ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران میگوید جلسه رسیدگی به اتهامات سعید چلبیانی، رضا گردانی، بهرام بهیمی و جمال تسوجیان مسئولین گروه فرهنگی کودکان وارلیق و از فعالین فرهنگی آذربایجانی در تبریز روز سه شنبه ۳۱ فروردین ۸۹ در شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز برگزار شد.
اتهام رضا گردانی و بهرام بهیمی اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم جهت بر هم زدن امنیت کشور و عضویت در گروههای غیر قانونی قوم گرا عنوان شده است. سعید چلبیانی و جمال تسوجیان دیگر متهمان این پرونده علاوه از این دو اتهام به فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز متهم گردیده اند.
مستندات قاضی پرونده برای طرح این اتهامات تشکیل گروه فرهنگی و شعر کودکان با نام وارلیق و اجرای برنامه سرود کودکان به زبان ترکی در جریان مراسم خصوصی روز ۱۹ آذر ۸۸ در منزل می باشد.
این افراد ۱۹ آذر ۸۸ در جریان برگزاری مراسم جشن خصوصی سالروز رسمیت زبان ترکی در منزل جمال تسوجیان بازداشت و پس از ۲۴ روز بازداشت موقت به قید وثیقه ۲۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بودند.
در جریان این مراسم ماموران امنیتی با حمله به منزل محل برگزاری این جشن، به صورت مهمانان گاز فلفل پاشیده و عدهای را دستگیر کرده بودند. ماموران همچنین کارت شناسایی و موبایل افراد حاضر در این مراسم را ضبط کردند.
طرح این اتهامات برای مربیان و فعالین فرهنگی گروه فرهنگی کودکان وارلیق در حالی صورت می پذیرد که این فعالین چند ماه پیش از بازداشت با مراجعه به اداره ارشاد و ارئه اساسنامه خواهان صدور مجوز برای این سازمان فرهنگی و غیر دولتی شده بودند اما مسئولین ارشاد پاسخی به این درخواست آنها ندادند.
دادگاه این فعالین به صورت غیر علنی برگزار شده و نقی محمودی وکیل دادگستری در تبریز وکالت این افراد را بر عهده داشته است. این فعالین در مرحله تحقیقات از حق ملاقات با وکیل و خانواده محروم بوده اند.
همچنین از اردبیل خبر میرسد دومین جلسه رسیدگی به اتهامات شهروز اسدی فعال مدنی آذربایجانی در گرمی روز دوشنبه ۳۰ فروردین ۸۹ در شعبه یکم دادگاه انقلاب این شهرستان برگزار شده است.
اتهام این فعال مدنی تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری عنوان شده و استنادات قاضی حسن زاده برای طرح این اتهامات ویدئوهای موسیقی و رقص آذربایجانی موجود در حافظه کامپیوتر ، کتب آموزش زبان ترکی و کتب قومیت گرایی، پوسترهایی از شخصیتهای آذربایجانی و ... است.
جلسه دادگاه این فعال آذربایجانی به صورت غیر علنی برگزار شده و قاضی حسن زاده رئیس شعبه یکم دادگاه انقلاب اردبیل در جریان جلسه دادگاه ضمن تهدید وکیل وی را مجبور به استعفا از وکالت موکلش نموده است.
اسدی پیش از این نیز با اتهامات مشابه در دادگاه انقلاب گرمی محاکمه و از تمامی اتهامات وارده تبرئه گردیده بود.
تشکیل پرونده جدید در دادگاه انقلاب اردبیل برای این فعال آذربایجانی و تکرار اتهامات قبلی و اجبار وکیل او به استعفا از وکالت در حالی صورت می گیرد که بر طبق قوانین دادگاه رسیدگی کننده به جرم باید نزدیکترین حوزه قضایی به محل وقوع جرم باشد و متهمین آزادند تا در زمان دادرسی وکیل اختیار کنند.
محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت عرصه تلویزیون و تئاتر درگذشت حمیده خیرآبادی را ضایعه ای دردناک دانست و گفت: با سکوت رسانه ملی در خصوص اطلاع رسانی و پوشش خبری درگذشت مادرسینمای ایران، بیانگر این مطلب است که هنر در ایران هیچ ارزشی ندارد.
وی در گفت و گو با خبرگزاری آریا گفت:بهترین ها یکی پس از دیگری می روند،به عالم مرگ حسادت می کنم زیرا هنرمندان را در نزد خود دارد دیگر اگر هنرمندان بخواهند از مادری مهربان یاد می کنند مثال چه کسی را بیاورند.
کشاورز این ضایعه را بس دردناک برای سینمای ایران دانست و با اندوهی فراوان گفت:من ابتدا این غم بزرگ را به دختر ایشان ثریا قاسمی، جامعه هنری و هنردوستان تسلیت عرض می نمایم اما مطلبی که بیانش تکراری است اما ضروری که شاید گوشزدی برای برخی از مسئولین و افراد باشد این است که متأسفانه هنرمندان ما تا زمانی که پا به سن می گذارند به جای کرامت،احترام و توجه،مورد بی مهری خبرنگاران قرار می گیرند مگر ما از آنان چه می خواهیم،اندکی محبت و توجه به پاس زحمات چندین ساله شان آیا خواسته بزرگی است؟!
وی خاطرنشان کرد:واقعاً چرا باید مسکن بزرگ و بانوی پدرسالار اتاقی کوچک و مهقر باشد؟ چرا باید تنهایی، یار و همدم همیشگی اش شود؟ متأسفم،اما باید بگویم این فاجعه ای است بی بزرگ که گریبان گیر تمامی هنرمندان خواهد شد.
کشاورز با بیان اینکه خبرنگاران هنرمند را تا زمانی که جوان هستند آن را هنرمند می دانند،تأکید کرد:مگر خیرآبادی همان بانوی بزرگ تئاتر نبود پس چرا در سال های پایانی عمرش هیچ خبری از ایشان نمی گرفتند مگر هنر هم کالایی تجاریست که تاریخ انقضا داشته باشد! گله من از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد نیز هست، آنان هم اندک توجه و محبتی به ما ندارند.
وی در ادامه،موضوع بی مهری که برای اطلاع رسانی خبر اعلام درگذشت حمیده خیرآبادی در رسانه ملی و پوشش خبری تشییع جنازه این مرحومه،اظهار داشت:خانم خیرآبادی دو شب پیش فوت کردند اما هیچ پوشش خبری در این رابطه انجام نشد من از رادیو و تلویزیون توقع داشتم که در این زمینه اطلاع رسانی خوبی انجام دهند.مگر نه این که نادره با پدرسالار مردم را با تلویزیون آشتی داد.
پدرسالار همان سریالیست که پس از درگذشت سالها همچنان طرفدار دارد و حتی نامش تداعی کننده خاطرات خوشی برای مردم است به طوریکه پکیج آن بنا به خواسته مردم به بازار آمده است اما حال می بینیم که خانه سینما و صداوسیما هیچ کاری در رابطه با این ضایعه بزرگ انجام ندادند.
وی اشاره کرد:چرا باید این بازیگر توانا دور از دوستان و طرفدارانش به خاک سپرده شود بسیاری از مردم و هنرمندان بی خبر از این غم بزرگ بودند که ایشان را در قطعه ۶۲ در مقبره خانوادگی شان به خاک سپردند.
این بازیگر پیشکسوت عرصه بازیگری،در پایان افزود: آیا جز سکوت در برابر این کم لطفی بزرگ،راه دیگری وجود دارد. اشک،دیدگانم را پرمی کند وقتی یاد تنهایی اش در وطنش می افتم در حالیکه حتی مردم تاجیکستان به واسطه فیلم پربیننده "پدرسالار" او را می شناسد به نظر من با عرض تأسف هنر در ایران هیچ ارزش و جایگاه موجهی ندارد و قدم گذاشتن در راه هنر کاری است بس بیهوده.
پس از انتشار خبری با عنوان "همدست رکسانا صابری کیست؟"، خبرنگاری که یکسال پیش به اتهام جاسوسی دستگیر شد و پس از کش و قوسهای فراوان آزاد گشت و به آمریکا رفت، روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت توضیحاتی را برای سایت فرارو ارسال کرد.
به گزارش فرارو در توضیحات مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است:خانم رکسانا صابری با مرکز بررسی های استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری همکاری داشته است و به اشتباه در خبر، مرکز تحقیقات استراتژیک ذکر شده است.
روابط عمومی مجمع در ادامه نوشت: نامبرده هیچگونه همکاری با مرکز تحقیقات استراتژیک نداشته است وهرگز در استخدام یا طرف قراردادی این مرکز نبوده است.
نماینده کارگران یخچالسازی پویا با تاکید براینکه تشکلهای کارگری درحال نابودی هستند،گفت: درحال حاضر واحدهای بسیاری وجود دارد که بیش از۵۰ کارگر دارند اما در آنها شورای اسلامی کار تشکیل نمیشود و دولت نیز فشاری بر اجرای این تشکل قانونی به عمل نمیآورد.
اکبر قربانی درگفتوگو با ایلنا از ظرفیت قابل توجه تشکلهای کارگری در رفع مشکلات واحدهای تولیدی خبر دادوگفت: قانون کار از نماینده کارگر بهعنوان ابزار مدیریت در رفع مشکلات و عضو همفکر در اداره بنگاه اقتصادی یاد کرده است اما در عمل شاهد آن هستیم که نماینده کارگر هیچ ارزشی در واحدهای تولیدی و خدماتی ندارد و نه تنها کارفرمایان رغبتی به تعیین نماینده کارگر یا تشکل کارگری نشان نمیدهند بلکه وزارت کار نیز تلاش برای انتخابات در واحدها به عمل نمیآورد.
وی از واحدهای بزرگی همچون ایران خودرو و سایپا یاد میکند و میگوید: در این واحدها تشکل کارگری وجود ندارد ودولت نیز اقدامی برای شکل گیری تشکل کارگری در این واحدها به عمل نمیآورد.
قربانی با تاکید بر اینکه عرصه روابط کار در قالب سه جانبه گرایی تعریف شده است، گفت: امروزه بحث اصلاح قانون کار از سوی وزارت کار مطرح، پیگیری و به نفع کارفرمایان اجرایی میشود سوال من از وزارت کار این است که نقش تشکل کارگری در این تصمیم گیریها کجاست و چرا نظر کارگران در این اصلاح لحاظ نشده است.
وی با تاکید بر اینکه اصلاح قانون کار باعث شد میشود گفت: سه جانبه گرایی باید به نفع اشتغال تمام شود اما هرگز چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
قربانی با طرح این پرسش که در صندوق تامین اجتماعی جایگاه کارگران کجاست گفت: نماینده کارگردرکجای سازمان قراردارد، امروزه کسانی در شورای تامین اجتماعی هستند که کمتر از کارگران حق اظهار نظر دارند اما بیشتر تاثیر میگذارند و نظر میدهند.
وی با اعلام اینکه در بحث سخت و زیان آور نمایندگان کارگر مطیعهستند گفت: روند اجرای سخت و زیان آور نشان میدهدکه نمایندگان کارگر هیچ تاثیری در سرعت بخشیدن به این مصوبه قانونی ندارند زیرا این قانون به نفع کارگران یعنی صاحبان اصلی سازمان تامین اجتماعی است.
این نماینده کارگری با تاکید بر اینکه اگر تشکلات کارگری قوی باشد، از آنان حمایت شود ،گفت: اگر به تشکلات کارگری بها نمیدهند دلیلی وجود ندارد که کارگران را عامل بحران بدانند و مانع تشکیل شورای اسلامی کار شوند.
قربانی با اعلام اینکه منطق حال حاضر عرصههای تولید، زاید بودنکارگران است،گفت: امروزه دولت وکارفرما در صدد هستندتا کارگران همچون یک ابزارمطرح شود و نقش وی را در مدیریت واداره بنگاه اقتصادی از بین ببرند.
گروهی از زندانیان سیاسی زندان اوین در نامه ای به مراجع تقلید شیعه از نحوه رفتار مأموران و نوع رسیدگی قضایی به پرونده خود گلایه کرده اند. در این نامه از عدم استقلال قاضیان، عدم رعایت اخلاق توسط مأموران و بازجویان، عدم امکان استخدام وکیل مناسب، بدرفتاری و شکنجه در جریان بازجویی، فشار بر خانواده ها و صحنه سازی برای دادگاه های دسته جمعی علنی به شدت انتقاد شده است.
به گزارش جرس آنها از نحو برخورد بازجوها و تهدیدهای آنها به مراجع شکایت برده اند و ازآنها خواسته اند تا نسبت به آنچه که نوشته اند، تحقیق کنند و چنانچه درستی آن بر آنها ثابت شد، نسبت به آن اقدام کنند.
این نامه خطاب به آیت الله یوسف صانعی، آیت الله اسد الله بیات زنجانی، آیت الله علی محمد دستغیب، آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی و آیت الله موسی شبیری زنجانی نوشته شده است.
این ها علمایی از قم هستند که برخی از آنها چندی پیش میزبان صادق لاریجانی بودند و گزارش وی از عملکرد قوه قضائیه را شنیدند.نزدیک به یک سال است کسانی که در برخوردهای حکومت با معترضین دستشان به هیچ کجا بند نیست، دست یاری به سوی مراجع قم دراز می کنند.
با این حال در این مدت بسیاری از این مراجع هم که در اظهار نظرهایی طرف مردم را گرفته اند خود مورد قهر حکومت واقع شده اند.
جامعه مذهبی ایران اما امید دارد که با رجوع به مراجع تقلید که حکم فقهی آنها در برهه های حساس تاریخ سیاسی ایران همواره کار ساز بوده است بتواند مفری برای کم کردن فشارها و رعایت اخلاقیات بیابد.
نامه ای از طرف موسوی
۲۳خرداد ماه برای اولین بار شکایت از برخورد حکومت با مردم به پیشگاه مراجع برده شد. میر حسین موسوی در نامه ای سرگشاده به مراجع قم خواستار تذکر آنها به حکومت شد.
او در نامه اش آورد : " عواملی به بهانههای واهی با چوب و چماق و باطوم و شوک الکتریکی به جان اعضای ستادهای اینجانب و مراجعه کنندگان سرگردان و مبهوت از این وضعیت افتادهاند، در حالی که امیدی به کارایی قوه قضاییه محترم نمیرود."
نامه ای از طرف خانواده ها
۷ تیر ماه روزنامه اعتماد نامه سرگشاده جمعی از خانواده های فعالان سیاسی بازداشتی به مراجع تقلید و روسای مجلس و قوه قضائیه چاپ کرد که در آن خواستار تلاش و رایزنی برای آزادی هرچه سریع تر زندانیان سیاسی شده بودند.
در این نامه ها با نگرانی از بی خبری نسبت به وضعیت این فعالان سیاسی، از تداوم بازداشت ها انتقاد شده و در نهایت از مراجع تقلید، آیت الله شاهرودی و علی لاریجانی درخواست شده بود به وضعیت همسران و فرزندان امضاکنندگان نامه رسیدگی شود و به جز تلاش برای آزادی آنها امکان ارتباط یا تماسی با آنان توسط خانواده ها یا وکلایشان فراهم شود.
نامه ای از طرف مردم
تیر ماه جمعی از ایرانیان نامه ای به آیت الله سیستانی تنظیم کردند که شرح اتفاقات ایران را ذکر کردند و خواستار دخالت این مرجع برای حل این بحران شدند.
این نامه بر روی شبکه های اینترنتی منتشر شد تا کسانی که می خواهند آن را امضا کنند.
در بخشی از این نامه آمده بود : " از ماه گذشته سرزمین ما وشما ایران به دلیل تقلبی آشکار در نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط هیأت حاکمه، با بحرانی عمیق رویرو است که تا امروز به کشته ومجروح شدن ده ها تن ودستگیری بیش از دو هزار تن از آزادیخواهان وچهره های برجسته اصلاح طلب، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، علمای آزاده، دانشجویان، بانوان مبارز، وحقوقدانان منجر شده است."
نامه ای از طرف انجمن اسلامی
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها نیز در همین ماه نامه ای به مراجع تقلید قم نوشته اند که باز هم گلایه از دستگیری ها و مشخص نبودن وضعیت زندانیان بود.
در بخشی از این نامه آمده بود : " متولیان امر بجای شنیدن اعتراضهای مردمی و پاسخگویی در اغلب شهرها با اقدامهای غیرقانونی و مبتنی بر زور به دستگیری و ضرب و شتم و جرح و قتل مردم بیگناه پرداختند و با کشاندن نیروهای نظامی و انتظامی به صحنه و مواجه کردن فرزندان خدمتگزار ملت در برابر ملت، کشور را در آستانه فجایع خونبار قرار دادهاند و بدیهی است که از ابرهای فتنه هرگز باران رحمت و صلح و برکت نخواهد بارید و چون این همه به نام اسلام صورت میگیرد، خطر جدی آن است که اسلام سیلی بخورد؛ خطری که امام خمینی (ره) بارها نسبت به آن هشدار داده بودند."
نامه ای از طرف سران جنبش سبز
۳ مرداد ماه نیز محمد خاتمی ، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در نامه ای دیگر به مراجع تقلید گزارشی از وضعیت دستگیر شدگان دادند و خواستار دخالت آنها شدند.
آنها در این نامه آوردند : " بازداشتهای انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاهها، فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونتبار و استفاده از شیوههای بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بودهاند، به هیچ روی زیبندة نظام و کشوری که داعیة برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهره جمهوری اسلامی را در روح و جان هر ایرانی و نیز انظار جهانیان تیره و تار خواهد کرد."
نامه ای از طرف روزنامه نگاران
۶۰ روز بعد از ۲۲ خرداد ماه ۲۹۳ روزنامه نگار و فعال سیاسی نامه ای سرگشاده به مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی نوشتند و در آن نسبت به دستگیری ها تذکر دادند و خواستار رسیدگی به وضعیت زندانیان شدند.
نامه ای از طرف یک دختر
زینب حجاریان دختر سعید حجاریان نیز که صدایش برای آزادی پدرش به جایی نرسید در دو نامه به مراجع تقلید خواستار رسیدگی به وضعیت پدرش شد.او در این نامه شرح بیماری پدرش را داد و گلایه کرد از اینکه بعد از نامه اولش نه تنها پدرش آزاد نشده است که دیگر اعضای خانواده اش هم دستگیر شده اند.
این نامه خطاب به آیت الله موسوی اردبیلی نوشته شده بود که رونوشت آن به آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی ریاست قوه قضائیه وقت فرستاده شد.
نامه ای از طرف یک مرجع تقلید
شهریور ماه مرحوم آیت الله منتظری نامه ای به مراجع تقلید نوشت و خواستار این شد که مراجع برای بهبود وضعیت مردم ایران دخالت کنند.
وی در نامه اش آورد : " انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران یک انقلاب دینی بود که با هدف ریشه کن کردن استبداد، تامین حقوق مردم و جلوگیری از تجاوز به این حقوق و گسترش الگوی عدالت و ارزش های انسانی صورت گرفت هدف این نبود که ققط نام و نشان و شعارها تغییر کند و لی عملا همان مظالم و انحرافات رژیم گذشته ادامه یابد و تجاوزات به حقوق به شکل دیگری به عنوان حاکمیت دینی و ولایت فقیه جریان پیدا کند."
این نامه خطاب به مراجع عظام تقلید و علمای اعلام قم، نجف، مشهد مقدس، تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامی نوشته شد .
پاداش حمایت از مردم
در پاسخ به این نامه نگاری ها برخی مراجع تقلید جانب مردم را گرفتند وسکوت نکردند. پاداش شکستن سکوت مرحوم آیت الله منتظری این بود که شرکت در مراسم تشییع وی از جرایمی شد که به بهانه اش بسیاری دیگر از مردم راهی زندان شدند و خانواده اش اجازه پیدا نکردند تا برای وی مراسمی بگیرند .
آیت الله صانعی نیز پاداش حمایت از مردم را چنین گرفت که مورد غضب جامعه مدرسین قم قرار گرفت و او را فاقد ملاک های لازم برای مرجعیت دانستند .
دفاتر آیت الله یوسف صانعی و آیت الله سید علی محمد دستغیب در مشهد و شیرازمورد حمله قرار گرفت و این دفاتر تعطیل شد.
در شیراز مهاجمان شیشه های مسجد قبا را شکستند و روحانیون حاضر در مسجد را زخمی کردند.حوزه علمیه ابوصالح و منزل آیت الله دستغیب نیز مورد حمله واقع شد . دفتر آیت الله صدوقی "نماینده ولی فقیه در استان یزد" هم مورد حمله قرار گرفت.
با این حال هنوز هم این رهبران مذهبی و مردان قم نشین تنها امید مردم ایران هستند. هنوز هم مردم امید دارند که آنها بتوانند وحشتی را که از منتشر شدن شکنجه های داخل زندان به جانشان افتاده بر طرف کنند .
امید دارند که آنها مشروعیت رفتارهای غیر انسانی و اسلامی را که در زندان ها صورت می گیرد محکوم کنند.
"درکنار پیشرفت های حیرت آور دنیا، ما امروز می خواهیم مسائل را با زندانی کردن دانشگاهیان، فرهیختگان، ارباب جرائد، افراد عادی و...، اخراج اساتید ودانشجویان، بستن روزنامه ها، ممنوع الخروج نمودن افراد و بی مهری به فرزندان امام و انقلاب حل نماییم، اگر اینها ضد انقلابند و زندانها از این ها پر شده، پس انقلابی کیست؟ رجال این مملکت را ضد انقلاب معرفی کردن و آن ها را زندانی نمودن قطعاً کارها را درست نمی کند و مشکلات را رفع نمی نماید، بلکه مسائل و مشکلات را پیچیده تر می کند."
این آخرین سخنان و اولین واکنشی است که پس ازنامه زندانیان به مراجع از سوی آیت الله صانعی در حمایت از مردم گفته شده است و شاید کسانی که از داخل زندان دست یاری به سوی مراجع دراز کرده اند در انتظار واکنشی از این دست از سوی مراجع هستند.
محمد تقی مصباح یزدی عملکرد علی خامنه ای را شبیه معجزه خواند و به تمجید از او پرداخت.
این طلبه تندرو که حامی دولت کودتا است در عین حال، تلویحا نارضایتی مردم از حکومت و نقش رهبر را پذیرفت اما گفت: يک علت پنهانی عاميانه آن اين است که در تاريخ هميشه حق با غربت توأم بوده است که نمونه بارز آن اهل بيت(ع) هستند که با آن همه توصيه پيامبر (ص) و آيات قرآن و روايات فراوان پيامبر از روز اول تا آخر عمر شريفشان کوشش کردند در معرفی آنها؛ لکن هنوز در بين خود مسلمانان ناشناخته اند. در عصر ما امام خمينی از لحاظ معروفيت و محبوبيت در عالم شناخته شده بود ولی در کشور خودمان در ميان اقرانش غريب بود. و امروز مظهر روح او و تجسم روح او با آن عظمت غير قابل توصيف او ،که ما نميتوانيم توصيف کنيم اوهم در همين کشور در ميان دوستانش غريب است و اگر بگوييم حق بودن با غربت تلازم دارد خيلی گزاف نگفتيم.
وی با بیان این ادعا که ولايت فقيه ادامه همان امامت است گفت: برخی از آگاهان سياسی که ولايت فقيه را قبول دارند لکن آن را عنصر اصلی در ماهيت اين حکومت نمی دانند و رسما می گويند چون در قانون اساسی آمده قبول دارند و ميگويند حکومت ما جمهوری است ولی چون مردم ما مسلمان اند آن را اسلامی ميگويند و البته قانون اساسی را مردم آورده اند و مردم هم اگر بخواهند آن را عوض ميکنند، اين حرف کسانی است که ۸ سال در اين مملکت رئيس جمهور بوده اند آنها ميگويند ولايت فقيه عرضی است و از مقومات اين حکومت نيست و اگر ولايت فقيه را از آن حذف کنيم ماهيت آن تغيير نمی کند. نگاه آنها اينگونه است که بله، ولايت فقيه شأنی دارد مثل امپراطوری ژاپن مثلا و نقش خاصی هم ندارد و وقتی مردم به رئيس جمهور رأی دادند، ديگر قدرت دست اوست و ولی فقيه هم مثل امپراطوری است.
مصباح افزود: بر اساس دين، عالم هستی مال خداست تا او اجازه نداده بر بندگانش حکومت کنی کسی حق ندارد حکومت کند. چون عالم هستی ملک خداست. می گويند اين قوانين عادلانه است. بله عادلانه است ولی شما حق نداريد در ملک کسی بدون اذن او تصرف و دخالت کنيد.
وی اظهارداشت: در حقوق بشر هم حق بشر را مطرح کرده اند نه حق خدا را. می گويند بشر حق دارد هر دينی را انتخاب کند. اينها حق بشر است نه حق خدا آنها برای خدا حقوقی قائل نيستند، مسولين کشور ما در اين باغها نيستند آنها قرآنشان هم اعلاميه حقوق بشر است. سياستمداران ما فکر می کنند ولايت فقيه مزدی است که مردم بخاطر انقلاب به آخوندها دادند.
مصباح در ادامه به تمجید از خامنه ای پرداخت و گفت: به شما عرض می کنم برهه هايی در اين ۳۰سال گذشت و خطر هايی ازجانب مسئولين اين کشور متوجه اساس اسلام بود که خداوند به برکت اين رهبر، ما را از آن نجات داد، نمی دانيد خدا به اين مرد چه فراستی داده چه سعه صدری داده چه صبری داده!
وی افزود: دو تا شريک را فرض کنيد. يک شريک از اول می فهمد شريک ديگرش قصد خيانت دارد، می خواهد همه چيز را در جيب خود کند. فکر می کنيد چه مدت می تواند چيزی نگويد؟ ۱ روز ۲روز؟ نهايت آخر سال با او تسويه می کند. آدم ميشود ۲۰سال شريک خائنی را بشناسد وب خاطر صلاح اسلام و مسلمين به روی او هم نياورد؟ بخدا قسم اين شبيه اعجاز است.
درپی انتشار نامه تکان دهنده اسرای سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در خصوص تشریح شکنجه ها و رفتارهای غیرقانونی بازجویان با آنها خطاب به مراجع تقلید، فشارها بر این زندانیان به شدت افزایش یافته و شرایط اسارت آنها دشوارتر از پیش شده است.
به گزارش ادوارنیوز، طی روزهای اخیر تراکم زندانیان به شدت بالا رفته و در هر اتاق این بند ۳۵ تا ۴۰ زندانی اسکان داده شده اند. همچنین زمان تماس های تلفنی زندانیان نیز کاهش یافته است.
این گزارش می افزاید، ماموران و بازجویان اطلاعات از روز گذشته با حضور در این بند تعدادی از زندانیان را احضار و به بازجویی از آنها پرداخته اند.
این درحالی است که زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین که پیش از این اعلام کرده بودند روزه های سیاسی خود را در اعتراض به اعمال شیوه های غیرقانونی دستگاه های قضایی و امنیتی از اولین روز اردیبهشت آغاز کرده اند.
دادسرای مستقر در زندان اوین، پس از «اخذ آخرین دفاعیات» از شیوا نظرآهاری، اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعهای ۱۳ آبان و ۱۶ آذر» را به وی تفهیم کرد.
نظرآهاری، شرکت در تجمعهای ۱۳ آبان ۱۶ آذر را رد کرده و ابراز داشته در زمان برگزاری این تجمعها «در محل کار خود حضور داشته است.»
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر بیش از ۱۲۰ روز از دومین بازداشت این عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر میگذرد و از ۲۴ خردادماه سال گذشته که او برای اولین بار بازداشت شد، به پروندهاش رسیدگی نشده بود.
شیوا نظرآهاری، فعال برجسته حقوق بشر و دانشجوی ستارهدار از خردادماه سال گذشته نزدیک به ۲۲۰ روز را در بازداشت به سر برده که حدود ۱۰۰ روز آن در سلولهای انفرادی زندان اوین بوده است.
نظرآهاری، برای دومین بار در سال گذشته در ۲۹ آذرماه بازداشت شد. این درحالی است که در اول مهرماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
در حال حاضر، نوید خانجانی، کوهیار گودرزی و شیوا نظرآهاری سه عضو بازداشتشده کمیته گزارشگران حقوق بشر هستند.
شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، حکم پنج سال حبس تعزیری برای منیره ربیعی را عینا تایید کرد.
ربیعی به اتهام «محاربه» به تحمل پنج سال زندان در تبعید به برازجان محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر دایی و خاله این زندانی سیاسی در اردوگاه اشرف ساکن هستند. به گفته نزدیکان وی: «منیره هیچگونه ارتباط خارج از چهارچوب خانوادگی با اعضای خانواده ساکن در اشرف نداشته و حتی همان ارتباط خانوادگی را هم مدتها پیش از احضار قطع کرده بود. به همین دلیل کارشناس (بازجو) پرونده، وی را مستحق تخفیف دانست اما قاضی پیرعباسی بدون توجه به نظر کارشناس پرونده و دفاعیات وکلای وی او را به اتهام محاربه به پنج سال حبس در تبعید به برازجان محکوم کرد.»
پس از صدور حکم دادگاه بدوی با توجه به اینکه از مدتها قبل قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی برای این زندانی سیاسی صادر شده بود و کارشناس پرونده هم با تیدیل قرار او موافقت کرده بود خانواده برای تامین وثیقه اقدام کرد.
اما ستاری، ریس دفتر قاضی پیرعباسی از تبدیل قرار ممانعت به عمل آورد. منیره ربیعی دو ماه دیگر نیز در زندان ماند و در نهایت روز ۲۶ اسفند با «فشار معاون دادستان» نامه آزادی وی به زندان ارسال شد.
منیره ربیعی، ۳۲ ساله و دارای مدرک مهندسی شیمی است. وی در مهر ماه سال ۸۸ در پی احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت و در اسفندماه به قید وثیقه آزاد شد.
در واکنش به شایعات و خبرسازیِ برخی رسانه های خاصِ حامیِ دولت کودتا، مبنی بر "سرطان لاعلاج و بدخیم" مهدی کروبی، رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتمادملی، کلیه شایعات مربوط به بیماری کروبی را تکذیب کرد و گفت "وخیم بودن حال مهدی کروبی دروغ محض و شایعه است و کروبی حتی یک سردرد هم ندارد." وی در عین حال نسبت به "توطئه علیه جان کروبی" هشدار داد.
به گزارش «فرارو»، قائم مقام حزب اعتمادملی گفت: "اتفاقا آقای کروبی خیلی سالم و سرحال هستند و ایشان امروز میزبان جمعی از علما و بزرگان هستند. همه این شایعات دروغ محض و در راستای جنگ روانی است. اینها را رقبای ایشان جعل میکنند. همانطور که گفته میشود؛ دروغ هرچه بزرگتر باشد جذابتر است. بنابراین وخیم بودن حال آقای کروبی دروغ محض بوده و ایشان بحمدالله یک سردرد هم ندارند."
منتجب نیا دلیل طرح این شایعات را در راستای "جنگ روانی" دانست و افزود: "من نگران طراحی توطئهای برای آقای کروبی هستم. لذا به مقامات امنیتی و انتظامی هشدار میدهم مراقب باشند؛ چه بسا که افراد مخرب و مرموزی قصد جان ایشان را کردند.
لازم به ذکر است اواسط هفته جاری خبری مبنی بر بیمار بودن مهدی کروبی در برخی از سایتهای خبری منتشر شد که همزمان محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق ارشاد و از کادرهای امنیتیِ روزنامۀ کیهان، بدون اینکه نامی از مهدی کروبی ببرد، طی یادداشتی "از یک اصلاحطلب بیمار" خواست که "استغفار کند."
در همین حال،در چهلمین روز بازداشت مهدی بوترابی ، مهدی کروبی با حضور در منزل او با خانواده اش دیدار و اعلام همدردی کرد.
به گزارش کلمه بوترابی ،مدیرعامل سابق و بنیانگذار پرشین بلاگ و عضو ستاد اصلاحطلبان حامی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در آستانه عید نوروز در ۲۳ اسفند ماه بازداشت شد.
به گفته همسر آقای بوترابی در ۴۰ روز گذشته که از بازداشت او می گذرد علی رغم پیگیری های صورت گرفته هیچ اطلاعی از مکان نگهداری او و سلامتش در اختیار خانواده قرار نگرفته است.
کروبی در این دیدار ضمن ابراز تاسف از بازداشت های سیاسی ابراز امیدواری کرده هرچه سریعتر مهدی بوترابی به کانون خانواده برگردد.
امروز: مهندس میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از فعالان ملی-مذهبی اظهار داشت: «برای تامین منافع ملی و رسیدن به جامعهای مطلوب، چارهای جز استمرار این مسیر و تداوم جنبش سبز نداریم؛ روندی که طی آن، نیازمند صبوری و تحمل سختیها و شدائد است.»
به گزارش خبرنگار جرس ، مهندس موسوی با اشاره به این نکته که جنبش سبز اهدافی را پیگیری و مطرح میکند که برگرفته از ارزشها و خواستههای مردم ایران است، تصریح کرد: « باید ایجاد جامعه مدنی بههم پیوسته، با استفاده از تمامی امکانات موجود در کشور را پی گرفت.»
وی تشکیل «سازمانهای مردمنهاد سبز» در حوزههای گوناگون در کشور را از همین زاویه، برای سامان یافتن و تولد تدریجی جامعهی مطلوب، ضروری ارزیابی کرد.
موسوی گفت: «اتفاقی که در 25خردادماه سال گذشته در تهران بوقوع پیوست، و آن حضور مهربانانه و همدلانه توام با مدارا و صبوری و همیاری و نیز کنش مدنی معترضان، نمونه و الگویی از جامعهای مطلوب است.»
وی با تاکید بر این سخن که «باید با ارزشها و اهداف سیاسی، زندگی کرد» اظهار داشت: «کار، کاری طولانی، و مسیر جنبش سبز، راهی پر پیچ و خم و زمانبر است؛ اگرچه شاید جنبش زودتر از آنچه بسیاری تصور میکنند به نتیجه برسد، اما باید صبور بود و استقامت ورزید و برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش گرفت.»
صبوری کردن و استقامت هزینه بر است
موسوی تصریح نمود: «البته ایستادن و صبوری کردن و استقامت برای تحقق مطلوبهای جنبش سبز، هزینه بر است و از این گریزی نیست؛ سختیها و فشارها و محدودیتها و سرکوبها و شدائد و زندانها، وجود دارد، اما چارهای جز ادامهی این راه و تحمل این مصائب و پرداخت هزینهها نیست.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به این بحث که احزاب نیل به قدرت و تصاحب آن را مدنظر دارند، افزود: «البته ایرادی هم بر احزاب نیست؛ اما در جنبش سبز بحث تصاحب قدرت، فرع بر هدف اصلی است؛ هدف جنبش سبز، متحول کردن جامعه و رسیدن به جامعهای مطلوب و در خور ایرانیان است. این رویکرد (یعنی فرع بودن قدرت) به ما آرامش خواهد داد. اگر بتوان این نگاه را به گونهای آگاهانه در جامعه گسترش داد، بسیار مفید و موثر خواهد شد.»
تغییر با ایده متولد می شود
به گزارش خبرنگار جرس، مهندس موسوی همچنین با تاکید بر این نکته که «مسئلهی آگاهیبخشی، موضوعی بسیار مهم محسوب میشود»، عنوان نمود: «هر «تغییر» وقتی متحقق میشود که «ایده»ای متولد شود. اکنون بهنظر میرسد که ایدهی تغییر متولد شده است؛ هر چقدر این ایده و ابعاد آن را بیشتر تبیین کنیم، امکان بسط و پیشبرد جنبش بیشتر میشود.»
وی افزود: «ما باید بیش از پیش، مردمی را که در «منطقه خاکستری» زیست میکنند (شهروندانی که نه همراه جنبش سبز هستند و نه موافق و همگام صاحبان قدرت و حکومت) نسبت به «منطقه روشن» آگاه، و جنبش سبز دعوت و جذب کنیم.»
موسوی همچنین تصریح کرد: «صاحبان قدرت هم بیش از هر چیز نسبت به بسط آگاهیها در جامعه حساساند؛ چنانکه نسبت به اطلاعرسانی در مورد تعداد شهدای جنبش یا تبیین و خبررسانی در خصوص واقعیت سرکوبها و انتشار اخبار مربوط به رفتارهای غیرانسانی با بازداشتشدگان، حساسیت فراوان و برخوردهای تندی نشان دادهاند.»
مسئلهی رسانه برای ما بسیار حیاتی است
وی با بیان این سخن که «مسئلهی رسانه برای ما بسیار حیاتی است و متاسفانه به علل و دلایل گوناگون ، در این عرصه (رسانه و اطلاعرسانی لازم و کافی) دچار ضعف و نقصایم» اظهار داشت: «ما هنوز از امکانات اینترنت و بستری که فضای مجازی در اختیار ما قرار میدهد، حداکثر بهره و استفاده را نبردهایم.»
وی در بخشی دیگر از سخنان خود تاکید کرد: «همه باید دور هم و کنار و همدل یکدیگر باشیم؛ باید روی «حداقلها» توافق کرد. شعارهایی را برگزینیم که قدرت وصلکردن و همراه ساختن حداکثری داشته باشد. همانطور که رنگ سبز، شاخصی حداقلی برای پیوند یافتن شهروندان معترض به وضع موجود شده است، باید بر محورهایی حداقلی برای پیشبرد و گسترش جنبش سبز اجماع کرد.»
ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم
موسوی همچنین اظهار داشت: «باید برای همگان مشخص شود که ما به فکر منافع و مصالح ملی هستیم؛ بحث خودخواهی مطرح نیست. ما نمیخواهیم کنار ظلم و ظالم بایستیم؛ ما کنار مظلومایم. اگرچه جنبش سبز اهل مدارا و گفتوگوست. باید با تعامل و گفتوگو و همفکری همهی جریانهای دلسوز ایران و پیگیر منافع ملی، این کار و راه دشوار و طولانی را پیش برد.»
مبلغ دین رحمانی
وی با تاکید بر این موضوع که «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم، قرائتی از دین که واجد حداکثر مدارا نسبت به تمامی دیدگاهها و عقاید است» افزود: « این کار (تبلیغ و ترویج قرائت رحمانی از دین) کار دشواری است، اما جنبش سبز میتواند چنین مسئولیتی را بر دوش خود حس کند.» موسوی اضافه کرد: «من نسبت به گریز نسل جوان از دین و ارزشهای توحیدی احساس خطر میکنم؛ برخوردها و خشونتورزیها و سرکوب در پوشش حکومت دینی، ممکن است بخش قابل توجهی از جوانان ما را از هر دینی گریزان سازد.»
موسوی همچنین در تبیین چشمانداز تحولات کنونی، با اشاره به این نکته که «باید انعطاف داشته باشیم و روی یک شکل و شمایل از حکومت تصلب پیدا نکنیم»، توضیح داد: «نقاشهای مدرن هنگام خلق اثر عمدتا" دو رویکرد دارند؛ یک گروه آنچه را که مشاهده کردهاند و یا تصور کردهاند متحقق میسازند و به روی بوم میآورند؛ و گروه دیگر، کار را شروع میکنند و بدون تصوری از اثر نهایی بهتدریج و بر روی بوم، نقاشی نهایی را سامان میدهند و متولد میکنند. آنچه در جنبش سبز در حال وقوع است را میتوان از نوع رویکرد و روش گروه دوم توصیف کرد.»
گفتنی است در این دیدار که به بهانه سال نو انجام گرفت،مهندس عزتالله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی ضمن آرزوی سلامتی و صبوری و پیروزی برای مهندس میرحسین موسوی و تمامی همراهان جنبش سبز در سال جدید، با اشاره به حضور غیرمنتظره و ستایشبرانگیز شهروندان معترض در روز 25 خرداد، تسامح و مدارا و تساهل قابل توجه در جنبش سبز را مورد اشاره و تصریح قرار داد. مهندس سحابی همچنین یا تاکید بر لزوم فعالیت شبکههای اجتماعی سبز، و نیز اهمیت رهبری و هدایت جنبش سبز، بر پیشگیری و مقابله از برخی آفات و آسیبها در جنبش، بهخصوص تفرقه و جدایی تاکید کرد.
دکتر حبیبالله پیمان نیز در سخنانی، «کیفیت استمرار» جنبش اجتماعی امروز مردم ایران، تقویت و سامان دادن «شبکههای اجتماعی» جنبش سبز، و ضرورت تداوم رفتار توام با مدارا و مهربانی و گذشت و همبستگی مردم در مقطع انتخابات و بهخصوص روز 25 خرداد را در «متن زندگی روزمره و مناسبات اجتماعی شهروندان» مورد اشاره و تاکید قرار داد. دکتر پیمان بقا و تداوم جنبش سبز را در پیوند وثیق مطالبات و ارزشهای سیاسی شهروندان با رفتار اجتماعی و زیست روزمرهی آنان ارزیابی کرد و بر کاوش و پیگیری راهکارهای اجرایی و عینی در این خصوص، تصریح نمود.
گفتنی است در این دیدار افزون بر مهندس سحابی و دکتر پیمان، برخی از فعالان ملی-مذهبی ازجمله دکتر محمدحسین رفیعی و محمد بستهنگار و نیز تعدادی از وابستگان جنبش مسلمانان مبارز حضور داشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر