هفته ی ششم لیگ برتر فوتبال ایران روزهای یکشنبه و دوشنبه برگزارشد و استقلال با نتیجه ی صفر بر صفر مقابل نفت تهران متوقف شد،مس کرمان دست به کار بزرگی زد و فولاد خوزستان را یک بر صفر شکست داد،پیکان قزوین تیم بحران زده ی استیل آذین را سه بر یک شکست داد، سپاهان دو بر یک پاس همدان را برد،تراکتور سازی تبریزدو بر صفر از سد ملوان گذشت،دیدار شهرداری تبریز وصبای قم جشنواره ی گل این هفته بود و چهار بر چهار مساوی شد،ذوّب آهن در آبادان با نتیجه ی دو بر یک مغلوب صنعت نفت شد و در ورزشگاه آزادی پرسپولیس دو بر یک شاهین بوشهر را برد.
یکشنبه 31 مرداد
استقلال 0 نفت تهران 0
استقلال تهران در ورزشگاه آزادی نود دقیقه در مقابل نفت تهران یک بازی بی روح را انجام داد تا تماشاگران حاضر با خمیازه ورزشگاه را ترک کنند، استقلال که هفته ی گذشته بازی قابل قبولی را انجام داده بود با این نتیجه نشان داد هنوز برای تیم شدن کار دارد، البته غیبت یکی دو بازیکن کلیدی در این نتیجه بی تاثیر نبود؛ اما تیمی به بزرگی استقلال نباید با نبود دو مهره ناگهان این همه متزلزل ظاهر شود. در سوی دیگر میدان نفت با بضاعتی متوسط توانست پا به پای آبی پوشان بازی کند، این تیم تا کنون بیشتر از انتظارش ظاهر شده است، به نظر می رسد فرکی تمام توانش را برای موفقیت دراین تیم به کار بسته باشد.
مس کرمان 1 فولاد خوزستان0
مسی ها که تا هفته ی قبل رنگ برد و امتیاز را به خود ندیده بودند با این سه امتیاز نشان دادند که آرام آرام در حال حرکت هستند، یاران مرفاوی با شکست یکی از تاکتیکی ترین تیم های ایران نشان دادند می توان روی آنها حساب کرد. مجید جلالی امسال برای عدم نتیجه گیری بهانه و توجیهی ندارد، آقا مجید امسال تیم دلخواهش را بست و لیگ را از ابتدا با فولاد شروع کرد، فولاد پتانسیل حضور در رده های بالای جدول را دارد.
استیل آذین 1 پیکان قزوین3
هفته ی قبل هشدار داده بودم چنانچه استیلی آذینی ها به خود نیایند امکان هر گونه اتفاقی برای اینان محتمل است، هفته ی گذشته برای تیم خصوصی استیل آذین به پاسخگویی به رسانه ها و فدراسیون و سازمان گذشت.حسین هدایتی اگر نتواند حاشیه های تیمش را جمع کند سرنوشت خوبی در انتظاراستیل آذین نخواهد بود، حضور دوباره ی افراد امتحان پس داده در اطراف این تیم نه تنها کمکی به هدایتی نخواهد کرد، بل این آدم ها نشان داده اند در فوتبال تنها به دنبال امیال شخصی هستند، اگرچه از گوشت و پوست و استخوان این ورزش برخاسته باشند.پیکان نیز نشان داد می تواند به زودی نتایج بهتری را کسب کند به شرطی که احمد زاده به جای توجیه، به فکر بالا بردن سطح فنی بازیکنانش باشد، او دستیارانی را درکنارش دارد که کم از یک سرمربی ندارند.
سپاهان 2 پاس همدان 1
امیرقلعه نویی بسیار دوست می داشت تا قبل از بازی با استقلال یک برد روحیه ساز به دست بیاورد، سپاهان که هفته ی قبل داربی اصفهان را باخته بود یاران مدیر روستا را در حالی دو بر یک مات کرد که در بازی آینده باید به مصاف استقلال برود.سپاهان با مهره های زیادی که از تیم های دیگر و خصوصا آبی های تهران گرفته می باید بسیار بهتر از این نتیجه بگیرد؛ اما این جابجایی ها قبل از هر چیز انگاربه عدم هماهنگی این تیم منجر شده است.
تراکتور سازی 2 ملوان 0
تراکتور سازی تبریز با نتیجه ی دو بر صفر از سد تیم ملوان گذشت.این تیم ملوان هیچ رغم حاضر نیست از خواب بیدار شود، انزلی چی ها اگرچه در سالهای اخیر هیچگاه تیم مدعی نداشته اند ؛ اما تیم کنونی ملوان انگار قرار نیست از لاک خود بیرون بیاید، دیر جنبیدن مساوی است با سقوط به دسته ی پایین تر در سال بعد، ملوانی ها اگر چنین خواسته ای ندارند باید به خود بیایند. تراکتور با این برد کمی به اوضاعش در جدول سامان خواهد داد، مشروط به اینکه کمالوند نیز در باد این برد نخوابد و بیشتر از گذشته روی تیمش تمرکز داشته باشد.
صبای قم 4 شهردای تبریز 4
یاران دو مربی کارکشته ی فوتبال ایران در جدال دوشنبه شب جشنواره ای از گل به راه انداختند تا در پایان تماشاگران با دیدن هشت گل روانه ی منازلشان شوند. در این بازی که سهم هر یک از دوتیم چهار گل بود، یاران اکبرمیثاقیان مهمان سرهنگ یاوری و شاگردانش بودند . میثاقیان استاد امتیاز گرفتن در خانه ی حریفان است، چیزی که سرهنگ نیز از آن بی بهره نیست باید دید در روزهای آتی چه نتایجی برای این دو تیم رقم خواهد خورد.
صنعت نفت آبادان 2 ذوب آهن اصفهان 1
صنعت نفتی ها که سه هفته ی اول صدرنشین بلامنازع لیگ بودند بعد از دو باخت به خودشان آمدند و این بار شکار شیر کردند. درشبی که پرسپولیس در تهران شاهین بوشهر را برد، صنعت نفت هم ذوب آهن را شکست داد تا ضمن اینکه در مکان سوم قرار می گیرد، پرسپولیس را به مکان اول جدول بفرستد تا جای ذوب را بگیرد. یاران منصور ابراهیم زاده هم با این باخت در مکان دوم جای گرفتند تا چشم به بازیهای هفته های بعد بدوزند و منتظر لغزش تیم های دیگر شوند.
پرسپولیس 2 شاهین بوشهر 1
شاهین بوشهر تیم یکدست و جوانی نشان داد که فوتبال را می فهمد، یاران حمید استیلی الحق بازی خوبی را در برابر صدرنشین تازه ی لیگ انجام دادند؛ اما گل زود هنگام پرسپولیس عنان بازی را ازدست بندرنشینان خارج کرد تا در روزی که عبدالله کرمی یک پنالتی را به آسمان زد، قرمز پوشان با نتیجه ی دو بر یک پیروز شده و به صدر جدول بروند. موردی که این روزها در پرسپولیس مشهود است رد پای علی دایی در این تیم است، پرسپولیسی ها به نظر در زمین به هدف مشخصی می اندیشند و برای رسیدن به آن از راهکارهای مناسب استفاده می کنند، بدون کمترین حرکات اضافه و با صبر و حوصله، گمشده ی این فوتبال تفکر است، امیدواریم تمام مربیان با برنامه و اهداف معین تیم هایشان را ارنج و به زمین بفرستند.
مسئولین دادگاه ویژه روحانیت اهواز علت بازداشت جهانگیر محمودی را بر عهده گرفتن وکالت برخی از زندانیان سیاسی اعلام کردند.
به گزارش گزارشگران هرانا، صبح امروز با مراجعه همسر جهانگیر محمودی به شعبه سوم دادگاه ویژه روحانیت شهرستان اصفهان به وی اعلام شد اتهام همسرش قبول وکالت زندانیان سیاسی است. در دیدار حضوری که همسر اقای محمودی با وی داشت حال جسمی ان را خوب عرض یابی کرد و از انتقال این روحانی به زندان اصفهان خبر داد.
جهانگیر محمودی هفته گذشته توسط نیروهای امنیتی اصفهان بازداشت و عصر امروز راهی زندان اصفهان گردید.
علی رغم تلاش های گسترده ی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گزارشی پیش رو به دلیل شرایط سخت جمع آوری اخبار به هیچ عنوان گزارشی تکمیلی نیست و تنها روایتی حداقلی از نقض حقوق بشر در ایران در مردادماه سال 89 در کشور است. ذكر اين نكته نيز ضروري است كه محتمل است زمان وقوع برخي اخبار آمار ذيل مربوط به گذشته باشد و تنها انتشار آن مربوط به محدوده ي زماني فوق الذكرباشد.
درمردادماه سال جاري دستكم 5379 نقض موردي حقوق بشر در کشور رخ داده و از سوي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، به ثبت رسيده است.
در طول ماه گذشته، بيش از 2750 مورد نقض حقوق كارگران، 56 مورد نقض حقوق دانشجويان، 111 مورد نقض حقوق فعالين سياسي و مدني در حوزه ي آزادي انديشه و بيان، 56 مورد صدور، تاييد يا اجراي حكم اعدام، 757 مورد شكنجه و نقض حقوق زندانيان سياسي در زندان ها، دست كم 14 مورد تيراندازي و یا مرگ شهروندان به دست نیروهای امنیتی، 175 مورد بازداشت و نقض حقوق اقلييت هاي ملي ، 60 مورد بازداشت و نقض حقوق اقلييت هاي مذهبي و دستکم 1360 مورد بازداشت سایر شهروندان را شاهد بوده ايم.
درمرداد ماه دستكم 19 بار دستگاه قضايي اقدام به اجراي حكم اعدام نموده که 4 مورد از آن در ملا عام بوده است. بسیاری از این احکام پیش از موعد مقرر و به دلیل آغاز ماه رمضان به اجرا درآمده است. هم چنین بایستی ذکر کرد که دو تن از بیست و دو نفری که در این ماه به اعدام محکوم شدند از زندانیان سیاسی اند.
از سویی انتقال به انفرادی و اعتصاب غذای جمعی هفده تن از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین که در نهایت بنا به درخواست مردم و چهره های شناخته شده، اعتصاب خود را شکستند از اتقاقات مهم ماه گذشته بود. البته دستکم پنج زندانی دیگر در سایر زندان های کشور نیز در مردادماه دست به اعتصاب غذا زدند.
در مردادماه هم چنین مسئولان قضایی هفت تن از رهبران جامعه ی بهایی را مجموعا به 140 سال حبس محکوم کردند که این حکم دور از انتظار، اعتراض های جهانی را در پی داشت.
از سویی نیروهای انتظامی طبق روال ماه های گذشته اقدام به تیراندازی به روی شهروندان و کاسبکاران مناطق مرزی غرب کشور نمودند که در پی آن دستکم دوازده نفر کشته و زخمی شدند.
اعتراف گیری از سکینه محمدی آشتیانی بر علیه خود و وکیلش محمد مصطفایی که در مردادماه بر اثر فشار مسئولان و بازداشت خانواده اش مجبور به ترک ایران شد، نیز از موارد فاحش نقش حقوق بشر می باشد.
اجرای طرحی موسوم به "برخورد با حاملین سلاح سرد" توسط نیروی انتظامی در تهران نیز تاکنون منجر به بازداشت تعداد زیادی از شهروندان شده است که در این باره آمار متناقضی ارائه شده اما دستکم 1200 تن تاکنون در پی آن دستگیر شده اند.
زندانیان
ممنوع الملاقات، تلفن، مرخصي:
* قطع تمامی تلفن های زندانیان بند ۳۵۰: تلفن بند ۳۵۰ زندان اوین قطع شده است. زندانیان که در روزهای اعیاد مذهبی مسلمانان تنها وسیله ارتباطی با خانواده شان برای تبریک، تلفن است از روز دوشنبه از این امکان هم محروم شده اند.
* افزایش فشار با ممنوعیت غیرقانونی تماس برای ابوالفضل عابدینی: ابوالفضل عابدینی نصر خبرنگار و فعال حقوق بشر روز گذشته در اقدامی غیر قانونی و در تداوم اعمال فشار بر این زندانی از حق تماس تلفنی منع شد.
* لغو دوباره ملاقات زندانیان اعتصاب کننده اوین: زندانیان اعتصاب کننده اوین برای دومین هفته متوالی و پس از انتقال به سلول انفرادی از ملاقات با خانواده هایشان محروم شدند
* مخالفت وزارت اطلاعات با اعطای مرخصی به ارسلان ابدی: وزارت اطلاعات، با اعطای مرخصی به ارسلان ابدی، دانشجوی زندانی محبوس در بند ٣۵۰ زندان اوین، مخالفت کرده و با گذشت شش ماه و صدور حکم زندان، کماکان تحت فشار دستگاههای امنیتی قرار دارد.
* مخالفت با درخواست مرخصی نیما نحوی فعال دانشجویی در بند: مسئولین زندان متی کلا در راستای اعمال فشارها بر نیما نحوی دانشجوی دربند ، از اعطای مرخصی و امکانات دیگر به دلیل بهایی بودن، مخالفت کردند.
* قطع تمامی تلفن های زندانیان بند ۳۵۰ : تلفن بند ۳۵۰ زندان اوین قطع شده است. زندانیان که در روزهای اعیاد مذهبی مسلمانان تنها وسیله ارتباطی با خانواده شان برای تبریک، تلفن است از روز دوشنبه از این امکان هم محروم شده اند.
* بلاتكليفي و ممنوع الملاقات بودن رزيتا واثقي: مسئولان ضمن ممانعت از آزادی رزيتا واثقي، شهروند بهايي ساكن مشهد، وی را ممنوع الملاقات کردند.
* با گذشت بیش از نیمی از دوارن محکومیت/ عدم اعطای حق مرخصی به محمد پورعبدالله: محمد پورعبدالله، از فعالین دانشجویی طیف چپ که بیش از نیمی از دوارن محکومیت خود را سپری کرده، کماکان از حق گرفتن مرخصی و برخورداری از آزادی مشروط بهره مند نیست.
* شرکت در مراسم مذهبی و نماز جماعت راه برخورداری از مرخصی ویژه زندان!: مدیرکل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی استان کرمان گفت: زندانیانی که در جلسات مذهبی و نماز جماعت 200 امتیاز کسب کنند از مرخصی ویژه زندان بهرهمند میشوند.
* خانواده های شانزده زندانی اعتصابی باز هم از ملاقات محروم شدند: خانواده شانزده زندانی اعتصاب کننده اوین امروز نیز با درهای بسته روبرو شدند و پاسخ: "این هفده زندانی همچنان درانفرادی های بند 340 هستند و ممنوع الملاقات" را شنیدند.
* بار دیگر از ملاقات خانواده ها با زندانیان اعتصاب کننده جلوگیری شد: صبح دیروز بار دیگر از ملاقات خانواده های زندانیان اعتصاب کننده با آنها ممانعت شد.
* برخورد خشونت آمیز پلیس با تجمع خانواده های زندانیان سیاسی: نیروی انتظامی خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده را تهدید به بازداشت و دستگیری کرد و مانع تجمع آنها مقابل دادستانی تهران شد.
عدم رسیدگی پزشکی، بيماري روحي و جسمي:
* پیمان کریمی آزاد، یکی از زندانیان اعتصاب کننده به بیمارستان منتقل شد: پیمان کریمی آزاد، یکی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ که دست به اعتصاب غذا زده بود، به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمانی اش، عصر امروز به بیمارستان منتقل شد.
* چهار زندانی اعتصاب کننده اوین به بهداری منتقل شدند: ضیا نبوی، مجید دری، علی ملیحی و غلامحسین عرشی از زندانیان سیاسی اوین که از چند روز پیش دست به اعتصاب غذا زنده اند، به بهداری اوین منتقل شدند.
* استفاده و تجویز داروهای مکمل برای زندانیان زن اوین ممنوع اعلام شد: در حالی که به علت کیفیت پایین غذای توزیع شده در زندان اوین بسیاری از زندانیان به خصوص زندانیان زن در بند متادون، با بیماری های ناشی از کمبود اسید فولیک، آهن و همچنین کلسیم رو به رو شده اند مسئولان سازمان زندان ها در بخشنامه ای جدید استفاده و تجویز داروهای مکمل را برای زندانیان زن ممنوع اعلام کرده اند.
* وخامت حال زندانیان اعتصاب کنندگان و انتقال به بهداری اوین: در نهمین روز اعتصاب، وضعیت سلامتی گروهی از زندانیان اعتصاب کننده به وخامت گراییده است.
* پنج زندانی دیگر اعتصاب کننده به بهداری اوین منتقل شدند: پنج زندانی دیگر از هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰که از روز دوشنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده اند، روز سه شنبه به بهداری اوین منتقل شدند.
* وضعیت ناگوار جسمی سحرخیز در زندان رجایی شهر: عيسي سحرخير روزنامه نگار زنداني ازصبح جمعه 15 مرداد، به فلج عمومی مبتلا شده و قادر به حركت كردن نيست.
* محبوبه کرمی : اگر به جرم اعتیاد یا قاچاق در زندان بودم، به دلیل افسردگی مشمول آزادی مشروط می شدم: دادگاه محبوبه کرمی, فعال حقوق زنان و کمپین یک میلیون امضا, روز دوشنبه 18 مرداد ماه برگزار می شود. این در حالی است که نگرانی ها از وضعیت سلامت وی همچنان باقیست.
* وضعیت وخیم دو زندانی در پی اعتصاب غذا : دو زندانی سیاسی که در اعتراض به عدم توجه مسئولین به خواسته هایشان دست به اعتصاب غذا زده اند در وضعیت مبهم و وخیم بسر می برند.
* حمزه کرمی به علت حمله قلبی بستری شد: حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات در ایران که به یازده سال حبس تعزیری محکوم شده است در حالی که برای دومین بار به مرخصی پنج روزه آمده بود در اثر حمله قلبی در بخش سی سی یو یکی از بیمارستان های تهران بستری شد.
* وخامت حال کیوان صمیمی و بی توجهی پزشکان زندان اوین: هشت روز است که تیم پزشکان زندان اوین به کیوان صمیمی روزنامه نگار دربندی که وارد بیست و دومین روز اعتصاب غذای خود شده، سر نزده و اوضاع جسمانی او را کنترل نکرده اند.
* وضعیت جسمی نامساعد عیسی سحرخیز در زندان رجایی شهر: عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی هم چنان از درد شدیدی که در پای راست وی رخ نموده، در رنج است.
* ابوالفضل عابدینی دچار بیماری آنفولانزا شده است : ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در زندان کارون اهواز دچار بیماری آنفولانزا شده است.
* ممانعت از ورود ابوالفضل عابدینی به بهداری زندان کارون: مسئولین زندان کارون اهواز صبح روز گذشته از ورود ابوالفضل عابدینی نصر به بهداری زندان ممانعت به عمل آوردند.
* از کارافتادگی نسبی پای راست عیسی سحرخیز در زندان رجایی شهر: عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات که از درد شدید و ازکارافتادگی نسبی پای راست در رنج است، همچنان بدون هیچ مرخصی در زندان رجاییشهر کرج در حبس است.
* وضعیت نامساعد جسمی رضا شهابی فعال کارگری در بند: صبح روز پنج شنبه 28/05/1389 خانواده رضا شهابي فعال کارگري و از اعضاي سنديکاي کارگران اتوبوسراني تهران در زندان اوين با وي ديداري حضوري داشتند .
* شرایط روحی نامناسب مهدی کریمیان اقبال در بند 350 اوین: اخبار مختلف از بند 350 زندان اوین حاکیست شرایط روحی مهدی کریمیان اقبال از اعضای در بند جبهه مشارکت بسیار نامناسب است.
* حمزه کرمی علی رغم نظر پزشکان متخصص به اوین بازگردانده شد: حمزه کرمی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که به دلیل عارضه قلبی و عوارض ناشی از آن در بخش CCU بستری و به تازگی مرخص شده بود ،عصر امروز چهارشنبه به دستور دادستان تهران و علیرغم نظر پزشکان متخصص و پزشکی قانونی مبنی بر ضرورت ادامه معالجات در محیطی به دور از فشار و استرس، به اوین بازگردانده شد. این در حالی است که پزشکان عمل آنژیوگرافی را برای وی در اسرع وقت تجویز کرده بودند.
* ممانعت از انتقال عیسی سحرخیز از زندان رجایی شهر به بیمارستان: فرزند عیسی سحرخیز، با اعلام شرایط نگران کنندۀ جسمانیِ این روزنامه نگار زندانی، وضعیت گزارش شدۀ وی را با فشار خون ٢٢ روی ١٣ اعلام کرد و با بیان اینکه "فشار خونِ نرمال ١٢ روی ۸ می باشد"، از بحرانی شدن وضعیت وی و ممانعت ماموران از انتقال او به بیمارستان خبر داد.
* مسعود باباپور از حقوق یک زندانی محروم است: خانواده مسعود باباپور دانشجوی دانشگاه گرمسار که هم اکنون در زندان اوین بسر می برد به دلیل شرایط نا مناسب روحی درخواست مرخصی در ماه رمضان را به دادستانی ارائه کردند که تا کنون پاسخی به آن داده نشده است.
نقل و انتقال اجباري و تبعيد:
* انتقال عبدالله مومنی ،بهمن احمدی امویی و احمد کریمی به سلول انفرادی: عبدالله مومنی ،بهمن احمدی امویی ، احمد کریمی و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در روز میلاد حضرت مهدی به سلول انفرادی منتقل شدند.
* انتقال معین محمد بیگی به زندان قزل حصار کرج: معین محمد بیگی، از بازداشت شدگان حوادث 6 دی ماه(عاشورا) به تازگی به زندان قزل حصار کرج منتقل شده است.
* انتقال حسین مرعشی و محسن میردامادی به بند ۳۵۰ در اوین: ساعاتی پیش حسین مرعشی ومحسن میردامادی دوتن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین از سالن ۷ اندرزگاه به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند.
* انتقال جواد علیخانی به زندان کارون اهواز: جواد علیجانی دانشجوی دانشگاه دولتی شهید چمران اهواز از زندان سپیدار به زندان کارون منتقل شد.
* شبنم مددزاده و فاطمه ضیایی به زندان رجایی شهر منتقل شدند: شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت، صبح روز ۱۱ مرداد ماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
* علی تارخ به زندان عادل آباد شیراز منتقل شد: علی تارخ، رییس ستاد موج سوم در استان فارس، که پس از انتخابات ، دوبار و مجموعا سه ماه را در بازداشت گذرانده بود، صبح امروز پس از برگزاری دادگاهش در شعبه ی دهم دادگاه انقلاب شیراز بلافاصله به زندان عادل آباد جهت گذراندن دوره ی محکومیتش، منتقل شد.
* انتقال مجدد محمدرضا جلایی پور از زندان اطلاعات مشهد به اوین: محمدرضا جلاییپور که در طول سال گذشته برای سومین بار در بیست و چهارم خردادماه امسال با حکم بازپرسی مشهد بازداشت شده بود و بعد از گذراندن ۴۰ روز در سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین به زندان انفرادی اطلاعات مشهد منتقل شده بود، بعد از گذراندن ۱۵ روز در این زندان و بازجوییهای مکرر، بدون ذکر دلیلی و بدون اطلاع خانواده خود و همسرش مجددا به زندان اوین در تهران منتقل شد.
* انتقال محمد داوری به اندرزگاه ۷ زندان اوین: محمد داوری، روزنامه نگار و سردبیر سایت سحام نیوز (سایت رسمی حزب اعتماد ملی) به قرنطینه بند ۷ زندان اوین منتقل شد.
* انتقال ۷ مدیر پیشین جامعهی بهایی به زندان رجاییشهر کرج: هفت مدیر پیشین جامعهی بهاییان در ایران بعد از ظهر گذشته و پس از ابلاغ حکم بیست سال زندان برای هر نفر به زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) منتقل شدند.
* مجید توکلی به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد: مجید توکلی، فعال سرشناس دانشجویی از بند 240 اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
* پس از چهل روز انفرادی، محمدرضا جلايیپور به زندان مشهد منتقل شد : حمدرضا جلايیپور امروز در تماس تلفنی کوتاهی با پدر خود خبر داد که به زندانی در مشهد منتقل شده است.
* انتقال یک زندانی کرد به زندان سنندج: : نعمت اسدی، معلم اخراجی و فعال مدنی بازداشتی روز دوشنبه نهم تیرماه به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
* انتقال قادر محمدزاده، زندانی کُرد به قرنطينه زندان اروميه: روز گذشته يک زندانی کرد به نام قادر محمدزاده به دستور مسئولين زندان اروميه به قرنطينه اين زندان منتقل شد.
* انتقال سیامک قادری به زندان اوین: سیامک قادری، روزنامه نگاری که نیمه شب 14 مردادماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، هم اکنون در زندان اوین به سر می برد.
* انتقال مجید توکلی از قرنطینه ی رجایی شهر به بند عمومی: مجید توکلی، فعال سرشناس دانشجویی، که به تازگی و براساس حکم شخص دادستان تهران به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده است از قرنطینه ی زندان به بند عمومی منتقل شد.
* انتقال مختار هوشمند به زندان مریوان: مختار هوشمند، فعال فرهنگی و مسئول انجمن هنرهای تجسمی مریوان پس از هشتادوهفت روز بازداشت در اداره اطلاعات سنندج به زندان مریوان منتقل شد.
تهدید، اعمال فشار، بدرفتاری و شکنجه، وضعیت نامناسب:
* فشار مامورین امنیتی برای گرفتن تعهد كتبی از دو زندانی مسیحی در مشهد: دو زندانی مسیحی بازداشت شده در 17 تیر ماه در شهر مشهد برای پذیرش تعهد کتبی از سوی ماموران وزارت اطلاعات تحت فشار قرار دارند.
* پلیس ضد شورش به زندانیان بند ۳۵۰ گفت اینجا را کهریزک دوم می کنیم!: پلیس ضد شورش با ورود به بند ۳۵۰ زندان اوین، زندانیانی را که به شرایط زندان اعتراض داشتند به انفرادی فرستاد و مسوولان زندان از جمله بزرگ نیا رییس بند ۳۵۰ زندان اوین، به زندانیان گفتند که اوین را تبدیل به کهریزک دوم برای زندانیان سیاسی می کنند. تهدیدهایی که اعتصاب غذای ۱۷ زندانی سیاسی را در پی داشت.
* تهدید تازه برای زندانیان اعتصاب کننده: به رجایی شهر تبعید می شوید: مقامات زندان اوین ضمن ملاقات با زندانیان سیاسی اوین که از دوشنبه هفته گذشته اعتصاب غذا کرده اند از آنها خواستند که به اعتصاب غذای شان پایان دهند و اگرنه به زندان رجایی شهر فرستاده می شوند .
* سکینه محمدی آشتیانی ،زن محکوم به سنگسار، اتهام خود را دروغ خواند: سکینه محمدی آشتیانی که به اتهام زنا محکوم به سنگسار شده، در مصاحبه ای اعلام کرد مقام های ایرانی در مورد اتهام وی دروغ می گویند تا بتوانند او را در خفا اعدام کنند.
* یورش گارد زندان به زندانیان زندان گوهر دشت کرج: صبح امروز زندانیان بند 6 زندان گوهردشت کرج مورد ضرب و شتم گارد زندان قرار گرفتند.
* عبدالرضا تاجیک: در زندان هتک حرمت شده ام : عبدالرضا تاجیک، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر که از ۲۲ خرداد ۸۹ در بازداشت است، در ملاقات با خواهرش از "هتک حرمت" خود در زندان اوین و در حضور معاون دادستان خبر داده است.
* ضرب و شتم یک زندانی سیاسی بند 240 و فشار روحی برای زندانیان اعتصاب کننده: سه افسر نگهبان زندان اوین شب گذشته با یورش به یک زندانی سیاسی که در یکی از سلول های انفرادی بند 240 نگه داری می شود او را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند.
* زندان های خوزستان تا چهار برابر ظرفیت زندانی دارند: مدیر کل زندان های خوزستان گفت: به علت تراکم بالای زندانیان در خوزستان برخی زندان های این استان تا چهار برابر ظرفیت جمعیت در خود جای داده اند.
* توزیع غذای آلوده در بند ویژه روحانیت: زندانیان محبوس در بند ویژه روحانیت روز سه شنبه مورخ ۴ مردادماه سال جاری به دلیل تداوم توزیع غذای آلوده در این بند از خوردن غذای زندان امتناع کردند.
* ملیحی، امویی، صمیمی، عرشی و گودرزی به شش ماه انفرادی تهدید شدند: پنج نفر از زندانیان اعتصاب کننده اوین چهارشنبه گذشته از سلول های انفرادی بند 240 به دادسرای اوین منتقل و تهدید به شش ماه حبس در سلول انفردی شدند.
* ابوالفضل عابديني ممنوع التردد شد: روز گذشته مورخ بیست و ششم مردادماه، ابوالفضل عابديني نصر خبرنگار و از مسئولان پیشین مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از تردد در زندان كارون و خارج از بندش تا اطلاع ثانوی منع شد .
* استاد کیکبوکسینگ در اثر شکنجه ها فلج شد: حسن آرمین مربی کیکبوکسینگ و از اساتید رزمی کار کشور دارای سبک در شهرستان قزوین با پرونده سازی پلیس جنایی منطقه، بازداشت و برای پذیرش اتهام به شدت مورد شکنجه قرار گرفته و در اثر این شکنجه از ناحیه نخاع آسیب دیده و فلج شده است.
بي خبري:
* بی اطلاعی از وضعیت هدی صابر ناعادلانه است/ همسر صابر: شکایت می کنم: همسر هدی صابر با ابراز "نگرانی" از وضعیت همسرش می گوید "من از دستگاه قضایی و نهاد ریاست جهموری می خواهم که تا فردا از وضعیت همسرم خبری بدهند و محل نگهداری ایشان را بگویند. این عدالت نیست که که ما اصلا نمی دانیم ایشان زنده هستند یا نه؟
* بی خبری از وضعیت محمود باقری، عضو دربند کانون صنفی معلمان در ایران: از سرنوشت محمود باقری عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان و معلم فیزیک منطقه 4 تهران که در تاریخ 8/4/89 پس از احضار به حراست آموزش و پرورش منطقه 4 تهران توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت می شوند؛ اطلاعی در دست نیست.
* سرنوشت مبهم سکینه محمدی آشتیانی: یک مقام قضایی ایران، مصدق کهنمویی، در ژنو در مقابل کمیتۀ رفع تبعیض سازمان ملل گفت که جمهوری اسلامی ایران هنوز تصمیمی در مورد سرنوشت سکینه محمدی- آشتیانی که به جرم زنا یا در واقع رابطۀ جنسی آزاد محکوم به سنگسار شده تصمیمی نگرفته است.
* دو هفته بیخبری مطلق از زندانیان بند ۳۵۰ اوین: با وجود آزادی بابک بردبار یکی از زندانیان اعتصابکننده، زندانیان بند ۳۵۰ اوین همچنان در اعتصاب غذا به سر میبرند. آزادی این عکاس خبری یکی از خواستههای زندانیان اعتصابکننده بود.
* بی خبری از سرنوشت دو جوان کرد: پس از گذشت سه هفته از بازداشت دو جوان کرد از سرنوشت ایشان اطلاعی در دست نیست.
* بیخبری نگرانکننده از شانزده زندانی اعتصابکننده در زندان اوین: درحالی که گزارشها حاکی از پایان اعتصاب غذای پانزده زندانی سیاسی در زندان اوین است، اما بیخبری مطلق از آنها، موجب نگرانی خانوادهها و نزدیکان این زندانیان شده است.
* بیخبری از وضعیت رضا شهابی عضو دربند هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد: رضا شهابی از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۹ در محل کارش بازداشت و همچنان در زندان به سر می برد.
* بی اطلاعی از سرنوشت جلال و هژیر رنجبری: از سرنوشت جلال رنجبری، مسئول اتحادیه نانوایان بانه و از اعضای انجمن صنفی این شهر و یکی از فرزندان ایشان به نام هژیر رنجبری اطلاعی در دست نیست.
* بیخبری مطلق از حسین سرشومی، فعال دانشجویی طیف چپ: از وضعیت حسین سرشومی دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب که از 31 خرداد توسط ماموران اداره کل حفاظت اطلاعات استان اصفهان بازداشت شده خبری در دست نیست.
* بی خبری از سرنوشت یک شهروند ایرانی کانادایی در زندان اوین: در پی بی خبری از سرنوشت یک شهروند ایرانی- کانادایی در زندان اوین، نگرانی ها درباره امنیت و سلامت وی افزایش یافته است.
تمديد قرار، ممانعت از آزادي:
* قرار بازداشت رضا شهابی به مدت دوماه دیگر تمدید شد: قرار بازداشت موقت رضا شهابی، از فعالین کارگری و مسئول مالی شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه به مدت دو ماه دیگر تمدید شد.
* قرار بازداشت فعالان آذربایجانی تمدید شد: قرار بازداشت سه تن از فعالان بازداشت شده آذربایجانی به مدت یک ماه دیگر تمدید شد.
* تمدید قرار بازداشت چهار شهروند بهایی در ویلاشهر اصفهان: قرار بازداشت چهار شهروند بهایی و فعال اجتماعی بازداشتشده در ویلاشهر اصفهان به مدت ۱۰ روز تمدید شد.
* عدم اعطای آزادی مشروط به بیگ محمدی علی رغم قول های مکرر دادستان: با گذشت قریب به هشت ماه از بازداشت میثم بیگ محمدی دانشجوی مترجمی دانشگاه علامه طباطبایی و قول های مکرر دادستانی به خانواده این دانشجوی زندانی مبنی بر اعطای آزادی مشروط به وی، این دانشجو هم چنان در بند 350 زندان اوین به سر می برد.
بلاتكليفي:
* ادامه بازداشت فعالان کارگری و معلمان در بند 209 زندان اوین: با گذشت نزدیک به یک ماه از بازداشت محمود باقری و مختار اسدی، دو عضو کانون صنفی معلمان ایران، هنوز خانوادهی آنها نتوانستند با آنها دیداری داشته باشند و از اتهام آنها نیز هیچ اطلاعی در دست نیست.
* تدوام نگهداری سه شهروند مسیحی در زندان وکیل آباد مشهد: سه تن از شهروندان مسیحی که در روز 17 اسفند ماه به قصد شرکت در یک مراسم مذهبی در شهر بجنورد عازم این شهر بودند بازداشت شدند و علی رغم آزادی 8 تن از این هموطنان سه تن از آنها همچنان در بازداشت بسر می برند.
* تکلیف پرونده های شش زندانی سیاسی محکوم به اعدام مشخص نیست: پس از رد درخواست اعاده دادرسی وکیل جعفر کاظمی از سوی دیوان عالی کشور و ارجاع پرونده این زندانی سیاسی به شعبه اجرای احکام، روزنامه کیهان خبر داد که 6 زندانی در انتظار اعدام هستند اما خانواده ها و وکلای این زندانیان سیاسی گفته اند تکلیف پرونده های ایشان مشخص نیست.
* چهارماه بلاتکلیفی نظام حسنپور، از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات: با گذشت چهارماه از بازداشت نظام حسنپور، از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات، وی همچنان در بند ۳۵۰ به سر میبرد و هیچگونه رسیدگی درمورد پروندهاش صورت نگرفته است.
* مادر شیوا نظرآهاری: تکلیف شیوا را روشن کنید : بلاتکلیفی و عدم برگزاری دادگاه شیوا نظر آهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر پس از نزدیک به یک سال حبس خانوداه اش را به شدت نگران کرده است .
* بلاتکلیفی رضا شریفی بوکانی، از زندانیان سیاسی کرد: رضا شریفی بوکانی، زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، در شرایط بلاتکلیفی به سر می برد.
* بلاتکلیفی سه تن از شهرونان مسیحی بازداشت شده در مشهد: سه تن از شهروندان مسیحی که هفدهم تیرماه در مشهد بازداشت شدند کماکان در شرایط بلاتکلیف به سر می برند.
* یکی از زنان دستگیر شده روز عاشورا همچنان در شرایط سخت و بلاتکلیفی بسر می برد: زندانی سیاسی المیرا(فرح) واضحام که از دستگیر شدگان عاشورا است در بند زنان زندان اوین همچنان در شرایطی سخت و در بلاتکلیفی بسر می برد.
* 11 ماه از حبس محمد رضا رجبی ،منشی ویژه هاشمی رفسنجانی گذشت: بسیار گفته اند که انقلاب فرزندان خود را می خورد. آنچه در پی می آید گزارشی است از وضعیت "محمدرضا رجبی" از فرزندان گمنام اما موثر انقلاب اسلامی که ۱۱ ماه است به دنبال حوادث پس از انتخابات در زندان اوین به سر می برد.
* تداوم بازداشت افشین حیرتیان، فعال حقوق کودکان کار و شهروند بهایی : افشین حیرتیان، فعال حقوق کودکان کار و شهروند بهایی ساکن تهران، از ۱۳ خردادماه در بازداشت به سر میبرد.
اعتصاب غذا:
* بهمن احمدی امویی از سه روز پیش در اعتصاب غذا به سر می برد: بهمن احمدی امویی ،روزنامه نگار از سه روز پیش در اعتصاب غذا به سر می برد و شرایط جسمانی وی نامناسب گزارش شده است.
* شانزده زندانی سیاسی اوین اعتصاب غذا کردند: اسامی شانزده زندانی سیاسی که سه روز پیش و هم زمان با سالروز میلاد امام زمان (عج ) از بندعمومی ۳۵۰ به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بودند ، مشخص شد.همه این زندانی ها در اعتراض به انتقال شان به سلول انفرادی اعتصاب غذای خود را آغاز کردند.
* ادامه ی اعتصاب غذای رحیم رشی و افزایش فشارها بر وی: در حالی که 17 روز از اعتصاب غذای فعال مدنی در بند کرد "رحیم رَشی"در زندان ادارهء اطلاعات سپاه در شهر ارومیه می گذرد، جدا از اینکه سلامت جسمانی وی در معرض خطر جدی قرار گرفته است، محدودیت های تازه ای نیز به منظور افزایش فشار بر وی اعمال شده است.
* اعتصاب غذای خشک سه زندانی و نگرانی از وضع آنها: خانواده های زندانیان سیاسی که اعتصاب غذا کرده اند می گویند حال سه نفر از این زندانیان که دست به اعتصاب غذای خشک زده اند وخیم است.
* روزه سیاسی زندانیان رجایی شهر در همبستگی با زندانیان بند ۳۵۰: زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر اعلام کردند که امروز در همبستگی با زندانیان در اعتصاب غذای اوین، روزه سیاسی گرفته اند.
* روزه سیاسی زندان بند 350 زندان اوین در همبستگی با اعتصاب کنندگان: زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در حمایت از اعتصاب کنندگان در بندهای انفرادی روز گذشته (یکشنبه 16 مرداد) را روزه سیاسی گرفتند.
* رضا ملک دست به اعتصاب غذا زده است: رضا ملک زندانی سیاسی باسابقه زندان اوین به دلیل بد رفتاری و شرایط بد زندان پس از انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب خشک زده است.
* اعتصاب کنندگان بند 350: تا تحقق خواسته های خود به اعتصاب غذا ادامه می دهیم: 16 نفر زندانی در اعتصاب غذای بند 350، همچنان در انفرادی هستند.
* اعتصاب غذای محمد امین آگوشی، زندانی کرد محکوم به اعدام: محمد امین آگوشی، زندانی کرد محکوم به اعدام که در زندان مرکزی ارومیه محبوس است از روز یکشنبه 24 مردادماه ماه سال جاری، دست به اعتصاب غذا زده است.
* جان رحیم رش زندانی سیاسی کرد در خطر است: رحیم رش، زندانی سیاسی کرد، چهار روز پیش از زندان اطلاعات سپاه ارومیه به زندان عمومی مهاباد منقل شده، اما هم چنان به اعتصاب غذای خود ادامه داده است.
* شرایط وخیم جسمی خالد حردانی در سومین روز اعتصاب غذا : خالد حردانی زندانی امنیتی در زندان رجایی شهر کرج در سومین روز اعتصاب غذا و در شرایط وخیم جسمی به سر می برد.
* یک شهروند اهل مهاباد پس از دستگیری، اقدام به اعتصاب غذا کرده است : یک شهروند کرد اهل مهاباد، به نشانه اعتراض به دستگیری خود و عدم شفاف سازی در تفهیم اتهام دست به اعتصاب غذا زد.
* آغاز اعتصاب غذای خشک احمدرضا احمدپور : سید احمدرضا احمدپور زندانی سیاسی که چهارمین ماه است در زندان لنگرود قم به سر می برد، بعد از پانزده روز اعتصاب غذا، از امروز دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
* وضعیت نامناسب جسمانی کیوان صمیمی در بیستمین روز اعتصاب غذا: وضعیت جسمانی کیوان صمیمی، روزنامه نگار دربندی که هنوز در اعتصاب غذا به سر می برد وخیم گزارش می شود.
* وضعیت نامساعد رحیم رشی، زندانی کرد: رحیم رشی فعال کرد که روز بیستوهشت مردادماه توسط نیروهای امنیتی در مهاباد بازداشت شده بود، پس از 27 روز همچنان در اعتصاب به سر میبرد.
انتقال به انفرادي:
* خانواده ی محمد مصطفایی هم چنان در سلول انفرادی هستند: فرشته و فرهاد حلیمی، همسر و برادر همسر محمد مصطفایی پس از گذشت 6 روز همچنان در سلول انفرادی زندان اوین نگهداری می شوند.
* نگرانی خانواده ی احمد کریمی از وضعیت فرزندشان: خانواده ی احمد کریمی، زندانی محبوس در زندان اوین که به تازگی به سلول انفرادی منتقل شده است نسبت به شرایط وی ابراز نگرانی کردند.
* مومنی، احمدی امویی، صمیمی هم چنان در انفرادی /بازگشت دوازده نفر به بند عمومی: دوازده نفر از زندانی های اعتصاب کننده پس از بیست و دو روز به بندعمومی 350 زندان اوین بازگردانده شدند اما عبدالله مومنی و بهمن احمدی امویی همچنان در انفرادی نگه داری می شوند و کیوان صمیمی نیز همچنان در اعتصاب غذا و انفرادی به سر می برد.
* انتقال یک زندانی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم اعدام: یکی از زندانیان جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
قتل و مرگ
* قتل یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج: روز چهارشنبه بیستم مردادماه، حسن قشقاوی، یکی از زندانیان بند یک زندان رجایی شهر کرج، به قتل رسید.
اندیشه و بیان
بازداشت:
* انتقال یک زندانی کرد به زندان سنندج و بازداشت یک فعال فرهنگی: یک فعال فرهنگی به نام یحیی صمدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
* یک فعال سیاسی در شاهین شهر بازداشت شد: رامین پشتکوهی از فعالان سیاسی در شاهین شهر اصفهان توسط نیروهای امنیتی در نهم مرداد ماه بازداشت شده است.
* سیامک قادری، روزنامه نگار بازداشت شد: سیامک قادری، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، نیمه شب پنج شنبه، چهاردهم مردادماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
* بازداشت پدر یکی از زندانیان سیاسی اعتصاب کننده غذا: پدر علی پرویز که فرزندش از جمله زندانیان اعتصاب کننده غذا در بند ۳۵۰ است، امروز صبح بازداشت شد.
* هدی صابر ربوده شد : هدی صابر از فعالان ملی - مذهبی عصر امروز پس از خروج ازمحل کارش مفقود شده است.
* بازداشت سه شهروند در مراسم سالگرد کشتهشدن احمد نجاتی کارگر: در پی برگزاری مراسم سالگرد کشتهشدن احمد نجاتی کارگر، از کشتهشدگان وقایع پس از انتخابات در بهشت زهرای تهران، سهتن از شرکتکنندگان بازداشت شدند.
* گروکشی همسر و برادر همسر محمد مصطفایی برای بازداشت وی : دو روز پس از بازداشت فرشته حلیمی و فرهاد حلیمی، همسر و برادر همسر محمد مصطفایی، وکیل این دو به رادیو فردا میگوید به خانواده موکلانش اعلام شده که برای آزادی آنها باید محمد مصطفایی تحویل شود.
* بازداشت سردبیر پیشین هفته نامه سوران در سنندج: یحیی صمدی نویسنده و سردبیر پیشین هفته نامه سوران روز گذشته از طرف نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت شد.
* بازداشت چند ساعته و ممانعت از خروج خانواده ی یک فعال دانشجویی از کشور: نیروهای امنیتی از مسافرت خانواده صادق اسکندری - عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت - به خارج از کشور جلوگیری کردند.
* حسن اسدی زیدآبادی و علی جمالی و بازداشت شدند: حسن اسدی زیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز یکشنبه سی و یکم مردادماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
محکومیت:
* محکومیت محسن دگمه چی، از بازاریان زندانی به ده سال حبس تعزیری: محسن دگمه چی، یکی دیگر از بازاریان سرشناش تهرانی، توسط قاضی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب به 10 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج محکوم شد.
* محکومیت یک عکاس به اتهام انتشار عکس های عاشورا: امیر صادقی، عکاس خبری به پرداخت جریمه نقدی محکوم شد
* محکومیت اسماعیل صحابه به چهار سال و نیم حبس تعزیری: اسماعیل صحابه، توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیلی که برای آزادی زندانیان سیاسی برگزار شده بود، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
* محکومیت قطعی محمد داوری به پنج سال حبس تعزیری: شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، حکم پنج سال حبس تعزیری برای محمد داوری، سردبیر وبسایت سحامنیوز را عینا تایید کرد.
* محکومیت امیرعلی آقایاری به هفت سال حبس تعزیری: امیرعلی آقایاری، از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات بر اساس حکم بدوی دادگاه انقلاب تهران، به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده است.
* محکومیت رسول بداقی به شش سال حبس و پنج سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی: شعبهی پانزدهم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، رسول بداقی، عضو هیات مدیرهی کانون صنفی معلمان ایران را به 6 سال زندان و 5 سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم کرد.
* محکومیت یک دانشآموز ۱۷ ساله، از بازداشتشدگان روز عاشورا به دو سال حبس: برزو نوزری، دانشآموز ۱۷ ساله و از بازداشتشدگان روز عاشورا، از سوی دادگاه ویژه اطفال، به دو سال حبس تعلیقی به مدت سه سال محکوم شد.
* محکومیت بدرالسادات مفیدی به شش سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی: بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران به ۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محکوم شد.
* محکومیت محمد معين به شش ماه و محمد كريمی به يك سال حبس: وکیل مدافع محمد معین از محکومیت موکلش به ۶ ماه حبس تعلیقی از سوی دادگاه انقلاب خبر داد.
* نه و نیم سال حبس بهاره هدایت تایید شد : شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر تهران حکم صادره از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی در خصوص محکومیت بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را عینا تایید کرد.
* یکسال حبس تعزیری برای مرتضی گلیزاده : مرتضی گلیزاده فعال سیاسی در دادگاه بدوی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
* عماد باقی به یک سال حبس تعزیری و ۵ سال ممنوعیت از فعالیتهای سیاسی و رسانه ای محکوم شد : عمادالدین باقی، در پرونده مربوط به انجمن دفاع از حقوق زندانیان پس از گذشت دوسال از محاکمه اش به یک سال حبس تعزیری و 5سال ممنوعیت از فعالیت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها محکوم شد.
* محکومیت امیر حسین کاظمی به سه سال حبس قطعی: دادگاه تجدید نظر شعبه 54 به ریاست قاضی موحد، حکم سه سال حبس تعزیری برای امیر حسین کاظمی را تایید کرد.
* دادگاه تجديد نظر، حکم ميلاد اسدی را تاييد کرد : دادگاه تجديد نظر تهران، حکم زندان ميلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت، را تاييد کرد.
* احکام حبس چهار فعال سیاسی کرد تقلیل یافت: دادگاه تجدید نظر استان کردستان احکام 4 فعال سیاسی کرد را که در آذرماه سال گذشته بازداشت شده بودند را کاهش داد.
* اکبر کرمی به شش سال حبس و 74 ضربه شلاق و تبعید محکوم شد: حکم دادگاه دوم اکبر کرمی، پزشک، نویسنده و فعال حقوق بشری دربند، پس از گذشت هشت ماه بازداشت وی صادر شد و این کنشگر، علاوه بر حکم سه سال زندان دادگاه اول، به سه سال زندان دیگر و 74 ضربه شلاق تعزیری و 5 سال تبعید به شهرستانی دورافتاده محکوم گردید و طبق رای دادگاه، طی این مدت پروانه طبابت وی لغو خواهد شد.
* صدور حکم برای علی ملیحی و تائید حکم امیر خسرو دلیر ثانی: دادگاه انقلاب علی ملیحی عضو شورای سیاستگذاری و مسئول روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم) به چهار سال حبس تعزیری و جزای نقدی معادل یک میلیون ریال محکوم کرد و همچنین امروز حکم دادگاه تجدید نظر امیر خسرو دلیر ثانی نیز از سوی شعبه 54 تائید و نامبرده به 4 سال حبس تعزیری محکوم شد.
* محکومیت حامد امیدی به ۳ سال حبس و محرومیت دایمی از تحصیل: حامد امیدی به استناد ماده 610قانون مجازات اسلامی به 3سال حبس محکوم شده است.
* سه سال حبس و تبعید برای تیمور رضاییان: تیمور رضاییان، از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات به سه سال حبس تعزیری و تبعید به زندان گوهردشت محکوم شد.
* محکومیت نایب رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان به دو سال حبس تعزیری: محمدجواد مظفر، نایب رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و رئیس هیأت مدیره انتشارات کویر، در شعبۀ ١۵ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی صلواتی به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
* سه سال زندان برای استاد دانشگاه بجنورد: هادی حکیم شفایی، استاد زبان دانشگاه آزاد واجد بجنورد به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. شعبه دوم دادگاه انقلاب بجنورد، این استاد دانشگاه را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به دو سال حبس تعزیری، به اتهام تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری و به جرم توهین به رهبری به شش ماه جبس تعزیری محکوم کرده است.
احضار:
* احضار خواهر عبدالرضا تاجیک به دادسرای زندان اوین: خواهر عبدالرضا تاجیک روزنامه نگار دربند به دادسرای درون زندان اوین احضار شد.
* احضار پدر روزنامه نگار سنندجی به دادگاه انقلاب مریوان: حبیب الله گلکار از سوی شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب مریوان احضار شد.
* احضار تلفنی علی کلایی به شعبهی سوم بازپرسی: علی کلایی، عضو کمیتهی گزارشگران حقوق بشر امروز، ۱۲ مرداد به صورت تلفنی به شعبهی ۳ بازپرسی دادسرای اوین احضار شد.
* مهدی جلیل خانی به دادگاه انقلاب احضار شد: مهدی جلیل خانی نویسنده و روزنامه نگار مستقل زنجانی به دادگاه انقلاب زنجان احضار شد.
* جهانگیر محمودی به اداره اطلاعات احضار شد: جهانگیر محمود نژاد چرمهینی وکیل دادگستری به اداره اطلاعات اصفهان احضار شد.
* علت احضار محمد مصطفایی/ اعلام شماره حساب برای نجات جان نوجوانان بزهکار : محمد مصطفایی وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق کودکان صبح امروز پيرو احضاريه اي که از سوی شعبه دوم بازپرسي دادسراي شهيد مقدس زندان اوين صادر و ابلاغ شده بود به محل این دادسرا مراجعه نمود
* بهزاد عرب گل، از جانبازان جنگ تحمیلی به دادگاه انقلاب احضار شد: بهزاد عرب گل، از فعالان ستاد میرحسین موسوی و جانباز جنگ تحمیلی به دادگاه انقلاب احضار شد.
* احضار موریس و انسیه باقری به وزارت اطلاعات: موریس باقری و انسیه باقری از فعالان ستاد میرحسین موسوی در لاهیجان به اداره اطلاعات این شهر احضار شدند.
* سلب حق انتخاب و معرفی وکیل از احمد میرزایی برای ارائه آخرین دفاعیات: احمد میرزایی از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران، ادوار تحکیم وحدت شعبه اصفهان ، برای ارائه آخرین دفاعیات خود در خصوص اتهامات وارده، به بازپرسی شعبه 12 دادگاه انقلاب اصفهان احضار شد.
* احضار میلاد اسدی از داخل زندان به دادسرای اوین: میلاد اسدی که در هم چنان در زندان اوین به سر می برد به تازگی برای تفهیم اتهاماتی جدید به دادسرای اوین فراخوانده شده است .
محاکمه:
* دادگاه حسن اسدی زیدآبادی برگزار شد: جلسه محاکمه حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) صبح امروز سه شنبه دوازدهم مردادماه، برگزار شد.
* دادگاه محمدجواد مظفر برگزار شد: جلسه محاکمه محمدجواد مظفر نایب رئیس انجمن دفاع ازحقوق زندانیان روز گذشته شانزدهم مرداد ماه، برگزار شد.
* آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات رضا خندان برگزار شد: جلسه رسیدگی به اتهامات رضا خندان در شعبه 31 دادگاه انقلاب شهرری برگزار شد.
* جلسه ی رسیدگی به اتهامات مهدی جلیل خانی برگزار شد: صبح روز شنبه بیست و سوم مردادماه، آخرین جلسه ی رسیدگی به اتهامات مهدی جلیل خانی، نویسنده و روزنامه نگار مستقل زنجانی برگزار شد.
* تفهیم اتهامات جدید به علی انجمروز روزنامهنگار و عضو سازمان ادوار در گیلان: پروندهی علی انجمروز، روزنامهنگار و عضو سازمان ادوار تحکیم در گیلان، به دلیل نقص پرونده از سوی قاضی دادگاه انقلاب این استان به بازپرسی شعبهی اول این دادگاه، ارجاع داده شد تا اتهام جدید " توهین به مقامات عالی جمهوری اسلامی" از طریق نگهداری کاریکاتور بر روی کامپیوتر شخصیاش به وی تفهیم شود.
* شیوا نظرآهاری به محاربه متهم شده است: مادر شیوا نظر آهاری، یکی از فعالان حقوق بشر که در ایران زندانی است، از متهم شدن دخترش به "محاربه" خبر داد.
* تفهیم اتهامات جدید به لاله حسن پور از سوی دادسرای مستقر در زندان اوین: لاله حسن پور، فعال حقوق بشر، روز چهارشنبه مورخ بیست و هفتم مرداد ماه، جهت اخذ آخرین دفاعیات به شعبه ی 3 بازپرسی دادگاه انقلاب تهران، مستقر در زندان اوین احضار شد.
* آخرین دادگاه عمادالدین باقی برگزار شد: آخرین جلسه محاکمه عمادالدین باقی روز گذشته سه شنبه ۲۶مرداد در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.
* جلسه ی رسیدگی به اتهامات مهدی خدایی برگزار شد: جلسه ی رسیدگی به اتهامات مهدی خدایی، فعال حقوق بشر صبح امروز یکشنبه در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.
* دادگاه ارژنگ داودی برگزار شد: جلسه ی رسیدگی به اتهامات ارژنگ داودی صبح امروز یکشنبه سی و یکم تیرماه، در شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی برگزار شد.
تجمع:
* ماموران امنیتی و لباس شخصی ها مانع برگزاری مراسم ختم ططری در کرمانشاه شدند: ماموران امنیتی استان کرمانشاه، از سخنرانی رسول منتجب نیا و اشرفی اصفهانی در جریان مراسم ختم اسماعیل ططری، نماینده متوفی سابق مجلس، جلوگیری بعمل آوردند و همزمان تجمع لباس شخصی ها در مقابل مسجد محل ختم، سبب لغو مراسم در مسجد شد.
* سالگرد شاملو برگزار نشد : همچون سالهای پیش، دوستداران آثار شاملو در دهمین سالروز درگذشت وی در امامزاده طاهر(ع) حاضر شدند.
* مراسم افطاری روزه سیاسی سازمان ادوار با فشار نهادهای امنیتی لغو شد: مراسم افطاری روزهی سیاسی سازمان دانشاموختگان ایران (ادوار تحکیم) که قرار بود تا ساعتی دیگر در کنار خانوادهی عبدالله مومنی، سخنگوی دربند این سازمان برگزار شود، به دلیل فشار نهادهای امنیتی لغو شد.
* برای سومین بار از برگزاری مراسم یادبود ططری جلوگیری شد: در پی اعلام رسمی برگزاری مراسم یادبود برای مرحوم اسماعیل ططری، نماینده سابق مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی مراسم بزرگداشت این عضو حزب اعتماد ملی دوباره با دخالت نیروهای امنیتی لغو شد.
اعمال فشار:
* گرفتن تعهد از مادر نورانی نژاد برای سکوت رسانه ای در برابر اعتصاب غذا: شش نفر از نیروهای امنیتی با حضور در منزل مادر حسین نورانی نژاد ضمن گرفتن تعهد، او را تهدید بازداشت کردند.
* آزار و اذیت خانواده یک عضو سازمان ادوار تحکیم در ایلام : در ایلام نیروهای امنیتی از مسافرت خانواده آقای صادق اسکندری - عضو سابق شعبه ایلام سازمان ادوار تحکیم - به ترکیه برای دیدار با فرزندشان جلوگیری کرده اند.
* مطبوعات :
* محكومیت مدیر مسئول «صدای عدالت» به حبس: شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران نشریه «صدای عدالت» را به حبس تعزیری محكوم كرد.
* معاون مطبوعاتی ارشاد از راهاندازی پایگاه اعمال نظارت عمومی بر رسانهها خبرداد: معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از راهاندازی پایگاهی تحلیلی- خبری و تنظیم مکانیسمی برای "اِعمال نظارت عمومی بر رسانهها" خبر داد.
* دادگاه مطبوعات، مديرمسئول "تهران امروز" را مجرم شناخت: هيأت منصفه مطبوعات، مديرمسئول "تهرانامروز" را در مورد اتهام نشر مطالب خلاف واقع به قصد تشويش اذهان عمومی با اكثريت آرا مجرم تشخيص داد و با اكثريت آرا مستحق تخفيف در مجازات دانست.
* بهداد، مدیرعامل سابق ایرنا به هفت ماه حبس محکوم شد: قاضی سیامک مدیرخراسانی بر خلاف نظر هیات منصفه مطبوعات که مدیرعامل سابق ایرنا را بیگناه اعلام کرده بود، او را مجرم دانست.
* مديران مسئول "آفرينش " و " انديشهنو " مجرم شناخته شدند: هيات منصفه دادگاه مطبوعات نظر خود را درباره پرونده مديران مسئول نشريههاي "آفرينش " و "انديشه نو " اعلام كرد.
* روزنامه ورزشی «گل» به 3 ماه تعطيلی محكوم شد : شعبه 76 دادگاه كيفری استان تهران، روزنامه ورزشی «گل» را به 3ماه تعطيلی بدل از حبس محكوم كرد.
* روزنامه اعتماد ملی به دلیل جرم هایی که هنوز مرتکب نشده بود، توقیف شد: مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتماد ملی گفت: دلیل توقیف روزنامه اعتماد ملی پیشگیری از تخلف بود.
* دادگاه نشريه "انديشه فردا" برگزار شد : دادگاه رسيدگي به اتهامات نشريهي انديشهي فردا صبح امروز در شعبهي 76 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي صارمي برگزار شد.
* یک روزنامه توقیف و دو نشریه لغو مجوز شدند: دبیر هیأت نظارت بر مطبوعات در جلسه مورخ 25 مرداد ماه سال جاری روزنامه آسیا را توقیف و دو نشریه "سپیدار" و "پرستو" را لغو مجوز کرد.
* قرار وثیقه و آزادی:
* افشین حیرتیان آزاد شد: افشین حیرتیان فعال حقوق کودک و شهروند بهایی، روز ۴ مردادماه از زندان اوین آزاد شد.
* برادر و پدر همسر محمد مصطفایی آزاد شدند: برادر همسر و پدر همسر محمد مصطفایی، وکیل دادگستری از زندان اوین آزاد شدند.
* بابک بردبار از زندان اوین آزاد شد: بابک بردبار عکاس خبری، امشب، شنبه شانزدهم مردادماه، از زندان آزاد شد.
* فرشته حلیمی، همسر محمد مصطفایی، آزاد شد : فرشته حلیمی، همسر محمد مصطفایی، روز شنبه با قرار کفالت از زندان آزاد شد.
* آزادی عده ای از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر خیابانی در تبریز: عده ای از بازداشت شدگان تجمعات اخیر طرفداران تیم تراکتورسازی روز شنبه ۱۶ مرداد ۱٣٨۹ به قید وثیقه از زندان تبریز آزاد شدند.
* حامد صابر آزاد شد: حامد صابر دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف و عکاس خبری به قید وثیقه آزاد شد.
* مشفق سمندری آزاد شد: مشفق سمندری شهروند بهایی در شهرستان بابل پس از سپری کردن دوران محکومیت آزاد شد.
* اميرمحمدي از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات آزاد شد: امير محمدي از زندانيان بند 350 زندان اوين پس از تحمل 6 ماه حبس آزاد شد.
* بهزاد باقری آزاد شد: بهزاد باقری، دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه تهران روز گذشته ۱۹ مردادماه با وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان اصفهان آزاد شد.
* قوامالدین ثابتان، شهروند بهایی آزاد شد: قوام الدین ثابتیان از شهروندان بهایی شهر ساری امروز و پس از نزدیک به یک ماه از بازداشتگاه اطلاعات ساری آزاد شد.
* آزادی موقت فعال مدنی کرد با وثیقه 100 میلیون تومانی: نعمت اسدی فعال مدنی کرد و مسئول راوبط عمومی نشریه ژیوار با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
* محسن آرمین آزاد شد : محسن آرمین، سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تودیع وثیقه پس از گذشت 70 روز از زندان اوین آزاد شد.
* "علی گلچین" با قرار وثیقه ۲۰۰میلیون تومانی آزاد شد : زندانی مسیحی "علی گلچین" از مسیحیان فارسی زبان روز یكشنبه ۳ مردادماه با صدور وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی پس از ۸۷ روز از زندان اوین آزاد شد.
* علی ناظری آزاد شد: علی ناظری دندانپزشک و فعال حقوق بشر پس از تحمل 50 روز انفرادی با تودیع وثیقه آزاد شد.
* آزادی ابراهیم رشیدی روزنامه نگار آذربایجانی از زندان مشگین شهر: ابراهیم رشیدی روزنامه نگار آذربایجانی روز دوشنبه ۱٨ مرداد ٨۹ پس از تحمل ۵۷ روز بازداشت موقت به قید وثیقه پنجاه میلیون تومانی از زندان مشگین شهر(خیاو) آزاد شد.
* بهمن خدادادی از دانشجویان طیف چپ آزاد شد: بهمن خدادادی، از دانشجویان طیف چپ اصفهان، با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
* آزادی محمد تاجدهی و جعفر یاوری، از فعالین مدنی آذربایجان: محمد تاجدهی و جعفر یاوری از فعالین مدنی آذربایجانی و از طرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز روز پنج شنبه 21 مرداد 89 پس از تحمل 12 روز بازداشت موقت به قید وثیقه 10 میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شدند.
* نیما بهادر بهبهانی، آزاد شد: نیما بهادر بهبهانی از دستگیر شدهگان حوادث 6 دی ماه (عاشورا) با تامین وثیقه 50 میلیون توماني از کانون اصلاح و تربیت آزاد شد.
* امیر محمدی پس از شش ماه حبس آزاد شد: امیر محمدی فعال سیاسی و رییس ستاد میرحسین موسوی در قیامدشت پس از تحمل شش ماه حبس آزاد شد.
* علی عرب مازار آزاد شد: علی عرب مازار، یکی از مشاورین میرحسین موسوی آزاد شد.
* محمد رضا جلایی پور آزاد شد: محمدرضا جلايیپور، از فعالان ستاد تبليغاتی ميرحسين موسوی در زمان انتخابات رياست جمهوری، پس از تحمل ۶۶ روز بازداشت در سلول انفرادی، آزاد شد.
* محبوبه کرمی با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومان آزاد شد: محبوبه کرمی از اعضای سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پس از تحمل 170 روز بازداشت، روز شنبه، ۲۳ مرداد ماه به دادگاه احضار و در همان روز برای وی قرار وثیقه صادر شد.
* هدایت الله رضایی شهروند بهایی آزاد شد: یک شهروند بهایی ساکن آبادان در استان خوزستان که در 26 تیر ماه سال 89 بازداشت شده بود پس از تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه آزاد شد.
فیلترینگ:
* سایت لغتنامه دهخدا فیلتر شد: سایت لغتنامه دهخدا به دلایل نامعلوم فیلتر شد.
* اعمال فیلترینگ یکپارچه برای سایتهای اینترنتی در ایران: مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت ایران، از انجام "فیلترینگ یکپارچه در کل کشور و از مسیر گیت وی" خبر داد و تعیین "سایتهایی که مشمول طرح فیلترینگ و انسداد قرار می گیرند" را نیز، از وظایف «کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ» ذکر کرد.
* خبرگزاری هرانا باز هم فیلتر شد: اولین خبرگزاری تخصصی حقوق بشر در ایران برای هفدهمین بار از سوی کمیته فیلترینگ جمهوری اسلامی ایران مسدود شد.
* ویکی پدیای فارسی بزرگترین دانشنامه آنلاین توسط جمهوری اسلامی فیلتر شد : بزرگترین دانشنامه آزاد فارسی از سوی کمیته فیلترینگ جمهوری اسلامی فیلتر شده است.
* خبرگزاری شهر فیلتر شد: خبرگزاری شهر وابسته به شهرداری تهران فیلتر شد.
* آدرس اینترنتی "رسا" فیلتر شد: با گذشت یک هفته از آغاز به کار بخش اینترنتی تلویزیون رسا (رسانه سبز ایران)، و در آستانه راه اندازی بخش ماهواره ای این تلویزیون، آدرس اینترنتی این شبکه در ایران مشمول فیلترینگ نهادهای امنیتی شد و از دسترس کاربران خارج گردید.
دانشجویان
صدور حکم:
* تایید حکم دو سال حبس گلرو بدون ابلاغ به وی و وکیل مدافع اش : حکم دو سال حبس مهدیه گلرو، فعال دانشجویی در دادگاه تجدیدنظر تایید شد اما تاکنون به رویت گلرو و یا وکیل وی نرسیده است.
* تایید حکم دو سال حبس تعزیری برای مسعود باباپور : مسعود باباپور، دانشجوی دانشگاه آزاد گرمسار، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
* حکم صادره برای پیمان عارف عینا تایید شد: حکم صادر شده توسط شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران برای پیمان عارف روزنامه نگار و فعال دانشجویی که در حال حاضر به صورت مشروط و موقت بیرون از زندان به سر میبرد عینا توسط شعبه 54 تجدیدنظر دادگاه انقلاب تایید شد.
* محکومیت یک دانشجوی دانشگاه تهران به یک سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق: مهدی سعد خسروی دانشجوی دانشکده حقوق و علوم و سیاسی دانشگاه تهران با حکم شعبه 26 دادگاه انقلاب به یک سال حبس و هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم گردید که سه ماه از این یک سال به صورت تعزیری و 9 ماه آن به مدت 5 سال به حالت تعلیقی در نظر گرفته شده است.
* علی عجمی به چهار سال زندان محکوم شد: روز یک شنبه 17 مرداد علی عجمی دانشجوی دانشگاه تهران توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.
* محکومیت بیتا صمیمی زاد از فعالین طیف چپ، به پنج سال حبس تعلیقی: بیتا صمیمی زاد دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک تهران و از فعالین چپ دانشجویی به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.
* محکومیت یاشار دارلشفاء به هفت سال حبس تعزیری: یاشار دارالشفاء دبیر سابق تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.
* دو سال حبس تعلیقی برای مصطفی پاپی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت: جلسه دادگاه مصطفی پاپی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته آموزش زبان انگیسی دانشگاه علم و صنعت در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردید.
* محکومیت مجید پاشایی به دو سال حبس تعلیقی: مجید پاشایی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی به دو سال حبس محکوم شد.
* ده سال حبس برهان بقایی و مهران کوشا تائید شد: احکام قضایی دو دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب، برهان بقایی و مهران کوشا که در احکام اولیه دادگاه انقلاب مشهد هر کدام به 5 سال حبس تعزیری که به مدت 5 سال تعلیق شده بود، مورد تایید قرار گرفت.
* صدور حکم برائت برای دو عضو شورای مرکزی تشکل دانشجویی آرمان دانشگه آزاد تبریز: دادگاه انقلاب تبریز آیدین سرداری نیا و قادر نوروزی از اعضای شورای مرکزی تشکل دانشجویی آرمان را از اتهامات وارده تبرئه نمود.
بازداشت:
* حسین سرشومی، از دانشجویان طیف چپ بازداشت شد: حسین سرشومی از دانشجویان طیف چپ دانشگاه اصفهان طی روزهای گذشته بازداشت شده است.
محرومیت از تحصیل:
* صدور حکم بیش از 25 ترم محرومیت از تحصیل برای دانشجویان دانشگاه علم و صنعت: به دنبال شرکت جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در مراسم اولین سالگرد جان باختن کیانوش آسا در تاریخ یازدهم خرداد ماه سال جاری، کمیته ی انضباطی این دانشگاه پس از احضار بیش از 30 نفر از این دانشجویان اخیراً برای 18 تن از ایشان دستکم 25 ترم محرومیت از تحصیل صادر کرده است.
* حامد امیدی برای مدت سه سال از تحصیل محروم شد: به دنبال صدور حکم بختیار خوشنام، فعال دانشجویی، یک دانشجوی دیگر کُرد پس از گذشت بیش از 5 ماه از تاریخ بازداشت، به 3 سال زندان و محرومیت از تحصیل محکوم شد.
توقیف نشریات:
* توقیف نشریه دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد : نشریه "سیمیا" قدیمی ترین نشریه دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد به صاحب امتیازی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی توقیف شد.
محاکمه :
* برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اعضای تشکل دانشجویی آرمان: جلسه رسیدگی به اتهامات قادر نوروزی دبیر تشکل دانشجویی توقیف شده آرمان دانشگاه آزاد تبریز برگزار شد.
خودکشی:
* خودکشی آزیتا میزبان، فعال دانشجویی دانشگاه بیرجند : آزیتا میزبان دانشجوی دانشگاه بیرجند، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی بیرجند و مدیر مسئول نشریه سکوت، ارگان انجمن اسلامی بیرجند دو روز پیش در اثر خودکشی فوت کرد.
تفکیک جنسی، اجرای طرح عفاف و حجاب:
* نظارت بر احکام صادره درباره حجاب در دانشگاهها: دبیر شورای مرکزی انضباطی دانشجویان وزارت بهداشت از نظارت بر احکام انضباطی صادر شده در خصوص حجاب و عفاف در دانشگاههای علوم پزشکی خبر داد و گفت: رفتار عمده دانشجویان با تذکر کتبی اصلاح شده است.
* پایان تدوین آیین نامه "پوشش" دانشجویان: دکتر فرحناز ترکستانی گفت: ما در بازنگری آیین نامه حجاب و عفاف سعی کرده ایم در مورد ضوابط پوشش با کلی گویی بیشتری به موضوع نگاه کنیم و در واقع قوانین گذشته را مورد بازخوانی قرار داده ایم.
* دانشگاههای دخترانه "ابرار" و "رفاه" راه اندازی شدند: مدیر کل دفتر آموزشهای آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از راه اندازی دو دانشگاه تک جنسیتی دخترانه با نامهای "رفاه" و "ابرار" در تهران خبر داد و گفت: پنج درخواست موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی دیگر نیز در دست بررسی است.
* اجرای طرح حجاب و عفاف برای دانشجویان جدیدالورود علامه: معاون دانشجویی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: طرح حجاب و عفاف و چگونگی اجرای آن توسط کارشناسان برای دانشجویان جدید الورود تبیین و اجرا میشود.
تجمعات صنفی و سیاسی:
* تحصن دانشجویان زنجان در اعتراض به برکناری پرفسور یوسف ثبوتی: دانشجویان دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان و جمعی از مردم زنجان در اعتراض به برکناری پرفسور یوسف ثبوتی ریاست این دانشگاه و ادبیات زننده ای که برای تودیع ایشان استفاده شده بود امروز در مقابل این دانشگاه تحصن کردند.
اقلیت های مذهبی
بازداشت:
* احضار، بازداشت و مورد تهدید قرار گرفتن 15 تن از دراویش گنابادی: در تداوم فشارهای وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی بر دراویش گنابادی، دست کم پانزده تن از دروایش شهرهای مختلف کشور، طی روزهای اخیر بازداشت، احضار و تهدید شده، محل کسب آنان پلمب گردیده و منازل آنها مورد تفتیش واقع شده است.
* دستگیری و بازداشت یکی از دراویش گنابادی در لرستان: صبح روز شنبه نهم مردادماه، آقای پرویز ملک شاهی از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی در شهرستان الشتر از توابع استان لرستان دستگیر و به نقطه نا معلومی منتقل شد.
* بازداست سه تن از دراویش گنابادی در الشتر: حمزه ملك شاهي، محمد ملك شاهي و حميد نادري، سه تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن در شهرستان الشتر از توابع استان لرستان، صبح سه شنبه دوازدهم مردادماه توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شدند.
* بازداشت بهنام متعارفی، از شهروندان بهایی ساکن سمنان: بهنام متعارفي شهروند بهايي ساكن سمنان، برای گذراندن دوران محکومیت خود بازداشت و به زندان سمنان منتقل شد.
* بازداشت هفت رهبر بهائیان ایران تمدید شد: جامعه بین المللی بهائیان می گوید، بازداشت رهبران این اقلییت مذهبی در ایران به مدت ۲ ماه دیگر تمدید شده است.
* بازداشت تعدادی از شهروندان بهایی در ویلاشهر اصفهان: ماموران امنیتی شامگاه ۱۴ مرداد با حضور در منزل فراز روحی، ژینوس جوشنیان و نسیم روحی، سه تن از شهروندان بهایی در ویلاشهر اصفهان اقدام به بازرسی منزل و بازاشت ایشان نمودهاند.
* بازداشت یک شهروند بهایی دیگر در ویلاشهر اصفهان: افروز روحی ۲۳ ساله، شهروند بهایی ساکن ویلاشهر اصفهان، صبح یکشنبه ۱۷ مرداد پس از احضار و مراجعه به دادستانی تیران اصفهان بازداشت شد.
* جمعی از مسیحیان در مشهد بازداشت شدند : جمعی از مسیحیان ساكن مشهد در یك برنامه ریزی از پیش تعیین شده توسط نیروهای امنیتی اطلاعات مشهد بازداشت شدند كه از سرنوشت دو تن از آنان تاكنون خبری در دست نیست.
* بازداشت كاويز نوزدهي براي گذراندن دوران محكوميت: كاويز نوزدهي شهروند بهايي ساكن مشهد صبح روز پنج شنبه 31 تير ماه 89 پس از احضار به دايره اجراي احكام دادسراي مشهد ، بازداشت و براي گذراندن محكوميت 2 ساله به زندان وكيل آباد مشهد منتقل گرديد.
* بازداشت دو تن دیگر از دراویش گنابادی الشتر: ايرج ملك شاهي و احسان ميرزاپور دو تن ديگر از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن الشتر صبح امروز توسط نيروهاي امنيتي مقابل دادگستري اين شهرستان دستگير و تحويل بازداشتگاه اطلاعات شدند.
* ممانعت از مراسم مردم سنی مذهب سقز/ بازداشت دست کم چهار تن: ماموران امنیتی مانع برگزاری مراسم مذهبی هم وطنان سنی مذهب در شهر سقز شده و چندین تن از ایشان را بازداشت کردند.
ممنوع الخروج، ممنوع الکار:
* توقیف گذرنامه و ممنوع الخروج شدن مولانا عبدالحمید: در پی سفر اخیر مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان به ترکیه و شرکت در کنفرانس بین المللی اتحادیه جهانی علمای مسلمین، پس از بازگشت، در فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران گذرنامه ایشان توقیف شد.
* اخراج یک درویش گنابادی از شهرداری بیدخت: مهدی میرزاده از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی ساکن شهرستان بیدخت صبح روز شنبه 23 مردادماه، با وجود پنج سال سابقه خدمت، از شهرداری اخراج شد.
تجمع:
* تجمع دراویش گنابادی درمقابل بخشداری کوار: در پی پخش اعلامیه علیه دراویش گنابادی درشهرستان کوار واقع در استان فارس، جمعی از دراویش در مقابل بخشداری این شهرستان اجتماع نمودند.
* تجمع دراویش گنابادی در سروستان فارس: دراویش گنابادی صبح امروز مقابل فرمانداری سروستان فارس تجمع اعتراضی برگزار کردند.
اعمال فشار و تهدید:
* فشار براي تعطيلي مجالس درويشي: با دستگیری محسن ملک شاهی در روز چهارشنبه مجموعا 5 تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن در شهرستان الشتر از توابع استان لرستان طي روزهاي گذشته به اتهام تبليغ عليه نظام دستگير و براي تعطيلي مجالس درويشي در اين شهرستان تحت فشار قرار دارند .
* اقدام ماموران امنیتی به دستگیری یک درویش گنابادی در شهرستان کوار: دوشنبه 25 مردادماه مقارن ساعت 10 شب، 4 تن از ماموران امنیتی و انتظامی به منزل آقای کاظم دهقان از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی مراجعه کرده و اقدام به دستگیری وی کردند.
* تداوم آزار و اذیت بهائیان در ایران : در تداوم سرکوب شهروندان بهایی ساکن در ایران یک فرد در آبادان بازداشت شد و گورستان بهائیان در کرمان تخریب شد.
* تداوم آزار و اذیت هموطنان مسیحی در تبریز: در تداوم آزار و اذیت هموطنان مسیحی در ماههای اخیر ماموران امنیتی و اطلاعاتی در استان آذربایجان شرقی، از طریق پیگرد، احضار و بازجویی اقدام به تهدید ایشان می کنند.
صدور حکم:
* مجموع ۱۴۰ سال حبس برای برای هفت مدیر جامعهی بهایی: هر یک از ۷ مدیر پیشین جامعهی بهایی از سوی شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به ۲۰ سال حبس محکوم شدند.
* یک شهروند بهایی به سه سال حبس محکوم شد: در تدوام سرکوب اقلییت های مذهبی در ایران یک شهروند بهایی از سوی دادگاه انقلاب بابل به 3 سال حبس تعزیری محکوم شد.
احضار:
* احضار پنج درويش گنابادي به دادسراي سروستان: پنج تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن سروستان به اتهام اخلال در نظم عمومي و مشاركت در تخريب اموال عمومي از سوي دادسراي اين شهرستان احضار شدند.
اقلیت های قومی
بازداشت:
* بازداشت یک فعال فرهنگی در سنندج: یک فعال فرهنگی به نام یحیی صمدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
* بازداشت یک فعال فرهنگی به همراه یک شهروند کرد در شهر سقز: قادر شیری فعال فرهنگی به همراه یک شهروند کرد به نام امیر امانی در شهر سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
* بازداشت و اجرای حکم یک شهروند کرد: يك شهروند كرد اهل كامياران برای تحمل سه ماه و يك روز به زندان مركزی سنندج منتقل شد.
* بازداشت پنج شهروند کرد توسط نیروهای امنیتی: دو شهروند کرد به نامهای کامیل سالم و مجید شفیعی اهل روستای قه لو لیانا از توابع سارال دیواندره هفته گذشته توسط نیروهای اطلاعات سپا شبانه در منزل پدریشان دستگیر میشوند.
* بازداشت چند شهروند در سقز: چند شهروند سقزی به نام های لقمان احمدیان ،دیاکو ستاری ،امیر جلالیان ،امیر امانیان و قادر شیری طی روزهای گذشته توسط نیروهای امنیتی در این شهر دستگیر شدند.
* بازداشت و احضار پنج شهروند کرد در بوکان: طی روزهای اخیر نیروهای امنیتی در شهر بوکان پنج تن از شهروندان را احضار و بازداشت کردند.
* بازداشت عبدالله خضری، از شهروندان کرد: روز شنبه 23 مردادماه، "عبدالله خضري" از شهروندان کرد اهل سردشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
* پنج شهروند کرد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند: بامداد 23 مردادماه، پنج شهروند کرد اهل روستای "نی" از توابع مریوان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعت مریوان منتقل شدند.
قتل شهروندان مرزنشین:
* بیش از یازده کاسبکار کرد کشته و زخمی شدند: در پی آتش گشودن نیروهای سپاه پاسداران به سوی کاسبکاران کرد در دو نقطه مرزی، دیروز بیش از ده تن کشته و زخمی شدند.
* زخمی شدن یک کاسبکار در سردشت: روز گذشته مورخ بیست و سوم مردادماه، بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی در مناطق مرزی سردشت یک کاسبکار زخمی شد.
* کشته شدن یک شهروند بلوچ به دست ماموران نیروی انتظامی: روز چهارشنبه بیستم مردادماه، یک شهروند بلوچ به نام "خدانظر نارویی" به دست نیروی انتظامی در زاهدان کشته شد.
* ده کشته و زخمی در طی یک هفته: خشونت های نیروهای انتظامی و امنیتی در کشور در طی هفته جاری ده کشته و زخمی برجای گذاشت.
تهدید و ارعاب:
* فضای امنیتی در تبریز در پی اعتراضات اخیر مردم این شهر: به دنبال تظاهرات اعتراضی در تبریز، این شهر روز سه شنبه شاهد حضور چشمگیر نیروهای امنیتی بود.
* آزار و اذیت روستائیان ساکن در اطراف کوه شاهو توسط سپاه پاسداران: نیروهای نظامی سپاه پاسداران تمهیدات سخت رفت و آمد روستائیان ساکن در اطراف کوه شاهو اعمال کرده اند.
* تهدید کویستان گلکار توسط نیروهای امنیتی: کویستان گلکار، از فعالان حوزه ی زنان کرد در سنندج توسط نیروهای امنیتی تهدید به بازداشت شده است.
محاکمه:
* شش شهروند بلوچ به اتهام عضویت در جندالله محاکمه شدند : دادگاه محاکمه شش عضو یک گروه مخالف جمهوری اسلامی که به ادعای وزارت اطلاعات و قوه قضائیه عاملین قتل سه مامور پليس راه هستند، روز يکشنبه در زاهدان برگزار شد.
* حکم زندان برای شش فعال آذربایجانی در تبریز: حسن عبداللهی جهانی(امیداغلو) مدرس زبان و ادبیات ترکی، محبوب بوداقی شاعر آذربایجانی، فراز زهتاب فعال دانشجویی در دانشگاه تبریز، حبیب آوریده، محمدرضا هاشمی و حسین آسیابی از شهروندان آذربایجانی در تبریز از سوی شعبه ۱۱۱ جزائی تبریز به احکام حبس از شش ماه تا یکسال محکوم گردیدند.
کارگران
اخراج:
* اخراج ناگهانی ۲۰ نفر از پرسنل سازمان منطقه آزاد کیش، پس از تصدی یکی از وابستگان سپاه: در پی سفر نوروزی هاشمی رفسنجانی به منطقه آزاد کیش و دیدار گروهی از مردم با وی و بیان اعتراضاتی به شرایط کشور، مدیر عامل سازمان منطقه آزاد کیش از کار برکنار شد و همزمان با آغاز به کار مدیر عامل جدید، که یکی از وابستگان به سپاه می باشد، بیست نفر از کارمندان یکی از شرکت های تابعۀ آن سازمان، از کار اخراج شدند.
* نصور نقی پور از محل کار خود اخراج شد: نصور نقی پور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از محل کار خود اخراج شد.
* اخراج بیست و پنج هزار کارگر در عسلویه تایید شد: مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس گفت: خبر اخراج 40 هزار کارگر از عسلویه به هیچ عنوان صحت ندارد و به هر خبرنگار و کسی که ثابت کند این تعداد کارگر از عسلویه اخراج شده، 5 میلیون تومان جایزه می دهم.
* ۳۴۰۰ کارگر در استان گلستان اخراج شدند: رقم بیکاری که در حقیقت تعداد شکایات دریافتشده از سوی امور اجتماعی استان گلستان است، در حالی اعلام میشود که بر طبق مصوبه دولت در اسفند ماه سال گذشته، قرار بود تا پایان سال جاری ۱۷ هزار و ۲۱۷ شغل در بخش تولیدی، صنعت، کشاورزی و دیگر زمینهها در این استان ایجاد شود.
* یکی از اعضای سندیکای اتوبوسرانی تهران از کار تعلیق شد: غلامرضا غلامحسینی، یکی از فعالین سندیکایی شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه از کار تعلیق شد.
* حراست شرکت اتوبوس رانی تهران از ادامه کار فعال سندیکایی ممانعت به عمل می آورد : حراست شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه از ادامه به کار فعال سندیکایی سعید ترابیان ممانعت به عمل می آورد.
مرگ در حین کار:
* کشته و زخمی شدن دستکم چهارده تن از کارگران در عسلویه: وقوع انفجار در واحد آمونیاک پتروشیمی غدیر در عسلویه، منجر به کشته شدن شش تن از کارگران شد.
* آتشسوزی پتروشیمی خارک جان 4 كارگر را گرفت : آتشسوزی در برج دیتا نایزر، یکی از واحدهای پتروشیمی خارک که از شب گذشته آغاز شده بود به طور کامل مهار شد.
* کشته و زخمی شدن پنج تن از کارگران چاه آب میانه در حین کار: سه تن از كارگران چاه آب شهرستان ميانه در آذربايجان شرقي، كه به منظور تعمير موتور آب در داخل چاه مشغول كار بودند، كشته و 2 نفر از ایشان زخمي شدند.
محاکمه:
* منصور اسانلو با اتهام جدیدی محاکمه شد: منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه در شعبه 1 دادگاه انقلاب کرج مورد محاکمه قرار گرفت.
صدور حکم:
* محکومیت منصور اسانلو به یک سال حبس دیگر: منصور اسانلو که هفته گذشته در غیاب وکیل با اتهامی تازه محاکمه شد مجددا به یک سال حبس محکوم شد که اجرای آن از پایان محکومیت فعلیش آغاز می شود.
بلاتکلیف:
* سرگردانی کارگران اخراجی نوشابه سازی ساسان هنوز ادامه دارد: جمعی از کارگران قراردادی کارخانه نوشابهسازی ساسان اعلام کردند که هنوز موفق به دریافت مقرری بیمه بیکاری نشدهاند.
* اعتصاب:
* اعتصاب کارگران سد داریان پاوه و سد ژاوه سنندج : کارگران شرکت "پایاپ کوثر" که در سد داریان پاوه مشغول به کار هستند در تاریخ ۱۳۸۹/۰۴/۲۸ دست به اعتصاب زده اند.
عدم دریافت حقوق، بیمه بیکاری:
* کارگران صنابع مخابرات 4 ماه حقوق دریافت نکرده اند : كارگران كارخانه صنايع مخابراتي راه دور ايران (ITI) ميگويند: از حدود چهار ماه پيش تاكنون ديگر نه كارفرما و نه مسوولان استاني به آنها هيچ وجهي بابت مطالبت معوقه پرداخت نكردهاند.
* عدم دریافت 15 ماه حقوق کارگران کارخانجات لوله سازی خوزستان : کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان 15 ماه حقوق دریافت نکرده اند .
* تغییر موضع و عقب نشینی دولت در واگذاری سهام عدالت کارگران: در چهارمین اظهارنظر متفاوت پیرامون واگذاری سهام عدالت به کارگران کشور، رییس سازمان خصوصی سازی از تغییر رویه دولت خبر داد و اعلام کرد "کارگرانی که سهام ترجیحی میگیرند نیز، سهام عدالت دریافت خواهند کرد."
* كارگران «باربر» از حقوق كارگري خود محرومند : دبير انجمن صنفي كارگران ميادين ميوه و تره بار ميگويد: دستور العمل مربوط به بيمه كارگران باربر ميادين ميوه و ترهبار باعث شده است تا تمامي باربران بيمه شده از مزاياي بيمه اجباري سازمان تامين اجتماعي محروم شوند.
* هفتصد کارگر اخراجی نوشابه سازی ساسان بیمه بیکاری دریافت نکردند: با گذشت نزدیک به ۵ ماه از آخرین اخراج دسته جمعی کارگران نوشابهسازی ساسان هنوز تمامی این کارگران نتوانستهاند از حق قانونی خود مبنی بر دریافت مقرری بیمه بیکاری استفاده کنند.
تجمع:
* اعتصاب و تجمع کارگران کیان تایر در محوطه کارخانه: کارگران کارخانه کیان تایر از صبح روز پنج شنبه 28 مرداد ماه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای خود دست به اعتصاب زدند و با بستن درب انبارها مانع خروج لاستیک از کارخانه شدند.
اعدام
اجرای حکم:
* یک مرد در قزوین اعدام شد: بامداد امروز یک مرد در قزوین که به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شد بود، اعدام شد.
* دو مرد در اصفهان اعدام شدند: دو زندانی که به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده بودند پس از تائید احکام از سوی دیوان عالی کشور اعدام شدند.
* یک زندانی پس از یازده سال حبس اعدام شد: رضا مهاجر زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، صبح گاه امروز یازدهم مرداد ماه اعدام شد.
* سه نفر در خوزستان اعدام شدند: سه شهروند صبحگاه شنبه نهم مرداد ماه، به جرم قاچاق مواد مخدر در خوزستان توسط مقامات قضایی به دار آویخته شدند.
* پنج نفر صبح امروز در اهواز اعدام شدند: صبح امروز پنج نفر در زندان اهواز به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر اعدام شدند
* سه مرد در زندان کارون اهواز اعدام شدند: حکم اعدام سه تن از زندانیان زندان کارون اهواز به اتهام قاچاق مواد مخدر صبح دیروز در شهرستان اهواز اجرا شد.
* اعدام سه تن در ازنا و در ملا عام: سه شهروند در شهرستان "ازنا" استان لرستان و در ملا عام اعدام شدند.
صدور و تائید حکم:
* صدور حکم دوبار قصاص برای یک شهروند تهرانی: یک شهروند تهرانی به اتهام قتل توسط شعبه 71 دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی، به دو بار قصاص محکوم شد.
* تایید حکم اعدام هشت شهروند کرمانی در دیوان عالی کشور: رئیس دادگاه انقلاب کرمان از تائید حکم اعدام هشت شهروند کرمانی خبر داد.
* صدور حکم اعدام برای 9 شهروند کرمانی: رئیس دادگاه انقلاب اسلامی کرمان از صدور حکم اعدام برای 9 نفر در کرمان خبر داد.
* جواد لاری، از بازاریان زندانی به اعدام محکوم شد: جواد لاری، زندانی سیاسی ۵۵ ساله از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام "محاربه و فساد فی الارض" به اعدام محکوم شد.
* یک دندانپزشک تهرانی به اعدام محکوم شد: شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، یک دندانپزشک را به اتهام "افساد فیالارض" به اعدام محکوم کرد.
* دو شهروند تهرانی به اعدام محکوم شدند: دو شهروند تهرانی به نام های "مهران" و "شهریار" در دو پرونده ی جداگانه توسط شعبه 71 دادگاه کیفری تهران به ریاست قاضی نورالله عزیز محمدی، به اعدام محکوم شده اند.
* حکم قصاص یک شهروند تهرانی تایید شد: حكم قصاص یک شهروند تهرانی به نام "نادر" كه گفته می شود همسرش را به قتل رسانده بود، در ديوان عالي كشور تأييد شد.
* صدور حکم اعدام برای یک مرد: مردی به نام "جلال" به جرم تجاوز و قتل یک دخترجوان توسط دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
* یک زندانی در زندان سنندج در انتظار اجرای حکم اعدام: لقمان عبدالله زاده مقدم، زندانی محبوس در زندان سنندج که به اتهام حمل مواد مخدر محکوم به اعدام شده در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برد.
* حکم اعدام برای یک جوان صادر شد : حکم قصاص مرد جوانی که پدر زن خود را به قتل رسانده بود، بعد از اینکه 2 بار در دیوان عالی کشور نقض شده بود، سرانجام به تأیید رسید.
* دو شهروند تهرانی به قصاص محکوم شدند: پسر جوانی به نام "پویا" و یک مرد کفاش به نام "مهدی" به جرم قتل در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شدند.
* استمداد یک زندانی اعدامی پس از تحمل 21 سال حبس: یک زندانی متهم به قتل در رشت به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیه در خطر اعدام قرار دارد.
* صدور حکم قصاص برای یک جوان متهم به قتل: صبح روز گذشته مورخ بیست و چهارم مردادماه، مرد جوانی به نام "رامین" با حکم شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار به قصاص محکوم شد.
* محکومیت یک زندانی به اعدام به اتهام درگیری و قتل با مامور نیروی انتظامی: امیر عباس توکلی برازجانی به اتهام درگیری و قتل با یکی از مامورین نیروی انتظامی، پس از محاکمه در شعبه 71 کیفری دادگاه تهران، محکوم به اعدام شد.
* احتمال صدور حکم اعدام برای یک شهروند ایرانی - هلندی: قاضی صلواتی رئیس شهبه 15 دادگاه انقلاب که در حوادث پس از انتخابات احکام اعدام بسیاری از شهروندان معترض را صادر کرده است قصد دارد برای یک شهروند هلندی - ایرانی تبار حکم اعدام صادر کند.
* صدور حکم اعدام به دلیل شرکت در یک درگیری فیزیکی: صبح امروز شنبه مورخ سی ام مردادماه، شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیز محمدی شهروند جوانی به نام "حمید" را به قصاص محکوم کرد.
اصناف
احضار:
* احضار دو تن از اعضای کانون صنفی معلمان کرمانشاه به دادگاه انقلاب: محمد توکلی و علی صادقی دو تن از اعضای شورای مرکزی کانون صنفی معلمان کرمانشاه به شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه احضار شدند.
اخراج از کار و بی کاری:
* عدم تمدید قرارداد فعالین فرهنگی شهرداری تهران به دلیل سابقه بازداشت: مسئولین شهرداری تهران در پی اعمال فشار دولت بر این نهاد از تمدید قرارداد با فعالین فرهنگی در شهرداری که سابقه بازداشت در وقایع اخیر داشته اند سر باز میزند.
* اخراج ۷ مدرس دانشگاه الزهرا / ۶ استاد در آستانه اخراج : رئیس دانشگاه الزهرا (س) از تصمیم گیری برای اخراج ۱۳ عضو هیئت علمی این دانشگاه که دچار رکود علمی شده اند خبر داد و گفت: آن دسته از اعضای هیئت علمی نیز که در سنوات طولانی تدریس همچنان استادیار باقی مانده نیز اخراج می شوند.
* اخطار به پانزده عضو هیئت علمی دانشگاه علامه: رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از احراز رکود علمی 15 عضو هیئت علمی این دانشگاه و اخطار به آنها خبر داد و گفت: اشخاصی به صورت محرمانه توسط رئیس دانشگاه برای بررسی رکود علمی اعضای هیئت علمی انتخاب می شوند.
* بیست و سه هزار پرستار در انتظار استخدام هستند: رئيس سازمان نظام پرستاري گفت: چنانچه استخدام 23 هزار پرستار محقق نشود و با تصويب شوراي عالي نظام پرستاري تا آخر ماه رمضان اجرايي نشود، جامعه پرستاري كاري را كه در سال 83 كرد تكرار ميكند، يعني درخواست برگزاري تجمع را اگر اين روند تا آخر ماه رمضان ادامه داشته باشد به وزارت كشور ارائه ميكنيم، گر چه اميدواريم پرستاران به صورت خودجوش دست به اقدامي نزنند.
* اخطار به ۱۵ استاد دانشگاه اصفهان بدلیل رکود علمی : رئیس دانشگاه اصفهان از اخطار به 15 عضو هیئت علمی این دانشگاه بدلیل رکود علمی خبر داد و گفت: اعضای هیئت علمی دارای رکود علمی در این دانشگاه پس از دریافت اخطار و فرصت، در حد کارمند دانشگاه تنزل پیدا می کنند.
* ادامه محرومیت علیرضا بهشتی و بهزادیان نژاد از تدریس در دانشگاه تربیت مدرس: شکایت علیرضا بهشتی و قربان بهزادیان نژاد که پس از ممنوعیت از تدریس در دانشگاه تربیت مدرس، به دیوان عدالت اداری ارائه شد، پذیرفته نشد.
* برکناری رئیس دانشگاه خواجه نصیر طی تصمیمی از بالا!: محمد تقی بطحایی که تا چند روز پیش رئیس دانشگاه صنعتی خواجه نصیر بود پس از بازگشت از حج عمره به وزارت علوم دعوت شد تا به وی اعلام شود "طی تصمیمی از بالا که برای اغلب دانشگاهها نیز گرفته شده است" فرد دیگری عهده دار مسئولیت دانشگاه خواجه نصیر می شود.
تجمع و اعتصاب:
* اعتصاب عمومی تاکسی داران شهرستان دهگلان: صبح روز شنبه كليه ي تاكسي داران شهرستان دهگلان با تجمع در دوبانده ی منتهي به ترمينال بلبان آباد دست به اعتصاب زدند و با پارك تاكسي هاي خود در حاشيه ي اين خيابان خواستار حل هر چه زودتر مشكلات سوختي خود شدند .
* تجمع معلمان و آموزشياران مقابل مجلس: جمعي از معلمان و آموزشياران شاغل در آموزش و پرورش صبح امروز یکشنبه سی و یکم مردادماه در اعتراض به عدم استخدام خود، مقابل مجلس تجمع كردند.
فرهنگی
تجمع:
* کارمندان میراث فرهنگی در فرودگاه مهرآباد مجددا دست به اعتراض زدند : کارمندان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، در فرودگاه مهرآباد هنگام انتقال دست به اعتراض زدند.
* گردهمایی سینما گران ایرانی لغو شد: گردهمایی سینماگران ایران در خانه سینما برای بررسی و پیگیری مطالبات قانونی و صنفی لغو شد.
ممنوع الچهره، توقیف آثار
* پخش ربنای استاد شجریان از صداوسیما ممنوع شد: سازمان صداوسیما پخش دعای ربنا با صدای محمدرضا شجریان را بهطور کامل در تمام شبکهها ممنوع کرد.
پلمپ:
* نگارخانه چلیپا همچنان پلمپ است : سیدحمید شریفی آلهاشم اعلام کرد: «روز گذشته پس از حدود یک هفته پلمپ برخی از کارگاههای حوزه هنری اتاق هنرمندان، شکسته شده و وسایل موجود در آنها برداشتهاند و نگارخانه «چلیپا» همچنان پلمپ است.»
تخریب میراث فرهنگی:
* آب انبار دویست ساله سپهداری اراک نابود شد: انبار معروف به سپهداری که از آثار تاریخی محدوده بافت تاریخی شهر اراک با 200 سال قدمت بود توسط شهرداری اراک به دلیل آنچه که معذورات سیاسی شهردار عنوان شد با دستور شفاهی مسئولان استان مرکزی به صورت کامل تخریب شد.
زنان
محاکمه:
* برگزاری دادگاه دو تن از فعالان حقوق زنان در قم: چهارشنبه 13 مرداد 1389، دادگاه مریم بیدگلی و فاطمه مسجدی ، دونفر از فعالان زنان در قم در شعبه دوم دادگاه انقلاب قم برگزار شد.
تهدید:
* نیروهای امنیتی تهدید به بازداشت مادران اعتصاب کنندگان کردند: به دنبال اعتصاب ۱۷ تن از زندانیان سیاسی در اوین و پیوستن خانواده های این زندانیان به آنها در مقابل اداره کل زندان ها، نیروهای امنیتی اقدام به بازداشت مادران و برخی از اعضای خانواده این زندانیان کردند که با مقاومت سایر خانواده ها روبه رو شد.
حجاب اجباری:
* پوشيدن چادر توسط دانشآموزان دختر كازرون اجباري است: رئيس اداره آموزش و پرورش كازرون از اجراي مصوبه پوشيدن چادر به عنوان لباس رسمي در مدارس راهنمايي و دبيرستان دخترانه كازرون از ابتداي مهرماه سال جاري خبر داد.
امروز: به رغم گذشت 14 ماه از بازداشت فرامرز عبدالله نژاد و مهدی فتاح بخش از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، و درخواست مکرر خانواده این زندانیان از دادگاه انقلاب، با مرخصی آنان مخالفت می شود.
بنا به گزارش های رسیده به جرس، فرامرز عبدالله نژاد دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق و وکیل دادگستری است که در تجمعات پس از انتخابات در خرداد ماه سال گذشته دستگیر و بعد از سپری کردن دو ماه بازجویی و شرایط سخت در سلول انفرادی با حکم دادگاه انقلاب به تحمل 28 ماه حبس محکوم شد.
مهدی فتاح نژاد نیز که در خرداد ماه سال گذشته دستگیر شده بود در دادگاه بدوی به 18 ماه زندان و سپس در دادگاه تجدید نظر با افزایش حکم به 24 ماه حبس محکوم شد.
اکنون این دو زندانی در بند 350 زندان اوین به سر می برند.
گفتنی است مطابق قانون هنگامی که فرد یا وکیل و یا خانواده زندانی از دادگاه صادر کننده رای درخواست مرخصی می کند قاضی پرونده موظف است پس از احراز شرایط به زندانی مرخصی بدهد و فقط در موردی که خروج زندانی از زندان برای جامعه تهدید به شمار برود یا مجرم بخواهد مدراک جرم را از بین ببرد قاضی به وی مرخصی نخواهد داد.
امروز: مؤمنان با صبر و استقامت به اصلاح امور میپردازند و منتظر نصر الهی باقی میمانند
آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از علما، روحانیون و ائمه جماعات استان تهران و قم، گفت: در شرایط کنونی مردم، مسئولان و اقشار گوناگون در این کشور و نظام الهی امتحانات سخت و دشواری را میگذرانند و همه باید با صبر و تلاش و نیز تهذیب نفس از این امتحانات و مقطع کنونی با سربلندی بیرون بیاییم.
به گزارش آفتاب، رئیس مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنانش با مقایسه شرایط سخت و بحرانی کشور در مقطع منتهی به پایان جنگ تحمیلی و تهدیدهای شیمیایی عراق علیه شهرهای بزرگ کشور و ورود مستقیم آمریکا و برخی کشورهای غربی در جنگ علیه ایران و انهدام هواپیمای مسافربری ایران و اسکلههای نفتی توسط آنان با شرایط کنونی گفت: اوضاع داخلی و خارجی و نیز فشارهای روزافزون استکبار جهانی بر جمهوری اسلامی در شرایط حاضر حادتر از آن سالها نیست و تصریح کرد: مهمترین پیروزی نظام، انقلاب و مردم ایران در مقطع کنونی، سربلند بیرون آمدن از آزمون وحدت، همبستگی و انسجام همه اقشار جامعه و نیز اتخاذ تدابیر عاقلانه برای مواجه با شیطنتهای داخلی و خارجی علیه ایران اسلامی است. چون تهدیدهای خارجی همواره وجود داشته و خواهد داشت و باید از داخل با همدلی و اتّحاد انقلاب اسلامی را حفظ کنیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نقدپذیری، شنیدن سخنان مخالف و تحمل عقاید گوناگون را از عناصر برجسته اعتقادات اسلامی خواند و تأکید کرد: یکی از مزایای اسلام و قرآن نسبت به سایر مکاتب و ادیان دیگر در طول تاریخ این بوده است که دیدگاهها و عقاید گوناگون شنیده و تحمل شده و از تعاطی افکار مختلف رشد جامعه اسلامی تضمین شده است.
ایشان با تأکید بر اینکه فریاد مظلومان در تاریخ همواره از گلوی روحانیت و مراجع خارج شده است تصریح کرد: مسئولیت کسانی که لباس پیامبر اکرم(ص) را بر تن دارند همیشه ایجاب کرده است استقلال خود را حفظ کرده و حامی و یاور مردم و مظلومان باشند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی یأس و ناامیدی نسبت به وعدههای الهی را نتیجه غلبه شیطان بر نفس خواند و گفت: مؤمنان و اهل ایمان هیچگاه نسبت به وعدههای قطعی و خللناپذیر الهی و پیروزی حق بر باطل مأیوس نمیشوند و با صبر و استقامت به اصلاح امور میپردازند و منتظر نصر الهی باقی میمانند.
ایشان ماه مبارک رمضان را ماه نزول رحمت و برکت خواند و گفت: ماه رمضان هر ساله امکان پالایش روح و زدودن زنگارها از دل و ایمان بندگان خدا را فراهم میکند و مریدان اهل بیت(ع) باید بیش از بقیه از نعمات و برکات این ماه عزیز بهرهمند شوند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی امتحان را یکی از سنتهای قطعی و دائمی خداوند برای بندگانش خواند و گفت: انسانها و جوامع همواره در مقاطعی از تاریخ خود امتحانات سختی را پشت سر میگذارند.
در ابتدای این دیدار حجتالاسلام رستگاری و آیتالله مرتضوی به نمایندگی از جمع حاضر با تبریک حلول ماه رحمت و برکت به طرح دیدگاههای خود در خصوص مواهب این ماه عزیز و نیز لزوم بهرهمندی معنوی از این ایام پربرکت برای تهذیب و پاکسازی نفس، راهکارها جهت اصلاح امور جامعه نکاتی را بیان کردند.
امروز:عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: سازمان ثبت احوال آمار طلاق و ازدواج را دستکاری نکند تا برنامهریزان به آمار و اطلاعات درست دسترسی داشته باشند.
داریوش قنبری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تاکید کرد: متاسفانه بخش نامهای از سوی ثبت احوال به زیر مجموعه برخی از سازمانها مشاهده شده که در آن اعلام کردهاند که آمارهای طلاق را کمتر نشان داده و آمار ازدواج را بالا نشان دهند.
او با اعلام اینکه این کار در شان یک دستگاه نیست افزود: معکوس نشان دادن آمارهای مهم از سوی برخی از مدیران که به آمارها دسترسی دارند خیانت به مسئولان بالاتر و عالیرتبه نظام است.
عضو کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به اینکه چندی قبل رهبری فرموده، آمارهای رسمی نباید مورد چالش باشد، اما افرادی که آمارها را معکوس نشان میدهند، با این اقدام آمارها را با چالش مواجه میکنند.
او با تاکید بر لزوم شفافسازی آمارهای رسمی در کشور خاطر نشان کرد: باید با این قبیل دستگاهها برخورد قانونی صورت گیرد تا آمارهای رسمی شفاف شده و مورد چون و چرا قرار نگیرد.
به گفته قنبری زمانی تصمیمات مناسب در کشور گرفته میشود که آمارهای دقیق در اختیار تصمیمگیران قرار گیرد اما متاسفانه سازمان ثبت احوال با دستکاری بر آمار و ارقام اطلاعات نادرستی را در اختیار تصمیمگیران قرار میدهند.
نماینده مردم ایلام در مجلس گفت: از دستگاهها به خصوص ثبت احوال انتظار داریم که اطلاعات به صورت شفاف از طریق مراجع رسمی در اختیار مجلس قرار گیرد
امروز:عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی معتقد است: دلایل عدم حمایت احمدی نژاد از فعالیت حزبی در کشور ازآن جهت است که ایشان اعتقادی به تحزب ندارد و متقابلا از فعالیت حزبی نیز در کشور حمایت نمی کند.
حسن غفوری فرد ،عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی ، درباره نگاه دولت به احزاب به خبرگزاری مهر گفته است: احمدی نژاد علاقه ای به احزاب ندارد و از فعالیت حزبی نیز در کشور حمایت نکرده است.
وی گفت: احمدی نژاد مخالفت خود درباره فعالیتهای حزبی را اعلام نکرده است. وی با اینکه مخالفت خود را اعلام نکرده اما هیچ وقت روی خوش نیز نسبت به احزاب نشان نداده است.
غفوری فرد با اشاره به منفعل بودن خانه احزاب گفت: احزاب بدون توجه به این تفکرات فعالیت خود را در کشور ادامه می دهند و تشکیلاتی به نام خانه احزاب نیز در کشور تشکیل شده است که هم اکنون فعالیت می کند.
وی گفت: خانه احزاب در دوره های پیشین حمایت می شد و فعالیت بیشتری انجام می داد اما در سالهای اخیر به دو دلیل منفعل شده است، اول به دلیل اینکه از سوی دولت حمایت نمی شود و دوم به دلیل اختلافات داخلی در خانه احزاب.
ارائه و پخش سخنرانی شخصی موسوم به مشفق آن هم به این اندازه وسیع قاعدتا با اهداف خاصی صورت گرفت و طراحان آن دستیابی به نتایج مشخصی را دنبال می کردند. اما اینک نه تنها هیچ یک از اهداف متحقق نشده است بلکه نتایجی کاملاً معکوس حاصل گردیده است. برای روشن تر شدن این ادعا نگاهی به اهداف مورد نظر از پخش این سخنرانی می کنیم. سخنرانی مشفق چند هدف را دنبال می کرد. نخستین هدف آن بزرگنمایی قدرت دستگاه امنیتی بود که به موازات وزارت اطلاعات و برای تحقق اهداف خاص ساخته شده بود. در همه جای دنیا ماموران و مسئولان امنیتی می کوشند تا توانایی های خود را بیش از آنچه که واقعیت دارد نشان دهند. این بزرگنمایی ها دو مخاطب اصلی دارد. اولین مخاطب آن نیروهای مخالف و منتقد اند. ماموران امنیتی می کوشند تا آنها را مرعوب قدرت خود کرده و به آنها بباورانند که همه چیز را تحت کنترل دارند و هیچ اقدامی بدون نظارت و مهار آنها رخ نمی دهد. آنها هر وقت که اراده کنند می توانند همه چیز را به جای خود برگردانند و هر صدایی را که بخواهند خاموش کنند! مخاطب دوم آنها صاحبان قدرت یا کارفرمایانشان هستند. آنها باید دائماً وجود خود را توجیه کنند و دلایل لازم برای گرفتن بودجه و اعتبار را فراهم سازند. به همین دلیل دائماً توطئه کشف می کنند و گروه های مخفی خطرناک را دستگیر کرده و تهدید ها را از میان برمی دارند! آنها خودشان را چون قهرمان هایی همیشه بیدارجلوه می دهند که اگر حمایت ها از آنها ادامه یابد به خوبی نقش و وظیفه خود را ایفاء می کنند. هدف نخست این بود که از یک تشکیلات نامنسجم که فاقد نیروی انسانی آموزش دیده بوده و مسوولان آن اغلب در توهم اند، سازمانی قدرتمند، آینده بین و متخصص به نمایش بگذارد.
دومین هدف آن تهیه خوراک برای تبلیغات و پاسخگویی به مدعیات جنبش سبز بود. اگرچه در رسانه های رسمی و حکومتی مجالی برای طرح دعاوی طرفداران و رهبران جنبش سبز وجود ندارد اما گفتگو در جامعه جریان دارد و هیچکس از چالش حاصل از این گفتگوها بیرون نیست. به ویژه عملکرد ناموفق دولت در اداره امور عمومی و گسترش نارضایتی به درون جریانهای محافظه کار دعاوی جنبش سبز را بیش از پیش اهمیت بخشیده و نسبت به خود حساسیت ایجاد کرده است. پس از مدتها تأمل گمان می شد که سخنان آقای مشفق می تواند ادله ای فراهم سازد تا در بحث های جاری در جامعه طرفدارن دولت کودتا بتوانند از آن دفاع کنند و تا حدودی سرکوب حرکت های مسالمت آمیز و قانونگرایانه جنبش سبز را توجیه نمایند. به ویژه آنکه تلاش شده بود تا از موضع دانای مطلق سخن گفته شود و با طرح ناقص برخی قصه ها نوعی تشنگی برای پیگیری و گاه تعجب در افراد شنونده ایجاد نمایند.
سومین هدف آن تاکید بر یک خط قرمز بود. سخنران می کوشید تا بگوید که حساسیت اصلی دستگاه متبوع او مقام رهبری است. او می خواست القاء و وانمود کند که آنها هر انتقادی را تحمل می کنند مگر آنکه به نوعی رهبری را مخاطب قرار داده و یا اقتدار او را هدف گرفته باشد. در واقع می خواست بگوید که اگر هم می خواهید نقد کنید به این محدوده وارد نشوید وگرنه نابودی و سرکوبتان حتمی است. به علاوه می خواست با ایجاد نوعی مظلومیت به ترسیم آثار ضربه ای بپردازد که به مشروعیت رهبری وارد شده بود.
چهارمین هدف نیز بسترسازی برای اقدامات بعدی تیم کودتاگر بود. نامهایی طرح می شد و پیشاپیش اتهام هایی به آنها وارد می گردید با این هدف که در مرحله بعد آنها آماج حمله و اقدام باشند. البته این هدف در مقایسه با سه هدف نخست فرعی می نمود.
خوب این اهداف طراحان این بازی بود اما نتیجه چه شد؟
نکته مهم اینست که اصلاح طلبان و جنبش سبز کنترل های امنیتی را بلاموضوع کرده اند. دستگاه امنیتی وقتی کارآمد و موفق است که شما چیزی برای پنهان کردن و مخفی کاری داشته باشید. اعلام اهداف با صدای رسا، تأکید بر تحقق ظرفیت های قانون اساسی موجود به عنوان راهبرد و بهره گیری از روش های مسالمت آمیز و فرصت های عمومی، جایی برای کار امنیتی نمی گذارد! دستگاه امنیتی کودتا بر خلاف نیروهای امنیتی سال های نخست انقلاب، با گروه های مخفی و مسلحانه مواجه نیست، تا بخواهد بمب گذاری یا برنامه ترور آنها را کشف و خنثی کند. رهبران جنبش از هر فرصتی برای اعلام دیدگاه های خود استفاده می کنند و حضور در رسانه های عمومی را مغتنم می دانند. اما سخنان مشفق نشان داد که این نیروی امنیتی رانتی حتی در فهم و تفسیر اقداماتی تا این حد علنی و آشکار ناتوان است. بنابراین چه جایی برای ژست گرفتن و خودنمایی و بزرگ نمایی می ماند؟ مجموعه دستگیری ها و بازجویی های انجام گرفته نیز بی اطلاعی و نا آشنایی با بدیهیات سیاسی در این جریان اطلاعاتی را برای اسرای جنبش سبز آشکار ساخت. در میان صاحبان قدرت (کارفرمایان این تشکیلات) نیز این پرسش به جد مطرح است: اگر واقعاً آنطور که مدعی اند مسلط بر اوضاع بوده اند پس چطور با این همه هزینه مادی و ریزش نیرو هنوز جنبش سبز زنده است و باید دائماً آماده باش بود؟ دیر یا زود آنها متوجه می شوند که آنهمه بودجه و امکانات به هدر رفته است و تنها در میان هواداران خودشان ریزش ایجاد کرده است.
شکایت چند تن از چهره های برجسته اصلاح طلب و دادخواستی که به دستگاه قضایی و جامعه ارائه کردند، هدف دوم را نقش بر آب کرد. اقدام جبهه مشارکت برای درخواست رسیدگی به صلاحیت رئیس جمهور مساله را کاملاً تغییر داد. آنچه قرار بود ابزاری برای توجیه سرکوب اقدامات پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری باشد به ابزاری برای اعتبار بخشیدن به مدعیات مخالفان ومنتقدان تبدیل گشت. دستگاه تبلیغاتی کودتا دلایل روشنی در اختیار منتقدان قرار داد تا ثابت کنند که واقعاً با دخالت غیرقانونی نیروهای امنیتی و نظامی کودتایی رخ داده است.
سومین هدف نیز تأمین نشد. متاسفانه مشفق مسئولیت تمامی اقدامات را بر عهده رهبری گذاشت. از نظر مشفق دخالت گسترده و پر هزینه نظامیان در جریان انتخابات نمی توانست دور از چشم رهبری صورت گیرد. از اینرو (شاید مانند سایر سخنان خود به دروغ) صراحتا اعلام کرد که رهبری در جریان اقدامات آنها بوده است، اقداماتی که خلاف قانون و خلاف عرف رقابتهای انتخاباتی بوده است (مانند قطع کردن امکان ارسال پیامک توسط ناظران صندوق ها).
در مورد چهارمین هدف نیز نتیجه جالب است. برخی از چهره های اصلاح طلب که در انقلاب نقش ایفاء کرده بودند، برای نسل جدید چندان شناخته شده نبودند. حملات مشفق نوعی همدلی و همراهی با آنها را در میان نسل جدید دامن زد و حتی برخی کدورت ها را که ناشی از حضور کم آنها در عرصه عمومی بود زدود. کودتاگران می خواستند با زمینه سازی هزینه اقدامات آتی خود را کاهش دهند، برعکس با افزایش همدلی و همراهی با برخی از شخصیت ها هم اثرگذاری آنها را افزایش دادند و هم هزینه هر گونه اقدام علیه آنها را بالا بردند.
به هر حال بازی گروهی متوهم و کج فهم به عکس خویش تبدیل گردید. هر چقدر به این بازی دامن زده شود نتایج منفی اش برای کودتاگران افزون خواهد شد. باید از تکرار چنین سخنرانی هایی استقبال کرد!
۱۴ هزار میلیارد تومان دیگر برای بنگاههای زود بازده تخصیص می یابد. این در حالی است که اکثر کارشناسان اقتصادی این طرح را میراث شکست خورده دولت قبلی می دانند. یانک مرکزی در گزارشی انحراف این طرح را ۴۰ درصد بر شمرد وسازمان بازرسی ۳۰ درصد ولی دولت با اصرار از آن دفاع کرد که انحراف را فقط ۴ درصد عنوان کرد. این اصرار عجیب دولت این شائبه را تقویت کرده است که این طرح در واقع نوعی پوشش برای پرداخت تسهیلات ارزان به هواخواهان. چندی پیش هم جرس خبری منتشر کرد که در آن آمده بود در ترکیب همه هیات مدیره های بانک ها یک نفر از سپاه قرار گرفته است تا پرداخت تسهیلات را هدایت کند .
این طرح در زمان آغاز در برابر خود سه و نیم میلیون بیکار را داشت که در شرایط ایده آل سالانه ۸۰۰ هزار نفر جویای کار نیز به آن اضافه می شد.دولتی ها اعلام کرده بودند که با اجرای طرح بنگاه های زودبازده تا پایان برنامه چهارم توسعه نرخ بیکاری تک رقمی خواهد شد و سالانه ۵/۱ میلیون شغل ایجاد خواهد شد. پنج سال از آن زمان گذشت اما نه تنها نرخ بیکاری تک رقمی نشد،که بر جمعیت بیکار کشور روزبه روز اضافه شد.
طرح بنگاه های زود بازده از ابتدا مخالفانی داشت که معتقد بودند طرح بنگاه های کوچک زود بازده به اشتغال مولد و دائم منجر نخواهد شد و بهتر است دولت بانک ها را در اجرای چنین طرحی تحت فشار قرار ندهد. نزدیک به ۹۸ درصد واحدهای تولیدی ایران، بنگاه های کوچک است اما برخی کارشناسان، کوچک بودن بنگاه ها راه حل مشکل اشتغال نمی دانند.
به عقیده مخالفان، توزیع گسترده تسهیلات ارزان به تنهایی نمی تواند به ایجاد فرصت های پایدار اشتغال منجر شود چون اغلب طرح ها توجیهی اقتصادی نداشته و کسانی هم که از آن استفاده می کنند، سابقه اداره چنین بنگاه هایی را ندارند.
در سالهای ۸۵ و ۸۶ میانگین اشتغال پیشبینی شده در طرحهایی که به بانک ها معرفی شد ۹۹/۲ نفر بود. این میانگین در عمل به حدود دو نفر تقلیل یافت. همچنین برای ایجاد هر شغل جدید ۱۲ میلیون تومان اعتبار در نظر گرفته شده بود.
مطابق اطلاعاتی که وزارت کار منتشر کرده تا پایان سال ۸۷ در ازای ایجاد دو شغل به طور متوسط بیش از ۴۳ میلیون تومان تسهیلات پرداخت شده که نزدیک به دو برابر میزان پیش بینی های قبلی است. حدود ۴۳ درصد از شغل های ایجاد شده از طریق بنگاه های زودبازده در پنج سال گذشته به بخش خدمات و طرحهای خوداشتغالی مربوط بوده است. صنعت با ۳۰ و کشاورزی با ۲۶ درصد بیشترین سهم از اشتغال را به خود اختصاص داده اند.
در نظر کارشناسان، اقتصادی بودن طرح ها، وجود بازار واقعی و رقابتی داخلی یا صادراتی برای تولیدات بنگاه های زودبازده و امکان بازپرداخت وام ها مهمترین شرط حمایت از این بنگاه ها به شمار می رود.
منتقدان می گویند، افرادی که بدون داشتن مهارت و با سرمایه ی کم اقدام به راه اندازی بنگاه های کوچک تولیدی می کنند توان رقابت با کالاهای مشابه خارجی را ندارند و با کوچکترین بحرانی به ورشکستگی کشیده می شوند. همچنین به اعتقاد منتقدان دولت، پرداخت تسهیلات به بنگاه های کوچک، در مواردی به بهای عدم حمایت از طرح ها و موسسه های بزرگ اقتصادی انجام شده که بالقوه از توان بیشتری برای ایجاد اشتغال پایدار برخوردارند.
نرخ بیکاری طبق آمار رسمی در ایران حدود ۱۴/۵ درصد است و آمار رسمی بیکاران حدود چهار میلیون نفر برآورد شده است.در برنامه چهارم توسعه که به دوره آن به پایان رسید پیش بینی شده بود نرخ بیکاری به حدود هشت و نیم درصد برسد.این پیش بینی در صورتی رنگ واقعیت به خود میگرفت که از ابتدای دولت نهم سالانه بیشتر از ۹۰۰ هزار شغل ایجاد میشد .
ولی بیش از ۵ سال از فعالیت بنگاه های زودبازده در کشور می گذرد و هنوز گزارشی از سوی دولت از روند رشد این بنگاه ها به مجلس ارائه نشده است. دولت هم در این خصوص پاسخگو نیست .ولی طبق تحقیق که بانک مرکزی در سال ۸۷ انجام داد معلوم شد بنگاههای زود بازده ۴۰ درصد انحراف داشته اند. وزارت کار این آمار را ۴ درصد اعلام می کرد.این رقم از سوی سازمان بازرسی در اردیبهشت ۸۹، ۳۰ درصد اعلام شد. گزارش سازمان بازرسی کل کشور در حالی از انحراف حدود ۳۰ درصدی بنگاههای زودبازده حکایت دارد که این موضوع در دولت نهم به چالش اساسی میان طهماسب مظاهری رئیس کل وقت بانک مرکزی و محمد جهرمی وزیر وقت کار تبدیل شده بود.
گفتنی است به گزارش، آفتاب تاکنون ۲۲۱ هزار میلیارد ریال تسهیلات توسط سیستم بانکی به بنگاههای زودبازده اقتصادی پرداخت شده است.
به گزارش خبر آن لاین ،«مدتی پیش یکی از مدیران وزارت کار آماری ارائه کرده بود مبنی بر ورشکستگی ۳۰۰ هزار بنگاه زودبازده و شاید پس از این بود که هم معاون توسعه اشتغال وزیر کار و هم خود وزیر کار مجبور به توضیحاتی در این مورد شد و البته نمایندگان مجلس نیز در طرح سوال از وزیر کار این آمار را مدنظر خود قرار داده بودند. اما جدای از این، ارائه این آمار مزیتی برای بنگاه های زودبازده داشت که باعث شد میزان یارانه درنظر گرفته شده برای آن ها افزایش چشم گیری داشته باشد. محمد رضا گلرو، رییس مرکز نوسازی، تحول اداری و بودجه وزارت کار همان مسئولی است که از این آمار خبر داده بود وی از آخرین آمار بنگاه های زودبازده گرفته تا آخرین اخبار در مورد میزان یارانه های درنظر گرفته شده برای این بنگاه ها سخن می گوید و اینکه ۹۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد شده در بنگاه های زودبازده در صورت حمایت نشدن از بین خواهند رفت.»
بنا بر این گزارش ،«طبق آمارهای گلرو، تاکنون یک میلیون و ۱۰۰ هزار طرح بنگاه های زودبازده به بانک ها ارائه شده که ۴۵۰ هزار طرح تایید و از این تعداد ۳۰۰ هزار طرح قراردادش منعقد شده و از این میزان نیز حدود ۱۸۰ هزار طرح موفق به دریافت تسهیلات و ایجاد ۹۵۴ هزار شغل شده اند. همچنین هرچند ۱۸۰ هزار واحد تسهیلات از بانک ها دریافت کرده اند اما اکنون نزدیک به ۳۰۰ هزار بنگاه زودبازده فعال هستند.»
و در ادامه :«در مورد یارانه بنگاه های زودبازده نیز به گفته او، در سال ۸۷ از ۷۶۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده ۳۰۰ میلیارد تومان تخصیص یافت و در سال ۸۸ از ۱۲۰ میلیارد تومان مدنظر میزانی جذب نشد. برای امسال هم ۳۶۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که گلرو پیش بینی می کند حدود ۲۸۰ میلیارد تومان آن تخصیص یابد.»
همچنین:«رییس اداره بودجه وزارت کار پس از اینکه پرداخت تسهیلات به بنگاه های زودبازده را تکلیفی برای بانک ها عنوان می کند، متذکر می شود که اگر آن ۱۴ هزار میلیارد تومان تصویب شده در شورای عالی اشتغال به بنگاه های زودبازده داده شود دیگر خطری آن بنگاه های در معرض ورشکستگی را تهدید نمی کند اما اگر این حمایت صورت نگیرد ۹۰۰ هزار فرصت شغلی در خطر از بین رفتن خواهند بود.»
در این میان شرایط دادن طرح های خود اشتغالی، وام و اعتبارات هنوز خوب معلوم هست. این شائبه به شدت وجود دارد که بیشترین گیرندگان این وام ها و اعتبارات در دایره هواداران دولت، وابستگان قدرتمند اقتصادی وابسته به سپاه و بسیج، شهرداریهای شهرهای بزرگ، اعضا و وابستگان به ارگانها و نهادهای مورد تائید دولت باشند .
همچنین روزنامه جهان صنعت روز ۱۲ مرداد در گزارشی در خصوص طرح بنگاه های زود بازده نوشت «قبلا اعلام شده بود براى ایجاد هر شغل بین یک تا دو میلیون تومان نیاز است، این گفته به این معناست که امروز نباید هیچ بیکارى در کشور داشته باشیم و این درحالى است که به گزارش خبرگزاری مهر، ۲۱ استان در ایران نرخ بیکارى دو رقمى دارند و نرخ بیکارى نیز هر ماه در حال افزایش است.بر اساس طرح مذکور که در دولت نهم به اجرا در آمد، پیش بینی شده بود که بنگاههای زود بازده سالانه ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کنند.اما به اعتراف عبدالرضا شیخ الاسلامی، وزیر کار و امور اجتماعی کنونی احمدی نژاد با صرف ۱۵ هزار میلیارد تومان، حدود ۵۴۵ هزار شغل ایجاد شده است. محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد، نیز در همان زمان گفت: بنگاه های زودبازده، نیم میلیون شغل در کشور ایجاد کرده اند.به این ترتیب، در مدت بیش از پنج سالی که از ریاست جمهوری احمدی نژاد می گذرد، سه میلیون شغل پیش بینی شده جای خود را به بیش از نیم میلیون شغل ایجاد شده، داده است. این بدان معناست که دولت احمدی نژاد حدود دو و نیم میلیون شغل از برنامه خود هم عقب تر است.اما برخلاف این آمار روشن، رییس دولت ومعاون اول و وزیر کار و امور اجتماعی اش بارها بر موفق بودن طرح بنگاه های زودبازده در کاهش نرخ بیکاری تاکید کرده واز آن دفاع کرده اند.شیخ الاسلامی در اسفند سال گذشته با موفق ارزیابی کردن آن گفت که در این طرح، «به جهت تعداد، کمتر از دو درصد و در خصوص تعداد اشتغال ایجاد شده، کمتر از چهار درصد انحراف داشته است.
امروز:بنا به گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران" تمامی زندانيان سياسی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوين پس از ۴ هفته ممنوع الملاقات بودن صبح امروز توانستند با خانواده های خود ملاقات کردند.
روز دوشنبه اول شهريور ماه خانواده های زندانيان سياسی در سالن ملاقات حضور يافتند و بخصوص خانواده های اعتصاب غذا کننده که بيش از ۳ هفته عزيزانشان در سلولهای انفرادی بسر می بردند وپس از ۴ هفته ممنوع الملاقات بودن صبح امروز توانستند با خانواده های خود ملاقات کنند.وضعيت جسمی آنها تا حدی بهبود يافته است و همگی آنها از وضعيت روحی بسيار بالايی بر خوردار هستند.
از طرفی ديگر از آغاز ماه رمضان محدوديت بيشتری عليه زندانيان سياسی و خانواده های آنها بکار برده شده است. مدت زمان مراجعه برای ملاقاتها از ساعت ۰۹:۰۰ تا ساعت ۱۲:۳۰ تقيليل يافته است و به همان نسبت زمانی که خانواده ها با عزيزانشان می توانند ملاقات کنند محدود شده است و به ۱۵ دقيقه ملاقات کابينی کاهش يافته است.اين در حالی است که تعدادی از خانواد ها از شهرستانهای دور دست برای ملاقات با عزيزانشان می آيند و عليرغم طی صدها کيلومتر مسافت می توانند فقط ۱۵ دقيقه با عزيزان خود ملاقات کنند.
در اقدامی ديگر مامورين وزارت اطلاعات و صداقت رئيس زندان و مصطفی بزرگ نيا رئيس بند ۳۵۰ زندان اوين معروف به جلاد ۳۵۰ اقدام به جمع آوری باجه های تلفن بند ۳۵۰ نموده اند و به نظرميآ يد که قصد دارند محدوديتهای بيشتری عليه زندانيان سياسی اعمال نمايند.
همچنين عباس جعفری دولت آبادی که در ماههای اخير هماهنگ با بازجويان وزارت اطلاعات در تشديد سرکوب زندانيان نقش عمده ای داشته است در آخرين اقدام سرکوبگرانه خود زندانيان سياسی که در آستانه پايان محکوميت خود هستند و طبق قوانين موجود می توانند بصورت مشروط آزاد شوند جلوی اجرای اين قانون را گرفته است.
وضعيت غذای زندانيان سياسی عليرغم روزه دار بود تعداد زيادی از زندانيان سياسی اسف بار است و به لحاظ کميت و کيفيت بسيار پايين و تقريبا غير قابل مصرف می باشد.
امروز: رييسجمهور با بيان اينکه هماکنون دولت در حال ساماندهی بخشهای گوناگون قانون هدفمند کردن يارانهها است، اظهار داشت: عدهای ستاد تشکيل دادهاند تا به خيال خام خود با شروع پرداخت يارانهها و اصلاح قيمت گذاریها به اين طرح تحول اقتصادی کشور ضربه وارد کنند که دولت با آگاهی کامل، هوشياری، استحکام و دقت، امور را تحت نظر دارد و به فضل الهی اجرای قانون هدفمند کردن يارانهها را به نقطه افتخار دولت و مجلس تبديل خواهد کرد.
تبليغات خبرنامه گويا
advertisement@gooya.com
به گزارش ايلنا، محمود احمدینژاد در نشست مشترک دولت و مجلس با بيان اينکه همه قوای کشور يکپارچه و دارای مأموريت واحدی هستند، اظهار داشت: امروز مسئوليتها و ماموريتهای فراوانی داريم و تاکنون اقدامات زيادی با همدلی مجلس و دولت انجام شده اما هنوز فعاليتهای بسياری وجود دارد که نيازمند همدلی و همکاری منسجم دولت و مجلس است.
رييسجمهور با تاکيد بر اينکه دولت بدنه کارشناسی کل کشور و مجلس است، خاطر نشان کرد: دولت با دقت تمام، اقداماتی را که امکان اجرايی شدن داشته باشد را با حداکثر ظرفيت کارشناسی خود مورد بررسی قرار میدهد و از نمايندگان محترم خواهشمند هستيم که به نظر کارشناسی دولت اعتماد و توجه کنند.
رييسجمهور قانون را پايه حرکت منظم کشور دانست و گفت: بايد قانون درست تصويب و به درستی اجرا شود بدون ترديد نمايندگان محترم تلاش میکنند که قانون را به خوبی تصويب کنند و دولت هم با همه توان تلاش خواهد کرد که آن را به طور کامل و مناسب اجرايی کند.
وی در ادامه با اشاره به قانون هدفمند کردن يارانهها و با تاکيد بر اينکه که دولت اجرای آن را شروع کرده است، گفت: هماکنون دولت در حال ساماندهی بخشهای گوناگون قانون هدفمند کردن يارانهها است البته عدهای ستاد تشکيل دادهاند تا به خيال خام خود با شروع پرداخت يارانهها و اصلاح قيمت گذاریها به اين طرح تحول اقتصادی کشور ضربه وارد کنند که دولت با آگاهی کامل، هوشياری، استحکام و دقت، امور را تحت نظر دارد و به فضل الهی اجرای قانون هدفمند کردن يارانهها را به نقطه افتخار دولت و مجلس تبديل خواهد کرد.
وی با اشاره به اينکه دشمنان در برابر منطق ملت ايران حرفی برای گفتن ندارند، اظهار داشت: آنان در برابر منطق ملت ايران از تحريم و تهديد سخن میگويند و مدام تکرار میکنند که ملت ايران را منزوی کردند اما لازم است از زبان مجلس و دولت به آنها گفته شود که ملت ايران صدها مثل شما را منزوی کرده و به زبالهدان تاريخ خواهد فرستاد.
احمدینژاد با بيان اينکه سلطهگران چنانچه در عرصه تحريم وارد شوند در حقيقت خودشان را از برکات ملت ايران محروم میکنند، خاطر نشان کرد: دولت از شش ماه گذشته همه ابعاد مربوط به تحريم را مورد بررسی کارشناسی قرار داده است و در صدد است در گام اول موضوع تحريم را به فرصتی برای جهش در اقتصاد و اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور تبديل کند و خودکفايی را در همه بخشهای اقتصادی به ارمغان آورد.
امروز: دبیر کل جامعه زینب پیشنهاد کرد که در میان هر کدام از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب شورای هماهنگی ایجاد شود تا در نهایت مکانیزمی برای وحدت در فضای سیاسی شکل گیرد.
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: لازم است تا افراد انقلابی و وابسته به نظام که زمانی در این کشور مسئولیتی داشتهاند، به دایره نظام بازگردانده شوند، اما حساب کسانی که از ابتدا با انقلاب همراهی نداشتهاند و همواره بر طبل آتشافروزی کوبیدند باید جدا شود.
مریم بهروزی افزود: با توجه به ضرورت ایجاد وحدت بیشتر در کشور ، پیشنهاد میکنم که علیاکبر ناطقنوری به میدان بیاید و نقش کلیدی خود را در این بحث ایفا کند.
وی با بیان اینکه ناطق نوری که زمانی ریاست این شورا را برعهده داشت، میتواند هم اکنون نیز با توجه به تاثیرگذاری موجبات نزدیک کردن اصولگرایان به یکدیگر را فراهم کند، افزود: از سوی دیگر در بین اصلاحطلبان تشکلی همچون مجمع روحانیون مبارز برای طیفهای اصلاحطلب یک شورای هماهنگی راهاندازی کنند تا بین خودشان به نزدیکی برسند.
دبیرکل جامعه زینب گفت: شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب میتوانند کسانی را که نظام اسلامی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را قبول دارند جمع کنند و در انتها به یک نظر واحد برسند و پس از آن در مرحله بعدی روسای شورای هماهنگی اصولگرایان و اصلاحطلبان با برگزاری نشستهایی به تبادل نظر بپردازند و یک مکانیزم برای خدمت به نظام و فعالیتهای دامنهدار تدوین کنند.
وی افزود: به هر ترتیب باید پذیرفت اصلاحطلب هیچگاه اصولگرا و اصولگرا هیچگاه اصلاحطلب نمیشود و در این راستا من، اصلاحطلب اصولگرا و یا اصولگرای اصلاحطلب را قبول ندارم.
امروز: روزنامه وطن امروز نوشت
خبرگزاری مهر روز گذشته خبری درباره محکومیت برخی عوامل اتفاقات کهریزک منتشر کرد و در اقدامی عجیب، برای قربانیان کهریزک، در چند نوبت از عبارت «شهید» استفاده کرد. این خبرگزاری نوشت: در تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک 3 جوان از خانوادههای متعهد کشور به نامهای محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر مظلومانه به شهادت رسیدند.
این اقدام عجیب که مشی سیاسی خبرگزاری مهر در قبال فتنه سال گذشته را بار دیگر نشان میدهد، به معنای آن است که از این پس هر متخلف و مجرمی که به خاطر بیاحتیاطی یا رفتار مجرمانه عوامل انتظامی کشته شود، به درجه رفیع شهادت رسیده است!
البته پرواضح است که این رفتار خبرگزاری مهر توهین آشکار به فلسفه شهادت و شهیدان بزرگوار اسلام است
امروز:داریوش قنبری گفت : در جلسه روز گذشته فراکسیون خط امام(ره) در ارتباط با ضرورت توجه به فرمایشات اخیر رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، وحدت و محدودیت جدید صورت گرفته از سوی وزارت ارشاد بر مطبوعات، بحث و گفتوگو شد.
سخنگوی این فراکسیون در خصوص مطالب مطرح شده در این جلسه به ایلنا چنین افزود :
• اعضای فراکسیون خط امام(ره) از اینکه دامنه محدودیتهای اعمالی وزارت ارشاد بر مطبوعات گسترش یافته است، ابراز تعجب و نگرانی کردند و اعلام شد که تداوم این سیاستها با صحبتهای اخیر محمود احمدینژاد در مورد اینکه ایران آزادترین کشور جهان است، سازگاری ندارد.
• لایحه حمایت از خانواده نیز در جلسه روز گذشته فراکسیون خط امام(ره) مورد بررسی قرار گرفت.
• در این جلسه از سوی اعضا تصمیم گرفته شد تا با مواردی همچون تسهیل تعدد زوجات، تسهیل ازدواج موقت، اخذ مالیات از مهریه مخالفت شود. این مخالفتها در اعمال رای اعضای فراکسیون و صحبت به عنوان مخالف مواد مذکور در این لایحه که بر خلاف اصول تحکیم خانواده است، صورت خواهد گرفت.
• انتخابات هیات رئیسه فراکسیون خط امام(ره) نیز به تعویق افتاده است . بنا بود که این انتخابات در هفته جاری برگزار شود، اما به علت تداخل زمان آن با برخی برنامهها، تصمیم گرفته شد که دو هفته بعد، برگزار شود و تا پایان ماه رمضان اعضای هیات رئیسه مشخص شوند.
امروز:روزنامه مردمسالاری در سر مقاله امروز خود با اشاره به خداحافظی دکتر غلا مرضا کرد زنگنه از سازمان خصوصی سازی کشور نوشت: این خبر به خودی خود شاید آنچنان حساس نباشد، اما با بررسی رفتارها و اظهار نظرهای این مدیر با سابقه طی هفته های اخیر شاید خداحافظی ناگهانی او کمی قابل توجیه به نظر برسد.
روند خصوصی سازی یا به عبارتی اختصاصی سازی در کشور به گونه ای است که غیر از دولتی ها نظر هیچ یک از طیف های بخش غیردولتی و کارشناسان را تامین نکرده است.
اگر چه طی یک سال اخیر واگذاری های خرد و کلا ن بسیاری از اموال دولتی در قالب خصوصی سازی رخ داده است اما سهم عمده آنان یا دوباره به شبه دولتی ها سپرده شده یا این که حتی پس از واگذاری مدیریت آن واحدها در اختیار دولتی ها قرار گرفته است و به عنوان رد دیون یا سهام عدالت واگذار شده است.
شبه دولتی ها در اقتصاد ایران چنان رخنه کرده اند که علیرغم مخالفت نهادهای نظارتی ، اما یک سوی خرید و فروش طی ماه های اخیر آنها هستند.
مخالفت با این پدیده غیر سودمند برای منافع کشور و اقتصاد، در روزهای اخیر حتی صدای رئیس شورای رقابت و همچنین نفر نخست سازمان متولی امر خصوصی سازی در کشور را درآورد و آنها علی الخصوص دکتر کرد زنگنه رئیس مستعفی سازمان خصوصی سازی در اظهار نظرهای پراکنده انتقاداتی جدی بر چنین روند حاکم بر واگذاری شرکت های دولتی مطرح کردند.
امروز: محمود احمدینژاد مشایی، بقایی، آخوندزاده و ظهرهوند را با احکام جداگانه به عنوان نمایندگان ویژه رئیس جمهوری در امور خاورمیانه، آسیا، دریای خزر و افغانستان منصوب کرد.
به گزارش مهر، در این احکام اسفندیار رحیممشایی به عنوان نماینده ویژه احمدی نژاد در امور خاورمیانه، حمید بقایی به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری در امور آسیا، محمدمهدی آخوندزاده به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری در امور دریای خزر و ابوالفضل ظهرهوند به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهوری در امور افغانستان منصوب شدند.
احمدی نژاد در حکم مربوط به رحیم مشایی نوشته است: جناب آقای اسفندیار رحیممشایی، با استناد به اصل 127 قانون اساسی، نظر به تعهد، دانش، شایستگیها و تجارب مفید جناب عالی، به موجب این حکم به عنوان نماینده ویژه رییسجمهوری در امور خاورمیانه منصوب میشوید.
او همچنین در این حکم نوشته است: اهمیت و حساسیت منطقه راهبردی خاورمیانه به جهات فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی، قدرتهای سلطهگر را به فکر تسلط مستقیم و غیرمستقیم بر این منطقه از طریق ترفندهای به ظاهر پیچیده تبلیغاتی و تحرکات نظامی انداخته است که تلاش گسترده برای حفظ موقعیت و موجودیت رژیم صهیونیستی در همین راستا میباشد. از این رو اتخاذ تدابیر هدفمند و هوشمندانه به منظور تعمیق روابط و گسترش همکاریهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی با کشورهای منطقه و ایجاد یا تقویت تشکلهای منطقهای، سلطهگران را در نابودی استعدادها و چپاول ثروتهای مادی و معنوی خاورمیانه ناکام خواهد کرد. بدیهی است همه دستگاهها و نهادهای مربوطه موظف خواهند بود در فرآیند طراحی و اجرای سیاستهای راهبردی در خصوص منطقه خاورمیانه در هماهنگی کامل با جناب عالی اقدام نمایند. از خداوند متعال توفیقات شما را در سایه عنایات خاصه حضرت ولیعصر(عج) مسألت مینمایم.
امروز:بیست و هشت سال از ترور مرحوم آیت الله بهشتی می گذرد. امروز تنها تصویر آیت ا... شهید «سید محمد بهشتی» را هر سال در روز هفتم تیر ماه، سالگرد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، از صدا و سیما می بینیم و چند جمله ای با صدای او یا در مورد او می شنویم. اطلاعات بسیاری از ما درباره بهشتی به همین چند جمله، یا آگاهی از عنوان ها و مسئولیت هایی که بعد از انقلاب از طرف امام خمینی به او واگذار شده خلاصه می شود.
سی سال پیش نیز هشتم تیرماه ۱۳۶۰، مردم ایران سیاه پوش سیدالشهدای انقلاب نوپایشان بودند و «شهید مظلوم» از زبان ها نمی افتاد، اما تا چند روز قبل از شهادت، او را خوب نمی شناختند به صورتی که عده ای بهشتی را به انحصارطلبی و باج گیری و زیاده خواهی متهم می کردند. شاید شهادت سیدمحمد حسینی بهشتی، تنها راه برای اثبات مظلومیت او بود و شاید بی تعارف آن تشییع باشکوه و تلخ، نشانه بیداری وجدان هایی بود که ناخواسته با رجوی همصدا شده بودند. هرچه که بود، این ترور زمینه سازی شده بود. فقدان آیت الله بهشتی، ضربه سنگینی به پیکره نظام وارد کرد.
مجله نسیم بیداری با فرزند شهید بهشتی درباره مختصات فکری او و زمینه هایی که منجر به ترور وی شد، گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید:
*شهیدبهشتی به جمهوریت و اسلامیت چگونه نگاه و آن را چطور تحلیل میکرد؟
مرحوم شهیدبهشتی هم در نوشته ها و هم در گفته های متعدد، جمهوریت و اسلامیت را دو عنصر مقوم، نه بنیادین و غیرقابل صرفنظر، در برپایی حکومتی مبتنی بر ارزشهای دینی و اسلامی می دانستند. ایشان گفتار بسیار مهمی در اینباره دارد که بهجاست به صورت مستقل به آن پرداخته شود، به خصوص با پرسشهایی که ممکن است در جامعه ما درحال حاضر به طور جدی مطرح باشد. در حالی که ابعاد مختلف این مسأله الان بیشتر هم آشکار شده، به نظر من رجوع به این گفتار خیلی راهگشاست. در این گفتار، شهید بهشتی انواع حکومتها را برمیشمارد و ویژگیهای حکومتها را ذکر میکند و بعد در جریان تحلیل انواع حکومتها، میرسد به جمهوریت بهعنوان حضور آزادانه وآگاهانه مردم در تصمیم گیری ها و نظارت و مهار قدرت برآمده از این حضور؛ بهعنوان بهترین گزینهای که میتواند نزدیکترین شکل به سامان حکومتی برمبنای ارزشهای اسلامی و دینی باشد.
ایشان به علاوه این توجه را به خوبی داشت که هیچ نظام اجتماعی و سیاسی نیست که بدون یک نگرش به جهان و انسان شکل بگیرد. این یکی از اشتباهاتیست که ممکن است در نگاه سطحی به برخی از اشکال حکومتی افراد به آن دچار شوند و فکر کنند که ما نظامهای حکومتی ای داریم که نسبت به ارزشها «لاالیترجیح»اند و بی تفاوت، یعنی در قبال ارزشها بدون ترجیح هستند. به هیچ وجه نمی توانیم با نظامی روبه رو شویم که در قبال یک سلسله ارزشها، ولو دایره ارزشهای متفاوت، لاالی ترجیح باشد. در این صورت انتخاب بهترین گزینه از بین اشکال مختلف حکومت، که هرکدام بر پایه یک نگرش خاص نسبت به انسان و جهان استوارند، مهم می شود. به هیچوجه اینطور نیست که این مسأله بی ترجیح باشد، نه این اندیشه ها و نه نظام های استوار بر این اندیشه ها، دارای اعتبار مساوی و ارزش مساوی نیستند. شاید بتوان گفت که اندیشههای مختلف، می توانند حقوق برابر برای عرضه خود داشته باشند و گرنه اعتبار آنها یکی نیست. ارزشهای مثبت و منفی که در یک جامعه در پای گیری یک حکومت با هم دخیل میشوند، بر اساس نگرشهای ما نسبت به انسان و جهان است. اگر پرسش های فلسفی به نگرش انسان و جهان را دنبال کنید، به مبحثی برمی خورید از کانت که پرسشهایی را مطرح می کند و می گوید من چه می توانم بدانم؟ چه باید بکنم؟ به چه می توانم امید داشته باشم و... برای هرکدام از این پرسش ها، دانشی مطرح میکند. در آخر میپرسد انسان چیست و بعد می گوید پاسخ به پرسش اول، وابسته به پرسش آخر است، فارغ از اینکه شما کدام اندیشه را دنبال میکنید. بعد از این جواب به دنبال نظام موردنظر میروید. پس مسأله، مسألۀ تعیینکننده و مهمیست.
*اینجا تعریف ایشان از دین اهمیت پیدا میکند.
مرحوم آیت الله شهیدبهشتی دین را یک منبع با ارزش برای استخراج ارزش های زندگی و یک موهبت علاوه از جانب خدا میدانست، یعنی فراتر از آنچه که ما با ذهن و دانش و فکر خود می توانیم به آن دست پیدا کنیم، دین موهبتی است که اضافه بر آن به انسان داده شده. او این جایگاه را به خوبی درمییافت که این موهبت، نه فقط برای اعتقاد دارندگان به این دین، که موهبتی همگانیست.
*با این نگاه، پیوند اسلامیت و جمهوریت یا دین و سیاست چهطور ممکن بود؟
ایشان معتقد بود که دین یک تکیه گاه همگانی است، بنابراین معتقد بود که تکیه دین در سیاست، بر اسلامیت به همان اندازه مهم است که بر جمهوریت. پس معتقد بود که پیوند این دو نگاه است که دریچه ای روشن برای مسیر ما در زندگی فردی و اجتماعی باز میکند و میدانی برای چنین حرکتی فراهم میکند.
* مختصات نظامی که بر پایه اسلامیت و جمهوریت بنا شده، چیست؟
بر اساس نگاه ایشان، نحوه مواجهه جمهوریتی که بر پایه اسلام است با مسائل جامعه اش باید به گونه ای باشد که مردم به نحو ملموسی متوجه شوند که این نظام، مسائل مربوط به آنها را می فهمد و با تمام قوا تلاش میکند که راه حل مشکلات را پیدا کند. راهحلهایی هم که این نظام پیدا میکند، باید طوری باشد که افراد احساس کنند در زندگیشان کارایی دارد. دکتر بهشتی درباره پیدایش محیط اسلام، سلسله گفتارهایی دارد که در جمع بندی آن، درباره آغاز تاریخ اسلام و صدر اسلام میگوید عوامل موفقیت در صدر اسلام؛ برخی برمی گردد به ویژگیهای این مکتب و برخی هم به ویژگیهای شخص پیامبر(ص)، به عنوان کسی که این حرکت را راهبری میکند. یکی از نکاتی که با تیزبینی و هوشیاری به آن پرداخته شده، این است که مردم احساس کردند در یک مقطع زمانی، یک جهانبینی و دین و مکتبی آمده است که مسائل را بهخوبی درک میکند و راهحلهایی که برای مشکلات و مسائل از سوی این مکتب ارائه میشود، به خوبی در زندگی و جامعه راهگشاست.
شهید آیت الله بهشتی معتقد بود چنین چیزی برای قوام و بقای یک نظام ضروری است و اگر یک مجموعه نتواند این شرایط را فراهم کند، طبیعیست جامعه بعد از مدتی به این سؤال برسد که اندیشه های که نظام بر پایه آن شکل گرفته، اساسا با اهدافی که برای خودش، فرد یا جامعه تعریف کرده، تطابق دارد یا نه. این سؤالاتیست که این چنین نظامی بهصورت جدی با آنها روبهرو خواهد شد.
*مفهومی که شهید بهشتی از این دو واژه تلقی میکرد، چه بود؟
مفهوم اسلامیت و جمهوریت را همپا و همعرض با هم می دید. بهعنوان ۲ عنصر تفکیکناپذیر از آنها نام می برد و در آثارشان هم به این مسأله بهطور کامل پرداخته است. من از همه علاقهمندان به این مباحث دعوت میکنم با توجه به زمانی که گذشته و تجربه هایی که اندوخته ایم؛ یکبار دیگر به این آثار رجوع کنند، زیرا با تجربه هایی که به دست آورده ایم، می توانیم نکات ارزشمندی در این گفتارها پیدا کنیم.
*از زندگی علمی شهید بهشتی بگویید.
شهید بهشتی، بعد از دبیرستان بهدلیل علاقه ای که به علوم اسلامی پیدا کرده بود و با استعداد و هوشمندی که داشت، به سراغ این علوم رفت. در یک مدت کوتاه، ایشان با عمق قابل ملاحظه ای توانست دستاورد خوبی از آنچه که در حیطه علوم اسلامی میشود به دست آورد، برای خودش فراهم کند. مرحوم آیت الله شهید بهشتی در ۲۴ سالگی در مرحله ای بود که اکنون از آن بهعنوان مرتبه اجتهاد و استنباط نام می برند. این، نشان می دهد که فردی با هوشمندی، تمرکز و استعداد خوبی به سراغ این علوم رفته است. به گواه کسانی که ایشان را می شناسند یا با او همدوره بوده اند و از تحصیلاتشان خبر داشته اند، دکتر بهشتی فردی بود که در زمینه تحصیل بسیار جدی و منظم و در علومی که دنبال میکرد، از زمینه های کم نظیری برخوردار بود.
بعدها ایشان به سراغ علوم جدید هم رفت و مسیر معمول دانشگاهی را پیش گرفت. به سراغ رشته الهیات رفت و در شاخه فلسفه، مشغول شد و تحقیقات علوم جدید را تا مرحله دکترا دنبال کرد. شهید بهشتی نسبت به علوم جدید، علاقهمند بود و علاقه خاصی به ریاضیات و فیزیک داشت و برخی از علوم را با توجه خاصی دنبال میکرد. خاطرم هست که وقتی سال ۴۹ از آلمان برگشتیم، چون ما در این مدت در یک نظام تحصیلی دیگر درس خوانده و به ایران آمده بودیم و با یک نظام تحصیلی دیگر روبرو بودیم و باید خود را با این نظام جدید تطبیق میدادیم، شهید آیت الله بهشتی وقت زیادی صرف کرد تا ما بتوانیم این مسأله را جبران کنیم. آنجا دیدیم که ایشان معلم بسیار خوبی هم هست، حتی در زمینه هایی که بیرون از دایره معمول و متعارف رشته خودشان بود. از دوره جوانی به زبان خارجی علاقه مند و زبان انگلیسی خوانده بود. ایشان معلم زبان انگلیسی هم بود و یک چنین چیزی برای یک روحانی در آن زمان غیرمتعارف بود. علاوه بر این، غیرمتعارف بودن، ملامت خیلی ها را هم برمی انگیخت. یکی از دوستان که در حال حاضر در عرصه سیاسی کشور است، نقل میکند که یک روز سر کلاس بودم و دیدم یک روحانی آمده است و می گویند این روحانی معلم زبان انگلیسی شماست و بعد هم ایشان شروع کرد با یک روش کاملا حسابشده به تدریس زبان و این برای ما بسیار عجیب بود. اولین بار بود که چنین چیزی می دیدم، آنهم در سالهای حدود دهه ۳۰ و این خیلی غیرمتعارف بود.
*گرچه خیلی کم، اما گاه از نوآوریهای ایشان در حوزه سخن رفته است. این نوآوری ها چه بود؟
یکی از مسائلی که شهید بهشتی به آن روی آورد، آموزش حوزه است. دکتر بهشتی معتقد بود که در حوزههای ما باید اصلاح نظام آموزشی صورت بگیرد و آموزش انطباق پیدا کند با نیازهای زمانه. کسانی که در این حیطه تحصیل میکنند، گذشته از آن که با علوم سنتی و دینی آشنا میشوند باید با علوم زمان خود هم آشنا باشند و حتی سایر فرهنگها و ادیان را هم بشناسند. چون یک چنین کاری در حوزه در آن زمان معمول و امکان آن هم فراهم نبود، چند نفری که باهم، همفکرتر بودند، از یک گوشه شروع کردند به برنامهریزی برای حرکت جدی و آموزش نوین به طلاب در مدرسه منتظریه. این کار قبل از رفتن ایشان به آلمان آغاز شد، زمانی هم که آنجا بودند کار توسط دوستان تا حدی پیگیری شد. پس از بازگشت در سال ۴۹، این مسأله بهصورت منسجم تری دنبال شد. نکات جالبی در زمینه این برنامه ریزی وجود دارد که چه مسائلی به عنوان اموزش و چه مسائلی به لحاظ تربیتی در این برنامه دنبال شده بود. دست نوشته های ایشان درباره این مسائل به سبب اینکه فرد بسیار منظمی هم بودند و همه این مسائل را یادداشت میکردند، بسیار خواندنیست. جلساتی که با طلاب داشتند، با نظم خاصی برگزار میشد و همین پیگیری و جدیت ایشان سبب شد افراد از یک فردیت بیجهت و بیسامان تحصیلی به سمت یک تحصیلات جهتدار حرکت کنند.
*شهید بهشتی در تدریس علوم حوزوی چه ویژگی خاصی داشت؟
از ویژگیهای شهید بهشتی این بود که علیرغم مسائل سنتی حوزههای ما، ذهنش استدلالی بود و بهشدت از برخوردهای جدلی پرهیز میکرد و بهتدریج در خودش این روحیه را بهوجود آورده بود که حتی به بحثهای جدلی وگزنده هم با یک آرامش درونی پاسخ دهد. مجال بدهد این نقد به ذهن بنشیند و درصدد تدافع برنیاید تا اگر نکته مثبتی در این نقد بود، بتواند آن را بیرون بکشد. ایشان به راحتی می توانست جنبههای تلخ و گزنده را هم در حاشیه بگذارد و فراموش کند. به این ترتیب مواجهه تحقیقی علمی و مثبت نسبت به اندیشه ها و افراد داشت. این در افرادی که با ایشان مرتبط بودند نیز بسیار تاثیر میگذاشت.
در علوم حوزوی، یکی از شاخه هایی که ایشان آشنایی خوبی با آن داشت و در آن عمیق شده بود، مبحث فقه اسلامی بود. گرچه در عرصه کلام و فلسفه و در عرصه اخلاق اسلامی که هرکدام شاخه های مجزایی اند، هم تسلط داشت، اما بههرحال یکی از زمینه هایی که توانسته بود دانش و مهارت خوبی به دست بیاورد، فقه اسلامی بود. در اینجا، باز این تفکر که فقهی میتواند برای زندگی فردی و اجتماعی نقش ایفا کند که نیازهای زمانش را پاسخ دهد، برای ایشان بهعنوان عنصری تعیینکننده مطرح بود. این را هم عرض کنم که در عین التزام به سنن فقهی، نوآوری داشت و من معتقدم که نوآوری در بستر یک سنت مقدور است والا بدون وجود یک سنت شما نمیتوانید نوآوری کنید. کسانی که فکر میکنند رها شده از همه سنتها میتوانند از نقطه صفر آغاز کنند، در یک توهم هستند و این توهم را الان با گذشت سدهها در عرصه فلسفه و عرصه علوم میبینیم. به خوبی می بینیم که امکان حرکت در صفر داخل دو گیومه، یعنی صفر مطلق وجود ندارد. کسی می تواند در مسیر نوآوری قدم بردارد که در یک بستر حرکت و در آن نوآوری کند و مرحوم بهشتی در عین التزامات سنتی در مسائل فقه دینی بود که خودش را ملتزم می دید و من هیچگونه سطحینگری و یا تساهل بی جا نسبت به مبانی ارزشها و در مسیر فکری ایشان ندیدم، در حالیکه ذهنی باز داشت و کوشش میکرد مسائل جامعه را بهدرستی تحلیل کند و بگوید با توجه به سنت آیا چنین باوری میتواند همانگونه که هست، بدون نفی و تغییر شکل بماند یا باید تلاش کنیم که نوآوری داشته باشیم. من این روال را در اندیشه شهید بهشتی همیشه میدیدم.
*از مشخصه های شهید بهشتی، روحیه کار جمعی ایشان است. در این باره چگونه فکر می کرد؟
مرحوم شهید بهشتی نه تنها در عرصه نظر، که تقریبا این بخش از شخصیت ایشان مغفول مانده، بلکه در عرصه عمل هم فردی بود که با یک دید روشن و آینده نگرانه به مسائل نگاه میکرد و معتقد بود که محققساختن ایده ها نیاز به این دارد که فراتر از داشتن پایه نظری، امکان تحقق عملی را بتوانید فراهم کنید وگرنه بهترین ایده ها نمیتواند به عرصه عمل برسد. از طرف دیگر لازمه عملیکردن ایدهها این است که شما بتوانید نیروهای کارآمد پرورش دهید که هم به این ایدهها معتقدند و دارای بنیه نظری خوبی هستند و هم در عرصه عمل این نیروها بتوانند زمینه عملیکردن این ایده ها باشند؛ این یکی از کاستی های جدی ای بود که مرحوم شهید بهشتی زود هم متوجه آن شده بودند. بههرحال، اگر نخواهیم ایده ها فقط در حیطه آرزو باقی بماند و محقق شود، لازمه اش این است که بتوانیم اینها را در عرصه کار به ویژه کارهای دسته جمعی ظهور بدهیم. بهعلاوه توانمندی هایی که در جهت عملیکردن ایده ها لازم است به دست بیاید. اینطور نیست که صرفا با تحقیق و مطالعه و در گوشه حجره و کتابخانه امکان کسب داشته باشد. اخلاق و کار اجتماعی چیزیست که در میدان عمل بهدست میآید. شناختی که افراد از خودشان دارند، شناختیست در حیطه کار فردی. اگر در یک جمع قرار گرفتند، چه وضعیتی خواهند داشت؟ در واقع ما خودمان را چقدر میشناسیم؟ آستانه تحمل نقد ما تا کجاست؟ این چیزی نیست که من از پیش بهطور نظری بتوانم به آن برسم یا در یک درونکاوی عملی به آن دست پیدا کنم. در میدان عمل مشخص میشود که ما تا چه اندازه در مواجهه با فکر و عمل دیگران امکان تحمل داریم. شهید بهشتی معتقد بود حرکتهای جمعی پایدارترند و حرکت جمعی کندتر را بر تکتازیهای فردی ترجیح میداد که از یک طرف بدون پشتوانه اند و از طرف دیگر، دنباله و بقایی بعد از فرد ندارند. بهعلاوه این فقط اعتقاد نبود، بلکه یک التزام بود. گاهی ممکن است که فردی بگوید من اعتقاد دارم به یک موضوع اما در مقام عمل، به آن التزام نداشته باشد، اما دکتر بهشتی در جریان کار جمعی معتقد بود افراد یاد میگیرند اولا اندیشههایشان در تقابل با دیگران بارور میشود و نه تنها تحمل دیگران را یاد میگیرند، بلکه تقاطع اندیشه ها را بهعنوان یک فرصت می بینند؛ فرصتی برای دیدن وجوهی از مسائل که ممکن است هرکدام از ما بنا بهدلایلی ندیده باشیم. در کار جمعی و هم اندیشی جمعی، بسیاری از این مباحث برای آدم آشکار می شود که در حیطه فردی شاید هیچ وقت برایش مشخص و آشکار نشود. ثانیا این که یاد می گیرد چگونه عمل خود را با دیگران وفق دهد.
*تفاوتها چه می شود؟
از نظر مرحوم بهشتی، هر فرد میتواند با درصد پایینی از مشترکات در یک حرکت جمعی شرکت کند. یک روحیه عجیبی که برمی گردد به نوع نگرش فرهنگی ما به جهان، این است که فکر میکنیم باید افراد تکتک رفتارهایشان باهم منطبق باشد تا بتوانند هماندیشی، فعالیت، همفکری و تبادل نظر کنند و یک حرکت مشترک را سامان دهند وگرنه نمیتوان حرکت کرد. مرحوم بهشتی به هیچوجه چنین روحیه ای نداشت و معتقد بود که با ۸۰ درصد اشتراک یا ۵۰ درصد یا در برخی حوزهها با ۳۰ درصد مشترکات، افراد میتوانند با هم در یک حیطه مشخص هماندیشی و حرکت کنند و اینطور نیست که همه افراد باید برای هم اندیشی یا حرکت، ۱۰۰ درصد منطبق باشند و این هم تجربهایست که آسان به دست نمیآید. از آنجایی که زیربنای فرهنگی در جامعه ما به بن و ریشه فرهنگ ما برمیگردد، تا بیاییم این موضوع را برای اشتراکات و هماندیشی فرا بگیریم و عملی کنیم، مدتها طول میکشد. با دشواری و به سختی از پس عادات و طرز فکری که به آن انس گرفته ایم برمی آییم. شهید بهشتی معتقد بود که پیشتازانی که آنقدر پیش میروند که وقتی به پشت سرخود نگاه میکنند، کسی را نمیبینند، میتوانستند در یک حرکت گروهی آهسته به نتیجه برسند، اما با تکتازی و یکه تازی نتوانسته اند حرکتی را به ثمر برسانند.
*پدر در ذهن فرزند شهید بهشتی چگونه نقش بسته؟
اگر بخواهم ۲ ویژگی را برجسته کنم، یکی تعادل و یکی انصاف بود و این در طرز فکر و طرز عمل ایشان بهوضوح پیدا بود. وحی را بهعنوان منبع مستقل و فراتر از کوششهای عقلی می شناختند؛ چیزی که برای من به خصوص جالب بود، نحوه مواجه ایشان با قرآن بود. اگر بخواهیم به ویژگیهای شهید بهشتی بهعنوان یک عالم و محقق نگاه کنیم، شاید برجستهترین آنها، قرآن پژوهی باشد. اگر فقه و منطق خوانده بود و با عرفان و علوم آشنا شدهبود، در مواجهه با قرآن یک قرآنپژوه جدی بود و وحی را بهعنوان یک منبع مستقل برای زندگی ما میدید و درون متن آن حرکت میکرد.
مواجهه ایشان با مسائل دقیق بود و در طرح واقعبینانه آنچه روبروی ماست، من دیدم کاهلی و سستی ندارد. با دقت و تیزبینی مسائل را میدید و واقعبینانه به آن نگاه و تلاش میکرد در بستر اندیشه فقه اسلامی، راهی بیابد که مسائل واقعی فرد و جامعه حل شود. یک چیز دیگر هم به این خصوصیات اضافه میشد؛ اینکه تجربه ملل دیگر هم برایش مهم بود و آنرا مد نظر قرار میداد. شهید بهشتی قبل از انقلاب جاهای زیادی را دیده و شاید بیشتر از ۲۰ کشور دنیا را با خانواده گشته بود. خیلیها را هم با ماشین رفتهبود و هم خودش رانندگی کردهبود، بهعنوان یک گردشگر صرف هم نرفته بود. یعنی وقتی به سراغ جوامع دیگر میرفت که دغدغه و سؤال یا یک تجربه قبلی در جامعه خودمان را ارزیابی و تحلیل کند. چیزهای را میدید که شاید یک گردشگر ساده، با کم اعتنایی از روی آن عبور کند، ولی ایشان دقیق بود و این افق بلند و نگاه گسترده، بسیار کمک می کرد که وقتی به مسائل می اندیشد، از یک حوزه کوچک به آن نگاه نکند. من هیچ وقت ندیدم که ایشان با مسأله ای مواجه شوند و فقط در دایره بسیار تنگ زندگی فردی یا یک منطقه خاص یا شهر خاص یا کشور و فرهنگ خاصی بخواهد خودش را محصور کند.
وقتی به موضوعی نگاه میکرد، بلند و عمیق نگاه میکرد و این مهم است که شما چگونه با موضوعات مواجه شوید. حتی در نحوه مواجهه سایر ادیان با مسائلی که جامعه با آنها روبه رو بود، کنجکاو بود و اعتقاد داشت ما در این مواقع چیزهای زیادی را از تجربه دیگران میآموزیم. ببینیم دیگران چگونه برخورد کردهاند، این به معنی این نیست که آدم فاقد مبنا باشد؛ کسی که مبنا نداشته باشد نمیتواند نواندیش باشد. در عین مبناداری، باید نواندیش باشید و تلاش کنید از تجربه دیگران بیاموزید و ببینید آن تجربه، یا تفکر یا روش، کجای محور مختصات فکری شما قرار میگیرد و جای او را پیدا کنید. این کار دشوار عالم زمان آگاه آشنا به جامعه خودش و دنیای کنونی است و به نظر من از این جهت ما با فردی روبهرو بودیم که از این جهت تواناییهای خوبی را بهدست آورد.
شهید بهشتی قائل به این بود که در عرصه فقه اسلامی قطعا افرادی با تخصصهای خاص پرورش پیدا میکنند. نمیشود در همه عرصهها متخصص بود و با عمق لازم حرکت کرد و فکر کرد در همه موضوعات احاطه کامل داریم. این هم نگاه واقعبینانهای بود. امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که یک مسأله حضانت فرزند، اینقدر ابعاد پیچیده و جالب به لحاظ حقوقی، اجتماعی و اقتصادی دارد که من معتقدم که یک عمر علمی نمیتواند بر همه اینها احاطه پیدا کند. از یک دایره سخن میگوییم و یک مسأله که حضانت است. اگر فقیهی بخواهد با عمق کافی نگاه کند و مسائل را بنگرد، لازم است که در حیطههای معینی تخصص پیدا کند و از اینکه در همه علوم و عرصهها جامع شود، چشمپوشی کند. اینها به نظر میرسد جزو رؤیاهای دستنیافتنی باشد در دنیایی که در آن زندگی میکنیم؛ بنابراین ایشان قائل به کار مطالعاتی و تحقیقاتی و دستهجمعی بود. دکتر بهشتی برخلاف بسیاری که در همین حیطه کار میکنند، باور داشت که میشود بهصورت مشترک در یک کار تحقیقی دستهجمعی به یک رأی مشترک رسید و این رأی باید با واقعیت زندگی افراد تطابق داشته باشد.
*ایشان چرا و با چه تفکری به دستگاه قضائی رفت؟
مرحوم آیتالله شهید دکتر بهشتی پس از انحلال شورای انقلاب و بهدنبال شکلگیری نهادهای قانوناساسی، قصد داشت از عرصه مستقیم مسائل اجرایی برگردد به سمت میدانی که عقیده داشت میدان اصلی کارش بود. برود به سمت کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی از یکسو و از سوی دیگر، مواجهه با مسائل جامعه به لحاظ فکری و فرهنگی. از دیگر کارهایی که به آن تأکید داشت هم حزب بود. او احزاب را بهعنوان یک حرکت پیوسته دستهجمعی میدید و نه یک حرکت مقطعی برای رسیدن به یک هدف خاص و رسیدن به قدرت و بعد هم فراموش شدن؛ یکی از مشکلاتی که ما در تاریخ احزاب با آن مواجهایم. بنابراین با این نیت برنامهریزی کرده بود، اما بهدنبال انتصابشان از جانب امامخمینی(ره) بهعنوان رئیس دیوانعالیکشور، شهید بهشتی زیر بار سنگین شکلدهی به یک قوه در کشور رفت که بسیار هم قوه مهم و تعیینکنندهایست. در طول مدت نهچندان طولانی پیش از شهادت، به اذعان دوستانی که در دستگاه قضایی اشتغال داشتند پایهگذاریهای خوبی انجام شد. نگاه ایشان، نگاهی آیندهنگرانه و دراز مدت به دستگاه قضایی بود و استقلال این دستگاه برایشان فوقالعاده مهم. معتقد بود که مجریان و ضابطان دستگاه قضایی باید از خود دستگاه قضایی باشند. طرح پلیس قضایی که در دوره ایشان مطرح شد و بعدها پیگیری نشد، این بود که ضابطین دستگاه قضایی، مجریان و ضابطان غیرنظامی و انتظامی باشند، مهارتهای خاصی داشته و دوره دیده باشند. به نظرم این یک پدیده جالب بود که عنوان شد و در سطح بسیار مختصری طراحی و هدفگذاریهای اولیه هم برایش انجام شد. اهمیت به حقوق مردم و التزام هم دستگاه قضایی و هم مسئولان قضایی به قانونمندی برای شهید بهشتی بسیار تعیینکننده بود. شهید بهشتی هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی و چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اصل التزام به قانون را بهعنوان یک اصل غیرقابل تخلف میدانست. من خاطرم هست که یکی از دوستان، تازه از زندان آزادشدهبود. سوار ماشین ایشان بودیم و مرحوم بهشتی هم جلوی ماشین در کنار ایشان نشسته بود. این دوست ما از مسائل زندان حرف میزد، درهمینحال، یکبار چراغ قرمز را رد کرد. پشت چراغ قرمز دوم که رسیدیم ایشان نگه داشت و شهید بهشتی به او گفت آقای فلانی اگر شما این چراغ را هم رد کرده بودی، من پشت سر شما نماز نمیخواندم، برای اینکه معلوم میشود شما اصرار به تخلف دارید. آن دوست با تعجب گفت این ربطی ندارد، اینها قوانین راهنمایی و رانندگی است و شهید بهشتی پاسخ داد قوانین راهنمایی و رانندگی از انسانیترین قوانین دنیاست و اگر کسی اینها را زیر بار نرود، مشخص است نمیخواهد زیر بار قانونمندی برود.
خاطره دیگری هم دارم. ما مسیری را هر روز طی میکردیم؛ من همان ایام در یکی از دبیرستانهای تهران معلم بودم و درس میدادم و بخشی از مسیر را صبحها با شهید بهشتی همراه بودم و بعد بقیه مسیر را با وسیله نقلیه عمومی میرفتم. یک بخش از مسیر خیابان سعدی بود تا برسیم به میدان امامخمینی و دادگستری، در فاصله چند ماه من چند باری توجه کردم که وقتی به چهارراه مخبرالدوله میرسیم، همیشه چراغ سبز است. پدر همیشه در راه مشغول مطالعه بود و از این فرصت استفاده میکرد. یک روز من پرسیدم حاجآقا حواستان هست ما هر وقت میرسیم اینجا چراغ سبز است؟ ایشان گفت نه، من حواسم نبود. من گفتم آقای افسری هست اینجا و چون میداند که شما فردی منظمید و هر روز رأس ساعت از اینجا عبور میکنید، چراغ را سبز نگه میدارد. پدرم ایشان را صدا زد و تشکر کرد و با مهربانی گفت میدانم نیت شما خیر است، اما قرار نیست ما قانون را با خودمان وفق دهیم، قرار است ما خودمان را با قانون وفق دهیم و این، برایش اصل بود.
*گفتید شهید بهشتی به التزام مسئولین قضایی به قانون حساسیت داشت. کجا چنین حساسیتی بروز میکرد؟
یک نمونه که نشان میدهد در مجموع ایشان چه اعتقاد و باوری داشت و چگونه با مسائل مواجه میشد، داستان دستگیری خانم بنیصدر و سودابه سدیفی بود. در حوادث ۲۶ تا ۳۰ خرداد سال ۶۰ که مجلس رأی عدم کفایت به بنیصدر داد، گروههایی از منافقین حرکتهای تندی را آغاز کرده بودند، بهویژه روز ۳۰ خرداد که بسیار بحرانی بود. آقای موسویاردبیلی که در آن زمان دادستان کشور بودند، نقل میکنند که ما شنیدیم دستگاه انتظامی که کمیته انقلاباسلامی بود، خانم بنیصدر و سودابه سدیفی که در دفتر هماهنگیهای رئیسجمهور بود را در یک ماشین دستگیر کردهاند و این زمانی بود که بنیصدر هم مخفی و متواری بود. من رفتم به آیتالله بهشتی این خبر را دادم و ایشان خیلی تعجب کرد و گفت به چه دلیلی این کار را انجام دادهاند؟ گفتم بهدلیل همین اوضاع و احوالی که پیش آمده است. شهیدبهشتی گفتند آقای بنیصدر رئیسجمهور بوده و از مجلس رأی عدم کفایت گرفته است، پس دیگر رئیسجمهور نیست و ایشان بهغیر از پرونده ۱۴ اسفند که هنوز حکمی هم برایش صادر نشده، پرونده دیگری در دادسرا ندارند. پس برای چه همسرش را دستگیر کردهاند یا خانم سدیفی را؟ مگر اینها جرمی دارند یا اتهامی متوجه آنان است؟ من از شما میخواهیم دستور بدهید این دو نفر را آزاد کنند. آقای اردبیلی میگوید من جوانب کار را در نظر گرفتم و احتمال میدادم عدهای من را ملامت کنند برای این حکم آزادی. پس گفتم اجازه بدهید من فکر کنم. آقای بهشتی پاسخ دادند من نگفتم فکر کنید، گفتم این دو نفر را آزاد کنید. من دودل بودم که آقای بهشتی گفتند این دو را آزاد کنید به مسئولیت من، اگر در این قضیه اشکالی باشد، مسئولیت آن متوجه من است.
جمله آخر ایشان قابل تأمل است. مرحوم بهشتی گفتند که ما تلاشهای بسیاری کردیم و زحمتهای زیادی متقبل شدیم. سالها مبارزه با رژیمی که بدون ضابطه هرکاری که میخواست انجام میداد، برای همین لحظه بود که اگر الان کسانی که ولو در مسائلی تفاوت روشن در دیدگاه و عمل و اندیشه داریم، این تفاوت اجازه ندهد حقی از این افراد ضایع شود. آقای اردبیلی میگویند ما این افراد را آزاد کردیم که بعدا از ایران هم خارج شدند. شهید بهشتی حاضر بود خسارت را بر خودش متحمل شود، ولی حقی از کسی ضایع نشود. این تفکر و عمل ایشان بود، نه فقط در این یک مورد خاص، بلکه در کل سالهای زندگی به این اصل توجه کردند. این نشاندهنده افکار فردیست که مبنا دارد و به اصولش پایبند است. شهید مظلوم بهشتی هرچه داشت را برای اصولش گذاشت، حتی زندگیاش را برای مبنا و اصولش داد. گرچه همانطور که امامخمینی(ره) در صحبتهای پس از شهادت مرحوم بهشتی فرمودند، این شهادت دور از انتظار نبود و انتظار این مسأله را داشتیم. کسانی که برای خودشان در زندگی مشی و اصول دارند و در جهت اصولشان حرکت میکنند، طبعا کسانی همراهشان میشوند و کسانی هم مقابله میکنند. بستگی به این دارد که در چه عرصه و میدانی باشند؛ ممکن است این مقابله تا جایی پیش برود که حتی فرد را به لحاظ فیزیکی تحمل نکنند و شهید بهشتی مدتها قبل از اینکه ترور فیزیکی شود، با تبلیغات مسموم در سطح گسترده اجتماع در واقع ترور شخصیتی شده بود که برای ایشان و خانواده، بسیار سخت بود.
*این ترور شخصیت از کجا شروع شد و چرا؟
در همان موقعیت که بنیصدر، رئیسجمهور بود. اتهامات زیادی متوجه علما و بزرگانی چون شهیدرجایی و شهیدبهشتی شد، اما دکتر بهشتی بهرغم تمامی این اتهامات، هیچگاه از سیاست اخلاقی خود خارج نشد و حتی در سخنرانیهایش هیچگاه سعی نکرد طرفهای مقابل خود را بکوبد یا تخریب کند. همان سیاست اخلاقی خود را دنبال کرد و از مرز اخلاق و اصول، عدول نکرد و برای منافع خود حرف نامطلوبی نزد. حتی نسبت به منافقین یا مجاهدین که بیشترین اخبار و اتهامات را نسبت به ایشان منتشر میکردند، هیچگاه حرف غیراخلاقی و تند نگفت.
اوایل پیروزی انقلاب، مخالفان انقلاب و نظام، اقدام به ترور شخصیتهای برجستۀ اطراف امام کردند و بزرگانی چون شهید مطهری و مفتح را ترور فیزیکی کردند. در کنار این ترور فیزیکی، ترور شخصیتی نیز وجود داشت. ترور شخصیتی آنان اینگونه بود که شایعاتی برای شخصیتهای برجسته نظام درست میکردند. هر شخصیتی که مقامش والاتر بود، این شایعات در موردش نیز بیشتر بود. یکی از این شخصیتها دکتر بهشتی بود که بهخاطر شخصیت برجستهای که داشت، شایعه دربارهاش زیاد بود؛ مخصوصا در دولت کوتاه بنیصدر که یکی از بحرانهای اوایل انقلاب بهشمار میرود، شخصیت ایشان را زیر سؤال بردند و شایعاتی مبنی بر اموال زیاد ایشان و یا مسائل دیگر درست کردند. این شایعات تأثیرگذار بود و ما بهعنوان خانواده ایشان در شرایط خاص و عجیبی بودیم. از یک طرف، شهید بهشتی متهم میشد به چیزهایی که اصلا نبود؛ به ثروتمند بودن در حالیکه زندگی معمولی فردی را داشت که کار میکرد، متهم شد به انحصارطلبی در حالی که بینی و بین الله، من بهعنوان شاهد عرض میکنم که چیزی که در آقای بهشتی نبود، انحصارطلبی بود. امثال این رفتارها و آزارها و تهمت ها زیاد بود. گاهی هم این صحبتها از جانب دوستان گفته میشد که تحملش را سختتر میکرد؛ تا رسید به جایی که روی دیوارهای شهر تهران و شهرهای دیگر شعار مینوشتند. از جمله این شعارها، «بهشتی، طالقانی را تو کشتی» بود. خدا رحمت کند مرحوم طالقانی را که از دوستان نزدیک قبل از انقلاب پدر بودند و مرحوم بهشتی به ایشان خیلی علاقه مند بود و سالهای طولانی مراوده داشتند. گاهی وقتها تحمل این شعارها بسیار سخت بود تا جایی که من در خانه سپرده بودم اجازه دهند تلفن را من جواب دهم، چون شماره ما در اختیار همه بود و وقتی اشخاص زنگ میزدند، تحمل چند دقیقه اول کار سختی بود تا وقتی که فرد آرام میشد و بعد صحبت می کردم و غالبا منتهی میشد به اینکه برداشت اشتباه و داوری عجولانه و نادرست بوده است. بعد از شهادت ایشان عجیبترین تجربه خانواده این بود که افراد زیادی از اقشار مختلف و دیدگاههای مختلف می آمدند و میگفتند ما احساس می کنیم ظلم کردیم و حلالیت میخواهیم، چه کنیم؟ و ما هم جواب خود شهید بهشتی را می دادیم که آنچه از روی داوری نادرست و ناآگاهی مربوط به شخص من است به دل نگرفتم که از آن بگذرم.
همینطور هم بود. سعه صدر ایشان در سطح بالایی بود و تا مواجه نشوید نمی توانید درک کنید فردی چهطور این چنین آزمایشاتی را پشت سر میگذارد.
*گلایه ای میکردند از این رفتارها؟
گلایه ای که من تقریبا هیچگاه از ایشان ندیدم، ولی یکبار در حالی که سابقه نداشت ایشان شعری را بلند و با صدا بخواند، در ماشین بودیم که دیدم میخواند: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل؛ کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها.
*شناخت جامعه از شهید بهشتی را چهطور ارزیابی میکنید ؟
درباره شهید بهشتی شاید از افراد گوناگون گفته های متفاوتی شنیده باشید. اشخاصی که چند بعدی هستند، هر فردی به زاویهای از ابعاد شخصیت آنها نزدیک میشود. میخواهم بگویم در مواردی درباره ایشان، این شعر صادق است که «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من.» همان نگاه فرد و زاویه خاص فرد است که موجب یک داوری درباره شهید بهشتی شده است. در موارد نهچندان کمی با این مواجهایم که این مجموعه که نامش بهشتی است، در عین شهرت این نام، به لحاظ اینکه کیست و چگونه فردیست، کمتر شناخته است. من بهویژه با اسطوره سازی از چهره ها مخالفم، چون اسطوره سازی از چهره ها باعث می شود که مجال دیدن درست آنها را از دست بدهیم؛ در نتیجه اگر نکات آموختنی در زندگی آنها وجود داشته باشد، خودمان را از یادگیری محروم خواهیم کرد. به جای اینکه از ارتباط با فردی که میتواند در زندگی ما هم نقش ایفا کند، بهره بگیریم، فاصله مان با اسطوره سازی ها دور می شود و در نتیجه آنها را تافته های جدابافته می بینیم که به ما ارتباطی ندارند؛ گرچه برای خودشان یک ارزشهایی داشته باشند، اما پیوند و گره ای با زندگی ما ندارند. در حالیکه ارزش آشنایی با افراد به همین است که ببینیم کسانی که در میدانهایی توفیقاتی بدست آوردهاند، چگونه این کار را کردهاند. من امیدوارم به این سمت برویم. بههرحال در زندگی شهید بهشتی نکات فراورانی هست و فارغ از انتصاب خودم، عرض میکنم که ما میتوانیم بیش از اینها از شخصیت ایشان بهره ببریم.
*کدام آموزه از پدرتان میتواند مسائل امروز را حل کند؟
در جامعه ای هستیم که طی ۲ نسل گذشته، مباحثات فراوانی در عرصه علمی و اجتماعی صورت گرفته و درباره موضوعات مختلفی گفت وگو شده است که باید ثمرات فراوانی را از آن میگرفتیم. این نکته قابل تأمل است که نتیجه ای که از این گفتگوها باید حاصل میشده، نتیجه مطلوبی نیست. در بعضی مواقع، نگاهمان به افکار و اشخاص، نگاهی منفیست و در مواجه با اندیشه ها، گرایش ما بیشتر به نقاط ضعف و منفی گراییست. شهید بهشتی در مواجهه با افراد و اندیشه ها، جنبه های مثبت افراد را می دید. آنقدر هوشمند بود که نقاط ضعف و کاستی را ببیند، اما مجال اینکه عرصه ذهن او را اشغال کند، نبود. آیت الله بهشتی معتقد بود اگر کسانی هستند که میخواهند محور جریانات علمی و کانون مباحث اجتماعی قرار بگیرند، کشف نقاط مثبت و قوت در اندیشه ها باید صورت گیرد. شهید بهشتی در مواجه با سخن گزنده و تلخ دیگران، آرام بود، اول می شنید بعد پاسخ می داد و از روحیه جدلی به دور بود. به نظرم، این حلقه مفقوده رفتارهای امروز است.
امروز: عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس اظهارات اخير رهبري در جمع مسئولان نظام را فرصت مناسبي دانست تا افراد كنار رفته، ولايتپذيري خودشان را نشان دهند و طرف ديگر هم حتما به طور كامل به نظر ولي امرشان عمل كنند.
به گزارش ایلنا، اسدالله بادامچيان نماينده تهران، در پاسخ به سوالي در مورد سخنان اخير رهبر جمهوری اسلامی مبني بر بازگرداندن افرادي كه از نظام كناره گرفتهاند، اظهار داشت: راهكار عمل به اين سخنان، بازگشت خود اين افراد از يكسو و از سوي ديگر باز كردن ميدان براي كساني است كه ميخواهند گذشتهشان را جبران كرده و تغيير موضع دهند.
وي در مورد ضرورت گفتوگو با افراد مذكور افزود: معمولا نيازي نيست كه افراد گذشته خود را نفي كنند. اما هميشه اينگونه نيست و بعضيها شهامت قبول اشتباهات را نشانه شجاعت خود ميدانند. مانند حربن يزيدرياحي كه اين شجاعت را داشت تا در دو ساعت آخر نبرد از موضع خود برگردد و همه ميتوانند به او تاسي كنند. بنابراين اسلام با توبه و انابه راه را باز گذاشته است. البته اصراري ندارد كه افراد در مقابل عموم از موضع خود برگردد، بلكه ميگويد كه در عمل اين كار را انجام دهند.
بادامچيان گفت: بازگشت از عملهاي گذشته چند نوع است؛ يك نوع مربوط به رابطه انسان و خداست كه او ميبخشد، نوع ديگر تهمت زدن به ديگران است كه بايد جبران اجتماعي شود، ديگري اموال كسي را خورده است كه بايد پول آنها را بدهد و كسي ديگر هم به نظام آسيب زده و به دشمنان خدا كمك كرده است كه بايد جبران كند.
نماينده مردم تهران در مجلس يادآور شد: براساس آموزههاي ديني جواب سلام هر كسي را بايد داد و نبايد به او انگ نامسلماني زد. از نظر سياسي هم زمان آماده شده است زيرا كساني كه فكر ميكنند در فتنه سال گذشته به جايي ميرسند، ديدند كه اينگونه نشد و متوجه شدند كه نفرت عمومي نسبت به آنها پديد آمده است. كساني هم كه در ميانه بودند موضعشان را تغيير ميدهند.
بادامچيان در مورد راهكار رفع اختلافات دولت و مجلس گفت: راهكار آن مراعات كردن يكديگر است. البته اختلافات در هر حال پديد ميآيد، اما بايد آنها را حل كرد. اگر هم طرفين نتوانستند قضيه را حل كنند موضوع را محضر مقام معظم رهبري ميگويند، لذا جايي براي اختلاف نيست.
نماينده مردم تهران در مجلس همچنين در مورد كساني كه بين دو جناح آتش افروزي ميكنند، تصريح كرد: اين مساله مربوط به چند نفر نيست. ولي همه بايد خودمان را مخاطب رهبري بدانيم و حرمتها را رعايت كنيم تا در اين ميان اختلافات از بين بروند
امروز:به گزارش دانشجونیوز، متحصنین با تجمع در مقابل ساختمان اصلی دانشگاه و نصب بنر پرفسور ثبوتی بر بلندای دانشگاه تحصیلات تکمیلی خواستار لغو این حکم و عدم معارفه ریس جدید شدند.
پرفسور ثبوتی پس از انتشار حکم تغییر ریاست دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا از سمت مسئولیت دانشگاه استعفا کردید یا برکنار شدید،گفت: تفاوتی نمی کند که برکنار شده باشم یا استعفا داده باشم دانشگاه روال عادی را می گذراند و هیئت علمی آن را می گرداند. من موسس و مبتکر دانشگاه علوم پایه زنجان بودم و الان حدود ۲۰ سال از آغاز به کار دانشگاه می گذرد.
پس از انتشار خبر برکناری ریاست دانشگاه زنجان و تجمع دانشجویان، پرفسور ثبوتی با حضور در جمع دانشجویان عنوان کرد که تا ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح روز گذشته از حکم برکناری خود بی خبر بوده است. ایشان به دانشجویان معترض به این حکم عنوان کردند: این نصب و عزل ها دست من و شما نیست و مراسم معارفه ریس جدید برگزار خواهد شد.
این در حالی است که دانشجویان معترض در میان اشک ها و لبخندهای خود پرفسور ثبوتی را پدر دانشگاه نامیدند و گفتند از نظر آن ها کسی غیر از ایشان صلاحیت اداره دانشگاه را ندارد. آن ها عنوان کردند: "استاد ما می ترسیم بعد از شما تمام گل های این دانشگاه پژمرده شود". آن ها افتتاح دانشکده های جدید و در حال ساخت این دانشگاه را حق پرفسور ثبوتی دانستند.
گزارش هایی نیز از واکنش برخی از فعالین سیاسی و علمی استان زنجان درپی این تغییر در دانشگاه زنجان مخابره شده است.
سوابق علمی دکتر یوسف ثبوتی به شرح ذیل است:
دکتر یوسف ثبوتی اول شهریور ماه ۱۳۱۱ در خانواده فرهنگی در شهر زنجان به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در زادگاهش، در سال ۱۳۲۹ به طور همزمان در دو رشتهکشاورزی و فیزیک دانشگاه تهران پذیرفته شد که به دلیل علاقه زیاد به فیزیک، این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. وی پس از پایان تحصیلاتش در آزمون نقشهبرداری قبول شد و به صورت رایگان به یاری دکتر حسین کشی افشار شتافت. پس از چندی با معرفی ایشان، وارد دانشگاه تورنتو (کانادا) شد و موفق به اخذ درجهکارشناسی ارشد از آن دانشگاه شد.
دکتر ثبوتی پس از آن به دانشگاه شیکاگو راه یافت و به تحصیل اختر فیزیک نزد استادان صاحبنامی همچون سوبر امانیان، چاندراسکار، وچمبرلن پرداخت. وی در سال ۱۳۴۲ مدرک دکتری تخصصی خود را در این رشته دریافت کرد و برای تدریس با سمت استادیاری، رهسپار دانشگاه نیوکاسل انگلستان شد. وی پس از مدتی به ایران بازگشت و چندی بعد با سمت دانشیاری در دانشگاه شیراز به کار مشغول شد. فعالیت وی در دانشگاه شیراز سرآغاز تحولات جدیدی در دستگاه آموزش عالی ایران بود. نظام ترمی - واحدی کنونی از دستاوردهای دکتر ثبوتی برای نظام آموزشی کشور است.
دکتر ثبوتی در سال ۱۳۴۸ در یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه پنسیلوانیا رفت و ضمن تحقیقات به تدریس در آن دانشگاه پرداخت. وی پس از مدتی به ایران بازگشت و علاوه بر تدریس در دانشگاه صنعتی شریف، در سال ۱۳۵۱ طرح تأسیس رصدخانه ابوریحان بیرونی شیراز را ارائه داد. این رصدخانه که در سال ۱۳۵۶ افتتاح شد، بزگترین رصدخانه فعال ایران است. وی پس از آن، دوره دکتری نجوم را در دانشگاه بنیان گذاشت و زمینه تحصیلات تکمیلی برایعلاقمندان اختر فیزیک را در دانشگاه شیراز فراهم کرد. وی همچنین با پیگیریهای فراوان، مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایهزنجان را در سال ۱۳۷۰ تأسیس کرد. دکتر ثبوتی در ایجاد انجمن نجوم ایران در سال ۱۳۷۵ که با تلاش چند اخترشناس حرفهای ایران محقق شد نیز، نقش مهمی برعهده داشت.
از استاد ثبوتی بیش از ۵۰ مقالهپژوهشی در مجلات علمی بینالمللی منتشر شده است. این پژوهشگر عرصهفیزیک و نجوم، علاوه بر دریافت عنوان نویسنده کتاب سال جمهوری اسلامی و مدال پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در سال ۲۰۰۰ میلادی به دلیل فعالیتهای مستمر علمی به دریافت مدال ویژه آکادمی علوم جهان سوم نائل شد. وی فعالیت های علمی دیگری از جمله محقق ارشد انستیتوی نجوم و اختر فیزیک دانشگاه آمستردام هلند، محقق مدعو مرکز نجوم و اختر فیزیک دانشگاه شیکاگو آمریکا، استاد مدعو بخش فیزیک دانشگاه نورث ایسترن بوستون آمریکا و عضو وابسته مرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریست ایتالیا) نیز داشته است.
دکتر یوسف ثبوتی موسس و رئیس مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان از سال ۱۳۷۰ تاکنون بوده و همچنین عضو هیئت موسس انجمن فیزیک ایران، عضو هیئت موسس انجمن نجوم ایران، عضو شورای همکاریهای علمی و بینالمللی وزارت فرهنگ و آموزش عالی نیز بوده است.
وی فعالیت های دیگری از جمله عضویت در جامعه منجمین آمریکا، انجمن بینالمللی نجوم، هیئت مشاوران مجله علوم و تکنولوژی ایران، هیئت تحریریه مجله علوم و تکنولوژی ایران، هیئت مشاوران مجله فیزیک ایران، آکادمی علوم جهان سوم، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، شورای علمی مرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریست ایتالیا)، شورای عالی کتابخانه منطقهای علوم و تکنولوژی شیراز نیز داشته است. دکتر ثبوتی تاکنون توانسته است افتخارات زیادی از جمله مدال پژوهشی وزارت علوم در سال ۱۳۵۷، جایزه کتاب سال ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۴، جایزه توآس در سال ۲۰۰۰، جایزه خوارزمی در سال ۱۳۷۹ و انتخاب به عنوان چهره ماندگار در سال ۱۳۸۰ را کسب ک
امروز: رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با دانشجویان نبود انگیزه لازم در برخی دستگاهها را برای همكاری در مساله کوی دانشگاه را از جمله عوامل كندی این پرونده دانست.
به گزارش سایت اطلاع رسانی رهبری، مقام رهبریبا اشاره به سخنان یكی از دانشجویان درباره ضرورت پیگیری تأكید رهبری انقلاب درباره حمله به كوی دانشگاه افزود: روند این پیگیری كند بوده و آنچنان كه باید پیش نرفته است اما این مسئله فراموش نشده و انشاءالله به پیش خواهد رفت.
وی نبود انگیزه لازم در برخی دستگاهها را برای همكاری در این مسئله از جمله عوامل كندی این پرونده دانست و بار دیگر بر ضرورت رسیدگی به این موضوع تأكید كرد.
اتحاد بر مبنای اصول
رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به تفاوت سؤال و انتقاد با معارضه افزود: جریان و جنبش دانشجویی نباید تصور كند كه معارضه با دستگاهها، جزو وظایف اوست بلكه آنچه مهم است طرح سؤال و مطالبه پاسخ از مسئولان ذیربط است.
وی در ادامه سخنان خود هر دو مقوله وحدت و خلوص را مورد تأكید قرار داد و گفت: خالص كردن جامعه با فشار و حركتهای تند به وجود نمی آید و اسلام نیز كسی را مأمور نكرده است كه اشخاص ضعیف الایمان را به بهانه خالص كردن جامعه، از دایره خارج كنند.
رهبری منظور خود از تأكید بر وحدت را «اتحاد بر مبنای اصول» خواند و خاطرنشان كرد: بر این مبنا، با هركسی به همان اندازه كه اصول را قبول دارد متصل و متحدیم و هركسی اصول را قبول ندارد طبعاً از این دایره وحدت خارج است.
مواضع رسمی و غیر رسمی رهبری
وی همچنین در پاسخ به سؤالی در زمینه مواضع رسمی و غیررسمی رهبری تأكید كرد: مبادا كسی تصور كند كه رهبری برخلاف آنچه به عنوان نظر رسمی مطرح می كند، مواضع دیگری دارد كه به برخی خواص می گوید چرا كه این تصور مطلقاً درست نیست و اگر كسی چنین نسبتی بدهد گناه كبیره كرده است. نظرها و مواضع اینجانب صریحاً اعلام می شود چرا كه نه جایز و نه شایسته است كه رهبری مواضع دیگری جز این مواضع علنی و صریح داشته باشد.
تخریب زیر ساخت فرهنگی در برخی دولتها
مقام رهبری در پاسخ به سؤال یكی دیگر از دانشجویان حفظ نظام را اوجب واجبات دانست و افزود: معنای حفظ نظام حفظ مرزهای مختلف آن از جمله مرزهای فرهنگی و اخلاقی است.
وی اشكال یكی از دانشجویان درباره تولید نشدن كالاهای فرهنگی متناسب با عدالت و دیگر ارزشهای اسلامی را، صحیح دانست و تصریح کرد: مدیریتهای فرهنگی از جمله صدا و سیما، سازمان تبلیغات و حوزه هنری باید در این زمینه بیشتر كار كنند.
رهبری: متأسفانه این زیرساختها در طول زمان فراهم نشده و حتی در برخی دولتها زیر ساختهای فرهنگی و اعتقادی تخریب هم شده است.
خروج نخبگان
وی در خصوص خروج نخبگان گفت: ممكن است برخی عملكردها در خروج بعضی نخبگان تأثیر داشته باشد اما بیشتر موارد ناشی از وعده هایی است كه از خارج می دهند ضمن اینكه در برخی از این وعده ها، انگیزه معارضه با جمهوری اسلامی هم دیده می شود.
رهبرجمهوری اسلامی انگیزه های دینی و ایمانی را نیز موجب بازگشت نخبگان به كشور دانست.
نمی توان دانشگاه را رها کرد
مقام رهبری با اشاره به سخنان یكی از دانشجویان درباره تندروی در برخی برخوردهای انضباطی در دانشگاهها افزود: البته نمی شود محیط دانشگاه را كه آماج توطئه های دشمن است، به حال خود رها كرد و طبعاً مسائل انضباطی لازم است اما تندروی در هر زمینه ای از جمله در این زمینه خوب نیست.
وی با تأكید مجدد بر ضرورت آزاداندیشی در محیطهای دانشگاهی خواستار برگزاری جلسه بحث و مناظره در دانشگاهها شد نه صدا و سیما و محیطهای عمومی.
اختلافات را علنی نکنید
رهبر جمهوری اسلامی درباره سخنان یكی از دانشجویان در انتقاد از عملكرد برخی همكاران رئیس جمهور افزود: من در این زمینه ورود و قضاوتی نمی كنم البته ممكن است اشكال و ایراد وارد باشد اما باید مسائل را اصلی - فرعی كرد و مراقب بود كه مسائل درجه دوم، جای مسائل اصلی و تعیین كننده را نگیرد. وی با انتقاد از اقدام مسئولان در علنی كردن اختلافات افزود: در این باره تذكر جدی داده شده است.
این مساله به اختلاف نظرهای اخیر در مورد اظهارات رحیم مشایی اشاره دارد.
شعارهای تجمع، بد نبود
وی با اشاره به سخنان یكی از دانشجویان درباره تجمع چندی قبل شماری از دانشجویان در مقابل مجلس در انتقاد از مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد افزود: در این زمینه اظهار نظری نمی كنم البته شعارهای اكثر تجمع كنندگان بد نبود اما برخی شعارهای تند دادند كه طبعاً این دانشجویان نیز باید نقدپذیر باشند.
در این تجمع شعارهای تندی علیه رئیس مجلس و نمایندگان سر داده شد که اعتراض گروههای مختلف سیاسی را برانگیخت.
مقام رهبری در پایان سخنانش، تشكلهای دانشجویی را به مراقبت كامل برای دوری از تأثیرپذیری از اختلافات سیاسی فراخواند و خواستار موضع گیری دانشجویان در مسائلی مانند بیانیه تهران، قطعنامه شورای امنیت و تحریمهای یكجانبه امریكا و اروپا شد.
روز گذشته در دیدار سه ساعته رهبرجمهوری اسلامی با تشکلهای دانشجویی دوازده نفر از آنان به بیان نظرات و دیدگاههای خود در خصوص مسایل روز پرداختند.
سال گذشته نیز جلسه پرسش و پاسخی با حضور تعدادی از دانشجویان در حضور رهبر جمهوری اسلامی برگزارشد.
برادر امیر جوادی فر، یکی از قربانیان کهریزک با تاکید بر اینکه پیش تر شکایت خود را از عاملین کهریزک عموما و قاضی مرتضوی خصوصا اعلام کرده اند خواستار محاکمه ی قضات خاطی، شد.
بابک جوادی فر، در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام کرد که این حکم به طور رسمی به ایشان ابلاغ نشده است و وی نیز ار طریق خبرگزاری ها آن را شنیده و دنبال کرده است.
وی در رابطه با نقش موثر قاضی مرتضوی در مورد فجایع رخ داده با اشاره به گزارش منتشر شده از سوی مجلس شورای اسلامی و پرونده ی سه هزار صفحه ای که در دادگاه انتظامی بررسی شد، گفت: "نقش قاضی مرتضوی در رابطه با انتقال بازداشت شدگان به کهریزک محرز شده و ما نیز شکایت خود را از وی به صورت رسمی اعلام کرده ایم. بر همین اساس قاعدتا بایستی یکی از سه نفری که حکم تعلیق گرفته است دادستان وقت تهران باشد."
برادر امیر جوادی فر در ادامه و طبق قانون خواستار محاکمه و مجازات تمام کسانی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این مسئله مشارکت داشته و دخیل بودند شد.
آقای جوادی فر در پاسخ سوال گزارشگر هرانا مبنی بر اینکه آیا ایشان تمایلی به پیگیری این مسئله از طریق دادگاه های بین المللی دارند اظهار امیدواری کرد که باتوجه به افشاگری های صورت گرفته و علنی شدن شهادت سه تن از بهترین فرزندان این سرزمین، عاملین مجازات شوند تا هیچ گاه نیاز به پیگیری از طریق دادگاه های بین المللی وجود نداشته باشد.
بابک جوادی فر با تاکید بر عمل پیشگیرانه در رابطه با جنایات صورت گرفته در بازداشتگاه(سوله) کهریزک گفت: "امیدواریم مجازات های در نظر گرفته برای مسببین این جنایات باعث جلوگیری از تکرار موارد مشابه شود و به توجه به اینکه بنده اولیای دم نیز نیستم اما به شخصه معتقد هستم که حتی اعدام یک یا دو نفر نیز قابلیت جلوگیری را ندارد."
وی در پایان نیز تاکید کرد: " ما هم چنان نیز امیدوار هستیم که در چهارچوب قانون به کلیه ی اتهامات ریز و درشت کسانی که به هر نحو در مسئله ی کهریزک نقش داشتند رسیدگی شود"
لازم به ذکر است که صالح نیک بخت، وکیل خانواده امیر جوادیفر، با بیان این خبر گفته است: پس از تعلیق این قضات، تمامی شاکیان این افراد می توانند با مراجعه به داسرای کارکنان دولت، شکایت خود را از این قضات، مطرح و پیگیری کنند.
وی هم چنین اعلام کرد که پرونده کهریزک با پایان مدت اعتراض متهمان، به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
امروز: هجدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم همانند سال های قبل از ابتدای ماه مبارک رمضان در مصلای امام خمینی تهران ، در حال برگزاری است.
در این نمایشگاه یکی از اقدامات ارزشمندی است که همه سایه در کشور اجرا می شود و همانگونه که از نام آن پیداست متاع عرضه شده قرآن و معنویات است و قاعدتا تلاش می شود تا بازدید کنندگان با جنبه های مختلف معنوی قرآن آشنا شوند.
اما در نمایشگاه امسال به برکت وقایع پس از انتخابات سال گذشته علاوه بر قرآن غرفه هایی بنا گردیده که در این غرفه ها متاع کینه عرضه می شود .
این غرفه ها با عنوان " 8 ماه دفاع مقدس " تلاش کرده اند تا وقایع سیاسی سال گذشته کشور را در زیر لوای نمایشگاه قرآن به مخاطبان ارایه دهد .
در این غرفه ها عکس ها و فیلم هایی از خاتمی ، کروبی ، حسن روحانی و موسوی و... و برخی دیگر از شخصیت های منتسب به اردوگاه اصلاح طلبان که هم اینک خارج نشین شده اند - از جمله عطا الله مهاجرانی - به شماتت و زشتی به نمایش درآمده و حتی مرزهای اخلاق درنوردیده شده و مسایل زندگی خصوصی افراد و شکواییه همسران آنها از عدم پرداخت نفقه و... به دیوارها چسبانده شده است!
حتی فرح پهلوی نیز در نمایشگاه امسال قرآن حضور دارد و جمله ای از او با این مضمون که "موسوی شجاع است." در نمایشاه بین المللی قرآن نصب شده است تا کسانی که به عشق قرآن و عترت به این نمایشگاه معنوی می آیند ، با خود بپرسند فرح را چه به نمایشگاه قرآن؟!
به راستی آیا نمایشگاه قرآن جای این اداهای سیاسی است؟ آن هم نمایشگاهی که عنوان "بین المللی" را یدک می کشد!
موضوع این نیست که افرادی که در این نمایشگاه مورد حمله قرار گرفته اند چطور انسان هایی هستند و آیا عملکردشان مورد تایید است یا خیر(که معتقدیم بر اینان نیز نقد وارد است) بلکه سخن بر سر این است که همه چیز را مبتذل نکنیم و سطح همه مسائل را به دعواهای سیاسی تقلیل ندهیم.
شأن قرآن و به تبع آن ، نمایشگاه قران ، قطعاً بسیار اجل و برتر از آن است که دعواهای سیاسی و جناحی خودمان را تحت لوای آن ببریم و در محضر قرآن ، به جای پرداختن به قرآن ، به تسویه حساب با این و آن بپردازیم و حتی از زندگی خصوصی و خانوادگی افرادی که از آنان خوشمان نمی آید نیز نگذریم.
اگر شما با فلان چهره سیاسی مشکل دارید ، اشکالی ندارد ، بروید با او دعوا کنید و اصلا یک نمایشگاه اختصاصی هم علیه او راه بیندازید، در دعوا که حلوا خیرات نمی کنند ، اما شما را به خدا دیگر آتش دعواهایتان را به پای قرآن نکشید.
مردمی که به نمایشگاه قرآن می آیند ، نه برای توجیه سیاسی ، که جهت تکمیل فرایند معنوی خود در ماه رمضان به مصلای تهران می روند و این گونه کارها ، معنایش این است: حالا که مردم به هوای قرآن اینجا می آیند ، بهترین فرصت است که نان اهداف سیاسی مان را هم به تنور بزنیم."
نکته تاسف بارتر نامگذاری این غرفه ها به نام " هشت ماه دفاع مقدس " است . به راستی آیا دست اندرکاران این غرفه با این نامگذاری ، تلاش ندارند که این مطلب به ذهن بازدیدکننده القا شود که جمعی از مردم این کشور دشمن هستند ؟ طبیعتا دفاع در برابر دشمن معنا می یابد و این نامگذاری در واقع می خواهد به برخی ناآگاهان و مدافعان تندروی این آقایان این مطلب را القا کند که همانگونه که با دشمن می رزمید در داخل کشور خودتان با عده ای از هموطنانتان که مثل شما فکر نمی کنند جهاد کنید ؟
این نامگذاری ها به جز اینکه آتش کینه و عمق نفرت را در بین طرفین منازعه سیاسی کشور و هوادارانشان تشدید کند حاصلی نخواهد داشت و در حالی که مسئولان عالی نظام همواره بر وحدت تاکید می کنند ، جایگاه این قبیل اقدامات در پازل وحدت طلبی در کجا تعریف می شود ؟
کاملاً مشخص است که یک عده دوست ندارند مملکت روی آرامش ببیند و از هر فرصتی برای تازه کردن اختلافات بهره می گیرند حتی اگر این فرصت ، آمدن مردم به نمایشگاه قرآن باشد.
ماه رمضان ماه خود سازی و معنویت است ؛ آیا رواست در ماهی این چنین و در مکانی آن چنین که با نام قرآن و معنویت گره خورده دغدغه گردانندگان و متولیان آن فرستادن بلوتوث دست دادن سید محمد خاتمی ( رییس جمهور سابق) با یک زن و یا خواندن شکواییه همسر سابق مهاجرانی خطاب به رییس قوه قضاییه باشد ؟ ایا این قبیل اعمال سوء استفاده جناحی و سیاسی از امکانات دولتی و از نام های مقدسی چون ماه رمضان و قرآن کریم نیست ؟
احترام به شعور مخاطب اصل اول هر نمایشگاهی است ، آیا مردمی که به این نمایشگاه مراجعه می کنند برای برخورداری از نور بصیرت معنویات به آنجا می روند و یا اینکه می خواهند کلی بدوبیراه نسبت به عمر و زید و.. بشنوند؟
ای کاش یاد بگیریم که " هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد."
امروز:محمد نوری زاد در نامه ای که پیش از این در زندان اوین نوشته است از رهبری برای سخن گفتن خود و همفکرانش در باره کشور و اینده ی آن و نیز عدل و انصاف تقاضای دیدار کرد.
این نامه که با مقدمه ای از نوری زاد در وبسایت شخصی وی منتشر شده است به شرح زیر است:
پیش از آغاز سخن :
در زندان که بودم ، تعدادی از نوشته های خود را (پنج مطلب) به دوستی که نمی شناختمش سپردم تا آنها را در بیرون زندان به من برساند . این نوشته ها ، یکی همین تقاضا از رهبرگرامی مان بود ، و چهار نوشته با عنوان کلی " گلها و سیم خاردارها ".
از زندان که بیرون آمدم ، تلاش من برای دستیابی به آن نوشته ها به جایی نرسید ، تا این که دیروز (۸۹/۵/۲۲) همه ی آن پنج مطلب به دستم رسید . با نگاهی به نوشته ی : تقاضا از رهبر ، دیدم گرچه طعم این نوشته از داخل زندان ، مطلوب ترمی بوده است اما اکنون که بیش ازدوماه از زمان نگارش آن می گذرد ، هنوز ظرافت های بطئی آن خواستنی و در خور اعتناست.
این نوشته ، درراستای نامه های پیشین من به رهبری نیست . بلکه برای خود خاستگاه مستقلی دارد که تقدیم حضرت ایشان می گردد :
به نام خالق حق
رهبر گرامی، سلام.
سپاس خدای خوب را که سالروز کوچ امام عزیز، آنگونه که حضرت شما انتظار داشت، با شکوه تمام برگزار گردید و با شایستگی نیز به سرانجام رسید و سپاس دیگر این که فتنهگران را فرصت و مجال فتنهگری به هیچ افتاد و جملگی از صفحهی روزگار محو و ناپیدا شدند و به یمن زحمت و درایت مردان کاردان ما، مفتضحانه به دوردستها رانده شدند و به تاریخ و خاطره پیوستند.
اگر اجازه فرمایید من تقاضای ساده و دوستانه و انسانی و خیرخواهانه و خداپسندانهی خود را از زاویهای دیگر به پیشگاهتان معروض دارم و همزمان امید این نیز داشته باشم که اگر ثواب و خیری در تقاضای سادهی من مشاهده فرمودید، در اجابت آن دستور به شتاب دهید و در این امر خیر، به سخن هیچ نابکار و مکاری که در لباس دوست بنای دشمنی دارد، اعتنا نفرمایید.
رهبرگرامی،
من در پیشفرض تقاضای خویش، فتنهگران و سرانشان را در کنار منافقین و سران از خدا بیخبر آنان میگذارم و در این فرض گستاخانه، شرم و حیا را به آستان بخشایندگی حضرت خدای متعال احاله میدهم. پس، فرض من بر این است که فتنهگران، همان منافقیناند و جناب شما، همان امام خمینی عزیز.
یادتان هست یک روز، پیش از آن که منافقین به ستیز مسلحانه و ترورهای کور و ناجوانمردانه روی برند، از امام خمینی، تقاضای ملاقات و دیدار حضوری کردند؟ میدانم که تقاضای آنان را نیک به یاد دارید. و باز میدانم که هنوز زنگ پاسخ امام خمینی در گوش مبارکتان هست. آنگاه که فرمود: شما (مجاهدین) اسلحههای خود را زمین بگذارید، من خمینی، خود به دیدار شما خواهم آمد!
رهبر عزیز، نورچشم ما،
ما فتنهگران، به همراه سران خویش، از شما تقاضای دیداری دوستانه و صمیمانه داریم. و پیش از آن، برای اعتماد و اطمینان شما، دست روی قرآن میگذاریم و سوگند میخوریم که ما جملگی از سلاح تهی هستیم و جز برای برونرفت از این مخمصهی نامبارک، اندیشه و نگرانی و اهتمامی نداریم. ما، اعلام میداریم که نه از اجنبی خط گرفتهایم و نه بنای فروپاشی نظام خویش را در سر داشته و داریم. اشتباه ما شاید این بود که از آموزههای مکرر حضرت شما آموخته بودیم که در اسلام ناب، مردمان، از آزادی فراوانتر و عمیقتری نسبت به جوامع غربی بهرهمندند. و از خود شما آموخته بودیم که برای نشاط سیاسی و اجتماعی جامعه باید هزینههای بدیهی آن را تحمل کرد. بنابراین، فارغ از فتنهگریهایی که به ما منتسب کردهاند، و با دستانی تهی از فتنه، تقاضای دیدار شما را داریم. دوست داریم در این دیدار تاریخی، که حتما در دایرهی فهم مطلق خدا، از خیر و خوبی سرشار است، حضرت شما در جایگاه شریف رهبری بنشینید و ما -فتنهگران دیروز و بخشی از مردمان انکارناپذیر امروز- با فرزندان و همسران و پدران و مادران خویش، در مقابل شما بنشینیم و با هم سخن از درستی و پاکی و مهر و خدا و پیغمبر و ایران و آینده و عدل و انصاف بگوییم. شما با آن سینهی گشادهی خود، صبوری اختیار کنید و مثل همیشه، سخن چند نفر از حاضرین را بشنوید، و در پایان، همان حاضرین، گوش دل به سخنان شما بسپارند.
محصول نهایی این ملاقات، هرچه که باشد، جز خیر نخواهد بود. چرا که تایید حتمی خدای متعال با هر نشست منتهی به خیر است. بدخواهان ما و شما چه بسا شما را به مجرایی از افق نامطلوب این نشست دراندازند. که: با این ملاقات، فتنهگران معدوم شده و به تاریخ پیوسته، حیات و روحیه و فرصت تنفس خواهند یافت. اما فراتر از این افق تیره و نادرست، من میگویم: پس از این نشست، چه بسا اعتماد گسسته و انشقاق حتمی مردم، فرصت ترمیم یابد. برکات این دیدار از شماره بیرون است اما من به "برکت رضای خدای خوب" اشاره میکنم و در میگذرم. اگر صدای تقاضای ما از اعماق زندان به شما رسید و پاسخی هر چند مختصر در حد یک "نه" حتی دریافت کردیم، معلوم میشود که رهبر فرزانهی ما در جریان چند و چون جامعهی خویش است. وگرنه، به ما، و به همان فتنهگرانی که خود را "مردم" میدانند، حق بدهید که شما را و دیدار شما را دور از دسترس خویش ببینند و باور کنند. که: مباد آن روز!
با احترام و ادب
فرزند شما: محمد نوریزاد-زندان اوین- اندرزگاه هفت
۸۹/۳/۱۴
پانوشت : هم اکنون محمد نوری زاد ، ۴ روز از بازگشت و بازداشت مجدد غیرقانونی اش به زندان اوین می گذرد.
امروز: پس از گذشت یکسال از جنایت کهریزک و شهادت سه تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، حکم تعلیق و عزل سعید مرتضوی و دو مقام مرتبط دیگر صادر شد. این حکم توسط شعبه یک دادگاه انتظامی قضات، به این سه مقام قضایی ابلاغ شده است.
صالح نیک بخت، وکیل خانواده امیر جوادیفر، از جانباختگان بازداشتگاه کهریزک با بیان این خبر به جرس گفت: پس از تعلیق این قضات، تمامی شاکیان این افراد می توانند با مراجعه به داسرای کارکنان دولت، شکایت خود را از این قضات، مطرح و پیگیری کنند.
وی همچنین اعلام کرد که پرونده کهریزک با پایان مدت اعتراض متهمان، به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
به گزارش مهر، بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت ۳ نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.
بر اساس این حکم، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده، مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند.
این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ ۲۴ مرداد ماه ۱۳۸۹ صادر گردیده است.
سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۹ تیرماه ١٣۸۹ (۳۰ ژوئن) با صدور اطلاعیه ای، دو تن از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک را بدون ذکر نام و مشخصات و به اتهام "ضرب و جرح عمدی منجر به قتل"، به "قصاص نفس" (اعدام) محکوم کرده بود. این دو تن، متهم به قتل امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی شناخته شده و علاوه بر "اعدام"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم شده اند. بر اساس این اطلاعیه، ۹ متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم اند.
دادگاه بررسی پرونده این بازداشتگاه زیر نظر قاضی مصدق در سازمان قضایی نیروهای مسلح، در جلساتی غیر علنی تشکیل شد و با برگزاری هشت جلسه در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ به کار خود پایان داد.
دو افسر نگهبان وقت، ابراهیم محمدیان و محمد خمیس آبادی، دو متهمی هستند که در این دادگاه به اعدام محکوم شده اند و درجه آنان استوار دوم نیروی انتظامی می باشد. سرهنگ دوم فرج الله کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک)، بعنوان متهم ردیف اول پرونده به "بی احتیاطی، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به تلفات جانی و صدمات بدنی، جمعا به ٣۵ ماه حبس و ۷میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس و شش ماه محرومیت از خدمت محکوم شد.
وکیل مدافع خانواده امیر جوادی فر، یکی از شهدای کهریزک، در مورد این پرونده گفته بود "درخواست وکلا و اولیای دم براینکه اگر دادگاه از نظر صلاحیت ذاتی نمی تواند مرتضوی (دادستان وقت تهران) را محاکمه کند، حداقل او را به عنوان مطلع در این دادگاه احضار کند، مورد توجه و موافقت قرار نگرفته است."
پیش از این مقامات ارشد انتظامی در دیدارهایی جداگانه با خانواده شهدای فاجعه کهریزک، بر این نکته تأکید کرده بودند که اعزام بازداشتشدگان رخدادهای پس از انتخابات ۸۸ به کهریزک با وجود مخالفت آنها صورت گرفته و سعید مرتضوی مسئول مستقیم این ماجرا بوده است.
این در حالی است که سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در جوابیهای که به دنبال قرائت گزارش نمایندگان مجلس در مورد کهریزک ۲۶ دی سال گذشته منتشر کرده بود، تلاش کرد تا از این اتهام تبرئه شود. وی نوشته بود: "قبل از اعزام ١۴٧ نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه کهریزک، اینجانب پس از شرکت در جلسه صبح روز جمعه مورخ ١٩/۴/٨٨ کمیته سیاسی و امنیتی شورایعالی امنیت ملی و طرح موضوع در جلسه مذکور با معاونت امنیت دادسرای تهران و قاضی رسیدگی کننده تماس گرفته و تأکید نمودم با بررسی دقیق پروندهها تنها افرادی که با چاقو و قمه در اغتشاشات شرکت داشته و اموال خصوصی و عمومی مردم را به آتش کشیدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارک جا در اوین به صورت موقت میتوانند به بازداشتگاه کهریزک اعزام نمایند و تأکید مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصیل کرده یا دانشجو در بین بازداشت شدگان باشد، به هیچ وجه به بازداشتگاه کهریزک اعزام نشوند..."
با این همه اما دستگاه قضایی دفاعیات مرتضوی را نپذیرفته و به عقیده ناظران حقوقی، صدور حکم تعلیق وی به این معناست که او "نخستین متهم جنایت کهریزک" شناخته شده است.
امروز:کانون صنفی معلمان،طیف صنفی، با انتشار بیانیه ای نسبت به افزایش شش درصدی حقوق شاغلان و بازنشستگان دولت که از نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی یعنی ۹/۹ درصد، نیز کمتر است، گلایه کرده است.
متن کامل این بیانیه که در اختیار رسانه ها قرار گرفته است به شرح زیر است:
سالها معلمان و فعالان صنفی آنان با تحمل هزینه های مادی و معنوی خواهان تصویب و اجرای قانون پرداخت هماهنگ بودند . سرانجام در سال ۱۳۸۶ قانون مدیریت خدمات کشوری توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید اما اجرای آن نیزبه تعویق افتاد . با وجود مغایرت این قانون با خواسته های معلمان (استثناهای زیادی در این قانون وجود دارد) تعدادی فعالان صنفی و معلمان خواهان اجرای آن شدند تا بالاخره قانون مذکور هر چند به شکلی ناقص به اجرا در آمد .
طبق نص صریح ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸/۷/۸۶ چنین مقدر شد که : "حداقل افزایش سالیانه ی [حقوق کارکنان دولت ] به اندازه ی نرخ تورمی است که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام گردد. " همچنین ماده ۱۵۰ قانون برنامه چهارم اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مقرر داشته که دولت موظف است حقوق کارکنان و بازنشستگان دولت را طی برنامه چهارم و در ابتدای هر سال برای تمامی رشته های شغلی ، متناسب با نرخ تورم افزایش دهد .
امسال متاسفانه علیرغم افزایش سرسام آور قیمت خدمات مختلف اعم از کرایه تاکسی، مترو، ویزیت پزشک ها، قیمت دارو، در مان در بیمارستان های عمومی و خصوصی و نیز ارزاق عمومی نظیر گوشت، مرغ ، مواد لبنی تا میوه و سبزی جات که در بازارهای میوه و تره بار عرضه می شوند و در روزنامه ها نیز بارها در مورد افزایش و گرانی قیمتها نوشته و گفته می شود فقط ۶ % به حقوق شاغلان و بازنشستگان دولت افزوده شد و خانواده هایشان بدون این که ( دکترای اقتصاد ) داشته باشند تورم و گرانی به مراتب بیش از افزایش حقوقشان را با تمام پوست و گوشت خود احساس کردند! به قول شاعربزرگوار و استاد پیش کسوت جامعه شناسی زنده یاد سعدی :این شکم بی هنر پیچ پیچ/ صبر ندارد که بسازد به هیچ
افزایش شش درصدی حقوق که حتی از نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی ( ۹ / ۹ % ) نیزکمتر است ضرب المثل " یک مویز و چهل قلندر " را تداعی می کند. آیا می توان این تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی را قبول کرد؟ درصورتی که تجربه ثابت کرده که هر سال حد اقل سه بار: در ماه های رمضان، محرم، و قبل از عید نوروزمواد خوراکی و به دنبال آن قیمت بقیه ی اجناس و خدمات بیش از ده درصد گران می شود و دود این گرانی ها به چشم کارکنان و حقوق بگیران رده پایین دولت می رود. آیا این افزایش شش درصدی حقوق با نص صریح قانون مصوب مجلس مغایرت ندارد ؟ اساسا این عدم تناسب بین افزایش حقوق کارمندان دولت و نرخ واقعی تورم در جامعه چه پیامد ها و اثرات ناگواری بر جامعه، زندگی مردم و خصوصاً کارمندان دولت به دنبال خواهد داشت ؟ استرس ناشی از تورم و گرانی بر کارکنان دولت که حقوقشان پاسخگوی خدمات صادقانه شان نیست آنها را نسبت به کار خود بی انگیزه نمی کند؟ امکان لغزش در مقابل نفسانیات و تمناهای غیر انسانی را دربرخی از آنها افزایش نمی دهد؟ بعضی ازافراد را برای رسیدن به اهداف فردی و اجتماعی به ارتکاب جرم نمی کشاند؟
اگر تاثیر عدم تناسب حقوق با نرخ تورم واقعی در کیفیت فعالیت معلمان و میزان بازدهی آموزش و پرورش که مهمترین و زیر بنائی ترین نهاد در تربیت نسل فردای جامعه است مورد بررسی قرار گیرد روشن می شود که فرایند آموزش و کیفیت آن به طور کامل به شرایط روحی و روانی کادر آموزشی و مخاطبین آنها و شرایط جامعه وابسته است . معلمان که نقش مهمی در زمینه بقاء و توسعه اجتماعی دارند به دلیل عدم امکان دستیابی به زندگی حداقلی به ناچار چند شغله می شوند ، آنگاه سطح کیفیت آموزش کاهش می یابد . دانش آموزان و خانواده های آنها که باید به دور از دغدغه های روانی و تنش های محیطی و اجتماعی در فرایند آموزش با تمرکز حواس کامل به صورت فعال شرکت نمایند تا کیفیت آموزش مطلوب تر گردد به شدت و سختی گرفتار فراهم آوردن معاش خود هستند.
هم اکنون چهره های نزار دانش آموزان که ناشی از سوء تغذیه آنان و ناراحتی ها و استرس های خانوادگی و اجتماعی است در کلاس ها با نمود رفتاری افسرده یا پرخاشگر بازدهی کلاس درس را کاهش می دهند و دردناک تر از این هم زمانی است که برخی دانش آموزان یکی یکی مدرسه را ترک می کنند تا با کار کردن به اقتصاد خانواده شان کمک کنند. متاسفانه این مشکلات هر سال از سال قبل بیشتر و پیچیده تر می گردد. در نتیجه افت کیفیت آموزشی و افت تحصیلی قابل توجهی در مراکز آموزشی اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی را شاهد هستیم که بخش اعظم آن متوجه فشارهای اقتصادی ناشی از عدم تناسب افزایش حقوق با افزایش نرخ تورم واقعی در جامعه می باشد. البته این مشکل امسال نیست بلکه سالیان درازی است که ما گرفتار تورم های فزاینده در قیمتها ی اجناس و مایحتاج عمومی و عدم تناسب حقوق و دریافتی کارکنان دولت و بخصوص فرهنگیان با تورم هستیم.
برنمایندگان مجلس است که دولت را به اجرای قانون، یعنی افزایش حقوق کارکنان دولت به میزان تورم واقعی سالانه ملزم نماید و با نظارت مؤثر خود مانع افزایش مشکلات معلمان و سایر کارکنان دولت گردد .
کانون صنفی معلمان ( طیف صنفی )
امروز:مادر ارسلان ابدی از بازداشت شدگان حوادث روز عاشورا با گلایه از دادستان تهران مبنی بر عدم عمل به قولش گفت: دادستان تهران به بنده قول داده بود که فرزندم را بعد از ماه ها اسارت از زندان مرخص کند و من به حرف دادستان تهران مبنی بر مرخصی فرزندم اطمینان کردم و همچنان منتظر هستم که وی به وعده هایش عمل کند.
به گزارش جرس، وی همچنین از عدم مصاحبه خود با رسانه های مختلف در خصوص وضعیت فرزندش سخن گفت و افزود: دادستان تهران قول مکرر داده که در صورت سکوت در مورد ارسلان و جلوگیری کردن از رسانه ای شدنش وی را از زندان مرخص کند.
قابل ذکر است که در این مدت تماس های مکرری از رسانه های مختلف با خانم ابدی صورت گرفته که ایشان تاکنون از مصاحبه و رسانه ای کردن پرونده ارسلان خودداری کرده بود.
ارسلان ابدی که از بازداشت شدگان حوادث روز عاشورا است در ابتدا توسط دادگاه بدوی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به ۹ سال و نیم حبس محکوم شده و پس از درخواست تجدیدنظر خواهی، این حکم توسط شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
کیفرخواست ارسلان ابدی ابتدا "محاربه" و "فساد فی الارض" عنوان شده بود که پس از چندی با توجه به فشار افکار عمومی و برخی از مسئولین، این کیفرخواست تغییر کرد.
این دانشجو از روز عاشورای سال گذشته تاکنون در بند ٣۵٠ زندان اوین به سر می برد و از مرخصی استفاده نکرده است.
خانواده ابدی بعد از درخواست مرخصی با مخالفت وزارت اطلاعات در این خصوص مواجه شده اند با این وجود اعضای خانواده ابدی بسیار امیدوارند که با آغاز ماه مبارک رمضان با مرخصی فرزندشان موافقت شود.
همچنین اخبار مختلف از داخل زندان اوین حاکیست که شرایط روحی و جسمی ارسلان ابدی در بند ۳۵۰ بسیار نامناسب بوده و وی که در آستانه نهمین ماه دستگیری و بازداشت خود به سر می برد در شرایط روحی و جسمی بدی به سر می برد. پیش از این نیز اخباری مبنی بر فشار بر خانواده ابدی با دستگیری همسر و دو خواهر وی منتشر شده بود.
امروز:مهدیه گلرو، دانشجوی محروم از تحصیل زندانی در آُستانه دومین سالگرد ازدواجش نامه ای را خطاب به همسرش نوشته است و در آن به شرح دلتنگی ها و بی عدالتی ها پرداخته است.
به گزارش جرس، وی در نامه اش آورده است: می گویند در زندان غروب اندوه زاید و شب روح را می فشارد. اگر غمی در چشمانم دیدی از آن من نیست اندوه من بیش از بیرون این دیوارها نیست که غم بی عدالتی و حق کشی اندوه را به نهایت رسانده بود و اینجا غم دوری توست که کارد را به استخوان می رساند.
مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل، ۱۲ آذر ماه به همراه همسرش در منزلشان بازداشت شد. وحید لعلی پور، همسر مهدیه گلرو، پس از سه ماه به قید وثیقه آزاد شد اما گلرو همچنان بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد.
دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم. دلت را می بویند.
روزگار غریبیست نازنین. دهانت را می بویند شاید شاملو هرگز از خاطرش هم عبور نمی کرد که روزی این شعر مصداق واقعی ۳۲ روز انفرادی و سه ماه بازداشت باشد.
این خط از شاملو لحظه ای در بازجویی از خاطرم گذشت که از بازجو پرسیدم دلیل بازداشت وحید چیست؟ و او هم چون همیشه با وقاحت گفت چون می دانستیم چقدر ایاق هستید و از رابطه شما آگاه بودیم می دانستیم با بودن او کار ما برای حرف کشیدن از تو آسان می شود.
همان لحظه حس کردم دهانم را بوییده اند و از عشقی را که در پستوی خانه پنهان نکرده بودیم آگاه شده اند اما عشق میراثی نیست که چون پول در ته گوشه جیب پنهان بماند. می خواهم از این پنهان آشکار بگویم. هر که هر چه می خواهد بگوید زبان نوشتن شفاف است خواه از عشق بنویسی خواه از عدالت.
این زبان آنقدر روشن است که اگر ابله ۱۰۰ بار هم بخواند باز چیزی دستگیرش نخواهد شد. این حس در گوشه وجودم ماند تا امروز در سالروز پیوندمان بهانه ای برای گفتنش یافتم.
عزیزم با خاطره ۲۰۹ ما قادریم بگوییم توانستیم یکدیگر را در بزرگترین جولانگاه دشمن دوست داشته باشیم و می توانیم بگوییم زنده بودیم. حالا نیز بیش از سه ماه از آخرین بار که بدون این شیشه های زنگ آلود نازیبا دیدمت می گذرد و این هم سندیست دیگر بر اثبات عدالت و مهرورزی.
اما همانقدر که تیغه بی عدالتی برای ما برنده بوده است تیغه عدالت نیز روزی برهنه خود را نشان خواهد داد. و این نتیجه تلاش نسل ما خواهد بود که در سالهای سیاه جنگ به دنیا آمدیم و در سالهای بعد عاشق شدیم. عشقی که به ما می گوید مایوس نباش چون سالهای خوب در انتظار ماست. اما از ۹ ماهی که بی تو سپری شد عزیزترینم. زندگی ما را به آزمون کشید و نغمه هایم را به لابه لای نرده ها و دیوارها آورد. اینجا به هر سو بنگری جدایی است. روزهای ۲۵ سالگی در گوشه محبس می گذرد. روزها گم می شوند و تلخی بر زبانم جوانه می زند. آزادی ام محو شده و بسیار از دست داده ام و اندکی حتی نصیبم نشده و در این نداشتن ها قربانی شده ام. می گویند در زندان غروب اندوه زاید و شب روح را می فشارد. اگر غمی در چشمانم دیدی از آن من نیست اندوه من بیش از بیرون این دیوارها نیست که غم بی عدالتی و حق کشی اندوه را به نهایت رسانده بود و اینجا غم دوری توست که کارد را به استخوان می رساند. اینجا هیچ کس آنقدر که آزادی را دوست دارد نمی تواند کسی را دوست داشته باشد اما من ...
بر تو تردیدها آوار خواهند شد و امیدت به شکست بدل می شود اما در همین لحظه است که باید به یاد آوری تلاش برای بهتر زیستن را زنده گی کردن و نه زندگی کردن را. اگر خودت را از روزمرگی نجات نمی دادی و اگر خودت را پرت نمی کردی اکنون چشمه ای بودی در کوهستان که جز گوسفندی و چوپانی کسی به تماشایت نمی آمد چشمه ای بودی در کوهستان که جز گرگ پیری تو را نمی دید. اما اینک زندگی ما دریاییست که هیچ گاه بوی تعفن آب راکد را نمی گیرد. اینک بین ما فاصله هاست و می ترسم گمان کنی حقم را بر عشقم ترجیح داده ام اما عشقت نیز حق من بود که در کنار دیگر حقوقم غصب شد. و اینک سرشار از حسرت توام و آبستن تغییرات بزرگ. اندکی صبر سحر نزدیک است
امروز:عضو فراکسیون خط امام(ره) در تذکری خواستار پیگیری اعتباراتی شد که به پیمانکاران داخلی برای پروژههای پارس جنوبی پرداخت شده است، اما به میزان مورد انتظار در اشتغالزایی مردم منطقه تاثیرنگذاشته است.
به گزارش ایلنا، مهدی پورفاطمی نماینده دشتستان در تذکری در پایان جلسه امروز مجلس با اشاره به ۲۱ میلیارد دلاری که تاکنون برای راه اندازی پارس جنوبی به پیمانکاران داخلی کشور داده شده است، گفت: تا امروز خبری از این ۲۱ میلیارددلار نیست.
پورفاطمی با یادآوری اینکه قرار بود در پروژههای پارس جنوبی ۹۰ هزار نفر اشتغال یابند و از این میان ۱۵هزار نفر اهل استان بوشهر باشند، تصریح کرد: با تبلیغات زیادی که رسانههای داخلی در رابطه با ظرفیت اشتغالزایی این پروژه انجام دادهاند، مردم و جوانان این استان از ما نمایندگان انتظار دارند و میخواهند که این موضوع را پیگیری کنیم.
پس از این تذکر ابوترابیفرد که ریاست جلسه را بر عهده داشت، از این نماینده خواست تذکر خود را کتبا به هیات رییسه ارائه کند تا پیگیری شده و گامی مناسب جهت اشتغال مردم منطقه و توسعه کشور برداشته شود.
امروز:در حالیکه شرایط جسمانی عیسی سحرخیز، عضو زندانیِ شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات روز بروز وخیم تر می شود اما مسئولان زندان همچنان از موافقت با مرخصی وی امتناع می ورزند.
سحرخیز، مدیرکل اسبق مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت اول سیدمحمد خاتمی، حدود چهارده ماه است که در بازداشت بسر میبرد و در این مدت، علی رغم وضعیت نامناسب جسمانی هیچ مرخصی نداشته است.
عیسی سحرخیز که در جریان حوادث پس از انتخابات دستگیر شد، در شکایتنامه ای علیه شرکت نوکیا زیمنس یادآوری کرده بود که شنود تماسهای تلفنیاش پیش از دستگیری توسط دولت ایران بر اساس فناوریهای شرکت نوکیا بوده است و این شرکت را به دست داشتن در "نقض" حقوق بشر در ایران متهم کرده است.
به همین مناسبت "جرس" با مهدی سحرخیز در خصوص وضعیت نگران کننده جسمانی آقای سحرخیز و عدم موافقت مسئولین زندان با مرخصی ایشان و پی گیری شکایت از نوکیا زیمنس به گفتگو پرداخته است که در پی می آید:
آقای سحرخیز می توانید در خصوص آخرین وضعیت پدرتان در زندان توضیحاتی بدهید؟
طی ملاقاتی که مادرم روز پنج شنبه با آقای سحرخیز داشتند فشار خون ایشان بشدت بالا و بیست روی دوازده و نیم بوده و علت نوسان شدید فشار خون اصلا مشخص نیست واین مسئله خطرناک می باشد، به همین علت وضعیت جسمانی نگران کننده ای دارند. از سوی دیگر به علت درد شدید پا توانایی راه رفتن ندارند و مجبور به استفاده از ویلچر هستند.
آیا نسبت به درخواست مرخصی برای پیگیری درمان ایشان در خارج از زندان موافقت شده است؟
نخیر، هنوز موافقت نکرده اند که ایشان برای معالجه از زندان خارج شوند. وکیلشان پیگیر این هستند که شاید بتوانند مرخصی استعلاجی برای ایشان بگیرند اما تاکنون موفق نشده است. چندین بار برای گرفتن مرخصی صحبت و پیگیری شده است اما تاکنون موافقتی با مرخصی استعلاجی ایشان نشده است.
در داخل زندان امکانات و رسیدگی پزشکی چگونه است؟ و آیا به وضعیت جسمانی آقای سحرخیز رسیدگی می شود؟
در حدی که امکانات پزشکی هست خود پزشکان کوتاهی نمی کنند و داروهای مسکن برای تسکین درد به ایشان داده می شود اما وضعیت جسمانی ایشان به حدی وخیم و نگران کننده است که باید برای معالجه و ام آر آی باید به خارج از زندان بیاند چون در زندان امکاناتی در این زمینه نیست و تا آقای سحرخیز ام آر آی انجام ندهند مشکلات پای ایشان مشخص نمی شود. از سوی دیگر ایشان به علت اینکه آلرژی به دارو دارند باید تحت مراقبت پزشکی باشند تا علاوه بر این مشکلات مشخص شود علت بالا و پایین رفتن فشار خون ایشان چیست.
آیا این اتلاف وقت از سوی مسئولین زندان در دادن مرخصی می تواند در وخیم تر شدن وضعیت جسمانی آقای سحرخیز تاثیر بگذارد؟
بله کاملا تاثیر دارد. بویژه که ایشان روزه هم می گیرند و بسیار ضعیف شده اند و چند بار که مادرم از ایشان خواهش کردند تا با توجه به شرایط سخت زندان و وضعیت جسمانی اشان روزه نگیرند قبول نکردند و گفتند که با گرفتن روزه مشکلی برایم ایجاد نمی شود. اما مادرم در ملاقاتی که با ایشان داشتند می گفتند رنگ و روی آقای سحرخیز به شدت پریده بود و بسیار ضعیف شده اند. بالطبع زمانی که در زندان از نظر تغذیه رسیدگی نمی شود و گوشت و میوه در اختیار زندانیان قرار نمی گیرد بویژه در ماه مبارک رمضان املاح و ویتامین هایی که باید به بدن برسد نمی رسد، این ضعفها و مشکلات بدنی طبیعی است. الان آقای سحرخیز حدود چهارده ماه در زندان بسر می برند و با توجه به این کمبود امکانات وضعیت جسمانی ایشان بسیار بد است. البته آقای سحرخیز با توجه به روحیه اشان و اینکه خانواده ناراحت نشوند این مشکلات را زیاد بازگو نمی کنند اما نارحتی و دردهای ایشان نشان دهنده شرایط بد زندان و عدم امکانات در زندان است.
آیا نتیجه دادگاه ایشان اعلام نشده است؟
ایشان بیست و هفت تیر دادگاه داشتند و قاعدتا باید دو هفته بعد نتیجه اعلام می شد اما تاکنون نتیجه ای اعلام نشده است. بیشترین نگرانی مادر من این است که ایشان را به عنوان یک "گروگان" در زندان نگه داشته اند. نتیجه دادگاه را مشخص نمی کنند و شرایط جسمانی وخیم و نگران کننده ای دارند. مادرم خیلی ناراحت وضعیت آقای سحرخیز هستند و می خواهند که ایشان بتوانند خارج از زندان به مداوا بپردازند تا نارحتی و دردهایی که می کشند کمتر شود. چون به حدی وضعیت جسمانی ایشان وخیم است که اصلا دردهای قفسه سینه ایشان را فراموش کرده ایم در حالیکه ایشان همچنان درد دارند. البته به گفته مادرم دغدغه ما وضعیت همه زندانیان و شرایط دشوار آنان است.
می توانید در خصوص شکایت نامه آقای سحرخیز علیه شرکت نوکیا زیمنس توضیح دهید و اینکه پیگیری های شما در این مورد به کجا رسیده است؟
زمانیکه آقای سحرخیز بازداشت شدند به ایشان اطلاع دادند که دستگیری اشان توسط اطلاعاتی بوده که این شرکت در اختیار مقامات ایران قرار داده است. بعد از پیگیری هایی که انجام دادیم ما یک شکایتی از شرکت نوکیا زیمنس ترتیب دادیم روز بعد از اینکه ما این شکایت را دادیم این شرکت گفت که هیچ صحبتی در این باره انجام نمی دهد و دو روز بعد حرف خود را تغییر داد و گفت ما هیچ کاره هستیم. در همان زمانیکه که این شرکت اعلام کرد که ما هیچ کاره ایم، توضیح داده است که قبلا اینها را به ایران می فروختیم و حالا کمتر می فروشیم و تمام مبادلاتمان را با ایران کاهش داده ایم و این سیستمها را دیگر در اختیار ایران نمی گذاریم و تکرار کرده اند که ما باید قبل از اینکه این رد و بدل اقتصادی را انجام می دادیم باید بیشتر درباره اش فکر می کردیم .تمام این اظهارات ضد و نقیض نشان دهنده این است که شرکت نوکیا از روی آگاهی و به خاطر منفعت مالی این سیستم ها را به ایران می فروشد که نتیجه اش زندانی شدن پدر من است که شرکت نوکیا آنقدر مجرم است که درجایی که این شکایت را رد می کند در اصل خودش را زیر سوال می برد.
شرکت نوکیا در جایی مدعی شده است که آقای سحرخیز نسبت به اقدامات فراقانونی ایران هیچ شکایتی انجام نداده اند، آیا شما صحبتی در خصوص این ادعا دارید؟
اگر شرکت نوکیا کمی اطلاعات در خصوص وضعیت پدرم داشت متوجه می شد که ما از ایران در سازمان ملل شکایت کرده ایم و جواب سازمان ملل این بوده است که بازداشت ایشان غیرقانونی و خواهان آزادی آقای سحرخیز شده بودند. بنابراین ما علیه اقدامات غیرقانونی مقامات ایران شکایت کرده ایم و الان هم علیه مجموعه دیگری که زمینه بازداشت ایشان را فراهم کرده اند ، پیگیری می کنیم.
از سوی دیگر شرکت نوکیا مدعی شده است که با قرار دادن این فن آوری در اختیار مقامات ایران زمینه های آزادی بیان و توسعه دموکراسی در کشور را فراهم می سازد. نظر شما در این مورد چیست؟
از دو بعد می توان به این اظهارات پرداخت: از یک سو، امکاناتی که نوکیا در اختیار مردم قرار می دهد و از سوی دیگر مجموعه اقدامات پشت صحنه است که به مردم نمی گویند. این در حالی است که با اقدامات و تبادلات پشت صحنه، آنها می توانند افراد را در هر زمان و توسط هر دولتی ردیابی کنند و به همین علت افرادی همانند پدر من از سوی مقامات ایران با استفاده از این سیستم می توانند بازداشت شوند.
آیا شما و وکلای این پرونده همچنان این شکایت را پیگیری خواهید کرد؟
به طور حتم، شرکت نوکیا مدعی شده است که ما اینکار را نکرده ایم اما ما پیگیری های قانونی خود را ادامه می دهیم و آنها باید در دادگاه ثابت کنند که این فن آوری را در اختیار ایران و مقامات آن قرار نداده اند.
آقای سحرخیز به عنوان آخرین سوال آیا ارتباطی بین عدم موافقت با مرخصی پدرتان با شکایت از نوکیا وجود دارد؟
به نظر من یکی از دلایلی که با مرخصی ایشان موافقت نمی کنند کینه شخصی است که نسبت به ایشان دارند به خاطر اینکه پدرم با صحبتها و مطالباتشان زمینه های آگاهی در جامعه را فراهم کرده اند. و سران حکومت از اینکه این "قهرمان ملی" به جامعه برگردد واهمه دارند و به همین جهت ایشان را به صورت گروگان در شرایط بسیار نامناسب جسمی نگه داشته اند و روز به روز وضعیت جسمی ایشان وخیم تر می شود. و من از این جا اعلام می کنم هرگونه اتفاقی که برای آقای سحر خیز بیافتد مسئول مستقیم آن ... هستند به خاطر تمام اتفاقاتی که افتاده است. و این شکایت توسط پدرم خطاب به آقای لاریجانی، رئیس قوه قضاییه صورت گرفته است که ما پیگیر آن نیز هستیم و به وسیله وکالت خانم شیرین عبادی به مراجع بین المللی شکایت می کنیم. اینکه این آقایان به عنوان مسئولین کشور نسبت به وقایعی که بعد از انتخابات در ایران افتاد یا سکوت کردند و یا اینکه خودشان در این اتفاقات نقش "مستقیم" داشتند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس قرار دادید.
امروز:حسین نورانی نژاد ،روزنامه نگار زندانی که از یکسال پیش تاکنون در زندان اوین به سر می برد ،هم زمان با سالروز تولد همسرش پرستو سرمدی روزنامه نگار و همچنین سالگرد ازدواجشان نامه ای از داخل زندان اوین خطاب به وی نوشته است .نورانی نژاد که یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ بوده است ،در این باره نوشته است : در آن ۲۰ روزتنها امیدمان این بود که صدای تظلم خواهی زندانیان سیاسی به گوش هایی که هنوز می شنوند و و جدان هایی که هنوز بیدارند برسد. بیش از این کاری از ما ساخته نبود، هر چند شما و سایر خانواده ها کارهای بزرگی کردید که اگر نبود، معلوم نبود چه پیش آید.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته است به این شرح است :
نورانی نژاد در ۲۵ بهمن ماه با تاخیر در ابلاغ حکم، به سه سال زندان محکوم شد. در تاریخ ۳۰ بهمن ماه وی از بند ۲۰۹زندان اوین به بند ۳۵۰ منتقل شد و در تاریخ ۲۵ اسفند ماه سال گذشته، دادگاه تجدید نظر حکم یک سال حبس او را تایید کرد.
در تاریخ ۲۵ اسفند ماه بر مبنای حکم صادره از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران میزان محکومیت او از سه سال به یک سال کاهش یافت. در تاریخ ۲۵ تیرماه دادستانی تهران در جریان استعلام از وزارت اطلاعات از صدور مجوز مرخصی نورانی نژاد مخالفت کرد.
متن کامل نامه حسین نورانی نژاد که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح زیر میباشد:
به نام خدا
به عزیزترینم، پرستوی نازنین
برای خودش حکایتی شده این فصل عاشقی ما، رمضان. شش رمضان پیش از خدا بهترین ها را خواستم، آن رمضان دلم لرزید تا با چشم های تو افطار کردم. آن ماه را پیچیده در پوششی فیروزه ای رویت کردم و دانستم که سهم من از آن ضیات، محبتی است که سرنوشتم را به دست خود می گیرد.
راستی چه خوب که هنوز آن روسری فیروزه ای را نگه داشته ای. آن شب تلخ پارسال که به خانه مان ریختند و مرا پیش چشم های نگران تو و رضا و مادر بردند، نمی دانستند که چه مدرکی است آن شال فیروزه ای وگرنه آن را هم می بردند. مدرک بزرگترین جرم من و ما. عاشقی، دوست داشتن زندگی، نفی سیاهی، پرستش زیبایی و تمنای آزادی. آه که چه حرف ها دارد آن شال فیروزه ای و آن حلقه حلقه های موی سیاهت که آراسته بود آن قرص ماه را اگر زبانش را می فهمیدند.
تا رمضانی بعد ایمان ما به معجزه، بدل به یقین شد و دیگران را نیز دعوت به ایمان به عشقمان کردیم و باز تا رمضانی بعدتر توانستیم پیام این ایمان را به دیگران هم برسانیم، کانون توحید را که یادت هست.
چهارمین رمضان نشانه ای یافتم که برای خودم حجتی قاطع و برهانی گویا بود از درستی راهی که می رویم. من از سالها پیش آرزو می کردم و به خودت هم گفته بودم که دلم می خواست ازدواجم در ماه رمضان و با زبان روزه باشد. از سوی دیگر تو می خواستی عاقدمان خاتمی باشد و دفتر آن بزرگوار هم خواهش ما را که وقتی در ماه رمضان به ما اختصاص دهید، رد کرده بود که وقت ایشان کاملا پر است. پذیرفته بودم که آرزویم را به سود میل تو وانهم که ناگهان تماسی از دفتر خاتمی شوکه مان کرد، « پس فردا پنج شنبه مصادف با ۱۵ رمضان و تولد امام مجتبی ع ، حاج آقا برای خواندن خطبه عقدمان وقت دارند، آماده اید؟». آماده نبودیم اما به هر تلاشی که بود همه مقدمات قانونی را در آن فرصت کوتاه فراهم کردیم و چه شیرین بود آن دو روز سخت.
با تمام وجود احساس می کردم که در رسیدن به آرزویم که محال می نمود، نشانه ای نهفته است.
ظهر ۱۵ رمضان، ۵ مهر ۷۶، زیبا تر از همیشه بودی، با مهریه یک جلد کلام الله مجید، یک جلد دیوان حافظ، یک شاخه نبات و یک شاخه گل رز و البته در قامت همسری برابر و مستقل آن چنان که شایسته شخصت چون تویی بود، پیوندمان را به رسمیت رساندیم.
رمضان ها یکی پس از دیگری پیامی خوش را برایمان می آورد، نوای ربنای شجریان، فراتر از عبادت و افطار ، برای ما نجوایی عاشقانه تر یافته بود. دل انگیز ترین لحظات زندگی ام را هنگامی که بر سر سفره ی افطار کنارم می نشستی تجربه می کردم. با آن لبخند ملیح ات، لطافت حرکاتت، گیرایی چشمانت، عطر موهای ات و لطف حضورت، در کنارم بودی و با شیطنت پنهان ات می دانستی که در آن لحظات بیش از هر وقتی دوستت دارم. آخ
پرستو که این روزها وقت افطار، چقدر دلم برای قبول باشد گفتن هایت تنگ شده.
دیگر رمضان ها را زیر سقف آشیانه خودمان بودیم تا رمضان پارسال. اوضاع کشور آشفته بود، تعداد زیادی از دوستان خوبمان در بند بودند و یکی پس از دیگری خبر بازداشت دوستی دیگر می رسید، افطاری های مان آن حلاوت سابق را نداشت. درگیر ماجراهای خاص آن روزها بودم و آشکارا نوبت خودمان را انتظار می کشیدیم.
تقدیر این بود که باز حادثه ویژه در زندگی مان با رمضان گره بخورد، تازه از افطار فارغ شده بودیم که ماموران سر رسیدند و ما را از هم جدا کردند تا واپسین روزهای رمضان را در تنهایی انفرادی سر کنم
.
آن ماجرا به انتظاری تا رمضان امسال ادامه یافت. این بار آغازین روزهای رمضان در انفرادی گذشت در حالی که هفتمین رمضان را با حضور محبت تو می گذراندم. اگر این حضور در این روزها نبود نمی دانستم آن شرایط را چگونه بگذرانم. من که عادت داشتم رمضان ها را آرام تر و پر حوصله تر از سایر ماه ها باشم ، این بار پر از ناراحتی بودم . حسی که دوست نداشتم همراه لحظه های روزه و سحر و افطارم باشد ولی بود و دست خودم هم نبود. تنها راهی که برای خلاصی از این احساس داشتم، فکر کردن به تو و روزهای خوش رمضان های گذشته مان بود.
به خودم می گفتم تو که تا حالا از رمضان جز خوبی ندیدی در این ماجرای به ظاهر نامبارک هم خیری نهفته است. به مایه خشم ات فکر نکن و با خدای خودت و عشقی که از او شش رمضان پیش هدیه گرفتی مشغول باش
.
از انفرادی که بعد از ۲۰ روز به بند عمومی بازگشتم، بودن کنار هم بندی ها و آرامشی که بهم منتقل کردند آرام ترم کرد اما فکر کردن به رنجی که تو و پدر و مادرم و دیگران در این روزها بردید هنوز آزارم می داد و می دهد. در آن ۲۰ روزتنها امیدمان این بود که صدای تظلم خواهی زندانیان سیاسی به گوش هایی که هنوز می شنوند و و جدان هایی که هنوز بیدارند برسد. بیش از این کاری از ما ساخته نبود، هر چند شما و سایر خانواده ها کارهای
بزرگی کردید که اگر نبود، معلوم نبود چه پیش آید.
در آن اوضاع یک نگرانی دیگر هم داشتم، اینکه ۳۱ مرداد نزدیک است و شاید نتوانم به تو شاد باش بگویم. امسال تولدت با ماه عاشقی ما، رمضان گره خورده و تا نیمه آن هم چیزی نمانده، دوشنبه گذشته که به بند ۳۵۰ برگشتیم بزرگترین خوشحال ام این بود که شاید برای این دو مناسبت فرخنده به نوعی تبریکم را بهت برسانم.
شاید بپرسی میان این همه دردسر این هم شد دلخوشی؟ راستش بله، زندگی با همه سختی ها و نامردمی هایش برای دلپذیر شدن در اختیار بهانه های ساده و در عین حال پر شکوه خوشبختی ماست.
می شود سخت ترین دوره حیات را با مرور خاطره ای شیرین دگرگون کرد. مناسبت ها بهترین بهانه برای یاد آوری این خاطره ها هستند. زاد روزت، یاد آور وجود توست، رمضان یاد آور عاشقی ماست و نیمه آن یاد آور یکی از بهترین روزهای زندگی ام
.
زندانی در زندان بر خلاف آدم های بیرون که معمولا سعی می کنند از لحظه لذت ببرند، بیشتر با خاطره های گذشته وفکر آزادی در آینده دلخوش است. حتا آن کس که حکم اعدام دارد کلی قول و قرار با دیگر زندانی ها دارد که بعد که بیرون می روند چه کنند و کجا بروند و....همین امشب با یک اعدامی قرار گذاشتیم بیرون که میرویم با هم یک قلیان پرتقال نعناع بکشیم و کلی از این قرار سر کیف آمدیم. ابلهانه است؟! از بودن ما در اینجا که ابلهانه تر نیست.
زندان فرصتی است برای درک قدرت برخی پدیده ها . زمان اعتصاب تر، وقتی که تحلیل می روی، یک حبه قند را که در آب حل می کنی، می فهمی چه انرژی زیادی دارد. اصلا به قد و قواره اش نمی آید ولی جدا برای خودش زوری دارد که البته وقتی در حالت عادی هستی و یک پرس غذای کامل خورده ای آن قدر انرژی داری که خوردن یک حبه قند را احساس نمی کنی.
زمانی هم که دلتنگی و رنج بر ما مستولی می شود، قدرت ایمان و عشق و بهانه های ساده به یاد آوردن این دو سرمایه بزرگ، انرژی ویژه اش را نشان می دهند. زندان جای خوبی است برای تماشای معجزه قدرت ایمان و عشق.
زندان فرصتی بود برای درک بهتر این نیروها و قدر دانستن شان، به ایمانم و به عشقم می بالم. به وجود تو می بالم، به داشتن کسانی که دوستشان دارم و دوستم دارند، به داشتن بهانه هایی خوب برای نشانی های بزرگ، به زادروز تو به رمضان و افطارهایش و به نیمه آن سالروز ازدواجمان.
تولدت مبارک و پیشاپیش سالروز ازدواجمان را هم شاد پاش می گویم. بابت رنجی که این بیست و چند روز دیدید مثل یک سال گذشته شرمنده ام هر چند که بی گناه هستم.
یا حق و به امید دیدارت
حسین نورانی نژاد
سحر ۳۰ مرداد ۸۹
بند ۳۵۰ اوین
امروز:ژیلا بنی یعقوب ، روزنامه نگار و همسر بهمن احمدی امویی در وبسایت شخصی خود در باره آخرین خبرهای مربوط به اعتصاب کنندگان غذا نوشته است. او به نقل از یکی از زندانیان تازه آزاده شده از اوین نوشته است که کیوان صمیمی از همه دیرتر اعتصاب خود را شکسته است.
نوشته ژیلا بنی یعقوب به نقل از وبلاگ شخصی اش بدین شرح است:
«بالاخره توانستم بعد از یک ماه بی خبری از بهمن ، از طریق یکی از دوستان که تازگی ها از زندان آزاد شده است خبرهای مربوط به بهمن و سایر اعتصاب کنندگان را از منبعی بی واسطه تر و کاملا موثق بشنوم.
این زندانی تازه آزاد شده ،به من گفته است :«همه اعتصاب کنندگان وقتی به بند ۳۵۰ بازگشتند روحیه شان فوق العاده خوب بوده گرچه از نظر جسمی ضعیف شده بودند .در میان اعتصاب کنندگان بهمن (احمدی امویی ) ،عبدالله مومنی و کیوان صمیمی که دیرتر از بقیه به بند عمومی بازگردانده شدند ، از بقیه بیشتر لاغر و ضعیف شده بودند اما به همان نسبت هم روحیه شان قوی تر بوده است.کیوان صمیمی تا لحظه ورود به بند عمومی اعتصاب غذایش را نشکسته بوده و دوستانش در بند ۳۵۰ برایش یک لیوان شیر اوردند تا لبی تر کند و اعتصابش را بشکند .وقتی اعتصاب کننده ها وارد بند عمومی شده اند ،هم بندی هایشان در ۳۵۰ می خواهند خبرهای این مدت را به آنها بدهند از جمله خبر بازتاب اعتصابشان در جامعه و پیام های رهبران و دیگر همراهان جنبش سبز را که زندانی های تازه از انفرادی بازگشته به آنها می گویند که بابا !کجای کارید ،همه خبرها را داریم و به خاطر همین پیام ها هم بود که اعتصاب را شکسته ایم.»
یکی از حاضران که گفته های این عزیز تازه آزاده شده را می شنید ،از او پرسید :«اولا شما در بند عمومی چطور خبرها را می گرفتید ،ثانیا آنها در بند انفرادی چطور از خبرها مطلع شده بودند؟»
که ایشان با خنده ای گفت :« یعنی انتظار دارید که چگونگی اش را به شما بگویم؟!بهتر است امنیت این راهها را برای زندانی ها حفظ کنیم .»
از نارسایی ها بند ۳۵۰ که پرسیدم ،گفت :
اینها مهم نیست ،مهم این است که همه زندانی ها روحیه شان خوب است ،آن هم خیلی خوب .
دو باره پرسیدم :واقعا همه زندانی های سیاسی با روحیه هستند؟
گفت :روحیه ها عالی است ،عالی
و چون به صداقت این دوست عزیز ایمان دارم حالا من هم شکی ندارم که همه زندانی های عزیز ما روحیه شان خوب و قوی است و به این خاطر امروز خیلی خوشحالم .»
*
گفتنی است که اخبار مربوط به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی از طریق یاران گمنام جنبش سبز در اختیار کلمه قرار گرفته بود.
حسن اسدیزیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران ادوار تحکیم وحدت بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
به گزارش ادوارنیوز، حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیته حقوقبشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و علی جمالی، مسئول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شدند. هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست است.
گفتنی است حسن اسدیزیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از 40 روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده و دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شده بود.
علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود.
هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسئول روابطعمومی) سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر میبرند.
امروز:علیرضا محجوب بابیان اینکه وحدت بین قوا با حرف و سخنرانی ایجاد نمیشود، گفت: در اختلافاتی که بین قوا است فقط روسای قوا نقش ندارند که با تشکیل جلسات سران قوا اختلافات به پایان برسد اما هنوز گام عملی در رفع اختلافات قوا برداشته نشده است.
به گزارش آفتاب، علیرضا محجوب بابیان اینکه وحدت بین قوا با حرف و سخنرانی ایجاد نمیشود، گفت: در اختلافاتی که بین قوا است فقط روسای قوا نقش ندارند که با تشکیل جلسات سران قوا اختلافات به پایان برسد اما هنوز گام عملی در رفع اختلافات قوا برداشته نشده است.
وی ادامه داد: آنچه به نظر میرسد این است که فضایی که بین قوا حاکم است قابل قبول نیست؛ انتظار این است که در روابط مجلس و دولت همان تفکر پدر و فرزندی شهید رجایی جاری باشد و دولت خود را فرزند مجلس بداند.
نماینده تهران با بیان اینکه ما به اصل تفکیک قوا معتقدیم گفت: این را قبول داریم که وزیران اختیاراتی دارند اما این موضوع موجب عدم رعایت قوانین مصوب از سوی هیأت وزیران و دولت نمیشود.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور شد: قانون بایدها و نبایدها را مشخص میکند و این بایدو نبایدها در حال حاضر سبک شمرده محجوب گفت: امیدوارم دولت به جایگاه مجلس دید بهتری و کاملتری پیدا کند این نیازمند آن است که روابط قوا مورد بازخوانی قرار گیرد.
وی تصریح کرد: معتقدم جلسات سران قوا برای حل اختلافات زمانی نتیجه میدهد که قوا عملا در راستای کاهش مشکلات میان خود اقدام کنند. اما هنوز کارهای مقدماتی نیز برای حل مشکلات دیده نمیشود.
نماینده تهران گفت: برخی دستگاهها عادت دارند قانون را اجرا نکنند و باید با این رویه برخورد جدی شود که البته در این عرصه نیازمند عزم جدی مجلس هستیم. باید یک آسیبشناسی در شیوههای دورزدن قانون انجام شود تا به ریشه تخلف از قانون برسیم.
امروز:یک عضو هیات رئیسه مجلس بار دیگر بر لزوم اجرای قوانین مصوب مجلس از سوی دولت تاکید کرد و افزود: ایجاد سد در مقابل اجرای مصوبات مجلس طلیعه دیکتاتوری ایجاد میکند.
به گزارش خبرآنلاین، احمدناطق نوری نماینده نور و محمود آباد در نطق امروز خود خطاب به دولت با بیان اینکه آنچه مجلس تصویب و شورای نگهبان تایید میکند، قانون و لازم الاجراست، ادامه داد: اگر این قوانین در اجرا مشکلی دارند، نباید جلوی قانون سد ایجاد کرد. بلکه باید با درخواست بازنگری از سوی خیمه نظام، وارد عمل شد. چرا که در غیراینصورت ایجاد سد در مقابل اجرای مصوبات مجلس طلیعه دیکتاتوری ایجاد میکند.
عضو هیات رئیسه مجلس با طرح این سوال که مگردولت و مجلس جدا هستند، خاطرنشان کرد: لازم نیست از طریق رسانهها دل مردم را بلرزانید، شاید شما فردا در مجلس باشید، نباید جایگاه مجلس را متزلزل کنید که دیگر اعتباری برای مجلس باقی نماند.
برادر علی اکبر ناطق نوری در واکنش به برخی اظهارنظرها در فضای سیاسی و رسانهای اخیر اظهار داشت: وای به حال ما که عمل مبارزین قبل انقلاب را زیر سوال ببریم و بگوییم که آنها برای پست و مقام قیام کردند.
ناطق نوری همچنین ماه رمضان را فرصت خوبی برای بازنگری در اعمال و کردار انسانها خواند و افزود: در این ماه باید پرسید که چه عبادتی افضل تر برای انجام است. پیامبر به این سوال حضرت علی پاسخ داده بود که دوری جستن از گناه از هر اوجبی واجبتر است.
به گفته وی، تهمت زدن، غیبت کردن و نسبت ناروا به کسی دادن و دروغ گفتن از مصادیق این گناه ها ست.
ناطق نوری بر این اساس بر لزوم توبه در این ماه تاکید کرد و افزود: زبان گشودن به چیزهایی که در جامعه تفرقه ایجاد میکند کفر نعمت است و ایجاد اتحاد شکر نعمت است. در کلیات سیاسی کشور همه باید در یک سطح باشیم. چرا که رمز موفقیت ما وحدت کلمه است.
امروز:عضو پیشین هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی گفت: در اولین سال تشکیل وزارت رفاه و تامین اجتماعی آییننامه صندوق بیمه روستاییان و عشایر توسط بنده و برخی از همکاران نوشته و مورد تصویب قرار گرفت که براساس آن برای عضویت در صندوق شرایط سنی وجود نداشت.
رزاق صادق در گفتوگو با خبرنگار ایلنا افزود: البته این موضوع در تعیین نرخ حق بیمه هم در نظر گرفته شده است.
وی تصریح کرد: نرخ حق بیمه برای روستاییان و عشایر در حالت اختیاری ۱۵ درصد و در حالت اجباری ۱۲ درصد محاسبه شده بود.
این کارشناس تامین اجتماعی با بیان اینکه در سال ۸۶ بخشنامهای از سوی مدیرعامل صندوق بیمه روستاییان و عشایر صادر شد که برخلاف آییننامههای این صندوق بود، خاطرنشان کرد: در این بخشنامه غیر قانونی تصریح شده بود که مردان کمتر از ۵۵ سال و زنان کمتر از ۵۰ سال مجاز به عضویت در صندوق بیمه روستاییان و عشایر هستند و در حقیقت مدیرعامل صندوق بر خلاف آییننامه صندوق شرط سنی برای عضویت در صندوق تعیین کرده بود.
رزاق صادق با بیان اینکه چندین بار به صورت کتبی و شفاهی به مدیرعامل صندوق بیمه روستاییان و مسوولان وزارت رفاه تذکر دادیم، افزود: به دلیل بیتوجهی مسوولان وزارت رفاه مجبور شدیم دادخواستی به دیوان عدالت اداری بدهیم که این دیوان نیز دستورالعمل مدیرعامل صندوق بیمه روستاییان و عشایر را غیر قانونی اعلام کرد.
او با اشاره به گذشت ۵ ماه از رای دیوان عدالت اداری، خاطرنشان کرد: با وجودی که نکته مهمی در رای دیوان وجود ندارد اما مدیرعامل صندوق بیمه روستاییان و عشایر زیر بار این رای نمیرود و حاضر به اجرای قانون نیست.
وی تاکید کرد: تعیین شرایط سنی برای عضویت در صندوق بیمه روستاییان و عشایر به معنی محروم کردن ۵۰ درصد این افراد از بیمه است که به همین دلیل هم تاکنون فقط ۱۰ درصد روستاییان و عشایر بیمه شدهاند در صورتی که طبق قانون بودجه سال ۸۳ با ید تمامی آنها طی ۲ سال تحت پوشش این صندوق در میآمدند.
رزاق صادق تصریح کرد: اگر صندوق بیمه روستاییان و عشایر حاضر به تمکین از رای دیوان عدالت اداری نباشد طبق قانون آن دستگاه متخلف است و حتی ممکن است مدیرعامل این محکوم به از انفصال از خدمات دولتی شود.
امروز:حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای با حضور در منزل محمد رضا جلائی پور که اخیرا از بند اسارت رها شده است با وی دیدار و گفتگو کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه در این دیدار سید هادی خامنه ای با آرزوی توفیقات روز افزون علمی و اعتقادی برای محمدرضا جلایی پور از خداوند متعال رفع ظلم و گرفتاری از همه آسیب دیدگان حوادث اخیر را مسئلت کرد.
دبیر کل مجمع نیروهای خط امام (ره) در این دیدار گفت آنچه امروز اندیشه امام و رهروان راستین انقلاب را بارور و تنومند تر می کند ایمان ، نشاط وامید به فردایی است که بر تارک اندیشه و عمل جوانان و آیند سازان این مرز و بوم نقش بسته است.
همچنین در این دیدار که جمعی از جوانان مجمع نیرو های خط امام (ره) نیز حضور داشتند برای جلایی پور آرزوی سلامتی و توفیق کردند.
امروز:رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تاکید کرد: کنار گذاشتن اساتید با تجربه دانشگاه در شرایط فعلی که دانشگاههای ما نیازمند انتقال دانش و تجربه هستند به هیچ عنوان منطقی نیست و فرار مغزها را دامن می زند.
به گزارش خانه ملت، "علی عباسپور" درخصوص بازنشستگی اساتید دانشگاه اظهار داشت: بازنشستگی اساتید با تجربه دانشگاه به صورت نسنجیده و غیرعلمی موجب رکود علمی و مهاجرت مغزها خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نباید به بهانه سن، اساتید باتجربه را، که سرمایههای گرانبهای علمی ما محسوب میشوند کنار گذارد.
نماینده تهران در مجلس گفت: حتی اگر اساتیدی در دانشگاههای ما از لحاظ علمی دارای تحقیقاتی نباشند، نباید دانشجویان را از نعمت آنها محروم کند؛ چرا که برخی اساتید اگرچه از لحاظ تحقیقات و تالیف علمی ضعیفند، اما از نظر تدریس در وضعیت خوبی قرار دارند، بنابراین میتوان از تجربه گرانبهای آنها در دانشگاهها استفاده کرد.
عباسپور یادآورشد: ما معتقدیم گرچه باید اساتید جوان را به کار گرفت اما نمیتوان با این استدلال استادان علمی و باتجربه را کنار گذارد.
وی گفت: وضعیت اعضای هیات علمی نسبت به دانشجو در دانشگاه پیام نور ۱ به ۵۰۰ ، در دانشگاه آزاد اسلامی ۱ به ۵۰، در دانشگاه دولتی حدود ۱ به ۲۵ تا ۳۰ است که این خود نشاندهنده این است باید وزارت علوم نسبت به نگهداری استادان دانشگاه توجه بیشتری اعمال کند.
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تاکید کرد: اگر میخواهیم در برنامه پنجم توسعه به وضعیت مطلوب دانشگاهی برسیم باید نسبت اساتید به دانشجویان در دانشگاه پیام نور ۱ به ۲۰۰ در دانشگاه آزاد اسلامی ۱ به ۳۰ و در دانشگاه دولتی ۱ به ۱۸ برسد.
وی خاطرنشان کرد: ما میتوانیم هم اساتید با تجربه را نگه داریم و هم استادان جوان را جذب کنیم بنابراین این نحوه برخورد یکسویه با سرمایههای علمی و استادان صاحب کرسی و عالی به هیچ عنوان به صلاح کشور نیست.
امروز:عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفت: همه باید به قانون پایبند باشند بر این اساس اگر تمام افراد این مسئله را رعایت کنند وحدت در کشور بیش از گذشته تقویت خواهد شد.
به گزارش فارس، مسعود پزشکیان نماینده تبریز در مجلس ضمن تاکید بر لزوم تقویت هر چه بیشتر وحدت میان قوای کشور اظهار داشت: همانطوری که قبلا اعلام کردهایم مسئله وحدت اصلیترین مسئله در کشور است که به این مسئله در وصیت حضرت علی (ع)، اصول امام خمینی (ره) و آموزههای قرآن هم اشاره شده است.
وی با بیان اینکه تقویت وحدت در شرایط کنونی واجبتر از نماز و روزه است، افزود: اگر ما نتوانیم وحدت را در کشور ایجاد کنیم هر چقدر هم که دارای قدرت باشیم به جایی نخواهیم رسید چرا که اختلاف قدرت را ضایع میکند.
پزشکیان ادامه داد: اگر قصد داریم که انقلاب و مملکت خود را حفظ کنیم اول باید وحدت را حفظ کنیم، ولی اگر قرار باشد که هر کسی حرف خود را بزند و بعد هم انتظار داشته باشیم که دیگران هم آن سخنان را تکرار کنند هیچ وقت وحدت ایجاد نخواهد شد.
نماینده تبریز تاکید کرد: وحدت زمانی به وجود میآید که هر یک از طرفین مقداری کوتاه بیایند تا در نهایت بتوان به وحدت مورد نظر دست یافت، در غیر این صورت اگر هر کس تنها حرف خود را تکرار کند، هیچ گاه به وحدت دست نخواهیم یافت.
پزشکیان ادامه داد: سیاستمداران بزرگ کشور و چرخانندگان اصلی کشور و کسانی که در راس امور قرار دارند باید شروع کننده ایجاد هر چه بیشتر وحدت در کشور باشند.
وی افزود: ما حاضریم اعلام کنیم که آمادهایم تا در هر جای این کشور به هر شکل ممکن خدمت کنیم بدون اینکه بخواهیم به مسائل حاشیهای توجه داشته باشیم.
عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس گفت: اگر قصد داریم مشکلات مردم را حل کنیم نباید سلیقهای عمل کنیم چرا که رسیدگی به مشکلات مردم اصل است، بر این اساس نباید سلیقه افراد مختلف مبنا قرار گیرد.
پزشکیان با بیان اینکه متاسفانه برخی مسئولان در حال حاضر سلیقهای عمل میکنند، اظهار داشت: مهمترین بحث این است که همه باید به قانون پایبند باشند بر این اساس اگر تمام افراد این مسئله را رعایت کنند وحدت در کشور بیش از گذشته تقویت خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر