رئیس مجلس شورای اسلامی ایران در گفتوگو با یک روزنامه سوئیسی با اشاره به اتهام اخیر واشنگتن به تهران گفت: آمریکائیها بازی بدی را شروع کردهاند، آنها فردی را دستگیر میکنند که سالها پیش از ایران گریخته و ضمناً جزء اپوزیسیون است و بعد او را به ایران وصل میکنند.
این اظهارات را علی لاریجانی در زمان حضور خود در سوئیس که برای شرکت در اجلاس بینالمجالس به آن کشور سفر کرده بود در گفتوگو با هفتهنامه NZZ Am sontag عنوان کرد که مشروح آن بصورت پرسش و پاسخ در ذیل میآید.
آیا اتهامات آمریکا مبنی بر اینکه ایران قتل سفیر عربستان در واشنگتن را برنامهریزی کرده نیز در اینجا هم مورد بحث بود؟
بله، بارها از من در این باره سئوال شد و پاسخ من به این شرح بود: ایران نیز از جنبش دموکراسیخواهی در کشورهای خاورمیانه حمایت میکند. مردم این کشورها از دیکتاتورهائی که پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمده و سالها از سوی آمریکا حمایت میشدند دیگر سیر شده بودند. شاه در ایران، مبارک و سادات در مصر و صالح در یمن. ما امروز از جنبشهای دموکراسیخواهی در این کشورها حمایت میکنیم و آمریکائیها از این بابت خشمگین هستند. ما زمانی که آمریکا، افغانستان و عراق را نیز اشغال کرد مقاومت کردیم. بخاطر همه این دلائل ما تفاوتنظرهای مهمی با آمریکا داریم و آنرا هم پنهان نمیکنیم. ولی آمریکائیها اینک بازی بدی میکنند، آنها فردی را دستگیر میکنند که سالها پیش از ایران گریخته و ضمناً جزء اپوزیسیون است. چگونه ما میتوانیم به این فکر بیفتیم چنین فردی را بفرستیم تا سوء قصدی را انجام دهد؟ این داستان، کاملاً ساختگی است.
چگونه باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا با یک "داستان کاملاً ساختگی" خود را در سراسر جهان به یک دلقک تبدیل میکند؟
این موضوع به منزوی شدن رژیم صهیونیستی ارتباط دارد. این رژیم از طریق لابیهایش در آمریکا بر اوباما فشار وارد میسازد که باید مجدداً انتخاب شود. آمریکا میخواهد یک دشمن موهوم درست کند تا توجه مردم کشورش به مشکلات داخلی را منحرف سازد.
شما پیش از این چند دیکتاتور عرب را نام بردید. ولی نام بشار اسد و سوریه همپیمان خودتان را ذکر نکردید. نظر شما نسبت به قیام در سوریه چیست؟
ما بر این عقیدهایم که انجام برخی اصلاحات در سوریه ضرورت دارد. آمریکائیها و برخی از کشورهای اروپائی فکر میکنند که با قاچاق سلاح میتوانند مشکل در سوریه را حل کنند. ضمناً قدرتهای منطقهای نیز سلاح به سوریه ارسال میکنند. این امر تعداد قربانیان در این کشور را افزایش میدهد و به رادیکالیسم ختم خواهد شد. من معتقدم که بدون اینگونه اعمال نفوذها، انجام اصلاحات پیشتر از این ممکن میبود.
آیا شما قیامها در کشورهای عربی را دموکراتیک یا انقلاب اسلامی مینامید؟
اینها قیامهای دموکراتیک هستند زیرا اسلام مخالف دموکراسی نیست. در فلسفه اسلامی، عدالت فقط تقسیم ثروت نبوده، بلکه مشارکت کامل همه در سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. اگر دموکراسی در این کشورها بوجود آید این امر با اسلام مغایرت ندارد.
چند روز پیش آیتالله خامنهای به اردوغان، نخستوزیر ترکیه انتقاد کرده بود زیرا او چندی پیش مدل حکومت کشورش که سیستم سکولار است را برای مصر، تونس و لیبی توصیه کرده بود؟
من نمیتوانم چنین موضوعی را بهخاطر آورم. ما روابط نزدیکی با ترکیه داریم. ما در حمایت از جنبشهای دموکراسی، ایدههای مشابه ترکیه را داریم. اسلام با رژیمهای سلطنتی که در برخی از کشورها وجود دارد همسو نیست. این یکی از دلائلی است که مردم منطقه تظاهرات میکنند.
شما در ایران نیز یک رهبر دارید؟
بله. ولی رهبر ما از طریق دموکراتیک انتخاب شده است. هر حوزه انتخاباتی نماینده خود برای مجلس خبرگان را انتخاب میکند و این مجلس نیز رهبر را انتخاب مینماید. این یک فرایند کاملاً دموکراتیک است.
دو سال پیش در ایران یک تظاهرات تودهای رخ داد. آیا مردم خواهان انتخابات آزاد، و احقاق حق خود و دموکراسی بودند؟
طبیعت این تظاهرات کاملاً بگونه دیگری بود. ما آن زمان پس از انتخابات یک وضعیت پیچیدهای داشتیم. در تهران اکثریت مردم یک نامزد خاص را انتخاب کرده بودند و آنها فکر میکردند که این امر در دیگر مناطق نیز به همین منوال است. ولی اینگونه نبود و بنابراین یک مشکل روانشناسی بود. مسلماً برخی از نامزدها نیز اشتباه میکردند که درباره آنها اینک قانون باید تصمیمگیری کند. همه آنهائی که اعتراض میکردند میبایست این اعتراض خود را از طریق قانونی دنبال کنند.
چرا آن زمان همچنین برای جامعه مدنی و علیه سانسور در اینترنت و برای آزادی مطبوعات نیز تظاهرات میشد؟
امروز هرکسی در ایران دسترسی به اینترنت دارد و روزنامهها از همه جناحهای سیاسی وجود دارند . احتمالا برای یک مدت کوتاهی مشکلی وجود داشت ولی ما بعداً به حالت عادی باز گشتیم.
شما میگوئید که ایران روابط نزدیکی با ترکیه دارد. ولی چرا ما بیشتر افزایش رقابت بین دو کشور درباره قدرت منطقهای در خاورمیانه را میبینیم؟
شما باید موقعیت ما را بهتر مطالعه کنید. امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، یک فکر جدید را نیز پایهگذاری کرد. مهمترین عناصر آن، همکاری کشورهای اسلامی و مبارزه با ظلم بودند. ما بدنبال امپراتوری ایران نیستیم. اگر ما به فلسطینیها کمک میکنیم، این کار را می کنیم زیرا به آنها ظلم میشود. این یک برداشت کاملا متفاوت از قدرت است. احتمالاً برای شما دشوار است که قبول کنید زیرا علم امروز بر پایه اصول برداشت متعارف قدرت استوار است.
سوئیس بعنوان نماینده آمریکا در ایران، در این مشاجره در باره سوءقصد احتمالی چه نقشی بازی میکند؟
گاهی اوقات اختلافی به نقطهای میرسد که طرفین آن دیگر نمیتوانند با هم صحبت کنند. آنوقت باید کشوری باشد که این ارتباط را برقرار نماید. تا زمانی که سوئیس موضع خود بعنوان یک کشور بیطرف را حفظ نماید، میتواند این نقش را انجام دهد. ولی سوئیس باید کاملاً بیطرف و مستقل بماند.
آیا وقتی در تحریمها علیه ایران شرکت میکند میتواند اینطور باشد؟
سوئیس میتواند یک نقش سازنده و مثبتی را ایفا کند ولی امشب در اینجا قرار نیست تا این مشکل بین سوئیس و ایران حل شود.
سوئیس و ایران بمدت هفت سال گفتمان حقوق بشر با یکدیگر داشتند که امروزه سوئیس دیگر آنرا در این شکل رها کرده است. از دید شما نتیجه این گفتمان چه بوده است؟
این یک تجربه بسیار مثبتی بود. ما اگر اصول حقوق بشر بر پایه طبیعت انسانها باشد را قبول داریم. ولی این امر در دست سیاست صدمه میبیند و نابود میگردد. من معتقدم که یکی از بزرگترین مشکل ابرقدرتها آنست که از حقوق بشر بعنوان ابزار سیاسی استفاده میکنند. ولی اگر این بحث بین ما و غرب بجای سیاسی بر پایه علمی استوار گردد، برای هر دو طرف دارای امتیاز خواهد بود. سیستم اسلامی در زمینه قانون و قضا بسیار غنی و دقیق است.
سید مصطفی تاج زاده در ملاقات هفتگی خود اعلام کرد در صورتی که شبهه ای به اصالت نامه ها و مقالات منتشر شده از سوی وی وارد می دانند حاضر است تا در یک مصاحبه مطبوعاتی و در حضور اصحاب رسانه مجددا به طرح دیدگاههای خود بپردازد.
به گزارش نوروز، تاجزاده روز گذشته در ملاقات با خانواده اش ضمن تأیید استمرار شرایط قرنطینه و اعمال سخت گیری های مضاعف بر وی که اخیراً توسط سپاه صورت گرفته است، در واکنش به شبهه هایی که رسانه های کودتا در خصوص عدم انتساب مطالب منتشرشده اخیر به او وارد کرده اند گفت: اگر نسبت به مطالب منتشر شده از سوی وی شبهه ای وجود دارد حاضر است تا با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی با اصحاب رسانه ها به گفتگو پیرامون شرایط ایران و منطقه و نیز شرایط بین المللی و بیان دیدگاه های خود بپردازد.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت که از طریق تلویزیون و مطبوعات تا حدی در جریان اخبار روز ایران و جهان و قرار می گیرد، در این ملاقات تاکید کرده است زندان علیرغم این که وی را از حقوق اولیه اش محروم کرده است، اما فرصت مناسبی برای مطالعه عمیق تر و ارائه تحلیل های دقیق تر در اختیارش قرار داده است.
تاجزاده همچنین با اشاره به لزوم شفافیت در بیان دیدگاه ها و نامحرم ندانستن مردم در عرصه اطلاع رسانی برای مانع شدن از فساد مسئولین، دیگران را هم به این مشی و روش دعوت کرده و شرکت در هر گونه مناظره ای حتی در داخل زندان را مفید ارزیابی کرده است.
وی در این ملاقات از این که هرگونه پیشنهاد منطقی و متعادلی که برای برون رفت از بن بست ایجاد شده توسط اقتدارگرایان ارائه میشود با واکنش طیفهای خشونت طلب و تندرو در داخل و خارج کشور مواجه می شود اظهار تأسف کرده است.
تاجزاده هم چنین با تحسین سخنان راشد الغنوشی که در روزنامه شرق دیروز درج شده است، مردم و اهل نظر را به دقت بیشتر در مطالب مطرح شده از سوی وی در این مصاحبه فراخواند.
شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهامات دادستان عمومی و انقلاب تهران علیه «علیاكبر جوانفكر» مشاور مطبوعاتی رییسجمهور و مدیرعامل ایرنا رسیدگی میكند.
جوانفكر متهم است كه در روزنامهی تحت سرپرستیاش به آیتالله آملیلاریجانی و آیتالله مصباح یزدی توهین شده است.
«ایران» در اواخر اردیبهشت ماه در یك ویژه نامه چهار صفحهای اقدام به انتشار اظهارات افراد و شخصیتهای مختلف درباره نسبتهای داده شده به دولت مانند رمالی و جادوگری كرده بود.
شكایت دادستان تهران از مشاور رییس جمهور ابتدا در بازپرسی شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه مورد رسیدگی قرار گرفت و بازپرس اتهامات را وارد ندانست اما دادستان تهران پرونده اتهامی را جهت رسیدگی مستقیما به دادگاه انقلاب فرستاده است.
بر اساس این گزارش، طبق قانون مطبوعات رسیدگی به جرایم مطبوعاتی حتی اگر در دادگاه انقلاب انجام شود، باید با حضور هیات منصفه باشد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه عبارت "رأی تزیینی و تأثیرگذاری آرای مردم" از زبان هاشمی تلقیکننده کینهای از سوی وی بوده و نشان میدهد وی بر موضع نمازجمعه 26 تیر اصرار دارد، گفت: تردیدافکنی هاشمی، کارشکنی وی برای انتخابات آینده را تداعی میکند.
حجتالاسلام والمسلمین جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز درخصوص تردیدافکنی اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی در سلامت انتخابات در جمع احزاب اصلاحطلب مبنی بر اینکه "مردم میخواهند أیشان تأثیرگذار باشد و تزئینی نباشد"، اظهار داشت: عبارت رأی تزیینی و تأثیرگذاری آرای مردم از زبان هاشمی تلقیکننده کینهای از سوی وی بوده و نشان میدهد هاشمی بر سر موضع نمازجمعه 26 تیر خود همچنان ایستاده است.
وی با یادآوری سخنان هاشمی در نماز جمعه 26 تیر 88 مبنی بر اینکه "انتخاباتی انجام شده و عدهای تردید کردند لذا باید اعتماد سازی شود"، ادامه داد: چنین اظهارنظرهایی از سوی یک سیاستمدار بسیار غلط است چراکه طبیعی است نتیجه هر انتخاباتی مخالفان و موافقانی دارد اما وقتی اکثر جامعه نتیجه را قبول داشتند، اقلیت و عدهای خاص نباید ملاک قرار گیرند.
* تردیدافکنی هاشمی کارشکنی در انتخابات آینده است
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز افزود: در آستانه انتخابات اینگونه حرفزدن هم عقدهگشایی قبلی ایشان را تداعی میکند و هم کارشکنی برای انتخابات آینده را، چراکه سخنان اخیر وی مشکوک بوده و برای قربالیالله ایراد نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: اظهارات انتخاباتی هاشمی نشان میدهد که انتخابات گذشته به وی فشار آورده است چراکه وی اصلاً تمایلی به کاندیدا شدن دیگران نداشت و حتی برخی را نیز کوتوله سیاسی میدانست.
* هاشمی نباید برای یک انتخابات به متلکگویی سیاسی روی بیاورد
حجتالاسلام شجونی یادآور شد: شأن و شخصیت هاشمی اجازه نمیدهد او برای انتخابات آینده اینگونه به متلکگویی سیاسی روی آورده، کارشکنی کند و مردم را برای حضور در انتخابات دلسرد کند.
وی اظهار داشت: به زعم هاشمی در انتخابات گذشته اعتمادسازی و تأثیرگذاری رأی صورت نگرفته است و به همین دلیل دوباره این مسائل را مطرح میکند در حالی که وی باید متوجه حرف زدن خود باشد و بداند هیچکس از آحاد ملت منتظر فرمایشات او نیست.
* جای هاشمی بودم از آخرین سمت خود نیز استعفا میدادم
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه هاشمی مصلحت خود و خانوادهاش را تشخیص نمیدهد حال چگونه میتواند مصلحت نظام را تشخیص دهد؟ افزود: بنده اگر جای هاشمی بودم، از سمت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم استعفا میدادم و خود را آلت دست برخی افکار و اوهام نمیکردم.
وی تصریح کرد: هاشمی در قله فتنه 88 قرار گرفته است در حالی که بسیاری به وی امیدوار بودند، از اینرو این بازی سیاسی به مصلحت هاشمی، خانواده و آینده وی نیست که خود را در افواه مردم قرار دهد.
حجتالاسلام شجونی گفت: ما مصلحت هاشمی را بهتر از خودش تشخیص میدهیم بر همین اساس صلاح نیست که هاشمی در مسائل این چنینی زبان بگشاید و شأن و شوکت خود را ضایع کند.
* تشخیص مصلحت ما برای هاشمی بهتر از خود اوست
وی به هاشمی توصیه کرد که بهگونهای سخن بگوید که فتنهانگیزی او برای انتخابات آینده و همگونی با اصلاحطلبان بر سر زبانها نیفتد.
دبیر جامعه وعاظ تهران با بیان اینکه رویکرد اصلاحطلبان در انتخابات تخریب و ناسزاگویی است، ادامه داد: بنابراین در این صورت با قرار گرفتن مجدد هاشمی در قله فتنه از او استفاده میشود که این به مصلحت شخصیت وی نیست و تشخیص مصلحت ما برای هاشمی بهتر از خود اوست.
محمود احمدینژاد گفت: مشکلات جامعه بشری ناشی از حاکمیت اندیشههای غیرالهی و انسانهای غیرمومن و ناصالح بر مراکز قدرت جهانی است.
احمدینژاد در جمع مردم بیرجند در خراسان جنوبی با تمجید از مردم خراسان جنوبی گفت: این مردم علیرغم سختیها و فشارها مردمی بابرکت برای ایران بودهاند و نخبگان و دانشمندان، ادبا و تلاشگران مختلفی در عرصههای گوناگون از دامان پرمهر این مردم به بشریت و ایران هدیه شده است. مردم این دیار با صبر و تلاش خستگیناپذیر توانستهاند پرچم عزت خود و ملت ایران را همواره برافراشته نگاه دارند و بر بسیاری از مشکلات که از نگاه مردم لاینحل است غلبه کنند.
احمدینژاد در ادامه با اشاره به مشکلات امروز جهان بشریت گفت: شما میدانید مشکلات جامعه بشری ناشی از حاکمیت اندیشههای غیرالهی و انسانهای غیرمومن و ناصالح بر مراکز قدرت جهانی است. در طول تاریخ همواره فساد، طمع، تبعیض و تحقیر ملتها جوامع بشری را در عقبماندگی و فقر نگه داشته است و این ناشی از حاکمیت افراد ناصالح و طاغوتهای فاصله گرفته از اندیشههای الهی و راه انبیاء بوده است.
وی گفت: هیچ جنگ و کشتار و و فساد گستردهای نیست، مگر اینکه ناشی از اندیشههای ناصالح و ناپاک و عمل قدرتمندان فاسد نباشد. امروز هم مشکل همین است. یک دوره بردهداری میکردند، دوره بعد استعمار را بر ملتها تحمیل کردند و جنایتهایی کردند که ذکر آن انسان را شرمنده میکند.
احمدینژاد افزود: ملتها در برابر این استعمار قیام کردند و در برخی نقاط جهان این تلاشها نتیجه داد و در مقاطعی کوتاه برخی از ملتهای جهان طعم آزادی و عزت را چشیدند، اما طاغوتها از ادامه کار زشت خود دست برنداشتند و با تغییر شعار و پنهان شدن پشت نهادها و سازمانها با عناوین انسانی، همان کارها را ادامه دادند. ١٠٠ سال قبل با حرکت نظاممند و زمینهچینی، خاورمیانه، آسیای غربی و شمال آفریقا را اشغال کردند. به بهانه مقابله با حکومت عثمانی و برخی ادعاهای سخیف دیگر به این منطقه لشکر کشیدند و سرزمینها را با هم تقسیم کردند.
احمدینژاد ادامه داد: این منطقه مهمترین منطقه از نظر جغرافیایی، منابع و ارتباط بین قارهها بود که آن را تصرف کردند و زیر سایه حاکمیت افراد ناصالح و وابسته به خود بر این منطقه حاکم شدند و ملتهای منطقه با این اتفاقات رنجهای بسیار کشیدند.
وی گفت: ملتها باز هم قیام کردند و استقلال نسبی در برخی نقاط جهان به دست آمد تا اینکه در سرزمین ما ایران، انقلاب اسلامی به رهبری یک مرد الهی به وجود آمد و طاغوت را هم شکست و تصمیمات قدرتهای بزرگ را نقش بر آب کرد و بیداری در منطقه ما آغاز شد. تشکلها و گروهها حرکت کردند و در کشورهای دیگر منطقه بیداری شکل گرفت و مستکبران دیدند که همه ملتها علیه آنها بسیج شدهاند و منفورترین دولتها و حاکمان در ذهن ملتهای منطقه، حکومت متجاوز آمریکا و متحدان اوست. آنها دیدند که یک حرکت عظیم برای عدالتخواهی، آزادی و عزت و توحید و بازگشت به راه انبیاء شکل گرفته است که علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان اوست.
احمدینژاد افزود: امروز تصمیم گرفتهاند با تغییر چهره و شعار و فریبکاری یک بار دیگر با استفاده از سازمانهای بینالمللی و ساختارهای پیچیده سلطه خود را بر ملتها حاکم و حرکتهای انقلابی را منحرف و سرکوب کنند.
احمدینژاد به حوادث لیبی اشاره و خاطرنشان کرد: ملت لیبی ملتی ریشهدار است که سابقه طولانی مبارزه با استعمار دارد. این ملت برای عدالت و ارزشهای الهی حرکت کرده است، اما مستکبران به جای اینکه به آنها کمک کنند، با سوءاستفاده از شورای امنیت و صدور قطعنامه مبهم و چندپهلو به بهانه کمک به مردم لیبی، ارتش ناتو را وارد ماجرای لیبی کردند و هواپیماها، توپها و تانکهای خود را وارد لیبی کردند و مردم لیبی را کشتند و اجازه ندادند آماری از کشتارهای مردم توسط ناتو منتشر شود و امروز لیبی را به یک ویرانه تبدیل کردهاند.
وی گفت: امروز هم اهداف آنها کاملاً روشن است. آنها تلاش میکنند بر لیبی و منابع آن تسلط پیدا کنند و به بهانه بازسازی، ثروت این ملت را چپاول کنند و بحران اقتصادی خود را با این کارها برطرف کنند. من خبرهای موثق دارم که نشان میدهد از هماکنون این کشور و منابع آن را بین خود تقسیم میکنند و ویرانهها را میخواهند با قیمتهای چندبرابر بازسازی کنند.
احمدینژاد تصریح کرد: آنها آمدهاند تا لیبی را چپاول کنند و این خطر بزرگی است. من خطاب به لشگریان ناتو اعلام میکنم که امروز مشت شما باز شده است و همه شما دروغگوهای بیشرم و فریبکار هستید. ملت شما را شناختهاند و دوره استعمار شما به پایان رسیده است و این را در مخ خود فرو کنید که دوره استعمار دیگر برنمیگردد. خیال کردهاید با یک تکه کاغذ از شورای امنیت که امروز بیآبروترین نهاد بینالمللی است میتوانید ثروت لیبی را تقسیم کنید؟ کور خواندهاید. این بار ملت لیبی با مشت محکم بر دهان هرکسی که برای تصاحب ثروت و استقلال لیبی تلاش میکند میزند.
احمدینژاد اضافه کرد: از مسیر سقوطی که در آن هستید برگردید، این به نفع شماست. شما بین ملتها آبرو و جایگاه ندارید و رو به اضمحلال هستید و چنین کارهایی شما را نجات نخواهد داد. دست از زشتکاری بردارید و دلهایتان را پاک کنید و انسان شوید. من به شما بیدارباش میدهم. ملتهای منطقه از ظلم و اهانتها و دخالتهای شما به ستوه آمده است و قیامها علیه شما و دیکتاتورهای ساخته دست شماست.
احمدینژاد ادامه داد: در گفتوگویی که با خبرنگار آمریکایی داشتم به او گفتم که در ٢٥ سال گذشته هیچیک از روسایجمهور و معاونان کشور ما با دیکتاور لیبی دیدار نکرده بودند. هرچند که با مردم لیبی همواره دوست بودند اما شما از روسایجمهور و نخستوزیرهای اروپایی یکی را به من نشان دهید که به کشور لیبی سفر نکرده باشد.
وی در ادامه سخنانش اظهارکرد: عدهای بر این عقیده هستند که قذافی را مانند بنلادن کشتند تا حرفها را نزند؛ چرا که اگر قرار بود این آقا محاکمه شود و بگوید برای انتخابات به چه کسانی پول داده و از سوی چه کسانی حمایت میشده است، آن وقت خیلی از مسائل عوض میشد.
وی با بیان اینکه دورهی استعمار، بردهداری و لشگرکشی گذشته است و دیگر برنخواهد گشت، خطاب به مردم لیبی گفت: ای مردم مومن لیبی، شما از نسل عمر مختار و انقلابیونی هستید که کمر استعمار اروپایی را شکست. حضور و تسلط بیگانه بر لیبی اجازه نخواهد داد که شما طعم عدالت، پیشرفت و تحقق آرزوهایتان را بچشید.
احمدینژاد با تاکید بر اینکه هر اقدامی که تسلط و نفوذ بیگانه را تثبیت کند، قطعاً علیه منافع لیبی است، تصریح کرد: انتظار جهان از مردم انقلابی لیبی این است که خودشان کشورشان را اداره کنند. مبادا اختلافنظرهای کوچک و نقشآفرینی انسانهای کوچک فرصت تاریخی عزت، عظمت و افتخار را از ملت لیبی سلب کند. من مطمئنم که ملت لیبی به شکل متحد خواهد ایستاد و تا آخرین نفر نیروهای ناتو را با ذلت از خاک لیبی خارج خواهد کرد.
احمدینژاد همچنین خطاب به ملتهای منطقه اظهار کرد: آزادی، کرامت، احترام و توحید حق ملتهاست. ملتها حق دارند که حاکمانشان را خودشان انتخاب کنند و برای سرنوشتشان تصمیم بگیرند، اما باید با تفاهم در کنار یکدیگر بنشینند و هیچکس کسی را نکشد؛ چرا که کشتار از سوی هر طرف که باشد، مساله را حل نخواهد کرد و تخریب به نفع دشمنان است.
وی انتخابات آزاد، حق تعیین سرنوشت، آزادی و عدالت را از جمله حقوق ملتها برشمرد و افزود: دولتها باید با کمک ملتها این حقوق اساسی را محقق کنند و ملتها هم بدون درگیری و با همفکری و همدلی تصمیم بگیرند و کشورهای خود را آزاد کنند و در عین حال مراقب دشمنان باشند؛ چرا که آمریکاییها و متحدان آنها مترصد این هستند که از پنجره وارد شوند.
وی با بیان اینکه معیار مردمی بودن، عدالتطلبی و آزادیخواه بودن این است که ملتها در برابر آمریکا و متحدانش بایستند، گفت: بیداری و هوشیاری ملتها مانع از آن خواهد شد که آمریکا و متحدان آن بار دیگر بر منطقهی ما مسلط شوند.
احمدینژاد در ادامهی سخنان خود به اهمیت ساختن ایران اشاره و تصریح کرد: امروز ساختن ایران به معنای ساختن تاریخ، آیندهی بشریت و برپا کردن پرچم توحید، عدالت و بازگشت به راه پیامبر اسلام است. یک ملت هرچه بزرگ باشد و استعداد و نعمت داشته باشد، اگر پیشرفته و قدرتمند نباشد در فضای امروز دنیا جایی برای زندگی، عزت و مشارکت نخواهد داشت. بنابراین اگر میخواهیم بمانیم باید پیشرفت کنیم و هرکس باید کار خود را در راستای پیشرفت ایران تنظیم کند.
وی با بیان اینکه ملتی پیروز و ماندگار است که منافع شخصی خود را در راستای منافع ملی تعریف کند، تاکید کرد: امروز هر حرکت، حرف و اقدامی که ذهن و ارادهی ملت را از ساختن ایران منصرف کند، حتماً از ناحیهی دوست و دوستدار ایران نیست. ترس دشمنان از ساختن و پیشرفت ملت ایران است و تحریمهای پیدرپی و متهم کردن ملت ایران به تروریسم نیز بر همین اساس است.
احمدینژاد اضافه کرد: بیشرمانهترین کار این است که مظلومترین ملت دنیا و ملتی که خودش بزرگترین قربانی تروریسم است و یک ملت فرهنگساز و تاریخساز محسوب میشود را به تروریسم محکوم کنند. ترور کار آدمهای جوان، ترسو، منافق و تجاوزطلب است. ملت ایران چه نیازی به این کار دارد؟ البته اینها همه بهانه است تا بتوانند از این ابزارها استفاده کنند و جلوی پیشرفت ایران را بگیرند و متاسفانه کسانی هم در داخل کشور هستند که با دشمن همراهی میکنند و میخواهند فضای کشور را از اراده برای ساختن دور کنند.
احمدینژاد با اشاره به اینکه کار برزمینمانده فراوان است؛ اگرچه کارهای انجام شده نیز زیاد است، افزود: یکی از مهمترین کارهایی که امروز دولت و ملت باید انجام دهند ایجاد اشتغال برای جوانان و ریشهکن کردن بیکاری است و البته این امر شدنی است. دولت به لطف مردم و با کمک همهی بخشها قول داده است که ٥ / ٢ میلیون شغل ایجاد کند و انشاءالله این کار را خواهد کرد. برای ملت ایران عیب است که بهترین و جوانها را در اختیار داشته باشد، ولی در برخی مناطق و شهرها ببیند که جوانها از بیکاری رنج میبرند.
وی با بیان اینکه متاسفانه بعضیها دانسته یا ندانسته در خط دشمن حرکت میکنند، اظهار کرد: برخی افراد به جای اینکه به انجام کارها کمک کنند، شروع به بهانهتراشی کردهاند و بدین ترتیب به دولت و کشور هجوم آوردهاند و با متهم کردن این و آن، سنگاندازی میکنند تا کارها انجام نشود. بنده و همکارانم مصمم هستیم که در مسیر سازندگی ایران تلاش کنیم و به خدا اگر دشمنان از آسمان سنگ و گلوله هم بریزند ما از مسیر نوکری مردم و کار برای کشور دست نخواهیم کشید.
احمدینژاد خطاب به مخالفان خود گفت: شما با من مشکل دارید، ولی با مردم که نباید مشکل داشته باشید. هرچه دلتان میخواهد به ما بگویید، ما هم که جواب نمیدهیم و این مساله را آزاد گذاشتهایم، ولی بدانید که این ملت بیدارند و اگر وقتش برسد و هرکس که بخواهد جلوی پیشرفتشان بایستد ظرف ٢ ثانیه او را از جلوی راه برخواهند داشت.
وی در ادامه سخنان خود با ارائه گزارشی از سفرهای قبلی استانی دولت به خراسان جنوبی گفت: در سه سفر استانی قبل مجموعا ٤٦٩ مصوبه داشتهایم که از میان آنها ١٨٦ مصوبه کاملا اجرا شده، ١٨٢ مصوبه در حال اجراست و روی ١٠١ مصوبه نیز هیچ کاری انجام نشده که بیشتر این مصوبههای انجام نشده نیز متعلق به سفر سوم دولت است.
احمدینژاد گفت: در جلسه هیات دولت در این استان روند اجرای مصوبات را بررسی میکنیم، اینکه چرا برخی از مصوبات اجرا نشدهاند و چه موانعی پیش روی آنها بوده و اینکه چرا اجرای برخی مصوبات تاکنون طول کشیده است. ما به آنچه قول دادهایم تا پای جان هستیم و امیدوارم تا پایان دولت دهم همه ٤٦٩ مصوبه یا اجرا شود یا وارد روند اجرا شود.
احمدینژاد با اشاره به برخی مشکلات این استان گفت: بزرگترین مشکل این استان، خشکسالی است که برای آن دو کار باید انجام دهیم؛ یکی اینکه دعا کنیم و از خدا بخواهیم که برکت خود را بر ما نازل کند، دوم اینکه باید دولت پروژههایی را برای تامین آب این منطقه اجرا کند که از جمله آنها انتقال آب از فرامرزهای کشور است که در حال تفاهم و تنظیم قرارداد در این زمینه هستیم و امیدوارم تا قبل از پایان دولت دهم مقدمات این طرح اجرایی شود. پروژه دیگر انتقال آب از داخل کشور است که امیدوارم تا سال ٩٠ بزرگترین طرح انتقال آب به خراسان جنوبی اجرایی شود.
وی به پروژه خط آهن اشاره کرد و خبر داد که دولت برای عبور خط آهن چابهار از این استان بودجهای را در نظر گرفته است و امیدوار است که هر چه زودتر این طرح اجرایی شود.
همچنین احمدینژاد درباره پروژههای ساخت پتروشیمی در این منطقه ابراز امیدواری کرد که هر چه زودتر مقدمات انتقال مواد پتروشیمی به این منطقه و ساخت کارخانههای پتروشیمی آغاز شود.
احمدینژاد وعده داد که در جلسه هیات دولت درباره مسکن، شهرسازی و سایر مشکلات این استان نیز دولت مصوباتی را اجرا خواهد کرد و گفت: حافظه تاریخی ملت ما از خراسان جنوبی جز خوبی، زیبایی، انسانیت، مردانگی و صداقت چیزی در ذهن ندارد.
وی در پایان از مردم به خاطر اینکه در انتخابات ریاستجمهوری دهم به او رای دادند و نیز حضور حماسیشان در استقبال از دولت تشکر کرد.
گفته می شود به دنبال دیدارهای برخی خانواده های زندانیان سیاسی با مراجع تقلید در قم، علاوه بر واکنش هایی که به صورت رسمی در رسانه های اقتدارگرایان انتشار یافته است به دلیل اهمیت موضوع و تأثیرگذاری آن، برخوردهای تندی توسط مقامات اطلاعاتی با بیوت و دفاتر برخی از مراجع شده است. به طوری که هماهنگی این دیدارها را با سختی و مشکلات بیشتری روبرو کرده است. از جمله برخوردی که فرزند یکی از مراجع بزرگ در قم شده و ایشان را از هماهنگی دیدارهای خانواده زندانیان سیاسی با پدرشان به شدت منع کرده اند. این در حالی است که ارتباط خانواده ها با مراجع موجب رسیدن اخبار و اطلاعات به ایشان از ظلم و بی عدالتی نسبت به بی گناهان دربند پس از انتخابات 88 و بدرفتاری ها با خانواده های ایشان و نیز بی قانونی ها و عدول از قانون و رعایت نشدن حقوق اولیه زندانیان و خانواده هایشان، بود که به واکنش هایی از جانب ایشان در کلاس های درس شان شده بود. موضع گیری های مرجع فقید آیة الله العظمی منتظری، و آیات عظام موسوی اردبیلی، صانعی و بیات زنجانی همیشه مرهم دل خانواده ها چه هنگام حضور نزدایشان چه در پاسخ به سوالات و نامه هایشان بود. اما واکنش حضرت آیة الله جوادی آملی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و به ویژه آیه الله وحید خراسانی فصل دیگری از پاسخ گویی به تألمات مظلومین پناهنده به بیوت و دفاتر آقایان مراجع را گشود که با توجه به اهمیت آن، واکنش شتابزده نماینده ولی فقیه در موسسه کیهان را را موجب شد که متضمن اهانت به این بزرگواران بود.
اینک به طور هم زمان خانواده های زندانیان سیاسی به شدت از ارتباط با علما، فضلا و خصوصا مراجع دینی منع می شوند و این گونه ارتباطات برایشان جرم محسوب می شود، هم چنین دفاتر آقایان از پذیرش مظلومین برحذر داشته می شوند و کسانی هم که احتمال داده می شود هماهنگی این دیدارها را برعهده دارند، احضار، بازجویی و تهدید می شوند. گفته می شود علاوه بر این، اخیرا برخی از فضلای مؤمن، متعهد و مسئولیت شناس که مقامات امنیتی استان قم در همین ارتباط به ایشان مظنون بوده اند، احضار شده و ساعت ها مورد بازجویی قرار گرفته و و نهایتا از ایشان خواسته اند برای داشتن زندگی آرام و بی دغدغه مانند بسیاری دیگر از هم لباسان و هم صنفانش باید سه ملاحظه را داشته باشد: یک -نقد رهبری خط قرمز نظام است. دو -کروبی و موسوی را مرده فرض کنند سه- ارتباط با خانواده های زندانیان سیاسی و هماهنگی دیدار با مراجع ممنوع چرا که موجب تشویش اذهان ایشان می شود!
لازم به ذکر است فتاوای مراجع بزرگوار در ارتباط به برخی مظالمی که بر زندانیان و خانواده هایشان می رود،به شدت موجب عصبانیت اقتدارگرایان که با نقاب دین داری و اجرای احکام شریعت اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی خود را توجیه می کردند، شده است و هم ا زاین رو فشارها را حتی بر مراجع بزرگوار افزایش داده اند تا این تنها ملجأ و پناهگاه مورد اعتماد مظلومان هم از آن ها گرفته شود. پیش از این آیة الله وحید خراسانی در پاسخ به درخواست دیدار تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی گفته بود که می ترسم حالا که کاری از ما برای ایشان برنمی آید همین دیدار ها و دلجویی ها هم موجب تشدید آزار آنان شود و این خود فعل حرام باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از نشانههای بیماری و انحطاط نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی قاعده شدن استثناءها، هنجار شدن ناهنجاریها و عادی شدن فوق العادههاست. به عنوان مثال اگر در یک نظام سیاسی، حکومت نظامی که برقراری آن مشروط به بروز علل و شرایطی استثنایی است و اجرای آن نیازمند تشریفات قانونی و طی مراحل مختلف سیاسی و حقوقی است، به امری عادی تبدیل شود و حاکمان هرگاه اراده کنند بدون احساس نیاز به رجوع به قانون و انجام مراحل قانونی، نظامیان را به خیابانها بکشانند و فضای شهرو خیابان و کوچه را پادگانی کنند و نهادهای مردمی و دموکراتیکی نیز وجود نداشته باشد تا در برابر آن پاسخگو باشند، بایدحکم کرد که در این نظام، استثناء حکومت نظامی عملاً به قاعده حکمرانی حاکمان تبدیل شده است. این عارضه نشان میدهد که ادعای مردم سالاری و قانون مداری حکومت پوچ و عاری از حقیقت است. یکی از این گونه تبدیل ناهنجاری و استثناء به هنجار و قاعده موضوع فساد مالی در کشورمان است.
مسأله اختلاس سههزار میلیارد تومانی هرچند اولین اختلاس صورت گرفته درکشورمان نیست، اما رقم نجومی آن ، به ویژه در شرایطی که فقر گسترده، بیکاری و تورم کمر اقشار متوسط وفرودست جامعه را زیر بار خود خم کرده و شکاف طبقاتی و فاصله روزافزون میان فقیر و غنی به مرزهای بی سابقهای رسیده، همگان را شگفتزده کرده است. در نگاهی منصفانه باید گفت فساد و سوء استفاده در هر نظام و کشوری محتمل است از این رو مهمتر از اصل اختلاس نحوه برخورد مقامها و مسئولان نظام با آن است. به ویژه آن که شینده میشود ماجرای اختلاسهای بزرگتر دیگری با ارقام هفتهزار میلیارد و ده هزار میلیارد تومانی نیز در راه است. براساس گفتههای مقامات و نیز شواهد و قرائن موجود اکنون احساس میشود که باندهای مختلف جناح حاکم برکشور، در اثر گروکشی و تهدید متقابل برای افشای پروندههای فساد مالی رقیب درصدد هستند تا با نوعی تبانی و تفاهم بر این پرونده و پروندهها ی مشابه سرپوش بگذارند و به جای بررسی جدی و شفاف و صادقانه ریشههای فساد و قطع ساختاری آن بر آلودگیها خاک بپاشند و عملاً به عمیقتر و وسیعتر شدن فساد مالی که فساد سیاسی و اخلاقی را نیز به همراه دارد کمک کنند. برخلاف ادعای مسؤلان کشور روشن است این فساد بزرگ و نظایر آن نمیتواند کار یک نفر یا یک شعبه بانک در یکی از شهرستانها باشد. فسادی در این حجم و گستردگی، فسادی سیستمی است که نیازمند برخوردی سیستمی نیز میباشد. فرار کردن و یا فراری دادن یکی از متهمان و محدود کردن، مسئله به او یا چند نفر دیگر اگر از روی جهل نباشد که نیست، نشان دهنده شکل گیری شرکت سهامی فساد گسترده در درون حاکمیت است. همان امری که مهندس موسوی دغدغه آن را داشت و مبارزه با آن یکی از اهداف و انگیزههای وی برای ورود به رقابت انتخابات ریاست جمهوری دهم بود. پرسش کلیدی اما این است که علل واقعی ظهور چنین پدیدههایی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟
ملت ما از یاد نبردهاند که در دوران اصلاحات اقتدارگرایان برای مقابله با جنبش اصلاح طلبی مردم و دولت و مجلس برآمده از آن شعار «مبارزه با فقر و فساد و تبعیض» را سر دادند و عملاً خط مشی بازتولید حاکمیت اقتدارگرایانه فردی و یکدست را پیش گرفتند. امروز پس از شش سال از حاکمیت این الگو و خط مشی از سال ۱۳۸۴ به بعد و به خصوص پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد و سرقت رأی مردم که استبداد مطلقه فردی عملا استقرار یافته است، افشای مفاسدی در این حجم و گستردگی بهترین دلیل بر این حقیقت است که راه واقعی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض نیز نه استقرار مناسبات استبدادی بلکه برقراری نظامی دموکراتیک و مبتنی بر تفکیک قوا و نهادهای مستقل و دموکراتیک تقنینی، قضایی و اجرایی و نظارت واقعی و نهادینه ملت بر امر قدرت از طریق احزاب و مطبوعات و رسانههای آزاد و نهادهای مدنی مستقل است. ساختار غیر شفاف استبداد سیاسی ام الفسادی است که تا اصلاح نشود، نمیتوان به رفع و یا مبارزه ریشهای با فساد مالی امیدی بست. درچنین ساختاری افشای احتمالی مفاسد نه ناشی از انگیزه و اراده حاکمیت برای مبارزه با فساد بلکه ناشی از جنگ باندهای قدرت رقیب است. مروری گذرا بر وضعیت حاکمیت کنونی کافی است تا روشن شود هیچ امیدی به تلاش و حتی توانایی این حاکمیت برای مبارزه با فساد وجود ندارد. در این حاکمیت دولتی عهده دار اداره امور کشور است که به اعتراف حامیان سابقش ازقانون شکنترین دولتهای تاریخ ایران است و مجلسی مسؤل نظارت بر کار دولت است که بدون اذن و اشاره حتی قادر به طرح استیضاح و یا سؤال از رئیس دولت نیست، قوه قضائیهای مسئولیت مبارزه با قانون شکنیها را دارد که استقلال و عدالت در آن حکم کیمیا را پیدا کرده و پرونده فساد مالی و اخلاقی برخی از شخصیتهای سطح بالای آن در دست باند رقیب برای گروکشیهاست. در این حاکمیت احزاب و سازمانهای مستقل منحل میشوند و مطبوعات و رسانه تحت شدیدترین فشارها و بی سابقه ترین سانسورها قرار دارند و نهادهای سیاسی یا مذهبی آن همچون مجلس خبرگان و ائمه جمعه و جماعات آن ابزار دست قدرتاند و نهادهای نظارتی ملی آن مانند شورای نگهبان به عامل تقلب و کودتای سیاسی-نظامی مبدل گشته و در رأس نهادهای اجماعی آن متعصبترین، مغرضترین و خشونتگراترین عناصر باندهای قدرت قرار داده شدهاند. حاکمیتی این چنین که در یک کلام سلطه گسترده نظامیان و نیروهای امنیتی بر همه نهادها و قوای دولتی و نهادهای عمومی آن حاکم است هرگز ظرفیت حل ریشهای و حتی برخورد جدی با مفاسد را ندارد. دبیر شورای نگهبان یکبار گفت که در زمان مجلس ششم هر بار پیچ رادیو را باز میکردیم تنمان میلرزید. آیا بهتر نبود نهادهای مستقل و مردمی همانند مجلس ششم همچنان باقی میماندند و تن ایشان میلرزید اما تن میلیونها مرد و زن و کودک از تورم و گرانی و بیکاری و فقر نمیلرزید؟ مفاسد مالی، سیاسی و اخلاقی جناحهای حاکم ثابت میکند وجود چنان نهادها و قوای مستقلی البته ضروری است تا تن استبداد طلبان خشونت پرست را همواره بلرزاند تا نتوانند با روی کار آوردن دولتهای بیکفایت و غیر پاسخگو و مجالسی فرمایشی و غارت بیت المال و ارعاب و حبس و شکنجه و فقر و فساد و تبعیض تن ملتی را همواره بلرزانند.
تجربه شش ساله اخیر درحاکم کردن دولتی مطیع با اتکای به زور و تزویر، به ویژه پس از سال ۸۸ و بحرانهای عمیق داخلی و خارجی در همه زمینهها و سطوح اعم از اقتصادی ، سیاسی، مدیریتی، بین المللی و عدم توفیق حتی در تحقق رؤیای نظامی یکدست و هماهنگ، ثابت میکند که تکرار الگوی حکومتهای فردی و استبدادی زیر لوای جمهوری و به نام دین، پروژهای شکست خورده است.فسادمالی و اختلاس در کنار مفاسد دیگراز جمله فساد سیاسی و فساد قضایی و فساد اخلاقی و ... ایران را آسیبپذیر کرده و کشور را با بحرانهای حادی مواجه ساخته است. تعمیق شکاف میان دولت و ملت ناشی از شیوه مدیریت استبدادی و مفاسد ناشی از آن، بهترین مشوق قدرتهای خارجی در اعمال فشار بر جریان حاکم به منظور تأمین هرچه بیشتر منافع خویش است. از این رو باید گفت مادر همه فسادها در ایران فساد مناسبات استبدادی است که حل آن شرط لازم - و البته نه کافی- برای مبارزه ریشهای با سایر فسادهاست. امید بستن به حل مشکلات و بحرانها و مقابله با فقر و فساد و تبعیض در غیاب حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش و نظارت نهادینه مردم بر امر قدرت امیدی واهی و بی فرجام است.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران معتقد است منع مطبوعات و رسانهها از پیگیری پرونده فساد حاکمان و تلاش برای دور ساختن موضوع از منظر و مرآی مردم و رسیدگی به آن در پشت درهای بسته به بهانه جلوگیری از کاهش اعتماد مردم به حاکمان بدترین و زیانبارترین تدبیری است که در برابر فساد میتوان بدان اندیشید و توسل جست. مادام که مناسبات استبدادی در کشور برقرار است و عرصه قدرت و حاکمیت غیر شفاف و نظارت ناپذیر، نه به عدم تکرار فساد در کشور میتوان امید بست و نه به وجود عزم و اراده جدی برای رسیدگی به پروندههای فساد و برخورد با مفسدان از سوی حاکمیت .
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با توجه به سابقه تاریخی رسیدگی به پرونده های فساد مالی و یا پرونده هایی ازقبیل بازداشتگاه کهریزک و کوی دانشگاه و ...توسط دستگاه قضایی هشدار می دهد که چون پای بخشهایی از حاکمیت در این ماجراها گیر است، باید نظارت مردمی و مطبوعات و احزاب و نهادهای مدنی مستقل وآزاد وجود داشته باشد تا اینگونه پرونده ها به نتیجه و سرانجامی برسد و در آینده تکرار نشود. و از حاکمیت سوال می کنیم که کدام یک از پرونده هایی که در آن رسانه ها و مردم و شاکیان به سکوت دعوت شدند تاکنون به نتیجه رسیده است؟ از اینرواولین گام در نیل به نظامی سالم وپاک و فساد ستیز، افزایش آگاهی و حساسیت ملت نسبت به فسادهای مالی، سیاسی، اخلاقی و ... است تا حاکمان به امید عادی شدن و یا فراموشی ماجراهای فساد در اذهان جامعه، بر تداوم مناسبات استبدادی تأکید نورزند. از این رو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، ضمن حمایت از بیانیه اخیر شورای هماهنگی راه سبز امید در این باره، از آحاد ملت ، احزاب، مطبوعات، پایگاههای خبری و سیاسی حقیقی و مجازی، و نهادهای مدنی مستقل میخواهد پرونده فساد مالی اخیر و نیز پروندههای مشابه دیگری را که در آینده نزدیک افشا خواهند شد، درکانون توجه خود قرار داده و به رغم میل و اراده حاکمیت مبنی بر سرپوش گذاشتن و سکوت پیرامون این فسادها، بیش از پیش در راه آگاه کردن ملت و حفظ حساسیت مردم نسبت به مفاسد از هر نوعش بکوشند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران- شاخه خارج کشور
3/8/1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر