امروز: نشست "نقش زن جامعه در عرصه اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی " که قرار بود روز چهارشنبه ساعت 14 در تالار شیخ مفید دانشگاه قم با حضور فاطمه راکعی،عضو کمیسوین زنان مجلس ششم به همت انجمن اسلامی مستقل واحد خوهران این دانشگاه برگزار شود؛بنا به دستور مقامات امنیتی استان و دانشگاه تنها چند ساعت مانده به آغاز، لغو مجوز شد.
بر اساس گزارشهای رسیده به جرس، با توجه به فضای بسته سیاسی در این دانشگاه ،دانشجویان واحد خواهران این دانشگاه نزدیک به سه ماه بدنبال برگزاری همایشی بودند که با کار شکنی ها مسئولان حراست مواجه میشدند سرانجام پس از رد کردن بسیاری از اسامی مطرح شده برای حضور در این مراسم از جمله الهه کولایی،مجوز برگزاری با حضور دکتر راکعی صادر شد.
این گزارش می افزاید: در مدت زمان کم باقیمانده تبلیغاتی در سطح دانشگاه صورت گرفت.متاسفانه طبق معمول این روزها تنها چند ساعت مانده به برگزاری مسئولان حراست اعضای ارشد اجمن اسلامی مستقل را فراخوانده و با تهدید و ارعاب اعلام کردند که مجوز برگزاری چنین مراسمی را مقامات استانی رد کرده اند!
نکته جالب اینکه هنوز میان انجمن اسلامی مستقل و حراست بر سر برگزاری این نشست کشمکش بود که دانشجویان با اطلاعیه اداره روابط عمومی دانشگاه مبنی بر برگزار نشدن این برنامه بدلیل مصادف شدن با ایام سوگواری حضرت زهرا(س)و همچنین مشغله مدعوین در سراسر داشنگاه مواجه شدند!حال آنکه انتخاب این روز به عنوان روز برگزاری نشست امری تعمدی بوده است.
امروز: دکتر حبیب اله پیمان - دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز - در ماه های قبل از انتخابات 22 خرداد در نوشته ها و سخنانش می شد دعوت به حضور فعال و اتفاقا حمایت ضمنی از میر حسین موسوی را دریافت که این بار و در این انتخابات می باید همه ( طبقه متوسط شهری بیرون نگاه داشته شده در طی سال های گذشته ) در صحنه حاضر باشند . چه ، ادامه قهر و بی تفاوتی موجب دورترشدن خود از صحنه اجتماعی و سیاسی می شود . انتخابات برگزار شد و علامت سئوال بزرگی برای بخش های گسترده ای از مردم ایران به وجود آمد ودر پی آن ، جریان جنبش سبز رسما با طرح پرسش و برگزاری راهپیمایی های مسالمت آمیز آمیخته با سکوت از 25 خرداد 88 متبلور شد که در ماه های بعد مبتلا به نامدارایی حکومتی شد و در کنش ها و واکنش ها و بر اثر برخوردهای پلیسی و خشونت گرایانه حاکمیت ، حضور خاموش و زنده در خانه هارا بر حضور خیابانی ترجیح داد . تقریبا مقارن با برگزاری انتخابات ( از همان 23 خرداد به بعد) خیلی از فعالان سیاسی و بازیگران در چارچوب نظام اما مخالف وضع موجود از احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب و کارگزاران و اعتماد ملی و نهضت آزادی و جنبش مسلمانان مبارز و بسیاری از اهالی رسانه های منتقد ، استادان دانشگاه ها و محققان و پژوهشگران اجتماعی سیاسی بازداشت شدند .
این گفت و گو سفارش هیچ رسانه یا روزنامه ای نیست، به عنوان یک روزنامه نگار که آن موقع یعنی در دهه شصت خواننده هفته نامه " امت " بودم امروز پس از این همه فراز و فرود انقلاب اسلامی ، می خواستم تازه ترین تحلیل دکتر پیمان از جریان جنبش سبز را بدانم . به خصوص که در این نه ماه اخیر کمتر در رسانه ها دیده شده . بماند که این گفت و گو را نمی دانیم به کدام روزنامه بدهیم که سالم و کم جرح منتشر کند . جمعه ( هفدهم اسفند) پس از گذشت 9ماه از انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی با آقای دکتر پیمان در منزلش در باره جنبش اجتماعی مردم ایران صحبت کردیم . او با نگاه تاریخی به جریان جنبش سبز ، به وضعیت دیروز و امروز و فردای این جنبش پرداخت و به تفصیل از راهبردها و راه کار های آن گفت.
آقای دکتر! چه نگاهی به جریان جنبش سبز دارید ؟ این جنبش چه اهدافی را دنبال می کند و راهبردهایش چیست ؟
دکتر پیمان : با تشکر از این فرصت برای این چنین گفت و گویی . فکر میکنم برای اینکه بتوانیم هدف ها و راهبرد جنبش سبز را که از پیش از انتخابات 22خرداد به این طرف شکل گرفته و ادامه دارد خوب تصویر کنیم باید شرایط مرحله ای و دورانی و کنونی جامعه ایران را هرچند خیلی کلی مد نظر داشته باشیم .
شرایطی که از انقلاب مشروطه به این طرف به وجود آمده و همچنان ادامه دارد . یک گسست در واقع بین شرایط پیش از مشروطه و بعد از آن ما شاهد هستیم .اگر ویژگی این دو و ویژگی های دوران بعد از مشروطه را که دوران گذار نامیده شده است در نظر بگیریم ، آن وقت مشخص می شود جنبش سبز یا جنبش های پیش از آن مثلا جنبش اصلاحات یا حتی قبل از آن نهضت ملی شدن صنعت نفت یا انقلاب اسلامی سال 57 در این دوران چه جایگاهی دارند و به تحقق چه هدفی کمک کرده اند .
در شرایط پیش از مشروطه ، جامعه ما از سه بعد در انقیاد به سر می برد . به لحاظ سیاسی ، در انقیاد نظامات استبدادی و خودکامه بود . دولت ها نه منتخب و برآمده از آرا و رضایت مردم بودند و نه مقید به قانون . به لحاظ اجتماعی هم جامعه ارباب رعیتی بود . اقلیتی ، همه منابع را در اختیار داشتند و مالک کار و زمین و منابع بودند . به لحاظ فرهنگی هم ، اکثریت مردم ، امکان آزاد فکرکردن و مستقل اندیشیدن و تصمیم گرفتن و قضاوت کردن نداشتند . به لحاظ فکری و ارادی ، وابسته به مراجعی بیرون از خرد و شعور خودشان بودند . به واقع سه انقیاد فرهنگی اجتماعی و سیاسی اقتصادی وجود داشت . ظاهرا انقلاب مشروطه قرار بود نقطه پایانی باشد بر استبداد سیاسی و اسارت فکری فرهنگی تا در سایه وضعیت جدید ، مردم به آزادی برسند و حاکم بر سرنوشت خود شوند و با آشنایی و استفاده از علوم و فنون جدید ، منبع طبیعی را مورد بهره برداری قرار داده و زندگی مرفهی برای خود فراهم کنند و در مناسبات میان خود ، اصول عدالت و برابری حاکم گردد . حال آنکه پیش از آن در شرایط تبعیض و نابرابری به سر می بردند . و سوم اینکه به لحاظ فکری فرهنگی از آزادی عقیده و استقلال وجدان بهره مند گردند . زیستی اجتماعی برپایه شعور خودآگاه فردی و جمعی بنا نمایند . به عبارت دیگر ، مرجع تصمیم گیری از بیرون به درون و به خرد خودآگاه افراد باز گردد و در یک کلام به سلطه و بردگی سیاسی اجتماعی و فکری و فرهنگی پایان داده شود .
با انقلاب مشروطه قانون اساسی به عنوان یک دستاورد بزرگ تاریخی با هدف تحقق اصول و هدف هایی که گفتیم تدوین و مصوب شد . در این سند ، اصول آزادی وبرابری که شعار اصلی مشروطه خواهان بود به رسمیت شناخته شد و قراربراین شد که به جای دولت مستبد و خودکامه ، دولتی ملی برخاسته از رضایت مردم و منتخب و مشروط و مقید به قوانین مصوب ملت تاسیس گردد . به علاوه سه قوه مقننه و مجریه و قضائیه ، مستقل و منفک از یکدیگر باشند. جامعه ایران از دوران حاکمیت استبدادی و انقیادهای سه گانه رهایی یافته و به دوران حاکمیت ملی به آزادی و استقلال فکر و اراده گام نهد .
ارکان اصلی نظام مشروطیت عبارت بود از: انتخابات آزاد ، مجلس و دولت ملی ، احزاب آزاد و مطبوعات آزاد و تفکیک قوا که همه در قانون پیش بینی شده بود . اینها شرایط ضروری و پیش زمینه های اساسی برای تولد انسان ( فرد و جامعه ) آزاد و خودآگاه و حاکم بر خود محسوب می شوند . جامعه ای که مردم آن بتوانند آزادانه و بر اساس خرد جمعی در باره کشور و امور عمومی جامعه خود تصمیم بگیرند و همه اینها شرط اساسی تحول به دوران زیست دمکراتیک به شمار می رفت . اما در این یکصد سال ، پیوسته حوادثی اتفاق افتاد که این مهم تحقق نیافت . حتی شرایط ضروری آغاز یک زندگی دموکراتیک فراهم نشد و نهاد های برآمده از انقلاب مشروطیت استقرار نیافته پایداری نشان ندادند . به صورت تناقض آمیزی همراه با مسیر تحولات جنبش مشروطیت ، به ویژه از لحظه پیروزی و در جریان فعالیت در مجالس اول و دوم، دولت های استبدادی فعال گردیدند . بعد ها نهضت ملی ایران به وجود آمد تا همان قانون اساسی را که اجرا نشده بود اجرا کند . برای این منظور در درجه اول لازم بود شرایط برگزاری انتخابات آزاد فراهم شود و به همین خاطر یک ماده از دو ماده اصلی برنامه دکتر مصدق ، اصلاح قانون انتخابات بود . و ضمن آنکه دولت ملی از آزادی مطبوعات و احزاب حراست می نمود . برنامه دیگر دولت ملی ، قطع مداخله قدرت های خارجی ، مشخصا استعمار انگلیس بود که از اعمال حق حاکمیت ملی جلوگیری می کردو دولت های ارتجاعی و خودکامه راحمایت می کرد .بنابراین خلع ید از شرکت نفت انگلیس و اجرای قانون ملی شدن نفت در صدر برنامه های دکتر مصدق قرار گرفت . تحت تاثیر همان عوامل بازتولید دیکتاتوری و خودکامگی در هر دو جبهه ملت و قدرت های ارتجاعی و استبدادی ، اهداف این این جنبش هم محقق نشد و با کودتای 28مرداد دیکتاتوری دوباره برقرار شد . 25 سال دیگر گذشت تا اینکه انقلاب دیگر پدیدآمد و به پیروزی رسید . در قانون اساسی جدید نیز ، آزادی مطبوعات و احزاب و انتخابات و دولت منتخب و مقید به قانون تضمین شد . تفتیش عقاید طبق قانون ممنوع شد . هر آن چه که متضمن انقیاد سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و ... بود جایش را به آزادی و برابری و استقلال فکر داد . همه اینها در قانون اساسی آمد . البته پیش نویس اول قانون اساسی که از این بابت یکدستی و انسجام بالایی داشت با تغییراتی که بعد در مجلس خبرگان داده شد دچار برخی تناقضاتی شد که در زمان مناسب قابل اصلاح می باشد .
آقای دکتر! این اتفاق اجرایی شدن اصول قانونی توام با فضای باز که حاصل شد پس از انقلاب تا کی دوام داشت؟
دکترپیمان: دو سال اول مانند هر جنبش و انقلاب اجتماعی اصیلی ، مردم از آزادی و حقوق اساسی خود برخوردار شدند . این اصول کم و بیش اجرا شد اما حوادث سال 60 و وقوع جنگ، شرایطی پیش آورد که تدریجا روند پیشرفت انقلاب و تحقق ارزش ها و هدف های آن متوقف شد و آزادی ها و حقوق اساسی ملت مورد بی اعتنایی واقع شد و سپس به طور وسیعی نقض گردید . قرار بود در اجرای برگزاری انتخابات ، شورای نگهبان فقط نظارت کند اما اتفاق دیگری افتاد و اختیاراتی بر نظارت اضافه شد که به آن حق مداخله در حقوق مردم می داد و خود این امر موجب مشکلاتی شد . زیرا هربار ، بخشی از نیروها به دلایل سیاسی و عقیدتی رد صلاحیت می شدند . رویه نادرستی که همچنان ادامه دارد . فعالیت آزاد و مطبوعات و احزاب هم محدود شدند .
در کلیه موارد ، انقلاب مشروطه ، نهضت ملی ، انقلاب اسلامی و جنبش اصلاحات ، دو عامل ، دست در دست یکدیگر اسباب شکست مقطعی جنبش ها را فراهم می کردند . اول جریان های ارتجاعی و اقتدارگرا که همچنان در حفظ یا باز پس گیری و یا کنترل اصرار می ورزند . آنها اصول آزادی و برابری حقوق عموم مردم را نمی پذیرند و از قوانین اساسی و میثاق های جمعی تمکین نمی کردند . بلکه در همه حوزه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مداخله کرده خواهان امتیازات ویژه هستند . نقش مخرب این جریان ها در متوقف ساختن جنبش های ملی و مردمی و رهایی بخش برکسی پوشیده نیست . دوم ، عاملی که موجب می شد بعد از هر پیروزی فضای سیاسی و اجتماعی جامعه دوباره به سمت انسداد و تجدید انقیاد پیش برود . تند روی ها و شتابزدگی و یا خود محوری افراد و شخصیت ها و یا گروه هایی از میان صفوف منتقدین و آزادیخواهان بوده است که بعضا بدون در نظر گرفتن پیش شرط ها و لوازم تحقق آرمان ها و ظرفیت و توان فکری و عملی نیروها و توازن قوا می خواستند به سرعت در کوتاه ترین زمان به هدف برسند . و آنچه را که آرمان بود همانند یک پروژه اراده گرایانه به عمل در آورند . شتابزدگی ها و کنش هایی پرخاشجویانه و فرقه یا گروه گرایانه ای که بی شباهت به رفتار کودکانه نیست . آنان اختلافات شان را به جای فیصله دادن از طریق گفت و گوی منطقی با پرخاش و ستیز ، جدال میان خود را حل می کردند . نحوه رفتاری که منجر به تفرقه و خصومت میان شخصیت ها و نیروها می شود .
تفرقه و آشوب حاصله از چپ روی و افراط گری و شتاب زدگی ها بهانه لازم را به جریان های اقتدارگرا می داد تا با اعمال خشونت ، آزادی ها را محدود کنند و تمام منابع قدرت را در اختیارگرفته ، تغییرات رامتوقف و از پیشرفت بازدارند . و به طور کلی اعمال خشونت و سرکوب از سوی اقتدارگرایان از یک طرف ضعف یا فقدان خودآگاهی و بلوغ فکری و سیاسی ومقاومت برخی جریان های روشنفکری از سوی دیگر ، فرصت های تاریخی را که برای استقرار حاکمیت ملت و قانون و دستیابی به حقوق و آزادی های مردم و تاسیس نهاد های منتخب ملی و مدنی در اثر مجاهدت های ملت و نیروهای پیشرو و آزادیخواه به دست می آمد ، از کف ملت خارج می ساخت .
هدف های جنبش سبز در اصل در ذیل گفتمان عصر مشروطیت قرار می گیرد . ادامه همان جنبش هایی است که هدف شان تاسیس و استقرار نهاد قانون اساسی ( متضمن حقوق اساسی مردم ) آزادی مطبوعات و انتخابات ، آزادی فکرکردن ، تقید دولت به قانون ورزی و رضایت مردم ، حفظ حریم خصوصی و حرمت عرصه عمومی و جامعه مدنی بوده است .
جنبش سبز در این مرحله پافشاری بر اجرای اصول به جای مانده و مغفول قانون اساسی را که همه مرتبط با حقوق حاکمیت ملت و آزادی ها و حقوق شهروندی است ، در دستور کار قرارداده است . زیرا کشور تنها در شرایط امن و آزاد ، قادر به توسعه و پیشرفت است . پس خواسته جنبش سبز ، ادامه همان خواسته است که انقلاب مشروطه و جنبش های ملی و اجتماعی بعدی دنبال می کردند اما هرگز به طور کامل محقق نشد ند . نهضت ملی می خواست اما با کودتا متوقف شد . انقلاب اسلامی 57 نیز در همان راستا پدید آمد . قانون اساسی جدیدی تدوین شد اما تحقق آن خواسته ها و اصول با موانع جدی از جمله از سوی اقتدارگراها روبرو شد . سی سال دیگر گذشت و کوشش ها یی جمعی و متناوب برای اعاده حقوق پایمال شده ادامه یافت . درست است که آن تلاش ها به نتایج مورد انتظار نرسید اما تحمل آن رنج ها و مصائب و محرومیت ها و تجربیات تلخ و شیرین و تداوم کوشش ها و خرده جنبش ها و گفت و گو ها و تعامل های در عرصه عمومی به انباشت نیروهای محرکه ذهنی و بیداری شعور خودآگاه ملی یاری رساند و سرانجام در فرصت انتخابات خرداد 88 به ظهور جنبش با شکوه سبز انجامید .جنبش سبز در حقیقت رهایی از انقیاد های سه گانه پیش گفته را از طریق پافشاری در اجرای اصول اجرا نشده قانون اساسی هدف گرفته است .
آقای دکتر! پس می توان گفت برای آنکه آنچه در یکصد سال اخیر برما و جامعه ما گذشته تکرار نشود ، پس از انتخابات 22خرداد ، حضور معترضانه مردم ، توام با روحیه مسالمت آمیز همراه با سکوت بوده و آنکه سطل های زباله را آتش زده ، اتفاقات حاشیه ای جنبش بوده است ؟
دکترپیمان : نیروی اجتماعی اصلی جنبش سبز در خیزش خود ملهم از تجربیات تاریخی و ارزش های فرهنگی و معنوی ماندگار و خلاقیت های خود آگاه و شعور ملی ایرانیان است که در مواجهه مشترک با حوادث سهمگین و در جریان تحمل رنج ها و مصائب و مقاومت ها و مجاهدت ها شکل گرفته و تکامل یافته است . در دوره هایی که شدت فشار و خشونت ، کمترین امکانی برای فعالیت شعور باقی نمی گذارد ، جامعه به رکود و نازایی مبتلا می شود . چاره ای جز توسل به کنش های دفاع شبه غریزی و کودکانه نمی یابد . یعنی بی اراده و به طور عکس العملی یا دست به خشونت می زنند و پرخاشجو می شوند و اگر نتوانستند راه گریز پیش می گیرند . اگر آن هم ممکن نبود برای کسب امنیت ، تسلیم قدرت مسلط و مهاجم می شوند . واکنش هایی که هرچند دفاعی اند اما آسیب زننده هم به خود فرد است و هم برای جامعه و کشور ، مخرب و آسیب زا ست . در موقعیت هایی نظیر خیزش های عمومی برای رهایی از انواع قیود مادی و سیاسی و اجتماعی و فکری و فرهنگی ، شعور خودآگاه بیدار و فعال می شود و عمل جمعی خلاق و مبتنی بر خرد ورزی و دور اندیشی ، همبستگی و مهربانی و عدم خشونت در عین پایداری و سرسختی ، جایگزین واکنش های غریزی و کودکانه می شود.
آقای دکتر ! فکر می کنید این راهکارهایی که برشمردید و عمدتا هم مسالمت آمیز اند و گفت و گو محور، در این شرایطی که بخش عمده ای از رسانه ها و روزنامه ها و سایت ها به هرحال تعطیل و توقیف و فیلتر اند، چگونه قابلیت اجرایی دارند ؟
دکتر پیمان : درست است که دسترسی به روزنامه ها و رسانه های آزاد و مستقل دشوار است ولی همه راه های گفت و گو و تعامل خلاق بسته نیست . انقلاب رسانه ای ، به نحو بی سابقه ای همه انسان ها را در سراسر جهان مستقیما به یکدیگر مرتبط ساخته است . هنوز راه های متعددی برای ارتباط چهره به چهره و گفت و گو و تعامل در عرصه عمومی وجود دارد . از همان طریق می توان دست کم با آن دسته از عناصر و جریان های درون حاکمیت که گوشی برای شنیدن انتقادات و خواسته های مردم دارند ، وارد گفت و گوی انتقادی شد . در این مواجهه و گفت و گو ، معیاری که جنبش سبز برای نقد و ارزشیابی و داوری رفتار هردو طرف حاکمیت و نیروهای معترض و تحول خواه پیشنهاد می کند در درجه اول میثاقی است که زمانی در گذشته هردو طرف پای آن را امضاء و خود را متعهد و ملتزم به اجرا و رعایت آن کرده اند . میثاق قانون اساسی که هنوز هیچیک از دو طرف اصلی رسما از التزام به آن انصراف نداده اند . در کنار این میثاق برخی دغدغه های اصلی که به نظر می رسد هردو طرف روی آنها حساسیت دارند نیز می تواند مبنای گفت و گو قرار گرفته رفتار و سیاست ها با توجه به آنها نقد و داوری شوند. از آن جمله است منافع ملی ، امنیت ملی ، اقتدار و توان ملی کشور ، حقوق ملی در عرصه تعامل های جهانی ، و بالاخره نسبت ارزش های اخلاقی و دینی با سیاست و مسئولیت های امور عمومی .
اگر طرفین ورود به یک گفت و گوی انتقادی مستدل و مبتنی بر واقعیت ها ( حقایق ) را بپذیرند ، و شرایط لازم برای این کار که تامین آزادی کامل بیان و امنیت فکری و سیاسی و اخلاقی و حیثیتی است فراهم شود ، قطعا می توان به توافق هایی بر پایه اصول مشترک دست یافت . با وجودی که در حال حاضر این شرایط بسیار دور از دسترس است ، نباید از تلاش های هموار کردن راه دست کشید . ولی مهمتر و حیاتی تر از این تعاملی است که باید در درون جامعه میان نیروهای اجتماعی خواهان اصلاح و تغییر با هدف ایجاد تحول در هستی اجتماعی و نوسازی حیات و مناسبات اجتماعی و فرهنگی و معنوی میان مردم صورت گیرد . هدفی که برای جنبش سبز اهمیت حیاتی و استراتژیک دارد و بحث تغییر قدرت سیاسی را در سایه خود قرار می دهد بلکه برای جلوگیری از فروغلطیدن بیشتر نیروهای اجتماعی در بحران های مهیب اجتماعی ، اخلاقی کنونی و تضعیف بیشتر توان و همبستگی ملی و انگیزه مقاومت و سازندگی ، اهمیت فوری دارد . بارها گفته ام که وضعیت جامعه ما بی شباهت به وضعیت بحرانی نیست که نوح را برآن داشت تا به کمک یاران مومن خود ، دست به کار ساختن سفینه ای شود که می باید انسان های خواهان اصلاح را از غرق شدن در فساد و تباهی ، خشونت و ستم پذیری و ستم گری باز دارد و بستری عملی و تجربی برای عمل به ارزش های انسانی یعنی زندگی در آزادی و روابط صلح آمیز و برادرانه و برابر فراهم آورد . تبعیض ها و فقر و فساد و بی حرمتی هایی که هر روز با آن مواجه ایم و بسیاری ناگزیر در معرض آن قرار می گیرند ، همان طوفان یا بحرانی است که سلامت جسمی و روحی و فکری و اخلاقی و اجتماعی همگان را تهدید می کند ، سفینه ای از روابط و تعامل و همبستگی اجتماعی و زیستی لازم است تا ما را از آسیب وضعیتی که در آن گرفتار آمده ایم حفظ کند.
معنقدم نیروهای اجتماعی تحول خواه در جنبش سبز ، بیش از آنکه منتظر تغییر ساختار و مناسبات قدرت و روابط حاکم بر عرصه های اقتصاد ، سیاست و فرهنگ در مقیاس ملی و در سطح ساختار باشند باید خود یاد بگیرند که چگونه با ارزش ها و اصول مورد نظر خود زندگی کنند . باید رفتاری را که میلیون ها از این مردم در 25 خرداد در جریان راه پیمایی با شکوه خود از خود بروز دادند ، به متن زندگی روزمره خود در عرصه های مختلف وارد کنند و آن آزادگی ، عدم خشونت ، بلوغ سیاسی ، مهربانی ، مدارا و برابری و دوستی و سعه صدر و خیر خواهی و صبوری و اعتماد به نفس ، ظلم ستیزی و فداکاری به بخشی از فرهنگ و الگوی زندگی و تعامل اجتماعی ما تبدیل و درونی و نهادینه شود .
امروز:به گزارش پارسینه، اخیرا شرایط گرفتن مجوز برای دایر نمودن سالن اینترنت حضوری (کافی نت) در مشهد افزایش یافته است که برخی از این شروط قابل توجه و حتی عجیب است و موجب اعتراض برخی کافی نت داران مشهدی نیز شده است.
متن کامل این شرایط از این قرار است:
1_متقاضی باید دارای حداقل 30 سال سن و متاهل باشد.
2_ دارا بودن گواهی پایان دوره ICDL از مراکز معتبر یا تحصیلات مرتبط با رایانه ، شبکه و اینترنت و یا تایید کمیسیون فنی اتحادیه.
3_نصب دوربین مدار بسته (مشخصات فنی دوربین توسط اتحادیه پس از اخذ تاییدیه از کمیته تخصصی تعیین خواهد شد )
4_ واحد صنفی باید در حاشیه خیابان باشد.
5_ واحد صنفی داخل پاساژ نباشد.
6_ واحد صنفی داخل طبقه نباشد.
7_واحد صنفی نزدیک مراکز آموزشی دخترانه نباشد
8_واحد صنفی کاملا آکواریوم و دارای شیشه بیرنگ باشد به طوریکه داخل واحد صنفی از بیرون کاملا قابل رویت باشد.
9_چسباندن هر نوع پوستر یا کشیدن پرده یا حصیر که باعث شود داخل مغازه از بیرون قابل رویت نباشد ممنوع است.
10_نشستن زن و مرد حتی محارم کنار یکدیگر ممنوع است.
11_از گذاشتن نام خارجی و اصطلاحات بیگانه جهت واحد صنفی جداخودداری نمایید.جهت انتخاب نام با دبیرخانه هماهنگی نمایید.
12_داشتن کپسول ضد حریق و جعبه کمک های اولیه الزامی است .
13_ساعت ورود و خروج مراجعان باید در دفتر مخصوصی ثبت گردد.
14-ارائه خدمات به کاربران بدون ارائه مدارک هویتی معتبر ممنوع است ..متصدی مکلف است پس از رؤیت اصل مدارک هویتی معتبر و تطیبق عکس ، نام و نام خانوادگی ،نام پدر ، شماره شناسنامه ، محل صدور و کد ملی را دقیقا" ثیت نماید.
15_متصدی مکلف به نگهداری اطلاعات مندرج در بند 14 به مدت 6 ماه و نگهداری اطلاعات دوربین مدار بسته به مدت 3 ماه میباشد.در غیر این صورت مسئولیت قانونی خواهد داشت
بند های 3 و 7 و 10 و 13 و 14 و 15 درقوانین صنفی هیچ کجای کشور و حتی در مشهد مقدس که این قانون لازم الاجراست جامه عمل نمی پوشد سوال اینجاست که آیا متصدی کافی نت میتواند واقعا این قوانین را در محل کار خود اجرا نموده و به ثبت مشخصات شناسنامه ای و کد ملی مراجعین و مانع شدن از نشستن محارم در کنار یکدیگر بپردازد ؟
آیا امکان این هست که زن و شوهری برای ثبت نام عتبات عالیات پشت کامپیوتر نشسته اند و یا پدر و دختری که در حال انتخاب واحد و پرداخت الکترونیک شهریه دانشگاه میباشند را به دو قسمت مجزای کافی نت هدایت کرد ؟
در روزگاری که قریب به اتفاق امور اینترنتی شده و دولت محترم نیز سعی در نهادینه کردن دولت الکترونیک مینماید و اکثر مراجعین به اینگونه امور میپردازند چنین قوانینی منطقی به نظر میرسد ؟ شاید در گوشه و کنار شهر همکاران بدون مجوز و غیر مسئول در محل کسب خود رعایت شئونات اسلامی را ننمایند که بسیار پسندیده است با اینگونه همکاران برخورد جدی شود و حتی در صورت داشتن پروانه کسب اتحادیه محترم میتواند پروانه فرد خاطی را باطل کند اما بسط دادن این گونه جرایم به کلیه کافی نت ها و بجای نظارت دقیق و برخود قاطع صدور چنین بخشنامه هایی که نمیتوان اجرا نمود جای تامل بیشتری دارد .
آیا با نظارت دستگاههای موازی متعدد نظیر بازرسی اتحادیه ; مجمع امور صنفی ; بازرسی اداره بازرگانی ; اداره نظارت بر اماکن عمومی ; و حتی پاسگاه انتظامی محل ! بر کار کافی نت ها بازهم در این صنف تخلف صورت میگیرد ؟
امروز: در آستانۀ روز معلم و در راستای فشارهای گسترده بر فعالان فرهنگی، یکی دیگر از اعضای کانون صنفی معلمان در تبریز بازداشت شد و بدین ترتیب کمتر از پنج روز مانده به روز معلم، هفتمین عضو کانون صنفی معلمان ایران، طی روزهای اخیر مشمول حکم دستگیری و انتقال به بازداشتگاه شد.
سامانه خبری گزارشگران هرانا، با انتشار خبر دستگیریِ توفیق مرتضی پور، عضو كانون صنفی معلمان در تبریز، خاطرنشان کرد "این فعال فرهنگی، در پی یورش نیروهای امنیتی به منزل شخصی اش در تبریز بازداشت شد و ماموران پس از ورود به منزل وی، ضمن تفتیش آن محل، كیس کامپیوتر و برخی وسائل شخصی را نیز ضبط کردند."
روز گذشته نیز، علیاكبر باغانی و محمد بهشتی لنگرودی ، دبیركل و سخنگوی كانون صنفی معلمان ایران دستگیر شدند .
گفتنی است در اواسط هفته جاری نیز، جلال نادری، علی نجفی و محمد خانی و سعید جهان آرا، چهار فعال حقوق معلمان در شهر همدان احضار و بازداشت شدند .
اوایل هفته احکام جزایی علی صادقی و محمد توکلی، دو تن از اعضای شورای مرکزی کانون صنفی معلمان استان کرمانشاه نیز صادر گردید که به پرداخت جزای نقدی و جزای بدل از شلاق محکوم شدند.
سایت های خبری کانون صنفی معلمان ایران، سخن معلم و بسیاری از وبلاگ های خبری فعالان فرهنگی نیز، طی هفته جاری مشمولِ فیلترینگ و انسداد شدند.
هم اکنون تعدادی از معلمان کشور مانند فرزاد کمانگر و عبدالرضا قنبری محکوم به اعدام و تعداد دیگری همانند محمد داوری، هاشم خواستار، رسول بداقی و عبدالله مومنی، گرفتارِ حبس، وضعیتِ جسمانیِ وخیم و ادامه بازداشت می باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان اعلام کرده است که در اعتراض به صدور احکام سنگین حبس و اعدام برای معلمان زندانی از ۱۲ تا ۱۸ اردیبهشت دست به اعتصاب غذا میزنند. این شورا از معلمان خواسته است تا در روز ۱۲ اردیبهشت در تهران بر سر مزار ابوالحسن خانعلی معلم جان باخته در حکومت پهلوی (در گورستان ابن بابویه شهر ری) و در قم (بر سر مزار شهید مرتضی مطهری) حاضر شوند.
زهرا رهنورد در آستانۀ روز معلم و جهانیِ کارگر، از حاکمان و مقامات قضایی- سیاسیِ جمهوری اسلامی خواسته بود "معلمان و کارگران زندانی را آزاد کنید."
امروز: در آستانۀ اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت) روز جهانی کارگر و روز معلم در ایران، گروهی از زندانیان سياسي ایران اعلام کرده اند که در آن روز و در همبستگی با کارگران و معلمان ايران ، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
بنا به گزارش منابع خبری جرس، زندانیان سیاسی در این بیانیه خود ضمن تبریک این دو روز و آرزوی موفقیت برای معلمان و کارگران کشور در راه رسیدن به حقوق حقه و قانونی خود، خاطرنشان کرده اند که حاکمیت فعلی در حالی به استقبال روز کارگر میرود که در اثر سیاست های ناشایست و ناکارآمد و سرکوب گرانه دولت اقشار محروم بیش از پیش در زیر فشارهای اقتصادی کمر خم کرده اند. کارگران ماهها حقوق نمی گیرند و از ابتدایی ترین حقوق مانند بیمه و بازنشستگی وبیمه بیکاری محروم هستند. در حالی که اکثر مردم ایران زیر خط فقر به سر میبرند ثروت های کشور ما خرج سیاست های سرکوبگرانه و جنگ طلبانه و صرف رشوه دادن به کشورهای دیگر برای خرید رای آنها در سازمان ملل می شود.
بیانیۀ این گروه از زندانیان سیاسی همچنین تصریح می کند که "دولت به طور آگاهانه سیاست فقیر سازی و گداپروری سیستماتیک دولتی را تنها به منظور وابسته کردن و تحت فشار قرار دادن هر چه بیشتر اقشار محروم و دور کردن آنان ازجنبش اجتماعی در پیش گرفته و در چنین شرایطی صحبت از حق و حقوق کارگر و زحمتکشان همانقدر مضحک به نظر میرسد که صحبت از حقوق بشر در زندانهای ایران."
زندانیان سیاسی خاطرنشان کرده اند "از یازده اردیبهشت سال ۸۸ تا یازده اردیبهشت ۸۹ هزاران پیر و جوان و زن و مرد به ما در زندانها پیوستند. شکنجه شدند و به شهادت رسیدند و بهای آزادیخواهی را با گوشت و پوست خود پرداختند. ما خاطره نداها و سهراب ها و کیانوش ها و جوادی فرها و روح الامینی ها و همه عزیزانی که در راه آزادی وطن جان باختند را گرامی میداریم ."
صادر کنندگان این بیانیه، همچنین اعلام کرده اند که در همبستگی با کارگران و معلمان و جنبش آزادیخواهی مردم ایران، "در روز اول ماه مه روز جهانی کارگر دست به یک اعتصاب غذای یک روزه خواهیم زد و از همه هموطنان بویژه معلمین, دانشجویان, کارمندان و کارگران دعوت می کنیم تا دست به دست هم داده و در این روز ندای آزادیخواهی خود را فریاد بزنند."
لازم به ذکر است اوایل هفته جاری نیز، گروهی از زندانیانِ سیاسیِ ضمن گرامیداشتِ روز کارگر و انتقاد از وجود تبعیض و بیعدالتی و سرکوب در کشور، خواستار حمایت از کارگران کشور و حضور در تجمعاتِ آنان شدند.
تعدادی از تشکل های کارگریِ حامیِ جنبشِ سبز، در صدد برگزاری مراسمی در روز جهانی کارگر ساعت ۱۷ در مقابل وزارت کار در تهران و اداره کار در شهرستانها هستند.
امروز: ایرانیان مقیم اتاوا تصمیم دارند تا همراه و همزمان با روزه سیاسی آزادگان دربند به این حرکت اعتراضی پیوسته امروز در برنامه ای که به همت راه سبز اتاوا و با همکاری جمعی از دانشجویان دانشگاههای اتاوا و کارلتون برگزار می گردد روزه سیاسی خود را با یاد این عزیزان افطار کنند.
به گزارش تحول سبز، در فراخوان راه سبز اتاوا برای این برنامه آمده است: اینک که زندانیان سبزمان برای دستیابی به حداقل حقوق قانونی خود دست به اعتصاب غذا و روزه سیاسی زده اند و تصمیم دارند تا به این وسیله صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند،ما ایرانیان مقیم اتاوا هم به همراهی با عزیزان دربندمان برمی خیزیم و خواسته های به حقشان را فریاد میکنیم.
Thursday, April 29, 2010
Time: 8:30pm - 10:00pm
Location: Café Alternatif - 0035 Simard Hall, University of Ottawa
امروز:«تمامی بازداشتشدگانی که در طول دوران بازداشت با مشکلات جسمی یا بیماریهایی مواجه شدهاند که نتیجه عدم رسیدگی و فشار در بازداشتگاهها بوده، میتوانند با مراجعه به کمیسیون اصل نود مجلس، شکایت خود را تنظیم کنند. به نظر میرسد مجلس شورای اسلامی نیز باید درباره رعایت حقوق بازداشتشدگان قانون مشخصی را تصویب کند و رعایت حقوق اولیه انسانها در زندان ها را صرفا به پایبندی مسئولان به اصول اخلاقی واگذار نکند.»
این واکنش صریح سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس به اخبار منتشر شده درباره نگرانی از وضعیت جسمی زندانیان سیاسی در بند و مشکلات قلبی و عصبی است که اکثر بازداشتشدگان به آن دچار شده و اخبار آن این روزها به گوش میرسد.
پیش از این نیز مصطفی کواکبیان از نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس که طراح طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاهها است، اعلام کرده بود:«موضوع سلامت جسمانی و بیماریهایی که زندانیان در طول دوران بازداشت به آن دچار میشوند میتواند زیر مجموعه طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاههای کشور مورد بررسی قرار گیرد.»
**شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس
چارچوب های اخلاقی رعایت نشد؛ قانون تدوین میشود
پیرو انتشار اخبار نگران کننده از وضعیت سلامت جسمی زندانیان سیاسی که در بازداشتگاهها به سر میبرند و همچنین بستری شدن زندانیان آزاد شده از بند، در بیمارستان، توجه افکار عمومی و مجلسیان به اهمیت بررسی وضعیت بازداشتگاهها و حقوق زندانیان دربند جلب شد و تهیه گزارشی از سوی یک هیات بیطرف درباره برخوردهای صورت گرفته و شرایط نگهداری زندانیان در بازداشتگاهها از سوی نمایندگان مجلس ضروری احساس شد.
داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس در خصوص اخبار منتشر شده درباره نگرانی از سلامت زندانیان سیاسی دربند و آزاد شدگانی که دچار بیماریهای عدیدهای شدهاند به «پارلماننیوز»، گفت:«در بازداشت بودن افراد به این معنی نیست که از تمام حقوق انسانی محروم شوند.»
به گفته قنبری شاید یکی از دلایل خلاء قانونی در زمینه تامین شرایط لازم برای حفظ سلامتی جسمی زندانیان به این دلیل بوده که قانونگذار تصور کرده رعایت این امور، امری اخلاقی و ضروری است که نیاز به مصوبه و قانون ندارد.
سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس میگوید:« این وظیفه اخلاقی هر انسانی است که زمانیکه فردی با مشکل و بیماری مواجه شده به او کمک کند و از ابتداییترین حقوق هر بازداشته شدهای این است که در چنین شرایطی زمینه انتقال او به بیمارستان و درمانش فراهم شود.»
قنبری با اشاره به حوادث رخ در داده در ده ماه گذشته و اخبار نگران کنندهای که این روزها از سلامت جسمی بازداشتشدگان منتشر میشود میگوید:« از آنجا که واگذاری امور به تعهدات اخلاقی امور را سلیقهای کرده و ممکن است توسط افراد مختلف با برداشتهای مختلف مواجه شود نیاز به تدوین قانون صریح و مشخص درباره رعایت حقوق بازداشتشدگان و تامین سلامت جسمی آنها است.»
این نماینده مجلس تاکید کرده که بازداشت شدگانی که در دوران بازداشت دچار بیماری شده و مشکلی برای آنها پیش آمده است به کمیسیون اصل نود مجلس برای پیگیری موضوع شکایت کنند.
خلا قانونی؛ قواعد مربوط به داخل بازداشتگاهها سلیقهای است
از سوی دیگر عبدالفتاح سلطانی حقوقدان درخصوص قوانین و مقرارت موجود برای رعایت مسایل بهداشت و سلامت زندانیان در بازداشتگاهها به «پارلماننیوز»، گفت:« یکی از مشکلات در بحث امور مربوط به بازداشتگاهها این است که قانون مشخصی در این زمینه وجود ندارد و آنچه ملاک عمل است آیین نامهای است که توسط رییس قوه قضائیه درباره مسایل بهداشتی و سلامتی در هر زندان ابلاغ شده است.»
این وکیل دادگستری تصریح کرد:«در هر زندانی مسئولین موظف هستند به مشکلات جسمی و بیماری زندانیان رسیدگی کنند.در زندان ها باید بهداری وجود داشته باشد، اما درصورتی که بیماری یک زندانی به نحوی حاد باشد که در بهداری زندان قابل مداوا نباشد مسوولان زندان موظف به انتقال او به بیمارستان هستند.»
سلطانی میگوید:« متاسفانه در عمل بسیاری از این مسایل رعایت نمیشود بخصوص زمانیکه بیماری مشخص نیست و برای تشخیص آن نیازمند آزمایشات ویژه است.»
در عین حال این حقوقدان تاکید میکند:« افرادی که در دوران بازداشت خود دچار عوارض جسمی و بیماری شدهاند میتوانند این موضوع را از طریق شکایت مورد رسیدگی و اعتراض قرار دهند.»
تاکید بر ضرورت پاسخگویی و ارائه گزارشی درباره صحت و سقم بیماریهایی که برای بازداشت شدگان ایجاد شده نکتهای بود که حسین کروبی فرزند مهدی کروبی نیز در هفته گذشته بر آن تاکید کرد.
در مورد وضعیت سلامت جسمی بازداشت شدگان چندخط گزارش دهید!
حسین کروبی در واکنش به شایعات و خبر سازیهایی که پیرامون وضعیت سلامت پدرش مطرح شده بود گفت:«آقای کروبی در سلامتی کامل به سر می برد و بهتر است این آقایان که زندانیان سیاسی و فرزندان ناشناس این کشور را در زندانهای غیراستاندارد به.... انواع بیماریها مبتلا کردهاند به خودشان زحمت بدهند و چند خطی هم در مورد وضعیت سلامتی عزیزان زندانی به مردم گزارش دهند.»
اما این همه واکنشها نیست که هم چنان دراخبار از شرایط نامساعدی بازداشت شدگان اخبار ناگواری منتشر میشود.نمونه هایی از زندانیانی که شرایط نامساعدی دارند به ترتیب زیر است.
مهدی محمودیان و تشدید بیماری ریوی
هفته گذشته در خبرها عنوان شد بیماری ریوی مهدی محمودیان روزنامهنگار زندانی وخیم شده و در زندان تحت درمان قرار نگرفته است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده مسئولان قضایی بیماری محمودیان را دروغ خواندهاند و این روزنامهنگار به نقل از پزشک عمومی زندان به خانواده خود گفته است که یکی از ریههایش به دلیل عفونت در حال از کار افتادن است.
شرایط نامساعد جسمی و روحی بدرالسادات مفیدی
اخرین اخبار رسیده از وضعیت بدرالسادات مفیدی، روزنامهنگار در بند و رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران حاکی از آن است که وضعیت جسمی و روحی وی در اثر فشارهای وارد شده رو به وخامت نهاده است. مسعود آقایی در آخرین گفتگو با رسانهها با تایید وضعیت ناگوار جسمی و روحی همسر خود اعلام کرد که با وجود گذشت بیش از یک صد روز از بازداشت مفیدی، او همچنان تحت فشارهای شدید جسمی و روحی کماکان بلاتکلیف و بدون تفهیم اتهام و در وضعیت بسیار بد روحی و جسمی در بند ۲۰۹ اوین به سر میبرد.
آقایی با اشاره به بازجوییهای متعدد صورت گرفته از همسرش، خبر داده که مفیدی به عارضه قلبی و ناراحتیهای شدید عصبی مبتلا شده و خواستار دسترسی همسرش به پزشکان معتبر خارج از زندان اوین شده است.
در حالی که آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها تصریح کرده است که مسئولان زندان موظف هستند شرایط بهداشت، تغذیه وسایر موارد مربوط به سلامتی کلیه کسانی که به عنوان متهم و یا محکوم در زندان نگهداری میشود را تضمین و تامین کنند، گزارشهای متعدد حاکی از کمتوجهی مقامات زندان نسبت به وضعیت سلامتی زندانیان سیاسی است.
معلم بازنشسته مشهدی با بیماری قلبی دستو پنجه نرم میکند
هاشم خواستار، معلم بازنشسته مشهد و عضو کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان نیز که در زندان وکیل آباد مشهد به سر میبرد با بیماریهای داخلی و قلبی دست و پنجه نرم میکند.
وی که ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از یک ماه و نیم از زندان آزاد شد، روز ۲۵ شهریور ۸۸ دوباره بازداشت شد و از آن موقع تاکنون همچنان در زندان به سر میبرد.
بر اساس اخبار منتشر شده، علیرغم عدم وجود سابقه قبلی بیماری قبلی، وی در طول مدت زندان بیمار شده و به مشکلات بینایی و فشار خون نیز مبتلا شده است.
عمادالدین باقی، فرید طاهری، هنگامه شهیدی، عیسی سحرخیز، نادر کریمی جونی، مجتبی لطفی، منصور اسانلو، فرید طاهری، جهانگیر عبداللهی، جعفر پناهی، محمدصدیق کبودوند، ابراهیم مددی و عباس خرسندی نیز در شرایط مشابه به سر میبرند.
از سوی دیگر بر اساس اخبار منتشر شده تعداد زندانیان بیمار که در اثر آلودگی آب به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند رو به افزایش نهاده است.
اما جدای از افرادی که اکنون در داخل زندانها از بیماری های قلبی عصبی و عضلانی رنج میبرند و صدای خانوادههای نگران آنها به جایی نمیرسد، آزاد شدگانی هستند که از زمان زندان دچار ناراحتی و بیماریهایی شدهاند که اکنون مسیر آنها رفت و آمد بین خانه و بیمارستان شده است.
مصطفی تاجزاده تحت عمل جراحی قرار گرفت
سیدمصطفی تاجزاده که اوایل هفته جاری به دلیل شدت درد مجددا در بیمارستان بستری شده بود، تحت عمل جراحی دیسک قرار گرفت.
علی رغم آنکه تاجزاده به تجویز پزشکان در استراحت مطلق بسر میبرد مسئولان زندان از او خواسته بودند بدلیل عدم تمدید مرخصی او توسط قاضی صلواتی خود را به زندان معرفی کند.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات که اعلام آمادگی کرده بود که روز یکشنبه خود را به اوین معرفی کند اما به دلیل انجام عمل جراحی در بیمارستان تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار دارد.به گفته فخرالسادات محتشمیپور، بیماری دیسک تاجزاده دارای سابقه قبلی است اما در مدت بازداشت تشدید و علیرغم انجام امآرآی در زمانی که در بازداشت به سر میبرد برای معالجه و عمل او اقدامی صورت نگرفت در صورتی که اگر این عمل دو ماه پیش صورت گرفته بود بیماری تاجزاده تا این مرحله پیشروی نمیکرد.
ارمغان زندان برای فرزند پایهگذار دستگاه قضا
دکتر علیرضا بهشتی فرزند شهید آیت الله بهشتی از دیگر بازداشتشدگانی بود که در دور دوم بازداشتش در زندان اوین و در انفرادی دچار حمله قلبی شد.
فرزند شهید بهشتی که در بیست و سومین روز بازداشت به سر میبرد در اوین دچار حمله قلبی شد و مسئولان زندان بلافاصله دکتر بهشتی را به بهداری اوین منتقل کردند.
خانواده آیتالله بهشتی در آن دوران بارها درخواست بستری شدن دکتر بهشتی را در بیمارستان تخصصی و زیر نظر پزشک متخصص با تامین هزینه از سوی خانواده را به دادستان دادند که مورد موافقت قرار نگرفت.دکتر بهشتی سرانجام با تحمل بیش از ۵۰ روز بازداشت و انفرادی آزاد شد.
تشدید بیماری قلبی بهزاد نبوی
بهزاد نبوی،عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از دیگر زندانیان سیاسی بود که در طول دوران بازداشت بیماری قلبی او تشدید شده و به بیمارستان منتقل شد.نبوی در این مدت مورد عمل جراحی قرار گرفته و گرچه به اصرار مسئولان پرونده به زندان برگشت اما پس از مراجعه به اوین، مسئولان زندان وی را بلافاصله به دلیل وخامت وضعیت جسمیاش به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیاء فرستادهاند
سکته قلبی رییس ستاد انتخاباتی میرحسین در تهران
جواد امام عضو سازمان مجاهدینِ انقلاب اسلامی که مدتی را در زندان سپری کرد اخیرا و در حالی که پیش از بازداشت دچار حمله قلبی نشده بود، سکته قلبی کرد.
محمد جواد امام در جریان انتخابات ریاست جمهوری، ریاست ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران بزرگ را بر عهده داشت. وی همچنین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و معاون امور مجلس و پشتیبانی وزارت نیرو در دوره ریاست جمهوری خاتمی بود. محمد جواد امام سه شنبه ۲۶ خرداد در منزلش بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد.
امام از جمله کسانی بود که روز ۱۷ مرداد - حدود دو ماه پس از بازداشت با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد گردید.
دکتر ابراهیم یزدی و محمد ملکی از دیگر زندانیان سیاسی بودند که بیماری آنها در دوران بازداشت تشدید و به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری و بعد از مدتی که حالشان رو به وخامت گذاشت آزاد شدند.
اما نکته مهمتر بروز بیماریهای قلبی در میان جوانان بازداشت شده بود.
مهدی عرب شاهی زیر نظر پزشک متخصص
مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت ، با ۳۰ سال سن از بازداشت شدگانی بود که در طول دوران بازداشت در زندان دچار حمله قلبی شد.در آن زمان خانواده وی اعلام کردند که مهدی پیش از ورود به زندان در سلامت کامل به سر می برد بر اثر نگهداری در بند ۲۴۰ زندان اوین به بیماری قلبی مبتلا شده است.
عربشاهی در دوران بازداشت تا۴۰ روز هواخوری نداشته و در یک سلول بسیار کوچک نگهداری می شد که در همانجا دچار حمله قلبی شد.شدت حمله قلبی به حدی بوده که پس از ۲ بار انتقال به بهداری ماموران ناچار می شوند او را شبانه به بیمارستان قمر بنی هاشم منتقل میکنند.
دبیر تحکیم وحدت بیش از دو ماه در اوین بسر برد و بدلیل تشدید بیماری و حمله قلبی با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.به گفته نزدیکان عربشاهی او اکنون زیر نظر پزشک متخصص در حال پیگیری عوارض حاصل شده از حمله قلبی است.
دانشجوی نخبه تحت مراقبت ویژه پزشک
مهدی کلاری، دانشجوی المپیادی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف از دیگر جوانانی است که در طول دوره بازداشت دچار ناراحتی قلبی شده است.او که در آخرین روزهای سال گذشته با قید قرار وثیقه سنگین سیصد میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، در آخرین روز فروردین ماه در حالی که به گفته نزدیکانش به دلیل مشکلات قلبی پیش آمده برای وی تحت مراقبت پزشک به سر می برد به زندان اوین فراخوانده شد و به زندان بازگشت.
علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر نیز که پیش از عید به مرخصی آمده بود با وجود شرایط وخیم جسمانی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد.
این دانشجوی خواجه نصیرالدین طوسی که در آستانه عید نوروز با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، پس از مراجعه به پزشک به دلیل حملات مکرر آسم با تشخیص عفونت ریوی و خونریزی ریه که در زندان به آن دچار شده بود، در بیمارستان تخصصی مسیح دانشوری بستری شد. این بیمارستان تحت مدیریت دکتر علی اکبر ولایتی است.اما
هفته گذشته با اتمام زمان مرخصی، خانواده وی با مراجعه به نماینده دادستان در زندان اوین با توجه به بستری بودن وی درخواست تمدید مرخصی کردند که با وجود مراجعات مکرر خانواده پاسخی به آنها داده نشد و این دانشجو به زندان برگردانده شد.
در روزهای اخیر اخبار مربوط به سلامت زندانیان سیاسی در بند و چه آنها که به مرخصیهای موقت با قید وثیقه آمدهاند به حدی نگران کننده شده است که نمایندگان مجلس از ضرورت بررسی این موضوع در هیات های ویژه سخن گفتهاند.
نا امیدی از سرنوشت طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها
اگر آنگونه که مصطفی کواکبیان نماینده سمنان و عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس گفته طرح تحقیق و تفحص از زندان های کشور در صحن علنی مجلس به تصویب برسد بررسی وضعیت سلامت و دلیل بروز بیماری در بازداشت شدگان که بیشتر بروز ناراحتی قلبی و عصبی بوده است، میتواند توسط این هیات مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها تطبیق شرایط زندانهای ایران با استانداردهای جهانی است.
طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاهها علیرغم تصویب در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس برای بررسی در صحن علنی مجلس مدتها در دستور کار قرار نگرفت.
مصطفی کواکبیان نماینده طراح این طرح اینگونه برخورد با این موضوع را غیر قابل توجیه میداند؛ به گفته نماینده سمنان این طرح باید خارج از نوبت در دستور کار مجلس قرار میگرفته است.
داریوش قنبری نماینده ایلام اما معتقد است:« اگر قوه قضائیه از ابتدا همکاری و تعامل با نمایندگان مجلس داشت و هیات ویژه مجلس اجازه بازدید و بررسی بازداشتگاهها را مییافت نیاز به تهیه چینین طرحهایی نبود.»
پس از تذکرات و پیگیریهای صورت گرفته اکنون هیات رییسه مجلس طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاههای کشور را در دستور کار قرار داده و به گفته کواکبیان وعده دادهاند پس از بررسی طرحی مربوط به کشاورزی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.
اگر سرنوشت این طرح همچون گزارش کمیته ویژه مجلس از بررسی حوادث کوی دانشگاه و مجتمع سبحان نباشد، که هیچگاه در مجلس قرائت نشد و البته اخیرا هم توسط جمشید انصاری دبیرکمیته سیاسی فراکسیون خط امام(ره)مجلس اعلام شد که کسی منتظر قرائت این گزارشها نباشد چون کمیتهای از سوی مجلس برای بررسی این امور تشکیل نشده بود، باید منتظر ماند و دید نمایندگان درباره این مساله که به سلامت افراد و وضعیت بازداشتگاههای کشور که جمع کثیری از فعالان سیاسی در آن بسر میبرند، چگونه برخورد خواهد کرد.
منبع پارلمان نیوز
امروز: پایگاه اطلاع رسانی دولت حاضر در ادعایی نوشت: بر اساس آمار منتشره از سوی اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی در بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی، ضریب جینی در مناطق شهری کشور در سال ۱۳۸۷ به پایینترین سطح ۳۰ساله پس از انقلاب رسیده است.
این سایت در ادامه در متنی که شبیه بیانیه تبلیغاتی است ادامه داد: ثمرات تلاشهای خستگی ناپذیر و انقلابی دولت مردمی و عدالت محور دکتر احمدی نژاد که پیش از این و با وجود هجوم تبلیغاتی بی سابقه و گسترده محافل داخلی و خارجی برای انکار و زیر سوال بردن آن ، در قضاوت مردم بزرگ ایران منعکس شده بود این بار در آیینه بررسی های آماری علمی و بلند مدت نمایان شده و اثبات می کند که شکاف طبقاتی و نابرابری توزیع درآمد در سال ۱۳۸۷ به کمترین میزان پس از انقلاب رسید.در حالی که یکی از شعارهای دکتر محمود احمدینژاد ، در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته تلاش در جهت توزیع عادلانه درآمد و ثروت ملی کشور و حمایت از اقشار محروم و کمدرآمد جامعه بود، آمار اعلامی بانک مرکزی بیانگر تحقق این شعار در سال ۱۳۸۷ است.
این سایت تاکید کرد: بر اساس آمار مقدماتی سال ۱۳۸۷ بانک مرکزی از ۲ شاخص متداول ارزیابی توزیع عادلانه درآمد در کشور، یعنی «ضریب جینی» و «سهم درآمد ۱۰درصد ثروتمندترین به ۱۰ درصد فقیرترین»، کاهش فاصله طبقاتی و بهبود توزیع درآمد در مناطق شهری کشور در سال ۱۳۸۷ به بهترین وضعیت پس از انقلاب رسیده است.
سایت دولت حاضر نوشت: بر اساس آمار منتشره از سوی اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی در بانک اطلاعات سریهای زمانی اقتصادی، ضریب جینی در مناطق شهری کشور در سال ۱۳۸۷ به پایینترین سطح ۳۰ساله پس از انقلاب رسیده است.ضریب جینی از شاخص های مهم اندازه گیری نابرابری توزیع درآمد در کشورها میباشد. اندازه این شاخص بین صفر (معرف جامعهای با برابری کامل توزیع درآمد) و یک (نمایانگر عدم برابری توزیع درآمد در جامعه) تغییر میکند. براساس آمار اعلامی بانک مرکزی از میزان ارقام ضریب جینی در مناطق شهری به صورت سالانه، ضریب جینی در سال ۱۳۸۷ به ۳۸۵۹/۰ رسیده که پایینترین رقم پس از انقلاب اسلامی تاکنون است. بدین ترتیب توزیع عادلانه درآمدها در سال ۱۳۸۷ در بهترین وضع پس از انقلاب قرار داشته است.
این سایت ادامه داد: همچنین در سال ۱۳۸۷ از لحاظ شاخص سهم درآمد ۱۰درصد ثروتمندترین به ۱۰ درصد فقیرترین، نیز کشورمان به بهترین وضعیت پس از انقلاب رسیده است. گفتنی است از جمله شاخصهای سنجش توزیع درآمد، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمند ترین )به دهک اول(فقیرترین)می باشد وهر چه این نسبت بالا باشد نشان دهنده نابرابری بیشتر است. طبق آمار اعلامی بانک مرکزی از ارقام سهم ۱۰ درصد ثروتمندترین به۱۰درصد فقیرترین افراد در مناطق شهری وبه صورت تواتر سالانه ، نسبت به سهم درآمد ۱۰درصد ثروتمندترین به ۱۰ درصد فقیرترین مردم کشور در سال ۱۳۸۷ به ۵/۱۳ رسیده که کمترین رقم از سال ۱۳۵۷ تاکنون است و به معنای آن است که فاصله طبقاتی بین مرفهترین قشر جامعه با فقیرترین قشر جامعه، کاهش یافته است.
امروز: نماینده اصلاح طلب مردم بابل در مجلس درباره دیدار نوروزی اش با مهندس موسوی گفت:در هیچ کجای زمین ما شخص ممنوع الملاقات نداریم و اجرای این گونه مقررات،به وضع قانون خاصی نیاز دارد.
محسن نریمان در گفتگو با مازندنومه، افزود:در مجلس سوم که نماینده مجلس بودم،مهندس موسوی نخست وزیر بودند و من از آن زمان با ایشان آشنا هستم.
وی ضمن اشاره به این نکته که ملاقات امسال او برای اولین مرتبه نبوده،ادامه داد:من در سال های گذشته نیز با مهندس موسوی دیدار می کردم،حتی زمانی که ایشان در سکوت مشغول نقاشی و تدریس بودند،به ملاقات مهندس می رفتم و ارادت قبلی به ایشان داشته و دارم.
به گزارش کلمه، اخیرا امام جمعه بابل نسبت به دیدار نوروزی نریمان به اتفاق تعدادی از نمایندگان فراکسیون خط امام با موسوی انتقاد شدید کرد که عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس در واکنش به این موضعگیری با بیان اینکه برای دیدار با اشخاص نیاز به اجازه ائمه جمعه نیست گفت: پرداختن به مسائل جناحی از سوی برخی ائمه جمعه زمینه اغتشاش و ناآرامی را فراهم میکند.
وی در گفتگو با ایلنا با بیان اینکه برای دیدار با اشخاص نیاز به کسب اجازه از ائمه جمعه ندارد و به هیچوجه در حوزه اختیارات ائمه جمعه نیست گفت: بعضی از ائمه جمعه محترم رفتار و صحبتهایی میکنند که خارج از حوزه اختیارات آنها است و بهتر است به خود بیایند چراکه این رفتار بیانگر شکستهای سیاسی آنهاست و مطمئنا از طرف مقاماتی که مسائل مربوط به ائمه جمعه را ارزیابی میکنند بیپاسخ نمیماند.
این سخنان واکنش برخی نمایندگان افراطی مجلس را در پی داشت که حتی یکی از آنها روز گذشته در سخنانی تحریک آمیز و غیر حقوقی خواستار ابطال اعتبار نامه نریمان شد.
اما نریمان در ادامه گفتگو با مازندنومه تصریح کرد:در دیدار نوروزی با مهندس موسوی اصلا"مباحث سیاسی مطرح نشد و ملاقات ما جنبه غیر رسمی داشت.
وی پرسید:چند ماه پیش و قبل از عید،آقایان بروجردی وجلالی که هر دو به طیف اصولگرا تعلق دارند نیز به ملاقات مهندس موسوی رفتند،چرا کسی به آن ها ایرادی نگرفت؟!آیا آن هانماینده تر هستند؟!
نریمان افزود:این دو نماینده با هر نیتی که باشد به دیدار موسوی رفته اند،هر چند الان مجبور به تکذیب ملاقات شان شده اند.
وی گفت:ملاقات ما بر اساس سنت نیکوی ایرانیان در عید و بر اساس نظر مقام معظم رهبری مبنی بر جذب حداکثری ودفع حداقلی صورت گرفته است.
عضو کمیسیون عمران مجلس در ادامه گفت و گویش با مازندنومه خاطرنشان کرد:من از فرماندار شهرستان بابل درباره تجمع روز چهارشنبه سئوال کرده ام که ایشان گفته اند مجوزی نداده ایم؛البته هر چیزی که در چارچوب قانون باشد،اشکالی ندارد و همه از تجمعات وحرکت های قانونی دفاع می کنند.
نریمان افزود:برخی از جریانات اخیر شهرمان بی اطلاعند.یکی از همین معترضان به من می گفت:چرا به امام جمعه، نامه نوشتی؟!همه می دانند که من نامه ای به ایشان ننوشتم و خیلی کوتاه با خبرگزاری ایلنا گفت وگو کردم و نظرم را بیان کردم.
وی با یادآوری نامه نگاری ها و اعتراض های پیشین علیه خود اظهار داشت:وقایع اخیر ربطی به ملاقاتم با موسوی ندارد و جریان سازان دنبال بهانه ای برای آشکارسازی افکار تندروانه شان بودند.
مهندس نریمان در بخش دیگری از این گفت وگو، با بیان اینکه در هر دوره ای که وارد مجلس شده،بیشترین رای را در میان نمایندگان استان به دست آورده،تصریح کرد:خود آقایان به من گفتند من درچند دوره ای که وارد مجلس شده ام بیش از ۵۰۰هزار رای مردم شریف بابل را اخذ کرده ام و این نشان می دهد که چه کسی در شهرستان جایگاه مردمی دارد.
وی با طرح این پرسش که مگر می شود این تعداد رای دهنده را تطمیع کرد،ادامه داد:من به مردم شهرم وفادارم و این گونه حرکات باعث نمی شود که امسال خدمات مضاعفی انجام ندهم.
عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با تاکید بر اینکه اصلا"انگیزه هایم را برای خدمت به مردم از دست نمی دهم،ادامه داد:من خدماتم را به روستاها گسترده تر می کنم و در مناطق دوردست روستایی بابل حضور می یابم تا چهره حامیان واقعی مردم روشن و برای همه ثابت شود که پیرو حقیقی ولی فقیه چه کسی است.
نریمان استدلال کرد:مردم به من لطف دارند و من همه جا کنار آن ها خواهم بود وهجمه ها، انگیزه هایم را کمرنگ نخواهد کرد و امسال بیشتر با مردم حوزه انتخابیه ام خواهم بود.
وی در پاسخ به این سئوال ما که از جلسه نماینده دیگر شهر بابل با سایر نماینده های استان درباره وقایع اخیر این شهرستان،چه خبرهایی دارید،گفت:من در جریان موضع گیری های همکارانم نیستم اما چهره نفاق به زودی خودش را نشان خواهد داد.
این نماینده اصلاحطلب افزود:آن هایی که چهره واقعی خود را پشت سر روحانیت معزز شهرستان پنهان و امروز چهره عوض کرده اند،به زودی رسوا می شوند ونفاق آن ها مشخص خواهد شد.
نریمان تصریح کرد: یک عملکرد باعث تصمیم سازی در ذهن افراد نمی شود و زمان مشخص خواهد کرد که چه کسی خادم شهر بوده است.
امروز: معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در هیچ دورانی رسانه های مستقل منتقد دولت در ایران وجود نداشتند و اینگونه رسانه ها محصول پنج سال اخیر هستند.
به گزارش ایرنا،محمدعلی رامین بعد از ظهر چهارشنبه در بندرعباس افزود:از آغاز فعالیت دولت نهم تاکنون عملکرد رسانه ها بسیار روبه رشد ارزیابی می شودکه این رشد هم در تعداد نشریات و خبرگزاری ها و هم در گستره فعالیت آنها مشهود است .
به گفته وی، کارکرد رسانه ها در پنج سال گذشته از منظر استقلال رای و صراحت بیان و حضور در همه عرصه ها قابل مقایسه با گذشته نیست .
وی ادامه داد:در دولت بعد از جنگ تحمیلی رسانه های منتقد دولت را نمی شناسیم ودر دولت های بعد از آن نیز که رسانه ها بسیار گسترش یافتند فقط رسانه های دولتی وجود داشتند که به تایید دولت می پرداختند و در آن دوران نیز رسانه های مستقل که بتوانند عملکرد دولتمردان را به نقد بکشانند به وجود نیامدند.
به گفته معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد:در تنها دولتی که رسانه هایی به وجود آمدند که به شدت در مقابل عملکرد دولت نقاد بودند و با صراحت حرف می زدند و مسائل را منتشر می کردند چند سال اخیر بوده است.
رامین اضافه کرد:آنچه که به وجود آمده اندکی فراتر از آزادی بیان بوده که ما را با یک سری ساختار شکنی ها و اهانت هایی که در هیچ دولتی قابل تحمل نبوده مواجه ساخته است .
امروز: عبدالله نوری با حضور در منزل ساسان آقایی وعمادالدین باقی با ساسان آقایی و خانواده باقی دیدار و گفتگو کرد.
ساسان آقایی روزنامه نگار و فعال سیاسی پس از گذراندن پنج ماه بازداشت به تازگی از زندان آزاد شده است. عمادالدین باقی روزنامه نگار و فعال سیاسی نیز که پس از رحلت آیت الله العظمی منتظری دستگیر شد بنا بر گفته خانواده وی و پس از ماه ها همچنان در انفرادی بسر می برد.
در این دیدارها عبدالله نوری در جریان آخرین وضعیت پرونده ایشان قرار گرفت و برای آزادی و رفع نگرانی خانواده زندانیان دعا کرد.
امروز: هوگو چاوز، رییس جمهور ونزوئلا با ایجاد یک اشتراک توییتر برای مبارزه با مخالفانی که از این سرویس میکرووبلاگ نویسی برای انتقاد از دولت وی استفاده می کند، وارد این دنیای دیجیتالی شد.
به گزارش ایسنا،هوگو چاوز که برای سخنرانی های طولانی اش معروف است اکنون مجبور است صحبتهایش را در پیامهای با محدودیت ۱۴۰ کاراکتری توییتر جای دهد.
صفحه @chavezcandanga تا روز سه شنبه و بدون اینکه چاوز مطلبی را در سایت توییتر ارسال کرده باشد در حدود ۱۲ هزار هوادار داشت.
توییتر شاهد افزایش فوق العاده در استفاده از این سایت به بیش از ۲۰۰ هزار اشتراک فعال در ونزوئلا بوده و این کشور با رشد بیش از هزار درصدی در سال ۲۰۰۹ اکنون دارنده یکی از بالاترین سرانه کاربران این سایت در آمریکای لاتین است.
شخصیتهای سیاسی و افراد مشهوری زیادی در توییتر فعالیت میکنند. به عنوان مثال رییس جمهور آمریکا نزدیک به چهار میلیون هوادار در توییتر دارد در حالی که هواداران بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به چهار هزار نفر هم نمیرسد.
امروز:در ادامه اظهارات و گمانه های مختلف مبنی بر اعمال فشارهایی از ناحیه برخی نزدیکان احمدی نژاد در عزل و نصب ها و جابجایی مدیران، الیاس نادران هم در یادداشتی بر این نکته تاکید کرده است.
به گزارش فردا، الیاس نادران نماینده اصول گرای تهران در مجلس در یادداشتی با اشاره به تغییر و تحولات اخیر در بدنه مدیریتی و بخصوص حضور احمد قلعه بانی در وزارت نفت، نوشته است: « امروز محرز شده است که سطح تصمیمگیری فراتر از وزرا است. این عزل و نصبها شائبه هدفگیری انتخاباتهای آتی کشور را تقویت میکند».
در یادداشت نادران آمده؛ انتشار خبر انتصاب بعضی مدیران دولتی موثر، آنهم در هفته ای که مجلس شورای اسلامی جلسه علنی ندارد، مرا واداشت که مطالبی را متذکر شوم:
۱- از آقای احمدی نژاد انتظار میرفت که براساس تجارب دولت نهم و شعارهایی که در مبارزه با مفسدین اقتصادی و پاکدستی مسئولین داده است، در حلقه اول مدیریتی خود تجدیدنظر نماید و نقائص و کاستی های دولت نهم را مرتفع و دغدغه های مدافعان خود- بخصوص حزب الهیها- را بر طرف نماید. متاسفانه این اتفاق نیافتاد بلکه جهتگیریها عکس مطالبات اجتماعی و توقعات عمومی شکل گرفت: از یک سو حذف عناصر خدومی چون لنکرانی، فتاح، محسنی اژهای، صفار هرندی، جهرمی ... و از سوی دیگر اضافه کردن افرادی که شخصیت نامناسب و منفی آنان بین اکثریت مردم بویژه نخبگان کشور شهره شهر شده است.
۲- چند روز پیش وزیر نفت طی حکمی آقای قلعهبانی را به مدیر عاملی شرکت ملی نفت ایران منصوب نمود. پیش از این نیز وقتی آقای قلعهبانی در شرف انتصاب ریاست سازمان گسترش و نوسازی صنایع قرار گرفت اسنادی از رفتار شبهه برانگیز مالی ایشان در سایت الف منتشر شد و مشارالیه علیه الف به عنوان مفتری شکایت کرد ولی شکایت به جایی نرسید و مسئول سایت در انتشار این اسناد از اتهام وارده تبرئه گردید.
بنده نیز در کمیسیون صنایع و معادن مجلس هفتم به وزیر محترم صنایع و معادن گفتم اگر میخواهید از حزب... عنصری را بکار بگیرید چرا سراغ افراد دست سوم میروید؟ چرا همان آقای... را نگه نمیدارید؟ شاید راز این قصه که تاکنون از افکار عمومی مخفی مانده است از مصاحبه با فعالان اقتصادی و صنعتی مرتبط با حوزه خودروسازی کشور و نقش آقای قلعه بانی در آرایش سیاسی کشور آشکار شود. آن روز تصور من این بود که آقای وزیر صنایع براساس استراتژی موازنه مثبت و برای تداوم مدیریت خود دست به چنین اقدامی زده است. امروز محرز شده است که سطح تصمیمگیری فراتر از وزرا است. بد نیست بدانیم که اختیارات مالی مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با هیچ شرکت دولتی و غیر دولتی در کشور قابل مقایسه نیست.
۳- این عزل و نصبها شائبه هدفگیری انتخاباتهای آتی کشور را تقویت میکند، خصوصاً اینکه خبر میرسد که آقای مشایی در نشست ستادهای امتداد مهر (حامی آقای احمدی نژاد در انتخابات دهم ریاست جمهوری) در سالن اجتماعات وزارت کشور رهنمودهایی دادهاند، از جمله اینکه در انتخابات شورای های شهر و روستای پیش رو بنای ائتلاف با هیچکس نداریم. دقت داشته باشید این فرمایش معاون اول معزولی است که علاوه بر ریاست دفتر رئیس دولت تعداد کثیری مسئولیتهای اجرایی و فرهنگی دیگر در دولت دارد و بنا نیست مدیران دولتی در انتخابات دخالت و اعمال نظر نمایند.
بر این اساس بر خود واجب دیدم دل مشغولی و نگرانیهای عمیق خود را از این عزل و نصبها ابراز و به آقای احمدی نژاد عرض کنم: وقتی شما از لنکرانی و فتاح و اژهای و... به افرادی چون مشایی ، رحیمی، مرتضوی، قلعهبانی و... میرسید در تغییرات مدیریتی آینده (که براساس پیشینه به زودی به وقوع خواهد پیوست) به کجا خواهید رسید؟ و ناچارم از سر درد بگوییم: آقای احمدی نژاد به کجا چنین شتابان؟!
امروز: سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس شورای اسلامی از دیدار اعضای این فراکسیون با علیاکبر ناطقنوری و محمدرضا مهدویکنی در هفته آینده خبر داد.
داریوش قنبری در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: دو هفته پیش با حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرده و در ارتباط با مسائل روز کشور و همچنین مسائل سیاست خارجی و سیاست داخلی بحث و گفتوگو صورت گرفت.
وی ادامه داد: هفته آینده و پس از پایان تعطیلات مجلس هماهنگیهای لازم برای دیدار با آقایان ناطق نوری و مهدویکنی و همچنین دیگر شخصیتها صورت خواهد گرفت.
امروز:فتیان، منبع نشر دیجیتال منابع معرفتی انقلاب اسلامی اسناد مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی در ساواک را منتشر کرد و در یکی از این اسناد، تصویر نامه ساواک مبنی بر ناکامی از شناسایی دستخط وی را به عنوان یک سند مبارزاتی عنوان نمود.
در این خبرکه مورد استقبال سایت های حامی کودتاگران مانند رجانیوز هم قرار گرفته است، از نامه به امام خمینی، نوشتن اساسنامه هیات مدرسین حوزه علمیه قم با دستخط آقای مصباح و ارسال اعلامیه از قم به تهران به عنوان سایر اسناد مبارزاتی این روحانی حامی محمود احمدی نژاد نام برده شده است .
امروز:عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران معتقد است: بر اساس اصل هفتم قانون اساسی نهاد «شورا» در کنار قوای سه گانه، از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشور است.
احمد مسجد جامعی در گفتگو با پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، به تشریح تاکیدات مرحوم امام خمینی(س) در خصوص اهمیت و جایگاه شوراها پرداخت و اظهار داشت: تعابیر ایشان در مورد جایگاه مردم در حکومت تعابیر زنده ای است. « استقرار حکومت مردمی در ایران » و « حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اداره امور محلی توسط مردم » از جمله این تعابیر بلند است. یکی از بنیادی ترین راهکارهای امام برای تاسیس چنین حکومتی تاکید بر تشکیل نهاد « شورا » است. در فرمان امام به شورای انقلاب در آغازین روزهای استقرار نظام جمهوری اسلامی در ۹ اردیبهشت ۱۳۵۸در مورد تشکیل شوراها تاکید جدی وجود دارد ایشان تاکید می کنند که بی درنگ به تهیه آئین نامه اجرائی برای اداره امور محلی شهر و روستا در سراسر ایران پرداخته شود. شورا در اندیشه امام از ضرورت های نظام است اما به این امر ضروری آنگونه که امام می گفت، عمل نشد.
شوراها نماد حق تعیین سرنوشت
وی به جایگاه شورا در قانون اساسی اشاره کرد و گفت: در قانون اساسی کاربرد کلمه « شورا » بیش از هر کلید واژه دیگری است. در مذاکرات قانون اساسی علی رغم اختلاف نظرهای زیاد در مسائل مختلف ، راجع به اهمیت و جایگاه شورا اتفاق نظر وجود دارد. در قانون اساسی شوراها نماد تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان و حضور مردم در اداره امور کشور است .
عضو شورای شهر تهران به ریشه یابی تاریخی شکل گیری مردم سالاری پرداخت و تصریح کرد: تفکری بر مبنای تمرکززدائی است که زمینه و مراحل شکل گیری یک نظام حقوقی اساسی بر مبنای تفکیک قوا را کامل تر می کند. تفکیک قوا را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از استبداد، شاید بتوان ریشه شکل گیری شوراها دانست. اینکه اداره امور متمرکز بر یک اراده نیست و همه قوا از قوه مجریه تا مقننه و حتی نهاد رهبری اولا مبتنی بر آراء مردم هستند ثانیا مستقل از هم هستند و با هم تعامل دارند. در قانون اساسی علاوه بر این سه قوه به رکن دیگری بنام "شورا" اشاره شده است.
شوراها بی واسطه ترین حلقه ارتباطی شهروندان با حاکمیت
وی گفت: شورا باعث می شود که شهروندان همواره در صحنه باشند حضور مردم در نهادهای انتخابی دیگر بگونه ای است که آنها یکبار نماینده های خود را انتخاب می کنند و کار خود را به آنها می سپارند اما درمورد شورا، این گونه نیست. اعضائ شوراها دائما در ارتباط و گفتگوی دو سویه با شهروندان هستند از این رو شوراها را می توان بی واسطه ترین حلقه ارتباطی مردم و شهروندان با حاکمیت دانست. نحوه کار شورا بگونه ای است که دائما نظارت و همکاری مردم را می طلبد. انتخاب و تشکیل شورایاری ها یکی از جلوه های این همکاری مداوم است.
جنگ، اجرای اصول قانون اساسی از جمله اصل شوراها را تحت تاثیر قرار داد
مسجد جامعی در خصوص دلایل تاخیر بیست ساله در اجرای قانون شوراها علی رغم تاکید مرحوم امام گفت: در زمان حیات امام در معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور واحدی برای شورا تشکیل شد که آیین نامه ها و طرح هایی تهیه کرد. شورای انقلاب هم پیش از این در سال ۱۳۵۸ در این خصوص مصوبه ای داشت. اما کشور در شرایط جنگی بود و همه مسائل تحت تاثیر آن قرار داشت. حتی در اجرای اصول دیگر قانون اساسی هم اغماض می شد. در سالهای پس از جنگ، آقای موسوی لاری تلاش زیادی برای اجرای قانون شوراها کرد زمانی که ایشان در مجلس برای کسب آراء به عنوان وزیر کشور اجرای قانون شوراها را جزو برنامه های سال اول خود مطرح کرد به نظر بلند پروازانه می آمد.
تمام نهادهای اجرائی از جمله فرمانداری باید به شوراها پاسخگو باشند
عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سوالِ خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران مبنی بر اینکه چرا هویت شورا بجای اینکه بر اساس قانون نظارتی باشد بیشتر سیاسی و اجرایی شده است؟، گفت: مشکل اساسی که در مورد شوراها وجود دارد این است که بجای اینکه شورا بر دستگاه اجرایی نظارت کند، دستگاه اجرایی بر شورا نظارت می کند. مثلا مصوبات شورا را باید فرمانداری تایید کند و در غیر این صورت اعتبار ندارد. در حالیکه این خلاف جایگاه شورا در قانون اساسی است و تمام نهادهای اجرائی از جمله فرمانداری باید به شوراها پاسخگو باشند. این روح حاکم بر قانون اساسی است که در اصل یکصدم به صراحت بر نظارت شوراها بر اداره امور مناطق مختلف کشور تاکید شده است.
جنس شورا از جنس مجلس است
عضو شورای شهر تهران درخصوص نسبت مجلس و شورا گفت: مجلس و شورا نسبت به هم همپوشانی دارند. جنس شورا از جنس مجلس است هر دو به دستگاههای اجرائی نظارت می کنند مجلس قانون می نویسد و شورا هم به وضع مقررات می پردازد مجلس بودجه تصویب می کند و شورا هم همین وظیفه را در قبال شهر و شهرداری دارد. اگر مجلس از وزیر سوال و پرسش می کند باید در مقیاسی کوچکتر شورا نیز از مدیر اجرایی شهر سوال کند و به کار آن نظارت داشته باشدبه این ترتیب مجلس در سطح ملی ملی عمل می کند و شورا در سطح محلی و منطقه ای.
دستگاه اجرایی با شورا مشارکت نمی کند
وی در خصوص نسبت دستگاه اجرایی با شورا گفت: سندهایی که در شورای شهر تهران تهیه و تصویب می شود نیاز به مشارکت دستگاه اجرایی دارد اما دستگاه اجرایی مشارکت نمی کند. شورا در حوزه نظارت بر دستگاههای اجرایی با آنچه که قانون اساسی بیان می کند فاصله دارد. شورا در این حوزه عملا اقتداری ندارد. چنین شورایی ، شورای شهر نیست ، شورای شهرداری است.
نظام مشارکتی خلقیات و ادبیات خود را می خواهد
مسجد جامعی در خصوص تنزیل شان و جایگاه شورا در هرم قدرت اظهار داشت: ما پس از قرن ها نظام جدیدی را بنیان گذاشتیم که نظامی مشارکت جو است، نظام مشارکتی خلقیات و ادبیات خود را می خواهد و نیاز به تغییرات اساسی در حوزه نگرش ها و باورهای فرهنگی و اجتماعی دارد.
وی افزود: در حالیکه امروزه بحث مدیریت واحد شهری یک ضرورت و مصوبه است نمی شود بدون همکاری و حمایت دستگاه اجرایی مثلا در امر مقاوم سازی در برابر زلزله کاری کرد.
من نگرانم که این مصلحت اندیشی ها باعث کاهش مشارکت بشود
عضو شورای شهر تهران در خصوص تجمیع انتخابات گفت: در تجمیع انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری، هزینه ها فرع قضیه است. نگاه نظام مشارکت جویانه است یکی از افتخارات نظام تعدد انتخابات در این مملکت است. اگر این مشارکت را محدود کنیم خلاف این مشی عمل کرده ایم . هزینه برای انتخابات ،نوعی سرمایه گذاری است. اینکه مردم سالی یکبار جمع شوند بحث کنند و مشارکت نمایند و نمایندگان خود را انتخاب کنند به منزله یک سرمایه بزرگ اجتماعی است. من نگرانم که این مصلحت اندیشی ها باعث کاهش مشارکت بشود.
توسعه پایدار نمی تواند بدون همراهی و مشارکت پیوسته شهروندان اتفاق افتد
این عضو شورای شهر تهران در خصوص نسبت توسعه و شورا اظهار داشت: توسعه پایدار نیازمند گفت گوی دو جانبه بین شهروندان و مدیران است. اگر هدف اداره امور شهری همراهی با نگاهی انسانی نباشد، توسعه راه بجایی نمی برد. هر چه نگاه انسانی در مدیریت ها بیشتر باشد مشارکت بیشتر می شود. توسعه پایدار نمی تواند بدون همراهی و مشارکت پیوسته شهروندان اتفاق افتد و ساختاری که این همیاری پیوسته را تامین و تضمین می کند شورا است.
وی به مصوبه ای در شورای شهر تهران اشاره کرد و اظهار داشت، باید در هر پروژه ای، سندی تنظیم شود تا پیوست فرهنگی اجتماعی و زیست محیطی آن پروژه را ترسیم نماید. این پیوست ها باید بر اساس مطالعه و اهمیت مکانی ـ زمانی موجود صورت بگیرد تا معلوم شود انجام این پروژه به رفاه و بهبود زندگی مردم کمک می رساند.
ما طبق قانون شورای شهر هستیم اما آنچه در عمل مشاهده می شود شورای شهرداری شده ایم
مسجدجامعی اضافه کرد: ما طبق قانون شورای شهر هستیم اما آنچه در عمل مشاهده می شود شورای شهرداری شده ایم ما برای مسائل مختلف شهر از بافت های فرسوده تا بحث زلزله وحتی امور فرهنگ و اجتماع مصوبه داریم اما کسی به این سند ها توجه نمی کند. انگار این مصوبات برای ثبت در تاریخ است.
از نگاه امام شورای شهر همه کارهای شهر را در دست دارد
احمد مسجد جامعی درباره ارزیابی کارنامه شورای شهر گفت: حضور شورای شهر، به عنوان نماینده مردم و مدافع منافع شهروندان در سطح جامعه می تواند بسیار مهم باشد. سه هزار و هفتصد وچهل شورایار در محله های تهران فعال شده اند تا اینها بتوانند به موازات شورای شهر در تنظیم آیین نامه ها و تدوین مصوبه ها شورا را یاری کنند. عملکرد مدیریت شهری در مجموع قابل دفاع است. فعالیت در شهرداری تهران قطعا از دستگاه اجرایی بیشتر است. ولی آنچه در نگاه امام بود و از قانون اساسی استفاده می شود با آنچه در سطح کنونی است فاصله بسیار دارد . از نگاه امام شورای شهر همه کارهای شهر را در دست دارد حتی امام صراحتا اعلام می کند که شهردار را همین شوراها تعیین می کنند و تمام کارهای شهر به عهده این شوراهاست.
امروز:سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفت: مهمترین دغدغه و اولویت کاری فراکسیون خط امام(ره) در سال جاری تاکید بر آرامش، اجرای منطقی هدفمندسازی یارانهها، برنامه پنجم توسعه، تورم، بیکاری و نرخ رشد اقتصادی کشور خواهد بود.
داریوش قنبری در گفتگو با ایسنا، گفت: یکی از مهمترین دغدغهها و اولویتهای فراکسیون خط امام(ره) در سال جاری باید تلاش در جهت ایجاد آرامش در کشور باشد، با توجه به ضرورت توسعه کشور باید مقدمات این توسعه به وجود آید و یکی از مهمترین اولویتها "آرامش" است.
سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) تاکید کرد: تلاش فراکسیون در سال گذشته و سال جاری این بوده است که آرامش در کشور شکل گرفته و نهادینه شود. در این مسیر همواره با گرایشهای افراطی مقابله کرده و هرگز اجازه شکل گرفتن انگیزههای افراطی در درون فراکسیون را نداده است. تلاش اعضای فراکسیون همواره این بوده تا گرایشهای افراطی در طیف اصولگرا را کنترل کند و فکر میکنم تا حدود زیادی موفق بودهایم.
نماینده مردم ایلام افزود: معتقدم نحوه عمل فراکسیون اصولگرایان مجلس تا حدود زیادی منبعث از فعالیتها و تلاشهای فراکسیون خط امام(ره) بوده است.
وی با اشاره به مسائل مطرح شده درباره قانون هدفمندسازی یارانهها گفت: این قانون باید به گونهای اجرا شود که فشار معیشتی بر مردم به ویژه خانوادههای حقوق بگیر وارد نکند. اعضای فراکسیون در خصوص نحوه هدفمندسازی یارانهها نگرانند.
قنبری تورم، بیکاری، نرخ پایین سرمایهگذاری و نرخ پایین رشد اقتصادی را از دیگر دغدغههای فراکسیون خط امام(ره) برشمرد و اظهار کرد: شاخصهای مهم اقتصادی به ویژه تورم، بیکاری، نرخ پایین سرمایهگذاری و رشد منفی اقتصادی از مهمترین اولویتهایی است که فراکسیون اقلیت در دستور کار قرار خواهد داد.
این عضو کمیسیون اجتماعی لایحه قانون برنامه پنجم توسعه را دیگر دغدغه و اولویت کاری فراکسیون متبوعش عنوان کرد و افزود: کمیته اقتصادی فراکسیون دیدگاهها و نظرات مختلف کارشناسان و صاحب نظران را جمعآوری و در جلسات آتی نظرات کارشناسی کمیته اقتصادی فراکسیون نیز به آن اضافه خواهد شد تا به جمعبندی نهایی برسیم.
امروز: سردبیر هفته نامه پرتوسخن متعلق به موسسه آموزشی مصباح یزدی،در سخنانی در جمع تعدادی از مردم راور از برکناری آیت الله هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و ردصلاحیت حجتالاسلام سیدحسن خمینی در انتخابات آتی ریاست جمهوری خبر داد.
به گزارش گفتارنو، حجت الاسلام روانبخش در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا مقام معظم رهبری هاشمی را از ریاست مجلس خبرگان برکنار نمی کنند گفت: ریاست مجلس خبرگان، منصوب شده از سوی مقام معظم رهبری نیست که بتوانند او را برکنار نمایند اما در انتخابات هیئت رئیسه که سال آینده برگزار می شود، ان شاءالله اعضای مجلس خبرگان او را برکنار خواهند کرد.
وی در خصوص ریاست هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفت: این مجمع یک مجمع تصمیم گیری نیست بلکه یک مجمع مشورتی است که حتی میرحسین موسوی و عبدالله نوری هم که ۵ سال زندانش کردند عضو این مجمع هستند.
روانبخش گفت: لذا در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن یا نبودن به جایی لطمه ای نمی زند چون مرکز تصمیم گیری نیست، فقط نقش مشورتی دارد و مقام معظم رهبری می خواهند از همه افکار و سلایق مختلف در این مجمع حضور داشته باشند تا تضارب آرا برقرار باشد .
این روحانی حامی دولت افزود: اگر مقام معظم رهبری نظرات مجمع را تائید کردند اعتبار پیدا می کند و گرنه اعتبار قانونی ندارد مثل همان کاری که اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی می خواست در مجمع تشخیص مصلحت انجام دهد و انتخابات را از دست شورای نگهبان بگیرد و آن را به کمیسیون انتخابات بدهد.
روانبخش با انتقاد از سکوت لاریجانی و باهنر در قبال جنبش سبز گفت: وقتی معظم رهبری فرمودند عمار کجاست آقای مهندس باهنر صدایش در نیامد و سکوت اختیار کرد بالاخره آقای باهنر میتوانست بیاید در تلویزیون و جنبش سبز را مورد مواخذه قرار دهد و یا در این شهر و آن شهر برود و روشنگری بکند اما مردم ما هرگز کلامی از باهنر نشنیدند.
وی اضافه کرد: در حالی که که آقای دکتر حدادعادل در مقابل جنبش سبز ایستاد و روشنگری کرد اما امثال باهنر و علی لاریجانی هیچگونه حرفی نزدند.عمارها کم بودند هرچه مقام معظم رهبری فریاد می زد عمار کجاست؟خبری نبود باهنر و علی لاریجانی سکوت کرده بودند .
عضو موسسه آموزشی مصباح یزدی گفت: میرحسین موسوی و کروبی خیلی دلشان می خواست تا دستگیرشان که قهرمان شوند کروبی داد می زد و می گفت یکی بیاید مرا بگیرد و با خود ببرد.
وی اضافه کرد:کروبی دلش می خواست قهرمان شود تا هر روز طرفدارانش در دانشگاهها تابلویی دست بگیرند و شعار بدهند که کروبی قهرمان شد.
روانبخش درباره احتمال نامزدی سید حسن خمینی درانتخابات آینده ریاست جمهوری گفت: ما امیدواریم که سیدحسن خمینی هم برای دوره آینده کاندیدای ریاست جمهوری شود تا معلوم بشود که چقدر جایگاه در بین مردم دارد.
وی با بیان اینکه سیدحسن خمینی رد صلاحیت می شود در این خصوص توضیح داد: سید حسن خمینی رد صلاحیت می شود چون یک رجل سیاسی نیست مگر می شود هرکسی از بیت رهبری باشد رجل سیاسی هم باشد رجل سیاسی تعریف خاص خودش را دارد.
وی افزود:آقای سید حسن خمینی متاسفانه مواضع خوبی ندارد چون بعد از اینکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آقای صانعی را فاقد صلاحیت برای مرجعیت اعلام کرد آقای سید حسن خمینی آمد خانه او و سایت جماران را در اختیار او قرا داد شما بگوئید این کار چه معنایی دارد؟
شایان ذکر است سخنرانی این فعال سیاسی حامی دولت به دعوت جمعیت پیروان روح الله شهرستان راور برگزار شده بود که بخش هایی از آن به دلیل عدم رعایت حرمت افراد منتشر نمی شود.
امروز:مریم باقی دختر عمادالدین باقی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در یکصدمین روز بازداشت پدرش نامه ای خطاب به او نوشت.
به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:
بابای خوبم، سلام. به روح بلندت سلام،به وجود پر صلابت و عاشقت سلام، به روحیه قوی ات سلام، به تن بیمارت سلام. قلبم برای سلامتی تو عجیب می تپد. سلامتی که در یک سلول سخت و نامناسب در دوره قبلی زندان عارض تو شد. سال ۸۸ به پایان رسید در حالی که تو نبودی و امروز چهارم دومین ماه بهار، ۱۱۸ روز از بازداشت تو می گذرد. چقدر تا لحظه تحویل سال نو امیدوار بودیم که زنگ در به صدا در آید و تو بیایی اما بعدا شنیدیم که آن شب را میهمان بیمارستان شده بودی... وثیقه گرفته و گفته بودند می آیی.
شب چهارشنبه آخر سال را تا نیمه شب به درب زندان چشم دوخته بودیم و امیدوار بودیم که لحظه تحویل سال دیگری را کنار هم دعا کنیم که مقدرات ما و میهن مان احسن الحال باشد اما نگذاشتند. برای محمد هم چنین شده بود و تو با ما تا نیمه های شب جلوی در اوین ایستاده بودی اما او آن شب آزاد نشد. اما ما همچنان دل به پرودگار آگاه ازاسرار غیب بسته ایم. اولین شب عید که پس از سه هفته موفق به شنیدن صدایت از پشت گوشی تلفن شدیم هرچند کوتاه، این بیت حافظ را زمزمه کردی که: هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب / باشد اندر پرده، بازی های پنهان غم مخور.
این پنجمین بهاریست که برای ما حال و هوای زندان دارد و تو در زندانی. بابای عزیزم متاسفم که در خود سانسوری ناخواسته ناچارم برخی سر گذشت روزهای بدون تو را بگذارم تا زمانی دیگر و شاید بماند تا هنگامی که تو آمدی تنها در گوش تو واگویه کنم که بر ما چه گذشت وبا ما چه کردند. این سومین بار است که باز هم زندان، این روش که در کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی برای محدود کردن اندیشمندان و مجازات سخن به کار می رود، نصیبت شده است.
هنوز یک سال از آزادی تو نگذشته بود که انتخابات ۲۲ خرداد رخ داد و خانه ما از وجود محمد خالی شد. مدتی از آزادی او نگذشته بود که رحلت فقیه بزرگوار عرق سردی بر پیشانی مان نشاند و فردای هفتمٍ آن عزیز رفته و عاشورای حسینی، تو را با رخت سیاه عزا بر تن، از خانه بردند.
سال های پبش که در زندان بودی بارها شکوه هایم از روزگار و دلتنگی هایم را برایت نوشتم. آن روزها تعب و درد ما کمتر درک می شد و مانند این روزها که زندان فراگیر تر شده است نبود. ما یاد گرفته بودیم که درد را برای دل خود بگذاریم، نه برای یکدیگر و من تلاش می کردم که مادر و خواهر و دیگران نفهمند که در کنج دلم غم بزرگی لانه کرده و رنج مرا می فرساید و محمد نباید آزرده شود تا قلمش آزاد باشد و آن ها هم همینطور بودند - حتی مینا که کوچکتر از همه و کودکی دبستانی بود- پرده پوشی را خوب یاد گرفته بود. کاغذ و قلم انیس و مونسم شده بود. روزهایی که محمد نبود اما من پیمان پرده پوشی را بیش از همه پیش تو نقض کردم و تو مثل همیشه چه مهربانانه مرا به امید و آرامش فرا می خواندی و این روزها که تو نبودی باز هم بیش از همه با کاغذ و قلمم درددل کردم، در چهلمین روز، شصتمین روز، هفتادمین روز، هشتادمین روز... و همه را پیش خود نگاه داشتم... گرچه خسته ام از نوشتن. خسته ام از قلمی کردن نامه هایی که همه می توانند بخوانند الا مخاطبش و یا دست نوشته هایی که به هزار دلیل مصلحت اندیشانه اطرافیانم در بایگانی خاطراتم ضبط می شود و از نوشتن نامه های بی پاسخ به قاضی و قاضی القضات و قصیده هایی که از هجران در دلم می سرایم، اما خون در رگ هایم با ایمان به اندیشه خیر خواهانه تو مقاومت را فریاد می کند. من به خدا هم نامه نوشته ام و می دانم او تنها کسی است که فریادرس ماست و تنها وقتی به یاد آیات او می افتم آرام می گیرم. " انی اعلم و مالا تعلمون- من چیزی می دانم که شما نمی دانید" (بقره-۳۰)، "و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم.
و الله یعلم و انتم لا تعلمون - در آن چه که بد می پندارید ممکن است خیری باشد برای شما"(بقره-۲۱۶) و باز به سفارش تو که آیه صبر می خواندی "واستعینوا بالصبر و الصلوه"(بقره-۴۵) صبر می کنیم و خستگی مانع ایستادگی نمی شود که تو هماره برای من و ما اسطوره ایستادگی بوده ای.
جمعه ها چه روزهای غریبی شده اند. انتظار را به انتظار پیوند می زنند. "لحظه های هبوط"، روز دلشوره های دم غروب.... پایان دو ماه بازداشت، روزی که دیگر انتظار داشتیم پایان این مرحله از زندان به جرم بیان عقیده باشد، شب جمعه بود. چهلمین روزی که میله های زندان محصورت کرده بودند هم جمعه بود، اربعین شهید آزادی در کربلای مقاومت و ایستادگی و اربعین دوری از تو، پدر. چه تقارنی دارند این روزها.
آن هنگام که محمد را نیمه شب از جلوی چشمانم به زندان بردند پایان روز ۳۰ خرداد، جمعه بود و زمانی که خدا او را باز شبانه آزاد کرد بامداد جمعه بود و روز هشت هشت هشتاد و هشت، میلاد امام هشتم. آخرین روز سال ۸۸ باز هم جمعه بود و ما این بار با امیدی که برای آمدن تو داده بودند غرق در انتظار بودیم و نمی دانم آخرین جمعه انتظار در انتظار برایمان کدام است.
این تقدیر سال های سال ماست تشویش و تفتیش و دادگاه و بازجویی و زندان. پیش تر هزار و پانصد روز زندان را تجربه کرده ای یعنی کودکی مینا، نوجوانی منیره و جوانی من و حتی هنگامه ازدواجم. ده سال پیش محمد که بعد از تو روانه زندان شد چندی نگذشت که آزاد شد. ما هنوز به عقد یکدیگر در نیامده بودیم و تو محکوم به چند سال زندان بودی. با قول اینکه تو از زندان می آیی به عقد نشستیم. مراسم آغاز شده بود در حالی که چشم انتظار تو بودیم.
گفته بودند باید با لباس زندان و دستبند، تحت الحفظ بیایی و تو توسط یکی از هم بندیانت این پیغام تلخ را تلفنی برایمان فرستادی: "به همسرم فاطمه بگویید من عروسی دخترم مریم را اینجا جشن می گیرم. می دانم این گونه راضی نیستید در این شادی حاظر شوم. " تمام آن مجلس را در دل گریستیم و هنگامی که آخرین لحظات با تلاش های رئیس مجلس وقت و برخی دیگر، تو را آوردند آن گریه های در دل به هق هق های بلند تبدیل شد....
در دوره دولت نهم هم یک بار دیگر طعم زندان را چشیدی که دشوارتر از پیش بود و امسال این سال نفرین شده، ابتدا محمد بود که روانه زندان شد و سپس دوباره تو. دیوارهای بلند سلول های باریک بند ۲۴۰ میزبانت شده اند و روزهاست که آن دیوارها تنها تصویر جلوی دیده گان تو اند. کاش میهمان سلول کوچکت می شدم و شانه های ستبرت را غرق بوسه می کردم و می گفتم عیدت مبارک بابا، مثل همیشه به تو می بالم. می دانم روح بزرگ تو در آن سلول کوچک محصور نیست، روح سرشار از اخلاص و صداقت و صمیمیت. گرچه قرآن را هم نزدیک به ۵۰ روز از تو دریغ کرده بودند اما می دانم زمزمه می کردی و می کنی آیه های وحی را و به تو می تابد پرتو نور پروردگار که آنجا به او نزدیکتری. هیچ چیز در آن سلول نیست جز معنویت. گناه تواین است که تحمل و مدارا، صلح و دوستی، احترام به کرامت انسانی، حق حیات و به بند نکشیدن حتی مخالف را مطالبه می کنی. برای تو این و آن معیار راستی و درستی نیستند و میزان و معیار سنجش تو برای نیکی و بدی کردار است همان چیزی که خداوند معیار می داند و انسان را به کردار می آزماید و برتری می دهد "... و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون"(تین-۶/انشقاق-۲۵)
در این روزها شاید به دور از چشمان ما که می پاییدند تو را، آسوده تر برای آن استادت در فراغش به سوگ نشستی. در این روزها نبودی تا شاهد باشی چیزهایی که همیشه رنجت می داد. می توانم حدس بزنم اگر بودی برای هر حکم اعدام چه بی قرار می شدی. همیشه هرگاه کسی طناب دار در تقدیرش بود حتی اگر گناهکار هم بود تمام تلاشت را می کردی تا مجازاتی جایگزین برای او تعیین شود. اگر قصاص بود گاه تا پای دار برای رضایت خانواده مقتول می کوشیدی و اگر اعدام در انتظار مجرمی بود از نامه نگاری به مقامات تا نوشتن مقالات را وا نمی گذاشتی.
کتاب "حق حیات" تو در دو جلد تدوین شد اما مانند چند کتاب دیگراز کتاب هایت که در ایران هرگز اجازه نشر نگرفت یا به محاق توقیف رفت به مخاطبان نرسید، گرچه در مصر و لبنان به طبع رسید اما چقدر دوست داشتی که آن ها در ایران خوانده شود. چقدر امید داشتی به تدریج فرهنگ صلح و مدارا نهادینه شود اما چه شد! چرا راه رسیدن به آزادی و آرامش و صلح، چنین پر سنگلاخ و تاریک و باریک است؟ غم مخور بابا، این نیز بگذرد... اکنون در آن سلول شاید کمتر شاهد غم دیگرانی. می دانم غم دیگران رنجیده ترت می کرد. در این روزها نبودی تا بار دیگر برای توقیف نشریه مان دلداری مان بدهی. دیگر تعداد توقیف نشریاتمان آن قدر بالا رفته از یادمان رفته است و این بیکاری گاه به گاه گویی قرار است این بار طولانی تر از همیشه باشد.
پدرم، اگر روزی صدای آزادی خواهی و حق طلبی معدودی به گوش می رسید اینک صداها تکثیر شده اند. با حبس هر صدا صدها و هزارها ندای آزادی از هرجا می خیزد. یکی از هم بندی هایت که چندی است آزاد شده، دو سه سلولی با سلول تو فاصله داشت. گفت گاه صدای تو را می شنید. ماموری گفته بود، صدایت بلند نشود و تو می گویی "ما خود حبسیم، صدایمان که حبس نیست." آری عزیز دلم صدای تو حبس نیست.
صدای تو از هزار توی آن دیوارهای بلند و بتونی زندان اوین همه کوچه های شهر را در می نوردد و هم صدا بسیار داری. صدای تو ندای آزادی و عدالت است پس چرا تو را دشمن می پندارند؟! اینک شمار کسانی که دشمن پنداشته می شوند هر روز بیشتر و بیشتر می شوند. بسیاری از خانواده شهیدان، کسانی که هنوز غم به دل دارند برای حفظ و پایداری آرمان های انقلاب چه ناباورانه به ضدیت با آن متهم می شوند. خانواده های شهید بهشتی، شهید رجایی و حتی شهید مطهری، شهید قدوسی، شهید باکری،شهید همت، خانواده امام (ره) و بسیاری از انقلابیون چنین داوری می شوند.
نمی دانم در چه خیالند که گاه شما و آن ها را به دست داشتن در دست بیگانه برای ضربه زدن به انقلابی که خود ساخته اید متهم می کنند و یا منافق می نامند. منظورشان چیست؟ من نفاقی میان قلب و قلم، درون و برون و میان افکار با بیان و کلام و کردارتان ندیده ام. نمی دانم چرا واژه ها بی مهابا تهمت تیز و تهی و بی مسمایی می شوند برای تهدید و تحدید منتقدان. آیا جز این است که اصلاح طلبان تنها اصلاح می خواهند و وفاداری به همه آرمان های انقلابی که نتیجه صد سال مبارزه برای از میان برداشتن سلطنت و دیکتاتوری بود؟ آیا آزادی در کنار جمهوریت و اسلامیت از شعارهای اصلی انقلاب ایران نبود؟ مگر در خیابان های استبداد زده آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سر نمی دادید؟
وقتی بسیاری از دوستانت در زندان بودند و محمد هم آنجا بود تاب نداشتی گویی اگر چاره ای نمی توانستی بیابی باید خود هم در بند باشی. گرچه در فواصلی که آزاد بودی هم گویی در حبس بودی. نه امکان کار فراهم بود که بیش از بیست بار کار تو را تعطیل و مانع از نشر کتاب، نشر روزنامه تا تدریس و تحقیق شده اند و نه امکان فعالیتی باقی گذاشتند که در سال گذشته حتی انجمن دفاع از حقوق زندانیان که از ریاست آن کناره گرفته بودی تا مبادا حضور فعال تو موجب تعطیلی آن شود، هم پلمپ شد. تو مانده بودی و کنج کوچک اتاق با رایانه ای کهنه و قلمی که از آن خون دل می چکید. این را هم تحمل نداشتند. تو نقاد بوده ای نه معاند و آنان تو را به دشمنی هر از گاه می آزارند. اما باز تو به ما که در این حرمان، حیران مانده ایم و مبهوت و استفهام سراسر وجودمان را فرا گرفته است، زنده باد مخالف من می گویی و نوید صلح و آرامش می دهی. جز این است که خداوند به میوه زیتون، نماد صلح و دوستی، سوگند می خورد و به بلد امین،آن شهر امان یافته مکه قسم یاد می کند.
اما پدرم، مدینه فاضله ات، آرمان شهری که تو می خواهی در این دیار رویا شده است. آن رفیق تو قیصر نیست تا این زمانه تلخ را با بلند ترین اشعار بسراید، نیک گفته است که "... شاعران آرمان شهر را آفریدند، که در خواب هم، خواب آن را ندیدند." آن آرمان شهر را تاکنون در شعرها و قصه ها خوانده ام اما این دلیل نمی شود که بخواهم زبانت در نیام باشد که ما آفریده شدیم برای جستجوی حقیقت، بیان واقعیت و تلاش برای رفع ظلم و شقاوت و نیل جامعه به سعادت. اگرچنین نباشد پس چه فرق با چارپایان.
در این ۱۱۸ روز سه بار دیدمت، کوتاه. دقایق برایم مهم شده بود و کاش می شد آن ۲۰ دقیقه را به آزادیت پیوند زد. پدر، به شنیدن صدای با صلابت تو از پشت خط تلفن، به ملاقات در آن سالن هایی که سال های قبل هم در آن قدم زده بودم و هر دفعه دعا می کردم که آخرین بار باشد، به آغوشت که در فرصتی کوتاه باید میان من و خواهران و مادرم تقسیم می شد، به دست های حلقه شده مینا به دور گردنت که هنگام خداحافظی به سختی باز می شد، به چشمان منیره که از دیدن تو سیراب نشده باید به روی لحظه های بدون تو باز می شد و تا آخرین لحظه ای که می شد تو را دید و درب پشت ما بسته نشده بود تو را تعقیب می کرد،...
به هیچکدام عادت نکرده ام. همه می گویند تجربه ما در سابقه زندان بودن شما اوضاع را برایمان عادی کرده است اما هرگز عادی نشده، تنها جراحت های قلبمان عمیمق تر و زخم هایمان کهنه تر شده اند و اینک رنجورتر از همیشه ایم. چگونه عادت کنم به چهره مادرم که با وجودی انباشته از تحمل و صبر، لبخند تصنعی تحویلمان می دهد. به اضطراب ها و دلتنگی ها و همه دشواری هایی که خواهران کوچکترم پشت سر می گذارند و سعی می کنند پشت نقاب بی خیالی چهره شان مخفی کنند. نه، من عادت نکرده ام بابا. حتی به دیدن مردمی که هر روز در کوی و خیابان مانند ماشین های کوکی می دوند در پی لقمه نانی برای شکم های خالی فرزندانی که با شعار عدالت و رفع فقر و تبعیض بزرگ می شوند و دم بر نمی آرند چون از عواقب خود و فردای همان فرزندانشان می هراسند و... عادت نمی کنم.
شاید این میراث توست که در من جاودانه مانده است. چون گناه تو این است که به دیدن غم های دیگران و رفتارهای ناهنجار خو نمی کنی و هر اعتراض و انتقاد کوچکی از تو کافی است برای پاتکی بزرگ علیه تو، مانند زندانی کردن و من به زندان بودن تو و امثال تو عادت نمی کنم و هر لحظه فراموش نمی کنم پشت دیوارهای بلند زندانی در منتهی الیه شمال غربی این شهر و زندان هایی در این حوالی، هستند کسانی که گناه شان تنها انتقاد برای اصلاح است. همان شیوه ای که پیامبران و امامان به ما آموختند. به تو که با بال هایی بسته اما دلی آکنده از ایمان و اندیشه ای استوار در قفس آنانکه انتقاد را بر نمی تابند، نشسته ای می گویم بابای عزیزم، آزاد و رسته حقیقی از بند تویی.
گرچه آرزوی آزادی تو و همه هم بندیانت را دارم اما می دانم که هر کجا باشی خداوند عماد با توست. وقتی آن فقیه بزرگوار که برای گفتگو با او، اکنون زندان قسمت توست، می دید تو را، این جمله از دعای جوشن کبیر را می خواند که" لاعماد من لا عماد له". آری تنها اوست تکیه گاه کسی که برای او تکیه گاه و پناهی نیست و من تو را که نامت ترکیب اسماء الهی است به عماد هستی می سپارم. به آن عماد باقی.
هنوز هر زنگی که به صدا در می آید دلمان می ریزد که نکند تو باشی. کاش نحسی در سالی که گذشت بماند و این بهار، بهار آزادی تو از زندان باشد. منتظرت هستیم.
سال های گذشته که در زندان بودی یکی از دوستانی که شعری را نوشته و تقدیم تو کرده بود، روانشاد مجتبی کاشانی بود و من آن را این روزها با خود زمزمه می کنم.
هرکه را مسیح در نفس است
جای او در میانه قفس است
هرکجا مرغک خوش الحانی ست
مبتلا و اسیر و زندانی ست
ماهی از رقص دلفریب خودش
می کند تنگ را نصیب خودش
هرکه حسنی به طالعش دارد
روزگارش چنین بیازارد
سیه آواز و چهره ای چو کلاغ
به رهایی پرد میانه باغ
هر قناری چو قار قار کند
خویش را از قفس کنار کند
چون بپوشد به تن لباس سیاه
می دهندش میان باغ پناه
یا کلاغ و رهایی و یله گی
یا قناری و این قفس زدگی
باز در تنگ در قفس بودن
بهتر از زشت و بد نفس بودن
با فروغ فرشته زندانی
بهتر از زاغکی به مهمانی
مریم باقی
امروز:تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در کمیسیون اجتماعی مجلس به تصویب رسیده و هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود.
به گزارش مهر عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اعلام اینکه طرح تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود، گفت: عدم استفاده بهینه از منابع تامین اجتماعی، مطلوب نبودن سرمایه گذاری شرکتهای تابعه، سوده نبودن برخی از شرکتها و ورشکستگی آنها از جمله دلایل تحقیق و تفحص است.
هادی مقدسی در گفتگو با مهر افزود: تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در کمیسیون اجتماعی مجلس به تصویب رسیده و هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود.
وی با اشاره به این که تحقیق و تفحص این هفته در نوبت بررسی بود اما فرصت به بررسی آن نرسید، اظهارداشت: در دهه چهارم سازمان تامین اجتماعی باید نقش مهمی را ایفا کند زیرا مجری اصل ۲۹ قانون اساسی است که در سال جاری از شرایط ویژه و خاصی برخوردار است.
به گفته وی، اگر مجلس در جهت شفاف سازی منابع تأمین اجتماعی اقدامی را در سال گذشته انجام داد به این دلیل بود که بتوانیم موتور تأمین اجتماعی را برای اجرای اصل ۲۹ قانون اساسی تعمیر کنیم.
مقدسی در خصوص موارد مطرح شده برای تحقیق و تفحص از این سازمان گفت: اجرا نشدن قانونهای تامین اجتماعی، بیمه قالیبافان، کارگران ساختمانی و صنایع دستی که از مصوبات مجلس بوده از دیگر دلایل تحقیق و تفحص از این سازمان است.
مقدسی با اشاره به این که بحث ما شخص نیست بلکه خدمات این سازمان است، گفت: نه با وزیر رفاه کاری داریم نه با رئیس سازمان تامین اجتماعی بلکه کاستیها منظور ما است که باید رفع شود.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه افزود: وزیر رفاه باید برای مدیریت منابعی که در اختیار سازمان تأمین اجتماعی است فکری کند و خیال مردم و مجلس را از آینده این سازمان آسوده کند.
وی در مورد اولویتهای سازمان تأمین اجتماعی در سال جاری گفت: از مهمترین اولویتهای سازمان تأمین اجتماعی این است که در آیندهای نزدیک تمام اقشار کشور را بیمه کند که تا کنون با وجود مصوبات قانونی هنوز برخی از اقشار آسیبپذیر بیمه نشدهاند.
امروز:هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که منوچهر متکی، همتای ایرانی او درباره مبادله اورانیوم غنی شده، به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد جدیدی ارائه نکرده است.
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران یکشنبه، پنجم اردیبهشت در وین، پایتخت اتریش با یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی دیدار کرد.
به گزارش بی بی سی، هیلاری کلینتون سه شنبه، هفتم اردیبهشت (۲۷ آوریل) در واشنگتن، پایتخت آمریکا گفت بر اساس اظهارات طرفین، وزیر امور خارجه ایران پیشنهاد تازه ای به مدیرکل آژانس نداده است.
امروز: به دنبال سرقت سریالی مجسمههای شهری، علاوه بر سرقت ۶ مجسمه قبلی، دو مجسمه «شریعتی» و «مادر و فرزند» هم از پارک شریعتی و شهرک قدس ربوده شدند.
روز گذشته خبری مبنی بر سرقت ۶ مجسمه «ستارخان» واقع در خیابان ستارخان، «باقرخان» واقع در خیابان شهرآرا، صنیع خاتم واقع در پارک ملت اثر حمید شانس، دو مجسمه در خانه هنرمندان ایران از آثار محمد مددی و فاطمه امدادیان، «استاد شهریار» در مقابل تئاتر شهر اثر علی قهاری روی خروجی فارس قرار گرفت که اکنون باید دو مجسمه «شریعتی» در پارک شریعتی اثر حمید شانس و «مادر و فرزند» اثر هژبر ابراهیمی واقع در شهرک غرب را نیز به این آمار اضافه کنیم.
موسوی رئیس اداره حجم سازمان زیباسازی شهرداری تهران با اعلام خبر سرقت دو مجسمه دیگر به خبرنگار هنرهای تجسمی فارس گفت: به دنبال این سرقتها، طرح شکایتی را به مقامات قضایی خواهیم داشت تا این ماجرا را پیگیری کنند.
وی همچنین محافظت از اموال عمومی را وظیفه مسؤولین هر منطقه دانست وگفت: محافظت از این مجسمهها به عهده مسؤولان هر منطقه و پلیس پارک، نگهبانان و پیمانکارانی است که محافظت از این اموال را بر عهده دارند.
وی افزود: سازمان زیباسازی شهرداری تهران پس از آن که مجسمهای ساخته و آماده نصب میشود، آن را به مسؤولان همان منطقه تحویل میدهد و محافظت از این آثار بر عهده مسؤولان آن منطقه است.
موسوی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان به جای متریال برنز که امکان بیشتری برای سرقت دارد، متریالهای دیگر از جمله سنگ را جایگزین آنها کنیم، توضیح داد: مجسمهها از زمان طراحی تا زمان اجرا هر کدام شرایط خاص خود را دارند در نتیجه هر طرحی را با یک متریال مشخص میتوان اجرا کرد، بسیاری از مجسمهها از جنس آهن، سنگ، فایبرگلاس یا برنز ساخته میشوند، بنابراین نمیتوانیم خودمان را محدود به یک جنس خاص کنیم یا متریال برنز را حذف کنیم چرا که در این صورت کارگاههای ریختهگری برنز و هنرمندانی که تنها با جنس برنز کار میکنند نیز حذف خواهند شد.
وی افزود: هنرمندان مختلف با متریال مختلف کار میکنند و تعداد هنرمندانی که با سنگ و یا سایر متریالها در ایران کار کنند بسیار اندک است در حالی که اغلب مجسمهسازان میتوانند با برنز کار کنند.
سرقت سریالی مجسمههای شهری به گفته مسئولین در ایام نوروز ۸۹ اتفاق افتاده و تاکنون خبر سرقت ۸ مجسمه در نقاط مختلف شهر تهران منتشر شده است
امروز:یکی از زنان دستگیرشده روز عاشورا همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یکی از دستگیرشدگان روز عاشورا بنام زهرا بهرامی از زمان دستگیری تا به حال دربند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد.
او در سلولی همراه با ۲ نفر دیگر زندانی است و از زمان دستگیر تا به حال از داشتن ملاقات حضوری با خانواده اش محروم بوده است. بهرامی در زندان دچار افسردگی شده است .
خانواده بهرامی در چند ماه اول بازداشت از وضعیت و شرایط عزیزشان بی خبر بودند و تاکنون از داشتن ملاقات حضوری محروم هستند.آنها در طی این مدت تحت فشارهای روحی و تهدیدات بازجویان قرار دارند که از انتشار وضعیت وشرایط خانم بهرامی خوداری کنند و گرنه آنها هم دچار مشکل خواهند شد.
بهرامی در جریان اعتراضات گسترده روز عاشورا با یورش مامورین دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد سپس او را به سلولهای انفرادی در زندان گوهردشت کرج انتقال دادند.
امروز: در حالی که بعد از تحولات انتخابات ریاست جمهوری دهم سه عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در جلسات این حزب شرکت نکردند ،سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از دیدار هیات منتخب این تشکل روحانی با امامی کاشانی، ناطق نوری و روحانی خبر داد.
حجتالاسلام احمد سالک در گفتوگو با ایلنا، درباره بحثهای انجام شده در جلسه شب گذشته شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، اظهار داشت: در این جلسه که به ریاست آیتالله مهدوی کنی برگزار شد، در ابتدا اخبار داخلی و خارجی کشور مورد بحث قرار گرفت و به اجرای طرح عفاف و حجاب نیز اشاره شد که اعضا نقطه نظرات خود را بیان کردند.
وی افزود: در این جلسه همچنین، به دنبال بحث احیاء مناطق تهران جامعه روحانیت که طبق اساسنامه شورای مرکزی باید در این باره نظر دهد، حجتالاسلام ناصحی معاونت اجرایی مناطق طرحی را ارائه داد که قرار شد، پس از اعمال نقطه نظرات اعضای شورای مرکزی، در جلسه بعدی دوباره مطرح شود.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت حضور آیتالله امامی کاشانی، علی اکبر ناطق نوری و حسن روحانی در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، با بیان اینکه این افراد همچنان در جلسات حضور نمییابند، گفت: هیاتی که قبلا در این زمینه انتخاب شده بود، قرار است با این سه نفر دیدار کند تا نقطه نظرات آنها گرفته شود.
سالک درباره حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در جلسات جامعه روحانیت نیز خاطرنشان کرد: معمولا اعضای جامعه سالی یکبار با وی جلسه برگزار می کنند، زیرا ایشان به دلایلی که بیان کردهاند، نمیتوانند در این جلسات حضور یابند.
امروز: توليت آستان قدس رضوي با بيان اينكه " شخصيتهاي نظام، سرمايهاي براي جامعه اسلامي هستند" تاكيد كرد:نگذاريم بعضي افراد نظام شهيد فيزيكي يا شخصيتي شوند و بعد به تمجيد از آنها بپردازيم.
به گزارش ايلنا، آيتالله واعظ طبسي در ديدار مجمع نمايندگان استان خراسان رضوي گفت: قواي سهگانه از جايگاه ويژهاي در نظام اسلامي برخوردار هستند و طبق قانون اساسي هيچ كدام از اين سه قوه نميتوانند در امور يكديگر دخالت كنند، ولي اگر عدم دخالت قوا به معناي بيگانه بودن و تقابل باشد، نظام آسيب خواهد ديد.
وي با تاكيد بر تعامل مجلس و دولت افزود: مجلس شوراي اسلامي نبايد نسبت به موفقيت دولت بيتفاوت باشد و دولت نيز موظف است جايگاه و منزلت مجلس را حفظ كند تا با ايجاد يك رابطه صميمي و دور از جناحبندي و سياسيكاري با همت و كار مضاعف در خدمت به مردم بكوشند.
وي تصريح كرد: هرچه بيشتر به تضادها دامن زده و دنبال تحقق سلايق خودمان باشيم، بدون شك دشمن زمينه را براي آسيبرساني در مسائل فرهنگي فراهمتر خواهد ديد.
اين عضو مجلس خبرگان با ابراز خرسندي از تفاهم مجلس و دولت در اجراي لايحه هدفمندسازي يارانهها گفت: هدفمندي يارانهها كاري فوقالعاده مهم و ضروري است و اگر ما به دنبال يك سيستم اقتصادي مستقل هستيم، بايد حتما اين لايحه به اجرا درآيد، ولي قطعا دقت و كارشناسي خاصي لازم دارد.
وي افزود: از اين كه مجلس شوراي اسلامي در تصويب اين لايحه با رهنمود رهبر معظم انقلاب و بدون عدول از موضع قانوني خود از همه مساعي و تدابير نمايندگان براي اقناع دولت به اجراي اين طرح استفاده كرد و از دولت محترم كه اين زمينه را پذيرفت و انشاءالله آن را به خوبي به اجرا در ميآورد، تشكر ميكنم.
وي تاكيد كرد: خواسته امامت جامعه اسلامي بر اين است كه دولت و مجلس با مشاركت يكديگر اين مهم را پيش ببرند و اگر مشكلي در اجرا پيش آمد، با تعامل و همكاري درصدد رفع آن برآيند و مشكلات را گردن طرف مقابل نيندازند.
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام به بحث امنيت اجتماعي و عفاف در پايتخت معنوي ايران اشاره كرد و افزود: مساله «تذكر دادن» با يك زبان ملايم و تاثيرگذار بايد در جامعه اسلامي به يك فرهنگ تبديل شود و همانگونه كه نسبت به نماز و ساير عبادات خود احساس تكليف ميكنيم، بايد نسبت به ناهنجاريهاي جامعه واكنش نشان دهيم.
وي افزود: تذكر دادن و امر به معرف نبايد حتما توسط بسيجيان صورت گيرد، بلكه همه افراد مومن و معتقد به اصل اسلام، بسيجي محسوب ميشوند و بايد اين احساس مسووليت را داشته باشند.
وي با اشاره به بودجه 200 ميليارد توماني استان خراسان در بخش فرهنگي در سال جاري گفت: در سفر نوروزي رهبر معظم انقلاب به مشهد مقدس، در جلسهاي در محضر ايشان، بحث همين بودجه مطرح شد كه به استاندار خراسان رضوي تاكيد فرمودند براي استفاده از اين ظرفيت از صاحبنظران مشورت بخواهيد كه كدام روش در فرهنگسازي و خدمات فرهنگي موثر است و فكر نكنيد اگر راهي پيدا نكرديد، بالاخره اين بودجه بايد مصرف شود. يكي از چيزهاي بسيار مفيد، تدوين كتاب است و آنچه كه فايده چنداني ندارد، همين برگزاري همايشها و كنفرانسها تشريفاتي است.
نماينده ولي فقيه در خراسان خطاب به نمايندگان استان خراسان رضوي در مجلس گفت: انتظار ميرود نمايندگان استان نظارت و پيگيري جدي در موارد مصرف بودجه فرهنگي استان داشته باشند تا كاملا در موارد درست و بجايي كه مصداق كامل كار فرهنگي محسوب ميشود، هزينه شود.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه " شخصيتهاي نظام، سرمايهاي براي جامعه اسلامي هستند" گفت: گاهي متاسفانه در قضاوتهايمان تندروي ميكنيم، در حالي كه اگر مصلحت اسلام را بر همه چيز مقدم بداريم، زود قضاوت نميكنيم و دست به تخريب شخصيتها نميزنيم. همانطور كه امروز ميتوانيم از دست دادن شهيد مطهريها و شهيد بهشتيها را درك كنيم، نگذاريم بعضي افراد نظام شهيد فيزيكي يا شخصيتي شوند و بعد به تمجيد از آنها بپردازيم.
وي اظهار كرد: براي اين كه شخصيتها به هم نزديك شوند و همه بتوانند براي اسلام و مصلحت نظام سخن بگويند، بايد در قضاوتهايمان تجديد نظر كنيم؛ نه نقايص و عيوب را ناديده بگيريم و نه آنچنان آنها را بزرگ كنيم كه گويي حادثه غيرقابل جبراني اتفاق افتاده است.
در اين ديدار كه در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) برگزار شد، آيتالله واعظ طبسي ضمن تسليت اين ايام، گفت: از اتفاقاتي كه در آخرين روزهاي زندگاني آن حضرت اتفاق افتاد ميتوان پنج اصل مهم شامل عدم كتمان حقيقت در حوادث تاريخي، اعتقاد راسخ به محوريت امامت در جامعه اسلامي، تلاش براي معرفي جايگاه و منزلت رهبري جامعه اسلامي به افكار عمومي جوامع بشري، مقدم دانستن مصلحت اسلام بر همه امور و عدم تاثيرپذيري اصول كلي نظام اسلامي از شرايط روز را فرا گرفت.
امروز:حزب اسلامي كار به مناسبت روز كارگر با صدور بيانيهاي هشدار داد كه عدم توجه دولت به اصل 43 قانون اساسي كارگران را از فرصتهاي اجتماعي محروم كرده است.
به گزارش ايلنا،در بخشي از اين بيانيه آمده است :
روز جهاني كارگر و روز معلم را در حالي گرامي ميداريم كه اين دو قشر عزيز و تاثيرگذار جامعه، همچون ساير حقوقبگيران كشورمان، از تصميمگيري مستقيم در امور زندگي و معيشت خود بازمانده و نگران نحوه اجراي لايحه هدفمند كردن يارانهها، دغدغههاي ناشي از افزايش فواصل طبقاتي و شكاف اجتماعي و امكان توسعه فقر و افزايش ناامنيهاي شغلي ناشي از ركود اقتصادي هستند.عليرغم تصريح قانون اساسي بر محقق بودن همه آحاد جامعه براي اظهارنظر پيرامون موضوعات مربوط به زندگي خود، اعم از امور اقتصادي.سياسي، اجتماعي و فرهنگي، اينك به دليل شرايط خاص كشور و سوء استفادههايي كه در برخي مواقع از سوي بيگانگان صورت ميگيرد، امكان اعتراضات مسالمتآميز و صنفي،به صورت جدي از آنان سلب شده است. رسانههاي گروهي نيز به دليل سياستهاي انحصارطلبانه و گزينشي از بيان مشكلات واقعي كارگران ومعلمان سر باز زده و براي حفظ و بقاي خود سكوت و احتياط پيشه كردهاند.
در ادامه بيانيه آمده است:افزايش نقش گروههاي اجتماعي در تصميمگيريهاي ملي، گامي است در جهت افزايش علاقتمندي آنان به انسجام ملي و پايداري حكومت كاهش سهجانبهگرايي در بخشهاي اقتصادي و اجتماعي، به گونهاي كه شاهد حداقل حضور و نقش كارگران و كارفرمايان در تصميمگيريهاي مربوط به خود آنان هستيم، پديدهاي نيست كه بتوان آنرا عامل رشد و توسعه جامعه دانست.اقتصاد كشور، كه به دليل سياستگذرايهاي غلط 80 سال گذشته در موقعيت نامناسب تجاري و رقابتي قرار گرفته است، همچنان به دليل سياستهاي خاصي كه دولت اتخاذ ميكند با خطر ركود و تعطيلي موجه شده و بيم آن ميرود كه بسياري از كارگران واحدهاي اقتصادي كشور، با بيكاري و فقر ناشي از آن و نيز از هم گسيختگي كانونهاي خانوادگي مواجه شوند. در حال حاضر هزاران واحد توليدي و اقتصادي كشور، بر اساس گزارشهاي اعلام شده از سوي مراكز تخصصي، با مشكلات مديريتي و اقتصادي عديدهاي روبهرو شده و كارگران آنها در برخي از موارد مدتهاي طولاني است كه حقوق نگرفتهاند.
حزب اسلامي كار با انتقاد از سياست هاي اقتصادي دولت تاكيد كرد:عدم توجه دولت در انجام وظايفي كه به صراحت در اصل 43 قانون اساسي به عهده آن نهاده شده است موجب گرديده تا كارگران و معلمان، به عنوان دو قشر بزرگ كشور، همراه ساير حقوقبگيران، دچار پسرفت اجتماعي شده و از دستيابي به فرصت برابر جهت استفاده از امكانات اجتماعي، آموزشي،درماني و .... محروم شوند.
انتظار ميرود امسال كه «سال همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذاري شده است، دولت با تامين امكانات لازم براي فعاليت و اشتغال كساني كه آماده كار هستند، ولي ابزار كار ندارند، ايجاد امنيت سرمايهگذاري و حمايت هر چه بيشتر از كارآفرينان، زمينه توسعه اشتغال، به خصوص براي جوانان را، فراهم كند. همچنين ضروت دارد دولت ومجلس شوراي اسلامي با افزايش حمايتهاي مادي و معنوي از نيروي كار و توسعه برنامههاي فرهنگي، به افزايش بهرهوري و بهبود فرهنگ كار در كشور كمك كنند. همچنين ارتقاء وضعيت اقتصادي و علمي معلمين ميتواند همراه با نوعي نشاط اجتماعي، به همه كودكان، نوجوانان و جوانان كشور انتقال يافته و جامعهاي عاري از سرخوردگيها و نوميديها به وجود آورد.
در پايان اين بيانيه آمده است :تامين استقلال سازمان تامين اجتماعي، از طريق كاهش دخالت دولت و حفظ سهجانبهگرايي در تصميمگيريهاي آن و همچنين گسترش پوشش بيمه بيكاري به همه بيكاران، كه ميتواند با حمايت مالي دولت و مجلس شوراي اسلامي صورت گيرد، از ديگر اقداماتي است كه بايستي در سال جاري، با همت و كار بيشتر، تحقق يافته و موجبات رضايت هر چه بيشتر جامعه كار و توليد فراهم شود.
علاوه بر اين، انتظار ميرود دولت با اعمال تعرفههاي مناسب و متعادل گمركي، از ورود بيرويه كالاهاي مصرف و بعضا بيكيفيت خارجي جلوگيري كرده، زمينه حمايت مناسب از توليدات داخلي را فراهم نمايد. از مردم فهيم ايران انتظار ميرود با خريد كالاهاي ايراني به اشتغال جوانان ميهن اسلامي كمك كرده و از بيكاري هر چه بيشتر كارگران و تعطيلي واحدهاي صنعتي و كشاورزي كشور جلوگيري كنند.
به اميد آنكه سالي كه آغاز كردهايم سال واقعي همت مضاعف و كار مضاعف و تحقق هر چه بيشتر آرمانهاي مقدس نظام اسلامي و اجراي كامل قانون اساسي باشد.
امروز: مشاور و رابط پارلماني مرکز استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: نبايد اجازه دهيم شرايط مشروطه دوباره تكرار شود و افرادي كه دچار خود شيفتگي و به نظام رياستي گرايش دارند ميداندار شوند.
علي عسگري در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، در تحليل خود از برخي مواضع مبني بر جايگزيني اصولگرايان منتقد به جاي اصلاح طلبان،گفت: در اواخر قرن20 پديده انقلاب اسلامي مبتني بر مكتب و فكر امام به عنوان جمهوري اسلامي كه همان نظام مردمسالاري ديني محسوب ميشود به وقوع پيوست و خيلي سريع اين حركت فكري و سياسي ضمن اينكه موجبات سقوط نظام شاهنشاهي را فراهم آورد،حكومتي مبتني بر آراي مردم شكل گرفت و در دنيا و منطقه خاورميانه قدرتهاي استكباري را به چالش كشيد و سبب پديداري يك تفكر نوين سياسي در دنيا شد.
وي با اشاره به شكلگيري حزب جمهوري اسلامي ادامه داد: در آغاز پيروزي انقلاب ياران امام و شاگردان ايشان مرحوم شهيد بهشتي، شهيد باهنر و اقايان هاشمي رفسنجاني و مقام معظم رهبري حزب جمهوري اسلامي را راه اندازي كردند و در كنار آن نيز تشكلهاي فراوان ديگري با گرايشات مختلف و بعضا با گرايش به شرق و يا گرايش به تفكرات اومانيستي غرب شكل گرفت.
وي با تاكيد بر اينكه انقلاب اسلامي در گفتمانهاي مختلف توانست جهت درستي به حركات تشكيلاتي دهد، ادامه داد: در نتيجه اين مساله احزاب و گروههاي سياسي در چارچوب قانون اساسي و نظام به عنوان يك نماد و بستر فعاليت سياسي و تشكيلاتي فعاليت درست خود را داشتند.
مشاور و رابط پارلماني مرکز استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به گفتمانهاي به وجود آمده پس از پيروزي انقلاب گفت: گفتمان انقلاب اسلامي،دفاع مقدس، سازندگي ، اصلاحات و گفتمان اصولگرايي جزو گفتمانهاي غير قابل انكار هستند كه در بستر فعاليت گروههاي سياسي در ايران شكل گرفته و پيشرفت داشته است.
وي ادامه داد : آنچه در دنيا اصل بود، الگوي مردمسالاري ديني امام بود و استمرار اين موضوع توسط گروههاي سياسي و دلسوز و قانونمند كه اداره فكري و سياسي جامعه را بود و از نظر امام و رهبري مجموعه كساني كه اسلام ، امام ، انقلاب و ولايت و مردم را قبول داشتند به عنوان مجموعههاي مرجع فعاليت داشتند.
عسگري با تاكيد بر اينكه در شرايط فعلي كشور وجود نظامي فكري، معتدل و پاسخگو را با حركت تشكيلاتي براي نظام ضروري ميدانيم،گفت: در اين ارتباط چهرههاي شاخصي مثل آيتالله هاشمي رفسنجاني ، مهدويكني و ناطق نوري و چهرههاي دانشگاهي كه داراي تفكر معتدل و با گرايش به اصول و اصلاح و نقد پذيري هستند ميتوانند عهدهدار چنين حركت تشكيلاتي براي بازتوليد افكار سياسي امام و جريانات ديني باشند.
وي با تاكيد بر اين كه تشكيل چنين جرياني،حركات افراطي از هردو جريان را مهار ميكند، تصريح كرد: بر اين اساس هيچ جرياني فكري امكان نفي قطعي و مسلم را ندارد و اصلاحات نيز از اين قاعده مستثني نيست .
اين نماينده سابق مجلس ادامه داد: اگر افراطيون اصلاح طلب وابسته به خارج را كنار بگذاريم، دلسوزاني در اين طيف هستند كه به خاطر دلسوزي خود به نظام تاوان زيادي هم پرداختكردند ، ولي از نظام و رهبري دستبردار نبودند.
وي ادامه داد:در مورد جريان اصولگرا هم همينطور است اگر افراطيون اين جريان را كنار بگذاريم ، بقيه افراد دلسوزاني هستند كه فعاليت انها براي بازتوليد سياسي در موضع اعتدال، وحدت و هم افزايي ضرورت دارد.
عسگري تاكيد كرد: امروز بيش از هر زمان ديگري نيازمند تشكيلاتي سياسي هستيم كه بتواند لبخند رضايت را از منظر مسايل سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي، فرهنگي و اخلاقي در چهره مردم بياورد .
وي با تاكيد بر اينكه شرايط مطلوب در كشور را در شرايط تغيير و گذار از وضع موجود ميدانيم،گفت: يقين داريم كه اصولگرايان منتقد از ناحيه تهاجمات عوامل افراطي دولتگرا در امان نخواهند بود و ميتوانند بلقوء به جريان فعال سياسي در كشور تبديل شوند و به هر ميزان كه بتوانند از ساير مجموعههاي دلسوز و اصلاحطلبان ارزشي يادگيري كنند ميتوانند خلاء تشكيلاتي بهوجود آمده را به نحوي جبران كنند.
وي با تاكيد بر اينكه به آينده جريان اصولگراي منتقد اميدوارهستم خاطرنشان كرد: خودم را از نظر اقدامات فكري و گرايشات سياسي متعلق به اين جريان ميدانم.
عسگري با تاكيد بر اينكه در ارتباط باموفقيت اصولگرايان منتقد نوع نگاه و زمينه و بسترسازي مسوولين نظام ميتواند موثر باشد،گفت: در اين راستا دلسوزان نظام بايد از سينه زدنهاي نامرتب خودداريكنند ،چرا كه آنچه باعث شده در شرايط سياسي خلاء سياسي را احساس كنيم به اين دليل است كه نيروهاي سياسي به زدن سينههاي نامرتب زدن عادتكردهاند و تشكيلات فراگيري را كه مطلوب نظام و كشور باشد همانند حزب جمهوري اسلامي امكان تحقق پيدا نكرده است.
اين نماينده سابق مجلس تاكيد كرد: برداشت ما اين است كه حكومت و كشورداري براساس تعبير امام كه ميزان راي ملت است، بدون تحزب تشكيلات و وجود احزاب دلسوز امكان پذير نيست و غفلت از اين موضوع از ناحيه نخبگان و كساني كه از روي عقلانيت ميتواند تصميم بگيرند نابخشودني است.
وي در مورد نگاه امام به مساله تحزب و تشكيل حزب جمهوري اسلامي گفت: ايشان در مورد حزب جمهوري اسلامي ميگفتند كه اين حزب ميخواهد آرمان انبياء را محقق كنند حتي به ياد داريم كه ايشان اجازه استفاده از وجوهات شرعي را براي كار تشكيلاتي به مرحوم بهشتي ، مقام معظم رهبري و آيت الله هاشمي رفسنجاني دادند و معتقد بودند كه در صورتي پيروزي انقلاب قطعي خواهد بود كه نظامي به معناي واقعي نه شرقي و نه غربي و به دور از خدعه و فريب را معرفي كنيم.
عسگري با تاكيد بر اينكه عدهاي تلاش ميكنند جامعه را در سطح نگه دارند، خاطرنشانكرد: اين عده تلاش دارند رفتارهاي پوپوليستي و تودهگرايي را مبنا قرار دهند و اجازه ندهند به هيچ وجه احزاب ميداندار حقيقي نظام شوند.
وي با خطرناك توصيفكردن اين جريان ادامه داد: تمام تلاش اين جريان اين است كه نظام را از بعد مردم و استفاده از نظرات نخبگان به بن بست بكشانند و انتخاباتهاي آينده را با استفاده از مديريت محفلي سامان دهند و به سمت پوشش هاي پوتيني و ممدوفي پيش ببرد و سيستم بستهاي را راه بياندازد كه اين جريان به مرور زمان، نظام و حتي جريان رهبري را با چالش و خطر مواجه خواهد كرد.
نماينده سابق مجلس با تاكيد بر اينكه نبايد اجازه دهيم شرايط مشروطه دوباره تكرار شود و افرادي كه دچار خود شيفتگي و به نظام رياستي گرايش دارند ميداندار شوند،گفت: نبايد اجاز دهيم مباني فكري نظام مردمسالاري مدنظر امام ناديده گرفته شود و بايد فضايي فراهم شود تا دلسوزان نظام فعاليتهاي سياسي قانوني را مد نظر دهند و تجارب گذشته و حال نيز سرمايه خوبي براي حركتهاي عقلاني همراه با راستي و صداقت حاصل گردد.
امروز:نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي،با تاكيد بر اينكه سپاه و بسيج طرفدار هيچ حزب و يا گروه خاصي نيستند، گفت اتكا محوري سپاه برتدابير، منويات و جهتگيريهاي رهبر فرزانه انقلاب است.
به گزارش ايلنا؛حجتالاسلام والمسلمین علي سعيدي در همايش روحانيون سپاه استانهاي شمالغرب كشور در زنجان، افزود: سپاه و بسيج از ارزشهاي انقلاب اسلامي و رهبري حمايت ميكنند و اگر مخالف گروه خاصي هستند به اين دليل است كه آنها از رهبري فاصله گرفتهاند.
وي، نقش ولايت فقيه در تثبيت نظام جمهوري اسلامي را بيبدليل دانست و گفت: درفتنه اخير ملت ايران يكبار ديگر نقش ولايت فقيه را در يك نظام توحيدي احساس و متوجه شدند كه شجاعت و قاطعيت رهبري نظام را حفظ كرده است.
حجتالاسلام والمسلمین سعيدي، با تقدير از حضور به موقع مردم در صحنه، يادآور شد: مردم نقش خود را در راهپيمايي ۹دي و ۲۲بهمن ماه بخوبي ايفا كرده و توطئه گران، جبهه كفار و استكبار جهاني را نااميد كردند.
نماينده ولي فقيه درسپاه پاسدارن انقلاب اسلامي، به جريان شناسي فتنه اخير و چشم انداز وضعيت آينده كشور اشاره كرد و گفت: فتنه اخير از بيسابقه و پيچيدهترين فتنهها در طول ۳۰سال از انقلاب اسلامي بود.
وي، برحفظ و دفاع از اصول و ارزشهاي نظام اسلامي تاكيد كرد و افزود: وجود دو جريان با دو برداشت متفاوت، استراتژي دشمن براي براندازي نظام جمهوري اسلامي با تاكتيكهاي متفاوت و همسويي جريان معارض با برخي جريانهاي استكبار منشا و ريشه فتنه اخير بود.
سعيدي، مشروعيت و ارتباط زدايي، كارآمدزدايي نظام، اعتمادزدايي و بيثباتسازي حاكميت را از اهداف استكباري فتنه بيان كرد و يادآور شد: عمق و گستره فتنه اخير تا سطح خواص و نخبگان تاثير گذاشته و دسته بندي جديدي را بوجود آورده بود.
وي رصد كردن سياستهاي راهبردي رهبري، شناسايي و رصد حركت جريان اصلاحات، حركت درست در راستاي خواست رهبري در تمركز قدرت اجراي در دست انسانهاي متعهد را از جمله نقش سپاه در فتنه اخير بيان كرد.
امروز:دادگاه انقلاب اسلامی تهران، سه فعال دانشجویی بنامهای نصیر اسدی، سجاد ساده و محسن غمین را به حبس محکوم کرد و علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد. وضعیتِ مجید دری، فعال دانشجوییِ بازداشتی نیز همچنان وخیم و بلاتکلیف در بند ۳۵۰ اوین گزارش شده است.
دانشگاه تهران
به گزارش ایسنا، نصیر اسدی، دانشجوی فوقلیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به هفت ماه حبس قطعی محکوم شد.
محمود علیزاده طباطبایی وکیل این فعال دانشجویی در این رابطه خاطرنشان کرد "شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر، محکومیت نصیر اسدی دانشجوی فوقلیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را به هفت ماه حبس کاهش داده است."
این فعال دانشجویی پیشتر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
علیزاده طبابایی در مورد پرونده دیگر موکل دانشجویِ خود، سجاد ساده نیز گفت: ساده از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس محکوم شد که یکسال آن تعلیق شده بود که ما به رای صادره از سوی دادگاه بدوی اعتراض کرده ایم.
پلی تکنیک
همزمان دانشجو نیوز گزارش داد: "محسن غمین فعال دانشجویی سوسیالیست مقطع کارشناسی رشته مهندسی عمران دانشگاه پلی تکنیک تهران، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام شرکت در مراسم ۱۶ آذر سال ۱۳۸۶ محاکمه و با اتهاماتی مانند "تبلیغ و تبانی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران" روبه رو شده است.
قاضی مقیسه که ریاست دادگاه را بر عهده داشته، این فعال دانشجویی را به ۲ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.
خواجه نصیر
به گزارش سامانه خبری- تحلیلی کلمه، علی پرویز، دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر که پیش از عید به مرخصی آمده بود نیز، با وجود شرایط وخیم جسمانی توسط مامورین امنیتی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد.
این فعال دانشجویی که در آستانه عید نوروز با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، پس از مراجعه به پزشک به دلیل حملات مکرر آسم با تشخیص عفونت ریوی و خونریزی ریه که در زندان به آن دچار شده بود، در بیمارستان تخصصی ریه مسیح دانشوری بستری شد.
این گزارش خاطرنشان می سازد مراجعات و فشارهای مکرر نمایندگان دادستان به بیمارستان موجب شد تا پزشک معالج پیش از اتمام معالجات تخصصی بیمار را مرخص نماید که پس از اعلام ترخیص وی، مامورین دادستان با هماهنگی قبلی با مسئولین بیمارستان برای دستگیری وی، بلافاصله در بخش محل بستری علی پرویز حضور یافته و در لحظه ترخیص وی را از خانواده جدا نموده و با آمبولانس به زندان اوین منتقل کردند.
مهم ترین اتهام این دانشجو، اعتراض در جریان سخنرانی صفارهرندی ،وزیر وقت ارشاداسلامی دولت احمدی نژاد در دانشگاه و اقدام علیه امنیت ملی و تبانی برای تجمع روز ۱۳ آبان اعلام شده بود که به ۳ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
علامه طباطبایی
این سامانه خبری همچنین از وضعیتِ وخیم و بلاتکلیفِ مجید دری، فعال دانشجویی در بند ۳۵۰ اوین خبر داده و خاطرنشان کرده است با درخواست مرخصی وی مخالفت شده است.
دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی است که از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به یازده سال حبس تعزیری محکوم شده است . وی از این یازده سال زندان، پنج سال را باید در زندان شهر ایذه بگذراند.
صدور ۵۰حکم نهایی انضباطی
در گزارشی دیگر از ایسنا، محمود ملاباشی معاون دانشجویی وزیر علوم، سهشنبه ۷ اردیبهشت ۸۹،طی نشستی مطبوعاتی به احکام انضباطی صادر برای دانشجویان پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره کرده و گفت: "حدود ۵۰ حکم نهایی صادر شده که این احکام شامل توبیخ کتبی، درج در پرونده، تعلیق از تحصیل و یا جابجایی دانشگاهی بوده است."
وی بدون اشاره به گستردگیِ حجمِ دانشجویان بازداشتی، اخراجی و مشمول احکام انضباطی طی چند سال اخیر، ادعا کرد: در دولت نهم تعداد دانشجویی که ما از دولت هشتم تحویل گرفتهایم دو میلیون نفر بود که هماکنون این تعداد به ۵/۳۳ میلیون نفر رسیده است که بر این اساس تعداد احکام بالا رفته است اما اگر تعداد دانشجو با تعداد احکام انضباطی نسبتی بگیریم در دولت نهم و دهم تعداد احکام انضباطی ۲۵ درصد کاهش یافته است.
آمار دانشجویان محبوس را نداریم
این مقام دولت دهم درخصوص دانشجویان بازداشتی در جریانات پس از انتخابات ، گفت: "در حال حاضر آماری در خصوص تعداد دانشجویان بازداشتی نداریم؛ ولی ما در جریان آزاد شدن عده بسیار زیادی از آنان بودهایم .
معاون دانشجویی وزارت علوم در پایان گفت: تعداد بسیار محدودی نیز در بازداشت به سر میبرند که این دانشجویان جزو دو سه دانشگاه هستند.
لازم به ذکر است فعالان حقوق بشر در ایران، طبق اسناد و شواهد جمع آوری شده در سال گذشته، از ۱۶۶۳ مورد بازداشت دانشجویان، ۳۱۱ مورد احضار آنها به دادگاه، ۱۹۲ مورد محاکمه دانشجویان، ۱۰۷ مورد صدور حکم دادگاه، ۷۳ مورد ممنوع الورودی به دانشگاه، ۴۳ مورد اخراج دانشجویان، ۱۴۱۵ مورد احضار به کمیته انضباطی و ۸۴۹ مورد صدور حکم توسط کمیته های انضباطی خبر داده بودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر