-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

Latest news from Jaras for 08/25/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



انتقاد فارس از مهندسی دیدار کنندگان

جـــرس: بعد از دیدار جمعی از دانشجویان حامی محمود احمدی نژاد با وی، یکی از خبرگزاری حامی رئیس دولت، ضمن انتقاد از "گزینشی" بودن این دیدار، اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان عامل "مهندسی" و چیدمان دیدار فوق ذکر کرد و اقدام وی را جهت "جلوگیری از مطرح شدن انتقادات به حلقۀ نزدیکان رئیس دولت" دانست.


به گزارش ایسنا، شامگاه سه شنبه دوم شهریور (۲۴ اوت)، رئیس دولت، در دیدار با گروهی از دانشجویان حامی خود، دست به دفاع از عملکرد دولت زد و مخالفان خود، حتی مخالفان اصولگرا را مورد حمله قرار داد.


احمدی نژاد در این زمینه با بیان این‌كه "فتنه‌گران كارشان تمام نشده است"، مدعی شد "عده‌ای فكر می‌كنند كار آن‌ها (فتنه‌گران) تمام شده است و باید دولت و احمدی‌نژاد را مورد هجمه قرار دهند."


رئیس دولت سپس بدون اشاره به فرد یا گروه خاصی، ادعا کرد "عده‌ای اثبات خود را در نفی دیگران جست‌وجو می‌كنند؛..در كار برای خدا نیاز به دشمن وجود ندارد. البته اگر دشمنی بود، همه در مقابل آن صف‌آرایی می‌كنند؛ اما اگر نبود، هیچ‌گاه دشمن‌تراشی نمی‌كنند.


وی همچنین تکرار کرد "امروز دعوا بر سر مدیریت جهان است. ما هم طرفدار جهانی شدن و جهانی‌سازی هستیم و امروز ایران شدیدتر از غربی‌ها طرفدار جهانی شدن است."


او با بیان این‌كه "هنوز مبارزه با مفاسد تمام نشده، غارت‌گران و براندازان مجازات نشده‌اند و آن‌ها هنوز مشغول فعالیت هستند"، گفت: از این‌رو اگر در مرز زمان حركت نكنیم، فتنه‌ها می‌آید و ما را در بر خواهد گرفت و لذا ضرورت دارد كه جلوتر از زمان حركت كنیم تا این طراحی‌ها و فتنه‌ها از جلویمان رد شوند و از تیررس این فتنه‌ها در امان باشیم."


انتقاد فارس از مهندسی رحیم مشایی برای دیدار
همزمان خبرگزاری فارس، با انتشار گزارشی، از "دعوت گزینشی از برخی دانشجویان و نادیده گرفتن اتحادیه های دانشجویی" انتقاد کرد و نوشت "فعالان دانشجویی معتقدند اطرافیان رئیس جمهوری و به خصوص مسئولان دفتر او عامل اصلی دعوت گزینشی برخی دانشجویان برای حضور در این جلسه هستند."
خبرگزاری فارس از اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی نژاد، به عنوان عامل اصلی مهندسی این دیدار نام برده و متذکر گردید "دانشجویان معتقدند که احیانا این اقدام اطرافیان رئیس جمهوری برای عدم مطرح شدن انتقادات دانشجویی به رفتار و گفتار و نگرش هایشان صورت گرفته است."


 در اوج انتقادات وارده به مشایی و رئیس دولت (بدلیل حمایت از وی)، احمدی نژاد، مشایی را به سمت فرستاده ویژه رئیس جمهوری در امور خاورمیانه (هفدهمین شغل) منصوب کرد.


اظهارات اخیر رحیم مشایی درباره مکتب ایران و اسلام (در جریان همایش ایرانیان خارج از کشور)، و تایید و تکرار سخن خود، به شدت جنجال برانگیز و مورد حمله واقع شده بود.

 



 


گله از صدور حکم برای عاملان به جای آمران
جـــرس: بنا بر آخرین گزارش ها از منابع خبری، اولیای دمِ سه تن از جانباختگان بازداشتگاه کهریزک، احتمالا از قصاص دو مامور محکوم به قصاص نفس در پرونده آن بازداشتگاه، گذشت خواهند نمود. سازمان قضایی نیروهای مسلح، ۹ تیر (۳۰ ژوئن) امسال، دو تن از ماموران نیروی انتظامی را مسئول قتل امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی شناخت و آنها را علاوه بر "قصاص نفس"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم نمود. همزمان ۹ مامور انتظامی و متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل مجازات هایی چون تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم شدند.


گله از صدور حکم برای عاملین به جای آمرین
خانواده ها و اولیای دم جانباختگان بازداشتگاه مخوف کهریزک، از اینکه به جای آمرین جنایات رخ داده، برخی عاملین و ماموران پلیس مورد اتهام و محکومیت قرار گرفته اند، اظهار نارضایتی و گله کرده بودند.


به گزارش مهر، والدین محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی فر که در جریان حوادث ١۸ تیر ۸۸ بازداشت و به دستور مقامات قضایی وقت، به بازداشتگاه مخوف کهریزک در جنوب تهران منتقل و بعد از چند روز بر اثر شکنجه و ضرب و جرح به شهادت رسیدند، به احتمال زیاد، دو افسر نگهبان نیروی انتظامی که در همین ارتباط در دادگاه نظامی عامل قتل و مجرم شناخته شده و به قصاص نفس محکوم گردیده اند را، مورد بخشش قرار خواهند داد.


اولیای دم یکی از شهدای کهریزک، با اشاره به ماه رمضان خاطرنشان کرده است "یکی از درخواست های اولیای دم همواره این بوده که علاوه بر عاملان و ماموران، به پرونده آمران و کسانی که با دستورات خود زمینه ساز این حوادث تلخ و جنایات بودند نیز رسیدگی شود که این خواسته اکنون تقریبا محقق شده است."


اشاره وی به حکم تعلیق سه مقام قضایی وقت (حیدری فرد، دادیار سابق دادسرای ویژه امنیت تهران؛ سعید مرتضوی دادستان وقت تهران و حسن دهنوی (مشهور به قاضی حداد)، معاون امنیت وقت دادستان تهران) می باشد، که اخیرا از سوی شعبه یک دادگاه انتظامی قضات به عنوان رای قطعی اعلام و توسط دادستان کل کشور تایید شده است؛ اما این سه مقام، آنرا مورد اعتراض قرار داده اند.


به گزارش مهر، گوینده مطلب فوق همچنین یادآور شد که اهتمام تمام اولیای دم این سه شهید، به پیگیری پرونده فراتر از برخورد شخصی با افراد بوده و خانواده ها امیدوارند با رسیدگی قاطع به این پرونده زمینه تکرار چنین حوادثی در آینده مسدود شود.


هنوز مقامات قضایی، در مورد نفر چهارم از جانباختگان کهریزک (رامین آقازاده قهرمانی) و همچنین پزشک آن بازداشتگاه (رامین پوراندرجانی)، که به طرز مشکوکی جان باخت، اظهار نظری نکرده اند.


سه مقام ارشد قضایی؛ تحت تعقیب قضایی
گفتنی است یک منبع آگاه روز شنبه در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته بود: "بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت سه نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.
بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند. این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ ٢۴ امرداد ماه ۸۹ صادر گردیده است."


اما با گذشت یک روز از تایید خبر "تعلیق سه مقام قضائی مرتبط با پرونده بازداشتگاه كهریزك و امکان تحت تعقیب گرفتن آنان"، حیدری فرد - یکی از قضات مربوطه- جوابیه ای در این زمینه صادر نمود و ادعا کرد که " زندان کهریزک زندان رسمی و قانونی بوده و اقدامات نیروی انتظامی و پلیس امنیت و سایر نیروهای امنیتی کاملا منطبق با موازین قانونی و شرعی بوده است."


در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، تعداد زیادی از بازداشت شدگان اعتراضات روز ۱۸ تیر ماه، با دستور افرادی چون قاضی سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، به بازداشتگاه کهریزک منتقل شدند و در آنجا مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفتند.


بلافاصله بعد از چند روز چندین نفر از متهمان بر اثر شدت شکنجه ها جان باختند و پس از درز اخبار آن فجایع، رهبر جمهوری اسلامی، در روز پنجم مردادماه، دستور تعطیل شدن بازداشتگاه کهریزک را به دلیل "غیراستاندارد" بودن صادر کرد.


شهید محسوب می شوند
در همین رابطه، بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز، برای سه نفر از درگذشتگان ماجرای کهریزک کارت شهید صادر کرده است.


یک منبع آگاه در بنیاد شهید تهران، به مهر گفته است: بعد از حوادث تلخ و تخلفات عده‎ای که منجر به جنایت در بازداشتگاه کهریزک بعد از حوادث انتخاباتی سال گذشته شد، با تائید مراجع ذیصلاح قانونی برای سه جانباخته این رویداد یعنی محسن روح الامینی ، محمد کامرانی و امیر جوادی فر پرونده شهادت با کد ۸۸ صادر شده است.


تا کنون تمام خانواده ها و اولیای دم جانباختگان اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری، پیشنهادات مختلف بنیاد شهید مبنی بر صدور پروانه شهادت دولتی و گرفتن هرگونه مزایا را رد کرده اند.


 بازداشتگاه کهریزک، تنها پس از درز اخبار فجایع رخ داده در آن و فشارهای ایجاد شده توسط جنبش سبز، توسط رهبر جمهوری اسلامی، در پنجم امردادماه، فقط به دلیل "غیراستاندارد" بودن، تعطیل اعلام شد.


چندی بعد از موضع گیری رهبری، و پس از تاخیر و عدم رسیدگی مجلس به جنایات رخ داده، محمد خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت مجلس گله مندانه گفته بود "کافی نیست که گفته شود یک بازداشتگاه غیر استاندارد تعطیل شد؛غیر استاندارد یعنی چه؟ یعنی مثلا هواکش آن درست نبود یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟ خیر! جنایت‌هایی رخ داده است؛ جان‌هایی باخته شده است و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته است که وقتی در زندان‌های در دست بیگانگان صورت می گیرد همه بر آشفته می شوند و فریاد می زنند..."


 چندی پیش نیز، یکی از نمایندگان حامی دولت در مجلس (موسی قربانی)، در واکنش به پرسش خبرنگاری پیرامون "نتایج پیگیری جنایات رخ داده در بازداشتگاه کهریزک"، برآشفته شده و با دشنام وی را تهدید کرده بود. 


حمید رضا ظریفی نیا


 


جـــرس: در پی واکنش های معترضانه مردمی نسبت به ابراز محبت علیرضا افتخاری به رئیس دولت، این هنرمند موسیقی سنتی و ملی، ضمن انتقاد از اعتراضاتی که به وی وارد شده، از رئیس دولت و گروه فرهنگی وی نیز گلایه کرد و گفت "پس از این پیش آمدها و تبعات بسیاری که برای من و خانواده‌ام به وجود آمد، حتی برای یک بار یکی از اطرافیان متعددی که احمدی نژاد دارد، احوالی از ما نپرسید تا حداقل بدانم کارم درست بوده یا نه اما اکنون می‌گویم نه."


وی همچنین تاکید کرد "در پی اتفاقاتی که اخیرا ناخواسته گرفتارش شدم و هجمه بسیاری که بعد از آن، برای خود و خانواده‌ام پیش آمد، رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهم، و قصد دارم از ایران بروم و در فرانسه زندگی کنم و قبل از رفتن نیز، طی نامه ای جهت خداحافظی، از رئیس دولت می خواهم که به جای من خودش جوابگوی مردم باشد."


جشنی که ختم به خیر نشد
به گزارش خبرآنلاین، در روز خبرنگار در تهران جشنی بر پا شده بود، که علیرضا افتخاری هم یکی از مدعوین بود که به روی صحنه رفت. او روی سن بود که رییس دولت ناگهان و با زیرکی به سمت او رفت و بنا به قول افتخاری، خودش را از طرفداران و علاقمندان پیگیر آثارش معرفی کرد تا وی به رسم تشکر از ابراز علاقه، او را در آغوش بگیرد.


ابراز علاقه و ادای رسم ادب، توسط افتخاری به همین‌جا ختم نشد. آن چنان که همین اتفاق در محافل خبری این چنین نقل شد: افتخاری انرژی بیشتری صرف این ادای احترام کرد. بر اساس گزارش ایرنا، این استاد آواز موسیقی اصیل ایرانی پس از آن که رییس جمهور را در آغوش کشید، به او گفت: "آقای رییس‌جمهور دوستت دارم."


اما افتخاری در گفت و گوی خود با خبرآنلاین، این ابراز دوستی را "متعلق به همه مردم ایران می‌داند و اصرار دارد که همه مردم ایران را دوست دارد" و رییس دولت را نیز به عنوان فردی از میان همین مردم مورد احترام قرار داده است.


آغاز اعتراضات
پیرو این مراسم و انتشار اخبار حواشی آن، موجی از انتقادها افتخاری را در بر گرفت، تا جایی که او وادار به عکس‌العمل شد.
افتخاری در این باره گفته است "در پی اتفاقاتی که اخیرا ناخواسته گرفتارش شدم و هجمه بسیاری که بعد از آن، برای خود و خانواده‌ام پیش آمد، رفتن را به ماندن ترجیح می دهم."


او در این باره توضیح داد: "پس از آن مراسم و مسایل بسیاری که در پی آن پیش آمد، برخوردهای بدی با من و خانواده‌ام صورت گرفت، پیگیری‌هایی که خبرنگاران هم داشتند به نوعی در حادشدن این ماجرا تاثیر داشت...همین پیگیری‌ها و بی انصافی‌های برخی، ماجرا را برای ما بسیار ناگوار کرد. ناگوار، نه از آن روی که رسم ادب به جا آوردم، بلکه به خاطر برداشت‌های نادرستی که از رابطه من با رییس جمهور شد."


تکذیب خواندن ربنای جایگزین شجریان
خواننده موسیقی سنتی کشور در حال مواجهه با بازتاب‌های دیدار با رییس قوه مجریه بود که با پیش آمدن ماه مبارک رمضان و پخش نشدن «ربنا» با صدای استاد شجریان، برخی رسانه‌ها اعلام کردند که در پی حذف این قطعه از صدا و سیما، افتخاری می‌خواهد جایگزین «ربنا» رابخواند و در اختیار صدا و سیما بگذارد.


افتخاری با تکذیب این خبر، یافتن جایگزین برای آن قطعه را نشدنی دانست و با ابراز ارادت به دیگر استاد آواز ایرانی اعلام کرد که مردم می‌توانند از طرق دیگری، به جز شبکه‌های صدا وسیما، این قطعه را در خانه هایشان بشنوند و حتما هم خواهند شنید.


او در این یادداشت از برخوردهای سیاسی با هنرمندان نیز ابراز ناراحتی کرده و نوشته بود: چرا باید دنبال دیگرانی باشیم تا این قطعه دلنشین را بازخوانی کنند و چرا از داشته هایمان بهره نمی‌بریم؟ بهتر است که شائبه‌ها را برطرف کنیم و دامن هنر را به سیاست آغشته نکنیم.

خودش می‌افزاید بعد از انتشار این یادداشت برخی از مدیران رسانه ملی در تماس با وی، او را از این بابت و به خاطر اسم بردن از محمدرضا شجریان بسیار سرزنش کرده‌اند، اما به این ترتیب هم ماجرا پایان نیافت.


اجازه سوء استفاده نخواهم داد
افتخاری همچنین به خبرآنلاین گفت "شب گذشته خبرنگاری از یکی از رسانه‌های بیگانه با من تماس گرفت و نکاتی را مطرح کرد که به او گفتم من هرگز به ملت ایران، کشور عزیز و مسئولان کشورم پشت نخواهم کرد و هرگز اجازه سوء استفاده و موج‌سواری به رسانه‌های خارجی را نخواهد داد."


گلایه از دولت
او با انتقاد و ابراز گلایه از رییس دولت و گروه فرهنگی دولت، اظهار داشت: "پس از این پیش آمدها و تبعات بسیاری که برای من و خانواده‌ام به وجود آمد، حتی برای یک بار یکی از اطرافیان متعددی که رییس جمهور دارد، احوالی از ما نپرسید تا حداقل بدانم کارم درست بوده یا نه اما اکنون می‌گویم نه."


احمدی نژاد خودش پاسخگوی مردم باشد
افتخاری در پایان گفت که قبل از رفتن از کشور حتما نامه‌ای به رییس دولت و تیم فرهنگی دولت می‌نویسد و گلایه‌هایش را با ایشان مطرح می‌کند.


او به برخی از مفاد این نامه اشاره کرد و گفت: "در این نامه خطاب به احمدی نژاد خواهم نوشت که شما حتما در جریان آن چه برای من پیش آمد قرار گرفته‌اید، اما هیچ واکنشی نشان ندادید... شاید شما ما را یکی از حواشی دانستید که به موضوعاتی که پیش آمد توجه نکردید. بر این اساس با چند دهه فعالیت در زمینه حفظ و گسترش موسیقی اصیل و عرفانی ایرانی، به قدری این ماجراها آزارم داد که برای رهایی از آن، کشورم را ترک می‌کنم... چطور حتی یکی از دوستان شما هم فرصت نکرد حالی از اینجانب، به عنوان کسی که سال‌ها برای موسیقی اصیل این کشور زحمت کشیده، بپرسد؟ حال آنکه من تنها به خاطر سوء تفاهم‌های ایجاد شده از دیدار با شما تحت فشار قرار گرفتم."


افتخاری تاکید کرد که در این نامه از احمدی نژاد می‌خواهد که به جای او خودش جوابگوی مردم باشد.


این هنرمند موسیقی سنتی، در پایان گفت "به خاطر این مسائل که افسردگی مفرطی برایم داشته قصد دارم از ایران بروم و در فرانسه زندگی کنم... اگر خودم هم بخواهم باید شرایط به نفع خانواده‌ام تغییر کند تا بتوانیم بمانیم و ادامه بدهیم... که بعید می‌دانم اما باید دید چه پیش می‌آید..."


انتقاد از صدا و سیما
این هنرمند عرصه موسیقی، از رییس سازمان صدا و سیما هم گله کرد و گفت "در طی سی سال گذشته به قدری آثار مرا بدون اجازه‌ام پخش کرده‌اند که بی حساب است، اما دریغ از اندکی مهر و محبت."

او خطاب به ضرغامی گفت: "اگر قصدی به جز خدمت به مردم کشورم داشتم، اکنون به خاطر پخش صد‌ها اثرم باید میلیاردها تومان ازآن سازمان مطالبه می‌کردم، اما چون به قصد خدمت و تلطیف روح وروان هموطنانم آثارم را خوانده‌ام، نه تنها درخواستی از سازمان صداوسیما نکردم، بلکه همیشه هم با این عزیزان نهایت همکاری را داشته‌ام. اما گمان نمی‌کردم ایشان هم تا این حد بی‌مهر باشند و توجهی به هنرمندان نداشته باشند و دستمزد سال‌ها همکاری مرا به این نحو وبا کم لطفی فراوان ندهند..."


 


با حضور جمعی از فعالان سیاسی

جرس: جمعی از فعالان و سران اصلاح طلب شامگاه سه شنبه میهمان خانواده علی تاجرنیا بودند تا در سالگرد تولدش و یک روز بعد از روز پزشک ، دومین سالی را که فرزندان تاجرنیا دور از پدر ، تولدش را جشن می گیرند در کنارشان باشند.
 

به گزارش تحول سبز ، چهره هایی چون مهدی کروبی ، محمد رضا خاتمی ، مهدی خزعلی ، فخرالسادات محتشمی و بسیاری دیگر از اعضای احزاب اصلاح طلب در کنار خانواده علی تاجرنیا بودند.

سال گذشته نیز مراسم تولد وی در برابر زندان اوین برگزار شد.


 


جـــرس: به گزارش منابع خبری موثق از شهر نجف آباد، حکم تبعید غلامحسین قیصری، امام جماعت حسینیه اعظم نجف آباد، از آن شهر صادر شده است.


بنا بر این گزارش، قیصری از مقلدین مرحوم آیت الله العظمی منتظری و از منتقدین دولت می باشد، که در ایام بعد از درگذشت آن مرحوم، مدتی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد.


طی ماههای اخیر نیز، رسانه های حامی دولت و خاص، اخبار و مطالبی پیرامون وی نوشته و دست به تحریک لباس شخصی ها و مراجع امنیتی زده بودند. در همین راستا، سایت موسوم به «صراط»، نوشته بود "...قیصری بین نماز خطاب به حاضرین در حسینیه مذكور سخنان جالبی را بیان داشته و این روحانی متهم در دادگاه ویژه روحانیت قم اعلام کرده است كه طوماری با موضوع حمایت از مرحوم منتظری تهیه شده و لازم است ائمه جماعات مساجد و مردم آن را امضا كنند...و گفتنی است طیف منتظری بعد از فوت وی اقدامات مشكوك بسیاری را در شهرستان صورت داده و جهت جذب برخی مسئولین شهرستان ها، به شیوه های مختلفی متوسل شده اند..."


به گزارش منابع خبری جرس، هفته گذشته نیز، در پی احضار و تبعید شفاهی این روحانی حامی و نماینده مرحوم منتظری، جمعی از نمازگزاران روزه دار، در مقابل فرمانداری دست به تجمع زده و خواستار لغو تبعید غیر قانونی وی شده بودند.



 


جـــرس: مدیر کل جدیدا منصوب شدۀ دفتر گسترش آموزش عالی، از محدودیت پذیرش دانشجوی دوره کارشناسی در رشته‌های علوم انسانی توسط دانشگاه‌های مادر و افزایش پذیرش آن در تحصیلات تکمیلی خبر داد و گفت: این محدودیت برای رشته‌های علوم پایه و فنی و مهندسی کمتر است.


به گزارش ایسنا، ابوالفضل حسنی پیرامون دانشگاه‌هایی که در ظرفیت پذیرش دانشجوی کارشناسی (لیسانس) در آنها محدود می‌شود، بدون ذکر نام دانشگاهی، گفت: بر اساس سیاست‌های جدید وزرات علوم، ظرفیت پذیرش کارشناسی (لیسانس) در برخی رشته‌ها در دانشگاههای مادر محدود شده و به جای آن توسعه آموزش عالی به سمت تحصیلات تکمیلی در اولویت قرار دارد.


مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی گفت: این محدودیت بیشتر در رشته های علوم انسانی اعمال شده و در علوم پایه و فنی و مهندسی محدودیت کمتری در نظر گرفته شده است.


وی هم چنین درباره پذیرش دانشجوی دکتری گفت: سیاست این است که ظرفیت پذیرش دکتری و ارشد به این سمت برود که به تعداد دو دانشجوی کارشناسی ارشد یک دانشجوی دکتری داشته باشیم.


گفتنی است سید ابوالفضل حسنی، پیش از این معاون آموزشی دانشگاه تربیت مدرس بوده و طی هفته گذشته، بعنوان مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی، به جای رجبعلی برزویی منصوب شده است.




 


جرس:حمزه کرمی در رنجنامه خود به بیان شکنجه های روحی و جسمی در زندان پرداخته و خواستار تشکیل یک دادگاه غیرسیاسی برای رسیدگی به اتهاماتش شده است. کرمی در این نامه به فشار و شکنجه برای اخذ اعتراف به رابطه با نوامیس و خویشاوندان رهبران جنبش سبز اشاره می کند.  


 جرس چندی پیش اقدام به انتشار خبر نامه حمزه کرمی کرد که واکنشهای زیادی به همراه داشت. در آن خبر تصریح شده بود که هاشمی رفسنجانی نامه را شخصا نزد آقای خامنه ای می برد و به او می گوید این نامه را به دفتر شما ندادم، مبادا در پیچ و خم نامه های اداری فراموش شود، می خواهم شخصا برایتان بخوانم تا مبادا اگر به دستتان بدهم فراموشش کنید یا بدست یکی از کارگزاران بیت بدهید و به سرنوشت دیگر نامه ها دچار شود. وی تمام مفاد نامه پنج صفحه ای حمزه کرمی را برای رهبر جمهوری اسلامی می خواند و بعد از آقای خامنه ای می پرسد باز هم می گوئید اعترافهای یک سال اخیر زیر شکنجه اخذ نشده است!؟


 

 تحول سبز، متن دست نویس رنجنامه این سردار سابق سپاه و مدیر مسئول سایت جمهوریت را منتشر کرده است.

کرمی که در دادگاه بدوی به شانزده سال زندان محکوم شده بود ،با ارائه لایحه تجدید نظرخواهی ،تمامی اعترافات خود را در بازجویی ها و دادگاه اولیه تکذیب و اظهار کرده است که تمامی این اعترافات تحت فشارهای شدید از او اخذ شده و فاقد هرگونه ارزش حقوقی و اخلاقی است.

شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران، حمزه کرمی را به ۱۱ سال حبس قطعی و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم کرد.

کرمی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به ۱۶ سال حبس و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شده بود که دادگاه تجدید‌نظر، پنج سال از این حکم را کاهش داد.

کرمی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴، فرماندار ورامین و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰، مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در دولت‌های اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بود.
 

وی در جریان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مسئول ستاد مطبوعات هاشمی رفسنجانی بود و در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مدیریت وب‌سایت جمهوریت را بر عهده داشت.

کرمی در این نامه به فشار و شکنجه برای اخذ اعتراف به رابطه با نوامیس و خویشاوندان رهبران جنبش سبز اشاره می کند.
 

به گزارش تحول سبز، متن کامل این نامه به شرح زیر می باشد:
 

بسمه تعالی

حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای محسنی اژه ای

دادستان محترم کل کشور
 

با سلام و احترام و آرزوی توفیقات الهی ، پیور مذاکرات حضوری بدین وسیله توضیحاتی را در مورد نحوه بازداشت و بازجویی ها و سایر مسائل مربوط به پرونده ام به استحضار می رساند:
 

اینجانب در تاریخ ۸۸/۰۳/۲۷ در حالیکه در منزل دخترم در حال استراحت بوده نزدیک ساعت یک نصف شب بطور فجیعی با محاصره کل منطقه از سوی نیروهای امنیتی و شکستن درورودی ساختمان و وارد شدن به آپارتمان دخترم با کفش و بدون ارائه حکم و بد اخلاقی و فحاشی به دختر و داماد و همسرم دستگیر نموده و به بند ۲۰۹ و سپس به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل نمودند.

۱۳۸ روز یعنی چهارماه و نیم در انفرادی بسر بردم . بازجویی ها از همان ابتدا با کتک و سیلی و مشت و لگد آغاز شد. از ابتدا ۷ نفر بازجوی من بودند. چهار نفر از آنان پس از یکی دوماه دیگر نیامدند، اما دو یا سه نفر از آن‌ها تا مراحل پایانی پرونده این‌جانب بازجویی می نمودند.
 

در طول مدت بازجویی پانزده بار در حین بازجویی یا پس از آن بیهوش شدم. بازجویی ها همرا با فشار های روحی و جسمی بود که بخشی از آن به شرح زیر به استحضار میرساند:

- از جمله فشارهای روحی تهدید بنده به اعدام و مرگ بود که هر روز بازجوی بنده مرا بخاطر همکاری با هاشمی ها مستحق مرگ می دانست و نوید آنرا می داد. مسأله دیگر تهدید به تجاوز و همچنین تهدید به استعمال بطری توسط بازجو ها بود. یا تهدید به ارسال و اعزام بنده به بندهای عمومی مخوف که افراد خلاف در آن سپری میکنند و ظاهراً حسب گفته بازجوها در آن بند ها به افراد جدید الورود تجاوز جنسی می نمایند.
 

- تهدید به اینکه همسر و دختر و دامادم را به دلیل پیگیری مسائل مزبور به بازداشت و زندانی شدن بنده دستگیر می نمایند. یک روز صدای خانمی از فاصله چند سلول آن طرف تر حین بازجویی می‌آمد که در حال گریه و زاری بود و بازجویم اعلام کرد که این صدای دختر شما زینب است که دارد شکنجه می‌شود و من با شنیدن این خبر دنیا بر سرم خراب شد. زیرا دخترم فرزندی خردسال دارد و تا یکماه به لحاظ روحی و روانی به هم ریخته بودم. زیرا وقتی بنده را تهدید به تجاوز و … می نمودند با دختری جوان چه می کردند!؟ از طرفی نگران فرزند دخترم بودم که بدون مادر چگونه سپری می نماید. تا این‌ها پس از یک ماه تماس تلفنی با منزلم داشتم و متوجه شدم بازجویم دروغ می گفته و دخترم دستگیر نشده است.
 

- اصرار بازجویم با فحش و کتک کاری مخصوص خود مبنی بر اینکه اعتراف کنم با کلیه خانم‌هایی که ایام انتخابات با بنده تماس داشته‌اند رابطه داشته‌ام ، از جمله خانم ……. که بابت پیگیری صحت مدرک……. با من تماس داشت و یا خانم‌ها فائزه و فاطمه هاشمی و ..
 

- تفتیش مسائل شخصی و خصوصی همراه با فشار و شکنجه، آن‌ها هر از گاهی اعلام میکردند فلان خانم خبرنگار که دستگیر شده است اعتراف کرده که با تو رابطه داشته است و بدین صورت مرا شکنجه روحی میکردند. از نظر بازجو ها بنده با زمین و زمان رابطه داشته‌ام مگر خلاف آن ثابت شود .
 

- آن‌ها اعلام کردند اگر روز دادگاه من متن مورد نظر بازجوها را نخوانم خانمی در جلسه علنی دادگاه بلند خواهد شد و علیه تو در دادگاه افشاگری خواهد کرد که تو با او رابطه داشته‌ای و غیره !! بدین صورت آن‌ها مرا مجبور کردند بخاطر حفظ آبروی خانوادگی ام متن مورد نظرشان را در دادگاه بخوانم و بلافاصله آنرا که علیه مهدی هاشمی و خودم تنظیم شده بود، از تلویزیون پخش کردند. در حالیکه بعد ها شنیدم که مقام معظم رهبری با پخش دادگاه ها از صدا و سیما موافق نبودند.
 

- ……………. متن مورد اشاره حاوی مشکلات زیادی بود زیرا در آن علیه دیگران اقاریری وجود داشت که بعد ها فهمیدم مقام معظم رهبری در خطبه عید فطر اعلام کرده‌اند پخش اعترافات علیه دیگران در دادگاه غیر شرعی و عیر نافذ است. در حالیکه اعترافات علیه دیگران بر اساس اصرار بازجویان صورت می‌گرفت. حداقل در مورد خود بنده این مطالب کاملاً صادق است.
 

- اصرار بازجوها به تک نویسی علیه دیگران. آن‌ها از این‌جانب علیه دیگران تک نویس می خواستند و وقتی من نمینوشتم کتکم می زدند. می نوشتم باز هم کتکم میزدند که تو نوشته‌ای ولی همه‌اش را ننوشته ای! و با اعصاب و روان من بازی می کردند.
 

- از جمله کارهایی که بازجوها میکردند نگهداری این‌جانب در کنار دیوار بصورت ایستاده تا ساعت‌های متمادی بود. کتک کاری ، زدن با سیلی، پس گردنی، لگد و مشت به شکم و سایر اعضای بدنم به طوری که بنده در دو مرحله دچار خون ریزی شدم و چندین روز خون ریزی ادامه داشت. در آن ایام هر چه اصرار می‌کردم مرا به پزشک و دکتر نشان بدهند تا معاینه کنند آن‌ها به بهانه اینکه بند ۲۴۰ پزشک ندارد ( آنموقع بند ۲۴۰ فاقد پزشک و بهداری بود و بیماران را برای معاینه به یند ۲۰۹ می بردند) از رسیدگی پزشکی طفره می رفتند.
 

- بازجوها سناریویی نوشته بودند و حسب سناریوی آن‌ها بنده باید در مورد مسائل بهینه سازی مصرف سوخت علیه هاشمی و خودم اقرار می نمودم و این کار را با شکنجه از من طلب می کردند. یکی از بازجویان بارها گلوی مرا می فشرد، در حدی که بیهوش میشدم و با کتک و لگد مرا شکنجه می نمود.
 

- فرو کردن سرم در چاه توالت و آزار جنسی و روحی در این زمینه.
 

- محروم کردن بنده از داشتن وکیل و سایر حقوق قانونی در مرحله اول دادگاه و تجدید نظر و دخالت آن‌ها در متن ها و پاسخ‌ها یی که به دادگاه می نوشتم. زیرا در موقع صدور حکم بنده هنوز در ۲۴۰ زندانی بودم. اتهام داشتن انحرافات اخلاقی توسط وکیلم آقای علیزاده طباطبایی مبنی بر اینکه وی دچار انحرافات اخلاقی است! و اعلام اینکه او دچار انحرافات جنسی و مانع شدن از پذیرش وکالت بنده توسط نامبرده و هر وکیل دیگر.
 

- جلوگیری از کارشناسی شدن ادعاهای مالی علیه بنده و مهدی هاشمی توسط دادگاه اولیه و تجدید نظر و صدور حکم ناروا در این زمینه.
 

- جنگ روانی با بنده و اعزام افراد متفاوت به درب سلول من و سئوال اینکه بازجوی شما کیست؟ که نقش همه آن‌ها ترساندن بنده از بازجوی وحشی و بیرحمی که دارم بود که مسائل از این بخش بسیار مفصل است.
 

- توهین و تحقیر بنده نزد همبندان و دوستانم که در سلولهای دیگر بودند و توهین و تحقیر آن‌ها نزد بنده و شکستن و خرد کردن شخصیت و غرور بنده و سایرین.
 

- توهین و تحقیر و اتهام بستن به همسرم و دخترانم که بسیار مرا عذاب می‌داد و شرح مفصلی دارد که در این نامه نمی گنجد.
 

- کتک کاری بنده در نزد دیگران و کتک کاری دیگران در نزد من.
 

- دادن فحش های رکیک و ناموسی و عدم توجه آن‌ها به سوابق و شخصیت این‌جانب ، به هر حال بنده شش سال از فرماندهان دفاع مقدس و جنگ بوده‌ام و رئیس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران (‌منطقه ۱۰ ) و همچنین حدود شش سال فرماندار شهرستان ورامین و هفت سال مدیر کل سیاسی دفتر رئیس جمهوری در زمان آقایان هاشمی و خاتمی بودم . مدتی نیز مشاور سیاسی نهاد ریاست جمهوری را بر عهده داشتم. آن‌ها بدون توجه به سوابق و خدمات بنده بسیار سخیف و بی ادبانه و رفتار می کردند.
 

- نگهداری طولانی مدت بنده در انفرادی ۱۳۸ روز در ۲۴۰ و در مرحله دوم نگهداری بنده به مدت ۱۰۰ روز به اتفاق یکی دیگر از متهمان بدون هر گرونه بازجویی. در مجموع ۸ ماه از دوران بنده در ۲۴۰ بوده‌ام که چهار ماه نیم آن انفرادی بود.


-
تحقیر نمودن بنده در نزد فرزندان و همسرم و طرح اینکه اگر شما بدانید چه پدر و یا همسر فاسدی دارید ، یک روز هم با او زندگی نمی کنید! به هر روش در جهت ایجاد اختلاف و بدبینی خانوادگی که کاری غیر شرعی و انسانی است.
 

- اتهام بستن و دروغ گفتن در مورد خانواده‌ام و اینکه ما می‌خواهیم تو را آزاد کنیم آما آن‌ها با بی بی سی مصاحبه کرده‌اند و نمی‌گذارند تو را آزاد کنیم ، این در حالی است که تا کنون خانواده بنده حتی با رسانه‌های داخلی هم مصاحبه نکرده اند چه رسد به رسانه‌های خارجی و بی بی سی.


-
شکنجه روحی من از طریق بردن بنده به سلول دیگران و افرادی که در حال بازجویی بودند ، از جمله آقای سید علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی ، الویری ، ابو طالبی، هدایت الله آقایی ، محمد رضا نوربخش و … که باعث آزار روحی و روانی من می شد.
 

- تحقیر بنده از طریق تراشیدن ریشم و نگهداری سیبیل هایم و تشبیه کردن بنده به هنرپیشه های فیلم‌های سینمایی خارجی و خندیدن و تحقیر کردن دسته‌جمعی.
 

- تهدید کردن خانواده‌ام در حین مکالمه با خانوده ام و دخالت هایی که در حین تماسها و تهدید آن‌ها به دستگیری و غیره.
 

- قطع کردن مکرر تلفن هایم در حین تماس با خانواده و شکنجه روحی به خودم و خانواده‌ام.
 

- فحاشی های بسیاری که از بیان آن‌ها شرم دارم.
 

- اعلام اینکه هاشمی منتظری دوم است و تو هم سید مهدی هاشمی هستی و باید اعدام شوی و وعده اعدام هاشمی به دستور مقام معظم رهبری !!
 

- ایراد تهمت بر انداز و ضد انقلاب به بنده در حالیکه از همه آن‌ها، سابقه حضورم در جبهه و دفاع مقدس و صحنه‌های انقلاب اسلامی بیشتر بوده ولی آن‌ها میراث خواران خود را محرم انقلاب کرده بودند و دیگران و بنده را نامحرم و ضد انقلاب می نامیدند.
 

- آن‌ها نیروهای خودسری بودند، بنده را تهدید به مرگ می کردند حتی اگر دادگاه در مورد من حکم اعدام صادر نکند! اعلام میدارم خود و خانواده‌ام از دست آن‌ها امنیت نداریم ، آن‌ها اعلام کردند اگر روزی آزاد شوی ما تو را از بین می بریم ! زیرا از نظر آن‌ها بنده مفسد فی الارض هستم.
 

- و اما داستان بازجویی ها هم تاثر برانگیز است، که در این مجال نمی گنجد، آن‌ها در برابر فشارهایشان با قسم دادن به خدا و پیامبر از سوی این‌جانب رو برو میشدند ولی در کمال تعجب آن‌ها مقدسات را مسخره میکردند و از توهین به مقدسات ابایی نداشتند.

- موضوع مهم بعدی اعترافات بنده بود که آن‌ها با زور اعتراف میگرفتند و با کتک و فخاشی، اعترافات چندین مرحله بود، همراه با نوشتن اقاریر و تهیه فیلم.
 

- توهین های آن‌ها به خانواده بسیار تاثربرانگیز بود، زیرا وقتی همسر آقای هاشمی به همسر و دخترانم تعارف کرده بودند که به اتفاق آن‌ها برای نیمه شعبان به مشهد بروند، بازجوها توهین می کردند که پسران هاشمی …. قصد سو ء به خانواده ات دارند!
 

- در تمام دورانی که بنده در ۲۴۰ بودم در انفرادی که چهار ماه نیم طول کشید، آن‌ها مرا از دیدن پزشک محروم کردند، در حالیکه بنده بیماری قلبی دارم و از گذشته تحت نظر پزشک بودم ، بیش از پانزده بار در مدت زندان در حین بازجویی ها و پس از آن بی‌هوش شدم که محل تأمل جدی است.
 

در خصوص اثبات ادعاهای خودم برای رسیدن به حقیقت می توانیم مطالب ذکر شده را با بازجوهایم رو در رو کنم و یا از سایر متهمان که بعضا مثل من اذیت و آزار دیده اند کمک بگیرم و آن‌ها را معرفی کنم که رویه بازجوها مشخص شود. هر چند معتقدم هیچ‌کس را به اندازه بنده مورد فشار قرار ندادند، زیرا آن‌ها با آقای هاشمی رفسنحانی عداوت داشتند و بنده بدلیل ارتباطم با آقای هاشمی مورد فشار و شکنجه شدید آقایان بودم .
 

در مورد اتهامات خود، پیشنهاد دارم ، کار کارشناسی صورت پذیرد.


بخش مالی که ده سال حکم برایم صادر کرده‌اند فاقد کارشناسی رسمی است و هیچ کارشناسی مالی آنرا تائید نکرده مگر با فشار و تهدید از افراد اقرار گرفته‌اند و اقاریری که زیر فشار و شکنجه بدست بیاید ارزشی ندارد!
 

تشکیل یک دادگاه غیر سیاسی و اعمال ماده ۱۸ در مورد بنده و سایر متهمین مرتبط با پرونده بنده تقاضای اصلی حقیر است که امیدوارم با آن موافقت فرموده و در محیطی حقوقی و قانونی به پرونده بنده رسیدگی شوند و نه در محیطی سیاسی و با پیش‌داوری‌های آنچنانی.
 

اینک که این نامه را بحضور عالی مرقوم می دارم ، چند روزی است که از سی سی یو خارج شده‌ام و هنوز معالجاتم به پایان نرسیده ، گاهی بیهوش می شوم، بدلیل کابوس های شبانه !

 

پزشکان به لحاظ روحی نگران وضعیت حقیر هستند لذا خواهشمند است دستور فرمائید تا بهبودی کامل با مرخصی این‌جانب موافقت گردد، زیرا محیط زندان برایم نگران کننده و استرس آور است.
 

ضمناً مدارک پزشکی که اخیراً در سی سی یو و بیمارستان بودم و نظرات پزشکان و همچنین لایجه دفاعیه وکیلم که برای تجدید نظر نوشته و هیچ گاه مطالعه نشد، به ضمیمه تقدیم می گردد.
 

حمزه کرمی
۸۹/۵/۱۱

برای دیدن تصاویر در سایز اصلی روی آنها کلیک نمائید


 


جـــرس: منابع خبری موثق گزارش دادند که در جریان کشف و ضبط تجهیزات اطلاعاتی- جاسوسی نصب شده در یکی از ساختمانهای هفت طبقه در تهران- که محل رفت و آمد بسیاری از شخصیت های سیاسی بوده- درگیری شدیدی بین ماموران وزارت اطلاعات (بعنوان کاشف ادوات) و نیروهای اطلاعات سپاه (بعنوان کار گذارندگان شنود) رخ می دهد.


منبع خبری جرس در این زمینه می گوید "هفته گذشته در ساختمانی هفت طبقه در تهران، که بسیاری از مسئولین و افراد ذی نفوذ سیاسی در آن رفت و آمد داشتند، وجود تجهیزاطلاعاتی زنده (دوربین و میکروفون) مورد توجه قرار می گیرد؛ که برخی از مسئولین، موضوع را به وزرات اطلاعات منتسب می کنند.
وزیر اطلاعات نیز، ضمن انکار این اقدام، به بخش فنی خود دستور بررسی موضوع را می دهد و بخش فنی با مراجعه به ساختمان مورد نظر و بررسی اتاقها و سالن ها، تعداد زیادی میکروفون و دوربین فیلم برداری مخفی را کشف و جمع آوری می نمایند.


باتوجه به اینکه این امکانات به صورت زنده مورد بهره برداری قرار می گرفت، پس از جمع آوری این تجهیزات اطلاعاتی- جاسوسی توسط ماموران وزارت اطلاعات و هنگام خروج آنها از ساختمان، عده ای که بعدا هویتشان مشخص می شود از سپاه پاسداران هستند، در خیابان و مقابل درب ورودی با آنها درگیر می شوند و کار به زدوخورد شدید فیزیکی و ضرب وشتم شدید و کتک کاری در ملأ عام و اسلحه کشی می رسد؛ به طوری که مشخص می شود اطلاعات سپاه، بدون اخذ حکم قضایی، اقدام به نصب دوربین و میکروفون گذاری در آن ساختمان نموده بود.


همچنین این درگیری و اقدامات فراقانونیِ انجام شده، بازتاب وسیعی در وزارت اطلاعات و میان مسئولین کشور داشته است.


گزارش مذکور می افزاید "طبق اطلاعات واصله از منابع موثق، قرارگاه موسوم به شهید فهمیده، متعلق به سپاه پاسداران و همچنین قرارگاه ثارالله در تقاطع اتوبان کردستان- سئول، مسئول این گونه اقدامات اطلاعاتی هستند که با مسئولیت حسین طائب (فرمانده سابق بسیج و رئیس فعلی اطلاعات سپاه) و سیاری (مسئول جمع آوری اطلاعات فنی سپاه) وبا همکاری و هدایت سردار محمدباقر ذوالقدر معاون قوه قضائیه و مستقیما زیر نظر شخص آقای خامنه ای و فرزندش مجتبی، اقدام به بررسی اسناد و مدارک و پرونده ها و صدور دستور جهت تجهیز فنی دوربین و میکروفون می نماید."


منبع مذکور همچنین گفته است "یکی از اقدامات این تیم، شنود سخنان اسفندیار رحیم مشایی علیه رهبری بوده که باعث رویگردانی رهبری از وی شده بود.
رحیم مشایی طی سخنانی در محفل خصوصی اظهار داشته بود که مشخص نیست خامنه ای در انتخابات آینده زنده بماند که با کاندیداتوری من موافقت یا مخالفت بکند."


در ادامه آمده است "اطلاعات سپاه پاسداران، بدون اخذ هیچ گونه حکم قضائی و مستقیما تحت نظر و دستور رهبری و با حمایت ذوالقدر در قوه قضائیه، تمام امور امنیتی، اطلاعاتی داخلی و خارجی را مورد پوشش و مداخله قرار داده و گزارش های خود را مستقیما به رهبری می دهد. "

گفتنی است چندی پیش نیز، هفت فعال سیاسی، شکایتی را از گروه نظامی– اطلاعاتی و آمران ومباشران تقلب در انتخابات به رئیس قوه قضاییه و سازمان قضایی نیروهای مسلح تسلیم کرده بودند، که نشانگر دخالت برخی محافل امنیتی – اطلاعاتی مستقر در نهادهای نظامی بود.



 


جـــرس: نيما نحوی فعال دانشجويی دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل، روز دوشنبه اول شهریورماه، در اعتراض به آنچه که نقض حقوق وی در زندان بر پايه اساسنامه و مقررات سازمان زندان های کل کشور می باشد، دست به اعتصاب غذای نامحدود در زندان متی کلای بابل زده است.


به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، نيما نحوی در اعتراض به عدم موافقت با انتقال وی به يکی از زندان های شهر محل سکونت خود، عدم موافقت با عفو مشروط با توجه به گذراندن بيش از نيمی از دوران محکوميت خود و هم چنين انتقال وی از بند ويژه ی زندان متی کلا به بند مجرمين خطرناک، اعتصاب غذای نامحدود خود را آغاز نموده و اعلام کرد: " تا با درخواست وی مبنی بر انتقال به زندان محل سکونتش بر طبق قوانين و اساسنامه سازمان زندان های کل کشور موافقت صورت نگيرد دست از اعتصاب غذا نخواهيد کشيد".


به گزارش منابع آگاه دانشجويی بابل، دادگستری آن شهرستان، در جواب به در خواست ارائه گرديده از سوی خانواده این فعال دانشجویی دربند مبنی بر انتقال وی، خواستار مراجعه آنها به اداره اطلاعات شهرستان بابل شده اند که پس از مراجعه خانواده اين دانشجوی دربند به اداره اطلاعات شهرستان بابل با برخورد تند و زننده مسئولين امنيتی اين شهرستان مواجه شدند.


با به پايان رسيدن دوران محکوميت دانشجويان دربند زندان متی کلای بابل (ايمان صديقی، محسن برزگر، مشفق سمندری، حسين جليل نتاج و محمد اسماعيل زاده) فشارهای نهادهای امنيتی بر ديگر فعالين دانشجويی و سياسی اين استان شدت گرفته است.


گزارش ها حاکی از آن است که با اتمام دوران شکنجه های جسمی اين افراد دوره ی فشار ها و محروميت های مدنی و حقوقی فعالين اين استان تشديد شده است، چنانچه بسياری از اين فعالين، بيش از يک سال است در انتظار صدور حکم خود از سوی دادگاه تجديد نظر استان مازندران و برخی ديگر در انتظار صدور حکم اوليه ی خود از سوی دادگاه انقلاب شهرستان های مختلاف استان می باشند که همچنان زمان صدور احکام آن ها نامعلوم می باشد که اين امر باعث گرديده حقوق اجتماعی فعالين اين استان از جمله تحصيل در دانشگاه، گذراندن دوران خدمت سربازی، اشتغال و ... سلب گردد.


 نيما نحوی فعال دانشجويی دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل که تا کنون سه بار دستگير گرديده، آخرين بار در حوادث پس از انتخابات به اتهام اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام به از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ده ماه حبس تعزيری و یک سال محروميت از تحصيل محکوم گشت.
 وی تا کنون بيش از پنج ماه از دوران حبس خود را سپری نموده که بر طبق قوانين سازمان زندان ها می بايست با اتمام پنج ماه از دوره ی محروميت خود با عفو مشروط آزاد گردد ولی با عدم موافقت نهادهای امنيتی و اطلاعاتی استان وی همچنان در زندان به سر می برد و از حقوق ذکر شده در اساسنامه ی سازمان زندان های کل کشور محروم می باشد.



 


جرس: فرید صلواتی ، نوه مرحوم آیت الله علامه جعفری در دلنوشته ای خطاب به پدر بزرگش  با ذکر نکاتی از زندگی ایشان، نوشته است:چقدر خوشحالم که ایشان در قید حیات نیستند،تا حال و روز این ایام را که بر ما می گذرد را ببینند.
 

 

به گزارش تحول سبز متن این دلنوشته به این شرح است:

چقدر خوشحالم که رفتی و این ایام را ندیدی
سیزده سال می شود که پدر بزرگم علامه محمد تقی جعفری را از دست دادم .

چقدر این ایام دلم برای ایشان تنگ شده است .نمی دانم از چیست ؟ شاید از این است که بزرگان و الگویمان در این زمانه ناچیز شده اند .

چقدر خوشحالم که ایشان در قید حیات نیستند.
تا حال و روز این ایام را که بر ما می گذرد را ببینند.
 

ایشان همیشه بر این نکته تاکید داشتند که انسانها سه دسته هستند .

۱- آنها که با بزرگی به دنیا آمده و با بزرگی هم از این دنیا رخت برمی بندند.

۲- آنها که به دنبال بزرگی هستند و با تلاش به آن دست پیدا می کنند.

۳- آنها که مانند لاشخور به دنبال بزرگیند و هر جور هست

حتی با کشتن دیگران می خواهند به آن دست پیدا کنند.

خوشحالم که ۳۰ سال از عمرم را کنار بزرگمردی گذراندم که براستی با بزرگی به دنیا آمد و با بزرگی هم از این دنیای خاکی پرکشید و رفت.

واقعا در این ۳۰سال چه چیزها که از این مرد ندیدم که :

شایداگر بخواهم آنها را بگویم

برای کسانی غلو آمیز به نظر آید ،

چه افراد سود جویی بودند که می خواستند ایشان را به طرف

مسا ئل کاذب سیاست بازی خود بکشند و از ایشان به نفع خود سوء استفاده کنند.

که همیشه ایشان نقشه های این افراد فرصت طلب را نقش بر آب می کرد.

یادم می آید اشخاصی دوروبر ایشان می آمدند و از مرحوم دکتر شریعتی و مرحوم بازرگان بدگویی می کردند که همیشه ایشان آزرده دل شده و به این افراد کوته فکر خاطرنشان می کردند که به جای بد گویی از آفریده های خداوند به مطالعه و تحقیق بپردازید، که در پیشگاه خداارزشمند تراست.
 

هیچکس به یاد ندارد، علامه محمد تقی جعفری از کسی بد گویی کرده باشد.و یا کسی را آنقدر بالا ببرند که در جایگاه خداوند بنشانندش .

خیلی ها همین مسئله را برای ایشان بزرگ کرده بودند که :

چرا شما در آخر سخنرانی هایتان از فلان کس و بهمان کس اسم نمی برید و آنها را دعا نمی کنید؟ که ایشان در جواب گفته بودند : که من حقیر چه کاره هستم که برای خدا تعیین تکلیف کنم ،هر کس در پیشگاه خداوند جایگاه خودش را دارد. ایشان همانگونه که باید باشند بودند ، و جلوی هیچکس هم ماسک نگذاشتند.

 

در سفری که به قم داشتند با ایشان به دیدن بزرگ مرجع شیعیان مرحوم آیت الله منتظری رفتیم ، به خیلی ها بر خورد و جوجه ها و کو ته فکران و بهتر بگویم آتش بیاران معرکه این بزرگ مرد را بسیار سرزنش کردند که : چرا به دیدن ایشان رفتید؟ و در جواب این کوته نظران فرمودند که : شما نمی خواهد برای من تصمیم بگیرید .مگر من می تواند تمام زندگیم را آنگونه که شما می خواهید انجام دهم .

در اینصورت من نباید با هیچکس ارتباط بر قرار کنم ، یک روز می گویید بازرگان بد است .یک روز می گویید طالقانی مشکل دارد. روز دیگر شریعتی را بدنام می کنید.
 

یک سالی بود که احمد شاملو در غرب به نقد فردوسی پرداخته بود. و تمام هوچیها و بی سوادان در مطبوعات و رسانه ها به نقد و بی احترامی به او پرداخته بودند و از پدر بزرگ در این رابطه سوال کردم و ایشان در جواب گفتند که : نمی گویم شاملو درست می گوید یا نه ولی این حق را به او می دهم که چون شاملو در ارتباط با ادبیات سررشته دارد . نظراتش را بگوید ، مگر فردوسی خداست.


واقعا هر چه که از اندیشه های این اندیشمند شرق بگویم کم گفته ام ،روزی استاد شجریان برای دیدن ایشان به منزل پدر بزرگ آمد .و استاد شجریان تعجب کرده بود که چگونه است که یک روحانی تمام دستگاهای موسیقی را به خوبی می شناسد. و به خوبی هم آن دستگاههارا اجرا می کند.


علامه جعفری هیچگاه خود را ارجح تر از کسی ندانست ، از اینکه از ایشان اسطوره سازی کنند به دور بود. ایشان به تمام معنا روحانی بود ،نه روحانی نما . روزی شخص جوانی پیش ایشان آمد که: بسیار آدم متعصبی بود و ضمنا روی پیشانیش جای مهر بود ، آقا جون به ایشان گفت: فرزندم من هفتاد سال است که نماز می خوانم روی پیشانیم حتی به اندازه یک نخود جای مهر نیست ، چگونه شما با این سن کمتروی پیشانیت جای مهر حک شده ؟ که این جوان در جواب ایشان هیچ نداشت که بگوید.


ایشان همیشه از مراحل ساخت فیلمها و فیلمهای جشنواره از من سوال می کردند. و برایم تعجب برانگیز بود که بهترین فیلم از دیدگاه ایشان . فیلم آهنگ برنادت بود. چرا باید در این زمان روحانیان و مذهبیون آنقدر از جوانها و مردم به دور باشند. کاش به جای اینکه این افراد آنقدر در کائنات سیر کنند .در همین کره خاکی سیر می کردند و می دیدند که اندیشه هایشان چه افرادی را از دین و مذهب زده کرده است.


پدر بزرگ بد ترین مسئله را این می دانستند که روحانیت وارد سیاست شود.چون ایشان به این دید رسیده بودند که کار سیاست اینگونه است که باید چشم

خود را بر روی خیلی از مسائل ببندی و همین مسئله باعث می شود که دروغ را نیز باید چاشنی آن کنی و در این صورت از دید مردم یک دروغگو شناخته خواهی شد. در هر صورت حرفها زیاد است و وقت کم ،امیدوارم در فرصتی مناسب خیلی از مطالب نگفته از ایشان را که هیچگاه فرصتش پیش نیامد و افرادی هم نمی گذاشتند که این صحبتها مطرح شود چون موقعیتهای دروغینشان به خطر می افتاد را برایتان باز کنم.


چقدر خوشحالم که ایشان در اوج محبوبیت رفتند و مانند افرادی به دام سیاست بازان و فرصت طلبها نیافتادند . و وقتی به فکر نجات خود برآمدند که از چشم ملت افتاده اند.

به راستی که در این زمانه چقدر از پروازت خوشحالم.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته