-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه

Latest News from Emrooz for 06/01/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: چهار زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج طی نامه‌ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان کل ایران، قطع تماس تلفنی زندانیان سیاسی این زندان با خانواده‌هایشان طی یک سال و نیم گذشته را فشاری روانی بر آنان دانسته‌اند.
به گزارش دویچه وله،مسعود باستانی، رسول بداقی، کیوان صمیمی و حشمت‌الله طبرزدی، چهار تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج، طی نامه‌ای به دادستان کل کشور از "فشار روانی" بر زندانیان سیاسی این زندان گلایه کرده‌اند.
نویسندگان این نامه نوشته‌اند که از یک سال و نیم پیش کلیه تماس‌های تلفنی زندانیان سیاسی با خانواده‌هایشان قطع شده و به تایید بهداری زندان در این مدت تعداد زندانیانی که مجبور به استفاده از قرص‌های اعصاب شده‌اند از حدود ۱۰ درصد به بیش از ۴۰ درصد رسیده است.
در این نامه علت مرگ منصور رادپور، زندانی سیاسی ۴۴ ساله که روز اول خرداد بر اثر سکته مغزی در زندان رجایی‌شهر درگذشت، نیز استفاده بیش از حد از قرص‌های اعصاب عنوان شده است.
این چهار زندانی سیاسی نوشته‌اند: «منصور رادپور سال ۸۹ و در بند ۳ بدون مشکل و بسیار سرحال بود، سرآشپزی ماهر برای بند سیاسی بود، کشتی‌گیر ورزیده‌ای بود و همه اینها در حالی بود که هر روز با عزیزانش ارتباط تلفنی داشت. آیا اگر آن شرایط ارتباط مستمر عاطفی و تخلیه روانی ادامه پیدا می‌کرد امروز شاهد یتیم شدن فرزندان وی بودیم؟»
منصور رادپور در دادگاه انقلاب اسلامی کرج به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و "همکاری با سازمان مجاهدین خلق" به هشت سال زندان محکوم شده بود.
سال گذشته تمامی زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر به بند جدیدی منتقل شدند که بر اساس گزارش زندانیان، ۳۲ سلول ۶ متری بدون در دارد. طبق همین گزارش تماس‌های تلفنی این زندانیان با خانواده‌هایشان نیز از سال گذشته قطع شده است.
نویسندگان نامه اخیر نوشته‌اند علت این انتقال و نیز قطع تلفن‌ها از سوی مسئولان بند "استفاده یکی دو نفر از زندانیان از تلفن برای قرائت بیانیه و انتقال مطالب سیاسی به بیرون زندان" عنوان شد.
این چهار زندانی سیاسی از محسنی اژه‌ای پرسیده‌اند: «آیا پس از قطع شدن تلفن، درج بیانیه‌ها و مطالب زندانیان سیاسی در سایت‌ها و رسانه‌ها بیشتر نشده است؟ آیا به کمک شنود تلفن‌های زندان، بهتر نمی‌توانید به کارهای مورد نظرتان بپردازید؟ و آیا در نظام قضاوت شما جایز است به خاطر یکی دو نفر، افراد دیگر و حتی خانواده‌ها و فرزندانشان مجازات شوند؟»
به گزاش سایت کلمه تنها در هفته اول خرداد ماه، هفت زندانی در زندان رجایی‌شهر کرج فوت شدند.


 


امروز: به گفته کارشناسان، نشست مسکو ادامه مذاکرات اتمی یا پایان آن را رقم خواهد زد. ایران برای لغو تحریم‌ها حاضر به امتیازدهی است، اما شکاف میان جامعه جهانی و جمهوری اسلامی می‌تواند گفت‌وگوها را به بن‌بست بکشاند.
به گزارش دویچه وله، آخرین دور مذاکرات اتمی در بغداد تنها دو دستاورد داشت، نخست آنکه این مذاکرات هر چه بیشتر اختلافات میان جمهوری اسلامی و گروه ۵+۱ را به نمایش گذاشت و دوم آنکه تاریخ جدیدی برای دور بعدی مذاکرات در مسکو تعیین شد.
به گفته کارشناسان غربی گفت‌وگوهای نفس‌گیر اتمی میان جامعه جهانی و ایران در مسکو به نقطه سرنوشت‌سازی رسیده است. به گفته این کارشناسان تنها دو راه باقی مانده است: پایان مذاکرات اتمی یا شروعی قطعی برای گفت‌وگوهای سازنده.
پس از مذاکرات بغداد هر دو طرف دست به مانورهایی سیاسی و دیپلماتیک زدند تا برگ‌های برنده بیشتری را در نشست مسکو در دست داشته باشند. تاکید کشورهای غربی و اسرائیل بر لغو غنی‌سازی ۲۰ درصدی و خروج حدود ۱۵۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصدی از ایران یکی از خواست‌های اساسی است که جامعه جهانی آن را دنبال می‌کند.
غنی‌سازی ۲۰ درصدی محور مذاکرات مسکو
یک دیپلمات غربی که نخواست نامش فاش شود درباره غنی‌سازی ۲۰ درصدی گفت: «مذاکرات مسکو باید در رابطه با اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد به نتیجه روشنی برسد، در غیر این صورت روند مذاکرات متوقف خواهد شد.» وی افزود: «اما به نظر من شکاف میان ایران و جامعه جهانی بسیار عمیق است.»
در مقابل مسئولان جمهوری اسلامی نیز سخنان متفاوت و تا حدودی متناقض درباره روند غنی‌سازی ۲۰ درصدی ابراز داشته‌اند. از یک سو فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، تصریح کرد که ایران از حق غنی‌سازی ۲۰ درصدی خود دست بر نخواهد داشت. اما از سوی دیگر رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران، و محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور، مدعی شدند که اصولاَ سیاست غرب جمهوری اسلامی را واداشته که خود راساَ دست به غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم در تاسیسات اتمی فردو بزند.
احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ درباره تامین احتمالی سوخت راکتور تحقیقاتی تهران از سوی کشورهای غربی گفت: «ما تاکنون این پیشنهاد را دریافت نکرده‌ایم. اگر [پیشنهاد] بدهند کمک زیادی می‌کنند و نشان می‌دهند که اعتماد دارند.»
در مقابل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها از ایران خواسته که با این نهاد همکاری سازنده داشته باشد و از این طریق دست به اعتمادسازی بزند. آژانس اتمی خواهان بازدید از "تاسیسات مشکوک" در ایران است. مرکز نظامی پارچین یکی از این تاسیسات "مشکوک" و مورد اختلاف به شمار می‌آید.

جامعه جهانی ایران را متهم می‌کند که در حال "پاکسازی" مرکز نظامی پارچین در نزدیکی تهران است. در مقابل علی‌اصغر سلطانیه، نماینده دائم ایران در آژانس اتمی، این اتهامات را "بی‌اساس و مضحک" خواند.
گرچه طبق حقوق بین‌الملل ایران حق غنی‌سازی اورانیوم را دارد، اما پنهان‌کاری ایران در زمینه برنامه اتمی خود زمینه هر گونه اعتماد در کشورهای غربی را از میان برداشته است.
در حال حاضر تنها راکتور اتمی بوشهر آماده بهره‌برداری است، اما تامین سوخت این نیروگاه اتمی برای سالیان طولانی بر عهده روسیه خواهد بود و طبق قراردادهای دو جانبه حتی پس‌مانده‌‌های اتمی نیز از ایران خارج خواهد شد. کارشناسان اتمی هنوز پاسخ روشنی درباره نیاز واقعی ایران به اورانیوم غنی‌شده نیافته‌اند.
روزنامه "گاردین" نیز در تحلیلی نوشت که باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا در حال حاضر به خاطر فشار رقیب انتخاباتی‌اش نمی‌تواند در مقابل ایران کوتاه بیاید و از شدت تحریم‌ها بکاهد. این شرایط در تضاد با خواست جمهوری اسلامی است که در صورت امتیازدهی خواهان لغو تدریجی تحریم‌هاست. این واقعیت می‌تواند یکی از دلایل برای بن‌بست احتمالی مذاکرات مسکو باشد.
رجب صفروف، مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه، نیز در تحلیلی گفت: «دور جدید مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ به احتمال زیاد می‌تواند منجر به پیشرفت قطعی شود چون ایران فرصت زیاد برای مانوردهی ندارد و کشورهای غربی نیز نمی‌توانند این موضوع را تا بی‌انتها ادامه دهند.»
وی همچنین تاکید کرد که مذاکرات بغداد هیچ نتیجه عملی در بر نداشته و در اصل همه چیز به نشست مسکو در روزهای ۱۸ و ۱۹ ژوئن موکول شده است.
آمریکا خواهان ادامه فشارها بر ایران است
دیوید کوهن، معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و مالی، از سوم ژوئن عازم کشورهای بریتانیا، روسیه و اسرائیل خواهد شد. کوهن در این سفر ضمن گفت‌وگو با مقام‌های دولتی این سه کشور خواهان مذاکره‌ی مشخص درباره چگونگی اجرای تحریم‌ها علیه ایران و سوریه است.
کوهن در سفر خود به ویژه به روسیه خواستار جلب حمایت این کشور از افزایش تحریم‌ها علیه ایران و سوریه است. مقام‌های رسمی روسیه گفته‌اند که از تحریم‌های یک جانبه آمریکا علیه ایران و سوریه تبعیت نخواهند کرد.
آمریکا در روز پنج‌شنبه (۳۱ مه / ۱۱ خرداد) دست به تحریم بانک اسلامی سوریه زد. این مجازات تنبیهی پیشتر نیز از سوی ایالات متحده در مورد بانک‌های ایران از جمله بانک مرکزی ایران برقرار شده بود.

زنگ خطر جنگ برای ایران


 


امروز: جنگ لفظی میان مقام‌های جمهوری آذربایجان و ایران به دنبال یادداشت‌های اعتراضی و احضار سفیران دو کشور ابعاد جدیدی یافته است. هم اکنون پای بالاترین مقام‌های دو طرف نیز به این منازعات کشیده شده است.
به گزارش دویچه وله، علی حسن‌اف، رئیس بخش اجتماعی - سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان، روز پنجشنبه (۱۱ خرداد / ۳۱ مه) گفت: «روحانیان ایران قصد دارند به زور برچسب همجنس‌گرایی را بر ما بچسبانند. آذربایجان در مقابل آنها مقاومت می‌کند.»
سخنان رئیس بخش اجتماعی - سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان در رسانه‌های این کشور بازتاب وسیعی یافت. ترند نیوز، خبرگزاری جمهوری آذربایجان، به نقل از حسن‌اف نوشت: «ما به روحانیت ایران می‌گوییم خجالت بکش، پیشانی بر مهر می‌گذاری، هر روز دست دعا به سوی پروردگار دراز می‌کنی و همین که از در مسجد آمدی بیرون، دروغ می‌گویی، هم دین‌ات و هم خودت کاذب هستید. ما چنین روحانیتی را لازم نداریم. مردم آذربایجان تحت هیچ شرایطی نمی‌توانند با چنین روحانیونی همکاری و مشارکت داشته باشند.»
جنگ لفظی پس از برگزاری "یوروویژن" فروکش نکرد
بحران روابط میان جمهوری آذربایجان و ایران با برگزاری مسابقه‌ی آوازخوانی یوروویژن ۲۰۱۲ در باکو و موضع‌گیری تند ایران علیه، به زعم برخی مقامات جمهوری اسلامی، "برگزاری رژه‌ی همجنس‌گرایان" تشدید یافته بود و حتی پس از برگزاری این مسابقه نیز فروکش نکرد.
رسانه‌های جمهوری آذربایجان از فراخوانده شدن سفیر آذربایجان در تهران خبر داده‌اند. المان عبدالله‌اف، سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی آذربایجان، در گفتگو با رسانه‌ها این خبر را تکذیب کرد و گفت: «احتمال دارد سفر سفیر از تهران به باکو برای انجام کارهای شخصی او باشد.»
سفر شخصی یا احضار سفیر جمهوری آذربایجان درست یک هفته پس از فرا خوانده شدن سفیر ایران از باکو انجام گرفت.

یادداشت اعتراض به دستگیری دو شاعر آذربایجانی
المان عبدالله‌اف، سخنگوی وزارت امور خارجه آذربایجان، از اعتراض این کشور به دستگیری فرید حسین و شهریار حاجی‌زاده، دو شاعر جمهوری آذربایجان، در ایران خبر داد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آذربایجان اطلاع داد که تلاش‌های آذربایجان برای بازگرداندن اتباع خود بی‌نتیجه مانده است. وی افزود: «دولت ایران هنوز از دادن هرگونه اطلاعاتی درباره‌ی وضعیت و سرنوشت آنها خودداری می‌کند.»
اخراج معاون دفتر نمایندگی ولی فقیه از فرودگاه باکو
از سوی دیگر روز دوشنبه (۸ خرداد / ۲۸ مه) مسئولان فرودگاه باکو از ورود حجة‌الاسلام محمدهادی فرید جلوگیری کردند. آنان بدون ذکر دلیل گفته‌اند که این روحانی در حال حاضر اجازه‌ی ورود به جمهوری آذربایجان را ندارد و باید به ایران برگردد.
سفارت ایران در باکو نیز در بیانیه‌ای این خبر را تائید کرد. در این بیانیه آمده است: «ما با تاسف اعلام می‌کنیم که روز دوشنبه از ورود رئیس اداره‌ی فرهنگی دفتر رهبر معظم انقلاب به جمهوری آذربایجان ممانعت به عمل آمده است و ایشان از فرودگاه بین‌المللی باکو به کشور برگردانده شده‌اند.»
اعتراض مقام‌های ایران به آذربایجان
اما اقدامات دو کشور همسایه به احضار سفیر و نوشتن یادداشت‌ اعتراضی ختم نشده است. مقام‌های عالی دو کشور در موضع‌گیری‌های خود آتش جنگ لفظی را نیز شعله‌ور کرده‌اند.
علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه‌ی ایران، در واکنش به تنش‌های موجود میان دو کشور گفت: «اقدام ناپسند در مقابل سفارت ايران در شأن دولت و ملت آذربايجان نيست.» علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل رهبر ایران، نیز در گفتگو با خبرگزاری مهر اظهار داشت: «پیش‌بینی ما این است که اقدامات ضد اسلامی در آذربایجان قابل دوام نیست.»
مقام‌های جمهوری آذربایجان از جمله علی حسن‌اف، رئیس بخش اجتماعی - سیاسی نهاد ریاست جمهوری آذربایجان، نیز در پاسخ به انتقادهای مقامات ایران سکوت نکردند و واکنش تندی نشان دادند.
این مقام جمهوری آذربایجان پیش از این برای عادی‌سازی مناسبات کشورش با جمهوری اسلامی به ایران سفر کرده بود تا با برخی مقام‌های عالیرتبه در تهران مذاکره کند. اما به نظر می‌رسد صحبت کنونی وی درباره روحانیت در ایران نشانگر بی‌نتیجه بودن مذاکرات دو طرف برای عادی سازی مناسبات باشد.
ایران و جمهوری آذربایجان بیش از ۶۵۰ کیلومتر مرز آبی و زمینی مشترک دارند.


 


امروز: احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش‌های مجلس هشتم و از نمایندگان مجلس نهم ایران، محمود احمدی‌نژاد، را به "گزافه‌گویی" متهم کرده و گفته است دولت او مرتکب "جرم فاحش" شده است.
آقای توکلی گفته است عملکرد دولت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها درست نبوده است. به گفته او بنا بر این بوده است که در اجرای این قانون قیمت‌ها به صورت تدریجی افزایش پیدا کنند، اما دولت آقای احمدی‌نژاد آن را به صورت "سلیقه‌ای" عملی کرده است.
آقای توکلی با لحنی تند گفته است که به رغم تصویب مرحله دوم هدفمند کردن یارانه‌ها توسط مجلس، "دولت با وقاحت تمام از اجرای فوری آن سر باز می‌زند".
او همچنین گفته است: "وقتی رییس‌دولت در ابلاغ قانون بودجه ۹۱ گزافه‌گویی می‌کند و اعلام می‌دارد بندهایی از مصوبه مجلس در قانون بودجه با قانون اساسی مغایرت دارد، وزیر قانون‌ندانش هم صراحتا به خود جرات می‌دهد که بگوید ما مصوبه مجلس را در دولت بررسی می‌کنیم".
آقای احمدی‌نژاد به تازگی و پس از آنکه مجلس در بودجه پیشنهادی او تغییراتی داد، در میان نمایندگان مجلس نهم به انتقاد از بودجه سال ۱۳۹۱ پرداخته و گفته است باید بابت این بودجه "سرم را پایین بیندازم و خجالت بکشم".


 


امروز: رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با بیان اینکه هرگونه مصلحت اندیشی در جریان رسیدگی به پرونده فساد، همکاری و مبادرت در امر فساد تلقی می شود تصریح کرد: قوه قضاییه باید با نگاه جامع الاوصاف و همه جانبه پرونده بیمه را هم پیگیری کند، در این پرونده که پای دانه درشت ها در میان است، ممکن است مصلحت اندیشی هایی صورت بگیرد.
به گزارش مهر، عماد افروغ با اشاره به پرونده فساد بزرگ مالی و با بیان اینکه دستگاه قضا تاکنون عملکرد مطلوبی در رسیدگی به این پرونده برجای گذاشته است، اظهارداشت: با توجه به اطلاع رسانی هایی که در مورد این پرونده تا کنون صورت گرفته، تصورمان این است که قوه قضائیه یک رسیدگی خوب و جامعی داشته است.

وی افزود: امید است که دستگاه قضا در جریان رسیدگی به پرونده فساد از سرنخ های بدست آمده جدا نشود و این سرنخ ها به هر فردی که برخورد کرد، آن شخص را پای میز محاکمه بکشاند و هیچ مصلحتی را در این پرونده روا ندارد.

قاضی سراج بسیار دقیق، متخصص و قاطع است

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با بیان اینکه هرگونه مصلحت اندیشی در جریان رسیدگی به پرونده فساد، همکاری و مبادرت در امر فساد تلقی می شود تصریح کرد: نباید هیچ مصلحت اندیشی کاذبی در جریان رسیدگی به آن پرونده صورت بگیرد و احکام قضایی و ناب اسلام نیز باید به طور کامل اجرا گردد.

وی همچنین با اشاره به ویژگی های قاضی پرونده ادامه داد: قاضی سراج بسیار دقیق، متخصص و قاطع است و کار رسیدگی به پرونده را با صبر و حوصله و ریشه یابی دقیق جلو می برد.

قوه قضاییه با نگاه همه جانبه پرونده بیمه را هم پیگیری کند/ در این پرونده پای دانه درشت ها در میان است

افروغ با بیان اینکه قوه قضاییه باید با نگاه جامع الاوصاف و همه جانبه پرونده بیمه را هم پیگیری کند، یادآور شد: در این پرونده که پای دانه درشت ها در میان است، ممکن است مصلحت اندیشی هایی صورت بگیرد؛ چراکه در یکی از جلسات این پرونده اسم یک فرد برده شد و بلافاصله متهم تکذیب کرد؛ لذا دستگاه قضا باید با دقت و زیرکی عمل کرده تا عدالت بر قرار شود.

این کارشناس مسائل سیاسی در پایان خاطرنشان کرد: اگر می خواهیم که انقلاب و نظام حفظ شود، رسیدگی به پرنده های اخیر فساد مالی و اقتصادی فرصتی است که اعتماد اولیه مردم به مسوولان احیا شود .


 


امروز: رئیس کانون وکلای مرکز ضمن دفاع از استقلال کانون وکلا و بیان اینکه "اگر کانون وکلا حکومتی بود وکلا نمی توانستند مستقل باشند و از مظلومین و آنهایی که مورد حکومت قرار گرفته بودند دفاع کنند"، گفت: "ما وظیفه مان این است که از این استقلال دفاع و حمایت کنیم و کوشش کنیم که استقلال کانون وکلا خدشه دار نشود."

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران، گودرز افتخار جهرمی ضمن اشاره به اولین دیدارش در قالب انجمن اسلامی دانشگاه تهران در سال ۴۲ با رهبر فقید جمهوری اسلامی گفت: بعد از واقعه مدرسه فیضیه بود و حضرت امام سخنرانی بسیار شیوا و به یادماندنی بود. در آن زمان مرحوم آیت الله طالقانی و همراهانشان مرحوم مهندس (مهدی) بازرگان و دکتر (یدالله) سحابی محاکمه می شدند و دادگاه نظامی آنها را به ده سال زندان محکوم کرده بود شروع سخنان امام هنوز در گوش من هست که فرمود: از زندانی بودن و زندانی شدن آقای (آیت الله) طالقانی و آقای مهندس بازرگان ناراحت نباشید تا این زندان رفتن ها نباشد کارها اصلاح نمی شود. و بعد مطالبی راجع به واقعه مدرسه فیضیه بیان کردند. بیانات امام آنچنان موثر بود که همه را تحت تاثیر قرار داد. امام قبل از پیروزی انقلاب وقتی به تهران وارد شدند من و عده ای از وکلا و حقوقدانان در فرودگاه حضور داشتیم ایشان قبل از عزیمت به بهشت زهرا سخنرانی کردند و از همه اقشاری که در انقلاب مداخله داشتند تشکر و قدردانی کردند و از جمله از وکلای دادگستری نام بردند و تشکر کردند.

جهرمی ادامه داد: این جایگاه وکلا به وجود نیامد مگر به واسطه این که وکلای دادگستری در انقلاب بودند و از متهمینی که به لطمه به امنیت مملکت متهم بودند دفاع می کردند و خودشان هم فعالیت های بسیاری داشتند به همین جهت امام از اینها تشکر کرد و این جز در سایه استقلال کانون وکلا ممکن نبود. اگر کانون وکلا حکومتی بود وکلا نمی توانستند مستقل باشند و از مظلومین و آنهایی که مورد حکومت قرار گرفته بودند دفاع کنند بنابراین همه ما وظیفه مان این است که از این استقلال دفاع و حمایت کنیم و کوشش کنیم که استقلال کانون وکلا خدشه دار نشود.


 


امروز: رییس سازمان بازرسی كل كشور گفت: "ما به جد تهدید می‌شویم و اگر زور دشمن برسد اتفاقاتی كه در عراق و سوریه می‌افتد را در ایران نیز انجام می‌دهند. اما به همت دستگاه قضایی نتوانسته اند."

به گزارش ایسنا، مصطفی پورمحمدی روز پنج‌شنبه با حضور در جمع قضات و كاركنان دادگستری استان آذربایجان غربی با بیان اینكه دوستان و همكاران ما در دستگاه قضایی رنج زیادی می‌برند، گفت: یكی از كارهای سخت و پر دردسر از نظر عاطفی، ذهنی و فكری حوزه قضا است؛ به خصوص در مناطقی چون استان آذربایجان غربی كه مشكلات زیادتری دارد.

رییس سازمان بازرسی كل كشور با اشاره به تهدیدات دشمن این استان گفت: از همان سال‌های اول انقلاب كه به مناسب مسئولیت‌های مختلف به استان آذربایجان غربی می‌آمدیم این استان مشكلات ممتد و پیوسته ای داشت كه با تلاش دستگاه قضایی و دیگر دستگاه‌ها این فشارها كاهش پیدا كرده است. آنچه مسلم است این كه ما به جد تهدید می‌شویم و اگر زور دشمن برسد اتفاقاتی كه در عراق و سوریه می‌افتد را در كشور ما نیز انجام می‌دهند. اما شما در دستگاه قضایی وظیفه‌تان را به خوبی انجام داده و با قاطعیت ایستاده‌اید. هنر اینجاست وگرنه دشمنان نشان دادند هیچ مرزی را نمی‌شناسند.

پورمحمدی با اشاره به توطئه‌های دشمن علیه جمهوری اسلامی گفت: به رغم مقاومت‌های ما، دشمن دست بر دار نیست. اما به همت فرزندان ملت در قوه قضاییه و قاطعیت قضات شاهد برقراری و سایه افكندن امنیت در مرزها، شهرها و خیابان‌های این مرز و بوم هستیم.

وی با اشاره به حجم گسترده پرونده‌های قضایی گفت: گاهی اوقات كه از بیرون قضاوت‌هایی شنیده می‌شود ما از آنان درخواست می‌كنیم تا ساعتی را در یك شعبه قضایی بگذرانند تا فشاری كه دستگاه قضایی تحمل می‌كند را ملاحظه كرده و بعد قضاوت كنند. شرایط دادگاه و دادسرا شرایط مساعدی نیست و تا كسی پشت میز دادسرا و قضاوت ننشسته باشد نمی‌تواند درك كند كه چه شرایطی حاكم است.

رییس سازمان بازرسی كل كشور گفت: این بی انصافی است كه خیلی‌ها نسبت به شان دستگاه قضایی كم توجه بوده و بدون توجه به شرایط تحمیلی، قضاوت كرده و نسبت به دستگاه قضایی و عملكرد آن داوری‌های نامناسبی ارائه دهند.

وی با بیان اینكه اگر دستگاه قضایی از مسیر منحرف شود امنیت جامعه مختل می‌شود، مدعی شد: "این كه امروز شاهد برقراری امنیت كامل در جامعه هستیم به این معنی است كه دستگاه قضایی به رغم مشكلاتی كه روبرو بود، كارش را خوب انجام داده است. هم اكنون مردم جامعه از یك آرامش برخوردار هستند و احساس مردم این است كه در جامعه ای زندگی می‌كنند كه از نظر شرایط زندگی قابل قبول است. "

پورمحمدی با بیان اینكه میزان رضایت مردم از شرایط جامعه از دو طریق مشخص می‌شود، گفت: اول اینكه از طریق نظرسنجی‌ها بررسی كنیم كه مردم چه میزان از عملكرد دستگاه قضایی راضی هستند. در این جهت در مركز افكارسنجی سازمان بازرسی كل كشور نظرسنجی‌های مختلفی انجام شد. طریق دوم توجه به شاخص‌ها است. ما یك سری شاخص‌های كلان داریم كه نباید از آن غفلت كرد. از جمله این شاخص‌ها میزان امیدواری مردم به زندگی و تلاش در جامعه است. امروز میزان امیدواری در جامعه رو به رشد است كه در تحقیقات اجتماعی اثبات شده است. نظرسنجی‌ها حكایت از آن دارد كه جامعه و امید جوانان به آینده رو به رشد است. شاید میزانش هنوز مطلوب نباشد ولی نسبت به گذشته افزوده شده است كه خود شاخص قابل توجهی است.

ادعای این مقام ارشد قضایی درحالیست که بر خلاف اظهاراتش، نظرسنجی ها و نظرات کارشناسان نشان دهندۀ افت شاخص «امید به آینده» در میان جوانان و «میزان امیدواری به زندگی و تلاش» در مردم است. ضمن اینکه انجام نظر سنجی های مستقل از نهادهای حکومتی که بتواند این اظهارات را محک زند نیز امکان پذیر نمی باشد و اجازه به تاسیس موسسات نظرسنجی مستقل داده نمی شود.

پورمحمدی همچنین با ادعای اینكه اعتماد به نظام و مدیریت‌ها همچنان بالا است، گفت: میزان مشاركت‌ها در صحنه های مختلف از جمله انتخابات‌ها همچنان بالا است. این مدعای رئیس بازرسی نیز در پژوهشی که در دوره اصلاحات در دو بار انجام سد و نتایج آن با عنوان" ارزش ها و نگرش های ایرانیان" انتشار یافت، رد شده و برخلاف ادعای ایشان عدم اعتماد به مدیران از درجه بالایی برخوردار بود.

رییس سازمان بازرسی كل كشور تاكید كرد: وقتی می‌خواهیم شرایط اجتماعی و سیاسی كشور را تحلیل كنیم باید ببینم امیدواری مردم از چه ناحیه ای است؟! امیدواری مردم از هر نظام از ناحیه عدالت آن سیستم است. قبول داریم در این نظام پرونده فساد هم داریم كه از بابت آن متأسفیم ولی بنای نظام عدالت است. جالب آنکه رئیس سازمان بازرسی چشم خود را نسبت به انهمه ظلمی که هر روزه بر شهروندان به ویژه زندانیان سیاسی روا می شود و اخبارش انتشار می یابد، بسته و ادعا دارد بنای نظام بر عدالت است!


 


امروز: یک سال از درگذشت «مهندس عزت الله سحابی» می‌گذرد. مبارزی که سال‌ها برای «فردای ایران» کوشید تا شاید سرزمین مادری «عدالت» و «آزادی» را همزمان تجربه کند و مردمانش، در رفاه زندگی کنند. کوشش سحابی برای رخت بر بستن استبداد از ایران تنها به سیاست ورزی خلاصه نشد. او معتقد بود که «ایران فردا» باید «توسعه یافته» شود و برای توسعه الگو و برنامه داشت. اما در هیاهوی سیاست، نگاه کار‌شناسی» او برای ایران پنهان ماند و کمتر کسی به دیدگاه‌های توسعه گرایانه‌اش توجه کرد. «تقی رحمانی» از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی به بررسی دیدگاه‌های توسعه گرایانه مهندس عزت الله سحابی و دغدغه‌هایش برای ایران فردا پرداخته است.
برای آغاز، مهندس سحابی یک نگاه توسعه گرایانه داشته و معتقد بود که در جامعه ایران و برای ایران آینده، اقتصاد یک اصل مهم است و بر سیاست اولویت دارد. این نگاه بر چه مبنایی بود و در چه فرایندی به این باور رسید؟
مهندس سحابی در سال‌های ۵۰ - ۵۱ در زندان عادل آباد شیراز نگاه چپ اقتصادی پیدا می‌کند. این نگاه هم بر دو عامل استوار است. یکی نگاه مذهبی مهندس که معتقد بود، اساس مذهب، عدالت است و دیگری هم تجربه دکتر مصدق پس از قدرت گرفتن در دور دوم که سیاست‌های عدالت خواهانه را در کنار برنامه‌های آزادی خواهانه همزمان پیش برد. بر همین اساس وقتی که از زندان آزاد شد، یک نگاه عدالت طلبانه داشت که با سرمایه داری تجاری و نه سرمایه داری تولیدی مخالف بود.
توسعه در دیدگاه مهندس در واقع زایده سه سنتز است. نخست در دوره انقلابی و مخالفات با سلطنت که از دیدگاه‌های عدالت طلبانه حکومت‌های سوسیالیستی با نگاه مستقل و انتقادی تاثیر پذیرفته است. در پس از انقلاب هم در سازمان برنامه و بودجه با نگاه کار‌شناسی آشنا شد و نشان داد که تئوری‌ها می‌توانند الزاما به بحث نظری منتهی نشوند. در سال ۶۴ هنگامی که دو بحث عمده در ایران جریان داشت که در تضاد با حکومت بود، مهندس بحث توسعه پایدار» را مطرح کرد. آن زمان یکی بحث عدالت سوسیالیستی بود که معمولا از سوی گروههای چپ گرا مطرح می‌شد و یکی هم خواست‌های آزادی خواهانه که نهضت آزادی بیشتر مطرح می‌کرد.
در این دوره مهندس سحابی، در بزرگداشت مرحوم طالقانی، یک مفهوم اقتصادی را مطرح کرد با عنوان توسعه، توسعه درون زا و پایدار که پیش از این توسط مرحوم عظیمی مطرح شده بود اما مهم این بود که یک سیاستمدار که بنیه علمی و کار‌شناسی هم داشت این موضوع را مطرح کند. این سیر تکوین نظریه توسعه در ذهن مهندس سحابی است که برخی از تجربه‌ها و یافته‌های درونی و بین المللی در آن نقش داشت.
این اندیشه از دوران می‌جی در ژاپن تاثیر گرفته بود. همینطور از لیپس در آلمان و مهم‌تر از همه تجربه ایرانی دوران کوتاه مدت دکتر مصدق و دولت او به شکل گیری این الگو کمک کردند. اما به گمان من این برای جامعه روشنفکری ایران زود بود. واقعیت این است که جامعه روشنفکری ایران به خاطر استبداد حکومت‌ها، همواره در حالت زنده باد و مرده باد است.
در ایران پس از انقلاب دو نظریه مطرح شد. یکی «قبض و بسط تئوریک شریعت» دکتر سروش که بسیار مهم بود و بخشی از روشنفکران ایرانی و نخبگان سیاسی درون حکومت را به سمت دموکراسی آورد. اما واقعیت این بود که این بحث انتزاعی است و نتوانست با زیرساخت‌های جامعه ایران درگیر شود. دموکراسی مورد خواست این نظریه تنها نفی گذشته است.
دومین دیدگاه هم، نظریه توسعه دکتر سحابی بود که توسعه پایدار را مطرح کرد. اما در جامعه ایرانی که زمینه‌اش انتزاع است و انتقاد تند از گذشته، این دیدگاه مورد توجه همگان قرار نگرفت. این یک واقعیت است که جامعه ایران اگر بخواهد پیش برود، توسعه از محوری‌ترین بحث‌های آن است. چرا که توسعه با زندگی روزمره همه انسان‌ها سر و کار دارد و نمی‌توان بدون توجه به توسعه یک زندگی خوب را برای شهروندان به ارمغان اورد.

در نگاه مهندس به توسعه، ایشان عوامل متعددی را به عنوان موانع توسعه در ایران بر می‌شمارند. جالب اینجاست که با اینکه خودشان مذهبی هستند، «روحانیت صوری و دنیا گرا» را یکی از موانع توسعه در ایران می‌داند. این نگاه انتقادی به روحانیت از کجا نشات می‌گیرد؟
در حکومت بعد از انقلاب، مهندس به یک تجربه‌ای رسید. ایشان معتقد بود که حکومت جمهوری اسلامی حتی در دوران جنگ هم به مصرفی شدن جامعه رسمیت داد. از آقای عسگراولادی نقل می‌کرد که گفته بود؛ ما یک میلیون یخچال بین مردم توزیع می‌کنیم و بنی صدر را برکنار خواهیم کرد. یا انتقاد داشت به سیاست‌های جمعیتی. وقتی به خانواده‌ها وعده داده شد که مثلا اگر پنج فرزند داشته باشند، دولت به آن‌ها امتیازهای ویژه می‌دهد.
به باور ایشان، جامعه ایرانی همانند «پسر حاجی‌هایی» بود که فقط مصرف می‌کرد و برای این مصرف از پول نفت بهره می‌گرفت. نه اینکه مخالف مصرف باشند اما معتقد بود که برای مصرف کردن، باید تولید کرد. نمی‌توان پول نفت را به عنوان یک سرمایه ملی هزینه امور مصرفی کرد.
یکی از اساسی‌ترین نقد‌هایش به دولت احمدی‌نژاد هم همین توزیع بی‌رویه پول نقد بین مردم بود. بر همین اساس هر کس که این نظریه را داشت، با او مشکل داشت. در واقع بیشتر نقاد نگاه مصرفی بدون تولید در جامعه بود.

همانطور که گفتید با هزینه پول نفت مشکل داشت. در واقع می‌توان گفت که ایشان به اقتصاد بدون نفت معتقد بودند؟
مشخص نمی‌گفت که اقتصاد باید بدون نفت باشد. واقعیت این است که نفت وجود دارد و بخشی از اقتصاد ما وابسته به آن است. اما معتقد بود که باید پول نفت را از دست دولت درآورد و بر اساس برنامه‌ای که دولت ارائه می‌دهد، از پول نفت استفاده کند. برای این مساله هم برنامه داشت.
معتقد بود که باید یک «دولت پاک و ملی» تشکیل شود و این دولت پاک پول نفت را در زیرساخت‌های کشور سرمایه گذاری کند تا بازتولیدش به بازار کار و تولید بازگردد. واقعیت این است که بر سر این مساله بحث‌های زیادی درگرفت و من معتقد بودم که با وجود نفت، دولت پاک در ایران امکان پذیر نیست برای همین باید دست دولت را از درآمدهای نفتی کوتاه کرد. پس از این بحث‌ها بر اساس برآیندی که به آن رسیدیم و تحت عنوان مطالبه محوری مطرح شد، به این رسیدیم که پول نفت نباید به صورت مستقیم داخل خزانه و صندوق دولتی برود. برای این کار مهندس طرح و برنامه اجرایی هم داشت.

در نگاه مهندس، روشنفکران چپ زده هم در شمار موانع توسعه ایران قرار دارند. همینطور نخبگانی که از نظر ایشان ریا کارند و میهن دوست نیستند. این در حالی است که ایشان خودشان دارای گرایش چپ گرایانه هستند. چه تفاوتی بین دیدگاه ایشان و چپ گرایان مخالف توسعه وجود دارد؟
در نگاه مهندس سحابی، شما در جامعه ایران و با توجه به دولت نفتی، نمی‌توانید بدون عدالت، دموکراسی خواهی را پیش ببرید. این الگوی دکتر مصدق هم هست که به سوسیال دموکراسی روی آورد. اما به نظر من این زیاد مهم نبود چرا که ملی مذهبی‌ها را اگر جمع کنید میان بازرگان و شریعتی و بازرگان و شریعتی و سحابی در ‌‌نهایت به همین ایده سوسیال دموکراسی خواهید رسید.
مهم این بود که مهندس سحابی یک مساله دیگری را هم در کنار آزادی و عدالت مطرح کرد. در الگوی توسعه پایدار ایشان، الزاما به اینکه تو باید آزادی و عدالت داشته باشی توجه نمی‌کرد بلکه در کنار این دو به «مسوولیت» هم تاکید داشت. معتقد بود که تو باید آزادی و عدالت و مسوولیت را در کنار هم داشته باشی و این فاصله داشت با شعارگرایی که چپ‌ها مطرح می‌کردند و تنها عدالت می‌خواستند و دولت را مقصر می‌دانستند.
روشنفکران مغضوب حکومت که از دور دستی بر آتش داشتند، با این ایده نمی‌توانند کنار بیایند. چرا که تولید و سر و کار داشتن با حکومتی که ضد تولید است و در عین حال در جامعه‌ای که فرهنگ کار ندارد، مقبولیت ندارد و تنها از مهندسی برمیاید که تجربه دارد و دلسوز میهن است.
همچنین مهندس با اندیشه چپ آشنایی کامل داشت. مارکس را یک اندیشمند توانا می‌دانست. به گرامشی احترام می‌گذاشت. تاریخ حکومت کمونیستی در ایتالیا و فرانسه را می‌دانست و در زندان هم با روشنفکران چپ آشنا و هم صحبت شده بود. از نگاه مهندس سحابی، فقدان دید ملی یک ضعف بزرگ در اندیشه چپ بود. معتقد بود که تنها شعار مشکل عدالت را حل نمی‌کند. بلکه کار و عدالت باید در کنار هم قرار بگیرند. همین نگاه مهندس را از کسانی که صرفا شعار عدالت مطرح می‌کردند و دولت را مقصر می‌دانستند، متفاوت می‌کرد.
این تفاوت در دیدگاه هم به الگوی باز می‌گشت که ایشان برای توسعه ملی مطرح می‌کرد. بدون بازگشت به خویشتن خویش و بدون انگیزه ملی، شما نمی‌توانید توسعه‌ای که به کار، خلاقیت و تولید منتهی شود را پیش ببرید. در دیدگاه مهندس سحابی، بورژوازی ملی ستون فقرات دموکراسی است. سیاست‌های کلان و تصمیم گذاری‌های کلان با اولویت منافع ملی و در داخل کشور باید صورت بگیرد. اما این به معنای قطع داد و ستد با جهان نیست. من البته نسبت به این نگاه مهندس انتقاد داشتم و معتقد بودم در کنار بورژوازی ملی باید نهادهای مدنی را هم به عنوان ستون فقرات جامعه مدنی در نظر گرفت.
در کل، مهندس به یک کشور توسعه یافته فکر می‌کرد و معتقد بود که بدون توسعه نمی‌توان دموکرات بود. این را هم بر اساس تجربیات و نگاه کار‌شناسی که داشت، مطرح می‌کرد. برای توسعه ملی هم یک ایدئولوژی ملی، اخلاق ملی و برنامه کار‌شناسی ملی را توصیه می‌کرد و تا آخر عمر هم به این الگو وفادار ماند.

در نگاه مهندس به توسعه به ویژه پس از انقلاب، ایشان معتقد است که حکومت در سایه دشمنی با امریکا به روند توسعه در ایران صدمه زده است. این در حالی است که ایشان، دخالت غرب را از عوامل تاثرگذار بر عدم توسعه در ایران دانسته است. آیا ایشان در این باره تغییر دیدگاه دادند؟
این خیلی جالب است. مهندس معتقد بود که بیشترین سود عدم رابطه ما با امریکا به اتحادیه اروپا رسیده است. شما می‌دانید که معبود و چهره محبوب ایشان - دکتر مصدق - در کودتای امریکایی سرنگون شده و هنگامی که حتی نام دکتر مصدق جرم بوده، در ایران فردا، نام مصدق را به جامعه بازگردانده و منشور مصدق را مطرح کرده است. رفتار غرب در ایران متناقض بوده و جریان ملی ایران و ملی - مذهبی، سال‌ها زیر تیغ غرب بوده است. به هر صورت حکومت پهلوی پس از کودتا با حمایت امریکا بر سرکار مانده است.
با این حال مهندس غرب ستیز نبود. معتقد بود که هر سرزمینی هویت خود را دارد و با الگوی خودش باید جلو برود. به هویت فرهنگی و تعامل هویت‌ها اعتقاد داشت. نگاه ایشان به غرب هم ناشی از اختلاف بر سر منافع ملی است. یک نگاه ایدئولوژیک نیست. به باور ایشان، هنگامی که اوباما در قاهره به مسلمانان سلام داد، حکومت جمهوری اسلامی باید جواب سلام اوباما را می‌داد. این توصیه قرآنی هم هست. در سیاست خارجی دشمنی ما با هیچ کس پایدار نیست بلکه بر اساس منافع ملی است. ایشان معتقد بود که ما از امکان جیمی کار‌تر هم به درستی استفاده نکردیم و در مساله گروگان گیری در سفارت باعث شدیم که تندرو‌ها در امریکا سرکار بیایند و تا سال‌ها جهان را درگیر کنند.

آیا مهندس به بخش خصوصی و سرمایه گذار خارجی هم باور داشت؟
اعتقاد مهندس بر این بود که باید بخش خصوصی را توانمند کرد تا بتواند رقابت کند. با سرمایه گذاری خارجی هم مخالفتی نداشت. منتها می‌گفت؛ سرمایه گذاری خارجی نباید حکومت ملی را تحت تاثیر قرار دهد. نگاه ایشان سک اقتصاد تلفیقی بود. معتقد بود که دولت در برخی از امور باید سیاست گذاری کند، در برخی از موارد هم باید وارد شود و دخالت کند همینطور که نظارت، تشویق و حمایت را هم از وظایف دولت و کارویژه‌های آن بر می‌شمرد.
معتقد بود که یک سری از صنایع را نمی‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد. همینطور با واگذاری کارخانه‌های دولتی به بخش خصوصی موافق نبود. می‌گفت: دولت باید وام بدهد و تشویق کند تا بخش خصوصی خودش کارخانه بسازد و رقابت کند. برای این مخالفت هم نظر کار‌شناسی داشت. چرا که معتقد بود کارخانه‌های دولتی یک عمری دارند و بعد از آن سوداور نخواهند بود. همینطور معتقد بود که وروود دولت زمان بهره برداری از پروژه‌ها را طولانی می‌کند و این صرفه اقتصادی ندارد.
این کلیت دیدگاه ایشان در باره اقتصاد بود و در باره جزئیات ان باید کار‌شناسان اقتصادی نظر بدهند. اما از منظر سیاسی ایشان معتقد بود که دولت باید نماینده مردم باشد و همین نماینده مردم بودن بخشی از مشکلات را حل می‌کرد.

چند باری اشاره داشتید به منافع ملی از نگاه مهندس سحابی. الان بر سر تعریف منافع ملی اختلاف نظر وجود دارد. مولفه‌های منافع ملی از منظر ایشان چه بود؟ خط قرمزشان در منافع ملی کجا بود؟
مهندس سحابی به شدت «امیرکبیری - مصدقی» بود. احترامش به مدرس هم برای دولت در تعبید در کرمانشاه بود که بعد از اینکه امپراطوری عثمانی از امت واحده صحبت کرد، مرحوم مدرس بازگشت چون معتقد بود که هدف تجزیه ایران و تشکیل امپراطوری اسلامی است. مرزهای دولت و ملت مدرن در ذهن مهندس هم توجیه ملی داشت و هم مذهبی.
تمامیت ارضی برایش مهم بود. برای همین هم به کردستان رفت و آنجا معتقد بود که حکومت مرکزی باید یکسری امتیازات بدهد اما آن اتفاق‌ها رخ داد. در کل، نگاهش به منافع ملی، دولت محور بود و معتقد بود که یک حکومت ملی که دموکراسی و عدالت را رعایت کند، باید شکل بگیرد. در چهارچوب توسعه پایدار هم نگاهش منافع ملی بود. معتقد بود که هر شهروند ایرانی حق دارد که از رفاه و آزادی برخوردار باشد. از ایران مقتدر و ملی حرف می‌زد اما نه اینکه دولت مرکزی با سرکوب اقتدار کسب کند. بلکه معتقد بود باید مفاهمه صورت بگیرد و خواست‌های شهروندان مورد توجه قرار بگیرد.

شما اشاره داشتید به اینکه ایده توسعه پایدار مهندس سحابی، پیش از موعد مطرح شد. حال فکر می‌کنید این ایده برای ایران فردا، قابل اجرا و پیشبرد است؟
جریان ملی - مذهبی، یک تبار همراه با تاریخ صد ساله ایران، توام با ناکامی و کامیابی و کوله باری از تجربه زیستن در تاریخ دارد. این دیدگاه توسعه پایدار برای ایران فردا که بر اساس آن باید دولت ملی و پاک تشکیل شود و ایران را به سمت توسعه ببرد، یک بحث ایده آل است. اما ما می‌بینیم که مهندس سحابی با اصلاح طلبان هم راه آمد، از مهندس موسوی و کروبی حمایت کرد، در مقایسه سیاست‌های خاتمی و احمدی‌نژاد در حوزه اقتصاد با همه نقدهایی که به خاتمی داشت، از او دفاع می‌کند. یک نگاه سنجشگرایانه داشت که مانع از ذهنی شدن او شد.
مهندس سحابی معتقد بود که در مرحله فعلی، اولویت و نه نابودی منافع ملی بر منافع گروهی و منافع گروهی بر منافع فردی است. در حالی که در تاریخ ما همواره عکس این مساله در جریان بوده و این یکی از مشکلات جامعه ما در رسیدن به دموکراسی است. مبنا نظریه ایشان برای توسعه پایدار ایران است که باید در آن بازنگری شود. مهندس سحابی مشعلی برافروخته که با آن می‌توان به راه‌های کار‌شناسی تازه رفت. نظرش را به بحث و نقد گذاشت.‌‌ همان طور که من خودم نقدهای زیادی بر آن داشتم. مدل‌های توسعه منحصر به فرد نیست و تجربه مهندس هم کلی است و باید در باره آن بحث صورت بگیرد.
مهندس یک روحیه همگرایی هم داشت. ایشان با همه نقدهایی که به اصلاح طلبان داشت و با آنکه از دایره قدرت حذف شده بود، همچنان در برنامه‌های کار‌شناسی و توسعه ایران همکاری می‌کرد و یا از اصلاح طلبان حمایت می‌کرد.این منش ناشی از چه بود؟
منش مهندس سحابی، مدارا بود. مدار در ایران کمیاب است و مقدم بر همگرایی. در همگرایی شما علاوه بر اینکه باید طرف مقابل را قانع کنی باید رضایت او را هم جلب کنی. برای جلب رضایت باید در قلب طرف مقابل نفوذ کنی. در ایران این مساله مغفول مانده است. ما بعد از انقلاب خشن‌تر شده‌ایم. سیاست حذف و کینه در ایران هنوز هست. زخم‌های آکنده از حذف‌های انقلابی هنوز باقی مانده است.
مهندس سحابی برای همگرایی هم پروژه داشت. ایشان با اینکه به حزب معتقد بود، اما نگاهش جبهه‌ای بود و معتقد به اینکه حزب در شرایط فعلی پاسخگوی نیاز ایران نیست. در نگاه جبهه‌ای هم شما نمی‌توانی روی یک خط خاص تاکید کنی بلکه باید به خواست طرف مقابل هم توجه کنی، رضایتش را جلب کنی در حالی که در ایران این مقبول نیست. ما طرف مقابل را معمولا منکوب می‌کنیم یا شکست می‌دهیم. مهندس معتقد بود که برای همگرایی باید گام به گام جلو رفت و این به معنای متوقف شدن نیست بلکه جلو رفتن است.
معتقد بود که کار ایران به این راحتی و تغییر دولت درست نمی‌شود. باید یک کار پر حوصله و مستمر داشته باشیم تا در بلند مدت همگرایی به وجود بیاید. منش تفاهم داشت. هم با مارکسیست‌ها و هم با دیگران. حتی معتقد بود که مشروطه خواهان که معتقد به پادشاهی مشروط هستند و نه پهلوی چی‌ها، در ایران حق دارند و باید حرفشان را بزنند. هر کس هر عقیده‌ای دارد باید در ایران حرف بزند و حق داشته باشد. این همگرایی سعه صدر زیادی می‌خواهد و مهندس این را داشت. برای همین هم پس از مرگش همه جریان‌های سیاسی به احترام کلاه‌شان را برداشتند.
منبع: جرس


 


امروز: به گزارش منابع حقوق بشری، سه نفر از فعالین دانشجویی اصفهان به نام‌های محمد مرادی، عرفان محمدی و مجتبی‌ شریفی روز دوشنبه اول خردادماه با همکاری ماموران حراست این دانشگاه توسط حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده اند.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، محمد مرادی و مجتبی شریفی صبح روز دوشنبه پس از توزیع نشریه در توقیف «کبریت» با همکاری ماموران حراست دانشگاه اصفهان در مقابل این دانشگاه و عرفان محمدی نیز حدود ساعت ۱ ظهر در محل خوابگاه دانشگاه اصفهان توسط ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند.

این فعالین اقدام به فروش نشریه دانشجویی توقیف شدۀ «کبریت» بر روی میز نشریه توسکا کرده بودند که به همین دلیل محمد مرادی سردبیر توسکا نیز بازداشت و هر دو نشریه توقیف و ضبط شده اند.

این در حالی است که هیچ کدام از این زندانیان با خانواده‌های خود تماسی نداشته و تنها یک بار از طرف حفاظت اطلاعات سپاه با خانواده یکی‌ از دانشجویان تماس تلفنی گرفته شده است.

تا لحظه ی تنظیم این گزارش ۵ نفر دیگر از فعالین دانشجویی اصفهان به حفاظت اطلاعات احضار شده و در مورد این پرونده مورد بازجویی قرار گرفته اند.

محمد مرادی دانشجوی جامعه شناسی و سردبیر نشریه دانشجویی توسکا و عرفان محمدی دانشجوی ورودی ۸۸ رشته مدیریت و از همکاران نشریات دانشجویی توسکا، تکاپو و کبریت بوده که در روز ۱۳ آبان ۱۳۸۸ نیز مدتی‌ در بازداشت اطلاعات اصفهان بوده است.

مجتبی‌ شریفی نیز دانشجوی فلسفه دانشگاه اصفهان بوده که به دلیل بازداشت در روز کارگر سال ۱۳۸۹ به همراه ۱۱ نفر دیگر به ۴ سال و ۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم هنوز به اجرا نرسیده است


 


امروز: امام جواد (ع) جلوی خرافات را گرفت تا هاله تقدس به دور حاکمان ستمگر ایجاد نشود

آیت الله العظمی یوسف صانعی هشدار داد که گرفتار شدن جامعه به دروغ، تملق و غلو، اساس قرآن و اسلام را به خطر می‌اندازد، و تاکید کرد که مبارزه ائمه با خرافات و بدعت‌ها به خاطر آن بوده که جامعه به انحراف فکری دچار نشود.

به گزارش کلمه، این مرجع تقلید در بیاناتی با اشاره به داستان یکی از شیعیان که قصد داشت خاک زیر پای امام جواد (ع) را بردارد و ممانعت امام از این کار؛ تصریح کرد: جواد الائمه(ع) می‌خواهد جلوی بدعت و خرافات را بگیرد. می‌خواهد خرافات و بدعت، باب نشود و کارهایی که از اسلام نیست با اسلام مخلوط نشود. اگر او این کار را می‌کرد، مأمون و هارون الرشید و معتصم عباسی ها مردم را وا می‌داشتند از آنها انسان هایی مقدس بسازند به گونه ای که مردم ناآگاه و نادان مجبور باشند به این ستم کاران تبرک بجویند و این عمل به عنوان یک سنت زشت در جامعه جا بیفتد که هاله ای از تقدس و کرامت اطراف حاکمان وجود دارد.

ایشان همچنین به ایستادگی امیرالمؤمنین علی (ع) در مقابل بدعت، تملّق، ادعای الوهیّت و غلوّ اشاره و خاطرنشان کرد: اگر جامعه گرفتار دروغ و تملّق شد فردا قرآن و احکام آن به خطر می‌افتد، که نه از علی (علیه السلام) اسم می‌ماند، نه از جواد الائمّه (علیه السلام) . چون همه چیز با دروغ پیش می‌رود.

مشروح بیانات ایشان که امروز در وب‌سایت دفتر ایشان منتشر شده، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز می‌خواهم راجع به جواد الائمه (علیه السلام) روایتی برای شما بخوانم که هر چه داریم از اهل بیت(علیهم السلام) داریم، «و بک علّمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا و بکم تمّت الکلمة و عظمت النعمة و ائتلفت الفرقة...» تا آخر. روایت را می‌خوانم، بعد تفصیل و تحلیلم را می‌گویم. روایت در باب مولد أبی جعفر محمد بن علی الثانى، جواد الائمه (علیه السلام) ، در کتاب اصول کافی است. یک مردی که بزرگ از اصحاب بوده ـ به قول حسین بن محمّد ‌اشعری که می‌گوید: «شیخ اصحاب ما بود ـ ، به نام عبدالله بن رزین، می‌گوید: من مدینه مجاور بودم می‌دیدم هر روز ظهر جواد الائمه(صلوات الله و سلامه علیه) به‌طرف مسجد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‌آید در حیات مسجد، مى‌رود سراغ قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله)، سلام می‌دهد به پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، و بر می‌گردد به خانه حضرت زهراء(سلام الله علیها)، در خانه حضرت زهرا کفش‌هایش را در می‌آورد و می‌ایستد نماز می‌خواند، راوی می گوید: روزهای متمادی این کار حضرت امام جواد (علیه السلام) بود. شیطان مرا وسوسه کرد و من تصمیم گرفتم یک مقدار از خاک‌های زیر کف پای جواد الائمه (علیه السلام) را بردارم برای همین دنبال ایشان رفتم، یک روز نشستم، منتظر ماندم تا یک مقدار خاک‌های زیر کفشش را بر دارم، از قضا آنجا که هر روز امام پیاده می‌شد امروز پیاده نشد. ـ یعنی معلوم می‌شود حضرت فهمیده که این شخص می‌خواهد این کار را بکند ـ، برای همین: حضرت (علیه السلام) چونکه به مقصود آن شخص پی‌برده بود، روی خاک‌ها نمی‌ایستاد بلکه روی سنگی قطور می‌ایستاد و بر پیامبر سلام می‌داد و به مکانی که نماز می‌خواند باز می‌گشت، و چند روز کارش این بود، وقتی این وضعیت را دیدم گفتم: آن ریگ‌هایی که کف پای مبارکش است، آنها را بر می‌دارم. امام (علیه السلام) فردای آن روز نزدیک ظهر آمد، روی صخره رفت، داخل حرم شد، سلام داد و برای نماز که رفت، این بار دیگر با کفش‌هایش نماز خواند! امام (علیه السلام) چند روز به همین منوال آمد و کفش‌هایش را در نیاورد. من پیش خودم گفتم: اینجا که نتوانستم، ـ معلوم می‌شود این هم یک آدم مُصرّی بوده ـ و لکن مى‌روم آن حمامی که حضرت (علیه السلام) می‌خواهد برود، و وقتی امام (علیه السلام) به حمام رفت آنجا از کف کفش امام خاک می‌گیرم، برای همین سؤال کردم که حضرت کدام حمام می‌رود؟ به من گفتند: یک حمامی است برای یکی از اولاد طلحه در بقیع که امام (علیه السلام) آنجا حمام می‌رود، پرسیدم چه روزهایی می‌آید حمام، و فهمیدم امام چه روزی به آن حمام می‌آید، رفتم درٍ حمام نشستم، و بنا کردم با آن حمامی حرف بزنم، و منتظر بودم حضرت (علیه السلام) بیاید، حمامی گفت: نشستی من را سرگرمم کردی که چى؟! اگر قصد حمام رفتن داری بلند شو و داخل شو! اگر حالا نروی یک ساعت دیگر نمی‌توانی بروى، پرسیدم: چرا؟! گفت: چونکه فرزند رضا (علیه السلام) می‌خواهد حمام برود، گفتم: فرزند رضا کیست؟! گفت: مردی است از آل محمد (علیه السلام) که اهل ورع و صلاح است. گفتم: یعنی کس دیگر نمی‌تواند همراهش داخل حمام شود؟! گفت: حمام را برای او خلوت می‌کنیم، در همین حال امام (علیه السلام) با غلام‌هایش آمد، و همراه امام (علیه السلام) غلامی بود که حصیری همراه داشت. وقتی حضرت را وارد رختکن کردند، حصیر را پهن کرد، حضرت سلام کرد، سوار بر مرکبش داخل شد، و داخل رختکن شده روی حصیر که رسید پیاده شد. ـ حضرت (علیه السلام) پایین نیامد تا مبادا این شیعه از آن خاک‌های کف پایش بردارد. از روی تعجب وقتی این صحنه را دیدم به حمامی گفتم: این همان است که گفتی اهل صلاح و ورع است؟! حمامی گفت:‌ای آقا! بله، امّا هیچ وقت ندیده بودم با مرکبش برود، ـ همیشه درِ حمام پیاده می‌شد و داخل می‌شد، امروز نمی‌دانم چطور شده با مرکبش رفت داخل رختکن شد، پیش خودم گفتم: این نتیجه عمل من است، من این درد سر را برای حضرت درست کردم. سپس گفتم: صبر می‌کنم تا امام (علیه السلام) از حمام بیرون بیاید، هنگام خارج شدن از حمام اقلا به هدفم برسم، وقتی امام (علیه السلام) از گرم‌خانه بیرون آمد گفت: مرکبش را بیاورید داخل رختکن، حیوان را بردند داخل رختکن، امام (علیه السلام) از روی حصیر آمد، سوار مرکبش شد و خارج شد، پیش خودم گفتم: به تحقیق من موجب اذیت حضرت (علیه السلام) شدم و تصمیم گرفتم دیگر دنبال حضرت (علیه السلام) برای این کار نروم، دوباره وقتی تصمیمم من برگشت، حضرت هم دوباره کار سابقش را تکرار کرد.

چند نکته در این روایت هست:
۱ ـ از این روایت پشتکار و استقامت آن شیخٌ من اصحابنا را ما می‌فهمیم. عبدالله بن رزین یک تصمیمی گرفته و پایش‌ایستاده است. این اوّلاً استقامت را به ما درس می‌دهد که آدم وقتی یک تصمیمی گرفت، باید پای تصمیمش بایستد.

۲ ـ به ما می‌فهماند که جواد الائمّه (علیه السلام) یک حساسیّت فوق العاده ای داشته است که این کار آن شیعه انجام نگیرد.

۳ ـ این که می‌شود این را جزء کرامات جواد الائمّه (علیه السلام) هم آورد که بله، تا هر وقت احتمال می‌داده است آن بنده خدا به دنبال چه کاری بوده، عملاً کاری می‌کرده که او از این کار دست بردارد و وقتی برای امام مشخص شد که او از ذهنش این مطلب بیرون رفته، دیگر آن حضرت هم سراغ حال عادی اش برگشت.

۴ ـ در خانه فاطمه(سلام الله علیها) نماز می‌خوانده و بقیّه خصوصیات.

۵ ـ اما نکته مهم تر اینکه: چـرا حضرت نمی‌گذاشته از خاک کف کفشش بردارد؟! سرّش چـه بوده؟! جواد الائمّه‌ای که فردی از مصر آمد گفت: من بنا کردم قد و قامت جواد الائمّه را برانداز کنم ـ جواد الائمّه کوچک بود، هفت ساله بود که پدرش امام رضا (علیه السلام) از دنیا رفته بود و به امامت رسید ـ ، در عین حال که نگاه می‌کردم امام گویا ذهن مرا خواند فرمود: (و آتَیناهُ الحُکمَ صَبیّاً )، یعنی : و از کودکی به او نبوت دادیم. نگاه نکن به قدّ و قیافه من، امامت مثل نبوت است. نگاه کن به آنوقتی ـ به ترجمه آزاد از من ـ ، که سی هزار سؤال را جمع کرده می‌آورند از من می‌پرسند و من جوابشان را می‌دهم، به قد و قیافه من نگاه نکن. ما درون را بنگریم و حال را، نی برون را بنگریم و قال را،
علاّمه مجلسى(قدّس سرّه) در مرآت العقول دو تحلیل درباره این برخورد امام (علیه السلام) دارد، می‌گوید: شاید برای این بود که اگر اجازه این کار را می‌دادند، حضرت (علیه السلام) مشهور می‌شد، برای اینکه از شهرت گریزان بوده، نخواست این کار انجام بگیرد.

در تحلیل دوّم، مجلسی می‌گوید: شاید برای این بود که درست است احترام به امام مطلوب است، امّا خاک زیر پای امام (علیه السلام) را برداشتن، این یک بدعت است و حضرت جواد (علیه السلام) می‌خواسته جلوی این بدعت را بگیرد. بعد مجلسی اظهار نظر می‌کند و می‌گوید: «و الاول اَصوب». تحلیل اول درست تر است.

امّا بنده به مجلسی عرض می‌کنم اجازه بدهید ما بگوییم: نظر دوم صحیح تر است: یعنی اجازه بدهید ما بگوییم: این جواد(ع) پسر آن علی (علیه السلام) است که وقتی یک عده ای گفتند: تو خدا هستی گفت: من خدا نیستم. گفتند: ما می‌گوییم: تو خدایى! تملّق از این بهتر و بالاتر؟ امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: نگویید، یعنی علی (علیه السلام) در مقـابل بدعت، تملّق، ادعای الوهیّت و غلوّ می‌ایستد. چون اگرجامعه گرفتار انحراف فکری شد، این انحراف فکری فردا اساس اسلام را به خطر می‌اندازد. اگر جامعه گرفتار دروغ و تملّق شد فردا قرآن و احکام آن به خطر می‌افتد، که نه از علی (علیه السلام) اسم می‌ماند، نه از جواد الائمّه (علیه السلام) . چون همه چیز با دروغ پیش می‌رود. آنوقت کار به جایی می‌رسد که سمرة بن جُندب بیاید حدیث جعل کند، دروغ درست کند و بگوید‌آیه: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفَسُه ابتغاءَ مَرضاتِ الله)، «و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد»، در وصف عبدالله بن ملجم مرادی است که فرق علی (علیه السلام) را شکافت!

بنابراین به نظر بنده جواد الائمه(ع) می‌خواهد جلوی بدعت و خرافات را بگیرد. می‌خواهد خرافات و بدعت، باب نشود و کارهایی که از اسلام نیست با اسلام مخلوط نشود. اگر او این کار را می‌کرد، مأمون و هارون الرشید و معتصم عباسی ها مردم را وا می‌داشتند از آنها انسان هایی مقدس بسازند به گونه ای که مردم ناآگاه و نادان مجبور باشند به این ستم کاران تبرک بجویند و این عمل به عنوان یک سنت زشت در جامعه جا بیفتد که هاله ای از تقدس و کرامت اطراف حاکمان وجود دارد و این را از اسلام بدانند که در درازمدت موجب بدبینی مردم به اسلام و ارزش های آن خواهد شد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته