-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۳, سه‌شنبه

Latest News from Iran Free for 10/25/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سپیده جدیریشماره‌ی شش: شنبه سی‌ام مهر ماه ۱۳۹۰

به کوشش: سپیده جدیری

sepideh.jodeyri@gmail.com

غزال مرادی“ماهی سیاه کوچولو”ی صمد بهرنگی را که حتماً یادتان است؛ همان ماهی سیاه کوچولویی که زمانی برایمان نماد شجاعت بود… و خود “صمد” را نیز، ما کودکان دهه‌ی پنجاه و شصت – که قصه‌ی شجاعت او را بارها و بارها از بزرگترها شنیده بودیم، شگفت‌زده شده یا گریسته بودیم -همیشه در یادهایمان تکرار کرده‌ایم و تکرار؛ این شد که هیچ‌گاه فراموش نکردیم که او نیز مثل ماهی سیاه کوچولویش، آن‌قدر ایستادگی کرد تا سرانجام به دریا پیوست… اما این که سال‌ها بعد از آن که ایران صمدش را از دست داد، شاعری از نسل من پیدا بشود که ایستادگی و شجاعت صمد را به مانند ایستادگی و شجاعت ماهی سیاه کوچولویش، الگوی مقاومت نسل امروز ایران بسازد، دست کم تا آنجا که من خوانده‌ام و شنیده‌ام، شاید برای نخستین بار است که دارد اتفاق می‌افتد؛ در شعر غزال مرادی، متولد ۱۳۶۳:

۱

به دریا رسیدن

کار آسانی نیست

و می‌درند

مرغان ماهیخوار

ماهیان سیاه کوچک را

اصلاً

ماهی سیاه کوچک بودن جرم است

عموصمد!

ارس کجاست ؟

دوباره باید شنا در زمستان کرد

۲

مردم زده‌ام

و هر سلامی می‌برد مرا

در گردابی از مردم

موج موج مرا با خود می‌برند

و پشت سرم

آگهی‌های ترحیم

چسب می‌خورند

روی دیوار

می‌خواهم چسب دهانم را بازکنم

وسط شهر

فریاد بزنم

بروید پی کارتان

ما برده‌ی بردگان بزرگتری هستیم

۳

سکوت قناری گنگی است

که در قفس‌های دنیا

                    گیر افتاده

و ذهنی که روی ویلچری

هم‌چنان کزکرده

گلویش پر از پرنده‌های مهاجر است

این کاغذها

که مرا بلعیده‌اند

باقیمانده‌ام را پس می‌دهند

به جوهرهای سیاه

روی تمام بیلبوردهای شهر

نوشته می‌شود

می خواهم …

دیگرنمی‌خواهم ….

….

این پرنده سال‌هاست حرف نمی‌زند

زندگی‌نامه‌ی غزال مرادی به قلم خودش:

در تهران در خانواده‌ای به دنیا آمدم که اهل ادبیات بوده و دستی هم در قلم  داشتند. از مادرم (م.پاشایی) تا کنون چند جلد کتاب به چاپ رسیده است: شنبه (۱۳۵۶)، گره پایین روسری (۱۳۸۶)، یه قاچ از زندگی (۱۳۸۸)، یه قاچ دیگه از زندگی (۱۳۸۸).

و چند اثر هم  در کتابخانه ملی از ایشان ثبت شده است. سه خواهرم نیز در زمینه ادبیات فعالیت دارند. درست است که از سال ۷۷ شعر گفتن را شروع کردم اما فعالیت جدی شعر خود را از سال ۱۳۸۴ با چاپ شعری در یکی از نشریه‌های دانشجویی آغاز کردم. در سال ۱۳۸۷ بیشتر به  حوزه شعر و ادبیات روی آوردم. وبلاگی در زمینه شعر دارم با عنوان دگردیسی، ماحصل این فعالیت‌ها مجموعه‌ای با عنوان "باد مخابره خواهد کرد " است.

صفحه‌ی “وارتان سخن بگو” در فیس‌بوک


 


کارتون های سیاسی روز، سقوط قذافی و هراس دیکتاتورهای منطقه از سرنوشت خود

خامنه ای و اسد پس از سقوط قذافیدیکتاتورهادیکتاتورها در حال سقوطخامنه ایانقلاب ممنوع!دومینو همینجا باید متوقف بشود!

در همین ارتباط:

کاریکاتورهای آریا در آزادی بیان

 زباله دان تاریخ

نقل و باز انتشار مطالب و محتوای سایت آزادی بیان تنها با ذکر منبع مجاز است


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranfree-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranfree@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته