خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخل ایران، روز چهارشنبه، 26 اکتبر، نماینده شهرهای تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی از برخی رفتارها در مواجهه با کسانی که دیدگاهی مخالف با دیگران دارند انتقاد کرده است.
به گزارش ایلنا، شکور اکبرنژاد در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس گفت: «راه حل مشکلات در سنوات اخیر رعایت همه جانبه قوانین و احترام به تمام اصول قانون اساسی و همچنین احترام به عموم مردم است.»
اکبرنژاد افزود: «بیایید از انحصارطلبی و افراط و تفریط در مسایل مختلف دوری کنیم و با پایان دادن به حصر خانگی و زندان در مواجهه با کسانی که نظر دیگری با ما دارند سرور ملت را جشن بگیریم.»
نماینده تبریز در بخش دیگری از نطق خود با انتقاد از عملکرد صدا و سیما گفت: «طبق اصل ۱۷۵ قانون اساسی صدا و سیما باید آزادی بیان را با رعایت پیش شرطهای لازم رعایت کند و متعلق به همه اندیشهها باشد اما چه کسی امروز باور میکند که این نهاد به همه سلیقهها اهمیت میدهد؟»
وی ادامه داد: «صداوسیما تنها نماینده بخشی از مردم جامعه است و بخش زیادی از مخاطبان این سازمان تحلیلهای صدا و سیما را توهین به شعور خود تلقی کرده و به رسانههای دیگر پناه میبرند.»
شکور اکبرنژاد همچنین خطاب به دولتمردان گفت: «آیا دولتمردان از تاثیر سیاستهای اقتصادی بر تعطیلی کارگاهها و کارخانهها اگاهی دارند؟ آیا صدای کارگران شرکتی و مشکلات آنها را میشنوند و پریشانی خانوادهها را درک میکنند؟»
اکبرنژاد افزود: «دولت و وزیران دولت به پرداخت مطالبات کارگران و پیمانکاران توجه کنند، چرا که بیتعهدی دولت در این زمینه بیاعتمادی به دولت را درپی دارد.»
این نماینده مجلس هشتم در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به دیپلماسی کشور گفت: «در روابط بینالمللی نباید با تندگوییهای بیجا بهانه لازم را به دیگران داد.»
این در حالی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در ایران، تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و دانشجویی بازداشت، محاکمه و به حبس، محرومیت، تبعید، شلاق و جزای نقدی محکوم شدهاند. همچنین مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران مخالفان در ایران از حدود هشت ماه پیش تاکنون در حصر خانگی بهسر میبرند و از برخی حقوق زندانیان سیاسی نیز محروم بودهاند.
بیشتر بخوانید:
«نمیتوان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت»
«دیدار مهدی کروبی با همسر و فرزندانش»
بابک اجلالی / رادیو کوچه
پس از اینکه اخباری در مورد یوسف ندرخانی در طی هفتههای اخیر انتشار و روایتهای گوناگونی در مورد پرونده ایشان در رسانههای داخلی و خارجی مطرح شد، رسانههای منسوب به دولت جمهوری اسلامی برای توجیه افکار و اذهان عمومی جامعه جهانی و نیز جلوگیری از انتقادهای فزاینده بر این کشوردر حیطه نقض حقوق بشر، سعی کردند تا محتوی پرونده را بهصورت جانبدارانه و البته خلاف واقع به مردم معرفی کنند که در این راستا دو هفته قبل استاندار گیلان با ایراد سخنانی در یکی از خبرگزاریها اظهار داشت که ندرخانی به دلیل تجاوز به عنف مورد محاکمه قرار گرفته است تا شاید بتوانند قسمتی از فشارهای وارد شده از سوی سازمانها و کشورها و گروههای حقوق بشری را بکاهند که با اطلاعرسانی لحظه به لحظه اصحاب رسانه و فعالان حقوق بشری این امر صورت نگرفت اما در اقدامی شبکه ماهوارهای پرس تیوی منسوب به جمهوری اسلامی فیلمی کوتاه از مصاحبه آقای ندرخانی را به نمایش گذاشت که موجبات به وجود آمدن ابهامات فراوان در پرونده آقای ندرخانی شد. که همین عامل باعث شد تا برای اطلاع از محتوی اصلی گفتوگوی ندرخانی با پرس بیوی، مصاحبهای با آقای فیروز خانجانی، کشیش ارشد کلیسای ایران که یوسف ندرخانی عضو آن بوده است انجام دهیم تا به بررسی این فیلم و مسایل و ابهامات مطرحه در آن بپردازیم.
این فیلم در زمانی بر روی کانال ماهوارهای مزبور منتشر میشد که همزمان در نقاط مختلف دنیا به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام، تظاهرات و تجمعات مختلفی در اعتراض به این حکم در حال برگزاری بود.
جناب آقای خانجانی طی روزهای گذشته در تلوزیون پرس تیوی متعلق به جمهوری اسلامی فیلمی از مصاحبه آقای یوسف ندرخانی پخش شد که با اظهارات وکیل وی و گزارشات انتشار یافته از پرونده وی از سوی فعالان حقوق بشری و رسانهها در تناقض قرار داشت. آیا اطلاعی از ضبط این فیلم داشتید این فیلم در کجا و توسط چه کسانی و در چه زمانی ضبط شده است؟
قبل از هر چیزی به خوانندگان محترم سلام عرض میکنم. بله من اطلاع دارم، حدود ده روز پیش از پخش این فیلم، ماموران وزارت اطلاعات به همراه یک گروه فیلمبردار به زندان لاکان رشت رفتند و در آنجا از کشیش ندرخانی سوالاتی شد و اگر دقت کرده باشید این فیلم تکه تکه و منقطع میباشد که بهنظر میرسد که همه حرفها و مصاحبه ایشان پخش نشده است. و فقط قسمتهایی از این مصاحبه که در واقع دولت جمهوری اسلامی برای متهم کردن و ایجاد تفرقه بین مسیحیان بدان نیاز داشت منتشر شد. و در این فیلم سعی شده به جامعه جهانی القا بشود که اصلن کشیش یوسف ندرخانی کشیش و یا اینکه مسیحی نیست چرا که در آن از ایشان سوال شد که آیا به تثلیث اعتقاد دارند که ایشان در جواب گفتند «نه آنطور که دیگر مسیحیان به آن معتقدند» و این در حالی است که ایشان مسیحیت خود را منکر نشدهاند و تنها گفتند که به تثلیث اعتقادی ندارند.
برای درک بهتر موضوع آیا می توانید به بیان پایههای اعتقادی کلیسای ایران و کشیش ندرخانی بپردازید و توضیح دهید منظور از اینکه ایشان به تثلیث معتقد نیستند چیست؟
کلیسای ایران به تثلیث عددی اعتقادی ندارد. ما در تاریخ مسیحیت دو نوع تثلیث داریم که اولی تثلیث عددی نامیده میشود و دومی تثلیث اکونومیک (اقتصادی)، که این یک اصطلاح الهیاتی است که هر دوی این باورها در دنیای مسیحیت پذیرفته شده است اما کلیسای ایران از کلمه تثلیث پرهیز میکند چرا که ما کلمهای بنام تثلیث در کتاب مقدس نمیتوانیم بیابیم و بر طبق آموزه کلیسای پروتستان تنها چیزی معتبر است که در کلام خدا و یا به قول ما کتاب مقدس یافت شود پس آموزهای که ما بدان اعتقاد داریم در تاریخ کلیسا بهنام آموزه تثلیث اکونومیک(اقتصادی) از آن یاد میشود که میتوانیم بگوییم خیلی از الهیدانان و پژوهشگران آیین مسیحیت باوری که کلیسای ایران بدان معتقد است را تایید میکنند که ما میتوانیم از جمله این الهیدانان به الهیدان بزرگ دنیای پروتستان «کات بارت» یا به «امیل برونه» اشاره نماییم که این دو الهیدان به تثلیث عددی اعتقادی نداشتند و دو تن از پنج تن الهیدان دنیای پروتستان در قرن بیستم هستند که به مانند کشیش یوسف ندرخانی و نیز کلیسای ایران تثلیث عددی را رد کردهاند و بدان اعتقادی نداشتهاند و همانگونه که در فیلم نیز مشاهده گردید وزارت اطلاعات بهخاطر گمراه کردن اذهان جامعه جهانی و مردم داخل کشور سعی کرد این مسئله و توضیحاتی که آقای ندرخانی به آنان داده بود را سانسور کند و آنگونه که میخواستند به مردم ارایه نمایند و حتا ما در این فیلم از زبان آقای ندرخانی نمیشنویم که ایشان گفته باشند که «جیزز اونلی» هستند و این اصطلاح متاسفانه از زبان یکی از کشیشان منسوب به جمهوری اسلامی در فیلم شنیده میشود.
با توجه به اینکه شما اشاره کردید کشیش منسوب به جمهوری اسلامی، سوال من مشخصن این است که آیا ایشان را بهطور کامل میشناسید یا خیر؟
بله ایشان را میشناسم و در واقع در سالهای اخیر با وزارت اطلاعات همکاریهایی داشتهاند که ما حتا در ابتدا هم گفته بودیم که وزارت اطلاعات جرات آزار مسیحیان و دستگیری یوسف ندرخانی را ندارد مگر با قول همکاری و همیاری دستهای از کشیشان. بنده اطلاعات دقیق و مستندی از این کشیشان دارم که به وزارت اطلاعات گفته بودند که اگر شما بتوانید این گروه (کلیسای ایران) را سرکوب کنید ما به شما کمک میکنیم و در این رابطه با شما همکاری خواهیم نمود چرا که این گروه، گروه معتبری نیستند و میتوان گفت اصلن مسیحی نیستند و کسی از آنان حمایت نخواهد کرد و شما در آرامش کامل میتوانید به سرکوب این کلیسا و افراد آن بپردازید.
متاسفانه بنده از دیدن این فیلم خیلی متاثر شدم و باید بگویم که در ایران نیز به مانند کشور چین خیلی از هملباسان بنده و کشیشان در غالب نام خداوند بر ضد خدا عمل میکنند، قطعن اطلاع دارید که در کشور چین نیز تعدادی کلیسا وجود دارد که در آنها کشیشان مسیحی که دولتی هستند مشغول تعلیم و موعظه آنان به دستور دولت چین هستند که دولت ایران نیز از این شیوه برای سرکوب مسیحیان داخل کشور استفاده مینماید حکومت سعی کرده افرادی را داشته باشد که در کلیساها نفوذ پیدا کنند و برای سرکوب مسیحیت بتواند از آنها یاری جویند و در واقع این کشیشان عوامل وزارت اطلاعات هستند در داخل کلیساها و لازم میدانم که بگویم کلیسای ایران هیچگاه باور «جیزز اونلی» را قبول نداشته و هیچ ارتباطی با این فرقه ندارد و کشیش امید اذقمی بهخاطر محکوم کردن آقای ندرخانی در اذهان جامعه جهانی این نسبت را به ایشان میدهد و لازم است که ما در این زمینه آگاهی داشته باشیم و در مقابل عملکرد جمهوری اسلامی با معرفی این شخص به ظاهر کشیش هوشیار باشیم.
و همچنین لازم است یادآوری نمایم که کلیسا یک نهاد کاملن مستقل است و نمیتواند تحت نظارت و نظر دولتها یا عوامل آنان باشد و عقیده ما این است که کلیسا باید تحت نظر خداوند اداره شود.
آیا شما از محتوای سوالاتی که در این جلسه از آقای ندرخانی شده است اطلاعی دارید؟
بله، من طبق اطلاعاتی که از ایران بهدست آوردهام سوالات بدین ترتیب بوده:
-آیا درست است که پرونده شما در دادگاه به اتهام ارتداد در حال رسیدگی است و آیا این اتهام را که شما یک مسیحی هستید قبول میکنید و آیا درست است که قاضی به شما فرصت سه روزه برای رجوع به اسلام و توبه داده است؟
- آیا شما اتهامی غیر از ارتداد دارید؟
البته باید اشاره نمایم که این سوال(سوال دوم) کاملن انحرافی و بر مبنای ادعای استاندار گیلان که مدعی شده بود یوسف ندرخانی به اتهام تجاوز به عنف و اتهاماتی از این دست محاکمه میشود و سعی داشتند که پرونده را به مسایل عقیدتی ارتباط ندهند البته همگان این نحوه رفتار حکومت ایران را میشناسیم و میدانیم که حکومت برای فرار از حقیقت از چه نوع حربههایی استفاده مینماید همانگونه که پس ار انتخابات سال 88 نیز شاهد دادگاههای فرمایشی بودهایم .
آقای محمدعلی دادخواه بارها در مصاحبههای خود نیز اشاره به این نمودهاند که یوسف ندرخانی به اتهام ارتداد در حال محاکمه هست.
بهنظر شما هدف جمهوری اسلامی از طرح این سوالات و پخش چند جمله کوتاه و گزینشی شده ازکل مصاحبه با یوسف ندرخانی چه بوده است؟
این فیلم خیلی فشرده پخش شده است و حکومت بهدنبال ایجاد تفرقه بین مسیحیان است تا بتواند یوسف را محکوم نماید من از همه مسیحیان داخل کشور میخواهم که هوشیاری لازم را در برابر اعمال جمهوری اسلامی داشته باشند و تجربه به ما نشان داده است که جمهوری اسلامی حکومت راستگویی نیست و برای رسیدن به اهدافش تمام ارزشهای اخلاقی را زیر پا میگذارد و این اعمال برای چنین حکومتی کاملن طبیعی است و این تنها چیزی است که در این سی سال این حکومت از خود به نمایش گذاشته است شاید بد نباشد به این مورد اشاره نمایم که بانویی ایرانی در روز روشن و در برابر چشم هزاران ایرانی و دوربینهای معترضین کشته میشود (اشاره به ندا آقا سلطان) و تا کنون کسی از مسوولین این نظام آن را به عهده نگرفته است. و از ابتدای کشته شدن وی به دنبال فرافکنی و ایجاد مسایل حاشیهای برای این مسئله بوده است.
ما در این سالها شاهد رفتارهای نامناسبی با دگراندیشان از سوی جمهوری اسلامی بودهایم به نظر شما هدف دولت ایران از سرکوب دگراندیشان مذهبی چیست؟
نظام جمهوری اسلامی با دگراندیشی مشکل دارد من سعی میکنم وارد مسایل دیگر نشوم و فقط در باب رفتار حکومت با دگراندیشان مذهبی توضیحاتی را ارایه نمایم، بهنظرم علت کاملن روشن و مبرهن است چرا که حکومت به دنبال بقای خودش است و در واقع ما میدانیم که مسوولین جمهوری اسلامی هیچ عرقی به کشور ندارند و آنان فکر میکنند که کشور حیات خلوت آنان است این مسئلهای است که باید به آن توجه کنیم یعنی آنها در داخل بهدنبال این هستند که همه مطیع و فرمانبردار آنان باشند، چون وقتی یک نفر مسیحی است، در واقع اصل ولایت فقیه را نمیتواند قبول داشته باشد چون اصل ولایت فقیه یک اصل مذهبی در اسلام و مذهب تشییع است و نه بحث ملی و سیاسی، جمهوری اسلامی میخواهد همه را به دور ولایت فقیه هدایت نماید و ولایت فقیه مرکزیت و محوریت جامعه و ساختارهای اجتماعی باشد پس بنا بر این یک شخص سنی، مسیحی و یا بهایی نمیتواند بر اصل ولایت فقیه اعتقادی داشته باشد شاید ممکن است که آقای خامنهای را بهعنوان یک رهبر سیاسی همچون رهبران سیاسی سایر کشورها قبول کنند اما نمیتوانند ایشان را بهعنوان نماینده خدا و ولی فقیه مورد پذیرش قرار دهند چون حکومت اسلامی در طی این سی و دو سال همیشه از احساسات مذهبی مردم سواستفاده نموده است و توانسته است فریبهای بزرگی را به مردم بدهد و همینکه کسی این اصل را نپذیرد در واقع این به چالش کشاندن حکومت خامنهای محسوب میشود زیرا که اینها میخواهند از طریق مذهبی بر مردم حکومت نمایند و کسی که مقابل خواست آنان بایستد طبیعی است که محکوم به فنا شود و کنار گذاشته شود و اینجا است که به افراد بهدلیل دگراندیشی مذهبی اتهام اقدام علیه امنیت ملی زده میشود و در دادگاهها به این جرم آنان را محاکمه میکنند. چون امنیت ملی برای آنان در واقع حفظ ولایت فقیه و حکومت بر پایه مذهب و سواستفاده از مذهب است اما جالب است بدانید که نظریهپردازان ولایت فقیه هم از این نوع حکومت در امان نماندهاند، مثل مرحوم آیتاله منتظری که رسمن اعلام کرد ولایت فقیه مورد نظر من این حکومت نبوده است و مسئله دوم آنکه در فقه شیعه یک تعریف جدید و یک انحراف جدیدی به وجود آوردهاند چونکه در تعریف جدید آقایانی مثل مصباح یزدی آمده که ولی فقیه را خدا انتخاب میکند و ولی فقیه توسط خداوند انتخاب و به دست خبرگان رهبری کشف میشوند و در تلاشند تا ولی فقیه را هم معصوم به مردم معرفی نمایند و این در حالیست که در فقه شیعه ما چهارده تن معصوم داریم و اینجاست که اگر کسی فقه شیعه آقایان را قبول نکند مرتد تلقی میگردد چرا که در نظر حاکمیت دگراندیشان مذهبی خدا را قبول ندارند و و این تفکر در واقع ریشه در عدم اعتقاد به ولایت فقیه و تحریفی که آقای مصباح یزدی در شیعه میخواهند ایجاد کنند دارد.
این فیلم خیلی فشرده پخش شده است و حکومت بهدنبال ایجاد تفرقه بین مسیحیان است تا بتواند یوسف را محکوم نماید
در بخشی از این مصاحبه آقای ندرخانی عنوان کردند که «به نوعی کشیش محسوب میگردند»، منظور ایشان از این عبارت کاملن مبهم و شائبه برانگیز به نظر میرسد. همانگونه که در فیلم مشهود است تنها چند جمله از آقای ندرخانی پخش شده است به نظر شما منظور ایشان چه بوده است؟
باید عرض کنم کسانی که کشیش یوسف ندرخانی را میشناسند میدانند که ایشان یک فرد متواضع و فروتن و در عین حال دارای شخصیتی بسیار محکم و معتقد است و وقتی که فرد مصاحبهگر از ایشان سوال میکند که آیا شما کشیش هستید ایشان در پاسخ جواب داه اند «بله میشود گفت من کشیش هستم»، مثل این است که گاهی اوقات از یک برادر ایمان دار سوال میشود که آیا شما اسقف هستید اگر در جواب سریعن و فورن بگوید بله من اسقف هستم شاید به نظر مخاطب نوعی تکبر و خودبینی در آن نهفته باشد. این اتفاقن خصیصه یوسف ندرخانی است که همواره خود را خادم میدانست نه یک کشیش.
چیزی که از ندرخانی باید بدانیم این است که ایشان در سال 2002 دستگذاری شدهاند و به مقام کشیشی رسیدهاند یک کشیش ازطریق یک کارت شناسایی کشیش محسوب نمیشود بلکه از طریق دستگذاری است که یک کشیش معرفی و به این مقام میرسد. وی توسط سه تن از کشیشان ارشد کلیسای ایران و مجمع جهانی بهعنوان کشیش انتخاب شده و دستگذاری شده است و رویه کار به این طریق است که وقتی میخواهند کسی را کشیش معرفی نمایند اول از طریق دستگذاری انتخاب میشود و بعد خدمت خودش را آغاز مینماید و در حقیقت یک کشیش نیاز به کارت ندارد اما چون ما مسایل قانونی داریم که نیاز به پیگیری در ادارات و نهادهای دولتی دارد از طرف کلیسا برای آنان کارتی که به منزله معرفینامه آنان است صادر میشود و کسانی که یوسف ندرخانی را دست گذاری کردهاند آنان هستند که باید به دنبال کارت برای ایشان باشند نه خود کشیش ندرخانی، چرا که برای خودش نمیتواند کارتی صادر نماید و مقام بالا تر از آن میبایستی برای ایشان کارت صادر کند که این مقامهای بالاتر از ایشان در کلیسای ایران مشخص هستند به این معنی که یا باید بهروز خانجانی و یا بهنام ایرانی و یا بنده برای وی کارت صادر کرده باشیم. و همچنین لازم است توضیح بدهم که کشیش یوسف ندرخانی دارای سه فقره کارت از سه مجموعه کلیسایی است (کلیسای پروتستان) که خدمت کشیشی این برادر را تایید کردهاند.
همچنین کلیسای ایران دارای اسقف است و در واقع یک نهاد بینالمللی و رسمی محسوب میشود حال آنکه ممکن است در ایران شماری ادعا کنند که اعضا و خود این کلیسا را به رسمیت نمیشناسند.
وی در قسمتهایی از این فیلم بحث از دوستان میکنند که برای وی کارت صادر کردهاند که منظورشان در واقع همان مقامات ارشد و اسقف و کشیشان ارشد کلیسای ایران است.
در پایان اگر مطلب دیگری هست بفرمایید؟
هر کسی را به صرف اینکه لباس کشیشی به تن دارد قبول ننمایند زیرا جمهوری اسلامی از همه ترفندها برای سرکوب استفاده خواهد کرد و یکی از همین ترفندها نفوذ به کلیساها در غالب لباس کشیشی و روحانی است امیدوارم بهزودی شاهد آزادی کشیش عزیز یوسف ندرخانی باشیم و در همین جا هم هشدار میدهم که با کشتن ایمانداران مسیحی هرگز ره به جایی نخواهید برد جز آنکه پروندهای را به دیگر پروندههای خود اضافه نمایید .
ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
چهارشنبه 4 آبان 90 / 26 اکتبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
مجله جاماندگان- «آغاز شکوفایی مردی عادی»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
گزارش ادبی- «آسیموف، نویسنده همهچیزدان»- سایه کوثری
بخش دوم خبرها
پسنشینی تند- «فردا دیر است»- اکبر ترشیزاد
مجله خبری تاجیکستان-«بنیاد نیروگاه راغون به نفع کشورهای منطقه است»- کیومرث
بخش سوم خبرها
فرامرز دادرس/ پژوهشگر و کارشناس اطلاعاتی
منبع: سایت خبری اسراییل فلاش
فرهنگ ایران / برگردان
کارل مارکس، کوشید، در قرن نوزدهم و در آغاز انقلابات صنعتی در جهان، به ما هشدار دهد. بیش از همیشه در تاریخ جهان و حکومتهای مذهبی اقتدارگرا، حکومت اسلامی ایران و مذهب شیعه که حقیقتن تبدیل به «افیون قدرت» شده است، شرایطی فراهم کرده است تا مردم را با کمترین هزینهای در یوغ نگهدارد.
به لطف حزباله لبنان، متحد قاچاقچیان کلمبیایی و دیگر سازمانهای فرا قارهای، ایران زمینه گسترش نفوذ خود در آمریکای جنوبی را در جاده بینالمللی مواد مخدر باز یافته است. وزنه سنگین مواد مخدر در ترازوی «انقلاب» یا چون «پیکانی» در بازوی معتادان، صندوق تروریسم بینالمللی را پر میکند، همه مخدرها برای تخدیر و نابود کردن یک جامعه پیشرفته که نمیداند چگونه خود را از چنگال فروشندگان سراب! رهایی بخشد بهکار گرفته میشود. از این پس مکزیک، در جبهه مقدم مبارزه قرار گرفته است.
همواره شباهتهای شگفتانگیزی میان فعالیتهای سازمانهای امنیتی و قاچاقچیان مواد مخدر وجود دارد، همان چیزی که کار متخصصین را دشوار میکند. بسیاری در ماجرای تازه یک آمریکایی-ایرانی، به نام منصور اربابسیار، قلمفرسایی کردند، مرد پنجاه و شش سالهای که متهم به کوشش برای کشتن سفیر عربستان سعودی در واشنگتن شده است.
اربابسیار ، هشت ماه پیش، ملیت آمریکاییاش به دست آورده بود، او بیش از بیست سال است که در یک شهر کوچک و آرام در جنوب ایالت تگزاس زندکی میکند، کورپوس سیتی، یک شهر مرزی نزدیک به خلیج مکزیک، جایی که او به راحتی میتوانست به مکزیک سفر کند.
به گفته برخی از دوستان اربابسیار و کاسبهای شهر، او مایل بود که وی را جک، بنامند، به گفته آنان او ویسکی مارک جک دانیل را دوست داشت. اربابسیار ، دو بار در زندگی خانوادگی خود با دو زن، که دارای تبار آمریکای جنوبی بودند با شکست روبهرو شده بود، اسپرانزا مالدونادو و مارتا گره رو، احتمالن مکزیکی بودند. از سوی دیگر، اربابسیار در کارهای تجاری خود، از فروشنده کباب تا فروش اتومبیلهای دست دوم، ناموفق بود و همیشه مشکل مالی داشت.
اربابسیار ، یک مسلمان عملگرا نبود، او مشروب مینوشید و به کافههای استریپتیز، رفت و آمد میکرد، این گفتههای سمیر جیفی بهلول، مدیر یک انجمن اسلامی در جنوب تگزاس است.
سال گذشته ، پس از سالها، اربابسیار به ایران سفر کرد و در بازگشت بنا به اعترافات خودش در افبیآی، در ایران با یک عموزاده، که عضو مهمی در واحد قدس بود ملاقات کرد. واحد قدس بازوی برون مرزی سپاه پاسداران ایران است که عملیات خارج از کشور را اجرا میکند. اربابسیار در بازگشت از سفر به ایران به یکی از دوستانش گفته بود که به زودی مشکلات مالی اش بر طرف خواهند شد. مرد بیچاره، طعمه خوبی برای سازمانهای امنیتی ایران، آمریکا و همچنین قاچاقچیان بود.
گل شیطان
نام یک فیلم هالیوودی سالهای شصت میلادی در رژیم پادشاهی ایران است، یک فیلم پر هیجان که به سفارش سازمان ملل در رابطه با مبارزه با مواد مخدر ساخته شده بود ، در این فیلم یول برینر، هنرپیشه آمریکایی، نقش یک ژنرال ایرانی، فرمانده ژاندارمری را بازی میکرد و صحنههای نبرد نیروهای انتظامی ایران علیه قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر در کویر را نشان میداد. کشت گیاه خشخاش برای به دست آوردن تریاک در منطقه؛ بهویژه در افغانستان، بسیار گسترده است، جاده معروف ابریشم، به جاده مواد مخدر بدل شده است، کویر بزرگ ایران، راه غیرقابل دور زدن برای انتقال مواد مخدر به اروپا میباشد، صدها مرد مسلح کاروانهای قاچاق را محافظت میکنند. در این درگیریها تاکنون صدها تن از نیروهای انتظامی ایران کشته شده اند و هزاران قاچاقچی خرده پا نیز از سوی دادگاهها به دار آویخته و یا تیرباران شدهاند.
در آن دوران شایعاتی درباره نقش برخی از نزدیکان شاه ایران، در محافظت از کاروانهای مواد مخدر بهسوی اروپا پخش میشد. در سپتامبر 1977، یک سوقصد به جان پرنسس اشرف، خواهر دو قلوی شاه در، ژوان له پین، در جنوب فرانسه به این شایعات افزود، یک سوقصد غیرسیاسی، در این ترور خانمی که همراه پرنسس بود کشته شد، این اقدام به باندهای مافیایی نسبت داده شد.
پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، کارت قاچاقچیان عوض شد، خلاف آنچه که رژیم اسلامی وانمود میکند، مصرف مواد مخدر در ایران و قاچاق آن بهسوی اروپا به گونه چشمگیری افزایش یافته است، آمار نیمه رسمی نشان میدهد که شمار معتادان کشور میان هشت تا ده میلیون تن در نوسان است، که رقمی میان ده تا سیزده در صد جمعیت هفتاد و پنج میلیونی ایران میباشد، برخی خبرها حاکی از آن است که سه دهم ایرانیان تاکنون، تریاک مصرف کردهاند، این رقم شامل زنان نیز میشود! قاچاق مواد مخدر یک تجارت کلان و پر سود است که حکومت تازه انقلابی بیدرنگ در آن رخنه کرد و دنباله کار را گرفت.
ویکی لیکس در سال 2010، سندی منتشر کرد که در آن از ایران به عنوان کشور شماره یک قاچاق مواد مخدر نام برده میشود، در این سند، سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای سازمانهای امنیتی ایران متهم به دست داشتن در این قاچاق شدهاند. ایران خریدار اصلی تریاک افغانستان و از مهمترین تولیدکنندگان هرویین در جهان بهشمار میرود، این بخشی از گفتههای یکی از دیپلماتهای آمریکایی در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان است.
مذهبیون در ایران تریاک را در زمره مواد مخدر بهشمار نمیآورند ، بلکه بیشتر مصرف دارویی آن را در نظر میگیرند، معتقدند که تریاک تنظیم کننده فشار خون، قند، کلسترول و تقویتکننده قوای جنسی میباشد و مصرف و تجارت آن گناه به شمار نمیرود.
اکثر روحانیون و خود آیتاله خامنهای رهبر انقلاب، بهطور مرتب تریاک میکشند! تریاک از عناصر اصلی حیاط خلوت خانوادههای مرفه ایرانی بهشمار میرود. آنان تریاک را با پیپ مخصوص تریاک میکشند که از چوبهای گرانبها ساخته میشود و برخی از آنها با طلا زینت شده است. پس از انقلاب اسلامی این تجارت پر سود در انحصار ویژه حکومت اسلامی قرار دارد.
یک مثلث شگفت انگیز
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمانهای امنیتی (سربازان گمنام امام زمان) و قاچاقچیان مواد مخدر، معجونی تازه با طعم تند مکزیکی! یک نیروی تازه شرارت، نیرویی خطرناکتر از القاعده، و نیرومندتر از افبیآی و همقطارانش در جهان!
تا هنگام به قدرت رسیدن آیتالهها در ایران، درآمد کشتزارهای خشخاش افغانستان به جیب قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر میرفت، ولی در سی سال گذشته، حکومت اسلامی ایران و گروههای تندرو اسلامی مانند؛ طالبان و القاعده از این تجارت در اجرای برنامههای اهریمنی خود در جهان بهره بردهاند.
تجربه به ما نشان داده است که در بیشتر عملیات تروریستی برون مرزی رژیم، پول کثیف و مواد مخدر، نقش مهمی را ایفا کردهاند، و واحد پول این نوع عملیات بهشمار میروند. در ترور شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر شاه که در سال 1991، در فرانسه انجام شد، فریدون بویر احمدی، متهم اصلی این جنایت از شیفتگان تریاک بود. در قتل رضا مظلومان، معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش دوران شاه که در سال 1996، در پاریس کشته شد، احمد جیحونی، متهم اصلی این پرونده از فروشندگان خردهپای تریاک در جامعه ایرانیان آلمان بود، وی چند سال بعد در یکی از زندانهای فرانسه در گذشت.
سال گذشته در آمریکا، یک مامور سازمانهای امنیتی حکومت اسلامی، به نام محمدرضا صادقنیا، به دلیل اقدام برای کشتن یک ایرانی مخالف رژیم، جمشید شارمهد، دستگیر شد، وی کوشیده بود تا یک آدمکش حرفهای را برای این کار اجیر کند، از بخت بد او، آدمکش مزبور، کسی جز یک خبر چین پلیس آمریکا نبود، صادقنیا، بیدرنگ دستگیر شد ولی در ماه اکتبر 2010، به دلایل انساندوستانه بهطور مشروط از زندان آزاد شد و برای دیدن پدر بیمارش به ایران بازگشت، در همان زمان سارا شورد، یکی از سه گروگان آمریکایی در زندان حکومت اسلامی با همین شرایط آزاد شد! بنا بر گزارشهایی، صادقنیا و چند ایرانی در ارتباط با او، از مصرفکنندگان تریاک بودند.
برادران قاچاقچی!
عنوان تازه سپاه پاسداران، درماه ژوئیه 2011، محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی برای نخستینبار از «برادران قاچاقچی» یاد کرد، او درخواست کرد که بیش از هشتاد اسکله غیرمجاز که زیر نظر سپاه پاسداران اداره میشود بسته شود.
هر چه که باشد، راست یا دروغ، بایستی ماجرای توطئه کشتن سفیر عربستان سعودی زیر گوش آمریکاییها در واشنگتن را به عنوان یک اخطار جدی به کشورهای غربی در نظر گرفت، یک جبهه نبرد تازه و بیسابقهای باز شده است که در آن هر بلایی ممکن است بر سر جهان بیاید.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
گفتیم که حزب جمهوری اسلامی پس از حذف نامزدش «جلالالدین فارسی» به علت شائبه ایرانیالااصل نبودناش و ریاست جمهوری بنیصدر، با تمامی توان در صدد حذف او برآمد و در این مسیر آقای خامنهای فردی موثر محسوب میشود. حزب جمهوری اسلامی که با کسب بیش از 160 کرسی، اکثریت قاطع مجلس را در دست داشت، تمام تلاشاش را برای قبولاندن یک دولت حزبی به بنیصدر به کار بسته بود. بنیصدر میکوشید تا حداقل نخستوزیری بدون داشتن عقاید حزبی به مجلس معرفی کند و از این جهت چند وزیر متمایل به خود را وارد کابینه کند. اما سرانجام با فشار آقای خمینی و حزب جمهوری رجایی را پذیرفت. در این میان آقای خامنهای نطق خواندنی در جلسه رای اعتماد به دولت رجایی در 19 شهریور 59 به عنوان نماینده موافق انجام داد. در قسمتی از این نطق ما میتوانیم با روشهای حکومتی ایدهآل رهبری ایران آشنا شویم، نظراتی که موجبات مشکلات سیاست داخلی و خارجی کنونی کشور ماست. در این نطق آقای خامنهای مدعیست که پیغمبر از هیچ گروهی، خارج از مومنان درجه بالا استفاده ننموده و صرف داشتن ایمان برای احراز مناسب کفایت میکند. به قسمتهای شنیدنی از این سخنرانی توجه کنید:
«غضنفرپور از نمایندگان حامی بنیصدر، گفت: آقای رییس جمهوری «بنیصدر» برنامه داشتند.
خامنهای: آقای رییس جمهوری هم برنامه نداشتند. این ادعا است و ان شااله در عمل معلوم خواهد شد. یک جمله دیگر اضافه کنم که یک چیزی از برادرانی که دیروز صحبت کردند من شنیدم در مورد اتحاد جبههای. اتحاد جبههای، بحثی است که مدتها است مطرح است.
رمضانی: اجازه بدهید من یک کلمه بگویم.
خامنهای: حالا اگر یک کلمه است بگویید.
رمضانی: با حفظ رهبری مکتبی …
خامنهای: این را که میدانستم و احتیاجی به توضیح نداشت، این را شنیده بودم اتحاد جبههای با حفظ رهبری تاثیری نمیگذارد و این از حرفهایی است که خیلی رایج است و جای بحث آنهم اینجا نیست … نکتهای که من به آن اشاره میکنم استنباط این برادران از قرآن است که من دارم یواش یواش میترسم که این استنباطهای نادرست از قرآن در مجلس هم باب بشود. این آیه شریفه «تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا …» اتحاد جبههای نیست. مسئله این نبود که پیغمبر بخواهد با آنها همکاری کند که دیدید همکاری نکرد. پیغمبر با نصارای نجران همکاری کرد؟ چه همکاری کرد؟ چه موقع به آنها گفت بیایید در ارتش من داخل بشوید و برویم به جنگ مشرکین؟ یک جا این مطلب را پیدا کنید ببینیم. با یهودیهایی که چند سال آتشبس داده بود قبل از اینکه آنها را جلای وطن بکند چه موقع گفت یک یهودی بیاید توی ارتش من؟ یا توی تشکیلات اداری من و آنجا را اداره کند؟ یک مورد شما نمیتوانید نشان بدهید. در تشکیلات سیاسی و نظامی پیغمبر یک مورد از غیرمومنین وجود نداشت. مومنین هم، مومین سطح بالا. این «تعالوا الی کلمه» چیز دیگری بود پیغمبر به اینها میگفت ای یهودیان، ای مسیحیان شما که میبینید من با کفر جهانی روبهرو هستم، شما که میبینید من داعیه توحید دارم یعنی چیزی را که شما هم قبولاش دارید و کفر دارد من را میکوبد شما دیگر چرا من را میکوبید؟ شما مرا نکوبید. من را کمک کنید. امروز دولت جمهوری اسلامی همین حرف را به همه مخالفین میزند. ما میگوییم شما دارید استکبار جهانی را میبینید که با ما چه میکند ای گروهکها شما چرا؟ ای مدعیان طرفداری از حق، ای احزاب به اصطلاح چپ که به قول امام همهتان دروغ میگویید و طرفدار راست هستید. این است معنای آیه. چرا بیخود استنباط دیگری میکنید…
اما راجع به افراد و زمانبندی و این حرفها خیلی یادداشتها کردهام که متاسفانه این نیم ساعت خیلی کم است و اگر یک جوری میشد سه ربعاش میکردیم. اما در مورد این برادرانی که اینجا هستند اجمالن بگویم. ما چه چیزی لازم داریم؟ به سراغ چه کسی خواهیم رفت؟ آیا به سراغ تخصص یا به سراغ ایمان؟ گفتیم معیار اول از نظر ایمان است و آن است که میتواند تخصص را به کار بکشد. این یک اصل است ما تخصص رادر محور ایمان قبول میکنیم و ایمان اصل است، این یک اصل. دوم اینکه گفته میشود اینها حداقل شرایط را داشتهاند این خلاف است تا شرایط را چه بدانیم. بلی اگر شرایط را تیترهای بالا مثلن اگر پز و این قبیل خصوصیات بدانیم که اینها هیچ ندارند. اصلن زیر صفرند از لحاظ شرایط ریخت و پز و به چشم آمدن اگر این باشد که اصلن نشانهای از ملابودن اینها نیست. اما شرایط را اگر ایمان میدانیم …خاطرتان جمع باشد. در مواردی حسابی حداکثر است. حسابی خوب است .
آقای بهزاد نبوی، قاطع، مومن، مبارز، مقاوم، هوشمند، سیاسی، حیف که خود این آقایان در مجلس نشستهاند اگر هم ننشسته بودند یقینن با علاقهمندی گوش میکردند که ببینند ما چه میگوییم والا اگر توی رویشان نبود واقعن بنده بیش از اینها تعریف برای این برادران داشتم.»
سرانجام در پی کشمکشهای ابوالحسن بنیصدر و حزب جمهوری اسلامی که اکثر کرسیهای مجلس اول را در اختیار داشت و تضعیف جایگاه او، اولین رییس جمهوری ایران در خرداد سال 1360 با رای قاطع مجلس با عنوان «عدم کفایت سیاسی» از کار برکنار شد. چند روز پس از عزل بنیصدر سازمان مجاهدین خلق در 30 خرداد 1360 ورود به فاز نظامی را اعلام کرده و با تمامی هواداران خود، حرکت مسلحانهای را آغاز کرد و در روز 6 تیر گروه فرقان در یک حمله تروریستی درون ضبطصوتی نوشتند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی» و موجب از کار افتادن دست راست وی شدند. روز بعد دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران را مجاهدین خلق منفجر کردند. حزب جمهوری اسلامی جلسات هفتگی خود را یکشنبهها برگزار میکرد. دبیرکل حزب به همراه 72 تن از حاضران در جلسه از جمله 4 وزیر و 27 نماینده مجلس شورای اسلامی کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.
پس از انفجار هفتم تیر، حجتالاسلام محمدجواد باهنر به دبیرکلی حزب انتخاب و در همین جلسه تصمیماتی برای تکمیل اعضای شورای مرکزی حزب اتخاذ شد. دو ماه پس از عزل ابوالحسن بنیصدر، محمدعلی رجایی نخستوزیر کابینه او که مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی بود با بیش از 12 میلیون رای به ریاست جمهوری رسید، او از تاریخ 8 شهریور 1360 تا 12 مرداد 1360 ریاستجمهوری ایران را برعهده داشت که با انفجار دفتر نخستوزیری پایان یافت و فصول شکوفایی مردی عادی «آقای خامنهای» فرا رسید.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای مخالف دولت جمهوری اسلامی، در روزهای اخیر حکم سه سال حبس تعزیری فریدون صیدیراد، وبلاگنویس بدون تغییر از سوی دادگاه تجدید استان تهران نظر تایید شده است.
به گزارش دانشجونیوز، فریدون صیدیراد صاحب وبلاگ انقلاب سبز اراک و از اعضای فعال ستاد مهدی کروبی در دهمین دورهی انتخابات رباست جمهورری، در روز دهم اسفند ماه سال ۸۹ در تهران بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، وی به مدت ۴۳ روز در سلول انفرادی بند دو الف متعلق به سپاه پاسداران نگهداری و سپس به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
دادگاه وی در مرداد ماه سال جاری در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه تشکیل شد.
وی در این دادگاه به تحمل سه سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام و شرکت در مراسم تشییع آیتاله منتظری و تجمع اعتراضی عاشورا در اراک محکوم شد.
شایان ذکر است که فریدون صیدیراد از دهم اسفند ماه سال گذشته تا کنون به مدت ۸ ماه است که بدون امکان استفاده از مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. و حکم سه سال حبس تعزیری وی پس از ۴ ماه عینن در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تایید شده است.
بیشتر بخوانید:
«سه سال حبس محکومیت صیدیراد وبلاگنویس»
سایه کوثری/ رادیو کوچه
منتقدان ادبی میگویند: «مردم به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول گروهی هستند که آسیموف را میشناسند و گروه دوم آنهایی هستند که آسیموف را نمیشناسند.»
کودکان و نوجوانان بسیاری خواندن آثار علمی- تخیلی را با کتابهای آسیموف شروع کردهاند. کتابهایی به زبان شیوا و ساده اما هیجانانگیز که خواننده را با خود به اعماق فضا میبرد.
«آیزاک آسیموف» از زمانی که دست از کار تدریس بیوشیمی در دانشگاه کشید و یکسره به نوشتن پرداخت تا روزی که از دنیا رفت هرروز از 6 صبح تا 10 شب فقط مینوشت. بعضی از داستانهایش را حتا یکروزه تمام کرده است. این پرکاری سبب بهجای گذاشتن آثار بسیاری هم شده است.
بیشتر از ۵۰۰ کتاب در موضوعات مختلف از کتابهای کودکان گرفته تا کتابهای درسی دانشگاهی چیزیست که از این علمی-تخیلینویس بهجای مانده است.
هرچند شهرت او به دلیل همین آثار علمی-تخیلیست اما آسیموف در زمینههای گوناگون کتاب نوشته است. از فیزیک و شیمی گرفته تا تاریخ و ریاضیات و طنز و ستارهشناسی.
حتا درباره شکسپیر و کتاب مقدس هم از او آثاری به جای مانده است.
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که آسیموف خواندن و نوشتن را در پنج سالگی آموخت و فرزند یک آسیابان و شیرینیفروش روسی ساکن آمریکا بود. در کودکی مجبور بود کنار پدرش از صبح خیلی زود بایستد و کار کند. به گفته خودش همین هم سبب شد که در همه عمر سحرخیز باقی بماند.
«برای من مایه غرور است که هر چند ساعت شماطه داری دارم اما هیچگاه آن را کوک نمیکنم و ساعت ۶ صبح خود از خواب بیدار میشوم، من هنوز به پدرم ثابت میکنم که آدم تنبلی نیستم.»
آسیموف با داستانهای علمی-تخیلی به وسیله همان مجلههایی که در مغازهی پدرش فروخته میشد، آشنا شد. یازده ساله بود که نوشتن را آغاز کرد و در هجده سالگی نخستین داستانش را که «گشتی در حوالی سیارک وستا» نام داشت به مجلهی داستانهای شگفتانگیز فروخت.
این نابغه، پانزده ساله بود که به دانشگاه کلمبیا رفت و دکترای بیوشیمی گرفت. پس از پایان دوره دکترا به دانشکده پزشکی بوستون رفت و به عنوان دانشیار بیوشیمی عضو هیت علمی شد، تا سال ۱۹۵۸ در این مقام ماند. سال ۱۹۵۸ تدریس را رها کرد و تمام وقت خود را به نوشتن اختصاص داد.
آسیموف پس از شکست در ازدواج اولش برای بار دوم با یک نویسنده آثار علمی-تخیلی به نام جانت جیسون ازدواج کرد و تا پایان عمر در کنار او ماند.
ده سال پس از مرگ آسیموف همسرش با نام جانت آسیموف یک اتوبیوگرافی نوشت و در آنجا پرده از حقیقتی برداشت: «آسیموف در اثر ابتلا به ویروس اچآیوی از دنیا رفته بود.»
در این کتاب گفته شد که ویروس اچآیوی هنگام انتقال خون در عمل بایپس قلب به بدن او وارد شده است. جانت آسیموف در مقدمه کتابش نوشته است، آسیموف قصد داشت این مطلب را به اطلاع عموم برساند، اما دکترها به او توصیه کردند ساکت بماند، زیرا رفتارهای تبعیضآمیز ضد ایدز ممکن بود برای اعضای خانوادهاش مشکل ایجاد کند. ده سال بعد از مرگ او، جانت و روبین، پسر این نویسنده به این نتیجه رسیدند که این داستان را دیگر میتوان بازگو کرد.
او طی دو سال و نیم بعد از انتشار نخستین داستانش، دومین داستان کوتاهش را که «شبانگاه» نام داشت منتشر کرد. این داستان یکی از مشهورترین داستانهای علمی-تخیلی تمام دورانها شناخته شده است.
در سال ۱۹۴۲ نگارش مجموعه داستانهای بنیاد را آغاز کرد. این داستانها بعدها تحت عنوان سهگانه بنیاد در یک مجموعه جمعآوری شدند. این سه کتاب در کنار هم، مشهورترین آثار علمی-تخیلی او به شمار میروند. سالها بعد او این مجموعه را با نگارش «لبهی بنیاد» و «بنیاد و زمین» ادامه داد. لبهی بنیاد در سال ۱۹۸۲ و بنیاد و زمین در سال ۱۹۸۶ منتشر شدند. پس از این دو کتاب، در سال ۱۹۸۸ «سرآغاز بنیاد کهکشانی» را نوشت که داستانش به قبل از زمان بنیاد برمیگردد. آسیموف «پیشبرد بنیاد کهکشانی» را در سال ۱۹۹۲، یعنی سال درگذشتش، نوشت. در این داستانها او به دانشی تخیلی به نام روان-تاریخ پرداخته است. روان-تاریخ علمی است که از طریق آن میتوان، با داشتن اطلاعات کافی دربارهی گذشته یک جمعیت، پیشبینیهایی دربارهی آیندهی آن به عمل آورد و در صورت لزوم تغییراتی ایجاد کرد. این علم برای جمعیتهای بسیار بزرگ کارآمد است.
آسیموف نگارش سری داستانهای روباتیاش را تقریبن همزمان با داستانهای بنیاد آغاز کرد. بیشتر داستانهای روباتی او در سال ۱۹۵۰ در مجموعه «من، روبات» جمعآوری شدند. روباتهایی که آسیموف خلق کرده، از سه قانون روباتیک اطاعت میکنند.
آسیموف بین سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نگارش داستانهای علمی-تخیلی را تقریبن کنار گذاشت و بیشتر به نوشتن کتابهای غیرتخیلی پرداخت. بیشتر نوشتههای غیرتخیلی او، دربارهی موضوعات علمی بودند.
مجله فانتزی و علمی تخیلی از او دعوت کرد، به نوشتن در ستون غیرتخیلیاش در این مجله ادامه دهد، بیشتر نوشتههای او در این ستون، علم به زبان ساده بود.
در میان آثار او کتاب رهنمود آسیموف به علم یکی از بهترین کتابهایی است که درباره علم برای عامه نوشته شده است.
اینکه نوشتههای آسیموف دربرگیرندهی طیف وسیعی از اطلاعات بودند، یکبار کورت ونهگات را بر آن داشت تا از او بپرسد: «همهچیزدان بودن چه احساسی دارد؟»
آسیموف پاسخ داد: «من فقط میدانم به همهچیزدانی مشهور بودن چه احساسی دارد. احساس ناراحتی.»
نوشتن ۱۰ کتاب یا بیشتر در هر سال روال عادی زندگی آسیموف بود، و این پرکاری را حتا پس از حمله قلبی و سه عمل جراحی کوچک ادامه داد. خودش میگفت: «من نیکبخت بودهام که با ذهنی پر تکاپو و کارآمد و با قدرتی برای واضح اندیشیدن و توانایی برای ابراز چنان اندیشههایی زاده شدهام.»
آسمیوف بالغ بر ۵۱۰ کتاب در طی چیزی حدود ۷۰ سال نوشت. تعداد قابل توجهی از آثار وی، با فاصله نسبتن کمی از زمان انتشار، به زبان فارسی ترجمه و منتشر شدند.
آسیموف به عنوان یک استاد در سبک علمی-تخیلی شناخته شده است. او به همراه «روبرت ا.» «هاین لاین» و «آرتور سی. کلارک» سه نویسندهی بزرگ این ژانر محسوب میشوند.
فرهنگ لغت آکسفورد او را واضع این واژهها دانسته است: «پوزیترونیک، روان تاریخشناسی و روباتیک»
اما بزرگترین افتخار او شاید نامگذاری یک سیارک به نام او با اسم سیارک آسیموف 5020 باشد.
خبر / رادیو کوچه
نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب مواد دیگری از طرح اصلاح قانون آییننامه داخلی مجلس، رییس جمهوری و رییس قوه قضاییه را ملزم کردهاند که هر سال با حضور در مجلس، در مورد عملکرد قوه خود گزارش شفاهی بدهند و گزارش مکتوبی را از دستآوردهای خود در اختیار نمایندگان قرار دهند.
به گزارش مهر، همچنین، نهادهای تحتنظر نهاد رهبری و سازمان صدا و سیما «با اذن رهبر» و شهرداریهای کلانشهرها و سایر نهادهای عمومی غیردولتی هم موظف به ارسال گزارش سالانه به مجلس شدهاند.
ماده مربوط به الزام روسای دو قوه به ارایه گزارش به مجلس در حالی تصویب میشود که اخیرن برخی منابع از گرایشی به کاهش قدرت رییس جمهوری منتخب و حتا حذف این نهاد سخن گفتهاند و برخی اظهارات اخیر آیتاله خامنهای را نیز نشانه حمایت او از حرکت به سوی حذف جمهوریت از نظام کنونی در ایران دانستهاند.
در همانحال، به گفته بعضی کارشناسان، کاهش قدرت یا حذف نهاد ریاست جمهوری میتواند به گسترش هر چه بیشتر نفوذ و اختیارات رهبر منجر شود اما به معنی افزایش اقتدار مجلس به عنوان یکی دیگر از نهادهای انتخابی مردم نیست.
به گفته آنان، نامزدهای نمایندگی مجلس باید پیشاپیش نظر مساعد شورای نگهبان منصوب رهبری را کسب کنند و مصوبات آنان نیز بدون تایید شورای نگهبان قابلیت اجرایی ندارد و اخبرن نیز مجلس با تصویب طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان، عملن شرایط لازم برای استقلال رای آنان را از میان برده است.
بیشتر بخوانید:
«حذف رییس جمهوری، تغییر در جمهوریت نظام و خلاف است»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش منابع خبری، ارتش یمن بامداد روز چهارشنبه، 26 اکتبر، مناطق شمالی شهر تعز را با اسلحه سنگین به توپ بسته است.
پس از شکست آتشبس یکساعته میان نیروهای دولتی و نیروهای شیخصادق الاحمر رییس قبیله الاحمر، درگیری شدیدی در مناطق الحصبه و صوفان در پایتخت یمن به وقوع پیوست.
به گزارش العربیه، دفتر شیخصادق الاحمر گزارش داد، آتش بس تنها یک ساعت داوم یافت و ساعاتی پس از آن صدای انفجار مهیبی در مناطق مختلف پایتخت یمن شنیده شد.
بیثباتی سیاسی و بحران جدید یمن در پی بازگشت صالح از سفر درمانیاش به سعودی در هفتههای اخیر افزایش یافته است.
کمیته مسوول اجرای آتشبس که از سوی علی عبداله صالح تعیین شده بود اعلام کرد با مخالفان توافق کرده است تا دو طرف ابتدا به خشونت پایان دهند و سپس به مرحله انتقال قدرت به صورت مسالمتآمیز و جمعآوری اسلحه بپردازند.
این توافق جدید بین علی عبداله صالح و صادق الاحمر پس از آن صورت گرفت که 5 تن از شهروندان یمنی در پایتخت این کشور در درگیری کشته شدند.
از زمان آغاز اعتراض ها چندین بار اعلام آتشبس شد اما پس از مدتی این توافق شکسته شد.
بیشتر بخوانید:
خبر / رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، روز سهشنبه، 25 اکتبر، به وقت واشینگتن، اعلام کرده است که برای همدردی با ملک عبداله، پادشاه عربستان سعودی، هیتی بلندپایه به سرپرستی جو بایدن، معاون خود به این کشور اعزام میکند.
شاهزاده سلطان بنعبدالعزیز، ولیعهد عربستان سعودی، شنبه گذشته در نیویورک درگذشت. مراسم به خاکسپاری وی سهشنبه در ریاض برگزار شد.
هیت آمریکایی از جیمز اسمیت، سفیر واشینگتن در ریاض، سناتور جان مککین، ویلیام کوهن، وزیر دفاع پیشین، ری مابوس، فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده، دیوید پترایس، رییس سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) و ژنرال جیمز ماتیس، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا در خاورمیانه و آسیای میانه تشکیل شده است.
بنا بر بیانیه کاخ سفید، این هیت پنجشنبه، 27 اکتبر، در ریاض خواهد بود.
شاهزاده سلطان یکی از پسران ملک عبدالعزیز، بنیانگذار عربستان سعودی و برادر ناتنی ملک عبداله، پادشاه این کشور بود.
بیشتر بخوانید:
«سفر وزیر خارجه جمهوری اسلامی به عربستان»
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
وقتی کسی زخمی بر تن دارد و یا داغی بر دل، دیگران با همهی محبتها و ابراز همدردیهایشان چیزی از عمق رنج او را درک نخواهند کرد، مگر اینکه تجربهی مشترکی داشته باشند که مشمول زمان نشده باشد.
زلزلهی بم که پیشآمد شمار فراوانی از ایرانیان خود را در غم هموطنانشان شریک کردند و به یاری آنها شتافتند. تصاویری که از رنجها و مصیبتهای مردم منتشر میشد دل همه را خون میکرد اما باز هم همهی مردم از گرفتاریهای حقیقی بلادیدگان بیخبر بودند چرا که رسانهها نمیخواستند واقعیت موجود را عریان به آگاهی همه برسانند. یک سال بعد و در جشنوارهی فیلم فجر، فیلم مستند داستانی از کارگردان چیرهدست سینمای ایران «کیانوش عیاری» به نمایش درآمد به نام «بیدار شو آرزو». این اثر بازگوکننده شرح حال دختر کوچکی به نام «آرزو» بود که خانوادهاش را در زلزلهی بم از دست داده و مرد غریبهای که او هم زن و بچهاش کشته شده بودند از او حمایت و مراقبت میکرد. فیلم در ویرانههایی ساخته شده بود که متاسفانه یک سال پس از وقوع زلزلهی «بم» هنوز مثل روز اول سر جای خودشان باقی بودند. یادم نمیرود زمانی که برای تماشای این فیلم به اتفاق همسرم به سینما رفتیم، یک زوج مسن نیز در کنار ما نشسته بودند که بیخبر از موضوع فیلم و حتا جشنواره، با چند پاکت تنقلات در دست به سینما آمده بودند تا آخر هفتهی خود را به آرامی بگذرانند.
شاید ده دقیقهای از شروع فیلم نگذشته بود که صحنههای جادویی و تکاندهندهای از وقایع ساعات اولیهی زلزله که بهوسیلهی هنر «عیاری» دوباره بر پرده جان گرفته بود، چنان ما را تحتتاثر خود قرار داده بود که موهایمان را بر بدن سیخ کرد. کمی که به خود آمدیم دیدیم زوج کناریمان با دیدن آن تصاویر، های های گریه میکنند و اشک میریزند. پاکت چیپس در دستان مرد و زن دستنخورده باقی مانده بود و آنها با دهان باز و چشمان تر به پرده خیره شده بودند. تازه آن موقع بود که درک کردم حضور در متن چنین فاجعه و مصیبتی چقدر میتواند دردناک باشد. رنج از دست دادن عزیزان، نگرانی دایم و بیخبری از حال آنانی که در زیر آوار ماندهاند، ناامنی و ترس، سرما و گرسنگی و از همه بدتر بیتفاوتی بسیاری از هموطنان و دیگر مردم دنیا از حال و روز و آنچه که بر تو، خانواده و همشهریانت میگذرد، تنها گوشهای از آن چیزی است که بر زلزلهزدگان میرود.
پس از زلزلهی چند روز گذشته در شرق «ترکیه»، بیش از همه دلم برای پناهجویان ایرانی سوخت که غربتشان در آن خاک مضاعف است. نخست آنکه آنان نیز مانند شهروندان این مناطق مشمول بیمهری دولت مرکزی «ترکیه» شدهاند و بدتر از آن اینکه پناهجویند و بار اضافه. سرنوشت این عزیزان چنان برای دولت «ترکیه» بیاهمیت است که تاکنون حتا به آنان اجازهی خروج از آن شهر هم داده نشده تا شاید بتوانند به مناطق دیگر رفته و در کنار دیگر هموطنان ایرانی چند وقتی را سر کنند بلکه اوضاع بهبود یابد. این سخنان را فقط از آن روی میگویم که به خودم و دیگر ایرانیان در هر کجای دنیا که هستند یادآوری کرده باشم که رنجی که بر یک بازمانده از بلای طبیعی میرود قابل بیان نیست و تنها چیزی که میتواند اندکی از آن بکاهد فراموش نکردن این عزیزان و کمک کردن به آنها به هر وسیلهی ممکن است. این عزیزان چشم انتظار کمکهای ما هستند، تا دیر نشده به خود بیاییم فردا دیر است.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 26 اکتبر، حزب اسلامگرای «نهضت» در تونس، مذاکرات با رقبای سکولار خود برای تشکیل یک دولت ائتلافی را آغاز کرده است.
کمیسیون ناظر بر انتخابات تونس میگوید «نهضت» که از آن به عنوان یک حزب اسلامگرای میانهرو یاد میشود، اکثریت آرای مردم را در انتخابات مجلس موسسان، از آن خود کرده است.
این در حالی است که شمارش آرا ادامه دارد و نتایج نهایی تاکنون بهطور رسمی اعلام نشده است.
از سویی دیگر برخی چهرههای سیاسی از روی کار آمدن اسلامگرایان در این کشور ابراز نگرانی کردهاند.
این اولین انتخابات در تونس پس از قیام مردم علیه حکومت زینالعابدین بنعلی و سرنگونی حکومت او در ژانویه گذشته است.
بیشتر بخونید:
«پیروزی اسلامگرایان در انتخابات تونس»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه، 26 اکتبر، مقامهای افغان اعلام کردند در اثر انفجار یک تانکر حامل مواد سوختی در شمال کابل، دستکم ده تن کشته و بیش از چهل و سه نفر نفر دیگر زخمی شدهاند.
به گزارش الجزیره، بصیر سالنگی، والی پروان، اظهار داشت یکی از تانکرهای حامل مواد سوخت در اثر بمبگذاری در آن منفجر شده و پس از آن، مردم محل برای برداشتن مواد سوختی از سایر تانکرها هجوم بردهاند.
به گفته آقای سالنگی، در این زمان بود که سایر تانکرها نیز منفجر شد.
مقامات محلی میگویند، تلفات و زخمیهای این حادثه، همه از ناشی از سوختگی بوده است.
یک سخنگوی وزارت بهداشت افغانستان گفت وضعیت دستکم سیزده نفر از زخمیها وخیم است و احتمال دارد تعداد تلفات در ادامه روز بیشتر شود.
این تانکرها در مسیر راه میان کابل و پروان در نزدیکی بگرام منفجر شدهاند.
انفجار اولی که به گفته مقامات، ناشی از بمبگذاری بوده، شب هنگام صورت گرفته و تلفاتی نداشته است.
تاکنون مشخص نشده است که این تانکرها مربوط به نیروهای ناتو بوده است یا خیر.
در گذشته، شورشیان مسلح در افغانستان و پاکستان، عمدتن به کاروانهای حمله کردهاند که به نیروهای ناتو مواد سوخت و کالا انتقال میدهند.
بیشتر بخوانید:
«حمله تازه به کاروانهای ناتو در پاکستان»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای خارجی، روز چهارشنبه، 26 اکتبر، در مورد حمایت پاکستان از شورشیان طالبان در افغانستان اتهامهای جدیدی مطرح شده است.
به گزارش بیبیسی، تعدادی از شبهنظامیان طالبان گفتهاند که نظامیان پاکستانی به آنان آموزش دادند و منابع نظامی آمریکایی مستقر در نزدیک مرز افغانستان با پاکستان نیز از ارتباط اطلاعاتی پاکستان با شبهنظامیان اسلامگرا در داخل آن کشور سخن گفتهاند.
این در حالی است که دولت پاکستان همواره هرگونه ارتباطی را با طالبان رد کرده اما هفته پیش اعلام کرد که برای جلوگیری از فعالیت گروههای تندرو در مناطق مرزی خود اقدامات بیشتری صورت خواهد داد.
بیشتر بخوانید:
«ارتباط سرویسهای امنیتی پاکستان با عناصر افراطی»
«شرق افغانستان از پاکستان هدف موشک قرار گرفت»
سیامک حیدری / برگردان
منبع: فرانس ٢۴
علارغم حملەی نظامی آنکارا، کە در نتیجەی حملەی روز سەشنبەی پ.ک.ک صورت گرفت و بە کشتە شدن ٢۴ سرباز ترک منجر شد، تجارت میان ترکیە و منطقەی شمالی عراق رونق یافتە است.
ترکیە یکی از منابع اصلی واردات کردستان عراق را تشکیل میدهد.
با وجود حملاتی کە از چندین روز پیش از طرف آنکارا علیە حزب کارگران کردستان در حال انجام است، دادوستد تجاری در شمال عراق میان منطقەی خودمختار کردستان و ترکیە شکوفا و پررونق باقی ماندە است.
پس از کشتە شدن ٢۴ سرباز ترک، در نتیجەی حملەی پ.ک.ک، ارتش ترک از هفتە پیش حملاتی را از دو سوی مرز عراق و ترکیە بە راە انداختە است. حدود ١٠٠٠٠ سرباز ترک در عملیات اخیر ارتش شرکت دارند.
اما این بە هیچ وجە باعث نمیشود کە تجارت ادامە پیدا نکند. مشاور وزیر صنایع و بازرگانی منطقەی خودمختار کردستان عراق، فتحی محمد مدرسی با تایید این موضوع گفت: «روابط کنونی تجاری میان ترکیە و کردستان بسیار خوب است.»
وی در ادامە تاکید کرد: «بهتر از آن، توسعە میان دو طرف بە سرعت در حال رشد است و حتا یک منطقەی صنعتی و تجاری در منطقەی مرزی بررسی شدە است.»
در هولیر، پایتخت منطقەی خودمختار کردستان، نامهای ترکی و تابلوهای نوشتاری بە زبان ترکی در همەجا حضور دارند؛ «در مغازەها، بانکها و رستورانها.»
آیدین سلسان، سرکنسول ترک در هولیر در این مورد گفت: «عراقیها یکی از سە شرکای اصلی تجاری ما در منطقە هستند. و این منطقە (کردستان) مسلمن یکی از اولویتهای ماست.»
وی خاطرنشان ساخت: «در سال ٢٠١٠ میزان صادرات ما بە عراق حدود 7.5 میلیارد دلار بودە است. ما تخمین میزنیم کە ٧٠ درصد صادرات ما بە منطقەی کردستان صادر شدە است.»
طبق گفتەهای وی ترکیە ٩٣۵ شرکت تجاری در منطقەی خودمختار کردستان دارد کە بسیاری از آنها در حوزەی اکتشاف و استخراج نفت و ساخت و ساز فعالیت دارند. آنها همچنین در ارایەی کالاهای مصرفی روزانە سهیم هستند.
وی هم معتقد نیست کە مسئلەی پ.ک.ک بتواند صدمەای بە روابط موجود بزند. وی یادآوری کرد کە درگیری (میان دولت و پ.ک.ک) قدیمی و تقریبن بە ٣٠ سال پیش بازمیگردد.
دکتر محمد سلیم برواری، استاد دانشگاە صلاحالدین در هولیر در این زمینە گفت: «معتقدم کە روابط میان حکومت خودمختار کردستان و دیگر کشورهای خاورمیانە، خصوصن ترکیە، پیوستە بهبود یافتە است.»
وی اظهار تاسف کرد کە در این روابط تعادلی وجود ندارد: «ما از ترکیە وارد میکنیم، اما چیزی بە ترکیە صادر نمیکنیم…ما همە چیز را از ترکیە و دیگر کشورهای منطقە وارد میکنیم.»
وی در ادامە اظهار داشت: «منازعەی ترکیە- پ.ک.ک نباید بر روی روابط تجاری ما تاثیر بگذارد. فکر نمیکنم کە بازرگانان و سیاسیون کرد بخواهند روابط تجاری با ترکیە را کاهش دهند.
وی همچنین اظهار داشت: «این دست انداختن میان دولت ما و ترکیە نیست. معتقدم کە این یک مسئلەی داخلی ترکیە است. بلی، پ.ک.ک کرد است، اما فکر میکنم کە این مشکل ما نیست. این مشکل ترکیە است.»
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
حکومت تاجیکستان با نشر بیانیهای از رسانههای کشورهای آسیای مرکزی انتقاد کرده است، که پیرامون نیروگاه برق آبی «راغون» اطلاعات «غلط» و «تحریفآمیز» به نشر میرسانند. در این اظهارات گفته میشود، که در بنیاد نیروگاه عظیم «راغون» منفعت تاجیکستان و کشورهای منطقه به نظر گرفته شده است و تاجیکستان آماده است در این راستا با کشورهای همسایهاش همکاری بکند. این بیانیه حکومت تاجیکستان در حالی نشر میشود که همگی دو هفته قبل نشریه رسمی «ازبکستان» نوشت، که باید جامعه جهانی از عملی شدن طرح نیروگاه «راغون» جلوگری نماید.
روزنامه دولتی «حقیقت شرق» تصمیم تاجیکستان در مرود ساختمان «راغون» را «مناسبت تجاوزگرانه» نامید. تشخیص طرح ساختمان نیروگاه برق آبی «راغون» را که بر فراز رود «وخش» بنیاد خواهد شد، کارشناسان «بانک جهانی» بر دوش دارند. مسوولان بانک جهانی گفتهاند که نتیجههای تشخیص سال آینده میلادی معرفی خواهد شد. «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا نیز در جریان سفرش به «دوشنبه» گفت، که مقامهای تاجیکستان شتاب نکنند و باید منتظر نتیجههای تشخیص طرح «راغون» بمانند. دولت تاجیکستان از دو سال پیش به بنیاد نیروگاه «راغون» شروع کرد و میگوید، که تنها در صورت انجام ساختمان این نیروگاه کشور به استقلال انرژی دست خواهد یافت.
«تاجیکان در روسیه مهاجرند یا مجاهد؟»
مقامات تاجیکستان از گرایش مهاجران جوان تاجیک به گروههای تندرو اسلامی در «روسیه» اظهار نگرانی کردهاند. این نکته را «دمتری راگازن» نماینده ویژه روسیه در «ناتو» در یک گفتوگوی تلویزیونی بیان داشته است. آقای «راگازن» میگوید، نگرانی جانب تاجیکستان در صحبت او با وزیر خارجه تاجیکستان «همراهخان ظریفی» در «بروکسیل» مطرح شده است. وزیر امور خارجه تاجیکستان به نماینده روسیه در «ناتو» گفته است، «ما با کمال میل ساکنان کشور را به روسیه به مهاجرت میفرستیم، تا آنها زیر تاثر گروه طالبان قرار نگیرند. ولی برعکس مهاجران ما از روسیه مجاهد و ارتجاعی شده برمیگردند.» بنا به آمار غیررسمی حالا در روسیه بیشتر از ۱ میلیون مهاجر تاجیک کار و زندگی میکنند. اما مقامات رسمی میگویند که این رقم کمی بیشتر از ۵۰۰ هزار است.
رادیو کوچه
جشن دیوالی (دیپاوالی)- این جشن از جشنهای هندوان است.
دیوالی یک جشنواره پنج روزه هندوها است که در سراسر هند اجرا میشود. طی روزهای قبل از جشن، تمام خانهها پاکیزه و مرتب شده و پنجرهها برای خوشآمدگویی به «لاکشمی» (Lakshmi)، الهه توانگری و کامیابی گشوده میشوند.
نام دیوالی، تحریف شده واژه دیپاوالی (Deepavali) –به معنای «صفی از نور» است. درواقع نمایش نور در این جشنواره یکی از جذابترین بخشهای آن است.
طرحهای رنگارنگ نقوشی سنتی و بسیار زیبا که در روزهای عید و مناسبتها، از دیرباز برای تزیین کف اتاق، حیاط و درگاه خانهها، برای خوشآمدگویی به خدایان ترسیم میشده است، در این جشن به چشم میخورد. گلآرایی و آتشبازی، این فستیوال را که پیامآور شادی، نشاط و خوشبختی در سال جدید است، از شکوه و زیبایی خاصی برخوردار میکند.
این روز در هند، سریلانکا، نپال، موریس، فیجی، مالزی و سنگاپور تعطیل است.
1947 میلادی- مهاراجه «کشمیر» بالاخره اعلام داشت که این سرزمین وابسته به هند است و با این اقدام، مسئله کشمیر به وجود آمد که باعث چند جنگ میان هند و پاکستان و جنگ لاداخ میان چین و هند شد.
مهاراجه جامو و کشمیر میان پیوستن به هند و یا پاکستان، هند را انتخاب کرد.
کشمیر از کانونهای بحران در جهان به شمار میرود و نام منطقهای است که زمانی دارای دولتی سلطنتی در هیمالیا بوده و امروزه بخشهایی از آن مورد ادعای کشورهای چین، هندوستان و پاکستان است.
1951 میلادی- «وینستون چرچیل» دوباره نخست وزیر انگلستان شد و چهلمین کابینه این کشور را تشکیل داد. 26 اکتبر «کلمنت اتلی» کنارهگیری دولت خود را اعلام داشت و اندکی بعد پادشاه انگلستان چرچیل را رییس دولت کرد.
او سیاستمدار و نویسندهی بریتانیایی است که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ یعنی در طول جنگ جهانی دوم و بار دیگر بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست وزیر بریتانیا بود. چرچیل جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ را به خاطر نوشتههایش به دست آورد.
1994 میلادی- «اسحاق رابین» نخست وزیر اسراییل در چنین روزی با «عبدالسلام مجالی» از اردن قرارداد صلح امضا کرد. به دنبال توافقات به دست آمده در مذاکرات سازمان آزادیبخش فلسطین موسوم به «ساف» و حکومت اسراییل که در سپتامبر 1993 یکدیگر را به رسمیت شناختند، در 26 اکتبر 1994 پیمان صلح بین اردن و اسراییل، امضا شد. به موجب این پیمان، صهیونیستها پذیرفتند که از بخشهایى از خاک اردن عقبنشینی کنند و در برابر، اردن نیز تحریم اقتصادی اسراییل را لغو کرد.
1359 خورشیدی- خرمشهر توسط نیروهای عراقی پس از مقاومت ۳۵ روزه مردم آن شهر اشغال شد. در سوم آبان 1359، عراق هجومی وسیع و گسترده را به خرمشهر آغاز کرد. در غروب چهارم آبان، غرب خرمشهر به دست نیروهای عراقی افتاد و باقیمانده نیروهای مدافع، به سمت شرق شهر عقب نشستند و سرانجام خرمشهر، به اشغال کامل عراقیها درآمد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1298 خورشیدی- «محمدرضا پهلوی» واپسین پادشاه ایران متولد شد.
1979 میلادی- «کیم جائه کیو» رییس سازمان اطلاعات و امنیت کرهجنوبی در جریان ملاقات خود با «پارک چونگ هی» رییس جمهوری این کشور با شلیک گلوله، او و سپس محافظ وی را کشت.
1995 میلادی- «فتحی شقاقی» بنیادگذار فلسطینی جنبش جهاد اسلامی در یک هتل در جزیره مالت هدف گلوله ماموران موساد قرار گرفت و کشته شد. از شقاقی بهعنوان مبتکر «انفجارهای انتحاری» نام برده شده است.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
Iranian history
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) نامه هشدارآمیز چین و روسیه به آمانو درباره گزارش آینده آژانس علیه ایران
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=4&id=1160971
در آستانه انتشار گزارش ماه نوامبر(آبان- آذر) یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران، رسانههای غربی از تمرکز این گزارش بر ادعای ابعاد نظامی احتمالی در فعالیتهای هستهای کشورمان خبر دادند. بر همین مبنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس، از نامه هشدارآمیز روسیه و چین به آمانو خبر داد که در آن از مدیر کل آژانس خواستهاند یا این گزارش را منتشر نکند و یا انتشار آن را به تعویق اندازد.
2) درخواست چند نماینده از هیت رییسه مجلس برای اعلام اسامی انصراف دهندگان از سوال ازرییس جمهوری
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=4&id=1160972
اعلام خبر از رسمیت خارج شدن طرح سوال از رییس جمهوری به دلیل پس گرفته شدن حدود ۲۹ امضا توسط اعضای هیت رییسه روز گذشته واکنشهای تعدادی از نمایندگان را در صحن علنی به دنبال داشت. به گزارش ایسنا مصطفی کواکبیان در تذکری در این باره گفت: «درخواستمان این است که اسامی این افراد را به طور رسمی اعلام کنید.» نماینده سمنان تاکید کرد: «100نفر از نمایندگان نامه سوال از رییس جمهوری را امضا کردند با این اعلام مشخص خواهد شد که تعداد امضاها از ۷۴امضا کمتر شده یا خیر.» باهنر که ریاست جلسه علنی را به عهده داشت در پاسخ به تذکر کواکبیان گفت: «هیت رییسه موظف به اعلام اسامی نمایندگان انصراف داده از طرح سوال از رییس جمهوری نیست.»
دنیای اقتصاد
1) پس گرفتن امضا از استیضاح غیرممکن شد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=275229
در بازار داغ اعلام وصول استیضاح وزرا در قوه مقننه، نمایندگان مجلس دیروز ماده 220 آییننامه داخلی مجلس را به نحوی اصلاح کردند که پس گرفتن امضا از تقاضای استیضاح را تقریبا غیرممکن میکند. مجلس با تصویب این اصلاحیه، استرداد طرحهای استیضاح پس از اعلام وصول رسمی در صحن را به درخواست کتبی همه استیضاحکنندگان منوط کرد؛ به این معنا که پس از اعلام وصول رسمی، حتا اگر یکی از امضاکنندگان بر نظر خود مبنی بر استیضاح وزیر اصرار داشته باشد، استرداد آن غیرممکن میشود.
2) ناظر ویژه: فساد عظیم بانکی مهندسی شده بود
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=275256
ناظر ویژه قوهقضائیه در دومین گزارش تلویزیونی تاکید کرد که فساد عظیم بانکی مهندسی شده بود.
ناظر ویژه قوه قضاییه در پرونده فساد بزرگ بانکی در دومین گزارش تلویزیونیاش اطلاعات تازهای از این پرونده را در اختیار افکار عمومی گذاشت. پیشتر نیز غلامحسین محسنی اژهای با برگزاری دو نشست خبری با اصحاب رسانه و یک گزارش تلویزیونی جزییاتی از این پرونده را به اطلاع عموم رسانده بود، اما این بار سخنگوی قوه قضاییه با اخبار جدیدی راهی جام جم شد تا از مقابل دوربینها با مردم سخن بگوید.
دادستان کل کشور درباره آخرین وضعیت پرونده فساد عظیم بانکی اخیر گفت: «67 نفر به عنوان متهم در ردههای مختلف اعم از مدیران و مسوولان شرکتهای وابسته به شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریا احضار شدهاند و 31 نفر در بازداشت به سر میبرند.»
اعتماد
1) افشاگری مطهری علیه هیترییسه مجلس، طرح سوال هنوز منتفی نیست
http://www.etemaad.ir/Released/90-08-04/150.htm
هیت رییسه مجلس دیروز رو دست خورد و در حالی که «همه» را فرستاده بود تا بگویند طرح سوال از احمدینژاد منتفی شده، اسامی 85 نمایندهیی که امضایشان را پس نگرفتند، رسانهای شد تا افشا شود اعضای هیت رییسه درباره منتفی شدن طرح سوال از احمدینژاد حقیقت را نگفتهاند. «کوتاه نمیآیند طراحان سوال از احمدینژاد»؛ دیروز اسامی 85 نمایندهیی که امضایشان برای احضار احمدینژاد به مجلس را هنوز پس نگرفتهاند، افشا شد تا مطهری ثابت کند هیت رییسه مجلس راست نگفته و طرح سوال منتفی نشده است؛ کاری که هیت رییسه مجلس را در شوک برد.
2) تردیدافکنی هاشمی کارشکنی در انتخابات را تداعی میکند
http://www.etemaad.ir/Released/90-08-04/204.htm
جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، این موضع را در واکنش به سخنان اخیر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر اینکه «مردم میخواهند ایشان تاثیرگذار باشد و تزیینی نباشد»، گرفت و افزود: «بنده اگر جای هاشمی بودم، از سمت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم استعفا میدادم و خود را آلت دست برخی افکار و اوهام نمیکردم.» شجونی با بیان اینکه «ما مصلحت هاشمی را بهتر از خودش تشخیص میدهیم»، اضافه کرد: «بر همین اساس صلاح نیست که هاشمی در چنین مسایل زبان بگشاید و شان و شوکت خود را ضایع کند.»
جام جم
1) گورباچف: جنبش والاستریت مانند فروپاشی شوروی است
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100857689816
میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی در سخنانی با به رسمیت شناختن جنبش اشغال والاستریت در آمریکا گفت که اعتراضات مردمی در آمریکا مشابه آن چیزی است که وی پیش از فروپاشی شوروی سابق مشاهده کرده بود.
2) قذافی در مکانی نامعلوم در صحرا دفن شد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100857679281
اجساد معمر قذافی، دیکتاتور مخلوع لیبی و معتصم، پسرش صبح دیروز در مکانی نامعلوم در صحرای لیبی دفن شدند. بهگزارش ایسنا، تنها تعدادی از اعضای دولت موقت در مراسم تدفین قذافی و پسرش حضور داشتند و این مراسم بدون حضور اعضای خانواده وی برگزار شد. این در حالی است که با وجود کشته شدن قذافی، اکثریت لیبیاییها همچنان خواهان محاکمه وی به دلیل جنایتهایش علیه ملت لیبی هستند.
آفرینش
1) وزیر خارجه روسیه: سعی داریم مذاکره ایران و غرب را به حرکت اندازیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15921#90708
وزیر خارجه روسیه معتقد است: ما سعی داریم به ایران کمک کنیم روند مذاکره با اروپا، آمریکا، روسیه و چین از یک طرف و ایران از طرف دیگر که فعلن متوقف شده را به حرکت اندازد.
2)رییس مجمع تشخیص مصلحت: مردم از علما و روحانیت انتظار پاسخهای قانع کننده دارند
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15921#90705
آیتاله هاشمی رفسنجانی؛ رسالت حوزههای علمیه، اساتید و علما را در موقعیت کنونی کشور، خطیر و حساس خواند و در هشداری صریح؛ تاکید کرد: «اگر متولیان فکر و اندیشه به خصوص در حوزههای علمیه، نتوانند پاسخهای قانعکنندهای برای مردم و به خصوص نخبگان و حتا طلاب جوان داشته باشند، قطعن در مراکز دیگری پاسخ سوالات خود را خواهند یافت که ممکن است خوشایند نظام و حوزههای علمیه کشور نباشد.»
خبر / رادیو کوچه
همزمان با اعلام افزایش آمار کشتهشدگان زلزله ترکیه تا 459 تن، گزارشها از این کشور حاکی از آن است که زندانیان وحشتزده شهر زلزله زده وان در نزدیکی مرز ایران، در پی وقوع یک پس لرزه، دست به شورش زدهاند.
بروز شورش در زندان پس از وقوع یک پس لرزه پنج و چهار دهم ریشتری در روز چهارشنبه، 26 اکتبر، رخ داد. نیروهای امنیتی این زندان را به محاصره درآوردهاند.
شاهدان می گویند که از داخل زندان دود و شعلههای آتش به آسمان بلند شد و صدای شلیک گلوله شنیده شده است.
بنا بر گزارشها، شماری از زندانیان به آتش زدن بخشهای از زندان دست زدند و تلاش کردند که با وجود مقاومت نگهبانان، از آن خارج شوند.
گزارش شده است که تعدادی از زندانیان روز یکشنبه گذشته موفق به فرار از زندان شدند.
از سویی دیگر همچنان تلاشها برای نجات بازماندگان از زیر آوارها افزایش یافته است.
دولت ترکیه با تجدید نظر در موضع قبلی خود، اعلام کرده آماده است که کمکهای خارجی دریافت کند.
شمار زیادی از کشورها از جمله اسراییل که رابطهاش با ترکیه دچار تنش جدی شده است، برای کمک به این کشور اعلام آمادگی کردهاند.
بنا بر اعلام مقامهای ترکیه، دستکم ۱۳۵۹ نفر در زلزله شهرهای وان و ارجیش زخمی شدهاند.
بنا بر تازهترین گزارش اداره حوادث طبیعی و امور اضطراری ترکیه، زلزله اخیر بیش از ۲۲۰۰ ساختمان را ویران کرده است.
بیشتر بخوانید:
«آمار کشتهشدگان زلزله ترکیه به بیش از چهارصد تن رسید»
خبر / رادیو کوچه
دیدهبان حقوق بشر در گزارشی، شورای ملی انتقالی لیبی را به کوتاهی در جمعآوری و حفاظت از اسلحه و مهمات در این کشور متهم کرده و افزوده است که مقادیر زیادی اسلحه و تجهیزات نظامی از جمله تجهیزات پیشرفته در نقاط مختلف این کشور به حال خود رها شده است.
در این گزارش که روز سهشنبه، 25 اکتبر، به نقل از بازرسان دیدهبان حقوق بشر که از زرادخانهها و زاغههای ارتش در شهر سرت بازدید کردهاند آمده است که در این محلها علاوه بر اسلحه سبک و مهمات مربوطه، تعدادی تانک و مهمات تانک، گلوله خمپاره و خمپارهانداز، موشکهای ضد تانک و مقادیری موشک معمولی و هدایت شونده ضد هوایی وجود دارد بیآنکه از آنها محافظتی شده باشد.
دیدهبان حقوق بشر با یادآوری اینکه مدتهاست به شورای ملی انتقالی در مورد مراقبت از زرادخانههای ارتشی هشدار داده است میافزاید که این خطر وجود دارد که افراد و گروههای تبهکار و سازمانهای تروریستی داخلی و خارجی بتوانند به این امکانات دست یابند و از آنها در عملیات خود استفاده کنند.
بیشتر بخوانید:
«قذافی بهدست ناتو کشته شد تا اسرارشان را فاش نکند»
خبر / رادیو کوچه
مرحله یکشانزدهم نهایی رقابتهای جام حذفی ایران بعدازظهر سهشنبه، 25 اکتبر، با حذف تیمهای ملوان نایب قهرمان دوره گذشته، تراکتورسازیتبریز و سایپا، صعود پرسپولیس در آخرین لحظات وقتهای اضافه و برتری فولادخوزستان برابر سپاهان همراه شد.
به گزارش مهر، روز نخست از مرحله یکشانزدهم نهایی رقابتهای جام با برگزاری هفت دیدار به پایان رسید که طی آن تیمهای پرسپولیس، فولاد خوزستان، فجرسپاسی شیراز، داماش گیلان و شاهین بوشهر برابر رقیبان خود پیروز شدند اما سایپا، تراکتورسازی و ملوان برابر حریفان دسته اولی خود ناکام ماندند.
شاهین بوشهر در خانه با نتیجه 3 بر یک نیروی زمینی را شکست داد و فجرسپاسی هم با یک گل از سد اتکای گلستان گذشت. در مشهد ملوان بندرانزلی نایب قهرمان دوره گذشته مسابقات برابر ابومسلم با نتیجه 3 بر 2 تن به شکست داد تا نخستین شگفتی این مرحله رقم بخورد. دقایقی بعد در کرج تیم سیاهجامگان مشهد موفق شد با گل دقیقه 85 محمد سهیمی برابر سایپا کرج به پیروزی دست یافته تا شاگردان صالح که وداع زودهنگامی با این مسابقات داشته باشند.
در یاسوج هم تیم شهرداری که فصل گذشته ذوبآهن اصفهان را در این مرحله از پیش رو برداشته بود، در پایان وقتهای قانونی و اضافه برابر تراکتورسازی به تساوی بدون گل رسید اما در ضربات پنالتی 4 بر 3 پیروز شد تا برای دومین سال متوالی در این مرحله یکی از مدعیان قهرمانی و تیمهای مطرح لیگ برتری را حذف کند.
داماش گیلان هم برابر نفت تهران در وقت قانونی به تساوی یک بر یک رسیدند که در ضربات پنالتی داماش 5 – 4 نفت را شکست داد و به مرحله بعد قدم گذاشت.
در آخرین دیدار برگزار شده هم تیم پرسپولیس در ادامه عملکرد ضعیفش در مسابقاتی که به میدان میرود، با ارایه یک بازی پرانتقاد در حالیکه در نیمه نخست با یک گل از مس رفسنجان قعرنشین لیگ دسته اول جلو بود، در نهایت با گل به خودی نورمحمدی، بازی به تساوی کشیده شد و این نتیجه تا پایان 90 دقیقه قانونی تغییر نکرد. در نیمه نخست وقتهای اضافه هم اتفاق خاصی رخ نداد اما در نهایت در دقیقه 118 محمد نوری گل برتری پرسپولیس را به ثمر رساند و اجازه نداد تکلیف برنده این بازی در ضربات پنالتی مشخص شود.
مرحله یک شانزدهم نهایی مسابقات جام حذفی باشگاههای ایران روز چهارشنبه با برگزاری این دیدارهای به پایان میرسد:
صنعت نفت آبادان – گهر زاگرس لرستان، سایپامهر کرج – راه آهن شهرری، شهرداری اراک – مس سرچشمه، صبای قم – پیام مخابرات فارس، ذوبآهن اصفهان – گسترش فولاد تبریز، شهرداری تبریز – ماشین سازی تبریز و در آخرین دیدار استقلال تهران – شیرین فراز کرمانشاه، به مصاف هممیروند.
بیشتر بخوانید:
«قرمزها آسیایی شدند»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
گفتیم که آقای خامنهای با قدرت کلام و نفوذ دوستاناش توانست از مخمصه کرخه کور بگریزد و در توجیه غیبت بیهنگاماش از جبهه خود را به عنوان سربازی پیامرسان و حامل هشدار تنزل دهد، اما مشکل بنیصدر همچنان برای حزب جمهوری باقی مانده بود و یکی از اعضای فعال آن آقای خامنهای بود، که در جلسه استیضاح بنیصدر نهایت همت خود را معطوف به عزل او کرد، سخنرانی پرشوری که در جمع دوستان ایراد شد و به کمک هاشمی رفسنجانی به اتمام رسید. در این سخنرانی آقای خامنهای از نقاط ضعف بنیصدر نهایت استفاده را برد و تمامی آن را نکته به نکته برشمرد تا سندی برای عدم صداقت خود در آینده به جای بگذارد.
هدف این نوشته مشکلات بنیصدر نیست بلکه نقد هشدارهایی است که از سوی رهبر آینده داده شد و به عنوان ایراداتی عیان بیان گردید، او در انتهای سخنرانیاش جملاتی را ادا کرد که گویا برای اکنون و خود او و رییس جمهوری محبوباش گفته شده است، او گفت: «واقعن اگر کسی با این همه اظهارات و این همه دلایل و شهادتها قانع نشده باشد که این آقا کفایت سیاسی و صلاحیت سیاسی و اخلاقی و غیره برای احراز ریاست جمهوری ندارد، باید گفت که مثلن او در مجلس نبوده و مطالب را گوش نکرده است. والا کسی این حرفها را گوش کرده باشد و دانسته باشد و در عین حال به این تشخیص نرسد، برای من قابل قبول نیست.»
به قسمتهایی از این سخنرانی توجه کنید: «اگر آقای بنیصدر در مجلس حضور ندارد، هستند آقایانی که همان ادعاهای بیدلیل و تهمتهای ناروایی را که بیش از یک سال است آقای بنیصدر با استفاده از همه وسایل ارتباط جمعی و بسیاری شیوههای تبلیغاتی کوشیده تا بر ذهن مردم تحمیل کند و بارها در سخنرانی و مصاحبه و مطالب گفته و نوشته و کوشیده تا به خورد ذهن بسیاری از بی خبران دهد…آقای بنیصدر در پاسخ به اقدام امام در برکناری وی، اعلامیهای داد که با این که سرشار از کذب و قلب حقیقت بود و در آن مردم را تحریک بر مقاومت در برابر دولت و شورش و بر هم زدن نظم عمومی کرده بود… برادران مخالف با اشاره به حضور مردم در خیابانها و تشویق آقای رجایی که از آنان به نام حزباله نام میبرد، این کار را خلاف مصلحت و روشی غیرمنطقی دانسته اظهار داشتهاند که با تهییج مردم هیچ مسئلهای حل نمیشود. این برادران گویا فراموش کردهاند که مردم را آقای رجایی به خیابانها نکشانید، این حضور کوبنده و قاطع مردم فقط و فقط هنر شور و انگیزه ایمانی خود آنان و صدای رسا و همیشه نافذ امام امت بود و همیشه چنین بوده است در گذشته هم هیچ عامل دیگری نمیتوانست مردم را به حضور در صحنه وادار کند…من نیز به عنوان یکی از همین مردم به آنها از همین تریبون توصیه میکنم که حضور خود را حفظ کنند و صحنه را برای دشمن خالی نکنند… رییس جمهوری صلاحیت و کفایت خود را باید در احترام به نهادهای قانونی ثابت کند، چرا که مشروعیت او مبتنی بر حرمت قانون اساسی است که آن نهادها بخشی از تحقق خارجی آن را تشکیل میدهند. آقای بنیصدر بارها به نهادهای قانونی بیحرمتی روا داشته و به این طریق پایه مشروعیت خود را سست کرده است. نمونه، امضا نکردن لوایح مصوب مجلس، اهانت به شورای نگهبان و شورای عالی قضایی، متهم کردن مجلس شورای اسلامی، اهانت دایمی و مستمر به کابینه و شخص رییس دولت… آقای بنیصدر در مقابله با کسانی که وی آنها را دشمن خود فرض میکرد از هیچ اقدامی ابا نکرد و حتا از اینکه رویههای تخریبیاش اساس جمهوری اسلامی و استقلال کشور را خدشهدار کند پروایی نورزید…در انقلاب ما و نیز در جمهوری ما … ویژگی بارز و چشمگیری که میتوانست آنرا از همه تجربههای مشابه ممتاز کند حقیقتگرایی به جای سیاستگرایی بود. … آقای بنیصدر در مقام ریاست جمهوری این روش را نقض کرد و سیاستبازی را جانشین حقیقتگرایی کرد. نمونه این رفتار را در ایشان میتوان به وضوح و تکرار دید. از آن جمله است عملکرد در زمینه مسایل مورد علاقه مردم. مثلن پیش از ریاست جمهوری در یک حمله تبلیغاتی وعده داد که بهره بانکی را حذف خواهد کرد، بعد از ریاستجمهوری خود و دستیارش در ریاست کل بانک مرکزی حذف بهره بانکی را که از سوی آیتاله منتظری مطرح شده بود عملی غیرممکن و منتهی به یک فاجعه اقتصادی نامید…کمترین حد کفایت سیاسی آن است که محدوده مشاوران نزدیک و همکاران و یاران رییس جمهوری از عناصر بدسابقه و بدنام و لااقل مشکوک و مورد سوظن پاک باشد. اینجا من درباره اطرافیان آقای بنیصدر لازم ندانستم شرح و توضیح زیادی بدهم، زیرا درباره آقای تقوی همین روزها مسایلی در روزنامهها افشا شده بود. درباره آقای فضلینژاد و بعضی آقایان دیگر که آن اسناد را از وزارتخانه بردهاند مسایل دیگری وجود داشت که من دیدم اینها را آقایان میدانند و لزومی ندارد که وقت را بگیرم… روز قبل از آن «آغاز جنگ» آقای بنیصدر در یک سخنرانی با مشتعل کردن آتش اختلافات داخلی و با طرح مسایلی که در فارغترین اوقات نیز از یک فرد مسوول ناروا و غیر مقبول است، منشا یک سلسله خصومتهای داخلی میان مردم و پیدایش جو اختلاف و کدورت شد. آیا بنیصدر در آن هنگام از حدوث قریبالوقوع جنگ مطلع بود یا خیر؟ به هر تقدیر یکی از دو شق است، بیهوشی یا بیتقوایی. یعنی به هر حال بیکفایتی بر آن منطبق است… قاعدتن او چنان کسی است که مناقشات و درگیریهای سیاسی برای او بر هر چیزی مقدم است، حتا در حال جنگ… آقای بنیصدر حتا برای حفظ قدرت مطلقه از تاویل و تفسیر نادرست قانون اساسی نیز دریغ نکرد… خصلتهای شخص ایشان نیز هر کدام در سلب صلاحیتهای لازم برای یک رییس جمهوری دولت اسلامی دارای نقش است. غرور وی که خود را اندیشه بزرگ قرن و کتاب خود را بزرگترین اثر تاریخ اسلام میشناسد… سعی میکند خود را در چشم عناصر نظامی فرشته نجات معرفی کند…مقام پرستی او که اطرافیان متملق و چاپلوس را در دایره نزدیک به او نفوذ میدهد…»
آقای خامنهای یکی از کسانی بود که زمینه عزل رییس جمهوری وقت را سبب شد و پس از مدت کوتاهی به این منسب تکیه زد و کمترین نشانه قداست در رفتار و سخنان این شخص مشهود نبود. آقای خامنهای در زمان ریاست جمهوریاش نیز قدیس نبود و بهتر است در توضیح رفتارش بگوییم او مردی سیاسی بود که جامه روحانیتاش هیچگاه موجب نشد، جاذبه خدایی بودناش بر سیاستورزیاش سایه بیندازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر