رهانا:حسین رونقی ملکی وبلاگنویس زندانی که در زندان از بیماری رنج میبرد و باید تحت مراقبت مداوم پزشکی قرار بگیرد، با وجود دستور عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران از دو هفته قبل مبنی بر انتقال وی به بیمارستان و امکان مراقبت پزشکی، همچنان در زندان است.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» دو هفته گذشته دادستان تهران دستور انتقال حسین به بیمارستان را صادر کرده بود اما حسین رونقی که باید برای ادامه درمان و عمل جراحی به بیمارستان منتقل میشد، همچنان در زندان به سر میبرد و از درمان وی جلوگیری شده است.
حسین طی نامهای از دادستان خواسته است که هنگام انتقال وی به بیمارستان و پس از آن در بیمارستان به وی دستبند و پابند زده نشود. همچنین او خواسته است که بعد از عمل جراحی در زندان به مرخصی استعلاجی بیاید تا بتواند درمان خود را تکمیل کند.»
اما نه تنها به این درخواست موافقت نشده بلکه وی برای درمان به بیمارستان نیز منتقل نشده و همچنان در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد. رونقی از ناراحتی کلیه و کیسه صفرا رنج میبرد و طی شش ماه گذشته دو عمل جراحی سنگین انجام داده است.
حسین رونقی ملکی وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون نزدیک به ۶۷۰ روز است که در زندان اوین به سر میبرد و علیرغم این مدت طولانی و رنج بردن از بیماری همچنان از مرخصی محروم است و مقامان قضایی و امنیتی با مرخصی وی مخالفت میکنند.
وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تأیید رسیده و این وبلاگنویس هم اکنون با وجود بیماری و نیاز مبرم به درمان پزشکی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ زندان اوین است.
خبرگزاری هرانا - هفت تن از مسوولان و مرتبطین با دانشگاه آنلاین بهائیان ایران (موسسه علمی آزاد) مجموعا به ۳۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این افراد طی دو روز گذشته، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه جمعا به سی سال حبس تعزیری محکوم گردیدند که این حکم به صورت حضوری و در دادگاه انقلاب به آنان ابلاغ و مورد اعتراض متهمین و وکلای پرونده قرار گرفت.
آقایان کامران مرتضایی و وحید محمودی هر یک به ۵ سال حبس تعزیری و ریاض سبحانی، محمود بادوام، رامین زیبایی، فرهاد صدقی و خانم نوشین خادم هر یک به چهار سال حبس تعزیری محکوم شدند.
محاکمات این افراد طی سه هفته گذشته به اتهام این «عضویت در گروههای غیرقانونی به قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت ملی کشور (عضویت در جامعه بهائیان ایران)» (ماده ۴۹۹) انجام پذیرفته است که این اتهام هیچ ارتباطی با فعالیتهای این افراد در موسسه علمی ندارد و میتواند شامل حال نزدیک به ۳۰۰ هزار بهائی ساکن در ایران شود و با توجه با فعالیتهای این دانشگاه که کاملا آکادمیک و همانند اکثر دانشگاههای دنیا است، این اتهام هیچ ارتباطی با فعالیت این افراد ندارد.
۶ تن از این افراد در تاریخ ۱ خرداد و پس از یورش نیروهای امنیتی به منزل بیش از ۴۰ نفر از مسوولان، اساتید و دانشجویان دستگیر و ریاض سبحانی در تاریخ ۲۳ خردادماه بازداشت شد. طی ماههای گذشته بیش از ۲۰ نفر با مرتبطین با این دانشگاه بازداشت و نزدیک به ۵۰ نفر به اداره پیگیری وزارت اطلاعات احضار شدند. همچنین چند مکان مرتبط با این دانشگاه از جمله چند آزمایشگاه پلمپ گردید و سایت این دانشگاه چندین بار فیلتر شده است.
هفته گذشته تمامی این افراد به جز نوشین خادم به زندان رجائی شهر منتقل شدند. همچنین در تاریخ ۲۳ مهرماه نوشین خادم نیز به بند نسوان زندان اوین منتقل شد.
خبرگزاری هرانا - جمعی از زندانیان سیاسی محبوس دربند ۳۵۰ زندان اوین با صدور بیانیه ای حمایت خود را از مستندسازان ایرانی اعلام و خواهان آزادی بی قید و شرط ایشان شدند.
در بخشی از این بیانیه آمده است:"از همه مردم ایران و بهخصوص جامعه فرهنگی و هنری میخواهیم با اعتراض به این بازداشتهای غیرقانونی و حمایت از این عزیزان در بند، از آزادی آنها دفاع کرده و در قبال این مسائل سکوت نکنند تا صنوف مستقل سینمای کشور بتوانند به پشتوانه مردم و جامعه فرهنگی و هنری در مقابل تهدیدهای نهادهای امنیتی از تضییع حقوق خود و سینماگران جلوگیری کرده و از مطالبات آنها دفاع کنند."
سینمای ایران، طی 3 دهه گذشته در کشاکش تحولات سیاسی و اجتماعی کشور فضای بحرانی را تجربه کرده است، اعمال سانسور و ممیزی سیستماتیک، توقیف فیلمها، جلوگیری از ساخت فیلمهای مستقل، عدم حمایتهای دولتی از اصناف مستقل سینمایی و دخالت در اداره این اصناف، سوء مدیریت در عرصههای مختلف سینما، نبود سالنهای نمایش مناسب برای اکران، محدودیت شدید برای بازیگران به ویژه بازیگران زن، ایجاد موانع برای حضور سینماگران مستقل ایرانی در عرصه سینمای جهان و مشکلاتی اینگونه، سینمای ایران را با فرجامی غمانگیز مواجه و فضا را برای ادامه حیات این سینما دچار مشکل کرده است.
در حال حاضر جامعه سینمایی ایران بدلیل حوادث پس از انتخابات 88 با مشکلی بزرگتر مواجه شده و آن بازداشت کارگردانان، بازیگران و سینماگران سینمای ایران به دلایل مختلف سیاسی و با عناوین جرایم امنیتی از طرف نهادهای امنیتی (وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران) و محکوم کردن تعدادی از آنان به حبسهای سنگین در دادگاههای فرمایشی است، که تعدادی از این هنرمندان نیز مجبور شدهاند به خاطر فضای امنیتی حاکم ترک وطن کنند. بازداشت تعدادی از مستندسازان و سینماگران و عدم رعایت قوانین قضایی کشور در مورد بازداشت و دادرسی عادلانه و محرومیت آنها از حقوق قانونی خود، زنگ خطری برای جامعه هنری و سینماگران است.
ما ضمن حمایت از تمام هنرمندان بازداشت شده و تاکید بر آزادی بیقید و شرط آنها و حساسیت این مسأله، از همه مردم ایران و بهخصوص جامعه فرهنگی و هنری میخواهیم با اعتراض به این بازداشتهای غیرقانونی و حمایت از این عزیزان در بند، از آزادی آنها دفاع کرده و در قبال این مسائل سکوت نکنند تا صنوف مستقل سینمای کشور بتوانند به پشتوانه مردم و جامعه فرهنگی و هنری در مقابل تهدیدهای نهادهای امنیتی از تضییع حقوق خود و سینماگران جلوگیری کرده و از مطالبات آنها دفاع کنند.
امضاکنندگان: 1) ابوالفضل عابدینی 2) سما نورانی 3) احمد شاهرضائی 4) مصطفی نیلی 5) شاهین زینعلی 6) آرش صادقی 7) حسین رونقی ملکی
ايلنا: گردهمایی اصناف و بازاریان در مسجد امام خمینی(ره) بازار تهران با حضور اسدالله بادامچیان نماینده مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
به گزارش ايلنا، بادامچيان در اين گردهمايي در بخش اول سخنان خود در مورد تحولات بینالمللی و منطقه، اظهار داشت: وضعیت کنونی جهانی بسیار خاص است، موج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و بیداری انسانی در کشورهای غیر اسلامی به دلیل رفتار دیکتاتوری حکومتهای آنها و افکار سوسیالیستی و کمونیسیتی آنها موجب شده دنیا در آستانه یک تحول عظیم قرار گیرد.
وي افزود: در بیش از 80 شهر بزرگ دنیا به خصوص آمریکا و غرب تظاهرات گسترده ای برپا است و شعار اصلی آنها اینست که 99٪ مردم با 1٪ حاکمان خود مخالفند و خواستار برکناری آنها هستند.این سخن بسیار بزرگی است و برخواسته از یک بیداری عمیق در وجود انسانهاست . کار بجایی رسیده که حکام این کشورها دیگر نمیتوانند با فریب و دروغ و وعده های پوشالی به وضعیت ایجاد شده سامان دهند. حکومتهای غربی همان بلاهایی را که بر سر ملتهای بیدار شده اسلامی شامل سرکوب ،شکنجه و .... میآورند بر سر مردم خود آورده و دیگر بحثی از حقوق بشر نمیکنند.
بادامچيان تصريح كرد: مردم غرب اقتدار ایران بعد از انقلاب اسلامی و اقتدار گروه بسیار کوچک حزب ا... لبنان در منطقه را دیدهاند و با خود اندیشیدهاند که با توجه به گسترش وسائل ارتباط جمعی و شکوفایی فکری در میان مردم غرب چرا باید از مردم ایران و لبنان عقب بیافتند .
وي افزود: باید به حکام این کشورها یادآور شد که سرکوب جواب نخواهد داد و در مقابل اعتراضها را گسترده تر خواهد کرد.غربیها نه از نظر اقتصادی قادر به رفع این مشکلات هستند و نه از نظر سیاسی . برخی بر این عقیده هستند که خیزشهای ایجاد شده در غرب بر پایه مسائل اقتصادی است اما باید این نکته را یادآور شد که تظاهراتی که انجام میشود و شعارهایی که در آن سر داده میشود همگی بر علیه نظام لیبرال دمکرات کاپیتالیستی غرب است و این نشان میدهد که مردم این کشورها به دنبال یک نظام نجات دهنده الهی میباشند و اینجاست که به صحبتهای امام امت میرسیم که اسلام همه جهان را در بر خواهد گرفت.
با دامچيان با بيان اينكه نظامی که امام خمینی با بینش بالای خود ایجاد نمود تنها راه نجات و آزادی ملتهاست، خاطرنشان كرد: بحران غرب یک بحران نهادینه اجتماعی است که موجب لرزاندن پایه های تفکری لیبرالیسم گردیده است و در ادامه دیر یا زود شاهد بروز سونامی در این حکومتها خواهیم بود.مردم در غرب بیدار شدهاند و دیگر فریب رفتار اصطلاح دمکرات مابانه حاکمان خود را نخواهند خورد.
اوي افزود: اتحادیه اروپا و آمریکا و همپیمانان آنها وقتی نمیتوانند مسئله اقتصادی یک کشور کوچک مانند یونان را حل نمایند چگونه به دنبال حل مسئله اقتصاد جهانی هستند.
بادامچیان در ادامه در مورد تحولات منطقه گفت: در مسئله منطقه خاورمیانه نهضت ایجاد شده در حال عمیق شدن و گسترده شدن است.این نهضت مانند انقلاب ایران به پیش میرود همانگونه که ما 15 خرداد و مسئله طلاب فیضیه قم را داشتیم آنها نیز به همین صورت مناسبتهای مختلف را دارند و با توجه به اینکه این قیامها از درون نمازهای جمعه و ... سرچشمه گرفت بر خلاف نظر غربیها این جنبشها کاملا اسلامی است.
وي افزود: در مصر شورای نظامی این کشور بین حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک و مردم مانده است و هر از چند گاهی به دنبال حرکتهای مردم رفتار سرکوبگرانه انجام میدهد.
جنبشهای غربی و بیداری اسلامی در منطقه باید فرصتی باشد جهت استفاده اندیشمندان ایران اسلامی برای برنامه ریزی آینده کشور و منطقه ،میتوان از این حرکات به عنوان فرصت برای کشور استفاده نمود.آمریکا و استکبار جهانی با توجه به اقتدار ایران همیشه در پی ضربه زدن به نظام ما میباشد.30 سال است انواع تحریمها را بر ما اعمال نمودند باید توجه داشت که تحریم برخی موارد کشور را دچار مشکل کرده است ولی آسیبی به ایران وارد نشده است و این آمریکاست که آسیب پذیر شده است.
بادامچيان خاطرنشان كرد: در این چند روز هم با طرح مسئله بسیار مضحک ترور سفیر عربستان در آمریکا ،در پی ضربه زدن به ایران میباشند . باید به آنها یادآور شد که ایران اسلامی هیچ احتیاجی به ترور ندارد زیرا افکار بلند رهبری در 2 کنفرانس برگزار شده اخیر در کشور نشان داده که تمامی مسلمانان جهان سخنان ایشان را الهام بخش میدانند و با توجه به تفکرات ایشان و عدم سازش با رِژیم صهیونیستی شاهد هستیم که اسرائیلی که اصلا فلسطینیان را قبول نداشت حال دست سازش دراز نموده است.
وي افزود: این کاملا واضح و مبرهن است که سران مستکبر جهان حتما تمام تهاجمات و توجهات خود را متوجه به ایران مینمایند.اما ملت ایران مراقب است ، از حضور مردم در تمامی صحنهها باید تقدیر کرد.در همین چند روزه شاهد هستیم که چگونه مردم غیور کرمانشاه از رهبر و مقتدای خود پذیرایی نمودند.رهبری هم در سخنان خود تکیه بسیاری به پشتوانه مردمی داشتند . حتی فرمودند اگر مسئولی پای خود را کج بگذارد مردم حساب او را مشخص خواهند نمود.
بادامچيان با تاكيد بر اينكه آن چیزی که در ایران اسلامی بسیار مشهود است بصیرت رهبری است که موجب ثبات شده است، افزود: امنیت کشور ما حاصل توجهات و بینش والای ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت ا... خامنه ای است.
نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود: نکته مهمی که در سفر اخیر مقام معظم رهبری به کرمانشاه وجود دارد لزوم ایجاد یک تحول عظیم و عمیق و آرام در ایران است.در سخنان ایشان این نکته بسیار قابل توجه است که ملت ایران باید با توجه به حفظ آرمان و اعتقادات خود و با توجه به پشتوانه عظیم نیروی انسانی و مالی ،تحولی را در همه عرصهها به وجود بیاورند تا معلوم گردد چه کسانی در ظاهر انقلابی در پی ضربه زدن به نظام میباشند.کسانی بودند که در ظاهر بسیار تندرو و افراطی بودند ولی اکنون به آن سوی دنیا گریختهاند و در سایه استکبار در حال گذران زندگی هستند.
وي تصريح كرد: نباید در کشور ما ساختار اداری مشکل دار داشته باشیم و ساختار قضایی ما در پی مماشات با مجرمین باشد.آقا به صراحت فرمودند آرمانها باید ثابت بماند اما راهکارها تغیر یابد.نباید کشور را اسیر گروه بندی نمود و کسانی را که خود ما تشخیص میدهیم اصولگرا بدانیم و بقیه را نفی نماییم. شاخص اصلی اصولگرایی در کشور رهبری است. همه باید باهم وحدت داشته باشیم و دست در دست هم در پی حل مشکلات مردم باشیم. تفکرات ما باید بر اساس حفظ ارزشها باشد و از دعواها بپرهیزیم.
بادامچيان با طرح اين سوال كه چه دلیلی دارد کشوری که باید اقتصاد خود را بر پایه اقتصاد فقهی اسلامی بنا نهد با الگو گرفتن از اقتصادهای بسیار مشکل دار غرب دچار تورم شود؟ بيان كرد: دلیل اصلی عدم حصول اصل 44 قانون اساسی ذهنیت مسئولان ماست. مسئولی که دارای ذهنیت اقتصاد دولتی است هیچ گاه نمیتواند مواد اصل 44 را به درستی حلاجی نماید. اقتصاد اسلامی نه اقتصاد چپ است نه راست و نه بر اساس اقتصاد سرمایه داری .نباید بعد از سه دهه با زهم به دنبال شناخت اقتصاد اسلامی باشیم ما باید به مرحله اجرا رسیده باشیم.
وي افزود: اگر میخواهیم جهاد اقتصادی نماییم باید توجه داشته باشیم که کلمه جهاد یک کلمه اسلامی است. نباید بر اساس ذهنیتها تصمیم گیری انجام گردد.احترام تمامی مسئولین سر جای خود ولی لزوم ایجاد تحول بسیار جدی است. برای این کار هم باید از مجلس نهم شروع نمود. با افکار دولتی، غیر روحانی و غیر اسلامی نمیتوان در مجلس تحولی ایجاد کرد. باید افرادی به مجلس راه یابند که در کنار تخصص مطیع واقعی ولی امر مسلمین و اسلام باشند. باید به دوره مطهریها،بهشتیها و رجاییها و لاجوردیها بازگشت کسانی که خدمت به مردم را یک وظیفه میدانستند و هیچ گاه دنبال پست و مقام نبودند. همه وجودشان اخلاص،خدا،روحانیت و اسلام بود.
بادامچيان ادامه داد: از رجایی نماها باید پرهیز نمود، رجایی کسی بود که برای اسلام در مقابل بنی صدر ایستاد و نخست وزیری را تکلیف شرعی خود میدانست. همین رفتار است که ما هنوز در حسرت رجایی هستیم. خیلیها آمدند و شعار خوب دادند ولی رجایی نشدند.باید کسانی انتخاب شوند که از لحاظ اخلاقی سرآمد باشند.
اين عضو حزب موتلفه ادامه داد: در انتخاب این دوره تمامی اصولگرایان با محوریت حضرت آیت ا... مهدوی کنی و آیت ا... یزدی به دور هم جمع خواهند شد و باید از اختلاف و نفی یکدیگر بپرهیزند . ملت هم باید توجه نمایند باید کسانی انتخاب شوند که مقلد بی چون و چرای ولایت باشند و از امام خود جلوتر نباشند.
وی در پایان اظهار داشت: نقطه آغازین تحول در کشور انتخابات مجلس نهم است. اگر کسانی انتخاب گردند که همپا با روحانیت دارای تخصص نیز باشند تحول در ایران اثر گذار خواهد بود.
ایلنا: هزاران عكس، نمايشنامه، نقشه و كتاب داخل كارتونهايي خاك گرفته در انباري در كتابخانه تئاتر شهر نگهداري ميشوند كه به آن عنوان مخزن دادهاند. وضعيت اسفبار كتابها و اسناد مكتوب در اين انبار اين حتم را در ذهن ايجاد ميكند كه انگار قرار نيست در شهر ما؛ تهران؛ نابود كردن ميراث گذشتگان رو به پايان برود. هر بار نابودي لباسي تازه به تن ميكند و نابودي امروز؛ در لباس كتابخانهي مهمترين مركز تئاتر كشور به جان هنر تئاتر اين كشور افتاده است. لباسي كه از مدتها پيش به خاموش كردن چراغ تئاتر كمر بسته است و حال به كتابها و نمايشنامههاي آن نيز رحم نميكند.
در بالاترين بخش مجموعهي تئاترشهر؛ كتابخانهاي قرار دارد كه جز چند كارمند؛ از هويت و وضعيت آشفته و اسفبار آن كسي خبري از آن ندارد.
انبار و مخزن اين كتابخانه قرار است روزي تبديل به تنها مركز اسناد و مدارك آرشيو تمامي هنرهاي نمايشي اين كشور از آغاز تاكنون بشود، اما امروز تنها موريانهها به رويايشان جنبهي واقعيت دادهاند و غذاي روزانه خود را با دست و دلبازي لابهلاي صفحات نمايشنامهها جستجو ميكنند تا آرشيو اندك بجا مانده از گذشتهي اين هنر 150 ساله؛ را به يغما ببرند.
كارتونهايي كه هنوز باز نشدهاند و كاملا مشهود است كه روزگاري در آنها مايع ظرفشويي نگهداري ميشده است. سطلها از بروشورهايي نگهداري ميكنند كه روزگاري نه چندان دور مخزن زباله بودهاند. صندليهاي شكسته و خاك خورده هم تنها تكيهگاه پوسترهاي پاره شدهاند.
آمد و شد به مخزن اين كتابخانه آزاد و راحت است و هركس ميتواند به راحتي به اسناد دسترسي داشته باشد چراكه اصلات فضايي براي نگهداري آنها وجود ندارد. مديران مركز هنرهاي نمايشي اين آرشيو را در گوشهاي به حال خود رها كردهاند تا سر فرصت اگر بودجهها امكان داد؛ سري هم به آنها بزنند و سهمي از بودجه براي دستكم غبارگيري از آنها صرف كنند.
جواد تولمي كه هماكنون مدير كتابخانه و مركز اسناد مجموعه تئاترشهر است، ميگويد: سالها در اين انبار بسته بوده است و كليد آن دراختيار سرايدار مجموعه تئاترشهر بوده و از آن بهعنوان انبار و مركز نگهداري وسايل اضافه و فرسوده استفاده ميشده است.
مدير اين كتابخانهي فرسوده ميگويد: در ميان كارتونهايي كه باز شدهاند، در بخش اسناد مركز هنرها نمايشي، اسناد و مدارك كل نمايشها ازجمله مجلهها، پوسترها، بروشورها، بريدههاي جرايد، نمايشنامههاي دستنويس و عكس و موارد مكتوب اداري كه در زمانها قبل نوشته شدهاند، ديده ميشود.
تولمي با تالم ميافزايد: از سال 1366 كه سنگ بناي كتابخانه زده شد؛ اين دغدغه وجود داشت كه مركز اسنادي هم در كتابخانه وجود داشته باشد ولي هيچ وقت بصورت مكانيزه و اصولي به اين امر توجه نشد. اسناد گردآوري ميشدند و به اين مركز ميآمدند ولي هيچ عمليات ويژه و خاصي كه قابليت استفاده داشته باشد، روي آنها انجام نميشد.
وي به قديميترين سندي كه تاكنون به آن برخورده است و خود يكي از اسناد مهم نمايشنامهنويسي كشور است، اشاره ميكند و ميگويد: متن نمايشنامهي اصفهاني چلمن اقتباس از كار يك نوكر و يك ارباب گلدوني است كه در سال 1301 ترجمه شده است و نسخهي اول نمايشنامهي آن موجود است. اين سند درحال حاضر قديميترين نمايشنامهي موجود است ولي آن هم در همين وضعيت ميان اسناد و نمايشنامهها و كتابهاي ديگر رها شده است. و البته بسياري سندهاي قديمي ديگر نيز در اينجا موجود است كه بايد آنها را لابهلاي كارتونها و سطلها پيدايشان كرد.
* هيچ فهرستي از اسناد و نمايشنامههاي تاريخي وجود ندارد
مدير كتابخانه مجموعه تئاترشهر با اشاره به اينكه بسياري از كارتونها و بستههاي موجود در اين انبار هنوز باز و رويت هم نشده است، ميگويد: بخشي از اين اسناد كه تاكنون در اين مجموعه باز و ديده شده است، مربوط به سال 1337 است. مجموعه تئاتر دهقان كه شامل نمايشنامههاي راديويي، مكاتبات اداري، مالي و نمايشنامههايي به زبان انگليسي است و بخش اعظمي از اسناد ثبتي كه مهر ثبت اسناد روي آنهاست، در اين انبار موجود است كه كمبود جا و نيروي متخصص؛ فرصت بررسي آنها را تا امروز به دست نداده است.
* لانهسازي امن موريانه و موجودات موذي
تولمي به زندگي نباتي موجودات موذي اين انبار اشاره كرده، ميگويد: چون از حضور اين سندها و انتقال آنها به اين مخزن كه زماني؛ انبار مجموعه تئاترشهر بوده و امروز نام مخزن را بر خود دارد، زمان زيادي ميگذرد و بسياري از سندها از اداره تئاتر به اين مركز در گذشته انتقال داده شده، و از آنجا كه فضايي كه براي نگهداري آنها تعبيه شده، نمور و تاريك است، زمينهي لازم براي زندگي موجودات موذي در بين اسناد فراهم شده است و آنها به راحتي لابهلاي مهمترين و تنها باقيماندههاي تئاتر كشور آمد و شد ميكنند.
* آخرين بخش بازسازي؛ مخزن اسناد
تولمي ميگويد: مديران مجموعه تئاترشهر مدتها پيش قول مساعد دادند كه بعداز اتمام بازسازي مراكز اصلي مجموعه يعني سالنها، به بازسازي كتابخانه و مخزن مبادرت ورزند البته اين قول منوط به اين بود كه بودجه تمام نشود و سنگاندازي هم براي بازسازي نشود كه هيچ ضمانتي براي آن وجود ندارد.
ميگويد: قرار است بخشي از فضاي روشنايي كه دركنار كتابخانه قرار دارد با آكواريوم شيشهاي به مخزن و فضاي مطالعه كتابخانه اضافه شود تا فضاي مطالعه از مخزن جدا شود.
ميافزايد: چون كتابخانه براي مديران سودآور نيست و آن را يك فضاي مرده ميدانند كه فعاليتآن در حد قرض دادن چند كتاب است، از اين رو تمام طرحهايي كه براي توسعهي اين مركز ارائه ميشود؛ با شكست روبرو ميشود.
* مديران مايوس شدند
تنها مدير در حاشيه رها شدهي تئاترشهر معتقد است: در دورههاي گذشته؛ مديران، فعاليتهايي را براي كتابخانه درنظر گرفته بودند اما چون نتيجه نداد، به كمكاري و كمتوجهي روي آوردند. بيتوجهي به خواستههاي مديران پيشين كتابخانه باعث شد كه همگي مايوس شده و اين بخش به حاشيه رانده شود.
تولمي ميگويد؛ اين كتابخانه يك كتابخانهي داخلي و تخصصي است، و اضافه ميكند: تبليغات و خدماتدهي اين مركز و نيز توجه مديران، پژوهشگران و اهالي تئاتر به اين مركز آنقدر پايين است كه كتابخانه به مركزي مرده بدل شده و آمد و شد پژوهشگران به آن بسيار كم است.
* كاملا سنتي و عقب مانده از مدرنيزاسيون
تولمي ميگويد: اين كتابخانه به هيچ نرمافزار جامع كتابداري مجهز نيست. هنوز استفاده از برگهدادن در آن رايج است و روشهاي منسوخ كتابداري هنوز در تنها كتابخانهي تخصصي تئاتر كشور و در قلب پايتخت كشور و تئاتر ايران؛ رايج است. كتابخانه از اينترنت و خط تلفن هم مستقل برخوردار نيست و خواستهي اين مركز براي اتصال به شبكه جهاني اينترنت تا امروز محقق نشده چراكه براي مديران بالادست ضرورت فعاليت بخش كتابخانه، اسناد و آرشيو هرگز حس نشده است.
* ديجيتالي كردن اسناد و مدارك!
تولمي خودش طرحها و ايدههايي براي گسترش فعاليت اين كتابخانه دارد، ميگويد: درصدد بوديم كه سايت كتابخانه را راهاندازي كنيم و از طريق آن بتوانيم به كاربراني كه در تهران نيستند؛ خدنات ارائه دهيم. همچنين با سر و سامان دادن به مخزن اسناد و اسكن، آنها را ديجيتالي كنيم و دراختيار محققان قرار دهيم اما امكان عملي شدن آن نيست.
او دربارهي توسعهي بخش اسناد معاصر هم ميگويد: در طرح جامعي كه براي اين مركز تهيه كردهايم؛ از تمام گروههاي تئاتري كه درحال حاضر به اجراي برنامه ميپردازند، خواستهايم كه سي دي، بروشور و متن نمايشي خود را براي ثبت در اختيار اين مركز قرار دهند. تا امروز ازسوي برخي گروههاي تئاتري استقبال شده اما ازسوي برخي هم خير.
راهاندازي بانك نمايشنامه هم از اين ايدههاست: درحال راهاندازي بانك نمايشنامه هستيم تا از طريق آن؛ نمايشها را ثبت و حقوق مولفان آن را حفظ كنيم. همچنين با قراردادن آنها روي اينترنت، زمينههاي استفاده آن را براي همگان فراهم آوريم.
* كتابخانهي خاموش؛ دوشيفت كار ميكند
مدير كتابخانه و مركز اسناد مجموعه تئاترشهر از فعاليت دو شيفته اين مركز خبر داده، ميگويد: اين كتابخانه از بعداز ماه مبارك رمضان؛ فعاليت خود را تا ساعت 7 ادامه ميدهد و اميد دارد تا پژوهشگران، محققان و خبرنگاران حوزه تئاتر براي بالابردن سطح معلومات خود به اين مركز مراجعه كنند.
* اززش سند كمتر از اجراي صحنهاي نيست
تولمي معتقد است: بخش بسيار مهمي از حافظهي تاريخي و گذشته ما از طريق اسناد و بروشورها به ما رسيده است كه متاسفانه با بيتوجهي امروز درحال نابودي كامل است. اسنادي كه در اين مخزن خوراك موريانهها ميشوند، زماني نه چندان فكر و روح مردم را تغذيه ميكردند. نداشتن بودجه و دغدغه نبودن اين مركز براي مديران تئاتري كشور؛ هميشه مسئلهاي بوده كه با تاسف بايد از آن ياد كرد.
* بودجه نداريم، در نزنيد!
در مجموعه تئاترشهر هيچ بخش و رديفي از بودجه براي كتابخانه درنظر گرفته نشده است. كتابخانه تا امروز تمام بودجهي دريافتي خود را براي خريد يا تهيهي اسناد يا حتي خريد سطلها و كارتونهاي موردنياز با خواهش و تمنا از مديران بالادست تئاتر به دست آورده است. مديران كتابخانه تئاترشهر همواره التماس كردهاند تا هر بار 50 يا 100 هزارتوماني از تنخواه مركز هنرهاي نمايشي دست مركز تحتامرشان را بگيرد. به همين علت است كه از سال 88 تاكنون هيچ كتابي براي آن خريداري نشده است.
و جملهي پاياني اين گزارش آن است كه: در برآورد مسئولان فني، ساماندهي مخزن و انبار كتابخانهي مركز هنرهاي نمايشي به 100 تا 150 ميليون هزينه نياز دارد. رقمي كه شايد هرگز برآورد آن اجرايي نشود.
۱۸ ماه از توقیف غیر قانونی گذرنامه ام توسط نیروهای امنیتی گذشته بود که نهایتا با بازگرداندن گذرنامه، اجازه خروج از کشور به من داده شد. عفونت شدیدی در پای راستم وجود داشت که استفاده از پروتز را همراه با درد و رنج بسیار کرده بود، از اینرو بعد از خروج و با مهیا شدن شرایط ، بلافاصله بستری و عمل جراحی را پشت سر گذاشتم. در این مدت اخبار مختلفی از جمله بزرگترین پرونده فساد تاریخی کشور توسط دولت کریمه در کنار شلاق خوردن نخبگان کشور (سمیه و پیمان) به جرم انتقاد از همین دولت فاسد را خواندم.
در باب اعمال مجازات شلاق و رفتار های ظالمانه نسبت به این عزیزان مطلبی دارم که همراه با نقد قانون مجازات اسلامی بعدا منتشر خواهم ساخت. اما در ارتباط با یکی از پرونده های شرم آور دولت مستقر که عناوین مجرمانه اختلاس، دزدی، جعل و کلاه برداری را در بر می گیرد سخنان جالبی از آقایان احمد جنتی و احمد خاتمی مبنی بر حفظ آبروی متهمین و عادی بودن این اختلاس ها در کشور های دیگر و نپرداختن به ابعاد آن از سوی اصحاب رسانه ها را خواندم. واکنشی دیگری از بخش رسانه ای جریان حاکم دیدم که ریشه این ننگ را به رئیس مستعفی بانک ملی ارتباط داده بود و با مطرح کردن مسئولیت ایشان در دوران اصلاحات، پدر و آقای خاتمی را مخاطب قرار داده بود. در این مطلب بدنبال بیان ریشه های اصلی فساد در کشور نیستم که در این روزها دلسوزان و اندیشمندان کشور در داخل و خارج از کشور مطالب بسیار نگاشته اند. امیدوارم بدور از حب و بغض و برای نجات کشور از بحران پیش رو گوش شنوائی پیدا شود.
اما لازم میدانم به دو عضو شورای نگهبان که بعد از دست بردن در آرای ملت و ریختن خون فرزندان این کشور بر سنگ فرش های خیابان و پنهان کردن جنایات کهریزک، با چشمان از حدقه بیرون زده از تریبون نماز جمعه به ترویج خشونت پرداختند و دستگاه قضائی را به صدور احکام سیاسی بیشتر علیه نخبگان کشور تشویق کردند، این واقعیت تلخ را یادآور شوم که به برکت امثال شما و دخالت مستقیم شورای تان فاسد ترین دولت تاریخ ایران با تقلب به روی کار آمد. برخلاف ادعای آقایان چنین اختلاس هایی نه در کشورهای پیشرفته بلکه در نظام های دیکتاتوری نظیر لیبی و سوریه هم سابقه ندارد. در جوامع پیشرفته قوانین حق مردم در دانستن را به رسمیت شناخته و روح آزادی و دموکراسی مانع پنهان کاری و تصمیمات فردی می گردد. قانون آزادی اطلاعات موجب کنترل اصحاب رسانه نسبت به سیاستمداران، حاکمان و اشخاص حقوقی گردیده است. در ایران چه کسی حق دارد بداند و اگر بخواهد بداند چه سرنوشتی در انتظار وی و خانواده اش خواهد بود. اجازه دهید به چند نمونه از سوء استفاده ها و عواقب آن در غرب اشاره کنم. وزیر سابق کشور بریتانیا، دیوید بلانکت برای هبه ۲ بلیط دولتی اپرا به معشوقه اش و سفارش در تسریع اقامت دایم خدمتکار معشوقه خود مجبور به استعفا شد، صدر اعظم سابق آلمان برای استفاده شخصی از یک باک بنزین دولتی مواخذه شد و اخیرا دکتر فوکس وزیر دفاع انگلیس بخاطر به همراه بردن دوست خود در سفر های کاری و استفاده وی از عنوان مشاور وزیر مجبور به کناره گیری گردید. در جوامعی که شفافیت در رفتار وجود دارد، درج رسوائی ها نه تنها به یاس و ناامیدی مردم منجر نمی شود بلکه اعتماد انان را به سیستم افزایش می دهد.
از خیر کشورهای دمکرات گذشته ام و سرزمین کهن خود را با بدترین جهان سومی ها از جمله نظام های مبتنی بر قدرت فردی مقایسه می کنم. بطور نمونهدر لیبی که قذافی خود را مالک جان، و مال مردم می دانست آیا شاهد چنین اختلاس هایی در حکومت چند دهه اش بودید؟ او مرتکب جرایم بسیار گردید اما با علم و دانش سر ستیز نداشت و از آن در جهت افزایش قدرت خود و کشورش بهره می جست. او با بهره گیری از مشاوران قابل از جمله فرزند تحصیل کرده اش سیف الاسلام درآمد های نفتی را در جهت خرید سهام شرکت های معتبر در اروپا و آمریکا (بیش از ۶۰ میلیارد دلار ) بکار گرفت و بدنبال سقوط اش این سرمایه ها توقیف شده در اختیار دولت انتقالی قرار گرفته است. اما در ایران چگونه است؟ علم اقتصاد به سخره گرفته شد و دانش ستیزی محور برنامه دولت قرار گرفت. رمالی و دعا نویسی توهم مدیریت جهانی را بدنبال آورد و در این میان سرمایه های کشور به یغما برده شد. اگر روال صندوق ذخیره ارزی مطابق برنامه پیش رفته بود در حال حاضر باید ۱۰۰ میلیارد دلار در صندوق موجود باشد، آیا هست؟ مجلسی ها می گویند صندوق خالی است، اگر می فرمائید نیست، پس کجاست؟ آیا به عنوان یک ایرانی حق داریم بپرسیم این نوکیسه ها که تا چند سال پیش هیچ نداشتند از کجا میلیارد ها دلار سرمایه به هم زدند؟
آیا حق داریم بدانیم معتمدین آقایان چه کسانی هستند که برای دور زدن تحریم ها احتمالا بخشی از سرمایه ها به آنان منتقل گردیده؟ بیاد دارم آمار های عجیبی از سوی مسئولین عزل شده همین دولت در باب انتقال سرمایه های این ملت به دستور شخص رئیس قوه مجریه در دوران ۴ ساله اول وی داده می شد که پدرم در مناظره انتخاباتی تنها به یک نمونه از آن (دستور انتقال ۷۰۰ میلیون دلار) اشاره کرد. پرسشی که هرگز پاسخ داده نشد.
آری در پرتو حمایت های بی حد و حصر می توان سیصد میلیارد تومان از پول شهرداری تهران را غیب کرد، به فروش غیر قانونی نفت مبادرت ورزید، معادن، مخابرات و سایر منابع اصلی کشور را به نام خصوصی سازی و در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی با بهایی اندک اختصاصی ساخت و ... و در نهایت آب از آب تکان نخورد. حتی مانند وزیر اقتصاد می توان منکر اصل موضوع شده و یا مانند رئیس دولت مستقر با گردن کلفتی رقبای خود را تهدید به افشاگری می کند. اگر گردش آزاد اطلاعات و حق مردم در دانستن بطور واقعی به رسمیت شناخته می شد، زندان ها مملو از دلسوزان و اندیشمندان نمی گردید، یاران اصیل انقلاب و مردم حصر و زندان نمی شدند، صدای مردم در گلو خفه نمی شد و افسار کار با خشونت و تقلب به مجموعه ای مجهول الهویه سپرده نمی شد تا با گماردن فردی معلوم الحال (جناب رامین) رسانه های مستقل را یکی پس از دیگری ذبح کند، امروز وضع کشور در عرصه های بین المللی و داخلی چنین اسفبار نبود. متاسفانه اراده جدی در مبارزه با فساد دیده نمی شود و برخورد های گزینشی آنهم تنها بدان جهت که مطیع دیروز مدعی امروز گردیده نه تنها چاره کار نیست بلکه سرعت فرار سرمایه های پنهان را بیشتر می کند.
در پایان با عنایت به رویکرد باند های قدرتمند فساد در داخل لازم میدانم توصیه ای برادرانه به آقای خاوری کنم، اگرچه ممکن است نتایج آن کمی برای وی تلخ باشد. این حداقل بهایی است که با علم به نامشروع بودن دولت مستقر و در همکاری با مجموعه ای فاسد باید پرداخته شود. اگر رئیس مستعفی بانک ملی در این فعل مجرمانه نقش کلیدی ندارد و ذینفع نبوده باید بداند که خروج وی از کشور با هدایت برخی افراد ذی نفوذ صورت گرفته که به جای بررسی صورت مساله، با انحراف افکار عمومی بار فساد افشا شده را بر گردن ایشان بی اندازند. ظاهرا موضوع حکایت از سود متقابل دارد. از یکسو آقای خاوری از مجازات احتمالی رها شده (حتی اگر از اختلاس منتفع نشده باشد اما برابر با مسئولیت و تعهدات قانونی ایشان بدلیل تبعیت غیر قانونی از فرامین مقامات ارشد مجرم شناخته خواهد شد) و از سوی دیگر بهترین شرایط را برای مفسدین اصلی پرونده بوجود آورده تا هزینه کاری های غیر قانونی چند ساله خود از بیت المال را به وی انتساب دهند. دیر یا زود ده ها برنامه سفارشی برای آقای خاوری ساخته خواهد شد که وی را عنصری نامطلوب، فاسد وعامل موساد، سی آی ای و... معرفی خواهند نمود که در جهت براندازی نرم با ماموریت از بیگانگان در حکومت و دولت نفوذ کرده بود تا مردم را نسبت به نظام مایوس کند.
آقای خاوری شما می توانید با بازگشت خود اولا از حیثیت و آبرو خود دفاع کرده و ثانیا توطئه آندسته از صاحبان قدرت و فساد که نمی خواهند ابعاد واقعی این پرونده و پرونده های مشابه معلوم گردد را به چالش بکشید. اگر بیم جان دارید حداقل برای حفظ شان و آبروی خود و نیز ادای دین به جامعه با مصاحبه با رسانه های مستقل ابعاد مختلف این فساد را روشن کنید.
* فرزند ارشد مهدی کروبی
منبع: وبلاگ نویسنده
به قانون بازگردیم؛ به قانون اساسی، این بزرگترین میثاق ملت. به قوانینی که خود وضع کردهایم پایبند بمانیم و آنها را اجرا کنیم. بدون این کار سنگ روی سنگ بند نخواهد ماند. (میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۹)
کلمه - داریوش محمدی: یک ماه و اندی پیش، رهبری در خطبه های نماز جمعه روز قدس، از انتخابات به عنوان «چالشی» یاد کردند که همواره در مملکت ما «بحث برانگیز بوده است» و همانجا نیز وعده داده شد که به موقع در این باره راهکارهای خود را ارائه خواهد داد. به نظر می رسد اشاره های اخیر رهبری در جمع دانشگاهیان کرمانشاهی، برای حذف پست «ریاست جمهوری»، زمینه سازی برای ارائه ی همان راهکارهای موعود است. اما این پیشنهاد «دقیقاٌ» به چه معناست و در صورت عملی شدن این پیشنهاد «ساختار قدرت» در ایران چگونه خواهد شد و «چه نظامی» ارتباط بین قوای سه گانه را تامین خواهد کرد؟
در این نظامِ جایگزین: شورای نگهبان فهرستی از کاندیداهای مورد نظر خود را به مردم ارائه می کند. مردم تعدادی از آنها را به انتخاب می کنند تا ۴ سال بر کرسی های سبز رنگ بهارستان بنشینند. با «مصوبه ی اخیر مجلس»، این نمایندگان در دوران نمایندگی هم تحت نظارت و کنترل شورای نگهبان و اعضای دیگر مجلس اند تا اگر کسی اشتباهی وارد مجلس شده بود و یا به هر علت پیمان شکنی کرد، از مجلس اخراج شود. با این حساب مجلس شورای اسلامی، در واقع مجلسِ نمایندگان شورای نگهبان خواهد بود.
اگر پست ریاست جمهوری حذف شود و یا انتخاب رئیس دولت توسط همین نمایندگان انجام شود، در حقیقت این شورای نگهبان است که رئیس دولت و عوامل اجرایی را هم انتخاب می کند. فراموش نکنیم که اعضای مجلس خبرگان را نیز شورای نگهبان دستچین می کند و آنان نیز باید از آزمون شورای نگهبان بگذرند و بی اذن این نگهبان، خبرگان هم از خبرگی می افتند. با این حساب «جمهور مردم» نقشی در انتخابِ هیچکدام از اعضای قوه مجریه و قوه مقننه ندارند، یعنی که اساسا صاحب اختیار نیستند و تنها هر ۴ سال یک بار برای «تجدید میثاق با امیالِ شورای نگهبان» شناسنامه هایشان را مُهر می کنند تا مورد بی مهری شورای نگهبان قرار نگیرند.
اما شورای نگهبان چیست و کیست؟ ۶ تن از اعضای اصلی و غالبِ این شورا را رهبری مستقیماً انتخاب می کند و شش تن دیگر از آنها توسط رئیس قوه ی قضائیه که منصوب رهبر است به همان مجلس دستچین شده ی شورای نگهبان ارائه می شوند تا آنان نیز مدتی در این «دورِ انتصاب و انتخاب» سهیم باشند. به عبارتی شورای نگهبان بازوی اجرایی رهبری است و نماینده ی تمام عیار اراده ی او برای انتصاب قوای مجریه و مقننه است.
البته شورای نگهبان تنها نهادی نیست که توسط رهبری به قدرت می رسد. رئیس قوه ی قضائیه، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرماندهان نظامی و انتظامی و رئیس صدا و سیما هم راساً توسط رهبری به قدرت می رسند.
آنچه آمد، ساده ترین بیان از «پیشنهاد اخیر رهبری» در جمع مردم کرمانشاه برای اصلاح امور و پارلمانی شدنِ انتخاب رئیس دولت است. پیشنهادی که یک سال پیش توسط خانم رجبی همسر الهام عضو شناخته شده ی شورای نگهبان در گفتوگو با همشهری ماه، تمام و کمال مطرح شد تا «حکومت اسلامی» جایگزین «جمهوری اسلامی» شود.
با اجرایی شدنِ این پیشنهاد، دایره قدرت تنگ تر و مردم با عوامل قدرت غریبه تر می شوند. قدرت فردی رهبر نیز تمام و کمال چهره ی «اجرایی و قانونی» به خود می گیرد. خوب البته با اجرایی شدن پیشنهاد اخیر، دورخیز حلقه ی احمدی نژاد برای دولتهای بعدی هم عقیم خواهد ماند و آنها خلع سلاح می شوند. و صد البته با اجرایی شدنِ این پیشنهاد، دیگر «چالشی به نام انتخابات» در کشور وجود نخواهد داشت و «انتخابات بحث برانگیز» هم ریشه کن خواهند شد. دیگر ۲۲ خردادی نخواهد آمد و جنبش سبزی ظاهر نخواهد شد، میرحسین ها و کروبی ها هم خانه نشین تر و محصورتر می شوند و «اصلاح طلبی به تمامی ریشه کن می شود.»
البته پیشنهاد اخیر رهبری برای تغییر در ارکان قدرت مدتهاست به صورت غیر رسمی و غیر قانونی اجرایی می شود، گویی دورانِ آزمون آن گذشته است و زمان آن رسیده است که الگوی جدید حکومتی، چهره ی رسمی و مدون به خود بگیرد.
جالب آنکه «مصوبه ی اخیر مجلس برای امکان نظارت و اخراج نمایندگان مجلس» با پیشنهاد رهبری شکل گرفت و با اصرار ایشان به تصویب رسید. مصوبه ای که در حقیقت مقدمه ای برای این پیشنهاد اخیر است.
اما مشکل اینجاست که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اجازه ی این دست تغییرات براندازانه را به هیچ شخص و مقامی نداده است. در قانون اساسی آمده است «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکا آرا عمومی اداره شود.» آمده است «هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را ، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب کند» و نیز آمده است «جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.»
با این حساب بعید است پیشنهاد اخیر رهبری، ریشه ای در قانون اساسی جمهوری اسلامی داشته باشد. با این حساب مدعایِ مهدی کروبی در «براندازی جمهوریت نظام» تفسیر می شود و آنچه خلاف قانون بود اما در عمل وجود داشت، چهره ی رسمی به خود می گیرد. با این حساب راز اصرار میرحسین بر «اجرای بلامنازع و بدون تنازل قانون اساسی» بیش از پیش آشکار می شود و معلوم می شود که او قبل از همه این روندِ خطرناکِ «عبور از قانون اساسی» را دیده بود که سکوت بیست ساله اش را شکست.
روزآنلاین:اشتباه بزرگی است که بخواهیم ذهن و دست و زبانِ حکومت ولایی را با عقل بسنجیم.
راه شناخت این سرطان روحی پیچیده، روانکاوی دردناکی است تا دنیا را به چشم ایشان ببینیم. بعدِ ربع قرن باید اعتراف کرد، جمهوری اسلامی عقلِ ادواری دارد و جنون دائمی. درک این دیوانگی البته دنیا را به وحشت می اندازد، چه رسد به من ایرانی.
ماجرای ترور ناکام سفیر جوانِ عربستان که آمریکا مفتخر به کشف و خنثی سازی این خونریزی است، حتی اگر تهمتی بی سند باشد، وصله ای است که به جمهوری اسلامی می چسبد. با آن سابقه درخشان نظام در اعدام و کشتار و ترور و با این همه رجز خوانی و هتاکی رهبر و به اصطلاح رییس جمهورش، برنظام می توان هر تهمتی روا داشت، بی اینکه سندش موجود باشد.
سعودی ها که این فرضیه را به نفع خود می دانند و ایران را رقیب که نه، دشمن می شمارند، شادمانند که در این گیر و دار انقلابهای عربی، آمریکای دموکرات، سپر بلای استبدادی بدوی گشته است.
آل سعود، واقعه برائت از مشرکین خونینِ سال 66 را هم خوب به خاطر دارند. آن دو شُرطه سعودی که به ضرب گلوله از پای در آمدند، سندی شد تا عربستان برای قتل صدها حاجی ایرانی، دفاع مشروع را بهانه کند.
همان قدر که بردن سلاح به مکه در بحرانی ترین سالهای جنگ با عراق، دلیل عقلانی نداشت، این بار نیز در قصه ترور سفیر سعودی در نیویورک، رنگی از عقل نمی توان یافت.
این تحلیل را هم نمی توان پذیرفت که شاید این رسوایی عمدی، کار احمدی نژاد و دار و دسته باشد که" آقا" را به مخمصه اندازند و نهایتا با حمله آمریکا، کسی از حواریونِ گمنام احمدی نژاد و شاید اگر شد، شخص "اسفندیار مشایی" در پی مذاکراتِ پشت پرده، "حامد کرزای" ایران باشد. بر این تحلیل، گردی از عقل کاسبکارانه نشسته که حجت موجه ماست در نادرست بودن.
حقیقت این است که آیت الله خامنه ای سالهاست برای نبردی نمایان آماده می شود، جنگ آخر الزمان.
در میان حلقه مریدان خاصِ آیت الله، روایتی نقل شده که گویا "آقا" سالهاست دل به آن بسته و سرنوشت خویش را از ازل تا ابد در آن شهود کرده است.
می گویند، در مشهدِ سالهای جوانی سید علی خامنه ای، همان وقت که هنوز طلبه ای گمنام بوده، مرد رازدانی به سید علی آینده اش را گفته است. این مرد از اهالی رشت بوده و در مشهد کارمند. اتفاقا قیافه متشرعین هم نداشته و صورت می تراشیده. در دیداری اتفاقی، کارمند غیب گو به سید علی خبر می دهد که تو شاه خواهی شد و چند حادثه زندگی او را می گوید و عاقبت خبر می دهد که در جنگی بزرگ کشته می شوی.
مرد غیب گو برای اطمینان سید علی، از خودش هم می گوید که خواهد مرد، به نحوی که خونش با خون مادر آمیخته می شود، اتفاقا درسفری به رشت، کارمند راز دان به همراه مادر به تصادفی جان می دهند.
انقلاب می شود و سید یک لاقبا رییس جمهور. فکر می کرده که پادشاهی این است، اما به سیاست هاشمی رفسنجانی تاج رهبری بر سر می گذارد. در آن جنگ تحمیلی هم زنده می ماند و مرگش می ماند به جنگی دیگر. جالب اینکه در مراسم تودیع ریاست جمهوری در همان سال 68 و در کسوتِ رهبری پا در رکاب، به طعنه می گوید:" قبل از رحلت حضرت امام كه دوران رياست جمهورى در حال اتمام بود، دست و پايم را جمع مىكردم. مكرر مراجعه مىكردند و بعضى از مشاغل را پيشنهاد مىنمودند. آدمهاى بىمسؤوليت، اين مشاغل را پيش خودشان به قد و قوارهى من بريده و دوخته بودند."
انگار پیشگویی آن کارمند غیب گو بر سراسر زندگی متوهمانه آیت الله، سایه انداخته است. هرگاه که آرامشی بر پا بوده و دنیا نفسی آسوده از ایران می کشیده، " آقا" بی تابی می کرده که لابد راه را درست نمی رویم که به مرگ و جنگ ختم نمی شود.
مرگ اندیشی و جنگ تا آخرین لحظه، در هر بحرانی، حرف همیشگی آقاست. وقتی میلیونها نفر به خیابان آمدند و بی اینکه شعاری علیه رهبری دهند، تنها به نتیجه انتخابات و بر آمدنِ محمود احمدی نژاد، اعتراض کردند، گویی که جنگی رخ داده و دشمن به سرسرای بیت رسیده، آیت الله به نماز جمعه آمد و گفت جسم علیلی دارد که حاضر است فدا کند.
آنچه در بیست و سه سال رهبری آیت الله خامنه ای تداوم داشته پروار شدنِ نظامیان است و بس. این اواخر وزارت نفت به یک سپاهی رسید و لشگری از نظامیان در راه فتح مجلس آینده صف کشیده اند. شاید نشانه ای باشد از حکومتی کاملا نظامی و آماده باش.
در خیال آیت الله، جنگ نزدیک و نزدیک تر می شود، همه آنچه در خیابان وال استریت نیویورک تا میدان التحریر قاهره می گذرد، برای آقای خواب نما، اشاره هایی است به وعده های غیبی.
اگر محمود احمدی نژاد متوهم است و هاله نور می بیند و امام زمان را در مدیریت یارانه ها دخیل، این همه نقشِ خیال، چیزی نیست جز سَر ریزِ توهمات آقا.
جنگ آخر الزمان حتی اگر به مرگ این نایب امام عصر بینجامد، گویا عاقبتش پیروزی است و آمدن شهسوار هزار ساله از پس پرده غیبت. آیت الله پیش بینی می کند که نهضت بیداری اسلامی دمار از ناوهای آمریکایی دریای سرخ بر می آورد و جنبش وال استریت، کاخ سفید را بر سر رییس جمهور آمریکا، ویران خواهد کرد.
این است که بنابر قولی به هاشمی رفسنجانی که برای وساطت و استدعای آزادی شیخ و میر، به بیت رفته بود، گفته است: آن فتنه تمام شد و به فکر فتنه بزرگ تر و حمله اسرائیل باشید.
از خواب و خلسه بیدار شویم، اگر که حال و هوای دماغ آقا اینگونه است و حریف می طلبد، واقعیت دنیا به گونه ای دیگر است. پیش از این نیز متوهمانی بزرگتر بوده اند که سنگ واقعیت، آبگینه ذهن دیوانه شان را شکسته است. شاه اسماعیل صفوی که اتفاقا محبوب دل آقاست، فکر می کرد برگزیده خداوند است و می تواند بی توپ و تفنگ، لشگر جرار سلطان سلیم عثمانی را تار و مار کند، در چالدران شکست خورد و افسرده شد و مرد.
دنیا واقعی تر و تلخ تر از آن است که پایان بندی یک فیلم هندی شوخ و شنگ را داشته باشد. اتهام ترور یک سعودی می تواند، همه کشورهای محافظه کار منطقه و اروپاییان را متحد سازد و با تبلیغی که رسانه ها به راه انداخته اند، افکار عمومی را به جنگ با ایران ترغیب کند.
باراک اوباما هم گرچه دموکرات و شعارش گفتگو و نفی جنگ، اما آنقدری عقل دارد که این فرصت خجسته را به برادران جمهوری خواه هدیه نکند. اگر جنگی شود، از آن جنگهاست که همه هزینه اش را ریال سعودی خواهد داد و آمدن آمریکا، به مانند منجی خواهد بود که به درخواست مردم دنیا، هیتلری تازه را هنوز نیامده، نابود می کند.
جنگی که می تواند خاورمیانه ای تازه بر پا کند و حزب بعث سوریه را در حمله ای گاز انبری و با به خاک انداختن بزرگترین پشتیبانش بر باد دهد.
در این میان سهم ایرانیان که نخواستند یا نتوانستند بازیگر سرنوشت خویش باشند به غیب گویی و عقل معاش دیگران دچار است و کسی تضمینی نخواهد داد که تمامیت ارضی ایران محفوظ بماند یا حتی دموکراسی بیاید؛ جنگ در افق نشسته و ریسمان سرنوشت شاید هنوز در دست ماست
ایلنا:رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار اعضاي شوراي مركزي و دبيران استاني و شهرستاني حزب مردمسالاري با بيان اينكه يكي از مهمترين اهداف انقلاب و نظام اسلامي اين بود كه مكتب اهل بيت و فضائل و مكارم اخلاقي در جامعه پياده شود، به مبارزات حضرت امام(ره) و مبارزان انقلاب براي تحقق نظام اسلامي اشاره كرد و گفت: آنچه از يك سو به مبارزات حضرت امام(ره) و مبارزان انقلاب اسلامي كمك و از سوي ديگر سقوط حكومت طاغوت را تسريع كرد، حضور پرشور مردم در صحنه عليرغم اختلافات سليقهاي و سياسي و اتحاد آنان پشت سر حضرت امام(ره) بود.
به گزارش ايلنا،آيتالله هاشمي رفسنجاني با اشاره به انقلابهاي اخير در كشورهاي منطقه، كار بزرگ و سخت آينده اين كشورها را ساختارسازي صحيح و مناسب توصيف و تصريح كرد: در انقلاب اسلامي ايران، همه مشقات مبارزه، تأسيس و تثبيت نظام جمهوري اسلامي، اداره جنگ و سازندگي با حضور پرشور و معتمدانه مردم به صورت معجزهآسايي برطرف شد، بهگونهاي كه ظرف دو سال ابتداي انقلاب، نظام جمهوري اسلامي تأسيس و انتخابات و رفراندم انجام و شرّ دشمنان نيز به خودشان باز گردانده شد.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به اقدامات مهم و زيربنايي انجام شده پس از جنگ و در دوران سازندگي گفت: همان حضور و اعتماد مردم در طول انقلاب و پس از آن، به كمك سازندگي كشور هم آمد و ديديم كه با وجود منابع محدود ارزي و ريالي، چگونه با كمك نخبگان و مديران و مردم پايهها و زيربناهاي كشور به سرعت ساخته و آماده شد و نيز ارتباطات بينالملليمان هم ترميم شد.
آيتالله هاشمي رفسنجاني الگوسازي را يكي ديگر از اهداف حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامي خواند و با اشاره به اينكه توسعهطلبي در طول ساليان پس از انقلاب هيچ گاه مدنظر حضرت امام و مسئولان نبوده است، تأكيد كرد: آنچه باعث گسترش ارزشهاي انقلاب و نظام اسلامي در جهان ميشود، اين است كه براساس امكانات فراوان داخلي، مكتب اهل بيت(ع) و سرمايه انساني مستعدي كه داريم بتوانيم آنگونه كشور را بسازيم كه ساير ملتها خود به دنبال ما و راهكارهاي ما باشند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اعتماد مردم را سرمايه هميشگي انقلاب و نظام اسلامي خواند و با اشاره به اينكه مردم چيزي جز اين نميخواهند كه در سرنوشت و آينده خود تأثيرگذار باشند، تصريح كرد: مردم ميخواهند رأيشان تأثيرگذار باشد و تزئيني نباشد و ميتوان با فراهم آوردن زمينه يك انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجريان صالح، اراده مردم را از طريق انتخاب نمايندگان مستقل و قوي توسط خودشان تحقق بخشيد.
آيتالله هاشمي رفسنجاني قانون اساسي موجود را داراي ظرفيتهاي خوبي براي احقاق حقوق مردم و نظام خواند و با اشاره به لزوم فعاليت آزاد و مستقل احزاب و رسانهها گفت: در صورت برگزاري انتخابات با شرايط فوق، همه مردم و گروهها نتيجه را پذيرفته و زمينه آرامش و توسعه كشور به سرعت فراهم خواهد شد.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس آزاد و مردمي و نيز مجريان قانونمند را راهگشا و حلال مشكلات داخلي و بينالمللي كشور در شرايط حساس كنوني خواند و تصريح كرد: براي مردم در حال حاضر بسيار مهم است كه فكر كنند با انجام انتخابات شرايط و امكانات كشور به نمايندگان واقعيشان واگذار و مسائل به تدريج حل خواهد شد.
آيتالله هاشمي رفسنجاني در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به شانتاژ تبليغاتي اخير آمريكا و متحدانش، هوشياري مردم و مسئولان نسبت به برنامههاي خطرناك استكبار جهاني در پس اين جنگ رواني را خواستار و تأكيد كرد: اقدام عجولانه و دشمنانه سردمداران آمريكا و متحدان آنان، همراه با ارائه زودهنگام گزارش توسط دبيركل آژانس انرژي اتمي و نيز نماينده حقوق بشر در امور ايران حاكي از ورود دشمنان به مرحله خطرناكي است كه بايد با تدبير و هوشياري و ايجاد وحدت ملي، شرايط پيش رو را مديريت كنيم.
ايشان گسترش دامنه جغرافيايي اعتراضات جنبش وال استريت به بيش از 80 كشور جهان را در مقطع كنوني جهان بسيار مهم و قابل تأمل دانست و افزود: استكبار جهاني بهويژه آمريكا در كنترل و تحليل اين موج عظيم اعتراضي عاجز ماندهاند و پيشبيني ميشود كه دامنه اين اعتراضات در آينده وسيعتر و ابعاد آن پيچيدهتر و غيرقابل كنترلتر شود.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام شرايط تاريخي كشور را حساس و مهم خواند و گفت: در اين شرايط مهمترين ابزار و وسيله حفاظت مادر برابر توطئههاي دشمنان وحدت ملي است و حضور پرشور مردم به مانند ابتداي انقلاب ميتواند حلال مشكلات مقطع كنوني باشد.
آيتالله هاشمي رفسنجاني مهمترين وظيفه نظام اسلامي در شرايط كنوني را حفظ اتحاد مردم خواند و تصريح كرد: راه درست اين است كه به صورت شفاف مردم را در جريان امور قرار دهيم و با بيان نقاط مثبت و منفي و آگاهيبخشي به مردم آنان را در انتخاب راه و مسير درست كمك كنيم.
ايشان رسيدن به وحدت ملي را كاري سخت ندانست و تأكيد كرد: جناحها و گروهها بايد از انحصارطلبي دست بردارند و اجازه بدهند كه مسئولان و نمايندگان مدنظر مردم از هر طيفي در انتخابات شركت داشته باشند.
آيتالله هاشمي رفسنجاني با تأكيد به اينكه اميد به اصلاح و بهبود امور را در هيچ شرايطي نبايد از دست داد، تأكيد كرد: امروز با آگاهي فزاينده ملتها و گسترش وسايل ارتباطي و آگاهي بخشي ميتوان اميدوار بود كه شرايط موردنظر مردم با تدبير دلسوزان به تدريج تحقق يابد.
در ابتداي اين ديدار دكتر مصطفي كواكبيان دبيركل حزب مردمسالاري با اشاره به برگزاري همايش فصلي اين حزب در چند روز آينده گفت: ما به عنوان حزب مردمسالاري معتقديم كه در صورت تحقق حداقل شرايط براي احزاب و گروههاي اصلاحطلب بايد از فرصت استفاده و در انتخابات شركت كرد، چرا كه هيچ فرصتي را براي فرمت و پيش بردن اهداف نظام اسلامي نبايد از دست داد.
همچنين آقاي سيدفاضل موسوي عضو شوراي مركزي حزب مردمسالاري و عضو كميسيون اصل 90 مجلس با تشريح شرايط سياسي، اقتصادي و فرهنگي كشور به برخي مشكلات و نابسامانيها اشاره و خواستار حضور فعال دلسوزان كشور براي بهبود شرايط در كشور شد.
همچنين برخي از اعضاي شوراي مركزي و دبيران استاني و شهرستاني اين حزب خواستار حضور فعالتر آيتالله هاشمي رفسنجاني براي رفع مشكلات كشور و نيز برپايي انتخابات پرشور مجلس شدند.
ايلنا: حجت الاسلام و المسلمین پور محمدی با بیان اینکه حجم بدهیها در خصوص اختلاس بیش از ۳ هزار میلیارد تومان است، گفت: این اختلاس یک شبه نبوده است و باید توجه داشت که سازمان بازرسی مسئول اختلاسشناسی نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پور محمدی که در نشست دانشجویی با عنوان مبارزه با مفاسد اقتصادی از شعار تا عمل در دانشگاه علم و صنعت سخنرانی میکرد، با اشاره به اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی، گفت: در دو بازرسی مستقل که از سیستم بانکی کشور داشتیم هشدارهای لازم را در خصوص متهم اصلی پرونده به مسئولین بانک مرکزی دادیم و اگر اینها اقدام به تاسیس بانک آریا نمیکردند ما به این زودی این مسئله را متوجه نمیشدیم.
پور محمدی افزود: در نظام بازپرداخت ۲۰۰ میلیارد سرمایه اولیه تاسیس بانک اختلالاتی ایجاد شد که ما این مسئله را متوجه شدیم، نکته مهم اینجاست که بانک صادرات به ما اعلام کرد ما در بازرسیهای خود چیزی به دست نیاوردیم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص روند انجام این تخلف، گفت: از اواسط سال ۸۸ تا زمستان ۸۹ مبلغی در حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیارد این تخلف انجام شده است و مابقی آن را در زمستان ۸۹ تا مرداد ۹۰ میخواستند با تاسیس بانک بدهیهای خود را پرداخت کنند و مشکلات را حل کنند.
حجت الاسلام و المسلمینپور محمدی خاطرنشان کرد: در کشور ۱۵ هزار شعبه بانک داریم و نظام بازرسی داخل اینها از سازمان کل بازرسی بیشتر است و یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی نظارت بر عملکرد بانکهاست، اما اگر گوش ندهند و این کار را انجام ندهند ما چکار میتوانیم بکنیم؟ چرا که ۱۰۶ گزارش از طرف سازمان بازرسی به هیات بررسی تخلفات ریاست جمهوری ارائه کردیم.
وی افزود: حجم بدهیها تا امروز که بررسی کردیم بیشتر از ۳ هزار میلیارد تومان بوده است، اما باید توجه داشت که اسم این حادثه و عنوان تخلفی متهمین را اخلال در نظام اقتصادی بگذاریم یا اسم دیگری چرا که این یک بحث حقوقی است و متضادهای آن با هم فرق دارد.
پورمحمدي در خصوص استعفای مسئولین مرتبط با این حادثه گفت: در مجلس هم این مسئله مطرح شد و جا دارد که مسئولین استعفا دهند چرا که حداقل کار این است و ما باید بیش از این به افکار عمومی پاسخگو باشیم.
وی تاکید کرد: اولا باید بپذیریم این اتفاق افتاده است و معذرت بخواهیم و در گام بعدی بتوانیم کمک کنیم افراد دیگر شناسایی شوند و حتی بالا سریها افراد مرتبط را کنار بگذارند تا نشان دهند که برایشان این مسئله اهمیت دارد. هر چند ممکن است جرمی مستقیم انجام نداده باشند اما به هر حال نظارت ضعیفی داشتند.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص دخالت مشایی و رحیمی در اختلاس ۳ هزار میلیاردی گفت: نسبت به این افراد سازمان بازرسی کل کشور سندی مبنی بر دخالت آنها ندارد اما اجازه دهید مسئول و قاضی پرونده نظر بدهد.
پور محمدی افزود: این باند در مسائل دیگری شرکت داشته و کمکهای زیادی به آنها شده است و اسناد آن هم وجود دارد.
مصطفیپور محمدی در پاسخ به سوالی درباره در خصوص پرونده مهدی و فائزه هاشمی گفت: مهدی هاشمی تحت تعقیب است و به همین دلیل به کشور بازنگشته است و با توجه به اینکه پرونده ایشان مفتوح است قوه قضاییه قصد دارد در این زمینه از ایشان بازجویی کند.
وی افزود: فائزه هاشمی از دادگاه تقاضای مهلت کرده است که در زمان مناسب پیگیری خواهد شد.
پورمحمدي در پاسخ به سوال دیگری در خصوص خاوری مدیر عامل سابق بانک ملی ایران گفت: شاید رابطه ناسالمی از طرف ایشان وجود داشته باشد اما محتویات این پرونده در رابطه با ایشان به فعل و انفعالات پولی مربوط نیست اما باید طبق بازجوییها اسناد آن بررسی شود و اگر ایشان به کشور برنگردد اتهاماتی که به ایشان وارد است در دادگاه به عنوان امری مسلم در نظر گرفته میشود و باید توجه داشت که ایشان به بهانه شرکت در سمینار از کشور خارج شد و بازپرس پرونده در این مسئله بیاطلاع بود و متاسفانه این وضعیت پیش آمد.
پور محمدی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص اعلام اسامی مفسدان اقتصادی از سوی احمدینژاد، گفت: لیستی که ایشان گفتند در جیبشان است مستقیما به ما ندادند بلکه ۳۰۰ نفر را به قوه قضاییه معرفی کردند که وقتی این لیست را بررسی کردیم مشخص شد که نیمی از آنها پروندههای کوچکی است که سالهاست در قوه قضاییه باز است و مرتبط با واگذاری زمینهایی مثلا به اندازه ۳ هزار متر، یک هکتار یا چند هکتار بوده است و آیا حالا من باید با احمدی نژاد دعوا کنم.
وی تاکید کرد: حالا یک نفر آمد و با این حرفها رای شما را گرفت ولی ما نباید به حرفهایی که هر روز کسی میزند تن دهیم و اگر کسی هم ادعا کرد باید بیاید و جزییات آن را اعلام کند و از طرفی باید بلوغ سیاسی و فرهنگ تحلیل مردم افزایش یابد.
وی تاکید کرد: کسانی که اطلاعات را به ما دیر میدهند به عنوان شریک جرم تلقی میشوند و اگر هم میخواهند جنجال و غوغا راه بیندازند خیلی دوام نمیآورند.
وی در خصوص وضعیت شهرام جزایری گفت: در سایتها آمده بود که ایشان تلاش داشت با فعالیتهایی که از داخل زندان انجام میدهد برای تخفیف مجازات و یا آزادی اقدام کند اما ما متوجه شدیم و به قوه قضاییه گفتیم که باید حبس خود را تحمل کند و بدهیهای خود را بپردازد و دادگاه هم در حال پیگیری است.
پورمحمدي درخصوص دو ملیتی بودن برخی مسئولین خاطرنشان کرد: این اشکال وارد است اما سازمان بازرسی مسئول بررسی این مسئله نیست و بیتوجهی به مقررات و روی آوردن به بیقانونی علت رخ دادن این مصائب است و باید بگویم که ما در خصوص دو شغلهها هم هنوز پروندههای زیادی داریم که این مسئله خوب نیست.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره اینکه گفته میشود شما سیاسی کاری میکنید و قصد فضا سازی دارید؟ گفت: از دانشجویان انتظار هست که مستند صحبت کند و چه کسی گفته است که من در مجلس و در جلسه غیر علنی مستند صحبت نکردم. باید بگویم که من در مجلس ۸۰ دقیقه صحبت کردم و یکی از ساکتترین جلسات مجلس در آن ساعات برگزار شد و حتی یادداشتی که یکی از نمایندگان به صورت خصوصی در آن جلسه به من داد را همان لحظه از بلندگو خواندم اما تعدادی از نمایندگان مرا هو کردند و به من اهانت کردند.
وی تاکید کرد: اگر حرفهای من بدون سند بود مجلس ساکت نمیماند و همانطور که قبل و بعد از صحبتهای من به سخنان دیگران توجه نمیکردند به حرفهای من هم بیتوجهی میکردند و به شما میگویم که نوار ۸۰ دقیقهای صحبتهای من بالاخره روزی منتشر خواهد شد.
پور محمدی گفت: در آن جلسه از من سند خواستند و من به اسنادی اشاره کردم و گفتم که حتی این اسناد در فلان سایت منتشر شده است و باید توجه داشت که همین اظهار نظرها ما را دچار این مصیبتها میکند و کسی در دولت نمیتواند یک سطر گزارش سیاسی از سازمان بازرسی ارائه کند.
وی در پاسخ به یکی از دانشجویان که از ایشان درباره پرداخت ۶۰ میلیون تومان به قربان بهزادیاننژاد از طرف حجت الاسلام نواب عضو جامعه روحانیت مبارز سوال کرده بود ؟گفت: آقای نواب قائم مقام آقای مصباح یزدی در موسسه امام خمینی است و یکی از طلبههای قبل از انقلاب بود که با حکم بنیانگذار انقلاب فعالیتهایی را انجام میداد و زمانی هم دانشگاه هنر را که در آن دوران مهندس موسوی نیز ریاست فرهنگستان هنر را بر عهده داشتند که این مبلغ آخرین قسط حمایت مهندس موسوی از دانشجویان هنر آن دانشگاه بود که سال ۸۸ به ایشان پرداخت و اینکه میگویید تو رفیق این آقا هستی و باید پاسخگو باشی حرف صحیحی نیست، چرا که باید به آنها که ۷۰، ۸۰ میلیون تومان حساب دارند معترض شد و اینجا نباید دنبال مجرم بگردیم و از طرفی هم من نمیخواهم سفره دل سازمان بازرسی را اینجا باز کنم.
پور محمدی در بخش دیگری از سخنرانی خود در پاسخ به سوالی درباره عدم مبارزه جدی مسئولین با مفاسد اقتصادی، گفت: مسئولین دراین مسئله مصمم هستند اما باید شرایط و پیچیدگیها را در نظر بگیریم چرا که مقامات نه تنها اسناد را به ما نمیدهند بلکه قراردادهای بزرگتری هم با همان افراد منعقد میکند و این مسئله در نهایت به کشمکش سیاسی منجر میشود که نباید کشور به آن تن دهد چرا که ما در شرایط خاص خارجی قرار داریم و میبینید که مسئولین ما را از جمله دادستان یکی از استانها که زنی را به علت کار خلاف قانون محکوم کرده بود تحریم میکند و نباید کاری کنیم که سرنوشت کشور به تاراج رود.
وی افزود: اگر سران کشور در فساد اقتصادی شریک باشند مردم باید دقت کنند و در انتخاب خود اشتباه نکنند چه میخواهد نماینده مجلس باشد و چه رئیس جمهور و چه نماینده شورا.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص تخلف دولت در پرداخت یارانهها گفت: مسایلی وجود دارد ولی پرداختن به آنها پیچیده است چرا که اگر ما حرفی بزنیم میگویند مخالف هدفمندی یارانهها است اما نظر من به دلیل اینکه قبلا در دولت بودم مشخص است.
پورمحمدي تاکید کرد: گزارش دیوان محاسبات در این زمینه به مجلس ارائه شده است و یکی از مواردی که در طرح سوال ازاحمدی نژاد آمده است همین مسئله است اما عدهای میگویند اگر احمدی نژاد به مجلس بیاید و جواب دهد به کشمکش سیاسی منجر میشود اما مجلس باید کارش را انجام دهد و در این زمینه تدبیر کند و همچنین مسائل عمده کشور هم رعایت شود.
وی در خصوص استفاده از منابع دولتی برای تبلیغات انتخاباتی گفت: انجام این مسئله طبق قانون اختلاس محسوب میشود اما در روند برگزاری انتخابات و در دوران تبلیغات امکان رسیدگی به این مسائل وجود ندارد و این یکی از اشکالات نظام انتخاباتی ماست که باید رفع شود و من زمانی که در وزارت کشور بودم طرحی را به مقام معظم رهبری ارائه کردم و ایشان به مجمع تشخیص ارجاع دادند که بعد از حوادث انتخابات فراموش شد.
وی همچنین درباره پرونده اختلاس ۱۲۰۰ میلیارد تومانی و حلقه فاطمی گفت: پرونده حلقه فاطمی مربوط به بیمه است که به دادگاه ارجاع شده است و در بررسیهای جدید تعقیبها و اظهارهای مرتبط با این پرونده انجام میشود.
وی در خصوص مصلحت اندیشی مدیران در زمینه برخورد با مسائل مختلف گفت: من یکی از مدیران تندرو هستم و اعتقادی به احتیاط ندارم و همین الان در سازمان بازرسی تصمیم گیریهای خود ملاحظه کسی را نمیکنیم اما در اعلام مسائل مختلف مشکلاتی وجود دارد چرا که این مسئله پیامدهای جدی اجتماعی دارد.
سازمان بازرسی وظیفه نظارت بر اجرای صحیح قوانین و حسن اجرای امور را دارد اما وظیفه کشف، بررسی و مجازات تخلفات و متخلفین بر عهده وزارت اطلاعات، پلیس و قوه قضاییه است و آنها امور اجرایی را بر عهده دارند.
در گزارش تکمیلی جرس درباره سخنان پور محمدی پیرامون مجمع آمده است:
رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفت: "دلیل همه این کشمکشها این است آن عزیزی که در مجمع تشخیص مصلحت نشسته است هنوز تربیت قانونمداری پیدا نکرده است."
به گزارش خبرآنلاین، مصطفی پورمحمدی که امروز در نشستی با نام "مبارزه با مفاسد اقتصادی از شعار تا عمل" در دانشگاه علم و صنعت،سخن می گفت، درباره سرنوشت بی سرانجام لایحه ارتقای سلامت اداری توضیح داد: " 10 سال از فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری در مبارزه با فساد اقتصادی میگذرد اما ما هنوز قانونی برای اجرای این فرمان تدوین و تصویب نکردهایم. لایحه سلامت اداری نیز چندین سال است که میان مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد بود و اخیراً هم چند سالی است که به مجمع تشخیص مصلحت رفته."
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در ادامه انتقادش از مجمع تشخیص مصلحت به دلیل معطل نگه داشتن این لایحه افزود: "مجمع هنوز هم به نتیجه نرسیده و هر بار هم که ما پیگیر آن میشویم به ما میگویند اینقدر عجله نکنید، با این قانون خیلی مشکلات در فرآیندهای اقتصادی شهروندان ایجاد میشود. ما چندین جلسه است که داریم تلاش میکنیم تا به اعضای مجمع این موضوع را بقبولانیم که این لایحه و این قانون به نفع کشور است."
پورمحمدی، هفته گذشته نیز با اشاره به عملکرد بانکها در فساد مالی اخیر در کشور، از "مدعیان" خواسته بود: "ساکت سرجایشان بنشینند و سخن نگویند."
پورمحمدی، که انتقاداتش نسبت به مقامات دولتی، این روزها از دولت نیز عبور کرده، پس از انتقاد به مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس را نیز به انتقاد گرفت. رئیس سازمان بازرسی کل کشور اظهار کرد: " یکی از کارها و وظایف مجلس این است که هر کجا دولت میخواست منحرف شود جلوی انحراف دولت از برخی برنامهها را بگیرد، ولی متأسفانه ما شاهد آن هستیم که در برخی موارد خود مجلس عامل انحراف است."
این مقام ارشد قضایی، درباره عملکرد تعدادی از نمایندگان مجلس، گفت: "بارها دیده شده نماینده مجلس برای آنکه برخی حقوق را برای منطقهای که از آن نماینده شده استیفا کند برخی از برنامهها را منحرف کرده است و زمانی که با او در این باره صحبت میکنیم میگوید چرا باید نقطهای از کشور از یک حق برخوردار باشد اما من و منطقهام این حق را نداشته باشیم."
.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بارها دیده شده قدرت از ثروت استفاده میکند تا خود را بزرگتر و سلطهاش را بیشتر کند و از آن سو دیده میشود عوامل ثروت نیز از قدرت استفاده کردهاند تا ثروتشان را افزایش دهند.
این مقام ارشد امنیتی سابق جمهوری اسلامی، تصریح کرد: "متأسفانه بارها در کنار این موارد شاهد بودهایم که برای آن که این دو عامل به هم بپیوندند از تابلوهای بزرگ ریا و تزویر استفاده شده به گونهای که برخی از صاحبان اندیشه مدعی هستند زر، زور و تزویر به یکدیگر کمک میکند."
پورمحمدی با اشاره به رویدادهای امروز جامعه، اضافه کرد: "امروز بسیاری از افراد از تبلیغات استفاده میکنند و در افکار عمومی مانور میدهند تا بتوانند بستر توسعه قدرت و ثروت را برای خود فراهم کنند."
پورمحمدی به موضوع غرب و تعیین مرزهای غربیها برای کنترل مرزهای میان این دو موضوع اشاره کرد و گفت: "آنها آمدند و مدعی شدند با یک اقتدار سیاسی میتوانند بر موضوعات مربوط به ثروت نظارت داشته باشند در حالی که امروز شاهد آن هستیم که آن نظاماتی که ایجاد کرده بودند پاسخگوی خواستههایشان نشده و امروز شاهد گرفتاری شدهاند."
معاون اسبق وزارت اطلاعات گفت: " اگر امروز از من بپرسید مشکل اساسی ما چیست میگویم ما باید نظامات را به گونهای طراحی کنیم که بستر تولید فساد به حداقل برسد که متأسفانه در این بخش ضعیف عمل کردهایم."
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه بستر تولید فساد چیست، گفت: " آنچه بستر تولید فساد را مهیا میکند نداشتن برنامهریزی دقیق است. اساس فساد در هرج و مرج شکل میگیرد و اصل بیحسابی است که باعث میشود عدهای بتوانند از روزنههای موجود سوء استفاده کنند.پیش از داشتن یک برنامه خوب شما باید فرهنگ برنامهپذیری هم ایجاد کنید. همه شهروندان باید یاد بگیرند به برنامه عمل کنند تا جامعه به این شکل نظمپذیر شود."
وزیر کشور احمدی نژاد در دولت نخست وی، با انتقاد از برخی بینظمیها گفت: "اگر امروز پروندهای مانند فساد 3 هزار میلیارد تومانی در کشور مطرح شود همه علل آن را جویا میشوند و بررسی آن برایشان اهمیت پیدا میکنند در حالی که هیچکس نمیپرسد هزینه بینظمی در جامعه چقدر است. آیا حاضر هستید برای بررسی بینظمی در جامعه هم چنین جلسهای را تشکیل دهید؟"
جرس: دبيركل سازمان ملل متحد اعلام كرد، نامههاي مرتبط با اتهامات آمريكا درباره دخالت ايران در توطئه عليه سفير عربستان در واشنگتن را به شوراي امنيت فرستاده است. خبرگزاري رويترز گزارش داد: بان كي مون امروز دوشنبه تصریح كرد:نامههاي آمريكا، ايران و نيز دولت عربستان را دريافت كرده ام. به گزارش ایسنا، بان کی مون از اظهار نظر درباره اين كه آيا احتمالا ايران با تحريمهاي بيشتر روبهرو ميشود يا خير خودداري كرد. روزنامه الشرق الاوسط عربستان سعودی، چاپ لندن به نقل از برخی منابع دیپلمات اعلام کرد که در خصوص طرح ادعایی ترور عادل الجبیر سفیر سعودی در واشنگتن به دست دو ایرانی، شورای امنیت در جریان این امر قرار گرفته است. به گزارش فارس، این روزنامه به هویت این دیپلماتها اشاره نکرد ولی به نقل از آنان در خصوص واکنش شورای امنیت نوشت: هر اقدامی که شورای امنیت بکند همان موقع اعلام خواهد شد.
وزير خارجه جمهوری اسلامی نیز دوشنبه در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد اقدامات حقوقي ايران براي مقابله با وقایع اخیر غرب گفت: "مقامات عربستان سعودي بايد جانب احتياط را رعايت كنند، يقينا مسوولان عربستاني ميدانند كه اين سناريوي اخير در جهت ايجاد شكاف و اختلاف بين كشورهاي منطقه است و من اميدوارم مسوولان عربستان نسبت به اين مساله توجه بيشتري داشته باشند و با احتياط بيشتري برخورد كنند."
علی اکبر صالحی تاكيد كرد: اين سناريو با شيوهاي كه ارائه شد و با شتاب و عجلهاي كه در آن به كار رفت بسيار مشكوك است. وقتي ميخواستند اين سناريو را مطرح كنند من شاهد بودم كه وزير دادگستري و مقامات قضايي و امنيتي آمريكا چنان شتابزده و بدون داشتن استحكام و استواري در استدلال، مسائلي را مطرح ميكردند آنها صرفا ميخواستند مسالهاي را به خورد افكار عمومي بدهند و جوسازي و موج و هياهوي رسانهيي ايجاد كرده بودند و ميخواستند از آن استفاده كنند و به اعتبار پيشينه كارهاي تبليغاتي گام بردارند. پيشينه تبليغاتي كه پيش از اين هيتلر از آن استفاده كرده بود و به مشاور خود ميگفت اگر ميخواهي دروغي را بگويي آن را هم محكم بگو، بلند بگو و هم تكرار كن و مردم را بسيج كن به گونهاي كه خود نيز آن دروغ را باور كني. امروز آمريكا نيز از اين شيوه استفاده ميكند؛ اما از آنجا كه اين موضوع از اساس دروغ است و پايهاي ندارد يقينا آثار مخرب آن دامن خودشان را خواهد گرفت.
صالحي گفت: ما با صبر و حوصله نسبت به اين اقدام آمريكا عمل خواهيم كرد. ايران آمادگي دارد هر مسالهاي را حتي اگر تصنعي هم ايجاد شده اما افكار عمومي را مشوش كرده است، بررسي كند.
وي گفت: ما از آمريكا خواستهايم اطلاعات مربوط به اين افراد دستگير شده را به ما بدهند تا ما پيشينه اين افراد را بررسي كنيم.
صالحي تاكيد كرد: ايران كشوري مسوول نسبت به تعهدات بينالمللي خود است و البته از حقوق خود در چارچوب مقررات بينالمللي و كنوانسيونهاي بينالمللي دفاع خواهد كرد. ما در موضوع هستهيي نشان داديم همانگونه كه نسبت به حقوقمان پيگير هستيم، نسبت به تعهداتمان نيز عمل كردهايم و در ساير زمينهها نيز به همينگونه است.
وزير خارجه افزود: ما در موضوع تروريسم و مبارزه با آن يكي از پيشتازترين كشورها هستيم.
او گفت: ما اميدواريم ساير مسوولان كشورها بهخصوص عربستان نسبت به اين مساله توجه ويژه داشته باشند، مبادا مقامات عربستان در دامي بيفتند كه بعدا خارج شدن از اين دام برايشان مشكل باشد.
علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران می گوید که تهدیدها و تحریم ها سالها وجود داشته اما "اکنون در بدترین شرایط آن هستیم."
آقای صالحی که در نشست هیات نمایندگی اتاق بازرگانی ایران شرکت کرده بود، گفت که "در ۳۲ سال این قدر تحت فشار اقتصادی و تحریم سیاسی نبوده ایم که این چالشی بزرگ است."
وزیر خارجه ایران اضافه کرده که "حالا باید دید که چگونه می توان از این چالش به عنوان یک فرصت استفاده کرد، اگر فرصت نیست چگونه می توان آن را به فرصت تبدیل کرد."
این سخنان در شرایطی مطرح شده است که تحریم های تازه ای از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه دولت و مقامات دولتی وضع شده است.
معمولا مقامات حکومتی ایران در واکنش به تحریم ها می گویند که در سالهای بعد از انقلاب این کشور تحریم بوده و تحریم ها مشکلی ایجاد نخواهد کرد و ناظران می گویند که کمتر پیش آمده که مقامی در سطح وزیر چنین تصویری از تحریم ها ارائه کند.
جرس: مدیر مسئول روزنامه کیهان، سفر رهبری به کرمانشاه را بهانه ای برای حمله به جنبش سبز قرار داده و مدعی شد: "بار ديگر و براي چندمين بار به اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 نشان داد كه نه فقط كمترين پايگاهي در ميان مردم ندارند، بلكه فقط از صدقه سر رهبري و به احترام ايشان است كه علي رغم آنهمه وطن فروشي و خيانت و جنايت هنوز فرصت حضور - بخوانيد زندگي نباتي- در كشور را دارند. آيا در اين حال و هوا كه به وضوح شاهد آنند، مسخره و خنده دار نيست كه در يك جنگ زرگري و بازي كودكانه براي شركت در انتخابات شرط و شروط هم مي گذارند؟!" حسین شریعتمداری نماینده رهبری در کیهان طی یادداشتی تحت عنوان "تاریخ در چند قدمب پیچ بزرگ"، با دست آویز قرار دادن سفر رهبر جمهوری اسلامی به کرمانشاه، ادعا کرده است: "حماسه بي نظير كرمانشاه پاسخي دندان شكن به كساني بود كه از كاهش اعتماد مردم به نظام سخن مي گفتند و با اظهارات بي پايه خود بر صدر اخبار رسانه هاي بيگانه مي نشستند و به خيال خويش توصيه مي كردند كه بايد اعتماد از دست رفته مردم به نظام بازگردانده شود! و براي بازگرداندن اين اعتماد- به قول آنها كاهش يافته!- به نسخه اي اشاره مي كردند كه فلان تاريخ در نماز جمعه تهران ارائه كرده بودند! اكنون بايد به اين آقايان گفت؛ بهتر است در فكر نسخه اي براي توبه خود و پذيرش آن از سوي مردمي باشيد كه زلال انديشه و بصيرت و استحكام پيمان آنان با ولي امر مسلمين را پاس نداشتيد و در بزنگاه آزمون بزرگ فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 از دوستان گسستيد و با دشمنان همنوا شديد!" نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان، همچنین خطاب به جریان موسوم به "انحرافی"، نیز نوشته است "حماسه اخير (سفر به کرمانشاه) پيام كوبنده اي براي جريان انحرافي نيز داشت كه با بهره گيري انگل گونه از رانت هاي ثروت- بخوانيد بيت المال- و قدرت، هر از چندگاه با حاشيه سازي هاي سفارشي، به دشمنان اميد از دست داده بيروني و اصحاب از نفس افتاده فتنه 88، تنفس مصنوعي مي دادند." مدیر مسئول روزنامه کیهان اظهار عقیده کرده است: "انبوه متراكم جمعيت در استقبال بي نظير از رهبری در سفر به كرمانشاه كه پيش از اين در سفر آقا به قم و ساير نقاط اين مرز و بوم نيز تجربه شده بود، براي هيچ ناظر بي طرف و حتي دشمنان نشان دار و بيماردل، كمترين ترديدي باقي نمي گذارد و اجازه كمترين ترديدي نمي دهد كه قلب تمامي مردم ايران در پيوند با امام خامنه اي مي تپد. تا آنجا كه امام خامنه اي آينه تمام نماي همه مردم ايران و همه مردم ايران در امام خامنه اي خلاصه مي شوند. شرح اين دلدادگي، مثنوي هفتادمن كاغذ است و به درازا مي كشد بي آن كه نقطه پاياني داشته باشد..." شریعتمداری همچنین نوشته است: "بايد از پيام هشداردهنده ديگري ياد كرد كه حماسه بي نظير كرمانشاه و قم و... براي برخي از «خودباوران» در پي داشته و دارد. آنان كه گاه به غفلت و يا به وسوسه اطرافيان، انگيزه رويكرد مردم به خويش را فراموش مي كنند و به خاطر نمي آورند. مردم- به قول ملاي رومي- با «ترازوي احدخوي» رهبري به ارزيابي مسئولان در هر جايگاه و رده اي كه باشند، مي نشينند و هرجا كه ميان عملكرد و مواضع مسئولان با رهبر و مقتداي خويش زاويه اي ببينند، بدون كمترين ترديدي، راه رهبري را برمي گزينند."
جرس: دبیر و سخنگوی کمیته حقوق بشر کمیسیون امنیت ملی درباره گزارش اخیر احمد شهید، گزارشگر حقوق بشر موضع گرفت و اعلام کرد این آمادگی وجود دارد که گزارش این فرد در کمیسیون امنیت ملی مجلس بررسی شود. به گزارش اعتماد، نقوی حسینی از احمد شهید خواست تا یک نسخه از گزارش تدوین شدهاش را برای بررسی به مجلس ایران بفرستد. این نماینده اصولگرا که سخنگوی کمیته حقوق بشر کمیسیون امنیت ملی مجلس است تاکید کرد به گزارش شهید پاسخ نمیدهند اما مواردی را که وی در گزارشادعاییاش به عنوان نقض حقوق بشر در کشور قلمداد کرده بررسی میکنند.
وی همچنین در جمع خبرنگاران درباره آخرین پیگیریها در مورد برخی زندانهای کشور خبر داد.
وی در خصوص موارد نقض حقوق بشر مدعی شد: هنوز به ما مستنداتی نرسیده است. باید مستندات برسد. کمیته حقوق بشر مجلس باید به گزارشها و استناداتی که برایش ارسال میشود رسیدگی کند. ما که نمیتوانیم چمدانمان رابرداریم و این در و آن در بزنیم که ببینیم کجا چه اتفاقی افتاده است. درباره اوین هم که از من سوال کردند گفتم باید یکی از زندانیان سیاسی به ما نامه بدهد که مثلا بنده بیمارم و ما را بیمارستان نمیبرند تا ما هم بررسی کنیم و حتی بازدید هم میکنیم و نتیجه را به رسانهها هم اعلام میکنیم. چون به هر حال یک زندانی یک شهروند ایرانی است که موضوعی را از کمیته حقوق بشر مجلس خواسته است. به همین دلیل است که میگوییم کمیته همه گزارشها را بررسی میکند و جایی که مشخص شود حقوق بشر رعایت نشده بدون هیچ اغماضی قطعا اقدام میکنیم.
وی از احمد شهید خواست که گزارشش را به مجلس بفرستد و اظهار داشت: رسانهها هم میتوانند گزارش را برای ما بفرستند یا اینکه خود آقای احمد شهید یک نامه خطاب به کمیسیون امنیت ملی مجلس بزند و بگوید به این موارد رسیده است. آقای احمد شهید گزارشش را برای مجلس ایران بفرستد ما هم رسیدگی میکنیم. من به عنوان دبیر کمیته میگویم اگر گزارش حقوق بشر آقای احمد شهید به دست ما برسد رسیدگی میکنیم و موارد موجود در گزارش را پیگیری میکنیم. از آنجا که مرجع پاسخگویی به آقای احمد شهید ما نیستیم دلیل ندارد به ایشان جواب بدهیم، اما مطمئناً تمام موارد را رسیدگی میکنیم.
این نماینده مجلس با اشاره به بازدید نمایندگان از زندانها گفت: شاید بیش از 10 بار کمیسیون امنیت ملی از زندانها بازدید داشته است. مورد آخرش همین بازدید از اوین بوده است. در بسیاری از موارد توانستیم موجب دادن مرخصی به زندانی شویم یا اینکه زندانی را به دلیل بیماری به بیمارستان منتقل کردند. درباره زندان کارون و بهبهان هم یک مشکل اصلی زیاد بودن جمعیت در این زندانها و نامناسب بودن امکانات با موقعیت فیزیکی زندان است و اغلب زندانها با بحران مواجه هستند. مثلا زندان خورین در ورامین 400 نفر ظرفیت دارد اما 1200 نفر در آن نگهداری میشوند. اما اینکه یک زندان شرایط خاصی را داشته باشد نیازمند بازدید ما از زندان و تهیه گزارش از آن و دادن آن به کمیسیون امنیت ملی است.
جرس: عضو جبهه پایداری و نماینده اصولگرای مجلس هشتم، با ادعای اینکه ""اگر کسی سخن ولی فقیه را نپذیرد، عمل او در حد شرک است به همین دلیل ولایت فقیه مطلقه است"، می گوید: "هر مسئولی از رئیس جمهور گرفته تا استاندار با معیار و ملاک تبعیت از رهبری سنجیده می شود." به گزارش فارس، مرتضی آقا تهرانی یکشنبه شب در نخستین همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان قزوین گفت: "امروز باید مراقب باشیم چون برخی فکر میکنند که هدف وسیله را توجیه میکند یعنی ما به هر قیمتی رأی بیاوریم یا اینکه پول دادن برای کسب رأی برای دیگران بد است و خریدن رأی برای دیگران بد است ولی برای ما اشکالی ندارد. اما اگر خواستیم برای یک هدف خوب از هر ابزاری استفاده کنیم این حرکت انحراف است، در فتنه و انحراف تنها راه نجات تبعیت از نور اسلام با محوریت ولایت فقیه به عنوان فصلالخطاب است." عضو ارشد فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس هشتم اظهار عقیده کرد: "خودتان را با ولایت فقیه میزان کنید، معیار سنجش شما ولیفقیه باشد یعنی در سنجش رئیس جمهور، وزیر، استاندار و سایر مسئولان با معیار رهبری او را مورد ارزیابی قرار دهید." استاد اخلاق دولت نهم ادامه داد: "اگر کسی سخن ولی فقیه را نپذیرد در حد شرک است به همین دلیل ولایت فقیه مطلقه است حال اگر نَفْس یا کلام خود را کنار ولیفقیه گذاشتید مشرک میشوید." وی با اطلاق لفظ "فتنه" برای اعتراضات آزادیخواهانه و حق طلبانه مردم ایران، مدعی شد: "در فتنه اخیر کسانی مشکل داشتند که ادعای پیروی از خط امام را داشتند؛ اگر در تاریخ نیز نگاهی داشته باشیم میبینیم که آن کسانی که ادعای محبت اهل بیت را داشتند دشمنان اهل بیت شدند یعنی برای کشتن امام حسین از مردم شام که دشمن اهل بیت بوندد کسی نیامد بلکه از کوفه که ادعای محبت اهل بیت را داشتند، آمدند." آقا تهرانی اضافه عقیده کرد: "باید مراقب باشیم، هر کاری که میکنیم را با معیار رهبری بسنجیم، قدر آقایمان را بدانیم، به موقع در صحنه حاضر شویم و بدانیم که باید به موقع در صحنه باشیم و دیر نیائیم چراکه از قصه دیرآمدن خیلی ضرر کردهایم. قطع یقین فتنههای دیگری نیز پیش رو داریم که این فتنهها سختتر خواهد بود و این طبیعی است؛ به هر حال امتحان وجود دارد و امتحان هم به مرور سختتر میشود در نتیجه باید مراقبت بیشتری کنیم."
جرس: با گذشت حدود یک هفته از انتشار خبر استعفای علی مطهری از نمایندگی مجلس، که در اعتراض به "عدم اعلام وصول سئوال از رئیسدولت توسط هیئت رئیسه مجلس" صئرت گرفت، تعدادی از نمایندگان در تلاش هستند استعفای علی مطهری در دستور کار مجلس قرار گیرد و با رای مجلس این نماینده اخراج شود. به گزارش تارنمای «جهان نیوز»، وابسته به علی زاکانی، نماینده اصولگرا و عضو محالف امنیتی،برخی از نمایندگان مخالف مطهری در تلاش هستند تا این استعفاء هر چه سریعتر در دستور کار مجلس قرار گیرد و نمایندگان به آن رای مثبت دهند.
بر اساس گزارشها، علی مطهری نماینده تهران چهارشنبه ۲۰ مهر در اعتراض به عدم اعلام وصول سئوال از رئیس دولت، توسط هیئت رئیسه مجلس از سمت نمایندگی استعفا داد و متن استعفای خود را تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرد. مطهری از طراحان اصلی سئوال از رئیسجمهور است.
وی تاکید دارد که وقتی امکان "استیفای حقوق موکلان" خود را نداشته باشد، چاره ای جز استعفا ندارد.
طرح سئوال از رئیسجمهور که مطابق آئیننامه داخلی مجلس نیاز به ۷۳ امضا دارد، در پنجم تیرماه با ۱۰۰ امضاء توسط این نماینده تقدیم هیئترئیسه مجلس شد.
اگر چه ۱۴ نماینده امضای خود را پس گرفتند، اما ۸۶ نماینده بر طرح سوال از رئیسجمهور تاکید دارند.
طبق ماده ۹۳ آئیننامه داخلی مجلس نماینده باید تقاضای استعفای مدلل خود را تقدیم رئیس مجلس کند تا رئیس مجلس آنرا در اولین جلسه مطرح کند.
بر اساس این گزارش ، مطهری متن استعفای خود را تقدیم محمد دهقان، دبیر هیئترئیسه مجلس کرده ابود، که برخلاف آئیننامه داخلی مجلس است و همین استعفا بهانه ای شده تا برخی از منتقدین مطهری برنامهریزیهایی برای اخراج وی از مجلس صورت دهند و این نمایندگان مصمم هستند تا اولا با فشار به هیئترئیسه مجلس در اعلام وصول استعفای مطهری تسریع شود و ثانیا هنگام طرح این استعفا در صحن مجلس، ضمن رایزنی با دیگر نمایندگان، در اقدامی هماهنگ به استعفاء رای مثبت دهند تا مطهری از مجلس اخراج شود.
در همین راستا بهروز جعفری نماینده اصولگرای استان فارس، روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس طی تذکری خواستار اعلام وصول این استعفاء و مطرح شدن آن در صحن مجلس شد.
گفتنی است، طرح سوال از رئیس دولت، از روز سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۹ در مجلس کلید خورد، که دارای چندین محور از جمله اظهارات احمدی نژاد درخصوص جایگاه مجلس و اینکه مجلس در راس امور نیست، عدم توجه به مسایل فرهنگی جامعه و مساله عفاف و حجاب، اظهارات اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس دولت در خصوص مکتب ایرانی به جای مکتب اسلامی، عزل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و حکم حکومتی رهبری برای انتصاب مجدد وی و عدم اجرای قانون اختصاص ۲ میلیارد دلار به مترو بود.
علی مطهری در استعفانامه خود تاکید کرده بود که " آیا ما حق یک سئوال از احمدینژاد نداریم؟!"
کلمه:امین نیایی فر، دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران، صبح امروز به اتهام توهین به احمدی نژاد در زندان اوین، سی ضربه شلاق خورد.
بر اساس خبرهای رسیده به کلمه، نیایی فر که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس است، پس از اجرای حکم به بند بازگردانده شد. او در حالی که بر اثر ضربه های محکم شلاق از درد به خود می پیچیده، بدون دریافت هیچ گونه کمک پزشکی و دارویی به بند بازگردانده شده است.
نیایی فر که قرار است هفته بعد با پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شود، صبح امروز، همزمان با وقت ملاقات خانواده ها با زندانیان، برای اجرای حکم شلاقش به دادسرای اوین فراخوانده شد.
امین نیایی فر، دانشجوی ۲۲ ساله دانشگاه تهران از جمله زندانیان حامی جنبش سبز است که در بند ۳۵۰ اوین در حال گذراندن دوران محکومیت خود است. وی که در تظاهرات روز عاشورای تهران بازداشت شده بود، از سوی قاضی پیرعباسی، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به شش ماه حبس تعزیری، یک و نیم سال حبس تعلیقی و تحمل سی ضربه شلاق محکوم شده بود که حکم شلاقش امروز در محل دادسرای اوین اجرا شد.
نیایی فر، از جمله افراد حائز رتبه برتر در کنکور سراسری و از دانشجویان ممتاز دانشکده فنی دانشگاه تهران است، به گونه ای که معدل وی در سال گذشته ۱۹٫۲۰ بوده است.
او پس از حوادث عاشورا بازداشت شد، مدتی را در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ گذراند و سپس با قید وثیقه آزاد شد.
نیایی فر تابستان امسال و به دنبال تایید حکمش در دادگاه تجدیدنظر، به زندان اوین بازگردانده شد. بدین ترتیب او در سال تحصیلی جدید، از ادامه تحصیل در دانشگاه نیز باز مانده است.
کلمه:مآیت الله العظمی علی محمد دستغیب در جلسه تفسیر قرآن این هفته خود با بیان اینکه بعضى مردم نداى فطرت خود را مى شنوند و به سویى که درونشان مى خواندشان توجه مى کنند تصریح کرد: اینها کسانى هستند که فریب دنیا را نمى خورند و بازیها و لغویات آن، آنها را مشغول نمى کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین در توصیف این دسته از مردم تاکید کرد: اینان اگر به منصب و حکومتى رسیدند به عدالت رفتار مى کنند و احکام اسلام را جارى مى سازند و از مظلومان دادخواهى مى نمایند، بى آنکه ترس افتادن از تخت آنها را از این کار باز دارد.
آیت الله دستغیب در بخشی دیگر از سخنان خود خاطر نشان کرد که بعضى مردم در ظاهر مؤمنند و گمان مى کنند صاحب مدارج بالاى ایمان هستند اما کوهها تاریکى در قلبشان است و ارزنى نور ایمان در دلشان رسوخ نکرده.
این مرجع تقلید مقیم شیراز همچنین یادآور شد: کار خوبى که انسان را تعالى و رشد مى دهد موجب شکستن او در مقابل پروردگار و هیچ دیدن خود مى شود. اگر انسان بعد از هر عبادت و عمل صالحى شاکر پروردگار بود و خود را بنده ذلیل او دید، عبادتش سودى داشته اما اگر به عبادت و عملش نازید و آن را برترین اعمال و خود را بهترین افراد پنداشت، گرفتار عجب و خودبینى گشته، اعمالش حبط شده اند.
متن کامل سخنان آیت الله دستغیب به گزارش سایت حدیث سرو به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
إنَّ الَّذینَ لا یُؤمِنُونَ بِاْلآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ(۴) اُوْلئِکَ الَّذینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذابِ وَ هُمْ فِی اْلآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ(۵):کسانى که به آخرت ایمان ندارند،اعمال بدشان را در نظرشان زینت مىدهیم. پس آنان سرگشته و گمراهند.آنانند که عذاب بدى براى آنهاست و در آخرت زیانکارترین مردمند.
ایمان به آخرت
درون انسان از خدا بیگانه نیست و فطرت، مبدأ و مرجعى جز خداوند نمى شناسد و معترف به این حقیقت است که از سوى خدا آمده و به سوى او باز خواهد گشت. اتصال انسان به خداوند و رجوع به او در همین دنیا نیز برقرار است اما کمتر کسى به این امرتوجه دارد و در عالم برزخ توجه کامل براى انسان حاصل مى شود.
بعضى مردم نداى فطرت خود را مى شنوند و به سویى که درونشان مى خواندشان توجه مى کنند. اینها کسانى هستند که فریب دنیا را نمى خورند و بازیها و لغویات آن، آنها را مشغول نمى کند. اما در مقابل، بیشتر مردم اینچنین نیستند؛ یعنى دنیا آنها را مى فریبد و مَظاهر آن، به خود مشغولشان مى دارد؛ هر چه فطرت فریاد مى زند که این کاروانسرا جاى ماندن و متاع آن شایسته دلبستن نیست، در گوش جانشان فرو نمى رود و اندک توجهى نمى کنند.
گروه اول دنیا را با همه اعتباریاتش وسیله اى جهت نیل به مدارج آخرت مى بینند و از ریاست و ثروت و شهرت، همچون نماز و روزه، استفاده براى رسیدن به قرب پروردگار مى کنند و حتى همسر و فرزند و آبروى خود را وسیله اى در این جهت مى دانند.
این افراد خود را بنده خدا مى دانند و در همه حال از دستورات او اطاعت مى کنند؛ نعمتهایى را که خداوند در اختیارشان قرار داده، در راه صحیح و مرضىّ پروردگار به کارمى بندند و ترسى از این بابت ندارند؛ اگر مال و ثروتى به دستشان رسید، به اندکى از آن قناعت مى کنند و مابقى را در راه خدا انفاق مىکنند؛ اگر به منصب و حکومتى رسیدند به عدالت رفتار مى کنند و احکام اسلام را جارى مى سازند و از مظلومان دادخواهى مى نمایند، بى آنکه ترس افتادن از تخت آنها را از این کار باز دارد؛ فرزندان خود را به گونه اى تربیت مى کنند که به حال دین و دنیاى مردم سودمند باشند و در مسیر بندگى پروردگار قدم بردارند و جز این توقع دیگرى از آنها ندارند.
این ها علامات وسیله دانستن دنیا و ایمان داشتن به آخرت است و نتیجه این بینش،آرامش روح و ایمنى از هر خوف و حزنى است؛«الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ».«آنان که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم نیالودند، امنیت خاصّ آنهاست و آنان هدایت یافتگانند». (انعام/۸۲)
چنین کسانى حقیقت دنیا را درک مى کنند و واقعیت اشیا را مى بینند؛ یعنى مى فهمند که همه چیز مربوط به خداست و همه عالم محضر او است و آدمى تنها در نزد او مکلف ومسؤول است.
اما گروه دوم دنیا و مظاهر آن را هدف خود قرار مى دهند. فرزند را در راهى تربیت مى کنند که بتواند پول بیشترى جمع کند و سرمایه اش را فزونى بخشد بى آنکه توجهى به نماز خواندن یا نخواندن او یا گناه کردن و نکردنش داشته باشد. چنین کسانى یاایمان به آخرت ندارند و یا اعمالشان سست و ناقص است.
زینت یافتن دنیا
زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ؛ آنها که ایمان به خدا و آخرت ندارند همواره در ترس و اضطرابند که مبادا داشته هایشان را از دست بدهند یا نقص و خللى در آنها ایجاد شود لذا براى حفظ موقعیت خود به هر گناهى تن مى دهند و از هر حقّى چشم مى پوشند.
این افراد بر دو قسمند: برخى، همچون کُفّار خود را از خدا و شریعت جدا مى کنند و دین را افیون توده ها و جامعه مى دانند و با آن به مقابله و ستیزه برمى خیزند؛ گناه و فحشا راترویج مى دهند و آن را آزادى مى نامند.
نتیجه طبیعى این رفتار، زینت یافتن دنیا و رفتارهاى زشت آنها در نظرشان است و طبعا این افراد خود را در مقابل خداوند مسؤول و مکلف نمى دانند و هر آنچه موجب پیشرفت در اهداف و نیل به شهواتشان باشد انجام مى دهند.
برخى دیگر دین را وسیله رسیدن به دنیا مى سازند و به نام شریعت،خر مراد را مى رانند!همچون خلفاى بنى امیه و بنى عباس که خود را جانشین پیغمبر مى نامیدند و دیگران رابه اطاعت خود در مى آوردند و مخالفین خود را از دم تیغ مى گذراندند؛ غصب خلافت مىکردند و ظلم و ستم را از حد مى گذراندند و با این حال براى خویش ولایتى در حدّپیامبر قائل مى شدند؛«النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».«پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است». (احزاب/۶)
تفسیر نمونه در این باره مى نویسد: نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از دنیاپرستان زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جزننگ و آلودگى و رسوایى نیست؛لجام گسیختگى و بى بند و بارى را نشانه آزادى. برهنگى و آلودگى زنان را دلیل برتمدن. مسابقه در تجمل پرستى را نشانه شخصیت. غرق شدن در انواع فساد را، مظهرحرّیّت. آدمکشى و جنایت و ویرانگرى را دلیل بر قدرت. خرابکارى و غصب سرمایه هاى دیگران را، استعمار (آبادسازى!). به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را درمسیر زننده ترین برنامه هاى ضدّ اخلاقى دلیل بر احترام به خواست انسانها. زیر پاگذاردن حقوق محرومان را، نشانه احترام به حقوق بشر! اسارت در چنگال اعتیادها،هوسها، ننگها و رسواییها را، شکلى از آزادى. تقلب و تزویر و بدست آوردن اموال وثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر استعداد و لیاقت! رعایت اصول عدل و داد و احترام به حق دیگران نشانه بى عرضگى و عدم لیاقت. دروغ و پیمان شکنى دو رویى و تزویر رانشان سیاست.
خلاصه اعمال سوء و ننگینشان آنچنان در نظرشان زینت داده شده است که نه تنها ازآن احساس شرم نمى کنند بلکه به آن افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟!
لزوم تهذیب در بین طلاب
شیطان گروهى از مردم را از راه دین و ایمان فریب مى دهد. طلاب محترم باید توجه داشته باشند که فقه و اصول به تنهایى انسان را اصلاح نمى کند و ایمان او را کامل نمى سازد. دلیل آن هم این است که در روایات متعدد، فقها به دو دسته عادل و فاسق تقسیم شده اند. بنابراین ممکن است کسى فقه و اصول بخواند و فقیه شود اما فاسق باشد.
آرى شخص مؤمنى که اولاً براى رضاى خدا، ثانیا براى اصلاح خویش، ثالثا براى معرفت پروردگار، رابعا با هدف اصلاحگرى دیگران قدم در راه طلبگى گذارد و تا آخرمخلص و صادق باقى بماند، به تدریج تبدیل به فقیهى مهذب مى گردد و مى تواند دیگران را اصلاح کند و الّا کسى که خود دچار کبر و حسد و سوء ظن و منیت است چگونه مى تواند مردم را از صفات رذیله پاک کند؟
ذات نایافته از هستى بخش
کى تواند که شود هستى بخش
طلبه و عالمى که از ابتداى طلبگى و تحصیل هدفش مرجع شدن و به ریاست رسیدنبوده چگونه مى تواند مردم را به خدا نزدیک کند؟ چنین کسى هنرى جز سرگرم کردن دیگران ندارد و پندها و مواعظش هرگز در دلها اثر نمى کند چرا که فقط خود را مى بیند. اگر القاب و احترامش کم و زیاد شد مردم را به باد انتقاد و ناسزا مى گیرد و آنها را ملعون و مرتد مى خواند.
کورى دل
فَهُمْ یَعْمَهُونَ؛ «یعمهون» از ریشه «عمه» هم به معناى حیران و سرگردان است و هم به معناى نابینا. البته معمولاً نابینایى قلب و کورى چشم دل را با عمه و کورى چشم سر رابا «عمى» بیان مىکنند. خداى تعالى در سوره طه مىفرماید: «هر کس از یاد من اعراض کند زندگانى تنگى خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشورمى کنیم گوید پروردگارا چرا نابینا محشورم کردى؟ من که بینا بودم! فرماید: همان گونه که نشانه هاى ما به تو رسید و تو آنها را فراموش کردى، امروز فراموش مى گردى». (طه/۱۲۴ تا ۱۲۶)
وقتى انسان از خدا روى گرداند، از صفات او نیز محجور مى ماند و صفات رذیله در قلبش خانه مى کند در نتیجه در بند خلقیات ناپسند خویش محصور مى گردد. به راستى حسد جان و تن انسان را مى سوزاند. کینه او را مانند مار زهرآگین مى کند. تکبر باعث مى شود اگر کسى از او جلو افتاد، خواب و خوراکش قطع شود. این زندگى رنگ آرامش و آسایش به خود نمى بیند و جز تنگى و تاریکى ندارد. علاوه بر این در عالم برزخ و قیامت نیز کور مى شود همچنان که در اینجا هم کور بود اما نمى فهمید که اگر چشم بینا و قلب مدرِک داشت نشانه هاى پروردگار خویش را در این عالم مى دید و هنگامى که عیوبش را به رخش مى کشیدند، آنها را گردن مى گرفت و در صدد رفع آنها برمى آمد.
سرگردانى اهل دنیا
کسى که در زندگى هدفى جز دنیا و متاع آن ندارد، آخر الامر به کجا خواهد رسید؟ گیرم که چند خانه و زمین و مغازه هم به دارائى هایش اضافه کند و ثروت بر ثروت بیفزاید، تاکجا این روند ادامه خواهد داشت؟ سرانجام روزى باید همه اینها را ترک کند و از دنیا مفارقت نماید لذا هر گاه به فکر مرگ و آخرت خود مى افتد، چون پشتوانه معنوى ندارد،حیران و سرگردان مى شود و به اضطراب و وحشت مى افتد.
دوستان واقعى
خداى تعالى در سوره زخرف مى فرماید «الْأَخِلاّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إلاَّ الْمُتَّقینَ».«در روز قیامت دوستان دشمن یکدیگر مىشوند به جز پرهیزگاران». (زخرف/۶۷) کسانى که به این مسجد مى آیند، اگر آمدنشان براى خدا نباشد نمى توانند با بنده و دیگر اصحاب مسجد رابط هاى صمیمانه و برادرانه برقرار کنند و میان ما و آنها براى همیشه ضدّت و دشمنى است چرا که راه ما از هم سواست. اما اگر آمدن ها براى خدا باشد، همه یکى مى شویم و به یک سمت حرکت مى کنیم.
کسانى که براى خدا مى آیند، مى آیند تا دینشان کاملتر شود و فهمشان از قرآن ومعنویات بیشتر گردد. ما نیز مى آییم تا از برکت نظر پروردگار چیزى بگوییم که هم خودمان توجهمان بیشتر شود و هم نفعى به دیگران برسانیم. تا زمانى که دوستى براین مبنا قرار گیرد، پایدار و ماندگار است و تا عالم برزخ و قیامت باقى خواهد ماند و درآنجا نیز همراه ائمه اطهار علیهمالسلام و شهدا خواهیم بود. اما اگر غیر از این باشد، هرگز رفاقتى برقرار نخواهد شد و دشمنى، مجالى براى دوستى باقى نخواهد گذاشت. البته بنده با کسى دشمن نیستم اما قاعده طبیعى این وضع، تباین و جدایى است. نتیجه آن مى شود که ما هر چه مى گوییم، آنان که براى غیر خدا آمده اند ـ مثل کسانى که براى جاسوسى و خبرچینى مى آیند ـ چیز دیگرى برداشت مى کنند و مصداق سازى مى کنند.در حالى که اگر ما حرفى مى زنیم نظرمان تنها خداست و مخاطب سخنانمان ابتداخودمان هستیم و بعد از آن کسانى هستند که ممکن است در وضعیت مشابه قرار داشته باشند، تا خود را اصلاح کنند.
بدترین عذاب و زیان کارترین مردم
أُوْلئِکَ الَّذینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذابِ؛ مطلقآوردن «سوء العذاب» براى کافران نشانه آن است که عذاب آنها مختصّ عالم برزخ و قیامت نیست بلکه در همین دنیا معذبند، عذابى که وجدان آنهارا مى آزارد و در صفات ناپسندشان جلوه گر مى شود.وَ هُمْ فِی اْلآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ؛ «أخسر» به معناى زیانکارترین است.
المیزان در این باره مى نویسد: شاید وجه اینکه مى فرماید: اینان در آخرت أخسرون (زیانکارترین) هستند این است که نامه اعمال سایر گنهکاران، هم مشتمل بر گناه است و هم مشتمل بر ثواب، که مطابق آن اعمال جزا داده مى شوند. اما این بیچارگان گناهانشان در نامه ها ثبت شده اما ثوابها و کارهاى نیکشان حبط شده، ثبت نگشته است. (المیزان، ذیل آیه)
وقتى ریشه درختى خشک مى شود یا لجن و کثافت اطراف آن را مى گیرد و مانع رسیدن آب به آن مىشود، درخت دیر یا زود مى خشکد و امیدى به زنده شدن و ثمردادنش نخواهد بود. خداوند در سوره کهف مى فرماید:
آیا شما را از زیانکارترین مردم خبر دهم؟ آنها که کوشش هایشان در زندگى دنیا تباه شد ولى خودگمان مى کنند نیکوکارند». (کهف/ ۱۰۳ و ۱۰۴)
بعضى مردم در ظاهر مؤمنند و گمان مى کنند صاحب مدارج بالاى ایمان هستند اما کوهها تاریکى در قلبشان است و ارزنى نور ایمان در دلشان رسوخ نکرده.
على بن سوید گوید از حضرت ابى الحسن علیهالسلام راجع به خودبینى و عجبى که عمل رافاسد مى کند پرسیدم. حضرت فرمود: خودبینى چند درجه دارد. بعضى از آن درجات این است که کردار زشت بنده در نظرش جلوه کند و آن را خوب پندارد و از آن خوشش آید و گمان کند کار خوبى مى کند و بعضى از درجاتش این است که بنده به پروردگارش ایمان آورد و بر خداى عزّ و جل منّت گذارد در صورتى که خدا را بر او منّت است».(اصول کافى، ج۲، ص۳۱۳)
کار خوبى که انسان را تعالى و رشد مى دهد موجب شکستن او در مقابل پروردگار و هیچ دیدن خود مى شود. اگر انسان بعد از هر عبادت و عمل صالحى شاکر پروردگار بود و خود را بنده ذلیل او دید، عبادتش سودى داشته اما اگر به عبادت و عملش نازید و آن را برترین اعمال و خود را بهترین افراد پنداشت، گرفتار عجب و خودبینى گشته، اعمالش حبط شده اند.
کلمه:فرانک فرید پس از تحمل ۴۲ روز بازداشت، با قید وثیقه صد میلیون تومان، از زندان تبریز آزاد شد.
به گفته ی منابع خبری نزدیک به فعالان حقوق زنان، فرانک فرید، شاعر، مترجم و فعال حقوق زنان در آذربایجان، روز ۱۲ شهریور در جریان اعتراض مردم به سیاست های دولت در قبال خشک شدن دریاچه ارومیه در تبریز بازداشت شد.
وی هنگام بازداشت بارها مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفت که در نتیجه آن بازو و گوش وی به شدت آسیب دید.
کلمه:نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی گفت: اکنون چهار ماه از وعده راه اندازی مجدد فاز سوم بنزین سازی پالایشگاه آبادان که روز سوم خرداد امسال دچار حادثه شد گذشته ولی این وعده هنوز محقق نشده است.
سید علی موسوی جرف در گفتگو با مهر اظهار کرد: سئوال ما و اکثر مردم آبادان از وزیر نفت و معاون وی در پخش و پالایش این است که وعده راهاندازی مجدد فاز سوم بنزین سازی پالایشگاه آبادان در ۴۵ روز چه زمان به سر می رسد.
وی عنوان کرد: اکنون چهار ماه است که از این وعده گذشته اما مردم تنها شاهد دود آلایندگی شدید حاصل فعالیت ناقص فاز سوم پالایشگاه آبادان هستند و متاسفانه تنها شاهد برگزاری آیین مدال انداختن به گردن برخی مدیران پالایشگاه هستیم و هیچ توجهی به اصل ماجرا نمی شود.
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس تصریح کرد: وزیر نفت باید به جای زیر بار رفتن برای شرکت در آیین تجلیل از مدیرعامل پالایشگاه آبادان با بررسی همه جانبه و صحیح ماجرا افکار عمومی را در این خصوص روشن می کرد.
میزان آلایندگی پالایشگاه به مرز هشدار رسیده است
وی تصریح کرد: این روزها میزان آلایندگی پالایشگاه آبادان از مرز هشدار گذشته اما مسئولان وزارت نفت به جای رفع این مشکل و تامین سلامت مردم در حال تقدیر و تشکر از مدیران شرکت نفت آبادان هستند.
موسوی جرف با اشاره به تذکر کتبی و همچنین سئوال از وزیر نفت در این خصوص گفت: من و عبدالله کعبی نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس نسبت به جفایی که در حق صنعت نفت و همچنین مردم به دلیل ناکارآمدی مدیران شرکت نفت آبادان روا شده ساکت نخواهیم نشست و وزیر و معاون او را وادار به پاسخگویی به افکار عمومی به ویژه مردم آبادان خواهیم کرد.
وی در ادامه از سازمان محیط زیست خواست که بیش از این نسبت به احقاق حقوق مردم اقدام کند.
موسوی جرف در پایان از دستگاه قضایی خواست به شکل قاطعانه تری به شکایات اداره محیط زیست آبادان در خصوص میزان روزافزون آلایندگی پالایشگاه آبادان رسیدگی کند.
فاز سوم بنزین سازی پالایشگاه آبادان قرار بود روز سوم خرداد ماه امسال با حضور رئیس جمهور افتتاح شود ولی بروز حادثه ای در آن در هنگام حضور محمود احمدی نژاد، آغاز به کار آن را با تاخیر مواجه کرد.
کلمه:فرشته شیرازی ششم مهرماه امسال در دادگاه به دو سال حبس تعزیری و هفت سال ممنوع الخروجی محکوم شد.
به گزارش منابع خبری نزدیک به فعالان حقوق زنان، اتهامات این فعال حقوق زنان تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب و توهین به مقامات از طریق نوشتن در وبلاگ شخصی اش عنوان شده است. خانم شیرازی در این دادگاه از داشتن وکیل محروم بوده است.
گفتنی است دادگاه دیگری که برای فرشته شیرازی تشکیل شده، هنوز حکم خود را اعلام نکرده است. فرشته ی شیرازی، از تاریخ ۱۲ شهریور امسال بازداشت و در شرایط نامناسبی در زندان آمل به سر می برد. به طوریکه تا پیش از این امکان ملاقات و تماس تلفنی با خانواده ی خود را نداشته است. همچنین فرزندان خانم شیرازی، تحت فشار مقامات امنیتی قادر به اطلاع رسانی در مورد مادر خود نیستند.
کلمه:تهمینه میلانی به احکام صادره برای جعفر پناهی، محمد رسول اف و مرضیه وفامهر واکنش نشان داد و با انتقاد از برخوردهای تند حکومت با هنرمندان و سینماگران بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ گفت: فقط می توانم بگویم که از هنرمندان می ترسند، با این برخوردها نمی توان جلوی نقد را گرفت.
این کارگردان مطرح سینمای ایران که به روزآنلاین مصاحبه می کرد، افزود: الان حکم آقای پناهی را ببینید؛ بیش از اینکه حکمی قضایی علیه یک هنرمند باشد، درسی است برای همه هنرمندان که وارد محدوده هایی که دولت نمی خواهد، نشوند. در حالی که وظیفه هنرمند است که نقد کند و من مطمئن ام آقایان در این زمینه موفق نخواهند شد. شما به سکوت فعلی توجه نکنید؛ هنرمند کارش را می کند و نقدش را می کند، این برخوردها نمی تواند او را بازدارد.
دادگاه تجدید نظر روز شنبه حکم جعفر پناهی مبنی بر "۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساخت و کارگردانی هر نوع فیلم و نوشتن فیلمنامه و هر نوع مصاحبه با رسانههای نوشتاری و شنیداری و دیداری داخلی و خارجی و خروج از کشور جز برای سفر حج و یا درمان ضروری با تودیع وثیقه" را تایید کرده و همزمان حکم محمد رسول اف را از ۶ سال به یک سال حبس تعزیری کاهش داده است.
جعفر پناهی و محمد رسول اف، ده اسفند ۸۸ پس از بازداشت به اتهام اقدام علیه امنیت و فعالیت تبلیغی علیه نظام به حبس و محرومیت از فعالیت سینمایی محکوم شدند.
برخوردهای امنیتی و پلیسی حکومت با هنرمندان تنها به این دو کارگردان محدود نمی شود، مرضیه وفامهر، دیگر بازیگر سینما و همسر ناصر تقوایی نیز که از نهم تیرماه در زندان قرچک ورامین بازداشت است به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده است. این حکم با واکنش بین المللی هم مواجه شد و دولت استرالیا از جمهوری اسلامی ایران خواست حقوق بشر را در مورد شهروندان ایرانی و خارجی رعایت کند.
از سوی دیگر رامین پرچمی، بازیگر سینما و تلویزیون نیز ۲۵ بهمن سال گذشته و در جریان اعتراضات مردمی در این روز، بازداشت و به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است. او اخیرا از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان لاهیجان منتقل شده است.
این احکام قضایی، واکنش تهمینه میلانی را در پی داشت که در مورد احکام زندان و شلاق رامین پرچمی و مرضیه وفامهر گفت: حکم خانم وفامهر و همچنین حکم رامین پرچمی واقعا مرا منقلب کرده، اما حقیقتا دست ما را بسته اند و چه می توانیم بکنیم؟
او سکوت جامعه هنری را معنادار خوانده و گفته است: دل هنرمندان ایرانی از وضعیت فعلی خون است.
فشار بر هنرمندان که بعد از انتخابات خرداد ۸۸ آغاز شد، در ماههای اخیر افزایش یافته و تعدادی از مستندسازان و بازیگران ایرانی بازداشت و ممنوع الخروج شده یا تحت فشارهای حقوقی و قضایی مجبور به سکوت و انفعال شدهاند. بازداشت مجتبی میرتهماسب، ناصر صفاریان، مهدی آفریده و محسن شهرنازدار سینماگران ایرانی یک نمونه دیگر از فشارهای امنیتی بر هنرمندان بود.
میلانی در پاسخ به این انتقاد که جامعه هنری چندان حساسیتی نسبت به این برخوردها ندارد و آنچنان که می بایست واکنشی نشان نداده است، افزود: جامعه هنری چه می تواند بکند؟ در فضای فعلی واقعا چه می توان کرد؟ دل همه خون است و سکوت نیز معنا دار است؛ ولی به این سکوت ظاهری زیاد توجه نکنید. شما نگاه کنید همین که جناح های مختلف سیاسی راه می افتند هنرمندان را بخرند و همین طور ورزشکاران به خصوص فوتبالیست ها را، همین نشان می دهد که خودشان هم به قدرت هنرمندان واقف هستند و هرچه هم فضای ترس ایجاد کنند باز موفق نخواهند شد.
میلانی با یادآوری یکی از برخوردهای صورت گرفته با خود، افزود: آن موقعی که خود مرا بازداشت کردند، برای چه بود؟ در واقع "نیمه پنهان" اینقدر مهم نبود که به من ۴ اتهام زدند، بلکه هدف این بود که درسی شود برای فیلمسازان که درباره انقلاب فرهنگی فیلم نسازند.
اشاره او که سابقه کارگردانی فیلم هایی چون نیمه پنهان، دو زن، واکنش پنجم، زن زیادی، بچه های طلاق را در کارنامه خود دارد، به بازداشتش پس از نمایش فیلم نیمه پنهان است. در آن زمان، روزنامه ها اعلام کردند او به "اقدام علیه امنیت ملی، محاربه با خدا، همکاری با گروههای معاند و تشویش اذهان عمومی از طریق آثار هنری" متهم شده است. این کارگردان سینما چند روز در سلول انفرادی و سپس مدتی در بند عمومی زندان اوین در بازداشت بود.
کلمه:رئیس سازمان توسعه تجارت از برداشته شدن سقف واردات انواع خودروی خارجی خبر داد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، حمید صافدل امروز در نشست خبری گفت: واردکنندگان می توانند با رعایت آیین نامه ضوابط فنی خودرو که شامل نو بودن خودرو، رعایت استانداردهای ایران، رعایت مسائل زیست محیطی و مصرف سوخت پایین و نیز داشتن نمایندگی خدمات پس از فروش، برای واردات انواع خودرو اقدام کنند.
وی با بیان اینکه وارد کنندگان باید حتماً کارت بازرگانی داشته باشند، گفت: برخلاف گذشته امکان واردات موردی خودرو بدون کارت بازرگانی امکان ندارد.
صافدل افزود: با این امکان و انعطافی که ایجاد شده است خودروهای متنوع بدون سقف تعداد می تواند وارد کشور شود.
وی درباره واردات کالاهای لوکس هم گفت: برای ۲۴۰ ردیف تعرفه از این کالاها به دولت پیشنهاد شده است که حقوق ریالی برای واردات آنها در نظر گرفته شود یا معادل واردات آنها ارز آوری صادراتی داشته باشند.
کلمه:معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران و رییس سازمان محیط زیست دولت سید محمد خاتمی در واکنش به توهین ها و صحبت های روز گذشته سلحشور درباره ی سینمای ایران و بازیگر زن در این حوزه و سپس پس گرفتن حرف های خود در خبرگزاری فارس، در وبلاگ شخصی خود نوشته است:
در حدیثی از پیامبر (ص) خواندم که: زنان را گرامی نمی دارد مگر شخص کریم و آنان را سبک نمی شمارد مگر شخص فرومایه.
ترجمه روان تر کلام پیامبر این است که انسان های کریم و بزرگوار زنان را محترم می دارند و افراد فرومایه و پست زنان را سبک شمرده و به آنها بی احترامی می کنند.
تاریخ و فرهنگ بشری موارد زیادی از تکریم یا اهانت به زنان را به خود دیده است. کم نبوده اند افرادی که زنان را به خاطر ذهنیت و نگاه سخیف خود، دست کم گرفته یا آنها را مورد اهانت قرار داده اند. این افراد معمولا با نگاه و زاویه دیدی خاص و از موضعی مرد سالارانه به جایگاه و موقعیت زنان می نگرند.
من هنرمند یا بازیگر نیستم که بخواهم از صنف خودم دفاع کنم، ولی فکر می کنم بخشی از عمرم را به تماشای فیلم های ایرانی نشسته ام و از هنر بازیگری زنان ایرانی که جای تحسین فراوان دارد، بهره برده ام. فکر می کنم برآیند و نتیجه نهایی کار زنان هنرمند سرزمین من اعتلای فرهنگ معاصر ایران است و باید به آنها افتخار کرد.
بنابراین جای تاسف دارد که بعضی افراد کلماتی سخیف را درباره آنها به کار می برند، هر چند که بعدا حرف خود را پس بگیرند یا آن را تکذیب کنند.
باید گفت قبل از حرف زدن خوب است کمی فکر کنیم تا بعدا پشیمان نشویم. مخصوصا باید به کسانی که خود را پای بند دین می دانند آیاتی از قرآن کریم را یادآوری کرد؛ مانند این آیه که:
اى کسانى که ایمان آورده اید نباید قومى قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان [دیگر] را [ریشخند کنند ] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند / سوره حجرات - آیه ۱۱
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
کلمه:کیومرث پوراحمد، کارگردان سرشناس سینمای ایران، در واکنش به برخوردهای امنیتی حکومت با هنرمندان، اقدامات حاکمیت برای ارعاب و ترساندن این قشر را بی ثمر خواند و تصریح کرد که این حکمها نشانه ی تارهایی است که نظام به دور خود تنیده و خود نیز در آنها گیر کرده است. وی اظهارنظر اخیر سلحشور را هم ناشی از عقده ای جنسی دانست و تصریح کرده که او ارتباطی با سینمای ایران ندارد.
وی افزود: آقای سلحشور اینقدر آدم بی اهمیتی است که حرف هایش هم اهمیت ندارد. او اصلا اهل سینما نیست و سینما را نمی شناسد. او ارتباطی با سینمای ایران ندارد که بخواهد درباره آن اظهار نظر کند.
این کارگردان سرشناس سینمای ایران، که با روزآنلاین گفت و گو می کرد، با ارزیابی کارنامه سلحشور توضیح داد: این آقا سریال های یک بار مصرف برای تلویزیون می سازد و این سریال ها را به کشور های عقب افتاده به صورت مجانی می دهند و پخش می شود و همین باعث شده گویا که او دچار توهم شود و فکر کند کارگردانی جهانی است!
پوراحمد هم چنین با اشاره به سریال های فرج الله سلحشور که بیشتر براساس متون مذهبی بوده و البته با حضور بازیگران زن سینمای ایران همراه بوده، گفت: اگر این زنان فاحشه هستند، ایشان چطور از آنها در سریال های خود استفاده می کند؟ از خانم کتایون ریاحی چرا در سریالش بازی می گیرد؟ این مساله دو وجه دارد؛ یا این آقا معتقد است بازیگران زن ما فاحشه هستند که این چیز عجیبی نیست و بخشی از تفکری که در مملکت ما وجود دارد؛ و نه فقط بازیگران سینما بلکه همه زنان مستقل و آزاد و زنانی که حجاب اجباری را قبول ندارند، فاحشه می داند. یا این آقا این حرف را از روی اعتقاد نزده و به این حرف اعتقاد ندارد، پس حرفش ناشی از عقده ای جنسی است و ذهن او یک ذهن بیمار است.
فرج الله سلحشور روز گذشته سینمای ایران را یک فاحشه خانه توصیف کرده و به خبرگزاری پانا گفته بود: "سینمای ایران فاحشه خانه است. مگر صبح تا شب عکس های هنرمندان چاپ نمی شود. وقتی زنهای ما افتخارشان این است که عکس های خود را به صورت نیمه عریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند." اظهارنظری که با انتقادها و واکنش مختلف هنرمندان مواجه شد و سلحشور را مجبور به عقب نشینی کرد تا حرف خود را پس بگیرد و ادعا کند سخنانش بد منعکس شده است!
پوراحمد هم چنین در انتقاد به فشارها و برخوردهای امنیتی حکومت با هنرمندان گفت: اصولا جمهوری اسلامی از ما خوشش نمی آید، از فیلمسازان مستقل خوشش نمی آید، از تفکر مستقل خوشش نمی آید و برای ارعاب و ترساندن و برای اینکه ما در آرامش نباشیم و نتوانیم کار کنیم، دست به چنین اقداماتی می زند ولی اشتباه می کند و به هدف نمی رسد.
او در توصیف حکومت و نوع برخورد آن با طیف هنرمندان از جمله احکام اخیر صادره برای جعفر پناهی و رسول اف افزود: جمهوری اسلامی تارهایی دور خود تنیده که خود نیز در آنها گیر کرده. شما به حکم آقای پناهی توجه کنید این همه سال زندان و محرومیت برای چه؟ متاسفانه آقایان توجه نمی کنند که روز به روز جهان در حال تغییر است و اتفاقات جدید می افتد و این احکام ابدی و همیشگی نیست و نمی توان سالیان طولانی این احکام را اجرا کرد. چون ایران هم جدا از بقیه جهان نیست و شامل این تغییرات می شود. احمدی نژاد یک سال پیش چه موقعیتی داشت و الان چه موقعیتی دارد؟ مشایی یک سال پیش چه بود و الان چه موقعیتی دارد؟ در چنین شرایطی که همه چیز سریع در حال تغییر است، به نظر من نباید زیاد نگران چنین احکام طولانی بود.
واکنش این کارگردان و دیگر اهالی سینما به برخورد امنیتی حکومت با هنرمندان، پس از صدور احکام قطعی برای دو سینماگر کشور صورت می گیرد. دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به استناد دلایل و مستندات پرونده این دو سینماگر، جعفر پناهی را به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی محکوم کرد و محمد رسول اف نیز با تخفیف به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. بر اساس این حکم، جعفر پناهی به مدت ۲۰ سال، از ساخت و کارگردانی هر نوع فیلم، نوشتن فیلمنامه و هر نوع مصاحبه با رسانههای نوشتاری و شنیداری و دیداری داخلی و خارجی و خروج از کشور (جز برای سفر حج یا درمان ضروری با تودیع وثیقه) محروم شد. همچنین پیش از این، مرضیه وفامهر، دیگر بازیگر سینما و همسر ناصر تقوایی نیز که از نهم تیرماه در زندان قرچک ورامین بازداشت است، به دلیل بازی در فیلم "تهران من حراج" به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده است.
احکام و برخوردهایی که باعث شده پوراحمد با اشاره به اینکه حکومت سینماگران مستقل را دوست ندارد، بگوید: حکومت هنرمندان را موی دماغ خود می داند و برای همین با ایجاد ترس و ارعاب تلاش می کند آنان را به سکوت وادارد.
او همچنین هر گونه سکوت جامعه هنری در قبال برخوردهای امنیتی با هنرمندان را رد کرده و می افزاید: ما همان اوایل چند بیانیه دادیم، امضا کردیم، صحبت کردیم و گفتیم که این احکامی که صادر شده، ناعادلانه و بی ربط است. همچنان هم همین را می گوییم، اما بیش از این کاری از دست ما ساخته نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر