کلمه:پس انتشار خبر تماس مسوولان زندان برای بازگشت مصطفی تاجزاده به اوین در پی مخالفت قاضی صلواتی با تمدید مرخصی این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت بسیاری از چهره ها و شخصیت های سیاسی،روزنامه نگاران، مردم و دوستدارن تاجزاده امشب در خانه او حاضر شدند.مصطفی تاجزاده به دلیل بیماری دیسک کمر بنا به دستور پزشک معالج در استراحت مطلق بسر می برد اما اعلام کرده است طبق خواسته مسوولان زندان فردا خود را به اوین معرفی خواهد کرد.اما بر اساس گزارش های رسیده تاجزاده امشب از شدت درد مجددا به بیمارستان منتقل شده است.
کلمه: نماینده سنندج، کامیاران و دیواندره به اتهام توهین به دولت توسط دادستان انقلاب تهران احضار شد.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از وبلاگ عبدالجبار کرمی نماینده سنندج، کامیاران و دیواندره در مجلس شورای اسلامی، این نمانده مجلس به خاطر شکایت دولت به دادگاه انقلاب تهران احضار شد.
استانداری کردستان و ریاست جمهوری طی شکایتی که با شماره ۸۷۰۴۳۷/ب ۵ و از طریق دادستان انقلاب تهران درخواست و ارسال شده است،خواستار محاکمه و اعمال مواد ۶۰۹،۶۹۷،۶۹۸ قانون مجازات اسلامی برای دکتر کرمی به اتهام برخورد و توهین آشکار او به دولت و مسئولین کشور و استان شده اند.
درعین حال کرمی نیز اعلام نموده است که به هیچکس توهین یا اهانت ننموده و فقط در راستای ایفای وظایف نمایندگی و نظارت مبتنی بر آن برخورد،عمل و اقدامات و برخوردهای خود را در چهارچوب قانون و برای تلاش در جهت احقاق حقوق موکلین و رسالت سنگین وکالتی که مردم بر دوش او نهاده اند اعمال نموده و انجام داده و خواهد داد ولی در این میان مسئولین استان با حاشیه سازی و تحریف اصل مسائل در صدد سوق دادن آنها به سمت و سوی امنیتی هستند تا بتوانند با ثقیل کردن موضوعات و کشاندن آنها به آن سوی خط قرمز،بهانه و توانایی برخورد آسانتری داشته و با این روند بهترین راه را برای ممانعت از اعمال بعد نظارتی مجلس برگزیده باشند که البته این شیوه جوانمردانه ای به نظر نمی رسد.
کلمه: جانشین فرمانده نیروی انتظامی از اجرای طرحهای جدید برای افزایش احساس امنیت خبر داد و اعلام کرد: برای اجرای این طرحها با دستگاه قضایی هماهنگی به عمل آمده است .
به گزارش سرویس اجتماعی خبرگزاری زنان ایران ، سردار رادن امروز در حاشیه مراسم معارفه جانشین فرماندهی تهران بزرگ در جمع خبرنگاران گفت : در آیندهای نزدیک شاهد اجرای طرحهایی خواهیم بود که موجب افزایش احساس امنیت در تهران و کشور خواهد شد.
وی اظهار داشت : برای مقابله با گردنکشان و متجاوزان به حقوق مردم با دستگاه قضایی هماهنگی شده و این تبهکاران مورد برخورد پلیس قرار خواهند گرفت.
سردار رادان افزود : در اجرای این طرحها دغدغههای مردم را مورد نظر قرار داده و برطرف میکنیم.
جانشین فرمانده نیروی انتظامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اجرای فرامین مقام رهبری در بحث امنیت اجتماعی گفت : ما سرباز ولایت هستیم و عوامل ولایت فقیه را به طور کامل انجام میدهیم هر طرحی که متوجه پلیس شود به اجرا درخواهد آمد.
سردار رادان در مورد اجرای طرح امنیت اجتماعی و راهاندازی مجدد گشتهای ارشاد گفت : جزئیات طرحهای جدید نیروی انتظامی به زودی ابلاغ و اجرا خواهد شد.
وی در باره برگزاری نمایشگاههای پرمخاطب در محل نمایشگاه بینالمللی گفت : قرار بر این بود که در نمایشگاه بینالمللی فقط نمایشگاههای تخصصی کم مخاطب برگزار شود اما در نمایشگاههای پر مخاطب موجب افزایش ۵۰ درصدی ترافیک در اطراف نمایشگاه بینالمللی میشود .
کلمه: رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه که به واشنگتن سفر کرده است، با مقامهای آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو میکند.
به گزارش نووستی، ژنرال «نیکلای ماکاروف» در جریان سفر خود به آمریکا با«مایک مولن»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، «رابرت گیتس»، وزیر دفاع، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه و «جیمز جونز»، مشاور امنیت ملی این کشور گفتوگو میکند.
طی این دیدارها ژنرال ماکاروف علاوه بر برنامه هستهای ایران، درباره مسائل مربوط به کاهش تسلیحات، مسئله دفاع ضدموشکی، پیمان کاهش تسلیحات تهاجمی استراتژیک (استارت)، پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا، عراق، افغانستان و قرقیزستان نیز گفتوگو میکند.
کلمه: فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی در بیانیه ای خطاب به شایع پراکنان و اصحاب قدرت به توهمات آنان پاسخ داد.
به گزارش سحام نیوز متن این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ ایران
همانطور که میدانید چند روز گذشته برخی روزنامه های معلوم الحال روئین تن و سایت های وابسته به مراکز قدرت به انتشار خبر کذبی مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی، وخامت شدید جسمانی ایشان، امتناع خانواده از انتشار خبر و رجوع خانواده به پزشکان اتریشی و … مبادرت ورزیدند. طالبان کسب مشاغل و قدرت نیز بعنوان پیاده نظام، غیب گویان در سخنرانی ها و مقالات شان خواستار توبه آقای کروبی به خاطر ظلم به نظام در یکسال گذشته شدند.
از منظر این دین فروشان و آلودگان به قدرت،ارتکاب جنایات هولناک و تکان دهنده کهریزک ظلم به نظام نبوده و مرتکبین و آمرین، همچون این دنیا لابد در آخرت پست و مقام و ارتقای منزلت خواهند گرفت و افشاگر جنایات فراموش نشدنی و مدافع راستین مردم همچون این دنیا که هرگونه توهین، افترا، ترور و … به او مجاز تشخیص داده شده، در آن دنیا نیز مستحق مجازات خواهد بود!
افسوس که این روزها نه تنها شرع و قانون نادیده گرفته می شود بلکه آموزه های ابتدائی اخلاقی، انسانیت و حداقل آزادگی از سوی مدعیان دروغین اخلاق و شرع بکلی به فراموشی سپرده شده است. در ارتباط با موضوع فوق لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم:
۱- به اطلاع مردم فهیم و شجاع ایران که در تماس های مکرر جویای حال آقای کروبی شدند برسانم که وضعیت سلامت ایشان بحمدالله بسیار عالی است و با توجه به تجاربم در حوزه پزشکی همواره چکاب های روتین توسط پزشکان علاقه مند به ایشان انجام میگیرد. سپاس خداوند قادر را که شرایط فیزیکی ایشان بسیار مطلوبست و علیرغم بستن دفتر و حزب اعتماد ملی، آقای کروبی کمافی السابق به فعالیت های مذهبی،اجتماعی و سیاسی خود ادامه میدهند. دیدار با خانواده های شهدای جنگ تحمیلی، خانواده شهدای جنایات اخیر و بازدید از زندانیان و خانواده آنان، بخشی از فعالیت های روزمره ایشان است. مردم بزرگ بدانند دروغ و کتمان در مرام ما نیست و همچون گذشته صادقانه و صریح با شما محرمان واقعی این کشور در همه ی زمینه ها سخن میگویم.
۲- ما بر این باوریم که انسان از لحظه دیگر خود با خبر نیست"و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها ولا حبه فی ظلمات الارض" حیات و ممات همه ما در ید اختیار قادر متعال است و هیچکس از لحظه دیگر خود خبر ندارد. "قل لا یعلم الغیب الا الله" . بنابر اعتقادات مسلمین علم غیب بر دو نوع است: علم غیب بدون علت که در ذات الوجود و مخصوص خداوند است و دیگر آنکه علم غیب متوقف بر فیض الهی که مختص پیامبران و معصومین بوده است که بواسطه افاضه الهی از آن برخوردار میگردیدند. آیه شریفه "عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا من ارتضی من رسول" گواهیست بر این مدعا. ادعای اصحاب قدرت مبنی بر بیماری صعب العلاج آقای کروبی از این جنبه حائز اهمیت است که ناشی از علم غیبی ست که بر خلاف آموزه های دینی، عقلی و تجربه انسانی اینبار آقایان در کنار دیگر کمالاتشان ازجمله اعلام دقیق نتایج انتخابات، قبل از شمارش آراء صاحب علم غیب گردیده اند.
۳- همانطور که قبلا گفته ام خانواده مهدی کروبی که تلاش زیادی را برای به ثمر رسیدن انقلاب انجام داده این روزها به دلیل حمایت صریح و قاطع از مردم مظلوم فاقد حداقل امنیت است. نمیدانم شاید آن ۱۵ نفر مسلحی که با مرعوب کردن سرایدار به طور غیرقانونی و در غیاب ما به منزل ورود کرده اند و یا افراد مسلحی که در روز ۲۲بهمن گازی مشکوک را مستقیما به صورت ایشان زدند، کاری را صورت دادند که خدای ناکرده در آینده نتیجه آن را باید شاهد باشیم. به هر تقدیر بدون ترس و واهمه از وحشی گری مزدوران مجددا تاکید میکنم هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد، حکومت مسئول مستقیم آن است و هرگز نمیتواند از بار مسئولیت آن شانه خالی کند.
۴- عجبا؛ فرصت طلبان، کروبی خداجو را دعوت به توبه کرده اند. آری همه ما نیازمند توبه به درگاه احدیت نسبت به اعمال و رفتارمان هستیم. ما خود را انسانی خطاکار میدانیم که در همه حال محتاج عفو الهی بوده و دوستی خداوند را بر همه ابزارهای قدرت آرزومندیم و همواره به درگاه اونسبت به فعل و ترک فعل هایی که کردیم، استغفار میکنیم. اما ظاهراً غرض آقایان از توبه نصوح و غیره مربوط به حوادث بعد از انتخابات است!
دفاع جانانه فرزند احمد از قربانیان جنایات اخیر برگ زرینی در تاریخ زندگی او و خانواده اوست. انسانی که با خدا معامله میکند و برای مردمش آماده پرداخت هرگونه هزینه ایست، مایه افتخار کروبیان عالم است. نسل کروبی به داشتن چنین مردی که آخرت خود را به متاع ناچیز قدرت آلوده نکرد و نمیکند، افتخار میکند.
در پایان امیدوارم پیش از آنکه دیر شود، خداوند قادر و متعال توفیق بازگشت و چنگ زدن به ریسمان الهی را به همه بویژه اصحاب قدرت عنایت فرماید.
فاطمه کروبی
۴ اردیبهشت ۱۳۸۹
کلمه: ابوالقاسم صلواتی قاضی رئیس شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، امروز چهارم اردیبهشت ماه ۸۹، خواستار بازگشت هرچه سریع تر سیدمصطفی تاج زاده به زندان اوین شد.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده، در گفتگو با جرس، ضمن تایید این خبرو بیان اینکه مسئول بند ۲ الف زندان اوین طی تماسی با تاج زاده، خواستار برگشت او به زندان اوین شده، منبع دستور را قاضی صلواتی اعلام کرد و خاطرنشان ساخت: “مقامات زندان از تاج زاده خواسته بودند که همین امروز و هر چه سریع تر خود را به زندان اوین معرفی کند؛ اما وی بدلیل اینکه مشکلاتِ بیماری و دردِ کمر و ستون فقراتشان تشدید شده و قرارهای بسیار مهم پزشکی در این رابطه داشتند، فردا قرار است خود را به زندان معرفی نماید.”
لازم به ذکر است تاج زاده، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت، که بعد از نه ماه بازداشت، در تاریخ ۱۹ اسفند ماه گذشته از زندان آزاد شده بود، ۲۵ فروردین ماه به دلیل عود کردن دیسک کمر و وخامت حالش به بیمارستان منتقل شد و تحت نظارت پزشکان قرار گرفت.
فخرالسادات محتشمی پور، همچنین متذکر شد: “پزشک معالجِ تاج زاده، تاکید ویژه ای بر عمل جراحیِ ایشان داشته و آنرا ضروری و فی الفور تجویز کرده بود و امروز نیز برای همین مسئله قرار بود مشورت و بستریِ قریب الوقوع انجام شود؛ اما متاسفانه این مسئله را پیش آوردند و دیگر زمان این معالجات مشخص نیست.”
همسر تاج زاده ضمن ابرازِ تاسف از اینکه “برخورد انسانی”، “تعقل”، “خرد” و “انصاف” از مسئولین رخت بربسته، خواستار آزادیِ همۀ زندانیان سیاسی، سلامتیِ آنان و استقامتِ سبزِ همۀ مردم ایران شد و خاطرنشان کرد: “این روزها تاسف خوردن بابت این موارد و این مسائل، متاسفانه طبیعی شده و ما امسال تصمیم به استقامت و پایداریِ سبز داریم و محکم نیز در راهِ خود ایستاده ایم.”
ایشان از مردم، فعالان و همۀ کسانی که با پیام و حضور و حمایت، تاج زاده و خانوادۀ وی را تنها نگذاشته و مورد پشتیبانی قرار دادند، تشکر کرد و صبر و سلامتی برای آنان آرزو نمود.
لازم به ذکر است در حکمی که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی روز ۲۹ فروردین صادر کرد، مصطفی تاج زاده، محسن میردامادی (دبیرکل جبهه مشارکت) و داود سلیمانی (عضو دیگرِ آن حزب)، به اتهام واهی “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام” و به استناد مواد ۶۱۰ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی، هر کدام به ۶ سال حبس تعزیری و به استناد ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی به ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شدند .
دو هفته پیش نیز، دو حزب مجاهدین انقلاب و مشارکت، که تاج زاده عضو شورای مرکزیِ آنهاست، توسط کمیسیون ماده ده احزاب و بواسطه حکمی غیرقانونی، توقیف شده اند.
به گزارش سامانه خبری- تحلیلیِ «کلمه»، بامداد امروز شنبه چهارم اردیبهشت، همچنین آیة الله العظمی عبدالکریم موسوی اردبیلی، مرجع تقلید شیعیان طی تماسی تلفنی با سید مصطفی تاج زاده، جویای احوال و سلامت ایشان شد و با ابراز تأسف از شرایط پیش آمده برای وی، علت عدم عیادت حضوری خود را اقامت در قم و نیز بیماری و مشکلات جسمی خود بیان کرد و برای شفای عاجل ایشان دعا کرد.
شامگاه گذشته نیز، مهدی کروبی برای عیادت تاج زاده به منزل او رفت و برای ایشان آرزوی سلامتی کرد.
به گزارش همین منبع خبری، در این دیدار که پس از افطار روزه سیاسی زندانیان سیاسی و خانواده های آنان انجام شد، تعدای از آزادگان رها شده و نیز خانواده های زندانیان سیاسی حضور داشتند .
طی چند هفته اخیر، مصطفی تاج زاده علی رغم بیماری شدید و عود ناراحتی های کمر و ستون فقرات، به دیدار بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی رفته و از آنان دیدار و دلجوئی نمود.
کلمه:معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با آیتالله امینی با ابراز خرسندی از این که مطبوعات از سبد دغدغهی علما خارج شده است گفت: وزیر ارشاد به خاطر عملکرد بنده در این حوزه تحت فشار است و این به دلیل آن است که نظارتها افزایش یافته است.
به گزارش ایسنا، محمدعلی رامین با بیان اینکه در ابتدای کار عدهای میگفتند این حوزه، حوزه ناامیدی است و چیزی برای اصلاح در آن وجود ندارد، تاکید کرد: دنبال اصلاح فضای مطبوعات کشور هستیم که عدهای اندک این فضا را آلوده و ارزشهای اسلامی اخلاقی و ملی ملت را دور میزنند و قوانین را نادیده میگیرند.
او عنوان کرد: عدهای از رسانهها به دلیل حمایت از خارج پشتوانهی گرمی دارند و ما تنها بهدنبال اجرای قانون هستیم که متاسفانه گاها از سوی نمایندگان مجلس هم تحت فشار قرار میگیریم، مبنی بر اینکه چرا میخواهید قانون را اجرا کنید.
رامین اظهار کرد: در ماده دوم رسالت مطبوعات و فلسفهی وجودی آنها مطرح شده است که پیش از این امری تشریفاتی تلقی میشد که ما امروز با پیگیری آن از هر طرف تحت فشاریم که با امید آن را پیگیری خواهیم کرد.
وی گفت: نظارت ما در چند ماه اول به مسائل سیاسی اختصاص داشت که از عوارض فتنه پس از انتخابات بود که خسارت های زیادی به اسلام وارد آورد اما بعد از چند ماه به مسائلی چون خانواده و فضائل اسلامی پرداختیم.
کلمه:زینب کاظمخواه که ساعت سه بامداد هجدهم بهمن ۸۸، با مراجعه نابههنگام ۹ نفر از ماموران اطلاعات به منزلاش، بازداشت شد، پس از آزادی از زندان مانند روزهای پیش از حبس، به خبرگزاری ایسنا قدم گذاشت اما سعید پورعلی، مدیرعامل پیشین ایسنا، او را “خائن به وطن” خطاب کرد و گفت دیگر نمی تواند این خبرنگار را به عنوان نیروی کار ایسنا بپذیرد.
به گزارش رهانا، این در حالیست که این خبرنگار روز ۱۶ اسفند هنگام آزادشدن از زندان، نامهای از مسوولان زندان خطاب به مدیر عامل ایسنا، مبنی بر بیگناهی دریافت کرده که بیانگر بیگناهی اوست و به او گفته شده میتواند به عنوان خبرنگار به فعالیت حرفهای خود ادامه دهد.
سعید پورعلی که در شهریور ۸۸ به جای جمال رحیمیان به مدیرعاملی ایسنا منصوب شد ۲۲ فروردین سال جاری جای خود را به علی متقیان داد.
گفته می شود ماموران اطلاعات هنگام بازداشت زینب کاظمخواه، علاوه بر ضبط تمامی وسایل شخصی، حکمی را به او نشان دادهاند که در آن شرکت در تجمعات به عنوان اتهام این خبرنگار مطرح شده بود.
روز هجدهم بهمن ۸۸ و همزمان با دستگیری زینب کاظمخواه، شش خبرنگار و روزنامهنگار دیگر با نامهای سمیه مومنی، اکبر منتجبی، وحید پوراستاد، احسان محرابی، مهسا جزینی و احمد جلالی فراهانی دستگیر شدند. از این میان احسان محرابی همچنان محبوس است و دیگران پس از تحمل یک تا دو ماه حبس با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
کلمه: ادامه بررسی و تدوین سیاستهای کلی نظام در خصوص انتخابات که از جلسات قبل در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفته است در جلسه روز شنبه این مجمع نیز پیگیری شد.
در این جلسه علاوه بر اکثریت اعضا، روسای سازمان بازرسی کل کشور، شورای عالی استانها، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، فرماندهی نیروی انتظامی، نمایندگان و کارشناسانی از وزارتخانههای کشور، اطلاعات و نهاد شورای نگهبان نیز حضور داشتند.
در این جلسه درباره بخش ساماندهی اجرای انتخابات بحث و بررسیهای مبسوط شد که به دلیل طولانی شدن مباحث و تنوع دیدگاههای حاضرین، مقرر شد این موضوع به کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع ارجاع شود تا با در نظر گرفتن جمیع نظرات ارائه شده و دعوت از صاحبنظران و کارشناسان مربوطه از دستگاههای مختلف، مجددا نظرات و پیشنهادات خود را به اعضای مجمع ارائه کند.
کلمه: خانواده های زندانیان سیاسی همراه با عزیزان در بند خود روزه گرفتند.
به گزارش جرس بدنبال بیانیه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین مبنی بر انجام روزه سیاسی از اول اردیبهشت تا ۲۲ خرداد ماه، خانواده های زندانیان نیز به جمع آنان پیوستند و روز پنچ شنبه را روزه دار بودند.
این گزارش می افزاید: قرار است روز دوشنبه مراسم افطاری با حضور سایر خانواده های زندانیان در بند در خانه یکی از آزادگان برگزار شود.
این حرکت سمبلیک در اعتراض به نقض مضاعف حقوق شهروندی در زندان، عدم وجود تسهیلات بهداشتی، عدم رسیدگی عادلانه به پرونده ها، طولانی شدن رسیدگی به جرایم و بلاتکلیفی تعداد زیادی از زندانیان که پس از ۲۲ خرداد ماه دستگیر شده اند، می باشد.
از اوین خبر می رسد که اولین روز این روزه سیاسی با مشارکت زندانیان بند ۳۵۰ انجام گرفت.
روز دوشنبه دومین روز از روزه سیاسی می باشد.گفته می شود بازجویان فشار بر زندانیان سیاسی را بخاطر شرکت در این مراسم شدیدتر کرده اند.
کلمه: نماینده اقلیم در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر مشکلات کارگران ساختمانی گفت: بیمه کارگران ساختمانی حق واجب بود که مجلس این حق را شناخت و آن را تصویب کرد و حالا نوبت دولت است که آن را اجرا کند.
به گزارش ایلنا ابوالقاسم رحمانی به تشریح دلایل تصویب قانون بیمه کارگران ساختمانی در مجلس پرداخت و گفت: بیشک همه مردم میدانندکه این قشر زحمتکش با مشکلات فراوانی دست به گریبان است که حوادث کار بالاترین معضل این کارگران بوده و همچنان خواهد بود زیرا ماهیت این کار حادثه ساز است.
وی با تاکید بر اینکه مجلس طرح را آورد و با بررسیهای مختلف آن را تصویب کرد گفت: در قانون براساس هر متر مربع از ساختمانی که ساخته میشود درصدی حق بیمه تعیین شده که کارفرماموظف است این مبلغ را کسر و بابت کارگران به تامین اجتماعی بپردازد.
عضو کمیسیون عمران مجلس تصویب نهایی این مهم را یادآور شد و گفت: نظر شورای نگهبان نیز در مورد این قانون مساعد بود و هیچ مشکلی برای آن به وجود نیامده و در نهایت به دولت ابلاغ شد اما گویا در دولت با مشکل اجرا روبرو شده است.
وی مسوول اجرای این قانون را وزارت رفاه و سازمان تامین اجتماعی دانست و گفت: با عبور از زمان تصویب قانون، اجرای آن واجب است حال اگر اجرا نمیشود حقی از کارگران ساختمانی ضایع میشود.
رحمانی با اعلام اینکه بارها طی سوال و تذکر از وزیر مربوطه بازخواست شده است گفت: با این وجود همچنان در اجرا مشکل وجود دارد که دلایل آن برای مجلس روشن نیست.
وی گفت: اجرایی نکردن بیمه کارگران ساختمانی به معنای آن است که ۳۰۰ هزار شغل را در تهدید مستقیم قرار داده باشد در حالی که قانون آن وجود دارد.
عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: باید کارگران مدرک داشته باشند تا هر شغلی مرتبط با مدرک آن باشد به نوعی که سازمان فنی حرفهای ازکارگران ساختمانی آزمون بگیرد و به هر کدام براساس تخصص مدرک بدهد نه آنکه کارگر گچ کار، سیمانکار، کاشی کار و به عبارت دیگر همه کاره باشد.
کلمه: انقلاب فرهنگی پدیدهای چند وجهی است که برای بررسی ابعاد مختلف آن باید به مناسبات زیادی توجه داشت. شرایط سیاسی خاص سالهای ابتدای انقلاب در کنار برخی خواستهای مرسوم انقلابیون در ساختار جدید به همراه شناخت ساز و کار حاکم بر نهاد دانشگاه، از جمله این موارد است. با دکتر صادق زیباکلام در دوم اردیبهشت سالگرد انقلاب فرهنگی سال ۵۹ در این باره به گفتوگو نشستیم. استاد آن مقطع دانشکده فنی دانشگاه تهران که بعدها به یکی از اساتید شاخص علوم سیاسی بدل شد با توجه به تسلط بر مباحث تاریخی، سیاسی و شناخت دقیق از فضای دانشگاه، مرجعی معتبر برای پاسخ به سوالات ستاره صبح در این باره بود.
پدیده انقلاب فرهنگی در مقطعی از تاریخ بعد از انقلاب رخ داد و به غلط یا درست، حدود دو سال دانشگاههای کشور تعطیل شد. از نظر شما سلسله عوامل شکلگیری این پدیده چه بود؟
من در این باره به طور مفصل صحبت کرده و در کتاب دانشگاه و انقلاب درباره آن توضیحات مبسوطی ارائه کردهام. در اینجا هم سعی میکنم چکیده این مطالب را بیان کنم. اساساً بعد از انقلاب به تدریج در محیطهای دانشگاهی بحثی پیش آمد به اسم انقلاب فرهنگی و ضرورت آن. در مجموع سه جریان نیز به طور کلی به دنبال انقلاب فرهنگی بودند.
جریان نخست جریانی بود که از اینکه گروههای معاند علیه نظام و انقلاب، دانشگاه را مامن و مرکز فعالیتهای خود کرده و از دانشگاه، فعالیتهای خود در مدارس، ادارات و کارگران را سازماندهی میکنند ناراحت بوده و اعتقاد داشتند که دانشگاه نباید برای برخی گروهها ستادی باشد برای فعالیت علیه نظامی که بیش از ۹۸ درصد از مردم به آن رای آری دادهاند.
گروه دوم جریانی بود که به دنبال نوعی ادبیات جهان سومی بودند که از اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ میلادی – که در سال آخر آن انقلاب رخ داد – فعال بودند. آنها به دنبال بحثهایی مانند «تکنولوژی مناسب» بودند.
*بحث بومی کردن علم؟
خیر مانند امروز به دنبال بومی کردن علم نبودند اما به دنبال بومی کردن صنعت و تکنولوژی بودند. خود من هم به این تفکر تعلق داشتم و عمده بحثهایی که مطرح میشد این بود که یک فارغالتحصیل رشته مهندسی دانشکده فنی دانشگاه تهران، شریف یا پلی تکنیک چقدر میتوانند در اقتصاد، صنعت و تکنولوژی ایران که به تعبیری وابسته است نقش داشته باشند؟ یعنی فعالیت در جامعه صنعتی و اداری ما چقدر کار آیی دارند؟
این بحث در هند و کشورهای امریکای جنوبی مطرح شده بود و برخی اندیشمندان اروپایی که گرایش چپ داشتند نیز آن را مطرح ساخته بودند. این باور وجود داشت که با توجه به دروسی که در این رشتهها تدریس میشود یک فارغ التحصیل دانشکده فنی ما اگر برود امریکا، انگلیس و آلمان کارایی بیشتری خواهد داشت تا ایران.
*یعنی علم آموزش داده شده را منطبق با تکنولوژی صنایع و بخشهای مختلف ایران نمیدانستید؟
بله یعنی آنها نمیتوانستند در جامعه ایران فعالیت مناسب داشته باشند یا بهتر بگویم تصور آن روز ما این بود که آنها خیلی با مختصات توسعهای که در جامعه ایران رخ داده نمیتوانند کارایی داشته باشد. مثل اینکه در آن مقطع، یک کامپیوتر فوق پیشرفته به یک روستا که استفاده از آن را نمیدانند انتقال داده میشد. نتیجه مشخص بود چرا که در آنجا ماشین حساب، لوله کشی آب، خانه بهداشت و… خیلی بیشتر کارایی دارد.
گروه سومی هم بود که معتقد بودند علوم انسانی و اساساً علم باید دوباره تعریف شده و «اسلامی» شود. به عبارت دیگر آنها میگفتند حقوق، علوم اجتماعی و روانشناسی که در دانشگاه تهران و سایر دانشگاههای کشور تدریس میشود به هر حال غربی هستند و نگاه آنها ملهم و متاثر از اندیشه غربی است. با توجه به اینکه اسلام نگاه خود را به جامعه دارد، انسان و مناسبات اجتماعی آن دارد باید آن نگاه را پیدا کرده و در دانشگاهها حاکم کنند. بحث این نبود که نگاه غربی کنار گذاشته شود بلکه بحث این بود که چون جامعه اسلامی است، نگاه به علوم انسانی هم باید انسان محور باشد. در واقع اگر مارکسیسم و لیبرالیزم غرب هم وجود داشت اسلام باید محور باشد.
*این سه جریان مورد اشاره شما، اهداف کاملاً متفاوتی را دنبال میکردند. پس چطور توانستند به یک حرکت واحد برسند؟
بله به رغم این مساله آنها در یک نکته مشترک بودند که وضع موجود باید تمام شود اما هر کس به دلیلی به دنبال انقلاب فرهنگی بود. اما در اینکه دانشگاه باید تعطیل شود و وضع موجود باید تغییر کند هر سه جریان متفق بودند.
*این باور وجود دارد که جرقه این خواسته از سال ۵۸ زده شد. به نظر شما چه عواملی وقوع انقلاب فرهنگی در سال ۵۹ را تسریع کرد؟
فضای سیاسی به این مساله کمک کرد چون واقعاً فعالیت سازمانها و تشکیلات معاند با نظام در دانشگاهها به مرحلهای رسیده بود که برای هواداران نظام غیر قابل تحمل مینمود. این امر حتی برای دانشجویان مسلمان هم سخت بود. در نتیجه دانشگاه به تدریج از خرداد و تیر ماه ۵۸ به سمت و سوی تعطیل شدن رفت و این مباحث در سال تحصیلی ۵۸ – ۵۹ و از مهر ماه همان سال ادامه پیدا کرد منتها هر چه به سمت پایان سال تحصیلی میرفتیم ابعاد تازهای مییافت و برخی درگیریها در دانشگاه آغاز شد.
*این درگیریها فقط در تهران و به خصوص در دانشگاه تهران به عنوان کانون تحرک سیاسی آن مقطع به وقوع پیوست؟
خیر، در استانها هم مواردی به وقوع پیوست. به عنوان مثال در دانشگاه تبریز آقای هاشمیرفسنجانی برای سخنرانی رفته بود که چریکهای فدایی خلق و مجاهدین تظاهرات کردند و سخنرانی ایشان به هم خورد. در واقع این روند از خرداد ۵۹ به نقطه غیر قابل تحمل رسید. پس از آن دانشگاهها تعطیل شده و ستاد انقلاب فرهنگی به امر امام تشکیل شد.
*اعضای ستاد چه کسانی بودند؟ تقسیم کار صورت گرفته میان اعضای ستاد بر چه مبنایی بود؟
امام به چند نفر حکم دادند. آقایان دکتر عبدالکریم سروش، علی شریعتمداری، مرحوم ربانی املشی، شمس آل احمد و جلالالدین فارسی هسته اصلی ستاد را تشکیل دادند و قرار شد هر یک بخشی از داستان انقلاب فرهنگی را پیگیری کنند. شمس آل احمد به مسائل فرهنگی و مطبوعاتی میپرداخت، مرحوم ربانی املشی جنبهای که ارتباط بین حوزه و دانشگاه را در نظر داشت دنبال میکرد و دکتر سروش و شریعتمداری هم بحث اسلامی شدن دروس علوم انسانی را در دستور کار داشتند. در واقع از زمانی که ستاد در ساختمان وزارت فرهنگ و آموزش عالی در خیابان استاد نجاتالهی مستقر شد کار تدوین آیین نامه و تشکیل کمیتههای تخصصی آغاز شد.
*با تعطیلی دانشگاهها چه مشکلاتی پیش آمد؟ به هر حال دانشگاه قلب تپنده هر کشوری است. در آن مقطع اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه به چه کارهایی مشغول بودند.
در آن مقطع و همزمان با آن در ۳۱ شهریور ۵۹، عراق به ایران حمله کرده و جنگ آغاز شد. بنابراین بخشی از دانشجویان مسلمان به سمت جنگ و جبهه رفتند و نسل اول فرماندهان سپاه را بچه مسلمانهای سال آخر دانشگاههای فنی شکل دادند. بنابراین دانشجویان و اساتید مسلمان بیشتر درگیر جنگ و مباحث آن شدند.
اولین مشکل این بود که با خیل عظیم اساتید و کارمندان چگونه برخورد شود؟ دانشجویانی هم که طرفدار گروههای مارکسیست و کمونیست بودند به سمت سازمان و تشکیلات خود رفتند. اساتید مسلمان هم که دارای صبغه اسلامی بودند با نهادهای انقلابی و دولت همکاری میکردند. در این میان بخش قابل توجهی از اساتید و کارمندان مانده بودند که نه مخالف نظام بودند نه خیلی هوادار به شمار میرفتند. بخشی از آنها که رسمی بودند و دولت نمیتوانست آنها را اخراج کند اما اولین موج ویرانگر به سمت اساتیدی آمد که پیمانی بودند. آنها به تدریج قراردادشان تمام میشد و به دلیل تعطیلی دانشگاهها نیازی دیده نمیشد که به آنها همچنان حقوق داده شود.
بنابراین آنهایی که طرفدار نظام تشخیص داده نمیشدند قرارداد آنها دیگر تمدید نشد. آخرین حقوق خود را در اواخر ۵۹ و اوایل سال ۶۰ گرفتند و عملاً از دانشگاه کنار گذاشته شدند. به نظر من این بخش از آسیبهای انقلاب فرهنگی ضایعه عظیمی بود چرا که دامن خیلی از اساتید جوان دانشگاهها را گرفت. آنهایی که فنی، پزشکی و علوم پایه خوانده بودند به استرالیا، کانادا و امریکا رفتند چه اینکه بسیاری از آنها فارغ التحصیل دانشگاههای خوب غرب بودند. اما آنهایی که علوم انسانی خوانده بودند این امکان را کمتر داشتند و بعضاً در تشکیلات اداری و نهادی که جهاد دانشگاهی نام گرفت مشغول به کار شدند و بخشی از آن بعداً به دانشگاه باز گشتند.
*وضع دانشجویانی که گرایش اسلامی پر رنگ نداشته و در عین حال سیاسی و فعال در گروههای چپ نبودند چه شد؟
آنهایی که نه چپی بودند و نه اسلامی، در برخی مراکز مشغول به کار شدند و خب وضع کار بهتر از امروز بود. به عنوان مثال در آموزش و پرورش درس میدادند یا در یک شرکت مشغول شدند تا ببینند چه پیش میآید. مشکل اینجا بود که با دانشجویان سمپات و هوادار گروههای معاند چه باید کرد؟ همان طور که خیلی از اساتید به دلیل وابستگی به این جریانها کنار گذاشته شدند، متاسفانه این دسته از دانشجویان هم اخراج شدند.
*این دانشجویان بیشتر حامی چه گروههایی بودند؟
هوادار گروههای مختلفی بودند از چریکهای فدایی خلق و توده تا جبهه ملی و حامیان دکتر مصدق و غیره.
*از نظر شما امکان بازگشت این دانشجویان به دانشگاه وجود داشت؟ به هر حال این نگرانی در نظام دیده شده بود که آنها بار دیگر به فضای دانشگاه را به قبل از انقلاب فرهنگی در حوزه فعالیت احزاب و تشکلها در دانشگاه برگردانند.
صد درصد این امکان بازگشت وجود داشت. در دوران انقلاب انتظار اینکه دانشجویی در دانشگاه تهران درس بخواند و با سازمان مجاهدین، انجمن اسلامی، حزب توده و… ارتباط نداشته باشد انتظار بیهودهای بود. حالا فرض کنیم یک دانشجویی ترم اول رشته برق یا حقوق دانشگاه تهران از چریکهای فدایی خلق و دکتر مصدق طرفداری کرده بود یا فکر کرده بود که حرفهای نورالدین کیانوری خیلی مهم است. به نظر من نباید اصرار به اخراج آنها میشد. متاسفانه برخی دانشجویان نزدیک به انجمن اسلامی و بعدها دفتر تحکیم وحدت در این باره نقش داشتند و این دانشجویان کنار گذاشته شدند.
*در ابتدای دولت مهندس موسوی که مقارن با دوران وزارت دکتر محمد علی نجفی در وزارت فرهنگ و آموزش همراه بود عدهای تلاش میکردند که دانشگاه همچنان بسته بماند. شما در صحبتهای خود اشاره داشتید که شرایط دو سال اول انقلاب، فضا را به سمت انقلاب فرهنگی برد. به نظر شما اهدافی که از این حرکت وجود داشت در مقطع تعطیلی دانشگاهها به دست آمده بود؟ عملکرد ستاد انقلاب فرهنگی قابل دفاع بود؟
از آسیبهای جدی اخراج و تصفیه استاد و دانشجو و کارمند که بگذریم مساله اساسی و بنیادیتر این بود که گروهی که میخواستند دانشگاهها تصفیه شوند به اهداف خود رسیدند.
*دو گروه دیگر چطور؟
آن گروهی که به دنبال «تکنولوژی مناسب» بودند بحثهایی را مطرح کردند و خیلی هم در ستاد انقلاب فرهنگی به جایی نرسید و به بیان دیگر مهندسی مکانیک بعد از انقلاب فرهنگی، همان مهندسی مکانیک قبل از انقلاب فرهنگی شد. اما بحث اصلی به خواست گروه سوم بازمیگشت؛ گروهی که دستکم به دنبال اسلامی کردن علوم انسانی بودند. اینجا اصلیترین بحثها و درگیریها اتفاق افتاد. تصور کسانی که در این گروه قرار میگرفتند و حتی تصور افرادی که جزو این جریان نبودند – مثل من که آن موقع استاد دانشکده فنی بودم – این بود که پدیدهای به نام علوم سیاسی اسلامی، مدیریت اسلامی، علوم تربیتی اسلامی و.. وجود دارد اما رژیم شاه چون وابسته و نوکر امریکا بوده اجازه تدوین نداده است. بنابراین کاری که باید انجام میگرفت این بود که یک نفر با پیکان برود حوزه علمیه قم و سر فصلهای علوم انسانی اسلامی در علوم سیاسی، روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی، مدیریت و روابط بینالملل را به تهران بیاورد و به ستاد انقلاب فرهنگی بدهد و ستاد هم اینها را تدوین کند. از اول مهر هم دانشجویان این رشتهها، علوم انسانی اسلامی را فرا بگیرند. دستکم این تصور خیلی از دانشجویان طرفدار گروه سوم بود.
*چرا این مساله به نتیجه نرسید؟ به هر حال در سالهای بعد از انقلاب فرهنگی هم، همان دروس و چه بسا بیشتر از قبل – به دلیل افزایش ترجمه و نگارش کتب جدید در غرب – در رشتههای علوم انسانی تدریس شد.
برای اینکه هر چه جلو رفتیم معلوم شد که چنین پروندهای در قم وجود ندارد. خیلی چیزها در قم هست اما جایی که دو سه صفحه سرفصل علوم سیاسی اسلامی و.. اصلاً وجود نداشت. یک مرحله جلوتر برویم اصلاً کسی تا پیش از آن به دنبال تدوین چنین سرفصلهایی نبوده است. این بحثها به شکل گسترده و عمیق دنبال شد تا سال ۶۱ که به یک نوع مشاجره و منازعه بین دانشجویان مسلمان و اعضای ستاد انقلاب فرهنگی بدل شد.
*اعضای ستاد چه موضعی داشتند؟ آنها هم به این نتیجهای که شما رسیده بودید، رسیده بودند؟ این منازعه چرا آغاز شد؟
بله اعضای ستاد متوجه این مساله شده بودند و منازعه از آنجا آغاز شد که دانشجویان مسلمان، اعضای ستاد را متهم میکردند که شما با حوزه همکاری نکردید. در این میان برخی اعضای ستاد که در تب و تابهای اولیه بیرون افتادند مثل آقای شمس آل احمد و آقای ربانی املشی هم به دلیل کسالت، کمتر به ستاد میرفتند و بعداً هم رحمت خدا رفتند. طرف اصلی دعوای دانشجویان مسلمان، آقایان دکتر سروش، شریعتمداری و جلالالدین فارسی بودند.
*استدلال آنها در اعتراض به عملکرد این چهرهها چه بود؟
میگفتند درست است که آقای دکتر علی شریعتمداری مسلمان است اما کجا درس خوانده؟ در امریکا! آقای دکتر عبدالکریم سروش درست است که نظریه پرداز علوم اسلامی است اما کجا درس خوانده؟ اولاً ایشان در جوانی که داروسازی خوانده و یکی دو سال در لندن فلسفه خوانده آن هم فلسفه غرب و آقای فارسی هم که دانشگاه نرفته است پس تکلیف گرایش آنها مشخص است. این اعضا هم در مقابل اتهامات از خود دفاع کردند البته دکتر شریعتمداری و سروش وارد این دعوا نشدند. اما جلالالدین فارسی قرص و محکم وارد شد. علت این بود که فارسی خود را یکی از پایههای انقلاب میدانست و این اتهامات برای وی بسیار سنگین بود. پاسخهای ایشان به دانشجویان هم در روزنامه کیهان و جمهوری اسلامی منتشر میشد.
*این پاسخها چه محورهایی داشت؟
او این اتهامات را رد میکرد و میگفت از حوزه خواستیم اما چنین سرفصلهایی اصلاً وجود ندارد. دکتر سروش هم بر این مساله تاکید داشت. وقتی کار به اینجا رسید دانشجویان مسلمان در حالت بهت فرو رفتند که مگر میشود با این همه متفکر، حوزه اینها را نداشته باشد؟
*این مباحث در حوزه و در بین کتب دینی وجود داشت؟
این طور بگوییم که اگر چیزهایی هم بود قابل استخراج نبود یا کسی به دنبال آن نرفته بود. در اینجا برخی روحانیون متوجه آسیب این نوع نگاه به حوزه شدند و شروع به پاسخ دادن به شبهات کردند. یکی از این افراد آقای هاشمیرفسنجانی بود. مرحوم محمدرضا فاکر که متولی آموزش و پروش بود هم در این باره فعال شد. ستاد انقلاب فرهنگی اما در این میان بیگناه بود و درست میگفت. اعضای آن میگفتند که ما خواهان همکاری حوزه علمیه قم بودیم و بارها رفتیم قم و آنها آمدهاند تهران اما چیزی به ما ندادند. در نتیجه این سوال پیش آمد که آیا اساساً حوزه این گونه منابع را در اختیار دارد؟ اینجا بود که آقای هاشمی و فاکر وارد میدان شدند و اعتقاد داشتند که عدهای میخواهند به اعتبار حوزه لطمه بزنند.
*فرجام این بحثها چه شد؟
سال ۶۲ آقای دکتر سروش موفق شد که مجوز باز شدن مجدد رشتههای علوم انسانی را بگیرد. از سال ۶۲ تقریباً دانشکدههای دیگر کار خود را شروع کرده بودند اما به دلیل مباحثی که به آن اشاره شد علوم انسانی پا در هوا مانده بود. هنر سروش این بود که توانست موافقت امام و آقای هاشمی را برای بازگشایی علوم انسانی بگیرد.
*مگر مقاومتی برای این مساله بود که نیاز به رایزنی داشت؟
برخی دانشجویان در مقابل فعالیت دوباره رشتههای دانشگاهی علوم انسانی مقاومت میکردند چرا که میگفتند این علوم سیاسی، تربیتی، روانشناسی، مدیریت و… همان رشتههای پیش از انقلاب فرهنگی است! هنر سروش این بود که به آنها گفت چه اسلامی هست و چه نیست، میخواهیم آنها را باز کنیم. فقط یک سری واحدها تحت عنوان واحدهای اسلامی به سر فصل دروس این رشتهها اضافه شد. به هر حال دانشجویان همه رشتهها باید یک سری دروس مانند معارف و اخلاق و انقلاب اسلامی و بعدها وصیت نامه امام را بخوانند. اما یک سری واحدهای اسلامی تخصصی هم اضافه کردند. مثلاً در علوم سیاسی واحد دین و دولت در اسلام، دیپلماسی پیامبر (ص)، در علوم تربیتی، علوم تربیتی از دید قرآن و نهج البلاغه را اضافه کردند.
*به نظر شما این مساله توانست اهداف مد نظر گروه سوم را محقق کند و این رشتهها اسلامی شوند؟
مشکل اصلی واحدهای جدید نبود بلکه مشکل اساتید آن بودند که حرفی برای گفتن نداشتند. یعنی چی؟ یعنی استادی که باید حکومت از نظر قرآن، نظریه فیلسوفان اسلامی درباره دولت در اسلام را تدریس میکرد، حرف زیادی برای گفتن نداشت. مشکل استاد هم نبود چرا که هم اساتیدی که از حوزه میآمدند چه آنهایی که به قول مهندس بازرگان، مکلا بودند حرفی برای گفتن نداشتند. با سوادترین آنها میتوانست تاریخ صدر اسلام را تشریح کرده یا کلیاتی راجع به ویژگیهایی حاکم اسلامی بیان کند که به نظر من اینها دانشجویان را اقناع نمیکرد و انتهای آن مشخص نمیشد که نظریه سیاسی اسلام در باب حکومت چیست؟ در طول ترم که فقط نمیتوان نگاه متفکرین غربی، بوداییان، مارکسیستها و… این را نقد کرد. سوال این بود که بسیار خب به هر حال ترم تمام شد پس اسلام چه میگوید؟ اگر هدف از ایجاد دروس اسلامی این بود که اسلام برای دانشجویان مطلوبیت پیدا کند هیچ یک از دروس اسلامی ما نه آنهایی که عمومی بود و نه اختصاصیها نتوانستند موفق عمل کنند.
*در یک جمع بندی کلی، انقلاب فرهنگی پدیدهای ناگزیر بود؟
سال ۵۹ اینگونه به نظر میآمد اما وقتی با عقل امروز به عقب مینگریم هیچ ناگزیری نبود. اینکه دانشجویان طرفدار رجوی، فرخ نگهدار و دکتر مصدق هستند خیلی مهم نبود و طبیعت اول انقلاب بود. در انگلیس که درس میخواندم عبارتی مشهور بود که دانشجویان در سال اول، مورنینگ استار میخوانند که ارگان حزب کمونیست بود. سال دوم گاردین و ایندیپندنت که لیبرال است مورد توجه قرار دارد. سال سوم تایم میخوانند که محافظهکار است و سال چهارم فایننشال تایمز میخوانند که به دنبال اقتصاد باشند! این طبیعت دانشگاه است. خطاست که این دانشجو را اخراج و داغ و درفش کنیم. در واقع گروه سوم منتظر است آن پیکان این ۱۳۵ کیلومتر بین قم و تهران را طی کند و سرفصلها را بیاورد. من در کتابهایی که نوشتم گفتم تاکید کردم که نه به عنوان صادق زیبا کلامی که در سال ۵۹ استاد دانشکده فنی بودم و شناختی از علوم انسانی نداشتم بلکه به عنوان استادی که ۲۰ سال است که در دانشکده علوم سیاسی تدریس میکنم اعتقاد دارم نه علوم سیاسی اسلامی وجود دارد و نه علوم سیاسی غربی و مارکسیستی. علوم سیاسی یعنی نگاه به مناسبات قدرت. حالا فرد مسلمان میگوید باید این شکل به قدرت نگاه شود و دیگران هم نظر متفاوتی دارند. همه اینها میشود علوم سیاسی. اتفاقاً دانشجوی علوم سیاسی باید نگرشهای مختلف به بحث مناسبات قدرت را بداند. وقتی در غرب علوم سیاسی تدریس میشود میگویند این دیدگاه افلاطون، لاک، هابز و… است. یعنی واحدی به نام علوم سیاسی غربی وجود ندارد بلکه تکه پارههایی است که حتی با هم در تضاد هستند. آنچه «میل» میگوید با آنچه «مارکس» میگوید ۱۸۰ درجه فرق دارد. علوم سیاسی نمیتواند ایدولوژی محور باشد.
*در آغاز دهه چهارم انقلاب فضای فرهنگی و مناسبات فرهنگی دانشگاه به بلوغ رسیده است؟ یعنی اگر انقلاب فرهنگی نبود باز هم در این نقطه قرار داشتیم؟
قطعاً این طور است مگر در جامعه انقلاب فرهنگی رخ داده است که به بلوغ فعلی رسیده است؟ همکاری سازمان مجاهدین در جنگ تحمیلی با دشمن ما، بیش از هر کتاب و رسالهای باعث جمع شدن بساط سازمان مجاهدین شد. شما حتی اگر مخالف نظام حاکم باشید توجیه گر همکاری با دشمن ایران نمیتوانید باشید. به نظر من تحولاتی که در سه دهه در جامعه رخ داد خیلی چیزها را تغییر داد. امروز کسی در دانشگاه طرفدار حزب توده نیست. طرفداران اسلامیت هم دچار تحولاتی شدهاند. بر همین اساس اعتقاد دارم انقلاب فرهنگی کار خوبی نبود بخصوص اینکه صدها و هزاران استاد و دانشجوی خوش فکر اخراج شدند و این یک آسیب جدی بود.
منبع : ستاره صبح ، شماره ۲۲
کلمه: محمد حسین آقاسی، وکیل دادگستری از احتمال کاهش حکم اعدام امیررضا عارفی خبر داد.
بنابراطلاع گزارشگران هرانا، وکیل عارفی گفت: هنوز حکم تجدید نظر موکلم را رویت نکرده ام اما به من اطلاع دادند که حکم وی به پانزده سال کاهش یافته است.
به گفته وی، این خبر به اطلاع خانواده عارفی رسیده است.
کلمه: دادستان تهران گفت: پرونده روزنامه بهار هنوز به دادسرا ارسال نشده است.
عباس جعفری دولت آبادی در گفتگو با ایسنا درباره آخرین وضعیت روزنامه بهار تصریح کرد: هیات نظارت با استناد به بندهای ۱، ۸ و ۱۱ ماده ۶ و تبصره ۲ قانون مطبوعات، روزنامه بهار را توقیف کرده است.
وی با تاکید بر اینکه هنوز این پرونده به دادسرای تهران ارسال نشده است، گفت: با این وجود باید منتظر ارسال پرونده به دادسرای تهران باشیم.
روز ۳۰ فروردین سال جاری، روزنامه بهار بر اساس مصوبه هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد و دبیر این هیات اعلام کرد که این روزنامه به دلیل درج مطالب خلاف واقع، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سوال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی، همچنین افترا به نهادها و ارگانهای رسمی کشور، مشمول بندهای ۱، ۸ و ۱۱ ماده شش قانون مطبوعات تشخیص داده شده و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شمارههای دو ماهه اخیر، مقرر شد با عنایت به تبصره ۲ ماده ۶ و به استناد ماده ۱۲ قانون مطبوعات، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود.
کلمه: سخنگوی وزارت امور خارجه گفت:براساس تقسیم کاری که میان کشورهای آسیایی صورت گرفته است ایران برای عضویت در شورای جهانی حقوق زنان از شورای حقوق بشر انصراف داد.
رامین مهمانپرست در گفتگو با ایلنا در رابطه با اخباری که حاکی از انصراف ایران برای عضویت در شورای جهانی حقوق بشر است گفت: این خبر صحت دارد اما منطق ما برای انجام این تصمیم بنا بر سیاستی است که در نشست اخیر کشورهای آسیایی اتخاذ شد.
وی افزود: براساس تصمیمگیریهای جدید قرار است تمامی کشورهای آسیایی عضویت خود را در مجامع جهانی با اجماع کشورهای دیگر این قاره اتخاذ کنند و تقسیم کاری نیز صورت گیرد.
سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد: ایران از عضویت در شورای جهانی حقوق بشر انصراف داده است تا یکی دیگر از کشورهای قاره آسیا که با نظر مساعد کشورهای دیگر این قاره انتخاب شده است جایگزین ما شوند و به نظر میرسد که این کشور تایلند باشد.
وی خاطرنشان کرد: براساس تصمیمگیریهای صورت گرفته قرار است ایران در شورای جهانی حقوق زنان کاندید شود و تمامی کشورهای قاره آسیا با اجماع از عضویت ما حمایت
خواهند کرد.
مهمانپرست در پاسخ به این پرسش که آیا کشور تایلند موضع منتقدانهای در رابطه با بیانیههای غیرمستقل شورای جهانی حقوق بشر که ما را متهم به نقض حقوق بشر میکند خواهد داشت گفت: هر یک از کشورهای آسیایی که در شورای جهانی حقوق بشر عضویت داشته باشد از موضع تمامی کشورهای این قاره حمایت خواهد کرد.
کلمه:سردار سرتیپ پاسدار یدالله جوانی ، فارغالتحصیل رشته علوم استراتژیک با گرایش علوم دفاعی از دانشگاه عالی دفاع ملی است که از اشراف بالایی نسبت به مسایل نظامی برخوردار است.آنگونه که خود میگوید ابتدا در سال ۱۳۵۹ به عنوان بسیجی وارد مجموعه سپاه شده و با آغاز جنگ تحمیلی بهطور رسمی به عضویت سپاه در میآید.جوانی هم اکنون رئیس اداراه سیاسی سپاه است.وی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا ضمن تشریح جزییات تاسیس سپاه،به تحولات سیاسی روز از جمله حوادث بعد از انتخابات و تعطیلی دو حزب اصلاح طلب اشاره میکند و معتقد است دوم خرداد آغاز یک تهدید نرم بود.
سپاه جایگزین توتال و شل میشود
وی با اشاره به فضاسازیها علیه فعالیتهای اقتصادی سپاه و انتقاد از این موضوع گفت: امروز در سپاه این افتخار راداریم که به چنان قابلیتها و توانمندیهای دانشی دست یافتهایم که به راحتی میتوانیم جایگزین شرکتهای بزرگ خارجی شویم بهعنوان مثال با بدست گیری پروژههای بزرگ در عسلویه جایگزین توتال و شل میشویم.
رئیس اداره سیاسی سپاه با تاکید بر اینکه شرایط اقتضای رویکرد سپاه را دارد به تهدیدات نرم دشمن و اقدامات سپاه در این خصوص اشاره کرد و گفت: ما مشخصا از سال ۷۶ به بعد که اصلاحات در کشور شکل گرفت چنین رویکردی را در سپاه داریم که بخشی از فرماندهی سردار صفوی را هم شامل میشود و همجمههایی هم که نسبت به سپاه صورت گرفت از سال ۷۷ به بعد بود.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر از نظر سپاه تفاوتی ندارد که تهدید سیاسی باشد، اقتصادی یا فرهنگی، بلکه از نظر سپاه مهم این است که توانمندی خود را در همان زمینه تهدید بالا ببرد تا بتواند با آن مقابله کرده و از انقلاب و کشور دفاع کند.
امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که سپاه پنجمین ارتش سایبری جهان است
جوانی همچنین در خصوص فعالیت ارتش سایبری سپاه با بیان اینکه مجموعه سپاه در تاریخ حیات خود با دوراندیشی به استقبال هر آنچه که میتواند تهدیدی برای انقلاب وکشور باشد رفته است؛ تصریح کرد: پس از اتمام جنگ تحمیلی که البته به پشتیبانی استکبار از عراق این جنگ صورت گرفت، دشمن همچنان وجود داشته و تهدید رانیز نمیتوان انکارکرد. بنابراین با برآورد صورتگرفته مبنی بر اینکه دیگر هیچ کشور منطقه تهدید برای ما محسوب نمیشود جز اسرائیل و کشورهای فرامنطقهای؛ آمادگی در عرصه تهدیدات سایبری لازم تعریف شد.
وی ادامه داد: امروز دشمنان ما خود اعتراف میکنند که سپاه پنجمین ارتش سایبری جهان است.
رئیس اداره سیاسی سپاه همچنین درخصوص اینکه آیا مجموعه سپاه در طول حیات خود ریزشهایی هم داشته یا خیر با بیان اینکه ریزش و رویش برای حرکتهای اصلاحی و انقلابها امری طبیعی است گفت: ریزش یعنی اینکه افرادی از آرمانهای اصلی و ارزشها فاصله بگیرند. اما حال چرا این اتفاق میافتد و چرا عدهای از مسیر انقلابی که آرمانهایش دینی بوده و تحقق عدالت و یک حرکت الهی مثل مسیر انبیا است فاصله میگیرند؟
در دوران سازندگی دچار انحراف شدیم
وی با تاکید بر پیاده کردن الگوی اسلامی در توسعه افزود:کسانی که برای توسعه و سازندگی آمدند به اینکه توسعه باید اسلامی باشد خیلی اهتمام نورزیدند. اکثرا تحصیلکرده غرب بودند که یا نخواستند و یا نتوانستند و از الگوی اسلامی در توسعه غفلت شد و در کل در دوران سازندگی دچار انحراف شدیم اما نه در ساخت بلکه در چگونگی ساخت. یعنی در دوره سازندگی در این که باید کشور را بسازیم اشتباه نکردیم بلکه در انتخاب مدلها اشتباه کردیم به نحوی که مدلهایی که انتخاب شد عمدتا توسعه غربی بود.
وی با بیان اینکه مدلها وقتی با جامعهای که آرمانهای دینی و اسلامی دارد متناسب نباشد پیامدهای خود را به دنبال خواهد داشت، گفت: مدل توسعه غربی اصل را بر تولید میگذارد وقتی اصل بر تولید گذاشته شود سرمایهگذاری را به دنبال دارد، سپس گفته میشود طبقهای که سرمایهگذاری میکند باید امنیت داشته باشد و تسهیلات دریافت کند بنابراین به پیشرفت و توسعه منهای عدالت توجه میشود. با رفتن عدالت از صحنه برخی ارزشها هم به همراه آن میرود که این موضوع باعث شد طبقه فنسالار، تکنوکراتها بوجود آمد.
رئیس اداره سیاسی سپاه ادامه داد: در دوران سازندگی شاهد شکلگیری طبقه خاصهخواران و رانتخواران شدیم که به نظر میرسد این مقدمهای برای شکلگیری اصلاحات بود.
وی درخصوص جبهه دیگری که در مقابل سپاه قرار دارد گفت:این جبهه، جریانی داخلی است که سپاه را مورد هجوم قرار میدهد جریانی که بدنبال ایجاد انحراف در مسیر انقلاب بوده و اگرچه بخشی از آن در درون خانواده انقلاب بود. ما امروز از آنها به عنوان ریزشهای انقلاب یاد میکنیم. این جریان وقتی که سپاه را مانع رسیدن به اهداف خود که خارج از چارچوب انقلاب بوده، میبیند، شروع به تخریب میکند.
رئیس اداراه سیاسی سپاه گفت: اصلا اینگونه نیست که سپاه در مقابل مردم باشد، اینها دچار توهم شدهاند و فکر میکنند مردم با آنها هستند در حالیکه مردم با هیچکس نیستند، مردم با انقلاب، اسلام، امام و رهبری هستند، اگر فردی و حزبی فکر میکند که مردم با اوست اشتباه میکند.
سردار جوانی افزود: در مقطعی ممکن است فردی با اظهارات و مواضعی که اعلام میکند موجب شود مردم با این تصور که در خط امام است به او رای دهند اما سپس که زاویه او را با خط امام در کارهایش مشاهده میکنند؛ از او فاصله میگیرند.بهعنوان مثال در این انتخابات فردی به موسوی رای داده که حالا و پس از حوادث روی داده از رای خود پشیمان است؛ البته ممکن است فرد دیگری هم که رای داده هنوز به رای خود باقی باشد.
افرادی که ۲۵ خرداد به خیابان آمدند با کسانیکه ۳۰ خرداد به خیابان آمدند متفاوت بودند
وی تصریح کرد: افرادی که ۲۵ خرداد به خیابان آمدند اساسا با کسانیکه ۳۰ خرداد به خیابان آمدند و آن آتشافروزی را انجام دادند متفاوت بودند. آنها تصورشان این بود که واقعا تقلب شده است اما وقتی که سست بودن ادله را میبینند میفهمند که نوعی فریبکاری وجود دارد ونقشههایی در کار است. که البته این گناه مردم نیست !
وی با بیان اینکه مردم نیز به این موضوع پی بردند گفت: چرا موسوی و کروبی جرات نکرند روز ۲۲ بهمن هم به خیابان بیایند و موسوی ادعا کرد که ۲۲ بهمن یک راهپیمایی حکومتی و دولتی بود.
سردار جوانی با بیان اینکه موسوی با شعار خط امام به میدان آمد گفت: موسوی اما با شعار دیگری نیز برای کسانی که در نیویورک و لسآنجلس بودند و در ۳۰ سال انقلاب هم در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکردند آمده، نماد سبز بستند و صف کشیدند و به موسوی رای دادند. در شرایطی که افراد با این تضاد و فاصله میآیند و رای میدهند آیا غیر از آن است که فرد با چهرههای متفاوت ظاهر شود. بنابراین این همان جریان نفاق است که عطریانفر نیز از آن یاد کرد!
وی در خصوص اینکه موسوی از درون جبهه اصولگرایان نیز حامیانی همچون مسیح مهاجری داشت با بیان اینکه ماهیت فتنه در شرایطی که عمیق باشد چنین اقتضایی دارد؛ به روایتی از پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: فردی میتواند در جامعه فتنه ایجاد کند که سابقه و پیشینهای داشته؛ اما با ادعای سابقه خود ،در عمل کار دیگری انجام میدهد که افراد نیز در تشخیص و انتخاب همین ظاهر و باطن دچار تردید و لغزش میشود.
جوانی گفت: امروز جریانهایی احساس میکنند که منافع دنیاییشان به خطر افتاده و این مسیر باید متوقف شود در نتیجه میآیند نظام را متهم به تقلب میکنند و یک عده نیز فکر میکنند که واقعا تقلب شده است. پس کسانی که ۲۵ خرداد میآیند در واقع میبینند که موسوی این ادعا را مطرح کرده است مثل ۳۰ هزار نفری که بر پایه ادعای طلهه و زبیر و عایشه در برابر علی(ع) جنگیدند.
وی با تاکید بر ضرورت بصیرت به عنوان عاملی که از سقوط خواص جلوگیری میکند گفت: در این قضایا سقوط هم داشتیم؛ کسانی که باید با وقوع فتنه نقشآفرینی میکردند اما به هر دلیلی سکوت کردند یا تحلیل نادرست ارائه کرده و بر عمق فتنه افزودند، سقوط کردند. همچنین کسی که باید در موضعی که باشد قرار نگیرد سقوط کرده است. موسوی نیز سقوط کرد!
تحریم سپاه خندهدار است
رئیس اداره سیاسی سپاه در بخش دیگری از این گفتوگو در خصوص اتهاماتی که اخیرا به سپاه نسبت داده میشود و بحث تحریم این نهاد ضمن بیاساس خواندن آنها گفت: تحریم سپاه مقداری خندهدار است. زیرا زمانی نیز با تحریم جمهوری اسلامی آن هم با آن موج تبلیغات نتوانستند به خواسته خود برسند؛ آیا حال انگشت نهادن به سپاه میتواند آنها را به خواستهشان برساند؟
وی در همین رابطه افزود: قطعا اینطور نیست. زیرا بعد روانی این موضوع مد نظر آنهاست؛ به نحوی که بگویند ما با کلیت جمهوری اسلامی مشکلی نداریم و با سپاه مشکل داریم.
جوانی تصریح کرد: من فکر میکنم که اینها در مورد تحریم سپاه نیز به نتیجهای نمیرسند.
وی تاکید کرد: امروز نه سپاه از نظام جداست، نه نظام از مردم و نه سپاه از مردم. نقطه قوت سپاه پشتوانه مردمی آن است اگر دشمنان فکر میکنند با تحریم سپاه به جایی میرسند ریشه در فهم ناصحیح آنها دارد.
اوباما نمیداند چه کار میکند و چه میگوید
سردار جوانی در خصوص اظهارات تهدیدآمیز آمریکا نیز با بیان اینکه فکر میکنم این تهدید نشانه استیصال و درماندگی آنها باشد، به سخنان برژنسکی مبنی بر اینکه آمریکا در برابر ایران هستهای فاقد استراتژی است اشاره کرد و گفت: سخن اوباما در خصوص تهدید ایران از روی سردرگمی است. اوباما نمیداند چه کار میکند و چه می گوید. آمریکا در ۳۱ سال گذشته در برابر ایران روز به روز در حال عقبنشینی است.
وی با بیان اینکه بسیار بدیهی است که از بکارگیری سلاح هستهای پیروزی به دست نمیآید،گفت: آمریکاییها داغ ننگی را به پیشانی دارند که تا ابد از بین نخواهد رفت و آن هیروشیما و ناکازاکی است.
رئیس اداره سیاسی سپاه در پایان اظهارات خود گفت: اوباما خیلی زود در پیشبرد آنچه که از پیش توسط کسانی که رئیسجمهور را در آمریکا به قدرت میرسانند دچار ناکامی شد و تهدید هستهای وی این برکت را داشت که ماهیت دولت وی را روشن کرد.
کلمه:رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان همدان گفت: براساس آمارسازمان تامین اجتماعی استان سال گذشته بیش از ۱۷۰۰ نفرازبیمه بیکاری استفاده کرده اند که نسبت به سال ۸۷ از رشد ۲۵ درصدی برخوردار بوده است .
به گزارش ایلنا، احمد معبودی از ارائه سهام عدالت به کارگران خبر داد و اظهارداشت: با پیگیری های صورت گرفته برگه های سهام عدالت ازطریق کانون شوراها در اختیار کارگران قرار می گیرد.
معبودی با بیان اینکه کارگران از اقشار زحمتکش و پرتلاش کشورهستند و درتمام صحنه های سیاسی واقتصادی حضورفعال دارند افزود: بیش از ۳۵ درصد نیروی کاراستان را جامعه کارگری تشکیل می دهد.
معبودی اظهارداشت: وضعیت اقتصادی و طرح هدفمند کردن یارانه ها مشکلاتی را برای جامعه کارگری به وجود آورده است وبرخی کارگاه ها به دلیل عدم مدیریت صحیح اقدام به اخراج دسته جمعی کارگران می کنند.
وی خاطرنشان کرد: براساس آمارسازمان تامین اجتماعی استان سال گذشته بیش از ۱۷۰۰ نفرازبیمه بیکاری استفاده کرده اند که نسبت به سال ۸۷ از رشد ۲۵ درصدی برخوردار بوده است .
این فعال کارگری گفت: افزایش روند اخراج دسته جمعی کارگران واحدهای تولیدی و صنعتی استان باعث افزایش آماربیمه بیکاری شده است که مشکلاتی را درآینده برای سازمان تامین اجتماعی به دنبال خواهد داشت.
وی دراد امه از فعالیت ۱۹ شورای اسلامی کار در کارخانجات استان خبرداد و گفت: با تعامل سازنده بین کارگر وکارفرما و رعایت اصل سه جانبه گرایی درکانون شوراهای اسلامی کار استان برخی مشکلات کارگران قبل از ارجاع به مراجع حل اختلاف وهیات های تشخیص برطرف می شود.
معبودی با اشاره به اینکه بیش از ۷۸ درصد کارگران استان قراردادی هستند تصریح کرد: تعیین نرخ دستمزد درسالجاری کمترین اعتراضات را درمیان کارگران و کارفرمایان به دنبال داشته است که نشان ازتوجه مسئولین به حل مشکلات این قشردارد.
کلمه:جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن امسال به روزنامهنگاران تحت فشار ایران تعلق گرفت.مازیار بهاری خبرنگارهفتهنامه نیوزویک که به تازگی اززندان آزاد شده قرار است این جایزه را به نمایندگی از طرف همکاران ایرانیاش دریافت کند.
جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن در سال ۲۰۱۰ میلادی به خاطر تلاش روزنامهنگاران ایرانی برای گزارش واقعیتهای موجود در کشورشان به دنیا، به این روزنامهنگاران تعلق میگیرد. از آنجایی که اکثر روزنامهنگاران ایرانی مجاز به ترک ایران نیستند و تعداد زیادی از آنها نیز در زندان به سر میبرند، مازیار بهاری روزنامهنگار ایرانی مقیم لندن به نمایندگی از طرف همکاران خود این جایزه را دریافت خواهد کرد.
به گزارش دویچه له بنیاد هنری نانن در سایت رسمی خود ضمن اعلام این خبر نوشته است: «دستگیریها و بازداشتهای غیرقانونی روزنامهنگاران توسط پلیس و نیروهای امنیتی، کنترل شدید رسانهها توسط دولت، برخوردهای خشونتآمیز و سوءرفتار با روزنامهنگاران و تعداد روزافزون روزنامهنگارانی که مجبور به فرار از ایران میشوند نشاندهنده موقعیت کنونی آزادی مطبوعات در ایران است».
مازیار بهاری در مورد دریافت این جایزه به نمایندگی از طرف روزنامهنگاران ایران میگوید: «راستش این هم باعث افتخار است که من به نمایندگی از روزنامهنگاران ایرانی این جایزه را بگیرم، چون تا آنجایی که من میدانم در آلمان و در سطح جهان این جایزهی معتبری است، و هم باعث تأسف است که چرا ما باید در کشوری باشیم که هموطنان ما به زندان بیفتند، فقط به خاطر این که مسائلی را به صورت مسالمتآمیز بیان میکنند. این یک حس دوگانه است. از یکطرف افتخار است و از طرف دیگر باعث تأسف».
وی مهمترین تاثیر این جوایز بر کار روزنامهنگاران ایران را در این میداند که آنان احساس تنهایی نمیکنند و میفهمند که دنیا در کنارشان است.
مازیار بهاری که خود نزدیک به چهار ماه را در زندان بوده خطاب به همکاران زندانیش چنین میگوید: «همکاران ما در ایران باید بدانند که تنها نیستند و من و دوستان دیگر سعی میکنیم که افکارعمومی را روی موقعیت روزنامهنگاران در ایران جلب کنیم و بگوییم که دولت جمهوری اسلامی ایران نمیتواند مصونیت داشته باشد که هر کاری که دلش میخواهد با روزنامهنگاران و افراد دیگر بکند و هیچ کسی هم هیچ حرفی نزند».
مازیار بهاری در سال ۱۳۴۶ در ایران متولد شد. وی به عنوان گزارشگر هفتهنامه نیوزویک در ایران مشغول به کار بود. پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ مازیار بهاری دستگیر شد و ۱۱۸ روز را در زندان اوین گذراند.
جایزه آزادی مطبوعات هنری نانن سال گذشته به روبرت منارد یکی از موسسان و نیز دبیرکل سابق سازمان گزارشگران بدون مرز تعلق گرفت. این جایزه در سال ۲۰۰۸ از آن یک روزنامهنگار ۴۱ ساله عراقی به نام زینب احمد شد.
کلمه: سردار محمدرضا علیپور رئیس پلیس سابق اطلاعات و امنیت تهران بزرگ و جانشین جدید فرماندهی انتظامی پایتخت در مراسم معارفه خود با تاکید بر کنترل گسترده بر فضای سایبر و همچنین ماهوارهها گفت: سایتها و وبسایتها و ماهوارهها امنیت اجتماعی را هدف قرار دادهاند.
به گزارش ایلنا وی به انعکاس شایعات به منظور تخریب چهره مسئولان، سوءاستفاده از مشکلاتی همچون بیکاری و …… از طریق سایتهای اینترنتی اشاره کرد و گفت: تحرکات نامناسبی از سوی برخی نهادهای به ظاهر اجتماعی و NGOها صورت میگیرد که این نهادها احتیاج به سازماندهی دارند.
وی همچنین به گسترش فعالیتهای شرکتهای هرمی و لزوم برخورد با این شرکتها تاکید کرد.
سردار علیپور در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران نیز حاضر شد و گفت: برنامههای پلیس تهران بزرگ بر اساس برنامههای راهبردی فرماندهی پایتخت پیگیری میشود و بنایمان بر این است که بر اساس خواست مردم اقداماتمان را انجام دهیم.
وی در رابطه با شرکتهای هرمی نیز گفت: این موضوع نیز بخشی از نیازهای مردم است که با هماهنگیهای قضایی برنامههایی در این رابطه تنظیم شده است.
جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به دو هزار و ۷۰۰ مورد برخورد با شرکتهای هرمی تا بهمن ماه سال گذشته گفت: این اقدامات بسنده نمیکند و بخشهای فرهنگی برای ارتقای آگاهیهای مردم باید اقدام کنند.
سردار علیپور در رابطه با برنامههای پلیس در بخش سایبر گفت: در بحثهای سایبری احساسمان این است که باید تمرکز بیشتری کنیم چرا که بحثهای انحرافی شدیدی را در سایتهای اینترنتی میبینیم که شاید فیلتر کردن چند مطلب کافی نباشد و نیاز به انسجام بیشتری وجود دارد.
جانشین فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در رابطه با NGOها نیز اظهار کرد: در رابطه با NGOها در بخشی از امورات متولی پلیس است اما احساسمان این است که در این رابطه احتیاج به سازماندهی وجود دارد تا متولی خاصی داشته باشد.
وی افزود: نابسامانی در رابطه با NGOها باید سر و سامان داده شود و حرف ما این است که نظارت درستی بر این سازمانها صورت نمیگیرد.
علیپور تاکید کرد: ما با NGO مخالفتی نداریم اما هر کاری باید برای خودش ساز و کاری داشته باشد؛ چگونه یک سازمان به یک NGO مجوز میدهد اما کنترل نمیکند؟ و من در رابطه با امنیتی کردن فضای NGOها فکر میکنم یک مقدار اغراق میشود.
کلمه:وکیل مهدی هاشمی از پیگیرد قضایی انتشار دهندگان اخبار کذب علیه موکلش خبر داد.
هوشنگ پوربابایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در خصوص انتشار خبرهای متعدد در مورد اتهامات مهدی هاشمی گفت: برخی رسانههای گروهی با درج خبرهای تعدد در خصوص موکلم، شائبه دخالت در امر تحقیق دستگاه قضایی را به ذهن مبتادر میسازند و از این طریق سعی در محرف کردن افکار عمومی از دغدغههای رایج دادند.
وکیل مهدی هاشمی با بیان اینکه این گروه جهت جلوگیری از رسوایی گروههای حامی خود به تخریب دیگران میپردازند، اظهار داشت: آنها با اینگونه اقدامات خود تلاش میکنند، اقدامات ناصواب خود را مثبت و عملکرد دیگران را با اخبار متواترناصحیح شیاع تلقی و اذهان عمومی را مشوش کنند.
پوربابایی تاکید کرد: انتشار اخبار حقوقی موکلم لزوما باید از سوی مراجع رسمی یا وکلای وی صورت گیرد و اخبار غیررسمی که منشا آن «منابع آگاه» یا «منابع مطلع» و یا از این دست عناوین باشند خالی از حقیقت بوده و مسوولین اخبار مستحق پیگرد قضایی خواهند بود.
وی با بیان اینکه وکلای مهدی هاشمی تمامی اظهارات اشخاص و رسانههای گروهی که مبادرت به انتشار اخبار نادرست میکنند رصد کرده و در صورت لزوم پیگیری قضایی خواهند کرد ادامه داد: به رسانهها پیشنهاد میدهم مطالب منعکس شده از سوی مراجع رسمی و قانونی را با حسن نیت کسب و در راستای رسالت مطبوعاتی منتشر و از انتشار مطلب کذب که موجب تشویش اذهان عمومی میشود خودداری کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر