-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 06/04/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 




۲۲خرداد آرام آرام از راه می‌رسد، سوّمین ۲۲خردادی که سرآغاز حوادثی تلخ شد که هنوز پس از ۳ سال حتا کمی‌ از تلخی‌ آن وقایع کاسته نشده است! هنوز مادران ایران داغدار زیباترین گًل‌های وطن هستند که پس از ۲۲خرداد کفّ خیابان‌ها یا در سلول‌های وحشت بار کهریزک و اوین پر پر شدند! هنوز صد‌ها دانشجو، وکیل، روزنامه نگار، فعال کارگری یا فعال حقوق بشری و سیاسی به جرمِ آزادی خواهی‌ پشت میله‌های زندان بسر میبرند و صدها ایرانی مجبور به ترک وطن شده و در غربتند!
۲۲خرداد همچنین یاد آور "انتخابات" است! انتخاباتی که یک بار دیگر با کودتای رژیم مستبد حاکم به "انتصابات" بدل شد و امید ملت ایران برای مشارکت سیاسیِ حداقلی در سرنوشت کشور به امیدی واهی! 




آیا جز این است که "انتخاباتِ آزاد" تنها نماد مردم سالاری و راه انتقال سالم قدرت بین نمایندگان برگزیده مردم است؟ آیا یک انتخابات سالم بدون فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب مختلف تحقق‌ پذیر است؟


آری، پاسخِ این سوالات مطالبات ماست! ما انتخاباتی آزاد در فضای باز سیاسی میخواهیم!

از این روی و برای قدم نهادن در راه رسیدن به این مطالبات، گروه ۲۲خرداد از همهٔ ایرانیان آزادی خواه، با عقاید سیاسی و حزبی متفاوت، دعوت به عمل میاورد که در روز ۹ جون گرد هم آییم و با بحث و گفتگو پیرامون راه کارهای گوناگون رسیدن به ایرانی‌ آزاد، فضایی باز و دمکراتیک را برای مشارکت سیاسی احزاب و گروه‌های مختلف به نمایش گذاریم!


باشد که روزی در ایرانی‌ آزاد و آباد بستری برای این فضای باز سیاسی فراهم باشد و همهٔ احزاب و عقاید حق وجود و فعالیت سیاسی و مشارکت در سرنوشت وطن را داشته باشند! به امید ایرانی‌ آزاد!

 
 

خبرنگاران سبز/سیاست:
امام موسی صدر یک زمانی خطاب به مراجع و علما اعلام کردند: به آقایان علما و مراجع نجف بگویید که فقه و اصول تنها، جامعه را اصلاح نمی کند؛ به آنها بگویید که جوانان در یک جهت حرکت می کنند و حوزه در جهتی دیگر؛ مسلمان‌ها در یک دنیا هستند و شما در دنیایی دیگر! مسلمان‌ها در این دنیا به شما احتیاج دارند، نه در دنیای نجف!
حال موسوی اردبیلی حرف هایی از جنس نگرانی های امام موسی صدر گفته است.

آيت الله موسوی اردبيلی در پايان درس خارج فقه خود طی سخنانی گفتند: اگر اشکالات و نارسائی هائی وجود دارد مسئوليت آن با ماست و ربطی به اسلام ندارد.

وی با اشاره به سنت معصومين در عذرخواهی از مردم اظهار داشت: همه می‌‌دانيم که به نص قرآن کريم، پيامبر و اهل بيت عليهم السّلام معصومند و از آن‌‌ها گناه يا خطايی سر نمی‌زند. اين که آن حضرت چنين کاری کرده است، شايد می‌خواسته به ما ياد بدهد که در برابر مردم چگونه عمل کنيم.

به گزارش خبرنگاران سبز  به نقل از پايگاه اطلاع رسانی ايشان، اين مرجع تقليد با اشاره به مبارزاتی که برای پيروزی انقلاب اسلامی انجام شده است، گفت: حالا بعضی کارها و نتايج را که می‌بينم، نگران می‌شوم که نکند ما در انجام وظايفمان قصور يا تقصيری داشته ايم. آن روز که دوستان ما مبارزه می‌کردند، آن روز که فداکاری می‌کردند، خيلی بهتر از اين را توقع داشتند. نکند فردا در مقابل خدای تعالی، در مقابل صاحبان حق در اين مسير، در برابر اين ملت، شرمنده باشيم. عمر دنيا زود می‌گذرد و من در سن و سال و وضع و حالی هستم که بايد بيش از شما به فکر باشم.

وی در بخشی از سخنانش تصريح کرد: البته حق اين است که عمل ما و قصور و تقصير‌های ما ربطی به مکتب نورانی اسلام و تشيع ندارد، ولی مع الاسف مردم اين طور قضاوت نمی‌کنند. اگر از ما بدی ببينند به پای دين می‌گذارند. واقع اين است که با همه برکاتی که اين انقلاب و نظام داشته و دارد و مرهون فداکاری‌ها و خون‌های پاک است، قصور و تقصيرها هم زياد است. گاهی کارهايی می‌کنيم که موجب یأس و بدگمانی مردم شده است. امروز جوان‌های زيادی اعتماد و علاقه شان سست شده است.

اين مرجع تقليد افزود: ايمان‌هايی در معرض خطر است. اين‌ها تلفات سنگينی است که بايد جدی گرفته شود. اگر رفتار من، گفتار من، اخلاق و منش من، کوتاهی من، تزلزلی در ايمان حتی يک نفر ايجاد کرده باشد، کافی است که خواب از چشمم ربوده شود.

وی در ادامه گفت: ما خيرخواهانه پا در راه انقلاب اسلامی گذاشته‌ايم اما شايد کوتاهی کرده باشيم و به خاطر کوتاهی‌ها از مردم عذر می‌خواهم و حلاليت می‌طلبم.

من از طرف خودم حرف می‌زنم، به ديگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بوديم وضع اين نبود. ولی گمان می‌کنم همه ما، همه مسئولين، از سابق تاکنون، بايد از مردم عذرخواهی کنيم. ضرورت اين کار البته برای مسئولينی که در لباس روحانيتند بيشتر است.

وی با تأکيد بر ضرورت تفکيک ميان آزادی بيان و اهانت، گفتند اهانت به اعتقادات مردم مجاز نيست.

متن سخنان اين مرجع تقليد به شرح زير است:

بسم‌الله الرحمن الرحيم

امروز آخرين جلسه بحث ما در اين سال تحصيلی است و آقايان فرصتی در پيش دارند تا سال آينده که معلوم نيست مقدرات الهی چه باشد و آيا بتوانيم باز هم به درس و بحث مشغول شويم يا نه؟ بنده می‌‎خواستم در اين جلسه نکاتی را خدمت آقايان عرض کنم. البته مدتی است اين مسائل ذهن مرا مشغول کرده است و اين فرصت را برای طرح آن‌ها مناسب ديدم.

اولاً، می‌خواستم عرض کنم تعطيلی دروس حوزوی در گرمای تابستان به معنای تعطيل تحصيل و تحقيق نيست. به کار علمی نبايد مثل کار اداری نگاه شود، بايد مسائل علمی به دغدغه‌های ذهنی ما تبديل شود تا بتوانيم آن‌ها را به خوبی پی ‎گيری کنيم و به جايی برسانيم. شايد فرصت تعطيل دروس معمول، فرصت خوبی باشد برای مطالعه در زمينه‌هايی که فهم ما از اسلام به آنها نياز دارد، ولی در ضمن دروس مرسوم کمتر مطرح می‌شود: از تاريخ و سير و عقايد و تفسير و اخلاق گرفته تا معلوماتی که شايد علوم اسلامی و حوزوی به شمار نيايد، ولی يک عالم اسلامی بايد آن‌ها را بداند؛ از مسائل روان شناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و امثال اين‌ها، البته هر کس به فراخور زمينه‌ای که در آن کار می‌کند و علايقی که تعقيب می‌کند.

بالاخره روزگار عوض شده، مخاطبان، آقايان مردمی هستند که غالباً تحصيل کرده‌اند و شايد تحصيلات عاليه دارند. نبايد فکر کنند علمای دين از دنيا بی‌خبرند. مرادم فقط اطلاع از مسائل جاری و سياسی دنيا نيست، بلکه مسائل عميق تر، مسائل فکری مردم که از قضا در زندگی آن‌ها هم تأثير دارد و در ديانت آن‌ها تاثيرگذار است.
مسأله ديگر اين که اگر روحانيت اعتباری دارد، مقبوليتی دارد، اين اعتبار اصيل نيست، مال خود ماها نيست، اين از جای ديگری است. اين اعتبار مال دين است، مال پيامبر خدا (ص) و اهل بيت (ع) اوست. اگر مردم به روحانيت ارادت می‌‎ورزند، به واسطه اين است که ماها را شاگرد مکتب امام صادق (ع) می‌دانند.

ماها بايد به لوازم اين انتساب ملتزم باشيم. لازمه انتساب به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) اين است که خود را پاک گردانيم، خودخواهی و خودمحوری را کنار بگذاريم. اگر رفتار خارج از ضوابط تقوا و اصول مورد رضايت محمد و آل محمد (ص) از ما سر بزند، اين می‌تواند در عقايد مردم، در اخلاق مردم اثر سوء بگذارد و مسئوليت آن بسيار سنگين است. مردم توقّع ندارند از من و شما رفتار خارج از حيطه تقوا و اخلاق اسلامی ببينند و حق هم دارند. توقع ندارند ببينند ما مبلّغ خودمان هستيم، اسلام را وسيله کرده‌ايم تا امور خودمان را پی بگيريم. اهل بيت (ع) هم استيکال به دين را مذمت کرده اند؛ استيکال به دين يعنی انسان دين را و ارادت مردم به دين را و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خودش بکند.

اين وجوه شرعيه‌ای که مردم در اختيار ما قرار می‌دهند، ارث پدری ما نيست. اين را می‌دهند که به اسلام خدمت کنيم. صاحب حقيقی اين مال(عجّل‌الله تعالی فرجه الشريف) وقتی که به اراده خداوند متعال تشريف بياورند، اين اموال را صرف تقويت اسلام می‌کنند، صرف اعتلای مسلمين می‌کنند. آقايان چنين تشخيص داده‌اند که اگر طلاب علوم دينی با اين مال تقويت شوند که بتوانند وقت بيشتری را برای درس خواندن اختصاص دهند، به اسلام خدمت خواهند کرد. البته وجوه شرعيه‌ای که به طلاب می‌رسد ناچيز است ولی همين هم به اعتبار خدمت به اسلام توزيع می‌شود. لذا آقايان محترم بايد توجه داشته باشند ما در مقابل ولی‌الله اعظم(عجّل‌الله تعالی فرجه الشريف) مسئول هستيم. اگر درس خواندن ما به درد تقويت اسلام نخورد، به درد دينداری مردم نخورد، معلوم نيست چه وجهی پيدا می‌کند. از اين ناحيه واقعاً بايد نگران بود. ما اگر در لباس روحانيت هم نبوديم در قبال دين خدا وظيفه داشتيم، در مقابل همين نعمت‌های الهی موظف و مسئول بوديم، تا چه رسد به اين که زندگی ما و اعتبار ما با خدمت به دين عجين شده است.

البته روزگار ما هم روزگار ديگری شده است. در دوره طاغوت مسئوليت حوزه‌ها کمتر بود. امکانات در اختيار نبود. فشارها زياد بود. زندگی طلاب در عسرت بود. صدای ما به مردم نمی‌رسيد. در مقدرات زندگی مردم تأثير چندانی نداشتيم. خون دل‌ها می‌خورديم تا يک مجله راه بيفتد، تا يک کلاس در يک مسجد دائر شود، تا چهار تا جوان را بتوانيم جمع کنيم. به برکت انقلاب اسلامی فضا عوض شد. مردم به علما اقبال کردند، به حوزه‌ها اقبال کردند. مردم از مرحوم امام(اعلی‎الله‎مقامه) صداقت ديدند، ديدند برای دين کار می‎ کند، برای خدا کار می‌کند، لذا به او رو آوردند. جوان -هايشان را به ميدان فرستادند. همه برکات اين انقلاب هم مال آن صداقت‌ها و آن فداکاری هاست. خدا را هم شاکريم که اين نعمت را به ما ارزانی داشته است. البته نگران هم هستيم نکند با سوء عمل خودمان اين فرصت طلايی را از دست بدهيم. اگر اين انقلاب ضايع شود، علاوه بر فرصت‌هايی که از يک ملت ضايع شده است، آبرو و اعتبار روحانيت شيعه هم مخدوش ميشود.

امروز ما از ميراث آبرو و اعتباری بهره می‌بريم که طی قرن‌ها و با خون دل‌ها و مرارت‌ها فراهم آمده و خودخواهی ما يا کوتاهی ما يا بدون تأمل و تدبير عمل کردن ما خسارت‌های سنگينی به بار می‌آورد. البته سنگ‌اندازی دشمنان و بدخواهان اين انقلاب را هم نبايد ناديده گرفت، ولی اگر خود ما درست عمل کنيم، هيچ عامل خارجی نمی‌تواند رابطه ما را با خدای تعالی و با مردم مسلمان خراب کند. آن چه نگران‌کننده است کارهايی است که عنايت حق تعالی را از ما بر می‌گرداند. خدای سبحان می‌فرمايد: "ذلک بأنّ‌الله لم يک مغیّراً نعمة أنعمها علی قوم حتّی يغیّروا ما بأنفسهم". اگر عنايت خدا از ما برگشت، مردم هم از ما می‌برند. نه اين که شخص من و جنابعالی مطرح باشيم، ممکن است مردم با رفتار من و شما از دين روی گردان شوند.

البته حق اين است که عمل ما و قصور و تقصير‌های ما ربطی به مکتب نورانی اسلام و تشيع ندارد، ولی مع الاسف مردم اين طور قضاوت نمی‌کنند. اگر از ما بدی ببينند به پای دين می‌گذارند. واقع اين است که با همه برکاتی که اين انقلاب و نظام داشته و دارد و مرهون فداکاری‌ها و خون‌های پاک است، قصور و تقصيرها هم زياد است. گاهی کارهايی می‌کنيم که موجب یأس و بدگمانی مردم شده است. امروز جوان‌های زيادی اعتماد و علاقه شان سست شده است. ايمان‌هايی در معرض خطر است. اين‌ها تلفات سنگينی است که بايد جدی گرفته شود. اگر رفتار من، گفتار من، اخلاق و منش من، کوتاهی من، تزلزلی در ايمان حتی يک نفر ايجاد کرده باشد، کافی است که خواب از چشمم ربوده شود.

بنده از اولی که با هزار سختی و مشقت، با هزار تهديد و فشار که در دوره رضاخان و پسرش وجود داشت، وارد عالم طلبگی شدم تا وقتی که فعاليت‌های اجتماعی و سياسی را شروع کردم، بعد هم که انقلاب پيش آمد و خواسته يا ناخواسته زير بار مسئوليت رفتم، بعد هم که ممحّض در بحوث علمی حوزه شدم، چه آن زمان که مدارس مفيد را در تهران راه ‎اندازی کردم، چه کانون توحيد را، چه دانشگاه مفيد را در قم و کارهای ديگری که انجام شده است، چشمم و اميدم به فضل و عنايت الهی بوده است. خواسته‌ام به اسلام خدمتی کرده باشم. فعاليت‌های حوزوی به همين نيت بوده، کارهای اجتماعی و سياسی به همين نيت بوده است، همراهی با مرحوم امام قدس سره و انقلاب به همين نيت بوده است. اما حالا بعضی کارها و نتايج را که می‌بينم، نگران می‌شوم که نکند ما در انجام وظايفمان قصور يا تقصيری داشته ايم. آن روز که دوستان ما مبارزه می‌کردند، آن روز که فداکاری می‌کردند، خيلی بهتر از اين را توقع داشتند. نکند فردا در مقابل خدای تعالی، در مقابل صاحبان حق در اين مسير، در برابر اين ملت، شرمنده باشيم. عمر دنيا زود می‌گذرد و من در سن و سال و وضع و حالی هستم که بايد بيش از شما به فکر باشم.

می خواهم از اين فرصت استفاده کنم و خطاب به ملت شريف ايران، به خانواده‌های شهدا، به جانبازان، به همه کسانی که زحمت کشيده‌اند، عرض کنم ما خيرخواهانه پا در اين راه گذاشتيم، اما شايد کوتاهی کرده ‎ايم، شايد غفلت کرده ايم. اگر مشکلات و نارسايی‌هايی که هست به من مستند است، از همه عذر می‌‎خواهم. ما دلمان می‌خواست و می‌خواهد که ملت ما سربلند باشند، اخلاق و ايمان در ميان جامعه ما رونق داشته باشد، ملت ما خوب زندگی کنند. اگر بنده کاری کرده‌ام که نبايد می‌کردم يا ترک فعلی کرده‌ام که بايد انجام می‌دادم، از همه عذر می‌خواهم، از همه حلاليت می‌طلبم. من از طرف خودم حرف می‌زنم، به ديگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بوديم وضع اين نبود. ولی گمان می‌کنم همه ما، همه مسئولين، از سابق تاکنون، بايد از مردم عذرخواهی کنيم. ضرورت اين کار البته برای مسئولينی که در لباس روحانيتند بيشتر است.

عذرخواهی و حلاليت طلبی از ذوی الحقوق، سنت و سيره حسنه است. مردم ما می‌بينند ما خطاهای خودمان را، قصور و تقصيرهای سنگين خودمان را به روی خودمان نمی‌آوريم و حتی گاهی‌ اوقات طلبکار هم می‌‌شويم! اما رئيس فلان کشور يا وزير بهمان مملکت به خاطر يک اشکال که ممکن است به نظر ما مهم هم نباشد، عذرخواهی ميکند. وقتی‌ ما چنين عمل می‌کنيم، مردم از کجا بفهمند که اين سنت حسنه، دستور اولياء معصومين (ع) است. حضرت اميرالمؤمنين (ع) به حاکم منصوبش دستور می‌دهد که اگر مردم گمان خطا و اشتباه و ظلم بر تو داشتند به ايشان توضيح بده، عذر خود را برای آنان بيان کن. رسول خدا (ص) با آن عظمتش، بنا به نقل مشهور، از مردم حلاليت طلبيد و در مقابل ادعای يک نفر آدم عادی برای قصاص آماده شد. همه می‌‌دانيم که به نص قرآن کريم، پيامبر و اهل بيت عليهم السّلام معصومند و از آن‌‌ها گناه يا خطايی سر نمی‌زند. اين که آن حضرت چنين کاری کرده است، شايد می‌خواسته به ما ياد بدهد که در برابر مردم چگونه عمل کنيم.

بگذاريد مردم اين‌ها را از ما هم ببينند؛ در ما حس مسئوليت ببينند. ببينند که ما خود را در برابر آنان مسئول می‎ دانيم، آن‌ها را ولی نعمت خود می‌دانيم. مگر امام نمی‌فرمود اين مردم ولی نعمت ما هستند. مگر ما از پيامبر خدا (ص) و ائمه (ع) بالاتريم؟. آن‌ها پاک و معصوم بودند و ما خطاکار و گنه کاريم. اين چيزهايی که در سيره پيامبر (ص) و ائمه (ع) آمده، برای اين نيست که آن‌‌ها را فقط در منابر يا سخنرانی‌ها برای مردم تعريف کنيم؛ بلکه بايد پيش از همه خودمان به آن‌‌ها عمل کنيم. پس صادقانه به اشکالات اقرار کنيم و از خطاها عذرخواهی کنيم، تا صداقت ما دل مردم را گرم کند. از اين نترسيم که ما را متهم به عوام فريبی کنند. مردم از کلام ما، لحن صداقت را می‌فهمند. اگر صادقانه عذرخواهی کنيم و درصدد تدارک ما فات باشيم، مردم می‌فهمند، خدای تعالی هم ياری می‌کند. نکند خدای ناکرده از اين همه تلاش و فداکاری نتيجه مطلوب نگيريم. نکند فردای قيامت پشيمانی و شرمندگی بر ما عارض شود. نکند آيندگان از ما به بدی ياد کنند. ذکر خير بندگان اماره صلاح و سداد حکمرانان است.

نکته‌ای نيز بايد در اين جا عرض کنم و آن اين که متأسفانه برخی از افراد، کورکورانه با تقليد از برخی اعمالی که در کشورهای غربی مد شده، برای اين که خود را متمدن و پيشرو نشان دهند، مرتکب رفتارهايی می‌شوند که هيچ -گونه توجيه عقلی و منطقی ندارد. اگر کسی اعتقادات ما را قبول ندارد، خوب نداشته باشد، ولی اين مجوز اهانت و هتک حرمت نيست. آزادی بيان در هيچ منطق و فرهنگی به معنای آزادی اهانت نيست. در کشورهايی هم که خود را داعيه‌دار آزادی می‌دانند، گاهی اوقات برای اهانت به افراد مجازات‌هايی را در نظر می‌گيرند که شايد اگر فرد اهانت‌کننده به جای اهانت صدمه‌ای جسمی و جانی وارد کرده بود به آن مقدار مجازات نمی‌شد. مگر می‌توان گفت که اهانت به يک انسان مجاز نيست ولی اهانت به اعتقادات مبليون‌ها انسان مجاز و بی‌اشکال است. کدام عقل و منطقی اين را قبول می‌کند؟!

البته اين به معنای مجاز نبودن نقد عقايد ما نيست. ما از اين که کسی بيايد و با بيان منطقی بخواهد با ما در خصوص عقايدمان بحث و گفتگو نمايد استقبال می‌کنيم و سيره ائمه اطهار (ع) و علمای اماميه همواره بر همين منوال بوده است، اما فاصله بين نقد علمی و اهانت زياد است و مردم خود به راحتی می‌توانند فرق بين اين دو را تشخيص دهند. به مردم عزيز هم عرض می‌کنم اين اشکالات و نارسائی‌هايی که می‌بينند، اين‌ها از ماست و مسئوليت آن هم با ماست. اين‌ها ربطی به خدا و اسلام و تشيع و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ندارد. اگر مردم به خاطر اين مشکلات به من و امثال من تندی کردند، جای گله ندارد، اما اگر خدای ناکرده به دين و پيامبر (ص) و ائمه (ع) جسارت شد، بايد متوجه بود عذری در اين مورد پذيرفته نيست و بايد پاسخ گوی آن در پيشگاه خدا و رسولش باشند.

انشاء‌الله که همه شما موفق باشيد و اگر به فعاليت ترويجی و تبليغی مشغول شديد با کلامتان و بخصوص با عملتان اين مردم شريف را به دين و ايمان نزديک‌تر کنيد.
والسلام عليکم و رحمة‌الله و برکاته



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته