خبر / رادیو کوچه
همزمان با دفن اجساد معمر قذافی رهبر پیشین لیبی و پسرش معتصم بهصورت مخفیانه در مکانی سری در بیابان «صحرا»، روز سهشنبه، 25 اکتبر، محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، بهطور تلویحی اعلام کرد که آقای قذافی را غربیها کشتند تا اسرارشان را فاش نکند.
در تازه ترین واکنش ایران به سرنگونی حکومت معمر قذافی، محمود احمدینژاد، ضمن «متهم کردن ناتو به تلاش برای چپاول ثروتهای لیبی»، گفت که «معمر قذافی همانند اسامه بنلادن، رهبر پیشین شبکه القاعده، به قتل رسید تا علیه کشورهای غربی افشاگری نکند.
به گزارش ایسنا، آقای احمدی نژاد در یک سخنرانی در شهر بیرجند گفت: «بعضی معتقدند این آقا رو کشتند تا حرفهایش را نزند. شبیه کاری که بر سر بنلادن آوردند.»
آقای احمدینژاد در زمان کشته شدن بنلادن بهدست کماندوهای آمریکایی گفته بود که خبر دقیق دارد که اسامه بنلادن از مدتها قبل از این عملیات در اختیار نیروهای آمریکایی بوده و «او را مسموم کرده بودند.»
وی تاکید کرد: «خبر دقیقی از کشورهای ناتو دارم. نشستهاند کارهای لیبی را تقسیم میکنند. یکی میگوید این بخش از منابع نفتی لیبی مال ما و آن بخش مال شما و آن یکی میگوید راهها و جادهها و شهرها مال ما. بروید ثروت ملی لیبی را بردارید، به چند قیمت بازسازی کنید و در اختیار بگیرید.»
این در حالی است که ناتو میگوید که بنا به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تنها برای حفاظت از جان غیرنظامیان وارد عملیات نظامی در لیبی شده است.
اما رییس جمهوری اسلامی از عملکرد شورای امنیت هم انتقاد کرد و گفت: «شما با یک تکه کاغذ که از شورای امنیت که امروز بیآبروترین نهاد بینالمللی است و تحت سلطه مطلق آمریکا و متحدین او قرار دارد، گرفتید وارد لیبی شدید، مردم این کشور را کشتید و امروز هم میخواهید ثروت و عزت ملت لیبی را تقسیم کنید؟»
بیشتر بخوانید:
«جسد معمر قذافی در بیابان دفن شد»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در برخی رسانهها، روز دوشنبه، 24 اکتبر، مرضیه وفامهر، سینماگر زندانی و همسر ناصر تقوایی، کارگردان، پس از بیش از سه ماه بازداشت از زندان آزاد شده است.
به گزارش بیبیسی، یک منبع آگاه با تابید این خبر اظهار داشت: «خانم وفامهر، دوشنبه دوم آبانماه از زندان آزاد شد.»
حانم وفامهر اوایل تیرماه به اتهام بازی در فیلم دانشجویی «تهران من، حراج» به کارگردانی گراناز موسوی، بازداشت شد و با حکم بازداشت موقت، به زندان قرچک ورامین رفت.
این بازیگر، طراح لباس و نمایشنامهنویس، در پی بازی در فیلم «تهران من، حراج» و بعد از گذراندن بیش از سه ماه و نیم بازداشت، به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«اعتراض استرالیا به حکم مرضیه وفامهر، بازیگر ایرانی»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش رسانههای یمنی، روز سهشنبه، 25 اکتبر، آتشبس جدیدی میان نیروهای دولتی و نیروهای مخالف در این کشور اعلام شده است.
این توافق جدید بین علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن و ژنرال علی محسن رهبر مخالفان پس از آن روی داد که پنج نفر از شهروندان در شهری در یمن کشته شدند.
از زمان آغاز اعتراضها در ماههای گذشته، چندین بار آتش بس اعلام شده اما همه آنها با شکست مواجه شده است.
بیثباتی سیاسی جدید در پی بازگشت آقای صالح از سفر درمانیاش به عربستان سعودی در هفتههای اخیر افزایش یافته است.
بیشتر بخوانید:
«عبداله صالح از قدرت کنارهگیری کند»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
ادبیات «فانتاستیک» برای کودکان، انواع گوناگونی از جمله افسانهها، حماسهها، مانسها، اساطیر، قصههای پریوار، رئالیسم جادویی، قصههای حیوانات، قصههای دم خواب و داستانهای علمی-تخیلی را دربرمیگیرد. قصه شگفتآور یا قصه عامیانه که یکی از نخستین اشکال ادبیات فانتاستیک است، همچنان که «ماکس لوتی» فولکوریست هم بدان اشاره کرده، جهانی را نشان میدهد که سرانجام بر تن نظم عمومی، آرامش و صداقت،جامه عمل میپوشاند. این شرح میتواند به طور کلی و بهجا، شکل آرامانشهر «اتوپیا» داستان فانتزی کودکان را به خوبی نشان دهد.
به پیامد آثار فانتزی که طی قرن بیستم بهوجود آمد، داستانهای فراوانی نیز برای کودکان منتشر شد، اما در قدم نخست، رابطه فانتزی با ادبیات کودکان با مشکل روبهرو بود. در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، متولیان ادبیات کودک از قبیل چهرههایی چون «سارا تریمر» در مجلهی تخصصی خود «راهنمای تعلیم و تربیت» و نویسنده عامهپسند، «ماریا اجورت» برخی آثار را چون خوراک فاسدی برای بچهها پس میزدند. اجورت در پیشگفتار کتاب خود «همراه والدین» درباره قصههای آموزنده مینویسد: «به چه دلیل باید ذهن را به جای آگاهیهای سودمند، با تصورات خیالی آلوده کنیم؟ چرا باید این همه وقت گرانبها تلف شود؟ برای چه باید ذایقه بچهها را خراب و اشتهایشان را با خوراندن شیرینی کور کنیم؟ اما غافل از اینکه با دنیای فانتزیهای میتوان کودکان را به سوی عمیقترین مفاهیم زندگی رهمنون کرد.
اواخر قرن نوزدهم اغلب به «دوران طلایی» ادبیات کودک مشهور است، چرا که این دوره زمانی بود که آثار تخیلی، به ویژه در جزایر بریتانیایی گل کردند. خلاقانهترین فانتزی انگلستان ویکتوریایی، شاهکاری بود به قلم یک آدم عجیب و غریب، یک پیرپسر کمروی احساساتی، استاد ریاضی در آکسفورد، «چارلز لاتویج داجسون» که با اسم مستعار «لوییس کارول» شعر و داستان مینوشت. «لوییس کارول» شکل لاتین و جابهجا شدهی چارلز لاتویج بود. داجسون که عشقش به سه دوست کوچکش، خواهران لیدلمشهور است، به ویژه «آلیس لیدل»، دختر «کریست چرچ» رییس دانشکده داجسون، ابتدا داستان را بداهه برای آنها به هنگام قایق سواری به روی «رود تمز»، در چهارم جولای 1862 نقل کرد که بعدها به داستان «آلیس در سرزمین عجایب» تبدیل شد. این داستان رویایی درباره ماجراهای آلیس هفت سالهای بود که تاثیر فراوانی بر آلیس لیدل که در آن زمان ده ساله بود گذارد، به طوریکه اشتیاق فراوانی برای تمام شدنش داشت.
داستان «آلیس در سرزمین عجایب» نامی آشنا در عرصهی ادبیات است. اثری ماندگار که در ظاهر سفر کودکانهی آلیس به دنبال خرگوشی سفید است که جلیقه بر تن و با ساعتی در دست، نگران قرار ملاقات دیر شدهاش، میدود. داستان به طور کامل اتفاقی آغاز میگردد و با تمایل کودکانهی آلیس برای عبور از دری کوچک و ورود به باغی پر از گل ادامه مییابد. آرزوهای دور از حقیقتی که محقق میگردند و موجودات عجیبی که در آن سرزمین حضور دارند ادبیات فانتزی داستان را شکل میدهند و مفهومی عمیق را در قالب داستانی به ظاهر کودکانه بیان میکنند. این کتاب و ادامهی آنکه «آن سوی آیینه» نام دارد در طی یک قرن و نیم بی وقفه تجدید چاپ شده و نه تنها در عرصهی چاپ و نشر کتاب و تصویرگری بلکه در دیگر عرصههای هنر نظیر انیمیشن، فیلم، عکاسی و نقاشی نیز تاثیرگذار و الهامبخش بوده است. طنزهای بسیاری به تقلید از کتابهای آلیس نوشته شده و منبع لطیفهگویی در سخنرانیها و اظهار نظر نمایندگان مخالف در مجلس عوام انگلستان و مجلهی فکاهی «پانچ» شده است. نمایشنامههای بسیاری برپایهی داستانهای آلیس شکل گرفتند، به روی صحنه آمدند و موجب شهرت بازیگرانشان شدند.
در ابتدای داستان، آلیس کودکی باادب و متعارف است که زندگیاش با قوانینی مشخص اداره میشود و به رضایت بزرگسالان توجه ویژهای دارد. بدین سبب است که حتا هنگام سقوط در حفره، ادب را رعایت میکند و تصمیم میگیرد در مورد مسیرها سوالی نکند تا بیتوجهی تلقی نشود. او چنان در دلبستگیهای خود غرق است که همواره دیگران را میترساند یا میرنجاند، چنانکه وقتی میگوید، گربهی او موش گیر خوبی است، موش و پرندهها را میترساند. آلیس در عین حال، فوقالعاده مهربان است. او همیشه به سبب اشتباهاتش، خودخواهی میکند و پیش از آنکه به خانه دوشس وارد شود، خودش را کوچک میکند. او نمیخواهد کسی را به وحشت بیندازد. آلیس این واقعیت را که گوشت خرچنگ میخورد، از لاکپشت قلابی احساساتی پنهان میکند. اگرچه آلیس ابتدا گستاخیها را تحمل میکند، در ادامه خجالتی و ترسو باقی نمیماند، چنانکه در جریان محاکمه، ادعاهای ملکه را یاوه میخواند و آن را رد میکند و میگوید او برای این دادگاه ارزشی قایل نیست، زیرا آنها فقط یک دست ورق بازی هستند. متاثر از واقعیت بزرگسالان، موجودات سرزمین عجایب هم مدام به آلیس امر و نهی میکنند. ولی سرانجام، این آلیس است که بر آنها مسلط میشود. از این رهگذر، گرچه اغلب شخصیتهایی که با آلیس مواجه میشوند، گستاخ و اهل جروبحث هستند، از جمله شیردال، غول پیکری اساطیری که پیکر شیر و سر و بال عقاب دارد و لاکپشت قلابی گریان، در اصل مهربان و بیش از حد احساساتی به نظر میرسند.
شخصیتهای فرعی بسیاری که در این طنز انتقادی حضور مییابند، مجموعهای هستند که منطق، قوانین، آداب و رسوم دوران ویکتوریایی را به سخره میگیرند. خرگوش سفید، کسی که جلیقه میپوشد و با خود ساعتی دارد، احمق خودپسندی از طبقات بالای اجتماع است که نمیفهمد آلیس، کلفت او نیست. گو اینکه وقتی میخواهد آلیس را از خانه بیرون بیاورد، پیشنهاد احمقانه آتش زدن خانه خودش را میدهد و شرمنده است از اینکه هم از آلیس و هم از ملکه میترسد. او در دادگاه منطق عرف را پیش میکشد و شاه را وامیدارد روند معمول دادگاه را دنبال کند. موش تندخو و وحشتزده، درسی از نظریه نسبیت را بیان میدارد. در این کتاب طنز تمام روابط فاخر واقعی در دنیای فانتزی به سخره گرفته میشوند. آثار چارلز پر است از راز و رمزها و معماهایی که باید توسط خواننده کشف شوند و همین نمادهای خارقالعاده و شگفتانگیز هستند که لزوم تصویرگری برای این کتاب را اثبات میکنند. صدها نامه از چارلز به دوستان کوچکش بر جای مانده که کمابیش بیانگر دیدگاه خلاقانه او در ابعاد مختلف ایجاد ارتباط با مخاطبان کوچکش هستند.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
از همان زمان که نخستین پیشنویس قانوناساسی جمهوری اسلامی را برای تایید به بیوت مراجع ارسال کردند زنگ خطر برای تضعیف روح دموکراتیک این قانون به صدا درآمده بود، گرچه که تیر خلاص را بعدها «حسن آیت» و طرفدارانش با عملی کردن نظریهی ولایتفقیه «روحاله خمینی» و «حسینعلی منتظری» بر آن پیکر وارد کردند. با تمام اشکالات اما تفکیک قوا از معدود ویژگیهای دموکراتیکی بود که هنوز به ظاهر در قانوناساسی حفظ شده بود و مسوولان خود را به آن پایبند میدانستند.
روزی که «مهدی بازرگان» از سمت نخستوزیری دولت موقت استعفا داد به ظاهر همه چیز قانونی میآمد و هیچ کس در کار دیگری دخالتی نکرده بود اما چه کسی بود که نداند فشارهای نیروهای طرفدار «روحاله خمینی» در سرنگونی او نقش اصلی را داشتهاند. پس از این واقعه و به تدریج نقش ولیفقیه پررنگتر و پررنگتر شد تا جایی که در بسیاری از موارد همچون برکناری «ابوالحسن بنیصدر» دستور آتش از جانب «خمینی» صادر و از سوی دیگر قوا اجرا میشد. با همهی این مسایل یکی از ویژگیهای «روحاله خمینی» آن بود که خود را هیچگاه وارد بازیهای کوچک درون نظام نمیکرد و از دخالت در تعیین وزرا و نمایندگان و مسوولان سیاسی دولت خودداری میکرد. با شدت گرفتن بیماری «آیتاله خمینی» بسیاری از کسانی که به ظاهر نگران یافتن مرجع جایگزین برای پست ولایتفقیه پس از «روحاله» بودند و به دنبال تغییراتی در قانون اساسی تا بتوانند فردی مانند «سیدعلی خامنهای» را که از شرط مرجعیت برخوردار نیست جایگزین او کنند، در حقیقت نیات بزرگتری را در سر میپروراندند. در تغییرات تازه اختیارات ولیفقیه چندین برابر افزایش یافت تا خیال همگان را از بابت برتری کامل این جایگاه بر دیگر قوا در جمهوری اسلامی راحت کند.
دولت اول و دوم پس از مرگ آقای «خمینی» بدون نگرانی ویژهای برای «حجهالاسلام» تازه «آیتاله» شده به راحتی پشت سر گذاشته شد. گرچه که در این مدت اقدامات و خودسریهای «علی خامنهای» به مرور خود را نشان میداد اما «هاشمیرفسنجانی» با زیرکی اجازه نداد تا این اختلافات علنی شود و با پذیرش و اعمال نظریات ولیفقیه ماجرا را کجدار و مریض به پیش برد. اما نگرانیهای جدی «خامنهای» زمانی آغاز شد که او برای نخستین بار دید که مردم باوجود حمایتهای آشکار او از «ناطقنوری» به کاندیدایی رای دادند که به گمان و تشخیص درست آنها، گزینهی رهبری نبود. حالا «خامنهای» میدید که با تمام اختیارات ویژهاش، انتخابات ریاستجمهوری تنها میدانی است که مردم میتوانند حداقل رای منفی خود را به او و نظریاتش به صندوقها بریزند. استفاده از نیروهای نظامی، شبهنظامی و امنیتی برای تقلب و تغییر شکل آرای مردم در انتخابات دورهی دهم آخرین تیر ترکش ولیفقیه برای اعمال نفوذ در این وادی بود. یکهتازیهای «احمدینژاد» و حوادث و اعتراضات پس از انتخابات و هزینههای هنگفتی که بر پای نظام و آبرویش گذاشت، این ترس و تردید را در «خامنهای» برانگیخت که از سویی نکند مردم بار دیگر از این روش برای بیان مخالفت خود استفاده کنند و از سوی دیگر هیچ معلوم نیست که گزینهی بعدی مورد نظر رهبری نیز همچون «احمدینژاد» تو زرد از آب در نیاید.
این بار نیز جیرهخواران و دستمال بدستان بیت دست به کار شدند و طرح حذف ریاست جمهوری و انتخابی بودن آن را را که قرار بود یکی دو ماه بعد از آن، رهبری عشوهناک آن را به مردم عرضه کند، به عنوان یک نظریه در مجلس شورایاسلامی و سخنرانیها و منابر مطرح کردند تا فضای عمومی را برایش آماده کنند و در نهایت خود «علی خامنهای» آب پاکی را بر دست همگان ریخت و با ابراز تمایل به اجرایی شدن آن نشان داد چقدر متمایل است تا همه چیز در دست خودش یک نفر باشد. به گمان نگارنده باید اجرایی شدن این طرح را به فال نیک گرفت چرا که پس از این مسوولیت تمامی بدبختیها، جنایتها، بیکفایتیها و عقبماندگیهای مملکت به طور مستقیم شخص رهبر و ولیفقیه خواهد بود و جای هیچگونه شک و تردیدی را باقی نخواهد گذارد که دیکتاتوری ولایتفقیه مهمترین و نخستین مانع برای رسیدن به دموکرسی در ایران است. در این میان نیز مردم خواهند توانست به میزان صداقت و پایبندی «اصلاحطلبان» به دموکراسی پی ببرند و در نهایت سره از ناسره جدا خواهد شد.
آرین/ دفترکابل/ رادیو کوچه
najib@koochehmail.com
در حالی که نهادهای مدافع حقوق زنان در افغانستان از عدم کاهش خشونت علیه بانوان سخن میزنند، دولت افغانستان میگوید در این راستا دستآوردهای خوبی داشته است.
در هفتههای اخیر رسانهها در افغانستان خبرهای کشته شدن دست کم چهار بانو را در ولایت هرات در غرب افغانستان به نشر رساندند.
مقامات امنیتی در غرب افغانستان میگویند تا کنون علت دقیق کشته شدن این بانوان مشخص نیست، اما احتمال میرود که در اثر خصومتهای خانوادگی کشته شده باشند.
از جانب دیگر پارلمان افغانستان قانونی را تصویب کرده است که خشونت علیه زنان را منع کرده و بر اساس این قانون با عاملان خشونت علیه زنان برخورد صورت میگیرد.
اما بانوان و نهادهای فعال در بخش بانوان در افغانستان میگویند تا کنون این قانون به گونهی درست آن عملی نشده است.
به باور این نهادها تا کنون حتا کمیسیونهایی که در ولایات باید ایجاد میشد، ایجاد نشده است، اما سید یوسف حلیم معین وزارت عدلیه افغانستان میگوید آنان به ایجاد این کمیسیونها آغاز کردهاند.
آقای حلیم گفت دولت افغانستان مخالف هرگونه خشونت علیه بانوان بوده و در این راستا با جدیت کار میکند.
وزارت داخله افغانستان که مسوولیت تطبیق قانون منع خشونت علیه بانوان را دارد میگوید کمیسیونی دیگری را ایجاد کرده که عاملان خشونت علیه زنان را تعقیب، بازداشت و به پنجه قانون میسپارد.
با این حال در سالهای اخیر ولایت هرات در غرب افغانستان بلندترین ثبت آمار خشونت علیه زنان را دارد، اما مسوولان این ولایت میگویند که این نشان دهنده افزایش خشونت علیه زنان نمیباشد.
منیژه صادق رییس زنان ولایت هرات گفت خشونت علیه بانوان در هرات افزایش نیافته بلکه سطح آگاهی آنان بلند رفته و زمانی که بانوان مورد خشونت قرار میگیرند حاضر میشوند آن را ثبت کنند.
این در حالیست که تحلیلگران افغان نیز میگویند خشونت علیه بانوان در همه ولایات افغانستان وجود دارد، اما به دلیل عدم آگاهی بانوان از اینکه برای دادخواهی به کجا مراجعه کنند و حاکم بودن فرهنگ قبیلوی آنان را باز میدارند تا خاموشی اختیار کرده این خشونتها را ثبت نکنند.
سهشنبه 3 مهر 90/ 25 اکتبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
مجله جاماندگان- «سیاستمداری که قدیس نیست»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
پس نشینی تند- «تا سیهروی شود هر که در او غش باشد»- اکبر ترشیزاد
ناقوس تبعید- «تاریخشناسی مهاجرت در ایران» -پیمان عابدی
بخش دوم خبرها
مجله خبری کابل- «جلوگیری از خشونت علیه بانوان جدی است»- آرین
دایرهی شکسته- «دنیای عجیب و غریب ما»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانه منسوب به دراویش گنابادی، یحیی دهقان و مهرداد کشاورز صبح روز سهشنبه، 25 اکتبر، در شهرستان کوار از توابع استان فارس، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
به گزارش سایت مجذوبان نور٬ یحیی دهقان و مهرداد کشاورز از دراویش گنابادی صبح امروز ۳ مهرماه با ورود نیروهای امنیتی به منزل شخصی آنها و بدون ارایه حکم قانونی و قضایی بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل شدند.
این در حالی است که در هفتههای اخیر و پس از درگیری نیروهای امنیتی و دارویش در شهرستان کوار، تعدادی از این دراویش و وکلای آنها در شیراز، کوار، سروستان و تهران بازداشت و به زندانهای عادلآباد شیراز و اوین تهران منتقل شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت فرزاد درویش، از دراویش گنابادی»
«انتقال یک درویش به تبعیدگاه و وضعیت وخیم درویشی دیگر»
پیمان عابدی/ رادیو کوچه
ادبیات مهاجر یا مهاجرت عمدتن با فرار ادبای یهودی از اروپا به وجود آمد. یعنی همزمان با جنگ جهانی اول و به خصوص دوم. اینکه میگویم عمدتن چون ادبایی که از زیر سلطهی تزار در قرن نوزدهم به اروپا گریخته بودند، عمومن دغدغهشان تغییر رژیم و پیدا کردن مخاطبانی برای شنیدن صدای اعتراضشان به تزار و انتقاد از آن رژیم و افشای قساوتهای رژیم تزار بود نه ادبیات مهاجر. در زمان جنگ دوم هم بسیاری از یهودیانی هم که از آلمان و نقاط دیگر گریختند به زبان مادری خود نوشتند و همان چیزهایی را نوشتند که اگر در سرزمین مادری بودند.
مانند «توماس مان» که در مقالههایش به رژیم نازی حمله میکند و داستان مهاجرت نمینویسد؛ به طور کلی یهودیان همیشه در حاشیه و در اقلیت بودهاند، در واقع ادبیاتی که دربارهی ستم به یهودیان است، الزامن و مشخصن در دستهبندی ادبیات مهاجرت قرار نمیگیرد زیرا «رانده شدهگان» در موطنی که متولد شدهاند هم ممکن است «رانده شده» باشند. یا مثلن مهاجرین انگلیسی که به آمریکا آمدند در اثر این جابهجایی جغرافیایی، با تجربههای تازهای روبهرو شدند و ژانر «ادبیات آمریکایی» را آفریدند که درکل با «ادبیات انگلیسی» فرق دارد. آنها از قارهی قدیم به قارهی جدید آمدند و البته معکوس این جریان نیز اتفاق افتاد. گروهی از نویسندگان آمریکایی که به نسل گمشده معروف هستند، در زمان جنگ بینالملل و بلافاصله بعد از آن به اروپا رفتند و با تجربههای جدیدی روبهرو شدند که در آثار آنها تازگی ویژهای را به وجود آورد. تجربههای همینگوی در رمان «وداع با اسلحه» نتیجهی سفر او و شرکت در جنگ جهانی دوم است یا رمان «زنگها برای که به صدا در میآیند»- با نام دیگر «ناقوس در عزای که میزند»، نتیجهی تجربههای او از جنگ داخلی اسپانیاست. یکی از این تجربهها، زبان است. بسیاری از رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههای خوبی که نوشته میشوند در دیالوگ شخصیتها، از اختلاط دو زبان برخوردار است. یکی زبان مادری و دیگری زبان کشور میزبان؛ اگر داستان در فرانسه نوشته شده باشد، زبان دوم، زبان فرانسوی است. اگر در آمریکا، زبان دوم انگلیسی است و اگر نویسندهی مثلن ایرانی در ساختمان و معماری داستان خود، گفتوگوها را به زبان کشور میزبان میآورد نباید گمان کرد که فارسی آنها را نمیداند بلکه به دلیل ساختار رمان است که باید آنها را به طرز درستی در کنار هم بنشاند. ما شاید آن جملهها را نفهمیم و معنی آنها را هم در برخورد اول در نیابیم، اما در ساختمان داستان میفهمیم که چه گفتوگویی ردوبدل شده و گاه تخیل ما به عنوان خواننده (به دلیل این غرابتها) جانشین تخیل نویسنده میشود و این هم یکی از ویژگیهای ادبیات امروز است.
اکنون بهتر است به تاریخشناسی مهاجرت در ایران بپردازیم. سلسلهداران ادبیات مدرن ایران را میتوان روشنگران عرصهی تجددخواهی دانست هرچند که برخی نظرات و پیشفرضها نشان از دلبستگی ایشان به عوالم غربی و اندیشهی غربگرایانه دارد؛ نمی توان منکر شد که نخستین تاملات ادیبان عهد قاجار نگاه دردمندانهی انسان شرقی به وضعیت موجود ایران و جامعهای است که به رغم برخورداری شهروندانش از هوش و ذکاوت و سرمایههای مادی بسیار و استحقاق پیشرفت و توسعه و کسب سربلندیهای اجتماعی و اقتصادی، در حاشیهی افسوس، اسیر افتادهاند. به همین دلیل نمیتوان یک طرفه به قاضی رفت و گرایشات نویسندگان و نواندیشان عرصهی ادبیات آن دوره را حمل بر وابستگی، خودفریبی و مدهوش شدن از رویارویی با غرب تعریف نمود. نمیتوان فراموش کرد زمانی که شاه یا ولیعهد قاجار بر سرنوشت و روزگار غربیان تامل کرده و در علت عقبماندگی ما ایرانیان تنها به گزیدن لب بسنده میکنند، رویارویی ایران و غرب در زمانی صورت میگیرد که کشور کاملن زیر چکمههای استعمار انگلیس و روس قرار دارد. ادیبان و نواندیشان این ناکامی و درماندگی را درک میکنند ودم بر میآورند تا نگاه شاه قاجار را متوجه این نکته سازند که برای پیشرفت کشور، قبل از هرچیز نیاز به برخوردار بودن حکمرانان از رویی گشاده و افقی وسیع در دید قانونگذاران است تا با تامل و اندیشه بر وضع موجود، راهی برای برون رفت از دربه دریها و تنگناها به چنگ آورند. در نزد ناصرالدین شاه سلطان صاحبقران که اخم و تندخوییهایش مجال هرنوع گفتوگوبا دیگری را میگیرد، گوشی برای شنیدن صداهای دیگر نیست. پس چراغ بیاعتمادی حکام نسبت به اهل اندیشه و تدبیر که از قرنی پیش در فرهنگ ایران برافروخته شده است پرسوتر شده و از طرف دیگر، تنوع تفکرات نواندیشان، طیفهای بسیاری از آرا و عقاید را پیش روی اجتماع میگذارد؛ جامعهای که منتظر است تا از دل دربار و شاهزادههای رنگارنگ آن، چیزی بیرون بیاید که بتواند مرهم زخم اکنونش باشد و چون در این بین چیزی به نام سرخوردگی آرمانی بروز پیدا میکند که خود نشانگر فاصلهی سوتفاهمهای میان حکام و اندیشه ورزان ایرانی است و بیش از پیش نیز بر وسعت آن افزوده میشود، نوعی گریز اندیشه، نه به قصد پناهجویی که به قصد یافتن جایگاهی برای بیان روزگار ایرانی و درگیریهایش با روشهای جاری حکومت مرسوم میشود: یعنی مهاجرت از خانهی زبان مادری.
فهرست منابع
1 -مجله کارنامه. شماره28.سال81 /شماره24. سال80 /گفتوگو با حورا یاوری. کارنامه. شماره 48و49. بهمن واسفند83. ص102
2 – ملیحه تیرهگل، مقدمهای بر ادبیات فارسی در تبعید 75ـ1357 ، تگزاس، 1998
3 -رامین جهانبگلو. مقاله «هدایت و تجربه مدرنیته». کارنامه. شماره41. اسفند82
4 -شهریار وقفیپور. مقاله «منطق شهرزادی میل»-نگاهی به رمان آزاده خانم و نویسندهاش. کارنامه. شماره46و47. آذر و دی83
5 -رضا قاسمی. همنوایی شبانه ارکستر چوبها. چاپ ششم، تابستان84. نشر نیلوفر
6 -حافظ موسوی. ادبیات مهاجرت در بوته نقد. کارنامه. شماره47. آذر و دی83. ص94
7 -حافظ موسوی. ادبیات مهاجرت در بوته نقد. کارنامه. شماره45. مهر83. ص88
8 -سپیده زرین پناه. گفتوگو با رضا قاسمی. کارنامه. شماره33. اسفند81. ص112
9-www.natoor.khabgard.com.گفتوگوی پدرام رضاییزاده با بهرام مرادی. مهمان ناخوانده در شهر بزرگ.24 تیر 1385
10-www.dibache.com.گفتوگو با دیگران. میزگرد پست مدرن. گفتوگوی علی اصغرقره باغی با اکبر معصوم بیگی و محمد بهارلو
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، به نقل از حسن قشقاوی، معاون کنسولی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، گزارش کرده است که روز سهشنبه، 25 اکتبر، علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه، در راس هیتی از مقامات ارشد این وزارتخانه به ریاض، پایتخت عربستان سعودی سفر کرد.
هیت ایرانی در کنار گروهی از مقامات کشورهای دیگر در مراسم تشییع پیکر امیر سلطان بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان، شرکت خواهد کرد که روز شنبه این هفته در سن ۸۵ سالگی در بیمارستانی در نیویورک جان سپرد و جنازه او شامگاه گذشته به ریاض انتقال یافت.
آقای صالحی در حالی به عربستان سعودی سفر کرده است که روابط بین دو کشور اخیرن تحت تاثیر اظهارات مقامات آمریکایی در مورد ارتباط نیروی قدس سپاه پاسداران با توطئه ترور سفیر سعودی در واشنگتن قرار گرفته و دولت عربستان بهطور رسمی این ماجرا را به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع داده است.
بیشتر بخوانید:
«سلطان عبدالعزیزآل سعود درگذشت »
«متهم به ترور سفیر عربستان در آمریکا اتهامات را رد کرد»
خبر / رادیو کوچه
سازمان عفو بینالملل، از نهادهای حقوق بشری، روز سهشنبه، 25 اکتبر، اعلام کرد که دولت سوریه، در بیمارستانها هم به سرکوب مخالفان میپردازد، تا از ادامه اعتراضات ضد دولتی بکاهد.
این نهاد میگوید خیلی از کسانی که در تظاهرات ضد دولتی مجروح میشوند، از ترس اینکه در بیمارستانها بازداشت نشوند از درمان در بیمارستان صرفنظر کردهاند.
عفو بینالملل بیان داشته است، به گفته شاهدان عینی، ماموران امنیتی سوریه، به بیمارستانها رفتهاند و مجروحان را با همان حال با خود بردهاند. علاوه بر مجروحان، کارکنان بیمارستانها، که به بیمارها کمک میکردند هم بازداشت شدهاند و به گفته عفو بینالملل حتا شکنجه هم شدهاند.
چند پزشک هم به این گروه گفتهاند که مجروحان ناگزیر به درمانگاههای خصوصی روی آوردهاند که تجهیزات کافی برای درمان ندارند و حتا خون لازم برای آنها که خونریزی شدیدی کردهاند در دسترس ندارند.
بیشتر بخوانید:
«آمریکا سفیر خود را از سوریه خارج کرد»
رادیو کوچه
1881 میلادی- «پابلو روئیس پیکاسو» (Pablo Ruiz Picasso) نقاش، طراح صحنه، پیکرتراش و سرامیککار اسپانیایی در «مالاگا» زاده شد. او یکی از برترین و تاثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود. او به همراه «ژرژ براک» (Georges Braque) نقاش و پیکرتراش فرانسوی، سبک «کوبیسم» را پدید آورد. از جمله آثار مشهور او میتوان به «دوشیزگان آویگنون» و «گرنیکا» (Guernica) اشاره کرد.
وی تحصیلات خود را در فرانسه به پایان رساند. او نزد پدرش که استاد نقاشی بود به آموختن صورتگری پرداخت و در سال ۱۹۰۳ به پاریس رفت. او در مجسمه سازی، قلم زنی، حکاکی روی چوب، معماری تبحر داشت. پیکاسو علاقه خاصی به زنها داشت و بیشتر نقاشیهای وی راجع به زنها بود.
پیکاسو در آوریل ۱۹۷۳، در اوج دلباختگیاش به ژاکلین درگذشت.
1917 میلادی- بلشویکها به رهبری «ولادیمیر لنین»، با برکناری دولت موقت، قدرت را در روسیه به دست گرفتند. در واقع امروز آغاز انقلاب اکتبر روسیه علیه حکومت تزاری است. لازم به اشاره است در تقویم آن زمان روسیه (تقویم ژولیان)، انقلاب «هفتم نوامبر» آغاز شده بود، بنابراین «25 اکتبر» طبق تقویم گریگوری است که اینک بینالمللی شده و تاریخ رویدادها را به آن مینگارند.
انقلاب بلشویکی اکتبر در حقیقت سومین مرحله از انقلاب مردم روسیه در طول سال 1917 بود. انقلاب اول توسط لیبرالها، و انقلاب دوم که موفق به وادار کردن تزار نیکلای دوم به تفویض اختیارات شد، در فوریه همان سال توسط چپگرایان و ناسیونالیستها انجام شده بود.
در حالی که جنگ جهانی اول به شدت ادامه داشت، ضعف حکومت تزاری روسیه باعث نارضایتی شدید مردم شده بود. به همین علت در مارس 1917، تزار نیکلای دوم از پادشاهی روسیه استعفا کرد و «کرنسکی» (kerensky)، دولت موقت را تشکیل داد. در این هنگام بود که بلشویکها افکار عمومی را به سوی خود جلب کردند. در نهایت، با مقدماتی که فراهم آمده بود، قیام مسلحانه یا انقلاب بلشویکی، از نخستین ساعات بامداد روز هفتم نوامبر 1917 (برابر با 25 اکتبر در تقویم گریگوری) آغاز شد.
1983 میلادی- نیروهای آمریکایی به گرانادا حمله کردند. در مارس 1979 کودتای انقلابی خلق و چپگرا به رهبری «موریس بیشاپ» در کشور گرانادا واقع در حوزه دریای کارائیب در آمریکای مرکزی روی داد و در طی آن دولتی کمونیستی بر سر کار آمد. سیاست سوسیالیستی بیشاپ، باعث شد آمریکا در ابتدا به برقراری تحریمهای اقتصادی و تجاری اقدام کند و پس از چندی، برنامه براندازی حکومت گرانادا را در دستور کار خود قرار دهد. در این زمان موریس بیشاپ که در داخل، از جانب گروههای چپ افراطی نیز تحت فشار بود طی کودتایى نظامی از کار بر کنار شد و به قتل رسید. آمریکایىها با اعزام زیردریایىهای خود به گرانادا حمله بردند.
1371 خورشیدی- «ابوالقاسم حالت» شاعر، مترجم و طنزپرداز ایرانی درگذشت. وی در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. در شرکت ملی نفت ایران کار میکرد. ابوالقاسم حالت در جوانی به فراگیری زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه پرداخت سپس به شعر و شاعری روی آورد و به سرایش شعر در قالب کهن و تذکرهنویسی پرداخت.
ابوالقاسم حالت از سال ۱۳۱۷همکاری خود را با مجله فکاهی «توفیق» آغاز کرد و بحر طویلهای خود را با امضای «هدهد میرزا» و اشعارش را با اسامی مستعار «خروس لاری»، «شوخ»، «فاضل ماب» و «ابوالعینک» به چاپ میرساند. حالت در ترانهسرایی نیز توانا بود و این ترانهها را در قالب فکاهی، انتقادی علیه وضعیت سیاسی و اجتماعی مینوشت. با نشریاتی مانند «امید»، «تهران مصور» و «پیام ایرانی» نیز همکاری داشت. گفته شده سراینده نخستین سرود جمهوری اسلامی بوده است.
دیوان حالت، تذکره شاهان شاعر، فکاهیات حالت و دیوان ابوالعینک از جمله آثار متعدد این ادیب ایرانی هستند.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1302 خورشیدی- سلطان «احمد شاه» قاجار ژنرال «رضاخان پهلوی» سردار سپه را رییسالوزرا دولت ایران کرد و هشت روز پس از این انتصاب عازم اروپا شد.
1379 خورشیدی- «فریدون مشیری»، شاعر و ترانهسرای نامدار ایران درگذشت.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
نیویورک تایمز
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
آمار رسمی تلفات زمینلرزه روز یکشنبه در شرق ترکیه به 432 تن رسیده و تلاشها برای نجات بازماندگان از زیر آوارها افزایش یافته است. بنا بر اعلام مقامهای ترکیه دستکم ۱۳۰۰ نفر در زلزله شهرهای وان و ارجیش زخمی شدهاند.
گروههای امداد روز سهشنبه، 25 اکتبر، موفق شدند یک نوزاد ۱۵ روزه را به همراه یک زن باردار و دو فرزندش از زیر آوار نجات دهند. نجات این افراد امیدها برای یافتن افراد زنده زیر آوار را افزایش داده است.
بسیاری از ساکنان مناطق آسیبدیده دومین شب پس از زلزله را بدون دستگاههای گرمایشی و سرپناه به صبح رساندند و دولت ترکیه به دلیل آنچه کوتاهی در رسیدگی و کمک به این افراد خوانده شده، مورد انتقاد قرار گرفته است.
دولت ترکیه وعده داده است کمکهای خود را به هزاران نفری که در اثر این زلزله آسیب دیده یا بیخانمان شدهاند، افزایش دهد.
به گفته مقامهای مسوول، ۱۲ هزار چادر جدید به شهرهای زلزلهزده و روستاهای اطراف آن فرستاده میشود.
بسیاری از افراد در این مناطق دومین شب پس از زلزله را بدون گرما و سرپناه به صبح رساندند و دولت ترکیه به دلیل کوتاهی در رسیدگی و کمک به این افراد مورد انتقاد قرار گرفته است.
بنابر تازهترین گزارش اداره حوادث طبیعی و امور اضطراری ترکیه، زلزله اخیر بیش از ۲۲۰۰ ساختمان را ویران کرده است.
جسیکا سالابنک، سخنگوی فدراسیون جوامع صلیب سرخ جهانی و هلال احمر با وخیم خواندن اوضاع در مناطق زلزلهزده احتمال داده است که صدها و شاید هزاران نفر هنوز زیر آوار گرفتار باشند. آمار رسمی افراد گمشده هنوز اعلام نشده است.
به گفته خانم سالابنک با رسیدن دمای هوا به زیر صفر در ساعات شب نیاز به پتو، غذای گرم و بخاری بسیار حیاتی است.
از سویی دیگر سیاستمداران مخالفان دولت ترکیه از «ناکامی در مدیریت بحران» دولت این کشور انتقاد کرده و تصمیم آنکارا در قبول نکردن کمکهای خارجی را اشتباه توصیف کردهاند.
بیشتر بخوانید:
«بیش از یکهزار کشته و زخمی در زلزله ترکیه»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: رادیو فردا
پیشرفتهای پزشکی اسراییل در سالهای اخیر رشد زیادی داشته است اما اینکه یک انسان سالخورده و بیمار را پس از سالها زندگی در حالت گیاهی به زندگی بازگردانده باشد، میتواند به راستی به یک معجزه شبیه باشد.
آیا آریل شارون پس از سالها بودن در اغمای مطلق زنده شده است؟ به نظر میرسد که پاسخ این پرسش، «آری» است.
حدود شش سال پس از به اغما رفتن کامل آریل شارون که در زمان ابتلا به سکته مغزی نخست وزیر اسراییل بود، اکنون فرزندان او برای نخستین بار گفتهاند که نشانههای خوبی از بازگشت پدر خود به زندگی را در او میبینند.
نشانههای امیدوارکننده در زمینه بازگشت آریل شارون ۸۳ ساله به زندگی و یا دستکم خروج او از حالت اغمای مطلق را پسر بزرگ شارون در مصاحبه با «نیویورک تایمز» برای نخستین بار مطرح کرده بود.
آریل شارون روز چهارم ژانویه ۲۰۰۶ در حالی که در اوج تلاشهای سیاسی برای دستیابی به پیمان نهایی صلح با فلسطینیها بود و تازه حزب «کادیما» را پایهگذاری کرده بود، به دلیل سکته مغزی ناگهانی به اغمای مطلق فرو رفت و به حالت گیاهی درآمد.
او چند روز قبل از سکته مغزی، دچار نارساییهایی شد و دو سه روزی بستری گردید اما به کار بازگشته بود- برای همین شبی که سکته مغزی کرد، با این اطمینان که این حالت برطرف خواهد شد، او را به جای هلیکوپتر، با اتومبیل از جنوب اسراییل به بیمارستان هداسا در اورشلیم منتقل کردند که این انتقال و حرکت چند ساعته در جاده، زمانی که وخامت حال او معلوم شد، موجب انتقادهای بسیار زیادی گردید و کمیسیونی نیز در این زمینه برپا شد.
گیلعاد شارون، فرزند پسر بزرگ آریل شارون به «نیویورک تایمز» گفته است که پدرش اکنون پس از شش سال، در حالت بیداری نه تنها چشمان خود را باز میکند و به او به خوبی و مستقیم مینگرد بلکه هنگامی که ما مطالبی را با او در میان میگذاریم، او هم از روی آگاهی برای پاسخگویی و هم بنا به درخواست اطرافیان، انگشتان را تکان میدهد.
گیلعاد شارون ابراز «اطمینان» کرده است که پدرش حرفهای او را به خوبی میفهمد و به آن واکنش نشان میدهد.
افزون بر همه اینها، به گفته گیلعاد شارون، وزن پدرش که تحلیل رفته بود، اخیرن دوباره کمی افزایش یافته است.
به گفته گیلعاد شارون، پدرش وقتی بیدار است، مستحکم و راسخ به نظر میرسد «مانند آقایی در ملک خود» و در خواب نیز آسوده به نظر میرسد و «مملو از اعتماد است».
آقای شارون گفته است که غذای مورد نیاز پدرش هنوز مایعاتی است که مستقیمن به رگ او وارد میشود.
گیلعاد شارون و برادرش، عمری شارون، هر روز در این شش سال اغمای پدرشان، او را ملاقات کردهاند؛ چه تمام سالهایی که او در بیمارستان بستری بود و چه مدت بسیار کوتاهی که به خانه خود شارون در مزرعهای در جنوب کشور برگردانده شده بود هرچند که بلافاصله او را دوباره در بیمارستان بستری کردند.
گیلعاد شارون امیدواراست که پدرش را به مزرعهای که به آن علاقهای عاشقانه داشت، برگردانند.
خبر / رادیو کوچه
غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل و مسوول پیگیری پرونده اختلاس بزرگ بانکی در ایران، شامگاه دوشنبه، 25 اکتبر، اظهار داشت که افراد بیشتری در ارتباط با این پرونده احضار و متهم شدهاند و افزود که تاکنون از شصت و هفت نفر به عنوان متهم تحقیق شده است.
به گزارش فارس، آقای اژهای که در یک گفتگوی تلویزیونی سخن میگفت، در مورد متهمان گفت که آنان در ردههای مختلف مدیران و مسوولان شرکتهای وابسته به شرکت توسعه سرمایهگذاری «امیرمنصور آریا» و کسانی هستند که از این افراد حمایت میکردهاند.
به گفته دادستان کل، پس از آنکه بخشهایی از واقعیات این تخلف بانکی روشن شد، متهمان ردیف اول این پرونده ناگزیر به اقرار و توضیح در مورد عملکرد خود شدند.
محسنی اژهای در مورد «حامیان» متهمان توضیحی نداد اما تاکید ورزید که همانطور که قول داده، در این زمینه «ضعیف کشی» نخواهد شد.
وی همچنین پیش از این در مورد فرار محمودرضا خاوری، مدیرعامل پیشین بانک ملی ایران اعلام کرده بود که اگر خاوری به ایران بازنگردد اتهامات بیشتری متوجه وی میشود، بازهم شب گذشته با اشاره به همین موضوع مطرح کرد که با این اقدام خاوری در حال حاضر اتهام بیشتری متوجه او است.
بیشتر بخوانید:
«دومین گزارش دادستان کل ایران درباره اختلاس بزرگ»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) طرح سوال از رییس جمهوری از رسمیت افتاد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=3&id=1158811
در پی انتشار اخباری دال بر منتفی شدن طرح سوال از رییس جمهوری به دلیل انصراف تعدادی از امضا کنندگان این طرح، حسین سبحانینیا، دبیر هیت رییسه مجلس شورای اسلامی عصر روز گذشته در گفتوگو با خراسان اعلام کرد که طرح سوال از رییس جمهوری از رسمیت افتاده است. سبحانی نیا افزود: «با توجه به این که تعدادی از امضا کنندگان طرح سوال از رییس جمهوری پیش از این امضاهای خود را پس گرفته بودند و تعدادی از امضا کنندگان نیز به تازگی امضاهای خود را پس گرفتهاند، تعداد امضاهای این طرح از نصاب قانونی یعنی ۷۵ امضا پایینتر است. بنابراین هم اینک طرح سوال از رییس جمهوری به لحاظ قانونی از رسمیت افتاده است.»
2) سران اتحادیه اروپا، ایران را به اعمال تحریمهای بیشتر تهدید کردند
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=3&id=1158850
تنها کوتاه زمانی پس از نامه کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر اعلام آمادگی گروه 1+5 برای از سرگیری مذاکرات با ایران، سران این اتحادیه در نشست بروکسل، ایران را به اعمال تحریمهای بیشتر تهدید و به نقض غیرقابل پذیرش حقوق بشر و همکاری نکردن با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم کردند.
دنیای اقتصاد
1) پیشنهاد انحلال مجمع تشخیص مصلحت نظام
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=275085
مجمع تشخیص مصلحت نظام که پس از بازنگری و اصلاح قانون اساسی در سال 1368 تاسیس شد، حالا دستخوش پیشنهاداتی برای «منحل شدن»، آن هم از طریق اصلاح دوباره قانون اساسی شده است.
این پیشنهاد دیروز از سوی محمد دهقانی، عضو هیترییسه مجلس مطرح شده است. دهقانی گفت که «اگر قرار باشد باب تغییر قانون اساسی را بگشاییم، جا دارد، راجع به بقا یا انحلال مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بررسی صورت گیرد.»
2) غرویان: احمدینژاد آخرین رییس جمهوری با شیوه کنونی است
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=275093
سایت خبری عصر ایران نوشت: محسن غرویان از روحانیان شناخته شده حوزه علمیه قم معتقد است که گزینش رییس جمهوری از سوی هیتهای منتخب مردم یا حتا حذف مقام ریاست جمهوری از قانون اساسی و بازگشت نخستوزیر به ساختار قدرت در ایران، لطمهای به جمهوریت جمهوری اسلامی نخواهد زد.
غرویان پیشبینی میکند که محمود احمدینژاد آخرین رییس جمهوری است که مردم مستقیمن او را برگزیدهاند و از سال 1392 به بعد، شکل نظام سیاسی ایران تغییر خواهد کرد.
جام جم
1) آغاز طرح سرشماری با شرکت رهبر معظم انقلاب
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100857603424
همزمان با اولین روز از آغاز طرح سرشماری عمومی نفوس و مسکن، حضرت آیتاله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح دیروز (دوشنبه) در این طرح ملی شرکت کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی، با توصیه به آحاد مردم برای همکاری با ماموران آمار در طرح سرشماری عمومی نفوس و مسکن تاکید کردند: سرشماری یک ضرورت برای کشور و برنامهریزی صحیح بهمنظور بهرهمندی از آیندهای منطقی، معقول و مطلوب است.
2) نشست سران سه قوه
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100857603085
جلسه سران سه قوه ظهر دیروز به میزبانی آیتاله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه برگزار شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، رییس جمهوری، رییس قوه قضاییه و رییس مجلس شورای اسلامی در این جلسه که 3 ساعت طول کشید، مسایل و موضوعات کشوری، نحوه تعامل و ارتقای سطح مناسبات سه قوه به منظور حل و فصل مسایل و مشکلات و نیز موضوعات بینالمللی و تحولات اخیر منطقهای را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
همشهری
1) تونس اسلام را برگزید
http://www.hamshahrionline.ir/news-149368.aspx
درحالیکه مشارکت وسیع مردم تونس در نخستین انتخابات آزاد در کشورشان باعث تعویق اعلام نتایج شد، شمارش اولیه آرا از پیروزی گسترده اسلامگرایان با اختلاف زیاد در این انتخابات خبر میدهد.
2) آخرین وضعیت پرونده فساد مالی بزرگ؛ متهم اصلی لب به سخن گشود
http://www.hamshahrionline.ir/news-149378.aspx
سخنگوی دستگاه قضا درباره آخرین وضعیت پرونده فساد مالی اخیر از جرایمی نظیر پولشویی، فرار مالیاتی و جعل اسناد توسط متهمان پرونده خبر داد و گفت: «تا کنون در رابطه با این پرونده 31 نفر بازداشت شدهاند.»
رسالت
1) ارسال دومین محموله کمکهای ایران برای زلزله زدگان ترکیه
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=80584
دومین محموله کمکهای بشردوستانه جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران برای زلزله زدگان ترکیه شامل 500 دستگاه چادر امدادی 1500 تخته پتو 1000 تخته موکت و 1000 چراغ والور دیروز – دوشنبه – به این کشور ارسال شد.
2) صالحی: ایران آماده گفتوگو با اروپا است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=80551
وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرد ایران آماده گفتوگو با اروپا است. به گزارش واحد مرکزی خبر علیاکبر صالحی در پیامی به همایش ملی «روابط ایران و اتحادیه اروپایی؛ ضمن اعلام این مطلب تصریح کرد: «خواستار رفع موانع موجود و روابط بهتر با اتحادیه اروپایی هستیم.»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای خارجی و به گفته یکی از مقامهای شورای دولت انتقالی لیبی، جسد معمر قذافی روز سهشنبه، 25 اکتبر، در محلی نامعلوم در بیابان دفن شده است.
بنابر همین گزارش، به همراه معمر قذافی، اجساد پسرش، معتصم، و یکی از مشاورانش نیز امروز در گورهایی بینشان دفن شدند.
معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی، پنجشنبه گذشته در زادگاهش سرت کشته شد و جسدش تا روز دوشنبه، در سردخانهای در مِصراته در معرض دید عموم قرار داشت.
همزمان برخی رسانهها از وقوع انفجار در یک منبع سوخت در شهر سرت زادگاه قذافی با به جا ماندن بیش از 100 کشته خبر دادهاند.
لازم به اشاره است روز گذشته، سیفالاسلام فرزند قذافی در یک پیام صوتی تاکید کرد «هنوز زنده است و به مقاومت علیه انقلابیون میپردازد.»
پیام صوتی سیفالاسلام را تلویزیون الرای در سوریه شب گذشته پخش کرده است.
بیشتر بخوانید:
«درخواست رسیدگی به اعدام طرفداران قذافی»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
گفتیم که آقای خامنهای با قدرت کلام و نفوذ دوستاناش توانست از مخمصه کرخه کور بگریزد و در توجیه غیبت بیهنگاماش از جبهه خود را به عنوان سربازی پیامرسان و حامل هشدار تنزل دهد، اما مشکل بنیصدر همچنان برای حزب جمهوری باقی مانده بود و یکی از اعضای فعال آن آقای خامنهای بود، که در جلسه استیضاح بنیصدر نهایت همت خود را معطوف به عزل او کرد، سخنرانی پرشوری که در جمع دوستان ایراد شد و به کمک هاشمی رفسنجانی به اتمام رسید. در این سخنرانی آقای خامنهای از نقاط ضعف بنیصدر نهایت استفاده را برد و تمامی آن را نکته به نکته برشمرد تا سندی برای عدم صداقت خود در آینده به جای بگذارد.
هدف این نوشته مشکلات بنیصدر نیست بلکه نقد هشدارهایی است که از سوی رهبر آینده داده شد و به عنوان ایراداتی عیان بیان گردید، او در انتهای سخنرانیاش جملاتی را ادا کرد که گویا برای اکنون و خود او و رییس جمهوری محبوباش گفته شده است، او گفت: «واقعن اگر کسی با این همه اظهارات و این همه دلایل و شهادتها قانع نشده باشد که این آقا کفایت سیاسی و صلاحیت سیاسی و اخلاقی و غیره برای احراز ریاست جمهوری ندارد، باید گفت که مثلن او در مجلس نبوده و مطالب را گوش نکرده است. والا کسی این حرفها را گوش کرده باشد و دانسته باشد و در عین حال به این تشخیص نرسد، برای من قابل قبول نیست.»
به قسمتهایی از این سخنرانی توجه کنید: «اگر آقای بنیصدر در مجلس حضور ندارد، هستند آقایانی که همان ادعاهای بیدلیل و تهمتهای ناروایی را که بیش از یک سال است آقای بنیصدر با استفاده از همه وسایل ارتباط جمعی و بسیاری شیوههای تبلیغاتی کوشیده تا بر ذهن مردم تحمیل کند و بارها در سخنرانی و مصاحبه و مطالب گفته و نوشته و کوشیده تا به خورد ذهن بسیاری از بی خبران دهد…آقای بنیصدر در پاسخ به اقدام امام در برکناری وی، اعلامیهای داد که با این که سرشار از کذب و قلب حقیقت بود و در آن مردم را تحریک بر مقاومت در برابر دولت و شورش و بر هم زدن نظم عمومی کرده بود… برادران مخالف با اشاره به حضور مردم در خیابانها و تشویق آقای رجایی که از آنان به نام حزباله نام میبرد، این کار را خلاف مصلحت و روشی غیرمنطقی دانسته اظهار داشتهاند که با تهییج مردم هیچ مسئلهای حل نمیشود. این برادران گویا فراموش کردهاند که مردم را آقای رجایی به خیابانها نکشانید، این حضور کوبنده و قاطع مردم فقط و فقط هنر شور و انگیزه ایمانی خود آنان و صدای رسا و همیشه نافذ امام امت بود و همیشه چنین بوده است در گذشته هم هیچ عامل دیگری نمیتوانست مردم را به حضور در صحنه وادار کند…من نیز به عنوان یکی از همین مردم به آنها از همین تریبون توصیه میکنم که حضور خود را حفظ کنند و صحنه را برای دشمن خالی نکنند… رییس جمهوری صلاحیت و کفایت خود را باید در احترام به نهادهای قانونی ثابت کند، چرا که مشروعیت او مبتنی بر حرمت قانون اساسی است که آن نهادها بخشی از تحقق خارجی آن را تشکیل میدهند. آقای بنیصدر بارها به نهادهای قانونی بیحرمتی روا داشته و به این طریق پایه مشروعیت خود را سست کرده است. نمونه، امضا نکردن لوایح مصوب مجلس، اهانت به شورای نگهبان و شورای عالی قضایی، متهم کردن مجلس شورای اسلامی، اهانت دایمی و مستمر به کابینه و شخص رییس دولت… آقای بنیصدر در مقابله با کسانی که وی آنها را دشمن خود فرض میکرد از هیچ اقدامی ابا نکرد و حتا از اینکه رویههای تخریبیاش اساس جمهوری اسلامی و استقلال کشور را خدشهدار کند پروایی نورزید…در انقلاب ما و نیز در جمهوری ما … ویژگی بارز و چشمگیری که میتوانست آنرا از همه تجربههای مشابه ممتاز کند حقیقتگرایی به جای سیاستگرایی بود. … آقای بنیصدر در مقام ریاست جمهوری این روش را نقض کرد و سیاستبازی را جانشین حقیقتگرایی کرد. نمونه این رفتار را در ایشان میتوان به وضوح و تکرار دید. از آن جمله است عملکرد در زمینه مسایل مورد علاقه مردم. مثلن پیش از ریاست جمهوری در یک حمله تبلیغاتی وعده داد که بهره بانکی را حذف خواهد کرد، بعد از ریاستجمهوری خود و دستیارش در ریاست کل بانک مرکزی حذف بهره بانکی را که از سوی آیتاله منتظری مطرح شده بود عملی غیرممکن و منتهی به یک فاجعه اقتصادی نامید…کمترین حد کفایت سیاسی آن است که محدوده مشاوران نزدیک و همکاران و یاران رییس جمهوری از عناصر بدسابقه و بدنام و لااقل مشکوک و مورد سوظن پاک باشد. اینجا من درباره اطرافیان آقای بنیصدر لازم ندانستم شرح و توضیح زیادی بدهم، زیرا درباره آقای تقوی همین روزها مسایلی در روزنامهها افشا شده بود. درباره آقای فضلینژاد و بعضی آقایان دیگر که آن اسناد را از وزارتخانه بردهاند مسایل دیگری وجود داشت که من دیدم اینها را آقایان میدانند و لزومی ندارد که وقت را بگیرم… روز قبل از آن «آغاز جنگ» آقای بنیصدر در یک سخنرانی با مشتعل کردن آتش اختلافات داخلی و با طرح مسایلی که در فارغترین اوقات نیز از یک فرد مسوول ناروا و غیر مقبول است، منشا یک سلسله خصومتهای داخلی میان مردم و پیدایش جو اختلاف و کدورت شد. آیا بنیصدر در آن هنگام از حدوث قریبالوقوع جنگ مطلع بود یا خیر؟ به هر تقدیر یکی از دو شق است، بیهوشی یا بیتقوایی. یعنی به هر حال بیکفایتی بر آن منطبق است… قاعدتن او چنان کسی است که مناقشات و درگیریهای سیاسی برای او بر هر چیزی مقدم است، حتا در حال جنگ… آقای بنیصدر حتا برای حفظ قدرت مطلقه از تاویل و تفسیر نادرست قانون اساسی نیز دریغ نکرد… خصلتهای شخص ایشان نیز هر کدام در سلب صلاحیتهای لازم برای یک رییس جمهوری دولت اسلامی دارای نقش است. غرور وی که خود را اندیشه بزرگ قرن و کتاب خود را بزرگترین اثر تاریخ اسلام میشناسد… سعی میکند خود را در چشم عناصر نظامی فرشته نجات معرفی کند…مقام پرستی او که اطرافیان متملق و چاپلوس را در دایره نزدیک به او نفوذ میدهد…»
آقای خامنهای یکی از کسانی بود که زمینه عزل رییس جمهوری وقت را سبب شد و پس از مدت کوتاهی به این منسب تکیه زد و کمترین نشانه قداست در رفتار و سخنان این شخص مشهود نبود. آقای خامنهای در زمان ریاست جمهوریاش نیز قدیس نبود و بهتر است در توضیح رفتارش بگوییم او مردی سیاسی بود که جامه روحانیتاش هیچگاه موجب نشد، جاذبه خدایی بودناش بر سیاستورزیاش سایه بیندازد.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای حقوق بشری، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر، پس از سپری کردن نزدیک به 90 روز حبس انفرادی به سلولهای جمعی بند 209 زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این زندانی سیاسی که همچنان در دوران بازجویی به سر میبرد، به تازگی از سلول انفرادی به سلولهای چند نفره انتقال یافته است.
کوهیار گودرزی که در تاریخ 9 مردادماه از سوی نیروهای امنیتی در منزل یکی از دوستانش بازداشت شده بود، طی سه ماه گذشته از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانوادهاش محروم بوده است.
این در حالی است که مادر وی، پروین مخترع، نیز یک روز پس از دستگیری آقای گودرزی بازداشت و به زندان عمومی کرمان انتقال یافت. وی نیز پس از گذشت سه ماه همچنان در شرایط بلاتکلفی در زندان به سر میبرد و با وجود گذشت یک ماه از زمان برگزاری دادگاهش، قاضی پرونده تاکنون از تصمیمگیری در خصوص شرایط وی خوددداری کرده است.
اتهام او «مصاحبه با رسانههای بیگانه و توهین به مقام رهبری و شهدا» عنوان شده است.
لازم به اشاره است کوهیار گودرزی پیش از این نیز در آذرماه 88 در حالی که قصد شرکت در مراسم آیتاله منتظری را داشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و از سوی دادگاه به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شد. وی در آذرماه سال 89 با سپری کردن دوران حکم خود در زندانهای اوین و رجاییشهر از زندان آزاد شد.
بیشتر بخوانید:
«هیچ اطلاعی از وضعیت کوهیار گودرزی ندارم»
«محاکمه مادر کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر