-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

Latest News from Kaleme for 04/04/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از سیاست های اقتصادی جاری، از مسئولان خواسته است به جای شعار دادن منطق اقتصاد را به عنوان یک علم بپذیریم و انتقادات کارشناسان را در سیاست‌ها و رویکردها پذیرا باشیم.

روزنامه جمهوری اسلامی با تاکید بر اهمیت نقش مسایل اقتصادی در آینده کشور آورده است: بررسی اتفاقات داخلی و خارجی نیز در این مدت هیچ جای تردیدی باقی نمی‌گذارد که در موقعیت فعلی جمهوری اسلامی ایران، تقریبا تمامی مسائل حول محور اقتصاد و کنش و واکنش‌های اقتصادی جریان دارد؛ اتخاذ و اجرای تصمیمات مهمی مانند ابلاغ سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی که از آن به انقلاب اقتصادی تعبیر شد یا تغییر شیوه حمایت‌های یارانه‌ای که بی‌تردید در سال‌های آینده پیامدهای آن بیش از اکنون نمایان خواهد شد، از جمله رویدادهایی است که نشان می‌دهد آینده نظام و کشور بیش از هر زمان دیگری در گروی اقدامات امروز ما در حوزه اقتصاد است.

در این یادداشت با اشاره به اهمیت نقش مراودات تجاری و اقتصادی می افزاید: افزایش چشمگیر تبادلات و همکاری‌های اقتصادی ایران با کشورهایی مانند چین، هند، ترکیه و امارات متحده عربی از یک سو و بالا گرفتن موضوع تحریم‌های اقتصادی علیه ایران توسط کشورهای غربی از سوی دیگر به خوبی گواه محوریت یافتن حوزه اقتصاد در معادلات بین‌المللی است.

این روزنامه با انتقاد از شیوه های کلیشه ای و شعاری در خصوص مسایل اساسی اقتصادی و عناوین سال های پیشنهادی نوشته است: متأسفانه امسال نیز تکرار شده و می‌شود. به عنوان مثال انتشار کتاب‌هایی با همین عنوان آن هم تنها چند روز پس از اعلام نام سال ۹۱، پیام‌ها و سخنرانی‌های کلیشه‌ای و تکراری مسئولان اجرایی، برگزاری همایش‌های پر خرج و بدون محتوا و…. گوشه‌ای از آفاتی است که امسال هم شاهد آن هستیم و لابد خواهیم بود.

یادداشت نویس می افزاید: این در حالی است که انتخاب عنوان حمایت از تولید و کار و سرمایه ایرانی برای سال ۹۱ می‌تواند در راستای حمایت واقعی از تولید و اشتغال ایرانی مورد استفاده مجریان و فعالان اقتصادی قرار بگیرد چرا که در سال‌های اخیر رویکرد نادرستی که در تأمین نیازهای داخلی با واردات اتخاذ شده، آسیب‌های فراوانی به تولیدکنندگان ایرانی وارد آورده است که جبران این خسارت‌ها بدون شک نیازمند عزمی جدی و اتخاذ تدابیری آنی است.

این روزنامه با اشاره به اهمیت یادگیری از تجربه کشور های دیگر می نویسد: واقعیت این است که مشکلاتی که امروز اقتصاد ایران با آن مواجه است در تاریخ اقتصاد دنیا و در تجربیات بسیاری از کشورهایی که اکنون پرچم‌دار رهایی از این معضلات و پیشرفت‌های چشمگیر اقتصادی هستند، به دفعات تکرار شده است و متخصصان و مسئولان کشورهای دیگر با استفاده از این تجربیات و بهره گیری از روش‌های پیش آزموده‌ای که به گذشتگان کمک کرده است تا از گرداب مشکلات خارج شوند، توانسته‌اند با سرعت بیشتر و هزینه کمتری مشکلات را حل کنند. از این رو به نظر می‌رسد روش‌ها و مدل‌ها برای حل مشکلات اقتصاد ایران کاملا واضح است اما آنچه برای خروج از این وضعیت ضروری است، اهتمام ویژه به این راهکار‌ها، پذیرش نقطه نظرات کارشناسی و پرهیز از اقدامات نسنجیده در حوزه اقتصاد است.

یادداشت نویس این روزنامه با پرداختن به ریشه مشکلات اقتصادی در خاتمه آورده است: به دیگر سخن اگر تورم مزمن ناشی از بی‌انضباطی مالی دولت، عدم استقلال بانک مرکزی در تدوین و اجرای سیاست‌های پولی، تکیه بر واردات بی‌رویه برای مهار قیمت‌ها، وضع قوانین غیر مناسب، اجرای ناقص سیاست‌های اصل ۴۴، فشار بر منابع بانکی برای تأمین مالی طرح‌های اقتصادی، پول محوری در اشتغالزایی، افزایش حضور دولت در اقتصاد، بالا رفتن وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی و نامناسب بودن فضای کسب و کار را فهرستی کوتاه و اجمالی از مشکلات کنونی اقتصاد ایران بدانیم، بی‌تردید باید اذعان کرد که رها شدن از این معضلات به روشنی در اختیار مسئولان و مجریان کشور قرار دارد و برای حل این مشکلات لازم نیست دوباره چرخی را اختراع کنیم، تنها کافی است منطق اقتصاد را به عنوان یک علم بپذیریم و انتقادات کارشناسان را در سیاست‌ها و رویکردها پذیرا باشیم.


 


جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی امروز و در دومین روز، در اعتراض به روند برگزاری آزمون‌های جامع، مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند اما آموزش عالی اعتراض آنان را وارد نمی داند.

به گزارش خبرگزاری دانشجو جمعی از دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی دیروز و امروز در اعتراض به روند برگزاری آزمون های جامع علوم پایه و پیش کارورزی رشته های پزشکی، دندانپزشکی و دارو سازی با حضور مقابل این وزارتخانه اعتراض خود را اعلام کردند و این درحالی است که این دانشجویان برای ادامه روند اعتراض خود به نهاد ریاست جمهوری رفتند.

دانشجویان در این تجمع بر روند برگزاری آزمون و نحوه طراحی سوالات معترض بودند و معتقد بودند برخی از ارفاقات که در دوره های گذشته به شرکت کنندگان در این آزمون اختصاص می یافت، در این آزمون وجود نداشته است.

این دانشجویان از مسئولان وزارت بهداشت درخواست داشتند که ارفاقات به شرکت کنندگان در این دوره مانند دوره های قبل باشد، این درحالی است که دکتر نسل سراجی، رئیس مرکز آزمون و سنجش وزارت بهداشت گفته است: من به تمامی دانشجویان قول می دهم که در برگزاری این آزمون هیچ حقی از هیچ یک از دانشجویان ضایع نشده و هرگونه ارفاقی که لازم بوده به دانشجویان ارائه شده است.

دانشجویان بر حذف حد نصاب نمره قبولی به صورت شناور، تعیین حد نصاب نمره از ۱۰۰ و حذف ارفاقات معترض بودند و در مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.


 


وضعیت رسیدگی بد پزشکی به زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در ایام تعطیلات به وخامت گراییده به گونه ای که آنفولانزای شایع در این بند بطور کامل واگیردار بوده و بدون مداوا و درمان باقی مانده است.

به گزارش خبرنگار کلمه، بر اساس یک بررسی آماری در میان زندانیان بند ۳۵۰ در ۲ هفته گذشته و همزمان با تعطیلات آخر سال، حضور پزشک و اعزام به بهداری اوین، افت شدیدی پیدا کرده است و نبود دارو در بهداری عملا ویزیت بیماران را بی فایده کرده است.

این شرایط اضافه شده بر وضعیت بد رسیدگی به بیماران و انتظار طولانی برای ویزیت پزشک متخصص و خدمات تخصصی وضعیت اسفبار تری دارد. در حال حاضر برخی از افراد بیش از ۷ ماه است که در انتظار چشم پزشک و اپتیومتریست هستند.

بعد از انتظارات فراوان معمولا پزشک متخصص پس از حضور در بهداری با انبوهی از مراجعان از بندهای مختلف روبرو می شود و به همین دلیل عملا بیماران را به صورت سرسری ویزیت کرده و در نتیجه درمان موثری ارایه نمی دهد.

در بسیاری موارد زندانی مجبور است هزینه اقدامات تخصصی و درمانی تخصصی را شخصا بپردازد و در مورد زندانیان بند ۳۵۰ این موضوع باید با تایید دادستان صورت پذیرد، موضوعی که تقریبا فقط برای زندانیان سرشناس میسر است و سایر زندانیان از این امکان محروم می شوند.

به ویژه در مورد خدمات دندان پزشکی اوضاع وضعیت حادتری دارد چرا که خدمات دندانپزشکی ارایه شده از لحاظ رعایت استانداردهای بهداشتی در سطح بسیار پایین است که هزینه بالایی از زندانیان مطالبه می شود. به همین دلیل زندانیان گاهی ماه ها با دندان درد سر می کنند و عاقبت مجبور می شود به منظور گریز از احتمال ابتلا به بیماری های صعب العلاج، دندان خود را نزد دندانپزشک تجربی بهداری از فک خارج سازند و خدمات پر کردن و عصب کشی در بند ۲۰۹ زندان اوین توسط دندان ساز تجربی انجام می شود.


 


محمد نوریزاد با تشریح آن چه روزهای پس از انتخابات، او و مردم و دوربین ها مشاهده کردند، می گوید: اوضاع قمر در عقرب شد. یعنی آن چهره ی مخفی و بزک کرده ی نظام رخ نمود. بسیجی ای که قرار بود فدایی مردم باشد، قمه به دست و زنجیر به دست به جان مردم و به جان اموال مردم افتاد. و پاسداری که برای در خدمت مردم بودن و برای صیانت از شایستگی ها و حاجت های انقلاب تأسیس شده بود و در عرصه ی هشت سال جنگ و دفاع به باور مردم راه یافته بود، حالا برای صیانت از یک جریان غارتگر به میدان آمد و کلت کمرش را واگشود و به طرف مردم شلیک کرد.

به گزارش کلمه، عضو موسس انجمن قلم که پس از نوشتن اولین نامه به رهبری از انجمن اخراج شده است با یادآوری اینکه بعد از سومین نامه بازداشت شده است، تشریح می کند: هیچوقت یادم نمی رود احساس آن روزی را که مرا تحت الحفظ به سمت زندان اوین می بردند. احساس کسی را داشتم که دارد تقاص سالها بی خبری خود را می پردازد.

محمد نوریزاد ادامه می دهد: شاید باور نکنید که من آن روز روی زمین نبودم. بلکه روی ابرها راه می رفتم. چون خدا را سپاس می گفتم که عقوبت مرا از همین دنیا شروع کرده. عذاب هایی که من در زندان اوین دیدم و خانواده ام در بیرون زندان متحمل شدند، ذره ای از تقاص همراهی من با حکومت و نظامی بود که حالا آشکارا دستش به خون بی گناهان آلوده شده بود. و تقاص سالها بی خبری ام.

نوریزاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان، تا پیش از سال ۱۳۸۸ مخالف سرسخت جریان اصلاح‌طلبی بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نامه‌های سرگشاده ی انتقادی خطاب به رهبری بازداشت شد.

این نویسنده و جهادگر سال های دفاع مقدس در این گفتگو که در وب سایت وی منتشر شده است با ذکر خاطره هایی کوتاه از بازجویی ها و سلول انفرادی می گوید: روزهای تلخ بازجویی و هتاکی ها و ضرب و شتم های من بود. می خواستند من به زانو دربیافتم و توبه نامه بنویسم و تقاضای عفو کنم و در یک مصاحبه ی تلویزیونی به همگان بگویم که: خطا کرده ام. بگویم: از من درگذرید. مقاومت من اما، باعث عصبیت بازجوی اصلی من شد. کار به تنگناهای انسانی درافتاد. او بی ادب و بی سواد بود. و من، یک اسیر. چه می توانستم بکنم؟ یک روز که مرا اززندان و حبس سه چهار ساله می ترسانید، به وی گفتم: بگذار حرف آخرم را بزنم: چند بسته کاغذ به من بدهید و چند تا خودکار. بروید و سه چهارسال بعد بیایید و در سلول را بازکنید.

محمد نوریزاد، راوی روایت های فتح شهید آوینی، سال ۸۸ بازداشت و بعد از انفرادی های طولانی و نگهداری در بندهای امنیتی سال گذشته آزاد شد.

سایت نوری زاد آن روز نوشت:محمد نوری زاد آزاد شد. با یک سینه سخن که امید است با راه اندازی و به روز کردن سایت شخصی ایشان، بتوانیم در انعکاس افکار و اندیشه های این هنرمند نام آشنا، سهمی داشته باشیم.

و نوریزاد در این یک سال نوشت. به رهبری، به مردم، به زندانیان… و اکنون نوریزاد از روزهایی می گوید که در جریان است. متن کامل این گفتگو را با هم می خوانیم:

به عنوان اولین پرسش و برای این که راهی به بحث واکنیم، به ما بگویید چرا می نویسید؟ شما یک زمانی وعده کردید تا زمان برگزاری انتخابات به رهبری نامه خواهید نوشت. که به وعده ی خود عمل کردید و نوشتید. و حالا یادداشت های مستقل تان را شروع کرده اید. به ما بگویید: با چه فلسفه ی ذهنی می نویسید؟ از نوشتن چه هدفی را دنبال می کنید؟ آیا نتیجه ای از نوشتن های خود گرفته اید که همچنان می نویسید؟

اولین پرسش شما سه پرسش توأمان دارد. یک این که با چه فلسفه ی ذهنی می نویسم؟ من می نویسم بخاطر این که اگرننویسم باید به بخش وسیعی از استعداد انسانی خود پشت کنم. و باید به این پرسش بزرگ پاسخ بدهم که: اگر می خواهی ننویسی، پس چرا خودت را انسان می نامی؟

خب خیلی ها که نویسنده اند و در این اوضاع نمی نویسند مگر از حوزه ی انسانیت خود خروج کرده اند؟ اراده ی من از این پرسش، پارامتر یا فعل نوشتن نیست. این که مثلاً اگر نمی نوشتید سراغ چه کار دیگری باید می رفتید.

می دانم قصد شما از طرح این پرسش، به ذات نویسندگی مربوط است. این که من آیا اساساً خود را نویسنده می دانم یا نه؟ با تعریفی که از نویسنده و نویسندگی داریم؟ یا اگر نویسنده ام چرا پرخطرترین وجه اجتماعی و سیاسیِ آن را برگزیده ام. آنهم در جامعه ای که بهادادن به افکار عمومی در تلاطم فریب افکار عمومی از ریخت افتاده. یا چرا به نگارش داستان و رُمان روی نمی برم؟ و چرا در این چند سال اخیر قلم خود را به وادی پرآشوبی برده ام که یک نویسنده معمولاً از ورود بدان پرهیز می کند؟ نویسندگان به وضعیت آرام و امنی محتاجند تا با ورود به غوغای درون خویش، نسبتی با غوغای بیرون برقرار کنند.

چه خوب شد که ازنوشتن رُمان گفتید. راستی هیچ به این فکر افتاده اید که رمان بنویسید. شنیده ام یا یکجایی خوانده ام که در زمینه ی ادبیات کودک و نوجوان کارهایی منتشرکرده اید. یا حتی داستانهایی برای بزرگسالان نوشته اید.

من اتفاقاً در زندان نوشتن یک رُمان را شروع کردم. که البته هنوز به پایان نرسیده. ابتدا می خواستم فیلمنامه ای بنویسم. مقدماتش را نیز فراهم آوردم. مقدمات که می گویم شما همه را در عزم جزم معنا کنید. مصمم شدم که بنویسم. چه؟ یک فیلمنامه. درباره ی چه؟ اینش مهم نبود. مهم این بود که من باید چیزی می نوشتم که در بیرون زندان بشود به فیلم یا سریال تبدیلش کرد. اما بلافاصله منصرف شدم. شاید بپرسید چرا؟ با یک پرسش از خودم و پاسخی که به خودم دادم از خیر نگارش آن فیلمنامه گذشتم. از خودم پرسیدم: این فیلم یا سریال قرار است کجا کار و از کجا پخش شود؟ معلوم است: داخل کشور. و از تلویزیون و سینماها. پس باید من تمام محدودیت های رایج فیلمنامه نویسان را مثل دیوارهای بتنی در اطراف خودم بالا می بردم. هم در گفتگوها و هم حادثه ها و هم در منطق روایی داستان.

بهتر بگویم: من باید میز ممیزی وزارت ارشاد و افق خاک آلود صداوسیما را می کشاندم و می بردم داخل سلول خود و بندبند قوانین و بخشنامه های نوشته و نانوشته ی آنها را در فیلمنامه ی خویش لحاظ می کردم و در متن یک خودسانسوریِ چندش آور به خلق آن فیلمنامه پا می فشردم. بدیهی است که این خودش یک جور زندان مضاعف بود برای من. و البته تحمل نشدنی. این شد که از خیرش گذشتم. حتی به خودم گفتم بنویس و با اسم مستعار بده به یک جا و تصویبش کن. این را هم نپسندیدم. تجربه ی این کار را داشتم. این بن بست راهی به جایی نداشت. در همین شرایط بعد انتخابات سال ۸۸ من فیلمنامه ای نوشتم و با اسم مستعار به سیما فیلم دادم. سر ضرب تصویب شد. راجع به شخصیت یک بسیجی خوب بود. از آن بسیجی هایی که با این بسیجی های رایج فعلی فرق می کند. بسیجی من از جنس همت ها و باکری ها بود. یک بسیجی در متن یک اجتماع شلوغ. مقدمات ساخت آن هم فراهم شد. اما به محض این که اخلاقاً موضوع را با مدیر مربوطه در میان گذاردم و به وی گفتم که این اسم مستعار اسم من است، و آن مدیر با مدیران بالاتر و مدیر ارشد سیما فیلم صحبت کرد، بلافاصله فیلمنامه ی تصویب شده و آماده ی کار از مدار تولید بیرون کشیده شد. حتی حاضر شدم آن را در اختیار یکی دیگر قرار دهم تا او بسازد و هیچ اسمی از من در کار نباشد. نپذیرفتند. این نشان می داد که مدیرسیما فیلم چه فشاری را باید تحمل می کرد. و اساساَ او چرا باید این فشار را تحمل کند؟ این شد که با یک "نه" خیال خود را راحت کردند و برای همیشه عذر مرا خواستند. که: این طرفها آفتابی نشو. چه با اسم خودت چه با اسم مستعار.

نوشتن رُمان هم ازهمین محدودیت ها در رنج است که.

بله. به آن هم خواهم پرداخت. منتها این را بگویم که من راه خروج از این محدودیت ها را پیدا کردم. پس من در زندان از خیر نگارش فیلمنامه درگذشتم و خیلی زود به سمت نگارش یک رمان واقعی با مختصاتی که خودم را سانسور نکنم روی بردم. چیزی که بر قلم من محدودیتی تحمیل نکند. در همه ی این احوال نیز، نگارش نامه به رهبری از داخل زندان، و نامه به رییس قوه ی قضاییه، و نامه به مردم، و نوشته های مستقل، و نگارش مجموعه ی "گلها و سیم خاردارها" که به معرفی برخی از گلهای داخل زندان می پردازد، فراموشم نشد. در همان اوضاع و احوال بود که محکم نشستم به نوشتن یک رُمان تمام عیار.

احتمالاً این رمان قابل چاپ نیست.

نباشد. راستش را بخواهید من اصلاً به چاپ آن فکر نکردم. اصل نوشتن برایم مهم بود. شاید باور نکنید این دومین باری بود که من لذت نگارش بدون واهمه و بدون خودسانسوری را تجربه می کردم. بار اولش به نگارش یک فیلمنامه مربوط بود که پسرم اباذر از من خواست فلان خاطره کودکی را با تجسم این که ماجرا در یکی ازشهرها و روستاهای آمریکا اتفاق افتاده بنویسم. نوشتم. بی این که دچار نگرانی از خط ونشان های آزاردهنده و گاه طنزگونه ی ارشاد و صداوسیما شوم.

اشاره ای به محتوای آن فیلمنامه می کنید؟

من چهارپنج ساله بودم که در روستای زادگاه من شایع شد در همین پنجشنبه ای که در راه است دنیا به آخر می رسد. و آن روز مثلاً سه شنبه بود. شیوع این خبر در روستایی که شاکله اش بر اختلاف و دو دستگی و دعواها و زد و خوردهای طایفگی بود، غوغایی به راه انداخت. مردم دو طایفه، در جوار یک قیامت عنقریب تصمیم گرفتند صبح پنجشنبه به امامزاده ی روستا که یک کیلومتر از آبادی دور بود بروند. و ساعت شروع قیامت را در امامزاده باشند. این اجتماع شورانگیز و حلالیت طلبی های ناگزیر آنهم در امامزاده ای دور از آبادی فرصت مغتنمی بود برای دزدان و شایع کنندگان این خبر و روبیدن اموال مردمی که از دیوار جهل بالا رفته بودند و خود آن را کمال عقل تفسیر می فرمودند.

من این حادثه را به یکی از روستاهای تگزاس بردم. در این روستا تکدرختی مقدس وجود دارد. و شایع می شود که مسیح قرار است در فلان روز از پس آن درخت ظهور کند. غوغایی درمی افتد. مردمان از هر کجای آمریکا به شوق تماشای آن لحظه ی تکرارنشدنی به آن روستا هجوم می برند. در این روستا نیز همان اختلافات رایج برقرار است. و همان سرنوشت نیز چشم به راه مردم آن روستای هشتاد سال پیش تگزاس. این فیلمنامه را بی هیچ محدودیتی و با ظرافت های خاص مبتنی بر فرهنگ مردمان آن سال های تگزاس نوشتم و دادم ترجمه اش کردند. اسمش را هم گذاردم: تکدرخت مسیح.

خواستم برای دومین بار این لذت را مزه مزه کرده باشم. به خودم گفتم: این رُمان را بنویس برای دل خودت. نه برای این که به همین زودی ها چاپ شود. البته منظور من از کنار گذاردن محدودیت در نگارش یک رُمان، و به هیچ گرفتن ممیزی های حکومتی، به این نیست که من به حوزه های سخیف و سطحی ورود کرده باشم. بدیهی است که فردی با معتقدات مسلمانی من بهنگام خروج از این محدودیت ها به آغوش هرزگی در نمی افتد.

من نوشتن آن رُمان را در زندان شروع کردم. یک سوم آن را که هفتصد صفحه ای می شود نوشتم. که مابقی آن مانده. و اتمام آن به همان وضعیت امن درونی من محتاج است. این وضعیت مورد نظر من به این نیست که مرا دغدغه ی آب و نان نباشد. نه، بلکه مرادم از تأکید بر این وضعیت مناسب، رسیدن به یک آرامش درونی است. به یک قرار. به یک ضرورت که دست شما را از نوشتن هر چیز دیگر باز بدارد و به نوشتن همان رُمان ترغیب کند. یکجور اولویت بندی در این که اکنون چه بنویسید و بعد از این چه؟ باورکنید من در همین مرحله ی اولویت بندی، بشکلی ظالمانه یقه ی خودم را گرفتم و خودم را بر سر ضرورت های اجتماعی نشاندم. که: کارهای شخصی و تمایلات شخصی ات را رها کن و بچسب به درد و داغ جاری مردم. مردمی که معترض اند و بابت این اعتراض شان هم دارند بها می پردازند. این شد که نوشتن مابقی رمان مرتب به ورطه ی تعویق افتاد.

راستی شما جزو مؤسسین انجمن قلم نبودید؟

چرا. ما سی نفر بودیم که این انجمن را تأسیس کردیم. من یک چند دوره ای هم به عضویت هیات مدیره ی انجمن قلم انتخاب شدم. جریان پایان کارخودم را دراین انجمن خواهم گفت. اما پیش از آن اجازه بدهید بگویم که من در زندان با تماشای آثار دوستان نویسنده ای که یک زمان در کنار هم به نوشتن می اندیشیدیم و با هم تشکیلات کوچکی به اسم همان "انجمن قلم" تأسیس کرده بودیم، مرتب به خودم می گفتم: تو هم می توانستی جوری بنویسی که به کسی برنخورد. می توانستی نوشته هایت را بچاپ برسانی. می توانستی نویسنده ی محض باشی. اما متعمدانه بر این گرایش درونی ام پای کوفتم.

شما چند جلد کتاب چاپ شده دارید؟

پانزده جلد. که عمدتاً داستان اند. بجز دو فیلمنامه و چهارجلد منتخب نوشته های انتقادی ام…… از این مرحله نتوانستم عبور کنم. دیدم خود این فکر که: بنویسم برای چاپ شدن، خودش یکجور محدودیت را آنهم در زندان به من تحمیل می کند. پس نوشتن برای چاپ شدن را و اساساً نوشتن رُمان را وانهادم و نوشتن از بند بند اعتراض مردمِ معترض را برگزیدم. به مخاطرات جاری این راه نیز اصلاً نیاندیشیدم. مخاطراتی که هم در کمین خودم بود و هم سر راه خانواده ام. من شنیده بودم که دستگاه اطلاعات ما اگر بخواهد حتی یک پیغمبرخدا را به خاک مذلت بنشاند این استعداد را دارد.

اجازه بدهید از نامه ی نخست محمد نوری زاد به رهبری شروع کنیم. عکس العمل دوستانتان چه بود؟ کسانی که ناگهان قلم شیفته ی نوری زاد را حالا منتقدانه می یافتند.

بعد از وقایع انتخابات سال هشتاد و هشت، اوضاع قمر در عقرب شد. یعنی آن چهره ی مخفی و بزک کرده ی نظام رخ نمود. بسیجی ای که قرار بود فدایی مردم باشد، قمه به دست و زنجیر به دست به جان مردم و به جان اموال مردم افتاد. و پاسداری که برای در خدمت مردم بودن و برای صیانت از شایستگی ها و حاجت های انقلاب تأسیس شده بود و در عرصه ی هشت سال جنگ و دفاع به باور مردم راه یافته بود، حالا برای صیانت از یک جریان غارتگر به میدان آمد و کلت کمرش را واگشود و به طرف مردم شلیک کرد. اولین نامه را که به رهبر نوشتم، بی حضور من، مرا از همان انجمن قلم اخراج کردند.

یادم هست یکی از دوستان وساطت کرد تا یک جلسه ی توجیهی در انجمن قلم تشکیل شود و به من مثلاً فرصت بازگشت داده شود. آن جلسه تشکیل شد. رییس جلسه که از دوستان هم طیف بود به من گفت: تو با نگارش این نامه، دل امام زمان را شکستی. و کلی از این حرف ها. و این که: اگر می خواهی به انجمن قلم برگردی، باید توبه کنی. به رییس جلسه گفتم: شما که می فرمایید من با نگارش این نامه دل امام زمان را شکسته ام آیا از امام زمان دستخط دارید؟ و گفتم: این شما هستید که باید توبه کنید. بخاطر خون ها و ظلم هایی که به چشم خود دیده اید و سکوت کرده اید. و گفتم: قلمی که نخواهد و نتواند واقعیت های جامعه را ببیند، هیزمی است که به کار سوختن می خورد. به حاضرین جلسه گفتم: شماها به گوش خود شنیده اید که در کهریزک چه شده و چه روی داده و دارید سکوت می کنید. و گفتم: اگر به فرزندان شما تجاوز شده بود آیا باز همین جور دامن بر می کشیدید؟ و با همین چند جمله برای همیشه از آن انجمن بیرون زدم.

سایر دوستان چه؟

با همان اولین نامه به رهبری، همه ی دوستان قدیم از من روی برگرداندند. و همزمان همه ی درها به روی من بسته شد. سومین نامه را که نوشتم، در زندان به رویم وا شد. هیچوقت یادم نمی رود احساس آن روزی را که مرا تحت الحفظ به سمت زندان اوین می بردند. احساس کسی را داشتم که دارد تقاص سالها بی خبری خود را می پردازد. شاید باور نکنید که من آن روز روی زمین نبودم. بلکه روی ابرها راه می رفتم. چون خدا را سپاس می گفتم که عقوبت مرا از همین دنیا شروع کرده. عذاب هایی که من در زندان اوین دیدم و خانواده ام در بیرون زندان متحمل شدند، ذره ای از تقاص همراهی من با حکومت و نظامی بود که حالا آشکارا دستش به خون بی گناهان آلوده شده بود. و تقاص سالها بی خبری ام.

شما در زندان همچنان نوشتید و نوشتید و نوشتید. در حالی که بخاطر همین نوشتن ها به زندان رفته بودید. و نباید می نوشتید. کما این که اغلب زندانیان نیز نمی نویسند. ترجیح می دهند دوره ی زندانشان سپری شود و بیرون بیایند.

در زندان و در سلول های انفرادی، نوشتن می تواند بهترین مسکن برای یک زندانی بهم ریخته باشد. اما بازجوها و روال جاری زندان، این تسکین را از زندانی دریغ می کنند. و من برای داشتن قلم و کاغذ بی تاب بودم. یادم هست روزهای تلخ بازجویی و هتاکی ها و ضرب و شتم های من بود. می خواستند من به زانو دربیافتم و توبه نامه بنویسم و تقاضای عفو کنم و در یک مصاحبه ی تلویزیونی به همگان بگویم که: خطا کرده ام. بگویم: از من درگذرید. مقاومت من اما، باعث عصبیت بازجوی اصلی من شد. کار به تنگناهای انسانی درافتاد. او بی ادب و بی سواد بود. و من، یک اسیر. چه می توانستم بکنم؟ یک روز که مرا اززندان و حبس سه چهار ساله می ترسانید، به وی گفتم: بگذار حرف آخرم را بزنم: چند بسته کاغذ به من بدهید و چند تا خودکار. بروید و سه چهارسال بعد بیایید و درسلول را بازکنید.

بازجوی بی ادب و بی سواد من آنقدربه من کاغذ و قلم نداد تا این که یک روز ازخودش یک قلم "کش" رفتم. آن را در آستینم گذاردم و به سلول بردم. پشت به دریچه ی کوچک سلول نشستم و سرخودکار را از آستین خود بیرون کشیدم. و آن را تا جلوی صورتم بالا بردم و بوییدم و بوسیدم. شاید باورنکنید که من یک ساعت تمام به آن خودکار نگاه می کردم و سیر نمی شدم. به خدا آفرین می گفتم که در قرآنش به قلم سوگند یاد کرده. و به قلم می گفتم: تو عجب لیاقتی داری که خدا تو را از میان سایر پدیده ها برگزیده وبه جان تو سوگند خورده. و به آنچه که می نویسی تأکید ورزیده. حالا به کاغذ نیازم بود. قلم پیدا شده بود اما من روی چه می نوشتم؟ به ما همراه غذا گاه دوغ نیز می دادند. از این دوغ های پاکتی. این پاکت ها را با دقت پاره می کردم و با دقت بیشتر، ضخامت ورق مقوایی آن را از میان می گشودم. یک وسعت کوچکی از کاغذ کاهی پیدا می شد. به قدر کف دست. روی آنها می نوشتم. "نجواهای محمد نوری زاد در زندان اوین" محصول همان نوشتن های من روی پاکت دوغ است.

و بعد دانستم روی دستمال کاغذی نیز می توانم بنویسم. از نگهبانان روزی سه برگ دستمال کاغذی می گرفتم. این سه برگ را که از هم وا می گشودم، می شد شش صفحه. من روزی شش صفحه کاغذ داشتم. نامه ی چهارم من به رهبری که از داخل زندان بیرون داده شد، روی دستمال کاغذی نوشته شده بود. اتفاقاً همین را به بازجویم گفتم. ترس و واهمه ای نداشتم. به او گفتم من یک نامه ای به رهبر نوشته ام که به همین زودی ها منتشر می شود. پرسید چطور آن را بیرون داده ای؟ گفتم یک روز که مرا با چشمان بسته به بهداری زندان برده بودند و در کنار زندانیان دیگر رو به دیوار ایستاندند، آن را در جیب یک جوان انداختم که با صدای آرام می گفت به زودی آزاد می شود.

من می توانستم در آن روزهای پر از هول و هراس، به نوشتن هر چیزی که به من تسکین بدهد روی ببرم. مثل رُمان "سلام آتابای" که مواد خام آن را از مدت ها پیش در ذهن آماده کرده بودم. یک رمان در امتداد حسرت های یک انقلاب متفاوت. یا بهتر بگویم: رمانی که اگر می نوشتم، وقتم را پرکرده بودم و به بازجوهای خود می فهماندم که من هنوز دل در گرو امثال آنها دارم و یک تخفیفی ازشان می گرفتم. رمانی که اطمینان دارم هرچه هم که خوب و فنی نوشته می شد، به تف لعنت نمی ارزید.

من اما بهترین تسکین را شنا کردن درجهت مخالف رودخانه اوین یافتم. این که از چیزهایی بنویسم که مرا بخاطر آنها به زندان انداخته اند. مگر می شود؟ این که تکرار جرم محسوب می شود. بشود. من مگر جرم خودم را قبول دارم که از تکرار آن بهراسم؟ و نوشتم. نامه پنجم محمد نوری زاد از زندان اوین به رهبری. و بعد نامه ی ششم را از بیرون نوشتم. نامه ی ششم را که نوشتم بلافاصله مرا به زندان بازگرداندند. یک روز دادستان تهران به داخل سلول من آمد و گفت: ما تو را آزاد کرده بودیم. به شرط این که ننویسی. اما تو گازش را گرفتی و بازرفتی اول خط. نامه ی هفتم به رهبری را از داخل زندان نوشتم. اینها همه اش تکرار جرم محسوب می شد. چرا که من اعتراض مردم معترض را به رهبر متذکر می شدم. و این باز گفتِ اعتراض ها ازنگاه بازجوها و قاضیان گوش بفرمان، جرم بود. و تکرار آنها جرمی دیگر. و باز نامه ی هشتم از داخل زندان. تکرار جرم یعنی چه؟

داستان آن رُمانی که هفتصد صفحه ی اولش را نوشتید چیست؟

شخصیت محوری آن، یک بازجوی وزارت اطلاعات است. بر خلاف بازجوهای هیولاگون، این بازجو، جزو خوبان است. و نمی خواهد همه ی هویت انسانی اش را قربانی نظامی بکند که داستان حفظ آن را دیگران با دزدی ها و قتل و غارت هایشان تعریف وتجویزمی کنند.


 


وزیر نیرو از زیان‌ده بودن اکثر شرکتهای توزیع برق استانی کشور و احتمال انتقال زیان این شرکتها به توانیر خبر داد و اعلام کرد که وزارت نیرو لیست ۴۶ نیروگاه برای واگذاری را به سازمان خصوصی سازی ارسال کرده است.

نامجو در گفت و گو با خبرگزاری مهر، با بیان اینکه دولت برای واگذاری شرکتهای توزیع برق برنامه ویژه‌ای را در دستور کار قرار داده است، تصریح کرد: در حال حاضر اکثر شرکتهای توزیع برق استانی جز شرکتهای زیان ده کشور هستند.

وی با اذعان به اینکه اگر در شرایط فعلی شرکتهای توزیع برق به هیات عالی واگذاری معرفی شوند امکان خصوصی سازی این شرکتها فراهم نیست، اظهار داشت: بر این اساس قرار است زیان انباشته شرکتهای توزیع برق به دولت منتقل شود.

این وزیر دولت احمدی نژاد از فاصله قیمت تکلیفی برق و قیمت واقعی این حامل انرژی به عنوان یک چالش دیگر در وگذاری شرکتهای توزیع برق یاد کرد و افزود: قرار است به زودی مصوبه ای توسط دولت ابلاغ شود که در صورت ابلاغ آن، زیان انباشته شرکتهای توزیع برق به توانیر منتقل خواهد شد.

وی با تاکید بر اینکه با ابلاغ این مصوبه امکان واگذاری شرکتهای توزیع برق سراسر کشور در سال ۱۳۹۱ وجود دارد، در خصوص واگذاری برخی از نیروگاهها به بخش خصوصی، توضیح داد: تاکنون وزارت نیرو لیست ۴۶ نیروگاه قابل واگذاری را به سازمان خصوصی سازی ارائه کرده است و این ۴۶ نیروگاه برق توسط سازمان خصوصی سازی تعیین تکلیف خواهد شد.

نامجو پیش از این هم از دستور رئیس دولت برای فروش نیروگاه‌ها به بانکها خبر داده و تاکید کرده بود: بانکها با استفاده از قیمت نیروگا‌هها، مطالبات پیمانکاران خرد را پرداخت می‌کنند.

بهزاد، معاون وی در امور برق و انرژِی، نیز خبر داده که هیات دولت مقرر کرده است که زیان شرکتهای توزیع برق به توانیر منتقل شود. وی همچنین اعلام کرده که در حال حاضر مراحل نهایی واگذاری شرکتهای توزیع نیرو در حال انجام است.

این در حالی است که کمیسیون ویژه نظارت و پیگیری اصل ۴۴ مجلس نهایی نشدن نحوه ثبت سوخت به نرخ آزاد در نیروگاهها، وجود طرحهای توسعه‌ای در برخی از نیروگاهها و عدم تمایل متقاضیان و خریداران برای انجام طرحهای توسعه‌ای، مشکلات نقدینگی صنعت برق و افزایش مطالبات پیمانکاران و در نتیجه بروز مشکلاتی در روند اجرایی نیروگاهها را از مهمترین مشکلات عدم واگذاری کامل نیروگاهها اعلام کرده بود.

سال گذشته، محمد حاج رسولی‌ها، مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، خبر داده بود که دولت قصد دارد بخشی از بدهی خود به پیمانکاران آب را از راه فروش اموال منقول و غیر منقول وزارت نیرو پرداخت می‌کند. اتفاقی که به نظر می رسد چیزی شبیه آن در حوزه برق نیز در حال رخ دادن است.

این در حالی است که پیش‌تر منابع خبری از بدهی بیش از هزار میلیارد دلاری دولت به شرکت‌های خصوصی تولید کننده برق گزارش داده بودند و علی‌اصغر آریانی‌پور، دبیر سندیکای تولیدکنندگان برق خصوصی،گفته بود که تولید برق به دلیل عدم پرداخت این بدهی با خطر توقف و ورشکستگی سرمایه‌گذاران روبه‌رو شده است.

علاوه بر این، اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در بیش از یک سال گذشته نیز موجب بدهکاری بیشتر دولت به بخش تولید و صنعت شده است و مشخص نیست هزاران میلیارد تومان یارانه بخش تولید به چه کسانی پرداخت شده است.


 


در حالی که دبیر انجمن صنایع لبنی از افزایش قیمت شیر خام از ۶۳۰ تومان به ۸۰۰ تومان خبر می دهد، خبرگزاری فارس گزارش داد که “قیمت شیر پاستوریزه با بسته بندی کیسه ای که باید ۷۵۰ تا ۸۵۰ تومان عرضه شود در یک برند خاص به قیمت ۱۲۵۰ تومان عرضه شده است.”

بر اساس این گزارش، قیمت برخی برندهای محصولات لبنی با افزایش قیمت غیر منطقی مواجه بوده است. این در حالیست که این محصولات در سال گذشته سه بار دستخوش تعیین و افزایش قیمت شده بودند.

رضا باکری، دبیر انجمن صنایع لبنی، صبح امروز به ایلنا گفته بود که “دامداران اعلام کرده‌اند که از فروردین ماه امسال حاضر به عرضه شیر خام با نرخ مصوب ۶۳۰ تومان نبوده و فروش خود را با نرخ ۸۰۰ تومان تسویه خواهند کرد.”

به گفته‌ی او، “دامداران در اواخر سال گذشته و در اسفند ماه، شیر را با نرخ ۷۳۰ تومان به کارخانجات می‌فروختند. این مسئله به نوبه خود بر هزینه تمام شده واحدهای لبنی به شدت تاثیر گذاشت. اما دامداران اعلام کرده‌اند از فروردین ماه امسال شیر خام را با نرخی کمتر از ۸۰۰ تومان عرضه نخواهند کرد.”

باکری با پیش بینی اینکه از اردیبهشت ماه افزایش قیمت شیر خام و محصولات لبنی اجرایی شود، از مسئولان سازمان دولتی حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان خواست “اجازه دهند نرخ محصولات لبنی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شود.”

وی همچنین خاطرنشان کرد که “با افزایش نرخ شیر خام به ۸۰۰ تومان که احتمالا به زودی اعمال شود، قیمت محصولات لبنی نیز باید نزدیک به ۱۰ درصد افزایش یابد.”


 


مجموعه تاریخی تخت جمشید که به علت جاری شدن آب در فضای این مجموعه منحصربه‌فرد تاریخی دچار آلودگی شده بود، لایروبی می‌شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میراث آریا، مسعود علویان‌صدر، معاون میراث فرهنگی کشور از ادامه روند لایروبی مجموعه تخت جمشید خبر داد و گفت: بخش عمده‌ای از‌ آب‌های جمع شده در خزانه تخت جمشید که از کوه‌های اطراف روانه این فضای تاریخی می‌شد با زهکشی در پایین کوه به مسیرهای دیگری هدایت شدند و لایروبی تخت جمشید ادامه دارد.

بنابر اعلام علویان، با انجام زهکشی در دامنه کوه، آب‌های سایر مناطق به مجموعه وارد نمی‌شود و تنها آب باران به خزانه می‌ریزد که به محض جمع شدن آب نیز پمپ‌های سیار برای دفع این آب‌ها از خزانه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی با بیان این که فضاهای نیازمند لایروبی کانال‌هایی باستانی هستند که باید به روش لایه‌برداری لایروبی شوند و در سال‌های گذشته چندین دوره لایروبی و حفاری در این کانال‌ها انجام شده است، گفت: فرآیند لایروبی فرآیندی زمان‌بر است و ۳ سال دیگر فرصت برای اتمام لایروبی کانال‌های تخت جمشید مورد نیاز است.

معاون میراث فرهنگی کشور در ادامه، اطلاعات نهفته در این کانال‌ها را بسیار ارزشمند دانست و تصریح کرد: خوشبختانه اقدامات خوبی در تخت جمشید صورت گرفته و با انجام ۳ یا ۴ دوره دیگر، طی ۳ سال آینده لایروبی در کانال‌ها به پایان می‌رسد و باید در این زمینه دقت لازم را برای آسیب نرسیدن به بنای تخت جمشید رعایت کرد که همین موضوع اجرای طرح را طولانی تر می‌کند.

به گفته علویان‌صدر این اقدامات در راستای حفاظت از محوطه باستانی تخت جمشید و همچنین رونق یافتن گردشگری و افزایش تعداد بازدیدکنندگان این محوطه صورت گرفته است.

مسعود رضایی‌منفرد، مدیر داخلی پایگاه تخت جمشید نیز در این باره گفت: در فضای زیرین بخش اعظمی از تخت جمشید کانا‌ل‌های دفع آب‌های سطحی ایجاد شده و در خزانه که پایین‌ترین قسمت تخت جمشید است کانال‌های دفع آب وجود ندارد.

وی با بیان این که تعبیه نشدن کانال در زیر خزانه منجر به جمع شدن آب باران می‌شد، افزود: برای رفع این مشکل لایروبی کانال‌های اطراف خزانه در سال ۸۴ آغاز شد و در سال ۹۰ گزارش و برنامه ادامه حفاری باستان‌شناسی در کانال‌های زیرزمینی تخت جمشید برای اخذ مجوز و تأمین اعتبار لازم به پژوهشکده باستان‌شناسی ارسال شدو براساس برنامه قبلی، ادامه این طرح در سال ۹۱ اجرا می‌شود.

مدیر داخلی پایگاه تخت جمشید با بیان این که کف اصلی خزانه سندی باستانی است و نمی‌توان در آن مداخله کرد، افزود: با زهکشی در اطراف کوه و قرار دادن پمپ در خزانه، پروژه سرعت بخشی برای دفع آب‌های سطحی به طور کامل انجام شده و لایه‌برداری و لایروبی ۶۰۰ متر از کانال‌های زیرزمینی دفع آب‌های سطحی تخت جمشید نیز انجام شده است.


 


در حالی که یارانه های مقرر امروز به حساب مردم واریز نشده بود، رییس مجلس درباره اجرای فاز دوم قانون یارانه‌‌ها ‌به رهبری نامه نوشت.

در اولین روزپس از تعطیلات نوروزی هیات دولت خبر از اجرای فاز دوم یارانه ها داد. این در حالی بود که مجلس مصوب کرده دولت در فروردین و اردیبشهت نمی تواند فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها را اجرا کند.

این اقدام دولت با واکنش شدید نمایندگان مجلس رو به رو شد.

علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اقدام دولت در اجرای فاز دوم یارانه ها را مغایر نص صریح قانون دانسته و نسبت به تبعات اقتصادی آن به دولت هشدار داده است.

خبرنگاران پارلمانی صبح امروز از نامه رییس مجلس به رهبری خبر دادند. اما از محتوای این نامه اطلاعی در دست نیست.

لاریجانی در اولین نطق پیش از دستور مجلس با انتقاد از عدم اجرای دقیق قانون هدفمند کردن یارانه ها که به تولید ضربه زده است، تامل مجلس برای اجرای فاز دوم این قانون را به همین دلیل دانست و افزود: باید با کارهای کارشناسانه دغدغه افزایش تورم و رکود تولید مرتفع شود. این در حالی است که اقدام جدید دولت جدای اینکه برخلاف قانون مصوب مجلس است، کمکی به حل مشکل تورم و بیکاری و رونق تولید و فضای کسب وکار نمیکند و افق روشنی را تصویر نمیکند.

به گفته وی، اگر این اقدام دولت کمکی به حل مشکلات موجود می کرد مجلس هم با آن همراهی مینمود اما با این وضعیت مجلس نمی تواند با طرحهای غیرکارشناسی که توفان تورم ایجاد میکند همراهی کند.

صبح امروز نیز در واکنش به اقدام دولت در افزایش یارانه های نقدی، رییس کمیسیون ویژه اصل ۴۴ قانون اساسی پنج تخلف دولت در اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها در زمینه تامین منابع مالی، مغایرت با قوانین بودجه، هدفمندی یارانه‌ها، تنخواه یک دوازدهم و استفساریه مجلس را تشریح کرد.

حمیدرضا فولادگر اظهار داشت: اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در مقطع کنونی غیرقانونی است زیرا هنوز افزایش قیمتی صورت نگرفته و منبعی برای افزایش یارانه‌های نقدی وجود ندارد به همین دلیل هم مازاد یارانه‌های نقدی به صورت عملیات بانکی منتقل شده و هنوز قابل برداشت نیست.

یارانه ها واریز نشد

مدیر عامل سازمان هدفمندی یارانه ها گفته است که یارانه‌های نقدی مرحله چهاردهم پنج شنبه ۱۷ فروردین به حساب سرپرستان خانوار واریز می شود و از همان روز قابل برداشت است.

میزان یارانه‌های نقدی برای هر نفر ۴۵ هزار و پانصد تومان است.

پیش از این قرار بود یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی مربوط به فروردین ماه سالجاری بامداد امروز سه شنبه به حساب سرپرستان خانوار واریز شود که انجام نشده است.


 



 


در حالی که قرار بود امروز آریا آرام نژاد برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان بازگردد، با دستور مراجع قضایی مرخصی نوروزی وی به آزادی دائم تبدیل شد.

به گزارش رسیده به کلمه، این هنرمند سبز که یک روز پیش از عید نوروز برای مرخصی دو هفته ای آزاد شده بود، صبح امروز در حالی که قرار بود با پایان زمان مرخصی به زندان بابل بازگردد، آزاد شد.

آهنگهای صد سال دیگه، دلتنگی ، برای لمس آزادی و ترانه تلخ از جمله موارد اتهامی جدید این هنرمند جوان بود. دیدار با سید محمد خاتمی و مادر سهراب اعرابی هم یکی دیگر از موارد اتهامی آریا آرام نژاد بود که منجر به به نه ماه حبس تعزیری برای این جوان هنرمند شده بود.

آبان ماه جاری، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران با ورود به منزل این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کردند. این در حالی است که او در همین روز برای برای پیگیری پرونده خود در مرحله تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم ماموران، تازه از ساری برگشته بود.

دستگیری این فعال جنبش سبز با ضرب و شتم همراه بوده و ماموران در داخل منزل به آقای آرام نژاد دستبند زده بودند. آنها همچنین ضمن تفتیش منزل، بخشی از دست نوشته های آریا و مدارک کاری و همچنین کامپیوتر شخصی او را نیز توقیف کرده و با خود برده‌ بودند.

آریا آرام نژاد دو ماه پیش، از بند انفرادی بازداشتگاه شهید کچوئی اداره اطلاعات ساری به بند انفرادی زندان متی کلای شهرستان بابل منتقل شد.

آریا آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگ‌ساز نام‌آشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانه‌ای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.

او پس از گذراندن ۳۵ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند انفرادی زندانهای متی‌کلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و سپس در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.

آریا ارام نژاد در یادداشت بسیار کوتاه پس از آزادی از زندان نوشته بود:

وقتی مهر خروج از زندان را بر کف دستهایم کوبیدند،

هنوز باورم نمیشد که قرار است جهان را از پشت دیوار های بلند و سیمهای خاردار به نظاره بنشینم،

قدمهایم که به آزادی رسید گوئی تپشهای قلبم از ایستایی و رخوت به ریتم منظمی از آواز و حرکت مبدل شد و من همان هنگام تمام کینه هایم از روزهای سخت گذشته را با عشق به سرزمینم پاک کردم …

روزهایی که گذشت بسان پلی بود برای متفاوت دیدن خود، همنوعان و دنیای پر غوغایی که در آن روزگار می گذارانم.

ارادتمند مهربانی هایی هستم که از ورای قفس هماره و عمیق جانم را لبریز می کرد، که ندیدن و نبودن هرگز بهانه ای برای از یاد بردن نیست.


 


باز هم نوروزی آمد و سالی دیگر تحویل شد. خانه تکانی ها که تمام شد سفره های هفت سین پهن شدند و قرآن ها و آینه ها در این سو و شمعدانی ها و سبزه ی تازه سر از دانه بیرون آمده در سوی دیگر سفره نشستند و ماهی های قرمز در تنگ های بلور به نشانه ی حیات و زندگی به جست و خیز برخواستند.

مهمان ها آمدند و رفتند و خانه ها شلوغ و خلوت شدند و بشقاب های میوه، کاسه های آجیل و ظرف های شیرینی طبق یک رسم معمول هر ساله پر و خالی شدند و شور و صدا و شادی از هر پنجره ای که به امید نسیم بهاری باز شده بود بیرون جهید.

سالیان سال است که عمو نوروز می آید و ننه سرما می رود و سال های سال است که دید و بازدید عید نوروز پایه ی لاینفک هر عید است.

در این دید و بازدیدها اما حرف ها و قصه ها و ماجراها، سال به سال و خانه به خانه عوض می شوند. بعضی خاطره ها از این خانه به آن خانه و از این سال به سال دیگر کوچ می کنند و هر بار خواندنی تر و شنیدنی تر می شوند. خاطره های سالی که گذشت، ماجراهایی که در اتوبوس ها و تاکسی ها دیدیم، اخباری که در تلویزیون و مغازه شنیدیم، جریانات روز، مسائل اقتصادی، اتفاقات هنری، جامعه و هر چه که دیده و شنیده شده، در میهمانی ها جاری می شود.

گاه این خاطرات و دید و بازدیدها آنقدر جذاب و شنیدنی می شوند که در میهمانی بعدی نیز نقل می شود.

کلمه، امسال تصمیم گرفته در فراخوانی در این ماجراها با شما شریک شود. یادداشت ها، خاطره ها و گفتگوهای خانوادگی خود را از این گفتگوهای نوروزی با اقوام و آشنایان، اگر دوست داشتید که همه با هم بخوانیم به آدرس روابط عمومی سایت کلمه info@kaleme.com ارسال کرده و یا به صورت کامنت زیر همین خبر بگذارید تا پس از اماده سازی و تنظیم در سایت کلمه با نام شما و یا نام مستعار انتخابی تان منتشر شود.


 


از آنجایی که سازمان تامین اجتماعی ۳۳ میلیون نفر از جمعیت کشور را تحت حمایت دارد از مهم‌ترین وظایف مدیرعامل آن پیگیری ۳۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان تا پایان سال گذشته مرز بدهی دولت به تامین اجتماعی است.

حسن صادقی ـ معاون امور شهرستان‌های خانه کارگر، با بیان این‌که سازمان تامین اجتماعی دارای سه ضلع اقتصادی، بیمه‌ای و درمانی است، اظهار کرد: افرادی که به عنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی انتخاب می‌شوند باید دانش لازم را در این سه زمینه داشته باشند.

به گزارش ایسنا، صادقی با تاکید بر این که ما همیشه به دولت توصیه کرده‌ایم که در انتصاب مدیرعامل تامین اجتماعی درون گرا عمل کند نه برون گرا، گفت: دولت این امکان را دارد که از مدیران توانمندی که سال‌ها در بدنه خود سازمان تربیت شده‌اند به عنوام مدیرعامل سازمان استفاده کند.

این در حالی است که یک روز پیش از تعطیلات نوروز، سعید مرتضوی متهم پرونده کهریزک بعنوان مدیرعامل این سازمان منصوب شد. انتصابی که برخلاف خواست نمایندگان مجلس و اتحادیه های کارگری بود. احتمال دارد وزیر رفاه و کار برای این انتصاب استیضاح شود.

معاون امور شهرستان‌های خانه کارگر تصریح کرد:‌ توصیه دوم ما نیز به دولتمردان این است که سعی نکنند سازمان تامین اجتماعی را یک نهاد سیاسی کنند. این سازمان باید از هر نوع گرایش سیاسی به دور باشد.

وی با تاکید بر این‌که سازمان تامین اجتماعی ۳۳ میلیون نفر از جمعیت کشور را حمایت می‌کند، بیان کرد: در حالی که مدیرعامل این سازمان باید هدفی جز خدمت رسانی نداشته باشد متاسفانه در طی چند سال اخیر شاهد ایجاد نگرش سیاسی در درون این سازمان بوده‌ایم.

صادقی ادامه داد: سازمان باید ثبات مدیریتی داشته باشد تا بتواند کارآمدتر عمل‌کند. قبل از دولت اصلاحات ما با شکوفایی این سازمان مواجه شدیم و پس از آن سازمان به خصوص در سال‌های اخیر با افت شدیدی مواجه شده است.

وی با تاکید براین که امیدواریم آنچه صلاح تامین اجتماعی، کارگران و بازنشستگان است برای آن‌ها رخ دهد، بیان کرد: اگر دولت تعهدات خود را به سازمان پرداخت نکند، سال ۹۳، سال بحران تامین اجتماعی است.

صادقی افزود: ۳۱ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان تا پایان سال ۹۰ مرز بدهی دولت به تامین اجتماعی است و در حال حاضر از مهمترین وظایفی که مدیرعامل تامین اجتماعی باید داشته باشد دنبال کردن مطالبات صندوق از مدیران بخش دولتی است.

وی ادامه داد: همچنین پیگیری مطالبات صندوق از کارفرمایان بخش خصوصی که رقمی معادل ۱۳۰۰ میلیارد تومان است و صد میلیارد تومان بدهی مطبوعات دولتی و خصوصی به سازمان باید توسط مدیرعامل سازمان پیگیری شود.

معاون امور شهرستان‌های خانه کارگر گفت: مدیرعامل تامین اجتماعی باید تمامی این مطالبات پیگیری کند در غیر این صورت سال ۹۳ بدترین سال‌ها برای این سازمان‌ها می‌شود.


 


در حالی که ایران و امریکا زمان و مکان مذاکرات هسته ای را اعلام کرده اند، معاون وزیر امور خارجه روسیه، روز دوشنبه مدعی شد: هنوز «زمان و مکان» دور آینده مذاکرات هسته ای گروه ۱+۵ و ایران به طور «قطعی» مشخص نشده است.

به گزارش خبرگزاری روسی اینترفکس سرگئی ریابکوف گفته است که این نشست می تواند بین روزهای ۱۳ یا ۱۴ آوریل یا روز های بعدی آن برگزار شود. وی تصریح کرده است، این مذاکرات می بایست هرچه زودتر آغاز شود.

سرگئی ریابکوف گفته است: «شرایط خیلی پیچیده شده است و می تواند بدتر بشود. نمی توانیم بیش از این صبر کنیم. این مذاکرات به شدت مهم هستند.»

اظهارات سرگئی ریابکوف در واکنش به سخنان روز شنبه هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا مطرح شده که گفته بود، گروه ۱+ ۵ با ایران توافق کرده اند که دور بعدی گفت و گوها در مورد برنامه اتمی ایران بین روزهای ۱۳ و ۱۴ آوریل (۲۵ و ۲۶ فروردین) در استانبول انجام شود.

در همین زمینه، ویکتوریا نولند،سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا، روز دوشنبه گفته است، شش قدرت جهانی در خصوص زمان و مکان مذاکرات توافق کرده اند و این بر عهده ایران است که به پیشنهاد آنها پاسخ بدهد.

دیپلمات های اتحادیه اروپا نیز گفته اند به رغم سخنان هیلاری کلینتون، چگونکی این مذاکرات به طورکامل مورد تایید قرار نگرفته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه یک دیپلمات اورپایی که خواست نامش فاش نشود، گفته است: این مذاکرات قرار است اواخر روز ۱۳ (۲۵ فروردین ) آوریل آغاز و مذاکرات در روز ۱۴ متمرکز خواهد بود.

این دیپلمات همچنین گفته است که احتمالا مذاکرات در استانبول برگزار خواهد شد، ولی همه طرف ها هنوز در این خصوص موافقت نکرده اند.

علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، روز چهارشنبه نیز گفته بود که مذاکرات آتی ایران و گروه ۱+۵ روز ۲۵ فروردین (۱۳ آوریل) برگزار خواهد شد.

کشورهای آلمان، آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه، موسوم به گروه ۱+۵، در تلاشند تا از طریق گفت و گو ایران را به همکاری برای حل نگرانی های جامعه بین المللی در خصوص برنامه هسته ای این کشور ترغیب کنند.

آخرین دور مذاکرات ایران و گروه ۱+ ۵ و به میزبانی استانبول، بدون دستیابی به نتیجه ای در ژانویه سال ۲۰۱۱ انجام شد.

در همین حال، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، روز دوشنبه به شدت نسبت به حمله به ایران هشدار داد و گفت که حمله پیشگیرانه نقض قوانین بین المللی است.

آقای لاوروف که به ارمنستان سفر کرده همچنین گفته است، حمله به ایران ثبات منطقه را بر هم خواهد زد.


 


بدنبال دزدی فرمانده نیروی دریایی ارتش از اسارات ۱۳دزد دریایی توسط ناوگروه ارتش در سه هزار کیلومتری آب‌های ایران خبر داد.

کشتى حامل ۶۳ هزار تن شکر که از برزیل راهى ایران بود، روز دوشنبه در اقیانوس هند ربوده شد. این در حالی بود که هفته گذشته نیز یک فروند کشتی تجاری ایرانی در محدوده خلیج عدن (۳۵ مایلی شرق جزیره مسیره) مورد تهاجم قایق‌های دزدان دریایی قرار گرفت ولی دزدان دریایی متواری شدند.

به گزارش فارس، امیر حبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طی یک نشست خبری که صبح امروز در ستاد فرماندهی این نیرو برگزار شد، به عملکرد ناوگروه دریای ارتش در آب‌های آزاد اشاره کرد و گفت که در آخرین درگیری ناو‌گروه‌ ارتش ایران با دزدان دریایی که در سه هزار کیلومتری آب‌های ایران و در مدار ۷ درجه اقیانوس هند صورت گرفته بود، ۱۳ دزد دریایی اسیر و بازداشت شد‌ه‌اند.

وی همچنین گفت که ۱۳ دزد دریایی که به اسارت ارتش درآمده‌اند، هم‌اکنون در اختیار ارتش ایران و در حال انتقال به داخل خاک ایران هستند.

فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران درباره اقدام دزدان دریایی افزود: کشتی دزدیده شده توسط دزدان دریایی حامل ده‌ها تن کالا به مقصد ایران بود.

پیش از این امیر دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اسکورت نفتکش‌های ایرانی در آبهای آزاد در برابر حملات دزدان دریایی، تاکتیک این نیرو برای مقابله با حملات دزدان دریایی به کشتی‌ های تجاری و نفتکش‌ها را تشریح کرده بود.

دزدان دریایی در منطقه شاخ آفریقا تا مناطق ساحل شرقی کشور سومالی و کنیا، تا حوزه دریایی شمال جزیره ماداگاسکار را تا عمق ۴۵۰ مایلی دریا تحت نفوذ دارند.

از سوی دیگر مقصد نهایی دزدان دریایی پس از گروگان‌گیری کشتی‌ها، سواحل و بنادر کشور سومالی برای پناه‌ گرفتن است که بعد از هر گروگان‌ گیری، اقدام به دریافت باج ‌گیری و دریافت مبالغ بسیار بالایی می‌کنند.

دزدی دریایی در سومالی یک تهدید جدی علیه کشتی‌رانی بین‌المللی است که از زمان فاز دوم جنگ داخلی سومالی در دههٔ ۱۹۹۰ بوجودآمده است.

در حال حاضر انتقال حدود ۱۲ میلیون بشکه نفت خام کشورهای اوپک و غیر اوپک از مسیر تنگه باب ‌المندب و سواحل کشور سومالی به طرف قاره اروپا و امریکا، تردد بیش از ۴۰ درصد صادرات گاز مایع (LNG) قاره آسیا در منطقه نا امن تنگه باب المندب انجام می گیرد.

همچنین تردد سالانه بیش از ۶۵ هزار کشتی که عمدتا حامل کالاهای صادراتی و وارداتی هستند از مسیر مذکور مهمترین دلایل اهمیت امن بودن تنگه راهبردی باب المندب است. منطقه تهدید و خطر، حدود ۱٫۲ میلیون مایع مربع وسعت را دارد.

این درحالی است که در شرایط فعلی ظرفیت ناوگان کشتی های نفتکش ایران حدود ۱۰ میلیون و۷۰۰ هزار تن بوده که با این تعداد کشتی امکان جابه جایی سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون تن نفت خام و انواع فرآورده های نفتی وجود دارد.


 


مدیرعامل شرکت مخابرات ایران از تغییر نرخ مکالمات تلفن ثابت به همراه اول در برخی مناطق خاص در راستای اجرای طرح یکسان سازی کدهای استانی خبرداد و گفت: این افزایش نرخ مکالمات تحت هماهنگی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی انجام شده است.

صابر فیضی در گفتگو با مهر با اشاره به برنامه های مخابرات برای اجرای دو مصوبه تغییر نرخ مکالمات تلفنی در سال جدید که شامل مصوبه هیات دولت برای تغییر نرخ مکالمات در راستای اجرای طرح یکسان سازی کدهای استانی و نیز مصوبه شورای رقابت برای افزایش ۱۴ درصدی نرخ مکالمات تلفنی می شود، اظهار داشت: هیات دولت اجرای طرح یکسان سازی کدهای استانی را تصویب کرده و شرکت مخابرات ایران با هماهنگی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در حال انجام مقدمات اجرای این طرح است.

وی با بیان اینکه این طرح هم اکنون در تهران انجام شده است ادامه داد: در راستای اجرای طرح یکسان سازی کدهای شهرستانهای تهران نرخ تعرفه های مکالمات تلفن ثابت درون شهری و برون شهری افزایش یافته اما در برخی استانهای دیگر و تنها در برخی مناطق این استانها نرخ مکالمات تلفن ثابت به موبایل نیز تغییراتی داشته که اطلاعیه آن از سوی شرکت مخابرات منطقه مربوطه اعلام شده است.

مدیرعامل شرکت مخابرات ایران با بیان اینکه چنانچه تعرفه های مخابراتی در هر یک از استانهای کشور تغییر یابد به طور قطع از سوی شرکتهای مخابراتی اطلاع رسانی می شود، در پاسخ به این سوال مهر که آیا در مناطقی که اعلام کرده اید نرخ مکالمه تلفن ثابت به موبایل همراه اول از ۴۴۷ ریال به ۶۰۰ ریال افزایش یافته است؟ گفت: در هر منطقه ای که تغییراتی انجام شده باشد اطلاعیه های آن صادر شده است؛ برای مثال در فلاورجان اصفهان با مصوبه هیات دولت این اتفاق افتاده و آنجا تغییرات لازم داده شده است. به طور کل این تغییر نرخ از تلفن ثابت به همراه اول به صورت منطقه ای بوده و شامل تمامی مشترکان نمی شود.

وی با تاکید براینکه در تهران تنها تعرفه تلفن ثابت شهری و استانی به دلیل حذف کدهای شهرستانها تغییر یافته است، اضافه کرد: اما در مناطقی از کشور که بنا بوده در راستای هم کدی تعرفه های تماس با موبایل هم تغییر یابد اطلاع رسانی صورت گرفته است و در مابقی شهرها این موضوع هنوز قطعی نشده است و در حال بررسی هستیم و تا نهایی شدن این تصمیم نرخ مکالمات مانند گذشته محاسبه می شود.

فیضی با بیان اینکه برای اجرای طرح یکسان سازی کدهای سایر شهرستانها در حال بررسی هستیم در مورد اجرای مصوبه شورای رقابت مبنی بر افزایش ۱۴ درصدی نرخ مکالمات تلفنی نیز گفت: این مصوبه هنوز اجرایی نشده است و در حال هماهنگی و بررسی آن هستیم.


 


کلمه- سیدکاظم قمی

پیروزی چشمگیر خانم آنگ سان سوچی در انتخابات میان دوره ای برمه، درس های زیادی برای ما ایرانیان در بر دارد. مخاطب مهم ترین این درس ها، همراهان جنبش سبز هستند. سوچی که بیش از ۱۵ سال حبس خانگی را در کارنامه بلندبالای مبازات سیاسی خود برای مردم سالاری دارد، بار دیگر نشان داده که اگرچه در کشورهای استبداد زده ای مانند برمه، راه رسیدن به حاکمیت مردم از طریق مبارزات مدنی عاری از خشونت راهی طولانی است، اما ناممکن نیست. شاید هنگامی که خانم سوچی در پی انتخاباتی که پیروز آن حزب لیگ ملی دموکراسی برای برمه بود طی کودتای نظامی دستگیر و به حیس خانگی محکوم شد، به ذهن هیچکس خطور نمی کرد روزی فرا رسد که مقاومت و پایداری او و طرفدارانش، نظامیان را مجبور به پذیرش رأی مردم کند. سوچی بار دیگر به آزادیخواهان جهان یاد داد که مقاومت مدنی منفی نه به معنی دست شستن از مبارزه و تلاش، که به کارگیری شیوه های کم هزینه و پرفایده ای است که احقاق حقوق ملت ها را به هدفی دست یافتنی تبدیل می کند.

درس دیگر سوچی را باید اقتدارگرایان فرا گیرند. مبارزه مدنی عاری از خشونت، پایداری در فرایند فرسایشی است که خودکامگان را وا می دارد از توهم قدرت بیرون آمده و تن به تواضع در برابر واقعیت اقتدار رأی مردم دهند. مستبدان در این فرایند یاد می گیرند که از جایگاه فرعونی حاکمیت خود پایین آمده و در مقابل خواسته های شهروندانشان سر تعظیم فرود آورند. علیرغم تصور کودتاچیان در روزها و هفته های نخست پس از کودتا، کودتاهای انتخاباتی در هیچ جای دنیا دوام نیاورده است. این درسی است که خودکامگان خیلی دیر می آموزند، اما چاره ای جز پذیرش آن ندارند. هر چه از عمر چکمه سالاری حاکمان می گذرد، حنای های و هوی تبلیغاتی شان کم رنگ تر و هیمنه رعب و وحشت شان بیشتر در هم می شکند. کار به جایی می رسد که بجای حکومت وحشت بر مردم، این حکومت است که از مردم در وحشت به سر می برد. ضعف نظامی گری در جهانی که آگاهی ها از انحصار دولت ها بیرون آمده، آنان را وادار به پذیرش این واقعیت انکارناپذیر می کند که اگر قدرتی هست، از آن مردم است.

مخاطب درس سوم، خشونت طلبانی هستند که بدون توجه به واقعیت های عینی و قابل درک رفتارها و باورهای مردم، در پی براندازی نظام سیاسی و آلترناتیوسازی از طریق زنده کردن مرده های عرصه سیاست هستند. تجربه خیزش های آزادیخواهانه مردم منطقه ما بخوبی نشان داده که تغییر نابهنگام ساختار قدرت، راه را بر تحول بنیادین فرهنگ سیاسی شهروندان، که لازمه حاکمیت پایدار مردم سالاری است، می بندد. حمله نظامی قدرت های بیگانه یا برافروحتن آتش جنگ های داخلی، استقرار اراده مردم بر عرصه سیاست را بیش از آن به نعویق می اندازد که در وهله نخست تصور می شود. جنبش های اجتماعی به منزله دانشگاه های بزرگی هستند که شهروندان در آن به یادگیری و تمرین حقوق شهروندی خود می پردازند و تنها با اتکا به فارغ التحصیلان این دانشگاه است که می توان آینده ای درخشان و حرکت مستمر بسوی استقرار مردم سالاری را نوید داد.

جنبش سبز مردم ایران نیز در یک سال گذشته و در حالی که رهبرانش در حبس خانگی بوده اند، راه های مقاومت منفی را تجربه کرده است. عدم شرکت گسترده و انکارناپذیر اکثریت شهروندان در انتخابات ۱۲ اسفند، طعم شیرین نخستین تجربة این گونه مبارزه را به یکایک همراهان صبور و بااستقامت چشاند. دولتمردان اگرچه سعی کردند با استفاده از تبلیغات دروغی که به علت شتابزدگی و ناهماهنگی به آشفتگی در ارایه آمار مشارکت منجر شد ناکامی خود را در بسیج آراء کتمان کنند، اما تعدد رسانه ها و تأثیر هر چند بطئ اما شگفت انگیز شبکه های اجتماعی و تماس های رو در رو، واقعیت را چنان برملا کرد که حاکمیت مجبور شد با تمام قوا به میدان بیاید و با سخنرانی های متعدد بر دروغ بزرگ حکومت پافشاری کند. همراهان بزرگ جنبش سبز همه ما را به صیر و استقامت دعوت کرده اند و نهال امید را در دل های رنجدیده و داغدیده مردم این سرزمین، همچنان سبز نگه داشته اند. این پیروزی را باید به مردم برمه تبریک گفت و در انتظار شنیدن تبریک متقابل از سوی آنان ماند.


 


کسانی که به جبهه‌ها رفته‌اند و امام به آن‌ها اعتماد کرد و کسانی که کمک کردند تا در نهایت این انقلاب به پیروزی رسید، همین جوان‌ها بودند اما آن زمان همه به آن‌ها اعتماد کردند و با این دید که چه ظاهری دارند به آن‌ها نگاه نمی‌کردند. من معتقدم پاکی و انگیزه‌ جوانان امروزی بهتر از امثال بنده نوعی است.

میرحسین موسوی که برای تبلیغات انتخاباتی در بهار ۸۸به استان گلستان سفر کرده بود به معجزه انقلاب پرداخته بود. معجزه ای که از همین جوانان با لباس تنگ و شلوار گشاد توانست سرداران رشید جنگ را بیافریند.

او در این سفر بود که شهادت داد ” مردم رکن رکین ایستادگی هستند”. اعلام خطرکرده بود نکند این بزرگترین سرمایه از دست برود.

موسوی که برای انسانها کرامت قائل است گفته بود: «وقتی من می‌گویم که مردم را خوار و ذلیل نکنید و صدقه ندهید -نه اینکه صدقه بد باشد اما صدقه را پنهانی می‌دهند- برای این است که باید متوجه عزت نفس کسی که پول را می‌گیرد، باشیم؛ آن هم در این دنیای پر از دشمن که خودمان هم به این دشمن‌ها اضافه می‌کنیم».

او که خود شیعه علی است هیچگاه مردم را در رکاب خود نداونیده بود. هرگاه جمعیت مشتاق برای دیدارش حلقه می زدند، متواضعانه از اتومبیلش پیاده می شد و در میان آنان حضورمی یافت و می گفت که لیاقت این همه محبت را ندارد.

موسوی با طرح این سوالات که «مگر ما شیعه‌های حضرت علی (ع) نیستیم؟»، «مگر مسلمانان صدر اسلام را الگوی خود قرار نمی‌دهیم؟»، «آیا بارها نشنیده‌ایم که گفته‌اند مردم را در رکاب خود ندوانیم؟ پس چرا این‌ کارها را می‌کنیم؟» بیان کرد: کار خوب را باید برای خدا انجام دهیم و در این صورت است که اثر خواهد داشت و یقینا خدا هم برکت خواهد داد.


 


مهدی محمودیان که هفته ی گذشته  پس از دو سال و نیم برای اولین بار به مرخصی آمده بود، به زندان رجایی شهر بازگشت.

به گزارش خبرنگار کلمه، با تمدید نشدن مرخصی این روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی وی به زندان رجایی شهر بازگشت.

مهدی محمودیان که در خصوص وقایع بازداشتگاه کهریزک اطلاع رسانی کرد، ۲۵ شهریور ماه در منزل شخصی اش بازداشت و به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. او در داخل زندان نیز نامه ای درباره وضعیت اسفناک زندان رجایی شهر کرج و تجاوزهای مکرر در این زندان خطاب به آقای خامنه ای نوشت.

مهدی محمودیان به علت شرایط نامساعد زندان بخشی از ریه خود را از دست داد. سرانجام چندی پیش با انتقال وی به بیمارستان موافقت شد.

طی دو سال گذشته بارها مادر محمودیان از طریق دادستانی پیگیر مرخصی استعلاجی برای فرزندش بود. پس از عمل نیز، خانواده این زندانی سیاسی در خواست داشتند که به محمودیان مرخصی استعلاجی داده شود تا او بتواند سلامت خود را باز یابد. اما مسئولان زندان به این درخواست پاسخی ندادند.


 


در حالی که مرغ با قیمت بیش از ۵ هزار تومان به فروش می رسد، رییس اتحادیه فروشندگان مرغ تهران مدعی است که قیمت هر کیلوگرم مرغ زنده سه هزار و صد تا سه هزار و ۲۰۰ تومان است و بر همین اساس مرغ کشتار روز باید حداکثر کیلویی چهارهزارو ۵۰۰ باشد.

محمد یوسفی درخصوص افزایش قیمت مرغ اظهار داشت: در ایام نوروز تقاضای مرغ افزایش پیدا کرده بود و در واقع قیمت مرغ براساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.

وی افزود: قیمت مرغ در نقاط مختلف تهران از چهار هزار و ۲۰۰ تومان تا پنج هزار و ۵۰۰ تومان نوسان داشت، در حالی که همه این افراد مرغ زنده را به همان قیمت سه هزار و صد و سه هزار و ۲۰۰ تومان خرید می‌کنند، بنابراین انتظار می‌رود تا صنوف انصاف را رعایت کنند.

رییس اتحادیه فروشندگان مرغ تهران اظهار داشت: قیمت مرغ زنده در ایام نوروزی بین صد تا ۱۵۰ تومان در هر کیلوگرم‌ گران شد.


 


براساس آخرین اطلاعات منتشر شده در حال حاضر حداقل بین ۳۰ تا ۳۵ درصد از نیاز بازار دخانیات کشور از محصولات قاچاق تامین می‌شود.

به گزارش ایسنا، در حالی که مصرف سیگار در کشور بین ۶۰ تا ۶۵ میلیارد نخ در سال برآورد می‌شود، مدیرکل مبارزه با قاچاق شرکت دخانیات ایران اعلام کرده که در سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۲۰ میلیارد نخ سیگار به کشور قاچاق شده است. به گفته مصطفی کربلایی، حجم کشف سیگار قاچاق در سال ۱۳۸۹ بیش از ۴۴ درصد نسبت به سال ۱۳۸۸ افزایش داشته است.

این در حالی است که تاکنون آماری درباره حجم سیگار قاچاق شده به کشور در سال ۱۳۹۰ منتشر نشده است. آمار رسمی فوق در حالی اعلام شده که معمولا رقم دقیق‌تر قاچاق چیزی حدود ۱۰ درصد بیش از اعداد اعلام شده است.

به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از نیاز بازار دخانیات کشور از طریق سیگارهای قاچاق تامین می‌شود که این رقم بسیار بالایی در جهان محسوب می‌شود. همچنین بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهند که بیش از نیمی از سیگارهای قاچاق موجود در کشور از طریق مرزهای غربی وارد کشور شده‌اند.


 


مقامات دادستانی تهران با حضور تحت الحفظ بهمن (محسن) صادقی نور به هنگام زایمان همسرش موافقت نکردند و همسر این زندانی که پیشتر به دلیل مشکلات دوره بازجویی همسرش دچار اختلال و خونریزی در ایام بارداری شده بود، بدون حضور همسرش وضع حمل کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، بهمن (محسن) صادقی نور محکوم به تحمل ۴ سال حبس است که تا کنون حدود ۲ سال آن را گذرانده است و برابر آیین نامه سازمان زندان ها در مورد اعزام به مرخصی، جز زندانیان واجد حق اعزام به مرخصی است.

بر اساس ماده ۲۲۰ و تبصره ۴ ماده ۲۱۴ آیین نامه سازمان زندانها در مواقع اضطراری حتی متهمان و کسانی که واجد حق مرخصی نیستند می توانند به صورت ساعتی و به مدت ۱۲ ساعت تحت الحفظ به مرخصی اعزام شوند.

نگار شاهپری همسر صادقی روز جمعه ۱۱ فروردین در بیمارستان اقبال تهران بستری شده و فرزندش را به دنیا آورد. تولد این نوزاد پس از مرگ مادر رضا شهابی و پدر اصغر محمودیان که موجی از تاثر را در سال جدید در بند ۳۵۰ ایجاد کرده بود، منجر به ایجاد خوشجالی در این فضا شد. این زندانی سیاسی همچنان امیدوار است تا ظرف روزهای آینده فرزند خود و همسر بیمارش را عیادت کند.


 


کوفی عنان، نماینده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، روز دوشنبه دوم آوریل از شورای امنیت سازمان ملل خواسته که دهم آوریل را به عنوان مهلتی برای اجرای بخشی از طرح صلح پیشنهادی برای حل بحران سوریه تعیین کند.

آقای عنان در جلسه شورای امنیت که پشت درهای بسته انجام شد گفت که ۴۸ ساعت بعد از ضرب الاجل تعیین شده باید در سوریه آتش بس کامل برقرار شود.

به گزارش بی بی سی، آقای عنان همچنین گفته است که دولت سوریه موافقت خود را با تعیین ضرب الاجلی برای برقراری آتش بس اعلام کرده است.

طرح صلح پیشنهادی شامل برقراری آتش بس از سوی تمام گروه های درگیر تحت نظارت سازمان ملل، خروج سربازان و سلاح های سنگین از شهرها و ارسال کمک های بشردوستانه به مناطق مورد نیاز است.

سوریه هفته گذشته گفت این طرح صلح را می پذیرد. اما به گفته دیپلمات ها آقای عنان به شورای امنیت گفت که تاکنون هیچ نشانه ای دایر بر اینکه حکومت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه آن را اجرا کرده باشد دیده نمی شود.

سوزان رایس نماینده آمریکا در سازمان ملل پس از نشست دوشنبه با حضور آقای عنان گفت: “ما قبلا دیده ایم که قول هایی داده شده و بعد شکسته شده.”

خانم رایس گفت تجربه “ما را وامی دارد مشکوک باشیم” که سوریه طرح آقای عنان را اجرا خواهد کرد و اخطار داد که امکان دارد خشونت ها بدتر شود.

بشار جعفری نماینده سوریه گفت: “دولت من متعهد به اجرای طرح پیشنهادی آقای کوفی عنان است …و ما هر آنچه در توان مان باشد برای موفقیت او انجام خواهیم داد…دولت سوریه به صورت مستمر با آقای عنان در تماس است…. هر دو طرف اهداف مشترک دارند و متعهدند با حفظ استقلال سوریه راه کارهای اجرایی شدن مفاد طرح ۶ ماده ای را اجرا کنند.”

اما او از آقای عنان خواست تعهد مشابهی از مخالفان بگیرد.

خانم رایس گفت که ناصر الخدوه معاون آقای عنان “تبادل سازنده ای” با مخالفان داشته تا آنها را نسبت به آتش بس ظرف ۴۸ ساعت پس از توقف کامل خصومت های دولتی ترغیب کند.

باربارا پلت خبرنگار بی بی سی در نیویورک می گوید آقای عنان در این جلسه غیرعلنی گفت که سوریه گفته آماده خارج کردن نیروها و سلاح های سنگین از شهرها به شرط زمین گذاشتن سلاح از سوی مخالفان است.

خبرنگار ما می افزاید این ضرب الاجل روشن خواهد کرد که آیا آقای اسد، چنانکه بعضی منتقدانش می گویند، سعی در وقت کشی دارد یا نه.

پول برای شورشیان

روز یکشنبه گروهی از ۸۳ کشور حامی تغییرات سیاسی در سوریه به آقای اسد اخطار دادند که وقت کمی برای اجرای طرح آقای عنان دارد.

اجلاس “دوستان سوریه” در بیانیه ای نوشت: “محدوده زمانی برای حکومت (سوریه) به منظور اجرای تعهداتش برای پیوستن به نماینده ویژه، آقای عنان، بی انتها نیست.”

در ادامه آمده بود: “گروه دوستان سوریه از فرستاده ویژه می خواهد تا جدول زمانی برای گام بعدی در صورت ادامه کشتار را تعیین کند که از جمله می تواند بازگشت به شورای امنیت سازمان ملل باشد.”

کشورهای عرب منطقه خلیج فارس که در نشست استانبول حضور داشتند با پرداخت حقوق و سایر هزینه ها به شورشیان ارتش آزاد سوریه موافقت کردند.

این پول که از طریق شورای امنیت ملی سوریه متعلق به مخالفان توزیع خواهد شد اولین مورد حمایت رسمی بین المللی از ارتش آزاد سوریه است.

در همین حال جاکوب کلینبرگر، مسئول صلیب سرخ جهانی برای گفتگو با مقامات سوریه به منظور گسترش عملیات امدادرسانی در این کشور به دمشق سفر می کند.

صلیب سرخ پیشتر در بیانیه ای خواستار دو ساعت آتش بس روزانه برای تخلیه مجروحان و ارسال کمک به مناطق مورد نیاز شده بود.

همزمان خشونت ها در سوریه ادامه یافته است.

کمیته های هماهنگی محلی، که شبکه ای از فعالان مخالف دولت است، گفت ۶۵ نفر در روز دوشنبه کشته شدند که شامل ۴۰ نفر در حمص، ۱۴ نفر در ادلب، شش نفر در حما و پنج نفر در حلب بود.

امکان تایید مستقل این آمارها وجود ندارد چرا که دولت سوریه فعالیت خبرنگاران را به شدت محدود می کند.


 


کلمه_گروه اجتماعی: تقویم ایران قرمزترین تقویم دنیاست و بر اساس تقویم سال ۹۱ تعطیلات اداری به حدود چهار ماه در سال می رسد.

این در حالی است که افزایش هر روز تعطیلی، طبق آمارهای دولت موجب خسارت ۳۰۰ هزار میلیون تومانی به کشور می‌شود.

ایران با ۳۰ روز تعطیلات رسمی مناسبتی (غیر ازجمعه ها) بیشترین میزان تعطیلات رسمی در جهان را دارد. در بین ۱۹۵ کشور جهان تنها ۵۰ کشور در مقایسه با دیگر کشورها از تعطیلات کمتری برخوردارند که در بین آن ها نیز کمترین میزان تعطیلات رسمی بعد از سنگاپور، ۱۷ روز است. در منطقه آسیا ژاپن ۱۷ روز، هنگ کنگ ۱۸ روز و جمهوری خلق چین ۲۲ روز تعطیل رسمی دارند.

آذر ماه سال گذشته، مرکز پژوهش های مجلس پیش نویس طرح ساماندهی تعطیلات رسمی کشور با محوریت کاهش شمار تعطیلات رسمی و سراسری از ۲۵ روز کنونی به ۱۶ روز و تعطیلی شماری از مناسبت ها در برخی استان ها را تدوین و به مجلس ارائه کرد.

مرکز پژوهش ها در پیش نویس طرح خود پیشنهاد کرده است: تعطیلات رسمی قطعی در تقویم کشور عبارت باشد از: ۴ روز نخست نوروز، روز ۱۳ فروردین ماه، روز عید فطر، روز عید غدیر، روز عید قربان، روز نیمه شعبان، روز ۲۸ ماه صفر، روز ۲۱ ماه رمضان، روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی، روز ۲۲ بهمن، روز ۱۴ خرداد و روز اربعین حسینی، تبصره این طرح می افزاید: روز ولادت و شهادت امام رضا(ع) در استان خراسان رضوی و روز شهادت امام صادق(ع) و حضرت زهرا(س) در استان قم تعطیل رسمی باشد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز با اشاره به این که ساماندهی تعطیلات باید در دستور کار قرار گیرد. گفت: ایران از نظر تعطیلات در میان دیگر کشورها در رده های پایین جدول قرار دارد اما تعطیلات پراکنده، تعطیلی بین التعطیل ها، تعطیلی روز پنج شنبه اداره ها و مدارس و … از جمله معضلات و مشکلاتی است که بیشترین صدمه را به کشور وارد می کند. بنابراین باید این تعطیلات ساماندهی شود و حتی اگر قرار است طرحی با هدف کاهش روزهای تعطیلی مورد بررسی قرارگیرد باید اولویت ساماندهی تعطیلات باشد.

طرح های مجلس در خصوص تعطیلات تاکنون به نتیجه نرسیده است.

تاکنون چندبار طرح کاهش تعطیلات در کمیسیون های فرهنگی و اجتماعی مجلس تدوین شده و مورد بررسی قرار گرفته است اما حذف هریک از تعطیلات مذهبی و ملی مخالفانی دارد که دست و پای مجلس را می بندد.

در کنار کثرت تعطیلات رسمی و بین التعطیلین، تعطیلات به دلیل شرایط بحرانی جوی، نظیر بارش برف سنگین، بحران سرما و نبود سوخت کافی و آلودگی هوا نیزاجتناب ناپذیر است.

در همین حال احمدی نژاد طرح تعطیلی ۵ شنبه ها را در نظر دارد. طرحی که با مخالفت نمایندگان مجلس رو به رو شده است. احمدی نژاد ادعا کرده بود: “بر اساس تحقیقی که در شورایعالی انقلاب فرهنگی ارائه شد، کمترین تعطیلی متعلق به کشوری در خلیج عدن بود و بعد از آن کمترین تعطیلی متعلق به کشور ما با ۷۵روز تعطیل است. بقیه کشور ها بالای ۱۰۰ روز تعطیلی دارند!”

سال گذشته نیز روزنامه جمهوری اسلامی نیز با انتقاد از تعطیلات نوشت: اگر تقویم‏ها و سررسیدهای خودتان را ورق بزنید، خواهید دید که تقویم ما ایرانی‏ها از تقویم رسمی سایر کشورهای جهان قرمزتر است، یعنی تعطیلات آن بیشتر است! بنابر آمار، تعداد روزهای تعطیل رسمی در کشورهای صنعتی اروپا ۸ روز است و مجموع روزهایی هم که نیروهای کار می‏توانند مرخصی داشته باشند ۲۱ روز است در حالیکه در کشور ما مطابق تقویم به طور متوسط ۳۰ روز تعطیل رسمی داریم که به برکت سنت سیئه‏ ای که تحت عنوان بین‏ التعطیلین گذاشته شده و توقعی که در میان مردم دامن زده شده، روزهای تعطیل از این هم که هست بیشتر می‏شود و با ۳۰ روز مرخصی استحقاقی و ۳۰ روز تعطیلات رسمی، نیروی کار ایرانی حق دارد ۶۰ روز کار را تعطیل کند. طبعا اگر رقم زیاد تعطیلات در کشور در کنار بازده پائین کار در کشور قرار دهیم که بر اساس گزارش یک کارشناس مدیریت و برنامه‏ریزی که در یک روزنامه دولتی منتشر شده بر اساس آمار جامعه جهانی کار، زمان کار مفید کارکنان در دستگاههای دولتی ایران فقط ۲۲ دقیقه است در حالیکه این زمان در آلمان ۷ ساعت و ۲۰ دقیقه و در ژاپن حدود ۸ ساعت است، به واقعیتهای تلخی می‏ رسیم که باید همه ما را به تکاپو برای چاره‏اندیشی وادار کند.


 


با پایان تعطیلات مجلس، واکنش ها به انتصاب متهم جنایت کهریزک ادامه داشته و نادران معتقد است در دولت عده ای هستند که می خواهند همان بلایی را که بر سر کردان وزیر وقت کشور آوردند، بر سر شیخ الاسلامی و مرتضوی بیاورند.

یکی از طراحان استیضاح شیخ الاسلامی گفت: طراحان این استیضاح جهت هماهنگی صبح فردا سه شنبه ۱۵ فروردین نشست دارند و بعد از آن از هیئت رئیسه مجلس می خواهیم تا این استیضاح را اعلام وصول کند.

“الیاس نادران” روز دوشنبه در گفت‌وگو با جام جم آنلاین با بیان اینکه طراحان استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تصمیم خود جدی هستند، افزود: صبح فردا و قبل از جلسه علنی مجلس، نشستی با حضور طراحان استیضاح بر گزار خواهد شد.

وی با بیان این که دلیل استیضاح شیخ الاسلامی انتصاب سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا به ریاست صندوق تأمین اجتماعی است،اظهار داشت: این جلسه صرفا برای تقدیم استیضاح به هیئت رئیسه مجلس و آخرین هماهنگی ها است و بعد از این جلسه از هیئت رئیسه مجلس می خواهیم تا نسبت به اعلام وصول استیضاح اقدام کند.

” به نظر می رسد در دولت عده ایی هستند که می خواهند همان بلایی که بر سر کردان وزیر وقت کشور آوردند را بر سر شیخ الاسلامی و مرتضوی بیاورند.”

نادران افزود: در زمان استیضاح کردان در جلسات خیر خواهانه نمایندگان ، از وی خواسته شد تا از سمت وزارت کشور کنار رود و این فرصت برای وی باشد تا در جای دیگر به خدمت بپردازد.

“‌بنا به گفته یکی از مسئولین وزارت کشور، مرحوم کردان متقاعد شد تا استعفاء دهد اما برخی مانع این کار شدند و نتیجه استیضاح عزل وی شد.”

این طراح استیضاح شیخ الاسلامی اضافه کرد: در حال حاضر هم برخی از طراحان استیضاح بصورت مستقیم و غیر مستقیم در جلساتی با شیخ الاسلامی و مرتضوی خواستار انصراف وزیر از انتصاب مرتضوی شدند و نتایج این اقدام را گوشزد کردند.

نادران با بیان اینکه به شیخ الاسلامی و مرتضوی گفته شد که در این دام نیافتند، گفت: به نظر می رسد اراده ای در دولت وجود دارد تا سناریوی کردان برای این آقایان تکرار شود و عمر کاری مرتضوی و شیخ الاسلامی با هم به اتمام برسد.

عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ۲۷ اسفند سال گذشته سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا را به ریاست صندوق تأمین اجتماعی منصوب کرد که نمایندگان تصمیم دارند به همین دلیل وی را استیضاح کنند.


 


مدیر امور کشت و صنعت‌های نظام صنفی کشاورزی خوزستان از افزایش بی‌سابقه شوری آب رودخانه کارون خبر داد.

به گزارش روابط عمومی انجمن صنفی کشاورزان خوزستان،’ محسن ممبینی’ با اشاره به اینکه شوری آب در نهایت باعث کاهش تولید می‌شود، گفت: برای هر کشت محدوده‌ای بنام حد آستانه افت محصول تعیین شده که برای نیشکر آستانه تحمل شوری ۱٫۷ میلی‌موس بر سانتیمتر است و هرچه این مقدار بالاتر رود و آبیاری ادامه پیدا کند افت محصول بیشتر می‌شود.

به گفته وی، با افزایش هر واحد شوری آب ، افت پنج درصدی تولید در هر هکتار نیشکر خواهیم داشت و این مساله برای بقیه محصولات کشاورزی هم صادق است.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه نوع خاک منطقه از نوع سنگین است و سطح آب‌های زیرزمینی بالاست، بالا بودن EC (میزان شوری آب) خاک و آبیاری آب با EC بالا مشکلات فراوانی برای محصولات دیگر بوجود می‌آورد.

به گفته وی، با وجود اینکه حد آستانه تحمل گندم به شوری، چهار میلی‌موس بر سانتیمتر است، اما این نکته را نباید فراموش کرد که تداوم آبیاری با این آب و نوع خاک آن هم در زمین‌هایی که بیشتر بدون زهکش هستند، مشکلات فراوانی را برای کشاورزان بوجود می‌آورد و این موضوع باعث افزایش قابل توجه نمک در پروفیل خاک می‌شود.

ممبینی گفت: با وجود اینکه ذخیره آب پشت سد کارون یک میلیارد مترمکعب بیشتر از سال قبل بوده، دبی پایین آب به این مشکل دامن زده است.

مدیر امور کشت و صنعت‌های نظام صنفی کشاورزی خوزستان متوسط میانگین EC در سال ۱۳۹۰ را بین ۲٫۷۹ تا ۱٫۸۴ میلی‌موس بر سانتیمتر اعلام کرد و افزود: این میزان EC در ۲۹ اسفند سال ۹۰ به ۳٫۸۹ رسید.

وی افزود: در نمونه گیری‌های مختلفی که از کانال‌های آب منتهی به زمین‌های کشاورزی آن هم در دمای مناسب و کمتر از ۲۰ درجه گرفته شده، گاهی درجه شوری آب بویژه در ۲۰ کیلومتری جاده اهواز از سمت منطقه کوت عبدالله به ۳٫۷۸ هم می‌رسد و با توجه به اینکه کشاورزان دارای دستگاه سنجش EC نیستند و دانش این مهم را هم در اختیار ندارند، متوجه علل کاهش و افت تولید نمی‌شوند.

وی گفت: با توجه به اینکه در مرحله خوشه‌زنی گندم هستیم این شوری ضربه سنگینی به کشاورزی خوزستان وارد می‌کند.

وی اظهارداشت:با وجود تمامی زحماتی که سازمان آب و برق خوزستان برای تامین آب کشاورزی متحمل می‌شود، اما باید به مساله کیفیت آب توجه ویژه‌ای شود زیرا آب مهم‌ترین و حیاتی‌ترین نیاز در بخش کشاورزی به شمار می‌رود و به طورقطع کشاورزان بعد از برداشت متوجه خواهند شد که با چه مشکلی روبه رو شده‌اند و آن وقت است که مراجعات برای بیمه کشاورزی شدت می‌گیرد و آن زمان دیگر فایده‌ای ندارد.

ممبینی عنوان کرد: در ماه‌های گذشته شخصیت‌های علمی و دانشگاهی و کارشناسان زبده کشاورزی اعلام کردند که آبگیری سد گتوند باعث بالا رفتن EC آب کارون می‌شود که مورد توجه قرار نگرفت و کاهش دبی رودخانه کارون هم این بحران را افزایش می‌دهد و به طوریقین با قرار گرفتن در فصل گرما درجه شوری آب بیشتر از گذشته هم خواهد شد که این موضوع کشاورزی خوزستان بویژه محصولاتی مانند گندم و نیشکر را با مشکلات عدیده‌ای روبه رو می‌سازد.


 


مابه‌التفاوت یارانه نقدی برای اجرای فاز دوم هدفمندی به حساب سرپرستان خانوارهایی که پیامک انصراف از دریافت یارانه برای آنها ارسال شده بود، واریز نشده است.

براساس گزارش میدانی شرق با وجود اعلام مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه‌ها مبنی بر واریز مبلغ ۲۸‌هزار تومان به عنوان مابه‌التفاوت یارانه‌های نقدی به حساب سرپرست‌های خانوار، این مبلغ به‌حساب خانوارهایی که پیامک انصراف از دریافت یارانه ارسال شده بود، واریز نشده است.

این درحالی است که پیش از این مسوولان، حذف خانوارهای دریافت‌کننده پیامک در دور دوم هدفمندی را تکذیب کرده و این اقدام را تنها با رضایت سرپرست خانوار میسر دانسته بودند.

از طرفی نمایندگان مجلس نیز همزمان با ارسال پیامک‌های مذکور هرگونه اقدام در راستای حذف برخی از خانوارها از فهرست دریافت‌کنندگان یارانه خلاف قانون هدفمندی اعلام کرده بودند.

براساس این گزارش، خبرگزاری دولتی ایرنا نیز از تماس‌های شهروندان تهرانی برای یافتن پاسخی برای چرایی واریز نشدن مبلغ مابه‌التفاوت یارانه‌های نقدی به حساب‌هایشان خبر داده است. به گزارش ایرنا، این افراد ضمن ابراز نگرانی، خواهان پیگیری این موضوع از سوی مسوولان سازمان هدفمندی یارانه‌ها بودند.


 


روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از اعمال غیرقانونی دولت از مجلس خواست که جلوی اقدامات دولت در سال جدید گرفته شود و تصریح کرده است که مجلس هفتم و هشتم در اقدامات غیرقانونی احمدی نژاد سهیم هستند.

در سرمقاله امروز این روزنامه آمده است: دو اقدام خلاف قانون دولت در آخرین روزهای سال ۹۰ و اولین روزهای سال ۹۱ این نگرانی را افزایش داده است که سال جدید برخلاف انتظار، سال بی‌توجهی‌های بیشتر مجریان قانون به وظایف قانونی خود باشد. این نگرانی، هنگامی اهمیت زیادتری پیدا می‌کند که دو قوه مجریه و مقننه را رویاروی همدیگر قرار می‌دهد و برای کشور مشکلات غیرقابل تحملی را پدید می‌آورد.

سرمقاله نویس جمهوری اسلامی با انتقاد از اظهارات احمدی نژاد درباره مجلس افزوده است: واقعیت اینست که دو مجلس هفتم و هشتم با قصوری که در زمینه انجام وظایف نظارتی خود داشته اند، در فراقانونی عمل کردن احمدی نژاد سهیم بوده‌اند تا جائی که وی به خود اجازه داد بگوید مجلس در رأس امور نیست، در تقدیم لایحه بودجه به مجلس هر طور خواست عمل کند، نمایندگان سؤال کننده را به تمسخر بگیرد و از اجرای مصوبات مجلس به بهانه اینکه کارائی ندارند خودداری کند.

در این یادداشت تاکید شده است که ملزم ساختن احمدی نژاد و دولت به رعایت قانون و پرهیز از اقدامات فراقانونی، راه حل اساسی از بین بردن زمینه‌های منازعات است. این، کاری است که مجلس باید بدون اغماض انجام دهد و کوتاهی‌های گذشته خود که موجب وضعیت کنونی شده است را جبران نماید.

یادداشت نویس در خاتمه آورده است که بنابر این، مجلس نیز باید برای جبران کوتاهی‌ها تلاش کند و با عمل کردن به وظیفه نظارتی خود، راه را بر فراقانونی عمل کردن احمدی نژاد و اعضای دولت ببندد. مسدود کردن راه گریز از قانون، مهم‌ترین نیاز امروز کشور است، زیرا تعالی کشور مرهون پای بندی آحاد مردم و مسئولان به قانون می‌باشد. این پای بندی به قانون، چنان باید در جامعه نهادینه شود که هیچکس به خود اجازه فراقانونی عمل کردن را ندهد.


 


در واکنش به اقدام دولت در افزایش یارانه های نقدی، رییس کمیسیون ویژه اصل ۴۴ قانون اساسی پنج تخلف دولت در اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها در زمینه تامین منابع مالی، مغایرت با قوانین بودجه، هدفمندی یارانه‌ها، تنخواه یک دوازدهم و استفساریه مجلس را تشریح کرد.

به گزارش مهر، حمیدرضا فولادگر اظهار داشت: اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در مقطع کنونی غیرقانونی است زیرا هنوز افزایش قیمتی صورت نگرفته و منبعی برای افزایش یارانه‌های نقدی وجود ندارد به همین دلیل هم مازاد یارانه‌های نقدی به صورت عملیات بانکی منتقل شده و هنوز قابل برداشت نیست.

نماینده اصفهان در مجلس افزود: در قانون اجازه دریافت و پرداخت‌ها که اواخر اسفندماه به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسید، تنخواهی در اختیار دولت قرار گرفت و دولت موظف شد دو ماهه اول سال ۹۱ مانند سه‌ماهه آخر سال ۹۰ درخصوص اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها عمل کند، بنابراین طبق این قانون نیز اجرای فاز دوم هدفمندی در مقطع زمانی کنونی غیرقانونی است.

عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: براساس قانون هدفمندی یارانه‌ها باید منابع درآمدی در یک ردیف و منابع مصرفی در دو ردیف بودجه سالانه درج شود بنابراین اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها باید در قانون بودجه سال ۱۳۹۱ درج شود.


 


خبرهای رسیده از جلسات کارشناسی دولت نشان می‌دهد که احتمالا به زودی قیمت هر کیلوگرم گندم از ۲۵۰ به ۳۵۰ تومان افزایش می‌یابد، ضمن اینکه احتمال افزایش هر قرص نان سنگک به ۵۰۰ تومان، تافتون به ۲۵۰ تومان، بربری به ۴۰۰ تومان و لواش به ۱۵۰ تومان وجود دارد.

به گزارش مهر، خبرهای رسیده از کارگروه طرح تحول اقتصادی حکایت از بررسی‌های نهایی در مورد افزایش ۱۰۰ تومانی قیمت ملی هر کیلوگرم گندم دارد که بر این اساس، احتمالا قیمت هر کیلوگرم گندمی که در اختیار کارخانجات آرد قرار می‌گیرد، از ۲۵۰ تومان به ۳۵۰ تومان افزایش خواهد یافت.

بر این اساس، آنالیز قیمت‌ها حکایت از آن دارد که احتمالا قیمت هر قرص نان سنگک با ۱۰۰ تومان افزایش به ۵۰۰ تومان، قیمت هر قرص نان تافتون از ۲۰۰ تومان به ۲۵۰ تومان، قیمت هر قرص نان بربری از ۳۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان و قیمت هر قرص نان لواش از ۱۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان افزایش می‌یابد.

بر اساس اخبار رسیده، گویا قرار است به ازای هر نفر در هر ماه، ۱۰۰۰ تومان به یارانه پرداختی دولت بابت نان، افزوده شود، این درحالی است که مردم، نانوایان و کارخانجات آرد و دولت، همگی از هدفمند شدن قیمت نان در مرحله اول اجرای طرح، رضایت داشته‌اند.

در این میان به نظر می‌رسد که اگر قیمت نان اندکی افزایش یابد و در مقابل، کیفیت نان یک پله دیگر نیز مطلوب‌تر شود، آنگاه می‌توان توفیق دیگری در پرونده اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها در بخش گندم، آرد و نان حاصل کرد.

این در حالی است که یارانه گندم، آرد و نان مطابق با اهداف در نظر گرفته شده در قانون هدفمند کردن یارانه‌ها باید ظرف مدت ۵ سال به سمت واقعی شدن پیش رود، بنابراین دولت تصمیم دارد در سال ۹۰ که سال دوم اجرای قانون به شمار می‌رود، قیمت ملی گندم را نیز یک پله بالاتر برد و در مقابل، کیفیت بالاتری را نیز از دولت طلب کند.

در همین حال فرارو گزارش داد: حالی که زمزمه های آغاز فاز دوم اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، اکنون رساتر به گوش می رسد، مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی از تعیین تکلیف آزاد‌سازی قیمت نان در دو هفته آینده خبر داد.

پیش از این مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی اعلام کرده بود که از فروردین‌ماه سال ۹۱ قیمت نان آزاد خواهد شد و دیگر دولت قیمت نان را تعیین نخواهد کرد.

اوایل اردیبهشت ماه سال گذشته حمید علیخانی، معاون وزیر بازرگانی و مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی وقت اعلام کرده بود که بین شش تا ۹ ماهه آینده قیمت نان آزاد می‌شود و دیگر قیمت مصوب برای نان نخواهیم داشت.

وی تصریح کرد: «فکر می‌کنم تا دو هفته‌‌ آینده این موضوع مشخص شود، اما فعلا که در دستور کار قرار نگرفته است.»

بحث آزاد سازی قیمت نان در شرایطی مطرح شده است، که دولت در ابتدای تعطیلات نوروزی با اقدامی ناگهانی زمزمه های آغاز اجرای فاز دوم هدفمندی یایرانه ها را تقویت کرد. دولت، گام نخست برای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را برداشت و تکلیف یارانه‌های نقدی را در تعطیلات نوروز مشخص کرد. تصمیمی که دولتی‌ها، ششم فروردین از آن خبر دادند از واریز ۲۸ هزار تومان، مابه‌التفاوت یارانه پرداختی به حساب سرپرستان خانوار حکایت داشت.

به نظر می رسد عزم جزم دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه های می تواند تاثیر مستقیمی در آزادسازی قیمت نان داشته باشد. اگر دولت اجرای فاز دوم را آغاز کند احتمال آزاد شدن قیمت نان نیز بیش از پیش تقویت می شود. این در حالی است که دولت مایل بود در اواخر سال گذشته فاز دوم هدفمندذی را آغاز کند و در همان زمان نیز بحث هایی پیرامون حذف کامل یارانه نان مطرح شد که با منتفی شدن اجرای فاز دوم هدفمندی بحث آزاد سازی قیمت نان نیز منتفی گردید.


 


علی دهقان کیا، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، گفت: ۷۰ درصد از کارگران زیر خط فقر زندگی می کنند.

به گزارش ایلنا، دهقان کیا با اشاره به اینکه نرخ سبد هزینه خانوار کارگری، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است، افزود: نرخ دستمزد سال جاری کارگران بدون در نظر گرفتن این موضوع محاسبه شده است.

شورای عالی کار در اسفند سال گذشته، حداقل دستمزد ماهانه کارگران برای سال جاری را حدود ۳۹۰ هزار تومان تعیین کرد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.
Email Marketing Powered by MailChimp

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته