بر اساس گزارش بانک مرکزی، بدهی دولت به بانکها طی سالهای ۸۴ تا ۹۰ چهار برابر شده است.
با وجود تاکید برنامه چهارم بر انضباط مالی دولت و کاهش بدهی دولت به سیستم بانکی، این موضوع در دولت نهم و دهم روندی معکوس داشته است و بدهی دولت به سیستم بانکی کشور از ۱۱٫۲ هزار میلیارد تومان در سال ۸۴ به رقمی معادل ۴۰٫۳ هزار میلیارد تومان در بهمن ماه سال ۹۰ رسیده است که این نشان از افزایش شدید کسری بودجه دولت در این سالها دارد.
خبر آنلاین در پاسخ به این سؤال که چرا باید دولت در این سالها تا این اندازه بدهی به بار بیاورد، نوشت: واقعیت این است که دولت در سالهای مورد اشاره بی سابقه ترین میزان درآمدهای نفتی تاریخ کشور را در اختیار داشته است و آمارها نشان می دهد طی سالهای ۸۴ تا نیمه اول سال ۹۰ تنها از محل درآمدهای نفتی، فروش اوراق مشارکت، خصوصی سازی و درآمدهای مالیاتی رقمی معادل ۷۲۰ میلیارد دلار درآمد داشته است.
البته این درآمد با لحاظ کردن درآمد ۵۶ میلیارد دلاری صادرات نفت در نیمه اول سال ۹۰ برآورد شده است، در حالی که براساس آخرین گزارش بانک مرکزی در یازده ماهه منتهی به بهمن سال ۹۰ درآمد نفتی ایران به رقم بی سابقه ۱۱۱ میلیارد دلار رسیده و به این ترتیب می توان گفت تنها درآمد نفتی دولت طی سال ۸۴ تا بهمن سال ۹۰ رقمی معادل ۵۲۶ میلیارد دلار بوده است.
بر اساس گزارش خبرآنلاین، با احتساب این ارقام می توان گفت تنها دلیل افزایش بدهی دولت به سیستم بانکی افزایش هزینه های دولت ناشی از بی انضباطی مالی بوده است.
روند رو به رشد این بدهی ها به سیستم بانکی نشان می دهد طی سالهای ۸۸ تا ۹۰ به ترتیب سالانه نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان به بدهی دولت به سیستم بانکی افزوده شده است و این وضعیت البته تا حدود زیادی همزمان است با بحث اجرای قانون هدفمندی یارانه ها که می تواند مهر تائیدی باشد بر مباحثی که حول محور استقراض دولت از سیستم بانکی برای پرداخت یارانه های نقدی مطرح شده بود.
تراز سپرده ها و بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی |
سال | ۸۴ | ۸۵ | ۸۶ | ۸۷ | ۸۸ | ۸۹ | ۹۰* |
بدهی بخش دولتی | ۱۱٫۲ | ۱۲٫۵ | ۱۴٫۹ | ۱۶٫۱ | ۲۳٫۰ | ۳۳٫۱ | ۴۰٫۳ |
دولت | ۳٫۵ | ۵٫۶ | ۹٫۱ | ۱۱٫۶ | ۱۹٫۳ | ۲۹٫۶ | ۳۷٫۰ |
شرکتهای دولتی | ۷٫۸ | ۶٫۹ | ۵٫۸ | ۴٫۶ | ۳٫۷ | ۳٫۵ | ۳٫۳ |
وامها و سپرده های دولتی | ۵٫۳ | ۷٫۱ | ۸٫۹ | ۹٫۵ | ۱۱٫۷ | ۱۲٫۶ | ۱۰٫۷ |
دولت | ۵٫۳ | ۷٫۱ | ۸٫۹ | ۹٫۵ | ۱۱٫۷ | ۱۲٫۶ | ۱۰٫۷ |
شرکتهای دولتی | ۰٫۰ | ۰٫۰ | ۰٫۰ | ۰٫۰ | ۰٫۰ | ۰٫۰ | ۰٫۰ |
منبع: بانک مرکزی واحد: هزار میلیارد تومان * آمارهای سال ۹۰ یازده ماهه است |
سید حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس زندانی که در پی اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده بود، به اتاق دیگری در این بیمارستان جابهجا و ممنوعالملاقات شده و همزمان خانواده او نیز نسبت به هرگونه خبررسانی درباره وضعیت وی تهدید شدهاند.
به گزارش خبرنگار کلمه، ساعتی پیش ماموران اطلاعات سپاه به اتاق محل بستری حسین رونقی در بیمارستان هاشمینژاد حمله کرده و دیگر ماموران مستقر در اتاق و همچنین پدر و مادر این زندانی سیاسی را از اتاق بیرون کرده و سپس حسین رونقی را به اتاق دیگری در همین بیمارستان منتقل کردهاند.
نیروهای اطلاعات سپاه درباره علت این جابهجایی و نیز شرایط محل نگهداری حسین رونقی توضیحی ارائه ندادهاند و از ملاقات پدر و مادر این زندانی بیمار با او نیز جلوگیری کردهاند. آنها گفته اند که این پدر و مادر صرفا در روزهای تعیینشده برای ملاقات از سوی بیمارستان اجازه خواهند یافت فرزند خود را ببینند.
در همین حال حسن رونقی ملکی، برادر این زندانی سیاسی، نیز ساعتی قبل توسط نیروهای امنیتی به صورت تلفنی تهدید شده است. آنها در این تماس از وی خواستهاند درباره وضعیت برادرش سکوت کند.
حسین رونقی ملکی که یکشنبه شب در پی وخامت حالش به بیمارستان منتقل شده بود، با وجود آنکه خطر از دست رفته کلیهاش وجود دارد، حاضر به شکستن اعتصاب غذا نشده و به همین خاطر از وصل کردن سرم نیز جلوگیری کرده است.
این وبلاگنویس زندانی که از دو سال و نیم قبل بدون مرخصی در زندان به سر میبرد، معتقد است بدون پیگیری کامل درمان در خارج از زندان، امکان بهبود وضعیت او وجود ندارد. به همین خاطر او تاکید دارد که تا زمان گرفتن مرخصی درمانی، به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
اما خانواده این زندانی سیاسی نگران اند که ادامه شرایط فعلی به سرانجامی تلخ و ناگوار منجر شود.
جمع گستردهای از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین نیز در نامهای که دیروز در کلمه منتشر شد، هشدار داده اند که رسیدگی نگردن به وضعیت حسین رونقی، ممکن است برای او خطرات جانی در پی داشته باشد. آنها به سابقه مشابه بیتوجهی مسئولان به سلامتی هدی صابر اشاره کرده بودند که به مرگ او منجر شد.
در این نامه همچنین به نظر پزشکی قانونی که در خصوص رونقی ملکی رای به «عدم تحمل کیفر» داده است و همچنین نظر پزشکان متخصص و معالج که بر نگهداری ایشان پس از عمل در خارج از زندان تاکید کرده بودند، اشاره شده است.
سیدحسین رونقی، از روز شنبه گذشته دست به اعتصاب غذا زده است. او قصد خود برای اعتصاب غذا را هفته پیش در نامه ای سرگشاده خطاب به رهبری اعلام کرد و هدفش از این اعتصاب را در قسمتی از نامه مذکور اینگونه شرح داد: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
دیروز کلمه گزارش داد که سیدحسین رونقی با آنکه از طرف ماموران امنیتی برای شکستن اعتصاب غذای خود تحت فشار است و تهدید شده که او را به زندان باز خواهند گرداند و علیه وی به جوسازی رسانه ای خواهند پرداخت، بر حق مرخصی و پیگیری درمان در خارج از زندان تاکید کرده و حاضر به شکستن اعتصاب خود نشده است.
از سوی دیگر، مسئولین زندان هم که پیشتر اعلام کرده بودند کلیه هزینه های درمانی را تقبل می کنند، اکنون گفتهاند که چون زندان با بیمارستان قرارداد ندارد نمی توانند هزینه ها را پرداخت کنند.
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
روزشمار اعتصاب:
هشدار ۱۱۷ زندانی بند ۳۵۰ درباره سلامتی حسین رونقی: مرخصی و درمان خارج از زندان، حق اوست
انتقال سیدحسین رونقی ملکی به بیمارستان/ زندان حاضر به پرداخت هزینههای درمان نیست
در پی وضعیت بد جسمی: انتقال دو ساعته سیدحسین رونقی ملکی به بیمارستانی خارج از زندان
نامه معتمدنیا به حسین رونقی: متاسفم از آنچه به نام اسلام بر تو رفته است
نامه حسین رونقی به آرش صادقی: برادری و آزادگیات بر من عیان شده است؛ به اعتصاب غذایت پایان بده
حمایت ۹۰۰ فعال مدنی از حسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی
طرح سبز/ سیدحسین رونقی در اعتصاب غذا
نامه سیدحسین رونقی ملکی به آیتالله خامنهای: حکومت با کفر میماند ولی با ظلم دوامی نخواهد داشت
اعلام اعتصاب غذای اعتراضی حسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی
سه ماه پس از افشای قرارداد موسوم به ترکمانچای ارزی و دارایی ۲۵ میلیارد دلاری ملت ایران - معادل یک سال یارانه دریافتی کل مردم – که دولت احمدی نژاد در قراردادی یکسویه در اختیار دولت چین گذاشته تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده شود، تنها نتیجه ای که این افشاگری داشته، فیلترینگ سایت منتشر کننده خبر (بازتاب) بوده و حال آنکه مقامات مسوول حتی به تکذیب این خبر هم نپرداخته اند.
هر چند به نوشته این سایت، در مقطع انتشار خبر در اواخر اسفند ماه سال گذشته برخی نمایندگان مجلس هشتم بررسی این موضوع را لازم دانسته و قول پیگیری دادند، اما رو به پایان بودن مجلس و دغدغه های مرحله دوم انتخابات و رقابت هیات رئیسه مجلس مجال بررسی به این مسائل بی اهمیت! را به مجلس نداد. دولت هم به دلیل درستی خبر نتوانست آن را تکذیب کند.
این سایت اکنون در پیگیری خبر نوشته است: اکنون که مجلس نهم با نمایندگان تازه نفس کار خود را آغاز کرده و ماجرای هیات رئیسه مجلس و اعتبارنامه ها هم در پایان راه است و رئیس مجلس نیز خانه ملت را برادر قدرتمند دولت، نه برادر ذلیل خوانده، از مجلس انتظار می رود این موضوع را پیگیری کند و مانع ضرر و زیان منافع کشور شود.
در خبر سه ماه قبل بازتاب آمده بود:
سرانجام بعد از گذشت سه سال، جزئیات یکی از زیان بار ترین قراردادهای اقتصادی بعد از انقلاب با کشور چین برملا شد.
سه سال قبل مطابق با یک قرارداد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور می گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد.
بنابر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می دارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهای مختلف می تواند تبدیل کند.
یکی از نکات جالب و البته تاسف بار در این قرارداد، این بوده است که دولت چین، هیچ گونه تعهدی نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
اما ترکمانچای بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و سایر مفاد قرارداد عجیب تر است؛ از جمله اینکه دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران می کند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
این موضوع به این معناست که فروشنده در حالی که مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل ۴ درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار می شود.
محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه گذاری شده است و گفته می شود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است.
به بیان دیگر، ۲۵ میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین می باشد، اما به جای پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینی به عنوان بیمه و ریسک دریافت می شود.
برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.
جانشین اداره منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، خبر اجباری شدن سربازی زنان را تکذیب کرد.
به گزارش ایلنا، سردار کمالی گفت: اجباری شدن سربازی خواهران شایعه رسانههای ضد انقلاب است و ستاد کل نیروهای مسلح برنامهای برای سربازی خواهران ندارد.
وی افزود: خواهران میتوانند به صورت داوطلبانه و به عنوان بسیج با نیروهای مسلح همکاری کنند، ولی طبق ماده یک قانون نظام وظیفه تنها افراد ذکور ملزم به خدمت سربازی هستند.
کمالی همچنین گفت: در تبصره ماده یک قانون نظام وظیفه تنها گفته شدهاست با توجه به اصل ۱۵۱ قانون اساسی، بسیج مستضعفین سپاه پاسداران موظف است در اسرع وقت امکانات آموزشی نظامی اتباع اناث ایران را با رعایت تمام موازین شرعی فراهم کند.
کلمه- زهرا صدر:
شیوا فلاح، همسر امیرخسرو دلیرثانی در مورد آخرین وضعیت همسرش می گوید: آخرین ملاقات ما دوشنبه هفته گذشته بود و این هفته هم که متاسفانه تعطیل بود و نتوانستیم ملاقات داشته باشیم. خوشبختانه چه از نظر جسمی چه از نظر روحی وضعیتشان خوب است.
امیر خسرو دلیر ثانی از فعالان ملی-مذهبی، عضو جنبش مسلمانان مبارز دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.
دلیر ثانی در بهمن ماه ۱۳۸۹ به دلایل نامعلوم به بند ۲۰۹ منتقل شد و مدتی را در این بند گذراند. گفته می شود دلیل اصلی انتقال وی به بند ۲۰۹ و بازجویی های دوباره، به خاطر امضای بیانیه های مختلف از جمله بیانیه معروف به ۱۴ نفر است.
همسر این فعال سیاسی در گفتگو با کلمه با اشاره به نامه ۴۶ خانواده زندانی سیاسی به دادستان خاطرنشان می کند: مشکلاتی که هم برای من و هم برای یک سری از خانواده های دیگر وجود دارد این است که یک سری از حقوقی که برای زندانیان تعیین شده رعایت نمی شود. مثلا در مورد حق ملاقات حضوری، مرخصی، تماس تلفنی. مثلا ما الان مجبوریم ۲ هفته بی خبر باشیم یعنی هیچ طریق دیگری نیست که ما بتوانیم از حالشان با خبر شویم و این خیلی خانواده ها را نگران می کند و باعث میشود که استرس دو چندان داشته باشند
خانواده های ۴۶ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اخیرا در نامه ای خطاب به دادستان با یادآوری عرف جاری و آیین نامه اداره زندان های کشور برای زندانیان، اعم از آنانکه مرتکب جرائم بزرگ قتل و تجاوز و سرقت و یا جرایم کوچک شده اند، تاکید کرده اند که در تبعیضی آشکار توسط شخص شما حقوق قانونی و انسانی از فرزندان، همسران، پدران، مادران، و بستگان بیگناه ما که به صرف حق گویی و مبارزه با تقلب و دروغ در بند به سر می برند سلب شده است.
متن کامل نامه خانوادههای ۴۶ زندانی سیاسی به دادستان تهران را در اینجا بخوانید
به گزارش کلمه، این خانواده ها که از سه سال پیش در دادستانی ها و دادگاه ها و راهروهای دادسراها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند در این نامه خاطر نشان کرده اند: ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند ۳۵۰ حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟
شیوا فلاح با تاکید بر اینکه اینها بخشی از حقوق طبیعی زندانیان است تصریح می کند: همانطور که در نامه هم اشاره شده بود خانواده ها واقعا چیزی بیشتر از آن حقوقی که برای زندانیان دیگر هم تعیین شده نمی خواهند. خانواده ها هیچ چیز غیر قانونی و یا خواسته دیگری ندارند.
همسر این فعال ملی مذهبی با ابراز امیدواری از اینکه عدم پاسخ دادستان در این چند روز شاید به دلیلی تعطیلی این هفته باشد می گوید: احتمالا چون مراکز اداری تعطیل بوده هنوز واکنشی نشان ندادند اما به هر حال اگر واکنشی نشان بدهند باید ببینند خواسته ما چیست. واکنش نشان دادن باید به این شکل باشد که بیایند خواسته های مارا ببینند چیست و آن ها را انجام دهند.
شیوا فلاح همچنین خاطرنشان می کند: اگر حقیقتش را بخواهید به اینکه این نامه پاسخی داشته باشد امید نداریم اما باید به قول معروف خودمان را امیدوار کنیم. چاره ی دیگری نداریم غیر از اینکه امید داشته باشیم. حالا به هر حال خواسته هایمان را مطرح کردیم ببینیم که مسوولین چطور می خواهند به خواسته هایمان پاسخ دهند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه ما از مسوولین خواسته غیر قانونی نداریم و هرچه می خواهیم در چهارچوب قانون است می گوید: ما دوست داریم که آن ها نیز این پایبندی به قانون را داشته باشند و هرآن چیزی که در قانون تعیین شده را اجرا کنند و دیگر اینکه آرزو می کنم که هر چه زودتر شرایطی برقرار شود که تمامی زندانیان سیاسی آزاد شوند.
نماینده در «کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه» و کانون مدافعان حقوق بشر و از فعالان حقوق بشر در ایران است. بازداشت او در راستای مجموعه بازداشتهای موسوم به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ انجام شد که در آن به بهانه اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات خیل فعالان سیاسی و مدنی در ایران بازداشت و به حبسهای طولانی مدت محکوم شدند.
همسر وی چندی پیش در گفت و گو با کلمه گفته بود: بچه ی ۵ ساله ی من می فهمد که پدرش زندان است حتی اگر به درستی درک نکند که زندان یعنی چه. این اتفاق خوبی نیست که شرایط بوجود آورده اند و باعث شدند این بچه ها از این سن و سال با این چیزها سر و کار داشته باشند. چیزهایی را تحمل می کنند که بیشتر از سنشان هست. نمی دانم چرا در حق بچه ها و خانواده ها اینقدر ظلم می شود.
نام امیر خسرو دلیرثانی در کنار نام شهید هدی صابر به عنوان اولین معترضین به شهادت هاله سحابی ثبت شده است. سی و یک خرداد ۹۰ امیرخسرو دلیرثانی با صدور نامه ای به شرح جزییات اعتصاب غذا و جان باختن هدی صابر پرداخت. او که به همراه هدی صابر در اعتراض به شهادت هاله سحابی اعتصاب غذا کرده بود با انتشار این نامه به جزییات تصمیم مشترکش با هدی صابر برای شروع اعتصاب غذا و اتفاقات رخ داده در طول مدت اعتصاب که در نهایت به جان باختن صابر منجر شد پرداخته است.
شیوا فلاح دی ماه سال گذشته در نامه ای خطاب به همسرش نوشته بود: گویی فشار روز افزون حاکم بر شما تاثیری معکوس داشته و بر انگیزه و روحیه شما برای مبارزه افزوده است و اینگونه است که اوین دانشگاهی شده است برای تجمیع آرا و افکار رادمردانی که گرچه ممکن است رویه فکری و عقیدتی متفاوتی داشته باشند ولی آرمان واحد آنان برای آزادی ایران، دلهای آنان را به هم نزدیک ساخته و آنها را تبدیل به فعالترین گروه مبارزان داخل کشور نموده است؛ بیسبب نیست که جوانانی که در تجمعات اعتراضی دستگیر شده و روانه اوین شدهاند پس از مدتی تبدیل به مبارزان سیاسی با خط فکری مشخص شدهاند.
همسر این مبارز سیاسی در بخش دیگری از نامه ی خود آورده بود: این گونه است که شاید برخی از شما دیگر نمیخواهید بدون یاران خود از آن بند بیرون بیایید که شاید در هیچ کجای دیگری در این کشور نتوان در یک زمان این تعداد از نخبگان سیاسی و اجتماعی را در یک مکان جمع کرد و شاید اگر دلتنگی خانواده نبود برای شما، بودن در کنار همرزمان بهتر از زندگی در زندان جامعهای است که پر شده از نفاق و دورویی و دروغ و این همه را حاکمانی گسترش میدهند که بقای خود را در ترویج فساد و دروغ میدانند تا جامعه را از بالندگی و پویایی و شکوفایی، باز دارند و حضور امثال تو کار را برای آنان بسی دشوار میسازد زیرا که مروج راستی و درستی و پاکی و صداقت هستید و طلسم دیو سیاه جهل و استبداد را باطل میکنید و بدین منظور شما را در بند ساخته، غافل از اینکه فریاد رسای آزادیخواهی شما از پس دیوارها، این خفتگان را بیدار میسازد و شوری میانگیزد در دل جوانان تشنه آزادی و برابری و دیری نپاید که همه با هم فرشی از گل و ریحان پهن کنیم در مقابل قدم سبز شما راست قامتان آزاده.
مشاور میرحسین موسوی با تاکید دوباره بر راهکارهایی که بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی برای حل بحران های جاری کشور ارائه کرده، بر حل و فصل عزت مندانه پرونده هسته ای با حفظ منافع کشور و پایان دادن به رقابت های مخرب جناحی درون حاکمیت در این باره تاکید می کند و در عین حال می گوید: رسانه های حکومتی و صدا و سیما عوام فریبی را متوقف کنند و صادقانه مشکلات را با مردم در میان بگذارند، وگرنه کمی دیرتر مجبور خواهند شد با اعطای امتیازات حداکثری به امتیازات حداقلی رضایت دهند و بعد نام آن را پیروزی بزرگ بگذارند.
به گزارش کلمه، اردشیر امیر ارجمند با تصریح به اینکه آزاد کردن رهبران جنبش و زندانیان سیاسی، اولین گام برای اصلاح رفتار حاکمیت و حل بحران است، خواستار تغییر روندها و روش ها در عرصه داخلی شد و گفت: مردم دارند زیر بار گرانی و فقر، له می شوند. بیکاری، مشکلات اقتصادی، احتماعی و حتی خانوادگی جامعه را دچار گسست های فراوان جدی کرده است. همبستگی ملی آسیب جدی دیده است. حکومت باید شجاعت گفت و گو با مردم و معترضین را پیدا کند، حقوق آنها را به رسمیت بشناسد و اشتباهات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را اصلاح کند.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید همچنین با دفاع از موضع شورا در جریان انتخابات مجلس نهم، از تخریب های صورت گرفته علیه کسانی که نظر متفاوتی داشتند، ابراز تاسف کرد و ادامه داد: نباید عجولانه زحمات افراد را فراموش کنیم و به راحتی به خود اجازه هتک حرمت و تخریب شخصیت افراد را بدهیم و راه را برای خودنمایی آتش بیاران معرکه باز کنیم.
متن کامل گفت و گوی کلمه با دکتر امیر ارجمند به شرح زیر است:
کشتارهای اخیر مردم بی گناه در سوریه و تمکین نکردن نیروهای بشار اسد به تعهدات بین المللی، تحولات این کشور را وارد مرحله جدیدی کرده است. ارزیابی شما از این مساله چیست و این امر تا چه میزان می تواند بر تحولات کشور ما تاثیر گذار باشد؟
اصرار بشار اسد و حاکمان دمشق بر ادامه سرکوب و کشتار مردم و ناکارآمدی طرح کوفی عنان در توقف درگیری ها، سوریه و کل منطقه را در وضعیت خطرناکی قرار داده است و متاسفانه زمینه مداخله قدرت های خارجی در منطقه را فراهم ساخته است. بشار اسد متاسفانه به موقع از سرنوشت قذافی درس نگرفت. اصلاحات را به موقع و به معنای واقعی نپذیرفت. فرصت سوزی کرد و حالا شاید دیر شده باشد و کسان دیگری برای مردم سوریه تصمیم بگیرند.
در ایران هم آقایان باید هر چه زودتر دست از لجاجت و عوام فریبی بردارند و در عرصه بین المللی و همچنین و به ویژه در عرصه داخلی تنش زدایی کنند.
در حال حاضر با توجه به ضرب الاجل تحریم های اتحادیه اروپا و ادامه مذاکرات دنباله دار هسته ای از یک سو و جدی تر شدن خطرات ناشی از گزینه های غیر سیاسی از سوی دیگر، راهکارهای پیش روی دولتمردان کشورمان در عرصه بین المللی و داخلی چیست؟
در عرصه بین المللی با شجاعت پرونده هسته ای را که موجب تحریم های فلج کننده بر کشور شده است، به صورت عزت مندانه و با حفظ منافع مهم و اصلی کشور حل و فصل کنند. به مردم اعتماد کنند و با آنها صادق باشند. جناح های مختلف حاکمیت دست از رقابت های مخرب و کارشکنی در این زمینه که مربوط به امنیت ملی و منافع ملی است، بردارند. در عین حال رسانه های حکومتی و صدا و سیما عوام فریبی را متوقف کنند و صادقانه مشکلات را با مردم در میان بگذارند، وگرنه کمی دیرتر مجبور خواهند شد با اعطای امتیازات حداکثری به امتیازات حداقلی رضایت دهند و بعد نام آن را پیروزی بزرگ بگذارند.
در عرصه داخلی هم روندها و روش ها را تغییر دهند. قدرت تنها در اعمال خشونت نیست. خشونت بلای قدرت است. کسی واقعا قدرت دارد که بتواند در موقع لازم دست به اصلاحات بزند و از آن نترسد. مردم دارند زیر بار گرانی و فقر، له می شوند. بیکاری، مشکلات اقتصادی، احتماعی و حتی خانوادگی جامعه را دچار گسست های فراوان جدی کرده است. همبستگی ملی آسیب جدی دیده است. حکومت باید شجاعت گفت و گو با مردم و معترضین را پیدا کند، حقوق آنها را به رسمیت بشناسد و اشتباهات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را اصلاح کند. فرافکنی و متهم کردن منتقدان به انواع اتهامات بی اساس، جز افزایش عصبیت ها نتیجه ای نخواهد داشت و مشکلی را حل نخواهد کرد. قطعا واقع بینانه نخواهد بود که بخواهیم همه اینها یک شبه اتفاق بیفتد، ولی باید از جایی شروع کرد. راه رام کردن رودخانه طغیان زده و گل آلود کشور، همانطور که مهندس موسوی می گفت، در جاری ساختن فوری آب روان و زلال به صورت تدریجی و مستمر است.
این اتفاق از کجا باید آغاز شود؟
به نظر من قطعا از آزاد کردن رهبران جنبش و زندانیان سیاسی. بدون آزادی آقایان موسوی و کروبی و دیگر زندانیان سیاسی، هیچ گام دیگری برای اصلاح رفتار حاکمیت قابل باور نخواهد بود.
راه حل های شما بر چه مبنایی است؟ آیا عملکرد جنبش سبز و شورای هماهنگی راه سبز امید در راستای همین راه حل ها بوده است؟
شما نگاه کنید به بیانیه شماره ۱۷ مهندس موسوی؛ همین راه حل ها را پیشنهاد می کند. چه چیز غیر معقولی در آن وجود دارد؟ واقعا کف مطالبات است، عاری از هرگونه افراط و تفریط. مفاد آن بیانیه همچنان مبنای عمل ماست. همین طور مواضع صریح آقای کروبی. شورا هم بر اساس منشور خود، با اتخاذ مواضع واقع بینانه معتدل و البته مستحکم و مستمر و تلاش جهت بازتاب عقل جمعی و اجماع سازی در حد ممکن، در همین راستا حرکت کرده است. در کنار اصل تکثر، موازین جهانی حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت و انتخابات آزاد، از اصل مبارزه مسالمت آمیز در چهارچوب قانون اساسی که البته می تواند در فضایی مناسب و متکی بر رای مردم اصلاح شود و خطوط قرمز جنبش در رابطه با سلطنت طلبان، طرفداران مشی مسلحانه و آنهایی که خواهان مداخله قدرتهای خارجی هستند، عدول نکرده است.
به طور مشخص، با توجه به تحلیل هایی ارائه شده در خصوص موضع گیری بخشی از اصلاح طلبان و حامیان جنبش سبز در انتخابات مجلس نهم، برخی معتقدند با توجه به اینکه صندوق رای تنها گزینه پیش روی است، عدم مشارکت و به نوعی تحریم مشارکت در این شرایط تندروی محسوب می شد، ارزیابی شما چیست؟
به هیچ وجه. اولا، مکررا اعلام کردیم که عدم مشارکت در انتخابات مجلس نهم به معنای قهر کردن با صندوق های رای نیست. اما انتخابات معنا و مفهومی دارد، شرایط حداقلی دارد. تا این شرایط مهیا نشود، انتخابات و شرکت در آن معنا ندارد. اقتدارگرایان حاضر نشدند قدم مثبتی را بردارند تا شرایط برای مشارکت فراهم شود. کدامین اصل دموکراتیک یا قاعده عقلی تجویز می کند که ضرورتا و باید در هر انتخاباتی با هر شرایطی شرکت کرد؟
ثانیا، شورا هرگز از واژه تحریم استفاده نکرده و خواستار عدم مشارکت شده است. اما بر اساس چه اصل حقوق یا قاعده سیاسی میتوان از عدم مشارکت یا حتی تحریم انتخابات، ضدیت با نظام را نتیجه گرفت؟
ثالثا، تصمیم بر عدم مشارکت در انتخابات حاصل چند ماه بحث و گفت و گو و تبادل نظر بین نیروهای داخل کشور بوده است. نتیجه عقل جمعی فعالان جنبش سبز بوده است. تصمیم بر عدم مشارکت توسط اصلاح طلبان و فعالان جنبش سبز چه ربطی به تحریم انتخابات توسط اپوزیسیون برانداز در خارج از کشور دارد؟ آنها که همیشه این کار را می کردند.
یعنی می گویید همه فعالان جنبش سبز معتقد به همین تاکتیک بودند؟
اصلا این طور نیست. جنبش سبز جنبشی متکثر است. عده ای هم موافق نوعی حضور یا تاکتیک های دیگری بودند که در اقلیت قرار گرفتند و عموما بر اساس نظر اکثریت عمل کردند.
در هرحال من از موضع شورا دفاع می کنم و آن را هم دموکراتیک، هم درست و هم در چارچوب قانون و اصول حقوق شهروندی می دانم.
در عین حال به طور جدی معتقدم باید همگی نقد را چه در داخل جنبش و چه در خارج آن بپذیریم، وگرنه دچار همان مشکلی می شویم که حکومت با آن مواجه است و ما با آن مبارزه می کنیم. البته متاسفانه گاهی دیده می شود که در بین مدعیان دموکراسی بردباری لازم وجود ندارد و اصول مفاهمه دموکراتیک رعایت نمی شود.
گفت و گو آداب و البته ادبی دارد که هر دو باید رعایت شود، تا همدلی به وجود آید. وگرنه تنوع و تکثر تبدیل به اختلاف، تفرقه و سپس دشمنی می شود. برای مثال، هر کس حق دارد رای دادن آقای خاتمی را نقد کند، چه در شکل چه در محتوا. ولی تخریب شخصیت ایشان نه اخلاقی است و نه به سود جنبش است. نقد سودمند است، ولی پاره پاره کردن جنبش و ایجاد دوگانه جنبش سبز- اصلاح طلبی و امثالهم و رودررو قرار دادن افراد، گروه ها و شخصیت ها نه تنها مفید نیست، بلکه مخرب است. من فکر می کنم نه آقای خاتمی با این کار موافق است و نه رهبران زندانی جنبش سبز چنین راه و روشی را تایید می کنند. آیا درست است که ما بی صبرانه سرمایه های خود را بسوزانیم؟ رفتاری از این جنس را با آقای خزعلی هم شاهد بودیم.
من معتقد بودم و هستم که عدم مشارکت در انتخابات دوره اول صحیح بود و چون هیچ چیز بین دو دور اول و دوم تغییر نکرده بود، شرکت در دور دوم نادرست و بی فایده بود. به علاوه معتقدم که علی رغم نظرات متنوع همگی باید بر اساس عقل جمعی حرکت کنیم و گرنه شکست خواهیم خورد. اما به هر حال آقای خزعلی تصمیم دیگری گرفتند. ما باید قبل از هر چیز به تصمیم ایشان و یا افرادی مانند ایشان احترام بگذاریم و همچنین به دنبال ارتقا روشهای اجماع سازی در جنبش باشیم. نباید عجولانه زحمات افراد را فراموش کنیم و به راحتی به خود اجازه هتک حرمت و تخریب شخصیت افراد را بدهیم و راه را برای خودنمایی آتش بیاران معرکه باز کنیم. مگر ما مدعی هستیم که آنهایی که خود را در چهارچوب جنبش سبز تعریف نمی کنند یا با آن مخالف هستند، چه در حاکمیت و چه در بیرون آن، همه خائن یا جنایت کار هستند؟ قطعا خیر. فراموش نکنیم که یکی از خواست های ما باز گرداندن اخلاق به سیاست بود.
کلمه – سپند میریوسفی:
مریم شفیعی، همسر عماد بهاور در مورد آخرین وضعیت عماد بهاور با تاکید بر اینکه از مرخصی هیچ خبری نیست می گوید: مادرشان هفته ای دو سه بار می روند و می آیند من هم می روم اما هنوز که خبری نیست.
وی در گفت و گو با کلمه، تصریح می کند که مسئولان هیچ دلیلی برای این که اجازه ی مرخصی صادر نمی شود هم نمی اورند و فقط همیشه می گویند ما پیگیریم.
عماد بهاور مسئول شاخه جوانان و عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران عضو هسته مرکزی «پویش حمایت ازخاتمی و موسوی» (موج سوم) بود که ۷ خرداد ۱۳۸۸در بحبوحه ی فعالیت های انتخاباتی توسط دادگاه انقلاب به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت و پس از ۹۶ ساعت آزاد شد. اما پس از اعلام نتایج انتخابات دستگیر و تحت فشارهای روانی برای اقرار تلویزیونی قرار گرفت.
این فعال سیاسی روز چهارشنبه هفتم مرداد ماه پس از تحمل ۴۶ روز زندان انفرادی از زندان آزاد شد اما ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ در حالی که برای آخرین دفاعیات به دادگاه انقلاب احضار شده بود، برای چندمین بار بازداشت شد. بهاور پس از چندین ماه بازداشت در زندان اوین، به اتهام اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و عضویت در نهضت آزادی به ۱۰ سال حبس قطعی محکوم شد.
مریم شفیعی درباره ی دلیل این که تاکنون همسرش از حق مرخصی بهره مند نشده، خاطر نشان می کند: من نمی دانم چرا، فقط فکر می کنم که وزارت اطلاعات باید خودش بخواهد. به نظرم چون نامه هایی که ما برای تقاضای مرخصی می فرستیم از روی پرونده برداشته می شود.
وی در ادامه با اشاره به روحیه خوب عماد بهاور می گوید: خدا را شکر خوب هستند و فعلا مشغول درس خواندن است.
خانواده های ۴۶ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اخیرا در نامه ای خطاب به دادستان با یادآوری عرف جاری و آیین نامه اداره زندان های کشور برای زندانیان، اعم از آنانکه مرتکب جرائم بزرگ قتل و تجاوز و سرقت و یا جرایم کوچک شده اند، تاکید کرده اند که در تبعیضی آشکار توسط شخص شما حقوق قانونی و انسانی از فرزندان، همسران، پدران، مادران، و بستگان بیگناه ما که به صرف حق گویی و مبارزه با تقلب و دروغ در بند به سر می برند سلب شده است.
متن کامل نامه خانوادههای ۴۶ زندانی سیاسی به دادستان تهران را در اینجا بخوانید
به گزارش کلمه، این خانواده ها که از سه سال پیش در دادستانی ها و دادگاه ها و راهروهای دادسراها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند در این نامه خاطر نشان کرده اند: ما برای عزیزان خود خواسته هایی فراتر از همه حقوقی که سایر زندانیان از آن برخوردارند و تا پیش از تصدی شما در مورد زندانیان سیاسی بعد از انتخابات به بند ۳۵۰ حتی در این زندان به رسمیت شناخته می شد، نداریم. آیا در کشوری که مدعی اجرای عدل اسلامی است اینها انتظاری گزافه است؟
همسر عماد بهاور در پاسخ به اینکه آیا امیدی دارید که نامه ی اخیر به دادستان، پاسخی داشته باشد یا نه، می گوید: الان نمی دانم و نظر خاصی ندارم. گرچه هر بار که حرکتی انجام می دهیم فشارها بر ما زیاد تر می شود. چه ما و چه زندانیان مان، کوچکترین حرکتی که می کنیم فشار می آورند. حالا هم که یاد گرفته اند مرخصی ها را کنسل می کنند، تلفن هایشان را قطع می کنند و یا پرونده های جدید برایشان درست می کنند. از نظر آن ها فقط ما اگر سکوت کنیم خوب است و خوشحال اند و کاری به ما ندارند.
وی در ادامه خاطرنشان می کند: حتی الان که این نامه رفته من مطمئنم دوباره می آیند و این را دستاویز می کنند برای اذیت کردن.
مریم شغیعی همسر عماد بهاور با بیان اینکه “اگر متن نامه را ببینید متوجه می شوید درد دلمان چیست” می گوید: البته این نظر شخصی من است، اما به هر حال با انتشار همین درد دل ها هم فشار روی ما زیاد می شود و فقط می توانیم امیدوار باشیم هرچه زودتر این روزها تمام شود.
عماد بهاور، شهریور ماه سال گذشته در نامه ای خطاب به همسرش مریم شفیعی نوشته بود: ما نمی توانیم از وضعیت کنونی خود به شناخت حقیقی از دیگران دست یابیم. شناخت حقیقی از یک انسان یا یک پدیده زمانی حاصل می شود که در وضعیت خود او قرار بگیریم، با آن یکی شویم و به جای آن باشیم، پس یک جابجایی لازم است: جابجایی از بودن در وضعیت خود به بودن در وضعیت دیگری، درک کامل تجربه ها، احساسات و ذهنیات انسان ها تنها زمانی میسر است که بدانیم فاصله ای بین ما نیست، ما یکی هستیم. پس چشمهایت را ببند و با من بنشین به تماشای هستی و انسان هایی که تجلی هستی اند.
وی در بخش دیگری از نامه ی خود آورده بود: ما مسیرهایی را طی می کنیم که نشانه های روشنی دارد. باید در تماشای هستی غرقه بود. باید انسانها را دید ، رنجها و شادی هایشان را، باید قضات و بازجویان را دید، ظلمت و نفرت را، و نتیجه این دیدنها شاید آن باشد که در نهایت خود را پیدا کنیم. در آن هنگام شاید همان طور که گفته اند شاهد باشیم که کل هستی سرشار از نور و صوت است، حتی ظالمان و نااهلان نیز چیزی جز ذرات نور نخواهند بود. شاید در نهایت بشنویم سرود سلام را.
عماد بهاور، جوان محبوبی که به گفته ی همبندیان ادب و متانتش زبانزد است، حدود دو سال نیم است بی آنکه حتی برای یک ساعت به مرخصی بیاید، در بند ۳۵۰ زندان اوین روزگار می گذراند.
مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی زمانی که از سوی قاضی صلواتی به ده سال حبس محکوم شد، اعلام کرد: من در خط بازرگان مانده ام و خواهم بود. همیشه در عمل به چارچوب قانون اساسی تاکید کرده ام و اصلاح طلب خواهم ماند.
جعفر پناهی کارگردان بنام کشورمان همان زمان در نامه ای خطاب به قاضی دادگاه درباره عماد نوشته بود: "فقط به قاضی پرونده عماد می توانم بگویم اگر ذره ای به حکمی که داده اید ایمان دارید و فکر می کنید این جوان پاک سرزمین من -که شما جوانی اش را می خواهید در زندا ن فنا کنید- مستحق چنین حکم سنگینی است. و به راستی اگر همانند عماد به آخرت ایمان دارید، شجاعت داشته باشید و قضاوت در آخرتتان را به او واگذارید."
سید مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی اصلاح طلب، در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه، نوشت: فرض کنیم جناح حاکم بتواند در عصر اینترنت و ماهواره و تلفن همراه و هم زمان با بهار عربی دهان منتقدان استبداد دینی و مخالفان «احیای مناسبات شاهنشاهی به نام اسلام» را ببندد و آزادی مطبوعات و نیز اطلاع رسانی آزاد، احزاب آزاد، تجمعات آزاد و انتخابات آزاد را برای مدتی به محاق برد، در آن صورت آیا شاهد گرانی و تورم لجام گسیخته، بیکاری روزافزون، فساد مالی- اقتصادی روبه رشد، تضعیف پایه های تولید و پول ملی و چینی شدن اقتصاد کشور آن هم در دوره درآمدهای طلایی نفت نخواهیم بود؟
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت همچنین در نامه خود به ذکر مواردی از فشارهای ناجوانمردانه بر خانواده خود پرداخت و از صادق لاریجانی پرسید: به راستی با استناد به کدام مواد و موازین قانونی و شرعی، یک شهروند قانون گرا اما منتقد افزون بر تحمل سال ها حبس و حتی بی بهره شدن از حقوق اولیه خود در زندان، باید شاهد محکومیت همسر و محرومیت فرزندانش از حقوق قانونی و بدیهی خود باشد؟ از مبارزان رژیم ستم شاهی بپرسید شاه و دربار و ساواک، همسر کدام یک از مخالفان قانون گرای خود را به چهارسال حبس محکوم کردند و علاوه بر آن، از دو دخترش یکی را ممنوع الخروج و دیگری را ممنوع المعامله نمودند؟! و به شنود تلفنی بسنده نکرده در اطاق خوابشان نیز شنود گذاشتند؟
تاجزاده این رفتارها را در جهت تحقق راهبرد «النصر بالرعب» و تلاش برای ساکت و مرعوب کردن منتقدان سیاست های نادرست جاری در کشور و حکومت مطلقه فردی ارزیابی کرد و هشدار داد: چنان چه سازمان اطلاعات سپاه به جای ۵۰۰ صفحه، ۵۰۰۰ صفحه پرونده علیه این جانب بسازد و دادگاه نمایشی با حکمی فرمایشی چند سال دیگر بر محکومیت زندانم بیفزاید و تمام خویشانم را نیز از حقوق خود محروم کنید، قادر نخواهید بود که مرا از انجام وظیفه انسانی، اسلامی و ملی خود بازدارید و من به یاری خداوند از آن چه حق می دانم دفاع کرده با ارائه چهره ای استبدادی، خشن و ضدحقوق بشر از اسلام و جمهوری اسلامی مقابله خواهم کرد.
وی در پایان نامه خود ابراز امیدواری کرد که لاریجانی در حدی اختیار و آزادگی داشته باشد که موضوع صدور بی دلیل حکم ممنوع المعامله شدن دخترش را حل کند، تا وی مجبور نباشد با “ولی” او مکاتبه کند!
متن کامل این نامه به نقل از نوروز در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
با سلام
همان گونه که مستحضرید از سه ماه پیش فرزند این جانب فاطمه سادات تاج زاد بدون ارائه هیچ گونه دلیلی ممنوع المعامله شده و تلاش من برای حل مشکل، از جمله رساندن پیغام به شما بی نتیجه بوده است. بناچار این نامه سرگشاده را برایتان ارسال می کنم:
جناب آقای لاریجانی
به راستی با استناد به کدام مواد و موازین قانونی و شرعی، یک شهروند قانون گرا اما منتقد افزون بر تحمل سال ها حبس و حتی بی بهره شدن از حقوق اولیه خود در زندان، باید شاهد محکومیت همسر و محرومیت فرزندانش از حقوق قانونی و بدیهی خود باشد؟ از مبارزان رژیم ستم شاهی بپرسید شاه و دربار و ساواک، همسر کدام یک از مخالفان قانون گرای خود را به چهارسال حبس محکوم کردند و علاوه بر آن، از دو دخترش یکی را ممنوع الخروج و دیگری را ممنوع المعامله نمودند؟! و به شنود تلفنی بسنده نکرده در اطاق خوابشان نیز شنود گذاشتند؟ تردید ندارم که این اقدامات خلاف قانون و شرع و اخلاق، در جهت تحقق راهبرد «النصر بالرعب» یا «کسب و حفظ قدرت برپایه ترس» انجام می شود و هدف اصلی از این گونه اقدامات از جمله تشکیل پرونده اتهامی جدید علیه زندانیان سیاسی، در ایام حبس، تلاش برای ساکت و مرعوب کردن منتقدان سیاست های نادرست جاری در کشور و حکومت مطلقه فردی است. شما به نیکی آگاهید که مشی و شعار فعالان انتخاباتی و سیاسی بازداشت شده در سه سال گذشته، اجرای کامل قانون اساسی از جمله دو فصل سوم و پنجم آن که بر حقوق شهروندی آحاد ایرانیان تأکید دارد، بوده است.
اما گذشته از آن که عملکرد زندانیان سیاسی قانون گرا که مشی و هدفشان اجرای کامل قانون اساسی و خلاصه نکردن آن در یک اصل و در حقیقت در یک نفر است، بطلان آن راهبرد را به اثبات رسانده است، از جناب عالی می پرسم فرض کنیم جناح حاکم بتواند در عصر اینترنت و ماهواره و تلفن همراه و هم زمان با بهار عربی دهان منتقدان استبداد دینی ومخالفان «احیای مناسبات شاهنشاهی به نام اسلام» را ببندد و آزادی مطبوعات و نیزاطلاع رسانی آزاد، احزاب آزاد، تجمعات آزاد و انتخابات آزاد را برای مدتی به محاق برد، در آن صورت آیا شاهد گرانی و تورم لجام گسیخته، بیکاری روزافزون، فساد مالی- اقتصادی روبه رشد، تضعیف پایه های تولید و پول ملی و چینی شدن اقتصاد کشور آن هم در دوره درآمدهای طلایی نفت نخواهیم بود؟ آیا بزه ها و نابهنجاری های اجتماعی، فرار سرمایه ها، مهاجرت نخبگان و مهم تر از همه سست شدن پایه های ایمان و اعتقاد و اخلاق جامعه پایان خواهد یافت یا مهار خواهد شد؟!
جناب آقای لاریجانی
احتمالا تاکنون متوجه شده اید که چنان چه سازمان اطلاعات سپاه به جای ۵۰۰ صفحه، ۵۰۰۰ صفحه پرونده علیه این جانب بسازد و دادگاه نمایشی با حکمی فرمایشی چند سال دیگر بر محکومیت زندانم بیفزاید و تمام خویشانم را نیز از حقوق خود محروم کنید، قادر نخواهید بود که مرا از انجام وظیفه انسانی، اسلامی و ملی خود بازدارید و من به یاری خداوند از آن چه حق می دانم دفاع کرده با ارائه چهره ای استبدادی، خشن و ضدحقوق بشر از اسلام و جمهوری اسلامی مقابله خواهم کرد. عجالتاً امیدوارم در حدی اختیار و آزادگی داشته باشید که نام دخترم را از فهرست ممنوع المعامله ها خارج کنید تا مجبور نشوم در این زمینه با «ولیّ» آن جناب مکاتبه کنم.
با احترام
سید مصطفی تاجزاده
اوین ۱۸/۲/۱۳۹۱
نویسنده وبلاگ مجله اقتصادی در یادداشتی نوشت:
من: از کارخانه چه خبر؟ در چه حالی؟
محمد: خبری نیست! کار را تعطیل کرده ایم و به اخراج کارگران مشغولیم.
من: چرا؟
محمد: هزینه ها زیاد شد. تولید صرف نداشت. صاحب کارخانه گفت تولید تعطیل.
من: هزینۀ چی زیاد شد؟
محمد: برق. گاز. آب. کالاهایی که از خارج می آوردیم.
من: از خارج چی می آوردید؟
محمد: عمدتاً کنسانتره (امیدوارم درست نوشته باشم)
من: حالا نمی شد این را در داخل تولید می کردید؟
محمد: چرا. اتفاقاً ما یک خط بزرگ تولید کنسانتره داشتیم. چند سال پیش دیدیم وارداتش از تولیدش ارزانتر در می آید جمعش کردیم.
من: خوب حالا که هزینه هاتان زیاد شده چرا قیمت را زیاد نمی کنید؟
محمد: دولت نمی گذارد.
من: مگر خصوصی نیستید؟
محمد: چرا. ولی ربطی ندارد. ما هم باید برای افزایش قیمت از دولت مجوز بگیریم. قبل از عید تقاضای افزایش قیمت دادیم. نه تنها رد شد بلکه گفتند باید قیمت محصولاتمان را هفت درصد کاهش دهیم. ما هم دیدیم نمی ارزد تولید را تعطیل کردیم.
من: (در نقش خبرنگاری که می خواهد حتماً نتیجۀ محتوم را از زبان مصاحبه شونده بشنود) اگر اجازۀ افزایش قیمت می دادند می توانستید ادامه بدهید؟
محمد: خوب آره.
من: حالا چرا چه طور می شود؟
محمد: برای مدتی ما کارگران را بیرون می کنیم. بعد هم می رویم اتاق مدیر و او ما را بیرون می کند. بعدش صاحب کارخانه تصمیم می گیرد که چه کار کند با کارخانه اش.
من: چرا برای «مدتی» دارید کارگران را اخراج می کنید؟ تولید که تعطیل است.
محمد: شرکت بیمه برای اخراج کارگران سقف گذاشته است. ما در ماه نمی توانیم بیش از تعداد معینی را اخراج کنیم. لذا کارمان طول می کشد.
….
این مکالمه تقریباً عین مکالمه ای است که در سفر اخیرم به ایران با یکی از دوستان، که مهندسی است مشغول در یکی از کارخانجات اطراف مشهد، داشتم. به نظرم به روشنی مشکلی که بخش مربوط به تولید سیاست نقدی کردن یارانه ها برای اقتصاد ایجاد کرده است را نشان می دهد: این سیاست طرف مصرف کننده را پوشش داده است و طرف تولید کننده را تحت فشار قرار داده است. وقتی هزینه ها افزایش می یابد و وقتی تقاضا افزایش می یابد، تولید کننده باید بتواند با افزایش قیمت کالاهایش به سودآوری ادامه دهد. در غیر اینصورت راهی بجز ورشکستگی و خروج از بازار و اخراج کارکنان باقی نمی ماند.
کنترل صوری قیمت هم به معنای کنترل آن در بازار نیست. وقتی که کالا در بازار کم باشد، مستقل از اینکه دولت چه قیمتی برای آن دیکته کند، قیمت آن در بازار افزایش می یابد. اگر هم دولت بخواهد با اعمال زور آن را کنترل کند، کالا از قفسه ها به انبارهای مخفی، زیرزمینها و بازارهای سیاه منتقل می شود.
از سیاست اشتباه ثابت نگاه داشتن نرخ اسمی ارز هم هر چه بگوییم کم گفته ایم.
نتیجۀ حاصله همین است که می بینیم: تولید کمتر، بیکاری بیشتر، و قیمت بالاتر.
پس از آنکه برخی از کشورهای غربی سفیران سوریه را اخراج کردند، دولت سوریه سفرای چندین کشور غربی را “عناصر نامطلوب” خوانده و آنها را اخراج کرده است.
به گزارش بی بی سی، سفرا و نمایندگان آمریکا، بریتانیا، فرانسه و ترکیه در میان ۱۷ دیپلماتی قرار دارند که دولت سوریه آنها را “عنصر نامطلوب” خوانده است.
این کشورها یک هفته پیش، سفرا و دیپلماتهای ارشد سوریه را از کشورهای خود اخراج و برای خروج آنها مهلت تعیین کردند.
بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، در سخنرانی روز یکشنبه خود، “دخالت خارحی” را دلیل مسایل سوریه خواند.
کشتار بیش از یکصد شهروند غیرنظامی سوریه در حوله با واکنش شدید جامعه جهانی رو به رو شد و گروهی از کشورها دیپلماتهای سوریه را اخراج کردند.
بیشتر کشورها با شدیدترین لحن ممکن این کشتار را محکوم کردند.
رئیس انجمن علمی داروسازان ایران با اشاره به اینکه بازار دارویی با مشکلات جدی مواجه است و در آستانه ورشکستگی است، هشدار داد که با قیمت های فعلی و وضعیت کنونی ارز و قیمت تمام شده، تولیدکنندگان دارو دیگر توجیه اقتصادی برای ادامه تولید دارو نخواهند داشت.
حمید خویی در گفت و گو با ایلنا با تاکید براینکه بروز مشکلات جدی در بازار دارویی شامل همه داروها چه خاص و چه عام خواهد شد گفت: البته مشکلات در داروهای خاص زودتر بروز خواهد کرد.
وی با بیان اینکه قیمت مواد اولیه، مواد چاپی و مواد بسته بندی در صنعت داروسازی در چهار ماه اخیر به شدت افزایش پیدا کرده است افزود: متاسفانه گاهی اوقات این افزایش قیمتها از کل سودی که تولیدکنندگان دارو به دست میآورند به مراتب بیشتر است.
خویی تصریح کرد: در ماههای اخیر حدود ۳۰ قلم دارو با افزایش قیمت بسیار ناچیز رو به رو بودهاند در حالی که در پنج ماه گذشته قیمت برخی از مواداولیه دارویی که حتی در داخل تولید میشوند حدود ۸۰درصد افزایش داشته است.
به گفته رئیس انجمن علمی داروسازان ایران اگر اصلاح قیمت داروها به فوریت صورت نگیرد تولیدکنندگان دارو دیگر توجیه اقتصادی برای ادامه تولید دارو نخواهند داشت.
خویی با تاکید برافزایش بسیار هزینههای تولید دارو در چند ماه گذشته افزود: در حالی که منابع ارزی تامین نمیشود و سیستم بانکی کشور به جای اینکه در سال تولید ملی شرایط تامین ارز را سهلتر کند روز به روز شرایط دشوارتری را برای تامین ارز رسمی و مرجع قائل میشود.
وی ادامه داد: در روزهای اخیر سازندگان دارو را مجبور کردهاند که کل قیمت مواداولیه دارویی و حتی در برات ۱۲۰ درصد هزینه دارو را پیشاپیش پرداخت کنند.
رئیس انجمن علمی داروسازان ایران افزود: این حالی است خیلی وقتها که از منابع خارجی ماده اولیه خریداری میکردیم چهار پنج ماه بعد پول آن را پرداخت میکردیم.
وی با تاکید براینکه سیستم بانکی عملا ما را مجبور میکند که پیش از ورود دارو پول آن را پرداخت کنیم افزود: همین مسئله باعث شده است که حجم نقدینگی مورد نیاز ما ۴ تا ۵ برابر افزایش یابد.
خویی خاطرنشان کرد: اگر مشکل تامین ارز، انتقال ارز و اصلاح قیمتها حل نشود به طور حتم صنعت داروسازی روبه ورشکستگی خواهد رفت.
کلمه – گروه بین الملل: یکی از سخنگویان ارتش آزاد سوریه اعلام کرده است که این گروه مسلح دیگر به طرح آتش بس کوفی عنان در سوریه وفادار نیست و حملات خود را از سر می گیرد. ژنرال سامی الکردی، سخنگوی ارتش آزاد سوریه، دوشنبه شب ۱۵ خرداد در مصاحبه با خبرگذاری رویترز و شبکه تلویزیونی الجزیره گفت که این گروه مسلح و مخالف سوری دیگر به طرح صلح کوفی عنان وفادار نیست. او تاکید کرد که موجودیت این طرح تنها روی کاغد بود و رژیم بشار اسد هیچگاه به آن عمل نکرد.
سامی الکردی گفت که فعالیت ارتش آزاد سوریه در حال حاضر به دفاع از مردم در برابر حملات ارتش سوریه محدود خواهد بود. به گفته او، حملات آنها فقط به پستهای کنترل در شهرها صورت خواهد گرفت که توسط نیروهای دولتی سوریه بر پا شدهاند. الکردی در ادامه اظهارات خود ضمن حمایت از فعالیت ناظران سازمان ملل، خواستار برقراری منطقهی پرواز ممنوع در سوریه برای کمک به سقوط رژیم بشار اسد شد.
اعلامیه ارتش آزاد سوریه پس از سخنرانی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در روز یکشنبه صادر می شود که باعث ایجاد پرسش هایی درباره اعتبار طرح صلح شش بندی عنان شده بود. لورن فابیوس وزیر خارجه فرانسه روز دوشنبه گفته بود که شمار موارد نقض حقوق بشر توسط حکومت سوریه چنان زیاد است که تا زمانی که اسد سر کار است هیچ راه حل پایداری ممکن نخواهد بود.
بشار اسد در آن سخنرانی گفت که کشورش در حال عبور از بحرانیترین مرحله تاریخی از زمان پایان یافتن استعمار تاکنون است. او اضافه کرد که سوریه با یورشی داخلی و بینالمللی روبهرو شده و توطئههایی از خارج علیه سوریه و برای تضعیف این کشور در جریان است. رئیس جمهور سوریه که برای اولینبار پس از کشته شدن بیش از صد نفر در شهر حوله سخن میگفت، بار دیگر افرادی را که تروریست خواند، مسئول ناآرامیهای این کشور معرفی کرد و گفت: تروریسم را باید از راهحلهای سیاسی کنار گذاشت.
او نقش داشتن نیروهای دولتی در کشتار حوله را رد کرد و گفت که این کشتار جنایتی کریه بوده است که هیچ درنده ای نمیتواند مرتکب آن شود. این در حالی است که ناظران سازمان ملل متحد گزارش کردهاند که نشانههایی از دست داشتن نیروهای وفادار به دولت در کشتار حوله وجود دارد. آنها گفتهاند که بیشتر کشتهشدگان با اعدامهایی شتابزده و خودسرانه جان خود را از دست دادهاند.
به گفته فعالان سوری در روزهای شنبه و یکشنبه حداقل ۸۰ سرباز به دست شورشیان کشته شدند و کمیته های هماهنگی محلی متشکل از شبکه ای از گروه های ضددولت روز دوشنبه گفت که ۳۱ نفر در نقاط مختلف سوریه عمدتا به دست نیروهای دولتی کشته شدند.
ائتلاف جدید مخالفان
همزمان با اعلام خروج ارتش آزاد سوریه از طرح صلح کوفی عنان، ائتلاف جدیدی از گروههای مسلح مخالف رژیم بشار اسد تشکیل شده که هدف خود را بسیح عمومی برای سرنگونی بشار اسد اعلام کرده است. به گزارش شبکه العربیه این ائتلاف جدید روز دوشنبه در نخستین کنفرانس مطبوعاتیاش در استانبول نام خود ائتلاف نظامی جبهه انقلابیون سوریه معرفی کرد.
محمد عید عباسی سخنگوی این تشکل اعلام داشت که در این ائتلاف شماری از گردانهای نظامی مستقر در نقاط مختلف سوریه حضور دارند. به گفته محمد عید عباسی جبهه تازهتاسیس خواستار مشارکت همهی گروهها در حاکمیت سوریه است و هیچ گروهی کنار گذاشته نخواهد شد. او تاکید کرد، هیچ تفاوتی میان مسیحی، مسلمان، علوی و دروزی وجود نخواهد داشت و اظهار امیدواری کرد که سوریه همچون گذشته متحد باقی بماند.
خالد الاقلی سخنگوی جبهه انقلابیون سوریه گفت که گروه تازه نماینده ۱۲ هزار جنگجوست و تا حدودی در واکنش به ناکامی اعراب و جامعه بین المللی در مهار جنایات اسد تشکیل می شود.
جنگ داخلی در سوریه
اما کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل تاکید کرده است که طرح او همچنان نقشی محوری در حل بحران سوریه بازی می کند. این تحولات فشار بر عنان و جامعه بین المللی را برای یافتن راهی جهت طرح آتش بس که از حمایت کامل جامعه جهانی برخوردار است، افزایش می دهد. عنان قرار است روز پنجشنبه به شورای امنیت سازمان ملل گزارش دهد و بعد برای گفتگو با مقام های دولت آمریکا به واشنگتن خواهد رفت.
روسیه و چین مکررا با دخالت غرب در سوریه حتی در صورت حمایت سازمان ملل – اقداماتی مانند ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا ایجاد منطقه حفاظتی که از طرف شورشیان پیشنهاد شده – مخالفت کرده اند. ناظران می گویند که اگر طرح عنان شکست بخورد هیچ طرح دیگری برای آن کشور وجود ندارد.
احمد فوزی، سخنگوی کوفی عنان روز گذشته در بیروت گفت، سوریه دیگر عملا گرفتار جنگ داخلی است. او با اشاره به این هشدار کوفی عنان که گفته بود، «سوریه ممکن است به ورطه جنگ داخلی خونین، طولانی و فرقهای سقوط کند»، گفت، بهنظر میرسد چنین چیزی دیگر اتفاق افتاده است. احمد فوزی که با رویترز گفتوگو میکرد، افزود، دیگر زمان آن رسیده است که جامعه جهانی به ارزیابی این موضوع بپردازد که چگونه میتواند به پیشبرد یک طرح صلح بینالمللی کمک کند.
همزمان با سومین سالگرد جنبش سبز، نسخه انگلیسی بیانیه های میرحسین موسوی که توسط داریوش محمد پور ترجمه شده است، به بازار کتاب عرصه می شود.
داریوش محمدپور، محقق و نویسنده در خصوص انگیزه اش برای ترجمه این بیانیه ها نوشته است: در آستانهی سالگرد سومین سال تولد جنبش سبز هستیم. از همان روزهای نخست، ظن غالب من این بود که پس از اینکه تب رسانهای داخلی و خارجی فرو مینشیند و جنبش سبز، در مسیر استوارتر زندگی قرار میگیرد، به تدریج مسیر اصلی و شاهراه مهمتر جنبش سبز هم دستخوش غبار فراموشی خواهد شد. در نتیجه، تصمیم به ترجمهی بیانیههای میرحسین به زبان انگلیسی و فراهم کردن آنها برای مخاطبانی وسیعتر، به ویژه برای جامعهی آکادمیک و دانشگاهی، را امری مهم میدانستم. این ترجمهها امروز تمام شده و به دست انتشار سپرده شده است.
وی توضیح داده است: برای این نسخهی انگلیسی از بیانیههای میرحسین مقدمهای به انگلیسی نوشتهام که در آن کوشیدهام تا حدودی رؤوس و محورهای اصلی جنبش سبز را از نگاه میرحسین موسوی برجسته کنم. در این کار، تمام تلاشام را کردهام که تا جایی که امکان دارد، بیشتر به روایت اصیل و مستقیم ماجرا از نگاه میرحسین بپردازم و مستندسازی و ثبت بیواسطهی جنبش سبز را متعهد شوم. در بعضی موارد ناگزیر تفسیرهای خود من هم در مقدمه آمده است، اما تا همین مقدار هم دخالت من در آنها حداقلی بوده است.
او که مکتوباتش در وبلاگ ملکوت منتشر می شود، می افزاید: امید اصلی من این بوده و هست که این متون تبدیل به متونی پایه برای مطالعهی جنبش سبز شوند آن هم نه صرفاً برای مخاطب عام. مخاطب اصلی این کتاب، دانشگاهیان و اهل پژوهش هستند، به ویژه کسانی که در حوزههای علوم سیاسی، فلسفهی سیاسی و جامعهشناسی سیاسی کار میکنند. مخاطبان دیگر، در سطوح دیگری میتوانند از ترجمهی انگلیسی بیانیهها بهره ببرند. طبعاً فارسیزبانان به خود بیانیهها دسترسی دارند و چه بسا انتشار انگلیسی آنها باعث شود عدهای مجدداً به مرور و بازخوانی دقیق بیانیهها بنشینند و ببینند تا امروز چقدر راه آمدهایم و کجاها احتمالاً به بیراهه رفتهایم. نزد من، متر و ملاک برای فهم جهت و مسیر جنبش سبز، اصول و خطوطی است که میرحسین به روشنی در بیانیههایاش ترسیم کرده است. هر چقدر از این نگاه فاصله بگیریم، از جنبش سبز هم دورتر شدهایم. نیاز به گفتن ندارد، پیشتر هم نوشتهام، که از نظر من، میرحسین در ملت ما تکثیر شده است. ما میرحسینایم و او ماست. میرحسین از این جهت به سرعت به جایگاهی رسید که در خیال کسی نمیگنجید، که صدای ملت خود شده بود و «همراه» آنها بود نه «پیر» یا «مراد» آنها.
نسخهی کاغذی این کتاب تا روز ۲۲ خرداد از طریق وبسایتهای آمازون برای خرید آماده خواهد بود (و نسخهی کیندل آن حدود یک ماه دیگر به بازار خواهد آمد). عنوان کتاب به فارسی میشود «پرورش بذر امید: راه سبز رهایی». ناشر کتاب ایچ اند اس میدیاست. کتاب در ۲۵۰ صفحه منتشر شده است و شامل یک مقدمه، متن بیانیهها و فهرست نمایهها و موضوعات و مضامین کتاب است.
زهرا ربانی املشی، فرزند مرحوم آیت الله ربانی املشی از روحانیون مبارز انقلاب اسلامی و عروس مرحوم آیت الله العظمی منتظری، در نامه ای سرگشاده به صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، از وی خواست جلوی فاجعه مرگ تدریجی نرگس محمدی را بگیرد و نگذارد فرزندان او یتیم شوند.
او در این نامه که با عبارت «قلمم میشکست اگر برای امری از امورات خود، مینوشتم و از شما تقاضایی میکردم» آغاز شده، با تاکید بر اینکه تنها «به خاطر مادر، به خاطر پدر، به خاطر علی و کیانا و به خاطر آنان که نگرانند و در روز عید به جای جشن و سرور، اشکبار بودند» تصمیم به نوشتن این نامه گرفته، با اشاره به وضعیت جسمانی نرگس و زندان نامناسب او و تشدید مشکلاتش به خاطر نگهداری در بند زنان معتاد و قاچاقچی زنجان، پرسیده است: «آیا اینها برای مرگ تدریجی نرگس کافی نیست و آیا شما به عنوان رئیس قضا نباید در جهت پیشگیری از فاجعه بکوشید؟»
متن کامل این نامه به نقل از سایت امروز به شرح زیر است:
جناب آقای لاریجانی ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی
سلام علیکم
قلمم میشکست اگر برای امری از امورات خود، مینوشتم و از شما تقاضایی میکردم ولی اکنون مینویسم به خاطر مادر، به خاطر پدر، به خاطر علی و کیانا و به خاطر آنان که نگرانند و در روز عید به جای جشن و سرور، اشکبار بودند.
آنچه در تاریخ خواندهام، اینکه اگر کسانی اسم فاطمه یا علی داشتند، ائمه(ع) احترام خاصی برای او قائل میشدند.
جناب آقای لاریجانی؛ یکی از دو فرزند خردسال نرگس محمدی به نام علی است که با دیدن مادر جوان اما رنجور و زندانی خود نگران است تا آنجایی که میترسد او را از دست بدهد و به گفته مادربزرگش شب از خواب میپرد و با وجود صغر سن، دلواپس سلامت مادر است.
شما خوب میدانید، و اگر ندانید اسفناک است، که اولاً وضعیت جسمانی خانم نرگس محمدی خوب نیست، ثانیاً زندان او زندان مناسبی نیست، ثالثاً بند زنان معتاد و قاچاقچی زنجان به دلیل استرس زیاد ناراحتیش را تشدید کرده است. آیا اینها برای مرگ تدریجی نرگس کافی نیست و آیا شما به عنوان رئیس قضا نباید در جهت پیشگیری از فاجعه بکوشید؟
از شما خواهش میکنم به خاطر خدا، به خاطر علی(ع) و به خاطر علی و کیانای رحمانی، نرگس را برای مداوا آزاد کنید و بیایید در این ایام که به نام علی است، در این مورد خاص به علی(ع) اقتدا کنید. علی کسی بود که یتیم نوازی میکرد، ولی متاسفانه این کار شما در جهت یتیم کردن کودکانی چون علی و کیانا است. و بیایید همگی خودمان را برای روزی آماده کنیم که “یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم”.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و پیگیری بهخصوص این مورد و موارد مشابه.
۱۶/۳/۱۳۹۱
تیم ملی والیبال ایران نتیجه سومین دیدار خود در مسابقات انتخابی المپیک را به استرالیا واگذار کرد. این در حالی است که پیروزی در این دیدار والیبال ایران را یک گام به المپیکی شدن نزدیکتر میکرد اما بازی دور از انتظار ملی پوشان کشورمان شانس المپیکی شدن را به اما و اگر کشاند.
به گزارش خبرنگار مهر، دیدار تیم های ملی والیبال ایران و استرالیا در چارچوب روز پنجم مسابقات انتخابی المپیک در ژاپن امروز سه شنبه در سالن متروپولیتن توکیو برگزار شد که طی آن شاگردان خولیو ولاسکو متحمل شکست شدند.
دیدار تیم های ملی والیبال ایران و استرالیا، با نتیحه سه بر یک به نفع استرالیا تمام شد و نتایج ست های چهارگانه این دیدار (به ترتیب ایران/ استرالیا) بدین ترتیب بود: ۲۵ بر۱۷، ۱۸بر ۲۵، ۱۸ بر ۲۵ و ۲۳ بر ۲۵٫
استرالیاییها در حالی نتیجه گیم اول دیدار امروز را واگذار کردند که اولین امتیاز بازی را به نام خود ثبت کردند اما دو دفاع عالی موسوی و سرویس فرهاد قائمی خیلی زود برتری آغاز بازی را از آنها گرفت. دفاع بلند نقطه قوت والیبال استرالیاست که از عوامل برتری این تیم در دو دیدار گذشته هم بود اما نمایش تاکتیک متنوع در حمله و سرویسهای هدفمند درکنار دریافتهای به موقع باعث شد تا تیم ایران اسیر دفاع استرالیا نشده و بازیکنان حریف را در این منطقه از کار بیندازد.
وقتی بازیکنان تیم ملی والیبال گیم اول را با برتری خود تمام کردند نتوانستند آغاز خوبی برای گیم دوم داشته باشند. چهار خطای متوالی بازیکنان ایران در زدن سرویس، اسپک و دفاع شرایط را برای پیش افتادن استرالیا به خوبی فراهم کرد. در ادامه این گیم نیز تکرار خطاهای فردی بازیکنان ایران امتیازات زیادی را در اختیار استرالیا قرار داد و اینگونه این تیم بازی را یک بر یک با ایران مساوی کرد.
بازی خوب بازیکنان استرالیا و بد ایران در گیم سوم هم تکرار شد. البته در این گیم تیم ایران از سرویسهای پرقدرتی استفاده کرد اما توپ گیری خوب استرالیاییها در مقابل ایران که در دریافت های اول متزلزل عمل کرد، کمتر اجازهای به تیم ایران داد تا از این راه شکست گیم دوم را جبران کند. حتی خولیو ولاسکو با ایجاد تغییراتی در ترکیب تیم سعی داشت جنگندگی ایران را برای جبران اختلاف امتیاز ایجاد شده، حفظ کند اما عملکرد استرالیا به خصوص هماهنگی میان بازیکنان آنها بهتر از آن بود که امتیازاین گیم را از دست بدهد.
سفید و سبز پوشان استرالیا که با پیروزی در دو گیم متوالی به برتری نهایی نزدیکتر شده بودند، در آغاز گیم چهارم نیز بازیکنان ایران را با بازی خوب خود و استفاده پی در پی از موقعیتهای ایجاد شده غافلگیر کردند. البته با درایت بازیکنی با تجربه مانند علیرضا نادی که مدام به هم تیمیهایش روحیه میداد وعملکرد خوب سعید معروف در رساندن توپ به هم تیمیهایش در بسیاری از دقایق مسابقه رقابت دو تیم در حد کمترین اختلاف امتیاز دنبال شد اما در نهایت ضعف ایران به خصوص در دفاع روی تور امتیاز این گیم را در اختیار استرالیا گذاشت.
تیم ملی والیبال ایران در حالی مقابل استرالیا تن به شکست داد که که طی سالهای گذشته در اکثر دیدارهای برگزار شده مقابل این تیم صاحب برتری شده بود. استرالیا که بلند قامتترین تیم حال حاضر دنیا به حساب میآید و تجربه حضور در لیگ جهانی را هم دارد، با پیروزی در دیدار امروز همچنان بدون شکست ماند. استرالیاییها که در روز اول ودوم مسابقات تیمهای پورتوریکو و ونزوئلا را شکست داده بود با کسب این پیروزی جایگاهش را در صدر جدول ردهبندی تثبیت کرد.
پیش از دیدار تیمهای ملی والیبال ایران و استرالیا، دیدار دو تیم ونزوئلا و پورتوریکو برگزار شد که طی آن تیم ونزوئلا با شکست دادن ۳ بر صفر حریف خود به نخستین پیروزیاش در این دوره از مسابقات دست یافت.
غلامعلی حداد عادل بار دیگر در برابر علی لاریجانی شکست خورد و به ریاست مجلس نهم نرسید.
این نماینده تهران که ماه ها پیش از شروع به کار مجلس نهم رایزنی برای ریاست مجلس را آغاز کرده بود، از رسیدن به کرسی ریاست مجلس ناکام ماند.
به گزارش مهر، غلامعلی حدادعادل نماینده تهران و کاندیدای هیات رئیسه موقت مجلس چهارشنبه هفته گذشته در بازی دوستانه فوتبال از ناحیه پا دچار آسیب دیدگی شد.
وی با وجود این آسیب دیدگی امروز در حالی که عصا به دست داشت و دشداشه سفید رنگ به تن کرده بود وارد صحن مجلس شد.
با شمارش آرای ماخوذه برای انتخاب هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی به ریاست دائم مجلس نهم در یکسال اول برگزیده شد.
به گزارش خبرآنلاین، او که با ۱۷۳ رای رئیس موقت مجلس نهم شده بود با ۱۷۷ رای به ریاست دائم این مجلس در سال نخست رسید. غلامعلی حدادعادل نیز ۸۹رای کسب کرد. ۴ رای باطله نیز ارائه شده بود.
پس از بررسی اعتبارنامههای باقیمانده نمایندگان، انتخابات هیات رئیسه مجلس برگزار شد.
در انتخابات هیات رئیسه موقت مجلس نهم که هشتم خرداد ماه برگزار شده بود، لاریجانی در رقابت با غلامعلی حدادعادل از ۲۷۵ رای نمایندگان، با کسب ۱۷۳ رای از رقیبش که ۱۰۰ رای به دست آورده بود، پیشی گرفت.
لاریجانی نامزد فراکسیون رهروان ولایت و حداد عادل نامزد فراکسیون های پایداری و رهپویان بودند.
بانک مرکزی با انتشار گزارش هفتگیاش از متوسط قیمت خردهفروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در دوم خرداد امسال از حرکت قیمت مرغ روی منحنی گرانی خبر داد و تایید کرد که تهرانیها هر کیلو مرغ را بهطور میانگین نزدیک به ۵۱۰۰ تومان در هفته گذشته خریدهاند.
به گزارش همشهری، بررسی میدانی بانک مرکزی نشان میدهد که در هفته منتهی به ۱۲ خرداد ۱۳۹۱، بهای گوشت تازه گاو و گوساله معادل ۰٫۴درصد و گوشت مرغ ۲٫۶درصد افزایش ولی قیمت گوشت گوسفند ۰٫۱درصد کاهش داشت. همچنین در گروه لبنیات، بهای کره پاستوریزه اندکی افزایش یافت و قیمت سایر اقلام این گروه ثابت بود و بهای تخم مرغ کاهش داشت و شانهای ۳ هزار و ۵۰۰ تا ۴ هزار و ۵۰۰ تومان فروش رفت.
در گروه برنج، قیمت برنج داخله درجه یک افزایش جزئی ولی بهای برنج داخله درجه۲ اندکی کاهش یافت. قیمت برنج وارداتی غیرتایلندی بدون تغییر بود. گزارش هفتگی بانک مرکزی تایید میکند که در مقایسه هفته دوم خرداد امسال با هفته مشابه پارسال، قیمت گروه کالایی لبنیات ۴۴ درصد، برنج ۲۳ درصد، حبوبات۵۴ درصد، میوههای تازه حدود۲۸ درصد، سبزیهای تازه ۷۸ درصد، گوشت قرمز و مرغ بهترتیب ۳۹ و ۵۷ درصد، قندوشکر ۱۹ درصد، چای ۲۳ درصد و روغن نباتی هم ۲۳ درصد افزایش را تجربه کرده و تنها تخم مرغ کاهش قیمت ۲۶درصدی را شاهد بوده است.
بعد از رفتگر وظیفه شناس که کیف محتوی یک میلیارد تومان موجودی را باز گرداند، اینک مهماندار وظیفهشناس قطار پس از پیدا کردن کیف حاوی ۱۲۳ سکه بهار آزادی و مقدار زیادی طلا، آن را به صاحبش برگرداند.
صبح روز ۱۸ اردیبهشت ماه امسال، وقتی قطار تهران- مشهد در راهآهن مشهد توقف کرد و مسافران ایستگاه را ترک کردند، مهمانداران قطار مطابق معمول مشغول بررسی واگنها شدند تا قطار را برای بازگشت به تهران آماده کنند. افشین فیضیبخش، یکی از مهمانداران جوان قطار بود که هنگام بررسی یکی از واگنها، با مشاهده کیف کمری کوچکی که در گوشهای افتاده بود، به طرف آن رفت.
مرد جوان وقتی در کیف را باز کرد با مشاهده تعداد زیادی سکه بهار آزادی و شمشهای کوچک و دستبندهای طلا در داخل آن، شوکه شد. مهماندار وظیفهشناس پس از پیدا کردن کیف بهدنبال صاحبش گشت اما وقتی او را پیدا نکرد کیف را به قسمت اشیای گمشده ایستگاه راهآهن تحویل داد و بعد از امضای صورتجلسه، منتظر ماند تا صاحب آن پیدا شود.
همشهری نوشت: چند ساعت از ماجرای پیدا شدن کیف پر از طلا گذشته بود که مرد جوانی نگران خود را به قسمت اشیای گمشده ایستگاه راهآهن رساند. او ماجرای گم شدن کیفش را توضیح داد و وقتی فهمید که یکی از مهمانداران قطار کیف را پیدا کرده و آن را تحویل قسمت مربوطه داده است، از خوشحالی شروع کرد به گریهکردن. مرد جوان که یکی از طلافروشهای مشهد است ماجرای گم شدن کیف را چنین توضیح داد: برای خرید طلا و سکه راهی تهران شده بودم و یکی از همکارانم هم وقتی فهمید عازم تهران هستم مقدار زیادی پول به حسابم ریخت تا از تهران برایش خرید کنم.
او ادامه داد: بعد از رسیدن به تهران ۱۲۳ سکه بهار آزادی به همراه ۳۱رشته دستبند زنانه و تعدادی شمش کوچک طلا به ارزش ۲۵۰میلیون تومان خریدم و همه آنها را در کیف کمری کوچکی که داشتم گذاشتم و کیف را در چمدانم قرار دادم، سپس راهی راهآهن شدم و با نخستین قطار به سمت مشهد حرکت کردم. وقتی به مقصد رسیدم و قطار را ترک کردم چندساعتی در شهر گشتم تا کارهایی را که داشتم انجام دهم و پس از آن به خانه رفتم.
بعد از استراحتی کوتاه تصمیم گرفتم طلاهای دوستم را جدا کنم اما وقتی سراغ کیف کمری رفتم، هر چه گشتم اثری از آن پیدا نکردم. در این هنگام با خودم گفتم که شاید کیف را در قطار گم کردهام و سراغ بخش اشیای گمشده راهآهن رفتم. وقتی فهمیدم که مهماندار وظیفهشناس کیفم را پیدا کرده و صحیح و سالم آن را تحویل گرفتم، از خوشحالی سر از پا نشناختم و در تماس با این مرد از او تشکر کردم.
براساس این گزارش، مهماندار جوان قطار، وقتی خبر پیداشدن صاحب طلاها را شنید از اینکه توانسته بود فردی را از نگرانی درآورد خوشحال شد و گفت: با اینکه خودم نیاز مالی شدیدی دارم و ۲ ماه است حقوق دریافت نکردهام اما بعد از پیدا کردن طلاها هیچوقت وسوسه به سراغم نیامد و به تنها چیزی که فکر میکردم پیدا کردن صاحب آنها بود.
مهدی کروبی، از رهبران جنبش سبز که بیش از شانزده ماه است که دربند است، با خانواده خود دیدار کرد.
به گزارش سحام، محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی؛ با انتشار عکسی در صفحه فیس بوک خود، از دیدار خانواده با ایشان خبر داده است.
بنا به این گزارش آقای کروبی روز دوشنبه به مدت سه ساعت در منزل شخصی خود در منطقه جماران با همسر و فرزندان خود دیدار و گفتگو کرد.
این دیدار به مناسبت ۱۳رجب، روز پدر و ولادت حضرت علی (ع) انجام شده است.
در حال حاضر آقای کروبی در ساختمانی تحت حفاظت و نظارت نیروهای امنیتی، جدا از همسر خود در حبس خانگی به سر می برد.
چندی پیش خانم فاطمه کروبی، همسر آقای کروبی؛ از اجازه دوبار ملاقات با همسرش در هفته خبر داده بود.
هم اکنون بیش از ۴۵۰ روز از حبس خانگی مهدی کروبی به همراه مهندس موسوی و خانم رهنورد سپری شده است.
در شرایطی که اجرای قانون هدفمندی یارانهها در حالت بلاتکلیفی به سر میبرد، جمشید پژویان رییس شورای رقابت پیشبینی کرده است با توجه به اثر مثبت مقدار یارانهها در فاز اول که توانست بر توزیع درآمد و افزایش رفاه فقرا تاثیر داشته باشد، افزایش ۲۰ درصدی یارانهها به طور متوسط در فاز دوم به اضافه مبلغ قبلی فاز اول در این مرحله کافی خواهد بود. پژویان همچنین تاکید کرده است اگر بخواهیم اجرای قانون را متوقف کنیم پس از مدتی مجددا به نقطه اول بازمیگردیم.
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که پیش از این شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد اعلام کرده بود که دولت فعلا هیچ تصمیم و برنامهای برای اجرای فاز دوم ندارد و البته این به آن معنا نیست که قانون از دستور کار خارج شده باشد، بلکه درباره آنکه چه زمانی و چگونه فاز دوم اجرایی شود، فعلا مصوبهای نداریم. این در حالی است که با تصویب قانون بودجه سال ۹۱ بسیاری بر این باور بودند که مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها اینک با تعیین ردیف بودجهای در مجلس قابلیت اجرایی پیدا میکند، اما دولت که پیشتر نیز در حین بررسی بودجه در مجلس بارها انتقاد خود را نسبت به تغییرات گسترده در لایحه پیشنهادی دولت اعلام کرده بود با تاخیر در ابلاغ بودجه به دستگاههای اجرایی، نارضایتی خود را از روند تصویب آن به نمایش گذاشت.
دنیای اقتصاد نوشت: ابلاغ قانون بودجه به این طریق به اندازه کافی گویای ناخشنودی دولت از تصویب بودجهای بود که همه پیشبینیها و برنامههای دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی را به هم میزد؛ چراکه مقدار بودجه اجرای این فاز را به کمتر از نصف بودجهای رساند که دولت در نظر داشت. به این ترتیب همه برنامههایی که دولت برای پرداخت یارانه در فاز دوم داشت به همراه میزان افزایش قیمتی که میخواست در قیمت حاملهای انرژی ایجاد کند، به هم خورد و دولت را ناگزیر به تدوین برنامهای جدید بر اساس بودجه تصویبی کرد.
از همین رو مسوولان اقتصادی در مواجهه با پرسش افکار عمومی درباره زمان اجرای فاز دوم، برنامه ریزی و تصمیمگیری در ستاد هدفمندی را دلیل تعویق آن اعلام کردند، در حالیکه هنوز بر سر رقم افزایش مبلغ یارانه نقدی نیز توافقی صورت نگرفته است، اما رییس شورای رقابت اینک میگوید که اگر دولت تنها ۲۰ درصد از مبلغ یارانه قبلی اضافه تر به مردم پرداخت کند، برای اجرای فاز دوم کافی خواهد بود.
جمشید پژویان، رییس شورای رقابت و اقتصاددان در گفتوگو با ایسنا، درباره تحقق اهداف قانون هدفمندی یارانهها در فاز اول تصریح کرد: هدفمندی یارانهها که تفسیر اقتصادی آن اصلاح قیمتهای نسبی است در عمل دو هدف را دنبال میکرد. در راستای اجرای این قانون یکی از اهداف این بود که به جای پرداخت یارانه به گروههای ثروتمند جامعه، یارانهها متوجه افراد کمدرآمد شود.
وی افزود: در راستای اجرای قانون هدفمندی دولت در انتقال یارانه از دهکهای پر درآمد به اقشار ضعیف کاملا موفق بوده است و در جریان اجرای این قانون وضعیت رفاه ۵۰ درصد روستاییان بهبود پیدا کرده و به گروههای پردرآمد نزدیکتر شدند، اما در شهر این امر برای ۲۰ درصد قشر فقیر جامعه اتفاق افتاده است یعنی توانستند نسبت به گذشته بیشتر هزینه کرده و رفاه بیشتری داشته باشند.
مزایای پنهان هدفمند کردن یارانهها
پژویان با اشاره به اصلاح الگوی مصرف خانوار، کاهش مصرف انرژی و کاهش هدررفت نان تصریح کرد: در واقع مزایای پنهان هدفمند کردن یارانهها به چشم برخی نمیآید. به عنوان مثال بینیاز شدن از واردات بنزین در شرایط تحریم مساله بسیار مهمی است و اگر چنین امری رخ نمیداد و روند گذشته مصرف بنزین همچنان ادامه داشت احتمالا در مقابل هر پمپ بنزین اغتشاش بهوجود میآمد و در اطراف پمپهای بنزین، هر لیتر با قیمت ۴ الی ۵ هزار تومان به فروش میرسید.
در بخش تولید موفق نبودیم
وی درباره وضعیت تولید نیز گفت: اصلاح الگوی مصرف نهادههای تولید معمولا زمانبر هستند، مگر اینکه سیاستهای تشویقی دولت در این زمینه بتواند تولیدکننده را سریعتر به سمت تغییر تکنولوژی هدایت کند. زیرا در بخش تولید برای کاهش مصرف سوخت نیاز به تغییر تکنولوژی است.
وی افزود: در کشور ما نیز در شرایطی که تصمیم به اصلاح قیمتها و بهبود گرفتهایم، اگر دولت سیاستهای درستی را در فاز اول طراحی میکرد اکنون تکنولوژی مورد نیاز وجود داشت و کافی بود که آن را وارد کرده و بسته به نوع صنعت، تکنولوژی را تغییر میدادیم، بنابراین در بخش اصلاح الگوی نهادههای تولید موفق نبودیم.
پژویان درباره اجرای فاز دوم هدفمندی در شرایط کنونی تصریح کرد: در حال حاضرقیمتهای نسبی را اصلاح کردیم، ضمن اینکه تورم جهانی قیمتها را بالا برده است. به عنوان مثال گالن بنزین که سال گذشته در ایالات متحده ۴ دلار بوده طی شش ماه به ۵ دلار رسید. بنابراین اگر بخواهیم اجرای قانون را متوقف کنیم پس از مدتی مجددا به نقطه اول بازمیگردیم.
وی افزود: البته کسانی که با اجرای فاز اول مخالف هستند اکنون نیز مخالف اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها هستند.
افزایش تورم به دلیل افزایش نرخ دلار
رییس شورای رقابت اضافه کرد: زمانی که هدفمندی یارانهها شروع شد تا یک سال نرخ تورم حدود ۱۲ درصد بود، از سوی دیگر متوسط نرخ تورم در کشور طی ۳۰ سال گذشته حدود ۲۰ درصد بوده است. اما از حدود ۵ ماه پیش از نوروز نرخ تورم شروع به افزایش کرد که ربطی به قانون هدفمندی یارانهها نداشت و به افزایش نرخ دلار برمیگشت؛ زیرا ۵۰ میلیارد دلار واردات داریم. اینکه چرا باید چنین کاری انجام دهیم بحثی جداگانه است، اما به طور کلی با افزایش قیمت دلار انتظار افزایش بیشتر قیمتها را داشتیم.
حمایت از تولید در فاز دوم
وی درباره فاز دوم هدفمندی یارانهها و لزوم توجه دولت بر عوامل مختلف تاکید کرد: در مرحله دوم هدفمندی یارانهها، باید بخش تولید مورد توجه قرار گیرد. اما نه به صورت پرداخت یارانه نقدی، بلکه با اتخاذ راهکاری که منجر به تغییر تکنولوژی شود. باید از تولید حمایت شود و این فرصتی طلایی برای بخش تولید است که هزینههایش را کم کند. دولت باید در این زمینه نظام بانکی را به گونهای طراحی کند که اعتبارات لازم در اختیار تولیدکنندهها قرار بگیرد، اگر تغییر جهت اعتبارات و اصلاح ساختار نظام بانکی -که یکی از مشکلات اقتصادی ما است- انجام شود، تولیدات با کیفیتتر و بهتری را خواهیم داشت.
افزایش ۲۰ درصدی
وی درباره پیشبینی میزان افزایش یارانه نقدی در فاز دوم تاکید کرد: مطالعات و مشاهدات نشان داده است در سالگرد هدفمندی یارانهها همان مقدار یارانه نقدی توانسته اثر مثبتی در توزیع درآمد و افزایش رفاه فقرا داشته باشد و اگر همان میزان یارانه فاز اول هدفمندی یارانهها به طور متوسط ۲۰ درصد افزایش یابد، کافی خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر