پاسداران نیز به هیچ وجه توان مدیریتی و علمی لازم برای ادامه ی چرخه تولید این کارخانه ها را نداشته و ندارند وچندی پیش نیز قرارگاه خاتم (وابسته به سپاه ) از پارس جنوبی به علت عدم توانایی وبه بهانه تحریم کنار کشید. مهره ها و شرکتها و بنگاه های اقتصادی دیگر وابسته به سپاه پاسداران در ادامه ی به دست آوردن پروژه های تجارت دریایی، صادرات و واردات کالاهای اساسی (برنج،چای،شکر و …) هستند وبرخی گزارش ها به دست داشتن سپاه درواردات کالاهای قاچاق (مشروبات الکلی، دیش و رسیورماهواره، مواد مخدر و …) اشاره می کند.، در واقع سپاه در ۵سال گذشته به همه ی گلوگاه های سودآور بازار ایران به صورت سازماندهی شده ورود کرده است.ولی به دلیل فقدان علم ودانش لازم در بین وابستگان سپاه و روح دلالی حاکم بر مناسبات اقتصادی اش این تصاحب ها به کساد واز بین رفتن توان تولیدی کشور انجامیده است.

.


 


کلمه :ضیا نبوی، مجید دری، علی ملیحی و غلامحسین عرشی از زندانیان سیاسی اوین که از چند روز پیش دست به اعتصاب غذا زنده اند ، به بهداری اوین منتقل شدند .

طبق اخبار رسیده از زندان اوین به کلمه ، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل و فعال دانشجویی ،علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم، مجید دری دانشجوی ستاره دار و غلامحسین عرشی از شهروندان معترض به نتایج انتخابات دیروز به خاطر وخامت وضعیت جسمی شان به بهداری زندان منتقل شدند . آنها پس از دریافت خدمات اولیه پژشکی و زدن سرم دوباره به سلول انفرادی بازگردانده شدند .این زندانیان به اعتصاب غذای خود ادامه دادند .

این چهار نفر که دچار ضعف شدید جسمانی شده و پزشکان به آنها توصیه کرده اند اعتصاب غذای خود را بشکنند ، همچنان به همراه دوازده نفر دیگر به اعتصاب خود ادامه می دهند.

همچنین مجید توکلی ، فعال دانشجویی هم وضعیت عمومی نامناسبی دارد اما حاضر نشده برای دریافت خدمات اولیه پزشکی از جمله دریافت سرم به بیمارستان زندان اوین منتقل شود .حال وی و سایر زندانیان اعتصاب کننده از جمله بهمن احمدی امویی و عبدالله مومنی نیز نامساعد گزارش شده و رو به وخامت می رود .

خانواده این زندانی های عقیدتی – سیاسی به شدت درباره سلامت آنها اظهار نگرانی می کنند و خواهان ملاقات با عزیزان شان هستند .

پیش از این نیز پیمان کریمی آزاد ،از بازداشت شدگان روز عاشورا که به بیماری دیابت مبتلاست به بیمارستان منتقل شد. از وضعیت سلامتی وی که دچار بیهوشی شده بود خبری در دست نیست .اما شنیده ها حاکی است او همچنان در بیمارستان بستری است .

‫ بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تجکیم، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، جعفراقدامی فعال مدنی، بابک بردبار عکاس خبری، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، کیوان صمیمی روزنامه نگار و محمد حسین سهرابی راد از دیگر زندانیان بند ۳۵۰ اوین هستند که از روز دوشنبه گذشته در اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران و مسولان زندان اوین و بند ۳۵۰ به سلول انفرادی منتقل شده و همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند .ماموران وزارت اطلاعات و مسوولان زندان اوین این زندانیان را که خواستار حقوق اولیه و انسانی شان بودند ،تهدید کرده اند که در اوین کهریزک دوم به پا خواهند کرد.

خانواده این زندانیان دربند خواهان رسیدگی دادستان تهران به وضعیت این زندانیان هستند زندانیانی که به گفته این خانواده ها جان شان در خطر است .


 


رسول ترشیزی یکی از فعالان بازار خشکبار در خراسان گفت: دو سال است که چشممان به خشکبار چینی روشن شده و متاسفانه محصولات بی کیفیت و بی مزه چینی به سفره های ما هم نفوذ کرده است.

به گزارش مهر، وی افزود: سه سال است که تولید محصولات کشاورزی در استان خراسان به دلیل سرمازدگی محصولات و پس از آن به دلیل خشکسالی با کاهش مواجه شده و همین موضوع باعث شده است تا سودجویان، کشمش چینی را در سطح گسترده وارد بازار کنند و با استفاده از بسته بندی و کارتن محصولات تولیدی خراسان، آن را به بازارهای دیگر عرضه کنند.

این فعال بازار کشمش با اشاره به کیفیت بسیار بد محصولات چینی، گفت: نه تنها مزه کشمش چینی که شکل و فرم آن هم مشخص می کند که این محصولات کیفیت مطلوب را ندارند، ضمن این که کشمش چینی یک یا دوماه پس از ورود به بازار، رنگ و طعم اولیه اش را هم ازدست می دهد.

ترشیزی در ادامه نسبت به تکرار این رویه در بازار تهران هشدار داد و گفت: زمزمه هایی به گوش می رسد که سودجویان، محصولات چینی را به صورت مستقیم وارد بازار تهران می کنند و پس از آن، کشمش چین را درون کارتن‌های محصولات شناخته شده تولید کاشمر می ریزند و به فروش می رسانند که این موضوع به شدت به اعتبار کشمش کاشمر لطمه وارد می کند.

وی افزود: درحالی که هزینه تولید محصولات کشاورزی در کاشمر بالا است، چینی ها حتی با احتساب هزینه حمل ونقل، محصولات خود را ۴۰ تا ۵۰ درصد ارزان تر در بازار عرضه می کنند که این موضوع زنگ خطری جدی برای کشاورزی خراسان محسوب می شود.


 


کدخدایی در رابطه با علت حمایت برخی از اعضای شورای نگهبان از یک کاندیدا در انتخابات سال گذشته ، بازنگری در اصول قانون اساسی ، اختلاف میان دولت و مجلس و شانس اصلاح‌طلبان برای تایید صلاحیت در انتخابات‌های آینده پاسخ داد.

به گزارش ایلنا، عباسعلی کدخدایی در پاسخ به این پرسش که با توجه به تغییر اعضا شورای نگهبان،تحلیل رسانه‌ای حاکی از این است که شورای نگهبان با این تغییر بیشتر به سمت جایگاه حقوقی خود حرکت می‌کند، ارزیابی شما از عملکردشورا در دوره گذشته چیست و چه نمره‌ای به خود می‌دهید؟،گفت: تغییر اعضا شورای نگهبان از اختیارات رئیس قوه قضائیه است، اما آنچه که می‌توان تاکید کرد این است که در شورای نگهبان و در هنگام بررسی مصوبات مجلس و یا دولت و چه در بحث انتخابات هیچ یک از آقایان اعضا ، نگرش‌ها و نظریات شخصی خود را دخالت نمی‌دهند.

سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه باور این مطلب قدری سخت است،ادامه داد: به عنوان فردی که از سال ۸۰ در شورای نگهبان حضور داشتم، تاکید می‌کنم که چه فقها و چه حقوقدانان شورا، هیچ کدام نظریات شخصی خود را در بررسی‌ها تاثیر نمی‌دهند.

وی چهره بیرونی هر یک از اعضا را به دلیل نگرش‌‌های مختلف،متفاوت از یکدیگر عنوان کرد و اظهارداشت: برخی از اعضای شورا به دلیل اینکه قبلا دوشغله بودند و در جاهای مختلفی چون دولت و قوه قضائیه شاغل بودند، طبعا از نهادی که به آن وابسته بودند، دفاع می‌کردند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان با بیان اینکه در حال حاضر نمی‌توان تحلیلی ارائه کرد که عملکرد شورای نگهبان در آینده بیشتر حقوقی می‌شود یا خیر،ادامه داد: فکر می‌کنم تمام مجموعه شورای نگهبان غیرحقوقی هم نبوده است. شورای نگهبان به جز ملاک‌های حقوقی و فقهی که در قانون اساسی برای آن در نظر گرفته شده است، به موارد دیگر ورود نکرده است.

* رسانه‌ها باید به عملکرد شورای نگهبان نمره دهند

کدخدایی با تاکید براینکه چهره سیاسی اعضا در خارج از شورا متفاوت است،در رابطه با نمره عملکرد شورای نگهبان نیز گفت: اینکه چه نمره‌ای به عملکرد شورا می‌دهم، معمولا نمره را ناظرین می‌دهند و شما رسانه‌ها باید به عملکرد ما نمره دهید.

*به دلیل حساسیت انتخابات گذشته،شورا بیشتر زیر ذره‌بین قرار گرفت

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه به غیر از آقایان الهام و کعبی، آقایان جنتی و مومن نیز حمایت‌هایی را در قالب‌ جامعه مدرسین از آقای احمدی‌نژاد داشته‌اند. آیا قبول دارید شورای نگهبان در هیچ مقطعی به اندازه انتخابات سال گذشته مورد انتقاد قرار نگرفته است؟،اظهارداشت:خیر چرا که اقداماتی که شورای نگهبان در سال گذشته انجام داد، در واقع اقداماتی بود که برای اولین بار برای اطمینان بیشتر انجام شد.

کدخدایی انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را از لحاظ رقابتی ، سنگین‌ترین انتخابات در ادوار گذشته عنوان کرد و گفت: در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری برخلاف دوره‌های گذشته شاهد حضور نامزد‌های متعددی بودیم،اما رقابت در دوره دهم ریاست جمهوری بسیار سنگین‌تر بود.

وی به حساسیت‌های قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم اشاره کرد و اظهارداشت: در این دوره حساسیت‌های زیادی نسبت به کاندیداهای شرکت‌کننده در انتخابات وجود داشت و فکر می‌کنم این مسئله موجب شد که شورای نگهبان مقداری بیشتر در زیر ذره‌بین قرار گیرد.

عضو حقوقدان شورای نگهبان خاطرنشان کرد : در ادوار گذشته هم که افراد دیگری رئیس‌جمهور شده‌اند، برخی از همین اعضای شورای نگهبان بیانیه‌های نهادهای دیگر وابسته به این افراد را به طرفداری از نامزدهایی که در انتخابات شرکت‌ کرده بودند را امضا کرد‌ند و افرادی نیز بودند که کتبا به نفع کاندیداها و نامزدهای آن زمان بیانیه نوشتند که اگر بخواهیم بیان کنیم، خود شما هم تعجب خواهید کرد.

* حمایت فقها از کاندیدای خاص در جهت حفظ نظام و کلیت نظام بود

سخنگوی شورای نگهبان علت قرار گرفتن شورای نگهبان در زیر ذره‌بین از سوی منتقدان را به خاطر وجود فضای سیاسی سنگین‌ در انتخابات گذشته دانست و ادامه داد: در گذشته به این مسئله که اعضای شورای نگهبان از نامزدی جانبداری کرده‌اند،توجه نمی‌شد چرا که آن را بیشتر در راستای دفاع از نظام تلقی می‌کردند، اما چون این بار رقابت سیاسی سنگین شد، این مطالب که آقایان مطرح می‌کردند که عمدتا هم از سوی آقایان فقها و در جهت حفظ نظام و کلیت نظام بود تا شخص خاصی را حمل بر جانبداری از یک نامزد کردند.

وی در پاسخ به این سوال که نگرشی که در فضای سیاسی امروز کشور وجود دارد این است که با توجه به انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و حوادث پس از آن، اصلاح‌طلبان دیگر جایی در فضای سیاسی کشور ندارند و این تصور بوجود آمده که در انتخابات آینده، مجلس و ریاست جمهوری مجددا در اختیار اصولگرایان خواهد بود، آیا نامزدهای اصلاح‌طلب توانایی تائید شدن از سوی شورای نگهبان را دارند و آیا به نظر شما در میان اصلاح‌طلبان افرادی وجود دارند که قابلیت تائید از سوی شورا را داشته باشند یا خیر؟،اظهارداشت: هم نظام انتخاباتی‌ ما نظام شخص‌محور است نه حزب محور و هم شورای نگهبان تاکنون رویه‌اش به این‌گونه نبوده که آقایان الف، ب، ج یا خانم‌های الف، ب، ج در حزب الف، ب و یا ج حضور دارند که بر اساس آن تائید یا رد شوند.

سخنگوی شورای نگهبان با تاکید براینکه نگاه شورا در بررسی صلاحیت‌نامزدها به شخصیت حقیقی و اقدامات فرد است،اظهارداشت: در قانون انتخابات شرایطی وجود دارد، به طور مثال در انتخابات مجلس، ماده ۲۸ و ۲۹ قانون انتخابات شرایط سلبی و یا ایجابی را مطرح کرده است که ما این ملاک‌ها را مد نظر قرار می‌دهیم. اگر آقای الف مرتکب یکی از این اقدامات شده باشد و یا یکی از این شرایط را نداشته باشد، ممکن است تائید نشود و در واقع از شورای نگهبان تائیدیه را نگیرد.

* نگاه ما این نیست که اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده نباید حضور داشته باشند

کدخدایی تصریح کرد: نگاه ما این نیست که اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده نباید حضور داشته باشند یا حضور نخواهند داشت. بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب وجود دارند که در چارچوب نظام عمل کردند و شورای نگهبان هم مشکلی با آنها نداشته و ندارد،کما اینکه در انتخابات هشتم مجلس نیز اقلیتی که در مجلس حضور دارد از همین شورای نگهبان تائیدیه گرفته و در همان مرحله اول هم تائید شده‌اند.

* چشم بسته اصلاح طلبان را رد‌صلاحیت نمی‌کنیم

وی با اشاره به تایید صلاحیت دو چهره شاخص موسوم به اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم از سوی شورای نگهبان،تاکید کرد: در آینده هم رویه شورای نگهبان همین‌گونه خواهد بود و نگاه ما این‌گونه نیست که فرد اگر اصلاح‌طلب است، چشم بسته صلاحیت آن را رد کنیم. ما قانون و عملکرد افراد را نگاه می‌کنیم و اگر رفتارشان مطابق قانون باشد قطعا تائید می‌شوند و در غیراینصورت قطعا تائید نخواهند شد.

وی در پاسخ به این پرسش که این امر صرفا مربوط به مجلس است یا ریاست‌جمهوری را هم در بر خواهد داشت؟،گفت:برای ریاست‌جمهوری هم همین‌گونه خواهد بود، منتها شرایط ریاست‌جمهوری گسترده‌تر و عمیق‌تر است.

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد که شورای نگهبان صلاحیت برخی افراد را برای دوره‌های متوالی رد یا تایید می‌کند؟،گفت: ما شرایطی را در مواد ۲۸ و ۲۹ قانون انتخابات مجلس داریم که برخی از این شرایط شکلی است، به طور مثال فردی باید مدرک تحصیلی داشته باشد، اما ندارد یا فردی باید در تاریخ مشخصی استعفا داده باشد اما این کار را نکرده است. بسیاری از مواردی که مورد تایید شورای نگهبان قرار نمی‌گیرد، از این دست موارد است.

وی ادامه داد: اگر شخص مدرک تحصیلی نداشته باشد ما آن فرد را تایید نمی‌کنیم، ولی رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان برداشت می‌شود. یا برخی از افراد حداقل سن لازم را ندارند، طبیعتا این افراد تایید نمی‌شوند.اما متاسفانه هزینه آن بر گردن شورای نگهبان گذاشته می‌شود. از سوی دیگر ممکن است این افراد به دلیل اینکه در زمان مقرر استعفا نداده باشد، یا مدرک تحصیلی نداشته باشند و یا حداقل سن لازم را نداشتند،تایید نشوند اما برای دوره بعدی مدرک خود را آورده و یا سن لازم را کسب کرده باشند که این بار تایید می‌شوند.

کدخدایی افزود: در خصوص موارد دیگر مانند اینکه فردی محکومیت داشته است، محکومیت فرد و حکم را بررسی کرده و بر این اساس فرد را رد می‌کنیم، اما شخص وقتی حکم تبرئه خود را آورده است، از شورا تایید گرفته است. حتی در برخی مواقع مراجعی که گزارش‌هایی می‌دهند، بعدا اعلام می‌کند موارد الف و ج که در مورد فلان شخص داده‌ایم، در حال حاضر موضوعیت ندارد یا مثلا مورد تایید نیست و به دلیل اینکه یک گزارش رسمی برای ما تلقی می‌شود، ما براساس آن عمل می‌کنیم.

وی خاطرنشان کرد: اگر در فضای جامعه نگاه‌مان سیاسی باشد می‌گوییم چرا فردی یک‌بار رد و یک‌بار تایید شده و یا چرا ابتدا رد بعد تایید شده است؛این موارد بسیار رخ می‌دهد که فرد ابتدا صلاحیت داشته و بعد آن را از دست می‌دهد.مثلا نماینده مجلس که در حین نمایندگی مرتکب تخلفات و جرائمی شود، قطعا در دوره بعد مورد تایید نخواهند شد.

* عملکرد افراد در خصوص التزام ولایت فقیه را براساس گزارش‌ها بررسی می‌کنیم

سخنگوی شورای نگهبان درباره بحث التزام عملی به ولایت فقیه نیز ادامه داد: در این مورد بحث مصادیق می‌شود و اینگونه نخواهد بود که فردی زمانی التزام داشته باشد یا کسی نداشته باشد. ما عملکرد افراد را براساس گزارش‌هایی که به دست ما رسیده و مدارک مثبتی که وجود دارد،می‌سنجیم. اما ممکن است گزارش‌هایی برسد که مسئله را به طور کامل نفی کرده است.

عضو حقوقدان شورای نگهبان با تاکید براینکه باید شرایط نامزدها خصوصا بندهای اول تا سوم شرایط نامزدها در انتخابات مجلس را که شرایط کیفی است به کمی تبدیل کرد، در خصوص بحث اصلاح قانون انتخابات و تهیه قانون جامع انتخابات از سوی وزارت کشور گفت:اخیرا پیش‌نویسی را مشاهده کردم که از سوی وزارت کشور آماده شده است، ولی هنوز مراحل نهایی خود را طی نکرده تا به عنوان لایحه به مجلس برود. در مجلس نیز برخی کمیسیون‌ها و نمایندگان به دنبال این هستند که هر چه زودتر طرحی را آماده کنند که به نظرم بسیار دیر شده‌است.

* لزوم تدوین قانون جامع انتخاباتی احساس می‌شود

سخنگوی شورای نگهبان تصریح کرد: ما باید یک قانون جامع انتخاباتی داشته باشیم که هم مجلس خود را ملزم بداند حداقل در ۲۰ سال تغییر مکرر نداشته باشد و هم یک نگرش جامع به همه اطراف قضیه داشته باشد و به شورای نگهبان هم در بررسی صلاحیت‌ها کمک کند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا این پیش نویس همان لایحه‌ای است که پورمحمدی تهیه آماده و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال کرده است،گفت: خیر، این پیش‌نویس را اخیرا از سوی دولت مشاهده کردم و هنوز هم به صورت لایحه در نیامده که در هیات دولت مطرح شود. برخی از نمایندگان نیز در دیداری که با ما داشته‌اند اعلام کردند که درصدد این هستند تا پیش‌نویسی را برای قانون انتخابات آماده کنند، ولی به نظرم زمان بسیار گذشته است و یک سال آینده نیز برای اصلاح جامع قانون انتخابات،زمان کوتاهی است.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند با توجه به اینکه از بازنگری در قانون اساسی ۲۰ سال گذشته است، شرایط به گونه‌ای شده که در برخی از اصول قانون اساسی باید بازنگری صورت گیرد و نامه رئیس‌جمهور به دبیر شورا را نیز شاید بتوان تمایل ایشان به بازنگری در برخی از اصول دانست، آیا به نظر شما بازنگری در قانون اساسی لازم است؟گفت: بازنگری در هر قانونی البته در زمانی که لازم باشد، مطلوب و پسندیده است اما اصولا در نظام‌های مختلف سیاسی بازنگری در قانون اساسی را با تامل و تانی نگاه می‌کنند.

وی با بیان اینکه قانون اساسی به این دلیل، عنوان قانون اساسی پیدا کرده که کمتر مورد تغییر و اصلاح قرار گیرد،اظهارداشت: قانون اساسی مبانی و اصول کلی را بیان می‌کند تا مردم بتوانند مدت مدیدی به آن اتکاء داشته باشند و مطالب خود را براساس آن پیگیری کنند.

این استاد حقوق با تاکید براینکه اگر قانون اساسی مکررا مورد تغییر قرار گیرد، دیگر اعتبار خود را از دست خواهد داد، خاطرنشان کرد: اینکه در ده سال اول انقلاب اسلامی قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت به این دلیل بود که ما هیچ تجربه‌ای نداشتیم.درضمن هیچ کشوری مانند ما وجود ندارد که بعد از یک تحول اساسی مانند انقلاب اسلامی، بتواند ظرف یک سال اول، قانون اساسی خود را تهیه و تصویب کند.

وی ادامه داد: به دلیل اینکه برخی مطالب از چشم موسسین دور مانده بود یا در اجرای آن یکسری اقتضائات ایجاب می‌کرد، در یک دوره ۱۰ ساله در قانون اساسی بازنگری صورت گرفت. اما چند عامل وجود دارد که ممکن است اصلاح قانون اساسی ضرورت چندانی پیدا نکند.

کدخدایی افزود: اولا تجربه ۱۰ ساله اول موجب شد که یک نگاه جدید به مدیریت کلان کشور پیدا کنیم که در قانون اساسی درج شده است و بعد ابزارهای عملیاتی‌تر را برای رفع بحران‌ها یا ابهامات نسبت به قانون اساسی و مدیریت کلان کشور پیش‌بینی کردیم، مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام اصل ۱۱۲ که در قانون اساسی اول نبود. در این اصل پیش‌بینی شد که اگر اختلافی میان شورای نگهبان و مجلس باشد، مجمع در درجه اول آن را حل کند و بعد اگر معضلی برای کشور به وجود آمد، به عنوان بازوی مشورتی مقام معظم رهبری، مشورت دهد.

سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: همچنین مقام معظم رهبری در چارچوب قانون اساسی سیاست‌های کلانی را تبیین می‌کند که به عنوان یک قانون بالادستی آن را از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرده که بسیاری از مشکلات را حل کرده است.

وی افزود: البته این امر مانع از این نیست که بگوییم قانون اساسی ابهاماتی داشته باشد و یا اختلاف نظرهایی در قوای سه‌گانه باشد. هر قانونی را به هر شکلی که بنویسید در یک دوره ده یا بیست ساله، نسل جدید که بر روی کار می‌آیند، تعابیر جدیدی دارند و ممکن است که دوباره به اصلاح قانون برسیم.

* مهمتر از اصلاحات در قانون اساسی ، التزام به اجرای قانون است

کدخدایی فراتر از اصلاحات در قانون اساسی را التزام درونی به اجرای قانون اساسی دانست و اظهارداشت : آنچه که برای قانون اساسی مهم‌است؛ التزام مسوولان، مردم و شهروندان به اجرای مفاد آن قانون است ولو آنکه به آن ابهام یا ایراد داشته باشند که آن ابهام را باید در چارچوب قانونی پیگیری کنند. اما نباید اینطور باشد که تا به محض مشاهده ابهام یا ایرادی به قانون، در جهت اصلاح و تغییر آن برآییم.

سخنگوی شورای نگهبان با بیان اینکه ارزش قانون اساسی به این است که کمتر دچار تغییر و دستخوش قرار گیرد،تصریح کرد: شاید بتوان با نظریات تفسیری شورای نگهبان از کنار قضیه عبور کرد به این معناکه شورای نگهبان می‌تواند کمک بسیاری را از جهت ارائه تفاسیر نسبت به اصول مورد اختلاف داشته باشد تا دیگر نیازی به اصلاح قانون اساسی نباشد.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که آیا برداشت‌های مختلف از اصول قانون اساسی یا عدم اجرای برخی اصول قانون اساسی را نیز می‌توان با تفاسیر شورای نگهبان حل کرد؟،اظهارداشت:برای قانون اساسی در هیچ کشوری تضمین‌های مادی چندانی در نظر گرفته نشده است. در برخی از کشورها دادگاه قانون اساسی وجود دارد که این دادگاه بیشتر در مقام مشورت و ارائه طریق است.

وی تاکید کرد: مهم‌تر از تضمین‌های مادی، التزام درونی میان مسوولان و شهروندان به اجرای قانون است. ما قانون اساسی را برای اجرا نوشته‌ایم، اگر نمی‌خواهیم قانون اساسی را اجرا کنیم پس چرا آن را نوشته‌ایم؟اگر بخواهیم تضمین‌هایی چون دادگاه قانون اساسی در نظر بگیریم، هر مسوولی که بخواهد از قانون تخلف کند،دادگاه قانون اساسی به آن رسیدگی خواهد کرد.مسوولین هم به دلایل مختلف از اجرای قانون شانه خالی می‌کنند. کدخدایی التزام به قانون را یک امر فرهنگی و نیاز به گذشت زمان دانست و خاطرنشان کرد: کشور ما یک جوان سی و یک ساله است که نیاز دارد فرهنگ اجرای قانون و التزام به قوانین مخصوصا به قانون اساسی در آن تعمیق پیدا کند.

سخنگوی شورای نگهبان افزود: در درجه دوم باید به راهکارهایی که در قانون اساسی، دیوان محاسبات، دیوان عدالت و سازمان بازرسی آمده رجوع کرد و جاهایی هم که قانون‌گذاری و تفسیر،دارای ابهام باشد، شورای نگهبان می‌تواند به موضوع ورود کرده و تفسیر کند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان به اصل ۵۷ قانون اساسی اشاره کرد و گفت: براساس این اصل، رهبری نظام می‌تواند قوای سه‌گانه و مسوولان عالی را در این جهت هماهنگ کند چراکه قوای سه‌گانه طبق اصل ۵۷ زیرنظر ولی امر هستند.

وی تصریح کرد: باید بیشتر به سمت راهکار التزام به اجرای قوانین حرکت کنیم.چرا که اگر به سمت راهکارهای مادی برویم،در نهایت اگر دادگاه قانون اساسی خود تخلف کرد، آنگاه چه خواهیم کرد؟

*نمره التزام مسوولان به قانون بین ۱۵-۱۶ است

کدخدایی در پاسخ به این پرسش که به عنوان ناظر در شورای نگهبان چه نمره‌ای به مسوولان به خاطر التزام آنها به قوانین می‌دهید؟،گفت:ما در شورای نگهبان ناظر انتخاباتی و تطبیق مصوبات مجلس و دولت هستیم. اراده مسوولان خوب است،اما در عمل نمره آنها میان ۱۶-۱۵ است.

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه وقتی دولت برخی قوانین را اجرایی نمی‌کند، یا به دلیل فراهم نبودن زمینه اجرایی‌،از اجرای قانون سرباز می‌زند،چه باید کرد؟اظهارداشت:اختلافی که وجود دارد، اختلاف دو سویه است، دولت معتقد است مجلس از اختیارات قانونگذاری که در اصل ۷۱ قانون اساسی آمده فراتر عمل می‌کند، و برخی از مواردی را که نباید وارد شود، وارد شده است. مثل اصل ۷۵ که می‌گوید اگر طرح‌هایی که از سوی نمایندگان مطرح می‌شود بار مالی داشته باشد یا کاهش درآمدها داشته باشد باید منبع مشخص شود،در غیر اینصورت مجلس نمی‌تواند آن را مطرح کند.

وی ادامه داد: دولت معتقد است که اگر مجلس نتوانست منبعی تعیین کند، اصولا نباید در مجلس مطرح شود. نه اینکه مجلس تصویب کند به شورای نگهبان ارسال کند، زمانی که شورا به آن ایراد گرفت،مجلس با اصرار خود مصوبه را به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال کند. دولت معتقد است این روش، روش درستی نیست و در صلاحیت قانونگذاری مجلس نیست.

کدخدایی افزود: از سوی دیگر مجلس معتقد است که طبق اصل ۷۱ قانون اساسی می‌تواند در عموم مسائل مطرح در قانون اساسی، جز در اموری که اساسا از صلاحیت مجلس مانند اصل ۱۱۲ و اصل ۳۰۸ خارج است، می‌تواند اعم از امر جزئی یا کلی قانونگذاری کند؛امر جزئی مانند تعیین ساعت اداری و امر کلی مانند قانون خدمات کشوری.

وی اظهارداشت: این نگاه و اختلاف میان مجلس و دولت وجود دارد که بعد از نامه‌نگاری از سوی رئیس‌جمهور قرار شد شورای نگهبان جلساتی را با کارشناسان دو طرف داشته باشد تا با بررسی‌های عمیق علمی که انجام می‌دهند ببینند که آیا می‌تواند منجر به تفسیر جدیدی از این اصول شود یا خیر.

عضو حقوقدان شورای نگهبان ابراز امیدورای کرد که شورا با توجه به مقتضیات زمان دراین رابطه تفسیری ارائه کند تا مشکل را حل و اختلافات را رفع کند.

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که‌آیا در این زمان کار دیگر به بازنگری نخواهد رسید،گفت:در حال حاضر خیر، اگر این کارگروهی که تشکیل شده بتواند از دل این مباحث، تفسیرهایی را نسبت به برخی از اصول قانون اساسی ارائه کند که آن تفسیرها راهگشا باشد، دیگر نیازی به بازنگری وجود ندارد.

وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه با توجه به اینکه رهبری هماهنگ‌کننده قوا هستند، آیا این تفسیرها را با رهبری هماهنگ می‌کنید؟،اظهارداشت: رویه ما در شورای نگهبان به اینگونه است که معمولا کار خود را چه نسبت به قوانین و چه نسبت به انتخابات انجام می‌دهیم. مقام معظم رهبری نیز هر وقت که نظری داشته باشند اعلام می‌کنند، اگر نظری فرمودند ما هم به استناد اصل ۵۷ تابع هستیم، در غیر اینصورت نظر شورای نگهبان است.

کدخدایی در پاسخ به این پرسش که مجلسی‌ها معتقدند که این موارد در گذشته بی‌سابقه یا کم‌سابقه بوده است، اما دولتی‌ها در پاسخ اعلام می‌کنند که این موارد همواره وجود داشته است. با توجه به اینکه در دوره‌های مختلفی در شورای نگهبان حضور داشتید، آیا در دولت‌ها قبل نیز این مشکل وجود داشته و آیا به همین اندازه نیز بوده است؟،گفت: اختلاف میان قوای سه‌گانه در همه نظام‌های سیاسی وجود دارد . معمولا در کشورهای دیگر مرزهایی را مشخص می‌کنند و می‌گویند کس دیگری نباید در آن مرز وارد شود که تفسیر غلطی است.

وی به بحث تفکیک قوا در قانون اساسی اشاره کرد و اظهارداشت: شخصا به عنوان یک دانشگاهی بحث تفکیک قوا را به این شکل قبول ندارم، قوای سه‌گانه باید بتوانند هماهنگ در کنار هم کار کنند و تفکیک و استقلال به این مفهوم که شما آن طرف جوی آب ما این طرف جوی آب، اصلا معنا ندارد.

کدخدایی ادامه داد:بنده قوای سه‌گانه را به تعبیری اگر درست باشد، چرخ خودرو تعبیر می‌کنم که اگر همسو کار کنند آن خودرو حرکت می‌کند اما اگر بخواهند هر یک به سمت دیگری حرکت کنند، خودرو بر زمین می‌ماند.

*اختلافات دولت و مجلس در گذشته با رایزنی سران قوا حل می‌شد

سخنگوی شورای نگهبان از وجود اختلاف میان دولت، مجلس و قوه‌قضاییه در گذشته سخن گفت و اظهارداشت: به دلیل اینکه رایزنی بیشتری میان دولت، مجلس و قوه قضائیه در آن زمان صورت می‌گرفت، سعی می‌شد که در اختلافات به تفاهمی رسیده و براساس آن عمل کنند.

عضو حقوقدان شورای نگهبان خاطرنشان کرد: ما در شورای نگهبان تفاسیر مختلفی از روسای جمهور گذشته، مجلس و قوه قضائیه داریم که حاکی از وجود اختلافات در گذشته است. اما وقتی شورای نگهبان تفسیری ارائه می‌کرد، یا اگر تفسیری نمی‌شد،دوطرف می‌نشستند و با مذاکره به یک نتیجه مشترک می‌رسیدند و موضوع حل می‌شد.

* دولت و مجلس حاضر به تعدیل نظرات یکدیگر نیستند

وی گفت: در این دوره مقداری فاصله‌ها بیشتر شده است و طرفین حاضر نیستند تا نظریات یکدیگر را مقداری تعدیل کرده و به یک نقطه مشترکی برسند. اگر این اراده وجود داشته باشد تا به یک نقطه مشترک برسند و آن مواردی که ابهام‌زا است را کنار بگذارند، دیگر حتی نیازی به تفسیر شورای نگهبان هم ندارد.

کدخدایی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه مجلس و دولت از لحاظ سیاسی با یکدیگر همگرا هستند،پس چرا این اختلافات وجود دارد؟،اظهارداشت: این را باید از خودشان پرسید. به هر حال نگاه‌های متفاوتی است که دارند. در کشور ما احزاب رسمی نداریم و این همسو و همراه بودن مقطعی است.

سخنگوی شورای نگهبان شناسنامه دار نبودن احزاب در کشور را یکی از مشکلات دانست و گفت: در یک انتخاباتی افرادی با یکدیگر هستند اما در میان راه از یکدیگر جدا می‌شوند و فرقی هم نمی‌کند اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا. متاسفانه احزاب ما شناسنامه‌دار نیستند و تا زمانی که شناسنامه‌دار نشویم این تغییرات مکررا رخ می‌دهد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته