امروز: سید علیرضا بهشتی شیرازی *
۱۴ خرداد ۸۸ **
آقای رئیس جمهور فعلی ما در مناظره خیلی حرفها میتوانست بزند و زد، اما چه فایده؟ او پیش از گفتن هر چیزی نخست باید صحت آن را ثابت کند و الا در مظان آن قرار دارد که از نو دروغی تازه عنوان کرده است. بدین ترتیب بود که در مناظره دیشب کسی که دروغ گفته بود شکست خورد. ما مردمی هستیم که برای اقتدا به یک پیش نماز از او انتظار عدالت داریم. عادل بودن یعنی به گناهان کبیرهای چون دروغگویی آلوده نبودن. ما مردمی هستیم که برای چوپانی یک رمه به دروغگو اعتماد نمیکنیم. چنین مردمی چگونه چنین صفتی را در مورد رئیس جمهور خود میپذیرند.
شاهبیت صحبتهای آقای محمود احمدینژاد در مناظره دیشب پردهدری بود. افشاگریهایی که ایشان قولش را داده بود سرانجام صورت پذیرفت. با این همه سوال این است که اگر افرادی که نامهایشان در برنامهای با ۵۰ میلیون بیننده بیپروا برده شد به راستی گناهکارند چرا دولت در طول چهار سال دوران تصدی پروندههایشان را به قوه قضائیه احاله نکرده است تا به خطاهایشان رسیدگی شود و حق ملت از آنان ستانده گردد، و اگر این ادعاها ناحق است کسانی که اینگونه قربانی قدرت شدند و آبرویشان وسیلهای برای مبارزات انتخاباتی آقای احمدینژاد قرار گرفت چگونه فرصت خواهند یافت تا از خود دفاع کنند.
آقای احمدینژاد با دستان پر از پروندههای ساخته شده به مناظره دیشب آمده بود. با این حال او هیچ چیز در مورد مهندس موسوی نداشت، حتی سندهای واهی. اما چیزهای زیادی داشت تا درباره خودش فاش کند. به این ترتیب حتی احمدینژاد بر پاکی موسوی صحه گذاشت. او نخست بنای بلندی برای خود ساخته بود، اما در ده دقیقه آخر تمامی آن عمارت رفیع بر سرش خراب شد تا ملت اخلاقی ما ببیند که رئیس جمهورش تا چه حد بداخلاق است؛ تا حدی که حتی حرمت همسر رقیب خود را رعایت نمیکند. بر ایرانی مباد داشتن رئیس جمهوری که در سیاست ناموس گرو بگیرد.
همه ما و شما که دیشب پای دستگاههای تلویزیون نشسته بودیم چه بسا که با خود میگفتیم ایکاش موسوی در جواب آن حرف این را بگوید یا آن را بگوید. اما تمامی آنچه باید گفته میشد در لحن احمدینژاد و خطاهای فاحش او گفته شد؛ او یک هتاک است. او یک دروغگوست. او یک هوچی بزرگ است. اینها چیزهایی است که ما دوست داشتیم با استدلالهای وقتگیر اثبات کنیم. اما آقای احمدینژاد زحمت را کم کرد.
موسوی با اخلاق به میدان آمده بود و این بسیاری از ابزارها را از دست او میستاند. اگر موسوی در مناظره دیشب شکست خورده بود اخلاق شکست میخورد و نسلی به این باور میرسید که دیگر با صداقت و آرمان و ارزش نمیتوان در عرصه سیاست نفس کشید. اما او بر موضع خود ایستاد و به یاری باری توکل کرد.
میتوانید این جملاتی را که میگویم کلیشه تصور کنید. اما اینها حداقل برای اینجانب کلیشه نیستند. برای این حرف خود سند دارم. اینجانب جملات زیر را یک روز پیش از مناظره برای آقای موسوی نوشتم و فرستادم و در تمامی طول مناظره انتظار داشتم که حداقل به یکی از آنها اشاره کند. موسوی میتوانست از آنچه در زیر میخوانید بهره بگیرد و با حربههای خود احمدینژاد به مصاف او برود، با این حال یک کلمه به این حیطه وارد نشد. نمیخواهم بیش از این بنویسم. تنها سندی که از آن سخن گفتم را در زیر میآورم:
بسمه تعالی
در مورد جلسه مناظره به نظر بنده مهمترین نکتهای که اگر بتوانید آن را به بینندگان اثبات کنید دور را کاملا از دست آقای احمدی نژاد خارج کردهاید اثبات این نکته است که ایشان در موارد بسیاری اقدام به اظهار مطالب خلاف واقع و دروغگویی نموده است. با اثبات این مطلب ایشان کاملا خلع سلاح میشود و هر چیزی که میگوید نخست باید صحت آن را ثابت کند و الا در مظان آن قرار دارد که دارد دوباره مطلب دروغی را عنوان میکند. خود شما پیشتر مواردی از ادعاهای متناقض دولت را ذکر میکردید که مثلا دولت یک بار گفته است که ۱۶ برابر دولت های قبل کار کرده است، یک بار گفته است که ۶ برابر کار کرده است، یک بار گفته است که ۳ برابر کار کرده است. علاوه بر اینها آقای احمدی نژاد در صحبت اخیر خود با شبکه خبر چندین دروغ بارز گفته است. با توجه به در دست بودن نسخه صحبت و جدیدالعهد بودن آن با حافظه مردم اشاره به آنها میتواند بسیار مفید باشد.
۱- ایشان گفته است «می بینید که تورم روند نزولی دارد» حال آن که آخرین اطلاعات تورم که روی سایت بانک مرکزی ثبت شده است به خلاف این را نشان می دهد.
۲ - ایشان گفته است که در حوزه دولتی دیگر هیچ امتیازی که موجب فساد شود باقی نمانده است و ارتباطات فساد انگیز مربوط به خارج از حیطه دولت است. که این امر اولا با تجربه هر روزه مردم در ارتباط با ادارات همخوانی ندارد. به علاوه ایشان قبلا مدعی وجود مافیا در دستگاههای دولتی شده بود. اینک بدون آن که طی این چهارسال آن مافیاها به قوه قضائیه معرفی و محاکمه و از سیستم حذف شده باشند ایشان مدعی عدم وجودشان در سیستم میشود.
۳ - ایشان گفته است که «وقتی به منتقدان می گوییم نقدتان را بگویید میگویند ما نقد نداریم فقط میخواهیم متهم کنیم.» بهراستی کدام منتقدی تا کنون این حرف را زده است.
به علاوه در مستند آقای احمدی نژاد دروغ های زیادی گفته شده است:
۱ - از هنرپیشه به جای مردم استفاده شده است. نام هنرپیشه و فیلمی که پیشتر بازی کرده است در سایتها ثبت است.
۲ - گفته شده است که فازهای ۹ و ۱۰ در زمان این دولت شروع و خاتمه یافته است که به تایید معاون وزارت نفت این اطلاع دروغ است.
۳ - گفته شده است که پالایشگاه پارسیان در دوره این دولت شروع به احداث و بهره برداری شده است که باز دروغ است.
حتی تصویر آقای زنگنه در مراسم افتتاح فاز اول این پالایشگاه به همراه گروه زیادی از مسئولان کشور وجود دارد که میتوانید در مجلس مناظره عینا آن را به مردم نشان بدهید.
همچنین ایشان در مورد آقای خاتمی و سفرش به فرانسه دروغ گفته است. در مواردی دیگر منکر این شده است که گفته باشد هاله نور در نیویورک در اطراف سرش دیدهاند. یا منکر آن شده است که گفته باشد نفت را سر سفره مردم می آورد.
در هر حال اثبات این که دولت و رئیس جمهور به راحتی دروغ می گوید ایشان را کاملا خلع سلاح خواهد کرد.
نکته دوم این است که ایشان به چیزهایی میگوید افتخار و عظمت و همه به صرف آن که ایشان گفته است باید قبول کنند. یک نمونهاش ماجرای دستگیری ملوانان انگلیسی است. آقای احمدی نژاد در مستند تلویزیونی خود از این ماجرا به عنوان نمونهای از عظمت ایران و قدرت سیاست خارجی کشور در دوران خود نام برده و وقت قابلتوجهی از برنامهاش را به آن اختصاص داده بود، حال آن که اگر به راستی این ماجرا نشانه عظمت ما بود جا داشت در مقابل آزادی تعدادی ملوان انگلیسی که بدون اجازه به سرزمین ما وارد شده بودند از انگلستان خواسته شود که آقای تاجیک را به عنوان کسی که با ویزای رسمی وارد انگلیس شده است و به بهانه واهی محبوس است و در شرایط جسمی ناگواری به سر می برد آزاد کند. اما چنین درخواستی حتی مطرح هم نشد و در بهترین شرایط حداقل چیزی که ما از دست دادیم تعدادی کت و شلوار نو بود که بی دلیل به ملوانهای انگلیسی تقدیم کردیم. همین طور است ماجرای دوربان ژنو. چه قرینه ای جز ادعای دولت در مورد افتخارآمیز بودن حضور آقای احمدی نژاد در آنجا وجود دارد. به عکس این ماجرا نیز صادق است. به صرف ادعای رئیس دولت هر انتقادی که از او صورت می گیرد سیاه نمایی است اما اگر حرفهایی به مراتب تندتر در سال ۸۴ از سوی شخص ایشان مطرح شده باشد به هیچ وجه نباید سیاهنمایی تعبیر شود. به همین ترتیب به صرف این که ایشان کسی را مفسد اقتصادی بنامد فرض بر این است که ایشان مفسد است. در حالی که چنین چیزی می تواند صحت نداشته باشد، کما این که آقای موسویان مذاکرهکننده هستهای ایران در دوره قبل بدون ارائه مدرک کافی به کرات از سوی این دولت به جاسوسی و غیر آن متهم شد، و سرانجام معلوم شد که تمام ادعاها واهی است. نمونه دیگر قضاوتی است که در مورد وضعیت فساد در کشور در زمان امام از زبان رئیس جمهور عنوان شده است. واقعیت این است که اگر در کشوری به وسعت ایران با ۷ میلیارد دلار درآمد ارزی و مخارج سنگین جنگ فساد به صورتی که آقای رئیس جمهور گفته است وجود داشت و افراد خاصی به راحتی دلار را به قیمت ۷ تومان میخریدند و بعد به ۱۵۰ تومان میفروختند چنین کشوری هرگز نمیتوانست یک جنگ هشت ساله را بدون یک دلار بدهی خارجی تمام کند. اما انتظار بر این است که به صرف ادعای رئیس دولت وجود چنین فسادی پذیرفته شود.
نکته سوم این است که مردم به خود حق میدهند که اگر آماری در اختیار آنها قرار میگیرد انعکاس آن را در زندگی روزمره خود ببینند و الا در مورد صحت آن دچار ترید میشوند. یک وقت است تغییر شاخص ها در حد یکی دو درصد است، در آن حالت مردم ممکن است احتمال دهند که تشخیص این تغییرات جزئی به ابزارهایی دقیقتر از حواس آنان نیاز دارد، اما وقتی گفته میشود که خدمات دولت فعلی ۱۶ برابردولتهای قبل بوده است، یا بیکاری از ۱۴ درصد به زیر ده درصد رسیده است، یا تورم روند نزولی گرفته است، یا وضع مردم بهتر شده است یا شکاف طبقاتی به صورت چشمگیر کاهش یافته است یا دیگر فساد در دایره دولت وجود ندارد و کلا هرچه فساد هست در دایره روابط خارج از دولت مستقر است و چیزهایی از این قبیل مردم حق دارند که انتظار داشته باشند اثرات این تغییرها را در زندگی روزمره خود ببینند. واقعیت این است که مردم این تغییرات را احساس نمی کنند، و این امر اعتماد به آمارهای دولتی را بسیار کاهش داده است.
*
موسوی میتوانست در همان شروع مناظره دروغگو بودن احمدینژاد را ثابت کند و از همان ابتدا پشت او را به خاک بمالد. اما اخلاق به او این اجازه را نداد. چقدر در هنگامه مناظره از این پایبندی او رنج میبردیم و میترسیدیم که تقوای او ما را به منزل نرساند. اما خدا بود و هر کس که تقوا پیشه کند خداوند برای او بیرونشدنی از هنگامهها قرار خواهد داد و از جایی که حساب نکرده است به او روزی میرساند. و کسی که به خداوند توکل کند او را بس است، خداوند فرمان خویش را به اجرا در میآورد و برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.
* مشاور میرحسین موسوی و سردبیر روزنامه کلمه سبز که در حال حاضر زندانی است.
** منبع: روزنامه کلمه سبز، ۱۴ خرداد ۱۳۸۸
امروز: وضعیت جسمی نرگس محمدی بر اثر فشارهای وارده در زندان به حدی وخیم است که در آخرین ملاقات بر روی صندلی که توسط چهار نفر حمل میشد به اتاق ملاقات آورده شد.
به گزارش سایت ملی-مذهبی نرگس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در آخرین ملاقاتی که با خانواده خود داشته است در وضعیت جسمی نامناسبی به سر می برده است به گونه ای که این وضعیت باعث نگرانی خانواده وی شده است.
در آخرین ملاقات، نرگس محمدی با صندلی به اتاق ملاقات منتقل شده و برای حضور در این ملاقات از سوی چهار نفر کمک می شده است. وی حتی توانایی ادای صحیح کلمات را نداشته است.
وضعیت جسمی خانم محمدی به حدی نامناسب بوده است که این ملاقات بر روحیه فرزندان وی به شدت تاثیرگذار بوده است و علی و کیانا نیز از دیدن حال نامناسب مادر خود غمگین شده اند. این ملاقات تاثیر منفی بر روحیه آنها داشته اشت.
خاطرنشان می شود خانم نرگس محمدی همچنان در زندان زنجان نگهداری می شود که از لحاظ سطح بهداشت و امکانات در وضعیت نازلی قرار دارد. وی که در کنار زندانیان عادی در زندان به سر می برد. برخی از آنها متاسفانه به انواع بیماری مبتلا هستند. زندانیانی که خود قربانی روابط ناصحیح جامعه شده اند و به علت وضعیت وخیمشان معمولا از دید فعالان سیاسی و فرهنگی جامعه دور مانده اند.
در بند خانم محمدی امکانات ناچیزی وجود دارد و زندانیان حتی از داشتن یک یخچال نیز محروم هستند.
خانم محمدی در ملاقات خود تاکید کرده است هر روز حالش به هم می خورد و بیماری وی تشدید شده است. به رغم حق این زندانی سیاسی برای دسترسی هر چه سریع تر به امکانات درمانی، مسئولان زندان از امکان دسترسی خانم محمدی به پزشک متخصص ممانعت به عمل آورده اند. هر بار که وضعیت خانم محمدی وخیم می شود به وی یک آمپول مسکن تزریق می شود که هیچ تاثیری در سلامتی وی ندارد.
نرگس محمدی بعد از زندان خرداد ۱۳۸۹ به بیماری مرموزی مبتلا شد. این بیماری در شرایط استرس زا پیشرفت می کند و بدون اینکه خود بیمار متوجه شود باعث افتادن وی بر زمین می شود. این افتادن می تواند باعث اصابت سر وی به دیوار یا زمین یا جسمی سخت شود .این موضوع مایه نگرانی خانواده نرگس محمدی شده است.
این وضعیت در حالی است که نگهداری خانم محمدی در زندان زنجان قانونی نیست و وی در تهران محاکمه شده و طبیعتا باید در زندان اوین نگهداری شوند.
امروز: حسین رونقی ملکی وبلاگنویس و فعال حقوق بشر که از شنبهی هفتهی گذشته دست به اعتصاب غذا زده بود، ظهر امروز در پی وضعیت بد جسمی به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شد ولی با وجود وضعیت بد جسمی و علیرغم توصیهی پزشکان مبنی بر بستری شدن و انجام مراحل درمانی به زندان اوین بازگردانده شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، حسین رونقی ملکی، دانشجوی زندانی، که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی یکی از کلیه های خود را از دست داده، از شنبهی هفتهی گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
با توجه به وضعیت جسمانی بسیار وخیم این زندانی سیاسی، وی با اعتصاب غذای خود به استقبال مرگ رفته است. با این حال مسوولان قضایی و بازجویان اعتنایی به وضعیت خطرناک این زندانی سیاسی نمی کنند.
پدر حسین رونقی ملکی پیش از این در گفت و گویی، اعلام کرده بود در حالی که دادستانی با درمان پسرش موافقت کرده، بازجوها و تعدادی از سپاهیان از درمان وی جلوگیری می کنند. آقای رونقی ملکی از ۵ نفر از اعضای سپاه که مانع اجرای حکم دادستانی و مرخصی درمانی فرزندش می شوند نام برده بود.
امروز وبسایت "کلمه" گزارش داد، این وبلاگنویس در هشتمین روز اعتصاب غذا به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شده اما مأموران امنیتی با رفتار اهانتآمیز و تهدیدهای مکرر موجب رنجش و آزار حسین رونقی و خانوادهاش شدند.
با وجود اینکه بنابر توصیه پزشکان رونقی از سه ماه پیش باید بستری شده و مراحل درمانیاش را طی کند، مأموران امنیتی اجازهی بستری شدن مجدد را به وی نداده و او را پس از دو ساعت به زندان بازگرداندند.
رونقی طی روزهای گذشته نیز به علت وضعیت بد جسمی شبانه به بیمارستان طالقانی تهران منتقل و پس از انجام آزمایشاتی به زندان بازگردانده شده بود.
وی شنبهی هفتهی گذشته با انتشار نامهای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده بود. رونقی در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تأیید رسیده و این وبلاگنویس هم اکنون با وجود بیماری و نیاز مبرم به درمان پزشکی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ زندان اوین است. وی بیش از ۹۰۰ روز است که بدون حتا یک ساعت مرخصی به صورت مداوم در زندان به سر میبرد.
امروز: در حالی که کشتار زنان و کودکان در سوریه مورد تنفر جهانی قرار گرفته است، رئیس سازمان بسیج مستضعفین مدعی است که حمایت ایران از مردم سوریه تا زمانی که رو در روی اسرائیل ایستاده اند، امری طبیعی و البته غیر قابل معامله است.
نقدی ادعا کرد: پس از اخراج آمریکایی ها از خاک عراق و از هم پاشیدگی خط دفاعی آمریکا برای حفاظت از صهیونیست ها در خاک عراق، آمریکا به دنبال ایجاد خطی جدید در سوریه است تا از رژیم اشغالگر قدس در مقابل حرکت محتمل مردم شرق جلوگیری کند و این دستپاچگی آمریکا نیز با مقاومت ملت شجاع سوریه به شکست استکبار منجر خواهد شد.
وی در بخش دیگری از این گفتگو در خصوص تعامل ایران اسلامی با کشورهای حاشیه خلیج فارس گفت: جمهوری اسلامی همواره از سر دوستی و وحدت با کشورهای منطقه رفتار کرده و در مقابل برخی مواضع افراطی سران دست نشانده این کشورهای کوچک آنان را از تندروی ها پرهیز داده و پاسخ ها را متوجه عامل اصلی یعنی آمریکا نموده است چرا که بسیاری از این کشور ها در حقیقت تحت اشغال آمریکایی ها هستند.
نقدیدر پاسخ به سوال مجری شبکه المنار پیرامون حمله آمریکا خاطرنشان کرد:ایران در دهه ۷۰ میلادی که آمریکا در عرصه دیپلماسی نفوذ بالایی داشته و به لحاظ اقتصادی و اقتدار نظامی و نفوذ مردمی در اوج بود آمریکا را شکست داد. یقیناً اینک کاربرد سلاح نظامی، زنگ زده و امکان کاربرد سلاح احتمالی غیر قابل قبول و بسیار بسیار ضعیف است.
رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به فروپاشی آمریکا به عنوان عامل اصلی جنایت ها در سراسر جهان، تصریح کرد: امروز حتی سران جنایتکار آمریکایی از حمایت مردم خودشان نیز برخوردار نبوده و مردم آمریکا، حکّامشان را یک درصدی می دانند.
وی در بخشی صحبت هایش خطاب به ملت شجاع و مقاوم لبنان و نیروهای اسطوره ای حزب الله قهرمان و رهبرسازش ناپذیر و تاریخی مقاومت لبنان گفت: آمریکا مجبور است که پایگاه های نظامی اش را از سراسر جهان جمع کرده و تمامی ناوهایش را نیز برگرداند و از ساحت ملّت های دنیا به خاطر جنایات خود رسماً عذرخواهی کند.
به گزارش خبرگزاری فارس، سردار محمد رضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در گفتگوی زنده با مردم لبنان از شبکه المنار گفت: استکبار به خوبی می داند که جمهوری اسلامی نیازی به بمب اتم ندارد چرا که بمب اتم، ایمان ما و ملت های به پا خواسته ای هستند که هر روز در دل دشمن منفجر می شوند. ملت های آزاده، ما را از بمب اتم بی نیاز می کنند.
رییس سازمان بسیج مستضعفین، ۱+۵ را تحت سیطره صهیونیست ها دانسته و با اشاره به دور بعدی مذاکرات ادعا کرد: از آنجایی که آنها از خود اراده ای نداشته و به دنبال تامین خواسته های صهیونیست ها هستند علی رغم پیشنهادات کامل ایران برای کسب تکلیف به کشورهایشان بازگشتند.
وی با اشاره به شکست غرب پس از انتخابات اسفند ماه گذشته و شتابزدگی آنان برای آغاز مذاکرات گفت: برای آنکه قیمت نفت بالا نرود غربی ها بار دیگر به مذاکرات روی آوردند!
نقدی در جواب سوال خبرنگار المنار که پرسید "پس شما که می دانید آنها بخاطر کاهش قیمت نفت مذاکره می کنند چرا این فرصت را به آنها می دهید؟"، تصریح کرد: اقناع افکار عمومی جهان برای ما از چند دلار بالا رفتن قیمت نفت بیشتر ارزش دارد مردم دنیا باید بدانند ایران همیشه طرفدار منطق و گفتگوست و این غربی ها هستند که در گفتگو و حل مسائل از طریق منطقی کم می آورند.
رییس سازمان بسیج مستضعفین در جواب سوال دیگری مبنی بر علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات بغداد، گفت: اولاً نباید انتظار داشته باشید این مذاکرات به زودی به نتیجه برسد در ثانی علت اصلی به نتیجه نرسیدن این بود که طرفهای مقابل تصور غلطی از نتیجه تحریم ها داشتند و خیال می کردند تحریم ها ما را از پا در آورده و آماده تسلیم هستیم وقتی با صلابت طرف ایرانی مواجه شدند فهمیدند که ارزیابی شان غلط است و چون اصلاً چنین انتظاری نداشتند متوقف شدند.
نقدی در ادامه این گفتگو در پاسخ به سوالی در خصوص تاثیر تحریم ها بر ایران، اظهار داشت: این تحریم ها تاثیرات زیادی داشته و این تاثیرات مثبت بوده و روز به روز ما را تقویت کرده است.
وی، تحریم ها را علت اصلی بالندگی و رشد علمی در کشور دانسته و گفت: پیشرفت چشمگیر خود را در مسایل علمی و رشد اقتصادی، مدیون همین تحریم ها هستیم. اگر رئیس جمهور آمریکا دستش به خون ملت های جهان خصوصاً عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین آلوده نبود، اگر شکنجه ها را سامان نداده بود به او بخاطر خدمتی که به ملت ایران کرده است مدال ملّی می دادیم خدمتی که رئیس جمهور آمریکا با تحریم به اقتصاد ایران کرده، هیچکس نکرده است.
نقدی در پاسخ به سوال مجری شبکه المنار در خصوص تهدید جمهوری اسلامی ایران به حمله از سوی رژیم اسرائیل گفت: این یک شوخی بیشتر نیست و اسرائیل در این حد و قواره نیست که ایران را تهدید نظامی کند. اسرائیل قادر نیست حتی یک روستای کوچک از نوار غزه را اشغال کند اول یک دهات از غزه را بگیرد و نگهدارد تا بفهمیم که قدرت دارد و بعد از این حرفها بزند و یقیناً کوچکترین خطای او آخرین خطایش خواهد بود و تجاوز احتمالی اسرائیل به جهان اسلام تنها نتیجه اش فروپاشی اسرائیل و آزادی قدس است.
رییس سازمان بسیج مستضعفین اثر تهدیدات اسرائیل را جز دلداری دادن به طاغوت های دست نشانده منطقه ندانسته و گفت: امروز تمام مردم منطقه برای محو این غده سرطانی آماد ه شده اند و عکس العمل به هر تجاوز احتمالی آزادی قدس شریف خواهد بود.
امروز: محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای سرگشاده خطاب به مردم کشورمان با عنوان "به وجدان های بیدار" اعلام کرده که در اعتراض به رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی مسوولین قضایی و امنیتی از ساعت ۲۱ روز سه شنبه ۶ خرداد ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود زده و هشدار داده که شخص دادستان تهران مسوول هرگونه عواقب و پیشامد برای من زندانی و فرزند بیمارش است.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی در نامه ی خود آورده است که دهمین درخواست مرخصی اضطراری وی برای کمک به درمان و آرامش روحی و روانی فرزندش که مبتلا به بیماری خونی صعب العلاج و احتمالا درمان ناپذیر شده و بیش از ۵ ماه است که بر روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند، با بی توجهی و مخالفت دادستان و مسوولان دستگاه امنیتی مواجه شده است.
محمدصدیق کبودوند، سردبیر نشریه پیام مردم، ٢۵ اردیبهشت سال جاری نیز برای چندمین بار طی نامه ای به دادستان تهران اعتصاب غذا کرده بود و با وعده ی مسئولین به آن پایان داد.
این فعال حقوق بشر و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شده و در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانههای عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.
به گفته خانواده کبودوند وی که تا پیش از بازداشت هیچگونه سابقه بیماری نداشته، در جریان نگهداری ۷ ماهه وی در شرایط سخت سلول انفرادی، به بیماریهای ریوی، کلیوی و پوستی دچار شده و حتی سکته خفیف مغزی نیز داشته است.
متن نامه ی کبودوند که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام خدا
احتمالا اطلاع دارید که دهمین در خواست مرخصی اضطراری اینجانب محمد صدیق کبودوند برای کمک به درمان و آرامش روحی و روانی فرزند عزیز و جگر گوشه ام که مبتلا به بیماری خونی صعب العلاج و احتمالا درمان ناپذیر شده و بیش از ۵ ماه است که بر روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند، مجددا با بی توجهی و مخالفت دادستان و مسوولان دستگاه امنیتی مواجه شده است. این در حالی است که هیچگونه اطلاعاتی از آخرین وضعیت فرزند خود ندارم و از کسب هرگونه اطلاعی محروم شده ام.
از آنجا که دادستان و دستگاه امنیتی با من به عنوان کوشنده حقوق بشر کینه و عداوت و دشمنی دارند، لذا با مرخصی اینجانب حتی با وجود بیماری صعب العلاج حاد و وخیم و شرایط اضطراری فرزندم و به رغم گذراندن نیمی از حبس غیرقانونی و ناعادلانه ام همچنان مخالفت می کنند. این مخالفت، عداوت با فرزند من و نوعی کینه توزی نسبت به فعالان حقوق بشر است.
از این رو در اعتراض به این گونه رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی مسوولین قضایی و امنیتی از ساعت ۲۱ روز سه شنبه ۶ خرداد ماه مجددا دست به اعتصاب غذای نامحدود زده ام و به وجدان های بیدار اعلام می نمایم که شخص دادستان تهران مسوول هرگونه عواقب و پیشامد برای من زندانی و فرزند بیمارم است.
تهران، زندان اوین، ۷ خرداد ۱۳۹۱
محمدصدیق کبودوند
امروز: مهدی کروبی در مناظره با احمدی نژاد به صراحت پرده از دروغ های رییس هیات دولت برداشت و در برابر دوربین صدا و سیما، دروغ های این رییس منتصب هیات دولت را برشمرد.
مهدی کروبی که بیش از شانزده ماه است در حبس است، تصریح کرد که اگر از آغاز مسئولیت آقای احمدی نژاد از سوی بزرگان نظام با آقای احمدی نژاد رفتار دوستانه می شد به این مسیر کشانده نمی شدیم.
کروبی در ادامه به هاله نور اشاره و خاطرنشان کرد: وقتی من این مسئله را شنیدم اصلا باورم نمی شد. کسی که نمی خواهم اسم او را ببرم مسئله را گفت و من گفتم دیگر لازم نیست در انتخابات آدم دشمنی کند و هر چیزی را برای جلب رای بگوید و به طرف مقابل نسبت دهد اما تا من این فیلم را ندیدم و از قم تحقیق نکردم باورم نشد. اما دیدم در جلسه ای نشسته اند و برای آیت الله جوادی آملی صحبت می کند کسی که می دانید عالم و فیلسوف و فقیه است و من هم نزد ایشان رفته و یک بار صحبت کرده ام و خصوصیات ایشان را بیشتر از دیپلمات ها و انهایی که رفت و آمد داشتند می دانم.
دبیر کل حزب اعتماد ملی گفت: "در این فیلم دیدم ایشان به صراحت می گوید پس از پایان سخنانم در سازمان ملل به من گفتند که هاله ای از نور تو را فرا گرفته بود و وقتی صحبت می کردم آنان چنان میخکوب شده بودند که چشمان حرکت نمی کرد و همه به چشمان من نگاه می کردند و به حرفهای من گوش می کردند".
وی به دروغ دیگر احمدی نژاد در خصوص دزدی در عراق پرداخت و گفت: مریکا خبیث و استکبار است اما هر چه باشد دنیا حساب و کتاب دارد. این طور نیست که آمریکا بخواهد کسی را همینطور بدزدد. آنها حساب کار و حساب منافع ملی خودشان را می کنند. من یک بار به آمریکا رفتم. بیشترین حفاظت را من داشتم.
وی با اشاره به تدابیر امنیتی شدید از سوی ماموران آمریکایی یادآور شد: مراقبت ها آنقدر زیاد بود که گاهی شوخی می کردم و به محافظان می گفتم اینها محافظت می کنند و شما هم محافظت می کنید. بنابراین آنها متوجه هستند که دزدیدن یک رئیس جمهوری چه عواقبی دارد. جالب تر این است که خود آقای احمدی نژاد گفت این آمریکایی ها در اثر برخوردهای من با آنها و عکس های یادگاری که با آنها گرفتیم تحت تاثیر قرار گرفتند و زمانی که بوش از آنها خواسته بود دیوارهای صوتی ایران را بشکنند آنها اعتنا نکرده بودند. یعنی ایشان آنقدر آنجا نفوذ کرده بود که نفوذشان باعث شد که به فرمان بوش عمل نکنند.
برای دیدن فیلم اینجا را کلیک کنید
به من گفتند که هاله ای از نور تو را فرا گرفته بود
امروز: غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم و نامزد ریاست مجلس نهم که این روزها برای ریاست مجلس، احساس تکلیف کرده، ادعاهایی کرده که حالا می گوید نکرده است! یکی از این ادعاها ژاپن اسلامی است که مدعی است اصلا نگفته است!!
نگاهی به موضع گیری های حدا عادل در سال های آغازین مجلس هفتم، عملی مغایر با گفته های امروز او را نشان می دهد. عصر ایران با گردآوری بخش هایی از این ضدو نقیص ها نوشته است: او و مجلس هفتم در دوران اصلاحات با افزایش تدریجی قیمت سوخت مخالف بودند و از ملزم کردن دولت خاتمی به تثبیت قیمت ها به عنوان بزرگترین دستاورد مجلس هفتم یاد می کرد.
" مردم سالهاست در ابتدای هر سال با گران شدن ناگهانی انواع کالاها مواجه می شوند ، عملاً همه مردم و بویژه کارمندان عزا می گیرند " ( ایلنا ،۶/۱۰/۸۳)
." با این کاری که نماینده های مجلس کردند (تثبیت قیمت ها) مردم نسبت به پول توجیبی خود احساس امنیت می کنند " ( ایلنا ،۶/۱۰/۸۳ (
" ایران را به یک ژاپن مسلمان تبدیل خواهیم کرد . ما تمام تلاش خود را برای این امر به کار خواهیم بست. (مهر،۱۳۸۲/۱۲/۰۴)
" سالهاست به بهانه صرفه جویی در مصرف سوخت، قیمت بنزین افزایش می یابد، اما هیچ تأثیری در صرفه جویی و مصرف سوخت نداشته این قضیه اصلاً پایه و اساس درستی نداشته است " ( ایلنا ،۶/۱۰/۸۳)
اما دو سال و نیم بعد خیلی چیزها تغییر کرد. محمود احمدی نژاد پیشنهاد افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین را داد و حداد عادل اولین موافق بود. گفت :"مردم از ارزان تر بودن بنزین از آب [ معدنی] ناراحتند " .(بهمن ۸۵ ایلنا)
سال ۸۵ خیلی از همکاران اصولگرای حداد گفتند، پشیماننند از تصمیم های نسنجیده اقتصادی؛ گفتند هم گرانی هست و هم بیکاری و تورم ؛ اما حداد باز هم لبخند زد و گفت "بزرگ نمایی" مخالفان دولت نهم است ۶/۵/۸۵ روزنامه ایران)
یکی از اصولگرایان عصبانی شد و به آقای رئیس گفت" کسانی که معتقدند موضوع گرانی ها بزرگ نمایی شده را باید زنبیل دستشان داد تا با تاکسی و وسایل نقیله عمومی خرید کنند ، مستأجر باشند ، روزهای پایانی قراردادشان هم باشد تا صاحبخانه بگوید ۳۰ درصد اجاره بها را باید افزایش دهید تا بدانند تا در بحث گرانی بزرگ نمایی شده است یا خیر"(سادات موسوی ، ایلنا ،۷/۵/۸۵ (
حداد باز هم سریع جواب داد : "تضعیف دولت حرام است" (همان روز) باز هم گفت تورم آن طورها که می گویند نیست؛ می گفت مجلس پشت دولت است نه در مشت دولت.
اما حداد در آخرین سال ریاستش بر مجلس نیز از دولت حمایت کرد و اگر در دولت اصلاحات از عدم امنیت جیب مردم گله می کرد، این بار گفت " درست هست که از بالا رفتن قیمت نان و گوشت ومسکن ناراحتیم. گرانی آمده ، اما به جایش امنیت هم داریم "( ایسنا ۳ اردیبهشت۸۷ (
او البته افزایش قیمت ها در دولت نهم را اینگونه توجیه کرد تا بهتر بتوان معنای تعاملی که این روزها وعده اش را می دهد دریافت: " تقصیر جهان است. تورم است دیگر، ایران و غیر ایران ندارد"و از مردم خواست خدا را شکر کنند از تورم دنیا همین سهم اندک به ما رسید و به خیر گذشت" (۳ اردیبهشت ۸۷مصاحبه مطبوعاتی رئیس مجلس)
بدین ترتیب حداد عادل که در سال ۸۳ آرزوی "ژاپن اسلامی" شدن ایران را در سر می پروراند و عیدی سال ۸۴ مجلس اصولگرا به ملت شهید پرور را طرح تثبیت قیمت ها می خواند و در سال ۸۵ وعده می داد که ، " ما لبنان را دوباره خواهیم ساخت" (ایلنا،۲۵/۵/۸۵) و سال ۸۷ از صندلی ریاست که بلند شد، گفت: "روزه سکوت می گیرم" ، حالا سکوت خود را شکسته و احساس تکلیف کرده است به میدان بیاید و همان طور که از دولت احمدی نژاد استقبال کرد، برای بدرقه این دولت و استقبال از دولت بعدی مهیا شود.
برای دیدن فیلم اینجا را کلیک کنید
امروز: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای به مناسبت درگذشت فریده ماشینی، یاد و خاطره این همراه خانواده های زندانیان سیاسی را گرامی داشتند.
به گزارش تارنمای «نوروز»، ارگان جبهه مشارکت، در این بیانیه با اشاره به تقارن سالگرد درگذشت هاله سحابی با فوت مرحوم ماشینی، آمده است: "شکرانه هایمان را از این که در دنیای به تاراج رفته توسط بیدادگران طغیانگر خدایمان تنها نگذاشت و فرشتگانی چون هاله سحابی و فریده ماشینی را،تا زمان عروج عارفانه شان به سوی معبود،نگاهبان روح خسته و دل شکسته مان قرار داد، در عالم لاهوت می پراکنیم."
خانواده های زندانیان سیاسی خاطرنشان کرده اند : "ما در دهم خردادماه و سه روز قبل از «روز ملی دروغ ممنوع» یکی از خویشاوندترین کسانمان را از دست دادیم. کسی که تفسیرهایش از آیات قرآنی ما را با گناهان کبیره چون دروغ و غیبت و تهمت بیش از گذشته آشنا کرد و شرحش بر تراجم آیات خدا ما را به رحمت و برکت و تقدیر و حکمت الهی، عارف تر ساخت."
متن کامل این بیانیه به نقل از نوروز به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام فبای آلاء ربکما تکذبان
خانواده های زندانیان سیاسی در یکی از خردادی ترین روزهای خدا یار دلسوز و همراهی را از دست دادند که فقدانش به قدر همه تلخی های روزها و شب های ستم شان، تلخی به جانشان ریخت!
باری، ما در دهم خردادماه و سه روز قبل از «روز ملی دروغ ممنوع» یکی از خویشاوندترین کسانمان را از دست دادیم. کسی که تفسیرهایش از آیات قرآنی ما را با گناهان کبیره چون دروغ و غیبت و تهمت بیش از گذشته آشنا کرد و شرحش بر تراجم آیات خدا ما را به رحمت و برکت و تقدیر و حکمت الهی، عارف تر ساخت.
گوهر وجودی فریده ماشینی را در جلسات هفتگی قرآن مان بیش از پیش درک کردیم و سوز دلش که انگار با سلول سلول جسم پاکش در قالب واژگان سحرآمیز دعا به زبان و بیان می آمد، همه وجودمان را می گداخت. چراغ ها که خاموش می شد نوبت نام بردن از تک تک زندانیان بی گناهمان بود. همه آن ها که دوران محکومیت ظالمانه شان تمام شد و بیرون آمدند و آنان که ظالمان هنوز کینه شان را به دل دارند و هنوز حبس گاهشان معطر به عطر وجود نازنینشان است. نام تک تک مظلومان برده می شد و استخلاصشان از بند را با هم می طلبیدیم و غصه ها را با هم قسمت می کردیم و شادی های کوچک را بی رمق و دور از دسترس می یافتیم و می کشاندیم به جمع صمیمی مان و لبخند را می نشاندیم بر لب هایی که تازه شده بود به قرائت دعا!
... اما روز به روز رنجورتر می شد بانوی قرآن پژوه و قطب دایره وحدت ما و سلول های بی رحم سرطانی با هر فشار و سختی و دردی که بر فضای اجتماعی و سیاسی کشورمان تحمیل می شد، جانی تازه می گرفتند در وجود پربرکت یار غم خوار ما. شمع سان می سوخت و روشنایی عطای محافل قرآنی مان می کرد بانوی سبزپوش سپید مرام و پروانه سان بال و پر را به شعله های لرزان شمع می سپارد تا ناامیدی را از جمع استوار ما بپراکند و امید را تحفه هماره روزگار سختمان کند.
افسوس که ما آن چنان سر بر گریبان دردهای خویش داشتیم که درد بزرگ تر او را که از جفای به اسلام و تشیع بود نمی دیدیم و افسوس که اندک اندک مسیح وار از درون می سوخت و می گداخت تا جان خویش را فدیه تطهیر گوهر دین از زنگارهای جهل و خرافه و گزاف کند.
ما مسلمانی را در مرام و کردار بانو فریده ماشینی یافتیم و اسلام رحمانی را در بیان و کلام آرامش بخش او دریافتیم و زهرای مرضیه(س) را در مدل زندگی فردی، خانوادگی، و سیاسی-اجتماعی او باز شناسی کردیم و بیش از همه معنی «من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم» را از زیست مسلمانی او تلمذ کردیم.
اینک در در غربت شب های رجبیه و روزهای این ماه عزیز نامی نیک در خاطر ما جولان دارد و نمایی روشن و سبزفام از وجود پرنعمت و برکتش آن به آن برایمان متجلی می شود. قرآنی را که او برایمان غبارروبی کرده در دست می گیریم و آیاتی را که او برایمان با زبان حال خوانده و ترجمه و تفسیر کرده بازخوانی می کنیم تا دل های دردمندمان را شفا بخشیم با یاد آن یگانه ای که اسمش دوا و ذکرش شفا و طاعتش غناست و چشم ها بر هم میگذاریم و باری دیگر پیکر پاک رفیق زمانه دردهامان را بر سر دست ها می گیریم و در آرام گاهش می نهیم و وداعش می گوییم تا روزی که همه ما با لباسی سپید از بستر مرگ برخیزیم و به جور ستم گران شهادت دهیم و خوبان از بندگان خدا را لبخند زنان اشارت کنیم و شکرانه هایمان را از این که در دنیای به تاراج رفته توسط بیدادگران طغیانگر خدایمان تنها نگذاشت و فرشتگانی چون هاله سحابی و فریده ماشینی را،تا زمان عروج عارفانه شان به سوی معبود،نگاهبان روح خسته و دل شکسته مان قرار داد، در عالم لاهوت می پراکنیم و ...
اینک در این ایام نیک و در آستانه ولادت مولای متقیان و محور و مقتدای عدالت طلبان علی(ع) بر آن چه از دست داده ایم افسوس می خوریم و بر آن چه به دست آورده ایم از مصاحبت این انسان خدایی بر خود مباهات می کنیم و فقدانش را به خودمان و به همه بازماندگان تسلیت می گوییم و دست تمنایمان را برای بهترین مسکن و مأوی برای بانوی مهرگستر و معلم قرآنمان به آسمان رحمت الهی بلند می کنیم.
تبارک اسم ربک ذی الجلال والاکرام
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
۱۲/۳/۱۳۹۱
امروز: فریده ماشینی قرآن پژوه و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی روز چهارشنبه دهم خرداد ماه پس از تحمل درد و رنج های فراوان به دلیل تشدید بیماری، به دیار باقی شتافت. او جزو شاخص ترین فعالان حقوق زنان شناخته می شد که مطالعات و تحقیقات گسترده ای در خصوص مشکلات زنان و توسعه و پیشرفت جامعه زنان داشت.
فریده ماشینی یکبار در هنگام شرکت در مراسم دعای کمیل در خانهٔ شهابالدین طباطبایی یکی از دستگیر شدگان وقایع پس انتخابات دستگیر شد. این بانوی قرآن پژوه علی رغم مشکلات جسمانی حضور مستمر در جلسات قرآنی خانواده بزرگ زندانیان سیاسی داشت و همواره بعنوان یار و همراه خانواده ها در کنار آنان بود.
کمیسیون و شاخه زنان جبهه مشارکت با صدور بیانیه ای ضمن تسلیت درگذشت این بانوی فرهیخته آورده است: "...این دنیای خاکی و فانی دیگر ظرف کوچکی بود برای روح بزرگ معلم ما که به حق فرید بود و فریده بود در معرفت شناسی دین و ترجمه آن به زبان امروز به زبان نسل جوان! دنیای ما را دیگر دوست نداشت فریده ماشینی، ترجمان دردها، از شدت آلودگی هایش به گناهان کبیره و معاصی و اغماض بر آن ها توسط مدعیان دین مداری. دنیای ما تنفس را برای این دین پژوه فرزانه سخت کرده بود!"
شایان ذکر است، مراسم تشییع پیکر مرحوم فریده ماشینی روز پنجشنبه در فضای کاملا امنیتی برگزار شد و اجازه خاکسپاری این فعال مدنی در قطعه نام آوران صادر نشد.
به همین مناسبت با فخرالسادات محتشمی پور عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی و یکی از یاران نزدیک مرحومه فریده ماشینی به گفتگو پرداختیم که متن آن در پی می آید:
خانم محتشمی پور ضمن عرض تسلیت خدمت شما، لطفا بعنوان همکار حزبی مرحومه ماشینی کمی از فعالیت های ایشان در جبهه مشارکت برای خوانندگان صحبت بفرمایید.
روزهای پر تاثری را به دلیل از دست دادن شخصیت فرزانه ای که هم قرآن پژوه و هم یک نمونه انسان اخلاقی بود را می گذرانیم. مرحومه فریده ماشینی، الگوی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را برای خود انتخاب کرده بودند و سعی می کردند که شناخت کاملی به ابعاد وجودی شخصیت آن حضرت پیدا کنند و از آن بهره بگیرند. یکی از ابعاد وجودی آن حضرت حضور و فعالیتهای سیاسی و مشارکتی سیاسی ایشان بود و خانم ماشینی هم در این حوزه فعال بودند. یکی از وجوه بارز فعالیتهای خانم ماشینی، فعالیت در بخش زنان بود و بیش از هر چیز فعال حوزه زنان شناخته می شد. نکته قابل توجه این است که ایشان همیشه به پرهزینه ترین فعالیتها در این حوزه یعنی فعالیتهای سیاسی روی می آوردند. در حوزه زنان هم به دلیل اینکه هنوز نگرش غالب نگرش مردسالار بوده و است، سختیهای خودش را دارد. فریده ماشینی این دو حوزه سخت را به هم پیوند زده بودند و از وجود خود در این مسیر هزینه می گذاشتند. به عبارتی فریده ماشینی زن حوزه های پرخطر بود. همکاری با ایشان در فعالیتهای حزبی از افتخارات من است. حزب مشارکت در بخشهای مختلف خود کلا انسانهای بی بدیل را گرد هم آورده که از درایت و عقلانیت بالایی برخوردار هستند. خانم فریده ماشینی به عنوان عضوی از این حزب سعی می کردند در بخشهایی فعال باشند که نیاز بیشتری است. به خاطر همین هر زمان که ما از ایشان می خواستیم عضویت در شورای مرکزی را بپذیرند به سختی قبول می کردند. البته نه اینکه بخواهند از فعالیت و کار طفره بروند بلکه به خاطر مشکلات جسمانی که با آن دست و پنجه نرم می کردند، بود. اگرچه هیچگاه گله ای از بیماری خود نداشتند و این هم برمی گشت به روحیه بالای ایشان که دردها را در درون خود نگه می داشتند و اجازه نمی دادند دیگران رنجور و ناراحت شوند. در هر حال ما توانستیم ایشان را متقاعد کنیم که مسئولیت کمیسیون زنان حزب مشارکت ایران اسلامی را که زیرمجوعه دفتر سیاسی بود بپذیرند. در تمام مدتی که این مسئولیت را داشتند بسیار متعهدانه انجام وظیفه کردند. رفتارشان باعث می شد که بقیه اعضا با دغدغه بیشتری در این حوزه فعالیت کنند. درست است که فعالیتهای جبهه مشارکت ایران اسلامی فعالیت جمعی است اما نقش برجسته ایشان در اقدامات مثبت و پیشتازانه ای که این حزب برای رفع تبعیض از زنان و برنامه برای برقراری عدالت جنسیتی داشتند غیر قابل انکار است. شاید یکی از نقاط عطف و برجسته در تاریخ فعالیتهای حزبی ما این بود که ما توانستیم بحث سهمیه بندی جنسیتی را در کنگره مشارکت به تصویب برسانیم و این مصوبه را در برنامه های حزبی خودمان اجرا کنیم. و نقش خانم ماشینی در این تلاش قابل تحسین بود بخصوص نقش ایشان در برنامه های انتخاباتی اعضای جبهه که تلاش زیادی داشتند تا زنان برجسته و فرهیخته را شناسایی کنند چه برای انتخابات شوراها چه انتخابات مجلس. در هر حال افزایش مشارکت زنان یکی از دغدغه های جدی خانم ماشینی بود. من زمانیکه مسئولیت دولتی در ارتباط با زنان داشتم در جمع بندیهای که با دوستان داشتیم سعی کردیم که در دو حوزه باید مشارکت زنان افزایش پیدا کند، یکی در حوزه اقتصادی و دیگری در حوزه سیاسی. خوشبختانه در حوزه اقتصادی با تلاش زنان قدرتمند در این بخش موفقیتهایی هم کسب شد. در بخش مشارکت سیاسی یا دولت برنامه ریزی می کرد و یا احزاب سیاسی. خب، دولت دوره اصلاحات تمام تلاشش این بود که توجه مردان سیاست به این نکته جلب شود که این حوزه نمی تواند خالی از زنان بماند و حتما باید زنان مشارکت داشته باشند و بر همین اساس برنامه ریزیهایی در سطح دولتی می شد که این حتما باید توسط مردم و نهادهای مدنی و احزاب سیاسی دنبال می شد. یک بخش عمده از این برنامه ها با همت و غیرت خانم ماشینی و سایر همکاران در جبهه مشارکت به اجرا در آمد. همچنین دغدغه ایشان را در بحثهای کلی برای ایران و آینده آن در جهت رفع محرومیتها و ستم از همه مردم بخصوص از زنان فراموش نمی کنم. خانم ماشینی به دلیل بینش و معرفت بالایی که داشتند و در واقع آن درونمایه ی فرهنگی و گوهره ی دینی که در وجود ایشان بود نسخه هایی که در حوزه ی سیاسی و اجتماعی برای جامعه می دادند کاملا قابل قبول و پذیرفتنی بود. در هر حال فعالیتهای ایشان در جبهه مشارکت و در حوزه های دیگر بسیار تاثیر گذار بود و امروز ما در غم از دست دادن ایشان سوگواریم و این درد غیر قابل تصور و سوزناک است.
از ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی ایشان در زندگی فردی و اجتماعی بگویید؟
من اگر در یک جمله بخواهم خانم ماشینی را توصیف کنم باید بگویم ایشان "مجسمه اخلاق" بودند. من هیچ ویژگی منفی در ایشان ندیدم. الان که فکر می کنم تنها ویژگی منفی ایشان این بود که تمام دردهای خود را در درون خود نگه داشتند و اجازه ندادند ما در زمان حیاتشان آنطور که شایسته است ایشان را همراهی کنیم و یک تسکین بر دردهای او باشیم. البته ایشان با این دردهای جسمی ده سال مبارزه کردند و بیشتر دردهای روحی بویژه طی چند سال اخیر بود که نهایتا او را از پای درآورد. خانم ماشینی یک انسان با تقوا و وارسته و مومن بودند. همیشه خود را بسیار پایین تر از آن چیزی که بودند معرفی می کردند. تواضع و فروتنی ، سعه صدر و برخورد و مدارای او با مخالفان اعم از فکری و اعتقادی یا سیاسی زبانزد همه دوستان بود. در این روزها هرکسی به مراسم ترحیم ایشان می آمد خاطره نیکویی از ایشان چه در زندگی فردی و خصوصی و چه در زندگی اجتماعی تعریف می کرد. شاید یکی از وجوه بارز شخصیت خانم ماشینی این بود در اصول اعتقادی خودشان که با پژوهشها و تحقیقات زیادی به دست آورده بودند، ثابت قدم بودند و تا پایان از دریافتهای محکم خود دفاع کردند و بر سر اعتقادات و آرمانهای خودشان ماندند. از سوی دیگر خلق خوش، زبان خوش، راستگویی، صداقت، همنوع دوستی و فعالیتهای بشردوستانه از جمله خصوصیاتی بودند که کسانیکه با خانم ماشینی ارتباط داشتند به این خصوصیات اذعان دارند. فکر کنم هنوز زمان لازم است تا ما بتوانیم خانم ماشینی را آنچنان که بود بشناسیم و شرمنده نباشیم از اینکه چیزهایی که باید می گفتیم را بیان نکردیم.
خانم ماشینی ارتباط خاصی با جوانان داشتند چه ویژگی در ایشان وجود داشت که جوانان اینچنین به او انس و الفت داشته باشند و او را الگوی برای خود انتخاب کنند؟
در روزهای آخر که دوستان متوجه وخامت حال ایشان شدند و فهمیدند که دیگر امیدی به زنده بودن ایشان نیست برای ملاقاتشان به بیمارستان می آمدند که البته در روز دوم ایشان را ممنوع الملاقات کردند و روز سوم هم که ایشان با ما وداع کردند. اما حضور جوانان اعم از دختر و پسر در عیادت و مراسم ترحیم خانم ماشینی بسیار چشمگیر بود. آنها می گفتند ما اسلامی که خانم ماشینی معرفی می کرد قبول داریم و به خدایی که او به ما معرفی می کرد اعتقاد داریم. این نشان می داد که خانم ماشینی زمان زیادی برای آگاهی رساندن به جوانان و شناساندن اسلام واقعی و رحمانی به آنان می گذاشتند. آنهم در دوره ای که ما شاهد سیطره اسلام طالبانی هستیم که نگاهها و تعریف خشنی را از اسلام مطرح می کند. اما خانم ماشینی موفق شده بودند که با جوانان ارتباط برقرار کنند و تاثیرگذاری خوبی بر روی جوانان داشتند. در هر حال فقدان ایشان صدمات زیادی به ما و حتی به جنبش که نیاز به انسانهای فرهیخته و دانشمند و فرزانه دارد وارد می سازد. امیدوارم رفتن ایشان این برکت را داشته باشد که ما بیشتر به رفتار خودمان توجه کنیم و روش خودمان را اصلاح کنیم. من همیشه پیش خود فکر می کنم مسلمانی که نتواند اسلام را ترویج کند و با جامعه ارتباط برقرار کند باید در درجه ایمانش بیشتر توجه کند. انشاالله بتوانیم ادامه دهنده راه ایشان در حوزه ی های مختلف باشیم.
از دغدغه ایشان طی سالهای اخیر و اینکه ارتباطشان با خانواده های زندانیان سیاسی چگونه بود؟
طی این چند سال گذشته بعد از انتخابات هشتاد و هشت نقش خانم ماشینی در نشستها و جلسات قرآنی خانواده های زندانیان سیاسی بر کسی پوشیده نیست. این هم متاثر از روحیه نوعدوستی و خیرخواهی ایشان بود که هرجایی که احساس می کردند درد و رنج و مشکلی است در حد توان خود سعی می کردند تسکینی بر این دردها باشند. مسلما خانواده های زندانیان سیاسی بعد از بازداشتهای عجیب و غریب و وحشیانه سختیهایی زیادی را متحمل شده بود. (از لفظ وحشیانه استفاده می کنم زیرا شبانه به خانه ها حمله می بردند و آسایش را از همسایگان سلب می کردند و با رفتار و برخوردی خشن در مقابل چشمان کودکان و پدران و مادران سالخورده افراد را بازداشت و با خود می بردند.) خانم ماشینی یار و همراه ما بودند. به عنوان یک مشاور در کنار خانواده های زندانیان سیاسی حضور داشتند و هیچگاه از انتقال تجربیات خود و مشورت دادن دریغ نکردند. ایشان واقعا خودشان را یکی عضوی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی می دانستند و دوست و همراه همیشگی ما بودند. به خصوص در جلسات قرآن با تفسیری که از قرآن داشتند و با تمسک به آیات قرآنی با خانواده ها گفتگو می کردند. بر همین اساس حضور او در این جمع برای خانواده ها بسیار ارزشمند و قابل توجه بود. در ماه اخیر که به دلیل شدت بیماری نمی توانستند در جلسات حضور پیدا کنند فقدان ایشان کاملا احساس می شد تا امروز که دیگر از داشتن ایشان در جمع خود محروم هستیم.
و سخن آخر؟
من باز بر فعالیت ایشان در حوزه نواندیشی دینی که نیاز مبرم جامعه امروز ما است، تاکید می کند. آن حوادثی که طی چند سال اخیر اتفاق افتاد و تاثیر منفی هم داشت و عده ای آمدند دین و اسلام و قرآن و معنویت را مصادره کردند و به شکل ناپسند و مضموم آن را ارائه کردند. الان زمان آن است که اسلام واقعی بیشتر معرفی شود و کسانیکه می خواهند یاد این قرآن پژوه و فعال جنبش زنان را زنده نگه دارند باید در این بخش فعالیت کنند و روحیه انساندوستی و حقوق بشر دوستی ایشان را احیا کنند. فریده ماشینی یک جهان سرشار از صلح و مودت را دوست داشت و دوست داشت که چهره ی واقعی اسلام را معرفی کند و امیدواریم بتوانیم راه او را آنگونه که او می خواست ادامه دهیم.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
امروز: سازمان سنجش آموزش کشور رشته های ممنوعه برای داوطلبان اتباع غیرایرانی در دو کنکور کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی سال 91 را به همراه جدول مناطق ممنوعه محل تحصیل اعلام کرد.
به گزارش مهر، پذیرش اتباع غیرایرانی در رشته هایی که منجر به ایجاد تعهدات استخدامی برای جمهوری اسلامی ایران شود ممنوع است.
همچنین انتخاب رشته های تحصیلی مانند فیزیک اتمی، فیزیک (گرایش هسته ای)، مهندسی هسته ای، مهندسی تسلیحات، مهندسی فناوری اطلاعات (گرایش امنیت اطلاعات، امنیت شبکه، مخابرات امن)، مهندسی هوافضا (کلیه گرایش ها)، مهندسی شیمی (گرایش صنایع پالایش، پتروشیمی، شیمیایی، معدنی، گاز، عملیات پتروشیمی)، مهندسی نگهداری هواپیما (هوانوردی، خلبانی، مراقبت پرواز، نمایش و نگهداری هواپیما)، الکترونیک هواپیمایی، مهندسی فرماندهی و کنترل هوایی، تکنیک حوزه های نظامی، علوم و فنون هوانوردی، خلبانی هلیکوپتر، مهندسی تعمیر و نگهداری هلیکوپتر، اطلاعات نظامی، اویونیک هواپیما، علوم نظامی، ناوبری و فرماندهی کشتی، مدیریت و کمیسر دریایی ممنوع است.
اتباع غیرایرانی پذیرفته شده در هر یک از رشته های تحصیلی منحصراً باید واجد شرایط و ضوابط اعلام شده فوق باشند و محل تحصیل خود را با توجه به شرایط و ضوابط مربوط و رعایت مناطق ممنوعه در هنگام تعیین رشته انتخاب کرده باشند و در غیر این صورت قبولی آنان کان لم یکن تلقی شده و از ثبت نام و ادامه تحصیل آنان ممانعت بعمل خواهد آمد.
ممنوعیت اسکان و اقامت اتباع خارجی در مرزهای کشور، شامل اردوگاه های ویژه اتباع خارجی مستقر در این مناطق و همچنین اتباع بیگانه ساکن ایران، که با زنان ایرانی ازدواج کرده اند و ثبت ازدواج آنان به تأیید وزارت کشور رسیده است، نمی شود.
ثبت نام و ادامه تحصیل دانش آموزان و سوادآموزان خارج که بنا به دلایل موجه مجاز به اقامت در مناطق ممنوعه اسکان اتباع خارجی باشند، صرفاً بر اساس معرفی نامه اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری ذیربط انجام می پذیرد.
بر اساس جدول مناطق ممنوعه برای تردد و اقامت اتباع غیرایرانی، اتباع غیرایرانی مقیم، مجاز به انتخاب رشته در این مناطق نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر