-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه

Latest New from Green Correspondents for 04/03/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

همه اعضای خانواده که بازداشت شده بودند آزاد شده اند.
خبرنگاران سبز/جامعه/خانواده رهبران سبز:
خديجه موسوی خامنه، خواهر ميرحسين موسوی که يکی از فرزندانش در جنگ تحميلی و فرزند ديگرش روز عاشورای ۸۸، به شهادت رسيدند، چهارشنبه شب، پس از ۴۵ روز بی خبری مطلق، ميرحسين موسوی و دکتر رهنورد را در حلقه ماموران امنيتی و در کنار پيکر پدرشانف ملاقات کرد.خديچه موسوی در مصاحبه با روز از روحيه بالا و درستی راه انتخابی و توکل به خدای مهندس موسوی گفت.

مادر شهيد موسوی در اين مصاحبه همچنين گفته است: همه اعضای خانواده که بازداشت شده بودند آزاد شده اند. خديجه موسوی خامنه که چهارشنبه شب، ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد را در حلقه ماموران امنيتی و در کنار پيکر پدرش ديده، گفت که "روحيه آقای مهندس و خانم رهنورد خيلی خوب بود روحيه آنها مقاوم است و ما هم راضی به رضای خدا هستيم و توکل مان به خداست".

مادر شهيد موسوی افزود: مهندس راه درست را می رود و توکلش بر خداست. وقتی آدم ميداند که راهش حق است و راه درست را می رود، تحمل دردها و سختی ها، آسان می شود و خدا هم کمک ميکند.



 
 

سينمای نمايش دهنده آخرين سه گانه دهنمکی توسط حاميان جنبش سبز، سبز شد.
خبرنگاران سبز/جامعه: 
ما بيشماريم. جمعی از طرفداران جنبش سبز در آمل به دليل نمايش فيلم سخفيف اخراجی های ۳ که در آن مسعود دهنمکی کارگردان حامی دولت کودتا، جنبش سبز و طرفدارانش را تمسخر کرده است، به نشانه اعتراض به يکی از سينماهای پخش کننده اين فيلم، به بنر تبلیغاتی ای فیلم، رنگ سبز پاشيدند و اين فيلم را سبز کردند. 



 
 

بزعم من آقای احمدی نژاد دو لطف و دو خدمت در نصب و عزل شما به جنابعالی کردند، نخست آنکه شما را در کرسی وزارت خارجه که شان انسان‌های وزين و متين و دارای تبار است نشاندند و هم آنکه در عزلتان به شما خدمت کردند و شايد نحوه عزلتان تا حدی شما را نجات داد و توانستيد فرار به جلو کنيد و از پاسخگويی فعلاً طفره رويد ولی مطمن باشيد تاريخ بی‌رحمانه داوری و قضاوت جدی خود را خواهد داشت و اقدامات شما طی دوران وزارت خارجه له و عليه منافع ملی ايران از اين داوری به دور نخواهد ماند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
چندی قبل منوچهر متکی وزيری که با فضاحت بسيار توسط رئيس دولت کودتا که مبلغ بی اخلاقی در نظام اسلامی است، اتهاماتی را به ديپلمات های دوره محمد خاتمی و مشخصن به سيدمحمد صادق خرازی وارد دانسته بود و با اين گفته که گروهی از ديپلماتهای دوران اصلاحات، بر اساس تبارگرايی به اردوگاه ديپلماتيک به وزارت امور خارجه وارد شده اند،يکی از کسانيکه مورد اتهام قرار گرفته بود را مجبور به پاسخ کرد.

سيد محمد خرازی سفير ايران در سازمان ملل متحد (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵) و کشور فرانسه (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶)، معاون وزير امور خارجه ايران در زمان رياست محمد خاتمی و مشاور ارشد محمد خاتمی در پاسخ به اتهامات منوچهر متکی اعلام داشت : "افتخار من اين است که دارای تبار و عطف در اين کشور بوده و هستم و مايه تعجب است که امروز بی‌تباران مدعی با هويت و عظمت تاريخی و تمدنی و فرهنگی کشور چنان بازی کردند که با خام نظری و سخن فريبی، چند قطعنامه تحريم نصيب کشورمان کردند و تا روز قبل از صدور قطعنامه از آن بی‌اطلاع بودند و خالی بندی‌های پر از اطلاعات نادرست به بزرگان کشور ارائه دادند. "

به گزارش منابع خبری جرس، اين ديپلمات سابق دولت محمد خاتمی، در پاسخ به ادعاهای وزير سابق دولت احمدی نژاد آورده است:

نحوست ۱۳ گريبان دو همکار قديم و دو دوست نديم را گرفت، گرچه من از اينکه باعث تکدر خاطر جناب جلالت مآب حاج منوچهر خان متکی، وزير خارجه سابق شدم از ايشان پوزش می‌طلبم و نمی‌دانستم که بيان مطالب آشکار و واضح که اظهر من الشمس و مورد نظاره و باور مجموعه وزارت خارجه و نمايندگی‌های ايران در خارج از کشور است، چنين ايشان را برآشفته کرده و عتاب و خطابی دور از شان ديپلماتيک، سياسی و حتی اخلاقی را موجب خواهد شد.

دوست عزيزم جناب آقای متکی بر خلاف حکم اخلاق و رفاقت و آداب اسلامی ‌به جای خرده‌گيری بر آنچه که بنده در گفت‌وگو اشاره کرده‌ام، هويت شخصی اينجانب را نشانه گرفته است.

خدا را شاکرم هم ايشان در جامعه سياسی و مجموعه ديپلماتيک کشور شناخته شده‌اند و هم بنده و کارنامه مسووليت‌های هر دو نفرمان روشن و مشخص است و من سيدمحمد صادق خرازی اعتراف می‌کنم تا جايی که توانسته‌ام در دوران مسووليت‌هايم در زمان دفاع مقدس و نمايندگی‌های ايران در نيويورک و نيز در وزارت خارجه در دوران مسووليت آقايان دکتر ولايتی و دکتر خرازی، برگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی‌ در تهران، معاونت وزارت امور خارجه و ماموريت در پاريس در حد بضاعت و توان برای اعتلای نام ايران وعظمت جمهوری أسلامی و حفظ شان ملی و دينی مردم شريف کوشيده‌ و همواره عملکردم مورد عنايت نظر مردم و همکارانم و همچنين مقام معظم رهبری، روسای جمهور و وزرای خارجه وقت بوده ‌است.

اگر خاطر شريف و مزاج آن جناب اجازه دهد حضورم در وزارت امور خارجه و ماموريت اين بنده کمترين در نيويورک در زمان وزارت جناب آقای دکتر ولايتی به اشاره و دستور مقام معظم رهبری و رييس جمهور وقت صورت گرفت، ای کاش دوست عزيزم آنچه که در رابطه با اينجانب در ديدارهای خصوصی بيان می‌کنند، علنی و عمومی ‌هم بر زبان آورند.

در باب عزل اينجانب از فرانسه، تصورم اين است که گرفتار نسيان شده‌ايد، آيا بخاطر داريد که ما چهار سفير بوديم که به افتخار عزل نايل گشتيم، سفيران ايران در آلمان، انگلستان، مالزی و فرانسه همگی احضار و شما با شرم و خجالت دستور ريس جمهور را ابلاغ می‌کرديد و اظهار تاسف می‌‌فرموديد و بسيار از شما متعجبم که به آسانی بهتان می‌زنيد و خلاف می‌گوييد، اگر نمی‌دانيد خوب است که بدانيد در همان موقعی که عزل کينه‌ورزانه صورت گرفت مقام رهبری مراتب گلايه و نارضايتی خودشان از اين تصميم را به رييس جمهور اعلام کردند.

کارنامه فعاليت‌های دوست نازنين جناب آقای متکی و مسووليت‌های ايشان به عنوان نماينده مجلس، رئيس اداره و مديرکل و معاونت وزارت خارجه و نيز سفير ايران در ترکيه و ژاپن و نيز وزير امور خارجه و نحوه و کيفيت حضورشان در پست‌های مختلف قصه پر غصه هفت گنبد افلاک است.

بزعم من آقای احمدی نژاد دو لطف و دو خدمت در نصب و عزل شما به جنابعالی کردند، نخست آنکه شما را در کرسی وزارت خارجه که شان انسان‌های وزين و متين و دارای تبار است نشاندند و هم آنکه در عزلتان به شما خدمت کردند و شايد نحوه عزلتان تا حدی شما را نجات داد و توانستيد فرار به جلو کنيد و از پاسخگويی فعلاً طفره رويد ولی مطمن باشيد تاريخ بی‌رحمانه داوری و قضاوت جدی خود را خواهد داشت و اقدامات شما طی دوران وزارت خارجه له و عليه منافع ملی ايران از اين داوری به دور نخواهد ماند.

اينکه منوچهر خان در چه شرايطی کليددار وزارت خارجه شدند و در چه شرايطی عمارت دستگاه سياست خارجی را تحويل دادند، فراروی صاحبنظران و کارشناسان است؛ دوره‌ای که در آن نگاه‌های سطحی و رفتار غيرحرفه‌ای و نيز برداشت‌های خوش‌بينانه و غلبه تصويرسازی بجای عينی گرايی، بر مديريت سياست خارجی سايه افکند و موجب شد عليرغم فرصت‌های بی‌نظيری که در ادوار مختلف در سطح منطقه‌ای و بين‌المللی کسب شده بود، موقعيت کشورمان تنزل پيدا کند.

البته اگر بخواهم به مجموعه مدارک و مستنداتی که از کارنامه وزارت خارجه و مسووليت‌های ايشان در اختيار داريم، بپردازم مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود.

مذاکرات بدون ما به‌ازای ايران با آمريکا در افغانستان و عراق، سرگردانی چند روزه ايشان در ليبی برای ملاقات با سرهنگ معمر قذافی ديکتاتور اين کشور، سفرهای ناموفق به سنگال و ديگر کشورها و نيز التماس برای سفر به کشورهای اروپايی، بی‌توجهی به قرارداد ۱۹۷۵ در مذاکرات با عراق، سفر به بحرين برای عذرخواهی ملتمسانه به مقامات اين کشور بر سر يادآوری پيشينه روابط دو کشور و… شمه‌ای از کارنامه پر حرف و حديث ايشان است.

آيا ادبيات ايشان در پاسخگويی به بنده در شان کسی است که ۵ سال عهده‌دار سکان سياست خارجی بوده و زبان گويای ايران در مجامع بين‌المللی؟ آيا کسی که در پاسخ به انتقادی دلسوزانه چنين واکنش نشان می‌دهد در مواجهه با طرفين بيگانه هم همين‌گونه سخن گفته است؟ اگر آری وااسفا و اگر خير واعجبا!!

آيا آقای متکی که از نحوه عزل خود به جهت تنزل شان مقام ديپلماتيک ايران در سطح جهانی گلايه‌مند بود، گفته‌های خود را در آستانه انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ از ياد برده‌اند که گفته بود: "در رويکرد روابط خارجی، دولت نهم توانست جايگاه کشور را به حدی برساند که امروز ما مانند جعفر بن ابيطالب که نزد پادشاه حبشه رفته بود، به کشورهای مختلف دنيا می‌رويم و مواضع مان را برای آنها بازگو می‌کنيم."؟

آيا براستی جعفر بن ابيطالب چنين برخورد می‌کرد و چنين سخن می‌راند؟

جعفر بن ابيطالب سخنگو و سرپرست مسلمانان پناهنده به حبشه بود، او در جلسات مناظره به خوبی مواضع و ديدگاه اسلام را بيان کرد، تا جايی که نجاشی، پادشاه جبشه را متقاعد کرد و فرستادگان قريش را نااميد از بازگرداندن مسلمانان مهاجر به مکه بازگرداند و حتی گفته شده است که نجاشی پس از سخنان جعفر در مورد اسلام، مسلمان شد.(تاريخ الرسل والملوک، محمدبن جرير طبری)

به دوست عزيزم آقای متکی عرض می کنم که ما گوشه‌نشينيم و شما در نقطه مرکز دايره، ما اگر چنين گفتيم و شما جدی نگرفتيد ضرری ندارد، همين که فرمايشات شما را دوستان و رفقايتان جدی می‌گرفتند کفايت می‌کند و نمونه‌اش هم فرمايش شما درباره مسابقات جام جهانی اخير که فرموديد "انگليس، فرانسه و آمريکا به خاطر جنگ با ايران و مخالفت با برنامه‌های هسته‌ای اين کشور دچار حذف زود هنگام از بازی‌های جام جهانی فوتبال شدند.

جام جهانی ۲۰۱۰ آفريقای جنوبی نشان داد که رويکرد جديدی در جهان سياست رخ داده و آنچه اکنون در صحنه سياست بين‌الملل شاهد هستيم، به عينه در نوزدهمين دوره جام جهانی فوتبال به منصه ظهور رسيده است." شما جام جهان بين در کف داريد آقای متکی عزيز که از چرخش توپی در ميدانی سبز، گردش‌های سياسی در جهان را مکاشفه می‌فرماييد.

آقای متکی عزيز، اگر ما به فرموده شما بر اساس تبارگرايی به اردوگاه ديپلماتيک به وزارت امور خارجه وارد شديم، افتخار من اين است که دارای تبار و عطف در اين کشور بوده و هستم و مايه تعجب است که امروز بی‌تباران مدعی با هويت و عظمت تاريخی و تمدنی و فرهنگی کشور چنان بازی کردند که با خام نظری و سخن فريبی، چند قطعنامه تحريم نصيب کشورمان کردند و تا روز قبل از صدور قطعنامه از آن بی‌اطلاع بودند و "خالی بندی‌های" پر از اطلاعات نادرست به بزرگان کشور ارائه دادند.

آنچه گفتم نه از سر کين و افترا که حرف دل کارمندان وزارت خارجه و با هدف ارتقای دستگاه سياست خارجی بود، گرچه اختلاف نظر و سليقه بنده و شما عيان است و نه می‌تواند موجب بی حرمتی شود و نه استخفاف يکديگر.

در نهايت، نظر دوست عزيرم آقای متکی را به فرمايش سعدی عليه رحمه جلب می‌کنم که گفته:«معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.» عزل شما توسط آقای احمدی‌نژاد نبايد موجب ناراحتی شود. عزلتان، شما را از پاسخگويی و هزار پرسش نجات داد و توصيه می‌کنم از فرصتی که پيش آمده برای خدمت به خلق خدا بهره بگيريد و به هم شهريانتان در کردکوی خدمت کنيد که عين صواب است.

از شما نيز می‌خواهم برای طلب عافيت و خير عاقبت بنده از خدای منان دعا کنيد و بنده و ديگر بندگان خدا را برای نقدی دلسوزانه و بر اساس حفظ منافع ملی، بجای طعن و ناشکيبايی، فرصتی بدانيد برای تامل بر آنچه در دوران شما بر سياست خارجی گذشت.

خدا ما و شما را مشمول عنايت و عفو خود قرار دهد که داور نهايی اوست.
و مجدداً سلام می‌گويم که بشارت قرآن است.
سيدمحمد صادق خرازی

 
 

برخورد های سخيف امنيتی با خاندان داغديده و ماوقع ايام فوت و تدفين ، زنده کننده خاطرات کاروان اسرای کربلا در شهر شام است.
خبرنگاران سبز/ایران در جهان/بیانیه و مواضع: 
ما بيشماريم.جمعی از تشکلهای سبز فعال در خارج از کشور با صدور پيامی، درگذشت مير اسماعيل موسوی را تسليت گفتند و ابراز اميدواری کردند که به زودی با رفع حصر غيرقانونی همراهان جنبش سبز، اسباب تسلی خاطر اين خانواده بزرگوار را فراهم شود.

اين شبکه های سبز خارج از کشور ضمن عرض تسليت و آرزوی صبری جزيل برای جنابعالی و خانواده محترم آن مرحوم، برخوردهای سخيف امنيتی با خاندان داغديده و ماوقع ايام فوت و تدفين را زنده کننده خاطرات کاروان اسرای کربلا در شهر شام توصيف و آن را به شدت محکوم نموده اند. آنها همچنين با هشدار به عوامل امنيتی تاکيد کرده اند که چنين رفتارهايی معنايی جز ذلت، ناتوانی و ترس حکومت نداشته و نشانی از حقانيت خواسته های ملت سبز ايران و پيروزی مسلم جنبش سبز دارد.

متن کامل اين پيام به نقل از ندای سبز آزادی به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ

بشارت بده صابرانی راکه اگر مصيبی به ايشان رسد گويند؛همه از خداييم و به سوی او بازمی گرديم

جناب آقای مهندس ميرحسين موسوی

خبر درگذشت ابوی فاضل و باتقوای جنابعالی ، مرحوم مغفور حاج ميراسماعيل موسوی خامنه موجب تاثر همراهان سبزانديش ملت ايران در سرتاسر جهان گرديد

شبکه های سبز خارج از کشور ضمن عرض تسليت و آرزوی صبری جزيل برای جنابعالی و خانواده محترم آن مرحوم، برخورد های سخيف امنيتی با خاندان داغديده و ماوقع ايام فوت و تدفين -که زنده کننده خاطرات کاروان اسرای کربلا در شهر شام است- را بشدت محکوم نموده و با هشدار به عوامل امنيتی تاکيد می نمايد که چنين رفتارهايی معنايی جز ذلت، ناتوانی و ترس حکومت نداشته و نشانی از حقانيت خواسته های ملت سبز ايران و پيروزی مسلم جنبش سبز دارد.

آنچه مسلم است اينکه درگذشت آن مرحوم در هنگامه حصر غيرقانونی فرزند و عروس ايشان و برخوردهای شديد نيروهای امنيتی پس از فوت آن مرحوم و در مراسم خاکسپاری ايشان، رسوايی ديگری برای عوامل خودسری است که رهبران جنبش سبز ملت ايران را به گروگان گرفته اند.

در پايان ضمن طلب اعلی عليين و علو درجات برای آن مرحوم مغفور از درگاه ايزد منان، ضمن تاکيد بر حق مشروع و طبيعی خاندان موسوی در برگزاری مراسم ختم، بدون دخالت های امنيتی و اجازه حضور عموم مردم، اميد داريم تا بزودی با رفع حصر غير قانونی همراهان جنبش سبز اسباب تسلی خاطر اين خانواده بزرگوار را فراهم شده و مرحمی باشد بر داغ اين خاندان عزادار.

فالله مع الصابرين

راه سبزايرانيان مالزی – رسام
کانون شهيد بهشتی آلمان
راه سبز ايرانيان بريتانيا (رساب)ء
راه سبز ايرانيان وين (رساو)ء
راه سبز اتاوا
کانون دکتر شريعتی فرانسه

 
 

روزنامه دولتی ایران از هاشمی رفسنجانی برای پیام تسلیت به پدر میرحسین موسوی، انتفاد کرد.
خبرنگاران سبز/سیاست/از دیگر رسانه ها:
دور جديدی از حملات به هاشمی رفسنجانی در پی ارسال پيام تسليت رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به خاندان موسوی و شخص ميرحسين موسوی، با انتقاد تند ارگان رسمی دولت در مطبوعات " روزنامه ايران " در سال جديد دنبال شد.به موجب اين انتقاد،روزنامه حامی محمود احمدی نژاد که در رقابت با ديگر سانه های حکومتی، بی پروا در حال توهين و افترا زنی است، ضمن حملات تند به هاشمی، پيام تسليت وی را، "تداوم روند حمايتی و دوپهلوی" او از جنبش سبز و رهبران آن ذکر کرده و نوشته است "با توجه به نارضايتی افکار عمومی از مواضع و اقدامات هاشمی که روند حمايتی و البته دوپهلو نسبت به جريان فتنه و سران آن داشت، سال نود سرآغاز رويکرد او در عرصه سياسی کشور باشد."

روزنامه دولتی " ايران " در بخشی از خبر خود آورده است : پيام هاشمی به ميرحسين موسوی "نشان از دور جديد سياست‌های حمايتی وی از جريان اغتشاش"است "درحالی که به نظر می‌رسيد با توجه به نارضايتی افکار عمومی از مواضع و اقدامات هاشمی در سال گذشته که روند حمايتی و البته دوپهلو نسبت به جريان فتنه و سران آن داشت، سال نود سرآغاز رويکرد او در عرصه سياسی کشور باشد، پيام تسليت هاشمی به خانواده موسوی در پی درگذشت پدر ميرحسين موسوی نشان از ادامه روند نامناسب وی در سال جديد دارد. رفسنجانی که در روزهای پايانی سال، رياست مجلس خبرگان رهبری را به آيت‌الله مهدوی کنی واگذار کرده بود، در پيام خود که به خانواده موسوی خطاب شده، از عبارات و کلماتی استفاده کرده که نه تنها هيچ نشانه‌ای از تغيير در آن به چشم نمی‌خورد، بلکه نشان از دور جديد سياست‌های حمايتی وی از جريان اغتشاش دارد. هاشمی از اين هم فراتر رفته در اظهارنظری عجيب که هيچ سنخيتی با حوادث دو سال گذشته کشور ندارد، موسوی را فردی خوانده که "خدمات شايسته‌ای به اسلام و انقلاب و ميهن اسلامی" کرده است! "

اين روزنامه در ادامه حملات خود به هاشمی، همچنين در برابر عبارت "فرزند خدوم" که هاشمی در خصوص ميرحسين موسوی گفته، علامت تعجب گذاشته و سپس از گفته هاشمی رفسنجانی درباره "خدمات شايسته" ميرحسين موسوی ابراز تعجب کرده و آورده است "وی در اين پيام که در سايت رسمی او هم منتشر شده، ميرحسين موسوی را فرزند خدوم! ايران ناميده و از تلاش‎های وی برای سربلندی ايران تقدير کرده است. "

روزنامه ايران می‌نويسد: "آقای رفسنجانی توضيح نداده منظورش از خدمات شايسته ميرحسين به ايران، اميدوار کردن ضدانقلاب به براندازی جمهوری اسلامی بوده يا رهبری آشوب‌های خيابانی توسط وی."

ارگان دولت همچنين نوشته است "در همين راستا برخی فعالان سياسی معتقدند هاشمی در سال جديد هم رويکرد حمايتی خود نسبت به جريان فتنه را حفظ و برای بازگرداندن چهره‌های سرشناس اين طيف به عرصه سياسی کشور تلاش خواهد کرد؛ موضوعی که با توجه به در پيش بودن انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی، جدی به نظر می‌رسد."


 
 

به نوشته سایت اینترنتی جماران، حسن خمینی، نوه آیت‌الله خمینی روز شنبه با انتشار پیامی خطاب به میرحسین موسوی، درگذشت میراسماعیل موسوی، پدر وی را به او تسلیت گفته است.
خبرنگاران سبز/سیاست/بیانیه ها و مواضع:
شمار ديگری چهره‌های سياسی و مذهبی با ارسال پيام‌های جداگانه‌ای درگذشت پدر ميرحسين موسوی را به اين رهبر مخالفان تسليت گفته‌اند که از آن جمله می‌توان به حسن خمينی، نوه آيت‌الله خمينی اشاره کرد.به گزارش سايت جماران حسن خمينی، نوه آيت‌الله خمينی روز شنبه با انتشار پيامی خطاب به ميرحسين موسوی، درگذشت ميراسماعيل موسوی، پدر وی را به او تسليت گفته است.

متن پيام حجت الاسلام والمسلمين سيد حسن خمينی به مهندس موسوی به اين شرح است:

بسمه تعالی
جناب اقای مهندس ميرحسين موسوی

درگذشت والد ماجد مرحوم حاج سيد اسماعيل موسوی که عمری را در عشق به پيامبر و اهل بيت مکرم ايشان سپری نمود، خدمت جنابعالی، جميع بستگان خصوصا برادران و خواهران گراميتان تسليت عرض نموده، از خداوند متعال برای آن مرحوم غفران واسعه و برای جميع بازماندگان صبر و اجر مسالت دارم.

سيد حسن خمينی

 
 

اينان همچون گذشته ترس و وحشت خود را از حضور مردم عزادار در کنار شما نشان دادند و فکر می کنند با رفتار زبونانه خويش ميتوانند جلو سيل خروشان دوستداران شما را بگيرند .
خبرنگاران سبز/سياست/بيانيه ها و مواضع: 
جمعی از رزمندگان سبز دوران جنگ تحميلی در پيام تسليتی به مناسبت درگذشت پدر مير حسين موسوی، خطاب به وی گفته اند: همانگونه که شما دو سال اخير در کنار خانواده های شهدا و زندانيان جنبش سبز باعث دلگرمی و صبوری اين عزيزان شديد ما نيز به عهد خود با شما در تمام زمينه ها وفاداريم و از خداوند برای ايشان علو درجات و رحمت بيکران و برای شما مير عزيز و خانواده محترمتان صبر جميل خواستاريم.

متن پيام تسليت به نقل از جرس به شرح زير است:

بنام خداوند بخشاينده مهربان

همه از خداييم و به سوی او ميرويم

مهندس ميرحسين موسوی! درگذشت پدر بزرگوارتان را به شما ياور عزيز تسليت عرض می نماييم.

درگذشت پدر بزرگوارتان ما را همچون شما غمگين و عزادار نمود. ميدانيم که غم از دست دادن پدر قطعا سنگين و بزرگ است .علی الخصوص برای شما بزرگوار که مدتهاست به خاطر حبس غير قانونی و فشارهای ديکتاتوری مستقر نتوانستيد در کنار آن عزيز سفر کرده باشيد.

نيروهای مزدور وابسته به ديکتاتور بار ديگر وحشت و زبونی خود را در مراسم تشيع پدر بزرگوارتان به نمايش گذاشتند و شما را حتی از آخرين وداع محروم ساختند. اينان همچون گذشته ترس و وحشت خود را از حضور مردم عزادار در کنار شما نشان دادند و فکر می کنند با رفتار زبونانه خويش ميتوانند جلو سيل خروشان دوستداران شما را بگيرند .

مير حسين عزيز همانگونه که شما در طی ماههای پس از کودتای انتخاباتی رياست جمهوری در کنار خانواده های شهدا و زندانيان جنبش سبز باعث دلگرمی و صبوری اين عزيزان شديد ما نيز به عهد خود با شما در تمام زمينه ها وفاداريم و خود را عزادار پدر بزرگوارتان ميدانيم و از خداوند برای ايشان علو درجات و رحمت بيکران و برای شما مير عزيز و خانواده محترمتان صبر جميل خواستاريم.

باشد که روزی با گذر از اين مشکلات بتوانيم مراسمی در شان پدر بزرگوار رهبری ازاده همچون مير حسين موسوی بر گذار نماييم .

رزمندگان سبز دوران جنگ ايران و عراق

 
 

اين انسانيت است که من را با دل شکسته از بهشت زهرا از سر خاک همسرم به بازداشتگاه ببرند و سوال و جواب شوم. بعد هم که خودشان به مسجد زنگ زدند و مراسم ترحيم را لغو کردند. اميدوارم اگر کسی صدای من را می شنود، وجدانش بيدار شود و بگذارند حداقل برای عزيز از دست رفته ام که واقعا انسانی آزاده و شريف و نيکو کار بود يک مراسم در خور شان او بگيرم. همسر من سی سال از بازاريان سرشناس بود، يک بازار بوده و آقای دگمه چی، اين حق اوست که بعد از مرگش مراسم ترحيم داشته باشد.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر/اخبار زندانيان سياسی:
مريم النگی همسر مرحوم محسن دگمه چی از بازاريان سر‌شناس تهران که به اتهام کمک مالی به خانواده‌های زندانيان سياسی توسط قاضی صلواتی مورد محاکمه قرار گرفت و به ده سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان رجايی شهر کرج محکوم شد، پس از فوت همسرش، تحت بازجويی،فشار و تهديد به زندان شده است تا جايی که ماموران امنيتی به خانواده اين زندانی سياسی گفته اند: نبايستی هيچ مراسمی برای همسرش برگزار کند و تا يک هفته نيز مجاز به ماندن در خانه شان نيستند و بايستی خانه را ترک کنند. اين در حالی است که قرار بوده مراسم يادبودی بمناسبت روز سوم آقای دگمه چی در مسجد حجت ابن الحسن واقع در خيابان سهروردی برگزار گردد که از سوی ماموران امنيتی دولت تاکيد شده که چنين مراسمی مجاز نيست و از خانواده دگمه چی هم تعهد گرفته شده که برنامه ای برگزار نکنند.

متن گفتگوی "جرس" با مريم النگی همسر مرحوم محسن دگمه چی در پی می آيد:

بعد از مراسم خاکسپاری همسرم در روز چهارشنبه، نزديک به هفت ساعت بازداشت بودم و الان هم شرايط "ويژه" ای حاکم است. من هم اکنون در خانه نيستم و تهديد شده ام و تحت فشار هستم . من را تهديد کرده اند که قرار بازداشت برايم صادر می کنند و من هم مجبورم مراسمی برای فوت همسرم برگزار نکنم.

من در بازداشت هم گفتم که اگر مانع از برگزاری مراسم شويد همه می پرسند چرا مراسم برگزار نکرديد و آن زمان من مجبورم حرف بزنم و حقيقت را بگويم.

آيا اين انسانيت است که من را با دل شکسته از بهشت زهرا از سر خاک همسرم به بازداشتگاه ببرند و سوال و جواب شوم؟ بعد هم که خودشان به مسجد زنگ زدند و مراسم ترحيم را لغو کردند. اميدوارم اگر کسی صدای من را می شنود، وجدانش بيدار شود و بگذارند حداقل برای عزيز از دست رفته ام که واقعا انسانی آزاده و شريف و نيکو کار بود يک مراسم در خور شان او بگيرم. همسر من سی سال از بازاريان سرشناس بوده است، يک بازار بوده و آقای دگمه چی، اين حق اوست که بعد از مرگش مراسم ترحيم داشته باشد. اما خوب متاسفانه کسی صدای من را نمی شنوند و حتی خودم تهديد به بازداشت و اين جور مسائل شدم…

خيلی ها آمده بودند و فوق العاده شلوغ بود. خوب، آقای دگمه چی يک بازاری سرشناس بود و کسی که سی سال در بازار خوش نام و شناخته شده باشد، طبيعتا در مراسم تشييع جنازه اش مردم زيادی حضور پيدا می کنند. همين حضور مردم هم باعث هراس اينها شد تا از برپايی مراسم سوم جلوگيری کنند. اين درحالی است که برگزاری مراسم ختم و حضور دوستان و آشنايان باعث تسکين دردها و تنهايی های من و پسرم می شود.

واقعا غيرقابل تصور است انسانی که سالم بود يکدفعه ظرف شش ماه مبتلا به بيماری شد و سه ، چهار ماه هم که در بردن وی پيش دکتر متخصص تعلل کردند. پزشک اوين هم فقط به همسرم مسکن می داد. درظرف يک هفته بيست کيلو وزن کم کرد تا نهايت خود مسئولين زندان ديدند وضع خيلی ناجور است و ايشان را به بيمارستان منتقل کردند. در آنجا به علت شدت بيماری، پزشکان شيمی درمانی را سريعا تجويز کردند اما دو ماه وقفه افتاد تا شيمی درمانی انجام شود. جالب اين است که در حين اين مشکلات جسمانی و بيماری، حکم تبعيد ايشان به زندان رجايی شهر را اجرا کردند. بعد پيگيری های فراوان ما، زمانی اجازه درمان دادند که ديگر خيلی دير شده بود…

دادستان، مراجع قضايی، و اطلاعات و همه خبر داشتند و هيچ چيزی از چشم آنها پوشيده نبود. اما هرنامه ای که برای هر مسئولی نوشتم با "بی توجهی" روبرو شد و واقعا به همسر من ظلم شد چون اگر رسيدگی پزشکی صورت می گرفت و اين فشارها نبود، همسر من الان در کنارمان بود.

 اوايل بازداشت گفتند کمی درد در دلشان دارند و حتی پزشک ها می گفتند اين بيماری برای سن ايشان خيلی زود است. باز اگر همسرم زود پيش پزشک متخصص برده می شد و به تجويز پزشکان زود عمل می شد، ايشان فوت نمی شد.

به اتهام اقدام عليه امنيت ملی و کمک مالی به خانواده های زندانيان سياسی حکم برای ايشان صادر کردند و به ده سال زندان و تبعيد به زندان رجايی شهر محکوم شد.

آقای دگمه چی جزو نادر افرادی بود که پول برايش ارزش نداشت و هر کسی مشکلی داشت و گره ای در زندگی اش بود، همسرم سعی می کرد مشکلش را حل کند. حالا شما فکر کنيد چند نفر از همين افراد، خانواده های زندانی سياسی باشند، کمک به آنها و برطرف کردن مشکلات آنها چه ايرادی دارد؟ آيا جرم است؟ آيا انسان دوستی و وطن دوستی جرم است؟ آيا مشکلی از دوش زندگی يک هموطن برداشتن گناه است؟ آيا کمک مالی به همسران و مادرانی که سرپرستشان در زندان هستند و درآمدی ندارند، جرم است؟

بعد از اين حکم و فشارها من به کجا شکايت می کردم هر جا می رفتم پاسخی نمی گرفتم.

به رئيس قوه قضاييه هم نامه نوشتيم گفتند دادستان بايد تصميم بگيرد. و به هر جايی مراجعه می کردم می گفتند برو پيش دادستان.

من سه ماه تمام دفتر دادستانی بودم از صبح ساعت هشت تا ساعت چهار جلوی دفتر دادستانی بودم و در آخرهم از طرف دادستان گفتند که او به شوهر تو مرخصی نمی دهد. گفتم چرا؟ شوهر من مريض است و برای درمانش نياز به مرخصی و بستری شدن دارد. اما به صراحت گفتند ما مرخصی نمی دهيم.

تا اينکه همين روزهای آخر که به علت وخامت حال، همسرم در بيمارستان بستری شد، اينقدر به دادستان التماس کردم تا يک نامه داد و گفت که من می توانم بالای سر همسرم باشم. اما با اين وجود از طرف مسئولين اداره کل زندان ها نمی گذاشتند بيشتر از يک ربع همسرم را ببينم و می گفتند دادستان گفته که گفته ما اجازه نداريم بيشتر از اين به شما ملاقات دهيم. حتی در ايام عيد نگذاشتند فرزندم پدرش را ببيند، من نمی دانم در کجای دنيا با يک مريض چنين برخوردی می کنند که با همسر بيمار من کردند.

يک روز قبل از فوت همسرم پيش او بودم. بخاطر مصرف داروها خيلی خسته و بی حال بود، خيلی درد می کشيد و می گفت مريم دعا کن که خدا مرا راحت کند ديگر نمی توانم تحمل کنم…( بخاطر بغض و گريه گفتگو مدتی قطع شد)

روز دوشنبه هم که برای آخرين بار همسرم را ديدم صورتش را اصلاح کردم، ناخن هايش را گرفتم، حال نداشت خيلی خسته بود. به من گفت که فردا زودتر بيا پيش من. که ديگر فردا نتوانستم او را ببينم و فردايی برای من وجود نداشت…

الان نمونه های زيادی از زندانيان سياسی داريم که بشدت بيمار هستند و احتياج به رسيدگی دارند. اين مسائل را خود مقامات قضايی بايد توجه داشته باشند، همسر من که از دستم رفت اما شما فکر کنيد بيمارانی که با دستبند و پای بند روی تخت بيمارستان بستری هستند چه روحيه ای برايشان باقی می ماند؟ من نمی دانم اين همه مامور بالای سر زندانی است، پس دستبند و پای بند ديگر چيست؟ مقامات قضايی بايد توجه داشته باشند که خانم دگمه چی آخرين کسی باشد که همسرش در اثر عدم رسيدگی و تعلل مسئولين از دست داد. در صورتيکه می شد با رسيدگی پزشکی به موقع، همسرم الان در کنارم باشد. به هر حال تصميم گيرندگان بايد درست فکر کنند اما متاسفانه صدای من را هيچکدام از اين تصميم گيرندگان نشنيدند…

چه بگويم، فقط اميدوارم اين فشارها را از روی من و فرزندم بردارند.

واقعا نمی دانم چه نهادی ميتواند مانع اين فشارها و برخورد ها شود. من يک نامه ای برای رياست قضاييه هم نوشتم اما باز من را پيش دادستان ارجاع دادند. زمانی هم که از دادستان نامه داشتم اما مانع از ماندن پيش همسرم شدند. به آنها گفتم آيا از دادستان هم بالاتر داريم؟ اما نمی دانم چرا کسی ارزشی برای نامه دادستان قايل نشد؟ در اين مدت اداره کل زندان يک چيز می گفت، حراست يک حرف ديگر، هر کسی يک حرفی می زد. واقعا نمی دانم چه کسانی پشت پرده هستند که می خواهند نارضايتی ايجاد کنند و مردم را خسته کنند؟ واقعا نمی دانم..


 

 
 

امروز ميليون ها ايرانی خود را داغدار پدری می دانند که در ايمان و اخلاق و سخت کوشی و راست گويی شهره ی آفاق بود. مردی که فرزندانی صالح پرورش داد و عمر راست جوی خويش را گواه يک قرن راست قامتی و راست جويی ملت ايران بود.
خبرنگاران سبز/جامعه/بيانيه ها و مواضع: 
اصلاح طلبان آذربايجان شرقی در پيامی خطاب به مير حسين موسوی درگذشت ميراسماعيل موسوی،بزرگ خاندان موسوی را به او و خاندان موسوی، تسليت گفتند.

متن اين پيام که در اختيار کلمه قرار گرفته به شرح زير است:

انا لله و انا اليه راجعون

فرزند مقاوم و سر فراز آذربايجان

جناب آقای مهندس مير حسين موسوی

خبر در گذشت پدر ارجمند جنابعالی ما را در غم و اندوه فرو برد و جان سوز آن که يوسف امکان حضور در بالين يعقوب نيافت و پدر در انتظار فرزند جان به جان آفرين تسليم کرد و جانگداز تر آن که به چنين خانواده خدومی امکان تشييعی در شان اين بزرگ مرد داده نشد.

امروز ميليون ها ايرانی خود را داغدار پدری می دانند که در ايمان و اخلاق و سخت کوشی و راست گويی شهره ی آفاق بود. مردی که فرزندانی صالح پرورش داد و عمر راست جوی خويش را گواه يک قرن راست قامتی و راست جويی ملت ايران بود .

ما اين مصيبت را به آن فرزند دلير و استوار ملت و همسر مکرمه تان که زينب وار در اين دوران دشوار ياور و همراه شما بوده اند و کليه ی بستگان خاندان معظم موسوی تسليت عرض نموده و از خداوند متعال برای کليه ی بازماندگان آن مرحوم صبر جميل و اجر جزيل و برای آن فقيد سعيد رحمت و غفران واسعه ی الهی مسئلت می کنيم.

اصلاح طلبان آذر بايجان شرقی
 

 
 

مراسم يادبود و بزرگداشت حاج مير اسماعيل موسوی، پدر ميرحسين موسوی، روز پنج شنبه ۱۱ فروردين ماه، در دفتر آيت الله صانعی در مشهد برگزار شد.
خبرنگاران سبز/جامعه/از ديگر رسانه ها:
به گزارش منابع خبری کلمه  از مشهد، در اين مراسم که با حضور آيت الله صانعی و هادی غفاری فرزند آيت الله شهيد غفاری، موسوی جهان آبادی نماينده سابق مشهد و امام جمعه سابق چناران ثقفی به همراه علما، شخصيت های سياسی و جمعی از مردم مشهد در دفتر اين مرجع برگزار شد، پيام تسليت آيت الله صانعی قرائت گرديد و جابری بيرجندی با موضوع "صبر و استقامت" سخنرانی کرد.

پس از سخنرانی نيز، اين مجلس سوگواری با روضه خوانی عدالتی مجد، ادامه يافت.
در اين مراسم، نماينده آيت الله صانعی در خراسان محمود نوروزی نيز حضور داشت و در گذشت حاج مير اسماعيل موسوی را به خانواده موسوی تسليت گفت 

 
 

آيت‌الله‌العظمی عبدالکريم موسوی اردبيلی در پيامی به مهندس موسوی، درگذشت پدر ايشان را تسليت گفت
خبرنگاران سبز/بيانيه و مواضع/مراجع و روحانيان:
شهادت می دهم امام(ره) تا آخرين لحظه از موسوی حمايت می کرد. اين گفته آيت الله موسوی اردبيلی يکی از مراجع تقليدی است که بعد از انتخابات در حمايت از ميرحسين موسوی، اظهار نموده بود. اما به گزارش سايت آفتاب،آيت‌الله‌العظمی عبدالکريم موسوی اردبيلی در پيامی به مهندس موسوی، درگذشت پدر ايشان را تسليت گفت. تاکنون از سوی محمدخاتمی، بيت آيت‌الله منتظری، آيت‌الله صانعی، آيت‌الله بيات، خانواده شهيد بهشتی، مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه، خانواده کروبی، آيت‌الله دستغيب و برخی از تشکل‌های اصلاح‌طلب برای ميرحسين موسوی پيام تسليت ارسال شده است.

متن اين پيام در ادامه می‌آيد:

بسمه تعالی

جناب آقای مهندس ميرحسين موسوی (سلمه الله تعالی)

از فوت پدر بزرگوارتان مرحوم جناب آقای حاج ميراسماعيل موسوی(ره) بسيار متاثر شدم. خداوند متعال ايشان را غريق رحمت فرمايد و در جنت نعيم جای دهد.

سيد عبدالکريم موسوی اردبيلی
۱۳۹۰/۱/۱۱


 
 

در حاليکه دولت در بدترين شرايط و بدون کار کارشناسی طرح هدفمند سازی يارانه ها را اجرا کرده است و ميزان حقوق دريافتی ثابت و قيمت ها همسو با تورم متغير است، ميليون ها جوان تحصيل کرده و کارگر زحمت کش، بيکار مانده اند، مقامات امنيتی و سياسی کشور در قالب سپاه پاسداران با حمايت نظام، با کدام هدف، سلاح، مهمات و ميلياردها دلار سرمايه را از کشور خارج می کنند ؟ چرا محموله های ايرانی حامل سلاح هستند و اگر نيستند چرا بايد توقيف بشوند ؟
خبرنگاران سبز/ کارشناسان ايران سبز/ نقد و نظر:
به موجب گزارش خبرگزاری های ترکيه و خبری که بر روی سايت های خبری بر روی اينترنت منتشر شد، تابستان ۸۸،مقدار ۲۰ تن طلا و ۷.۵ميليارد دلار که جمعا ۱۸.۵ ميليارد دلار است، توسط بازرسی گمرکی آنکارا کشف شده است.سردارمحسن رضايی قائد، يا " برادرمحسن " بچه های جنگ، فرماندهٔ ستاد کل نيروهای مسلح و فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از انتشار اين خبر از طرف جمهوری اسلامی ایران، راهی ترکيه شد تا با مسئولان پلندپايه دولت ترکيه در مورد اين مقدار سرمايه که از کشور خارج شده است مذاکره کند .

سرانجام پس از ماه ها سکوت خبرگزاری های دولتی خبر دادند که اين مقدارسرمايه برای يک تاجر ايرانی بوده و ربطی به دولت و حکومت ندارد و وکيل اين تاجر پيگير اين پرونده است. اما مشخص نشد اگر ربطی به حکومت ندارد برادر محسن چرا از طرف نظام، راه به ترکستان رفتند؟ چرا تاکنون از ماهيت واقعی " اسماعيل صفاريان " نسب صحبتی نشده است؟ و اينکه مبدأ اين سرمايه کدام کشور بوده که از بد حادثه گرفتار طوفان شدو آيا قرار بر اين بوده تا اين مقدار سرمايه از ايران به ترکيه عبور داده شده و به مقصد ديگری فرستاده شود، هيچ اطلاعاتی منتشر نشده است و از همه مهم تر، خروج اين ميزان شمش طلا و پول توسط يک شهروند ايرانی حتی در صورتی که به طور ترانزيتی بوده باشد، آيا جای بررسی بيشتر از سوی دستگاه‌های مربوطه از جمله وزارت امور خارجه، اقتصاد و اطلاعات نداشته است؟

با اعمال تحريم های بين المللی و به دليل انزوای ايران در جامعه جهانی، عدم همکاری با کارشناسان آژانس بين المللی انرژی اتمی، عدم پاسخگويی ايران به وضعيت حقوق بشرو رد قطعنامه تصويبی حقوق بشر سازمان ملل توسط ايران برای همکاری با گزارشگر ويژه اين سازمان، جمهوری اسلامی در اين سی و سه سال، تا اين حد بی يار و منزوی نشده بود. تحريم هايی که اقتصاد متکی به صادرات نفت و گاز ايران را فلح کرده است. بنا بر قطعنامه تحريمی شورای امنيت، تماکی کشورهای اتحاديه اروپا و هم پيمانان آمريکا در خليج فارس، موظف هستند تمامی کشتی های ايرانی را بازرسی کنند که به برکت اقتدار نظام جمهوری اسلامی، که به دليل علاقه به سرکشی و دخالت در امور کشورهای ديگر، هواپيما های حامل محموله های ايرانی نيز بدون وقفه در حال بازرسی و توقيف قرار می گيرند.

در هفته پايانی اسفند ماه اسرائيل مدعی توقف يک کشتی باری ايرانی حامل سلاح برای شبه‌نظاميان فلسطينی شده بود، در همان هفته ايران به ارتباط با سه محموله تسليحات مرتبط نظامی و هسته‌ای که در کره جنوبی، سنگاپور و مالزی متهم شد و ترکيه نيز علاوه بر هواپيمای متعلق به شرکت ياس‌اير، يک هواپيمايی ايرانی ديگر را که مشکوک به حمل سلاح بود بازرسی کرد.در اين يک سال گذشته بارها و بارها نام جمهوری اسلامی در اخبار مربوط به حمل و توقيف تسليحات در گوشه و کنار جهان تکرار شد که در يکی از اين موارد روابط ايران با چند کشور آفريقايی را دچار تشنج کرد.

از جمله نيجريه که در اکتبر سال گذشته اعلام کرد که يک کشتی «حامل سلاح‌های ارسالی جمهوری اسلامی ايران» را در بندر لاگوس ضبط کرده‌اند. خبری به باز شدن پرونده‌ای در يکی از دادگاه‌های نيجريه عليه يک عضو سپاه پاسداران ايران انجاميد که هنوز به سرانجام نرسيده است.اين موضوع همچنين روابط ايران و دو کشور گامبيا و سنگال را دچار تشنج کرد و گامبيا که مقصد نهايی اين محموله بود، به دليل افشای اين معامله با جمهوری اسلامی قطع رابطه کرد و سنگال نيز به رغم ميانجی‌گری ترکيه روابط سياسی خود را با ايران متوقف کرد.

اما خبرگزاری رويترز روز پنجشنبه از مقر سازمان ملل در نيويورک گزارش داد که ترکيه در سندی موضوع توقيف محموله غيرقانونی يک هواپيمای ايرانی به مقصد سوريه را به اطلاع کميته تحريم‌های ايران در شورای امنيت سازمان ملل رسانده است.

مقام‌های امنيتی ترکيه در روزهای پايانی اسفندماه يک هواپيمايی باری ايرانی را که عازم سوريه بود، مجبور به فرود در فرودگاه ديار بکر در شرق اين کشور کردند و پس از آن اين همسايه غربی ايران اعلام کرد که در بازرسی از اين هواپيما مواردی يافت شده است که ناقض تحريم‌های سازمان ملل در مورد ممنوعيت صادرات سلاح توسط ايران است.

بر اساس سندی که رويترز به طور اختصاصی به آن دست يافته، به هواپيمايی ايلوشين متعلق به شرکت هواپيمايی ياس‌اير اجازه عبور از آسمان ترکيه به شرط توقف فنی در فرودگاه ديار بکر داده شده بود اما پس از توقف در اين فرودگاه، محموله اين هواپيمای باری مورد بازرسی قرار گرفت.

خبرگزاری رويترز که به نسخه‌ای از سند ارسالی ترکيه به کميته تحريم‌های ايران دست يافته، نوشته است که بر اساس اين سند در بازرسی انجام شده از هوپيمای ايرانی مشخص شده، بخشی از محموله آن که در بارنامه به عنوان «قطعات يدکی خودرو» ثبت شده بود شامل موارد نظامی ممنوعه از جمله ۶۰ قبضه سلاح کالاشنيکف؛ ۱۴ قبضه مسلسل خودکار، هشت هزار قطار فشنگ کالاشنيکف، ۵۶۰ گلوله خمپاره ۶۰ ميلی‌متری، و هزار و ۲۸۸ گلوله خمپاره ۱۲۰ ميلی‌متری بوده است.

به اين موارد پس از توقيف در فرودگاه ديار بکر به يک انبار مهمات در اين منطقه شرقی ترکيه منتقل شده‌اند। به اينها گزارش روزنامه الآنرا هم اضافه کنيد که چند روز قبل آورده بود مقامات قطر دو قايق ايرانی حامل سلاح که در نزديکی الزباره واقع در شمال شرقی قطر و در نزديکی آب های مشترک ميان بحرين و اين کشور در حرکت بودند را توقيف کرده است.

در حاليکه دولت در بدترين شرايط و بدون کار کارشناسی طرح هدفمند سازی يارانه ها را اجرا کرده است و ميزان حقوق دريافتی ثابت و قيمت ها همسو با تورم متغير است، ميليون ها جوان تحصيل کرده و کارگر زحمت کش، بيکار مانده اند، مقامات امنيتی و سياسی کشور در قالب سپاه پاسداران با حمايت نظام، با کدام هدف، سلاح، مهمات و ميلياردها دلار سرمايه را از کشور خارج می کنند ؟ چرا محموله های ايرانی حامل سلاح هستند و اگر نيستند چرا بايد توقيف بشوند ؟

هجوم اختاپوس وارسپاه پاسداران بر سياست و اقتصاد ايران به قطع یقین ،با هدف فعالیت های شوم بر خلاف منفعت ملی انجام می شود که با خارج شدن ميلياردها دلار سرمايه ملی،توقيف، بلوکه و یا به اشکال مختلف به اسم شبکه جاسوسی ايران، آموزش نظامی و مسلحانه از قبيل آموزش بمب گذاری به جاسوسان سپاه در کويت و يا افراد شبه نظامی طالبان، در حال عملیاتی شدن است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته