-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ فروردین ۱۲, جمعه

Latest News from Kaleme for 04/01/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خانواده و فرزندان مرحوم آیت الله طالقانی در پیامی خطاب به خاندان موسوی درگذشت پدر بزرگوارشان را تسلیت و با بازماندگان آن مرحوم اظهار همدردی کردند.

به گزارش جرس، متن کامل پیام تسلیت خانواده و فرزندان آیت الله طالقانی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
انا ﷲ و انا الیه راجعون

حضور محترم برادر ارجمند جناب آقای مهندی میرحسین موسوی و خانواده محترم
سلام علیکم بما صبرتم

خبر درگذشت پدر گرامی تان موجب تاسف و تاثر گردید. ضمن تسلیت به شما و دیگر بازماندگان آن مرحوم از خداوند متعال آرامش ابدی ایشان را آرزومندیم. «حاج میراسماعیل موسوی» پدری مهربان و بردبار بود و شرافت و فرهیختگی فرزندان آن بزرگوار ماحصل سالها زحمت و تلاش این پدر رنجدیده بود.

دوشادوش دیگر فرزندان ایران زمین ما را نیز در غم از دست دادن این عزیز شریک بدانید. از خداوند سبحان، صبر و بردباری را برای خانواده آن مرحوم خواستاریم.

خانواده آیت الله طالقانی


 


آیت‌الله دستغیب به میرحسین موسوی: جنابعالی در حصر غیر‌شرعی و غیر‌قانونی بلکه غیر انسانی، اما در واقع و حقیقت آزادید و در قلب باصفای مردم جا دارید. هیأت حاکمه به حصر پایان دهند و بدانند که هیچ مجتهد عادلی این حصر را امضا نمی‌کند.


 


تشییع مرحوم میر اسماعیل موسوی و فیلمبرداری ماموران امنیتی


 


آیت الله هاشمی رفسنجانی با صدور پیامی، درگذشت حاج میر اسماعیل موسوی را به خاندان موسوی و فرزندان آن مرحوم به ویژه مهندس میرحسین موسوی تسلیت گفت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن کامل پیام تسلیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدین شرح است:

انا لله و انا الیه راجعون

خاندان محترم موسوی

خبر درگذشت شادروان حاج سید میر اسماعیل موسوی موجب تاسف و تالم خاطر گردید .

مصیبت وارده را بر شما خاندان معزز و به خصوص فرزندان خدوم و برومندشان به ویژه مهندس میر حسین موسوی تسلیت می گویم .

خاندانی که خدمات شایسته ای به اسلام و انقلاب و میهن اسلامی مان کردند و افتخار تقدیم چندین شهید در راه اسلام ، انقلاب و میهن را در کارنامه خود دارند .

از درگاه احدیت برای آن مرحوم مغفور رحمت واسعه و برای بستگان صبر و اجر مسالت می کنم .

اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
یازدهم فروردین ۱۳۹۰


 


جوانان احزاب اصلاح طلب در بیانیه شماره سه خود بار دیگر به ادامه زندان خانگی رهبران جنبش سبز موسوی و کروبی به همراه همسرانشان اعتراض کردند و با تاکید بر اینکه “ما با امید و تکیه بر آگاهی به سوی رهایی گام برمی داریم” از همه مردم ایران خواستند که در کنار هم به شیوه های اعتراضات مدنی نسبت به ظلم ها و استبداد جاری بیندیشند.

به گزارش کلمه، در این بیانیه که به مناسبت سالروز ۱۲ فروردین و روز جمهوری اسلامی صادر شده، با یادآوری اینکه در رفتار حاکمیت اکنون نه نشانی از جمهوری وجود دارد و نه نشانی از اخلاق و معنویت اسلام، همچنین تصریح شده است: سیر مبارزه تاریخی مردم ایران بار دیگر در دوم خرداد ۷۶ به شکل اصلاحات خود را نمایان کرد و پس از ۲۲ خرداد ۸۸ در قالب جنبش سبز پرده از چهره استبداد دینی پوشیده در جامه جمهوری درید.

به نام خداوندی که انسان را مزین به حق انتخاب، اشرف مخلوقات قرار داد

یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر الیل و النهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال

۳۲ سال از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ می گذرد، از روز جمهوری اسلامی ایران، روزی که مردم ایران به پای صندوق های رای آمدند تا اعلام کنند که نظام سیاسی حاکم را خودشان باید برگزینند، تا اعلام کنند که اگر پدرانشان شکلی از حاکمیت را برگزیده بودند آنان می توانند به اختیار خود حکومتی دیگر داشته باشند، تا اعلام کنند که همه خواسته ها و اندیشه ها بدون سانسور و استصواب می توانند مطرح شوند و در همه پرسی به تایید مردم برسند. در آنروز مردم جمهوری اسلامی را برگزیدند چرا که در آن آزادی ، استقلال و جمهوری را جستجو می کردند، چرا که در آن آرمان شهدا و زندانیان سیاسیشان، کرامت و اعتبار انسان، رفاه و برابری را می دیدند.

استبداد همواره در اشکال مختلف، زندگی آرام و بی دغدغه و همراه باعزت نفس را از مردم ایران دریغ کرده است، اما درعین حال ایرانیان همواره برای رهایی ازظلم واستبداد از همه توش و توان مادی ومعنوی خود بهره جسته اند. تاریخ، فرهنگ و دین ازجمله داشته های مردم بوده است که بر آن تکیه کرده اند تا غول ماندگار استبداد را درهم بشکنند و از آن رهایی یابند. درتاریخشان آرش، بابک خرمدین، وکاوه آهنگر را یافته اند، درفرهنگشان پاکی سیاوش را جسته اند و در دینشان علی را که اسطوره عدالت است و حسین را که مظهر آزادی وآزادگی است و ابوذر وحر را. در این فرایند مبارزه آنگاه که ظلم تحمل ناپذیرشده است به روحانیت راستین پناه برده اند، که درنهضت های اجتماعی همراه وهمپای مردم بوده و نمود آن را در نهضت هایی نظیر نهضت سربداران، نهضت تنباکو و نهضت مشروطه می توان دید. گر چه استبداد نیزهمواره از فرهنگ ودین مردم ابزاری جهت سرکوب و توجیه استمرار ظلم بهره جسته اما راستی و پاکی وسیال بودن این مفاهیم درمسیر تاریخ آنان را از آلودگی دستان استبداد حفظ کرده و زلالی وگوارایی آنان کام تشنگان آزادی را شیرین کرده ومامنی برای آزادیخواهان وعدالت جویان ساخته است. این فرایند تاریخی در۲۲ بهمن به بار نشست و مردم خواسته های به حق تاریخی خود را در دینی جستجو کردند که با تاریخ و فرهنگشان عجین شده بود و به امید دستیابی به آن مفاهیم در۱۲ فروردین به جمهوری اسلامی آری گفتند. اما افسوس که باغبانان باغ آزادی وعدالت، یعنی ما مردم ایران، در مراقبت از کاشته های خود کوتاهی کردیم، و دست خزان به تطاول آن پرداخت و قدرت طلبان زرپرست با ابزار فریب و ریا پای به میدان گذاشتند. اولین اقدامی که مستبدین به آن دست می زنند تهی کردن محتوای یک اندیشه از مفاهیم متعالی و یا قلب آن مفاهیم است. همان گونه که در این سال ها تفسیری که از جمهوری اسلامی می شود چیزی نیست جز استبدادی سیاه که درطول تاریخ کم نظیر بوده است.

آری اگر مردم در بهار ۵۸ می دانستند که ۳۰ سال پس از رای به جمهوری اسلامی در بهار ۸۸ به این نام حق رای آنان بازیچه دست کودتاگران و دیکتاتورهایی می شود که این بار جامه جمهوری بر تن کرده اند ، اگر می دانستند که رایشان و به واقع جمهوریشان به دست شورای نگهبانی که می بایست امین و امانتدار و نگهدار رای مردم باشد در تقلب و تخلفی سازمان یافته باطل و پنهان و دیگرگون می شود، اگر می دانستند که دبیر شوارای نگهبان با صراحت و بی باک، از عدم علاقه اش به حضور بخش بزرگی از جامعه در انتخابات سخن می گوید، اگر می دانستند که از تریبون نماز جمعه حکم حصرخانگی و زندان بی محاکمه را صادر می کنند، اگر می دانستند که اوین برای زندانیان اندیشه و بیان جا کم می آورد، اگر می دانستند که زندانیان سیاسی در شرایط غیر انسانی و غیراخلاقی نگه داری خواهند شد، اگر می دانستند که نظامیان اقتصاد و سیاست را در قبضه خویش در می آورند و بجای آنکه حامی جان و مال مردم باشند حافظ مطامع و هوس های گروهی خاص می شوند و بسیاری اگرهای دیگر، آیا به جمهوری اسلامی رای مثبت می دادند؟ اکنون که نه نشانی از جمهوری در آن وجود دارد و نه نشانی از اخلاق و معنویت اسلام.

سیر مبارزه تاریخی مردم ایران بار دیگر در دوم خرداد ۷۶ به شکل اصلاحات خود را نمایان کرد و پس از ۲۲ خرداد ۸۸ در قالب جنبش سبز پرده از چهره استبداد دینی پوشیده در جامه جمهوری درید، در این قریب دوسال بعد از انتخابات مردم با هوشیاری و ابتکاری جدید وارد صحنه شدند، حضوری که ارزشی بسیار بیشتر از انتخاب یک فرد در انتخابات داشت و “ما با پوست و خون خود عظمت آنچه در این ایام کوتاه حاصل شده است را درک می کنیم” و هر روز با امیدی بیشتر و ایمانی راسختر به راهمان می اندیشیم.

ما جوانان احزاب اصلاح طلب ضمن یادآوری این جمله میرحسین موسوی که “ما برای اشاره به جنبشی که آغاز کرده ایم از عنوان “راه” استفاده می کنیم تا توفیق هایی که در هر مرحله بدست می آوریم پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم.” بزرگی و استواری رهبران عزیز جنبش سبزمان در اندیشه و عمل را ستایش می کنیم. ما بار دیگر اعتراض شدید خود به ادامه زندان خانگی رهبران جنبش سبز موسوی و کروبی به همراه همسرانشان اعلام می داریم و از همه مردم ایران می خواهیم که در کنار هم به شیوه های اعتراضات مدنی نسبت به این وضعیت و ظلم ها و استبداد جاری بیندیشند تا به زودی با طرحی هماهنگ این اعتراضات را عملی کرده و لرزه بر اندام فرسوده استبداد در ایران بیندازیم. ما با امید و تکیه بر آگاهی به سوی رهایی گام برمی داریم.

جوانان احزاب اصلاح طلب
۱۲/۱/۸۹


 


آیت‌الله‌العظمی یوسف صانعی در مرداد‌ماه ۸۸ در سخنرانی مهمی در گرگان، به انتقاد از وضعیت حاکم بر کشور پرداخت. امروز که باز هم ترس حاکمیت از مراسم تشییع پدر مهندس موسوی در رفتار سرکوب‌گرانه با مردم و جنازه‌دزدی هویدا شد، مناسب است که به بازخوانی جملاتی از آن سخنرانی شجاعانه بپردازیم:

… گرفتار و اسیر فکری نشوید. امروز تمام تلاش جنایتکاران برای این است که مردم را ناآگاه نگه دارند، فلذا از کوچکترین آگاهی می‌ترسند. از اینکه یک نفر با یک نفر تماس بگیرد، می‌ترسند. از گورستان می‌ترسند. مگر گورستان هم ترس دارد؟ البته شب‌ها آدم می‌ترسد از گورستان، ولی روز که نباید ترسید! گورستان بانک هست آتش بزنند؟ مغازه‌های مردم است آتش بزنند؟ با ترس که قضیه حل نمی‌شود. خوب آمده سر قبر مرده‌اش، حالا شهیدش کردید، خوب دستتان درد نکند! اقلاً بذارید برایش فاتحه بخوانیم.

در سابق، از مرده‌ها به نفع کثرت خودشان استفاده می‌کردند. می‌خواستند بگویند کثرت ما زیاد است، طایفه‌ی ما زیاد است: الهیکم التکاثر، حتی زرتم المقابر. من یادم است سال ۱۳۲۴ کوپن که می‌دادند، شناسنامه‌ی مرده‌هایشان را می‌آوردند، کوپن می‌گرفتند. در رژیم سابق از مرده‌ها هم به نفع خودشان استفاده می‌کردند، شناسنامه‌ی مرده‌ها را می‌گرفتند که رای بدهند، اما این را دیگر ندیده بودیم که از مرده و قبرستان هم بترسند. چه ترسی دارد؟ بله، شب آدم از مرده می‌ترسد که این هم وهم است. روزش نمی‌ترسم، ولی شبش می‌ترسم… آگاهی بدهید، حقوق مردم را تذکر بدهید و بدانید کمتر جریانی مثل جریان امروز باعث تنفر مردم از برخی از مسئولین شده است. اما این آقایان می‌گویند: نه؛ بنده می‌گویم: بله!


 


دختران میرحسین موسوی در گفت و گویی با خبرنگار کلمه، به شرح جزئیاتی از اتفاق‌های دیشب و امروز در شب وداع با پدربزرگشان و نیز آیین خاکسپاری او پرداخته‌اند. آنها در این مصاحبه، چگونگی حضور پدر و مادرشان در منزل پدربزرگ مرحوم و روحیه و سخنان کوتاه آنها را روایت کرده‌اند و همچنین به شرح ماجرای تشییع و تدفین مظلومانه‌ی مرحوم میر اسماعیل موسوی  بدون حضور فرزند ارشدش میرحسین پرداخته‌اند.

سه دختر رهنورد و موسوی که در دو سال اخیر، قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری، از حضور رسانه‌ای ابا داشتند، پس از بازداشت خانگی آنها ناگزیر شدند به رسالت زینبی خود عمل کنند و بار اطلاع‌رسانی درباره‌ی وضعیت پدر و مادرشان را به دوش بکشند. آنها اکنون در مصاحبه‌ای مشترک با کلمه که در تنظیم آن از گفته‌های هرسه‌ی ایشان استفاده شده، ابعاد جدیدی از حضور کوتاه پدر و مادرشان در منزل مرحوم میر اسماعیل و گفته‌هایشان در همین حضور کوتاه را بازگو کرده‌اند.

آنها در این گفت‌وگو همچنین شرح داده‌اند که مراسم تشییع و تدفین پدربزرگشان چگونه به نمایشی دوباره از مظلومیت میرحسین و خانواده موسوی تبدیل شد و چگونه ماموران در خانه، خیابان و بهشت زهرا به آزار این خانواده و مردم همراه با ایشان پرداختند.

در این مصاحبه  گفته شده که موسوی و رهنورد تنها چند روز است که به تلویزیون ایران دسترسی دارند. همچنین دختران موسوی از آرامشی گفته‌اند که در چهره و کلام این میر محصور جنبش سبز دیده‌اند. و نیز از پیام  او  یعنی صبر و  استواری و محکمی.  آنها همچنین از شجاعت شکوری راد در مقابله با ماموران امنیتی سخن به میان آورده‌اند و نیز به ترس مامورانی اشاره کرده‌اند که در حال فیلم گرفتن از حاضران در خانه پدربزرگ مرحومشان نیز، از روی ترس و برای شناخته نشدن، صورت خود را پوشانده بودند.

روایت خواندنی دختران موسوی و رهنورد از شب وداع با مرحوم میر اسماعیل موسوی و نیز اتفاقات پیش آمده در آیین تشییع و تدفین او را بخوانید:

مصیبت وارده را تسلیت می گوییم. از دیروز که حاج آقا مرحوم شدند بگویید.

بعد از رسیدن خبر فوت پدربزرگ به منزلشان رفتیم دیشب پیش از اینکه پدرم را بیاورند عده ای از طرف ارگانهای امنیتی برای مذاکره آمدند. نکات متعددی مد نظرشان بود و تمایل داشتند که برنامه به صورت آرام و بدون حاشیه باشد البته طبیعی است یک خانواده داغدار نیز به دنبال هیاهو نیستند. اما مساله در این بود که به نظر می رسید حتی تجمع خانواده عزادار برای انجام مراسم هم از نظر آنها هیاهو و سیاسی! بود. پیشنهادشان این بود که مراسم ختم را در مسجد ارگ برگزار کنید، مسجد خانه خداست اما همانطور که می دانید فعلا لباس شخصی ها در آن محل حضور پررنگ تری دارند. اما خانواده گفتند یا مراسم نمی گیریم یا اینکه همان طور که در شان پدر هست و در جایی که مورد نظر خود ماست برایش مراسم می گیریم. به میر محمود عموی ما گفتند که فردای روز تشییع، یعنی جمعه مراسم ختم( سوم و هفت) برگزار شود. آنها می خواستند همه مراسم ها در تعطیلات برگزار شود تا مراسم در شرایط خلوت پیش از سیزده تهران برگزار شود و جمعیتی گرد نیاید. که مورد قبول نبود و بنابر رسم و سنت ایرانیان سوم سه روز پس از دفن برگذار می شود و نه فردای دفن . خانواده همه چیز را به آمدن پدر ما موکول کردند و بر آمدن و وداع او با پدربزرگ مصر بودند هم چنین خواستار آزادی اقای شریف زادگان نیز بودند که مدت طولانی بلاتکلیف مانده بودند.

چه شد که آقای مهندس را آورند؟

به نظر می رسید که پس از این جلسه ماموران از راضی کردن خانواده ناکام شدند و سرانجام شروط خانواده را پذیرفتند. در همین اثنا چندین مامور دیگر نزدیک خانه دیده شدند. پس از آن، پدر و مادرمان در حلقه ماموران و نیروهای امنیتی وارد خانه شدند. خانه ای کوچک مملو شد از نیروهای امنیتی و دوربین هایی که از صورت تک تک میهمانان فیلم می گرفت. درست همان اتاقی که پدر میرحسین در آن بستری بود و فوت کرده بود. حتی پارچه سفید روی جنازه میر اسماعیل موسوی را کنار زدند و دوربین های فیلمبرداری و عکاسی شان از آن هم تصویر گرفتند.

خواهران با دیدن برادرشان و مادرمان به سمت آنها شتافتند، پدرمان آنها را به صبر دعوت کرد و تنها کلامی که به زبان آورد، این بود: صبر، صبر، صبر. ما باید صبر کنیم و مقاوم باشیم. خدا هست… ما ابراز دلنگرانی می کردیم و جواب صبر کردن می شنیدیم و توصیه به اینکه برایشان دعا کنیم. اینکه هیچ سختی باقی نمی ماند و…

پدرمان آمد، کنار پیکر بی جان پدرش نشست. سر پدر را برای آخرین بار در آغوش کشید و او را نوازش کرد، بوسید و فاتحه ای قرائت کرد. اصلا گریه نکرد. مانند کوهی مقاوم به اطرافیان درس استقامت داد. مدت کوتاهی در اتاق بود و و با خانواده گفت و گو داشت، سپس مادرمان با سه مامور مرد و یک مامور زن پایین ماند که در حلقه ما و سایر خانمهای فامیل به شرح وضعیت و دیدار و گفتگوی خانوادگی پرداخت. سپس پدر در میان جمع مردان و بقیه نیروهای امنیتی به طبقه بالا رفت و خاطراتی را از صبر و مقاومت و ایمان پدر بازگو کرد. اما هنوز هم مانور های فیلمبرداری وجود داشت. چندین مرحله از صورت بی جان پیرمرد فیلم و عکس گرفتند. آن هم کسانی که نقاب داشتند و عینک دودی زده بودند و دهانشان را بسته بودند.

رفتار این افراد با خانواده چگونه بود؟

اول که به درون خانه آمدند، رفتارشان بسیار تند خشن و زننده بود. حتی با رفتار تندی موبایل یکی از ما خواهران را با خشونت کشیدند و تا آخر جلسه هم آن را پس ندادند و مدام می گفتند این خانم در حال عکس گرفتن از ما بوده است!!! اما پس از مدتی وقتی با رفتار بزرگورارانه خانواده مواجه شدند، به جز فیلمبرداری آزار دهنده ای که داشتند، رفتارشان کمی محترمانه تر شد.

وضعیت روحی و جسمی مهندس چگونه بود؟

روحیه ایشان بسیار قوی بود، سلامت هم بودند و حالشان خوب به نظر می رسید. البته ماموران امنیتی زیادی در کنار ایشان بودند، که اجازه نزدیک شدن ما به آنها را نمی دادند.

از وضعیت خانم رهنورد بگویید، ایشان چگونه بودند؟

به همراه ایشان هم چندین مامور بود. یک خانم تمام مدت به ایشان چسبیده بود. البته افراد زیادی هم در داخل اتاق بودند که ما نمی شناختیم. ایشان هم مثل همیشه بودند. اصلا این طوری نبود که کنترل خودشان را از دست بدهند. مادرم کلا در شرایط بحرانی همیشه توانایی اداره امور و عواطف خود را شدیدا دارد و این دفعه هم همینطور بود. خیلی مقاوم بودند. آرام و قوی.

از وضعیت خودشان چیزی نگفتند؟

گفتند که ده روزی هست که وضعیتشان کمی بهتر شده و دسترسی به کتاب و لوازم نقاشی را دارند. دو سه روزی هم هست که تلویزیون ایران را در اختیارشان گذاشته اند. اصلا ناراحتی و ضعف در آنها دیده نشد. نکته مهم اینکه خیلی مقاوم تر از قبل به نظر می رسیدند و از لحاظ جسمی هم خوب بودند.

چند ساعت حضور داشتند؟

به ما گفتند یک ساعت حضور خواهند داشت، اما نیم ساعت هم نشد که آنها را با خودشان بردند. پدرمان بارها و بارها تکرار کردند که دختران من باید قوی و مستحکم باشند و ضعفی از خود نشان ندهند.

فضای تشییع جنازه به چه صورت بود؟ از امروز بگویید؟

امروز از مرکز شهر به بازار گارد پوش بود. افرادی که اسلحه حمل می کردند. خیابان محل مانور لاک پشت پوشان (کسانی که لباس به مانند لاک پشت نینجا می پوشند!) شده بود. نیروهای امنیتی به شدت حضور داشتند.

در ابتدا در همان اتاقی که “آقا بابا” فوت کرده بود آقایان فاتحه خواندند. نوبت به خانم ها که رسید، خوب ابراز احساسات بیشتر بود. قول داده بودند که برای مراسم پدر و مادر را بیاورند، اما خبری از آنها نشد. ما مراسم خودمان را داشتیم و عزاداری می کردیم که موقع حمل جنازه رسید. یک دفعه فردی درشت اندام از نیروهای امنیتی پرید و زیر جسد را گرفت و آشنایان و اعضای خانواده به سرعت از خارج شدن جسد از خانه توسط این فرد و دوستانش جلوگیری کردند و خودشان پدربزرگ را بر دوش گرفتند و با ذکر “لا اله الا الله” به مشایعت و مراسم آن پرداختند، تا اینکه جنازه به سر خیابان درخونگاه رسید. آنجا آمبولانس را آورده بودند و جمعیت خیلی زیادی منتظر بودند. همه “الله اکبر” می گفتند و شعار دیگری نمی دادند. اما ناگهان با بی حرمتی به جنازه، خشونت و ضرب و شتم افراد حاضر به خصوص خانواده جنازه را از دست آشنایان بیرون کشیدند. این در حالی است که پیشتر قول داده بودند اصلا هیچ گرفتاری، نه برای مردم دوستان و عزاداران، پیش نیاید. سپس جنازه را با امبولانس به بهشت زهرا انتقال دادند.

حضور مردم در مراسم چگونه بود؟

علی رغم جو امنیتی و نظامی شدید، به نظر ما که خیلی مردم زیاد آمده بودند. اینها فکر می کردند به دلیل تعطیلات نوروزی مردم اطلاعاتی ندارند و زیاد مراسم شلوغ نمی شود.

کسی را هم بازداشت کردند؟

در ابتدای درگیری چندین مامور مرد، دختری را کشان کشان می بردند و وقتی خانواده دخالت کردند، تعدادی از آنها هم بازداشت شدند. جواد سلیمی، داماد مهندس را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و بازداشت کردند. پدر شهید علی موسوی و محسن موسوی و برادرش سید اسماعیل موسوی و نیز پسر محسن یعنی وحید موسوی را هم مضروب کردند و سپس بازداشت کردند. از این میان همه اعضای خانواده جز محسن و اسماعیل و سید مهدی پسر عموی پدرم که شدیدا هم مضروبند، آزاد شده اند. البته در بهشت زهرا هم تعداد زیادی را دستگیر کردند، از جمله اقای شکوری راد و دختر آیت الله موسوی اردبیلی.

در بهشت زهرا هم فضا امنیتی بود یا فقط دم در خانه این طور برخورد کردند؟

در بهشت زهرا، پشت در غسالخانه، یک جای کوچکی هست که برای بعضی کسانی که وفات می کنند و مثلا مثل اموات و شهدای خانواده ما از نظر حکومت مشکل امنیتی! دارند، جدا از سایر خانواده های دیگری که برای اموات خود برنامه دارند، نماز میت خوانده می شود. برای شهید سید علی هم ما همانجا نماز خواندیم. اما تعداد بسیار زیادی از نیروی مختلف امنیتی و نظامی، آنجا را میله کشیده بودند و اجازه نماز خواندن خانواده بر روی جنازه پدربزرگمان را نمی دادند. می گفتند تنها میر محمود و میر عبدالله پسران مرحوم می توانند بر روی جسد نماز بگذارند. (پدر ما هم که اصلا اجازه حضور در کل مراسم از ابتدا تا انتها را نداشت.) اما خوشبختانه دو عمویمان تن به سازش ندادند و گفتند یا همه خانواده نماز بر میت می خوانند یا هیچ کس نماز نمی خواند و در این موقع بقیه افراد خانواده هم در پشت میله ها فریاد “الله اکبر” سر دادند، که موجب شد تا به شرط قطع شعارها و سکوت مطلق، اجازه نماز همه خانواده داده شود، و در این زمان بود که چند نفر دیگر از جمله آقای شکوری راد را نیز بازداشت کردند. صحنه عجیبی بود، ایشان فریاد می زد: “لا اله الا الله” و تعداد زیادی ماموران نظامی امنیتی، این مرد بزرگ و دلاور را با خود می بردند. همین طور که با خود می بردند تا ماشین او همچنان با صدای بلند فریاد می زد: “لا اله الا الله” و فریادش قطع نمی شد. این فریاد های لا اله الا الله اقای شکوری راد در تاریخ می ماند. در ذهن ما و همه ناظران هم تا ابد ثبت شد.

یعنی اجازه نماز خواندن مردم و خانواده بر روی میت را به شما نمی دادند؟

نه، در ابتدا میله کشی کرده بودند و اجازه ندادند. اما وقتی مقاومت خانواده را دیدند، با ایجاد یک جو پلیسی امنیتی اجازه دادند که تنها با حضور خانواده بر پیکر میت نماز گذارده شود. به صورت تک تک اعضای خانواده دوربین فیلمبرداری زوم شده بود. تعداد دوربینها اینجا از همه مراحل مراسممان هم بیشتر بود. بعد جسد را برداشتند و خودشان به سمت محل تدفین بردند و اجازه کار دیگری ندادند. آنها مصر بودند که هیچکدام از ما به جسد نزدیک نشویم و همین طور هم فیلمبرداری ها و عکاسی ها بلا انقطاع ادامه داشت. سر مزار هم دو خانم و دو آقای دیگر را گرفتند و بردند. پس از آن یک نوحه کوتاه ترکی و زیارت عاشورا و یک دعای فرج خوانده شد. بعد هم سریع همه را متفرق کردند و اجازه ندادند کسی بماند. پدربزرگمان درست کنار مزار علی به خاک سپرده شد و تنها در فرصت بسیار بسیار کوتاهی که پیش آمد، اعضای خانواده توانستند مزار آن شهید را هم زیارت کنند.

مراسم ترحیم چه زمانی برگزار می شود؟

آنها می خواستند که فردا جمعه مراسم ختم برگزار شود، اما فعلا برادران میرحسین به عنوان بزرگان خانواده تصمیم گرفته اند که طبق آیین و رسم ایرانی، مراسم شب سوم، عصر یکشنبه در مسجد نور برگزار شود. البته ممکن است تغییراتی در انجام مراسم صورت گیرد که به اطلاع عموم می رسد.

نکته ای اگر باقی مانده بفرمایید؟

میر اسماعیل موسوی، مردی صبور و مومن و راضی به رضای خدا بود. در تمام این دو سال، رنج پسر را می دانست و فقط دعا می کرد. هر روز سراغ میرحسین را می گرفت و همه می گفتند او به مسافرت رفته است. با این همه، او به همراه همسرش هر روز برای پسرش دعای توسل می خواند. پیرمرد ۱۰۳ ساله ای که شهره اخلاق بود، از دنیا رفت و آنچه ما از او به یاد داریم، آرامش و امنیت در کنار اوست که حتی آقای خامنه ای هم از آن بی نصیب نبوده است. ایشان به شدت به کسب حلال حساسیت داشت. تقید دینی زیاد ایشان، البته در کنار صبری عجیب و مثال زدنی در شدائد زندگی، سخت کوشی، راستگویی و صلابتشان معروف بود. به مسائل اعضای خانواده حساس بود، اما مهمتر از همه آنها پدر و مادری بودند که خانه ای را ساختند و فرزندانی را پروراندند که در ایمان، ادب، اخلاق درست و پاکدستی نمونه اند.

نکته دیگر اینکه خب ۴۵ روز از دوری ما از پدر و مادر می گذشت. دیدار ما با آنها در حالی که اسیر بودند، در این شرایط کنار جسد نحیف پدربزرگ مظلوم، طبیعتا می بایست تنها فضایی عاطفی می داشت. اما ما خوشحالیم و باز هم خوشحالیم که نه در نگاه و نه در حرف آنها و نه در همه سکنات، بقیه خانواده ذره ای نا امیدی ضعف وجود نداشت. صحنه ای که می شد تبدیل به یک صحنه درام خانوادگی شود، صحنه ای پر از حماسه بود. خدا را شاکریم که اگر محنت و رنجی را مقدر می کند، تعهد و باور و هدفی را هم در دلهای پدر و مادر و خانواده قرار داده است که به امید آن استوار و محکم بایستند، و همچنان که بارها دیشب پدر از ما خواست که محکم و استوار باشیم، خدا ما را هم به پیگیری این منش موفق کند. دیدار ما در کنار پیکر بی جان آقابابا، که ستون معنوی خانواده بود، با همه تلخی و دردی که در آن می توانست باشد، به صحنه ای از تبادل امید و پایداری تبدیل شد و این واقعا لطف خدا و دعا و همراهی مردم است، که همیشه مدیون و سپاسگزار همه محبتهایشان بودیم، هستیم و خواهیم ماند.

در همین زمینه:

گزارش  مشروح کلمه از تشییع جنازه نیمه تمام و تدفین پلیسی پیکر میراسماعیل موسوی

مراسم تشییع جنازه میراسماعیل موسوی نشان از مظلومیت پدر و پسر بود

با دخالت ماموران مراسم تشییع پیکر میراسماعیل موسوی نیمه تمام ماند؛ بازداشت حداقل ۷ نفر

گزارشی از آخرین وداع؛ بوسه بر پیشانی پدر؛ پیام میرحسین: صبر، صبر و باز هم صبر

تدفین پدر میرحسین موسوی در حلقه امنیتی لباس‌شخصی‌ها

با حضور پلیس ضد شورش و لباس‌شخصی‌ها، بهشت زهرا به حال نیمه‌تعطیل درآمد


 


جمعیت زنان نواندیش مسلمان در پیامی به میرحسین موسوی، درگذشت میر اسماعیل موسوی را به نخست وزیر دوران دفاع مقدس تسلیت گفت. متن این پیام که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت پیر فرزانه میر اسماعیل موسوی پدر بزرگوار نخست وزیر دوران دفاع مقدس انبوهی از اندوه را در قلب دوستداران این بزرگوار سرازیر کرد.

میر اسماعیل موسوی عمری را در راه خدمت به خانواده گذراند و فرزندان و اهل بیتی شایسته را تحویل جامعه داد که میر حسین موسوی و خواهر و برادر های ایشان از آنجمله هستند.

عمر پر برکت آن مرحوم تازه درگذشته گویای همت و تلاش ستودنی آن مرحوم در اداره و تدبیر خانواده و فرزندان بود که ثمره نیک آن اینک در بزرگ خاندان موسوی و شخص جناب میر حسین موسوی به خوبی متبلور است.

جمعیت زنان مسلمان نو اندیش با تسلیت به خاندان موسوی برای پدر میر حسین موسوی علو درجات و آمرزش الهی طلب می کند و امید است که بازماندگان آن مرحوم ادامه دهندگان راه آن فقید از دست رفته باشند .

۱۱ فروردین ۱۳۹۰
جمعیت زنان نواندیش مسلمان


 


جمعی از جوانان و فعالان دانشجویی حامی جنبش سبز در آذربایجان، به مناسبت درگذشت پدر مهندس موسوی، پیام تسلیتی را منتشر کردند. در این پیام تاکید شده که رفتار غیر اخلاقی و غیر شرعی نیروهای امنیتی به هنگام تشییع جنازه ی حاج میر اسماعیل موسوی، جز بر خشم ملت از استبدادگران نمی افزاید و چیزی غیر از عدم پای بندی این حاکمیت به اصول اخلاقی و شرعی و قانونی را نمایانگر نیست.

به گزارش ندای سبز آزادی متن این پیام به شرح ذیل است:

بازگشت همه به سوی خداست

در گذشت جناب آقای حاج میر اسماعیل موسوی پدر بزرگوار یکی از فرزندان دلیر و قهرمان دیار آذربایجان آقای مهندس میر حسین موسوی در آغاز سال نو موجی از اندوه را بر قلوب پویندگان راه جنبش سبز مستولی نمود.

این فراق دلگیر که بدون حضور مهندس موسوی صورتی جانسوزتر به خود گرفته بود با رفتار غیر اخلاقی و غیر شرعی نیروهای امنیتی به هنگام تشییع جنازه ی آن مرد با ایمان و اخلاق همراه شد و به حتم دلهای عزاداران و هواداران این خانواده ی عزیزرا مالامال از غم و اندوه نمود.

رفتاری که جز بر خشم ملت از استبدادگران نمی افزاید و چیزی غیر از عدم پای بندی این حاکمیت به اصول اخلاقی و شرعی و قانونی را نمایانگر نیست.

ما ضمن تسلیت این ضایعه ی دلخراش به مهندس موسوی و خانواده ی محترم ایشان، ایادی استبداد و جور را به پایان کار ظالمانه هشدار می دهیم و از خداوند منان هدایت و رحمت را برای ملت بزرگ ایران مسئلت می نماییم.

جمعی از همراهان جنبش سبز در آذربایجان:
- فعالین سیاسی و دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز، دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی سهند و دانشگاه نبی اکرم تبریز
-فعالین ستاد های جوانان و دانشجویان مهدی کروبی و میر حسین موسوی
-شاخه ها ی جوانان و دانشجویان احزاب اصلاح طلب آذر بایجان شرقی


 


مزار مرحوم میر اسماعیل موسوی و شهید سید علی موسوی


 


آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، در پیامی به مهندس میرحسین موسوی، درگذشت پدرش مرحوم میر اسماعیل موسوی را به وی تسلیت گفت و افزود: به آن مرحوم نیز تبریک می‌گویم که خداوند فرزندی به وی عنایت کرد که عمر پر برکت خود را در راه پی‌گیری اهداف بلند امام راحل(رحمه الله) قرار داده است.

این نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری همچنین در پیامش به مهندس موسوی، با اشاره به اینکه “شما هم به عنوان مرید و مقلّد حضرت امام خمینی(رحمه الله)، در حیات و ممات ایشان از اهدافشان حمایت کرده و استقامت نمودید”، تاکید کرد: “شما و ما و همه دوستداران شما به جمهوری اسلامی ایران علاقمند هستیم و خواستار اجرای دقیق قوانین اسلام و قانون اساسی می‌باشیم و نیز آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی در بند را خواستاریم.”

آیت‌الله دستغیب همچنین بار دیگر خواستار آن شد که هیأت حاکمه به حصر میرحسین و کروبی و همسران ایشان پایان دهند و با تصریح به اینکه “هیچ مجتهد عادلی این حصر را امضاء‌ نمی کند”، خاطرنشان کرد: “هرچند فعلاً جنابعالی در حصر غیر شرعی و غیر قانونی بلکه غیر انسانی می باشید امّا در واقع و حقیقت آزادید، و هر چند مطرود شده غیر شرعی و غیر قانونی می‌باشید امّا در قلب با صفای مردم مؤمن، و مردم آزاده جا دارید.”

متن کامل پیام این مرجع تقلید که در سایت حدیث سرو منتشر شده، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انّا لله و انّا الیه راجعون

حضور محترم جناب مستطاب سلالة السادات مهندس میرحسین موسوی

خبر درگذشت پدر مکرّم و معزّز جنابعالی موجب تأثّر و تألّم شد، اینجانب در ضمن اینکه به شما و سایر بازماندگان ایشان تسلیت می گویم، به آن مرحوم نیز تبریک می‌گویم که خداوند فرزندی به وی عنایت کرد که عمر پر برکت خود را در راه پی‌گیری اهداف بلند امام راحل(رحمه الله) قرار داده است. امام عزیز اعتلای کلمه اسلام و سربلندی مسلمین جهان به خصوص مردم مسلمان ایران را می خواست که حاصل آن «جمهوری اسلامی ایران» بود، و با تأکید هرچه بیشتر در تدوین قانون اساسی به آن روحی دائمی بخشید، و شما هم به عنوان مرید و مقلّد حضرت امام خمینی(رحمه الله)، در حیات و ممات ایشان از اهدافشان حمایت کرده و استقامت نمودید، هرچند فعلاً جنابعالی در حصر غیر شرعی و غیر قانونی بلکه غیر انسانی می باشید امّا در واقع و حقیقت آزادید، و هر چند مطرود شده غیر شرعی و غیر قانونی می‌باشید امّا در قلب با صفای مردم مؤمن، و مردم آزاده جا دارید.

اینجانب از هیأت حاکمه می خواهم که به حصر شما و همسر محترمه تان و حجّة الاسلام و المسلمین کروبی و همسر ایشان پایان دهند و بدانند که هیچ مجتهد عادلی این حصر را امضاء‌ نمی کند. اگر به نظر آنها شما متّهم به جرمی می باشید چرا شما و آقای کروبی را در دادگاه صالح در نزد مجتهد عادل نمی‌آورند تا بتوانید از خود دفاع کنید، و همه بشنوند و ببینند که این همه اتّهامات از کجا پیدا شده است.

در خاتمه همانطور که بارها گفته‌ام شما و ما و همه دوستداران شما به جمهوری اسلامی ایران علاقمند هستیم و خواستار اجرای دقیق قوانین اسلام و قانون اساسی می‌باشیم و نیز آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی در بند را خواستاریم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

سید علی‌محمد دستغیب


 


قرار بر این بود که مراسم تشییع پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی پدر مهندس میر حسین موسوی صبح امروز با حضور خانواده ایشان و مردم  برگزارشود.

به گزارش خبرنگار کلمه، نیروهای انتظامی و امنیتی و همچنین لباس شخصی ها از نخستین ساعات بامداد امروز با حضور در خیابان پانزده خرداد و خیابان ها و کوچه های اطراف در محله درخونگاه  واقع در محله بازار در جنوب تهران به محاصره منطقه و کنترل ترددها مبادرت ورزیدند.

از ساعت ۸ صبح خیابان پانزده خرداد از تقاطع گلوبندک و ابوسعید توسط نیروهای انتظامی مسدود شده و مشایعت کنندگان امکان نزدیک شدن به منزل مرحوم موسوی را با خودرو شخصی نداشتند.

در گزارشی دیگر نیز همسایه ها خبر از ورود نیروهای امنیتی به منازل اطراف و استقرار بر پشت بام ها دادند تا رفت و آمد مردم را تحت نظر گرفته و از آن ها فیلم برداری کنند.

فیلمبرداری از شرکت کنندگان در مراسم تشییع و تدفین یاد آور مراسم تشییع پیکر مطهر آیت الله مرحوم منتظری است که در دو طرف خیابان های اطراف حرم نیروهای لباس شخصی از مردم فیلم برداری می کردند.

از شب گذشته و پس از اعلام خبر مراسم تشییع پیکر فضای امنیتی و پلیسی بر منطقه ی مسکونی آن مرحوم حاکم شد اما با وجود جو پلیسی و انتظامی منطقه و همچنین عدم اطلاع رسانی کافی و تعطیلات نوروزی، هزاران نفر از مردم و علاقمندان به خاندان موسوی با حضور در منزل مرحوم میر اسماعیل موسوی و کوچه های اطراف به قرائت فاتحه و ذکر صلوات پرداختند.

به گفته ی ناظران تعدای از زندانیان سیاسی که در حوادث بعد از انتخابات دستگیر شده بودند در این مراسم حضور داشتند همچنین دکتر قاسم زاده داماد ایت الله العظمی موسوی اردبیلی با حضور در منزل مرحوم موسوی از طرف این مرجع تقلید به بازماندگان تسلیت گفت و به نمایندگی از ایشان در مراسم شرکت کرد.

ساعت ۹ صبح پیکر مرحوم میر اسماعیل موسوی از منزل خارج و بردوش مردم وفادار به این خانواده تشییع شد. اما به محض عبور جمعیت از کوچه شهید اکبر نژاد و ورود آن ها به خیابان ۱۵خرداد، صد ها تن از ماموران انتظامی و امنیتی با هجوم به مشایعت کنندگان پیکر را از دست مردم خارج و به طرز غیر مودبانه و با پرخاش گری داخل امبولانس گذاشتند امبولانس را از محل خارج کردند.

نکته ی قابل توجه برای حاضرین این بود که با وجود آنکه اکثر مشایعت کنندگان ذکر لا اله الله را سر می دادند و برخی از همسایگان آن مرحوم ومعتمدین محل قصد داشتند با ذکر مصیبت اهل بیت (ع) واشاره به سوابق مرحوم یاد وخاطره او را گرامی بدارند ماموران امنیتی برخورد کرده ومانع از انجام امور متداول مذهبی شدند.

به گفته ی یکی از شرکت کنندگان، مشایعت کنندگانی که قصد داشتند مسافت بیشتری را همراه جنازه در خیابان ۱۵ خرداد طی کنند و به محض ربودن پیکر مرحوم موسوی با سردادن شعار یا حسین میرحسین مخالفت خود را با این اقدام ماموران امنیتی ابراز کردند.

ماموران امنیتی که از انبوه جمعیت و احتمال گسترش دامنه آن حضور مردم، وحشت زده بودند با کسانی که شعار یا حسین میر حسین را سر داده بودند برخورد و در این میان  تعدادی  را دستگیر و تعدادی را نیز مورد ضرب وشتم شدید قرار دادند.

به گفته ی ناظران در این میان حاج میرحسن موسوی پدر شهید سید علی موسوی که رفتار ماموران را با مردم نمی توانست قبول کند زبان به اعتراض گشود که بلافاصله دستگیر و به محل نامعلومی انتقال داده شد.

از سوی دیگر جواد سلیمی داماد مهندس موسوی و برادر ۳ شهید هم مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفت و به همراه تعداد دیگری از منسوبین و نوه های مرحوم میر اسماعیل موسوی و مردم بازداشت شد که  پس از چند ساعت آزاد شدند.

با نیمه تمام ماندن مراسم در محله درخونگاه مشایعت کنندگان به طرف بهشت زهرا حرکت کردند که در طول مسیر اتوبوس ها و خودروهای شخصی توسط گردان های موتور سوار نیروهای پلیسی امنیتی و لباس شخصی ها اسکورت می شد.

از دیگر سو بسیاری از مردم که نتوانسته بودند در مراسم تشییع شرکت کنند خود را به غسالخانه رسانده بودند لذا در بهشت زهرا پس از انتقال پیکر مرحوم موسوی به غسالخانه و انجام مراسم تغسیل و تکفیت، ماموران امنیتی مانع انتقال پیکر برای ادای نماز میت در سالن عمومی شدند.

تا آنجا که پرسنل سازمان بهشت زهرا از فضای امنیتی حاکم بر محل و نحوه برخورد ماموران متعجب و دچار بهت و حیرت بودند.

بر اساس مشاهده ها، صدها تن از مردمی که بی اطلاع از تشییع پیکر مرحوم موسوی برای دفن اموات خود به بهشت زهرا آمده بودند با مشاهده فضای نظامی و امنیتی و اطلاع از مراسم ضمن اظهار همدردی با بازماندگان برای شرکت در این مراسم اظهار تمایل کردند که ماموران اجازه حضور به انها را ندادند.

از آنجا که هر لحظه بر خیل حاضران افزوده می شد، سرانجام در یک محل کنترل شده و کوچک که فقط گنجایش ۱۰۰ نفر جمعیت داشت و درب های آن را با غل و زنجیر بسته بودند نماز میت برگزار گردید و اجازه ندادند عزاداران حاضر بر پیکر مرحوم موسوی نماز گزارند.

در این بین حضور پر شمار چهره های مختلف سیاسی دانشگاهی وزرای سابق نمایندگان قبلی مجلس روزنامه نگاران و دانشجویان چشم گیر بود. همچنین خانواده ها و فرزندان تعدادی از شهدای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این مراسم حاضر بودند.

پس از برگزاری نماز نیز ماموران به هنگام انتقال جنازه به مردم حمله کردند که برخورد بی ادبانه و پرخاشگرانه ماموران مورد انتقاد دکتر علی شکوری راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت قرار گرفت و یکی از ماموران قوی هیکل و عالی رتبه امنیتی وی را مورد ضرب و شتم قرار داد که موجب جراحت و خون ریزی در صورت و دهان ایشان شد. در این میان تعداد دیگری از مردم نیز دستگیر شدند.

پس از اقامه نماز به نحوی که در گزارش آمد از تحویل پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی به خانواده ممانعت بعمل آمد و با انتقال وی به یک امبولانس از درب دیگر و به دور از چشم مردم در انتظار به سمت قطعه ۹ بهشت زهرا حرکت داده شد.

پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی در کنار نوه شهیدش سید علی موسوی که در عاشورای سال۸۸ مظلومانه به شهادت رسید به خاک سپرده شد.

عزاداران شرکت کننده در این مراسم می گویند قطعه ۹ از ساعت ها قبل توسط نیروهای انتظامی و امنیتی و لباس شخصی ها در محاصره کامل درآمده بود.

با ورود جنازه مراسم تدفین به سرعت انجام و از مردم خواسته شد سریعا و پس از ذکر مختصری مصیبت اهل بیت (ع) که توسط یکی از مداحان خوانده شد محل را ترک کنند.

خبرها حاکی از آن است که هم اکنون گارد ویژه در ۲ طرف خیابان ۱۵ خراد مستقر هستند و ابتدا و انتهای ۱۵ خرداد شرقی را به وسیله ی گارد  بسته اند.

تعدادی ون پلیس، موتورهای پرشی، رونیزهای اطلاعات و ماشین های گشت در محل حاضر شده اند، گمان می رود نگرانی این افراد از آن است که پس از بازگشت بیت موسوی جمعیت عزادار به محل برای تسلیت به خانواده بیایند.

حاشیه ها:

*حضور انبوه مردم با وجود زمان کوتاه و امکانات محدود اطلاع رسانی و تهدیات زیاد و دستگیری ها قابل ستایش بود.

* در بخش هایی از مراسم مردم و بویژه بانوان با سردادن شعار یا حسین میرحسین مراتب تکریم خود را نسبت به مهندس موسوی و حمایت از او اعلام می کردند که با واکنش شدید ماموران مواجه شد و به دستگیری چند تن از آنان در خیابان ۱۵خرداد و بهشت زهرا انجامید. ماموران مرد یکی از بانوان دستگیر شده در بهشت زهرا را مورد ضرب و شتم قرار دادند این در حالی است که تعدای از ماموران زن نیز در بین مردم بودند.

*فضای امنیتی حاکم بر خیابان ۱۵ خرداد، محله درخوتگاه و بهشت زهرا به گونه ای بود که تعداد زیادی از معاونین وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و پلیس امنیت و سایر مدیران سطوح میانی در محل حضور داشتند و به اصطلاح امنیت مراسم را زیر نظر داشتند.

*تعدای از ماموران ارشد حاضر در محل با استفاده از عینک دودی و ماسک صورت خود را پوشانده بودند

*یکی از همسایگان مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی با صدای بلند گفت: خدا شاهد است که او مرد خیری بود هیچکس جز خیر از این مرحوم چیزی ندید. من شهادت می دهم که ایشان ۵۰۰ خانواده را تحت حمایت مالی خود قرار داده بود و کمتر کسی این موضوع را می داند مرحوم نزدیک به ۶۰ سال در این محله سکونت کرد و جز ادب اخلاق و بزرگوتری چیز دیگری از مرحوم ندید.

در همین  زمینه:

مراسم تشییع جنازه میراسماعیل موسوی نشان از مظلومیت پدر و پسر بود

با دخالت ماموران مراسم تشییع پیکر میراسماعیل موسوی نیمه تمام ماند؛ بازداشت حداقل ۷ نفر

گزارشی از آخرین وداع؛ بوسه بر پیشانی پدر؛ پیام میرحسین: صبر، صبر و باز هم صبر

تدفین پدر میرحسین موسوی در حلقه امنیتی لباس‌شخصی‌ها

با حضور پلیس ضد شورش و لباس‌شخصی‌ها، بهشت زهرا به حال نیمه‌تعطیل درآمد


 


آیت‌الله‌العظمی عبدالکریم موسوی اردبیلی در پیامی به مهندس موسوی، درگذشت پدر ایشان را تسلیت گفت.

به گزارش کلمه، متن این پیام و تصویر آن در ادامه می‌آید:

بسمه تعالی

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی (سلمه الله تعالی)

از فوت پدر بزرگوارتان مرحوم جناب آقای حاج میراسماعیل موسوی(ره) بسیار متاثر شدم. خداوند متعال ایشان را غریق رحمت فرماید و در جنت نعیم جای دهد.

سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
۱۳۹۰/۱/۱۱


 


از وضعیت چند تن از اعضای خانواده‌ی موسوی که امروز مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند بازداشت شدند، هیچ خبری در دست نیست.

به گزارش خبرنگار کلمه، تعدادی از اعضای خانواده موسوی که امروز در مراسم تشییع جنازه‌ی میر اسماعیل موسوی بازداشت شدند، همچنان در بازداشت به سر می‌برند و هیچ خبری از آنها در دست نیست.

میرمحسن و میر اسماعیل، برادرزاده‌های مهندس موسوی، و سید مهدی موسوی، دیگر عضو این خانواده، از جمله بازداشت شدگان هستند. از سوی دیگر وحید موسوی، پسر میرمحسن؛ دکتر جواد سلیمی، داماد میرحسین موسوی؛ و نیز پدر حاج میرحسن موسوی، پدر شهیدان سید ابراهیم و سید علی موسوی نیز که امروز در حاشیه‌ی مراسم تشییع بازداشت شده بودند پس از چند ساعت آزاد شده‌اند.

گزارش خبرنگار کلمه حاکی است علت بازداشت اعضای خانواده موسوی، دخالت آنها برای جلوگیری از ضرب و شتم مردم حاضر در مراسم تشییع بوده که به ضرب و شتم و بازداشت خود آنها منجر شده است.

اخبار تکمیلی در این باره متعاقبا اعلام می‌شود.


 


پیکر مرحوم میر اسماعیل موسوی، امروز در کنار نوه‌اش سید علی موسوی، شهید عاشورای ۸۸، به خاک سپرده شد. جنازه‌ی او، دور از چشم مردم، از غسالخانه ربوده شد و به اکثر تشییع‌کنندگان، اجازه‌ی حضور در نماز میت را ندادند. (گزارش کامل)


 


کلمه: داستان تلخی است که در آن زندگی می کنیم. تاریخ سیاهی است که تجربه می کنیم. روزگار تباهی که در آن انقلابی به نام خدا آغاز شد، و سرانجام به دامان هرآنچه ضدخداست اوفتاد.

به خطیبانی که برایمان از قصه  پرغصه ی  انحراف انقلاب پیامبر (ص) می گویند بگویید دیگر برای ترسیم آن روزگار خیانت پیشه به خود زحمت ندهند، که ما تکرار آن مرارت ها را به چشم خود دیده ایم. به آنانی که بر سر منابر، مظلومیت امامان شیعه را در حیات و مماتشان فریاد می زنند بگویید ما مظلومیت انسان های آزاده ای که جز ایستادگی در برابر امپراتوری دروغ گناهی نداشتند را چشیده ایم. به مرثیه خوانانی که از ستمی که بر پیشوایان دین به هنگام تشییع و خاکسپاری شان رفت آواز سر می دهند بگویید دیگر لازم نیست حنجره های خود بدرند که ما آن را در هنگام دفن هر یک از عزیزانمان در بهشت زهرا شاهد بوده ایم. به آنانی که سیاهچال های بنی عباس را به تصویر می کشند بگویید که ما کاظم خود را در غل و زنجیر دیده ایم.

آری! ما شعب ابی طالب، هجرت به حبشه، سقیفه ی بنی ساعده، صحرای ربذه، خانه نشینی علی، مظلومیت حسن، شهادت حسین، تنهایی مسلم، اسارت زینب، سکوت رضا، حبس عسگری، سب خاندان پیامبر بر منابر، مکر معاویه، سفاکی یزید، حشمت میان تهی هارون، دسیسه چینی مأمون، و حاکمیت زر و زور و تزویر همة ظالمان تاریخ را زندگی کرده ایم. با واعظان بگویید که دیگر سخن نگویند، چه، دیگر به سخنشان نیازی نیست.


 


جوانان احزاب اصلاح طلب در پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت پدر میرحسین موسوی، از بزرگی ها و زحمات و از خودگذشتگی های این مرد شریف و این پدر بزرگوار و با ایمان تقدیر و اعلام کردند که در کنار مردم و خانواده این مرحوم، در تمامی مراسم هایی که به یادبود ایشان برگزار می شود، حضور می یابند.

به گزارش کلمه، متن این پیام به شرح زیر است:

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت حاج میراسماعیل موسوی مرد اخلاق و ادب و ایمان و مهربانی، پدر فرزندان شریف و فرهیخته و با ایمانی نظیر میرحسین موسوی که سراسر خیر وبرکت و خدمت به مردم است، را به خانواده بزرگ موسوی و بخصوص میرحسین عزیز و نیز زهرا رهنورد، و همچنین به تمام مردم ایران تسلیت می گوییم. می دانیم که از بند این دنیا رها شد و در جوار حق تعالی به آرامشی عمیق دست یافت.

به راستی که بازگشت همه به سوی خداست اما در رحلت بعضی از بندگان خدا گویا انسان بیشتر حضور خدا را حس می کند، بیشتر این گفته حق تعالی که لحظه ای مرگ کسی به پیش نمی افتد و لحظه ای به تاخیر نمی افتد را احساس می کند، میراسماعیل موسوی نیز از بندگان انتخاب شده ی خداست که صبور زیست و عمر خود را در خدمت به بندگان خدا سپری کرد و در احتضار دیدار فرزند جان به جان آفرین تسلیم کرد. شاید که در رفتن این مرد سراسر خیر و خوبی نیز خداوند برکتی نهفته باشد.

ما جوانان احزاب اصلاح طلب بزرگی ها و زحمات و از خودگذشتگی های این مرد شریف و این پدر بزرگوار و با ایمان را پاس می داریم و برای بازماندگان آن عزیز طلب صبر می کنیم. بخصوص برای میرحسن موسوی عزیز صبر و سلامتی و گشایش و تداوم خدمت و حضور در کنار مردم را مسالت داریم.

ما نیز در کنار مردم و خانواده بزرگوار این عزیز در تمامی مراسم ها حضور می یابیم و از آنان بویژه میرحسین موسوی می خواهیم که ما را در غم خویش شریک بداند.

جوانان احزاب اصلاح طلب


 


پدر شهید حبیبی موسوی

پدر شهیدان سید ابراهیم و سید علی حبیبی موسوی، امروز و همزمان با مراسم تشییع پدر همسرش بازداشت شد. او شوهر خواهر میرحسین موسوی است. این عکس، مربوط به روز عاشورای سال ۸۸ است؛ روزی که فرزندش سید علی به ضرب گلوله کشته شد.


 


جاوید قربان اوغلی، از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و سفیر سابق ایران در الجزایر، از حاضرین در مراسم تدفین حاج میر اسماعیل موسوی بود. خبرنگار کلمه سراغ ایشان رفت تا حال و هوای مراسم دیشب و امروز را توصیف کند.

شما در مراسم تشییع و تدفین مرحوم حاج میراسماعیل پدر بزرگوار جناب مهندس موسوی حاضر بودید. ممکن است برای مخاطبان کلمه درباره این مراسم و برخورد ماموران امنیتی بفرمایید؟

در شب درگذشت حاج آقا میراسماعیل موسوی و با جمع شدن اعضای خانواده و برخی از اقوام درجه یک در ساعات اولیه شب ماموران امنیتی به منزل ایشان می آیند تا درباره چگونگی برگزاری مراسم دستورات و به اصطلاح نکات امنیتی شان را به خانواده دیکته کنند. برادر جناب آقای مهندس موسوی به آن دو نفر تاکید کرد تا جناب میرحسین که بزرگ خانواده است بر سر بالین پدرمان نیاید ما جنازه را از جایش تکان نمی دهیم. باید ایشان بیاید و به ما بگوید چه کنیم تا ما همانطور عمل کنیم. این تهدید و مقاومت خانواده به نوعی ماموران را مستاصل کرد و چند ساعت بعد جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و همسرشان خانم زهرا رهنورد را به خانه آوردند و تنها اجازه دادند این فرزند بعد از ۵۰ روز دوری و علی رغم بیماری و چشم انتظاری پدر، بعد از مرگش بتواند پدر را ببیند.

گفتید مهندس موسوی و خانم رهنورد را به خانه آوردند؟ تا کی ایشان آنجا بودند و آیا امکان صحبت یا تماس با دیگران را داشتند؟

این دیدار هم با حضور نیروهای امنیتی در منزل و تنها در حد چند دقیقه بود و سریعا مهندس و همسرش را با خود بردند. مهندس موسوی علی رغم سالیان سال مشغولیت در حوزه های مختلف دیدار هر صبح جمعه با پدر و تماس تلفنی هر شب با او قطع نمی شده، حال سخت بود که پدر را این همه مدت نبیند و در آخر بدون خداحافظی ترکش کند. مظلومیت این پدر و پسر تا جایی بود که اجازه ندادند بر سر خاک پدرش حاضر شود و خود جنازه اش بر دوش بگیرد.

خبرهایی از درگیری ماموران امنیتی با حاضران و بازداشت چند تن منتشر شده بود. در این باره توضیح می دهید؟

علت این درگیری خود ماموران بودند. از آغاز صبح خیابان ۱۵ خرداد و خیابان های اطراف مملو از نیروهای انتظامی و یگان ویژه بود، به گونه ای که جو پلیسی سنگینی بر مراسم حاکم شده بود. با این حال چون خانواده اصرار داشتند مراسم در کمال آرامش برگزار شود اعتنایی نداشتند. جنازه بر دوش اقوام و نزدیکان درجه یک تا مسافتی کوتاه بر طبق سنت با ادای لااله الاالله برده می شد که یکباره تعدادی از ماموران به تشییع کنندگان هجوم آوردند و جنازه را از دستان آنها کشیدند و به داخل آمبولانس بردند. این رفتار زشت ماموران با اعتراض خانواده مواجه شد و مردم حاضر هم در این موقع شعار یاحسین میرحسین سر دادند. مظلومیت این مراسم به حدی بود که به روحانی سرشناسی مثل آیت الله نوراللهیان که خود سالیان سال در بیت رهبری حضور داشته هم به طور غیرمحترمانه و با هتاکی و توهین برخورد کردند و نهایتا ایشان را بازادشت کردند. چند تن از اقوام درجه یک خانواده مهندس موسوی را نیز با ضرب و شتم بازداشت کردند. رفتار زشت و وقیحانه ماموران عامل تشنج و ناآرامی در مراسم شد وگرنه خانواده می خواست به احترام آن مرحوم فقید تشییع در آرامش برگزار شود.

آمبولانس پیکر آن مرحوم را به بهشت زهرا منتقل کرد. در آنجا برخورد ماموران چگونه بود؟ آیا اجازه برپایی نماز دادند؟

متاسفانه در بهشت زهرا هم به همین ترتیب عمل کردند. اجازه ندادند کسی وارد غسالخانه شود. تنها به اقوام نزدیک اجازه دادند که در درب پشتی غسالخانه منتظر بمانند. با اینکه در پنجشنبه آغاز سال بهشت زهرا شلوغ بود، اما ماموران چنان جو امنیتی و قرق کاملی را برپا کرده بودند که مبادا مردم عادی به تشییع کنندگان بپیوندند. وقتی آقای دکتر شکوری راد برای نماز و ادای تسلیت آمد، ماموران به گونه ای وحشیانه با ایشون برخورد و بازداشتش کردند. همینطور دختر آیت الله موسوی اردبیلی، از مراجع عظام تقلید را هم بازداشت کرده بودند. که بعد از ساعتی آزاد شدند. آقای دکتر شکوری راد را هم ساعتی بعد در گوشه ای از بهشت زهرا آزاد کردند. مراسم ساعت ۱۱ صبح به پایان رسید و نیروهای امنیتی مجبور کردند که حاضران سریعتر محل را ترک کنند، ولی خودشان همچنان در بهشت زهرا و بر سر مزار برای ممانعت از حضور مردم باقی ماندند.

برنامه خانواده مهندس موسوی برای مجالس ختم آن مرحوم چگونه است؟ آیا ماموران اجازه برپایی مراسم را دادند؟

ماموران امنیتی در همان شب نخست که برای مذاکره و دیکته دستورات امنیتی به خانه آمده بودند اصرار داشتند که مجلس ختم روز جمعه ۱۲ فروردین ماه برپا شود که خانواده و به خصوص برادر جناب مهندس مخالفت کردند و طبق قرار روز یکشنبه ۱۴ فروردین ماه مجلس ختم آن مرحوم در مسجد نور واقع در میدان فاطمی در ساعت شش تا هفت و نیم عصر برگزار می شود. البته امیدواریم بر سر قرارشان بمانند و اجازه برگزاری مراسم را به خانواده و دوستداران آن مرحوم بدهند.

با تشکر از  فرصتی که در اختیار کلمه  قرار دادید.

===

کلمه تا ساعاتی دیگر در گزارش و نیز مصاحبه ای با خانواده آقای موسوی، جزییات مراسم امروز را منتشر می کند.


 


مراسم تشییع و تدفین پیکر پدر میرحسین موسوی در فضایی امنیتی پایان یافت. در این مراسم که در قطعه ۹ بهشت زهرا صورت گرفت حتی به نزدیکان اجازه داده نشد با بزرگ خاندان موسوی وداع کنند و مراسم تدفین در حلقه امنیتی لباس شخصی ها برگزارشد.

گزارش مشروح کلمه از آنچه امروز در این مراسم گذشت، تا ساعتی دیگر در کلمه منتشر می‌شود.

به گزارش جرس، از صبح امروز فضای بهشت زهرا و خیابانهای منتهی به خانه پدر میرحسین موسوی در محاصره کامل نیروهای امنیتی بود و حتی به مردم عادی اجازه داده نمی شد که آزادانه به بهشت زهرا رفت و آمد کنند.

همچنین گزارش کلمه حاکی است که جمعیت انبوهی که صبح امروز در محله درخونگاه واقع در جنوب شهر برای تشییع پیکر مرحوم میر اسماعیل موسوی حاضر شدند با شمار زیادی از ماموران لباس شخصی و پلیس مواجه شدند.

ماموران پرشمار لباس شخصی که جو سنگین امنیتی و پلیسی بسیار سنگینی در مراسم ایجاد کرده بودند پس از مشایعت از مقابل منزل و بعد از ورود مشایعت کننده ها به خیابان ۱۵ خرداد، پیکر مرحوم را با فشار و تهدید و فریاد به آمبولانس منتقل کرده و بردند.

از سوی دیگر درمراسم امروز دست کم هفت نفر دستگیر شدند که در این میان دو تن از نزدیکان میرحسین موسوی از بازداشت شدگان هستند. علی شکوری راد نیز که امروز پس از حضور در خانه پدر میرحسین موسوی بازداشت شده بود، ساعاتی بعد آزاد شد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته