اتهامات محمدرضا یزدان پناه، روزنامه نگاری که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود، به وی اعلام شد.
آن گونه که این روزنامه نگار در وبلاگ خود نوشته است، وی متهم به اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات اعتراضی پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق انتشار مطالب خلاف واقع در روزنامه ها، سایت ها و وبلاگ شخصی، تشویش اذهان عمومی توسط القای انجام تقلب در انتخابات 22 خرداد 88 و همکاری با دول متخاصم از طریق مصاحبه با رسانه های بیگانه وابسته به این دولت ها شده است.
آن گونه که این روزنامه نگار در وبلاگ خود نوشته است، این اتهامات به طور شفاهی و از طریق بازجو به وی اعلام شده است.
این در حالی است که سه اتهام اتهام جاسوسی از طریق ارتباط با سفارت خانه های خارجی مستقر در تهران، توهین به امام زمان توسط انتشار گزارشی در روزنامه کارگزاران – درباره سخنرانیناطق نوری در انتقاد به ساخت جمکران دوم - و اهانت به رهبر جمهوری اسلامی از فهرست اتهامات وی حذف شده است.
این عضو جبهه مشارکت، روز 17 تیرماه سال 88 بازداشت و بیش از دو هفته را در زندان سپری کرده بود.
یزدان پناه سابقه همکاری با روزنامه هایی چون کارگزاران، یاس نو، اقبال، فرهیختگان و ... را در کارنامه خود دارد.
هاشم خواستار، معلم بازنشسته مشهد و عضو کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان در زندان وکیل آباد مشهد بشدت به بیماریهای داخلی و قلبی مبتلا شده است.
به گزارش خبرنگار جرس از مشهد، هاشم خواستار که 25 خرداد 88 بازداشت شد و پس از یک ماه و نیم از زندان آزاد شد، روز 25 شهریور 88 دوباره بازداشت شد و از آن موقع تاکنون همچنان در اسارت به سر می برد.
گفتنی است علی رغم عدم وجود سابقه قبلی بیماری قبلی، ایشان در طول مدت زندان به شدت بیمار شده و به مشکلات بینایی و فشار خون نیز مبتلا شده است.
شایان ذکر است از هشت ماه پیش تاکنون هیچ گونه مرخصی به ایشان داده نشده و علی رغم اعتراض خانواده و وکیل پرونده و نیز وخامت حال جسمی همچنان در زندان به سر می برد.
پیش از این همسر این فرهنگیِ بازنشسته که خود نیز از معلمان پیشکسوت و بازنشستۀ کشور می باشد، با گلایه از اینکه آقای خواستار با ۶۷سال سن، بیماری های آرتروز و ناراحتی های گوارشی متعددی دارند و طی این مدت نیز، حتی از داشتن دندانی که قبل از بازداشت سفارش داده بودند، محروم بوده و بدون آن در سلول به سر می برند"، خاطرنشان کرد ه بود"مسئولین امر حتی با دادن یک مرخصی کوتاه چند ساعته برای این موارد استعلاجی به این معلم سالخورده خودداری می کنند."
صدیقه مالکی فرد همچنین یادآور این نکته شده بود که آقای خواستار بیش از سه دهه معلم و فرهنگیِ این کشور بوده و آنچه بر آنها می گذرد، شایسته و سزاوار نبوده و خارج از انصاف می باشد.
فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی در بیانیه ای خطاب به شایع پراکنان و اصحاب قدرت به توهمات آنان پاسخ داد.
به گزارش سحام نیوز متن این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ ایران
همانطور که میدانید چند روز گذشته برخی روزنامه های معلوم الحال روئین تن و سایت های وابسته به مراکز قدرت به انتشار خبر کذبی مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی، وخامت شدید جسمانی ایشان، امتناع خانواده از انتشار خبر و رجوع خانواده به پزشکان اتریشی و … مبادرت ورزیدند. طالبان کسب مشاغل و قدرت نیز بعنوان پیاده نظام، غیب گویان در سخنرانی ها و مقالات شان خواستار توبه آقای کروبی به خاطر ظلم به نظام در یکسال گذشته شدند.
از منظر این دین فروشان و آلودگان به قدرت،ارتکاب جنایات هولناک و تکان دهنده کهریزک ظلم به نظام نبوده و مرتکبین و آمرین، همچون این دنیا لابد در آخرت پست و مقام و ارتقای منزلت خواهند گرفت و افشاگر جنایات فراموش نشدنی و مدافع راستین مردم همچون این دنیا که هرگونه توهین، افترا، ترور و … به او مجاز تشخیص داده شده، در آن دنیا نیز مستحق مجازات خواهد بود!
افسوس که این روزها نه تنها شرع و قانون نادیده گرفته می شود بلکه آموزه های ابتدائی اخلاقی، انسانیت و حداقل آزادگی از سوی مدعیان دروغین اخلاق و شرع بکلی به فراموشی سپرده شده است. در ارتباط با موضوع فوق لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم:
۱- به اطلاع مردم فهیم و شجاع ایران که در تماس های مکرر جویای حال آقای کروبی شدند برسانم که وضعیت سلامت ایشان بحمدالله بسیار عالی است و با توجه به تجاربم در حوزه پزشکی همواره چکاب های روتین توسط پزشکان علاقه مند به ایشان انجام میگیرد. سپاس خداوند قادر را که شرایط فیزیکی ایشان بسیار مطلوبست و علیرغم بستن دفتر و حزب اعتماد ملی، آقای کروبی کمافی السابق به فعالیت های مذهبی،اجتماعی و سیاسی خود ادامه میدهند. دیدار با خانواده های شهدای جنگ تحمیلی، خانواده شهدای جنایات اخیر و بازدید از زندانیان و خانواده آنان، بخشی از فعالیت های روزمره ایشان است. مردم بزرگ بدانند دروغ و کتمان در مرام ما نیست و همچون گذشته صادقانه و صریح با شما محرمان واقعی این کشور در همه ی زمینه ها سخن میگویم.
۲- ما بر این باوریم که انسان از لحظه دیگر خود با خبر نیست”و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها ولا حبه فی ظلمات الارض” حیات و ممات همه ما در ید اختیار قادر متعال است و هیچکس از لحظه دیگر خود خبر ندارد. “قل لا یعلم الغیب الا الله” . بنابر اعتقادات مسلمین علم غیب بر دو نوع است: علم غیب بدون علت که در ذات الوجود و مخصوص خداوند است و دیگر آنکه علم غیب متوقف بر فیض الهی که مختص پیامبران و معصومین بوده است که بواسطه افاضه الهی از آن برخوردار میگردیدند. آیه شریفه “عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا من ارتضی من رسول” گواهیست بر این مدعا. ادعای اصحاب قدرت مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی از این جنبه حائز اهمیت است که ناشی از علم غیبی ست که بر خلاف آموزه های دینی، عقلی و تجربه انسانی اینبار آقایان در کنار دیگر کمالاتشان ازجمله اعلام دقیق نتایج انتخابات، قبل از شمارش آراء صاحب علم غیب گردیده اند.
۳- همانطور که قبلا گفته ام خانواده مهدی کروبی که تلاش زیادی را برای به ثمر رسیدن انقلاب انجام داده این روزها به دلیل حمایت صریح و قاطع از مردم مظلوم فاقد حداقل امنیت است. نمیدانم شاید آن ۱۵ نفر مسلحی که با مرعوب کردن سرایدار به طور غیرقانونی و در غیاب ما به منزل ورود کرده اند و یا افراد مسلحی که در روز ۲۲بهمن گازی مشکوک را مستقیما به صورت ایشان زدند، کاری را صورت دادند که خدای ناکرده در آینده نتیجه آن را باید شاهد باشیم. به هر تقدیر بدون ترس و واهمه از وحشی گری مزدوران مجددا تاکید میکنم هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد، حکومت مسئول مستقیم آن است و هرگز نمیتواند از بار مسئولیت آن شانه خالی کند.
۴- عجبا؛ فرصت طلبان، کروبی خداجو را دعوت به توبه کرده اند. آری همه ما نیازمند توبه به درگاه احدیت نسبت به اعمال و رفتارمان هستیم. ما خود را انسانی خطاکار میدانیم که در همه حال محتاج عفو الهی بوده و دوستی خداوند را بر همه ابزارهای قدرت آرزومندیم و همواره به درگاه اونسبت به فعل و ترک فعل هایی که کردیم، استغفار میکنیم. اما ظاهراً غرض آقایان از توبه نصوح و غیره مربوط به حوادث بعد از انتخابات است!
دفاع جانانه فرزند احمد از قربانیان جنایات اخیر برگ زرینی در تاریخ زندگی او و خانواده اوست. انسانی که با خدا معامله میکند و برای مردمش آماده پرداخت هرگونه هزینه ایست، مایه افتخار کروبیان عالم است. نسل کروبی به داشتن چنین مردی که آخرت خود را به متاع ناچیز قدرت آلوده نکرد و نمیکند، افتخار میکند.
در پایان امیدوارم پیش از آنکه دیر شود، خداوند قادر و متعال توفیق بازگشت و چنگ زدن به ریسمان الهی را به همه بویژه اصحاب قدرت عنایت فرماید.
فاطمه کروبی
۴ اردیبهشت ۱۳۸۹
صبح امروز مأموران دادستانی شهرستان اراک با ورود به منزل شخصی عابد توانچه اقدام به بیرون کردن ساکنین منزل و تلاش برای پلمب منزل نمودند.
عابد توانچه فعال سابق دانشجویی طیف چپ و از اعضا سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر است که دی ماه گذشته از سوی دادگاه انقلاب اراک به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. اما دادگاه انقلاب اراک از ابلاغ کتبی حکم خودداری نمود در نتیجه عابد توانچه و وکیل وی ناصر زرافشان از امضای ابلاغ حکم که به صورت شفاهی ابلاغ شده بود خودداری کردند. سپس قاضی پرونده در اقدامی کاملاً غیرقانونی حکم یک سال حبس تعزیری این فعال دانشجویی را بدون ارسال به دادگاه تجدید نظر برای اجرای حکم به بخش اجرای احکام زندان فرستاد. در پی این اقدام غیر قانونی قاضی پرونده، بلافاصله شکایتی توسط دکتر زرافشان تنظیم و پرونده قاضی به دادگاه انتظامی قضات فرستاده شد اما با فشار اطلاعات شهرستان اراک، دادستانی این شهر حکم را تأیید یافته تلقی نمود و مأموران اجرای احکام چندین مرتبه (حتی در لحظه تحویل سال) برای بازداشت این فعال سابق دانشجویی به منزل وی هجوم آوردند.
بنابر گزارشات ارسالی به دانشجونیوز سرانجام صبح امروز مأموران با حضور در منزل شخصی وی که سند آن به عنوان وثیقه آزادی موقت در دادستانی توقیف بود، اقدام به جمع آوری وسایل منزل به قصد توقیف آن نمودند که با مقاومت اهالی منزل موقتاً از اقدام خود منصرف شدند اما تهدید کردند که با توجه به در دست داشتن حکم تخلیه، در اسرع وقت خانه را پلمب خواهند کرد.
هم اکنون خانواده این فعال سابق دانشجویی در شرایط روحی بسیار نامناسبی قراردارند و مأموران امنیتی نیز با تماس های تلفنی مکرر و تهدید خانواده برای تحویل وی آسایش را از آنان سلب نموده اند.
روزنامه همشهرى از افزایش ۴۰ درصدى قیمت شیر یارانهاى خبر داد.
همشهری نوشت: اجراى قانون هدفمندکردن یارانهها در روزهاى آخر هفته گذشته بهصورت غیررسمى با افزایش ۱۰۰تومانى قیمت شیر یارانهاى در سراسر کشور کلید خورد.
این روزنامه افزود: از روز چهارشنبه شهروندانى که براى خرید شیر یارانهاى به فروشگاهها مراجعه کردهبودند، با درخواست مبلغ ۳۵۰تومان به جاى ۲۵۰تومان براى هر کیسه شیر مواجه شدند . این روزنامه همچنین نوشت:این اقدام در برخى موارد باعث بروز بحثهایى بین مردم و صاحبان فروشگاههاى عرضه شیر یارانهاى شده است.
حداقل 8 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز از تحصیل محروم شده و به دستور ریاست دانشگاه به دانشگاه ممنوع الورد شدند.
به گزارش دانشجونیوز، پس از اعتراضات گسترده دانشجويی در ده ها دانشگاه كشور در ماه های اول سال تحصيلی جاری برخوردهای امنيتی وانضباطی از سوی نهادهای داخل و خارج دانشگاه ها با دانشجويان معترض شدت گرفته است. دانشجويان دانشگاه چمران اهواز نيز از اين برخوردها در امان نمانده اند به طوريكه پس از تجمع اعتراضی16 آذر دانشگاه اهواز حدود 40 نفر از دانشجويان اين دانشگاه به كميته انضباطی احضار شدند. هم اكنون نيز اخبار رسيده به دانشجو نيوز حاكی از صدور حكم تعليق برای8 نفر از دانشجويان و ابلاغ دستور از سوی رياست دانشگاه به پرسنل انتظامات مبنی بر جلوگيری از ورود آنان به محوطه دانشگاه و خوابگاه ها است. ظاهراً احكام تعليق برای دانشجويان ديگری نيز صار شده كه از اسامی آنان اطلاعی در دست نيست.
اسامی دانشجويان محروم از تحصيل دانشگاه چمران بدين شرح است:
جواد عليخانی(دامپزشكي) 2 ترم تعليق، آرمان ممبينی(دامپزشكي)، محمد موسوی رحيمی(مهندسي)
، محسن جعفر پور (مهندسي)، فرانك اصوليان (مهندسي)، فاطمه تقوی زاده (ادبيات) و احمد كشتكار(كشاورزي) هر كدام يك ترم تعليق.
لازم به ذكر است اين اسامی مربوط به دانشجويانی است كه حكم تعليق آنان قطعی شده است و دانشجويان بسياری در انتظار حكم نهايی انضباطی به سر می برند.
زینب کاظمخواه که ساعت سه بامداد هجدهم بهمن ۸۸، با مراجعه نابههنگام ۹ نفر از ماموران اطلاعات به منزلاش، بازداشت شد، پس از آزادی از زندان مانند روزهای پیش از حبس، به خبرگزاری ایسنا قدم گذاشت اما سعید پورعلی، مدیرعامل پیشین ایسنا، او را “خائن به وطن” خطاب کرد و گفت دیگر نمی تواند این خبرنگار را به عنوان نیروی کار ایسنا بپذیرد.
به گزارش رهانا، این در حالیست که این خبرنگار روز ۱۶ اسفند هنگام آزادشدن از زندان، نامهای از مسوولان زندان خطاب به مدیر عامل ایسنا، مبنی بر بیگناهی دریافت کرده که بیانگر بیگناهی اوست و به او گفته شده میتواند به عنوان خبرنگار به فعالیت حرفهای خود ادامه دهد.
سعید پورعلی که در شهریور ۸۸ به جای جمال رحیمیان به مدیرعاملی ایسنا منصوب شد ۲۲ فروردین سال جاری جای خود را به علی متقیان داد.
گفته می شود ماموران اطلاعات هنگام بازداشت زینب کاظمخواه، علاوه بر ضبط تمامی وسایل شخصی، حکمی را به او نشان دادهاند که در آن شرکت در تجمعات به عنوان اتهام این خبرنگار مطرح شده بود.
روز هجدهم بهمن ۸۸ و همزمان با دستگیری زینب کاظمخواه، شش خبرنگار و روزنامهنگار دیگر با نامهای سمیه مومنی، اکبر منتجبی، وحید پوراستاد، احسان محرابی، مهسا جزینی و احمد جلالی فراهانی دستگیر شدند. از این میان احسان محرابی همچنان محبوس است و دیگران پس از تحمل یک تا دو ماه حبس با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
خانواده های زندانیان سیاسی همراه با عزیزان در بند خود روزه گرفتند.
به گزارش جرس بدنبال بیانیه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین مبنی بر انجام روزه سیاسی از اول اردیبهشت تا ۲۲ خرداد ماه، خانواده های زندانیان نیز به جمع آنان پیوستند و روز پنچ شنبه را روزه دار بودند.
این گزارش می افزاید: قرار است روز دوشنبه مراسم افطاری با حضور سایر خانواده های زندانیان در بند در خانه یکی از آزادگان برگزار شود.
این حرکت سمبلیک در اعتراض به نقض مضاعف حقوق شهروندی در زندان، عدم وجود تسهیلات بهداشتی، عدم رسیدگی عادلانه به پرونده ها، طولانی شدن رسیدگی به جرایم و بلاتکلیفی تعداد زیادی از زندانیان که پس از ۲۲ خرداد ماه دستگیر شده اند، می باشد.
از اوین خبر می رسد که اولین روز این روزه سیاسی با مشارکت زندانیان بند ۳۵۰ انجام گرفت.
روز دوشنبه دومین روز از روزه سیاسی می باشد.گفته می شود بازجویان فشار بر زندانیان سیاسی را بخاطر شرکت در این مراسم شدیدتر کرده اند.
محمد حسین آقاسی، وکیل دادگستری از احتمال کاهش حکم اعدام امیررضا عارفی خبر داد.
بنابراطلاع گزارشگران هرانا، وکیل عارفی گفت: هنوز حکم تجدید نظر موکلم را رویت نکرده ام اما به من اطلاع دادند که حکم وی به پانزده سال کاهش یافته است.
به گفته وی، این خبر به اطلاع خانواده عارفی رسیده است.
سردار سرتیپ پاسدار یدالله جوانی ، فارغالتحصیل رشته علوم استراتژیک با گرایش علوم دفاعی از دانشگاه عالی دفاع ملی است که از اشراف بالایی نسبت به مسایل نظامی برخوردار است.آنگونه که خود میگوید ابتدا در سال ۱۳۵۹ به عنوان بسیجی وارد مجموعه سپاه شده و با آغاز جنگ تحمیلی بهطور رسمی به عضویت سپاه در میآید.جوانی هم اکنون رئیس اداراه سیاسی سپاه است.وی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا ضمن تشریح جزییات تاسیس سپاه،به تحولات سیاسی روز از جمله حوادث بعد از انتخابات و تعطیلی دو حزب اصلاح طلب اشاره میکند و معتقد است دوم خرداد آغاز یک تهدید نرم بود.
سپاه جایگزین توتال و شل میشود
وی با اشاره به فضاسازیها علیه فعالیتهای اقتصادی سپاه و انتقاد از این موضوع گفت: امروز در سپاه این افتخار راداریم که به چنان قابلیتها و توانمندیهای دانشی دست یافتهایم که به راحتی میتوانیم جایگزین شرکتهای بزرگ خارجی شویم بهعنوان مثال با بدست گیری پروژههای بزرگ در عسلویه جایگزین توتال و شل میشویم.
رئیس اداره سیاسی سپاه با تاکید بر اینکه شرایط اقتضای رویکرد سپاه را دارد به تهدیدات نرم دشمن و اقدامات سپاه در این خصوص اشاره کرد و گفت: ما مشخصا از سال ۷۶ به بعد که اصلاحات در کشور شکل گرفت چنین رویکردی را در سپاه داریم که بخشی از فرماندهی سردار صفوی را هم شامل میشود و همجمههایی هم که نسبت به سپاه صورت گرفت از سال ۷۷ به بعد بود.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر از نظر سپاه تفاوتی ندارد که تهدید سیاسی باشد، اقتصادی یا فرهنگی، بلکه از نظر سپاه مهم این است که توانمندی خود را در همان زمینه تهدید بالا ببرد تا بتواند با آن مقابله کرده و از انقلاب و کشور دفاع کند.
امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که سپاه پنجمین ارتش سایبری جهان است
جوانی همچنین در خصوص فعالیت ارتش سایبری سپاه با بیان اینکه مجموعه سپاه در تاریخ حیات خود با دوراندیشی به استقبال هر آنچه که میتواند تهدیدی برای انقلاب وکشور باشد رفته است؛ تصریح کرد: پس از اتمام جنگ تحمیلی که البته به پشتیبانی استکبار از عراق این جنگ صورت گرفت، دشمن همچنان وجود داشته و تهدید رانیز نمیتوان انکارکرد. بنابراین با برآورد صورتگرفته مبنی بر اینکه دیگر هیچ کشور منطقه تهدید برای ما محسوب نمیشود جز اسرائیل و کشورهای فرامنطقهای؛ آمادگی در عرصه تهدیدات سایبری لازم تعریف شد.
وی ادامه داد: امروز دشمنان ما خود اعتراف میکنند که سپاه پنجمین ارتش سایبری جهان است.
رئیس اداره سیاسی سپاه همچنین درخصوص اینکه آیا مجموعه سپاه در طول حیات خود ریزشهایی هم داشته یا خیر با بیان اینکه ریزش و رویش برای حرکتهای اصلاحی و انقلابها امری طبیعی است گفت: ریزش یعنی اینکه افرادی از آرمانهای اصلی و ارزشها فاصله بگیرند. اما حال چرا این اتفاق میافتد و چرا عدهای از مسیر انقلابی که آرمانهایش دینی بوده و تحقق عدالت و یک حرکت الهی مثل مسیر انبیا است فاصله میگیرند؟
در دوران سازندگی دچار انحراف شدیم
وی با تاکید بر پیاده کردن الگوی اسلامی در توسعه افزود:کسانی که برای توسعه و سازندگی آمدند به اینکه توسعه باید اسلامی باشد خیلی اهتمام نورزیدند. اکثرا تحصیلکرده غرب بودند که یا نخواستند و یا نتوانستند و از الگوی اسلامی در توسعه غفلت شد و در کل در دوران سازندگی دچار انحراف شدیم اما نه در ساخت بلکه در چگونگی ساخت. یعنی در دوره سازندگی در این که باید کشور را بسازیم اشتباه نکردیم بلکه در انتخاب مدلها اشتباه کردیم به نحوی که مدلهایی که انتخاب شد عمدتا توسعه غربی بود.
وی با بیان اینکه مدلها وقتی با جامعهای که آرمانهای دینی و اسلامی دارد متناسب نباشد پیامدهای خود را به دنبال خواهد داشت، گفت: مدل توسعه غربی اصل را بر تولید میگذارد وقتی اصل بر تولید گذاشته شود سرمایهگذاری را به دنبال دارد، سپس گفته میشود طبقهای که سرمایهگذاری میکند باید امنیت داشته باشد و تسهیلات دریافت کند بنابراین به پیشرفت و توسعه منهای عدالت توجه میشود. با رفتن عدالت از صحنه برخی ارزشها هم به همراه آن میرود که این موضوع باعث شد طبقه فنسالار، تکنوکراتها بوجود آمد.
رئیس اداره سیاسی سپاه ادامه داد: در دوران سازندگی شاهد شکلگیری طبقه خاصهخواران و رانتخواران شدیم که به نظر میرسد این مقدمهای برای شکلگیری اصلاحات بود.
وی درخصوص جبهه دیگری که در مقابل سپاه قرار دارد گفت:این جبهه، جریانی داخلی است که سپاه را مورد هجوم قرار میدهد جریانی که بدنبال ایجاد انحراف در مسیر انقلاب بوده و اگرچه بخشی از آن در درون خانواده انقلاب بود. ما امروز از آنها به عنوان ریزشهای انقلاب یاد میکنیم. این جریان وقتی که سپاه را مانع رسیدن به اهداف خود که خارج از چارچوب انقلاب بوده، میبیند، شروع به تخریب میکند.
رئیس اداراه سیاسی سپاه گفت: اصلا اینگونه نیست که سپاه در مقابل مردم باشد، اینها دچار توهم شدهاند و فکر میکنند مردم با آنها هستند در حالیکه مردم با هیچکس نیستند، مردم با انقلاب، اسلام، امام و رهبری هستند، اگر فردی و حزبی فکر میکند که مردم با اوست اشتباه میکند.
سردار جوانی افزود: در مقطعی ممکن است فردی با اظهارات و مواضعی که اعلام میکند موجب شود مردم با این تصور که در خط امام است به او رای دهند اما سپس که زاویه او را با خط امام در کارهایش مشاهده میکنند؛ از او فاصله میگیرند.بهعنوان مثال در این انتخابات فردی به موسوی رای داده که حالا و پس از حوادث روی داده از رای خود پشیمان است؛ البته ممکن است فرد دیگری هم که رای داده هنوز به رای خود باقی باشد.
افرادی که ۲۵ خرداد به خیابان آمدند با کسانیکه ۳۰ خرداد به خیابان آمدند متفاوت بودند
وی تصریح کرد: افرادی که ۲۵ خرداد به خیابان آمدند اساسا با کسانیکه ۳۰ خرداد به خیابان آمدند و آن آتشافروزی را انجام دادند متفاوت بودند. آنها تصورشان این بود که واقعا تقلب شده است اما وقتی که سست بودن ادله را میبینند میفهمند که نوعی فریبکاری وجود دارد ونقشههایی در کار است. که البته این گناه مردم نیست !
وی با بیان اینکه مردم نیز به این موضوع پی بردند گفت: چرا موسوی و کروبی جرات نکرند روز ۲۲ بهمن هم به خیابان بیایند و موسوی ادعا کرد که ۲۲ بهمن یک راهپیمایی حکومتی و دولتی بود.
سردار جوانی با بیان اینکه موسوی با شعار خط امام به میدان آمد گفت: موسوی اما با شعار دیگری نیز برای کسانی که در نیویورک و لسآنجلس بودند و در ۳۰ سال انقلاب هم در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکردند آمده، نماد سبز بستند و صف کشیدند و به موسوی رای دادند. در شرایطی که افراد با این تضاد و فاصله میآیند و رای میدهند آیا غیر از آن است که فرد با چهرههای متفاوت ظاهر شود. بنابراین این همان جریان نفاق است که عطریانفر نیز از آن یاد کرد!
وی در خصوص اینکه موسوی از درون جبهه اصولگرایان نیز حامیانی همچون مسیح مهاجری داشت با بیان اینکه ماهیت فتنه در شرایطی که عمیق باشد چنین اقتضایی دارد؛ به روایتی از پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: فردی میتواند در جامعه فتنه ایجاد کند که سابقه و پیشینهای داشته؛ اما با ادعای سابقه خود ،در عمل کار دیگری انجام میدهد که افراد نیز در تشخیص و انتخاب همین ظاهر و باطن دچار تردید و لغزش میشود.
جوانی گفت: امروز جریانهایی احساس میکنند که منافع دنیاییشان به خطر افتاده و این مسیر باید متوقف شود در نتیجه میآیند نظام را متهم به تقلب میکنند و یک عده نیز فکر میکنند که واقعا تقلب شده است. پس کسانی که ۲۵ خرداد میآیند در واقع میبینند که موسوی این ادعا را مطرح کرده است مثل ۳۰ هزار نفری که بر پایه ادعای طلهه و زبیر و عایشه در برابر علی(ع) جنگیدند.
وی با تاکید بر ضرورت بصیرت به عنوان عاملی که از سقوط خواص جلوگیری میکند گفت: در این قضایا سقوط هم داشتیم؛ کسانی که باید با وقوع فتنه نقشآفرینی میکردند اما به هر دلیلی سکوت کردند یا تحلیل نادرست ارائه کرده و بر عمق فتنه افزودند، سقوط کردند. همچنین کسی که باید در موضعی که باشد قرار نگیرد سقوط کرده است. موسوی نیز سقوط کرد!
تحریم سپاه خندهدار است
رئیس اداره سیاسی سپاه در بخش دیگری از این گفتوگو در خصوص اتهاماتی که اخیرا به سپاه نسبت داده میشود و بحث تحریم این نهاد ضمن بیاساس خواندن آنها گفت: تحریم سپاه مقداری خندهدار است. زیرا زمانی نیز با تحریم جمهوری اسلامی آن هم با آن موج تبلیغات نتوانستند به خواسته خود برسند؛ آیا حال انگشت نهادن به سپاه میتواند آنها را به خواستهشان برساند؟
وی در همین رابطه افزود: قطعا اینطور نیست. زیرا بعد روانی این موضوع مد نظر آنهاست؛ به نحوی که بگویند ما با کلیت جمهوری اسلامی مشکلی نداریم و با سپاه مشکل داریم.
جوانی تصریح کرد: من فکر میکنم که اینها در مورد تحریم سپاه نیز به نتیجهای نمیرسند.
وی تاکید کرد: امروز نه سپاه از نظام جداست، نه نظام از مردم و نه سپاه از مردم. نقطه قوت سپاه پشتوانه مردمی آن است اگر دشمنان فکر میکنند با تحریم سپاه به جایی میرسند ریشه در فهم ناصحیح آنها دارد.
اوباما نمیداند چه کار میکند و چه میگوید
سردار جوانی در خصوص اظهارات تهدیدآمیز آمریکا نیز با بیان اینکه فکر میکنم این تهدید نشانه استیصال و درماندگی آنها باشد، به سخنان برژنسکی مبنی بر اینکه آمریکا در برابر ایران هستهای فاقد استراتژی است اشاره کرد و گفت: سخن اوباما در خصوص تهدید ایران از روی سردرگمی است. اوباما نمیداند چه کار میکند و چه می گوید. آمریکا در ۳۱ سال گذشته در برابر ایران روز به روز در حال عقبنشینی است.
وی با بیان اینکه بسیار بدیهی است که از بکارگیری سلاح هستهای پیروزی به دست نمیآید،گفت: آمریکاییها داغ ننگی را به پیشانی دارند که تا ابد از بین نخواهد رفت و آن هیروشیما و ناکازاکی است.
رئیس اداره سیاسی سپاه در پایان اظهارات خود گفت: اوباما خیلی زود در پیشبرد آنچه که از پیش توسط کسانی که رئیسجمهور را در آمریکا به قدرت میرسانند دچار ناکامی شد و تهدید هستهای وی این برکت را داشت که ماهیت دولت وی را روشن کرد.
یک نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با اشاره به تذکر تعدادی از نمایندگان به رییس جمهور مبنی بر جلوگیری از واردات بیرویه محضولات کشاورزی، نوشت: تذکر نمایندگان مجلس به رئیس دولت نشاندهنده آن است که قانونگریزی دولت کشور را دچار تنگناها و دشواریهای فراوانی کرده است که پیامدهای آن سالهای سال گریبان کشور ومردم را رها نخواهد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، یدالله اسلامی در وبلاگش نوشت: سرعت گرفتن روند وارادت بر درآمدهای کشور که آن هم در آمد ناشی از صادرات نفت است نه تولیدات غیر نفتی و یا خدمات نشان میدهد که از هم گسیختگی جای تدبیر و برنامهریزی را گرفته است. مجلس ودیوان محاسبات که بازوی نظارتی مجلس است در این روند ویرانگر نیز گناهگار شناخته خواهند شد.
اسلامی افزود: اینکه در برابرهر خواست دولت مجلسیان پس از یک جدال لفظی گذرا تن به هر خواست دولت میدهند نیز سردرگمی و نداشتن راهبرد مجلس را نشان میدهد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: سیاستگذاریهای اقتصادی دولت که رشد مصرفگرایی و واردات بیرویه کالاهای خارجی را به همراه داشته است به قیمت بیکاری کارگران و ورشکستی بنگاههای اقتصادی، رونق اقتصادی را برای چین و ترکیه وبرخی کشورهای دیگر فراهم کرده است که بازار گسترده ایران محل ارائه کالاهای آنان شده است.
اسلامی افزود: در میدان عمل همه دیدهاند که محصولات دامی و باغی وکشاورزی نیز زیانهای بزرگی را تجربه کردهاند وجیب دلالان و واسطهها پر و کشاورزان دچار مشکلات بی شماری شدهاند؛ ولی کسی از این واسطههایی که برای بی خانمان کردن زحمتکشان و پرکردن جیب خود از ویژهخواری بهرهها میبرند سخنی نمیگوید.
این نماینده سابق مجلس نوشت: بررسی درست این سیاستها وپیامدهای آن به خوبی پرده از ندانمکاریها و بیبرنامگیها و ویرانگریهای اقتصادی بر میدارد. شعارهای دهن پر کن تنها به باج دادنهای بینتیجه و تهی شدن جیب و خالی شدن سفرههای مردم منجر شده است.
یك حقوقدان معتقد است تا زمانی كه دادگاه یك حزب را منحل نكرده است هرچند كه كمیسیون ماده 10 احزاب فعالیت حزب را متوقف كرده باشد، حزب میتواند در چارچوب قانون به فعالیتهای خود ادامه دهد.
نعمت احمدی در گفتگو با ایلنا در تحلیل حقوقی خود از مصاحبه اخیر دبیر كمیسیون ماده 10 احزاب مبنی بر اینكه احزاب مشاركت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به دلیل توقف فعالیت آنها از سوی این كمیسیون حق فعالیت ندارند، گفت: برابر قانون احزاب، در صورتی كه تخلفات یك حزب یا سازمانی كه مشمول قانون احزاب باشد، به اندازهای باشد كه منطبق بر آن قانون، كمیسیون ماده 10 احزاب قادر باشد درخواست انحلال حزب را از دادگاه بخواهد، ارسال میكند.
این حقوقدان ادامه داد: به دلیل اینكه هنوز پروانه فعالیت حزب ابطال نشده است، موجبی برای عدم فعالیت احزاب و مسوولین حزب تا اتخاذ تصمیم دادگاه وجود ندارد.
این وكیل دادگستری با تاكید بر اینكه كمیسیون ماده 10 احزاب با تكیه بر اتهامات فردی اعضا تحت هیچ شرایطی نمیتواند موجبات انحلال حزب را فراهم آورد، گفت: با توجه به صراحت قانون احزاب، فعالیت حزبی یا فعالیت جمعی اعضا كه با تكیه بر اساسنامه و مرامنامه حزب و در قالب تشكل حزبی صورت گرفته باشد، مربوط به حزب است. اما از سوی دیگر هر یك از اعضای حزب شخصیت حقیقی مستقلی دارند كه فعالیت فردی هر یك از آنها ربطی به شخصیت حقوقی حزبی آنها ندارد.
احمدی افزود: در مورد حزب مشاركت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همین مساله صراحت دارد حتی اگر بعضی از اعضای آنها در هر رده حزبی فعالیت شخصی داشته باشد كه منجر به تعقیب آنان شده باشد.
این مدرس حقوق با بیان اینكه ماده 17 قانون احزاب، دایره صلاحیت كمیسیون ماده 10 احزاب را مشخص میكند، خاطرنشان كرد: با توجه به این ماده، فعالیت مجموعه حزب به وسیله اعضای آن باید بار مجرمانه داشته باشد و نه فعالیت فردی عضو حزب.
احمدی با بیان اینكه طبق بندهای ماده 17 قانون احزاب، انحلال در اختیار دادگاه است، تصریح كرد: تا زمانی كه پروانه حزب باطل نشود، حزب به كار خود می تواند ادامه میدهد و ممكن است در بند مربوط به توقیف پروانه، چنین استنباط شود كه حزب نتواند عضو جدید بگیرد ولی سایر فعالیت حزب تا صدور رای مبنی بر انحلال، وجهه قانونی ندارد.
وی تاكید كرد: هیچگاه كمیسیون ماده 10 احزاب قادر نیست حتی با توقیف پروانه یك حزب، دفتر و اموال حزب را توقیف و یا پلمب كرد چراكه این امر كار قضایی بوده و نیاز به تصمیم دادگاه دارد.
این حقوقدان در خصوص اظهارات دبیر كمیسیون ماده 10 احزاب مبنی بر اینكه احزاب مشاركت و سازمان مجاهدین به علت توقیف پروانه فعالیت اجازه برقراری جلسه، میتینگ یا صدور بیانیه را ندارند، گفت: درخواست توقیف پروانه یك حزب حتی اگر به درستی توسط كمیسیون ماده 10 احزاب صورت گرفته باشد، به دلیل اینكه حزب هنوز منحل نشده است سمت افراد به قوت خود باقی است.
وکیل مهدی هاشمی از پیگیرد قضایی انتشار دهندگان اخبار کذب علیه موکلش خبر داد.
هوشنگ پوربابایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در خصوص انتشار خبرهای متعدد در مورد اتهامات مهدی هاشمی گفت: برخی رسانههای گروهی با درج خبرهای تعدد در خصوص موکلم، شائبه دخالت در امر تحقیق دستگاه قضایی را به ذهن مبتادر میسازند و از این طریق سعی در محرف کردن افکار عمومی از دغدغههای رایج دادند.
وکیل مهدی هاشمی با بیان اینکه این گروه جهت جلوگیری از رسوایی گروههای حامی خود به تخریب دیگران میپردازند، اظهار داشت: آنها با اینگونه اقدامات خود تلاش میکنند، اقدامات ناصواب خود را مثبت و عملکرد دیگران را با اخبار متواترناصحیح شیاع تلقی و اذهان عمومی را مشوش کنند.
پوربابایی تاکید کرد: انتشار اخبار حقوقی موکلم لزوما باید از سوی مراجع رسمی یا وکلای وی صورت گیرد و اخبار غیررسمی که منشا آن «منابع آگاه» یا «منابع مطلع» و یا از این دست عناوین باشند خالی از حقیقت بوده و مسوولین اخبار مستحق پیگرد قضایی خواهند بود.
وی با بیان اینکه وکلای مهدی هاشمی تمامی اظهارات اشخاص و رسانههای گروهی که مبادرت به انتشار اخبار نادرست میکنند رصد کرده و در صورت لزوم پیگیری قضایی خواهند کرد ادامه داد: به رسانهها پیشنهاد میدهم مطالب منعکس شده از سوی مراجع رسمی و قانونی را با حسن نیت کسب و در راستای رسالت مطبوعاتی منتشر و از انتشار مطلب کذب که موجب تشویش اذهان عمومی میشود خودداری کنند.
احمد جنتی در نماز جمعه تهران گفت که زلزله از هیچ راهی قابل پیش بینی نیست، مگر برای کسانی که "اهل دل باشند یا با جای دیگر" ارتباط داشته باشند.
آقای جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی ایران، روز جمعه ۳ اردیبهشت (۲۳ آوریل) در نماز جمعه تهران وقوع زلزله را قطعی ندانست اما گفت که حتی اگر قطعی باشد، قابل جلوگیری است.
او "عبادت، خیرات و توبه" را راه های جلوگیری از زلزله عنوان کرد و برای مصون ماندن مردم از زلزله دعا کرد.
این دومین هفته ای ست که موضوع زلزله در نماز جمعه تهران مطرح می شود.
یک هفته پیشتر، کاظم صدیقی، که از مقامات قضایی و مدرسان حوزه علمیه قم است، در مراسم نماز جمعه سخنانی گفت که حتی در رسانه های جهان هم انعکاس داشته است.
آقای صدیقی در سخنانی وقوع زلزله را به گسترش آنچه که او گناه و عدم رعایت ارزش های دینی نامید، مربوط دانسته و گفته بود " گناه در جامعه زیاد شده است."
او همچنین گفته بود: "وقتی زنا توسعه پیدا کند زلزله فراوان می شود."
اخیرا موضوع وقوع زلزله در تهران بعد از آن مطرح می شود که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران در سخنانی با اشاره به زلزله خیز بودن شهر تهران و احتمال وقوع آن گفت که "اقلا پنج میلیون نفر باید از تهران بروند."
به گفته آقای احمدی نژاد "الان باید گسل های زیر شهر تهران فعال باشند که به لطف دعای مردم فعال نیستند، اما نمی توان تضمین کرد که چه زمانی در تهران زلزله می آید."
تهران شهری است که روی گسل های فعال قرار گرفته و سال هاست که کارشناسان درباره خطر وقوع زمین لرزه در این شهر هشدار می دهند.
اما همواره کارشناسان توصیه کرده اند که دولت ایران سیاست های سختگیرانه ای را برای ساخت واحدهای مقاوم در برابر زلزله به کار بگیرد و بافت های فرسوده را نیز با تامین بودجه لازم بازسازی کند.
دادستان تهران گفت: پرونده روزنامه بهار هنوز به دادسرا ارسال نشده است.
عباس جعفری دولت آبادی در گفتگو با ایسنا درباره آخرین وضعیت روزنامه بهار تصریح کرد: هیات نظارت با استناد به بندهای ۱، ۸ و ۱۱ ماده ۶ و تبصره ۲ قانون مطبوعات، روزنامه بهار را توقیف کرده است.
وی با تاکید بر اینکه هنوز این پرونده به دادسرای تهران ارسال نشده است، گفت: با این وجود باید منتظر ارسال پرونده به دادسرای تهران باشیم.
روز ۳۰ فروردین سال جاری، روزنامه بهار بر اساس مصوبه هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد و دبیر این هیات اعلام کرد که این روزنامه به دلیل درج مطالب خلاف واقع، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سوال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی، همچنین افترا به نهادها و ارگانهای رسمی کشور، مشمول بندهای ۱، ۸ و ۱۱ ماده شش قانون مطبوعات تشخیص داده شده و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شمارههای دو ماهه اخیر، مقرر شد با عنایت به تبصره ۲ ماده ۶ و به استناد ماده ۱۲ قانون مطبوعات، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود.
رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان همدان گفت: براساس آمارسازمان تامین اجتماعی استان سال گذشته بیش از ۱۷۰۰ نفرازبیمه بیکاری استفاده کرده اند که نسبت به سال ۸۷ از رشد ۲۵ درصدی برخوردار بوده است .
به گزارش ایلنا، احمد معبودی از ارائه سهام عدالت به کارگران خبر داد و اظهارداشت: با پیگیری های صورت گرفته برگه های سهام عدالت ازطریق کانون شوراها در اختیار کارگران قرار می گیرد.
معبودی با بیان اینکه کارگران از اقشار زحمتکش و پرتلاش کشورهستند و درتمام صحنه های سیاسی واقتصادی حضورفعال دارند افزود: بیش از ۳۵ درصد نیروی کاراستان را جامعه کارگری تشکیل می دهد.
معبودی اظهارداشت: وضعیت اقتصادی و طرح هدفمند کردن یارانه ها مشکلاتی را برای جامعه کارگری به وجود آورده است وبرخی کارگاه ها به دلیل عدم مدیریت صحیح اقدام به اخراج دسته جمعی کارگران می کنند.
وی خاطرنشان کرد: براساس آمارسازمان تامین اجتماعی استان سال گذشته بیش از ۱۷۰۰ نفرازبیمه بیکاری استفاده کرده اند که نسبت به سال ۸۷ از رشد ۲۵ درصدی برخوردار بوده است .
این فعال کارگری گفت: افزایش روند اخراج دسته جمعی کارگران واحدهای تولیدی و صنعتی استان باعث افزایش آماربیمه بیکاری شده است که مشکلاتی را درآینده برای سازمان تامین اجتماعی به دنبال خواهد داشت.
وی دراد امه از فعالیت ۱۹ شورای اسلامی کار در کارخانجات استان خبرداد و گفت: با تعامل سازنده بین کارگر وکارفرما و رعایت اصل سه جانبه گرایی درکانون شوراهای اسلامی کار استان برخی مشکلات کارگران قبل از ارجاع به مراجع حل اختلاف وهیات های تشخیص برطرف می شود.
معبودی با اشاره به اینکه بیش از ۷۸ درصد کارگران استان قراردادی هستند تصریح کرد: تعیین نرخ دستمزد درسالجاری کمترین اعتراضات را درمیان کارگران و کارفرمایان به دنبال داشته است که نشان ازتوجه مسئولین به حل مشکلات این قشردارد.
جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن امسال به روزنامهنگاران تحت فشار ایران تعلق گرفت.مازیار بهاری خبرنگارهفتهنامه نیوزویک که به تازگی اززندان آزاد شده قرار است این جایزه را به نمایندگی از طرف همکاران ایرانیاش دریافت کند.
جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن در سال ۲۰۱۰ میلادی به خاطر تلاش روزنامهنگاران ایرانی برای گزارش واقعیتهای موجود در کشورشان به دنیا، به این روزنامهنگاران تعلق میگیرد. از آنجایی که اکثر روزنامهنگاران ایرانی مجاز به ترک ایران نیستند و تعداد زیادی از آنها نیز در زندان به سر میبرند، مازیار بهاری روزنامهنگار ایرانی مقیم لندن به نمایندگی از طرف همکاران خود این جایزه را دریافت خواهد کرد.
به گزارش دویچه له بنیاد هنری نانن در سایت رسمی خود ضمن اعلام این خبر نوشته است: «دستگیریها و بازداشتهای غیرقانونی روزنامهنگاران توسط پلیس و نیروهای امنیتی، کنترل شدید رسانهها توسط دولت، برخوردهای خشونتآمیز و سوءرفتار با روزنامهنگاران و تعداد روزافزون روزنامهنگارانی که مجبور به فرار از ایران میشوند نشاندهنده موقعیت کنونی آزادی مطبوعات در ایران است».
مازیار بهاری در مورد دریافت این جایزه به نمایندگی از طرف روزنامهنگاران ایران میگوید: «راستش این هم باعث افتخار است که من به نمایندگی از روزنامهنگاران ایرانی این جایزه را بگیرم، چون تا آنجایی که من میدانم در آلمان و در سطح جهان این جایزهی معتبری است، و هم باعث تأسف است که چرا ما باید در کشوری باشیم که هموطنان ما به زندان بیفتند، فقط به خاطر این که مسائلی را به صورت مسالمتآمیز بیان میکنند. این یک حس دوگانه است. از یکطرف افتخار است و از طرف دیگر باعث تأسف».
وی مهمترین تاثیر این جوایز بر کار روزنامهنگاران ایران را در این میداند که آنان احساس تنهایی نمیکنند و میفهمند که دنیا در کنارشان است.
مازیار بهاری که خود نزدیک به چهار ماه را در زندان بوده خطاب به همکاران زندانیش چنین میگوید: «همکاران ما در ایران باید بدانند که تنها نیستند و من و دوستان دیگر سعی میکنیم که افکارعمومی را روی موقعیت روزنامهنگاران در ایران جلب کنیم و بگوییم که دولت جمهوری اسلامی ایران نمیتواند مصونیت داشته باشد که هر کاری که دلش میخواهد با روزنامهنگاران و افراد دیگر بکند و هیچ کسی هم هیچ حرفی نزند».
مازیار بهاری در سال ۱۳۴۶ در ایران متولد شد. وی به عنوان گزارشگر هفتهنامه نیوزویک در ایران مشغول به کار بود. پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ مازیار بهاری دستگیر شد و ۱۱۸ روز را در زندان اوین گذراند.
جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن سال گذشته به روبرت منارد یکی از موسسان و نیز دبیرکل سابق سازمان گزارشگران بدون مرز تعلق گرفت. این جایزه در سال ۲۰۰۸ از آن یک روزنامهنگار ۴۱ ساله عراقی به نام زینب احمد شد.
سردار محمدرضا علیپور رئیس پلیس سابق اطلاعات و امنیت تهران بزرگ و جانشین جدید فرماندهی انتظامی پایتخت در مراسم معارفه خود با تاکید بر کنترل گسترده بر فضای سایبر و همچنین ماهوارهها گفت: سایتها و وبسایتها و ماهوارهها امنیت اجتماعی را هدف قرار دادهاند.
به گزارش ایلنا وی به انعکاس شایعات به منظور تخریب چهره مسئولان، سوءاستفاده از مشکلاتی همچون بیکاری و …… از طریق سایتهای اینترنتی اشاره کرد و گفت: تحرکات نامناسبی از سوی برخی نهادهای به ظاهر اجتماعی و NGOها صورت میگیرد که این نهادها احتیاج به سازماندهی دارند.
وی همچنین به گسترش فعالیتهای شرکتهای هرمی و لزوم برخورد با این شرکتها تاکید کرد.
سردار علیپور در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران نیز حاضر شد و گفت: برنامههای پلیس تهران بزرگ بر اساس برنامههای راهبردی فرماندهی پایتخت پیگیری میشود و بنایمان بر این است که بر اساس خواست مردم اقداماتمان را انجام دهیم.
وی در رابطه با شرکتهای هرمی نیز گفت: این موضوع نیز بخشی از نیازهای مردم است که با هماهنگیهای قضایی برنامههایی در این رابطه تنظیم شده است.
جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به دو هزار و ۷۰۰ مورد برخورد با شرکتهای هرمی تا بهمن ماه سال گذشته گفت: این اقدامات بسنده نمیکند و بخشهای فرهنگی برای ارتقای آگاهیهای مردم باید اقدام کنند.
سردار علیپور در رابطه با برنامههای پلیس در بخش سایبر گفت: در بحثهای سایبری احساسمان این است که باید تمرکز بیشتری کنیم چرا که بحثهای انحرافی شدیدی را در سایتهای اینترنتی میبینیم که شاید فیلتر کردن چند مطلب کافی نباشد و نیاز به انسجام بیشتری وجود دارد.
جانشین فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در رابطه با NGOها نیز اظهار کرد: در رابطه با NGOها در بخشی از امورات متولی پلیس است اما احساسمان این است که در این رابطه احتیاج به سازماندهی وجود دارد تا متولی خاصی داشته باشد.
وی افزود: نابسامانی در رابطه با NGOها باید سر و سامان داده شود و حرف ما این است که نظارت درستی بر این سازمانها صورت نمیگیرد.
علیپور تاکید کرد: ما با NGO مخالفتی نداریم اما هر کاری باید برای خودش ساز و کاری داشته باشد؛ چگونه یک سازمان به یک NGO مجوز میدهد اما کنترل نمیکند؟ و من در رابطه با امنیتی کردن فضای NGOها فکر میکنم یک مقدار اغراق میشود.
محمودعباسی، مدیرعامل شرکت کرمانیت گفت: به همت استانداری و فرمانداری کرمان طرح موفقیتآمیز تولید ورق نان ازبست (ورق بدون ازبست) توسط هیات شرکت کرهای در شرکت کرمانیت اجراگردید.
وی درگفت و گو با ایلنا گفت: برای اولین مرتبه در بین۱۲ کارخانه درکشور شرکت کرمانیت موفق به تولید این محصول در پایان فروردین ماه سال جاری شد که این مهم یکی از افتخارات استان کرمان میباشد.
وی افزود: جهت تولید ورق نان ازبست مبلغ یک و نیم میلیارد تومان هزینه کردیم که در این زمینه با نشستی که سال گذشته با استاندار کرمان داشتیم که وی قول مساعد داد در صورت راه اندازی این خط مبلغ ۲ میلیارد تومان وام بلاعوض از طرحهای زودبازده توسط بانکهای عامل به شرکت کرمانیت پرداخت شود.
وی تصریح کرد: جهت حفظ اشتغال ۲۲۰ نفر پرسنل شرکت کرمانیت مدت دو سال روی این موضوع کار کردیم و همانطوری که قبلا اشاره کردم مبلغ یک ونیم میلیارد تومان در این رابطه هزینه کردیم و اگر مشکل نقدینگی ما رفع نگردد منجر به تعطیلی شرکت وبیکاری۲۲۰ نفر کارگر خواهد شد.
وی گفت: به لحاظ اینکه قیمت تولید شده محصول نان ازبست بیشتراز محصول قبلی میباشداگر دوازده کارخانه تولیدکننده ورق درکشور، ازبست رااز محصول خود حذف نکنند ما مجبوریم مجددا همانند سایرکارخانجات محصول قبلی را تولید کنیم.
وی تاکید کرد: ما از سازمان محیط زیستکشور درخواست میکنیم به این تعداد کارخانه (دوازده کارخانه) درکشور سرکشی کند و همانطوری که در سال گذشته مسوولین محیط زیست، استانداری و فرمانداری کرمان پیگیر معضل شرکت کرمانیت شده و خواستار تعطیلی این واحد شدند طبق قانون با این گونه شرکتها درکشور برخوردکنند.
وی یادآور شد: دراین رابطه قرار بود درخردادماه سال ۸۸ با هماهنگی وزارت بهداشت و صنایع جلوی واردات ازبست جهت تولید ورق در این گونه کارخانهها بهکشورگرفته شود که متاسفانه تاکنون این کار عملی نشده که جای سوال دارد چرا تا به حال این کار صورت نگرفته و هنوز واردات ازبست به کشور ادامه دارد و دوازده کارخانه دیگر در سطح کشور به تولید ورق ادامه میدهند.
ندای سبز آزادی: سیدمصطفی تاج زاده عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب امروز شاهد دو تماس تلفنی بود.
براساس خبر رسیده به ندای سبز آزادی، صبح روز شنبه، آیة الله موسوی اردبیلی، مرجع تقلید شیعیان طی یک تماس تلفنی با سید مصطفی تاجزاده جویای احوال و سلامت ایشان شد. دادستان کل کشور و رئیس قوه قضائیه زمان امام راحل با ابراز تأسف از شرایط پیش آمده برای تاجزاده علت عدم عیادت حضوری خود را اقامت در قم و نیز بیماری و مشکلات جسمی خود بیان کرد و برای شفای عاجل اودعا کرد.
به فاصله دو ساعت بعد تماس تلفنی دیگری از جانب آقای نبوی مسئول بند 2 الف با این بیمار بستری گرفته شد که طی آن از وی خواسته شد که با توجه به اعلام دفتر قاضی صلواتی مبنی بر عدم تمدید مرخصی شان باید خود را به زندان معرفی کنند.
رئیس ستاد انتخابات کشور دوره اصلاحات با تشریح روند بیماری اش گفت که امروز با توجه به ضرورت ویزیتش توسط چند پزشک برای تصمیم گیری برای عمل جراحی امکان مراجعه ندارد و فردا صبح خود را به اوین معرفی خواهد کرد.
لازم به یادآوری است تاجزاده که حدود 4 ماه حبس انفرادی 5 ماه حبس در سلول چند نفره در 2 الف را تحمل کرده با تشدید عارضه دیسک کمر مدت سه هفته است که در استراحت مطلق به سر می برد و پیشرفت بیماری موجب شده که پزشک معالج او عمل جراحی را برای پیشگیری از تبعات شدیدتر، تجویز کرده است.
به گفته خانواده تاجزاده، علیرغم تأکید ایشان به نیاز وی به استراحت مطلق پس از ترخیص از بیمارستان، کماکان محبت و لطف مردم و چهره های فرهنگی، سیاسی و مذهبی که به صورت حضوری و تلفنی ابراز شده موجبات شرمندگی فراوان تاجزاده و خانواده اش فراهم آورده است و لذا مراتب تعذیر خود را از بابت کم خدمتی ها به بزرگان ارجمند و مردم آگاه، قدرشناس و همیشه عزیز ایران اعلام کرده اند.
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمی ماند
درحالی که انتظار می رفت با نزدیک شدن به ایام نوروز از حجم فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده های شان کاسته شود و تمامی آنان به آغوش جامعه و خانواده خویش بازگردانده شوند این گونه نشد و این آزادی ها مشمول تمامی افرادی که به دلایل سیاسی و عقیدتی بازداشت شده اند نگشت.
عدم آزادی و استفاده از حق قانونی مرخصی برای زندانیان سیاسی در حالیست که با توجه به نزدیکی به عید باستانی ایرانیان این انتظار به حق می رفت که با قرار گرفتن این افراد در کنار خانواده هایشان درزمان تحویل سال اندکی ، تنها اندکی از فشارهای سنگینی که در 10 ماه گذشته متحمل شده اند کاسته شود و به نوعی ناروایی های صورت گرفته بر ایشان و خانواده هایشان جبران شود که متاسفانه این مهم صورت نپذیرفت.
در حالی که از رهایی عزیزان دیگر خوشحالیم اما نمی توانیم ناخشنودی خود را از عدم آزادی سایر روزنامه نگاران و فعالان سیاسی، خصوصا مسعود باستانی روزنامه نگار و نویسنده ای که در طول سال های فعالیت خود خدمات زیادی را به ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم انجام داده است ابراز ننماییم.
ادامه بازداشت مسعود باستانی در حالیست که مسئولان بدون اعلام هیچ گونه توجیه قانونی او را در ماه های پایانی سال از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج که محل نگهداری زندانیان خطرناک است منتقل کرده اند و در حال حاضر نگرانی های زیادی بابت سلامت این روزنامه نگار و نویسنده وجود دارد.
ما امضا کنندگان این نامه خواستار آزادی این روزنامه نگار در بند و سایر افرادی که به دلایل سیاسی در زندان گرفتار شده اند هستیم و از مسئولان می خواهیم با احترام به قانون به بازداشت غیرقانونی مسعود باستانی پایان دهند.
سیمین بهبهانی، علی اشرف درویشیان، محمد شمس لنگرودی، حافظ موسوی، بابک احمدی، سید علی صالحی، پوران فرخزاد، شهلا لاهیجی، شهاب مقربین و منیرو روانی پور
در اولین روزهای پس از انتخابات88، معلمی میانسال را دیدم که با لهجه و ادبیان خاص مشهدی اش، تعبیری ویژه از رویدادهای پس از انتخابات ارائه داد. وی گفت: « این اتفاقات مانند «ارّه» ایست که در مجرای حاکمیت فرو رفته است. سه حالت دارد و هر حالت هم برای حاکمیت رنج آور است. حالت اول این است که مردم بخواهند راه «ارّه» را تا آخر ادامه بدهند و تا آنجا که می شود پیش بروند. خوب نتیجه مشخص است. خون و خون ریزی البته به ضرر حاکمیت. حالت دوم این است که حاکمیت بخواهد «ارّه» را بکشد و خود را خلاص کند که در این صورت بازهم نتیجه همان نتیجۀ اول حاصل می شود. اما راه سوم این است که هردو طرف راضی شوند که «ارّه» سرجای خودش بماند. در این صورت هم دردی مزمن و وحشتناک همراه حاکمیت خواهد ماند و هر تکانی موجب می شود زخمها سر باز کند. پس نگران نباشید. کاری که باید بشود شده است.»
اکنون نزدیک به هشت ماه از آن روزها می گذرد و هرچه پیشتر می رویم درمی یابیم که تعبیر آن معلم مشهدی بیراه نبوده است. حتی در این روزها که برخی از سبزها احساس می کنند که کم تحرک شده اند هر ازگاهی، نوای آخی از نایِ حاکمیت شنیده می شود که این پیام را می رساند هنوز «ارّه» سر جای خودش باقیست. اما مصداق عینی این جریان ، داستان ممنوع الخروج شدن سید محمد خاتمی است. حاکمیت مانده است که با خاتمی چه بکند! پیشتر از اینها شنیده بودیم که حاکمیت تمایل دارد مخالفانش از کشور خارج شوند تا از تأثیر گذاری آنها در داخل کشور جلوگیری کند. اما این روزها داستان کمی تغییر کرده است. خیل عظیم فعالان سیاسی, روزنامه نگاران و حتی هنرمندانی که مهر ممنوع الخروج گذرنامه هایشان را مزین کرده است، نشان از این دارد که برخلاف گذشته حضور مخالفان در خارج از کشور هم برای حاکمیت خوشایند نیست. این جریان برای خاتمی دوچندان صدق می کند. حضور وی در کشور در توان جنبش (محبوبیت کم نظیر چهرۀ خاتمی در اقشار غیرسیاسی و حتی سنتی و توانایی وی در کشاندن توجه اقشار حاشیه ای به رویدادهایی که پیرامون جنبش سبز رخ می دهد) بسیار مؤثر است. همچنین حضور خاتمی در خارج از کشور نیز باعث تحکیم جبهۀ بین المللی در حمایت از سبزهای ایران و فشار بر حاکمیت می شود. هرچه باشد، خاتمی خوشنام ترین و مؤثر ترین چهرۀ مورد وثوق سازمانهای دولتی و غیردولتی جهانی است و همین فرد در کنار موسوی و کروبی مثلث رهبری سبزها در ایران را تشکیل داده اند. همین هاست که حضور و خروج خاتمی در و یا از کشور را برای حاکمیت سخت و پیچیده می کند. نتها کاری که درحال حاضر از دست حاکمان بر می آید این است که درد حضورش را تحمل کنند، زیرا نمی دانند که خروج و حضورش حتی به مدت کوتاهی در خارج از کشور، چقدر می تواند برای آنها درد زا باشد.
بررسیهای کمیته ترور مجلس که پس از ترور استاد علیمحمدی تشکیل شده بود هنوز به نتیجه نرسیده است.
پرویز سروری از عضای این کمیته با اعلام این خبر به ایلنا گفت:از آنجاییکه نمیتوان از مسائل امنیتی و اطلاعاتی گزارش داد، معمولا زمانی که بررسیها به نتیجه برسد در مورد یک مساله امنیتی گزارش داده میشود.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: لازم است اقدامات امنیتی صورت گیرد و پس از طی مراحل اطلاعاتی و زمانیکه کار به نتیجه رسید در مورد آن گزارش داد.
سروری یادآور شد: به عنوان مثال در مورد موضوع عطارزاده دستگاه اطلاعاتی در یکسالونیم پیگیریهایش هیچ گزارشی نداد و حتی زمانی که همسر وی به مجلس می آمد کسی متوجه نشد اما ما میدانستیم که اقدامات بزرگی در حال شکلگیری است.
این نماینده مجلس تصریح کرد: هنوز پیگیریهای کمیته ترور به نتیجه نرسیده است و نمیتوان زمان خاصی را برای ارائه گزارش از سوی کمیته معین کرد.
دبیر ستاد حقوق بشر ایران گفت: ایران پرچمدار حقوق بشر در دنیا است .
به گزارش کلمه، محمد جواد لاریجانی که با خبرگزاری دولت (ایرنا) مصاحبه می کرد افزود: حقوق بشر برای غرب، مستمسکی برای تحمیل تفکر سکولار غربی است ولی سیاستمداران غربی ها پایند به حقوق بشرنیستند و این مسئله را برای فریب مردم دنیا طراحی کرده اند.
وی با اشاره به پرچمداری ایران در زمینه حقوق بشر تصریح کرد: سیاست های ایران در زمینه حقوق بشر کاملا روشن است و در درجه اول یک برخورد تعاملی واثباتی با حقوق بشر دارد و به عقیده بنده کشورهایی باید از حقوق بشر بترسند که به دنبال سیطره آدم کشی و ظلم در جهان هستند.
وی افزود: برای ایران در زمینه اجرای حقوق بشر مهم این است که شهروندان چقدر از حقوق خود آگاه و برخوردارند و چقدر می توانند از آن دفاع کنند.
رعایت حقوق بشر در دیگر کشورها بررسی می شود
مشاور رییس قوه قضاییه در خبری اعلام کرد: ستاد حقوق بشر در داخل قوه قضاییه تشکیل شده ولی نهادی فراقوه ای و مورد تایید مقام معظم رهبری است.ریاست این ستاد با رییس قوه قضاییه است که وزرایی اعم از وزیر امور خارجه ، وزیر کشور ، وزیر اطلاعات ، وزیر دادگستری و وزیر ارشاد در آن عضو هستند و رییس پلیس ، قضات عالی رتبه، رییس سازمان زندان ها نیز در کنار آنها مشغول به کار هستند و این ستاد تنها مرجع رسمی کشور در فعالیت های حقوق بشری است.
به گفته لاریجانی، یکی از وظایف ستاد حقوق بشر ” پایش ” فعالیت های کشورهای مختلف در زمینه حقوق بشر است و برای گسترش بیشتر فعالیت ها ، سایت ستاد حقوق بشر بزودی فعال می شود و به راحتی می توان در آنجا اطلاعات را مشاهده کرد و شاید هر ۶ ماه یکبار بتوان گزارشی کامل را از فعالیت های حقوق بشر ارائه داد.
غرب صلاحیت برای اظهار نظر در خصوص حقوق بشر ندارد
وی با اشاره به کشور آمریکا ، گفت: پس از حوادث ۱۱ سپتامبر درآمریکا قانونی تصویب شد که دولت می توانست هر شهروند آمریکایی رادستگیر کرده و با آن برخورد کند و هر مقدار بخواهد درزندان نگاه دارد و برای بازجویی نیز می توانست از روش های غیر عرفی مانند شکنجه استفاده کند که این مسئله خلاف حقوق بشر است.
وی افزود: در زندان های آمریکا مدام زندانیان کشته می شوند که این کشته شدن زندانیان سیستماتیک و جدی است و تبعیض علیه مسلمانان در دنیای غرب نیز بسیار غم انگیز و فضاحت بار است. این همان دموکراسی لیبرالی بود که ۲۰۰ سال پیش غرب وعده ایجادش را داده بود ولی کارش به اینجا رسید. غرب صلاحیت لازم را برای اظهار نظر در خصوص حقوق بشر ندارد و دولت آمریکا دستش به خون دهها هزار نفر در عراق و افغانستان و جاهای دیگر آلوده است بنابراین حق ندارد راجع به حقوق بشر صحبت کند .
به گفته لاریجانی ، وزارت خارجه چندین جزوه پایش حقوق بشر تهیه و سایر وزاتخانه ها نیز به زودی انجام می دهند که امیدوارم این روند سرعت بگیرد. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه به پشتیبانی غرب برخلاف موازین حقوق بشراست و هر فردی که در غزه و فلسطین کشته می شود باید پرونده داشته باشد .رییس دولت و قوه قضاییه از تشکیل ستاد حقوق بشر حمایت کرده اند و امیداریم در سال همت مضاعف و کار مضاعف در ستاد حقوق بشر فعالیت بیشتری داشته باشیم. NGO ها را تشویق به همکاری با ستاد کرده و تمامی تلاش خود را انجام می دهیم تا این سازمان ها مورد سواستفاده غربی ها قرار نگیرند.
خانواده شهید کیانوش آسا دانشجوی دانشگاه علم صنعت که در حوادث بعد از انتخابات خردادماه سال ۸۸ به شهادت رسید نامه سرگشاده ای را در جواب نامهی دلجویی دکتر جبل عاملی ریاست دانشگاه علم و صنعت، صادر کردند. به گزارش تحولخواهی، متن کامل نامه به شرح زیر است
به نام حق و راستی
جناب آقای دکتر محمد سعید جبل عاملی ریاست محترم دانشگاه علم و صنعت ایران
با سلام و درود، ما نیز فرا رسیدن نوروز باستانی و آغاز سال ۱۳۸۹ را به جنابعالی،اساتید،دانشجویان و مدیران آن دانشگاه تبریک می گوییم.
در پیشواز نوروز و دیدار با بهار بر پهنای سفره هفت سین امسالمان، بر مزار کیانوش، سین آخر سکوت بود. سکوتی به وسعت اشکهای ناباورانه مادر و قلب شکسته خواهر و پیکر خمیده برادر، درکنار جای خالی کیانوش. و گریستیم ازاین بی رحمی و مصیبتی که بریار مهربان خانواده و دوستان و یکی از فرزندان شایسته ایران زمین و تلاشگران راه علم و عرفان و هنر گذشت.
نامه شما و هدایای همراه آن به دستمان رسید. اما این همدردیتان آنهم پس از سکوت سرد و معنا داری که در طول ماههای هجران کیانوش عزیز که به غایت بر ما سخت گذشت، هفت سین غمبار ما راحزن انگیز تر کرد. با این حال به رسم ادب برخود لازم می دانیم از شما سپاسگزاری نماییم.
قرآن و کتابهای معنوی را که فرستاده بودید عزیز می داریم چرا که پیام اصلی آنها در پندار، گفتار و کردار نیک کیانوش بوده و از آنجا که تنها التزام نمادین به این کتابها کافی نمی باشد شما را نیز به دقت و تأمل در عمق محتوایشان دعوت می کنیم که بیزاری جستن از ظلم، حمایت از مظلومان و پیشه گرفتن راه آزادی، آزادگی و عدالت از جمله رهنمودهای مهم آنهاست. اما چون دلیل ارسال سکه از سوی شما را نفهمیدیم آن رابرایتان پس فرستادیم. ولی نکاتی مهم نیز وجود دارد که برخی از آنها را بازگو می کنیم.
جناب آقای جبل عاملی، در دانشگاهی که شما ریاست آنرا بر عهده داشته و دارید تعدادی از دانشجویان به دلیل انجام مراسم بزرگداشت برای کیانوش، به عنوان همکلاسی و دوست خود و از همه مهمتر فرزند این ملت که بیگناه به خون غلطید، مورد تهدید یا بازخواست قرار گرفته، بازداشت شده و یا ادامه تحصیل آنان با تعلیق و محرومیت مواجه شده است. لذا از شما مصرانه درخواست می نماییم از تمامی امکانات و اختیارات خود و دانشگاه برای برداشتن این محدودیت ها و شکستن احکام سنگین انظباطی که همانا رضایت خداوند، شادی روح کیانوش و تسلی خاطر خانواده آسا را به دنبال دارد از هیچ کوششی دریغ نورزید و برخوردهای سخت، غیر اصولی و غیرمدبرانه ای که بعد از خرداد ماه تا کنون، علیه آن دانشگاهیان صورت گرفته اصلاح وجبران نمایید.
آقای جبل عاملی! آیا بهتر نبود در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد، که اگر آن جنایت رخ نمی داد کیانوش هم حاضر می بود، از او به عنوان دانشجوی آن دانشگاه یاد نموده و همچنانکه در نامه اشاره داشتید در راه تحصیل علم، تا آخرین لحظۀ حیات کوشا بود به احترام صندلی خالیش یک دقیقه سکوت می کردید؟! آیا صحیح بود که، مانع شُدید تندیس کیانوش در کنار تندیسهای دیگر دانشجویان همدوره ای خود قرار گیرد؟ غافل از اینکه تندیس او در روح و جان دانشگاهیان و هموطنانش به یادگار می ماند. آیا تلاشهای انجام شده از سوی برخی مدیران آن دانشگاه در جهت حذف نام کیانوش در اکثر امور مربوطه عمل پسندیدهای بوده؟ و این اعمال و رفتارها تا کنون نتایجی داشته است؟ به یقین رفتارهای همه ما در هر شرایط و جایگاهی، یک پاسخگویی جدی نه صرفاً در برابر افراد، بلکه در برابر خداوند و وجدانهای بیدار جامعه به دنبال خواهد داشت.
در پایان ما خانواده کیانوش، تقدیر و تشکر قلبی خود را از یکایک اساتیدی که در طول شش سال دوران دانشجویی، که نقش ارزندهای در رشد و بالندگی علمی، فکری و اجتماعی او بر عهده داشتند ابراز می داریم و دلجوئیها و همدردیهای آن بزرگواران و دوستان دانشگاهی را بر دیدگان خود قرار داده، دستان پر مهر آنان را به گرمی می فشاریم و مدیران دانشگاه علم و صنعت را به برخورد درست، منطقی و عاقلانه توأم با دوراندیشی و بیان واقعیت فرا می خوانیم. خداوند به همه ما توفیق گام نهادن و کوشیدن در راه حقیقت و پاکی عطا کند تا در گذر زمان نام نیک و ارزشمندی از ما بر جای بماند.
ره می سپریم همره امید آگاه ز رنج و آشنا با درد
یک مرد اگر به خاک می افتد بر می خیزد به جای او صد مرد
این است که کاروان نمی ماند
با احترام- خانواده آسا
فروردین ۱۳۸۹
جمعی از زندانیان بند ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد، که در زندان اوین نگه داری می شوند ، در نامه سرگشاده ای به مراجع عظام،علما و روحانیون، از آنها برای یاری ستم دیدگان و مظلومان کمک خواسته اند.
متن کامل این نامه که در اختیار “کلمه” قرار گرفته است به شرح زیر است:
مراجع عظام تقلید
حضرات آیات عظام اردبیلی ، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی ،وحید خراسانی، صانعی، شبیری زنجانی بیات، دستغیب و سبحانی
ما جوانانی هستیم که در ۳۰ سال گذشته در تمام تریبون های رسمی و غیر رسمی، پای منابر و مواعظ شما و شاگردانتان نشسته بودیم . بسیاری از ما اسلام را از دریچه نگاه شما شناختند و می شناسند. اما امروز اسلامی که با آن و به نام آن ، با ما برخورد می شود را متفاوت و گاه متضاد با آنچه شنیده بودیم و به ما درس داده اید ، می بینیم .
شما به ما و از قول امامان شیعه یاد دادید :
- کسی که فریاد مظلومی را می شنود و به او کمک نمی کند ، در ایمان ومذهبش باید شک کرد .
- علی از بیرون کشیدن خلخال از پای زن یهودی تحت حکومتش ،به خدا پناه برد و سر در چاه های کوفه کرد، زار گریست و بر منبر سخنرانی از ترس عذاب جهنم ، از خدا مغفرت خواست … او در منبر فریاد زد و گفت :من را نقد کنید و اگر لازم شد با شمشیر مرا راست کنید.
- حسین در صحرای کربلا فریاد زد: ای مردم اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید .
- از قول پیامبر به ما گفتید : حکومت با کفر می ماند اما با ظلم نمی ماند … گناه نزد فرزندان امت من همانند لکه ای سیاه است بر تخته سنگی سیاه در شبی تیره.
- در قران خواندیم : در دین و اندیشه هیچ اجبار و اکراهی نیست .
- به ما آموزش دادید : مسلمان دروغ نمی گوید .
- از قول ائمه گفتید : آبروی یک مسلمان از اوجب واجبات است . کسی نمی تواند جان یک مسلمان را بگیرد مگر خداوند.
حال ما مانده ایم و این همه آموزه اسلامی که این روزها کمترین سنخیتی با آنچه در عمل روی می دهد، ندارند . عجیب این که تمام این اقدامات خلاف آموزه های مذهبی را ، به نام اسلام وشیعه بر ما روا می دارند .
ما جمعی از زندانیان بند ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات از شما که بر اساس شغل و موقعیت تان ،پاسدار اسلام هستید، می پرسیم:
- اگر آنچه که شما به ما آموخته اید اسلام است ، پس این رفتارها و کردارها که بر ما به نام حکومت اسلامی می رود چیست ؟
- ما می دانیم و شنیده ایم که شما هم با این رفتارها و کردارها مخالفید اما از شما توقع داریم در عمل برای دفاع از مظلوم اقدام کنید و باور خود را به مردم هم نشان دهید.
نگذارید در کنج سلولهای تنگ وتاریک ، کسانی که به نام سربازان گمنام امام زمان ، زندگی را بر ما سخت کرده اند ، بیش از این به شما و آموزه های دینی که شما به ما آموخته اید و نیز امید ما خدشه وارد کنند.
آیا فریاد رسی برای یاری ما مظلومان وستمدیدگان هست ؟
همچنین در روزهای گذشته نیز زندانیان بند ۳۵۰ اوین نیز با برشمردن ظلم هایی که بر آنان روا شده است داد خود را به نزد مراجع و علمای آزاده و حامی مردم برده اند. متن این نامه که جرس آن را منتشر کرده بود به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مراجع عظام تقلید
حضرات آیات صانعی, بیات، دستغیب، سبحانی، اردبیلی ، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی
دیدار آیت الله صادق آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه با برخی از شما عزیزان انگیزه ای شد تا طی نامه ای گزارشی از روند دادرسی های اخیر زندانیان سیاسی را از بند ۳۵۰ زندان اوین و جایی که نزدیک به ۲۰۰ نفر از قربانیان این دادرسی ها در آن بسر می برند به استحضار شما گرامیان برسانیم. در این گزارش سعی می کنیم محورهایی که در توصیۀ شما حضرات، به آقای لاریجانی بر آن تاکید شده بود اشاره کنیم:
۱٫ استقلال دستگاه قضایی؛
به استحضار شریف می رسانیم تقریبا تمام زندانیان در بند ۳۵۰ اوین بارها و بارها مصادیق عدم استقلال دستگاه قضایی را از زبان بازجویان و پرسنل وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران شنیده اند و سپس خود به تجربه این معضل را درک کرده اند. در مدت حضور در بازداشت و زندان بازجویان مکرراً به زندانیانی با چشم و بعضاً دست و پای بسته بر اینکه قضاوت قضایی از سوی قضات نیست و قاضی ها در این خصوص هیچ کاره اند تاکید کرده اند و بسیاری از متهمین حتی پیشاپیش از میزان محکومیتشان توسط بازجوها مطلع شده اند و عجبا که در دادگاه ها دقیقا همان احکام صادر شده است.
حضرات عالیقدر
طبق آنچه از شما آموخته ایم استقلال قاضی به معنای آن است که قاضی با استماع سخنان و ادله و بینات طرفین دعوا و با ارزیابی آن با معیار و موازین اسلامی و حقوقی، بدون توجه ویژه به احدی از طرفین دعوا به قضاوت بنشیند. حال آنکه قضات دادگاه ها بدون توجه به ادلۀ متهمان، کیفر خواست را مبنا قرار داده و بر اساس آن به جای آنکه در جایگاه قاضی بنشیند از موضع مد نظرِ دادستان به محاکمه می پردازند. این امر موجب گشته است در قریب به اتفاق پرونده های رسیدگی شده، نتیجۀ بی قضاوت همان باشد که در کیفر خواست و یا گزارش وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران درج و تقاضا شده است. این امر چگونه با سنت مولایمان حضرت امیر (ع) سازگار است که گفته شده است قاضی حتی در نگاه کردن خود به طرفین دعوا باید عدالت را رعایت کند؟
این عدم استقلال و تاثیرپذیری در دادگاه های بدوی به حدی است که برخی از قضات به صراحت به متهمان و یا وکیلانشان گفته اند که به جهت فشارهای نهادهای امنیتی مجبورند اشد مجازات را در نظر بگیرند و وعده داده اند که در محاکم تجدید نظر این احکام حتما خواهد شکست که این خود اقراری است صریح از طرف قضات بر عدم رعایت عدالت و اصول اسلام.
از دیگر ظلم ها و بی عدالتی های جاری در این روزها می توان به دهها نفر از کسانی اشاره داشت که با آنکه قرار بازداشتشان به قرارهای سبکتر و حتی کفالت تبدیل شده است، با اعمال نظر نهادهای امنیتی کماکان در بازداشتگاه به سر می برند و دادگاه ها با آنکه خودشان قرارها را صادر کرده اند از تودیع وثیقه و یا کفالت امتناع می کنند.
یا در موردی دیگر حداقل چهار نفر از زندانیان با آنکه بعضاً چند ماه است در دادگاه ها دفاع آخر خود را انجام داده اند اما قضات به وکلا و متهمین و یا خانواده هایشان می گویند که نتیجۀ صدور حکمشان مربوط به نهاد امنیتی بازداشت کننده است و تا کنون سپاه یا وزارت اجازه حکم به قاضی نداده است. البته اینکه قضات اعلام کرده اند کاری از دستشان بر نمی آید و همۀ تصمیمات از جای دیگر گرفته می شود در خصوص بسیاری از پروندهای دیگر نیز صادق است.
از بی طرفی قضات نیز صحبتی نمی کنیم که اساساً برای همه کسانی که در دادگاه های اخیر شرکت کرده اند صحبت از بی طرفی قضات مضحک است؛ چرا که قضات در بیشتر مواقع به عنوان نماینده نهادهای امنیتی ایفای نقش کرده اند و در دادگاه ها نه تنها بی طرف نبوده اند بلکه با تهدید و توهین در صحن دادگاه حتی شکل ظاهری یک دادگاه اسلامی را نیز رعایت نکرده اند.
۲٫ رعایت اخلاق در دستگاه قضایی؛
و لا یجر منکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. «نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است (سوره مائده، آیه ۸)
در دیدار آقای لاریجانی با برخی از شما بزرگواران، رعایت اخلاق در دستگاه قضایی و در مراحل دادرسی به ایشان توصیه شده بود. برای اینکه در جریان رعایت این اخلاق در دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و انتظامی به عنوان ضابطین قضایی قرار گیرید به برخی موارد در این خصوص اشاره می کنیم:
برخی از زندانیان که در اختیار نیروی انتظامی بوده اند با شنیدن رکیک ترین الفاظ که حتی در میان اراذل و اوباش نیز کمتر گفته می شود روبرو بوده اند – که البته سالهاست که فعالان اجتماعی، نسبت به رفتارهای توهین آمیز و بکارگیری الفاظ غیر اخلاقی با شهروندان تذکر داده اند و با اینحال هر کس که گذرش به کلانتری ها و به خصوص اداره آگاهی افتاده با تمام وجود همچنان این بی حرمتی به شهروندان را حس کرده است. اما این بار علاوه بر درگیریهای خیابانی که با فحاشی و باطوم و گاز اشک آور و سنگ و زنجیر به جان مردم افتاده اند، در حاشیۀ بازداشتهای فله ای و چند هزار نفریِ معترضین، چه در کهریزک و چه در آگاهی شاپور، یا در زیرزمین وزارت کشور، علاوه بر به کاربردن رکیک ترین الفاظ و فحاشی های ناموسی در جهت تخریب روحیۀ متهم، در بازجویی های فردی، بازجویان بر تمام مسائل خصوص و شخصی افراد مسلط بودند و در مراحل بازجویی کسانی که خود را کارشناس می خواندند با ورود به حوزه های شخصی افراد حتی به خصوصی ترین روابط خانوادگی متهم وارد می شدند و اینگونه او را تحت فشار گذاشته اند. جهت استحضار حضرات به چند مورد از این موارد که زندانیان بند ۳۵۰ با آن روبرو بوده اند اشاره می کنم:
تماسهای مکرر و غیر متعارف با خانواده برخی از متهمان؛ بطور مثال در یکی از موارد ظرف ۲۰ روز بازجو با همسر یکی از متهمین، ۶ مرتبه تماس گرفته و ضمن پیشنهاد طلاق به همسر محترم آن متهم از وی خواسته برای پیگیری پروندۀ همسرش بطور منظم با وی تماس بگیرد. در موردی دیگر زمانی که یکی از متهمان که از داشتن پدر محروم است و در زندان انفرادی به سر می برده است، بازجو ظرف یک هفته، بیش از ۱۰ مرتبه با مادر وی تماس گرفته بوده است . این مزاحمت به حدی بوده که با آنکه مادر نگران فرزندش بوده است مجبور به جواب ندادن به تماسهای آن بازجو شده است. مورد دیگر در راستای به اصطلاح اعتراف گیری از یکی از متهمین که در اختیار سپاه پاسدارن بوده آنست که تمام پرسنل یک شرکت از یک تا ده روز بازداشت بوده اند تا به دروغ به ارتباط غیر اخلاقی با وی اعتراف کنند تا آزاد شوند. و این در حالی که در عین حال با در اختیار گرفتن آلبومهای خانوادگی متهم و نشان دادن عکسهای خصوصی همسرش، همسر وی را به اتهامات اخلاقی متهم کرده اند و با تهدید به افشای آنها و اعترافات کذب همکارانش، مجبور به اعتراف و بیان نوشته های دیکته شدۀ بازجو در دادگاه های به اصطلاح علنی نموده اند.
در بازداشتگاه امنیتی سپاه که به «۲ الف» معروف است شرایط بسیار سخت تری به لحاظ اخلاقی حاکم است از جمله به کار بردن الفاظ رکیک، توهینهای ناموسی، فحاشی های خانوادگی، تهدیدهای جنسی تا جایی است که حتی چند نفر که در حال حاضر نیز در بند ۳۵۰ به سر می برند را به آزار جنسی از طریق باطوم تهدید کرده و مجبور به در آوردن لباس و شلوار نموده اند. و البته اینها همه در حالی است که بسیاری به دلیل شرم، حاضر به روایت برخوردهای غیر اخلاقی که در موردشان صورت گرفته نیستند.
این در حالی است که در قوانین مصوب در خصوص مراحل تحقیق و بازجویی و بر اساس قانون رعایت حقوق شهروندی، تمامی اعمال و گفتارهایی که منافی عفت و اشاعۀ فحشا و یا با توهین و ارعاب و فریب و امثال آن همراه باشد ممنوع و مرتکب آن باید مجازات گردد. علاوه بر این بستن چشم، رو به دیوار نشاندن و در پشت سر قرار گرفتن بازجو از موارد مصرح در قانون حقوق شهروندی مجلس شورای اسلامی است ولی این امورِ خلاف قانون در نهادهای امنیتی اطلاعات سپاه، امری عادی و رویه ای مرسوم شده است.
حضرات آیات عظام
برخی از شما عزیزان در دیدار آقای لاریجانی توصیه فرموده بودید که اجازۀ انتخاب آزادانۀ وکیل به متهم داده شود که لازم است به اجمال گزارشی نیز از برخوردهای صورت گرفته در این زمینه ارائه نماییم:
۱٫ تهدیدهای مکرر قضات به بسیاری از متهمان مبنی بر اینکه اگر با وکیل وارد دادگاه شوند احکام سنگین تری علیه آنها صادر خواهد شد. بیش از پنجاه نفر از کسانی که در این بند به سر می برند با این نوع تهدیدات از طرف برخی قضات روبرو بوده اند به خصوص آقای مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه، که در عمل نیز چنین کرده است و در مواردی که با اصرار متهم مجبور به پذیرش وکیل شده است زمان دادگاه را ماه ها به تعویق انداخته و سپس احکام سنگینی صادر کرده است و اینگونه با گفتن این جمله که «دیدی گفتم» به وعدۀ خود عمل کرده است.
۲٫ برخی متهمان به عزل وکیل و قبول وکیل تعیین شده توسط نهادهای امنیتی مجبور شده اند. تقریباً تمام کسانی در دادگاه های علنی صحبت کرده و به اصطلاح اعتراف نموده اند با چنین مشکلی روبرو بوده اند.
۳٫ مضحکترین موضوع این است که در موارد زیادی وقتی وکیل متهم برای ثبت وکالت در پرونده به قاضی مراجعه نموده است قاضی گفته است که وزارت یا حفاظت سپاه، که متهم در اختیار آن است، با وکالت شما موافق نیست و وکالت وی را نپذیرفته است.
۳٫ بازجویی ها؛
بازجویی ها توسط ارگانها و نهادهای مختلفی از جمله وزارت اطلاعات، سپاه، بسیج و واحدهای مختلف نیروی انتظامی صورت گرفته است. در واقع نیروی انتظامی و بسیج پس از بازجویی های اولیه افراد را تحویل سپاه پاسداران و یا وزارت اطلاعات می داده اند تا بازجویی ها که اغلب در مدت زمانی بسیار طولانی و بی وقفه، و در ساعات غیر متعارف صورت می گرفته ادامه پیدا کند.
بازجویی ها در نیروی انتظامی و بسیج نیازی به توضیح ندارد که تماماً همراه با توهین و تحقیر و ضرب و شتم وحشتناک، بدون هدف مشخص بوده است و اکنون دهها نفر از کسانی که توسط این دو نهاد بازداشت شده اند در بند ۳۵۰ به سر می برند. در این روند بازجویی، افرادی چند روز متوالی را در اتاقهایی که به دلیل ازدحام به زحمت می توانستند حتی در آن بنشینند بدون آب و غذای کافی به سر برده اند. با این حال از زمانی که برخی از آن افراد تحویل نهادهای امنیتی در سه بند ۲۰۹، ۲۴۰، و ۲ الف شده اند فضای دیگری را شاهد بوده اند. روایت یکی از زندانیان که در حال حاضر در بند ۳۵۰ به سر می برد را عینا در ذیل به استحضار می رسانیم:
«متنی را جلوی من گذاشتند و گفتند بعد از اینکه متن را خواندی با زبان خودت بنویس. من خواندم اما چون سراسرش کذب بود حاضر به نوشتن نشدم. به من گفت تو آدم نمی شی و رفت بیرون و سه نفر وارد شدند و چند دقیقه به طور متناوب با باطوم و شوکر برقی من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و وقتی بیرون رفتند بازجو دوباره داخل شد و با تمسخر گفت: چی شده؟ چرا گریه می کنی؟ کسی اذیتت کرد؟ و این کار ۴ بار تکرار شد تا من مجبور شدم و آن مطالب کذب را نوشتم و چند روز بعد در دادگاه آن متن را قرائت کردم.»
تقریبا تمام کسانی که در بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه فعالیت میکند مورد بازجویی و تحقیقات قرار گرفته اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. برخی نیز که در این بند بوده اند به ساختمانی در شمال تهران معروف به شرکت منتقل شده و ضمن بازجویی ها، با کابل و باطوم و شوکر برقی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. حداقل دو نفر از زندانیان اعلام می کنند که به زور بازجویان، روزانه نزدیک به ۱۰ عد د قرص مصرف می کرده اند و این هر دو نفر در دادگاه های علنی حاضر بوده اند و بعد از اینکه به بند ۳۵۰ منتقل شدند مشکلات روحی و روانی شان به وضوح قابل مشاهده بوده و هست.
در موردی دیگر یکی ا ز زندانیان روایت می کند وقتی در برابر نوشتن منویات بازجویان در بند ۲ الف مقاومت کردم مرا عریان کرده و صرفاً با یک لباس زیر در یک محل سر باز به میله ها بسته و با تهدیدات جنسی از قبیل آزار جنسی با باطوم و اعمالی از این دست مجبور به اعتراف به اعمال ناکرده کردند.
همچنین حداقل ۵ نفر از کسانی که در بند ۲ الف مورد بازجویی قرار گرفته اند به زیر زمینی برده شده اند که در آن وسایل شکنجه از جمله وسایلِ ناخن کشی بوده است و با تهدید به استفاده از آن وسایل، بازجویی شده اند. در یک مورد نیز دستهای متهم را در درون این دستگاه قرار داده و او را وادار به اعترافات مورد نیاز کرده اند.
ضرب و شتم در بند ۲۴۰ زندان اوین نیز به طور معمول در مورد بسیاری از زندانیان مرسوم بوده است البته ضرب و شتم ها در حد بند ۲ الف نبوده است. در این میان وضعیت بند ۲۰۹ که تحت نظارت وزارت اطلاعات است کمی متفاوت است. در این بند تقریباً از شکنجه های جسمی صحبتی در میان نیست. اما این نهادِ وابستۀ به دولت احمدی نژاد با تسلطی که بر اطلاعات شخصی افراد داشته است بیشترین فشارها را بر خانواده، نزدیکان و روابط بین آنها داشته است و از طریق دخالت در حریم خصوصی، تهدید به افشای راست و در بسیاری از موارد دروغ این روابط، و دهها روش غیر اخلاقی دیگر، زندانیان را تحت فشار گذاشته اند تا به پروژه های از پیش طراحی شدۀ خود جامۀ عمل بپوشند . در این خصوص لازم به ذکر است از بین زندانیان بند ۳۵۰ حداقل ۲۰ نفر در زمان بازداشتشان، با بازداشت همسر و فرزندان خود روبرو بوده اند. حداقل ۵ نفر از کسانی که در دادگاه ها ی علنی حضور یافته اند و اعترافاتی را قرائت کرده اند همزمان همسر یا فرزندانشان نیز در زندان به سر می برده اند و از این طریق از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده بودند که اگر متنها و نوشته های از قبل تمرین شده را در دادگاه اجرا نکنند برای همسر و فرزندانشان مشکل ایجاد خواهد شد.
۳٫ دادگاه های به اصطلاح علنی؛
آیات عظام، مراجع معظم تقلید
عین گفته های یکی از زندانیان را که در دادگاه های علنی حضور یافته و اعترافاتی علیه خود و دیگران داشته است را عیناً می آوریم:
«یک روز با چشمان بسته ما را به محلی بیرون از زندان اوین بردند. جمعی حدود ۵۰ نفر بودیم. وقتی چشممان را بازکردیم در سالن بزرگ دادگاه که قبلا از تلوزیون پخش شده بود بودیم. قاضی صلواتی و دادستان جعفری و چند نفر با لباس شخصی حضور داشتند. شخصی به نام فراهانی صحبت کرد. سپس من و نه نفر دیگر را از سالن بیرون بردند. یک به یک داخل یک اتاق رفتیم. نوشته هایی را به همراه سوالات که می گفتند توسط قاضی پرسیده خواهد شد به ما دادند. آنها حتی در مورد چگونگی حرکت دستهایمان نیز به ما آموزش و تمرین می دادند. وقتی دوباره وارد دادگاه شدیم یک به یک آن حرفها را زدیم و کسی که جای قاضی نشسته بود سوالات را پرسید و ما جوابهای از پیش تعیین شده را دادیم. در تمام این مدت قاضی صلواتی و دادستان در آنجا حضور داشتند و نظاره گر ما بودند. در پایان هم همان آقای فراهانی محل قرار گرفتن دوربینها، استقرار خبرنگاران و موارد دیگر را توضیح داد. فردای آن روز بازجوها متنها را دوباره آوردند و گفتند آن مطالب را با زبان خودمان و به طور طبیعی بیان کنیم. به من گفت اگر این حرفها را بزنم و طبیعی جلوه کند چند روز بعد آزاد می شوم ولی اگر نگویم چون هیچ کس من را نمی شناسد بدون سر و صدا اعدامم می کند. او همچنین تهدید می کرد اگر در دادگاه آن حرفها را درست نزنم خواهر و پدرم را بازداشت می کند. هر چند گاهی هم می گفت خواهرم در بازداشت است و او را نیز اعدام خواهد کرد.»
تقریباً تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند و در حال حاضر در بند ۳۵۰ به سر می برند در چنین جلسات تمرینی، در سالن دادگاه و یا در اتاقهای بازجویی، حضور داشته اند.
همچنین تقریبا تمام کسانی که در دادگاه های علنی حضور داشته اند از داشتن وکیل اختیاری محروم بوده و حتی برخی که از قبل وکیل داشته اند نیز تحت فشار بازجوها مجبور به عزل وکیل و انتخاب وکلای تسخیریِ همکار نهادهای امنیتی شده اند. در چندین مورد نیز از کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند به خصوص آنان که در جلسات اول تا سوم حضور داشته اند خواسته اند تا سر و صورت خود را به صورتی خاص که مد تظر آنان بوده است اصلاح کنند تا از نظر ظاهر، شبیه اعضای فرقه ای خاص شوند. بطور مثال یکی از متهمان را که با فشار بسیار بر خانواده اش از وی خواسته بودند تا در دادگاه مطالبی را که از قبل نوشته شده بود بخواند و به ارتباط با مفافقین اعتراف کند را مجبور کرده بودند تا صورت خود را به شیوه ای خاص اصلاح و سبیل بگذارد.
از جمله مضحکترین و شرم آورترین بخش این دادگاه های علنی، استفاده از سه نفر از کسانی است که اساساً چندین ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بودند ولی در اخبار به گونه ای القا شد که گویی این افراد در جریان انتخابات بازداشت شده اند و متاسفانه دو تن از همین افراد را پس از حوادث عاشورا و بر اساس همان اعترافات ساختگی و از قبل نوشته و تمرین شده به دار آویختند. این در حالی است که وزارت اطلاعات به آنها گفته بود در صورتی که در دادگاه علنی آن حرفها را بزنند به آنها کمک می شود تا از زندان آزاد شوند. این را نیز در نظر بگیرید که یکی از اعدامیان فقط ۱۹ سال سن داشت.
در این دادگاه ها حتی تماشاگران نیز از قبل برای حضور در دادگاه تمرین کرده بودند و افرادی از نهادهای وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی از جمله بسیج و برخی نیروهای دادگاه انقلاب و دادستانی با تمرین قبلی که با حضور متهمیان نیز بوده است در دادگاه حضور پیدا کرده بودند. و این در حالی است که هیچ یک ا ز اعضا خانواده و یا نزدیکان و مهمتر از آن وکلایی که توسط متهمان انتخاب شده بود حتی اجازه حضور در اطراف دادگاه نیافتند.
در بسیاری از این دادگاه ها در حالی که فقط چند متهم حضور داشتند اما ده ها نفر دیگر را به اجبار و بدون اطلاع قبلی با لباس زندان بر روی صندلی ها آوردند که صرفاً با پر کردن صندلی ها و نمایش تلوزیونی این دادگاه را تکمیل کنند. و البته با توجه به اینکه خود آقای لاریجانی بر تخلف بودن چند دادگاه اول که تصاویر متهمین منتشر شد صحه گذاشته اند از توضیح بیشتر درباره آن صرف نظر می کنیم.
۵٫ اطاله دادرسی
در بند ۳۵۰ حداقل سه نفر هستند که بیش از دو سال است در بازداشت موقت به سر می برند و هنوز هیچ حکمی برایشان صادر نشده است. در بند ۲۰۹ که در اختیار وزارت اطلاعات است افرادی حضور دارند که بیش از ۲ و حتی تا ۷ سال است که در زندان انفرادی یا حداکثر اتاقهای دو نفره به سر می برند. در خصوص دیگرانی که وضعیتشان مشخص نیست نیز چند ماه بلا تکلیفی دیگر به یک روال طبیعی تبدیل شده است. به عنوان مثال در بند ۳۵۰ دهها نفر هستند که بیش از ۴ یا ۵ ماه است که در بلاتکلیفی به سر می برند. اما شرم آور آن است که برخی از وکلای متهمان – در حالی که چند ماه است دفاع آخر صورت گرفته – وقتی از قضات پرونده علت عدم صدور حکم را پرسیده اند شنیده اند که نهادهای امنیتی هنوز نظرشان را دربارۀ حکم پرونده اعلام نکرده اند و با این استدلال چندین ماه دیگر پرونده متوقف و متهم در زندان به سر می برد.
حضرات آیات عظام و مراجع عالیقدر تقلید
یکی از شما بزرگواران در دیدار با رئیس قوه قضائیه فرموده بودید «هرجا اسلام هست ما هستیم و هر جا معارض با اسلام باشد ما با آن معارضه می کنیم».
گرامیان عالیقدر
آیا زیر پا نهادن علنی قوانین آیین دادرسی مجوز اسلامی دارد؟
آیا ضرب وشتم متهم بر اساس موازین اسلامی است؟
آیا فحاشی، اعمال شنیع و تهدیدات جنسی موافق احکام الهی است؟
آیا بازداشت و تهدید خانواده، همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر و برادر برای اعمال فشار به متهم در تعارض با آموزه های دینی نیست؟
آیا تماسهای تلفنی غیر متعارف و بیش از اندازه بازجویان با همسران و مادران متهمین و بعضا ارائه پیشنهادهای بی شرمانۀ طلاق و جدایی با مجوزهای اسلامی صورت گرفته است؟
آیا فحاشی بازجویان و حتی بازپرسان و قضات و عدم اجازه استفاده از وکیل بوسیله تهدید و تطمیع با مجوز و فتوای علمای اسلام بوده است؟آ
یا برگزاری دادگاه های نمایشی، تبلیغات دروغ، پخش اعترافاتِ از سر اجبار متهمان قبل از اثبات جرم، آنهم با تصویر و صدا با مجوز شرعی صورت گرفته است؟
آیا بازداشت موقت های طولانی و بعضا تا دو سال، زندان های انفرادی چند ماهه و حتی در موارد زیادی یک ساله و دو ساله بر اساس موازین اسلامی است؟
آیا صدور احکام و تصمیم گیری در خصوص میزان آن و حتی در برخی موارد نوشتن متن حکم در محلی خارج از قوه قضائیه و توسط شخصی غیر از قاضیِ صالح در تعارض با دین اسلام نیست؟
مراجع معظم تقلید و آیات عظام
اتقوا الله و اعدلوا فانکم تعیبون علی قوما لایعدلون (از خداوند پروا کنید و عدالت بورزید و بر کسانی که داد نمی ورزند عیب بگیرید «روایت کلینی از امام صادق، کافی، جلد دوم»)
انتظار نداریم که سخنان و نوشته های ما را بپذیرید. انتظار نداریم که گزارشات یک متهم را از درون زندان قبول کنید آنهم متهمانی که تبلیغات رسمی، امثال آنها را افرادی بی دین، ضد انقلاب، لیبرال، وابسته به غرب، و یا حتی سلطنت طلب و منافق می خواند اعتماد کنید اما با توجه به سابقۀ درخشان مراجع شیعه در قرون گذشته که همیشه مستقل از حکومتها در برابر ظلم و ستم ایستاده اند از شما می خواهیم در این موارد تحقیق و تفحص کنید تا به صحت گفته های ما پی برید.همچنین با آنکه می دانیم نهادهای امنیتی و دنباله رو آنها قوه قضائیه و سازمان زندانها به شما اجازه دیدار ما را نخواهند داد با این حال از شما بزرگواران می خواهیم با توجه به مسئولیت سنگینتان در برابر اسلام و ملت مسلمان ایران، با اعزام نمایندگانتان به بند ۳۵۰ و صحبت خصوصی با زندانیان علی الخصوص کسانی که در دادگاه های علنی حضور یافته اند صحت و سقم این مطالب را مورد بررسی قرار دهید و یا حداقل، علی رغم فشارهای امنیتی، اگر این امکان را یافتید که درب بیوت محترم خود را به روی این متهمان و خاتواده هایشان باز بگذارید تا با بیان دردهایشان ضمن تسلی یافتن، شما را نیز از بی عدالتی حاکم در فضای زندانها و بازداشتگاه ها مطلع سازند.
در تاریخ تشیع همواره امید آنان که مورد ستم واقع شده اند به روحانیت بوده است تا با حضور موثر خود و مقابله با ظلم، حقانیت و ظلم ستیزی اسلام را برای جهانیان به نمایش بگذارد. اگر اکنون شما بزرگواران به احقاق حق مظلوم نشتابید بیم داریم که چهره مبارکِ دین عزیز اسلام برای نسل امروز که جویای حق و حقیقت است و بخصوص نسلهای بعد خدشه دار شود.
ان من اشد الناس عذاباً یوم القیامه من وصف عدلاً و عملاً بغیره. «پر حسرت ترین مردم در روز رستاخیز کسی است که عدل را وصف کند سپس به راه دیگری عمل کند (کافی، جلد دوم، به نقل از امام صادق (ع))
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم (شرح اصوا الکافی مازندرانی جلد ۹)
و من الله التوفیق
فاطمه کمالی ، همسر عمادالدین باقی از تفهیم اتهام تازه به به او خبر داد. در حالی که ۲۱ سال از انتشار کتابی به نام "واقعیت ها و قضاوت ها" می گذرد، روز سه شنبه گذشته اتهام نوشتن این کتاب به عمادالدین باقی تفهیم شد.
همسر باقی به جرس گفت :" یک شنبه این هفته و همزمان با تولد عمادالدین باقی چهار ماه بازداشت او به پایان می رسد در حالی که دو ماهه دوم را بدون قرار در زندان نگهداری شده و باید آزاد باشد و در تمام این چهار ماه او در سلول انفرادی و پس ازآن در سلول بسته بدون هرگونه امکانات و حتی بدون داشتن کاغذ و قلم بوده است."
وی اظهار داشت: اتهام اولیه باقی، مصاحبه با آیت الله منتظری بود که از پس از فوت او از شبکه بی بی سی فارسی پخش شد. در پایان اسفند ۸۸ با رای بازپرس پرونده قرار باقی به وثیقه تبدیل شد اما او همچنان بدون قرار و غیر قانونی در زندان نگهداری شد تا اینکه هفته گذشته اتهام تازه ای مبنی بر نگارش کتاب "واقعیت ها و قضاوت ها "که مربوط به ۲۱ سال پیش است به او تفهیم شد. در حالی که این اتهام مشمول مرور زمان شده است و طبق ماده ۱۷۳ آیین دادرسی کیفری نه تنها از تاریخ وقوع آن مدت هاست می گذرد بلکه از اولین اقدام تعقیبی هم ۱۵ سال گذشته است. زیرا همسر باقی می گوید :" او یک بار در سال ۷۴، یعنی ۱۵ سال گذشته، احضار و در این باره بازجویی شد و تعقیب این اتهام متوقف شد و با مرور زمان اساسا طرح این بحث منتفی است."
گفتنی است گفتنی است عمادالدین باقی در سال ۷۷ پس از آنکه بیش از پنج جلد کتاب در صدها هزار تیراژ و نیز مقالات و جزوات و اخبار کذبى ،علیه فقیه و مرجع عالیقدر آیت الله العظمى منتظرى انتشار یافت ، اقدام به انتشار این کتاب نمود.
در مقدمه کتاب وی یادآور شده بود که به رغم درخواستهاى مکرر علاقمندان و مقلدان ایشان مبنى بر پاسخگویى به آنها، حضرت آیت الله منتظرى به منظور رعایت مصالح انقلاب و اسلام و حفظ حرمت روحانیت از این کار ابا داشته و ترجیح دادند که قربانى این همه بى عدالتى و ستم شوند ولى از حق مسلم و قانونى خویش استفاده نکنند.
باقی خاطر نشان کرده بود که این کتاب در سال " ۱۳۷۱ " تهیه شده بود.این کتاب در برگیرنده بحثى مستند و علمى از صلاحیتهاى عالى سیاسى و اخلاقى و فقهى آیت الله منتظرى است.
همسر باقی گفت: بر اساس این گزارش ،از سوی دیگر شعبه بازپرسی مستقر در زندان اوین ، آخرین دفاع را درباره این اتهام هم از باقی اخذ و اعلام کرده است کار باقی در دادسرا پایان پذیرفته است.
فاطمه کمالی با اعلام این مطلب گفت:" بازپرس پرونده در مورد اینکه همسرش دو ماهه دوم بازداشت موقت خود را بدون قرار در سلول بسته ۲۴۰ گذرانده به باقی گفته است: او در حال گذراندن دوره محکومیت ناتمام خود در سال ۱۳۸۷ است والا از نظر این شعبه باقی از ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ تاکنون باید آزاد باشد."
همسر باقی با ابراز تعجب از این موضوع گفت:"باقی دردوره دوم بازداشت خود در سال ۱۳۸۶که به بهانه یک سال حکم اجرا نشده راهی زندان شده بود در ۱۷ مهرماه ۱۳۸۷و پس از گذراندن یک سال زندان در حالی که به دلیل نگهداری در شرایط نامناسب دچار عارضه جسمی شدید شده بود، سه هفته مانده به پایان محکومیت خود با دستور دادستان وقت تهران به مرخصی دو هفته ای می آید و یک هفته باقی مانده از محکومیت خود را نیز با دستور قاضی حداد به زندان طی نامه ای، آزاد می ماند. در همان زمان سخنگوی قوه قضائیه، آقای جمشیدی نیز در جمع خبرنگاران خبر آزادی آقای باقی را اعلام می کند.
وی می افزاید : جالب است که اکنون برای نگه داشتن باقی در زندان ، یک هفته مانده به پایان دوره حبس باقی در دوره قبلی زندان را به یاد می آورند. بر فرض که در آن زمان مرخصی باقی به مدت یک هفته تا آزادی اوتوسط قاضی حداد تمدید نشده بود( که هرگز چنین نیست )، اکنون باقی دو ماه است که بدون هیچ توجیه و با قرار وثیقه در زندان و آن هم در سلول بسته است، نه یک هفته.
کمالی ادامه می دهد: اگر برفرض به خاطر آن یک هفته باقی مانده، دوره محکومیت می گذراند چرا در بند ۲۴۰ که حتی بدتر از بند ۲۰۹ است و در شرایط سخت و بدون امکانات به سر می برد و جز یک پتو و یک جلد قرآن چیز دیگری ندارد و در بند عمومی نیست و حتی از حق داشتن تماس تلفنی ساده با خانواده و یا ملاقات حضوری محروم است؟ این در حالی است که طبق نظر پزشکان زندان در این مدت بیش از ۱۶۰۰ عدد قرص به باقی داده اند و این نشانگر این است که علی رغم وضعیت روحی خوب باقی به لحاظ جسمی و پزشکی او شرایط خوبی ندارد و نه تنها از جهت قانونی که از لحاظ جسمانی هم نباید در زندان باشد."
همسر باقی ابراز امیدواری کرد با وجود گذشتن این چهارماه و پایان رسمی بازجویی در اواخر سال ۸۸ و اخذ آخرین دفاعیات و نیز تبدیل قرار به وثیقه توسط بازپرس پرونده در پیش از آغاز سال جدید، به بازداشت باقی خاتمه داده شود.
علی محمدی مقدم از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین در پی مسمویت دارویی به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده است.
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، علی محمدی مقدم زندانی سیاسی محبوس در سالن 3 اندرزگاه 7 زندان اوین که از سوی دادگاه انقلاب به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم شده است در پی مسمومیت دارویی به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شد.
نامبرده در روزهای اخیر تحت فشار روانی فزاینده ای قرار داشته و به دلیل مصرف زیاد دارو برای کاستن از این فشارها دچار مسمویت دارویی شده و به حالت بی هوش به بهداری اوین و سپس به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده است.
پیشتر زندانی سیاسی دیگری به دلیل مسمویت دارویی و عدم توجه مسئولین بهداری به درمان در این زندان جانباخته است.
سایت اصفهان سبز اقدام به معرفی برنامه های جنبش سبز اصفهان در روز کارگر نموده است، متن این اعلام برنامه به شرح زیر است:
11اردیبهشت روز جهانی کارگر، روز پیوند جنبش سبز با جنبش کارگری… همه با هم به همراه کارگران زحمتکش کشورمان که این روزها در مشقت و سختی کار می کنند ولی مزدی نمی گیرند در مکان های مشخص شده گردهم می آییم و از حقوق کارگر پشتیبانی می کنیم.
مکان: خانه کارگر(خیابان بلوار دانشگاه روبروی دژبانی ارتش)
زمان: ساعت پنج بعد از ظهر
شعارهای پیشنهادی “آزادی عدالت این است شعار ملت” و “یاحسین میرحسین” می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر